مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ امرداد ۱۲۹۰ نشست ۲۸۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۲۷ امرداد ۱۲۹۰ نشست ۲۸۶

مجلس شورای ملی ۲۷ امرداد ۱۲۹۰ نشست ۲۸۶

صورت مشروح مجلس روز شنبه ۲۴ شهر شعبان ۱۳۲۹

رئیس آقای مؤتمن الملک سه ساعت قبل از ظهر به جای خود جلوس نمودند و بعد از یک ربع مجلس افتتاح گردید آقای آقا میرزا ابراهیم خان صورت جلسه قبل را قرائت کردند

(غائبین جلسه قبل) آقایان طباطبائی و دکتر حاج رضا خان با اجازه غائبین بدون اجازه آقای ناصر الاسلام- آقای دکتر امیر خان- آقا میرزا اسدالله خان- آقا میرزا علی اکبر خان- آقای دکتر لقمان

آقایانی که از وقت مقرره تأخیر نمودند آقای حاج سید نصرالله- آقای وحید الملک آقای مساوات آقای خیابانی آقای آقا شیخ رضا- آقای شیبانی- آقای دکتر علی خان- آقای حاج آقا- آقای علی زاده- آقای مشیر حضور- آقای معدل الدوله هر یک نیم ساعت آقای متین السلطنه- آقای میرزا رضای مستوفی ۵۰ دقیقه- آقای حاج وکیل الرعایا- آقای آقا سید محمد باقر ادیب ۵۰ دقیقه- آقای مدرس- آقای حاج امام جمعه ۴۰ دقیقه- آقای بهجت ۳۵ دقیقه.

آقا سید حسین اردبیلی- در خصوص عده نمایندگان مشهد بنده را به آقای افتخار الواعظین و معززالملک موافق نوشته بوده در عده سه نفر در صورتی که بنده عده نفوذ شهر مشهد و توابع را چهار صد هزار تخمین می‌کرد و به این ملاحظه ۳ نفر را کم می‌دانستم و اعتقاد بنده این بود که چهار نفر معین شود و چون اظهارات بنده در مقابل بیانات آقای معززالملک بود و ایشان فرمودند عده نفوس آن جا صدو شصت هزار نفر است و موافق عقیده ایشان بایستی برای مشهد یک نفر معین شود این بود بنده عرض کردم اقلاً باید به عده که کمیسیون معین کرده است تنزل کرد و به سه نفر قائل شد والا به عقیده بنده لازم است ۴ نفر معین شود.

رئیس- صحیح است اصلاح می‌شود دیگر مخالفی نیست در صورت مجلس (اظهاری نشد).

رئیس- صورت مجلس تصویب شد دستور امروز بقیه قانون انتخابات (به ترتیب ذیل قرائت شد) شیراز و حومه و زرقان و کسوار و کویر (عده نمایندگان) سه نفر.

رئیس- مخالفی با عده هست.

حاج آقا- بنده مخصوصاً ترتیب حوزه‌بندی فارس را می‌بینم به کلی خارج از تمام ترتیبات است که به هیچ وجه نمی‌دانم این به چه میزان حوزه‌بندی شده است و هم چنین در عده‌هائی که در حوزه‌بندی‌ها نوشته‌اند بدون تناسب است و هم چنین محل‌هائی هم که برای انجمن‌ها نوشته‌اند بدون تناسب است و بنده اگر وزیر داخله بود عرض می‌کردم خوب بود کسانی که در فارس حکومت کرده‌اند یا اشخاصی که در فارس و اطراف آن عاملی کرده‌اند و قدری اطلاع دارند آن‌ها را بیاورند در کمیسیون انتخابات یا در محلی که برای حوزه‌بندی‌ها مرتب شده است در وزارت داخله آن‌ها حاضر می‌کردند و یک تحقیقی از آن‌ها می‌کردند تا این که یک حوزه‌بندی مرتبی می‌شد و این حوزه بندی که شده است به کلی بی‌ترتیب شده است و هیچ تناسب ندارد و تناسب بلوک را و توابع بلوک را با مرکز بلوک در درست ملاحظه نکرده‌اند و خودشان از روی یک نقشه‌های دیواری که خودمان دیده‌ایم برداشته‌اند حوزه بندی کرده‌اند به ترتیب صحیح حوزه‌بندی در این قطعات نشده است و طوری نبوده است که به حسب قطعات مراکز آن‌ها را بدانند و حوزه بندی بکنند از جمله شیراز و حومه و زرقان و کواره برداشته‌اند یک حوزه کرده‌اند و محل انجمن جزئیش را هم شیراز کرده‌اند و جزء کردن کواره و جعفر آباد و کویم را به شیراز بنده به کلی مخالفم به واسطه این که شیراز خودش دارای سیصد هزار جمعیت است و خودش قابل سه نفر نماینده هست و زرقان خودش قصبه بزرگیست و لایق است که یک نفر نماینده به او بدهند.

