مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ فروردین ۱۳۴۵ نشست ۲۵۳
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و یکم | تصمیمهای مجلس | قوانین انقلاب شاه و مردم |
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۴۵ نشست ۲۵۳
فهرست مطالب:
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۲۱
جلسه: ۲۵۳
صورت مشروح مجلس روز یکشنبه ۲۸ فروردین ماه ۱۳۴۵
فهرست مطالب:
۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: سیفی- کیهانیغمایی- سرتیپ حکیمیان.
۳- تصویب صورتجلسه.
۴- تقدیم یک فقره طرح قانونی به وسیله آقای دکتر سعید.
۵- طرح گزارش کمیسیون بودجه راجع به متمم بودجه سال ۱۳۴۴ کل کشور.
۶- تعیین موقع جلسه آینده- ختم جلسه.
مجلس ساعت نه صبح به ریاست آقای مهندس عبدالله ریاضی تشکیل گردید.
۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
رئیس- اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
غائبین با اجازه- آقایان:
دکترخطیبی- خواجهنوری- مهندس صدقیانی- مهندس مجتهدی- مهرزاد- اهری- زرگرزاده- دکترضیایی- البرزی- مهندس والا- جاوید- مبارکی- مهندس امیرقاسم معینی- دکتر حکیمشوشتری- سلیمانیکاشانی- طالبزادهرودسری- مهندس عطایی- اوزار- دکتر رشتی- حاذقی.
غائبین بیاجازه – آقایان:
احتشامی– آموزگار- ایلخان- دکتر یگانگی- آقایان- بختیار بختیاریها– رامبد- دکتر مصباحزاده- زهتابفرد.
غائبین مریض- آقایان:
نصیری- تیمسار همایونی- فولادوند- دکتر مبین- رجایی- صفیپور- رهبر- دکتر فربود- موقر- ضابطی- دکتر اسفندیاری- اولیاء – مهندس مالک.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: سیفی- کیهانیغمایی- سرتیپ حکیمیان
رئیس- نطقهای قبل از دستور را شروع میکنیم آقای سیفی تشریف بیاورید.
سیفی- بنده مختصراً به چند مسافرتی که در عرض یکی دو ماه گذشته نصیبم شد اشاره میکنم. دیروز بنا به دعوت ستاد بزرگ ارتشتاران در خدمت عدهای از نمایندگان محترم برای مشاهده و بازدید پایگاه وحدتی رفته بودیم روح شاهپرستی و عرق ملیتی که در فرمانده پایگاه تیمسار نعیمیراد و فرد فرد افسران و درجهداران دیدیم هر ایرانی را به غرور در میآورد (صحیح است) وقتی نطق میکردند و
به نام شاهنشاه آریامهر بزرگ ارتشتاران فرمانده برمیخوردند با یک روح خوشحالی و غرور ملی افتخار میکردند از این که تحت فرماندهی چنین شخصیت بارزی در منطقه دزفول یا در سرتاسر ایران برای حفظ مرزهای مملکت خدمت میکنند. واقعاً به ارتش شاهنشاهی ایران باید تبریک گفت که چنین روح میهنپرستی و شاهدوستی در فرد فرد افراد ارتش شاهنشاهی و مقامات انتظامی ما وجود دارد. افسران جوان خلبان نمایشهایی که با هواپیماهای جت شکاری برای نمایندگان محترم میدادند واقعاً قابل ستایش و تقدیر بود که من نمیتوانم از عهده شرح آن بربیایم و انشاءالله جناب آقای کیهانیغمایی که ناطق بعدی هستند بتوانند حق مطلب را ادا کنند. روز ۲۴ اسفند سال گذشته که روز ولادت مسعود شاهنشاه فقید، سازنده ایران نوین بود، برای افتتاح شعبه بانک رفاه کارگران به اتفاق آقای نیکپور، مدیر عامل بانک- به شیراز عزیمت کردیم. من از طرف عموم کارگران ایران سپاسگزار هستم که این لطف بیپایان شاهنشاه آریامهر نصیب کارگران ایران گشته و از جمله کمکی که به کارگران میشود و بسیار مفید و باارزش است ایجاد بانک رفاه کارگران و نحوه کار این بانک است (صحیح است). ما از طرف ملت وظیفه داریم کارهای شایسته و کارهای خوب و مفیدی را که در این مملکت انجام میشود توصیف کنیم و از خدمتگزاران آن دستگاهها تشکر کنیم تا دیگران هم به خدمت صادقانه به ملت و شاهنشاه تشویق شوند. ما خوشبخت هستیم که اقلاً در حدود سی چهل هزار نفر از کارگران کشور ما با ارشاد و کمک بانک رفاه کارگران صاحب خانه شدند (صحیح است). در سال گذشته بانک رفاه کارگران دویست میلیون تومان به طبقه کارگر وام داده، اعم از وام ضروری یا وام خرید خانه یا تکمیل و یا تعمیر خانه. من نمیخواهم زیاد اشاره کنم به وضعیت این بانک چون خیلی وقت میخواهد ولی اجمالاً تشکر میکنم از اشخاصی که صادقانه به پیروی از منویات شاهنشاه آریامهر کمر همت به خدمت مردم بستهاند و میدانند آنهایی که خدمتگزار هستند پاداش خدمتگزاری خود را خواهند گرفت و امیدوارم که همه در این خط سیر باشند و من از مدیر عامل بانک و هیئت مدیره و کارمندانشان تشکر میکنم. عید وسیلهای شد که برای زیارت حضرت رضا ثامنالائمه به مشهد مقدس مشرف شدیم. واقعاً مایه افتخار کشور ما و ملت ایران است که در ایام عید امسال زاید بر صد هزار نفر زوار در مشهد بودند که اهالی مشهد میگفتند که هیچ سال چنین سابقهای نداشته است (صحیح است) ولی آنچه که برای ما باعث خوشبختی و افتخار است فراوانی وسایل و آسایش زوار بود، شما وقتی در خیابان بودید احساس نمیکردید اینجا صد هزار نفر مسافر است ولی وقتی وارد حرم مطهر میشدید احساس میکردید که چه خبر است ولی با این وصف من از استاندار خراسان تشکر میکنم و از شهردار آنجا که من ایشان را نمیشناسم ولی مردم حقشناسند، مردم درک میکنند و خدمت خادم را تشخیص میدهند. هرکس با عمل خودش، معرف خودش است. من وظیفه خودم میدانم از این همه وسایل آسایشی که برای زوار تهیه کرده بودند و رضایت مردم را در مشهد فراهم نموده بودند، از جناب آقای استاندار و شهردار مشهد، در اینجا تشکر کنم و امیدوارم خداوند توفیق بدهد به کسانی که خالصانه در راه خدمت به شاهنشاه و مردم مشغول هستند (احسنت). خدمت تیمسار باتمانقلیچ، استاندار خراسان شرفیاب شدیم، در آن وقت برحسب تصادف یک نامهای را ایشان قرائت میکردند که از پسرشان آمده بود. من دیدم با یک وجد و نشاطی میخوانند، از تیمسار سئوال کردم که این نامه چیست؟ گفت نامهای از پسرم رسیده که در دوگنبدان مهندس ژئوفیزیک و مشغول خدمت در سپاه ترویج و آبادانی است و نوشته است غذای من نان و ماست است و هروقت میخواهم غذا بخورم قشری از گردوخاک در اثر طوفان روی غذا مینشیند ولی مفتخرم که در این گوشه از کشور به شاهنشاه آریامهر خدمت میکنم تا وجودم برای خدمت به مردم مؤثر باشد، اینها واقعاً قابل تقدیر است. ما میبینیم قیافه مملکت و قیافه خدمتگزاران مملکت و نوع عملشان چگونه فرق کرده است که پسر سپهبد باتمانقلیچ در دوگنبدان در یک دهی مفتخر است از این که مشغول خدمت به مردم است و به این وسیله میخواهد شاهنشاه عظیمالشأن ما را همیشه از خانواده خودش راضی نگاه دارد. در شیراز وقتی جلسهای تشکیل شده بود چون روز ۲۴ اسفند بود و دستههای مختلف مشغول گذاردن تاج گل به پای مجسمه شاهنشاه فقید رضا شاه کبیر بودند، یک جلسهای تشکیل شد و صحبت شد آقای پرنیا، استاندار فارس در سال گذشته هشتصد دبستان
در استان فارس ایجاد کردهاند، خیلی قابل تقدیر است. مملکت ما با سرعت عجیبی پیشرفت میکند. ما بایستی مفتخر باشیم و این عملیات بایستی گفته شود تا مردم بدانند چه اقدامات مفیدی با چه سرعتی در کشور انجام میشود. ما در استانداری دیدیم یک کامیونی، یک عده زارع و کشاورز را پیاده کرده بود، از آقای استاندار پرسیدیم اینها کی هستند؟ ایشان فرمودند اینها تقاضایی داشتند چون وسیله نداشتند، وسیله ایابوذهاب برای آنها فرستادیم، آمدند که تقاضایشان را بخواهند، زارع آمده بود نشسته بود مقابل استاندار با کمال خوشرویی با خیال راحت تقاضای خودش را از استاندار میکرد و با چه خوشرویی آقای پیرنیا از آنها استقبال میکردند، واقعاً من از اقدامات ایشان تشکر میکنم. امیدوارم که در خدمتشان هرچه بیشتر موفق باشند (روحانی- مورد عنایت شاهنشاه هم قرار گرفتهاند و به دریافت نشان نائل شدند). صحیح است همین طور است که میفرمایید الحمدالله گذشت زمان چهرهها را در کشور ما نشان داده است، دیگر ملت ایران به کسی اجازه نمیدهد هر روز در لباسی و هر روز در رنگی وارد معرکه بشوند. امروز تمام ملت معتقد هستند بر این که پیشرفت شایان، ثبات و امنیت کمنظیری که در کشور ما موجود است بستگی دارد به زحمات شبانهروزی رهبر عالیقدر ما شاهنشاه آریامهر (صحیح است) و همه در هر گوشه مملکت با خانواده دعاگوی وجود چنین پادشاهی هستند (صحیح است). افتخار بزرگی که در سال گذشته در ۲۱ فروردین نصیب خانواده دو سرباز جانباز گردید، مرحوم استوار باباییان و مرحوم استوار لشکری افتخار بزرگی بود که این افتخار در تاریخ کشور در قلوب ملت همیشه جاویدان خواهد بود (صحیح است) (دیهیم- خدا رحمتشان بکند). من درود میفرستم به روح پاک این سربازان رشید و شهید (احسنت) و از خداوند متعال مسئلت مینمایم لطف بیپایان خودش را مانند گذشته همیشه برای سلامتی و موفقیت شاهنشاه عزیز ما مبذول فرماید و ولیعهد والاگهر و خاندان جلیل سلطنت را برای ملت ایران همیشه سلامت و گرامی نگاه دارد (انشاءالله) و امیدوار هستم لطف خداوند توفیق و عنایتی برما بفرماید تا مانند گذشته بتوانیم با خدمات صادقانه بیشتر به شاهنشاه و میهن عزیز بر افتخارات شاهدوستی و میهنپرستی خودمان بیفزاییم. عرضی ندارم، متشکرم (احسنت، احسنت).
رئیس- آقای کیهانیغمایی بفرمایید.
کیهان یغمایی- با کسب اجازه از مقام محترم ریاست و همکاران عزیز، بنده قبلاً وظیفه دارم از بذل لطف و محبتی که همکار عزیز جناب آقای سیفی راجع به خراسان ابراز فرمودند تشکر کنم و کراراً در پشت این تریبون عرض کردهام، دو اصل ملتها را زنده نگاه میدارد، یکی تشویق بهجا و یکی تنبیه بهموقع. استاندار خراسان مردی است پاکدل، صحیحالعمل، خدمتگزار، عاشق خدمت. شهردار ما شهرداری است فعال، تحصیلکرده، کاردان، عاشق خدمت به مردم که مردم مشهد به طور کلی همیشه نسبت به ایشان و نسبت به خدماتشان تقدیر کردهاند و طرفدار جدی ایشان هستند و یکی از افتخارات ما واقعاً در منطقه وکالت ما، همین مهندس شهرستانی است که آقای سیفی اسمش را نبردند چون نمی-دانستند، هرکس بر آستانبوسی حضرت رضا مشرف شده است طرز اداره شهر، وضع نظافت و خواربار را ملاحظه فرمودهاند، سخنان اینجانب را تصدیق میکنند و بنده به سهم خودم خیال میکنم یک عده همکاران ما مخصوصاً نمایندگان خراسان باشند که از خدمات این مرد شایسته و لایق، تقدیر و تحسین بکنند. خداوند به ایشان سلامتی بدهد که به پیروی از نیات عالیه شاهنشاه بتوانند هر روز توفیق بیشتری در خدمت حاصل کنند. موضوع دوم گرچه حق سخن را جناب آقای سیفی ادا فرمودند ولی بنده هم به سهم خودم با اجازه همکاران عزیز و دوستان محترم که دیروز در خدمتشان از پایگاه وحدتی دیدن کردیم، بدون شائبه باز براساس همان حقشناسی و شکرگزاری از اشخاصی که خدمت میکنند و باید تشویق به خدمت شوند، بنده وظیفه دارم به عرض برسانم دیروز یک روز بسیار خوش، یک روز بسیار میمون و یک روز ارزندهای بود برای آقایان نمایندگانی که پایگاه وحدتی را دیدن کردند که در یک صحرای سوزانی با یک زندگی نسبتاً سختی یک مشت سرباز ازجانگذشته به پیروی از نیات عالیه بزرگ ارتشتاران فرمانده شاهنشاه آریامهر تمام زندگی و هستی خودشان را وقف پاسداری از مرزهای ایران کردهاند (صحیح است). دو چیز بیش از هر چیز دیگر در این محیط سربازی به چشم میخورد یکی شاه، یکی میهن، غیر از این برای اینها زندگی مفهومی نداشت با حداقل حقوق، با وسایل نسبتاً متعادل
و زندگی متوسط در بیابان خشک، سختترین خدمتها را به عهده دارند و آسمانهای مرزهای مملکت ما را زیر کنترل و ذرهبین دقت میگیرند و با چه شور و علاقهای پاسداری میکنند. ایکاش برنامهای تنظیم میشد جوانهای مملکت ما، دانشجویان ما میرفتند از نزدیک این همه فداکاری و عشق شاهدوستی و میهن-پرستی را مشاهده میکردند (صحیح است). تعلیمات بسیار عالی، وسایل دفاعی فوقالعاده، آبرومند و مجهز و فوقالعاده قوی و بنده همینطور که فرمودند احساس غرور و امنیت کردم و خیلی خوشحال شدیم با هدایت شاهنشاه آریامهر ما دارای چه تشکیلات مجهز هوایی و زمینی و پاسداری از مرزهای خودمان هستیم و همین است که ما دارای چنین امنیت و ثبات و آرامش در مملکت شدهایم و یک قسمتی مدیون جانبازی این سربازان هستیم و همان طور که اسم بردند به فرماندهی تیمسار محمود نعیمیراد و سایر آقایان افسران خلبانهای ورزیده و جوان عملیات واقعاً تعجبآوری میکردند که بنده خیال نمیکنم در خیلی از کشورهای پیشرفته همچنین فداکاری و ازخودگذشتگی اصلاً امکان داشته باشد. بههرحال بنده از طرف خودم و آقایانی که دیروز آنجا بودند و بازدید کردند، اجازه دارم بسیار تشکر کنم از تیمسار رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران و تیمسار شکیبی، معاون محترم وزارت جنگ که این برنامه را تنظیم فرمودند (معتمدی- تیمسار گلبادی) و همچنین تیمسار گلبادی (صحیح است) البته این پذیرایی سربازی بود ما هم همه سربازیم، بسیار بسیار به ما خوش گذشت و امیدوارم همان طور که پارسال آنجا را دیدم و امسال هم دیدم و شاهد ده برابر پیشرفت از لحاظ تجهیزات از حیث تقویت بود و از هر جهت بهتر شده است، امیدوارم روز به روز باز هم بهتر بشود. موفقیت بیشتر این سربازان فداکار را در خدمت به شاهنشاه آریامهر و به میهن از خداوند متعال خواهانم. مطلب سوم با اجازه نمایندگان خراسان موضوع دانشکده کشاورزی مشهد است. هر روز که برنامه انقلاب شاه و ملت به ثمر میرسد و برنامه مقدس اصلاحات ارضی رو به جلو میرود این طور محسوس است که ما به مهندسین کشاورزی بیشتر احتیاج داریم و با کمال تأسف تاکنون آنچه که نمایندگان خراسان، چه جناب آقای روحانی و آقای مهندس اخوان و چه جناب آقای مهندس کسرایی هم به سهم خودشان اینجا گفتهاند و بنده هم بارها از پشت این تریبون عرض کردهام، مشهد دانشکده کشاورزی لازم دارد. مشهد منطقهای است کشاورزی و مستعد ولی متأسفانه به این قسمت توجهی نشده و تا آنجا که بنده اطلاع دارم با آن که بندگان اعلیحضرت همایونی اوامر مؤکدی صادر فرمودهاند اخیراً نمایندگان خراسان در افتخار شرفیابی به حضور شاهنشاه در مشهد ضمن عریضهای از حضور مبارک استدعا کردهاند که در این مورد لطفی بفرمایند و اوامری هم صادر شده است و بنده از دولت تقاضا دارم و از جناب آقای مهندس خدیوی هم که اینجا تشریف دارند تقاضا دارم عرایض نمایندگان خراسان را به سمع دولت برسانند و استدعا میشود تا اول مهر ماه وسایل و مقدمات کار فراهم شود که از اول مهرماه دانشکده کشاورزی مشهد بتواند کار خودش را آغاز کند و بنده منباب نمونه عرض میکنم که یک مقداری مزارع مکانیزه که در مشهد بر اساس انقلاب شاه و ملت به وجود آمده الان شدیداً احتیاج به مهندس کشاورزی دارد و ما هرچه فعالیت کردیم مهندس کشاورزی پیدا ننمودیم، مهندس کشاورزی کم داریم و ناچار دستمان به جانب بیگانه دراز شده است و جای کمال تأسف است که چند تا مهندس کشاورزی از خارج آوردهایم، آن وقت سازمان برنامه در جواب نمایندگان خراسان مینویسد مملکت احتیاج به مهندس کشاورزی ندارد (مهندس اخوان- اشتباه کردهاند). حتماً اشتباه کردهاند، آقایان شما بهتر میدانید یک برنامه عظیمی، یک برنامه مفیدی در مملکت ما در حال پیشرفت و اجرا است و این برنامه احتیاج به مهندس دارد، احتیاج به مرد بااطلاع دارد. اگر قرار بود کشاورزی ما مطابق صد سال قبل در مراحل اولیه پیش برود، با برنامه به ثمر رسانیدن انقلاب تطبیق نمیکند. لازمه این انقلاب مهندسین تحصیلکرده است. بنده نمیدانم چگونه به کارشناسان سازمان برنامه تفهیم کنم، هرچه من مینویسم، هرچه داد میزنم فایده ندارد. از جناب آقای مهندس خدیوی تقاضا میکنم تذکر بدهند به سازمان برنامه که مملکت به مهندس کشاورزی
احتیاج دارد. کار مردم در دست ایشان است، صورتش را دارید میدانید مملکت چند تا مهندس کشاورزی دارد. این استدعای بنده است چون جناب تیمسار شکیبی تشریف آوردند، بنده لازم میدانم مجدداً تشکر کنم از حضورشان و از ستاد بزرگ ارتشتاران که بازدید از پایگاه وحدتی برنامه بسیار جالب برای ما بود و بسیار موجب افتخار ملت ایران است. توفیق بیشتر ستاد بزرگ ارتشتاران را از خداوند متعال در این گونه خدمات خواستاریم (احسنت).
رئیس- تیمسار حکیمیان بفرمایید.
سرتیپ حکیمیان- بنده آنچه که میخواستم به عرض همکاران برسانم یادداشت کردهام که به عرض برسانم. ابتدا فکر میکردم از طرف آقای سیفی و آقای کیهانیغمایی نسبت به آثار باستانی شوش یا هفتتپه هم گزارشاتی داده میشود، این بود که این قسمت را یادداشت نکردهام. دیروز وقتی که بنده دیدم در هفتتپه افراد تحصیلکرده ایرانی مشغول کاوش و جستجوی تاریخی هستند، حقاً مانند همه ایرانیان احساس غرور کردم. نکتهای که بنده میخواستم عرض کنم این است که بنده میبینم سالها است در این نواحی به وسیله خارجیها این کاوش ادامه پیدا میکند (معتمدی- باید جلوگیری شود). حالا که ما افراد تحصیلکرده داریم مخصوصاً آن آقایی که دیروز توضیحاتی در این مورد میداد (معتمدی- آقای دکتر نگهبان متخصص این کار هستند) آقای دکتر نگهبان به نظر میرسد مرد فاضل و تحصیلکردهای هستند و اگر در وزارت فرهنگوهنر که آقای معاون وزارت فرهنگ-وهنر هم که این جا تشریف دارند، مطالعاتی بشود که این کاوشها به وسیله خود ایرانیها انجام شود، بسیار بسیار بجا خواهد بود. نکته دیگری که میخواستم به عرض برسانم و یادداشت کردهام این است که بنده در مدت این دو سال و نیم هروقت که مقتضی بوده، عرایضی در مورد عقبماندگیهای منطقه کهکیلویه به عرض رساندهام و در این مدت مختصر توجهی از طرف دولت به این منطقه مبذول شده، منتهی چون از بدو تجلی شاهنشاه فقید و سلطنت پرشکوه سلسله معظم پهلوی، توجهی که به سایر مناطق کشور ابراز گردید، این منطقه مورد یادآوری واقع نگردید، بالتبع تا انقلاب شاه و ملت به صورت عقبمانده باقی ولی از ششم بهمن ماه ۴۱ این منطقه ۱۸ هزار کیلومتری و جمعیت ۳۰۰ هزار نفری آن مانند سایر نقاط مورد توجه واقع شد با این که در برنامههای اول- دوم و سوم هیچگونه اسمی از این منطقه نبود ولی از سال ۴۳ اثرات انقلاب اصیل شاه و ملت در این نطقه نیز تجلی و اقدامات عمرانی متعددی انجام شد، منتهی چون بایستی هر اقدامی در این منطقه از صفر شروع شود، با توجه به این که در مدت چهل سال گذشته چنین منطقهای نتوانسته از مواهب تمدن، فرهنگ آن طوری که شاید و باید استفاده نماید لذا جبران عقبماندگیهای گذشته مستلزم توجهات بیشتری است که امیدوارم با عنایات خاص ملوکانه صورت تحقق به خود گیرد و کهکیلویه و بویر احمد نیز مانند سایر نقاط کشور از مواهب تمدن و عمران و آبادی استفاده نماید و وضع فعلی آن که متأسفانه در شهرستانهای این فرمانداری کل حتی تشکیل شهرداری هم مقدور نگردیده تدریجاً دگرگون شود، و زندگی ایلی و عشایری با تشکیل روستاها و انجام زراعت به معنی واقعی، تبدیل به زندگی روستایی و ایجاد مراکز شهرستانها و بخشها و دهات شود به خصوص با ایجاد ادارات محلی که به وجود آمدن آنها مستلزم ایجاد خانههای سازمانی و احداث ساختمانهای دولتی و در حقیقت احداث هستههای مرکزی برای اسکان عشایر و ایلات منطقه است، انقلاب بزرگ و نهضت عظیم شاه و ملت در این منطقه نیز به ثمر برسد. من دراینجا بار دیگر برنامه خانههای سازمانی این منطقه را که در زمان دولت جناب آقای اسدالله علم ۲۴۰ باب پیشبینی شده بود ولی پس از ایجاد وزارت آبادانی و مسکن فقط به ۴۶ باب خانه آن هم در یاسوج و تازه به صورت ناقص تقلیل داده شد، یادآوری و تمنا مینمایم همان طوری که از مقام نخستوزیری چندین بار تقاضا نمودهام با واگذاری و یا اجرای برنامه سابق وزارت آبادانی و مسکن نسبت به احداث خانههای سازمانی توجه عاجلی مبذول تا بلکه این منطقه وسیع و جمعیت کثیر آن نیز دارای ادارات مختلف شود و دیگر یک فرد از اهالی کهکیلویه برای جزییکاری که در دادگاه دارد، مجبور نشود با طی ۴۰۰ کیلومتر راه به دادگاههای کازرون و یا بهبهان مراجعه نماید و یا در این منطقه به واسطه نبودن یک دفتر پستی و یا تلگرافی مردم بیش از این در ناراحتی باقی نمانند. همکاران عزیز درمراکز شهرستانهای این فرمانداری کل ابداً ادارهای وجود ندارد و تمام ادارات مربوطه در بخش گچساران به صورت موقت باقی و فقط فرمانداران شهرستان یاسوج و دهدشت در مراکز مربوطه متمرکز هستند منتهی چون ادارات دیگر وجود ندارد، قادر به انجام
وظایف واقعی خود نمیباشند. فرماندار کل منطقه نیز از این قاعده مستثنی نیست و با علاقهمندی بیحد و حصری که در انجام وظایف خود دارد، گاهی در یاسوج و زمانی در دهدشت و مدتی در گچساران ساکن و وظایف خود را انجام میدهد. بنده آنچه در عرض این دوسال و نیم با توجه به مدت هشت سال خدمت مستمر خود در این منطقه و ۱۸ سال ارتباط مستقیم و غیرمستقیم که با این مناطق داشتهام، تنها راه پیشرفت منطقه را در ایجاد خانههای سازمانی و احداث ساختمان ادارات میدانم تا اعضای ادارات مختلف در مراکز شهرستانها و بخشها متمرکز و با کمک مردم که عموماً از صمیم قلب آمادگی ایجاد خانه و کاشانه برای خود و ترک چادرنشینی و زندگی ایلی را دارند، بتوانند وظایف خود را که مالاً عمران و آبادی کهکیلویه و بویراحمدی است به انجام برسانند. پس از این مختصر عرایض لازم میدانم مختصری هم از استعداد و آمادگی جوانان این منطقه برای ترقی و آموزش و پرورش به عرض برسانم. همکاران عزیز زندگی طبیعی عدم رسوخ بعضی آلودگیهای شهری، آب و هوای سالم و بالاخره سلامتی مزاج جوانان و نوباوگان این منطقه به طوری آنان را برای قبول تعلیم و تربیت و ترقیات لازم، و بروز استعداد ذاتی، آماده نموده که هرگاه برخلاف گذشته، مختصر توجهی درباره آنان مبذول گردد، توفیق بزرگترین خدمات را نسبت به شاهنشاه آریامهر و کشور عزیز خود به دست خواهند آورد. بهترین شاهد این ادعای بنده، جریان موفقیت جوانان دانشآموز کهکیلویه در مسابقات قهرمانی فوتبال کشور بود. در این مورد لازم میدانم قبلاً به عرض برسانم که پس از انقلاب شاه و ملت و رفع زحمت فئودالها، تعلیم آموزش و پرورش در این منطقه نیز عملی و همین جوانان با دو توپ اهدایی در یک زمین عادی و طبیعی که تنها با جمعآوری سنگ و کلوخ آن مشغول تمرین شده بودند، برای اولین بار توانستند در مسابقه قهرمانی کشور شرکت و در دسته (ب) مقام اول را به دست آورند، سپس با انجام آخرین مسابقه به مقام دوم قهرمان فوتبال کشور مفتخر شوند. این دانشآموزان، سابقه شرکت در این قبیل مسابقات را نداشتند و اصلاً زمین چمن ندیده بودند و وسایل آنان با زحمات زیادی تهیه شده بود. آقای دکتر حکیمشوشتری که سالها در اهواز ریاست باشگاه ورزش تاج را داشتند، یادداشتی به اینجانب داده مرقوم فرمودهاند که پوانهای تیم تهران در مسابقات به حساب نمیآید لذا تیم کهکیلویه با هشت امتیاز در مسابقات قهرمانی مقام اول را به دست آورده است. این موضوع هم باعث نهایت خوشوقتی اینجانب است.
