مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ بهمن ۱۳۱۲ نشست ۶۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ بهمن ۱۳۱۲ نشست ۶۴

دوره نهم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ بهمن ۱۳۱۲ نشست ۶۴

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۹

جلسه: ۶۴

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه ۲۹ بهمن ماه ۱۳۱۲ (۳ ذیقعده ۱۳۵۲)

فهرست مذاکرات:

۱ـ تصویب صورت‌مجلس

۲ـ شور اول لایحه قرارداد بین‌المللی مرابطات بعیده

۳ـ شور اول لایحه پرگرام ایجاد ۲۵ باب دارالمعلمین و دارالمعلمات

۴ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه

ـ تصویب صورت مجلس

{۱ ـ تصویب صورت مجلس}

رئیس ـ آقای طهرانی.

طهرانی ـ قبل از دستور.

رئیس ـ در صورت مجلس نظری نیست؟

(گفته شد ـ خیر)

صورت مجلس تصویب شد.

ـ شور اول لایحه قرارداد بین المللی مرابطات بعیده

{۲ ـ شور اول لایحه قرارداد بین المللی مرابطات بعیده}

رئیس ـ خبر کمیسیون پست و تلگراف راجع به مرابطات بعیده منعقده بین الدول قرائت می‌شود:

خبر کمیسیون

کمیسیون پست و تلگراف لایحه نمره ۸۶۷۷ دولت را با حضور آقای وزیر پست و تلگراف مورد شور و مداقه قرار داده و با توضیحاتی که آقای وزیر پست و تلگراف دادند با ماده واحده پیشنهادی موافقت حاصل شده اینک خبر آن را برای شور اول تقدیم می‌نماید.

رئیس ـ خبر کمیسیون امورخارجه در این خصوص قرائت می‌شود:

خبر کمیسیون

کمیسیون امورخارجه در جلسه ۲۹ بهمن ۱۳۱۲ با حضور آقای وزیر پست و تلگراف لایحه دولت ۸۶۷۷ راجع به اجرای قرارداد بین المللی مرابطات بعیده مورد مطالعه قرار داده و از نقطه نظر مقتضیات سیاسی با لایحه مزبور موافقت گردید.

رئیس ـ ماده واحده قرائت می‌شود:

ماده واحده ـ مجلس شورای ملی قرارداد بین المللی مرابطات بعیده (تله کمو نیکاسیون Telecommunication) مشتمل بر چهل ماده منعقده در مادرید مورخه ۹ دسامبر ۱۹۳۲ را که نماینده دولت شاهنشاهی آن را امضا نموده تصویب می‌نماید.

رئیس ـ ماده واحده مطرح است. اشکالی نیست؟ (خیر) آقایانی که با شور دوم این ماده موافقت دارند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

تصویب شد.

ـ شور اول لایحه پرگرام ایجاد ۲۵ باب دارالمعلمین و دارالمعلمات

{۳ ـ شور اول لایحه پرگرام ایجاد ۲۵ باب دارالمعلمین و دارالمعلمات}

رئیس ـ آقای دیبا تقاضا می‌کنند لایحه تأسیس دارالمعلمین مقدم باشد

(بعضی از نمایندگان ـ مخالفی نیست)

یک فوریت این لایحه تصویب شده است یعنی یک شور می‌شود خبر کمیسیون معارف در این خصوص قرائت می‌شود.

خبر کمیسیون

کمیسیون معارف در تاریخ ۲۴ بهمن ماه با حضور آقای کفیل وزارت معارف تشکیل و لایحه نمره ۲۴۲۹۶ دولت راجع به اجازه تأسیس ۲۵ باب دارالمعلمین و دارالمعلمات را مورد مطالعه و شور قرار داده و با اصلاحاتی مواد ذیل را تنظیم نموده اینک خبر آن را برای تصویب تقدیم می‌دارد.

رئیس ـ مواد قرائت شده گمان می‌کنم لازم نیست خبر کمیسیون بودجه در این خصوص:

خبر کمیسیون

کمیسیون بودجه خبر کمیسیون محترم معارف نسبت به لایحه نمره ۲۴۲۹۶ دولت را در خصوص تأسیس دارالمعلمین و دارالمعلمات مطرح و از لحاظ قسمت مالی آن مورد شور و مطالعه قرار داده بالاخره با قسمت مالی راپرت مزبور اظهار موافقت و اینک راپرت آن را به عرض مجلس مقدس می‌رساند.

رئیس ـ مذاکره در کلیات است. آقای روحی

روحی ـ عرض کنم که به عقیده بنده بهترین کار و بهترین لایحة که در مجلس شورای ملی در این دوره نهم تقنینیه آمده است این لایحه است و این لایحه سرلوحه کارهای این دوره قرار خواهد گرفت و این لایحه در حقیقت پایه و اساس تعلیمات عمومی استو ما امیدواریم که به زودی به وسیله این لایحه پایه ملیت ما محکم شود و وطن پرستی می‌آموزد و به ما درس علم و عمل می‌دهد و بنده به نوبه خودم و به نام همکارانم تقدیر می‌کنم حقیقتاً از پیشگاه مقدس که امر فرمودند اینطور لوایح به مجلس بیاید و ضمناً می‌خواستم از آقای کفیل وزارت معارف سئوال کنم که با وسایل فعلی که دارند یعنی ما سالها است در این مملکت مدرسه داریم دارالمعلمین هم داشته‌ایم و در ولایات و در مرکز هم مدارس ابتدایی خیلی زیاد و مدارس متوسطه هم داریم آیا ممکن است با همین معلمین که حالا دارند تعلیمات عمومی در یک ایالت مثل خراسان آذربایجان از هر کجا که دولت فعلا صلاح می داند برای امتحان شروع بکنند تعلیمات عمومی در هر جای دنیا عبارت است از خواندن، نوشتن، حساب کردن و این البته خیلی آسان است ممکن است با این وسایل که فعلا دارند در یک ایالت در ظرف چند سال این مسئله را امتحان کنند و عملی کنند و آزمایش کنند تا این که در سایر نقاط مملمت وسایل فراهم شود و شروع کنند و اصولا نمی‌شود این کار را یک مرتبه شروع کرد می دانیم خیلی مشکل است تعلیم عمومی است باید تمام ملت را با سواد کرد باید بچه که به سن هفت سال رسید اعم از ذکور و اناث ببرند و بهش علم بیاموزند و این البته معلم می‌خواهد وسیله می‌خواهد و هر قدر ما جلو برویم می‌بینیم که این کار بدون وسایل فراهم نیست مگر این که رفته رفته شروع کنند و همینطور پیش بروند بنده عقیده‌ام این است که وسایل فعلی وزارت معارف طوری است که در هر جا که صلاح بدانند خودشان در آذربایجان، خراسان فارس، کرمان هر کجا که می‌خواهند می‌توانند بدواً شروع کنند مدارس سه کلاسه تأسیس کنند و خواندن و نوشتن و حساب کردن را در ظرف دو سه سال به مردم بیاموزند که در واقع بی سوادان در اثر این فکر حقیقتاً پیشرفت کنند و در اثر این فکر یک طرز فکر نوینی پیدا کنند حالا نمی دانم شاید وسایل را نداشته باشند و برای من آرزو باشد ولی تصور می‌کنم که اگر یک قدری زحمت به خودشان بدهند هم بودجه این کار هست هم عملی است. عرض دوم بنده ایین است که یک قانونی در دوره هفتم تقنینیه از مجلس گذشت که این قانون برای ایجاد یک مدرسه شبانه روزی در مرکز بود در هر سال از ولایات ایران از اقصای ایران تصور بکنید از بم و نرماشیر و بیرجند از آن محلهایی که خیلی دور است شاگرهایی برای تحصیل به طهران می‌آیند در صورتی که دولت در همه جای آنجا مدرسه متوسطه دارد مدارس عالیه دارد ولی تصور می‌کنند که تحصیلات مدارس طهران شاید بهتر باشد وزارت معارف سابق در نظر گرفته بود که یک مدرسه شبانه روزی برای محصلین ولایات تأسیس کنند و گمان می‌کنم بودجه اش هم از مجلس شورای ملی گذشت و ساختمان آن را گمان می‌کنم شروع کردند از این هم بنده اطلاعی ندارم و نمی دانم که این چطور شد و از این فکر به این مهمی و این اندیشه به این بزرگی هیچ اثری پیدا نشد و چرا عملی نشد و اگر می‌شد حقیقتاً خیلی خوب بود و بنده عقیده دارم که هیچ قانونی نباید به مجلس بیاید مگر این که پس از تصویب اجرایش بلافاصله شروع شود یکی دیگر مسئله اعزام شاگرد به اروپا است ما چند سال است که صدها هزار شاگرد به اروپا می‌فرستیم و البته نمی‌شود این کار تا ابد بشود امروز مملکت ایران در تمام قسمتها پیشرفت کرده و امروز از هر جهت می‌شود گفت که مملکت ایران را می‌شود یک ملت زنده در دنیا معرفی کرد ولی مقتضی بود که یک باب اونیورسیته یک باب دانشگاه بزرگ یک محلی که حقیقتاً ما را بی نیاز کند از این که اطفال خودمان را به فرنگستان بفرستیم تأسیس کنیم که در این مملکت هم بشود از نمونة دانشمندان پیش فرض بفرمایید مثل ابوریحان، خواجه نصیر طوسی، ابومعشر بلخی این علمایی که در ادوار سابقه بوده‌اند که در جامعه ایران روشنایی داشتند رفته رفته پیدا می‌شد و این مدارس به عقیده بنده برای این مملکت امروز در درجه اول اهمیت است و باید که طهران یک باب اونیورسیته داشته باشد که بی نیاز شویم از این که شاگرد به اروپا بفرستیم و دیگر عرضی ندارم و امیدوارم وزارت معارف توفیق پیدا کند و این لایحه را زودتر عملی کند و رفع جهل و بی علمی از این مملکت بنماید.

