مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ دی (جدی) ۱۳۰۳ نشست ۱۱۳
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ دی (جدی) ۱۳۰۳ نشست ۱۱۳
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۵
جلسه: ۱۱۳
صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه بیست و هشتم جدی هزار و سیصد و دوم شهر جمادی الثانیه هزار سیصد و چهل و سه
مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای سهامالسلطان نایب رئیس تشکیل گردید.
(صورت مجلس یوم شنبه بیست و هفتم را آقای میرزا جواد خان قرائت نمودند)
نایب رئیس - آقای سلطانالعلما (اجازه)
سلطانالعلما - قبل از دستور عرض دارم.
نایب رئیس - آقای رئیسالتجار. (اجازه)
رئیسالتجار - بنده هم قبل از دستور عرض دارم.
نایب رئیس - آقای دولتآبادی. (اجازه)
دولتآبادی - بعداز تصویب صورت جلسه عرض دارم.
نایب رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - قبل از دستور عرض دارم.
نایب رئیس - آقای تهرانی. (اجازه)
تهرانی - بنده قبل از دستور سؤالاتی از آقای وزیر فوائد عامه دارم.
نایب رئیس - صورت جلسه تصویب شد.
وزیر فوائد عامه - اولاً دو فقره لایحه است راجع به استخدام دو فقره مهندس یکی مهندس متخصص برای جنگلها و یکی مهندس متخصص معادن که از آلمان باید استخدام شوند اشخاصش هم تعیین شده تقدیم مجلس شورای ملی میشود و تمنا دارم زودتر اقدام در تصویب آن بفرمایند که موقع آن نگذرد. یکی دیگر سؤالی آقای تهرانی از دولت کرده بودند و مخصوصاً تأکید هم شده بود که برای جواب ایشان حضور پیدا نماید ممکن است سؤالشان را بفرمایند تا جواب داده شود.
نایب رئیس - لوایح به کمیسیونهای مربوطه ارسال شود. آقای تهرانی. (اجازه)
آقا شیخ محمدعلی تهرانی - البته آقایان مخصوصاً آقای وزیر تجارت و فوائد عامه خوب میدانند تجارتی که مملکت ما با خارجه دارد و در مرحله اولی اتفاق افتاده است و اول صادره مملکت ما است قالی است. هیچ چیز از مملکت ما به قدر قالی خارج نمیشود و عمده پولی که از خارج وارد مملکت میشود پو لی است که در ازای قالی داده میشود و در موضوع قالی قانون آن طور که باید و شاید به واسطه این که وزارت تجار ت و فوائد عامه توسعه که باید داشته باشند ندارد گمان میکنم مأمورین خارجه کماینبغی راپورت تجار ت قالی را اعم از آمریکا و اروپا نداده باشند گاهگاهی در روزنامهها یک اشاراتی میشود.مخصوصاً در روزنامه ایران در شماره هزار و هفتصد و شش به امضای میرزا علی خان وکیلی تبریزی که یکی از تجار معتبر و از علما تجار امروزه است شرح مبسوطی مینویسد که بنده خلاصه آن را نوشتهام و عرض میکنم و بعد سؤالی که متوجه به او است عرض خواهم کرد. حاصل مضمونی که ایشان مینویسند این است که از شصت سال قبل صنعت قالی از ایران به تبت و از آنجا به چین رفته و در بیست و یک سال قبل قالی چین در شهر سنتلویی به نمایشگاه برده و از آن روز بر مشتریهای قالی چین افزوده شده تا در اواسط جنگ بینالمللی که موانعی از برای تجارت ایران بود برای چین موقعی به دست آمده و در بازارهای خارجه خاصه آمریکا به فروش رساندند و سابق بر این تجارت قالی منحصر به ایران بود و از تجارتهای خاصه ایران و امروز در شهر پکن پایتخت چین زیاده از چهارصد کارخانه موجود است واز روی اطلاعات واصله کارخانهجات چین شکل منظمی به خود داده و فرشی که در ایران به دست میآید در شش ماه به واسطه کثرت کارخانهجات و کارگر در چهل روز در چین به دست میآید.شش ماه زحمت کارگران ایران و قالیبافهای ایران معادل چهل روز چین است و وسایل تجارت از حیث حمل و نقل آسانتر و به این جهت اغلب کمپانیهای آمریکا تجارت خود را در چین مرکزیت میدهند و هنوز در ایران در تحت اصول اداری یک کارخانه مهم منظم که بتواند سفارشات خارجه را تحصیل کند نیست و به موجب احصاییه گمرکی از ۹۲۸۶۰۰۰ فرش صادره ایران پنج میلیون آن در آمریکا مصرف شده و تجارت قالی پس از نفت یعنی از صادرات ایران (که نفت هم مال ما نیست و مال کمپانی انگلیس است) بعد از نفت اولین تجارت ایران است بعد از آن که این خلاصه را عرض کردم خواستم متوجه کنم وزارت محترم تجارت را به این که آیا وزارت تجارت فکر عاجلی برای تکثیر تجارت قالی فرمودند؟ و آیا اقدامی شده است که ما در آتیه بتوانیم در مقابل چینیها که شروع به ترویج این تجارت کردهاند مقاومت کنیم که باعث نکث این تجارت در آمریکا نشود؟ و آیا ما میتوانیم در این تجارت مثل چینیها آمریکاییها را به خودمان جلب کنیم یا خیر این یک سؤال.سؤال دیگرم راجع به همین قالی است و علت سؤال من یک مقاله است که در روزنامه شفق سرخ در نمره دویست و هشتاد و یک از بعضی از تجار ایرانی که در اروپا زندگی میکنند و یک علاقمندی به تجارت ایران دارند.یک مقاله نوشتهاند که خلاصه آن مقاله را بنده میخوانم و سؤالم را تکمیل میکنم آن قسمتی که از روزنامه مربوط به سؤال بنده است این است و مخصوصاً موضوع تجارت قالی را مورد ملاحظه قرار داده است که غالب دول اروپایی ورود آن را یا قدغن نموده و یا گمرک آن را به درجهای زیاد کردهاند که قابل تحمل نیست و مأمورین دولت ایران ابداً درصدد جبران آن برنیامدند برای این که غالب دول مزبور با ایران تجارت دارند و مالالتجاره آنها به ایران وارد میشود و قبل از جنگ مشاهداتی در خصوص تجارت مابین آنها بوده است.بعد از جنگ غالب دول مزبور تعرفه گمرکی خود را تغییر داده و نسبت به بعضی از صادرات ایران مانند قالی تعرفه گزافی نمودهاند و به جای این که مأمورین ایران مقیم خارجه ملتفت نکته شده و به دولت خود راپورت دهند دولت در این گونه موارد معامله بالمقابله نماید صادرات آنها آزادانه کمافی السابق وارد ایران میشود و نتیجهاش این شده است که مالالتجاره قالی در ممالک فرانسه - آلمان - ایتالی - مجارستان - رومانی - بکلی شکست خورده است. مخصوصاً از همه سنگینتر دولت آلمان است یک قسمت مهم و قابل توجه واردات مملکت ما عبارت از مالالتجاره آن است بعد از آن که هر کیلو گرمی ۱۲ مارک طلا وضع کرده است.بازار از ورود قالی منع نموده. این موضوع سؤال بنده است که آیا همان طور که در نمره (۲۸۱) روزنامه شفق سرخ یکی از تجار مقیم اروپا نوشته صحیح است یا خیر و در صورتی صحت دارد و آن مالالتجاره را به این که صد سال دویست سال عمر میکند و ضایع نمیشود به عنوان لوکس پذیرفتهاند و مالیات گزاف و گمرک گزاف را وضع کردهاند آیا دولت ایران مخصوصاً وزارت محترم تجارت در نظر دارند معامله متقابله بنمایند و آیا در نظر دارند چیزهایی که وارد این مملکت میشود و حقیقتاً هم لوکس هست از قبیل پارچههای ابریشمی و اقسام عطریات و انواع عروسکها که اینها وارد میکنند با آنها معامله متقابله بکنند؟ یعنی یک گمرکات خاصی برای این اشیای لوکس وضع کنند و همان طور که آنها قالی ما را جزء اشیا لوکس حساب کردهاند اشیای لوکس آنها هم که وارد این مملکت میشود گمرک مخصوصی بگیرند یا خیر؟ سؤال بنده یکی راجع به موضوع اولی بود که عرض کردم یکی هم راجع به این موضوع
وزیر فوائد عامه - آقای تهرانی یک مطلب خیلی مهمی را طرح و بیان کردند و حقیقتاً باید جالب توجه همه آقایان واقع شود. زیرا اهمیت قالی و تجارت قالی بر کسی پوشیده نیست این که فرمودید راپورت به ما نمیرسد این طور نیست. ماها هم خودمان از این قضایا اطلاع داریم و راپورت هم به ما نمیرسد و همین طور است که فرمودند. مدتی است قالی چینی و تنها قالی چینی هم نیست.