مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ آذر ۱۳۵۰ نشست ۲۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و سوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و سوم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ آذر ۱۳۵۰ نشست ۲۱

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۲۸ آذر ۱۳۵۰ نشست ۲۱

فهرست مطالب:

مجلس ساعت نه صبح بریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل گردید

- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.

رئیس- اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود. (بشرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه

آقایان دشتی- دکترخطیبی- فیاض- کمالاتی- ذالفقاری- دکترکفائی- اخلاقی- بختیاری پور- مهندس بدیعی- دکتر جزایری- رشیدی- دکتر زعفرانلو- شاخوئی- دکتر شمس- ضیائی احمدی- مهندس عطائی- فیصلی- کلانتر هرمزی- کیوان- موقر- دکتر وزیری- احتشامی- دکتر حبیب بهبهانی- خانقاهی- دکتر رشتی- ساگینیان- شیخ بهائی- طباطبائی دیبا- دکتر لقمان ادهم- نیک پور- تیمسارهمایونی- دکتر موسوی امین- خانم زاهدی- خانم آصف زاده مهندس عنایت بهبهانی- زرین پور- سراج الدینی.

غائبین مریض

آقایان پرویزی- دکترمشایخی- مهندس ایمان زهرائی- پسیان- دیهیم- محمد مهدی سعادت- محمد ولی قراچورلو- مصطفوی نائینی- ناصر زاده- دکتر یزدان پناه- خانم اقبال.

- بیانات قبل از دستور آقایان دکتر زعفرانلو- جوانشیر- اسعد رزم آرا- فضائلی

۲- بیانات قبل از دستور آقایان دکتر زعفرانلو- جوانشیر- اسعد رزم آرا- فضائلی.

رئیس- نطق‌های قبل از دستور را شروع می‌کنیم آقای دکتر زعفرانلو تشریف بیاورید.

دکتر زعفرانلو – جناب آقای رئیس- نمایندگان محترم، بطوریکه نمایندگان محترم مستحضرند صبح روز پنجشنبه هفته گذشته شاهنشاه آریامهر رهبر عالیقدر ملت ایران باتفاق علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی گرامی برای بازدید و افتتاح از چند طرح عظیم عمرانی و صنعتی به استان زرخیز خوزستان نزول اجلال فرمودند.

مردم غیور شاهدوست و میهن پرست استان خوزستان که از مدتها پیش خود را برای بزرگداشت و استقبال از موکب مبارک همایونی آماده کرده بودند و هنگام نزول اجلال شاهنشاه و شهبانو عالی ترین احساسات شاهدوستی و وطن پرستی را ابراز و مقدم مبارکشان را گلباران می‌نمودند (صحیح است) این ابراز احساسات شور انگیز و بیشائبه و غریو شادی تمام طبقات مردم نسبت به شاهنشاه آریامهر که هیچ بیانی قادر به انعکاس آن نخواهد بود نموداری است از حس حقشناسی ملت ایران نسبت به رهبر عالیقدر خود و نظم باشکوه شاهنشاهی ایران که طی ۲۵۰۰ سال با خون مردم این سرزمین باستانی عجین شده است (صحیح است) و همین ملت است که برای نگهداری و حفظ چنین نظم مقدسی بارها جان خود را فدای صیانت شاهنشاهان خویش نموده و خواهند نمود – ملت ایران هیچگاه خدمات پر ارزش شاهنشاه آریامهر را فراموش نخواهد کرد (صحیح است) زیرا این خدمات ارزنده موجب بقاء ملت و ترقی و پیشرفت بیسابقه ایست که آرزو و آرمان هر قوم و ملتی است.

امروز استان تاریخی خوزستان از برکت وجود و رهبری‌های خردمندانه شاهنشاه در عصر انقلاب سفید ایران آنچنان در راه بسط و توسعه کشاورزی و صنعتی و آبادانی گام برداشته است که موجب افتخار و سربلندی هر فرد ایرانی بخصوص مردم غیور استان خوزستان گردیده است (صحیح است).

این اولین باری نیست که رهبر بزرگ ملت ایران و شهبانوی نیکوکار ما به خوزستان سرزمین زحمتکشان شاهدوست سفر می‌فرمایند. آبادانی این استان زرخیز و تأمین زندگی ساکنان آن مانند سایر استانها همواره مورد توجه و عنایت خاص بوده به همین دلیل است که هر وقت ذات اقدس شهریاری اراده می‌فرمایند که از کارهای انجام شده در این استان بازدید فرمایند مردم شاهدوست و میهن پرست خوزستان میدانند که ضمن کسب دیدار رهبر خود که آرزوی نهائی هر فرد ایرانی است از یمن قدم شاهنشاه و شهبانوی گرامی موفقیتی تازه و پیشرفتی دیگر نصیبشان می‌شود زیرا سفرهای شاهانه همواره منشاء خیر و برکت بوده و می‌باشد (صحیح است).

در استان زرخیز استان خوزستان از یک طرف با اجرای کارهای عمرانی در مقیاسی بسیار وسیع چهره شهرها و روستاهای این استان دگرگون گردیده و از طرف دیگر با اجرای طرحهای بهبود کشاورزی ایجاد واحدهای بزرگ کشت و صنعت و ایجاد واحدهای بزرگ صنعتی و تولیدی، پتروشیمی که از اعتبارات عمرانی کشور و یا وسیله بخش خصوصی که در چند سال اخیر در این استان بمورد اجرا گذاشته شده است آنچنان چشم گیر و افتخارآمیز است که لازم میدانم شمه‌ای از مشاهدات خود را طی چند روز تشریف فرمائی شاهنشاه آریامهر و شهبانوی گرامی باستان خوزستان تا آنجا که وقت اجازه می‌دهد برای انعکاس در صورت جلسات مجلس شورای ملی و ثبت در تاریخ مشروطیت ایران باستحضار همکاران محترم برسانم.

ساعت ۱۱/۵ صبح روز پنج شنبه هفته گذشته شاهنشاه آریامهر و شهبانوی گرامی ایران در میان عالیترین ابراز احساسات شاهدوستی اعضای انجمنهای شهر، شهرستان، شورای داوری، اعضای خانه‌های انصاف، معتمدین و مسئولین ادارات دولتی، کشاورزان، کارگران و عشایر بهبهان و کارکنان صنعت ملی گاز و نفت آغاجاری برای افتتاح پالایشگاه گاز به بید بلند نزول اجلال فرمودند.

پالایشگاه گازبید بلند که روز پنج شنبه هفته گذشته بدست مبارک شاهنشاه آریامهر افتتاح گردید قسمتی از تأسیسات مربوط بطرح شاه لوله گاز می‌باشد که بامر شاهنشاه آریامهرکارهای ساختمانی آن در تاریخ ۱۳ آذر ماه ۴۶ شروع گردید.

این پالایشگاه دارای ۵ واحد تصفیه هر کدام بظرفیت ۲۴۰ میلیون فوت مکعب گاز در روز می‌باشد و در نوع خود بزرگترین پالایشگاه گاز در جهان است.

پالایشگاه گازبید بلند در محدوده‌ای بمساحت ۸۴ هکتار در فاصله ۴۰ کیلومتری شمال شرقی آغاجاری و ۳۵ کیلو متری شمال غربی بهبهان بنا گردیده است ساختمان پالایشگاه از مهرماه ۴۷ شروع گردید و در مهر ماه ۴۹ خاتمه یافت در جریان سازندگی این تأسیسات دو هزار هکتار و پانصد مهندس و تکنیسین مشغول بکار بوده‌اند.

هزینه سرمایه گزاری پالایشگاه و متفرعات آن بالغ بر ۴۴ میلیون دلار گردیده است که شامل مرحله اول ایستگاه تقویت فشار بید بلند و تلمبه خانه آب مارون واقع در ۶ کیلومتری پالایشگاه می‌باشد.

گاز طبیعی که همراه با استخراج نفت خام از مخازن نفتی آغاجاری و مارون به دست می‌آید وارد دستگاههای بازیافت گاز مایع گردیده و در سیستم جمع آوری گاز پس از جدا شدن از هیدرو کربورهای سنگین توسط کمپر سورهای مخصوص فشرده شده و به پالایشگاه می‌رسد. در پالایشگاه پس از پالایش مواد زائد و گرفتن رطوبت آن، گاز خالص با مشخصات مطلوب بلوله اصلی هدایت می‌گردد و از این گاز در حال حاضر توسط ۵ ایستگاه تقویت فشار که در آینده نزدیک به ده ایستگاه افزایش میابد به شهرهای ایران تا آستارا در مرز ایران و شوروی می‌رسد.

مقدار فولادیکه در پالایشگاه مورد استفاده قرار گرفته است با لغ بر ۲۰ هزار تن می‌باشد.

تمام دستگاههای پالایشگاه گازبید بلند کاملاً اتوماتیک بوده با حداقل پرسنل از آنها بهره برداری می‌گردد.

مصرف برق پالایشگاه حداکثر ۱۲ هزار کیلو وات است که از خط فشار قوی سد محمد رضا شاه پهلوی تأمین می‌شود و برای موارد اضطراری یک واحد مولد برق که با تور بین بخار کار می‌کند نصب گردیده است که ظرفیت آن ۷۵۰۰ کیلو وات است این مولد در صورت قطع برق سد محمد رضا شاه بدون وقفه برق قسمتهای مهم و اصلی پالایشگاه را تأمین می‌نماید.

در پالایشگاه گازبید بلند یک واحد باز یافت گوگرد بظرفیت ۶۰ تن در روز نیز نصب گردیده که هیدروژن سولفوره گاز طبیعی را به گوگردد تبدیل می‌نماید.

جهت سکونت کارکنان از منازل میانکوه استفاده گردیده و ۸۸ منزل کارمندی اخیراً در این قسمت از آغاجاری ساخته شده است کلیهکارگران تأسیسات شرکت ملی گاز در ناحیه آغاجاری از منازل شرکت استفاده می‌نمایند مسئول بهره برداری از این تأسیسات، شرکت ملی گاز ایران می‌باشد جمعاً۳۵۰ نفر کارمند و کارگر در این پالایشگاه انجام وظیفه می‌نمایند. برای تجهیز و آماده نمودن کارکنان شرکت ملی گاز برنامه‌های مفصل آموزشی و کارورزی در حین انجام کارهای ساختمانی اجرا گردیده است.

شبکه جمع آوری گاز از مناطق نفت خیز آغاجاری و مارون شامل انشعاباتی به ایستگاههای کمپرسور آغاجاری و مارون است گازهای خشک طبیعی را بوسیله دو رشته خط لوله ۳۶ و ۴۲ اینچی پس از عبور از زیر بستر رودخانه‌های جراحی و مارون گاز ناخالص را به پالایشگاه بید بلند میرساند رشته اصلی خط شاه لوله گاز ۴۲ اینچی است پالایشگاه بید بلند شروع گردیده طی ۱۱۰۰ کیلومتر مسیر خود را از کوههای زاکروس و البرز و تعداد زیادی رودخانه و جاده‌های اصلی و فرعی عبور نموده در آستارا بمرز ایران و شوروی می‌رسد با تکمیل طرح شاه لوله گاز و پالایشگاه گاز بید بلند و شهرهائیکه در مسیر اصلی شاه لوله گاز قرار گرفته‌اند از گاز ارزان قیمت برای مصرف خانگی استفاده نموده و در بخش صنعتی نیز مصرف گاز اثرات قابل ملاحظه‌ای خواهد داشت.

ضمناً روزانه یک بلیون فوت مکعب گاز باتحاد جماهیر شوروی صادر خواهد شد.

در اینجا لازم بیادآوری است که تأسیسات فوق بیک سیستم مخابراتی ماکروویو ۳۰۰ کانال و ایستگاه اندازه گیری الکترونیک جهت محاسبه میزان گاز صادراتی بشوروی و دستگاههای حفاظتی اتوماتیک مجهز می‌باشد.

روز جمعه ۲۶ آذر و شنبه ۲۷ آذر شاهنشاه آریامهر و شهبانوی گرامی در میان غریو شادی هزاران نفر طبقات مختلف مردم باهواز نزول اجلال فرمودند و طی این دو روز از تأسیسات سازمان آب اهواز دانشگاه جندی شاپور بازدید فرموده کارخانه‌های جدید گروه صنعتی نورد شهریار و کارخانه نورد و لوله سازی اهواز و پل این شهر که روی رودخانه کارون ساخته شده است افتتاح فرمودند که دیگر همکاران گرامی من که در چند روز اخیر به استان خوزستان مسافرت نموده‌اند جریان این سفر تاریخی و پر ثمر را بتفصیل باستحظار همکاران خود خواهند رساند بنده لازم میدانم چند دقیقه‌ای در مورد کارهای انجام شده وسیله سازمان آب و برق خوزستان که امروز شاهنشاه آریامهر و شهبانوی گرامی سد تنظیم کننده آنرا واقع در طرح آبیاری دز بازدید می‌فرمایند باستحضار نمایندگان محترم برسانم.

اقدامات سازمان آب و برق خوزستان در زمینه تحول در امر کشاورزی ایجاد شبکه آبیاری و سد سازی و تأمین برق روستاها که در سطح این استان انجام داده است کاریست مهم و در خور توجه.

قدرت نیروگاه سد محمد رضا شاه پهلوی با نصب هشت دستگاه توربوژنراتور در حال حاضر ۵۲۰ هزار کیلو وات برق ایجاد می‌کند از این مقدار نیروی تولید شده در نیروگاههای سد محمد رضا شاه علاوه بر تأمین مصارف عمومی و صنعتی سراسر خوزستان کمبود برق تهران نیز بوسیله سیستم بهم پیوسته کشور تآمین شده است.

شبکه آبیاری از بزرگ که ۱۲۰ هزار هکتار از اراضی زیر سد محمد رضا شاه را با شیوه صحیح و منظم آبیاری خواهد کرد بسرعت رو به پیشرفت است و در مرحله اول بسیاری از تأسیسات آن از جمله سد تنظیم کننده، سد انحرافی کانالهای اصلی و فرعی و تأسیسات آبیاری مربوط بآن باتمام رسیده و مورد بهره برداری قرار گرفته است و بقیه نیز در دست اقدام که طبق برنامه پیش بینی شده کلیه عملیات ساختمانی شبکه بزرگ در سال ۱۳۵۴ پایان می‌پذیرد.

بجاست که باستحضار نمایندگان محترم برسانم که در حال حاضر ۵ شرکت کشت و صنعت با محدوده ۶۱ هزار هکتار از اراضی زیر سد مشغول فعالیت می‌باشد ایجاد مرکز تحقیقات کشاورزی و مزرعه نمونه در صغی آباد دزفول جهت بررسی امور زراعی و تحقیقات کشاورزی بالاخره اجرای طرح نیشکر هفت تپه و احیای کشت نیشکر در استان زرخیز خوزستان و تلاش همه جانبه برای ازدیاد سطح زیر کشت نیشکر موضوعی است که با موفقیت کامل انجام گرفته و دنبال می‌شود.

ایجاد سد رضا شاه کبیر بر روی رودخانه کارون که می‌تواند در جهت رفرم کشاورزی و صنعتی در قسمت دیگری از مناطق خوزستان و تأمین برق نقش مؤثری را ایفاء خواهد نمود مقدمات کارهای ساختمانی این سد عظیم پایان یافته و هم اکنون مراحل اساسی ساختمان آغاز شده است و طبق برنامه پیش بینی شده در سال ۱۳۵۳ خاتمه یافته مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت آب دریاچه سد محمد رضا شاه کبیر نه تنها هزاران هکتار از اراضی را آبیاری خواهد کرد بلکه نیروگاه آبی این سد با نصب چهار توربو ژنراتور هر یک بقدرت ۲۵۰ هزار کیلو وات برق تولید نماید همچنین مطالعات ایجاد سد مارون در نزدیکی بهبهان در دست بررسی است که امید است در آینده نزدیکی عملیات اجرائی آن به مرحله عمل در آمده و هزاران هکتار زمینهای زیر سد را با شبکه‌های منظم آبیاری نماید.

از آنجائی که دیدن این پیشرفتها و وقوف به نحوه اجرای برنامه‌های عمرانی در استان خوزستان برای هر فرد ایرانی غرور و سرافرازی و افتخار ایجاد می‌کند پیشنهاد می‌کنم ترتیب داده شود تا نمایندگان محترم در فرصتهای مناسب به این استان مسافرت نموده این تحولات عظیم را از نزدیک مشاهده نمایند.

این بود نتیجه‌ای از اثرات انقلاب سفید ایران در استان زرخیز خوزستان که بر اثر تدابیر و هدایت و رهبری خردمندانه شاهنشاه آریامهر انجام گرفته است پر واضح است که در تمام استانها و شهرستانها و در دورترین روستاهای کشور اثرات انقلاب سفید چون استان خوزستان بچشم می‌خورد در اینجا لازم میدانم از تلاش همه جانبه و پیگیر جناب آقای دکتر اقبال ریاست هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت ملی نفت، مدیران، مهندسین، کارکنان و کارگران صنعت نفت و شرکت ملی گاز که در مدت کوتاهی توانسته‌اند حداکثر استفاده را از منابع ملی بخصوص استفاده از گاز طبیعی که مدت ۶۰ سال می‌سوخت و در دشت خوزستان بهدر می‌رفت به نحو مطلوبی استفاده نمایند تشکر و سپاسگزاری نمایم همچنین از مدیران، مهندسین و کارکنان سازمان آب و برق خوزستان و مجریان طرح کارون و مارون که با تلاش شبانه روزی در هوای گرم خوزستان توانسته‌اند نیات بزرگ رهبر انقلاب را تحقق بخشند تشکر نمایم همچنین از جناب آقای سالور استاندار محترم خوزستان که در راه عمران و آبادانی روستاها و شهرهای این استان تلاش پیگیر و ثمر بخشی را دارند بعنوان نماینده مردم بهبهان در مجلس شورای ملی تشکر و سپاسگزاری نموده و توفیق آنرا برای خدمتگزاری بیشتربه شاهنشاه آریامهر و میهن عزیز آرزو نمایم (احسنت- احسنت).

رئیس- آقای جوانشیر بفرمائید.

جوانشیر- نمایندگان محترم مجلس شورای ملی استحضار دارند که هفتمین کنفرانس ناحیه آسیا وابسته بسازمان بین المللی کار مدت یازده روز بین سیزدهم و بیست و سوم آذرماه جاری در تهران تشکیل گردید.

دولت ایران که از سال ۱۳۴۶ از لحاظ گروه بندی منطقه‌ای سازمان بین المللی کار به عضویت این منطقه در آمد برای نخستین بار داوطلب تشکیل کنفرانس منطقه آسیا در ایران شد. کنفرانسهای منطقه‌ای از نظر بررسی و مطالعه مسائل اجتماعی مربوط به خود واجد اهمیت زیادی است و در حقیقت تصمیمات کنفرانس منطقه ایست که کیفیت همکاری سازمان و دفتر بین المللی کار و سازمانهای دیگر تخصصی وابسته به ملل متحد را با کشورهای واقع در منطقه تعیین می‌کند. دستور کار این کنفرانس با توجه به استراتژی دهه دوم توسعه و الزامات اجتماعی و فرهنگی کشورهای منطقه آسیا عبارت بود از برنامه اشتغال در ارتباط با ضرورت‌های توسعه اقتصادی و چگونگی همکاری سازمانهای کارفرمائی و کارگری با دولت بخاطر تحقق هدفهای رشد اقتصادی و اشتغال و بررسی مسأله مربوط بارتقاء سطح زندگی کارگران و بهبود شرایط کار. در جلسه افتتاحیه کنفرانس پیام شاهنشاه آریامهر بوسیله جناب آقای علم وزیر دربار شاهنشاهی قرائت شد. مطالعه این پیام حکیمانه نشان می‌دهد تا چه اندازه کشور ایران در تحقق عدالت اجتماعی که اساسی ترین هدف سازمان بین المللی کار را تشکیل می‌دهد موفق و مؤید بوده است. شاهنشاه آریا مهر با اشاره به سابقه و سنت تاریخی ایران در خصوص احترام به حقوق کارگران و ارزشهای انسانی آنان بیان فرمودند که کارگران ایرانی امروز از حقوق اجتماعی کامل که بوسیله قوانین مترقی تضمین شده است برخوردارند. شمه‌ای از این حقوق عبارتند از: سهیم کردن کارگران در سود واحدهای تولیدی و صنعتی و تعیین حداقل مزد و توسعه بیمه‌های اجتماعی و سوادآموزی حرفه‌ای کارگران و شرکت وسیع تر کارگران در توسعه اقتصادی و اجرای قانون کارآموزی که بموجب آن کارفرمایان در تأسیس مراکز کارآموزی شرکت دارند و توسعه فعالیت سازمانهای کارگری و کارفرمائی، علاوه بر آنها با عنایت به عظمت کار اقتصاد و فرهنگ و زیربنای انقلابی در شهر و روستا شاهنشاه به چگونگی توسعه و اقتصاد و فرهنگ روستاها و نقش مردم در همکاری در امر برنامه ریزی و تنوع بخشیدن باقتصاد ملی ایران و صنعتی کردن کشور و توزیع عادلانه درآمدها و دموتراتیک کردن شیوه زندگی و تلفیق علمی هدفهای اشتغال با برنامه‌های رشد اقتصادی اشارات صریحی فرمودند و برای کنفرانس در کار بزرگی که در پیش داشت آرزوی موفقیت فرمودند. ضمن مذاکرات و مباحثاتیکه در کنفرانس و کمیته‌های وابسته بدان صورت گرفت به پیشرفتها و موفقیتهای ایران در طول ده سال اخیر توجه خاص مبذول شد.

قطعاً نمایندگان محترم مجلس شورای ملی استحضار دارتد که سازمان بین الملی کار بموازات دهه دوم توسعه برنامه جهانی اشتغال را اعلام نمود تا بر آن اساس ضمن تسریع در توسعه و رشد اقتصادی اکثریت هرجامعه از دست آورده‌های پیشرفت سهم و نصیب بیشتری داشته باشد و مشکلات اجتماعی ناشی از رشد اقتصادی مرتفع گردد. دولت ایران سومین دولتی است که از دفتر بین المللی کار بمنظور بررسی و تعیین استراتژی اشتغال و انعکاس آن در برنامه عمرانی از دفتر بین المللی کار تقاضای همکاری کرد. موجب خوشوقتی است که این همکاری با علاقه و صمیمیت آغاز شده و امید می‌رود نتایج بررسیها و معلومات بدست آمده بنحو علمی در برنامه عمرانی پنجم بتواند در تحقق هدفهای اقتصادی و اجتماعی بیش از گذشته توفیق یابد. از یاد نباید برد که این همکاری با دفتر بین المللی کار در چهار چوب برنامه جهانی اشتغال و در ارتباط با برنامه آسیائی نیروی انسانی بمرحله اجراء گذارده شده است. این نکته را باید اضافه کرد هم اکنون مقاوله نامه شماره ۱۲۲ که مربوط بسیاستهای اشتغال است برای تصویب بقوه مقننه تقدیم گردیده است. تلاش دولت ایران در ارتقاء سطح اشتغال و استفاده حداکثر از منابع انسانی مورد تمجید کنفرانس قرار گرفت.

بیان جامع کار کنفرانس ممکن است بطول بینجامد برای آنکه سخن را کوتاه کنم بقسمتی از سخنان مدیر کل دفتر بین المللی کار خطاب به کنفرانس اشاره می‌کنم … فعالیتها تجاربی که از ایران بدست آمده و این کشور را بسوی توسعه و پیشرفت رهنمون گردیده اعتماد ما را با مکان ترقی و پیشرفت در جهان رو به توسعه بیش از پیش جلب کرده … (صحیح است) مدیر کل دفتر بین المللی کار ضمن نطق اختتامیه خویش اعلام داشت که همانگونه که فرانکلین روز دولت سی سال پیش از طریق کنفرانس سازمان بین المللی کار با مردم سراسر جهان درباره خواستهای فوری مربوط به صلح و آزادی و عدالت اجتماعی صحبت کرد شاهنشاه ایران برحسب سنت این افتخار را بسازمان بین المللی کار داده‌اند که در یک جلسه اختصاصی در پنجاه و هفتمین کنفرانس سالانه سازمان بین المللی کار تجارب بی نظیر حاصل از سی سال رهبری بصیرت آمیز خویش را طی سخنرانی در اختیار سازمان بگذارند.

من از جانب خود وسایر نمایندگان محترم مجلس شورای موفقیت حاصل از کنفرانس را بدولت و شخص وزیر کار و امور اجتماعی که ریاست کنفرانس را بعهده داشت تبریک می‌گویم (احسنت – آفرین).

این بود گزارش مربوط به بزرگترین کنفرانس آسیائی مربوط به اشتغال و نیروی انسانی که بابتکار دولت ایران تشکیل شد و با موفقیت بپایان رسید در پیرامون این گزارش و در پیرامون این فعالیت بزرگی که در کنار شهر تهران انجام شد مطالبی است که باید بعرض نمایندگان محترم برسد انتظار دارم بعلت دقت موضوع و ظرافت کار و اینکه مسئله‌ای بسیار دقیق مطرح می‌شود عطف توجه بفرمائید بد نیست مطالبی که در این کنفرانس بچشم خورد چند مورد خاص است که بنده حداقل بعنوان مسئول کمیسیون کار مجلس شورای ملی باید بعرض آقایان برسانم شرکت کنندگان در کنفرانس که اکثریت از کارشناسان بزرگ علوم اقتصادی و اجتماعی و از برجسته ترین کارشناسان بودند متفق القول بر آن بودند که در عرض این ۵ سال که آنها ایران را ندیده‌اند شکل وقیافه تمام مسائل و مشکلات کارگری و سازمانهای اقتصادی بکلی عوض شده مملکت شکل دیگری پیدا کرده (صحیح است) این حرفها و این گفتارهای کارشناسان بین المللی جهان است که با در میان گذاشتند از جمله جمیس دبیر کل سازمان بین المللی کار، آقای جمیس را کسانیکه با نیروهای انسانی و مسایل اقتصاد کار سرو کار دارند کم وبیش می‌شناسند آقای جیمس در حدود ۴۰ سال است در دفتر سازمان بین المللی کار مشاغل بزرگی داشته و امروز دبیر کل سازمان بین المللی کار است آقای جیمس دراین کنفرانس ضمن نطقی که در پایان کنفرانس کردند اعلام داشتند در عرض ۳۰ سال که از عمر دفتر بین المللی کار می‌گذرد برای دومین بار یکی از شخصیتهای تاریخی جهان یکی از شخصیتهای بزرگ درسطح ملتها شاهنشاه آریامهر، در خرداد آینده بسازمان بین المللی کار بنابدرخواست و تقاضای سازمان تشریف فرما خواهند شد و مسئله‌ای را بنام تجربه ایران مطرح خواهند کرد و این تجربه‌ای است که دشمنان ما در سازمان بین المللی کار آن را خواهند دید سازمان کار شناسان بزرگ غرب سازمان کارشناسان بزرگ اقتصاد کار جهان از شاهنشاه بزرگ ما دعوت کردند مسئله‌ای را بعنوان تجربه ایران در خرداد ماه آینده در سازمان بین المللی کار مطرح کنند این باعث افتخار و مباهات ملت ما است (صحیح است) این مشت محکم به دهن هرزه درایان و دشمنان ما است کارشناسان بین المللی کار متخصصین علوم اقتصادی و اجتماعی که مدت ۱۰ روز گرد هم نشستند و قطعنامه صادر کردند متفق القول بیان کردند که ایران در ردیف کشورهای در حال توسعه دیگر محسوب نمی‌شود ایران آن جهشهای اساسی را به سوی توسعه اقتصادی و اجتمای برداشته و امروز مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور ایران مشکلات کشور در حال توسعه نیست بلکه مشکلات یک کشور توسعه یافته است کشوری است که سازمانهای مربوط به نیروی انسانی و کار در استان نظامی معنوی و مادی خود قدم برمیدارد و حالا دیگر موقع بهره برداری برای رسیدن بآن هدفهای توسعه اقتصادی و اجتماعی است بنده به عنوان مسئول کمیسیون کار در این کنفرانس شرکت کرده بودم مفتخرم که نظر کارشناسان بزرگ بین المللی را که بیش از پیش تأیید کننده تجربه ایران در جهان است بسمع نماینده گان محترم برسانم و در پایان سخن بگویم تجربه ایران یعنی موفقیت در توسعه اقتصادی و پیشرفت مستمر و مداوم و ایجاد رفاه و امنیت و صلح آزادی که مشتی است محکم بدهان دشمنان ایران متشکرم (احسنت).

