مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ آبان ۱۳۲۴ نشست ۱۶۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: متن قوانین - تصویبنامهها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آییننامهها - بخشنامهها - آگهیهای رسمی
شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶
سال سوم - شماره ۲۲۷
مدیر: سیدمحمد هاشمی
۱شنبه ۳ آبان ماه ۱۳۲۶
دوره چهاردهم قانونگذاری
شماره مسلسل ۱۴۳۹
مذاکرات مجلس
جلسه ۱۶۲
صورت مشروح مجلس روز سهشنبه ۲۹ آبان ۱۳۲۴ نشست ۱۶۲
- تصویب صورت مجلس
۱- تصویب صورت مجلس
صورت مجلس روز یکشنبه ۲۷ آبان ماه را آقای هاشمی (منشی) بشرح زیر قرائت نمودند.
مجلس یک ساعت و سه ربع پیش از ظهر به ریاست آقای ملک مدنی نایب رئیس تشکیل و صورت جلسه پیش خوانده و تصویب شد.
غائب با اجازه- آقای یمین اسفندیاری
غائبین با اجازه- آقایان: فرمند- اعتمادی
غائبین بی اجازه- آقایان: مظفرزاده- خاکباز- نبوی- مؤیدی قوامی- نقابت- کفائی- آصف- امیرابراهیمی- دکتر معاون- فداکار- ساسان- سیف پور- دکتر مصدق- تهرانچی- بهادری- رفیعی- مجد- ایرج اسکندری- مهندس پناهی- دکتر آقایان- جمال امامی
دیر آمدگان بی اجازه- آقایان: جلیلی- بیات- حسن اکبر- عباس مسعودی- شریعت زاده- دکتر کیان- مراد آریه- پوررضا
بدواً آقای دکتر شفق به مناسب شایعات مربوطه به آذربایجان شرح مبسوطی دائر به مراتب میهن پرستی و ایران دوستی اهالی آن سامان از قرون متمادیه به اینطرف و خدمات آذربایجانیها و علاقه مندی آنها نسبت به کشور خود بیان نموده با اشاره به لزوم اتفاق و وحدت کامل افراد ملت در مواقع بحران و گرفتاری اظهار داشتند با وجود رابطه حسنه و دوستی ایرانیان نسبت به متفقین بالخاصه دُوَل همجوار و اقدامات آزادیخواهانه سران بزرگ دولت شوروی و اظهارات ایشان دائر به عدم تجاوز به حقوق سایر ملل و حفظ استقلال و تمامیت ارضی آنها اتکاء بعضی افراد ماجراجو به قوای شوروی در وقایع آذربایجان باور کردنی نیست و عقیده داشتند از طرف مجلس شورای ملی و دولت توجه کامل و سریعی مبذول گردد و در صورت لزوم جلسه خصوصی تشکیل و قضایا روشن شود.
آقای کمال هدایت وزیر مشاور اظهار نمودند نسبت به وقایعی که این چند روزه در آذربایجان روی داده دولت به وظائف خود اقدام نموده و به مقاماتی که مقتضی میدانسته تذکرات لازم دادهاست و امیدوار است بزودی نتیجه مطلوبه حاصل شود. جمعی از نمایندگان ورود در دستور را تقاضا و آقای سید ضیاءالدین طباطبائی مخالف و معتقد بودند دولت بایستی مسموعات را تصدیق یا تکذیب نماید.
آقای وزیر جنگ اظهار داشتند این دو سه روزه در برخی نقاط آذربایجان وقایعی رخ داده و عدهای ژاندارم خلع سلاح و چند نفری تلف شده و با اعزام فوری قوا به طرف آذربایجان و با وابسته نظامی شوروی نیز در این خصوص مذاکره بعمل آمده و وعده دادهاند معاضدت و اقدام لازم بنمایند و امید است اشکالات بزودی مرتفع شود.
آقای وزیر دادگستری لایحهای راجع به صلاحیت دادگاههای موقت نظامی به مجلس تقدیم داشتند که به کمیسیون دادگستری ارجاع شد و نسبت به ورود در دستور رأی گرفته شده تصویب گردید.
بقیه پیشنهادات راجع به لایحه وزارت جنگ در خصوص افزایش دو لشگر و ترمیم حقوق افسران قرائت آقای دکتر کشاورز پیشنهاد نموده بودند از محل بند ب، ماده اول، که برای بهبود معاش افسران پرداخت میشود به امراء پرداخته نشود و پس از توضیح آقایان دکتر زنگنه و وزیر دارائی مسترد نمودند.
آقای کام بخش پیشنهاد نمودند برای تقلیل مخارج وزارت جنگ و ژاندارمری سال دوم خدمت وظیفه افراد غیر فنی در ژاندارمری بگذرد و پس از ایراد جواب از طرف آقای وزیر جنگ رأی گرفته شده تصویب نکردند.
آقای فرخ پیشنهاد نمودند اعتبار تشکیل دو لشگر را از صرفه جوئیهای سایر لشگرها تأمین شود و پس از توضیح آقای وزیر جنگ، مسترد نمودند.
کام بخش- بلی اسم بنده را جزو دیرآمدگان بدون اجازه نوشتهاند. بنده اصلاً نمیفهمم دیرآمده بی اجازه معنایش چیست الآن ساعت دوازدهاست جلسه تشکیل شده دیگر دیرآمدگان بدون اجازه یا با اجازه چه معنی دارد؟ خوب است ساعتی را برای آمدن ما در اینجا معین بفرمائید ما ساعت نه و نیم می آئیم اینجا هیچکس نیست پس همه را بنویسد اینکه ترتیب نیست. الآن ساعت دوازدهاست ملاحظه می فرمائید بایستی نیم ساعت دیگر هم معطل شد تا آقایان تشریف بیاورند. خوب است تکلیف این قسمت را معین بفرمائید.
رئیس- ساعتی را که از روی آن حاضر و غائب میکنند از روی ساعتی است که اینجا تعیین میشود. حالا جلسه دیر تشکیل شود یا زود تشکیل شود ساعت حضور و غیاب همان ساعتی است که اینجا تعیین میشود امروز هم بواسطه اینکه رئیس و نایب رئیسها هیچکدام نبودند و کاری داشتند که برای آن کار رفته بودند و بعداً هم آقایان مسبوق خواهند شد این بود که جلسه دیر تشکیل شد ولی روزهای دیگر چون اکثریت نمیشود جلسه عقب میافتد ولی ساعت را همان نه نیم حساب میکنند که در اینجا معین میشود.
آقای دولت آبادی تبصرهای دائر به قبول مجدد افسران دانشکده دیده که بعد از شهریور از خدمت ارتش استعفا دادهاند پیشنهاد نمودند که پس از قدری مذاکره به این صورت مورد موافقت آقایان وزیر جنگ و فاطمی مخبر کمیسیون رافع شد، وزارت جنگ مجاز است افسران جزء کادر ثابت را که تا این تاریخ مستعفی شدهاند و مایل به دخول در خدمت ارتش باشند و محکومیت و سابقه سوئی نداشته باشند با همان درجه استخدام نماید.
آقای دکتر معظمی پیشنهاد نمود قسمت الف و ج ماده واحده به طریق ذیل اصلاح شود:
الف- به وزارت جنگ اجازه داده میشود که ۱۲۱۳۲ نفر به سازمان فعلی ارتش اضافه نماید و بودجه چهار ماهه آخر سال ۱۳۲۴ که آن در حدود پنجاه و دو میلیون ریال خواهد بود از طرف وزارت دارائی پرداخت خواهد شد.
ب- برای بهبود اوضاع معاش افسران سالانه مبلغ ۳۵۰۰۰۰۰۰ ریال از طرف وزارت دارائی اعتبار به وزارت جنگ داده میشود که به طریق ذیل استفاده نماید:
۱- حق اولاد برای هر طفل صغیری بدون رعایت درجه ماهانه یک صد ریال
۲- اضافه حقوق سنوات خدمت نسبت به افسرانی که ترفیع نائل نمیشوند در سال دوم ترفیع یک چهارم تفاوت حقوق ثابت درجه بالاتر نسبت به درجه فعلی و در سالهای بعد هم هر سال یک چهارم این تفاوت به عنوان اضافه حقوق داده خواهد شد.
۳- تفاوت ارزش زندگی در نقاط مختلف کشور حداکثر ۲۰% حقوق ثابت درجه هر افسر در هر ماه.
۴- لباس به هر افسری سالانه دو دست لباس خدمت داده میشود.
این پیشنهاد نیز مورد موافقت آقایان وزیر جنگ و مخبر واقع شد. آقای ذکائی پیشنهاد نمودند از دو لشگر که موافق بند الف ماده ۱ اضافه میشود یک پادگان ثابت در خلخال تشکیل شود و پس از توضیح آقای وزیر جنگ مسترد نمودند.
آقای مهندس فریور پیشنهادی دائر به حذف قسمت وام از بند ج لایحه نموده و چون مورد موافقت آقایان مخبر و وزیر جنگ بود قرار شد بند ج از لایحه حذف و طبق پیشنهاد آقای دکتر معظمی اخذ رأی شود.
آقای تیمورتاش پیشنهاد نموده بودند از لحاظ صرفه جوئی کلی در بودجه مملکتی کادر ستاد ارتش و وزارت جنگ به فراخور تشکیلات مضبوطه ارتش تقلیل یابد و پس از توضیح مسترد نمودند.
آقای لنکرانی پیشنهاد نمودند کلیه افراد و افسرانی که در قزاقخانه زمان تصدی روسها و در پلیس جنوب سابقه خدمت دارند فوراً از خدمت در قوای دولت ایران اعم از ارتش و ژاندارمری برکنار شوند و پس از مختصر مذاکره رأی گرفت شده تصویب نگردید.
آقای لنکرانی پیشنهادی کرده بودند که چون پیشنهاد خارج بود نسبت بدان اخذ رأی نشد.
آقای ثقه الاسلامی پیشنهاد نمودند در آخر بند الف، ماده اول، اضافه شود: وزارت جنگ مکلف است در حدود یک لشگر با تمام لوازم به طرف آذربایجان اعزام نماید و پس از توضیح مسترد نمودند.
چون دو ماده واحده پیشنهاد تجزیه شده بود بدواً به بند الف و به ماده واحده طبق پیشنهاد آقای دکتر معظمی و بعد نسبت به تبصره پیشنهادی آقای دولت آبادی با اصلاحات که بعمل آمده بود جداگانه با قیام و قعود رأی گرفته تصویب پس از آن نسبت به مجموع لایحه با ورقه اخذ رأی شده از ۸۷ نفر نمایندگان حاضر با اکثریت ۸۰ رأی تصویب شد.
جلسه آینده روز سه شنبه بیست و نهم آبان ماه تعیین و مجلس یک ساعت نیم بعد از ظهر ختم شد.
