مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ آذر (قوس) ۱۳۰۰ نشست ۴۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ آذر (قوس) ۱۳۰۰ نشست ۴۹

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ آذر (قوس) ۱۳۰۰ نشست ۴۹

جلسه ۴۹

صورت مشروح مجلس یوم سه شنبه ۲۸ قوس سنة یک هزار و سیصد و مطابق بیستم ربیع الثانی سنه یک هزار و سیصد و چهل

مجلس یک ساعت قبل از غروب درتحت ریاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید

(صورت مجلس یوم پنج شیبه بیست و سوم قوس را آقای تدین قرائت نمودند)

رئیس ـ آقای سردار معظم (اجازه)

سردارمعظم ـ در مقدمه صورت مجلس نوشته شده است که بنده و آقای آقا سید یعقوب تقاضا کرده‌ایم که اسامی ولایات و صاحبان تلگرافات واصله در مجلس قرائت و هم از مجلس جواب مخابره شود قسمت اول را بنده تقاضا نکرده بودم فقط تقاضای بنده این بود که جواب تلگراف مخابره می‌شود.

رئیس ـ اصلاح می‌شود یک قسمت دیگری هم باید اصلاح شود آن این است که آقای رئیس الوزراء راجع به حذف یک عباراتی که در مراسله سفیر روس نوشته شده بود استنادشان فقط به این نبود که آقای سردارمعظم با نماینده مختار روسیه مذاکره کرده بودند بلکه بعد از آنکه ایشان مذاکراتی کرده بودند خود سفیر هم با آقای وزیر امور خارجه شفاهاً مذاکراتی کرده و حذف آن را قبول نموده بودند این عبارت هم تصحیح می‌شود. آقای امین الشریعه (اجازه)

امین الشریعه ـ آقای آصف الممالک مریض هستند در صورت مجلس جزو غائبین بدون اجازه نوشته‌اند.

رئیس ـ اصلاح می‌شود: آقای زنجانی (اجازه)

آقای شیخ ابراهیم ـ بنده در صورت مجلس عرضی ندارم

رئیس ـ شاهزاده سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا ـ گمان می‌کنم آقای وزیر معارف جواب بنده را به هفته آتیه وعده داده‌اند به جلسه آتیه.

رئیس ـ این هم اصلاح می‌شود آقای فتح الدوله (اجازه)

فتح الدوله ـ بنده هم مریض بوده‌ام و مخصوصاً ان کسی هم که آمد اطلاع داد که مجلس دائر است کفتم بنده مریضم و مرا غایب بدون اجازه نوشته‌اند.

فتح الدوله ـ بنده اطلاع داده بودم.

رئیس ـ تصحیح می‌شود. دیگر اعتراضی نیست؟

(اظهاری نشد)

صورت مجلس به این اصلاحات تصویب شد: صورت تلگرافاتی است که از ایالات و ولایات مبنی بر تبریک از اعطای امتیاز معادن نفت رسیده بود قرائت می‌شود.

(آقای سهام السلطان به مضمون ذیل قرائت نمودند)

صورت تلگرافات واصله راجع به تبریک امتیاز نفت شمال از ایالات و ولایات

ایالات و ولایات تلگراف کنندگان.

مشهد ـ متولی باشی و اعضاء و اجزاء آستانه مقدسه رضویه.

مشهد سر- آقازاده آقای آخوند ملا محمد کاظم

مشهد سر- تجار و اصناف و سایر طبقات

اصفهان ـ افراد فرقه دموکرات

  • اصفهان ـ اتحادیه اصناف
  • اصفهان ـ عموم کسبه مختلفه
  • اصفهان ـ اتحادیه تجار

عراق ـ هیئت تجار

  • عراق ـ کلیه روسا دوائر دولتی عراق
  • عراق ـ اهالی و کسبه
  • عراق ـ ایضاً عده‌ای از اهای
  • عراق ـ اعیان و اشراف و محترمین عراق
  • عراق ـ افراد حوقه ادبی عراق

شاهرود - عباس نام که گویا حکومت شاهرود است

  • شاهرود - هیئت فرقه دموکرات
  • شاهرود - هیئت تجار و اصناف شاهرود و بسطام

استرآباد ‍ـ عموم تجار استرآباد

  • ««سردار اشرف. امیر امجد. امیر عشایر
  • ««علماء استرآباد
  • ««رؤساء دوایر دولتی
  • ««-امیر اعظم

شیراز ـ کمیته ایالتی دموکرات فارس

  • ««عموم طبقات مختلفه
  • ««سه نفر از آقایان علماء
  • ««((علماء

قزوین ـ هیئت علمیه از طرف عموم

  • ««طبقات مختلفه تجاز و اصناف قزوین
  • ««تجار و اصناف

کاشان ـ اتحادیه تجار

  • ««ـ از طرف ۶۵ نفر طبقه رنجبر چند امضاء
  • ««ـ عموم تجار و ملت حکمی
  • ««ـ اتحادیه اصناف

کرمان ـ طبقه علماء

  • ««ـ اتحادیه تجاز
  • ««ـ عموم طبقات و هیئت‌های علمیه. تجار. اصناف وعامه کسبه

ساری ـ اصناف مختلفه

  • ««ـ عموم تجار
  • ««ـ آقایان علماء
  • ««ـ محترمین و عیان

سبزوار ـ عموم تجار و اصناف

تبریز ـ کمیته فرقه دموکرات رشتخوار و ارغوان و علی آباد بلوکات تربت عامه اهالی

زنجان ـ اتحادیه تجاز

بروجرد ـ عموم علماء و تجار و اعیان و رؤسای اصناف.

سمنان ـ از طرف عموم اهالی چند امضاء

خواف ـ اهالی

بجنورد ـ طبقات علماء و اعیان و اشراف و تجار

بیرجند ـ عموم علماء و طلاب

همدان ـ علماء و طلاب

یزد ـ محترمین و شرفا و اعیان

سیستان ـ از طرف عموم. چند نفر از علماء و چند نفر از اعیان

اردبیل ـ عده از تجار و اصناف

رشت ـ از طرف عموم اهالی

کردستان ـ عموم علماء و تجار و اصناف

مشهد سر ـ از طرف تجار و اهالی

ملایر ـ عموم اهالی

اصفهان ـ اتحادیه اصناف

تبریز ـ تجارتخانه محمد حریری

اشرف ـ سه نفر از آقایان علماء

شوشتر ـ عموم طبقات مختلفه علماء و تجار و کسبه و غیره

زنجان ـ جهان شاه خان

رئیس ـ البته خاطر اقایان مسبوق است که در چند سال قبل یعنی در سنه ئیلان ئیل بر حسب خواهش دولت آقای ارباب کیخسرو متصدی خرید جنس برای دولت شدند و بعد از انجام این امر حسابی که داشتند با وزارت مالیه تفریغ می‌کردند و مفاصا حساب گرفتند بعد از چندی در بعضی جراید سؤال شده بود که ایشان حسابشان را باز وزارت مالیه تفریغ کرده‌اند یا خیر؟ ایشان هم در جواب توضیحاتی دادند و توشته بدند که من در همان تاریخ حسابم را با وزارت مالیه تفریغ کرده و مفاصا حساب گرفته‌ام و اگر خاطر آقایان مسبوق باشد در دو سه ماه قبل هم در اینجا مذاکراتی شد و آقای ارباب کیخسرو توضیحاتی دادند معذالک در ظرف این دو سه روز باز سوالاتی در بعضی جرائد شده است و چون ایشان جزو هیئت رئیسه بودند و بنده خود را مکلف می‌دانستم اگر به اعضاء هیئت رئیسه نسبتی داده شود رسیدگی کنم و صحت و سقم آن را معلوم نمایم رسیدگی نموده و عرض می‌کنم ایشان حسابشان را با وزارت مالیه تفریغ نموده و مفاصا گرفته‌اند و اگر مقصود جرائد هم فهم مطلب بود گمان می‌کنم بعد از این همه اظهاراتی که شده است مطلب را درک کرده باشند.