رئیس - آقای رزم آرابفرمائید.

اسعد رزم آرا- بااجازه جناب آقای رئیس و نمایندگان محترم همکاران ارجمند مسلماًاز وضع تأثرآوری که برای ملت هم کیش و دوست و برادر ما پاکستان پیش آمده استحضار دارند ملت ایران از تجاوزاتی که بحقوق حاکمیت پاکستان شده است بسیاد متأثر می‌باشد (صحیح است) این وضع بار دیگر نشان داد که هر ملتی باید برای دفاع از خود آمادگی داشته باشد و متکی به خود باشد. ملت پاکستان مورد تجاوز قرار گرفت و متأ سفانه سازمان ملل جز اتلاف وقت و باز هم حرف و حرف کاری انجام نداد این امر نشان می‌دهد که هرملتی در دنیا باید بکوشد قوای دفاعی خود را تقویت بکند تا برای مقابله با هر حادثه آمادگی داشته باشد خوشبختانه با غرور و با افتخار می‌توان به جرأت اعلام کرد که ایران و ملت ما از چنین برنامه‌ای هیچگاه غافل نبوده است و هم اکنون از یک ارتش نیرومند برخوردار است بعد از این مقدمه به عرایضم می‌پردازم در چند روز گذشته موجباتی پیش آمد تا مسافرتی به آذربایجان و دیداری از ملایر نصیبم گردد و بدین مناسبت سخنانم را دو مطلب و یک حاشیه تشکیل می‌دهد لذا با توجه بفرصت کوتاه برای نطق قبل از دستور عرایضم را فهرست وار و خلاصه نموده و به گزارشی از ملایر می‌پردازم.

خاطر نمایندگان محترم مستحضر است که بدنبال استقرار قوای ایران در جزایر ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک موج غرور و شادی سرتاسر ایران را فرا گرفت و مردم شهر ملایر هم از این موهبت بی بهره نبودند و بدین مناسبتموقعی که برای شرکت در چنین جشنی بملایر رفتم مردم شهر ملایر را غرق در هیجان غرور و سروردیدم و روز بعد در یک متینگ ده هزار نفری و شاید هم بیشتر که در میدان بزرگ شهر تشکیل شد شاهد احساسات غرور انگیز مردم آندیار بودم نکته جالب آن بود که در متینگ همه طبقات که گردانیده اصلی آن مردم (چند نفر از نمایندگان – صحیح است، صحیح است) مردم جزئی ار حزب ایران نوین هستند و مردم ایران، مردم که جزو حزب ایران نوین بودند شرکت نموده بودند روحانی – بازاری – فرهنگی – کارگر – کشاورز و سایر احزاب و طبقات شرکت داشتند باهم سرود می‌خواندند پایکوبی نموده و شادی می‌کردند و اعلام جانبازی می‌نمودند و مددم ملایر نظیر سایر مردم ایران عملا نشان دادند که در غم و شادی کشور مرز اختلاف عقیده و سلیقه را کنار گذاشته و یک پارچه و واحد می‌شوند در همین اجتماعبه بنده مأموریت دادند که منعکس کننده احساسات صادقانه و مراتب جان نثاریشان به پیشگاه رهبر ارجمند ملت ایران در ساحت مقدس مجلس شورای ملی باشیم همچنین مراتب تنفر و انزجار عمیق ایشان را نسبت بحکومت بعثی عراق اعلام دارم و قبل از آنکه قسمت دوم عرایضم را درباره سفر آذربایجان بیان کنم لازم است بحاشیه‌ای بپردازم از توجه مخصوص جناب هویدا نخست وزیر خدمتگزارمان که برای اسفالت جاده کمربندی ملایر که راههای اراک وهمدان و بروجرد را از خارج شهر بهم متصل می‌کند دستور لازم صادر فرموده‌اند تشکر نمایم همچنین از جناب احمدی وزیر فاضل دادگستری که مقدمات ساختمان کاخ دادگستری ملایر را فراهم ساخته‌اند سپاس مردم را ابراز دارم.

«اما درباره آذربایجان جای دوستان همه خالی»در خدمت چند نفر از همکاران کمیسیون آب وبرق از خاک مرد پرور آذربایجان بازدید کوتاهی نمودم و تحت تأثیر پیشرفتهای وسیعی که سرتاسر منطقه را در بر گرفته قرار گرفتم که باختصار بدان مبادرت می‌نمایم واقعاً که اگر حمل بر تظاهر نباشد مشاهده آنها غرور آفرین است و کاری که وزارت آب و برق و مهندسین ایرانی در این قسمت از خاک وطن عزیز ما کرده‌اند باعث افتخار و تحسین است و باید همه مردم کشور بروند و از نزدیک این پیشرفتها را ببیند که در مدت کمتر از سه سال چه صنایع عظیمی ایجاد شده است و بدانند این سدها چه اثری در توسعه کشاورزی و آبیاری داشته و خواهد داشت. کافی است عرض کنم با بهربرداری از سد مشترک ارس ۹۲هزار هکتار از اراضی جدید بزیر کشت خواهند رفت این رقم شوخی نیست و اثر آن در وضع زندگی مردم آن منطقه قابل توجه است. مضافاًآنکه از نیروی برق آن علاوه بر گردش کارخانه‌ها می‌توان برق تعداد زیادی از شهرها و روستاها را تأمین کرد که در نتیجه همه اینها چهره مملکت دگرگون گردیده است و بررویهم فعالیت وزارت آب و برق آذربایجان واقعاًچشمگیر می‌باشد و بدین مناسبت از صمیم قلب بمهندسین صوفی رئیس سازمان آب وبرق آذربایجان و دیگر مهندسین جوان ایرانی در آن سازمان باید تبریک گفت و تلاش و کوشش بدانجا رسیده که خطوط انتقالی نیروی برق سد ارس به تبریز اتصال یافته و در آخر سال سیصد و پنجاه برق تبریز از طریق منجیل به شبکه برق سراسری کشور وصل خواهد شد.

مطلب قابل ذکر آنکه از هم اکنون مطالعاتی در جریان است که در ۴۵ کیلو متری غرب اسلاندوز سد دیگری بنام سد خدا آفرین با سرمایه مشترک ایران وشوروی ساخته شود که ظرفیت آن دو میلیارد متر مکعب آب و هزارها کیلو وات برق می‌باشد و و این سد پشتوانه محکمی برای کارهای مربوط بسد ارس خواهد بود و خیلی ارقام و اعداددیگر که موجب طول کلام می‌شود.

در پایان می‌گویم که در دوران انقلاب درباره توسعه اقدامات عمرانی قدمهای بزرگی برداشته که نمونه آن همین سد سازی در آذربایجان بود که چندی قبل شاهد بودیم که دو تا دو تا سد افتتاح می‌شد و بنظرم رسید مطالبی بعرض ساحت مقدس مجلس شورایملی برسانم.

هم اکنون که بنده این مطالب را بعرض میرسانم در گوشه دیگری از میهن ما تأسیسات مهم دیگری مورد بازدید شاهنشاه و منتظر صدور اجازه بهره برداری است که همکاران ما مفصلا بدان اشاره کردند و انشاءالله فردا و پس فردای نسبتاً نزدیک مردم خوشبخت مملکت ما شاهد اجرای برنامه دیگری از قبیل آنچه بدان اشاره شد خواهند بود (صحیح است) تا با چنان ساز و برگی عظیم و افتخار آفرین ورود کشور را بدروازه طلائی تمدن بزرگ اعلام داریم بهمین جا عرایضم را خاتمه می‌دهم.

از توجهی که برای استماع عرایضم فرمودید صمیمانه سپاسگزارم (احسنت- احسنت)

رئیس- آقای فضائلی بفرمائید.

فضائلی- جناب آقای رئیس، همکاران گرامی، در عین حال که امروز همه از خبرهای بسیار خوش و مسرت انگیز که از استان خوزستان می‌رسد شاد و مسرور هستیم و شاهنشاه بزرگ و محبوب ما در آن خطه که مهد بنیادگزاری چندین هزار ساله شاهنشاهی ماست شاهد اجرای نیات عالیه خودشان هستند و در مجلس نیز بوسیله نمایندگان محترم بازگو شده است بنده می‌خواهم توجه خانمها و آقایان به نقطه‌ای معطوف بدارم که بدون شک خاطر خطیر مبارک همایونی نیز متوجه آن نقطه نیز هست و همه ملت ایران هم با نگرانی متوجه آنجا هستند نقطه‌ای که جز اشک و خون آه و ناله و ویرانی در آن خبری نیست. یعنی کشور برادر و مسلمان ما پاکستان، هر انسانی بخصوص اگر مسلمان باشد از این فاجعه دردناکی که برای ملت مسلمان پاکستان پیش آمده است مسلماً مغوم و مهموم است (صحیح است) مردمی که در آنجا کشته شده‌اند چه آنهائی که سرباز بودند و برای دفاع از حقوق حاکمیت خود جان سپردند وچه آنهائیکه در خانه‌های خود گرفتار بمب و گلوله‌های ویرانگر شدنددر خانه خود بدون آنکه بفکر تجاوز باشند دچار تجاوز باشند دچار چنین مصیبتی شدند آنها شهدای واقعی هستند شهدائی که حتی شهید کنندگان آنها بر سر گور آنها گریستند و بر جوانمردی و شهامت آنهاآفرین گفتند بدون شک در داخله پاکستان مسئله و مشکلی وجود داشته است که با یستی آن مسئله صرفاً از طرف مردم و ملت و دولت پاکستان حل می‌شود و بشود و برای سایر کشورها که بهر جهت علاقه‌ای بحل اینگونه مسائل داشتند وظیفه‌ای نبود جز نصیحت کردن و کمک کردن برای پیشرفت حل این مشکلات ولی متأسفانه کار صورت دیگری پیدا کرد و به جنگ منتهی شد و آخر کار اینطور احساس می‌شود که به شکست ملت پاکستان منتهی گشت این شکست شکست پاکستان نیست این شکست شکست حقوق حاکمیت ملی بخصوص ممالکی است که در رده اول قدرت نیستند این شکست که حقوق و حاکمیت ملی در مقابل قوای برتر نظامی است و بالاخره این شکست شکست سازمان ملل است (صحیح است).

چقدر باعث تأسف است که شکستهای پیاپی سازمان ملل را بمرحله ایساقط می‌کند که جامعه ملل یعنی همان زاده ناقص الخلقه پیمان و روسای بآن ورطه افتاده بود (صحیح است) سقوط جامعه ملل همراه و مقارن با جنگ دوم جهانی بود و خدای ناخواسته سقوط سازمان ملل ممکن است مقارن با بدبختی مهیب تر یعنی از بین رفتن تمدن بشر شود، در اینجاست که ما عین حال که بسیار از این پیش آمد متآسف هستیم باید واقعاً آنرا درس عبرتی بدانیم و توجه داشته باشیم که در این دنیای آشفته کسی بداد مظلوم نمی‌رسد و تنها راه نجات راهی است که شاهنشاه بزرگ ما ارائه فرمودند (صحیح است) تأمین رفاه ملت و رضایت او، احترام بحقوق ملل و تجهیز قوای کافی، این سه اصلی است که شاهنشاه همیشه در نظر داشته‌اند و تجربه نشان می‌دهد رعایت این سه اصل وظیفه ملتهاست که باید بدان توجه کنند (احسنت).

بنده در حالیکه وضع اسف بار مردم پاکستان را مرور می‌کنم ناگزیر بیاد برادران رانده شده ما از عراق می‌افتم، برادران هموطن ما و برادران همکیش ما و و همان دولت جابر. اما متأسفانه چنین بنظر می‌رسد که بعضی از دول مسلمان اصول اسلامی را بکلی ازیاد برده‌اند اولین اصل اجتماعی اسلامی این بوده است و هست که مسلمان باهم برادرند ولی در این عصر دیده می‌شود که بعضی از آنها نامی از اسلام نمی‌برند ولیکن نام از نژاد می‌برند در حالیکه مسأله نژاد پرستی امروز یک مسأله محکوم شده‌ای هست واقعاً از عربها و تازیان اگر اسلام را بگیرند دیگر چه افتخاری برای آنها می‌ماند؟ این استقلالی که امروز کشور عراق دارد و بقول نهرو که می‌گوید استقلال عراق یک استقلال روی کاغذ بود ولی این استقلالی است که همین ایرانیان مقیم عراق بدست آورده‌اند همه میدانیم که فتوای جهاد برای بیرون آوردن عراق از استعمار بوسیله مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی مرجع تقلید مسلمین که یک ایرانی پاک نژاد بود صادر گردید میرزا محمد تقی شیرازی خواهر زاده قا آنی شاعر شهیر قرن اخیر بود و بدون شک فتوای او را اول بار ایرانیان مقیم آنجا اجرا کردند و سپس شیعیان آنجا، زیرا فتوای یک مجتهد و مرجع تقلید شیعه بوسیله شیعیان اجرا می‌شود منتهی استعمار آنروز برای گرفتن انتقام کارهای اداری را بد ست نشاندگان از مذاهب دیگر سپرد و مرحوم میرزای شیرازی هم برای اینکه یک جنگ داخلی دیگر اتفاق نیفتد گفت ما اسلحه برداشتیم تا یک کشور مسلمان را از استعمار یک کشور غیر مسلمان نجات بدهیم ولی مقام نمی‌خواهیم اما امروز زادگان همان‌ها دارند انتقام اربابان و استعمارگران آنروز را از ایرانیان مقیم آنجا و فرزندان آنها می‌گیرند (صحیح است) از خداوند بزرگ باید مسئلت بکنم این افکاری را که در واقع مقدمه نا امنی جهانی است از بعضی از ملل دور بکند و این شاهراهی را که شاهنشاه آریامهر نشان داده‌اند در تمام دنیا و بین تمام ملل مورد توجه قرار بگیرد و خداوند این نعمت بزرگ را که در زیر سایه شاهنشاه هر روز قدمی بجلو بر می‌داریم از ما نگیرد که دیگران هم از راهی که منتهی بجنگ و نفرت و ویرانی می‌شود خودداری کنند متشکرم (احسنت- احسنت).

- تصویب صورت جلسه قبل

۳- تصویب صورت جلسه قبل.

رئیس- راجع به صورت جلسه دفعه گذشته نظری نیست؟ (اظهاری نشد)

صورت جلسه قبل تصویب می‌شود.

رئیس- آقای مهندس جلالی.

مهندس جلالی- تلگرافاتی از فرهنگیان نهاوند در مورد استقرار نیروهای مسلح شاهنشاهی در جزایر تنگه هرمز رسیده است تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

- طرح گزارش شور اول و طرح و تصویب فوریت و اصل گزارش کمیسیون دارائی راجع بلایحه اصلاح بند (د) ماده ۱۰ و الحاق یک تبصره بآن و الحاق یک تبصره بماده ۱۱ آئین نامه قانون بیمه افراد کادر ثابت افراد ارتش شاهنشاهی و ژاندارمری کل کشور و ارسال به مجلس سنا

۴- طرح گزارش شور اول و طرح و تصویب فوریت و اصل گزارش کمیسیون دارائی راجع بلایحه اصلاح بند (د) ماده ۱۰ و الحاق یک تبصره بآن و الحاق یک تبصره بماده ۱۱ آئین نامه قانون بیمه افراد کادر ثابت افراد ارتش شاهنشاهی و ژاندارمری کل کشور و ارسال به مجلس سنا.

رئیس- گزارش شور اول اصلاح بند (د) ماده ۱۰ و الحاق یک تبصره بآن و الحاق یک تبصره بماده ۱۱ آئین نامه قانون راجع به بیمه افراد کادر ثابت ارتش شاهنشاهی و ژاندارمری کل کشور مطرح است قرائت می‌شود. (بشرح زیر خوانده شد)

گزارش شور اول از کمیسیون دارائی بمجلس شورای ملی

کمیسیون دارائی در جلسه۲۵ آذرماه ۱۳۵۰ با حضور تیمسار سپهبد کاتوزیان معاون وزارت جنگ لایحه شمارة ۳۸۶۳۸- ۱۳۵۰/۹/۱۵ راجع باصلاح بند (د) مادة۱۰ و الحاق یک تبصره بآن و الحاق یک تبصره بمادة۱۱ آئین نامه قانون راجع به بیمه افراد کادر ثابت ارتش شاهنشاهی و ژاندارمری کل کشور را که بشمارة ۹۴ چاپ گردیده مورد رسیدگی قرار داد و بشرح زیر تصویب کرد.

اینک گزارش آنرا بمجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

لایحه قانون اصلاح بند (د) ماده ۱۰ و الحاق یک تبصره بآن و الحاق یک تبصره بماده ۱۱ آئین نامه قانون راجع به بیمه افراد کادر ثابت ارتش شاهنشاهی و ژاندارمری کل کشور.

الف- ماده واحده: بند «د»ماده ۱۰ از تاریخ ۱۳۵۰/۵/۲۳ به شرح زیر اصلاح و یک تبصره بآن اضافه می‌شود

بند د- بانک سپه برای کلیه وجوه در آخر هر سال ۶% (شش درصد) سود منظور و بموجودی می‌افزاید

تبصره- سود وجوهی که برای وام مسکن بافسران و درجه داران پرداخت می‌گردد، کماکان از قرار ۳% (سه درصد) احتساب و منظور خواهد شد.

ب – تبصره زیر بماده ۱۱ اضافه می‌شود.

تبصره – وزارت جنگ مجاز است با پیش بینی‌های لازم و اطمینان از امکان اجرای تعهدات مندرج در این آئین نامه بمنظور تحصیل سود بیشتر برای صندوق هر مبلغی را که ضروری بداند از موجودی صندوق بیمه کادر ثابت ارتش شاهنشاهی در امور تولیدی سرمایه گذاری نماید.

مخبر کمیسیون دارائی – امان الله ریگی.

گزارش شور اول از کمیسیون نظام بمجلس شورای ملی

کمیسیون نظام در جلسه ۱۳۵۰/۹/۲۵ با حضور تیمسار سپهبد کاتوزیان معاون وزارت جنگ لایحه اصلاح بند (د) ماده ۱۰ و الحاق یک تبصره بآن و الحاق یک تبصره بمادة ۱۱ آئین نامه قانون راجع به بیمه افراد کادر ثابت ارتش شاهنشاهی و ژاندارمری کل کشور را مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه کمیسیون نظام را در اینمورد تایید و تصویب کرد.

اینک گزارش آنرا بمجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون نظام – روح الله جعفری.

رئیس- برای این لایحه تقاضای فوریت شده است قرائت می‌شود (بشرح زیر خوانده شد).

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌کنم لایحه قانون اصلاح بند (د) ماده ۱۰ و الحاق یک تبصره به آن بقید فوریت مطرح گردد.

رئیس فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین- الموتی.

رئیس- نسبت بفوریت لایحه نظری نیست؟ (اظهاری نشد) بفوریت لایحه رأی می‌گیریم خانمها و آقایانیکه موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. کلیات لایحه مطرح است نظری نیست؟(اظهاری نشد) نسبت بورود در شور ماده واحده رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده واحده مطرح است نظری نیست؟ (اظهاری نشد) در کلیات آخر لایحه نظری نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت به ماده و کلیات آخر لایحه رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. لایحه برای تصویب به مجلس سنا فرستاده می‌شود.

- طرح گزارش شور اول کمیسیون دارائی راجع به لایحه افزایش سرمایه بانک رهنی ایران

۵- طرح گزارش شور اول کمیسیون دارائی راجع به لایحه افزایش سرمایه بانک رهنی ایران.

رئیس- گزارش شور اول سرمایه بانک رهنی ایران مطرح است قرائت می‌شود. (به شرح زیر خوانده شد)

گزارش شور اول از کمیسیون دارائی بمجلس شورای ملی

کمیسیون دارائی در جلسه اول آذر ماه ۱۳۵۰ با حضور نمایندگان دولت لایحه شماره ۴۲۳۰-۱۳۵۰/۳/۲۲ راجع به افزایش سرمایه بانک رهنی ایران را که مربوط به دوره ۲۲ قانون گذاری بوده وطبق تقاضای دولت مورد رسیدگی قرار گرفته است مطرح و با اصلاحاتی بشرح زیر تصویب کرد.

اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

لایحه قانون افزایش سرمایه بانک رهنی ایران.

ماده واحده- سرمایه بانک رهنی ایران به ده میلیارد ریال افزایش می‌یابد.

تبصره ۱- دولت مکلف است با توجه به اولویت برنامه‌های تأمین مسکن در طرح برنامه پنجم عمرانی کشور اعتبارات کافی برای افزایش سرمایه بانک پیش بینی نماید به نحوی که در سالهای اجرای برنامه در هر سال حداقل ۵۰۰ میلیون ریال بابت افزایش سرمایه به بانک رهنی ایران پرداخت شود.
تبصره۲- از اول سال ۱۳۵۱ تا هنگامی که سرمایه پرداخت شده بانک رهنی به میزان ده میلیارد ریال بالغ گردد سود سالانه سهام دولت در بانک مزبور بابت این افزایش بحساب سرمایه بانک منظور خواهد شد.

مخبر کمیسیون دارائی- امان الله ریگی.

گزارش شور اول از کمیسیون آبادانی بمجلس شورای ملی

کمیسیون آبادانی و مسکن در جلسه دوشنبه ۸ آذر ماه ۱۳۵۰ با حضور آقای دکتر معاون وزارت آبادانی و مسکن لایحه افزایش سرمایه بانک رهنی ایران را مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه کمیسیون دارائی را در این مورد تأیید و تصویب کرد.

اینک گزارش آنرا بمجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون آبادانی و مسکن- احمد احتشام شهیدی.

گزارش شور اول از کمیسیون برنامه بمجلس شورای ملی

کمیسیون برنامه در جلسه ۱۳۵۰/۹/۱۱ با حضور نمایندگان دولت لایحه افزایش سرمایه بانک رهنی ایران را مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه کمیسیون دارائی را در این مورد تأیید و تصویب کرد.

اینک گزارش آنرا بمجاس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون برنامه- دکتر تهمورث فروزین.

رئیس- کلیات لایحه مطرح است نظری نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت به ورود در شور ماده واحده رأی می‌گیریم خانمها و آقایانیکه موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. مادة واحده مطرح است نظری نیست؟ (اظهاری نشد) پیشنهادی هم نرسیده لایحه برای شور دوم به کمیسیونهای مربوط ارجاع می‌شود.

- طرح گزارش شور اول کمیسیون دارائی راجع به لایحه اجازه فروش ۴۱۷ قلم اثاثه اهدائی شرکت ملی نفت ایران به سازمان دفاع غیر نظامی کشور

۶- طرح گزارش شور اول کمیسیون دارائی راجع به لایحه اجازه فروش ۴۱۷ قلم اثاثه اهدائی شرکت ملی نفت ایران به سازمان دفاع غیر نظامی کشور.

رئیس- گزارش شور اول اجازه فروش ۴۱۷ قلم اثاثه اهدائی شرکت ملی نفت ایران به سازمان دفاع غیر نظامی کشور مطرح است قرائت می‌شود. (بشرح زیر خوانده شد)

گزارش شور اول از کمیسیون دارائی بمجلس شورای ملی

کمیسیون دارائی در جلسه ۹ / ۹/ ۱۳۵۰ با حضور نمایندگان دولت لایحه شماره ۳۷۱۱۸- ۲۳ / ۸ / ۱۳۵۰ راجع به اجازه فروش ۴۱۷ قلم اثاثه اهدائی شرکت ملی نفت ایران به سازمان دفاع غیر نظامی کشور را که بشماره ۵۸ چاپ گردیده است مورد رسیدگی قرار داد و تصویب کرد.

اینک گزارش آنرا بمجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

لایحه قانون اجازه فروش ۴۱۷ قلم اثاثه اهدائی شرکت ملی نفت ایران به سازمان دفاع غیر نظامی کشور.

ماده واحده- به وزارت کشور اجازه داده می‌شود ۴۱۷ قلم اثاثه اهدائی شرکت ملی نفت ایران به سازمان دفاع غیر نظامی کشور را با رعایت مقررات آئین نامه معاملات دولتی و با حضور نماینده دیوان محاسبات بفروش رسانیده و وجوه حاصله را به حساب درآمد اختصاصی سازمان مزبور منظور و برای اجرای برنامه‌های آموزشی و ساختمانی بر طبق مقررات مورد استفاده قرار دهد.

مخبر کمیسیون دارائی- امان الله ریگی.

گزارش شور اول از کمیسیون کشور بمجلس شورای ملی

کمیسیون کشور در جلسه ۱۳ آذرماه ۱۳۵۰ با حضور نمایندگان دولت لایحه اجازه فروش ۴۱۷ قلم اثاثه اهدائی شرکت ملی نفت ایران بسازمان دفاع غیر نظامی کشور را مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه کمیسیون دارائی را در این مورد تأیید و تصویب کرد.