همکاران محترم، بنده در تاریخ دی ماه ۴۴ شرحی به سازمان ترتیت بدنی نوشته و پس از شرح عقبماندگیهای این منطقه به سازمان مزبور نکاتی را اعلام داشته بودم که قسمتی از آن نامه را حالا به عرض میرسانم. بنده نوشته بودم: «اینجانب صرفنظر از خدمات نظامی خود که کلاً در این محیط ورزش و فعالیتهای نظامی گذشته چون سالها در این منطقه مامورتی داشتم اطلاع کامل دارم که اهالی منطقه از سلامتی مزاج و قدرت جسمانی بهرهمند بوده و حتم دارم هرگاه وسایل ورزشی اعم از مربیان یا وسایل مورد احتیاج تأمین شود، صرفنظر از پیشرفت ورزش، خود یکی از نقاطی خواهد بود که جوانان ورزشکار لایق و حتی بهترین قهرمانان را خواهد توانست در محیط سالم خود پرورانده و به جامعه ما تقدیم دارد. ولی متأسفانه روی اصل عقبماندگی کلی ابداً توجهی از لحاظ وسایل ورزش به این منطقه نگردیده و تمنا دارم یا با اعزام بازرس ورزشی و یا هرنوع که مورد قبول تربیت بدنی باشد مقرر فرمایند این منطقه نیز که دو سال است به صورت فرمانداری کل اداره میشود مورد عنایت سازمان تربیت بدنی واقع و نسبت به واگذاری وسایل و اعتبار برای تهیه وسایل اقدام گردد. حتم دارم که طولی نخواهد کشید که این توجه نتیجه بسیار عالی بار آورده و ورزشکاران کهکیلویه با استعداد خدادادی خود در کمترین مدتی جای خود را در داخل ورزشکاران کشور و شاید هم در رأس آنان باز نموده و باعث سربلندی خویش خواهند گردید.» به این درخواست بنده تا این تاریخ جوابی داده نشده و نمیدانم سازمان تربیت بدنی درباره این منطقه چه اقدامی به عمل خواهد آورد. ولی علت این که بنده چنین درخواستی در چند ماه قبل به عمل آوردم، عدم وجود بودجه برای ورزش بود، زیرا در شهرستانهای کهکیلویه و بویراحمد شهرداری وجود ندارد، فقط یک بخش یعنی گچساران شهرداری موجود است که ۳% عوارض شهرداری آن هم در سال ۴۴ شاید از یکصد هزار ریال تجاوز ننموده باشد. حال ملاحظه فرمایید، در محلی که برای ورزش اعتبار نباشد، زمین مناسب برای بازی فوتبال موجود نباشد، فوتبالیست ابداً زمین چمن ندیده باشد، چقدر مشکل است که به مقام دوم
قهرمانی کشور برسد. اینجانب از مشکلات موجود در مورد تهیه وسایل تیم فوتبال کهکیلویه، و تأمین مخارج آنان در مدت اقامت در اردوی قهرمانی کشور، همچنین تهیه لباس و وسایل ورزش آنان خودداری مینمایم، الحمدالله تمام نمایندگان وارد این مطالب میباشند، به خصوص قهرمانان به نامی مانند جناب آقای دکتر رهنوردی و جناب آقای حبیبی در این مجلس حضور دارند و توجه دارند آماده نمودن ورزشکار برای شرکت در مسابقات چه اشکالاتی دارد، وقتی هم بودجه و اعتباری نباشد، چه خون دلی باید خورده شود که ورزشکاری آماده شرکت در مسابقه شود. اینجانب امیدوارم سازمان تربیت بدنی برعکس گذشته، توجهی به ورزش کهکیلویه مبذول دارد تا در مسابقات آتی کشور ورزشکاران کهکیلویه بتوانند مقام خود را حفظ، همچنین در سایر مسابقات استعداد خدادادی خود را بیش از این به منصه ظهور برسانند. همکاران محترم، اینجانب که در مدت تعطیلات فروردین در کهکیلویه بودم افتخار داشتم در مراسم استقبال این ورزشکاران شرکت نمایم. این ورزشکاران که قبل از ورود به گچساران از طرف مردم ورزشدوست اهواز به خصوص اهالی بهبهان نهایت مورد تجلیل و محبت قرار گرفته بودند، اینجانب به نام نماینده کهکیلویه مراتب تشکر و سپاسگزاری خود را اعلام میدارم. نکتهای که پس از ورود این ورزشکاران به گچساران حقاً باعث سرافرازی هر ایرانی نسبت به برادران خود بود، احساسات شاهپرستانه به خصوص نیروی روحی آنان بود، زیرا در شب دوم ورود آنان به گچساران، مهمانی به افتخار تیم فوتبال کهکیلویه از طرف فرماندار کل ترتیب داده شده بود، علیالرسم پس از صحبتها و انجام تشریفات معموله، این ورزشکاران به خصوص مربی تربیت بدنی و کاپیتان تیم دور اینجانب ایستاده صحبت میکردند و راجع به رفع نواقص ورزشی تذکراتی میدادند. از مجموع صحبت آنان غیر از موضوع نبودن وسایل این طور استنباط میشد که این جوانان اطلاع کامل دارند که اعلیحضرت همایون شاهنشاه شخصاً ورزشکار هستند و نهایت علاقه را نسبت به ورزش و ورزشکاران ابراز میفرمایند و این جوانان شنیده بودند هرگاه پیشرفتی در ورزش پیدا نمایند، شاهنشاه خوشوقت میشوند و اصلاً این جوانان در فکر سایر امتیازات قهرمانی خود نبودند. فقط خوشوقت و مسرور بودند که با این ورزش و شرکت در مسابقات توجهات شاهانه نسبت به آنان نیز جلب گردیده و مانند سایر افراد ایرانی، توجه و عنایات شاهانه را به تمام امتیازات دیگر ترجیح و با زبان ساده و معصومانه خود آرزو میکردند خداوند تفضل مینمود که اینان به آستانبوسی شاهنشاه عزیز نایل و از نزدیک شاهد خوشوقتی و عنایات خاص شاهنشاه آریامهر میشدند. اینجانب امیدوارم آرزوی این ورزشکاران در آستانبوسی شاهانه برآورده شود و آرزوی آنان صورت تحقق پذیرد. در اینجا وظیفه خود میدانم قبلاً از زحمات تیمسار سرتیپ علیزاده (سیفی ـ بسیار مرد شریفی است) فرماندار کل کهکیلویه و بویراحمد که در این راه متحمل شدهاند همچنین از هدایت و ارشاد آقای لواسانی، رئیس کل آموزش و پرورش به خصوص زحمات و فعالیتهای آقای منوچهر بهرامی، سرپرست تیم و فعالیت و کارآمدی آقای دکتر صفریان، کاپیتان تیم یادآوری نموده و توجه سازمان تربیت بدنی را به وضع خاص کهکیلویه جلب، همچنین از روزنامههای اطلاعات و کیهان که با درج اخبار مسابقات کشور حق مطلب را ادا بالاخص از لحاظ شناساندن منطقه کهکیلویه و بویراحمد مقالاتی را چاپ و منتشر نمودند، تشکر نمایم. مخصوصاً روزنامه اطلاعات در صفحه ورزشی به قلم آقای اعتمادی شرحی خطاب به ورزشکاران گمنام کهکیلویه منتشر نموده بود که در موقع اجتماع ورزشکاران قرائت گردید و همین یادآوری آن هم از کهکیلویه گمنام در روحیه ورزشکاران کهکیلویه اثر بسیار خوبی گذاشته و ترغیب و تشویق مطبوعات که در هر امری اثرات بسیار عالی به بار میآورد، حتم دارد در تشویق ورزشکاران کهکیلویه نیز بینهایت مؤثر خواهد بود. بنده عرایضم را خاتمه میدهم موضوعی که لازمست مجدداً تذکر بدهم، موضوع استقبال اهالی اهواز و بهبهان است که نهایت علاقه و تشویق و محبت را نسبت به تیم کهکیلویه ابراز فرمودند. بنده به نام نماینده کهکیلویه نهایت تشکر را دارم. عرضی دیگر ندارم (احسنت).
۳- تصویب صورتجلسه
رئیس- راجع به صورتجلسه دفعه گذشته نظری نیست؟ آقای کسرایی بفرمایید.
کسرایی- در عرایض بنده در موقع چاپ جزیی اشتباهی شده است که به تندنویسی میدهم.
رئیس- اصلاح میشود، نظر دیگری نیست؟ (اظهاری نشد) صورتجلسه قبل تصویب میشود.
۴- تقدیم یک فقره طرح قانونی به وسیله آقای دکتر سعید
رئیس- وارد دستور میشویم آقای دکتر سعید بفرمایید.
دکتر سعید- با اجازه مقام محترم ریاست و نمایندگان محترم، همان طوری که همکاران عزیز اطلاع دارند امروز در اغلب ممالک مترقی و پیشرفته دنیا برای رسیدگی به تخلفات پزشکی و غیرپزشکی و رابطه بین پزشک و بیمار و بالعکس یک قوانینی به نام عرف و نظام پزشکی وجود دارد و در ایران در سال ۱۳۳۹ قانون نظام پزشکی از تصویب مجلسین گذشت، منتهای مراتب به علت معایب و نواقصی که داشت تاکنون اجرا نشده و فکر میکنم که این مطلب یک موضوع اساسی و حساس خواهد بود. چنانچه شاهنشاه آریامهر که بصیرت کامل به تمام امور دارند در روز افتتاح انجمن کلینیسینهای ایران صراحتاً به این موضوع اشاره فرمودند که قانون پزشکی دارای نواقص و معایبی است که باید رفع شود، روی این اصل پزشکان و همکاران محترم مجلس شورای ملی با کمک و مساعدت همکاران دیگر که در خارج از مجلس وجود دارند و با رسیدگی به قوانین و مقررات که در ممالک متمدن دنیا وجود دارد و همچنین مشاوره با شخصیتهای حقوقی لایحه نظام پزشکی را تهیه کردهاند که بنده افتخار دارم تقدیم مقام ریاست کنم و تقاضای تصویب آن را از مجلس شورای ملی دارم.
رئیس- به کمیسیونهای مربوط ارجاع میشود.
۵- طرح گزارش کمیسیون بودجه راجع به متمم بودجه سال ۱۳۴۴ کل کشور
رئیس- گزارش کمیسیون بودجه راجع به متمم بودجه سال ۱۳۴۴ کل کشور مطرح است قرائت میشود.
(به شرح قرائت شد)
گزارش از کمیسیون بودجه به مجلس شورای ملی
کمیسیون بودجه در جلسات عدیده با حضور آقای دکتر یگانه، وزیر مشاور و آقای دکتر آموزگار، وزیر دارایی و سایر آقایان اعضای هیئت دولت و معاونین پارلمانی وزارتخانهها لایحه شماره ۲۹۳۹۳- ۱/۱۲/۱۳۴۴ دولت راجع به متمم بودجه سال ۱۳۴۴ کل کشور را مورد رسیدگی قرار داد و با اصلاحاتی تصویب نمود.
اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم مینماید.
مخبر کمیسیون بودجه- کریم اهری
متمم بودجه بودجه سال ۱۳۴۴ کل کشور
ماده واحده- به درآمدهای عمومی و طبقه «الف» درآمد اختصاصی منظور در بودجه سال ۱۳۴۴ کل کشور مبلغ یک میلیارد و نهصد و هفتاد و دو میلیون و ششصد و شصت هزار (۱۹۷۲۶۶۰۰۰۰) ریال طبق جدول پیوست اضافه میگردد و به دولت اجازه داده میشود مبلغ یک میلیارد و سیصد و هشتاد و هشت میلیون و سیصد و شصت و سه هزار (۱۳۸۸۳۶۳۰۰۰) ریال اضافه اعتبار مورد نیاز وزارتخانهها و مؤسسات دولتی را طبق جدول پیوست با رعایت مقررات و قوانین مربوطه و تبصرههای زیر پرداخت نماید:
تبصره ۱- به سازمان بنادر و کشتیرانی اجازه داده میشود که از محل درآمدهای اختصاصی خود تا مبلغ یکصد میلیون ریال در سال ۱۳۴۴ طبق مقررات مربوط صرف هزینه سرمایهای خود بنماید.
تبصره ۲- به ورازت دارایی اجازه داده میشود مبلغ هشت میلیون و دویست هزار (۸۲۰۰۰۰۰) ریال وام دریافتی اداره کل هواپیمایی کشوری از خزانهداری کل در سال ۱۳۴۲ را که برای جبران کسری بعضی مواد بودجه مصوب داده شده از محل صرفهجویی سایر مواد بودجه اداره مزبور در همان سال به هزینه قطعی منظور نماید.
تبصره ۳- به وزارت دارایی اجازه داده میشود مبلغ دویست و سی و دو میلیون (۲۳۲۰۰۰۰۰۰) ریال بدهی اداره کل غله به شرکت سابق یو. ک. سی. سی را که در مقابل مطالبات راهآهن دولتی ایران از شرکت مزبور محسوب شده است، از طرفی بابت زیان سنواتی اداره کل غله و از طرف دیگر به حساب درآمد سال ۱۳۲۱ تا سال ۱۳۲۹ راهآهن دولتی ایران منظور نماید و از محل درآمد مذکور مبلغ ۹۰/۹۲۶۶۷۵۵۴ ریال را بابت مطالبات سنواتی گمرک از راهآهن دولتی ایران و بقیه را به عنوان سود سنواتی راهآهن به حساب درآمد عمومی کشور در سال ۱۳۲۹ محسوب دارد.
تبصره ۴- به عنوان «حقوق و عوارض گمرکی خودروهای واگذاری ارتش» مذکور در ردیف ۲۳۰۴ قسمت
درآمد قانون اصلاحی بودجه سال ۱۳۴۳ کل کشور عبارت «و سود بارزگانی» اضافه میشود و از عنوان «حقوق و عوارض گمرکی و سود بازرگانی کالاهای وارده جهت خودروهای واگذاری ارتش» مذکور در ردیف ۲۱۱۲ قسمت هزینه قانون مزبور عبارت «کالاهای وارده جهت» حذف میشود. همچنین به عنوان طبقهبندی ۲۳۰۴ درآمد کد ۱/۱۲۱ قسمت هزینه بودجه سال ۱۳۴۴ کل کشور عبارت «و سود بازرگانی» اضافه میشود.
تبصره ۵- به وزارت راه اجازه داده میشود مبلغ ۸۱۴۷۶۲۵ ریال باقیمانده بیست میلیون ریالی که از اعتبار بودجه سال ۱۳۴۲ وزارت جنگ به منظور ایجاد راههای مورد نیاز نیروی هوایی اختصاص و در اختیار آن وزارتخانه گذاشته شده تا آخر خرداد ماه سال ۱۳۴۵ برای همین منظور با رعایت مقررات تعهد و مصرف نماید.
تبصره ۶- الف- عنوان ردیف ۳۲۱۳ قسمت هزینه قانون بودجه اصلاحی سال ۱۳۴۳ کل کشور به «کمک به سازمان تربیت بدنی و تفریحات سالم ایران بابت هزینه مربوط به مسابقات المپیک» اصلاح میشود.
ب- به ردیفهای ۱۳۴ (سازمان تعلیم و تربیت نمونه حرفهای) و ۲/۱۴۲ (سازمان بیمه کارمندان دولت) در قسمت چهارم هزینههای جاری وزارتخانهها و مؤسسات دولتی قانون بودجه سال ۱۳۴۴ کل کشور کلمه «کمک» به آخر جمله اضافه میگردد.
ج- اعتبار منظور در ردیف ۵۱۰۸ قسمت هزینه بودجه سال ۱۳۴۴ کل کشور به عنوان کمک به دانشگاه پهلوی تلقی میشود.
تبصره ۷- به وزارت دارایی اجازه داده میشود مبلغ هیجده میلیون ریالی را که به عنوان وام از محل وجوه مخصوص کمیسیون دایمی حج جهت ساختمان فرودگاه مخصوص حجاج در اختیار وزارت راه گذارده شده و به مصرف رسیده است به هزینه قطعی منظور نماید.
تبصره ۸- به وزارت دارایی اجازه داده میشود مبلغ پنجاه میلیون ریال از سود ویژه شرکت هواپیمایی ملی ایران درسال ۱۳۴۴ را از یک طرف به حساب درآمد عمومی منظور و از طرف دیگر به حساب تعهد دولت بابت پرداخت قسمتی از سرمایه شرکت مزبور احتساب نموده و جمعاً و خرجاً عمل نماید.
تبصرههایی که تا ملغی نشده به قوت خود باقی است.
تبصره ۹- وجوه حاصل از اجرای مقررات قانون تأمین اعتبارات عمرانی و عمومی مصوب هشتم آذرماه ۱۳۴۳ به استثنای عوارض شهرداریها از همان تاریخ تماماً به تشخیص هیئت وزیران به مصرف هزینههای از محل درآمد عمومی یا هزینههای عمرانی تخصیص خواهد یافت.
تبصره ۱۰- از اول سال ۱۳۴۵ مبلغ یک هزار ریال اضافه حقوق ماهانه مربوط به رانندگان و تلفنچیها موضوع تصمیم مورخ ۱۹ خرداد ماه ۱۳۳۷ کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی جزو اشل حقوق درجه چهار نامبردگان منظور میگردد.
تبصره ۱۱- مدت مقرر در ماده ۵ قانون تمرکز مؤسسات درمانی تا پایان سال ۱۳۴۵ تمدید میشود و در پایان این مدت هیچیک از مؤسسات مشمول ماده ۱ قانون مذکور حق داشتن مؤسسات درمانی و بهداشتی نخواهند داشت.
تبصره ۱۲- به وزارت فرهنگوهنر اجازه داده میشود که مانده اعتبارات تعمیرات آثار تاریخی را که در بودچههای سال ۱۳۴۴ پیشبینی شده و به علت طبیعت کار امکان مصرف قطعی آنها فراهم نگردیده است، در سالهای ۱۳۴۵ و ۱۳۴۶ به مصارف مربوطه برسانند و چنانچه مورد استفاده قرار نگیرد به درآمد عمومی کل کشور برگشت خواهد شد.
تبصره ۱۳- سود سهام بانک ملی ایران از سال ۱۳۴۳ و سود سهام بانک مرکزی ایران از سال ۱۳۴۴ به بعد به درآمد عمومی منظور خواهد شد.
تبصره ۱۴- مفاد تبصره ۹ قانون بودجه سال ۱۳۴۴ کل کشور برای مدت سه سال تمدید میگردد.
تبصره ۱۵- دانشکده پزشکی دانشگاه تهران مجاز است برای اداره مرکز طبی کودکان بیمارستان پهلوی هر سال از اعتبارات مصوب خود به تشخیص هیئت وزیران مبلغی به عنوان کمک به اختیار جمعیت طرفداران مرکز طبی کودکان بگذارد که تحت نظر هیئت مدیره طبق اساسنامه جمعیت و با نظارت دانشکده مزبور به مصرف برسد.
تبصره ۱۶- کلیه اعتبارات مراکز آموزش کشاورزی (دانشسرای سابق کشاورزی) و دبیرستانهای
کشاورزی از وزارت آموزش و پرورش منتزع و به وزارت کشاورزی انتقال مییابد.
انتقال اعتبارات و تأسیسات و وسایل و تجهیزات و کادر مراکز مزبور از وزارت آموزش و پرورش به وزارت کشاورزی طبق آییننامهای خواهد بود که از طرف وزارت کشاورزی تنظیم و به تصویب هیئت دولت خواهد رسید.
تبصره ۱۷- به وزارت جنگ اجازه داده میشود اسناد هزینه آن قسمت از تأسیسات آب و برق پایگاههای هوایی مشهد و همدان را که از محل اعتبارات وزارت جنگ تأمین و به مهندسی خلیج برای تکمیل تأسیسات پایگاههای مزبور واگذار شده به هزینه قطعی منظور نماید.
تبصره ۱۸- به وزارت دارایی اجازه داده میشود از آغاز سال ۱۳۴۵ به بعد تا میزان معادل مالیات بر درآمد وصولی بابت بلیطهای اعانه ملی را به سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی برگشت دهد تا آن را برای انجام قسمتی از برنامه مبارزه با بیسوادی و همچنین کمک به بسط و توسعه امور فرهنگی در اختیار سازمانهایی که مصلحت بداند قرار دهد.
تبصره ۱۹- به شرکت ملی نفت ایران اجازه داده میشود متعاقب مکاتبات متبادله مورخه ۲۰ دی ماه ۱۳۴۳ بین وزارت دارایی و شرکت ملی نفت ایران از یک طرف و اعضای کنسرسیوم از طرف دیگر، مبلغ شش میلیون لیره انگلیسی را که به صورت وام بدون بهره از شرکتهای عضو کنسرسیوم نفت به ضمانت بانک مرکزی دریافت مینماید برای اجرای طرحهای عمران خوزستان به ترتیبی که در موافقتنامه ضمیمه تصریح شده مصرف کند و در چهل قسط مساوی هر سه ماه از بیستم آوریل سال ۱۹۷۶ میلادی از محل وصولیهای مربوط به پرداخت مشخص و یا وجوه دیگری که شرکت ملی نفت ایران در جریان سالهای مربوط باید به خزانه دولت پرداخت کند کسر و در سررسیدهای مقرر واریز نماید. وزارت دارایی متقابلاً پرداخت اقساط را که از طرف بانک مرکزی ایران براساس ضمانت فوقالذکر به عمل آید، از محل درآمد عمومی کشور تضمین خواهد نمود.
تبصره ۲۰- وزارت بهداری مجاز است سهمیه مخارج همکاری بخش تحقیقاتی بیماریهای واگیر بیمارستان فیروزآبادی با مرکز تحقیقاتی علمی بیماریهای واگیر بیمارستان کلودبرنارد دانشگاه پاریس موضوع قانون ۱۵/۹/۴۳ را سالانه تا مبلغ یک میلیون ریال از بودجه خود تأمین و پرداخت نماید.
تبصره ۲۱- به وزارت دارایی اجازه داه میشود از دریافت بهای ۱۲۰۰ تن گندم که در سال ۱۳۴۳ بین کشاورزان منطقه بختیاری به وسیله جمعیت شیروخورشید سرخ ایران توزیع گردیده صرفنظر و به هزینه قطعی اداره کل غله و نان منظور نماید.
تبصره ۲۲- به وزارت دارایی اجازه داده میشود وجوه حاصل از فروش اتومبیلهایی که براساس آییننامه شماره ۱۵۰۶۲ به آن وزارت تحویل میگردد، به مصرف خرید اتومبیلهای خدمت (انواع صحرایی) برساند.
تبصره ۲۳- به سازمان اصلاحات ارضی کل کشور اجازه داده میشود چنانچه تأمین و پرداخت مزایای کارمندان ادارات و سازمانهای تابعه وزارت کشاورزی مامور خدمت در سازمان مذکور بر اساس ماده ۵ قانون مقررات مالی سازمان مزبور مصوب ۲۴ آبان ماه ۱۳۴۴ از بودجههای سازمانهای مربوطه میسر نباشد از تاریخ تصویب قانون موصوف از محل اعتبارات سازمان اصلاحات ارضی پرداخت نماید.
تبصره ۲۴- به منظور تثبیت نرخ نان و واریز حسابهای مربوط به اداره کل غله و همچنین کمک به شرکتهای تعاونی که برای تأمین ارزاق عمومی تشکیل میگردد، به دولت اجازه داده میشود وجوهی را که از محل تفاوت نرخ خریدوفروش گندمهای خریداری از خارج تحصیل میگردد و در حساب مخصوصی در بانک مرکزی منظور و به مصرف برساند.
کمک به شرکتهای تعاونی براساس آییننامهای خواهد بود که پس از تأیید هیئت دولت به تصویب کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی خواهد رسید.
تبصره ۲۵- به دانشگاه پهلوی شیراز اجازه داده میشود که نسبت به تسویه و واریز مبالغ مصرف شده از چهل میلیون ریال که به موجب مادهواحده مصوب نهم شهریور ماه ۱۳۳۷ جهت ساختمان کوی دانشگاه در شیراز تخصیص یافته و قسمتی از آن قبلاً به وسیله دانشگاه شیراز به مصرف خرید باغات غارسی و اراضی و ایجاد تأسیسات و مصارف دیگر جهت دانشگاه پهلوی رسیده است، به هر نحو صلاح و مقتضی
بداند اقدام نموده، اموال مزبور به نام دانشگاه پهلوی انتقال گیرد.