نایب رئیس- در صورت مجلس نظری نیست؟ آقای آصف فرمایشی دارید؟
آصف- بنده جلسه سه شنبه گذشته با حال کسالت، آقای رئیس هم مشاهده فرمودند، از مجلس رفتم و این چند روزه هم بستری بودم و غیبت بنده هم با اجازه بوده. فقط امروز برای این آمدهام (که چون در جراید خواندم راجع به خبر رادیو پاریس در اطراف قضایای کردستان بر خلاف حقیقت یک مطالبی نوشتهاند) که قبل دستور عرایضی عرض کنم آقایان هم موافقت بفرمایند.
نایب رئیس- نسبت به مرخصی شما اصلاح میشود. آقای دهستانی
دهستانی- عرض کنم راجع به آقای امیرابراهیمی خواستم عرض کنم ایشان مکرر کسب اجازه کردهاند غیبت ایشان بایستی با اجازه باشد.
هاشمی- باید درخواست کنند.
نایب رئیس- رسیدگی خواهد شد. آقای طوسی.
طوسی- بنده عرضم تأمین شد با توضیحی که آقا فرمودند.
نایب رئیس- آقای نقابت
نقابت- بنده هم یکشنبه مریض بودم اطلاع دادم اصلاح بفرمائید.
نایب رئیس- اصلاح میشود. دیگر نسبت به صورت جلسه اعتراضی نیست؟ (گفته شد – خیر) صورت مجلس تصویب میشود عدهای از آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواستهاند. آقای آصف، آقای صدر قاضی، آقای طباطبائی، آقای محمد ولی میرزا. اگر آقایان موافقت میفرمایند، (مجد ضیائی- بنده مخالفم) با چه مخالفید؟ (مجد ضیائی- با نطق قبل از دستور) بفرمائید.
مجد ضیائی- بنده مخالفتم از نظر نطق قبل از دستور نیست راجع به مرخصی است که آقای طوسی هم تذکر دادند اینها پنج ماهاست مانده و اغلبشان هم لازم دارند. استدعا میکنم اینها را مقدم بفرمائید تصویب بشود بعد وارد وارد دستور بشویم چون آقایان خیلی اصرار دارند که این کار را زودتر انجام کنیم.
نایب رئیس- اجازه بفرمائید رأی بگیریم. آقایانی که موافقند با ورود در دستور قیام بفرمایند (عده کمی قیام نمودند) تصویب نشد. آقای آصف بفرمائید.
- بیانات آقای آصف، صدر قاضی، فرمانفرمائیان و نخست وزیر راجع به شایعات مربوط به کردستان و آذربایجان
۲- بیانات آقای آصف، صدر قاضی، فرمانفرمائیان و نخست وزیر راجع به شایعات مربوط به کردستان و آذربایجان
فرمانفرمائیان- بنده مطابق ماده ۱۰۹ عرض دارم.
نایب رئیس- راجع به چیست؟
فرمانفرمائیان- اعتراض نظامنامهای است باید عرض کنم و مقدم است.
نایب رئیس- اعتراض نظامنامهای باید فی المجلس بعمل بیاید اخطار ماده ۱۰۹ را در همان جلسه باید بفرمائید.
فرمانفرمائیان- آقا طرفداری می فرمائید بنده غایب بودهام.
نایب رئیس- نمیبایستی غائب باشید باید حاضر باشید.
فرمانفرمائیان- آقا شما طرفداری میکنید مکرر سابقه دارد.
نایب رئیس- سابقه غلط است.
فرمانفرمائیان- شما تبعیض قائل میشوید. به شما گفتهام و نوشتهام سابقه هم دارد مجلس یکبام و صد هوا شده.
دکتر کشاورز- آقای رئیس نفرمائید سابقه غلط است.
نایب رئیس- عرض نکردم سابقه غلط است. به اعتقاد بنده اینطور است.
فرمانفرمائیان- اعتقاد شما حکومت نمیکند در مجلس
نایب رئیس- اعتراض باید فی المجلس بعمل بیاید.
دکتر رادمنش- غایب بودند آقا
نایب رئیس- خوب باید حاضر باشند. بفرمائید آقای آصف
آصف- در جلسه ۳ شنبه گذشته بنده بستری بودم و بر حسب تصویب اطباء مجبور بودم چندی استراحت کنم. بدین جهت در جلسه پنجشنبه نتوانستم حضور پیدا کنم عصر همان روز در ضمن مطالعه مذاکرات مجلس مشاهده نمودم که چند نفر از همکاران محترم راجع به اخبار آژانسهای خارجی در موضوع کردستان بیاناتی فرمودهاند. از روی حقیقت عرض میکنم خواندن و یا شنیدن این مطالب اندوه و المی در من تولید کرد که دردهای عارضه را فراموش کردم. دو نفر از دوستان بر من وارد شدند و از سیمایم دریافتند که انقلابی در من تولید شدهاست. من هم مطالب را به آنها گفته و روزنامه را در دسترس شان گذاشتم و حقیقتاً شب ناگواری را به روز آوردم با وصف اینکه از مقام ریاست عدم حضور در چند جلسه را برای معالجه استجازه کرده بودم در مقابل این شایعات کسالت خود را ناچیز شمرده صلاح در این دیدم که به مجلس بیایم و در این خصوص شرحی به عرض برسانم. به عقیده بنده موضوع قابل اهمیت است و شایسته میباشد که توجه آقایان محترم را به بیانات خود معطوف درام و تاریخچه را هم ذکر نمایم. شباهت تام این شایعات راجع به کردستان که در دنباله این جنگ بلند شدهاست با شایعات مشابه آن در خاتمه جنگ بینالمللی اول مرا دچار تعجب و حیرت میکند زیرا در آن موقع هم همین افتخار حالیه را داشتم و چند نفر از همکاران هم در آنوقت در مجلس بودند یکی خود آقای رئیس است درست بخاطر دارم در کابینه مرحوم مستوفی الممالک رحمه الله علیه (من بر خود واجب میدانم هر وقت نام آن مرد میهن پرست شریف بر زبانم جاری شد جمله رحمه الله علیه را بگویم) (صحیح است) در بین مرحومین نصرت الدوله و سلیمان میرزا مبارزههای پارلمانی بود (دکتر رادمنش - رحمه الله علیه) بله رحمه الله علیهما. شاهزاده سلیمان میرزا جزو اکثریتی بود که دولت را روی کار آورده بود. نصرت الدوله که در اقلیت بود در من انتقاد از سیاست دولت یک روزنامه خارجی که حاوی نقشه تجزیه و استقلال کردستان بود در دست داشت آن را عنوان و وسیله حمله به دولت وقت قرار داد. البته یک مذاکراتی در بین این دو شاهزاده رد و بدل شد بنده از موقع استفاده کردم و از جناب آقای پیرنیا که ریاست مجلس را بر عهده داشتند اجازه خواسته و عرض کردم دو عمو اوغلی خورده حساب خود را سر جل و پلاس اکراد تفریغ مینمایند. احق و اولیٰ این است که به بنده اجازه فرمایند در این خصوص اظهار نظر و عقیده بنمایم همه موافقت کردند و در ضمن شرح مفصلی که بنده راجع به وضع سابقه اکراد و خدمات رجال برجسته کرد به ایران بیان نمودم اسمی از خود مستوفی بردم زیرا والده ما جده ایشان کرد بود و پس از آن با ذکر دلایلی زیاد آن شایعات را تکذیب نمودم. خوشبختانه صورت مجلس آن روز البته در تندنویسی بایگانی است. شاهد عرایض بندهاست تاریخ ۲۵ سال فاصله دو جنگ نشان داد که جامعه کُرد عملاً بیانات مرا تأیید نمودند و ثابت شد که اظهارت من انعکاس افکار و آمال قلبی فرد فرد کردهای ایران میباشد. اکنون نیز در خاتمه جنگ این اخیر موضوع تجدید مطلع شده و همان نغمهها شنیده میشود.
آقایان محترم به خاطر دارند که در سال گذشته به مناسبتی در کابینه آقای ساعد در این زمینه فی الجمله اظهاراتی نمودم حال نیز مجبورم نکات بیشتری بر آن تذکرات بیفزایم.