قالیهای عثمانی هم هست که با قالیهای ایران رقابت میکند و با نهایت تأسف باید این حقیقت را اعتراف کرد ولی فقط این اعتراف کافی نیست و این مطلب هم به دولت نیست زیرا با وجود شرایطی که برای رقابت و آزادی تجارت لازم است یگانه علاجی که برای جلوگیری از این قضایا هست جدیت فوقالعاده و زحمت کشیدن تجار قالی است و تا زمانی که خود آنها جدیت نکنند ممکن نیست تجارت قالی ایران موفق شود در بازار دنیا مقام از دست رفته خودش را به دست بیاورد و یکی از عللی که سکته بزرگ به تجارت قالی میزند استعمال رنگ جوهری است که متأسفانه در این باب اغلب تجار قالی یک منطق صورت ظاهر صحیح اظهار میکنند ولی اجازه بدهید که عرض کنم معنی درستی ندارد در حقیقت با عدم استعمال رنگ جوهری مخالفت میکنند و آن منطقی که از طرف آنها گفته میشود این است که میگویند شما چه کار دارید (مخصوصاً چند نفر از تجار قالی با خود من این بیان را کردند) گفتند ما آجر و سنگ میبریم به اروپا و برای شما طلا وارد میکنیم. این منطقی است که صورت ظاهر به هر کس میگویند خیلی صحیح است این در ظاهر حرف خوبی است که خوب هر چه میخواهند ببرند و در عوض پول بیاورند ولی اقدام نفع شخصی را ممکن است تأمین کند اما مسلم است برای جنس ضرر دارد و مسلماً رپوتاسیون را تأمین نمیکند و سکته میزند و تا به حال قوانینی هم وضع شده است هیچ کافی نیست زیرا در عوض این که یک مالیات خیلی سنگینی برای فرش جوهری برقرار شود فقط در موقع حمل باید صد دوازده بدهند و تصدیق میفرمایند که صدی دوازده کافی نیست که جلوگیری میکند از حمل فرش جوهری و اگر ایران بخواهد حقیقتاً از نقطهنظر تجارت قالی ایران در بازار دنیا اقدام کند باید طوری سختگیری کند که صدی دویست و سیصد مالیات و گمرک بر قالیهای جوهری بگذارد تا ارزش نداشته و کسی دنبال این مقصود نرود و مجبور شوند رنگ ثابت استعمال کنند تا نام از دست رفته قالی در بازار دنیا دو مرتبه به دستاید پس در این قسمت خود تجار قالی فروش باید جدیت کنند و اگر از طرف دولت مالیاتهای گزافی برای جلوگیری از استعمال رنگ جوهر پیشنهاد شود تشبثات و توسلاتی نکنند که حقیقتاً در مقابل منفعت شخصی ضرر نوع حاصل نشده باشد علل دیگر مسابقه هم این هست که بدبختانه از قدرت من و شما خارج است چین چهارصد میلیون جمعیت دارد و در چین مزد ارزان است و هر کارگری در روز هشت یا نه شاهی اجرت میگیرد چینی جدیت دارد و مثل کارگران ما مسامحه و مماطحه و طفره از کار ندارد. خودتان فرمودید همان کاری را که در ایران در ظرف شش ماه میکنند و در چین در ظرف چهل روز میکنند. پس معلوم میشود به همان تناسب شش ماه و چهل روز کارگر چینی و کارگر ایرانی با هم فرق دارند. به علاوه یکی از مسائل فوقالعاده مؤثر برای رقابت بودن و نبودن راه است در چین اغلب مؤسسات قالیبافی یا در کنار رودخانههای عمده است که قابل کشتیرانی است یا در کنار دریا است و تصدیق بفرمایید که این مسئله فوقالعاده مؤثر است زیرا قالی را که به وسیله شتر فرضاً از کرمان بار کنند و بخواهند به آمریکا ببرند تا به دزدآب برسد تا این که در کنار دریا باشد و به توسط کشتی فوراً حمل کنند همان قدر که کرایه با شتر از کرمان تا دزدآب داده شد همان قدر بر روی قالیها خواهد افتاد و اگر هم امروز یک اندازه تجارت قالی در امریکا باقی مانده متأسفانه باید گفت به واسطه تأسیس بعضی ادارات امریکایی است که در داخل ایران خود آنها اداره میکنند که اگر هم آنها نبودند عرض میکردم همین قدر هم از تجارت قالی ایران در آمریکا باقی نمیماند. بنده حقایق را عرض میکنم برای این که خودم طرفدار این هستم که باید دردها را خیلی واضح و صریح گفت تا این که افکار عامه متوجه آن دردها بشود و درصدد چاره برآیند و الا بنده هم میتوانستم بگویم اقدامات کافیه شده و انشاءالله قالی ما هم در ترقی است ولی این دروغ است و بنده نمیخواهم وارد در این خط شوم و مخصوصاً حقایق را بگویم برای این که تمام علاقمندان به ترقی و تجارت قالی ایران بدانند این مسئله کوچکی نیست و فوقالعاده جدیت کنند که حقیقتاً از یک سلسله مسائلی که عرض کردم جلوگیری شود و تجار قالی فروش باید بیشتر دقت کنند قالیهایی که در کارخانههای آنها بافته میشود مرغوبتر باشد و کارگرها را به کار وادارند و موجبات راحتی و حفظالصحه آنها را فراهم کنند یعنی محلی را که کارگر باید کار کند طوری باشد که کارگر به راحتی در آن بتواند کار کند و متأسفانه تا امروز در ایران به هیچ وجه این اقدامات نشده است اگر چه این مطلبی که میخواهم عرض کنم چندان مربوط به سؤال نیست ولی یک مطلبی است که قدری افکار تجار قالی فروش را روشن میکند. آن وقتی که من خودم در کرمان بودم درصدد برآمدم که کارخانههای قالیبافی کرمان را اصلاح کنم. گفتم پنجره باز کنند طرف جنوب و کارخانهها را از گودی خارج کنند که لااقل سطح کارخانهها مساوی سطح زمین باشد و نشیمنگاه عملهجات یک قدری بلندتر باشد که به طور راحت بنشینند و کار کنند و خواستیم یک اقداماتی که البته وظیفه هر کس است و باید بکند کرده باشیم ولی یک عده مخالفت کردند و یقین دارم هیچ یک از نمایندگان تصور بخواهند فرمود که کی مخالفت کرد. خود شاگردها به دستور استادهای خودشان بیست و پنج روز در تلگرافخانه بر ضد این اقدام من متحصن بودند و البته این رویه و اصل مسابقه نیست و البته خود مردم باید جدیت بکنند تا این کارها اصلاح شود و الا به تصور این که دولت در هر کار باید اقدام کند، هیچ وقت مقصود را تأمین نمیکند یک قسمت دیگر سؤال آقای تهرانی راجع بود به مالیاتهای گزافی که در بعضی ممالک اسم بردند! در آلمان بر هر کیلوگرم دوازده مارک طلا وضع کردهاند و فرمودند نمایندگان ایران اقدام نکردهاند در صورتی که این طور نیست نمایندگان ایران اقدام کردهاند. اول بر هر کیلوگرمی دوازده مارک طلا بود بعد به کلی آلمانها منع کردند و در نتیجه اقدامات همان مأمورین دولت ایران بود که آن منع را مرتفع نمودند و امروز بدبختانه تنها دوازده مارک طلا نیست سی و شش مارک طلا از قالی مالیات میگیرند در سایر ممالک هم از قالی ایران مالیاتهای گزاف میگیرند و البته این نکته را نباید از نظر دور کرد که پس از جنگ بینالملل ممالک اروپا برای جبران خسارات گذشته خودشان یک تصمیمات اساسی اتخاذ کردهاند من جمله در آلمان به واسطه دیدن خسارات زیاد ورود تمام اشیای تجملی را منع کردهاند و منحصر به قالی ما نیست آقای تهرانی اشاره فرمودند به این که آیا دولت در صدد معامله متقابله برآمده است یا نه؟ یعنی به عبارت دیگر خواستند بفرمایند که دولت ایران درصدد یک جنگ گمرکی میخواهد برآید یا نه؟ راست است ما نهایت تأسف را داریم از این که چرا بر مالالتجاره ما یک گمرک سنگین و زیادی تحمیل میشود ولی در هر حال هیچ مملکتی این عمل را به سهولت نمیکند و به سهولت وصل یه یک چنین اقدامی نمیشوند. درست میسنجند احتیاجات خودشان را هم از نقطهنظر واردات و هم از نقطهنظر صادرات ملاحظه میکنند و پس از این که این مطلب را خوب تحت مطالعه قرار دادند آن وقت اقدام میکنند فقط از نقطهنظر این که چون تو از مالالتجاره من جلوگیری کردی من هم حتماً میخواهم این کار را بکنم این اقدام را نمیکند پس از آن که دیدند اگر جلوگیری از ورود یک مالالتجاره ضرری متوجه خودشان نمیشود این اقدام را میکنند و در این باب هم مشغول مطالعات هستیم ولی متأسفانه هنوز نتوانستهایم تصمیم قطعی اتخاذ کنیم زیرا در این باب از یک طرف افکار عامه میگوید از ورود اشیای تجملی باید جلوگیری بشود و از طرف دیگر ادارات مربوطه از قبیل اداره گمرک که شاید زیاد صلاحیت حکمیت و قضاوت را داشته باشد چون کلیه ارقام و اعداد را میبیند آنها این اقدام را زیاد مقرون به صرفه نمیدانند ولی معهذا مطلب فوقالعاده محتاج به مطالعه و مداقه است و مشغول به مطالعه و مداقه هستیم و پس از آن که نتیجه مطالعه و مداقهمان معلوم شد آن وقت اگر صلاح مملکت نبود و دیدیم این اقدام موجب ضررهای اقتصادی برای مملکت میشود آن وقت ناچاریم بگوییم قالی ما تحمل یک خسارت را بکند بهتر است تا این که تحمل دو خسارت را بکنیم
رئیس ـ آقای سلطانالعلما (اجازه)
سلطانالعلما ـ بنده چند روز است که مکرر اجازه خواستهام که راجع به قانون استخدام معلمین که از کمیسیون مبتکرات گذشته است پیشنهاد کنم و از مقام ریاست تقاضا نمایم جزو دستور شود و متأسفانه فرصت نشد و امروز هم که آقای تهرانی میخواستند سؤال از وزارت فوائد عامه بنمایند بنده گمان میکردم دیگر نوبت به بنده نخواهد رسید ولی حالا که اجازه فرمودند عرض میکنم: البته خاطر محترم آقایان مستحضر است که طرح قانونی استخدام معلمین شش ماه قبل پیشنهاد شد و جمعی از آقایان نمایندگان هم امضا کردند و تقدیم مجلس شد و از مجلس هم به کمیسیون مبتکرات ارجاع نمودند ولی در این بین یک لایحه قانونی هم از طرف دولت پیشنهاد شد و نظر به این که لایحه قانونی دولت مقدم بود رفت به کمیسیون معارف ولی بعد دولت لایحه قانونی خودش را مسترد داشت و چون این مسئله خیلی لازم است و باید مطرح شود این است که از مقام ریاست استدعا میکنم راپورت کمیسیون مبتکرات را بفرمایند بخوانند و اگر قابل توجه شد آن وقت به کمیسیون ارجاع فرمایند
نایب رئیس ـ آقای رئیسالتجار (اجازه)
رئیسالتجار ـ چندی قبل لایحه از طرف وزارت مالیه به مجلس تقدیم و به کمیسیون بودجه ارجاع شد و این لایحه راجع به بعضی مستمریهایی بود که مجلس دوره دوم هم تصویب کرده است و راپورت آن را هم مدتی است دادهاند و بنده هرچه منتظر شدم جزو بودجه عمومی به مجلس بیاید متأسفانه نیامد و بعد معلوم شد که در هیئت رئیسه مانده است این است که استدعا میکنم مقرر فرمایید جزو دستور جلسه آتیه گذاشته شود
جمعی از نمایندگان ـ وارد دستور شوید.
