مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ اسفند ۱۳۰۸ نشست ۱۰۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هفتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ اسفند ۱۳۰۸ نشست ۱۰۹

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ اسفند ۱۳۰۸ نشست ۱۰۹

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۷

جلسه: ۱۰۹

صورت‌مجلس روز سه‌شنبه بیست و هفتم اسفندماه ۱۳۰۸ مطابق هفدهم شوال ۱۳۴۸

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت‌مجلس

۲- شور ثانی و تصویب لایحه وزارت اقتصادیات

۳- شور دوم و تصویب لایحه تبدیل واحد پول به طلا

۴- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

(مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید)

۱- تصویب صورت‌مجلس

(صورت‌مجلس روز دوشنبه بیست و ششم اسفندماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند)

اسامی غایبین که ضمن صورت‌مجلس خوانده شده است.

غایبین با اجازه آقایان: روحی - فهیمی - حسن علی میرزا دولتشاهی - دهستانی - دکتر سنک - فرخی - الفت - اورنگ - حکمت - رفیع - تیمورتاش

غایبین بی‌اجازه

آقایان: وهاب‌زاده - میرزا حسن خان وثوق - بوشهری - شریفی - آصف - اعظم - لرستانی - رحیم‌زاده - آقایان - قوام - حاج رحیم آقا - میرزا ابوالفضل - آقا رضا مهدوی - حاج حسین آقا مهدوی - شیخ علی مدرس - حاج حسن آقا ملک - حاج غلامحسین ملک

دیرآمدگان با اجازه آقایان: محمود رضا - دشتی - دیوان‌بیگی - بیات

رئیس- آقای امیر اعلم

امیر اعلم- قبل از دستور.

رئیس- آقای هزارجریبی

هزارجریبی- قبل از دستور.

رئیس- در صورت‌مجلس نظری نیست؟

نمایندگان- خیر.

رئیس- صورت‌مجلس تصویب شد.

بعضی از نمایندگان- دستور.

۲- شور ثانی و تصویب لایحه ایجاد وزارت اقتصاد ملی

رئیس- خبر ثانوی کمیسیون فواید عامه راجع به لایحه اقتصادیات قرائت می‌شود.

خبر بین‌الشورین کمیسیون

کمیسیون فوائد عامه لایحه نمره ۱۰۳۸۱ را برای مرتبه ثانی مطرح و خبر آنرا بشرح ذیل برای تصویب تقدیم می‌دارد:

ماده ۱ از تاریخ تصویب این قانون بجای وزارت فوائد عامه و فلاحت و تجارت که فعلا موجود است دو وزارت‌خانه ذیل تاسیس می‌شود ۱ـ وزارت طرق و شوارع ۲ـ وزارت اقتصاد ملی

رئیس‌ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی‌ـ موافقم

ملک آرائی‌ـ مخالفی ندارد

رئیس‌ـ آقای ملک زاده مخالفید؟

کازرونی‌ـ همه موافقیم کنفرانس هم که نمی‌خواهیم بدهیم.

رئیس‌ـ رای می‌گیریم بماده اول موافقین قیام فرمایند

(جمعی قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد. ماده دوم قرائت می‌شود

ماده ۲ـ وظائف وزارت طرق و شوارع مراقبت در ایجاد و نگاهداری راههای آهن و شوسه و تنظیم و توسعه کشتی‌رانی و اداره کردند امور بندری است

رئیس‌ـ آقای آقاسیدیعقوب

آقاسیدیعقوب‌ـ امروز آقای وزیر عدلیه و آقای وزیر مالیه تشریف داشتند چیزی را بنده پیشنهاد کردم چون در ماده دوم هم نیست. پیشنهاد کردم که اولا عوض کشتی‌رانی نوشته شود (بحرپیمائی)(یکی از نمایندگان‌ـ چرا؟) یکی هم مسئله شیلات است که در ماده سه هم نیست چون ما ناچاریم در این جا یا در آن ماده بعد این مسئله را اضافه کنیم و تکلیف اداره کردن شیلات را معین کنیم که کدام وزارت خانه رسیدگی می‌کند. آنروز هم عرض کردم چیزی که مطمح نظر است همان تلگرافات پی در پی صیادان است که می‌رسد دولت اگر موافقت کرده که بنده موافقم

وزیر عدلیه‌ـ نظر آقا کاملا تامین شده است. راجع به تبدیل بحر پیمائی در کمیسیون موافقت نشد و همان عبارت کشتی‌رانی را بجای خودش گذاشتند ولی در قسمت دوم راجع به شیلات در ماده سوم گذاشته شده است که با وزارت اقتصاد است و منظور آقا در جزء دوم کاملاً تأمین شده

رئیس‌ـ آقای وثوق

وثوق‌ـ بنده در این جا یک مطلبی دارم که می‌خواهم بعرض آقایان برسانم. وظائف وزارت طرق و شوارع نوشته مراقب در ایجاد و نگاهداری راهها است. بنده تصور می‌کنم راههائی که الان در ایران است اگر مراقبت کنید بهتر از این است که ایجاد کنید زیرا بنده که تاکنون مسافرت کرده‌ام نمیدانم راهها بسیار خراب است در اینجا می‌خواهم تذکر بدهم بدولت و تمنا کنم راههای شوسه که الان موجود است قدری بیشتر مراقبت و مرمت کنند که وسائل راحتی عبور و مرور وسائط نقلیه بیشتر فراهم شود. و راههای موجوده را مرمت و درست کنید بهتر از این است که راه جدید ایجاد کنید. این‌هائی که دارید صحیحاً و کاملا درست نگاهدارید بهتر است

وزیر عدلیه‌ـ کلمه نگاهداری راههای آهن و شوسه که نوشته شده البته مقصود همین است بمعنی نگاهداشتن و مرمت این راهها بطوری که بسهولت قابل عبور و مرور باشد. چون نوشته شده است دیگر موردی ندارد چیزی اضافه شود.

رئیس‌ـ موافقین با مادة دوم قیام فرمایند.

