مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ آذر ۱۳۳۳ نشست ۷۷

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۸ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۳۶ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ آذر ۱۳۳۳ نشست ۷۷

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏ ۱۸

جلسه: ۷۷

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۲۸ آذرماه ۱۳۳۳

فهرست مطالب:

۱) تصویب صورت مجلس‏

۲) بیانات قبل از دستور آقایان: عبدالحمید بختیار (ضمناً یک فقره سؤال تقدیم نمودند) نورالدین امامی، دکتر افشار

۳) تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای خرازی‏

۴) طرح گزارش کمیسیون بودجه راجع به اجازه پرداخت حقوق و هرینه کل کشور در چهار ماهه آخر سال ۱۳۳۳

۵) استرداد لایحه عمران و تعاون روستاییان به وسیله آقای وزیر کشاورزی‏

۶) تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای قنات‌آبادی‏

۷) بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به مالیات بر ارث و نقل و انتقالات بلاعوض و خاتمه شور اول‏

۸) تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای مهندس اردبیلی‏

۹) تعیین موقع ودستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس دو ساعت و بیست دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس - صورت غائبین جلسه پیش قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد):

غائبین بااجازه - آقایان: دکتر سید امامی، حشمتی، اسفندیاری، امیدسالار، محمودذوالفقاری، شوشتری، بزرگ‌نیا، عبدالصاحب صفایی، معین‌زاده، صراف‌زاده، سعیدی، کی‌نژاد، شادلو، موسوی، عرب شیبانی، صارمی، بهادری، خزیمه علم، سلطانی، اورنگ، اریه،

غائبین بی‌اجازه - آقایان: شفیعی، ثقةالاسلامی، شیبانی، صدقی.

زودرفتگان بااجازه - آقایان: فرید اراکی، تفضلی، محمودافشار، سالار بهزادی. زودرفتگان بی‌اجازه - آقایان: دکتر سعید حکمت، عبدالحمید بختیار.

رئیس - نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس جلسه قبل تصویب شد.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: عبدالحمید بختیار (ضمناً یک فقره سؤال تقدیم نمودند) - نورالدین امامی – دکتر افشار.

رئیس - سه نفر از آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواسته‌اند. آقای دکتر جزایری فرمایشی دارید؟

دکتر جزایری - تلگرافی است که از طرف سندیکای حمل و نقل راجع به نرخ مکالمه تلفن رسیده است که عیناً تقدیم می‌کنم.

رئیس - بسیار خوب آقای بختیار بفرمایید.

عبدالحمید بختیار - به نام خداوند متعال.

با همه اکراهی که بنده از اتلاف اوقات گران‌بهای مجلس شورای ملی دارم مدت‌هااست مطلبی در دل من به صورت عقده در آمده است که ناچار شدم امروز مصدع همکاران محترم بشوم. (مهندس اردبیلی – خدا نکند) این مطلب که بنده را به اینجا کشانیده است فساد دستگاه‌های دولتی است (کاشانی - این که عقده دل همه است) و البته عنوان فساد دستگاه‌های دولتی موضوع نو و تازه‌ای نیست و بنده اولین وکیلی نیستم که آن را در اینجا عنوان می‌کنم بر عکس موضوع فساد دستگاه‌های دولتی و مبارزه با عوامل فساد بارها در فضای پارلمان ایران طنین افکنده و بارها همکاران سابق و اسبق ما در اطراف این موضوع داد سخن داده‌اند اما چیزی که بیش از هر چیز بنده را ناراحت می‌کند و زجر می‌دهد این است که همین عوامل فساد گاهی اوقات ملاحظه می‌شود به تحریک همین عوامل فساد که مانند تاری در تمام دستگاه‌های دولتی تنیده‌اند از پشت این تریبون به مأمورین صالح و درستکار دولت که کمتر زیر بار تحمیل و توصیه می‌روند پرخاش می‌شود در حالی که این تریبون، تریبونی که به قیمت خون پدران آزادیخواه ما و به بهای جان جوانان ارجمند و آزاده میهن ما در دسترس نمایندگان ملت گذارده شده است شأنش خیلی اجل‌تر و بالاتر از این غرض‌ورزی‌ها است (صحیح است). آقایان با کمال تأسف باید این حقیقت تلخ را اعتراف کرد که امروز سازمان دولتی ما تا حلقوم در منجلاب فساد فرو رفته است و در تمام وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی فاسدها، دزدها، و رشوه‌خوارها شبکه و باند تشکیل داده‌اند و به عقیده بنده علل اساسی عدم موفقیت دولت‌ها این است که دستگاه یعنی آلت و ابزاری که دولت باید آن را برای اصلاح امور مملکت به کار برد و دردهای بی‌پایان ملت را درمان کند خود معلول و مریض است (صحیح است) هم‌اکنون عده‌ای در ادارات دولتی مشغول کار هستند که حقوق ناچیز آنان با عایدی سرشار و ثروت هنگفت آنها قابل مقایسه نیست و این قبیل اشخاص مقامات دولتی را برای حقوق آن نمی‌خواهند اینها مشاغل دولتی را پایگاه سوءاستفاده‌های خود و باند خود قرار داده‌اند (احسنت) (صحیح است).

علاوه بر کارمندان فاسد در تمام سازمان‌های دولتی عده زیادی کارمندان زائد و بی‌نیاز هستند که حقوق‌های گزاف دریافت می‌دارند ولی بیکار می‌گردند. بدیهی است که قسمت عمده بودجه کشور از راه حیف و میل و پرسنل به جیب این دو دسته فاسد و زائد سرازیر می‌شود و این مطلب به قدری واضح و آشکار است که تمام دولت‌ها به آن پی‌برده‌اند و ظاهراً جرئت کافی و لازم برای مبارزه با آنها نداشته‌اند اما انتظار مردم از سپهبد زاهدی که او را به عنوان یک سرباز شجاع شناخته‌اند این است که مبارزه جدی و قطعی با این عوامل را برنامه دولت خود قرار دهد و بدون این که از نارضایتی دسته‌جمعی فاسدها و دسته‌بندی‌های آنها بهراسد این میکرب‌های موذی و خطرناک را از سازمان‌های دولتی دور کند در مورد کارمندان زائد نیز دولت باید از وجود آنها در سرویس‌های اجتماعی نوین مثلاً برای توسعه بهداشت و فرهنگ و عملیات عمرانی استفاده کند والّا با این سازمان موجود نه حل شدن مسئله نفت و نه دریافت کمک از آمریکا و نه استرداد طلا از شوروی دردی از دردهای بیشمار این ملت را درمان نخواهد کرد زیرا هر قدر برای کشور درآمد تولید شود این دستگاه فاسد و معلول بی‌رحمانه آن راه ضم خواهد کرد.

اصولاً این استفاده‌جویانی که در تهران نشسته‌اند اشتهایشان این قدر زیاد است که امان نمی‌دهند مبالغی از درآمد کشور به مصرف عمران و آبادی کشور برسد برای نمونه ناچار موضوع پل شوشتر را به عرض می‌رسانم.

رودخانه‌ای است در خوزستان به نام رودخانه شطیط که شهرهای دزفول و شوشتر و مسجد سلیمان و رامهرمز از یکدیگر جدا می‌کنند و به همین جهت قریب نیم میلیون نفر اهالی شوشتر و اطراف آن برای حمل محصولات و محمولات نیمی از درآمد خود را که با هزار خون دل به دست می‌آورند ناچارند بابت کرایه قایق بپردازند برای ساختمان پل بر روی رودخانه شطیط که ایده‌آل صدها هزار نفر مردم زحمتکش خوزستان است ماه‌ها است که بنده دوندگی می‌کنم مخارج ساختمان این پل در حدود یک میلیون تومان برآورد شده است اما به هر کجا و به هر مقام مراجعه می‌کنم قضیه را طوری تلقی می‌کنند که گویی این پل باید در حبشه ساخته شود.

روی همین رودخانه شطیط در هزار و ششصد سال قبل پل و سدی به نام شادروان ساخته شد ولی چون چند چشمه از پل خراب شده فعلاً قابل استفاده نیست چه شده است در هزار و ششصد سال پیش مردمان بلند همتی بوده‌اند که با نبودن وسایل فنی و این قبیل پل‌ها و سدهای بزرگ را بنا می‌کردند ولی ماامروز با این همه تشکیلات و با این همه مهندس و متخصص و کارشناس از ساختن پلی که آرزو و ایده‌آل نیم میلیون مردم خوزستان است عاجز هستیم؟ (خرازی - برای این است که ایمان نداریم) مشکلات مردم خوزستان متأسفانه به همین جا منتهی نمی‌شود و اگر بگویم امروز خوزستانی‌ها محروم‌ترین مردم ایران هستند اغراق و تعصب نیست و اگر بخواهم مشکلات و مصائب خوزستان را یک به یک شرح بدهم از حوصله همکاران محترم خارج است همین قدر لازم است گفته شود که خوزستان طی سال‌های گذشته به واسطه عدم توجه دولت‌هااز لحاظ عمران و آبادی عقب‌افتاده است (مهندس اردبیلی - همه جااین طوراست) ولی اینک که مشکل نفت حل شده وقت آن است که دولت جبران مافات را بکند و از محل درآمد نفت بیش از هر نقطه کشور به اصلاح و آبادانی خوزستان و رفع مشکلات عشایر عرب زبان و بختیاری بپردازد. بنده چند ماه قبل راجع به وضع رقت‌بار عشایر خوزستان مطالبی به عرض رسانیدم ولی متأسفانه تا امروز نتیجه‌ای از آن مذاکرات عاید نشده است هنوز در تمام خاک بختیاری برای نمونه یک مریض‌خانه که هیچ حتی یک درمانگاه کوچک هم وجود ندارد هنوز عشایر خوزستان حتی یک خانه کاه‌گلی ندارند و مثل هزارها سال قبل توی چادر زندگی می‌کنند هنوز در منطقه بختیاری کشاورزی وجود ندارد و هنوز در سراسر آن ایل از مدرسه و فرهنگ خبری نیست.

این‏ مردم محروم کسانی هستند که اراضیشان تبدیل به تأسیسات نفت شده است و اینک جا دارد که دولت از درآمد نفت در تأمین حوایج ضروری عشایر بختیاری همت گمارد و لااقل وضع این منطقه را به پایه عقب‌افتاده‌ترین مناطق ایران برساند یعنی هشتصد هزار نفر عشایر بختیاری که در چاه‌های نفت حق آب و گل دارند هم اکنون نگران درآمد نفت هستند و امید دارند که آنها نیز در کوهستان‌ها حقشان محفوظ بماند و گوشه‌ای از عواید نفت به مصرف بهبود شرایط زندگی آنها برسد.

این مطالب که عرض شد قسمتی از مصایب مردم خوزستان و بختیاری است و در حقیقت مشتی است از خروار چند روز پیش که برای رسیدگی به مشکلات خوزستان جلسه به شرکت آقایان سناتورها و وکلای خوزستان در حضور جناب آقای نخست‌وزیر تشکیل بود از ایشان دعوت نمودیم که سفری به خوزستان بنمایند آقای نخست‌وزیر در پاسخ این دعوت مطلبی را بیان فرمودند که بی‌اندازه در بنده اثر باقی گذاشت ایشان با کمال صراحت و شجاعت اظهار داشتند چون وعده‌هایی را که به اهالی خوزستان داده‌ام به واسطه گرفتاری‌های زیاد تاکنون نتوانستم انجام بدهم این است که مسافرت به خوزستان را به انجام این وعده‌ها موکول می‌کنم آقای نخست‌وزیر شخصاً فرمودند که طی چند هفته آینده وعده‌هایی را که به اهالی خوزستان داده‌اند انجام خواهد داد البته چون شخص سپهبد زاهدی فرد صریح و مثبتی به نظر می‌آید بنده به انجام این وعده‌ها امیدوار هستم اما به طور کلی این مرض خلف وعده بیماری عجیبی است که دامنگیر عموم زمامداران مملکت ما می‌شود.

تاکنون به طوری که دیده‌ایم هر دولتی که روی کار می‌آید یک برنامه بلند بالا در مجلس قرائت می‌کند و به ملت وعده می‌دهد که من در عرض چند ماه چنین و چنان می‌کنم برای کارگران خانه می‌سازم بیکاران را سرکار می‌گذارم برای مسلولین آسایشگاه بنا می‌کنم کشاورزی را مکانیزه می‌کنم ولی پس از چندی همه چیز را از زیاد می‌برد و تمام وعده‌ها را فراموش می‌کند و عمر مملکت را به باری به هر جهت تلف می‌سازد. تاکنون از میان این دولت‌هایی که آمدند و رفتند یک نفر پیدا نشد که پس از چندی بیایند پشت این تریبون و با کمال شهامت و صداقت بگویند که چون من نمی‌توانم و یا اشخاص مزاحم و پر توقع نمی‌گذارند کارم را انجام بدهم و برنامه‌ام را اجرا کنم و قولی را که به ملت داده‌ام و تعهدی را که در پیشگاه مجلس شورای ملی سپرده‌ام نتوانسته‌ام انجام دهم بنابراین کنار می‌روم و میدان را برای کسی که بتواند کاری انجام دهد و باری از گرده مجروح و ناتوان این ملت بردارد باز می‌گذارم.

جناب آقای نخست‌وزیر شما نیز فراموش نفرمایید که در آغاز زمامداری خود وعده‌هایی به این ملت داده‌اید ولی به عقیده بنده تا وقتی که در سازمان‌های موجود تجدیدنظر نکنید به انجام این وعده‌ها موفق خواهید شد شما باید با کمال شهامت دست افراد دزد و ناصالح را از بیت‌المال ملت کوتاه کنید و دزدان مجازی را که ضرر و خطرشان به مراتب بیشتر از دزدان سر گردنه است به اشد مجازات تنبیه نمایید در امور مملکتی باید رفیق‌بازی را کنار گذاشت و کار را به اشخاص کاردان سپرد بروید در خارج از دستگاه بگردید و اشخاص صالح و پاکدامن را که اهل تملق و ریا نیستند و به همین جهت فعلاً خانه‌نشین هستند به همکاری دعوت نمایید و به اشخاص صالح و لایق میدان بدهید. مخصوصاً مأمورینی را به شهرستان‌ها بفرستید که از نفوذ و قدرت متنفذین نهراسند و با کمال شجاعت احقاق حق مظلومین را بنمایند مأمورین کشاورزی دلسوزی را بفرستید که به افکار و خواسته‌های زارعین احترام بگذارد و به آنها به چشم برده و غلام نگاه نکنند. فرمانداران بی‌غرض و با شخصیتی را بفرستید که مردم را با کاغذپرانی سرگردان نکنند ضمناً باید مراقب باشید چنانچه هر یک از این مأمورین از مقام و موقعیت خود سوءاستفاده نمود و در نتیجه اعمال او حقی از مردم ضایع شد مأمور خاطی را به اشد مجازات محکوم کنید اگر این برنامه عملی شد و شما جناب آقای سپهبد زاهدی نکات بالا را رعایت کردید در این صورت می‌توان امیدوار بود مردم این مملکت از عدالت اجتماعی که آرزوی شاهنشاه است برخوردار خواهند شد و آقای نخست‌وزیر نیز وعده‌هایی را که به ملت و مجلس داده‌اند انجام خواهند داد.