سلطانالعلما ـ اجازه میفرمایید
نایب رئیس ـ قبل از سرکار دو سه نفر اجازه خواستهاند و مجلس تقاضا دارد که وارد دستور شویم.
سلطانالعلما ـ بسیار خوب بنده تقاضا میکنم جزو دستور روز سهشنبه شود
نایب رئیس ـ سه فقره راپورت کمیسیون عرایض و مرخصی است قبل از دستور قرائت میشود راپورت مرخصی آقای قائمالملک به شرح ذیل قرائت شد
آقای قائمالملک نماینده محترم دو طغرا تلگراف که از شیراز و خوزستان مخابره کرده بودند تقاضای یک ماه و بیست روز مرخصی کرده بودند از نظر اولی کمیسیون چون دلیل موجهی نیافت که به اتکای آنها تصویب کند تقاضای ایشان را نپذیرفت لیکن پس از آن که وارد شدند دلایلی که اظهار داشتند کمیسیون را قانع گردانید لذا تصویب مینماید که از تاریخ ۲۹ عقرب تا مدت پنجاه روز غایب با اجازه منظور شوند
مدرس ـ اجازه میفرمایید؟
نایب رئیس ـ بفرمایید. بنده گمان نمیکنم این مسئله سابقه داشته باشد چون راپورتی را که کمیسیون به مجلس داده است خطا کرده زیرا راپورتی در این خصوص به مجلس آمد و مجلس هم رأی نداد منتها باید از کمیسیون مؤاخذه نمایند والا پس از رأی مجلس تجدیدنظر بشود دو مرتبه بیاورند به مجلس این ترتیب سابقه ندارد و کمیسیون مسئول است که چرا تحقیق خود را اول خوب نکرده است
نایب رئیس ـ یک راپورتی دادهاند و باید رأی بگیریم. آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب ـ بنده عقیده دارم مطابق نظامنامه یا باید این را لایحه دانست یا طرح قانونی که اگر در مجلس آمد و قبول نشد تا شش ماه دیگر نتواند مجدداً بیاید و همین طوری که آقای مدرس فرمودند بهتر این است که آقای مخبر راپورت را پس بگیرند و بعد از شش ماه مجدداً تقدیم مجلس نمایند
نایب رئیس ـ آقای دستغیب (اجازه)
دستغیب ـ آقای مدرس متمسک به سابقه شدند و آقای آقا سید یعقوب هم فرمودند جزو لایحه است و باید تا شش ماه یا سه ماه دیگر مطرح نشود. بنده عرض میکنم این لایحه نیست و کمیسیون در دلایلی که آقای قائم مقامالملک بیان کرده بودند تجدیدنظر کرده و رأی داده است و آورده به مجلس و همچو سابقه هم در مجلس نیست که این طور چیزها نیاید در مجلس و ماده نظامنامه هم راجع به لایحه و طرحی است که از طرف دولت پیشنهاد میشود و حالا کمیسیون یک راپورتی داده است و مطابق راپورت هم رأی میگیریم و البته اکثریت مجلس هم رأیش قاطع است و این هم نه جزو لایحه است نه جزو طرح و نه مخالف با سابقه و نظامنامه است بلکه یک راپورتی است که کمیسیون داده و مطابق آن هم باید رأی گرفت.
نایب رئیس ـ آقای یاسایی (اجازه)
یاسایی ـ بنده راجع به دستور عرضی داشتم
نایب رئیس ـ آقای سرکشیکزاده. (اجازه)
سرکشیکزاده ـ بنده هم راجع به دستور عرضی داشتم
نایب رئیس ـ آقای عماد�السلطنه (اجازه)
عماد�السلطنه ـ بنده عرضی ندارم مقصودم همین قسمتی بود که آقای دستغیب فرمودند
نایب رئیس ـ آقای زعیم (اجازه)
زعیم ـ بنده در اصل مطلب که پنجاه روز مرخصی برای آقای قائم مقامالملک تصویب بشود یا نشود عرضی ندارم و این قدر هم مناعالخیر نیستم که پولی که در مجلس هست به ایشان داده نشود در اصل موضوع حرف داشتم و آن این است کمیسیونهایی که در مجلس هست هر کدام در حدود خودشان باید راپورتهایی را که میدانند با یک نظر تلقی شود البته کمیسیون عرایض و مرخصی تمام مطالبش راجع به همین موضوع است مثلاً کمیسیون خارجه راجع به لوایح خارجه که مربوط به خودش است وقتی یک راپورتی به مجلس میدهد و رد میشود دیگر دومرتبه آن مطلب نباید در آن کمیسیون مورد بحث و مذاکره واقع شود و مثل این میماند که در رأی مجلس یک استینافی باشد و این مسئله مخالف با شئون مجلس است و اگر کمیسیون عرایض نتوانسته است یک تحقیقات و مطالعات کاملی بنماید این مسئولیت متوجه خود کمیسیون است و کمیسیون نمیتواند راپورتی را که مجلس تصویب نکرده و در معنی مرخصی آقای قائم مقامالملک رد شده است ثانیاً تجدیدنظر نماید و بنده به نام احترامات و شئون رأی مجلس تأیید میکنم فرمایشات آقای آقا سید یعقوب را تا این که کمیسیون راپورتش را پس بگیرد و دقت و مطالعه کاملی بنماید و ببیند این راپورتی که داده است آیا ذیحق است یا خیر
کازرونی ـ (مخبر کمیسیون) بنده مجبورم از نقطهنظر کمیسیون دفاع کنم و عرض کنم که گویا برای آقایان اشتباهی رخ داده است. آقایان خیال میکنند یک راپورتی از کمیسیون به مجلس آمده و مجلس رأی نداده و حالا مجدداً کمیسیون تجدیدنظر کرده و تقدیم مجلس نموده است در صورتی که اتفاقاً این طور نیست. آقای قائممقام سه فقره اجازه خواستهاند یک فقره بیست روز یک فقره یک ماه و یک فقره دیگر هم بیست روز که مجموعش هفتاد روز میشود. از کمیسیون یک خبر تقدیم مجلس شد و مجلس مطابق خبر کمیسیون رأی داد و بیست روزش تصویب شد و باقی ماند پنجاه روز اگر چه خبرش را کمیسیون نوشته بود ولی در مجلس قرائت و محل مذاکره واقع نشد تا این که آقا خودشان تشریف آوردند و توضیحاتی دادند که کمیسیون را قانع کردند و چون راپورت هنوز به مجلس نیامده بود و وقت تجدیدنظر در آن باقی بود این بود که کمیسیون تجدیدنظر کرد و راپورتش هم اینست که حالا به مجلس آمده است و آقایان اشتباه کردهاند
(جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است رأی بگیرید)
مدرس - این طور که توضیح دادند بنده هم مخالفتی ندارم اگر در مجلس رأی داده نشده
نایب رئیس - چون بعضی از آقایان بیرون تشریف بردهاند و نمیآیند چند دقیقه تنفس داده شود
آقا سید یعقوب - خبر کنید بیایند.
نجات - این چه ترتیبی است
نایب رئیس - عجالتاً چند دقیقه تنفس داده میشود (در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از سه ربع ساعت مجدداً تشکیل گردید)
نایب رئیس - آقای دولتآبادی (اجازه)
حاج میرزا یحیی دولتآبادی - بنده خواستم خاطر محترم آقایان را متوجه کنم به ماده ۱۱ نظامنامه راجع به دستور مجلس و به این که در آخر هر جلسه باید دستور جلسه آتیه را معین کرد و بنابراین استدعا میکنم در آخر دستور جلسه آتیه را تعیین بفرمایند زیرا معلوم نیست در این جلسه دستور چه چیز است و این ترتیب هم به احترام مجلس برمیخورد و هم آقایان وکلا بلاتکلیف میمانند.
