مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ تیر ۱۳۲۴ نشست ۱۳۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: متن قوانین - تصویبنامهها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات- اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آئیننامهها - بخش نامهها - آگهیهای رسمی
سال اول - شماره ۱۲۸ مدیر: سیدمحمد هاشمی نماینده مجلس شورای ملی - شنبه ۳۰ تیر ماه ۱۳۲۴
دوره چهاردهم قانونگذاری
بقیه جلسه ۱۳۲
شماره مسلسل ۱۴۰۱
مذاکرات مجلس
صورت مشروح مجلس روز پنجشنبه بیست و هشتم تیر ماه ۱۳۲۴ نشست ۱۳۲
فهرست مطالب:
- ۱- قرائت و تصویب صورت مجلس
- ۲- تقدیم لایحه قانونی دو دوازدهم از طرف آقای بدر وزیر دارائی
- ۳- طرح برنامه دولت
- ۴- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس یک ساعت و ربع پیش از ظهر بریاست آقای سید محمد صادق طباطبائی تشکیل گردید.
- قرائت و تصویب صورت مجلس
۱- قرائت و تصویب صورت مجلس
صورت مجلس روز ۳شنبه بیست و ششم تیرماه ۱۳۲۴ را آقای طوسی منشی بشرح زیر قرائت نمودند.
مجلس یک ساعت و ربع پیش از ظهر به ریاست سید محمدصاق طباطبایی تشکیل و صورت جلسه ۲۹ خردادماه قرائت و تصویب شد.
غایبین بیاجازه - آقایان: فرمند - امینی- دکتر اعتبار- مؤید ثابتی- دکتر کشاورز- حسن کفایی- امیر ابراهیمی- بوشهری - شهاب - حسن اکبر- دکتر شفق - دکتر عبده - عباس مسعودی- طهرانی - ایرج اسکندری.
دیرآمدگان بیاجازه- آقایان: عماد تربتی یک ساعت- رستم گیو یک ساعت - فرهودی یک ساعت- یمین اسفندیاری یک ساعت - مراداریه یک ساعت - نمازی ۲ ساعت و دکترکیان ۲ ساعت.
چون بعضی از آقایان نمایندگان اجازه برای مذاکره قبل از دستور خواستهاند و جمعی ورود در دستور را تقاضا داشتند پس از بیانات آقای فیروزآبادی نسبت به ورود در دستور اخذ رأی شده تصویب و آقای محسن صدر نخست وزیر به اظهار تشکر ازحسن ظن آقایان نمایندگان دائر به ابراز تمایز نسبت به ایشان آقایان وزیران را به شرح زیر به مجلس شورای ملی معرفی:
آقای حسنعلی کمال هدایت وزیر دادگستری
آقای محمود بدر وزیر دارایی
آقای عباسقلی گلشاییان وزیر بازرگانی و پیشه و هنر
آقای مصطفی عدل وزیر مشاور
آقای ابراهیم زند وزیر جنگ
آقای دکتر سعید مالک وزیر بهداری
آقای دکتر محمد نخعی وزیر کشاورزی
آقای نادر آراسته وزیر راه
آقای انوشیروان سپهبدی وزیر امور خارجه
آقای غلامحسین رهنما وزیر فرهنگ
اظهار نمودند عجالتاً تصدی امور وزارت کشور با خود ایشان بوده و وزیر پست و تلگراف و تلفن بعداً معرفی خواهد شد پس از آن برنامه دولت را مشتمل بر یازده ماده تقدیم و قرائت و مقرر گردید طبع و توزیع و در جلسه آتیه مطرح شودآقای نقابت پیشنهاد نمودند گزارش راجع به اعتبارنامه آقای محیط مطرح شود و چون گزارش مزبور از شعبه نرسیده بود موکول به بعد شده و یک فقره طرح قانونی از طرف آقای دکتر مصدق به امضای ۱۶ نفر از آقایان نمایندگان راجع به اصلاح تعرفه مندرجه «ماده ۱۲ قانون مالیات بردرآمد برای سنوات مالیاتی ۱۳۲۳ و ۱۳۲۴ قرائت و پس از توضیح آقای بدر وزیر دارایی دائر به تأمین این منظور ضمن لایحه قانونی اصلاح کلیه قانون مالیات بردرآمد و تقدیم آن پس از طرح برنامه دولت طرح پیشنهادی به کمیسیون مبتکرات ارجاع و آقای ملکمدنی پیشنهاد نمودند انتخاب یک نفر ناظر بانک جزو دستور جلسه آتیه قرار گیرد و چون مخالفی نبود و پیشنهاد ختم جلسه نیز شده بود جلسه آتیه به روز پیشنهاد ختم جلسه نیز شده بود جلسه آتیه به روز پنجشنبه ۲۸ تیر ماه ۳ ساعت قبل از ظهر موکول ودستور آن مذاکره در برنامه دولت و انتخاب یک نفر عضو ناظر بانک مقرر و مجلس بیست دقیقه قبل از ظهر ختم شد.
رئیس- درصورت مجلس نظری نیست؟ خبر در نصاب عده رأی اشتباه شده است ولی عده ۹۱ نفر و برای اخذ رأی کافی است اینجا جزیی اشتباهی شده که ۹۲ نفر نوشته در صورتی که ۹۱ نفر صحیح است و چون عده کافی است صورت مجلس تصویب میشود آقای وزیر دارایی.
- تقدیم لایحه قانونی دو دوازدهم از طرف آقای بدر وزیر دارایی
۲- تقدیم لایحه قانونی دو دوازدهم از طرف آقای بدر وزیر دارایی
وزیر دارایی- چون بودجه امسال به تصویب نرسیده و در این ۳ ماهه اول سال معمولاً به طور یک دوازدهم و ۲ دوازدهم بودجه به تصویب مجلس میرسیده حالا هم که بیست و هشتم تیر است و باید این به تصویب مجلس برسد و تا تشریفات و مراحل دیگرش را طی بکند باز چند روزی طول خواهد کشید تا پرداخت کنند این است که بنده لایحه دوازدهم تیر و مرداد را تقدیم میکنم و آقایان توجه بفرمایند شاید در این جلسه تصویب شود و ما بتوانیم حقوق کارمندان دولت را به موقع خودش بپردازیم و اگر یک قدری تأخیر شود ممکن است نظر مجلس شورای ملی که همیشه پرداخت حقوق مرتب کارمندان بوده است تأمین نشود و به تعویق بیفتد (بعضی از نمایندگان تقاضای فوریت بکنید تقاضای فوریت هم در لایحه شده است.
رئیس- امروز که مطرح نمیشود (بعضی از نمایندگان تقاضای فوریت شده است همین امروز باید مطرح شود) این در صورتی است که جزو دستور امروز گذارده شود.
فاطمی- اجازه بفرمایید بنده مخالفم.
محمد طباطبایی- آقا باید لایحه خوانده شود بعد مخالف حرف بزند.
فاطمی-اجازه بفرمایید بنده با فوریت مخالفم
محمدطباطبایی- باید خوانده شود بعد مخالفت کنید.
نقابت- بنده اخطار دارم.
رئیس- بفرمایید
نقابت- عرض میکنم وقتی که از طرف دولت فورریت یک لایحه تقاضا میشود بلافاصله باید مطرح شود اگر فوریت تصویب نشد میرود به کمیسیون در متن لایحه تقاضای فورریت شده است و چون لایحه مالی است یک فوریت هم کافی است.
رئیس- کراراً شده است که یک لایحه با قید فوریت داده شده است و ده روز هم معطل مانده است (جمعی از نمایندگان - قرائت بفرمایید)
(لایحه مزبور به شرح آتی خوانده شد)
مجلس شورای ملی موضوع: اجازه پرداخت هزینههای تیر و مرداد ماه ۱۳۲۴ کشور
به طوری که خاطر نمایندگان محترم مستحضر است لایحه بودجه سال ۱۳۲۴ کل کشور در جلسه سیزدهم اسفند ماه ۱۳۲۳ به مجلس شورای ملی تقدیم گردید و چون تاکنون بودجه مزبور تصویب و ابلاغ نشده به این جهت پرداختهای سهماهه اول سال جاری به موجب قانون دو دوازدهم مصوب ۳۱ فروردین و یک دوازدهم مصوب ۲۷ خردادماه ۱۳۲۴ به عمل آمده و اکنون که ماه چهارم سال در شرف خاتمه است بایستی هزینههای ماه جاری پرداخت شود و از طرفی تا بودجه سال جاری تصویب گردد قهراً مدتی به طول میانجامد لهذا ماده واحده زیر به قید یک فوریت پیشنهاد و تصویب آن را استدعا مینماید.
ماده واحده- به وزارت دارایی اجازه داده میشود کلیه حقوق و هزینههای مستمر و غیرمستمر وزارتخانهها و ادرات و بنگاههای دولتی و سایر هزینههای کشور را در دو ماهه تیر و مرداد ماه ۱۳۲۴ در حدود دو دوازدهم اعتبارات مصوب سال ۱۳۲۳ پرداخت نماید.
این پرداختها با رعایت قوانین مربوط به اعتبارات سال ۱۳۲۳ و بر طبق قانون بودجه سال ۱۳۲۲و قانون متمم بودجه سالهای ۱۳۲۱ و ۱۳۲۲ و قانون و آییننامههای کمک به کارمندان به عمل خواهد آمد.
تبصره ۱- کمک به کارمندان وزارت جنگ نیز مانند سایر وزارتخانهها و ادارات دولتی از محل درآمد سال ۱۳۲۴ کشور قابل پرداخت میباشد.
تبصره ۲- وزارت دارایی مجاز است هزینه نگاهداری یک هزار نفر ژاندارم احتیاط را که در سال ۱۳۲۳ نیز اعتبار مخصوص برای آن تصویب شده بود در پنج ماهه اول سال ۱۳۲۴ در حدود دو میلیون و پانصد هزار ریال پرداخت و ضمن بودجه سال جاری ژاندارمری اعتبار سالیانه آن را منظور نماید.