تبصره ۲۶- به دولت اجازه داده میشود نصف ارزش تمبرهایی را که به مناسب جشن شاهنشاهی ایران بدون رعایت تشریفات قانون محاسبات عمومی و آییننامه معاملات دولتی در خارج از کشور به چاپ میرسد و در داخل و یا خارج از کشور به فروش خواهد رسید، پس از وضع مخارج برای مصارف جشن شاهنشاهی در اختیار شورای مرکزی جشن شاهنشاهی قرار دهد.
آئیننامه اجرایی این تبصره پس از تصویب هیئت وزیران به مورد اجرا گذارده خواهد شد.
پیشبینی افزایش درآمد در سال ۱۳۴۴
در آمد عمومی
شماره طبقهبندی عنوان مبالغ به هزار ریال
۱۱۰۲ صدی سه حقوق (فرهنگ و بهداشت) ۲۰۰۰۰۰
۱۱۰۶ مالیات بر شرکتها و شخصیتهای حقوقی خصوصی ۳۰۰۰۰۰
۱۱۰۷ مالیات بر شرکتها و شخصیتهای حقوقی دولتی و وابسته به دولت ۱۰۰۰۰۰۰
۱۱۰۸ مالیات مقاطعهکاران و اجارهداران ۲۰۰۰۰۰
۲۳۰۵ حقوق و عوارض گمرکی و سود بازرگانی ماشینآلات
و لوازم فنی وزارت راه و دستگاههای تابعه ۱۳۸۳۰۰
۲۳۰۶ حقوق و عوارض گمرگی و سود بازرگانی لوازم
فنی وزارت اطلاعات ۵۴۳۶۰
۲۳۱۱ حقوق و عوارض گمرکی و سود بازرگانی لوازم
فنی وزارت پست و تلگراف و تلفن ۷۰۰۰۰
جمع ۱۹۶۲۶۶۰
درآمد اختصاصی طبقه (الف)
۳۹۰۲ مؤسسه رازی ۱۰۰۰۰
جمع درآمد عمومی و اختصاصی طبقه (الف) ۱۹۷۲۶۶۰
اضافه اعتبارات سال ۱۳۴۴
از محل درآمد عمومی:
شماره کد دستگاه عنوان دستگاه مبالغ به ۱۰۰۰ ریال
۱۰۳ نخستوزیری (اعتبار ماده ۸) ۱۷۰۰۰۰
۱/ ۱۰۳ اعتبار دولت ۴۰۰۰۰
۱۰۶ وزارت کشور ۱۶۰۰۰
۱۰۹ وزارت امور خارجه ۷۳۱۵۵
۳/ ۱۰۹ دیون معوقه سفارتخانهها ۵۶۷۸
۱/ ۱۱۰ حقوق و عوارض گمرکی و سود بازرگانی
لوازم فنی وزارت اطلاعات ۵۴۳۶۰
۱/ ۱۱۳ کمک به صندوق بازنشستگی ۶۰۰۰۰۰
۱۲۵ ژاندارمری کل کشور ۴۸۸۰۰
۱/ ۱۳۵ دانشکده پزشکی و بیمارستانها ۲۵۰۰۰
۱۳۸ دانشگاه تبریز ۳۰۰۰
۱۴۱ وزارت فرهنگوهنر ۱۶۵۷۰
۱۴۲ وزارت بهداری (سپاه بهداشت از محل
طرحهای مستمر عمرانی) ۸۰۰۰۰
۱۴۸ وزارت کار و امور اجتماعی ۷۰۰۰
۱/ ۱۷۷ حقوق و عوارض گمرکی و سود بازرگانی
ماشینآلات و لوازم فنی وزارت راه و
دستگاههای تابعه ۱۳۸۳۰۰
۱۷۸ اداره کل هواپیمایی کشوری ۱۰۰۰۰
۱۷۹ اداره کل هواشناسی ۸۰۰
۱/ ۱۸۲ حقوق و عوارض گمرکی و سود بازرگانی
لوازم فنی وزارت پست و تلگراف و تلفن ۷۰۰۰۰
۴۲۲ کمک به شورای کمکهای بهداشتی ۱۲۰۰
۵۹۰۴ شهریه و وظیفه و هزینه بقاع متبرکه و عوض
بهره و تعهدات ۲۰۰۰
۵۹۱۵ کمک به بنگاههای خیریه شهرستانها ۱۵۰۰
۵۹۱۷ کمک به مؤسسه استاندارد ایران ۱۵۰۰۰
جمع ۱۳۷۸۳۶۳
از محل درآمد اختصاصی (الف)
۲/۱۶۱ مؤسسه رازی ۱۰۰۰۰
جمع ازمحل درآمد عمومی و اختصاصی (الف) ۱۳۸۸۳۶۳
مخبر کمیسیون بودجه- کریم اهری
رئیس- کلیات لایحه مطرح است آقای مهندس بهبودی تشریف بیاورید.
دکتر مهندس بهبودی- جناب آقای نخستوزیر در جلسه مورخ ۱۱ اسفند ماه چنین میفرمایند (این موردی است که از دولت سئوال بکنید، دولتی که آماده جواب است، بنده مجدداً عرض کنم امروز باشد، فردا باشد، جلسات دیگری باشد، در موقع طرح متمم بودجه باشد، این دولت آماده است راجع به تمام این ارقام که اینجا ذکر شده است جواب بدهد. آنجایی که صحیح است و ارقامش درست است جواب خواهد داد و آنجا هم که ضعیف است خودم عرض خواهم کرد و جواب خواهم داد).
نخستوزیری که از روز اول صدارتش، متانت و انصافش صفات باارزش شده بود و به موجب بیاناتی که در جلسه یازدهم اسفند ماه در مجلس شورای ملی کردند و گفتند (حاضرم جانم را بدهم و آن کسی که مخالف من است بتواند نظراتش را بدهد) یکمرتبه در جلسه ۲۶ اسفند تغییرقیافه دادند. خود میگویند (خانمها و آقایان ایرادی از ما بگیرند و بگویند در این بودجه شما هزینه پرسنلی سنگین است، بله هزینههای پرسنلی دولت سنگین است) آن وقت موقعی که اقلیت این حرف را میزند به او اعتراض میشود و این حرف را دلیل مخالفت با تقویت قوای دفاعی مملکت میدانند، در صورتی که به شهادت همین مجلس محترم بارها ما گفتهایم که نیست کسی که خون ایرانی در عروقش جاری باشد و با تقویت قوای دفاعی مملکت که باعث حفظ واحد جغرافیایی ایران در این دنیای پرتلاطم و آشوب میباشد مخالف باشد (صحیح است) و آرای صددرصد موافقی که دولت در مورد لوایح مربوط به تقویت قوای دفاعی داشت و تأییدی که (روحانی- همه نمایندگان) همه نمایندگان اعم از آنانی که در سمت راست هستند و یا در سمت چپ از سیاست خارجی کشور میکردند خود مؤید این عرایض است (صحیح است).
جناب آقای نخستوزیر در جلسه یازدهم اسفند فرمودند (من شخصاً علاقه زیادی به انتقاد داشتم چون در اینجا انتظار داشتم که دوستان من انگشتشان را روی قسمتهای بودجه که ضعیف است بگذارند و نگذاشتند) ولی موقعی که اقلیت این کار را کرد با بیاناتی روبرو شد که هیچ انتظار نداشت و هنوز هم نتوانسته است آن را تجزیه و تحلیل کند. در صفحه بیستم ستون دوم سطر هفتم، صورت مذاکرات مورخ بیستوششم اسفند ماه مربوط به بیانات جناب آقای نخستوزیر این طور نوشته شده است (امروز بنده چون ارقام را گوش ندادم و نمیدانم این ارقامی که شما خواندید تا چه حدی با اطلاعات بنده مطابقت دارد) ما انتظارداشتیم که ما یا هر یک از نمایندگان محترم دیگر بگوییم و آنجناب با جناب وزیر دارایی ارقام را گوش بدهند بعد پاسخ دهید و ما و معتقدان ما را از اشتباه اگر دچار آن شدیم درآورید (صحیح است) و اگر ما صحیح گفته بودیم خود ارقام را تصحیح میکردید (صحیح است) ولی به جای آن صحبت از ورشکستگی- سفارتخانه- رادیوی بیگانه شد.
جناب آقای نخستوزیر شما خیلیخوب میدانید که ما و شما و هر ایرانی باشرف دیگر جزو آن گروه مردمانی هستیم که عقیده داریم آنچه شاهنشاه آریامهر میفرمایند انعکاسی است از خواستههای ملت و اراده ملت ضامن اجرای آن اوامر است (صحیح است) و ما با الهام از نیات شاهنشاه است که فریاد میزنیم دوران عوامفریبی تمام شده است و عوامفریبان در جرگه وطنپرستان حقیقی جایی ندارند (صحیح است). سیاست مستقل ملی ما به وسیله شاهنشاه طرحریزی شده است و خود پرچمدار این سیاست مثبت و بزرگ میباشند، لازمه این سیاست یک سیاست مستقل اقتصادی و یک سیاست مستقل دفاعی میباشد که طرح این دو سیاست هم ریخته شده و پایهگذاری گردیده است و آن چیز که محقق است بیگانه و بیگانهپرستان در هر مقام و هر لباسی که باشند، این سیاستهای مستقل خوش¬¬آیندشان نیست و هر لحظه مترصدند تا فرصتی پیش آید و برای منافع خود یا اربابان خود خدشهای در این سیاست وارد آورند ولی ایرانی اصیل گوش به این حرفها نمیدهد اما معتقد است که بیگانه بیگانه است و میخواهد منافع خود را حفظ کند و بدون توجه به اراجیفی که از خارج مرزها در فضا منتشر میکنند وظیفهای را که در به ثمر رسانیدن سیاست مستقل ملی متوجه او شده است، انجام میدهد. شما هم مانند بقیه افراد مملکت
میکوشید تا شاید بتوانید وظیفهای که به شما محول شده است به نحو احسن انجام دهید. ما هم وظیفه خود میدانیم که خطاهای شما را گوشزد کنیم تا وقت مملکت به هدر نرود (صحیح است). هم ما و هم شما باید وظایفمان را در حد کمال اگر بتوانیم باید انجام دهیم و این صداهای ناموزون نمیتواند در انجام وظیفه ما مؤثر باشد، شما بهتر از این میدانید آن روزها که سفارتخانه تکیهکلام بود گذشت (صحیح است). امروز دیگر مدتها است که ملت ایران درگاهی جز شاهنشاه برای خود نمیشناسد (صحیح است- احسنت). اولین بار هنگام بحث در اولین بودجه دولت حزب ایراننوین گفتم که علم اقتصاد از آن دسته از علومی است که معلومات و فرضهای یکسان در ممالک مختلف نتایج یکسان نمیدهد، خصوصاً در مملکت ما که به علت بیش از ۲۵۰۰ سال سابقه مدون سننی خاص داریم، خوشوقتم که شما هم میفرمایید (تئوریهایی که در کتابها نوشته شده و گاهی هم هنوز ترجمه نشده، این تئوریها از لحاظ مملکت و پیشرفت مملکت مانعی ندارد) (صحیح است) ولی قبول میفرمایید هر نظریه اقتصادی را که بخوانید به خودی خود و به تنهایی نظریهای است کامل و جامع ولی این نظریات اعم از این که از مغربزمین یا مشرقزمین گرفته شده باشد یا برای سرزمین ما وضع شده باشد، موافقین و مخالفینی دارد و این دو دسته حق دارند با هم جدل و بحث نمایند تا نتیجه مطلوب از آن عاید شود. آن روز که حزب شما برنامه رونق اقتصادیش را اعلام کرد ما عقیده داشتیم راهی که انتخاب شده است اشتباه است (دکتر مهذب- صحیح نیست) و استدلالاتی هم در آن روز کردیم که در صورتجلسات مجلس منعکس است و هنوز هم عقیده داریم که نظریاتمان هم صحیح بوده است (صحیح است) و این ملت است که در آتیه نزدیک قضاوت خواهد کرد که کدام دسته و حزب صحیح میگفتند. ما عقیده داریم بودجه شما همان بودجهای که فرصت ندادید تا آن را بررسی کرده و بحث کنیم و هم اکنون تصویب شده است بنابراین برای ما هم محترم است نواقصی دارد و حتی مطالب کتابهایی که ضمیمه بودجه منتشر کردید با هم تطبیق نمیکند و من اینک بااجازه خانمها و آقایان صفحهای از گزارش پیشرفتهای یکسال گذشته دولت را که حق این است به بحث گذاشته شود بررسی میکنم.
از گزارش وزارت کشور بند ۱۴- رسیدگی و تصویب ۱۶۱۲ فقره پیشنهادهای واصله از شهرداریها در مورد برقراری عوارض و لغو عوارض مزاحم و سایر امور مربوطه.
۱۵- رسیدگی و تصویب ۳۰۳۶ فقره بودجه- اصلاح بودجه- برنامه ساختمانی و ارزیابی اماکن منهدمه واصله از شهرداریها.
۱۶- رسیدگی به ۱۴۶۲ فقره سیاهه ارزیابی اماکن منهدمه وسیله شهرداریها و اجازه پرداخت غرامت حاصله.
۱۷- رسیدگی و ممیزی ۶۰۷ فقره حسابهای واصله از شهردایها در مورد درآمد و هزینه و موجودی صندوق.
۱۸- رسیدگی و تصویب ۲۳۳۳ فقره پیشنهادهای واصله از شهرداری تهران در زمینههای مختلف.
۲۲- رسیدگی و تصویب ۱۷۹۵۰ فقره پیشنهادات سیاهه ارزیابی حسابهای واصله شهرداری و در زمینههای مختلف دیگر.
۲۵- تصویب برنامههای ساختمانی و عمرانی پیشنهادی شهرداریهای: ارادان گرمسار- خورموج- یزد- کاشان- رودهن- ملایر- خرمدره- سلطانیه- کاشان- درود- گناوه- نراق- تفرش- قزوین- شهسوار که حداقل مبلغ اینها ۱۶ هزار تومان و حداکثر که مربوط به شهسوار است که مبلغ آن یک میلیون و چهار صد و بیست هزار تومان است.
۲۷- تصویب ۱۰۳ نقشه و فهرست و ارزیابی و ۲۲ پروژه عمرانی انجام شده در زمینه ایجاد ساختمانهای نوبنیاد.
۳۰- تصویب برنامه ایجاد ۸۹ باب ساختمان جدید کشتارگاه در نقاط مختلف کشور و همچنین مطالعه و اقدامات لازم برای ساختمان کشتارگاه در ۱۳۰ منطقه دیگر.
۳۲- تصویب ۱۳ برنامه جدید عمرانی در تهران و ۵۱ برنامه عمرانی در شهرستانها در زمینه حفر چاه آب آشامیدنی، خرید اراضی و احداث ساختمانهای جدید.
۳۳- پیشبینی ایجاد پارک- کتابخانه- مهمانسرا در ۴۹ منطقه.
شاهنشاه آریامهر امر صادر میکنند که کار مردم به مردم واگذار شود ولی آنچه را که به عنوان کارهای خود وزارت کشور گزارش کرده است حق مردم است که پایمال کردهاند، به جای این که بیایند انجمنهای شهر را
تشکیل دهند و این کارهایی که با این آبوتاب در گزارش خود قید کردهاند بگذارند مردم خودشان انجام دهند، مرتباً به دست همین مامورین، انجمنهای موجود را هم منحل کردهاند تا شاید حجم کارهای وزارت کشور زیادتر شود و فرصت نداشته باشند لایحه تقسیمات کشوری را که سالها است وعده دادهاند تقدیم کنند. در گزارش دولت در مورد اداره کل ثبت احوال گزارش کردهاند که یک میلیون و یکصد و نه هزار جلد شناسنامه جدید صادر شده است ولی چون نویسندگان بودجه پیشبینی کرده بودند که در سال ۱۳۴۴ فقط ۶۳۷۰۰۰ شناسنامه جدید صادر خواهد شد، به رقم حقیقی کاری نداشته و به دنبال پیشبینی خود بودهاند و باز برای سال ۴۵ هم پیشبینی ۶۱۰۰۰۰ جلد شناسنامه کردهاند. این عدم توجه در سرتاسر بودجه تنظیمی به چشم میخورد، البته در مورد شناسنامه چیز مهمی نیست ولی بعداً ملاحظه خواهید فرمود چه اشتباهاتی به چشم میخورد. گزارش وزارت خارجه، این وزارت یک گزارش چهار صفحهای با ۵۶ بند تقدیم کرده است ولی عجیب این است که اصولاً به مسئله عراق کوچکترین اشاره نشده است (رامبد- جای تأسف است). حتی تهیه محل جهت دبیرخانه سازمان همکاری منطقهای در تهران را گزارش کرده است ولی به مسئلهای که باعث شد مجلس شورای ملی از دولت سئوال بکند کوچکترین مطلبی بیان نکرده است. برای مزید اطلاع آقایان و خانمها نمایندگان محترم باید عرض کنم کارمندان حوزه وزارتی وزارت امور خارجه از ۹۰ نفر در سال ۴۴ به ۲۰۰ نفر در سال ۴۵ افزایش پیدا کرده است و معلوم نیست اضافه شدن این ۱۱۰ نفر در حوزه وزارتی برای چه میباشد. وزارت اطلاعات یکی از نکاتی که در مورد وزارت اطلاعات باید به عرض برسانم موضوع تلویزیون است. در صفحه ۴۷ پیوست شماره یک بودجه سال ۴۵ مینویسد طبق آماری که به دست آمده در نقاطی که فرستنده تلویزیون تأسیس شده، دارندگان آن کمتر از رادیو استفاده میکنند و مطلبی است کاملاً صحیح. همچنین در صفحه ۱۴ بودجه سال ۱۳۴۴ در شرح وظایف وزارت اطلاعات مینویسد (نظارت مستقیم در اجرای برنامههای تلویزیون غیردولتی از اهم عملیات این برنامه است). من سئوال میکنم چه نظارتی در امر تلویزیون تا به حال انجام دادهاید؟ کدام یک از برنامههای تلویزیون آموزنده است؟ به تصدیق خودشان هرجا تلویزیون هست به برنامههای رادیو توجهی نمیشود ولی هیچ میدانید که برنامههای تلویزیون غیردولتی با فیلمهای مبتذل که نشان میدهد فقط سعی در ترویج فساد و گانگستریسم دارد؟ من نمیدانم موقعی که شما در بودجه خود وظیفه وزارت اطلاعات را تعیین میکنید و مجلس آن را تصویب میکند، به صورت قانون در میآید، مگر نمیدانید انجام ندادن آن جرم است؟ من نمیدانم کودکان خردسالی که در شهرهایی ساکن هستند که میتوانند برنامههای تلویزیونی را تماشا کنند، چه جرمی مرتکب شدهاند و چرا دولت این وظیفه اساسی خود را انجام نمیدهد و فکر نمیکند این کودکان که مردان فردا هستند با این تعلیماتی که از برنامههای تلویزیونی دریافت میکنند چه خواهند شد؟ (ریگی- تلویزیون دولتی این مسئله را حل میکند) تا تلویزیون دولتی درست بشود، جناب ریگی بر وزارت اطلاعات است که جلوی این را بگیرد. وزارت دارایی در گزارش پیشرفتهای یکساله کشور صفحه ۱۴ مینویسد وصول چهار هزار و دویست و سی و پنج میلیون ریال مالیات غیرمستقیم، ولی همین مالیات غیرمستقیم به ضمیمه شماره یک بودجه که برسد به طوری که در صفحه ۷۴ نوشته شده است میشود هشت هزار و ششصد و پنجاه و دو میلیون و پانصد و شصت و یک هزار ریال یعنی از این کتاب به آن کتاب مالیات غیرمستقیم دو برابر میشود، به عبارت دیگر اگر گزارش پیشرفتهای یکساله کشور را قبول کنیم، آن اضافه درآمدی که برایش لایحه متمم بودجه آوردهاند باید صرف تأمین کسری وصولی مالیات غیرمستقیم شود. امیدوارم آنجا هم اشتباه چاپی شده باشد. کارمندان حوزه وزارتی وزارت دارایی هم از ۲۸۲ نفر به ۳۷۸ نفر رسیدهاند، حوزه مدیریت اداره کل گمرک نیز از حوزههای وزارتی تبعیت کرده است و تعداد کارمندان خود را از ۱۳۶ نفر به ۱۷۳ نفر رسانده است یعنی ۳۷ نفر اضافه کرده است. اگر وزارت دارایی و وزارت خارجه فقط کارمندان حوزه وزارتی را اضافه کردهاند، اداره کل گمرک علاوه بر اضافه کردن کارمندان حوزه مدیریت، ۴۵ نفر به کارمندان امور کارگزینی و ۴۴ نفر به کارمندان امور مالی خود نیز افزوده است و در عوض واردات مملکت را از سال ۴۴ به سال ۴۵، ۱۲۰ در هزار اضافه کرده است، در حالی که صادرات فقط هفت و نیم در هزار اضافه شده است، یعنی کمی از یکبیستم واردات بیشتر (ریگی- واردات سرمایهای است؟) متأسفم در آماری که دادهاند تفکیک نکردهاند که معلوم
بشود که این واردات چقدر سرمایهای و چقدر غیرسرمایهای است. بنده از معاون محترم وزارت اقتصاد که اینجا تشریف دارند خواهش میکنم در اولین جلسه به عرض مجلس برسانند و اجازه ندهند که ما ناچار شویم سئوال کتبی بکنیم که واردات سرمایهای چقدر بوده و واردات غیرسرمایهای چقدر؟ چون اگر ملت وارد بشود بسیار بسیار بهتر است. پس از اداره کل گمرک لازم است نگاهی به گزارش شهربانی کل کشور بشود، در حالی که در گزارش پیشرفتهای یکساله صفحه ۲۱ مینویسد ۸۴۷۴ تصادف وسایل نقلیه بوده است، در ضمیمه شماره یک صفحه ۱۰۹ این آمار به ۴۲۸۰ تقلیل پیدا میکند و این رقم مأخذ میشود تا پیشبینی کنند که در سال ۱۳۴۵ فقط ۴۳۲۰ تصادف اتفاق خواهد افتاد. شهربانی کل کشور گزارش میکند که ۱۱ هزار لامپ سوخته چراغ راهنمایی عوض شده است، من نمیگویم که حق بود آمار دزدی و نزاع و غیره را هم میداد ولی شهربانی کارهای مهمتر و حساستری هم انجام داده است مثل کشف حزب مخفی، ولی متأسفانه از طول خطکشیهای خیابان بحث شده است و این قبیل امور را صحبتی نکردهاند.