حاج سید ابراهیم- بنده عرض می‌کنم در این حوزه بندی‌هائی که برای فارس شده بالنسیه بهتر از حوزه بندی است که در وزارت داخله شده بود و به کمیسیون فرستاده بودند چون آن ناقص بود بعد بعضی از وکلای فارس در کمیسیون حاضر شدند و آقای آقا شیخ علی و بنده بودیم و نشستیم و مطالعاتی کردیم دیدیم که واقعاً اگر بخواهیم قسمی‌رفتار کنیم که هیچ بلوکی از انتخاب خارج نشود باید بیست و سه چهار نفر وکیل بدهیم به فارس بنده هم چون عقیده ندارم به این که عده وکلاء را زیاد بکنیم به جهت این که آن وقت باید حوزهای انتخابیه را خیلی کوچک کرد و این ترتیب هم اسباب تأخیر آمدن آن‌ها می‌شود و هم اسباب زحمت برای آن‌هائی که باید متصدی عملیات انتخابات شوند و هم این که آن نتیجه مطلوبه از نمایندگان دهات گرفته نمی‌شود و همین عده و ۱۴ نفر به جز ایلات که آن هم ۲ نفر حق نماینده دارند که کافی است با ترتیب تسهیلی در ترتیب انتخابات که واقعاً زود بیایند بهتر از این که عده زیاد شود و نیایند و این که در این جا شیراز نوشته شده است با حومه او حومه شیراز تا ۲ فرسخی تقریباً و لکن چون نمی‌شد زرقان که ۵ فرسخی است یک حوزه باشد و یک نفر هم به آن جا بدهیم و کوار هم که از ۴ فرسخی تا هشت فرسخی است آن هم یک حوزه باشد و یک نفر به آن جا بدهیم و جعفر آباد هم که ۴ فرسخی است یک حوزه قرار بدهیم به جهت این که اگر می‌خواستیم به این جاها به هر یک یک حوزه بدهیم آن وقت عده نماینده بالغ به ۲۵ و ۳۰ نفر می‌شد پس آمدیم حوزه‌بندی خود شیراز را تا حد ۶ فرسخ ۸ فرسخ قرار دادیم و یک حوزه انتخابیه معین کردیم و انجمن مرکزی هم که در شیراز است در یکی از مواد هم نوشته شده است که انجمن نظارت مرکزی خودش می‌تواند عنداللزوم شعبه معین کند یعنی اگر صلاح بداند در زرقان یک شعبه انجمن نظارت تشکیل تا این که آن‌ها هم بتوانند به راحتی رأی خودشان را بدهند و این ترتیب بهتر است از این که این نقاط را حوزه‌های مخلف و غیر مرتبط به یکدیگر کنیم و اشکال و مقصود آقای حاج آقا این است که یک نفر نماینده به خود زرقان باید داد بنده این را رد می‌کنم به جهت این که عده خود زرقان صد هزار نفر نیست ولی اگر ما بتوانیم حوزه انتخابیه را وسیع تر بکنیم و عده را بیش از یک نفر کنیم بهتر است و عقیده ام این است که این طور که الان نوشته شده خیلی بهتر است به جهت این که هم از اشخاص ابصر و اعلم انتخاب می‌شوند و هم انتخابات زودتر تمام می‌شود و عقیده بنده این است که چه در انتخابیه در ایالات و ولایات هر قدر که ممکن است باید حوزه انتخابیه را وسیع تر کرد و عده وکلاء را هم نسبت به آن‌ها وعده آن‌ها زیاد کرد و یک مرکز انجمن نظارت برای آن‌ها قرار داد و در صورت لزوم بتوانند شعبه دهند ما نباید فقط اهتمام مان در زیاد کردن عده باشد زیرا در صورتی که نیایند حاصلی ندارد به جهت این که آن چه عملیات دوره‌های سابقه معلوم داشت این است نمایندگانی که حقیقت عالم به مقضیات وقت و دانا به سیاسات مملکتی باشند تا‌اندازه منحصر است به شهرهای بزرگ و در دهات آن جور اشخاص غالباً کم است و به واسطه اشکالات در مقام عمل قسمی‌می‌شود که به زودی نمی‌آیند و آن نتیجه مطلوبه را هم ندارند و این حدودی که معین شده است یعنی این نقاطی که معین شده است بیان حد این حوزه انتخابیه را می‌کند که از یک طرفش تا پنج فرسخ و از یک طرفش تا هشت فرسخ و از یک طرفش چهار فرسخ است که این یک حوزه انتخابیه است و بعضی قطعات دیگر هم هست و اسم برده نشده است به جهت این که مقصود اشاره اجمالیه به نقاط مهمه بود و لازم نبود اسم تمام دهات را بنویسیم لکن به طور کلی عرض می‌کنم چنان چه مجلس عرض بنده را قبول کند و حوزه‌های انتخابیه را قدری وسیع تر بکند و بر عدد آن‌ها بیفزاید بهتر است و از این جهت بنده موافقم و در این که از این میزانی که معین شده است حوزه شیراز را نمی‌شود کوچک تر کرد و این حرفی نیست و اشکالی ندارد نهایت اگر انجمن مرکزی لازم دانست در هر نقطه که صلاح باشد و لازم باشد یک شعبه انجمن نظارت معین می‌کند و هیچ ضرری هم ندارد واقعاً خوب است از انتخابات عملی دوره‌های گذشته تجربه حاصل کرده باشیم ترتیبی بدهیم که نمایندگان از اشخاص عالم انتخاب بشوند و به زودی بیایند.