کفیل وزارت معارف (آقای حکمت) ـ آقای نماینده محترم راجع به یک مسئله اساسی که در حیات ملی این مملکت تأثیر فوق العاده دارد صحبت فرمودند و آن عبارتست از تعلیمات عمومی. این مطلب همیشه جزء آمال ملی ما بوده است و خواهد بود و امیدوار هستیم که روز به روز به این مطلب نزدیکتر بشویم ولی البته اصول این مطلب محتاج به مقدمات و زمان است زیرا وسایل موجوده کامل نیست برای این که دفعه واحده ممکن نیست این مقصود حاصل شود. یکی از وسایل البته تربیت معلم است زیرا که اگر معلم نباشد و اگر هم باشد استحقاق نداشته باشد برای این کار البته این مقصود به عمل نخواهد آمد اگر یک معلمی تحصیلات کامله نداشته باشد نمی‌تواند دیگران را تربیت کند برای این کار باید قبل از هر چیز معلم تربیت کرد و برای تهیه معلم دو راه در نظر است یکی این که جوانهایی را تربیت کنیم که شغل خودشان را معلمی قرار دهند و برای این منظور این لایحه تقدیم شده که چند باب دارالمعلمین و دارالمعلمات در اطراف مملکت تأسیس شود که برای هر ناحیه از نواحی مملکت یک معلمینی تربیت شوند که خصوصاً به علم تعلیم و تربیت آشنا باشند و به معرفت النفس و مخصوصاً به علم تعلیم و تربیت به معنای امروزه آشنا باشند و مخصوصاً تحصیلات عمومی آنها طوری باشد که کافی باشد برای این که بتوانند لااقل در مدارس ابتدایی تدریس کنند و تعلیم کنند اگر چنانچه جمعیت ایران را پانزده میلیون حساب کنیم در صورتی که محتمل است بیش از اینها نیز باشد تقریبا یک میلیون طفل محتاج به مدرسه خواهند بود و از روی حساب دقیق برای یک میلیون طفل محتاج خواهیم بود به این که سه هزار باب مدرسه تأسیس کنیم و این مدارس که فعلا داریم کافی نیست برای این که این مقصود را انجام دهد معلمینی هم که داریم کافی نیست که در همین مدارس فعلی هم بطور صحیح تدریس کنند واین مدارس فعلی هنوز به حد کمال نرسیده و یک قسمت از کلاسهایش تأسیس نشده است مدارس ابتدایی در دهات و مدارس شهری هنوز کامل نشده است امیدوار هستیم که اگر این نقشه ما بطور دقت ترسیم شود به فاصله کمی به فاصله چند سال طوری بشود که از این دارالمعلمینها یک عدة معلم آزموده بیرون بیایند و به همان تناسب هم در اطراف مملکت مدارس تأسیس شود و به تدریج موجبات تکمیل معارف که عبارت باشد از ایجاد تعلیمات ابتدایی و اجباری فراهم شود و به مقصود برسیم راه دیگر هم این است که از معلمین فعلی استفاده کنیم و آن از این راه می‌شود که یک جماعتی هستند در تمام ایران که شغل شریف معلمی را پیشه خودشان قرار داده‌اند و زحمت هم می‌کشند حقیقتاً برای این که معلمی یک شغلی است خسته کننده و بزودی انسان را خسته می‌کند برای استفاده از این اشخاص در نظر گرفته‌ایم البته شاید بعضی از آقایان مسبوق باشند که کلاسهای شبانه تأسیس شود که در آن کلاسهای شبانه نواقص آنها تکمیل شود و در عین حال از این دو راه که یک راه تربیت محصلین جدید در دارالمعلمین و یک راه رفع نواقص معلمین فعلی در مدارس شبانه روزی این منظور را عملی کنیم و البته راههای دیگری هم برای تعلیم عمومی و تهیه معلم هست و باید آنها را هم در نظر گرفت محتاج به کتاب هستیم محتاج به بنا هستیم این مدارسی که تأسیس می‌شود باید در یک بناهایی باشد که مطابق اصول صحی و علمی ساخته شده باشد اگر به وضع حاضر باشد البته مدارس حاضر بناهایش کافی نیست خانه‌هایی که برای زندگی شخصی ساخته شده است برای مدرسه خوب نیست در آنجاها تولید اقسام امراض می‌شود چشم افراد خراب می‌شود مزاجشان ضعیف می‌شود تمام اینها چیزیهایی است که باید آنها را در نظر گرفت و امیدوار هستیم در مدت کمی در ظرف دو سال این نیت عملی شود راجع به مدارس شبانه روزی فرمودند این مسئله همیشه در نظر بوده است و وزارت معارف هم سابقا یک بنایی ساخته است و حالا هم در نظر هست اگر مراجعه بفرمایید در خود این قانون پیش بینی شده است که همین دارالمعلمینها و دارالمعلماتها شبانه روزی باشد که در آنجاها این معلمین را هم علماً تربیت کنند و هم در تحت نظر آن معلمین لایق اخلاقاً تربیت بشوند زیرا معلم نه فقط مسئول تعلیم است بلکه مسئول تربیت هم هستند و بایستی مربی هم باشند نه فقط معلم و امیدوار هستیم این منظور هم عملی بشود اما نسبت به تأسیس انیورسیته یا دانشگاه بنده موقع را متنعم می‌شمارم که به عرض آقایان برسانم که در دست اقدام است و امیدوارم که قانون اساسی آن را تقدیم مجلس شورای ملی بکنیم و برای بنا و ساختمان آن اقدامات اساسی شده است و امیدوارم برای سال آینده انشاءالله تعالی شروع به این کار بکنیم و در سایه اقداماتی که در این چند سال اخیر به عمل آمده است اقدام خواهد شد.

رئیس ـ آقای طهرانی.

