مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ خرداد ۲۵۳۷ شاهنشاهی نشست ۱۷۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و چهارم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ خرداد ۲۵۳۷ شاهنشاهی نشست ۱۷۵

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ خرداد ۲۵۳۷ شاهنشاهی نشست ۱۷۵

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۲۴

جلسه: ۱۷۵

صورت‌ مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی روز یکشنبه ۲۸ خرداد ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی

جلسه ساعت نه صبح به ریاست آقای عبدالله ریاضی تشكیل گردید.

فهرست مطالب:

- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

۱ - قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.

رئیس - اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه

آقایان: آستانه - آشوریان - آصف - اهری - بارکزهی - بهارلو - بیات - پردلی - پزشکپور - تژده - جباری - سعید جوادی - جوکار - چلاجور - حجتی - دانشمند - ذوالفقاری - رئیسی‌اردکانی - ساری‌اصلانی - سلیمی - سیفی - شادلو - شادمان - شریعت - شهبازی - صفری‌پور - قائمی - قرائنی - قراچورلو - قربانی‌نسب - قریشی - قوامی - کبیری - مجتهدی - دکتر محققی - معززی - ناظمی - نصیری‌زاده - وزیری - یاسینی - یگانه - پارسامطلق.
خانم‌ها: برومند - زاهدی - نائینی‌طبا.

- بیانات قبل از دستور آقایان: حسینعلی سلیمانی - دکتر داریوش شیروانی - غلامرضا اخلاقپور - ابراهیم‌خلیلی حیدرزاده‌امین - علی‌اصغر مظهری

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: حسینعلی سلیمانی - دکتر داریوش شیروانی - غلامرضا اخلاقپور - ابراهیم‌خلیلی حیدرزاده‌امین - علی‌اصغر مظهری.

رئیس - نطق‌های قبل از دستور را شروع می‌کنیم آقای سلیمانی تشریف بیاورید.

حسینعلی سیلمانی - قبلاً نصف از وقت خود را به آقای دکتر شیروانی می‌دهم.

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، جناب آقای رئیس، همکاران گرامی، امروز در همه دنیا و به‌خصوص در مشرق‌زمین و حتی در کشور اسلامی خودمان ایران با واقعیتی روبرو هستیم و آن واقعیت وجود یک تضاد و یک بحران و دگرگونی بسیار شدید در خصوصیات انسانی و همچنین در رفتار و عادات اجتماعی و طزر تفکر مردم است. و اصولاً می‌شود گفت: امروز با تغییر شکل انسانی جامعه مواجه هستیم که در نتیجه آن تیپ‌های خاصی با خصوصیاتی دگرگون به وجود آمده است. و در آن تیپ متجدد به دلایلی که عرض خواهم کرد با محیط سنتی خود در تضاد است.

البته اگر گفته شود که این تضاد باید به وجود می‌آمد و هیچ قدرتی نمی‌توانست از آن جلوگیری کند در این گفتار همان‌قدر که هدف انکار این دگرگونی نیست به معنی تأیید آن نیز نمی‌باشد.

اما آنچه گفتنی است این است که با تغییر و دگرگونی جامعه سرمایه‌های لازم برای تهیه خوراک به منظور اندیشیدن نیز جابه‌جا می‌شود. و آنجا است که اصرار ورزیدن در حفظ نوع خاصی از اندیشه برخورد و هیجان ایجاد می‌کند که اخیراً ناظر صحنه‌هایی از آن بودیم.

و من در این مکان مقدس به دلیل عشق و علاقه به میهنم و احترام عمیق به سوگندی که یاد کرده‌ام اجازه می‌خواهم یکی از بزرگ‌ترین علل هیجانات اخیر را به عرض برسانم. و تعجبی نخواهد داشت اگر عرض کنم آن علت در همه جا در اداره، در بازار، در خیابان، در شهر، در روستا، در مدرسه، در دانشگاه و حتی در خانه‌ها حضور دارد و تنها توجه مختصر لازم است تا مشاهده شود، و آن این است که باید بپذیریم:

حقیقت زنده می‌ماند ولی اشکال حقیقت با گذشت زمان و بروز عوامل ناشی از حرکت می‌میرد و باطل نامیده می‌شود. اصرار ناشیانه در حفظ اشکال مرده حقیقت موجب می‌شود خود حقیقت به همراه شکل مرده‌اش در زیر چرخ‌اهی ماشین پرشتاب زمان خرد گردد. و در کشاکش این حفظ کردن و خرد شدن، جامعه به سان آدم هراسناکی که به صدای غرش زلزله از خواب پریده باشد چشم باز می‌کند و با پدیده‌هایی خوب و بد روبرو می‌شود، خوب از آن جهت که واقعیت دارند و می‌بایستی وجود داشته باشند و بد از آن جهت که هیچ کدام از آنها در مکان راستین و در تحت فرمان آن جامعه نیستند.

به طور مثال با مرگ امیرکبیر به جنگ واقعیت‌ها رفتند، و خیال کردند زندگی آسوده و مرفهی را کسب کرده‌اند غافل از آن که از همان زمان به دست خود تابوت خویش را بر دوش می‌کشیدند، زیرا:

بالاخره تمدن جدید، چون جریان تندبادی، وزیدن گرفته بود. و تغییر هوای کشور ما نیز یک جبر و یک واقعیت محتوم بود.

و دیدیم که بالاخره، ماشین چاپ آمد، و برق را هم به دنبالش آورد. و خلاصه در مدت کم پنجاه و چند سال اخیر، دانشگاه و دموکراسی و رادیو، تلویزیون، سینما، مدرسه، روزنامه، کتاب، مجله، اتومبیل، هواپیما، تحصیل زن، علوم تازه و تکنیک جدید و خیلی چیزهای دیگر... همه آمدند.

ولی مسئولان اخلاق و رفتار مردم و افکار جامعه، خود را زندانی کردند و چشم‌هایشان را بستند، و به جای هدایت جامعه در جهت پذیرش صحیح و منطقی پدیده‌های تمدن جدید، یا خواستند در کنار برق، پیه‌سوزها را حفظ کنند، و یا این که دل به ایده‌آل‌های ذهنی خود بستند و ترسیدند این پدیده‌ها بسیاری از ارزش‌های نظام موجود را درهم بریزد، و یا اینکه به فکر پر کردن جیب‌ها و کیسه‌های خود از برکت فضایی که دورنمای آن را میدیدند افتادند.

نتیجتاً آن مقاومت منفی ترس‌آلود و آن حرکت حساب شده طمع‌آلود، که جانشین هدایت منطقی پذیرش واقعیت‌ها گردید نتیجه‌اش چه بود و چه شد؟ نتیجه این شد که یورش واقعیت‌ها به عوض این که با پذیرنده صاحب منطقی حساب شده، و زمینه‌ای عاقلانه از قبل آماده شده روبرو شود، با سنگرداران بی‌دفاعی (توده مردم) مواجه گردید که چشم‌های‌شان بسته بود. و به همین دلیل کنترل و تنظیمی در مقابل خود نیافت و مثل گاو وحشی زنجیر گسسته‌ای بر شهرها، و آبادی‌ها و بازارها و خیابان‌ها و مسجدها و حتی به خانه‌ها هجوم آورد، و همین شد که می‌بینیم.

و اکنون که به خود آمده‌ایم و می‌خواهیم واقعیت‌های فاتح، در خانه نشسته، در خیابان حاضر، و بر مزارع حاکم را سبک و سنگین کنیم، و خوب و بد آنها را تمیز دهیم، و اصلاح‌شان کنیم، و بالاخره با آب و هوا و مردم کشور تطبیق دهیم، و درست به حرکت آوریم، به دلیل غفلت‌های گذشته، سنگینی چرخ‌های آن پیکرمان را خم می‌کند.

و تازه می‌فهمیم چگونه روزی ازلی را بی‌حضور ما کرده‌اند، و به عقیده من این فهمیدن، بیدار شدن است و خوب و وجدان بیدار است که با حیرت می‌پرسد:

۱ - این تلویزیون راهنمای مردم است یا وسیله فساد؟
۲ - این رادیو وسیله ارشاد است یا جعبه موزیک؟
۳ - این مدرسه چرا برنامه دینی قوی‌تری ندارد؟
۴ - این بانک‌ها وسیله رفاهند یا رباخواران قانونی؟
۵ - این کتاب‌ها و ترجمه‌ها چرا از این قماشند؟
۶ - چرا در حالی که ترانه‌های بلیتیس با چاپی زیبا در اختیار فرزند من است، یک کتاب خوب درشرح حال پروین اعتصامی شاعره انسان‌دوست پیدا نمی‌شود.
۷ - چرا مجلات ما به مبلغان کالاهای خارجی تغییر ماهیت داده‌اند؟

- و صدها پرسش دیگر، و به دنبالش ناراحتی‌هایی ناشیانه که ضررش مال مملکت است و سودش از آن دشمنان مملکت، پس تکلیف چیست؟ چاره این است که: قبول کنیم لازمه شرافتمندانه زیستن، مشارکت مؤثر در جریان امور است زیرا: برای هدایت حرکت جبری جامعه نیازمند سعی و کوشش مثبت فراوانی هستیم. آن هم کوششی که صمیمانه و با صداقت عمل شود. نه رآلیست بی‌مسئولیت، و نه ایده‌آلیست متعصب هیچ کدام مرد این میدان نیستند.

و آنچه ارزش این ابتکار مداوم را به صورت یک عمل جبری مسلم می‌دارد، این است که: در جامعه دیروز ما در طول ده‌ها سال همه‌چیز ثابت می‌ماند، و دست نخورده از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شد و در نتیجه فاصله‌ای در میان دو نسل متوالی مشاهده نمی‌شد. ولی امروز فاصله میان دو نسل اگر از نظر زمان تقویمی ۲۵ سال باشد، از نظر زمان اجتماعی چند قرن است. و درست علت هیجانات اخیر جوانان، به‌خصوص دانشجویان خود را باید در بطن همین پدیده مولود حرکت جامعه جستجو کرد و سپس پیدا کرد و تحلیل کرد و نتیجه‌گیری کرد و حل کرد.

ولی متعجب هستم که چرا ما باباها زبان فرزندان خود را نمی‌فهمیم، و آن گاه آنان را متهم می‌کنیم که زبان ما را نمی‌فهمند. و این حقیقت را از زبان دوست و همزبان و دلسوز و خیرخواه بشنوید: حقیقت این است که تنها بچه‌های ما نیستند که ناهمزبانی می‌کنند بلکه افرادی هم که در مواردی در علم و تقوی و بی‌نظری آنها جای هیچ گونه شک و تردید وجود ندارد نیز گله‌ها سر می‌دهند، که هم به صلاح ملک و هم به صلاح ملت است صدای تپش این دل‌های پاک را بشنویم و صدای آشنای خود را صمیمانه در پاسخ آنها بلند کنیم.

انگیزه من در طرح این مقوله قرار گرفته، نامه‌ای است که جامعه روحانیت میانه اخیراً به اینجانب فرستاده است وقتی به امضاهای ذیل آن نگاه کردم، بر خود لرزیدم و لحظه‌ای گریستم، زیرا به خدای علی قسم کسانی که این نامه را امضا کرده‌اند، در تمام عمر خود، جز عبادت خالق و هدایت مخلوق کاری نکرده‌اند و تصور این که با تمام ثروت دنیا بشود یکی از آنان را تطمیع کرد، و یا با هر نوع جدلی بتوان یکی از آنها را اغفال نمود در فکر نمی‌گنجد. و صادقانه عرض می‌کنم: در ایمان و وطن‌پرستی و علاقه به نظام مملکتی آنان نیز هیچ گونه شک و شبهه‌ای جایز نیست.

بنابراین از دولت صمیمانه خواستارم، جامعه روحانیت را در قالب ارزش‌های شایسته‌ای که دارند بیشتر بازشناسد. و شرایط زمان هم بیش از هر وقت دیگری، دولت و جامعه روحانیت را، مخصوصاً به دلیل نداهای شومی که دشمنان ایران سر داده‌اند، به چنین اتحادی دعوت می‌کند.

خدای را گواه می‌آورم، از طرح چنین درخواستی، نه خواستار آنم که با دفاع از آنچه قابل‌دفاع نیست عوامفریبی کنم، و وجهه عمومی به دست آورم، و نه می‌خواهم با مدح و ثنای دیگران دستی به جایی بند کنم. بلکه:

صادقانه واقعیت را اعتراف، و دردها را بازگو می‌کنم تا برای درمان به پا خاسته شود. زیرا: با امتثال از نیات و بیانات حافظ قانونی ایمان در مملکت، شاهنشاه آریامهر، معتقد هستم: که زمن حرکت دارد، و می‌بینم که، جامعه پوست می‌اندازد، و احساس می‌کنم که قدرت‌های بزرگ امپریالیستی قصد ما کرده‌اند، تا عوضمان کنند، و اسیرمان سازند و همان باشیم که آنها می‌خواهند، یکی با ایسم‌های دهان پرکن خود، و دیگری با کالاهایش. آنان می‌خواهند آنچنان باشیم که به جز خریدن و مصرف کردن اندیشه‌ای را به خود راه ندهیم. البته این را هم بگویم که امپریالیسم برای نیل به مقصودش، هم به فساد احتیاج دارد و هم به فاسد.

و در این راه یکی می‌خواهد اسلام را مهر مارکسیستی بزند، دیگری با شگردهای حیرت‌آور می‌خواهد از کشور ما یک جامعه مصرفی دست و پا کند.

و در این میان دولت که برای اصلاحات اساسی مصمم است بیشتر به معلول توجه دارد تا به علت و امید است این پیشنهاد من پذیرفته شود که فساد را نمی‌توان تنها با دفع فاسد چاره نمود.

پس چاره چیست؟ چاره کمک نامحدود به آن مراجعی است که تقویت روح ایمان در مردم از دست آنان برمی‌آید. تا از آن طریق باور سیاسی و اجتماعی در مردم تقویت شود.

و به همین دلیل است که باید به جامعه روحانیت روی آورد و در کارهای مملکتی، چه در مرحله تصمیم‌گیری و چه در مرحله اجرا از آنان کمک گرفت.

اگر این اتحادیه وجود آید آن وقت خواهیم دید معجزه رخ خواهد داد، و عصای موسی ظاهر خواهد شد و همه سحر و جادوی، جادوگران را نابود خواهد ساخت.

و در این صورت است که در اثر محو تضاد داخلی، و جنگ زرگری، و پراکندگی، و گمراهی، مراقبت‌های لازم برای بودن به شدن و برای ماندن به رفتن و برای خوشی به خوبی تغییر ماهیت می‌دهند و میدان برای عمل، آماده‌تر می‌گردد.

در خاتمه بار دیگر خطر و ناصحیح بودن هرگونه عمل اشتباه‌آمیز درباره روحانیت علی‌الخصوص حضرات آیات عظام مراجع تقلید و مخصوصاً حضرت آیت‌العظمی شریعتمداری مرجع تقلید شیعیان را تأکید و از دولت که با برنامه صداقت و صر احت پا به میدان گذاشته است انتظار دارم با برداشتن گامی اساسی در این زمینه مردمی را که مهر علی و فاطمه و حسین در قلب و روحشان جای دارد و خدا و رسولش را در نماز روزانه خود به عزت و احترام یاد می‌کنند ممنون و دعاگو سازند.

اینک چند مورد از نیازمندی‌ةای منطقه را عرض و تقاضای بذل توجه دارم.

۱ - شش سال دارم که اهالی میانه چشم به راه تبدیل تلفن مغناطیسی به تلفن خودکار هستند. در سال گذشته ساختمان تلفن به پیمان داده شده است. ولی پیمانکار پی‌های ساختمان را کنده است ولی عملیات ساختمانی آن را متوقف گذاشته و رفته است. اهالی میانه خواستارند، بدانند علت توقف کارهای ساختمانی مرکز تلفن خودکار چیست و کی باید از پیمانکار بازخواست نماید.
۲ - چند سال است مقداری لوله در مرکز بخش ترکمان زیر خاک کرده‌اند تا مردم بتوانند از آب لوله کشی استفاده نمایند. مردم خواستارند نسبت به تکمیل لوله کشی و تحویل آن اقدام شود و مسئولین این امر را که وقت و سرمایه مملکت را به هدر می‌دهند معرفی و بازخواست نمایند.
۳ - رودخانه شهر چای میانه که چسبیده به شهر است و ضلع شمالی آن جزو محدوده شهر است راهی است که برای رفتن به حدود ۸۰ روستا باید از آن بگذرند. با کمال تأسف باید به اطلاع برسانم که امسال نیز طغیان رودخانه علاوه بر خسارات مالی سه نفر از بهترین جوانان آن شهر را نیز قربانی گرفت و سه خانواده محترم را عزادار ساخت که خدا صبرشان بدهد.

سال‌ها است از وزارت نیرو درخواست می‌شود هزینه ساختمان پلی را تأمین نماید تا علاوه بر تأمین رفاه هشتاد پارچه آبادی از بروز این گونه خسارات جبران‌ناپذیر نیز جلوگیری شود.

خوشبختانه امسال ضمن تأمین اعتباری برای راه‌های روستایی در قانون بودجه سال ۲۵۳۷ از طریق انجمن شهرستان اولویت این پل در برنامه گنجانیده شده است لذا از جناب آقای نخست‌وزیر و جناب آقای وزیر راه و وزیر نیرو و همچنین از تیمسار شفقت استاندار محبوب آذربایجان شرقی استدعا دارم ترتیبی فراهم آورند تا پل مورد بحث که هم اولویت آن و هم اعتبارش تعیین و تأمین شده است در سال جاری عملاً به مرحله علم درآید تا هم اهالی محترم میانه آسوده‌خاطر و دعاگو باشند و هم اینجانب از اتهام به دور باشم زیرا یکی از روحانیون خوب در مجلس ترحیم سه نفر قربانی سیل مندرج در فوق اینجانب را به باد انتقاد گرفته‌اند که علیرغم تأییدی که با رأی مردم داشته‌ام در این زمینه وارد عمل نمی‌شوم. خداوند سمیع و بصیر و علیم و بهترین قاضی‌ها است.

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن

(احسنت)

رئیس - آقای دکتر شیروانی تشریف بیاورید.

دکتر شیروانی - با تشکر از همکار عزیزم جناب سلیمانی، جناب آقای رئیس - همکاران ارجمند، فضای سیاسی ایران باز شده است تا تمام گروه‌ها هر چه می‌خواهند بگویند و از این برخورد عقاید راه روشن آینده ایران مشخص و انتخاب شود.

ولی کسانی که همیشه در فضای بسته زندگی کرده‌اند و از روبرو شدن با افکار مردم واقعی ایران و جریان‌های اصیل سیاسی وحشت دارند این روزها فریاد برمی دارند و طوری سخن می‌گویند که می‌پندارند هرکس در این فضا حرفی دارد در اندیشه کسب مال و منال و یا جاه و مقام است. به جای بحث و استدلال منطقی با حب و بغض و غرض‌ورزی و با استفاده از همه امکانات انتشاراتی مملکت که می‌بایست در اختیار همه باشد ولی متأسفانه فقط و فقط در اختیار عده‌ای معدود قرار دارد - به تخطئه افراد و توهین به گروه‌های اجتماعی می‌پردازند. و در شأن گفته‌های افراد سیاسی شاید نباشد که با پرگویی‌ها شهرت‌طلبی ناسالم را جویا باشند و با فکر و اندیشه سازنده و مثبت به مقابله بپردازند، در حالی که ما می‌خواهیم و باید اعتقاد مردم را هر روز بیشتر نموده و وحدت و یکپارچگی بیشتری داشته باشیم ما می‌دانیم که در پس آینه طوطی‌وار از قول دیگران سخن می‌گویند و به اصطلاح مأمورند و معذور.

ولی ناگزیرم از سوی جامعه روشنفکران ایران که در میان آنها قشرهای مختلف جامعه اعم از دانشگاهی - روحانی - دانشجو - کاسب - کارگر و کشاورز ولی همگان روشنفکر و صاحب اندیشه‌اند سخن گویم و به کسانی که حب و بغض دارند و درک فضای باز سیاسی امروز ایران را نکرده‌ا ند هشدار دهم که در این عرصه جایی برای پر گشدن امیال و آرزوهای غرض‌ورزانی که به خاطر دفاع و تبرئه خود به روشنفکران و اندیشمندان ایرانی که شاهنشاه به آنان عنوان گروه خوبان جامعه را داده‌اند می‌تازند، نیست.

روشنفکران و اندیشمندان ایران با تکیه به نظام مستحکم و اصیل ایرانی - قانون اساسی و فلسفه انقلاب ایران و به بهره‌گیری از افکار ایران و با بهره‌گیری از افکار پربار خویش و قصد اعتلای ایران قدم به میدان نهاده‌اند نه به منظور بالا رفتن از نردبان ترقی - اکثر آنان جز شغلی که به آنها شرافت و زندگی سالم می‌بخشد کار و باری ندارند.

تعجب من از این است که بعضی چرا به نام رستاخیز به خود اجازه می‌دهند که میهن‌پرستان واقعی و آزاده را تخطئه کنند (دکتر طبیب - آنها که حقایق را منحرف می‌سازند خودشان محکوم به شکست هستند) و چرا فقط و فقط همین مطالب آن هم نه یک بار بلکه چندین بار از رادیو و تلویزیون مملکت پخش می‌شود و در صفحات جاید با تیتر درشت منتشر می‌گردد ولی مطالب دیگران یا به کلی منتشر نمی‌شود و یا با تحریف آن هم به صورتی دگرگون شده در یک یا چند جمله انشار می‌یابد - اینجاست که باید سؤال کرد رسانه‌های گروهی پایگاه پرتاب چه کسانی شده است؟

وقتی که سخن از حزب به میان می‌آید شاهنشاه ایران عنوان می‌فرمایند که حزبی که ما می‌خواستیم نیست و روی نارسایی‌های آن انگشت می‌گذارند - چگونه است که زمانی که گروه‌های فراوان و بالاخره مردم در تأیید این سخنان مطالبی را عنوان می‌کنند کسانی پیدا می‌شوند که به خودشان اجازه می‌دهند سخنان معظم‌له را تحریف نمایند در مورد کسانی که مخاطب قرار داده‌اند و خوبان نامیده‌اند و می‌خواهند که با منطق و مستدل مانند همیشه در راه سازندگی ایران گام‌های سریع‌تری را بردارند و به انتقاد سازنده و مثبت خود ادامه دهند و تفکر و تعمقی عمیق بنمایند که اگر ضرور تشخیص می‌دهند اصولی از انقلاب ایران را حتی تغییر دهند و اولین کسی هستند که پذیرای آن می‌باشند را عنوان عوامفریب دهند.

در چین شرایطی شنیدن نغمه‌های ناموزون سبب تأسف روشنفکران و اندیشمندان میهن‌پرست و شاهدوست ایرانی است که احساس می‌کنند که عده‌ای درک مطلب نکرده‌اند و از دیدگاهی دیگر بدان می‌نگرند و یا از پیام شاهنشاه به روشنفکران و اندیشمندان در هراسند. در هراس از کسانی که سرلوحه کار خود را خدمت به ایران مبارزه بی‌امان با فساد موجود - اجرای کامل انقلاب اداری - مبارزه با تورم و چگونگی مشارکت روشنفکران در کارهای اجتماعی و بررسی مطالب فراوان دیگر قرار داده‌اند و با تقوای سیاسی و دور از هر نیرنگی در راه تحقق بخشیدن و پیشبرد مصالح عالیه مملکت گام برمی‌دارند و درست برعکس آنچه عنوان شده است

وظایف خود را در هر شغل و مقامی که داشته و دارند در کمال صداقت و راستی و اخلاص عمل انجام داده و می‌دهند.

تا این حد بی‌حرمتی نمودن به چنین کسانی مسلم است که نیازی به پاسخ ندارد و به هیچ وجه روشنفکر واقعی ایرانی به آن توجه ننموده و هر جا سخنی گفته باشد با عمل و راست و قاطع و مستدل در پی انجام آن برمی‌آید تا مانند دیگران بازی با الفاظ ننموده و با رفتار خود سبب بیشتر بی‌اعتقادی‌ها نشود و از عهده هر هیاهو برآید.

بعضی‌ها چه خوب بود که کمتر سخن می‌گفتند و به جای آن در عمل اعتقاد بیشتری می‌آفریدند.

اندیشمندان ایرانی سکوت را شکسته‌اند و نمی‌خواهند سکوتی مرگبار وجود داشته باشد که روزی تبدیل به فریاد و یا انفجار شود.

دیگر پاکان و میهن پرستان با ایمان که فقط یک هدف و یک راه دارند و چپ و راست نمی‌شناسند و به یک سو گرایش دارند آن هم به سوی اندیشه‌ای ایرانی و برای ایرانی پراکنده و تنها نیستند، گرد هم آمده‌اند، یکدیگر را پیدا نموده‌اند و با جوانمردی استقامت - شهامت و از خودگذشتگی تا پای جان در برابر دشمنان ایران ایستادگی خواهند کرد. راه آنها راه حق و فضیلت باارج نهادن به شعائر ملی و مذهبی است. اگر امروز درباره افرادی سخن رفت به خاطر اهمیتی که برای آن قائلیم نیست بلکه اعتقاد داریم که در فضای باز سیاسی ایران باید فرصت برای همه مردم و همه گروه‌ها باشد تا با بهره‌گیری از آزادی‌هایی که قانون اساسی به ما اعطا کرده است سخن خویش را بگویند و سپس مردم میهن ما به داوری بنشینند چنانچه مردم به درستی قضاوت نموده‌اند و خدمتگزاران واقعی را می‌شناسند. (احسنت).

رئیس - آقای اخلاق‌پور تشریف بیاورید.

غلامرضا اخلاق‌پور - جناب آقای رئیس، خانم‌ها، آقایان، در جلسه علنی مورخ پنجشنبه یازدهم خرداد ماه ۲۵۳۷ هنگامی که شور اول لایحه انتخابات مجلسین شورای ملی و سنا مطرح بود عده‌ای به عنوان موافق و مخالف بحث نمودند سپس در جلسه مورخ چهاردهم خرداد ماه ۲۵۳۷ عده‌ای دیگر پیرامون لایحه نظرات و تذکراتی داده و پس از پایان بحث در کلیات اینجانب به اتفاق تنی چند از همکاران ارجمند کتباً تقاضا نموده‌ایم که به جای رأی به قیام و قعود با ورقه اخذ رأی به عمل آید در نتیجه ۱۲۸ نفر نسبت به آن رأی موافق و ۷ نفر رأی مخالف و چهارده نفر هم رأی ممتنع دادند و در روزنامه‌ها هم من‌جمله در صفحه ۲۱ روزنامه مورخ ۱۵ خرداد ماه ۲۵۳۷ رستاخیز چنین منتشر گردید: به پیشنهاد چند تن از نمایندگان نسبت به ورود در شورا مواد لایحه با ورقه رأی گرفتند با ۱۲۸ رأی موافق، ۱۴ ممتنع و ۷ رأی مخالف به تصویب رسید و مردم ایران با مطالعه جراید از نتیجه آرائی که نسبت به لایحه انتخابات داده شده بود اطلاع حاصل نمودند چون تعداد آرای ممتنع ۷۹ فقره بود که متأسفانه ۱۴ فقره اعلام گردید لذا در جلسه قبل به استناد ماده ۱۳۷ آئین‌نامه داخلی مجلس اخطار نظامنامه‌ای دادم و با این که در پشت تریبون قرار گرفتن متأسفانه جناب آقای رئیس برخلاف مقررات ماده ۱۳۰ آئین‌نامه داخلی که می‌گوید: اخطار راجع به منافی بودن لوایح و طرح‌ها با قوانین اساسی کشور یا اخطار راجع به نظامنامه داخلی مجلس مقدم بر اظهارات دیگر است و مذاکرات در موضوع اصلی را متوقف می‌کند... مانع از اظهارنظر و توضیح اینجانب درباره اخطار نظامنامه‌ای گردیدند چون طبق اصل یازدهم قانون اساسی قسم یاد کرده‌ام که در مقابل اعمال خلاف قانون اساسی و متمم آن و عدم رعایت آئین‌نامه داخلین مجلس ایستادگی نموده و موارد تخلف را به هر طریقی که ممکن باشد بازگو نمایم حال از فرصت استفاده نموده به عنوان نطق قبل از دستور در این باره نیز باید توضیح بدهم که طبق صورت مشروح مذاکرات مورخ پنجشنبه هیجدهم خردادماه ۲۵۳۷ غائبین در جلسه چهاردهم خرداد ماه جاری بالغ بر ۵۱ نفر بوده‌اند و پس از وضع این عده از ۲۶۵ نفر نمایندگان مجلس ۲۱۴ نفر در مراسم رأی‌گیری جهت لوایح مزایا و معافیت‌های دفتر مشترک هماهنگی امور مربوط به شط‌العرب و انتخابات مجلسین شورای ملی و سنا حضور داشته‌اند که لایحه اول یعنی لایحه مزایا و معافیت‌های دفتر مشترک هماهنگی امور مربوط به شط‌العرب را براساس رأی با ورقه با ۲۱۴ رأی موافق یعنی به اتفاق آرا تصویب نمودند و اندکی بعد که جهت لایحه انتخابات مجلسین اخذ رأی با ورقه به عمل آمد این اتفاق آرا به اکثریت آرا مبدل شد به این معنی از ۲۱۴ نفر حاضر در مجلس ۱۲۸ نفر آن رأی موافق و ۷ نفر رأی مخالف و ۱۴ نفر رأی ممتنع داده‌اند و ۶۵ نفر مابقی هم با این که حضور داشتند بنا به عللی از دادن رأی خودداری نمودند و این عده طبق قسمت اخیر ماده ۱۳۷ آئین‌نامه داخلی مجلس که می‌گوید اشخاصی که به محل نطق نروند و یا بروند ولی ورقه ندهند و یا بعد از اعلام رأی از تالار جلسه خارج شوند ممتنع محسوب می‌گردند. به حکم دستور صریح ماده ۱۳۷ مذکور ممتنع محسوب و در عداد ممتنعینی که با ورقه رأی ممتنع داده‌اند منظور می‌شوند و به این دلیل عده ممتنعین از ۱۴ نفر به ۷۹ نفر افزایش خواهد یافت که می‌بایست در موقع اعلام رأی به جای ۱۴ رأی ممتنع ۷۹ رأی ممتنع اعلام می‌گردید یعنی موافقین ۱۲۸ رأی و مخالفین ۷ رأی و ممتنعین ۷۹ رأی که اگر مخالفین و ممتنعین را با هم جمع کنیم تعداد آرای این دو دسته ۸۶ فقره می‌شود و اگر آرای موافقین را که ۱۲۸ فقره است با آرای مخالفین و ممتنعین بسنجیم در واقع آرای مخالفین و ممتنعین دوسوم آرای موافقین خواهد بود که این وضع برای لایحه‌ای چون لایحه انتخابات که بسیار مهم و حساس بوده و از آن چنان آرای موافقی که قابل توجه باشد برخوردار نبوده است تأثرانگیز می‌باشد حال ببینیم که در صورت مشروح مذاکرات شماره ۱۷۱ جریان چگونه منعکس گردیده است. قبلاً به استحضار رسید که عده حاضر در مجلس ۲۱۴ نفر بوده‌اند که از این عده ۶۵ نفر در دادن رأی شرکت ننموده و بقیه که ۱۴۹ نفر بودند رأی موافق و رأی مخالف و رأی ممتنع داده‌اند ولی در صورت مشروح مذاکرات شماره ۱۷۱ به جای این که تعداد شرکت‌کنندگان در مراسم رأی‌گیری ۱۴۹ نفر قید گردد تعداد ۱۵۳ نفر با اسم نوشته‌اند و معلوم نیست که چرا ۴ نفر به ۱۴۹ نفری که در مراسم رأی‌گیری شرکت نموده بودند افزوده شده است؟ و از طرفی در صفحه ۳۴ صورت مشروح مذاکرات شماره ۱۷۱ مورد بحث ۶۷ نفر را با قید اسم به عنوان غائبین در موقع اخذ رأی منظور نموده‌اند حال اگر غائبین با اجازه و تعداد شرکت‌کنندگان در مراسم رأی‌گیری و غائبین در موقع اخذ رأی را که به ترتیب عبارتند از ۵۱ نفر و ۱۵۳ و ۶۷ نفر جمع کنیم مجموعاً می‌شود ۲۷۱ نفر یعنی عده نمایندگان مجلس شورای ملی ۲۷۱ نفر اس تنه ۲۶۵ نفر واقعی. من نمی‌دانم که چرا ۶ نفر به تعداد نمایندگان مجلس شورای ملی اضافه نموده‌اند ای کاش این تراژدی (Teragedy) یعنی مصیبت به همین جا پایان می‌پذیرفت باز هم حسب‌الوظیفه ناگزیر هستم به صحنه دیگری توجه احضار ارجمند را معطوف بدارم اگر به صفحه ۳۳ صورت مذاکرات شماره ۱۷۱ دقیقاً نظری بیفکنیم می‌بینیم که در این صفحه نوشته شده است. آرای گرفته شده شماره شد و نتیجه به قرار زیر اعلام می‌گردد. آرای مافق ۱۳۲ رأی و آرای مخالف ۷ رأی و آىای ممتنع ۸ رأی و جناب آقای رئیس هم حسب مندرجات این صفحه فرموده‌اند: برای ورود در شور مواد ۱۲۲ موافق و ۱۸ ممتنع و ۷ مخالف رأی داده‌اند بنابراین ورود در شور مواد تصویب شده است: به طوری که همکاران ارجمند استحضار دارید در جلسه علنی مورد بحث آرای موافقین و مخالفین و ممتنعین را به ترتیب ۱۲۸ فقره و ۷ فقره و ۱۴۷ فقره اعلام که این نیتجه عیناً در جراید هم برای اطلاع مردم منعکس گردید ولی در صورت مشروح مذاکرات شماره ۱۷۱ تعداد آرای موافقیت از ۱۲۸ فقره به ۱۳۲ فقره افزایش و تعداد آرای ممتنعین از ۱۴ فقره به ۸ فقره تقلیل یافته و در صورت مشروح مذاکرات شماره ۱۷۱ نام هشت نفر را به عنوان ممتنع قید کرده‌اند باز جای بسی خوشبختی است که لااقل تعداد آرای مخالف که هفت فقره می‌باشد به جای خود محفوظ است یا للعجب بر این شیرین‌کاری و نحوه اداره نمودن جلسات!