اینک گزارش آنرا بمجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون کشور- اکبر مسعودی.

رئیس- کلیات لایحه مطرح است نظری نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت به ورود در شور ماده واحده رأی می‌گیریم خانمها و آقایانیکه موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده واحده مطرح است نظری نیست؟ (اظهاری نشد) پیشنهادی هم نرسیده لایحه برای شور دوم به کمیسیونهای مربوط ارجاع می‌شود.

- طرح گزارش شور اول کمیسیون امور استخدام راجع به لایحه تبدیل سازمان مستقل چاپخانه دولتی ایران و روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران به شرکت سهامی

۷- طرح گزارش شور اول کمیسیون امور استخدام راجع به لایحه تبدیل سازمان مستقل چاپخانه دولتی ایران و روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران به شرکت سهامی.

رئیس- گزارش شور اول تبدیل سازمان مستقل چاپخانه دولتی ایران و روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران به شرکت سهامی مطرح است قرائت می‌شود. (بشرح زیر خوانده شد)

گزارش شور اول از کمیسیون امور استخدام و سازمانهای اداری به مجلس شورای ملی

کمیسیون امور استخدام و سازمانهای اداری در جلسه ۲۲ آبان ماه ۱۳۵۰ با حضور نمایندگان دولت لایحه شماره ۵۰۸۶ مورخ شماره ۲۲ /۳ /۱۳۵۰ مربوط به تبدیل سازمان مستقل چاپخانه دولتی ایران و روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران به شرکت سهامی را که از لوایح معوقه دورة ۲۲ قانونگذاری بوده و طبق تقاضای دولت در جریان رسیدگی قرار گرفته است مطرح و با اصلاحاتی بشرح زیر تصویب کرد.

اینک گزارش آنرا به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

لایحه قانون تبدیل سازمان مستقل چاپخانه دولتی ایران و روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران به شرکت سهامی.

ماده واحده- بوزارت دارائی اجازه داده می‌شود سازمان مستقل چاپخانه دولتی ایران و همچنین بوزارت دادگستری اجازه داده می‌شود روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران را بشرکت سهامی تبدیل و بصورت بازرگانی اداره کنند.

تبصره ۱– اساسنامه شرکت سهامی سازمان چاپخانه دولتی ایران ظرف سه ماه از تاریخ تصویب این قانون از طرف وزارت دارائی پیشنهاد و پس از تصویب کمیسیونهای استخدام و دارائی مجلسین قابل اجرا خواهد بود.
تبصره ۲- اساسنامه روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران ظرف سه ماه از تاریخ تصویب این قانون از طرف وزارت دادگستری پیشنهاد و پس از تصویب کمیسیونهای استخدام و دادگستری مجلسین قابل اجرا خواهد بود.
تبصره ۳- میزان سرمایه و منابع تأمین آن در اساسنامه تعیین خواهد شد.
تبصره ۴- تا زمانیکه اساسنامه شرکتهای مذکور بتصویب کمیسیونهای مربوط نرسیده مقررات فعلی این سازمانها قابل اجرا می‌باشد.
تبصره ۵- کلیه کارکنان و دارائی و حقوق و دیون و تعهدات موسسات مذکور از تاریخ تصویب اساسنامه بشرکتهای نامبرده فوق منتقل می‌شود.
تبصره ۶- مستخدمین رسمی موسسات فوق الذکر که بشرکتهای مذکور منتقل شده یا می‌شوند مشمول مقررات ماده ۱۴۴ قانون استخدام کشوری و تبصره آن و اصلاحات و تغییرات بعدی آن خواهند بود.

مخبر کمیسیون امور استخدام و سازمانهای اداری – دیهیم.

گزارش شور اول از کمیسیون دارائی بمجلس شورای ملی

کمیسیون دارائی در جلسه اول آذر ماه ۱۳۵۰ با حضور نمایندگان دولت لایحه مربوط به تبدیل سازمان مستقل چاپخانه دولتی ایران و روز نامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران بشرکت سهامی را مورد رسیدگی قرار داد و تصویب کرد.

اینک گزارش آنرا در تأیید گزارش کمیسیون امور استخدام و سازمانهای اداری به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون دارائی – امان الله ریگی.

گزارش شور اول از کمیسیون دادگستری بمجلس شورای ملی

کمیسیون دادگستری در جلسه ۱۳ آذر ماه ۱۳۵۰ با حضور نمایندگان دولت لایحه مربوط به تبدیل سازمان مستقل چاپخانه دولتی ایران وروزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران بشرکت سهامی را مورد رسیدگی قرار داد و گزارش کمیسیون امور استخدام و سازمانهای اداری را در این مورد تأیید و تصویب کرد.

اینک گزارش آنرا بمجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون دادگستری – دکتر تنکابنی.

رئیس – کلیات لایحه مطرح است نظری نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت بورود در شور مادة واحده رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد.

ماده واحده مطرح است نظری نیست؟ (اظهاری نشد) پیشنهاد رسیده قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌شود :

ماده واحده لایحه قانون تبدیل سازمان مستقل چاپخانه دولتی ایران و روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران بشرکت سهامی بشرح زیر تغییر و تبصرة ۵ آن نیز حذف گردد.
مادة واحده ـ بوزرات خانه‌های دارائی و دادگستری اجازه داده می‌شود سازمان مستقل چاپخانه دولتی ایران و روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران را بشرکت سهامی تبدیل و بصورت بازرگانی اداره نماید.

باتقدیم احترام – ضیاء احمدی.

رئیس ـ لایحه و پیشنهاد برای شور دوم به کمیسیونهای مربوط ارجاع می‌شود.

- طرح گزارش شور اول کمیسیون دارائی راجع به لایحه دریافت حق ثبت نام داوطلبان استخدام و تغییر گروه استخدامی

۸- طرح گزارش شور اول کمیسیون دارائی راجع به لایحه دریافت حق ثبت نام داوطلبان استخدام و تغییر گروه استخدامی.

رئیس – گزارش شور اول حق ثبت نام داوطلبان اسخدام وتغییر گروه استخدامی مطرح است قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

گزارش شور اول از کمیسیون دارائی بمجلس شورای ملی

کمیسیون دارائی در جلسه دوشنبه ۱۵ آذرماه ۱۳۵۰ باحضور آقای دکتر کاشفی معاون وزرات دارائی لایحه شمارة ۲۴۵۵۶ ـ ۱۳۴۷/۸/۵ راجع به حق ثبت نام داوطلبان استخدام و تغییر گروه استخدامی را که مربوط بدورة ۲۲ قانونگذاری بوده وطبق تقاضای دولت مورد رسیدگی قرارگرفته است مطرح و با اصلاحاتی بشرح زیر تصویب کرد.

اینک گزارش آنرا بمجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

لایحه قانون دریافت حق۰ثبت نام داوطلبان استخدام و تغیر گروه اسختدامی.

ماده واحده – بدولت اجازه داده می‌شود از داوطلبان شرکت در مسابقات وامتحانات استخدام رسمی و تغییرگروه استخدامی یا دوره‌های تربیتی و یا ورود به اموزشگاها و دانشکده‌های اختصاصی وزراتخانه‌ها و مؤسسات مشمول قانون استخدام کشوری که تعهد استخدام می‌نماید مبلغی که حداکثر از پانصد ریال تجاوز نخواهد کرد بعنوان حق ثبت نام دریافت و وجوه حاصله را در حساب مخصوصی که از طرف خزانه به این منظور در بانک مرکزی افتتاح خواهد شد نگهداری کند. این وجوه مسترد نخواهد شد و هزینه ثبت نام ومسابقات و امتحانات و تهیه وسایل لازم از حساب مذکور پرداخت می‌شود و مازاد آن بحساب درآمد متفرقه کشور انتقال خواهد یافت. آئییننامه مربوط بمیزان حق ثبت نام ونحوه مصرف آن از طرف سازمان امور اداری و استخدامی کشور تهیه و پس از موافقت وزارت دارائی بتصویب هیئت وزیران خواهد رسید.

مخبر کمیسیون دارائی- امان الله ریگی.

رئیس- کلیات لایحه مطرح است نظری نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت بورود در شور ماده واحده رأی می‌گیریم خانمها و آقایانیکه موفقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده وارده مطرح است نظری نیست؟ (اظهاری نیست) پیشنهادهای رسیده قرائت می‌شود.(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌شود:

کلمه حداکثر از سطر چهارم لایحه قانون دریافت حق ثبت نام داوطلبان استخدام و تغییر گروه استخدامی حذف گردد.

با تقدیم احترام- ضیاء احمدی.

ریاست محترم مجلس شورای ملی احتراماً پیشنهاد می‌نماید:

قسمت آخر ماده واحده مربوط به لایحه قانون دریافت حق ثبت نام داوطلبان استخدام و تغییر گروه استخدامی به شرح زیر اصلاح شود:
.... و وجوه حاصله را به حساب درآمد متفرقه کشور انتقال دهد و سه سطر آخر نیز حذف گردد.
با احترام- علی اصغر مظهری.

رئیس- لایحه و پیشنهادها برای شور دوم به کمیسیونهای مربوط ارجاع می‌شود.

- طرح گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع به لایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور

۹- طرح گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع به لایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور.

رئیس- گزارش یک شوری متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور مطرح است قرائت می‌شود. (بشرح زیر خوانده شد)

گزارش از کمیسیون بودجه به مجلس شورای ملی

کمیسیون بودجه در جلسات دوشنبه ۸ آذر و شنبه ۱۳ آذر و دوشنبه ۱۵ آذرماه ۱۳۵۰ با حضور نمایندگان دولت لایحه شماره ۳۷۷۶۶- ۲ / ۹ / ۱۳۵۰ راجع به متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور را که بشماره ۷۷ چاپ گردیده مورد رسیدگی قرار داد و با اصلاحاتی تصویب کرد.

اینک گزارش آنرا به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

لایحه قانون متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور.

ماده واحده- به دولت اجازه داده می‌شود تا مبلغ سه میلیارد و ششصد و شصت میلیون (۳۶۶۰۰۰۰۰۰۰) ریال عوائد حاصله بابت پذیره‌های نفتی در سال جاری را کلاً به درآمد عمومی منظور نماید و از این محل و همچنین از محل افزایش وصولی درآمدهای عمومی و صرفه جوئی در هزینه‌های بودجه عادی سال ۱۳۵۰ کل کشور مبلغ چهار میلیارد و هفتصد و شصت و دو میلیون و چهارصد و چهل و شش هزار (۴۷۶۲۴۴۶۰۰۰) ریال اضافه اعتبارات مندرج در جداول پیوست را با رعایت مقررات و قوانین مربوط پرداخت نماید.

تبصره ۱- اجزه داده می‌شود مبلغ دویست و هفتاد میلیون (۲۷۰۰۰۰۰۰۰) ریال مطالبات ا داره کل گمرک بابت حقوق و عوارض گمرکی و سود بازرگانی ماشین آلات و لوازم فنی از راه آهن دولتی ایران از یک طرف در درآمد گمرک (ردیف ۲۳۰۷ قسمت سوم) و از طرف دیگر در اعتبار ردیف ۲۲۱/۱ قسمت پنجم قانون بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور منظور و جمع و خرج شود. ضمناً به عبارت مندرج در ردیف ۲۲۱/۱ قانون بود سال ۱۳۵۰ کل کشور عبارت «و تعهدات» اضافه می‌شود.
تبصره ۲- اجازه داده می‌شود مبلغ بیست و سه میلیون (۲۳۰۰۰۰۰۰) ریال بابت حقوق و عوارض گمرکی و سود بازرگانی کالاهائی که به موجب ماده ۷ قانون تأسیس شرکت سهامی شیلات جنوب توسط شرکت مذکور در سال ۱۳۵۰ وارد کشور می‌شود از یک طرف در درآمد گمرک (ردیف ۲۳۰۷ قسمت سوم) و از طرف دیگر در اعتبار ردیف جدید ۴۵۴/۱ قسمت پنجم قانون بودجه سال ۱۳۵۰ تحت عنوان «حقوق و عوارض گمرکی و سود بازرگانی کالاهای وارده برای شرکت سهامی شیلات جنوب» منظور و جمع و خرج شود.
تبصره ۳- به وزارت جنگ اجازه داده می‌شود معادل مبلغ یکصدو چهارده میلیون و هفتصد هزار (۱۱۴۷۰۰۰۰۰) ریال که (بابت فروش دارو خواربار و همچنین هزینه بیماران و همچنین هزینه دانشجویان و سایر خدمات) از سازمانهای دولتی تا آخر سال ۱۳۴۹ دریافت گردیده است در سال ۱۳۵۰ برای هزینه‌های دفاعی به مصرف برساند.
تبصره ۴- بدفتر بودجه اجازه داده می‌شود آن قسمت از اعتبارات مربوط به اداره کل دامپزشکی را که ضمن اعتارات وزارت کشاورزی در ردیف ۱۶۳ قسمت پنجم قانون بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور منظور شده است براساس قانون سازمان دامپزشکی کشور مصوب خردادماه ۱۳۵۰ از اعتبارات وزارت کشاورزی کسر و ردیف جدید ۱۷۳ قانون مذکور تحت عنوان سازمان دامپزشکی کشور به تفکیک برنامه و مواد هزینه منظور و سایر جداول را نیز به همین نحو اصلاح و مراتب را به اطلاع کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی برساند.
تبصره ۵- با توجه بمفاد قانون اجازه پرداخت هزینه‌های اضافی عملیات نظامی فوق العاده نیروهای مسلح شاهنشاهی مصوب بیستم خرداد ماه ۱۳۴۸ بدولت اجازه داده می‌شود اعتبار هزینه‌های سال ۱۳۵۰ را که بر اساس قانون مذکور طی تصویب نامه‌های شماره ۳ / ۳۸ – ۱۶ / ۳ / ۱۳۵۰ و ۴ / ۱۹۹۵ – ۲۸ / ۴ / ۱۳۵۰ و ۳ / ۱۳۹ – ۱۵ / ۶ / ۱۳۵۰ و ۳ / ۲۱۵ – ۱۶ / ۸ / ۱۳۵۰ به تصویب هیأت وزیران رسیده است در بودجه عادی سال ۱۳۵۰ منظور نماید.
تبصره ۶- اعتبار ساختمان سالن تشریفات فرودگاه مهرآباد بمبلغ یک میلیون و پانصد و پنجاه و دو هزار و نهصد و هفتاد و دو (۱۵۵۲۹۷۲) ریال که در سال ۱۳۴۸ از محل اعتبار دولت در اختیار وزارت آبادانی و مسکن گذارده شده است تا پایان سال ۱۳۵۰ قابل تعهد و مصرف خواهد بود.
تبصره ۷- بعنوان ردیف ۱ / ۳۱۱ قسمت پنجم قانون بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور بعد ار عبارت (شرکت ملی ذوب آهن ایران) عبارت «و تعهدات»اضافه می‌شود تبصره ۸- اجازه داده می‌شود مبلغ دو میلیون و دویست هزار (۲۲۰۰۰۰۰) ریال تحت عنوان (موسسه تحقیقات و برنامه ریزی علمی و آموزشی) در ردیف جدید ۸ / ۴۳۰۶ قسمت سوم قانون بوجه سال ۱۳۵۰ و معادل همین مبلغ در اعتبار از محل در آمد اختصاصی همان مؤسسه در ردیف ۱ / ۱۲۹ قسمت پنجم قانون مذکور منظور و سایر جداول نیز بهمین نحو اصلاح شود.
تبصره ۹- اجازه داده می‌شود تا مبلغ پانصد میلیون (۵۰۰۰۰۰۰۰۰) ریال از در آمدهای اختصاصی وزارت بهداری (حساب شماره ۶۸ خزانه داری کل) به در آمد عمومی منتقل و برای افزایش سرمایه بانک تعاون و کشاورزی ایران مورد استفاده قرار گیرد.
تبصره ۱۰– رقم مذکور در تبصره ۱۷ قانون بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور به دو هزار میلیون ریال افزایش می‌یابد.

تبصره هائی که تا لغو نشده بقوت خود باقی است:

تبصره ۱۱- به وزارت جنگ اجازه داده می‌شود تا مبلغ چهار صد و چهل و شش میلیون (۴۴۶۰۰۰۰۰۰) ریال باقی مانده اعتبارات تعهد نشده بودجه سال ۱۳۴۹ خود را مبلغ دویست میلیون (۲۰۰۰۰۰۰۰۰)ریال برای احداث ساختمانهای مورد نیاز و بقیه را برای تأمین قسمتی از تفاوت بهای خواربار و پوشاک کادر نیروهای مسلح شاهنشاهی و خانواده آنان اختصاص و تعهد نموده و تا پایان سال ۱۳۵۱ پرداخت نماید.

آئین نامه مربوط بمیزان و نحوه پرداخت تفاوت بهای خواربار و پوشاک کادرنیروهای مسلح شاهنشاهی و خانواده آنان از طرف وزارتجنگ تهیه و بتصویب هیأت وزیران خواهد رسید.

تبصره ۱۲- به نخست وزیری اجازه داده می‌شود که بلاژ کارمندان سازمان بیمه‌های اجتماعی کارگران واقع در بابلسر را بمنظور استفاده دانشجویان و جوانان خریداری و بهای آنرا که جمعاً از بابت عرصه و اعیان بالغ بر یکصد میلیون و سیصد هزار (۱۰۰۳۰۰۰۰۰) ریال است در پنج قسط مساوی سالانه پرداخت نمایند. نخستین قسط بهای پلاژ مذکور در سال جاری برابر بیست میلیون و شصت هزار (۲۰۰۶۰۰۰۰) ریال است که از محل اعتبار ردیف ۵ /۱۲۹ قسمت پنجم قانون بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور قابل پرداخت می‌باشد.
تبصره ۱۳- بوزارت امور خارجه اجازه داده می‌شود تا پایان سال ۱۳۵۲ حداکثر تا مبلغ دویست و نود و پنج میلیون (۲۹۵۰۰۰۰۰۰) ریال بمنظور تهیه محل ملکی و ساختمان و تکمیل و تعمیرات اساسی نمایندگی‌های سیاسی و کنسولی شاهنشاهی در خارج از کشور بشرح زیر:
۱- برای خرید زمین – خانه – احداث ساختمان یکصد و نود و پنج میلیون (۱۹۵۰۰۰۰۰۰)ریال
۲- برای تکمیل و تعمیرات اساسی پنجاه میلیون (۵۰۰۰۰۰۰۰)ریال.
۳- برای تجهیز ساختمان پنجاه میلیون (۵۰۰۰۰۰۰۰) ریال. از بانک مرکزی ایران به تضمین وزارت دارائی وام دریافت کند.

دولت مکلف است اعتبار باز پرداخت اصل و بهره این وام را که با توافق بانک مرکزی ایران ودفتر بودجه تعیین خواهد شد در بودجه‌های سالانه در ده قسط از سال ۱۳۵۲ بعد منظور نماید.

تبصره ۱۴ – وجوهی که از تاریخ تصویب این قانون بعنوان حق ثبت سفارش کالا از مواد اولیه و قطعاتی که به کشور وارد می‌شود دریافت می‌گردد (موضوع تبصره ۱۶ قانون متمم بودجه سال ۱۳۴۶ و ماده واحده مصوب خرداد ماه ۱۳۵۰) در صورتیکه بعداً مواد اولیه یا قطعات مزبور بصورت کالای ساخته شده بخارج از کشور صادر گردد قابل استرداد خواهد بود.

مخبر کمیسیون بودجه – صدری کیوان.

گزارش از کمیسیون دارائی بمجلس شورای ملی

کمیسیون دارئی در جلسه دوشنبه ۱۵ آذر ماه ۱۳۵۰ با حضور نماینده دولت تبصره ۱۳ لایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور را که به کمیسیون دارائی ارجاع شده بود مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه کمیسیون بودجه در اینمورد را تأیید و تصویب نمود.

اینک گزارش آنرا بمجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون دارائی- امان الله ریگی.

گزارش از کمیسیون اقتصاد بمجلس شورای ملی

کمیسیون اقتصاد در جلسه دوشنبه ۱۵ آذر ماه ۱۳۵۰ با حضور نماینده دولت تبصره ۱۴ لایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور را که بکمیسیون اقتصاد ارجاع شده بود مورد رسیدگی قرارداد و مصوبه کمیسیون بودجه در اینمورد را تأیید و تصویب نمود. اینک گزارش آنرا بمجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون اقتصاد – نیک پور.

گزارش از کمیسیون امور خارجه بمجلس شورای ملی

کمیسیون امور خارجه در جلسه پنجشنبه ۱۸ آذر ماه ۱۳۵۰ با حضور نمایندگان دولت تبصره ۱۳ لایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور را که به کمیسیون امور خارجه ارجاع شده بود مورد رسیدگی قرارداد و مصوبه کمیسیون بودجه در اینمورد را تأیید و تصویب نمود.

اینک گزارش آنرا بمجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون امور خارجه – مهروش صفی نیا (مستوفی).

رئیس – آقای صدری کیوان بفرمائید.

صدری کیوان (مخبر کمیسیون بودجه) – در تبصره ۱۱ که مربوط بوزارت جنگ است دو اشتباه چاپی هست که استدعا می‌کنم مقام ریاست دستور فرمایند اصلاح بشود یکی کلمه «تا» باید بشود «از» از محل ۴۴۶ میلیون ریال و در سطر سوم بعد از کلمه خودکلمه «را»اضافه است که باید حذف شود.

رئیس – اصلاح می‌شود برای تبصره‌های ۱۳ و ۱۴ که بودجه‌ای نیست و باید دو شوری مطرح شود. پیشنهاد فوریت شده است که قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی در مورد تبصره‌های ۱۳ و۱۴ لایحه قانون متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور پیشنهاد فوریت می‌نماید.

رئیس فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین مصطفی الموتی.

رئیس – نسبت باین پیشنهاد نظری نیست؟ (اظهاری نشد) به این پیشنهاد رأی می‌گریم خواهش می‌کنم خانمها و آقایانیکه موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

کلیات لایحه مطرح است آقای شیخ رضائی بعنوان مخالف صحت می‌کنند بفرمائید.

شیخ رضائی – با اجازه مقام محترم ریاست و همکاران گرامی

زهد در صومعه می‌ورزم و این رندی نیست
رندی آنست که در میکده زاهد باشم

(احسنت).

اولین دوره ایست که افتخار نمایندگی نصیبم شده است و اولین دفعه ایست که در این مجلس و در این دوره و آنهم در مقابل شما دوستان عزیز صحبت می‌کنم خیلی میل داشتم که در این جلسه جناب آقای نخست وزیر تشریف می‌داشتند (دکتر دادفر – در مسافرت هستند) چون همیشه در این هفت سال واندی و یا بقول بعضی هشت سال در نظر داشتم که موقعیتی دست دهد تا بمصداق شعر:

گر بتو افتدم نظر چهره به چهره روبرو
شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو بمو

چند کلمه‌ای با ایشان صحبت کنم درد را بگویم و درمان را بخواهم نمیدانم خواسته من رؤیا خواهد بود و یا حقیقت؟ (چند نفر از نمایندگان – رؤیاست) قبل از هر مطلب باید نظر همکاران عزیز عضو حاکم و هم مسلکان شما را باین نکته جلب کنم که حزب مردم اعتقاد دارد که انتقاد را باید نمود و عیوب را با صراحت باید بازگو کرد و در ضمن آنرا با پیشنهادهای سازنده توأم نمود تا باشد چراغ راهی و بعد خدمتی. اصولا انتقاد منعکس کننده نقائص ماست مانند آینه ایست که در این آینه نقص ما، خطای ما، لغزش ما نشان داده می‌شود و اگر این آئینه نباشد غرور ما هیچوقت فرصت نمی‌دهد که ما متوجه خود و رفع معایب خویش گردیم.

البته بین آینه و اتقاد بقول یکی از نویسندگان عزیز ایرانی یک فرق اساسی وجود دارد آینه خصوصیاتی از وجود ما را نمایان می‌سازد که زشت و یا زیبا هرچه هست تغییرش از عهده ما خارج است بعلاوه آثار این زشتی و یا زیبائی خارج از محدوده زندگانی خودمان بکسی نفع و یا ضررنمی رساند، اما انتقاد نمایانگر آن نقائصی است که در فکر ما یا عمل ما وجود دارد و صدمه اش بدیگران و اجتماع می‌رسد و اصلاح آنهم در قدرت خودمان هست منتهی تا زمانیکه دوستان جناب آقای هویدا خدای ناکرده آمادگی روبرو شدن بانتقاد را نداشته باشد طبعاً عیب خود را نخواهند شناخت و تصدیق میفرمائید که جمع و یا دسته و یا حزبی که حاکم است اگر در برطرف کردن اصولی انتقاد و رفع معایب خود نباشد انتقادات وارد و عیوب به تدریج مزمن می‌شود و شدت می‌یابد و تا آخر عمر رها نخواهد کرد بدینجهت مشکلاتی فراهم می‌شود که دود آن مستقیم در چشم مردم خواهد رفت. بنابراین اصل مهم حزب مردم که مکتب شاهدوستی و وطنپرستی است اعتقاد دارد که در هر موقع انتقاد را باید نمود و دولت ودولتیان را متوجه عیب ونقص خویش کرد (دکتر الموتی – ما و دولت هم با انتقاد سازنده موافقم) خیلی متشکرم در اینجا متوجه خواهید بود که برای شما که دولت هستید و حزب شما آینه از ضروریات زندگی می‌باشد نه خدای نا خواسته خطای شکستن آن.

جناب آقای دکتر الموتی: انتقاد را از صمیم قلب می‌کنیم و عیب را در روبرو میگوئیم جزءآن دسته نخواهیم بود که در روبرو آنچه را بگوئیم که شما و دوستان شما می‌خواهید و در پشت سر آنچه را برزبان آوریم که انتقاد باشد و عیب جوئی وباعث رنجش (آفرین).

دوست آن باشد همچو آینه عیب آورده روبرو گوید
نه که چون شانه هزار زبان پشت سر برده مو بمو گوید (احسنت)

حال نمیدانم با این طرز تفکر، من وهم مسلکان عزیز و حق شناس و حق پرست من را جزء آن دسته‌ای میدانید که باید از آنان سپاسگزار باشید و یا مکدر و دلتنگ؟ این اجتماع است و این مردم هستند که سپاسگزاری شما ویاران شما وو یا دلتنگی جنابعالی و دوستان و اطرافیان شما را با آنچه که عمل می‌کنید تشخیص می‌دهند و خواهند شناخت.