طهرانی ـ بنده گرچه به آقای کفیل وزارت معارف خیلی وقت است ارادت دارم و سوابق ایشان را خوب می دانم و هیچ نظر تنقیدی یا نظر دیگری ندارم فقط منباب تذکر یک عرایضی می‌خواهم عرض کنم یکی این که سابق هم یک مرتبه دیگر عرض کرده بودم تقریبا از ۱۰ ـ ۱۲ سال قبل به این طرف که وضع مملکت تغییر کرده است و اوضاع ادارات به کلی عوض شده است این را بایستی تصدیق کنیم خود آقای حکمت هم اگر دقیق شوند تصدیق می‌کنند که آنطور که ما انتظار داریم وزارت معارف و جریانات معارفی ترقی نکرده زیرا اگر مثلا ما به بودجه‌های ده دوازده سلا قبل معارف نگاه کنیم می‌بینیم که ده دوازده مرتبه بودجه زیادتر شده از چهارصد هزار تومان رسیده به سه میلیون و زیادتر بلکه از سیصد هزار تومان برای این که به بودجه‌های معارف که نگاه می کینم رقمی را که آن وقت دولت برای معارف می داده معلوم است و رقمی را که به تدریج زیاد کرده و فعلا می‌دهد رقمی سنگینی است و به اهتمام و توجهی که مقام عالیه مملکت مخصوصا نسبت به معارف دارند که آن را هم می‌بینیم در هر جا و هر قضیه معارفی که پیش می‌آید فوق العاده اصرار زیادی هست که همینطور مثل سایر ادارات و بلکه معارف را در درجه اول در نظر دارند و تأکید می‌کنند که باید معارف در درجه اول جلو برود ولی بنده بی رودربایستی عرض می‌کنم با این که به آقای حکمت ارادت دارم آنطوری که سایر ادارات جلو رفته‌اند وزارت معارف با بودجه‌ای که می‌گیرد جلو نرفته این یکی ثانیاً در لایحه‌ای که فعلا پیشنهاد شده آن را هم بنده دیدم نظری که آقا دارید راجع به تربیت معلمین و اجرای تعلیمات اجباری این یک نظر بسیار خوبی است ولی بنده می‌خواستم به یک نکته دیگر آقا را متوجه بکنم که آقا راست است ما تعلیم اجباری می‌خواهیم و اطفالمان باید اقلا فارسی را بدانند تعلیمات اولیه را بدانند ولکن ما تا ابدالدهر که نمی‌توانیم پول بدهیم ما مهندس می‌خواهیم نداریم طبیب خوب می‌خواهیم نداریم شیمی دان خوب می‌خواهیم نداریم آخر امروز غیر از سابق است! آدم می‌خواهیم برای مملکت همانطور که جلو رفته‌اید و یک احتیاجاتی پیدا کرده‌اید همینطور هم برای احتیاجات آدم می‌خواهید. این که تا ابدالدهر ما برای هر کاری از خارج یک نفر ده نفر صد نفر مستخدم کنترات کنیم با پولهای گزاف بیاوریم بالاخره کار خوبی نیست! بنده مخصوصا از آقای کفیل وزارت معارف استدعا می‌کنم که از این حیث یک فکری بکنند که رفته رفته احتیاجات ما را کم بکنند خود ایرانیها هم دارای هوش و ذکاوت هستند یک فکرهایی برای محصلینی که از این مدارس بیرون می‌آیند بکنند که در خود مملکت تربیت بشوند بالاخره ما حقوقدان خیلی عالی می‌خواهیم چه ضرر دارد چه مانعی دارد که آن مقداری که میسر است و می‌شود کتب علمی که امروزه هست به فارسی ترجمه بشود به فارسی بخوانند به فارسی درس بدهند خود اصطلاحات را اخذ کنند مثل ملل دیگر که اصطلاحات را گرفته‌اند و جزء لسان خودشان کرده‌اند ما هم اصطلاحات را به فارسی بگیریم و جزء زبان خودمان بکنیم به هر صورت ترقیات معارف مثل سایر ادارات جلو نرفته است این را اذعان بفرمایید و بلکه تمنی می‌کنم در این قسمت یک فکری بکنید.

کفیل وزارت معارف ـ نسبت به نظریات آقای نماینده محترم که انتظاراتی داشته‌اند از معارف شاید در برابر آن عشق فوق العاده‌ای که تمام نمایندگان به پیشرفت معارف دارند حق با ایشان باشد ولی بنده اخلاقاً وظیفه خودم می دانم که از پیشینیان و سالفین خودم دفاع بکنم، اشخاصی که بودند در وزارت معارف همه قدمهای خوب برداشته‌اند و اگر ملاحظه بفرمایید به احصائیه بطور کلی نمی‌شود اینها راحکم کرد باید از روی ارقام و عدد مقایسه کرد اگر به احصائیه و ارقام نگاه کنیم می‌بینیم که با وسایل موجوده به قدر مقدور کار شده است. به عده مدارس افزوده شده است مدارس ابتدایی در تمام مملکت توسعه پیدا کرده زیاد شده است برای تعلیمات متوسطه و عالیه در تمام مملکت اقدامات مهم شده است شاگرد به اروپا فرستاده شده است از امسال شروع خواهند کرد به آمدن و همچنین ساختمانها مقدار زیادی ساخته شده است به هر صورت اگر بخواهیم از روی دقت ملاحظه کنیم باید به ارقام مراجعه بکنیم و از روی احصائیه مقایسه کنیم حالا امیدوار هستیم با نظر مساعدی که آقایان نمایندگان محترم و مجلس شورای ملی داند به وزارت معارف اگر نواقص هم باشد آن نواقص رفع شود ولی با توجه به این نکته که امر معارف یک امر تدریجی الحصول است بطور فوری حاصل نخواهد شد باید شش سال یک طفلی را تربیت کرد که دوره ابتدایی را تمام کند شش سال دیگر برای متوسطه و لااقل دو سه سال پنج سال هم برای تعلیمات عالیه و همین طور بالاخره علم هم نهایت ندارد هرکس هر قدر بخواهد تحصیل کند و بالاخره آناً نمی‌شود گفت که چه نتیجه حاصل شده است باید به تریج به نتیجه رسید. همین لایحه که تقدیم شده است در حقیقت یک پرگرامی است که مجلس شورای ملی تصویب می‌کند همین پرگرام اگر تعقیب شود شاید نتایجش ده سال دیگر حاصل شود و البته مثل سایر مؤسسات نیست که ساختمان باشد و فوراً بنا شود. نظر ثانی آقای طهرانی راجع به تعلیمات عالیه نظر بسیار صحیحی است البته همان طور که تعلیمات ابتدایی لازمست برای مملکت تعلیمات عالیه هم لازمست بنده در خاطره هست که در چندی قبل خود این موضوع موضوع بحث شد مابین دانشمندان و در اطراف آن قلمفرسایی می‌کردند در مجلات که تعلیمات ابتدایی لازم است یا تعلیمات عالیه بنده از کسانی هستم که هر دو را لازم می دانم زیرا تعلیمات ابتدایی در حکم اساس و شالوده است و تعلیمات عالیه بنای ظاهر و البته بنا هر دو را لازم دارد و همان طور که خواندن و نوشتن و حساب کردن شالوده تعلیمات است و هر فردی از افراد مملکت بایستی اقلاً سه موضوع را دارا باشند و یک ملت متمدن آن است که اکثریتش دارای این باشد که بتوانند بخوانند و بنویسند و حساب بکنند و امیدوار هستم که اگر این نظر تأمین بشود اساسی در کارهای مملکت پیدا شود نسبت به تعلیمات عالیه هم البته دولت اقداماتی کرده است و الان عده کثیری از جوانهای مملکت در مدارس عالیه اروپا تحصیل می‌کنند در داخلة مملکت هم مدارس عالیه داریم و بع علاوه باز تکرار می‌کنم که در نظر هست و امر فرموده‌اند و ما هم اطاعت کرده‌ایم که شروع کنیم به تأسیس انیورسیته که منظور آقا هم بزودی عملی می‌شود و در آنجا الیت که اروپائیها می‌گویند یعنی مرمان کامل و دانشمند تربیت بشوند در مملکت و مستغنی بشویم از خارجه نه فقط از مهندس و طبیب بلکه در تمام رشته‌های علمی و فنی محصلین ما تربیت بشوند و استفاده کنیم و این خیلی هم اسباب امیدواری است مخصوصا که محصلین ما نه تنها در مدارس عالیه مملکت بلکه در سایر مدارس اثبات کرده‌اند که لیاقت و هوش و قریحه ایرانی خودشان را شاگردهایی که ما داریم در همه جا موفقیت شایانی پیدا کرده‌اند در مدارس عالیه اروپا در صورتی که خیلی مشکل است که با اهل زبان و اهل آن مملکت امتحان بدهند و موفق بشوند و در بعضی از مدارس که کنکور و مسابقه بوده است جوانان محصلین ما گوی سبقت را برده‌اند و ثابت شده است که نژاد ایرانی آن استعداد دیرین و قریحه ذاتی و تاریخی خودش را هنوز دارد و بعد از این هم خواهد داشت.

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.

رئیس ـ آقای کمالی یک نظری داشتند.