عباس‌میرزائی - آقای اخلاق‌پور ایراد بیجا از نحوه مدیریت مجلس نگیرید.

اخلاق‌پور - مگر شما سخنگوی مجلس هستید؟

عباس‌میرزائی - هیئت رئیسه صلاحیت دارد صحت و سقم اخذ آرا و نتیجه آن را تأیید بکند یا نکند.

اخلاق‌پور - بنشین سر جایت بی‌خود دخالت می‌کنی.

رئیس - آقای عباس‌میرزائی اجازه بدهید حرفشان را بزنند آقای اخلاق‌پور شما هم به کسی توهین نفرمایید.

اخلاق‌پور - من به کسی توهین نکردن من اگر شخصاً به هنگام اخذ رأی با ورقه و اعلام نتیجه آرای مأخوذه در جلسه علنی حضور نمی‌داشتیم و روزنامه‌های یومیه را قرائت نمی‌کردم شاید به لحاظ بی‌اطلاعی از ماوقع متعرض نمی‌گردیدم ولی حالا با این صحنه‌سازی و دروغ‌پردازی چگونه خود را قانع سازم ممکن است که در موقع اعلام نتیجه آرای مأخوذه اشتباه شنیده باشم یا این که در جراید تعداد آرا را عوضی خوانده باشم.

جایی که عقاب پر بریزد
از پشه لاغری چه خیزد

جایی که در مجلس شورای ملی یعنی مرکز ثقل مملکت چنین فعل و انفعالات رخ دهد و ۱۲۸ رأی موافق را به ۱۳۲ رأی موافق افزایش و ۱۴ رأی ممتنع را به ۸ رأی ممتنع تقلیل و به اخطار نظامنامه‌ای هم توجه نشود شما چه توقع دارید که مأمورین دولت وظایف خود را با کمال راستی و درستی انجام دهند و مردم هم به قوانین جاریه کشور با دیده احترام بنگرند از طرفی در آئین‌نامه داخلی مجلس موردی تحت عنوان غائبین در موقع اخذ رأی پیش‌بینی نگردیده است باز هم یادآور می‌شود که آرای موافق ۱۲۸ فقره و آرای مخالف ۷ فقره و آرای ممتنع ۷۹ فقره بوده است که صورت مشروح مذاکرات شماره ۱۷۱ باید به همین ترتیب اصلاح شود حال لازم می‌داند که شمه‌ای هم از وضع دلخراش حوزه انتخابیه‌ام یعنی شهرستان آبادان به استحضار خانم‌ها و آقایان برسانم، آبادان در این روزهای گرم و سوزان و طاقت‌فرسا از لحاظ کم‌آبی و نداشتن برق کافی در فشار است و قطعاً در جراید هم خوانده‌اید که به علت شدت گرما روزی نیست که چند نفری از آبادانی‌های عزیز بر اثر غفلت و ندانم‌کاری پاره‌ای از مسئولان امور به کام مرگ فرو نروند در حال حاضر آب آشامیدنی به قدری کم است که حدی ندارد و خوشبختانه شرکت ملی نفت حاضر گردیده است که مقداری آب آشامیدنی ظاهراً در قبال دریافت بهای آن در اختیار مردم بگذارد و این وضع صحیح نیست و وزارت محترم نیرو و مسئولان مربوط باید سریعاً در رفع کمبود آب اقدام که اهالی شهرستان آبادان و حومه آن از مضیقه بی‌آبی نجات یابند و در تاریخ سی‌ام دی ماه ۱۳۵۴ شمسی به شرح منعکس در صورت مشروح مذاکرات شماره ۱۹ اینجانب به اتفاق جنابان آقایان غلامحسین دانشی و محمود شریفی در مورد آب شور شط بهمنشیر سؤالی از دولت نمودیم و وزارت نیرو ضمن پاسخگویی قول مساعد داد که این محظور را برطرف سازد و اگر جناب آقای رئیس به خاطر داشته باشند در آن موقع گفته شد موقتاً برای برطرف کردن شوری آب شط بهمنشیر کانال‌های انحرافی زاده شود و در سر فرصت اقدام اسایس به عمل آید از آن تاریخ تا به حال که تقریباً دو سال و نیم می‌شود کوچک‌ترین اقدامی به عمل نیامده است و شوری آب مرتب زارعین را با ضررهای هنگفتی مواجه می‌سازد و به مصداق: نشستند و گفتند و برخاستند. گفتیم و شنیدیم و کاری هم برای خلق‌الله انجام ندادیم و دلمان هم خوش است که لساناً برای مردم این مملکت کاری انجام می‌دهیم آخر تا چه وقت باید نشست و گفت و بدون نتیجه برخاست ما نمایندگان آبادان در مقابل موکلین خود در ای نباره چه بگوییم، بارها گفته‌ایم و بار دیگر هم می‌گویم من به کارگران شریف این مملکت کاملاً علاقه‌مند بوده و به آنان با دیده احترام می‌نگرم حالا چرا آقای عباس‌میرزائی به من احسنت نمی‌گویید؟ (عباس‌میرزائی - احسنت) و خوشبختانه مورد عنایت خاص شاهنشاه هم هستند و آرزو می‌کنم که کارگران شاغل و بازنشسته همیشه در رفاه بوده و از آسایش فکری و معاش کافی برخوردار باشند متأسفانه عده‌ای از کارگران صنعت نفت آبادان و کرمانشاه و نفت شاه که زمانی با فعالیت خستگی‌ناپذیر مشغول کار بوده و جگوانی خودشان را برای پیشرف تامور صنعت نف سپری نموده‌اند و بر اثر تصمیمات بی‌موقع و غیرموجه مسئولان امور بازنشسته شده و یا طبق قراردادی غیرقابل قبول از خدمت اخراج گردیده‌اند در حال حاضر با حقوقی بسیار قلیل به زندگی مصیبت‌بار و طاقت‌فرسا ادامه می‌دهند و بارها برای رهایی از این مشکلات مکاتبه نموده و از مقامات مسئول تقاضای ترمیم حقوق بازنشستگی نموده‌اند که متأسفانه به مصداق:

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است

کسی تاکنون بندا و خواسته‌های مشروع آنان توجهی نکرده و روز به روز هم بر اثر ترقی هزینه زندگی با وضع بدتری به سر می‌رند تا دیر نشده بیایید به وضع دلخراش این خدمتگزاران قدیمی شرکت نفت توجه نموده با اتخاذ تصمیم لازم در تأمین معاش و ترمیم حقوق آنان اقدام کنید (احسنت).

رئیس - آقای حیدر زاده امین تشریف بیاورید.

حیدر زاده امین - جناب آقای رئیس و همکاران ارجمند.

در هفته‌ای که گذشت آذربایجان عزیز شاهد عینی یکی دیگر از ثمرات انقلاب اصیل ایران و پیشرفت‌های افتخارآمیز دوران سلطنت پربرکت پهلوی دوم بود.

خط هوایی ارباس پهن‌پیکر که در هر پرواز می‌تواند ۳۵۰ نفر مسافر را جابه‌جا نماید بین تهران و تبریز عملاً وارد فعالیت شد.

خط هوایی رضاییه و تبریز به مشهد مقدس با استقبال گرم و پرشور عاشقان بارگاه مقدس رضوی مواجه گردید تیمسار سپهبد خادمی سال گذشته نیز با تلاش شبانه‌روزی خود توانستند با ایجاد خط هوایی تبریز جده و بالعکس رفاه زائران خانه خدا را فراهم نمایند و قول دادند به خاطر جلوگیری از سرگردانی حجاج در تهران این برنامه را به تدریج در تمام مراکز استان‌هاپیاده بکنند ما ضمن آرزوی توفیق ایشان امیدواریم به وعده دوم خود در مورد خط هوایی تبریز اروپا به زودی عمل فرمایند.

در اینجا لازم می‌دانم توجه مسئولین محترم سازمان هواپیمایی کشوری را به قول و وعده‌ای که در کمیسیون بودجه برای استقرار خط هوایی بین تهران مراغه فرمودند جلب نمایم.

گام بسیار بزرگ دیگر که از طرف جناب آقای مهندس قطبی مدیریت عامل محترم سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران و مسئولین پرتلاش رادیو استان برداشته شد افتتاح رادیوی ۸۰۰ کیلوواتی آذرآبادگان مرکز بناب می‌باشد این ایستگاه پرقدرت که به دست مهندسین جوان ایرانی نصب و اداره می‌شود روزانه ۲۰ ساعت مداوم به ۶ زبان برنامه پخش و حدود ۵۰ میلیون نفر در سرتاسرن منطقه شنونده دارد و در شناساندن پیشرفت‌های انقلاب اصیل ایران نقش سازنده و حساسی را ایفا می‌نماید. مردم حق‌شناس منطقه ۲۰۰ هزار نفری بناب ضمن عرض تشکر و تبریکات قلبی استدعا دارند در موقع ذکر نام رادیو آذرآبادگان به مرکز فرستنده یعنی بناب نیز اشاره فرمایند اضافه کردن نام محل فرستنده در گویش‌های رادیویی خواسته‌ای است آسان و مشروع و آرزویی است دیرینه و منطقی، امید است مورد توجه جناب آقای مهندس قطبی قرار گیرد.

جناب آقای رامبد درست به خاطر دارم که جناب آقای دکتر آموزگار نخست‌وزیر محبوب وعده فرمودند که وزرای کابینه ایشان به طور فردی و جمعی به استان‌ها و شهرستان‌ها و حتی به بخش‌ها خواهند رفت و از نزدیک با مردم، تماس خواهند گرفت ضمن تقدیس این عمل قابل احترام عملی شدن وعده‌ها را به فال نیک می‌گیریم و به اثرات مثبت آن ایمان داریم. به بنده اطلاع دادند که امروز جناب آقای مهندس توکلی وزیر محترم نیرو در اجرای همان سیاست اصولی و مردمی از طریق رضاییه و مهاباد و میاندوآب به بناب و ملکان وارد می‌شوند بسیار خوشحالم که مقدمش برای شهر من و شهرهای مسیر راه حتماً توأم با خیر و برکت خواهد بود متأسفم که نتوانستم در محل باشم و حضوراً مشکلات منطقه بناب و ملکان را به رأی‌العین به نظرشان برسانم.

امیدوارم درخواست‌های بنده را در مورد فاضلاب و اگوسازی بناب و ملکان از طریق وسائل ارتباط‌جمعی در محل استماع بفرمایند.

مسافرت جمعی یا فردی وزرا به استان‌ها و شهرها و بخش‌ها یک سیاست کاملاً مثبت و منطقی است و خود به خود به سیاست عدم تمرکز عملاً کمک می‌کند آرزو داریم این برنامه اصولی و سازنده بین تمام مسئولین اجرایی مملکت و مدیران کل استان‌ها نیز رواج پیدا کند.

در اینجا لازم می‌دانم از تیمسار آرتشبد شفقت استاندار محبوب و علاقه‌مند و دلسوز آذربایجان شرقی که دائماً از نقاط مختلف استان و حتی بخش‌ها و روستاها بازدید با طبقات مختلف مردم بی‌واسطه و بی‌تکلیف تماس و به درددل آنها رسیدگی و احقاق حق می‌نمایند سپاسگزاری نمایم.

از نتایج درخشان و سودمند این مسافرت‌ها و تماس‌ها، همین بس که نارضایتی‌ها و عقده‌های مردم به امید و ایمان تبدیل می‌شود و دردها شناسایی و ریشه فساد اداری به تدریج می‌خشکد. از نظر علم پزشکی اگر شناخت درد به خوبی و دقت صورت گیرد داروی تجویزی آن اثر آنی خواهد داشت در غیر این صورت بر وخامت اوضاع مریض خواهد افزود.

اکثر ناراحتی‌ها و نارضایتی‌های اجتماعی ما بسیار سطحی و شناخته شده هستند چرا به درمان این دردهای کوچک اقدام نمی‌شود برای بنده نامکشوف است به چند فقره ذیلاً اشاره و درامن آنها نیز بازگو می‌گردد شاید مقبول افتد و خدمتی صورت گیرد.

۱ - مثلاً با سیاست وجودی اطاق اصناف مخالفتی نیست ولی مردم می‌گویند پس ۱ - وظیفه اتحادیه‌های صنفی چه می‌باشد تعصب منفی را در بالا رفتن قیمت‌ها دخیل می‌دانند و به مثل معروف هیچ گوسفندی پای همجنس و هم‌نوع خود را لگد نمی‌کند اشاره می‌کنند و وجود کمیته حمایت از مصرف‌کننده را موقعی مؤثر می‌دانند که اعضای واقعی آن از طبقات مختلف جامعه بوده مستقیماً مصرف‌کننده محسوب و با اطاق اصناف و اتحادیه‌های صنفی از یک و در یک تشکیلات همکاری داشته باشد.
۲ - نارضایتی مهم بعدی سرگردانی مردم در سازمان‌های مختلف دولتی و ملی و پاس دادن و امروز و فردا کردن و کاغذبازی و کاشکنی‌ها برای اخذ رشوه می‌باشد خوشبختانه شاهنشاه آریامهر در این مورد نسخه شفابخش ارائه فرمودند امیدواریم دولت با حسن‌نیت آقای آموزگار در کلیه شئون مملکتی به‌خصوص در این مساله بزرگ و حیاتی موفق باشد.
۳ - وضع ناراضی‌کننده و نارسای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه را همه مردم از بزرگ و کوچک به خصوص طبقات کم‌درآمد می‌دانند حتی مسئولین با انصاف آن وجود کمبودها و نارسایی‌ها را قبول دارند و تأیید می‌کنند و با وجود کمک‌های کلان دولت که همه ساله به این شرکت پرداخت می‌ود باز هم ضرر می‌کنند ای کاش ضرر می‌کرد ولی می‌توانست رضایت مردم و آسایش نسبی فراهم نماید با همه این احوال چرا به بخش خصوصی واگذار نمی‌شود خدا می‌داند.
۴ - شهرداری پایتخت اول باید پارکینگ بسازد یا برای بخش خصوصی در نقاط حساس و پرترافیک شهر برای احداث پارکینگ تسهیلات فراهم نماید و بعد از این که پارکینگ‌ها در اختیار مردم قرار داده شد هر چقدر دلش می‌خواهد از متخلفین پارک غیرمجاز در خیابان‌ها جریمه بگیرد ولی با وضع فعلی نبودن پارکینگ جریمه کردن خلاف عدالت و باعث نارضایتی مردم می‌شود.

۵ - نارضایتی بعدی قونین دست و پا گیر و تبصره‌های مبهم و آیین‌نامه‌ها و بخشنامه‌های موجود در سازمان امور اداری و استخدامی کشور می‌باشد با این که مسئولین پرتلاش و مدیران مجرب این سازمان می‌خواهند واقعاً خدمت نمایند به علت وجود این اشکالات خودشان نیز کلافه شده‌اند طولانی بودن اقدامات و به نتیجه نرسیدن قول‌ها بر ناراحتی مردم دامن می‌زند.

امید است جناب آقای عالیمرد که به صداقت و پاکی و مدیریتش ایمان داریم برای حل مشکلات کارمندان شاغل به خصوص کارمندان بازنشسته که عمر خود را در راه خدمت به این آب و خاک سپری نموده‌اند هر چه زودتر اقدام اساسی و بنیادی به عمل آورد و به وعده وعیدها که در روزنامه‌ها می‌نویسند تا آخر سال ۳۷ به نتیجه مثبت برساند و در این تصمیم‌گیری انسانی کمی حقوق و گرانی ارزاق و اجاره‌خانه مورد توجه قرار گیرد.

قوانین و آئین‌نامه‌های سازمان‌های مختلف و مؤسسات ملی و مؤسسات عام‌المنفعه با قوانین سازمان امور اداری و استخدام کشوری یکنواخت و یکسان باشد.

۶ - حقوق و مزایا باید بر مبنای توان کار و سنگینی مسئولیت تعیین شود برای نمونه حقوق دریافتی مأمورین انتظامی و امنیتی به خصوص پاسبان‌ها و درجه‌داران شهربانی کشور شاهنشاهی که در کلیه مراحل حساس سینه سپر می‌کنند و احیاناً قربانی‌ها می‌دهند قابل بررسی است بسیار به جا و شایسته خواهد بود اولاً حقوق آنها ترمیم و برای آنها در تهران و شهرستان‌ها خانه‌های سازمانی احداث گردد و در موقع بازنشستگی با تمام حقوق و مزایای دریافتی بازنشسته شوند.
۷ - یکی دیگر از عوامل نارضایتی مردم نارسایی قانون بیمه کار می‌باشد که هرکس به سلیقه خود تفسیر و اجرا می‌نماید مثلاً از کارآموزان نجاری - خیاطی - تعمیراتی و آرایشگاه و ده‌ها مشابه آن ۲۷٪ بیمه می‌خواهند در صورتی که کارآموزان برای آموختن و یاد گرفتن حرفه و فن و صنعت آمده‌اند در قابل کارآموزی پول نمی‌گیرند و حتی در سابق که کمبود نیروی انسانی نبود برای یاد دادن یک صنعت پولی هم می‌گرفتند به صراحت عرض می‌کنم اگر جلو این بی‌عدالتی گرفته نشود به زودی ناچار خواهید شد که از خارج سلمانی هم وارد کنید.

و اما کشاورزان مملکت از وارد کردن میوه و گندم ناراضی هستند می‌گویند دولت باید از ما حمایت کند و برای کشاورزان که اکثریت ملت را تشکیل می‌دهند اطاق کشاورزی به وجود آورد و در مقابل ارائه محصول بیشتر و مرغوب‌تر جوایز تشویقی پرداخت نماید. و به عنوان نمونه نخلستان‌هایی که در خوزستان روی عطیه تشویقی سردار بزرگ ایران اعلیحضرت رضاشاه کبیر به وجود آمده باید سرمشق و ملاک عمل وزارت کشاورزی و عمران روستاینی باشد.

۹ - روستاییان و دامداران از اجحاف و تصرف بی‌منطق مراتع کوچک روستایی که نسل اندر نسل جزو مرتع عمومی روستا محسوب و حتی در زمان ارباب رعیتی به مرتع عمومی مشهور بود از منابع طبیعی و جنگلبانی گلایه دارند زیرا تولید نسل و افزایش اغنام و احشام به وجود این مراتع کوچک بستگی دارد اداره جنگلبانی مراغه مرتع هزار ساله را در ۱۰ کیلومتری مال بناب شخم زده و گندم کاشته است دامداران می‌گویند اگر دولت فقط ۲ سال از ما حمایت کند ما می‌توانیم با آن اصول سنتی دیرینه مملکت را از وارد کردن گوشت و لبنیات بی‌نیاز کنیم.
۱۰ - جناب آقای رامبد بنده به عنوان یک ایرانی معتقد به نظام شاهنشاهی و قانون اساسی و انقلاب ششم بهمن با خلوص‌نیت و بدون نظر واقعیت‌های تلخ و شیرین را آن طور که هست بدون کم و کاست و بدون دخل و تصرف بازگو کردم اگر مورد توجه قرار بگیرد دشمنان ایران نخواهند توانست با انتقادهای ناسالم سمپاشی نمایند.
۱۱ - گفتنی‌ها زیاد است و فرصت کم لذا مشکلات و نیازمندی‌های حوزه انتخابیه خود (بناب و ملکان) را برای درج در صورت مذاکرات تقدیم و از مقام ریاست استدعا دارد مقرر فرمایند عیناً چاپ شود.
۱۲ - مطالعه دقیق صورت مذاکرات مجلس را به معاونین محترم پارلمانی توصیه و با جمله مقدس جاوید شاه پاینده ایران به عرایض خود خاتمه می‌دهم.
ینک به خلاصه مشکلات و نیازمندی‌های منطقه ۲۰۰ هزار نفری بناب و ملکان به طور فهرست‌وار اشاره می‌نماید.
۱ - خانه‌ةای بهداشت روستایی از طرف وزارت محترم بهداری و بهزیستی با استقبال گرم روستاییان زحمتکش مواجه گردید ضمن درخواست توسعه و افزایش و تجهیز کامل آنها ضرورت احداث بیمارستان و زایشگاه ۵۰ تختی را در بخ ۲۰ هزار نفری ملکان یادآوری می‌نماید.
۲ - توجه جناب آقای وزیر محترم دادگستری را به وعده‌هایی که در مورد دادگاه شهرستان بناب و دادگاه بخش مستقل و شورای داوری و اداره ثبت در ملکان فرموده‌اند جلب می‌نماید.
۳ - پیرو درخواست‌های دیرینه از جناب آقای وزیر آموزش و پرورش استدعا دارد با توجه به اینکه در سال تحصیلی ۳۷ و ۳۸ تعداد دانش‌آموزان منطقه بناب و ملکان و ۱۵۴ روستای آن از مرز ۳۵ هزار نفر خواهد گذشت برای احداث مدارس جدید شهری و روستایی اوامر مؤکدی صادر فرمایند.

تأسیس هنرستان صنعتی در بناب با توجه به وجود ۱۸۰ نفر داوطلب اولیه ضروری است و تأسیس آموزشگاه حرفه‌ای مقدماتی و مدرسه کشاورزی شبانه‌روزی برای ملکان جنبه حیاتی دارد.

۴ - از جناب آقای وزیر محترم کشور و مسئولین سازمان تقسیمات کشوری درخواست می‌نماید نسبت به تبدیل بخش‌های بناب و ملکان به شهرستان و تقسیم این منطقه وسیع به ۲ حوزه انتخاباتی اقدام شایسته مبذول فرمایند.
۵ - از جناب آقای وزیر محترم پست و تلگراف و تلفن و مسئولین شرکت مخابرات ایران درخواست می‌شود نسبت به احداث ساختمان‌های تلفن خودکار شهری بناب و ملکان اقدام و به روستاهایی که با مرکز بخش کمتر از ۳ کیلومتر فاصله دارند تلفن داده شود و چون بهره‌برداری از تلفن خود کار شهری بناب و ملکان مدتی به طول خواهد انجامید لذا برای رفاه حال مردم و سازمان‌های مختلف اداری تقاضای نصب ۹۰۰ شماره تلفن مغناطیسی در بناب و ملکان را دارد.
۶- تأسیس اداره کشاورزی و ترویج کشاورزی و مبارزه با آفات نباتی و دامی در این دو منطقه ضروری و تعیین تکلیف مساله عرصه و اعیان و اسناد مالکیت آنها مورد استدعا است نبودن سند مالکیت در ملکان عملاً جلو عمران و آبادی‌شهر را گرفته است توجه به وضع کشاورزان که محصولات سردرختی آنها از سرما و تگرک آسیب دیده است قابل عنایت می‌باشد.
۷- وجود کارگاه‌های فرشبافی و کارخانه‌های بزرگ و کوچک باعث شده که در منطقه بناب و ملکان بیش از ۲۰ هزار نفر کارگر به طور پراکنده فعالیت نمایند تأسیس اداره کار و سندیکا و اتحادیه کارگری و بانک رفاه کارگران در این منطقه ضرورت دارد.
۸- چون بناب و ملکان به یک قطب بزرگ کشاورزی و صنعتی تبدیل شده لذا تأسیس سردخانه ۱۲ هزار تنی لازم است.
۹ - تأسیس شهربانی در ملکان و تبدیل پاسگاه ژاندارمری بناب به گروهان و تأسیس پاسگاه ژاندارمری در بخش‌های جدید و احداث پاسگاه پلیس راه ژاندارمری در بناب و اعزام اکیپ سیار جهت آزمایشات رانندگی ضرورت کامل دارد.
۱۰ - اعطای ۲ میلیون تومان از طرف سازمان اوقاف جهت تعمیر مساجد بناب و ملکان و توسعه و تجهیز اماکن مقدسه.
۱۱ - از جناب آقای وزیر محترم نیرو درخواست می‌شود که نسبت به اگوسازی (فاضلاب) و تحویل و گسترش شبکه آبرسانی شهر بناب و ملکان به وسیله سازمان محترم آب و برق استان آذربایجان اقدام شایسته مبذول و برای سریع عملیات اجرایی سدهای صافی چای و مهروق و چاوان و مطالعه ۱۲ منطقه که جهت سد خاکی (بندسار) مناسب هستند اوامر مقتضی صادر فرمایند.
۱۲ - اکثر ساختمان‌هایی که از اعتبارات مملکتی در این دو بخش شروع شده نیمه تمام مانده است مانند میدان ورزشی - خانه پیش‌آهنگی - کتابخانه‌های عمومی شهر - ادارات پست و مخابرات - سالن اجتماعات شهر و ساختمان بخشداری توجه مسئولین محترم را به اهمیت مساله جلب می‌نماید.
۱۳ - تجدیدنظر در درجه‌بندی شهرداری‌های بناب و ملکان و اعطای کمک بلاعوض و وام طویل المده برای احداث گورستان ملان - رختشویخانه - توالت عمومی - کشتارگاه - پارک عمومی و پارک کودک و کتابخانه کودکان و نونهالان - باشگاه شهر - توسعه معابر و احداث خیابان‌ها- میدان تره‌بار - آسفالت محلات - کناره‌سازی رودخانه‌های داخل شهر.
۱۴ - احداث سیلو در بناب و انبار غله و کارخانه و نان ماشینی در ملکان و تسریع در نصب کارخانه نان ماشینی بناب.
۱۵ - استقرار خط هوایی بین تهران و مراغه ایجاد میهمانسرا و چایخانه سنتی و خانه‌های ارزان‌قیمت و خانه‌های سازمانی.
۱۶ - تأسیس اداره ثبت احوال و آمار در بناب و ملکان
۱۷ - طبق یک آمار دقیق مصرف سیمان ملکان و بناب سالانه بیشا ز ۲۵ هزار تن می‌باشد لذا استدعا دارد نسبت به افزای سهمیه سیمان و شیشه اقدام شایسته مبذول و سهمیه متعلقه مستقیماً به شهرداری‌های بناب و ملکان داده شود.
۱۸ - افزایش سهمیه غله و نان و قند و شکر با توجه به کثرت نفوس و وسعت منطقه ضرورت کامل دارد.
۱۹ - ضمن تشکر از تبدیل نمایندگی‌های تعاون کشاورزی بناب و ملکان به شعبه بانک تعاون کشاورزی استدعا دارم تسهیلات لازمه را از طریق وام‌های زنجیره‌ای مبذول و به کشاورزان خسارت‌دیده معافیت‌های لازمه و مهلت قانونی منظور فرمایند.
۲۰ - افزایش جایگاه پمپ بنزین در سرتاسر این منطقه و دادن شعبه نفت به روستاها مورد استدعاست.
۲۱ - احداث خانه معلم و ساختمان حزب رستاخیز ملت ایران در مرکز شهر بناب و ملکان.
۲۲ - روستاهای منطقه بناب و ملکان به احداث مدارس ابتدایی و راهنمایی تحصیلی و تأمین آب لوله‌کشی و برق افزایش خانه‌های بهداشت و احداث راه‌های جدید و پل‌های بزرگ و کوچک و تأسیس مراکز پستی و ادامه کانال زرینه‌رود جهت آبیاری باغات و مزارع نیازمند هستند (احسنت).

