مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ فروردین ۱۳۲۱ نشست ۴۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم |
دوره سیزدهم قانونگذاری
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۱۳
جلسه: ۴۲
صورت مشروح مجلس روز پنجشنبه ۲۷ فروردین ماه ۱۳۲۱
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- اعلام اسامی اعضاء کمیسیون فرهنگ
۳- شور در بودجه کل سال ۱۳۲۱ کشور
۴- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید.
صورت مجلس روز یکشنبه ۲۳ فروردین ماه را آقای (طوسی) منشی خواندند. (اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:
غائبین با اجازه- آقایان: حمزهتاش، فاطمی
غائبین بیاجازه- آقایان: تولیت، نوبخت، نواب یزدی، ناصزی، یمین اسفندیاری، شجاع، جلایی، شیرازی، دکتر ادهم، دبستانی، آصف، تهرانچی، صادق وزیری، بوداغیان
دیرآمدگان بیاجازه- آقایان: موقر، اکبر)
- تصویب صورت مجلس
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس- در صورت مجلس نظری نیست؟ (گفته شد- خیر) صورت مجلس تصویب شد. چند نفر از آقایان قبل از دستور اجازه خواستهاند ولی چون مطالب مهمهای است از قبیل بودجه و غیره که اگر اجازه بفرمایید وارد دستور شویم (صحیح است). اسامی اعضا کمیسیون فرهنگ قرائت میشود.
- اعلام اسامی اعضا کمیسیون فرهنگ
۲- اعلام اسامی اعضا کمیسیون فرهنگ
مقام عالی ریاست مجلس شورای ملی:
نتیجه استخراج آراء متخذه در جلسه ۲۰ فروردین ۱۳۲۱ راجع به انتخاب ۱۸ نفر آقایان کارمندان کمیسیون فرهنگ به شرحی که در زیر به عرض میرسد.
عده آراء مأخوذه ۱۰۱
حایزین اکثریت آقایان: مجد ضیایی- فیاض- منصف- موقر- دکتر طاهری- آزادی- سلطانی- شاهرودی- صفوی- دکتر سنگ- دکتر ملکزاده- هاشمی- نراقی- مهذب- اورنگ- روحی- نوبخت- فرخ.
- شور در بودجه کل سال ۱۳۲۱ کشور
۳- شور در بودجه کل سال ۱۳۲۱ کشور
رئیس- بودجه سال ۱۳۲۱ کل کشور مطرح است طبع شده و به اطلاع آقایان رسیده است.
(گزارش کمیسیون به ضمیمه مواد سه گانه به شرح آتی خوانده شد)
طباطبایی- بنده البته در اصل لایحه مخالفتی ندارم برای گزارش از کمیسیون بودجه به مجلس شورای ملی
لایحه شماره ۴۵۲۱۶ دولت مربوط به بودجه کل سال ۱۳۲۱ کشور در جلسات عدیده کمیسیون بودجه با حضور هیئت دولت مطرح و با دقت لازم تحت شور قرار گرفت.
بودجه پیشنهادی برخلاف بودجه سنوات گذشته تا حدی با رعایت وضعیت عمومی و توانایی ملی و اوضاع کشور تنظیم گردیده از حیث درآمد و هزینه در حدود یک ثلث نسبت به سال گذشته کسر شده است و با صرفهجویی که وزارتخانهها در بودجههای خودشان کرده و خواهند کرد افزایشی که در اقلام اعتبارات بودجه دیده میشود از نظر اضافه حقوق کارمندان و تفاوت قیمت اجناس و ملزومات و خواروبار میباشد کمیسیون بودجه با توجه دادن دولت به این که صرفهجوییهای ممکنه را در بودجههای جزء وزارتخانهها بنماید اتخاذ تصمیمات دیگری موکول به مطالعه کامل در قانون متمم بودجه و بودجههای تفیصلی دانسته و چون موضوع بهداری مورد توجه آقایان نمایندگان میباشد کمیسیون مبلغ دو میلیون ریال از هزینههای غیر ضروری کسر و به اعتبار بودجه بهداری علاوه و اینک گزارش آن را تقدیم مجلس شورای ملی مینماید.
ماده اول- مجلس شورای ملی بودجه سال ۱۳۲۱ کشور را که مطابق صورت ضمیمه از حیث درآمد به مبلغ سه هزار و یکصد و سی و هفت میلیون و هشتصد و بیست و دو هزار و نهصد و چهل ریال (۳۱۳۷۸۲۲۹۴۰ ریال) و از حیث هزینه به مبلغ سه هزار و یکصد و سی و هفت میلیون و ششصد و نود و پنج هزار و پنجاه و سه ریال (۳۱۳۷۶۹۵۰۵۳ ریال) بالغ میباشد تصویب و در مورد وزارتخانهها و ادارت به وزارت دارایی اجازه میدهد مصارف جاری آنها را در سه ماه اول سال ۱۳۲۱ در حدود اعتباراتی که در بودجههای تفصیلی سال ۱۳۲۰ منظور بوده و حقوق کارمندان و خدمتگذاران آنها را مطابق با مبلغ پرداخته شده و یا تعهد شده اسفند ماه ۱۳۲۰ از محل اعتباراتی که برای آنها در بودجه ۱۳۲۱ تصویب شده است بپردازد.
پرداخت اعتبارات از ۱۵ خرداد به بعد موکول بر این خواهد بود که وزارتخانهها بودجه تفصیلی خود و بودجههای تفصیلی ادارات مربوطه به خود را با موافقت وزارت دارایی به کمیسیون مجلس شورای ملی پیشنهاد نمایند.
پرداخت بودجه از تاریخ تقدیم به مجلس منتهی تا دو ماه طبق بودجههای پیشنهادی (در صورتی که بودجه به تصویب کمیسیون نرسیده باشد) و بعد از دو ماه طبق تصویبی کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی به عمل خواهد آمد.
تبصره- وزارت دارایی مجاز است علاوه بر یکصد و پنجاه میلیون ریال که در بودجه برای اداره کل امنیه پیشبینی شده تا میزان پنجاه میلیون ریال اضافه از محل اضافه درآمد و یا صرفهجوییهای بودجه در صورت احتیاج پرداخت نماید.
ماده دوم- مواد متمم بودجه سال ۱۳۲۰ تا آخر اردیبهشت ۱۳۲۱ به قوت خود باقی خواهد بود.
ماده سوم- اجازه که به موجب قانون ۲۸ دی ماه ۱۳۲۰ به وزارت بازرگانی و پیشه و هنر داده شده بود دایر به این که مطابق حداقل احتیاجات و در حدود بودجههای مصوب سازمان اداری خود را تا آخر اسفند ماه ۱۳۲۰ بدهد برای دو ماه و نیم تمدید میشود تا در ظرف این مدت وزارت نامبرده سازمان خود را به طوری که در قانون مذکور مقرر شده است اصلاح و تکمیل نموده و در ضمن بودجه تفصیلی ۱۳۲۱ به مجلس شورای ملی پیشنهاد نماید.
رئیس- مذاکره در کلیات است....
اعتبار- مخبر کمیسیون اجازه میفرمایید اشتباهی شده اصلاح شود. در ماده اول در سطر چهار که نوشته شده مصارف جاری آنها را در سه ماه اول سال ۱۳۲۱ غلط است و باید در دو ماه و نیم نوشته شود چون تا ۱۵ خرداد بیشتر نیست. یکی هم در خبر کمیسیون است در سطر اخیر مینویسد: از هزینههای غیر ضروری این اشتباه است باید نوشته شود از هزینههایی که احتمال صرفهجویی در آنها بیشتر است و غلط طبع شده و باید اصلاح شود.
رئیس- آقای طباطبایی
این که جهت مملکت بودجه لازم است و محل کلام نیست بلکه هر خانواده و فردی که دارای زندگی است ناچار باید جمع و خرجی هم داشته باشد مطلب دیگری که باید عرض کنم این است که بحث در لوایح و کارهای دولت البته دلیل بر یک مخالفت جدی و شدیدی با یک دولتی که مخصوصاً مورد توجه باشد نیست به این معنی که این بودجه را هر کس هر دستی هر دولتی به مجلس میآورد بنده البته در سهم خودم موافق نبودم فوقالعاده اسباب تعجب و تأسف است چه طور میشود یک دولتی که اهل این مملکت است و کاملاً واقف باشد به اوضاع عمومی کشور است یعنی اطلاعاتشان خیلی بیشتر از ما است چه طور قلم برمیدارند و ارقامی را مینویسند که اینها را میخواهیم از مردم بگیریم و به این مصرف برسانیم و یک نکته که باید عرض کنم این است که آقایان تصدیق میفرمایند تا امسال شاید ۱۵ سال یا بیست سال است که یک حقی از مجلس شورای ملی گرفته شده بود و پایمال شده بود و آن بحث در بودجه عمومی مملکت بود این یک وظیفه اساسی و اصلی هر مجلسی است عرض کنم البته پایه تمام زندگی پایه تمام تشکیلات در هر مملکتی روی بودجه است اگر بودجه درست شود و مطابق حق و انصاف و استعداد عمومی مردم گرفته شد و به محلهای خودش برسد آن مملکت و ملت را میشود گفت زنده و پاینده او امیدوار بود و اگر این حق از مجلس که مرکز ثقل افکار عمومی است سلب شد هر قدر هم فشار پشت سرش باشد عاقبت همین است که ملاحظه میفرمایید و حالا من میتوانم عرض کنم که بعد از ۱۵ و ۱۶ سال برای اولین مرتبه ما میتوانیم بودجه دولت را بگذاریم جلویمان و از روی حق و عدالت و انصاف و وجدان قضاوت کنیم مطالعه کنیم و تصویب کنیم من واقعاً وقتی شنیدم کمیسیون بودجه چندین جلسه مشغول مطالعه بودجه است فوقالعاده اسباب امیدواریم شد ولی دیروز که این راپورت را دیدم که از سیصد و چند میلیون تومان دویست هزار تومان کسر کردهاند خیلی تعجب کردم و بیشتر متأسف شدم که حالا دیگر مجلس چرا با این وضع پریشان مملکت توجه نمیکند به بدبختی مردم به ابتلایات عمومی به اوضاع و احوالی که الان گرفتاریم و در آینده شاید خدا انشاءالله ما را نگاهدارد بودجه را چه طور شده است که باز هم با همان فرمول سابق که لایحه شماره فلان دولت آمد به کمیسیون و تحت مطالعه و مداقه قرار گرفت و پس از توضیحات نماینده دولت تصویب شد. بودجه را عیناً تصوب کردهاند عرض کنم دولتهای گذشته یک ابتلا دماغی داشتند در این ۱۵- ۱۶ ساله و آن این بود که از تمام کیفیات صرفنظر کرده بودند و پرداخته بودند به کمیت و بالا بردن ارقام هر چیزی مثلاً فرض بفرمایید این که این قدر میگویند مملکت آباد شده آیا معنی آبادی این بوده که خانه مردم را خراب کنند به زور چند تا خیابان بسازند؟ گویا یک وقتی که پروگرام دولت مطرح بود عرض کردم از طرفی خیابان میساختند و از طرفی آبی که مردم باید بخورند سگ مرده و گربه مرده در آن افتاده بود پر از کثافت پر از میکروب و امراض مختلفه بود یا یک محله بزرگ تهران را خراب میکردند که باغ ملی بسازند و بعد گفتند سیبزمینی میکاریم این بود معنی آبادی و آن وقت همه احسنت و بهبه هم میگفتند این را من باب مثال و جمله معترضه عرض کردم خوب البته منافعی در این کار داشته که از مردم هر چه بتوانند بیشتر بگیرند ولی از طرفی هم خیلی میل داشته که ارقام بزرگ باشد بنده اصلاً این طور حس میکنم که علت این که تومان را ریال کردند این بود که یکی ده تا حساب شود ده تا صد تا صد تا هزار تا و هلم جرا پارسال من خوب یادم است وزیر مالیه وقتی بودجه را آوردند همکاران روزنامهنویس بنده شاهدند که به ما گفتند حسبژالامر ننویسید سیصد میلیون بنویسید سه هزار میلیون و.... که رقم داشته باشد.