شهربانی- ژاندارمری و اداره کل نظارت بر مواد مخدره گزارش هولناک دیگری هم دادهاند، به موجب این گزارش در سال ۱۳۴۴ به موجب صفحه ۲۱ گزارش شهربانی ۱۸۰۰ کیلو ۷۹۷ گرم تریاک- ۶ کیلو و ۷۰۰ گرم هرویین- ۱۲ دستگاه لابراتوار هرویین-سازی- در صفحه ۲۲ گزارش ژاندارمری ۱۱۴۳۸ کیلوگرم تریاک، ۱۶۷۸۵ کیلوگرم سوخته، ۶۵۹۴ کیلوگرم شیره، ۲۸۷۲ کیلوگرم هرویین، ۳۲۲۵ کیلوگرم حشیش و در صفحه ۳۱ گزارش اداره کل نظارت بر مواد مخدره- ۱۱۷۱۳ کیلوگرم تریاک و شیره، ۱۸ کیلوگرم هرویین کشف شده است. من سئوال میکنم هیچ حساب کردهاید که این مواد چرا وارد این مملکت میشود؟ محققاً برای این نیست که به دست مامورین کشف شود. این یک حقیقت مسلم است که آتیه جوانان ما را اعتیاد در معرض نیستی قرار داده است و متأسفانه نمیخواهیم خود را با این حقیقت تلخ آشنا کنیم. میگویند تعمیم ورزش بهترین درمان این درد است ولی جوانان ورزشکار و ورزشدوست ما خود داستانها از محیط خود میگویند، از باشگاههایی که به نام تفریحات سالم یا بهتر گفته شود تفریحات ناسالم در هر کوی و برزن هست حکایتها میسرایند. من نظر دولت را به این مسئله حیاتی جلب میکنم و انتظار دارم که گزارشی در مورد مبارزه با مواد معتادین به مجلس شورای ملی تقدیم کند البته وزارت بهداری یک بیمارستان با ۱۵۰ تخت به موجب گزارش صفحه ۲۶۸ شماره یک برای این کار پیشبینی کرده است یعنی ترتیبی داده است که مردم خیال نکنند اصلاً مبارزه نمیشود (مهندس کمانگر- بهتر این است که دولت خودش این مواد را بفروشد که دیگران هم معتاد نشوند). در مورد آموزشوپرورش در بودجه سال ۱۳۴۴ اعتباری بود تصویب گردید که وزارت آموزش و پرورش بتواند یک میلیون و دویست و ده هزار نفر دانشآموز ابتدایی در شهرها بپذیرد و یک میلیون و هشتاد هزار نفر دانشآموز ابتدایی در روستاها، ولی به موجب آنچه در صفحه ۱۸۴ گزارش شماره یک پیوست بودجه ۴۵ ذکر شده است، تعداد دانشآموزان ابتدایی که در شهرها مشغول هستند یک میلیون و یکصد و پنجاه هزار و دویست نفر می-باشند و آنچه که در روستاها مشغول تحصیل میباشند هشتصد و هفتاد و پنج هزار و پانصد نفرند یعنی با بودن اعتبار مصوب متأسفانه نتوانستهاند آن طور که مورد نظر شاهنشاه آریامهر میباشد در روستاها وسیله تحصیل آماده کنند و از کل اعتبار استفاده نمایند. به موجب بودجهای که چند روز پیش تصویب فرمودید برای ۹۷۴۰۰۰ نفر که در دبستانهای عادی مناطق روستایی در سال تحصیلی ۴۵- ۴۶ تحصیل خواهند کرد ۲۷۵۵۵ آموزگار پیشبینی شده است یعنی برای هر ۳۶ نفر محصل یک آموزگار ولی محقق بدانید که ترتیب تقسیم به این نحوه نخواهد بود، باز روستاهایی که دبستانهای عادی دارد و سپاه دانش نمیتوانند اعزام دارند و باید با کادر آموزشی وزارت آموزش و پرورش تکمیل شود، بدون معلم خواهد بود یا شاگردان چند کلاس را در یک کلاس جمع میکند و یک معلم بر یک جمع صد نفری به تفکیک باید درس گوید (صادق احمدی- حقوق این معلمین را هم متأسفانه نمیدهند، کاش وزارت آموزش و پرورش کاری بکند که حقوق اینها را بدهند. حقوق آنها ۵۰۰ تومان است، ۳۰۰ تومان میدهند و میگویند نداریم. این برخلاف قانون است و بنده در این مورد سئوال هم کردهام). در بودجه سال ۱۳۴۴ که سال گذشته آقایان تصویب فرمودند
اعتباری برای ایجاد سه هزار کلاس جدید در اختیار وزارت آموزشوپرورش قرار گرفته بود ولی من در گزارش یکساله پیشرفتهای کشور نتوانستم آماری از این کلاسها پیدا کنم. در صفحه ۱۸۱ ضمیمه شماره یک بودجه در مورد تعلیمات متوسطه چنین مینویسد که در سال تحصیلی جاری ۸۰۰۰ دانشآموز به دبیرستانهای غیردولتی و ۱۰۰۰۰ دانشآموز به دبیرستانهای دولتی خواهند رفت و اگر در سال جاری به موجب مقررات خاصی محدودیتی در ثبتنام قائل نشوند باید ۲۵۰ کلاس اضافی و ۴۷۰ دبیر به سازمان اضافه گردد، و از حالا پیشبینی کردهاند احتمال دارد که محدودیتی قائل شوند، تا به حال جوانانی که از دبیرستان بیرون میرفتند در پشت درهای دانشگاه آنها را نگاه میداشتند تا بالاخره در اثر ابتکارات شاهنشاه و ایجاد سپاههای گوناگون تا حدی این مسئله و مسئله نظام وظیفه گروهی از جوانان که به دانشگاه نتوانستد بروند حل شد. حالا میخواهند برای ۱۸۰۰۰ نفر فارغالتحصیل مدارس ابتدایی فکری کنند و آنان را در پشت در دبیرستانها نگاه دارند. به موجب آماری که در صفحات ۱۸۱ و ۱۸۳ و ۱۹۵ ضمیمه شماره یک بودجه داده شده است تعداد دانشآموزان متوسطه شهرستانها در سال تحصیلی ۴۳- ۴۴ دویست و نود و دو هزار و هشتصد و هشتاد و دو نفر بودهاند و تعداد دانشآموزان متوسطه تهران یکصد و سی و سه هزار و پانصد نفر، یعنی کلیه دانشآموزان مدارس متوسطه مملکت چهار صد و بیست و شش هزار و چهار صد و دو نفر بودهاند ولی در مدارس حرفهای فقط دوازده هزار و هفتصد و نود و چهار نفر یعنی فقط ۳% محصلی که در دبیرستانها مشغول هستند در مدارس حرفهای درس میخوانند و تا موقعی که این نسبت معکوس نشود، نمیتوان امیدی به آینده جوانان داشت (صادق احمدی- کاملاً صحیح است). به موجب قانون تأسیس وزارت آبادانی و مسکن عمران روستاها به این وزارتخانه محول شده است، اگر گزارش پیشرفتهای یکسال گذشته را مطالعه و بررسی فرمایید ملاحظه میفرمایید که کلیه طرحهای اجرا شده برای آبادانی شهرها بوده است. در سال گذشته جمعاً برای طرحهای شهرسازی از قبیل لولهکشی آب و برق و آسفالت و غیره ۷۳۳ میلیون ریال پول داده شده است، برای خانهسازی در شهرها به استثنای کوی نهم آبان که خود ۴۲۰ میلیون ریال است، ۳۳۶ میلیون ریال داده شد و در برابر این ۱۴۸۹ میلیون ریال اگر ساختمان بخشداری را قدمی در راه عمران دهات بدانیم، فقط بیست میلیون ریال خرج شده است و ما عقیده داریم که این نحوه تقسیم اعتبارات عمرانی کشور با توجه به صفحه ۲۹۹ گزارش شماره یک پیوست بودجه که دیناری برای روستاها در نظر گرفته نشده است این را صحیح نمیدانیم. برای اکثریت جمعیت که در شهرها نیستند نیز باید اعتباراتی در نظر گرفت، درست است که مهندسی بهداشت وزارت بهداری و اداره کل عمران طرحهایی انجام میدهد ولی طرحهای پراکنده و بدون هدف (مهندس جلالی- وزارت آبادانی و مسکن انصافاً خوب کار میکند). عرض کردم در شهرها خوب کار کرده و آمار را هم بنده دادم (مهندس پروشانی- در روستاها هم خوب کار کرده است) (معتمدی- در اصفهان بر اثر وجود خانههای کهنه و پوسیده ده نفر زیر آوار رفتند). وزارت کار و امور اجتماعی همان جملاتی با همان سیاق عبارتی که در بودجه سال ۱۳۴۴ در شرح اجرا و وظایف سازمانهای مختلف وزارت کار و امور اجتماعی آمده بود در سال جدید بازآمده است، مثلاً در مورد بررسی بازار کار و کاریابی دو سال است که چنین انشا میشود.
در این برنامه در فعالیت امور بازار کار و کاریابی برای کارگران ماموران سازمانهای مشاغل و کاریابی در ۴ اداره در مرکز و ۳ اداره در مراکز استانهای اصفهان- خوزستان- آذربایجان و همچنین ۲۸ نمایندگی در شهرستانهای مختلف نمایندگان اداره مشاغل و کاریابی با مراجعه مستمر به کارفرمایان خصوصیات تعداد ۱۵۰۰ محل کار و مشخصات ۵۰۰۰۰ نفر جویای کار را ثبت و با مکاتبه و مراجعه مکرر در به کار بردن ۷۸۰۰ نفر که ۱۵% افراد جویای کار هستند به کار خواهد گمارد البته در بودجه ۴۴ پیشبینی کرده بودند که ۵۰۰۰۰ نفر به آنان مراجعه خواهند کرد و برای ۱۵% یعنی ۷۸۰۰ نفر در اثر فعالیت مستمر کار پیدا خواهند کرد. در گزارش پیشرفت یکساله کشور قید شده است که ۷۶۳۶ نفر به کار گمارده شدهاند، بنابراین فقط از سال گذشته هنوز ۴۲۳۶۴ نفر متقاضی باقی ماندهاند. در بودجه سال ۴۵ عیناً با همین عبارت که به عرض رساندم جملهپردازی شده، تعداد متقاضیان کار را به ۳۰۰۰۰ نفر تنزل دادهاند و آنگاه به طوری که در صفحه ۳۰۵ گزارش شماره یک پیوست بودجه مینویسند، با مکاتبه و مراجعه مکرر طبق سابقه حداقل در به کار گماردن دوسوم متقاضیان جویای کار که مشخصات آنها با مشاغل موجود کم و بیش
تطبیق مینمایند طبعاً منجر به اشتغال قریب ۱۰۰۰۰ نفر در مشاغل مختلف میگردد، یعنی برای یکبار دوسوم سی هزار نفر شد ده هزار نفر. در مورد بازار کار و کاریابی برای فارغالتحصیلان در سال جاری عیناً مانند سال گذشته با ۱۰۰۰ نفر دانشجوی مقیم خارجه مکاتبه خواهند کرد و باز مانند سال قبل از ۲۴۵۰ نفر فارغ-التحصیل ۸۵۰ نفر آنان را به کار خواهند گمارد.
فعالیت سازمانهای مختلف وزارت کار این دو سال نظیر هم است، فقط یک فرق کوچکی کرده است، در سال ۴۴ نوشته بودند تشویق فارغالتحصیلان دانشگاههای خارج بازگشت به میهن و کمک به اشتغال سریع ایشان ولی امسال از این فعالیت صرفنظر کردهاند، لابد مصلحت چنین بوده است. من از تفسیر این مطلب خودداری میکنم، بهتر است خود خانمها و آقایان تعبیر بفرمایند. بیمههای اجتماعی در سال گذشته جدولی داشت و در آن نوشته بودند که دو میلیارد و صد میلیون ریال درآمدش معلوم نیست به چه نحو خرج میشود، امسال چون تعداد بیمهشدگان افزایش پیدا کرده است، مصلحت چنین دیدند که این رقم راحتی به اطلاع مجلس شورای ملی نرساند به ناچار در این مورد سئوالی شده است که بعداً تقدیم مقام ریاست خواهم کرد. در مورد وزارت آب و برق موضوعی را که باید یادآوردی کنم مسئله سدهای کوچک است که متأسفانه در برنامه ۴۵ مانند سالهای گذشته اصولاً توجهی نشده است، در صورتی که تصور میکنم منطقیتر این باشد که به موازات کارهای بزرگ و سدهای عظیمی که ساخته میشود، سدهای کوچک که در رفاه حال طبقه روستانشینان تأثیر به سزایی دارد نیز باید ساخته شود (بسیار لازم است). شما الان یک سد کوچک مثل کنجانچم در برنامه ساختمانی خود دارید، لابد مطالعه کردهاید و بعد از انجام هم ملاحظه خواهید کرد که این سد در آبادانی یک منطقه دورافتاده مرزی و رفاه مرزنشینان و بالا بردن سطح زندگی آنان چه تاثیری دارد، چون افتخار عضویت کمیسیون آب و برق را هم دارم میتوانم به عرض برسانم که این عقیده اکثریت اعضای کمیسیون است ولی متأسفانه هیچ-توجهی نمیشود.
وزارت آب و برق در برنامه ۴۵ خود نوشته است تأمین نیروی برق و ساختمان شبکه توزیع در ۲۵ شهر متوسط و عملیات مربوط به مناقصه و عقد قرارداد ۱۲۰ شهر کوچک، وزارت آبادانی و مسکن در صفحه ۳۲ گزارش پیشرفتهای یکساله مینویسد ۳۱ طرح برق در دست اقدام بوده، برای ۱۰۷ طرح هم مقدمات عملیات اجرایی شروع شده است. اداره کل امور اجتماعی ۳۸ طرح برق دارد، من میخواستم خواهش کنم که توضیح بفرمایید که مسئول برق مملکت کی است و کدام سازمان است؟ اگر قرار بود مسئولیتها تقسیم شود که فلسفه وجودی وزارت آبادانی و مسکن از اصل منتقی میشود، البته توضیحات دولت باعث روشن شدن موضوع خواهد بود.
وزارت اقتصاد در بند ۱۰ گزارش خود مینویسد شروع اقدام به بازاریابی داخلی جهت کارخانهجات اتومبیلسازی داخلی از قبیل مذاکره با ارتش و سایر سازمانها چه لزومی پیدا کرده است که این مذاکرات شروع شود؟ چون وسیله نقلیهای که با استفاده از هزاران بخشودگی و معافیت و کمک سرمایهای دولت با کارگر ارزان-قیمت ایرانی تهیه میشود، گرانتر از نظیرش که در خارج تهیه میشود عرضه میگردد. ارتش و سازمانهای نظیرش حتی اگر از بخشودگی گمرکی هم استفاده نکنند، اتومبیلهای ساخت خارج از قبیل جیپ و غیره به مراتب ارزانتر برایش وارد میشود و اگر از بخشودگی گمرکی هم استفاده کند که دیگر اختلاف رقم قابل ملاحظهای میشود.
اصولاً من سئوال میکنم آیا اداره تثبیت قیمتهای وزارت اقتصاد به خود فرصت داده است که بنشیند و برآورد کند که یک وسیله نقلیه ساخت ایران چند تمام میشود و چقدر باید فروخته شود و این قیمتهایی که هماکنون به فروش میرسند برای صاحبانش چقدر استفاده دارد؟ (صادق احمدی- اسم بیمسمایی است) بنده هم با شما همعقیده هستم، اگر چنین صورتی تهیه شده است متشکر میشوم، اگر برای اطلاع فراکسیون پارلمانی حزب مردم هم ارسال شود و اگر تهیه نکردهاند به این وسیله سئوال میکنم تا تهیه کنند و برای ما ارسال دارند. از این که وقت سروران ارجمندم را گرفتم پوزش میخواهم و امیدوارم مرا خواهند بخشید.
رئیس- آقای صدریکیوان به عنوان موافق صحبت میکنند.
صدریکیوان- با کسب اجازه از حضور مقام معظم
ریاست مجلس و همکاران گرامی، امروز بنده دو خوشحالی دارم که لازم میدانم در این مجلس مقدس این دو خوشحالی را در محضر همکاران بسیار گرامی اقامه کنم. یکی این که از دولت جناب آقای هویدا نخستوزیر محترم و فعال بسیار متشکریم که یک گزارش بسیار مطول تقدیم کردند تا همکاران عزیر ما در فراکسیون پارلمانی حزب مردم فرصت مطالعه و تدقیق داشته باشند و یک چنین اشکالاتی را در آن پیدا کنند و در معرض افکار عمومی قرار بدهند. خوشحالی دوم بنده این است که همکار بسیاز عزیز و گرامی بنده جناب آقای مهندس بهبودی با وجود این که امروز متمم بودجه مطرح است، با تطبیق و بررسی و کوشش فراوان بودجه سال ۴۵ مملکت را مورد مداقه و مطالعه خودشان قرار دارند و قسمت زیادی از بار ما کم کردند زیرا خودشان مقدار زیادی از فعالیتها و کوششها و توفیقهایی را که دولت در سال ۴۴ کسب کرده است اینجا بیان کردند (صحیح است) البته ضمن این که شمهای از خدمات و پیشرفتهای مملکتی را که در سال ۴۴ در سایه رهبریهای خردمندانه شاهنشاه معظم و آریامهر عزیز ما نصیب مملکت شده اینجا بیان فرمودند. مقداری از نقاط ضعف و اشکالات را هم ذکر فرمودند که بنده هم در مقابل به مصداق «عیب او جمله بگفتی هنرش نیز بگو» در تعقیب فعالیتهای مثبت ایشان شمهای از فعالیتهایی را که در جنبههای مختلف در مملکت انجام شده، امروز در محضر مقدس مجلس به عرض همکاران گرامی میرسانم. در مورد وزارت اطلاعات باید عرض کنم امروز هیچکس نیست که بنده همعقیده نباشد که وزارت اطلاعات خیلی خوب کار میکند، برنامههای رادیویی همه بسیار ثمربخش و متنوع و همهپسند است (صحیح است) و در واقع آن چیزهایی که لازم است برای تمام مردم از رادیو گفته میشود، آنها در برنامههای متعدد خودشان میبینیم که پخش میکنند. وزارت اطلاعات با کوشش فراوانی مشغول فعالیت است که به امید باریتعالی در سایه توجهات شاهنشاه معظم بهزودی تلویزیونی دولتی برای مملکت ما تهیه بکنند و امید است که تا یکی دو سال دیگر این امر انجام پذیرد و تلویزیون دولتی در اختیار مردم مملکت قرار داده بشود، اما درباره تلویزیون فعلی آنچه که بنده گاهی مشاهده میکنم میبینم که چه برنامههای خوبی پخش میکند حالا کاری به آن فیلمهایش ندارم، آقایان همه ملاحظه فرمودهاند که در تلویزیون فیزیک و شیمی تدریس میشود، طبیعی تدریس میشود (صادق احمدی- کسی به آنها گوش نمیدهد، فقط فیلمهای زنندهاش را میبینند. چه کسی فیزیک را از تلویزیون یاد میگیرد؟) تلویزیون هم تاجایی که بنده اطلاع دارم این برنامهها را افتخاراً پخش میکند (بدرصالحیان- بهتر این است که دفاع نفرمایید) بنده دفاع نکردم (صادق احمدی- تلویزیون چه ارتباطی با دولت دارد، نظارتی در آن ندارد) جناب آقای احمدی، حضرت مستطابعالی بارها اینجا تشریف آوردهاید و بنده با کمال متانت و بدون یک کلمه حرف به فرمایشاتتان گوش دادهام. نماینده در اظهار نظریاتش آزاد است و بنده آنچه به نظرم میرسد باید عرض کنم (صادق احمدی- ولی ما دلمان میخواهد که حقیقت را از زبان شما بشنویم). بنده هم حقیقت را عرض میکنم، تلویزیون فیزیک تدریس میکند و یک عدهای که به کلاسهای شبانه میروند از این برنامهها استفاده میکنند و به باسوادهای مملکت اضافه میشود و اینها البته با ارشاد وزارت فرهنگ و وزارت اطلاعات است. در مورد وزارت آموزشوپروش همکاران معظم بهخوبی استحضار دارند که از سال ۱۳۳۲ به این طرف در سایه ثبات و آرامش و کوشش بینظیری که در سایه توجهات شاهنشاه معظم در شئون مختلف مملکتی ایجاد شده میبایستی به آموزش مخصوصاً امر آموزش ابتدایی توجه زیادی میشد، زیرا مطابق آماری که بنده دارم در سال ۳۳ یا ۳۴ کمی بیشتر از ۸۲% از مردم این مملکت بیسواد بودند، یعنی مثلاً ۱۸% جمعیت مملکت باسواد بودند و ۸۲% بقیه بیسواد، البته دولتها میبایستی همانطوری که فرمودند و بنده هم موافقم، در امور حرفهای که برای مملکت ما بسیار لازم است اقدام کنند ولی تصدیق میفرمایید در مملکتی که ۸۲% آن بیسواد بودند، در درجه اول باید دولت هم خودش را مصروف کار تعلیمات ابتدایی بکند، کما این که این کار شده است. از سال ۳۲ تا الان مخصوصاً از زمانی که در اثر اراده سنیه شاهنشاه آریامهر طرح بینظیر و دنیاپسند سپاه دانش در مملکت اجرا شد، به این مورد توجه زیادی شد و امید میرود که در عرض چند سال آینده ریشههای جهالت و نیستی که همه از بیسوادی حاصل میشود، به کلی از مملکت ما رخت بربسته و قلعوقمع شود. کوششهای مداوم دیگری که در زمینه صرفهجویی و در امر فرستادن تعداد زیادی
بازرس به کلاسها و بازنشسته کردن تعداد زیادی از کارمندان و کوششهای دیگری که میشود و بارها آقایان در پشت این تریبون اظهار فرمودهاند، شمهای از کوششها وفعالیتهای وزارت آموزش و پرورش است. در مورد وزارت آبادانی و مسکن، مسلماً همکاران عزیز بنده بارها ناظر بودهاند که همکاران گرامی اینجا پشت تریبون آمدهاند و از فعالیتها و خدمات وزارت آبادانی و مسکن به نحو بسیار شایستهای تقدیر و تشویق کردند (صحیح است). همین چند روز پیش جناب آقای فخرطباطبایی، عضو محترم فراکسیون مردم اینجا به طور شایستهای در حدود ۱۵ دقیقه از وزارت آبادانی و مسکن و وزیر مربوطه و کارمندان آن تقدیر کردند. اینها نیست جز این که دلیلی بر کوشش و فعالیت و اهتمام برای پیشرفت امور عمرانی مملکت (یک نفر از نمایندگان- فرمودند که به دهات بروند) اما در مورد دهات بنده کاری به فرمایشات جناب آقای مهندس بهبودی ندارم چون میبایستی دولت جواب نماینده را بدهد، بنده عرض کردم ایشان یک نقاط ضعفی را گفتند و بنده هم وظیفهام این است که مقداری از کوششها و فعالیتها را در معرض افکار همکاران گرامی و عزیز بگذارم (مهندس کمانگر- و ملت ایران). در مورد وزارت دارایی تا جایی که بنده اطلاع پیدا کردهام اگر یک مقایسهای بشود، امسال وصول مالیات خیلی بیشتر شده و این هم بدیهی است که وقتی در یک مملکتی وصول مالیاتها بیشتر میشود، نتیجه کوشش و فعالیت مامورین مالیاتی است که در نهایت جدیت و کوشش برای وصول مالیاتهای دولت اقدام میکند (مرتضوی- بهبود وضع اقتصادی هم مؤثر است). عرض میکنم مسلماً وقتی که مؤدیان مالیاتهای خودشان را به موقع بپردازند، همان¬ طور که فرمودید دلیل بارزی است بر پیشرفت و بهبود اقتصاد مملکت که به حمدالله به ده درصد همانطور که در بودجه عرض کردم رسیده است و امیدواریم که این توسعه و پیشرفت بیشتر بشود تا جایی که کلیه نقایص از این نظر رفع بشود و سطح زندگی مردم روز به روز بالاتر برود (انشاءالله). در مورد وزارت آب و برق، بنده به نظرم میآید موقعی که در بودجه اضافه شدن ارقام را مطالعه میکردم بودجه آب و برق صددرصد اضافه شده و این دلیل بارزی است بر این که در سال بودجهای ۴۵ دولت در نظر دارد تعداد زیادی از شهرها را منور و نورانی بکند، البته همکاران عزیز به نظرم احتیاجی نباشد به حضور انورتان عرض کنم که چه کارهایی و چه کوششهایی شده است که مردم دارای برق بشوند و در این مورد کارهای زیادی در دست اقدام است (معتمدی- باید سعی کنند که حقوق مردم از برقهای خصوصی استیفا شود). آن هم انشاءالله درست میشود، همان¬ طوری که آن روز در کمیسیون دادگستری تشریف داشتید، ترتیب این کار هم یک طوری داده میشود. اما در مورد شهربانی کل کشور به نظرم چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است، تنها یک گوشه از کوششها و فعالیتهای افسران و پاسبانان را ما ملاحظه میکنیم که شب و روز در خیابانها زحمت میکشند. تنها راهنمایی را بنده عرض میکنم، کاری به سایر کارهایش ندارم، شب تا صبح بیدارند و ملاحظه میفرمایید با چه کوشش و تلاشی امر راهنمایی را ارشاد میکنند و این کوشش در خور تحسین و تقدیر است و بنده به نام یک نماینده مجلس از کوشش افسران و پاسبانهایی که در امر راهنمایی شبانهروز فعالیت میکنند تشکر میکنم (روحانی- کارهای انجام شده را ذکر نکردند). البته اگر در یک مؤسسهای کاری بشود و مسئول مؤسسه نخواهد ذکر کند بایستی تبریک گفت، برای این که بعضیها از تظاهر خوششان نمیآید (صحیح است) (مهندس کمانگر- به نظر من بایستی در برنامه تدریس دانشکده شهربانی یک تغییری داده شود که از این سبک خارج شود). اما در مورد اضافه شدن واردات کشور باید عرض کنم که کشور ما الان در حال تحول است. کشوری است که در سایه تدابیر رهبر عالیقدرش متحول شده، دگرگون شده، مخصوصاً امر فلاحت امروز دهقانانی در گذشته به نام رعایای زنجیر شده، رعایای بیچاره و مفلوک بودند، امروز به نام دهقان آزاد، همانطور که ملاحظه میفرمایید دولت مسئول ارشاد آنهاست و مسلماً تصدیق میفرمایید وقتی که اراضی تقسیم شد بین مردم، اصلاحات ارضی شد، احتیاج به کمباین هست، احتیاج به تراکتور هست، هرقدر واردات در این زمینه بیشتر بشود به عقیده بنده مسلماً محصولات مملکت ما بیشتر میشود و هیچ اشکالی ندارد برای پیشرفت زراعت، برای توسعه فلاحت، برای بهبودی وضع زندگی دهقانان غیور، شریف ایرانی تا موقعی که مسئله ذوبآهن به مرحله عمل درنیامده، تراکتور وارد مملکت بشود اشکالی ندارد (دکتر رهنوردی- باید
در قیمت نظارت گردد که به این گرانی به دست کشاورز داده نشود). البته نظرتان بسیار صحیح است (کبیری- سیگار وینستن و کنت هم وارد بشود؟) (دکتر رمضانی- آزاد است). بنده واردات را عرض کردم که ایشان فرمودند از صادرات بیشتر است و اما در مورد وزارت کار و امور اجتماعی، تا جایی که بنده اطلاع دارم این وزارتخانه در نهایت جدیت و فعالیت مشغول خدمت است (صحیح است) و همانطور که همه آقایان ملاحظه میفرمایند در امر باسواد کردن کارگران، اضافه کردن شرکتهای تعاونی کارگران و بهبود وضع کارگران، اجرای سهیم شدن کارگران در سود کارخانهجات و شئون مختلفه، دیگر شب و روز فعالیت میشود و کوششها و فعالیتهای این وزراتخانه درخور هرگونه تشویق است. بیمههای اجتماعی هم همان طور که جناب آقای رضوی همکار بسیار عزیز ما استحضار دارند الان برنامههای بسیار مطول دارند، برای این که در شهرستانها و نقاطی که کارگر زیاد است، جاهایی هست که هنوز هیچچیز تأسیس نشده، بیمارستان تأسیس کنند، درمانگاهها تأسیس بکنند. بنده چقدر لذت میبرم وقتی در یکی از این درمانگاهها وارد میشوم و میبینم با چه مراقبتی رسیدگی و مریضی معالجه میشود و به آنها دارو داده میشود. اینها همه شمهای بود از بسیار کوششها و فعالیتهای دولت جناب آقای هویدا، همان طور که در صدر عرایضم در بودجه عرض کردم، این توقیقها در سایه آرامش و ثبات بینظیری که در اثر تدابیر شاهنشاه معظم در مملکت ما حکمفرما است نصیب این دولت شده و به امید باریتعالی دیری نخواهد پایید که این اشکالات با امکاناتی که موجود هست رفع شود؛ البته بنده هم تصدیق میکنم اشکالاتی موجود است، یک مملکتی که قبل از انقلاب اشکالات فراوانی داشته است، در ظرف یکی دو سه سال این اشکالات برطرف نمیگردد، مسلماً به امید باریتعالی وقتی که همه اهداف این انقلاب به مرحله اجرا درآیند، دیری نخواهد پایید که اشکالات یکی پس از دیگری مرتفع خواهد شد. از زحمتی که دادم معذرت میخواهم. از حوصلهای که فرمودید کمال تشکر را دارم (احسنت، احسنت).
رئیس- آقای دکتر حسینی بفرمایید.