آقا شیخ علی شیرازی- عرض می‌شود غیر از این خرابتی خرابی دیگر هم دارد به واسطه این که بلوک بیضار اهم باید جزء این نوشته باشند و از قلم افتاده است این بلوک معروف است و ما هم جزو کرده بودیم و بلوک سیاح و سروستان و بلوک کوه مره خود حومه شیراز که ۱۶فرسخ طول و ۵ فرسخ عرض دارد و مسجد یزدی که دو هزار و چهار صد باغ دارد ان هم داخل همین است لیکن از بابت لابدی که دیدیم که غیر از این چاره نیست و ترتیب دیگری نمی‌شود کرد و بیش از چهارده نفر هم نمی‌توانستیم عدد نمایندگان را قرار بدهیم.

رئیس- شما موافق بودید.

آقا شیخ علی شیرازی- خیر مخالفم با این که آن نقاط نوشته بشود باید آن نقاط هم جزء شود بلوک بیضا و سیاح و سروستان و غیره آن هم جزء شود.

رئیس- گویا مذاکرات کافیست.

بهجت- این راپورت کلیه مخالف با آن نظری است که کمیسیون داشته است نظر کمیسیون بر این بوده است که تمام آن بلوکات را انجمن جزء بدهند حالا اگر آقای حاج سید ابراهیم نظرشان بر این است که انجمن‌های جزء نداشته باشیم و شعبات انجمن مرکزی باشد ولی می‌خواستم عرض کنم این به کلی بر خلاف نظر کمیسیون است کمیسیون نظرش بر این بود که برای هر نقاطی که دور دست هستند یک انجمن جزء تعیین شود برای این که این حق مشروعی است که باید به آن‌ها داده شود و لهذا آن چه نسبت به شیراز داده‌اند غلط است به جهت این که خود زرقان یک شهریست که بنده دیده ام تقریباً هفت هشت هزار جمعیت دارد گوار هم خودش یک بلوکی است که قصبه دارد و جمعیت قابلی دارد و هم چنین جعفر آباد این‌ها هر یک لایق هستند که یک انجمن جزئی داشته باشند و این که منحصر بکنیم به شیراز به عقیده بنده ابطال حقوق آن‌هاست معنیش این است که به صد و سی هزار جمعیت ما نخواهیم حق انتخاب بدهیم به جهت این که شاید انجمن نظارت انجمن مرکزی دلش نخواست که در زرقان شعبه از خودش داشته باشد لهذا بنده پیشنهاد می‌کنم که اسم نقاط دیگر هم برده شود و معین بشود که در تمام این‌ها انجمن جزء تشکیل بشود.