رئیس - آقای مظهری بفرمایید.

علی‌اصغر مظهری - جناب آقای رئیس، نمایندگان محترم من امروز تصمیم دارم از روی نوشته صحبت کنم و معذرت می‌خواهم اگر بیانم رسا نیست تصمیم داشتم در مدت کمی که به پایان اجلاسیه مانده است و متأسفانه شنیده می‌شود به جز جلسه امروز تنها یک جلسه بیشتر نیست که به موقع خود در این مورد تذکر خواهم داد ساکت بنشینم و مطلبی نگویم که خدای ناکرده موجب ناراحتی عده‌ای شده و باعث آن گردد که بعضی از دوستان برای عرض احترام و ابراز خدمتگزاری به دولت مرا با تعارفات و شعارهای خودشان مورد محبت و عنایت قرار دهند ولی فرمایشات جناب آقای رامبد که پس از عرایش دو جلسه قبل من به هنگام بحث در کلیات لایحه انتخابات ایراد شد اگر چه کوتاه بود موجب تفسیرهای گوناگونی شد و ناگزیرم ساخت باز هم چند دقیقه‌ای مزاحم دوستان و همکاران باشم و چون معتقدم هر آنچه به دیگران نفع برساند پسندیده است البته به جز گناه قبلاً به همه دوستان عرض می‌کنم که اگر فکر می‌فرمایند تخطئه بنده و تکذیب سخنانم و ابراز محبت و عنایت نسبت به من موجحب مقبولیت بیشتر آنها نزد دولت و دولتیان خواهد شد کوتاهی نفرمایند و مطمئن باشند که هیچ‌گونه ناراحتی و نگرانی نداشته و از کسی هم نمی‌رنجم زایر در راهی که قدم گذاشته‌ام و مبارزه‌ای را که برای راستی و آزادی آگاهانه و در طریق اعتلای ایران آغاز کرده‌ام بزرگ‌تر از آن است که این مطالب گردی بر دامنش بیفشاند و خوشبختانه از نظر شما و متأسفانه به عقیده من در صورت مذاکرات هم از آن همه تعارف و محبت نامی نیست و فقط به ذکر همه نمایندگان اکتفا می‌شود.

در اینجا اجازه بفرمایید از تندنویسان مجلس هم گلایه کنم هم از سوی خودم و هم از سوی شما که چرا آن همه تعارف و به قولی آن همه شعار و فحش و بد و بیراه را که نثار من شده چاپ نکردند تا در تاریخ مشروطیت باقی بماند و برای دوستان هم مدرک باشد تا به آنها که باید نشان بدهند و آیندگان نیز بخوانند و بدانند وقتی مظهری نامی در مجلس آن حرف‌های به قول بی‌ربط را می‌زد چه خورده بودند وفادار ماندند و تا چه حد در ساحت مقدس مجلس شورای ملی از حقوق مردم دفاع نمودند به هر حال کاری است ک شده ولی امیدوارم دوستان تندنویس ما این نکات را مورد توجه قرار دهند و حق دوستانی را که زحمت می‌کشند ندیده نه انگارند.

بگذرم، جناب آقای رامبد در پایان سخنان من در دو جلسه قبل فرمودند و با قید سوگند به وحدانیت حق قسم مطالبی فرمودند که من چون حاضرالذهن نبودن فرمایشات ایشان را تأیید کردم ولی بعد که مطلب را خواندم و دوستان هم اشاراتی کردند پی به اهمیت سوگند ایشان بردم به‌خصوص که در جلسه اخیر هم به هنگام پاسخ گفتن به سخنان آقای دکتر ستاری تأکید کردند که ما سوگند خورده‌ایم همه حقایق را بگوییم و من نیز بر سر آنم که گر ز دست برآید چنین کنم و در آغاز به همان خدای بزرگ که ایشان سوگند خوردند و من از سویدای دل به آن اعتقاد دارم هرگز براساس نظر یا مطلب خاصی سخن نگفته‌ام و به‌خصوص نظر خاصی نداشته و ندارم ولی مسلماً آنجا که لازم باشد برای اثبات بسیاری از مسائل و بیرون کشیدن واقعیت و اثبات حق از وجود خودم هم مایه می‌گذارم همان طور که برای اثبات آن همه نابسامانی در انتخابات کذایی حزب عمل کردم و خوشحالم که ثابت شده عمل آنها که مدعی صداقت و صراحت هستند جز کرده آنهاست (دکتر طبیب - صحیح است) و می‌کنند آنچه را که کردند و رستاخیز ملت ایران را به راهی کشاندند که باور مردم از میان رفت و دیگر کسی به چند میز و صندلی و چند عنوان که به اشخاص شناخته شده دولتی داده شده نه می‌تواند و نه باید اعتقاد داشته باشد.

جناب آقای رامبد، روزی که من در برنامه دولت جناب آقای آموزگار سخن گفتم و شما هم با آن همه ابراز لطف بعد از آن جلسه مرا به خاطر گفته‌هایم مورد عنایت قرار دادید وقتی که به عنوان اولین هشدار اولین کسی بودم که از حزب سخن گفتم و یادآور شدم که این آقابالاسر تازه کیست که مدعی مدرم و انجمن‌ها شده و مردم از کارهایی که به نام حزب می‌شود به فغان آمده‌اند (دکتر طبیب ـ صحیح است) چرا آن روز شما و سایر حضرات خوشتان آمد و کسی هم چیزی نگفت؟

روزی که عنوان کردم حزب در کرمان مرکز توزیع سهمیه آسفالت شده و هر کس به شهرداری می‌رود و تقاضای آسفالت کوچه‌اش را می‌کند به او می‌گویند برو به حزب و آنجا هم از او صورت‌جلسه تشکیل یک کانون می‌خواهند تا سهمیه آسفالت کوچه‌اش را بدهند، شماها کجا بودید و چرا سکوت کردید و این حرف‌ها را نزدید؟

چرا در فروردین ماه امسال یعنی ۱۲ فروردین ماه که این تلگراف بلندبالا را به جناب آقای نخست‌وزیر کردم و هشدار دادم که این همه جار و جنجال راه نیندازید به تلگرافم کسی پاسخی نداد و همه چیز به سکوت برگزار شد؟

و چه شد روزی که سخن از انتخابات هیئت اجرایی زدم بلوا شد و همه فریاد برداشتند که مسلمانی نیست؟ و ناگهان من هم عوام‌فریب و متظاهر شدم.

پس خواهش می‌کنم با دقت گوش کنید که خبرهای تازه‌ای برایتان دارم استدعا می‌کنم دقت بفرمایید و بعد هر چه می‌خواهید بگویید.

یکی از مقامات اداری کرمان در جلسه انجمن شهرستان کرمان در مورد حزب مطلبی گفته است برایتان که عیناً می‌خوانم.

«در مساله دادن حواله سیمان وسیله کانون‌های حزبی من پیش‌قدم بودم که این کار عملی شود و به حمدالله فعلاً بازار سیاه نداریم و گرفتاری و کمبودی هم محسوس نیست، در چند روز ایام عید ۱۶۰۰ تن سیمان بیش از سهمیه تعیین شده حواله داده شد و دو منظور در کار دادن حواله سیمان وسیله کانون‌های حزبی داشتیم، یکی این که سیمان واقعاً به کسی که احتیاج دارد برسد و دوم هدف این بود که مردم به حزب بیایند و از مزایای حزب بهره‌مند شوند!!» جل‌الخالق تازه فهمیدیم که بنای حزب بر سیمان است نه ایمان و مزایای حزب هم گفتن حواله سیمان و سهمیه آسفالت. جناب آقای رامبد من اینها را از خودم نگفتم عین صورت‌جلسه انجمن شهرستان کرمان بود که هم سیمان قاچاق فراوان است و قیمت آن هم گران و کسی هم به سؤال من در مورد سیمان پاسخ نگفت که معلوم شود هر کیسه‌ای ۷۰ ریال سود کجا می‌رود؟

در اینجا چند جمله معترضه عرض می‌کنم. جناب آقای رئیس به هنگام تشکیل دولت جدید به امیدواری به حل مسائل مقرر فرمودند سؤالات گذشته را پس بگیریم و به دولت فرصت بدهیم که ما هم اطاعت امرشان را کردیم ولی افسوس که سؤال‌ها مختومه شد و کاری هم از پیش نرفت که نمونه آن همین سیمان است که همه می‌دانند چه می‌گویم ولی به هر تقدیر سؤال‌ها را به دستور مقام ریاست پس گرفته قلمداد کردیم و ماه‌ها به انتظار نشستیم چه شد؟ هیچ، چه بکنیم؟ باز هم سؤال کردیم که این سؤال‌ها هم متأسفانه ماند که ماند و می‌ترسم به سرنوشت سؤال‌های قبلی دچار شود و مقام ریاست بار دیگر بفرمایند پس بگیرید.

در اینجا لازم است به اطلاع همکماران برسانم که فرصت قانونی پاسخ دادن به بسیاری از سؤالات تمام شده و در پاره‌ای از موارد مدت مدیدی هم گذشته است و حالا هم مساله تعطیل مجلس مطرح است و باید بماند برای اجلاسیه بعد یعنی ۴ - ۵ ماه دیگر، می‌خواستم از مقام ریاست استدعا کنم از شروع تعطیلات زودرس صرف‌نظر بفرمایید و اگر هم لایحه‌ای در دستور نیست همین سؤالات را طی چند جلسه در دستور بگذارند که اقلاً پاسخی ولو این که قانع‌کننده هم نباشد بشنویم و از این طریق احترام نمایندگان و مجلس محفوظ بماند و در این مورد عریضه‌ای برای تقدیم به مقام ریاست تهیه شده است که قرائت نموده عیناً تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

ریاست معظم مجلس شورای ملی

با کمال احترام به استحضار می‌رساند چون در کریدورهای مجلس و در میان نمایندگان شایع است که روز پنجشنبه اول تیر ماه ۳۷ با تشکیل آخرین جلسه تعطیلات تابستانی آغاز خواهد شد که در این صورت تا افتتاح اجلاسیه بعدی نزدیک به چهار ماه مجلس تعطیل خواهد بود، توجه جنابعالی را به این نکه جلب می‌نماید که با توجه به فضای سیاسی کنونی و مسائلی که مطرح است نه‌تنها تعطیل مجلس به مصلحت نیست آغاز تعطیلات زودرس که همیشه در نیمه دوم تیرماه معمولاً انجام می‌شده در اولین روز تیرماه بحث‌انگیز است (یزدی - صحیح است)

تقاضا می‌شود با توجه به مراتب فوق که به طور خلاصه و سربسته اشاره رفت چنانچه این تصمیم اتخاذ شده تجدیدنظر لازم بفرمایند به ویژه آن که سؤالات بسیاری از سوی نمایندگان تقدیم مجلس شده است که چنانچه با آغاز تعطیلات تابستانی به آبان ماه موکول شود. موضوعاً منتفی است و مفاد ماده ۱۵۴ آئین‌نامه داخلی مجلس شورای ملی رعایت نشده است.

اضافه می‌نماید که چنانچه لوایحی برای طرح در جلسات علنی آماده نباشد پاسخ به همین سؤالات می‌تواند دستور چندین جلسه مجلس باشد.

به هر تقدیر توجه مقام محترم ریاست را به تبصره ماده ۷۷ آئین‌نامه داخلی مجلس شورای ملی جلب و تقاضای بذل توجه دارد. با تقدیم احترام

احمد بنی‌احمد - دکتر داریوش شیروانی - علی‌اصغر مظهری.

به سخن خودم بازمی‌گردم و امیدوارم مقام ریاست به این استدعا بذل عنایت بفرمایند به ویژه آن که به خاطر تقدیم این سؤال‌های بی‌جواب خط و نشان بسیار هم برایمان کشیده‌اند و اگر فکری برای پاسخ آنها نشود ناگزیر به استفاه از حقوق قانونی خویش خواهیم شد. به هر تقدیر جناب آقای رامبد اینها مسائلی است که بارها گفته‌ام و مردم می‌گویند ولی جای گفتن‌شان اینجا است که خانه ملت است و جای طرح مشکلات و مسائل، وگرنه من هم می‌دانم که همه از تعریف و تمجید و تملق و چاپلوسی خوششان می‌آید، چون در وجود بشر خودخواهی هست و می‌دانم که خط و نشان هم مؤثر است و سربسته می‌گویم که من و شما بهتر می‌دانیم، چه می‌گویم و از که می‌گویم و اگر با همه این اوصاف باز هم ناله و فریادی دارم نظر شخصی نیست، غرض‌ورزی نیست، به خاطر کسب مال، دنبال جاه و مقام نیست، خدا می‌داند، خود شما هم می‌دانید که حقیقت می‌گویم و بارها چه وقتی در آن کرسی بودید و چه مدتی که در این صندلی هستید به من یادآور شده‌اید که تو تحت تأثیر احساس سخن می‌گویی و مسائل را خیلی باور داری، بلی جناب آقای رامبد چه کنم که من جز احساس وطن‌پرستی و جز اندیشه خدمت به خلق سرمایه‌ای و اندوخته‌ای ندارم و در این راه که طریق راستی و آزادی است از خود درمی‌گذرم و به حصن‌حصین خدا پناه می‌برم.

جناب آقای رامبد من همیشه به یک سبک سخن گفته‌ام و با توجه به امکانات که سوگند ما هم مهماامکن بوده همیشه وظیفه خویش را به خاطر داشته و دارم و سرافرازم که شما در صف مخالفین دولت در این مجلس فریاد می‌کشیدید من به خاطر گفته‌های از دل برآمده‌ام با آن که در صف اکثریت بودم به شهادت بسیاری از دوستان به ویژه همین آقای دکتر الموتی تهدید به سلب مصونیت و دادگاه حزبی می‌شدم و شما سلامت و سرحال برایم دلسوزی می‌کردید و امروز هم که شما وکیل مدافع دولت هستید و من همان خدمتگزار آزاده، باز هم خط و نشان برایم می‌کشید و مطالبی را که مطرح می‌سازید که از گفتن آنها در این ساحت مقدس شرم دارم.

جناب آقای رامبد بارها به شما گفته‌ام که مدتی است هر روز چند ساعت با صورت مذاکرات مجلس زندگی می‌کنم و تاریخ پارلمان را ورق می‌زنم و در بیست سال اخیر بارها به نام شما برخورده و مطالبتان را خوانده و یادداشت برداشته‌ام و این که نیز با اجازه خود شما قسمتی از فرمایشاتتان را که در جلسه ۱۱۰ مجلس روز یکشنبه ۱۹ تیرماه در مورد اجازه فروش تأسیسات کشاورزی ایراد فرمودید بدون هیچ گونه تفسیر و تغییری قرائت می‌کنم و به سخنانم پایان می‌دهم تا معلوم شود آیا شما همان رامبدی هستید که این مطالب را یک سال پیش در همین مجلس در مورد کشاورزی مملکت گفتید و بسیاری مطلب دیگر نظیر آن را و در جلسه قبل هم آن مطالب را در پاسخ دکتر ستاری در مورد کشاورزی مملکت و بعد از ۱۲ ماه یعنی یک سال تمام، دقیقاً یک سال و یک هفته، بیان فرمودید که فتوکپی آن نزد من است و این ما هستید که با تغییر کرسی سخنانتان ۱۸۰ درجه فرق کرده است یا من؟ که به خاطر حقیقت‌گویی متهم به غرض‌ورزی و عوامفریبی شده‌ام، مسلماً مردم ایران و حداقثل تاریخ ایران قضاوت خود را خواهد کرد، جناب آقای رامبد در شور دوم لایحه در قسمتی از فرمایشات‌شان فرموده‌اند: «آنچه در کار کشاورزی تاکنون دولت کرده است هیچ کدام برای مملکت ثمربخش نبوده و هیچ کدام به برنامه‌های مورد نیاز مملکت توجه ندارند، حالا باید مجلس با چشم و گوش باز مراقب باشد و تنها به گفته و کرده دولت اعتماد نکند و خودش آنچه می‌تواند در این مورد وظیفه‌اش را انجام دهد، هر وقت که بودجه آمد دیدیم ۳۰ - ۴۰ - ۵۰ درصد بودجه کشاورزی پرداخت نشد، جذب نشد، و اجرا نشد و نتیجه واردات لاتعدو لاتحصی، کشاورزی از خارج است پس به ما حق بدهید تنها تعارف نکنید که علاقه داریم، اعتماد کافی به این برنامه‌ها نداریم، ما همان‌طور که امروز می‌گوییم با سیاست کشاورزی مخالفیم، من آرزو می‌کردم وزیر محترم و علاقه‌مند کشاورزی ای کاش یا وکیل مجلس بود یا سناتور و آن اعتقاد و علاقه‌ای که نسبت به تمرکز قدرت بی‌حساب در دستگاه خودش می‌داشت حداقل موجب می‌شد که در مجلس به وظایفی که قانوناً ایجاد و تعیین شد در اینجا هم کار درست انجام می‌شد» و اینک این آرزو به صورتی دیگر برآورده شد روحانی به مجلس نیامد ولی رامبد به دولت رفت با این روحیه و عقیده در پایان سخنم یک نکته را یادآور می‌شوم و در می‌گذرم حیف است که کسانی به دفاع از به قول خودشان رستاخیز برخیزند و هرکس را که حرفی و سخنی دارد متهم به اراجیفی بکنند که خود لایق و شایسته آن هستند و پرونده اعمال‌شان و گذشته تاریک‌شان نشان می‌دهد که خائن بوده‌اند و خادم هم نمی‌شوند و ندامت آنها هم به خاطر آن است که در زیر این قبیل ماسک‌ها وظیفه اصلی خود را که کمک به بی‌اعتقادی و ناباوری مردم و ایجاد نارضایتی و نگرانی است ادامه می‌دهند و شایسته چنین تشکیلاتی هم همان دفتر سیاسی است که پنجاه و چند نفر عوضش سه رأی تقلبی می‌دهند و منتخبینش با تکیه به همین آرای تقلبی به بالاترین مرجع حزبی راه پیدا کرده‌اند که می‌بایست مرکز صداقت و صراحت باشد و آزاد مردان و آزاد زنان متقی و پرهیزکار بنشینند و چون مرشدی راهنما و راهبر مردم باشند.

به هر حال جناب آقای رامبد، سخنم را با یک بیت شعر از تبریکی که به هنگام وزارت برایتان فرستادم به پایان می‌برم.

شیر مجلس اگر چه پیر شده
تو چرا یار شیرگیر شدی؟ (احسنت)

- تصویب صورت‌جلسه‌های یکشنبه ۱۴ خرداد ماه (۱۷۱) و پنجشنبه ۱۸ خرداد ماه (۱۷۲ و ۱۷۳) ۲۵۳۷۴ شاهنشاهی

۳ - تصویب صورت‌جلسه‌های یکشنبه ۱۴ خرداد ماه (۱۷۱) و پنجشنبه ۱۸ خرداد ماه (۱۷۲ و ۱۷۳) ۲۵۳۷۴ شاهنشاهی.

رئیس - صورت‌جلسه یکشنبه ۱۴ خرداد ماه و دو صورت‌جلسه روز پنجشنبه ۱۸ خرداد ماه خدمت خانم‌ها و آقایان توزیع شده است، نسبت به این سه صورت جلسه نظری نیست؟ آقای اخلاق‌پور تعبیرات ناصحیحی از مواد آئین‌نامه نمودند که باید عرض کنم این صورت‌جلسه‌ةای کاهی ارزشی ندارد و باز هم عرض می‌کنم صورت جلسات اول روی کاغذ کاهی چاپ می‌شود که اگر هر یک از همکاران محترم اشتباهی در آن مشاهده کنند به تندنویسی مرقوم دارند تا در چاپ قطعی اصلاح شود نظر دیگری نسبت به صورت جلسه‌ها نیست؟ (اظهاری نشد) صورت‌جلسه‌ها تصویب می‌شود.

- تقدیم سؤال از وزارت کشاورزی و عمران روستایی به وسیله آقای علی‌اصغر مظهری

۴ - تقدیم سؤال از وزارت کشاورزی و عمران روستایی به وسیله آقای علی‌اصغر مظهری.

رئیس - آقای مظهری فرمایشی دارید بفرمایید.

علی‌اصغر مظهری - سؤالی است از وزارت کشاورزی و عمران روستایی که تقدیم می‌کنم.

رئیس - سؤال به دولت ابلاغ می‌شود.

- تقدیم سؤال از وزارت علوم و آموزش عالی به وسیله آقای احمد بنی‌احمد

۵ - تقدیم سؤال از وزارت علوم و آموزش عالی به وسیله آقای احمد بنی‌احمد.

رئیس - آقای بنی‌احمد فرمایشی دارید بفرمایید.

احمد بنی احمد - سؤالی است از وزارت علوم و آموزش عالی که تقدیم می‌کنم.

رئیس - سؤال به دولت ابلاغ می‌شود.

- تقدیم سؤال از وزارتخانه‌های نیرو و کشاورزی و تعاون روستایی به وسله آقایان یدالله توتونچی‌افشار و علی نظمی

۶ - تقدیم سؤال از وزارتخانه‌های نیرو و کشاورزی و تعاون روستایی به وسله آقایان یدالله توتونچی‌افشار و علی نظمی.

رئیس - آقای نظمی فرمایشی دارید بفرمایید.

علی نظمی - سؤالی است از وزارتخانه‌های نیرو و کشاورزی و تعاون روستایی که تقدیم می‌کنم.

رئیس - سؤال به دولت ابلاغ می‌شود. وارد دستور می‌شویم جناب رامبد فرمایشی دارید بفرمایید.

رامبد (وزیر مشاور در امور پارلمانی) - جناب آقای رئیس، نمایندگان محترم، بیش از ۲۰ سال است عادت کرده‌ام هر وقت نماینگان محترم به هر مقصد و هر منظور و هر اشاره یا هر نیت، مستقیم یا غیرمستقیم داد از حق ملت و آزادی و وطن‌خواهی بزنند احساس لذت بکنم، خواه در آن صندلی و خواه در این صندلی ولی باز هم یادآور می‌شوم هیچ وقت تنها به جهت آن که خودم انتخاب نشده باشم انتخاباتی را تخطئه نکردم به حق باید عرض کنم از این که جناب طبیب و جناب مظهری که هر دو از سخنرانان توانای مجلس شورا هستند در هیئت‌های اجرایی راه پیدا نکردند متأسفم، به هادت خودشان که در حد مقدور در این راه هم تلاش کردم، ولی متأسفانه نشد، سؤالاتی هم که مطرح می‌شود در مجلس، دولت وظیفه دارد برای پاسخ تحقیق کند برای این که پاسخ به نمایندگان پاسخ به فرد نیست بلکه پاسخ به ساحت مجلس شورای ملی است، کما این که آخرین سؤالی که مطرح فرمودند و درصدد تحقیق برآمدیم یکی از خیلی نزدیکان که واقعاً چون برادرشان هستند اطلاع ایشان برای جناب مظهری باید حجت باشد و یا وزارتخانه‌های مربوط رسیدگی کنند که میزان حق بیمه‌ای که باید برای کارگران پرداخت می‌شد به حق مطالبه شده یا ناحق مطالبه شده، بعد از این که این تحقیقات به عمل آمد به عرض هم خواهیم رساند، راجع به کشاورزی نکاتی اشاره فرمودند که به حق از این یادآوری سپاسگزاریم زیرا همان راهی را که قبلاً انتخاب کرده بودم اکنون می‌بینم دولت تعقیب می‌کند یعنی، جلوگیری از واردات محصولات کشاورزی که موردنیاز واقعی نباشد. که چون جلوی سوءاستفاده عده‌ای گرفته شد سروصداها برانگیخت و بسیار مطالب مطرح شد و فریاد وطن‌پرستی‌ها زده شد و یکی از سیاست‌های کشاورزی دولت است چه می‌شود کرد به فرمایش جناب مظهری، رامبد آن موقع فریاد کشیده جلو واردات را بگیرید و امروز اگر نگیرند خلاف گفته است، بنابراین اگر بگیرند سوءاستفاده‌های جلویش گرفته می‌شود چنان که شده است، فریادهایی هم بلند می‌شود ولی باید بدانیم پیروی از حکومت حضرت علی علیه‌اللام که برای همه دولت‌های مسلمان باید سرمشق قرار بگیرد باید دشمنی‌تراشی‌ها و فریاد مخالف شنیدن را نیز دولت تحمل کند، البته قدرت وزیر کشاورزی به صورت متمرکز به طوری که عرض کردم صدمه به کشاورزی مملکت می‌زد تقدیم و تقاضا و تصویب لایحه‌ای که عدم تمرکز در تشکیلات کشاورزی را تأمین می‌کند به همین مناسبت بود که این قدرت باید توزیع بشود، روزی که نمایندگان محترم کرمان سرافراز فرموده بودند و حضرت عالی ما را از ارشاد محروم کردید و اگر تشریف می‌داشتید می‌دیدید که همکاران محترمتان برای این که لایحه دولت زودتر اجرا بشود و این توزیع قدرت از تهران به استان‌ها تحقق پیدا کند چقدر از دولت مصرانه می‌خواستند و همین دیروز جناب آقای استاندار کرمان در پاسخ همین مطلب که مورد بازخواست جناب آقای نخست‌وزیر قرار گرفته بود، توضیح دادند که اساسنامه این قانون در مجلس شورای ملی است و به محض این که کمیسیون‌ها تصویب بفرمایند آنچه را که بنده در زمان وکالت خواسته بودم و اکنون در دولت به دنبالش هستیم در اجرای عدم تمرکز تحقق می‌یابد یعنی این تمرکز قدرت همان طوری که آن موقع تقاضا می‌کردم و نظر داشتم غیرصحیح است امروز هم عرض می‌کنم که باید توزیع شود پس ملاحظه می‌فرمایید که رویه بنده ۱۸۰ درجه که سهل است حتی یک درجه هم تغییر داده نشده است با عرض سپاسگزاری از جناب مظهری که باز امکان دادند که به عرض مجلس برسانم که دولت مطلقاً از انتقاد ناراحت نمی‌شود بلکه سپاسگزار می‌شود برای این که بشر جایزالخطاست هیچ یک از ما به یقین خارج از اشتباه نیستیم شما برای این در اینجا جمع شده‌اید که ما را از هر گونه اشتباهی مصون بدارید. متشکرم.

رئیس - آقای مظهری فرمایشی دارید بفرمایید.

مظهری - طبق ماده ۷۴ آئین‌نامه داخلی مجلس اخطار دارم و می‌خواهم صحبت کنم.

رئیس - ماده ۷۴ قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۷۴ - اگر در ضمن مذاکره صریحاً یا تلویحاً نسبت سوئی به یکی از نمایندگان داده شدو یا عقیده و اظهار او را برخلاف واقع جلوه دهند و نماینده مذکور برای رد آن نسبت یا رفع اشتباه در همان جلسه اجازه نطق بخواهد بدون رعایت نوبت به او اجازه داده می‌شود و نطق او نباید از پانزده دقیقه تجاوز نماید.

رئیس - چون کسی نسبت سویی به شما داده است بنابراین، این ماده در این مورد موضوع ندارد. آقای اخلاق‌پور فرمایشی دارید؟

اخلاق‌پور - من در نطق قبل از دستور گفتم که در صورت‌جلسه تعداد رأی را اشتباه نوشته‌اند.

رئیس - بفرمایید بنشینید چرا وقت مجلس را بی‌علت می‌گیرید؟ عرض کردم این صورت‌جلسه‌های کاهی ارزشی ندارند هر کس اشکالی به نظرش می‌رسد به تندنویسی اطلاع دهد تا اصلاح گردد.

- تقدیم لایحه قابل اجرا بودن مفاد موافقتنامه همکاری اقتصادی و صنعتی و فنی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت پادشاهی بلژیک در مورد دولت دوک‌نشین لوگزامبورک به وسیله آقای امیر شیلاتی معاون وزارت امور خارجه

۷ - تقدیم لایحه قابل اجرا بودن مفاد موافقتنامه همکاری اقتصادی و صنعتی و فنی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت پادشاهی بلژیک در مورد دولت دوک‌نشین لوگزامبورک به وسیله آقای امیر شیلاتی معاون وزارت امور خارجه.

رئیس - جناب آقای شیلاتی بفرمایید.

شیلاتی (معاون وزارت امور خارجه) - با اجازه مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی لایحه قابل اجرا بودن مفاد موافقت‌نامه همکاری اقتصادی و صنعتی و فنی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت پادشاهی بلژیک در مورد دولت دوک‌نشین لوگزامبورک جهت شور و تصویب تقدیم می‌گردد.

رئیس - لایحه به کمیسیون‌های مربوط ارجاع می‌شود.