از همان روزهایی که دسته دسته طوایف آریائی یعنی اجداد ما به این سرزمین آمدند کردها دستهای از آن طوایف بودند که خاک فعلی کردستان و نواحی اطراف آن را مسکن خود ساخته و رسوم و آداب ایرانی خود را در این سرزمین رواج دادند. امیرنشینهای این قسمت از دو هزار و پانصد سال به این طرف مهد ایرانیت بوده و مدافع جدی مرز و بوم ایران باستان و تمدن فرهنگ ایرانی بودهاند (صحیح است) هر وجب این خاک یادگار فداکاری و از جان گذشتگی هزاران دلیر کرد است که متجاوزین را به قوت بازو و نیروی ایمان بجای خود می نشاندند و ملیت و افتخار قومی خود را حفظ میکردند. کردهای فعلی یا ساکنین این قسمت از ایران زاده این شهداء و بازماندگان نیاکان پر افتخار خود میباشند (صحیح است) که از جان گذشتگی و فداکاری در راه ایران را افتخار و جاودانی خود میدانند (صحیح است) تاریخ نشان نمیدهد که در این قطعه از ایران عصیانی که بوی جدایی از آن بیاید روی داده باشد و اگر هم وقایعی روی داده صرفاً جنبه داخلی داشته و برای این بوده که بهتر و بیشتر بتوانند وظیفه بزرگ ملی یعنی حفظ حدود و نگاهداری تمدن باستانی را به انجام رسانند. امروز نیز به آقایان محترم عرض مینمایم که گذشت زمان این شعله را در دلهای ساکنین کردستان خاموش ننمودهاست و اگر بواسطه بی مهریهای خودی خاکستری بر آن نشسته احساس خطر خارجی آنرا فروزانتر و تابناک تر نمودهاست. بهتر است دولت در صدد تحقیق سرچشمه این اخبار نادرست برآید و در مجلس توضیح دهد زیرا شایسته نیست که موضوعهای حیاتی بازیچه اغراض خصوصی گردد. این سنخ افکار طبیعتاً و منطقاً باید در میان متفکرین و دانشمندان و اشخاص مؤثر پیدا شود تا مثمر و فایده گردد. من که یکی از افراد خانواده قدیمی کرد ساکن سنندج هستم و نماینده طبقات کردستان ایران و بخصوص نماینده چهارصد و پنجاه الی پانصد هزار نفر شهری و عشایر سنندج و اطراف میباشم به جرأت میتوانم این شایعات را تکذیب نموده (صحیح است) و اظهار بدارم که در میان آنها چنین افکار مسمومی به هیچوجه وجود نداشته (صحیح است) و کردستانیان که کردستان را بازوی راست ایران عزیز میدانند (صحیح است) از این قبیل اتهامات مبری بوده با قریب ۱۵ میلیون جمعیت ایرانی به نامهای ترک و فارس و عرب از این آب و خاک استفاده مینمایند برادروار زندگی نموده و هیچگونه جدائی بین خود نمیبینند از و موقع استفاده کرده و مقتضی میدانم شمهای از مصائبی را که در این جنگ متحمل شدهایم به عرض برسانم زیرا دنبال بحث فوق نیز به اینجا کشیده میشود:
سیاست جنگی و نکات استراتژیکی در اوایل جنگ یعنی سوم شهریور ۱۳۲۰ متفقین را وادار نمود به قشونهایی به ایران داخل نمایند ملت ایران پس از اینکه از مقاصد متفقین معظم مطلع شد و دریافت که فقط مقتضیات و احتیاجات جنگی آنها را وادار به چنین عملی نموده نه خصومت، دست دوستی به سویشان دراز کرده و در مبارزهای که با اهریمن زور و دیکتاتوری در گرفته بود در صف مجاهدین آزادی قرار گرفت اگر چه افراد ایرانی رسماً در خطوط جبهه حضور نیافتند ولی در راه هدف متفقین از آنچه که در توانایی داشتند کوتاهی ننمود. (نمایندگان- صحیح است) تا بجایی که ایران به حق شایستگی نام پر افتخار پل پیروزی را پیدا کرد. (نمایندگان- صحیح است) و واقعاً مصداق رنج خود و راحت یاران طلب گردید و اگر غیر از این بود ممکن بود بواسطه دیر رسیدن مهمات به میدانهای جنگ سرنوشت دنیا تغییر یافته و یا لااقل شکست دشمن را تأخیر بیندازد. (صحیح است) مشی روابط ما در ابتدای همکاری با متفقین بر طبق پیمان سه گانه روشن و مقررات همین پیمان بعدها بوسیله اعلامیه انجمن تهران تأیید و مساعی ایران در راه پیروزی ستوده شد. ملت ایران دار و ندار خود را در راه پیروزی کف دست گذاشت و خوشبختانه خیلی زودتر از موعد احتمالی لحظه غلبه بر دشمن فرا رسید و صف متفقین به درک افتخار فتح نائل گردد و دومین جنگ جهانی پایان یافته و روز پاداش فرا رسید. ملت ایران انتظار داشت همان قسم که در تحمل مصائب و گرفتاریهای زمان جنگ سهمی طاقت فرسا بر عهده داشت از ثمره پیروزی نیز به هر مناسبتی داشته باشد، خصوصاً که وفای به عهد از خصایص مردان بزرگ عالم است (صحیح است) و ما به بزرگی سه پیشوای ملل متفق ایمان داشته و به وعده آنها امیدوار بودیم. سران متفق خوب است به این ضربالمثل ایرانی که میگوید: یک سوزن بخود بزن یک جوال دوز به دیگران، توجه فرمایند و تصدیق کنند که دیدن سرباز بیگانه ولو به عنوان دوست و متفق باشد برای هر وطنپرستی ناگوار است (صحیح است) خصوصاً که از لحاظ اداره کشور نیز ما دچار مشکلاتی شدهایم و اولین قدم همراهی و مساعدت متفقین این است که هر چه زودتر قبل از موقع مقرر به وعده خود وفا نمایند (صحیح است) البته اگر قوای متفق زودتر از کشور ما به سلامت رفتند و خاطره خوشی از دوستی خود در دلهای ما باقی گذاشتند برای ما سر و صورت دادن به کارهای داخلی سهل و سادهتر از امروز خواهد بود. من مخصوصاً تاز یک فراز از گفتههای اخیر مستر اتلی نخست وزیر انگلستان را در سنای آمریکا که میگوید: «ما هرگز نخواهیم توانست کشور خود را تبدیل به فردوس برین نموده و جهنم را در خارج از کشور بحال خود بگذاریم.» اتخاذ سند نموده و با کمال ادب عرض میکنم جناب مستر اتلی رئیس محترم دولت کارگری بریتانیای کبیر ما از دولت پادشاهی انگلستان و دُوَل اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا دولتهای دوست و متفق معظم خود که برای آزادی ملل کوچک آنهمه کوشیدند، انتظار داریم که بنا به وعده خودتان نسبت به ایران بیشتر از اینها مساعدت هائی که مطابق آمال قلبی ایرانیان است نموده (صحیح است) و ما را به حال خود بگذارید (صحیح است) من امیدوارم در این صورت ایرانیان اعم از چپ و راست مالکین و کشاورزان کارفرما و کارگران از شاه گرفته تا وزیر از وزیر تا دبیر با هم کار دارند و با تشریک مساعی به دست خود بهتر خواهیم توانست وسایل رفاه خود را فراهم آورده. شاید خدا هم خواست ایران مثل بهشت شد (صحیح است) در خاتمه عرایضم خیلی میل داشتم چون دولت هم حضور دارند راجع به یک نواقصی که در اصلاحات امور کردستان هست اینجا عرض نمایم ولی فعلاً آنرا موکول میکنم بهموقع دیگر چون این مکان مقدسی است از بارگاه احدیت استغاثه مینمایم ما را موفق بدارند به جبران مدت گذشته در این عمر کوتاهی که از دوره چهاردهم باقیمانده با مساعدت این دولت قدمهای سریعی به نفع جامعه برداریم (صحیح است) و یک عملیاتی از طرف دولت برای این مردم بشود که باعث سربلندی خودشان و رضایت مجلس شورای ملی گردد (صحیح است) موکلین ما و هم میهنان عزیز ما پس از اینهمه رنج و مصائب یک روز یک روزنه روشنی ببینند و یک استراحتی در زندگانی خود مشاهده کنند و طوری باشد که روز آخر دوره چهاردهم تقنینیه با فضل حقتعالی با یک پیشانی بلندی از این مجلس خارج بشویم از من دعا و از خیل ملائکه آمین (صحیح است)
نایب رئیس- آقای فرمانفرمائیان
فرمانفرمائیان- بنده اگر در اول جلسه یک قدری با حرارت استجاره کرده بودم چون خودم را ذیحق میدانستم بنده در جلسه قبل تا ظهر اینجا بودم، در بدو جلسه هم جمعی اجازه نطق قبل از دستور خواسته بودند بعد هم اجازه خواسته بودم بعد دیدم رفت و آمدهائی شد بین بعضی از آقایان و منجر به این شد که جناب آقای دکتر شفق اینجا تشریف آوردند و آن بیانات مشروح و مفصل را فرمودند که اسباب استفاده و استقاضه همه ماها شد (صحیح است) بعد هم بنده دیدم که وارد دستور شدند. البته آقایان در این دوره تشخیص دادهاند که بنده شهوت کلام زیاد ندارم و اصرار و ابرام هم ندارم واِلا بنده ده دفعه لازم بودهاست که از پنج ماه قبل چهار ماه قبل خواستم صحبتی بکنم و نشدهاست و نوبت به بنده نرسیده و این را بعضیها سیاستی فرض کردهاند که بنده نخواستم بیاناتی بکنم ولی این به طور طبیعی پیش آمد، ظهر هم بود که قانون دو لشگر مطرح شد و پیشنهاد دکتر معظمی شروع شده بود که بنده پا شدم و رفتم بیرون از جلسه. بعد امروز که آمدم دیروز هم بنده مریض بودم، کسل بودم و از منزل خارج نشده بودم در هر صورت خلاصه مذاکرات که هنوز طبع نشدهاست به شرح و تفصیل بنده از تندنویسی خواستم یکی از دوستان پرسابقه بنده خیلی اسباب تعجبم شد و بنده نمیدانم ایشان در چه حالی بودهاند البته در حال غیر عادی بودهاند و یک بیان صرفاً خلاف حقیقتی را در مجلس شورای ملی گفتند که بنده عرض میکنم و بیان و شرح و بسطش را آقایان شنیدهاید از ایشان. بلی اینجا مینویسد بنده جای خودم را شاید مقصدشان این بوده که اجازه خودم را دادم به آقای فرمانفرمائیان که بنده صحبت بکنم بجای ایشان در صورتی که اینجا به شهادت همه مجلس تکذیب میکنم زیرا گر ایشان اجازه خودشان را به بنده میدادند در اول جلسه از طرف مقام یاست اخطاری میشد که بنده در واقع بیایم اینجا بنابراین یک افتراء و خلاف حقیقت و توهینی شدهاست (یک نفر از نمایندگان- ایشان بلند گفتند) کی گفتند؟ (یک نفر از نمایندگان- اول جلسه گفتند) بنده که اول جلسه اینجا بودم و بنده را کسی احضار نکرد و ابداً اینطور نشد اگر ایشان میگفتند بنده خیلی از ایشان سپاسگزار میشدم بعد فرمودهاند که تعجب میکنم از ایشان که چرا فرار کردند. بنده سوابقم روشن است خیلی مواقع سخت دیدهام و ملاحظه می فرمائید که بنده اهل فرار نبودهام و این خودش یک اهانتی است که این عنوان را را به بنده دادهاند و من البته زیاد از ایشان گله ندارم چون ۱۸ سال است، ۲۰ سال است که بنده با ایشان دوست و آشنا هستم. ایشان آدم عوام و بی سابقهای هم نیستند که یک همچو حرفی را بزنند خلاصه از این قسمت بگذریم آنچه که اصل مطلب است و بنده میخواستم زحمت بدهم اینجا این است که امروز در هر جامعه متمدّنی یک هیئت مدیره، یک هیئت رئیسه یک هیئت حاکمه وجود دارد، این هیئت حاکمه آقا مکلف است که نسبت به اوضاع آن جامعه یک پیش بینی هائی بکند و صلاح آن جامعه را محفوظ بدارد. مسأله پیشبینی را که عرض کردم به مناسبت اهمیتی است که دارد و عقیده دارم که باید به این جمله توجه زیادتری بشود. بدبختانه در این مملکت در این چند سالی که ما هستیم حکومتهای متعددی روی کار آمدهاند و این حکومتها شباهت تام هم به یکدیگر داشتهاند و یکی از خصائصی که در واقع میشود گفت که جای بسی تعجب است آن بود که همه اینها یک شباهت خاصی نسبت به یکدیگر دارند آن این بودهاست که هیچکدام پیشبینی نسبت به حوادث نداشتهاند همینطور نشستهاند و در واقع مثل افراد غیر مسئول این ملت تماشاچی هستند تا حوادث روی بدهد و یک ضربتی به فرق اینها وارد بیاید بعد چشمشان را باز کنند و در صدد علاج و چاره جویی بر بیایند. آن هم چاره جویی و علاج ناقص و از روی دست پاچگی، بدون هیچ نوع تأمل و تفکر و چاره جوئی که بالاخره بجایی هم منجر نمیشد این در واقع تخصصی بودهاست که بنده از دوره سیزدهم مجدداً در اینجا افتخار عضویت داشتهام و حکومتهایی که بنده دیدهام اینطور بودهاست هیچکدام واقعاً میشود گفت پیش بین نبودهاند در صورتی که حوادثی که در این دوره پیش آمدهاست و واقعاً میشود گفت که یک قرن بر عمر ما افزودهاست به علت اینکه ما چیزهائی که در مدت این بیست سال دیدیم و هر کدام از افراد این ملت شاهد آن بودهاند پدران ما شاید در صد سال با این حوادث مواجه نشده بودند و ندیده بودند. ما امروز میدانیم چون کار تمام شدهاست و نتیجه گرفتهاند، مللی بودهاند در اروپا که بکلی به نزدیک نیستی و پرتگاه فنا رسیده بودند و اینها نجات خودشان را صرفاً مدیون یک مشت اشخاصی که دارای پیش بینی و دارای حسن انتخاب بودهاند میدانند که در موقع خودش و بمورد خودش میدانستند چه بکنند. اگر اینها را خداوند برای آنها به ودیعه نگذاشته بود قطعاً آنها از بین رفته بودند. اینها نه بواسطه قوی شان، نه بواسطه قوای مسلح شان بلکه بواسطه قوای فکری و بواسطه پیش بینی و شدت علاقه عقلائی و ایمانی که داشتند توانستند واقعاً ملت خودشان را نجات بدهند (صحیح است) با منتهای بدبختی ما فاقد این نوع رجال هستیم ما یک مشت اشخاص متوسط، اشخاصی که خدا میداند فکر اینها مغز اینها از مغز متوسط رایج بازاری ملت هم به مراتب کمتر است اینها بر این ملت حکومت میکنند (صحیح است) و ما را به این روزگار انداختهاند. کاه بر سر دیگران میپاشیم و خاک بر سر خودمان میریزیم (صحیح است) پنج ماه تمام ما گرفتار بودیم. بنده آقا حالا اینجا یک چیزی که میخواهم به عرض آقایان برسانم چون خیلی در این فضای مجلس گفته شدهاست بین نمایندگان آذربایجان راجع به اوضاع آذربایجان در این دوره اختلاف نظر بود بنده هم هیچ کتمان نمیکنم و بنده یکی از آن افراد بودهام که دارای این اختلاف نظر بودهام و نمیدانم چرا اینطور شدهاست. برای اینکه این اختلاف نظرها منشاءش یک چیز بودهاست. منشاءش حب و علاقهای بودهاست که نسبت به آن استان داشتهاند. منتها طرز عمل متفاوت بودهاست، یک کسی خیال میکردهاست که اگر فکرش را از این راه به جریان بیندازد مفید واقع میشود، دیگر میکرد که که با اوضاع جهان امروز با تغییرات مسلمی تصور که در دنیا اصلاً پیش آمدهاست نه در مملکت ما و ما هم نمیتوانیم بالاخره از محور دنیا خودمان را خارج بکنیم این نظری که اتخاذ میشود به نظر این استان است، اختلافی که ما داشتیم منشاء و مباء اختلاف روی این اصل بوده چیز دیگری نبود. بنده مکرر به شهادت همین آقایانی که در این مجلس هستند یعنی آن هائی که گردانندهاند و این مجلس را میگردانند بنده با آن آقایان تک تک در دو ماه قبل از این، در سه ماه قبل از این، شاید رفتم در خانههاشان التماس کردم در موقعی که البته حکومت صدر بود که آقا وضعیت آن صفحات روز بروز به وخامت میرود، روز بروز بدتر از بد میشود. بنده این پیش گوییها را کردم البته بنده ادعای پیغمبری نمیکردم چون علاقمند بودم اطلاعاتی پیدا میکردم اطلاعاتی بدست میآوردم و عرض میکردم و حتی بنده منزل بعضی از رجال که در آنوقت دخالتی هم در امور نداشتند بنده یک روز از شدت نگرانی رفتم یکی از آقایانی که در این مجلس هست اطلاع دادم من با آن شخص صحبت کردم و خواهش کردم که شما یک اشخاصی را از مجلس تقاضا بکنید بیایند، شما را ببینند و شما این نگرانی را به آنها گوشزد کنید چون حرف من در آنها هیچگونه تأثیری دارد و هر چه خواستم در آنها ایجاد نگرانی کنم دیدم ابداً آنها اضطرابی ندارند و آنها به همان سیاست روزمره خودشان آشنا هستند و به همان وضع اوقات گرانبهای ما را به هدر میدهند و وقت تلف میشود. مخصوصاً چون یک صحبت هائی آنوقت بود که شاید تغییری در دولت پیدا بشود با یک دلایلی مرا قانع کرد که فلان کس در این موقع شما راضی نشوید که من با بعضی از اشخاص وارد مذاکره بشوم چون به صورت دیگری ممکن است جلوه بدهند، یک راهنمائیهایی هم کرد که آنها هم البته مفید و مؤثر نبود. مقصود این است که ما این نگرانیها را داشتیم، اگر آقایان پا روی حق نگذارید غالب این دوستان ما و آشنایان ما میدانند که بنده با آنها این صحبتها را کردم...
صادقی- به دولت وقت هم گفته شد...
فرمانفرمائیان- … این تذکر آقای صادقی بجا است ما چون با دولت وقت هیچگونه مراودهای نداشتیم و هیچ موقع پیش رئیس الوزراء وقت و وزارت کشور نمیرفتیم یک روز آقای اشرافی که معاون رئیس الوزراء بودند آمدند در منزل آقای صادقی و یک عدهای هم از نمایندگان آذربایجان بودند و توسط ایشان یک پیغام هائی به رئیس دولت دادیم این صحبت مال کی است؟ مال خرداد ماه آن چیزی که مربوط به یک فرد عادی و یک وکیل عادی در مجلس است، اطلاعاتش همین اندازهاست. دولت در تمام مسائل مسئولیت دارد. دولت نباید بیاید اینجا در جلسه با این و آن بیخ گوشی حرف بزند و چهار تا کار و توقع را انجام بدهد یا ندهد و بگذارد برود. بالاخره اگر دولتی هست این دولت باید دوراندیشی داشته باشد و باید پیشبینی کند (چنانچه عرض کردم حوادث را) و باید در دنبال کسب اطلاعات باشد و حقایق را به دست بیاورد و مطابق آن اطلاعاتی که بدست آورده چاره جوئی بکند. ما این مطالب را چنانچه عرض شد به دولت وقت متذکر شدیم و تمام وقایعی که ممکن است از این اوضاع و از سهل انگاری دولت پیش بیاید آن اندازهای که در قوه ما بود گوشزد کردیم، دیدیم دولت هم مثل جمعی از نمایندگان محترم که دوستان ما هستند ابداً نگرانی ندارند. خب ما فکر کردیم دیدیم هیچکس نگران نیست و بیشتر از این هم از ما کاری ساخته نبود. از یک نماینده که مطابق قانون باید مطالبی را انجام بدهد کارش غیر از تذکر و یادآوری منتها ارائه طریق (اگر از او مشورت بکنند) چیز دیگر نخواهد بود. البته بنده معتقد هستم که در بعضی موارد حرف زدن پشت این تریبون مثل یک اسلحه دو سرهاست. در واقع ممکن است اگر این یک خیری به مملکت نرساند در بعضی موارد یک زیانهایی وارد بیاورد. چنانچه اتفاق هم افتادهاست بعضی گفت گوهائی در اینجا شدهاست این گفت گوها که هیچ مقید واقع نشدهاست به عقیده بنده به تحریک و عصبانیت یک جامعه هم افزودهاست و هیچ جای تردید نیست و این مسأله هم مسلم است که اگر ما دارای یک خانه مشترکی باشیم ممکن است البته ما خودمان یک اختلافی راجع به طرز اداره یا به تزئینات آن خانه داشته باشیم ولی اگر ما دیدیم که نسبت به آن خانه یک اشخاص هجوم آوردهاند و میخواهند آن خانه را از دست ما بربایند در این تردیدی نیست که بین بنده و همه آقایان اختلافی باقی نمیماند چطور میشود؟ این بسی بیحسی است که بنده چنین چیزی را بتوانم ببینم. یکی از آقایان میگفتند من، یعنی بنده، علاقه ندارم در آذربایجان. این هم فکر غلطی است. خیال نکنید که میزان علاقه مردم به یک حوزهای باید به میزان خاک و ضبط گندم و جوش باشد، این حرف به عقیده بنده حرف احمقانهای است (صحیح است)
نباید گفت بنده اگر به آذربایجان علاقمند هستم مگر به فارس علاقمند نیستم؟! بنده به همان اندازه که آذربایجان را خانه خود میدانم فارس را هم خانه خودم میدانم ای چه حرفی است! (صحیح است) این یک حرف کودکانه و یک حرف ناپختهای است که به ذهن ما میاندازند که فلانی چون علاقه دارد ملاحظه میکند یا کسی دیگر میگوید چون علاقه ندارد هیچ اعتنائی نمیکند و اوضاع را به بی اعتنائی و خونسردی مینگرد کدام یک از این دو تا حقیقت دارد؟ به عقیده بنده علاقه در قلب و خون واقع است نه در جیب. آدم باید انسانی فکر کند امروز اگر کوچکترین افتخار و شرافتی برای بنده یا امثال بنده قائل هستند برای این است که ما ایرانی هستیم. در این مملکت اگر یک طبقاتی هم هست یک کسی روشنفکر است یک کسی داخل در صنف دیگری است یک کسی مالک و یک کسی دهقان است هر چه هست، این برای این است که این مملکت روی پای خودش است (صحیح است) واِلا چه افتخاری است که دستور زندگی بنده را از دهلی یا از بادکوبه بدهند. بنده هم صد دفعه جل و پلاسم را بر میدارم و میروم در عربستان سعودی حمالی میکنم، آنجا جاروبکشی میکنم، به این موقعیت و مقام خودم هیچ علاقه ندارم. افتخار و شرافت بنده فقط مکتسبی که نیست آقا. آن چیزهایی هم که درگذشته بودهاست به ما منضم میشود این برای همه وارد است لازم نیست یک نفر پسر فرمانفرما باشد و این حیثیت و شرافت را برای خودش قائل باشد، آن زارع هم این حیثیت را در محل خودش دارد و حقیقتاً هم دارد اما راجع به حوادث و اوضاع آنجا هنوز هم که هست بنده فقط خوشبختانه شنیدهام که بی سیم بین تبریز و تهران دایر شدهاست. تا بحال بی سیم هم نبود پریروز بنده به یکی از وزراء عرض کردم گفتم آقا شما این چهل میلیون تومان که میخواهید اضافه بگیرید برای دو لشگر چطور شدهاست مملکتی که تا حالا دویست میلیون خرج میکردهاست، متفقین را دیدم در هر گوشهای، در هر دهکدهای اینها وسایل مخابرات دارند ما در یک همچنین موقعی بی سیم نداشته باشیم (سید ضیاءالدین طباطبائی- مأمورین شوروی اجازه ندادند از دولت بپرسید، از ستاد ارتش بپرسید) بی خود صحبت نکنید تمام مملکت را شما آشوب میکنید اخطار کنید آقا (همهمه نمایندگان) (زنگ رئیس) تمام این مملکت را شما بباد دادید تمام خرابی این مملکت از یک جا ناشی شدهاست (سید ضیاءالدین طباطبائی- بنده اسم میبرم) اسم بنده را ببرید بنده از خودم اسم میبرم از بنده ناشی شدهاست همین نعرهها در مجلس کار ما را به اینجا می رساند (سید ضیاءالدین - شما علاقه به این آب و خاک ندارید)
نایب رئیس- آقای سید ضیاءالدین بدون اجازه صحبت نکنید.