حاج سید ابراهیم- غرض اگر محروم نکردن از انتخاب است همان شعبه انجمن نظارت مرکزی که در تحت مراقبت و مسئولیت انجمن مرکزی باشد برای تسهیل امر انتخابات بهتر است و برای اجرا عملیات انتخابات کافی است و این که می‌گویند شاید انجمن مرکزی نخواهد شعبه در آن جا تعیین نماید مثل این است که بگوئیم شاید انجمن مرکزی نخواهد انتخابات به عمل بیاید این نمی‌شود ما فرض کردیم انجمن نظارت مرکزی را که از اشخاصی انتخاب بشوند که امین ملت و آقایان و مسئول انتخابات باشند و آقایان تصدیق خواهند کرد که منتخبین آن ایالت با ولایت را چه طورمی‌شود بگوئیم که آن‌ها نخواهند شعبه تشکیل کنند در صورتی که لازم باشد البته اگر لازم بشود یک شعبه از انجمن نظارت مرکزی تشکیل می‌کنند و هیچ داعی نیست که یک انجمن جزء معین کنند که در عملیات انتخاب مسئول یک مرکز نظارتی نباشند باید دید که فایده انجمن جزء چیست و چه فایده در نظر دارند از تشکیل آن مرکز فایده اش این است که اهالی آن نقاط جزء بیایند و رأی بدهند این فایده در انجمن مزکزی هم هست اگر مقصود استقلال آن‌ها است در انتخابات که با فرمان عملی معلوم شد که باعث اشکال در انتخابات خواهد شد و اگر در تبریز و سایر نقاط هم همین طور بود یعنی شعبه انجمن مرکزی را در نقاط لازم قرار می‌دادیم و حوزه انتخابیه را وسیع تر می‌نمودیم و عده نمایندگان را بیشتر می‌کردیم خیلی آسان تر و بهتر بود و عرض کردم برای این که نمایندگان هم زودتر بیایند هم اعرف به حال نمایندگان و تکالیف خودشان باشند به عقیده بنده به این ترتیب و همین قسم خیلی خوب است و این که می‌فرمایند باید اسم تمام دهات بلوک را ببریم ممکن نیست این چند نقاطی هم که نوشته شده است حد این حوزه انتخابیه است و شعبه انجمن نظارت هم برای آن بلوک کافی است.

حاج آقا- بنده یک وقت می‌بینم که در انتخابات مستقیم و غیر مستقیم مذاکره می‌کنیم تمام حسیات خود را اظهار می‌دارند که باید افراد ملت از حقوق خودشان در موقع انتخاب استفاده و استیفاء کنند ولی در موقع تقسیم که آن‌ها باید از حقوق خود استفاده نمایند یک شکلی ترتیب می‌دهیم که تمام افراد بتوانند استیفاء حقوق خودشان را بکنند بنده نمی‌دانم که اگر یک مرکزی نسبت به سایر جاهای دیگر ۲۰ فرسخ طول راه داشته باشد اهالی آن قصبه و آن جا که ۲۰ فرسخ دور هستند در این مدت انتخاب که پانزده روز بیشتر نیست چه طور می‌توانند برخیزند و بیایند در آن جا رأی خودشان را بدهند و بروند در تمام ایران از همه آقایان نمایندگان سئوال می‌کنم که هم چو چیزی را تصور می‌کنند یا نمی‌کنند که یک نفر دهاتی از بیست فرسخ راه برخیزد بیاید که در موقع رأی دادن رأی خودش را بدهد هم چو چیزی شده و تصور می‌کنند اگر شده و تصور می‌کنند بنده هم حاضرم و حرفی ندارم اگر به‌اندازه علمیت پیدا کرده‌اند که از جهت حفظ حقوق خودشان بیایند و تعرفه بگیرند و رأی خودشان را بدهند بنده حرفی ندارم و از آن طرف هم که می‌گویند اگر ما حوزه بندی را زیاد بکنیم می‌ترسیم که عده نمایندگان زیاد بشود اگر عدد نفوس این قدر هست که زیاد شود چه ضرر دارد چرا در یک مورد عده نفوس هم اگر زیاد شد می‌گویند عده نمایندگان زیاد نشود و در جائی دیگر که عده کمتر است عده نماینده را زیادتر معین می‌کنند و باکی هم ندارند ولی در یک موقعی می‌فرمایند چون می‌ترسیم عده زیاد شود این کار را می‌کنیم تمام این‌ها را که ملاحظه کنید می‌دانید هیچ تناسب ندارد مثلاً از جهرم و یا از آخرین حومه فارس اگر بر خیزد بیاید در شیراز رأی بدهد باید ده فرسخ پانزده فرسخ راه طی کند از زرقان که خودش یک قصبه معتبری است باید هشت فرسخ راه طی کنند بیایند رأی بدهند یا بگویند ابداً آن‌ها حقوق انتخابیه ندارند و باید از بین بروند یا این که برایش یک انجمن جزئی معین کنند بنده عرض می‌کنم این‌ها به حرف ما نیست نه بنده نه آقا نه سایرین و هیچ کدام از ماها که نشسته ایم رأی می‌دهیم اطلاع کامل نداریم نیاید آن وزیر داخله که حوزه بندی می‌کند یک تکه کاغذ جلو خودش بگذارد و حوزه‌بندی بکند و بیاورد در مجلس شورای ملی بلکه کسانی که عاملی کرده‌اند آن‌ها را بخواهد یک صورتی بنویسند بیاورند از روی بصیرت یک حوزه بندی بکند و بنده که بی اطلاع هستم و مسافرتی نکرده‌ام و ترتیب آن جاها را نمی‌دانم که این‌ها بی ربط است چه رسد به آن کسی که عاملی کرده است و اطلاعات دارد ملاحظه بفرمائید از آباده تا ده بید که حوزه‌بندی کرده‌اند تمام انجمن جزء آن وقت با یک چنین چیزی که نوشته‌ایم چه طور می‌شود که بگوئیم آن‌ها از حقوق خودشان استفاده کنند و واقعاً انتخاب کرده باشد و ما وکیل را وکیل آن‌ها بدانیم.