کمالی ـ بنده در این لایحه (بلندتر) بنده صدایم از این بلندتر نیست. بنده در این لایحه چنین می‌فهمم که در این لایحه گذشته از بسط تعلیمات عمومی می‌خواهند یک عده مربی و آموزگاران شایسته تربیت کنند و در مدارس درس بدهند این کار اصولا قابل تمجید است اما من یک سئوال دارم و آن این است که آقای کفیل محترم وزارت معارف با تجربیاتی که در این قسمت یعنی امور معارفی دارند می‌توانند به من بفرمایند که تعلیمات و تربیت همان آموزگاران و مربیان روی یک اصول و مبانی هست که شاگردان را طوری تربیت کنند که کارهای آزاد را بر استخدام دولتی ترجیح دهند این اصل است که اگر معلم شخصاً به یک چیزی ایمان نداشته باشد نمی‌تواند آن چیز را به شاگردان حالی کند. راست است در ملکت ما کارخانجات بزرگ نیست اما کارهای کوچک هست که اگر جوانهای ما به جای هجوم به ادارات به طرف آنها بروند همان کوچکها به دست آنها بزرگ می‌شود بنده هیچ وقت نمی‌توانم این فکر را بکنم که آن کسی که چشمة سوزن را اختراع کرد کوچکتر از کسی بوده است که جاذبه زمین را برای این که کشف قوه جاذبه زمین درد کسی را دوا نکرد اما مخترع سوزن ما را از برهنگی نجات داد مقصود این است که می‌خواهم بدانم که وزارت معارف بالاخره مدارس و معلمینی می‌تواند تدارک کند که شاگرد اتکایی کمتر بپروراند و در جوانهای ما حس اتکاء به نفس را تقویت کند این حس اتکاء به نفس مثل یک نهالی است که اگر از مدرسه بیرون نیاورد در خارج نمی‌تواند بروید بنده خواستم آقای کفیل محترم معارف به من بفرمایند که تنها منظورشان بسط تعلیمات عمومی است یا در پرگرام مدارس هم تجدید نظری خواهند کرد؟

کفیل وزارت معارف ـ بنده خیلی تشکر می‌کنم از آقای کمالی که توجه مخصوصی به امر معارف کردند و در این باب صحبت کردند البته مطلبی هم که فرمودند مطلب خیلی دقیقی بود زیرا فرمودند آن معلمین که متعلمین زیر دست آنها بار خواهند آمد خودشان استعداد این را خواهند داشت که یک عده را تربیت کنند یا خیر البته این مطلب خیلی صحیحی است و باید در این باب مطالعه کرد. نظر وزارت معارف این است که پرگرام این دارالمعلمینها را طوری تربیت بدهند که هر جوانی لااقل یازده سال تحصیل کرده باشد که در این یازده سال نه سال تحصیلات عمومی کرده باشند و دو سال آن خصوصا چیزهایی را می‌آموزند که به کار جامعه می‌خورد یعنی علم تربیت بخوانند علم معرفت النفس را از روی سیستم جدید تحصیل بکنند و همین طور که در این لایحه ملاحظه می‌فرمایید یک مدرسة ضمیمة هر یم از این دارالمعلمینها خواهند داشت که در آن مدرسه ضمیمه تدریس خواهند کرد عملا به آن تجربه و امتحان خواهند داد و همچنین از نظر تربیت آنها شبانه روزی باید باشد که در تمام مدت بیست و چهار ساعت در تحت نظر اشخاص مراقب و مواظب صحیح باشند و تربیت بشوند و البته آن وقتی که بیرون می‌آیند آن معلمین از دارالمعلمین یک اشخاص آزموده و تربیت شده هستند و عمر خودشان را در راه معارف فدا خواهند کرد پاداش لازم دارند آن پاداش این است که در این لایحه تضمین شده و طوری خواهد بود که نظر آقای کمالی تأمین می‌شود یعنی بطور میل و رغبت بیایند شغل شریف معلمی را قبول کنند و از استخدام دولت و ادارات دولتی صرفنظر کنند و امیدواریم آن معلمین و آن شاگردانی را که دارای اتکاء به نفس و تربیت صحیح باشند و جنبه تربیت و تعلیم بیشتر دربارة آنها رعایت بشود.

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است،

رئیس ـ آقایانی که موافقت به ورود در مواد دارند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شده. ماده اول قرائت می‌شود.

ماده اول ـ دولت مکلف است از فروردین ۱۳۱۳ لااقل تا مدت پنج سال بیست و پنج باب دارالمعلمین و دارالمعلمات مقدماتی و یک باب دارالمعلمات عالی در طهران و در ولایات به شرح ذیل تأسیس نماید و دارالمعلمین عالی راکه بر طبق قانون مصوب ۱۳۰۸ تأسیس شده است تکمیل نماید. در سال ۱۳۱۳ تکمیل دارالمعلمین عالی در طهران و تأسیس پنج باب دارالمعلمین و دارالمعلمات مقدماتی در طهران و در ولایات در سال ۱۳۱۴ تأسیس یک دارالمعلمات عالی در طهران و پنج باب دارالمعلمات و دارالمعلمین مقدماتی در طهران و در ولایات از سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۸ سالی پنج باب دارالمعلمین و دارالمعلمات در ولایات.

رئیس ـ آقای ملک مدنی.

ملک مدنی ـ بنده یک مطالبی را می‌خواستم عرض کنم که تقریبا یک قسمت مربوط به این لایحه است و آن موضوع متأهل بودن معلمین است. بنده نظر داشتم که یک موقعی به عنوان قبل از دستور این موضوع را در مجلس عرض کنم و جلب توجه وزارت معارف را کرده باشم و خوشبختانه خود آقای کفیل در این لایحه اشارة فرموده‌اند ولی به عقیده بنده این اشاره کافی نیست بنده معتقدم یکی از اصلاحاتی که باید بشود و خیلی ضرورت و لزوم دارد از نظر اخلاق این است که معلمین مخصوصا معلمینی که از رتبه یک به بالا هستند و همین طور اداره تفتیش وزارت معارف باید اینها تماماً اشخاصی باشند که متأهل باشند این فلسفه دارد و به عقیده بنده محتاج نیست که زیاد بنده توضیح بدهم که چه محسناتی دارد قطع نظر از این که بنده عقیده دارم که دولت یک لایحه تهیه بکند و این عقیده شخصی خود بنده است حالا شاید یک اشخاصی هم مخالف این موضوع باشند ولی بنده عقیده‌ام این است که دولت یک لایحه باید تهیه کند برای این اشخاصی که متأهل نیستند همین طوری که در بعضی از ممالک خارجه در آمریکا این عمل شده است یک مالیاتی وضع کنند و سال به سال بطور تصاعد بالا برود که آن اشخاصی که متمکن هستند و همه جور موجبات زندگانی برای آنها هست تأهل اختیار کنند و این یک منافع زیادی برای مملکت دارد و تصدیق می‌فرمایید این یکی از مسایلی است که جلب توجه اشخاص را هم کرده است مخصوصا این سنوات اخیر این فکر پیدا شده است که بالاخره معایب زیادی دارد غیر متأهل بودن و زحمت اساسی به مملکت وارد می‌کند بنده از نقطه نظر این که یک قسمت در این لایحه اشاره شده بود و معتقدم که در درجه اول باید از وزارت معارف این موضوع اصلاح شود و یک ماده دهم بخصوص بنده تهیه کرده‌ام و در موقعش پیشنهاد می‌کنم و امیدوارم آقای کفیل وزارت معارف که حقیقتاً مایل و علاقمند به اصلاحات معارف هستند این قدم اساسی را مراقبت کنند و در این قانون ما قید کنیم که معلمین باید بالاخره متأهل باشند مخصوصا اشخاصی که از رتبه یک به بالا هستند زیرا اینها هر کدام یک حقوق مکفی می‌گیرند خوب ضرری ندارد آنها هم دارای عائله باشند و به علاوه یک محسنات دیگری هم دارد محسوس است و به عقیده بنده احتیاج ندارد که بنده اینجا توضیح بدهم که چه محسناتی دارد اگر چنانچه این قید بشود زیرا یک نگرانیهایی که مکن است تصور بشود با بودن یک همچو قید قانونی مرتفع می‌شود و بالاخره آن تصوراتی که اگر بوده است رفع می‌کند به این جهت بنده بیشتر از این در اطراف این فکری که دارم توضیح نمی‌دهم و امیدوارم هیئت دولت متوجه باشند. قسمت دیگری هم که می‌خواستم عرض کنم مربوط به معلمین نیست راجع به طبقات دیگر است و به عقیده بنده این اقدامی است که کمک می‌کند به نسل آتیه و این قدم را دولت باید بردارد لایحه تهیه کنند و بالاخره اشخاصی که دارای همه چیز هستند باید تأهل اختیار کرده و دارای عائله شوند مثل دیگران. دلیلی ندارد که اشخاص راحتی خودشان را در این بدانند که تأهل اختیار نکنند و مجرد باشند. از یک نظری البته این مطلب صحیح ولی از نظر مملکت و از نظر اساسی این فکر مطلوبی نیست عرض بنده راجع به این قسمت بود که در این ماده اول چون می‌شود در کلیات صحبت کرد لذا خواستم این نکته را عرض کنم و یک ماده هم پیشنهاد می‌کنم و امیدوارم کفیل محترم معارف قبول بفرمایند.