سید ضیاءالدین- بسیار خوب
فرمانفرمائیان- … بی علاقه من هستم یا کسی که با چمدانش میگذارد و میرود من با که میتوانم فرار کنم (هاشمی- همه علاقه دارند) عرض کنم چون هنوز خبرهایی در دست نیست و اطلاعات کافی بدست ما نرسیدهاست البته بنده نمیتوانم روی حدسیات و افسانههایی که ملاحظه می فرمائید آقایان درست دقت بفرمائید این حوادث پنج شش روز است روی دادهاست ولی الآن پنج ماه شش ماهاست که یک دسته از جراید این شهر دستجات دیگر را از بین بردند. در این پنج ماه باز هم اگر دستجات دیگری بود یک موازنه طبیعی پیدا میشد برای مردم که از خواندن این و آن یک قضاوتی پیش خودشان ممکن بود بکنند. ممکن بود بفهمند که حقیقت تا چه اندازه گفته شدهاست و تا چه اندازه اغراق آمیز بودهاست و آن روزنامههای دیگر را در این ۵ و ۶ ماه مخصوصاً از بین بردند. اینکه دیگر قابل انکار نیست یک دسته روزنامه بودهاست طرفدار یک فکر و یا یک متد و یا یک دستور کلی، یک دسته هائی را همینطور توقیف کردهاند و چیزهایی که انسان در اینها میخواند به مراتب به افسانه و قصه و پاورقی، پاورقیهایی که ترجمه میشود در روزنامه برای جلب خوانندگان و برای فروش روزنامهها بیشتر شباهت داشت تا به یک حقایقی. همهاش به امضای (م. ع) اینطور نوشته شدهاست (م. ع) اینطور مینویسند. عوض اینکه (م. ع) قناعت کند به اینکه اطلاعات خودش را راجع به ما راجع به خودمان بگوید، یک چیزهایی مینویسد و میگوید از این حدود هم تجاوز کردند میرفتند به یک جاهای دیگری و یک گفتارهای ناشایسته، یک خبرهای برخلاف حقیقت و بر خلاف منطق و بر خلاف عقل مینگاشتند که آن نگارشها خدا شاهد است وضع ما را به اینجا می رساند (صحیح است) این جریانی که آلوده به غرض است نمیشود هِی شما فریاد بزنید که ما هیچوقت از بیطرفی خارج نشدهایم ما همیشه بیغرض بودهایم یک کسی در این مجلس میگوید اشتباهاً در بیانش میگوید جانب داری میشدهاست طرفداری میشدهاست، یک طرفی بودهاست، چه نعرهها میکشند و چه فریادها میزنند ولی خوب این فریادها در مقابل آن نگارشات چندان مؤثر نیست. یک چیزی مینویسد که چندان واقعاً تأثیر عمیقی در وضع ما نمیکند این را مهمل نوشتهاست مزخرف نوشتهاست ولی در جاهای دیگر ممکن است این را برای خودشان جزء مستندات قرار بدهند ممکن است این را در یک روزی در یک موقعی، خوب دوسیه درست کردن فقط در داخله مملکت و دوایر نیست در اوضاع بینالمللی هم البته یک دوسیهها و روندهایی باید درست بشود این ممکن است تأثیر بخش بشود و این غلط است و این یک چیزی است که همانطور که در بدو عرایضم عرض کردم دولت باید پیش بین باشد و دولتی که پیش بین نباشد با این میزها و با این نیمکت و با این چوب آقا هیچ فرقی ندارد (صحیح است) دولت باید پیش بین باشد اگر قوه ابتکار و پیشبینی نداشت دولت نیست حیف است به آن نام دولت گذاشت و اسباب معطلی است (یمین اسفندیاری- باید مجال پیشبینی را هم داد) پنج ماه، چهار ماه، سه ماه، بیست روز مجال پیشبینی صحیح می فرمائید در اینجا چون بنده موقع و فرصتی برایم بدست آمده این است که استفاده میکنم و مطالبی که خیلی قبل از این لازم بود بگویم حالا عرض میکنم در اینجا در روزهائی که صحبت بود راجع به اضافه کردن دو لشکر یا همان موقع یا موقع دیگر حالا نظرم نیست یادداشت کردهام ولی تاریخ ندارد صحبت بود یکی از آقایان مخصوصاً در ضمن بیان و اظهار عقیده فرمودند که این قوا برای این است اصولاً بگذارید زیاد شود برای این است که اگر این قوا در فلان محل مثلاً بود امروز افکار اینطور نمیشد یا یک اظهاراتی نمیکردند مثل اینکه قوا برای تادیب است، این قوا که ما در مملکت داریم مخصوصاً برای تادیب است و برای این است که مثلاً باصطلاح عامیانه برای ترساندن است و در واقع مترسک قرار میدهند و قوا را برای ترساندن جامعه و ملت میخواهند (دکتر طاهری- پس چیست؟) اینطور نیست آقای دکتر که می فرمائید پس چیست شما کاملاً از بنده بهتر میدانید و تشخیص هم دادهاید این قوا در همه جای دنیا مخصوصاً قوای نظام غیر از قوای ژاندارم و پلیس است، ژاندارم و پلیسی یک وظایفی دارند که اگر در راهها و در یک جاهای دیگری عصبانی بشود و خلاف قانون و مقررات رفتار بشود آنها یک وظایف و تکالیفی دارند که وظیفه ژاندارمری است که این کارها را بکند، در هیچ جای دنیا قوای لشگری را به این مقصود و به این منظور استعمال نمیکنند، برای این مقصود و منظور نیست که قوای لشگری بوجود آمدهاست قوای لشگری مخصوصاً وقتی که قانون نظام وظیفه در یک مملکتی اجرا است آن قوا اولاد ما هستند، برادران ما هستند، خویشان ما هستند، جایگاه آنها بایستی در قلوب ما باشد اینها نباید به یک مأموریت هائی گمارده بشوند که آن مأموریتها ایجاد یک دلتنگی عمومی بکند مخصوصاً اگر یک دولتی حسن سیاست داشت اینکار را نمیکرد و قوای نظامی باید دور از این کشمکشها ماجراها باشد مگر اینکه خدای نخواسته کار به یک جائی بکشد که آن قوای انتظامی نتواند از عهده انجام وظایف خودش بر بیابد بنده تصدیق دارم وقتی قوای ژاندارم شما را خواستند در یک جائی خلع اسلحه بکنند البته در آن موقع باید قوای لشگری کمک بکنند و این کمک باید دور از فکر نمایندگان مجلس باشد به عقیده بنده در اینجا نباید به این طرز بیان کنند و اینطور قابل تعبیر باشد که قوای لشگری برای ترساندن است، این تعبیر غلطی است (جمعی از نمایندگان - یکی همچو حرفی زدهاست؟) مضرّات این گفتار و این فکر خیلی بیشتر از منافعش است (یمین اسفندیاری- کی همین مطلبی اظهار شدهاست) چرا گفته شدهاست عرض کنم این صورت مجلس است و بنده همانطور گفتم و خواستم بگویم بعد هم در لایحه وزارت جنگ خواستم بنده هم مداخله کنم که نوبت به من نرسید در هر صورت آقا ما در برابر این پیش آمدها البته چنانچه عرض کردم وقتی که موضوع خانه آنان است هیچ محل تردید نیست که همه یک دل و یکجهت برای مدافعه آن خانه یک زبان هستند و همه یکدل و یک جهت به هر طریقی که باشد باید از خانه خودمان دفاع کنیم (صحیح است) محل تردید نیست آقا این نباید با بعضی از گفتارها و بعضی اتهامات ایجاد سوء نظر نسبت به یکدیگر و حتی نسبت به یک فرد ایرانی بشود ما همه در حب وطن و حب جایگاه و خانه خودمان یکسان هستیم و باید همه این فکر را داشته باشند که به همان اندازه که شما دوست دارید به همان اندازه هم فلان آدمی که سر گذر است همان ایمان و عقیده و حب را دارد اصلاً نباید هیچ تردید به خودمان راه بدهیم باز هم در این اواخر چنانکه پیش آمد و عرض کردم در یک عده از جراید مخصوصی و با یک دستور مخصوصی نسبت به بنده و بعضی از رفقای مجلسی من یک اتهامات و افتراهائی وارد کردهاند منجمله بنده دیشب یک چیزی دیدم یکی از نمایندگان برای بنده فرستاده بود یک کسی یک مسافری که از تبریز آمدهاست و تقریباً ۱۵ روز قبل ده روز قبل آمدهاست و این شخصی است که همیشه تردد میکند میآید به تهران و بر میگردد (خنده نمایندگان) و خودش هم کار دارد با بنگاه راه آهن خودش هم یک کارهائی دارد آن شخص را مورد سوء ظن قرار دادند و او را بطور موقت توقیف کردند مخصوصاً بنده دنبال این رفتم که ببینم موضوع چیست دیدم در جراید همان جراید خاص نه اینکه افکار عمومی و احساسات عمومی باشد، دیدم یک شرحی نوشتهاند و بنده ار در این باب متهم کردهاند. بنده خیلی خوشوقت هستم که آقای وزیر کشور اینجا هستند و در این باب بنده از ایشان سئوال کردم که البته در این موضوع جواب خواهند داد. اینجا مینویسد یک مقدار نامههای متبادله بین آقای ایپکچیان و فرمانفرمائیان راجع به حزب دمکرات که نامبرده نوشتهاند، کشف کردهاند. بنده همین دو سطر را برای اینکه درست معلوم باشد، آقا درست توجه بفرمائید، از کار کوچک تا کار بزرگ بنده از همین آقای وزیر کشور که خودشان هم سابقه به اوضاع آذربایجان کم و زیاد دارند بنده تقاضا دارم از ایشان که شما این را از اداره شهربانی کل تقاضا بکنید این نامهها را که کشف شدهاست عیناً بیاورند اینجا و به هیئت رئیسه مجلس بدهند (سید محمد طباطبائی- آقا در روزنامه دو کلمه جواب دهید) در اینجا باید به آنها جواب داد لایق این نیستند که بنده در آنجا جواب بدهم (یکی از نمایندگان – کدام روزنامهاست؟) روزنامه باختر است. عرض کنم این را هم مخصوصاً یادداشت بفرمائید که آن نامهای متبادله را بیاورند اینجا و بنده مخصوصاً از شخص آقای رئیس الوزراء تقاضا دارم اگر این نامههای متبادله صحیح باشد و ساختگی نباشد چون اطلاعات بیشتر پیش بنده هست و نمیخواهم تضییع وقت مجلس را بکنم چون این مطالب لایق نیست تقاضا میکنم از آقای نخست وزیر یک کمیسیون تشکیل بدهند که این مسئله با اطلاعاتی که ما داریم یک کمیسیون تشکیل بدهند و این کار را کاملاً برسند و ببینند چه اشخاصی، چه دستهایی برای یک مشت پول، برای منافع خصوصی در کار است و یک اشخاص بیگناهی را گرفتار میکنند و یک افتراء و اتهاماتی هم به نمایندگان مجلس میزنند.
