مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ دی ۱۳۳۷ نشست ۲۶۱
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۷
سال چهاردهم
شماره مسلسل
دوره نوزدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۱۹
جلسه: ۲۶۱
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۲۸ دی ماه ۱۳۳۷
فهرست مطالب:
۱-تصویب صورت مجلس
۲-استرداد لایحه حمل و ورود اسلحه به وسیله آقای وزیر جنگ
۳-سؤال آقای ابتهاج راجع به محلهای استیجاری و مؤسسات دولتی و جواب آقای وزیر دارایی.
۴-سؤال آقای پرفسور اعلم راجع به آمار محصلین و مدارس فعلی و تعداد قبل از مرداد ۳۲ و جواب آقای وزیر فرهنگ
۵-گزارش آقای نخستوزیر درباره مسافرت هیئت دولت به خوزستان و موضوع کارخانه کود شیمیایی شیراز
۶-بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به استخدام آقای اندره گدار مدیر کل باستانشناسی و ارسال به ملس سنا
۷-اعلام وصول سه فقره لایحه از مجلس سنا
۸-طرح و تصویب یک فوریت لایحه تأسیس اداره هواشناسی
۹-بیانات آقای مهندس ظفر و تقدیم استعفای خود از نمایندگی مجلس شورای ملی
۱۰-قرائت استعفانامه آقای مهندس ظفر
۱۱-تعیین موقع جلسه- ختم جلسه
مجلس یک ساعت و ۵۵ دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
غائبین بااجازه- آقایان: فرود- دکتر حسن افشار- دادگر- صادق بوشهری- مهندس فیروز- اخوان- مسعودی- برومند- موسوی- صفاری- توماج- محمودی- مهندس فروغی، بوربور- امید سالار- کاظم- شیبانی- مرتضی حکمت- مهندس ظفر- تیمورتاش- یارافشار- اورنگ- مهندس شیبانی- دکتر شاهکار- اسکندری- بهادری- امامی خوئی- سنندجی- قراگزلو- دکتر سعید حکمت- دولتشاهی- سالار بهزادی- دهقان- تربتی.
غائبین بیاجازه- آقایان: دکتر طاهری- کورس- دکتر فریدون- افشار- اریه- دکتر اصلان افشار- عامری- فرشی.
دیرآمدگان و زودرفتگان بااجازه- آقایان: جلیلی- عربشیبانی- بزرگنیا- استخر- عمیدی نوری- صدرزاده- صارمی- دکتر امیرحکمت- ساگینیان- اردلان.
رئیس- نظری نسبت به صورت مجلس نیست؟ آقای صدرزاده بفرمایید.
صدرزاده- اصلاحاتی در صورت جلسه هست که میدهم به تندنویسی
رئیس- بدهید دیگر نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت جلسه پیش تصویب شد.
۲- استرداد لایحه حمل و ورود اسلحه به وسیله آقای وزیر جنگ
رئیس- آقای وزیر جنگ بفرمایید
وزیر جنگ (سپهبد وثوق)- لایحهای تقدیم مجلس شورای ملی شده بود راجع به حمل و ورد اسلحه که دیگر مورد احتیاج نیست این است که از مقام ریاست استدعای استرداد آن را دارم.
۳- سؤال آقای ابتهاج راجع به محلهای استیجاری مؤسسات دولتی و جواب آقای وزیر دارایی
رئیس- امروز سؤالات مطرح است آقای ابتهاج بفرمایید.
ابتهاج- سؤال بنده از وزارت دارایی این است که من حیثالمجموع دولت در سال چقدر بابت اماکنی که مورد استفادهاش است مالالاجاره میپردازد در داخله و خارجه اگر ممکن است جداگانه بفرمایید و دیگر اینکه برای بینیاز شدن از پرداخت اجاره خانه و اماکن استیجاری دولت چه نقشهای دارد و سوم اینکه مثل شهربانی هر جا محلی میسازد محلی برای سر کلانتری میسازد پیشبینی میکند در شهرستانها اماکنی که ساخته میشود آیا جایی برای مأمورین دولت خواهید ساخت یا نه؟
رئیس- آقای وزیر دارایی بفرمایید.
وزیر دارایی (ناصر)- سؤالی که نماینده محترم فرمودند به عرض نمایندگان محترم میرسانم:
۱- وزارتخانهها و دوایر دولتی و بنگاههای وابسته به دولت جمعاً در سال چه مبلغ به عنوان کرایه خانه میپردازند؟
۲- برای تبدیل خانههای کرایه که ساختمانهای دولتی بینیاز از اجارهخانههای شخصی بشوند چه اقدامی در نظر است.
۳- آیا برای محل سکونت کارمندان دولت که به شهرستانها اعزام میشوند فکری خواهد شد یا خیر؟ جواب آن را به عرض آقایان نمایندگان محترم میرسانم.
مطابق صورتی که از مرکز شهرستانها رسیده سالیانه مبلغ ۱۶۸۶۰۰۰۰۰ ریال به عنوانمالالاجاره پرداخت میگردد (ابتهاج- تمام) حالا عرض میکنم و چنانچه کرایه محل بعضی از شهرستانها که تاکنون صورت نرسیده است و همچنین کرایه محل بنگاهها و بانکهایی که با سرمایه دولت تشکیل شدهاند به مبلغ مذکور علاوه شود میزان مالالاجاره پرداختی سالیانه در حدود دویست و پنجاه میلیون ریال خواهد شد. (سلطانی- با سازمان برنامه؟)
از اعتباری که در بودجه کل کشور و بودجههای بعضی از وزارتخانهها برای ساختمانهای دولتی منظور میگردد برای سکونت ادارات اقدام به ساختمان شده و میشود و همچنین از اعتبار پذیره نیز مبلغی برای تکمیل ساختمانهای نیمهتمام تشخیص داده شده است و با این ترتیب ممکن است تا چند سال دیگر احتیاجات وزارتخانهها و ادارات از اجاره نمودن محل منتفی شده و ساختمانهای دولتی برای سکونت آنها آماده شود.
ساختن محل برای سکونت کارمندانی که به شهرستانها میروند مورد توجه دولت بوده و امیدوار است با توجه به امکانات خزانه و بودجه کل کشور به انجام این منظور نیز به تدریج در شهرستانهایی که ضرورت دارد موفقیت حاصل گردد.
رئیس- آقای ابتهاج بفرمایید.
ابتهاج- بنده از توضیحاتی که جنای آقای وزیر دارایی دادند خیلی متشکرم ولی نفهمیدم مالالاجارههایی که در خارج ایران هم پرداخت میشود جزو این ارقام هست یا نیست برای اینکه آن رقمی که بنده شنیدم نزدیک ۵۰ میلیون تومان میشود (صحیح است) خود جناب آقای وزیر دارایی با آن که همیشه یکی از مقتصدین بزرگ مملکت ما محسوب میشوند و تصور میکنم این مبلغ ناقابلی نیست و برای این کار میشود یک وامی گرفت و ساختمانهای ضروری را مخصوصاً در نقاط دوردست که مأموری برای نبودن محل آنجا نمیروند تأمین کرد مثل بانک ملی که الان در تمام شهرستانها محل ساختهاند بنده امیدوارم که این برنامه هم مورد نظر دولت واقع شود مثل سفارتخانههایمان که چند میلیون دلار در چندی قبل تصویب شد برای آنها برای شهرستانها هم در داخله یک مبلغی اعتبار بگیرند و به تدریج این بناها ساخته بشود و بینیاز بشویم از خانههای اجارهای.
رئیس- آقای وزیر دارایی توضیح دیگری ندارید؟
وزیر دارایی- عرضی ندارم
۴- سؤال آقای پرفسور اعلم راجع به آمار محصلین و مدارس فعلی و تعداد قبل از مرداد ۳۲ و جواب آقای وزیر فرهنگ
رئیس- آقای پرفسور اعلم بفرمایید
پرفسور اعلم- سؤال بنده از وزارت فرهنگ این است که جناب آقای وزیر فرهنگ تشریف بیاورند توضیح بدهند که وضع فرهنگ قبل از مرداد ۳۲ چه بوده و الان چیست؟ عده دانشجویان، دانشآموزان کلاسها و مدارسی که ساخته شده و باز شده چقدر است؟ تا بنده توضیحاتی که دارم به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم (احسنت).
رئیس- آقای وزیر فرهنگ بفرمایید.
وزیر فرهنگ (دکتر مهران)- البته همان طور که آقایان نمایندگان محترم مستحضرند در این چند سال اخیر در تمام شئون مملکت ترقیات و پیشرفتهای محسوسی حاصل شده است فرهنگ هم از این قاعده کلی مستثنی نبوده هر چند بنده جواب سؤالاتی که آقای پرفسور اعلم فرمودهاند باید برایش یک ارقامی عرض کنم چون سؤالات ایشان ملازمه دارد با اینکه بنده این ارقام را یک به یک عرض کنم ولی سعی میکنم که حتیالمقدور آن ارقام مهمتر را عرض کنم و ضمناً آن کسورش را هم عرض نکنم که کمتر اسباب کسالت و سختگی آقایان بشود، سؤال فرمودهاند که عده مدارس در تمام کشور و عده دانشآموزان و دانشجویان در مرداد سال ۳۲- چقدر بوده، عرض کنم در سال تحصیلی ۳۱-۳۲ جمعاً ۸۵۲۰۰۰ نفر محصل در مدارس ایران مشغول تحصیل بودهاند و عده مدارس هم از حیث کودکستان دبستان و دبیرستان مدارس فنی و کشاورزی و دانشکده جمعاً ۶۲۶۹ تا بالغ میشده است عده کلاسهای اکابر در حدود ۷۷۵ کلاس بود که جمعاً ۴۴۰۰۰ نفر در آن تحصیل میکردهاند بنابراین جمع کل کسانی که چه در کلاسهای روزانه و چه در کلاسهای شبانه تحصیل میکردهاند جمعاً ۸۹۶۰۰۰ نفر بوده است ولی آخرین آماری که ما در سال جاری جمعآوری کردیم عده دانشآموزان و دانشجویان و همچنین افرادی که در کلاسهای شبانه تحصیل میکنند جمعاً در سال جاری ۱۸۰۷۰۰۰ نفر ۱۴۲۷۰۰۰ نفر در مدارس روزانه تحصیل میکنند در کودکستان، دبستان دبیرستان هنرستان آموزشگاههای کشاورزی و دانشکدههای تهران و شهرستانها و عدهای که بالغ بر ۳۷۹۰۰۰ نفر است در کلاسهای شبانه درس میخوانند که در حدود ۸۰ هزار نفر آنها افراد پلیس و ژاندارم و سربازان هستند، سؤال دیگر مربوط به این است که از کمک سازمان برنامه و صدی پنج شهرداری و بنگاه عمران و سایر بنگاهها برای بالا بردن سطح فرهنگ چه اقداماتی شده به طور کلی آمار ساختمانهای دولتی در سال ۳۱-۳۲ ۹۶۰ بوده یعنی ۹۶۰ بنای دولتی بوده است که در حدود ۲۰۷ بنای موقوفه است که در اختیار مدارس بوده و ۲۹۱۲ باب عمارت واگذاری است که بیشتر در دهات از طرف مالکین برای مدرسه اختصاص داده شده است که جمع کل آنها در حدود ۵۹۶۹ بنایی است بدون اینکه اجارهای داده بشود در اختیار وزارت فرهنگ از طرف دولت یا موقوفات برای مدرسه قرار داده شده است و این عده در حال حاضر به ۸۱۶۰ بنا بالغ میشود که قبلاً ۵۹۶۹ بوده و در حال حاضر ۸۱۶۰ یعنی در حدود ۳۰۰۰ بنای جدید اضافه شده است البته در این مدت سازمان برنامه کمکهای مؤثری به وزارت فرهنگ برای تکمیل بناهای نیمهتمام کرده که به عرض میرسانم.