مخبر کمیسیون معارف (دکتر سنگ) ـ تصور نمی‌کنم هیچ یک از آقایان با فرمایشات آقای ملک مدنی مخالف باشند. همه عقیده شان این است که اشخاص متأهل را باید ترجیح داد به اشخاص غیر متأهل مخصوصا برای استخدام در وزارت معارف. از همین نقطه نظر بود که در این لایحه ذکر شده متأهلین حق تقدم دارند. (حالا عرض می‌کنم در ماده چندم است) در ماده دهم. در آنجا نوشته شده و همچنین اختیار تأهل در ارتقاء مستخدم از درجة به درجه دیگر مؤثر است. پس نظریات آقا تا درجة در اینجا تأمین شده است برای این که اگر به ماده دهم برسیم در آنجا ملاحظه خواهید فرمود که این نظر ذکر شده است، یعنی وزارت معارف و کفیل محترم معارف در این لایحه همین قدر توانسته‌اند که این نظریه را تأمین نمایند و تذکر بدهند که مسئله تأهل در ارتقاء مستخدم از درجة به درجه دیگر مؤثر است حالا البته یک قانون عمومی و یک لایحه دیگری برای کلیه وزارتخانه‌ها لازم است و بعد باید تهیه شود و کسی منکر نیست واین کار باید بشود. اگر آقا در این خصوص باز نظری دارید چون دو شوری نیست و به کمیسیون دیگر مراجعه نمی‌شود نمی‌توانم عرض کنم پیشنهاد بدهید نظریات خودتان را در ماده دهم بفرمایید.

رئیس ـ آقای دشتی.

دشتی ـ بنده اولا به آقای کفیل معارف تذکر می‌دهم که در مجلس هیچکس با این لایحه مخالف نیست و امروز را هم یک روز فرخنده می دانم که این لایحه در مجلس مطرح است. فقط آقایان نمایندگان یک تذکراتی می‌دهند خود بنده هم یک تذکرات مختصر و نظریاتی دارم که می‌خواهم عرض کنم آقای حکمت در طی یکی از دفاعاتی که کردند گفتند می‌خواهم از سالفین خودم دفاع کنم. بنده از حرف ایشان خیلی تعجب کردم. به عقیده بنده وزارت معارف تا به حال کار صحیحی برای این مملکت نکرده و با اطلاعی که خود ایشان در مسایل معارفی دارند و در حقیقت تمام عمرشان را صرف این کار کرده‌اند و شخصاً یک شوق و ذوقی در امور معارفی دارند تصور می‌کنم در این عدم رضایتی که عامه از معارف دارند ایشان هم شریک ما باشند اگر ما معارف ایران را در نظر بیاوریم به عقیده بنده حکم یک کاریکاتور معارفی را دارد. یک معارف صحیحی نیست ایشان فرمودند معارف ما خیلی ترقی کرده کماً البته خیلی ترقی کرده ولی کیفاً هیچ ترقی نکرده است برای فهم این معنی و برای این که مدلل بکنم باید برویم روی این موضوع و ببینیم اصلا معارف برای چیست و معارف برای چه تأسیس می‌شود. بنده گاه گاهی واقعا خیال می‌کردم که اولیا وزارت معارف اساساً متوجه نیستند که مدرسه برای چیست؟ دیده‌اند که در آمریکا و فرانسه و آلمان و انگلیس مدرسه تأسیس شده و در نتیجه مملکتشان ترقی کرده گفتند ما هم مدرسه تأسیس کنیم اگر به کنه وضعیت معارف پی ببریم می‌بینیم مدرسه برای چه تأسیس می‌شود؟ البته ما راضی بودیم اگر عوض هزار یا دو هزار مدرسه پانصد مدرسه حسابی وجود داشت و این وجودش بهتر از این دو یا سه یا چهار هزار مدرسه ایست که الان هست مقصود از مدرسه به عقیده بنده در درجه اول این است که یک نسلی برای ما تهیه کند که نواقص این نسل حاضر را نداشته باشد و مزایایی که سایر ملل حیه دارند دارا باشد یک همچو نسلی می‌خواهیم برای این مملکت تهیه کند و وزارت معارف ما متأسفانه این کار را نکرده است تا به حال یک مشت بچه را جمع کرده است در مدارس و یک مشت معلومات متفرقه به آنها درس می‌دهند و بچه‌هایی که از مدارس بیرون می‌آیند از حیث بنیه اجتماعی و اخلاق یک نسلی را تشکیل خواهند داد که ضعیفتر از پدران ما هستند (صحیح است) عمده چیزی که ما برای این مملکت لازم داریم این است که بچه‌های ما و نسل آتیه این مملکت قویتر باشد از حیث قوت اخلاقی و اجتماعی. یعنی بیشتر راست بگویند بیشتر اعتماد به نفس داشته باشد. بیشتر وطن پرست باشد. بیشتر قوه فداکاری داشته و زیادتر تولید ثروت بکنند. ولی مثلا بچة از مدرسه بیرون بیاید که بداند پایتخت گواتمالا کجا است و یک قدری هم لگاریتم بداند ولی یک آدمی دست شکسته و بدبخت و ضعیف باشد. این به چه درد می‌خورد! عرض کنم بنده یک همشیره زادة دارم پارسال از او پرسیدم در مدرسه چه می‌خوانی گفت تاریخ می‌خوانم. سئوال کردم نسبت به فلان فتحی که در ایران شده یعنی یک ملت خارجی آمده و مملکت ما را فتح کرده چه عقیده داری؟ گفت خیلی خوب کاری کرده است. بنده از قضا دو سه روز بعدش منزل آقای لیقوانی بودم پسر آقای لیقوانی هم همین عقیده را داشت. خوب. یک بچه‌هایی که خوششان بیاید از این که مادران و خواهران آنها در فلان سنه اسیر شده این چه جور تربیتی است. این چه جور غیرت ملی است اگر مدارس در ممالک خارجه مفید واقع شده است برای این است که آنها یک اشخاصی تربیت می‌کنند که به درد اجتماع می‌خورند ولی بچه‌های ما خوششان می‌آید از این که در فلان سنه یک ملت اجنبی آمده و مملکتشان را فتح کرده است. این به عقیده بنده یکی از نواقص بزرگ است. عرض کنم بنده مکرر منزل رفقا با بعضی از بچه‌ها که صحبت کردم دیدم تمام آمالشان این است که از مدرسه بیرون بیایند و بروند در یک اداره دولتی و مستخدم شوند در اینها قوه اراده و عزم و استقلال مملکت مطلقاً نیست. بنده خود آقای حکمت را حکم قرار می‌دهم ایشان نه تنها مفتش وزارت معارف بوده‌اند بلکه همیشه با وزارت معارف تماس داشته‌اند و خوب می دانند نواقص معارف را و سئوال می‌کنم آیا حقیقتاً این بچه‌هایی که از این مدارس بیرون می‌آیند قابل این است که ما از این مدارس راضی باشیم؟ حالا علت این کار چیست علتش این است که به عقیده بنده ما در این مملکت تا کنون معلم نداشتیم. ما همیشه چاه را نکنده منار را می‌آوریم. ما مدارس را تأسیس می‌کردیم بدون این که معلم داشته باشیم در درجه اول باید دارالمعلمین تأسیس کرد بنده حالا یک چیزی عرض می‌کنم که خود آقای حکمت اقرار بکنند که سالفینشان خوب کار نکرده‌اند. در دارالمعلمین سابق پداگوژی درس نمی‌دادند علم تربیت و پسیکولوژی درس نمی‌دادند اما مضحکه است که در دارالمعلمین یک مملکت پداگوژی درس ندهند. یکی از جوانانی که از بیروت آمده بود در دو سال قبل آمد پهلوی من. گفتم آنجا چه درس خواندی. گفت در قسمت علم و تربیت. ولی با اظهار تأسف و خجلت گفت (پسر آقا میرزا محمد نجات را عرض می‌کنم) خدمت حضرت اشرف رسیدم گفتم حضرت اشرف کیست گفت آقای وزیر معارف. و به ایشان گفتم من علم تربیت و تعلیم خوانده‌ام. گفت نه ما در دارالمعلمین خودمان علم تربیت درس نمی‌دهیم. ملاحظه بفرمایید یک وزیر معارفی که مخالف باشد با علم تربیت شما چه توقعی از او دارید که برای این مملکت شاگرد خوب تربیت کند. تمام روضه خوانهای این مملکت یعنی آن روضه خوانهایی که در شغل خودشان موفق نشده‌اند و تمام آخوندهایی که در مدارس قدیمه درس نمی‌خواندند و تحصیلات خوبی نداشته‌اند و بالاخره هرکس که از هر جا وامانده شد آمد و معلم شد بنده خودم یادم می‌آید یک وقتی که آقای حکمت برای تفتیش رفته بودند شیراز وقتی که مراجعت کردند برای من نقل کردند که در یک مدرسه که چهار کلاسه بود دیدم اصلا کلاسها تعطیل است. یک کسی عبایش را کشیده سرش و خوابیده است. گفتم چه شده گفتند امروز معلم زنش رختشوری دارد رفته منزل او هم مدیر است هم معلم. یک معلم هم ناخوش است و نیامده. بالاخره یک مدرسه بی معلم و ناظم مانده ملاحظه بفرمایید این مدارس به درد نمی‌خورد. اگر مدارس کمتر داشته باشیم و معلمین آن بهتر کار کنند بهتر از این است که زیاد باشند ولی اینطور. هرکس می‌خواهد نسبت به وزارت معارف اظهار خدمت کند می‌گوید من فلان مدرسه را که مثلا ۶ کلاسه بوده ده کلاسه کردم. شیراز محتاج به ده مدرسه نبود چهار مدرسه خوب داشته باشد با معلم صحیح و ناظم خوب بهتر از این است که ده مدرسه خراب داشته باشد. اینجور مدرسه چه فایده دارد ولو این که ده تا باشد بنابراین ما هر قدر از حیث کمیت جلو برویم فایده ندارد باید کیفیت مدارس را هم درست کرد باید یک کاری کرد که مدارس (مخصوصا مدارس ابتدایی که بنده مهمتر از تمام مدارس می دانم زیرا برخلاف نظریه آقای طهرانی مدرسه ابتدایی اصول مملکت را تشکیل می‌دهد) که شاگردانی که از این مدارس بیرون می‌آیند در درجه اول وطن خودشان را دوست بدارند رشادت و شهامت داشته باشند اعتماد به نفس داشته باشند ملکات اخلاقی دارا باشند بالاخره اخلاقی که باعث ترقی ملل است در آنها وجود داشته باشد و طوری نباشد که تحت نفوذ اجنبی بروند حکومت خودشان را دوست داشته باشند. یکی از نواقص بزرگ این ملت این بوده است که هر وقت یک پادشاه وطن پرست مقتدری بر رأس یک مملکتی نبوده زود ملت دستخوش اجنبی می شده. اینطور نباید باشد خود مردم باید قائم باالذات باشند یعنی اگر یک نفر به وطن آنها خدمت کند باید آنها خودشان را حامی آن یک نفر بدانند باید وطن خودشان را حفظ کنند ما یک همچو نسلی می‌خواهیم درست کنیم. پس اصول مدارس شوخی نیست. هر جور مدرسه که ما درست کنیم در آتیه شاگردان ما آنطور تربیت خواهند شد. می‌گویند پیشرفت معارف تدریجی الحصول است صحیح است اما بالاخره ما باید یک روزی شروع کنیم به این که معارف را طوری بکنیم که در آتیه یک ملت صحیح به ما بدهد. بنده عقیده‌ام این است که این کار تا امروز شروع نشده است. و مدارس ابتدایی ما یک مدارس صحیحی نبوده است. و این که بنده عرض کردم آقایان وکلاء از آقای حکمت حقیقتاً متشکرند که این لایحه را آورده‌اند برای اینست که مدارس ابتدایی ما اساس نداشته زیرا وقتی که مدرسه معلم نداشته باشد به درد نمی‌خورد فقط چیزی که هست و تذکری که می‌خواستم بدهم این است که در دارالمعلمین این نکته را متوجه باشند که بیشتر وظیفه این دارالمعلمینها پر کردن دماغ بچه‌ها از معلومات نباشد بلکه بیشتر وظیفه شان این باشد که بچه‌ها را درست تربیت کنند یعنی تربیت اخلاقی کنند و در درجه اول شرطش این است که خود معلمین دارای این تربیت باشند و اصلاح شده باشند و بفهمند وظیفه شان چه چیز است. نکته دیگری که می‌خواستم عرض کنم راجع به پر کردن دماغ اطفال از معلومات. یک مرتبه بطور خصوصی به آقای حکمت عرض کرده‌ام حالا هم تکرار می‌کنم. مثلا بعضی مدارس دخترانه یک پرگرامهایی خیلی بی معنی دارد. در مدارس متوسطه دخترانه یک قسمت ریاضیاتی دارد که عالی درس می‌دهند و این برای کسانی است که فردا بخواهند مهندس بشوند جبر و مقابله تناسب لگاریتم درس می‌دهند. اینها یعنی چه بنده مکرر دخترهای پانزده شانزده ساله را دیده‌ام بعضی اوقات به پدرانشان متوسل شده‌اند که مسایل ریاضی را برایشان حل کنند در صورتی که یک دختر هیچ وقت محتاج به ریاضیات عالی نیست. اول باید فکر کنیم که دختر را برای چه مدرسه می‌فرستیم. برای این که وقتی بیرون می‌آید بچه داری خوب بتواند بکند خانه داری خوب بلد باشد معلومات داشته باشد که آن معلومات را از طفولیت و از شیرخوارگی به بچه یک ساله تا وقتی که مهیای مدرسه می‌شود بیاموزد. برای اینها است. ملاحظه بفرمایید یک دختر مثلثات و جبر و مقابله می‌خواهد چه کند؟ و فایده اش چیست و در عوض اگر مناژ و طباخی خوب به آنها یاد بدهند موسیقی به آنها یاد بدهند این خیلی به مراتب بهتر است.