ما در عصر رنسانس آریا مهر زندگی می‌کنیم یعنی دوره خجسته ایکه ایران طوفانها را پشت سر گذارده و با الهام از انقلاب سفید ایران برهبری خردمندانه شاهنشاه آریامهر بسوی ایرانی بزرگ، مترقی و پیشرو و رهنمون می‌باشد (صحیح است).

عصر رنسانس آریامهر بهمه ما نیروی تازه‌ای بخشیده که با تمام قوا و نیروی خود فداکارانه در راه پیشرفت میهن عزیز خدمت نمائیم و در تمام موارد از رهبری شاهنشاه عدالت گستر الهام بگیریم و بکوشیم که در این عصر خجسته و فرخنده فعال، خدمتگزار، فداکار باشیم و با ایمان پاک در راه خدمت بشاهنشاه و وطن عزیز از هیچ گونه فداکاری وجانبازی دریغ نورزیم تا شایستگی نام ایرانی را داشته باشیم (صحیح است – احسنت).

یکی از پیشرفتهای رنسانس آریامهر آموزش و پرورش است که با الهام از رهبر ی رهبر خردمند آریامهر شاهنشاه ایران بسوی ترقی و ارتقاء معلومات جوانان می‌کوشد (احسنت) و نمونه آن ایجاد بیش از سه هزار دبستان در همه روستاها و شهرهای کشور است که در هیچ تاریخی و در هیچ کشوری نظیر این عمل را نمی‌توان پیداکرد و این اعتقاد قلبی ما به نظام دموکراسی پیشرو و مترقی شاهنشاهی است که با خون ما عجین شده و باعث سربلندی و سرافرازی ما در جهان گردیده است این تعداد دبستانهائی که در جشنهای فرخنده دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی ایران ساخته و آماده کار شده است ندای وجدانی وظیفه انسانی بود که ملت ایران در راه اجرای منویات رهبر عزیز خویش داده است وهیچ دسته یا فردی نمتواند آنرا در گزارشات خود جز فعالیتهای مشعشعانه شخصی خویش بحساب آورد در این عمل و در ایجاد این مدارس تمام ملت ایران و دستجات باهم متفقاًشرکت نموده‌اند. در این راه از خوزستانی وطنپرست خرمشهر تا مرز نشین شاهدوست و میهن پرست آستارا از سرباز دور از مادر ساکن سرخس تا زارع از بند گسسته ساکن مرز کردستان و از بلوچستان شاهدوست مرزدار جنوب تا فرزندان سرزمین دلاور خیز مازندران همه وهمه باهم از صمیم قلب شرکت نمودند (صحیح است) و این اتفاق و این هم بستگی در راه اجرای منویات شاهنشاه تیری بود که برچشم تنگ نظران و سرسپردگان خارجی بعثی آنسوی مرز از طرف ملت ایران زده شد (صحیح است).

آقای دکتر الموتی: اگر در جواب عرایضی که خدمت جنابعالی و هم مسلکان شما می‌کنم منطقی برای گفته‌های خود بشنوم، واضح است که خوشحال و سپاسگذار می‌شوم ولی در غیر اینصورت در انتظار مثل همیشه. شما میدانید و حتماًبخوبی میدانید که ما بهمت شاهنشاه آزادی داریم، آزادی در همه چیز جز در خیانت بکشور و این مرز بوم (آفرین) و بنابراین امیدوارم حضرتعالی و هم مسلکان محترم شما حوصله چند کلمه صحبت مرا داشته باشند ضمن اینکه برای چندمین بار که بوسیله جراید و ابسته بحزب مردم و سایر مسلکان عزیز من این مطلب گفته شده است مجدداً در نهایت احترام باطلاح میرسانم که ما افراد حزب مردم اهل منطق هستیم و چنانچه بعضی از این صحبتهای من بنظر برخی از خانمها و آقایان عضو حزب حاکم خوشایند نباشد این تریبون و این مجلس و این آزادی برای فرد فرد آنها هم هست. چقدر خوبست که منطق جای جنجال و فریاد را بگیرد، این مطلب را هر فرد واقع بین و اهل منطق باید بداند آنان که برای شاه و مردم زندگی می‌کنند (احسنت) هرگز وحشتی ندارند و ازداد و فریاد بدون منطق از میدان بدر نخواهند رفت.(نمایندگان اقلیت – احسنت، احسنت، آفرین).

از آموزش وپرورش شروع می‌کنیم:قبل از اینکه وارد مطلب و گفتنی‌ها درباره وزارت آموزش پرورش بشویم نظر بسوابق دوستی و همکاری با سرکار خانم فرخ رو پارسای وزیر محترم آموزش پرورش لازم است بعنوان یک معلم از این که در این متمم بودجه برای حق فنی معلمین مطلبی در نظر گرفته شده است صمیمانه تشکر کنم که این تشکر وظیفه هر فرد بی نظیر وطن پرست می‌باشد چه رسد باینکه بنده و ایشان سابقه همکاری و دوستی دیرینه داریم.

جناب آقای هویدا، در مجلس فرمودند که در کارهای خودشان با رهبران حزب مردم مشورت می‌کنند با این گفته می‌خواهند ثابت کنند که در پست نخس وزیری تبعیض قائل نیستند و انحصار طلب هم نمی‌باشند، گمان کنم بهمین منظور فرمودند لذا اجازه بدهید بگویم حزب مردم اعتقاد دارد: اکنون کارگر ایرانی همگام با برادران و خواهران کشاورز بر اساس روح و فهم فلسفه انقلاب شاه و ملت جهش کشور را در زمینه‌های صنعتی و تولیدی تدارک می‌بیند. گویا سایر رهبران حزب ایران نوین هم باین مطلب اعتقاد دارند (عباس میرزائی – حقیقتی است) متشکرم در این زمان که شاهنشاه عزیزز ما بدون اینکه دسته‌ای از کارگران را مجزا از دسته دیگری بفرمایند همه را بطور یکسان از سود کارخانجات و از امتیازات دیگر برخوردارمی فرمایند، آیا صلاح است که یک نفر بعنوان مدیر کل آموزش و پرورش تهران با صادر کردن یک بخشنامه کذائی در بین این طبقه شریف فرق بگذارد؟ (چند نفر از نمایندگان – خیر).

آقای دکتر الموتی – آیا کارگران عضو حزب مردم ایرانی نیستند من فکر می‌کنم این مدیر کل که بود و نبودش در تهران فرقی ندارد هنوز معنی ایرانی و ایرانی بودن را نمیداند و هنوز مفهوم انقلاب را درک نکرده است (عده‌ای از نمایندگان – صحیح است) عین بخشنامه را تقدیم می‌کنم (قراچورلو- مگر کارگر هم در خدمتتان هست اینکه میفرمائید یک چیز نوئی است) تا نو در فرمایش شما چه باشد هستند کارگرانی که عضو هیچ حزبی نیستند نه ایران نوین نه مردم و ایشان بخشنامه محرمانه می‌کنند: فرزندان کارگران عضو حزب ایران نوین را با حداقل شرائط و تخفیف کلی در کلاس ثبت نام نمایند. آقای نخست وزیر در مجلس فرمودند هر روز صبح ساعت ۵ روزنامه و مجلات را قرائت می‌فرمایند این مطلب در روزنامه راه مردم ارگان حزب مردم در بالی صفحه اول سمت راست بجای سر مقاله چاپ شد ولی هنوز از طرف ایشان اقدامی بعمل نیامده است من فکر می‌کنم اگر حزب حاکم در ارگان وانضباط صحیح باشد باید از این عضو خود توضیح بخواهد و شاید محاکمه حزبی. من معلم هستم روی سخنم با دوست عزیزم آقای دکتر الموتی است دوستانه خواهش می‌کنم دوستان و همکاران عزیز عضو حزب حاکم میدانند که اغلب فرزندان هم مسلکان محترم آنها در کلاس هائی هستند که من تدریس می‌کنم آیا صحیح است که من حق مسلم فرزندان شما را ضایع کنم و از طرفی بفرزندان هم مسلکان عزیز و محترم خودم ارفاق نا بحق بکنم (ابداً) مفهوم لغت حق در نظر باصطلاح مدیر کل آموزش و پرورش تهران چه می‌باشد (چند نفر از نمایندگان – آفرین) من خیلی دلم می‌خواهد یک معلم جواب بدهد. ساده ترین دلیلی را که در مقابل صادر کننده محترم و باصطلاح بی نظیراین بخشنامه یک کارگر ایرانی با وضوح استدلال و سادگی و روانی بیان می‌کند این است: من هم در اینجا بزرگ شده‌ام، بخدمت شریف سربازی رفته‌ام، مالیات می‌دهم، حق بیمه و غیره پرداخت می‌کنم، حق آب و خاک و زندگی دارم آیا سزاوار است که بچه من در یک دبیرستان یا دبستان برای ثبت نامش مشکل ومشکلات باشد و بچه همکار عزیز و گرامی من که فقط تفاوتش با من عضویت حزب حاکم است در ثبت نامش هیچ رادع و مانعی نباشد؟ آیا این اصل نحزب است؟ اجازه بدهید برای روشن شدن جنابعالی بحقیقت امر عین بخشنامه حضرتشان را قرائت کنم: خیلی فوری است ۴۸۶۲۵ مورخ ۲۰/ ۶ /۵۰ (پوربابائی – دیدی آقا محرمانه نبود) می‌رسیم به محرمانه، خود آقای هویدا در کنگره گفتند کسانی که قلبشان ضعیف است سوار این کشتی نشوند گوش کن عزیزم، اداره آموزش پرورش ناحیه

«پیرو بخشنامه ۲۹۹۸۳- ۲۸ / ۴ / ۵۰ خواهشمند است بکلیه مدارس آن حوزه ابلاغ فرمائید در موقع مراجعه فرزندان کارگران عضو حزب ایران نوین که مستقیماًاز طریق حزب جهت ثبت نام معرفی می‌شوند با رعایت سایر مقررات وتخفیف کلی شهریه در کلاس مربوطه ثبت نام بعمل آورند (عباس میرزائی – این کجاش خلاف است؟)گوش کنید. ضمناً متذکر می‌گردد مدارسی که برخلاف دستورات صادره از ثبت نام آنان خودداری نمایند شدیداً مورد مؤاخذه قرار خواهند گرفت».

مدیر کل آموزش وپرورش تهران.

من از آقای نخست وزیر می‌پرسم: اگر شما در دفتر نخست وزیری چنین کارمندی داشته باشید چه خواهید کرد؟ قبول دارید اگردستگاه دولت شما و وزارت آموزش و پرورش در این باره اقدامی بعمل نیاورند و این مدیر کل را بوظایفش آشنا نسازند و خیلی واضح عرض کنم که اگر دبیر کل محترم حزب شما در این باره اقدامی بعمل نیاورند برای معلمین جهت معنی کلمه تبعیض در کلاس مثالی بسیار زنده خواهد بود؟ روی سخنم با آقای هویدا و دبیر کل محترم حزب ایران نوین است.

جناب آقای هویدا و جناب آقای دبیرکل محترم حزب ایران نوین باین افراد بگوئید برای کسانیکه در خویش قوه جبران حس می‌نمایند اعتراف بمعاصی دشوار نیست.

راستی جناب آقای دکتر کلالی بنظر من چنین می‌آید که این عضو محترم شما یک اشتباه بزرگ حزبی کرده بود و پیش خود راه جبران را چنین تشخیص داده است ولی فکر می‌کنم آقای دکتر کلالی شما که فرد منظمی هستید (صحیح است) من خودم دارم عرض می‌کنم باین مطلب اعتقاد کامل دارم بدون نقص عرض می‌کنم و حتی در دوره دبیرستان و دبستان بعلت نظم و تربیت و تحصیل خوب شما را منوچهرخان می‌گفتند این عمل را تصدیق بفرمائید که خبط دیگری خبط‌های حزبیش می‌باشد.

آقای دکتر الموتی صمیمانه خواهش دارم باین مطلب توجه فرمائید.

فرهاد پور – القاب دکتر با بخشنامه حذف شده است.

پور بابائی – پس خان را هم حذف بفرمائید.

شیخ رضائی – جناب آقای هویداصمیمانه خواهش دارم درباره این مطلب قضاوت فرمائید دانش آموزی از شهرستان به تهران آمده خرداد ماه امتحان می‌دهد وتجدید می‌شود فردی است شهرستانی صفای کوهستان هنوز او را وارد به جریانات و بیخبری دستگاه وزارت آموزش و پرورش ننموده است (دکتر موسوی – اهل هشترود هم است) در شهریور ماه امتحان می‌دهد بعد از امتحانات می‌رود نتیجه می‌گیرد می‌گویند قبول شده‌ای ۱۳۷ نمره آورده‌ای کواهی می‌دهند و می‌نویسند اخلاق و رفتار ایشان رضایت بخش است می‌تواند در کلاسهای بالا در دانشگاه برود با معدل ۱۳ تمام از امتحانات نهائی از عهده برآمده است. چه انشاء قشنگی. عین این گواهی را ارئه می‌کنم (ناطق عین گواهی را نشان می‌دهد) زیر آن گواهی هم آقای رئیس اداره و رئیس دبیرستان و رئیس اداره امتحانات امضاء می‌کنند مهر می‌زنند صحت مهر و امضاء تمام آقایان از طرف رئیس بخش گواهی می‌شود این فرد بسپاه دانش می‌رود و طبق مدرکی که بدستش داده‌اند وارد خدمت می‌شود چند روز پیش می‌آیند و آقا را احضار می‌کنند که اشتباه کرده‌ایم تو رفوزه بوده‌ای یعنی چه؟ این جوان چه فکر خواهد کرد چرا و بچه دلیل باعث یأس و نا امیدی می‌شویم دقت کنید جناب آقای هویدا در نهایت خلوص ننیت عرض می‌کنم وزارت آموزش وپرورش و عوامل آن در نهایت بیخبری بسر می‌برند. چطور می‌شود یک جوان که از شهرستان با امیدی آمده و در تهران مشغول تحصیل می‌شود و بعد باین ماجرا کشیده می‌شود من خیلی دلم می‌خواهد به بینم باین جوان چه می‌گویند. این صحیح نیست اینقدر هم تعلل وبی نظمی؟...

(حیدر صائبی – بقرض اشتباه کرده باشد همکار شما اشتباه کرده) ایوالله دوست آقای عزیز صائبی! هر جای این مطلب را آقای دکتر الموتی اگر بمن بگوید اشتباه کردم من صمیمانه قبول می‌کنم و می‌آیم اینجا و رسماً معذرت می‌خواهم در مورد کمبود آموزگار مدارس ابتدائی هم باید اشاره نمود. تاکنون که مدت ۲ ماه از سال تحصیلی می‌گذرد اکثر مدارس نواحی جنوب شهر و اولیاء آنها از نبودن معلم می‌نالند و چنانچه مدیر کل آموزش و پرورش تهران از این امر بی اطلاع می‌باشد بهتر دانستم جهت مزید اطلاع چند دبستان را نام ببرم. (از دبیرستان صحبت نمی‌کنم و از شهرستانها که چون خیلی مفصل می‌شود) دبستان وحدت ۱۷ آموزگار- دبستان اتابکی دختران ۱۰ آموزگار- دبستان پروین اعتصامی ۶ آموزگار و همینطور دبستانهای دیگر این فقط در یک ناحیه است که این مقدار آموزگار کم دارند اگر لازم بدانید نواحی دیگر را هم نام خواهم برد خلاصه فقط از یک بخش صحبت می‌کنم چون جهت هر بخش آمار دقیق در دست است تا تاریخ ۱۲ / ۸ / ۵۰ ناحیه ۱۳ تهران ۲۵۷ آموزگار کسری طبق گزارش بازرسها داشته است چنانچه محصلین هر کلاس را حداقل ۶۰ نفر بحساب آوریم که مسلماً درجنوب شهر تعداد دانش آموزان در هر کلاس بیشتر از این رقم است بنابراین با یک جمع و تفریق معلوم می‌شود ۱۵۴۲۰ نفر محصل مدت ۲ ماه در کلاسهای جنوب شهر بدون معلم در بهترین موقع سال تحصیلی بسر می‌بردند (دکتر موسوی- معنی انقلاب آموزشی این است؟) آنوقت در اثر شکایات بی حد اولیاء اطفال مقامات مسئول بفکر استخدام معلم می‌افتند که مسلماً استخدام و تکمیل پرونده و صدور ابلاغ و معرفی بنواحی و باز صدور ابلاغ مجدد به مدرس خود یک ماه به طول می‌انجامد بنابراین ملاحضه می فرمائید دستگاه آموزشی سه ماه پس از شروع سال تحصیلی بفکر کمبود معلم می‌افتد در صورتی که وظیفه دستگاه است یعنی وظیفه یک مدیرکل وظیفه شناس و وارد هر منطقه و یا هر استان دیگر است که قبل از افتتاح مدارس یعنی قبل از شروع سال تحصیلی بفکر تأمین کادر مدارس خود باشد.

آقای دکتر الموتی، جهت رفع کمبود معلمین مدارس ابتدائی و بیمه بازنشستگان معلمینی که در استخدام مدارس ملی می‌باشند یک طرح پیشنهادی هم دارم که و در نهایت احترام در آخر این مقال خدمتتان تقدیم می‌دارم و درباره آن توضیح کافی خواهم داد تا اگر وزارت آموزش و پرورش صلاح میداند یا صلاح خواهد دانست آنرا اجرا نماید و طرح نزد آقای رامبد لیدر محترم فراکسیون هست بنده را هم هر وقت احضار بفرمائید خدمتتان خواهم بود.

در مورد نظام جدید آموزش و پرورش باید اذعان کرد که در پیاده نمودن آن دستگاه وزارتخانه آموزش و پرورش آمادگی نداشته است و نا توان می‌باشد و بوده است این عدم آمادگی و ناتوانی چه از لحاظ کادر آموزشی و چه از نظر وسایل کارگاهی است چنانچه حدود دو ماه از سال تحصیلی می‌گذرد اگر این ادعا نادست است مقامات مسئول پاسخ دهند اگر چند درصد مدارس راهنمائی دولتی دارای کارگاه می‌باشد. مضافاً بر اینکه برای تأمین کمبود آموزگاران این مدارس هم در دهم آبان ماه عده‌ای را استخدام می‌کنند.

اینطور نیست که نگویم هیچ کار نشده یکی از کارهای خوب را برایتان می‌گویم که ببینید چطور دولت شما کارکرد و نتیجه خوب گرفت.

شما آقای دکتر الموتی برنامه مبارزه با بیسوادی را اطلاع دارید چگونه پیاده شد و از بازده کار آن لابد مطلع هستید این برنامه در ۵ الی ۶ سال پیش تاریخ دقیق آن بخاطرم نیست طبق اوامر شاهنشاه آریامهر با طرز و برنامه‌ای صحیح شروع شد، اول این را خودتان می‌توانید تصدیق کنید آقای دکتر الموتی شهرستان قزوین را بعنوان نمونه انتخاب نمودند و در این شهرستان پس از سپری شدن یکسال زوائد آنرا بر طرف و کمبود آنرا جبران نمودند یعنی زیربنای محکم مبارزه با بیسوادی ریخته شد تصدیق می فرمائید (دکتر الموتی- صحیح است) تشکر می‌کنم، سال بعد دو شهر به آن اضافه نمودند و سال بعد استان مازندران را ضمیمه کردند با توجه به تجربیات حاصله، در مراکز استانها و سپس در شهرستانها اجرا شد می‌بینیم که این برنامه بزرگ پیکار با بیسوادی آنچنان اجرا شد که موجب غرور ما گردیده و ایران به عنوان کشور بزرگ مبارزه با بیسوادی اعلام گردید و از طرفی نمی‌توانیم یعنی هیچ ایرانی وطن پرست نمی‌تواند ۱۷ شهریور ۱۳۴۴ را فراموش کند چون در این روز لقب جهان مهر که به شاهنشاه عدالت گستر و دانش پرور ما از طرف وزرای آموزش و پرورش جهان داده شد افتخاری بزرگ برای ملت ما می‌باشد. (صحیح است).

با این تجربه و توجه به نتیجه و بازده کار آن تصدیق می فرمائید هر برنامه بزرگ و مفیدی را باید به همین طریق و یا شبیه به آن اجرا نمود، شما میدانید برنامه راهنمائی تحصیلی از امسال شروع شد بدون هیچ مطالعه در یک زمان در سراسر کشور بدون اینکه بودجه آنرا در نظر بگیرند، خود برنامه خیلی خوب و عالی است و هدف آن عالیتر اما اجرای آن مورد بحث است سه واحد بزرگ فرهنگی که اگر لازم بدانید برای شما و همکاران نام می‌برم، سه بخش خصوصی رویهم برای کلاس راهنمائی ۳ میلیون تومان در تهران سرمایه گذاری نموده ناد تا بتوانند کلاسهای خود را مطابق خواسته برنامه یعنی کشف استعدادها و شکوفا ساختن آن بنمایند.

یک دبیرستان ملی در قلهک یعنی در همین نزدیکی شهر تهران یا خود شهر تهران با مدارک غیر قابل انکار برای یک کلاس ۵۲ نفره راهنمائی تحصیلی نزدیک به ۱۲۰ هزار تومان وسایل آزمایشگاه و کارگاه خریده است.

آقای دکتر الموتی: آیا میدانید بودجه کلاس راهنمائی تحصیلی در سراسر کشور چقدر است؟ لازم است با کمال صراحت خدمتتان عرض کنم به ۲ میلیون تومان نمی‌رسد یعنی در حدود ۴۰۰ هزار تومان آن مال تهران است یا کمتر یا بیشتر در بخش ۳ آموزش و پرورش تهران نزدیک به ۲۴۰۰ نفر دانش آموز راهنمائی تحصیلی در مدارس دولتی می‌باشد دانش آموز مدارس ملی مورد بحث نیست این بخش با بودجه‌ای که دارد با یک تقسیم ساده جهت هر دانش آموز در سال ۵ تومان و هشت ریال می‌رسد یعنی برای خرید وسائل آزمایشگاه و کارگاه و لوازم دیگر برای مدت یکسال، این دانش آموز اگر بخواهد در روز دست کم ۳ کمان اره را از بین ببرد خود این مبلغ فقط برای یک کار کوچک آن کم است تازه اجازه بدهید عرض کنم که اگر تمام مبلغ خرج شود، خوب چه می‌شود، باز بر می‌گردد به اینکه شاگرد درس را طوطی وار حفظ کند.

در بعضی از شهرها وسایل را در یک اطاق باید بگذارند و دانش آموزان دوره راهنمائی را از خود شهر یا آبادیهای نزدیک به آن- به آن اطاق راهنمائی کنند و وسایل را فقط نشان آنان بدهند. می‌گویند این چکش است بعد هم می‌گذارند سر جایش و دانش آموز می‌رود وجداناً بازده و نتیجه این برنامه با این طرز کار و بودجه برنامه مبارزه با بیسوادی خواهد بود تصدیق می فرمائید که خیر، چرا از آن برنامه صحبت و انتقاد نمی‌شود برای آنکه در طریقه پیاده شدن و اجرای آن نقصی نبود آن برنامه مورد تصدیق هر فرد وارد به کار می‌باشد من از شما آقای دکتر الموتی خواهش می‌کنم که قبول بفرمائید در تمام عرایضم نظر خصوصی با هیچکس ندارم در کابینه دولت حزبی شما خوشبختانه دو تن هستند در مقام وزارت که معلم من بودند و چند نفر از معاونین وزارتخانها که همکار من بوده‌اند من همیشه سر تعظیم در مقابل معلم و استاد خودم فرود می‌آورم دست آنان را به گرمی می فشارم و مؤدبانه می‌بوسم و همکارانم با دیده احترام می‌نگرم حال اگر در حزب مردم هستنم برای من نهایت افتخار است. این آقایان بخوبی میدانند هیچوقت در کارم و گفتارم نظر خصوصی و خصومت شخصی نداشته‌ام همیشه آنچه را که صواب تشخیص داده‌ام حتی اگر بضرر شخصی من هم شده گفته‌ام یا اگر وزیر محترم کابینه حزبی شما که سمت معلمی بمن داشت در گذشته کاری بمن واگذار نمود ویا دستوری داد من بعلت احترام گذاشتن به سلسله مراتب اداری به نحو احسن تا آنجا که میسر بود آن کار را انجام داده‌ام که شاهد آن در همین جلسه و در همین ردیف کابینه شما حضور دارند، لذا اگر عرایضی می‌کنم صرفاً جنبه حزبی و میهنی دارد ولا غیر.

خلاصه لازم بود این برنامه راهنمائی تحصیلی مانند برنامه مبارزه با بیسوادی اول در یک شهر انجام می‌شد و زوائد آنرا برطرف و کمبود آنرا جبران و بودجه آنرا در نظر می‌گرفتند و بعد از یکسال مطابق همان برنامه این دوره راهنمائی را اجرا می‌کردند آنوقت می‌توانستیم بگوئیم این برنامه بدون نقص است و شما هم در مقابل شاهنشاه و ملت درباره انجام کار سربلند بودید مانند برنامه مبارزه با بیسوادی.

با وجود اینکه در کلاسهای شب دوره راهنمائی عده‌ای از خانمها دوره دیده‌اند هنوز بکار گمارده نشده‌اند در حالیکه برخی از مدارس معلم راهنما ندارند اجازه بدهید در این باره بروزنامه اطلاعات اشاره‌ای بکنم در این باره نظر شما و دوستان شما را بروزنامه اطلاعات ۵ شنبه ۲۹ مهرماه ۱۳۵۰ جلب می‌کنم صفحه ۲۵ ستون ۶ با صراحت نوشته است که کدام مدرسه معلم راهنما ندارد. خیلی قابل توجه است که بروزنامه اطلاعات یکشنبه ۹ آبانماه ۱۳۵۰ صفحه ۱۳ ستون اول توجه کنیم در این شماره چگونگی کلاف سردرگمی بخش را جهت تأمین معلم دبستان نوشته است.

بد نیست که روزنامه اطلاعات سه شنبه ۴ آبانماه ۱۳۵۰ آبان می‌گویم از مهر خیلی گذشته صفحه ۱۷ در ستون اول نوشته است چرا ما معلمین دوره راهنمائی را استخدام نمی‌کنیم و در ستون پنجم همین شماره و همین صفحه مادری دلسوخته نوشته است که مدرسه بچه من معلم راهنما ندارد.

در فومن آقای علیقلی سمیعی بفرمائید که کلاس راهنمائی چرا تعطیل شد (علیقلی سمیعی- بعلت نداشتن معلم راهنما) (خانم دکتر پارسای- ۱۲ نفر شاگرد داشت) (علیقلی سمیعی- تلگراف و نامه هم رسیده خدمت جناب وزیر آموزش و پرورش دادم) چقدر خوبست بروزنامه اطلاعات سه شنبه ۱۱ آبانماه ۱۳۵۰ صفحه ۱۳ توجه کنیم در ستون پنجم نوشته است که در کدام مدرسه کلاسها بدون معلم هستند. خلاصه در قسمت آخر روزنامه اطلاعات دوشنبه ۱۰ آبانماه دیدنی است.

