مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ بهمن ۱۳۰۶ نشست ۲۱۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم


مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ بهمن ۱۳۰۶ نشست ۲۱۲

مشروح مذاكرات مجلس ملى، دوره‏۶


جلسه: ۲۱۲

صورت مشروح مجلس شنبه ۲۸ بهمن ماه ۱۳۰۶ مطابق ۲۵ شعبان‌المعظم ۱۳۴۶


فهرست مندرجات:

۱-تصویب مرخصی آقایان حاج شیخ بیات- آقای میرزا ابراهیم آشتیانی

۲- تصویب فوریت طرح قانونی پیشنهادی جمعی از نمایندگان راجع به اصلاح و اضافه تبصره به قانون ممیزی

۳- بقیه مذاکرات نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به اجازه پرداخت اضافات سنه ۱۳۰۵

۴- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به اعتبار مخارج انتخابات دوره هفتم تقنینیه

(مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید)( و صورت مجلس یوم پنج شنبه ۲۶ بهمن را آقای نگهبان قرائت نمودند)

غائبین با اجازه ی جلسه ی قبل

آقایان : پالیزی – بنی سلیمان جوانشیر – میرزا حسن خان وثوق – محمود رضا – یحیی خان زنگنه –

غائبین بی اجازه ی جلسه ی قبل

آقایان : اسدی – اعظمی – حق نویس – نظام مافی – حاج شیخ بیات – حاج حسن آقا ملک – حاج غلامحسین ملک

دیر آمدگان با اجازه ی جلسه ی قبل

آقایان : عراقی – شیروانی – روحی – طباطبایی وکیلی – جهانشاهی

دیر آمدگان بی اجازه ی جلسه ی قبل

آقایان : شریعت زاده – قوام شیرازی – میرزا ابراهیم آشتیانی

رئیس – آقای حق نویس

حق نویس – قبل از دستور عرض دارم چون در صورت جلسه هم بنده را غایب بی اجازه نوشته اند از این جهت می خواستم عرض کنم که اجازه خواسته ام

رئیس – چند فقره خبر کمیسیون مرخصی قرائت می شود به شرح ذیل قرائت شد

نماینده ی محترم آقای حاج شیخ بیات برای مسافرت ضروری از ۲۴ دی ماه ۱۳۰۶ اجازه یک ماه مرخصی نمودند کمیسیون عذر ایشان را موجه دانسته با مرخصی ایشان موافق و خبر آن را تقدیم می نماید

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – موافقم مخالفی ندارد

رئیس – رأی گرفته می شود به این خبر آقایان موافقین قیام فرمایند اغلب قیام نمودند

رئیس – تصویب شد خبر دیگر نماینده محترم آقای آقامیرزا جواد خان امامی به شرح تقاضا نامه از پانزدهم فروردین مدت سه ماه به عذر کسالت مزاج و معالجه اجازه مرخصی خواسته اند و نماینده محترم آقای دکتر رفیع خان امین لزوم آن را در تقاضا نامه مزبور قید فرموده کمیسیون عرایض و مرخصی پس از مطالعه با دو ماه مرخصی ایشان از ۱۵ فروردین ماه ۱۳۰۷ موافقت نموده خبر آن را تقدیم می دارد

رئیس – آقای عدل

عدل – عرض می شود راجع به مرخصی ها که از کمیسیون خبرش را می فرستند اخیرا یک قدری مخالفت می شود با بعضی از رفقای ما مثلا آقای جوانشیر اخیرا وقتی که در مرخصی بودند از آنجا تلگرافا یک ماه اجازه مرخصی خواسته اند در تلگرافشان هم عرض کرده بودند به مقام ریاست که چون راه بسته شده است من نمی توانم حرکت کنم و بالاخره با این عذر موجه مرخصی ایشان رد شد و هم چنین آقای مقدم با این که مریض بودند و بنده هم که با ایشان همسایه هستم ازگرفتاری ایشان اطلاع داشتم متأسفانه مرخصی ایشان هم رد شد و حالا راجع به مرخصی آقای امامی هم با وجود تصدیق دکتر و با وجود این که همه ی آقایان می دانند که ایشان در سال گذشته سخت ناخوش شدند به طوری که از حیات ایشان مأیوس شده بودند مدتی رفته بودند در آذربایجان ودر آنجا تغییر آب و هوا دادند و حالا هم دکتر تشخیص داده است و تجویز کرده است که ایشان باید بروند برای معالجه و سال گذشته هم ایشان به هیچ وجه مرخصی نگرفته اند فقط امسال ایشان سه ماه مرخصی خواسته اند بنده می خواستم آقایان را متذکر کنم به این که اشخاصی هستند که شاید پنج شش مرتبه مرخصی خواسته اند و همیشه هم مرخصی شان تصویب شده است و این تبعیض یک قدری سبب یأس رفقا می شود بنده نمی دانم این مخالفت کمیسیون عرایض از چه نقطه نظر است این است که پیشنهاد کردم که به تقاضای خود ایشان رأی گرفته شود

زوار مخبر کمیسیون – اولا معلوم نشد که نماینده محترم موافقند یا مخالف و اگر هم می خواستند پیشنهاد کنند بایستی در موقع گرفتن رأی پیشنهاد کنند و این که فرمودند کمیسیون عرایض با رفقای ایشان مخالفت می کند بنده نفهمیدم که رفقای ایشان کیست که رفقای ما نباشند کمیسیون عرایض با یک نظر مودت و بالاخره در عین


حال وجدان خودشان را حکم قرار می دهند و مرخصیها را تصویب می کنند دیگر این که فرمودید آقای مقدم مریض بودند خیلی کم حافظه تشریف دارید برای این که روزی که آقای مقدم مریض بودند در وزارت مالیه با بنده و حضرتعالی پیش وزیر مالیه بودیم عدل – تکذیب می کنم زوار – به نوبه خودتان حرف بزنید راجع به جوانشیر هم دیگر چیز نیستم که یک قضیه که گذشته دوباره عرض کنم و آن هم تشخیصش با مقام ریاست است و راجع به مرخصی سه ماهه آقای امامی هم همین طور که اظهار شد روی همان نظریه آقای دکتر رفیع خان بود که کمیسیون دوماه تصویب کرد و بالاخره کمیسیون معتقد بودند که ایشان به هر نقطه از نقاط اروپا که بروند زیاده از بیست روز طول نمی کشد بیست روز می رود و بیست روزبر می گردد باقیش هم مشغول معالجه باشد

رئیس – رأی گرفته می شود

زوار – بنده این خبر را پس می گیرم اجازه بفرمایید بر گردد به کمیسیون و تجدید نظر شود

رئیس – خبر دیگر قرائت می شود این طور خوانده شد نماینده محترم آقای میرزا ابراهیم آشتیانی از تاریخ نهم بهمن ماه که مدت مرخصی ایشان منقضی شده است به شرح تقاضانامه مدت پانزده روز دیگر تمدید خواسته اند کمیسیون عرایض و مرخصی برای مداقه کامل از اداره مباشرت مدت غیبت مصوبه معزی الیه را از اول دوره ششم تحقیق نموده مطابق توضیح کتبی اداره مذکور نماینده محترم تا نهم بهمن ماه سه ماه و بیست روز غیبت متناوب داشته اند بنابراین کمیسیون عرایض و مرخصی با تقاضای تمدید مرخصی ایشان موافقت نکرده خبر آن را تقدیم می دارد

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – بنده عرضی ندارم

رئیس – آقای کازرونی

کازرونی – با آن شرح و بسطی که آقایان در این راپرت داده اند چیزی را که بنده فهمیدم که مدرک و مستند خودشان قرار داده اند منحصرا این است که چون سه ماه و چند روز مرخصی ایشان بالغ شده از این جهت ما تصویب نکردیم اگر این طور است که ما دیروز بود برای یک نفر از نمایندگان مدت چهار ماه تصویب کردیم و مخالف هیچ قانونی هم نبود ممکن است یک نفر از نمایندگان دارای یک عذر موجهی باشند نه تنها سه ماه چهار ماه شش ماه بلکه بیشتر اجازه مرخصی بخواهند بنده لزوما به عرض آقا می رسانم که نمایندگان عموما علاقمند به ملجس هستند ودر صورتی که حقیقتا مجبور نباشند هیچ دلیل ندارد که اجازه بخواهند بنده خودم سه دوره است که وکیل هستم سؤال می کنم از آقایان که کدام یک ماه بوده است که اجازه مرخصی خاسته ام و اگر یک روزی هم اجازه می خواهم برای این است که بروم کار های وکالتی خودم را انجام دهم تمام آقایان هم همین حال را دارند بنده سؤال می کنم که آیا میرزا ابراهیم آشتیانی برای تجارت رفته اند یا برای کار شخصی رفته اند اولا مریض بودند ثانیا به واسطه ی برف و مسدود شدن راهها خودشان و خانوادشان چند روزی معطل شدند خوب بود اقلا آقایان خودشان را می خواستند و تحقیق می کردند ایشان که علم غیب ندارند و نمی دانند که چرا معذور بوده اند در هر صورت بنده معتقدم که خوب است کمیسیون عرایض یک قدری قضایا را جدی تلقی کند بنده می بینم که از صورت جدی خارج شده نمی خواهم عرض کنم از روی طرفیت است استغفرالله ولی یک کسی را یک ماه مرخصی دادن و ده روز مرخصی دیگری را رد کردن این ها بر خلاف شأن مجلس است مخبر – آن چهار ماهی که نماینده ی محترم فرمودند که مرخصی داده شده آن راجع به این کمیسیون فعلی


نیست و مربوط به کمیسیون سابق بوده است و گناه ایشان را هم گردن این کمیسیون نمی شود انداخت راجع به نماینده ی محترم آقای آقا میرزا ابراهیم آشتیانی به طوری که در خبر ذکر شده ایشان سه ماه و بیست و دو روز از اول دوره تقنینیه اجازه خواسته اند و مرخصی داشته اند…..

یکی از نمایندگان – این طور نیست

مخبر – اداره مباشرت این طور صورت داده است کمیسیون مطالعات و تحقیقاتش از روی صورتی است که اداره مباشرت داده است و البته تصدیق می فرمایید که برای یک نفر نماینده در ظرف دو سال بیش از سه ماه و بیست و دو روز دیگر نمی شود مرخصی قائل شد از این جهت کمیسیون بعد از تحقیقات آن مدتی را هم که تصویب کرد از نقطه نظر علاقه مندی به زیارت اعتاب مقدسه بوده است و آن پانزده روز چون زائد بود تصویب نکرد

رئیس – رأی گرفته می شود

زعیم – بنده پیشنهادی دارم

رئیس – پیشنهاد نمی شود داد اول به خبر رأی می گیریم اگر رد شد به اصل تقاضا رأی می گیریم فعلا رأی گرفته می شود به مفاد این خبر آقایانی که تصویب می کنند قیام فرمایند کسی قیام نکرد رئیس – تصویب نشد رأی گرفته می شود به اصل تقاضا آقایانی که موافقند قیام فرمایند اغلب قیام نمودند

رئیس – تصویب شد

وزیر داخله – بنده استدعا کرده بودم لایحه مخارج انتخابات جزو دستور شود

رئیس – آقای مدرس

مدرس – عرض می شود که بنده با این هایی که در دستور است و آن چیزی که آقای وزیر داخله پیشنهاد کرده اند مخالف نیستم ولی یک مسئله ایست که به عقیده بنده دو سه دقیقه بیشتر عمر صرفش نباید کرد و خیلی هم مهم است اگر آقایان صلاح می دانند اول او مطرح شود بعد وارد مطالب دیگر شویم و آن تبصره ایست که راجع به ماده ۱۴ قانون ممیزی است و یک تفسیری است و مسئله این است که حقیقتا ما تجربه کردیم و دیدیم که فرضا اگر یک قانونی وضع کنیم که دولت یک مأموری معین کند دم دروازه که هر کس می خواهد وارد شود سلام بهش کند آن قانون هم ما را به زحمت خواهد انداخت هر قانونی که در مجلس گذراندیم بعد از آن که رفت در مورد اجرا اسباب زحمت می شود در صورتی که واقعا نظر وکلا خدمت به مملکت و موکلینشان است و این در خارج به دست مأمورین می افتد و اسباب زحمت مردم می شود یک قانون د رچند وقت قبل از این گذراندیم که مالیات اصناف را برداریم به جان شما هفته نمی گذرد که کاغذ شکایات از نقاط مختلفه نرسد که اصناف را در فشار گذارده اند که مالیات پارسال و پیرارسال را بدهید قانون ممیزی که بعد از زحمت های دو دوره مجلس از مجلس گذشت و لیکن در موقع اجرا اسباب یک زحمت فوق العاده برای مردم شد از جمله متعلق به آنجاهایی که آب رودخانه دارد یک مالیاتی مطالبه می کنند در خصوص آب و یک مالیاتی مطالبه می کنند از زراعت لهذا چون بنده خودم در این مسئله رفته ام و تحقیقاتی در ورامین کرده ام لهذا یک تبصره ای است که آقایان پیشنهاد کرده بودند و بنده هم امضاء کرده ام تقاضا دارم چون مردم در زحمت هستند آقایان راجع به این مسئله موافقت بفرمایند که این پیشنهاد برود به کمیسیون قوانین مالیه ودر کمیسیون دقت بکنند که در این یک ماه آخر سال چندین هزار نفوس که همه در فشار هستند از دست مأمورین راحت شوند و بعد وارد دستوری که آقایان می فرمایند بشویم

رئیس – آقای رفیع

رفیع – عرض می کنم راجع به این تبصره که آقا فرمودند اغلب آقایان موافقند برای این که همه تصدیق داریم که