ذکاءالملک- این مذاکراتی که این جا می‌شود به نظر بنده زیادی است تمام این مذاکرات گفته شده و معلوم شده است آقا اگر می‌دانند غلط است فوراً پیشنهاد کنند که به فلان ترتیب فلان حوزه بندی اصلاح شود و اگر بنا باشد که ما درس هر حوزه بندی مختصری که شاید هفتاد هشتاد تا دیگر آن باقی مانده این قدر مذاکره بکنیم مدتی این قانون می‌ماند و نمی‌گذرد همه ماها این‌ها را تصدیق داریم و مقصود ما این بوده است که یک ترتیبی بدهیم که سهل باشد برای این که تمام مردم بتوانند رأی بدهند و برای این بود که انجمن جزء معین بکنیم والا نمی‌بایستی ما معین بکنیم چنان چه بعضی هم مخالفند حالا هم هر جا که می‌بینند عیبی دارد فوراً پیشنهاد کنند برود به کمیسیون مذاکره کنند که بلکه زودتر بگذرد.

رئیس- دیگر مخالفی نیست (اظهاری نشد) محل انجمن مرکزی- شیراز.

رئیس- مخالفی نیست (گفتند خیر) آباده و سورمق- ایزد خواست- چهاردانگه اقلید بهمن و اطراف ده بید و اطراف یک نفر.

آقا شیخ علی- ده بید رأیی جهت نوشته‌اند جزء این جا نیست بنده هم در کمیسیون عرض کردم که جزء جای دیگر است پیشنهاد می‌کنم محل انجمن جزء- آباده- اقلید- ده بید.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) محل انجمن مرکزی آباده.

رئیس- مخالفی نیست؟

بهجت- باز این جا متذکر می‌کنم خاطر آفایان را و بنده در جزئیاتش کلیتاً عرضی ندارم ولی کمیسیون رأیش بر این بود جاهائی که حکومت نشین متعدد دارد باید انجمن مرکزی آن جا راجع شود به مرکز کل برای آن بیاناتی که شد لهذا این انجمن‌های مرکزی که نوشته شده است مخالف است با نظر کمیسیون حالا نظر یک وکیلی این باشد بنده در راپورت کمیسیون حرف می‌زنم و این مخالف نظر کمیسیون است به جهت این که آباده و اقلید دو حکومت نشین است.

حاج سید ابراهیم- بنده عرض می‌کنم که آقایانی که اشکال می‌کنند خوب است اول تحصیل اطلاع کنند و راه بهتری به نظر بیاورند آن وقت زرقان را هشت فرسخ دور از شیراز بگویند یا اقلید را خارج از حکومت نشین آباده فرض بکند و این ترتیب موافق با نظری است که کمیسیون در باب حوزه بندی داشته است به جهت این که حکومت نشین آن جاها آباده است جاهای دیگر هم که هست جزء آباده است از این جهت اسم آباده برده شده است که محل حکومت نشین آن نقاط است به وانات مشهد مادر سلیمان- ارسنجان سیوند- دشتک امام زاده اسماعیل اطراف یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) محل انجمن جزء عباس آباد- ارسنجان- دشتک.

رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) محل انجمن مرکزی- ارسنجان.

رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) داراب چهار و معدن تابع وفا و اطراف و خضر و سروستان اطراف یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) انجمن جزء- داراب- فسا سروستان.

رئیس- مخالفی نیست؟ (گفتند خیر) محل انجمن مرکزی فسا.

رئیس- مخالفی نیست؟ کویال- مرو دشت- اصطهبانات و اطراف- تبریز و چهار معدن تابع یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) محل انجمن جزء اصطهبانات- تبریز.

رئیس- مخالفی نیست؟ (مخالفی نبود) محل انجمن مرکزی اصطهبانات (مخالفی نبود) فورک و اطراف- طارم و اطراف عباس و رخوان احمدی و میناب- یک نفر.