تبصره ۳- مفاد تبصره(۱) ماده واحده مصوب ۳۱ فروردینماه ۱۳۲۳ موضوع تنخواهگردان خزانهداری کل مادام که لغو نگردیده به قوت خود باقی است.
فاطمی- بنده با فوریتش مخالفم
رئیس- بفرمایید.
فاطمی- عرض میکنم همانطور که آقای وزیر دارایی توضیح دادند تصویب این لایحه خیلی ضروری است منجمله به طوری که توجه فرمودید یک قلم آن مربوط به حقوق ژاندارمری است که اگر نظر آقایان باشد سال گذشته مجلس شورای ملی صد هزار تومان برای ژاندارمری تصویب کرد و موکول شد به این که در بودجه ۱۳۲۴ این را بگذارند و گذاشتهاند و چون بودجه به طور یک دوازدهم تصویب شده تاکنون حقوق آن هزار نفر ژاندارم مسموق مانده است و همین طور سایر قسمتها ولی یک موضوعی هم هست چون در این لایحه اشاراتی میکند به قوانین سال ۱۳۲۱ و سال ۱۳۲۲ و به بعضی تبصرههای دیگر که هست این بود که قبلاً هم ما اینجا مذاکره کردیم برای این که ذهن آقایان روشن شود و وقت این را داشته باشند که خود اعضاء کمیسیون بودجه هم مطالعه بفرمایند بنده از آقای وزیر دارایی تقاضا میکنم که ایشان هم موافقت بفرمایند که این لایحه فعلاً بماند تا امروز عصر یا صبح روز شنبه در کمیسیون بودجه مورد مطالعه واقع شود و گزارش آن تهیه شود و قبل از این که این ماه تمام شود و گزارش آن تهیه شود و قبل از این که این ماه تمام شود از تصویب مجلس بگذرد (صحیح است) حالا بسته است به نظر آقایان.
رئیس- آقای وزیر دارایی موافقت میفرمایید؟
وزیر دارایی- بنده نظر خودم را عرض کردم که این فوریت دارد حالا اگر آقایان تصور میفرمایید که روز شنبه این را تمام میکنند بنده هم عرضی ندارم.
محمدطباطبایی- آقا اجازه بفرمایید یک نفر هم موافق صحت کند.
رئیس- وقتی که وزیر موافقت میکند دیگر صحبت ندارد.
تهرانچی- بنده اخطار قانونی دارم.
رئیس- اخطار قانونی دارید (بله) بفرمایید
تهرانچی- سابقه نداشته است که دولتی که هنوز رأی اعتماد نگرفته است و پروگرامش تصویب نشده لایحه تقدیم مجلس بکند این برخلاف معمول است.
جمعی از نمایندگان- این طور نیست
رئیس- حالا که آقای وزیر دارایی هم موافقت با این طرز کردند بهتر این است که با موافقت هم بگذرد و اجازه بفرمایید که روز یکشنبه مطرح شود (صحیح است) پس میماند برای روز یکشنبه.
محمد طباطبایی- آقای وزیر دارایی که قطعاً قبول نکردند.
رئیس- خیر قبول کردند که روز شنبه در کمیسیون مطرح شود. برنامه دولت مطرح است آقای اردلان مخالف هستید؟
- طرح برنامه دولت آقای صدر
۳ - طرح برنامه دولت آقای صدر
اردلان - بنده با برنامه دولت جناب آقای صدر به نام مخالف ثبت اسم کردهام برای این که پس از مطالعه برنامه ایشان که به مجلس شورای ملی تقدیم فرمودهاند بنده دیدم یک مطالبی که به نظر بنده بسیار ضروری و مهم بود که در اصلاحات مملکت بشود در برنامه ایشان ذکری از آنها نشده بنابراین آن مطالب را بنده حالا عرض میکنم و آقای نخست وزیر و هیئت دولت هم عرایض بنده را استماع بفرمایند اگر یک مطالب قابل قبول و قابلپسندی بود البته قبول خواهند فرمود و در ضمن عمل انجام خواهند داد و آن وقت برای بنده هم دلیلی برای مخالفت باقی نخواهد بود و بندهه هم رأی اعتماد به دولت خواهم داد بنده با کمال تأسف ناظر سقوط دولت آقای حکیمالملک بودم و از اشخاصی بودم که به دولت ایشان اظهار تمایل کردم و در برنامه ایشان هم بنای موافق صحبت کرده بودم و بدبختانه جزو آن بیست و پنج نفر بودم که عدهمان کافی نبود و در نتیجه دولت آقای حکیمالملک ساقط شد تأسف شده در یک نکته بسیار مهمی بوده که در برنامه ایشان موقعی که مطرح بوده خود بنده اظهار کردم و خوشبختانه عده از آقایان نمایندگان محترم این نظر را تأیید کردند و آن اجرای فصل پنجم پیمان سهگانه ما با متفقین بود (صحیح است) جناب آقای سپهبدی وزیر امور خارجه دولت آقای حکیمالملک که خوشبختانه در این دولت هم وزیر امورخارجه هستند و بنده امیدوار هستم که نظر آقای حکیمالملک را در این مورد دنبال خواهند کرد ایشان آمدند اینجا و صریحاً گفتند که این موضوع را ما دنبال کردیم و به یک نتیجهای انشاءالله خواهد رسید و بنده خیلی متأثر بودم که مبادا خدای نکرده از سقوط دولت ایشان تا به وجود آوردن دولت دیگری در یک چنین موقع مهمی که ما این تقاضا را کرده بودیم یک بحرانی در مملکت ایجاد شود که این بحران به ضرر و زیان کشور باشد و مطابق تشخیص بنده اتفاقاً همان روز عصری ما در منزل یکی از آقایان نمایندگان محترم جمع بودیم و صحبت میکردیم و بنده این نگرانی خودم را اظهار کردم و این آقایان که آنجا جمع بودند به بنده گفتند که شما نگران نباشید و ما کوشش خواهیم کرد که بلافاصله در فاصله چند ساعت یک دولت دیگری جانشین این دولت بکنیم که این منظور شما و تمام نمایندگان و تمام ملت ایران را انجام بدهند و روی همین نظر هم بود که دولت آقای صدر بلافاصله تشکیل شد ولی بدبختانه مدت یک ماه یا بیشتر است که نتوانست خودش را به مجلس شورای ملی معرفی بکند و در برنامه هم که آن روز به مجلس شورای ملی تقدیم داشتهاند در قسمت اول برنامه بنده میخوانم مینویسد احترام متقابل طبق مقررات پیمان سهگانه البته فصل پنجم پیمان سهگانه موضوع تخلیه ایران است ولی بنده خیلی مایل بودم که جناب آقای نخستوزیر یک ماده به خصوصی در برنامه خودشان راجع به این موضوع که تمام ملت ایران علاقمند بودند مینوشتند (صحیح است) این یک موضوع بسیار اساسی بود و شاید یک نقص بسیار مهم که در برنامه مشاهده کردم عین ننوشتن این موضوع بود و بنده در یک روزنامه خواندم که از طرف دولت انگلستان موافقت شده است که قشون خودشان را از ایران خارج کنند این موافقت دولت انگلستان یک ایفای به عهدی است که مطابق پیمانی که با ما بستند عهد خودشان را انجام میدهند البته ایفای به عهد تشکر ندارد ولی من به نام یک نفر ایرانی از این حسن نیت دولت و ملت انگلستان تشکر میکنم (صحیح است) چند روز قبل هم از سفارت اتحاد جماهیر شوروی یک نامه دعوتی برای بنده رسیده بود که به مناسبت ورود نمایندگان کارگران شوروی در ایران در زرگنده یک مجلس جشنی برپا بود غیر از بنده البته آقایان نمایندگان دیگر هم تشریف داشتند و من به هر کدام از این آقایان نمایندگان محترم که برخوردم مخصوصاً از آنها تمنا کردم که در این جلسه به هر نحو هست حضور پیدا کنند ومنظور من این بود که خودم و سایر نمایندگان محترم عملاً نشان بدهیم که ما در دل خودمان جز دوستی و محبت و صمیمت نسبت به همسایگان شمالی و جنوبی خودمان نظر دیگری نداریم (صحیح است) و بنده تصور میکنم که این نظر در تمام افراد کشور ایران باشد (صحیح است) من یک نفر ایرانی هستم... و شرافتمندانه این مطلب را میتوانم اینجا عرض کنم که هر ایرانی شرافتمندی در دلش غیر از دوستی و صمیمیت این دو دولت چیز دیگری نیست (صحیح است) حالا اگر ما مملکت خودمان را بیشتر دوست داشته باشیم این گناهی نیست و ایرادی نیست (صحیح است) و کسی هم از ما جز این انتظاری ندارد و البته ما در درجه اول باید مملکت خودمان را دوست بداریم و بعد هم البته طالب دوستی و صمیمیت با دول همجوار خودمان هستیم (صحیح است) بنده انتظار دارم که دولت دوست متفق ما اتحاد جماهیر شوروی که برای موفقیت او ما جانفشانی کردیم فداکاری کردیم پنج میلیون تن کالا از خاک ما رهسپار شد که امروز به حمدالله رئیس دولتش در پایتخت کشور مغلوب مشغول کنفرانس است از او خواهش کنیم که دوستانه با یک خاطرههای بسیار خوشی که ناشی از مدت توقف قشونشان در خاک ایران بوده است سلامتی به اوطان خودشان مراجعه کنند (صحیح است) و البته یک مطلبی من اینجا میگویم که شاید این مطلب عقیده همه نمایندگان ملت ایران نباشد ولی عقیده شخصی خودم است و من پیش خودم معتقدم که این مطالب این افکار این گفتارها و بعضی اشارات ناپسندی که در بعضی از جراید نسبت به دولت همجوار ما دیده میشود اگر این فصل پنجم پیمان سهگانه اجرا بشود خود به خود از بین خواهد رفت (صحیح است) ما ایرانیها به کار خودمان مشغول خواهیم شد و کاری به کسی نداریم و دنیا شاهد خواهد بود که ما فقط با اصلاح مملکت خودمان خواهیم پرداخت (صحیح است) بنابراین بنده از جناب آقای نخست وزیر تقاضا میکنم که با همین حسن انتخابی که در پست وزارت امور خارجه فرمودهاند با کمال جدیت و علاقهمندی با این که در برنامهشان به طور صریح ذکر نکردهاند ولی عملاً این موضوع را اجرا نمایند (دکتر معاون - قول دادهاند) (حاذقی - مورد توجه همه نمایندگان است) اما راجع به تشکیل کابینه در موقعی که در جلسه خصوصی موضوع اظهار تمایل نسبت به یک نفر نخست وزیر صحبت بود بنده اجازه گرفتم و عقیده خودم را اظهار کردم ولی آنجا به حرف بنده توجه نشد و شاید بعضی از آقایان نمایندگان به من خندیدند ولی یک نفر نماینده حق دارد عقیده خودش را در هر کجا بگوید و ضمناً یک نفر بایست شهری بدون امضا شرحی به بنده نوشته است که خیلی میل داشتم امضای ایشان را بشناسم و با او رو به رو شوم یک کاغذی که سراپا فحش بود به من نوشته است که تو چرا این طور صحبت کردهای؟ زیرا مذاکرات آن روز بنده در روزنامه ایران منعکس شده بود خودبنده خواندم. بنده چه گفتم؟ من گفتم از اول دوره چهاردهم که ما آمدیم گفتید صدر قبول کردیم گفتید ساعد قبول کردیم. گفتید حکیمی قبول کردیم. اینها همه مردمان شریف و مردمان محترمی هستند حالا هم یک مرتبه شما بیایید نظر ما را قبول کنید نظر بنده چه بود؟ نظرم این بود که گفتید بیایید دولت را از تیپ جوان تحصیل کرده انتخاب کنید و یک مدتی کار را بسپارید به دست آنها البته از وضعیت حاضر که بدتر نمیشود البته اکثریت مجلس شورای ملی نظر سوئی نداشت و این را باید بنده اذعان بکنم فقط یک ترسی در دلش بود وحشت داشت از این که اشخاصی که تا به حال رئیس دولت نبودهاند ما چطور اینها را بیاوریم رئیس دولت کنیم (طباطبایی - بلد نیستید) بلی کار زشت بلد نیستند. یکنفر از نمایندگان به من گفت اسم ببرید من گفتم چه ترسی دارم، اسم میبرم آقای دکتر معظمی، آقای دکتر معاون، آقای دکتر زنگنه، آقای دکتر کیان این همه مردمان تحصیل کرده و مردمان ایرانی با شرافتی هستند و درس خواندهاند، تحصیل کردهاند چرا باید از وجود آنها استفاده نکنیم (هاشمی - نوبت آنها هم میرسد) میترسم یک وقتی نوبت آنها برسد که نه گوششان بشنود و نه چشمشان ببیند و موقعی نوبت آنها برسد که دیگر نتواند کار بکنند و الا من پنجاه ساله چطور جوان هستم! خلاصه نظر من را اکثریت مجلس قبول نکرد و با وجود این که قبول نکرد من وظیفه خود میدانستم که در مذاکرات مجلس شرکت کنم و بیایم اینجا و عقیده خودم را بگویم و اگر آقایان متأثر نشوند میگویم که اپسترکسیون را جایز نمیدانستند بالأخره بنده میآیم در مجلس و عقیده خودم را میگویم دوره چهاردهم نباشد دوره پانزدهم دوره شانزدهم یک وقتی ممکن است مجلس شورای ملی این موضوع را مورد توجه قرار دهد خلاصه حوصلهام زیاد است و این عقیده را ندارم که بگویم چون نظر من قبول نشد کار را تعطیل کنند امور مملکت را معطل بگذارم خیر عقیده بنده این طور نیست در مملکت مشروطه کارها روی اصول عدد است. روی اصول اکثریت است وقتی که معلوم شد اکثریتی نسبت به امری نظری دارد من هم چشمم در میآید و اطاعت میکنم (رفیع - راجع به برنامه صحبت بکنید) این اخطار را آقای رئیس باید بکنند (رفیع - اگر میخواهیدگوش بدهند راجع به برنامه صحبت بکنید) بلی چشم اطاعت میکنم به بنده مخصوصاً آقای قائم مقامالملک فرمودند کم حرف بزن بنده هم امر ایشان را اطاعت میکنم و قول دادم که بیست وپنج دقیقه الی نیم ساعت بیشتر صحبت نکنم ده دقیقه آن حالا گذشته است یک مقدار دیگر باقیمانده که به اختصار عرض میکنم از وزرایی که آقای صدر انتخاب فرمودهاند من یقین دارم قسمت عمده وزارت دارایی اصلاح خواهد شد این عقیده من است از موقعی که آقای دکتر میلسپو اینجا بودند من عقیدهام این بود که قسمت اقتصادی ضمیمه وزارت دارایی شود چند نفر از آقایان به بنده خندیدند و گفتند برای خاطر آقا داداش این حرف را میزند بعد از ششماه فهمیدند که این حرف بسیار حسابی بوده و الحمدالله امروز یکی از جوانان که خیلی از آقایان ازش انتقاد میکردند در ظرف یک هفته انحصار پنبه را که سالی هشتاد میلیون بودجهاش است لغو کرد و اگر بیست میلیون از این پول را به کشاورزان میدادند زندگیشان کاملاً در رفاه بود چرا؟ جوانان را میگویند سر کار نیایند اینها مردمان باوجدان شریفی هستند به اینها کمک کنید اصلاح خواهد شد. بنده در عین این که حسن نظری به جناب آقای صدر اظهار کردم مجبورم یک مطلب صریح و جدی را به ایشان عرض کنم که در دولت ایشان اتفاق افتاده است و بنده هیچ انتظار ندارم که دیگر تجدید شود و آن موضوع توقیف جراید است این که حرف نشد که هر ساعت یک نخست وزیری تلفن کند که فلان روزنامه را توقیف کنید دو روز بعد دو مرتبه آن روزنامه را آزاد کنند بدیهی است این عمل آن مدیر روزنامه را جری میکند و جان همه را به لب میآورد شما سالهای سال قاضی بودهاید بیایید یک قانونی برای مطبوعات بیاورید (محمد طباطبایی - قانون هست) آن قانون را لغو کنید و یک قانون تازهای بیاورید و به عقیده من سه اصل مسلم را در آن قانون رعایت کنید اگر این کار را بکنید یا لااقل قول بدهید که در این عمل مطالعه خواهید کرد من صد در صد پشتیبان دولت شما خواهم بود اول آزادی مطلق به هر کس و به هر عنوانی بدهید (محمد طباطبایی - در حدود قانون) هر روزنامه هر نشریه و هر کتابی را اجازه بدهید که بنویسند و آزادی مطلق بدهید (فاطمی - این طور که نمیشود) اجازه بفرمایید بنده عرایضم را بکنم بعد بیایید صحبت بکنید دوم یک محکمهای به نام دادگاه ویژه مطبوعات ایجاد کنیم ما برای ارز یک دادگاه ویژه داریم چرا برای مطبوعات که رکن چهارم مشروطیت است یک دادگاه ویژه ایجاد نشود؟ اگر یک روزنامهای چاپ شد برخلاف من هم و برخلاف سیاست و مصالح مملکت و برخلاف قانون اساسی چیزی نوشت محاکمهاش کنید و پوستش را در بیاورید و الا این که نمیشود شما یک روزنامهای را مثلاً روزنامه رستاخیز ایران را توقیف میکنید این میرود این طرف و آن طرف و به وسیله یک روزنامه دیگر مطالبش را در آن روزنامه چاپ میکند و شروع میکند این طرف و آن طرف رفتن و دو مرتبه اجازه میدهید که روزنامه رستاخیز ایران چاپ بشودد باز همان روزنامه بدون جهت به شما و به من که وکیل هستم فحش میدهد. عصبانی میشود. چرا این طور میکنید؟ چرا مردم را عصبانی میکنید؟ والله این طور خوب نیست و سیاست صحیحی نیست یک محکمهای درست کنید به نام محکمه ویژه مطبوعات هر روزنامهای که برخلاف قانون اساسی رفتار کرد و برخلاف مقررات مملکتی عملی نمود محاکمهاش کنید و پوستش را دربیاورید. یک نکته سومی را هم حتماً این قانون مطبوعات شما لازم دارد و آن این است که هر روزنامه باید یک دفاتر مرتب و صحیحی مثل دفاتر تجارتی که قانون تجارت معین کرده دفاتر پلمپ شدهای داشته باشد که برای هر دادستان و هر محکمهای ممکن باشد که بتواند هر آن بخواهد درآمد و هزینه این روزنامه را وارسی کند وقتی که شمااین سه اصل را قائل شدید هم شما خودتان راحت میشوید هم مملکت راحت میشود و هم روزنامه این که نشد هر ساعت توقیف روزنامه من تمنا میکنم در این مورد توجه بکنید بدترین چیزها موضوع رنجش دل مردم و دل مدیران جراید است که بدون جهت این عمل را انجام میدهید. آقای قائم مقامالملک بنده الان حرف خودم را خاتمه میدهم شما اوقاتتان تلخ نشود مطالب بسیاری هست و آقایان دیگر هم مطالب لازم را خواهند فرمود فقط یک موضوع مهمی بود که بنده خودم را حاضر کرده بودم که مفصلاً در مجلس صحبت بکنم (چند نفر از نمایندگان بفرمایید) و حالا به طور اختصار عرض میکنم و آن این بود که خیلیها معتقدند (خیلی مختصر است آقای رفیع) که ایران صنعتی باید بشود و مقالات زیادی هم مینویسند بنده شخصاً مخالف این عقیده هستم و معتقد هستم که صنعتی کردن ایران از حالا تا مدت ۲۵ سال یک عمل عبث و بیحاصلی است چرا؟ حالا چرایش را در دو کلمه عرض میکنم و خیلی میل دارم آقایانی که با این نظر مخالف هستند این عرض مرا مطالعه بکنند بعد بیایند جواب بدهند، ما حاضریم برای استماع، آقا یک مملکتی چطور صنعتی میشود؟ وقتی یک مملکت صنعتی میشود که جمعیتش زیاد باشد در یک فضای کمی اگر یک جمعیت بسیاری باشد لابد باید یک اقدامی کرد که برای آنها کار پیدا شود مثل مملکت بلژیک و سوئیس ولی در مملکت ما آقای وزیر بهداری البته توجه میفرمایند چندین سال است که جمعیتش رو به تزاید نمیرود و وقتی که مملکتت ما رو به تزاید نمیرود جمعیتش شما وقتی بخواهید آن را صنعتی بکنید چکار میکنید یک نفر کشاورز را میآورید توی کارخانه و عملی که میکنید این نتیجه را خواهد داشت که یک کسی که در هوای آزاد هست لااقل آب صاف میخورد و یک نان حسابی میخورد و لااقل در تابستان یا یک سایه خنکی دارد که زیرش زندگانی کند لااقل یک درخت میوه دارد که دو سه تا از آن بخورد شما این را به زور میآورید در یک شهری و در یک محوطه در یک زیرزمینی در یک معدنی او را چندین ساعت نگه میدارید بدون این که از هوای آزاد استفاده بکند اگر شما جمعیتتان زیاد شد البته برای آن زیادی میتوانید این کار را بکنید ولی این چه عملی است که شما بیایید یک نفر برزگر را بیاورید توی کارخانه شما الان بروید کارخانه شاهی در آنجا یک عده کارگر هستند اینها کیها هستند؟ اینها همان اشخاصی هستند که در مازندران پنبه میکاشتند.