یکی از نمایندگان- و شما هم نوشتید.
طباطبایی- بله البته ناچار بودیم بنویسیم ولی حالا که روزگار به ما مهلت داد که بتوانیم بگوییم و بنویسیم و بتوانیم حرف بیمعنی و حرف پوچ را ننویسیم و چاپ نکنیم اسباب تأسف است که این راپورت از کمیسیون بودجه بیاید و از مجلس تقاضا شود که تصویب شود شما یک مطالعه در اینجا بفرمایید اوضاع گذشته را در نظر بگیرید و ببینید چقدر پول از مردم گرفته میشود و چه طور خرج میشود. بنده خودم اطلاع قطعی ندارم آقای نخست وزیر تشریف دارند نمیدانم تصدیق میکنند یا نه یک کسی پریروز به من گفت اگر باور نداری تحقیق کن که وزارت خارجه انگلیس از حیث تشکیلات یعنی از حیث نفرات اعضا و اجزا شاید نصف وزارت امور خارجه ایران نیست بنده این را مکرر شنیدهام که اوضاع اداری مملکت ما به مراتب بزرگتر از مملکت فرانسه است یعنی از حیث نفرات و اعضا و اجزا بنده وارد قسمت درآمدها نمیخواهم بشوم برای این که اگر مردم داشتند و دولت هم ازشان گرفت بالاخره توی این مملکت میماند و ای کاش دولت موفق شود در حدود سیصد میلیون تومان یا بیشتر عایدات داشته باشد امسال و بتواند این پول را جمعآوری کند این خیلی مورد نگرانی نیست برای این که اگر پولی گرفته شد و برای نگهداری مردم خرج شد این به نفع خود مردم است البته چیزی که باید از دولت خواهش کرد این است که در وصول و ایصال مالیاتها و عایدات دقت کند که مأمورین از تعدی و اجحاف خودداری کنند و رعایت حال مردم را بکنند و هر قدر ممکن است دولت اهتمام کند که این عایدات و این پولهایی که از مردم بدبخت این مملکت گرفته میشود مثل سابق به هدر نرود این است که بنده در این باب زیاد عرض نمیکنم ولی البته نسبت به این خرجی که اینجا هست باید عرایض عرض بکنم و تذکراتی بدهم. اول خرجی که اینجا میبینم وزارت دربار است که پنج میلیون و یکصد و شصت و دو هزار و هفتصد و چهل ریال بودجه دربار است حالا بنده موقعی است که باید عرض کنم دربار باید همه چیز خودش را رویه خودش را تشکیلات خودش را اقدام و عمل و ترتیب کار خودش حتی بودجه خودش را باید تطبیق کند با مصالح مملکت و مقتضیات امروزی و باید یک کاری بکند که نشان بدهد که دربار دربار سابق نیست و این قدم اول است درباری که شصت و چند میلیون تومان که البته مال مردم بود در اختیار داشت و این را عطیه میکرد حالا که مردم مبتلا هستند اصلاً پول میخواهد چه کند. شما وضع مملکت و پریشانی مردم را در نظر بگیرید و یک سال صرفنظر کنید از بودجه خودتان وزارت دربار برای مخارج خودش پول نگیرد بنده دیروز بود در یکی از روزنامههای خبری دیدم که نوشته بود در یکی از ممالک بزرگ همسایه از تمام مستخدمین دولت خواسته شده است که سه هفته تا یک ماه از حقوق خودشان صرفنظر کنند این اختصاص به ما ندارد در تمام دنیا در مواقع سخت و ابتلا عموم از این قبیل گذشتها و بخششها میکنند. قلم چهارم اداره انتشارات و تبلیغات است که بنده چندین مرتبه به دولت این عرض را کردهام و تذکر دادهام که این اداره هیچ معنی ندارد جز این که در حدود هشتصد هزار تومان پول مملکت را بیهوده صرف کنند اداره تبلیغات دو کار دارد یکی رادیو است و یکی آژانس پارس رادیو سابق ضمیمه پست و تلگراف بود و خیلی هم خوب اداره میشد و تحمیلی هم به بودجه مملکت نمیشد و اداره آژانس پارس هم ضمیمه وزارت خارجه بود آنجا هم پنج شش نفر از اعضا آنجا را اداره میکردند و این هم نتیجه همان ناخوشی دماغی بود که داشتند «مثل آن اداره پرورش افکار» آمدند و آن را اداره مستقلی به نام تبلیغات کردند و آقای دکتر صدیق هم آن وقت رئیس آنجا شدند و از آنجا هم یک چیزهای عجیب و غریبی بیرون میآید یکی از شعبات اداره انتشارات و تبلیغات اداره سانسور که هر چه روزنامهها مینوشتند مکلف بودند بفرستند به دلخواه خود درستش کنند و مطابق میل خودشان بنویسند حالا که آن اداره سانسور از بین رفته است و تبلیغات هم نیست مگر یک رادیو و آن را هم میشود ضمیمه وزارت پست و تلگراف کرد و یک اداره عریض و طویلی با هشتصد هزار تومان بودجه به هیچ وجه معنی ندارد اما وزارت جنگ بنده بودجه پارسال درست یادم نیست گویا پنجاه و سه میلیون تومان بودجه وزارت جنگ بوده حالا میبینم اینجا هفتاد میلیون تومان شده است یعنی در حدود یازده میلیون تومان به بودجه آن وزارتخانه علاوه شده است در صورتی که اگر شما به افکار عمومی کنید میبینید که همه متوقعاند که این وزارتخانه اصلاً از بین برود....
یکی از نمایندگان- چرا از بین برود. (همهمه نمایندگان)
طباطبایی- گوش کنید مثلاً چه طور میشود کره آسمان به زمین نمیآید. قال قال کردن فایده ندارد. بله وزارت جنگی که پانزده سال است بیست سال است هیچ کس از آنجا سر در نیاورده و به هیچ جا حساب پس نداده و تمام بدبختی این مملکت را آنجا فراهم کرده است باید از بین برود. یک وزارت جنگی با مصلحت مملکت با مقتضیات امروزه مطابق آمال عمومی مردم باید تأسیس شود وزارت جنگی که مطیع قانون باشد وزارت جنگی که از آنجا هیچ نغمه و صدایی برخلاف مشروطیت برخلاف قانون اساسی شنیده نشود وزارت جنگی که تحت نظر رئیس دولت باشد و رئیس دولتی که مطیع مجلس باشد (صحیح است) و بالاخره با ورقه من و شما بیاید و برود باید تشکیل شود. مثلاً پارسال دو میلیون لیره در بودجه وزارت جنگ اعتبار برای مهمات بود چه کردند؟ حسابش را که دید؟ و به چه مصرف رسید؟ کو حساب پانزده ساله وزارت جنگ؟ هی لقلقه زبان داشتن و این حرفها را زدن آسان است ولی ببینید مردم چه میکشند؟ ببینید مردم چه ابتلایی دارند؟ و آنها را به چه روز انداختهاند. اینجا در جلسه پیش حرفهایی زده شده و انعکاسش را هم در خارج ملاحظه فرمودید گفتند مملکت چند صد سال جلو رفته گفتنش آسان است ولی ببینید مردم در خارج به شما چه میگویند مملکت کجا جلو رفته؟ مملکت را به یک پرتگاهی رساندهاند که این لکه تا دو هزار سال دیگر هم از دامان مملکت پاک کرده نمیشود (صحیح است) مملکت کجا جلو رفته؟.....
صفوی- همه این طور نیستند....
طباطبایی- من با شخص کار ندارم من کلی صحبت میکنم البته میان هر جمعی خوب هست و بد هم هست خادم و صحیح هم هست و ناصحیح هم هست کسی منکر نیست (صحیح است) من به همهتان عرض میکنم آقایان وجداناً همه مسئول هستید و هیچ عذر و بهانه شما را تبرئه نمیکند هفتاد میلیون پول مملکت را ندهید مثل سابق صرف کنند و با یک ورقه سیاه و سفید خودتان به بودجه که تاکنون این طور بوده و مردم را به این روز انداختهاند رأی ندهید بگذارید بفهمیم پولهای سابق را چه کردهاند آن را بیاورند به مجلس....
یکی از نمایندگان- بودجه تفصیلی میآید.
طباطبایی- این بودجه که تصویب شد میروند و دیگر مجلس بودجه تفصیلی نمیبیند میرود به کمیسیون بودجه (صحیح است- احسنت) بالاخره بودجه وزارت جنگ یک نقطه حساس و دقیق و مؤثر در اوضاع کنونی مملکت است از نظر آینده ما هر دقتی که داریم در اینجا باید بکنیم به همین جهت است از همه آقایان تقاضا میکنم که دقت کنند و به طوری که عرض کردم ۱۵ سال است که این حق از شما سلب شده بود و حرفی در بودجه نمیزدید. یعنی حق نداشتید.