۳۲۹ بنای دبستان که به وسیله بانک ساختمانی شروع شده بود و به مناسبت نبودن اعتبار نیمهتمام باقی مانده بود از طرف سازمان برنامه تکمیل شده و اکنون مورد استفاده مدارس است غیر از ۱۴ بنا که آن هم اعتباراتش تأمین شده و عنقریب تمام میشود این یک فقره ۳۲۹ بنا است و ۲۵۹ بنایدیگر است که خود وزارت فرهنگ یا اشخاص یا انجمنها نیمهتمام گذارده بودند و به واسطه نداشتن اعتبار ناقص مانده بود اینها را هم سازمان برنامه تکمیل کرده است که جمعاً ۵۸۸ بنا از طرف سازمان برنامه تکمیل و در اختیار وزارت فرهنگ قرار گرفته است علاوه بر این ۹۶ باب کارگاه حرفهای از طرف سازمان برنامه طبق نقشهای که وزارت فرهنگ تهیه کرده بود ساخته شده و در اختیار وزارت فرهنگ قرار داده و تجهیزات آنها هم از طرف سازمان برنامه از محل اعتبارات فرهنگی آماده شده و مورد استفاده است علاوه بر یک آموزشگاه تربیت معلم در تهران انستیتوی فنی که برای تربیت معلم هنرستانهای صنعتی در یزد هنرستان تهران هنرستاناصفهان و هنرستان مشهد است اینها هم که از طرف سازمان برنامه ایجاد شده ساختمان شده یا اینکه ساختمانهایی بوده است که کارگاههای آن با اعتبارات سازمان برنامه تکمیل شده است کمکهایی هم از طرف سازمان برنامه برای تکمیل بناهای دانشگاهها شده است قسمتی از بناهای دانشگاه تهران از اعتبارت فرهنگی سازمان برنامه تکمیل شده برای دانشگاههای تبریز، شیراز، اصفهان و مشهد هم اعتباراتی منظور شده که قسمتی از آنها استفاده شده قسمت دیگری هم مشغول استفاده هستند روی هم رفته همان طور که ملاحظه میفرمایید کمکهای مالی قابلی از طرف سازمان برنامه شده است. از محل صدی پنج شهرداری باید عرض کنم تنها در تهران در ظرف این پنج سال ۵۱ دبستان ساخته شده که همه نمرهگذاری شده و کاشی هم دارند شاید بعضی از آقایان ملاحظه فرموده باشند تاکنون ۵۱ دبستان ساخته شده و هر سال اعتباراتی از این محل در اختیار ما خواهد بود که برای ساختمان ده دوازده ساختمان دبستان جدید کفایت میکند، در سایر شهرستانها هم به همین تناسب و اندازه بنا شده است البته چون شهرداریها در شهرستانها اعتبارات زیادی ندارند و بودجهشان کم است بالنتیجه پنج درصدی که به فرهنگ تعلق میگیرد چندان قابل نیست ولی در نقاطی مثل خرمشهر و اصفهان و تبریز و سایر شهرهای بزرگ که شهرداریها درآمد بیشتری دارند البته صدی پنج به میزانی است که هر سال میشود یک بنا بر بناهای موجود اضافه کرد و روی هم رفته در تهران ۵۱ باب در شهرستانها هم در همین حدود بنا از محل صدی ۵ شهرداری ساخته شده و در اختیار وزارت فرهنگ قرار داده شده است.
رئیس- آقای پرفسور اعلم مطلبی دارید بفرمایید.
پرفسور اعلم- با این اعدادی که جناب آقای وزیر فرهنگ اینجا به عرض مجلس رسانیدند این طور معلوم شد که در عرض این سه سال چون ایشان فرمودند ۵ سال و بنده عرض میکنم سه سال چون یک سال بعد از ۳۲ گرفتار هرج و مرج بودیم که بایستی امور مملکت روبهراه میشد و به راه میافتاد پس یک سال وقت تلف شد در سال دوم هم همه میدانید که در آن موقع در خزانه دولت یک شاهی نبود، در عرض این سه سال با همت و جدیت و کوشش مردم با ذوق و با هوش ایران فرهنگ ما سطحش دو برابر شده (صحیح است) اقداماتی که شده و ساختمانهایی که شده واقعاً بسیار مطلوب و بسیار به جا و بسیار به حق و بسیار قابل تقدیر است بنده میخواهم اینجا عرض کنم در مملکتی که در عرض سه سال فعالیت و کوشش فرهنگش این طور است ابداً نباید یأس به خود راه داد حتماً این مملکت رو به تعالی و ترقی میرود واین نیست مگر نتیجه دو امر یکی هوش ذاتی و فکر صحیح ایرانی نجیب و دیگری رهبری صحیح و درست شاهنشاه ما که در نتیجه ناسیونالیسم مثبتش این مملکت را رو به ترقی و تعالی میبرد، در یک مملکتی الا هم فالا هم نیست تمام شئون مملکت مهم است و بایستی همه شئون مملکت به موازات همدیگر رو به ترقی برود نمیشود گفت فرهنگ رو به ترقی برود و بهداشت نرود چون فرهنگ بدون بهداشت ابداً صحیح نیست و بهداشت بدون فرهنگ هم درست نیست، ارتش لازم داریم، دادگستری لازم داریم کشتی نفتکش لازم داریم با ملخ باید مبارزه بکنیم با تریاک باید مبارزه بکنیم با بیسوادی باید مبارزه کنیم در تمام شئون مملکت به موازات هم باید قدم بر داریم و بنده خیلی خوشوقت میشدم از جناب آقای رئیسالوزرا که لطف میفرمودند و به عرایض بنده گوش میدادند چون در واقع برای کارهایی است که در این مملکت شده و این ک ارها باز باید عرض کنم نتیجه جدیت و پشتکار شخص اول مملکت ما است و ما امیدواریم همان طوری که وعده فرمودهاند با این ثباتی که برای این مملکت ایجاد شده ده سال دیگر مملکت ما به پایه یکی از مترقیترین ممالک دنیا برسد. (انشاءالله)
۵- گزارش آقای نخستوزیر درباره مسافرت هیئت دولت به خوزستان و موضوع کارخانه کود شیمیایی شیراز
رئیس- جناب آقای نخستوزیر بفرمایید.
نخستوزیر (دکتر اقبال)- به طوری که آقایان نمایندگان محترم استحضار دارند طبق امریه مطاع ملوکانه، دولت در اولین فرصت به استانها مسافرت میکند برای اینکه از نزدیک به نیازمندیهای اهالی شهرستانها وقوف کامل حاصل کند و بتواند تصمیمات اساسی بگیرد و چون مسافرتی که در دو هفته پیش انجام داد مسافرتی بود که به خوزستان کرد بنده وظیفه خودم میدانم از اهالی شاهدوست و میهنپرست خوزستان که نسبت به هیئت دولت نهایت مهر ومحبت را مبذول داشتند و پذیرایی بسیار گرمی از ما کردند در این مقام مقدس سپاسگزاری کنم (صحیح است) البته نیازمندیهای تمام استانها خیلی زیاد است و دولت هم بر حسب امر ملوکانه این مسافرتها را میکند برای اینکه ازنزدیک از احتیاجات آنها اطلاع کامل حاصل کند ولی همان طور که آقایان استحضار دارند دولت به هیچ وجه منالوجوه و عدهای تا به حال نداده است و برنامه ما از روز اول گرچه مورد ایراد آقای دکتر بینا قرار گرفت گفتیم برنامه ما کار است از این جهت بنده هر جا که رفتم برخلاف یکی از روزنامهها که نوشته بود این وعدههایی که میدهید سعی کنید انجام بشود بنده هیچ جا وعده ندادم برای اینکه شایسته این دولت نیست که وعدهای بدهد و نتواند انجام دهد وظیفهاش کار کردن است و اگر توفیقی حاصل شد خود مردم آن منطقه مردم تمام شکور مستحضر خواهند شد این بود که هیچ وعدهای ندادیم و بنده به هیچ کس وعدهای ندادهام ونخواهم داد مسافرتی که هیئت دولت به آن منطقه کرد از چند جهت جالب توجه بود یکی راجع به وضعیت کارگران و کارمندان شرکت ملی نفت که در آن منطقه با کمال جدیت و فداکاری انجام وظیفه میکردند البته با تمام نمایندگان و خود کارمندان در هر منطقهای که رفتیم تماس گرفتیم و از نزدیک به تقاضای آنها رسیدگی شد بعضی از مطالب و تقاضاهای آنها وارد بود که البته دولت بلافاصله در تهران کمیسیونهایی ترتیب داده است و ریاست این کمیسیونها را شخصاً خودم قبول کردم برای اینکه زودتر نتیجه مثبتی برای رفاه حال کارمندان و کارگران شرکت نفت در خوزستان گرفته شود (احسنت) موضوع دیگری که در خوزستان مورد توجه بود و شکایت عموم را فراهم کرده بود موضوع خالصجات بود باید به طور خلاصه عرض کنم در نتیجه تصمیماتی که دولت راجع به این امر گرفت هفتاد الی هشتاد درصد پروندههایی که در دادگستری خوزستان معطل مانده بود فیصله پیدا کرد (احسنت- بسیار خوب است) اما متأسفانه کارهای ما افراط و تفریط است یک وقت میشود که تمام مال دولت را میبخشیم و هیچ بحثی هم درش نمیشود یک وقت هم مته به خشخاش میگذارند و اشکالات خیلی زیادی میشود و همان طور هم که بنده آنجا گفتم ما باید طرز فکر و طرز کارمان را تغییر بدهیم و با آن روش سابق و کمیسیونبازیها نمیشود کار کرد والبته دولت هم در این کار ساعی است و همیشه تذکرات لازم را داده و میدهد تصدیق بفرمایید که یک روشی که سالهای متمادی در این مملکت برقرار بوده است در ظرف یک روز و دو روز از بین برد (صحیح است) بنده از این جهت خیلی متأسفم برای اینکه با تذکراتی که میدهم اقلاً باید پنجاه در صد مشکلات از بین رفته باشد ولی هنوز آن سلولهای مغز بعضی از ماها نتوانسته است درک کند که زمان دیگر اجازه نمیدهد که کارها با تأنی و با کندی پیش برود و بایستی مثبت بود و مثبت فکر کرد، در خوزستان دو سه موضوع راجع به خالصجات مورد بحث قرار گرفت یکی اینکه نسبت به ثبت به تمام اراضی مخصوصاً در شهرها از طرف دولت اعتراض داده شده بود و از این حیث مردم در زحمت بودند، و آن منزلی که خودشان ساخته بودند و احتیاج به سند مالکیت داشت نه این زمین سند مالکیت داشت و نه اینکه هیچ نوع معاملاتی در اطراف این منزل میتوانستند انجام بدهند بعد هم رسیدگی شد معلوم شد هشتاد الی نود درصد خانههایی که در آبادان و خرمشهر و اهواز و سایر شهرها هست مساحتش از سیصد متر اضافه نیست بنابراین دولت تصمیم گرفت اشخاصی که مساحت خانهشان تا سیصد متر هست اعتراضات خود را بلافاصله اداره خالصه پس بگیرد و دادگستری هم پرونده را ببندد (صحیح است) بنده خیال میکنم این تصمیم دولت برای رفاه و آسایش مردم این شهرستانها بیاندازه مفید بود البته در بعضی از شهرستانها بیاندازه مفید بود البته در بعضی از شهرستانها مثل خرمشهر آبادان و اهواز که مانند تهران قیمت زمینها خیلی بالا رفته بود ما نمیتوانستیم نسبت به بیش از سیصد متر فوراً یک تصمیمی بگیریم برای اینکه در قانون خالصه هم یک مادهای دارد که بنده درست به خاطرم نیست شاید ماده ۱۲ باشد که در آنجا گفته است که اگر اختلافاتی هست دو نفر از قضات و یک نفر از خالصه به این اختلافات رسیدگی کند و قطع کنند و دیگر به دادگستری نرود چون این امر در آن شهرهای بزرگ بود و نمیخواستیم صحبتهایی بشود و حرفهایی بزنند این بود که راجع به مازاد ۳۰۰ متر ما تصمیمی نگرفتیم و قرار شد در آن کمیسیونی که قانون معین کرده عملی شود ولی در شهرهای دیگر فرض بفرمایید مثل سوسنگرد و آن جاهایی که زمین قیمتی ندارد آنجا به طور کلی ما اعتراضمان را پس گرفتیم آنجا دیگر صحبت سیصد متر نیست هزار متر هم داشته باشند دولت دیگر اعتراضی در آن قسمت ندارد و اعتراضمان را به طور کلی پس گرفتیم موضوع دومی که مطرح بود موضوع نخیلات بود آقایان اطلاع دارند که سالیان دراز است که این موضوع مطرح است و اسباب زحمت رعایا و مالکین این قسمت شده بود آن هم باز در بعضی از شهرها مثل خرمشهر و آبادان که بیم آن میرفت و میرود که این نخلها را قطع کنند و تبدیل کنند به زمین، برای اینکه قیمت زمین بالا رفته و این البته از نقطهنظر آبادی کشور مخصوصاً در آن منطقه که درخت بسیار کم است مهم بود و دولت باید حتیالمقدور جلوگیری کند از قطع نخیلات لذا در آن قسمت هم موکول کردیم که رسیدگی بیشتری شود برای اینکه اطلاع پیدا کردیم که یک عده از اشخاصی که به زمین علاقه دارند رفتهاند و یک معاملات خصوصی با این مالکین که از رعایای بیچاره هستند کردهاند و یک قولنامههایی گرفتهاند که بعد از آن که دولت این زمینها را به آن اشخاص واگذار کرد زمینها را از اینها بگیرند و تبدیل کنند به یک زمینهای وسیعی، چون این موضوع مورد توجه واقع شد لذا راجع به آن