حاج سید ابراهیم- این جا یک اشکالی هست که بعد هم مبتلا می‌شویم شاید نظر نمایندگان در این است که این تحقیق صحیح نیست و آن این است که در حوزه بندی که در سابق شده بود اشتباه شده است یعنی در ترتیب انتخابات دوره پیش اشتباه کرده بودند که بنادر فارس را هم جزء فارس نوشته‌اند و حال این که هیچ مناسبتی ندارد و حکومت آن هم علیحده است و مستقیماً از مرکز می‌رود و سایر ترتیبات آن مستقیماً مربوط به مرکز است ربطی به فارس ندارد مگر اتصال خاک آن جا در این دوره هم این حوزه بندی که شده است و جزء فارس نوشته‌اند مثل این که عباس و میناب و چند بنادر دیگر هم هست که این‌ها حکومت شان علیحده و جزء حکومت بنادر است و هیچ جزء فارس نیست فقط قرب جوار دارند حالا بنده در این مطلب اساساً مخالفم یعنی اگر کمیسیون ملاحظه کنند که اتحاد حکومت یعنی آن حوزه که در تحت یک حکومت باشد که یک حوزه انتخابیه شود این جا عباس را باید مجزی کنند و منحصر کنند به همان فوک و طارم و احمدی و جمعیتش هم از صد هزار کمتر نیست و اگر خواسته باشند که زودتر بیایند باید عده بنادر را علیحده کنند پس نباید سبعه را بنویسد از این جهت عباس را به او ملحق کنند پس به این نظر عباس و میناب را نمی‌توان جزء فارس کرد مگر از روی اضطرار.

رئیس- دیگر مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) محل انجمن جزء فوک- طارم- عباس.

رئیس- مخالفی نیست؟ (گفتند خیر).

بهجت- عباس را مرکز انتخاب قرار دادن خیلی غریب تر از آن سابق‌ها است به جهت این که عباس جزء بنادر است ولی بعضی جاهای دیگرش که نوشته شده است جزء فارس است که مرکزش باید شیراز باشد نه در عباس عباس باید در بوشهر مرکزش باشد به جهت این که جزء بنادر است و خودش بندر معتبر است و کلیه این ترتیب باید تغییر بکند لار و اطراف و جوئیم بستک و سبعه جات لنگه و خارک و اطراف یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست؟

آقا شیخ علی- به لار و اطراف باید بیش از یک نفر داده شود به واسطه این که لار و سبعه جات ۱۸۵ هزار تومان مالیات به دولت می‌دهد و به قدر یک قطعه مازندران مالیات بدهی او است و خارک هم غلط است چارک است.

بهجت- اگر چه آقای مخبر فرمودند که هر کس حرفی داشته باشد یا اطلاعی دارد پیشنهاد بکند ولی در این خصوص بهتر آن است که مذاکره هم شود که در کمیسیون اسباب اشکال نشود بنادر یک حکومت نشینی است علیحده و تقریباً ۱۵ سال است از فارس مجزی است از دهنه شط العرب گرفته تا کنار دریای هند امتداد پیدا می‌کند تقریباً ۶۰ فرسخ است و ۳۶۰ جزیره بنادر است و عده نفوسش هم تقریباً شاید به یک کرور بالغ شود اهمیت سرحدی و مقیاس آن را هم که آقایان بهتر از من می‌دانند و دروازه ایران است و ما آمده‌ایم خورد کرده‌ایم بنادر را توی فارس مثلاً آمده ایم عباس را هم جزء فارس کردیم بوشهر جزء دشتی و دشتستان شده است لنگه جزء چارک شده است کلیتاً این شکلی را که در کمیسیون ترتیب داده‌اند تصور می‌کنم هیچ نماینده از بنادر نخواهد آمد مثل این که در سابق ۲ نر وکیل به بنادر داده شده بود و تا کنون آن دو نفر وکیل نیامده‌اند و به همان جهت یک خسارتی به ما وارد آمد بیش از این طول نمی‌دهم ممکن نیست یک حکومت نشین را جزء بکنند در ذیل حکومت نشین دیگر و اعلان انتخابات آن‌ها را بدهند هیچ ممکن نیست به جهت این که انتخابات شان هم خیلی اسباب اشکال و هم تأخیر می‌شود و همه آقایان همه مسبوقند خصوصاً با این امتداد خاکی که هست و بنده یک پیشنهادی کرده ام که چهار حوزه معین شود که یک حوزه لنگه و یکی عباس و یکی بوشهر باشد و به بنادر نسبت به آن عده که داده شده است یک نفر علاوه خواهد شد و تقدیم می‌کنم که در کمیسیون مذاکره شود.

رئیس- چون مفصل است قرائتش گویا لازم نباشد فرستاده می‌شود به کمیسیون- محل انجمن جزء- لارک و بستک و لنگه.

رئیس- مخالفی نیست؟ (مخالفی نبود) محل انجمن مرکزی لار (مخالفی نبود) جهرم و اطراف- فیروز آباد- میمند و قراش بند و اطراف یک نفر.