سید ضیاءالدین طباطبائی- بنده اخطار دارم. طبق ماده ۱۰۹ به بنده توهین شدهاست.
نایب رئیس- اینکه جنابعالی به موجب ماده ۱۰۹ می فرمائید به شما توهین شدهاست؟ به شما توهین نشده (سید ضیاءالدین – توهین شدهاست بنده باید تشخیص بدهم که این توهین شدهاست یا نه) توهین نشدهاست به آقا.
امینی – تشخیص با آقای رئیس است
سید ضیاءالدین- به من هم اجازه تشخیص بدهید آقای امینی
امینی- البته، البته
نایب رئیس- بفرمائید.
سید ضیاءالدین – بنده حتی الامکان امساک میکردم که در این روزها که مملکت ما مواجه با خطرناکترین بحرانها است صحبت نکنم و میل هم نداشتم ولی یک صحبتهایی میشود یک شبهاتی در افکار عمومی القاء میشود که وجدان من ضمیر من مرا مجبور میکند که بر خلاف میل خودم یک عرایضی عرض کنم. در این چند روزه که وقایع آذربایجان اتفاق افتاد گفتند سیم تبریز قطع شدهاست گفتم بی سیم چطور؟ گفتند بی سیم هم نیست. بنده تعجب کردم در کرمان بی سیم هست، در فارس هست، همه جا هست چرا در تبریز نیست؟ در صدد تحقیق برآمدم معلوم شد دستگاه بی سیم تبریز تلفونکن بوده و لامپهایش خراب شدهاست وزارت جنگ و ستاد ارتش از پنج شش ماه قبل خواستهاست لوازم یدکی را به تبریز بفرستد مأمورین شوروی اجازه ندادهاند، اداره ژاندارمری اخیراً دستگاههای بی سیمی آوردهاست از طرف اداره ژاندارمری خواستهاند به تبریز دستگاه بی سیم بفرستند بازهم اجازه ندادهاند. چون این اطلاعات را داشتم ضمن بیانات ناطق محترم که قبل از بنده فرمودند یک توضیحی عرض کردم و فعلاًچون هیئت دولت و جناب آقای نخست وزیر اینجا تشریف دارند وقت آقایان را بیشتر نمیگیرم سایر مسائلی که میبایست جواب بدهم در موقع خودش جواب میدهم و فقط یک نکته را باید عرض کنم. ناطق محترم فرمودند بدبختیهای مملکت از گفتن بعضی حقایق است (فرمانفرمائیان- حقایق نگفتم و اشتباهات گفتم) اشتباهات، هر چه می فرمائید بفرمائید از گفتن است. بنده معتقدم بدبختیهای این مملکت از نگفتن بودهاست (صحیح است) باید گفت. تا گفته نشود کشف نمیشود که حقیقت است یا نه
کامبخش- دروغ نباید گفت.
سید ضیاءالدین- وقتی گفته شد دروغ و راست معلوم میشود.
نایب رئیس- شما چرا بدون اجازه صحبت میکنید؟
کامبخش- این اخطار را آنوقت میخواستید به آقای سیدضیاءالدین بفرمائید.
نایب رئیس- به شما هم عرض میکنم آقای کامبخش فرداً فرد آقایان نمایندگان مکلفند رعایت نظم مجلس را بکنند تخلف از نظامنامه تخلف از حقوق مجلس و مجلسیان است (صحیح است) بنده نمیتوانم به شما اجازه بدهم که شما تخطی بکنید به حقوق مجلس و مجلسیان (دکتر کشاورز- شما فقط به سید ضیاءالدین اجازه میدهید)
سید ضیاءالدین- اگر ساعات مجلس را در این بیست ماه تا کنون حساب کنیم، شما و رفقایتان یک سوم اوقات مجلس را در اینجا گرفتهاید (کام بخش- این حق ما است) حق مال همهاست (کامبخش- چهل روزنامه را توقیف کردهاند)
نایب رئیس- فقط دفاع از خودتان بکنید.
سید ضیاءالدین طباطبائی- باید تمام حقایق گفته شود وقتی که حقایق گفته شد مطالب گفته شد دروغ و راست معلوم میشود (کامبخش- حقایق باید گفته شود) هر حقیقتی هم بسته به درجه اطلاعات گویندهاست ممکن است یک حقایقی برای آقای کامبخش روشن باشد که برای بنده مجهول است چونکه مجهول است من نمیتوانم قانع بشوم که ایشان بگویند. ایشان میگویند و بنده هم عرض میکنم به عقیده بنده سنخ سنجش اشخاص با هم فرق میکند. بدبختی این مملکت این بودهاست که گفته نشد (صحیح است) همه حقایق باید گفته شود.
دکتر کشاورز- کودتای شما جلوی بیان حقایق را گرفت.
نایب رئیس- آقای سید ضیاءالدین صحبت بین الالفین نکنید. فرمایشتان را بفرمائید.
امینی- ارتباط با ماده ۱۰۹ را بفرمائید.
سید ضیاءالدین- بنده بقیه بیانات خود م را به احترام بیانات هیئت دولت به تعویق میاندازم.
نایب رئیس- آقای صدر قاضی بفرمائید
صدر قاضی- گویا بنده حق داشته باشم از مجلس از آقایان محترم این گله را کرده باشم که به حوزه انتخابیه بنده یک حملاتی میشود که اگر بنده ساکت بمانم اعتراض می فرمائید که چرا نماینده اش ساکت بودهاست وقتی میخواهم یک مطالبی را به عرض آقایان برسانم تا نوبت بنده میرسد صداها بلند میشود دستور دستور (یکی از نمایندگان- بفرمائید آقا) و بنده تقاضایم این است که آقایان نسبت به بنده یک لطف و توجه بیشتری داشته باشند چون اگر غیر این باشد آن وقت حمل میشود که خدای ناکرده نسبت به بنده که یک نماینده محلی هستم و از یک گوشه کشور آمدهام و البته نفوذی در مجلس ندارم آن وقت آقایان تبعیضی قائل هستند (یمنی اسفندیاری- ابداً اینطور نیست، بفرمائید آقا) عرض کنم بنده یک مطالبی را اینجا استخراج کردم و میخواستم در اطراف این اراجیفی که این روزها در افواه شایع بود به عرض مجلس شورای ملی برسانم و متأسفم در جلسه اسبق هم یک اشتباهی برای یکی از همکاران محترم بنده رخ داده و آن عبارت از این بود که همکار محترم بنده خیال میکردند که بنده اعتراض میکنم چرا بعضی از روزنامهها انتشارات رادیوی پاریس را نوشتهاند در حالیکه این اعتراض را بنده نکردهام. عرایض بنده این بود که این شایعات تقصیر بعضی از جراید مرکز هست که بدون تحقیق مطالبی مینویسند و روزنامهها و رادیوهای خارجی مطالب و اخبار آنها را میگیرند در دنیا منتشر میکنند. بنده اعتراضم این بود، حالا هم عقیدهام این است. بنده عرضم این است که مطالب را بایستی خودمان بسنجیم و تشخیص بدهیم، مطالبی که بر خلاف مصالح کشور است اینها را نباید یاد اجازه بدهیم که در روزنامهها نوشته شود چون وقتی که چهار نفر ماجراجو دور هم بنشینند و یک خوابهایی ببینند کی از آن اطلاع دارد کی از آنها اطلاع ندارد ما بیائیم در اطراف این مسائل خودمان یک چیزهائی فرض کنیم و شاخ و برگی بدهیم و این را بیاوریم در روزنامهای مرکز منتشر بکنیم و آن وقت انتظار داشته باشیم اینرا رادیوهای خارجی نگویند (صحیح است) این بود که بنده عرض کردم واِلا بنده جسارتی نکردم و کاملاً بنده بیطرف هستم و بنده یک شخصی هستم که جز صلاح کشور نظری ندارم بنده البته امتحان خودم را دادهام و شاید در بین آقایان وزراء هم باشند که از نزدیک به وضعیت بنده آشنا هستند و لزومی ندارد که بنده در اطراف خودم توضیحاتی بدهم، بنده موقع را مغتنم می شمارم که خاطر محترم آقایان و شخص آقای حکیمی نخست وزیر را به پارهای جریاناتی که بر خلاف مصالح عموم میشود متوجه سازم تا انشاءالله برای جلوگیری آن اقدام مؤثری فرمایند. یکی از مسائلی که باعث نفاق و کدورت بین افراد جامعه میشود ایجاد بدگمانی آنها به یکدیگر است، مخصوصاً وقتی پارهای اشخاص اعم از مقامات رسمی یا غیر رسمی اصرار داشته باشند که مقامات عالیه کشور را با حرفهای خالی از حقیقت نسبت به طبقات دیگر ظنین کنند تا شاید بتوانند از این آب گل آلود به خیال خود ماهی بگیرند. بنده بسط مقال را در این مورد لازم نمیدانم فقط آنچه را که مربوط به حوزه انتخابیه بندهاست عرض میکنم از پارسال به این طرف گزارشهای عدیده برعلیه عشایر کُرد به مرکز دادهاند که خوشبختانه پس از تحقیق هیچیک از آنها حقیقت پیدا نکرد و بهترین دلیل همین که وضعیت فعلی منطقه کردنشین بحال اسبق باقی است و از آنچه نسبت داده بودند اثری ظاهر نشد این را هم قبلاً عرض کنم که مقصود بنده این نیست که در بین عشایر کُرد اشخاص شرور پیدا نمیشود در هر جا و در هر جمعیت مردمان بد و مفتن هستند ولی بطور کلی نباید یک منطقه مهم کشور را به تحریک چند نفر مغرض یا بدخواده از دولت مأیوس نمود و آتش زد. از شهریور ۱۳۲۰ تا بحال چندین مرتبه رؤسای عشایر کُرد و غیره و کسان دیگر حتی از کارمندان رسمی دولت مسافرتهایی کرده و پس از چند روز توقف و مشاهده ترقیات محل و مؤسسات فرهنگی همسایههای دوست متفق مراجعت کردند بدون اینکه کوچکترین تغییری در روحیات این اشخاص یا درجه وطنپرستی آنها حاصل باشد. اخیراً هم شایع شده که عدهای مسافرتی نموده. بنده هنوز اطلاع صحیحی از صحت