این قانون ممیزی خیلی اسباب زحمت مردم شده است و برای اصلاح آن همیشه نمایندگان شمال و جنوب حاضر شده اند که یک تسهیلاتی را قائل شوند ولی تصدیق می فرمایند که این کلیت ندارد که هر قانونی که از مجلس گذشت اسباب زحمت مردم بشود برای این که ما مردمان عاقلی هستیم وقتی می بینیم یک قوانینی می گذرد که اسباب زحمت مردم می شود نباید آن قانون را وضع کنیم بنده هم معتقدم که ممکن است برای قوانین در اجرا اسباب زحمت مردم شود ولی این لایحه سیم کشی که پیشنهادی آقای آقا سید یعقوب است و جزء‌دستور هم است که مورد توجه آقایان است یک تبصره مختصری است و بایستی تکلیفش معین شود اگر آقا اجازه می دادند که داخل در دستورشویم و آقای رئیس هم تلفن می کرد به وزیر مالیه که ایشان هم حاضر شوند و تکلیف این تبصره معلوم شود بعد آن موضوع مطرح شود بهتر بود

رئیس – آقایانی که پیشنهاد آقای مدرس را تصویب می کنند قیام فرمایند اغلب قیام نمودند رئیس – تصویب شد تبصره مزبور به شرح ذیل قرائت شد غیر از مالیات ممیزی که صدی سه و از مجموع زراعت حاصله از زمین و آب گرفته می شود نمی توان از آب بالخصوص چه آب قنات و چه آب رودخانه که سابقا مالکین به عنوان حقابه می برده اند و می برند مالیاتی با عوارضی مطالبه افسر – معتمدالتولیه – عمادی – مدرس – سید کاظم – دهستانی – و جمعی دیگر از آقایان

رئیس – فوریتش مطرح است آقای کازرونی

کازرونی – عرض می کنم بنده نظر به این که این طرح به کمیسیون ارجاع می شود موافقت کردم و رأی هم دادم و حالا هم موافقم واستدعا می کنم که فعلا صحبتی در این باب نشود چون می رود به کمیسیون و همین قدر در تحت عنوان مخالفت خواستم این را عرض بکنم اگرمطرح بود البته بنده عرایضی داشتم واطلاع هم دارم که وزارت مالیه تجدید کلیه قانون را در نظرگرفته و شاید در کمیسیون قوانین مالیه مطرح باشد این هم جزء آن است و بالاخره تصمیم کلی راجع به این موضوع در کمیسیون گرفته خواهد شد

آقا سید یعقوب – بنده با فوریت مخالفم اگر اجازه می فرمایید عرض کنم

رئیس – آقای دهستانی

دهستانی – بنده موافقم عرض می کنم که موضوع فعلا در مجلس مطرح نیست که موافقت یا مخالفتی بشود مقصود این است که برود به کمیسیون وبه طوری آقای مدرس فرمودند این مسئله به قدری اسباب زحمت مردم شده است که حاضر شده اند از زراعت خودشان صرف نظر کنند بنده تقاضا می کنم از آقایان که موافقت بفرمایند این موضوع برود در کمیسیون و در آنجا تنظیم شود و بعد که برگشت به مجلس موافق و مخالف در اطرافش صحبت کنند

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – چون آقای مدرس یک بیاناتی فرمودند که بنده اساسا مخالفم و بنده می دانم که عوامل زراعت پنج چیز است آب – زمین – گاو – تخم و رعیت بنده عقیده ام این است که مالیات هم به آب است و هم به زمین این است که بنده با فوریتش مخالفم و تقاضا می کنم مجلس رأی بدهد که مثل لوایح معمولی در تحت دو شور بیاید می رود به کمیسیون قوانین مالیه در آنجا نظریات خودشان را اظهار می کنند دو مرتبه بر می گردد به مجلس زیرا این مسئله خیلی مهم است به این نظر بنده نمی توانم موافقت کنم و نمی توانم به خزانه مملکت ضرر بزنم بنابراین با فوریتش مخالفم و بایستی دو شوری باشد

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

دادگر – بنده مخالفم

رئیس – بفرمایید


دادگر – یک مطالبی است که بایستی گفته شود و اگر گفته نشود ممکن است که قضیه به حال اجمال بماند و دلائلی داریم که بایستی گفته شود و آن این است که این در مجلس شورای ملی معهود است که قضایا خواه ضعیف باشد و خواه قوی قابل مطالعه است بنده عرض می کنم که یک قضیه که فرضا هم دلائل بر علیه آن اغلبیت داشته باشد این نفی صلاحیت ازش نمی کند که درش مطالعه شود این پیشنهادی که آقای مدرس فرمودند می رود در کمیسیون و مطالعه می شود و بالاخره بنده تصور می کنم که بایستی در مقابل فرمایش آقای آقا سید یعقوب گفته می شد که این امروز در مجلس موکول به یک رأی نهایی نمی شود می رود در کمیسیون ودر معرض تحقیق و مطالعه می آمد و باز بر می گردد به مجلس بنابر این جای نگرانی نیست

رئیس – به کفایت مذاکرات که دیگر لازم نیست رأی گرفته شود ؟ مطلبشان را گفتند رأی می گیریم به فوریت آقایانی که تصویب می کنند قیام فرمایند اغلب قیام نمودند

رئیس – تصویب شد آقای آقا سیدیعقوب

آقا سید یعقوب – اولا بنده یک اشتباهی دارم مقام ریاست باید رفع کنند و آن این است که فوریت قبل از قابل توجه است یا بعد ؟ اگر قبل از قابل توجه است به عقیده ی بنده باید قابل توجه شود بعد داخل در فوریتش بشویم زیرا وقتی قابل توجه واقع شد و مجلس به فوریتش رأی داد دیگر در ماهیتش وارد نمی شویم و می رود به کمیسیون

رئیس – یک همچو مواردی پیش آمده است ولی بنده خودم شک دارم نمی دانم اول به قابل توجه بودنش باید رأی گرفت یا به فوریتش و این را باید مجلس حل کند و این دفعه اول نیست که همچو رأیی گرفته می شود و سوابق هم دارد خبر کمیسیون بودجه راجع به اضافات پست و تلگراف مطرح است

شیروانی – تکلیف این طرح چه می شود ؟

رئیس – اگر پیشنهادی دارید بفرمایید شیروانی – هنوز قابل توجه نشده است

دادگر – بنده عرض دارم اجازه می فرمایید ؟

رئیس – بفرمایید

دادگر – اگر قبل از رأی به فوریت این مسئله مطرح می شد البته باید تجزیه کنیم ولی وقتی رأی به فوریتی گرفته می شود قابل توجه در ضمنش است

(همهمه ی نمایندگان این طور نیست )

دادگر – رأی به فوریت معنایش این است که نه تنها قابل توجه است بلکه سریعا و فورا قابل توجه است بنابراین یک مرتبه دیگر قابل توجه بودن رأی گرفته معنی ندارد

رئیس – آقای حشمتی

حشمتی – بنده یک پیشنهادی عرض کرده بودم استدعا می کنم خوانده شود

رئیس – آن مطلب دیگری است

شیروانی – بنده عرض نظامنامه ای دارم

رئیس – آقای فهیمی

فهیمی – بنده تصور می کنم رأی به فوریت یا قابل توجه بودن هیچ کدام لزوم نداشت زیرا یک طرحی راجع به اصلاح قانون ممیزی چند روز قبل در مجلس مطرح شد فوریت آن هم رأی داده شد و یک اصلاحاتی بود که باید در آن قانون ضمیمه شود و الان هم در کمیسیون مطرح است و اگر بنا باشد هر ماده این لایحه علیحده علیحده به فوریت و قابل توجه بودن آن رأی گرفته شود که معنی ندارد این تبصره را هم در ضمن همان لایه اصلاح می کنند و راپرت آن را به مجلس تقدیم می کنند و حالا که رأی به فوریت آن داده شده است البته قابل توجه بوده است رئیس – آقای شیروانی


شیروانی – عرض کنم بنده عقیده دارم و شاید خود آقای مدرس هم که علاقه مند به این تبصره هستند این عقیده را دارند که در یک مسائلی که ما علاقه مند هستیم نباید سلب شود که در مجلس یک سوابق غلطی بگذاریم . آراء مجلس هیچ وقت ضمنی نیست مجلس باید در مسائل صریحا رأی بدهد طرز دادن رأی هم در نظامنامه معین شده به قیام و قعود یا ورقه یا مهره و رأی ضمنی جزو‌ آراء مجلس در نظامنامه قید نشده برای موضوع فوریت و موضوع قابل توجه شدن طرح ها هم درست دو فصل متمایز را در نظامنامه داریم کسی هم با نظر آقای دادگر مخالف نیست ولی باید یک رأی هم به قابل توجه بودن بگیرند شما نظامنامه را ملاحظه بفرمایید مطلب معلوم است مدرس – مانعی ندارد

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – بنده هم با آقای شیروانی موافقم

رئیس – آقای عراقی

عراقی بنده هم موافقم که رأی ضمنی نمی شود

رئیس – آقای دادگر

دادگر – چون نمی شود اشکال تراشی کرد ولی برای این که عمل به احتیاط هم کرده باشیم یک رأی هم به قابل توجه بودن می گیریم ولی این جا رأی ضمنی نبود و این تعبیری که شد صحیح نبود و حالا بنده در این باب چیزی عرض نمی کنم و چون یک عده ی موافق پیدا کردیم مخالفتی نمی کنم که یک رأی هم به قابل توجه بودنش گرفته می شود که نگرانی آقا ی شیروانی هم رفع بشود

رئیس – مخالفی دارد که یک رأی هم به قابل توجه بودن گرفته شود ؟

افسر بنده مخالفم

رئیس – بفرمایید

افسر – عرض کنم کدام یک از آقایان این نظر را دارند ؟ بفرمایند اگر این لایحه را قابل توجه نمی دانستند چطور به فوریتش رأی دادند ؟ این مطلب مسلم است و محتاج به توضیح نیست بنده عقیده ام این است که همان رأی به فوریت کافی است و قابل توجه بودنش مسلم است و بی ربط وقت مجلس را تلف می کنیم

رئیس – معلوم می شود که اکثریت قریب به اتفاق مایل هستند که باید یک رأی دیگر گرفته شود

جمعی از نمایندگان – صحیح است آقایانی که این تبصره را قابل توجه می دانند قیام فرمایند اغلب قیام نمودند

رئیس – قابل توجه شد من بعد وقتی که همچو مسائلی مطرح شود اول به قابل توجه بودنش رأی می گیریم بعد به فوریتش آقا سید یعقوب – این هم جزونظامنامه شود که من بعد اسباب اشتباه نشود

رئیس – لایحه راجع به اضافات پست و تلگراف مطرح است پیشنهاد آقای فهیمی به نحو ذیل خوانده شد بنده پیشنهاد می کنم که سطر آخر لایحه به ترتیب ذیل نوشته شود تصویب شده است در دوره ی عمل ۱۳۰۶ نیز در بودجه وزارتخانه های مربوطه منظور گردیده و به مصرف رسد

رئیس – این پیشنهاد را مسترد گردید ؟

فهیمی – بله پیشنهاد آقای فهیمی به شرح ذیل خوانده شد

ماده اول را به طریق ذیل پیشنهاد می نمایم ماده اول – مجلس شورای ملی اجازه می دهد اعتباراتی که برای مخارج غیر ثابته وزارتخانه ها بابت بودجه اضافی ۱۳۰۵ وزارتخانه ها در ضمن قوانین اعتباراتی اضافی به شرح ذیل تصویب شده جزو اعتبارات ۱۳۰۶ منظور تعهد و پرداخت آن بر طبق قانون محاسبات عمومی صورت


گیرد هر قلم یا مبلغ از این اعتبارات در موعد مقرره ی قانونی ۱۳۰۶ تعهد و یا پرداخت نگردد مطابق ماده ۴ و ۵ قانون محاسبات عمومی به بودجه ۱۳۰۷ مملکتی انتقال داده شود که به مصرف مخارج مصوبه برسد

رئیس – آقای فهیمی

فهیمی – غرض از اشکالی که برای این ماده پیش آمد این بود که چون حالا نزدیک به آخر سال است و ممکن است اعتبارات مصوبه در موقع پرداخت نشود ودر سیصد و هفت اسباب اشکال بشود بنده با مراجعه به مواد قانون محاسبات عمومی اشکالی در این امر نمی دیدم اگر تصریح شود که این اعتبارات در دوره عمل ۱۳۰۶ منظور شود چون سنه ی مالی شروع می شود از اول هر سال تا آخر سال یعنی دوازده ماه ولی دوره ی عمل متمم معاملات سنه ی مالی است که تا آ÷ر سنه ی بعد باشد یعنی دو سال چنانچه قانون محاسبات عمومی هم تصریح می کند که تا سه ماه از سال بع می توانند اعتبارات بودجه ی مصوبه سال قبل را تشخیص کنند و تا آخر سال بعد می توانند بپردازند و هرگاه در موقع مقرر اعتبارات مصوبه تشخیص یا حواله یا پرداخت نشد می توانند آنها رای به دوره ی عمل سنه ی بعد انتقال بدهند بدون این که به حقوق ثابته دائمی دولت خللی وارد بیاید چون این مسائل در عمل غیر روشن است و اشکالاتی پیش می آورد بنده لازم دانستم که تصریح شود که اولا آنچه اعتبارات اضافی در بودجه ۱۳۰۵ داده شده است در بودجه ی ۳۰۶ هم منظور شود آنچه را که مصرف کرده اند هیچ وهر چه از آنها که در موارد مقرره تشخیص و حواله نشد مطابق مواد چهار و پنج قانون محاسبات عمومی آنها را به دوره ی عمل سال بعد انتقال بدهند و به مصرف برسانند که دیگر اشکالی برای وزارتخانه ها در عمل پیش نیاید