دکتر حسینی- با کسب اجازه مقام ریاست، در لایحه بودجه سال ۱۳۴۵ اقلیت مجلس از اظهار نظر درباره بودجه به علت ضیق وقت خودداری کرد (یکی از نمایندگان- همهشان نه) جناب آقای نخستوزیر ضمن بیانات خویش در دفاع از لایحه بودجه فرمودند در این روزگار انقلاب که طیاره جت جانشین اتومبیل شده، ما هم از لحاظ بودجه بایستی با سرعت بیشتری پیش برویم. بنده با فرمایش ایشان صددرصد موافقم که عصر ما عصر سرعت است ولی از ایشان هم تقاضا میکنم فعلاً که تشریف ندارند البته قائممقام ایشان یا آقای دکتر یگانه در هر صورت سایر اعضای دولت موافقت داشته باشند که این سرعت منحصراً محدود به امر قانون-گذاری نباشد، بلکه در قسمت اجرایی هم که ایشان مسئول آن هستند، همین سرعت و شتاب عمل به خرج داده شود. بنده برای نمونه یکی از این سرعت عملها را به استحضار میرسانم و از جناب آقای وزیر بهداری که متأسفانه تشریف ندراند استدعا میکنم توجه بفرمایند. در تاریخ ۱/۶/۴۳ بنده از وزارت بهداری استدعا کردم که طرحهای عمرانی منطقه چهارمحالبختیاری را که بایستی در سال ۱۳۴۳ به مرحله اجرا در بیاید به بنده اطلاع فرمایند. وزارت بهداری طی شماره ۵۰۱۷۸/۱- ۹/۶/۱۳۴۳ این پاسخ را برای بنده فرستاد که بنده عیناً قرائت میکنم:
بعدالعنوان
ذیلاً صورت فعالیت طرح ایجاد شبکه هماهنگی بهداشتی و درمانی سال ۱۳۴۳ مربوط به فرمانداری کل چهارمحالوبختیاری برای استحضار جنابعالی درج میگردد. این یادداشتی است که به خط خودشان مرقوم فرمودهاند.
۱- تهیه نقشه و شروع ساختمان بیمارستان ۵۰ تختخوابی توأم با مرکز بهداشت شهرکرد.
۲- تهیه نقشه و شروع ساختمان بیمارستان ۲۵ تختخوابی بروجن.
۳- ساختمان درمانگاه توأم با مرکز بهداشت لردجان.
۴- ساختمان درمانگاه توأم با مرکز بهداشت تارسان.
۵- ساختمان درمانگاه روستایی بلداجی.
۶- تشکیل درمانگاه روستایی سامان.
چنانچه ملاحظه میفرمایید بیش از آنچه که انتظار جنابعالی بود منظور شده، انشاءالله توفیق اجرای آن هم نصیب گردد. ملاحظه بفرمایید از آن روز تاکنون ۵۴۵ روز میگذرد و هنوز مطالعات متخصصین درباره بیمارستان درمانگاه
خاتمه نیافته و حتی کلنگ ساختمان هم به زمین زده نشده است. این سرعتی است که آقای نخستوزیر از آن سخن گفتند (آفرین) بنابراین اگر امروز بنده به عنوان مخالف در لایحه متمم بودجه صحبت میکنم، به علت پایبند بودن به سوگندی است که دو سال و نیم قبل در این مکان مقدس یاد نمودم (احسنت) که مهما امکن به شاهنشاه و کشور خود خدمت کنم آن چنان که سی سال قبل در کسوت دیگری همین سوگند را در زیر پرچم ایران و در پیشگاه اعلیحضرت فقید رضا شاه کبیر یاد کردم و مفتخرم که در روزهای بحران با عنوان یک افسر جزء خون و عرق خویش را در صفحات غرب وثیقه اجرای سوگند خویش قرار دادم و امروز هم در سنگر مجلس به حمدالله انجام وظیفه میکنم (احسنت) (نیری- متمم بودجه سال ۴۴ را در ۴۵ آوردند این هم سرعت است). باری در فرمایشات خویش آقای نخستوزیر فرمودند که من نهایت احتیاج و توجه را به نظریات اصلاحی و پیشنهادات و انتقادات نمایندگان مجلس دارم. باز هم اجازه میخواهم در اینجا عرض کنم که توجه بفرمایید در سال گذشته هنگام طرح بودجه سال ۱۳۴۴ طرحی به امضای ۷۵ نفر از نمایندگان مجلس تقدیم شد که مطالعه و تهیه پروژه راه خوزستان به اصفهان در دستور کارهای دولت قرار گیرد و دولت در این مورد اولویت قائل شود. بههرجهت ایشان فرمودند برابر صورتجلسه مذاکرات که وجود دارد طرحی که ۷۵ امضا ذیل آن باشد، مسلماً طرح قابل توجهی است و من تقاضا میکنم که آقایان دولت را در محظور قرار ندهند و من قول میدهم که بعد از عید با امضاکنندگان طرح بنشینیم یکجا مذاکره کنیم و امکانات دولت را تشریح کنیم و تصمیمی برای این کار گرفته بشود (یکی از نمایندگان- فرصت نکردند). سه ماه بعد نامهای به امضای سی نفر از نمایندگان به وسیله مقام محترم ریاست تقدیم شد و از ایشان تقاضا شد که وقتی را تعیین بفرمایید که باز با ایشان مذاکره بشود ولی متأسفانه جوابی تا به حال به این استدعا هم داده نشده (معتمدی- بفرمایید تا به حال که یکسال است برای ساختمان این راه اساسی کار نکردند). تا به حال جوابی داده نشده البته امیدوارم که ایشان عملاً این توجه و علاقهمندی را که به نظرات نمایندگان دارند و این احترامی که برای نمایندگان قائلند انجام بدهند (معتمدی- از بس راجع به راه اصفهان به خوزستان گفتیم خسته شدیم، فکر میکنند که ما صرفنظر کردیم) (پاینده- صرفنظر نکردیم یکی از راههایی است که باید ساخته بشود و حتماً باید انجام بشود) (روحانی- این همه اعتبارات برای اصفهان است کافی نیست از برنامههایی که در اصفهان میشود شاید جنابعالی اطلاع ندارید سد میسازند، کارخانه میسازند، دانشکده میسازند). نسل جوان امروز مملکت شاید بتوانند درک کنند که از ۴۰ سال قبل به این طرف یعنی از بدو طلوع سلسله پهلوی چه اقدامات شگرف و عظیمی در مملکت انجام شده، اگر کسی منکر این تحولات و پیشرفتهایی که در کلیه شئون مختلف مملکت به وقوع پیوسته بشود یا مغرض است یا بیاطلاع (معتمدی- هیچکس منکر نیست) صحیح است هیچکس منکر نیست، بنده خودم در نظر دارم که باز در حدود سی سال قبل که برای تحصیل از شهرکرد میخواستم بیایم اصفهان چهار روزه این راه را با مکاری و الاغ طی میکردیم، امروز همین راه روی آسفالت در ظرف یکساعت با نهایت راحتی طی میشود در همان صحرایی که آن روزها از ترس راهزنان و اشرار محلی کاروانیان جرئت ایاب و ذهاب نداشتند، خوشبختانه امروز متخصصین ما مشغول تهیه مقدمات نصب تأسیسات عظیم ذوبآهن هستند.
و مملکتی که قوای تأمینیه آن قادر به رفع تعدیات نایب حسین کاشانی نبود، امروز دارای آن چنان ارتش مجهزی است که هر غائلهای را در اسرع زمان سرکوب و حدود و ثغور مملکت را با نهایت کفایت و کاردانی حفظ و حراست نماید (آفرین).
در همین چند سال اخیر به ابتکار شخص شاهنشاه تحولی در این کشور به وقوع پیوسته است که مایه اعجاب دنیا گردیده ولی باید گفت که مسئولین دستگاههای اجرایی بایستی بیش از پیش خود را با سرعت و تحرک این انقلاب عظیم هماهنگ ساخته و به عمق و اهمیت و عظمت تحولات مملکت پی ببرند و به طور خلاصه فعالیت و هماهنگی دستگاههای دولتی که مامور اجرای هدفهای مترقیانه و نیات خیرخواهانه شاهنشاه هستند باید متناسب با انتظارات شخص معظمله و توقعات ملت ایران باشد (صحیح است).
آیا برای بهبود وضع تاکسیرانی نیز بایستی انقلاب به وجود آورد؟ وقتی دنیا ابتکار و نبوغ رهبر ما را در امر پیکار جهانی برعلیه بیسوادی مورد تجلیل و تعظیم قرار میدهد،
مسئولین و مامورین هم باید بتوانند در اسرع وقت مسئله کوچک تاکسیرانی را حل کنند و هر روز صبح که برمیخیزند، مقررات تازهای وضع نکنند که مشکل تازهای بر سایر مشکلات بیفزایند.
امروز آنچه مایه امیدواری و خوشنودی و سپاسگزاری مردم ایران است، تمام مربوط به آثاری است که انقلاب ششم بهمن بنیانگذاری نموده است، زارعین از قید رقیت و بندگی رها شدهاند، سپاهیان دانش و بهداشت در کلیه مناطق نور امیدی در چشمهای مردم ایجاد کردهاند و جنگلها ملی شده و به زنان حق رأی داده شده است. اینها همه مربوط به انقلاب است (معتمدی- صحیح است بسیار درخشان است) ولی دولتها هم بایستی سهم خود را در به ثمر رساندن این انقلاب بیش از گذشته بپردازند و برای مجهز کردن دستگاههای اجرایی خود دست به اقدامات انقلابی بزنند.
من وقتی تأسیسات عظیم خارک را میبینم بر خویش میبالم. احداث کارخانه ذوبآهن مظهری است از تجلیات آرمانهای ۲۵ میلیون ملت ایران (صحیح است). سد دز و سد کرج و سد لتیان و سد شهناز و طرح سد شاه عباس کبیر و سایر طرحهای بزرگ عمرانی که در اغلب نقاط مملکت از ۱۳ سال قبل یعنی بعد از قیام ۲۸ مرداد ۱۳۴۳ به مرحله اجرا درآمده است، مایه مباهات و سرافرازی ملت ایران است (صحیح است). تمام اینها از عملیات دولت حاضر نیست ولی در شرایطی که این دولت برسرکار میباشد انتظار ملت ایران صدها برابر بیش از زمانهایی است که دولتهای اسبق مسئول امور مملکت بودهاند، برای این دولت راهها هموار شده، مقتضی موجود و مانع مفقود است (صحیح است).
با توجهات شاهنشاه آن چنان آرامش و سکوتی در مملکت حکمفرما است که کشور ما از این لحاظ مورد غبطه جهانیان است. این دولت با قضایای آذربایجان- کارشکنیهای مجلسین- تظاهرات خیابانی- دخالتهای ارتش بیگانه- قحطی- ناامنی- چاقوکشی و فعالیت احزاب خائن مواجه نیست، دولت از عنایت کامل ملوکانه برخوردار است. مجلسین با نهایت حسننیت از دولت پشتیبانی میکنند. سیاست خارجی مملکت روشن است و روابط با بیگانگان و همسایگان در منتهای وداد و استحکام است. آقای سعید وزیری فرمودند ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند، بنابراین، شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری. در اسفند ماه سال ۱۳۴۳ آقای وزیر کشور در هنگام طرح لایحه بودجه برابر صورتجلسه مذاکرات مجلس فرمودند که دولت لایحه تقسیمات کشوری را در سال ۴۴ به مجلس تقدیم خواهد کرد. سال ۴۴ گذشت، در هنگام طرح بودجه سال ۴۵ همین وعده از طرف جناب آقای نخستوزیر داده شد، امیدوارم که در هنگام طرح بودجه سال ۴۶ دولت گزارش اجرای تقسیمات جدید کشوری را به مجلس بدهد و در این قسمت همان طوری که رئیس محترم دولت فرمودند با مقتضیات عصر جت عمل نمایند، نه این که فقط از مجلس این توقع را داشته باشند که در کارها سرعت به خرج دهد. در قسمت کشاورزی انتظار حزب مردم این است که بانک اعتبارات کشاورزی که به موازات پیشرفت اصلاحات ارضی برای تقویت بنیه زارعین و بهبود وضع آنان و بالا بردن میزان تولید در واحد سطح وامهایی به زارعین میدهد نظارت کامل کند که این وامها صددرصد به مصرف امور زراعتی برسد و در جهت هدفی که بانک برای آن تأسیس شده به کار برده شود. بنده شنیدم که سال گذشته وام بانک را بعضی از زارعین به مصرف واقعی نرساندهاند و دولت در این قسمت بایستی بیشتر دقت به خرج دهد که انقلاب اصیل ما زودتر به ثمر برسد. راجع به وزارت اطلاعات، بنده در سال گذشته ضمن یکی از نطقهای خود به دولت تذکر دادم که ما دارای یک وزارت اطلاعات و تبلیغات هستیم که وظایف آن روشن است، ولی هر یک است وزارتخانهها نیز دارای یک اداره روابط عمومی و یک دایره انتشارات و تبلیغات هستند که کار آنها تبلیغات شخصی با بودجه دولتی است. اینها هر کدام ماهیانه یا برحسب مورد با حد اعلای بلندنظری و گشادهدستی، دست به انتشار نشریههایی با بهترین چاپ و نفیسترین کاغذ و گرانبهاترین کلیشه میزنند (معتمدی- هیچکس این بولتنها را نمیخواند فقط بودجه تفریط میشود) که در آن حد اعلای مهارت را برای بهرهبرداری خصوصی به کار میبرند. اخیراً این کسالت در وزارتخانه به استانها نیز سرایت کرده و من میترسم اگر دولت جلو این کار را نگیرد، پس از چندی هر رئیس اداره کوچکی ظاهراً برای اداره ولی باطناً برای خود دستگاه تبلیغاتی تهیه نماید. توصیه بنده و حزب مردم به دولت این است که به منظور صرفهجویی
و جلوگیری از تظاهرات بیمعنی جلو این کار را بگیرد و دستگاه تبلیغاتی وزارتخانهها را در وزارت اطلاعات ادغام نماید و مانع بسط این قبیل اعمال گردد. گویا قانونی هم در این باره در تبصرههای بودجه سال گذشته داشتهایم. در مورد وزارت آموزش و پرورش، من منکر این نیستم که وزارت آموزش و پرورش از نظر آموزش قدمهایی را در مملکت شروع کرده است ولی یکی از وظایف اساسی و مهم وزارت آموزش همان طوری که از اسمش پیداست پرورش جسم و روان نوباوگان کشور است و در این قسمت به عقیده حزب مردم مسئولین این وزارتخانه توجه زیادی نداشتهاند. من وقتی میشنوم که بعضی از افراد جوان ما به عوض این که توجه خود را معطوف به خدمت به مملکت از راه گرایش به اصول و مبانی اخلاقی و تقویت معتقدات مذهبی و پایبند بودن به سنن و مقدسات ملی و ترویج روح میهن-پرستی و شاهدوستی بنمایند، متأسفانه وقت خویش را به لهو و لعب در حاشیه خیابانها و گوشه کابارهها و در تعقیب دخترها و یا احیاناً تشکیل دستجات سیاسی نپخته و داخل شدن در ماجراهای احمقانه و مبادرت به سوءقصدهای خائنانه مینمایند، پی به سنگینی وظایف وزارت آموزش و پرورش میبرم و از وزارت آموزش و پرورش انتظار دارم که قسمت اعظم توجه خویش را معطوف به تزکیه و تهذیب و پرورش روحیه جوانان کشور نموده و در این قسمت طرحهای مفید و عملی و مؤثر تهیه و به مورد اجرا درآورد و تنها خود را دلخوش به این که مثلاً در سال ۱۳۴۴ چند مدرسه جدید افتتاح نموده است نکند. باید به صراحت عرض کنم که مبادا کمیت ما فدای کیفیت شود. به موازات آموزشوپرورش هم باید پیش برود امروز جراید و مجلات و فیلمها و نمایشات ما بایستی در جهت تهذیب اخلاق عمومی و تقویت روح شاهدوستی و میهنپرستی و تعمیم معتقدات مذهبی به کار روند، نه این که پارهای از مجلات برای جلب توجه ظاهربینان به تشریح زندگانی فلان ستاره یا عکس لخت فلان خواننده و چگونگی عشقهای نافرجام یا بدفرجام فلان ستاره رپرتاژ تهیهکننده، آقای وزیر آموزش و پرورش بایستی بگویند برنامه ایشان در این قسمتها چیست؟ دولت چه نقشه و طرحی برای جلوگیری از این افراد و تفریطها دارد و چرا از این راه اقدامی نمیکند؟ (مصطفوی- این کار مربوط به وزارت اطلاعات است نه وزارت آموزش ¬و پرورش) نسبت به وزارت بهداری ضمن این که توجه آن وزارت را به هماهنگ کردن بیشتر دستگاههای آن جلب میکنم و انتظار دارم که ساختمان بیمارستانها با سرعت بیشتری شروع و به اتمام برسد ناگزیرم در امر مبارزه با مواد مخدره مطالبی را گوشزد نمایم.
خوشبختانه باز هم بنا به اراده توانای شاهنشاه در چند سال قبل مبارزه دامنهداری برعلیه سم خانمانبرانداز افیون و مواد مخدره در ایران شروع گردید و باعث نهایت خوشبختی است (صحیح است) که نسل جوان ایران تماس غیرقابل تصوری از ابتلا به این سم مهلک نجات یافته (صحیح است) و تعداد زیادی از مبتلایان و معتادین معالجه شده (صحیح است) و امروز امکان ابتلای جدید به این مواد مطلقاً وجود ندارد و برای همیشه خطر تریاک در ایران ریشهکن شده است ولی در موازات این اقدام بزرگ که مایه تشکر ما از شاهنشاه است، دولت و وزارت بهداری مکلف است که مبارزه دامنهدار بیشتری را برعلیه ورود ارمغانهای جدید از غرب و احیاناً مواد مخدره از خارج شروع نموده، مبادا عملیات باند قاچاقچی خدای نخواسته این مجاهدات عظیم شاهنشاه وقت ملت ایران را دچار وقفه نماید، هرچند ما در این ژاندارمری به طوری که شخصاً مشاهده کردم، نهایت جدیت و فعالیت و ازجان-گذشتگی را در مبارزه برعلیه قاچاق به خرج میدهند و ما عیناً مشاهده میکنیم که همهروزه مقادیر زیادی تریاک کشف و ضبط میگردد ولی دولت بایستی در تجهیز و تشکیل مبارزه برعلیه قاچاق تریاک، تقویت بیشتری از ژاندارمری نموده و وسایل مدرن و مجهزی در اختیار این مامورین فداکار قرار بدهد تا انشاءالله ما در این جهاد عظیم صددرصد به موفقیت نائل آییم (آقایان- اصل معالجه معتادین است). بنده هم صددرصد موافقم (آقایان- اگر معتاد نباشد اصلاً قاچاق ازبین میرود).
در خاتمه عرایض خود بایستی به عرض برسانم که اقلیت مجلس با نهایت علاقه و صمیمیت و با طرح نظریات و پیشنهادات انتقادی و اصلاحی خود آرزوی موفقیت دولت را در پیشرفت برنامههای خود دارد (صحیح است) و در این قسمت نقشی را که برطبق سنن پارلمانی به عهده دارد، امیدوار است بهخوبی انجام دهد تا در مقابل شاهنشاه عظیمالشأن و ملت شریف ایران مفتخر و سربلند باشد (آفرین- احسنت).
رئیس- آقای رامبد تشریف بیاورید.