رئیس- مخالف ندارد (اظهاری نشد) انجمن جزء جهرم و فیروز آباد و فراش بند (مخالفی نبود).

انجمن مرکزی فیروز آباد- (مخالفی نبود) کازرون و اطراف و خشت و اطراف یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) محل انجمن جزء کازرون- خشت (مخالفی نبود) محل انجمن مرکزی کازرون (مخالفی نبود) دشت دشتستان- بوشهر- تنگستان- یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست- انجمن جزء خورمج برازجان- بوشهر (اظهار مخالفی نشد).

انجمن مرکزی- بوشهر (مخالفی نبود) ممسنی کام فیروز و اردکان و اطراف یک نفر.

رئیس- مخالفی هست؟ (مخالفی نبود)

محل انجمن جزء فهیلیان اردکان (مخالفی نبود) محل انجمن مرکزی اردکان.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) بندر دیلم و اطراف بهبهان و اطراف کوه کیلویه یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست؟

بهجت- باز همان نظر سابق خود را تکرار می‌کنم به جهت این که بندر دیلم جزء بنادر است و مجزی شدن و جزء فارس شدن صحیح نیست به جهت این که بهبهان خودش جای وسیعی است و دارای جمعیت زیاد و محتاج به این که این بنادر جزء او شود صحیح نیست و نقاطی که باید در آن جا انجمن جزء داشته باشد درست برآورد نشده است و بنده یک پیشنهاد می‌کنم و تقدیم می‌کنم.

رئیس- جزء آن پیشنهاد مگر نیست.

بهجت- آن پیشنهاد راجع به دشتی و دشتستان و غیره است و این پیشنهاد غیر از آن است.

رئیس- عده نمایندگان چهارده نفر مخالفی هست؟

حاج آقا- بنده در حوزه بندی‌ها چون تمامرا غلط می‌دانستم هیچ اظهاری نکردم همان عقیده اولی خود را دارم تا بعد در کمیسیون اظهار نمایم ولی در عده وکلای شیراز و بنادر سئوال می‌کنم از مخبر محترم کمیسیون و وکلای محترم که به چه نظر وکلای فارس و بنادر را ۱۴ نفر معین کرده‌اند در صورتی که خاک آذربایجان به خاک فارس و بنادر چهار سبع است ولی جمعیت آذربایجان بالنسیه به خودش البته بیشتر از فارس است ولی وقتی مناسبت این دو جا را ملاحظه بکنیم می‌بینیم اگر جمعیت آذربایجان را پنج کرور میزان گرفته‌اند فارس و بنادر هم کمتر از پنج کروراند به واسطه این که آذربایجان را هر دو هزار جریب سه نفر نوشته‌اند به نسبت جمعیت آن جا به خودش و فارس را هر هزار جریب یک نفر چنان چه عرض کردم وسعت خاک آذربایجان نسبت به خاک فارس چهار سبع است ولی جمعیت شان با هم مساوی است اگر چه آذربایجان نفوسش بیشتر است و پر جمعیت تر است با وجود این بنادر فارس مسلماً یک کرور جمعیت دارد که قصبه به قصبه و قریه به قریه اگر گردش بکنند معلوم می‌شود که یک کرور هم بیشتر است و فارس هم چهار کرور در این صورت نمی‌دانم چرا ۱۴ نفر میزان گرفته‌اند وکلای فارس و بنادر را اگر تعداد نفوس فارس را بگیریم سه کرور الا دویست هزار نفر است بنابراین ۱۴ نفر می‌شود و با این ترتیب نمی‌دانم کدام جغرافی و کدام احصائیه است که نفوس فارس را این طور قلم داده باشد همان طور که عرض کردم باید یک میزان به دست گرفت اگر به هر صد هزار نفر است که باید یک وکیل انتخاب نمایند که ۲۵ نفر باید انتخاب بشود و از آن نظر که آقای حاج سید ابراهیم فرمودند بنده حالا در آن صحبت نمی‌دارم که عده زیاد نشود صد و پنجاه هزار نفر یک نفر بگیرند یا این که به میزان دویست هزار نفر یک نفر بگیرند این که نمی‌شود در یک قطعه مملکت از صد هزار نفر یک نفر بگیریم و از یک قطعه دیگر طور دیگر و از یک قطعه دیگر چون نفوسش زیادتر است کمتر یعنی به هر قطعه یک نفر بدهیم ولو این که عده شان دویست هزار نفر باشد این را بنده موافق هیچ منطقی نمی‌دانم این را عرض می‌کنم که عده نفوس وکلای فارس را خیلی کم نوشته‌اند بالنسیه به نفوسی که حق انتخاب دارند در صورتی که باید فرقی نگذارند بین فارس و سایر قطعات دیگر به واسطه این که هم اهمیت پلتیکی دارد و هم مالیات بده است هم حق استفاده اهالی این خاک کمتر از سایرین نیست.