آقا سید یعقوب انوار- جرأت نداشتیم... (خنده نمایندگان)
طباطبایی- آن وقت جرأت نداشتید حالا که جرأت دارید و روزگار این حق را بشما برگردانده عذری ندارید و باید این حق را تعقیب کنید و حفظ کنید تا در دنیا و آخرت مسئول نباشید هیچ لازم نیست بودجه را این طور تصویب کنید این بودجه کمر مملکت را خم کرد باز هم میبینیم اوضاع و احوال همان اوضاع و احوال سابق است فقط یک حرف آزادی زده میشود سابق یک دفتر مخصوص بود بنده شنیدم حالا یک دفتر نظامی هم علاوه در دربار تشکیل شده است برای چه؟ شاه البته محبوبیت دارد البته شخص اعلیحضرت در یک مقام عالی و در یک مسندی جلوس کرده است که مافوق مسندها است ولی این قانون اساسی است ملاحظه بفرمایید که شخص شاه در هیچ قسمتی مسئول نیست و همین دلیل است که در هیچ قسمت از هیچ کاری نباید مداخله داشته باشند البته بنده هم نکات را رعایت میکنم و رعایت نزاکت و موقع را میکنم و به همین اندازه اکتفا میکنم. اداره شهربانی نود میلیون ریال بودجهاش است شما از هر پیرزنی بپرسید که یکی از مؤثرترین عوامل بدبختی این مملکت چه بود میگوید اداره شهربانی است و البته حالا این طور نیست شهربانی تا قبل از شهریور یک اداره واقعاً خوفناک یک اداره وحشت خیزی بود که همه چیز را از مملکت سلب کرد آزادی را گرفت حتی این غرور ملی را که آقای اقبال تذکر دادند از بین برد....
اقبال- من همچو عرضی نکردم....
طباطبایی- البته حالا شهربانی وضعیتش و ترتیبش مورد نگرانی نیست و خوب هم کار میکند ولی باید این پولی که به آن اداره داده میشود مثل وزارت جنگ نباشد که هیچ کس صورت حسابش را ندیده است مطابق مقررات تشکیلات شهربانی جزء وزارت کشور است ولی همه آقایان میدانند که وزارت کشور در سابق نسبت به این اداره هیچ نوع مداخله نداشته است. عرض کنم شهر تهران چنانچه ملاحظه میفرمایید خیلی وسعت پیدا کرده این بودجهای که سابق صرف این اداره میشد تمام صرف پاپوش درست کردن بود که اتصالاً برای مردم پاپوش میساختند که خانوادهها و عایلهها را بدبخت کنند و آن وقت توی کوچهها شما یک پاسبان گیرتان نمیآید ولی پلیس به معنای جاسوس ممکن بود توی جیب من هم پیدا شود حالا خواستم از شخص آقای نخست وزیر تمنی کنم چون وزارت داخله هم تحت نظر ایشان است این نکته را به ایشان عرض کنم که اداره شهربانی با استعدادی که پیدا کرده برای اصلاح شدن نیازمند توجه بیشتر و کاملتری است.
افشار- امنیه را بگویید.
طباطبایی- امنیه را حالا عرض میکنم بنده در این باب مطالعه کردهام از امنیهای که میفرستندش سر قله دماوند و شش تومان حقوق به او میدهند از این امنیه گرسنه و بدبخت جز مردم آزاری و دزدی و راهزنی نباید چیز دیگر انتظار داشت....
پارسا- حالا این طور نیست...
طباطبایی- حالا این طور هست یا نیست بنده نمیدانم و هنوز بنده نتوانستهام از خارج طهران اطلاع کاملی کسب کنم ولی آنچه که الان جلو من است از تلگرافها و مکاتیب و غیره این طور است و اگر مأخذ این باشد حالا هم همان جریان در کار است. عرض میکنم آقا امنیه را باید تشکیلاتش را منظم کرد باید سعی کرد باید بودجه کافی داد و از امنیه امنیت مملکت را خواست (صحیح است) اگر شما این کار را بکنید البته درست میشود. یک فرد امنیه یا ارتش هم برادر ما است اهل این مملکت است شما سیرش بکنید. هیچ عیبی و نقصی هم ندارد شما اورا سیر کنید تحت قاعده و دیسیپلین درش بیاورید. صاحب منصب امین و درست و محترم مدرسه دیده بالای سرش بگذارید البته این اداره به راه میافتد خیلی هم خوب به راه میافتد به هیچ وجه هم دزدی نمیکند. افشار- از بودجه قشون بگذارید روی امنیه.
طباطبایی- بگذارید. یکی دیگر هم خرجی است که برای مجالس سربازگیری پیشبینی شده است اینجا صحبت شد و قرار شد که دولت قانون نظام وظیفه را اول درست کند و بیاورد به مجلس و تصویب شود بعد اعتبارش را هم ما میگذرانیم و الّا هنوز اعتبارش نگذشته شما روزنامهها را بخوانید ببینید دوباره همان اوضاع سابق باشد احوال در همه جا به اسم نظام وظیفه و سجل احوال تجدید شده است. اما وزارت بهداری: آقای حکمت آن روزی که پروگرام دولت در اینجا مطرح بود یک بیان جامع فلسفی و واقعاً صحیحی در پیرامون موضوع بهداشت و صحت عمومی بیان کردند که واقعاً خیلی خیلی مؤثر و خوب بود بنده هم استفاده میکنم از همان بیان ایشان و مطلب همان بود که ایشان گفتند که اول باید تربیت مملکت را درست کرد آن وقت بهداری تأمین شود. شما باید آقا یک کاری بکنید که آحاد و افراد این مملکت به ارزش بدن خودشان به قیمت صحت خودشان وقوف پیدا کنند و علاقهمند بشوند این در درجه اول و در درجه دوم هم عرضی بود که آن روز بنده کردم و حالا هم اینجا تذکر میدهم و آن این است که ما باید کاری کنیم که ناخوشی پیدا نشود و الّا شما سه برابر این اقلامی که اینجا نوشته شده است بدهید به یک وزارتخانه به یک اداره که هی برود مریضخانه بسازد پانصد تخت خواب هزار تخت خواب ده هزار تخت خواب این هیچ فایده ندارد آقا این مردمی را که شما میبینید این طور علیل و نحیف و بدبخت و همه رنجور و مبتلی هستند این از اثر این آبی هست که میخورند توی این آبی که میآشامند پر از میکرب است شما اول باید این را تربیتش کنید که این آبی را که میخورند نباید ملوث کنند وقتی که فهمید این کار غلط است منظور به عمل میآید و اگر شما اول این کار را کردید آن وقت شما بهداری دارید و الّا یک اداره بیجهت یا با جهت «به جهت این که یک قرض اخلاقی داشت رئیس دولت نسبت به یک کسی» یک مرتبه آمدن و یک وزارتخانه را بدون جهت یا دو اداره را دو وزارتخانه کردن این دلخوشی است و این علاج نمیکند و درمان بیماریهای عمومی نمیشود. آقای حکمت چه خوب بود که در وزارت کشور اهتمام مینمودند تا از وجودشان استفاده به عمل آید یا در وزارت پیشه و هنر که خوب هم کار میکردند مشغول بودند و کارهایی هم میکردند ولی یک مرتبه نمیدانم چه طور شد رفتند به منزلشان و بعد آمدند و رفتند به وزارت بهداری. پیدا است که از کفایت و استعداد اشخاص ما نمیخواهیم استفاده کنیم میخواهیم اسمی باشد و رسمی باشد و مسمایی به عمل بیاید آن وقت ما میآییم و پولهای این مردمی را که برای نان شب محتاجند به زور از آنها میگیریم و این اقلام را تصویب میکنیم. اما وزارت دادگستری: ای کاش ما هر چه داریم بدهیم به وزارت دادگستری که دادخواهی بکند و به داد مردم به عرایض مردم برسد بنده در این باب زیاد نمیخواهم عرایضی بکنم و بودجهاش هم که البته زیاد هست و برای یک همچو موقعی واقعاً بار سنگینی است و میتوانند آقای وزیر دادگستری خیلی پیش از این در بودجه وزارتخانه خودشان صرفهجویی کنند هستند آنجا اشخاصی لا تعد و لا تحصی ریختهاند که اینها اصلاً استحقاق بودن در دوایر قضایی را به هیچ وجه ندارند این را که بنده عرض میکنم عرض نمیکنم و نمیگویم قاضی بد است برخلاف مصلحت بودن تشکیلات را میگویم اداره مدعیالعمومی یک شعبه بود از نظمیه ضمیمه نظمیه بود هر چه اراده میکردند مدعیالعموم هم آن کار را میکرد ولی بعد از این امیدواریم این طور نباشد و نخواهد بود ولی چیزی که هست باید یک کاری کرد که از کمیت صرفنظر شود از اقلام عریض و طویل و درشت واقعاً به نفع مملکت و به نفع عامه چشم پوشید و به کیفیت اگر توجه بفرمایید من امیدوارم خیلی از مصایب عمومی مملکت تخفیف پیدا کند. یک تذکری هم یکی از رفقا الان به بنده داده است. یادداشتهای پریشانی هم بنده دارم که خیلی منظم نیست آن تذکر راجع به کارخانه ذوب آهن است و مخارج عجیب و واقعاً حیرتآوری است که در آنجا تا حالا شده است هنوز هم گویا ول کن نیستند و من نمیدانم کدام آهنها را ذوب میکنند و چه نتیجهای میگیرند و چه نتیجه عقلایی که یک نفر عاقل- نه: یک نفر آدمی که عقل متوسط داشته باشد بتواند بفهمد که آنجا چه میکنند. بنده که نفهمیدم عرض میکنم بنده در لایحه دو سه جا یادداشت داشتم که صحبت کنم یکی وزارت امور خارجه است یکی وزارت پست و تلگراف و یکی راجع به وزارت معارف و اوقاف که همه مطالبش یکی است اگر شما تشریف ببرید به این ادارات و به همه این وزارتخانهها توجه بفرمایید ملاحظه خواهید فرمود اگر در یک اطاقی یک کاری با دو نفر انجام میشود. تشریف ببرید و اگر تردید دارید ملاحظه بفرمایید بیست تا میز برای بیست نفر گذاشته شده است....
امیر تیمور- والله صحیح است. به خدا صحیح است.
طباطبایی- و این همان عرضی بود که اول کردم تشکیلات اداری ما از لحاظ عده و نفرات به قدری زیاد است و هر روز زیاد شده و دارد زیاد میشود که از اغلب ممالک معظمه دنیا اگر جلوتر نباشیم از این حیث حتماً مساوی هستیم و عقبتر نیستیم عرض میکنم که بنده گویا سه سال قبل بود یا دو سال و نیم قبل که یک روزنامه یا یک مجلهای از خارجه رسیده بود مقالهای از آن ترجمه کرده بودند و در آنجا این مطلب بود که در ایتالیا معتقد شده بودند وجود زنها در ادارات لازم نیست البته با یک شرح و بسطی که حالا در نظرم نیست و حاصل آن این بود که زنها را از ادارت دولتی و مؤسسات عمومی بیرون میکنند و آنها را میفرستند به خانوادهها و یک قیودی هم برای تکثیر ازدواج و توالد و تناسل و این چیزها به عمل آمده و رفتار میشود. بنده با این که حدس میزدم که با چاپ آن موافقت نخواهد شد مع ذلک فرستادم به اداره سانسور و در آنجا رسم چنین بود که اگر مقالهای نباید چاپ بشود ضبط میشد و دیگر کسی با ما صحبت نمیکرد ولی در این خصوص با من صحبت کردند و تلفن کردند که از شما تعجب میکنیم که چرا با ما در این خصوص قبلاً صحبت نکردید ما میخواهیم زنها را ببریم در ادارات و این مقاله شما نقض غرض است. آن وقت گویا آنجا مسأله این بود که رفع حجاب بشود و میخواستند که از این راه هم تشویق بکنند. حالا عرض میکنم یکی از مواردی که خوب میتوانید صرفهجویی بکنید و میتوانید واقعاً به اخلاق مملکت خدمت کنید توجه به این مسأله است. بنده از شهرداری پرسیدم که چند تا ماشین تحریر دارید گفتند که هفده تا بروید بپرسید شاید ده برابر این عده ماشیننویس و ماشینیست دارند.....
یکی از نمایندگان- اغلب مریض میشوند.
طباطبایی- بله مریض میشوند. خوب پول هم اینها میخواهند آقا. در همین بلدیه طهران با این وضع اسفانگیزی که ملاحظه میفرمایید که البته نتیجه اعمال سابق است پول مردم را میگرفتند و قصرهای دربند را میساختند حتی به قول آقای دشتی کار به جایی رسیده بود که برای آن پاکروان هم میرفتند خشت و آجر میبردند این بلدیه خوب شما بود. بسیار خوب در همین بلدیه خوبی که حالا آزادی است بنده تحقیق کردم در حدود چهار هزار نفر آنجا نان خور هست در حدود چهار هزار نفر اعضا و اجزا و پشت میزنشین دارد و معلوم نیست برای چه؟ آقا ببینید اینها چقدر پول میگیرند این پول را به این چهار هزار نفر شما تقسیم کنید ببینید از بودجه آن برای شهر چه میماند؟ (یکی از نمایندگان- هیچ چیز) البته هیچ چیز. پارسال سه میلیون بلدیه طهران مقروض شده است. این نتیجه همان هیچ چیز است....
دکتر سمیعی- مقروض نشده جای دیگر خرج کرده است.
طباطبایی- پولهایی است که خرج کرده است برای همین پاکروان برای همین قصرها و برای همین کارها و همین اجزا و اعضا جایی که صد هزار تومان باید بنایی بکنند برای شاه سابق میرفتند قیمت میکردند و میگفتند پنج هزار تومان قربان اینجا بیشتر خرج ندارد. این نتیجهاش این است آقا. بنده شنیدم در وزارت مالیه قسمت اقتصادیش هفده هزار نفر عضو دارد آخر این قدر هم عضو میشود؟...
امیر تیمور- بیشترند آقا.
طباطبایی- خوب خدا برکت بدهد. هفده هزار نفر هم آقا عضو میشود؟ عرض میکنم آقا شما که اداره کشاورزی هستید این همه دختر خانم و دختر ماشینیست با کشاورزی چه تناسب دارد آخر آن جای دهقان است و جای تخم و بذر است... (خنده نمایندگان) من به اداره کشاورزی برای تأمین یکی از شهرهای نزدیک که مبتلا است به بیآبی و آب ندارد یک ماه پیش مراجعه کردم و گفتم اهالی آنجا تقاضایشان کتباً و تلگرافاً از مدتها به این طرف از ده پانزده سال به این سمت این است که از هفت فرسخی آب بیاورند به شهر که هم آب مشروب در شهر باشد هم اراضی آنجا احیا شده باشد. خود این آقای وزیر کشاورزی به بنده گفتند که ما نمیتوانیم و من مراسله و تقاضای اهالی آنجا را فرستادم و اصلاً جواب هم ندادند. و اینجا آقا سید یعقوب آمدند و گفتند به آقای عدل تبریک میگویم که خیلی عالی مقام هستند در کشاورزی. بسیار خوب ایشان عالی مقام هستند در فن کشاورزی ممکن است مدیر فنی خوبی باشند برای کشاورزی اما این دلیل بر این نیست که شما اداره کشاورزی هم میخواهید و این دلیل بر این نیست که اداره کشاورزی هم باید وزارت کشاورزی باشد و این دلیل بر این نیست که ایشان باید در کادر سیاسی دولت هم وارد باشند. مبنای تشکیل اداره کشاورزی را ببینید که چیست. این است که شاه سابق یک مقدار پنجاه شصت هزار تا ملک از مردم گرفته بود و میخواستند آنها را اداره کنند خواستند باغ بسازند گل بکارند درخت بکارند پنبه بکارند و ببرند بفروشند از جیب خودش که نمیخواست خرج کند چه کار بکنند؟ یک اداره کشاورزی درست کردند منتی هم روی سر مردم بگذارند که ما برای شما اداره کشاورزی درست میکنیم کار فلاحت بالا گرفته کارش زیاد شده است بعد گفتند این اداره کشاورزی بیاید تمام مخارج باغات و مستغلات و قرا و قصبات شاه سابق را بدهد ولی وقتی هم که میدهد نباید بگوید اداره کشاورزی میدهد باید بگوید از دفتر مخصوص میدهند اینها که میگویم نص حدیث است اینها تهمت و افترا نیست. موجب تأسیس و تشکیل این اداره همین است و لاغیر. اگر یک رئیس دولت مصلحی اگر یک قایدی پیدا میشد و بعد از تحول شهریور و میخواست این مردم را از گرداب بدبختی و مذلت بیرون بیاورد من جمله از کارهایش این بود که باید اداره کشاورزی را ببندد و آنها را بریزد بیرون. آن وقتی که اداره کشاورزی نبود آقا شما نان را یک من یک قران میخوردید و آن انبارهای قدیمی و کهن سال شما پر از گندم بود ولی حالا اداره کشاورزی و وزارت کشاورزی و این سیلوی با این عرض و طول و این عظمت ببینید یک سیر گندم در آن پیدا میشود؟ اینها خیانت است خیانت است نسبت به مملکت و به جامعه که شما پول رعایای بدبخت این مملکت را بگیرید به این عناوین خرج کنید و اداره کشاورزی یا وزارت کشاورزی درست کنید بروید ببینید آن عمارت کبیری که در آنجا است مملو از چقدر زن و مرد است آقا. پس چه توفیر کرد سال ۱۳۲۰ استبداد با سال ۱۳۲۱ مشروطه و آزادی. چه فرقی کرده است؟ باز همان که دوباره در بودجه گذاشته شده (صحیح است) شما دیدید که این اداره کشاورزی مفید است؟ و حالا هم همین این استحقاق را دارد که این پول را بگیرید یا نه؟ اگر این طور است البته من هم موافقم شما از نقطهنظر اخلاقی هم که باشد آقای وزیر معارف باید این وزارتخانه را منقلبش کنید اینها را بریزید دور بیرون کنید آقا. این پولها مال مردم است: شما که از جیب خودتان نمیدهید. مال مردم است از مال مردم میدهید این همه زن و مرد که شما در وزارت معارف جمع کردهاید برای چیست؟ یکی از آقایان امروز به من میگفت دختر من مانده است بیتکلیف اصلاً وسیله امتحان و دستور امتحان هیچ در دست نیست بروید اوضاع و اصول بهداری و وضع تربیت و اخلاق و وضع مدارس ما را ببینید که چقدر مایه تأسف است. پول را مردم میدهند که مدرسه درست کنید معلم تهیه کنید و مردم را تعلیم بدهید اخلاق مردم را تصفیه کنید نه مثل آن... مراسلهای الان دادم به آقا «اشاره به وزیر فرهنگ» که ملاحظه کردند وزارت معارف که باید اخلاق مردم را تصفیه کند و باید سرمشق اخلاق و انسانیت و زندگی باشد به غصب و زور خانه مردم را تصاحب میکند و پانصد تومان اجارهاش را پنجاه تومان میدهد آخر این هم وزارت معارف شد! یکی از مطالبی که آقای مؤید احمدی غالباً تذکر میدهند راجع به لایحه تفریغ بودجه است. این طور است؟
مؤید احمدی- بلی صحیح است.
طباطبایی- حالا این مطالب و عرایض بنده را خیال کنید تذکراتی است هر اندازهاش حق است در نظر بگیرید چه عیب دارد که ما تصویب بودجه را موکول و منوط کنیم که لایحه تفریغ بودجه به مجلس و بعد بودجه را تصویب کنیم؟
نبیل سمیعی- آن وقت بودجه تصویب نمیشود.
طباطبایی- آخر ماها چه الزامی داریم که پول مردم را بگیریم و تصویب کنیم و بدهیم که بروند توی سر مردم بزنند؟ آقا حساب وزارت جنگ باید بیاید به مجلس- حساب وزارت راه باید بیاید به مجلس. باید بفهمیم آن لیرههایی که به حساب نفت جنوب هی از ذخیره مهم مملکتی هر سال برداشتهاند و ما خیال میکردیم مبالغ مهمی لیره ذخیره داریم چه شده؟ باید این موضوع هم معلوم شود. عرض کنم که در وزارتخانههایمان الان گویا چهارصد و پنجاه یا پانصد اتومیبل است. هر رئیس ادارهای که اگر بخواهد حمام هم برود با اتومبیل دولتی میرود. یا خانمش بخواهد به دیدن آن خانم دیگر برود با اتومبیل دولتی میرود. (صحیح است) چهارصد و پنجاه تا پانصد اتومبیل چهل و یک همهاش آخرین سیستم هست. اتومبیل چهل و یک نمیدانم قیمتش چقدر است گویا سی هزار تومان است چهل هزار تومان است ما که عقلمان نمیرسد به این حرفها. بفرستید ببینید چقدر است این اتومبیلها مخارج نگهداریش قریب دو میلیون تومان در سال میشود. آقا اینها که در خرج حساب سرشان نمیشود دلشان که نسوخته (صحیح است) دو میلیون تومان. من اگر شوفر داشتم چانه میزدم که مثلاً سی و پنج تومان چهل تومان حقوق بدهم (هاشمی- کمتر) بلی کمتر یا اگر فرض کنیم یک اتومبیل شکسته درام اگر یک پیچش خراب بشود باید بفهمم که چقدر خرجش است ولی در ادارت که این حرفها نیست دلشان هم که عرض کردم نسوخته. آنجا ماهی یکی دو مرتبه سه مرتبه صورت میدهند که این اتومبیل سیصد تومان چه میخواهد دویست تومان چه میخواهد اینها آقا سر به فلک میزند.... (امیر تیمور- صحیح است. واقعاً صحیح است) عرض کردم در سال دو میلیون تومان خرج نگهداری اینها میشود (صحیح است) اینها را شما نگاه کنید از امروز اگر توجه نکردهاید دقت کنید سرعت این اتومبیلها مردم را گیج کرده و به شبهه انداخته مثلاً از این خیابان سر در الماسی میگویند چه میگویند میگذشتم.... توجه بفرمایید. تا لالهزار اتومبیل دولتی به سرعتی که از آن بیشتر نمیشود میرود به پرسید آخر کجا میروید به این عجله؟ چه کار دارید و چه کار میکنید؟ کاش یک کسی باشد این را نگهدارد و از او بپرسد که کجا میروید به این عجله و شتاب. که زیر پای خود مرد و زن و بچه نمیفهمند جلوی خود اتوبوس و درشکه نمیفهمند آخر با این عجله و شتاب کجا میروید برای چه میروید؟
نبیل سمیعی- دفتر را امضا کند.
طباطبایی- دفتر را امضا کند؟ این حرف دروغ است والله دروغ است. شما بروید ببینید اینها هیچ کدام توی اداراتشان نیستند پشت میزشان نیستند. در خارج هستند یک نفر عضو سه چهار جا پول پول میگیرد برای خود کاسبی دارد توی بازار این طرف آن طرف. دروغ است این حرفها تمام فرمالیته است. این مملکت را فرمالیته خراب کرد. دفتر برای عضو بیست و پنج تومانی سی تومانی است بروید نگاه کنید در ادارهای که صد نفر عضو هست فقط دفتر مال این قبیل اعضا است اگر هم نیاید توی سرش میزنند. اینها راست است. شما بروید نگاه کنید اینهایی که عرض کردم حقیقت دارد (صحیح است) در یک ادارهار که چند نفر عضو است البته بدبختش آن خورده پاها هستند اما اگر پنجاه تا رتبه هفت و هشت و نه باشد هزار تا کار میکنند. خیال میکنید به یک پانصد تومان حقوق اداره ساخته است؟ تجارت میکنید توی همان اداره که هست هزار کار دیگر میکند. قانون استخدام را آوردهاند گذراندهاند برای این که دیواری باشد که کسی را نتوانند وارد کنند و ریشهشان را محکم کردهاند. برای این که بنده که رتبهام پنج است بتوانم معادل رتبه نه حقوق بگیرم و بیشتر بگیرم بروید نگاه کنید ببینید که چه درهای عجیب و غریبی باز شده است چیزی که در کار نیست قانون استخدام است که به هیچ وجه رعایت نشده و نمیشود به عناوین مختلفه پول میگیرند بهانهها و عناوینی دارند که از خود آقایان ادارهچیها باید پرسید ماها که که عقلمان نمیرسد (صحیح است) یک جا انعام میگیرد یک جا حقوق میگیرد یکی به اسم پاداش میگیرد ده تا هم به اسم دیگر. یکی آمده بود پیش من. متوسل شده بود. وقتی که این لایحه عجیب و غریب اضافات گذشت از مجلس این شخص در وزارت پست و تلگراف بود. مأمورین وزارت پست و تلگراف را آقایان میدانند بیشتر از سایر جاها زحمت میکشند و کمتر میگیرند (صحیح است) چندی قبل از این که این قانون بیاید این شخص خیلی بدبخت شده بود آمده بود از همین راههایی که پیدا کردهاند و معمول شده است خواسته بود استفاده کند و زندگانیش را تأمین کند از رتبه سه یا چهار که داشت استعفا داده بود که کنترات شود یعنی از این در رفته بود از آن در دیگر آمده بود به همان شغل و گفته بود مرا کنترات کنید گویا مقداری زیادتر از حقوق کنتراتش کرده بودند این کاری بود که معمول شده بود و هست نظیر آن یکی دو تا سه تا صد تا نیست زیاد است. بعد که این قانون اضافه از اینجا گذشت دید که عجب کلاهی به سرش رفته در صورتی که اگر به همان رتبهاش باقی بود حقوقش دو برابر میشد حساب کرده بود که در این معامله تقریباً صد تومان ضرر کرده است آمد پیش من و عریضهای داد من هم عریضهاش را دادم به وزیر پست و تلگراف وقت که این شخص میگوید دوباره مرا استخدام کنند وزیر پست و تلگراف هم مثل بنده درست اطلاع نداشت رفت تحقیق کرد گفته بودند مطابق قانون نمیشود مگر با یک رتبه پایینتر بیاید برای این که استعفا کرده است. مقصودم این است که قانون استخدامی در کار نیست دفتر امضایی در کار نیست این حرفها نیست یک پول با حساب یا بیحسابی را از مردم میگیرند و بیحساب هم به عناوین مختلفه تقسیم میشود (صحیح است) هیچ کار دیگر هم نیست و مطمئن باشید که نیست شما به همین مجلس خوتان نگاه کنید در سه چهار جلسه قبل در جلسه خصوصی به آقای رئیس گفتم تعجب میکنم نمیدانم ما در مجلس ده تا رتبه نه میخواهیم چه کنیم؟ اینجا باید قانون تصویب شود رتبه نه میخواهیم چه کار کنیم؟ اینجا گداخانه است؟ دارالعجزه است این که اداره نیست در کجای دنیا اگر این اطاق با اطاق دیگر کاری دارد کاغذ مینویسد به او ثبت میکند بدهد به دیگری از آنجا به اطاق دیگر... بنده یک کنتوری داشتم در منزل خواستم بروم منزل دیگر برق نداشت خواهش کردم از بلدیه خیلی هم تأکید و تقاضا کردم که برق مرا از این خانه بیاورند آنجا مدتی طول کشید بالاخره خودم شخصاً تعقیب کردم وقتی مراسله را پیدا کردم دیدم تمامش نمره ثبت خورده وقتی شمردم در هفت اندیکاتور ثبت شده بود چرا که میخواهند کنتور بنده را مثلاً از کوچه آقا سید هاشم ببرند کوچه حمام وزیر. عرض کنم آقای نخست وزیر البته ملاحظه میفرمایند به کابینه شما اطلاق میکنند دولت جوان جوان البته به معنی سن نیست به معنی این است که شما میتوانید دست به کارهایی بزنید که دیگران نزدند و میتوانید راههایی که دیگران رفتند و به مملکت خیانت کردند و مملکت را این طور مضطر و پریشان کردند نروید و اصلاح کنید برای این که اشکال خارجی و داخلی ندارید چه مانعی دارید آقا قانون تشکیلاتتان را بیاورید به مجلس و دربستش کنید نگذارید بنده امروز بیایم سازمان بدهم فردا کسی دیگر بیاید خراب کند در وزارت پیشه و هنر قبل از شما «خطاب به وزیر پیشه و هنر» آقای گلشاییان. آمد و دو وزارتخانه را یکی کردند و تشکیلات دادند این کارها را کردند و ما هم منتظر بودیم که از این کار خوب ایشان نتیجه بگیریم ایشان رفتند و آن تشکیلات هم دنبال او رفت (یکی از نمایندگان- نرفت) خوب حالا تا چه طور بشود و چه از آب در بیاید آقا آخر چند دفعه تشکیلات باید داد؟ اساساً وزارت بازرگانی یعنی چه؟ الآن شما کدام در دنیا برویتان باز است که وزارت بازرگانی میخواهید یا وزارت پیشه و هنر آقا «خطاب به وزیر پیشه و هنر» شما چه هنری دارید (خنده نمایندگان) فلان مبلغ خرج ذوب آهن کدام ذوب آهن (وزیر پیشه و هنر- عرض میکنم) آقا جواب دادن البته آسان است ولی همه مردم خوب میدانند این جوابهای شما یک پاپاسی ارزش ندارد عرض میکنم در این که وضع مملکت خراب است و بودجهتان هم یک اقلام اطمینان بخش نیست شکی ندارم برای این که شما آقای بدر حداکثر عایدات را برآورد کردهاید حداکثر یعنی ممکن است کمتر بشود یعنی اطمینان ندارید آن وقت مخارج را حداقل نوشتهاید یعنی کمتر از این نمیشود و بیشتر ممکن است بشود آقا وضع فعلی مملکت را در نظر بگیرید. بسیار خوب آقای فروغی گفتند شاه سابق در خارج چیزی ندارد یا کم دارد آقا تکلیف اینها را چرا معین نمیکنید بنده اینجا میترسم عددی را که شنیدم عرض کنم برای این که هیچ عقلی باور نمیکند یک نفر از این مملکت چهارصد میلیون هشتصد میلیون لیره ببرد ارقام عجیب و غریبی!!! حالا آقا شما در این باب چه اقدامی کردهاید؟ پولهای مملکت کجا رفت؟ خوب میفرمایید در این مدت شاه سابق یک دانه لیره هم از مملکت خارج نکرد برای احتیاط هر تاجر مردنی در پنج بانک خارج پول دارد یک تاجر محترمی که فوت کرده است گویا ده پانزده سال پیش آقای وزیر دادگستری میدانند بالمناسبه که به کارش توجهی میشد با ارتباطی که داشتم معلوم شد که در سه بانک خارج هنوز پول دارد این تاجر ده پانزده سال است مرده است رفته است و حالا خودش هم نیست تجارتخانهای هم ندارد مع هذا در سه بانک یا در چهار بانک خارجه پول دارد اما شاه سابق در خارجه هیچ نداشته است آقا؟! آقا این پولها مال مملکت است شما امروز در درجه اول احتیاج به پول دارید: شما اگر دو ماه نتوانید پول برای مخارج مملکت برسانید چه طور میشود؟ مملکت پول میخواهد: شما به حسابها و پولهای مملکت رسیدگی کنید ببینید این پولها کجا رفته است نزد هر کس هست باید رفت و گرفت و آورد من دیدم یک طرحی تهیه شده بود به امضا بعضی از آقایان و آن این بود که از سنه ۱۳۰۰ بحساب همه رسیدگی کنند (صحیح است- صحیح است) (طوسی- حاضر است آن طرح) آخر ملاحظه بفرمایید فلان آدم در ۱۳۰۰ مثلاً بنا بوده است حالا فلان مقام را دارد فلان کس سقط فروش بوده است حالا دارای پنج میلیون ثروت است آقا به پرسید از کجا آورده این که وظیفه یک نفر پاسبان است که اگر از یک کسی سوءظن پیدا کرد بپرسد (صحیح است) راجع به کمیسیون ارز الان یکی از آقایان به من تذکری دادند اینجا عرض کردهام که آقا این را درش را ببندید (امیر تیمور- باید آزاد شود) خلاصه این است که دولت باید از خودش قوه ابتکار و تعقل به خرج بدهد و به هیچ وجه و به هیچ عنوان و هیچ شکلی نباید راه سابق را برود این مقدمه که در لایحه بودجه نوشتهاید آقای سهیلی مرا از هر چیز بیشتر متأسف کرد که شما اینجا تصدیق کردهاید تلویحاً بلکه صریحاً که دولت سابق این پولهایی که گرفته خرج اصلاحات کرده است آقا واقعاً من از وجدان شما میپرسم همین طور است؟ (یکی از نمایندگان- این طور نوشته نشده) چرا مقدمه دولت را بخوانید توجه بفرمایید که این مقدمه غلط و برخلاف واقع است (صحیح است) اصلاً آقا این جور بودجه و این طور پول گرفتن ولو به محل خودش هم خرج شود یک نحوهای از تقلب و کلاهبرداری و دزدی است برای این که مجلس دارد این مملکت چیزی که در مجلس تصویب شد درست است و چیزی که خلاف این شد حالا به هر شکلی که باشد خلاف اصل است خلاف قانون است و این عمل یک نحوهای است از قاچاق و دزدی و راهزنی و این هم یک جورش است قبلاً این نظر آقایان هست چندی قبل صحبت باشگاه شد وزیر جنگ وقت پاشد آمد اینجا به منقبت خواندن پرداخت من گفتم باشگاه یعنی چه کدام قانون به شما گفته است باشگاه بسازید بعد صاحب منصب بگذارید در خانه مهاجر و انصار و بگویید پول بدهید میخواهم هواپیمایی درست کنم یا به قول آقای آقا سید یعقوب هواپیما بشوم کی آقا این اجازه را به شما داده است این قاچاق است این دزدی است وزیر جنگ میآید اینجا یک ساعت وقت مجلس را میگیرد و آن حرفها را میزند قباحت نمیفهمد که این حرفها کهنه شد و مرد با این بیانات آقای وزیر جنگ و این صحبتها واقعاً انسان نمیداند چه بکند این چه وضعی است این چه اسلوب کار کردنی هست این چه جور تشکیلاتی است واقعاً اسباب تأسف است شما با طبقات تماس پیدا کنید با مردم روبرو شوید ببینید تا چه اندازه نگران و متأسف هستند از این که ما همان راهی که بیست سال یا پانزده سال است پیش گرفتهایم نمیخواهیم از آن راه برگردیم «صحیح است، احسنت»
رئیس- آقای اعتبار
اعتبار- (مخبر کمیسیون)
معدل- آقا بگذارید وزیر جواب بدهد.
اعتبار- آقا اجازه بفرمایید شما که مرد منظمی هستید بالاخره کمیسیون هم باید انجام وظیفه نماید و جواب بدهد و دولت هم البته جواب میدهند عرض کنم اینجا آقای طباطبایی نماینده محترم فرمایشاتشان یک سلسله اعتراضات به کمیسیون بود که چرا کمیسیون بودجه این طور کرده (طباطبایی- آقا اعتراض نبود گله بود پس گرفتم آقا حالا حرفی بزنید که به درد مملکت بخورد) حالا گله یا اعتراض به نظر بنده وارد نبود از نظر این که اگر خودشان تشریف میآوردند در کمیسیون بودجه و شرکت میکردند در مذاکرات کمیسیون و دلایل دولت را گوش میدادند یک قسمت از این فرمایشاتی را که حالا نادم شدند نمیکردند (طباطبایی- آقا نادم شدم یعنی چه نادم نشدم آقا این حرفها را لازم نیست بزنید اصلاً شما لازم نیست جواب بدهید این حرفها خارج از موضوع است آقا)
اعتبار- آقایان میدانند بنده عادتاً در مجلس که هستم هر کس هر مطلبی بگوید ولو برخلاف عقیده شخص من باشد هیچ وقت عادت نداشتهام که به اصطلاح رفقا ناخنک بزنم (طباطبایی- آقا من راجع به شخص صحبت نکردم)
اعتبار- شما خودتان گفتید پس گرفتم.
طباطبایی- برای این گفتم که شما وارد موضوع شوید وارد عمل شوید و از نظریات خصوصی بگذرید.
اعتبار- به نظر بنده اگر آقایان توجه بفرمایند کمیسیون غیر از این رویه که اتخاذ کرده بود نتوانست رویه دیگری پیش بگیرد بودجهای را که در سال ۱۳۲۰ به ما داده بودند و مجلس شورای ملی تصویب کرد از حیث درآمد عبارت بود از مبلغ ۳۶۱۳۷۶۷۱۸ ریال و از حیث هزینه به مبلغ ۴۳۲۳۹۱۱۶۷۶ ریال و در سال ۱۳۲۱ از حیث درآمد ۸۲۳۱۴۵۷۷۸ ریال کمتر نشان میدهد که درآمد ما کمتر است و به نظر بنده مجلس شورای ملی و آقایان نمایندگان همیشه این را توجه داشتهاند که حتیالامکان درآمد را هر چه بیشتر است دقت کنیم کمتر باشد از نظر این که البته این درآمد لازمهاش وضع همان مالیاتها و گرفتن از مردم است به این جهت کمیسیون بودجه وقتی که وارد شد در مسائل ملاحظه شد که خود دولت بودجه که پیشنهاد کرده ۸۲ میلیون تومان کمتر از بودجه سنه گذشته پیشنهاد کرده از این جهت به نظر بنده کمیسیون بودجه اینجا هیچ گونه اعتراض و شکایتی از دولت نمیتوانست داشته باشد و همین طور از حیث هزینه هزینه سال ۱۳۲۰ که ما در بودجه دیدیم عبارت بوده است از ۴ بیلیون و سیصد و بیست سه میلیون و نهصد و یازده هزار و ششصد و هفتاد و شش ریال و در سال ۱۳۲۱ این رقم تنزل داده شده است به سه بیلیون و یکصد و سی و هفت میلیون و ششصد و نود و پنج هزار و پنجاه و سه ریال تفاوتی که پیدا شده است از حیث کسر هزینه نسبت به سال گذشته یک بیلیون و صد و هشتاد و شش میلیون و دویست و شانزده هزار و ششصد و بیست و سه ریال پس اینجا اگر چنانچه واقعاً نسبت به سال گذشته یک اضافه مخارجی نشان میداد حق این بود که آقای طباطبایی اینجا به کمیسیون بودجه یک اعتراضاتی بفرمایند و همین عمل دولت کافی بود برای اعضا کمیسیون که به نظر دولت اعتماد کنیم و بودجهاش را تصویب کنیم در مورد وزارت جنگ آقای طباطبایی اینجا یک شرحی بیان کردند که بودجه سال قبل وزارت جنگ ۵۹ میلیون بود و حالا هفتاد میلیون شده است اگر توجه بفرمایند و قانون افزایش حقوق را در نظر بگیرند و اگر هزینههایی که از هر حیث نسبت به سال قبل ترقی کرده این را هم توجه میفرمودند آن وقت ملاحظه میفرمودند که بودجه وزارت جنگ نسبت به سال قبل کم شده است نه زیاد همین طور است در تمام بودجهها غالب آنها را که ملاحظه میفرمایید اگر یک افزایش که میشود این افزایش چنانچه سابقاً هم عرض شد از نظر قانون افزایش است در هر صورت این رقمی را هم که در بودجه اداره شهربانی و سایر بودجهها ملاحظه میفرمایید باید توجه بفرمایید به قانون افزایش او را در نظر بگیرید و بعد هم هزینه وزارتخانهها را ملاحظه بفرمایید. حالا این هم یک اصلی است که یک وزارتخانهای را باید خواست یا به نظر آقای طباطبایی که میفرمایند اینها را بریزیم دور خوب این هم حرفی است البته وقتی که مجلس شورای ملی تصویب کرد دولت هم عملی کرده است حالا چه از تویش در بیاید بنده نمیدانم (طباطبایی- هیچ طور نمیشود) در هر صورت بنده میبینم آقای طباطبایی و بعضی از آقایان دیگر هم این نظریه را دارند که صرفهجویی کنیم و با این ترتیب مستخدمین را بریزیم بیرون خود بنده هم ممکن است با این فکر موافق باشم و همین طور هم هست که تشکیلات ما خیلی بد است این را خود بنده مکرر در اینجا عرض کردهام یک قانون تشکیلاتی در مجلس گذشت و دولت را مکلف کرد که در ظرف سه ماه تشکیلات خودش را به مجلس بدهد و تصویب کند که رویه دولت روی تشکیلات باشد این قانون مال پیشتر است تا حال عملی نشده باید تقاضا کرد که آن قانون را بیاورند حالا قبل از این که آن قانون را بیاورند ما هر چه هست به طوری که آقا میفرمایند ما همه را بریزیم بیرون این واقعاً شاید در یک موقع دیگری مقتضی باشد که یک کارهایی بکنیم ولی بالاخره امروز با این وضعیت گرانی و بدبختی که همهمان دستمان توی کار است و بالاخره آقای طباطبایی هم خودشان میدانند یک کسی را که اسمش را مستخدم گذاشتهاند و حالا هم در افزایش حقوق دولت به او کمک کرده مع هذا باز هم زندگانیش بدتر شده است و حقوقی که میگیرد برای مخارج یک ماههاش کافی نیست تصدیق میفرمایید که این کار و این پیشنهاد غیر عملی است و تازه اگر هم عملی بود امروز صلاح نبود با این گرانی و بدبختی ما باید به مردم کمک کنیم در جاهای دیگر بنده میشنوم که دولت در این موقع به غیر مستخدمینشان هم کمک خرج میدهند آن وقت ما نباید در این موقع این حرف را بزنیم و البته بنده هم معتقد هستم که این کاغذ بازیها وقت ادارات و مردم را تلف کرده است و اصل تشکیلات غلط است این دخلی به حساب ندارد اگر یک مراسله جنابعالی هفت هشت جا ثبت میشود این مربوط به این نیست که باید اشخاص را بیرون کرد اساساً این رویه و این تشکیلات غلط است موضوع دیگر این بود که از حذف صحبت کردند اساساً وقتی که صحبت ادارات میشود متأسفانه یک تذکراتی و یک سوابقی از یک عده معدودی در نظر میآید و بعد ما همه را با چوب میرانیم و این صحیح نیست مجلس شورای ملی در هر عملی باید سرمشق بدهد باید گفت آن که کار خوب کرده تشویقش کنند و آن که بد کار کرده مجازاتش کنند و واقعاً باید عادلانه قضاوت کرده نه این که به طور کلی بگوییم همه بد هستند خوب هم دارند (طباطبایی- بنده همه را گفتم آقا شما هم چقلی میکنید آقا) نه خیر آقا چقلی نمیکنم جنابعالی هم رشیدتر از این هستید که من چقلی از شما بکنم بنده میخواهم رویه خودم را عرض کنم و بهتر این است که مجلس یک طرحی را در نظر بگیرد یا دولت پیشنهاد کند در یک قانونی همان طور که گفتند از ۱۳۰۰ یا جلوتر یا عقبتر در هر حال قانونی بگذرد خیلی خوب هم هست بنشیند و برسند چه در قسمت لشگری و چه در قسمت کشوری (صحیح است) نباید تمام ارتش را گفت در قسمت کشوری هم هستند یک محکمه عالی دولت تشکیل بدهد و مجلس شورای ملی این قانون را تصویب بکند و بالاخره یکی یکی به سوابق اشخاص نگاه بکنند و اگر واقعاً در یک قسمتهایی خارج از وظیفه اقدام کردهاند و پولهایی ناحق گرفتهاند معلوم شود و جامعه آنها را بشناسند حالا به طور کلی ما همه را به یک نظر نگاه کنیم به نظر بنده این صلاح نیست و ما باید برویم روی اشخاصی که واقعاً نسبت به این مملکت خیانت کردهاند و از دولت تقاضا کنیم که دولت اینها را تعقیب کند (افشار- آقا دولت تعقیب نمیکند)
وزیر دارایی- عرض کنم بنده خواستم اول استدعا کنم و خاطر آقایان را متوجه کنم به دو موضوع که چون کلیات بودجه مطرح است آقایان درست توجه بفرمایند بیشتر از ایراداتی که فعلاً ممکن است چه آقای طباطبایی فرمودند و چه سایر آقایان خواستند این است که دولت توضیح دهد در بودجه ۱۳۲۱ نسبت به بودجه ۱۳۲۰ به طور کلی چه تغییرات اساسی داده است از رقم صرفهجویی در هزینهاش به طوری که آقای اعتبار هم ذکر فرمودند یک هزار و صد و هشتاد و شش میلیون ریال صرفهجویی شده ملاحظه خواهید فرمود آن منظور اصلی مجلس شورای ملی که صرفهجویی باشد تا اندازهای تأمین شده است و مخصوصاً بنده باید عرض کنم که این مبلغ کل صرفهجویی نیست به علت این که قانون اضافاتی که خود مجلس شورای ملی تصویب فرموده در نتیجه آن هم تمام هزینه زندگی تقریباً بالا رفته است و اگر هم آن را هم در نظر بگیریم ملاحظه میفرمایید که صرفهجویی ۱۱۸۶ میلیون ریال نیست بلکه بنده میتوانم عرض کنم حداقل دو هزار ریال است یعنی بودجه پارسال که تقریباً چهار هزار و خوردهای بود به نصف رسیده و بنده تصور نمیکنم که چه طور ممکن است چه اعجازی ممکن است که دولت بعد از یک ماه آمدن سرکار بتواند بودجه هزینه کشور را تهیه کند و تقدیم کند به نصف مبلغی که در سال پیش بوده است (محیط لاریجانی- و چرخها هم از کار نیفتد) و چرخها هم از کار نیفتد. این را اول باید در نظر گرفت اینها کلیات است یک اتومبیل آقا میبینید رئیس حسابداری سوار میشود البته خیلی بد است و نباید هم بشود و باید دید که دولت بودجهای که آورده نسبت به سال گذشته چقدر صرفهجویی کرده صرفهجویی که در رقم ملاحظه میفرمایید ۱۱۸۶ میلیون ریال است در معنی دو هزار ریال است و علت این است که تمام حقوقها دو مقابل شده و دو مقابل هم میدهند این بود که بنده میخواستم استدعا کنم آقایان همیشه این قسمت را مد نظر داشته باشند البته بعد هم وارد جزئیات میشویم بنده از این مبلغ هم عرض نمیکنم نمیشود کسر کرد البته میشود کسر کرد ولی در یک ماهی که ما فرصت داشتیم به نظر بنده تهیه آن یک عمل شایان توجهی بوده است دوم این که در سنوات اخیر و موقعی که وضع مملکت به طور عادی بود در هر سال شما کسر بودجه داشتید یعنی در بودجهها نوشته میشد که کسر بودجه به وسیله وام و غیر وام و اینها باید تأمین شود امسال بعد از دو سه سال تقریباً شما یک بودجهای دارید که توازن دارد و این خودش یک حسنی است بودجه توازن دارد درآمد شما با این که سال غیر عادی در پیش داشتیم و آقایان میبینید که درآمدهای ما از هر قسمت چه قدر نکس پیدا کرده است مع ذلک دولت یک بودجهای پیشنهاد کرد که درآمد و هزینهاش با هم توازن دارد و برخلاف سالهای عادی که درآمد خیلی کسر داشته امسال درآمد با هزینه معادل است این هم یک مطلب است که بنده استدعا میکنم آقایان توجه داشته باشند از این که بگذریم میآییم سر این که آیا از این بیشتر هم میشود کسر کرد حالا بنده صحبت میکنم روی صرفهجویی بنده عرض میکنم میشود صرفهجویی بیشتر کرد ولی به عقیده بنده دولت موظف بود در موقع مقرر بودجهاش را پیشنهاد کند ضرری که از تعویق تصویب ممکن است روی بدهد از آن مبلغی است که ممکن است به مملکت فایده برسد ممکن است یک ماه یا دو ماه هم فرضاً مجلس شورای ملی وقت صرف کند و یک اقلامی که به نظر زیاد میآید آن اقلام را کسر کند این ضرر تعویق بیشتر است ولی دولت یک مراحلی دارد یک مرحله اولش این است که بودجه تفضیلی بیاید به کمیسیون بودجه کمیسیون بودجه مورد اطمینان مجلس شورای ملی است نمایندگان میآیند و وزیر مسئول هم حاضر است یک مرحله هم وزارت دارایی رسیدگی به این بودجه میکند وزارت دارایی بیش از هر کسی نظر به صرفهجویی دارد برای این که بایستی این پول را تهیه کند و بدهد در مرحله اول در وزارت دارایی این بودجه با بک دقتی رسیدگی میشود مرحله دوم این بودجه میآید در کمیسیون بودجه و البته همه آقایان هم دسترس به کمیسیون دارند ممکن است تشریف بیاورند و ملاحظه کنند تمام این نکاتی که آقای طباطبایی فرمودند و شاید سایر آقایان هم در نظر دارند در موقعی که بودجه تفضیلی در کمیسیون بودجه مطرح است ممکن است مورد نظر قرار بگیرد یک مرحلهای هم که از تمام مراحل مهمتر است مرحله اجرای بودجه است موقعی که بودجه میخواهد اجرا شود آنجا هم بنده میخواهم عرض کنم هر وزیر دارایی که باشد این بودجه که تصویب شده امر به خرج که نیست اگر ضرورت پیدا کرد باید خرج شود آن را هم وزارت دارایی مراقبت میکند چنان که همیشه ملاحظه فرمودهاید همیشه مبلغ خرج شده بودجه کشور شاید بیست درصد سی درصد از آنچه هم که در کمیسیون بودجه نوشته شده کمتر شده است اینها یک مراحل سهگانهای است و بنده در کمیسیون بودجه عرض کردم حالا هم عرض میکنم اعتراف دارم که خیلی مخارج است در سازمان وزارتخانه یا در خود وزارتخانه که ممکن است به واسطه تغییر سازمان آن از این مخارج صرفنظر شود یا این که یک اندازه هم به واسطه عدم رسیدگی است این در تمام وزارتخانهها هست و البته یکی از وجهههای همت آقایان وزرا همین است که جلوگیری کنند از این خرج برای این که هیچ کس نفعی ندارد در این که پول مملکت بیخود صرف شود و از بین برود این موضوع دوم بود که به طور کلی بنده خواستم توجه آقایان را به آن جلب کنم بعد آقای طباطبایی نسبت به بعضی از اقلام بودجه اظهار نظر فرمودند که بنده آنها را گرچه نکات کلی بود ولی بعضیها به نظر بنده لازم بود که از حالا توضیح عرض کنم که جلوگیری از هر سوءتفاهمی بشود اول در باب وزارت دربار فرمودند چه طور است که با این که اعلیحضرت همایونی مبالغ هنگفتی عطیه برای مصارف خیریه مملکت داده میشود بودجه دربار خوب است یک سال صرفهجویی شود به نظر بنده همین مطلب که خودشان فرمودند دلیل بر این است که از طرف مقام سلطنت بیش از آنچه انتظار میرفت در پیشرفت امور خیریه چندین مقابل این مبلغی که الآن به عنوان بودجه ملاحظه میفرمایید داده شده و در آتیه هم انشاءالله داده خواهد شد این که در اینجا نوشته شده این یک سازمان کشور است وزارت دربار مثل وزارت دادگستری یا وزارت دارایی یک سازمان کشور است این را چه طور میشود فرض کرد که بنده در وزارت دارایی هستم و ثروت دارم یا محتاج نیستم حقوق وزارت دارایی را بدهم بنده ممکن است آدم ثروتمندی باشم و خیلی هم در راه خیر کار کنم ولی حقوق وزارت دارایی و مقام وزارت دارایی باید منظور شود عیناً همین وضعیت است نسبت به وزارت دربار همان طور که عرض کردم چندین مقابل این بودجهشان عطیه برای امور خیریه داده شده است و البته باز هم داده خواهد شد و این دلیل نمیشود که ما بیاییم و بودجه وزارت دربار را آن هم در صورتی که همه وزارتخانهها اضافه گرفتهاند و این تقریباً معادل سال گذشته است این را ننویسیم و استدعا کنیم برای کمک به بودجه کشور از عطیه ملوکانه داده شود این یک چیزی است که شاید مورد نداشته باشد ما چنین تقاضایی بکنیم. عرض کنم موضوع دیگری که فرمودند راجع به اداره انتشارات و تبلیغات بود که تصور میفرمودند موقعی که رادیو جزء وزارت پست و تلگراف بود همین طور آژانس پارس جزء خارجه بود و اجتماع این دو یک خرجی برای دولت پیدا میکند حالا اگر چنانچه اداره رادیو که هر روز هم بسط پیدا میکند سابق جزء وزارت پست و تلگراف بود حالا هم ممکن است این را بردارند آنجا بگذارند ولی در خرج تفاوت پیدا نمیکند حالا باید دید جزء آنجا بشود صرفهجویی که پیدا نمیکند چه فرق میکند جزء وزارت پست و تلگراف باشد و اگر صرفهجویی نیست که خوب یک سازمان مستقلی باشد در این که یک سازمان مستقلی باشد یا جزء وزارتخانه دیگر نباشد ضرری به مالیه وارد نمیآید. راجع به وارت جنگ که فرمودند ۵۹۰ میلیون بوده است و فعلاً هفتصد میلیون است این هم بسته به گرانی خرج و وضعیت دنیا است. بودجه وزارت جنگ به طوری که آقای وزیر جنگ هم چندی قبل توضیح دادند شاید تشکیلاتش کوچکتر از این است که سابق بوده ولی در این که حقوق افسرها دو مقابل شده هزینه زندگی چندین مقابل شده مجبوراً با رسیدگی که شده دیدیم شاید این هفتصد میلیون هم حداقل وجهی است که تکافو مخارج ارتش را میدهد. در این که همه مملکت همه ماها بالاتفاق خواهان هستیم که ارتش تقویت شود و بیش از پیش اصلاح شود در این هم تردیدی نیست بنابراین اگر ممکن بود و اگر وضعیت کشور اجازه میداد بنده که به سهم خودم حاضر بودم یک مبلغ بیشتری هم ضمیمه این مبلغ بکنیم که آن منظور مملکت و مجلس شورای ملی که تقویت ارتش است از هر حیث تأمین شود (صحیح است) نسبت به اداره شهربانی صحبتی فرمودند که نود میلیون بودجهاش است تصور میکنم درست توجه نفرمودهاند باید در نظر داشت که این برای شهربانی تهران تنها نیست مال کلیه کشور است البته اگر سابق مخارجی در شهربانی میشده زیادتر از یک قسمتی و کمتر جزء صورت میآمده ولی نمیشود منکر شد که شهربانی برای مملکت وجودش لازم است و این را ما همیشه میگفتیم که یک نفر پاسبان با آن حقوقی که میگرفت میبایستی تکدی بکند و حالا یک حقوق نسبتاً مکفی برایش تأمین شده که آن هم هزینه را زیاد میکند ولی وجود شهربانی را که هیچ کس منکر نیست که یکی از عوامل عمده هر حکومتی است برای نگاهداری نظم و انتظام نسبت به امنیه هم البته بعد از ارتش توجه عموم مملکت و مجلس شورای ملی به تقویت امنیه بود و این که امنیه باید قوهای باشد که حقیقتاً بتواند وظیفهاش را انجام بدهد دولت هم با این کسر درآمد مع ذلک بودجه امنیه را به طوری که ملاحظه میفرمایید از سی و پنج میلیون ریال به صد و پنجاه میلیون ریال ترقی داد مع ذلک با این که این مبلغ هم ترقی داده شده عده زیادی از نمایندگان تصور میکردند که این مبلغ هم شاید نتواند آن اندازه که لازم است از حیث عده و تجهیزات کافی باشد این بود که دولت موافقت کرد از اضافه درآمد یا صرفهجوییهای ممکنه تا پنجاه میلیون ریال هم اضافه داده شود که در واقع بودجه امنیه دویست میلیون ریال بشود و البته دولت با نهایت میل این کار را میکند چون با وجود امنیه است که سایر ادارات میتوانند کار کنند این است که حاضر شد با کمال میل یک همچو موافقتی در مقابل تقاضای آقایان بکند. موضوع دیگری که البته به طور تفصیل فرمودند و بنده هم به طور تفصیل نمیخواهم جواب عرض کنم چون همین طور منفصل میشود ولی آن قسمتی که نسبتاً مهمتر به نظر رسید و حالا عرض میکنم کارخانه ذوب آهن بود که صحبت فرمودند کارخانه ذوب آهن یکی از کارخانههایی است که شاید برای کشور از لحاظ صنعت اول قدم باشد برای اصلاحات (صحیح است) ولی یکی از کارهایی بود که بنا شد کارخانه خریداری شود و خیلی هم ارزان خریداری شد دولت هم مایل بود خیلی زودتر آن را به کار بیندازد متأسفانه جنگ پیش آمد و یک قسمت از کارخانه وارد شد و یک قسمت ماند و حالا ابنیهای که هست و ماشینآلاتی که هست آنها را نگاه میدارند و الّا با نرسیدن آلات و ادوات یک خرج مهمی نخواهد شد و بنده متوجه نشدم چه رقم مهمی را آقای طباطبایی ملاحظه فرمودهاند در این باب و اهمیت به آن دادند. نسبت به اعضای زیادی تذکر دادند به طور کلی که در شهرداری چهار هزار نفر عضو است و در دارایی هفده هزار نفر عضو است بنده از آمار وزارت دارایی آنچه اطلاع دارم همین طوری است که فرمودند عده زیادی در قسمت اقتصادی هست و این عده زیاد برای این است که سابق بر این یک کارهایی که مربوط به اشخاص بوده و تجارت میکردند مثل پخش کالا مثلاً شرکتی سابق محصول کارخانه سیگارت را توزیع میکرده یا این که به راهنمایی اشخاص بوده که کالاهای قماش و غیره را توزیع میکردند اینها را برحسب سازمانی که در سال قبل وزارت دارایی داده است و تنها خودش متصدی امر شده است راست که یک عده زیاد شدهاند ولیکن اینها یک عدهای هستند که وزارت مالیه به واسطه حقالعملی که میداد این خرج را در واقع میکرد منتهی در واقع این عده در جای دیگر کار میکردند حالا وزارت دارایی اینها را جمع کرده دور خودش بنده شاید معتقد نباشم به این ترتیب و شاید صرفه در این باشد که دولت یک حقالعملی بدهد و دیگران کار کنند و بنده هم یکی از اصلاحاتی که در وزارت دارایی از ابتدایی که بنده در خارج هم بودم معتقد بودم همین بود که میبایستی دولت حتیالمقدور در قسمت کارهایی که سایرین میکردند و تجارت میکردند دولت صرفنظر کند و این هم اگر عملی شد ملاحظه خواهید فرمود که از این هفده هزار نفر شاید همهشان بروند یعنی بروند در همان شرکتها که شرکتها خودشان مشغول کار شوند یعنی تفاوتی این قدر در هزینه پیدا نمیشود و این شرکتها مثل قند و چای و یا فلان میشوند بالقطع مجانی که نمیشود برای دولت. حقالعمل میگیرند تفاوتش این است که اینجا بودجه دارد آنجا حقالعمل میگیرند این است که بنده نه از باب زیادی آنها با این سیستم مخالف هستم بلکه برای این که اصل سیستم به نظر بنده صحیح نمیآید و تصور میکنم اگر تغییر داده شود به صلاح کشور خواهد بود این هم راجع به این قسمت که بنده لازم دانستم توضیحاتی به عرض برسانم اما راجع به لیرهها و اعتباراتی که سابقاً داده شده بود به وزارت جنگ و از محل ذخیره کشور داده شده این لیرهها سابقاً خرج خرید تجهیزات ارتش شده و بنده صورتی تهیه کردهام از تمام وجوهی که داده شده و صورت تمام وجهی که در این مدت داده شده است (امیر تیمور- تجهیزات هست) راجع به آن عرض نمیکنم خرجش را عرض میکنم اصل تجهیزات موضوع دیگری است که آقای وزیر جنگ اطلاعاتشان در این باب بیشتر است بنده تصور کردم یعنی نمیدانم این پول لیره که هر سال مقداری خود مجلس تصویب میکرد برای خرید اسلحه چه شده ولی این را صورت حسابش هست و مواردی که پرداخت شده و مخارجی که شده اینها قلم به قلم هست و این را هر وقت و هر جا مجلس شورای ملی لازم بدانند این را ممکن است وزارت دارایی چون مبلغ آن مهم است در کمیسیون بودجه یا هر جایی که آقایان صلاح بدانند سوءتفاهم نشود (ثقهالاسلامی- در کمیسیون بودجه) کمیسیون بودجه یا هر جای دیگر صورتی که تهیه شده حاضر است از ابتدای این پول تا آخری که خرچ شده است و به چه مصرف رسیده این موجود است و هر کدام از آقایان که میل داشته باشند رسیدگی بکنند ملاحظه بفرمایید. راجع به کمیسیون ارز فرمودند بدیهی است اگر تغییری در ارز داده شود البته این کمیسیون از بین خواهد رفت حالا این تغییر در چه داده شود یک وقت هست که تغییر در نرخ ارز داده خواهد شد ولی یک وقت هست که ارز آزاد خواهد شد ولی به فرض این که آزاد شود یک چیز را دولت باید در نظر داشته باشد و آن این است که ارز آزاد به چه مصرفی میرسد چون در خیلی از کشورها نرخ ارز آزاد است ولی در خرج ارز نظارت میکنند یعنی یک کسی بخواهد سرمایهاش را از کشور خارج کند در آن نظر دارند منتهی میگویند نرخ ارز هر چه هست باشد ولی در خرج ارز نظر هست حالا بنده نمیدانم وقتی دولت پیشنهاد خودش را در آن قسمتها به مجلس خواهد کرد موضوع معین میشود بعد از آن که موضوع معین شد البته آن اندازه که از کمیسیون ارز حاجت نداشته باشیم همهاش یا تمامش البته منحل خواهد شد به فرض این که تصویب شده باشد عرض کردم بودجهای که مجلس تصویب میکند این اعتبار است و الزام نیست در خرجش هر موقعی ما دیدیم محتاج نیست البته خرج نخواهد شد این مختصر عرایضی بود که بنده عرض کردم البته باز هم در ضمن این که بودجه مطرح است اگر توضیحاتی لازم باشد به عرض آقایان خواهد رسید.
رئیس- دو فقره پیشنهاد رسیده به عرض آقایان میرسد:
امضاءکنندگان ذیل پیشنهاد ختم جلسه مینماییم. چند نفر از نمایندگان
امضاءکنندگان پیشنهاد مینماییم جلسه ختم شود. عدهای از نمایندگان
گفته شد صحیح است.
امیر تیمور- اگر ختم میشود اجازه بنده محفوظ بماند.
- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
۴- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- تمام اجازهها محفوظ است. جلسه آینده روز شنبه بیست و نهم سه ساعت پیش از ظهر
(مجلس سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- حسن اسفندیاری