آقای سردارمعظم (اجازه)

سردارمعظم ـ بنده اصلاً می‌خواهم از عنوان شدن این مطلب استفاده کنم و چند کلمه در اطراف مندرجات جرائد عرض کنم قبلاً باید بگویم که علت این پیش آمدها بواسطه نبودن قانون کامل است و متاسفانه کسی هم نیست که در فکر تهیه قانون باشد این است که این قبیل حوادث پیش می‌آید البته آقای ارباب کیخسرو که همکار محترم ما هستند و در ادورا مختلفه در مجلس بوده‌اند محتاج به معرفی نیستند همه ماها درستکاری ایشان را دیده‌ایم و لازم نیست که در اطراف این مسئله مذاکراتی بشود از آنجائی که ما همه صحت عمل ایشان را دیده‌ایم یقین داریم که اگر ایشان حسابی داشتند تا حساب خودشان را تفریغ نمی‌کردند و مفاصا نمی‌گرفتند فکرشان را راحت نبود و هر نوع اظهاری که درباره ایشان در هر جا بشود باطل است و باید تجسس کرد شاید علل مخصوصی در کار باشد که این اظهارات درباره ایشان می‌شود بنده نهایت درجه متاسفم که در مملکت ما فساد عقیده به جائی رسیده است که تصور نمی‌کنم کسی بتواند برای خدمت به مملکت یک قدم بردارد بدون اینکه از طرف مردم نسبت به او سوء ظنی تولید نشود.

یک روزنامه دیگر نسبت به نمایندگان یک عبارتی می‌نویسد که شاید لایق خود او باشد می‌نویسد وکلاء و وزرائی که برای تصویب عهدنامه به سفارت رفته‌اند مستطیح بر گشته‌اند این شخص به قدری کوتاه نظر است که نمی داند ممکن است در مملکت اشخای پیدا شوند که فقط از نقطه نظر حسن وطن خواهی کار می‌کند و خیال می‌کند مثل خود او باید برای مزد کار می‌کنند ولی در مقابل اشخاصی هم هستند که مزد آنها فقط محفوظ ماندن مصالح و منافع مملکت آنها است این است این دو مطلب را باید از هم تفکیک کرد اینها را باید بشناسند آنها را هم باید شناخت یک روزنامه دیگر به یکی از وکلا نسبت می‌دهد که چهاز هزار تومان پول گرفته و در این مملکت هم هیچ کسی نیست که بپرسد و تعقیب کند و واقعاً در صدد کشف قضیه بر آید و ببیند اگر حقیقتاً یک وکیلی چهار هزار تومان پول گرفته است آن کسی را مجازات کنند و اگر چنین پولی گرفته نشده آن نویسنده را مجازات کنند واقعاً این محیط مملو از سوء ظن و تهمت قابل حیات نیست در این مواد اخیراً یک پیشنهادی تقدیم کرده‌ایم و از آقای رئیس خواهش می‌کنم بفرمایند این پیشنهاد خوانده شود و در این خصوص یک تصمیمی اتخاذ شود که بالاخره حیثیت نمایندگی و مقام اشخاص از تعرض مصون بماند.

(جمعی گفتد صحیح است)

رئیس ـ این مسئله که اشاره فرمودید قابل اهمیت نبود چون آن روزی که به عهدنامه رای داده شد ۶۲ نفر آقایان نمایندگان حاضر بودند و فقط چهار نفر امتناع کردند و ۵۹ نفر رای دادند بنده این مسئله را قابل اهمیت نمی‌دانستم که اینجا ذکر شود ولی آقای ارباب کیخسرو چون جزو هیئت رئیسه بودند لازم دانستم تحقیق شده در مجلس ذکر شود که خاطر آقایان مسبوق باشد

آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله ـ نظریه آقای رئیس را بنده تصدیق می‌کنم که چون به یک نفر از اجزاء هیئت رئیسه یک نسبتی داده شده است یا یک سئوالی شده است آقای رئیس مکلف بودند تحقیقات بکنند و اطلاعات خودشان را بفرمایند ولیاین نسبتهائی که در جرائد داده می‌شود بنده عقیده‌ام این است که باید تعقیب و کشف شود مثلاُ نسبت می‌دهند که یک نفر وکلاء چهار هزار تومان تعارف گرفته و چه سکوت در این مسئله خیلی بد است.

رئیس ـ مسئله راجع به آقای ارباب کیخرو را تصدیق فرمودید و راجع به مسئله چهار هزار تومان هم پیشنهادی شده است قرائت می‌شود مسئله عهدنامه هم که تصویب شده و قابل اینکه شخص اعتناء کند نیست غیر از این اگر فرمایشی دارید بفرمائید.

حاج شیخ اسدالله ـ راجع به آقای ارباب کیخسرو عرض می‌کنم ایشان یک ابوالجمی داشته‌اند اگر هم حساب ایشان باقی باشد وزارت مالیه از ایشای نوال کند نه جرائد و چون ایشان حسابشان را با مالیه مفروغ داشته و مفاصا گرفته‌اند وزارت مالیه باید مندرجات جرائد را تکذیب کند.

رئیس ـ راجع به قضیه که در یکی از جراید نوشته شده و آقایان سردارمعظم و حاج شیخ اسدالله اظهار کردند و پیشنهادی شده قرائت می‌شود اگرمذاکراتی باید بشود می‌شود والا رای می‌گیریم.

آقا سید یعقوب ـ بنده اجازه خواسته بودم رئیس راجع به آقای ارباب کیخسرو

آقاسید یعقوب ـ خیر راجع به مسئله سابق یعی اصل مطبوعات عرض داشتم.

رئیس ـ این یک موضوعی است علیحده و بعد باید عنوان بفرمائید.

آقا سید یعقوب ـ آلان صحبت در مطبوعات است.

رئیس ـ در این موضوع حالا هر چه صحبت کنید بی فایده است پیشنهاد قرائت می‌شود بعد در آن باب اگر فرمایشی دارید بفرمائید

(پیشنهاد مزبور به مضمون ذیل قرائت شد)

ن:ر به اینکه در شماره ۸۴ ستاره ایران در مقاله اساسی مندرج است که خرواری مبلغ پنج قران به خبازی شهری تخفیف داده شده و چهار هزار تومان به عنوان تعارف توسط یکی از وکلاء مجلس شورای ملی گرفته شده است با درج همچه نسبتی مجلس شورای ملی تکلف است که بدون تاخیر در صدد تحقیق مطلب بر آمده پس از کشف حقیقت تعقیبات را که لازمه این امر است که به عمل آورد برای نیل به این مقصود ما امضاء کنندگان پیشنهاد می نمائیم که مجلس شورای ملی یک کمیسیون مرکب از پنج نفر انتخاب نماید که در صدد تعقیب مطلب و کشف حقیقت بر آیند و با مراجعه به منافع انتشار این خبر و سائر دسائس مقتضیه صحت و سقم واقعه را تعیین و راپورت آن به به مجلس تقدیم دارند تا تصمیم مقتضی اتخاذ شود

تدین ـ تقریباً سی نفر امضاء کرده‌اند

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب ـ بنده عرض می‌کنم قبل از اینکه مجلس رسمیت پیدا کند ما مکرر صحبت می‌کردیم که باید قانون مطبوعات تکمیل شود و هیئت منصفه داشته باشیم ما چرا به صدای بلند فریاد نمی‌کنیم که قانون هیئت منصفه را به مجلس بیاورند که هر وقت در جرائد صحبتی می‌شود به ان هیئت رجوع شود و وقت مجلس بی خود تلف نشود بنده عرضم این است که مملکت مشروطه باید دارای مجلس و دارای محکمه و درارای همه چیز باشد و این مطالب به محکمه رجوع شود.

رئیس ـ خارج از موضوع بود

آقا سید یعقوب ـ عین موضوع بود

رئیس ـ قانون هیئت منصفه را به مجلس آورده‌اند و چند روز دیگر به نظر آقایان می‌رسد آقای فهیم الملک (اجازه)

فهیم الملک ـ در این باب عرضی ندارم

رئیس ـ آقای ملک الشعراء (اجازه)

ملک الشعراء ـ عرضی ندارم

رئیس ـ آقای مستشارالسلطنه (اجازه)

مستشارالسلطنه ـ بنده از یک قسمت از جرائد محلی امتنان دارم چنانچه در ستاره ایران نوشته بود که ساحت مجلس شورای ملی در تمامی مملکت ایران منزه است و برای جلوگیری از بعضی نسبت هائی که جرائد به بعضی‌ها می‌دهند یگانه وسیله همان تکمیل قانون مطبوعات.

رئیس ـ راجع به این پیشنهادی که شد اظهار ندارید؟

مستشارالسلطنه ـ عرضم این بود که مطبوعات یک قدری منظم شده است که مجلس را منزه دانسته است.

رئیس ـ این هم خارج از موضوع بود، راجع به این پیشنهاد کسی اظهاری ندارد (اظهار نشد) پس رای می‌گیریم به تشکیل کمیسیون پنج نفری آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد البته آقایان در موقع تنفس این پنج نفر را انتخاب خواهند فرمود

سردارمعظم ـ بنده عرضی دارم اجازه می فرمائید

رئیس ـ بفرمائید

سردارمعظم ـ نظر به این که کمیسیون وظیفه اش تعیین شده است آیا ممکن است اعضاء کمیسیون بقرعه تعیین شوند.