(جمعی قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد. مادة سوم قرائت می‌شود:

مادة ۳ـ وظائف وزارت اقتصاد ملی بطور کلی فراهم آوردن موجبات تکثیر قوه مولد ثروت عمومی و بکار

انداختن منابع ثروت ممکلتی از قبیل شیلات و معادن و جنگلها و ترویج فلاحت ترقی محصولات فالحتی قابل صدور و تطبیق اصول فلاحتی با اصول علمی جدید و تکمیل وسائل آبیاری و اباد کردن اراضی بائره و توجه مخصوص به بهبودی نژاد و تربیت و تکثیر حیوانات اهلی آوردن موجبات مبارزه با ‎آفات حیوانیو نباتی و فراهم آوردن موجبات ترقی و توسعة تجارت مملکت از نقطه نظر توسعه صادرات مملکت و تشویق بعمل آوردن امتعة که ممکن است در مملکت برای رفع حوائج داخلی تهیه شود و اصلاح مواد صادراتی مملکت بطوری که مطلوب بازارهای خارجه باشد.

رئیس‌ـ آقای ثقه‌الاسلام

آقاسیدمحمدتقی بروجردی‌ـ در این ماده سوم نوشته ترویج فلاحت. چون بنده یک اندازه از فلاحت اطلاع دارم به عقیده بنده برای این مملکت اساس اولیه ترویج فلاحت عبارت است از تشکیل بانک فلاحتی بدلیل اینکه عموم اهالی این مملکت از طبقه سوم و چهارم تمام محتاج و معطلند گرچه مربوط بامور زراعت نیستند اما اگر پنجاه تومان یا صد تومان داشته باشند که وسائل زراعتی تهیه کنند خیلی خوب است. پس بانک فلاحتی که تاسیس شود بدون خوب است. پس بانک فلاحتی که تاسیس شود بدون خسارت و ضرر بدولت هر فرد مالکی می‌رود در آنجا و ضمانت می‌کند برای رعیتش و از آن بانک پنجاه تومان، صد تومان می‌گیرد و وسائل زراعت خودش را فراهم می‌کند. و الا اگر این معین نشود و این بیکارهای مملکت که مربوط بزراعت هستند وسائل کارشان تهیه نشود بنظر بنده هر کاری که برایشان بکنیم کان لم یکن است.

وزیر عدلیه‌ـ نظر آقا را بنده کاملاً تقدیس می‌کنم ولی اگر دیروز در کمیسیون بودجه تشریف داشتند ملاحظه می‌کردند که جزء بودجه در ارقام خرج سال آتیه پانصد هزار تومان برای تاسیس بانک فلاحتی منظور شده است (صحیح است)

آقاسیدمحمد تقی بروجردی‌ـ تشکر دارم.

رئیس‌ـ آقایان موافقین با ماده سوم قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد. ماده چهارم:

ماده ۴ـ تشکیلات اداری در دو وزارت‌خانه فوق بر طبق نظامنامه خواهد بود که بتصویب هیئت وزراء خواهد رسید.

رئیس‌ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی‌ـ بنده اینجا یک امری را می‌خواهم تذکر بدهم که خود آقایان بهتر از بنده متذکرند. ولی تذکرش اسباب نفع است انشاء‌الله. آن این است که این دو وزارت‌خانه را طوری باید تشکیل دهند که مخارجش اصل مقصود را از بین نبرد. این قدر ادارات و تشکیلات زیاد و حقوق فوق‌العاده ندهند. و این مسائل را مراعات کنند چنانچه غیر از این باشد ممکن است هر قدر بجهت این دو وزارت‌خانه تصویب شود مخارج اداری بشود و وقتی از آن یک عشر دو عشر دو عشر و نیم بیشتر مخارج اداری نباشد و مابقی باصل مقصود برسد

وزیر عدلیه‌ـ دولت کاملا با این نظر موافق است باین جهت ملاحظه خواهند فرمود که در اقلام خرج در قسمت طرق ۱۳۰۹ فقط نود هزار تومان پیش‌بینی شده و از برای وزارت اقتصاد دویست هزار تومان

جمعی از نمایندگان‌ـ مذاکرات کافی است.

رئیس‌ـ رأی می‌گیریم بماده آقایان موافقین با ماده چهارم قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد. ماده پنجم:

ماده پنجم‌ـ این قانون از اول فرودین ماه ۱۳۰۹ بموقع اجرا گذاشته خواهد شد.

رئیس‌ـ مخالفی ندارد؟ (خیر) رأی می‌گیریم بماده پنجم موافقین قیام فرمایند

(اغلب برخاستند)

رئیس‌ـ تصویب شد مذاکره در کلیات است. آقای آقاسیدیعقوب

آقاسیدیعقوب‌ـ آقای وزیر عدلیه بنده در اینجا از کلیات استفاده می‌کنم (نه اینکه مخالف باشم) ولی می‌خواهم یک تذکری بدهم. در ماده سوم نوشته شده است فراهم آوردن موجبات ترقی و توسعه تجارت از نقطه‌نظر توصعه صادرات مملکت… «اصلاح مواد صادراتی مملکت بطوری که مطلوب بازارهای خارجه باشد.» نظر دولت در واقع در این جا تعلیم دادن مردم است که مواد خام را نوعی درست کنند که برای ترویج امتعه باشد نه اینکه در واقع یک وسیله جلوگیری از برای مأمورین نسبت بتجار باشد که این را جلوگیری کنند. این را بنده خواستم عرض کنم که آقای وزیر عدلیه توضیحی بدهند که یک جوری شود که در گمرکات کمتر اشکال تراشی کنند چون هر چیزی که آقای وزیر عدلیه در اینجا بفرمائید شرحی برای این ماده واقع می‌شود

وزیر عدلیه‌ـ چون فرمودید شرحی که بنده عرض کنم در آتیه معنی و مقصود این ماده را خواهد رسانید اینست که بنده آمده‌ام اینجا و عرض کنم در اساس قضیه گمان می‌کنم اختلافی نباشد مقصود این نیست اشکال تراشی بشود ولی در ضمن این را هم در کمال صراحت و وضوح عرض کنم که دولت با تمام وسائل لازمه از بردن جنسهای تقلبی بخارجه جلوگیری خواهد کرد (صحیح است) و از بردن جنس‌های بد که اسباب شکست دادن بازار خواهد بود (بطوری که عدة کرده‌اند) جلوگیری خواهد کرد و اگر لازم باشد قوانینی هم بمجلس خواهیم آورد.