نایب رئیس - جلسه گذشته عده کافی نبود که دستور معین شود. آقای حاجی ملکالتجار (اجازه)
حاج ملکالتجار - راجع به استجازه آقای قائم مقامالملک از نقطهنظر این که کمیسیون کاملاً ادای تکلیف کرده است هیچ محل گفتگو و ایرادی نیست ولی بنده با این که آقای کازرونی بیانات کافی فرمودند معذلک برای تأیید مذاکرات ایشان لازم است توضیحاتی بدهم آقای قائم مقامالملک و آقای دبیر اعظم یک مسافرتی بر ایشان پیش آمد و حرکت کردند و کمیسیون تصورش این بود که بدون اجازه حرکت کردهاند این بود که آن بیست روز اول را که نوشتهجات آقایان بعداز حرکتشان رسید کمیسیون تصویب نکرد و آن بیست روز را غایب بدون اجازه تصور کرد ولی بعد معلوم شد که آقای رئیس اجازه مرحمت کرده بودند به این معنی که به آقای رئیس مراجعه کرده بودند و تحصیل اجازه نموده بودند ولی حضرت ریاست پناهی دیر به کمیسیون عرایض اطلاع داده بودند. این بود که کمیسیون هم آقایان را غایب بیاجازه نوشته بود و بعد تلگرافی هم از شیراز و هم از محمره رسید که آقایان قائممقامالملک و دبیر اعظم پنجاه روز یعنی سی روز از شیراز و بیست روز از محمره مجدداً استجازه کرده بودند و تمدید مدت مرخصی را تقاضا نموده بودند این بود که راپورت اول که بیست روز باشد آمد به مجلس و در مجلس هم بر راپورت کمیسیون رأی گرفته و تصویب شد و اگر چه در آن پنجاه روز مرخصی کمیسیون رأی منفی داد ولیکن چون در مجلس قرائت نشده بود و هر دو آقایان هم اعتراض به این قضیه داشتند و اظهار نمودند که ما هم در موقع حرکت وهم در بین راه استجازه نمودهایم و یک دلایلی اقامه کردند که عقیده سابق کمیسیون را متزلزل کرد به این ملاحظه بنده با حضرت ریاست پناهی مذاکره نمودم و ایشان هم اشکالاتی در این باب تصور نمیکردند این جهت کمیسیون رأی داد که این پنجاه روز آخر هم غائب بااجازه منظور شوند. در واقع آن بیست روز اول را هم نمیشود غائب بیاجازه تصور کرد زیرا که اینجا قبلاً از حضرت ریاست پناهی استجازه کرده بودند و بعد تشریف برده بودند ولی چون آن راپورت آمد در مجلس و مجلس هم این طور رأی داد البته در این موضوع نمیشود حرف زد و این هم از نقطهنظر اقتصاد نیست که آقای قائم مقامالملک اصرار دارند که این راپورت در مجلی شورای ملی طرح شود و رأی بگیرند و شاید خود ایشان در ماه مبلغی زیاد با یک اشخاصی مساعدت میکنند ولی از نقطهنظر حفظ حیثیات و احترامات مجلس البته مقید هستند که ایشان را غائب بیاجازه نخوانند و تصور نمیکنم کمیسیون هم برخلاف وظیفه رفتار کرده باشد این است که در آن بیست روز اول رأی گرفته شده است و فقط در این پنجاه روز اخیر باید رأی گرفته شود دیگر بسته است به نظر آقایان
نایب رئیس - رأی گرفته میشود به این راپورت. آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
نایب رئیس - تصویب شد. لایحه اوزان و مقادیر بر حسب رأی مجلس جزو دستور است اگر مخالفی نیست مطرح شود.
آقا سید یعقوب - بنده مخالفم
نایب رئیس - بفرمایید
آقا سید یعقوب - لایحه اوزان و مقادیر همین طور که میفرمایید جزو دستور بود ولی در درجه پنجم و دو سه لایحه دیگر قبل از این جزء دستور بود
یک نفر از نمایندگان - این طور نیست.
آقا سید یعقوب - بلی این طور است یکی لایحه راجع به قانون مالیات تصاعدی بود که قریب چهل نفر از آقایان پیشنهاد کردند و این مسئله فوقالعاده اهمیت دارد زیرا مجلس شورای ملی کارش عبارت است از وضع و نسخ مالیات و این یک مالیاتی است که فوقالعاده از نقطهنظر مملکت اهمیت دارد و تقاضا کردند که کمیسیون در ظرف ده روز نظریات خودش را تنظیم نموده و به مجلس بیاورد بنده دیروز در آخر جلسه گرفتار بودم و مرخص شدم و همان طوری که آقای تدین و بعضی از آقایان نمایندگان دیگر آن پیشنهاد را تقدیم مقام ریاست کرده بودند که در این موضوع صحبت شود بنده چون یکی از پیشنهادکنندگان هستم این است که تقاضا میکنم این مسئله امروز جزء دستور شود که تکلیفش نفیاً و اثباتاً معلوم شود و بعد اگر وقت داشتیم راجع به لایحه اوزان و مقادیر صحبت میکنیم و بنده تقاضا میکنم از آقای مخبر که خود ایشان تقاضا کنند که این مسئله جزو دستور گذاشته شود و مساعدتی با قوت و اقتدار از مجلس بفرمایند که یک مسئله که طرح شده جریان خودش را طی بنماید و تکلیفش معلوم شود منتهی پیشنهادها میرود به کمیسیون و در شور ثانی اصلاح میشود و همان طوری که آقای مشاراعظم فرمودند نظامنامهاش را هم ممکن است منضم کنند ما هم کاملاً موافق هستیم بنابراین استدعا میکنم این لایحه جزو دستور امروز گذاشته شود که رأی قطعی در آن داده شود و بعد اگر لایحه اوزان و مقادیر یا لایحه دیگری باشد ما هم موافقیم
نایب رئیس - (خطاب به آقای رهنما) سرکار پیشنهاد کردهاید که در موضوع آن پیشنهاد مذاکره شود؟
رهنما - بنده عرض میکنم اگر این موضوع زیاد در آن بحث شود دامنهاش تا ظهر کشیده میشود و شاید هم نتیجه گرفته نشود. جمعی از آقایان پیشنهاد کردهاند که در ظرف ده روز کمیسیون راپورت خودش را بدهد عدهای از آقایان اظهار کردهاند که نمیشود کمیسیون را ملزم کرد بالاخره این قضیه باید خاتمه پیدا کند که مجلس حالت طبیعی خودش را پیدا کند. آقایان بعضی عقیدهشان این است که کمیسیون را نباید ملزم کرد ولی اشخاصی که این پیشنهاد را کردهاند نظرشان این است که اگر در ظرف ده روز کمیسیون راپورت خودش را تقدیم مجلس نکرد همین لایحه مطرح شود و اگر در اطرافش نظریاتی هست پیشنهاد شود و برود کمیسیون که این لایحه معطل نماند و در حقیقت مقصودشان این است که تا ده روز به کمیسیون وقت داده شود که در این لایحه تجدیدنظر نماید و اگر پس از ده روز راپورت جدیدی تهیه نکرد همان راپورت کمیسیون اول که در این کمیسیون هم تصویب شده و دولت پیشنهاد کرده مجدداً مطرح شود و در حقیقت مقصود این است که بدون تجدیدنظر کمیسیون فعلی لایحه در مجلس مطرح نشود که باعث معطلی باشد
نایب رئیس - رأی میگیریم به پیشنهاد آقای آسید یعقوب. آقایانی که تصویب میکنند این لایحه مقدم بر لایحه اوزان و مقادیر باشد قیام فرمایند.
(عدهای قیام نمودند)
نایب رئیس - تصویب نشد لایحه اوزان و مقادیر مطرح است.
سرکشیکزاده - بنده پیشنهادی دارم.
نایب رئیس - در چه موضوع است؟.
سرکشیکزاده - راجع به همین مالیات تصاعدی است که تا ده روز دیگر جزو دستور شود.
نایب رئیس - بسیار خوب. بعد در آن رأی میگیریم فعلاً لایحه اوزان و مقادیر مطرح است. آقای هرمزی. (اجازه)
هرمزی - عرضی ندارم.
نایب رئیس - ماده اول قرائت میشود (به شرح ذیل خوانده شد)
ماده اول - اوزان و مقیاسهای رسمی مملکت ایران از تاریخ نشر این قانون مطابق اصول مطری بوده و از روی مطر و کیلوگرم و لیتر کمیسیون بینالمللی متر تنظیم یافته و واحد اساس آنها از قرار ذیل خواهد بود:
ذرع - مساوی به یک متر
درم - مساوی به یک گرام.
رطل - مساوی به یک متر
اضعاف و اجزای این مقیاسها نیز که در جدول نمره ۱ منضم به این قانون مصرح است رسمی و لازمالرعایه میباشد.
رئیس - آقای اخگر (اجازه)
اخگر - عرضی ندارم.
نایب رئیس - آقای دستغیب (اجازه)
دستغیب - عرضی ندارم. نایب رئیس - دراین ماده مخالفی نیست؟
یاسایی - بنده مخالفم.
نایب رئیس - بفرمایید.