رئیس ـ در نظام نامه چیزی راجع به قرعه نوشته نشده است و تا به حال هم رسم نبوده است فقط یک مرتبه چنین اتفاقی افتاده است و گمان می‌کنم اگر مطابق نظام نامه رفتار شود و این مسئله سابقه نشود بهتر باشد

سردار معظم ـ بنده قانع شدم

رئیس ـ چون جمعی از آقایان قسم یاد نکرده‌اند اگر مخالفی نباشد امروز این چند نفر قسم یاد کنند.

آقایان مفصله الاسامی به مضمون ذیل قرائت نمودند.

من که در ذیل امضاء می‌کنم خداوند را به شهادت می‌طلبم و به قرآن قسم یاد می‌کنم مادام که حقوق مجلس و مجلسیان مطابق این نظامنامه محفوظ و مجری است تکالیفی را که یمن رجوع شده است مهما امکن با کمال راستی و درستی وجد و جهد انجام بدهم و نسبت به اعلیحضرت شاهنشاه متبوع عادل مفخم خود صدیق و راستگو باشیم و به اساس سلطنت و حقوق ملت خیانت ننمایم و هیچ منظوری نداشته باشم جز فوائد و مصالح دولت و ملت ایران.

آقایانمحقق العلماء. طباطبائی، اقبال السلطنان، قوام الدوله، حاج میرز علی محمد.

رئیس ـ آقای شیخ الاسلام اصفهانی

(احضار برای اداء مراسم تحلیف)

شیخ الاسلام ـ بنده هنوز نتوانسته‌ام خودم را برای قسم خومردن حاضر کنم مستدعی هستم چند روز به بنده مهلت بدهید.

در این وقت آقایان مفصله الاسامی احضار و قسم یاد نمودند.

آقایان سدیدالملک شیخ العراقین زاده حائری زاده ـ (آقای حائری زاده قسم نامه را به اضافه کلمه (حقیقی) (پس از) لفظ مفخم و تبدیل لفظ ایران به اسلام قرائت نمودند.

رئیس ـ خطاب به آقای حائری زاده ـ شما حق ندارید چیزی که آنجا نوشته شده است تغییر دهید یا باید همان طور که آنجا نوشته شده است قسم یاد کنید یا اینکه اصلاً قسم یاد ننمائید.

حائری زاده ـ گمان می‌کنم چندان فرقی نکند.

رئیس ـ اگر شما یک چیزی اضافه کنید دیگری هم چیزی به نظرش می‌رسد می‌خواهد اضافه کند دیگری یک چیزی به نظرش می‌رسد می‌خواهد اضافه کند دیگری یک چیزی کسر می‌کند به همان ترتیب که در ورقه نوشته شده است مجدداً قرائت نمائید

(صحیحاً مطبق قسم نامه قرائت و پس از ایشان آقایان ذیل قسم یاد نمودند).

آقایان آقا سید کاظم ـ معتمدالسلطنه ـ صدرائی ـ ناظم العلماء ـ حاج مقبل السلطنه ـ حاج امین.

رئیس ـ آقای مستشارالسلطنه (اجازه)

مستشارالسلطنه ـ بنده نمی دانم آقای شیخ الاسلام اصل یازدهم قانون اساسی را ملاحظه فرموده‌اند یا خیر؟ اگر ملاحظه فرموده‌اند چگونه از قسم خوردن استنکاف می‌نمایند؟

رئیس ـ استنکاف ننمودند در جلسه دیگر قسم یاد می‌کنند دو فقره راپورت یکی راجع به حاج میرزا تقی خان نماینده تأئین و دیگری راجع به مخبرالسلطنه نماینده تهران رسیده است قرائت می‌شود رای می‌گیریم

آقای ملک الشعراء راپورت شعبه اول را راجع به حاج میرزا تقی خان به مضمون ذیل قرائت نمودند.

شعبه اولی در تاریخ ۲۷ قوس منعقد و به دوسیه انتخاب آقای حاج میرزا محمد تقی خان نائینی مراجعه نمود در دوم صفر ۱۳۴۰ انجمن نظار تشکیل و اعلان انتخابات را منتشر نموده و از ۱۴ شهر مزبور الی ۲۲ رای نموده و از کلیه هزار و ششصد و شصت و نه ورقه تعرفه که در شهر و حوزه‌های اطراف داده شده بود هزار و پانصد و نود و چهاررای مأخوذ و آقای حاج میرزا محمد تقی خان باکثریت هزار و دویست و هشتاد و یک رای منتخب گردیده‌اند انجمن نظارت رعایت مدت قانونی برای شکایات را کاملاً نموده و بعد اعتبارنامه به منتخب داده است ـ در دوسیه شکایات قابل توحهی موجود نبود لذا شعبه به اکثریت تام انتخاب حاجی میرزا محمد تقی خان را تصویب می‌نماید.

رئیس ـ نسبت به این راپورت مخالفی نیست؟

(اظهاری نشد.)

پس رای می‌گیریم آقایانی که نمایندگی آقای حاج میرزا تقی خان را تصویب می‌کنند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد آقای سردارمعظم (اجازه)

سردارمعظم ـ بنده قبل از قرائت راپورت راجع به آقای مخبر السلطنه عرض دارم و تصور می‌کنم اگر امروز راپور راجع به آقای مخبرالسلطنه قرائت نشود بهتر است زیرا فعلاً ایشان فرمان فرمای آذربایجان هستند و پس از این که اعتبرنامه ایشان تصویب شد باید یکی از این دو شغل را انتخاب کنند یا این که از مقام فعلی یعنی ایالت آذربایجان استعفاء دهند و یا از مقام نمایندگی در صورتی که شاید در هر دو مورد بشود از وجود ایشان استفاده کرد در هر صورت بنده از نقطه نظر ملاحظه وضعیت آذربایجان لازم می دانم قبل از آن که مجلس به نمایندگی آقای مخبرالسلطنه رای بدهد به دولت مراجعه شود و نظریه دولت معین شودو پس از آن که نظریه دولت معلوم شد آن وقت ممکن است مجلس شورای ملی در باب اعتبارنامه آقای مخبر السلطنه مراجعه کند و کسب تکلیف از ایشان کند در هر صورت برای انجام دادن هر یک از این مطالب بنده خواندن راپورت را امروز صلاح نمی دانم و توضیح می‌دهم که مطلب اساساً امروز از دستور خارج شود و در هفته آتیه یا در پانزده روز دیگر درباره ایشان رای گرفته شود.

رئیس ـ شاهزاده سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا ـ بنده چنانچه در جلسه گذشته هم عرض کردم این فلسفه را نمی‌فهمم که مجلس شورای ملی مطابق کدام حق می‌تواند اعتبارنامه یک نفر از وکلاء را عقب بیندازد یا به عبارت آخری یک حوزه انتخابیه را از داشتن وکیل در پارلمان محروم سازد مکرر عرض کرده‌ام باز هم عرضص می‌کنم ما این حق را نداریم فقط این حق را داریم که ببینیم فلان وکیل صلاحیت وکالت را دارد یا خیر؟ اگر صلاحیت دارد تصدیق والا رد کنیم ما حق نداریم اعتبارنامه مخبرالسلطنه و تقی زاده را عقب بیاندازیم من به آن شعبه که تا به حال اعتبارنامه را عقب انداخته‌اند خیلی اشکال دارم نه تنها اعتبار نامه را عقب انداخته‌اند خیلی اشکال دارم نه تنها اعتبارنامه تقی زاده اعتبارنامه آقای وثوق الدوله چرا مطرح نمی‌شود مردمانی که آنها را انتخاب کرده‌اند چه تقصیری دارند که باید نمایندگان در مجلس نباشد.