قسمت تا یک حدی دولت یک شرایطی معین کرده است و از همه مهمتر اینکه رجوع کردیم برای کمیسیون ولی راجع به سایر قسمتها قرار گذاشتیم برای هر نخلی ۱۰ ریال اخذ شود، این را خواستم توضیح بدهم برای آقایان که طرز عملمان چیست برای اینکه درخت خرما متعلق به دولت نیست متعلق به اهالی است که سالیان پیش در آنجا غرس کردهاند ولی دولت سعی کرد که این را بگیرد نه از خود درخت این بود که گفتیم برای هر اصله نخل ۱۰ ریال گرفته خواهد شد مقصود این است که برای هر ۲۵ متر مربع زمین ۱۰ ریال گرفته میشود برای اینکه طرز عملی که آنجا میکنند هر درخت فاصلهاش با درخت دیگر تا شعاع دور تا دور پنج متر مربع در ۵ متر مربع است به این جهت از ۲۵ متر زمین ده ریال گرفتیم خواستم این توضیح را بدهم آن هم ۵ ساله یعنی هر کسی که ۲۵ متر زمین داشته باشد سالی ۲ ریال فقط خواهد داد و ملاحظه فرمودید اگر یک کسی هزار تا درخت داشته باشد مجموع آن چیزی که میپردازد وقتی که به سال تقسیم میشود سالی دو هزار و ده ریال و این مبلغ را ملاحظه میفرمایید که خیلی کم است خواستم این را توضیح بدهم که آن هم که واگذار کردیم تقریباً به طور رایگان بوده است چون قانون به ما اجازه نمیداد که ما به کلی رایگان بدهیم، تشخیص دادم که این زمینها که برای ما مصرفی ندارد نخلی که در آنجا کاشته شده و مال مردم است و هر روز مأمورین میرفتند و میگفتند مال شما نیست و نمیتوانستند معامله کنند و وقتی هم یک کسی مالک نیست علاقه به زمین ندارد (صحیح است) و ما برای اینکه آنها را علاقهمند بکنیم این تصمیم را گرفتیم و لازم بود که این توضیح را اینجا بدهم (صحیح است) البته در خوزستان مثل همه جای دنیا و همه جای ایران مردم از حیث نداشتن مسکن در زحمت هستند و برای اینکه در این قسمت هم تسهیل شده باشد در آنجا قرار شد زمینهایی که متعلق به دولت است و حقیقتاً مردم حقی ندارند در این زمینهای اطراف شهرها طبق نقشهای که شهرداریها تعیین میکنند خیابانبندی بکنند و آنها را با یک شرایط خیلیخیلی سهلی به کارمندان و کارگران و فرهنگیان و تمام طبقات تقسیم کنند که بتوانند برای خودشان منزل بسازند البته این یک مدت زمانی لازم دارد و یک چیزهایی باید انجام شود و مخصوصاً از نقطهنظر شهرسازی یک خیابانهایی کج و معوجی درست نکنند که بعد مجبور شوند برای توسعه معابر خراب کنند، این است که کومک هم شده است در آنجا به زمینهایی که در اطراف شهرها است و دولت به این ترتیب واگذار خواهد کرد البته در این مدت ده روزی که در خوزستان بودیم تمام قسمتهای این منطقه مخصوصاً مرکزش رسیدگی شد یک احتیاجات آنی و فوری داشتند که دولت تصمیم گرفت یک احتیاجاتی هم مربوط به وزارتخانهها بود که ما با وزرای مربوطه در همان جا تصمیم گرفتیم، البته کارهای دیگری کردیم که از نظر پیشرفت امور آن محل خیلی مؤثر بود از محل پذیره نفت مبلغ شصت میلیون ریال آقایان چند روز پیش اعتبار تصویب فرمودید و در اختیار هیئت دولت گذاشتید که به مناسبت مسافرتهایی که میکنند، از آن محل مبلغ شصت میلیون ریال برای کارهای خیلی خیلی فوری که هست استفاده شود، یکی از چیزهایی که اسباب زحمت اهالی آنجا شده بود مخصوصاً ایل شریف بختیاری این بود که هر موقعی که ییلاق و قشلاق میکنند از یک محل به محل دیگری خیلی در زحمت هستند، در آنجا پلی نیست، پلی که هست خیلی نامنظم و نامرتب است و در نتیجه هر سال تعداد زیادی اغنام و احشام تلف میشوند این پل پل شالو اسمش است لازم بود اعتباری برای ساختمان این پل تأمین شود که ساخته بشود و خیال میکنم به این ترتیب یک کمکی به این منطقه خواهد شد، در این هم که یکی از شهرستانهای فرمانداری کل چهار محال است در آنجا احتیاج زیادی به چاه عمیق داشتند برای اینکه آنجا منطقهای است که از لحاظ بیآبی در مضیقه هستند، در آنجا هم قرار شد یک چاه عمیقی بزنند و رفع این مضیقه بشود تا از حیث آب در زحمت نباشند کارهای دیگری از نظر کمبود نفت و قند در محل بود که در ظرف ۲۴ ساعت قندی که لازم بود به ایل بختیاری تحویل داده شد، کارهای دیگری هم به ترتیب مورد بررسی قرار گرفت و هر کدام احتیاجات فوری داشتند تأمین شد مثلاً شهر رامهرمز یک منطقهای است که بسیار آباد است ولی متأسفانه از حیث آب مشروب در زحمت بودند و آب آنجا هیچ قابل شرب نیست و بنده تعجب کردم که چه طور ممکن است آن آب را انسان بخورد از جهت
این که عواید شهرداری آنجا بسیار کم بود و نمیتوانستند تعهداتشان را با سازمان برنامه انجام بدهند این است که از آن محل ۳۵ میلیون ریال قرار گذاشتیم به آنها بدهیم و بیاندازه مورد تشکر و سپاسگزاری مردم از شاهنشاه معظم شده یک پل مهمی هست که غالب آقایان شاید تشریف بردهاند و دیدهاند، این پل شوشتر است، این پل شوشتر هم که تاریخ بسیار قدیمی دارد و یکی از بقایای دوران درخشان شاهنشاهی ایران است این پل هم چندین سال بود خراب شده بود و به هیچ وجه مورد استفاده واقع نمیشد به طوری که از یک طرف ارتباط شوشتر را با سایر نقاط خوزستان قطع کرده بود، البته برای مخارج آنجا هم مقداری کسری داشتند در حدود ۱۵ میلیون ریال که تعهد کردیم بدهیم و من خیال میکنم که ساختمان این پل وقتی تمام شود به این محل یک کمکی شده است، موضوع دیگری که طرف توجه بود راجع به آب بهبهان بود البته آب بهبهان را چندین سال است که زحمت کشیدهاند و لولهکشی کردهاند ولی نه مقدار آب کافی است و نه تصفیه شده است و مخصوصاً از جاهایی است که آب خیلی بد است در این قسمت هم بین سازمان برنامه و وزارت کشور توافق شد که بتوانند یک اقداماتی بکنند و آب شهر را به بهترین وجهی تأمین کنند، این کار هم خیال میکنم بسیار مفید بود که تصمیم گرفته شد و اگر دولت نمیرفت حتماً انجام نمیشد (مهندس سلطانی- یعنی اگر دولت نمیرفت سازمان برنامه تا چند قرن دیگر هم انجام نمیداد) یکی از نقاط ایران که از خیلی جهات جالب توجه است منطقه کوه کیلویه است که یک منطقه بسیار آبادی است ولی در نتیجه اینکه راه ندارد و خیلی عقب است از این جهت برای آن منطقه هم یک اعتبارات خیلی زیادی قائل شدند برای راه و ساختمان ۲۰ دبستان و ۲ درمانگاه و یک مرکزی هم برای فرمانداری آنجا بسازند موضوع دیگری هم که در خود اهواز انجام شد راجع به دانشگاه بود، البته دانشگاه اهواز یک دانشگاه جوانی است و دانشکده پزشکیاش دو سه سال بیشتر از عمرش نمیگذرد، دانشکده کشاورزی هم تازه تأسیس شده و متأسفانه هیچ نوع وسایلی که برای کار دانشکده کشاورزی به درد بخورد نبود بنده یادداشت کردم که در موقع خودش انجام خواهد شد و یک موضوع دیگری که مورد توجه واقع شد مسکن دانشجویان بود از این جهت در اجرای اوامر شاهنشاه مبلغ بیست میلیون ریال از محل پذیره به دانشگاه اهواز داده شد که کوی دانشجویان را احداث کنند (احسنت- بسیار خوب بود) یک اقدام دیگری که در اهواز شد ساختمان یک بیمارستان صد تختخوابی با تمام تجهیزاتش از طرف وزارت گمرکات و انحصارات برای تأمین بهداشت و درمان کارمندان گمرک در تمام خوزستان و سایر نقاط بود که مخصوصاً یک کمکی این بیمارستان خواهد کرد برای امور تعلیماتی دانشکده پزشکی آنجا و کاملاً به درد میخورد دولت هم اعتباری نداشت که برای وزارت فرهنگ تأمین کند این کار به این وسیله انجام شد و برای مهرماه آتیه انشاءالله این بیمارستان افتتاح خواهد شد و تمام مقدماتش مهیا شده و ساختمانش هم شروع شده و امیدوارم که برای مهرماه افتتاح شود (احسنت) مردم از نداشتن دادگاهها در نقاط مختلف شکایت داشتند آقای وزیر دادگستری اقدام کردند که پنج شش دادگاه تأسیس شود و دادگاه سیار هم برای آن منطقه اختصاص دادند که بتواند کارهای آن منطقه را رسیدگی کنند البته به طور فهرست خواستم به عرض آقایان برسانم که این اقدامات را دولت در آن منطقه انجام داده ولی چیزی که بیشتر باعث مسرت و سرافرازی هیئت دولت شد احساسات وطنپرستانه و شاهدوستانهای بود که اهالی این ایالت به خوبی نسبت به شاهنشاه مملکتشان ابراز میکردند حقیقتاً احساسات صمیمانه بود و این جواب و پاسخ دندانشکنی بود به آن اشخاصی که تصور میکنند بعضی از نقاط مرزی ما یک احساسات دیگری ممکن است داشته باشند (صحیح است) من میخواستم اعلام کنم که مملکت ما خوشبختانه هیچ موضوع منطقهای ندارد (صحیح است) با این فکر صد درصد مخالفم که حتی مقرر بشود و ابراز شود که خوزستان از نقطه نظر چند نفر ایرانی که عربی صحبت میکنند یا سایر مناطق ما بحثی بکنیم، ایران عبارت است از مملکتی که حدو وثغورش معین است و تحت رهبری شاهنشاه معظم ما هدایت و اداره میشود هیچ نوع اختلافی در بین ما نیست (صحیح است- صحیح است) که یک عدهای بگویند ما کردیم (دکتر بینا- کرد بهترین ایرانی است)، عرب هم تمام اینها ایرانی هستند و آن اشخاصی که خیالاتی در سر میپرورانند یا خائنین نسبت به مملکت خوب بود آن افراد را همراه خودم میبردم که به آنها نشان بدهم که چه احساساتی در آنجا است و همین احساسات است که باعث بقای مملکت ما شده است و تا دنیا دنیاست ایران سربلند و برپا خواهد بود (صحیح است- احسنت) عرض کنم بنده یک وظیفهای دارم که از ابراز احساسات اهالی محترم فارس که ضمن تلگراف به نمایندگان محترمشان در مجلس نسبت به اقدام دولت درباره تأسیس کارخانه کودشیمیایی در شیراز فرمودهاند سپاسگزاری کنم (استخر- بینهایت موجب تشکر است) بنده از این فرصت استفاده میکنم در این چند روزی که بنده تهران نبودم در بعضی از روزنامهها خواندم موضوعاتی نوشته بودند که مسلماً چون اطلاعی از جریان کار نداشتند لازم بود که از جریان کار آقایان نمایندگان محترم مجلس استحضار پیدا کنند و به وسیله جراید هم مردم استحضار حاصل کنند که جریان از چه قرار بود و چه کار مفیدی انجام شده است و اگر اشخاصی مطالبی انتشار دادهاند مسلماً به واسطه این بود که بیاطلاع بودهاند و مایه تأسف بنده است که در یک موضوعاتی که جنبه جدی دارد و یک کارهای اساسی میشود اشخاصی و افرادی بدون اینکه اطلاعی داشته باشند اظهارنظر میکنند و به این ترتیب میخواهند افکار و اذهان عمومی را مشوش کنند، ولی بنده این لغت را کراراً خدمت آقایان عرض کردهام ما هیچ کار محرنامهای نداریم، کار محرمانه در دستگاه این دولت وجود ندارد از هر جایی هر شخصی از هر طبقهای هر پروندهای که بخواهد ما در اختیارش میگذاریم که به آن پرونده رسیدگی کند ما کار محرمانه نداریم محرمانه در دستگاه دولت فعلی نیست بنده به محرمانه در دستگاه دولت فعلی نیست بنده به محرمانه کار کردن و محرمانه فکر کردن عقیده ندارم این بود که خواستم راجع به این موضوع توضیحاتی به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم، بنده چیزی یادداشت کردهام و از آقایان اجازه میخواهم که این یادداشت را بخوانم:
(عدهای از نمایندگان- بفرمایید)
چندی است که در روزنامهها مشاهده میشود مطالبی راجع به کارخانه کود شیمیایی شیراز مینویسند که اغلب ناشی از عدم اطلاع صحیح بوده و ممکن است افکار عامه مشوب گردد لذا لازم دانست برای روشن شدن اذهان مردم و نمایندگان محترم توضیحاتی به استحضار برسانم.