یاسایی - مخالفت بنده با این راپورت از این نظر است که یک موافقی در شور اول داشت و تصور میشد که این نواقص در شور ثانی اصلاح خواهد شد و راپورت ثانی جامع خواهد بود. اولاً بنده با کلمه (اوزان) که در این جا ذکر شده مخالفم و آن را غلط میدانم. یا باید گفت (موازین و مقادیر) یا اصلاً لفظ اوزان را حذف کرد و فقط گفت: لایحه مقادیر. مجلس شورای ملی باید علاقمند باشد که اصول و طرز ادبیات فارسی را حفظ کنند. قوانینی را که وضع میکنیم و به دست جامعه میدهیم باید اولاً غلط نباشد به علاوه دارای اصطلاحات ادبی و معمولی باشد حالا خواه عربی خواه فارسی در هرحال اصطلاحات باید مستعمل باشد نه بر خلاف استعمال. به عقیده بنده اوزان و مقیاسها غلط است و باید گفت: میزانها و مقیاسها یا موازین و مقادیر. یا اقلاً بگوییم لایحه مقادیر و این خیلی بهتر و واضحتر خواهد بود.دوم راجع به ذرع و رطل. به عقیده بنده مادام که لغت فارسی داریم نباید برویم لغت خارجه را استعمال کنیم.اگر هم خودمان لغت نداشتیم خوبست لغت عربی را استعمال کنیم و حتیالامکان از لغات دیگران اغراض و اجتناب کنیم. اگر نه خودمان لغت داشتیم و نه عربی بود آن وقت از زبانهای دیگران یک لغتی بگیریم و استعمال کنیم.در اینجا ما لغت فارسی داریم و در قسمتهای جنوبی ایران همه جا ذرع را گز میگویند و به عقیده بنده اگر به جای کلمه ذرع گز گذارده شود خیلی بهتر و مناسبتر است.و این هم یک لفظ قدیمی است در این صورت لزومی ندارد که ما ذرع بگوییم همین طور لفظ درم هم فارسی است و شاید مخفف درهم باشد و در قدیم هم استعمال میکردند.در آنجا اطلاق میشد بر یک وزن معمولی با این حال لزومی ندارد که ما هم این را قبول کنیم خوب است لفظ (پیمانه) را که لغت فارسی است و در اغلب جاها هم مصطلح و معمول است به جای رطل بگذاریم و اگر بنا باشد ما یک قانونی وضع کنیم خوب است همین لفظ پیمانه را که لغت فارسی و خیلی مصطلح هم هست و خواجه حافظ هم میگوید قبول کنیم دیگر از اعتراضات بنده راجع به این است که در مقابل کلیه مقیاسهایی که در جدول قید شده باید مقیاسهای قدیم هم ذکر شود تا در موقع مقایسه جامعه دچار اشکال و اشتباه نشود.فردا که میخواهند مقایسه کنند سالیان دراز طول دارد تا جامعه سیستم متریک را بفهمد مخصوصاً اهل قراء و قصبات که مدتها دچار اشکال خواهند بود و باید رعایت حال آنها را هم کرد و به نظر بنده در مقابل هر مقیاسی باید قید شود که مثلاً فلان مقیاس مساوی با کدام مقیاس سابق است تا رفع اشکال بشود دیگر این که برای مقیاس وزن نوشته شده است واحد مقیاس وزن درم یک گرم است اجزائش را هم معین کردهاند: نخود. ارزن. خردل این عیبی ندارد ولی برای اصناف ده درم نوشتهاند و اسمی برای ده درم پیدا نکردهاند چه ضرر داشت که ده درم مثقال را معین میکردند؟ برای صد درم هم که سیر را معین نمودهاند ولی برای ده هزار درم و صد هزار درم هم اسمی معین نکردهاند. خوب بود برای ده هزار درم من را و برای صد هزارم خروار را معین میکردند و اینها هم یک اصطاحات معمولی است و ضرری نداشت که برای ده درم مثقال و برای ده هزار درم من که تقریباً نزدیک هم هست ممن شاه و برای صد هزار درم هم خروار معین میشد و این اشکالی هم ندارد.دیگر از چیزهایی که در اینجا قید شده و به نظر بنده خوب نیست اجزاء مقیاس طول است. در این جا ده یک ذرع موسوم شده است به گره و صد و یک ذرع به بهر و بالاخره هزار یک ذرع به مو.این اسامی هر چند اشکالی ندارد ولی در جایی که برای ذرع لازم میشود بگوییم ذرع مربع آن وقت نسبت به مو چندان خوشآمد و مطبوع نیست و موی مربع چیز غریبی میشود. به عقیده بنده باید یک کلمه دیگری پیدا کرد و به جای مو استعمال کرد. زیرا موی مربع این قدرها لغت خوبی نیست. البته در وضع قانون جنبه فصاحت و بلاغت را هم نباید از دست داد و استعمال کلماتی که تنافر دارد خوب نیست دیگر از چیزهایی که بنده در نظر دارم و سابق بر این هم در نظر داشتم این است که واحد مقیاس نقد آیا قرانست یا تومان؟ به جدول حسابها که گاهگاهی نگاه میکنیم واحد پول را گاهی قران و گاهی تومان میگیرند. وقتی که عدد صحیح را قران میگیرند اعشارش دینار است و وقتی که عدد صحیح را تومان میگیرند اعشارش قران خواهد بود و به این ترتیب غالباً در محاسبات دچار اشکال میشویم.به عقیده بنده واحد نقد را چنانچه مصطلح هم هست باید تومان گرفت زیرا همیشه گفته میشود. فلان ثبات سی و دو تومان حقوق دارد نه سیصد و بیست قران، یا فلان وکیل دویست تومان حقوق دارد نه دو هزار قران یا فلان وزیر هفتصد و پنجاه تومان مواجب دارد نه هفت هزار و پانصد قران به هرحال جامعه این طور اصطلاح دارد پس اگر واحد مقیاس پول را تومان بگیریم ضرری ندارد و در این صورت دیگر هیچ محتاج نخواهیم شد که ممیز را عقب و جلو ببریم و در محاسبات دچار اشکال شویم. این بود نظریات بنده و پیشنهادهایی هم در این باب تقدیم کردهام
نایب رئیس - آقای ضیاءالواعظین (اجازه)
ضیاءالواعظین - درقسمتهای اخیر فرمایشات آقای یاسایی بنده عرضی ندارم و منوط به رأی مجلس مقدس است ولی در قسمت اول راجع به اوزان و موازین شرحی که فرمودند بنده چون عضو کمیسیون فوائد عامه بودم لازم است عرض کنم که این موضوع هم درکمیسیون فوائد عامه مطرح و مذاکره شد و خود بنده هم یک دقتها و مراجعاتی کردم. اتفاقاً این اسمی که اتخاذ شده است در لغت بیشتر متناسب با معنی است. وزن مصدر است. هذاوزان ذاک همان طور که فرمودند وزن یعنی سنگینی و جمعش هم اوزان است ولی موازین که به معنی مفروش میزان است و به معنی آلتی است که چیزی را با آن وزن میکنند. ما از این لایحه و قانون نظری به ترازو و آلتی که با او چیزی را وزن میکنند نداریم. بلکه نظر ما به سنگ است. ترازو هر چه میخواهد باشد نظر و مقصود ما از این لایحه سنگ است. همان سنگی که در شیراز به صد مثقالش یک من گفته میشود، در جای دیگر به هزار مثقالش یک من گفته میشود. در کازرون یک طور است و در تهران یا در جای دیگر یک نوع.مقصود مقننین از وضع این قانون توحید وزن و سنگ است و سعی میکند تا در تمام مملکت وزن را به یک شکل واحد درآورد که در آذربایجان یا ساوجبلاغ یا جای دیگر همه جا یک شکل باشد در این صورت بنده تصور میکنم این لفظی که در لایحه در نظر گرفته شده است بهتر با اصل معنی تناسب دارد تا آن که مقصود جنابعالی است
یاسایی - بنده توضیح دارم
نایب رئیس - اگر توضیح نظامنامهای است بفرمایید
یاسایی - بلی توضیح نظامنامهای است. آقای ضیاءالواعظین مقصود بنده را طور دیگر ملتفت شدند غرض بنده این بود که میزان، لغت عربی است یعنی آن چیزی که شما چیز دیگری را به وسیله او میسنجید به همین دلیل که میگویید واحد قیاس. به همین دلیل به عقیده بنده اوزان غلط است
نایب رئیس - آقای تهرانی (اجازه)
آقا شیخ محمدعلی تهرانی - بنده مخالف با عقیده آقای یاسایی هستم
نایب رئیس - با ماده موافقید یا مخالف.
آقا شیخ محمدعلی تهرانی - با ماده موافقم
نایب رئیس - آقای وکیلالملک (اجازه)
وکیلالملک - موافقم
نایب رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - موافقم
نایب رئیس - آقای کازرونی (اجازه)
کازرونی - عرضی ندارم
نایب رئیس - پس مخالفی نیست؟
بعضی از نمایندگان - خیر
نایب رئیس - پیشنهادهایی که رسیده قرائت میشود پیشنهاد آقای یاسایی (به شرح آتی قرائت شد)
بنده پبشنهاد میکنم کلمه اوزان تبدیل به موازین شود... یا لفظ اوزان حذف گردد.