(سیفپور فاطمی - از اصفهان کارگر بردهاند به آنجا) کنف میکاشتند، برنج میکاشتند اینها را به زور و بدون جهت آوردهاند در کارخانه این چه کاری است؟ بنده در هفته گذشته میرفتم به طرشت دو نفر داشتند درو میکردند این موضوع را بنده مطالعه کردم که خدمت آقایان عرض کنم که ببینید چه نتیجه مثبتی دارد این موضوع وقتی اینها دروشان تمام شد آمدند زیر یک درختی که بنده آنجا نشسته بودم من پرسیدم اهل کجا هستید گفتند اهل ملایر هستیم بنده تعجب کردم که ملایر خودش محل کشت و زراعت است شما چرا آمدهاید در طرشت دارید زراعت را درو میکنید یکی از آنها گفت چرایش این است که ما در ملایر باغ داشتیم زراعت داشتیم گفتند در تهران ساختمان هست کار هست و روزی پنج تومان به ما مزد میدهند ما ول کردیم و از ملایر آمدیم اینجا گفتم که کجا منزل میکردید گفتند که چند روز در خیابان میخوابیدیم و از این آبهای کثیف هم میخوردیم و منزل و مأوا نداشتیم و گفت به ما درست گفتند روزی پنج تومان هم مزد میدادند ولی یک هفته باید بیکار بمانیم تا دو روز به ما کار بدهند و مادیدیم که از گرسنگی داریم میمیریم و نمیتوانیم هم برگردیم به ملایر، چه غلطی بود کردیم، حالا آمدیم طرشت دروگری کنیم و به محض این که مزدمان را گرفتیم میرویم ملایر سرکار خودمان سر کشاورزی خودمان صنعتیکردن ایران نتیجهاش این میشود که یک زراعی را میآورند اینجا و از آن کار زراعتی هم او را باز میدارند و وا میدارند به کارگری اگر شما جمعیت ایران را عوض ۱۰ میلیون صد میلیون کردید آن اضافهاش را بیاورید در کارخانهها جا بدهید و الا چه فایده دارد؟ و البته این موضوع را خیلی خلاصه عرض کردم موضوع دیگری که بنده در نظر داشتم عرض بکنم موضع بیکاری بود نماینده محترم آقای دکتر آقایان درنظر دارند این موضوع را به تفصیل خدمت آقایان عرض کنند و چون این یکی از مسائل بسیار دشواری است که برای دولت پیش آمده فقط بنده یک کلمه عرض میکنم و آن این است که مطابق ارقامی که در دست است و بانک ملی ایران منتشر کرده است از شهریور ۱۳۲۰ به این طرف شش میلیارد و چهارصد میلیون ریال اسکناس در دست مردم منتشر شده که اینها برنگشته است، اینها دو رقم بود که بنده تشریح کردم اینها یک قسمتش پولی بود که به متفقین دادند و در عوض ارزهایی به ما دادند یک قسمتش هم آنهایی است که دولت از بانک ملی ایران فرض کرده است درست است که منزل بنده پول نیست ولی بسیار اشخاصی هستند که میلیونها از این پول در منزلشان هست و اگر دولت لوایحی به مجلس بیاورد و یک امنیت مالی در مملکت ایجاد شود و هر کس مطمئن بشود که سرمایه خودش را اگر به کار زد استفاده خواهد کرد و سوخت نمیشود مثل قضیه حاجی ربابه و اینها، این سرمایه خودش اتوماتیکمان به کار میافتد و بیکاری خودش رفع میشود الان این سرمایهها هست برای این که بانک ملی ایران نشان میدهد که هفت میلیاردوهفتصد میلیون ریال اسکناس الان در جریان دارد و ۶ میلیارد و چهارصد میلیون از شهریور به این طرف در دست مردم است یعنی در دست آنهایی است که استکان ۱۵ شاهی را ۱۵ قران فروخته است دست آنهایی است که پارچه متری ۲۵ قران را کتری ۵۰ تومان فروخته است (صحیح است) و خون مردم را در شیشه کرده است. این سرمایهها دست این اشخاص هست، این پولها موجود است و اینها هم حاضرند که این سرمایههایشان را به کار بیندازند فقط دولت میخواهد که یک امنیت مالی بوجود بیاورد و این سرمایهها که به کار افتاد ابداً لازم نیست که دولت به آنها کمک بکند خود مردم با سرمایههای خودشان کمک میکنند و مملکت را از این بحران نجات میدهند (صحیح است - احسنت) بیش از این دیگر عرضی ندارم.
رئیس- آقای فرخ
رئیس- فرمایشات آقای اردلان نماینده محترم برای بنده مسئولیتی ایجاد نکرد که جوابی عرض کنم زیرا خودشان هم موافق دولت هستند و خودشان فرمودندکه رأی موافق هم خواهند داد منتهی نظریاتی داشتند که آن نظریاتشان را به عرض مجلس شورای ملی رساندند بعد یک موضوعی را که بیان فرمودند بنده به ایشان منباب تذکر عرض میکنم چون تقریباً شاید تجربه من از نظر اداری و سن بیش از ایشان باشد که تصدی جوانان در رأس کارها البته یکی از وسایل ترقی و تعالی مملکت است و به همین جهت لیسانسیهها و دکترها با یک رتبه بالاتری وارد خدمت میشوند و بعد هم در یک سنوات سریعتری ترقی میکنند ولی تصدیق میفرمایید بدون طی مدرسه عمل و مدرسه تجربه در هیچ مملکتی شخص متصدی نمیتواند آن منظور اصلی را که خدمت به مملکت است با اعلی درجه به موقع اجرا بگذارد البته مدرسه دوتا است یکی مدرسه علم است یکی مدرسه عمل است مدرسه علم مدرسهای است که البته اشخاص در آنجا تحصیل میکنند و لیسانسیه و دکتر در شئون مختلفه بیرون میآیند ولی اینها وقتی میتوانند زمان امور مملکت را در دست بگیرند که مدرسه عمل را هم طی کرده باشند و لیاقتی از خود نشان داده باشند و ضمناً تجربه هم حاصل کرده باشند در این صورت البته وجود آنها برای مملکت مفید ومغتنم خواهد بود و در این قسمت هم عجله ندارد البته اشخاصی که لیاقت دارند و لایق هستند درخدمت به مملکت هم لیاقت خودشان را نشان خواهند داد و البته به موقع هم خواهند رسید اما راجع به محکمه مطبوعات خود بنده هم به نوبه خودم میخواستم تذکر بدهم که اگر دولت توجهی بفرمایند که محکمهای برای جراید معین بشود و یک هئیت منصفه و اجباری، شاید رفع زحمت از دولت و از خود مطبوعات و از جامعه بشود و بنده نظر به صلاحیتی که در رئیس دولت سراغ دارم مخصوصاً تمنا میکنم که این موضوع را مورد مطالعه قرار بدهند اما راجع به برنامه بنده چون موافق با دولت هستم یکی دو موضوع را فقط به طور تذکر عرض خواهم کرد.