(صحیح است ـ مذاکرات کافی است.)

رئیس‌ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی‌ـ بنده در اینجا می‌خواهم تذکر بدهم که یکی از مقاصد و اموراتی که که وزارت فوائد عامه باید در نظر بگیرد و خیلی اهمیت (زیادتر از سایر امورات) هم دارد این است که باید سعی کند در اینحا کارخانجات فوق‌العاده باید باین مسئله اهمیت بدهد همه چیزمان محتاج بخارجه نباشیم و همینطور استخراج معادن. باین دو چیز باید خیلی اهمیت داده شود و مد نظر دولت باید قرار گیرد. و همیشه مورد توجه باید باشد تا احتیاجات این مملکت از خارج کم شود و در واقع ما نتیجه بگیریم از این وزارتخانه جدید التأسیس

رئیس‌ـ موافقین با قانون اقتصادیات بوضعی که قرائت شد و شامل پنج ماده است قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد.

(۳ـ شور دوم و تصویب لایحه تبدیل واحد پول بطلا)

رئیس‌ـ خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع بواحد طلا قرائت می‌شود:

خبر بین‌الشورین کمیسیون:

کمیسیون قوانین مالیه با حضور آقای وزیر عدلیه و سایر نمایندگان دولت شور ثانی لایحه تغییر واحد پول را بضمیمه پیشنهادات واصله از طرف آقایان نمایندگان مطرح شور و مداقه قرار داده و با اصلاحات لازمه خبر آنرا بشرح ذیل برای تصویب تقدیم مجلس مقدس می‌نماید

(ماده اول‌ـ مقیاس طلا)

واحد پول قانونی ایران ریال طلا است که بصد دینار تقسیم می‌شود

رئیس‌ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی‌ـ بنده چون در ماده اول حق دارم نسبت بکلیات عرایضم را عرض کنم این است که عرض

می‌کنم قانون گذار همیشه در وقت قانون گذاری باید چند چیز را در مد نظر بگیرد. بعد از مشروعیتش موقع عمل را باید در نظر بگیرد تأثیرات خارجی‌اش را در نظر بگیرد این لایحه از آن وقتی که بمجلس آمده در بازار یک تأثیرات فوق‌العاده بدی پیدا کرده که برخلاف انتظار و حقیقت است و اشتباه بر مردم شده. حتی بنده دیروز خودم رفتم یک اسکناس دو تومان خورد کردم جای دیگر بردم که خرج کنم دو تا دو هزاری از آنرا برداشتند مابقی را گفتند نمی‌خواهیم هر چه گفتم این شکسته نیست سوراخ نیست بی‌علت است و اعتبار دارد. گفتند ما برنمیداریم این تأثیر بدی کرده و باید این را در نظر گرفت که اسباب استفاده بعضی استفاده چیها در بازار و زحمت مردم نشود. فلان عمله آخر شب می‌رود نان بگیرد اگر بنا شود دو هزاری را از او نگیرند ناچار است بیچاره گرسنه بخوابد در خانه‌اش. باید قسمتی که این پول شکسته برداشته شود سوراخ‌دار برداشته شود فقط پولی که باید برداشته نشود پولی است که کسر دارد یا قلب باشد یا بدون اجازه دولت در خارج از ضرابخانه سکه شده از این سه قسم گذشته تمام پولها باید رواج باشد و الا همین وضعی است که امروز در بازار پیدا شده و خواهش می‌کنم از آقایان نمایندگان که تشریف ببرند در بازار و ببینند چه خبر است. و این ترتیب خوب نیست همان‌طور که دیگران کاغذهای خودشان را رواج می‌دهند ما هم باید طلا و نقره خودمان را رواج بدهیم (صحیح است)

وزیر عدلیه‌ـ بنده کاملا با این اصل موافقم که مردم در زحمت نباید باشند با این اصل گمان می‌کنم هیچکس مخالف نباشد ولی بالاخره در زندگانی برای هر چیزی یک قواعد و شرائط و حدودی مقرر است. پول رایج پولی را که بهرکس می‌دهند و باید قبول کند البته باید شرائطی داشته باشد در تمام مسائل ضرورت ندارد که انسان یک اجتهادی بکند تمام دنیا ترتیب و قوانینی برای پولهای خودشان دارند شرائطی هم می‌کنند که اگر بفلان شکل درآمد سوراخ کردند یا چه کردند بالاخر این طور پول کم می‌شود. و یا قبول نمی‌شود ما که نباید همیشه عوض اختراعات صحیح بیائیم و این اختراعات را بکنیم و بعد در زحمت بیافتیم فراموش می‌کنم که این بواسطه عملیات یک عده دیگری است که اگر بنا شد شما بیائید و یک قواعدی را قائل شوید و جلوگیری کنید طبعاً دفعه اول که بنده آمدم و پولی را سوراخ کردم و چیزی از او کاستم خود من که این کار را کردم اگر از دستم گرفتند متصل از این راه نمی‌شود استفاده کرد بالاخره شما یک پولهائی دارید که آن پولها صحیح نیست و نمی‌تواند بمعنای رایج باشد این اسباب زحمت است. الان مدتی است که این مسئله پول در جریان است و مورد اشکال بوده بالاخره دولت آمد و با بانک شاهنشاهی یک قراری گذاشت و جمع‌آوری کردند در این اواخر هم همان ترتیبات را خواست با بانک ملی کرده باشد بانک ملی هم قبول می‌کند حالا بنده نمیدانم چه شده است که امروز یکمرتبه صحبت می‌شود که مردم برنمیدارند (حاج محمدتقی بنکدارـ پول سالم را هم برنمیدارند بنده در بازار هستم و اطلاع دارم) خوب آقا اگر چنانچه پول سالم را قبول نکردند آن کسی که قبول نکرد قابل تعقیب است اطلاع بدهد و آنوقت دولت آن شخص را تعقیب خواهد کرد ولیکن یک نظری هم باید انداخت به آن پولهای بدی که هست و یک روزی باید باین کار خاتمه داد و گمان می‌کنم یک قسمت از این اشکال برای این است که چون قبلا بانک شاهنشاهی قبول می‌کرد مردم هنوز مسبوق نشده‌اند که بانک ملی هم مشغول قبول کردن و جمع‌آوری است. ببرند آنجا عوض کنند و همان قبول نکردن در خاطرشان مانده است و یکعده هم آمده‌اند و از این نگرانی مردم دارند سوء استفاده می‌کنند توضیحات بنده در اینجا برای این است که خاطر مردم را بنده در اینجا راحت کنم که آن پولهائی که معیوب است بشرایطی که در روزنامه‌ها درج شده است آن پولها را باز در یک حدودی که باز در تصویبنامه