نایب رئیس - عقیده آقای مخبر چیست؟
مخبر - لازم است عرض کنم که در این جا دو قسمت است. یکی موضوع مذاکره در الفاظ و عبارات است. و یکی اصل قضیه است.اما در اصل قضیه خاطر نمایندگان محترم مسبوق است که وقتی یک لایحه تصویب میشود باید طوری باشد تا در خارج هم بتواند جریان پیدا کند و این اصل همیشه منظور نظر ما بود.اما قضایای لفظی البته بسته به نظر مجلس است که عربی باشد یا فارسی هر طور رأی دادند و در مجلس قابل توجه شد البته میرود به کمیسیون و در هر حال بنده شخصاً این پیشنهاد آقای یاسایی را نمیتوانم قبول کنم و به نظر مجلس واگذار میکنم
نایب رئیس - رأی میگیریم به پیشنهاد آقای یاسایی
صدرالاسلام - به کدام پیشنهاد
نایب رئیس - به تبدیل کلمه اوزان به موازین. مجدداً قرائت میشود تا درست معلوم شود. (مجدداً به شرح سابق خوانده شد)
نایب رئیس - آقای دستغیب (اجازه)
دستغیب - پیشنهاد به طور تردید نمیشود کرد. باید قبلاً یکی از این دو شق را قبول کنند و بعد پیشنهاد نمایند
یاسایی - بنده پیشنهاد میکنم که لفظ اوزان حذف شود
نایب رئیس - به حذف که نمیشود رأی گرفت پیشنهادتان را تجدید کنید تا رأی گرفته شود (پیشنهاد دیگر آقای یاسایی به شرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم در ماده اول ذرع به گز و لفظ رطل به پیمانه تبدیل شود.
نایب رئیس - توضیح بدهید
یاسایی - توضیحی ندارم. همان بود که عرض شد.
نایب رئیس - عقیده آقای مخبر چیست؟
مخبر - به نظر مجلس واگذار میکنم
نایب رئیس - رأی میگریم به این پیشنهاد. آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(جمعی قیام نمودند)
نایب رئیس - تصویب شد. خطاب به آقای آقا سید یعقوب. پیشنهاد سرکار هم در ضمن این پیشنهاد تصویب شد. پیشنهاد شاهزاده شیخالرئیس (به شرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم - لایحه وزن و مقدار مقیاس نوشته شود
نایب رئیس - آقای شیخالرئیس (اجازه)
محمدهاشم میرزا شیخالرئیس - اگر خواسته باشید لغاتی که الان معمول است حفظ کرده باشید به عقیده بنده بهتر این است که اصلاً جمع لفظ میزان یا وزن لازم نیست و برای این که از عبارات معمولی هم خارج نشده باشیم خوب است نوشته شود لایحه وزن و مقیاس و مقدار. و این طور بهتر است.
نایب رئیس - رأی میگیریم به پیشنهاد شاهزاده شیخالرئیس آقایان موافقین قیام فرمایند
(چند نفری قیام کردند)
نایب رئیس - تصویب نشد پیشنهاد آقای یاسایی (این طور قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم در جدول (۱) واحد مقیاس نقد (تومان) نوشته شود.
وزیر فوائد عامه - به عقیده بنده واحد مقیاس پول هر چه کوچکتر باشد بهتر است و از این جهت تومان زیاد است و بنده عقیده داشتم که قران را معین نکنند و اگر ریال را استعمال کنند بهتر است در هر حال تومان زیاد است.
مخبر - عرض میکنم در مسئله واحد پول که پیشنهاد کردهاند اگر آقا موافقت بفرمایند که این مسئله مراجعه شود به وزارت مالیه و با نظر وزارت فوائد عامه و مالیه این کار معین شود بهتر است زیرا اگر حالا ما بیاییم یک مرتبه این پیشنهاد را قبول کنیم و بعد وزارت مالیه و فوائد عامه نظر دیگری داشته باشند این خوب نیست در هر صورت این کار با نظر آنها دقت و اصلاح شود بهتر است
نایب رئیس - رأی میگریم به پیشنهاد آقای یاسایی. آقایانی که موافقند قیام فرمایند
(معدودی قیام کردند)
نایب رئیس - تصویب نشد. پیشنهاد دیگر آقای یاسایی. (به این مضمون خوانده شد):
بنده پیشنهاد میکنم در جدول (۱) در برابر مقیاسهای جدیده موازین و مقادیر قدیمه هم توضیح داده شود که مقایسه برای هر کس آسان شود. یاسایی
نایب رئیس - آقای یاسایی (اجازه)
یاسایی - اگر چه بنده توضیحات خودم را کاملاً عرض کردهام ولی مجدداً عرض میکنم که باید در برابر متری که حالا قبول میکنیم و مثلاً اسمش را گز میگذاریم بفهمیم که این متر معادل با چه اندازه از ذرع قدیم است و الا در حساب اشتباه میشود متر گویا چهارده گره و دو خمس گره است پس این قید را باید بکنیم که ذرع جدید معادل با ۱۴ گره دو خمس گره قدیم است. برای این که الان یک معاملاتی شده و سند به دست اشخاص داده شده است فرضاً بنده هزار ذرع پارچه از یک کسی میخواهم.وقتی میخواهم مطالبه کنم با طرفین نمیدانم به موجب اصول جدیده چقدر باید مطالبه کنم این مقایسه اسباب اشتباه میشود لذا این توضیح به عقیده بنده لازم است.
مخبر - عرض میکنم در این قسمت مانعی ندارد. ولی در این جا اساس مسئله و اساس مشکلاتی که در اوزان و مقادیر پیدا شده است ناشی از این است که در هر جایی یک اصطلاحات مخصوصی دارد شما حالا آمدهاید سطر را معین کردید و گفتید فلان میلیونیم دور کره یا درم را آمدید فلان مقدار آب با فلان درجه حرارت معین کردید حالا میخواهید تطبیق کنید اولاً باید فهمید که این تطبیق را با چه باید کرد بایستی که در تهران معمول است؟ آقا این تطبیق را مجلس شورای ملی باید بکند یا دولت؟ به عقیده بنده این کار را دولت باید بکند که وقتی سنگها را درست میکند در مقابل آن اسامی اوزان معموله را بگذارد. ولی حالا شما آمدید مال تهران را معین کردید آن وقت در خراسان و آذربایجان اسباب زحمت خواهد شد و اشکال پیدا خواهد کرد
نایب رئیس - رأی میگیریم به پیشنهاد آقای یاسایی. آقایانی که موافقند قیام فرمایند
(چند نفری قیام کردند)
نایب رئیس - تصویب نشد پیشنهاد آقای عمادالسلطنه (این طور قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم - لایحه سنجش و پیمانش نوشته شود. عمادالسلطنه
نایب رئیس - آقای عمادالسلطنه (اجازه)
عمادالسلطنه - چون آقایان توجهی که لغات فارسی قدیمی خودمان معمول شود و این دو کلمه مخصوصاً در پیش زارعین و دهاقین خیلی معمول و متداول است به این جهت بنده پیشنهاد کردم که لایحه سنجش و پیمایش نوشته شود و نزدیک به فهم عوام هم هست
مخبر - چون بنده میبینم اکثریت مجلس با این پیشنهاد موافق است و غالباً آقایان اعضاء کمیسیون هم میفرمایند صحیح است لذا بنده هم قبول میکنم
نایب رئیس - پیشنهاد آقای اخگر قرائت میشود.
اخگر - پیشنهاد بنده دیگر مورد ندارد. چون قبول کردند
(پیشنهاد دیگری از طرف آقای یاسایی به مضمون ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم. نوشته شود فقط (لایحه مقیاسها)
نایب رئیس - باز همین پیشنهاد را تعقیب میکنید؟
یاسایی - چون قبول کردهاند دیگر عرضی ندارم.
(پیشنهاد دیگر آقای یاسایی به این ترتیب خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم. در جدول (۱) در برابر ده درم مثقال نوشته شود: و ایضاً ده هزار درم به من نامیده شود و صد هزار درم به خروار مرسوم گردد. یاسایی
نایب رئیس - آقای یاسایی (اجازه)
یاسایی - در این جدول نوشته شده است درم مساوی است با یک گرم ولی اضعاف درم را صحیح ننوشتهاند و فقط نوشتهاند ده درم و به نظر بنده اگر به جای ده درم مثقال را که یک کلمه معمول و متداولی است میگذاردند خیلی بهتر و مناسبتر بود و برای ده هزار درم هم من را معین کنیم و به جای صد هزار درم هم خروار را معلوم نماییم که همه هم آشنا به این اصطلاحات هستند و خیلی هم معمول و متداول است و اگر ما به جای این کلمات اصطلاحات خودمانی را بگذاریم خیلی مناسبتر خواهد بود.
مخبر - در این قسمت البته اگر آقایان نمایندگان محترم یک کلمه پیدا کنند در مقابل ده درم که اسباب اشکال نشود بهتر است و البته باید قبول کرد ولی علت این که ما مثقال را به جای ده درم نگذاشتهایم برای رفع همان اشتباهی است که توضیح دادهام زیرا مثقال الان پنج گرم است و در دواخانه هم همین طور استعمال میشود و اگر حالا بیاییم بگوییم ده گرم یک مثقال باشد اسباب اشکال میشود پس بنابراین خوب است مجلس شورای ملی یک کلمه پیدا کند که نزدیک به مقصود باشدخواه مستعمل خواه کلمه جدید باشد البته بهتر است و مخصوصاً اگر یک کلمه جدیدی پیدا کنیم خیلی بهتر از مثقال خواهد بود چون کمتر اشکال دارد.