در سیاست خارجی همانطور که آقای اردلان فرمودند نظر مجلس شورای ملی این است دولت باید در بیرون رفتن قشون متفقین منتهای جدیت را به عمل بیاورد (صحیح است) در تعقیب اقدامات سابق و عمل دوم هم که بنده در کابینه آقای حکیمالملک هم عرض کردم باید آقای رئیس دولت و آقای وزیر امورخارجه مراقب باشند که عملیات زمان جنگ در مملکت امروز که زمان صلح است آن عملیات اجرا نشود در موقع جنگ البته یک مشکلاتی برای دول محارب در موقع جنگ البته یک مشکلاتی برای دول محارب در بین است از قبیل سانسور و پارهای عملیات دیگربنده چون استاندار تمام استانهای ایران بودهام و به روحیه عشایر آَنا هستم این موضوع را خیلی لازم و قابل توجه میدانم و اگر مورد توجه دولت واقع بشود تصور میکنم خیلی بجا و به موقع خواهد بود البته این اداره باید تماس داشته باشد با وزارت دارایی و اداره املاک واگذاری و غیره که بالأخره موجبات رفاه آسایش و ضمناً طرز خلع سلاح عشایر را فراهم بکنند که این اداره با یک طرز عاقلانه و پدرانه و در واقع با یک نظر ابوت و پدری با عشایر رفتار بکندد این را ما انتظار داریم که آقای صدر در کابینه خودشان عملی بکنند موضوع دیگری که میخواستم به عرض مجلس برسانم که اهم موضوعات است.
بقیه جلسه ۱۳۲
بقیه صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه بیست و هشتم تیر ماه ۱۳۲۴
در مملکت جلوگیری از رشوه و خیانت و پاره عملیات دیگر است وقتی که جنگ تمام شد آن موجبات دیگر در بین نیست بنابراین ما از دولت خودمان و بالاخص از آقای وزیر امور خارجه که شخص مجربی هستند انتظار داریم از این عمل جلوگیری کنند و دیگر اجازه ندهید عملیات زمان جنگ در زمان صلح در مملکت جاری باشد یک تذکر دیگری که بنده به هئیت دولت و مخصوصاً به آقای نخستوزیر دارم این است که مدتی مذاکره شد آقا که اداره عشایر در وزارت کشور ایجاد بشود که حقیقتاً این از چیزهای خیلی لازم است بنده چون استاندارد تمام استانهای ایران بودهام و به روحیه عشایر آشنا هستم این موضوع را خیلی لازم و قابل توجه میدانم و اگر مورد توجه دولت واقع بشود تصور میکنم خیلی به جا و به موقع خواهد بود البته این اداره باید تماس داشته باشد با وزارت دارایی و اداره املاک واگذاری و غیره که بالأخره موجبات رفاه و آسایش و ضمناً طرز خلع سلاح عشایر را فراهم بکنند که این اداره با یک طرز عاقلانه و پدرانه و در واقع با یک نظر فتوت و پدری با عشایر رفتار بکند این را ما انتظار داریم که آقای صدر در کابینه خودشان عملی بکنند موضوع دیگری که میخواستم به عرض مجلس برسانم که اهم موضوعات است در مملکت جلوگیری از رشوه و خیانت و عملیات خلاف مأموررین است در زمان کابینه آقای حکیمالملک هم بنده یک شرحی عرض کردم راجع به یک راپورتی که از تبریز به دولت داده شده است و چون این راپورت خیلی مفصل است بنده نمیتوانم وقت مجلس شورای ملی را بگیرم فقط یک جملهاش را میخوانم (صمصام- همهاش را بفرمایید) مدتی از عزیمت آقای مبصر روشن گذشت و آقای دادور بلامانع دست به چپاول گذاشته به همراهی سر به هر دهناد- مهندس قهرمانی و هاشم ارین دیگر حیثیتی برای دولت و پولی برای ملت آذربایجان باقی نگذاشته و به وسایل خائنانه و تهمت و افترا نسبت به اشخاص اندوختهای در حدود ۷۵۰ هزار تومان طبق شرح علیحده که نسبت به اخاذیهای جناب آقای دادور تنظیم و به پیوست تقدیم میشود حاصل نمود که نزد عموم اهالی آذربایجان اظهر منالشمس است. جزو این اقلام را هم صورت میدهد (ساسان - گزارش دهنده کیست؟) ضمناً یک عملی را در تبریز اجرا کردند یک خانه خریدهاند برای بهداری با این که آقای وزیر بهداری تلگرافات متعدد کردند که این خانه را نباید بخرید و یک زمینی را مرحوم فرمانفرما داده است برای مریضخانه و پولی هم اعلیحضرت همایونی مرحمت فرمودهاند برای ساختن آن مریضخانه یک هیئت نظارتی هم معین شده است برای این کار معذلک این خانه را خریدهاند خانهای را که گویا مالک آن پنج هزار تومان خریده است و گویا ده پانزده هزار تومان قیمت دارد آقای دادور خریدهاند به هفتاد و پنج هزار تومان و چهارده هزار تومان هم برای تعمیرات این خانه مصرف کردهاند این میشود ۸۹ هزار تومان و یک صورت مجلس تنظیم کردهاند که آن صورت مجلس این است و فقط به امضای آقای استاندار رسیده ولی هیچ یک از نظار امضا نکردهاند فقط رئیس بانک ملی مینویسد:
متأسفانه من نمیتوانم با این خرج موافقت نمایم زیرا خانه سرهنگ دکتر خطیب شهیدی بدون اطلاع اینجانب خریداری شده به این معنی که بدون صلاح دید کلیه هیئت نظارت و مصرف عطیه ملوکانه محرمانه با عجله به استناد صورت مجلس که فقط جنبه مقدماتی داشته خانه مزبور را که صاحب آن به قیمت ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار ریال عرضه میکرده و خریدار نداشته آقای استاندار به مبلغ ۷۵۰ هزار ریال خریداری نمودهاند وای به حال کشور با این مأمورین ... رئیس بانک ملی تبریز محمدتقی کیا این هم امضای آقای دادور و این هم پرتکل دیگری است به امضای ایشان که بنده عین آنها را با این راپورت البته روز شنبه میفرستم برای دادستان دیوان کیفر ولی انتظاری که ما از دولت داریم این است که مأمورین صحیحالعمل و طرف اطمینانی به آذربایجانی اعزام بفرمایند و به این گزارش رسیدگی دقیق بفرمایند اگر این صحیح نیست آن راپورتدهنده را کاملاً تحت تعقیب قرار بدهند زیرا این هیچ معقول نیست که یک مأمور درجه اولی که به نام استاندار به یک جایی میرود او را متهم بکنند و اگر خدای نکرده این صحیح است باید استاندار به عقیده بنده باشد مجازات تنبیه بشود زیرا کسی را که دولت میفرستد برای سرپرستی یک ایالتی و چندین میلیون مردم را جان و مال و عرض و ناموسشان را به دست او میسپارد او باید امینتر از این باشد (صحیح است) و ما انتظار داریم که آقای صدر در این موضوع رسیدگی دقیق بفرمایند و نتیجه آن رسیدگی را هم به عرض مجلس شورای ملی برسانند. عرض دیگر بنده توجه آقای وزیر امور خارجه را جلب میکنم به این نکته که البته خاطر محترمشان مستحضر است که رود هیرمند یک رودخانه است بین ایران و افغانستان و از افغانستان سرچشمه میگیرد این رودخانه را در ۱۳۱۷ قمری به حکمیت گلاسمیت و بعد در ۲۱ به حکمیت ماکماهون تثبیت کردند و دولت ایران در آن وقت پرتست کرد و بعدها داخل مذاکره شدیم و بالأخره دولتین راضی به تنصیف شدند و البته خاطرتان مستحضر است در نقاطی که این نوع قراردادها واقع میشود اگر برخلاف آن عمل کنند و موجب کسر اب برای آن مملکت مجاور میشود قوانین بینالمللی اجازه نمیدهد. دولت افغانستان از چند سال قبل یک نهری از یرچخانسور و لاشجوین شروع کردهاند برای گرفتن آب هیرمند و بردن به طرف افغانستان و البته خاطر محترمتان مستحضر است که اگر یک چنین عملی بشود صدمه بسیار مهمی به زابل خواهد خورد. زابل یک نقطهای است که خاکش شش فرسخ در شش فرسخ و تقریباً صدوهشتاد هزار نفر جمعیت دارد. در ۱۳۳۴ که بنده خودم از طرف دولت مأمور جمعآوری غله بودم چهل و سه هزار خروار شاه سه کوت دولت ضبط کرد و ۸۶ هزار خروار شاه سهم مستأجر و رعیت بود و این برای دولت خیلی اهمیت دارد و البته در اثر این آب است بنده تمنا میکنم آقای وزیر امور خارجه در این باب اقدامات جدی بفرمایند که دولت همسایه دوست و محبوب ما افغانستان برخلاف اصول حقوق بینالملل عمومی اقدامی نفرمایند که موجب رنجش و اقدامات شاید مهمتری از طرف دولت ایران بشود (صحیح است).
نخستوزیر (آقای صدر)- مطالبی که آقای اردلان نماینده محترم فرمودند اولاً به طور کلی عرض کنم در برنامه آقای حکیمی که مدتی در مجلس مطرح مذاکره بود اگر چه بنده آن وقت مسئولیتی نداشتم ولکن مطالعه روزنامهها را میکردم چون مطالب سودمندی هم بود و روی علاقه ایرانیت البته استفاده هم میکردم بسیاری از آن مطالب منظور نظر بود از این جهت هم در ضمن برنامه پیشبینی شده است راجع به این نکته که مربوط به اجرای پیمان سهگانه نماینده محترم تذکر دادند البته منظور نظر دولت بوده است و تصور میکنم همین قدر که در برنامه ذکر شده است مقررات پیمان سهگانه انجام میشود این منظور را در برداشته است (صحیح است) نهایت این است که امیدواریم انشاءالله ما به عمل بپردازیم انتظار ملت هم همین است سعی خودمان هم همین است که با همراهی و موافقت آقایان نمایندگان انجام بشود. نکاتی را که فرمودند آن قسمتی که مربوط به بنده است جواب عرض میکنم، یکی انتخاب وزیران است آقایان تصدیق میفرمایند در انتخاب وزرا در درجه اول چیزی را که باید منظور نظر قرارداد تخصص آن آدم است در عمل که بتواند آن کار را انجام بدهد حالا اعم از این که سنشان کم باشد یا زیاد باشد حالا برخلاف قاعده یا روی قاعده خود من انتخاب شدهام آن موضوع دیگری است، اگر هم برخلاف قاعده بوده آن گناه بنده نبوده است در هر حال بنده هم منظور نظر دارم که آقایان جوانها هم به تدریج به خدمت وارد شوند و جای سابقین را بگیرند و بنده هم این رویه را تعقیب مینمایم و مخالف هم نیستم ولی در درجه اول تخصص و پیشرفت کار بیشتر منظور نظر بوده است بدون این که هیچ توجه بکنم که سن آقایان کم است و یا زیاد است این قسمت را در نظر گرفتم و گمان میکنم که بهتر هم همین است که قسمت تخصص و سرعت عمل و اطلاع و سوابق کار بیشتر منظور نظر باشد زیرا موقعیت ما یک موقعیتی است که باید حقیقتاً کار کنم و به سرعت هم کار کنیم دیگر موضوع توقیف جراید را فرمودند بنده از ابتدا که مشغول کار شدم، خواستم که سر و صورتی به این کار بدهم روی این منظور قرار گذاشتیم سه نفر از اشخاص چیز فهم که قادر به نویسندگی هم باشند و رسیدگی کنند به مندرجات روزنامهها و انتقاد را از هتاکی و افترا بتوانند تشخیص بدهند و تجویز کنند و اشخاص با سواد و چیز فهم باشند، چون بنده معتقدم به آزادی مطبوعات و حسن و مزایایی که آزادی مطبوعات دارد ولکن گاهگاهی اتفاق میافتد که تجاوز قلم میشود و اگر آن از قبیل انتقاد باشد که البته انتقاد چیز مستعفی است و اسباب رضایت دولت و کارکنان دولت میشود و موجب تشویش فکر مردم و دولت هم نمیشود ولی اگر غیر این باشد و برخورد بکند به حقوق و آزادی مردم و شرافتشان البته نمیشود تجویز کرد، برای این کار سه نفر عضو، یک عضو از وزارت دادگستری و یک عضو از وزارت کشور و یک عضو از وزرات خارجه تعیین کردم که آنها در اداره فرماندار نظامی باشند، نه این که آنها رأی بدهند و محکمه باشند بلکه آنها نگاه بکنند و نظر بدهند و در واقع کمک فرماندار نظامی باشند، و اگر حکومت نظامی، فرماندار نظامی عمل میکند به دستور بنده نیست، فرماندار نظامی خودش اختیاراتی دارد مطابق قانون عمل میکند و این نکته را نیز باید عرض کنم که بیشتر توقیفهایی که واقع شده است، اولاً توقیفهای حالا بلامدت نیست، و تعیین مدت میکند مثلاً برای یک هفته، یک ماه، که در آن مدت توقیف میشود و وقتی که مدتش گذشت از توقیف خارج میشوند بدون این که من امر به توقیف یا رفع توقیف روزنامه بکنم و هیچ وقت با امر نبوده و این نکته را هم تذکر میدهم که بیشتر این قسمتها مربوط است به چیزی که ما الجائاً و اضطراراً آن را باید امروز در نظر داشته باشیم راجع به مناسبات حسنه با متفقین خودمان (صحیح است) و آن از وظایف همه ما هست اگر توقیف شده از این نظر بوده چون توجه به این موضوع امروز برای کشور ما لازم است و اما راجع به محکمه مطبوعات این بنده را در نظر گرفتم که یک عملی بشود که آزادی مطبوعات همانطور که قانون اساسی تعیین کرده است تجاوز از آن حد نشود و به موجب قانون و حکم محکمه و مجازات قانونی باشد ولی دولتهای سابق نتوانستند و موفق نشدند به این کار و بنده این را حالا در نظر دارم و بلکه موفق شوم که یک محکمه برای این کار ترتیب بدهم و مشغول هستم که لایحهاش را تقدیم مجلس بکنم که طبق آن قانون سر و صورتی به این کار داده شده و مردم هم مصون باشند راجع به اداره عشایر هم که اشاره فرمودند البته این اداره خیلی خوب است و بایستی به اظهارات و شکایات و طرز اداره امور عشایر هم رسیدگی کرد و یک اداره اما نه به اسم اداره، بلکه یک کمیسیون خاصی باشد برای این کار که مرجع امور عشایر از هر حیث باشد چون ما نمیخواهیم که بین آنها و سایر افراد کشور تفاوتی وجود داشته باشد و تصور میکنم کمیسیونی باشد بهتر است و بنده هم سعی میکنم در وزارت کشور کمیسیونی دائر بشود که مرجع امور عشایر باشد.
رئیس- آقای دکتر آقایان
دکتر آقایان- بنده معتقد هستم که هر عملی که انسان میخواهد بکند و دلیل مثبتی را قائل نباشد آن عمل سر نمیگیرد از این نقطه نظر معتقد هستم که در یک مملکت مشروطه وقتی یک عدهای اظهار تمایل به نخستوزیری کردند و آن نخستوزیر به سمت نخستوزیری تعیین شد، چه من قبلاً اظهار تمایل به آن نخستوزیر کرده باشم، چه اظهار تمایل نکرده باشم بایستی که عقیده اکثریت را محترم بشمارم..... (یعنی از نمایندگان اکثریت نیست آقا) ... (پس از چند دقیقه اکثریت حاصل شد... از این نقطه نظر من با دولتی که آقای صدر تشکیل دادند موافق هستم و مخالف من با برنامه دولت است، برنامه دولت به طوری که ملاحظه میفرمایید یک کلیاتی است، از ابتدای مجلس چهاردهم همه این دولتهایی که سر کار آمدند این کلیات را گفتند بلکه بعضی اوقات قشنگتر هم گفتهاند ولکن ما نتیجهای ازش ندیدهایم، و علت ندیدن نتیجه هم، علت اصلیاش این است که دولتها دوام پیدا نمیکنند (بعضی از نمایندگان- اکثریت نیست آقا) (بعد از چند دقیقه اکثریت شد)... و اگر یک دولتی دوام نداشته باشد معلوم است که کارش نمیتواند نتیجه داشته باشد، ولی برای این که مک دولتی با وضعیت فعلی امروزه بتواند دوام داشته باشد یک شرط اصلی دارد و آن شرط این است که آن دولت باید بفهمد که امروز تاریخ بیگی از چهار راههای بزرگ خودش رسیده است و بنابراین دولت، چه از نقطه نظر سیاست داخلی و چه از نقطهنظر سیاست خارجی این وضعیتی که امروز در دنیا وجود دارد بایستی در نظر گرفته و عمل سیاست داخلی خودش را تطبیق کند با این وضعیت، یک وقتی بود که اجداد ما معتقد بودند که اگر یک کارگری یک بنایی که برای یکی کار میکند از دیوار پرت شد مستحق همان مزد آن روز است امروز دیگر دنیا این را قبول ندارد ما هم نباید این را قبول داشته باشیم به علت این که کارگری که امروز از دیوار پرت میشود یا میمیرد یا پایش میشکند عضو این ملت است، یک ذره کوچک تولیدکننده این مملکت است و حفظ او از وظایف اجتماع است، همین طور یک وقتی بود که اگر در یک دهی یک مرضی پیدا میشد و مردم میمردند بیطبیب و بیدوا و کسی ملتفت نمیشد امروز دنیا ملتفت است و ما هم معتقدیم.
بنابراین سلیقه اجدادی خودمان را بایستی کنار بگذاریم و با وضعیت فعلی دنیا بسازیم اگر این مطالب اصلی را دولت تشخیص داد هیچ دلیلی ندارد که دوام نداشته باشد و اگر دوام پیدا کرد به طور کلی عملش خوب خواهد بود از شهریور به این طرف فرار سرمایه از ایرانشروع شد سرمایه هنگفتی از این مملکت بیرون رفته است فرار سرمایه در مملکت ما همیشه دو علت داشته است، یکی امنیت است که بدبختانه امنیت به طور کلی و امنیت قضایی در مملکت ما امروز میتوان گفت که وجود خارجی ندارد و دوم نبودن یک کاری که سرمایهدار سرمایهاش را به کار بیندازد این یک کلیاتی است، وقتی در مملکت ما محبت از بیکاری و ایجاد کار میشود تصور میکنم مسخره کردن مملکت است که میگویند. در این مملکت کار نیست، در مملکت ما موقعی میشود گفت کار نیست و کار کم است که بگویند چون هر قدر لازم بوده است مدتی قبل انجام شده است و تمام شده است و دیگر کار نیست، ولی اینجا مملکتی است که در این مملکت بقدری میشود کار بوجود آورد که کارگرش کفاف کار را نکند و هر یک روزی این مملکت مجبور باشد کارگر از جای دیگر بیاورد (صحیح است) ولی چه میخواهد یک مطلبی میخواهد من از آقایان وزرایی که اینجا حضور دارند استدعا میکنم که این عرض را میکنم بهشان بر نخورد و آن این است که آن طوری که اجداداً ما عادت کردهایم که وزیر وقتی یک حرفی زد میگوید بله قربان (صحیح است) (در این موقع عده کافی نبود) (معدل - اگر بخواهید جلسه را معین بفرمایید یکشنبه است یا شنبه؟)
رئیس- جلسه شنبه است حالا فکر امروز را بکنید تا بعد، بفرمایید عده کافی است.
دکتر آقایان- آقایان وزرا باید دو چیز را در نظر بگیرند اولاً برخلاف این اصلی کهه معمول شده است در این مملکت در وزارتخانهها که کار را باید وزیر بکند این را فراموش بکنید در یک وزراتخانه کارهای اداری را باید دستگاههای اداریشان انجام بدهند و در درجه دوم مطلب بنده این است ممکن است یک نفری وزیر نباشد ولی کار خودش را بهتر از شخص وزیر بداند این موضوع نه حسن آن آدم است و نه عیب آن وزیر بنده اگر نمل ندانم این عیب من نیست و نمل پند هم اگر نمل بداند حسن آن نیست بنده معتقد هستم که در مدت ۱۵ روز روزی سه ساعت پنج نفر آدم مطلع جمع شوند پروگرام اقتصادی این کشور را که از پس فردا شروع میشود یا از ۱۵ روز بعد شروع شود تنظیم کنند پس از شش ماه دیگر یک سال دیگر یک آدم بیکار در این مملکت پیدا نشود ما بتوانیم این کار را بکنیم ولی این کارها محتاج به یک ابتکاری است و یک قدری هم محتاج به یک فرمی است ملاحظه بفرمایید بنده الان اگر بروم در یک وزراتخانهای در همین وزرات کشاورزی و اگر بگویم من میخواهم یک سدی در فلان رود ببندم مگر ممکن است که با من موافقت شود؟ میگویند که آقا برو تا ما مطالعه کنیم و آدم را سرمیدوانند و حال آن که باید بگویند آقا برو بکن و از این دو حال خارج نیست یا این آدم موفق میشود که آب بیاورد و سد ببندد یا اگر نبستی پولت را خرج میکنی و این پول میرود جیب کارگر تازه اگر بنده بگویم میتوانم بروم یک سدی در قلعه دماوند به بندم تازه هزار کمیسیون میشود که برف آنجا کم نخواهد شد در این مملکت روی دو اصل کار میشود یا روی اصل فرمان یک کسی باشد که بگوید این را میخواهم باید بشود و یا روی اصل آزادی مطلق و همکاری و یکی دو قانون هم داشته باشد که ابتکار مردم را آزاد بگذاریم (صمصام- ملت حاضر نیست که یک همچو دولتی داشته باشد) آقای صمصام در حدود خودتان یک آبهایی هست که هر کدامشان سیصد چهار صد هزار تومان خرج دارد که سدش بسته شود اگر فردا شما بخواهید این کار را بکنید بر میخورید به هزار موانع و اشکال و من میخواهم این موانع رفع شود نگفتم که یک کمیسیون دولتی پیدا شود (صمصام - همان وزرات کشاورزی این کار را میکند) من عرض کردم دو راه است و ما تا روزی که آزادی در این مملکت داریم مملکت مشروطه هستیم باید معتقد به یک اصولی باشیم و آن اصولی را که باید درنظر داشته باشیم که یک وقتی آمریکا داشت و در نتیجه آن اصول مملکتی آباد شد ملاحظه بفرمایید وقتی که یک نفر لرد انگلیسی مینشیند و یک نقشه تهیه میکند وقتی که ما این نقشه را ملاحظه میکنیم میبینیم که جنبه اجتماعیاش به مراتب میچربد به منافع اختصاصی این آدم عقلش کم نیست یکی از فضلای عهد خودش است وضعیت امروزه دنیا را در نظر میگیرد و برای این که در مملکتاش یک تشنجاتی پیش نیاید یک نقشه را قبلاً طرح میکند حالا که از لرد بوریچ صحبت کردم یک مطلبی را بنده میخواستم به جناب آقای نخست وزیر و مخصوصاً به جناب آقای وزیر امور خارجه تذکر بدهم مقرراتی، قانونی در انگلستان تصویبنامهای، نظامنامهای وضع شد در ابتدای جنگ که برخلاف تمام اصول آزادی انگلیس اجازه داده بود به وزیر داخله که هر کس را بخواهد توقیف بکند و هر قدر بخواهد در مدت جنگ نگاه بدارد. این تصویبنامه یا این قانون معروف است به ب ۱۸ طبق این ب ۱۸ غالب برد و هزار و کسری نفر در خود انگلستان توقیف شدند ولی ۲۴ ساعت بعد از آن که اعلان شد که جنگ با آلمان خاتمه پیدا کرده است این قانون ملغی گردید و تمام اشخاصی را هم که توقیف کرده بودند آزاد شدند و یکی از روزنامههای بزرگ انگلستان نوشته بود که از امروز هر کس هر دروغی میتواند بگوید هر دفاعی بخواهد میتواند از آلمان بکند، هر کاری که دلش میخواهد میتواند بکند هیچ کدام اینها دیگر جرم نیست معلوم است اگر یک نفر انگلیسی در مملکت خودش برخلاف سیاست جنگی مملکت خودش اقدام کرده باشد جرمش اگر شدیدتر نباشد کمتر از آن ایرانی نیست یا آن عراقی نیست که عین این عمل و نظیر این عمل را مرتکب شده باشد بدیهی است پس دلیل ندارد که تمام آنهایی که در نتیجه عمل جنگ در انگلستان توقیف نمودند ۲۴ ساعت بعد از اعلان خاتمه جنگ آزاد باشند ولی در ایران هنوز یک اشخاصی باشند که یا توقیف باشند یا در تحت یک قیودی باشند که نتوانند آزاد باشند (صحیح است) ما میگوئیم همان عملی که در انگلستان کردهاند عین همان عمل را هم بایستی در ایران اجرا بکنند (صحیح است) یک موضوع دیگری که میخواستم به آقای نخستوزیر و آقای وزیر دارایی و آقای وزیر امور خارجه تذکر بدهم این است: بدبختانه در نتیجه سستی دولتها از بعد از شهریور ما یک سرحدهای بازی پیدا کردیم که به هیچ وجه تحت نظر دولتها نبوده است دولت عراق هم جز متفقین بود ما هم هستیم ولی در مملکت عراق یک مثقال جنس را شما نمیتوانید یعنی متفقین نمیتوانند وارد عراق بکنند یا از عراق صادر بکنند مگر این که اعلامیه گمرکی بدهند هر چه وارد میکردند دولت عراق میدانست چه وارد شده است و هر چه خارج میکردند دولت عراق میدانست که چه خارج شده است ولی در ایران این طور نبود و کسی نمیداند در این مدت چه بردند و چه آوردند و ما ازش خبر نداریم نتیجه این کار و ضرر عملی آن جناب آقای نخستوزیر این شد که یک شیادهایی پیدا شدند که تحت یک ساختوباختهایی تحت عنوان این دولت متفق ما آن دولت متفق ما یک عملیاتی کردند که کاملاً بر ضرر اقتصاد مملکت است و ما حالا حق داریم به متفقین خودمان بگوییم که از حالا تا روزی که از اینجا تشریف میبرید (که امیدواریم خیلی به زودی باشد) عملیات گمرکی و عبور و مرور گمرکی بایستی با استحضار گمرک و استعلامیه گمرکی باشد بنده یکی از اشخاصی هستم که معتقدم همان طور که در آمریکا آمدند یک کیلوگرم شکر را آوردند پایین و هفتصد گرم کردند برای این که کمک بکنند به نوع خود بنده هم حرفی ندارم که اگر بنده روزی یک سنگک میخورم یک تکهاش را هم بدهم به فرانسویها یا هر جایی که لازم است ولی مشروط بر این که بدانم چه میکنم، مشروط بر این که مطابق میل و اراده ملت و اطلاع دولت باشد که بدانیم کمک میکنیم نه این که روغن مملکت من یا گندم مملکت من یا جوی مملکت من به به مراز حقهبازی برود بیرون و در هیچ جا منظور نشود (صحیح است) اگر حضرت آقای نخستوزیر و آقای وزیر.... این را (اشاره به یاد داشتی که در دست داشتند) یکی از آقایان برای بنده نوشته است که جنگ تمام شده است ولی سانسور تلگراف باقی است (حاذقی - باید موقوف بشود آقا) بلی به این علت باقی است که در نتیجه سستی دولتهای ما از شهریور به این طرف هر روز یا هرماه یک ذرهای از حق حاکمیت ما را آقایان فراموش کردند و در نتیجه کار به اینجا رسید که اگر شما بخواهید الان به کربلا تشریف ببرید به جنابعالی تذکره نمیدهند تا فلان مقام خارجی اجازه بدهد (در این موقع عده برای مذاکره کافی نبود و پس از چند دقیقه با ورود چندنفر آقایان نمایندگان عده کافی شد) یک مطلبی را بنده یک وقتی در کمیسیون و بعد هم مکرر با آقایان وزرا صحبت کردهام و آن مسئله مستخدمین ما در این مدت سه سال در حدود دو مقابل (یکی از نمایندگان- سه مقابل بلکه چهار مقابل) بلکه سه مقابل شده است این یک زخمی است در سینه این مملکت که باید رفع شود وقتی که صحبت میشود دولتها در مجلس یا در کمیسیون بودجه میگویند چه کار کنیم اینها را بریزیم بیرون؟ آقا این یک غلط فوقالعاده فاحشی است که ما عادت بدهیم که هر کس مدرسه را تمام کرد به مجرد این که تصدیقنامهاش را گرفت فکر این را بکند که برود مستخدم دولت بشود با این ترتیب آخر تمام اهل این مملکت مستخدم دولت میشوند ما بایستی که به جوانهای خودمان یاد بدهیم و آنها را هدایت کنیم و بگوییم که تو باید خودت برای خودت ایجاد کار بکنی (صحیح است) کار هیچ وقت برخلاف شرافت نیست (هاشمی- بیراهنمایی دولت نمیشود) آن بچه لاتی که الان در توی کوچه یک دستگاهی دستش گرفته و روزی پنج شش تومان مال میفروشد من شأن او را از نقطهنظر اجتماعی و ملی بالاتر از این میدانم که یک نفر لیسانسیه حقوق باشد یا دکتر حقوق باشد و پشت یک میزی بنشیند و بدون این که کار داشته باشد از دولت حقوق بگیرد (صحیح است) (یمین اسفندیاری - در صورتی که کار برایشان فراهم کنیم) آقا مگر برای بنده دولت کار تهیه کرد؟ (یمین اسفندیاری - جنابعالی سایرین را قیاس به خودتان نفرمایید)
بنده و صدها هزارنفر مثل من خودشان برای خودشان کار تهیه کردند بروید توی این بازار ببینید این اشخاصی که سرتاسر این بازار کار میکنند مگر برای اینها دولت کار تهیه کرد؟ من قبول دارم که دولت باید مساعدت کند باید کمک کند ولی این غیر از آن است که به هزار حقهبازی کوشش کنند که یک کاری به دست بیاورند (هاشمی - راهنمایی دولت لازم است) این درست است ولی خود اشخاص باید فکر کار برای خودشان باشند. الان اگر کسی بخواهد به دزفول برود یا به تبریز برود باید شناسنامهاش را به مأمور اجنبی نشان بدهد و این تمام نقص دولتهای بعد از شهریور است. بنده دیگر عرضی ندارم فقط میخواهم عرض کنم امیدوارم دولت خودش را از این دوسیه و کاغذ و اینها خلاص کند، در خاتمه یک عرضی به آقایان میکنم، آقای تقیزاده حکایت میکردند که در مجلس دوم وقتی که از ایران خارج شده بودند با آقای حسینقلیخان نواب به لندن رفته بودند (یکی از نمایندگان - بلندتر) عرض کردم آقای تقیزاده در سفر اول که به اروپا رفت خیلی میل کرده بودند وزیر امور خارجه انگلستان را ببینید (یکی از نمایندگان - عده کافی نیست) مانعی ندارد این مطلبی نیست که اکثریت لازم داشته باشد (هاشمی - اکثریت که نباشد مطالب را تندنویسها نمینویسند) اگر آقایان حالا بیایند بنده فقط یک دقیقه دیگر عرض دارم و الا باز هم جلسه دیگر عرض میکنم (در این موقع عده کافی شده بود) آقای تقیزاده وقتی میرود پیش وزیر امور خارجه انگلیس با تعجب میبیند که روی میز این آدم هیچ چیز نیست حتی دوات و قلم اینها هم نیست در بین صحبت موضوعی پیش میآید که وزیر میخواهد یادداشت کند مداد هم روی میزش نبوده است زنگ میزند و منشیاش را میخواهد که یک مداد برای او بیاورد آقای تقیزاده سؤال میکند و میگوید که من وزرای خودمان را وقتی پشت میزشان بودند میدیدم که صورتشان مشکل پیدا بود چون غرق در دوسیهها بودند و چطور است جنابعالی اصلاً چیزی روی میزتان نیست وزیر در جواب گفته بود که من کار نمیکنم کار را در وزارتخانه میکنند و من کاری ندارم فقط فکر میکنم، حالا استدعای ما این است که وزرای ما هم یک روزی این اصل را عمل کنند که وقت خودشان را به امضا کردن و کاغذ صرف نکنند وزیر باید فکر بکند و در کار وزارتخانه نظر داشته باشد.
- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
[۴- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه]
رئیس- موافقت میفرمایید جلسه را ختم کنیم (صحیح است) جلسه آتیه روز شنبه (بعضی از نمایندگان یکشنبه) جلسه معین شد که این کارها زودتر بگذرد. دستور هم بقیه مذاکره در برنامه دولت
(مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی - سید محمدصادق طباطبایی
اخبار مجلس
به تاریخ شنبه ۳۰ تیر ماه ۱۳۲۴ یک ساعت و نیم قبل از ظهر کمیسیون بودجه با حضور آقای وزیر دارایی به ریاست آقای ملکمدنی تشکیل لایحه دو دوازدهم بودجه مربوط به تیر و مرداد ماه مطرح مذاکرات مفصل در اطراف لایحه به عمل آمده و لایحه مزبور به ترتیب زیر به تصویب کمیسیون رسید و گزارش آن برای تصویب تقدیم مجلس شد.
رئیس اداره کمیسیونها
شماره ۶۶۱۲ ۹/۴/۱۳۲۴
فرمان قانون وزارت دارایی
قانون
وزارت دارایی
قانون اجازه پرداخت یک دوازدهم حقوق و هزینه کل کشور در خرداد ماه ۱۳۲۴ که به تصویب مجلس شورای ملی و صحه ملوکانه رسیده است ذیلاً ابلاغ میگردد:
با تأییدات خداوند متعال
ما پهلوی شاهنشاه ایران
نظر به اصل بیست و هفتم متمم قانون اساسی مقرر میداریم.
ماده اول - قانون اجازه پرداخت یک دوازدهم حقوق و هزینه کل کشور در خرداد ماه ۱۳۲۴ که در جلسه بیست و هفتم خردادماه ۱۳۲۴ به تصویب مجلس شورای ملی رسیده و منضم به این دستخط است به موقع اجرا گذاشته شود.
ماده دوم - هیئت دولت مأمور اجرای این قانون هستند. به تاریخ ۳۱ خرداد ماه ۱۳۲۴
دوره ۱۴ قانونگذاری
قانون اجازه پرداخت یک دوازدهم حقوق و هزینه کل کشور در خردادماه ۱۳۲۴
ماده واحده - مدلول ماده واحده مصوب ۳۰ فروردین ماه ۱۳۲۴ برای پرداخت حقوق و هزینه وزارتخانهها و ادارات دولتی در خرداد ۱۳۲۴ قابل اجرا است.
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه ۲۷ خرداد ماه ۱۳۲۴ به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است.
اصل قانون در دفتر نخست وزیر است.
رئیس مجلس شورای ملی - سید محمدصادق طباطبایی
نخست وزیر
لایحه تقدیمی دولت
ماده واحده - به وزارت دارایی اجازه داده میشود کلیه حقوق و هزینههای مستمر و غیرمستمر وزارتخانهها و ادارات و بنگاههای دولتی و سایر هزینههای کشور را در دوماهه تیر و مردادماه ۱۳۲۴ در حدود دوازدهم اعتبارات مصوب سال ۱۳۲۳ پرداخت نماید.
این پرداختها با رعایت قوانین مربوط به اعتبارات سال ۱۳۲۳ و بر طبق قانون بودجه سال ۱۳۲۲ و قانون متمم بودجه سالهای ۱۳۲۱ و ۱۳۲۲ و قانون و آییننامههای کمک به کارمندان به عمل خواهد آمد.
تبصره ۱- کمک کارمندان وزارت جنگ نیز مانند سایر وزارتخانهها و ادارات دولتی از محل درآمد سال ۱۳۲۴ کشور قابل پرداخت میباشد.
تبصره ۲- وزرات دارایی مجاز است هزینه نگاهداری یک هزارنفر ژاندارم احتیاط را که در سال ۱۳۲۳ نیز اعتبار مخصوص برای آن تصویب شده بود در پنج ماهه اول سال ۱۳۲۴ در حدود دومیلیون و پانصدهزار ریال پرداخت و ضمن بودجه سال جاری ژاندارمری اعتبار سالیانه آن را منظور نماید.
تبصره ۳- مفاد تبصره (۱) ماده واحده مصوب ۳۱ فروردین ماه ۱۳۲۳ موضوع تنخواهگردان خزانهداری کل مادام که لغو نگردیده به قوت خود باقی است.
- تصویبنامهها
شماره ۸۱۴۴ وزارت کشاورزی ۲۷/۴/۳۴
هئیت وزیران در جلسه بیست و پنجم تیر ماه ۱۳۲۴ بنابر پیشنهاد وزارت کشاورزی تصویب نمودند.
۱- انحصار صدور و خرید و فروش پنبه که طبق آییننامه شماره ۱۹/۱۸۲ دکتر میلسپو رئیس کل دارایی سابق با دولت میباشد از تاریخ صدور این تصویبهنامه با رعایت مقررات ذیل ملغی خواهد بود.
۲- نرخ خرید وش از دست اول هر سال با در نظر گرفتن هزینه زندگانی و بهای سایر محصولات کشاورزی از طرف وزارت کشاورزی تعیین و برای اطلاع عموم آگهی خواهد شد و وزارت کشاورزی موظف است که نظارت کامل نماید که وش با نرخ مقرر از کشاورزان و زارعین خریداری و به آنها اجحافی از این حیث نشود و وسایل لازم برای اجرای این منظور فراهم نماید.
۳- به کارخانهجاتی که از پنبههای موجود دولت خریداری نمایند اجازه داده میشود معادل ۵۰ در ۱۰۰ نخ حاصله آن را صادر نمایند.
۴- ورود پنبه و نخ به کشور به استثنای مقدار پنبه که به اتکای تصویب نامه شماره ۳۶۴۲/۳۰/۱۲/۲۱ سفارش داده شده است و بایستی با انجام تشریفات مقرر موارد شده باشد اکیداً ممنوع خواهد بود.
۵- کارخانجات دولتی موظفاند با دریافت اجرت مناسب و عادلانه وش اشخاصی که مراجعه مینمایند تصفیه و مواد حاصله آن را تحویل صاحبان وش نمایند.
۶- اداره دفع آفات وزارت کشاورزی مکلف است کماکان با هرگونه آفت پنبه مبارزه نماید.
۷- وزرات کشاورزی مکلف است نظارت عمومی کامل در امر کشت از لحاظ آشنا نمودن کشاورزان به اصول کشت این محصول و اقدامات لازم برای ازیاد کشت و مرغوبیت نوع بذر آن به عمل آورد.
۸- برای تهیه بذر مرغوب جهت کشت و پاک کردن پنبه با اصول فنی وزرات کشاورزی اجازه دارد نظارت کامل در تصفیه محصول کلیه کارخانجات بنماید و در صورت لزوم از پنبه تخمهایی که برای بذر مورد احتیاج است در مقابل پرداخت بهای مناسب آن استفاده نماید.
۹- به منظور تشویق کشاورزان و توسعه کشت پنبه بانک کشاورزی تسهیلاتی در دادن وام به کشاورزان پنبه خواهد نمود.
تصویبهنامه در دفتر نخست وزیر است.
م- ۳۱۱۸ نخست وزیر