کفیل وزارت معارف (آقای حکمت) ـ بنده در برابر بیانات و تذکرات آقای دشتی وقت آقایان را خیلی تضییع نمی‌کنم به جهت این که وقت زیاد نداریم فقط عرض می‌کنم البته این نواقص هست منکر منقصت هم نمی‌شود شد و خود اطلاع به منقصت مقدمه اصلاح است و امیدواریم با این جهت این معایب رفع شود. بنده با مطالعه که کرده‌ام عقیده پیدا کرده‌ام که پرگرامها یک معایبی دارد و پرگرام را باید طوری تنظیم کرد که نه فقط جنبه تعلیم در او رعایت شود بلکه جنبه تربیت هم رعایت شود. فارق التحصیلهای مدارس که جوانان مملکتند و نسل آتیه را تشکیل می‌دهند متکی به نفس باشند دارای کاراکتر باشند دارای اخلاق حسنه باشند ولی چیزی که هست اگر بدترین پرگرامها را به دست معلم خوب بدهیم بهترین شاگرد را تربیت می‌کند و اگر چنانچه بهترین پرگرام به دست معلم بد بسپاریم بدترین شاگرد را تربیت خواهد کرد

(صحیح است)

پس پایه هر اصلاحی در تعلیمات و در معارف در معلم است آن هم معلم ابتدایی. زیرا شالوده و بنیان معارفی هر مملکت از مدرسه ابتدایی شروع می‌شود و اگر شاگرد در مدارس ابتدایی خوب تربیت شود تحصیلات عالیه را تقریبا انجام خواهد داد و بالعکس اگر بد تربیت شود به جایی نخواهد رسید پس همان طور که فرمودند مقدمه این اصلاحات تربیت معلم است و برای این وسیله تربیت معلم هم جزء این پروژه و این پیشنهاد چیزی نیست اگر موافقت بفرمایید زودتر بگذرد البته بهتر است.

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.

احتشام زاده ـ کافی نیست.

رئیس ـ آقای احتشام زاده.