نایب رئیس - رأی میگیریم به پیشنهاد آقای یاسایی آقایان موافق قیام فرمایند
(عدهای قیام نمودند)
نایب رئیس - تصویب نشد پیشنهاد شاهزاده شیخالرئیس (به این مضمون خوانده شد:)
بنده پیشنهاد میکنم - وزارت تجارت نظامنامه ترتیب داده و هر یک از اینها را با اوزان و مقدار و مقیاسهای ولایات تطبیق کند. محمدهاشم میرزا
شاهزاده شیخالرئیس - بنده اشکال بعضی از آقایان را که میفرمایند باعث سرگردانی اشخاص خواهد شد وارد میدانم و اساساً یکی از چیزهایی را که ما را واداشته است که این مقیاسها را معین کنیم برای رفع اشکالاتی است که از نقطهنظر اختلاف اوزان ولایات حاصل میشود و از آن طرف این اوزانی که حالا معین میشود باید طوری باشد که در همه جا مردم بدانند و با اوزاق قدیمه درست تطبیق کند تا اسباب زحمت نشود و بنده از این نقطهنظر بود که پیشنهاد کردم نظامنامه مفصلی در این باب جهت تطبیق تهیه شود.
نایب رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - بنده خیلی تعجب دارم از حضرت والا شاهزاده شیخالرئیس مقام وضع قانون و مقام عمل دوتا است ما فعلاً مینویسیم برای این که اصلاحاتی در اوزان و مقادیر مملکت بشود و البته بعد از آن که قانون گذشت در مقام عمل یک نظامنامه تدوین خواهد شد مطابق آن نظامنامه عمل شود فعلاً موقع وضع قانون است و باید اوزان و مقادیر مختلفه ایران را در تحت یک میزان واحدی بیاوریم و پس از این که در تحت میزان واحدی در بیاوریم و از مجلس گذشت معلوم است دولت در مقام عمل نظامنامه تهیه میکند که در تمام نقاط ایران اوزان به یک صورت واحد درآید والبته تصدیق میفرمایید که در ظرف یک سال و دو سال هم این قانون در تمام مملکت جریان پیدا نمیکند بلکه بیست سال و بیست و پنج سال وقت لازم است تا در تمام مملکت این قانون جاری شود
شیخالرئیس - ایشان کاملاً با بنده موافق بودند
نایب رئیس - رأی میگیریم به پیشنهاد شاهزاده شیخالرئیس آقایانی که موافقند قیام فرمایند
(عده قلیلی برخاستند)
نایب رئیس - رد شد پیشنهاد آقای اخگر (به شرح آتی قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم سه سنگ یک من و صد من یک خروار معین شود.
نایب رئیس - آقای اخگر (اجازه)
اخگر - در اینجا این طوری که تعیین شده یک سیر تقریباً بیست مثقال است به جهت این ده گرم تقریباً دو مثقال و کسری است و صد درم بیست مثقال و کسری است و سنگ در این صورت تقریباً دویست مثقال و کسری است اگر سه سنگ یک من حساب کنیم معادل خواهد شد با من معمولی و یک قدری رفع اشکال از مردمانی که عادت کردهاند به من معمولی خواهد شد و در واقع سه سنگ مساوی است با سه کیلوگرم و این در همه جا معمول است که سه سنگ میشود یک من و صد من میشود خروار و این یک وزنی است که برای اکثر جاها معین شده و به نظر بنده چنانچه این طور نوشته شود بهتر است.
نایب رئیس - آقای شیروانی (اجازه)
شیروانی - آقا گویا فلسفه این قانون را ملتفت نشدهاند این قانون برای ترتیب اوزان و مقادیر است که روی اعشار باشد شما باز اینجا کسور متعارفی جزئش میکنید ما میخواهیم از این ترتیب خلاص شویم و ترتیب اعشاری شود وقتی که بگوییم سه سنگ کسور متعارفی میشود و این مثل ترتیب قدیم میشود و ما باز دچار یک من و یک چارک و چند سیر میشویم و این موضوع برای این است که اعشاری باشد.
نایب رئیس - رأی میگیریم به پیشنهاد آقای اخگر آقایانی که موافقند قیام فرمایند.
(عده کمی برخاستند)
نایب رئیس - تصویب نشد.چون در این ماده یک پیشنهاد قابل توجه شده برمی گردد به کمیسیون ماده دوم مطرح است. (شرح ذیل قرائت شد)
ماده دوم - کلیه اوزان و مقیاسها باید دارای علامت مخصوص دولتی باشد
نایب رئیس - آقای یاسایی (اجازه)
یاسایی - گویا اشتباهی در پیشنهاد آقای عمادالسلطنه شده است چون پیشنهاد شده بود سنجش و پیمایش نوشته شود پیمایش آن معنی را ندارد پیمایش یعنی پیمودن راه است و اسم مصدر است و فارسی است مقصود شما پیمانه کردن است و اینجا اشتباه شده است و اسم مصدرش هم پیمایش نیست و غلط است ونباید یک غلطی را ما تصویب کنیم
نایب رئیس - آقای هرمزی (اجازه)
هرمزی - عرضی ندارم.
نایب رئیس - آقای اخگر (اجازه)
اخگر - بنده هم عرضی ندارم
نایب رئیس - آقای دستغیب (اجازه)
دستغیب - عرضی ندارم
نایب رئیس - دیگر مخالفی ندارد؟
گفتند - خیر
نایب رئیس - رأی میگیریم به ماده دوم - آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
نایب رئیس - تصویب شد ماده سه (به شرح ذیل خوانده شد)
ماده سوم - هر کسی حق دارد اوزان و مقیاسهایی بر طبق این قانون تهیه نماید ولی قبل از آن که آنها را به معرض فروش درآورد یا برای تجارت و کسب به کار برد باید آن اوزان و مقیاسها را به تصدیق دولت رسانیده و علامت رسمی در روی آن نقش شود.
نایب رئیس - آقای هرمزی (اجازه)
هرمزی - عرضی ندارم
نایب رئیس - آقای اخگر (اجازه)
اخگر - عرضی ندارم
نایب رئیس - آقای دستغیب (اجازه)
دستغیب - بنده هم عرضی ندارم
نایب رئیس - آقای تهرانی (اجازه)
آقای شیخ محمدعلی تهرانی - اینجا اوزان و مقادیر اسمش تبدیل شد به کلمه فارسی وحالا که رأی گرفته شد به اوزان و مقادیر رأی گرفته شد و در این ماده هم همین طور است لهذا بنده تذکر میدهم که لفظ اوزان و مقادیر باید همان پیمایش و سنجش نوشته شود
نایب رئیس - آقای ضیاءالواعظین (اجازه)
ضیاءالواعظین - بنده تصور میکنم در این جا که اصل اسم قانون را سنجش و پیمایش اتخاذ کردیم لازم نمیآید که در تمام موادش این کلمه را عنوان کنیم زیرا ممکن است در بعضی جاها دچار اشکال بشود. ما برای ترویج زبان فارسی و توسعه آن سعی کردیم که اسامی فارسی بشود. حالا اگر بخواهیم در تمام این مواد این اسم را داخل کنیم ممکن است دچار اشکالات شویم.
نایب رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - بنده موافقم.
نایب رئیس - آقای ارباب کیخسرو
ارباب کیخسرو - موافقم.
نایب رئیس - آقای حائریزاده (اجازه)
حائریزاده - بنده موافقم
نایب رئیس - آقای آقامیرزا شهاب مخالفید؟
آقا میرزا شهاب - بلی.
نایب رئیس - بفرمایید.
آقا میرزا شهابالدین - بنده در این ماده مخالفم و در ماده قبل هم که رأی داده شد مخالف بودم و گمان میکنم یک قدری در عبارت ناتمامی باشد و آن این است که اوزان و مقیاس یک چیزی نیست که وجود خارجی داشته باشد و معنی هم کردهاند سنجش و پیمایش پس نمیتواند یک نفر در خارج اوزان و مقیاسهایی تهیه نماید و اگر ما اجازه بدهیم که اوزان و مقیاس تهیه نماید. یعنی بر خلاف این که ما گفتیم ده گرم چقدر است و پانزده گرم چقدر باشد آنها میتوانند اوزانی بر خلاف آنچه که ما گفتهایم تهیه نمایند. مثلاً ما گفتهایم گرم باید مطابق درم باشد آنها گفتند گرم مطابق سیر باشد.مقصود این است که وزنههایی تهیه کنند نه اوزان و مقیاسهایی تهیه کنند و گمان میکنم درماده قبل هم که رأی دادیم اوزان و مقیاس دارای علامت مخصوص باشد. باید نوشته شود وزنهها دارای علامت مخصوص باشند.برای این که اوزان اسم معنی است و وجود خارجی ندارد که دارای علامت دولتی باشد و همچنین بنده نمیتوانم اسم معنی در خارج پیدا کنم و از این جهت بنده مخالفم با این ماده.
نایب رئیس - آقای وکیلالملک (اجازه)
وکیلالملک - عرضی ندارم
نایب رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - بنده عرض میکنم ما حالا وارد شدهایم در لغت سازی وداخل شدهایم در فاعل و مفعول و اینها گمان میکنم در موقع وضع قانون ما نباید داخل در صیغه سازی شویم. این یک عبارتی است که در قانون نوشتهاند و این کلمه لفظ مصدر است میخواهیم بگوییم اوزان ومقیاس اگر این لفظ را گفتیم که اگر کسی اوزان و مقیاس ساخت باید علامتی رویش بگذارد چه اشکالی دارد که حالا آقای آقا میرزا شهاب میفرمایند این اسم آلت است و اسم آلت چه باید باشد وچه باشد گمان میکنم در موقع قانونگذاری نباید داخل در این قضایا شد
گفتند - مذاکرات کافی است
نایب رئیس - بپیش نهاد آقای سلطانالعلما قرائت میشود (به مضمون ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم در ماده سه تصریح شود که این علامت از طرف دولت مجانی است.