نوشته شده است که بانک ملی قبول می کندولی از برای این کار یک مدتی قرار شده است که شش ماه است حالا و چند روز از آن گذشته و چند روز کمتر از شش ماه مدت باقیمانده که باید مردم پولشان را ببرند بدهند ببانک ملی و اگر کسی در هر نقطة اطلاع پیدا کرد یا خودش طرف معامله بود و دید پول بی عیب او را بر نمی‌دادند بایستی در هر نقطة که هست کسی را که قبول نکرده است مورد تعقیب قرار دهند و بمقامات مربوطه اطلاع بدهند و این اشخاص که می خواهندپول را از اعتبار بیندازند بایستی تعقیب کرد.

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

کیانوری ـ بنده مخالفم. عرض می‌کنم بنده با این ماده مخالفم فرق است بین پول طلا و مقیاس طلا پول طلای ایران چنانچه در ماده دو ذکر می کندعبارتست از پهلوی که اینجا دو پهلوی اسمش را گذارده‌اند که مساویست با پوند و لیره ولی دیال مقیاس از برای طلا است یعنی بیست ریال قابل سکه است چون ریال قابل سکه نبود بیست ریال طلا که اسم او پهلوی است سکه شده مقیاس طلا ریال است ولی مسکوک طلای ما پهلوی است بنده حالا نظریات آقایان را میدانم ولی آنچه که خودم دیده‌ام با بحال عرض می‌کنم در عثمانی یک لیره داشتند که لیره اینها به بیست بشلق تقسیم می‌شد و این اشکالاتی را که اینجا پیدا می‌شود نداشت لیره انگلیسی به بیست شلینک تقسیم می‌شد لیرة فرانسوی بقول آقایان به بیست فرانک تقسیم می‌شد آنوقت لیره یا پوند انگلیسی لیره دارد و نیم لیره دارد ربع لیده دارد مافوقش لیره دارد دو لیره و نیم دارد پنج لیزه دارد ولی واحدش لیره یا پوند است بنده تصور می‌کنم که این ترتیبی را که اینجا کمسیون قبول کرده است این برخلاف عادت همه دنیاست که ما یک لیرة ده ریالی را که نصف پوند می‌شود این را یک پهلوی کنیم آنوقت بیست ریالی دو پهلوی می‌شود بنده عرض می‌کنم واحد پوند بر بیست شلینک تقسیم می‌شود بنده حالا اشکال نمی‌کنم ولی واحد طلا را دو درش تعبیر کردن این صحیح نیست (احتشام زاده‌ـ بیست بر یک نمی‌شود) و عقیده‌ام اینست چون ده ریالی ممکن است پهلوی شود و بیست ریالی نام دیگری پیدا کند (هزار جریی نمی‌شود) فرض بفرمائید شاهی یا سلطانی یا همایونی بشود ولی اینطوریکه در اینجا قائل شده‌اند بر خلاف مقیاس پول‌های دنیاست

فیروز آبادی ـ اینطور نیست

کیانوری‌ـ صبر کنید حالا حق شما نیست صحبت بدارید بالاخره این تعبیر دو برای بیست ریالی برخلاف مقیاس طلای دنیاست زیرا خودش واحد است واحد طلای ما دو قسم بیشتر نیست فقط اصل طلای ما پهلوی است یعنی بیست ریالی (یکی از نمایندگان ـ ده ریالی) ممکن است ده ریالی سکه بزنیم بیست ریالی هم سکه بزنیم یک پوند انکلیسی ۲۰ شلنک است نیم پوند که سکه خورده ده شلنک است و پنج شلنک است نیم پوند که سکه خورده ده شلنک است و پنج شلنک هم که سکه خورده ربع پوند است و همینطور لیره‌های عثمانی که یک لیره عثمانی بیست بشلق بوده است نیم لیره ۱۰ بشلق می‌شود ربع لیره ۵ بشلق می‌شود لیره‌های فرانسوی یک لیره ۲۰ فرانک نیم لیره ۱۰ فرانک ربع لیره پنج فرانک ولی این ترتیب بر خلاف همه دنیا است و بنده تصور می‌کنم که خوب ترتیبی نیست.

احتشام زاده‌ـ واحد ریال است نه پهلوی

رئیس‌ـ آقای عدل

عدل‌ـ فرمایشاتی که آقای نمایندة محترم فرمودند در کمیسیون در اطراف هر یک از این مواد مذاکرات زیادی شده و این پیشنهادی را هم که آقای فیروزآبادی دادند راجع به آن پیشنهاد مذاکره شد و اساساً این مسئله دارای اینهمه اهمیتی که آقا می‌دهند نیست (بعضی از نمایندگان ـ چرا آقا) اجازه بفرمائید خیلی پولهاست که بیست قسمت شده است خیلی پولها هست که ده قسمت شده است

چنانچه مثلا آقا پول فرانسه را مثل زدند بنده پول آمریک را مثل می‌زنم که دلار است و هیچ قابل اینهمه اهمیتی که آقا می‌دهند نیست (بعضی از نمایندگان چرا؟ بعضی دیگر راست می‌گوید صدای زنگ) و چون نظر عامه به این بود که از روی اعشار قیمت نوشته شود این بود کمیسیون قبول کرد و چون نام پهلوی یک نام سجلی بود ما نمی‌خواستیم لفظ نیم رویش بگذاریم این بود که یک پهلوی و دو پهلوی نوشتیم.