- تقدیم لایحه تبدیل سازمان بنادر و کشتیرانی به شرکت سهامی به وسیله آقای فریبرز پاکزاد معاون وزارت راه و ترابری

۸ - تقدیم لایحه تبدیل سازمان بنادر و کشتیرانی به شرکت سهامی به وسیله آقای فریبرز پاکزاد معاون وزارت راه و ترابری.

رئیس - جناب آقای پاکزاد فرمایشی دارید بفرمایید.

فریبرز پاکزاد (معاون وزارت راه و ترابری) - با اجازه جناب آقای رئیس مجلس شورای ملی لایحه تبدیل سازمان بنادر و کشتیرانی به شرکت سهامی را به جای لایحه قبلی تقدیم و تقاضای تصویب دارم.

رئیس - لایحه به کمیسیون‌های مربوط ارجاع می‌شود.

- تقدیم لایحه ترمیم حقوق وظیفه وراث مرحوم حسین توکلی به وسیله آقای عبدالله منصور معاون وزارت کشاورزی و عمران روستایی

۹ - تقدیم لایحه ترمیم حقوق وظیفه وراث مرحوم حسین توکلی به وسیله آقای عبدالله منصور معاون وزارت کشاورزی و عمران روستایی.

رئیس - جناب آقای منصور بفرمایید.

عبدالله منصور (معاون وزارت کشاورزی و عمران روستایی) - با اجازه ریاست معظم مجلس شورای ملی لایحه ترمیم حقوق وظیفه وراث مرحوم حسین توکلی خلبان سمپاش سازمان حفظ نباتات وزارت کشاورزی و عمران روستایی را که حین انجام وظیفه دچار سانحه هوایی شده و در اثر سقوط فوت کرده تقدیم و تقاضای تصویب آن را دارم.

رئیس - لایحه به کمیسیون‌های مربوط ارجاع می‌شود.

- تقدیم لایحه تفریغ بودجه سال ۲۵۳۶ مجلس شورای ملی به وسیله آقای احمد کمیلی‌زاده (کارپرداز)

۱۰ - تقدیم لایحه تفریغ بودجه سال ۲۵۳۶ مجلس شورای ملی به وسیله آقای احمد کمیلی‌زاده (کارپرداز).

رئیس - آقای کمیلی‌زاده بفرمایید.

احمد کمیلی زاده (کارپرداز مجلس شورای ملی) - با اجازه مقام محترم ریاست، لایحه تفریغ بودجه سال ۲۵۳۶ مجلس شورای ملی را برای تصویب تقدیم می‌دارد.

رئیس - لایحه به کمیسیون محاسبات ارجاع می‌شود.

- طرح و تصویب گزارش شور دوم حفظ و بهبود نژادهای اصیل اسیب و ارسال به مجلس سنا

۱۱ - طرح و تصویب گزارش شور دوم حفظ و بهبود نژادهای اصیل اسیب و ارسال به مجلس سنا.

رئیس - گزارش شور دوم حفظ و بهبود نژادهای اصیل اسب مطرح است قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

گزارش شور دوم از کمیسیون اقتصادی و دارایی به مجلس شورای ملی

کمیسیون امور اقتصادی و دارایی در جلسه روز ۱۴/۳/۲۵۳۷ با حضور نمایندگان دولت لایحه شماره ۱۲۱۴۲۲ مورخ ۱/۱۲/۲۵۳۶ راجع به حفظ و بهبود نژادهای اصیل اسب را که گزارش شور اول آن به شماره ۱۰۵۸ چاپ گردیده است برای شور دوم مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه شور اول را عیناً تأیید و تصویب کرد.

اینک گزارش آن را به شرح زیر به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

لایحه قانون حفظ و بهبود نژادهای اصیل اسب.

ماده‌واحده - به وزارت کشاورزی و عمران روستایی اجازه داده می‌شود به منظور حفظ و بهبود نژادهای اصیل اسب ایرانی و همچنین ترویج و نگهداری و پرورش بهترین اسب در ایران و نظارت بر ورود و صدور است از طریق اصول علمی و تعیین شجره نسب و نژاد و صدور شناسنامه اسب‌ها آیین‌نامه‌های لازم را با هماهنگی انجمن سلطنتی اسب تهیه و پس از تصویب هیئت وزیران به مورد اجرا بگذارد.

الف - از تاریخ تصویب این قانون وزارت کشاورزی و عمران روستایی برای ورود هر رأی اسب به کشور مبلغ پنجاه هزار ریال عوارض از صاحبان آنها دریافت می‌کند.

ب - کلیه عوارض و حق‌الثبت دریافتی به حساب انجمن سلطنتی اسب واریز و صرف حفظ و بهبود و ترویج نژادهای اصیل اسب خواهد شد.

تبصره - تهیه و اجرای مقررات مربوط به فعالیت در رشته‌های مختلف سوارکاری و همچنین تعیین و تسجیل و صدور شناسنامه اسب و مادیان در سطح کشور به عهده انجمن سلطنتی اسب خواهند بود.

مخبر کمسیون امور اقتصادی و دارایی - محمدعلی ادیب‌مجلسی.

گزارش شور دوم از کمیسیون کشاورزی و عمران روستایی به مجلس شورای ملی

کمیسیون کشاورزی و عمران روستایی در جلسه ۱۸/۳/۲۵۳۷ با حضور آقای عبدالله منصور معاون وزارت کشاورزی و عمران روستایی لایحه حفظ و بهبود نژادهای اصیل اسب را برای شور دوم مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه کمیسیون امور اقتصادی و دارایی را تأیید و تصویب کرد.

اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون کشاورزی و عمران روستایی - عزیزالله قوامی.

رئیس - ماده واحده مطرح است، نظری نیست؟ (اظهاری نشد) در کلیات آخر لایحه نظری نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت به ماده واحده و کلیات آخر آن رأی می‌گیریم خانم‌ها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. لایحه برای اظهار ملاحظات به مجلس سنا فرستاده می‌شود.

- طرح گزارش شور اول موافقتنامه همکاری‌های آموزشی و فرهنگی و علمی و تحقیقاتی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری اتریش

۱۲ - طرح گزارش شور اول موافقتنامه همکاری‌های آموزشی و فرهنگی و علمی و تحقیقاتی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری اتریش.

رئیس - گزارش شور اول موافقتنامه همکاری‌های آموزشی و فرهنگی و علمی و تحقیقاتی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری اتریش مطرح است قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

گزارش شور اول از کمیسیون امور خارجه به مجلس شورای ملی

کمیسیون امور خارجه در جلسه روز سه‌شنبه ۱۶/۳/۲۵۳۷ با حضور آقای دکتر شیلاتی معاون وزارت امور خارجه لایحه شماره ۷۹۹۲ مورخ ۷/۸/۲۵۳۶ دولت ارسالی از مجلس سنا مربوط به موافقتنامه همکاری‌های آموزشی و فرهنگی و علمی و تحقیقاتی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری اتریش را که وصول آن در جلسه روز پنجشنبه ۴/۳/۲۵۳۷ اعلام و به شماره ۱۰۶۳ چاپ گردیده است مورد رسیدگی قرار داد و تصویب کرد.

اینک گزارش آن را به شرح زیر به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

لایحه قانون مربوط به موافقتنامه همکاری‌های آموزش و فرهنگی و علمی و تحقیقاتی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری اتریش.

ماده‌واحده - موافقتنامه همکاری‌های آموزشی و فرهنگی و علمی و تحقیقاتی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری اتریش مشتمل بر یک مقدمه و شانزده ماده که در تاریخ ۱۰ خرداد ماه ۲۵۳۵ (۳۱ مه ۱۹۷۶) در تهران به امضا رسیده است تصویب و اجازه مبادله آن داده می‌شود.

مخبر کمیسیون امور خارجه - نیره ابتهاج‌سمیعی.

گزارش شور اول از کمیسیون علوم و آموزش عالی به مجلس شورای ملی

کمیسیون علوم و آموزش عالی در جلسه ۱۸/۳/۲۵۳۷ با حضور نمایندگان دولت موافقتنامه همکاری‌های آموزشی و فرهنگی و علمی و تحقیقاتی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری اتریش را مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه کمیسیون امور خارجه را تأیید و تصویب کرد.

اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون علوم و آموزش عالی - هرمز پیشوائی.

گزارش شور اول از کمیسیون اطلاعات و جهانگردی به مجلس شورای ملی

کمیسیون اطلاعات و جهانگردی در جلسه ۱۸/۳/۲۵۳۷ با حضور نمایندگان دولت موافقتنامه همکاری‌های آموزشی و فرهنگی و علمی و تحقیقاتی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری اتریش را مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه کمیسیون خارجه را تأیید و تصویب کرد.

اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون اطلاعات و جهانگردی - ایرج قادری.

گزارش شور اول از کمیسیون فرهنگ و هنر به مجلس شورای ملی

کمیسیون فرهنگ و هنر در جلسه ۱۸/۳/۲۵۳۷ با حضور نمایندگان دولت لایحه موافقتنامه همکاری‌های آموزشی و فرهنگی و علمی و تحقیقاتی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری اتریش را مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه کمیسیون امور خارجه را تأیید و تصویب کرد.

اینک گرازش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون فرهنگ و هنر - موسوی‌ماکوئی.

رئیس - کلیات لایحه مطرح است، نظری نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت به ورود در شور ماده واحده رأی می‌گیریم خانم‌ها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده واحده مطرح است نظری نیست؟ (اظهاری نشد) لایحه برای شور دوم به کمیسیون‌های مربوط ارجاع می‌شود.

- طرح گزارش شور اول اصلاح پاره‌ای از مواد قانون تشکیل نیروی پایداری و الحاق دو تبصره به ماده ۹ و یک ماده به قانون مذکور

۱۳ - طرح گزارش شور اول اصلاح پاره‌ای از مواد قانون تشکیل نیروی پایداری و الحاق دو تبصره به ماده ۹ و یک ماده به قانون مذکور.

رئیس - گزارش شور اول اصلاح پاره‌ای از مواد قانون تشکیل نیروی پایداری و الحاق دو تبصره به ماده ۹ و یک ماده به قانون مذکور مطرح است قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

گزارش شور اول از کمیسیون کشور به مجلس شورای ملی

کمیسیون کشور در جلسه ۶/۳/۲۵۳۷ با حضور تیمسار سبهبد کاتوزیان معاون وزارت جنگ و آقای علی نگهبان معاون وزارت کشور لایحه شماره ۵۹۲۷۰ مورخ ۱/۸/۲۵۳۶ ارسالی از مجلس سنا راجع به اصلاح پاره‌ای از مواد قانون تشکیل نیروی پایداری و الحاق دو تبصره به ماده ۹ و یک ماده به قانون مذکور را که در جلسه روز پنجشنبه ۲۱/۲/۲۵۳۷ مجلس شورای ملی تقدیم و به شماره ۱۰۶۵ چاپ گردیده است مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه مجلس محترم سنا را عیناً تصویب کرد.

اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

لایحه قانون اصلاح پاره‌ای از مواد قانون تشکیل نیروی پایداری و الحاق دو تبصره به ماده ۹ و یک ماده به قانون مذکور.

ماده‌واحده - مواد ۲ و ۸ و ۱۲ قانون تشکیل نیروی پایداری مصوب ۳۰/۱۰/۱۳۴۷ (۲۵۲۷ شاهنشاهی) به شرح زیر اصلاح و دو تبصره به ماده ۹ الحاق و ماده ۷ نسخ و یک ماده به عنوان ماده ۱۵ به قانون مذکور اضافه می‌شود.

۱ - ماده ۲ به شرح زیر اصلاح می‌شود:

ماده ۲ - کلیه اتباع دولت شاهنشاهی ایران که سن آنان حداقل ۱۵ سال تمام بوده و دارای شرایط لازم برای خدمت در نیروی پایداری باشند می‌توانند به عضویت نیروی مزبور درآیند. شرایط لازم برای خدمت و قبول عضویت در آئین‌نامه اجرایی این قانون تعیین می‌شود.

۲ - بندهای ب و ج ماده ۸ به شرح زیر اصلاح می‌شود:

ب - درجه‌داران بازنشسته ارتش شاهنشاهی و ژاندارمری کشور شاهنشاهی و همردیفان آنان.

ج - افسران و درجه‌داران شاغل ارتش شاهنشاهی و ژاندارمری کشور شاهنشاهی.

۳ - تبصره‌های زیر به عنوان تبصره‌های ۱ و ۲ به ماده ۹ اضافه می‌شود:

تبصره ۱ - اعضای نیروی پایداری موضوع این ماده و داوطلبان عضویت نیروی پایداری موضوع ماده ۶ در مدت آموزش و تمرینات و عملیات از جیره روزانه و وسائل حمل و نقل و زیست نیز استفاده خواهند نمود.

تبصره ۲ - به افسران و درجه‌داران و همردیفان بازنشسته که در نیروی پایداری خدمت می‌کنند فوق‌العاده بدی آب و هوا و فوق‌العاده محرومیت از تسهیلات زندگی و فوق‌العاده محل خدمت به مأخذ مقرر برای افسران و درجه‌داران و همردیفان شاغل و به نسبت حق‌الزحمه دریافتی آنان پرداخت می‌شود.

هزینه سفر و فوق‌العاده انتقال و فوق‌العاده مأموریت آنان نیز به میزان پرداختی به پرسنل هم‌درجه شاغل در نیروهیا مسلح شاهنشاهی قابل پرداخت می‌باشد.

۴ - در ماده ۱۲ کلمه «دبیرخانه» به عبارت «نیروی پایداری استان یا شهرستانی که کارت عضویت از آن دریافت داشته» اصلاح می‌شود.

۵ - ماده ۱۴ به شرح زیر اصلاح می‌شود:

آیین‌نامه اجرایی این قانون به پیشنهاد وزارت کشور به تصویب هیئت وزیران می‌رسد.

۶ - ماده زیر به عنوان ماده ۱۵ به قانون تشکیل نیروی پایداری اضافه می‌شود:

ماده ۱۵ - افسران و درجه‌داران و همردیفان بازنشسته که در نیروی پایداری خدمت می‌کنند از لحاظ استفاده از مرخصی مشمول مقررات مربوط به مرخصی افسران و درجه‌داران و همردیفان شاغل در نیروهای مسلح شاهنشاهی می‌باشند.

مخبر کمیسیون کشور - قراگزلوشجاعی.

گزارش شور اول از کمیسیون امور اقتصادی و دارایی به مجلس شورای ملی

کمیسیون امور اقتصادی و دارایی در جلسه ۱۴/۳/۳۷ با حضور تیمسار سپهبد کاتوزیان معاون وزارت جنگ لایحه ارسالی از مجلس سنا راجع به اصلاح پاره‌ای از مواد قانون تشکیل نیروی پایداری و الحاق دو تبصره به ماده ۹ و یک ماده به قانون مذکور را مورد رسیدگی قرار داد و عیناً تصویب کرد.

اینک گزارش آن را در تأیید گزارش کمیسیون کشور به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون امور اقتصادی و دارایی - محمدعلی ادیب‌محلسی.

رئیس - کلیات لایحه مطرح است آقای پزشکپور بفرمایید.

پزشکپور - خانم‌ها، آقایان، همکاران گرامی من پیرامون کلیات این لایحه، لایحه‌ای که مربوط به نیروی پایداری است سخن خود را با سروده رادمردی بزرگ که هزار و اندی سال پیش از این به پا خاست، و همه اندیشه‌های ملی و آزادگی‌بخش قوم و ملت بزرگ ما را برای دفاع از این سرزمین و از این فرهنگ و از این وطن مقدس بیان کرد و همچنان به نظر من راهنما و سرمشق و روشی برای هر یک از فرزندان ایران زمین می‌باشد، یعنی فردوسی بزرگ آغاز می‌کنم، او می‌گوید:

چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
همه سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم

این اندیشه والا و مقدس طی هزاران سال آرمان، راه و زندگی و روش میلیون‌ها زنان و مردان ایرانی نژادی بوده است که در سرتاسر این سرزمین بزرگ، این فلات مقدس از این خون و این خاک و این فرهنگ غرورانگیز دفاع کرده‌اند. به همین سبب است که ملت ما طی هزارها سال تاریخی که در پشت‌سر دارد، در میان همه ملت‌های دیگر که طومار زندگی آنها درهم پیچیده شد، توانست موجودیت و زندگی و استقلال خود را حفظ کند. درواقع باید این حقیقت را قبول کرد که بیش از آنچه که طی چند هزار سال تاریخ ایران نیروهای مسلح حکومت‌ها نقش در حفظ این موجودیت ملی داشته باشد، تمامی ملت ایران، تمامی زنان و مردان و نسل‌های گذشته ایران در حفظ این سرزمین و فرهنگ این ملت نقش مؤثری را به عهده داشته‌اند (صحیح است، احسنت) بنابراین آنچه را که ما نیروی پایداری می‌نامیم و من تبصره‌ای را که اینجا اضافه شد نظرم را جلب کرد، که اتباع دولت شاهنشاهی که از پانزده سال بالاتر باشند می‌توانند عضو نیروی پایداری باشند، ولی نیروی پایداری به این مفهومی که من بیان کردم و در دل فرهنگ ما و پرنسیب زندگی ملی ما نقش بسته است، مخصوص گروه به‌خصوصی نیست. هر ایرانی که در دامان گهواره است تا آن ایرانی که در کودکستان و دبستان است، و آن ایرانی که در دل کشتزارها و در پشت میز مدارس و هر کجا زندگی می‌کند، او به این معنا و مفهوم عضوی از پیکر جامعه بزرگ ایرانی و عضو نیروی پایداری ملت ایران است (صحیح است، احسنت) به همین مناسبت است که ما موضع نیروی پایداری را تنها از دیدگاه یک سازمان وابسته به دستگاه‌های اجرایی نمی‌بایست تلقی کنیم. نیروی پایداری را، وظیفه پایداری را، وظیفه مقاومت در برابر نیروی مهاجم را، وظیفه دفاع از سرزمین و فرهنگ ایران را باید در موضع کل موجودیت ملت ایران بررسی کنیم (صحیح است) یک چنین بررذسی است که مشخص می‌کند ما چه وظایفی به عهده داریم و مشخص می‌کند دستگاه‌های مسئول چه وظایفی به عهده دارند. وقت کوتاه است، و من ضرور نمی‌دانم که اکنون بیش از سه هزار سال تاریخ مدون ایران را برای همکاران گرامی ورق بزنم، تا مشخص شود چگونه طی این چند هزار سال از هر وجب این سرزمین، از هر گوشه ایران زمین، برای دفاع از این سرزمین و این ملت و این فرهنگ، سال‌های بسیار و صدها سال ایران‌پرستان، زنان و مردان دفاع کرده‌اند و مقاومت کرده‌اند و نگذاشته‌اند که مشعل زندگی ما خاموش بشود. (دکتر اسفندیاری - وظیفه‌شان را انجام داده‌اند و ما هم انجام می‌دهیم) به همین مناسبت است که من از چنین دیدگاهی در چند جلسه گذشته نکته‌ای را بیان کردم و تذکری را دادم که نیروی پایداری که به این معنا و مفهوم باید همه جامعه ایرانی را با هر نوع اختلاف‌نظر و هر نوع سلیقه سیاسی که داشته باشند، دربرگیرد، به مسائل و اختلافات و کشمکش‌های داخلی مملکت نکشانید. زبرا اگر آن روزی که خدای ناکرده هر گوشه این سرزمین مورد هجوم و یورش قرار گرفت، این فقط من نیستم که باید از این سرزمین دفاع کنم، این فقط شما نیستید که باید از این سرزمین دفاع کنید، این فقط کسانی که دارای مشرب‌های سیاسی خاص هستند نیستند که باید دفاع کنند، بلکه هر ایرانی که خون ایرانی در رگ‌های او دور می‌زند و به خاک مقدس این وطن پیوند دارد، او وظیفه دفاع دارد (صحیح است، احسنت) نیروی پایداری باید تجسم اراده ملت در دفاع از این سرزمین و موجودیت ملی باشد. کما این که طی سده‌ها و هزاره‌های بسیار به همین کیفیت بوده است، و بدیهی است گذشته از این که تاریخ ما گویای این واقعیت و این حقیقت است آنچه را که در دیگر کشورها مراد و مستنبط از این نیروی پایداری است، که نهضت‌های مقاومت است، بررسی کنیم می‌بینیم که از این نهضت‌های مقاومت، در زمانی که سرزمین‌ها اشغال شده همه اعضای یک ملت، با نظرات گوناگون سیاسی که داشته‌اند، مشارکت کرده‌اند و در برابر نیروهای مهاجم، در برابر اشغالگر و در برابر نیروهای متجاوز مقاومت و مبارزه کردند و مجدداً استقلال سیاسی و حاکمیت ملی را به دست آوردند. اما گذشته از این باید اقدامات به کیفیتی باشد که در نهاد یکایک فرزندان این ملت احساس عمیق به ضرورت دفاع از وطن و سرزمین به وجود بیاید. نباید نحوه اقدامات به کیفیتی باد که این طور توجهی کنیم که مراد از وطن و سرزمین نیاکانی و موجودیت ملی، فقط عبارت از منافع و یا حاکمیت و یا منافع مشروع و نامشروع گروهی خاص است. اگر دستگاه‌های مسئول مملکتی، اگر نهادهای قانونی و اجتماعی از این دیدگاه وظایف خود را بشناسند و از این دیدگاه اقدامات خود را دنبال کنند آن وقت ما یک نیروی پایداری با مفهومی که بیان کردم به وجود نخواهیم آمد و یا یک نهاد دفاعی در ملت ایران به وجود نخواهیم آورد که احتمالاً در مقابل مخاطرات احتمالی آن گونه که باید و شاید نتواند وظیفه خود را ایفا کند. ممکن است عده‌ای بگویند چنین نیست، اما حقیقت این است که دویست سال تاریخ غم‌انگیزی که ما پشت‌سر گذارده‌ایم دویست سال تجزیه‌هایی که به ایران بزرگ تحمیل شد، دویست سال تجاوز به حقوق ملی ما، دویست سال به بند کشیدن تیره‌های ایرانی‌نژاد از طرف سیاست‌های استعمار نتیجه‌اش چه بود؟ به این سبب بود که آنها که مسئولیت داشتند و آنها که حکومت داشتند، نهادهای اجتماعی که وجود داشتند، موجودیت ملت ایران را از دیدگاه تمامیت ملت ایران، از دیدگاه اجتماعی و فرهنگی ایران نمی‌شناختند. متأسفانه از نظر آنان موجودیت ملت ایران عبارت بود از مصالح گروهی خاص، از مصالح هیئت‌های حاکمه وقت، عبارت بود از مصالح غارتگران و خودکامگان. این است که وقتی ما تاریخ دویست سال گذشته را ورقث می‌زنیم چه می‌بینیم؟ از دست دادن حقوق ملی، تجزیه میهن بزرگ ایرانیان! چرا؟ برای این که ملت، وطن و ایران در نظر آنها که مسئولیت‌هایی داشتند فقط در یک چیز خلاصه می‌شد: حضور آنها در صندلی حکومت و ادامه حکومت آنها! بنابراین چنین طرز کاری و چنین روشی آن نیروی پایداری را آن طور که باید و شاید در ملت ایران ایجاد نمی‌کرد. اگر ملت ایران ۱۳ سال تمام در جنگ‌های قفقاز رشیدانه جنگید این حکومت وقت نبود که جنگید، این ملت ایران بود. اگر ملت ایران در مواقع گوناگون در برابر این یورش‌های استعماری مقاومت کرد، حکومت‌های وقت نبودند، آنها بقایای آن تعلیم‌دیدگان اندیشه بزرگ فیلسوفان و حکیمانی به مانند فردوسی بزرگ و دیگر مجاهدان بودند که هنوز در نسل‌های ایرانی وجود داشت و امروز متأسفانه باید عرض کنم که اندک بقایایی از آن اعتقاد و نیات را می‌بینیم و الا اگر جز این بود جه می‌بایست می‌شد تیمسار کاتوزیان؟ سوم شهریور ما بیگانگان به این مملکت هجوم آوردند سوم شهریور سرزمین ما را ناجوانمردانه اشغال کردند. فرزندانی بودند ایران‌پرست به مانند بایندرها و میلانی‌ها که فقط از روی عرق ایران‌پرستی ایستادند تا آخرین لحظه و کشته شدند. اما بودند نابکارانی که چادر زنانه بر سر کردند و گریختند. نابکارانی هم بودند که ارتش را منحل کردند، در حالی که نخجوان‌ها هم بودند. ملت ایران می‌پرسد کدام یم از آنها را روی صندلی اتهام قرار داده‌اند؟! و کدام یک از آنان را محکوم نموده‌اند؟! ملت ایران آن کسانی را که ارتش ایران را منحل کردند، ایران را دست بسته تحویل سیاست‌های استعماری کردند در کدام موقعیت دیدند؟ ملت ایران همچنان ناظر حکومت، ناظر آقایی، ناظر تکبر همین عواملی بود که خودشان یا پدرشان طی ۲۰۰ سال این مملکت را به زنجیر اسارت کشیده بودند، آن وقت چه انتظاری هست که ما بخواهیم در حوادث سخت و هولناکی این ملت وقتی که ارتش‌های منظم تسلیم می‌شود و مفهوم از نهضت مقاومت یا نیروی پایداری این است که در آن هنگام به دفاع از سرزمین برمی‌خیزند، آن وقت مردم از سرزمین و میهن خود دفاع می‌کنند باز هم این زنان و مردان و پسران و دختران ایرانی هستند که با تمام این ناملایمات و دویست سال حکومت این نابکاران و تجزیه‌طلبان، همچنان به وحدت ملی و استقلال ملی پایبند بودند و پایبند هستند و مبارزات را ادامه می‌دهند (صحیح است) اساسی‌ترین مساله این است برای این که ما ملت ایران را آماده کنیم تا در برابر مخاطرات احتمالی که من در مجلس شورای ملی عرض می‌کنم نه تنها این مخاطرات را بعید نمی‌دانم، این مخاطرات را نزدیک می‌بینم. برای این که بتوانیم ملت ایران را مجهز کنیم که نقشش را ایفا کند، خانم‌ها و آقایان باید ملت ایران به واقع اعتقاد پیدا کند که در این مملکت جای حکومت خودکامگان نیست (آفرین - احسنت) در این مسیر تعلل شده است. ما در روزنامه‌ها می‌خوانیم، همین دیشب خواندیم، اندک اتهامی به رئیس‌جمهوری ایتالیا از نظر مالی وارد شده است، پست ریاست جمهوری را ترک کرد، وزرا و نخست‌وزیران زیادی را از کشورهای دیگر نام نمی‌برم، اندک اتهام مالی که به آنها داده شده است و چه بسا نادرست هم بوده، فوراً پست خود را ترک کرده‌اند. این چه روشی است در این مملکت که هرکس مورد اتهامی هست پستش را ترک نمی‌کند یا اگر ترک کرد یا برکنار شد پست دیگری بگیرد؟

دکتر تجدد - در ایتالیا فشار کمونیسم و دیگر جریانات سیاسی است در مملکت ما کمونیسم وجود ندارد و ملت آن را محکوم کرده است، ایران را با ایتالیا مقایسه نکنید.

رحیمی لاریجانی - این حرف‌ها چیست می‌زنید؟!

پزشکپور - بیداری، بیداری ملت است آقای دکتر تجدد، مدافع غارتگران لازم نیست باشید! (دکتر شیروانی - دفاع شما از غارتگران ملت ایران باعث تأسف است) مساله این است خانم‌ها و آقایان من وظیفه دارم این مطالب را بگویم، اینها حقایقی است، ما می‌خواهیم فرزندان این مملکت همه از حاکمیت این سرزمین دفاع کنند. آقای دکتر تجدد، من به شما درس وطن‌پرستی آموختم ولی شما شاگرد خوبی نبودید.

(دکتر تجدد - آقای پزشکپور شما خودتان احتیاج به آموزش وطن‌پرستی دارید. این حرف‌ها چیست)

کسی دارد این مطالب را برای شما بیان می‌کند که برای این وطن مقدس در برابر هر نوع نیروی مهاجم در این مملکت مقاومت کرد و امروز برای دشنه‌های دشمنان روی بدنش است (دکتر تجدد - از مطلب اصلی منحرف نشوید) بنابراین، اینها مسائلی است، ما می‌خواهیم ملت ایران، فرزندان ایران می‌خواهند که این سرزمین تا جهان برپا است، مستقل و آباد و سرفراز باقی بماند، ولی من فساد و نابسامانی را موجبات تزلزل در این راه می‌دانم (صحیح است) باید آن را هم از بین برد (دکتر اسفندیاری - پایه را متزلزل می‌کند)، شما آقای دکتر اسفندیاری این مطلب را به کسی می‌گویید که ۳۷ سال عمرش را در مبارزه انصراف‌ناپذیر با هر نوع منطق غیرناسیونالیسم و هر نوع بیگانه‌پرستی طی کرده است.

رئیس - آقای پزشکپور وقت شما تمام شده است.

پزشکپور - من از نمایندگان محترم مجلس شورای ملی خواهش می‌کنم اجازه بفرمایند ۱۵ دقیقه دیگر صحبت کنم.

رئیس - خانم‌ها و آقایانی که با ادامه ییانات آقای پزشکپور موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) آقای پزشکپور بفرمایید.