مرتضی قلیخان بیات – یک مرتبه دیگر قرائت شود پیشنهاد مزبور مجددا به شرح سابق خوانده شد

مخبر – نظر با این که اشکالاتی که جلسه گذشته بوده تمام در اطراف قانون محاسبات عمومی بود بنابر این به آقای وزیر مالیه و متخصصینی که در وزارت مالیه هستند مخصوصا برای تشخیص قوانین و تطبیق آن با قانون محاسبات عمومی مشورت شد و این ماده با ذکر تمام موارد قانون محاسبات عمومی نوشته شده است و بعدهم آقای فهیمی پیشنهاد کرده اند بنده قبول می کنم

آقا سید یعقوب – ما اعضاء کمیسیون مخالفیم

رئیس – آقای روحی که عضو کمیسیون نیستند آقای عراقی

عراقی – عرضی ندارم

رئیس – آقا سیدیعقوب

آقا سید یعقوب – بنده کاملا مخالفم پیشنهادی هم کرده ام که خدمت اعضاء محترم کمیسیون بودجه قدیم تقدیم داشته ام وتوجه آقایان را هم به او جلب کردم بعد خدمت آقای مخبر هم عرض کردم ایشان هم اول تا اندازه ای با بنده موافقت کردند ولی بعد آقای فهیمی آمدند این جا به مذاکره کردن و بنده نفهمیدم چه شد حالا اصل موضوع را به عرض آقایان می رسانم پنج شش وزارتخانه لایحه اضافی آوردند وزارت امور خارجه لایحه اضافی آورد وزارت فوائد عامه لایحه اضافی آورد وزارت داخله لایحه اضافی آورد پست و تلگراف لایحه اضافی آورد وزارت معارف هم لایحه اضافی آورد و در این لوایح اضافی اقلامی بود

زعیم – آنها را بفرمایید

آقا سید یعقوب – بنده عالم السر و الخفیات نیستم جنابعالی هم وکیلید اقلام را نگاه کنید یک اقلامی در آنجا بود بعضی راجع به حقوق بود بعضی راجع به یک مخارج غیر ثابت بود بعضی راجع به یک بنائیهایی بود که اگر حالا نشد در ۳۰۷ و ۳۰۸ بشود یک قلمی که قابل توجه اعضاء کمیسیون بود مسئله سیم کشی بود که سالی صد وهشتاد هزار تومان مجلس در آن لایحه اضافی اعتبار داد به پست و تلگراف که سیم کشی کند و چون مسئله سیم کشی کاملا قابل توجه و ملاحظه بود و برای


این مملکت مثل شرائین بود که مرکز را اتصال می دهد به تمام نقاط در سمت شمال وجنوب و مشرق و مغرب و هم چنین نسبت به ترکیه و روسیه یک تأسیساتی بود که حقیقتا برای مجلس شورایملی و مشروطیت خیلی زیبنده بد که ما الحمدالله در بودجه مان این کار را کردیم حقیقتا ویل کمن سای یوماه ما نباید سال به سال همان بودجه ی ارتزاق را بگذرانیم یک نقطه درخشنده ما این است که برای سیم کشی صدوهشاد هزار تومان گذراندیم ولی این یک کلمه را که ما گفتیم آن وقت یک مرتبه خانه ای در محمره خراب شد خانه ای در سیستان خراب شد خانه در آستارا خراب شد ده ده یک قلم هایی در اینجا جمع کردند بنده نمی دانم چه شد وزراء مسئولیت مشترک دارند همان طور که نسبت به سیم کشی موافقت می کردند با آن جا هم موافقت می کردند نهایت آن عملیات صرفه جویی که در محاسبات است و من خیلی بهش معتقدم جلوگیری کرده است حالا می خواهند همان ها را برگردانند به یک قلمی به عنوان که ما سیم کشی را می خواهیم تقویت کنیم بنده عرض می کنم سنه مالی تمام شد سنه ۳۰۵ تمام شد داخل در سیصد وشش شدیم آن اعتباراتی که در سنه ۳۰۶ تمام نسبت به سیم کشی که یک قدم اساسی است و جلب توجه همه ماها را کرده است پول آنها را می دهیم بنده بیش از یک رأی نمی توانم بدهم ولی حاضرم در این جا سه رأی بدهم برای این که مسئله سیم کشی یک تشکیلات جدیدی است اما یک بناهایی که هنوز شما نکرده اید بعد هم شاید یک بائی حاصل شود این چه سابقه است و چه ترتیب است ؟ که بودجه ی سیصدو پنج را در سیصد وشش و سیصد وشش را در سیصدوهفت و سیصدوهفت را در سیصد وهشت قرار بدهیم آقای فهیم الملک وزیر مالیه بوده اند می فرمایند این چون در سیصد وپنج تمام نشده در سیصد و شش قرار می دهیم اگر در سیصد وشش تمام نشد در سیصدوهفت و بالاخره اگر خدا عمرمان بدهد تا آخر سالی که حکومت مشروطه بر پا است پس مجلس چه چیز است مجلس باید متوجه باشد که سال به سال بودجه را مطابق دیوان محاسبات بگذراند مخصوصا مجلس شورای ملی ایران دو کمیسیون بودجه دارد بودجه ی قدیم است و بودجه ی جدید کمیسیون بودجه ی جدید هم تشکیل شده است وزراء هم حاضر شوند بیاییند بودجه ها را بگذرانند لوایحی که محتاج الیهشان است بگذرانند لازم نکرده که وزراء بنشینند تصویب نامه ای بر خلاف قوانین بگذرانند این لوایحی که طرف احتیاجشان است بگذرانند چرا من بیاییم رأی ضمنی و مساعده بدهم که در سیصد و هفت هم اگر اعتباری دارنداز این جا منتقل به آنجا شود بنده سیم کشی را که دولت و وزیر فعال ما شروع کرده است بهش رأی می دهم و اگر یک خرج لازم دیگری دارند اقای وزیر داخله آقای وزیر مالیه آقای وزیر خارجه لوایحشان را بیاورند کمیسیون بودجه هم تشکیل شده و فورا در بودجه ۱۳۰۷ بگذرانند ودیگر اعتبار آوردن و بودجه ی سیصد وهفت را دنبالش آوردن بنده جدا مخالفم

وزیر پست و تلگراف – آقا بهتر می دانید که این قانون اضافات امسال گذشته و مخصوصا در اردیبهشت امسال بود و راجع به این مسائلی که آقا فرمودند در جزئیاتش یکی یکی این جا بحث شده و لزوم آن را مجلس در نظر گرفته و تصوی کرده است منتها یک مبلغ آن را وزارت مالیه پرداخته و بقیه اش را به عنوان این که می گوید دوره ی مالی خاتمه پیدا کرده نمی تواند بپردازد وما در این جا امروز می خواهیم این اشکال اداری را رفع کنیم آقا این طور فرمودند که ما در این جا ضمنا می خواهیم یک اعتباراتی بگیریم این طورنیست بنده چند فقره از آنها را می خوانم ملاحظه بفرمایید اگر لزوم دارد تصویب کنید اگر ندارد که هیچ مثلا صد وسی و پنج هزار تومان در دو قلم اعتبار سیم کشی است بین تهران و روسیه بین تهران و سرحد ترکیه که دو خط مهمی را تشکیل می دهد دوهزار وسیصد و کسری سیم کشی کابل است بین


عبادان و محمره و تصدیق می فرمایید که این مسئله یکی از مهمترین چیزهایی است که چند روز پیش از این هم مذاکره شد یک فقره ای راجع به پنج هزار تومان تعمیرات گوشه ی میدان است که یک قسمت از عمارت وزارتخانه خراب شده که اگر چنانچه حالا شروع به تغییر نکنیم می ماند برای سال آینده آن وقت دوباره باید بیاییم این جا و اجازه بگیریم و منتهی می شود به زمستان آن وقت فصل هم گذشته است و اگر بنایی نشود از بین می رود یک قلم دیگر از اعتبارات مال وزارت خارجه است که می خواهم ملاحظه بفرمایید مثلا دوهزار پانصد تومان برای تعمیر عمارت سفارت ایران در لندن است یک خانه کرایه کرده اند برای مدت دوازده یا سیزده سال به شرط این که تعمیرش را خودمان کنیم الان یک سال است همه روزه از سفارت تلگراف می کنند که این خانه محتاج به تعمیر است و باید تعمیر بشود در اینجا امروز شما می خواهید رأی بدهید راجع به یک مخارج ثابتی نیست یک مخارج غیر ثابتی است از قبل سیم کشی و غیر این ها که امروز رأی بدهید مقدماتش فراهم می شود ودر سال آتیه در فصل و موقع خودش انجام می شود و اگر امروز رأی ندهید می ماند برای زمستان دیگر و زمین می ماند بنده عقیده ام این است که آن پیشنهادی که آقای فهیمی این جا دادند با توافق نظر وزارت مالیه و تطبیق با قانون محاسبات عمومی این پیشنهاد را تنظیم کردند هیچ فرق نمی کند که امروز شما رأی بدهید یا پس فردا که ما بودجه را بیاوریم اینجا ودر جزئیات این هم کامل مباحثه شده اس ورأی هم داده اند و این یک تجدید رأیی است و بنده کامل با آن پیشنهاد موافقم این است که استدعا می کنم آقایان اجازه بدهند که ما از امروز شروع به کار بکنیم و مقدماتش را تهیه کنیم که در موقع و فصل خودش این کار تمام شود

رئیس – پیشنهاد را آقای مخبر قبول کردند می باید رأی بگیریم عجالتا پیشنهادهای دیگر قرائت می شود (به مضمون ذیل خوانده شد)

پیشنهاد آقای شریعت زاده

اصلاح ماده اول – دولت مجاز است اعتباراتی را که باری مخارج غیر ثابت وزارتخانه ها در سنه ی ۱۳۰۵ در ضمن قوانین اعتبارات اضافی سنه ی ۱۳۰۵ تصویب شده تا آ÷ر سنه ی مالی ۱۳۰۶ در حدود قانون محاسبات عمومی به مصرف رسانیده ودر بودجه ۱۳۰۶ وزارتخانه های مربوطه منظور نماید

رئیس – آقای شریعت زاده

شریعت زاده – علت این که بنده این پیشنهاد را تقدیم کردم فقط از این نقطه نظر است که خواستم توضیحاتی راجع به عدم لزوم مباحثه طولانی در این باب بدهم اساسا مطلب این است که یک مخارجی است که در ۱۳۰۵ تصویب شده و الان از برای آن مخارج از طرف دولت پیشنهادی شده است و تقاضای اجازه کرده است که آن کارهایی که پیش بینی شده بود و می بایستی آنها را تمام کند انجام دهد البته ما در مملکت یک قانون محاسبات عمومی داریم که تمام تسهیلات لزمه را برای دولت در آن قانون منظور داشته است مثلا تعهداتی که دولت می تواند بکند تا سه ماه بعد از انقضاء سال هم یم تواند بکند و بعد از آن که تعهد شد تا آخر سال بعد هم می تواند پراخت کند بنابراین به نظر بنده دولت وقتی پیش بینی کرده است که یک مخارجی را امروز می تواند تعهد کند و تا آخر سال ۱۳۰۷ هم به موب قانون محاسبات می تواند این تعهد را اجرا کند یعنی پرداخت نماید پس این مباحثاتی که می شود بهه نظر بنده غیر لازم است زیرا اگر یک فکری هم باشد که آن فکر دلالت بر لزوم تصویب خرجی که در قانون محاسبات عمومی پیش بینی شده باشد بکند نباید مخالفت کرد و برای صرف وجوه متعلقه ای به مملکت برای رفع حوائج یک اصولی داریم که باید آن را حفظ کنیم مگر یک مسائل فوق العاده پیش بیاید که مجلس استثناء اجازه بدهد و تصور نمی کنم دولت هم همچو نظری داشته باشد


وقتی بنا شد دولت امروز بتواند آن مخارج را تعهد بکند و تا آخر سنه ۳۰۷ هم به موجب قانون محاسبات عمومی بتواند این مخارج را بکند دیگر نگرانی ها باید مرتفع شود و اشکالی ندارد این است که از آقای وزیر تقاضا می کنم که متوجه باشند به این که احتیاجاتی که دارند به موجب این تصویب مرتفع شود که از حالا تا سه ماه بعد از انقضاء سال تعهد را تشخیص کنند و این تعهد را تا آخر سال ۱۳۰۷ اجرا کنند بنابراین هیچ نگرانی نیست و البته قسمتی که مربوط است به منظور داشتن در بودجه ۳۰۶ عرض می کنم که البته لازم است که بالاخره وزارت پست و تلگراف بودجه عمومی داشته باشد برای مخار ج و این هم د رجزء آن بودجه باید بیاید و اشکالی ندارد

رئیس – آقای یاسائی

یاسائی – بنده هرچه دقت کردم یک تفاوت بینی ما بین پیشنهاد بنده و آقای شریعت زاده و آقای فهیمی معلوم نشد و بالاخره همان پیشنهادی است که آقای فهیمی کردند و آقای مخبر هم قبول کردند و مقصود هم این است که بقیه اضافاتی که در ۱۳۰۵ تصویب شده است دولت می تواند آن را در ۱۳۰۶ به مصرف برساند

مخبر – متأسفانه بطوء جریان امور وزارت مالیه مخصوصا محاسبات طوری است که وقت مجلس را تلف می کند یک مرتبه یک قانونی مجلس وضع می کند و به واسطه بطوء جریان می ماند به این جهت محتاج می شوند که در موقع دیگری تقاضای اجازه ی مجددی بنمایند ودر هر صورت چون مفاد پیشنهاد آقای شریعت زاده با آقای فهیمی یکی است بنده گمان می کنم موردی ندارد این است که بنده خواهش می کنم ایشان هم موافقت بفرمایند با پیشنهاد آقای فهیمی که این مسئله تمام شود