چند نفر از نمایندگان ـ صحیح است

بعضی دیگر ـ خیر صحیح نیست.

رئیس ـ آقای ملک مدنی موافقید؟

ملک مدنی ـ بلی

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده می‌خواستم عرض کنم که چون در سابق ما دو تومانی و یک تومانی و پنجهزاری و دو هزاری طلا داشتیم بعقیده بنده بد نیست حالا اسمش را هم هر چه می‌خواهید بگذارید

رئیس ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی ـ این موضوع یکی از مسائل است که مدتها اشخاص مخصص در اطرافش مطالعه کرده‌اند و مدتی دولت نشسته ومطالعه کرده است و با یک اطلاعات این طرح را تهیه کرده‌اند مجلس کرده‌اند و بالاخره این از مطالبی نیست که بشود در اطرافش نظری صحبت کرد و این مطلبی را که آقای فیروز آبادی می‌فرمایند شاید خود بنده هم در بدو امر معتقد بودم ولی وقتی در کمیسیون مطالعه کردیم در حضور دکتر رئیس بانک و دکتر علامیر و اشخاصیکه در این مسئله متخصص هستند بالاخره در تمام ممالک دنیا که سابقاً واحد پولشان نقره بوده است آمده‌اند طلا کرده‌اند و یک اصولی را ایجاد کرده‌اند ما هم باید بر طبق آن اصول رفتار کنیم و خودمان نمی‌توانیم بالاخره یک طریق خاصی ایجاد کرده باشیم این است که بنده هم استدعا می‌کنم همانطور که نظر دولت بوده است آقایان هم با همان نظر موافقت بفرمایند

رئیس ـ مخالف دیگری نیست؟

یاسائی ـ چرا بنده مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

یاسائی ـ بعقیده بنده ایرادی که آقای کیا کردند کاملاً صحیح است و این مسئله مربوط بمتخصص نیست واحد پول ما عبارتست از یک پهلوی نه دو پهلوی (بعضی از نمایندگان ـ واحد ریال است) ما نظرمان این است که پهلوی عبارت از لیره باشد و بنا بر این اگر دو پهلوی معادل لیره باشد بعقیده بنده صحیح نیست می‌بایستی همانطور که لایحه دولت بود رأی بدهیم و بنده تصور می‌کنم که آقای فیروز آبادی هم مخالفت نکنند و بهمان لایحه دولت رای بدهند بالاخره ما نمی‌توانیم بگوئیم واحد دو تا است واحد مقیاس باید یکی باشد مقصود این است که ما نگوئیم یک پهلوی و دو پهلوی نزاع نزاع لفظی است مباحثه در لفظ که نداریم یکی را بگوید پهلوی دیگری را خسروی بنظر بنده فرمایشات آقای کیا خیل صحیح بود و در مقایسة هم که کردند با سایر پولهای دنیا خیلی صحیح بود و می‌بایستی این را اصلاح کنند

وزیر عدلیه ـ بنده خیلی متاسفم در موقعی که آقای کیا و یاسائی فرمایشاتی می‌فرمودند نبودم و متوجه بجزئیات دلائل ایشان نشدم ولیکن آنچه که استنباط می‌کنم یک سوء تفاهمی شده است واحد پول ایران ریال طلا است در هر مملکتی ممکن است یک واحد پولی داشته باشند که اسامی خاصی داشته باشد بنده در شور اول توضیح دادم مثلاً پول فرانسه را عرض کردم خدمت آقایان که فرانک طلا که در جریان هم هیچوقت نیست بجهت اینکه فرانک طلا مثل طلا خیلی کم می‌شود خیلی نازک

می‌شود نمیشود بجریان انداخت واحد پول فرانسه فرانک است اما در آنجا دوتا پول هست که اسم خاصی دارد واحد پول نیست یکیش را ناپلئونن می‌گویند که ده فرانک است یکیش را لوئی می‌گویند که بیست فرانک است (باسم دو پادشاه) اینجا هم همان ترتیب است واحد پول در ابتدا همان ریال است بنابراین صحبت وقتی که می‌شود گفتگوی این است که می‌گویند ده ریال بیست ریال پانصد ریال حساب‌ها هم بهمین ترتیب خواهد شد بودجه‌ها روی این پول نوشته می‌شود مالیاتها روی او حساب خواهد شد این اصل است ولی دو پول است که حساب خاصی دارد یک ممثالی در پول خودمان می‌زنم واحد پولمان در حقیقت تومان بود ولی اشرفی داشتیم یک پولی بود که واحد پول نبود و بنابراین دو پهلوی واحد پول نیست ما دیدیم که نمی‌شود ریال را آورد و ضرب کرد چون ریال کم می‌شود واحد یعنی مسکوک بزرگتر که حد ریال باشد ما نتوانستیم بگوئیم پول‌های مسکوک طلا که در جریان است عبارتست از ده ریالی و بیست ریال یک اسمی هم دادیم گفتیم دو پهلوی و یک پهلوی و حالا بنده تصور می‌کنم بهتر این است که آقایان هم موافقت بفرمایند و بهمان ترتیبی که لایحة دولت بوده است رای بدهند.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ جسارت می‌شود بنده خواستم عرض کنم تمام این مذاکرات خارج از موضوع است الان ماده اول مطرح است و این صحبت راجع بماده دو است این ماده که تمام شد در ماده دوم آقایان مخالفین ادله خودشان را ذکر کنند وزیر عدلیه هم ذکرکند

وزیر عدلیه ـ کاملا حق با آقا است ولی میدانید که بنده کاملا مطیع آقایان و مجلس هستم وقتی که دیدم آقایان خارج از موضوع صحبت می‌کنند بنده هم خارح از موضوع. صحبت کردم (خنده حضار)