پزشکپور - بسیار سپاسگزارم، این واقعاً مطلب حساسی است که باید عرض کنم، موجودیت ملی بستگی به دفاع از سرزمین و تمامیت ارضی و موجودیت سیاسی و فرهنگی دارد و این به استنباط من یعنی رستاخیز، این رستاخیزی بوده است که طی تاریخ ایران در هزاران سال بود به صورت نهضت‌های عظیم ملی استمرار داشته است. رستاخیز به این مفهوم ناظر بر گروه خاصی نیست، ناظر به عده خاصی نیست، من دیدم که یکی از قائم‌مقامان دبیرکل حزب رستاخیز گفت که بعضی‌ها جناح را با حزب اشتباه می‌کنند ولی من باید بگویم که جناب آقای قائم‌مقام، جناب عالی اصولاً، رستاخیز را با حزب اشتباه می‌کنید، حزب یا پارتی یعنی گوشه‌ای از اجتماع این اصول مورد اعتقاد تمام ملت ایران است، این باور همگانی و ملی حزب نیست، این باور تاریخ است، این باور ملت ماست، مشروطیت باور ملت ماست (صحیح است - احسنت) نظام شاهنشاهی که بعد به صورت مشروطه سلطنتی در قانون اساسی ایران جایگزین شده است باور ملت ماست (صحیح است - احسنت) رستاخیز به این مفهوم به تمامی ملت ایران متعلق است. اما شما این حزب رستاخیز را چه کردید؟ متأسفم که باید این را بیان کنم، این حزب رستاخیز که به اعتقاد من از آن مفهوم اصلی و واقعی رستاخیز فاصله گرفته، خود موجب بسیاری از نابسامانی‌ها در کل جامعه ایرانی شده است (صحیح است - احسنت) و به همین مناسبت است که من مطلبی را عرض می‌کنم در این جلسه مجلس شورای ملی ایران و آن این است که من یکی از فرزندان این ملتم که در هشتم شهریور ماه وقتی که قوای متجاوز و اشغالگر روس از دروازه شرق وارد تهران شد، من سال اول دبیرستان بودم، وقتی که ارتیش را منحل کرده بودند، به اتفاق تنی چند از کودکان و دانش‌آموزان آن روز بنا به غریزه و خون ایرانی با قلوه‌های سنگ در چهارراه پل چوبی شهر تهران به تانک‌های روس‌ها حمله کردیم و از آن هنگام نیروی ناسیونالیسم ایران آغاز شد این مبارزه نهضت پان‌ایرانیسم را و سپس حزب پان‌ایرانیست را به وجود آورد. این مبارزه سنگر به سنگر برای یه دست آوردن حقوق از دست رفته ملت ایران دنبال شد. ما به هیچ وجه معتقد به تفکیک حقوق ملت ایران نمی‌توانیم باشیم. ملت ایران کلیت دارد، ملت ایران جامعیت دارد، کلیت و جامعیتش مورد اعتقاد هر فرد ایرانی است، بنابراین چون من حزب رستاخیز را به این گونه که بیان داشتم در مسیر رستاخیز ملت ایران نمی‌بینم و نمی‌توانم سنگر مبارزان ملی را ترک کنم در این لحظه تاریخی عرض می‌کنم که در سنگر نهضت پان‌ایرانیسم و در سنگر حزب پان‌ایرانیست مبارزاتم را دنبال می‌کنم متشکرم (آفرین - احسنت).

تجدد - آقای پزشکپور شما اگر معتقد به رستاخیز بودید این حرف‌ها را نمی‌زدید و این بهانه‌جویی‌ها را نمی‌کردید شما از آغاز تشکیل حزب رستاخیز حتی یک کانون حزبی هم تشکیل ندادید و کوچک‌ترین فعالیتی نکردید.

پزشکپور - من بزرگ‌ترین کانون و سنگر ایران‌پرستی و وطن‌پرستی را در ایران تشکیل دادم.

رئیس - نظر دیگری در کلیات لایحه نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت به ورود در شور ماده‌واحده رأی می‌گیریم خانم‌ها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده واحده مطرح است، نظری نیست؟ (اظهاری نشد) پیشنهادهای رسیده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌کنم در تبصره ۲ اضافه شده به ماده ۹ اصلاح زیر به عمل آید:

تبصره ۲ - به افسران و درجه‌داران و همردیفان بازنشسته که در نیروی پایداری خدمت می‌کنند، به نسبت حق‌الزحمه دریافتی آنان فوق‌العاده بدی آب و هوا و فوق‌العاده محرومیت از تسهیلات زندگی و فوق‌العاده محل خدمت به مأخذ مقرر برای افسران و درجه‌داران و همردیفان شاغل پرداخت می‌شود. هزینه سفر و فوق‌العاده انتقال... الی آخر.

دکتر اسفندیاری.

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌کنم به آخر بندهای «ب» و «ج» ماده ۲ «و شهربانی کل کشور» اضافه شود.

دکتر اسفندیاری.

رئیس - لایحه و پیشنهادها برای شور دوم به کمیسیون‌های مربوط فرستاده می‌شود.

- تقدیم سؤال از دولت به وسیله آقای محسن پزشکپور

۱۴ - تقدیم سؤال از دولت به وسیله آقای محسن پزشکپور.

رئیس - آقای پزشکپور فرمایشی دارید بفرمایید.

پزشکپور - سؤالی است از دولت که تقدیم می‌کنم.

رئیس - سؤال به دولت ابلاغ می‌شود.

- طرح گزارش شور اول معافیت دارو و لوازم پزشکی سازمان‌های دولتی از حقوق و عوارض گمرکی

۱۵ - طرح گزارش شور اول معافیت دارو و لوازم پزشکی سازمان‌های دولتی از حقوق و عوارض گمرکی.

رئیس - گزارش شور اول معافیت دارو و لوازم پزشکی سازمان‌های دولتی از حقوق و عوارض گمرکی مطرح است این لایحه در جلسه قبل قرائت شد و کلیات آن مطرح شد چون نماینده وزارت بهداری و بهزیستی در جلسه نبودند آن را به جلسه امروز موکول کردیم، سرکار خانم دکتر معارفی بفرمایید.

بانو دکتر کوکب معارفی (معاون وزارت بهداری و بهزیستی) - در اجرای قانون تشکیل وزارت بهداری و بهزیستی، سازمان‌های تأمین اجتماعی و تأمین خدمات درمانی با کلیه بدهی‌ها و تعهدات به وزارت بهداری و بهزیستی منضم شدند طبق ماده ۱۱۰ قانون تأمین اجتماعی سازمان‌های مذکور از پرداخت حقوق و عوارض گمرکی داروها و تجهیزات و لوازم بیمارستانی معاف می‌باشند چون داروها و لوازم پزشکی این دو سازمان پس از ادغام در وزارت بهداری و بهزیستی وسیله شرکت سهامی دارویی کشور خریداری می‌شود و آن شرکت از این معافیت برخوردار نیست ترخیص داروها و تجهیزات مربوطه از ابتدای سال ۳۶ با اشکال مواجه گردیده است.

به طوری که ملاحظه می‌فرمایند از تاریخ تصویب قانون تأمین اجتماعی (۱۹/۳/۲۵۳۴) تاکنون مساله معافیت داروها و لوازم پزشکی از حقوق و عوارض گمرکی اجرا شده است و چون این داروها و لوازم نمی‌توانسته وارد بازار آزاد شود لذا هیچ گونه سوءاستفاده‌ای در این زمینه به عمل نیامده و نرخ دوگانه‌ای ایجاد نشده است، شرکت سهامی دارویی کشور نیز طبق اساسنامه قانونی (مصوب اردیبهشت ماه ۲۵۳۳) وظیفه دارد دارو و لوازم پزشکی مورد نیاز بخش دولتی را تأمین نماید این داروها و لوازم که برحسب نیاز سازمان‌های دولتی اختصاصاً به نام شرکت سهامی دارویی کشور از خارج وارد می‌شود به سازمان‌های دولتی متقاضی تحویل می‌گردد و چون این اقلام وارد بازار آزاد نمی‌شود موضوع رقابت و ایجاد نرخ مضاعف مطرح نیست مضافاً این که وزارت بهداری و بهزیستی در زمینه خرید دارو در حد منطقی و معقول تولیدکنندگان داخلی را تحت حمایت داشته و دارد و این موضوع مورد توجه خاص شاهنشاه آریامهر نیز می‌باشد پس بنابراین با تصویب این لایحه معافیت جدیدی مطرح نمی‌شود و موضوع تسری پیدا نمی‌کند بلکه داروها و لوازم مورد مصرف بیمارستان‌هایی که کارگران کشور در سیستم درمان مستقیم از آن استفاده می‌کنند و همچنین داروها و لوازم سایر درمانگاه‌ها و بیمارستان‌های دولتی که قبلاً نیز از معافیت گمرکی برخوردار بودند با حفظ معافیت قبلی وسیله شرکت سهامی دارویی کشور وارد می‌شوند و در حقیقت معافیت گمرکی سازمان‌های تأمین خدمات درمانی و سازمان تأمین اجتماعی به شرکت سهامی دارویی کشور منتقل می‌شود.

رئیس - آقای دکتر دادفر بفرمایید.

دادفر - لایحه‌ای که مقام ریاست امروز مطرح فرمودند در جلسه گذشته مطرح شد و من در کلیات آن صحبت کردم و ضمن آن حذف معافیت سازمان‌های دولتی را از پرداخت عوارض گمرکی خواستم و عنوان کردم چون اصولاً از چندین سال قبل به خاطر نابسامانی‌هایی که به خصوص از این معافیت‌های گمرکی بی‌حد و حساب در سازمان‌های دولتی به وجود آمده و هر سازمانی به اقتضای کار خودش معافیتی به وجود آؤدره و این واردات بی‌حساب و کتاب نابسامانی‌هایی در کارها ایجاد کرده است من از این که وزارت بهداری می‌خواهد بدون پرداخت حقوق گمرکی دارو و لوازم پزشکی وارد کند عرض ندارم اما اصل مطلب این است که این حقوق گمرکی که شما معاف می‌کنید چند منفعت دارد که فلسفه‌اش را بنده آن دفعه عرض کردم و حالا تکرار نمی‌کنم اما این واردات ممکن است یک وقت شامل اتومبیل و رادیو و تلویزیون هم به عنوان لوازم مربوطه بشود ولی اگر آمار و دفتر و دستک داشته باشید بهتر است و ممکن است شما بگویید این معافیت قبلاً هم بوده است ولی خوب درست نبوده و اگر شما در بودجه پیش‌بینی نکرده‌اید راه‌حل دارد شما بگویید میزان حقوق گمرکی داروهای وارداتی وزارت بهداری و بهزیستی جزو درآمد گمرک منظور می‌شود و در آخر سال دخلاً و خرجاً وصول می‌شود. و بنده نمی‌دانم اگر این صندوق را باز کنید و ببینید چقدر دارو از کدام مملکت آمده و چقدر است چه ضرری دارد که ما مرتب معافیت قائل بشویم و ما نباید اینقدر به آمار اهمیت بدهیم وقتی صندوق‌های شما بدون بررسی می‌آیند بیرون و نمی‌دانید که مثلاً پنی‌سیلین چقدر وارد شده و آسپرین چقدر وارد شده و اینقدر ما به نحوه دارو و مقصد و مبدأ دارو و کارخانه‌جات دارو اهمیت می‌دهیم واقعاً معلوم باشد در آخر سال از فلان جا اینقدر آمده از فلان کشور اینقدر، ممکن است ما الان بخواهید دارو وارد کنید ولی بودجه‌اش را نداشته باشید، لایحه را هم این‌طور اصلاح می‌کنیم که حقوق گمرکی داروهای وارداتی که بدهی به وزارت دارایی دارند معاف خواهند شد در بودجه می‌آید که می‌گویند آقا این حقوق را نگیرید و معاف شوند و این همان می‌شود، من با اصل معافیت بدون این که بررسی گمرکی بشود موافقم، سرکار خانم معاون وزارت بهداری و بهزیستی، دارو معاف از گمرک بشود من موافقم، ولی با این فرمول موافق نیستم، این فرمول در عرض ده، پانزده سال عمومیت پیدا کرد، تیمسار کاتوزیان این جا تشریف دارند حتی داروهای نیروهای مسلح شاهنشاهی را هم از شمول گمرک معاف کردند حالا یواش‌یواش هر دستگاه و هر وزارتخانه‌ای برای خودش معافیت می‌آورد وزارت کشاورزی برای خودش و وزارت بازرگانی هم برای واردات خودش معافیت می‌آورد و این همان این جیب و آن جیب است اما گمرک ما معیار اقتصادی مملکت ماست اما آماری که در گمرک گرفته می‌شود مسئولین امور را به خیلی چیزها هدایت می‌کند وزارت بهداری و بهزیستی که اقداماتش در امر دارو خیلی خوب بود حقیقتاً باید اینجا عرض کنم که اقداماتش در امر دارو مؤثر بوده است و تا حدی که توانسته است کوشیده که داروهای ارزان و فراوان در اختیار مردم بگذارد چرا به این شیوه‌ای که مورد لزوم نیست مبادرت کنید، اگر بودجه دارید که وارد کنید و لایحه را این طور اصلاح کنیم که اگر پول دارند حقوق گمرکی‌اش را بگیرید و عیناً در آخر سال پس بدهید اگر پول ندارید بگویید مجلس اجازه بده من بدهکار بمانم و گمرک هم قبول کند و آخر سال هم وزارت بهداری بگوید که اینقدر داده است و در بودجه گمرک بگذاریم که اینقدر وزارت بهداری بدهد و یا معاف باشدی. اما از گمرک وقتی می‌خواهید خارج بشوید در آنجا هزاران حرف می‌آید. تمام مفاسدی که در امر واردات در این مملکت داشته‌ایم به خاطر همین است و تمام این مفاسد در شکم معافیت‌هاست به این ترتیب اگر شما می‌خواهید معاف بشوید چه ایرادی به این کار است، عرض بنده در این بند این بود و الا دارویی که وزارت بهداری و بهزیستی می‌خواهد وارد کند چه اشکالی دارد از حقوق گمرکی معاف باشد وزارت بهداری هم باید حقوق گمرکی نپردازد و در عوض از جای دیگر نگیرد، این کار از این جیب به آن جیب است، اما این که می‌فرمایید تأثیر نمی‌کند واقعاً می‌کند در یک بیمارستان دولتی وقتی شما یک دارویی را با معافیت از حقوق گمرکی آوردید و نرخ پرداختی حقوق مشخصی نبود، آن دفعه هم عرض کردم مثلاً نرخ یک آمپول ده تومان است و شما برای بیمه‌شدگان می‌نویسید ۱۰ تومامن ولی بیمارستانی که از بخش آزاد وارد کرده مجبور بوده فاکتور ۱۵۸ تومان را بپردازد آیا وقتی که اینها رفت به صندوق بیمه شده، که یک بیماری در بیمارستان بیمه خوابیده، با آن که در بخش خصوصی خوابیده است، آن وقت دستگاه نشان می‌دهد که آقا این ۵ تومان زیاد است و این نرخ‌ها یکسان نیست و این تولید یک نوع عدم تعادل می‌کند، یک نوع بی‌حساب و کتابی می‌کند و چه بسا داروهای گران شما با نسخه‌های قلابی از بیمارستان به بخش خصوصی فروخته می‌شود. به این ترتیب من پیشنهاد می‌کنم که معافیت را می‌پذیریم شما حقوق گمرکی را نپردازید اما حقوق این داروها را حساب کنید و به حساب بدهی شما در وجه گمرکی محسوب و در آخر سال رسیدگی شود این مشکل شما را حل می‌کند، از این مفاسد هم که بنده عرض کردم جلوگیری می‌کند در این زمینه پیشنهادی تقدیم خواهم کرد.

رئیس - نظر دیگری در کلیات لایحه نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت به ورود در شور ماده واحده رأی می‌گیریم خانم‌ها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده‌واحده مطرح است، نظری نیست؟ (اظهاری نشد) پیشنهادهای رسیده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

پیشنهاد می‌شود که برای عموم ملت ایران داروهای مصرفی از گمرک و سود بازرگانی معاف شود وگرنه مورد احتیاج سازمان‌های دولتی هم باید گمرک و سود بازرگانی بدهد.

سالاجاف.

مقام ریاست معظم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید در لایحه معافیت وزارت بهداری از حقوق گمرکی عرایض بنده مبنی بر معافیت حقوق گمرکی داروهای وارده وزارت بهداری و بهزیستی مورد توجه قرار گیرد. و به این نحو اصلاح شود.

حقوق و سود بازرگانی داروهای وارداتی وزارت بهداری و بهزیستی به حساب بستانکار گمرک منظور و در بودجه کل کشور دخلاً خرجاً منظور می‌شود. دادفر

رئیس - لایحه و پیشنهادها برای شور دوم به کمیسیون‌های مربوط فرستاده می‌شود.

- طرح گزارش شور اول نحوه اجرای احکام مربوط به خلع ید یا تخلیه و قلع بنا و قطع درخت

۱۶ - طرح گزارش شور اول نحوه اجرای احکام مربوط به خلع ید یا تخلیه و قلع بنا و قطع درخت.

رئیس - گزارش شور اول نحوه اجرای احکام مربوط به خلع ید یا تخلیه و قلع بنا و قطع درخت، مطرح است قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

گزارش شور اول از کمیسیون دادگستری به مجلس شورای ملی

کمیسیون دادگستری در جلسه ۱۳/۳/۲۵۳۷ با حضور آقای هنرمندی معاون وزارت دادگستری لایحه شماره ۴۵۱۸ مورخ ۱۸/۲/۲۵۳۷ دولت راجع به نحوه اجرای احکام مربوط به خلع ید یا تخلیه و یا قلع بنا و قطع درخت را که در جلسه روز پنجشنبه ۲۱/۲/۲۵۳۷ تقدیم و به شماره ۱۰۴۱ چاپ گردیده است مورد رسیدگی قرار داد و با اصلاحاتی تصویب کرد.

اینک گزارش آن را به شرح زیر تقدیم مجلس شورای ملی می‌دارد.

مخبر کمیسیون دادگستری - حسین اسکندری.

رئیس - کلیات لایحه مطرح است، نظری نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت به ورود در شور مواد رأی می‌گیریم خانم‌ها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده اول قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۱ - خواهان یا محکوم‌له دعوی خلع ید و یا تخلیه ملک که متضمن قلع بنا باشد می‌تواند ضمن دادخواست یا در جریان رسیدگی یا بعد از صدور حکم و قبل از اجرای آن به جای قلع بنا خرید آن را با بهای عادله به طور نقدی یا به اقساط درخواست کند در این صورت دادگاه به جای صدور حکم به قلع بنا و یا اجرای حکم قلع بنا بهای عادله بنا را از طریق کارشناسی معین کرده در ازای پرداخت نقدی یا تقسیط بها (که نباید زائد بر ۱۰ سال باشد) حکم به تملیک بنای احداث شده به محکوم له صادر می‌نماید.

رئیس - در ماده اول نظری نیست؟ (اظهاری نشد) پیشنهاد رسیده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

مقام معظم ریاست محترم مجلس شورای ملی

در لایحه نحوه اجرای احکام مربوط به خلع ید یا تخلیه و یا قطع بنا و درخت پیشنهاد می‌نماید:

در ماده ۱ صاحب بنا نیز می‌تواند با پرداخت بهای عادله زمین را تملیک نماید.

جمله تقسیط بها که نباید زائد بر ۱۰ سال باشد از ماده حذف شود.

محمدعلی آموزگار.

رئیس - ماده ۲ قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۲ - در مورد درختانی که در ملک غیر به طور غیرمجاز غرس شده و بقای آن مورد توافق نباشد هرگاه مالک در اصل دعوی ذیحق تشخیص گردد بهای عادلاه به طریق مذکور در ماده ۱ تعیین می‌شود و ضمن صدور حکم خلع ید و تخلیه ملک درخت به مالک ملک، تملیک می‌گردد و در ازای آن مالک مذکور به تأدیه بهای آن نقداً یا به اقساط حداکثر به مدت ده سال ملزم می‌شود.

تبصره - در تعیین بهای عادله درخت بهای آن در فرض قطع شدن مورد نظر کارشناس قرار خواهد گرفت.

رئیس - در ماده ۲ نظری نیست؟ (اظهاری نشد) پیشنهاد رسیده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

در ماده ۲ عبارت تقسیط بها و تبصره ماده مذکور حذف شود.

با احترام - محمدعلی آموزگار.

رئیس - ماده ۳ قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۳ - در تمام موارد مذکور در این قانون تأدیه حق‌الزحمه کارشناسان به عهده خواهان یا محکوم‌له است ولی خوانده یا محکوم علیه نیز می‌تواند حق‌الزحمه کارشناسی را بپردازد و در هر حال حق‌الزحمه کارشناس باید قبل از صدور حکم تملیک تودیع شده باشد.

رئیس - در ماده ۳ نظری نیست؟ (اظهاری نشد) ماده ۴ قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۴ - مقررات این قانون در مورد احکام قطعی خلع ید یا تخلیه و قلع بنا یا قطع درخت که قبل از اجرای این قانون صادر شده نیز اجرا خواهد شد.

رئیس - در ماده ۴ نظری نیست؟ (اظهاری نشد) ماده ۵ قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۵ - مقررات این قانون شامل درختانی می‌شود که طبق قانون حفظ و گسترش فضای سبز و جلوگیری از قطع بی‌رویه درخت قطع آن مستلزم کسب اجازه قانونی است.

رئیس - در ماده ۵ نظری نیست؟ (اظهاری نشد) لایحه و پیشنهادها برای شور دوم به کمیسیون‌های مربوط فرستاده می‌شود.

- طرح سؤال آقای علی‌اکبر توتونچیان از وزارت کشاورزی و عمران روستایی (ضمناً سؤالی هم از وزارت بهداری و بهزیستی تقدیم کردند)

۱۷- طرح سؤال آقای علی‌اکبر توتونچیان از وزارت کشاورزی و عمران روستایی (ضمناً سؤالی هم از وزارت بهداری و بهزیستی تقدیم کردند).

رئیس - سؤال آقای توتونچیان از وزارت کشاورزی و عمران روستایی مطرح است، آقای توتونچیان بفرمایید.

علی‌اکبر توتونچیان - جناب آقای رئیس، همکاران گرامی همیشه در مجلس این طور معمول بود که پاسخ سؤال داده می‌شد و بعد سؤال‌کننده صحبت می‌کرد به هر حال بنده از جناب آقای وزیر کشاورزی و عمران روستایی که شخصاً برای پاسخ به این سؤال به مجلس آمده‌اند بی‌نهایت سپاسگزارم و شاید مطالبی را که تهیه کرده‌ام گواه باشد تا جایی که توانستم اکثر نکاتی را که ممکن است موجبات ناراحتی دستگاه‌های وزارت کشاورزی را فراهم کند حذف کرده و اجازه می‌خواهم عین سؤال را قرائت کنم.

ریاست معظم مجلس شورای ملی

خواهشمند است به جناب آقای وزیر محترم کشاورزی و عمران روستایی اطلاع داده شود که در مجلس حضور یافته و به سؤال زیر پاسخ فرمایند.

در حالی که هر ایرانی وطن‌پرست جداً و قاطعاً تأکید دارد مواد غذایی مورد مصرف به طور کامل از داخل کشور تأمین گردد و حتی موضوع را با استقلال و آزادی کشور مرتبط می‌دانند حساسیت حمایت دولت از محصولات کشاورزی و دامی برای افکار عمومی روشن نیست و افزایش تولیدات مشخص نمی‌باشد بلکه شنیده می‌شود محصول چغندرقند کشور در سال جاری حدود ۲۰٪ کمتر از سال گذشته است و سیل واردات موادغذایی حتی تخم‌مرغ و حبوبات ادامه دارد و اگر به مشکلات کشاورزی توجه نشود و ادامه حرفه کشاورزی برای افراد مقرون به صرفه نباشد مسلماً این کاهش تولیدها ادامه خواهد داشت و روستاها باز هم از سکنه خالی‌تر می‌شود و تولیدکننده مرتباً به صف مصرف‌کننده می‌پیوندد و مسلماً ملت ایران می‌خواهد بداند برنامه اساسی و دقیق این دولت علاقه‌مند و خدمتگزار هم در این مورد چیست؟»

پس از تقدیم این سؤال در بیست و هفتم آذر سال گذشته در این فاصله جناب آقای نخست‌وزیر هنگام طرح بودجه و در مسافرت اخیر به آذربایجان به تفصیل درباره سیاست کشاورزی دولت و حمایت از کشاورزان صحبت فرمودند که امید فراوان در دل‌ها ایجاد کرد در این مدت افرادی علاقه‌مند و زیان‌دیده در گوشه و کنار مملکت مدارکی برای من فرستادند درددل‌ها کردند و امیدوارم بتوانم یک هزارم از آنچه را که ملت ایران در مورد وضع نابسامان کشاورزی مملکت در جلسات گفت و شنود واقعی مطرح می‌کند در اینجا بازگو کنم و تصور می‌کنم مطلبی به این اهمیت در ایام اخیر در پارلمان ایران مطرح نشده باشد. سؤال را از قسمت اول که موضوع مشخص شدن سیاست دولت در راه حمایت از محصولات کشاورزی مطرح و کاهش محصول چغندرقند را در سال گذشته که در کمیسیون شاهنشاهی هم تأیید شد و سال جاری هم این کاهش رشد بیشتری دارد به عنوان مثال ذکر می‌کنم.

افراد هر ملتی خاصه ایرانی‌ها با غروری تحسین‌آمیز به فرآورده‌های داخلی و صنایع کشور خویش چشم دوخته‌اند و طی سال‌های اخیر در ایران نیز به استثنای معدودی که در رشته صنعت مردم را غارت می‌کنند شاهد پیشرفت‌های اعجاب‌انگیز در رشته‌های مختلف هستیم اما یک ایرانی رشد جمعیت و بهبود وضع مالی مردم را که موجب ازدیاد مصرف شده است قبول دارد اما این سؤال برای او مطرح می‌شود که چرا در این کشور مستعد و حاصل‌خیز دستگاه کشاورزی مملکت با نداشتن برنامه نیازهای او را تأمین نکرده و تولید در حد مصرف به سرعت نداشته و به غرور آن ایرانی با شرف که صبحانه بین‌المللی خود را با میل و رغبت صرف نمی‌کند لطمه زده است ملت ایران در دوران انقلاب نمی‌تواند تحمل کند در جزیی‌ترین موارد یعنی حتی کشت پیاز و سیب‌زمینی این دستگاه بزرگ و وسیع کشاورزی فاقد برنامه و نظارت باشد یعنی امروز برای ملت ایران قابل تحمل نیست که جراید بنویسند (پیاز در ساوه به مردم مجانی عرضه می‌شود) و صدها تن پیاز در زمین در انبارها و روی دست کشاورزان بپوسد و در همان سال باز پیاز و سیب‌زمینی کیمیا شود و احیاناً از خارج به کشور وارد کنند.

آن روز که شاهنشاه بزرگ ما مقرر فرمودند تمامی احزاب به صورت یکپارچه حزب رستاخیز ملت ایرن را سازمان دهند روزی بود و روزی هست که حرف مردم در کوچه و خیابان و خانه و مدرسه که من آن را افکار عمومی می‌دانم با آنچه مقامات اجرایی و پارلمانی می‌گویند به هم نزدیک باشد یعنی حرف‌های درست را بشنویم و از گفت و شنودهای حقیقی و واقعی و اصیل بهره‌گیری کنیم حرف‌های حساب را تخطئه نکنیم و با حرف‌های ناحسبا مخلوط نکنیم.

و لذا این سؤال موجب شد که کشاورزان مطالبی را مطرح کردند و نتیجه آن شد که من به وظایف وزارت کشاورزی و عمران روستایی که نتیجه ادغام چند وزارتخانه است فک کردم و اندیشیدم تا بدانم در کدام یک از رشته‌هایی که این وزارت‌خانه در دست دارد موفق بوده است؟

بسیار متأسفم به اطلاع همکاران محترم برسانم که نتیجه را بسیار تاریک دیدم.

۱ - اگر این وزارتخانه حتی وظیفه رابط و ناظر دقیق بین کشتکاران چغندرقند و پنبه و گندم با کارخانه‌جات قند و پنبه‌پاک‌کنی و صادرکنندگان پنبه و سیلوها و بارفروشان را درست انجام می‌داد برخی از این کارخانه‌جات و صادرکنندگان و میدان‌دارها این چنین تیشه به ریشه کشاورز چغندرکار و پنبه‌کار و گندم‌کار و باغدار نمی‌زدند مدارک بسیاری رسیده است که بعضی کارخانه‌جات قند با دستکاری در دستگاه‌های عیارسنج و تعیین افت خارج از معمول و نگه داشتن کامیون‌های چغندر به مدت چندین روز در پشت درب کارخانه‌جات و اخذ مبالغی غیرقانونی به عنوان تخلیه و بهره وام یا امور خیریه از چغندرکار موجب وضع فعلی شده‌اند یکی از موجه‌ترین و مطلع‌ترین کشاورزان کشور نوشته‌اند (کارخانه‌جات قند تا ۵۰٪ سرمایه اصلی در سال سود ویژه دارند اینها تمام از تفاوت عیار و افت غیرواقعی است) و در جراید نوشتند در رضاییه عیارسنج کارخانه قند به نفع کارخانه کار می‌کند تعدادی از کشاورزان به علت قرض در زندان‌ها هستند و جمع زیادی کشاورزان را رها کرده‌اند و دولت با کمک به کارخانه‌جات قند تصور می‌کند به کشاورز چغندرکار کمک کرده است.

۲ - طرز عمل وزارت کشاورزی در شرکت‌های سهامی زراعی و شرکت‌های کشت و صنعت را عموم مطلع هستند که این شرکت‌ها با هزینه گزاف عموماً با شکست و زیان مواجه شده‌اند.

۳ - در روستاهای تقسیم شده موارد بسیار هست که قنوات خشک شده و زارعین متواری شده‌اند و شرکت‌های تعاونی برخی نقاط کشور فاقد آموزش لازم برای اداره روستاها هستند.

۴ - آمار اساس بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها در تمام کشورها می‌باشد متأسفانه این وزارتخانه از لحاظ ارائه آمار درست و واقعی ابداً مورد اعتماد مردم نمی‌باشد و آمارهایی که ارائه می‌شود به نظر درست نمی‌رسد و همین نداشتن آمار اساس بسیاری از مشکلات است.