نظر به این که منطقه نفتخیر گچساران رو به توسعه بوده و مقادیر هنگفتی گاز نفت به دست میآید که اگر مورد استفاده قرار نگیرد به هدر خواهد رفت در نظر گرفته شد که سوخت شهرستان شیراز و کارخانجات اطراف آن به وسیله گاز تأمین گردد (صحیح است) بدین منظور مطالعاتی صورت گرفت و بررسیهایی به عمل آمد و در نتیجه معلوم شد میزانمصرف سوخت آن منطقه هنوز به قدری نیست که درآمد آن سرمایه به کار رفته برای لولهکشی را مستهلک نماید مگر آن که مصرف گاز افزایش یافته تا در نتیجه مطرح اقتصادی گردد.
از طرفی دیگر با احتیاج روز افزون کشور به کود شیمیایی و همچنین سایر صنایع پتروشیمی در نظر گرفته شد در منطقه شیراز که شرایط زندگی مساعد و عوامل لازم فراهم میباشد مبادرت به تأسیس یک کارخانه کود شیمیایی بشود و مطالعاتی که در این خصوص به عمل آمد معلوم گردید چنین طرحی کاملاً اقتصادی بوده و در ظرف مدت کوتاهی سرمایه به کار رفته را مستهلک خواهد نمود (احسنت) اصل طرح عبارت است از یک لوله ده اینچی فشار قوی به طول تقریبی دویست کیلومتر از گچساران به شیراز و مرودشت و همچنین لولههای توزیع گاز در شهر شیراز به ضمیمه یک دستگاه تصفیه گاز و مخزنی که ظرفیت ۲۴ ساعت گاز مورد مصرف را داشته باشد.
کارخانه کود شیمیایی دارای ظرفیت ۹۰ هزار تن نیترات دامونیوم با ۱۵۰ هزار تن نیترات دوشبو بوده و قابل افزایش تا دو مقابل این ظرفیت میباشد.
بهای ایجاد این تأسیسات در حدود سی میلیون دلار برآورد شده است پیشنهاد مختلفی که برای اجرای این طرح واصل گردید به دقت بررسی و بعد از مذاکرات مفصل و اقدامات مؤثری که به عمل آمد شرایط انجام کار را به بهترین صورتی تأمین و قرار داد مربوطه به امضاء رسید- شرایط کلی عبارت است از پرداخت یک میلیون و هشتصد هزار لیره از طرف شرکت ملی نفت ایران که بعداً مالک لولهها و شبکه توزیع خواهد گردید و هم ارز یک میلیون و هشتصد هزار لیره به ریال از محل پشتوانه اسکناس که به صورت وام داده خواهد شد و بعد از شروع بهرهبرداری این دو مبلغ به تدریج مستهلک خواهد گردید.
بقیه اعتبار مورد نیاز یعنی حدود بیست میلیون دلار از طرف کمپانیهای پیشنهاددهنده مستقیماً از خارج کشور تحصیل و از محل فروش محصول کارخانه مستهلک خواهد شد مدت اتمام این طرح ۲۱ ماه است و تمام مقدمات اجرای آن فراهم شده است (احسنت) (صدرزاده- طرحهای اقتصادی و عمرانی باید همین طور انجام شود)
نکته قابل توجه آن است که سازندگان کارخانه تعهد صدور محصول کارخانه را نموده و هر مقدار مازادی که حاصل شود به خارج صادر خواهند نمود و از این راه توسعه آتی کارخانه را تسهیل نموده گازهای نفتی که تا به حال هدر میرفت تبدیل به محصول قابل صدوری خواهد گردید و درآمد ارزی قابلی برای کشور تأمین مینماید.
این طرح به طوری که اشاره شد مستقلاً اقتصادی بوده و خالی از هر گونه ایراد میباشد و در نظر است که بر همین اساس در سایر نقاط نفت خیز کشور ایجاد کارخانه کود شیمیایی نموده و بعد از تأمین مصرف داخلی مازاد آن را به خارج صادر نمود. (احسنت)
توجه مختصری به افزایش سریع و روزافزون کود شیمیایی در تمام ممالک دنیا این مطلب را ظاهر میسازد که هر گاه در تأسیس کارخانه کود شیمیایی تسریع شود امکان این خواهد بود که مقدار معتنابهی از بازارهای دنیا را برای خود ذخیره نماییم و با میزان نامحدود منابع نفتی و گازهایی که تا به حال متأسفانه مورد استفاده صحیح قرار
نگرفته است آتیه بسیار درخشانی برای توسعه صنایع پتروشیمی در ایران میباشد و امید است در ظل توجهات بندگان اعلیحضرت همایونی توفیق حاصل شود که از این منبع ثروت طبیعی کمال استفاده شده و موجب آبادی و عمران قسمت مهمی از کشور را فراهم سازد. (احسنت)
بنده لازم میدانم علاوه بر این، گزارش را یک تجزیه و تحلیلی بکنیم که آقایان یک قدری بیشتر روشن شوند، ما در حدود ده میلیون دلار چه از پذیرهای که چند روز پیش آقایان تصویب فرمودید لایحهاش را و چه از وام صنعتی که باز آقایان از پشتوانه اسکناس تصویب فرمودند ما ده میلیون دلار به این اشخاص که میخواهند این کار را بکنند وام میدهیم و ضمانت بانکی گرفتهایم از بانکهای مهم خارج به طوری که ده میلیون دلار ما سوخت درش نیست هر موقع نتوانست انجام بدهد ضمانتنامه بانکی خارجی گرفتیم که بلافاصله از آنها پس میگیریم، در مقابل آنها میروند بیست میلیون دلار سرمایه خارجی میآورند و این کارخانه و لولهکشی را انجام میدهند در ضمن تعهد کتبی گرفتهایم، طی نامهای تعهد کردهاند که این محصول ما را اگر در داخل مصرف نداشت بایستی حتماً خودشان ببرند در خارج بفروشند و فقط از آن پول فروش محصول ماست که این قسط آنها پرداخته خواهد شد و ما برای این کار هیچ نوع سفته و تعهدی به این آقا نسپردهایم، حالا بنده تالی فاسدش را میگیرم به فرض اینکه این کارخانه را رفتند و سی میلیون دلار آوردند و ساختند و محصول این کارخانه را نتوانستند بفروشند ما چه شدهایم صاحب یک کارخانهای شدهایم با لولهکشی با ده میلیون دلار در صورتی که ارزش آن سی میلیون دلار است. بنده میخواستم ببینم چه خیانتی شده و چه خلافکاری انجام شده است، کار مثبت داریم میکنیم و چون کار مثبت میکنیم اذهان بعضی را مشوب میکند حالا اگر دولت میخواست تمام این تأسیسات را از سرمایه خودش تشکیل بدهد اداره میخواست باید مدیر کل درست کند اتومبیل بخرد آن وقت شاید حرفی زده نمیشد ولی کار مثبت که میکند حرف میزنند این بود که خواستم جریان این کار را حضور آقایان تجزیه و تحلیل بکنم این کار را بعضی روزنامهها خیانت قلمداد کردهاند و اگر خیانت است دولت من این خیانت را کرده است (نمایندگان- خدمت کرده است) (صارمی- جناب آقای دکتر اقبال در مقابل این خدمت به شما تبریک میگویم) حالا در این کار چه نتیجهای برای آن منطقه دارد وقتی که گاز و برق و ارد یک منطقهای بشود آن منطقه به خودی خود آباد میشود این بحثی ندارد آقایان ملاحظه فرمودهاند هر جا که کارخانهای گذاشته شود ولو اینکه دولت ضرر میکند معهذا اهالی آن منطقه وضع زندگیشان غیر از آن منطقهای است که کارخانه نیست همه آقایان اهل این مملکت هستند و نماینده یک منطقهای هستند میدانند هر وقت برق میرود گاز میرود آنجا فوراً تمدن دنبالش است و هیچ کس هم نمیتواند جلوگیری کند با این کارخانهای که گاز را میرساند به شیراز تمام اهالی شیراز وضعشان تغییر میکند رو به بهبودی میرود و حتماً تغییر میکند به علاوه از این کارخانه کود شیمیایی به دست میآید و در صورتی که محصول آن فقط و فقط کود شیمیایی نیست آن آقایانی که اهل فن هستند و شیمیدان هستند از بنده واردتر هستند میدانند که تمام صنعت آتی دنیا روی این پتروشیمی است یعنی موادی که از نفت بیرون میآید تمام آن قسمتهای پلاستیکی که درست شده استکان پلاستیکی کراوات پلاستیک همه را از این میگیرند، میدانید که یک صنعت بزرگی برای رفاه و آسایش مردم ایجاد شده ما کاری که کردهایم ده میلیون قرض دادهایم در مقابل تضمین بانکی گرفتیم و آنها باید بیست میلیون دلار بیاورند و این گاز را ببرند بفروشند تا پول کارخانه در بیاید وقتی پول کارخانه پرداخت شد تمام تأسیسات مال دلت ایران است تمام کارخانه مال ایران است بنده نمیدانم چه خیانتی شده (صدرزاده- بدون خرج مطالعه هم انجام شده استدعا میکنم تلگراف اهالی فارس را هم که سپاسگزاری کردهاند قرائت بفرمایید) تلگرافی که اهالی فارس کردهاند خطاب به بنده است رونوشت به جناب آقای صدرزاده (اطاق بازرگانی شیراز از اینکه وزارت محترم صنایع و معادن بر حل مشکلات غیرمترقبه در موضوع اتصال لوله گاز از گچساران و ایجاد کارخانه کود شیمیایی در شیراز توفیق یافتهاند تشکرات عمومی را عرضه میدارد و قاطبه اهالی به توجهات و عنایات شاهنشاه معظم مستظهر و اطمینان داریم که با اجرای پروژههای مترقبانه دولت روزگار سعادت و درخشان را استقبال کنیم. (احسنت)
۶- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به تمدید استخدام آقای آندره گدار مدیر کل باستانشناسی و ارسال به مجلس سنا
رئیس- آقایان به خاطر دارند در جلسه پیش ماده سوم قرارداد استخدام آقای گدار مطرح بود یک اشکالی شد و اشکال هم وارد بود و آن این بود که بایستی کمیسیون بودجه هم این استخدام را تأیید بکند چون بودجهای و مالی است این موضوع در کمیسیون بودجه هم مطرح شده و آن را تأیید کرده گزارش کمیسیون بودجه قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
کمیسیون بودجه در جلسه ۲۸ دی ماه ۱۳۳۷ لایحه دولت مربوط به استخدام آقای گدار تبعه دولت فرانسه به سمت مدیر کل باستانشناسی را با حضور آقای وزیر فرهنگ مورد رسیدگی قرار داده و با گزارش کمیسیون فرهنگ موافقت نمود اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
رئیس- ماده سوم مطرح است آقای دکتر رضائی (در جلسه نبودند) آقای مهدی ارباب (در جلسه نبودند) آقای دکتر دادفر.