رئیس ـ پس اگر این طور است پیشنهادات آقایان هم متعلق است بماده دو حالا رای می‌گیریم بماده اول موافقین با این ماده قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. ماده دوم:

(ماده دوم ـ مسکوک مضروب و جزء واحد مقیاس)

مسکوکات قانونی در جریان عبارتند از:

الف) مسکوک طلا: سکه طلای ده ریالی بنام «یک پهلوی» سکة طلای بیست ریالی بنام «دوپهلویی»

ب) مسکوک نقره: سکة نقره نیم ریالی

««یک ریالی

««دو ریالی

««پنج ریالی

ج) مسکوکات نیکل: سکه نیکل پنج دیناری

««ده دیناری

««بیست و پنج دیناری

د) مسکوکات مس: سکه مس یک دیناری

««سکه مس دو دیناری

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ آقای وزیر عدلیه توجه بفرمایند بنده راجع به آن قسمتی که آقای یاسائی صحبت کردند راجع بیک پهلوی و دو پهلوی صحبت نمی‌کنم اما از این جوابی که حضرتعالی دادید کاملا مسئله معلوم شد که واحد مقیاس پول ما ریال است و ما کاری بعنوان ده ریال و بیست ریال نداریم ما در اینجا می‌خواهیم واحد مقیاس پولمان را مین کنیم ما واحد پولمان در سابق قران بود حالا ریال قرار می‌دهیم ریال را هم طلا قرار می‌دهیم و بنده نظرم این بود که یک چیزی را دولت موافقت کند زیاد کنیم و آن این است که منحصر کرده است یک ریالی و دو ریالی را به نقره ولی اجازه نداده است

پنج ریالی طلا سکه شود بنده نظرم این است همین جوری که در این مسکوک طلا که حالا داریم دو هزاری زرد داریم و پنجهزاری زرد داریم تومانی دارم برای اینکه این یک وسعتی است برای مردم ما ایرانی‌ها هنوز آن حالت سخامان از میان نرفته است و این یکی از تشریفاتی است که در ایرانی‌ها هست بالاخره ما تا وقتی که طوری تربیت شویم که جان بعزرائیل ندهیم خیلی طول دارد اگر اجازه داده شود که پنج ریالی طلا هم مثل پنجهزاری زرد ضرب شود خیلی خوبست

وزیر عدلیه ـ بنده در اینجا یک اشکالی دارم و آن این است که پنج ریالی پول خیلی مشکل است و مطابق حسابهائی که در دنیا کرده‌اند پول هر قدر که بنا شد نارکتر باشد آن پول بیشتر نازک می‌شود و کم می‌شود و همین اسباب زحمت می‌شود و ضررش بیشتر است بنده تصور می‌کنم که آقا هم موافقت بفرمایند که عین لایحه دولت باشد و بعضی از آقایان هم گمان می‌کنم یک پیشنهادی در این خصوص داده باشند و بنده چنانچه عرض کردم این اسباب زحمت است و بفرمایند اسباب زحمت است و اینها باز هم تولید زحمت می‌کند و بگذارید این عیدی دادن که قدری هم گران تمام می‌شود بواسطه گرانی مبلغ اصلاً از بین برود

رئیس ـ پیشنهاد آقای فیروز آبادی:

بنده پیشنها می‌کنم که اضافه شود در ماده دو در قسمت الف سکه طلای ۲۰ ریالی باسم دو پهلوی و ده ریالی باسم یک پهلوی و پنج ریالی

فیروز آبادی ـ یک فرمایشاتی آقای آقا سید یعقوب کردند و آقای وزیر عدلیه هم جواب دادند و بنده هم عقیده‌ام این است که در مسکوکات توسعه داده شود و این پنج ریالی هم باشد و هیچ ضرری هم بهیچ جا نمی‌خورد بلکه اسباب توسعه کار مردم است.

وزیر عدلیه ـمتأسفانه این پیشنهاد را نمی‌توانیم قبول کنیم و چون ادلة جواب آن هم عرض شد دیگر تکرار نمی‌کنم

فیروز آبادی ـ پس می‌گیرم

رئیس ـ پیشنهاد اولیه آقای کیا بعد از اینکه ماده به این جور شد دیگر مورد ندارد. آقای یاسائی و کیا پیشنهاد کرده‌اند که بهمان ترتیب لایحة دولت رأی گرفته شود

بعضی از نمایندگان ـ صحیح است

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده بهمان نظری که عرض کردم ما تمام چیزهامان را نباید مثل یک دولت و دو دولت درست کنیم خوب اگر دو دولت پولشان اینطور است در امریکا برخلاف این است دول سرمایه‌دار برخلاف اینست بنده عقیده‌ام این است که اولش که ده است باسم یک پهلوی باشد و دومش که بیست است باسم دو پهلوی باشد و در اطرافش هم مناقشه نشود

وزیر عدلیه ـ مناقشه در این نیست جز اینکه گمان می‌کنم نظر آقا را مجلس قبول فرمایند اما اینکه فرمودید نباید همه‌اش نظر بیک جا انداخت نظر بیک جا نیست بنده تصور می‌کنم وقتیکه یک اشخاصی با مطالعات کامل کاری را کردند اما در اصل قضیه عبارت از پیشرفت مسائل اقتصادی است موافق هستید پس جزئیاتش را واگذار کنید بنظر همان اشخاصی که آشنا در این امر هستند

رئیس ـ رأی می‌گیریم بماده دوم آقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. ماده سوم:

(ماده سوم ـ وزن خالص مسکوک:)

الف ـ یک ریال معادل با ۳۶۶۱۹۱ ر۰ گرام طلای خالص

ب) مسکوک طلای ده ریالی یایک پهلوی) مؤیداحمدی نیم پهلوی شده است) حالادارای ۶۶۱۱۹۱ر۳ گرم طلای خالص است و ضرابخانه دولتی باید یک کیلوگرام طلای خالص را بمصرف ضرب ۱۳۵ ر ۲۷۳ عدد مسکوک یک پهلوی برساند.