و سقم آن ندارم همینقدر در روزنامهها دیدم که آقایان مسافرت خود را تکذیب کردهاند معهذا ملاحظه فرمودند که به این مسافرت بیاساس چه پیرایهها بستند و چه نسبتهای دروغ با آب و تاب به آن دادند. مثلاً گفتند که کُردها انجمنی برای تجزیه خود تشکیل داده و ک. ک. ک. که به معنی کومله کمونیست ُکرد است علامت آن است. اولاً این علامت گنج کُرد است یعنی علامت انجمن جوانان کُرد. ثانیاً مرکز این انجمن در عراق است و ابداً به کُردهای ایران مربوط نیست و چنانچه آدمهای آنها به ایران بیایند و مراوده کنند تصور نمیکنم تبلیغات شان در عشایر و اکراد ایرانی اثری کرده باشد. و نیز انتشار دادند که در مهاباد تمثال اعلیحضرت شاه را از ادارات برداشتهاند. این را همه میدانند کُردها سلطان را بر حسب عقیده مذهبی او اولالامر واجب الاطاعه میدانند و بنا به تربیت مذهبی فوقالعاده به مقام سلطنت علاقمند میباشند. هیچوقت ممکن نیست از عقیده خود روگردان شوند و برخلاف آن عمل کنند همین آقایانی که میگویند مسافرت کردهاند کسانی هستند که بارها امتحان خدمتگذاری و وطن پرستی دادهاند و به گواهی عموم نیز تاکنون خطه کردنشین مهاباد را بهتر و آرامتر و امن تر از سایر جاها نگاهداشتهاند. غالب این آقایان هر وقت دولت خواست به یک اشاره تلگرافی از خانه و زندگی کار و کسب خود دست کشیده به تهران آمدند و از آقایان انصاف میطلبم معنی تمرد این است و با متهم کردن این قبیل عناصر خدمتگذار، به خیانت به میهن و به کشور چه اثرات و انعکاس سودی در روحیات آنها باقی میدارد این رویه خوب نیست تعجب خواهید کرد اگر بگویم موقعی که پارسال همین آقایان در تهران بودند پشت سر هم گزارشهای تلگرافی به تهران میرسید که آقایان در محل مشغول آنتریک و دسیسه بازی هستند و کسی پیدا نشد بازخواست کند و بگوید آقایان چند ماهاست تهران هستند. منظور از این گزارشهای خلاف واقع چیست، بنده عقیده دارم آقایان مأمورین دولت و ارباب جراید مخصوصاً باید مراقبت و توجه بفرمایند که کاری نکنند که قلوب را جریحه دار نمایند و با اظهارات خلاف واقع با توجه به گزارشهای مغرضین موجبات دلسردی یک قسمت از سکنه کشور را فراهم سازند. البته همه آقایان شنیدهاید که ضمن انتشارات راجع به مسافرت ساختگی اخیر بعضیها نوشتند که چند کامیون اسلحه با خود آوردهاند. بعضی دیگر چند ماشین تحریر و کاغذ گفتند و حتی برخی مدعی بودند که خود با چشم دیدهاند. اولاً باید عرض کنم که اسلحه در میان اکراد هست و احتیاج به خواستن از خارج نیست، ثانیاً اگر بنا بود دیگران اسلحه به کردها بدهند لازم به فرق کردن شهر و این ترتیبات که جلب انظار را بکند نبود مگر جا قحط است یا وسیله نیست که اسلحه را محرمانه در مهاباد تحویل بدهند همینطور آوردن ماشین تحریر و کاغذ را جزء اسرار سیاسی قلمداد نمایند این کار حقیقتاً باید بگویم از مغز اشخاصی تراوش میکند که کوچکترین حس وطنپرستی و ایرانیت در آنها نیست بلکه اشخاص پستی هستند که صرفه و صلاح خود را در این میبینند که میدانی بدست آورده و به تنهائی اختیاردار جان و مال و ناموس مردم بشوند کسانی که کُرد را بر خلاف واقع مردمان بی علاقه به وطن و مملکت معرفی میکنند راه خطا میروند و معلوم نیست خودشان با کجاها سر و سِرّ دارند. بنده بطور صریح عرض میکنم که کرد ایرانی به وطن خود علاقمند میباشد. کردها مردمان شجاع و وطن پرست و با غیرتی هستند (صحیح است) و هر قدر از طرف اولیای دولت مورد بی مهری یا بیاعتنایی شوند از عقیده و علاقه خودشان به ایران صرفنظر نمیکنند ولی این شایعات که در اطراف جریان دارد به رگ غیرت آنها بر خورد، شاید مقصود مغرضین هم همین باشد که به این وسیله آنها را از دولت مأیوس نمایند. در هر حال بنده توجه هیئت دولت را به عرایض خودم جلب و تمنا میکنم اولاً بوسیله اشخاص بیغرض و مطمئن حقیقت این گزارشها را روشن بفرمایند، ثانیاً در انتخاب مأمورین و اشخاصی که به سرپرستی نواحی کردنشین میروند دقت کافی بشود تا گرفتار عواقب و نتایج سوء انتخاب مأمورین نالایق و مغرض نشویم و در خاتمه توجه رئیس محترم دولت را به اوضاع فرهنگ و بهداری شهرستان مهاباد که مورد این همه کم لطفی واقع شدهاست جلب مینمایم. شهرستان مذکوره نه فرهنگ حسابی و نه بهداری دارد. امیدوارم فرهنگ و بهداشت آن شهرستان را مورد عنایت مخصوص قرار دهند. چون بنده میبینم فقط در مواردی که تهمتهایی میزنند اسمی از مهاباد برده میشود واِلا در بودجه مخصوصاً در موقعی که از فرهنگ و بهداری صحبت میشود متأسفانه مهاباد کوچک است و اصلاً محلی از اعراب ندارد ولی موقع تهمت زدن، تهمتهای خیلی بزرگ به آنجا میزنند که از وصف و قدرت آنجا خارج است.
نایب رئیس- آقای نخست وزیر فرمایشی دارید؟ بفرمایید.
نخست وزیر- بطوری که آقایان نمایندگان محترم اجمالاً استحضار حاصل فرمودهاند از چند روز قبل به این طرف توسط عدهای نادان در بعضی از نقاط استانها ۳ و ۴ حوادث قابل تأسفی پیش آمده که الحق خلاف اصل میهن پرستی و خلاف افکار عموم و هموطنان عزیز مخصوصاً برادران آذربایجانی من میباشد.
اینجانب فعلاً نمیخواهم قبل از اینکه اطلاعات کامل نسبت به این حوادث به دولت برسد شرح وقایع را بعرض مجلس شورای ملی برسانم.
بعلاوه دولت مشغول اقداماتی شدهاست که وضعیات بخوبی روشن شده امنیت و آرامش برقرار گردد. در این صورت فعلاً صلاح این است به دولت مجال دهند اقداماتی که به صلاح کشور است به موقع عمل گذارد و بعداً هر گاه اشکالاتی پیش آمد کیفیت را در مجلس توضیح دهد. چنانکه در برنامه دولت حاضر ملاحظه و تصویب فرمودهاند دولت برای اصلاح حال مردم نظرهای مساعد داشته و مصمم است در سراسر کشور وسائل بهبود زندگی را فراهم و نسبت به اجرای عدالت هم توجه خاص مبذول نماید تا زندگی عموم بر اساس امنیت و رو به رفاه و آسایش برود. در عین حال دولت این جانب نه انتظار دارد و نه به کسی هم اجازه میدهد در هر نقطه از نقاط کشور که باشد برای اظهار مطالب خود به دولت یا مجلس شورای ملی به وضع تجاسر و تمرد اقدام و از این راه بخواهد مقامات قانونی کشور را در فشار قرار داده امنیت عموم را مختل نماید. (صحیح است) بدیهی است عناصر مفسده جود و کسانی که به حیثیت و شئون کشور علاقه نداشته و بخواهند تولید فساد نماید به سختی تعقیب و باتکاء و پشتیبانی مجلس شورای ملی دولت برای استقرار امنیت و آسایش عموم اقدامات قطعی خواهد نمود. (صحیح است) دولت ایران از مقامات مربوطه کشورهای دوست و هم عهد امضاء کننده پیمان سه گانه که نیروهای آنها هنوز در ایران ماندهاند هیچ توقع و انتظاری ندارد جز اینکه مقید باشند در این قبیل امور داخل ما بهیچوجه مداخله ننماید (صحیح است) آزادی عمل نیروهای دولت شاهنشاهی و همچنین آزادی عملیات مقامات مربوطه دولت را نسبت به اجرای وظایفی که عهده دارد در هر محل محترم شمرده حسن نظر و علاقه خود را برای امنیت ایران اثبات نمایند. (صحیح است) دولت و ملت ایران در یک موقع باریک و مهم حسن تفاهم و صمیمیت خود را با کشورهای همسایه ثابت نموده (صحیح است) اکنون نیز به دوستی و حسن نظر دولتهای دوست مجاور اطمینان داشته و دارد. برادران آذربایجانی ما هم که این افتخار را دارند که همیشه به شئون و عظمت مملکت اهمیت داده از بذل جان و مال مضایقه ننمودهاند. البته در این موقع از دور دست مَحبت و برادری با اینجانب که رئیس دولت و دوست و برادر آنها هستم خواهند داد (صحیح است) یقین دارم از طرف عموم ایرانیان و طبقات مختلفه کشور در اجرای این وظیفه دولت که استقرار امنیت و آسایش مردم است با هر نوع مساعدت و همراهی و حتی فداکاری از دولت پشتیبانی لازم خواهد شد (صحیح است).
- تقدیم یک فقره لایحه راجع به اصلاح قانون مالیات بر درآمد از طرف آقای وزیر دارائی و طرح فوریت آن
۳- تقدیم یک فقره لایحه راجع به اصلاح قانون مالیات بر درآمد از طرف آقای وزیر دارائی و طرح فوریت آن
نایب رئیس- آقای وزیر دارائی بفرمائید.