حال شش ماه است که مجلس باز شده است و هنوز تکلیف بعضی از وکلاء معلوم نیست ما یا باید آنها را رد کنیم یا قبول اینکه عرض می‌کنم نه نقطه نظر شخص وثوق الدوله یا تقی زاده یا مخبر السلطنه است از نقطه نظر اهالی و حوزه ا نتخابیه است بنده که یکی از وکلای تهران هستم حق دارم بگویم که باید دو نفر دیگر وکیل تهران در مجلس باشد همین طور سایر اهالی تهران چرا تهران که باید ۱۲ نر وکیل در مجلس داشته باشد ده نفر دارد همین طور سایر نقاط مثلاً آنجائی که آقای وثوق الدوله را انتخاب کرده‌اند یا آنجائی که آقا سید شیاء الدین را انتخاب کرده‌اند چرا باید از حق داشتن وکلای خود در مجلس محروم باشند ما فقط حق داریم اعتبارنامه که به مجلس می‌آید یا رد کنیم یا قبول و اینکه فرمودند به دولت رجوع شود از دولت سوال کنیم که آیا صلاح می دانید رای بدهیم یا خیر قانون اساسی تکلیف مجلس و وکلاء را تعیین کرده و می‌گوید پس از آنکه اعتبارنامه وکیلی به مجلس آمد باید رسیدگی بشود و موافق قانون انتخابات بایستی پس از یک ماه ملس رد یا قبول آن اعتبارنامه را معین نماید منتهی وقتی که اعتبارنامه وکیلی را مجلس تصویب کرد آن وکیل مختار است یا قبول نمایندگی می‌کند یا رد می‌کند همین طور آقای مخبرالسلطنه که وکیل هستند اگر امروز اعتبارنامه ایشان تصویب شد هیئت دولت نظریه خود را ضمیمه مجلس نموده و به ایشان اطلاع می‌دهد آن وقت اگر ایشان صلاح خود را در بقاء به ایالت آذربایجان دیدند البته از وکالب استعفا می‌فرمایند اهالی تهران از حق خود استفاده نموده دیگری را انتخاب خواهند کرد و اگر مصلحت خود را در قبول کالت دیدند به مرکز تشریف خواهند آورد امروز هم اوضاع آذربایجان خوب است و اردوی دولتی فتوحاتی می‌کند و جلو می‌رود موانع و مشکلاتی باقی نمایند و شاید در ظرف یکی دو هفته به اوضاع آن جا خاتمه داده شود با این ترتیب در خاتمه تکرار می‌کنم از نقطه نظر اینکه اهالی نباید از حقوق خودشان محروم بمانند تمام اعتبار نامه هائی که در شعبات باقی مانده بایستی رسیدگی شود تقاضا می‌کنم از آقایان رفقای خودم همانطور که آقای رئیس فرمودند زودتر به وظایف خودشان عمل نموده رد یا قبول اعتبار نامه وکلاء و کیلیف موکلین را معلوم نمایند و بالاخره بنده مراجعه به دولت را به کلی مخالفم.

سردارمعظم ـ اجازه میفرمائید

رئیس ـ بفرمائید

سردارمعظم ـ متاسفانه حضرت والا و بنده دراین موقع بخصوص از نظرهای مختلفه به کار نظر کرده‌ایم و ناچار نتیجه مطلوبه مخالف یکدیگر می‌شود ایشان وارد یک مطلب کلی شدند و دو دلیل برای جواب من اقامه نمودند اولاً محروم نکردن حوزه انتخابیه که اعتبارنامه نماینده شان هنوز تصویب نشده. ثانیاً لزوم تعین تکلیف نمایندگی که تا به حال تکلیف اعتبارنامه شان معلوم نشده. جواب ایراد اول شاهزاده محترم را قانون اساسی تا اندازه‌ای داده است یعنی از نمایندگانی که انتخاب می‌شوند فقط نماینده همان حوزه انتخابیه خودشان نبودند شاید این نظر حضرت والا را بنده قبول می‌کردم ولی قانون اساسی می‌گوید نمایندگانی که از حوزه‌های مختلفه انتخابیه انتخاب می‌شوند نمایندگان تمام ملت ایران هستد و بالنتیجه تمام نمایندگان حاضره که در این مجل هستند همانطور که نماینده خراسان و اصفهان و غیره هستند نماینده تهران هم می‌باشند پس بنابراین حقوق موکلین تهران با بودن سایر نمایندگان محفوظ است علی الخصوص که از دوازده نفر نمایندگان تهران ده نفر الان در مجلس تشریف دارند و گمان نمی‌کنم از طرف این ده نفر قصور یا عدم توانائی در انجام تکالیفشان حس شده باشد که محتاج به اضافه شدن و کمک دو نفر نماینده دیگر باشد پس از این نقطه نظر چندان ایرادی ارد نیست ولی قسمتی که راجع به لزوم تعیین تکلیف نمایندگان فرمودند بنده هم از این نقطه نظر با حضرت والا موافقت تام دارم شعبات حق ندارند رسیدگی اعتبارنامه نمایندگانی را که بواسطه عدم تعیین تکلیف سرگردان می‌باشند به تاخیر اندازند ولی من از حضرت والا سئوال می‌کنم آیا آقای مخبر السلطنه هم در همین ردیف هستند؟ البته حضرت والا خواهند فرمود خیر بنابراین بنده از نقطه نظر مصالح آذربایجان عرض کردم و تصور می‌کنم مصالح آنجا را بایستی در نظر گرفت اگرچه حضرت والا فرمودند اوضاع آذربایجان رو به بهبوددی می‌رود راست است بنده هم تصدیق دارم و انشاءالله بواسطه جدیت و رشادت قوای نظامی ما همانطور که در گیلان و خراسان امنیت بر قرار شد بالاخره همان قوای نظامی موفق خواهند شد در آذربایجان هم یک قسمت مهمی ازمملکت ایران را تشکیل می‌دهد امنیت را برقرار نمایند و عناصر مضره و فاسد را دفع نمایند من این امیدواری قطعی را دارم ولی با همه این تفاصیل آیا تصور نمی فرمائید در یک همچه محلی که اوضاع آن رو به بهبودی می‌رود برداشتن یک نفر والی بی اثر نخواهد بود؟ و آیا تصور میفرمائید چنانچه تغییر مستقیم یاغیر مستقیمی متوجه والی آذربایجان شود در همان اوضاع که رو به بهبودی می‌رود هیچ تأثیر نخواهد داشت؟ در صورتیکه من اطمینان دارم که اگر به آقای مخبر السلطنه رجوع شود ایشان وکالت را به ایالت آذربایجان ترجیح خواهند داد و اگر این اطمینان را نداشتم می‌گفتم پس ازگذشتن اعتبارنامه که از طرف دولت به آقای مخبرالسلطنه رجوع شود ایشان خواهند گفت نظر به اینکه وجود من در آذربایجان لازم است از وکالت استعفاء می‌دهم ولی چون این اطمینان را ندارم و ممکن است ایشان پس از تصویب اعتبارنامه بطوریکه قانون اساسی و یکی از مواد قانون انتخابات می‌گوید هیچ وکیلی حق ندارد هیچ شغل دولتی را اهم از اینکه حقوق بگیرد یا نگیرد عهده دار باشد بگویند من وکالت را قبول نموده و از ایالت آذربایجان استعفاء می‌دهم و چون یقین دارم ایشان کاملاً علاقمند به اجرای قانون هستند همین کار خواهند کرد این خیال است که مرا وادار می‌کند پیشنهاد کنم و تقاضا کنم که رای دادن نسبت به این اعتبارنامه را ده روز به تاخیر و تعویق بیندازند و من یقین دارم که اگر به تناسب مخاطرات و محظوراتی را که در این موقع از استعفای مخبر السلطنه تولید می‌شود با محرومیت موکلین تهران در نظر بگیریم بدون هیچ تردیدی باید بگوئیم محرومیت موقتی اهالی تهران از داشتن یازدهمین نماینده مرجح است و یقیناً اهالی تهران نیز از نقطه نظر لزوم حفظ منافع آذربایجان به آن همراه هستند اما راجع به تعیین تکلیف سایر نمایندگان بنده نیز با حضرت والا موافقم. البته چه عیب دارد تکلیف نمایندگی تقی زاده معین شود زیرا مورد تقی زاده غیر از مورد مخبر السلطنه است و همچنین باید تکلیف نمایندگی آقای وثوق الدوله معین شود از این حیث من با شاهزاده کاملاً موافق ولی چون حضرت والا خودشان علاقه مند به مسائل آذربایجان هستند باید در این مواد بخصوص با بنده موافقت نمایند ضمناً در بین فرمایشاتشان فرمودند بایستی تکلیف سید ضیاءالدین هم معلوم شود باید دانست که تکلیف سید ضیاء الدین معین است سید ضیاءالدین نماینده ملت ایران نیست و به علاوه اعتبارنامه هم نگرفته است وکالت مشارالیه به کلی کان لم یکن است.

حاج شیخ اسدالله ـ اجازه می فرمائید؟

رئیس ـ گمان می‌کنم مذاکرات کافی باشد باید رای بگیریم آقایانیکه مذاکرات را در این موضوع کافی میدانند قیام فرمایند.