ج) مسکوک طلای بیست ریالی یا دو پهلوی، (یکی از نمایندگان‌ـ حالا یک پهلوی بخوانید) دارایر ۳۲۲۳۸۲ ر۷ گرام طلای خالص است و ضرابخانه ی دولتی باید یک کیلو گرام طلای خالص را بمصرف ضرب ۳۲۲۳۸۲ و ۱۳۶ عدد مسکوک دو پهلوی برساند.

د) مسکوک نقره نیم ریالی که در داخله مملکت جریان قانونی دارد و نماینده نیم ریال طلا می‌باشد دارای ۲۵۰۰ ر۲ گرام نقرة خالص است و ضرابخانه دولتی باید یک کیلوگرام نقره خالص را بمصرف ضرب ۴۴۴ ر۴۴۴ عدد مسکوک نیم ریالی برساند.

هـ) مسکوک نقره یک ریالی که در داخله مملکت جریان قانونی دارد و نماینده یک ریال طلا می‌باشد دارای ۵۰۰۰ و۴ گرام نقره خالص است و ضرابخانه دولتی باید یک کیلوگرام نقره خالص را بمصرف ضرب ۲۲۲ ر۲۲۲ عدد مسکوک یک ریالی برساند.

و) مسکوک نقره دو ریالی که در داخله مملکت جریان قانونی دارد و نماینده دو ریال طلا می‌باشد دارای ۹ گرام نقره خالص است و ضرابخانه باید یک کیلوگرام نقره خالص را بمصرف ضرب ۱۱۱ و۱۱۱ عدد مسکوک دو ریالی برساند.

ز) مسکوک نقره پنج ریالی که در داخله مملکت جریان قانونی دارد و نماینده پنج ریال طلا می‌باشد دارای ۵۰۰۰ر۲۲ گرام نقره خالص است و ضرابخانه دولتی باید یک کیلوگرام نقره خالص را بمصرف ضرب ۴۴۴ ر۴۴ عدد مسکوک پنج ریالی برساند.

تبصره‌ـ میزان عیار مسکوکات طلا (مذکوره در بندهای «ب» «ج» فوق) عبارت از ۹۰۰ در ۱۰۰۰ طلای خالص و یکصد در هزار مس است و میزان عیار مسکوکات نقره (مذکور در بندهای «د» «ه» «و» «ز») عبارت از ۹۰۰ در ۱۰۰۰ نقره خالص و یکصد در هزار مس است

یکی از نمایندگان‌ـ مطابق اصلاحی که در ماده شد باید نیم پهلوی و یک پهلوی بشود

بعضی از نمایندگان‌ـ صحیح است

رئیس‌ـ آقای عدل

عدل‌ـ موافقم

رئیس‌ـ آقای آقاسیدیعقوب

آقاسیدیعقوب‌ـ اینجا آقای وزیر عدلیه توجه داشته باشند نماینده باصطلاح خودمان یک کلمه ایست که جایش در اینجا نیست در آنجا که می‌گوید نماینده فلانقدر ریال طلا است غرضم این است که این ایراد لفظی است خواستم عرض کنم بجای نماینده قیمت یا میزان بنویسید بهتر است

وزیر عدلیه‌ـ اگر آقایان می‌توانند یک کلمه پیدا کنند که همان نماینده مقصود بدهد بنده حرف ندارم این قیمت نیست قیمت طلا را ندارد نماینده اوست مثل اسکناس که قیمت یک تومان است و نماینده تومان است یعنی اگر یک تومان اسکناس را بدهید یک تومان سفید خواهید گرفت و الا قیمت او را ندارد حالا اگر نظر دیگری داشته باشید که همین معنی را برساند مانعی ندارد.

آقاسیدیعقوب‌ـ بسیار خوب

رئیس‌ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی‌ـ بنده عقیده‌ام این است بهترین الفاظ لفظی است که معنی از او فهمیده شود و گوینده بتواند بآسانی آن لفظ را ادا کند و شنونده بآسانی بشوند و بذهن او نزدیک باشد و در اینجا همه‌اش الفاظ میلیون و میلیارد اینها است در صورتیکه یک کیلوگرام عبارتست از ثلث من و ۳ کیلوگرام عبارتست از یکمن در اینصورت چنانچه این تقسیمات از روی من و سیر مثقال باشد بهتر است بنده هم عقیده‌ام این است که این تقسیمات

یک طوری باشد که برای مردم آسان باشد و اینطور بایستی وقتی که کسی بخواهد یک حسابی بکند حساب‌گرهای ماهر را بیاورد تا برایش حساب کنند شاید بگویند محتاج بحسابش نیستی چکار دارید بحسابش اگر این جور باشد بخودش کاری نداریم

رئیس‌ـ آقای عدل

عدل‌ـ البته در خاطر آقا هست که ما اوزان و مقادیر خودمان را هم تغییر دادیم اگر چه قانونش اجرا نشده است ولی اوزان خودمان را از روی سیستم متر یک که در دنیا معمول است کردیم و اگر بخواهیم از روی مثقال در اینجا حساب کنیم که بمثقال و اینها قسمت شود مغایر با آن قانون می‌شود بعلاوه خوب ما مثقال داریم اما ده هزارم و صد هزارش را نداریم نخود داریم و بعد هم گندم در کمیسیون هم مذاکرده زیاد شد و چون این نزدیکتر به اوزان خارجه بوده است برای فهم اذهان خارجه و داخله اینکار را کردیم مثقال و اینها که شما میفرمائید نمی‌شود مثقال که ملیونیم ندارد و بالاخره ناچار بودیم که بهمین ترتیب بنویسیم.