نایب رئیس - آقای سلطانالعلما (اجازه)
سلطانالعلما - بنده چون این لایحه جزو دستور نبود لایحه را ندیده بودم حالا که خوانده شد معلوم شد هم دولت و هم مردم میتوانند این اوزان را معین کنند ودر صورتی که مردم معین کردند دولت باید یک علامتی روی آن بگذارد و بنده پیشنهاد کردم که این علامت را که دولت میگذارد مجانی باشد.
نایب رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - بنده خیلی جسارت میکنم با این پیشنهاد مخالف هستم به قدری ما در این مجلس واقعاً مقام خواجه تاشانی پیدا کردهایم که به هر چیزی که نفع دولت است فورا پیشنهاد میکنم مجانی باشد دولت مجانی مملکت را نمیتواند اداره کند.
نایب رئیس - عقیده آقای مخبر چیست؟
مخبر – به نظر مجلس واگذار میکنم
نایب رئیس - رأی میگیریم به پیشنهاد آقای سلطانالعلما آقایانی که موافقند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
نایب رئیس - تصویب نشد. پیشنهاد آقای وکیلالملک (به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم به جای جمله (به تصدیق دولت رسانیده) نوشته شود (در مرکز به تصدیق وزارت فوائد عامه و در ولایات به تصدیق بلدیه محل رسانیده)
نایب رئیس - آقای وکیلالملک (اجازه)
وکیلالملک - در اینجا این ماده ناقص است زیرا نوشته است اوزان باید به تصدیق دولت باشد و این برای دولت ممکن نمیشود یعنی دولت نمیتواند تهیه کند و به تمام ایالات و ولایات و دهات ایران بفرستد و ممکن است اهالی ایالات و ولایات یک اوزانی برای خودشان معین کنند و چنانچه حاضر کردند. اگر دولت در آنجا نباشد چه باید بکنند و اگر بخواهند به مرکز بفرستند این اسباب زحمت مردم است بنابراین بنده این طور پیشنهاد کردم که نوشته شود در مرکز اوزانی که تهیه میشود به تصدیق وزارت فوائد عامه و در ولایات به تصدیق بلدیههای محل برسانند و این که در ولایات اداره فوائد عامه را پیشنهاد نکردم برای این است که در تمام ایالات و ولایات شعبه وزارت فوائد عامه نیست که مردم اوزان و مقادیری که تهیه میکنند به تصدیق اداره فوائد عامه آنجا برسانند. از این جهت این طور پیشنهاد کردم.
وزیر فوائد عامه - این که اینجا نوشته شده است دولت برای این است که در مرکز وزارت تجارت متصدی این کار باشد ولی در ولایاتی که این وزارتخانه شعبه نداشته باشد ممکن است به مالیه یا حکومت واگذار کنند. بنابراین به همین ترتیبی که نوشته شده است بهتر است و مقید نکنیم بهتر است و چیزی که در این ماده ناقص است این است که این ماده جزاء ندارد که اگر کسی تخلف کرد جزای او چیست و باید این مسئله معلوم شود و گویا بعضی از آقایان نمایندگان هم پیشنهاد کردهاند که جزا معین شود.
یک نفر از نمایندگان - در ماده پنج جزاء معین شده
وزیر فوائد عامه - ماده ۵ راجع به مجازات اشخاصی است که به وسیله آلات تقلبی وزن و کیل کنند. بنابراین این ماده ۳ هم باید یک جزایی داشته باشد.
نایب رئیس - رأی میگیریم به پیشنهاد آقای وکیلالملک آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(عده کمی برخاستند)
نایب رئیس - تصویب نشد. پیشنهاد آقای داور (به مضمون ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم بر ماده سه اضافه شود اوزان و مقیاسهایی که علامت دولتی نداشته باشند ضبط شده و به علاوه متخلف به حکم محکمه از سه روز تا یک ماه حبس خواهد شد
نایب رئیس - آقای داور (اجازه)
داور - بنده گمان میکنم این مجازات لازم باشد زیرا وقتی که مقنن وضع قانون میکند باید فکر کند که اگر کسی تخلف کرد چه باید بشود. چون ما میخواهیم این لایحه اوزان و مقادیر اجراء شود و باید این مجازات در این ماده قید شود و به عقیده بنده مجارات زیادی هم نیست.
نایب رئیس - شاهزاده شیخالرئیس (اجازه)
شیخالرئیس – علیایحال برای مرتکب باید جزا قائل شد که هرکس قبل از آن که آنها را به معرض فروش در آورد به تصدیق دولت برساند اگر نرساند باید یک مجازاتی برای او قائل شد ولی اگر خواست برای خودش یک کیل یا وزنی درست کند که این چه عیب دارد؟ که او را حبس کنند!! و راجع به درست کردن سنگ اگر بخواهیم جزا قائل شویم ممکن است یک نفر برای انبار خودش بخواهد سنگ درست کند و وزن بکند و به فروش هم نمیرساند. در این صورت نباید برای او جزا و حبس معین کرد.
وزیر فوائد عامه - بنده این پیشنهاد آقای داور را قبول میکنم برای این که خودم عرض کردم ماده سه چون جزا ندارد ناقص است. اما اعتراضی که شاهزاده شیخالرئیس فرمودند راجع به قسمت اول ماده نیست و مثل این است که یک کسی اگر گفت من برای رعایای خودم میخواهم پول قلب تهیه کنم مجازات نداشته باشد! ولی این جزا راجع به قسمت ثانی ماده است: ولی قبل از آن که آنها را به معرض فروش درآورد یا برای کسب و تجارت به کار برد باید آن اوزان و مقیاسها را به تصدیق دولت برساند و علامت رسمی روی آن نقش شود حالا اگر به تصدیق دولت نرسانید جزایش چیست؟ بنابراین به عقیده بنده باید جزایی معین شود و آقای داور هم که پیشنهاد کردهاند از سه روز تا سی روز حبس شوند به عقیده بنده لازم است و باید این جزا در اینجا قید شود.
مخبر - بنده قبول میکنم
نایب رئیس - پس این پیشنهاد ضمیمه ماده میشود. آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - بنده میخواستم عرض کنم که با پیشنهاد آقای داور در اصل مجازات موافقم لیکن در کمیت و کیفیت مجازات آن بنده حرف دارم و از آقای مخبر تقاضا کردم که این ماده را برگردانند به کمیسیون. چون دولت قبول کرد و آقای مخبر هم قبول کردند و در مجلس این رأی داده میشود. بنابراین تقاضا میکنم که این ماده برگردد به کمیسیون و کمیسیون وارد شود در کمیت و کیفیت این مجازات که در کیفیتش مذاکره شود بعد به مجلس پیشنهاد کنند.
مخبر - بالاخره برمی گردد به کمیسیون برای این که در آن دقت بشود ولی مقصودم این است که یک مجازاتی در این ماده باشد بنابراین برمی گردد به کمیسیون و در پیشنهاد آقای داور دقت میشود و پس از آن که این قسمت اضافه شد مجدداً به مجلس میآید.
نایب رئیس - دو فقره پیشنهاد دیگر هم رسیده است قرائت میشود و تکلیفش معلوم میشود. (به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد آقای مساوات: بنده پیشنهاد میکنم عبارت ذیل این ماده این طور نوشته شود به تصدیق بلدیه و در محلهایی که بلدیه نیست به تصدیق دولت رسانیده و علامت رسمی روی آن نقش میشود
پیشنهاد آقای حاج میرزا عبدالوهاب:بنده پیشنهاد میکنم تبصره ذیل به ماده ۳ اضافه شود.
تبصره - دولت مکلف است اوزان و مقادیری که تهیه میکند هر چه تمام شد به علاوه یک ده یک به مردم بفروشد.
پیشنهاد شاهزاده محمدولی میرزا: بنده پیشنهاد میکنم پس از سه سال جزا درباره متخلف اجرا شود و آن هم جزای نقدی باشد.
نایب رئیس - ماده چون برمیگردد به کمیسیون پیشنهادها هم میرود به کمیسیون سه فقره پیشنهاد راجع به ختم جلسه رسیده است اگر اجازه میدهید جلسه را ختم کنیم.
بعضی از نمایندگان - صحیح است.
نایب رئیس - جلسه آتیه روز سهشنبه سه ساعت قبل از ظهر دستور بقیه مذاکره در لایحه اوزان و مقادیر. آقای عراقی (اجازه)
حاج آقا اسماعیل عراقی - بنده چند فقره سؤال کردهام از دولت و قریب چهار ماده است که برای جواب حاضر نشده است استدعا میکنم به دولت تذکر داده شود که برای جواب سؤال بنده و سایر آقایان (که مخصوصاً از وزیر مالیه سؤال شده است) حاضر شوند که ما هم نزد موکلین خودمان خجل نباشیم. زیرا هرچه سؤال میکنم دولت ابداً اعتنا نمیکند استدعا میکنم تذکر داده شود که برای جواب سؤالات حاضر نشوند.
نایب رئیس - آقای دستغیب (اجازه)
دستغیب - در مرتبه دوم خواستم عرض کنم که لایحه پوست بره یعنی الغای قانون صدور پوست بره جزو دستور شود.
نایب رئیس - چون عده برای رأیگیری کافی نیست میماند برای جلسه دیگر.
(مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد)
نایب رئیس مجلس شورای ملی - سهامالسلطان
بیات منشی - علیاقبالالممالک.
منشی - معظمالسلطان