در خاتمه دو سؤال از دولت دارم یکی مربوط به کارگران مسلولین شفا یافته شرکت ملی نفت ایران و دیگری در خصوص اداره ایلات بختیاری است تقدیم ریاست مجلس می‌کنم (صحیح است) (احسنت) در خاتمه یک سؤال دیگر است که از دولت کرده‌ام تقدیم می‌کنم.

رئیس - آقای دولت‌آبادی.

شمس قنات‌آبادی - بنده را عفو می‌فرمایید.

رئیس - اسم شما دولت‌آبادی است (قنات‌آبادی - خیر قربان) (عده‌ای از نمایندگان - آقای دولت‌آبادی نیستند). آقای امامی‏

نورالدین امامی - حقیقت واقع این بود جناب آقای خلعتبری خیلی خیلی زودتر تشریف آورده بودند اینجا اسم‌نویسی کرده بودند چون اداره جلسه با بنده بود و وقت هم کم بود بنده نگذاشتم آن روز قبل از دستور صحبت شود امروز وعده داده بودم که اسم‌نویسی بکنم و نوبت خودم را خدمت ایشان تقدیم کنم ایشان فرمودند که نمی‌خواهند خواستم یک ربع بنده صرفه‌جویی بشود و کار دیگری بکنیم ولی بیانات همکار محترم من را تشویق کرد که چند کلمه عرض خواهم کرد تقدیم کنم. جناب آقای وزیر دارایی بیرون تشریف برد یک موضوعی است که مربوط به ایشان است بایستی با حضور ایشان عرض بشود. جناب آقای بختیار فرمودند وعده‌های آقای نخست‌وزیر، آقای نخست‌وزیر اگر ۵۰ تا وعده داده‌اند بیست سی تایش را قربان تا آنجا که من می‌دانم انجام داده‌اند (صحیح است) ولی آقایان باید توجه فرمایند که از سوم شهریور به این طرف تمام دستگاه برای فساد به کار افتاده ما اگر بخواهیم اصلاح کنیم اول خودمان را باید اصلاح کنیم بعد مردم را اول من خودم را باید اصلاح کنم هر فرد خودش را باید اصلاح بکند دانه دانه است غله در انبار ما می‌گوییم هر کار خراب برای همه کس بد است اما برای من مباح این نمی‌شود اصلاح از شخص باید شروع شود (احسنت) هر کس حقیقتاً بخواهد مملکت اصلاح شود باید خودش را اصلاح کند ما باید خودمان را اصلاح کنیم اگر آقای وزیر دارایی یک دفعه بیاید بگوید نورالدین امامی برای این که حسن را برنداشتم حسین را جایش بگذارم با من مخالف است به جان خودم دیگر کسی توصیه نمی‌کند اما این شهامت لازم دارد آن وقت دیگر من هم که توصیه می‌کنم نمی‌گذارم و نخواهم گذاشت وزیری توصیه قبول کند من باید خودم اصلاح شوم دزدی‌های مجاز را قبول دارم یک روز هم به جناب آقای فرود گفتم اگر شهامت داشته باشیم و دو تا دزد را در میدان سپه با مترالیوز اعدامش کنیم به خدا ده سال

دزدی نمی‌شود ده تا رشوه بده و رشوه بگیر را بکشید دیگر رشوه دادن و گرفتن از بین می‌رود جناب آقای وزیر دارایی تجار آذربایجان از دولت مکرر استدعا کرده‌اند موضوع یاساوان راه آذربایجان دروازه ایران بود حالا بدبختانه ازآن راه مال‌التجاره‌ای وارد نمی‌شود در بندر خرمشهر مال‌التجاره زیر برف و باران می‌ماند هیچ‌گونه مانعی ندارد که مال‌التجاره‌ها بیاید در گمرک تبریز و آنجا باز بشود (بختیار - همین توصیه است که شما می‌فرمایید) متوجه نیستید حساب کنید ببینید چه می‌گویم آذربایجانی مال‌التجاره وارد می‌کند تجار تقاضا دارند این مال‌التجاره‌ها بیاید در گمرک تبریز گمرک گرفته شود مأمورین گمرک به قول یکی از رفقا آنجا تخمه می‌شکنند و بیکار هستند تاجر آذربایجانی می‌گوید مال‌التجاره‌ام را بفرست تبریز به طور یاساوان این روی اصول تجارتی است (صحیح است) مأمورین گمرک آنجا حقوق می‌گیرند خوابیده‌اند انبار در خرمشهر و جنوب کم است و در آذربایجان انبارها خالی است این توصیه نیست (صحیح است) این توصیه نیست حساب بفرمایید روی اصول تجارتی است (مهندس اردبیلی - جنس مردم آنجا خراب می‌شود) موضوع دیگر موضوع راه‌آهن آذربایجان است استدعا می‌کنم آقا یادداشت بفرمایید در این قسمت امشب در هیئت دولت مذاکره بفرمایید نمایندگان آذربایجان خواهش‌شان این است که در این قسمت توجه بیشتری بشود (صحیح است) (مکرم - خراسان را هم بفرمایید) ریل برای آذربایجان و خراسان هر دو خریداری شده است بلکه انشاءالله این قسمت راه خراسان و آذربایجان تمام بشود بقیه وقتم را به جناب آقای دکتر افشار با اجازه مقام ریاست تقدیم می‌کنم.

رئیس - آقای دکتر افشار.

دکتر افشار - بنده می‌خواستم راجع به مطلبی که از ابتدای این دوره می‌توانم بگویم که عقیده تمام وکلای این دوره است و مبارزه با فساد است چند کلمه به طور اختصار صحبت کنم چون تمام صحبت‌هایی که شده است در مبارزه با فساد بود متأسفانه به ریشه امر توجه کافی نشده است یعنی توجه نشده است که این دستگاهی که باید مجری اصلاحات باشد دستگاهی که ما می‌خواهیم برای مردم اقدامات مفیدی انجام بدهد این دستگاه را اعضای اساسیش یعنی آن اعضایی که کارها را باید انجام بدهند آن اعضاء زندگانیشان را باید ببینیم چه جور تأمین می‌شود. بارها از پشت همین تریبون گفته شده است که حقوق کارمندان دولت کفاف ثلث مخارج آنها را نمی‌دهد با علم به این اشکال هر روز صحبت از اصلاح است متأسفانه بنده چون شنیدم که در خارج بعضی از کارمندان دولت از این که لایحه پیشنهادی وزارت دارایی راجع به ترفیعات و اضافات سریعاً از مجلس نگذشته است یک مقداری نگران شده‌اند می‌خواهم عرض کنم هیچ کس با اضافات و ترفیعات کارمندان دولت مخالف نیست (صحیح است) و قطعاً هم این منظور تأمین خواهد شد البته اگر وزارت دارایی با دستگاه دولت به طور کلی راه‌حلی بیندیشد که با ایجاد رفاه برای کارمندان دولت از لحاظ اقتصادی باعث بالا رفتن قیمت‌ها و بالنتیجه باز موجب زحمت و مضیقه کارمندان نشود بهتر خواهد بود بنده فکر می‌کنم راه‌حل اصولی امکان داشته باشد جناب آقای وزیر دارایی و آن این است که معادل این پولی که به کارمند دولت داده می‌شود به آنها اجناس داده شود کوپن برای تهیه اجناس داده شود که اجناس را خود دستگاه‌های تعاونی تهیه کنند و در نتیجه هم از تقاضای زیادی که در بازار آزاد ایجاد خواهد شد به وسیله این کوپن‌ها کاسته می‌شود و هم منظور کارمندان تأمین خواهد شد (تجدد - معادل آن را مجاناً بدهند خواروبار بدهند) عوض این که پول بدهند اجناس بدهند که دولت تهیه بکند با توجه به آن مبلغی که باید پرداخته بشود مطلب دیگر که بنده می‌خواستم تقاضا کنم از جناب آقای وزیر دارایی از ایشان فوق‌العاده متشکرم چون می‌بینم که به طبقه کارمندان صحیح‌العمل وزارت دارایی توجه خاصی دارند و بنده می‌خواهم از طرف تمام کارمندان وزارت دارایی از ایشان تشکر کنم و خواستم که تقاضا کنم که به این مسئله دستگاه‌های تعاونی توجه بیشتری بفرمایند این موضوع برای تأمین آسایش کارمندان دولت فوق‌العاده مؤثر خواهد بود مطلب دیگر این بود که می‌خواستم عرض کنم راجع به تأمین مسکن کارمندان دولت اگر توجهی بفرمایند از اراضی اطراف طهران به آنها داده شود (قنات آبادی - از الهیه) و طرز ساختمانش را هم تأمین کنند و بنده فکر می‌کنم به این طریق قدم اول و مهم اساسی برای مبارزه با فساد برداشته شده است والا وقتی کارمندی زندگیش تأمین نیست این قسمت‌ها به نظر بنده جنبه تئوریش بیشتر از جنبه عملی آن خواهد بود.

۳- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای خرازی

رئیس - وارد دستور می‌شویم.

خرازی - بنده یک سؤال است از وزارت پست و تلگراف کرده‌ام که تقدیم می‌کنم راجع به قرارداد با کمپانی ژنرال الکتریک.

۴- طرح گزارش کمیسیون بودجه راجع به اجازه پرداخت حقوق و هزینه کل کشور در چهار ماهه آخر سال ۱۳۳۳ وارجاع به مجلس سنا

رئیس - آقای وزیر دارایی بفرمایید.

وزیر دارایی (دکتر امینی) - به طوری که آقایان استحضار دارند امروز ۲۸ آذر است و تا دو روز دیگر باید حقوق کارمندان دولت پرداخته شود لایحه بودجه چهار دوازدهم که تقدیم مجلس شورای ملی شده بود در کمیسیون بودجه تصویب شده و گزارشش تقدیم به مجلس شورای ملی شده است بنده خواستم استدعا کنم که با توجهی که آقایان نمایندگان به کارمندان و پرداخت حقوق آنها دارند این گزارش جز دستور قرار گیرد و مطرح شود.

رئیس - برای تقاضای تغییر دستور مجلس باید رأی بدهد آقایانی که موافقند چهار دوازدهم مطرح شود قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

ماده واحده - به وزارت دارایی اجازه داده می‌شود حقوق و کمک و مزایای کارمندان و خدمتگزاران و مصارف مستمر و غیرمستمر وزارتخانه‌ها و ادارات و بنگاه‌های دولتی و سایر مخارج کشور بابت چهار ماه آذر و دی و بهمن و اسفند سال ۱۳۳۳ را به مأخذ ۴ دوازدهم اعتبارات مصوب کمیسیون بودجه سال ۱۳۳۲ و همچنین اعتبار چهار دوازدهم کمک به سازمان شاهنشاهی و خدمات اجتماعی منظور در ردیف ۷۲ صورت شماره ۲ پیوست لایحه بودجه سال ۱۳۳۳ و همچنین ۴ دوازدهم اضافه اعتبارات مصوب سال جاری را با رعایت قوانین و مقررات مالی از درآمد عمومی کشور پرداخت نمایند اعتبارات بودجه مجلس سنا به مآخذ ۴ دوازدهم بودجه سال ۱۳۲۹ با احتساب مبلغ کمک به رسم علی‌الحساب پرداخت شود وزارتخانه‌ها و ادارات دولتی مکلفند بودجه جزء سال ۱۳۳۳ را در حدود اعتبارات مصوب در ظرف یک ماه با نظر وزارت دارایی تدوین و به موقع اجرا بگذارند به وزارت دارایی اجازه داده می‌شود بعد از پرداخت مخارج مصوب چنانچه اضافه درآمدی در آخر سال عاید شود آن اضافه را در حساب ذخیره منظور محسوب نمایند و از آن محل برای مخارجی که مهم و ضروری تشخیص داده شود با تصویب قبلی کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی پرداخت نمایند.

رئیس - آقای نقابت.

نقابت - بنده از توجه مخصوص آقایان نمایندگان مجلس عضو کمیسیون بودجه تشکر می‌کنم زیرا که در این گزارش مختصر سه صفحه‌ای بیان یک سلسله حقایقی کرده‌اند که ما را با کمال تأسف متوجه وضعیت مالی و عمرانی و اقتصادی مملکت می‌نماید البته بیان این وضعیت نباید حمل شود بر این که این اوضاع مخلوق دولت فعلی است یک رویه‌ای است در این مملکت که فساد روی فساد و خرابی روی خرابی جمع می‌شود و انباشته می‌شود اشخاصی که بعداً می‌آیند می‌گویند ما وارث آن دستگاه خراب بوده‌ایم و حالا هم هستیم و در مقام اصلاح بر می‌آییم این حرف صحیحی است ولی اشخاصی که شاغل مقامات حساس می‌شوند مثل این است که قبلاً تعهد کرده‌اند اصلاحی در دستگاه به عمل بیاورند و صرف این که وارث دستگاه فاسدی هستند کافی نیست. شاید این گزارش کمیسیون بودجه که به عرض آقایان رسیده و مطالعه فرمودید در تاریخ مشروطیت ایران اولین گزارشی باشد که به صورت فعلی به مجلس شورای ملی آمده است بنده خودم در هفت دوره‌ای که در مجلس شورای ملی بوده‌ام چنین گزارشی زیارت نکرده‌ام یعنی به این خوبی مقصودم این نیست که این گزارش بد است اول هم تشکر کردم چون یک وظیفه‌ای دارد کمیسیون بودجه در حقیقت نماینده مجلس شورای ملی است برای این که صورت دخل و خرج مملکت را تنظیم کند زیرا ملت که حاکم به وضعیت مملکت است مجلس شورای ملی که نماینده ملت است مطابق قانون اساسی بایستی بگوید این مقدار از عواید را وصول کنید و به این محل از خرج بزنید حق دارد کم کند کسر کند از مخارج از مداخل و تعدیلی ایجاد کند و اگر کسری در بودجه پیدا شد اجازه قرضه داخلی یا خارجی کسر کردن مخارج را بدهد البته بودجه تمام کشورها و تمام دولت‌ها رو به ترقی است به دلیل این که به شرب عقب برنمی‌گردد و ما هیچ وقت حاضر نیستیم به جای چراغ برق پیه‌سوز روشن کنیم یا به جای مسافرت با اتومبیل و طیاره کجاوه و پالکی سوار بشویم چون تمدن رو به جلو می‌رود حوایج هم زیاد است و برای این که این ازدیاد حوایج خرج دارد دو راه بیشتر نمی‌باشد یا به عقب برگردیم و از مخارج کم کنیم و یا جلو برویم و از راه ازدیاد تولید بتوانیم حوایج مملکت و کسر بودجه را جبران کنیم این مطلبی هست اقتصادی که فکر ندارد و در تمام ممالک هم همین رویه را عمل می‌کنند و در کشور ما ملاحظه فرموده‌اید که روز به روز بر حجم بودجه و بر مقدار خرج افزوده می‌شود این مقدار خرجی که اضافه می‌شود و متناسب با حوایج رو به ترقی است از کجا باید جبران شود اگر بگوییم بر پورسانتاژ و بر مقدار تاکس مالیات‌ها و عواید اضافه کنیم بلافاصله باید توجه کنیم به استطاعت ملت و ببینیم مردمی که استطاعت پرداخت این بودجه سنگین را ندارند چگونه می‌توانند این اضافه مخارج را بپردازند و بالنتیجه دچار کسر می‌شویم وقتی دچار کسر شدیم آدم محتاج رنگ زردی می‌کشند آن که شیران را کند روبه مزاج احتیاج است بالاخره دست به طرف اجانب دراز می‌کنیم استقراض می‌کنیم چرخ‌های مملکت دچار مضیقه زنگ‌زدگی می‌شود و کارمان پیشرفت نمی‌کند این است که مجلس شورای ملی اولین وظیفه و بهترین وظیفه‌ای که دارد توجه به بودجه کشوراست و به همین جهت در نظامات مجلس در همه جا مقرر شده است که بی‌حد و حصر تا آن حدی که بودجه مطرح است نمایندگان حق صحبت دارند و چیز دیگری مطرح نمی‌شود و می‌توانند حرف بزنند و صرف وقت بکنند جلسه هم