رئیس – آقایانی که پیشنهاد آقای شریعت زاده تصویب می کنند قیام فرمایند عده ی قلیلی قیام نمودند

رئیس – تصویب نشد پیشنهاد آقای بیات به نحو ذیل قرائت شد ماده ی اول را به ترتیب ذیل پیشنهاد می نمایم

ماده ی اول – مجلس شورای ملی اجازه می دهد اعتباراتی که برای مخارج غیر ثابت وزارتخانه ها در سنه ۱۳۰۵ در ضمن قوانین اعتبارات اضافی سنه ی ۱۳۰۵ تصویب شده تا آخر سنه ی مالی ۱۳۰۶ برای مصارف معینه در آن قوانین بپردازد

رئیس – بفرمایید

مرتضی قلیخان بیات – عرض کنم به نظر بنده یک لایحه اضافه بودجه برای ۱۳۰۵ آمد و مجلس هم تصویب کرد عجالتا اشکالی را که آقایان می گویند پیدا شده این است که می گویند چون سنه مالی گذشته لهذا وزارت مالیه از پرداخت آن خودداری می کند بنابراین چون ما مقصودمان این است که این پول یک دفعه برای این مخارج به جزئیات پرداخته شود ایناست که بنده پیشنهاد کردم آن اجازاتی را که داده شده و آن اضافاتی را که تصویب کرده ایم در سنه مالی ۱۳۰۶ وزارت مالیه آن وجوه را بپردازد و دیگر دو مرتبه محتاج به این نیست که ما این قلم را پیچ در پیچ کنیم که دو مرتبه در بودجه ی ۱۳۰۶ و ۱۳۰۷ بیاید و کجا برود و برگردد یک دفعه ما تصویب کردیم مخارجی را در سنه مالی گذشته وزارت مالیه پرداخته حالا پیشنهاد می کنیم که در سنه ی مالی آن مصارفی را که تصویب کرده بودیم برای سنه قبل وزارت مالیه بپردازد و این خیلی ساده است و اشکالی ندارد دولت اختیار پیدا می کند که پول را بگیرد و برای ۳۰۶ مصرف کند

رئیس – عین پیشنهاد آقای شریعت زاده است مرتضی قلیخان بیات – با او تفاوت دارد اجازه می فرمایید آقای شریعت زاده نوشته اند در بودجه ۳۰۶ هم منظور شود بنده این قسمت را برداشته ام رئیس – آقای بامداد بامداد – بنده اولا حق می دهم به مقام ریاست که با پیشنهاد آقای شریعت زاده که فرقی ندارد و معنا هیچ


تفاوتی ندارد بلکه با پیشنهاد خود دولت هم فرق ندارد نظر مجلس به لفظ نیست قانون مبهم پیشنهادها هم مبهم نظر مجلس این است که یک مخارج مهمی را که در نظر دارد رأی بدهد و آن مسئله ی سیم کشی است ولی تصریح هیچ نشده ودرخارج ما تطبیق می کنیم این ابهام را با یکی از مصادیقش که سیم کشی است می گوییم این سیم کشی حاضر است اما اضافات دولت منحصر به همین نیست یک چیزهای دیگر هم هست می گویند هرچه ازاین اضافات تصویب شده و مانده دولت مکلف است آنها را در ۳۰۶ بپردازد ما می گوییم خیر آقا ممکن نیست مخارجش باشد که وقتش گذشته باشد و حالا هم دولت نپردازد ؟ در بودجه ی شما یک قلم مهمش صرفه جویی است که حتی می توانیم بگوییم در قسمت عایدات یک قلم مهمش صره جویی است آخر این صرفه جویی یک وقتی باید مصداق پیدا کند ؟ این صرفه جویی می رود در خزانه ی شما که شما آن را اختصاص داده اید به بانک ما می گوییم تصویب کرده ایم قبول ولی ممکن است یک اقلامی باشد که به درد نخورد پس حالا آنها را بگذارید صرفه جویی بشود پیشنهاد حضرتعالی هم عین همان ماده است عقیده ی بنده این است چنانچه پیشنهاد هم کرده ام قلم سیم کشی را رأی بدهیم باقی را اگر احتیاج دارند لایحه اش را بیاورند و مادر لزوم وعدم لزومش صحبت می کنیم و بعد رأی می دهیم

بیات – بنده مسترد می کنم

رئیس – پیشنهاد آقای عمادی به مضمون ذیل قرائت شد بنده پیشنهاد می کنم که درماده اول بعد از جمله تا آخر سنه ی ۱۳۰۶ نوشته شود برای سیم کشی در وزارت پست و تلگراف به مصرف برسد ودر بودجه ی ۱۳۰۶ آن وزارتخانه منظور گردد

رئیس – آقای عمادی

عمادی – عرض کنم یک قسمت عرایضی که بنده در این پیشنهاد داشتم آقای آقا سید یعقوب و آقای بامداد فرمودند بنده نمی دانم اصلا این لایحه مجمل روی چه اصلی پیشنهاد شده اساسا هر وزارتخانه مکلف است اضافه خرج خودش را بیاورد و آقایان نمایندگان حسب الوظیفه اگر دیدند به مصرف صرف می شود رأی می دهند والا خیر بلی ضرورت مسئله سیم کشی را تمام آقایان تصدیق دارند ولی این لایحه مجمل مبهم نمی دانم روی چه اصلی است این است که بنده پیشنهاد کردم نسبت به این قسمت از ماده اول که همه تصدیق دارند رأی گرفته شود و اگر سایر وزراء هم اضافه لازم دارند بیایند دلیل و مجوز خودشان را بگویند آن وقت رأی داده شود

رئیس – آقای یاسائی

یاسائی – آقای عمادی را بنده توجه می دهم به این که اضافاتی که ما تصویب کردیم تنها برای سیم کشی نبود هر وزارتخانه احتیاج داشت به یک اضافاتی و آمدو مدلل کرد مجلس هم رأی داد منتها چون تصویب آنها در اول ۱۳۰۶ واگر نظرتان باشد در دوماه سه ماه اول سال و اوقاتی بود که سنه ی مالی ۱۳۰۵ منقضی می شد وزارتخانه ها غالبا نتوانستند استفاده کنند تنها سیم کشی نیست وزارت معارف از نقطه نظر تعمیرات یک احتیاجاتی داشت تقاضا کرد مجلس هم تصویب کرد ولی در موقعش خرج نشده است شما الان بروید ببینید سقف اطاقهای دارالفنون آمده است پایین و باید تعمیر کرد در مدرسه ی شرف مظفری شاگرد دارد در اطاق مرطوب زندگانی می کند این اضافات که تصویب شده است بابت حقوق اضافی اشخاص که نیست بابت مخارج ثابت که نیست بای یک مخارج غیر ثابته لازمی است من جمله از مخارجی که دولت می خواهد بکند مخارج تعمیر عمارت وزیر مختار شماست در لندن وزیر مختار شما در لندن عمارتی را کرایه کرده است و تعهد کرده است تعمیراتش را دولت ایران بکند مدتی است گذشته عمارت مخروبه شده شما میل دارید فردا قیمت تمام عمارت


را از شما بخواهند ؟ بالاخره مطابق تعهد وزیر مختار ما این عمارت باید تعمیر شود و تأخیرش بیشتر اسباب زیان و ضوراست . ابنیه ادارات حکومتی که مال دولت است و مال ملت است در غالب نقاط دیده اید به حال مخروبگی است باید تعمیر کرد این ها تصویب شده است فقط دولت اجازه می خواهد که در ۱۳۰۶ از آنها استفاده کند من نمی دانم این مذاکراتی که می شود روی چه نقطه نظری است اگر دولت احتیاج نداشت که تقاضا نمی کرد اگر تقاضای دولت این بود که بابت حقوق داده شود بنده هم موافقت نداشتم ولی نوشته شده مخارج غیر ثابت مربوط به حقوق اشخاص نیست خواهش می کنم آقا هم پیشنهاد خود را استرداد بفرمایند

عمادی – بنده استدعا می کنم پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب را هم بخوانند چون نزدیم به هم است پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب به مضمون ذیل قرائت شد ماده اول را این نوع پیشنهاد می کنم

ماده اول – مجلس شورای ملی به وزارت مالیه اجازه می دهد کلیه مبلغی که برای مخارج سیم کشی در لایحه اضافات وزارت پست و تلگراف از تصویب مجلس گذشته تا آخر سنه مالی ۱۳۰۶ به وزارت پست و تلگراف بپردازد

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – اولا یک مسئله را آقا ی وزیر پست و تلگراف فرمودند بنده ناچارم اول جواب فرمایش ایشان را عرض کنم بنده سه دوره است در مجلس شورای ملی هستم شش مرتبه رأی داده ام به حقوق وزیر پست و تلگراف دفعه دوم هم که آوردند بگوییم همان سال اول که رأی دادم کفایت می کند این همان هفتصد و پنجاه تومان است ؟ مجلس شورای ملی هر سال باید بودجه ی وزارتخانه ها را مخارج مملکتی را مخارج مؤسسات را در تحت نظر بگذراند وقتی سالش تمام شد دو مرتبه باید بیاورد این ماده پنجم قانون محاسبات عمومی است که آقای فهیمی در دوره ی دوم هم مخبرش بودند اعبتاراتی که کل یا جزء آن تا روز آخر سنه ی مالیه موقع و خرج پیدا نکرده باشد از بودجه برگشت خواهد کرد عرض بنده هم همین است می گویم آقا موقع خرج پیدا نکرده است آقای یاسائی وارد می شوند در یک شکوایی که اگر نشد دیوار لندنمان خراب می شود یا خانه پطرزبورغمان خراب می شود بنده عرض می کنم وزرای ما که محل اعتماد اکثریت مجلس هستند متوجه مخارج ضروری هستند خود وزارت مالیه اگر مخارج را در آن موقع لزومش را که ما رأی دادیم لازم می دانست ملاحظه صرفه جویی را نمی کرد معذلک بنده عرض کردم حاضر هستم آقایان وزراء بروند در هیئتشان بنشینند لوایح اضافی نسبت به ۱۳۰۷ را بردارند بیاورند ولی در اینجا باید برگشت کند این ماده است که حفظ می کند حقوق خزانه ی مملکت را که در سنه ی مالی اگر خرج نشد برگشت می کند و باید دوباره بیاورد اگر ما به این عبارتهای مبهم غیر محقق بیاییم متزلزل کنیم ماده ۵ قانون محاسبات خودمان را به کلی خزانه ی ما از دست در می رود به کلی اعتبارات صرفه جویی از بین می رود این کلیاتی که شما فرمودید بنده عرض نکردم مخالفش هستم بنده عرض می کنم مطابق ماده ۵ قانون محاسبات چون خرج نشده است برگشت می کند کمیسیون بودجه ی جدید هم ما داریم لایحه اش را می آورند ودر بودجه ی جدید می گذرانند ولی فعلا نسبت به سیم کشی ما این اعتبار را می دهیم بنده صریح وواضح حفظ این ماده را کردم دیگر دارالفنون خراب شده است و شرف مظفری خراب شده است چطور شده که این ها از دیشب تا حالا پیدا شده ؟ پریروز نبوده است یک مرتبه یک سیل عظیمی آمده است که اگر این ماده نگذرد این سیل عظیم زیر و زبر می کند اساس ملیت ما را این سیم کشی را ما این طور می گذرانیم بعد اگر لوایحی دارند بیاورند


مخبر – عرض کنم وقتی که دولتمان یک قدری ماشاءالله در بعضی قضایا کوتاهی می کند بعد می بینید که اگر یک ماده ی قانونی نیاورند نمی تواند آن کار را بکنند آن وقت دو به دست آقای آقا سید یعقوب می دهند که اینجا رفقای خودشان را هم هو کنند اولا این ماده که پیشنهاد شده بود مخصوصا ماده ایست که خودتان آن کسی که بهش مرید هستید در وزارت مالیه تمام جزئیات قانون محاسبات عمومی را در نظرگرفته و موادش را هم اسم برده و این فکر را آقای فهیمی در جلسه گذشته داشتند که باید مطابق محاسبات عمومی باشد حالا که قانون محاسبات عمومی را ما رعایت کردیم و موادش را ذکر کرده اینجا گفته می شود که بعضی اقلام است که ما نمی توانیم پیش بینی کنیم در صورتی که اگر ما به خودمان زحمت می دادیم همان لایحه را خودمان رأی دادیم می خواندیم می دانستیم چه چیز است بنده الان اینجا به نظرم آمد که اگر دو سه دقیقه زحمت بکشم این اقلام را آقایان خواهند دانست چه چیز است بنده از لایحه قدیمی آن اقلام را زدم بیرون قرائت می شود و آقایان می بینند چه چیز است آن وقت اگر میل دارند رأی بدهند اگر میل ندارند رأی ندهند و این اقلام را استدعا می کنیم بخوانند رئیس – آقایانی که پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب را قابل توجه می دانند قیام فرمایند اکثر قیام نمودند

رئیس – قابل توجه شد بر می گردد به کمیسیون خبر کمیسیون بودجه راجع به مخارج انتخابات مطرح است ماده واحده خبر کمیسیون به شرح ذیل قرائت شد ماده ی واحده – وزارت مالیه مجاز است مبلغ یک صدو پنجاه هزار تومان از عایدات هذه السنه ۱۳۰۶ باری مخارج انتخابات دوره ی هفتم تقنینیه به وزارت داخله کارسازی دارد تبصره وزارت مالیه مجاز است مبلغ سی هزار تومان بابت کسر مخارج انتخابات دوره ی ششم تقنینیه را علاوه بر مبلغ فوق تأدیه نماید