دکتر دادفر- بنده موافقم
رئیس- آقای پرفسور اعلم
پرفسور اعلم- موافقم
رئیس- آقای دکتر بینا
دکتر بینا- عرضی ندارم
رئیس- آقای صارمی
صارمی- عرضی ندارم
رئیس- بنابراین رأی گرفته میشود به ماده سوم و چون ماده سوم را استرداد کردند این ماده به جای ماده دوم قرار داده میشود آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده سوم قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
ماده سوم- وزارتخانههای فرهنگ و دارایی مأمور اجرای این قانون میباشند.
رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) رأی گرفته میشود به ماده سوم آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد کلیات آخر مطرح است آقای عمیدی نوری.
عمیدی نوری- این لایحه را آقایان نمایندگان محترم باز هم تصویب فرمودند که برای مرتبه دیگری آقای گدار در رأس یکی از بزرگترین منابع بینظیر ایران یعنی ناموس تاریخ ایران و باستانشناسی ایران قرار بگیرد و دیگر همان طور که جناب آقای رئیس فرمودند شاید با اصلاح آئیننامهای که میشود موردی برای بحث کلیات در پایان لایحه نشود ولی بنده چون در کلیات اول میخواستم صحبت کنم و متأسفانه در مجلس ختمی شرکت داشتم و نتوانستم به این جهت از کلیات آخر میخواهم استفاده کنم و در این موقع که این لایحه دارد تمام میشود یک نکاتی که شاید به عرض نمایندگان محترم مجلس نرسیده است به عرض برسانم یعنی این لایحه محرک شد که بروم مطالعه بیشتری بکنم در تاریخ باستانشناسی ایران و روشی که دولت فرانسه و مأموریتشان نسبت به این منبع ملی ما پیش گرفتهاند ایران یکی از کشورهای بزرگ باستانی جهان است و یکی از امتیازات ایران آثار باستانی و تاریخ چند هزار ساله است و این عظمت و امتیاز ایران مورد توجه بزرگانی جهان بود که از کاوشها و مطالعاتی که در سالهای قبل از قدم گذاردن فرانسویان به ایران به کار بردند استنباط شده بود که در ایران مخصوصاً در ناحیه شوش آثار تاریخی بزرگی از تمدن قدیم وجود دارد و شاید اول کسی که در آنجا این مطالعه را کرد یک نفر سرهنگ انگلیسی بود به نام لوفتوس که این سرهنگ کاوشهای اولیه در شوش نمود بعد از ایشان هم کتیبه بیستون را آقای رابنسون انگلیسی مطالعه کرد چندی بعد فرانسویها به این فکر افتادند نسبت به این منبع عظیم تاریخی و باستانی ایران یک تسلطی درش به وجود بیاورند (حشمتی- اگر شامیلیون نبود که اینها کاری نمیتوانستند بکنند) شامپولیون مربوط به ایران نبود مربوط به مصر بود جناب آقای حشمتی بنده راجع به ایران عرض میکنم نتیجهاش این شد که در سال ۱۳۱۲ قمری که مقارن بود با ۱۹۰۰ میلادی نزدیک ۶۰ سال قبل فرانسویها آمدند و یک امتیاز انحصاری کاوش در تمام ایران را به دست آوردند که وقتی این قرارداد را مطالعه میکنیم میبینیم در بادی امر نسبت به آثار تاریخی ایران یک احترامی گذاشته بودند و این قرارداد ۱۹۰۰ بین دولت ایران ودولت فرانسه موادش شرافتمندانه است یکی از موادش این است که اگر در نتیجه این کاوشهایی که میشود اشیایی به دست آمد که آن اشیاء دارای طلا و نقره بود آنها حق داشته باشند پیشنهاد بدهند به دولت ایران و به قیمت عادله روز بخرند و این البته احترامی بود به مفاخر ما و قصه این نبود که مفاخر ما را ببرند این قرارداد ۱۳۱۲ قمری است که در آن قید است «فصل ۶- اشیاء نفیسه از قبیل طلا و نقره اگر پیدا بشود ملک مخصوص دولت علیه ایران خواهد بود ولی چون مأمورین فرانسه در اکتشاف آن زحمت کشیدهاند اگر بخواهند خریداری نمایند دولت ایران نصف آن را به قیمت عادله به آنها خواهد فروخت» و این قرارداد بسیار شرافتمندانه بود ۶ سال بعد دولت فرانسه از وضعیت خاص کشور فهمید که بایستی یک قدری بیشتر منابع گرانبهای ما را به دست بیاورد و ببرند به موزه لوور این است که در سال ۱۳۱۸ هجری قرارداد جدیدی میبندند و در فصل دوم آن قرارداد ذکر میشود دولت فرانسه متعهد است هر گاه اشیاء طلا و نقره کشف شود به وزن آن باید پول طلا و نقره تحویل دولت ایران بدهند» این قراردادی بود که دولت فرانسه بعد از ۶ سال این قرارداد انحصاری را از کشور ما گرفت با این شرط این شرط یعنی چه؟ این شرط یعنی اگر خدای نکرده لوحة تاریخی طلای تخت جمشید به دست فرانسویها کشف میشد هم وزن آن که چند کیلو بود طلا به دولت ایران میدادند و این سند تاریخی ایران را میبردند به موزه لوور و روی این قرارداد بود که کاوشهایی که در شوش شد مخصوصاً قانون
معروف همورایی که از مفاخر ملی تمدن این منطقه است این اصلش را توانستند ببرند به موزه لوور و اصلش را در آنجا نگاه دارند و فقط کپی آن را در نتیجه اقداماتی که شده است بنده خودم در موزه عراق دیدم که اخیراً دولت توانسته است یک کپی از آن بگیرد در حالی که اصل این سند تاریخی رفت آنجا این قرارداد ادامه داشت تا رسید به ۱۳۰۶ یعنی در ۳۱ سال قبل موقعی که اعلیحضرت فقید به فعالیت برای کشور افتادند آن وقت همین سپهبد آقاولی که بسیار مرد شریفی است ایشان در آن وقت در خوزستان استاندار بودند رفتند از نزدیک دیدند که در شوش چه تطاولی میشود آنچه مربوط به آثار تمدن ایران بود روی همین قراردادی که به نظر بنده بسیار قرارداد غیرشرافتمندانهای است فرانسویها بردند و این غرفههای بزرگی که در موزه لوور آقایان دیدهاند و بنده خودم هم دیدم از این کاوشها و این قرارداد پر شده تمام اینها را بردند و در موزه لوور گذاشتند وقتی گزارش آن را آقای سپهبد آقاولی به عرض اعلیحضرت فقید رسانید خیلی متأثر میشوند تصمیم میگیرند فکری بشود که این امتیاز استعماری لغو بشود وارد اقدام میشوند و خوشبختانه موفق میشوند این امتیاز را بین خودشان و دولت فرانسه لغو بکنند و این قراردادی است بین دولت ایران و دولت فرانسه در ماده ۲ میگوید «به محض آن که مجلس شورای ملی اولین قانون استخدام مدیر کل فرانسوی عتیقهجات و کتابخانه و موزه را تصویب نمود و کنترات استخدام این متخصص به امضاء رسید دولت فرانسه به خودی خود و بلافاصله و بدون هیچ شرطی امر انحصاری که طبق قرارداد ۱۹۰۰ به او واگذار شده صرفنظر میکند» پس به قدری برای دولت فرانسه الغای این قرارداد انحصاری ارزنده بود که شرط کرد که یک آقای فرانسوی را دولت فرانسه معرفی کند و در رأس باستانشناسی ما بماند تا او لغو بکند آن قرارداد را در ماده دیگر این قرارداد میگوید دولت ایران مدیریت کل عتیقهجات و کتابخانه و موزه را به یک نفر متخصص فرانسوی که دولت فرانسه معرفی بنماید واگذار نماید پس شرط الغای این امتیاز انحصاری این دو ماده شد یکی اینکه آقای متخصص فرانسوی را دولت استخدام کند و بعد از آن که تصویب شد قرارداد استخدام او در مجلس آن وقت دولت فرانسه از آن قرارداد انحصاری که آثار تاریخی را برده منصرف خواهد شد از این جهت است که بنده نسبت به استخدام آقای گدار برعکس بعضی از آقایان که خوشبین هستند خوشبین نیستم برای اینکه آن کسی که دولت فرانسه گفته است من باید معرفی کنم و قراردادش هم باید امضاء شود آقای گدار بود و به علاوه بنده که تحقیق کردم این آقای گدار کمترین اطلاعی از نظر باستانشناسی نداشته و یک نفر از آقایان اینجا گفتند که ایشان یک مهندس بودهاند و تحقیقی که بنده کردم ایشان یک معماری بودند در پاریس و اطلاعاتی از نظر باستانشناسی نداشتند ایشان تشریف آوردند در اینجا در این ماده ملاحظه کنید دولت فرانسه وقتی میخواهد این قرارداد را لغو کند این شرط را هم میکند و قبول میکند که ۵ سال این آقای مدیرکل باستانشناسی بیایند و عیبی ندارد که دولت ایران وعده بکند که سه تا ۵ سال دیگر کنترات ایشان را تجدید کند در سال ۱۳۱۸ که قرارداد اول ایشان بسته شد این سه تمدیدی را هم که ملت ایران خواسته است وفاداری بکند تمام شده عرض بنده این است که وقتی چنین قرارداد کثیفی را میخواهند از بین ببرند و دولت فرانسه میگوید به شرطی از بین میبرم که آن آقایی که باید در رأس آنجا باشد من معرفی کنم بنده این را عقیده ندارم مخصوصاً اینکه این شخص در کار باستانشناسی متخصص هم نبوده بنابراین من برایا و جنبه سیاسی معتقدم نه جنبه فنی و این کار هم به اینجا رسیده تا اینکه مدتش هم گذشته باز در سن نود سالگی این آقا را گفتهاند تشریف بیاورید در حالی که قانونیکه دو سال پیش از همین مجلس گذشته همان ماده واحد را می]وانم و آقایان همان ماده واحدهای که در دهم آبان ۱۳۳۴ گذشته بود تصویب بفرمایید میگوید (وزارت فرهنگ مجاز است که آقای آندره گدار تبعه دولت فرانسه مدیر باستانشناس و موزه و کتابخانه را از تاریخ تصویب این قانون تا دو سال به سمت مدیر باستانشناسی و موزه و کتابخانه استخدام نماید» حالا شما آمدهاید این آقا که مدیر بود با این قانون میگویید مدیرکل باستانشناسی و کتابخانه و موزه بشود بنابراین جناب آقای وزیر محترم فرهنگ عرض کردم دو سال پیش که تصویب شد مدیرکل نبود به این دلیل که خود جنابعالی که بنده افتخار میکنم به ارادت خدمت جنابعالی خودتان مدیرکل دیگری را انتخاب فرمودید و ابلاغ صادر کردید به عنوان مدیرکل باستانشناسی ایران و همین آقای گدار آمد اعتراض کرد فرمودید که به موجب قانونی که گذشته شما مدیر کل نیستید ولی حالا با این قانون باز دو مرتبه مدیر کلش میکنید در حالی که با این امتیاز با این قراردادی که آن روز دولت دستش زیر سنگ فرانسویها بود و میخواست امتیاز فرانسویها را از بین ببرد قبول کرد یک کسی را معرفی کنند برای ۵ سال یک وعده سه دفعه تمدید هم به آنها داد معهذا این قدر ما خوش باوریم آن قدر نسبت به خارجی احترام میگذاریم بدون اینکه به ریشهها به مبانی و به مقام و سوابق تاریخی توجه کنیم باز دو مرتبه این اشخاص را به میل خودمان بدون دلیل و بیجهت نگاهشان میداریم و آنچه که آنها توقع دارند بهشان میدهیم و بعد هم میگوییم چرا وضع این طور است الان جنابعالی وقتی که آمار پیشرفت و توسعه مدارس را بیان فرمودید من چقدر خوشوقت شدم و ملت ما چقدر خوشوقت شد که معلومات و توسعه فرهنگ ما این قدر جلو رفته است آیا صحیح است وقتی که این قدر سطح فرهنگ پیشرفت میکند ما هنوز کسی را که ۳۰ سال پیش روی یک الزام سیاسی به ۵ سال قبول کردیم در رأس باستانشناسی بگذاریم این قدر سطح فرهنگ ما این قدر سطح معلومات افراد بالا نرفته که امروز از وجود این آدم بینیاز باشیم در کشورهای دیگر عراق، هندوستان، کشورهای دیگر همهشان مدیر کلهای باستانشناسی آنها از مملکت خودشان است (دکتر عدل- اغلب فرانسوی هستند) از هندوستان تحقیق کنید؟ از عراق تحقیق کنید خودم تحقیق کردم رفتهام در عراق و هندوستان دیدم و الله این طور نیست این مهماننوازی و احترامات ما است که این وضع را ایجاد کرده است و اعتمادی است که به دیگران داریم که هنوز است ما نتوانستیم یک مدیرکل باستانشناس ایرانی داشته باشیم این بود که بنده خواستم در این فرصت این عرایض را به عرض برسانم و توجه همکاران معظم را جلب بکنم به این نکته که ما نسبت به مسائل فنی و صنعتی که احتیاج به خارجیها داریم باید سعی کنیم از تخصص فنی آنها حداکثر استفاده را بکنیم ولی هیچ وقت در مسائل اداریمان در مسائلی که جنبه اداری و سیاسی دارد به آنها آن قدر راه ندهیم که خدای نرکده در اطراف طرز کارشان یک بحثهایی بشود به هر حال من معتقد هستم حالا که مجلس شورای ملی برای آخرین مرحله این قانون را تصویب میکند اگر عمری باقی بود انشاءالله برای دو سال بعد که دکتر مهران وزیر فرهنگ تشریف داشتند دیگر مواجه با یک چنین قرارداد تجدید استخدام نشویم.