۵ - متأسفم در مورد یکی دیگر از وظایف وزارت کشاورزی یعنی توزیع تفاله چغندر و جو و انواع علوفه به استحضار نمایندگان محترم برسانم که علوفه‌های توزیع شده وسیله سازمان‌های کشاورزی در اختیار دلال‌ها و سودجویان که توسط افراد متنفذ پشتیبانی می‌شوند در بازار آزاد تا سه برابر قیمت به دامدار واقعی که اثر مختصری از آنها باقی مانده به فروش می‌رسد کمیته حمایت از مصرف‌کننده چندی قبل اعلام کرد در یکی از استان‌ها (تفاله چغندر را تنی ۳۰۰۰ ریال دلال‌ها خریداری و تا تنی ۹۰۰۰ ریال به دامدارهای کوچک می‌فروشند) در انجمن شهرستان یکی از شهرها گفته شد که کارخانه‌جات قند (تفاله چغندر را به دامداران واقعی نمی‌دهند) و همین مطلب که وزارت کشاورزی در توزیع علوفه به صورت درست توفیق نداشته است موجب پولدار شدن بی‌حد زد و بندچی‌ها و ارباب‌های آنها و بی‌خانمان شدن دامدارها و از بین رفتن دامداری در کشور گردیده است معلوم نیست چرا قسمتی از تفاله چغندر کشاورز را به خودش نمی‌دهند که در کنار مزرعه‌اش مانند گذشته دامداری کوچکی هم داشته باشد و این دامداری‌ای کوچک در مجموع رقمی بزرگ به تولید دام کشور و درآمد کشاورز اضافه می‌کند.

۶ - در مورد مهم‌ترین ماده غذایی کشور یعنی گندم باید به عرض نمایندگان محترم برسانم در کشت گندم با افزایش روبرو نیستیم و این کشت با افزایش مرتب هزینه‌ها برای کشاورز مقرون به صرفه نیست یکی از کشاورزان شاهرود نوشته بود وزارت کشاورزی قیمت هر کیلو گندم را ۱۲ ریال اعلام کرد سیلوها در سال‌های قبل ۵٪ افت را به حساب کشاورزان نمی‌آوردند ولی امسال افت کمتر از ۵٪ را نیز به حساب کشاورزان منظور کردند درنتیجه از گندم در بعضی موارد حتی کمتر از کیلویی ۱۱ ریال عاید کشاورز شد.

۷ - از وظایف دیگر این وزارتخانه کمک‌های صندوق امداد به دهات آسیب‌دیده است ولی پس از گذشت یک سال به روستاهای بخش طرقبه مشهد مطلقاً عنایتی نشده است.

۸ - در مورد کشت چغندر می‌خواهم اضافه کنم که دولت بعد از مدت‌ها اعلام کرد که تنی ۴۰۰ ریال به بهای چغندرقند خواهد افزود ولی باید توجه نمایندگان محترم را به آن قسمت که به سود کارخانه‌جات قند اشاره کردم جلب و اضافه کنم منظورم سود مندرج در ترازنامه‌ها نیست زیرا بعضی از آنها از راه فروش تفاله با واسطه در بازار سیاه میلیون‌ها سود دارند. ولی جراید مطلب جالبی نوشتند که دولت از کارخانه‌جات قند حمایت فوری نموده و حتی از اول سال قبل اجرا و کارخانه‌جات قند هر مقدار از قند و شکر که از اول سال گذشته به دولت تحویل داده و یا بدهند کیلوی چهار و یک‌دوم ریال بیشتر پول خواهند گرفت و دولت شکر را به جای هر کیلو ۳۵ ریال هر کیلو سی‌ونه و یک‌دوم ریال از کارخانه‌جات می‌خرد مسلماً هر مقدار کارخانه‌جات قند با رفتار یکطرفه خویش کشاورزان را دلسرد و متنفر نمایند و کشت چغندر کاهش پیدا کند کارخانه‌جات محتاج دریافت کمک بیشتری از دولت می‌شوند و چون تولید چغندرقند به علت افزایش هزینه و تجاوزات مختلف بعضی کارخانه‌داران به چغندرکار و علل دیگر کاهش خواهد یافت لذا دولت برای آینده هم باید آماده کمک به کارخانه‌جات باشد صحبت به درازا کشید یکی از مدیران کشاورزی می‌گفتند که حقیقتاً باید اعتراف کنم سریع‌ترین راه ازدیاد محصول و توسعه کشاورزی و دامداری در کشور دگرگونی وضع کشاورزی است و این مطالب را صادقانه می‌گفت زیرا در هر کاری این وزارتخانه راهنما و راه‌گشا نبوده است و من حتی توسعه و ازدیاد باغات میوه را منحصراً نتیجه تلاش بخش خصوصی می‌دانم باید بگویم به صداقت و امانت و لیاقت وزیر فعلی کشاورزی برابر آنچه شنیده‌ام واقف هستم خدمتگزاران بسیار دلسوز هم در این سازمان کار می‌کنند ولی نتیجه کار را ملت ایران شمارش معکوس می‌داند و معتقد است تا همین جا کافی است به نظر من راه‌حل کار این است که این وزارتخانه را به مزارع بفرستند به آنجا بفرستند که باید از ابتدا می‌بودند زیرا من در مسافرت به روستاها اثری از وزارت کشاورزی در روستاها ندیدم برای انواع کشت در مملکت با توجه به نیاز بازار مصرف و خاک و آب و هوا و برنامه‌ریزی نموده و در حد احتیاج پروانه کشت صادر کنند در روابط کشاورز با کارخانه‌جات و سیلوها در روابط دامدار با مؤسسات مربوطه نظارت کنند واقعاً مشکل‌گشایی را پیش گیرند و به درد روستاها برسند مقررات دست و پا گیر را دور بریزند باید مطالب را مغرضانه و غیردوستانه تصور نکنیم به میان کشاورزان و سایر مردم برویم از افکار پاک و صداقت و ایمان آنها به مملکت مطلع شویم دلسوزی و تأثر آنها را قلباً و عمیقاً درک کنیم بازارها و میادین مستقیم برای عرضه محصولات کشاورزی دایر کنیم و مطالعه کنیم محصول برای کشاورز به چه قیمتی تمام می‌شود و هر چه زودتر کشاورزی مملکت را نجات دهیم یادآور می‌شوم مطالبی که عرض کردم براساس مدارکی است که در دست دارم و در صورت لزوم ارائه خواهم داد به امید آن روز که کشاورزان ایران به حد کمال برسد و واردات مواد غذایی و دامی نداشته باشیم.

در پایان از فرصت استفاده می‌کنم و با توجه به گرفتاری‌هایی که بیمه‌های اجتماعی در مملکت برای مردم ایجاد کرده است، چون بنده جزو هیچ گروه و دسته خاصی نیستم، سؤالی است از وزارت بهداری و بهزیستی که تقدیم مقام محترم ریاست می‌کنم.

رئیس - سؤال به دولت ابلاغ می‌شود. جناب آقای احمدی بفرمایید.

احمدعلی احمدی (وزیر کشاورزی و عمران روستایی) - با اجازه مقام معظم ریاست درباره پاسخ سؤال جناب اقای توتونچیان نماینده محترم مجلس شورای ملی که چند ماه پیش از دولت شده مطالبی به استحضار نمایندگان محترم مجلس می‌رسانم.

در مورد تحلیل محصول چغندرقند در سال ۲۵۳۶ نسبت به سال ۲۵۳۵ باید به اطلاع برساند که اصولاً تولید محصولات کشاورزی با توجه به اثرات عوامل طبیعی و اقلیمی در نوسان است و نمی‌توان انتظار داشت سطح کشت و میزان تولید همه‌ساله یکسان بوده و یا از روند افزایش مشابهی برخوردار باشد. مثلاً در مورد چغندرقند نزولات مداوم در موقع کشت محصول و یا سرما و بارش برف زودرس به هنگام برداشت آن می‌تواند در سطح کشت و میزان تولید آن اثرات معکوس داشته باشد و بالعکس شرایط مساعد جوی و فصلی موجبات افزایش سطح کشت و میزان تولید آن را فراهم می‌سازد. البته در مورد چغندرقند و به طور کلی تمام تولیدات کشاورزی باید در نظر داشت که توسعه سریع اقتصادی کشور در سال‌های اخیر به خصوص در بخش‌های صنعتی و خدمات شهری موجب گشته که قسمتی از نیروی فعال کار بخش کشاورزی قبل از انجام مکانیزاسیون (استفاده از ماشین به جای نیروی کار انسانی) جذب بخش‌های دیگر گردد و از این لحاظ تنگناهایی در سطح روستاها مشاهده می‌شود. برای کاهش آهنگ رشد مهاجرت روستاییان به شهرها و مراکز صنعتی، گسترش خدمات بهداشتی و رفاهی و عمرانی در روستا و همچین استقرار صنایع تبدیل فرآورده‌های کشاورزی و دامی در کنار روستا به منظور افزایش اشتغال و درآمد روستاییان ضرورت دارد و مورد توجه خاص دولت می‌باشد.

وزارت کشاورزی و عمران روستایی در سال جاری به موازات افزایش بهای هر تن چغندر با عیار ۱۶٪ از ۳۰۰۰ ریال به ۳۴۰۰ ریال، در جهت آموزش فنی کشاورزان و مکانیزه کردن کشت و افزایش تولید در واحد سطح کوشش لازم معمول می‌دارد.

در زمینه سیاست‌های کشاورزی همان‌طور که استحضار دارند افزایش جمعیت کشور و بالا رفتن سریع مصرف سرانه موادغذایی به دلیل بالا رفتن درآمد سرانه مردم موجب گشته که نیاز کشور به موادغذایی و تولیدات کشاورزی به سرعت رو به افزایش نهد تا حدی که در شرایط موجود علیرغم افزایش تولیدات داخلی، تأمین کلیه مایحتاج غذایی در داخل کشور میسر نباشد:

چاره‌اندیشی ایجاب می‌کند که بخش کشاورزی کشور بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد تا با تکیه بر منابع و تولیدات داخلی تأمین موادغذایی موردنیاز جمعیت رو به رشد کشور، که در سال ۲۵۵۰ شاهنشاهی بالغ بر ۵۵ میلیون نفر خواهد بود مقدور گردد.

برای نیل به این هدف‌ها و در اجرای برنامه‌های دولت رئوس سیاست‌های کشاورزی کشور را به استحضار می‌رساند:

۱ - واگذاری کار کشاورزی به مردم:

کار تولید غذایی و کشاورزی در کلیه مراحل، جز در مواردی که از عهده بخش خصوصی خارج است، باید به مردم واگذار شود و دولت اقدامات ارشادی و حمایتی ضروری را عهددار گردد. سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی باید سودآور گردد به نحوی که درآمد آن با سایر بخش‌های تولیدی و خدماتی متناسب و قابل رقابت بوده و حتی در بعضی از رشته‌های تولیدی جالب‌تر باشد.

۲ - نظام تولید:

وزارت کشاورزی و عمران روستایی مدافع یک نظام خاص تولیدی نیست و اعتقاد دارد با توجه به شرایط محیطی و اجتماعی و فرهنگی و با انتخاب مردم، باید از نظام‌های مختلف تولید استفاده نمود و نظام تولید را آزاد اعلام کرد، منتهی با توجه به شرایط خاک و آب و اقلیم و نوع محصولی که تولید می‌شود باید ترتیبی اتخاذ گردد که مقدار زمینی که به یک واحد کشاورزی اختصاص می‌یابد در حدی باشد که بتواند درآمد کافی برای زندگی مرفه و مناسب را برای خانوار کشاورزی تأمین کند. ۳ - بهره‌گیری از منابع:

هر چند که در حال حاضر قسمت عمده‌ای از منابع آب کشور از طریق ساختن سدهای بزرگ مهار شده ولی هنوز امکانات زیادی برای تهیه و تدارک آب برای مصرف در کشاورزی وجود دارد، در این مورد در برنامه عمرانی ششم کشور و در برنامه‌های آینده به ساختن سدهای خاکی کوچک به خصوص در مناطق کوهستانی و اراضی کوهپایه توجه بیشتری خواهد شد. افزایش بهره‌وری منابع خاک با بهره‌گیری از کاربرد تکنولوژی نوین، به ویژه تسطیح اراضی و استفاده از روش‌های صحیح آبیاری و کود شیمیایی و بذر مرغوب و مبارزه با آفات و امراض نباتی، مقدور است. کشور ما امکانات توسعه کشاورزی در مناطق و اراضی جدید را نیز دارد و این امر با تهیه و تدارک آب بیشتر و افزایش راندمان آبیاری امکان‌پذیر است. از بهره‌گیری ناموجه از اراضی مرتعی و جنگلی که موجب فرسایش شدید و از دست دادن قدرت تولیدی خاک می‌شود جلوگیری خواهد شد و همچنین قرق و حفاظت توأم با روش‌های احیایی با جدیت ادامه خواهد یافت.

۴ - تأمین نیروی انسانی:

به موجب آخرین آمار هنوز بیش از ۵۲ درصد از جمعیت کشور در روستاها سکونت دارند. این رقم در مقایسه با رقم ۵ تا ۸٪ جمعیت روستاها در کشورهای صنعتی و پیشرفته در کار کشاورزی، هنوز زیاد است و در آینده باید مهاجرت روستاییان به شهرها با آهنگی منطقی انجام پذیرد.

  • - برای تشویق فعالیت نیروی پویا در مناطق تولید اقدامات زیر ضروری می‌باشد:
  • - گسترش خدمات آموزشی و بهداشتی و رفاهی و عمران در سطح روستاها و مراکز تولیدی.
  • - آموزش جوانان برای آمادگی به کار در بخش کشاورزی و صنایع وابسته به کشاورزی.
  • - استقرار صنایع تبدیلی فرآورده‌های کشاورزی و دامی و صنایع وابسته در مناطق روستایی به منظور فراهم ساختن فرصت‌های اشتغال بیشتر.
  • - توسعه شبکه‌های تعاونی تولید و مصرف در مناطق و مراکز تولیدات کشاورزی.
  • - تأکید بیشتر بر کاربرد شیوه‌های جدید و پیشرفته کشاورزی به منظور افزایش کارآیی و درآمد روستاییان.
  • - بررسی و برقراری ارتباط منطقی و متناسب ساختن درآمد کشاورزی در مقایسه با درآمد سایر بخش‌های صنعتی و خدماتی.

۵ - تحقیق و آموزش و ترویج:

به منظور استحکام بخشیدن به سرمایه‌گذاری‌هایی که در بخش کشاورزی انجام می‌گیرد و اطمینان از بازده آن توجه به مهم‌ترین زیربنای به هم پیوسته کشاورزی یعنی تحقیق، آموزش و ترویج اهمیت بسیار دارد. تا به این ترتیب تحقیقات علمی در شیوه‌های جدید تولید و استفاده از منابع در اقلیم‌های مختلف کشور صورت گیرد و در ضمن آموزش اصولی و علمی و عملی کشاورزی در تمام سطوح نیروی انسانی موردنیاز به انجام برسد و نتایج تحقیق در بین قشرهای تولیدکننده ترویج گردد.

در امر تحقیق و آموزش و ترویج به اولویت‌ها توجه گردیده و یک نظام هماهنگ تشکیلاتی در امر تحقیقات کشاورزی کشور طرح‌ریزی و در دست اجرا می‌باشد در این نظام کلیه برنامه‌های تحقیقاتی از نظر برنامه‌ریزی در سطح ملی متمرکز و هماهنگ گردیده و از جهت اجرایی با در نظر گرفتن عوامل آب و هوا و محیط تولید به صورت غیرمتمرکز در هشت مرکز تحقیقاتی خودکفا در سطح کشور منظور شده است.

در تشکیل مراکز هشتگانه تحقیقاتی توجه بسیار به همکاری نزدیک با دانشگاه‌های کشور از نقطه‌نظر آموزشی و پژوهشی معمول گردیده است.

به این ترتیب امکان انجام تحقیقات و آموزش و ترویج برای مناطق مختلف کشور به صورت گروهی و برای محصولات اساسی کشاورزی فراهم گشته است.

۶ - حمایت از کشاورزی:

سیاست حمایت از کشاورزی مبتنی بر تضمی سودآوری سرمایه‌گذاری و اشتغال در این بخش است. این حمایت را می‌توان به صورت حمایت فنی و اعتباری و بالاخره سیاست‌های قیمت‌گذداری، بیمه و تضمین حداقل قیمت و خرید قسمتی از محصولات اساسی کشاورزی و از همه مهم‌تر ایجاد اعتماد در مردم برای سرمایه‌گذاری بیشتر در این بخش عرضه کرد.

برای جلب اعتماد و تشویق مردم به سرمایه‌گذاری بیشتر در بخش کشاورزی لازم است قوانین و مقررات مربوط به اراضی کشاورزی از تغییرات آنی برکنار بماند و از طریق یکپارچه کردن اراضی واحدهای غیراقتصادی به زراعت مکانیزه و اقتصادی تبدیل گردد و کاربرد ماشین‌های کشاورزی و اجرای عملیات زیربنایی از قبیل تسطیح و ایجاد شبکه آبیاری و زهکشی مقدور گردد.

۷ - نظام کشت:

اجرای طرح نظام کشت با یک برنامه مدون در صورت توجه کامل به مسائل اقتصادی می‌تواند بسیاری از مشکلات و نوسانات تولیدات کشاورزی کشور را که اکثراً موجبات نارضایی کشاورزان است از میان بردارد. البته باید توجه داشت اجرای چنین برنامه اساسی در شرایط خاص کشور که با سرعت در حال تحرک و تحول است به جمع‌آوری اطلاعات و ارقام کامل و دقیق در رشته‌های مختلف منابع طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در تمامی مناطق کشور پهناورمان نیاز دارد که خود محتاج به زمان و پیگیری مستمر خواهد بود.

۸ - صنایع وابسته به کشاورزی:

با افزایش تولید در سال‌های اخیر مقادیر زیادی از محصولات کشاورزی مانند میوه و تره‌بار به خصوص در فصل برداشت در مدت زمان کوتاهی به بازار عرضه می‌شود که به علت عدم امکان فروش و مصرف قسمتی از آن فاسد و ضایع می‌گردد. به همین لحاظ ضرورت دارد به صنایع وابسته به کشاورزی از قبیل صنایع تبدیلی، صنایع بسته‌بندی، درجه‌بندی، ساختمان سیلو و انبارهای فنی و سردخانه‌های موادغذایی و وسایل حمل محصولات غذایی با ارائه کمک‌های فنی و اعتباری و ارشادی توجه بیشتری بشود و از این طریق ضایعات تولیدات کشاورزی به حداقل ممکن تقلیل یابد.

۹ - واردات و صادرات:

اقدامات حمایتی و ارشادی از طریق واحدهای مسئول به منظور تشویق تولیدکنندگان محصولات کشاورزی در امر صادرات باید به عمل آید به نحوی که این محصولات بتواند با فرآورده‌های سایر ممالک در بازارهای منطقه‌ای و جهانی رقابت کند، همچنین باید محصولات کشاورزی وارداتی با رعایت دقیق مقررات قرنطینه‌ای و اعمال سیاست‌های حمایتی از لحاظ متعادل ساختن قیمت کالاهای وارداتی با قیمت فروش تولیدات مشابه داخلی، به بازار عرضه شود. چه اکثراً شرایط تولید این محصولات با شرایطی که در کشور ما تولید می‌شود متفاوت است و اگر تعادل منطقی در قیمت‌ها ایجاد نشود بدون شک محصولات وارداتی به علت داشتن قدرت رقابت، موجبات رکود کار کشاورزی را فراهم می‌سازد.

۱۰ - گسترش نظام تعاونی:

به منظور کاهش هزینه‌های تولید کشاورزی و هزینه‌های توزیع و کوتاه کردن دست واسطه‌های غیرضروری و رساندن موادغذایی و کشاورزی به دست مصرف‌کننده به بهای مناسب، توسعه نظام در رشته‌های تولید و توزیع و مصرف از اهم برنامه‌های وزارت کشاورزی و عمران روستایی است و می‌کوشد با جلب همکاری و تشریک مساعی کشاورزان و قاطبه مردم، موجبات گسترش این نوع تعاونی‌ها را فراهم سازد.

در ارتباط با سیاست‌های یاد شده، تاکنون در زمینه حمایت از کشاورزان و در جهت افزایش تولیدات داخلی اقدامات زیادی صورت گرفته و برنامه‌های متعدد متنوعی در دست اجرا است که از نظر استحضار به ذکر چند مورد از تازه‌ترین آنها اکتفا می‌شود:

محدودیت واردات

به منظور جلوگیری از رقابت نامتوازن در زمینه قیمت و کیفیت کالا و برای حمایت از تولیدکنندگان و کشاورزان داخلی، سیاست ممنوعیت و محدودیت ورود برحی از کالاهای کشاورزی مانند سیب، پرتقال، سیب‌زمینی، حبوبات و برنج به مرحله اجرا گذارده شد که اثرات و نتایج مطلوبی از نظر تشویق باغداران در توسعه باغ‌ها و کشت محصولات دربرداشته است.

سیاست حمایت از دامداران و مرغداران

با برآورد هزینه‌های تولید و تعیین سود منطقی برای تولیدکننده، ضمن تضمین حداقل بهای خرید تخم‌مرغ در هر زمان از قرار کیلویی ۷۰ ریال و مرغ پر کنده به قیمت کیلویی ۱۰۰ ریال، قیمت تخم‌مرغ و مرغ کشته آزاد اعلام گردیده و نیز بهای خرید هر لیتر شیر از دامداران ۸ ریال افزوده شد. اجرای برنامه حمایتی، موجب دلگرمی بخش خصوصی به امر سرمایه‌گذاری و توسعه دامداری‌ها و مرغداری‌ها گردید که ضمن تقلیل نیاز وارداتی، در مواردی که توسعه تولید گوشت قرمز میسر نیست، گوشت مرغ تا حدودی کمبود گوشت قرمز را جبران خواهد نمود.

طرح‌های افزایش تولید محصولات کشاورزی

این طرح‌ها در سال گذشته (۲۵۳۶) در متجاوز از ۵/۱ میلیون هکتار از اراضی آبی کشور با توزیع کودشیمیایی، بذرهای اصلاح شده نهال و قلمه مرغوب، سموم علف‌کش و سموم ضدعفونی‌کننده بذر با بخشودگی‌های خاص و با پرداخت وام جنسی به مورد اجرا گذارده شد. بخشودگی اجرای این برنامه‌ها باغل بر ۱۸۵۰ میلیون ریال بوده و درنتیجه اجرای طرح‌های فوق، معادل ۲۸ میلیارد ریال در مقایسه با سال‌های قبل از اجرای طرح اضافه محصول به دست آمد.

- اجرای برنامه تضمین خرید و تثبیت حداقل قیمت محصولات اساسی کشاورزی

به منظور جلوگیری از نوسانات شدید و غیرمعقول قیمت محصولات کشاورزی و حمایت از کشاورزان در مقابله با شرایط فوق، خرید بیش از ۱۶۰۰۰۰۰ تن از محصولات اساسی مانند گندم، برنج، حبوبات، سیب‌زمینی، پیاز، وش‌پنبه، سیب، مرکبات و خرما به وسیله سازمان مرکزی تعاونی از کشاورزان پیش‌بینی شده و همنچنین مقدمات اجرای بیمه محصول چغندرقند به وسیله صندوق بیمه‌های کشاورزی فراهم گردیده است.

اجازه می‌خواهد با استفاده از فرصت نکته‌ای را که به نظر می‌رسد ضروری است در این مکان مقدس ملی یادآوری گردد به عرض نمایندگان محترم برساند: وزارت کشاورزی و عمران روستایی از روی کمال اعتقاد و ایمان به وظیفه‌ای که در پیشگاه شاهنشاه و ملت ایران بر عهده دارد می‌کوشد مجری صدیق و راستین طرح‌ها و برنامه‌هایی باشد که هم‌اکنون به استحضار نمایندگان محترم رسید.

آنچه به استحضار رسانیده شد تنها نوشته‌هایی بر اوراق کاغذ نیست. هدف‌هایی است که مجریان برنامه‌های کشاورزی برای تحقق کامل و سریع و دقیق آنها دامن همت به کمر زده‌اند، آنها نیز مانند شما به میهن خود عشق می‌ورزند و در برابر مردم احساس مسئولیت می‌کنند، آنان شیفته افکار خویش نیستند و در هر مرحله از انجام وظیفه، به کار بستن ارشاد و راهنمایی‌های نمایندگان مردم و همه صاحبنظران مطلع و آگاه و با حسن‌نیت را نخستین وظیفه خود می‌پندارند.

مسئولان کشاورزی کشور می‌کوشند خدمتگزاران و مصمم مملکت باشند و در این راه به راهنمایی‌های سازنده و آموزنده نمایندگان محترم مستظهرند.

رئیس - آقای توتونچیان نظر دیگری دارید؟

توتونچیان - بنده چون به حسن نیت ایشان اطمینان دارم، عرض دیگری نمی‌کنم.

- بیانات بعد از دستور آقایان: دکتر علی صدیق‌اسفندیاری - مهندس پرویز ظفری - منوچهر یزدی - حسن متولی - فریدون سعادت‌قدس‌نیا - جعفر قاسم‌زاده - سالارجاف - نوذر صادقی

۱۸- بیانات بعد از دستور آقایان: دکتر علی صدیق‌اسفندیاری - مهندس پرویز ظفری - منوچهر یزدی - حسن متولی - فریدون سعادت‌قدس‌نیا - جعفر قاسم‌زاده - سالارجاف - نوذر صادقی.

رئیس - آقای دکتر صدیق‌اسفندیاری به عنوان بعد از دستور صحبت می‌کنند، بفرمایید.

دکتر صدیق اسفندیاری - جناب آقای رئیس، همکاران عزیزم، به طوری که استحضار دارید تیم ملی فوتبال ایران پس از یک دوره چندین ماهه مسابقات رفت و برگشت در کشورهای آسیایی و اقیانوسیه موفق شد به نام نماینده دو قاره به همراه پانزده تیم برگزیده از سراسر جهان در جام‌جهانی ۱۹۸۷ آرژانتین راه پیدا کرده پرچم سه رنگ ایران عزیز را در میدان جام‌جهانی به اهتزاز درآورد این برای ما افتخارآمیز و غرورآفرین بود و از تمام دست‌اندرکاران - مربیان - سرپرستان و به‌خصوص بچه‌های عزیز کشورمان که عاشقانه تحصیل و زندگی داخلی خود را ظرف حدود دو سال رها کرده تا این افتخار را در سطح جهانی کسب کنند تشکر می‌نمایم زیرا اولین بار است که ایران به این جام راه پیدا کرده، می‌دانستیم که فوتبال کشور ما و فرهنگ فوتبال ما در سطحی نیست که با غول‌های فوبتال جهان مثل هلند و برزیل و آلمان و ایتالیا و... ادعایی داشته باشیم و این مطلب را والاحضرت ولیعهد در روزهای قبل از عزیمت تیم فرمودند که حتی ما باید آخرین تیم باشیم زیرا حق جز این نباید می‌بود زیرا ۱۵ کشور شرکت‌کننده هر یک تاریخ فوتبال‌شان به هفتاد و نود سال می‌رسد و ما اگر در این مبارزه ادعایی می‌کردیم سخنی به گزاف گفته‌ایم. جوانان ما به آرژانتین رفتند از لحاظ انضباط و اخلاق توانستند جزو تیم‌های شاخص باشند سه بازی کردند دو باخت و یک مساوی حاصل فعالیت و تلاششان بود با تمام وجود جنگیدند و با تمام عشق به وطن با مردانی که در تاریخ فوتبال نام‌آورند مردانه مصاف دادند از جان مایه گذاشتند بیش از این تاکتیک و تکنیک نداشتند مگر تیم‌های دیگر چه کردند یکی پس از دیگری مغلوب شدند و راهی دیارشان که دو روز آینده چهار تیم دیگر هم اوت خواهد شد و هفته آینده فقط یک تیم قهرمان می‌شود آیا تاریخچه فوتبال در این کشورها بسته خواهد شد؟ مسلماً خیر. حتماً برنامه‌ریزان با طرح و برنامه جدیدتر برای دوره و دوره‌های آینده برنامه‌ریزی بنیادی خواهند کرد. آیا حاصل دو سال زحمت و مرارت بچه‌های عزیز و معصوم ما باید این باشد که در جراید به طور جدی و طنز آنها را مسخره کنند آیا با شنیدن و خواندن مطالبی که در نفی آنان عنوان می‌شود باز باید انتظار داشت این جوانان در میادین داخلی و خارجی برای ما شادی‌آفرین باشند آیا فردی که حدود ۱۵ سال در تیم ملی توپ زد و به عنوان بهترین و ارزنده‌ترین مهره دوست‌داشتنی بارها و بارها اشک شوق و شادی میلیون‌ها ایرانی را جاری کرد و بازی خداحافظی را در جام‌جهانی انجام می‌دهد پاداشش باید عنوان کردن اضافه بار داشتن دو چمدان اضافی باشد آیا فکر می‌کنید با این برداشت و این بی‌توجهی دیگر جوانی حاضر نخواهد شد مثل این افراد در راه ورزش مملکت صمیمانه و بدون چشم‌داشت گام بردارد ما برای بچه‌ها چه کردیم؟ این ملی‌پوشان ما از زمین‌های خاکی چهارصد دستگاه و اختیاریه و راه‌آهن به طور خود رو رشد و نمو کردند توپ گرد و زمین خاکی عشق‌شان بود به امید آن که بتوانند در خانواده فوتبال جهانی برای مملکت و ملت خود جایی باز کنند کدام امکانات را برای آنان فراهم کردیم چند استادیوم ورزشی در این شهر ۵ میلیونی داریم عده‌ای از بازیکنان ما که در سطح بین‌المللی هستند در کجا و به چه امکان به این مرحله رسیدند. ما دوست داشتیم که این جوانان تیم هلند و اسکاتلند را ببرند یا بهتر بگویم لابد بی‌میل نبودیم که جام را با خود به تهران بیاورند. آیا آن روزهایی که تمام تیم‌های آسیایی و استرالیا را در چندین مسابقه شکست دادند و همه را سر ذوق آوردند چه برایشان کردید چه تقدیری از آنان به عمل آمد آیا به مسائل داخلی و خانوادگی و گرفتاری‌هایشان رسیدگی کردید که امروز این همه متوقع هستیم روزهایی که بچه‌های ما سرگرم مبارزه بودند و مجله ورزشی تاج شرح‌حال یکی از بهترین بازیکنان فوتبال ما را نوشت می‌دانید آن بازیکن چه گفت او اظهار داشت چند ماه از عمل زانویم که در اثر فوتبال برایم به وجود آمده است می‌گذرد جز چند نفر از دوستان خیلی نزدیک و فامیل از تمام فوتبال‌دوستان و فدراسیون فوتبال و باشگاه‌ها احوالی از من نپرسیدند این بازیکن بارها تیم ملی ما را به پیروزی رساند. ما وقتی از طریق مفسران خود از تلویزیون و رادیو می‌بینیم و می‌شنویم که در آلمان و اسپانیا و ایتالیا و برزیل و... چندهزار باشگاه چند هزار زمین بازی و استادیوم‌های مختلف برای جوانان از سنین کودکی و نوجوانی و جوانی وجود دارد و چه سرمایه‌ای برای ورزش خرج می‌شود آن وقت بر حال خود غبطه می‌خوریم که رنج نابرده به انتظار گنج نشسته‌ایم. بچه‌های ما در مدارس فقط از رادیو جیبی اگر داشته باشند آهنگ ورزش صبحگاهی را گوش می‌کنند و فضایی ندارند که حتی قایم‌موشک بازی کنند در نوجوانی و جوانی هم که جا و مکان ندارند فردا ۸ میلیون دانش‌آموز خسته تعطیل می‌شوند پس از نه ماه تحصیل و گذراندن امتحان و باد کردن کله‌هایشان از مطالب غیرلازم سه ماه تعطیل را چگونه بگذرانند به کرات از پشت این تریبون عرض کردم میلیون‌ها متر زمین در عباس‌آباد و ونک و غرب و شرق و جنوب تهران متعلق به دولت یا شهرداری یا اوقات داشتید و دارید به جای آنکه به بخش خصوصی بدهید تا آپارتمان‌های متری ۱۰-۶ هزار تومان بسازند و به خورد مردم بدهند مقداری را به صورت زمین‌های ورزشی درآورید تا بچه‌های ما در این هوای خفقان‌آور تهران و آپارتمان‌های قفس‌مانند خارج شده ورزشی کنند چه مقدار زمین ورزش در این سال‌ها درست شد؟ یک مجموعه ورزشی آریامهر برای بازی‌های آسیایی درست کردید که مدیرعامل ورزش مملکت در کمیسیون برنامه و بودجه فقط برای نگهداری آن سالیانه ۱۰۰ میلیون تومان بودجه می‌خواست استادیوم یکصد هزار نفری آن که به اصطلاح به سیمان بدون ریسمان بود فرو ریخت امجدیه چهل سال قبل هنوز سرپا است من نمی‌گویم نظیر مجموعه ورزشی آریامهر که برای بازی‌های بین‌المللی لازم است ساخته نشود ولی در مقابل میلیاردها پول که در سال‌های شکوفایی انقلاب به ابتکار شاهنشاه آریامهر به خزانه دولت سرازیر شده چرا برای ورزش جوانان، فکری اساسی نشده است در این شهر ۵ میلیونی چند استخر شنا برای بچه‌ها داریم آخر به ما بگویید ما به بچه‌های خود و به میلیون‌ها اطفال خوب وطنمان در این سه ماه تابستان چه جواب بدهیم.