رئیس – آقای روحی

روحی – بنده با این لایحه در یک قسمت مخالفم و آن راجع به خرج سفر مراجعت آقایان نمایندگان است در قسمت اول که نماینده از محل می آید بنده موافقم که به او باید خرج سفرداد چون تکلیف او معلوم نیست که اعتبار نامه اش می گذرد یا نمی گذرد وکیل هست یا نیست راهی آمده پولی هم نگرفته باید خرج سفربگیرد ولی در مرحله ی مراجعت بنده قویا مخالفم امروز دورترین راهها در این مملکت راه کرمان است دویست و چندین فرسخ راه است تا آنجا اتومبیل بیست و پنج تومان سی تومان می گیرد آن سی تومان را از آن سیصد تومان ماه آخر که حقوق می گیرد می دهد این قسمت خرج بیهوده است که بنده عرض مخالفم و پیشنهاد هم می کنم که این قسمت از مخارج حذف شود یا آن سی تومان را که می خواهند بدهند به آقایان نمایندگان دولت در یک محل بهتری خرج کند که حقیقتا بای مملکت مفید باشد

مخبر – این سی تومان را که می خواهند به خزانه ی دولت صرفه برسانند اگر جزو قانون انتخابات نبود بنده هم قبول می کردم ولی چون در جزو قانون انتخابات است نمی شود قبول کرد رئیس – آقای بامداد بامداد – بنده هم موافقم با اظهارات آقای روحی در قانون انتخابات البته هست ولی یک نظر مجملی است که همیشه ممکن است مابین نمایندگان و مالیه اختلاف نظر پیدا شود می گوید مخارج در حدود نظامنامه ایابا و ذهابا مالیه گاهی تفسیر می کند که این مبلغ مال هردو است آن کسی که می خواهد بگیرد می گوید حق قانونی خود را باید بگیرم ایابا یک پول باید بگیرم ذهابا یک پول و برای این که یک تفسیری بشود که رفع این اجمال هم بشود و برای این که ما یک ضرری هم به خزانه ی مملکت نزنیم بنده عقیده ام این است که فرضا


هم ایابا و ذهابا دو پول باید گرفت ما اینجا تفسیرش کنیم که یک پول بیشتر نگیرند وقتی که در حوزه ی مأمورین بیایند حق خرج سفر داشته باشند از جهت این که شاید پول نداشته باشند ولی در موقع مراجعت البته دو سال حقوق گرفته اند پول هم دارند و به قول آقای روحی با همین پولی که در ماه آخر گرفته اند بر کردند بنابراین با این قسمت بنده مخالفم یک قسمت هم راع به تبصره است که در کمیسیون تذکر دادم و آن این است که یک اشخاصی مطالبه طلب می کنند از بابت بقایای انتخابات دوره ی ششم بنده از یک قسمت آن اطلاع دارم که هیچ واقعیت ندارد حالا بنده البته موافقت نمی کنم که این تبصره حذف شود و شاید اشخاصی هستند که طلب حقی هم دارند ولی این را تذکر می دهم که آقایان وزراء ه بدانند اگر چه وزیر مالیه نیستند که این سی هزار تومان صرف طلب حق نیست که عده ای از بابت انتخابات دوره ششم دارند

رئیس – آقای دادگر

دادگر – عرضی که بنده می خواهم بکنم گفته شد در انتخابات ما به یک اشکالی برخوردیم که اینجا ضرور است هم آقای مخبر هم آقای وزیر داخله این اشکال را در آتیه حفظ و صیانت کنند و آن این است که انتخابات یک خرج بدوی دارد ولی گاهی انتخابات یک حوزه هایی اگر چه نباید بماند ولی اتفاقا می ماند با وکیلی مستعفی می شود به جایش انتخاب می شود یا وکیلی فوت می کند و به جایش انتخاب می کنند و از سال بودجه ای می گذرد آن وقت دیگر وزارت مالیه پول نمی دهد می گوید که مدت پرداخت این اعتبار تا یک سال معهود بوده است و از یک سال تجاوز کرده است بنده اطلاع دارم که وزارت مالیه مخارج انتخابات حوزه های تجدید شده را نمی پردازد و می گوید از سالش گذشته در صورتی که به عقیده ی بنده این اعتبار برای یک دوره ی انتخابیه است و بای به جای خودش محفوظ باشد و اگر این مسئله در پیش آقای مخبر و آقای وزیر داخله معهود است ووزارت مالیه تولید اشکال در آینده نمی کند بفرمایید و اگر نیست بالاخره ما یک تبصره اضافه کنیم که این مسئله در آینده حل شود

وزیرداخله – بنده کاملا با اظهار آقای نماینده ی محترم موافقم برای این که محل ابتلاء وزارت داخله است اگر لازم می دانند همین نظریات را پیشنهاد بفرمایند بنده هم موافقت می کنم

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

دکتر مصدق – بنده مخالفم

رئیس – آقای دکتر مصدق

دکتر مصدق – بنده در این لایحه یک نظریاتی دارم اجازه بفرمایید نظریاتم را عرض کنم بعد کافی شود

رئیس – رأی گرفته می شود به کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام فرمایند عده ی قلیلی قیام نمودند

رئیس – معلوم می شود کافی نیست آقای کازرونی

کازرونی – لایحه را که دولت پیشنهاد کرده بنده می بینم سی هزار تومان هم در کمیسیون بودجه ضمیمه اش شده و گفته شد که وزارت مالیه هم موافقت کرده در کمیسیون بودجه راجع به این سی هزار تومان بنده گمان می کنم این مسئله خلاف واقع باشد چون هر لایحه ای که دولت می خواهد به ملجس بدهد باید در مجلس عمومی تقدیم شود و از مجرای مجلس به کمیسیون ها ارجاع شود و از کمیسیونها بیاید به مجلس اگر بنا بشود وزراء یا دولت همچو اختیاری داشته باشند و همچنین اعضاء کمیسیون بودجه که پیشنهادات دولت را راجع به ازدیاد خرج در کمیسیون بپذیرند بنده گمان می کنم که بعد از این تولید اشکالاتی می شود بنابراین بنده عقیده ام این است که بایستی به همان ۱۳۰۵ هزار تومان رأی گرفته شود لکن راجع به آن قسمتی که آقای روحی و بعضی آقایان دیگر فرمودند در خصوص مخارج ایاب و ذهاب و تفسیر آن بنده عرض می کنم این خارج از موضوع


این لایحه است اگر چنانچه آقایان راجع به این قسمت نظری دارند ممکن است یک طرحی را پیشنهاد کنند که ناسخ قانون سابق باشد ولی این لایحه مربوط به آن قضایا نیست و در اینجا ابدا مورد ندارد

مخبر – پریروز هم گویا آقای کازرونی راجع به یک همچو لایحه ای که کمیسیون پیشنهاد کرده بود اظهاری فرمودند و بنده جوابشان را عرض کردم که اگر چنانچه نظر دولت جلب شود مانعی ندارد مخصوصا این سی هزار تومان در جزود بودجه ی کل مملکتی پارسال تقدیم مجلس شورای ملی شده و تا به حال چون از کمیسیون بودجه به ملجس نیامده مانده است و از ذیل بودجه کل مملکتی ما به این جا انتقال دادیم و درضمن این لایحه تقدیم مجلس کردیم

رئیس – آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی – بنده به آقای دکتر مصدق واگذار می کنم

رئیس – آقای دکتر مصدق

دکتر مصدق – بنده با این اعتبار از دو نظر مخالفم اول این که اگر آزادی انتخابات جزو حقوق مجلس و مجلسیان نیست و صلاح هم این است که نباشد تصویب این اعتبار مورد ندارد انتخابات غیر آزاد مستلزم مخارجی نیست مأمورین دولتی به هر کس که مایلند می توانند اعتبار نامه داده او را به سمت نمایندگی روانه ی مجلس نمایند (همهمه نماینگانن صدای زنگ)

دکتر مصدق – اجازه بفرمایید اگر عرض کردم قضیه شرطیه است دویم این که هرگاه دخالت دولت صلاح نیست تا از عدم مداخله ی مأمورین مطمئن نباشیم این اعتبار را نمی توانیم تصویب نماییم چه عیب دارد وقتی که مطمئن شدیم آقای وزیرداخله بفرمایند اطمینان بدهند تصویب می کنیم این است که اول من عقیده خود را در آزادی انتخابات و بعد دخالت مأمورین دولتی را در انتخابات عرض می کنم تا هر طور که مقتضی است مجلس شورای ملی که ناظر اجراء قوانین و حافظ حقوق ملی است اقدام نماید در اواخر دوره ی پنجم تقنینیه هم که لایحه ی مخارج انتخابات مطرح بود بنده با آن مخالفت نمودم در موقع تنفس یکی از نمایندگان به من گفت که مخالفت شما هم بر خلاف انتظار هم بر خلاف صلاح مملکت بوده است زیرا اگر دولت ۱۳۶ نفر اشخاص تحصیل کرده و لایق مجرب به مجلس بفرستد به حال مملکت مفید تر است تا این که ملت یک اشخاص بی اطلاعی را انتخاب نماید بنده در جواب گفتم که اگر دولت ۱۳۶ نفر از بهترین اشخاص انتخاب کند صلاح مملکت نیست زیرا این قبیل نمایندگان از روی یک اصل کلی که وکیل تابع موکل است صاحب یک رأی می باشند در این صورت لیاقت یا عدم لیاقتشان اثری در امور ندارد و هرگونه مخارجی که برای انتخابابت می شود ضرر فاحشی است که به کیسه ملت وارد می گردد وقتی که نمایندگان معنا ذی رأی نباشند مجلس فایده ندارد و چرخهای بطئی پارلمان باعث تأخیر امور می گردد ووقتی که حکومت ملی نیست چرا بین یک و دو کرور تومان در سال برای مخارج انتخابات و بودجه ی مجلس به مردم فقیر تحمیل شود و هم چنین چرا ملت برای کارهای بدی بدنام گردد ملت بیچاره که از اتخاب وکیل بی خبر است ملت بدبخت که از حکومت ملی محروم است سزاوار نیست که مورد ملامت هم بشود در مملکتی که مشروطه نیست اگر دولت خبطی کرد ملت می تواند تن در ندهد ولی در مملکتی که مشروطه است اگر مجلس چیزی را تصویب نمود و ملت موافقت نکرد مخالفت ملت مثل کسی است که خط و مهر خود را انکار نماید مخاطب در جواب گفت این ها به جای خود صحیح ولی خوب است که ما مطالب را نسبت به اوضاع ووضعیات این مملکت حل کنیم هرگاه دولت در انتخابات مداخله نکر با این قانون باز سرملت بی کلاه است زیرا به قول شما نه سواد شرط انتخاب نمودن و نه ایران مثل سایر ممالک است که بعد از مشروطه مدتها انتخاباتشان دو درجه


بوده است لذا متتفذین و ملاک در اشخاص بی سواد اعمال نفوذ می کنند و انتخابات را بر طبق اراده خود انجام می نمایند

حوزه های انتخابیه بلوکات هم از حوزه های انتخابیه را بر طبق اراده خود انجام می نمایند حوزه های انتخابیه بلوکات هم از حوزه های انتخابیه شهرها تفکیک و تجربه نیست که عقیده و آراء یک عده منور الفکر اهالی بلاد به واسطه مخلوط نشدن رأ ی ساکنین دهات محفوظ بماند من در جواب گفتم که هرگاه دولت به آزادی انتخابات معتقد باشد اصلاح قانون را هم خودش پیشنهاد می نماید واگر نکرد با همین قانون هم ممکن است حکومتی نسبتا ملی تشکیل داد فرض کنیم ملاک و متنفذین ی شهری چهار نفر وکیل به مردم تحمیل نمایند چون نظر این اشخاص به سیاست کمتراست شاید به همین قناعت کنند که به واسطه نفوذ ی عده وکیل امور شخصی خود را منظم نمایند فرضا که در سیاست هم مداخله کنند وقتی که هر چهار نفر وکیل را یک نفر انتخاب کرد نمایندگان مجلس شورای ملی صاحب سی نفر موکل و باز به حکومت شوروی نزدیکتر است هیچ کس نمی تواند منکر شود که قواء فکری ما در عصر مشروطه ترقی نکرده است وکسی نمی گوید که پیشرفت ما به همان نسبتی است که معارف ترقی نمودهاست اگر معارف سبب قسمتی از پیشرفت ما است علت قسمت مهم به نظر من آزادی اجتماعات و مطبوعات و انتخابات است که یک وقتی داشته ایم حکم ملت که عبارت از اجتماع اشخاص است با حکم شخص واحدیکی است همان طوری که شخص آزاد در نتیجه ی اعمال و افعال خویش صاحب تجربه می شود و هر قدر بیشتر به طور آزاد عمل کند بر تجربه و معلومات خود می افزاید