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

معلوم می‌شد کافی است: حالا باید رای بگیری حالا باید اول رای بگیریم در اینکه این مسئله به تأخیر افتد یا خیر اگر تصویب نشده بود در خود اعتبارنامه رای گرفته خواهد شد: آقایانی که تصویب می‌کنند این اعتبارنامه از دستور خارج شود و بماند برای روز دیگر قیام فرمایند. (غالباً قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد: اگر آقایان موافق باشند چند دقیقه تنفس می‌شود و بعد تعهدنامه جامعه ملل مطرح خواهد شد

(در این موقع جلسه برای تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید.)

رئیس ـ لایحه مجمع و خرج کل بودجه مملکت را آقای وزیر مالیه تهیه و ارسال نموده‌اند طبع و توزیع شده به کمیسیون بودجه ارسال خواهد شد: لایحه‌ای هم آقای آقا شیخ ابراهیم زنجانی بطور طرح قانونی راجع به استخدام پیشنهاد کرده‌اند به کمیسیون مبتکرات ارسال می‌شود بالفصل شور اول در تعهدنامه جامعه ملل شروع می‌شود شور در کلیات است آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

آقاشیخ اسدالله ـ اگر چه پس از توزیع این تعهدنامه سر افراز بود دولت منافعی را که برای دولت ایران از این عضویت تصور می‌نمود در اینجا یادداشت و نظریات خود را راجع به ان اظهار می‌کرد فقط چیزیکه در اینجا متذکر شده یکی دو فقره تلگرافاتی است که به رئیس الوزراء وقت راجع به تقاضای عضویت ایران در مجمع بین المللی شده است و دولت هم بدون هیچ قید و شرطی عضویت را قبول کرده است. حالا علاوه بر آنکه این نظریات از طرف دولت اظهار نشده کمیسیون خارجه هم منافعی که از این عضویت برای دولت ایران متصور است در راپورت خود متعرض نشده و فقط تصدیق می‌کند که صلاح هست ایران در جامعه ملل عضویت داشته باشد همین قدر یک اصولی در اینجا نوشته شده است و اسمی از جامعه ملل شنیده می‌شود ولی رسمش نیست و معلوم نیست هیئت مؤسسه چه اشخاصی هستند و اشخاصی که بعد ملحق شده‌اند چه دولتی هستند مثلاً در اصل پنجم می‌نویسد اولین جلسه این مجمع بر حسب دعوت در تحت ریاست رئیس جمهوری اتازونی تشگیل و تاسیس می‌شود در حالتی که مطابق اطلاعاتی که در دست هست اصلاً خود اتازونی شرکت در این جامعه پیدا نکرده ونظر به این که رئیس جمهوری اتازونی شرکت در این مجمع نداشته مطابق این صول اصلاً می‌بایستی رسمیت به این مجمع داد: حالا اگر نظامنامه و ترتیبات دیگری بعد از این نوشته شده بنده نمی دانم و آقای مخبر توضیح بدهند به هر حال این مجمع مرکب از یک عده اعضاء اصلیه است که عبارت از دولت متفقه می‌باشند یعنی دولی که معاهده در مسائل را امضاء کرده‌اند آلمان هم آن را امضاء کرده است در حالتی که خود آلمان که یک نفر از امضاء کنند گان این معاهده است هنوز در این مجمع عضویت ندارد دول روسیه اطریش و مجارستان عثمانی و افغانستان هم هنوز در این مجمع عضویت ندارد هیئت مؤسسه این مجمع کی‌ها هستند؟ دولت انگلستان دولت فرانسه و ایطالی و ژاپن و آنوقت تمام اختیارات در این مجمع تعهدنامه به عهده هیئت اجرائیه محول شده است و اعضای این هیئت اجرائیه هم مرکب است از نمایندگان چند دولت معظم دنیا که عبارت است از انگلیس فرانسه ایتالیا و ژاپن و چهار نفر دیگر که انتخاب آنها را به مجمع عمومی واگذار می‌نماید و تا وقتی که مجمع عمومی تشکیل نشده به جای آن چهار نفر بلژیک و بونان و دو نفر دیگر از رفقای خود را معنی کرده‌اند باز حق می‌دهد هیئت اجرائیه که یک عده دیگری را انتخاب نموده ملحق به این هفت نفر نماینده می‌نماید و اکثریت آراء این هیئت منشاء تاثر و مناط اعتبار می‌باشد و تمام مطالبی که به مجمع مراجعه می‌شود اختیار حل و تصفیه اش به دست همین نمایندگان است که در هیئت اجرائیه معین شده‌اند حالا باید ببینیم ایا صلاح هست که دولت ایران در مجمعی عضویت پیدا نماید که تمام اختیارات و اساس آن بده دست چهار نفر نمایندگان دول متفقه باشد دولت دیگر عظیمه دنیا از قبیل آمریکا ـ آلمان ـ اطریش ـ عثمانی و روسیه در آن شرکت نداشته باشند باید دید از این مجمع ما چه استفاده می سکنیم؟ منافع و مضاری که ممکن است متوجه دولت ایران بشود از طرف دو دولت همجوار ما است که انگلیس و روسیه می‌باشد آیا اگر از طرف دولت انگلیس مثلاً تجاوزی به حقوق ما بشود (احتمالات عرض می‌کنم زیرا این دول همه حامی ملل ضعیفه می‌باشند و سعی می‌کنند که ملل ضعیفه ترقی نمایند)

آیا کمیسیون خارجه یقین درد که اگر رجوع به مجمع اتفاق ملل و هیئت اجرائیه این مجمع که مرکب از نمایندگان چهار دولت است بشود این مجمع جلوگیری از آن تجاوز خواهد نمود؟

بنده که یک همچه امیدواری ندارم و آیا اگر یک تجاوزاتی از طرف شمال به حقوق ما شد و ما به مجمع اتفاق ملل رجع و اظهار کردیم آنها مطابق این اصول با ما مساعدت خواهند کرد؟

این را هم به حس مشاهده کردیم که با ما مساعدت ننمودند طولی هم نکشیده است چند ماه قبل بود که با وجود اینکه روابط ما با روسیه دوستانه بود افرادی از خاک قفقازیه به ایران آمده و تجاوزاتی می‌کردند دولت هم (اگر چه تحقیقاً خبر ندارم ولی قاعده بایستی اینطور باشد) به مجمع اتفاق ملل رجوع کرد باید دید آیا مجمع چه مساعدتی با دولت ایران کرد و کدام جلوگیر را از تجاوزات همسایه شمالی نمود؟

بنده که هیچ ندایدم اگر فقط همین باشد که ما داخل مجمع اتفاق ملل شویم وسالی چهل پنجاه هزار تومان هم برای مخارج عضویت این مجمع بر ملت تحمیل شود و ملت نتواند استفاده از این مجمع بکند بنده از این عضویت چیزی نمی‌فهمم خصوصاً که هیچ یک از دول اسلامی هنوز در این مجمع شرکت نکرده‌اند و قطع نظر از دول اسلامی دول دیگر نیز از عضویت استنکاف نموده‌اند به علاوه عرض می‌کنم اگر ما آزادتر باشیم و این قبید عضویت مجمع اتفاق ملل را به گردن خود نگذاریم که مجبور باشیم هر معاهده با دولت دیگری منعقد بکنیم به مجمع اتفاق ملل پیشنهاد کنیم بهتر است اگر چه این لایحه اینطور تصدیح ندارد ولی از یکی از اصولش اینطور استفاده می‌شود و ممکن است محل ایرادا واقع شود چون این مجمع از تمام دول دنیا تشکیل نشده لهذا بنده عقیده ندارم و عقیده‌ام این است که باید ما یک دولت آزاد و مستقلی باشیم و با هر دولت می‌خواهیم معاهده ببندیم و مراجعه به مجمع هم برای ما لزومی ندارد زیرا اگر هم در یک مواقعی به آنها مراجعه کنیم ابداً نمی‌توانیم استفاده بکنیم چنانچه بنده عملاً دیده‌ام و مایوس هستم از اینکه از آنها استفاده حاصل شود این است که عقیده بنده با عضویت مجمع اتفاق ملل کاملاً مخالف است و بی جهت سالی چهل پنجاه هزار تومان برای مخارج عضویت مجمع تحمیل بر ملت می‌شود.