آخر بی‌انصافی نیست جوانان ما دو سال بدوند و توپ بزنند و قهرمان دو قاره نشوند و مردانه در میدان جام جهانی بجنگند آن وقت مورد بی‌مهری عده‌ای از افراد ناوارد و مطبوعات قرار گیرند من به نام نماینده ملت ایران از تمام فوتبالیست‌ها و ملی‌پوشان عزیز وطنمان به پاس زخماتی که برای رسیدن به جام‌جهانی متحمل شدند صمیمانه تشکر می‌کنیم و به همه آنها اطمینان می‌دهم که مردم قدرشناس ایران زمین همیهش شما را دوست خواهند داشت و فراموشتان نخواهند کرد و این که به سلامت وارد ایران شدید و در آغوش گرم خانواده‌تان قرار گرفتید تبریک می‌گویم و مسلم می‌دانم با سرپرستی والاحضرت محبوب و ورزش دوست ایران که قدم‌به‌قدم در میادین شما را همراهی کردند و تشویق فرمودند و همیشه نگران شما بودند و خواهند بود بیش از بیش با تصمیمی راسخ و روحیه‌ای مصمم‌تر برای آینده‌ای بهتر تلاش خواهید کرد امید همه ما این است که همیشه سرداران ملی کشورمان در میادین خارجی پرچم ایران عزیز را به اهتزاز درآورده و سرود شاهنشاهی روح‌نواز را به صدا درآورند. متشکرم (احسنت).

رئیس - آقای ظفری تشریف بیاورید.

پرویز ظفری - با اجازه جناب آقای رئیس، همکاران ارجمند ما می‌دانیم که انسان آفریده ویژه‌ای است، یک زندگی مادی دارد مثل همه جانوران که از آن سخن نمی‌گویم آن بعدی از زندگی انسان برای من مطرح است که آن را انسان می‌کند. کلمه ایمان برای جانوران به کار نمی‌رود این ویژه انسان است، ایمان داشتن، بر سر ایمان جان گذاشتن. ما در زندگی با خیلی چیزها برخورد می‌کنیم آنها را دوست داریم برای این که به ما فرصت می‌دهند زندگی‌مان را ادامه بدهیم چون زندگی‌مان را دوست داریم آنها را دوست داریم ولی به عنوان انسان به مقام‌های بالاتری تعالی پیدا می‌کنیم جان که آنچنان عزیز است که به خاطرش خیلی چیزها را دوست داریم، در مرحله اخلاص با دست‌های خودمان آماده‌ایم که فدایش کنیم، آن چیزی را که آماده‌ایم تا جانمان را به خاطرش فدا کنیم آن دیگر نیاز نیست، احتیاج نیست آرمان است، جدا شدن از نیازهای شخصی و پیوستن به نیازهای غیرشخصی است. پاسداری جان به خاطر فدا کردن آن در راه آرمان است. وطن یکی از آن آرمان‌ها است پاسداری از وطن یکی از آن آرمان‌های مقدس است که یک انسان با آن مستثنی می‌شود حب‌الوطن من‌الایمان» گفته پیامبرانه‌ای است با بیان این مطلب می‌خواهم بگویم آرمان‌خواهان این انسان‌های متعالی در یک جامعه دارای ارزش‌هایی هستند یک زن مؤمن یک مرد مؤمن یک فرد مؤمن بیش از یک سپاه مجهز می‌تواند برای استقلال و پاسداری وطن ارزش داشته باشد (آفرین) چیزی که پاسداری می‌کند از استقلال یک کشور مردمان مؤمنی هستند که در دامان آن کشور زندگی می‌کنند و ما می‌بایستی چنین عناصری را پاس داریم. من خوشحالم که از نخستین روزهای جوانیم از آن وقت که خودم را شناختم و در راه خودشناسی گام گذاشتم با یکی از آن چهره‌ها آشنا شدم و در مسیر حیات راهنماییم کرد و چه خوب است که این چهره دوست‌داشتنی این شهید و شاهد راه پاسداری ملکت امروز در این مجلس است از پزشکپور صحبت می‌کنم که وجودش بیش از هر سپاه مجهزی برای پاسداری این مملکت ارزش دارد. هزاران هزار نفر که به این مملکت عشق ورزیده‌اند در مکتب ایران‌پرستی که ایشان درفش آن را برافراشتند، آموزش دیدند و من افتخار دارم که در این راه هم‌چنان استوار، گام زده‌ام اینجا مکتب ایثار بود مکتب از خودگذشتگی بود مکتبی بود که هرکس در آن پای می‌گذاشت به خاطر آن می‌آمد که وجودش را به خاطر میهنش را فدا کند در آنجا کسی نمی‌آمد چیزی بگوید کسی که بتواند همه چیزش را به خاطر پاسداری ایران فدا کند این است که امروز در این جایگاه مقدس به شکرانه این که ایران هستم و زنده‌ام و به شکرانه این که آرمان را می‌شناسم و می‌توانم از همه چیز خودم بگذرم پزشکپور را به عنوان سرباز راستین استقلال این سرزمین نام می‌برم و شکر، تنها بیان لفظی نیست شکرگزاری از هر توانایی و موهبتی، حرکت در مسیر حقایقی است که آن توانایی و موهبت در آن را قرار دارد. من به نام این که ایرانی هستم آماده‌ام که جان خودم را، این گوهر گرانبهای هستی را به عنوان گران‌ترین گوهر در اختیار دارم، برای سرافرازی و بزرگی ایران زمین هدیه کنم (احسنت) به نمایندگی از سوی دو تن از دوستان گرانقدر و مجاهدم آقای دکتر طبیب و منوچهر یزدی اعلام می‌دارم که مسیر ایران‌پرستی را که جناب پزشکپور در اینجا عنوان کردند همچنان دنبال خواهیم کرد.

رئیس - آقای یزدی بفرمایید.

یزدی - جناب آقای رئیس، خانم‌ها آقایان، امروز من در شرایطی برای شما در این ساحت مقدس سخن می‌گویم که همانند سال‌های گذشته مبارزات سیاسیم، تحت‌تأثیر دو معلم بزرگ و دو سرباز بزرگ و راستین نهضت ناسیونالیسم ملت ایران قرار گرفتم امروز بار دیگر سرور محسن پزشکپور تجدید کرد راه وطن‌پرستی را برای من و تجدید خاطره‌ای بود در ذهن من و جناب ظفری، این سرباز از جان گذشته در راه نهضت تصویر زیباتری از زندگی را در جلوی دیدگانم ترسیم کرد و آن گام گذاشتن در راه مبارزات سیاسی، با ایمان و گذشتن از جان در راه ایمان و به همین دلیل از آنجا که معتقدم و ایمان دارم که زندگی چند روزه و چند صباح ما هنگامی پرارزش است که نام پرعظمت و شرافت در سرلوحه آن نقش بسته باشد و کسی می‌تواند شرافت زندگی را حفظ کند که در راه پاسداری از سرزمینش و از فرزندان آن سرزمین و از نظام شاهنشاهی پاسداری کرده باشد بنابراین به پیروی از نیت این مرد بزرگ تاریخ ایران سرور محسن پزشکپور که این مسیر و الگو را فراراه ما قرار داد و با اعتقاد به این که اصول بنیادی رستاخیز را همچنان به آن ایمان و اعتقاد داریم، یعنی قانون اساسی را می‌بوسیم و بر روی دیدگانمان می‌گذاریم و برای پاسداری از نظام شاهنشاهی از جانمان دریغ نداریم و به انقلاب شاه و ملت ارج می‌نهیم و سنگر مبارزه را در راه پان‌ایرانیست دنبال خواهیم کرد و دلایلش را هم در نامه سرگشاده‌ای که به حضور نخست‌وزیر نوشته‌ام اعلام کرده بودم، ما رستاخیز را پذیرفتیم. و دیگران و همه ملت نه به عنوان این که این چنین امروز شاهد و ناظرش باشیم، ما رستاخیز را پذیرفتیم به عنوان راه‌گشای راه وحدت و یگانگی ملت ایران، ولی با کمال تأسف بگذارید این نشانه‌ای از وطن‌پرستی را برای آخرین بار عرض کنم، گروهی فرصت‌طلب در آنجا، سنگر گرفته‌اند و آنچنان ضربه‌های آگاهانه و گاه ناآگاهانه بر پیکر رستاخیز وارد کردند که من امروز با صدای بلند اعلام می‌کنم که اینها از سوی عوامل بیگانه دستور داشتند وگرنه اگر کسی معتقد به نظام شاهنشاهی و قانون اساسی و انقلاب شاه و ملت بود این رستاخیز را با جان و دل پاسداری می‌کرد، به همین دلیل به عنوان کسی که در این ساحت مقدس سوگند یاد کرده و کسی که شاهنشاه را به عنوان یک اندیشمند بزرگ تاریخ ایران می‌شناسد و اصول بنیادی رستاخیز را حفظ و حراست خواهد کرد سنگرم را در حزب پان‌ایرانیست حفظ خواهیم کرد.

رئیس - آقای متولی تشریف بیاورید.

حسن متولی - بنده چند جلسه است که می‌خواهم عرایضی بکنم منتها دوستان ما سحرخیزتر بودند و کامرواتر شدند.

همکاران و دوستان گرامی راجع به سفر شاهنشاه به خراسان، همکاران خراسانی در جلسات قبل مطالب ارزنده‌ای گفتند و در این زمینه آنچه شایان توجه است این است که سفر شاهنشاه و شهبانو به هر قسمت از مملکت موجد خیر و برکت و مایه امیدواری و انبساط خاطر مردم است و از همین رو مقدم شاهنشاه و شهبانوی ایران با استقبال پرشور مردم همراه است و صحیح هم هست چرا که شاهنشاه ما مظهر استقلال و تمامیت مملکت و مظهر وحدت و قومیت ما هستند. آنچه از تاریخ می‌دانیم از اوایل هزاره قبل از میلاد که از اقوام مادی در اسناد آشوری‌ها سخن رفته است مادی‌ها بیست قبیله بودند که بیست پادشاه بر آنها فرمان‌روایی می‌کرد و قطعاً پارسی‌ها نیز چنین بوده‌اند و همچنین سایر اقوام آریایی ایرانی و این که بعدها این اقوام برای حفظ موجودیت و قومیت خود گرد هم آمدند و شاهنشاهی ایران را بنیاد کردند مسائلی است که در تاریخ ایران همه کم و بیش بر آن واقفیم. پس شاهنشاهی ایران ریشه عمیق در تاریخ و بر دل‌های اقوام ایرانی تکیه دارد و بنیادی است اصولی و اساسی که این همه دوام آورده است و اکنون نیز ملت ما با اعتماد و تکیه بر این اصول وحدت قومی خود و تمامیت ارضی کشور خود را صیانت و حراست می‌کند و بر ما است که در راه اعتلا و سرفرازی وطن مألوف در دنیای پرآشوب فعلی در کمال هوشیاری آماده کار و مهیای هرگونه فداکاری باشیم. دنیایی است سخت بی‌رحم و بی‌امان و همه در پی سودجویی و سلطه‌جویی بی‌حسابند ماییم که باید مراقب حال و آینده قوم خود باشیم و با همدلی و همگامی در پی رهبر دل‌آگاه و آینده‌نگر مملکت راه پرخطر زندگی قومی خود را در این آشفته‌بازار روزگار از دستبرد غارتگران بی‌پروا محفوظ و در امان بداریم.

آنچه شاهنشاه می‌فرمایند همه در راه اعتلای ملت ایران است و غالباً چراغی است که راه آینده را روشن می‌کند و یا هشداری است برای غافلان و سهل‌انگاران مطلبی که شاهنشاه در صحن مطهر حضرت رضا فرمودند که می‌تواند همه ما را چه مقامات و بلندپایگان دولتی و چه ما که نماینده مجلسیم و چه همه افراد و آحاد مملکت به تفکر و تعمق وادارد، آنجا است که فرمودند که جمعیت مملکت ما در آخر این قرن به شصت و پنج میلیون نفر می‌رسد و این درست موقعی است که منابع نفتی ما تمام شده است و آن موقع ما باید شصت و پنج میلیون افراد پرتوقع آن روز را که با تکیه بر پول نفت در این مدت خوب خورده‌اند و خوب خفته‌اند نیازهای مختلف آنها را برآورده کنیم.

آیا این گفته کافی نیست که خفتگان امروز را از خواب خرگوشی بیدار کند و آیا این تازیانه مؤثری نیست که همه از مسائل پیش‌پاافتاده و روزمره که غالباً انعکاس آنها در روزنامه‌ها ذهن حساس را می‌آزارد منصرف شویم و به کارهایی اساسی حال و آینده خود برسیم و در پی حل مشکلات بنیادی خود باشیم در این زمینه من چه بگویم که در خراسان با یک‌پنجم وسعت خاک ایران برای راه‌های فرعی استان امسال وزارت راه و ترابری فقط هشت میلیون تومان اعتبار منظور کرده است در حالی که سال‌ها است میلیون‌هات هزینه کرده‌اند و به مهندسین مشاور داده‌اند که هشتصد کیلومتر راه فرعی را نقشه‌برداری و آماده اجرا کرده‌اند و یا چه بگویم که یکصد میلیون تومان اعتبار راه روستایی که می‌خواهیم انجام دهیم اداره کل راه و ترابری خراسان امکانات کافی ندارد و باز صحبت از مقاطعه‌کار و مهندس مشاور است که اگر همه اعتبارات مملکتی را به مهندسین مشاور و مقاطعه‌کار بدهیم آنها را کفایت نخواهد کرد چنانچه تاکنون نکرده است. مفهوم فرمایش شاهنشاه این است که از امروز تا آخر قرن حاضر هر سال در اثر کار و کوشش ثمربخش باید بر صادراتمان افزوده شود و از وارداتمان کاسته شود و پول نفتان همه در راه سازندگی خرج و صرف شود چه همه تأسیسات مختلفی که باید بسازیم، راه‌های اصلی را بسازیم، راه‌های فرعی را بسازیم راه‌های روستایی را بسازیم راه‌آهن‌های مملکت، همه شهرها و سرحدات و بنادر برود، معادنمان را که در خراسان هم کم نیستند اکتشاف و استخراج کنیم صنایع غیرمونتاژ ایجاد کنیم مخصوصاً در خراسان که جز صنعت قند صنعت دیگری که قابل ذکر باشد هنوز بنیاد نگرفته است و شاهنشاه در این زمینه مژده دادند که در آینده به این موضوع بیشتر توجه شود.

راجع به صنعت آنچه گفتنی است این است که روش فعلی که صنایع به اصطلاح مادر و بزرگ را دولت پایه‌گذاری کند و صنایع دیگر را بخش خصوصی عهده‌دار باشد یک اشکال مهم دارد و آن این است که بخش خصوصی غرضش از ایجاد صنعت سود سرشار است و آنها غالباً به شهرهای بزرگ می‌روند که امکانات بیشستر هست و نقاط کوچک و دورافتاده فراموش می‌شوند و اهل محل نیز قادر به ایجاد صنعت نیستند در حالی که در نقاط خشک همچون خراسان که آب کافی نیست و رشد کشاورزی آنجا هر چند تا حدی قابل توسعه است بالاخره آب کم آن را محدود می‌کند ولی صنعت می‌تواند جمعیت افزاینده این استان را در همه سطح استان به کار خلاقه مشغول کند و از این لحاظ دولت نباید از ایجاد صنایع کوچک در شهرهای کوچک و نقاط روستایی غافل بماند و به سودآوری بخش خصوصی واگذارد.

از برق اتمی در خراسان شاهنشاه مژده دادند مطمئناً در تهیه وسیع سرزمین خراسان امکان ایجاد نیروگاه اتمی فراهم است. در جنوب غربی سبزوار که به کویر منتهی می‌شود منابع عظیمی از آب شور هست که غیر از آن که آب نیروگاه اتمی را می‌تواند تأمین کند با شیرین کردن آب همان کاری که در بوشهر می‌کنند، آب شیرین کافی چه برای کشاورزی یا صنعت می‌توان فراهم نمود من توجه وزارت نیرو و سازمان اتمی ایران را به موضوع جلب می‌کنم.

و اما فرموده شاهنشاه ناظر بر سیر کردن شصت و پنج میلیون افراد انسانی نیز هست. آخر این قرن فقط از طریق کشاورزی میسر خواهد بود که در این مورد گفتنی بسیار است و به نظر من کشاورزی این روزها چه در خراسان و چه در نقاط دیگر مملکت دچار مشکل اساسی است بیکارگی و مفت‌خوری شهری و کارهای غیرتولیدی در شهرها سود سرشار دارد و کشاورزی مملکت ما از قدیم‌الایام که زارع فقیر و زحمتکش با نان بخور و نمیر می‌کاشت سودش حداکثر ده درصد بود حال با وضع فعلی چه کسی با چنین سودهایی در پی این کار می‌رود مگر آنها که به عادت گذشته در پی این کارند یا آنها که برای گرفتن اعتبارات بانک‌ها مدعی اجرای طرح‌های کشاورزی می‌شوند که غالباً نتایج حاصله مشخص نیست، می‌بینیم که این روزها میوه کم و گران است ولی این گرانی قطعاً به دست تولیدکننده نمی‌رسد بیاییم به وضع میدان‌های بار در شهرهای مملکت برسیم بیاییم دستگاه‌های توزیع‌مان را بر نباید صحیح استوار کنیم در این زمینه هیچ کار واقعی و اصولی نکرده‌ایم و در هر موردی که صحبت کالا و نیازمندی‌های عمومی و مساله توزیع است غالباً در آنجا عقرب‌هایی هستند که چون جهنم از آنها به مار غاشیه باید پناه برد و همچنین اگر ورود محصولات غذایی از خارج از قبیل گندم، برنج، گوشت، کره، پنیر، نخود، لوبیا، پباز و سیب‌زمینی و سیگار و چای و خوراک دام و میوه و غیره به همین منوال باشد چه کسی رغبت و جرأت می‌کند در کشاورزی سرمایه‌گذاری کند.

اگر بهترین زمین‌های مملکت در سواحل بحر خزر عاطل و باطل بماند یا ویلاسازی کنند و زمین‌های زراعی اطراف شهرها را توسعه بی‌حساب شهرها ضایع کند و کوره‌های آجرپزی خاک مفید آنها را به کام خود بکشد و اگر آب‌های مملکت را در شهرها هدر دهند یا در مزارع از اتلاف آنها با ساختن شهرها و جوی‌های سیمانی سرپوشیده جلوگیری نشود چگونه از توسعه کشاورزی صحبت می‌کنیم. امروز سیمان مملکت را در شهرها مصرف می‌کنند برای ساختن خانه‌های شهری در حالی که اگر شهرها و جوی‌های مزارع را بخواهیم بسازیم سالیان دراز باید همه سیمان مملکت در روستاها و مزارع مصرف شود غیر از آنکه خانه‌های این مردم هم بالاخره باید ساخته شود و از صورت مشتی خشت و کلوخ خارج شود که به کوچک‌ترین زلزله یا سیلی بر سر ساکنین آن خراب می‌شود.

چندی پیش در اینجا صحبت از بیمه محصولات کشاورزی بود و قانون آن به نظر بنده غیرعملی است و عمل هم نشده بلکه باید قنات‌ها و مزارع را بیمه کرد چاه‌های آب و موتور پمپ‌ها را بیمه کرد و تأسیسات زراعتی را بیمه کرد که پایدار بماند و صاحبان آنها امیدوار باشند که هستی آنها در معرض تلف نیست و با دلگرمی به کار مفید خود ادامه دهند.

و بالاخره در راه آینده‌سازی مملکت توجه دولت را به امر آموزش و پرورش جلب می‌کنم که آینده جامعه ما به آموزش و پرورش صحیح سخت نیازمند است. روش‌های گذشته تعلیم و تربیت قومی ما که در موقع خود کارآمد هم بود بنیادش سستی گرفته و از تأثیر افتاده است و این مدارس و هنرستان‌ها و آموزشگاه‌های حرفه‌ای و صنعتی و کشاورزی و علمی هستند که می‌توانند پیشرفت و توسعه صنعتی و کشاورزی و خدماتی مملکت را تضمین کنند ولی نواقص و کمبودهای موجود در کیفیت هنرستان‌ها و مراکز علمی ما که در حال حاضر با آن روبرو هستیم ذهنی حساس را نگران می‌کند تا کی می‌توانیم از کار دست و فکر دیگران بهره بریم بزرگ‌ترین خودکفایی ملی در این زمینه است و اگر به این خودکفایی دست نیابیم محتاج دیگران خواهیم بود و محتاج بودن مغایر پیشرفت و سرفرازی است. از عنایتی که به عرایضم فرمودید سپاسگزارم (احسنت).

رئیس - آقای سعادت قدس‌نیا تشریف بیاورید.

سعادت‌قدس‌نیا - با کسب اجازه از مقام ریاست و همکاران ارجمند خانم‌ها و آقایان، امروز می‌خواهم در مورد ورزش مملکت که دوست و همکار عزیزم دکتر صدیق اسفندیاری اینجا مطالبی عنوان کردند بنده هم به اختصار عرایضی حضورتان می‌کنم. ورزش مملکت تحت توجهات و عنایات رهبر بزرگ و عالیقدر ما شاهنشاه آریامهر و تحت سرپرستی نور چشم ملت ایران والاحضرت همایون و ولایتعهد روز به روز باید گسترش یابد و توسعه پیدا کند. انشاءالله توسعه هم پیدا خواهد کرد ولی نکته‌ای را اینجا از نظر دور نداریم و آن نکته این است که درست است که ما جوانان عزیز خودمان را در تیم ملی فوتبال دوست داریم و درست است که آن طور که باید و شاید به این جوانان توجه نشده و درست است که ما امروز میادین ورزشی و استادیوم‌های ورزشی کافی در مملکت نداریم، چنانچه می‌بینیم که این جوانان ما متأسفانه هر روز در خیابان‌ها و کوچه‌ها به بازی فوتبال مشغول هستند که این خود چه خطراتی به بار می‌آورد، ولی نکته‌ای را که می‌خواهم به آن اشاره کنم اشتباهاتی بود که شاید مربیان ورزشی ما و همچنین سرمربی تیم ملی فوتبال ایران مرتکب شده بود، اگر سرمربی تیم ملی فوتبال ایران با کسانی که در امر فوتبال صاحب‌نظر هستند همان مفسرین ورزشی که من و شما و ملت ایران در تلویزیون می‌بینیم که چطور خوب تفسیر می‌کنند و چطور صادقانه و آگاهانه اشتباهات را متذکر می‌شوند، چه اشکالی داشت سرپرست تیم ملی فوتبال با این مفسرین و با این صاحبنظران ورزشی مشورت می‌کرد، من اینجا به جرأت می‌توانم ادعا کنم همان طور که مفسرین از آن جمله بهمنش و خدابخشیان و هر دو صاحب‌نظر هستند و من هیچ گونه نسبت و خصوصیتی با اینها ندارم ولی این چیزی است که ما داریم حس می‌کنیم، مفسر ورزشی ما می‌گوید چه خوب بود که این جوانان و فوتبالیست‌ها هر کدام در جای واقعی خودشان قرار می‌گرفتند مگر با چشم خودمان ندیدیم که آن جوان لایق و ارزنده ایرانی، آن روشن فوتبالیست ایرانی که آن گل را به پرو زد و با آن وضعی که داشت و با آن پای دردناکی که داشت گل پیروزی را ملاحظه فرمودید که به دوازده پرو وارد کرد، اگر این اشتباهات نمی‌بود مسلماً تیم ملی فوتبال ما که میلیون‌ها نفر با چشم‌های منتظر خودشان به تلویزیون خیره شده بودند و میلیون‌ها قلب در سراسر مملکت می‌طپید، می‌توانست تیم ملی فوتبال ایران سرافرازتر و با پیروزی بیشتر به مملکت مراجعت کنند. تیم ملی فوتبال ایران می‌توانست هموطنان خودشان را خوشحال کند، چرا که این تیم زحمت کشید تا توانست قهرمان آسیا بشود و توانست به جام جهانی آرژانتین راه پیدا کند، این کار کوچکی نبود این راه پرخطر و بزرگ را ما طی کردیم چه بهتر بود که می‌توانستیم با وضع آبرومندانه‌تری این راه راه به پایان برسانیم من اینجا ضمن این که مطالب دوست و همکار عزیزم آقای دکتر صدیق اسفندیاری را تأیید می‌کنم ولی نمی‌توان از این نکته بگذرم که این اشتباهات شده است آنجا که یکی از افراد تیم ملی اسکندریان که به خودمان گل زد و یا آنجایی که یکی از افراد تیم ملی پنالتی کرد و اولین گل را از هلند خوردیم و متأسفانه وقتی تیم ملی ما گل می‌خورد به کلی روحیه خودش را می‌بازد همان‌طور که مفسران عزیز ما گفتند ما نمی‌باید می‌ترسیدیم ما از چه باید بترسیم اگر می‌ترسیدیم که به جام جهانی راه پیدا نمی‌کردیم درست است که ایشان گفتند عده‌ای از مردم یا روزنامه‌ها به این جوانان و ورزشکاران ایراد گرفته‌اند ولی من می‌خواهم بگویم باید جوانان ما مسئولین ورزش ما تحت توجهات شاهنشاه و والاحضرت ولایتعهد باید از این اشتباهات گرفته شود باید تیم ملی فوتبال ایران به آن درجه‌ای برسد که در آینده وقتی به جام‌جهانی راه پیدا کرد با پیروزی برگردد و افتخار بیشتری کسب کند وقتی شاهنشاه بزرگمان با فعالیت‌های خستگی‌ناپذیر شب و روز به فکر ملت ایران هستند و می‌بینیم که ایران رابه چه پایه از اعتبار در جهان رسانده‌اند دیگر کسی حق ندارد در هر لباس و هر مقام گرچه مربی و مقام مسئول باشد ایران را در جام جهانی اینطور قلمداد کند آنجا که یکی از روزنامه‌های آرژانتین نوشت که تماشاچیان موقعی که جناب رامبد فوتبال ایران و اسکاتلند را تماشا می‌کردند تماشاچیان را چرت فراگرفته بود و به حالت چرت فرو رفته بودند ما می‌توانستیم از اسکاتلند و پرو ببریم اگر نمی‌ترسیدیم ولی دیدیم در روزنامه‌ها مسئولان ورزش و فوتبالیست‌هایمان متأسفانه آنقدر غلو کردند و چنان بلوفی زدند که بعد نتیجه‌اش را این طور دیدیم گفتند ما پرو را مغلوب می‌کنیم ولی نتیجه‌اش چه شد امیدوارم و آرزو دارم تحت توجهات والاحضرت ولایتعهد نور چشم عزیز ملت ایران در مصاحبه‌ای که در تلویزیون فرمودند چقدر جالب بود و چگونه از دل برآوده بود و بر دل هم نشست گفتند که من قهرمانان را دوست دارم امیدوارم که قهرمانان هم شایسته این همه محبت و بزرگواری باشند (احسنت) مساله دیگر که می‌خواهم با استحضار دوستان برسانم توجه به موسیقی رادیو تلویزیون ملی ایران است من از شورای موسیقی رادیو تلویزیون ملی ایران است من از شورای موسیقی رادیدتلویزیون گله می‌کنم که به جای تشویق موسیقی‌دانان با ارزش فقط به جوانانی که از مادرشان و پدرشان قهر کرده‌اند و سر از رادیو و تلویزیون درمی‌آورند بدون این که هیچ گونه مایه هنری داشته باشند توجه می‌کند و می‌بینیم که شعرهایی سرهم می‌کنند چگونه روح ایرانیان را آزار می‌دهد موسیقی غذای روح است ما می‌بینیم که شجریان‌ها و محمود خوانساری‌ها کسانی که زحمت کشیده‌اند رودررو می‌شوند و از رادیو تلویزیون فرار می‌کنند ولی این دخترها و پسرها بدون این که مایه داشته باشند برای جمع‌آوری پول از دستگاه رادیو تلویزیون ملی ایران سوءاستفاده می‌کنند و باعث نارضایتی هموطنان را فراهم می‌کنند من در اینجا اجازه می‌خواهم که از مهندس قطبی که از چهره‌های درخشان کشور ما هستند و دستگاه خوب و پیشرفته رادیو تلویزیون را به وجود آورده‌اند تشکر کنم ولی نمی‌توانم از این مساله بگذرم بیایید این شورای موسیقی رادیوتلویزیون را اصلاح کنید و از کسانی حمایت کنیم که هنر واقعی دارند در اینجا از فرصت استفاده می‌کنم و عرض می‌کنم که قرار بود در پاییز سال ۳۵ تکرارکننده تلویزیونی بخش سرایان فردوس افتتاح بشود ولی جناب آقای رامبد تا این لحظه که در خدمتتان هستم قریب یک سال و چند ماه از آن تاریخ می‌گذرد و نزدیک هستیم به پاییز ۳۷ هنوز تکرار کننده بخش سرایان افتتاح نشده است و مردم فوق‌العاده نگران و ناراحت هستند من بارها در مجلس گفته‌ام و مکاتباتی با رادیو تلویزیون داشته‌ام استدعا می‌کنم دستور بفرمایید رسیدگی بشود. متشکرم (احسنت).