وزیر دارائی – خاطر نمایندگان محترم مستحضر است که فریب دو سال قبل مالیاتی از مجلس شورای ملی گذشت به اسم قانون مالیات بر درآمد (فولادوند- مالیات زمان جنگ)... البته همان موقعی که آن مالیات از تصویب گذشت بنابر این بود که برای دوره جنگ مجری و معمول باشد (صحیح است) و به همین جهت در خود قانون هم پیشبینی شده بود که ۶ ماه پس از انعقاد صلح لایحه تجدید نظر شده قانون جدید تقدیم مجلس بشود (صحیح است) بنابراین دولت بر این است که به موجب این امر قانونی هرچه زودتر لایحه جدیدی که برای قانون مالیات بر در آمد ضرور دارد و متناسب با اوضاع فعلی باشد تقدیم کند ناچار بحث و شور در لایحه جدید قدری طول خواهد کشید و استدعای دولت این خواهد بود که پس از تقدیم لایحه هر چه زودتر همان مساعدتی که از بدو تشکیل این دلت فرمودهاند مبذول فرمایند، و این قانون یکی دو ماه قبل از سال جدید به تصویب رسیده باشد و تمام دستورات لازم برای اجراء به مأمورین برسد بطوریکه از اول سال جدید قانون به مورد اجرا گذارده شود، لکن ما در این فاصله گرفتار اجرای قانونی که هنوز هم معتبر و لازم الاجرا است هستیم یعنی چون قانون تازه بوده و مردم هم به اصول قانون آشنا نبودند و خود مأمورین هم تجربه در این باب نیاموخته بودند اشکالات از حیث تشخیص مالیات و میزان وصول در ظرف این دو سال فراوان بود و در نتیجه این گفت و گوهائی که بین مؤدیان و دولت پیش آمده بود قسمت اعظم مالیات لاوصول ماند به این جهت کسر فاحشی از حیث درآمدی که برای این مالیات از روز اول تصور میکردند روی داد. البته این نکته راهم نباید فراموش کرد که بعضی اوقات مأمورین دولت مزاحم اشخاص بی بضاعت میشدند ولی از طرف دیگر یک عده بالعکس از مردمان متمکن و مستغنی به هر وسیله میشد از پرداخت مالیات استنکاف میورزیدند (صحیح است) نمایندگان محترم میدانند که چرخ امور مملکت را البته باید از عواید عادی مالیاتی گرداند و اگر بنا باشد تمام امور به امروز و فردا بگذرد دستگاه دولت خواهد خوابید به این مناسبت چون از یک طرف عمر این قانون اساساً کوتاه و در شرف سپری شدن است به نظر اینطور رسید که کلیه معاملات و مناسباتی که مؤدی با دولت در باب اجرای قانون در ظرف این دو سال دارد به یک ترتیب عادلانهای خاتمه بدهیم که هر چه زودتر آنچه باید به دولت برسد وصول شود و گریبان مردم هم از دست مزاحمتهای بی جای بعضی مأمورین خلاص شود (صحیح است) لکن از مشاورهای که با آقایان نمایندگان در خارج کردم و از نظر کلی که دارم اینطور استنباط میکنم که آقایان موافقت خواهند فرمود تا حقوق حقه دولت هر چه زودتر وصول شود تا مخارج جاری و عادی مملکت در بوته اجمال نماید. راهی که پس از مشورت به نظر رسید این بود که یک ماده واحده دولت تقدیم مجلس شورای ملی کند و استدعا بکند با تصویب این قانون هر چه زودتر تکلیف برای حل و تصفیه دعاوی به دست دولت داده شود و چون زیاد مشکل نیست و ضرورت و فوریت دارد استدعا دارد اگر موافقت بفرمائید با قید یک فوریت در مجلس شورای ملی مطرح بشود (یمین اسفندیاری- مشورت باید با کمیسیون دارائی بشود)
نایب رئیس- آقای یمین بدون اجازه صحبت نفرمائید.
یمین اسفندیاری- سئوالی بود عرض کردم.
نایب رئیس- آقای وزیر دادگستری شما هم لایحه دارید.
وزیر دارائی- استدعا میکنم قرائت بفرمایند تا فوریت مطرح شود.
لایحه پیشنهادی آقای وزیر دارائی بشرح زیر قرائت شد:
مجلس شورای ملی به موجب ماده ۲۲ قانون مالیات بر درآمد مصوب ۱۹ آبان ۱۳۲۲ شش ماه پس از انقضاء صلح لایحه تجدید نظر شده قانون مزبور باید از طرف دولت به مجلس شورای ملی تقدیم شود. علیهذا دولت در نظر دارد هر چه زودتر لایحه جدید مالیات بر درآمد را به مجلس شورای ملی تقدیم نماید تا قبل از خاتمه امسال به تصویب رسیده و از اول سال ۱۳۲۵ به موقع اجراء گذارده شود لیکن از آنجایی که اجرای قانون مالیات بر درآمد مصوب ۱۹ آبان ۱۳۲۲ که به هر صورت در سال ۱۳۲۳ و ۱۳۲۴ لازم الاجرا است در عمل مشکلات زیادی را ایجاد نمودهاست بطوریکه هم مؤدیان از جهات عدیده شکایت دارند و هم وصول مبالغ هنگفتی از مالیات دولت معوق و بلاتکلیف ماندهاست و حال آنکه در اسرع وقت میبایست اختلافات رفع و مالیات دولت به حیطه وصول در آید. لذا ماده واحده ذیل به قید یک فوریت تقدیم و تصویب آن تقاضا میشود. ماده واحده- برای اجرای سریع و عادلانه مقررات قانون مالیات بر درآمد مصوب ۱۹ آبان ۱۳۲۲ به کمیسیونهای مقرر در ماده ۱۹ قانون مزبور اختیار داده میشود که اختلافات بین وزارت دارائی و مؤدی را در خصوص تشخیص و تعیین میزان مالیات سال ۱۳۲۳ و ۱۳۲۴ مؤدیان از طریق جلب توافق طرفین حل و فصل نماید لکن در صورتی که جلب توافق در ظرف ۱۵ وز از تاریخ طرح اختلافات در کمیسیون ممکن نشود کمیسیون در باب اختلاف بر طبق مقررات قانون ۱۹ آبان ۱۳۲۲ رأی صادر خواهد نمود.
هر یک از طرفین اختلاف میتواند بر رأی کمیسیون اعتراض نماید به این اعتراض کمیسیون دیگری که آن نیز بر طبق ماده ۱۹ قانون مزبور تشکیل خواهد گردید و مرکب از اشخاص دیگر خواهد بود در مرحله تجدید نظر رسیدگی کرده رأی خواهد داد. این رأی برای طرفین قطعی و غیر قابل اعتراض خواهد بود.
تبصره ۱- در نقاطی که دادگستری در آنجا دائر نباشد به عوض رئیس دادگستری مأمور اول وزارت کشور و یا به تشخیص رئیس دارائی مأمور اول یکی دیگر از ادارات دولتی که در آن نقطه دائر باشد یک نفر را به سمت ریاست به هر یک از کمیسیونهای مقرر در ماده ۱۹ قانون ۱۹ آبان ۱۳۲۲ خواهد فرستاد.
تبصره ۲- وزارت دارائی مکلف است میزان مالیاتی که هر مؤدی میبایستی بر طبق قانون ۱۹ آبان ۱۳۲۲ از بابت سال ۱۳۲۳ و ۱۳۲۴ بپردازد منتهی تا آخر شهریور ماه ۱۳۲۵ بر طبق تشخیص خود معین نموده به مؤدی اعلام نماید تا در صورت وجود اختلاف برای رفع آن بر طبق مقررات این قانون عمل شود خواه تشخیص مزبور رأساً از طرف خود دارائی داده شود و خواه به صورت اعتراض بر اظهارنامه مؤدی باشد.
تبصره ۳- از تاریخ تصویب این قانون دیوان دادرسی دارائی دیگر به اختلافات وزارت دارائی و مؤدی در خصوص تشخیص و تعیین میزان مالیات بر درآمد سال ۱۳۲۳ و سال ۱۳۲۴ رسیدگی نخواهد نمود – اختلافاتی که تا تاریخ تصویب این قانون رأی قطعی به آنها صادر نشده باشد مشمول این قانون خواهد بود.
تبصره ۴- بر طبق تشخیص وزارت دارائی تا میزان دو درصد مبلغی که از تاریخ تصویب این قانون تا روز آخر اسفند ماه ۱۳۲۴ از بابت مالیات بر درآمد سال ۱۳۲۳ و سال ۱۳۲۴ مؤدیان مالیات بر درآمد نقداً به خزانه داری کل رسیده و میزان آن بر طبق مقررات این قانون از طریق جلب توافق طرفین تعیین شده باشد فیمابین آن دسته از مأمورین دارائی و آن عدهای از اعضاء کمیسیونها که اقدامها آنها در امر تشخیص یا توافق یا وصول مبالغ مزبور مستقیماً مؤثر بودهاست به عنوان پاداش به ترتیبی که به موجب تصویب نامه هیئت وزیران تعیین میشود توشیح خواهد گردید.
نخست وزیر وزیر دارائی
نایب رئیس- یک فوریت مطرح است آقای دکتر معظمی شما مخالفید؟
معظمی- موافقم
نایب رئیس- آقای ملک مدنی جنابعالی مخالفید؟
ملک مدنی- موافقم
نایب رئیس- آقای مهندس فریور مخالفید؟
مهندس فریور- موافقم
معدل- مخالفم.
نایب رئیس- بفرمائید.
معدل- نظر بنده این است که این قانون مهم است و در موقعی که طرح میشود اظهارات زیادی در آن خواهد شد و پیشنهادها زیادی خواهد شد و محتاج میشود که این مذاکرات در خود مجلس بشود اگر در کمیسیون بشود (مهندس فریور- یکدفعه میرود به کمیسیون) صاحبان پیشنهاد هم میتوانند در کمیسیون شرکت بکنند یا آنها را قانع میکنند و یا آنها قانع میشوند و اگر سیر خودش را طی بکند زودتر به مقصود خواهیم رسید. تصور میکنم بهتر این است فوریت نداشته باشد و دو مرتبه به کمیسیون بیاید ولی اگر نظر مجلس این باشد که به فوریت بگذرد یعنی واقعاً زود بگذرد این طریق اولیٰتر است که رأی ندهیم به فوریت ولی در عوض اینجا زیاد معطل نکنیم با وجود این بنده هم تسلیم نظر اکثریت هستم.
وزیر دارائی- بنده در ضمن توضیحات مختصری که به عرض رساندم عرض کردم که مشورت هم کردم ولی البته به طور خصوصی بود. و اگر تقاضای یک فوریت شد از این لحاظ بود که مشورت بنده در خود کمیسیون قوانین دارائی بود یعنی خود آقایان هم مسبوق هستند و تصور میکنم که خودم هم در جراید خواندم که نوشته شده بود و خود من هم یکی دو دفعه آمدهام و مطلب را مطرح کردهام برای اینکه اگر امروز تقاضای یک فوریت شد تصور نشود که سابقه در اذهان نداشتهاست همان کمیسیون قوانین دارائی که آقایان اعضای محترمش دو مرتبه ملاحظه میفرمایند یک مرتبه اینجا ملاحظه میفرمایند و یک مرتبه هم در کمیسیون.
نایب رئیس- آقای دکتر معظمی
دکتر معظمی- بنده با فوریت موافقم از این جهت که این لایحه یک مرتبه دیگر باید به کمیسیون برود و در این ضمن هم چاپ خواهد شد و آقایان هم مسبوق خواهند شد اگر توضیحاتی لازم داشته باشند یا در کمیسیون و یا در شور اول در مجلس داده خواهد شد و چون فوریت هم دارد و از طرفی هم وضع مؤدیان باید معلوم گردد برای اینکه دولت هم زودتر به مالیاتش برسد چون عایداتی ندارد تمنا میکنم آقایان موافقت بفرمایند با یک فوریت.
- موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه
۴- موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه
نایب رئیس- عده برای رأی کافی نیست بگوئید آقایان بیایند که رأی بگیریم (بعضی از نمایندگان- عده کافی نیست)
نایب رئیس- (پس از چند دقیقه تأمل) عده برای مذاکره هم کافی نیست از ظهر هم مقداری گذشته اگر اجازه میدهید جلسه را ختم کنیم چون یک عده آقایان اینجا آمدهاند و با آقای نخست وزیر و آقای رئیس مجلس مذاکره میکنند جلسه آتیه روز ۵ شنبه در درجه اول این لایحه، بعد انتخاب یک نفر ناظر بانک بعد هم مرخصی آقایان.
(جلسه نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)
نایب رئیس مجلس شورای ملی
امیر تیمور