نصرت الدوله مخبر کمیسیون خارجه ـ بنده با کمال دقت اظهارات معترض محترم را نسبت به عضویت دولت ایران در جامعه ملل گوش کردم و سعی نمودم اصولی که ایشان ذکر می‌کنند یادداشت کنم و جواب ایشان را یک یک عرض کنم ولیکن مقدمتاً و قبل از اینکه داخل در جواب اعتراضات ایشان بشوم می‌خواهم اظهار تاسف بکنم از اینکه چرا باید قائل باشیم در یک همچو مورد مهمی یعنی در موقعی که در مجلس شورای ملی یک مطلبی (که دو سه سال است تمام افکار وسایل متمدن را به خودش مشغول کرده و تا به حال شاید چندین جلد کتاب در این باب نوشته شده) طرح می‌شود ما بدون اینکه دست به اطراف قضیه و این تعهدنامه که اساس و مبنای این تاسیس جدید است دقت کرده باشیم و به حقیقت و فلسفه که محرکت این تاسیس شده است درست برخورده باشیم و کلیاتی را که منظور نظر دنیا بوده است درست تحقیق کنیم به یک مسائل جزئی و ظاهری متشبث بشویم و مخالفتهائی کرده باشیم حالا سعی خواهم کرد که این دعوی خود را به طور اختصار به عرض برسانم چون تصدیق می فرمائید که اگر بنده بخواهم مفصلاً داخل در محسنات این مؤسسه یعنی جامعه ملل بشوم یا اگر بخواهم کلیات و مقدماتی که موجب این فکر شده است شرح بدهم اوقات آقایان را مدت زیادی مستغرق خواهم کرد و البته مورد ندارد ولیکن بطور اختصار می‌خواهم خاطر آقایان را معطوف به یک کلیاتی بکنم و آن این است که اگر در این بیست و شش هفت ماده که این تعهدنامه را تشکیل می‌دهد درست تعمق فرمائید ملاحظه خواهید کرد که بزرگترین اصولی که حقیقتاً مبنای ترقی و تکامل تمدن تشریت است یک اصولیکه همیشه بزرگان فلاسفه، نویسندگان بزرگ عالم ازمنه یونان قدیم یک شورائی به اسم شورای (انفیر تونیک) یا (کنس آنفیرتونیک) برای ملحق کردن جمهوریهای کوچک یونان تاسیس کرده بودند و تا امروز در مواد مختلفه در نظر داشته‌اند و سعی کرده‌اند و خواسته‌اند قدمی در روی این خط بردارند و موفق نشده‌اند امروز در یک تعهدنامه به این کوچکی در روی ۲۷ ماده آن اصول بزرگ را تامین کرده‌اند پس از نقطه نظر اصولی بنده خیلی مشکل می‌بینم که مورد داشته باشد بگوئیم اینکار خوبی نیست چرا؟

زیرا ما می‌بینیم که مورد داشته باشد بگوئیم این کار کار خوبی نیست چرا؟

زیرا ما می‌بینیم دول جنگجوی دول بزرگ دنیا دول امپریالیست و سایر دولی که برای حفظ منافع و پیش بردن حس جهانگیری خودشان همیشه در صدد جنگها و نزاع‌ها و تولید اختلافات بوده‌اند و همیشه در صدد ظلم و تعدی به ضعفاء (که نمی‌توانسته‌اند حقوق خودشان را حفظ کنند) بوده‌اند امروزه در یک نقطه جمع شده‌اند و متعهد می‌شوند وسائلی فراهم آورند که این کارها را نکنند و وسائل موقوف شدن یا کم شدن جنگ را تهیه کنند..

اسلحه را محدود کنند تجهیزات را کم بکنند و ملتزم و متعهد می‌شوند که اگریکی تخلف کرد باقی دیگر همه به او بتازند آیا اینها از نقطه نظر اصولی قابل تردید است؟ آیا ممکن است ما از روی تعمق و تفکر بگوئیم مبنای این کار صحیح نیست؟ اگر در اینجا آقای حاج شیخ اسدالله فرموده بودند که این مطلب بسیار خوب مطلبی است و بزگترین قدمی است که جامعه بشر در راه ترقی دو تمدن و تکامل انسانیت برداشته ولی عملی نیست یعنی می‌فرمودند برای جنس بشر این کاری خوب است و نسبت به اخلاق امروزه ما می‌ترسیم عملی نباشد آنوقت شاید بنده را دچار یک محظوراتی می‌کردند و محتاج می‌شدم یک توضیحات بیشتری بدهم ولی وقتی ایشان اینطور ایراد می‌کنند بنده هیچ جوابی به ایشان نمی‌توانم بدهم مگر آنکه آقایان را دعوت کنم به اینکه یک قدری بیشتر در این تعهدنامه دقت بفرمایند، مثلاُ نسبت به ایران و عضویت در این جامعه فرمودند منافعش برای ما چه چیز است؟ بنده یک ماده از این تعهدنامه را می‌خوانم و بعد منصفانه از آقایان سؤال می‌کنم آیا برای ما یا برای یک دولت دیگری مثل ما یعنی یک دولت ضعیف و یک دولت کوچکی ممکن است در دنیا چیزی بهتر از این موجود شد؟ ماده که عرض کردم ماده دهم است که می‌گوید. اعضاء جامعه تعهد می‌نمایند که تمامیت ارضی و استقلال سیاسی کنونی تمام اعضاء جامعه را محترم شمرده و از هر گونه تجاوز خارجی آن را محفوظ بدارند.

در موقع چنین تجاوز و تهدید یا خطر چنین متجاوزی هیئت اجرائیه وسائلی را تهیه خواهد کرد که اجراء این تعهد را تامین بنماید. پس حقیقتاً افرادی که شریک و داخل در این جامعه هستند همه نسبت به یکدیگر قید انتزام و ضمانت دارند. حالا ببینیم اینها چه دولی هستند آنوقت شاید یک قسمت در جوابهای آقای حاج شیخ اسدالله هم در ضمن اینکه می‌خواهیم ببینیم اعضاء این جامعه کیها هستند مکشوف شود، اگر به ضمیمه‌ها رجوع فرمایند ملاحظه خواهید فرمود که این اعضاء اصلی جامعه در قسمت قائل شده‌اند یک قسمت اعضاء اصلی هستند ه داخل در جنگ بوده و عهدنامه ورسای را امضا کرده‌اند و قسمت دوم دولی هستند که در جنگ بی طرف بوده‌اند و از آنها دعوت می‌کنند که در مدت دو ماه از روز اجرای آن عهدنامه اگر آن شروط را قبول کردند عضو این جامعه می‌شوند حالا ضمیمه اول را ملاحظه بفرمائید اتازونی است (نسبت به اتازونی آقای حاج شیخ اسدالله یک چیزی فرمودند بعد شرحش را عرض خواهم کرد.)

بلژیک. بولیوی. برازیل. بلوند راس. ایطالی امپراطوری انگلستان. کانادا. استرالی. آفریقای جنوبی. زیلاند جدید. هندوستان. چین. کوبا. اکواتر. فرانسه. یونان. کاتامالا. ژایون. لیری. نیگاراگوار. پاناوا. لهستان. پرتقال رومانی. مملکت سرب. کراوات. هلرزن. سیام. چک اسلواکیا. ارود که اینها دول جنگجو و دولی بودند که معاهده ورسای را امضاء کرده بودند و اینها یک قسمت از اعضاء اصلی هستند قسمت دیگر اعضاء اصلی دول بیطری هستند که از طرف جامعه دعوت شده‌اند و عبارتند از جمهوری آرژانتین. شیلی. کلمبی. دانمارک. اسپانی. پاراگراء. هلاند. ایران. سالوادر. سوئد. سوئیس. ونزوئلا. اینها تمام دول معظم هستند که عضویت جامع را قبول نموده‌اند و همه نسبت به یکدیگر خود را مقید و ملتزم به اجرای ماده ۱۰ دانسته‌اند.