احتشام زاده ـ آقایان همیشه توجه داشته‌اند که در قضایا کمتر صحبت بکنند و زودتر کارها بگذرد ولی بعضی از مسایل است که از نظر اهمیتی که دارد بایستی حق داده شود که در آن موضوع و در آن مسایلی که قابل اهمیت است آقایان نمایندگان نظریات خودشان را بگویند. یکی از نواقص مهمی که در کار معارف مملکت ماست اصلاح پرگرام است که نماینده محترم آقای دشتی فرمودند ولی بعضی مسایل دیگر هم هست که لازم است در این موقع که این پروژه تأسیس دارالمعلمین به تصویب مجلس می‌رسد گفته شود این است که تقاضا می‌کنم آقایان اجازه بدهند گفته شود

(عدة از نمایندگان ـ بفرمایید)

بنده در ضمن مذاکره در کلیات اجازه خواسته بودم که یک موضوع مهمی را که خیال می‌کنم برای مملکت تأثیر دارد عرض کنم متأسفانه موقع نرسیده این است که در ماده اول استفاده می‌کنم و آقای کفیل وزارت معارف را که حقیقتاً خیلی محل انتظار ما هستند از حیث اصلاحات معارف طرف خطاب قرار بدهم و از ایشان تمنا کنم که به این عرض بنده توجه بفرمایند و آن مسئلة مدرسه طب است. می دانید مدرسه طب صرفنظر از جنبه معارفی که دارد از نظر تأثیراتی که در اوضاع صحی در زندگانی جامعه دارد فوق العاده شایان توجه است و متأسفانه با وضعیتی که فعلا مدرسه طب دارد غیر از این که در سال یک مبلغی پول صرف شود و یک یا چند سالی هم (شش سال هفت سال) محصلین ما که استعداد این را دارند که اطباء خوبی شوند وقتشان را بگیرد نتیجه دیگری ندارد بالاخره بعد از این که یک شاگردی دوره مدرسه طب را طی کرد اگر بخواهد برود به فرنگ و تحصیل بکند تازه باید برود از کلاسهای اول انیورسیته‌های فرنگ بگیرد و برود جلو. این برای چیست. برای این است که پرگرام مدرسه طب ناقص است برای این که یکی از مسایلی که برای طبیب و اشخاصی که در آتیه می‌خواهند تربیت شوند نهایت ضرورت را دارد مسئله تشریح عملی است یک طبیبی که فقط از روی کتاب بخواند و بداند اعضای بدن چه جور تشکیل شده و بعد جراحی بخواهد بکند این واقعا یک چیز عجیب و غریبی خواهد بود. باید آنچه را که مؤثر است برای این که یک طبیبی را آماده کند که در زندگانی آتیه خودش مفید باشد برای مردم مفید باشد او را باید تهیه کنند و در دسترس او بگذارند خوشبختانه آقای کفیل محترم وزارت معارف با سوابق زیادی که در کارهای معارف ما دارند بیشتر از همه ما متوجه هستند عرایض ما هم فقط از نظر یادآوری و تذکر است و لذا بنده هم برای این که بیشتر از این وقت آقایان را تضییع نکرده باشم اجمالاً اشاره می‌کنم به این مطلب و تقاضا می‌کنم ایشان که اطلاعاتشان کافی است و خودشان بهتر از هرکس نواقص مدرسه طب را می دانند توجه بفرمایند و سعی بکنند از مدرسه طب طبیب به تمام معنی بیرون بیاید.

کفیل وزارت معارف ـ راجع به مدرسه طب خیلی در اطراف گفته می‌شود که مدرسه طب معایبی دارد ولی وقتی که وارد می‌شویم که ببینیم آن معایب چه چیز است تجزیه می‌کنیم می بینیم مدرسه طب دو جور درس دارد درسهای نظری و درسهای عملی عیب کار مدرسه طب و منقصت او در درس عملی است و البته درسهای نظری خوب است پرگرام یک پرگرامی است که در سایر مدارس عالی طب هست و معلمینی هم که ما داریم باید در اینجا قدرشناسی بکنم ازشان غالبا معلمین تحصیلکرده هستند و کاملا خوب از عهده برمی آیند و این که مدرسه طب را می‌گویند یک نواقصی دارد مخصوصا در قسمت عملی و همان قسمتی است که خود آقای احتشام زاده فرمودند که عبارت باشد از تشریح و این معنی در نظر هست و اصلاح این قسمت اینطور خواهد شد که حقیقتاً لابراتوار تشریح و آنچه به اصطلاح در خارج به آن Dissection می‌گویند و در سایر مدارس عالیه طب هست در اینجا هم تأسیس شود که درسهای نظری را محصلین توأم بکنند با درسهای عملی که وقتی بیرون می‌آیند از هر حیث کامل باشند و با این قسمت که در نظر داریم امیدواریم این نقیصه رفع و مدرسه طب کامل بشود.

رئیس ـ دو فقره پیشنهاد یکی از آقای افسر و یکی از آقای روحی رسیده است.

پیشنهاد آقای افسر

پیشنهاد می‌کنم عوض دارالمعلمین و دارالمعلمات آموزشگاه نوشته شود.

رئیس ـ آقای افسر.

افسر ـ البته مقصود بنده این نیست که هر عربی را باید حکماً فارسی کنیم ولیکن بعضی لغات هست که خیلی سنگین است و حقیقتاً در صحبت دارالمعلماتها و دارالمعلمینها خیلی نسبت به فارسی سنگین است به این جهت به نظر بنده یک لغت رسید که بنویسیم آموزشگاه مثل دانشگاه و هزار لغت دیگری که داریم و این لغت برای این الفاظ گذارده شود و برای این که مسبوق باشند آقایان که این مطالب چیز تازگی ندارد در وقفنامه حکیم هاشم که به مهر مرحوم مجلسی هم هست برای مدرسه هاشمیه که آنجا را مجلسی مهر کرده نوشته آخونددان و مدرسه نوشته و حاضر است در طهران و دویست سال پیش از این هم به این فکرها بوده‌اند مردم. حالا آموزشگاه البته خیلی لغت سلیس و مناسبی است و همان مقصود هم حاصل است و فارسی هم هست و لغت دارالمعلمین ودارالمعلمات به این مشکلی را اینجا نگذاریم.

کفیل وزارت معارف ـ بنده موافقم.

دکتر طاهری ـ اجازه می‌فرمایید؟

رئیس ـ بفرمایید.

دکتر طاهری ـ بنده از نقطه نظر ادبی که دارالمعلمین تبدیل شود به آموزشگاه یا یک کلمه دیگر عرضی ندارم ولی به عقیده بند ه آموزشگاه جای دارالمعلمین را نمی‌گیرد

(بعضی از نمایندگان ـ صحیح است)

برای این که آموزشگاه یعنی جایی که می‌آموزند بنابراین هر مدرسه آموزشگاه است ولی دارالمعلمین مفاد دیگری دارد یعنی جایی که معلم تربیت می‌کند غیر از مدرسه است و به علاوه وقتی که دارالمعلمین را به آموزشگاه تبدیل کنیم بعد همیشه باید یک کلمه دیگر اضافه کنیم و بگوییم آموزشگاه زنانه و آموزشگاه مردانه در صورتی که دارالمعلمین یک کلمه ایست که حالا جزء اصطلاح ما شده است و خودش یک کلمه حقیقی است منظور بنده این است که اولا تقید به این که این کلمات را حتماً تبدیل به کلمه دیگر کنیم در صورتی که این کلمات جزء زبان ما شده یک قید خشک و خالی است به علاوه اگر ترجمه طوری باشد که کاملا منظور را برساند البته بسیار خوب است زیرا که زبان خودمان است ولی اگر چیزی ازش فوت شود یعنی ترجمه طوری بشود که آن منظور را نرساند مثل این که آموزشگاه برای مدرسه ابتدایی هست برای مدرسه متوسطه هست برای مدرسه عالی هست برای دارالمعلمین هست

(افسر ـ اصلاح می‌شود)

در صورتی که دارالمعلمین جایی است که باید معلم تربیت کند و خود این کلمه می‌رساند به عقیده بنده اگر آقای افسر موافقت کنند که همان کلمه باشد بهتر است.

افسر ـ سوء تفاهم شده اجازه می‌فرمایید توضیح بدهم.

رئیس ـ بفرمایید.