تعطیل نمی‌شود مگر به عنوان تنفس برای این که این کار مهم جز دستور است حالا نمایندگی مجلس شورای ملی با کمیسیون بودجه است و البته توجه دارند آقایان که اشخاص وارد و بصیر در امور مالی اشخاص مجرب در امور مملکتی را ما از شعب برای عضویت کمیسیون بودجه انتخاب می‌کنیم و خیلی دقت می‌شود که انتخاب اعضای کمیسیون بودجه از افراد مجرب و توانا و با سابقه باشد ماالآن از افتتاح مجلس شورای ملی تا حالا که نزدیک یک سال است چشم‌مان به در کمیسیون بودجه دوخته شده و در حال انتظاریم که این کمیسیون حاصل مطالعات و جلساتی را که هفته‌ای دو سه روز کرده‌اند و به ما چه خواهند داد و چه راه‌حلی پپدا کرده‌اند و برای یک ملتی که به زیر بار این بودجه سنگین ناله می‌زند حالا این گزاشی برای ما آمده است آقای ارباب خواهشمندم راجع به بندرعباس و مخارج عمرانی آنجا و فساد بنادر و خرابی و راجع به این که در سر حدات جنوب یک خانه آجری دیگر باقی نمانده است (صحیح است) یک مقداری توجه بفرمایید و این مسئله بودجه را یک قدری جدی بگیرید چون خیلی میل داشتند و جزء دستور قرار گرفت در طی این بودجه ده هزار و ۸۴۸ میلیون ریال درآمد پیش‌بینی شده و ۱۲۲۳۵ میلیون ریال مخارج بالنتیجه مبلغی کسر اما به صورت ۱ و ۲ و ۳ یعنی درجه اول و دوم و سوم مخارجی که در نظر گرفته شده در درجه سوم به عنوان مخارج تولید و عمرانی ۲۸۵۰ ریال برای تمام مملکت است یعنی ۲۸۵ میلیون تومان برای عمران و تولید در تمام مملکت کمیسیون محترم بودجه در گزارش خود در صفحه دوم می‌نویسد اگر ما بخواهیم ۲۸۵ میلیون تومان محل عمرانی و تولیدی کشور را تصویب کنیم لازمه‌اش این می‌آید که عده بیشماری مستخدم از کار بر کنار شوند و این خلاف مصلحت است نتیجه چه می‌شود نتیجه این می‌شود که با همین خرابی و همین فساد بااین که هیچ وسیله تولید و تولید ثروت در مملکت نباشد بسازیم عرض کردم راه جلوگیری از خطر و پرداخت کسر بودجه و تأمین تمام حوایج و ایجاد سعادت در مملکت ازدیاد تولید است و ما وقتی توانستیم از دل خاک گندم بیشتر بیرون بیاوریم ثروت بیشتر ایجاد کنیم نتیجه‌اش این می‌شود که پول بیشتر داریم می‌توانیم بچه‌های خودمان را تربیت کنیم سطح فرهنگ را بالا ببریم سطح بهداری را بالا ببریم سدهای مملکت را ببندیم از رودخانه‌ها استفاده کنیم تمام این استفاده‌ها را داریم ولی وقتی‏ که خود مردم استطاعت تولید ثروت نداشتند و دولت هم که انحصار تجارت و ثروت را دارد و هم در تمام شئون به وسایل قانونی مداخله دارد و دیریژه می‌کند یک ملتی را به طرف سعادت و رفاه راهنمایی می‌کند به طرف تولید ثروت در بودجه مملکت ۲۸۵ میلیون تومان برای عمران و تولید ثروت می‌گذارند و کمیسیون بودجه می‌گوید که بعد از مطالعه ما دریافتیم که به هیچ وجه محلی ندارد که این رقم را تصویب کنیم نتیجه این می‌شود که وضعیت تولیدی به کلی خراب است پس چه می‌کنند مردم آنچه در عمل می‌بینیم مردمی هستند که شور این کار را دارند مردمی هستند که میل دارند ثروت در مملکت زیاد بشود املاک آباد بشود از دل خاک نانی برای مردم گرسنه در بیاید اینها با آن شور و شعف شخصی خودشان می‌پردازند به استقراض می‌روند سراغ بانک‌ها، املاک و خانه‌ها و زندگی‌شان را گرو می‌گذارند در یک بانکی با صد چهار، صد پنج، صدی شش پول می‌گیرند ضمانت‌نامه می‌گیرند از یک بانک دیگری قرض می‌گیرند ۵ درصد ده درصد ۱۲ درصد قرض می‌گیرند با مخارج زیاد محضر با عوارض با مالیات‌ها روی هم رفته پانزده درصد نزول می‌دهند و بعد این پول را برمی‌دارند خرج مصارف تولیدی و عمرانی می‌کنند کارخانه تهیه می‌کنند زراعت می‌کنند خانه می‌سازند اگر بتوانند با آن پول صدی شش، صدی پنج، صدی بیست، از آن محل عمرانی استفاده می‌کنند هم نزول آن را می‌دهند و هم قرضشان را می‌پردازند متأسفانه موفق نمی‌شوند و آن منافع حاصل آنها نمی‌شود و یک سلسله عوامل سیاسی و قضایی و اقتصادی دارد که موفق نمی‌شوند و بالنتیجه آن قرض به گردنشان مانده و رو به فقر و فنا می‌روند و نمونه این مردم خود دولت است خود دولت عبارت است از آن شخصیت حقوقی است که برای ازدیاد تولید برای تهیه بهداشت و فرهنگ و ایجادامنیت و قدرت در مملکت از راه استقراض وارد شده است به همین جهت وقتی مراجعه کنیم که دولت چه قدر به بانک ملی مقروض است چه قدر به دستگاه‌های اقتصادی مقروض است واقعاً انسان مرتعش می‌شود بنابراین ما به دولت به آن شخصیت حقوقی مطلق اعم از این که حالا است یا گذشته است یا آینده است و آن رجالی که بر صدر دولت واقع شده‌اند و مدعی توانایی برای انجام امور اصلاحی مردم هستند می‌گوییم آقایان عزیز این رویه‌ای را که ده سال شماادامه دادید و هی پول قرض کردید این راه را رفتید برای تولید به نام سعادت و به نام تجارت و به نام فرهنگ و به نام اقتصاد نتیجه‌اش این شده است که شما رو به ورشکستگی می‌روید و مردمی هم که به تبعیت از شما می‌کنند با سرمایه‌های شخصی و بضاعت مزجات خودشان دنبال شما می‌آیند آنها هم به همین بدبختی گرفتارند همین طور مراتب را طی کنیم تا برسیم به آخرین مرحله و حضیض ذلت و بدبختی این که شایسته نیست مقتضی نیست یک قدری دستگاه دولت کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی که مجموعاً قوه متفکره و قوه عاقله یک کشوری را تشکیل می‌دهند بیشتر توجه کند یک کمیسیون‌های فرعی متفکر متخصص برای این کار تشکیل بدهند و نقشه آنها را تبعیت کند وقتی که تا حالا رفتیم و نرسیدیم لابد عیبی در این کار هست به عقیده بنده این گزارش کمیسیون بودجه بسیار گزارش خطرناکی است و بالاخره رویه ما را به همان رویه مخاطره‌آمیز سابق نگه می‌دارد.

رئیس - آقای نقابت در یک دوازدهم به طور اختصار باید صحبت کنید.

نقابت - موضوع مخارج عمرانی که در این بودجه کریتیک شده است و گفته شده است که ما محلی برای آن نداریم و چون وضعیت درآمدمان با وضعیت خرجمان متناسب نیست هرگاه مخارج عمرانی را تصویب کنیم مردم بیکار می‌شوند هرگاه بودجه مردم را تصویب کنیم مخارج برای عمران نداریم ما را متوجه این نکته می‌کند که هیچ یک از اصلاحات در هیچ یک از شئون مملکت میسر نیست این باب عمران در تمام شئون ما ساری و جاری و قابل توجه است در باب گرانی اجناس و ارزاق همه ناله دارند تمام زن و بچه مردم فریاد دارند که ما درآمدمان، حقوق‌مان متناسب با مخارج‌مان نیست (صحیح است) و روز به روز هم میزان گرانی اجناس ترقی می‌کند تکلیف ما چیست یک فکری به حال ما بکنید این مطلب جبرانش به وسیله ازدیاد عمران و تولید است اگر تولیدمان زیاد بشود و خواروبار و سایر مواد ضروری زیاد به دست بیاید قیمت‌ها پایین می‌آید زیرا کمی آنها باعث زیادی قیمت شده است در باب فقر عمومی و بیکاری که باید مردم کار کنند و پولی به دست بیاورند و بتوانند زندگی کنند و ایجاد کار فقط از راه ایجاد تولید است وقتی که راه‌آهن سرتاسری در ایران ساخته شد واقعاً برای مستخدمین دولت برای ادارات دولتی مستخدم پیدا نمی‌شد بنده در بدو شروعش خودم رئیس عدلیه خوزستان بودم به بنده اجازه داده شده بود که ده تا مأمور اجرا برای تشکیل دایره اجراییات خوزستان استخدام کنم به دلیل این که آنها می‌رفتند داخل در کارهای ساختمانی داخلی در کارهای عمرانی و هیچ کاری که نمی‌کردند از توی بیابان یک مشت سنگ و ریگ جمع می‌کردند و می‌آوردند پای راه‌آهن می‌ریختند به عنوان پالاس و پول می‌گرفتند چون کار در مملکت بود، ساختمان در مملکت بود تولید در مملکت بود مردم مشفول بودند هم پول‌شان را می‌گرفتند و هم نان‌شان را می‌خوردند هم بچه‌شان را تربیت می‌کردند و بالاخره شکایت و گله نداشتند ما الان گفتیم تولید و عمران‌هایی به موجب این لایحه به موجب این ورقه‌ای که در پنج دقیقه دیگر ما با یک قیام تصویب خواهیم کرد رقم ۲۸۵ میلیون تومان عمرانی مملکت به صفر منتهی خواهد شد (عبدالصاحب صفایی - پنج دقیقه دیگر نیست قربان دو سه روز دیگر این کار خواهد شد چون برای نظر مشورتی باید برود سنا) و آنچه اقتضا دارد نسبت به این چهار دوازدهم یک دوازدهم دو دوازدهم آن هم در حال ضرورت به عنوان اکل خود مردم خود مستخدمین راضیند خدا می‌داند راضیند تمام مردم ایران با هم همکاری دارند و دست به دست هم داده‌اند ایرانی خائن نیست دست به دست هم می‌دهند برای آبادی این خانه خراب و با هم کار می‌کنند این مطالبی که می‌گویم نتیجه یک عمر تجربه است و دیدیم که با ما همکاری می‌کنند یک قدری خودمان هم همکاری کنیم این فقر عمومی و بیکاری و گرانی حاصل این است که وسیله‌ای برای تولید ثروت و وسیله‌ای برای تشویق این کارها نیست در باب خرابی املاک صحبت کنیم قناتی نیست، رودخانه‌ای نیست، سد نیست، وسیله نیست گندمی که تولید می‌شود خریدار ندارد راه ندارد صادراتش دچار زحمت است تمام اینها منتهی می‌شود به همین کلمه عمران و تولید ثروت آن هم پول می‌خواهد وسیله می‌خواهد بانک کشاورزی باید سرمایه‌اش زیاد بشود بانک رهنی باید سرمایه‌اش زیاد شود کمک‌هایی به اینها داده بشود یک قدری باید به اینها توجه بشود که در مسئله خریداری تراکتورها در صنعتی کردن زراعت توجه بشود آنچه را که واقعاً می‌شود گفت مشوق تجارتخانه‌ها مشوق مردم در ایجاد ماشین و وسایل و غیر ذلک هست همان سود محسوس آنی کمیسیونری است که در این معاملات به دست می‌آید اما نتیجه‌اش صفر است در باب صادرات ناچاریم امعان توجه بیشتری بکنیم.

رئیس - آقای نقابت وقت شما تمام شد این گزارش دوازدهم است وقت طرح بودجه می‌توانید زیاد صحبت کنید. آقای وزیر دارایی

وزیر دارایی - بنده اولاً خواستم از این موقعیت استفاده کنم و به سهم خودم از زحماتی که آقایان اعضاء کمیسیون بودجه متحمل شده‌اند تشکر بکنم ضمناً خواستم نظر جناب آقای نقابت را جلب بکنم این گزارش را که ملاحظه می‌فرمایید نسبت بودجه‌ای است که در اردیبهشت تقدیم مجلس شورای ملی شده و از آن تاریخ به این طرف خیلی عوامل تغییر کرده در آن تاریخ که این بودجه مطرح شد شاید خیلی آقایان ایراد کردند و بنده همین جا عرض کردم که بهتری راه برای رفع بحران مالی مملکت این است که دولت حقیقت مطلب را به مردم بگوید که متوجه خطر و عواقب وخیم بدمالی باشند الان هم بنده خیال می‌کنم که این که جناب آقای نقابت یک قدری نگران شدنداز حقیقت نگران شدند هیچ ضرری ندارد بایستی حقیقت را دید راه چاره برایش تعیین کرد همان‌طور که ملاحظه فرمودید این بودجه سه قسمت داشت قسمت اول درآمد و هزینه‌اش دو قسمت دیگر قسمت دوم و قسمت سوم که قسمت سوم عمرانی بود این قسمت عمرانی و تولیدی را از هر لحاظ گذاشته بودند که آقایان چه در کمیسیون