رئیس- آقای صدرزاده موافقید؟
صدرزاده- بنده راجع به گزارش آقای نخستوزیر میخواستم صحبت کنم.
رئیس- آن موضوع که حالا مطرح نیست.
رئیس- آقای آقایان موافقید
آقایان- مخالفم
رئیس- آقای تیمورتاش موافقید؟ بفرمایید.
تیمورتاش- بنده همیشه از بذل توجهی که جناب آقای عمیدی نوری نسبت به لوایح مبذول میفرمایند سپاسگزار بودم مخصوصاً امروز چون که اعتراف و اذعان میکنم که این سوابقی را که شما فرمودید با این دقتی که شده من وارد نبودم و خوشوقتم از اینکه این سابقه روشن شد و ما فهمیدیم اساس مطلب چه بود ولی خوشبختانه اگر در دوران استبداد عملی شده بود حالا جبران شده است و این را هم عرض کنم که آقای آندره گدار اگر شخصی بوده است که برای اولین مرتبه از طرف دولت فرانسه به ایران معرفی شده و مصدر امری شده است خیال میکنم من و خیلی از ایرانیها که او را میشناسند حالا دیگر او را به عنوان فرانسوی قبول نمی:نند ایشان را به نام یک مرد فاضل و دانشمند یک مرد کارآمدی که واقعاً به ایران و ایرانی خدمت کرده است تلقی میکنند همه آقایان استحضار دارند که علم مملکت ندارد و امری است جهانی و دنیایی مخصوصاً برای این پیرمرد نمیدانم سعادت این را داشه است که به زیارتتان موفق شود یا خیر واقعاً آقای آندره گدار (یک نفر از نمایندگان- سعادت نداشته است) بلی سعادت نداشه است به هر حال عرض میکنم واقعاً آقای گدار کسی است که امروز خودش را ایرانی میداند و شاید بهترین دلیلی هم که خدمت کرده است به این مملکت این است که اگر روز اول یک تعهدی موجب شده است که ایشان خدمت بکنند و به ایران بیایند همان طور که خود جنابعالی فرمودید این تعهد تاکنون قطعاً جاری نبوده بلکه ناظر به یک ۵ سال و فرض بفرمایید دو تا سه سال بوده است باید این طور تصور ک رد و حتماً هم همین طور است جناب آقای عمیدی نوری علت بقایش تاکنون خدمتی بوده است که به این کشور و باستانشناسی کرده است چون که نمیشود تصور کرد در طول ازسنه همیشه یک هیولای استعمار مآبانهای بوده است که ایجاب کرده است آقای گدار مجدداً بیاید و اینجا خدمتگزار شما باشد (صحیح است) حتماً ما افتخارمان این است که توانستهایم با این گونه امور مبارزات خیلی عظیمتر و خ یلی بسیطتر و شدیدتر از آنچه ناظر به یک دولتی است که در ایران جز دوستانی ندارد و همیشه هم نسبت به آنها ابراز خصوصیت و روابط حسنه کرده است داشته باشیم و مخصوصاً آقای گدار و باستانشناسی هم چیزی نبوده است که بخواهیم بگوییم تا این اندازه تحت تأثیر استعمار و استثمار بوده است که اینها موجب شده است آقای گدار در طی مدت مدیدی در استخدام دولت ایران باشند بلکه بنده یقین دارم متصدیان امور و کسانی که از نزدیک شاهد و ناظر بودهاند به علت اینکه مردی بوده است و توانسته است خدمت کند و کارش را به خوبی انجام بدهد این انگیزه موجب و سبب شده است که همیشه او را مجدداً پیشنهاد کردهاند و مجلس شورای ملی ایران هم همیشه با این استخدام موافقت کرده است بنابراین بنده فقط به عنوان اینکه آقای گدار را از نزدیک میشناسم و باور بفرمایید وقتی که با این شخص مواجه هستم خیال نمیکنم که با یک خارجی روبهرو هستم این نکته را به عرض مجلس شورای ملی ایران برسانم (احسنت)
رئیس- آقای وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ- بنده لازم است اینجا عرض کنم که دولت ایران هیچ گونه تعهدی نسبت به دولت فرانسه ندارد که در حال حاضر مشاوری یا مدیرکلی برای باستانشناس از کشور فرانسه استخدام بکند البته این سوابقی که آقای عمیدی نوری فرمودند این سوابق هست و موقعی که بین دولت ایران و دولت فرانسه توافق حاصل شد که آن امتیاز از بین برود، این توافق هم حاصل شد که برای انجام امور باستانشناسی در ایران یک نفر فرانسوی استخدام شود آقایگ دار هم استخدام شد و تمدید هم مطابق این موافقت نامه به عمل آمد و بعد از آن همان طوری که آقای تیمورتاش فرمودند ادامه خدمت آقای گدار به پاس خدماتی بود که در این مدت خودش میکرد یا کرد و آقای گدار بسیاری مرد شریفی است بسیار آدم پاکی است اطلاعاتش هم اگر میفرمایند مهندس بوده، همه باستانشناسها از رشته معماری و مهندسی باید اطلاع داشتهباشند برای اینکه این حفاریهایی که میشود براساس آن اطلاعاتی است که در عماری و مهندسی باید داشته باشد و از آن استفاده میکنند راجع به مسیونهای فرانسوی هم بنده عرض میکنم و اطمینان میدهم میسیونهای علمی که از فرانسه به ایران آمدند به این مملکت خدمت کردند و هیچ قصد سیاسی در کار نداشتند فقط آنها مأمورینی هستند از آکادمیهای علمی فرانسه که برای خدمت به علم و تمدن بشر کار میکنند، چند روز قبل هیئت دولت در خوزستان بود ما ناظر خدمات آقای گیرشمن بودیم که یکی از دانشمندان عالیمقام است (دکتر بینا- مرد فوقالعادهای است) کتبی که اینها نوشتهاند خود آقای گدار در دوره کتابی که به نام آثار باستانی ایران نوشته و چاپ شده است تمام تصاویر بناهای ایرانی در آن هست و تاریخچه این بناها در آن ذکر شده و همان طور نشریات دیگری که فرانسویها راجع به ایران تهیه کردهاند آنها همه همکاری و کمکهایی است که برای زنده کردن تاریخ تمدن قدیم ایران از طرف فرانسویها به عمل آمده خود بنده ناظر بودم در پاریس موقعی که خانم گدار که یک خانم بسیار فاضلهای است و در قسمت باستانشناسی هم اطلاعات وسیعی دارد کنفرانسی که راجع به بناهای ایران میداد و عکسهایی که خودش به خرج خودش تهیه کرده بو دو برای ایران و مملکت ما تبلیغ میکرد بنده خودم حضور داشتم.
این است که میخواستم عرض کنم جناب آقای عمیدی نوری تصور نفرمایید این لایحهای که تقدیم شده است یک جنبه سیاسی دارد یا برای دولت ایران الزامی است که از فرانسه کسی را استخدام بکند راجع به مدیر کل همان طور که عرض کردم با مدیرکلی یکی است از نظر ما مساوی است و چون دوایر مختلف و دستگاهةای مختلف زیر نظر آن است این را ما اصطلاحاً میگوییم مدیرکل بنابراین از این بابت هم نگرانی نداشته باشید و اطمینان داشته باشید که این دوران دو ساله هم که تمام شود خود او هم شاید داعیه خدمت در ایران نداشته باشد منتهی این است که برایمدت کوتاهی که باقی مانده ما یک برنامههایی برای تعمیرات آثار باستانی و همین طور تکمیل موزه ایران باستان داریم که این برنامهها را بهتر است با کمک او که سابقه این امر را دارد انجام بدهیم. این استکه استدعا میکنم موافقت بفرمایید این لایحه به این ترتیب تصویب شود.
رئیس- آقای آقایان
آقایان- مخالفت بنده با شخص آقای آندره گدار نیست. ایشان هم فاضلند و هم دانشمند و من به ایشان ارادت دارم ولی موضوعی را که میخواستم اینجا تذکر بدهم آقایان نمایندگان محترم توجه فرمودهاند که جلسات متعدد و وقت گرانبهای مجلس شورای ملی صرف شور و تصویب این قوانین استخدام اتباع خارجه میشود البته نظر بنده این است که این لوایح خیلی کوچکتر از این است که وقت زیادی را در مجلس آن هم با تراکم کاری که فعلاً هست انگلوساکسونها یک مثلی دارند و میگویند تایم ایزمانی یعنی وقت پول است حالا ما یک روزی یک محظورات سیاسی داشتیم- یک قانونی گذراندیم که لوایح استخدام اتباع خارجی باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد الان آن محظورات نیست و خوشبختانه وضع سیاسی مملکت هم به قدری محکم است که هیچ خارجی نمیتواند به هیچوجه اعمال نفوذ بکند در هر حال بنده خواستم تمنا کنم از مقام معظم ریاست که اگر امر بفرمایید یک مطالعهای بشود که این لوایح استخدام اتباع خارجی (صارمی- آقا اصراری نداشته باشید) یعنی این لایحه استخدام اتباع بیگانه سالی یک مرتبه تحت یک ماده واحده با فهرست و قراردادهایش برود به کمیسیون استخدام و بعد از تصویب کمیسیونها یک دفعه بیاید به مجلس و در مجلس تصویب بشود تمام لوایح یکجا بیاید و تصویب بشود (یک نفر از نمایندگان- چطور ممکن است؟) اجازه بفرمایید توضیح عرض میکنم یک جلسه مجلس شورای ملی صد هزار تومان برای مملکت تمام میشود شما سه جلسه را صرف یک همچو لایحهای میکنید و آن لایحهای که صد میلیون و هزار میلیون است در ظرف پنج دقیقه تصویب میشود اگر این لوایح وقت مجلس را نگیرد وقت کافی خواهد بود که در آن لوایح مهم که برای مملکت از این لوایح مفیدتر و مهمتر است آنها را وقت داشته باشیم و مطالعه کافی بکنیم. بنده دیگر عرضی ندارم.