رامبد- هر مرغ بدستانی در گلشن شاه آمد- بلبل به نواسازی حافظ به غزلگویی (احسنت- آفرین). من از فراکسیون حزب مردم نهایت سپاسگزارم که از من خواستند مبین پارهای از نظرات و مطالب ایشان باشم، خوب به خاطر دارم به مناسبتی یکبار در همین مجلس و در پشت همین تریبون پیرامون پیشرفتهای فوقالعاده چهل و چند ساله اخیر ایران به طور کلی و صرفنظر از دوران فترت ده دوازده ساله پس از جنگ بینالملل دوم و اثرات وخیم آن که در همه دنیا چنین اثراتی گذاشت، خاصه ترقیات شگرف و فوقالعادهای که در ده دوازده ساله اخیر نصیب ملت و مملکت ایران شده، یاد کردم و باز به مناسبتی اجازه میخواهم که این تصدیع را قبول بفرمایید و مستمع باحوصلهای باشید چند کلمهای در همین مورد من هم به سهم خود تکرار کنم. من قصد ندارم که از اعداد و آمار و ارقام اداری و جزییاتی که شاید در طول این مدت بنا به وظیفه نمایندگی بعضی از هممسلکان محترم ما و یا اعضای فراکسیون محترم حزب ایران نوین و یا منفردین محترم بیان کردند، اینجا تصدیع بدهم ولی جا دارد هر ایرانی هر صبح اگر مسلمان باشد پس از نماز صبحش یکبار به خاطر بیاورد که چه بودیم و چه هستیم و چه راهی میرویم. با توجه به اوضاع جهان شرایط مکان و احوال زمان با حفظ تمامیت ارضی توفیقها و پیشرفتهایی که در سیاست خارجی مملکت و تأمین استقلال واقعی کشور در پیشرفتهای اقتصادی و بهبود وضع مردم از جهات همگانی پیش آمده یاد بکند (صحیح است) و به بانی این پیشرفتها که شروعش به دست اعلیحضرت رضا شاه کبیر فقید و تکمیل تسریع بسیار زیادش به دست رهبر عزیز کنونی کشور ما انجام گرفته سپاسگزار باشد، به روح آن مرحوم درود بفرستد و بقای جلال و عظمت این ناجی فعلی را از خداوند بخواهد (احسنت، آفرین). قصدم مجامله و تملق نیست، قدری منصفانه بر هر ایرانی و هرکسی که نسبت به ایران فکر میکند واجب است تحقیق بکند، مقایسه بکند در هریک از مسایلی که حالا به خاطرم هست و عرض میکنم در قسمت تدافعی و امنیتی، در قسمت درمانی و بهداشتی، در قسمت آموزشوپرورش و پژوهشی که اکنون در مؤسسههای علمی میشود، چه از لحاظ کمیت و چه از لحاظ کیفیت فرهنگ به معنای اعم، پیشرفتهای اقتصادی فرآوردههای صنعتی اعم از آنچه در بخشهای خصوصی است و یا آنچه که به ملت متعلق است از قبیل نفت، پیدایش طبقه مصرفکننده که خود دلیل بهبود زندگی افراد و خانوادهها است، عمران و آبادی و ساختمانها در شهرستانها و مرکز و روستاها، آب و برق، بنده همین حالا که دارم عرض میکنم آب و برق چند سال قبل آن جویهایی که در شهرها بود، یک گزارشی دیدم که نوشته بود آب تهران عوض این که آبی با لجن مخلوط باشد، لجنی هست که با آب مخلوط شده (مصطفوی- ویندل ویلکی در مصاحبهاش گفته بود) و این لولهکشی مرکز و شهرستانها، برقهایی که خاطرتان هست اعلان میکردند اول شب نسوزانید، بعد از نیمه شب بسوزانید (صادق احمدی- ما نمونهاش را در سنقر خوشبختانه داریم). پیشرفتهای کشاورزی، خطوط ارتباطی، شبکههای مواصلاتی، بالاخره از همه آنها مهمتر از دریچه شخص بنده، چون هرکس ممکن به یک قسمت اهمیت بدهد، از دریچه نظر شخص من تحولات اجتماعی که در این کشور پیش آمده و انجام گرفته بالاتر از همه اینهاست (صحیح است). شما روزی صدها بار شاید در جراید و رادیو در گفتوشنودها، در کتابها، این انقلاب شاه و ملت را میخوانید و میشنوید ولی بنا به اهمیت و بنا به تاریخ جدیدی که برای ملت ایران باز شده، هرچه قدر تکرار شود جا دارد (صحیح است). من شخصاً به این برنامه، برنامه آدمسازی و رشد و تعالی ملت نام گذاشتهام (احسنت- آفرین) اما اگر در موادی که بنده عرض کردم بخواهیم وارد جزییات بشویم به تحقیق در هر رشته محتاج کتابهایی است که وقت و حرفه هرکسی اجازه نمیدهد صرف این مطالعات بکنند. آن کسانی که اهل تحقیق و مطالعه نیستند و به کار اجتماع کار ندارند برای این مقایسه و توجه به این تغییرات، مشاهدات خودشان را در هر رشته از داخل زندگی خانه خودشان، افراد خانواده و دستگاه خودشان گرفته تا محل کارشان و شهرستان استان خودشان، تمام را به خاطر بیاورند و با آنچه هست مقایسه بکنند. میگویم گیلانی به سد دز دسترسی ندارد، سد سفیدرود را جلوی خودش میبیند. میگویم اهالی جلفا به کرمان دسترسی ندارد، راهآهنی که در آذربایجان کشیده شده است میبیند. بنابراین به مناسب اشارهای که اینجا به قاچاق تریاک و شیره و امسال اینها شد، یک مطلب
اساسی را مثل این که شاگردی که کلاس به کلاس بالا میرود، این ملت قدمهای اصلاحی و پیشرفت را برمیدارد. فراموش نکنیم منع کشت خشخاش و از بین بردن و برانداختن آن اعتیاد یکی از برجستهترین صفحات اقدامات سلطنت شاهنشاه محبوب ما حساب میشود (صحیح است). ما میدانیم که اگر اشخاصی اعم از این که در هر مقامی باشند، همیشه در تصمیمات خود منافع و مضار را در نظر میگیرند، آن چیزی که فقط ضرر حذف بشود ترکش کار مشکل نیست، آن چیزی که باید از منفعتش گذشت آن کار مشکلی است. شاهنشاه یکی از منابع بزرگ درآمد را حذف کردند برای این که به عالم بشریت و ملت خودش کمک بکند (صحیح است) و این را شاهنشاه کرد (صحیح است). برای ختم این مقال که هرچه بگوییم کم است، باز آنچه که برای من به خصوص دلنشین است آن دمکراسی است، آن آزادی است. خیلی از سلاطین و رهبران، فتوحات کردند، خیلی هم به ممالک خودشان ممکن است کمک کرده باشند، گرچه از لحاظ میزان و مقیاس و امکانات و رشد ملت اگر مقایسه کنیم، شاید به پایه این صفحه درخشان از تاریخ ملت ما نرسد اما پادشاهی بیاید حقیقت را بگوییم، پادشاهی شرقی که هنوز آن چنان که باید و شاید افراد ملتش خود خواستار آزادی نبودند، اساس دمکراسی را برای توفیق اجباری ملتش پایهگذاری بکنند منحصر به فرد است (صحیح است). من علاوه بر تمام تجلیلی که تا به حال و سپاسگزاری که به نام ملت ایران از این رهبر خردمند کردهام، درباره دمکراسی یکبار دیگر سر تعظیم فرود میآورم (احسنت، آفرین). وجود حزب ما وجود حزب محترم شما ناشی از همین روح دمکراسی واقعی پادشاه ما است (صحیح است). این مقدمه بدان آوردم که این چنین پیشرفتها تولید امید و آرزوی بسیاری در ملت ایران کرده و هرچه از بهره این پیشرفتها مغتنمتر میگردد و لذت سلامت و پیشرفت و استقلال را در همه جهات احساس میکند توقعش به پیشگاه شاهنشاه با اعتماد و اطمینان کامل بیشتر میشود با دمکراسی در حدود احزاب جا دارد که یک حزب عامل باشد و حزب دیگر از زاویه دید دیگری به مطالب و مسایل و پیشرفتها و کارها توجه کند، خاصه در این مورد همه آمدند با زبانهای مختلف گفتند موجبات موجود مانع مفقود برای این که از هر سال و هر ماه و هر هفته و هر روز و هر ساعت و هر دقیقه و هر ثانیه استفاده کنیم، باید آنچه به نظرمان برای استفاده از این امکانات میرسد بگوییم و خودداری نکنیم (صحیح است). به خاطر ندارم این جمله لطیف را کجا خواندم:
«سکوت قبرستانی ملتها یا سکرات قبل از مرگ است یا سکون قبل از طوفان» و چون در مملکت ما نور حیات و امید و تجلی درخشیده، پس از مرگ خبری نیست، چرا سکوت کنیم؟ (احسنت) چون آزادی و ثبات بینظیری حتی بیش از مترقیترین ممالک دنیا این که عرض میکنم و اصرار میکنم رویش، ثابت سیاسی و آرامش و آسایش بینظیری حتی نسبت به مترقیترین ممالک دنیا (صحیح است) به ما اجازه میدهد که فکر طوفان را هم در سر نداشته باشیم، پس بنابراین باید مطالب گفته بشود. آنچه که دولت توجه داشته یا در جریان انجام است باید ما را روشن بکند، ما متشکر میشویم و خود خوشحال بشود که ما هم در این راه با او همعقیده بودهایم و اگر دولت توجه نداشته، این بار دولت متشکر بشود او را یادآوری و ارشاد کردیم و ما هم خوشوقت میشویم که وظیفه نقادی خود را انجام دادهایم. آقای اشرف احمدی به تحقیق خدمات زیادی در این مملکت انجام داده ولی من بالاترین خدمت ایشان را یادداشتهایی میدانم که از فرمایشات و نظرات شاهنشاه در هیئت دولت منتشر کردند و آنها را بسیار ارزنده میدانم (صحیح است). در ضمن این یادداشتها مینویسند: شاهنشاه مسایلی را که بیان میفرمودند متوجه میشدیم که ماهها و شاید سالها در اطرافش مطالعه کردهاند، تمام جوانب کار را سنجیدهاند و حالا عنوان میفرمایند، معهذا به تمام افرادی که در آن جلسه شرکت داشتند نهتنها اجازه میدادند بلکه دستور میفرمودند که نظرات خودشان را درآن جلسه عنوان بکنند. بنابراین دولتی هم که از طرف شاهنشاه عزیز ما منصوب است نه در این مجلس که وظیفه قانونیاش است بلکه در همه اموری که با هر کدام از افراد ملت تماس پیدا میکنید باید از این رویه تبعیت بکنید. مقدمه طولانی شد بنده وارد مطلب میشوم و با همدلی و همآوازی که در تمام طول مدت در آنچه که مصلحت مملکت در آن هست تمام مجلس نسبت به تمام افراد دولت نشان دادهاند، در کمال صفا و برادری تهمتهای ناروا نسبت به منتقدین را نمیپسندم نه مستقیم و نه به اشاره من، از مقام معظم ریاست مجلس اکنون اجازه میخواهم عرایضم را در همین جا خاتمه بدهم، بروم بنشینم و قبل از
این که مطالبم را عنوان کنم تمام افراد دولت آنچه که نسبت به من یک فرد نه چون من از طرف حزب مردم صحبت میکنم، نسبت به تمام افراد حزب مردم میدانند بیایند بگویند که وقتی بعداً گفتم بالای چشم شما ابروست نیایند بگویند چون آن کار آن طور نشده بود این حرف زده شده (معتمدی- بیانصافی است) بنابراین اگر دولت تقاضای صحبت میکند من از ریاست معظم اجازه میگیرم بنشینم و بعد بیایم صحبت کنم (دکتر عدلطباطبایی- دولت باید جواب شما را بدهد). خوب پس با این ترتیب معلوم شد که عرایض بنده به هیچوجه ارتباطی به مسایل خصوصی افراد و اشخاص ندارد (مهندس والا- انشاءالله تحریف هم نمیشود). ناطق محترم حزب ایران نوین فرمودند آقای مهندس بهبودی در اینجا از پیشرفتها و اقداماتی که دولت کرده تشکر کردند البته تشکر میکنیم دولت ما است، برای مملکت ما کار میکند، نه این دولت هرکس که کوچکترین قدمی در راه مصلحت مملکت و اجرای نیات رهبر مملکت بردارد ما دستش را هم میبوسیم (احسنت). این جوابگویی به نقادان نیست، یک آشپزی ممکن است چهار غذای خوب پخته باشد دلیل نیست که به او نگویند چرا نان کهنه خریدی. من یادآوردی میکنم: یک کمک کوچک دولت در کار تولیت مسجد سپهسالار، حال این مطلب مبتنی بر حسننیت و اصالت عقیدت بود یا سیاست و مصلحت در تظاهر به دیانت، معهذا با الصاق و نصب چراغی به رواق مسجدسپهسالار موجب شد هممسلک ما آقای علامه وحیدی آن چنان تأیید و تجلیلی از دولت کردند که باز هم در انجام کار نیک تشویق بشوند. تمام این مسایلی که در اینجا از پیشرفتهای ایران و شکرگزاری ملت و موجبات وحدت و یگانگی ملت ایران و آرزمندی به ادامه اوضاع گفتم یک مقداری همین دولت سهیم است. ما دو دولت نیستیم پس من آرزو میکنم، لغت سوءاستفاده را استعمال نمیکنم ولی لغت دیگری خاطرم نیست دولت یا اکثریت از این تعریفهای منصفانه و به حق ما برعلیه ما سوءاستفاده نکنند. همین مطالب دلیل بینظری و بیغرضی و آرزوی توفیقی است که ما داریم (احسنت). یکبار در اینجا باز یادآوری کردم ملت ایران به مثال سرنشینان کشتی هست که ناخدای این کشتی شاهنشاه با خدای ما است (احسنت). دولت مامور پاروزنی است و ما هم در آنجا مامور نظارت حرکت عقربهها هستیم، اگر گفتیم دو درجه به چپ یا یک درجه به راست، دارد کشتی منحرف میشود، این دلیل خصومت مامور عقربه و پاروزن نیست.
این بحث با این نامه خاتمه پیدا میکند «وزارت عدلیه راپرت میدهد» من استدعا میکنم کلمه به کلمه این را توجه بفرمایید «قربانت گردم آقایان رؤسا و اعضا و اجزای وزارت عدلیه به هیئت اجتماع کرده و به اطاق ارادتمند آمده به واسطه سختی حال و گرفتاری خود که در نتیجه بیمبالاتی سابقین، نه ماه حقوقشان را به تأخیر انداختهاند، شکایت دارند. عدلیه شش ماه از پارسال و سه ماه از همین امسال طلبکار است. امر، امر مبارک است» نامهای است وزیر عدلیه وقت به سردار سپه رئیسالوزرای وقت مینویسد و تغییرات و پیشرفتهایی که در این مدت انجام گرفته مقایسه این نامه است با بودجه پانزده هزار میلیون تومانی ما که همه پرداخت میشود البته درآن ۱۵ هزار ۱۷ هزار میلیون من خیلی حرفها دارم خیلی، اصلاً چطور ۱۷ هزار را با چه صنعتی به شش هزار هفت هزار جلوه میدهید که ده هزار را به میل خودتان خرج میکنید؟ اینها بحثهایی است که خواهیم رسید. اگر این نقادیها نبود و دولتها هر چه دلشان میخواست بکنند میکردند و اگر از نیات بلند آن رهبر گذشته و این رهبر عظیمالشأن فعلی تخطی میکردند و کسی صدایش بلند نمیشد، به این ترقی امروزی نمیرسیدیم (صحیح است). پس همه ما به پیشرفتها معتقد شدیم و بودیم و تجلیل و سپاسگزاری میکنیم ولی برای استفاده بیشتر آنچه به نظرمان میآید میگوییم، امروز لایحهای به اسم متمم بودجه مطرح است متمم بودجه ۴۴،
هر چه هست از قامت ناساز بیاندام ما است
ورنه در تشریف او بالای کس کوتاه نیست
فرمانی از شاهنشاه میخوانم «اولین کار دولت، به محض افتتاح مجلس تقدیم بودجه کشور است» در نبودن مجلس شاهنشاهی که موجب تمام این پیشرفتهایی که اسم بردیم شده یعنی در مورد این پیشرفتها برای این که حق مطلب را ادا کرده باشم یک جمله اضافه میکنم. همه اذعان داریم ابتکار این کارها و انحصار افتخار آنها همه متعلق به رهبر ما است (صحیح است) البته تمام دولتها و تمام وزرا و تمام کارمندان به هر نسبتی در اجرای این منویات سهیم بودند، لوح افتخاری در پرونده خدمتی آنها محفوظ خواهد بود، اعم از این دولت حاضر یا دولتهای گذشته (صحیح است) ولی ببینیم در اینجا به بلندی نظر شاهنشاه ما عمل
شده یا نشده در نبودن مجلس میفرمایید که «اولین کار دولت به محض افتتاح مجلس تقدیم بودجه کشور است» در صورتی که امروز قریب یک ماه از سال ۴۵ میگذرد، حالا متمم بودجه ۴۴ را مطرح میکنیم. از مردم منصف و از نمایندگان محترم اعم از هر دستهای که هستند جویا میشوم که آن فرمایش با این عمل با توجه به توضیحی که خواهم داد تطبیق میکند یا نمیکند؟ اصولاً کسانی که به کار دارایی وارد هستند و جناب آقای نخستوزیر که خوشبختانه مدتی در وزارت دارایی اطلاعات و تجربیاتی در این امر کسب کردهاند واقفند متمم بودجه اصلاً وجود ندارد، قانون متمم بودجه است یعنی چی؟ یعنی بودجهای که به مجلس داده میشود میگویند این ارقام را میخواهیم از موکلین شما وصول کنیم و این خرجها را برای موکلین شما بکنیم، یک مقداری از این وصولیها و از آن خرجها مبتنی بر قانون موجود است برای انجام یک قسمتش احتیاج به یک مقررات جدیدی هست که به این مقررات میگویند قانون متمم بودجه، برای این که این بودجه اجرا بشود (خواجهنوری- متمم) متمم بودجه هم باید با آن باشد. این معنای اصلیاش است به یاد لغت کاموفلاژ جناب آقای خواجهنوری در لانگاژ پارلمانتر که حضرتعالی بیشتر متوجه بشوید (دکتر دولتشاهی- ما هم میخواهیم بفهمیم). آقای خواجهنوری ترجمه میکنند، اصلاً یک قانونی که بودجه را ما تغییر بدهیم وجود نداشته، حالا مالیهچیهای قدیم و اکسپرهای جدید گفتند در درآمدها زیادی درآمدی پیدا شده، آمدهایم این را اجازه بگیریم که با نظر مجلس به این مصارف برسانیم. جناب آقای هویدا من اجازه میخواهم که یک دو سطری بخوانم و بعد از جنابعالی یک گلهای بکنم، آن پادشاهی که به پایه پرستش کارهایش را ملت ایران تأیید میکند میفرماید «کاری کنید که همیشه مردم از دخل و خرج مملکت آگاه شوند و مجلس نظارت قانونی خود را اعمال بکند، این روش را همواره رعایت کنید که همه چیز را در معرض اطلاع مردم قرار دهید و هیچ چیزی را مکتوم ندارید زیرا کسی که مالیات میدهد باید بداند که این مالیات به چه نحوی خرج شده و به چه مصرفی رسیده است؟ مردم اگر از حقایق امور باخبر باشند همیشه با کمال میل با شما تشریک مساعی میکنند و مالیات حقه و قانونی دولت را طیب خاطر و رضایت کامل میپردازند» جناب آقای نخستوزیر به جز این چند نفر وزیری که الان هستند این وزرای شما این را نخواندهاند والا چطور میشود ملت در اینجا جمع شده در خرج یا خرج نکردن این مطالب میخواهد نظراتی بدهد اجراکنندهاش اصلاً حضور پیدا نمیکند. حالا یا با یک اکسپر مشغول مشاوره است یا برای نمایش خدمت در یک افتتاحی شرکت کرده، این را شاید من اشتباه میکنم ولی نمیپسندم (معتمدی- حق با جنابعالی است). من از گرفتاری صبح جنابعالی اطلاع داشتم، از تشریففرماییتان هم متشکرم ولی جا داشت آقایان وزرا هم از رویه جنابعالی تبعیت میکردند. این میزان تبعیتی که ما و وزیر از دموکراسی و مشروطهای که شاهنشاه آن قدر به آن مقید هستند میکنیم و اما متمم بودجه بنده خدمتتان عرض کردم آنچه به اسم متمم بودجه ولی به معنای واقعی اگر بخواهیم بگوییم اصلاح بودجه، پیوست بودجه، چه لغت جدیدی به کار ببریم نمیدانم، در هر حال قابل طرح نیست با این یک جمله عرض من مقبول نمیافتد اجازه میخواهم که این مواد و مفادی که به تحقیق تمام وکلا و وزرای محترم از آن قاعدتاً باید مطلع باشند یادآوری میکنم که اصل ۲۰ از قانون اساسی آنچه که به آن سوگند یاد کردیم و اگر من این سوگند را نگاه ندارم، شما در سوگند وفاداری من به شاهنشاه هم حق دارید تردید بکنید. یک کسی که یکجا دزدی کرد، همه جا دزدی میکند (آفرین). اصل ۲۰ از قانون اساسی میگوید: «بودجه هر یک از وزارتخانهها باید در نیمه آخر هر سال از برای سال دیگر تمام شده پانزده روز قبل از عید نوروز حاضر باشد» از متمم اشارهای نبود متمم و مکمل و مصحح همه در این بودجه مستتر است. باز لازم به یادآوری است اصل ۱۰۲ از متمم قانون اساسی «دیوان محاسبات مامور معاینه و تفکیک محاسبات اداره مالیه و تفریق حساب کلیه محاسبین خزانه است و مخصوصاً مواظب است که هیچیک ازفقرات مخارج معینه در بودجه از میزان مقرره تجاوز ننموده تغییر و تبدیل نپذیرد و هر وجهی در محل خود به مصرف برسد» من از آقای وزیر دارایی غایب سئوال میکنم (مصطفوی- معاونشان هستند) (یک نفر از نمایندگان- خودشان هم هستند) گرچه ایشان در این مورد بودجه مسئولیتی ندارند، در این مورد
اسناد و عرایضی دارم. این مخارج که شما به عنوان متمم بودجه به مجلس دادید در ۴۴ خرج شده با کدام مجوز؟ تعهد شده، با کدام مجوز؟ حالا تعهد میشود؟ جزو بودجه ۴۵ است (صحیح است). ماده یک قانون محاسبات عمومی من با اجازه شما میل دارم تاریخ تصویب این قانون را بخوانم برای این که مصوبات مجلسین بنا به محیط خارج از مجلسین احتمال دارد در شرایط خاصی تصویب شده باشد این قانون مربوط به ۱۰/۱۲/۱۲ یعنی موقعی که از برکت وجود اعلیحضرت فقید امینت کامل و آرامش کامل و توجه کامل به مصالح مملکت بوده، ایام شلوغی و بلبشو و فریاد زدن و نعره کشیدن جلو مجلس نبوده، در همان موقعیتی که این راهآهن عظیم که وقتی نقشه ایران را میکشید، یکی از شاهکارهای بشری باید محسوب بشود، با دینار دینار صرفهجویی مال ملت ساخته شده (صحیح است). به مناسبت مراعات این دو کار «بودجه لایحه پیشبینی شده کلیه عواید و مخارج کشوری است برای یکسال شمسی (یعنی از فروردین تا اول فروردین، سیزده ماه که نداریم، سال ۱۲ ماه است) برای مدت یکسال شمسی که به تصویب مجلس شورای ملی رسیده باشد» خوب، یک کلمه «پیشبینی» مطلب جدیدی به وجود میآورد. پیشبینی را شما اول بهار میکنید از جوجهها چندتایش زنده میماند (یک نفر از نمایندگان- جوجهها را در پاییز میشمرند) ولی آخر پاییز دیگر میشود جوجهها را شمرد، پیشبینی را اول سال میکنند، نه این که سال تمام شده باز شما یک جمله پیشبینی را در این.... (خطاب به آقای خواجهنوری) چه فرمودید؟ متمم (با فتح میم دوم) یا متمم (با کسر میم دوم) (رضوی- چرا آنها را یاد نمی-گیرید؟) (خواجهنوری- متمم با کسر میم دوم) متشکرم، پس بنابراین ایراد اول بر این بود که اصولاً طرحش مقدور نیست، خرجش مقدور نیست، تعهدش مقدور نیست، حالا دلیل آمد که اصلاً قبولش مقدور نیست. ماده هشت قانون محاسبات عمومی «هرگاه علاوه بر مخارج سالیانه کشوری که اعتبارات لازمه در بودجه برای آنها منظور شده است در عرض سال خرج فوقالعادهای پیش آمد و یا اعتبار منظور تکافوی خرجی را ننماید دولت لایحه مخصوصی جهت تحصیل اعتبار جدید به مجلس شورا پیشنهاد خواهد کرد» این ماده هشت که موجب آمدن این لایحه شده همان چیزی که آقایان دولتیهای محترم قطعاً استناد خواهند فرمود و استفاده خواهند فرمود ولی بنده از اینجا به شما نشان میدهم که جمله «در عرض سال» را زیرش خط کشیدهام، نه در سال بعد، یعنی اگر آقای وزیر دارایی در آخر مرداد تشخیص داد که به نسبت درآمدهای ۵ ماهه اول ۷ ماهه دوم را تغییراتی بدهد آن وقت تقاضای اصلاح این چنین لایحهای را میکند (یک نفر از نمایندگان- خوب این هم در سال ۱۳۴۴ داده شده) من یکی دوبار مطالب بسیار مهمی از قوانین را یادآوری کردم و مفید به حال وزرای محترم قرار گرفت لازم میدانم این را برای حسن خدمت به ایشان یادآوری کنم، جناب آقای آصفی امیدوارم شما هم یک روزی وزیر بشوید گوش کنید شاید این مطالب به دردتان بخورد (مهندس آصفی- انشاءالله دعایتان مستجاب خواهد شد) «ماده ۲۵- وزرا نمیتوانند علاوه بر مأخذ اعتباراتی که در جزو بودجه برای آنها منظور شده است خرجی کرده یا عملی را متصدی بشوند که موجب خرج خارج از اعتبارات معینه باشد مگر این که قبلاً (توجه حضرتعالی را که فرمودید در ۴۴ جلب میکنم) قبلاً از طرف مجلس شورای ملی برای ادای آن خرج اعتبار جدید داده شود» در سال گذشته اعتبار جدید داده نشده به استناد این ماده ۲۵ هر وزیری نمیتوانسته پرداخت کند برای این که وقت مجلس محترم تضییع نشود اگر بیایند بگویند که خرج نکردیم ولی تعهد کردیم، حالا مادهای میخوانم که تعهد هم نمیتوانستند بکنند.