بودجه چه در مجلس شورای ملی توجه بفرمایند که درآمد مملکت محل صرف چه می‌شود همان‌طور که ملاحظه فرمودید این درآمد بعد از این که ما حقوق و مزایا و مخارج جاری دولت را بپردازیم خودش دویست میلیون تومان کسر دارد بنابراین چیزی برای قسمت عمرانی و تولیدی نمی‌ماند واین که مخبر محترم کمیسیون بودجه اینجا تذکر دادند که اگر قرار می‌شد که ما این قسمت عمرانی را تصویب می‌کردیم بایستی یک عده از کارمندان را بیرون می‌کردیم و کسر می‌کردیم این حقیقت مطلب است این دلیل بر این نمی‌شود که آقایان معتقد و مؤمن باشند به این که کار عمرانی در مملکت نباید انجام بشود بلکه این مؤید این نظر است که اگر شما بخواهید کار عمرانی انجام بدهید و باید انجام بدهید برای این که تولید مملکت باید زیاد بشود بایستی فکر یک درآمدهای فوق‌العاده را کرد خوشبختانه بعد از حل مشکل نفت و تحصیل درآمد از این ممر و اعتبارات که کشورهای خارج به ما پیشنهاد کرده‌اند و امیدوارم که به همین زودی مورد تصویب مجلس واقع بشود یک درآمدهایی برای مملکت تحصیل شده و سازمان برنامه هم‏ همان‌طور که آقایان مسبوق هستند مشغول تنظیم برنامه‌ها و پروژه‌ها و طرح‌هایی است و اینها را به موقع اجرا می‌گذارد و این نگرانی که جناب آقای نقابت اینجا اظهار فرمودند رفع می‌شود کما این که الآن برنامه‌های راه‌سازی و خیلی کارهای دیگر تمام شده و دارد به مرحله اجرا درمی‌آید بنابراین این که فرمودند که در ظرف دو ساعت یا در ظرف ۳ روز اگر این چهار دوازدهم تصویب بشود به کلی قسمت عمرانی از بین خواهد رفت این صحیح نیست برای این که محل تأمین بودجه عمرانی در این قسمت درآمد نفت و درآمدهای فوق‌العاده دولت است که انشاءالله از این راه اجرا خواهند شد البته در موقع تنظیم نقشه در طرز اجرای نقشه مثل گذشته ولخرجی نمی‌شود و واقعاً عاید مردم و مملکت می‌شود و البته آقایان در کمیسیون برنامه تشریف دارند ممکن است سؤال بفرمایند که این درآمدها درست مصرف شود و عایدش نصیب مردم بشود عرض کنم در قسمت انحصارات و دخالت دولت در این امور بنده خیال می‌کنم که شاید مملکت انشاءالله این سعادت را داشته باشد که در این دوره مجلس قدم‌های جدی و سریع برای سعادت مملکت برداشته بشود لایحه‌ای در مجلس سنا با موافقت دولت تصویب شد که اساس تجارت مملکت براساس آزادی تجارت باشد منتهی تحت شرایط و مقرراتی امیدوارم که مجلس شورای ملی این قسمت را مورد توجه قرار بدهد و اگر جرح و تعدیلی لازم دارد به عمل می‌آید و بعد از این که این قانون تصویب شد راجع به کمیسیون ارز و تعهدات ارزی و سایر قسمت‌ها هم امیدوارم که جریان و تشریفات را ساده بکنیم که حقیقتاً تجارت مملکت به راه بیفتد واین قید و بست‌هایی که هست کم‌کم از دست و پای تجارت برداشته بشود بنده امیدوارم و البته خیلی از آقایان هم ممکن است که مثل بنده فکر بکنند که اصلاح امور این ممکلت خیلی مشکل نیست اگر برنامه منظم و صحیح با پشتکار و با ثبات دستگاه ادامه پیدا کند بنده امیدوارم که نتیجه مطلوبه حاصل شود (شادمان - نرخ ارز چه طور شد؟) عرض کنم جناب آقای شادمان راجع به نرخ ارز می‌خواستم از آقایان تقاضا کنم که راجع به نرخ ارز این قدر تعجیل و اصرار نفرمایند برای این که همین تعجیل در مجلس باعث شده است که بازار راکد است و واردکننده و صادرکننده هر دو نگران هستند بعضی حرف‌ها گفته شده که ناندانی در این کار هست اما توجهی باید بشود و مطالعه دقیق بشود که نه صادرکننده متضرر بشود و نه واردکننده در زحمت باشد همان‌طوری که الان جناب آقای نقابت تذکر دادند اساس اقتصاد مملکت در تولیدش است و تولید هم یک قسمتش مربوط به صادرات مملکت است اگر صادراتی در بین نباشد تولیدی هم در بین نخواهد بود و دستگاه هم راکد می‌شود و اگر آقایان تصور می‌کنند که ارز یک مرتبه آن قدر پایین بیاید (شادمان - بنده هم مقصودم این بود که جنابعالی این توضیحات را در این مقام رسمی بفرمایید) بله ما تا تاریخ دهم بهمن همان‌طور که متعهدیم نرخ را ثابت نگه می‌داریم و این باز از لحاظ حفظ وضعیت اقتصاد مملکت است برای این که اگر ماه به ماه بخواهید نرخ تعیین کنید نه صادرکننده جنسی صادر می‌کند نه واردکننده خودش را تعهد می‌کند امیدوارم در دهم بهمن که به یک نسبت خیلی معتدلی نرخ ارز تنزل خواهد کرد بتوانیم برای یک سال نرخ را ثابت نگه داریم که تکلیف اقتصاد مملکت روشن باشد و از این جهت جای نگرانی به عقیده بنده نیست بنده می‌خواستم عرض بکنم که در قسمت تصویب چهار دوازدهم آقایان نگران نباشند و اجازه بدهند که این چهار دوازدهم تصویب شود چون یک جریانی بود و بعضی تصور می‌کردند که اگر یک دوازده باشد بهتر است (جسارت است عرض می‌کنم) ریشه دولت همیشه در دست مجلس هست و اگر غیر از این باشد وزیر دارایی را نمی‌شود دیگر پیدا کرد بنده می‌خواستم خدمت آقایان عرض بکنم که به هیچ وجه من‌الوجوه یک چنین نگرانی در بین نیست بالاخره دولت محتاج به مجلس است و ناچار است با مجلس کار بکند و تمام لوایح ما گرو آقایان است و این یک دوازدهم یک دوازدهم واقعاً هم وضع دولت را بلاتکلیف نگاه می‌دارد و هم این که وضع بودجه ۳۴ را معوق می‌گذارد بنابراین همان‌طوری که سفارشاتی شده است در مقدمه این لایحه به دولت امیدوارم که با همکاری و کمک کمیسیون بودجه و جدیتی که خواهد شد برای بودجه سال ۳۴ سعی خواهم کرد که برای بودجه ۳۴ یک بودجه جامع‌الاطرافی تهیه بشود و بنده هم سعی خواهم کرد انشاءالله حتی‌المقدور کسرش کم باشد و بنده می‌خواهم به جناب آقای نقابت عرض کنم که کسر بودجه مانعی ندارد اگر محلی برای پرداختش باشد یک مملکتی که در حال ترقی هست و به قهقرا نمی‌تواند برگردد قطعاً باید مخارجش بالا برود ولی آن چنان مخارجی که ضرورت داشته باشد نه ولخرجی بنابراین اگر یک مخارج صحیحی باشد اگر درآمد امروز تکافو پیدا نکند امیدوارم که بتوانیم با ازدیاد تولید یا تکثیر درآمد مردم دولت هم درآمدش افزایش پیدا بکند و بتواند هزینه‌ها را بپردازد و البته بنده هم تکرار می‌کنم که در قسمت هزینه حتی‌المقدور باید حداکثر وقت و مراقبت را کرد و هزینه‌های زائد و غیرضروری را کسر کرد (صحیح است).

رئیس - آقای دولت‌آبادی.

دولت‌آبادی - آقایانی که به نام موافق یا مخالف در این چهار دوازدهم صحبت می‌کنند تذکراتی می‌دهند که برای مملکت و دولت باارزش است مخصوصاً بیانات جناب آقای نقابت همه صحبتی از درد دل مردم و حوایجی بود که گفتنش ضروری است و انشاءالله منشأ اثر قرار خواهد گرفت.

(بعضی از نمایندگان - انشاءالله) بنده هم که به نام موافق با این چهار دوازدهم صحبت می‌کنم البته وضعیت مملکت و گرفتاری‌های دولت و زحماتی را که مواجه هستند در نظر گرفته‌ام و اشهد بالله تهیه این گزارش به نظر بنده قابل تقدیر است زیرا عیب پوشیدن عیب است عیب گفتن عیب نیست بایستی معایب را گفت و در راه چاره‌جویی او قدم مؤثر برداشت البته اساسی‌ترین مطلب و مهم‌ترین کار این مملکت کار بودجه اوست و بزرگ‌ترین وظیفه مجلس هم تعدیل بودجه و تصویب بودجه است تا بتواند مملکت حساب دخل و خرج خودش را داشته باشد و این جای تأسف است که بعد از حوادث ناگوار و جنگ اخیر تعادل بودجه از دست رفته است (صحیح است) اما بجاست که بنده هم موافق هستم در عین حال راجع به علل و موجباتی که این وضعیت را ایجاد کرده است جمله‌های کوتاهی را عرض بکنم و مخصوصاً از آقایان وزیر دارایی و دستگاه دولت انتظار دارم که اگر خودشان هم موافق هستند که این علل و اسباب موجب این وضعیت شده است به آن توجه داشته باشند و در رفعش فکری بکنند چه طور مملکت می‌تواند بودجه‌ای تنظیم کند که در او رقم مهمی برای مصارف تولیدی نداشته باشد؟ مملکت ما بعد از حوادث جنگ رشته امورش از هم گسیخته شده و این بی‌عدالتی و انحراف شروع شد که هزینه‌های سنگینی برای ما تحمیل شد از کار و فعالیت در مملکت کاسته شد تا به امروز کشید باز هم بایداین عیب را گفت زیرا گفتن این عیب تنها برای راهنمایی و رفع مشکلات است در مملکت ما کارهای عمرانی تقریباً مرده است و زندگی مملکت را اگر بخواهیم تشریح کنیم صدی هشتاد از راه خدمت دولت امرار معاش و ادامه حیات می‌کنند (یک نفر از نمایندگان – بیشتر) و این جای تأسف است برای یک مملکتی که این قدر منابع و ثروت طبیعی دارد این قدر میدان فعالیت دارد از جهت زراعت، معادن، صناعت و اینها همه خوابیده است و تمام منتظرند آخر ماه بودجه بگذرد و مستقیم و غیرمستقیم از خزانه دولت ارتزاق کنند همان بودجه‌ای که الآن مرا الزام می‌کند که بیایم اینجا و از آن دفاع کنم و این اضطراری است اما آن بیست درصد دیگر بدبختانه نه این کار بودجه مملکت کار اکثر اینها برای مملکت مضرتر است این را هم توضیح می‌دهم آن بیست درصد هم که از راه خدمت دولت امرار معاش نمی‌کنند از راه دخالت در ارزاق مملکت ارتزاق می‌کنند علت این همه گرانی وجود این وسایط و دلایل در کار ارزاق است و چیز دیگری نیست برنج را که در گیلان می‌خرید یا چایی را که در گیلان می‌خرید یا چیزهای دیگری را که از سایر نقاط می‌خرید این قدر دلال و واسطه بایستی ارتزاق بکنند که آن که مولد ثروت به دست می‌آورد و بایستی که به مصرف‌کننده برسد شاید بدون اغراق پنجاه درصد یا بیشتر می‌خواهم عرض کنم بیست درصد قیمت تا سی درصد قیمت را به بیشتر تولیدکننده نمی‌دهد دلیل خیلی روشنی که برای آقایان قابل تحقیق است همین بازار تهران است همین بازار خواروبار و میوه تهران است ببینید کشاورز ورامین آنچه که به دستش می‌رسد با آنچه که از دست مصرف‌کننده و از جیب مصرف‌کننده درمی‌آید چه تناسبی دارد اگر به همین یک مثال دقت و توجه بشود بسیاری از علل گرانی زندگی روشن خواهد شد اما اگر در مملکت کار تولیدی مؤثر باشد طبیعی است که مردم زیر بار احتکار و دخالت در ارزاق نمی‌روند برای این که این کار روی هم رفته شرعاً هم اشکال دارد و هیچ‌کس حق ندارد ارزاق مردم را بگیرد انبار کند به خیال این که گران‌تر بفروشد اخلاقاً هم درست نیست شرعاً درست نیست اما بالاضطرار این کار را می‌کنند من نمی‌خواهم در این باره زیاده‌روی بکنم که حتی دخالت‌های ناروایی هم در جمع و جور کردن اجناس و تقلب‌های صنعتی هم درش هست که هم جنس را خراب می‌کنند و هم گران بنابراین دولت اگر بخواهد چاره‌جویی در این کار کند باید حتماً تمام قوای خودش را صرف ازدیاد کارهای تولیدی مؤثر برای مملکت بکند یک کار دیگر هم بایستی دولت بکند و اتفاقاً این مورد نظر همه همکاران محترم هست این دولت و حتی دولت‌های گذشته هم تا حد حسن‌نیت به آن منعطف بوده‌اند و با حسن‌نیت این مطلب را مورد توجه

قرار داده‌اند اما دولت فعلی باید این را عملی کند و آن این است که بار سنگین استخدام را باید از روی دوش ملت ایران برداشت و راه او هم این است که از این سرمایه‌های خداده بایستی اراضی و املاکی که مهیا برای زراعت است از این کارخانه‌جاتی که شاید زیاد گردش آنها به سود مملکت نیست اینها را به مستخدمین دولت عرضه کنند که شما هم عضو این مملکتید بیایید و به جای این که هر روز و هر ماه منتظر باشید که بودجه تصویب بشود بیایید از این اراضی بردارید کمک هم بکنید بهشان بروند زراعت کنند بروند صناعت را پیش ببرند و این بار بودجه مملکت را سبک‌تر کننداین هم پیشنهاد اساسی بنده است برای تعدیل هزینه یعنی بودجه‌ای که صرف پرداخت حقوق به مردم می‌شود و چه بسا موارد که جا دارد اگر دولت دقت کند اشخاصی باشند که حاضرند با یک تشویق کوچکی این کارها را رها کنند و بروند به کار آزاد بپردازند (صحیح است) البته حوادث ناگواری در این دو سه سال اخیر برای مملکت ما پیش آمده است که این حوادث ناگوار هم رشته‌های زندگی ما را یک قدری پاره کرده است و اینها را هم دولت باید جمع و جور کند مسئله سال گذشته و حتی بهار و پاییز و امسال نزول باران‌های سیل‌آسا خساراتی وارد کرد و آن منابع محصول کشاورزی و زراعت ما را هم که بتواند کمکی به ارزاق و پرداخت بودجه سنگین مملکت بکند از بین برد بنده خودم در بیست روزه اول آذر ماه در اصفهان بودم البته کم و بیش به استحضار آقایان رسیده است نزول باران شدید موجب خرابی و خسارت سنگینی شد برای این مملکت مردم اصفهان و مخصوصاً ساکنین قسمت‌های شرقی و شمالی شهر بیشتر و همچنین شیراز آباده قسمتی از کرمان یزد و اردکان اینها خساراتی دیدند که‏ قسمتی از قنوات‌شان از بین رفت و همچنین بوشهر که نمی‌دانم این چه مصایبی بود بر مملکت وارد شد که منافع و عایدات مشروع ما که زراعت است از بین برود و من اینجا تذکر می‌دهم به دولت برای تعمیر قنوات حتماً بایستی کوشش فی‌الفور بکنید از آقای وزیر کشاورزی تمنا می‌کنم و همچنین جناب آقای وزیر دارایی هر دو آقایان چون این کار وظیفه آقایان است همین فردا در هیئت دولت مذاکره بفرمایید یک هیئتی را بفرستید بروند و این قسمت‌های آسیب‌دیده را بازدید کنند اگر امروز توجهی نشود من صریحاً می‌گویم قنواتی که از کار افتاده است دیگر تعمیر آن در قدرت مردم بیچاره نیست (صحیح است) بدانید که اینجا دیگر نمی‌توانند این قنوات را آباد کنند با قوانینی هم که داریم برای بانک کشاورزی و برای بانک رهنی دچار مشکلاتی هستند این که مکرر گفته شده است که قوانین گذشته به نفع طبقات مخصوص و به ضرر مردم گذشته است راست است به این نکته توجه داشته باشید (صحیح است) بانک کشاورزی و بانک رهنی به این مالکین جزء نمی‌تواند وام بدهند این مطلب را مجلس و دولت باید حل کنند که بتواند آن کسی که یک دانگ خانه دارد برای تعمیر خانه‌اش از بانک وام بگیرد و استفاده کند و همچنین در بانک کشاورزی آن کسی که یک جفت از ملکی دارد باید بنشیند تا ملک خراب بشود و آن کسی که چهار دانگ دارد بیاید این را هم به ثمن به خمس ببرد و بعد به او قرض بدهیم این است که بنده تمنا می‌کنم از آقایان که با این لایحه هم موافقت کنند که بگذرد و آقای وزیر دارایی هم روی‌شان نشد که خودشان بگویند ولی بنده عرض می‌کنم که به شما مژده داده‌اند که بودجه متعادل ملکت را برای سال ۱۳۳۴ در اسفند ماه به مجلس بدهند (انشاءالله) و این آخرین موافقتی است که مجلس شورای ملی با تصویب لوایح یک دوازدهم و چهار دوازدهم می‌کند بنابراین انشاءالله به نتیجه خواهیم رسید در خاتمه می‌خواهم عرض کنم نسبت به حوادثی که برای اصفهان و شیراز و یزد و فارس پیش آمد مخصوصاً دولت باید توجه بکند از اینها رفع خسارت بکند اقداماتی هم شده است از طرف دولت شیر و خورشید سرخ مخصوصاً از طرف لشگرهای آنجا که فرد فردشان آمدند با مردم کمک کردند موجب تشکر و سپاس‌گذاری تمام آن نواحی است (صحیح است).

رئیس - آقای مشایخی مخبر کمیسیون بودجه.

مشایخی - کمیسیون بودجه در نظر داشت راپرت جامعی راجع به اوضاع مالی کشور و وضع اقتصادی مملکت تقدیم مجلس شورای ملی بکند ولی به این جهت گزارش خودش را تقدیم نکرد زیرا مطابق آیین‌نامه در موقعی که یک یا چند دوازدهم مطرح است فقط و فقط در حدود یک دوازدهم مجلس شورای ملی به بحث و مذاکره می‌پردازد و گزارش وقتی مورد رسیدگی و بحث خواهد بود که بودجه کل کشور مطرح باشد (بهادری - و آن هم مطرح نخواهد شد) و چون در نظر است که گزارشی راجع به بعضی از اضافات تقدیم بکنیم بنابراین مذاکرات کلی در اطراف اوضاع اقتصادی کشور را موکول به وقت دیگر می‌کنیم فقط با تأیید تمام مطالبی که در گزارش به عرض آقایان رسیده است می‌خواهم اضافه کنم که کسر بودجه سال ۱۳۳۳ ناشی از اعمال مربوط به تصدی دولت در سال ۱۳۳۳ نیست این لایحه بودجه سال ۱۳۲۹ است در مقدمه این وقتی که دولت لایحه به مجلس داده است ذکر شده است که بودجه کشور با کسر مبلغ ۳۳۵۵۰۰۰۰۰۰ ریال در سال ۱۳۲۸ به تصویب مجلس شورای ملی رسیده و همین‌طور در ضمن توضیح مقدمه راجع به درآمد و هزینه سال ۱۳۲۹ دولت صراحتاً می‌گوید که با کمال تأسف درآمد سال ۱۳۲۹ در حدود هشتصد میلیون تومان و مخارج در حدود یک میلیارد و صد میلیون تومان است (دکتر جزایری - آقای مشایخی کمیسیون بودجه مخارج سال‌های گذشته را تعدیل کرده است) تعدیل کمیسیون بودجه صورتش را به عرض آقایان می‌رسانم که متأسفانه فقط و فقط یک سلسله الفاظ بیشتر نبوده است از جمله بودجه سال ۱۳۳۲ در کمیسیون بودجه به صورت ظاهر بودجه متعادل بوده اما دلیل این که بودجه متعادل نبوده چیست؟ دلیلش این است که از کمک آمریکایی‌ها ما توانستیم کسر خرج سال گذشته‌مان را تأمین بکنیم درآمدهای پیش‌بینی شده در سال‌های قبل اساساً در موقع پیش‌بینی خارج از حد اعتدال پیش‌بینی کرده بودند در موقع وصول هم به آن میزانی که واقعاً بایستی وصول شود نرسیده‌اند و درآمدهای وصولی با ارقام پیش‌بینی شده به هیچ وجه تطبیق نمی‌کند جناب آقای دکتر جزایری مخارج پیش‌بینی شده صد در صد انجام شده ولی درآمدهای پیش‌بینی شده در تاریخ تنظیم بودجه مبنای صحیحی نداشته و خیلی صریح عرض می‌کنم که در یکی از سنوات متصدیان وصول را در کمیسیون بودجه خواسته‌اند و به آنها گفته‌اند که برای تعادل بودجه خواهش می‌کنم موافقت بکنید که سطح درآمد پیش‌بینی شده را یک قدری بالا ببریم توجه بفرمایید که مبنای کسر بودجه مربوط به تصدی دولت فعلی نیست و مربوط به سنوات قبل است. منشأ اساسیش را از سال ۱۳۲۰ باید جستجو کرد. علت اساسیش این است که صدی هفتاد درآمد دریافتی و وجوه حاصله به عنوان مالیات به مصرف حقوق مستخدمین می‌رسد و مستخدمین هم در سخت‌ترین شرایط زندگی می‌کنند وضع زندگی‌شان خیلی بد است حقوق‌شان خیلی ناچیز است. اشل حقوق سال ۱۳۰۰ هنوز در دست اجراست و به هیچ وجه من‌الوجوه با زندگی امروز تطبیق نمی‌کند. دولت هم مادام که برای اینها راه‌حلی پیدا نکرده از طریق تقسیم خالصه‌جات یا از طریق بازخرید حقوق یا از طریق ایجاد کار مادام که راه‌حلی برای آنها نتواند پیدا کند مصلحت نیست یک نفر مستخدم را براند و بر کنار بکند بنابراین ما کسر بودجه داریم و باید صریح اعتراف بکنیم و بنده خوشوقتم که به عرض آقایان برسانم که کمیسیون بودجه در سال ۳۳ نمی‌خواست گزارش خلاف واقع بدهد باید نقص را گفت و در مقام اصلاح برآمد و حقیقت مطلب این است که از بودجه یک میلیارد و دویست تومانی که در سال ۳۳ پیش‌بینی شده در حدود دویست میلیون تومان آن درآمد احتمالی بوده است بنابراین آن درآمدی را که خود وزارت دارایی معتقد است که قابل وصول خواهد بود بیشتر از یک میلیارد نبوده است و خرجمان یک میلیارد و دویست میلیون تومان است و این کسر را هم داریم (احسنت) و برای کارهای عمرانی محلی نبوده و در صورتی که علاقه ملت ایران که مالیات می‌پردازد این است که مالیات بدهد برای کارهای تولیدی، برای این که کار مفید در مملکت انجام بشود برای این که سطح مزروع ترقی بکند، برای این که صنایع سنگین به مملکت بیاید برای کارخانه داشته باشید برای این که بنیه مالی‌مان ترقی بکند برای این که احتیاجمان به واردات کشور خیلی کم شود و با این بودجه ممکن نبوده و محال و ممتنع بوده است و تنها راه‌حل، حل مشکل نفت بوده که خوشبختانه حل شده بنابراین کمیسیون بودجه در انجام وظایفش کمال دقت را کرده و مرتباً جلسات خود را تشکیل داده، رسیدگی کرده و یک کار اساسی که در دست کمیسیون بودجه است این است که سازمان وزارتخانه‌ها را در حدود حداقل معینی متناسب با احتیاجات کشور تعیین کند و از وزارتخانه‌ها خواسته‌ایم و سوا کمیسیون‌هایی تشکیل شده است که سازمان‌های وزارتخانه‌ها را از نظر تعداد از نظر تطبیق تعداد در رتبه‌های قانون با رعایت قانون استخدام فعلی تعیین کند و معلوم شود مستخدم زائد کیست و برای مستخدم زائد چه فکری باید کرد و یک فکری برای آنها بکنند و به این ترتیب بودجه سال ۳۴ را به مجرای جریان حقیقی و واقعی خودش سوق بدهد (داراب - چرا مالیات‌ها را بالا نمی‌برند) آقای داراب شما مالیه‌چی بوده‌اید و در اداره مالیات بر درآمد کار کرده‌اید با وصول مالیات‌ها آشنا هستید ملت ایران بنیه‌اش اجازه نمی‌دهد که بیش از این مالیات پرداخت کند بنده می‌خواهم عرض کنم (داراب - مثلاً مالیات املاک مزروعی) این که فقط گفته شود که ترقی درآمد صحیح نیست و بنیه مالی مردم را هم باید در نظر گرفت با ترقی اشل، با ترقی تاکس مالیات معلوم نیست ما درآمد بیشتری تحصیل کنیم ما باید دو بودجه داشته باشیم بودجه کشور شامل تمام درآمدها و تمام هزینه‌ها و از این بودجه بودجه اداری تأمین شود دوم بودجه عمرانی از راه درآمدهای نفت بودجه اداری از راه دریافت مالیات‌ها و برای تعدیل بودجه کشور هم من ایمان دارم و مطمئن هستم که دولت و مخصوصاً آقای وزیر دارایی در صدر اداره امور مالی کشور بودجه سال ۱۳۳۴ را قرار داده‌اند و کمیسیون‏ بودجه به محض وصول بودجه کار خودش را خواهد کرد چون مطابق قانون محاسبات عمومی دولت مکلف است که در ظرف نیمه دوم هر سال بودجه سال بعد را تنظیم بکند و تا ماه دهم سال به مجلس شورای ملی بدهد

آقای وزیر دارایی قبول فرمودند که هر چه زودتر یعنی در این ماه بودجه سال ۱۳۳۴ را بدهند به مجلس شورای ملی با رعایت مطالبی که به عرض رسید و امیدوار هستیم که کمیسیون بودجه هم بودجه سال آینده را رسیدگی بکند و ما بتوانیم قبل از انقضای سال جاری گزارش جامع‌الاطرافی در اطراف بودجه سال ۱۳۳۴ به مجلس شورای ملی بدهیم (انشاءالله، احسنت) و این بودجه شامل درآمدهای حاصله از نفت برای کارهای عمرانی و درآمدهای حاصله از مالیات برای پرداخت حقوق مستخدمین خواهد بود و امیدواریم که برای رفاه حال مستخدمین دولت هم توجه بیشتری مبذول بشود.

رئیس - لایحه ۴ دوازدهم برای اظهار نظربه مجلس سنا فرستاده می‌شود.

۵- استرداد لایحه عمران و تعاون روستاییان به وسیله آقای وزیر کشاورزی

رئیس - آقای وزیر کشاورزی

وزیر کشاورزی (عدل) - چندی قبل بنده لایحه‌ای تقدیم کردم به قید یک فوریت راجع به بنگاه عمران و تعاون روستایی چون در طرز وصول این درآمد تجدیدنظری شده است این است که این لایحه را پس می‌گیرم تا این که اصلاح کرده دوباره تقدیم کنم (احسنت).

۶- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای قنات‌آبادی

رئیس - آقای قنات‌آبادی

قنات‌آبادی - یک سؤالی است از وزارت کشور که شهرداری یک مقداری از زمین‌های موقوفه را غصب کرده تقدیم می‌کنم که آقای وزیر کشور بیاید جواب بدهد.

رئیس - به وزارت کشور فرستاده می‌شود.

۷- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به مالیات بر ارث و نقل و انتقالات بلاعوض و خاتمه شور اول

رئیس - لایحه مالیات بر ارث جزء دستور بود که دو موضوع دیگر پیش آمد یکی دفع آفات بود و یکی هم ۴ دوازدهم حالا آن دو تا تمام شد دوباره لایحه بر ارث مطرح است ماده دهم قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

ماده دهم به اداره دارایی صلاحیت‌دار برای وصول مالیات بر ارث دارایی‌هایی هستند که اقامتگاه قانونی متوفی در حوزه آنها واقع شده باشد و اگر متوفی در ایران مقیم نباشد اداره دارایی صلاحیت‌دار دارایی است که قسمت اعظم دارایی غیرمنقول متوفی در حوزه آن واقع شده و اگر متوفی در ایران مقیم نبوده و اموال غیرمنقول نداشته باشد مالیات آنها در دارایی اقامتگاه قانونی وراث و در صورتی که وراث در نقاط مختلف اقامت داشته باشد در تهران وصول خواهد شد.

رئیس - آقای فرود

فرود - در جلسه گذشته یکی از آقایان محترم راجع به سهم‌الارث و مالیات توضیحاتی فرمودند از جمله راجع به این که سینماها مالیات نمی‌دهند بیاناتی فرمودند که البته از نقطه‌نظر مالیات این طور که فرمودند نیست و سینماها مالیات سنگین می‌دهند برای این که بنده در موقعی که رئیس انجمن شهر تهران بودم یک عوارض بسیار سنگینی برای سینماها با کمک آقایان اعضا انجمن شهر وضع کردیم خواستم این را به عرض آقایان برسانم و بگویم که برای سینماها چیزی باقی نمی‌ماند که به عنوان مالیات بپردازند (دکتر جزایری - بنده این نظر شما را قبول ندارم آقای فرود) ملاحظه بفرمایید سینماهای تهران بلیط لژشان ۲۵ ریال است (افشارصادقی - اگر چیزی نمی‌ماند چرا درش را نمی‌بندند) (داراب - این مطالب مربوط به لایحه مالیات بر ارث است؟)

رئیس - آقای افشارصادقی بین‌الاثنین صحبت نکنید. بفرمایید آقای فرود.

فرود - این هم موضوع ارث است، موضوع مالیات است عرض می‌کنم سینماهای تهران از بلیط لژ که قیمتش ۲۵ ریال است ده ریال در موقع فروش بلیط می‌دهند به شهرداری و بنده خیال نمی‌کنم که هیچ طبقه‌ای، هیچ دسته‌ای در ایران از ۲۵ ریال ده ریال مالیات بدهد (دکتر جزایری - لژ ۲۵ ریال نبود بلیط را گران کردند مردم می‌دهند قربان) شما گرانیش را صحبت نفرمایید گرانی که مربوط به سینما نیست (دکتر جزایری - دفاع می‌فرمایید از سینماها) موضوع گرانی که مربوط به سینما نمی‌شود سینما دلش می‌خواهد ۵ ریال باشد ۱۰ ریال باشد بنده این کار را کردم توضیح عرض می‌کنم که فردا اگر یک مدیر سینمایی بمیرد مردم بدانند وضعیتش از چه قرار است (دکتر جزایری - معلوم می‌شود سینماهای ایران ضرر کرده!) سینماهای تهران از هر بلیط لژ ۲۵ ریال می‌گیرند و ده ریال به شهرداری می‌پردازند بدون این که خرجش در رفته باشد یعنی قیمت برق قیمت کرایه محل و تمام اینها با سینماست و همان موقعی که بلیط را می‌فروشد شهرداری از ۲۵ ریال ۱۰ ریال را می‌گیرد و از بلیط درجه ۲ که قیمتش ۱۵ ریال است ۶ ریال شهرداری می‌گیرد (دکتر جزایری - بعد از وضع آن باز منفعت می‌کند) نه قربان آخر کجایش می‌ماند که منفعت بکند؟ بنابراین بنده خواستم به عرض آقایان برسانم که چون من در واقع این تحمیل را شخصاً به آنها کردم و این عواید هم به مصرف امور خیریه می‌رسد یعنی محل مصرف را بنده خودم وقتی در شهرداری بودم تعیین کرده‌ام ماهی ۱۵۰۰۰ تومان برای بنگاه خیریه یعنی حمایت مادران بنده تعیین کردم بنابراین خواستم رفع سوءتفاهم بشود از جناب آقای دکتر جزایری (دکتر جزایری - بنده سوءتفاهمی ندارم خلاف عرض نکردم و دفاع هم می‌کنم می‌فرمایید یک خمس و زکاتی هم بدهیم به آنها).

رئیس - اصلاً این لایحه مالیات بر ارث است و تمام اینها خارج از موضوع بود.

دکتر جزایری - مالیات بر ارث سینمای ایران است.

رئیس - در این ماده دیگر کسی اجازه نخواسته ماده ۱۱ قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

ماده یازدهم - هر کس در ایران اقامتگاه قانونی دارد و از طریق ارث مالی به او برسد اعم از آن که آن مال در داخله یا خارجه باشد و هر کس از ماترکی که در ایران است ارث ببرد اعم از آن که ساکن ایران یا ساکن خارجه باشد مطابق این قانون مشمول مالیات خواهد بود.

تبصره- مالیات و عوارضی که بر طبق اسناد و مدارک مثبته به ادارات صلاحیت‌دار محل اقامت متوفی یا محل وقوع مال غیرمنقول در کشورهای خارجه پرداخت شده از میزان ترکه موضوع می‌شود.

رئیس - در این ماده کسی اجازه نخواسته ماده ۱۲ قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

ماده دوازدهم - کلیه مأمورین دولتی و شهرداری که امور مربوط به اموات را عهده‌دار هستند در ظرف یک هفته پس از اطلاع از فوت هویت کامل متوفی را به دارایی محل وقوع فوت اطلاع دهند.

رئیس - در این ماده هم کسی اجازه صحبت نخواسته ماده ۱۳ قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد)

ماده سیزدهم - ادارات ثبت اسناد و املاک موقعی که مال غیرمنقول را از اسم مورث به اسم وارث ثبت می‌نمایند و همچنین کلیه دفاتر اسناد رسمی در موقعی که می‌خواهند تقسیم نامه راجع به ماترک را ثبت کنند بایستی گواهی‌نامه اداره دارایی صلاحیت‌دار را راجع به این که وارث اظهارنامه مالیاتی داده است و در اظهارنامه مال مورد تقاضای ثبت را ذکر کرده مطالبه بنمایند و قبل از ارائه این گواهی مجاز به ثبت نیستند و در صورت تخلف متضامناً مشمول پرداخت مالیات قانونی خواهند بود.

تبصره ۱- اداره دارایی مکلف است در ظرف پانزده روز پس از تسلیم اظهارنامه از طرف مؤدی گواهی‌نامه متضمن رونوشت مصدق ریز ماترکی را که در اظهارنامه نوشته شده به مودی بدهد.

تبصره ۲- اداره دارایی مکلف است در برابر صدور گواهی‌نامه مذکور در ماده ۱۳ از مؤدی تضمین بخواهد هرگاه مؤدی از دادن تضمین کافی خودداری نماید اداره دارایی مکلف است برای تأمین وصول مالیات به مقدار لازم از ماترک را تحت توقیف درآورده و مراتب را در گواهی‌نامه تذکر دهند.

رئیس - آقای مشایخی

مشایخی - بنده در ضمن کلیات راجع به مالیات بر ارث مطالبی به عرض رسانیدم و راجع به ماده ۱۳ هم مطالبی عرض کردم و توضیحات کافی دادم در اینجا پیش‌بینی شده است که در موقع صدور گواهی‌نامه از مؤدی تضمین کافی بخواهند و اگر مؤدی از دادن تضمین خودداری کرد برای تأمین وصول مالیات از اموال مؤدی توقیف بکنند در این قسمت مخصوصاً توجه جناب آقای وزیر دارایی را به این موضوع جلب می‌کنم در ماده ۱۳ پیش‌بینی شده است که اداره ثبت املاک موقعی که می‌خواهد ملک را از نام مورث به نام وارث انتقال بدهد مطالبه گواهی‌نامه واریز حساب مالیاتی را از وارث می‌کند و البته این صحیح است و باید همین طور باشد و مادام که گواهی‌نامه صادر نشده ادارات ثبت اسناد نباید مالی را از نام مورث به نام وارث ثبت بکنند (صحیح است) و همچنین در ماده ۱۴ که به نظر من با ماده ۱۳ معناً یکی است می‌گوید هیچ‌یک از مؤسسات و بانک‌ها و شرکت‌ها نمی‌توانند وجوهی را که مورث در آنجا دارد پرداخت بکنند مگر این که گواهی‌نامه مربوط به واریز حساب مالیاتی از طرف مؤدی ابراز شده باشد این هم کاملاً صحیح است و بایستی همین طور باشد. اما راجع به تضمین بنده معتقدم که این غیرعملی است زیرا که اشخاصی که مشمول مالیات بر ارث واقع می‌شوند کسانی هستند که مورث آنان فعالیت‌هایی در زندگی داشته و یک ثروت‌هایی تحصیل کرده است اگر فرض کنیم مورث تاجر بوده است معمولاً تمام سرمایه‌های نقدی تجار در حال دوران و کار و فعالیت است. چه بسا اتفاق افتاده که اشخاص فوق‌العاده متمول حین فوت دارایی نقدی نداشته‌اند و بالاخره برای مخارج ضروری ورثه مجبور بوده‌اند از راه فروش یا از راه استقراض پول برای آنها تحصیل بکنند. اگر یک کسی مرحوم شد و مشمول مالیات بر ارث شد در ظرف ۳ ماه برای وراثش مقدور نیست که بروند پول تهیه کنند و نه تنها مقدور نیست که پول تهیه بکنند بلکه در ظرف ۳ ماه یک خانواده‌ای که دارای ثروت و تمکنی باشد هنوز کارشان جمع و جور نشده (صحیح است) بنابراین در عین حال که صدور گواهی‌نامه لازم است بایستی مماشات کرد به این وارثی که تازه مالک یک مال و ثروتی شده است تا بنیه مالیش اجازه بدهد که این مالیات را پرداخت بکند و اگر اداره دارایی بخواهد برای دادن گواهی‌نامه مطالبه تضمین کافی بکند و مال او را توقیف بکند توقیف کردن آن مال یعنی از بین رفتن آن ماترک، فرض کنید ماترک ده و

ملک مزروعی است. اگر اداره دارایی برای وصول مالیات بیاید آن ملک را توقیف بکند یا بایستی خودش دست بگذارد رویش و متصدی شود و یا به مستأجر ابلاغ بکند که این ملک در دست ما توقیف است و مال‌الاجاره‌ای را که پرداخت می‌کنی باید پرداخت نکنی به هر حال در کار عمران و بهره‌برداری ملک صدمه وارد می‌شود. باید وزارت دارایی به نظر من تدابیری اتخاذ بکند که مالیاتش را در موعد مقرر بتواند وصول بکند مضافاً به این که در تمام قوانین و همچنین در این قانون مالیات بر ارث پیش‌بینی شده که اگر چنانچه در سررسید مقرر مالیات را پرداخت نکرد خسارت تأخیر را هم بپردازد. وقتی دیرتر پرداخت خسارت تأخیر می‌دهد و اگر داشته باشد پولش را می‌دهد. شما ممکن است در ماده ۱۴ بگویید که اگر چنانچه وارث در بانک‌ها پول داشت آن مقدار از مالیات را که قانوناً به او تعلق می‌گیرد وزارت دارایی حق داشته باشد از بانک دریافت کند. این اشکالی ندارد و به جای مطالبه تضمین کافی اگر مورث در یکی از بانک‌ها دارای وجوه نقدینه بود اگر وارثش هم موافقت نکرد و وقتی که مالیاتش قطعی شد و مشخص شد وزارت دارایی بتواند با مراجعه به بانک مالیات حقه خودش را از وجوه نقدی او دریافت کند این هیچ اشکالی ندارد و زودتر هم دولت به حق خودش رسیده و مصلحت وارث هم هست. اگر پولی در بانک نبود و وزارت دارایی نتوانست پولی سراغ کند و نشان بدهد بنده معتقدم که گرفتن تضمین و بالنتیجه و توقیف کردن ملک نقض غرض است و مضر است نه مالیاتی وصول می‌کند و در مقابل عیب بزرگی که دارد وضع زندگانی وراثی را که تاکنون وضع مستقلی نداشته‌اند و نمی‌توانند خودشان را اداره کنند مختل می‌کند و به این جهت است که من پیشنهاد حذف تبصره ۲ و ماده ۱۳ را تقدیم مقام ریاست می‌کنم که به کمیسیون ارجاع بشود.

رئیس - آقای وزیر دارایی.

وزیر دارایی - بنده تصور می‌کنم که برای آقای مشایخی یک سوءتفاهمی شده باشد راجع به موضوع گواهی‌نامه که اگر دقت بفرمایند گواهی‌نامه دایر به واریز بدهی مالیاتیش نیست. گواهی‌نامه دایر بر این است که اظهارناممه مالیاتی داده است و اگر ما می‌گفتیم که مفاصاحساب بیاورد صحیح بود و بنده ایراد آقا را قبول می‌کردم (صحیح است) ولی صحبت مفاصا حساب نیست و در آن دفترخانه‌ای که می‌خواهد این را منتقل کند مورث خودش باید ذکر بکند که اظهارنامه مالیاتی داده است و آن گواهی‌نامه را بیاورد ولی این اظهارنامه مالیاتی برای این که مالیات بپردازد باید یک مراحلی را طی بکند و اگر این گواهی‌نامه را ما نمی‌خواستیم ممکن بود که یک نقل و انتقالی بدهند بدون این که ما متوجه باشیم که این ملک جزء اظهارنامه بوده است یا نه. بنابراین ما این تضمین کافی که می‌خواهیم برای این است و الان ما نسبت به بدهی مسلم یک وارثی هم قسط‌بندی می‌کنیم برای این که مجبور نشود که ملکش را بفروشد و اخلالی در کارش حاصل شود می‌گوییم که این را در ظرف یک سال، دو سال یا چند سال بپردازد و این مساعدت را هم ما می‌کنیم و این توقیف که ما می‌کنیم توقیفی نیست که بخواهیم دخالت در کارش بکنیم ولی عجالتاً این امر یعنی نقل و انتقال معوق خواهد ماند تا وقتی که این پول را بپردازد حالا وقتی این اظهارنامه به مرحله قطعی رسید که باید پول را بپردازد یا پول دارد به عقیده جنابعالی ملک دارد. اگر پول دارد پول را به ما خواهد پرداخت و اگر ملک دارد ملکش را گرو می‌گذارد و آن پول را خواهد پرداخت بنابراین آن گواهی‌نامه برای آقا سوءتفاهم ایجاد نکند آقا توجه نفرمودید که گواهی‌نامه دایر بر دادن اظهارنامه است نه مفاصا حساب (مشایخی - می‌گوید در موقعی که اداره دارایی گواهی‌نامه می‌دهد) اجازه بفرمایید من مطلب را بگویم که بایستی گواهی اداره دارایی صلاحیت‌دار را راجع به این که وارث اظهارنامه مالیاتی داده است در اظهارنامه مال مورد تقاضای ثبت را ذکر کرده مطالبه بنمایند.

(مشایخی - آن موقع برای دادن اظهارنامه تضمین می‌خواهند) این گواهی‌نامه را می‌خواهند و این گواهی‌نامه برای این که صادر بشود باید مقداری از این ملک را در گرو بگذارد و بنده هیچ اشکالی در این کار نمی‌بینم.

رئیس - آقای بهادری موافقید؟

بهادری - بلی بفرمایید.

بهادری - مطلبی که جناب آقای وزیر دارایی فرموده بودند اصولاً پرداخت مالیات را بنده موافقم ولی اگر چنانچه جناب آقای وزیر دارایی یک تجدیدنظری در این قانون می‌فرمودند و زمان و مکان را در نظر می‌گرفتند هر دفعه ما در اینجا قانون نوشتیم تشریفات را بیشتر کردیم و در نتیجه وصول مالیات مشکل‌تر خواهد شد بهتر این است که جنابعالی عوض این که لایحه‌ای این قدر طولانی بیاورید یک قانونی می‌آوردید که هر کسی مرده و ملکش را هم به ثبت داده و اداره ثبت اسناد هم تقویم کرده از راه همان اداره ثبت اسناد در ظرف ده روز ۱۵ روز یک ماه مالیاتش را بپردازد این بهتر خواهد بود

(یک نفر از نمایندگان - یک جاهایی است که ثبت نشده) قسمت اعظم املاک ثبت شده است و یکی هم می‌خواستم جنابعالی موافقت بفرمایید که بیست هزار ریال معاف باشد و اثاثیه را هم معاف بفرمایید بنده با آن موافق هستم.

رئیس - دیگر مخالفی ندارد. شما موافقیدآقای داراب؟

داراب - مخالف مشروط موافق مشروط هر چه می‌خواهید اسمش را بگذارید بنده تذکری دارم.

رئیس - این نمی‌شود. شما موافقید؟ (داراب – بلی) بسیار خوب پس تأمل بفرمایید آقای عمیدی نوری مخالفید؟ (عمیدی نوری - بلی) بفرمایید.

عمیدی نوری - مطالبی که در ماده ۱۳ جناب آقای مشایخی متوجه شده‌اند به نظر بنده وارد است و جناب آقای دکتر امینی اگر توجهی بفرمایند بنده خیال می‌کنم که تبصره ۲ را موافق باشند که یک چیز زائدی است چون نظر جناب آقای وزیر دارایی بر این بود که این تبصره ۲ در واقع یک تضمینی یا یک توفیقی است نسبت به ماترک برای این که نقل و انتقالی داده نشود و حق وزارت دارایی در وصول مالیات تأمین بشود این نظر جنابعالی است در صورتی که با توجه به ماده ۱۴ این نظر تأمین است (صحیح است) برای این که در ماده ۱۴ تصریح شده است که علاوه بر این که بانک‌ها و مؤسسات و ادارات هیچ یک حق ندارند نه پول مورث را نه مال و ملک مورث را بدون این که مالیاتش را پرداخت شده باشد انتقال بدهند به نام ورثه پس وقتی که در ماده ۱۴ یک همچو قیدی شده است و قید صحیحی هم است به نظر بنده این مضیقه‌ای که در تبصره ۲ برای ورثه‌ای که هنوز همان طور که توضیح دادند وارد نیستید به مال مورث خودشان و هنوز در ایام عزاداری و فوت مورث هستند و اطلاعاتی از جمع‌آوری دارایی و اداره املاک خودشان ندارند این به نظر صحیح نمی‌آید خصوصاً این که در این بیانی که جناب آقای وزیر دارایی فرمودند که جناب آقای وزیر دارایی فرمودند که منظور از تحت توقیف این نیست که دخالت در ملک بشود و مقصوداطلاع اداره ثبت اسناد است برای جلوگیری از نقل و انتقال این طور نیست چون عبارت این است که مقدار لازم از ماترک را تحت توقیف درآورند و این عبارت تحت توقیف درآورد این را ملاحظه نفرمایید که در مجلس شورای ملی و نمایندگان با یک حسن نظری روی آن مطالعه می‌فرمایند در نظر بگیرید که یک مأمور دارایی در یک دهی که می‌خواهد اعمال قدرت کند تمام آن ملک را توقیف می‌کند و می‌گوید این تحت توقیف است که این ملک را توقیف می‌کنید به این کیفیت که در اداره ملک دخالت نکنند مأمور می‌گذارد و شروع می‌کند به یک عملیات غلاظ و شدادی که قطعاً خارج از تصور و اراده جناب آقای وزیر دارایی است این است که بنده معتقد هستم که وقتی که یک همچو مقرراتی در ماده ۱۴ هست و نمی‌شود مال را بدون این که مالیات آن پرداخت شود به نام ورثه انتقال داد دیگر موضوع تبصره ۲ ماده ۱۳ که بنده یک دفعه می‌خوانم و مجلس شورای ملی توجه بفرمایند موردی پیدا نخواهد کرد «اداره دارایی مکلف است در برابر صدور گواهی‌نامه مذکور در ماده ۱۲ از مؤدی تضمین کافی بخواهد» خود این کافی را ملاحظه بفرمایید برای مؤدی چه قدر اشکال دارد و مأمور دارایی چه قدر ازش استفاده می‌کند «هرگاه مؤدی از دادن تضمین کافی خودداری نماید اداره دارایی مکلف است برای تأمین وصول مالیات به مقدار لازم از ماترک را تحت توقیف درآورده و مراتب را در گواهی و تذکر دهند» در حالی که به موجب ماده ۱۴ همان طوری که عرض کردم عملاً تحت توقیف هست قابل نقل و انتقال نیست برای ورثه مادام که تکلیف پرداخت مالیات داده نشده به علاوه ما همه می‌دانیم انتقال ملک با سند رسمی است جناب آقای وزیر دارایی توجه بفرمایید و در دفتر اسناد رسمی باید انتقال انجام شود محال هست بشود که ملک را بشود با سند غیر رسمی انتقال داد دفاتر اسناد رسمی هم استعلامی می‌کنند همیشه برای انتقال ملک از اداره ثبت و اداره ثبت هم تا انحصار وراثت ورثه از مورث‌شان ارائه نشود هیچ وقت جواب استعلامیه را نمی‌توانند به عنوان ورثه بدهند هیچ دفتر اسناد رسمی هم بدون ارائه انحصار وراثت هم یک مقرراتی دارد باید تقاضا کرد از دادگاه بخش و سه دفعه آگهی شود بعد هم دادگاه بخش انحصار وراثت را نمی‌دهد مگر موقعی که تصدیق اداره دارایی بر پرداخت مالیات داده شده باشد خوب وقتی ما یک همچو مقرراتی داریم که بدون انحصار وراثت هیچ ملکی قابل انتقال نیست و انحصار وراثت هم موکول به دادن مالیات است در این صورت نظر جناب آقای وزیر دارایی در جلوگیری از انتقال خود به خود تأمین است چرا ما اجازه بدهیم مأمور دولت از این ماده سوءاستفاده بکند و به طوری که آقای مشایخی تذکر دادند در عین حال دخالت بکند در ضبطش در محصولش که باز یک تماس جدیدی بین مؤدی و مأمور دولت ایجاد شود و حال آن که همه ما مشغول مطالعه هستیم که حتی‌المقدور سعی کنیم در مقررات و قوانین‌مان تماس مأمورین دولت را با افراد کم کنیم این است که بنده از جناب آقای وزیر دارایی تقاضا می‌کنم یک توجه بیشتری بفرمایند و موافقت بفرمایند که این تبصره که چیز زائدی است حذف بشود و جلوی این دخالت‌های مأمورین گرفته شود.

رئیس - آقای داراب بفرمایید.

داراب - من خیلی متأسفم که بایستی در این مالیات بر ارث با همکار سابق عزیزم آقای مشایخی که مسلماً بیش از من وارد امور مالیاتی هستند اختلاف نظر پیدا کنم و خیلی هم بیش از این متأسفم که برای یکی از حقوقدان‌های معروف مملکت سوءتفاهمی راجع به تفسیر ماده ۱۳ پیدا شده موضوع این ماده چیست؟ موضوع این است که می‌گوید برای این که

وراث ماترک خود را تعیین کنند باید اظهارنامه‌ای از ماترک اعم از این که پول نقد باشد در بانک‌ها و اعم از این که املاکی باشد که احتیاج به ثبت از متوفی به نام وراث باشد به دارایی بدهند و بایستی یک گواهی بیاورند از دارایی محل که اینها یعنی وراث حاضر هستند مالیات خودشان را بپردازند این ماده می‌گوید دولت به آنها اجازه می‌دهد می‌گوید که شما می‌توانید تصرف بکنید اموالتان را یعنی وراث می‌توانند اموالشان را قبل از این که مالیاتشان را بپردازند تصرف بکنند این است مفهوم ماده اما دولت را نبایستی حواله نخود سیاه کرد چه می‌گوید دولت می‌گوید من نمی‌توانم بعد دنبالت بگردم و پیدایت کنم من حاضرم مال را در اختیار تو بگذارم ولی یک تعهدی بکن که در ظرف مدت معینی مالیات را به من بپردازی من نمی‌دانم عیبش کجاست بانک‌ها و بانک ملی پول وراث را می‌دهد مشروط بر این که تعهد نماید مالیاتش را به دوت بدهد ثبت اسناد هم حاضر است مال را از نام متوفی به نام وراث ثبت کند سند مالکیت به آنها می‌دهد مشروط بر این که یک روزی که دارایی معین می‌کند مالیات را بپردازند آقای وزیر دارایی منظور از ماده ۱۳ همین هست یا نیست؟ اما شما چه می‌فرمایید آقایان مخالفین می‌گویند بگذارید وراث صاحب مال بشوند و تضمین هم ندهند و بعد دارایی برود دنبال اینها من نمی‌دانم عیب این کار کجاست که دولت تحت هر شرایطی ضمانت بگیرد یا اگر ضمانت نمی‌توانند بدهند عین همان مالی که به عنوان ماترک به اینها رسیده است این را نزد دولت بگذارند که اسم این را توقیف گذاشته‌اند این را من عیبی نمی‌بینم در این ماده ۱۳ به آقای وزیر دارایی تذکر دادم در آخر ماده ۱۳ که می‌گوید اگر ادارات ثبت اسناد و املاک روی جهاتی روی سوءنیت یا اشتباه بدون در دست داشتن گواهی‌نامه بخواهند مالی را منتقل بکنند آن وقت مأمور ۲۵۰ تومانی آقایان متضامناً با آن میلیونری که وارث می‌شود مسئول بدهی مالیاتی هستند من این را نمی‌فهمم اصولاً هیچ جای دنیا مأمور دولت از نظر مالیاتی متضامناً با مؤدی مسئول نیست برای این که او به جزای خودش برسد قوانین جزایی برای او وضع کرده‌اند که می‌گوید اگر خلاف حق بخواهد تصدیق و گواهی بدهد ده سال پانزده سال حبس ابد و فلان و اینها و از خدمات دولتی محروم است و یک مأمور دولتی مأمور ۲۵۰ تومانی دولتی که گفته‌اند تو متضامناً با وراث مسئول دادن این مالیات هستی این معقول به نظر نمی‌رسد زیرا برای مستخدمین دولت مجازات‌های دیگری در قانون مجازات عمومی هست (مهدوی - در این قسمت نیست) چرا هست در آخر ماده ۱۳ می‌گوید «ادارات ثبت اسناد و املاک موقعی که مال غیرمنقول را از اسم مورث به اسم وارث ثبت می‌نماید و هم چنین کلیه دفاتر اسناد رسمی در موقعی که می‌خواهند تقسیم نامه راجع به ماترک را ثبت کنند بایستی گواهی‌نامه اداره دارایی صلاحیت‌دار را راجع به این که وارث اظهارنامه مالیاتی داده است و در اظهارنامه مال مورد تقاضای ثبت را ذکر کرده مطالبه بنمایند و قبل از ارائه این گواهی مجاز به ثبت نیستند» یعنی مأمور ثبت اسناد مجاز نیست که قبل از صدور این گواهی‌نامه انتقال بدهد حالا آمد و او این کار را کرد سوءنیت داشته است غرض داشته است دزد بوده است جزایش چیست؟ می‌گوید «و در صورت تخلف متضامناً مسئول پرداخت مالیات قانونی خواهند بود» خاطی با آن کسی که به او ارث می‌رسد چه طور می‌شود متضامناً مسئول باشند این معقول نیست و در هیچ جای دنیا مأمور دولت مسئول عمل مؤدی نیست یعنی از نظر مالی مسئول نیست قانون جزایی هست مگر این که او را به قانون چرا من یادم نیست حالا چند سال تعیین کرده اگر کسی مالیات بر درآمد مالیات بیش یا کم از مؤدی گرفت و خسارتی متوجه دولت شد برای او مجازات تعیین شده اما شما او را از نظر مالی متضامناً مسئول قرار می‌دهید.

(دکتر شاهکار - چه اشکالی دارد؟) عملی نیست یک کسی که ماهی ۲۵۰ تومان می‌گیرد نمی‌توانند سه میلیون تومان را از او بگیرند یک قانونی که عملی نیست چرا وضع می‌کنید شما که حقوقدان هستید چرا مرا اذیت می‌کنید قانون جزا هست مجازات‌هایی هست بنده مخالف این قسمت هستم (چند نفر از نمایندگان - احسنت).

رئیس - آقای وزیر دارایی.

وزیر دارایی - (دکترامینی) تذکری که جناب آقای عمیدی فرموند که توقیف بعضی اوقات ممکن است مورد سوءاستفاده واقع گردد اسباب زحمت مؤدیان بشود بنده موافقم و امیدوارم که در شور دوم اصلاح بکنم که جلوی این سوءاستفاده گرفته شوداما بنده خواستم عرض بکنم که بین ماده ۱۳ و ماده ۱۴ تناقضی نیست (مشایخی - ماده ۱۴ تکمیل ماده ۱۳ است) ماده ۱۴ ناظر مواردی است که مالی از متوفی نزد مؤسسات و اشخاص باشد یعنی در بانک پول داشته باشد یا منقولی پهلوی دیگری داشته باشد ما نوشته‌ایم که اشخاصی که پهلویشان مال متوفی است حق ندارند این را بدهند تا این تشریفات انجام نشود ماده ۱۳ متضمن یک قسمت دیگری است که آقای داراب فرمودند که متضامناً مأمور و مؤدی مسئول هستند البته این یک تهدیدی است و این هم که ما در قانون مجازات وضع نکردیم خواستیم اولاً آن صاحب دفتر این کار را نکند و اگر کرد پول ما هدر نرود والا فرضاً به عنوان کلاه‌بردار یا هر عنوان می‌خواهید او را تعقیب کنید و او را محکوم کنید به ده سال حبس کلاه مالیه پس معرکه است این است آن صاحب دفتری که می‌فرمایید سیصد تومان می‌گیرد نرود تبانی کند با این اشخاص و حقوق دولت را پایمال کند (داراب - قانون مجازات عمومی دارید) از نظر جنبه عمومی اگر قابل تعقیب باشد که منافی با این نیست فرض بفرمایید که یک همچو عملی از نظر جزایی کلاهبرداری باشد از جنبه حقوقیش هم با این ترتیب محفوظ است و این از نظر مالی یک تهدیدی است که این کار را نکند و اگر هم کرد پول مالیه از بین نرود خوشبختانه صاحب دفترهایی هستند که متمول هم هستند چون آن دفتر متضامناً مسئول است نه آن عضوی که امضا کرده است چون اشخاصی که سر دفتر هستند اشخاص متمولی هستند که اگر خدای نکرده به وظیفه خود عمل نکردند جواب قسمت مالیش را هم می‌دهند.

رئیس - پیشنهادی رسیده که قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

پیشنهاد حذف تبصره ۲ ماده ۱۳ را می‌نمایم. مشایخی

رئیس - ماده ۱۴ را قرائت کنید (به شرح زیر قرائت شد):

ماده چهاردهم - کلیه بانک‌ها و مؤسسات و اشخاص دیگر که مالی از متوفی نزد خود دارند در صورتی می‌توانند مال مزبور را به وراث بدهند و همچنین شرکت‌ها و مؤسات موقع ثبت اوراق بهادار با اسم از هر قبیل که باشد از اسم مورث به اسم وارث در صورتی مجاز به این امر هستند که گواهی‌نامه اداره دارایی راجع به این که وارث اظهارنامه داده و در اظهارنامه مال مورد بحث را ذکر کرده ارائه شود در صورت تخلف علاوه بر جرایم مقرر متضامناً مسئول مالیات متعلقه می‌باشند.

رئیس - کسی تقاضای اجازه نکرده ماده ۱۵ قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

ماده پانزدهم - کلیه دادگاه‌های دادگستری که قانوناً به تقاضای انحصار وراثت رسیدگی می‌نمایند در صورتی مبادرت به تسلیم گواهی‌نامه انحصار وراثت خواهند نمود که گواهی نامه مذکور در ماده سیزده از طرف وراث یا یکی از آنها به دادگاه تقدیم شده باشد و پس از صدور حکم انحصار وراثت باید ظرف ۱۵ روز رونوشت گواهی شده آن از طرف دفتر دادگاه به اداره دارایی محل فرستاده شود.

تبصره - در مواردی که طبق کتاب پنجم جلد دوم قانون مدنی حکم موقت فرضی صادر می‌شود نیز دفتر دادگاه باید رونوشت حکم را به اداره دارایی محل بفرستد.

رئیس - کسی اجازه نخواسته ماده ۱۶ قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

ماده شانزدهم - هرگاه شخصی اموال غیرمنقول خود را به وراث طبقه اول بفروشد خواه به طور مستقیم و خواه مع‌الواسطه در حکم انتقال از طریق ارث محسوب و مشمول مالیات ارث خواهد بود به شرط این که تاریخ معامله بیشتر از پنج سال قبل از فوت نباشد.

رئیس - آقای دکتر شاهکار.

دکتر شاهکار - بنده مخالف با ماده نیستم و فقط خواستم توضیح بدهم از نظر اهمیت ماده.

رئیس - برای کی توضیح بدهید کسی مخالفت نکرده.

دکتر شاهکار - این یکی از بهترین مواد این قانون است.

رئیس - پیشنهادی رسیده است قرائت می‌شود (به شرح ذیل خوانده شد):

اینجانب پیشنهاد می‌نماید که مدت مذکور در ماده ۱۶ از پنج سال به ده سال تغییر نماید. دکتر جزایری

رئیس - به فصل دوم وارد می‌شویم ماده ۱۷ قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

ماده ۱۷ - اگر مالی اعم از منقول یا غیرمنقول بلاعوض به شخصی داده شود بدون رعایت حداقل بخشودگی بر طبق نرخ مالیات ارث طبقه دوم به وراث مالیات تعلق می‌گیرد دهنده و گیرنده متضامناً مسئول پرداخت مالیات متعلقه می‌باشند جهیزیه و اموالی که برای امور خیریه و یا عام‌المنفعه از قبیل بیمارستان، کودکستان و پرورشگاه یتیمان و مدارس و نظایر آن داده می‌شود از پرداخت مالیات معاف خواهد بود.

تبصره ۱ - صلح محاباتی با شرط خیار فسخ یااختصاص منافع به مالک به طور دایم یا موقت از نظر این قانون در حکم صلح قطعی محسوب شده و مشمول مالیات می‌گردد.

تبصره ۲ - منظور از عوض آن است که بهای مال مورد صلح با قیمت واقعی آن بیش از ۲۰ درصد اختلاف نداشته باشد.

رئیس - آقای بهادری

بهادری - در این ماده خواستم جناب آقای وزیر دارایی توجه بفرمایند اینجا موضوعات عام‌المنفعه و خیریه مثل آسایشگاه و مدارس و نظایر آن را از پرداخت مالیات معاف فرموده‌اند بنده خواستم از حضور جنابعالی تقاضا کنم که برای قسمت‌های مذهبی موقوفاتی که می‌شود اینها هم در این قسمت از پرداخت مالیات معاف باشند مدارس دینی و مذهبی و غیره هم از پرداخت مالیات معاف باشند (وزیر دارایی - مدارس مطلق است):

رئیس - پیشنهادی در ماده ۱۷

رسیده است که قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر به ماده ۱۷ اضافه شود:

تبصره - املاکی که مالکین آن قصد وقف آن را داشته و درآمد حاصله از آنها باید به مصارف عام‌المنفعه از قبیل مدارس و بیمارستان‌ها، پرورشگاه‌ها، طلاب علوم دینیه و نظایر آن برسد از پرداخت حق‌الثبت در دفتر اسناد رسمی معاف و نیز موقوفات مزبور از پرداخت هر نوع مالیات و عوارض دیگر معاف و عواید آنها باید منحصراً به مصارف عام‌المنفعه به نحوی که واقف یا قانون اوقاف مقرر داشته برسد. درخشش

رئیس - ماده ۱۸ قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

ماده ۱۸ - هر مالی که مورد وقف یا نذر یا حبس با وصیت واقع شود به استثنا مواردی که برای امور عام‌المنفعه نامبرده در ماده قبل باشد مشمول مالیات بوده و نرخ آن بدون حداقل بخشودگی و مطابق نرخ مالیات طبقه دوم منظور در ماده ۹ این قانون محسوب خواهد شد.

تبصره - مال مورد وصیت در موقعی مشمول مالیات خواهد بود که با فوت موصی وصیت قطعی شده باشد.

رئیس - آقای نقابت.

نقابت - اتفاقاً موارد این ماده در باب نذر و وصیت و صلح محاباتی و اختصاص دادن منافع به طور عمری یا رقبی یا سکنی برای اشخاص یا مالک یکی از موارد مختلف فیه بین مالیه و مردم است و خیلی حساس است این موضوع از این لحاظ که اگر کسی مالی را وقف کند و ما وقف را بیاییم در حکم مال وارث بگبریم و این را به عنوان انتقال به ورثه مشمول مالیات قرار بدهیم این ظلم است به دلیل این که مالی را که اشخاص وقف می‌کنند این چند عنوان دارد یک وقتی وقف خیرات و مبرات است که طبق ماده قبل معاف است یک وقتی وقف بر یک مصارفی است آن وقت عوض دارد یعنی آن متولی بایستی که آن موقوفه را به مصرفی که واقف تعیین کرده است برساند و حق تغییر هم ندارد آن وقت مااین را در حکم مال مورث بگیریم و ازش مالیات بخواهیم مالیات ارضی بخواهیم از منافعش که صرف موقوف علیهم می‌شود از قیمتش بخواهیم در صورتی که ملک وقف است و قابل فروش نیست از کسانی که منتفع می‌شوند بخواهیم آنها به مقدار انتفاعشان ذی‌حقند این است که به نحو اطلاق نبایستی که وقف را ما اینجا مشمول ارث قرار بدهیم بلکه بایستی بگوییم اگر مالی وقف بر اولاد شد یا وقف بر امور اختصاصی شد از میزان منافعی که اشخاص منتفع می‌شوند چند درصد مالیات بدهند (صحیح است) این عادلانه است ولی به نحو اطلاق نمی‌شود مال وقفی را به عنوان ارث مشمول مالیات قرار داد (صحیح است) می‌آییم در مسئله حبس مسئله حبس این است که شخصی مالی را برای چند سال حبس می‌کند به مصارف خاصه‌ای برسانند بسیار دیده‌ایم از مقدسین بازار تجار چند تا خانه یا مغازه را حبس می‌کنند برای مدتی که عواید او صرف خیرات و ارحام فقیر و مصارف معین از قبیل طلاب علوم دینیه و نظایر آن بشود بعد از پنجاه سال بعد از بیست سال مال وارث آن زمان باشد در آن تاریخی که به وارث می‌رسد باید بدهد والا به نحو اطلاق مال حبس را نمی‌شود مشمول قرار داد این حبس هم در حکم وقف است اما وصیت، باز عنوان وصیت را هم به نحو اطلاق ما گرفته‌ایم در حکم مالی که منتقل به وارث می‌شود در جلسه قبل هم عرض کردم وصیت دو عنوان دارد یک وصیت عهدی است یک وصیت تملیکی اگر وصیت عهدی باشد معهود است به این که موصی‌له یک اموری را انجام بدهد که موصی به عهده او گذاشته است و آن وقت چون در مقابل انجام یک کاری این وصی شده و انجام این کار مستلزم یک خرجی است نمی‌شود گفت که آن وصی یا موصی‌له بیاید و از آن مال مالیات پرداخت بکند اما وصیت تملیکی صحیح است شخصی وصیت کرده است به نفع زید به نفع عمر و یک مالی به او می‌دهند این یک مال بازیافته‌ای است و در حکم ارث است و باید مالیات بدهند و این است که این کلمه وصیت را هم تفکیکش کنید به عهدی و تملیکی را مشمول ارث قرار بدهند عهدی را مشمول همان باب وقف و به عنوان انتفاع ازش مالیات بگیریم (صحیح است).

رئیس - کسی موافق اجازه نخواسته است. پیشنهادی هم نیست. ماده ۱۹ قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

ماده نوزدهم - در مورد صلح طرفین معامله متضامناً در مورد وقف واقف و در مورد وصیت وصی و در مورد حبس و نذر حبس و نذرکننده مسئول پرداخت مالیات هستند. در مورد صلح و وقف و حبس و نذر در ظرف دو ماه پس از اطلاع از فوت موصی مکلفین باید اظهارنامه که حاوی کلیه اطلاعات لازمه برای وصول مالیات باشد به اداره دارایی تسلیم نمایند. اگر در ظرف مدت مقرر اظهارنامه داد نشود مالیات رأساًاز طرف دارایی بر طبق تحقیقاتی که به عمل خواهد آمد تعیین و به مؤدی ابلاغ می‌شود اگر مؤدی در ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ به تشخیص دارایی واخواهی نداده مالیات مشخصه قطعی و وصول خواهد شد در صورت دادن واخواهی بر طبق ماده هفت عمل می‌شود مگر آن که اشتباه در محاسبه شده باشد.

تبصره - اگر واقف به وظیفه خود عمل ننمایند متولی در ظرف دو ماه پس از اطلاع مسئول پرداخت مالیات مقرر و انجام تکالیفی که به عهده واقف محول است می‌باشد.

رئیس - ماده بیست قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

ماده بیستم - مقررات مواد ۶- ۷- ۱۱- ۱۳ در مورد مکلفین ماده ۱۹ نیز قابل اجراست.

رئیس - ماده ۲۱ قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

ماده ۲۱ - شاهنشاه و ملکه و اعقاب بلافصل شاهنشاه از پرداخت مالیات‌های نامبرده در این قانون معافند.

رئیس - ماده ۲۲ قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

فصل سوم - مقررات عمومی.

ماده ۲۲ - مالیات باید در مورد ارث لااقل در ظرف شش ماه پس از تاریخ تسلیم اظهارنامه و در مورد فصل دوم این قانون در موقع تسلیم اظهارنامه پرداخت شود مگر آن که در مواردی که مؤدی عذر موجه داشته باشد و با اقامه ادله کافی و ارائه اسناد عذر خود را ثابت نماید در این صورت وزارت دارایی می‌تواند مدت پرداخت مالیات را تمدید کند.

رئیس - آقای بهادری.

بهادری - در ماده ۲۲ که راجع به پرداخت مالیات است به نظر بنده شش ماه کم است برای این که سه ماه اقلاً طول می‌کشد که یک کسی اظهارنامه بدهد و انحصار وراثتش را از محکمه بگیرد بعد از سه ماه باید انحصار وراثت را بگیرد این ملک یا چیزی که بهش رسیده است برود و مالیاتش بدهد این است که من از جناب آقای وزیر دارایی تقاضا می‌کنم موافقت بفرمایند در عرض یک سال بتوانند مالیات را پرداخت کنند چون سه ماه اقلاً طول دارد انحصار وراثت و دو ماه هم تشریفات دیگر در عرض پنج ماه و شش ماه نمی‌تواند مالیاتش را بپردازد خوب است یک سالش بفرمایید (وزیر دارایی - با عذر موجه تمدید می‌کنیم).

رئیس - ماده ۲۳ قرائت می‌شود (به شرح قرائت شد):

ماده ۲۳ - متخلفین از مقررات این قانون ملزم به پرداخت جرایمی خواهند بود که حداکثر از یک برابر مبلغ مالیات بیشتر نخواهد بود.

رئیس - ماده ۲۴ قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

ماده ۲۴ - هرگاه اشخاصی که بر طبق این قانون مکلف به دادن اظهارنامه یا مالیات هستند یا محجور باشند ولی یا قیم آنها و اگر شخص حقوقی باشد مدیر یا مدیران مؤسسه مسئول هستند.

رئیس - ماده ۲۵ قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

ماده ۲۵ - در مواردی که مشمولین این قانون در تأدیه مالیات خود و یا مالیاتی که مسئولیت پرداخت آن طبق این قانون به عهده آنها است تأخیر نمایند نسبت به هر ماه تأخیر ملزم به پرداخت خسارتی معادل یک درصد مالیات متعلقه خواهند بود.

تبصره - تاریخ سر رسید و احتساب زیان دیرکرد از موقعی که مالیات قطعی و به مؤدی ابلاغ می‌شود محسوب خواهد شد.

رئیس - ماده ۲۶ قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

ماده بیست و ششم - کارمندان و خدمتگزاران وزارت دارایی و اعضای کمیسیون‌های تشخیص و همچنین سایر اشخاصی که مأمور اجرای این قانون هستند مکلفند اطلاعاتی را که از دارایی اشخاص در نتیجه مأموریت تحصیل کرده‌اند به کلی محرمانه نگاه دارند مگر در مواردی که وظیفه شغلی آنها دادن اطلاعات نامبرده را ایجاب نماید.

متخلف مطابق ماده ۲۲۰ قانون کیفر عمومی مجازات خواهد شد.

رئیس - ماده ۲۷ قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

ماده بیست و هفتم - اشخاصی که مالیات بر ارث و صلح و نقل و انتقالات بلاعوض آنها تا تاریخ تصویب این قانون قطعی و ابلاغ شده است چنانچه تا سه ماه از تاریخ تصویب حساب بدهی خود را کلاً با ادارات دارایی تسویه و واریز نمایند از جریمه و زیان دیرکرد معاف خواهند بود والا مشمول جرایم منظوره در این قانون خواهند شد.

تبصره - مالیات‌هایی که تا تاریخ تصویب این قانون قطعی نشده است از حیث نرخ مالیاتی و خسارت جرایم تابع مقررات قانون ۱۳۱۶ می‌باشد.

رئیس - ماده ۲۸ قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

ماده بیست و هشتم - مالیات بر ارث و نقل و انتقالات بلاعوض و صلح براساس آیین‌نامه اجرایی مالیات‌ها وصول خواهد شد.

رئیس - آقای نقابت.

نقابت - معنی این ماده غیرمفهوم است خواهش می‌کنم آقای وزیر توضیح بدهند که مقصود چیست.

وزیر دارایی - آیین‌نامه‌ای هست برای اجرای وصول مالیات‌ها که اگر تأخیر بکنند یک مقرراتی درش هست این را هم تابع آن آیین‌نامه کرده‌ایم اگر آقایان بخواهند ممکن است آن آیین‌نامه فرستاده شود و ملاحظه فرمایند. خواستیم این هم تابع آن آیین‌نامه باشد که مقررات خاصی برای آن وضع نشده باشد.

رئیس - ماده ۲۹ قرائت می‌شود (به شرح ذیل خوانده شد):

ماده ۲۹ - آیین‌نامه اجرا و مقررات این قانون و میزان جرایم آن را وزارت دارایی تهیه و پس از تصویب کمیسیون قوانین دارایی مجلس شورای ملی به موقع اجرا گذارده خواهد شد.

رئیس - ماده سی‌ام قرائت می‌شود (این طور خوانده شد):

ماده سی‌ام - مقررات و قوانینی که مخالف این قانون باشداز تاریخ تصویب این قانون لغو می‌شود.

رئیس - برای شور دوم به کمیسیون فرستاده می‌شود.

۸- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای مهندس اردبیلی

رئیس - آقای مهندس اردبیلی.

مهندس اردبیلی - سؤالی از وزارت پست و تلگراف شده است تقدیم می‌شود.

۹- تعیین موقع و دستور جلسه بعد. ختم جلسه

رئیس - خاطر آقایان مسبوق است که طبق قانون الغا لوایح ناشیه از اختیارات لوایح تقدیمی در ظرف سه ماه باید در کمیسیون‌های مشترک رسیدگی و اصلاح و تصویب یا رد شود، این لوایح بسیار زیاد است از صد و چهل و پنجاه تا هم تجاوز می‌کند (صحیح است) کمیسیون‌ها باید شبانه‌روزی اقلاً هر روز به کار مشغول بشوند و در ظرف این مدت آنها را تصویب بکنند می‌خواستم ببینم اگر آقایان موافقت دارند جلسات مجلس هفته‌ای دو روز بشود به این شرط که آقایان در کمیسیون‌ها قدری فعالیت به خرج بدهند که این لوایح زودتر تکلیفش معلوم بشود اگر آقایان موافقت بکنند جلسات روزهای یکشنبه و پنحشنبه باشد (صحیح است) و روز سه‌شنبه هم برای کمیسیون‌ها اختصاص داده شود به این ترتیب که شنبه، دوشنبه، سه‌شنبه، چهارشنبه اختصاص به کمیسیون‌ها داشته باشد و کمیسیون‌ها هم تشکیل بشود و کارهایی که دارند انجام بدهند اگر آقایان موافقت دارند به همین ترتیب انجام شود (صحیح است) (چند نفر از نمایندگان - هفته‌ای دو روز زیاد است) هفته‌ای دو روز زیاد نیست بنابراین جلسه آینده روز پنجشنبه خواهد بود و خواهش می‌کنم آقایان مرتباً در کمیسیون‌ها مشترک مجلسین شرکت بکنند که آقایان سناتورها هم عضویت دارند و کارها را انجام بدهند آقای زنگنه فرمایشی دارید؟

زنگنه - تلگرافی است که تقدیم می‌کنم.

رئیس - بسیار خوب، حالا جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز پنجشبه خواهد بود.

(مجلس مقارن ظهرختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – رضا حکمت