رئیس- آقای دیهیم
دیهیم- مخالفم
رئیس- بفرمایید
دیهیم- بنده همیشه مدافع لوایح فرهنگی که از طرف دولت به مجلس تقدیم میشود بودهام و رأی هم دادهام. برایاین که کمک به فرهنگ یکی از فرائض ملی هر فرد ایرانی است و توضیحاتی که جناب آقای وزیر فرهنگ راجع به پیشرفت فرهنگ در اینجا فرمودند من میبینم که در قیافه تمام نمایندگان محترم یک روح بشاشیت و یک روح رضایت بود و جداً تبریک عرض میکنم به جناب آقای وزیر فرهنگ که توانستهاند این توفیق را پیدا کنند به فرهنگ ایران خدمت کنند ولی راجع به این لایحه به خصوص بنده مخالفم بیاناتی که جناب آقای عمیدی نوری اینجا مشروحاً بیان فرمودند فوقالعاده جالب بود من فکر میکنم که اگر بیانات ایشان را در نظر بگیریم موضوع روشن خواهد شد استدلالی که آقای وزیر فرهنگ اینجا کردند این است که میخواهند از یک مرد دانشمند فرانسوی تشویق بفرمایند البته این تشویق از یک مرد فرانسوی لازم است (دکتر عدل- موضوع تشویق نیست. احتیاج است) ولی به اندازهاش لازم است این تشویق را از ایرانی هم بکنید بنده اطمینان دارم که اگر صدی یک این تشویق را از ایرانی هم بکنید این تشویقها از فرد ایرانی بشود نتیجهاش مثبتتر و بهتر از این خواهد شد که از یک خارجی بشود ماهی دوازده هزار تومان به این مرد دادهاند مگر این تشویق نیست که به یک مرد دانشمند ماهی ۱۲ هزار تومان دادهایم اتومبیل دادهایم خوب اینها تشویق نیست البته تشویق است بهتر از این چه تشویقی میتوانستیم بکنیم که حالا مدیر کلی را هم به عنوان تشویق میدهیم؟ بنده فکر میکنم که اگر ربع این مبلغ را به یک ایرانی بدهیم همین آقای مصطفوی که بنده نمیشناسم اگر به ایشان میدادند بیش از این به جامعه خدمت میشد، عیبی ندارد که این مطالب را عرض بکنم چون نمایندگان محترم یکقدری خسته شدهاند و کسل شدهاند و هم اینکه موضوع روشن بشود که اگر از یک ایرانی تشویق بشود چه میشود بنده سابق در فرهنگ ناظم مدرسه بودهام البته از این مطلب هم یک خورده ناراحتم برای اینکه سنم یک خورده روشنتر خواهد شد ولی ناگزیرم این عقیدهام را بگویم در حالی که حقیقت سنم را روشن میکند، آقای دکتر محسنی مرحوم رئیس فرهنگ استان آذربایجان بودند یک روز آمدند مدرسه بنده ایشان را بردم در کلاس تهیه آنجا در کلاس تهیه از محصلین کوچک مدرسه خیلی ناراضی شد گفت من هر چه فارسی سؤال کردم جواب ندادند البته در آذربایجان اگر رئیس فرهنگ از شاگرد کلاس تهیه فارسی سؤال کند نخواهند دانست. گفت در تهران فرانسویها یک کودکستانی دارند به اندازهای خوب درس میدهند که وقتی از یک محصل از یک بچه فرض بفرمایید خروس راه میپرسند که این خروس چه میخورد چه طور راه میرود رنگش چیست صبح کی بیدار میشود شکلش چیست صدایش چیست این بچه به آن سؤالکننده تحویل میدهد ولی انجا هر چه میپرسم نمیدانند معلم آن کلاس یک نفر بود میرزا قنبرنامی (دکتر شفیع امین- خدا رحمتش بکند) خدا رحمتش بکند او به من گفت که بگویید چه مبلغ حقوق میگیرد دکتر محسنی گفتند چه سؤالی کرد گفتم میگوید به این معلم فرانسویها چقدر حقوق میدهند گفت دویست تومان آن معلم ماهی ۱۵ تومان حقوق میگرفت یواشکی در گوش من گفت که به این آقای رئیس فرهنگ بگویید دولت دویست تومان میدهند معلم در کلاس مثل خروس صدا در میآورد به من پنجاه تومان بدهند من مثل مرغ تخم میکنم. در واقع این یک موضوع شوخی بود اگر به ایرانی یک توجهی بشود وسیله تشویق او را فراهم بیاورند فکر میکنم بیش از یک فرانسوی به باستانشناسی خدمت بکنند. آقای دکتر مصطفوی را من نمیشناسم میگویند باستانشناس خیلی عالی است خیلی متخصص است خیلی لایق است همین ۱۲ هزار تومان را بنده ده هزار تومانش را از طرف آقای دکتر مصطفوی میبخشم دو هزار تومان به او بدهید و مدیرکلش هم بکنید میآید خدمت میکند این مطلب را که عرض کردم نظر جناب آقای وزیر فرهنگ را که جداً ایشان وزیر شایستهای هستند و من به ایشان علاقه و ارادت دارم جلب میکنم که در این موضوع عرایض ما را مورد توجه قرار بدهند و بدانند که در این مورد هم ما موافقیم (احسنت)
رئیس- دیگر کسی اجازه صحبت در کلیات نخواسته است رأی گرفته میشود به مجموع مواد آقایانی که با مجموع مواد موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. برای مجلس سنا فرستاده میشود.
۷- اعلام وصول سه فقره لایحه از مجلس سنا
رئیس- سه نامه از مجلس سنا رسیده یکی راجع به تربیت پزشکان که به کمیسیونهای فرهنگ و بهداری ارجاع میشود و یکی هم راجع به آموزگاران پیمانی آن هم به کمیسیونهای مربوطه ارجاع میشود یکی دیگر هم فوریت دارد.
۸- طرح و تصویب یک فوریت لایحه تأسیس اداره هواشناسی
رئیس- این لایحه قرائت میشود که آقایان نظر خودشان را بدهند.
(به شرح زیر خوانده شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی
لایحه شماره ۱۸۴۱۹-۶/۱۲/۳۶ دولت موضوع تأسیس اداره کل هواشناسی تقدیمی به مجلس سنا که در جلسه روز ۲۲/۹/۳۷ فوریت آن به تصویب رسیده بود در جلسه روز چهارشنبه هفدهم دی ماه یک هزار و سیصد و سی و هفت مجلس سنا با اصلاحاتی به تصویب رسید اینک یک نسخه از مصوب فوق برای استحضار عالی و طرح در مجلس شورای ملی به ضمیمه ایفاد میشود.
نایب رئیس مجلس سنا- محمدعلی وارسته
لایحه تأسیس اداره کل هواشناسی
ماده واحده- نظر به احتیاجات کشور و لزوم توسعه و تمرکز فعالیتهای هواشناسی ادارهای به نام «اداره کل هواشناسی» در وزارت راه تأسیس و کلیه سازمانهای مختلف هواشناسی که در دوایر دولتی وجود دارد (به استثناء عدهای کارمند که از نیروی هوایی سازمان هواشناسی ارتش شاهنشاهی به اداره کل هواشناسی مأمور خواهند بود) با سازمان و بودجههای خود به وزارت راه منتقل و در اداره مزبور متمرکز میگردد.
بودجه سالیانه اداره مذکور به پیشنهاد وزارت راه از سال ۱۳۳۸ به بعد در بودجه کل کشور منظور خواهد شد. وظایف اداره کل هواشناسی به قرار زیر است:
الف- تأسیس ایستگاههای مختلف هواشناسی با توجه به احتیاجات عمومی کشور و انجام تفحصات علمی
ب- تربیت کارمندان فنی هواشناسی و تأسیس کلاسهای اختصاصی و استخدام فارغالتحصیلهای کلاسهای مذکور بر طبق مقررات عمومی.
تبصره ۱- مؤسسات تعلیمات هواشناسی دانشگاهها مشمول مقررات این قانون نخواهند بود.
تبصره ۲- رئیس اداره کل هواشناسی از بین استادان طبق قانون استفاده از خدمت استادان مصوب آذر ماه ۱۳۳۶ و یا از متخصصین دیگر هواشناسی به پیشنهاد وزارت راه و تصویب هیئت وزیران برای مدت سه سال انتخاب میشوند.
تبصره ۳- وزارت راه مکلف است آئیننامههای اجرایی این قانون را در ظرف یک سال تهیه و به تصویب هیئت وزیران برساند.
وزارت راه و وزارت دارایی مأمور اجراء این قانون میباشند.
لایحه فوق مشتمل بر ماده واحده و ۳ تبصره در جلسه روز چهارشنبه ۱۷ دی ماه ۱۳۳۷ شمسی به تصویب مجلس سنا رسیده است.
نایب رئیس مجلس سنا- محمدعلی وارسته
رئیس- چون در سنا با فوریت طرح شده اینجا هم فعلاً فوریت مطرح است مخالفی با فوریت نیست؟ (اظهاری نشد) آقایانی که با فوریت این لایحه موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصوب شد به کمیسیون ارجاع میشود.
۹- بیانات آقای مهندس ظفر و تقدیم استعفای خود از نمایندگی مجلس شورای ملی
رئیس- آقای مهندس ظفر شما بیاناتی دارید؟ بفرمایید
مهندس ظفر- اکنون که لایحه منع مداخله مراحل قانونی خود را طی کرده و به تصویب مجلسین و توشیح همایونی رسیده است با کسب اجازه از آقایان محترم مطالبی را به عرض میرسانم و سپس عتبه را میبوسم و مرخص میشوم.
البته مخبر هستم که وضع خود را با قانون منع مداخله طوری تطبیق بدهم که بتوانم در مجلس شورای ملی بمانم و اما از انصاف به دور میدانم که بعد از سی سال تحصیل علم و کسب تجربه و تخصص در حرفه خود روی همه این سوابق خط بطلان بکشم و شغلی را که برای آن تربیت و تعلیم یافتهام رها کنم.
من ترجیح میدهم از طریق حرفه شریف مهندسی خود در کارهای عمرانی کشور شرکت کنم و با حفظ احترام تخصص و فن خود به کشور خویش خدمت نمایم (احسنت)
من اگر افتخاری دارم همان آثاری است که از طرق فنی خود باقی خواهند ماند و من معتقدم که شرط خدمت به مملکت وکالت یا وزارت نیست (صحیح است) بلکه هر فردی قادر است که از راه حرفه خود صمیمانه به مملکت خود خدمت نماید. (صحیح است)
من هنگام طرح لایحه منع مداخله میتوانستم مطالب خود را بگویم ولی نه تنها در آن موقع نگفتم بلکه به لایحه نیز رأی دادم به دو دلیل اول آن که من اساساً اهل خودنمایی نیستم. دوم آن که اگر در آن موقع اظهاری میکردم ممکن بود این تصور برود که برای حفظ منافع خود و یا ماندن در کرسی نمایندگی مجلس تلاش میکنم ولی امروز با خیال راحت و صراحت لهجه میگویم که من به این قبیل لوایح اساساً معتقد نیستم و وجود آنها را ناشی از ضعف دولتها میدانم (صحیح است) دولتهایی که نمیتوانند تشکیلات صحیحی در مملکت به وجود بیاورند و مملکت را با آن تشکیلات خوب اداره کنند متوسل به این قبیل لوایح میشوند تا ضعف خود را بپوشانند (صحیح است)
من به خداوند قسم یاد میکنم و وجدان خود را به شهادت میطلبم که در این گفتار خود صدیق هستم.
در این چهار سال و نیم که من در مجلس شورای ملی بودم ندیدم و نشنیدم که نمایندهای از مجلس خواسته باشد برای کارهای غیرمشروع در وزارتخانه یا ادارهای اعمال نفوذ کند. و اصولاً به عقیده من نمایندگان نمیتوانند اعمال نفوذ نمایند (صحیح است)
دلیل من آن است که نمایندگان مجلس طبق اصول قانون اساسی میتوانند بر جریان امور مملکت و حوزه انتخابیه خود نظارت کنند و اگر ظلم و جوری ببینند حق دارند رفع آن را از وزیر و مسئول امر بخواهند.