دولت فرانسه بلژیک دولت ایتالیا دولت انگلیس دولت ژایون پرتقات اسپانی و دولت دیگری که تکرار نمی‌کنم همه بر حسب ماده ۱۰ ضامن و ملتزم شده‌اند که اگر یکی از افراد این جامعه تمامیت ارضی و استقلالش در خطر باشد تمام آنها مدافعه کنند و آن خطر را دفع کنند آیا حال ما می گوئیم دخول در چنین جامعه برای ما فایده ندارد آیا شرکت داشتن و استفاده کردن از این التزامات برای یک دولت زیاد نیست؟

ماده دهم را ملاحظه فرمائید می‌گوید (هیئت اجرائیه وسائل تأمین و اجرا شدن این عهدنامه را تهیه خواهد کرد در مواد دیگری که گویا ماده هفدهم یا ماده یازدهم باشد اگر مراجعه بفرمائید می‌بینید قرار جلوگیری از این ترتیب را هم ذکرمی کند اما راجع به اتازونی آقای حاج شیخ اسدالله اولاً فرمودند که چون نوشته شده و رئیس جمهوری ازونی این مجلس را باید تاسیس تشکیل کند و چون اولین کار را نکرده این مجلس رسمیت ندارد. بلی در آخر قسمت دوم اصل پنجم می‌نویسد (نخستین جلسه مجلس عمومی و اولین جلسه هیئت اجرائیه بر حسب دعوت رئیس جمهوری دول متحده آمریکا انعقاد خواد یافت) چون پرزیدان ویلسون رئیس جمهوری آمریکا موسس این فکر و این عقیده بوده و این حق را به گردن عالم تمدن و انسانیت همیشه خواهد داشت خواسته‌اند در مقابل این بزرگواریاو یک احترام فوق العاده نسبت به او کرده باشند و در فصل پنجم ذکر کرده‌اند که اولین جلسه هیئت اجرائیه و نخستین جلسه عمومی را او باید دعوت کند ـ اولاً این یک مسئله نیست که اگر او دعوت نکند دیگر این جامعه به هم بخورد و یا رسمیت نداشته باشد گذشته از این خوب بود آقای شیخ اسدالله قبل از این که این ایراد را بفرمایند از من یک توضیحی می‌خواستند تا بنده به ایشان عرض می‌کردم که هم اولین جلسه هیئت اجرائیه و هم اولین جلسه مجلس عمومی بر حسب دعوت خود پرزیدان ویلسون رئیس جمهوری آمریکا اتازونی تشکیل شده و در اولین جلسه هیئت اجرائیه هم عضویت داشته ولی در موقع تشکیل جلسه مجلس عمومی رئیس جمهوری موعد ریاستش مقتضی شده بود. اما این که فرمودند دولت امریکا عضویت این جامعه را قبول نکرده یا رد کرده است بلی البته آقایان در جراید ملاحظه فرموده‌اند که در اطراف عضویت دولت اتازونی در این جامعه یک اشکالاتی هست ولیکن دولت اتازونی در این جامعه اشکالاتی هست ولیکن دولت اتازونی این تردیدها که حاصل شده از کجا و برای چه شده اگر ما یک قدری تعمق کنیم خود این یکی از دلائی خواهد بود که به ما اهمیت این جامعه و لزوم عضویت خودتان را در این جامعه ثابت خواهد کرد: این مطلب را نباید از نظر محو کرد که مسائل پارتی و اختلافات داخلی امریکا مسبب این مذاکرات و مشاجرات شده و به رئیس جمهوری امریکا تعرض می‌نمودند که او از حدود خود تجاوز کرده و بدون مراجعه به کنگره سنا یک چنین التراماتی را از طرف دولت امریکا قبول نموده این اعترافات هم از طرف پارتی جمهوری طلب بود که مخالف با اوبودند و مخالفت خود را هم آخر پیش بردند و رئیس جمهوری بعد از آن حزب انتخاب شد و این حزب برای انتخاب کاندیدای خودشان این مسئله را وسیله کرده دلیلی را که ظاهراً به آن استناد می‌کردند همین ماده دهم بود می‌گفتند ما برای چه باید تعهد و ملزم بشویم که اگر یک دولتی متعرض دولت دیگری می‌شود از او جلوگیری کنیم و می‌گفتند این ترتیب مخالف اصول (مرمزد) است و مخالف اصول قدیمه آمریکا است یعنی مملکت آمریکا مال آمریکا و مملکت دیگران معقلق به دیگران خواهد بود هیچ یک در کار یک دیگر نباید دخالت کنند و اگر ما این تعهدنامه را قبول و امضاء کنیم از اصول مزبور و اصل قدیمه که دارا بوده‌ایم منصرف شده‌ایم هیچ دلیل ندارد اصول قدیمه خود را از دست بدهیم و داخل اصول اروپائی بشویم ولی با این وصف این اختلافات در کار رفع شدن است و عماً قریب آمریکا شرکت کامل خواهد نمود و رسماً عضویت جامعه را قبول خواهد کرد و اینکه آقای جاج شیخ اسدالله فرمودند اختیارات به هیئت اجرائیه داده شده و مضرات و مفاسدی برای آن قائل شدند ترتیب این است که اول هیئت اجرائیه مرکب از پنج نفر اعضاء از دول معظمه تشکیل شد و بعد چهار دولت دیگر معین شدند و به هیت اجرائیه ملحق شدند.

در دفعه اخیر نیز مجلس عمومی چهار دولت دیگر را انتخاب کرد که صورت آن از قرار ذیل است: بلژیک. اسپانی. شیلی. چین. و این چهار دولت در مجلس عمومی جامعه ملل انتخاب شده و به هیئت اجرائیه ملحق شدند.

آقای حاج شیخ اسدالله فرمودند به موجب این اصل برای هیئت اجرائیه یک وسائلی هست که اعضاء را زیاد کند؟

بلی هیئت اجرائیه می‌تواند شش نفر هشت نفر ده نفر زیاد کند ولی با تصویب مجلس عمومی و مقصود آقای حاج شیخ اسدالله از این مذاکرات این بود که اشخاصی که متنفذ هستند می‌توانند اکثریت را به این ترتیب ببرند و حقیقتاً مقاصد خودشان را به توسط هیئت اجرائیه جامعه ملل از پیش ببرند اینجا باز بنده به ایشان اعتراض دارم که درست مطالعه نفرموده‌اند زیرا اگر مطالعه فرموده بودند که در تعهدنامه کاملاً و صریحاً تعیین شده که تصمیمات جامعه جز در موارد استثنائی مذکوره در این تعهدنامه باید به اتفاق باشد مخصوصاً این قید را کرده‌اند که این سوء تفاهم نشود آقای حاج شیخ اسدالله نباید فراموش کنند که اشخاصی که در این امر شریک بوده‌اند خود آن اشخاص از این مسائل وحشت داشته‌اند و مثل بنده و شما بوده‌اند و خود آنها سعی نموده‌اند این قضایا را پیش بینی کنند و پرزیدانت ویلسون با یک بی طرفی کامل و پیش بینی‌های خیلی عمیقی در تمام این مسائل نموده و در این مواد وارد کرد در اینجا بنده برای آقای حاج شیخ اسدالله یک مثلی می‌زنم و در ضمن آن جواب یک قسمت دیگر از فرمایشات را که راجع به مواد بالخصوص ایران بوده خواهم داد فرمودند آیا ببینیم در خصوص یک موردی که پیش آمد چه استفاده کردیم؟

در این خصوص بنده هم از نقطه نظر مخبری و هم از نقطه نظر اینکه این ماموریت به بنده رجوع شده بود بهتر بتوانم جزئیات آن را به عرض آقایان برسانم مسئله گیلان را وقتی ما به هیئت اجرائیه رجوع کردیم موقعی بوده که جامعه ملل و مجلس عمومی تشکیل نشده بود و فقط هیئت اجرائیه کار می‌کرد و هیئت اجرائیه مقدمات تشکیل مجلس عمومی را تهیه می‌نمود و فی الحقیقه می‌توانم عرض کنم که در آن موقع هنوز چرخهای این ماشین بزرگ آن طوری که باید به رای نیفتاده بود در آن موقع ما به هیئت اجرائیه مراجعه کردیم و گفتنیم بنادر شمالی ما بواسطه یک قوائی که خودشان را منتسب به یک دولتی می دانند و شاید هم منتسب نباشند بمباردمان شده و این مسئله به موجب ماده دهم تهدید و بالاتر ین عملی است که بر ضد مصونیت ارضی و استقلال مملکت ما بوده‌اند ما از شما استدعا می‌کنیم که در این موضوع اقدامی بنمایئد اولاً در آن موقع اغلب اعضاء و هیئت اجرائیه مایل نبودند این مطلب طرح شود چرا؟ برای اینه می‌ترسیدند در موقعی که هنوز مقدمات کار جامعه ملل درست تهیه نشده و طرف ما هم دولتی بوده مثل روسیه که ما هیچ کدام از امضاء کنندگان این عهدنامه رابطه‌ای نداشت و اصلاً با او در جنگ بودند و او را در تحت فشار اقتصادی و بلو کومی تجارتی قرارداده بودند و مشکل می‌دانستند که با او داخل یک مذاکراتی بشوند.

از طرف دیگر می‌ترسیدند که اگر ما به آنها فشار می‌آوریم خودشان را قادر به جنگ کردن ببینند و از اول امر یک یاسی تولید شود متحیر بودند ولی چون بنده که از طرف دولت ایران مامور بودم که بدون رسیدن به این مراحل این امر به یک ترتیبات دیگری اصلاح خواهد شد خود بنده از طرف دولت ایران قبل از این امر و بعد از این امر داخل یک مذاکرات مستقیم با مسکو و با نماینده بلشویکها در لندن شده بودم و شاید خود این امر در غیر این موقع بر خلاف یک تعهداتی که دول بی طرف عموماً کرده بودند محسوب می‌شد ولی چون احتمال می‌دادم که این داخل در مذاکره شدن با بلشویکها را که بالاخره منجر به بعهدنامه روس و ایران شد دول اروپا قبول نمایند به این ملاحظه بنده اصرار کردم و بالاخره مجبور شدند هیئت اجرائیه برای مدافعه یک قشونی کشید و به سر حد ایران یا سرحد روسیه آمد ابداُ این کار را نکردند و آیا اصلاح ما نبود که در آن موقع این تقاضا را بکنیم یا نه؟ در هر صورت بنده اقداماتی کردم و هیئت اجرائیه هم با تمام قوای اخلاقی و اجتماعی بین المللی اروپا به مظلومیت ما حق دادند و حق ما را شناختند که با روسیه داخل مذاکره شویم و به ما ایراد نکنند که شما بر خلاف تعهدی که تمام دول بی طرف کرده‌اند با بلشویک‌ها داخل مذاکره شده‌اید و بعد گفتند چون در خود این تعهدنامه پیش بینی شده که در چنین مواردی مرحله اول مذاکره است و بعد اگر مذاکرات نتیجه نداد بلوکوس و جنگ است گفتند شما که خودتان بآ آنها داخل مذاکرات شده‌اید ما هم مذاکرات شما را تصدیق می‌کنیم مذاکراتمان را تعقیب بکنید اگر مذاکراتمان منتج نتیجه شد و اصلاح شد جهاد اگر نشد و مداخلات آنها و صدمات استقلالی شما دوام پیدا کرد آن وقت حاضریم که وظایف خودمان را ایفاء کنیم این را گفتند و نوشتند و چاپ کردند آقای حاج شیخ اسدالله این خود بزرگترین نتیجه بود که شما می‌توانستید بگیرید اولین مرحله بود گه هیئت اجرائیه تشکیل شد و عملیات بین المللی خود را نشان داد اینکه فرمودید اکثریت در هیئت اجرائیه فلان طور است مطابق یکی از اصول هر موقعی که یکی از دول امضاء کننده مطلبی داشته باشد که فقط مخصوص به او باشد و در هیئت اجرائیه طرح شود خود او باید یک نفر نماینده بفرستد و آن نماینده جزء هیئت اجرائیه است و تا وقتی آن امر خاتمه پیدا کند خواهد بود مثلاً در موقعی که مسئله ایران در آنجا مطرح بود بنده از طرف دولت ایران در آنجا مطرح بود بنده از طرف دولت ایران در آنجا نماینده بودم نه تنها به سمت مدعی و عارض بلکه سمت عضویت هیئت اجرائیه را داشتم نه نفر آنها بودند یک نفر هم بنده که عموماً ده نفر می‌شد و یک موردی پیدا شد که بین بنده با نماینده قویترین و مهمترین دول معظم اختلاف پیدا شد و اکثریت هیئت اجرائیه با او موافق شده بودند و بنده در اقلیت مانده بودم نماینده دولت بلژیک هم در آن موقع نهایت مساعدت را با دولت ایران کرد البته اگر اکثریت و اقلیت در کار نبود ما در آنجا محوم می‌شدیم ولی نظر به یکی از اصول مندرجه در همین عهدنامه نتوانستند تصمیمی اتخاذ کنند مجبور شدند سه روز به تعویق انداختند و بنده را قانع کردند بطوری که بنده هم رای دادم در آن خوصو بطور اتفاق رای داده شد زیرا خودشان تصریح کرده ان که حقوق ملل ضعیفه بواسطه اکثریت دیگران از بین نمی‌رود و این خودش یکی از بزرگترین منافع این تعهدنامه است:

حالا بطور اختصار عرایض خود را می‌نمایم و بیش از این نمی‌خواهم وقت آقایان را مصروف کنم اقداماتی که این جامعه کرد خیلی زیاد است اغلب آنها عماً قریب به عرض آقایان خواهد رسید کنفرانسهای مهم تشکیل شده معاهدات معظم منعقد گردیده حقیقتاً این کنفرانس به این اهمیت واشنگتن که هنوز تمام نشده یک علت بزرگ تاسیس و آن برای محدود کردن تجهیزات و قوای نظامی دول امروزه است و این بواسطه همین عهدنامه است و اگر این عهدنامه نبود هیچ وقت دول معظمه در صدد بر نمی‌آمدند تجهیزات خود را کم کنند این را فراموش نفرمائید که این مسائل را به درجه اهمیت دارد و به درجه برخلاف سبک و سیره مدتهای مدید تاریخ بشریت است که عملی شدن و اجراء شدن آنبه این سهولت نیست تمام مرام و آرزوی ما باید این باشد که یک روزی کاملاً این اصل اجراء شود آن روز نه تنها روز سعادت ما و روز سعادت دول صفار خواهد بود بلکه آن روز سعادت نوع بشر خواهد بود اگر درت مراجعه بفرمائید خواهید دید اگر که حقیقتاً همه به این اصول منعقد شوند و آن را اجراء کنند بزرگترین درجه ترقی و تکامل را حائز شده‌اند دیگر جنگها و جهانگیریها و غیره مرتفع خواهد شد و عنقریب اساسنامه محکمه عدالت بین المللی برای تصویب نمایندگان محترم به مجلس خواهد آمد در آنجا مسئله رجوع به حکمیت در موارد اختلاف خود بزرگترین اصل است و بواسطه همین عهدنامه دارد عملی می‌شود چنانکه از آن روز تا حال جلو چندین فقره خطرات جنگ گرفته شده مثلاً قضیه قسمت غربی بین وسلیلزی علیا (هوت سلیرین) و در تقسیم آنها بین آلمان و پلنی و نقاط دیگر بین متفقین سبق تولید اختلاف و نقار کرده بود به درجه که احتمال جنگ می‌رفت و به موجب اقدامات همین هیئت اجرائیه و همین تعهدنامه رفع کردند ما باید مساعی باشیم که استفاده کنیم بلی ممکن است و اگر نکینم تقصیر کسی نیست تقصیرخودمان است نه تنها از این راه استفاده نمی‌کنیم شاید از خیلی حقوق مسلمه که داریم استفاده نمی‌کنیم ما اگر وسائل استفاده از حقوق خود را مهیا می‌کردیم و در این دو سال که این از جامعه بر پا شده و دولت ایران عضویت آن را قبول کرده آنقدر بی علاقه نبودیم یک مرکزی در یکی از ادارات یا یکی از وزارت خانه‌ها مان برای این تشکیل داده بودیم که وقتش را منحصراً مصروف به کلیه معاهداتی که نماینده‌های ما امضاء می‌کنند و ما خبرنداریم می‌نماید و کلیه قبودتی که باید مطابق آنها رفتار کنیم ترجمه و انتشار بدهد و منافع عملیات این هیئت اجرائیه و جامعه بین الملل را نشان دهد امروز ما این اشکالات را نداشتیم این مسائل برای کسانی که مسبوقند از بدیهیات است ولی بنده به اشخاصی که مسبوق نیستند کاملاً حق می‌دهم که متعجب و متحیر باشند زیرا به این مسائل برنخورده‌اند پس ما باید در صدد استفاده باشیم و نباید همان طور که از سایر حقوق خود استفاده نمی‌کنیم از این حق هم استفاده ننمائیم و صرف نظر کنیم بنده یقین دارم که منافع خیلی عمده از برای ما خواهد داشت و اگر هم فرض بفرمائید برای ما منفعتی حاصل شود باید دید که آیا ضرری هم برای ما حاصل خواهد شد تمام اینها را به انصاف و قضاوت خود آقای حاج شیخ اسدالله واگذار می‌کنم.

رئیس ـ چون چند دقیقه دیگر چراغها خاموش خواهد شد با وجود اینکه آقای وزیر مالیه و آقای وزیر پست و تلگراف برای جواب سئوالات آقایان حاضر شده‌اند اگر آقایان موافق باشند بقیه مذکرات بماند برای روز پنج شنبه دو ساعت قبل از غروب.

(بعضی تصدیق نمودند)

مجلس دو ساعت از شب گذشته ختم شد