«تبصره ماده ۳۷- مقصود از این که اعتباری تعهد شده این است که کار و تخدمتی انجام یا اموالی به تصرف دولت درآمده و به این وسایل دینی برای دولت ایجاد شده باشد» شما اگر که چنین عملی کردید، جنسی را در اختیار گرفتید یا از خدمتی استفاده کردید و دین برای دولت ایجاد کرده باشید و طبق آن موادی که قبلاً خواندم حالا که سال گذشته دیگر خرج و پرداختی مقدور نیست به این کسانی که از شما مطالباتی دارند طبق کدام ماده جواب میدهید و اعتبار و حیثیت و ارزش دولت را چطور حفظ میکنید؟ بنده از جناب آقای قوامصدری خواهش میکنم از ذیحسابها و رؤسای حسابداری وزارتخانهها با توجه به ماده ۳۵ که میخوانم سئوال بکنند که تعهد یا پرداخت این ارقام چگونه انجام گرفته است «ادارات پرداختکننده نمیتوانند وجهی را که به صندوق آنها حواله شده نپردازند مگر وقتی که بر خود آنها محقق
شود در اسناد عیب و نقصی بوده یا صحت قبوض مشکوک باشد یا این که کار و خدمتی که وجه در ازای آنها داده میشود هنوز محقق نشده است (این قسمت آخر قابل توجه است) یا از حدود اعتبارات معینه تجاوز نموده وای مقررات قانونی رعایت نشده باشد» اگر در حدود اعتبارات معینه بوده که ارسال مجددش چه معنی دارد؟ اگر نبوده حالا که سال تمام شده شما چطور میخواهید بپردازید یا چطور میخواهید تعهد کنید؟ ولی من کارمندهای شما را تنها نمیگذارم یک همکارهایی هم اگر چنین کاری شده باشد دارند و آن هم وزرا هستند ماده ۳۰ قانون محاسبات عمومی تکلیف من و شما را معین کرده که «هیچ خرج دولتی تأدیه نخواهد شد مگر این که قبلاً یکی از وزرا مستقیماً آن را حواله کرده باشد» بنده استدعا میکنم صورت وزرایی که چنین مخارجی را حواله یا تعهد کرده باشند به مجلس بدهند، جناب آقای نخستوزیر در این قسمت خودم تصدیق دارم شاید برای بعضی از آقایان خستهکننده شده باشد تکرار مواد ولی یکی از وظایف اولیه نمایندگی مجلس نظارت در اجرای قوانین است یا آقایان باید این مواد را لغو بکنند یا توجه بکنند که اجرا شده یا نه «ماده ۱۷ میگوید پرداخت هیچ وجهی از حساب درآمد عمومی مجاز نیست مگر این که اداره تطبیق اسناد و تعهدات وزارت دارایی مطابق بودن حواله آن را با مواد مربوط اعتبارات مصوب و مقررات قانونی تصدیق نموده باشد» شاید از نظر اول کسی که به این مواد سطحی نگاه بکند تعجب بکند تکرار در تکرار یک مطالب ساده چه احتیاجی داشته چون کم و بیش شبیه همدیگر است ولی همین مکرر بودن و وارد جزییات شدن و تمام درها را مسدود کردن نظر قانونگذار بوده است برای مژده به کسانی که خدای نکرده مرتکب چنین کاری شده باشند و بحث این مواد هم خاتمه پیدا بکند و برای هر کسی که سودای کار دولتی و سیاست داشته باشد خیال میکنم این ماده را باید قاب بکند و در اتاقش بگذارد، تبصره ۳۵ قانون بودجه «غیر از مخارج برنامه هفت ساله که مطابق ماده ۵ قانون اجرای برنامه معادل درآمد نفت جنوب منظور و عمل میشود تجاوز از هزینه مصوب و بودجه به هر عنوانی ممنوع است» دیگر بحث پرداخت شده، تعهد شده، فکر کردیم میدهیم، قرض گرفتیم پس میدهیم، به هر عنوان ممنوع است شرط اجرایی هم دارد شاید شرط اجراییش به دل بعضیها خیلی خوش نیاید «هر وزیری که از این منع تخلف کند اعم از آن که اضافه بر بودجه خرج بکند یا تصویبنامه اضافه خرج امضا نماید یا چنین تصویبنامهای را اجرا نماید به حبس با اعمال شاقه از ۵ سال تا ده سال محکوم خواهد شد، این حکم شامل تصویبنامههای متضمن وضع مالیاتها و عوارض جدید و تفسیر قوانین مربوط به نظارت در هزینههای دولتی نیز خواهد بود» آقای قوامصدری شجاعت شما را تحسین میکنم (دکتر الموتی- ایشان تازه از مکه آمدهاند). قانون تنها برای دولت نیست بنده خیال میکنم خود من هم که عضو این مجلس هستم همه مقید و موظف به احترام این قانون هستیم (صحیح است). با توجه به مواد و مفادی که خواندم آن کسانی که پرداختهای سال ۴۴ را در ۴۵ تصویب بکنند مسئولیتشان با خود آنها خواهد بود، بنده خواستم این مسایل در صورت مذاکرات مجلس ثبت بشود ولی در هر حال بنده اجازه میخواهم با آنچه که خواندم، اسم این را لایحه نگذارم و بگویم این «مطلب» در مجلس مطرح است و وارد بحث در این مطلب میشویم، از صفحه اول شروع میکنم. جناب آقای نخستوزیر، ضمن مزایا و محاسنی که همیشه برای شما قائل بوده و هستیم و با وجود این که توجه به انقلاب شاه و ملت دارید فراموش میفرمایید که ما یک انقلاب سفید کردیم، سنن و اصولی که در مملکت بوده برهم نخورده باید مراعات کنیم. یکی از سنن این است که آقای نخستوزیر جلوی مجلس بنشینند. اگر یک روزی جنابعالی تشریف بردید آنجا نشستید (اشاره به گوشه پارلمان نمودند)، در اوضاع و احوال فعلی مملکت ما کار پسندیدهای نیست. تا آنجا که من دکتر آموزگار را میشناسم، گویا دوره چهارمی است که وزیر میشود و تا آنجایی که از تغییرات کابینه اطلاع دارم، ایشان هنوز وزیر دارایی هستند بنابراین آقای وزیر دارایی معذرت میخواهم این سئوال را میکنم، جداً نمره اتومبیل شما چند است؟ (دکتر آموزگار- سه) یعنی به نسبت تقدم تشکیلاتی که در مملکت بوده یا اهمیتی که قائل میشوند، نفر سوم در هیئت دولت شما هستید. البته با خود شما برای این که در مقدمه نوشتهاند در حضور آقای دکتر یگانه (دوست بسیار عزیز من و دانشمند بافضل و وزیر مشاور عالیقدر) و در مرحله دوم آقای
دکتر آموزگار، وزیر دارایی را مثل یک عضو علیالبدل اسم بردهاند. این را من صحیح نمیدانم در این باره خوب است در حزب تذکر بدهید (قراچورلو- بین خودشان اینها حل میشود). نه، بین خودشان فایده ندارد مسایل مملکتی را که نمیشود بین خودشان حل کنند (صحیح است). من اجازه میخواهم از پیشگاه شاهنشاه بزرگوارمان که اجازه بفرمایند این اصولی که در مملکت ما هست و اجازه فرمودهاند آنچه بعد از انقلاب باقیمانده مراعات بشود، در تمام شئون مراعات شود. خوشم نمیآید رؤسای فضول ادارات شما از رئیس مجلس جلو بیفتند و اگر رئیس مجلس به علت بزرگواری و بزرگمنشی که دارد اهمیت نمیدهد ولی این بیادبی است، اگر نیست بیتوجهی است که در کار دولت است (صحیح است) (صادق احمدی- بسیار نکته اساسی بود). حقیقت این است که در امر بودجه در حال حاضر یک لاتکلیفی و بیتوجهی لااقل بگویم اشخاصی که مثل من فکر میکنند احساس میکنند اگر بودجه را سازمان برنامه تنظیم میکند، مسئولیت وزیر دارایی فقط در حدود یک ناظر خرج تنزل میکند طبق کدام قانون، چنین قانونی هنوز توشیح نشده، تیمسار سپهبد ریاحی که در امر نظام تخصص دارند میدانند هرچقدر که ستادهای بالا نقشهای را طرحریزی بکند، آن فرمانده عالی که باید نقشه را اجرا بکند، خودش باید امکانات و احتیاجات را در حدودی که او تشخیص میدهد مسئولیت قبول کند. بههرحال تهیهکننده بودجه سازمان برنامه است لذا از این مرد شریف و دانشمندی که جلوی من نشسته بنده نمیدانم به چه رو از ایشان بازخواست کنم؟ بههرحال اینجا دو مطلب عنوان شد، یکی این بود که سال تمام شده دیگر این لایحه قابل بحث و طرح و انجام نیست و این را من نقص مملکت یا سوءجریانی در کشور نمیدانم، آنچه هست از قامت ناساز بیاندام ما است، این یک نقص اداری و یک بیتوجهی به وظایف محوله است، یک بیاعتنایی به اجرای این قوانین است (صحیح است) والا اکثریت مجلس که میلیاردها را با یک وسعت نظر و اگر تعصب حزبی نگویم، تمایل حزبی به دولت تصویب کرده، به دویست هزار تومان یا دویست میلیون تومان ایراد ندارد و این نقص مملکتی حساب نمیشود ولی نمونهای است از بیتوجهیها به وظایف محوله و حالا مطرح میکنم- قسمت دوم الساعه گشتم که عین جمله را بخوانم وقتتان را تضییع نمیکنم ولی خوب خاطرم هست حتی در بودجههایی که اول سال داده میشود نظر شاهنشاه در این بوده است که با احتمال و پیشبینی تقریبی نمیشود مملکت را اداره کرد، باید شما که دولت هستید و دستگاههای شما اطلاعات و آمار دقیق در اختیارتان میگذارد، این پیشبینیها به یقین نزدیک باشد. پس اصولاً وقتی در بودجه اول سال این نظر هست، در ماه دوازدهم کلمه پیشبینی اصلاً مفهومی ندارد، دیگر پیشبینی چه؟ حالا قبول نکنیم چارهای نداریم لایحه را میخوانم فرمودهاید که درآمد عمومی سال ۴۴ روی همین پیشبینی ۱۹۷ میلیون تومان اضافه شده، بهتر نیست جناب آقای وزیر دارایی حالا تشریف بیاورند پشت این تریبون و به صورتی که در صورت مذاکرات ثبت بشود بفرمایند این عوایدی که اینجا نوشتهاند این به عنوان مالیات ۳% حقوق چه مبلغ میشود؟ مالیات شرکتها و شخصیتهای حقوقی و خصوصی چه مبلغ است؟ مالیات بر شرکتهای حقوقی وابسته به دولت که در استانها دارد چه مبلغ است؟ مالیات مقاطعهکاران و اجاره-داران چه مبلغ است؟ این ارقامی که شما حالا درآوردید بفرمایید چه مبلغی بوده و آن پیشبینی درآمدی که ما تصویب کردیم بفرمایید چه مبلغی بوده؟ آن وقت ما میتوانیم یک متمم بودجه برای سال ۴۵ شما فکر کنیم و من متشکر میشوم هرکس به این بودجه باید جواب بدهد ولی آنچه که شنیدهام نخستوزیر قبلی و فعلی این دولت مدعی بودند که بودجه باید زیر نظر مستقیم نخستوزیر انجام بگیرد و در آخر این مادهواحده نوشتهاند که با رعایت مقررات و قوانین مربوط و اما قوانین مربوطه همانهایی بود که من خواندم پس این را چطور میخواهید بپردازید، مبلغش نامعلوم، قوانینش البته معلوم بود و به شما اجازه نمیدهد شاید قوانین نامعلوم داشته باشید که کسی اطلاع ندارد و اما من به تأییدکنندگان محترم دولت حق میدهم روی اعتقادی که به دولت دارند بگویند پیشبینیهای دولت ما خیلی دقیق است و قابل قبول ما است اما عرض من را توجه بفرمایید تا هرکس منصف باشد ناچار است از این نظر هم عدول بکند دولت در یک روز واحد ۳ دفترچه زیبا و خیلی قشنگ چاپ شده، به مفاد و مطالبش کار ندارم، اینجا توزیع کردند در یکی مربوط به همین مالیات بود، اگر خواستید یادداشت کنید شما ملاحظه بکنید شاید برایتان ساده میشود به عنوان وصولی درآمد سال ۴۴ در صفحه
۷۴ شرح فعالیت دستگاه اجرایی وزارت دارایی در آن جدول مربوط به ضمیمه شماره ۱ البته آن ضمیمه مربوط به بودجه سال ۴۵ است ولی ارقام سال ۴۴ را آنجا یادداشت کرده است. نوشته است تلاش برای وصول مالیات غیرمستقیم به مبلغ ۸۶۵۲ میلیون ریال برای مالیات غیرمستقیم اما درباره همین مالیات غیرمستقیم سال ۴۴ در صفحه ۱۴ گزارش پیشرفتهای یک ساله وزارت دارایی آن کتابچه شماره ۳ وصول مالیات غیرمستقیم به مبلغ ۴۲۳۵ میلیون ریال ذکر شده، پس ملاحظه فرمودید که از تلاش تا تحقق ۵۰- ۵۰ فرق است و اما تمام نشد، باز جزو خدمات سال ۱۳۴۴، ۴ برابر قید شده بود، در صورتی که ضمن بودجه سال ۴۴ درآمد مالیات غیرمستقیم ۷۴۴۴ میلیون ریال پیشبینی شده، خوب ما کدام یک از این ارقام را قبول کنیم؟ به تحقیق ناچاریم آنچه شما در بودجه گذاشتید و تصویب کردیم ملاک قرار دهیم، آنچه در گزارش گذاشتید وصول کردید موجودی در نظر بگیریم وقتی ابن دو را کم بکنیم ۳۲۰۰ میلیون ریال از مالیات غیرمستقیم شما کسر آوردید، پس اگر فرضاً در این پیشبینیها اضافه درآمدی هست باید به آن درد بزنید و به کار وزارتخانههایتان برسانید، یادآوری ارقام خستهکننده است برای شنوندگان ولی در وصولی درآمد مالیات مستقیم همین اصلاحات به نظر میرسد. دولت جناب آقای هویدا، اکثریت محترم مجلس ارقام بودجه سال ۴۴ را تأیید کردند، رأی دادند، تصویب شد، گفتید ۱۴۰ میلیون تومان هم کسر دارید و اصلاً در یک مملکتی که این پیشرفتها این سرمایهگذاریها در راه این ترقیات است ۱۴۰ میلیون تومان کسری نشان عالی لازم دارد و من هیچ ایرادی به شما ندارم که ۱۴۰ ملیون تومان کسر دارید. این را که خودتان قبول کردید ۱۴۰ میلیون تومان کسر دارید، در مالیات غیرمستقیم خودتان چاپ کردید دادید بنده آقای دکتر آموزگار استدعا میکنم جواب ندهید برای این که میدانم این چاپها به جنابعالی ارتباطی ندارد، دستگاهی که این کار را میکند، موفقیتش را خواستاریم که هیچ احتیاجی به اقناع ما ندارد (احسنت). ۳۲۰ میلیون هم در این کسری چاپ کرده دست ما دادهاند، ۱۳۸ میلیون حالا اجازه خرج خواستید، پس جمع آن ۱۴۰ ملیون کسری قبل این ۳۲۰ میلیون کسری مالیات و این ۱۳۸ میلیون مورد تقاضای فعلی، جمعش میشود ۵۹۸ میلیون یعنی قریب ۶۰۰ میلیون تومان. من اصراری ندارم در اینجا توجیه بکنید که در سال ۴۴، ۶۰۰ میلیون کسری داشتهاید، خیر اطلاع دارم حقوقها پرداخت شده و تمام برنامهها اجرا شده و چه و چه ولی یک استدعا دارم، برخلاف مورد استثنایی که در جلسه گذشته پیش آمد، طبق رویه متین و معقول همیشه که مورد تجلیل ما بوده، جناب آقای نخستوزیر بیایند در اینجا توضیح بفرمایند برای این که من و تمام ملت ایران آرزومندیم که این مسایل اشتباه باشد، هیچ مصر نیستم برای این که بوق و کرنا بزنیم که مملکت ما به این درجه از آسایش و ثبات سیاسی و اقتصادی است، به دروغ لغت ورشکسته بهش اطلاق بکنیم و یا حرف دیگری، ما میخواهیم شما بفرمایید که این ارقام که ۴- ۴- ۴ نیست که جمع کنیم ۱۲ بشود، ضرب کنیم ۱۶ بشود، ارقامی است که از اوراق شما مستفاد شده، خوب من اگر از بودجهنویسی به اندازه یک نماینده ملت ایران اطلاعات را باید داشته باشم، بیایید به من توضیح بفرمایید آنچه که ارقام و اقلام این متمم بودجه نشان میدهد، یک پرداختهایی شده یا باید بشود، آنچه که ارقام و اقلامی که اینجا چاپ شد نشان میدهد، ما اگر این خرجها را به مبلغ ۴۰۰ میلیون کسر داریم پس برای این که ما در مردم تبلیغ بکنیم بر این که این ارقامی اگر به آن طریق محاسبه شود درست است، من انتظار آن توضیحات را از حضرتعالی دارم. بنده بنا به عادت مطلب را خوب بیان نمیکنم برای این که خودم رشته صحبت از دستم در نرود، یادآوری میکنم مملکت ما پیشرفت کرده، این پیشرفتها مدیون وجود شاهنشاه است (صحیح است). خدمتگزارانی اعم از این دولت یا سایرین در قسمت جزیی از مجری بودن این نیات سهیم هستند. ما رژیم دموکراسی داریم، کارها باید طبق قانون انجام بگیرد. قوانینی که راجع به متمم بودجه بود وفق نمیدهد که در سال بعد اجرا بکنیم. حالا شما به عنوان یک مطلب عنوان کردید ثابت شد که چنین محلی هم وجود ندارد. اینهایی که بنده یادداشت کردهام مثل این که حالا نمیشود بیان کنم رد میشوم، یادداشتهایی است که در مورد تبصرهها کردهام و حالا گویا در تبصرهها نمیشود وارد شد، به این مناسبت در موقع طرح تبصرهها وارد بحث میشوم.
رئیس- آقای رامبد کلیات لایحه مطرح است تبصرهها طرح نمیشود.
رامبد- پس چون کلیات لایحه مطرح است و تبصره
طرح نمیشود یک نکتهای را ضمن کلیات بنده میخواهم عرض کنم. از صفحه اول تا صفحه آخر قانون اساسی ما که بخوانیم مستقیم و غیرمستقیم اهم وظایف نمایندگی مجلس نظارت در دخلوخرج عمومی است (صحیح است). یک تبصرهای اینجا هست (دکتر حکیمشوشتری- آقای رامبد در قانون اساسی هم از مسئولیت وزرا اسم برده شده یا خیر؟) بعد جنابعالی را روشن میکنم (دکتر حکیم-شوشتری- متشکر میشوم). قانونی به مجلس آمد که درآمدی از نفت عاید خواهد شد و این درآمد به یک نسبتی بین امور عمرانی و هزینه دولتی تقسیم بشود. من در اینجا به ناجوانمردی کسانی که مسببش بودند هرکس که باشد، برای این که در خارج انعکاس دادند که بالا رفتن قیمت نفت و بنزین با تصویب مجلس بود، یاد میکنم، بالا رفتن و پایین آمدن قیمت نفت و بنزین کار مجلس نیست (صحیح است) ولی بههرحال آنچه که مسلم بود درآمدی پیدا شده بود. این درآمد را نمایندگان مجلس با مصلحت مملکت آمدند گفتند در سال ۴۳ به نسبت ۶۵% و در سال ۴۴ به نسبت ۷۰% آن قانونی که ما تصویب کردیم این بود، نه زیاد شدن قیمت نفت و بنزین در سال ۴۵ هفتادوپنج درصد و در سال ۴۶ هشتاد درصد...
رئیس- آقای رامبد چهار ساعت وقت جلسه تمام شده است ولی در بودجه میتوانیم پنج ساعت جلسه داشته باشیم آقا از بیانات شما باقی مانده است؟
رامبد- اگر اجازه بفرمایید هنوز تمام نشده است.
رئیس- بنابراین رأی میگیریم. خانمها و آقایانی که موافقند یکساعت دیگر جلسه ادامه داشته باشد خواهش میکنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای رامبد ادامه بدهید.
رامبد- بنده از این که استماع صدای شاید نامطلوب بنده را قبول کردید که ادامه بدهم تشکر میکنم. قانون مصوب مجلس بر این است که به نسبتی که عرض کردم این درآمد تقسیم بشود، قسمتی برای انجام کارهای اداری برود به خزانه دولت، قسمتی هم به کارهای عمرانی ولی من نمیدانم چگونه وکلای مجلس، کسانی که خودشان را موظف به نظارت در دخلوخرج مملکت میدانند، میتوانند اجازه بدهند که با تصویبنامه قانون لغو بشود چون تبصرهای اینجا هست که میگوید با تصویبنامه دولت، این نسبتها با همدیگر به هم میخورد، میزانی هم تعیین نکرده است یعنی با این جمله مفهومش این است در آنجا که باید ۸۰% خرج عمرانی بشود، تصویبنامه میتواند تصمیم بگیرد که صددرصدش به خزانه دولت برود یعنی همان چیزی که آقای نخستوزیر و من و شما و تمام ملت از آن داد و فریاد و نارضایتی داریم، یعنی سنگینی بودجه پرسنلی خرج مفتخورها داده شود برای این که آنهایی که کار میکنند روی چشم ما قرار دارند ولی آنهایی که کنار خیابان راه میروند اضافهکار و پاداش میگیرند. به چه مناسب آبادی و عمران ابرقو و سایر جاها را بگذاریم و به کسانی که در خیابان لالهزار قدم میزنند بودجه را با اختیار هیئت دولت تصویب بکنیم بدهند به هیئت دولت (مصطفوینائینی- بنده از طرف آقای دکتر نجیمی وکیل ابرقو تشکر میکنم). در اینجا برای این که ملت ایران مطلع باشند که کارها بر چه روال میچرخد سند دارم. شاهنشاه ما تأکیدات زیادی به دولت داشتهاند که سعی کنید درآمدهای نفت را به کارهای عمرانی اختصاص بدهید (صحیح است). من حرفی ندارم احتیاج روز شما را به چنین تقاضایی از مجلس وادار کرده ولی باید تصدیق بکنید پس این نیت برآورده نشده، چرا نشده؟ (دکتر یگانه- نفت نیست) گذرنامه است، پولی است که از پولدارها میگیرید، خیلی هم خوب میکنید و خوشبختانه شنیدم ۳۰ میلیون تومان (نخستوزیر- ۳۶ میلیون تومان) بدون خرج وصول از این راه عاید میشود ولی پول هر کس باشد، بالاخره توی خزانه این مملکت میآید. باید ما توجه به اصول نظارت مجلس در خرج داشته باشیم. شما فردا یک لایحهای میآورید اینجا که از هر فرد ملت ایران هزار تومان بگیرید این سر به میلیاردها میزند، بعد عنوان کنید که چون این پیشنهاد بنا به پیشنهاد دولت بوده، اختیار خرجش را هم با تصویب هیئت وزرا بگذارید این که صحیح نیست. نکته غیرقابل قبول دیگری در این تبصرهها بنده دیدم، از یک طرف به وزیر توانای دارایی تبریک میگویم، از یک طرف دیگر از ایشان گله میکنم. آن تبریک بر این است که در این تبصره گفتهاید سود سهام بانک ملی و بانک مرکزی به درآمد عمومی دولت اضافه بشود. من این تبریک را در شأن کلی که تمام مؤسساتی که به عنوان وابسته به دولت با سرمایه ملت و با قدرت دولت مشغول به تبذیر مال ملت هستند سود آنها را
شما بیاورید من اتاقهای لوکس و فرشهای متری هزار تومان را به شما نشان میدهم که در اتاق وزرای شما نیست و در کوچکترین شرکتهای وابسته هست (دکتر الموتی- آنها سود ندارند) مگر پول آن مال کی است ولی تنها مؤسسهای که بالاخره یک کمکی برای توازن بودجه مملکت و کارهای دولت بود یعنی بانک ملی اول رفتید او را خراب بکنید، من مسبوقم که شما را به بانک ملی بدهی دارید، بانک ملی هم مال دولت است، تکرار میکنم «آنچه هست از قامت ناساز بیاندام ما است» نظر شاهنشاه را در دقت در محاسبات و موازنه مطالبات و تمام حسابها ببینید که میفرمایند «بنابراین هیچگونه هزینهای نباید مغایر با برنامه تثبیت اقتصادی باشد در سال آتی (مربوط به بانک ملی است) پرداخت ۲۵۰ میلیون تومان به بانک ملی بابت وامهای دولتی امری ضروری و حتمی است که باید برای اجرای آن به هر ترتیبی هست خود را آماده کنیم» من کسی که نظریاتش موجب این پیشرفتها شده است و میبینیم در راه توازن اقتصادی و تثبیت قیمتها و تثبیت اقتصادی نظر میدهد که وامتان را به بانک ملی برگردانید بگذارم زمین و تبصره شما را تصویب کنم که مثل یک تاجر اصفهانی که یک کارخانهای در اصفهان دارد و میخواهد تا آخرین دینارش را بکشد بیرون، تصویب بکنیم که این کار را بکند و پس-فردا که یک مخارجی به وجود آمد میآیید از من قرض میکنید. من به تحصیلات حضرتعالی همیشه احترام گذاشتهام ولی به مطالبی که عرض میکنم خواهش میکنم یکبار دیگر تعمق بفرمایید آن وقت تصمیمات خودتان را بگیرید، ممالکی که دارای امنیت کامل در تمام شئون هستند و در راه ترقی قدم برمیدارند، من اجازه میخواهم آنها را شبیه تاجر تحصیلکرده یا معتبری بدانم که برای پیشرفت کارها و توسعه مؤسسهاش میتواند با اطمینان کامل وام بگیرد. بنابراین در اقتصاد امروز با وضع خاص مملکت ما هرگونه وامی را که شما در راه پیشرفت مملکت بگیرید، یک قدم دلیل اعتبار مملکتمان میدانم (دکتر حکیمشوشتری- بارکالله، بارکالله) ولی شرط دارد که این وامها برای خرید چلچراغ و اتومبیل کادیلاک آن تاجر نباید مصرف بشود (صحیح است). این وامها برای بهبود آن مؤسسه، نه حقوق کارمندان و مشاورین حقوقی ولخرجیهای مدیران شرکت، بنابراین وامهای شما در کارهای اقتصادی عمرانی مورد تأیید همه افراد ملت است مشروط بر این که در آن کارها هم آن مسایلی که به تفصیل دو ساعت در مورد وام خدمت آقای وزیر دارایی عرض کردم امکان استردادش، تسریع در بهرهبرداریش، امکان جذب این وام، توانایی تکنیکی همه مراعات شده باشد (صحیح است). وام برای دستگاه دولت و خرج پرسنلی داخلی و خارجی هر چه که باشد، من یک با آن مخالفم (مهندس والا- همه با آن مخالفند). شما اینجا یک مبلغ ناچیزی از کنسرسیوم میگیرید در هرحال وارد بحث آن نمیشویم برای این که مسایل مهمتر داریم اما من دوساعت تمام وقت مجلس محترم را گرفتم در این که باید به اصول و قوانین احترام گذاشت. قانون اساسی صراحت دارد که وام باید با تصویب مجلس شورای ملی باشد. مفهوم تصویب بر این نیست که وزیر دارایی تلفن بکند به خانه من، من بگویم موافقم. تصویب بر این است که نمایندگان با استفاده از آییننامه داخلی مجلس نظریاتشان را در آن مورد کاملاً بدهند و به صورت تبصره یک چیزی که در قانون اساسی برایش یاد شده است، اینها یک کارهای بیقاعده است. در تمام ایام عید این مردم باشرافتی که اینجا نشسته بودند و هنوز هم یک عدهشان نشستهاند، حاضر بودیم برای هرگونه از لوایح شما که مفید به کار مملکت است بیاییم بنشینیم و سربلند باشیم که ایام عید را هم صرف کارهای مملکت بکنیم، نه این که سرمان را بیندازیم پایین و از در مجلس بیرون برویم و با تصویب تبصره آن چنان متمم بودجهای که شرحش گذشت. اینها گناهان به کلی بیلذتی است، پس بنابراین با اصل تبصره بحث نمیکنیم ولی با فرمش خیلی زودتر از این حاضر بودیم، این لغت فرم را به جهت این که اینجا تعبیر فرم باشد، یک مطلب راجع به اتومبیلهای صحرایی که گویا همان آهوی بیابان و عروس خیابان است، تبصرهای است که راجع به این مطلب است که حالا در ضمن مطالب مملکتی توضیح زیاد نمیدهم. نمایندگان محترم دولت، جناب آقای نخستوزیر، حضرتعالی هم قطعاً با من همعقیده هستید کمک بلاعوض از کشوری به کشوری، از دولتی به افراد ملتی، از شخصی به شخصی، در هر صورت که باشد، نتایج خوبی ندارد. کمک به شرکتهای تعاونی که علاوه از آنچه ما از این شرکتها برنامههای بسیار عالی اقتصادی باید بهرهبرداری
کنیم، یک کلاس جدیدی است در این مملکت. چرا اینها را به گدایی و پول گرفتن و دبه درآوردن و آنچه که در مورد صنایع در وزارت صنایع گذشته و در بانک ملی پروندههای عجیب و غریب دارد دربیاوریم؟ پس لغت کمک آن را بردارید، به ترتیبی باشد که شما سرمایهگذاری بکنید، نظارت بکنید، توسعه پیدا کرده پولتان را پس بگیرید، همه موافقند اما اگر آمد به کمک تعاون یک وقت دکتر آموزگار سختگیر در پست وزارت دارایی نیست، آن چنان که دیدید بعضی اوقات خیلی اشخاص در این شرکتهای تعاونی از آنجا میلیونها استفاده میکنند که اصل صاحبان حق محروم خواهند بود البته میدانم جوانبی به بنده داده خواهد شد که آییننامهاش با تصویب کمیسیون مجلس شورای ملی است، ما چرا کارهایی بکنیم که احتیاج به تجدید و اصلاح و احتمالاً به عقیده نه نفری که یکبار درباره کمیسیونها و طرز تشکیل آن اشاره کردم برخلاف نظر صدونود نفر دیگر یک کاری کرده باشیم بیاییم راهی که شاه و ملت هر دو یکدل از ما میخواهند، منفعت اکثریت بالاتر از تمام تشبثات است (صحیح است). پس بدانید که از همین امروز من با چشم باز مراقب این شرکت تعاونی شما خواهم بود و اما برای ختم این مقوله فرض میکنیم برخلاف تمام اصولی که یاد شد همه اینها جناب آقای نخستوزیر قبول شد در مجلس، شما چطور و به چه ترتیب این را میخواهید عمل و پرداخت کنید؟ برای این که بودجه مملکت تا به ¬حال به این صورت نبوده که اسم بیست وزارتخانه را بنویسند و جلویش ارقامش را بنویسند که وزیر هر قسمت هرکاری دلش خواست بکند، بودجه مملکتی بر این اصل بود که ریزمصرف این پولهایی که در اختیار وزارتخانه داده میشود تعیین شده، چگونه ممکن است یک کسی خودش را موظف به انجام وظیفه نمایندگی بداند و یک رقم فقط بگوید به وزارت امور خارجه فلان مبلغ دادم، به دیوان معوقه سفارتخانهها این قدر دادم، به اتبار دولت فلان مبلغ دادم، مگر چنین چیزی میشود؟ شما باید ریزمصرف این را که از این اعتبار دولت در همین کدها و جدولبندیها گله نفرمایید که اگر ما بگوییم که ما همیشه در دو انتها هستیم، یک مرتبه قعر دریا میخواهیم برویم، یک مرتبه قله کوه میخواهیم برویم، یک مرتبه جزییات را به آن مرتبه وارد میشویم که در بودجه برای دانشکده ادبیات اصفهان مینویسند خرید دواب، میگوییم دواب چیست؟ میگویند ردیفش تکمیل است، جلویش خط میزنیم، خرید نهال جلویش خط میکشیم، میخواهیم آنچه میدهیم و آنچه نمیدهیم مطلع باشید، یک مرتبه یکجا رقم میآوریم که به فلان وزارتخانه فلان رقم داده بشود، من میدانم اینها برای مصارف مملکتی است، قطعاً ولی این اطمینان را بنده بر اثر دو سال محشور بودن با آقای هویدا و دکتر آموزگار پیدا کردهام و به فرمان شاهنشاه که ملت باید از دخلوخرج مملکت مطلع باشند تا بدبین نباشند، جواب اهالی طالش را چه بدهم اگر از من پرسیدند چرا فلان کار نشد؟ میگویم بودجه نیست، اهالی میگویند آن اعتباری که برای دولت تصویب کردی پس چی بود؟ من که نمیدانم برای مصرف بودجه چه بگویم؟ این تذکراتی بود در مطلبی که به عنوان متمم بودجه سال ۱۳۴۴ غیر قابل طرح و تصویب و اجرا بنده با حذف توضیحاتی درباره تبصرههای لازم بود عرض بکنم به عرض رساندم و وظیفه خودم بود نهتنها تعصبی ندارم که این مسایلی که عرض کردم در آن جدل بکنم بلکه خوشحالتر از این مجلس بیرون میروم که من هم مثل آقای نخستوزیر معتقد به این ارقام باشم. در موقع طرح بودجه سال ۴۵ با جریانی که تکرار مطلبش خوشایند شخص بنده نیست، برخلاف سنن و رسومی که مجلس میداشت که درباره کلیه مسایل مملکتی نمایندگان بتوانند صحبتهایی بکنند برای این که راه برگشت به آن بحث را ببندیم من میگویم یا نگذاشتید یا نخواستیم دیگر حرفی که ندارید ولی حالا با استفاده از صحبت در بودجه فعلی وظیفه خودم میدانم نکاتی را که به نظر من ایراد میآید یا شاید بر اثر بیاطلاعی من این کارها در قسمتها و تشکیلات دولتی خود به خود اقدام شده و من بیاطلاع هستم، درهرحال بنا به وظیفه اقلیت و نقادی یادآوری بکنم، تکرار میکنم، اگر شما هم متوجه بودید و دست به کار هستید متشکر هستم و خوشوقت بشوید که ما هم با شما هم-عقیده هستیم، اگر متوجه نیستید بدانید که این چیزهایی است که ملت میخواهد و شما مامور اجرایش هستید شما تشکر بکنید که در اتاق دربسته خودتان و از افراد عادی نمیتوانستید بشنوید و ما وظیفه خودمان میدانیم حتی این نسبت را هم میدهیم که بفرمایید ما عینک تار گذاشتهایم ولی آن کسی که عینک سفید گذاشته باید از آن کسی که عینک تار گذاشته بهتر ببیند.