در همین مجلس نمایندگانی مانند آقایان سراج حجازی، احمد مهران، منوچهر تیمورتاش و آقای اصلان افشار و دیگران هستند که من شاهد بودم از جریان امور مربوط به حوزه انتخابیه خود ناراضی بودند و از ناراحتیهایی که برای مردم فراهم میشد افسرده بودند و به وزارتخانهها متوسل و شکایات زیادی را به اطلاع وزراء و مسئولین امور سانیدند و بر اساس اصول قانون اساسی انجام درخواستهای مشروع خود را خواستار شدند ولی بالاخره موفق نشدند.
حال ببینیم نمایندگانی که موفق نمیشوند در احقاق حق مردم و در موارد مشروع در وزیر با در مسئول امری اعمال نفوذ کنند چگونه همانها نمایندگان میتوانند در همان وزراء یا متصدیان امر اعمال نفوذ و تقاضای نامشروع بنمایند. (صحیح است)
اگر تصوری خلاف این حقیقت بارز برود یعنی اگر طرفین به قبول و انجام اعمال نفوذ تن در میدادند که چنین لایحهای را نمیآوردند وقتی وزارتخانهای به شکایت وارد وکیلی ترتیب اثر نمیدهد چگونه به اعمال نفوذ نامشروع او تسلیم میشود. (صحیح است)
بسیارند نمایندگانی که نسبت هب امور نامطلوب حوزههای انتخابیه خود از دولتها ناراضی هستند و شکایت دارند.
به اعتقاد یک دولت قوی برای اصلاح امور مملکت احتیاجی به این قبیل لوایح ندارد (صحیح است) و بلکه میتواند در سایه تدبیر و بینظری تشکیلاتی در مملکت به وجود بیاورد و افرادی را در رأس کارها بگمارد که کمتر قدرتی بتواند در آنها اعمال نفوذ برای کارهای نامشروع بکند. (صحیح است، احسنت)
دولتهایی که ادعای شهامت میکنند اگر حقیقتی در آنها وجود دارد چه طور شده است تا به حال نخستوزیری شجاعت و شهامتی از خود نشان نداده که بیاید از پشت همین تریبون نمایندهای را که در کاری اعمال نفوذ نامشروع کرده است معرفی بکند و پرده از روی این معما بردارد.
اگر چنین اعمال نفوذی وجود خارجی میداشت و یا نخستوزیر با شهامتی دست به چنین کاری میزد و حقیقتی را افشا میکرد و یک بار فقط یک بار نمایندهای را که اعمال نفوذ نامشروع میکند معرفی میکرد من اطمینان دارم امروز متوسل به این قبیل لوایح نمیشد. (صحیح است- احسنت)
جهات و دلایل محکمی وجود دارد که نماینده مجلس اعمال نفوذ نامشروع نمیکند.
متأسفانه من نمیتوانم این دفاع را از وزرا بنمایم چون مرحله اجرایی کارها را به دست دارند صاحبان نفوذ آن دلالانی هستند که نه وکیلاند و نه وزیر (صحیح است) ولی به عنوان واسطه معامله فروش لوکوموتیو کارخانهای بزرگ ماشینآلات و غیره زیان فراوانی به بودجه مملکت وارد و سود سرشاری به نفع خود میبرند (صحیح است) و نام آنها را هم کسی نمیداند. (یک نفر از نمایندگان- بعضیها میشناسند) شاید هم بشناسند.
امروز کشورهایی بر جهان و اقوام کهنسال آن سیادت و آقایی میکنند که دارای دانشمندان و هنرمندان و وسایل و اسباب کار و مؤسسات ملی مجهزی میباشند. در این کشورها سعی در آن است که کادر فنی آنها تقویت شود و روز به روز توسعه یابد و تعداد مؤسسات ملی مجهز آنها افزوده گردد تا قدرت انجام کارها و ایجاد تأسیسات عمرانی به سر حد کمال برسد ودولتها با وضع قوانین تسهیلات فراوانی برای شرکتهای مقاطعهکاری فراهم میآورند و یا ایجاد کار نه تنها موجودیت آنها را حفظ میکنند بلکه در تقویت و توسعه آنها میکوشند. اگر زمانی فلسفه وادبیات تنها نمونه تمدن اقوام بوده است امروز مظاهر تمدن علمی و صنعتی شاهکارهای تأسیسات آبی عظمت سدها اهمیت شبکه راهها نیروهای عظیم برق و تولید انرژی فراوانی وسایل رفاه اجتماعی معیار و میزان تمدن و پیشرفت ملل محسوب و مظهر قدرت و وسیله سیادت نفوذ آنان در ملل دیگر شده است. (صحیح است)
امروز کشورهای بزرگی مانند آمریکا- انگلستان- آلمان و فرانسه و ایتالیا با مهندسین عالیقدر و مؤسسات مقاطعهکاری و تجهیزات بینظیر خود در کشورهایی مانند هندوستان- پاکستان- افغانستان و ایران و عراق رسوخ و نفوذ کرده سدهای آنها را میسازند.
کارخانهجات آنها را به وجود میآورند و منابع نفت بیکران آنها را استخراج میکنند.
اینجاست که با مشاهدات روزافزون نفوذ این قبیل مؤسسات خارجی ما هم به نوبه خود باید از حمایت و مساعدت به مؤسسات فنی ملی خود از هیچ گونه کمکی دریغ و مضایقه ننماییم و برای آنها موجودیت و ارزشی قائل شویم (صحیح است) رضاشاه کبیر در آغاز سلطنت خود با هوش سرشار و نبوغ بینظیری که داشت میدانست که سعادت و استقلال ایران وقتی تأمین و میسر است که ایرانی از علوم و فنون جدید جهان آگاه گردد و کار ایرانی به دست ایرانی انجام شود برای این منظور سیل کاروان مهندسین ایرانی به اروپا روانه شد و در ظرف چند سال صد نفر مهندس، پزشک حقوقدان و ریاضیدان تربیت شدند و به مملکت مراجعت نموده و شروع به کار کردند سالها همین تحصیلکردهها که تعدادشان اکنون چند برابر شده است زحمت کشیدند، کار کردند و تجربه اندوختند و آماده کار شدند.
اینجا بدون اینکه قصد هیچگونه خودنمایی داشته باشم اگر اجازه بفرمایید حکایتی را عرض میکنم (نمایندگان- بفرمایید) در سنه ۳۱۸ بنده در اداره کل ساختمان بانک ملی ایران به عنوان یک نفر مهندس مشغول خدمت بودم یک روزی آقای مهندس حامی از وزارت راه آمدند چون آن موقع آقای مهندس رئیس کل راه شوسه بودند آمدند گفتند که رضاشاه تصمیم گرفته است که در آب گرم لاریجان یکی از بهترین مهمانخانهها را بسازد بنابراین نقشه و نظرات را به مسابقه گذاردهاند اگر کسی داوطلب است شرکت کند بنده داوطلب شدم و شرکت کردم مجموعاً ۱۱ نفر مهندس بودیم که ۵ نفر خارجی بودند و ۷ نفر ایرانی (یک نفر از نمایندگان- ۶ نفر ایرانی میشود) بلی از یازده شش نفر ایرانی بودند بعد از یک ماه نقشههایی که تهیه شد و ارائه دادیم تصادف بود و یا شانس افتاد نقشه بنده تصویب شد بنده را در وزارت راه احضار کردند و گفتند برای حق نظارت و نقشه چه مبلغ میخواهید روی حساب که از روی یور سانتاژ عادلانه حساب کردم گفتم هفتاد هزار تومان برای نقشه و نظارت البته یک قدری وزارت را برایش مشکل بود که این قرارداد را منعقد بکند این قرارداد یک هفته متوقف ماند بعد از یک هفته آقای شیبانی رئیس امور دربار وقت شرفیاب شدند حضور شاه به شیبانی میفرمایند که ما هفته گذشته نقشه را تصویب کردیم دیگر خبری از آن نشد شیبانی بعد از تأمل در جوابشان عرض میکند وزارت راه مشغول مذاکره است راجع به دستمزد و ایشان فرمودند که اگر خارجی بود هر چه میخواست میدادید چون ایرانی است بایستی مجاناً برای شما کار بکند؟ این آنوقت یک اتفاقی بود که برای خودم پیش آمد دیگر نقل قول از کسی نیست البته در همان موقع بنده را احضار کردند قرارداد را هم امضاء کردند و بنده مشغول کار شدم ولی متأسفانه پیش آمد شهریور ۲۰ کار را ناتمام گذاشت خوشبختانه شاهنشاه جوان ما که به تمام مبانی پیشرفت ملل و تمدن جهان امروز آشنایی و بصیرت کامل دارند و با افکار دقیق و راهنمایی خردمندانه خویش کشور عزیز ما را در استفاده از منابع بیکران خود به حد اعلای موفقیت رسانیدهاند همواره به دولتهای وقت توصیه و تأکید فرمودهاند که در شئون مختلف عمران و آبادی کشور حتیالامکان از مهندسین و کاردانان ایرانی استفاده شود و اینجانب بارها از زبان معظمله استماع نموده و آرزوی روزی را فرمودهاند که تمام تحولات صنعتی و عمرانی کشور به دست مهندسین و متخصصن یایرانی انجام شود. (صحیح است) گرچه متأسفانه گاهی مسئولین امر این نیات پاک شاهنشاه را به موقع اجرا نمیگذارند ولی تردیدی نیست که این آرزوی همایونی که برای سعادت ملتی سرچشمه گرفته به زودی جامه عمل پوشیده و همت بینظیر او بهترین عامل توفیق به این هدف بزرگ و مقصود عالی که موجب تشویق و امیدواری جوانان تحصیلکرده کشور است خواهد بود.
و ضمناً برای استحضار و اطلاع آقایان محترم به عرض میرسانم که برخلاف آنچه که اخیراً در جراید و در مجلس راجع به شرکت مثلث گفته شده شرکت ساختمانی مثلث در طول ۴ سال و نیم که اینجانب و آقای مهندس جفرودی افتخار نمایندگی مجلس را داشتهایم به استثنای ۲۵ کیلومتر راه از کارهای جانمولم با هیچ یک از وزارتخانهها قراردادی منعقد ننموده و کاری انجام ندادهایم در اینجا من از انصاف به دور میدانم که مراتب سپاسگذاری کادر فنی و مهندسین ایرانی را از حمایت بیپایان و سخنان مشوق آقای ارسلان خلعتبری به عرض نرسانم (خلعتبری- خیلی متشکرم) و صمیمانه از طرف خود و جامعه مهندسین از ایشان تشکر میکنم (صحیح است) (خلعتبری- بنده از طرف مجلس عرض کردم) بنده افتخار میکنم البته من همواره عضو صمیمی و پابرجای حزب مردم بوده و خواهم بود و یقین دارم که فراکسیون پارلمانی حزب مردم با کمال دقت و صمیمیت ناظر و اجرای صحیح این قانون خواهند بود (احسنت) در خاتمه امیدوارم به خدای متعال که در راه خدمت به مملکت و شاه نمایندگان محترم مجلس توفیق عنایت کامل حاصل نمایند اینک استعفانامه خود را به حضور مجلس شورای ملی تقدیم میدارم. (احسنت و بسیار جای تأسف است).
۱۰- قرائت استعفانامه آقای مهندس ظفر
رئیس- باعث تأسف است استعفای ایشان قرائت میشود مطابق ماده ۲۰۶ و بر طبق آئیننامه تا ۱۵ روز هم ایشان حق استرداد دارند.
(به شرح زیر خوانده شد)
به تاریخ ۲۸/۱۰/۳۷
ریاست معظم مجلس شورای ملی
با اظهار احترام و تکریم و تعظیم شایسته به ساحت مقدس مجلس شورای ملی به منظور اطاعت از قانون منع مداخه وزراء و نمایندگان مجلسین از معامله با دولت اینجانب از نمایندگی دوره نوزدهم تقنینیه مجلس شورای ملی بدین وسیله استعفاء مینماید متمنی است مقرر فرمایید انجام استعفانامه بر طبق آئیننامه در جلسه علنی قرائت شود. مهندس ظفر
۱۱- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز پنجشنبه دوم بهمن ماه خواهد بود. (مجلس پنج دقیقه بعد از ظهر ختم گردید)
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت