مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ بهمن (دلو) ۱۳۰۱ نشست ۲۲۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ بهمن (دلو) ۱۳۰۱ نشست ۲۲۸

جلسه ۲۲۸

صورت مشروح مجلس یوم شنبه بیست و هشتم برج دلو ۱۳۰۱ برابر با ۳۰ شهر جمادی‌الثانیه ۱۳۴۱

(مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمن‌الملک تشکیل گردید)

(صورت مجلس یوم پنجشنبه بیست و هشتم دلو را آقای امیر ناصر قرائت نمودند)

رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله- بنده در صورت مجلس عرضی ندارم بعد از صورت مجلس عرایض خود را عرض خواهم کرد.

رئیس- آقای آصف‌الممالک (اجازه)

آصف‌الممالک- بنده در دستور عرض داشتم.

رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب- بنده هم در صورت مجلس عرضی ندارم.

رئیس- آقای حائری‌زاده چطور؟

حائری‌زاده- بنده هم در دستور عرض داشتم.

رئیس- آقای آصف‌الممالک اگر در دستور فرمایشی دارید بفرمائید.

آصف‌الممالک- بنده دو سه جلسه قبل تقاضا کردم لایحه طلب ورثه مرحوم مؤیدالممالک جزو دستور بشود تصویب هم شد ولی موقع نرسید لهذا تقاضا می‌کنم اگر آقایان موافقت بفرمایند امروز پس از مذاکره در لایحه روشنایی بقاع متبرکه این لایحه جزو دستور شود چون خیلی مختصر است و بزودی بگذرد.

رئیس- مخالفی نیست؟

(اظهاری نشد)

رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب- بنده اولاً در دستور عرض داشتم که باید قانون انتخابات مقدم بر لایحه شورای دولتی و روشنایی باشد. ثانیاً- یک عده از اهالی اسفندآباد کردستان در همدان متحصن شده و از حکومت آن جا شکایت دارند استدعا می‌کنم از مقام ریاست به وزارت داخله تأکیدی بشود که به عرایض آن‌ها رسیدگی شده و از تحصن خارج شوند. ثالثاً- مدت ۳ ماه است که سرایداران همدان در تلگرافخانه متحصن شده و به مجلس و سایر جاها هم شکایت و عرض حال داده‌اند ولی توجهی به عرایض آن‌ها نشده است استدعا می‌کنم که درباره آن‌ها توجهی شده و به عرایض آن‌ها رسیدگی بشود که بیش از این به آن‌ها تعدی نشود.

رئیس- آقای حائری‌زاده (اجازه)

حائری‌زاده- عرایض بنده گفته شد که قانون انتخابات مقدم باشد.

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- بنده راجع به دستور عرضی ندارم راجع به فرمایشات آقای حاج میرزا عبدالوهاب خواستم عرض کنم چون تذکر ایشان یک تنبهی است نسبت به کمیسیون عرایض لذا خواستم به عرض مجلس برسانم که سرایدارهای همدان همانطور که ایشان فرمودند در تلگرافخانه متحصن شده و تلگراف شکایت مخابره کرده‌اند و از این طرف مجلس هم به آن اندازه که نظامنامه داخلی به کمیسیون عرایض اجازه داده است اقدامات شده حتی به اعتبار سابقه (که گاهی معاونین وزارتخانه‌ها برای دادن توضیحات به کمیسیون احضار می‌شدند) راجع به این قضیه معاون وزارت داخله هم احضار و تذکر داده شده ولی فقط به ترتیب صورت سازی گذشته و ابداً قدم عملی برنداشته‌اند و راجعه به شکایت اهالی اسفندآباد از حکومتشان عرض می‌کنم در عرض یازده ماه هشت حاکم برای آن جا معین کرده و تغییر داده‌اند. ملاحظه بفرمائید در یک محلی که در مدت یازده ماه هشت مرتبه حاکمش تغییر کند (بر فرض آن حاکم انوشیروان عادل یا ملائکه هم باشد) ببینید به رعیت بیچاره چه می‌گذرد. این مسئله هم در کمیسیون صحبت شد و آقای حائری‌زاده و دیگران هم تشریف داشتند ولی به این مطلب اهمیتی داده نشد این است که استدعا می‌کنم از طرف مجلس به دولت تذکر داده شود که از این تعدیات جلوگیری شود و با بودن مجلس شورای ملی این مقدار به مردم فشار وارد نیاورند در یازده ماه هشت مرتبه حاکم یک محلی را تغییر ندهند. اگر حاکم اول خوب است چرا تغییرش می‌دهند اگر بد است چرا مجازاتش نمی‌کنند خلاصه هر چه مجلس در نظر بگیرد همان طور رفتار شود.

رئیس- آقای آقا میرزا هاشم آشتیانی (اجازه)

آقا میرزا هاشم- لایحه روشنایی بقاع متبرکه مدتی است جزو دستور شده و همه روزه از دستور خارج می‌شود استدعا می‌کنم این قسمت را چون خیلی مختصر است مقدم بدارند. البته وقتی که تمام شد وارد در قانون انتخابات می‌شویم.

رئیس- لایحه اش حاضر نیست و در تحت طبع است نزدیک ظهر تمام می‌شود. رأی می‌گیریم که قانون انتخابات مقدم باشد. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام بفرمایند.

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله- بنده در قانون انتخابات عرضی ندارم می‌خواستم راجع به یک مطلب دیگری تذکر بدهم البته همه آقایان بهتر می دانند که سال نزدیک به اتمام است دلو تمام شده فقط یک ماه دیگر به آخر سال باقی مانده است و مطابق رأئی که مجلس شورای ملی راجع به بودجه‌ها به عنوان اعتباری (یعنی چهاردیواری) و یا غیر اعتباری که بودجه‌های مفصل مشروح باشد داده است در آخر مدت بکلی مدتش تمام می‌شود یعنی سال که تمام شد چهاردیوار هم با هر چه در او هست معدوم و منهدم شده و دیگر اثری از آن باقی نمی‌ماند و مطابق اطلاعاتی که آقایان دارند دکتر میلیسپو رئیس کال مالیه تصمیم گرفته است (یعنی حقّاً هم باید به همین قسم رفتار شود) که بدون تصویب مجلس یک دینار به کسی ندهد و همچنین تصمیم گرفته است که از اول سال حقوق اجزاء ادارات و سایر دوایر دولتی را برج به برج تأدیه نماید. با این مقدمات البته مجلس شورای ملی باید بودجه‌های سنه آتیه را قبلاً حاضر کرده یعنی باید دولت بودجه‌ها را تهیه و به مجلس پیشنهاد نماید که تا اول سال تصویب شود و با این وصفی که تا امروز رفتار شده یعنی از بابت سنه آتیه که یک بودجه به مجلس نیامده سهل است بلکه بودجه سال جاری در اواخر این سال تصویب می‌شود حقیقتاً بنده متحیرم که بعد از اتمام سال وضعیت بودجه و مالیه مملکت چه می‌شود. مجلس باید قبل از حمل برخلاف گذشته و یک تکلیفی برای بودجه‌ها معین کند و دولت را تعقیب نموده و جداً بودجه‌ها را که قبل از حمل به مجلس بیاورند. چندی قبل شنیدم که دولت در مقام این است که بودجه‌های سال بعد را مرتب و قبل از حمل به مجلس تقدیم نماید و رئیس مالیه هم مشغول تهیه بودجه‌ها است ولی تا بحال که اثری مشاهده نشده است. بعد از مدتی تازه پریروز آقای رئیس‌الوزراء وزرای خودشان را به مجلس معرفی کردند و تشریف بردند دیگر نمی دانم چند ماه دیگر انشاءالله به زیارت جمال مبارکشان موفق شویم و نمی دانم که بودجه‌ها کی مرتب شده و به مجلس تقدیم می‌شود. این است که بنده پیشنهاد می‌کنم از طرف مجلس شورای ملی به دولت تأکید شده و از طرف مقام ریاست یک چیزی به دولت نوشته شود که بودجه‌ها را هر چه زودتر قبل از حمل به مجلس شورای ملی بیاورند تا بلکه در ظرف یک ماه یک اصلاحاتی در اطراف بودجه‌ها شده و تکلیف رئیس مالیه در سال بعد معلوم شود. مهمترین اقدامات عملی که باید مجلس شورای ملی برخلاف گذشته بکند این مسئله است و بس و تمام نمایندگان هم می‌بایست راجع به این مطلب اقدام نموده و به دولت فشار بیاورند تا زمینه بودجه‌های سال بعد روشن شده باشد. اگر چه به نظر بنده خیلی مشکل می‌آید که قبل از حمل بودجه‌ها بگذرد ولی اقلاً در ظرف ماه اول سال یک زمینه برای بودجه‌ها تهیه می‌شود این است که بنده عقیده دارم و اگر آقایان موافقت بفرمایند پیشنهاد می‌کنم که از طرف مقام محترم ریاست یک چیزی به دولت نوشته شود که بودجه‌ها قبل از حمل به نظر رئیس مالیه رسانده و به مجلس بفرستند تا مجلس تکلیف بودجه‌ها را معین نماید.

رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا- برای استحضار آقای حاج شیخ اسدالله و سایر آقایان نمایندگان محترم عرضه می‌دارم که کمیسیون بودجه زودتر از ایشان به این فکر افتاده است.

حاج شیخ اسدالله- بنده که عضو کمیسیون هستم خبر ندارم.

سلیمان میرزا- شاید جنابعالی فراموش کرده باشید روز پنجشنبه کمیسیون خبر داده است که اعضاء کمیسیون جدید برای روز شنبه (که امروز باشد) سه ساعت و نیم بعد از ظهر حاضر باشند و به دولت هم اطلاع داده است که دکتر میلیسپو اگر مشکلاتی برای تهیه بودجه دارد امروز عصری بیاید در کمیسیون بودجه جدید و اظهار کند زیرا این کار کمیسیون بودجه جدید است و کمیسیون هم کمال موافقت را با این مسئله دارد و وکلا هم البته همه مساعدت خواهند فرمود که شاید بودجه سال جاری شود به عبارت آخری کمیسیون می‌خواهد تمام بودجه‌ها را یک مرتبه در یک کتاب بزرگی که یک طرف آن جمع و یک طرف آن خرج باشد مطابق قانون استخدام تهیه و به مجلس تقدیم دارد که هم رأی دادن در آن سهل باشد و هم محتاج نباشد که مجلس وارد در اقلام بشود و نیز باید در نظر داشته باشیم که ۳ ماه از سال گذشته دیگر مجلس نخواهد بود.

آقا سید یعقوب- چرا نخواهد بود؟

سلیمان میرزا- البته خواهد بود ولی این مجلس نخواهد بود چون می‌خواهند اقلیت بشوند خیلی چپ رفته‌اند.

آقا سید یعقوب- خیر راست رفته‌ام.

سلیمان میرزا- در هر حال از برای سه ماه بعد از حمل موعد عمرش منقضی شده و دیگر این وکلاء در این مجلس نخواهند بود.

حاج شیخ اسدالله- این وکلا هم خواهند بود.

سلیمان میرزا- بسیار خوب همه این آقایان یا اقداماتی که سابقاً کرده‌اند و خواهند کرد وکیل خواهند شد و بنده هم جزو آن‌ها هستم پس حالا که آقایان مطمئن هستند که دوره دیگر هم وکیل خواهند بود یعنی همه هستیم خوب است بودجه‌ها را بگذاریم برای بعد از حمل دیگر چه عجله داریم که حالا بگذرانیم در هر حال کمیسیون بودجه وظیفه خود را انجام خواهد داد و امیدواریم در جلسه امروز بتوانیم وسائلی فراهم کنیم که بودجه‌ها قبل از حمل تهیه شود و به آنچه که همه آقایان وکلاء مایل و شایق هستند یعنی مرتب شدن بودجه و اصلاح مالیه مملکت موفق شویم و البته بدیهی است که اولین اصلاح مملکت اصلاح مالیه آن است و بس. (گفته شد - صحیح است)

رئیس- آقای آقا سید فاضل (اجازه) (جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است)

آقا سید فاضل- خیر آقا کافی نیست. بنده عرضی دارم و اگر چنانچه دو سه جلسه وقت صرف این مسئله بشود انفع است زیرا به عقیده بنده مسئله بودجه حیاتی و مماتی است و چیزی نیست که به لفظ تنها بشود قناعت کرد. بودجه یعنی جمع و خرج مملکت و البته جمع و خرج مملکت باید مرتب باشد. یک تاجری اگر جمع و خرجش معلوم نباشد تجارتخانه اش ورشکست می‌شود و بنده عقیده‌ام این است که اگر چند جلسه مجلس صرف این مسئله بشود صلاح مملکت است تا بالاخره مملکت دارای یک بودجه و جمع و خرج صحیحی بشود. چون سابقاً در ایام فترت یک بودجه‌های مرتبی نبود و بودجه عبارت بود از تصویب نامه‌های سهل و ساده هیئت وزراء بعد از آنهم در آخر سال یک چند کروری که باقی می‌آوردند یک فکرهای مملکت برباد دهی برای می‌کردند. عجالتاً دولت قدیم یک بودجه اعتباری تهیه کرده و زمینه برای بودجه‌ها در دست هست حالا اگر بعضی از وزارتخانه‌ها بر حسب احتیاج یک تجاوزاتی کرده‌اند گمان می‌کنم چندان اهمیتی نداشته باشد و بالاخره مجلس از برای اینکه حقیقتاً به جهت مملکت یک بودجه مرتبی تهیه کند و هر وزارتخانه بداند که چه اندازه باید خرج کند باید بودجه سال جدید را قبل از حمل به فوریت هر چه تمامتر تصویب کند و دولت جدید هم باید به زودی بودجه حقیقی مملکت را با جلب نظر رئیس مالیه پیشنهاد نماید و بنده خیلی از حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا متشکر شدم که فرمودند کمیسیون بودجه مشغول است که بودجه سال آتیه را قبلاً تهیه نماید و خواهش می‌کنم که یک قدم‌های جدی و عملی بردارند همه هم موافق هستیم یعنی همه وکلاء و همه مردم به این مسئله علاقمند هستند که جمع و خرج مملکت معلوم شود و بنده باز مجدداً تقاضا می‌کنم که به لفظ تنها قناعت نشده و بودجه سال آتیه را مرتب نمایند تا در سال آتیه بدانیم جمع و خرج مملکت مان چیست و دولت هم مجبور است که موافق قانون مقدس اساسی و نظامنامه داخلی قبل از حمل بودجه مملکت را مرتب نموده و تقدیم مجلس شورای ملی نماید.

رئیس- مذاکرات کافی است؟

(جمعی گفتند کافی است)

رئیس- قانون انتخابات مطرح است. ماده ۱۷ قرائت می‌شود (به شرح ذیل قرائت شد)

انجمن نظارت پس از انتخاب بلافاصله در محلی که برای خود اختیار نموده جمع و در تحت ریاست مسن ترین اعضاء خود یک نفر رئیس و یک نایب رئیس و به قدر لزوم منشی به رأی مخفی انتخاب خواهند کرد.

رئیس- آقای اقبال‌السلطان (اجازه)

اقبال‌السلطان- چون اغلب در اعضاء انجمن نظار اشخاصی که بتوانند کاملاً مطابق قانون وظایف خود را انجام بدهند خیلی کم است لذا بنده عقیده دارم که به انجمن نظار مرکزی اجازه داده شود که در موقع لزوم و احتیاج از خارج هم منشی و نویسنده بگیرند.

آصف‌الممالک (مخبر)- لازم به قید در ماده نیست البته در موقع احتیاج می‌توانند منشی اجاره کنند.

رئیس- آقای ملک‌الشعراء (اجازه)

ملک‌الشعراء- اگر به طرز سابق بود که انجمن نظار را یک نفر حاکم به میل خود معین می‌کرد این فرمایش آقای اقبال‌السلطان مورد داشت و شاید غالباً اتفاق می‌افتاد که میزاد سواد و معلومات آن‌ها را در نظر نمی‌گرفتند و یک نظریات دیگری داشتند ولی امروز اعضاء انجمن نظار را معتمدین و معاریف از میان خودشان انتخاب می‌کنند و میزاد سواد و معلومات آن‌ها را هم البته در نظر خواهند گرفت در این صورت دیگر ما محتاج نیستیم پیش بینی کنیم که منشی اجاره کنند و با این مطلب مخالف هستم.

(جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است)

رئیس- ماده ۱۸ مطرح است (به شرح آتی خوانده شد)

انجمن نظارت مقدم بر هر کار اعلانی مرتب نموده ۱۵ روز قبل از شروع به انتخاب به توسط مأمورین حکومتی در تمام حوزه انتخابیه اشاعه می‌دهد. اعلان مزبور مطالب ذیل را حاوی خواهد بود:

۱- شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان

۲- محل و اوقاتی که انجمن برای دادن تعرفه و اخذ رأی معین نموده است.

۳- ترتیب گرفتن تعرفه و داد رأی

۴- عده نمایندگانی که باید انتخاب شوند

رئیس- آقای اقبال‌السلطان (اجازه)

اقبال‌السلطان- بنده در ماده بیست و هشتم عرض دارم.

رئیس- آقای شیخ‌الرئیس (اجازه)

شیخ‌الرئیس- بنده موافق هستم

رئیس- آقای ملک‌الشعراء چطور؟

ملک‌الشعراء- بنده هم موافق هستم.

رئیس- آقای آقا سید فاضل

آقا سید فاضل- بنده هم موافقم

رئیس- آقای دولت‌آبادی

حاج میرزا علی محمد دولت‌آبادی- چون در این ماده بطور کلی نوشته‌اند که ۱۵ روز قبل اعلان خواهند داد بنده یک اشکالی به نظرم می‌رسد و آن این است که در شهرهای بزرگ یک مدتی بیش از ۱۵ روز لازم است ولی در قراء و قصبات این مدت زیاد است لذا بنده عقیده دارم که مانند قانون سابق یک حداقل و اکثری را قائل بشویم که حداکثر آن مثلاً ۲۰ روز و اقل آن ۱۰ یا ۵ روز باشد نه اینکه در تمام شهرها با اختلافات کلی و قرب و بعد مسافت یک مدت معینی را قرار بدهند خوب است کمیسیون توجهی به این نکته بفرمایند و حداقل و اکثر تعیین نمایند.

مخبر- این ۱۵ روزی که آقا ملاحظه فرموده‌اند برای انجمن‌های مرکزی و شهرها است که در تمام نقاط و حوزه‌های انتخابیه یک مرتبه اعلان بشود برای اینکه همه ملتفت بشوند که انتخابات شروع شده است بعد در ماده ۲۱ نوشته شده که انجمن‌های فرعی مطابق مقتضیات محل از ۵ الی ۷ روز قبل از شروع به انتخابات اعلانی نشر داده و انتخابات خود را بر وفق قانون خاتمه دهند.

رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله- در تبصره این ماده اینطور به نظر می‌آید که اختیار انجمن‌های فرعی را کلیتاً تفویض به میل انجمن مرکزی می‌کند.

زنجانی- در شهرها

حاج شیخ اسدالله- در هر صورت در هر کجا که انجمن فرعی لازم باشد به اختیار انجمن مرکزی واگذار نموده‌اند اگر اینطور باشد قدری به نظر بنده اشکال دارد برای اینکه انجمن مرکزی را آزاد گذارده‌اند که در هر کجا میل داشته باشد انجمن جزء تشکیل بدهد و اگر موافق میلش نباشد تشکیل ندهد و این ترتیب به نظر بنده صحیح نیست.

مخبر- آقای حاج شیخ اسدالله اگر به ماده ۲۰ مراجعه می‌فرمودند این فرمایش را نمی‌کردند بعلاوه، این تبصره فقط راجع به شهرها است مثلاً در یک شهری که چند شعبه برای انتخاب لازم است انجمن مرکزی با استحضار حکومت هر چند شعبه که لازم می داند با نظارت ۷ نفر از معتمدین محل انجمن فرعی را در همان شهر تشکیل می‌دهند ولی در خارج شهر باید مطابق ماده بیستم که بعد ملاحظه خواهید فرمود با حضور نماینده حکومت انجمن فرعی تشکیل بدهند.

حاج شیخ اسدالله- قانع شدم.

رئیس- آقای فتح‌الدوله (اجازه)

فتح‌الدوله- بنده هم همانطور که آقای دولت آبادی اظهار فرمودند اساساً این ۱۵ روزی را که برای اعلان نوشته‌اند زیاد می دانم و پیشنهادی هم به مقام ریاست عرض کرده‌ام و عقیده دارم ده روز کافی است. یکی دیگر اینکه در تبصره نوشته شده است که به نظارت هفت نفر از معتمدین محل تشکیل و انتخاب را اعلان و خاتمه می‌دهد. بنده نمی دانم این معتمدین که این جا نوشته‌اند آیا از معتمدین محل جزء باید باشد یا از معتمدین همان محل مرکزی. باید در این جا تصریح بشود که بعدها اسباب اشکال فراهم نیاورد چون از این تبصره اینطور فهمیده می‌شود که از معتمدین حوزه مرکزی است و اگر مقصود معتمدین همان حوزه قراء و قصبات باشد و باید هم اینطور باشد که این عبارت نمی رساند و مقصودم این است که این مسئله مطرح بشود.

رئیس- آقای شیخ‌الرئیس (اجازه)

شیخ‌الرئیس- فرق است بین انجمن‌های نظارت مرکزی و انجمن‌های فرعی. انجمن‌های فرعی ایادی همان انجمن مرکزی هستند و اگر چنانچه این انجمن‌های فرعی هم مثل انجمن نظارت مرکزی انتخاب شود علاوه اشکالات فوق‌العاده که در انتخاب هست به مشکلات دیگری هم بر خواهند خورد مثلاً انجمن مرکزی تهران مسئول انتخابات تهران و حومه آن است حالا اگر در سنگلج یا چالمیدان یک انجمن لازم داشت البته خود انجمن مرکزی به استحضار حاکم انجمن فرعی را تشکیل می‌دهد یعنی اشخاصی که از معروفین و معتمدین همان محل باشند انتخاب می‌کنند و بیش از این دیگر کمیسیون لازم ندانست وارد در جزئیات بشود که در آن انجمن فرعی هم مجدداً هیئت نظار خود را انتخاب بکنند چون هم اسباب اشکال می‌شود و هم مدت زیادی وقت لازم دارد و راجع به انجمن‌های فرعی ولایات و قراء هم اگر فرمایشی دارند ماده علیحده دارد که در موقع خودش می‌توانید مذاکره در آن ماده بفرمائید در آن جا نوشته شده که انجمن‌های نظارت مرکزی برای تشکیل انجمن‌های فرعی یک نفر امین و تغیر به امر انتخابات مأمور نماید که با حضور نماینده حکومت انجمن نظار را به ترتیبی که در ماده ۱۵ ذکر شده از بین اهالی معین می‌شود و مقصود این تبصره انجمن‌های فرعی است که مال شهر باشد و اگر چنانچه می‌خواستیم انجمن‌های فرعی شهر هم با همان ترتیب تشکیل انجمن نظار مرکزی انتخاب شوند خیلی صعب و اسباب به طرز جریان انتخاب می‌شود.

رئیس- مذاکرات کافی است؟ (جمعی گفتند کافی است) (پیشنهاد آقای فتح‌الدوله به مضمون ذیل قرائت شد)

در ماده ۱۸ بنده عقیده دام و پیشنهاد می‌کنم که ۱۵ روز برای انتشار اعلان زیاد است و ۱۰ روز کافی است.

فتح‌الدوله- پیشنهاد دیگری هم در تبصره دارم تقدیم می‌کنم.

رئیس بدهید بیاورند بعد می‌فرستیم به کمیسیون

ماده نوزدهم (به شرح ذیل قرائت شد)

انجمن‌های نظارت مرکزی مکلفند بدواً مطابق جدول منضم به قانون اقدام به تشکیل انجمن‌های فرعی نموده که متصدی و مسئول انتخابات محل خود باشند.

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- می‌خواستم از آقای مخبر یک سئوالی بکنم. در ماده ۱۸ قانون می‌نویسد: انجمن نظارت مقدم بر هر کاری اعلانی مرتب نموده ۱۵ روز قبل از شروع به انتخابات به توسط مأمورین حکومتی در تمام حوزه انتخابیه اشاعه می‌دهد. بعد در این ماده می‌نویسد که انجمن‌های نظارت مرکزی مکلفند بدواً مطابق جدول منضم به قانون اقدام به تشکیل انجمن‌های فرعی نموده که متصدی و مسئول انتخابات محل خود باشند و در هر دو ماده لفظ مقدم را می‌نویسد. دی یک جا می‌نویسد (مقدم) و در یکجا نوشته (بدواً) و هر دو یک معنی دارد می‌خواهم عرض کنم تقدم و تأخر برای کدامیک از این دو کار است آیا کدام را باید مقدم بدارند یعنی کدامیک در درجه اول و کدام در درجه ثانی است؟ توضیح بدهید.

مخبر- خیلی واضح و بدیهی است که اول باید اعلان کنند بعد شروع به سایر اقدامات که معین شده است بنمایند.

رئیس- آقای شیخ‌الرئیس (اجازه)

شیخ‌الرئیس- اساساً هم در قانون انتخابات سابق و هم در این قانون که حالا مطرح است هم در آن دوره و هم در این دوره مذاکره شد که آیا اختیار انجمن‌های جزء را به انجمن نظارت مرکزی بدهیم که با نظارت حکومت در هر جا صلاح بدانند انجمن تشکیل بدهند یا خیر؟ در دوره سابق که این قانون فعلی می‌گذشت مدتی در این موضوع گفتگو و مذاکره کردیم بالاخره به این ترتیب مقرر شد تمام آقایان نمایندگانی که آنوقت تشریف داشتند و از حوزه‌های انتخابیه خودشان مطلع بودند مدتی در انجمن دعوت شدند و بالاخره پس از مذاکرات طولانی یک حوزه‌های جزئی معین کردند و منظم به آن قانون گذشته شد بعد از آن که حوزه‌ها را معین کردند آن وقت ما احساس کردیم که کاملاً نتوانسته‌اند رعایت مقتضیات محلی و تناسب حوزه‌های فرعیه را نسبت به یکدیگر بسنجند. باید طوری انجمن‌های جزء را در جدول معین کرده باشند که دیگر انجمن‌های مرکزی محتاج به تعیین انجمن‌های جزء غیر از آن چه در جدول نوشته شده نباشد. این بود که در مجلس رأی داده شد به اینکه این حوزه بندی‌ها در جدول منضم به قانون معین شده معهذا اگر انجمن مرکزی به استحضار حکومت لازم دانست که در یک نقطه انجمن فرعی تشکیل شود تشکیل بدهد و با این مقدمات در این دوره چهارم از دیدن صورت مجلس‌ها و شکایات مردم و اعتراضات معلوم شد که این ترتیب حوزه بندی‌ها یک مشکلاتی برای ما تولید کرده است و غالب آقایان هم که در شعبات تشریف داشتند ملاحظه فرموده‌اند که در بعضی از جاها انجمن نظار دقت نکرده و بطور شایسته‌ای رضایت اهالی را نسبت به خود جلب ننموده و انجمن‌های فرعی را موافق احتیاج مردم تشکیل ندادند چنانچه در یک جائی که سه چهار فرسخ تا حوزه انتخابیه دیگر فاصله داشت انجمن تشکیل دادند و در یک بلوک بیست فرسخی انجمن فرعی نفرستادند. نظائرش را درست در خاطر دارم ولی نمی‌خواهم وارد در جزئیات و شخصیات شوم. این است که عرض می‌کنم البته همه آقایان در نظر دارند و می دانند در موقع گذشتن اعتبار نامه‌ها و دیدن صورت مجلس‌ها از شکایاتی که از اطراف می‌آمد معلوم می‌شد که در بعضی از بلوکات بزرگ اصلاً انجمن نفرستاده‌اند و در بعضی بلوکاتی که استعداد نداشته و یا جمعیتش کم بوده است انجمن‌های متعدد تشکیل داده‌اند. بنابراین، خواستم برای جلوگیری از این معایب و مفاسد حوزه‌های فرعیه بطور صحیح معین و به این قانون جدید منضم کردیم این بود که در دو سه ماه قبل به آقایان نمایندگان متحدالمآلی نوشته و تقاضا شد که صورت انجمن‌های فرعی محل خودشان را نوشته به کمیسیون بفرستند و تاکنون گمان نمی‌کنم نصف بلکه ثلث نمایندگان این صورت را داده باشند. یا به مسامحه گذرانده و یا اطلاعاتشان کافی نبود.خلاصه چون بنده امیدوار نیستم به اینکه در آن جدول منضمه به این قانون بتوانیم این احتیاجات را کاملاً پیش بینی کرده و رفع کنیم این است که بنده عقیده ندارم این ماده را تصویب کنیم و معتقدم که بگذاریم برای بعدها. اگر انجمن‌ها را با یک طرزی که رضایت بخش باشد توانستیم معین کنیم و مطمئن شدیم که رعایت دوری و نزدیکی و تناسب انجمن‌ها به یکدیگر و عده آراء انتخابات و غیره شد آن وقت این ماده را بگذرانیم واِلا چنانچه مثل سابق بگذرد و نتوانیم حوزه بندی‌ها را صحیحاً معین کنیم ناچاریم که اختیارات به انجمن بدهیم و در حدود معینی نه اینکه خدای نخواسته از آن حدی که بتوانند اعمال نفوذ کنند. از این جهت بنده عقیده‌ام این است که این ماده از موادی است که باید به حال خود باقی بماند تا بعد یک فکر صحیحی برای آن بکنیم.

رئیس- آقای ملک‌الشعراء (اجازه)

ملک‌الشعراء- درست است نتیجه گرفتن از این ماده مطابق اظهارات آقای شیخ‌الرئیس محول به جدول می‌شود ولی خود این ماده مربوط به جدول نیست این ماده طرز عمل انجمن نظارت مرکزی را معین می‌کند که پس از نشر اعلان وظیفه شان چیست؟ می‌گوید باید مطابق آن جدول انجمن‌های فرعی خود را معین بنمایند اما تعیین حوزه‌ها و انجمن‌های فرعی بعد خواهد شد مطلب دیگر در خاطر دارم که برای یکی از آقایان نمایندگان گویا آقای رئیس‌التجار بودند اشکالی تولید شده بود که آیا این انجمن‌های فرعی که ما می گوئیم مراد تمام انجمن‌های یک حوزه ایالتی است یا قسم دیگر است. عرض می‌کنم که خیر اینطور نیست مقصود انجمن‌های فرعی متعلق به یک حوزه است و در یک ایالت ممکن است بعضی حوزه‌های مستقل داشته باشد مثلاً انجمن قوچان را نبایستی انجمن فرعی خراسان فرض کرد بلکه خود قوچان یک انجمن مرکزی دارد و یک عده انجمن‌های فرعی. مقصود این است که تمام حوزه‌های فرعی مربوط به یک حوزه بزرگ مثل خراسان نیست و بعضی هم حوزه منفرد و مستقل است مثل قم که این حوزه‌های مرکزی باید پس از دادن اعلان انجمن‌های فرعی را در تحت نظر خودشان داشته باشند و مسئول صحت جریان انتخابات آن‌ها هم باشند و هیچ اشکالی هم ندارد و مخالفتی هم در این ماده گمان نمی‌کنم باشد. البته در موقعی که جدول انجمن‌ها معین شد اگر آقایان فرمایشی دارند آن وقت باید بفرمایند و بالاخره نتیجه این ماده آن جدول‌ها است و خود این ماده محتاج به مذاکره و مخالفت نیست تا موقعی که جدول معین شود.

رئیس- آقای آقا میرزا شهاب‌الدین (اجازه)

آقا میرزا شهاب‌الدین- یک قسمت از عرایض بنده را آقای شیخ‌الرئیس فرمودند و علاوه بر آن عرض می‌کنم این ماده باعث می‌شود که فردا شکایت زیادی از اهالی ولایات مخابره می‌شود که حوزه بندی‌ها و انجمن‌های فرعی مطابق میل و صلاح عامه مردم نبوده و بلکه نسبت هائی می‌دهند که نمایندگان مطابق میل و صلاح خودشان این حوزه بندی‌ها را کرده‌اند پس بنابراین گمان نمی‌کنم موفق شویم که تمام انجمن‌های فرعی را مطابق میل عامه بتوانیم در یک جدول منضم به این قانون معین نمائیم و به عقیده بنده عوض اینکه یک جدولی برای انجمن‌های فرعی معین کنیم بهتر این است که برای انجمن‌های فرعی یک قدی قرار دهیم مثلاً بنویسیم در نقاطی که ۴ فرسخ بهم فاصله دارند انجمن فرعی تشکیل بدهند و اهالی اطراف بیایند به آن انجمن که در ۴ فرسخ فاصله معین شده است و رأی بدهند یا قیود دیگری که آقایان معین نمایند واِلا اگر بخواهیم انجمن‌های فرعی را معین نمائیم خیلی صداها از مردم بلند خواهد شد.

آصف‌الممالک (مخبر)- آقای آقا میرزا شهاب الدین در موقعی که شکایات مردم راجع به نواقص قانون سابق می‌رسید تشریف نداشتند. قسمتی از شکایاتی که در صورت مجلس‌ها بود و عده شکایاتی که بعد از افتتاح مجلس رسید راجع به انجمن‌های جزو بود زیرا غالباً اشخاصی که در انجمن‌های نظارت بودند از ناحیه حکام معین می‌شدند و غالباً در نقاطی که احتمال می‌دادند در آن جا نفوذی داشته باشند و بتوانند یک عده آرائی تحصیل کنند به آن جاها تعرفه می‌فرستادند و جاهای دیگر را محروم کرده بودند مثلاً در یک نقاطی که هیچ ضرورت نداشت و اهالی استعداد انتخاب نداشتند و فقط ده خانوار یا بیست خانوار در آن جا بودند یک انجمن نظارت جزو تشکیل می‌دادند ولی در جاهائی که استعداد داشتند انجمن تشکیل نمی‌دادند به این جهت در کمیسیون راجع به این موضوع خیلی مذاکره شد که از چه راه باید رفع این معایب بشود بعد از مذاکرات زیاد بالاخره ترتیبی که به نظر کمیسیون رسید این بود که حتی‌الامکان انجمن‌های جزء در خود قانون معین شود برای اینکه انجمن نظار و حکومت محل و اشخاص متنفذ نتوانند به میل و اراده خود یک نقطه را حق انتخاب بدهند و نقطه دیگر را از انتخاب محروم کنند. آقای شیخ‌الرئیس هم فرمودند که هنوز از طرف تمام آقایان آن صورت‌ها نرسیده است. یک عده از آقایان صورت فرستاده‌اند و نقاط را هم معین نموده‌اند ولی بعضی از آقایان هنوز صورت نداده‌اند البته آن‌ها هم صورت خواهند فرستاد تا در کمیسیون منضم به این قانون بشود و بنده هیچ مانعی نمی‌بینم که صورت انجمن‌های فرعی در خود قانون ذکر شود و در آتیه دچار شکایت و مشکلاتی نشویم.

(جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است)

رئیس- عده برای رأی گرفتن کافی نیست. آقای گروسی (اجازه)

گروسی- هر کدام از بلوکات که عده معتنابه نفوس داشته و یک قدری از مرکز دور باشد به آن نقطه نایب‌الحکومه‌ها از طرف حکومت مرکزی فرستاده می‌شود و بدون رعایت و مناسبت و استعداد مکان نایب‌الحکومه فرستاده نمی‌شود.

(یکی از نمایندگان- آقا بلندتر بفرمائید)

گروسی- عرض کردم از طرف حکومت مرکزی برای هر بلوکی که قابلیت داشته باشد یک نایب‌الحکومه معین می‌شود که در آن جا مشغول حکمرانی شده و از مردم پرستاری می‌کند بنابراین خوب است ما هم از آن جا اقتباس کرده و همانطور تشخیص بدهیم یعنی در هر بلوکی که نایب‌الحکومه دارد نماینده هم از طرف انجمن مرکزی برود و در آن جا انجمن را انتخاب نمایند بطوری که در خود حوزه مرکزی انتخاب می‌کند نه اینکه در آن جا یک عده را به اسم نمایندگی انجمن از طرف حکومت انتخاب کنند. یا اختیار تام داشته باشد که یک چند نفر معدودی را مطابق میل حکومت انتخاب کنند یا خیر باید انجمن‌های فرعی آن جا هم مثل انجمن نظار مرکزی معین شود و انتخاب را نظارت نایب الحکومه آن جا به عمل آورند و تصور می‌کنم به این طریق دیگر نمی‌شود اعمال نفوذی برخلاف انتخابات به میان آورد واِلا اگر بخواهیم اختیار را به دست انجمن مرکزی و حکومت بدهیم که این‌ها هر که را خواستند انتخاب بکنند و مقاصد آن اشخاص را که میل دارند به عمل بیاورند صحیح نیست و باید آن جاها را هم نسبتاً قرار داد نهایت برای سهولت و آسانی صندوق آراء آن‌ها را بیاورند و ضمیمه به آراء حوزه مرکزی بکنند واِلا اگر بخواهیم انجمن فرعی را این طوری که در این ماده معین شده انتخاب کنیم می‌توانم عرض کنم اغلب انتخابات برخلاف میل قاطبه مردم بعمل خواهد آمد.

رئیس- باید رأی بگیریم به کافی بودن مذاکرات. آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام نمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- معلوم می‌شود کافی است. (آقای امیر ناصر ۲ فقره پیشنهاد آقایان را به شرح ذیل قرائت نمودند)

بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده نوزدهم عوض کلمه بدواً نوشته شود بعد از اعلان .. الخ (یعقوب الموسوی)

بنده پیشنهاد می‌کنم که تبصره ذیل به ماده نوزدهم اضافه شود:

تبصره- هر گاه انجمن نظار مرکزی بعضی محل‌ها که در جدول منضم به قانون تصریح ندارد لازم دانست که انجمن فرعی تشکیل بدهد اختیار خواهد داشت. (سید فاضل کاشانی)

رئیس- آقایان موافقند که تنفس داده شود یا خیر؟ (جمعی از نمایندگان- خیر)

رئیس- بسیار خوب ماده بیستم قرائت می‌شود. (آقای امیر ناصر به شرح ذیل قرائت نمودند)

انجمن‌های نظارت مرکزی برای تشکیل انجمن‌های فرعی باید یک نفر امین بصیر به ا مر انتخابات مأمور نمایند که با حضور نماینده حکومت انجمن نظار را به ترتیبی که در ماده پانزدهم ذکر شده از بین اهالی معین و در مدتی که برای انجام انتخابات آن‌ها مقرر شده انتخابات را به انجام رسانند هر گاه در محل اشخاصی که دارای شرایط انتخاب شدن باشند به اندازه کافی نباشد منتخبین انجمن را از اشخاصی که شرایط انتخاب کردن را داشته باشند تکمیل می‌نمایند.

رئیس- آقای زنجانی (اجازه)

زنجانی- بنده موافقم.

رئیس- آقای حاج میرزا علی محمد دولت‌آبادی (اجازه)

حاج میرزا علی محمد- بنده در خصوص انجمن‌های فرعی یک اصلی را معتقدم و آن این است که در عوض این انجمن‌ها صندوق آراء را بگردانند یعنی انجمن‌ها در خود محل انتخاب شده و فرستاده شود در دهات اطراف و تعرفه داده شده پس از آن صندوق را بگردانند و رأی بگیرند. و به عقیده بنده اگر آن انجمن‌های فرعی در مرکز انتخاب شود بهتر است از اینکه در محل‌ها انتخاب شود. و اینکه گفته می‌شود این ترتیب انجمن‌ها در ولایات اشکال دارد صحیح است زیرا رعایا باید از سه چهار فرسخ بیایند و رأی بدهند لهذا خوب است آقایان موافقت بفرمایند این اصل را تغییر بدهیم و انجمن‌های فرعی در فاصله ۳ فرسخ چهار فرسخ تشکیل شود و بعد صندوق را بگردانیم خصوصاً برای نقاطی که وسایل سه چهار فرسخ راه رفتن برای اهالی فراهم نیست این ترتیب خیلی بهتر است.

رئیس- آقای شیخ‌الرئیس (اجازه)

زنجانی- نوبت بنده نیست؟

رئیس- چرا بفرمائید

آقا شیخ ابراهیم زنجانی- بنده به آقایان تذکر می‌دهم که این یک اصل مهمی است. اولاً، جسارت می‌کنم اغلب مواد این قانون را بنده مرتب کرده‌ام و در کمیسیون طرف توجه واقع شده شاید اگر بعضی فحش‌ها هم باشد به بنده داده شود بهتر است تا به سایر اعضاء این است که عرض می‌کنم در تشکیل انجمن (چون ما برای رفع اشکالات انتخاب شده‌ایم) یک قدری واضح تر بگویم ما در شعبات همه دیدیم شکایات از چه قبیل شده و خلل انتخابات از کجاها شروع شده است. بطور اجمال عرض می‌کنم. انتخابات غیر صحیح یا صحیح و مختل و همه شکایات را می دانم. بالاخره ما مأمور شده‌ایم جلو آن چیزهایی را که سبب اختلال و تلبیس و غیره شده هر قدر بتوانیم در این قانون بگیریم. اگر چه تنها قانون کافی نخواهد بود. زیرا در قانون صحیح هم می‌شود سوء استفاده کرده ولی ما خواستیم هر قدر بتوانیم در این قانون جلوگیری کنیم این بود که بعضی شرایط در انتخاب شونده اضافه کردیم که از بعضی تدلیسات جلوگیری کنیم و بنده مخصوصاً در تشکیل انجمن‌ها و ترتیب انتخابات و این شکایاتی که دیدیم خیلی دقت کردم اولاً شکایات زیادی شده است که حاکم به دلخواه خودش انجمن تشکیل داد (اینطور هم بود. دستور می‌دادند که فلان شخص را انتخاب کنند) ما خواستیم این اختیار را از حاکم بگیریم. در کمیسیون خیلی مذاکره کردیم و بهترین ترتیبی که به نظر ما رسید این بود که از اهالی دعوت شود و اهالی از میان خودشان هر چقدر که لازم است (پنج نفر هفت نفر چهارده نفر) انتخاب نمایند و برای اینکه در بین یکی استعفا می‌دهد یکی استنکاف می‌کند یکی حاضر نمی‌شود گفتیم در برابر آنچه لازم است انتخاب کنند و از میان آن عده باقی مانده آنچه لازم است به حکم قرعه معین شود که هیچ اعمال غرض نشود. بنده که هر چه فکر کردم بهتر از این راهی نیافتم و آقایان اعضاء کمیسیون هم این ترتیب را قبول کردند. حالا آقایان در این چند روزه فکر کنند اگر یک ترتیبی بهتر از این برای تشکیل انجمن به نظرشان رسید بیایند و پیشنهاد بفرمایند. بعد بنده فکر کردم عیوب دیگری در انتخابات دیدم یکی بطوء جریان آن و یکی اختلاف نقاط که باعث طول کشیدن تشکیل انجمن می‌شود. این است که گفتیم باید مثل سایر ممالک دنیا دفعتاً واحده در تمام مملکت اعلان انتخابات بشود و این سه ماه یا چهار ماه را که برای انتخاب معین کرده‌ایم و مجلس هم هست و خبرها هم می‌رسد انتخابات تمام شود. طوری مدت را حساب کردم که در دو ماه الی سه ماه انتخابات تمام شود این بود که نتوانستیم بگوئیم اعلان انتخابات یکجا پانزده روز و یک جا ده روز بشود. علاوه بر اینکه نقاط فرق ندارد زیرا تقسیمات طوری شده است که تمام مساوی است. مثلاً در آذربایجان همه جا که انتخاب است و حوزه بندی باید بشود انتخاب می‌کنند لهذا صلاح دانستیم پانزده روز قبل در تمام ولایات اعلان انتخاب بشود در بین این مدت اعلان که مردم به یکدیگر خبر می‌دهند و حاضر می‌شوند انجمن‌های فرعی هم تشکیل می‌شود. حالا در خصوص انجمن‌های فرعی بنده یک توضیحی عرض می‌کنم. هر قدر بتوانیم انتخابات را از هم جدا کنیم بهتر است ولی در بعضی جاها ممکن نیست مثلاً اگر چنانچه ساوجبلاغ جمع شدن در یک جا مشکل باشد و انجمن‌های فرعی قرار بدهند. به نظر بنده اینطور آمد زیرا یکی اشکال می‌کند فلان جا مهم بود چرا انجمن فرعی تشکیل ندادید یکی می‌گوید فلان جا مهمتر بود. یکی می‌گوید از فلان نقطه به انجمن فرعی حاضر شوید. حقیقتاً اینطور است که اختیار در دست انجمن نظار است. این ترتیب هم به نظر بنده آمد و به آقایان قبل از اینکه راپُرت خودشان را بدهند عرض کردم و الآن هم عرض می‌کنم که آقایان ملتفت شوند اگر بشود قطعات را تقسیم کرد مثلاً قزوین را که دو وکیل دارد نمی‌شود تجزیه کرد و یک وکیل را به شهر داد و یک وکیل را به اطراف و نواحی بنابراین، تمام را مشترک قرار دادیم و شهر مرکز انجمن خواهد بود و چون تمام نمی‌توانند در شهر حاضر شوند این است که انجمن فرعی باید تشکیل بدهیم انجمن فرعی آن است که با انجمن مرکزی در انتخاب شریک است ولی چون تمام اهالی در یک مرکز نمی‌توانند حاضر شوند گفتیم در جای دیگر حاضر شوند و این را هم قرار دادیم که آراء هر ناحیه که حوزه فرعی تشکیل می‌شود در همان جا خوانده شود که اهالی بدانند ترتیب چیست که اگر در صورت مجلس نوشتند در فلان ناحیه فلان شخص اکثریت را داشت اهالی آن جا هم می دانند حقیقتاً اکثریت داشته است یا نه آنوقت آراء را حاضر کرده و با صورت مجلس به مرکز بفرستند غرض آن عقیده بنده که خواستم عرض کنم این بود که انجمن فرعی را اینطور قرار بدهیم و در جدول بنویسند از فلان جا تا فلان جا در این انجمن فرعی حاضر می‌شوند و از حدود فلان تا فلان در فلان جا حاضر خواهند شد دیگر نه از این جا به آن جا بروند نه از آن جا به این جا بیایند و یک مرکز وسطی هم برای انجمن فرعی باشد که از پنج فرسخ اطراف به آن جا بیایند و در یک ساعت قرار داده نشود که برای سمت دیگر دور باشد. اما مسئله گرداندن صندوق آنرا هم بنده در بعضی جاها پیشنهاد کرده بودم ولی آقایان ملاحظه فرمودند که اگر در تمام جاها قرار بدهیم مشکل است. بالاخره نظر در انجمن فرعی کردیم که چطور قرار بدهیم. در بعضی نقاط آبادی‌ها از هم خیلی دور است و عده کم است و بعضی جاها عده زیاد است. اگر نظر را به عده بکنیم مثلاً بگوئیم هر ده هزار نفر در یک انجمن فرعی جمع بشوند و رأی بدهند این در تمام مملکت ممکن نیست زیرا بعضی جاها خیلی از هم بعید است و نمی‌توانند حاضر شوند و بعضی جاها خیلی نزدیک است و احصائیه هم نداریم. خواستیم به مسافت قرار بدهیم دیدیم باز آنهم مشکل است برای اینکه اگر پنج فرسخ قرار بدهیم در یک جا سهل است ولی در بعضی جاها قراء و قصبات چنان از همدیگر دور است که این جا تا آن جا ده فرسخ فاصله دارد و ناچارند مشترک بشوند مثل سمنان و دامغان و جندق و بیابانک. پس مناط اعتبار فرسخ را نمی‌توان قرار داد. لهذا خواستیم هر یک از آقایان نسبت به ولایت و محل خودشان محل انجمن مرکزی اشتراکی یعنی آن نقاطی را که در انتخابات شریکند صورت بدهند و جای مهمی را برای مرکز معین کنند و آن وقت اسم ببریم که مثلاً هشترود و فلان جا و فلان جا در ده خوارقان رأی بدهند و فلان و فلان که بهم نزدیک است به حدودها در فلان مرکز که معین کردیم رأی بدهند. تقسیمات مملکت طوری بشود که دیگر کسی نتواند بگوید چرا فلان جا انجمن فرعی قرار دادید و وقتی بگویند جواب داده شود از روی قانون. فلان جا چرا رفت؟ از روی قانون. . چرا نرفت؟ از روی قانون. اگر توانستیم این ترتیب را انجام بدهیم بهترین کارهاست. بنده در بعضی نقاط به نظرم رسید که اگر آن نقاط خیلی از هم دور است رخصت داده شود که صندوق را بگردانند. یا خیر، اگر صندوق را نمی گردانند مثل شمیران که در انتخاب گذشته تعیین کردیم مثلاً مدت جمع آوری رأی ده روز در این جا باشند و در یک مرکزی هم که نزدیک باشد چهار روز در آن جا باشند و مثلاً چهار روز در تجریش ردی گرفته، سه روز در نیاوران، همه هم رأیشان مشترک بود و همین انجمن چهار روز در تجریش تعرفه داد و ۳ روز هم رفت در نیاوران غرض این هم یک ترتیبی است که فقط در مرکز یک انجمن باشد ولی هر چند روزی در یک جا کار کند که سهل باشد. یکی هم همان گرداندن صندوق است. صندوق را بگردانند در بعضی جاها که این هم ترتیب خوبی است. صندوق را می گردانند هر کس حق رأی دارد ورقه اش را می‌اندازد و می‌رود. یک چیزی هم بنده پیشنهاد کردم و آقایان هم پذیرفتند. سابقاً تعرفه می‌دادند و چون فاصله پیدا می‌شد می‌رفتند و آرائشان را می‌فروختند آن را هم قرار دادیم دادن تعرفه و رأی در یک مجلس واقع شود که امر قدری سهل تر واقع شود. اعلان انتخابات محدود، گرفتن رأی محدود. اعتبارنامه دادن محدود. اگر اینطور جریان پیدا کند اشکال تولید نمی‌شود و هم دو ماهه انتخاب تمام می‌شود و به این ترتیباتی که بنده عرض کردم خیلی از اشکالات رفع می‌شود. به نظر ما اینطور رسید که این قدر را تصویب کنیم. حالا اگر آقایان صورت محل انجمن فرعی و اطرافی را که حاضر خواهند شد صحیحاً تعیین می‌کردند و آن را در جدول می‌نوشتیم تمام اشکالات رفع می‌شد. بالاخره این مطلب را توضیح دادم برای اینکه آن چیزهایی که در این مواد ذکر شده منطبق است بر این عرایض بنده و به این طریق هم جریان انتخابات سرعت پیدا می‌کند و هم مخلوط نمی‌شود و هیچکس هم ادعا نمی‌کند که رأی من مانده و نداده‌ام. این توضیحات که عرض کردم برای همین بود. (جمعی گفتند مذاکرات کافی است)

رئیس- کافی است؟

شیخ‌الرئیس- بنده یک سئوالی دارم.

رئیس- آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام بفرمایند.

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- اکثریت است. (پیشنهادی از طرف آقای کازرونی به مضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که ماده بیستم مشتمل بر فوریت ذیل باشد:

۱- حوزه‌های فرعی منضم به قانون شود

۲- به انجمن مرکزی اجازه داده شود که اگر در محلی علاوه به آن چه در جدول تعیین شده مقتضی بداند انجمن فرعی تأسیس شود.

۳- اگر در بعضی نقاط اتفاق افتد که اهالی محل را هم جدول ضمیمه قانون محروم داشته و هم انجمن نظار مرکزی از حق محروم داشته اهالی محل حق داشته باشند که قبل از خاتمه انتخابات از انجمن نظار مرکزی مطالبه کنند که حق شرکت در انتخابات به هر نحوی که ممکن و سهل باشد به آن‌ها داده باشند. (کازرونی)

رئیس- ماده بیست و یکم (به تفصیل ذیل خوانده شد)

انجمن‌های نظارت فرعی مکلفند علاوه بر اعلانی که انجمن مرکزی منتشر نموده از پنج الی هفت روز به اقتضای محل قبل از شروع به انتخابات اعلانی نشر داده و انتخابات خود را بر وفق مقررات قانونی خاتمه دهند.

رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب- این جا که نوشته است انجمن‌های فرعی مکلفند علاوه بر اعلانی که انجمن مرکزی منتشر نموده از پنج الی هفت روز به اقتضای محل قبل از شروع به انتخابات اعلانی نشر داده آیا مقصود انجمن‌هایی است که در شهرها تشکیل می‌شود یا مقصود آن‌هایی است که در بلوک است اگر مال شهر است که همان یک اعلان کافی است و اگر مال بلوک است در بلوک که چاپخانه و دستگاه طبع نیست پس خوب است در همان روز که انجمن مرکزی اعلان می‌دهد به بلوک هم بفرستند و در آن جا هم منتشر شود. در سابق هم همینطور بود و این یک قید زائدی است و اسباب سوء جریان انتخابات و شکایات می‌شود.

رئیس- آقای شیخ‌الرئیس (اجازه)

شیخ‌الرئیس- اعلان اول کافی نخواهد بود و ممکن است در آن روز معین نتوانند اعلان بدهند یا آن سی نفر را که می‌خواهند برای انتخابات حاضر کنند حاضر نشوند به این جهت ممکن است این تولید اشکال بکند و اما اعلان باید باشد که مردم بدانند آن روزی که می‌خواهند رأی بدهند و تعرفه بگیرند کی است و محتاج به چاپ کرده هم نیست. ممکن است بنویسند یا همانطور که معمول است اعلان چاپ می‌کنند منتهی اسم ده روز و تاریخ را سفید می‌گذارند آنوقت این که پنج کلمه زحمتی ندارد بر اعلان اضافه کنند که مردم بدانند چه وقت است و زحمتشان به هدر نرود از پنج فرسخ بیایند خیال کنند فلان روز است بعد بگویند امروز نشد فرداست. این اشکال ندارد و راجع به شهر هم همانطور که خودتان تصور فرموده‌اید همان اعلان اول کافی ا ست و این ماده راجع به بلوکات است.

رئیس- مذاکرات کافی است؟ (جمعی گفتند کافی است)

رئیس- چند دقیقه تنفس می‌شود. (در ا ین موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)

رئیس- راپُرت کمیسیون بودجه راجع به ورثه مرحوم مؤیدالممالک مطرح است. (ماده واحده به مضمون ذیل قرائت نمودند)

کمیسیون بودجه لایحه نمره ۹۸۵ دولت راجع به طبع روزنامه رسمی را تحت مطالعه و دقت در آورده ماده واحده ذیل را تصدیق و برای تصویب به مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نماید.

ماده واحده- مجلس شورای ملی به وزارت مالیه اجازه می‌دهد که مبلغ سیصد و هفتاد و سه تومان و دو قران بابت قیمت جمع ۷۹ شماره روزنامه رسمی که در سنوات ماضیه لوی ئیل و پونت ئیل علاوه بر بودجه وزارت داخله توسط مؤیدالممالک پرداخت و تابحال تأدیه نشده این از بقایای مالیاتی سنه تخاقوی ئیل و ماقبل از آن به ورثه آن مرحوم عاید دارند.

رئیس- آقای ملک‌الشعراء (اجازه)

ملک‌الشعراء- بنده موافق هستم.

رئیس- آقای شیخ‌الاسلام اصفهانی (اجازه)

شیخ‌الاسلام- بنده خواستم سئوال کنم آیا تعیین محل پرداخت هم از وظایف مجلس است که تعیین کند فلان خرج را از چه بدهند؟ گویا تعیین محل از وظایف دولت باشد.

رئیس- آقای ملک‌الشعراء (اجازه)

ملک‌الشعراء- بنده نسبت به سئوال آقای شیخ الاسلام اعتراضی ندارم ولی دولت اینطور پیشنهاد می‌کند و مجلس هم رأی می‌دهد. البته اگر دولت یک محل مناسب تری در نظر داشت آن محل را پیشنهاد می‌کرد. لیکن رأئی را که ما می‌دهیم در اصل قضیه است. و اگر آقایان با اصل قضیه مخالفت می‌کردند ممکن بود بنده خاطرنشان کنم که مرحوم مؤیدالممالک یکی از خدمتگزاران قدیمی ملی مملکت ما بود و چندین سال عمرش را برای نشر معارف و بسط مطبوعات محلی صرف کرد و با یک فقر و تنگدستی که غالب نویسندگان این مملکت به آن مبتلا هستند دار فانی را به درود گفت و دولت هم در تأدیه حق ورثه آن مرحوم مسامحه کرد. از این جهت برای پاس خدمات یک نفر نویسنده بنده پیشنهاد دولت را حسن استقبال می‌کنم و از آقایان استدعا می‌کنم که موافقت بفرمایند بلکه حق ورثه آن مرحوم داده شود.

رئیس- آقای حائری‌زاده (اجازه)

حائری‌زاده- بنده در سابقه ایشان اطلاع ندارم ولی اگر حقیقتاً آن مرحوم یک طلب حقه داشته است جهت ندارد که به مطالبات لاوصول گذشته موکول نمایند البته دولت باید طلب هر کس را بپردازد و موکول به مطالبات لاوصول ننماید و اگر یک حساب سازی‌هایی است که البته ما نمی‌توانیم کورکورانه آن را تصدیق کنیم. بعلاوه، این ماده که راجع به روزنامه رسمی گذشته است اگر روزنامه رسمی گذشته هم مثل همین روزنامه رسمی است که حالا می‌بینم چندان اهمیتی ندارد چون روزنامه رسمی سابق را من نمی دانم چطور است؟ اگر فقط قوانین را طبع و توزیع می کرده است این کار را اداره مباشرت هم می‌تواند بکند و اگر قصدتان خانه به کسی دادن بوده است به اسم امتیاز روزنامه رسمی و غیره این چیز خوبی نیست و من تا نفهمم که این حساب صحیح است یا نه نمی‌توانم رأی بدهم و موافقت کنم.

رئیس- آقای رفعت‌الدوله (اجازه)

رفعت‌الدوله- همان طور که آقای ملک‌الشعراء فرمودند بنده هم کاملاً اطلاع دارم که مرحوم مؤیدالممالک خدمات زیادی به مشروطه کرده و در سه چهار سال قبل مرحوم شده و خیلی هم مقروض بوده است. حالا اگر آقایان در حق ورثه آن مرحوم بذل تعقد می‌کنند که طلب این بیچاره‌ها وصول شود گناهی نیست و اینکه از بابت سنه ایت ئیل نوشته نشده است برای این بوده است که تضییقی در بودجه نشود و وزارت مالیه از مطالبات لاوصول سنه ماضیه آن را خواهد پرداخت و از این نظر بنده موافق هستم.

رئیس- آقای آصف‌الممالک (اجازه)

آصف‌الممالک- بنده موافق هستم.

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- بنده هم موافقم.

رئیس- مخالفی نیست؟

(گفتند خیر)

رئیس- رأی می‌گیریم به ماده واحده. آقایانی که تصویب می‌کنند ورقه سفید واِلا ورقه کبود خواهند داد. (در این موقع اخذ آراء به عمل آمده و آقایان امیر ناصر و مستشارالسلطنه استخراج آراء نموده و نتیجه به قرار ذیل حاصل گردید)

ورقه سفید علامت قبول ۵۰- ورقه کبود و امتناع ۲۷

رئیس- عده حضار ۷۷ نفر به اکثریت ۵۰ رأی تصویب شد. آقای حاجی میرزا علی محمد دولت آبادی بواسطه کسالت و ضعف مزاجی که دارند شب‌ها از حضور در جلسه معذورند و شرحی هم به کمیسیون عرایض نوشته‌اند و کمیسیون اجازه داده است که از یک ساعت از شب گذشته از مجلس خارج شوند. یعنی ایامی که جلسات عصرها تشکیل می‌شود اگر آقایان رأی بدهند ایشان مجاز خواهند بود که در یک ساعت از شب گذشته از مجلس خارج شوند. آقایانی که این ترتیب را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. (پیشنهاد آقای حاج سیدالمحققین به شرح ذیل قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورا

چون آقایان در آخر جلسه ممکن است غالباً حضور نداشته باشند و اخذ رأی ممکن نشود بنده حالا پیشنهاد می‌نمایم جلسات در ایام شنبه و یکشنبه هم عصر تشکیل شود. (حاج سیدالمحققین)

رئیس- آقای حاج سیدالمحققین (اجازه)

حاج سیدالمحققین- گمان نمی‌کنم که محتاج به توضیح باشد چون مجلس رأی داده است که در ایام هفته ۳ جلسه عصر باشد و ۲ جلسه صبح. بنده پیشنهاد می‌کنم که این ۲ جلسه هم به طرف عصر محول شود.

رئیس- آقای حاجی میرزا مرتضی (اجازه)

حاج میرزا مرتضی- بنده آن موقعی که آقای ملک‌الشعراء پیشنهاد کردند که ۳ روز ایام هفته جلسات طرف عصر تشکیل شود اجازه خواستم ولی نوبت به بنده نرسید که عرایضم را عرض کنم. آقایان هیچ فکر نمی‌کنند که این مستخدمین چه باید بکنند این‌ها شب ساعت چهار از این جا فراغت حاصل می‌کنند در حالتی که در خانه‌هاشان نه نوکر دارند و نه کسی دارند که وسائل زندگانی آن‌ها را فراهم بیاورد این‌ها چگونه می‌توانند در این موقع شب بروند و وسائل زندگانیشان را تهیه کنند از آن طرف هم مذاکراتی که در مجلس می‌شود در جراید باید درج شود و مستخدمین مطابع شب‌ها باید معطل شوند تا اینکه مخبرین اخبار را به آن‌ها برسانند و جلسات شب خیلی اسباب زحمت آن‌ها خواهد شد و در آن موقعی که تبدیل جلسات از صبح به عصر مطرح شد آقای تدین معایب جلسات شب را فرمودند معذلک آقایان اصرار دارند که جلسات طرف عصر منعقد شود. اگر آقایان اصراری را که در تبدیل جلسات از صبح به عصر دارند صرف زود آمدن نمایند و در آن موقعی که آقای رئیس تعیین می‌فرمایند تشریف می‌آوردند هیچ اشکالی برای کار کردن نخواهد بود ولی بعضی از آقایان می‌خواهند شب نشینی کنند و تا ساعت ۳ و چهار بنشینند. بنده عرض می‌کنم آقایان خوب است صبح‌ها ۳ به ظهر تشریف بیاورند و جهت ندارد که اسباب زحمت مستخدمین مجلس را فراهم بیاورند زیرا مستخدمین در مواقع معینه مستخدم هستند در شبانه روز که مستخدم نیستند بلی اگر مجلس دو دسته مستخدم داشت یعنی یک دسته روز کار می‌کردند و یک دسته شب‌ها ممکن بود ولی یک دسته که نمی‌توانند شب و روز کار بکنند روزها کار می‌کنند و شب‌ها باید استراحت نمایند بعلاوه شب‌های زمستان گِل است و بارندگی است آقایانی که اتومبیل و درشکه دارند از مجلس که خارج شدند بطور راحتی می‌روند به منزلشان ولی برای سایرین درشکه هم پیدا نمی‌شود و مجبورند پیاده بروند آنوقت توی گِل‌ها بدون چراغ بعضی زمین می‌خورند و بالاخره هم اسباب زحمت برای خودمان و هم برای مستخدمین فراهم بیاوریم. بنده عقیده‌ام این است که این ۳ جلسه هم صبح باشد و آقایان سر موقع تشریف بیاورند.

رئیس- آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو- در آن موقعی که راجع به پیشنهاد آقای ملک‌الشعراء مذاکره شد بنده اجازه خواستم ولی نوبت به بنده نرسید. بنده یقین دارم آقای حاج سیدالمحققین فقط نظرشان به پیشرفت کار بوده است که پیشنهاد کرده‌اند همه روزه جلسه طرف عصر باشد و نظر دیگری نداشتند و بنده یقین دارم اگر به یک قسمت توجه بفرمایند خودشان منصرف می‌شوند بدبختانه ما در مواقعی که می‌خواهیم یک کاری بکنیم تمام اطراف را ملاحظه نمی‌کنیم مثلاً پیشنهاد می‌کنیم که لباس وطنی پوشیده شود آن وقت یک خصوصیاتی را در نظر می‌گیریم که طرف ضعیف کمتر ملاحظه می‌شود. عرض می‌کنم مستخدمین آن وسائل زندگانی که برای آقایان نمایندگان فراهم است ندارند. بنده به وکالت از طرف مستخدمین قول می‌دهم که اگر معادل نصف حقوق یکی از آقایان را برای هر یک از آن‌ها معین نمایند عوض ساعت ۴ از شب گذشته تا صبح کار می‌کنند ولی با یک حقوق جزئی نمی‌توانند تا نصف شب کار بکنند و با یک دلیل عرض می‌کنم که نمی‌توانند تا نصف شب کار بکنند برای اینکه آقایان تشریف می‌آورند این جا و تا هر وقت از شب که میل دارند صحبت می‌کنند مجلس هم که ختم شد به قول آقای کازرونی اطاق گرم و پیشخدمت‌ها هم سر خدمت حاضر آن وقت آقایان تا هر وقت از شب که میل دارند در اطاق‌های گرم می‌نشینند. آقا این حرف‌ها از زندگانی خانه فلان مستخدم کفالت نمی‌کند بعلاوه نطق‌های مجلس را باید جراید بنویسند. آن‌ها هم باز ضعفاء هستند آخر اجزاء مطبعه تا چه وقت از شب باید کار کنند تا بتوانند ۴ کلمه دست و پا شکسته از نطق آقایان وکلاء را بنویسند.

(گفته شد صحیح است)

بنابراین بنده استدعا می‌کنم آقایان بگذارند همان قسمتی که تصویب شد اقلاً چند روزی باقی بماند یعنی همین طور ۳ جلسه عصر باشد ۲ جلسه صبح و این قدر هم هیاهو نکنند و در هر جلسه برای تعیین اوقات مجلس این قدر صرف وقت نشود آخر چند روزی هم بگذاریم که کارهای دیگر بگذرد.

(صحیح است)

رئیس- آقای حاج سیدالمحققین (اجازه)

حاج سیدالمحققین- چون آقای ارباب به ترتیبات مجلس ابصر هستند فرمایشات ایشان بنده را قانع کرد و پیشنهاد خود را مسترد می‌دارم.

رئیس- موضوع مذاکرات فردا اولاً لایحه بقاع متبرکه ثانیاً طرح قانونی منسوجات وطنی مابقی را خودتان پیشنهاد بفرمائید. آقای معتمدالسلطنه (اجازه)

حاج میرزا مرتضی - بنده پیشنهاد می‌کنم که قانون انتخابات جزو دستور شود.

معتمدالسلطنه- در جلسه گذشته بنده راجع به قانون اپسیون یا حق اولویت راه آهن تقاضا کردم جزو دستور امروز شود و چون عده کافی نبود ممکن نشد رأی گرفته شود و چون کلیه آقایان نمایندگان راجع به ایجاد راه آهن مخالفتی ندارند و نظر به اینکه در جلسه ۲۷ قوس مذاکرات در کلیات این لایحه کافی شده بود و برای دخول در شور مواد هم رأی داده شده است استدعا می‌کنم که لایحه مزبور فردا جزو دستور باشد.

رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای معتمدالسلطنه

حاج میرزا مرتضی- پیشنهاد بنده راجع به قانون انتخابات مقدم تر است.

رئیس- کی پیشنهاد فرمودند؟

حاج میرزا مرتضی- قبل از آقای معتمدالسلطنه عرض کردم.

رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای حاج میرزا مرتضی که قانون انتخابات جزو دستور باشد. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد. آقای حاجی میرزا علی محمد (اجازه)

حاج میرزا علی محمد- پیشنهاد می‌کنم لایحه شورای دولتی هم جزو دستور شود.

رئیس- رأی می‌گیریم به قانون شورای دولتی که جزو دستور شود. (جمعی از نمایندگان - رأی لازم ندارد)

رئیس- آقای نجات (اجازه)

نجات- اولاً می‌خواستم در باب راه آهن عرض کنم که متأسفانه رد شد.

(بعضی از نمایندگان - تأسف ندارد)

نجات- چرا خیلی هم تأسف دارد که لایحه راه آهن در مجلس شورای ملی بیاید و رد شود.

(همهمه بین نمایندگان- این حرف‌ها چیست اینکه لایحه راه آهن نیست)

نجات- چرا این لایحه هم مقدمه راه آهن است. ثانیاً می‌خواستم عرض کنم که ورثه سلیم سنگ یک حق‌الارض در مازندران داشته‌اند و مدتی است که لایحه آن هم از کمیسیون گذشته و به مجلس تقدیم شده است و بیچاره‌ها مدتی است در این جا معطل هستند. استدعا می‌کنم آن هم فردا جزو دستور شود.

رئیس- آقای حاجی نصیرالسلطنه (اجازه)

حاج نصیرالسلطنه- بنده هم خواستم راجع به ورثه سلیم سنگ عرض بکنم که آقای نجات فرمودند و امیدوارم آقایان موافقت فرموده برای فردا جزو دستور گذارده شود.

رئیس- آقای سهام‌السلطان (اجازه)

سهام‌السلطان- بنده هم پیشنهاد می‌کنم که لایحه شورای دولتی هم جزو دستور شود برای اینکه امروز هم جزو دستور بوده و وقت نشد که در آن مذاکره شود.

رئیس- آقای محمد ولی میرزا (اجازه)

محمد ولی میرزا- بنده سابقاً عرض کردم که راپُرت کمیسیون راجع به ورثه صدیق دفتر از کمیسیون بودجه گذشته است و چون سال نزدیک به آخر است خوب است آنرا هم جزو دستور قرار داده و تصویب شود که آسوده باشند.

رئیس- آقای شیخ‌العراقین زاده (اجازه)

شیخ‌العراقین زاده- عرایض بنده را آقای نجات فرمودند.

رئیس- آقای محقق‌العلماء (اجازه)

محقق‌العلماء- عرضی ندارم.

رئیس- آقای حاجی شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله- بنده عرضم این بود که راجع به امتیاز گوگرد و نمک فردا جزو دستور شود.

رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)

حاج میرزا مرتضی- بنده عرضی ندارم.

رئیس- آقای فتح‌الدوله (اجازه)

فتح‌الدوله- بنده عرضم راجع به لایحه شورای دولتی بوده که آقای سهام‌السلطان فرمودند.

رئیس- آقای رفعت‌الدوله (اجازه)

رفعت‌الدوله- عرض بنده راجع به قانون انتخابات بود که رد شد.

رئیس- آقای آقا سید محمد تقی طباطبائی (اجازه)

آقا سید محمد تقی طباطبائی- عرضی ندارم.

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- بنده با پیشنهاد آقای حاج شیخ اسدالله موافقم.

رئیس- آقای آشتیانی (اجازه)

آشتیانی- بنده می‌خواهم عرض کنم اگر آقایان موافقت کنند لایحه امتیاز گِل سرخ جزء دستور شود زیرا موقع استخراج آن زمستان است و اگر زمستان بگذرد صدر هزار تومان به دولت ضرر می‌خورد. بنابراین خوب است آقایان موافقت بفرمایند که جزو دستور جلسه آتیه باشد.

رئیس- لایحه خاک سرخ هنوز طبع نشده است. آقای سردار فاخر (اجازه)

سردار فاخر- چون بقدر کفایت دستور معین شده است عرضی ندارم.

رئیس- آقای آقا میرزا سید حسن کاشانی (اجازه)

آقا میرزا سید حسن کاشانی- بنده می‌خواهم عرض کنم که یک لوایحی از کمیسیون فواید عامه گذشته است از قبیل امتیاز راه شوسه شهریار و لایحه چراغ برق مازندران که بهیچوجه جزء دستور نیامده است. تقاضا می‌کنم آن‌ها هم جزء دستور گذاشته شود.

رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا- چون لحظه قبل راجع به ورثه مرحوم مؤیدالممالک اظهار قدردانی شد بنده موقع را مغتنم شمردم که دو نفر دیگر از خدمتگزاران راه آزادی را یادآوری کنم یکی مرحوم میرزا یوسف خان مستشارالدوله است که شاید بتوان گفت اولین شخصی ا ست که در راه آزادی خدمت به مملکت کرده و بدبختانه این مملکت به طوری که باید رعایت خدمتگزاری آن‌ها را ننموده و ورثه آن مرحوم فقط یک دختر بیچاره است که با حال فلاکت روزگار می گذراند و تقاضا شده است که یک مختصر حقوقی که هیجده تومان باشد درباره ورثه او برقرار شود و مدت‌ها ا ست این جا مانده است و همچنین ورثه مرحوم آقا سید حسین اردبیلی که یکی از وکلای مجلس و خدمتگزاران راه آزادی بوده و در راه آزادی وفات نموده از برای ورثه ایشان هم یک پیشنهاد حقوقی شده که خیلی ناقابل است و گمان می‌کنم کسی هم مخالف نباشد و تقاضا می‌کنم در اول دستور گذاشته شود که این دو خانواده (که بقیه السیف اشخاص آزادیخواه هستند) به این مختصر حقوق نائل شوند.

رئیس- آقای حاج سیدالمحققین (اجازه)

حاج سیدالمحققین- عرایض بنده هم راجع به ورثه آقا سید حسین اردبیلی و مستشارالدوله بود که شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند.

رئیس- نسبت به ورثه سلیم سنگ مخالفی نیست؟

(گفته شد مخالفی نیست)

رئیس- راجع به لایحه شورای دولتی چطور؟

(گفتند باید رأی گرفته شود)

رئیس- آقایانی که تصویب می‌کنند که قانون شورای دولتی جزو دستور بشود قیام فرمایند.

(عده‌ای قیام نمودند)

رئیس- بلاتکلیف ماند. رأی می‌گیریم به اینکه لایحه گوگرد و نمک جزء دستور شود. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد.

(مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس- مؤتمن‌الملک