همانطور هم آزادی انتخابات سب می شود که انتخاب کنندگان وکلاء خود را به معرض آزمایش گذارده و درک کنند که برای نمایندگی چه اشخاص صلاحیت دارند این است نظریات من در آزادی و گمان نمی کنم که اشخاص بی غرض موافق نباشند و اما در موضوع دخالت دولت مداخله مأمورین دولتی انواع واقسام دارد در بعضی نقاط مانع شده اند که مردم به اشخاص طرف اعتماد خود رأی بدهند در محلهای دیگر امر داده اند که اشخاص ناشناس را انتخاب نمایند مأمورین همیشه دارای یک نظریه ثابتی نبوده و گاه بعد از اخذ آراء تردید رأی حاصل نموده اند لذا هیئت نظار هم مجبور شده اند که در موقع استخراج اوراق رأی را به اسم دیگری بخوانند بالاخره در بعضی نقاط که به واسطه آگاهی و احساسات عمومی موفقیت نداشته اند انتخابات مسکوت عنه مانده و تاکنون هم که به انقضای دوره نزدیک است اهالی آن نقاط از داشتن نماینده در مجلس محرومند در حقیقت جای بسی تأسف است که هر وقت که در اعتبار نامه یکی از نمایندگان اعتراض شده اکثریت مجلس از قرائن خاری مطلقا صرف نظر و از متعرض مطالبه دلایل مستقیم نموده است در صورتی که کمتر کسی است که عمل نامشروعی مرتکب شود و مدرکی دست بدهد ویا به اصطلاح دمی لای تله بگذارد و فقط چیزی که دلیل دخالت در انتخابات می شود همان عدم معروفیت وکیل در محل انتخاب و یا عدم ارتباط او با اهالی و یا ترجیح بلا مرجح می باشد ولی اتفاقا در انتخابات کلات و سرخس ودر جز مدارکی دست آمده که عبارت از ۱۲ فقره یادداشت و تلگرافات رمز جان محمد خان امیر لشکر شرق می باشد وبا این که هیچ میل ندارمه در این مجلس حرفی بزنم که باعث کمترین رنجش یکی از همقطاران بشود خیر مملکت مرا وا می دارد که آنها را بدون ذکر نمره و تاریخ قرائت نمایم

(۱) میرزا علی اکبر الله وردی اف با دستوراتی که در موضوع انتخابات به سلطان سید عبدالله خان رئیس ساخلو داده شده لزوما در جریان این امور به دستور مشارالیه با نهایت جدیت و کمکهای محلی به عمل آورده و منتظرم آنچه را که به وسیله مشارالیه دستور داده شده است انجام گیرد فرماندهی لشکر شرق جان محمد (شروع به همهمه بین نمایندگان زنگ رئیس)


(۲) آقای صارم الممالک در خصوص انتخابات دستور کاملی به سلطان سید عبدالله خان داده ام باید با موافقت محلی شما به فوریت این امر خاتمه یابد جان محمد نشان کره قزل (خنده حضار) (۳) آقای میرزا محمود به نشانی کره قزب که اظهار داشتید خریده اید لازم است جدیت لازمه در انتخابات قدیمی نمایید منتظر نتیجه مطلوب با قولی که داده ام هستم جان محمد مراسله را به وسیله ی حامل عودت دهند (همهمه ی نمایندگان)

حاج آقا رضا رفیع – آقا این ها توهین است اعتبار نامه ی وکیل گذشته شما چرا این حرفها را می زنید ؟

عمادی – این مال وقتی است که اعتبار نامه اش مطرح است

دکترمصدق – دخالت مأمورین است بنده تا مطمئن نشوم رأی نمی دهم بنده عرض می کنم مأمورین دولت دخالت کرده اند این هم مدارکش است

آقا سید یعقوب – مجلس به وکیل رأی داده است

مدرس – باشد چه اهمیتی دارد

دکتر مصدق – بنده عقیده خودم را باید در انتخابات و آزادی آن عرض کنم

دادگر – بنده استدعا می کنم ایشان صحبتشان را تمام کنند

بعضی از نمایندگان – بفرمایید

جلائی – بفرمایید برای این که عصری داد می زنند نطق آقای دکتر مصدق

دکتر مصدق – چهارم مقام منیع امارت لشکر شرق دامت عظمته محترما معروض می دارد تلگراف خصوصی توسط فرمانده محترم در جز زیارت حسب الامر مبارک برای اجراء امر مبارک اطاعت خانزاد محمود درجزی مهر تلگراف خانه درجز ۵- جناب آقای سلطان سید عبدالله خان دو فقره اخیر شما از لحاظ مبارک گذشت امر و مقرر فرمودند در صورتی که موقع نگذشته باید جدیت نمایید که معتمد السلطنه انتخاب شود و امر به مبارک هم در این خصوص تحت نمره صادر و الساعه مخابره می شود منشی زاده (همهمه ی نمایندگان – صدای زنگ)

رئیس رئیس – عجالتا بنده عقیده ام این است که چند دقیقه تنفس داده شود جمعی از نمایندگان – صحیح است در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و به فاصله بیست دقیقه مجددا تشکیل گردید

رئیس – آقای دکتر مصدق

دکتر مصدق –

پنجم – جناب آقای سلطان سید عبدالله خان دو فقره ی اخیر شما از لحاظ مبارک گذشت امر و مقرر فرمودند در صورتی که موقع نگذشته باید جدیت نمایید که زید انتخاب شود و امریه ی مبارک هم در این خصوص تحت نمره صادر والساعه مخابره می شود منشی زاده

(۶)سلطان سید عبدالله خان در جواب راپرت نمره ی فلان راجع به گوسفندان توقیفی در صورتی که از بیست و چهارم تعرفه می دهند هرگونه اقدام غیر مستقیم ممکن است که در موقع دادن رأی عوض اسم سهرابی بزنید رأی بدهند در جزیها هم با انتخاب زید کاملا موافق و همین تلگراف را به میرزا محمود ارائه دهDد و بگویید نشانی کاغذ ی که به وسیله ی قاصد فرستاده بودی و من جواب دادم که انتخاب دبیر السلطان ضرری به امورات شما و خالصه آن حدود نمی رساند حالا لازم است که رأی دادن به دبیر السطان را موقوف داشته و بزید رأی بدهند در هر صورت می بایستی از تشبئات سهرابی جلوگیری و جدیت نمایید که زید انتخاب شود فرماندهی لشگر شرق جان محمد امریه نمره فلان زیارت اطاعت می شود خانزاد محمود درجزی

(۷) در تعقیب امر نمره اولا کوشش نمایید که به وسیله متنفذین محل زید انتخاب شود


ثانیا از دسایس دبیرالسطان کاملا جلوگیری نموده خود از طرف من به مشارالیه ابلاغ نمایید که به مشهد حرکت نمایند

ثالثا میرزا محمود درجزی و سایر متنفذین از طرف من ابلاغ نمایید که حتما زید می بایستی انتخاب شود و جواب از میرزا محمود گرفته مخابره نمایید

رابعا به قرار اطلاع واصله کارگزار مشغول نشست جهت انتخاب قدیمی و هم چنین رئیس تلگراف مشغول وسیله می باشد اگر ممانعتی در جریان انتخابات این اشخاص دارند فورا راپرت نمایید خامسا به قرار اطلاع هنوز ورقه تعرفه جهت سرخس و کلات نفرستاده اید فورا بفرستید به هر دو محل جهت انتخاب زید دستور لازم شده است نتیجه انتخابات را هر روزه راپرت نموده حتی المقدور سعی کنید تا اول ماه انتخابات خاتمه یافته قاشد جان محمد

(۸) سلطان سید عبدالله خان به قرار راپرتی که رئیس تلگراف درجز می دهد هیئت نظار خیال مستعفی شدن را دارند اولا از طرف من به مشار الیهم تذکر بدهید که این وقع به هیچ وجه اقتضای این گونه عملیات را ندارد و باعث تعویق امور انتخابات می باشد در هر صورت می بایستی از این قضیه جلوگیری نمود و هرچه زودتر مطابق دستور به امر انتخابات خاتمه دهید و اگر هیئت محرک دارد مراتب را فورا راپرت نمایید فرماندهی لشکر شرق جان محمد

۹- توسط رئیس ساخلو میرزا محمود با مفتاح متحدالمال راجع به اعزام سواران اسکورت در تعقیب دستورات سابق و جواب کاغذی که توسط قاصد مخصوص فرستاده بودند اینک تذکر می دهد که معتمد السلطنه می بایستی از درجز انتخاب شود به هر وسیله شده اگر دبیرالسلطان و قدیمی تشبتاتی می نمایند باید با جدیتی کامل جلوگیری نمایید و در هر صورت منتظرم که تا ششم شوال عمل انتخابات بر وفق منظور خاتمه یابد البته در این موقع از بذل هیچ گونه مساعدت مضایقه نخواهد نمود

فرماندهی لشکر شرق جان محمد

۱۰- دو طغرا امربه مبارک تحت نمره و نمره زیارت حسب الامر آکنت را ملاقات اینک با نهایت احترام به عرض آستان مبارک می رساند ۳۶۸ استعفاء انجمن نظارت عمومیت نداشته و منحصر به رئیس هیئت بوده او نیز بر اثر تذکر به خطای خویش یوم قبل شخصا تقاضای استرداد استعفای خود را نموده انجام خدمت را تا پایان امر عهده دار شد رئیس تلگراف بر اثر عسرت و کاگزار به اطمینان مراحم بندگان حضرت اجل نسبت به قدیمی به دوا دخیل یک رشته دسائس بوده اند فدوی آنها را ملاقات و به وخامت اعمالشان متذکر نمود مدتی است که عملیات خود را به کلی متروک داشته اند امربه نمره را بصارم الممالک ارائه در ذیل آن اطاعت و انجام امر را متعهد شده سایر متنفذین را نیز احضار اوامر مطاعه را ابلاغ و ختم عمل را قول گرفت اوراق تعرفه سرخس وکلات را با وجود این که هنوز حواله اعتبار به مالیه محل نرسیده دو روز قبل ارسال داشته مستدعی است امر به صدور فوری حواله صادر فرمایید نمره …مورخه … ۱۳۰۵ امضاء فرمانده ساخلو سلطان سید عبدالله خان

(۱۱) توسط فرمانده محترم ساخلوی نظامی در جز مقام منیع بندگان امارت معظم لشکر شرق دامت عظمت تلگراف مطاع نمره … توسط فرمانده محترم ساخلو در جز زیارت حدود و طایفه که تقریبا دوهزار جمعیت می شوند سپرده چاکر است هر امری که صادر شود از جان ودل درانجامش مضایقه ندارم به شرطی که بعضی اشخاص دسیسه و آنتریک در این کار دارند می نمایند رسما هم برای فرمانده محترم درجز عریضه عرض نموده ام جلوگیری شود خانزاد محمود درجزی

(۱۲) توسط رئیس ساخلو میرزا محمود درجزی تلگراف شما ملاحظه شدبه رئیس ساخلو دستور دادم که مساعدت لازمه نموده نماینده هم بفرستد چنانچه به وسیله


رئیس – ساخلو تلگراف شده لازم است به هر وسیله شده در انتخابات ادامه داده وسعی کنید که معتمد السلطنه انتخاب شود فرمانده لشکر شرق جان محمد تلگراف نمره زیارت محمود درجزی ضبط شود

سلطان سید عبدالله خان

این بود مدارک بنده راجع به مداخله در انتخابات سرخس وکلات ودرجز که به عرض رسید و هرگاه اطلاعات خود را نسبت به انتخابات بعضی از نقاط دیگر عرض کنم چون مدرکی در دست نیست در این ملجس پذیرفته نخواهد شد چنانچه از قرائت تلگرافات رمز و نمره و تاریخ اسنادی که خوانده ام خودداری شده برای این است که یک وقتی بنده معاون وزارت مالیه بودم ودر آن وزارتخانه خلف کارهایی می شد که بنده در استتار آنها خود داری می نمودم این مطلب سبب شده بود که بعضی مرا برای عدم حفظ اسرار سرزنش نموده و دلگیر شوند من در آن وقت می توانستم به خوبی از خود دفاع کنم واز دلگیر شدن بعضی هراس ننمایم زیرا هر امری از امور مالیه مربوطه به جمع و خرج مملکتی است که در همه جا قانونا طبع و منتشر می گردد و به جای این که کاشفین خلاف را نکوهش کنند آنها را تشویق می نمایند ولی در قرائت تلگرافات رمز و تاریخ و نمره آنها مترددم چه ممکن است که از مطابقه تلگرافات رمز با کشفی که قرائت شد مفتاح رمز فرماندهی لشکر شرق بدست آمده و به این وسیله چیزهایی را کشف کنند که از اسرار اداری محسوب شود این است که بنده سواد تلگرافات رمز را که در این پاکت است به مقام ریاست مجلس شورای ملی می سپارم

در این صورت جای این است که بنده از این دولت که خود را آن قدر خیرخواه به قلم می دهد و به عناوین مختلفه اصول مهمه قانون مجازات را که در تمام ممالک رعایت می نمایند نقض و برخلاف اصل عقاب بالا بیان موادی به مجلس می آورد سؤال کنم که چرا اشخاصی که به ناموس حقوق اجتماعی و آزادی ملی خیانت نموده اند تعقیب نمی نماید زیرا مداخله جان محمد خان ها در انتخابات مشمول ماده ۸۳ قانون مجازات عمومی است و عقات بلا بیان هم نیست چه قانون مجازات قبل از انتخابات تصویب شده و خود جان محمد خان در متحدالمالی که قرائت می نمایم به مواد آن استناد می نمایند نمره ۱۳۸۷۵ مورخ اول اسفند ۱۳۰۴ اینک که انتخابات دوره ششم نزدیک و به زودی شروع می شود هیچ یک از حکام و رؤسای ساخلو های نظامی و مأمورین ادارات دولتی اعم از کشوری یا لشکری وجها من الوجوه حق اعمال نظر در امور انتخابات را نداشته و اهالی در انتخابات وکیل مطلقا آزاد می باشند اگر ثابت شود حاکم رئیس ساخلوی نظامی رئیس یا مستخدمی از دوائر دولتی یا مأمورین حوزه انتخابیه محل ها در اطراف انتخابات دخالتی طرفینی دسیسه تحریک تطمیع یا اعمال نفوذی نموده و اقتدارات دولتی را در امر انتخابات ناحیه خود به کار برده باش بر طبق ماده ۴۴ قانون انتخابات و ماده ۹۱ و۹۲ قانون مجازات عمومی مرتکب تعقیب ومجازات خواهد شد الی آخر و باز خیر ممکلت مرا وا می دارد که در خاتمه عرض کنم اگر وکیل را ملت انتخاب نمود ناچار است که در منافع ملت حرف بزند ورأی بدهد ولی اگر مأمورین انتخاب نمودند معلوم نیست که نفع کدام ملت را در نظر دارند لذا هر مداخله که در انتخابات بشود یک بذریست که برای خیانت می کارند آزادی انتخابات نه تنها در مصالح مملکت است بله مجلس آزاد برای دولت درستکار وطن پرست بهتر و بزرگتر سنگر می باشد این هم سواد تلگرافاتی است که نمره وتاریخ همه چیزش هست و تقدیم مقام ریاست می کنم

شیروانی مخبر – قبلا یک عیبی را که بنده در موقعی که آقای دکتر مصدق اجازه گرفتند گفتم باید عرض کنم در موقعی که ایشان اجازه گرفته اند بنده به شهادت دونفر شاید


عادل و شاید چند نفر دیگر از آقایان هم شنیدند گفتم آقای دکتر مصدق امروز می خواهند به مجلس شورای ملی و رفقای خودشان حمله کنند حالا این غیب گویی که عرض کردم برای این است که بنده و تمام این مملکت طرز و رویه و سابقه ی اشخاص را خوب تشخیص داده ایم عرض می کنم در بدایت فرمایشاتشان فرمودند که باید انتخابات آزاد باشد قید در مقابل انتخابات هم فط مأمورین دولت تصور کردند و حتی قیود دیگر را این قدرمشروع دانسته که فرمودند اگر یک نفر متنفذ چهار تا وکیل انتخاب کند آن وقت مجلس سی تا وکیل صالح دارد تا این درجه نفوذ آزادیهای دیگر را مشروع تصور کردند …

دکتر مصدق – بنده همچو چیزی عرض نکردم

مخبر – بنده یک نفر که هیچ بین فرمایشات جنابعالی حرف نزدم

دکتر مصدق – تشکر می کنم

مخبر – بنده بر خلاف ایشان هر چیزی که مانع جریان طبیعی انتخابات باشد او را بر خلاف آزادی می دانم راجع به دخالت مأمورین بنده خودم یکی از اشخاصی بودم در آن روزی که در اینجا مطرح شد اظهار عقیده کردم و با نهایت جدیت هم ایستادم که مأمورین بای محروم باشند از انتخابات که دخالت نکنند منتها حضرتعالی یک پیشنهاد هم عقب سرش بستید و مشروطه را دفن کردید دخالت متنفذین که حضرتعالی آن را مشروع دانستید کمتر از دخالت مأمورین نیست و بنده می خواهم عرض کنم او هم نامشروع است …

دکتر مصدق – البته مخبر – یکی دیگر که از همه بدتر است اغفال جامعه است که آن را بنده نامشروع تر از دخالت مأمورین و دخالت ملاکین می دانم اغفال جامعه کدام است ؟ آن را که مأمور یا متنفذ وسیله عدم اجرای آزادی قرار می دهد یک قسمت اشخاصی هم هستند که طبیعت آنها را اغفال کرده یعنی یک قسمت اشخاص جاهل بی سواد که هر طرفی که زورش زیادتر باشد آن طرف او را جلب می کند امثال ماها پیدا می شویم و آنها را اغفال می کنیم یکی از چیزهایی که اگر حساب کنیم روی ساعت شماری ها حالا یک ثلث وقت ما را گرفته همان چیز هایی است که به عقیده ی بنده جلوگیری از آزادی انتخابات می کند و آن اغفال مردم است از قبیل گفتن بعضی حرفها حمله به بعضی مقامات استفاده از مذاکره قبل از دستور و بالاخره منفی بافتن در تمام قضایا و یک اظهار نظر مثبت نکردن

دکتر مصدق – احسنت

مخبر – بنده از آقای دکتر مصدق می پرسم ببخشید چون تعریض شخصی فرمودید بنده هم شخصا اسم می برم با این که خدمتشان ارادت دارم از ایشان می پرسم از اول دوره ی پنجم تاکنون آن نظر مثبتی را که ایشان برای مصالح مملکت اظهار کرده اند کدام است ؟

دکتر مصدق – اکثریت نداشتم مخبر – شما باید نظرتان را اظهار کنید

دکتر مصدق – کردیم

مخبر –و بگویید با این رویه آزادی انتخابات تأمین نمی شود و با این قانون آزادی انتخابات تأمین نمی شود و عقیده ی من این طرزورویه است و این ترتیب و قانون را به موقع عمل بگذارید حضرتعالی که تصدیق کردید قانون انتخابات ما غلط است و از غلط بودن قانون سوء استفاده کردید یک شب به خودتان زحمت ندادید که بنشینید و یک قانون انتخابات صحیح بنویسید و طرح قانونی پیشنهاد کنید و بفرستید به مجلس

دکتر مصدق – کنفرانس دادم

مخبر – کنفرانس آقا همان اغفال است که از دخالت متنفذین نامشروعتر است

دکتر مصدق – در مجلس هم گفتم

مخبر – ایشان اگر شخص عملی بودند این عبارت را که بنده یادداشت کردم نمی فرمودند فرمودند همین دولتی


که به عقیده ی ایشان دخالت در انتخابات می کند به ایشان بگویند که دخالت نمی کند قانع می شوند خوب دولت اگر این جا پشت تریبون به شما قول بدهد که انتخابات آزاد است ممکن است دولتی که این همه خلاف قانون می کند به عقیده ی شما به قولش هم رفتار نکند و بگوید قول مرد دوتا است در هر صورت بنده دوروز پیش به یک کسی که مربوط به حضرتعالی مذاکرات می کرد و طرحی هم پیشنهاد کرده بود به او گفتم این طرح رأی یا مذاکره ای برای تهیه رأی است خلاصه این که این هم یک رویه ایست که ما در عوض گفتن یک حرفهایی که مردم را هدایت کنیم به راه راست اغفالشان کنیم برای این که خودمان را انتخاب کنند حالا این مشروح است یا نیست بنده گمان می کنم خود آقای دکتر مصدق تصدیق کنند که نامشروع تر از دخالت مستخدمین دولت است…...

دکتر مصدق – صحیح است

مخبر – عرض کنم صحبتی فرمودند از خوبی وکیل طبیعی و بدی وکیل غیر طبیعی بنده تصور می کنم در یک جامعه مثل جامعه ی ایران اعم از این که انتخاباتش در یکی از این طرق نا مشروع باشد یا خیر به قدری مشروع باشد که برود توی خانه اش ودرب خانه اش را ببندد و انتخاب شود مثل آقای آقا شیخ علی مدرس یک همچو مرد بزرگواری که بالاخره طبیعی بودن انتخابات ایشان محرز است دلیل قوی هم این بود که قبول نکردند ولی بنده آنهایی را که در ردیف ایشان بودند با این که آرائشان مساوی و یا بیشتر بود گمان می کنم تا آن اندازه طبیعی نبود نه این که حالا جسارت کنم بنده اشخاص را وقتی وکیل شده اند و اینجا نشسته اند محترم می دانم و وکیل ملت هستند ولی به ایشان می خواهم عرض کنم که اول باید وکیل مفید باشد بعد طبیعی شما اگر توانستید یک وکیل مفید طبیعی انتخاب کنید این منتهای سعادت یک جامعه است وکیل باید مفید و طبیعی باشد اگر بنا باشد یکی که طبیعی انتخاب می شود بگوید من را برای این کاری که انتخاب می کنند مفید نیستم مثل این است که ما یک حرکت لغوی کرده ایم البته تصدیق می فرمایید که بعضی انتخابشان طبیعی است اما یک وکلای خیلی مفیدی نیستند بنده تصور می کنم برای مملکت در اول درجه وکیل مفید لازم است بعد باید طبیعی باشد ایشان فرمودند در جواب آن شخصی که با او مذاکره کرده اند و او دخالت مأمورین را جایز می دانسته و ایشان دخالت متنفذین را جایز می دانسته اند فرموده اند که در ضمن فرمایشاتشان بنده این طور شنیدم اشخاص بی سواد آلت دست مأمورین واقع می شوند

دکتر مصدق – بنده این طور نگفتم

شیروانی – پس استدعا دارم این اوراقی را که قرائت فرموده اید تماما به اداره ی تند نویسی بدهید

دکتر مصدق – به چشم

مخبر – بنده عرض می کنم شاید آن اشخاصی که سواد ندارند آلت یک نفوذهای نامشروعی بشوند ممکن است آلت اغفال اشخاص هم بشوند در صورتی که حضرتعالی از این قسمت ذکری نفرمودید اگر این عقیده را داشته باشید که رأی دادن منحصر به با سوادها باشند بنده هم با حضرتعالی موافقم خوب است پیشنهاد بفرمایید بنده هم موافقت می کنم

دکتر مصدق – بنده کاملا موافقم

مخبر – در اینجا فرمودید ممکن است مأمورین یک دستوراتی به هم دهند ودر امر انتخابات دخالت کنند ودر نتیجه انتخابات را از جریان طبیعی خارج کنند خوب آیا ممکن نیست فرض شود که شما هم به کدخدای خودتان یک دستورهایی بدهید و خالتهایی بکنید چطور شده آن دستور و دخالت اولی نامشروع ولی دومی مشروع است ؟ اگر دستوراست که هر دو نا مشروع است اما راجع به یادداشت هایی که


اینجا قرائت فرمودند بنده نمی خواهم به آقای دکتر مصدق سوء ظنی ببرم ولی آیا ممکن نیست همان کسی که این یادداشت ها را به حضرتعالی داده خودش تمایل به ناراضی ها داشته یا شخصا از ناراضی ها بوده و خواسته باشد به این وسیله خدمت حضرتعالی برسد و یک چیزهایی ساخته باشد و امضای شخص خودش را هم پای آن زده باشد بنده به حضرتعالی جسارت نمی کنم ولی به آن کسی که این یادداشت ها را به حضرتعالی بداده عرض می کنم که این آدم شاید به آن خوش نامی ها هم که تصور می فرمایید نباشد وتصور نمی کنم این اسنادی که به دس سرکار داده عین اسناد واقعی باشد بلکه از قراری که بنده شنیده ام و اطلاع دارم این آدم یک قسمت از املاکش را به وسیله کاغذ سازی به دست آورده حالا هم ممکن است یک عده درشکه چی تهیه کرده و یک همچو اسنادی هم تهیه کرده وخدمت حضرتعالی آمده برای این که درشکه چی هایش را هم خدمت سرکار تقدیم کند چنانکه خیلی اشخاص در خیلی جاها جمع می شوند در خانه های وزراء قدیممان در خانه ناراضی ها جمع می شوند و یک اقداماتی برای مقصودشان می کنند بلکه از آن طرف دنیا هم جمع می شوند درشکه چی ها را هم جمع می کنند و همه ی این کارها را می کنند و البته حضرت عالی هم باید با آنها مساعدت بفرمایید والبته آنها هم باید شرفیاب شوند و اظهار خدمتگزاری بکنند ولی در هر صورت ممکن است حرفهاشان این قدرها صحیح نباشد و یک یادداشت هایی را به حضرتعالی داده باشند بدون این که صحت داشته باشد یا بدون این که لااقل سواد مطابق با اصل باشد آن وقت یک همچو نوشتجاتی را حضرتعالی می آورید این جا و رفقای خودتان را مورد حمله قرار می دهید این را بنده نمی دانم چه صورتی خواهد داشت عبارتی فرمودید راجع به قانون مجاز است عمومی این قسمت از فرمایش آقای دکتر مصدق را بنده کاملا تصدیق می کنم و معترفم که اگر قانون مجازات عمومی در یک دوره به موقع اجرا گذارده شود شاید اقلا ما در یک دوره ی انتخابیه دیگر انتخابات عالی و خیلی درخشانی را دارا خواهیم بود ولی این را هم باید عرض کنم که قانون مجازات عمومی در ادوار زمامداران قدیم هیچ محل مذاکره نبود و اسمی از آن برده نمی شد واین قانون الان هشت ماه است که صدایش بلند شده و انظار به طرف آن جلب شده است والا در آن اوقاتی که خود آقای دکتر مصدق وزیر بودند ابدا صحبتی از قانون مجازات در کار نبود واگر کسی هم به ایشان تذکر میداد قانون مجازات عمومی وضع شده و باید اجرا شود ایشان شاید جواب می فرمودند امروزه مقتضیات و مصالح مملکت اجازه نمی دهد که این قانون اجرا شود در هر صورت بنده تذکر می دهم و مطابق وضعیت شخصی خودم هم می خواهم به ایشان عرض کنم که بنده نه خودم متنفذ هستم و نه وکیل دولت و اگر شخصا آقا اطلاع داشته باشند بنده یک آدمی هستم که در نتیجه ی خدمات خودم فقط توانسته ام نظر مردم را جلب کنم و وکیل شوم بنده با ایشان هم عقیده هستم که هیچ دخالت مأمورین دولتی نباید در انتخابات وجود داشته باشد ولی به عقیده ی بنده هیچ نفوذی نباید در امر انتخابات دخالت داشته باشد نه نفوذ مأمورین دولت و نه متنفذین و نه اغفال مردم

وزیر داخله – بنده اصلا ندانستم که آقای دکتر مصدق ب چه جهت این موضوع را مطرح کردند و یک مدتی وقت مجلس را گرفتند اصل موضوع مسئله ی انتخابات نبود و جریان انتخابات مطرح نبود فقط موضوع یک لایحه ای بود که دولت برای مخارج انتخابات تقدیم مجلس کرده بود و تقاضا داشت که مجلس این اعتبار را تصویب کند و ما هم برویم مشغول کار خودمان باشیم هیچ مناسبت نداشت امروز آقای دکتر مصدق وارد این موضوعات بشوند بنده مطلب را به قدری موهون و بی پایه می دانم که اصلا نمی دانم وارد این مطلب


و جواب مطلب بشوم یانه آقای دکتر مصدق یک ورق پاره هایی را مستند خودشان قرار دادند و یک حملاتی به نمایندگان محترم کردند که هیچ مورد نداشت البته آقایان محترم که خودشان نشسته اند خودشان دفاع خواهند کرد و هر طور صلاح بدانند عمل می کنند و البته مختارند ولی یک نسبت هایی به مأمورین و به مقامات مقدسه ی عالیه مملکت دارند که بنده ناچارم جدا تکذیب کنم و این عملیات هیچ واقع نشده و معلوم نیست که اصلا این ورق پاره ها را از کجا به دست آورده اند استدعا دادم آقایان با بنده موافقت بفرمایند که اصلا این مذاکرات نشود اما راجع به جریان آتیه ی انتخابات شرحی فرمودند بنده انتخابات را یکی از حقوق مسلمه ی ملت می دانم و صریحا عرض می کنم که در حقوق مسلمه ی ملت هیچ کسی نمی تواند دخالت کند وزارت داخله هم در انتخابات جز قانون هیچ چیزرا ملاحظه نمی کند و چشمهایش کور است و جز این که قانون را ببیند از دیدن چیزهای دیگر محروم است

دکتر مصدق – بنده خیلی معذرت می خواهم و نمی دانستم جان محمد خان از مقامات مقدسه است

بعضی ازنمایندگان – مذاکرات کافی است

دادگر – بنده مخالفم

رئیس – بفرمایید

دادگر – عرض می کنم به نظر بنده این اولین فورمولی است یعنی یک فورمول مخصوصی است که سلانه سلانه به مجلس آمد و آن این است که شخص روی یک قضایای احتمالیه شروع به انتقاد کردن بکند اگر آقای دکتر مصدق اجازه بدهند من در باره ی خودشان یک فرضی می کنم و روبروشان می گذارم و بعد یک عرایضی می کنم آیا این مجاز است ؟ به عقیده ی بنده مجاز نیست نمی شود قضایای فرضیه را اختراع کرد و روی آن قضایا فرضیه انتقاد کرد این یک موضوع جدید الولاه ایست که بنده به آن آشنا نیستم و نمی توانم فرض کنم که اگر این طور بشود آن طور می شود شما روی قضایای فرضیه و احتمالیه نباید حکم کنید و آن وقت از هم کار خود و کسی که در ردیف شما نشسته و یا سرکار کولک است وسالها از وحدت عملتان می گذرد انتقاد کنید بالاخره این استیناف ناگهانی و این تمیز علی الغفله هیچ مورد ترقب ما نبود زیرا حالا مسئله ی انتخاب ایشان مطرح نبود بنده نظر آقای دکتر را جلب می کنم به یک مسائلی که حالا عرض می کنم و این هم که بنده گفتم مذاکرات کافی نیست برای این است که این مطلب را عرض کنم در آخر دوره ی پنجم اگر نظرتان باشد یک جریاناتی در همین مجلس در کار بود که حضرتعالی و چند نفر از رفقا مخالف آن جریان بودید یعنی طرز فکرتان با ما مخالف بود اگر انتخابات آزاد نبود بالاخره شما می بایستی از وکالت این دوره محروم باشید و اگر یک دولتی بود که می خواست طرز فکر شما را دخالت ندهد شما امروز اینجانبودید برای این که شما تظاهر به عقیده مخالف کرده بودید و شما با ما مبارزه کرده بودید ولی چون حضرتعالی یک آدمی بودید که عقیده خودتان را گفته بودید همان آزادی انتخابات شما را اینجا آورد که باز هم فکر خود را بگویید پس از این جهت هیچ مانعی در کار نبود خوب در خاطرم آمد که در انتخابات دوره ی ششم آقای ملک الشعراء تشریف دارند و بنده مخصوصا از ایشان استشهاد می کنم آقای مدرس که در آن وقت رل اقلیت را بازی می کرند نماینده ولیدر اقلیت بودند با آن ترتیب حوزه انتخابیه و آن انجمن نظارت که انتخاب شده بود مخالف بودند و آن ترتیب چون مخالف میل و دلخواه لیدر اقلیت بود از این جهت انجمن نظارت مرکزی تغییر یافت و انتخابات با کمال وسعت و آزادی به جریان افتادو بالاخره مولودش همین آقایانی هستند که اینجا حضور دارند پس در این صورت چطور می شود گفت که انتخابات دوره ی قبل آزاد نبود و چطور اسباب این گونه سوء تفاهمی شده ؟ بنده به شما ارادت دارم و این تذکراتی هم که می دهم از لحاظ ارادت


است ولی ناچارا عرض می کنم بعضی اوقات این حرف های شما مضر است شما تعریف یک پارلمانی که آخر دوره اش هست دارید می کنید و می گویید انتخاباتش بر خلاف آزادی بوده است در صورتی که این مجلس قانون گذراند مباشر کارهای ممکلتی بوده و هزار کار کرده آن وقت شما دارید این پارلمان را انتقاد می کنید و این البته برای مملکت مضر است آقای دکتر مصدق شما یک آدم عاقلی هستید و باید بدانید که به یک مجلسی که کار کرده و قانون گذرانده شما نباید بگویید مبانی غلط داشته است بالاخره وطن پرستی یک راهی دارد طرزی دارد حرف خیلی است مگر همه را باید گفت ؟ مگر انسان تمام مطالب را باید بگویید ؟ شما خودتان کاربر دیپلماتیک دارید شما چه حق دارید این جا از مجلس و از رفقای خودتان انتقاد کنید ؟ در صورتی که شما و تمام کسانی که خیال کرده اند حکومت آن روز هائل انتخابات بوده الان در مجلس شورای ملی حضور دارند و از هر طبقه و صنفی نماینه و وکیل دارند وهمیشه هم خواهند داشت و هیچ کس هم نمی تواند این مسئله را سد کند و انتخابات همیشه با کمال صحت به جریان خواهد افتاد ازحضرتعالی خواهش می کنم که با قضایای احمتالیه و جملات فرضیه ای یک حکم قاطعی نفرمایید والا اگر اجازه بدهید بنده همین الاین یک قضایائی را در باره خودتان فرض می کنم و روی آن قضایای فرضیه از حضرتعالی انتقاد می کنم و دو هزار حرف درشت به شما می زنم حرف ها را باید واضح و برملا و آشکارا گفت اما راجع به میرزا عبدالله خان ووثوق که فرمودید لازم است عرض کنم که آقا میرزا عبدالله خان وثوق یک آدم مجهول و نامعروف و متروکی نبوده است که بخواهد این همه تشبث برای انتخاب خودش به کار ببرد یک نفر رفیق شما بوده است که آمده در مجلس بالاخره با شما همکار بوده این قدرها هم ضعیف و بی وسیله نبوده است که برای انتخاب خودش بخواهد این قدر تشبث و اسباب برانگیزد ؟ شما چرا به یک رفیق خودتان این طرز تنقید می کنید توبیخ می کنید چرا جمله های ثابت نمی گویید مسئله دیگری که باید نظر شما را جلب کنم مسئله سواد های اوراق غیر مصدق است حضرتعالی یک اوراقی را ارائه می دهید و می خوانید در صورتی که هیچ ضابطه در کار نیست یعنی اقلا اوراق مصدق نیست در صورتی که تصدیق می فرمایید خودتان که برای هر کاری مخصوصا در مجلس شورای ملی باید ضابطه ای در کار باشد و اگر آن ضابطه به هم بخورد کارها حقیقتا بد می شود بنده خودم را مثال می زنم و برای این که اهانت به همکارهای خود بکنم ممکن است دوهزار حرف زد فرض بفرمایید آقای ملک الشعراء یک اوراق و یک کاغذهایی که مطلقا کتابت شده است امروز صبح بیاورند به مجلس و در نتیجه یک رشته الفاظ و کلمات زشت و فحش به من بدهند آن وقت یک دسته اوراق اوراقی هم تقدیم مقام ریاست کنند وبگویند این اسناد و مدارک من است از شما می پرسم آیا این جائز است ؟ خیر جائز نیس کاغذهایی را که انسان به او استشهاد و استناد می کند در واقع و نفس الامر باید صورت و مدرکی داشته باشد والا ممکن است بنده فردا در خانمان اخوی را صدا کنم و به او بگویم یک کاغذهایی بنویسد ودر آن هزار نوع فحش و تنقید به آقا بدهم و فردا یک دسته کاغذ روی میز بگذارم و بدهم به آقای رئیس و بگویم این اسناد من است این چه فایده دارد ؟ خیلی جاها خیلی چیزها هست به من چه ؟ در بانک شاهنشاهی هم خیلی پول است به من چه شما چرا تا اسناد و مدارک ضعیفه یک بیاناتی می کنید یک مسئله مهم دیگری است که بنده شما را به آن تذکر می دهم فرض بفرمایید الان آخر زندگانی ما است و چون چنانچه عرض کردم باید یک ضابطه هایی در کار باشد و نباید یک مطالبی که گذشته ما دوباره از نوشروع کنیم هر کس یک غرض شخصی با کسی دارد نباید جلو رویش یک حرفهایی بزند و فحش بدهد و استناد به یک اوراق غیر مصدقی بکند و بگوید این ها مؤیدات من است


حضرتعالی آدم عاقلی هستید و نباید اجازه بدهید که یک چیزهایی که داخل در هیچ یک از ضابطه های اجتماعی نیست در اینجا گفته و اظهار شود اما انتخابات آقای میرزا عبدالله خان وثوق بنده خودم اطلاع دارم که انتخابات ایشان یک انتخابات عادی بوده یعنی مثل انتخابات ماها است…..( همهمه ی نمایندگان)

افسر – این طور نیست توهین نکنید

دادگر – آقای شیروانی مسئله را خوب تجزیه کرد و واقعا یک حرف صحیحی زد حضرتعالی استدلالی غریبی کردید چند تاعیب شماره کردید و گفتید که اگر در انتخابات فلان عیب باشد بد است و مداخلات را بد دانستید آن وقت آن چند تا که عاید خودتان می شد سوهانش زدید و تنزلش دادید و هیچ نگفتید اما آن چند تای دیگر را که عاید خودتان نمی شد پشت ذره بین گذاشتید و خیلی بزرگ کردید بنده عرض می کنم در انتخابات مطلقا نباید مداخله کرد و هیچ کس نباید درحقوق ملت مداخله کند و ملت هم نباید بگذارد که هیچ کس در حق مشروع او دخالت کند امیدواریم یک وقتی هم همین طور بشود قیاسات دلیلها معها خود حضرتعالی در این جا نماینده این اراده و فکر هستید که باید انتخابات کاملا آزاد باشد و به عقیده بنده قطعا همین طور هم بود زیرا آقا اگر انتخابات آزاد نبود شما امروز این جا تشریف نداشتید شما که امروز این جا هستید برای این بوده است که جریان انتخابات برروی آزادی بوده ما از مجلس پنجم کسر و محذوف که نداریم سهل است شاید اضافه هم داریم

آقا سید یعقوب – بس است دیگر تمام کن

دادگر – بالاخره آقا سید یعقوب دوست نمی دارد کس دیگری حرف بزند

آقا سید یعقوب – زیاده روی می کنید

دادگر – ما این زیاد روی ها را از شما اقتباس کردیم

آقا سید یعقوب – من در یک چیزی که منفعت دارم حرف می زنم

دادگر – شما موضوع نافع اصلا ندارید و تشخیص نمی دهید و طرز فکرتان اصلا با ما فرق دارد بنده عرض می کنم روی قضایا ی فرضیه نباید فحش داد کاغذهای باطله را هم نباید اسناد مثبته قرار داد وکیل که حضورش در مجلس دلیل قاطع آزادی انتخابات است نباید بگوید انتخابات آزاد نبوده امیدواریم انشاء الله حضرتعالی هم بدون این که محتاج به این اقدامات باشید به حول الله باز هم انتخاب بشوید و رفع هرگونه نگرانی بشود

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

عراقی – بنده مخالفم

رئیس – بفرمایید

عراق – این که بنده با کفایت مذاکرات مخالفم برای این است که اولا آقای وزیر داخله در پشت تریبون یک صحبتی کردند و اسمی بردند که به مقامات عالیه توهین شد امیدوارم انشاءالله مقصودشان از مقامات عالیه همان مجلس شورای ملی بوده نه چیز دیگر دیگر این که در ضمنی که آقای دادگرفرمودند انتخابات آقای میرزا عبدالله خان وثوق هم مثل همه است آقای افسر به طور شوخی فرمودند خیر این طور نبود

افسر – خیر – شوخی عرض نکردم جدی گفتم

عراقی – اجازه بفرمایید عرض کنم انتخابات آقای وثوق هم صحیح و مثل انتخابات همه آقایان بوده بهترین دلیل این است که مجلس شورای ملی به صحت اعتبار تامه ایشان رأی داده است و اگر ناصحیح بود مجلس رأی نمی داد رئیس – پیشنهادها قرائت می شود

یکی از نمایندگان – یک ساعت از ظهر گذشته ختم جلسه.


رئیس – آقای روحی پیشنهاد ختم جلسه کرده اند بفرمایید

روحی عرض می کنم تقریبا بیست تا پیشنهاد است ودر هر کدام که پنج دقیقه حرف زده شود متجاوز از یک ساعت طول خواهد کشید در صورتی که حالا یک ساعت از ظهر گذشته از این جهت بنده پیشنهاد کردم جلسه ختم شود فردا صبح جلسه است می آییم و تمام می کنیم فاصله اش هم خیلی کم است

جمعی از نمایندگان – صحیح است

مجلس یک ساعت و ربع از ظهر گذشته ختم شد