ذکاء الملک-اولاً عرض می‌کنم که کمیسیون نظر به این نداشته است که ما بین ولایات و ایالات فرقی بگذارد و این هم که این طور نوشته شده است به واسطه این بوده است که میزانی که از طرف وزارت داخله شده بود بعضی نمایندگان در آن میزان تصرف کردند و بعضی تصرف نکردند این است حالا هم باز عرض می‌کنم که اگر می‌خواهند تغییری در حوزه بندی داده شود تشریف بیاورند در کمیسیون مذاکره کنند تا یک ترتیب صحیحی داده شود.

رئیس- گویا مذاکرات در این خصوص کافی است- گروس یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) محل انجمن مرکزی- بیجار.

رئیس- مخالفی که نیست؟ (اظهاری نشد) ملایر و تویسرکان و نهاوند دولت آباد یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست؟

حاج مصدق الممالک- این جا حوزه انتخابیه را می‌نویسند دولت آباد و حال آن که باید نوشته شود ملایر دولت آباد اسم خود شهر است و این جا باید ملایر نوشت ولی در باب یک نفر عرضی ندارم اما این نقطه را باید اصلاح کرد.

رئیس- پیشنهاد کنید- انجمن جزء- دولت آباد.

رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) محل انجمن مرکزی- دولت آباد.

رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) نهاوند تویسرکان- کنکاور- یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست؟ حاج مصدق الممالک- این جا نهاوند تویسرکان کنکاور را یک نفر نوشته‌اند و خیلی کم است به جهت این که تویسرکان خودش پنجاه هزار جمعیت دارد نهاوند اگر بیش از هشتاد هزار جمعیت نداشته باشد کمتر ندارد کنگاور را هم آورده‌اند این جا جزء کرده‌اند و بنده یک پیشنهادی کـرده‌ام که کنگاور و اسد آباد و خزل را روی هم رفته یک نفر بنویسند و تویسرکان و نهاوند هم یک نفر داشته باشد. محل انجمن جزء نهاوند- تویسرکان کنگاور.

رئیس- مخالفی نیست- محل انجمن مرکزی دولت آباد.

رئیس- عده نمایندگان برای ملایر و تویسرکان دو نفر مخالفی نیست.

لواء الدوله- بنده مخالفم با دو نفر به جهت این که جمعیت این سه ولایت باید دویست و هفتاد هزار نفر باشد آن وقت ظلم می‌شود که برای سی هزار نفر یک نماینده کسر بکنیم زیرا جاهای دیگر که تقریباً هفتاد هزار دارد یک وکیل دادیم شصت هزار پنجاه هزار نفر دارد یک وکیل دادیم به جهت این که احصائیه نداریم اگر بنا است که بگوئیم به چه دلیل ۲۷۰ هزار جمعیت دارد عرض می‌کنم فلان جا به چه دلیل پنج کرور است لهذا بنده پیشنهاد می‌کنم که سه نفر داده شود.

رئیس- ده دقیقه تنفس داده خواهد شد ولی قبلاً عرض می‌کنم که چند روز قبل خبر کرده بودم که کمیسیون فوائد عامه و کمیسیون خارجه برای دو لایحه که از وزارت خارجه فرستاده بودند منعقد شود ولی چون عده کافی نشده بود منعقد نشد و امروز از حالا اطلاع می‌دهم که عصری سه به غروب مانده کمیسیون منعقد می‌شود روز سه شنبه هم به مناسبت این که روز مولود اعلیحضرت همایون است یک هیئتی باید حضور مبارک همایونی شرفیاب شود اگر مخالفی نباشد عده آن هیئت ده نفر باشد (هیئت مزبوره با قرعه ترتیب ذیل معین شد).

شریف العلماء- لسان الحکماء- وحید الملک- ضیاء المالک- ابوالقاسم میرزا- ارباب کیخسرو- آقا میرزا محمد صادق طباطبائی- حاج شیخ الرئیس- سعید الاطباء- آقا میرزا قاسم خان.

رئیس- چون برای بعضی از نمایندگان کار مهمی ‌پیش آمده و باید به بعضی نقاط بروند این است که اگر مخالفی نباشد مجلس را ختم می‌کنیم و جلسه آینده را به روز پنج شنبه محول می‌کنیم چون روز سه‌شنبه عید است و مجلس نخواهد بود.

(مجلس دو ساعت و ربع کم قبل از ظهر ختم شد).