در ستون ۱ و ۵ و ۶ و صفحه ۱۳ چه حقایقی از بی خبری دستگاه آموزش و پرورش جهت تأمین معلمین دبستانها و دبیرستانها نوشته است.

در حالیکه برای تحصیل معلمین و باصطلاح آماده کردن آنان جهت تدریس در کلاسهای راهنمائی مبالغی جهت کرایه ساختمان و حق التدیس به دبیران پرداخت شده و بعد ملاحظه می فرمائید که آنها را استخدام نمی‌کنند و از طرفی کلاسها اغلب بدون معلم است.

مطلبی مهم از یک مجله معتبر و وزین تهران که اعتبار آن فقط و فقط مدیون فعالیت سردبیر آن است این مطلب در مجله فردوسی شماره ۱۰۲۴ یازدهم مرداد ۱۳۵۰ می‌باشد.

این مجله بسیار معتبری است (فرهادپور- وابسته بحزب اکثریت است) عین مقاله را میگوئیم.

تحت عنوان سرگردان و بیهدف، دفتر برنامه ریزی تربیت معلم طی بخشنامه‌ای به شماره ۱۵۲۳۷ – ۲۶ / ۱۲ / ۴۹ در مورد امتحانات کلاسهای کارآموزی ۴۲۰ ساعته برای شرکت در این کلاس شرایطی گذاشته است که عبارت از داشتن دیپلم کامل و شاغل در کادر آموزشی یا اداری و همچنین پرداخت ۵۰۰ ریال بحساب شماره ۲۰۰۳ دفتر برنامه ریزی تربیت معلم کنکوری درمورخه ۱۰ / ۲ / ۵۰ انجام گردید.

پس از مدتی عده قبولیها و ذخیره‌ها را تعیین نمودند و هرشهرستان با توجه بسهمیه‌ای که قبلاً تعیین گردیده بود مهلتی برای ثبت نام قبولی‌ها تعیین گردیده بود و چون عده از قبولیها از رقتن بکلاس امتناع کردند ذخیره‌ها را با دادن معرفی نامه بمرکز استان (ساری) جهت گذراندن این کلاس معرفی نمودند البته بنده و عده‌ای دیگر با داشتن معرفی نامه چندی است که در این شهر سرگردان هستیم مقامات مسئول هربار جوابهای ضد و نقیضی بما می‌دهند و هر روز و عده برای روز دیگر در مدت این سه هفته سرگردانی در زیر این چهره‌های بظاهر آرام مسئولان امر که با ما اظهار همکاری می‌کردند چه کار شکنیها و چه بیاعتنائیها که ندیدیم چرا دفتر برنامه ریزی تربیت معلم که مسئول و مجری امر می‌باشد از ابتدا داشتن سه سال سابقه کار یا شرایط دیگرش را در بخشنامه قید نکرده است چه تفاوتی بین ما ذخیره‌ها و ذخیره هائیکه در کلاس مشغول فرا گیری هستند وجود دارد در صورتی که بین ما عده‌ای هستند که سابقه کار آنها از سه سال بیشتر است و اینعده می‌توانند پس از گذراندن ایندوره در بخش هائی که این مدارس بوجود می‌آید تدریس کنند تا الان هر کدام از ما مخارج سنگینی را متحمل شده‌ایم بدون اینکه نتیجه‌ای گرفته باشیم آیا واقعاً انصاف است در کاری که خودشان جلوی ما گذاشتند اینقدر بی توجهی روا دارند. اگر بخشنامه صادر می‌شود چرا شامل همه آموزگاران نشود اگر بوجود ما احتیاج نبود چرا مسئولان شهرستان ما را معرفی کردند.

جناب آقای دکتر الموتی وقتی که دستگاه یک وزارتخانه هم آهنگ نباشد این نواقص بدست می‌آید دستگاهی که سازنده است و کار کارمندان آن یعنی معلمین کار خلاقه و خدائی است و نمیدانم در این انتصابات وزارتخانه آموزش وپرورش ضوابط منظور شده یا روابط.

راستی چقدر بجاست که جهت اطلاع بیشتر همکاران یکی از کارهای بسیار جالب توجه وزارت آموزش و پرورش را بعرض برسانم.

اکثر خانمها و آقایان و حتماًشخص جناب آقای هویدا از خیابان عباس آباد عبور نموده‌اند، مسافت کمی که بخیابان وزراء مانده البته بطرف مغرب طرف چپ خیابان زمینی است بایر ولی دور آن نرده‌های بسیار قشنگ آهنی کشیده شده است. لابد تعجب می‌کنید، اجازه بدهید داستان نرده کشی این زمین را برای شما بگویم:

نمیدانم به چه علت صحیح و یا غلط وزارت آموزش و پرورش خود را صاحب این زمین می‌دانست و چند نفری در مقبل آن معترض، این گفته خود رئیس اداره ساختمان آموزش وپرورش تهران است چون ایشان ید طولائی در کشیدن نرده ودیوار و حصار کردن باغات و زمینها مخصوصاًدر شمال ایران دارند.

خلاصه خود ایشان در جلسه ایکه من هم بودم بعنوان یک اقدام مفید و حق طلبانه تعریف می‌کرد که چگونه در یک شب بارانی کارگران را بسیج نموده و نیمه شب نرده‌های آهنی را باطاف زمین نصب نموده است و صبح آن روز مقام محترم وزارت هم برای دیدن این اقدام بحالت عبور با اتومبیل خویش سرکشی نموده بودند جالب اینکه فوری یک تابلو بعنوان دبستان فرحناز پهلوی بدیوار این نرده‌ها نصب کردند. از فردای آن روز هر چه میز نیمکت شکسته در ادارات بود، ریخته شد توی این زمین از طرفی گویا این زمین صاحبانی دیگر هم داشته است که در دادگستری اقدام می‌کنند زمین را تصاحب می‌نمایند تابلو را پائین می‌آورند (فرهاد پور – نرده‌ها هم مال او می‌شود) خوب در اینجا چه کار شد مگر کار ساختمان اداره آموزش و پرورش تهران تصاحب زمین است.

هیچکس پیدانشد که از این رئیس اداره ساختمان بپرسد چرا این کار را کردی چرا بودجه نا چیز آموزش و پرورش را هر قدر هم شده است خرج نرده کشی کردید و زمین را دو دستی با نرده تعارف صاحبان اصلی نموده‌اید مگر در وزارت آموزش و پرورش اداره حقوقی و مدیر کل حقوقی و معاون و مشاور و غیره و غیره ندارید. بالاخره چرا نام نام مقدس خاندان جلیل سلطنتی را بروی زمینهای غصبی می‌گذارید (احسنت، احسنت، آفرین) من نمی‌گویم از حقوق دانهای عضو حزب مردم دوستان عزیزم آقایان دکتر موسوی، اخوی، حکمت یزدی، علیقلی سمیعی، سئوال کنید از شما جناب آقای صادق احمدی وزیر محترم دادگستری می‌پرسم ‍: مرتکب چنین جرمی که ایجاد تصرف است نباید از روز ارتکاب تا اتخاذ تصمیم دادگاه در زندان باشد؟ (دکتر موسوی – صحیح است و جرم است در حدود ماده ۲۶۸ قانون مجازات) بخدا باور کنید این کارها در خورشان وزارت آوزش وپرورش نیست:

در مورد انتصابات باید بعرض برسد که در اکثر انتصابات جنبه کلی ندارد لیاقت و کاردانی و اعتقاد و ایمان افراد در نظر گرفته نشده است (نمایندگان اقلیت – صحیح است) شما بخوبی میدانید اکثر افراد با ایمان و لایق و کاردان که در دستگاه آوزش وپرورش زیاد هستند بعللی از کار کنار گذارده شده‌اند یا برخی از این وزارتخانه رفته و فرار را برقرار ترجیح داده و باخود را باز نشسته و یا بادلسردی بوقت گذارانی می‌پردازند و اصولا باید اقرار کرد کادر آموزشی واداری ما تا این اندازه دلسرد و بی تفاوت نبوده‌اند بطوریکه مقام محترم وزارت خود در یک سخنرانی علناً اظهار داشتند که بی تفاوتی معلمان مشکلات فراوانی برای وزارت آوزش و پرورش بوجود آورده است روزنامه کیهان هست عجبا که تازه این حقیقت را درک کرده‌اند، نمدانید دروغ و تظاهر و دادن آمار غلط در روحیه حساس فرهنگیان شریف چه اثر نا مطلوبی بر جای می‌گذارد و این طبقه شریف همیشه آمار صحیح را فقط و فقط از زبان رهبر عالیقدر خود شاهنشاه آریامهر می‌شنوند در چند سال قبل آمدند و گفتند برای انتصابات در این دستگاه کلاس مدیریت ایجاد کرده‌ایم اولا همه کس را باین کلاس راهی نیست جمعی را شاید و عده‌ای را نشاید.(صدری کیوان – ضوابطی دارد) مخلص آن ضوابط که میفرمائید هستیم ثانیاً مگر امکان دارد در ظرف ۲۰ روز بتوان یک شخص ساده وعادی راعلامه دهر نمود ثالثاً اگر بحرف خود اعتقاد دارید بنابراین چرا کسانی را که این کلاس را دیده‌اند و حتی ۹۵ نمره آورده‌اند.

بیکار و بیکارتر یعنی بازرس هستند و بر عکس کسانی که ۲۳ نمره آورده‌اند هنوز رئیس اداره و یا مدیر کل می‌باشند (فرهادپور- سلسله مراتب حزبی دخالت دارد) بنابراین ضابطه‌ای که تذکر داده شد در کار نیست، شاید رابطه جای آنرا گرفته باشد. (صدری کیوان- اینطور نیست بعرضتان میرسانم). و اما در مورد مسکن فرهنگیان: اصولاً دستگاههای اداری در این باره با وزارت آموزش و پرورش همکاری نداشته‌اند و ندارند.

مرحله اول در سال ۴۸ قرار شد برای معلمین خانه بسازند از بین چند هزار نفر متقاضی ۵۰۰ نفر آن را انتخاب نمودند البته به قول خودشان با یک ضوابط و شرایطی که انصافاً باید گفت خوب است یعنی حداکثر ثنوات خدمت حداقل حقوق کثرت عائله در این شرایط از ۶ سر عائله کمتر مشمول نشدند و حالا مطلب هم روی این حرف دارم باز در این کار همت والای شاهنشاه گرامی آریامهر محبوب بکمک فرهنگیان آمد و بطوریکه یکی از اعضاء هیئت مدیره می‌گفت ۱۰ میلیون ریال کمک فرمودند کمک و یاری شهبانوی عزیز را هم در این راه نباید نادیده گرفت و به پیروی از نیات مقدس شاهنشاه شرکت نفت هم گویا مبلغی در حدود پنج میلیون ریال کمک نمود و ۱۰۰ میلیون ریال بانک رهنی صرفاً برای کمک به خانه سازی معلمین تأمین اعتبار نمود.

خوب این پول بانک رهنی در اختیار خود وزارت آوزش و پرورش قرار نخواهد گرفت جهت این کار باید شرکت تعاونی بوجود آید ۵۰۰ نفر مجمع عمومی تشکیل می‌دهند هیئت مدیره انتخاب می‌کنند اساسنامه تهیه می‌کنند و بثبت میرسانند رسید به جای حساس مدیرعامل را طبق اساسنامه باید هیئت مدیره انتخاب کند اینطور نشد سرمشق چیز دیگری بود یکدفعه هم بگذارید یک کار بدست خود صاحبان اصلی انجام شود اگر بد شد شما طلبکار از آنها بشوید سهامدار هیئت مدیره را انتخاب می‌کند شما و حزب شما و دوستان شما متفقاً می‌گویند انتخابات اصناف آزاد است چرا به وزیر حزبی خودتان این مطلب را تفهیم نمی‌کنید. در اینجاست که بدبینی بوجود می‌آید. شما میگوئید کار خراب می‌شود بگذارید خودشان مدیرعامل انتخاب کنند اگر کار خراب شد شما طلبکار می‌شوید نه اینکه برای هر کار کوچک و هر تصمیمی سرمشق بدهید این اصولی نیست این مطابق خواسته رئیس دولت حزبی شما نیست. (فرهادپور- معتقدند حزب قیم همه است) بگذریم هیئت مدیره شروع می‌کند به فعالیت زمینی بین سیدخندان تا سه راه ضرابخانه مهران تهیه می‌کند اینجاست که میگوئیم دستگاهها با وزارت آموزش و پرورش همکاری نمی‌کنند با سازمان مسکن وارد مذاکره می‌شوند این زمین ۲۰ هزار متر مربع بود ۴۰۰ هزار تومان پول بابت پیش قسط می‌دهند آقایان مدیرعامل سازمان مسکن و مدیرکل حقوقی سازمان مسکن و مدیرکل فنی سازمان مسکن در قرارداد فروشنده و هیئت مدیره شرکت تعاون مسکن معلمین در قرارداد خریدار، قرارداد رسمی منعقد می‌شود ۴۰۰ هزار تومان پیش قسط ۶ ماه در صندوق می‌ماند بعد مؤدبانه نامه می‌نویسند که زمین از آن سازمان دیگری است و به شما تعلق ندارد این شد همکاری این شد هما هنگی اسم این کار را چه می‌گذارید؟

بعد می‌آیند می‌گویند در عوض زمین سید خندان و سه راه ضرابخانه مهران زمینی در خیابان هاشمی می‌دهیم هیئت مدیره باتفاق نمایندگان سهامداران مدیر کل ساختمان و مدیرکل رفاه معلم مقام محترم وزارت را ملاقات می‌نمایند و هیئت مدیره و نمایندگان و سهامداران با ساختمان آپارتمان در خیابان هاشمی مخالفت می‌کنند و بعرض مقام محترم وزارت هم میرساند ولی عجب بساطی است هیئت مدیره مخالف و سهامدار مخالف بازخانه‌ها در خیابان هاشمی ساخته می‌شود.

اولاً این خانه‌ها که به این صورت در خیابان هاشمی کلنگش زده شد باید تا خرداد ۵۰ تمام شود هنوز تمام نشده قیمت هر دستگاه درست مشخص نشده و حتی قرارداد ساختمان شرکت خصوصی با هیئت مدیره روشن نیست یعنی خود اعضای هیئت مدیره خبر ندارند ۱۰ هزار تومان پیش قسط در ۲ سال پیش گرفته شده است. وجداناً قضاوت کنید معلم از محل ساختمان و محیط آن ناراضی است هر طبقه از کارمندان استراحت لازم دارند طبقه شریف معلم به استراحت بیشنر از طبقات احتیاج دارد سکوت محل و بی صدا بودن آن از واجبات است آیا وجداناًنزدیک فرودگاه مهر آباد این مهم تأمین می‌شود چقدر خوبست مقام محترم وزارت که خود زمانی معلم بوده‌اند این جواب را بدهند لابد حق دارند چون منزل ایشان در شمیران است و در نزدیک مهر آباد زندگی نمی‌کنند. برای ۱۰ میلیون تومان اعتبار بانک رهنی هر معلم روانه بانک می‌کنند این کاری است درست که ضمانت بدهد و اختیار تام تا چناچه اقساط آنرا نپرداخت وزارت آموزش وپرورش حق داشته باشد از حقوق آنها کم کند چقدر محکم کاری؟ چون میدانند خانه‌ها در خور شأن معلمین نیست.

خانه‌ها ۷۲ متری (اگرخاطر تان باشد قبلا گفتم آخرین نفر متقاضی از شش نفر بچه کمتر نداشت)۸۰ متری ۱۰۲ متری می‌باشد که از ۵۰۰ دستگاه ۳۰۰ دستگاه ۷۲ متری است و فراموش نفرموده‌اید که از ۶ سر عائله کمتر مشمول خانه نشده‌اند دوست عزیزم این تعداد در ۷۲ متر مربع نزدیک فرود گاه خیلی خیلی عالی است.

و اما در مورد مسکن فرهنگیان: مرحله دوم:همه میدانید که مدتی پیش مقام محترم وزارت آموزش و پرورش و برخی از روزنامه با بوق و کرنا گفتند و نوشتند که می‌خواهیم برای معلم خانه‌های ارزان قیمت بسازیم و هر کس خانه می‌خواهد مبلغ ده هزار ریال بحساب بانک واریز و قیش آنرا باداره کل تعاون تسلیم دارد.

مذاکرات شروع شد کمیسیون پشت کمیسیون سمینار پشت سمینار تشکیل و بالاخره قرار شد در نزدیکی برق الستوم خانه‌های معلمین ساخته شد. کلنگ زده شد، رپرتاژ آگهی تییه شد و بر این قرار گرفت خانه‌های ۱۰۵ متری که بی شباهت به لانه کبوتر نیست در مقابل ۱۱ هزار تومان پیش قسط و ۵۵ هزار تومان اصل به معلمین بدهند و آن هم در موقع پرداخت پیش قسط تعهد گرفته شد در صورتی که متقاضی منزل شخصی نداشته باشد و معلم باشد حتی در موقع رفتن رسید هزار تومان اول این تعهد را گرقته بودند. استدعا می‌کنم توجه بفرمائید دوست عزیز هفت مدیر کل ۹ رئیس اداره ۶ رئیس اداره آموزش و پرورش و چند نفر دیگر از رؤسای نواحی و اکثر رؤسای دیگر ادارات که متقاضیان این منازل هستند معلم و بی مسکن می‌باشند؟ اگر پاسخ مثبت می‌باشد حاضر هستیم که آدرس منزل و شماره سند آنها را ارائه دهم؟ چرا باید به نام یک طبقه شریف و زحمتکش این اعمال را انجام داد این تبعیضات و ناروائیها چه عکس العمل بدی در روحیه معلم می‌گذارد، با وجود این از معلم چه توقعی دارید؟

راستی دوستان و همکاران محترم مدرکی نزد من می‌باشد حاکی بر این است که نمایندگان سهامداران یعنی معلمین محترم طبق نامه‌ای اعلام نموده‌اند که با این شرایط نمی‌توانند خانه دار بشوند اگر لازم باشد آنرا ارائه خواهم داد.

معلمین همیشه معلم نفس خود و شاگرد وجدان خویش هستند کمکهائی که به معلم شده است فقط و فقط از طرف رهبر محبوب ایران بوده است چون اتکا معلمین فقط و فقط شخص شاهنشاه بوده و هستند و بس.

اصولاً دوستان عزیز اگر رؤسای محترم رفتارشان و کردارشان تیشه صفت یکطرفه نباشد لطف شاهنشاه برای همیشه برای طبقه معلم بس است. و همیشه آنان سپاسگزار و ممنون می‌باشند و هستند. خدا انشاءالله سایه شاهنشاه را از سر همه کم نکند بخصوص معلمین (انشاءالله) خیلی معذرت می‌خواهم احساساتی هم نیستم و ممکن است اشتباه کنم هفته‌ای سه بار درس می‌دهم شما وقتی در منزل با بچه هایتان نشسته‌اید من بتصدیق معاون محترم وزارت آموزش و پرورش می‌روم ایوان کی و گرمسار درس می‌دهم (قدردان – اگر مجانی درس دادید افتخار دارد شماو رفقایتان در ناز و نعمت هستید).

مؤذن بانک بی هنگام برداشت نمیداند که چند از شب گذشته در یک برنامه کوچک امتحانات نهائی ششم در آخر سال جناب مدیرکل آموزش و پرورش تهران طبق سند و چکی که در دست می‌باشد ۱۷ هزار تومان حق امتحانات دریافت می‌دارد معاون محترم ایشان ۱۴ هزار و پانصد تومان منشی مدیرکل دو هزار تومان و رئیس اداره امتحانات ده هزار تومان کارشناس امتحانات بیشتر از ده هزار تومان حسابرس پنج هزار تومان و رؤسای اداره رقمی دیگر مشابه به همین ارقام پاداش دارند از یکطرف یک رئیس امتحانات که باید ۱۰۰۰ نفر را امتحان کند ۴ هزار تومان حق امتحانات خرداد و طراح سئوال ۳۰۰ تومان و مصحح اوراق بهزار تومان نمی‌رسد و مراقب به ازاء ۵ روز کار ۱۲۰ تومان این تفاوت فاحش در روحیه معلم اثر می‌گذارد. حقوق مدیرکلی کافی است مزایای ماهانه بس است چقدر بجاست که این رقم را جنابان صرفنظر بکنند تا حق واقعی معلمین به آنها برسد.

جناب دکتر الموتی و دوستان عزیز عضو حزب حاکم من درباره معلمین و معلم به معنی واقعی یعنی فداکار و شاهدوست شعر می‌خوانم شما عمل کنید اگر هم تمام عرایض من را شعر میدانید شما عمل کنید.

اگر پرسند من ربک معلم را اشارت کن
کزو پرورده شد جانها ثناها بادبرجانش
اگر دنیا نکو خواهی معلم را نکوئی کن
بدست لطف برگیرش بچشم خویش بنشانش

(احسنت، احسنت، آفرین)

حال چند کلمه‌ای هم درباره اصفهان صحبت کنم نه شهر زیبای آن (از مقام محترم ریاست معذرت می‌خواهم) نه افراد شاهدوست و قابل احترام آن از آموزش و پرورش آن تا عدالت برقرار باشد از هشترود صحبت نخواهم کرد از اصفهان نه مردم شرافتمند و میهن پرست آن از اداره آموزش و پرورش آن و آنهم درباره کارهای جناب مدیرکل آموزش و پرورش. این آقا بجای آنکه به وضع آموزش و پرورش و اطفال معصوم و با استعداد اصفهانی توجه کند به ظاهر کار خصوصاً به وضع خودش دقت بیشتری دارد اگر مکالئوم کف اطاق یعنی محل کار ایشان به سلیقه مشکل پسندشان نیاید هیچ عیبی نمیدانند که با خرج آموزش و پرورش سه مرتبه دستور تعویض آنرا بدهند سندهای موجود مبین این گفتار است لوستر اطاق ایشان اگر مبلغ بالاتر از ده هزار تومان باشد عیبی بر آن مترتب نیست باز هم اگر به اسناد مراجعه کنیم شاید بهتر باشد. (مهندس صائبی- آقای شیخ رضائی این مطلالب خصوصی است بهتر بود که به خانم وزیر آموزش و پرورش می‌دادید و تعقیب می‌کردند جای گفتن این مطالب اینجا نیست) میز تحریر ایشان گویا نزدیک به ۲۰ هزار تومان قیمت خریدش باشد بطوری که گفته می‌شود خرج کاغذ دیواری مقام محترم وزارت از قرار متر مربعی ۳۰ ریال شده است ولی خرج چوب گردوئی کردن اطاق مدیرکل آموزش و پرورش اصفهان در حدود مترمربعی ۵۰۰ تومان است.

اگر خرج دکوراسیون اطاق مدیرکل بالاتر از ۱۵۰ هزار تومان باشد هیچ عیبی ندارد که در انتهای خیابان چهارباغ دبستانی میز و نیمکت نداشته باشد و در بخش ۵ آموزش و پرورش اصفهان اگر دبستان روشنک طاق اطاق خراب شود و یا درقه پایه اصفهان مدرسه دخترانه دیوار دستشوئی نداشته باشد عیب نیست سر مدیرکل بسلامت.

یکی از خانمهای صاحب مقام آموزش و پرورش تهران می‌گوید که مقام محترم وزارت می‌گویند عیب نیست چون از بودجه خودش خرج کرده است یعنی از بودجه صرفه جوئی عجبا مگر صرفه جوئی بودجه آموزش و پرورش اصفهان تعلق بشخص آقای مدیرکل دارد. اگر مقام محترم استاندار اصفهان از ایشان بپرسند لابد جواب می‌دهند شهر توریستی است مگر یک توریست از مسجدشاه- چهل ستون- مسجد شیخ لطف اله دیدن نخواهد کرد و یکراست باطاق حضرتشان می‌رود. من نمیدانم وجدان کار کجا رفته است.

حساب شخصی ایشان که در بانک سپه باز کرده بودند به اسم ظاهری کمک بمدارس که با کمک معلمین پول در آن ریخته شود چرا بسته شد و دفتر و دستک آن بکجا رفت اگر معاون محترم منطقه‌ای با کارهای خلاف ایشان مخالفت می‌کنند چرا هنوز این فرد رستم صفت بر من و شماها میخندد.

ماشین آریائی که زیر پای ایشان است از بودجه تربیت بدنی مدارس اصفهان خریداری شده است رئیس تربیت بدنی مخالفت می‌کند بتهران تلفنی گزارش می‌کند چون خرج وجوه ورزشی آقای دکتر رهنوردی نیستند تا تصدیق بکنند باید طبق اساسنامه و ضابطه باشد.

معاون محترم منطقه‌ای مخالفت می‌کنند ولی نمیدانم کجا حسابی و کجا تعلق خاطری این ماشین از بودجه ورزش مدارس اصفهان خریداری می‌شود بودجه‌ای که باید صرف تعمیم ورزش جوانان با ذوق اصفهانی بشود حتی نمره دولتی ندارد نمره شخصی روی ماشین نصب شده است.

این مدیرکل که سابقاً در رضائیه بوده است تقریباً به همین صورت صرفه جوئی به نفع آموزش و پرورش نموده است حتی مدیرکل جدید بعد از ایشان در این باره یعنی صرفه جوئیهای مخصوص به حساب شخصی ایشان گزارش محرمانه‌ای خدمت مقام وزارت داده‌اند.

این مرد را برای تشویق و ترغیب شغل بهتری برایش در نظر گرفتند و با سلام و صلوات به تهران آمد و مدیرکل آموزش و پرورش تهران شد اولین اقدام بشردوستانه این آقا طبق بخشنامه محرمانه شماره ۷۱۹۱۰ تاریخ ۱۴ / ۹ / ۵۰ دستور جالبی می‌دهد اول عین بخشنامه را قرائت می‌کنم: شماره ۷۱۹۱۰ – ۱۴ / ۹ / ۵۰ فوری- محرمانه اداره آموزش و پرورش ناحیه آقای عباس میرزائی من افتخار ندارم که نماینده کارگر باشم (عباس میرزائی- شما نماینده تمام ملت ایران هستید) متشکرم استدعا می‌کنم با نسبت قوم و خویشی هم که با هم داریم بگو اینکار درست است یا نه.