افسر ـ بنده اول عرض کردم که عقیده ندارم که همه لغات عربی را فارسی کنیم خوب بود گوش می‌دادند عرض کردم مگر این که سنگین باشد و این که فرمودند این لغت مذکر و مؤنث ندارد خاطر محترمشان مسبوق است که در فارسی مذکر و مؤنث نیست و صیغه معین ندارد او در عربی است اگر مذکرو مؤنثهای دیگر را همه اش را در فارسی برمی گردانید بسیار خوب مدرسه دخترانه و پسرانه یا مردانه و زنانه بنویسید یا مثل آلمان و بعضیها که می‌گویند خنثی هم لغت دارد این مطلبی است علیحده ولی در فارسی مذکر و مؤنث یکسانست و این که فرمودند نمی‌رساند ممکن است بگذاریم آموزشگاه بزرگ یا عالی مثل خود دارالمعلمین بر فرض این که فرمایش سرکار صحیح باشد و الا از کجا معلوم است که آموزشگاه همه جا را می‌گیرد وقتی که ما اصطلاح قرار دادیم در یک جایی این اشکالها هم رفع می‌شود با همه اینها پیشنهادی است که آقای کفیل وزارت معارف قبول کردند بنده هم ممنونم اگر مجلس موافقت نمی‌فرماید مانعی ندارد.

مخبر ـ بنده به همان دلیلی که اینجا معلم را نوشته است آموزگار استدعا می‌کنم آقای دکتر طاهری هم موافقت کنند همین آموزشگاه نوشته شود.

دکتر طاهری ـ اجازه می‌فرمایید:

رئیس ـ اولا این پیشنهاد است و یک نفر تقدیم می‌کند و یک نفر مدافعه می‌کند بنده هم رأی می‌گیرم. آقای افسر هم استفاده کردند به اسم سوء تفاهم و دو مرتبه توضیح فرمودند بالاخره آقای مخبر قبول می‌کنید؟

مخبر ـ بلی قبول می‌کنم.

رئیس ـ بدواً رأی می‌گیریم به ماده با این تغییر

(بعضی از نمایندگان ـ بدون تغییر ـ صدای زنگ رئیس)

وقتی که دولت و مخبر قبول می‌کنند جزء ماده می‌شود.

طهرانی ـ تقاضای تجزیه می‌کنم.

اعتبار ـ تجزیه بشود.

رئیس ـ آقای اعتبار تجزیه هم نمی‌شود برای خاطر این که دو مطلب نیست ترجمه است.

اعتبار ـ اجازه می‌فرمایید.

رئیس ـ بفرمایید.

اعتبار ـ بنده پیشنهاد می‌خواستم بکنم دو مرتبه رأی گرفته شود یک مرتبه با دارالمعلمین و دارالمعلمات و یکی هم با لغت آموزشگاه اگر اشکالی ندارد این تقاضا را بکنم اگر اشکالی دارد که عرضی ندارم.

رئیس ـ آقای دشتی.

دشتی ـ دو مرتبه نمی‌شود رأی گرفت یک پیشنهادی شده است که یک کلمه عوض شود وقتی دولت و مخبر قبول کرده‌اند جزو ماده می‌شود و این به هیچوجه در مجلس سابقه نداشته که دو مرتبه برای یک کلمه رأی گرفته شود شما دو مطلب را می‌توانید تجزیه کنید اما یک کلمه را که مخبر قبول کرده است تجزیه معنی ندارد باید به همان تغییر رأی گرفته شود.

رئیس ـ آقای رهنما نظری دارید؟

رهنما ـ عرض کنم اصولا همان طوری که حضرت آقای رئیس فرمودند بعد از این که نماینده دولت و مخبر کمیسیون قبول کرد پیشنهاد نماینده محترم را ماده همان می‌شود که با اصلاح قبول شده این تکلیف این ماده است بنابراین در اصل این قضیه نمی‌شود صحبت کرد عجالتاً ماده پیشنهادی دولت که آمده است به مجلس همین است که با پیشنهاد نماینده محترم اصلاح شده اینجا بعد از این مرحله یک مرحله دیگر پیش می‌آید و آن این است که یک عده از نمایندگان معتقد هستند که به همان صورت اولش باشد بهتر است حالا برای این که این فکر تأمین شده باشد چنانچه آقای اعتبار هم فرمودند می‌خواهند تجزیه کنند بنده عقیده‌ام این است که اینطور بشود به پیشنهاد اولی رأی گرفته شود اگر پیشنهاد اولی یعنی به همان صورتی که عجالتاً دولت قبول کرده است قبول شد که تصویب شده و اگر رد شد

(بعضی از نمایندگان ـ آن وقت ماده رد شده است)

غیر از این تکلیفی ندارد اگر رد شد ماده رد نشده است اگر آن را قبول ندارند آن وقت لایحه اولی دولت تصویب می‌شود.

رئیس ـ آقای دکتر طاهری.

دکتر طاهری ـ اولا این موضوع خیلی مهم نیست که این اندازه مذاکره کنیم ولی به عقیده بنده حالا که این را نماینده دولت و مخبر قبول کردند بنده پیشنهاد می‌کنم به عنوان پیشنهاد که به اصل ماده رأی گرفته شود یعنی به همان طرز اول که نوشته شده بشود.

افسر ـ اول به آن پیشنهاد بنده رأی گرفته شود.

دکتر طاهری ـ قبول شد و جزء ماده شد.

رئیس ـ مطلب اینقدر نظری نیست وقتی مخبر و دولت قبول می‌کنند الحاقی را و تصحیحی را ماده حسابی یعنی ماده مطروحه او می‌شود بعد هر چیز دیگری که در اطراف او پیشنهاد شود پیشنهاد تلقی می‌شود همین کار را هم آقای اعتبار کرده‌اند پیشنهاد کرده‌اند که بدواً به آن مضمون اول رأی گرفته شود ما این را به عنوان یک پیشنهاد تلقی می‌کنیم بعد به خود ماده رأی می‌گیریم.

امیرتیمور کلالی ـ پیشنهاد آقای اعتبار قرائت شود

پیشنهاد آقای اعتبار

بنده در ماده اول پیشنهادی کمیسیون را پیشنهاد می‌کنم.

مخبر ـ بنده نمی‌خواهم مخالفت کنم با آقای اعتبار ولی مقصود از این پیشنهاد چه چیز است مقصود این است که آنچه آقای دکتر طاهری فرمودند قبول شود چون آقای کفیل قبول کردند یک پیشنهادی را و اگر پیشنهاد آقا قبول شود مثل این است که برخلاف لایحه دولت رأی گرفته شود حالا اگر آقایان می‌خواهند ماده به صورت اولی رأی گرفته شود آن امری است علیحده

(همه نمایندگان ـ صدای زنگ)

اعتبار ـ اجازه می‌فرمایید؟

رئیس ـ ماده دوم قرائت می‌شود.

اعتبار ـ ماده اول چطور شد؟

رئیس ـ می‌ماند یک قدری.

دشتی ـ رأی بگیرید.

احتشام زاده ـ ماده دوم هم همین اشکال را دارد.

عراقی ـ به پیشنهاد آقای اعتبار رأی بگیرید.

رئیس ـ رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای اعتبار آقایانی که پیشنهاد ایشان را دایر به این که ماده را به عنوان دارالمعلمین و دارالمعات به وضعی که قبلا بوده است باشد تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب برخاستند)

رئیس ـ قابل توجه شد. پیشنهاد شده است پنج دقیقه تنفس داده شود.

(صحیح است)

(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجددا تشکیل گردید)

ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه

{۴ ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه}

رئیس ـ خاطر آقایان مسبوق است که پیشنهاد آقای اعتبار قابل توجه شد و متمم ماده ۶۳ از نظامنامه متذکر است که پیشنهادی که قابل توجه می‌شود در همان روز به خصوص به آن نمی‌توان رأی گرفت ما مصمم شدیم که مواد دیگر را طرح کنیم و این ماده را بگذاریم که کمیسیون اظهار نظر کنید ولی یافتیم که در اغلب مواد کلمه دارالمعلمین و دارالمعلمات تکرار شده است و این جهت تعلیق شده در سایر مواد هم وجود دارد و از طرفی هم خود آقای کفیل وزارت معارف اظهار رغبت کردند که به کمیسیون برود و دو مرتبه هم مراقبتی در این باب بشود و به علاوه چون اشکال پر اصولی نیست و یک ترجمه سادة است که در کمیسیون مذاکره خواهد شد از طرف دیگر هم چون به آقای کفیل وزارت معارف و کارهای معارفی تعلق شدید داریم و سرعت این گونه امور مطلوب است فردای دوشنبه کمیسیون در لایحه نظر می‌کند و روز سه شنبه پس فردا که نزدیکترین وقت است در مجلس به آن خاتمه خواهیم داد جلسه آتیه سه شنبه اول اسفند سه ساعت قبل از ظهر دستور همین لایحه خواهد بود.

(مجلس یک ربع ساعت بعد ازظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر