مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ خرداد (جوزا) ۱۳۰۱ نشست ۱۰۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ خرداد (جوزا) ۱۳۰۱ نشست ۱۰۵

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ خرداد (جوزا) ۱۳۰۱

نشست ۱۰۵

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۴

جلسه: ۱۰۵

صورت مشروح مجلس صبح یوم شنبه بیستم شوال هزار و سیصد و چهل مطابق بیست و هفتم جوزا هزار و سیصد و یک

مجلس دو ساعت و نیم به ظهر مانده به ریاست آقای مدرس نایب رئیس تشکیل گردید.

صورت مجلس پنج شنبه ۲۵ جوزا را آقای امیر ناصر قرائت نمودند.

نایب رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب - آنجا که نوشته است نماینده‌ها متعذر شده‌اند صحیح نیست و باید معتذر نوشته شود.

نایب رئیس - آقای شیخ‌الاسلام اصفهانی (اجازه)

شیخ‌الاسلام - راجع به قرارداد پستی در جلسه قبل مختصر عرض کردم مورد توجه نشد ولی در صورت مجلس هم اشاره‌ای به آن نشده و حال آن که در نظر بنده مهم بود بنده عرض کردم اعطای مشروطیت ایران و قرارداد پستی رم در یک سال واقع شده در سنه ۱۹۰۶ میلادی واقع شده اعطای مشروطیت هم در اوایل اوت که هفتمین ماه فرنگی است بود ولی قرارداد پستی رم معلوم نیست در چه ماه بوده است و از آقای مخبر توضیح خواستم آیا تحقیق فرموده‌اند که قرارداد پستی در شش ماه اول آن سال بود یا در شش ماه ثانی چه اگر در شش ماه اول بوده است شاید ترتیبات دیگری داشته باشد ولی اگر در ۶ ماه دوم بوده است البته باید اول قرارداد رم در مجلس بیاید و از مجلس بگذرد بعد آن قرارداد فرعی بیاید و آقای مخبر جوابی که قانع‌کننده باشد نفرمودند.

اولاً فرمودند تاریخ را نمی‌دانم در حالتی که تاریخ ندانستن ایشان دخلی به مطلب ندارد.

ثانیاً فرمودند قرارداد پستی رم برای ایران نافع بوده است البته تصدیق می‌فرمایید هر قراردادی که به نظر ایشان نافع به حال ایران می‌آید نباید اجرا شود مگر بعد از آمدن در مجلس و گذشتن اصل آن مطلب سوم که فرمودند این بود که منافات ندارد که قرارداد فرعی قبل از قرارداد اصلی بگذرد و حال آن که خیلی منافات دارد زیرا یک اطاق نساخته را کسی آئینه‌کاری نمی‌کند.

نایب رئیس - لابد به نحو اشاره باید اشاره کنند آقای تدین (اجازه)

تدین - در صورت مجلس نوشته شده بنده و آقای ارباب کیخسرو و شاهزاده نصرت‌الدوله اظهار کرده‌ایم که نسبت به افراد کابینه وزرا نظری نداشته‌ایم البته همین طور است و بنده نظری نداشتم ولی یک فرقی بین عرایض بنده و فرمایش آقایان بود که به عقیده بنده خیلی مهم است و در صورت مجلس هم تصریح شده و آن این است که آقایان با رئیس دولت موافقت کردند و گفتند با رئیس دولت موافقیم معذالک دخالت در تعیین وزرا نداریم و این دلیل آقایان بود ولی دلیل بنده این بود که عرض کردم چون بنده اصولاً با رئیس دولت مخالف بوده و هستم لذا منطقی نیست هیچ دخالتی در تعیین اعضاء دولت داشته باشیم و در صورت مجلس هر سه نظر را در یک عبارت گنجانیده‌اند خواهش دارم اصلاح شود.

نایب رئیس - موافقت آنها را هم ذکر نکرده‌اند آقای مستشارالسلطنه (اجازه)

مستشارالسلطنه - جواب آقای شیخ‌الاسلام را در شور دوم خواهم داد.

نایب رئیس - صورت مجلس با این اصلاحات تصویب شد آقای کازرونی در صورت مجلس حرفی دارید؟

کازرونی - خیر عرضی ندارم

نایب رئیس - دستور دو فقره راپورت کمیسیون قوانین مالیه است یکی راجع به مالیات کتیرا و آنقوزه و دیگری راجع به منع بره‌کشی ولی قبلاً سه فقره راپورت کمیسیون مرخصی راجع به مرخصی آقایان سردار جنگ و محقق‌العلما و رکن‌الملک رسیده است قرائت می‌شود رأی می‌گیریم بعد وارد دستور می‌شویم یک فقره راجع به تقاضای مرخصی یک ماهه آقای سردار جنگ است که برای مشرف شدن به آستان حضرت ثامن‌الائمه علیه‌السلام نموده‌اند کمیسیون هم تصویب کرده حالا اگر آقایان هم با آن اجازه موافقند قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

بعضی گفتند - رد شد

نایب رئیس - رأی گرفته نشد آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا - چنانچه در اجاره‌نامه‌هایی که قبلاً مطرح شده بود بنده متذکر شدم باز هم یادآوری می‌کنم و از امروز تا هر وقتی که در مجلس باشم این مسئله را تکرار می‌کنم.

مرخصی به هر یک از آقایان نمایندگان داده می‌شود بایستی از تاریخ تصویب محسوب شود و هر کس هم باشد نباید حقوق بگیرد زیرا اگر از تاریخ تصویب محسوب نشود بالاخره روزی خواهد رسید که ده یا بیست نفر از وکلاء اجاره‌نامه در جیبشان است و یک دفعه به موقع اجرا می‌گذارند و مجلس از اکثریت خواهد افتاد و این مسئله یکی از بزرگترین معایب این اجاره‌نامه‌هایی است که تاریخ اجرایش معلوم نیست ولی اگر تاریخ اجرایش معلوم باشد کمیسیون عرایض و مرخصی وقتی بخواهد رأی بدهد می‌گوید من دو سه نفر را فقط مرخصی داده‌ام و چندان اهمیت ندارد و در نتیجه مجلس از اکثریت نمی‌افتد اما امروز که نمی‌دانم چند اجاره‌نامه داده شده و از چه تاریخ صاحبان اجاره حرکت کرده و خواهند کرد و اگر یک مرتبه حرکت کنند اسباب زحمت خواهد شد.

بنده عقیده خودم را عرض کردم دیگر بسته به نظر کمیسیون و مجلس است ولی بنده مخالفم و در هر موقع هم این طور راپورت‌ها را کمیسیون بیاید مخالف خواهم بود حالا به عقیده بنده اگر آقایان موافق باشند خوب است مخبر کمیسیون استرداد تمام این راپورت‌ها را به کمیسیون بخواهد و این شرط را در آن قید کند اقلاً اگر پس از یک هفته از تاریخ تصویب آن شخص نرفت آن مدت جزو ایام مرخصی محسوب شده آن وقت بنده هم موافق شده و رأی خواهم داد.

حاج میرزا مرتضی - مخبر کمیسیون حضور مبارک آقایان عرض می‌کنم مرخصی که از اول مجلس تا به حال کمیسیون داده و اجازه را از روز حرکت قرار گذارد چون کمیسیون عده نمایندگان را همیشه در نظر دارد و این قدر اجازه نمی‌دهد که مجلس از اکثریت بیفتد.

اما راجع به گرفتن حقوق که فرمودند این مسئله بر خلاف نظام‌نامه است زیرا نظام‌نامه داخلی اجازه می‌دهد با داشتن حقوق آقایان نمایندگان به مرخصی بروند و در ظرف دو ماه یا سه ماه کاری که دارند صورت داده و عودت کنند و این مسئله در تمام دوائر دولتی معمول است و یک مأموری را که مرخصی می‌دهند با استفاده از حقوق است مجلس هم مطابق نظام‌نامه داخلی است که به بعضی از آقایان اجازه می‌دهد و این اجازه یک دو ماهه آنها هم با استفاده از حقوق خواهد بود.

اما راجع به این که این راپورت‌ها برگردد به کمیسیون و اصلاح شود چون آقایان نمایندگان آذربایجان هم نیامده‌اند اگر اکثریت مجلس اجازه بدهد این راپورت‌ها به کمیسیون استرداد شود.

نایب رئیس - شما مخبر هستید باید تقاضا کنید.

مخبر - بنده می‌پذیرم

نایب رئیس - وارد دستور می‌شویم لایحه منع بره‌کشی و صدور پوست بره مطرح است.

(بعضی از نمایندگان - اول راجع به کتیرا باید مذاکره شود.)

نایب رئیس - فرق نمی‌کند زیرا به طوری که عرض کردم دو فقره راپورت است یکی راجع به مالیات کتیرا و آنقوزه و دیگری راجع به منع بره‌کشی و صدور پوست است حالا که می‌فرمایند اول راجع به مالیات کتیرا و آنقوزه مطرح می‌شود.

(ماده اول راپورت کمیسیون قوانین مالیه به مضمون ذیل قرائت شد)

مالیات کتیرای صدی بیست قیمت آن است به نرخ محل استخراج که مأمورین گمرکی در حین صدور از سرحد اخذ و دریافت می‌نمایند.

نایب رئیس - مذاکره در کلیات است آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)

حاج میرزا مرتضی - بنده با گرفتن گمرک از کتیرا مخالفم.

بعضی از نمایندگان - مالیات است نه گمرک

حاج میرزا مرتضی - مالیات یا گمرک فرق نمی‌کند غرض این است ما چیزی که به عنوان گمرک یا مالیات گرفته می‌شود از دو نقطه‌نظر بنده مخالفم یکی این است که ما باید امتعه داخلی مملکت خودمان را حتی‌الامکان برای اخراج به سایر ممالک مرتب کنیم و برعکس جلوگیری از واردات مملکت بکنیم یعنی به هر قسم که ممکن است صادرات خود را خارج کرده و از واردات جلوگیری کنیم و این مالیاتی که بر کتیرا وضع می‌شود به کلی به این مختصر تجارتی که به خارجه می‌رود سکته وارد می‌آورد و با این ترتیب که در لایحه نوشته شده که صدی بیست از کتیرا مالیات گرفته شود به کلی این مختصر تجارت را از بین می‌برد و مسئله کتیرا هم مثل یکی از محصولات عادی نیست که با سهولت و آسانی بشود او را گرفت بلکه گرفتن کتیرا خیلی زحمت دارد و در نقاط و کوه‌هایی واقع شده است که هیچ آب ندارد و اشخاصی که این کتیرا را باید بگیرند اشخاص معدودی هستند که در کوه‌ها بزرگ شده و خیلی بی‌بضاعت هستند و چندین روز باید به این کوه‌ها رفته در نهایت سختی و عسرت این کتیرا را بگیرند.

آن وقت با این حال اگر دولت بیاید و مالیاتی بر آن وضع کند البته تجاری هم که این کتیرا را می‌خرند این مالیات را از جیب خود نخواهند داد و از قیمت خود کتیرا هم کم می‌کنند و این سبب می‌شود که کسی دنبال گرفتن کتیرا نمی‌رود و یک صادرات مهمی از میان می‌رود.

بنابراین در این باب آقایان پیشنهادی کرده‌اند که بنده هم آن را امضاء کرده‌ام ولی با این حال آنچه را آقایان رأی بدهند البته مطاع است.

نایب رئیس - آقای ارباب کیخسرو مخالفید؟

ارباب کیخسرو - بلی مخالفم

نایب رئیس - آقای عمادالسلطنه مخالفید؟

عمادالسلطنه طباطبایی - بلی

نایب رئیس - شاهزاده محمدهاشم میرزا هم مخالفند؟

محمدهاشم میرزا - بلی بنده هم مخالفم.

نایب رئیس - آقای سدیدالملک چطور؟

سدیدالملک - بنده هم مخالفم

نایب رئیس - آقای حاج میرزا علی‌محمد دولت‌آبادی

حاج میرزا علی‌محمد دولت‌آبادی - بنده هم مخالفم.

نایب رئیس - آقای اقبال‌السلطان چطور؟

اقبال‌السلطان - بنده موافقم.

نایب رئیس - بفرمایید

اقبال‌السلطان - آقای حاج میرزا مرتضی راجع به اخذ حقوق از کتیرا به عنوان مالیات یا گمرک به طور تردید یک مذاکراتی فرمودند و اظهار مخالفت کردند اولاً باید فهمید مخارج این مملکت را کسی باید بدهد مخارج مملکت به عهده ملت است و رعایا باید بدهند آقایان اعضاء کمیسیون بودجه با این که خیلی زحمت کشیده‌اند که در دخل و خرج مملکت توازن و تعادل حاصل شود موفق نشده‌اند و باز مبلغی کسر دارند که نمی‌دانیم این کسر بودجه از کجا باید پیدا کرد از کدام محل باید جبران نمود؟

با این حال آیا صلاح می‌دانید مالیاتی که تاکنون معمول بوده گرفته نشود؟

مالیات کتیرا یک چیزی نیست که تازه او را وضع می‌کنم بلکه چیزی است که از مدت مدیدی معمول و در همه ولایات می‌گرفته‌اند مطابق صورتی که کمیسیون از وزارت مالیه خواسته‌اند و فرستاده‌اند نوشته‌اند که در تمام ولایات از بابت کتیرا چقدر وصول شده منتهی ترتیب وصول کتیرا در ولایات در هر جایی به شکل مخصوصی بوده که در نتیجه اسباب زحمت برای صاحبان کتیرا می‌شد مثلاً از یک جایی منی دو قران از یک جای دیگر منی سی شاهی و از جای دیگر منی یک قران گرفته می‌شد یا بعضی جاها از عین جنس گرفته می‌شود آن عایداتی را هم که وصول می‌کردند به طور کافی جمع‌آوری نمی‌شد و مطابق صورتی که از وزارت مالیه به کمیسیون قوانین مالیه فرستاده شده است همچون معلوم می‌شود که در سه سال اخیر سالی قریب به هفتصد هزار تومان بلکه متجاوز کتیرا از مملکت خارج شده و مأمورین مالیه در هر کجا صد سی را گرفته‌اند که اگر درست حساب بشود باید از این هفتصد هزار تومان از قرار صد سی دویست و ده هزار تومان عایدات دولت شده باشد و حال آن که چیزی که به حساب مالیه آمده فقط هفت هزار تومان بوده است برای این که از این تفریط‌کاری جلوگیری به عمل آمده باشد عقیده‌مان این شد این مالیاتی را که از کتیرا می‌گیرند از قرار صد بیست در سرحد بگیرند که هم منتظم‌تر و کم‌خرج‌تر وصول شود و هم کمتر گرفته شود و هم از آن بی‌ترتیبی جلوگیری شده باشد بعضی از آقایان اظهار می‌کنند بر صادرات گمرک نباید بست اولاً این به طور عموم نیست و معمولاً بر آن صادراتی نباید گمرک بست که ملت به آن احتیاج داشته باشد

بعضی از نمایندگان - مطلب برعکس است

اقبال‌السلطان - بلی ببخشید اشتباه شد مال‌التجاره‌هایی را که ملت و مملکت به او احتیاج دارند بر او مالیات سنگین وضع می‌کنند که خارج نشود ولی به چیزهایی که ملت احتیاج ندارد گمرک وضع نمی‌کنند کتیرا امروز در مملکت ما چندان احتیاج ندارد که ما محتاج به او باشیم پس باید به خارجه برود و از حقوقش هم کسر بشود عیب کار این است که ما محتاج به عایدات هستیم و باید کسر مخارج خود را از هر کجا باشد پیدا و جبران کنم اگر هم از این محل نباشد شما بالاخره حتماً مجبور خواهید شد مالیات دیگری وضع کنید حالا که این طور است شما چرا سبب می‌شوید یک مالیاتی را که در مملکت معمول بوده و سابقه داشته رد شود و گرفته نشود آن وقت در عوض مجبور شوید مالیات جدی وضع کنید بنابراین به عقیده بنده خوب است آقایان این مالیات را تصویب فرمایند و گمان می‌کنم ضرری هم نخواهد داشت.

نایب رئیس - آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو - بنده آن قسمی که در جلسه گذشته راجع به مالیات‌ها عرض کردم هر مالیاتی که پیشنهاد شده تا موضوع آن را درست نفهمیم و مصرف آن را ندانیم و میزان جمع و خرجش را درست ملتفت نشویم بنده یکی از مخالفین آن خواهم بود حالا همین قدر عرض می‌کنم نسبت به هر مالیاتی که بر صادرات مملکت وضع می‌شود بنده مخالفم در وضع مالیات نسبت به صادرات ما چه می‌خواهیم بکنیم یعنی معتقد به تجارت نیستم؟

اگر خودمان ملتفت این کار هستیم نباید مبادرت به آن نمانیم و اگر هم ملتفت نیستیم اقلاً از ممالک خارجه تحقیق کنیم و ببینیم آنها نسبت به صادرات خودشان چه می‌کنند اگر چه متأسفانه در موضوع قالی یکی از آقایان نمایندگان (شاید مقتضی نباشد اسم ببرم) در اینجا گفت و این قسم تعبیر کرده که من اهمیت به تجارت نمی‌دهم و اهمیت به صنعت می‌دهم ولی بنده عرض می‌کنم اگر آقا به تجارت اهمیت ندهند بنده هم ندهم دنیا داده است زیرا اقرار ما در نظر ما اهمیت دارد نه در نظر دنیا تمام جنگ‌های دنیا و جدال‌ها برای تجارت است در این صورت ما چطور در فضای این مجلس می‌توانیم بگوییم به تجارت اهمیت نمی‌دهیم؟ گمان می‌کنم این اظهارات در اینجا صلاح نباشد مملکت ما چه دارد یک قالی دارد که آن بلا را سرش می‌آوریم یک کتیرا دارد که می‌خواهیم این بلا را به سرش درآوریم استدعا دارم اگر آقایان چیز دیگری سراغ دارند که از این مملکت صادر می‌شود ممکن است یک قدری هلاکت اقتصادی ما را تخفیف دهد خوب است نشان دهند آقایان می‌گویند اسمش را گمرک نگذارید فرق نمی‌کند اسمش را هر چه می‌خواهند بگذارید در هر حال این چیزی که گرفته می‌شود و شرحی که وزارت مالیه به مجلس نوشته و پیشنهاد داده است خوب است آقایان قدری توجه بفرمایند در قسمت ثانی آن پیشنهاد یک قسمت‌های خاصی را متذکر شده است ثانیاً به هیچ وجه در داخله مملکت مصرفی نداشته و نه فقط مقتضی نیست که در داخله هیچ گونه تحمیلی بر این مواد وارد نیاید بلکه باید به وسائل ممکنه اسباب تشویق کسانی را که استخراج و معامله داد و ستد این مواد را می‌نمایند فراهم نموده از این عبارات کاملاً معلوم است که افراد به خود ظلم کرده‌اند و ما از همه صرف‌نظر می‌کنیم و از عمله که پای برهنه و لخت در آفتاب میان خارها می‌رود و کتیرا را تیغ می‌زند و از آن عایدی برای خود و عائله خود تحصیل می‌کند می‌خواهم مالیات بگیریم؟ زهی انصاف و عدالت بعد می‌آیند جرح و تعدیل می‌کنند و می‌گویند از تاجر می‌گیریم باز یعنی چه؟ یعنی به تجارت اهمیت نمی‌دهم در قالی‌ها خود وزارت مالیه در پیشنهاد خود تصدیق می‌کند که نباید هیچ گونه تحمیلی بر آن وارد نمود با این که وزارت مالیه یک همچون تصدیق صریحی را می‌کند باز می‌خواهیم مالیات بر صادرات وضع کنیم چیز غریبی است اینجا مذاکره می‌شود کتیرا در داخله مملکت مصرف ندارد بنده عرض می‌کنم مصرف برای کارخانه‌جات ندارد و لیکن آنان که مستحضر هستند می‌دانند مصرف داخلی خیلی دارد در آن قسمت‌های مملکت که صابون نیست کتیرا به جای صابون به کار می‌رود چنان که قبل از آن که کتیرا حمل به خارجه شود همین کار را می‌کردند و کتیرا مصرف داخلی داشت از کرمان که بنده اطلاع دارم از زمان حکومت فرمانفرما توسط سردار معتضد کتیرا شروع به حمل شدن به خارجه شد وقتی دیدند این مال‌التجاره ممکن است در خارجه به فروش برسد شروع به توسعه آن کردند توسعه آن در چه صورت است؟ در صورتی است که حمل انواع آن آزاد باشد چون کتیرا بر دو قسم است کتیرای نازک اعلا و کتیرای کلوخه که فایده بیرون آوردن آن فقط به اندازه‌ای است که عمله زحمت کشیده و به همان اندازه عایدی جزیی نصیب او شود همان طور که آقای حاج میرزا مرتضی اظهار کردند اگر گمرکی بر آن بسته شود تازه یکی از آن دو شق می‌شود با آن که باید فشار بیاورند و از عمله ارزان بخرد یا این که بر قیمت بیفزاید و از رواج بازار بیفتد و در هر صورت این ضرر متوجه می‌شود آقای اقبال‌السلطان می‌فرمایند پس دولت چه باید بکند؟ اگر این مالیات را وضع نکند باید یک مالیات دیگر وضع کند البته اگر لازم باشد نه یکی نه دو تا نه سه تا هر قدر لازم باشد وضع مالیات می‌کنیم و متحمل خرج مملکت می‌شویم تا استقلال مملکت و همه وسائل تأمین و امنیت و آسایش ملت فراهم آمد و پس این مسئله غیر از آن است اینجا خلط محبث می‌شود این صادرات مملکت است تجارت باید آزاد باشد متاع ما به خارجه برود و در مقابل برای ما طلا بیاورد اگر هم فرضاً طلا نمی‌آورد اقلاً از این اسباب‌های تجملی که به ایران می‌آید و از این فلاکت اقتصادی ما قدری جلوگیری کند.

خود آقای اقبال‌السلطان در اینجا تشریح کردند و میزان گرفتند که در سال هفتصد هزار تومان کتیرا به خارجه می‌رود این هفتصد هزار تومان پولی است که از دسترنج آن رعیت بدبخت که این کتیرا را گرفته حاصل شده است و الا دولت چه کرده چه تشویق و ترویجی نموده این کتیرا را خود اهالی و رعایای بیچاره می‌گیرند اگر هم بخواهند مالیات بر اراضی وضع کند اگر کتیرا در اراضی شخصی رعیت واقع شده که او مالیات علیحده می‌دهد و دولت حق ندارد یک مالیاتی بر او تحمیل کند و اگر هم در کوهستان است که دولت آب و خاکی ندارد و خرجی نکرده است که از او می‌خواهد حق بگیرد بنده عرض می‌کنم ما حتی‌الامکان باید وسائل تشویق عمومی را فراهم آوریم باید به رعایا بگوییم هر چه می‌خواهید استخراج کنید و هر متاعی را که می‌توانید از مملکت صادر کرده به خارجه بفرستید آن روز هم در موضوع قالی عرض کردم اگر باز اشتباه نشود حالا هم عرض بکنم اگر ما بتوانیم خاکستر مملکت خودمان را در جزو صادرات خود به خارجه حمل کرده و در عوض پول و طلا بیاوریم خیلی خوب است ما باید تا می‌توانیم امتعه داخلی خودمان را به خارجه برده و پول بیاوریم حالا دولت صادرات را ترویج نمی‌کند پیشکش او باشد دیگر از این رعایای بدبخت چه می‌خواهد؟ بگذارد خودشان آزادانه استخراج کنند و به خارجه ببرند و در عوض طلا بیاورند و قدری ضرر اقتصادی ما را جبران کند بدبختانه عوض این که ما از این فلاکت اقتصادی و از این وضعیت خطرناک اقتصادی خود جلوگیری کنیم برخلاف خودمان را به طرف هلاکت سوق می‌دهیم حتی اگر ممکن شود دولت باید دستی کمک کند و جنس را ارزان‌تر بکند تا در تمام دنیا محل استفاده شود و وقتی شروع شد در نتیجه بر قیمت خود خواهد افزود این است که بنده با وضع مالیات بر صادرات مخالفم و از کمیسیون متشکرم که مسئله قلیا و آنقوزه را حذف کرده از این جهت داخل مذاکره در آن باب نمی‌شوم ولی چون مالیات کتیرا هم فرد صادرات است لذا بنده مخالفم و عقیده دارم نهایت مساعدت باید نسبت به تجار و رعایا بشود همان ماده دوم راپورت کمیسیون کافی است و خوب است ماده یک و سه را حذف کنند.

نایب رئیس - آقای رئیس‌التجار موافقید؟

رئیس‌التجار - خیر بنده مخالفم

مخبر - با این که بنده شخصاً مخالف این مالیات هستم ولی توضیحات کمیسیون را عرض می‌کنم اولاً اینجا اظهار می‌شود این حقوق گمرکی است خیر این مالیات است و حقوق گمرکی نیست در سایر موارد هم ما نباید اشتباه کنیم زیرا این اشتباه لفظی ممکن است در جاهای دیگر به ما ضرر وارد آورد از چند سال قبل یک مالیاتی از کتیرا و آنقوزه می‌گرفتند و این مالیات صد سی از عمله‌جاتی که آن را استخراج می‌کردند گرفته می‌شد البته یکی از شرایط وصول مالیات این است که حتی‌الامکان به مالیات‌بده کمتر فشار وارد آید در نتیجه برای دولت بیشتر وصول شود و کمتر خرج پیدا کند برخلاف مالیات کتیرا به همین جهاتی که آقای ارباب فرمودند یک عده عمله که باید در کوه‌ها و جاهای سخت بروند و کتیرا بگیرند البته گرفتن مالیات از آنها و مواظبت در وصول این مالیات خرج زیاد خواهد داشت و البته عایدی هم که خواهد داشت خیلی کم خواهد بود مثل این که در سه سال قوی‌ئیل و تخاقوی‌ئیل به موجب صورتی که داریم در سالی ششصد الی هفتصد هزار تومان کتیرا صادر شده در صورتی که عایدات دولت فقط یک سال دوازده هزار تومان و سال‌های دیگر هشت هزار تومان و چهار هزار تومان بوده است و این مبلغ خیر عمده برای دولت نبود وزارت مالیه نظر به این که با این زحمات یک فایده عمده برای دولت نداشت طرز وصول این مالیات را تغییر داده برای این که هم اجرای آن برای دولت سهل باشد و هم عایدی زیادتر باشد و هم کمتر رعایا زحمت وارد آمده باشد در موضوع وصول مالیات هم که فرمودند یک تحمیلات و صدمه به رعایا وارد می‌شود چیز دیگر این طور نیست زیرا رعایا استخراج می‌کنند و کتیرا را می‌گیرند به تاجر می‌فروشند تاجر هم در موقع فروش یک چیزی علاوه کرده و می‌فروشد لیکن اگر بنا باشد دیگر چیزی از رعیت گرفته نشود و تاجر از سرحد بدون تأدیه مالیات خارج کند طبعاً برای تاجر ارزان‌تر تمام می‌شود اگر تا به حال یک من دو قران می‌خریدند ده شاهی از بابت مالیات می‌گرفتند ولی حالا حق خواهند داشت به رعیت بگویند باید یک من سی شاهی به فروش و برای این که من مالیات می‌دهم مالیات هم سابقاً صد سی بوده است و حالا صد بیست قرار شده است ولی اگر حالا قرار شود این مالیات موقوف شود نه فقط از اراضی بایر بلکه از خالصه دولتی هم باید مالیات کتیرا موقوف شود و باید همه را موقوف کنند و از هیچ کدام نگیرند اعم از این که خالصه باشد یا اراضی شخصی باشد این عقیده بنده است

(جمعی گفتند - صحیح است)

اگر بنا باشد آنچه که راجع به دولت است موقوف کنند و یک اشخاص دیگر به رعیت تحمیل کنند بنده مخالفم خلاصه این است که یا آقایان باید همه را موقوف کنند و یا این که تصمیم فرمایند از همه جا گرفته شود.

نایب رئیس - آقای عمادالسلطنه (اجازه)

عمادالسلطنه طباطبایی - دلایل مخالفت بنده زیاد است ولی چون غالب آقایان با بنده هم عقیده‌اند و خود آقای مخبر و بعضی اعضای کمیسیون همین عقیده بنده را دارند به این جهت بنده دلایل خودم را حالا عرض می‌کنم یک پیشنهادی کرده‌ام استدعا می‌کنم مقرر فرمایند آن پیشنهاد قرائت شود که بیش از این وقت مجلس بیهوده تلف نشود آن وقت اگر پیشنهاد بنده رد شد سایر مخالفین عقاید خودشان را اظهار می‌کنند.

محمدهاشم میرزا - مذاکرات کافی است.

نایب رئیس - آقای آقا سید یعقوب موافقید؟

آقا سید یعقوب - بلی بنده موافقم

نایب رئیس - بفرمایید.

آقا سید یعقوب - بنده خاطر آقایان نمایندگان را توجه می‌دهم که این قدر بر ضد وضع مالیات نباشند هر مالیاتی که در مجلس عنوان می‌شود

(از طرف نمایندگان - این طور نیست)

آقا سید یعقوب - (خطاب به نمایندگان) هر وقت می‌خواهید حرف بزنید اجازه بخواهید و حرف بزنید در موقعی که من مشغول حرف زدن هستم حق ندارید به من حمله کنید و بنده هم از این چیزها در نمی‌روم و ادله خودم را هم با تمام قوت قلب عرض خواهم کرد آقایان دولت مخارج دارد قشون دارد ادارات دارد قشون ما در تمام فرونت‌ها مشغول جنگ است ما انتظامات و امنیت می‌خواهیم وقتی که صحبت معارف در مجلس به میان می‌آید تمام ارواح متوجه می‌شود و اظهار دلتنگی می‌نماید که چرا معارف ما از معارف امریکا بهتر نشود صحبت عدلیه می‌شود می‌گویند چرا قضات حقوق می‌گیرند و باید محاکمات مجانی باشد گفتگوی راه که به میان می‌آید می‌گویند دولت راه را درست کند ولی پول از مردم نگیرد. من نمی‌دانم کدام یک از ماها خیال کرده‌ایم که یک گنجی گیر دولت مشروطه آمده است که این مخارج را دولت از آن گنج بنماید و مالیات نگیرد هر وقت صحبت مالیات می‌شود آقایان اظهار می‌کنند ما مخالفیم و می‌گویند ای وای ضعفا و فقرا و رنجبر

بنده عرض می‌کنم اگر ما این مالیات را وضع نکنیم برای مرتب کردن و به کار انداختن ادارات خودمان مجبوریم دست گدایی پیش اجانب برده و رقیت ابدی حاصل کنیم خوب است به کمیسیون بودجه تشریف برده و کسر بودجه را ملاحظه فرمایند و فکر کنید این کسر بودجه را از چه راه باید جبران و تصفیه کرد اما آمدیم بر سر جواب فرمایشات و اظهارات فلسفی که آقای ارباب کیخسرو فرمودند همان طور که آقای مخبر بیان فرمودند این وضع مالیات نیست و دولت پیشنهاد وضع مالیات جدیدی نکرده است که مخالف عقیده ما باشد بلکه این مالیاتی بوده است که دولت سابقاً هم می‌گرفته منتهی به طوری بود که حیف و میل می‌شد و به جیب دولت و مصرف عمومی نمی‌رسید.

این است که حالا دولت لایحه پیشنهاد کرده مبنی بر این که مالیاتی که من غیر حق خرج می‌شد باید ترتیبی داده شود که در نتیجه مطابق صرفه و صلاح دولت و عموم بوده و به مصرف عمومی برسد نه این که به جیب امنای مالیه رفته و از بین برود و این مالیاتی که سابقاً صدی چهل از رعایای بدبخت فقیر گرفته می‌شد و هیچ معلوم نبود به چه مصرف می‌رسد و به جیب کی می‌رود حالا مجلس آمده و می‌خواهد اولاً آن مالیات را کسر کرده و به علاوه قرار صحیحی در وضع نقد و خرج و مصرف او بدهد پس این وضع مالیات محسوب نمی‌شود بلکه مجلس می‌خواهد قرار صحیحی در وضع و مصرف آن بدهد. اما این که آقای ارباب فرمودند چرا بر این تجملات که از خارج وارد می‌شود مالیات سنگین وضع نمی‌کنند این تجملات که به خاک ایران وارد می‌شود دو طرف دارد یکی ما و دیگری طرف ما است بنده خیلی میل دارم که مالیات بر چیزهای تجملی وضع کند ولی از ما قبول نمی‌کنند.

از طرف نمایندگان - (همهمه) چطور قبول نمی‌کنند.

آقا سید یعقوب - اگر قرارداد گمرکی را ملاحظه کنید خواهید دید که گمرک دو طرف دارد.

آخر قضایا و وضعیت مملکت را ملاحظه فرمایند و ببینند چطور باید اداره شود تهور سیاسی داشته باشد به تعریف و تحسین مردم نظری نداشته باشد و اعتنا نکنید که فلان هوچی در باب شما چه گفته است اما فرمودید دولت درباره کتیرا چه کرده؟ مگر دولت باید برای کتیرا قنات احداث کند؟

آقا ملت از دولت امنیت مالی و جانی می‌خواهد و دولت مالیات باید بگیرد که ملت را جاناً مالاً حفظ کند و باید حافظ عموم باشد وقتی که دولت امنیت عمومی را تأمین کرد آن وقت ملت هم باید عقب تجارت و فلاحت و صنعت خودش برود و کارها را دولت نبایست معین کند دولت نباید برای هر شغل بخصوص معلم ملت شود زیرا به تصدیق تمام دانایان و سیاسیون دولت باید امنیت مالی و جانی را تأمین کند و ملت هم باید مالیات بدهد تا جان و مال او محفوظ و مصون باشد.

ما هم باید این نقطه‌نظر را داشته باشیم و غیر از این چیز دیگری از دولت نخواهیم کار ما به جایی رسیده است که حتی برای خوابیدن هم می‌گوییم دولت باید معلم بیاورد پس به این ترتیب مقتضی است این مالیات کتیرا را دولت بگیرد اما مسئله دیگر که آقای مخبر بیان کردند و اینجا صحبت شد که فلان کوهکن و پیره‌زن با هزاران زحمت در کوه‌ها می‌روند و کتیرا را تیغ می‌زنند پس نباید بر آنها تحمیلی بشود این مالیات را که دولت می‌گیرد از ارباب می‌گیرد برای این که ارباب می‌گوید چون فلان کوه از من است و حق انحصار آن با من است یا پانصد تومان به من بده و برو تیغ بزن یا نمی‌گذارم کار بکنی پس شما اگر این مالیات را موقوف کنید با ارباب همراهی کرده‌اید نه با رعیت. حالا که این مطالب اینجا اظهار شد ناچارم عرض کنم که برای گذراندن مخارج مملکتی بنده بهتر می‌دانم مالیات وضع کنیم تا این که فرض بکنیم خوب وقتی بنا باشد از راه حق‌العبور نگیریم از کتیرا مالیات نگیریم پس مخارج مملکت را چه کنیم؟ قشون، عدلیه، نظمیه، همه پول می‌خواهند در این صورت چه باید کرد.

نایب رئیس - آقای محمدهاشم میرزا (اجازه)

محمدهاشم میرزا - اولاً خاطر آقایان را متذکر می‌کنم یکی از حقوق حقه و ثابت مجلس شورای ملی مسئله مالیات است و از وظایف مختصر مجلس است و باید در هر نوع جمع و خرج نظارت داشته باشد و یک چیزی است که اگر چند جلسه هم فرضاً در آن صحبت کنیم و معطل شویم ضرر نکرده‌ایم بلکه به بهترین وظایف خودتان عمل کرده‌ایم و خیلی از چیزهای دیگر که چند مجلس وقت صرف آن می‌کنیم حشر و زائد است حالا سه مطلب است که باید عرض کنم اولاً خاطر آقایان مسبوق است مجلس اول برای تعدیل جمع و خرج معتقد به این شد که باید تقلیل مخارج کنیم و در نتیجه دو سه کرور از مخارج را کسر کرد در صورتی که هیچ مالیاتی را به خاطر نداریم وضع کرده باشد در مجلس دوم آمدیم و بنابر فلسفه آقای آقا سید یعقوب بیان کردند چون مالیات کم داشتیم مالیات نمک را وضع کردیم و بعد از این که مدت‌ها گذشت و اسباب زحمت مردم شد و سالی مبالغی از مردم گرفته شد و بالاخره بین رفت آن را لغو کردیم مالیات تریاک را گذاشتند در صورتی که چیزی عاید دولت شد و در این ۱۲ سال هم از عده تریاک‌کش‌ها کسر نشد بلکه بر عده آنها هم افزود شده است همین طور مالیات نواقل که در دوره دوم برای چراغ شهر و مخارج بلدی وضع شد آن مالیات از مردم گرفته شد در صورتی که تاکنون چراغ هم آن طوری که باید روشن نشده ما باید روی هم رفته تجربیات گذشته را آئینه عبرت دانسته و بدانیم که بدانیم تقلیل مخارج کرد نه این که همه روزه وضع مالیات بکنیم همین طور مالیات مستقلات و دخانیات را گذاردیم در صورتی که آن نتایجی را که باید ببریم نبردیم اول باید فهمید که جمع و خرج مملکت شد و تا چه حد می‌توانیم مخارج غیرضروری را کسر کنیم بعد هر وقت به جایی رسیدیم که تعدیل نشد و مجبور به وضع مالیات شویم بنده هم موافقت خواهم کرد اما مسئله موقوف به این است که امر دائر شود مبنی بر این که مالیات وضع کنیم یا فرض کنیم آن وقت البته باید مالیات وضع کنم آن هم به طور تحقیق معین شود نه این که منتهی تصور باشد زیرا گمان نمی‌کنم همین قدر که بعضی از آقایان تصور نکنند مؤثر باشد اما این که آقای آقا سید یعقوب می‌فرمایند ما برخلاف مالیات‌گذار هستیم خیر این طور نیست این مسئله از اول دنیا یک ترتیبی داشته یک عده زحمت می‌کشیده‌اند یک عده دیگر مالیات می‌داده‌اند یک عده کم و یک عده زیاد مثل زکات نیت یک حد نصابی داشته باشد اولاً باید فکر کرد کسی که کتیرا را استخراج می‌کند چقدر نفع می‌برد یا چقدر از مخارجش زیاد می‌آید که از مازاد او برای مخارج مملکت بدهد متصدیان کتیرا زارع و فلاح نیستند و کسانی که اندک کاری در این مملکت داشته باشند ابداً در پی گرفتن کتیرا نمی‌روند زیرا برای آنها نفعی ندارد بهترین دلیلش این است که از خاک طبس صد فرسخ راه می‌آیند و در نقاط شمالی خراسان رفته با هزاران زحمت وقت خود را در کوه‌ها هدر می‌کنند و یا تحمل هزاران آفات و زحماتی که دارد بالاخره دو سیر کتیرا به شهر می‌آورند و تازه یک من شش قران به فروش می‌رسانند و ده شاهی عاید او می‌شود و فقط مدت دو ماه از کتیرا می‌تواند استفاده کند و آن وقت یک سال باید خرج کند اینها را باید به اصطلاح اهالی خراسان آفتاب‌نشین می‌گویند یعنی آنهایی که نه ملک دارند نه گاوبندی نه مزرعه نه صنعت و فقط می‌روند در کوه‌ها و مدت دو ماه زحمت می‌کشند و شاید ۱۵ یا ۲۰ تومان تحصیل می‌کنند و با این قلیل مبلغ در ظرف سال باید خود و عائله ایشان گذران نماید پس در واقع اینها جزو عجزه مملکت هستند و اگر بگوییم مالیات بدهند مثل این است که بگوییم دولت باید از ایتام و فقرا که در دارالمساکین هستند و از اطفال فقیر مالیات بگیرد خیر آقا این طور نسبت ما باید ببینم اگر چیزی از قوت لایموتشان باقی بماند و زیادتر است همین طور بسنجیم و بالا برویم تا به تجمل برسیم آن وقت مالیات وضع کنم اما آن که آقای آقا سید یعقوب می‌فرمایند یک مالیاتی وضع شده بود و حالا دولت می‌خواهد کم کند و صد سی را بیست بکند این طور نیست اگر مقصود زمان مشروطیت است که در زمان مشروطیت هنوز مجلس این مالیات را تصویب نکرد و اگر مقصود دوره استبداد است در زمان استبداد هم از کتیرا مالیات گرفته نشده خوب است اشخاصی که گرفته‌اند یا داده‌اند بیایند بگویند یا یک سندی باشد که مفهوم و معلوم شود در زمان استبداد هم از کتیرا مالیات می‌گرفتند در صورتی که بنده حتم دارم این طور نیست و اما این که می‌فرمایند صد سی بوده و حالا دولت کم کرده و صد بیست کم نموده خیلی غریب است این مثل این است که یا کسی را سابقاً صد چوب بدون دلیل می‌زدند و حالا به مجلس پیشنهاد کنند هفتاد چوب بزنند خیر این چوب زدن اصلاً مخالف با مرام و عقیده ما هست بالاخره این مالیات یک ظلم فاحشی است و بر فرض این که بودجه جمع و خرج که امیدواریم انشاءالله تعدیل شود اگر هم تعدیل نشد و بنا شد مالیات وضع کنیم این گونه مالیات‌ها در درجه هفدهم و هیجدهم است و خیلی چیزهای دیگر هست که مقدم بر این است و چون مخصوصاً می‌دانم احساسات آقایان نمایندگان محترم قبل از آن که از جمع و خرج مملکت اطلاع حاصل کنند بر این است که این مالیات را رد کنند این است که داخل در جزئیات نمی‌شوم و اگر باز محتاج شد بقیه عرایض خود را عرض می‌کنم.

نایب رئیس - مذاکرات کافی است

بعضی گفتند - کافی است

برخی گفتند - کافی نیست.

نایب رئیس - رأی می‌گیریم آقایانی که مذاکرات را در کلیات کافی می‌دانند قیام فرمایند.

عده‌ای قیام نمودند.

نایب رئیس - کافی نیست آقای فتح‌الدوله موافقید.

فتح‌الدوله - خیر مخالفم.

نایب رئیس - آقای زنجانی موافقید یا مخالف؟

آقا شیخ ابراهیم - بنده یک توضیحاتی می‌خواهم اگر جواب آن توضیحات داده شد موافقم.

نایب رئیس - بفرمایند

آقا شیخ ابراهیم زنجانی - عرض می‌کنم اولاً خواهش می‌کنم در مذاکرات مطالب خارج را وارد ننمایند و موافق و مخالف در روی مطلب اقامه دلیل بکنند آقایان می‌فرمایند خوب نیست مالیات بر کتیرا وضع کنیم.

اساساً مالیات عبارت از این است که اهالی مملکت از عایدات خودشان هر کس از هر چیزی که عایدی تحصیل می‌کند یک قسمتی را باید به دولت بدهد که برای مصارف مملکتی خرج شود اساس مطلب این است آن روز هم عرض کردم بعد از این هم اگر لازم شد باز توضیح می‌دهم که یک قسمت از دسترنج خودم را به دولت می‌دهم یا زراعت می‌کنم یا کار دیگر می‌کنم و مالیات می‌دهم از برای امنیت خودم است یکی فایده از جنگل می‌برد یکی از گوسفند فایده می‌برد همه باید از عایدی خود مالیات بدهند و اما راجع به کتیرا خود بنده دیده‌ام کتیرا از کوه‌ها استخراج می‌شود آن کوه‌ها گون دارد و در کوه‌های بزرگ زیادتر است کوه‌ها هم دو قسم است یکی کوه‌های دولتی است و یکی کوه‌هایی است که در ملک بعضی اشخاص واقع شود و بعضی هم بی‌صاحب است و آنچه بنده دیده‌ام آن کسی که می‌خواهد کتیرا استخراج کند و فایده ببرد می‌آید از آن دهات اطراف صد نفر یا دویست نفر سیصد نفر عمله می‌گیرد و به آنها مزد می‌دهد و می‌برد به کوه و آنجا بیخ گون را سوراخ می‌کنند و سرش را آتش می‌زند و می‌سوزاند و کتیرا از آن سوراخ بیرون می‌آید و آن کسی که او را استخراج می‌کند کتیرا را جمع می‌کند و به صاحبش می‌دهد و آن شخص به تاجر می‌فروشد یا به مصرف دیگر می‌رساند وقتی در این ازمنه خیره از خارجه هم می‌آیند و عمله می‌گیرند و کتیرا جمع....

این کوه علف دارد که حیوانات می‌چرند درخت دارد که ذغال می‌گیرند گون دارد که کتیرا می‌گیرند و هر کس به یک نحوی از این کوه استفاده می‌کند و دولت از کسانی که حیوانات می‌چرانند حق‌التعلیف می‌گیرد و از کسانی که از درخت‌ها استفاده می‌کنند و ذغال می‌گیرند یک حقی می‌گیرد پس هر شخصی که مالک است و استفاده می‌کند باید از عایدات خودش به دولت یک حقوق بدهد حالا کسی که کتیرا می‌گیرد و می‌خواهد به خارجه یا به تاجر بفروشد آیا از سایر مردم مستثنی است؟

نمی‌دانم بلی اگر از عایدات خودش مالیات می‌دهد و در موقع خروج از سرحد هم بخواهد گمرک از او بگیرند بنده هیچ جا نمی‌دانم و اصلاً معتقدم چیزی که از مملکت خارج می‌شود نباید به او گمرک وضع شود ولی مالیات غیر از آن است زیرا هر کس یک کسبی دارد و یک چیزی به دولت می‌دهد یکی معدن استخراج می‌کند یکی از جنگل استفاده می‌کند یکی کار دیگر می‌کند همه به دولت یک حقی می‌دهند حالا یا کم یا زیاد کاری به آن ندارم این کتیرا هم همان طور است و فرقی ندارد.

بعضی از نمایندگان - چرا خیلی فرق دارد

آقا سید ابراهیم - و بنده موافق هستم که از کتیرا هم مثل سایر استفاده‌هایی که می‌شود مالیات گرفته شود فرق نمی‌کند چون این هم یک نوع استفاده است ولی اگر این عایدی به عنوان گمرک باشد کاملاً مخالفم ولی گمان نمی‌کنم گمرک باشد به علاوه در سابق هم یعنی در زمان استبداد مأمورین دولت چیزی می‌گرفتند منتهی غیرمرتب‌تر بود و باز تکرار می‌کنم اگر عنوان مالیات است موافقم و اگر عنوان گمرک است مخالفم و نباید از هیچ یک از صادرات مملکت گمرک اخذ شود حالا اگر بعضی می‌فرمایند این کتیرا گرفتن با سایر استفاده‌ها فوق دارد نباید هیچ اخذ شود آن هم یک مطلبی است و اما این که در راپورت ذکر شده که قلیا و آنقوزه چون کم است او را حذف کرده‌اند قائل شده‌اند که از آنها مالیات گرفته نشود اشتباه است و اگر به آنجا برسیم عرض خواهم کرد که کم بودن دلیل نیست که مالیات ندهند. شاهی باید ۶ شاهی باشد چه فرق می‌کند مالیات است باید بدهند منتهی به مقدار عایدی زیاد و کم می‌شود چه کتیرا باشد چه آنقوزه چه تریاک هیچ فرق ندارد و این که بعضی از آقایان می‌فرمایند کتیرا یا سایر چیزها فرق دارد بنده خیلی تعجب می‌کنم خوب است آقایان فرق او را بگویند تا بنده هم بدانم.

نایب رئیس - آقای رئیس‌التجار (اجازه)

رئیس‌التجار - اگر چه آقایان مخالفین دلایلی که لازم بود عرض کردند بنده هم هر چه عرض کنم باز مکررات است ولی بنده از آخر شروع می‌کنم آقای زنجانی فرمودند باید مالیات بر عایدات بسته شود همه باید مالیات بدهد تصور می‌کنم تا یک درجه این طور نیست یک رعیتی که روزی سه قران عایدی دارد و با کمال سختی و شدت با آن زندگانی می‌کند با من که روزی صد تومان عایدی دارم و سی تومان بیشتر خرج نمی‌کنم به هر دو نمی‌شود به یک نسبت مالیات بست

(بعضی گفتند - صحیح است)

و این که می‌فرمایند در اراضی خالصه و املاک شخصی کتیرا می‌گیرند در خراسان آنچه بنده دیده‌ام از اراضی ملکی نیست شاهزاده محمدهاشم میرزا هم حاضرند و می‌دانند یک عده هستند که از ولایات دوردست می‌آیند چون گذران ندارند و قوت لایموتشان منحصر است به این که برونده و کوه‌ها با زحمت زیاد کتیرا تحصیل کنند و این کار منحصر به آنها است بلی بعضی کوه‌ها برحسب معمول مرتع می‌شود بنده خودم هم خیلی دارم ولی هیچ وقت معترض اشخاصی که آمده‌اند از آنجا کتیرا گرفته‌اند نشده و حقوقش هم نگرفته‌ام و بنده منکرم که از این حاصل مالیات گرفته شود یا مالکین از رعایا حقی بگیرند.

این که زراعت آبی نیست کوه است و حاصلی برای مالک ندارد که قائل بشویم حق بگیرند و اما این که گفته می‌شود مالیات از تاجر گرفته می‌شود اشتباه است تاجر به هیچ وقت مالیات نمی‌دهد بنده یک مالی را خریدم می‌برم می‌فروشم اگر از رعیت بیچاره مالیات گرفته باشند مالیات تحمیل بر او شده و اگر هم از تاجر مطالبه کنند تاجر متاع خود را گران‌تر می‌فروشد و برای او فرقی نمی‌کند فرقی که دارد اگر بگویند تضیق به مال‌التجاره مملکت می‌شود و هر چه از این تضیقات بشود از صادرات مملکت کم می‌شود مال‌التجاره کتیرا خوب مال‌التجاره‌ای است اما آن طور که باید در ایران آزاد استفاده کلی ببرند نمی‌برند و به عقیده بنده عملیات مأمورین دولت آنها را از زندگی بیزار کرده است همان رعیتی که با روزی پانزده شاهی و یک قران با عائله خود گذران می‌کند اگر مالیات برای او وضع کنیم همین که زیاد به او تضیق شد از کار دست می‌کشد و می‌رود در ولایات خارجه مشغول عملگی می‌شود و اگر یک قدری بیشتر برای این رعیت اسباب راحت و آسایش فراهم کنیم که صدمه به او وارد نیاید تصور می‌کنم پنج شش برابر امروزه کتیرا گرفته شود.

در خراسان تصور می‌کنم پنج یک آنچه باید کتیرا گرفته شود نمی‌شود برای چه؟ برای همین تضیقاتی است که به آنها می‌شود اگر شما هر سال حساب کنید می‌بینید سالی ده هزار رعیت ایران به واسطه سختی معیشت از سرحد خارج شده که در راه‌آهن‌ها یا بنادر خارجه مشغول عملگی و حمالی می‌شوند چون در آنجا کسی نیست به آنها مالیات تحمیل بکند یک کوهی است در خراسان که حضرت والا هم می‌دانند اسم او شاه جهانی است که خیلی سرد است و در موقع تابستان هم از شدت سرما زیست کردن در آنجا برای ما ممکن نیست آن رعیت بیچاره در موقع تابستان با زحمت هر چه تمام‌تر که انسان از مشاهده او رقت می‌کند باید برای روزی پانزده شاهی این همه زحمت و مرارت بکشد آیا این که گفته شد در بعضی جاها یک نفر می‌رود و عمله‌جات را جمع می‌کند و می‌آورد کتیرا می‌گیرد و جهتش این است که رعیت بدبخت پول ندارد اول مالیات بدهد باید روزی سی شاهی پول بگیرد خرج کند آن وقت آنها یک نفر که پیدا می‌شود که نسبتاً قدری دارا است و می‌تواند یک دفعه ده تومان مالیات بدهد چند نفر از آنها را جمع می‌کند و مزد می‌دهد کتیرا می‌گیرند بنابراین بنده تصور می‌کنم نه تنها نباید به کتیرا مالیات بست و باید موقوف کرد بلکه باید در اراضی هم که آبگیر نیست و زراعت‌خیز نیست چیزی از بابت کتیرا اخذ نشود راست است که آنجا مرتع است و گوسفند هم می‌رود در آنجا می‌چرد اما به عقیده بنده چیزی که از بابت کتیرا گرفته می‌شود حق نامشروعی است و نباید از این رعیت بدبخت حقوق مالکیت دریافت شود.

نایب رئیس - آقای آقا سید محمدتقی طباطبایی موافقید؟

آقا سید محمدتقی - خیر مخالفم.

نایب رئیس - آقای عمادالسلطنه خراسانی مخالفید؟

عمادالسلطنه - خیر موافقم.

نایب رئیس - بفرمایید

عمادالسلطنه - بنده تصور می‌کنم در اصل موضوع جزئی اشتباهی شده است این که آقایان می‌فرمایند بر صادرات مملکت نباید مالیات تحمیل شود بنده هم شاید موافق باشم ولی این مسئله جزو مالیات مملکتی است و باید مالیات گرفته شود و اگر بخواهیم به این اصل قائل شویم که چون جزء صادرات مملکتی است و نباید چیزی اخذ شود باید مالیات ارضی را هم نگیریم چون جو و گندم هم الان از مملکت خارج می‌شود پس باید مالیات او را هم موقوف کرد چون جزو صادرات است؟ و حال آن که این طور نیست پس این اعتراضات وارد نیست و معمولاً باید یک عایداتی از برای تنظیم و ترتیب اداره قشون که شرحش را همه می‌دانند به دولت داده شود ولی اساساً بنده این مبلغ را که معین کرده‌اند زیاد می‌دانم و وقتی که داخل در مواد شدیم عرض خواهم کرد اما با گرفتن این مالیات موافقم.

نایب رئیس - آقای سدیدالملک موافقید یا مخالف؟

سدیدالملک - مخالفم.

نایب رئیس - بفرمایید.

سدیدالملک - اساساً با تحمیل بر کلیه صادرات مخالفم علاوه بر این همان طوری که آقای ارباب فرمودند باید فهمید که این مالیات در مقابل چه ضرورت و احتیاجی وضع می‌شود آقای عمادالسلطنه فرمودند مالیات از چی است.

عرض می‌کنم خیر مالیات ارضی به او اطلاق نمی‌شود و بعد از آن که ما فهمیدیم در مقابل چه احتیاجی وضع می‌شود آن وقت به او اطلاق مالیات می‌کنیم ثانیاً باید دید از این راه چه عاید دولت می‌شود زیرا هر مالیاتی که در این مملکت وضع شود به قدری در مقابلش مخارج وضع شود که اصل مالیات از بین رفته و یک شاهی به جیب دولت نمی‌رود مثلاً یکی از مالیات‌ها مالیات تحدید تریاک است که اگر درست اداره بشود سالی چندین کرور عاید دولت می‌شود در صورتی که نصف او هم حالا به دولت عاید نمی‌شود ملاحظه بفرمایید در بجنورد و خراسان و اصفهان اهالی گرفتار چه فشارهایی هستند پس باید در وضع هر مالیاتی خیلی فکر و تأمل کرد که عاید دولت چه می‌شود و فقط مقصود اضافه کردن چند صندلی و میز نباشد آقای آقا سید یعقوب هر وقت به میز خطا به صعود می‌فرمایند فوراً در مقابل وضع مالیات قشون نیرومند را یک سپری در مقابل ما قرار داده و حمله می‌کنند بنده مخالف انتظام ملک نیستم یا این که می‌فرمایند در موقع معارف چه فریادها می‌زنند البته برای معارف فریاد می‌کنم اگر همین مالیات هم برای معارف باشد و بنده بدانم برای معارف خرج می‌شود باز تصویب می‌کنم ولی مالیاتی که ندانم برای چه گرفته می‌شود و به دولت چه می‌رسد مخالفت می‌کنم و قبول نخواهم کرد.

نایب رئیس - آقای فتح‌الدوله مخالفید؟

فتح‌الدوله - بلی

نایب رئیس - آقای حاج امین‌التجار چطور؟

حاج امین‌التجار - بنده هم مخالفم.

نایب رئیس - آقای کازرونی؟

آقا میرزا علی کازرونی - مخالفم

نایب رئیس - آقای حاج میرزا عبدالوهاب هم مخالفید؟

حاج میرزا عبدالوهاب - بلی مخالفم.

نایب رئیس - حاجی شیخ اسدالله چطور؟

حاج شیخ اسدالله - موافقم

نایب رئیس - بفرمایید

حاج شیخ اسدالله - بنده قصد نداشتم در این موضوع عرایضی بکنم ولی صحبت‌ها و مذاکراتی که می‌شود و اظهاراتی که از طرف آقایان بروز می‌کند انسان مجبور می‌شود در مقابل آن اظهارات جواب بدهد بلی یک قسمت از مخالفت‌ها این بود که نباید به صادرات مملکت مالیات بست تا تجارت مملکت ترویج پیدا کند این چیزها صحیح است اما به کلی منکر شدن مالیات و گمرک هر صادراتی را بنده تصور می‌کنم در هیچ جای دنیا معمول نباشد بلی مالیات و گمرک بر صادرات تا زمانی که مانع و سد تجارت باشد و به تجارت لطمه بزند نباید باشد ولی در صورتی که به تجارت صدمه وارد نکند البته باید نسبت به صادرات مملکت به مالیات بست و در صورتی که در بازار دنیا متاع ما مشتری داشته باشد و به قیمت اعلا به فروش برسد عقیده بنده این است ما آن درجه که می‌توانیم متاع خود را در خارجه به فروش برسانیم به همان مقیاس هم باید مالیات او را زیاد کنیم زیرا این تحمیل بر خارجه می‌شود و گمرک واردات بر داخله تحمیل می‌شود.

یک نفر از نمایندگان - واه، واه، واه؟!!!

حاج شیخ اسدالله - واه واه واه نه واه واه اشتباه نشود منتهی قیمت آن متاع در بازارهای داخله و خارجه به همان تحمیلات گران‌تر می‌شود باز هم عرض می‌کنم تا زمانی که در بازارهای دنیا متاع ما به فروش می‌رسد باید تا آن اندازه به او مالیات وضع کنیم ولی وقتی که جلوی تجارت را گرفت باید آن را برداشت و دیوار را شکست و تجارت را آزاد کرد دیگر این حرارت‌ها لازم نیست اگر چه آقای مخبر توضیحی دادند و چیزی نفرمودند ولی خوب بود می‌فرمودند صادرات کتیرای مملکت با این که صد سی گرفته می‌شود و سالی هفتصد هشتصد هزار تومان خارج شده در سابق چقدر بوده و آیا این صد سی را که می‌گرفته‌اند نکثی به تجارت وارد کرده و قبل از جنگ یک میلیون یا زیادتر بوده حالا کم شده است یا خیر؟ ما که نمی‌توانیم بلی اگر می‌دانید این مالیات نکثی به تجارت وارد آورده باید جلوی او را گرفت تا به مرحله اولی خودش برسد آن وقت مجدداً مالیات بگذارند و اگر خیر در سابق تجارتش کم بوده و فرضاً یک کرور صادر می‌شده و حالا که صد سی دریافت می‌کنند هفتصد هشتصد هزار تومان شده آن وقت باید این مالیات باقی باشد و عذر موجهی نداریم فعلاً این که می‌فرمایید فلان فقیر و بدبخت در کوه‌های سخت روزی یک قران می‌گیرد و با سرانگشت خود کتیرا می‌گیرد و باید ترحمی به حال آنها کرد با این احساسات ضعیف‌نوازی که همه ماها نسبت به فقرا داریم مثل این می‌ماند که خارج از این محیط هستیم و از وضع گرفتن کتیرا خبر نداشته باشیم این بیچاره که آقای رئیس‌التجار می‌فرمایند روزی یک قران مزد می‌گیرد چه بکند این ایراد بر تاجر وارد است که مزد عمله را کم می‌دهد.

رئیس‌التجار - این طور عرض نکردم.

حاج شیخ اسدالله - عرض می‌کنم وضع کتیرا گرفتن این طور نیست که فرمودید وضع کتیرا در همه جا این طور است که از گون می‌گیرند و گون هم در کوه‌ها و مراتع واقع شده است که یا مالک عمده دارد یا خرده مالک.

رئیس‌التجار - یا بی‌مالک

حاج شیخ اسدالله - حالا بی‌مالک را بگذارید بماند و یک قسمت راجع به دولت است آنهایی که مالک دارد آن کسی که می‌خواهد کتیرا استخراج بکند می‌رود به صاحبان ملک یک پولی می‌دهد و اجاره می‌کند و طریقه گرفتن کتیرا هم دو قسم است یکی این طور است که سر گون را آتش می‌زنند و این ترتیب بد است و سال‌ها طول می‌کشد تا دوباره ریشه نمود کند از این جهت مالکین که علاقه به ملک خودشان دارند می‌گویند فقط حق تیغ زدن داری ولی آتش نباید بزنی مثل خشخاش که تیغ می‌زنند و شیره او خارج می‌شود بالاخره آن شخص سرمایه‌دار آن بیچاره کارگر را می‌برد آنجا از صبح تا شام باید آنجا کار بکند و روزی دو قران سه قران به او می‌دهد که آن بیچاره باید به آن مبلغ جزیی مبلغ خرج خود و زن و بچه‌اش را بگذراند و حالا این که آقایان تصور می‌فرمایند این مالیاتی که گرفته می‌شود به آن بیچاره ضرری وارد بیاورد این طور نیست خیر آقا این بیچاره ضرر نمی‌کند و فایده و نفع او را آن تاجر سرمایه‌دار یا مالک می‌برد چرا باید خلط مبحث شود و موضوع به هم مخلوط شود و حقیقت گفته نشود و به نام فقرا و بیچارگان نسبت به یک مالیاتی که می‌خواهیم وضع کنیم این طور مذاکرات بکنیم حالا اگر آقایان مخالفند این مالیات وضع شود وضع نکنند ولی بیچاره عمله را بدنام نکنند آن بیچاره از صبح تا شام در آفتاب عرق می‌ریزد و دو قران مزد می‌گیرد ولی نفع او را سرمایه‌دار و تاجر می‌برد این بود اصل مطلب در سابق قبل از آن که این مالیات وضع شود همان طور که عرض کردم مالک ملک یک حقی می‌گرفت و اجاره می‌داد و در خالصه‌جات هم مأمورین دولتی می‌گرفته ولی در این اواخر که گفتند کلیه مال دولت است و باید حقی را که به مالک می‌دادند به دولت بدهند حالا هم مالک هم دولت و اگر مالک نگیرد فقط دولت

رئیس‌التجار - در خراسان کسی نمی‌گیرد.

حاج شیخ اسدالله - هر وقت فرمایشاتتان تمام شد اجازه بدهید عرض کنم بلی اگر این طور باشد که مالک ملک حق نداشته باشد جلوگیری بکند و آن کسی که عامل این کار است آزادانه بتواند بیاید استخراج کند خیلی خوشوقت می‌شدم ولی چون مأیوس هستم و مالکین خواهند گفت که من این گون را به شتر و قاطر خودم می‌دهم و از این جهت حق خودم را باید بگیرم ناچار این تحمیلات از آنها است در هر صورت بسته به نظر آقایان است و عرض می‌کنم فرق نمی‌کند یا تاجر می‌گیرد یا به قول آقا رعیت با انگشت‌های خودش زحمت می‌کشد و کتیرا می‌گیرد در هر حال اگر لطمه به تجارت نزند عیبی ندارد این مالیات گرفته شود و اگر لطمه به تجارت زد و جلوی تجارت را گرفت باید آزاد گذاشت تا در بازار دنیا به فروش برسد و اگر به فروش رفت و ترقی کرد صد چهل هم بگیرند بلکه می‌گویم صد صد هم ضرری ندارد ولی باز تکرار می‌کنم اگر ضرر برساند و به فروش نرسد باید به کلی آزاد و بلامانع باشد این بود عرایض بنده

فهیم‌الملک - (مخبر کمیسیون) در جواب توضیحات آقای حاج شیخ اسدالله عرض می‌کنم تا قبل از سنه ۱۹۱۳ و ۱۹۱۴ عوارضی بر کتیرا وضع نشده بود ولی میزان صادراتش خیلی زیاد بود قبل از جنگ از یک میلیون هم تجاوز می‌کرد ولی به واسطه جنگ کم شده و چون اغلب کتیرا از نقاط کردستان استخراج می‌شود و آنجا هم در تحت اشغال قوای نظامی بود و نمی‌شد کسی برود کتیرا استخراج کند کم کم رو به تنزل گذاشت و کتیرا هم چیزی نیست که دو سال سه سال بماند زود خراب می‌شود و این بود که خیلی تنزل کرد ولی از سال قوی‌ئیل زیاد شد تا از سال تخاقوی‌ئیل زیاد شد تا در سال تخاقوی‌ئیل که صادراتش به هفتصد و چهل و یک هزار تومان رسید ولی مابین سنه تخاقوی‌ئیل و سنه ۱۹۱۳ قبل از جنگ معلوم می‌شود چقدر بوده ولی تحقیقاً میزان صادراتش قبل از جنگ متجاوز از یک میلیون بوده است و در موقع جنگ خیلی خیلی کم شده

نایب رئیس - آقای مستشارالسلطنه مخالفید؟

مستشارالسلطنه - بلی با آقای حاج شیخ اسدالله مخالفم

نایب رئیس - بفرمایید

مستشارالسلطنه - آقای حاج شیخ اسدالله با این که اهل علم و منطق هستند در این قضیه تأمل نکردند نه این که ملاحظه نفرمودند بلکه اعتراض هم به آقای رئیس‌التجار و سایر مطلعین این قضیه فرمودند و این مسئله چون راجع به تجارت است و اگر به اهلش رجوع کنیم بهتر است خوب است آقایانی که در مسائل تجارتی صرف وقت نکرده‌اند به آقایانی که از امر تجارت مسبوق هستند مراجعه بفرمایند حالا در قضیه کتیرا در موضوع فقیر و رعیت و رنجبر نمی‌خواهم داخل شویم ولی این اصل را متذکر می‌شود که یک رشته مهم از صادرات مملکت ما کتیرا و آنقوزه و قلیاب است آقایانی که مخالفند با عوارض این متاع چه می‌گویند می‌گوید اگر کتیرا یک من پنج قران به فرنگ برود بهتر به فروش می‌رود یا یک من یک تومان؟ البته هر چه جنس ارزان‌تر به بازار اروپا برود نه اروپا هر جای دنیا زودتر و زیادتر به فروش برسد می‌فرمایند باید مالیات از عواید مملکت هر عایدی که باعد برای مخارج مملکت باید اخذ شود آقایان مخالفین در عین این که با وضع این مالیات مخالفند مخالفتی با این موضوع بخصوص ندارند که مخارج مملکت را باید اهالی بدهند ولی خوب است قدری به حشو و زواید بپردازیم و یک اصل کلی را مراعات کنم و آن این است که صادرات مملکت باید از عوارض مصون باشد حالا ضرر بر تاجر متوجه است با به رعیت یا به مالک یا به هیچ کدام اینها تمام فرع است و اگر بخواهیم صادرات ما هم اگر یک کرور است دو کرور بشود یا دو کرور است سه کرور بشود نمی‌شود مگر این که وسائل آزادی تجارت را فراهم کنیم و موجبات سهولت او را فراهم نماییم مثلاً اگر رعیت یک من یا پنج من کتیرا آورد و به تاجر فروخت و در سرحد عوارض از او اخذ نشد و معطل نشد البته صادراتش کم کم زیاد می‌شود و زودتر به فروش می‌رسد تا هر چه گران‌تر بکند و عوارض به او ببندند البته این را نمی‌شود با هیچ منطقی ثابت کرد هر چه گران‌تر شود و عوارض او سنگین‌تر بشود زودتر به فروش می‌رسد آقای حاج شیخ اسدالله می‌فرمایند که آیا در اواخر زیادتر به فروش رفته است یا قبل از جنگ و از آقای مخبر توضیح خواستند این طبیعی است قبل از جنگ صادرات کتیرا قریب سه کرور تومان بود و حالا به این مقدار رسیده است و همان طور که آقای ارباب فرمودند ما عوض این که کتیرا که یکی از صادرات مهم مملکت است وسائل ترقی او را فراهم کنیم ما فکر می‌کنیم مخصوصاً یک وسیله مشکلی برای او فراهم کنیم این قضیه را نیز نباید فراموش کرد که جنگ بین‌المللی استاتیک تجارتی را در هم و بر هم کرده است و استاتیک جنگ بین‌المللی را نباید در نظر داشت ولی قبل از جنگ تاکنون صادرات کتیرا تفاوت محیرالعقولی پیدا کرده تقریباً نصف شده و اگر علاقمند به صادرات هستیم باید این نکته را بدانیم که اگر به این عوارض که تا امروز اهمیت داده نشده اهمیت داده شود این ششصد هفتصد هزار تومان هم به کلی از بین خواهد رفت و یک همچون تجارت مهم مملکت را نباید توی سرش زد و کوچکش کرد و به علاوه همان طور که یکی از آقایان فرمودند واقعاً این مال‌التجاره را تجار و رعایا برحسب شوق و میل خودشان به اروپا حمل کرده حمل کردند و فروختند دولت به هیچ‌وجه تشویق نکرد در حالی که این حق دولت است که در کوه‌پایه‌ها وسایلی فراهم کند و مبالغی مصرف کند که تهیه کتیرا صحیح شود و مخلوط با خاک شود و اگر این طور بشود حتماً یک پرده بر خوبی و مشتری او اضافه می‌شود و این که آقای حاج شیخ اسدالله فرمودند احساسات فقیرنوازانه آقایان در این خصوص دارند عرض کنم بلی نقطه‌نظر آمار و افراد دولت و ملت عاجزنوازی است بلی باید تجارت و تاجر را نوازش کرد وسائل سهولت تجارت را فراهم کرد و چیزی که صادرات مملکت را زیاد بکند باید تهیه کرد و این فرمایش آقای حاج شیخ اسدالله را بنده مخالف با اصل مسئله تصور نمی‌کنم ولی البته با این که چیزی از صادرات مأخوذ شده مخالفم هم با صدی بیست و هم صد نیم و بلکه با هر خرواری یک قران هم مخالفم برای این که اسباب زحمت تاجر و به طوء تجارت خواهد شد چون به محض این که به مأمورین مالیاتی دستور بدهند که فلان مبلغ مالیات بگیرند اسباب زحمت کلی تجار و تجارت را فراهم خواهند کرد و این هم سبب تأخیر صدور و دیر فروش رفتن و گرانی او در خارجه خواهد شد و به هیچ‌وجه هیچ قسم تحمیل و عوارض به مال‌التجاره صادره حاضر نیستم و در خاتمه هم در خصوص قالی که اشاره فرمودند بنده به کلی مخالف می‌دانم قضیه قالی را با قضیه کتیرا مخلوط کرد و در مسئله قالی در خارج با آقای ارباب کیخسرو تبادل نظر می‌کنم.

بعضی فرمودند - مذاکرات کافی است

نایب رئیس - گمان می‌کنم مذاکرات کافی باشد رأی می‌گیریم آقایانی که مذاکرات را کافی می‌دانند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

نایب رئیس - کافی است چهار فقره پیشنهاد رسیده است باید قرائت شود.

(آقای منتصرالملک سه فقره پیشنهادات را به شرح آتی قرائت نمودند)

پیشنهاد می‌نماییم - چون به قرار تحقیقاتی که شده مالیات کتیرا برای دولت فایده نداشته است. ما امضاء‌کنندگان عقیده داریم که از کتیرا در محل و در گمرکات دیناری گرفته نشود.

سید فاضل کاشانی - حاج میرزا مرتضی کرمانی - غضنفر خان - منتصرالملک - ناظم دفتر - مستشارالسلطنه - حاج شیخ محمدحسن گروسی - میرزا علی کازرونی - صدرالاسلام - وکیل‌الملک - رکن‌الملک - محقق‌العلما - سهام‌السلطان - نظام‌الدوله - سیدمحمدتقی طباطبایی - میرزا ابراهیم قمی - بیان‌الدوله - امیر ناصر - حاج میرزا تقی خان نایینی - بیان‌الملک - رئیس‌التجار - امین‌الشریعه - میرزا هاشم آشتیانی - عمادالسلطنه طباطبایی - سید کاظم یزدی - محمدهاشم میرزا - صمصام‌السلطنه...

بنده پیشنهاد می‌کنم به جای لایحه به ماده واحده ذیل رأی داده شده مالیات و عوارضی که تاکنون از مواد کتیرا و آنقوزه و قلباب دریافت می‌شده است به کلی موقوف و از تاریخ اجرای این قانون هیچ گونه مالیات و عوارضی به هر اسم و رسم که باشد نباید مطالبه شود فهیم‌الملک.

بنده پیشنهاد می‌کنم در صورتی که دولت مالیات کتیرا را بگیرد این عبارت به لایحه علاوه شود مالکین مراتع هم نظر رعایت مال فقرا از تهیه‌کنندگان کتیرا چیزی به عنوان مالیات دریافت ندارند منتصرالملک.

بنده پیشنهاد می‌نمایم ماده اول و سوم و چهارم راپورت کمیسیون قوانین مالیه حذف و ماده دوم که از قرار است به طور ماده واحده تصویب شود.

ماده واحده - مالیات و عوارضی که تاکنون از مواد کتیرا و آنقوزه و قلباب دریافت می‌شده است به کلی موقوف و از تاریخ اجرای این قانون در داخله مملکت به هیچ گونه مالیات و عوارض به هر اسم و رسم که باشد چه از مالک چه از عمله‌جاتی که آن را استخراج می‌نمایند و چه از تجار و معاملین آن نباید مطالبه شود.

عمادالسلطنه طباطبایی

نایب رئیس - گمان می‌کنم پیشنهادات چندان اختلافی با یکدیگر نداشته باشد.

محمدهاشم میرزا - خیر آقا خیلی اختلاف دارد پیشنهاد سومی مخالف با اصول مالکیت است.

نایب رئیس - مفاد پیشنهادات این است که به هیچ اسم و رسم از این اجناس چیزی گرفته نشود نه به عنوان گمرک نه به عنوان مالیات و پیشنهاد سومی مسئله دیگری است که دخلی به لایحه ندارد و در پیشنهاد چهارمی هم مذاکره نمی‌شود آن دو پیشنهاد اولی گمان می‌کنم یکی باشد و چندان محتاج به توضیح نباشد آقای کازرانی معذالک می‌خواهند توضیح بدهند؟

مخبر - بنده کار را آسان می‌کنم چون نظریات مجلس تقریباً معلوم شد بنده تقاضا می‌کنم که این پیشنهادات را اعاده بدهند به کمیسیون و کمیسیون راپورت جدیدی تهیه کرده و به مجلس بدهد.

نایب رئیس - خطاب به آقای ارباب کیخسرو در پیشنهاد فرمایشی دارید.

ارباب کیخسرو - بنده در صورتی با آقای مخبر موافقت خواهم کرد که همین قسم که پیشنهاد شده است گرفتن مالیات موقوف باشد نه این که برود به کمیسیون و مدت‌ها در کمیسیون بماند و باز این مالیات گرفته شود.

نایب رئیس - گمان می‌کنم فرمایشی که فرمودید با فرمایشی که آقای مخبر فرمودند و تقاضای ارجاع کردند مورد نداشته باشد حالا باید برگردد به کمیسیون و نظریات کمیسیون معلوم شود.

ارباب کیخسرو - مقصود بنده این بود که بعضی مطالب به بعضی کمیسیون‌ها ارجاع شود و بعضی کمیسیون‌ها چنان چاه ویل بل است که دیگر مطالب از آنجا برنمی‌گردد و آن وقت ممکن است آن مقصودی که مطمح نظر اکثریت مجلس است به عمل نیاید و بنده البته می‌دانم موافق نظام‌نامه باید به کمیسیون برود ولی زود هم باید برگردد.

مخبر - فردا کمیسیون قوانین مالیه جلسه خواهد داشت و برای سه‌شنبه راپورت آن را تقدیم می‌کنم.

نایب رئیس - گمان می‌کنم دیگر مذاکرات موضوع نداشته باشد چون چیزی در دستور نیست باید داخل در موضوع پوست بره بشویم.

(بعضی گفتند - وقت گذشته است و ظهر است جلسه را ختم بفرمایید)

نایب رئیس - بسیار خوب جلسه را ختم می‌کنیم دستور جلسه آتیه همین لایحه که آقای فهیم‌الملک تقاضای ارجاع به کمیسیون کردند و بعد هم لایحه راجع به پوست بره است.

(بعضی‌ها گفتند - روز جلسه را معین نفرمودید)

نایب رئیس - روز سه‌شنبه سه ساعت و نیم قبل از ظهر.

(مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)

مؤتمن‌الملک