برای اشاره به کار وزارتخانهها یادداشتهایی تهیه کردهام و در راه تهیه این یادداشتها همیشه یک رویهای برای خودم دارم آقای وزیر اقتصاد یا به عقیده من وزیر دریای اقتصاد تشریف ندارند (یکی از نمایندگان- معاونشان هستند). قطعاً ایشان با کلمه بمبو یا بامبو آشنا هستند، یکی آن است که برای نمونهگیری از کالاهای مختلف که وارد گمرک میشود میزنند و یک چند نخود و لوبیا از صدها و هزارها کیسه درمیآورند و آن را نموداری از آن کیسهها میشمارند و یکی دیگر این است که برای مایعات مثل روغن و امثال آنها به کار میبرند، من هم در این کارهای وزارتخانه نمیخواهم بگویم مطالعات همهجانبه اگر کرده باشم در اینجا مصدع شما بشوم، فقط روی اصل بمبو یا بامبو نکتهای نمونهای میگویم و رد میشوم. انجامش بنا به تشخیص شماست ولی بعد از این که این مطلب را گفتم ملاحظه میفرمایید به تشخیص حضرتعالی نیست، جنابعالی با جان و دل انجام میدهید و موظف هستید انجام بدهید. من برای همین نمونهگیری ضمن این که آن مطالبی که در بودجه از فرمایشات شاهنشاه اشاره کردم این دفترچه را ورق میزدم بیاختیار به یاد این شعر افتادم.
صد نقش برانگیزم با جانش در آمیزم
چون نقش تو را بینم در آتشش اندازم
هزارها یادداشت کردم من کسی هستم که با مسکینترین افراد این مملکت زندگی کردهام تا غنیترین افراد این مملکت، از جوانترین سنین که میشود وارد کار دولت شد، افسر شدم و در هیجده نوزده سالگی وارد ارتش شدم و بعد هم با ادارات آشنا شدم و از آن به بعد هم روی احتیاجات محلی مراجعه میکردم، فکر میکردم به کار مملکت، نه از جنبه اجرایی بلکه از جنبه احتیاجات مردم، از جنبه موکلین، همه آقایان هر یک اطلاعاتی دارم وقتی که به تذکرات و فرمایشات شاهنشاه به اعضای هیئت دولت برخورد کردم، پیش خود گفتم صد نقش برانگیزم با جانش درآمیزم، چون نقش تو را بینم که با چه عمق، با چه احساسات و با چه یگانگی نسبت به ملت اظهار عقیده کردی، من نقشهای خودم را باید در آتش بیندازم (احسنت). بنابراین به استناد آنچه که عرض کردم فرمایشات شاهنشاه عین همان چیزی است که از قلوب بیست و چند میلیون افراد ایرانی بیرون میآید به شما یادآوری میکنم (آفرین). به مناسبت وزارت دارایی و تماس مستقیمش با بودجه، بنده اجازه میخواهم از وزارت دارایی شروع کنم. پیشرفتهایی که شده چه قبل از جنابعالی، چه قبل از دولت قبلی، هرکدام به کسانی که علاقهمند هستند روشن است، ماشینهایی که آوردهاید و استفاده میکنید، اصلاحاتی که دست به کار شدید طبق همان رویه منصفانه به شما تبریک میگویم ولی عقیده خودم را میگویم، شاید اگر من وزیر دارایی بودم، وزیر بدقلقی میشدم. من حاضر نمیشدم هنوز قانون و فرمانی که شاهنشاه توشیح نکردهاند تنظیم بودجه را به سازمان برنامه ارجاع کنم، وظیفه قانونی شماست این طرحهای سهفوریتی را که ما جلویش را گرفتیم در دولتی که جناب آقای هویدا، وزیر دارایی بودند طرحهای سهفوریتی کار هر روز این مجلس شده بود، میآوردند میدادند، اکثریت تصویب میکرد. چرا کار خلاف قانون بکنیم؟ من با اصلش مخالف نیستم ولی باید قانون اجرا بشود اگر در یک کار بسیار صحیحی ما بخواهیم خلاف قانون عمل کردن را ملاک قرار بدهیم سنگ روی سنگ بند نمیشود. من از شما استدعا میکنم تحقیق بفرمایید و با اشاراتی از قوانین مربوطه که در نحوه خرج و اجازه پرداخت وجه و یا تعهد اشاره کردم بفرمایید مجلسیان را روشن کنید که چگونه این اعمال شده، اگر شده از این میگذریم. برمیگردیم سر مطلبی که دیگر مجلسیان همه واقفند که عقده دل هر فرد علاقهمند به دولت دستگاههایی است که آن دستگاهها دولت را بدنام میکند یعنی مؤسسات وابسته و مؤسسات انتفاعی و بازرگانی جناب آقای وزیر دارایی، مؤسسات شما از اعمال نظارت مجلس خارج شدهاند، برخلاف عقیده من از اعمال نظارت جنابعالی و نخستوزیر هم خارج هستند. من در تمام صحبتهایم هیچ قصد اسم بردن ندارم و به فرد و دستگاه مشخصی صحیح و صلاح نمیدانم که از پشت تریبون مجلس مطلبی عنوان شود ولی ۹۹% ناظرین شما در این دستگاهها کسانی هستند که رؤسا و هیئت مدیره همان دستگاهها برای پیدا کردن همدست در حیفومیل کردن اموال مملکت و ملت به هر حیله و تزویر و تشبث و اقدام نقشه و یا اعمال قدرت دست زدهاند. از وزارتخانه شما به صورت ناظر دولت در آنجا بردهاند (صحیح است) بنشینیم یک روز سه نفری صورت بدهیم این اجرای منویات شاهنشاهی نیست که میفرماید آقای شیفته شما را کاری ندارم ولی به سپهبد پاکروان (یکی از نمایندگان- سرلشگر پاکروان) ببخشید سرلشگر
پاکروان بفرمایید این جمله شاهنشاه برای ملت ایران از هزاران نمایش خدمت متصدیان دولتی باارزشتر است «شما اگر یکصدم دقتی را که در مخارج منزل خود به خرج میدهید (شاهنشاه به وزرا میفرمایند) در مورد وجوه عمومی و خزانه دولت یعنی بیتالمال مردم رعایت کنید میتوانید هر سال مبلغ زیادی صرفهجویی نمایید» (احسنت). جناب آقای هویدا اینجا مجلس حقیقت و یگانگی است شما، من، آقای دکتر یگانه، آقای دکتر آموزگار، تمام اکثریت و اقلیت خادم شاهنشاه هستیم و آرزوی تکمیل این راه مترقی هستیم (آفرین- احسنت) هر دستگاهی از این مؤسسات وابسته را که خواستند به اتفاق هم دو به دو میرویم. بیش از کسر بودجه شما در آنها امکان اضافه درآمد نشان میدهم- بیلان این سازمانها و مؤسسات وابسته، بعضیشان ساختگی است. من درد را میگویم اگر میل دارید یک نظراتی هم هروقت خواستید میدهم ولی چون شما در این کار سهیم و شریک نیستید ممنون باشید. آخرین اقدامات به این جا میرسد که خوب یک حسابدار قسمخورده بفرستیم، نمیخواهم تعمیم بدهم ولی اطلاعاتی دارم که به مصداق قسم خوردی فهمیدم که دروغ میگویی تحقق پیدا میکند. جناب آقای دکتر آموزگار شما مظهر امید محصلینی هستید که دارند تحصیل میکنند یعنی اگر یک فرد خوب تحصیل کرد، شخصیت نشان داد اعم از این که پسر سناتور باشد یا پسر گدای کنار خیابان، بر اثر امینت همگانی در عدالت همهجانبهای که شاهنشاه ما فراهم کرده، میتواند به بالاترین مقامات مملکت برسد. شما چهار بار به فرمان شاهنشاه وزیر شدید به من دینی ندارید ولی به آن شاهنشاه و به این ملت مدیونید. دوستیها، خاصه خرجیها، خواهشها، قدرتها و نفوذها را بشکنید و کنار بگذارید و برای این دستگاههایی که باعث بدبینی ملت نسبت به دستگاه دولت شده است راهحلی پیدا کنید. معاون وزارتخانه شما را میبینم که در انتظار تاکسی ایستاده، دیگری را میبینم که با یک اتومبیل شبیه اتومبیل یکی از وزرا میآید و میگذرد، چه کاره است؟ از بیتالمال همان چیزی که شاهنشاه میفرمایند مثل خرج خانه خودتان باید باشد. در ساعات غیراداری با زن و بچه با این اتومبیلهای نمره شخصی رد میشوند، آخر بدی آن این است که اگر آن تاجر بدبخت پشت میزش ننشیند و فعالیت نکند، مالیات شما را ندهد که نمیتواند اتومبیل بخرد ولی این آقایان با پول دولت، حقوق دولت به این شکل به جان مردم افتادهاند، فکری بکنید، واقعاً مسخره است، والله مسخره است. سرمایه از دولت، کارمند دولتی حقوق میگیرد، اضافات میگیرد، رتبه میگیرد، بازنشستگی میگیرد، با قدرت تصویبنامههای انحصاری دولت، مال مملکت را به هدر میدهد، آخر سال در سود ویژه مینویسند، پاداش تقسیم میکنند. قصد ندارم اسم ببرم، یکی از همین آقایان که در دستگاه دولت هم تازه پست دیگری داشت به خانمش حساب میداد و جواب گلایه خانمش را میداد، خانم میگفت برو کار آزاد بکن، او میگفت چرا کار آزاد بکنم؟ در حدود ۳- ۴ هزار تومان حقوق رسمی میگیریم، ۲۵۰۰ تومان هم از کجا، ۱۵۰۰ تومان هم از کجا، میشود سالی ۵۰/ ۴۰ هزار تومان و ۶۰ هزار تومان هم از فلان شرکت که عضو علیالبدلش هستم پاداش میگیرم. شرکت دولت آقای هویدا شما علاوه بر محاسنی که دارید، میدانم شخصاً آدم احساساتی هستید، از جنبه احساساتی بودن هم رضایت ندهید آن چنان شاهنشاهی از بالا و این چنین ملتی از پایین، از شما انتظار دارند و شما مثل زالو این اشخاص را به مال ملت مسلط کردهاید، خیلی هم بیتقصیر نیستند، عقیده خودم را میگویم با کمال معذرت از اسائه ادب (صادق احمدی- ایشان باید همتی به خرج بدهند و این شرکتهای دولتی را منحل کنند). نه آقای صادق احمدی خدا شاهد است تملق نیست، جنبه واقعیت است. اگر آن جمله را که شما مثل خرج خانهتان یکصدمش به کار مملکت دقت بکنید که شاهنشاه فرمودند، اگر این جمله شاهنشاه را با طلا هم بنویسند کم است، میدانید چرا؟ عرض دارم وزیر دارایی بخشنامه میکند، ببینید چقدر منصفانه هم بخشنامه میکند، اگر اقدامی کرده باشند و از آرشیو شما خارج کرده باشند، من نمونهاش را دارم به جنابعالی میدهم. بخشنامه میکنند که شرکتها و مؤسسات دولتی وابسته به دولت شما تا آنجایی که مقدور هست از همان مقررات صرفهجویی که در وزارتخانهها انجام میشود تبعیت بکنید چون آن مال و این مال هر دو مال ملت است و در مواقعی که به تشخیص هیئت مدیرهتان، باز خود هیئت مدیره را مورد احترام قرار داده، احتراز از این مقررات برای مصلحت دستگاهی که مسئولیتش را دارید لازم باشد، از آن اساسنامههایی که خودتان ساختهاید و به همان ترتیباتی که
فعلاً انجام میدهید، عمل کنید. با کمال تأسف و تأثر جناب آقای دکتر آموزگار، من هم مثل سپهبد ریاحی به یک روح انضباط و اطاعتطلبی از مرئوس و اطاعت از مافوق عادت دارم، نمیتوانم قبول کنم که وزیر دارایی یک چنین بخشنامهای از وزارتخانهاش صادر شده باشد به نام صاحب سهم این دستگاهها اختیاراتی داشته باشد، یکی بعد از دیگری اینها را از کار منفصل نکنند. یک نفر از اینها به بخشنامه شما اعتنا نکردند، یک نفر در یک مورد، من نمیگویم احتیاجات شرکت نفت یا سازمان برنامه با فلان دستگاه فنی دانشگاه و امثال آن را میشود با مناقصه و مزایده خرید، نهخیر، خیلی از این مناقصهها و مزایدههای وزارتخانهها را باید حذف بکنند ولی میز بایگان بایگانی فلان شرکت یا فلان دستگاه با میز بایگان نخستوزیری چه فرقی میتواند داشته باشد جز این که مال نخست وزیری خیلی مهمتر میتواند باشد آن را حق میدهید که عنداللزوم از خارج وارد کنند و این را باید این قدر پول اعلان روزنامه بدهند که از قیمت خود خرید هم بیشتر بشود. اینها ناشی از این است که ما اگر این معایب را که به دست ما هست و به کار مردم و شاهنشاه ارتباط مستقیم ندارد و وظیفه اصلاحش در اجرای اوامر شاهنشاه با ما است توجه بکنیم، مردم از این پیشرفتها راضیتر میشوند و بهانه از دست کسانی که فکر میکنند دولت مال آنها را تبذیر میکند، گرفته میشود. مشکل نیست جناب آقای هویدا، نخستوزیر اسمش در تاریخ خدمت به مملکت بیشتر ثبت میشد به عوض یکی از این تبصرهها میگذاشتید از این تاریخ هر گونه پاداشی به وابسته دولت و مؤسسات فلان به کلی ممنوع است میدانم چه جواب میدهند میفرمایند تشویق میکنیم، برای این که درآمد بیشتر داشته باشند، همه این حرفها را کهنه کردهایم، بهتر است دیگر نزنیم، بنده در فصل صرفهجویی صحبت میکنم. جناب آقای وزیر دارایی، یکی از افتخارات مجلس انقلابی و یکی از افتخارات دولت شما، یکی از مطالبی که من اگر جای دکتر شیفته بودم بیش از سایر مطالب در رادیو آن را تبلیغ میکردم، تبصره ۲۹ بودجه سال قبل بود. وقتی کارمندی را من استخدام میکنم، از صبح تا آخر وقت ساعتهایی که طبق قانون کار باید کار کرد حقوق معینی به او میدهم، در پشت این میز دارد کار میکند، میرود پایین در تلفنخانه کار میکند یا میرود برای من نامه میبرد و میآورد، اگر کارمند من است ماهیانه یک حقوق میدهم، روز شنبه در دفتر کار کرده، روز یکشنبه در خانه کار میکند، روز سهشنبه میرود به باغ کرج، سه تا حقوق تمام که به او نمیدهم (صادق احمدی- جرم است). این را حضرتعالی برای ثبت این افتخار که اشاره کردم قطعی کنید و به پیشگاه مبارک شاهنشاه این جملهای را که خواندم عرض کنید و بگویید که ما افتخار داشتیم که این یک امرتان را اجرا کردیم و همه ملت هم از شما سپاسگزار میشوند. هرچقدر برای تأمین زندگی کارمند دولت داده شود به حق است ولی کارمند دولت همین یکی دو هزار نفر نیستند که از تجار و از مالکین سابق هم بهتر زندگی میکنند، تعداد کارمندان دولت را نمی-دانم چند نفرند و جنابعالی هم نمیدانید که چند هزار نفرند، شاید صد یا دویست هزار نفرند، همین طور است آقای دکتر آموزگار (دکتر آموزگار- جنابعالی فرمودید که ما نمیدانیم) قطعاً نمیدانید، بههرحال این یکی دو هزار نفر رضایت و عدم رضایتشان هیچ تأثیری در کار مملکت ندارد، بنابراین بنده ضمن تشکر از تبصره ۲۹ انتظار دارم یکی یکی در مراحلی که اجرا میکنند مژدهای را به ملت بدهند (صادق احمدی- فعلاً از دادگستری شروع شده) (شیخالاسلامی- به همان جا هم ختم میشود). عرض کردم اینها بامبو است، ممکن است یکمرتبه از این ظرف نخود پوک دربیاید و ممکن است نخود سالم هم در بیاید، مطلب خیلی کوچک است. این اعلاناتی که اشاره شد، چه به صورت اعلانهای مصاحبهای جراید و چه به صورت نشریههای دولتی که تمامش در جهت تثبیت موقعیت و مقام متصدیان است و در جهت دوستیابی و در جهت نمایش خدمت است، بیایید پول دولت را برای این چیزها خرج نکنید. من یک پیشنهادی به دکتر شیفته دارم بیایید از امروز به بعد به عوض این که اسم وزرا و اشخاص را ببرید، فقط برای اطلاع ملت ایران بگویید سد فلان جا چطور شد، جاده فلان جا چطور شد نگویید آقای معاون فلان یا آقای هلاکو رامبد نماینده مجلس، اینها علاقه به دانستن اسم من ندارند این منم که علاقهمندم که به در بگویم دیوار بشنود. اصلاً تبلیغات شخصی مامورین را کنار بگذارید تا تمام ملت با ما همعقیده بشود (صحیح است). بههرحال چون مسبوق هستید که من یک دستگاه خصوصی تجارتی دارم و از قیمت اعلانات بیاطلاع نیستم، شما با پول اعلانات زایدی که در تبلیغ شخصی کارمندانتان به کار میبرید، میتوانید تمام
گداهایی که آبروی این مملکت را در پایتخت بردهاند، جمع و نگاهداری کنید (صحیح است). جناب آقای وزیر دارایی میگویند چو دخلت نیست خرج آهستهتر کن، حالا که وسعتنظر و آقامنشی شما اجازه نمیدهد که خرج را کمتر کنید، بیایید درآمدها را زیادتر کنید. من راجع به مالیات گردنکلفتها میل دارم این جمله را از طرف ملت ایران عرض کنم «گردنکلفتها». آنها هم افراد مملکت ما هستند، موکلین ما هستند، اسمی هم نمیبرم ولی اگر مایل بودید یکی یکی پروندهها را بیرون میکشم. از دکتر آموزگار من آرزو و انتظار داشتم بیایند از این کاری که این گردنکلفتها در فرار از مالیات با استفاده از مامورینی که کارمندان سابق وزارت دارایی بودند انجام میدهند جلوگیری کند، نه این که لایحه مالیاتی بیاورد که از فروش محصول کشاورزی بیست تا پنجاه درصد درآمد تلقی میشود. این اعلام ختم کشاورزی در مملکت خواهد بود. من یک کمی درخت کاشتهام میدانم شما هنوز کشاورزیتان به آن پایهای نرسیده که جز اجرت کارکرد روزانه او را که کار میکند تأمین نمایید (صحیح است). بروید سراغ روغنهای نباتی، بروید سراغ توسعه صنعتی. ملت ایران آگاه باش آقای شیفته این مطالب را نه از زبان من کوچک که از دل شاهنشاه بزرگ در رادیو بگویید، بیش از تبلیغات بیهوده شما اثر دارد. خواسته شاهنشاه را میخوانم «پروندههای بزرگ مالیاتی را تعقیب کنید و مالیات حقیقی را از گردنکلفتها (آنهایی که راست میچرخند میگویند حضور مبارک اعلیحضرت همایونی بودیم به دروغ، چپ میچرخند میگویند اعلیحضرت همایونی به ما این عنایت را دارند، آنها موقعی خدمتگزار اعلیحضرت هستند که اوامرش را اجرا کنند، خودش مؤدی است مالیاتش را بپردازد) (احسنت) «از گردنکلفتها که به هیچوجه زیر بار مالیات نمیروند بگیرید. عدهای هستند که تمام منافع مملکت به جیبشان فرو میرود ولی حتی یکهزارم مالیات حقیقی خود را نمیپردازند (اما سری جواهر میخرند، این سری جواهر میخرند را من اضافه میکنم، کلکسیون درست میکنند. آقایان از ته دل شما و تمام ملت ایران است اگر وقتتان هم گرفته بشود، اجازه بدهید بخوانم) «یکهزارم مالیات حقیقی خود را نمیپردازند و همیشه در فکر پیدا کردن راه طفره و تعلل هستند و با بندوبست از دادن مالیات سرباز میزنند. اینها به همه¬ جا مثل خرچنگ دست انداختهاند، در هر جا کاری پرمنفعت پیدا شود مثل لاشخور روی آن میافتند (اگر جواب سئوال مربوط به شکری که حزب مردم کرده بود مطرح شده بود شاید این پرونده یکقدری روشنتر میشد. این را بنده از خودم میگویم، از فرمایشات شاهنشاه نیست. ای بسا که از تصویبنامههای محرمانه دولت هم قبل از طرح مطلع میشوند) «و هفت دستی آن را از سایرین میقاپند ولی در موقع دادن مالیات خود را در هفت سوراخ پنهان میکنند و مجهولالمکان معرفی میشوند. از اینها باید مالیات گرفت والا کسبه بیچاره که چیزی در بساط ندارند که به آنها فشار میآورید» آقای دکتر یگانه (عدهای از نمایندگان- تشریف ندارند) شمایی که آمده بودید در مجلس اجازه میخواستید که برای صدور اجراییه قانونی با ابلاغ قانونی نه ابلاغ واقعی، کسبه را بابت مطالبات شهرداری به سیخ بکشید، نظر شاهنشاه به ستون فقرات اقتصاد مملکت یعنی طبقه وسط این است ولی آقای هویدا امروز نمیدانم قیاقه شما چطور است که سمع قبول احساس میکنم و به من اجازه میدهد که عرایضم را بکنم. در لوایح شما ای بسا مواردی برای معافیت مالیاتی قانونی برای همین اشخاص است. فرمایشات شاهنشاه راجع به مالیاتها تا اینجا خانمه پیدا نمیکند. من پنج و شش یادداشت دیگر هم دارم ولی چون مسایل دیگری هست این یادداشتها را به وقت بعد موکول میکنم. هنوز بحث وزارت دارایی است جناب آقای دکتر آموزگار در غیابتان گفتم، حضورتان گفتم، این تعبیر به مداحی نیست حس وظیفهشناسی که همیشه در شما سراغ داشتم موجب احترام من به شما بوده، آیا موفق شدید که این حس وظیفهشناسی را تا چه درجه در ماموریتتان رسوخ بدهید (صادق احمدی- کار فوقالعاده مشکلی است متأسفانه). کار بسیار مشکلی است مثل آب که در سنگ خیلی مشکل فرو میرود. میدانم این کار مشکلی است ولی اگر از دکتر آموزگار هم انتظار نداشته باشیم چه میشود؟ من شخصاً عقیدهام این است که اگر شما در این مطلب که به تفصیل در موقع بحث درباره وزارت آموزش و پرورش صحبت خواهم کرد هرچقدر توفیق پیدا بکنید از درآمد اضافی که اشاره کردید مهمتر است، برای این که این درآمد اضافی یک بار میآید
و خرج میشود و میرود مثل همین صورتی که دادید ولی این یادگار برای تأسیس یک وزارتخانه خوب باقی میماند.
۶- تعیین موقع جلسه آینده ختم جلسه
رئیس- آقای رامبد فرمایشاتتان خیلی باقی مانده است؟
رامبد- هنوز مقداری باقی مانده است.
رئیس- بنابراین با اجازه خانمها و آقایان جلسه امروز را به همین جا ختم میکنیم. دنباله مذاکرات در لایحه متمم بودجه سال ۱۳۴۴ به روز سهشنبه ساعت ۹ صبح موکول میشود.
(دو ساعت بعد از ظهر جلسه ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- مهندس عبدالله ریاضی