رئیس - آقای قاسم‌زاده بفرمایید.

جعفر قاسم‌زاده - بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودت فی‌القربی.

حیفم آمد که در تقارن ولادت باسعادت مولی‌الموالی علی علیه‌السلام که فردا روز مولود باسعادت آن رادمرد عالم بشریت است در این مجلس مقدس ذکری به میان نیاید.

از فرصت استفاده کرده با تمسک به آیه‌ای که در اول گفتار از قرآن‌کریم استشهاد کردم از شاعر گرانی ایران فردوسی طوسی یاد می‌کنیم و می‌گویم:

چه خو گفت فردوسی پاک‌زاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد

می‌گوید از قول رسول.

چو من هر علمم علیم در است
درست این سخن گفت پیغمبر است
گواهی دهم کاین سخن راز اوست
تو گویی دو گوشم بر آواز اوست

با قلبی آکنده از مودت خاندان علوی مولود با سعات مولای متقیان علی علیه‌السلام را به همه ملل مسلمان به ویژه شیعیان جهان مخصوصاً شیعیان ایران از پشت این تریبون تبریک عرض می‌کنم بشارت دیگر بنده که معروض می‌آید این است که علیاحضرت شهبانوی گرامی ایران روز قبل به گیلان نزول اجلال فرمودند کلیه نمایندگان و سناتور گیلان در التزام رکاب بوده‌اند معظم‌لها در بازدید از رشت به پهلوی و ملاحظه اراضی انتخابی دانشگاه فرح لاهیجان با احساسات و شور و شعف و شادمانی کم‌نظیر مردم روبرو شدند که توصیف آن با این ضیق وقت نگنجد وظیفه خود دانستم که مراتب سپاس بیکران مردم گیلان را از پشت این تریبون به عرض ساحت مقدس مجلس شورای ملی برسانم و در تقارن میلاد فرخنده مولای متقیان سلامت شاهنشاه و شهبانو و والاحضرت ولایتعهد را از درگاه پروردگار مسئلت نمایم - با تشکر (احسنت).

رئیس - آقای نوذر صادقی تشریف بیاورید.

نوذر صادقی - با اجازه مقام ریاست، سروران ارجند بنده قبل از بیان مطلبی که قصد صحبت در اطراف آن را داشتم می‌خواهم توجه دولت جناب آقای آموزگار را به این موضوع جلب کنم متأسفانه جناب وزیر کشاورزی یا معاون‌شان تشریف ندارند بنده مطلب را نوشتم و دادم خدمت آقای رامبد و آن این است که در دو هفته اخیر برف بسیار سنگینی در منطقه نیر حوزه انتخابیه بنده باریده است و موجب خسارات زیادی شده است (دکتر رئیسی - واقعاً برف باریده حقیقت دارد؟) تعجب می‌کنم از یک نفر عضو هیأت رئیسه که در سخن یک نماینده مجلس اظهار تردید می‌کنند. امیدوار هستم که جناب وزیر کشاورزی و به‌خصوص جناب آقای رامبد در این مورد دستور کافی بفرمایند و اما مطلبی که می‌خواستم عرض کنم در اطراف سخنان جناب پزشکپور است که همه ما به ایشان علاقه‌مند هستیم قسمت اول فرمایشات‌شان بسار ارزنده بود چون حکایت از وطن‌پرستی و شاهدوستی و اعتقاد راسخ ایشان به نظام شاهنشاهی ایران داشت ولی متأسفانه قسمت اخیر فرمایشات ایشان آن طور که بنده استنباط کردم درست برخلاف نظامنامه و آئین‌نامه داخلی مجلس شورای ملی بود و حق این بود که مجلس به ایشان اخطار نظامنامه‌ای می‌داد ایشان در لایحه مربوط به نیروی پایداری آمدند پشت تریبون مجلس شورای ملی و اعلام حزب فرمودند بنده این مساله را خلاف مقررات و آئین‌نامه داخلی مجلس شورای ملی می‌دانم، اولی این بود که به نحوی دیگر و نه در پشت این تریبون و پس از برانگیختن احساسات نمایندگان بیان می‌فرمودند. من عضو حزب رستاخیز ملت ایران هستم به عنوان یک عضو حزب رستاخیز و به عنوان اعتقادی راسخ که به این حزب دارم بیاناتی عرض می‌کنم بنده به سخنان ایشان نمی‌توانم ایراد بگیرم ولی درباهر تخطئه ایشان در مورد حزب رستاخیز ملت ایران می‌توان جواب بدهم جناب آقای پزشکپور آن موقع که ما قاضی بودیم و نمی‌توانستیم به عنوان نماینده مجلس خدمتگزار ملک و ملت باشیم این حزب شما چه قدم مؤثری در راه خدمت به جامعه قضات برداشت که به آنها این امکان را بدهد همان طور که در زیر لوای حزب رستاخیز ملت ایران بنده و شما وکیل این مجلس شدیم آیا آن موقع چنین امکاناتی برای ما فراهم آوردید؟ (یزدی - آن موقع حزب حاکم، ایران نوین بود) شما آنهایی هستید که آمدید حزب رستاخیز ملت ایران را قبول کردید، آقای پزشکپور شما حقوقدان هستید، شما بر حزب رستاخیز ملت ایران صحه گذاشتید و حالا آن را انکار می‌کنید ما در قانون مدنی می‌گوییم انکار بعد از اقرار مسموع نیست. شما نمی‌توانید بیایید یک حزبی را که بر پایه نظام شاهنشاهی، قانون اساسی و انقلاب شاه و ملت استوار است تخطئه کنید ما به این اعتقاد این حزب را پذیرفتیم که این حزب نشأتی می‌گیرد از قوانین اسلام همه ما مسلمان هستیم و می‌دانیم که ارکان حزب رستاخیز ملت ایران بر ارکان دینی اسلام پایه‌گذاری شده. حزبی که در آن نام خدا باشد، نام اسلام باشد، قانون اساسی باشد، نظام شاهنشاهی باشد، انقلاب شاه و ملت باشد، ملت ایران آن را می‌پذیرد نه حزبی که چهار نفر طرفدار آن باشند من متعجبم از یک نفر عضو حزب پان‌ایرانیست که خودش را عضو حزب رستاخیز دانست و خودش را کاندیدای هیئت اجرایی کرد ولی چون رأی نیاورد آمد بر علیه آن حزب و برعلیه مقررات حزب رستاخیز و نحوه انتخابات اقدام کرد و به زمین و زمان فحش دادن و نامه نوشت. ما اعضای حزب رستاخیز ملت ایران حقیقتاً اجازه نمی‌دهیم که کسانی یا حزبی برخلاف منویات شاهنشاه آریامهر که هدف‌شان تأمین امنیت داخلی مملکت و بهبود سیاست خارجی مملکت است نشو و ما کند من بیش از این تصدیع نمی‌دهم متشکرم.

رئیس - آقای سالارجاف بفرمایید.

سالارجاف - با کسب اجازه از مقام ریاست عرض کنم از طرف ۲۵ هزار نفر تلگرافاتی به اینجانب رسیده در مورد خواسته تمام مردم در قصرشیرین گویا یکی از قضات دادگستری مورد توجه مردم است و او را از آنجا برداشته‌اند مردم تلگراف‌هایی کرده‌اند که به جناب آقای رئیس دادم به این وسیله خواستم به دولت هم توصیه شود که این قاضی را به سر کار خودش برگردانند این مطلبی بود که خواستم عرض کرده باشم.

- قرائت دستور و تعیین موقع جلسه آینده - پایان جلسه

۱۹ - قرائت دستور و تعیین موقع جلسه آینده - پایان جلسه.

رئیس - دستور جلسه آینده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

دستور جلسه ۱۷۶ روز پنجشنبه اول تیرماه ۲۵۳۷

۱ - گزارش شور دوم لایحه قانون کمیته ملی حمایت از مصرف‌کننده شماره ترتیب چاپ ۱۰۸۹
۲ - گزارش شور دوم لایحه قانون افزایش سرمایه بانک رهنی ایران شماره ترتیب چاپ ۱۰۹۲
۳ - گزارش شور دوم لایحه قانون موافقتنامه بلندمدت توسعه همکاری‌های اقتصادی و صنعتی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری لهستان شماره ترتیب چاپ ۱۰۹۰
۴ - گزارش شور اول لایحه قانون اجازه عضویت شرکت سهامی صندوق ضمانت صادرات ایران در اتحادیه بین‌المللی بیمه‌های صادراتی (بدن یونیون) شماره ترتیب چاپ ۱۰۹۱
۵ - گزارش شور اول لایحه قانون عهدنامه ازمیر بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری اسلامی پاکستان و دولت جمهوری ترکیه شماره ترتیب چاپ ۱۰۸۶
۶ - گزارش شور اول لایحه قانون پروتکل استقرار منطقه تجارت آزاد همکاری عمران منطقه‌ای بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری اسلامی پاکستان و دولت جمهوری ترکیه شماره ترتیب چاپ ۱۰۸۷
۷ - گزارش شور اول لایحه قانون موافقتنامه وضع حقوقی سازمان همکاری عمران منطقه‌ای و نمایندگان ملی و کارکنان بین‌المللی آن بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری اسلامی پاکستان و جمهوری ترکیه شماره ترتیب چاپ ۱۰۸۸

رئیس - با اجازه خانم‌ها و آقایان جلسه امروز را ختم می‌کنیم جلسه آینده ساعت ۹ صبح روز یکشنبه خواهد بود.

(ساعت دوازده و پنجاه دقیقه جلسته ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی - عبدالله ریاضی.

- پرسش نمایندگان

۲۰ - پرسش نمایندگان.

تقدیم سؤال از وزارت کشاورزی و عمران روستایی به وسیله آقای علی‌اصغر مظهری

ریاست محترم مجلس شورای ملی

با کمال احترام به استحضار می‌رساند، از آنجا که ورود انواع میوه در سال‌های اخیر گذشته از به هدر دادن ارز باارزش مملکت موجبات عدم توسعه بیشتر کشاورزی و باغداری را فراهم نموده به تدریج جامعه ما به یک جامعه مصرف‌کننده غیرمولد و پرتوقع مبدل شده است از طرفی در مورد نحوه ورود و تعیین قیمت این قبیل میوه‌های وارداتی و قیمت خریداری شده در محل تولید و مبلغی که مصرف‌کننده پرداخت می‌کند بحث و گفتگوی فراوان است.

بر همین اساس در طول سال‌های اخیر بارها در این مورد تذکر لازم از سوی اینجانب و سایر نمایندگان داده شد و به هنگام بحث در برنامه دولت جدید نیز در این زمینه به تفصیل سخن رفت و جناب آقای دکتر جمشید آموزگار نخست‌وزیر ضمن سخنان‌شان در پاسخ تذکرات نمایندگان مجلس فرمودند: «آنچه که دولت باید درباره آن اقدام کند جلوگیری از هدر رفتن درآمد نفت برای کارها و کالاهای غیرضروری است و در این راه همه ما و به خصوص ثروتمندان کشور باید سرمشق و نمونه باشند، اگر شما و من در خانه خود موز و آناناس و میگو مصرف نکنیم راننده و پیش‌خدمت ما هوس خوردن آن را نمی‌کند»

از طرفی جناب آقای نخست‌وزیر و وزیر کشاورزی در جلسات دیگر نیز بر این نکته تأکید داشتند تا آنجا که جناب آقای احمدی وزیر کشاورزی و منابع طبیعی در کمیسیون بودجه رسماً به مشکلات ورود میوه اشاره کرده و اعلام داشتند دولت و حداقل تا زمانی که ایشان تصدی وزارت کشاورزی را دارند از ورود میوه جلوگیری خواهد شد.

متأسفانه آنچه در این مدت و به خصوص در روزهای اخیر مشاهده شد و در جراید انتشار یافت ورود میوه و صحبت از کمبود و احتکار آن و عرضه ده‌ها تن پرتقال آفریقایی به بازار است که این نه تنها مغایر برنامه دولت و نظریات و معتقدات مسئولان کشاورزی مملکت می‌باشد قیمت آن هم به صورتی است که فقط مخصوص گروهی خاص بوده و راننده و پیش‌خدمت و حتی کارمندان هم هوس خوردن آن را نمی‌کنند زیرا قدرت خرید آن را ندارند.

با توجه به مراتب فوق‌الذکر تقاضا دارد مقرر فرمایید جناب آقای وزیر کشاورزی و منابع طبیعی در مجلس شورای ملی حضور یافته و به این سؤالات پاسخ دهند که:

۱ - از آغاز تشکیل دولت جدید تاکنون چه مقدار و از چه نوع میوه در برابر پرداخت به مبلغ ارز مملکت وارد کشور شده است؟
۲ - با توجه به برنامه و سیاست اعلام شده از سوی دولت و مقامات وزارت کشاورزی دلیل و علت ورود آن چه بوده و برنامه دولت در این زمینه در سال جاری چیست؟
۳ - قیمت انواع میوه در مرکز تولید چه مبلغ بوده، هزینه حمل و عرضه آن به بازار چه میزان است و بر مبنای چه اصولی است که با قیمت‌های امروز به فروش می‌رسد؟
۴ - در کار واردات میوه چه کسانی و براساس چه عللی دست‌اندرکار بوده و هستند و بابت ورود میوه از طریق بخش خصوصی چه مبلغ و به چه عنوان به دولت پرداخت می‌شود و اگر پولی پرداخت شده یا می‌شود تاکنون به چه مصرف رسیده است.

با تقدیم احترام - علی‌اصغر مظهری نماینده مردم کرمان در مجلس شورای ملی.

تقدیم سؤال از وزارت علوم و آموزش عالی به وسیله آقای احمد بنی‌احمد

ریاست محترم مجلس شورای ملی

در قبال توسعه دانشگاه‌ها در سراسر کشور، متأسفانه دولت سیاست آموزشی روشن و مبتنی بر واقعیت‌های علمی و توسعه جامعه صنعتی و کشاورزی و به طور کلی نیروی فنی مورد نیاز از جامعه را اتخاذ نکرده است.

مدت‌ها است دانشگاه‌ها به دلایل نامعقول آشفته و عوامل شناخته‌شده بر این آشفتگی دامن می‌زنند.

متأسفانه این حوادث تنها به تعطیل دانشگاه با محرومیت از یک یا چند ترم تحصیلی تمام نمی‌شود. در موارد متعددی منجر به حوادث ناگوار و تأثیرآوری نیز می‌گردد.

اینک با گذشت ۴۰ روز از وقایع دانشگاه آذربادگان نه تنها مسئولین این حادثه معرفی و تعقیب نشده‌اند بلکه با ادامه تحریکات مستمر موجبات پیدایی وقایع تازه‌ای نیز تدارک دیده می‌شود. پیوست فتوکپی تلگراف ۳۰۰ نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه آذرآبادگان را تقدیم می‌دارم که به شرح مندرج در آن یکی از استادان دانشکده کشاورزی در محوطه دانشگاه بدون علت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.

آیا در چنین شرایطی می‌توان تصور کرد که حرمتی در ساحت دانشگاه‌ها باقی می‌ماند تا استادی را رغبت تدریس و دانشجویی را شوق تحصیل در میان باشد؟

از سوی دیگر دانشگاه آریامهر که یکی از معتبرترین دانشگاه‌های آسیایی می‌باشد، هم‌اکنون به علل ناموجه در معرض انحلال قطعی قرار گرفته است.

این دانشگاه که صرفاً متکی به نیروی فکر ایرانی ایجاد شده، در کوتاه‌مدت خدمت خود یک هزار مقاله علمی در مطبوعات مهم و برگزیده جهان انتشار داده است. انحلال این دانشگاه زیر نام انتقال شهر اصفهان موجب ناراحتی هیئت علمی دانشگاه، دانشجویان و همه کسانی شده که به شأن و اعتبار بین‌المللی این مؤسسه آمورشی ابراز علاقه می‌کنند.

با توجه به گفتگوی ۷۵تن از استادان این دانشگاه در مطبوعات کشور به خوبی روشن می‌شود که بدون توجه به نیاز فرهنگی کشور عالماً و عامداً در صدد از بین بردن یک واحد معتبر علمی و موردنیاز جامعه ایرانی از سطح آموزش عالی هستند.

در کوتاه‌مدت اخیر در این دانشگاه از طرف مسئولین یک سلسله اقدامات خلاف مصلحت آموزشی و خلاف مصلحت سیاسی صورت گرفته که افکار عمومی ار جریحه‌دار کرده است. در اردیبهشت ماه گذشته ۲۲ نفر از باغبان و کارگران دانشگاه آریامهر به دستور نایب‌التولیه دانشگاه به محل مؤسسه انتشارات دانشگاه آریامهر که به موجب اساسنامه مصوب هیئت امناء دارای شخصیت حقوقی مستقل و هیئت مدیره و مدیرعامل می‌باشد، مراجعه و کلیه اثاثیه و اموال این مؤسسه را جمع‌آوری و با خود می‌برند.

با این دخالت غیرقانونی نایب‌التولیه، قسمت اعظم نوشته‌ها و نمونه‌های چاپی و تصاویر و فیش‌های علمی از بین رفته است. هیئت مدیره مؤسسه در برابر این اقدام خلاف مقررات و قابل تعقیب کیفری، ناگزیر به طور دسته‌جمعی استعفا و مراتب تأسف خود را از این رفتار در یک محیط علمی و دانشگاه ابراز داشته‌اند.

از مدتی به این طرف دانشگاه آریامهر حقوق استادان را به کلی قطع و آنها را در فشار مادی و معنوی قرار داده است. در حالی که جز به حکم دادگاه‌های عمومی یا مراجع قانونی نمی‌توان افراد را از دریافت دستمزد محروم ساخت. معلوم نیست چه مرجعی و چگونه رسیدگی لازم را به عمل آورده تا امتناع استادان را از تدریس تخلف تلقی و حکم ممنوعیت حقوق آنان را صادر کرده است.

با توجه به مراتب فوق دستور فرمایید جناب آقای وزیر علوم و آموزش عالی در مجلس شورای ملی حاضر و به سؤالات زیر پاسخ فرمایند:

۱ - مسببین حادثه ۱۸ اردیبهشت دانشگاه تبریز چه کسانی بوده‌اند و چه اقدامی برای تعقیب و مجازات آنها صورت گرفته است؟

۲ - تعداد اسامی دقیق مقتولین و مصدومین این حادثه را جهت پایان دادن به شایعات که هر روز بر تعداد آنها در اذهان اضافه و موجبات نگرانی جامعه را فراهم می‌کنند اعلام دارند.

۳ - چه مصلحتی ایجاب کرده که دانشگاه آریامهر زیر نام انتقال به شهر اصفهان منحل و زحمات ۱۲ ساله هیئت علمی این مؤسسه از بین برده شود؟

۴ - با قبول اصل دستمزد در برابر کار - وفق مقررات قانونی می‌بایست پس از اثبات غیرحق بودن درخواست استادان، حداقل تصمیم قطع حقوق وسیله هیئت امنا اتخاذ می‌گردید. نایب‌التولیه دانشگاه چگونه راساً چنین تصمیمی را به مرحله اجرا درآورده است؟

۵ - برچیدن مؤسسه انتشارات علمی با توجه به شخصیت حقوقی مستقل این مؤسسه خلاف قانون بوده است، جناب آقای وزیر علوم چه اقدامی برای جلوگیری از این عمل خلاف به عمل آورده و یا بعد از انجام عمل برای تعقیب موضوع چه اقداماتی صورت گرفته است؟

با احترام احمد بنی‌احمد نماینده مردم تبریز در مجلس شورای ملی.

تقدیم سؤال از وزارتخانه‌های نیرو و کشاورزی و تعاون روستایی به وسیله آقایان: یدالله توتونچی افشار و علی نظمی

ریاست معظم مجلس شورای ملی

با احترام خواهشمند است به دولت ابلاغ گردد تا جنابان آقایان وزرای محترم نیرو و کشاورزی برای پاسخگویی به سؤالات زیر در مجلس شورای ملی حضور به هم رسانند.

۱ - با توجه به اینکه آب یکی از عوامل اصلی توسعه اقتصادی خصوصاً کشاورزی می‌باشد و قسمت عمده آب‌اهی کشور بدون این که مورد استفاده مصراف مفید شهری و صنعتی و کشاورزی قرار گیرد به هدر می‌رود. آیا کلیه امکانات آبی کشور که بتواند مورد بهره‌برداری قرار گیرد شناسایی شده است یا خیر؟ اگر شناسایی شده است تصویری از آینده آب‌های کشور برای مجلس ترسیم شود.

۲ - برای مهار کردن آب‌ها چه راه‌حل‌هایی پیش‌بینی شده و چه میزان سرمایه‌گذاری به عمل آمده و با توجه به اهمیت آن در چه مدت کلاً مهار و میزان سرمایه‌گذاری آن چقدر خواهد بود؟

۳ - توضیح داده شود با آب‌های مهارشده چه میزان از زمین‌های کشاورزی به طور منظم آبیاری خواهد شد.

۴ - در سیستم آبیاری مملکت در جهت نبود نحوه آبیاری و مکانیزه کردن آن چه تدابیری اندیشیده شده است تا ضایعات آب به حداقل ممکن برسد؟

۵ - در مورد سه سد مخزنی شهرستان رضاییه که مطالعات آنها از سال ۲۵۲۵ شاهنشاهی آغاز شده تاکنون چه اقدام اجرایی معمول شده است و در چه سالی به بهره‌برداری خواهد رسید و از یک میلیارد و سیصد میلیون ریال پیش‌بینی شده در بودجه سال جاری برای ساختمان شبکه آبیاری رضاییه و شاهپور چه میزان به ساختمان شبکه آبیاری رضاییه تخصیص داده شده و تا امروز چه اقدامی صورت گرفته است؟

یدالله توتونچی‌افشار - علی نظمی.

تقدیم سؤال از دولت به وسیله آقای محسن پزشکپور

ریاست محترم مجلس شورای ملی

خواهشمند است مقرر فرمایید جناب آقای نخست‌وزیر در اسرع وقت در مجلس شورای ملی حضور یافته به پرسش آروده در زیر پاسخ گویند:

با توجه به اینکه یکی از مهم‌ترین طریقه‌های اعمال نظارت قوه مقننه بر نحوه اجرای قوانین و اعمال حق حاکمیت ملی طرح سؤالات از سوی نمایندگان ملت و پاسخ دولت در قوه مقننه به سؤالات مطروحه از سوی نمایندگان در اسرع اوقات می‌باشد.

با این که، حسب مقررات آئین‌نامه مجلس شورای ملی دولت باید ظرف یک هفته از تاریخ طرح سؤال آمادگی خود را برای بیان پاسخ اعلام نماید و مراد از این حصر زمانی این است که عملاً دولت در اسرع اوقات در مجلس حضور یافته، به سؤالات مطروحه از سوی نمایندگان پاسخ دهند.

با توجه به این که، اکنون سؤالات متعددی از دولت چه منفرداً و چه به اتفاق برخی دیگر از نمایندگان محترم مجلس شورای ملی تقدیم داشته‌ام که از تاریخ تقدیم بعضی از آنها ماه‌های متمادی می‌گذرد و هنوز دولت به پرسش‌های مزبور پاسخ نداده است.

با توجه به این که، پاسخ دولت به سؤال هر نماینده مجلس باید در شرایط و آن فاصله زمانی صورت گیرد که انگیزه طرح آن سؤال منتفی نشده باشد.

با توجه به این که، تا آنجا که آگاهی دارند از سوی نمایندگان مجلس شورای ملی تعداد سؤالات بسیار طرح گردیده است که تاکنون همچنان دولت به آن سؤالات پاسخ نداده است.

با توجه به این که، به جهات فوق‌الذکر عدم پاسخگویی دولت به سؤالات مطروحه از سوی نمایندگان نقض حقوق نمایندگان ملت و عدم امکان نظارت قوه مقننه بر اجرای قانون می‌باشد، به چه مناسبت تاکنون دولت از پاسخ به پرسش‌های متعدد مطروحه از طرف نمایندگان مجلس شورای ملی خودداری نموده است؟

با احترام - محسن پزشکپور.

تقدیم سؤال از وزارت بهداری و بهزیستی به وسیله آقای اکبر توتونچیان

ریاست محترم مجلس شورای ملی

چون در تماس با طبقات کارفرما - خویش‌فرما و کارگر از گرانی نرخ حق بیمه و نارسایی در معالجه و درمان و طریقه شناخت بیمه‌شدگان و موارد دیگر ناخشنودی بسیار در جامعه مشهود است تقاضا دارم به جناب آقای وزیر محترم بهداری و بهزیستی اطلاع بفرمایند که برای پاسخ به سؤالات زیر در مجلس حضور یابند.

۱ - آیا اصولاً رقم حیرت‌انگیز ۳۰٪ حق بیمه موجب فلج شدن کارگاه‌ها و صنایع کوچک و حرفه‌های متوسط و در نتیجه تحمیل به مصرف‌کننده و بیکار ماندن جمعی از افراد فعال جامعه نگردیده است؟
۲ - از میلیاردها ریال درآمدی که بابت حق بیمه و جرائم و زیان دیرکرد همه ماهه به صندوق تأمین اجتماعی واریز می‌گردد و تعطیل محل‌های کسب و کارگاه‌ها و گرانی قیمت‌ها را در پی داشته و دارد بابت چه تعداد کارگر حق بیمه مطالبه و چند درصد از این کارگران اصولاً از بیمه شدن خویش اطلاع یافته و از مزایای بیمه استفاده کرده‌اند؟
۳ - آیا سازمان تأمین اجتماعی در مقابل وضع موجود که می‌توان آن را ناخرسندی اکثریت نام نهاد برای بخشودگی جرائم و زیان دیرکرد بدهکاران به بیمه‌های اجتماعی (مثلاً تا آخر سال جاری) و حذف خشونت‌های قانون مربوط و تخفیف نرخ حق بیمه طرحی در دست تهیه دارد؟
۴ - در حالی که تأمین اجتماعی قادر به جلب رضایت بیمه‌شدگان فعلی نمی‌باشد چه دلیلی دارد برای بیمه صاحبان مشاغل آزاد که جامعه بزرگ اصناف و حرفه‌های مختلف را دربرمی‌گیرد اصرار می‌ورزد و چرا در مورد بیمه اینطبقات که آنها را خویش‌فرما نامیده است درآمد مشمول بیمه را سازمان تأمین اجتماعی معین می‌کند و چرا تعیین درآمد را که مأخذ پرداخت حق بیمه است به اختیار خویش‌فرما نمی‌گذارند؟
۵ - روشن فرمایند که حق بیمه اصولاً یک نوع مالیت است؟ و اگر نوعی مالیات نیست چرا در مقابل حق بیمه مورد مطالبه به بیمه‌شدگان سرویس مناسب عرضه نمی‌گردد و چرا باید به کسانی که به نام کارگر از آنها صورت‌برداری شده و حق بیمه سنگینی بابت آنان از کارفرما مطالبه و وصول می‌شود دفترچه بیمه حتی در محل کار تحویل نمی‌گردد تا حداقل از بیمه شدن خویش مطلع باشند و بالاخره چرا انجام این مهم را موکول به تسلیم لیست وسیله کارفرما کرده‌اند در حالی که این قبیل کارفرمایان کوچک اکثراً وضعی بدتر از کارگر دارند و قادر به تنظیم لیست‌های فنی ماهیانه و تحویل آن نمی‌باشند.
۶ - اکثراً مشاهده می‌شود که بابت چندین سال قبل از کارفرماهای کوچک مبالغ سنگینی بابت حق بیمه مطالبه و با اجراییه وصول می‌شود در حالی که اصولاً کارگری بیمه نبوده و از مزایایی استفاده نکرده است به نظر مقام وزارت بهداری مطالبه و وصول این مبالغ قانونی است؟ و تصور نمی‌شود که مأمورین حق بیمه را با مالیات اشتباه گرفته‌اند؟

علی‌اکبر توتونچیان - نماینده مردم مشهد در مجلس شورای ملی.