«خواهشمند است به کلیه مدارس دولتی آن ناحیه» «ابلاغ فرمائید که سند نفت را فقط برای یکدفعه از» «تاریخ ۱۶ / ۹ / ۵۰ لغایت ۱۵ / ۱۲ / ۵۰ به قرار روزی ۴» «لیتر برای ۸ ساعت درس در روز به مدت ۷۲ روز تنظیم و» «جهت واریز به اداره حسابداری این اداره تحویل نمائید» مدیرکل آموزش و پرورش تهران اسمش را هم نوشته است ولی من نمی‌خوانم، حق دارد چون فرزند یا فرزندان خودش طعم سرما را نچشیده‌اند دانش آموزان دبستان قبل از ورود شخص آقا به تهران در سر کلاس برای ۵ ساعت درس در روز ۵ لیتر نفت مصرف می‌نمودند حال مدرسه دوسره شده است ۴ ساعت صبح ۴ ساعت بعد از ظهر برای ۸ ساعت درس ایشان تجویز ۴ لیتر نفت می‌کنند کجا دانند حال ما سبک باران ساحلها.

از اقدامات اولیه ایشان تعویض دکوراسیون اطاق کارشان است خرید میز و مبل و کاغذ دیواری اطاق این بابا به نظرم عقده کم اطاق بینی دارد و الا جناب آقای دکتر دادفر میز فرق نمی‌کند باید در اجرای منویات شاهنشاه مرد کار بود انسان بود ایمان راسخ داشت.

در جلسات اول شورای آموزش و پرورش منطقه ایشان پیشنهاد می‌کند از ۷۰۰ هزار تومان حق العلاج مبلغ ۴۰۰ هزار تومان در اختیار من بگذارید تا با اختیارات تام ۲۰۰ هزار تومان آنرا شخص خودم به هر کس که صلاح میدانم جهت مداوا و دارو می‌دهم و ۲۰۰ هزار تومان آنرا هم به صلاح خودم بین معلمین جنوب شهر تقسیم می‌کنم با داشتن ۲۷ هزار معلم این مرد پاکدامن چه می‌خواهد بکند جز اینکه بگوئیم با این عمل که ظاهرش خیلی فریبنده است تولید نفاق می‌نماید ثانیاً طبق چه قانونی و طبق چه اساسنامه‌ای باید پول را در اختیار ایشان گذاشت و این مرد پاکدامن طبق چه ضوابطی می‌خواهد خرج کند.

(در این موقع مقام ریاست جلسه را ترک کردند و آقای دکتر جواد سعید (نائب رئیس) عهده دار اداره امور جلسه شدند)

در اصفهان دبیرستان هراتی بود و رئیس هیئت امناء آن ماهانه ۲۰۰۰ تومان حقوق حالا عضو هیئت مدیره یک دبیرستان تهران که اگر مثال بزنیم و در مثال هم مناقشه نیست دبیرستان رضاشاه کبیر عضو هیئت مدیره چرا فقط شخص آقا بشود اگر نظری نیست بگذارد یکی از افراد شورای آموزش و پرورش منطقه‌ای باشد (موسوی ماکوئی- من عضو هیئت امناء همان دبیرستان هستم دیناری هم نمگیرم) من راجع به مدرسه البرز صحبت نکردم (موسوی ماکوئی- دیناری نمی‌گیرد منصفانه بفرمائید) راجع به مطلب منصفانه بعداً صحبت می‌کنم (سعید وزیری- در مورد بقیه هم می‌شود غیر منصفانه صحبت کرد) (صدری کیوان- در تمام هیئت امناء دیناری داده نمی‌شود) اجازه بفرمائید شما الان در هیئت اجرائی هستید در قوه مقننه بودید بفرمائید.

بد نیست کاری را که این مرد مؤمن! و پاکدامن! در اصفهان انجام داده است و پاداشش مدیرکلی آموزش و پرورش تهران بوده است مورد مطالعه قرار دهیم.

در اصفهان یک فرد فرهنگی می‌باشد که عضو حزب حاکم است توجه در این مطلب بفرمائید بدون تعصب حزبی می‌گویم عضو حزب شما است بسیار خوشنام و پاک و علاقمند بکار می‌باشد این فرد خوشبختانه سمت معاونت آموزش و پرورش اصفهان را دارا بود آقایان هم مسلک شما هم میدانند این مدیرکل این سنگ سر راه خود را برمیدارد بدون اطلاع مرکز و شخصی را باین سمت می‌گمارد که عضو هیچ حزبی نیست و مورد نفرت فرهنگیان مقیم اصفهان و اهالی آن می‌باشد می‌توانید بپرسید و بیشتر مطلع شوید این از نظر مقررات خلاف است معاون منطقه‌ای مخالفت می‌کنند.

و طی تلگرامی بدین مضمون:
تلگراف:
«صدور ابلاغ آقائی که اسمش را نمی‌گویم مجوزی نداشته بر خلاف ضوابط اداری است» نسبت به لغو آن اقدام شود.
«معاون منطقه ۲ وزارت آموزش و پرورش» سه ماه طول می‌کشد بعد به دستور مقام محترم وزارت در یک جلسه بین معاون منطقه و این مدیرکل التیام موقت برقرار می‌شود و معاون ابلاغ صادر می‌کند از این تاریخ شما به سمت معاونت منصوب می‌شوید یعنی از تاریخ بعد از سه ماه این یک طرف قضیه طرف دیگر قضیه این آقا یعنی معاون جدید مورد علاقه خاص مدیرکل در این مدت سه ماه که ابلاغش رسمی نبوده تمام ابلاغهای حق التدریس و پاداش احکام مالی را امضاء نموده است این چه می‌شود از دومین فرد حزب شما صحبت کنم که بسیار محترم است (ایمان زهرائی- دیدید همه محترمند) تعویض معاون آموزش و پرورش نجف آباد هم باین صورت بوده خانمها و آقایان همکار محترم این معاون شخص مورد احترام و علاقه می‌باشد باز هم ایشان عضو حزب شما می‌باشند از نماینده شما تعریف می‌کند باز هم مورد غضب قرار می‌گیرد بدون اطلاع معاون منطقه تعویض می‌شود معاون منطقه می‌گوید چون مرد صالحی است باید باشد ۱۲ روز در برزخی قرار می‌گیرد چون بنا بدستور و ابلاغ معاون محترم وزارت معلق نمی‌باشد ولی مدیرکل نمی‌پسندد و حاضر نیست آنرا تغییر دهد ۱۲ روز می‌گذرد این مدیرکل پرونده‌ای جهت ایشان تشکیل می‌دهد و به دادگاه اداری می‌فرستد معاون منطقه‌ای ابلاغ می‌دهد کماکان به همان شغل مشغول باشد و به پرونده ترک خدمت توجه نکند و معاون محترم مجبور می‌شود ابلاغ مأموریت و فوق العاده بدهد من از فرد عضو حزب مردم صحبت نمی‌کنم از فردی صحبت می‌کنم که هم مسلک شما میبا شد برای قرار از پاشیده شدن زندگی یک فرهنگی مؤمن بکار و پاکدامن جز این راهی نبود چرا مدیرکل نباید تحت نظر معاون خود کار کند این انقلاب اداری است؟
گفتمش تو کیستی گفتا که من پروردگارم
گفتمش یعنی چه؟ گفتا چونکه من آموزگارم
گفتمش آموزگاری چون بود پروردگاری؟
گفت اگر انکار داری در نگر نیکو بکارم
من نیم خالق ولی سازنده اخلاق خلقم
از طریق تربیت سازنده چون پروردگارم
حق تعالی آفریده آدمی بر لوح فطرت
من به لوح ساده اش هر نقش خواهم می‌نگارم

از خود این آقای مدیرکل می‌پرسم وجداناً در مدت یکسال یک ۲۴ هزار تومان و یک ۱۲ هزار تومان دیگر بعنوان تشریفات و مطبوعات از شورای منطقه‌ای اصفهان گرفته‌اید به چه مصرفی رسیده است؟

این پول از طریق رفاه معلم به حساب معلم خرج شده است خرج و رپرتاژ و تبلیغات انصافاً بگوئید از بابت امتحانات و حق ثبت چقدر پاداش برداشته است سند ۲۰ هزار تومان چه شده است؟

بابت یک درصد هزینه طرح چه اشخاصی برداشت نموده‌اند و لیست آنها کجاست؟ شخصی را از رضائیه بعنوان نماینده خود به اصفهان منتقل می‌کند و در حسابداری بعنوان کارمند مشغول می‌شود در طول ۱۸ ماه چقدر فوق العاده و پاداش و غیره به ایشان داده‌اید؟

خوب به تهران منتقل شده است برای اینکه آخرین اثری در اصفهان داشته باشد آقای رئیس اداره ساختمان فرهنگ اصفهان و آقای صندوقدار و دو نفر دیگر بنا به دستور ایشان راه می‌افتند که برای ایشان یک ماشین به عنوان کادو خریداری شود مقامات محترم اصفهان با خبر می‌شوند بتهران هم گویا خبر می‌رسد که‌ای بابا این مرد نمی داند تجلیل و حق شناسی بعهده قلب افراد است چه بی خبر در تهران آماده و مشغول کار شده است پاداش گرفته است: قابل توجه مدیران محترم مدارس ملی قابل توجه اداره ساختمان تهران که چون شخصی بوده مورد اطمینان ایشان از اصفهان بتهران و باین اداره منتقل می‌شود قابل توجه همه کارمندان با چراغ آمده است گزیده تر برد کالا وزارت آموزش و پرورش برای اینکه کارها در یکجا در تهران متمرکز نشود پیشنهادی کرد و آن پیشنهاد هم تصویب شد.

بدینجهت شورای آموزش و پرورش منطقه‌ای بوجود آمد کار مردم بدست مردم معاونین منطقه‌ای انتخاب نمودند در خود برنامه بحثی نیست اما این شورای آموزش و پرورش منطقه تهران مورد بحث است اکثر اعضاء این شورا را من می‌شناسم به درایت و کاردانی و علاقمندی فرد فرد آنها اعتقاد دارم اسم هم آوردم آقای معیری که در شورای آموزش و پرورش منطقه‌ای تهران هستند و خوشبختانه یکی از دوستان عزیز حزب حاکم همکار محترم ما در این مجلس می‌باشند و از طرفی در شورای تهران هم عضویت دارند آنچه را که عرض می‌کنم می‌توانند تصدیق یا تکذیب کنند.

این شورای آموزش و پرورش منطقه‌ای تهران نمی‌تواند مستقل کار نماید بطوریکه یکی از نواحی آموزش و پرورش تهران یعنی ناحیه ۴ بدون اطلاع اعضاء شورا در کار شورا دخالت می‌کند بدون مجوز شورا تصدیق میفرمائید تا یک رئیس ناحیه اگر از مافوق خود دستور نداشته باشد نمی‌تواند این کار را بکنید بطوریکه مدیرعامل هیئت مدیره مدارس وابسته به شورای آموزش و پرورش منطقه تهران این عمل و این دخالتهای بی مورد را طی نامه شماره ۱۴۴- ۳ / ۹ / ۵۰ به مدیرکل آموزش و پرورش گزارش نموده است می‌بینیم که دست و بال شورا برای انجام کارهای فرهنگی بسته می‌شود. این دوست عزیز و همکار گرامی ما در این مجلس و عضو شورا جناب آقای معیری دو پیشنهاد در شورا نمودند من بعنوان یک فرهنگی از ایشان و فکر ایشان تجلیل می‌کنم پیشنهاد اول: هر فردی که بخواهد بهر صوذت از کشور خارج شود چه جهت معالجه، تفریح، دید و بازدید، زیارت خانه خدا مطالعه و تحصیل مبلغ ۱۰۰۰ ریال در یک حساب مخصوص پرداخت نماید تا آموزش و پرورش منطقه تهران بتواند با این مبلغ مدارسی تأسیس نماید تا دبستانها دوسره و سه سره جنوب شهر و یا نقاط دیگر بیکسره تبدیل شود با همان چهار لیتر نفت خیلی پیشنهاد مفیدی است (دکتر الموتی- اگر روی همه مملکت باشد خوب است) (دکتر دادفر- قانون می‌خواهد) پیشنهاد دوم هر فردی که بخواهد یک ماشین بخرد یا نمره کند از ماشین کرایه ۱۰۰۰ ریال و از ماشین شخصی ۲۰۰۰ ریال دریافت دارند و این مبلغ مثل مبلغ پیشنهادی اول بخرج رود بدون هیچ تعصب و خود بینی باید عرض کنم که به آقای معیری تبریک می‌گویم ولی دوست عزیز چرا یکسال باین پیشنهاد شما جواب نمی‌دهند اگر جواب دریافت داشته‌اید اقلاً دوستان همکار خود را در شورا مطلع نمائید و بنده را صدقه سر آنها در جریان بگذارید.

من می‌پرسم شورای آموزش و پرورش منطقه در تهران تا بحال چه کرده است چه قدمی برداشته است؟ قانونگذار گفته است در شورای منطقه‌ای رئیس انجمن شهر و شهردار محل عضویت داشته باشند چرا؟ برای اینکه در انجام کارها تسریع بعمل آید.

مبلغ ۱۵ میلیون تومان وام از سازمان برنامه با تصویب شورای آموزش و پرورش منطقه تهران در اختیار کمیسیون ۳% ناظر بر سهم وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد بجای اینکه در جنوب تهران دبستانهائی تأسیس شود کمبود مدارس جبران شود در خیابان جردن عباس آباد یعنی در شمال شهر آمفی تأتر تأسیس می‌کند که ساختمان آن هم بعلت خاکبرداری غلط مشکلاتی فراهم نموده است این سئوال پیش می‌آید که وزارت آموزش و پروش فقط یک آمفی تأتر کم داشته است؟

چرا هنوز شورای آموزش و پرورش منطقه تهران نتوانسته است از اداره ساختمان صورت مخارج آنرا دریافت دارد اصولاً بدون هیچ پرده پوشی باید گفت برای اصلاح مدارسی که وابسته به شورای منطقه‌ای می‌باشد با برنامه موجود کاری از پیش نخواهد رفت باید ضابطه‌ای در بین باشد اساسنامه‌ای تدوین شود تا این مدارس با مدارس سهل انگار فرق داشته باشد.

یک خبر دیگر از یک طرف شورای آموزش وپرورش منطقه می‌خواهد وظیفه خود را انجام دهد برای یک ساختمان در خیابان امیریه اول منیریه ۵۰۰ هزار تومان مخارج پیش بینی می‌کند نقشه تهیه می‌کند مناقصه مگذارد برنده مناقصه معین می‌شود بعد می‌آیند و در شورا می‌گویند راه قانونی را به کنار بگذارید و این کار را بدهید کمیسیون ۳% اداره ساختمان آموزش وپرورش تهران.

اصولاً شورای آموزش وپرورش منطقه‌ای در هر محل باید طبق قانون بودجه سال بعد را تا شهریور ماه سال قبل از آن رسیدگی نماید چرا تا تاریخ هشتم آذر ماه ۱۳۵۰ هنوز بودجه سال ۱۳۴۹ در شورای آموزش وپرورش منطقه تهران مطرح و رسیدگی نشده است چرا در اختیارشان نمی‌گذارید این بودجه نزدیک به ۵۰۰ میلیون تومان است شاید فکر می‌کنید مرغ از قفس خواهد پرید کارهای این شورا در تهران ضمانت اجرا ندارد بطور مثال شورا با ایجاد دبیرستان مطابق قانون مخالفت می‌کند یعنی دبیرستان مختلط اگر قانون غلط است عوض کنید چرا قانون غلط را در اختیار شورا می‌گذارید اگر صحیح است وقتی شورا مطابق آن رفتار می‌کند چرا مقامات آموزش وپرورش خلاف مصوبات شورا عمل می‌کند. شورا بودجه در اختیار ندارد قدرت انجام و تصویب ندارد چه توقعی داریم.

با نبودن و معلوم نبودن بودجه به چه ترتیب امکان دارد در شورای آموزش وپرورش منطقه جهت پیشرفت مدارس و کارها اقدام نمود.

در شورای آموزش وپرورش منطقه علاوه بر آن نماینده مدیران دبیرستان و دبستانها نماینده از دبیران و آموزگاران باشند تا شورا در امر آموزش و پرورش بهتر اقدام و تصمیم بگیرد. مثلاً در شورای تهران نماینده اداره روستائی و تعاون می‌باشد این نماینده وجودش در تهران مثمر ثمر نیست یا اصولاً از طرف وزارتخانه متبوع خودش در مأموریت می‌باشد و خواه و ناخواه شرکت نمی‌کند.

بطوریکه هر سال تحصیلی در اول سال موضوع داغ شهریه مدارس است و گرانی آن صحبت‌ها می‌شود مطلبی است صحیح حال ببینیم چند نفر جمع می‌شوند سرمایه گذاری می‌کنند هر سرمایه در بخش خصوصی مستلزم کسب سود است حساب عرضه و تقاضا است وزرات آموزش و پرورش هم می‌خواهد یا میل دارد که با گرانی شهریه مبارزه کند کاری است عالی ولی این کار و این عمل در صورتی ممکن است که وزرات آموزش وپرورش در مقابل مدارس ملی مدرسه‌ای که دارد هم طراز آن باشد اگر وزارت آموزش وپرورش از نظر کادر معلم وتهیه برنامه و آماده نمودن تمام وسایل در اول سال تحصیلی خود را مطابق بخش خصوصی بنماید واضح است که مردم هم ضمن حمایت شدید از وزارت آموزش وپرورش به مؤسسه ملی رجوع نخواهند کرد آیا وزارت آموزش و پرورش باتمام حکایاتی که شکایت نبود و عرض شد قادر بانجام این کار می‌باشد؟

دبیرستان جامع تهران در خیابان بزرگمهر ۲۰۰۰ تومان شهریه می‌گیرد برای ۴۲ ساعت کار در هفته مقداری هم وزارت آموزش و پرورش کمک می‌کند در مقابل ۴۲ ساعت کار در هفته ۳۰۰۰ تومان یا ۳۵۰۰ شهریه یک بخش خصوصی بخودش اجازه می‌دهد که در مقابل ۶ ۳ ساعت کار در هفته ۱۶۵۰ تومان شهریه بگیرد.

قسمت فنی وحرفه‌ای وزارت آموزش و پرورش و بودجه آن مورد بحث می‌باشد چندی قبل معاون محترم تعلیمات فنی و حرفه‌ای وزارت آموزش و پرورش وقتی که هئیت امناء ساختمانهای تکنولوژی سنندج در خدمت ایشان در یک جلسه بودند خود شخص آقا از وضع وزارت آموزش و پرورش اظهار نارضایتی می‌نماید و اصلاح آنرا با روش مخصوص خودشان لازم میدانند که ساحت مقدس مجلس اجازه بازگو کردن آنرا بمن نمی‌دهد جملاتی که فرمودند در خور شأن خودشان چه عرض کنم ولی در خور شأن یک معاون و آنهم معاون وزارت آموزش و پرورش یعنی مرکز تعلیم و تربیت و پرورش نوجوانان نمی‌باشد- چون امروز بر معلمین و شخص حضرتشان باد مهرگان ورزیده است باید گفت معلم چه کسی است و ایشان چه شخص، تا شما قضاوت کنید که این کارمند مونتاژ شده سازمان برنامه که حقوق خود را از وزارت آموزش و پرورش دریافت می‌دارد چقدر رجزخوانی اش قابل توجه است.

خوشبختانه در فراکسیون حزب ایران نوین و کلاء دادگستری زیاد می‌باشند که به آنها فقط به مناسبت شغلشان احترام قائل هستم مخصوصاً ریاست محترم فراکسیون حزب حاکم و قائم مقام فراکسیون آن. من خود ایشان و همکاران محترمشان را قاضی قرار می‌دهم و من اعتراض کننده با در نظر گرفتن خدا و وجدان خدمت به شاهنشاه قضاوت فرمایند قضاوت این مردان بزرگوار مورد قبول منهم می‌باشد.

لابد میدانید در وزارت آموزش و پرورش قسمتی عریض و طویل می‌باشد بنام تعلیمات فنی و حرفه‌ای و حتماً هم میدانید معاون محترم وزارت آموزش و پرورش در این قسمت چه شخصی و از کدام اداره این وزارتخانه را سرافراز فرموده‌اند در زمان معاونت ایشان فعالیتهای مشعشعانه‌ای شده است که گفتن تمام آنها و ذکر ارقام آن وظیفه این بنده و قضاوت درباره شخص این فرد که در عرایضم او را مرد شماره ۱ تعلیمات فنی و حرفه‌ای می‌نامم بعهدة خانم‌ها و آقایان همکاران محترم می‌باشد.

در دستگاه اداری ایشان خوب نزد قاضی می‌خواهم صحبت کنم باید عرض کنم تا شما قضاوت بفرمائید شخصی است که من آنرا بمناسبت شغل اداریش جمعدار می‌گویم خوب میدانید آقای دکتر بطحائی کدام پرونده را می‌گویم ایشان تازه وارد کار شده بودند و ابلاغ جمعداری را دریافت داشتند اول مبلغی در حدود ۳۰۰۰ تومان بعنوان تنخواه گردان به جمعدار پرداخت می‌شود چون می‌خواستند که این فرد را امتحان کنند و به بینند آیا وارد بکار و بدردخور هست یا خیر ایشان بطوریکه پرونده شاهد است مخالفت می‌کند چون حضرات می‌خواستند درباره خرید مصالح ساختمان سند سازی شود و می‌گوید این مبلغ خریده شده و سندسازی نمی‌توانم بکنم در عوض مبلغ ۸۰۰۰۰ هزار تومان به جمعدار پرداخت شد که گفتند برای این مبلغ سندسازی شود باز هم این مرد از جریان بی خبر با ساختن سندهای جعلی مخالفت می‌کند رسیدیم سر مطلب، (ناطق چهار صفحه کاغذ را بعنوان سند نشان دادند). آخر سال ۴۷ چهارمیلیون و ۵۰۰ هزار ریال لوازم فیزیک و شیمی خریدند به جمعدار گفته شد سندها را امضاء بدهید و اجناس را تحویل نگیرید نمیدانم چرا این کار را انجام دادند و اوخر اسفند اجناس را تحویل نگرفتند مگر ممکن است که یک اداره یا یک مؤسسه سندی را امضاء کند و رسید انبار بدهد ولی اجناس را تحویل نگیرد. (دکتر دادفر- آیا آقای شیخ رضائی پولش را هم داده‌اند؟) ویک سری از این اجناس فیزیک و شیمی را جهت انستو تکنولوژی خیابان قوام السلطنه فرستادند و این اجناس نمونه ارسالی بود که جهت اداره کل فنی و حرفه‌ای فرستاده شده بود و از این مبلغ ۳۸۰ هزار تومان پول دادند البته قبل از عید بدون اینکه اجناس را تحویل بگیرند خوب جمعدار از ششم عید مراجعه می‌کند از ترس دادگاه اداری و مؤاخذه و شرکت مزبور بعد از سه ماه لوازم را می‌گیرند و به شهرستانها می‌فرستند جالب اینکه بعد از این عمل اکثر انیستوهای شهرستانها با تهران مکاتبه می‌کنند که اجناس مطابق صورت ارسالی نمی‌باشد کم دارد سالم نیست ولی کو گوش شنوا و در عوض معاون یعنی همان مرد شماره ۱ فنی و حرفه‌ای دستور می‌دهد آنچه که بآنها رسیده است حواله انبار بدهند.

از طرفی شخص جمعدار قبول نمی‌کند چون مطابق امضائی که داده است باید تمام اجنس را طلب نماید صورت حق التدریس را تهیه می‌کنند صورتی که کاملاً جعلی می‌باشد خانمها و آقایان خوب دقت کنید اگر شخصی بنام (ایکس) در همین صورت است که تقدیم می‌کنم اصولاً یا وجود خارجی ندارد و یا امضایش جعلی می‌باشد خوب دقت کنید ردیف ۶۲ از لیست حق التدریس تکنولوژی تهران در دو ماهه بهمن و اسفند بجای ذوالقدر شماره حکم ۲۲- ۲۴ / ۹ / ۴۸ با امضاء حق التدریس گرفته است این مرد معلم ایالتی تهران است امضاء جعلی است نمونه امضاء آنرا تقدیم می‌کنم با نمونه امضاء در لیست مطابقت کنید و اگر سایر نمونه امضاءها را هم بخواهید تقدیم می‌کنم.

انجام کارها وکالت حقوق همه جعلی می‌باشد که نمونه‌های آنرا ارائه می‌دهم یعنی جعل وکالتنمامه‌های کارمندان محترم تکنولوژی رنگرزی تهران جمع این مبلغ که به عرض همکارانم میرسانم طبق سندی که نزد این جانب است اصل ۲۵۹۱۱۵۰ ریال است که کسور آن ۲۵۹۱۱۵ ریال و اصل باصطلاح پرداختی آن ۲۳۳۲۰۳۵ ریال می‌شود این پول به کجا رفته است این سئوال من از کارمندی است که می‌خواهد آموزش و پرورش را به قول خودش اصلاح نماید.

این خلاف کاریها و این ناروائیها بوسیله شخص جمعدار در جلسه‌ای با شرکت مدیرکل دفتر فنی و مشاور وزیر و سرپرست پیگیری وقت که در دفتر مدیرکل فنی تشکیل شد باطلاع رسید. و بعد از آن شخص جمعدار استعفاء می‌نماید که استعفای این شخص مورد قبول واقع نمی‌شود.

طبق یک سند دیگر که در نهایت احترام تقدیم می‌کنم ۲۵۰ هزار تومان دارو خریده‌اند از یک داروفروش خیابان ناصرخسرو در صورتی که ۲۵ هزار تومان هم احتیاج نداشته. و طبق دعوتنامه شماره ۱۹۷۵۲- ۹/۱۰ سازمان تعلیمات فنی و حرفه‌ای در جلسه‌ای با حضور جمعدار تحویل دهنده دارو با نماینده مجری طرح نماینده ذیحسابی سازمان برنامه در وزارت آموزش و پرورش نماینده امور آموزش و پرورش سازمان برنامه ظاهر کار را درست می‌کند تمام سندهای جعلی درست می‌کنند عجب شجاعتی و عجب پروائی.

خوب زحمت زیاد کشیده شد آجیلی و پاداشی لازم است که شخص شماره ۱ تعلیمات فنی و حرفه‌ای و دار و دسته او خستگی فعالیتهای فرهنگ دوستانه را رفع نمایند طبق سندی که در نهایت احترام تقدیم می‌کنند مبلغ / ۳۴۹۵۵۰ ریال را سندسازی می‌کنند و بین خود تقسیم می‌کنند که ۵ نفر بودند ذیحساب معاون ذیحساب شخص شماره ۱ و رئیس اداره عمومی و جمعدار بطوری که سهم جمعدار ۷۹۵۵۰ ریال شد که بنا به گفته خودش در اختیار مقامات صالحه برای رسیدگی به این خلافها گذاشته است خوب خستگی رفع شد و مقامات وزارت آموزش و پرورش همه در بی خبری یا مصلحتی و یا بی خبری در بی خبری زیر دندان مزه نموده است – طبق این سند مبلغ ۳۰۰۶۰۰ ریال مربوط به مصالح ساختمان تکنولوژی ونک می‌آید جعلی است من نمیدانم رئیس تکنولوژی چرا مطابق چه دستوری این اسناد و حواله انبارها را امضاء نموده است خیلی خیلی جالب توجه است یک سند جعلی دیگر به مبلغ ۴۶۶۸۴۰ ریال طبق این سند مجدداً دارو می‌خرند شاید در ملزومات وزارت بهداری توسط شخص شماره ۱ تعلیمات فنی و حرفه‌ای آموزش و پرورش تأمین می‌شود.

نایب رئیس- آقای شیخ رضائی، این موارد را می‌توانید سئوال بفرمائید که بکمیسیون رسیدگی سئوالات ارجاع شود.

شیخ رضائی- هر چه جنابعالی دستور بدهید.

نایب رئیس- در اینجا هم می‌خواهید بفرمائید.

ریگی- اعلام جرم یا سئوال کنید.

شیخ رضائی- من با دستور مقام ریاست موافق هستم در یکسال در دو قلم این قدر دارو؟ شایان توجه است که شخص شماره ۱ روی همین ستد جعلی دستور می‌دهد عین دستور آقا را قرائت می‌کنم:

«ذیحسابی سازمان برنامه در وزارت آموزش و پرورش»
«دستور فرمائید نسبت به واریز سند ضمیمه که مبلغ ۴۶۶۸۴۰ ریال می‌باشد و از محل اعتبار سال قبل ۱۱۸۱۸ (انستیتوهای تکنولوژی) خریداری شده بحساب بدهکاری جمعدار واریز نمایند».
«معاون تعلیمات فنی و حرفه‌ای و مجری طرح»

عجب در آخر نامه تأکید می‌کند مجری طرح چقدر لایق و چقدر وارد در فن احداث سند است.

راستی مطلبی را فراموش کردم بگویم وقتی از دارو فروش خیابان ناصرخسرو دارو خریداری شد از ۲۵۰ هزار تومان مبلغ ۵۰ هزار تومان آنهم بخشش در تحت عنوان جنس نامرغوب عودت داده شد این مبلغ بدستور مرد شماره ۱ در بین افراد تقسیم شد- ۱۱ هزار تومان رئیس اداره عمومی. ۱۲ هزار تومان سهم شخص شماره ۱ که بوسیله رئیس اداره عمومی و در نهایت احترام با مراسم مخصوص خدمتشان تقدیم شد ۹ هزار تومان ذیحسابی سازمان برنامه ۸ هزار تومان معاون ذیحسابی ۱۰ هزار تومان به شخص جمعدار سهم رسید که این مبلغ ۱۰ هزار تومان بنا به گفته خود آقای جمعدار در اختیار مقامات صالحه می‌باشد این داروها بوسیله تحمیل رئیس اداره عمومی از صاحب جمع تکنولوژی‌ها بدون اینکه اجناس را دقیق تحویل بدهند رسید گرفته شد.

مبلغ ۳۰ هزار تومان جنس از ۲۵۰ هزار تومان خرید بشهرستانها رفت و مبلغ مازاد آن تا ۲۵۰ هزار تومان معلوم نیست به چه ترتیبی و بین چه کسانی تقسیم شده است البته در بازپرسی روشن شده است که چگونه تقسیم شده است مبلغ ۲۹۹۰۱۰ ریال مصالح ساختمانی طبق سندی که می‌باشد برای انستیتو نکنولوژی ونک خریداری شد جنسی در بین نبود فقط و فقط سندسازی می‌کند که از این مبلغ ۲۵۴۵۰۰ ریال آن در اختیار امضاء کننده سند و مازاد آن یعنی ۴۴۵۱۰ ریال را به رئیس ذیحسابی و معاون ذیحسابی سازمان برنامه در وزارت آموزش و پرورش تقدیم می‌کنند که در اینجا ذیحساب دلش می‌سوزد و سهم خود را به معاون خویش می‌دهد چه آدم با وجدانی شاید مبلغ آن کم بوده است.

از سند دیگر که مبلغ آن نزدیک بسی و یک هزار تومان است باز برای تکنولوژی ونک مصالح ساختمانی می‌خرند شاید می‌خواستند در آنجا یک شهر بسازند چقدر باید مصالح ساختمانی خرید؟ بگذریم برای تمام این مبلغ سندسازی می‌شود که از این مبلغ مقداری برئیس اداره عمومی و بعد مبلغی که به شخص جمعدار می‌دهد که شخص جمعدار مبلغ سهم خود را در اختیار مقامات صالحه در دادگستری می‌گذارد.

۹۰۰۰۰۰ هزار ریال از مانده اعتبار سال ۱۳۴۷ را در اختیار شخص جمعدار که چک آن بامضاء مرد شماره ۱ تعلیمات فنی و حرفه‌ای و ذیحساب سازمان برنامه در وزارت آموزش و پرورش می‌باشد می‌گذارند و به شخص جمعدار دستور سند سازی می‌دهند این شخص ۸ ماه طول می‌دهد خوب وقت لازم دارد نقشه و تاکتیک می‌خواهد بیست و چهار هزار تومان آنرا برای کمبود حق التدریس تکنولوژی کارسازی می‌کنند- هفتاد و شش هزار تومان می‌ماند مرد شماره ۱ دستور می‌دهد به ذیحسابی که از سندهای جعلی استفاده نماید و روی آن مجوزی صادر می‌کند شخص جمعدار سند را بخرج گذاشت یکمقدار از هفتاد و شش هزار تومان از خرج حق التدریس شد باقی مانده چهل و شش هزار و دویست و بیست تومان و شش ریال آخر کار می‌ماند و باز جهت این مبلغ مرد شماره ۱ تعلیمات فنی و حرفه‌ای مجوزی صادر می‌کند که سند جعلی بخرج برود بخرج هم می‌رود و پول آن تقسیم می‌شود که باز شخص جمعدار سهم خود را در اختیار مقامات صالحه می‌گذارند.

اول سال ۴۸ بدستور مرد شماره ۱ تعلیمات فنی حرفه‌ای بتمام تکنولوژی‌ها اعلام کردند که وجهی برای پرداخت حق التدریس نداریم در صورتی که ۸۰۰۰۰۰۰ ریال اعتبار برای حق التدریسهای تکنولوژیها در نظر گرفته و تأمین شده بود به شخص جمعدار دستور داده شد ابلاغ حق التریسها را صادر کند ولی در متن هر ابلاغ نوشته شود از اعتبار مربوطه برای اینکه معلوم نشود آیا اعتبار مربوطه از محل طرح یا شهریه دانش جو پرداخت می‌شود.

ابلاغ حق التدریسها برای کلیه معلمین صادر می‌شود و از این حق التدریس‌ها ۲۵۰ هزار تومان برای بهمن و اسفند در نظر گرفتند که مجبور بودند این مبلغ را بدهند تا بتوانند مجدداً امضاء معلمین را جعل کنند و این کار طبق نقشه‌ای کامل انجام شد امضاء جعلی انجام کار جعلی وکالت حقوقی هم جعلی جالب اینکه در لیستهای جعلی معلمی وجود نداشت که از مواهب ایشان استفاده نماید مورد توجه است که بدستور مرد شماره ۱ تعلیمات فنی و حرفه‌ای در منزل رئیس اداره عمومی تمام امضاءها جعل شد و برای قشنگی مطالب و کارها یک امضاء را ذیحساب جعل می‌کند ورقه‌ای را که حضرات روی آن امضاءها را تمرین می‌کردند در بازپرسی می‌باشد.

حالا آمدیم سر تقسیم این مبلغ پول تمام نزد جمعدار است و جمعدار یکراست به نزد مدیرکل دفتر فنی و سرپرست پیگیری وقت می‌رود این ملاقات سه روز به عید مانده صورت می‌گیرد پول در اختیار مقامات وزارت آموزش و پرورش قرار می‌گیرد حتی مرد شماره ۱ ناراحت می‌شود رئیس اداره عمومی از شیراز به تهران می‌آید جمعدار به مشهد می‌رود تا ۲۸ فروردین پول نزد مقامات محترم وزارت آموزش و پرورش بود. جمعدار از مشهد بتهران می‌آید برای اینکه از نظر مرد شماره یک دور باشد تا نکند یک زمان آه گرمش او را سنگ کند ۱۵ روز تا ۲۸ فروردین به مرخصی می‌رود بیچاره بیات که نمی‌دانست ما چقدر بیاتها داریم و خبر نداشتیم.

این شما و این بودجه آموزش و پرورش تعداد شماها بیشتر است ولی فراموش نکنید که ما قسم خورده‌ایم نسبت به شاهنشاه و وطن عزیز راستگو و وفادار باشیم این اسناد در اختیار شما حالا هرچه رأی می‌دهید بدهید مردم قضاوت خواهند کرد که کدام دسته نسبت به شاهنشاه ملت صدیق می‌باشند.

من از جناب آقای هویدا خواهش می‌کنم از ۵۰۰ نفر یا بیشتر مهندسی که در وزارت آموزش و پرورش در قسمت این مرد شماره ۱ کار می‌کنند ۱۰ نفر را انتخاب کنند هر کسی را که می‌خواهند من به فرد کاری ندارم این ۱۰ نفر بگویند و بنویسند و جناب آقای نخست وزیر دستور فرمایند در این مجلس نوشته آنانرا قرائت کنند اگر نوشته آنها این بود که این مرد شماره ۱ تعلیمات فنی و حرفه‌ای صدیق و درستکار و پاک و بی نظر می‌باشد من تمام سخنان خود را پس خواهم گرفت.

یک خبر جالب شنیده شده است که برای ایشان یعنی مرد شماره ۱ تعلیمات فنی و حرفه‌ای تقاضای نشان شده است من از مقام محترم وزارت آموزش و پرورش سئوال می‌کنم از مقام محترم ریاست استدعا دارد امر و مقرر بفرمایند که ایشان یعنی مقام محترم آموزش و پرورش در این مجلس باین سئوال پاسخ دهند:

گویا برای معاون فنی و حرفه‌ای وزارت آموزش و پرورش تقاضای نشان شده است این نشان بعلت چه خدمتی است و آن خدمت چه بوده است؟

از جناب آقای صادق احمدی وزیر محترم دادگستری سئوال می‌کنم:

۱- پرونده‌ای که جهت انجام این کارها در شعبه ۳ بازپرسی دیوان کیفر تشکیل شده است بکجا انجامید و چرا افرادی را که باید به بازپرسی احضار می‌شدند و از طرفی شغل بدون مسئولیت دارند هنوز احضار نشده‌اند و یا اگر احضار شده‌اند چه وضعی دارند؟
۲- آیا صحیح است که بنا بدستور یا دستوری این پرونده راکت مانده است.

دکتر دادفر- کی بدادگستری ارجاع شده است؟

شیخ رضائی- روزنامه اش هست یکسال و نیم می‌شود. جالب توجه تر از تمام مطالب:

این آقا یعنی معاون محترم تعلیمات فنی و حرفه‌ای مسئول نوشتن طرح درباره سازمان اداری آموزش و پرورش شده است.

معاونین منطقه را بکنار می‌گذارند و پست آنها را از بین می‌برند لابد دلش سوخته است چون از این نمد کلاهی ندارد چهار یا پنج معاون منطقه‌ای داریم برکناری آنها و انحلال پست آنها صرفه جوئی برای بودجه وزارت آموزش و پرورش است. ولی مکمل آن شنیدنی است این آقا در طرح خود نه معاون را پیشنهاد می‌کند:

۱- معاون کل ابتدائی
۲- معاون کل متوسطه
۳- معاون کل تربیت معلم
۴- معاون کل راهنمائی تحصیلی
۵- معاون کل طرح‌ها و بررسیها
۶- معاون کل تعلیمات فنی و حرفه‌ای.
۷- معاون کل مالی و اداری.
۸- معاون پارلمانی (نمیدانم چرا این کل ندارد).
۹- معاون امور اجتماعی (این معاون محترم هم کل ندارد).

من فکر می‌کنم درباره همین عملیات و همین پیشنهادات و همین افکار و افعال خیلی عالی است که تقاضای نشان برایش شده است. انشاءالله که مبارک است.

درباره ورزش هم چند کلمه‌ای صحبت کنیم ورزش بمعنی کلی، ورزش دبستانها و دبیرستانها اصولاً باید قبول کرد که سازمان تربیت بدنی سیرک نیست. در سیرک چند نفر را استخدام می‌کنند و آن چند نفر برای همیشه و یا برای مدتی زیاد گرداننده صحنه سیرک خواهند بود. طبق عوامل ملوکانه ورزش باید در سطح کشور تعمیم یابد (صحیح است) قهرمان پروری غلط است. این افتخار نیست که ما در یک وزن کشتی یکنفر یا دو نفر قهرمان فقط داشته باشیم.

آنوقت است که قهرمان برای خودش قیمتی قائل است و هر روز و هر ساعت و یا در مواقع حساس قیمت خود را ترقی می‌دهد ما میدانیم و همه میدانند که شاهنشاه عزیز ما محبت مخصوصی نسبت به ورزشکار و محیط آن و توجه خاصی نسبت به ورزش دارند (صحیح است).

شاهنشاه آریامهر نسبت به زندگی، خانه و خانواده و تأمین مسکن قهرمانان همیشه توجه می‌فرمایند و دستورات مؤکدی صادر می‌کنند.

بدین جهت باید دستگاه تربیت بدنی آنچنان باشد که وضع عمومی قهرمانان ورزش تأمین شود یک قهرمان از تاریخ ورود به یک رشته تا احراز مقام پر افتخار قهرمانی برای دستگاه تربیت بدنی متضمن مخارج است این صحیح نیست که یک قهرمان مثلاً دیسک داشته باشد و مقامات مسئول توجه نکنند اگر بهداشت تربیت بدنی وجود ندارد اگر متخصص ندارید تهیه کنید دکتر اینکار با دکترهای دیگر فرقی دارد.

آنطوری که رهبر عزیز مملکت می‌خواهند باید سطح ورزش ما به جائی برسد که ما در هر رشته مثلاً در کشتی در هر وزن حداقل ۲۰۰ کشتی گیر آماده مبارزه در سطح بین المللی داشته باشیم.

یک قهرمان در مسابقات بین المللی که جنبه حیثیت و آبرو دارد درست مثل یک سرباز که از خاک وطن خویش دفاع می‌کند باید بجنگد، بجنگد برای درستی و صداقت و اخلاق بجنگد که برای میهن خویش کسب افتخار کند.

ورزش مطلبی نیست که ما به سادگی به آن توجه کنیم جالب توجه این است که اغلب افرادی که از قشرها و طبقات مختلف اجتماع خود را نسبت به حوادث و رویدادهای ورزشی علاقه مند نشان می‌دهند که عملاً با آن سر و کاری ندارند. بحث‌های ورزش و تبادل نظر درباره ورزش و رویدادهای ناشی از آن و اظهار عقیده در بین تمام قشرها و طبقات مختلف از دانش آموزان، دانشجو، کارمند، کارگر در همه جا بچشم می‌خورد. ابراز علاقه توده مردم برای تماشای مسابقات بقدری هست که نه تنها بلیط‌های ورودی آن از ماهها قبل خریداری می‌شود بلکه اغلب مردم علاقه مند در پشت درهای استادیوم‌ها جمع می‌شوند.

و اما ورزش دبستانها:

چندی است ورزش بصورتی از برنامه ابتدائی حذف شده است چون طبق ابلاغ جدید یک آموزگار باید ۲۴ ساعت کار کند. اگر برای یک کلاس حداقل ۲ ساعت ورزش منظور کنیم آنوقت آموزگار ساعت کارش کم می‌شود لذا جهت جلوگیری از این کار ورزش را بعهده خود آموزگار کلاس گذاشته‌اند. چرا دقت نمی‌کنید که ورزش هم یک فن می‌باشد تخصص لازم دارد مگر یک آموزگار کلاس می‌تواند متخصص ورزش هم باشد. در بخش ۵ آموزش و پرورش تهران در ۸۰ دبستانی که دارد معلم ورزش دبستانی ندارد. اسم وزارتخانه مگر آموزش و پرورش نیست آموزش دارید البته با وسایل ناقص ولی پرورش ندارید (عده‌ای از نمایندگان – صحیح است) درحالی که بیشتر از ۴ میلیون دانش آموز داریم.

این کمبود بعلت عدم توجه به وضع معلم ورزش است یک معلم ریاضی می‌تواند از ساعت ۴ بعداظهر ببعد در کلاس شب تدریس کند یا درس خصوصی بدهد و خلاصه کمک خرجی برای خود بدست آورد ولی یک معلم ورزش ساعات فراغت خود را چگونه بگذراند؟ او هم باید زندگی کند لذا سعی می‌کند از این محیط دور شود و کاری پیشه کند که مثل معلمین علوم کمک زندگیش بشود.

باید به این صنف توجه مخصوصی نمود. تا مثل امروز دچار کمبود آموزگار ورزش دبستانها هم نباشیم. ورزش دبستانها و دبیرستانها را باید با کمال دقت زیر نظر داشت. افراد اهل فن میدانند که مسابقات قهرمانی آموزشگاهها تابستان گذشته در کرمان انجام شد بیش از ۴ هزار دانش آموز از تمام نقاط کشور در این مسابقات در رشته تهای مختلف شرکت نموده بودند و مدت سه هفته سرگرم مبارزه و کسب افتخار بودند من نمی دانم چرا مقام محترم وزارت حتی در جلسه اختتام آن این جوانان را سر افراز نفرمودند.

حتی در تهران هم بعد از اتمام مسابقات مسئولین این کار نخواستند و تشکر و تشویق ننمودند شاید علتش فعالیتهای انتخاباتی بود من نمیدانم.

خلاصه آیا برای ورزش معلم می‌خواهیم یا خیر؟ آیا ورزش جزء برنامه هست یا خیر؟ اگر هست وزارت آموزش و پرورش جهت این کار در سطح دبستان و دبیرستان چه برنامه هائی دارد چرا دانش سرای تربیت بدنی مقدماتی را مجدداً تأسیس نمی‌کنید؟

ورزش باید عمومیت پیدا کند اگر بخواهیم در سطح جهانی در مسابقات بین المللی تعداد قهرمانان ما از یکنفر یا دو نفر خارج بشود در سطح دبستان و حتی در کودکستان بچه را به تلاش وا داشت.

اگر بچه عادت بورزش بکند در موقع جوانی هم به میادین خواهد رفت و ورزش را دنبال می‌کند. تیپ جوان ما را بزور که نمی‌شود وادار به تفریحات سالم نمود «جک بود» و «لاتاری» و امثال اینها قمار است.

اصولاً مسئولان وزارت آموزش و پرورش اهمیت ورزش را برای جوانان درک نکرده‌اند حیاط اغلب مدارس مناسب و مخصوص ورزش نوآموزان نمی‌باشد. انقلاب آموزشی که یکی از اصول انقلاب شاه و ملت است شامل ورزش هم می‌شود و شاهنشاه آریامهر چون سمبل ورزشکاران می‌باشند علاقه وافری به پیشرفت اصولی آن دارند (صحیح است) و تنها مؤسسه‌ای که ریاست عالیه آن مستقیماً زیر نظر شاهنشاه محبوب می‌باشد سازمان تربیت بدنی و تفریحات سالم است یعنی بطور کلی ورزش ایران.

بدین جهت این سئوال پیش می‌آید در جهت انقلاب آموزشی در چهارچوب ورزش مقام محترم وزارت چه اقدامی کرده‌اند و چه برنامه‌ای دارند و باین سئوال در مجلس پاسخ بفرمائید.

ورزش در سطح مدارس عالی و دانشگاه:

تعداد دانشجویان سراسر کشور در مدارس عالی طبق آخرین آمار چند نفر می‌باشند با در نظر گرفتن تعداد کل دانشجویان من از مقام محترم وزارت علوم و آموزش عالی سئوال می‌کنم آیا میدانید تعداد کارمندان اداره تربیت بدنی وزارتخانه شما چند نفر می‌باشد (اکبر مسعودی- لازم نیست) شاید در سمیرم لازم نباشد بعرض برسانم به ۵ نفر نمی‌رسند. و بودجه سالانه آن منحصر بانجام مسابقات است حتی برای اصلاح این اداره و برنامه آن اشخاص وارد و خبره و تحصیلکرده پیشنهاداتی به مشاور محترم شما داده‌اند ولی تا این تاریخ من که چه عرض کنم خود پیشنهاد دهنده نمی داند کاغذهائی که روی آن با علاقه و عشق به خدمت مطالب و پیشنهادات نوشته شده است به کجا رفته است.

باید ورزش در سطح دانشگاهها و مدارس عالی به معنی واقعی اجباری و امکانات آنهم بیشتر از مدارس باشد درس ورزش را جزء واحدهای اجباری بنمائید که دانشجو مکلف به انجام حرکت و تحرک بدنی باشد. با وجود اینکه در بعضی از مدارس عالی و مؤسسات آموزشی این عمل انجام می‌شود البته بطور نسبی ولی کافی نیست آیا تا بحال مقام محترم وزارت علوم و آموزش عالی این سئوال بنده از ایشان است به دانشسرای عالی تربیت بدنی تشریف برده‌اند و یا گزارش از وضع آنجا خدمتشان تقدیم شده است آیا میدانید که این گروه آموزشی تربیت بدنی حتی فاقد یک سالن و یک استخر است درست مثل اینکه دانشکده پزشکی سالن تشریح نداشته باشد اگر بودجه کم می‌باشد پیشنهاد کنید و نخست وزیر محترم هم موافقت خواهند کرد.

در اینجا جناب آقای هویدا یک مطلب را بعرض برسانم در بودجه دولت شما به یک دانشگاه ۷۰ میلیون تومان کمک می‌کنید. من نمیدانم کمک دولت اصولاً به دانشسرای عالی چقدر است آیا ۲ میلیون تومان یا بیشتر (دکتر الموتی- پنج میلیون تومان است) یک زمان دانشسرای عالی را منحل کردند و بعد چون کارشان اشتباه بود مجدداً افتتاح نمودند اگر ممکن است حتماً هم شما میل دارید بودجه دانشسرای عالی را هم سطح دانشگاهها بنمائید ما اقلیت سازنده هستیم و اگر این مطالب را نگوئیم خیانت است لذا نتیجه کلی می‌گیریم.

۱- کار ورزشی متناسب با پیشرفتهای امروزی باید بوجود آید.
۲- باید برنامه عملی و قابل اجرا باشد.
۳- باید از وجود متخصص ورزشی برای طراحی برنامه استفاده نمود.
۴- برنامه ورزش مدارس را باید همطراز ورزش سازمانهای دیگر به جلو کشاند.
۵- باید برای دانش آموزان قهرمان امتیازی قائل شد.
۶- برای معلمین که تیمهایشان مقامهائی کسب می‌کنند پاداش نقدی و یا امتیازات دیگری در نظر گرفت.
۷- زحمات و کوشش بازیکنان و معلمین ورزش باید با مدال و نشان ورزشی جبران شود. تا همه چیز مطابق میل و مطابق با واقعیت پایه گذاری شده و پیشرفت مطابق زمان باشد.

خوب بد نیست این مطلب آخر را هم دوستانه با هم مطرح کنیم:

من نمیدانم این مطلب صحیح است یا خیر که ما ۵۰۰ هزار طفل لازم التعلیم داریم و مقام وزارت آموزش و پرورش می‌گوید وسائل نداریم.

من نمیدانم این خبر صحت دارد یا خیر که سال گذشته ۴۰۰ دبیر از وزارت آموزش و پرورش استعفا کرده‌اند یا خیر آمار امسال چقدر است؟

من نمیدانم آیا این مطلب صحیح است که مقام محترم وزارت آموزش و پرورش عقیده دارند که اگر بخواهیم وضع آموزش و پرورش بهتر شود ۸ سال وقت لازم دارند.

بطوریکه شایع است این مطالب را در جمع خودتان گفته‌اند در اینباره چه می فرمائید؟ آیا هشت سال ملاک عملش طریقه عمل چند سال گذشته است یا خیر اگر مثل سالهای گذشته می‌خواهند عمل کنند که خواهش می‌کنم ضریب ۸ را بیشتر نمائید یعنی ضریب را از ۱ به ۱۰ و بیست برسانید.

خلاصه دوست عزیز آقای دکتر الموتی و همکران گرامی اگر خسته شدید در نهایت احترام معذرت می‌خواهم.

برای حسن ختام باید گفت:

هر کرا کردار باشد و گفتار نه نعمتی بود و اگر گفتار باشد و کردار نه محنتی بود و اگر هر دو نباشد و بجای آن صدق باشد غنیمتی بود امیدوارم که محنت از شما و حزب شما و دولت حزبی شما دور و بجای آن اقلاً صدق جایگزین باشد. متشکرم (عده‌ای از نمایندگان- احسنت- احسنت).

نایب رئیس- آقای مظهری بفرمائید.

مظهری- ریاست محترم مجلس شورای ملی، همکاران ارجمند، من احساس غرور می‌کنم که در عصری زندگی می‌کنم در مملکتی زندگی می‌کنم که در این دنیای آشوب زده و در این دنیای فقر زده این امکان برای ما فراهم شده که دوست عزیز و همکار جناب آقای شیخ رضائی بعنوان یک معلم بمجلس آمده و این فرصت را دارد که از پشت تریبون مجلس آنچه که دل تنگش می‌خواهد دو ساعت صحبت بکنند و نمایندگان با کمال حوصله گوش بکنند واقعاً احساس غرور و افتخار می‌کنم (آفرین) مطالبی که ایشان فرمودند و تقاضایشان این بود که معلمی به ایشان جواب بدهد و جناب آقای صدری کیوان به عنوان یکی از همکاران فرهنگی ما بطور مشروح و مفصل به موقع به ایشان جواب خواهند داد بنده یادداشتهائی دارم که در لابلای آنها اگر فرصت کردم و ایجاب کرد مطالبی عرض می‌کنم و یا اجازه بفرمائید. قبل از میان هر مطلبی این را عرض کنم که درست است که هر نماینده‌ای مصونیت دارد و مطابق قانون مجاز است بیاید پشت تریبون و هر چه دل تنگش می‌خواهد بگوید...(یکی از نمایندگان- مثل شما) مثل بنده ولی انتظار و توقع ما از نماینده‌ای که وجدان یک معلم را هم دارد و معلم اجتماع است این اصل که رعایت بعضی از اصول را هم بکند (شبخ رضائی- یعنی حقیقت را نگوید) اجازه بفرمائید توقعی نیست که حقیقت را نگوید توقع این است که در ساحت مقدس مجلس شورای ملی مسائلی را که مربوط به افرادی است که اینجا نیستند که خودشان دفاع کنند نباید مطرح کرد و فکر می‌کنم اینکار صحیح نباشد البته ما اعتقاد داریم که در میان کارمندان امکان دارد که معدودی هم خدای نکرده منحرف باشند این وظیفه دستگاههای مسئول است (دکتر موسوی امین- که آنها را ترقی بدهد) که آنها را معرفی بکند و دستگاه قضائی است که باید اظهار نظر بکند و تا زمانیکه این اظهار نظر از نظر دستگاه قضائی نشده هیچ فردی حق ندارد بخصوص اگر معلم هم باشد و نماینده مردم هم باشد بیاید پشت تریبون مجلس و قضاوت بکند این خلاف وجدان یک معلم است.

افتخار دارم که از طرف فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین در ساحت مقدس مجلس شورای ملی به دفاع از متمم بودجه‌ای می‌پردازم که ارکان آن بر اساس نیات طراح و پرچمدار انقلاب رفاه معلم و تأمین مسکن اختصاص یافته و تقدیم این متمم بودجه نشانه موفقیت دیگری برای دولت خدمتگذار هویداست که بودجه ۴۸۱ میلیاردی سال ۱۳۵۰ را به ۴۸۶ میلیارد میرساند و از این در آمد بیشتر برای تأمین رفاه و آسایش بیشتر طبقه زحمتکش معلم سهم ارزنده‌ای منظرو داشته است.

اجازه می‌خواهم در مقدمه سخنم اشاره‌ای به سفر میمنت اثر شاهنشاه آریامهر به استان خوزستان بکنم چرا که اطمینان دارم همه شما نمایندگان محترم مجلس از شنیدن اخبار مربوط به تشریف فرمائی رهبر انقلاب به خوزشتان و کارهای بزرگی که بدست معظم له افتتاح شد خوشحال شدند و احساس غرور کردند و بخصوص که این پیشرفتها و تحولات بهنگامی به ثمر می‌رسد که نیروهای ارتش شاهنشاهی پس از ۸۰ سال در جزایر ایرانی خلیج فارس مستقر شده‌اند و موجی از سرور و شادمانی سراسر ایران و بخصوص استان زرخیز خوزستان را فرا گرفته است و هر یک از اینکارها که با ارشاد شاهنشاه و بدست دولت خدمتگزار هویدا انجام شده نشانه‌ای است از اجرای سریع و صحیح برنامه بی نیاز ساختن مملکت از ورود مصنوعات خارجی و بهره برداری از منابع مملکت و ایجاد کار برای کارگران که از اصول اساسی برنامه انقلاب بنیادی مملکت ماست و بر اساس همین برنامه هاست که دولت ما با افتخار اعلام می‌کند که در شش ماه اول سال جاری صادرات مملکت ما نسبت به سال ۱۳۴۹ تا ۲۱% افزایش یافته است و در همه شئون به ترقیات شگرف و چشم گیری رسیده که نمونه آنرا در مسائل کار و کارگری مسلک عزیز فرمودند جناب آقای جوانشیر از قول متخصصان وکارشناسان جهانی بیان کردند و شنیدید در چنین وضع موفقیتی اگر در مقابل آهنگ پیشرفتهای مملکت ما نغمه‌های نا مؤذونی شنیده می‌شد تعجب نباید کرد چون این رهبر انقلاب ایرانه که دور از جنجال‌های بی فرجام و جنگ و برادرکشی در جزیره آرامش و ثباتی که ایجاد کرده ناقوس مرگ مبادلات استعماری را به صدا در آورده و طلسم شوم مبادلات استعماری را شکسته و حالا دیگر کارتلهای نفتی و صنعتی که تا چند سال پیش صحبت از آوردن و بردن دولتها می‌کردند همانطور که الان هم زیر گوش خود ما این کار را می‌کنند ناچارند در مقابل اراده رهبر ما که بقدرت صفوف متشکل مردم آزاد شده وطنش متکی است تسلیم بشوند.

این قبیل اعمال قدرتها و احقاق حقها مسلماً عکس العمل دارد منتها چون حالا دیگر نمی‌توانند دولت بیاورند و ببرند نمی‌توانند در چاههای نفت ما را ببندند که نتوانیم درآمد ملی خودمان را صرف تجدید مجد و عظمت ایران بکنیم و برعکس تمایل قلبشان که دلشان می‌خواهد بهره برداری بیشتر از منابع نفتی مناطقی بشود که پولی هم اگر می‌دهند در بانکهای خودشان بلوکه بشود و ناچارند در مقابل رهبر ما تسلیم بشوند و هم سهم بیشتر به ما بدهند و هم میزان بهره برداری را بالا ببرند که پولش صرف ایجاد

کارخانه سبک وسنگین و ما را از مبادلات شوم استعماری که بصورت فروش پنبه با کیلوئی ده بیست ریال و خرید پارچه با متری ۵۰، ۶۰ تومان است نجات بدهند چه می‌کنند؟ از طرابلس سر در می‌آورند در بغداد پیدایشان می‌شود البته با ماسکهای مختلف بنا بر شیوه همیشگی خوشان وحالا، حالا که ما با براه افتادن ذوب آهنمان با ایجاد صدها کارخانه پارچه بافی، قند، ماشین سازی و غیره و غیره داریم بدروازه‌های تمدن بزرگ می‌رسیم بی انصافی است که از دموکراسی و آزادی که بما ارزانی شده بجای انتقاد سازنده و اصولی در مقام ایراد گیری باشیم آنهم ایراد از دولتی که توانسته از عنایت خاص و حمایت و هدایت رهبرمان و کمک و معاضدت ملتش و امکاناتی که فراهم آمده یا فراهم کرده استفاده صحیح و منطقی و اصولی بکند آنهم در جهت مستحکم کردن پایه‌های ناسیونالیسم مثبت تا ما از معاملات و مبادلات استعماری با شرق و غرب بی نیاز بشویم و بحمد الله شدیم در همین مدت کوتاهی که از عمر دوره بیست و سوم گذشته تاکنون در هر فرصت و موقعیتی شما دوستان عضو فراکسیون حزب مردم بارها از تریبون برای ایراد به دولت استفاده کرده‌اید ولی وجداناً بفرمائید جز پیرامون تخم مرغ و کره و یا نداشتن جاده آسفالته و تلفن و برق کوی افسریه و معطلی پایتخت نشینان در صف اتوبوس صحبتی کرده‌اید؟ و اگر هم پا فراتر گذاشته‌اید که چرا دولت وزارت منابع طبیعی را ضمیمه وزارت کشاورزی کرده؟

حالا من بمطالب روزنامه‌ها و مصاحبه‌های خارج از مجلس اشاره نمی‌کنم.

شما را بخدا همه مشکلاتی که دولت حزبی ما بارها تذکر داده که وجود دارد همین هاست، کره و تخم مرغ و اتوبوس و تلفن و برق کوی افسریه؟

جواب این سئوال خیلی روشن است نمی‌خواهید با انتقاد اصولی و سازنده با ما همکاری کنید و بیائید پشت این تریبون و برای حل مشکلات با بیان حقایق و واقعیات ارائه طریق کنید تا زودتر و بهتر به نتیجه‌ای که باید و آرزوی رهبر انقلاب و همه مردم این مملکت است برسیم؟

مگر دوستان خود شما نماینده چاه بهار و نمایندگان زابل و جنوب خراسان و جیرفت ننشسته‌اند؟ مگر به شما نگفته‌اند که بعلت چند سال خشکسالی میلیونها دام این مناطق نابود شده؟ آقای سعیدی (نمی دانم تشریف دارند یا نه) شما نگفته‌اید آقایان نمی دانند استانهای بلوچستان و خراسان و کرمان سالیانه چه تعداد دام و چه مقدار روغن به سایر استانها صادر می‌کردند؟ خوب معلوم است خشکسالی بلاست، ولی این کم لطفی طبیعت است و وقتیکه خشکسالی شد، دامها مردند و این مناطق حالا نیازهای خودشان را باید از سایر استانها تأمین کنند مسلم است قیمتها هم بالا می‌رود و دولت ناچار است برای جلوگیری از این وضع به عکس خیلی‌ها که با تخیل زندگی می‌کنند واقعیت را لمس کند و اجازه ورود تخم مرغ و کره را بدهد تا به مصرف کننده بیشتر ظلم نشود؟ و تازه مگر می‌شود با یکروز و دو روز و حتی یکسال و دو سال جای آنهمه دام را پر کرد بخصوص که مصرف هم با سرعت بالا می‌رود و باید هم برود چون نشانه بالا رفتن سطح درآمد مردم است ولی شما دوستان محترم آیا بهتر نبود بهنگام طرح لایحه انحلال وزارت منابع طبیعی بجای آن حرفها از وزیر کشاورزی سئوال می‌کردید که برای نجات کشاورزی و دامداری مملکت از شیوه چشم به آسمان داشتن چه فکری کرده؟

آیا بهتر نبود بجای بحث درباره برق و تلفن خودکار کوی افسریه مشکلاتی را که مردم جنوب شرقی ایران بعلت خشکسالی و بی آبی با آن دست به گریبانند مطرح می‌کردید و سئوال می‌فرمودید دولت چه اقدامی کرده و ارائه طریق می‌کردید که راه حل این مشکل که بعلت خشکسالی پیش آمده چیست؟

ولی ما بجای شما این سئوالات را در حوزه‌های حزبی و فراکسیونها و تماسهای دائمی که با حزب و دولت داریم مطرح می‌کنیم، بحث و گفتگو می‌کنیم و به نتیجه می‌رسیم همانطور که شنیدید وزیر کشاورزی در مورد دامداران و اسکان آنها همبن چند روز پیش توضیح دادو اقداماتی را هم که برای کمک به مناطقی که با خشکسالی روبرو شده شنیدیم و دیدیم ولی اجازه بدهید گله کنم و بگویم شما به این مسائل بی علاقه‌اید و یا هدف و برنامه‌ای اصلاحی ندارید گوشت و تخم مرغ اتوبوس تهرانیها و تلفن وبرق مردم کوی افسریه بهانه‌ای است دوستان عزیز ایران تنها تهران نیست، شما اگر علاقه مند به این مملکت هستید اول پای خود را از دروازه تهران بگذارید بیرون و بروید نقاط دور و نزدیک ببینید بروید در همان بدخشان تماشا کنید با صرف میلیاردها تومان چه راههای صعب العبوری بصورت جاده شوسه درآمده، بروید بندرعباس را تماشا کنید بوید کرمان جیرفت را ببینید تا بفهمید با آنهمه کاری که شده، با آنهمه اعتباری که صرف شده، با آنهمه تلاشی که شده هنوز که هنوزه قسمتی از رفاهیت شما و دوستان پایتخت نشین شما برای آنها تأمین نشده؟ آقا ما مملکت وسیعی داریم، قسمتهائی از این مملکت قرنها فراموش شده بود همین استان زرخیز کرمان خود ما، آقا تا قبل از انقلاب ما هیچی نداشتیم، یک وجب جاده آسفالته که هیچ جاده خاکی درست و حسابی هم نداشتیم، حتی در مرکز استان ما تلفن خودکار تا همین چند سال پیش وجود نداشت، از آب و برق و سایر چیزها که بنده حرفی نمی‌زنم. و تازه حالا با همه توجهی که شده و می‌شود، با آنکه الان کرمان با بهترین جاده آسفالته به بندرعباس وصل شده و جاده آسفالته کرمان به تهران تا چند ماه دیگر تمام می‌شود و راه آهن تا پشت دروازه‌های شهر رسیده و هزاران کار عمرانی که انجام شده باز هم ما متوقعیم و مصریم که دولت ما همانطور که نظر طراح انقلاب است بیشتر توجهش را باین مناطق بکند، و از شما هم تقاضا می‌کنم مصر نباشید همه اعتبارات در پایتخت مصرف گردد آقایان، بیائید دست به دست هم بدهیم مسائل را بررسی کنیم و به نتیجه بهتری برسیم، از آنجا که شرط اساسی برای هرگونه پیشرفت و ترقی و کسب موفقیت و بثمر رسیدن اصلاحات پیش بینی شده در تعالیم انقلاب اصیل ایران بهره وری از نیروی عظیم همه افراد اجتماع بصورت بهم پیوسته و کاملاً متشکل بود حزب ما که مولود انقلاب است پا گرفت و به جلب اعتماد تمام طبقات و شرکت دادن فعال آنها در تدوین و اجرای برنامه‌ها پرداخت و چون ایجاد چنین وحدتی با توجه به چگونگی و ماهیت آرایش صفات در صحنه اجتماع پس از انقلاب که با آزاد شدن اکثریت مردم که دهقانان بودند و طبقه کارگر که در حال تکامل بود ایجاب می‌کرد که از این نیروها به بهترین نحو استفاده شود روشنفکران حزب ما میان صفوف کشاورزان و کارگران رفتند و نیروی متشکل و ارزشمندی بوجود آوردند که پدیده آن کسب اکثریت در قوه مقننه و بدست گرفتن دولت بود و افتخار می‌کنیم که با استفاده از تعالیم طراح و پرچمدار انقلاب و با اجرای بی چون و چرای منشور انقلاب این موقعیت را توانسته‌ایم حفظ کنیم و دولت خدمتگذار حزبی ما توفیق انجام آرزوهای رویائی مردم ما را پیدا کرده است ۸ سال است مانده انشاءالله با تأیید شاهنشاه و حمایت مردم سالهای دیگری هم خواهد بود و شما دوستان که در پاسخ تقاضای ما که از شما می‌خواهیم برای رفع مشکلات اگر طرح و برنامه‌ای دارید ارائه دهید میگوئید که به موقع وقتی که خودمان مجری بودیم عمل خواهیم کرد باید عرض کنم اگر چه آرزو داشتن و با خیال زندگی کردن برای هر کسی میسر است و عیب نیست ولی نمی دانم به این سئوال چه جواب می‌دهید.

گاهی در صحبتها و در گوشه و کنایه‌ها در مورد حزب مطالبی گفته می‌شود بنده خدمت آقای رامبد عرض کردم و می‌کنم که اگر مشکلی هست بیائید عنوان کنید (فرهادپور- مگر مشکلی هم وجود دارد که ما مطرح کنیم؟) بله بنده در مقدمه عرایضم هم عرض کردم که مشکل وجود دارد و ما وقتی از شما می‌خواهیم که اگر طرح و برنامه‌ای دارید ارائه بدهید دوست عزیز جناب فرهادپور می‌گویند وقتی خودمان دولت را در دست گرفتیم برنامه هایمان را ارائه می‌دهیم، البته آرزو داشتن و با خیال زندگی کردن خیلی خوب است، به هر حال اگر طرحی و برنامه‌ای ارائه بدهید بنده اطمینان می‌دهم که دولت حزبی و حزب ما تشکر می‌کند اگر برنامه عملی بود و مشکلی را حل کرد ما سپاسگزاری می‌کنیم و به اسم خود شما در تاریخ ثبت می‌شود ولی عنوان کردن اینکه هر وقت حکومت را بدست گرفتیم برنامه هایمان را اجرا می‌کنیم دلیل کم توجهی و عدم علاقه مندی شما به حل مشکلات است (فرهاد پور – نیازمندیهایتان را بنویسید تا طرح بدهیم) ما نیازی بطرح شما نداریم اگر طرح یا برنامه‌ای دارید ارائه بدهید (فرهادپور – بخاطر همین طرز فکر است که طرح نمی‌دهیم چون خیال می‌کنید که نیازی ندارید) بگذریم بحث در مورد بودجه است و پیشرفت مملکت و کارهائیکه دولت ما افتخار انجان آنها را داشته است.

درباره پیشرفت‌های صنعت نفت اجتماع وابسته به آن و ذوب آهن و بهره برداری از منابع طبیعی و معادن این مملکت بنظر من ضرورت ندارد زیرا همه مردم ایران که انجام این برنامه‌ها از آرزوی دیرین آنها بوده بخوبی از جزئیات آن اطلاح دارند ولی اجازه بفرمائید اشاره به این مطلب بکنم که بهره برداری از معادن زغال سنگ استان پهناور و عزیز ما کرمان را که قرنها مورد بیمهری و پایگاه مستحکم فئودالیزم بود و همیشه می‌گفتند روی آن خاک مرده پاشیده‌اند بطوری دگرگون کرده که کرمان امروز همه تلاش و کوشش و جنب و جوش و فعالیت شده و به پیشرفت‌های پرارجی رسیده است که لازم نمیدانم درباره آنها بحثی بکنم ولی این نکته را باید عرض کنم که تا کسی نرود و آنهمه تأسیسات را در دل کوههای کرمان نبیند باور نمکند که در مدت چند سال چه کرده‌اند، هزاران کارگر و مهندس در دل کوهها با استفاده از دقیق ترین و بهترین وسایل سرگرم تلاشند و در حاشیه همین کوهها برای همه آنها مسکن و وسائل آسایش فراهم شده هم اکنون ذغال سنگ کرمان گرمی بخش کوره‌های ذوب آهن ماست همینطور منابع دیگری که در سراسر مملکت وجود دارد و ما سرگرم بیرون کشیدن آنها از دل کوه‌ها و استفاده از آنها هستیم.

آقایان همین اجرای مس سرچشمه کرمان و اعلام تصمیم قاطع دولت به بهر برداری مستقل از آن را کوچک نپندارید، این یک تصمیم مهم بود چه مس که بهره برداری از آن که از چند سال پیش مورد بررسی و آزمایش و عمل قرار گرفت و چه تصمیم انقلابی در مورد اداره مستقل آن چون وقتی ملتی می‌تواند خودش را آزاد از قیود امپریالیسم‌های استعماری بداند که گرفتار اسارت مالی و مبادلات استعماری نباشد و متأسفانه بسیارند کشورهائی در شرق و غرب عالم که در تارهای این اسارت که از مراکز شرق و غرب گرد آنها تنیده شده اسیرند ولی ما بحمدالله از مرز این زندان مخوف گذشته‌ایم و حالا در مرحله‌ای گام برمیداریم که از همه امکانات بر مبنای سیاست مستقل ملی و برای اعتلای ایران استفاده کنیم و اینجاست که باید گفت سال کوروش سرآغاز زندگی نوینی است برای ملت که از روز ششم بهمن ماه ۱۳۴۱ محو فئو الیزم و قطع ریشه‌های استعماری آن سرگرم ساختمان که زیر بنا و شالوده و سقف و پی‌های مستحکمی دارد آغاز می‌کنیم و حالا دیگر باید بیشتر به تزئین آن بپردازیم و به بهره برداری از تلاشی که شاه و مردم در کنار هم یکدل و یکزبان در طول این ده سال کردند و دولت خدمتگذار حزبی ما افتخار انجام وسازندگی آن را داشت حالا دیگر ما مس خودمان را خودمان استخراج می‌کنیم خودمان تبدیل می‌کنیم و بعنوان محصول یک کشور صنعتی بدنیای نیازمند می‌فروشیم، و بر همین اساس بوده است ایجاد صنایع مختلف و سبک وسنگین که در چهار سوی ایران برپا شده و ما را از آنگونه پیوستگی‌ها که عرض کردم رهانیده است ولی باید توجه کنیم که ما در دنیای پرآشوب و فتنه خیز و فقر زده‌ای این بنای محکم و زیبارا ایجاد کرده‌ایم که گذشته از بغض کینه آنها که منافعشان به خطر افتاده بود و حسادت دیگران که هنوز اندر خم یک کوچه چون خر پای بگل مانده‌اند و ما از هفت شهر عشق گذشته‌ایم هستیم وبرای حفظ این بنا نیازمند تقویت نیروهای مادی و معنوی ارزشمندی هستیم که دولت حزبی ما تأمین آنرا وجهه همت خودش قرار داده و این متمم بودجه بر همان اساس بوجود آمده تا رفاه بیشتری برای معلمان که سرمایه معنوی و رسولان دانش و بینش هستند فراهم کند (احسنت) و از این چهار صد و هفتاد و شش میلیارد ریال بیش از ۱۶۰۰ میلیارد ریال آن صرف کارهای آموزشی خواهد شد یعنی بیش از یکسوم و باید گفت هنوز هم کافی نیست و امیدواریم و اطمینان داریم که دولت خدمتگذار هویدا در بودجه سال ۵۱ سهم بیشتری در نظر خواهد گرفت.

همینطور برای تقویت نیروهای دفاعی که خوشبختانه هم اکنون بصورت چتر امان بر سراسر خاک ایران سایه افکنده‌اند و باید تواناتر، مجهزتر و آماده تر همیشه و در همه حال برای حفظ تمامیت این آب و خاک باشند. (احسنت)

نایب رئیس- چون وقت جلسه تمام شده خواهش می‌کنم آقای مظهری بقیه فرمایشتان را در جلسه بعد که ساعت چهار بعداظهر است بفرمائید.

رامبد- قبل از اینکه اعلام ختم جلسه را بفرمائید بنده اخطار آئین نامه‌ای دارم.

نایب رئیس- بفرمائید.

رامبد- وقتی ما تحت تأثیر احساسات قرار می‌گیریم هر چقدر صدایمان بلند و جملاتی ردیف و احساساتمان شدید باشد باید بدانیم که در پشت تریبون مجلس صحبت می‌کنیم و قبل از اینکه بشیوه‌های سخنرانی یک رئیس تبلیغات بکنیم بشیوه یک نماینده مجلس مطلب بدانیم (احسنت) اصل ۴۶ می‌گوید عزل و نصب وزراء بموجب فرمان همایون پادشاه است صحیح است یا خیر؟ (صحیح است) (مظهری- آقای رامبد صحبتهای بنده را تحریف نفرمائید من خلاف قانون اساسی مطلبی نگفتم این یک مسئله بدیهی است و مورد تأیید و احترام همة مردم ایران) پس خواهش می‌کنم تشریف بیاورید پشت تریبون (دکتر علومی- این صریح قانون اساسی است اکثریت راجع به این مسئله تردیدی ندارند) احسنت تشریف بیاورید در پشت این تریبون صورت مجلس را اصلاح بفرمائید به این عبارت که تا موقعیکه اراده و فرمان شاهنشاه بر سر دولت هست شما هم تأیید می‌کنید تأیید کسی می‌کند که نظر مال دیگری باشد و او نظر موافق بدهد صورت مجلس را بخوانید آقای عسکری خواهش می‌کنم برگردید به فرمایش ایشان که می‌گویند دولت ماهست با تأیید اعلیحضرت همایون، فرمان اعلیحضرت همایونی هست با تأیید ما (همهمه نمایندگان).

نایب رئیس- این چه حرفی است می‌زنید آقای رامبد اجازه بفرمائید آنچه که آقای مظهری گفتند این بود که مادامی که مورد تأیید اعلیحضرت همایونی است. آقای دکتر الموتی بفرمائید.

دکتر الموتی- بنده خیلی متأسفم که دوست عزیز ما جناب آقای رامبد با کمال تأسف عرض می‌کنم بخواهند فرمایشی بفرمایند که جنبه‌های دیگری بخودش بگیرد قانون اساسی ما حاکم است عزل و نصب وزراء با شخص شاهنشاه است (صحیح است) بنابراین مادام که دولتی مورد عنایت شاهنشاه نباشد در این مملکت نمی‌تواند کار بکند و همکار عزیز ما هم بهمین صورت گفتند و درست نیست که بخواهیم بیائیم مطلب را بصورت دیگری توجیه کنیم و بخواهیم نتیجه دیگری بگیریم.

رامبد – آقای رئیس خواهش می‌کنم صورت مذاکرات را بفرمائید بیاورند.

نایب رئیس – توضیح واضحات است آقای رامبد موضوعی نیست که کسی تردید داشته باشد.

دکتر الموتی – نمیدانم چرا دو جلسه است آقای رامبد نسبت بقانون اساحساسیت پیدا کرده‌اند.

رامبد – برای اینکه فراموش نفرمائید.

دکتر الموتی – قانون اساسی مورد احترام همه افراد ملت ایران است (صحیح است) ما نمایندگان مجلس که قسم خورده‌ایم هیچ، فردی از افراد ملت ایران باین قانون احترام می‌گذارد و مطیع قانون اساسی است و باز هم عرض می‌کنم قانون اساسی را با این فرمایشاتتان باین صورت جلوه ندهید تمام ملت ایران دولت ایران همانطور که اشاره فرمودید میدانند عزل و نصب وزراء و شخص نخست وزیر با شخص شاهنشاه است ولاغیر.

دکتر دادفر – اجازه بفرمائید.

نایب رئیس- چون این صحبتها مربوط بنطق آقای مظهری است وایشان اجازه صحبت خواسته‌اند آقای مظهری بفرمائید.

مظهری – من خیلی متأسفم که این مطلب را از زبان کسی می‌شنوم و درباره مسائلی بحث می‌کنند که مرا از میدان بیرون کنند جناب رامبد من هیچ نقطه ضعفی ندارم من آدم وطن پرست و شاهدوستی هستم من زندگیم را از صفر شروع کرده‌ام و خودم ساختم زندگیم را و هیچ نقطه ضعفی هم ندارم شما می‌توانید بیائید پشت تریبون برای اینکه مرا از میدان بیرون کنید مسائلی بگوئید من اگر مطالبی گفته‌ام از روی نوشته خواندم من بیشتر از شما و امثال شما بقانون اساسی احترام می‌گذارم بهرحال تشکر می‌کنم ازمقام ریاست که این فرصت را بمن دادند (احسنت – احسنت).

نایب رئیس – آقای دکتر دادفر بفرمائید.

دکتر دادفر – با کمال تأسف این اخطار را من دارم که مقام محترم ریاست نباید اجازه بدهند مکه تحت عنوان اخطار نظامنامه‌ای بیایند اینجا نطق بکنند اخطار نظامنامه‌ای را آقای رامبد میدانند این مطالبی که ایشان گفتند که یک وکیل چنین گفته یا نگفته به آئینامه چه ارتباطی دارد؟ تشریف بیاورند در موقع خودش پشت تریبون و بگویند. در مجلس تحت عنوان اخطار نظامنامه نباید سوء استفاده از تریبون بشود.

- تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

۱۰- تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه.

نایب رئیس – با اجازه خانمها و آقایان جلسه صبح را ختم می‌کنم جلسه آینده بساعت ۴ بعدازظهر امروز موکول می‌شود و دستور جلسه ادامه بحث در گزارش کمیسیون بودجه راجع به متتم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور خواهد بود.

(یکساعت و ده دقیقه بعدازظهر جلسه ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی – دکتر جواد سعید.