رئیس‌ـ آقای افسر

افسرـ بنده موافقم (مذاکرات کافی است)

رئیس‌ـ رای می‌گریم بماده سوم با رعایت تغییری که در مادة دوم حاصل شده و در این ماده هم شد آقایان موافقین قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد. ماده چهارم:

(ماده چهارم‌ـ طریقه ضرب و حد ترخص)

برای تامین مقررات قانونی مربوطه به اوزان مسکوک و تعیین ابعاد مسکوک نظامنامة طریقه ضرب مسکوکات را هیئت دولت تعیین و تصویب خواهد کرد مسکوکات طلا فرداً ممکن است از حیث وزن مسکوکاتی تا میزان حداکثر ۱/۲ ۲ در هزار و از حیث عیار تا میزان حداکثر ۲ در هزار نسبت بحد قانننی معینه در مادة ۳ اختلاف کسری یا اضافی (حد ترخص قانونی) داشته باشد و همچنین مسکوک نقره فرداً ممکن است از حیث وزن مسکوکی تا میزان حداکثر ده در هزار و از حیث عیار تا میزان حداکثر سه در هزار نسبت بحد قانونی معینه در ماده ۳ اختلاف کسری یا اضافی (حد ترخص قانونی) داشته باشد ولی من حیث المجموع باید با مقررات ماده ۳ کاملا تطبیق نماید

رئیس‌ـ آقای عدل

عدل‌ـ بنده موافقم

جمعی از نمایندگان‌ـ مخالفی ندارد.

رئیس‌ـ رأی می‌گیریم بمادة چهارم آقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب نمایندگان برخاستند)

رئیس‌ـ تصویب شد. مادة پنجم قرائت می‌شود:

(مادة ۵ـ شکل و سکه مسکوکات)

الف) کلیة مسکوکات مذکور در ماده ۲ مدور خواهند بود

ب) مسکوکات طلا در یک طرف تمثال اعلیحضرت همایونی شاهنشاه ایران و در طرف دیگر شیر و خورشید و قیمت مسکوک و سنة ضرب را خواهند داشت.

ج) مسکوکات نقره در یک طرف شیر و خورشید و در طرف دیگر عدد مشخص قیمت قانونی مسکوک و سنة ضرب را خواهند داشت.

د) مسکوکات نیک و مس در یک طرف شیر و خورشید و در طرف دیگر عدد مشخص قانونی مسکوک و سنة ضرب را خواهند داشت.

رئیس‌ـ آقایان عدل و شریعت زاده موافقند. رأی می‌گیریم بماده پنجم آقایان موافقین قیام فرمایند.

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد. ماده ششم:

(ماده ششم‌ـ حق ضرب)

ضرب کلیه مسکوکات ایران منحصراً در ضراب خانة دولتی بعمل خواهد آمد ضرب مسکوک طلا برای عموم افراد آزاد است و حق‌الضرب برای هر کیلوگرام طلای خالص نباید از ده ریال تجاوز کند.

ضرب مسکوک نقره و نیکل و مس منحصر بدولت است و این حق بهیچوجه من‌الوجوه قابل انتقال نخواهد بود.

رئیس‌ـ آقای عدل

عدل- موافقم

رئیس‌ـ آقای ملک مدنی

ملک‌مدنی‌ـ موافقم

رئیس‌ـ آقای شریعت‌زاده

شریعت زاده - موافقم

رئیس‌ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی‌ـ عرض می‌شود در اینجا نوشته است بجهت هر کیلو گرام از ده ریال کیلوگرام طلا که سکه می‌شود از ده ریال زیادتر نخواهد و این کار مشروعی است و اجرت صحیحی است. بنده عقیده دارم زیادتر از این باشد لااقل نیم عشر است. بنده عقیده درام زیادتر از این باشد لااقل نیم عشر یا ربع عشر باشد و الا این چند مثقالی که می‌خواهید ضرب کنید و اجرت او را فرضاً ده ریال است این گمان می‌کنم خرج و دخلش با هم میزان نمی‌آید و اگر هم گفته شود ما باید تشویق کنیم که همه سکه کنند از یک جزئی تفاوت حق سکه گمان نمی‌کنم که کسی هیچوقت منصرف از سکه کردن در ضرابخانة ما بشود عقیده‌ام این است که حقوق دولت را قدری زیادتر کنند فردا در ضرابخانه ما بشود عقدیده‌ام این است که حقوق دولت را قدری زیادتر کنند فردا در ضرابخانه کسر بودجه پیدا نکنیم.

رئیس‌ـ آقای عدل

عدل‌ـ نظر آقا خیلی عادلانه است غیر از اینکه اینجا باید ملاحظه کرد و کاری کرد که برای مردم تشویق شود که بیشتر هرچه طلا دارند بروند سکه کنند و اگر میزان اجرتش زیاد شود انقدرها صرف نمی‌کند. گاهی تشریف داشتید در کمیسیون مذاکره شد اینجا حد اکثرش را می‌نویسد. ممکن ایت معذلک تغییراتی داده شود ولی این میزان که معین شده برای این است که مردم بیشتر تشویق شوند هرچه طلا دارند ببرند سکه کنند.

بعضی از نمایندگان‌ـ مذاکرات کافی است.

آقا سیدیعقوب‌ـ بنده عرض دارم.

رئیس‌ـ بفرمائید.

آقا سیدیعقوب‌ـ بلی آنچیزی که بنده عرض می‌کنم این است که یک اموری در دست دولت است یک اموری است که راجع به حاکمیت دولت است آقای وزیر عدلیه توجه می‌فرمائید (عدل‌ـ با مجلس حرف بزنید) و یک اموری است که راجع بتساوی دولت نسبت به افراد. اموری که راجع بحاکمیت دولت است قابل نقل و انتقال و اینها نیست بنده می‌خواهم عرض کنم که در یک ماده داریم که الان خواهد آمد که دولت برای ترویج پول که چه اندازه در مملکت پول نقره لازم داریم اندازة رواج پول ممکلت را لابد دولت درنظر خواهد گرفت که چه اندازه پول رایج در مملکت نقره یا طلا یا نیکل یا مس ما لازم داریم بعد از آنکه این اندازه را دولت ناچار است درنظر بگیرد بمیزان او هم طلا در بانک ملی برای او قرار دهد آنوقت که این جور واقع شد این اندازه در نظر دولت و خزانه و وزارت مالیه واقع شد آنوقت اگر کسی بیاید یک کمپانی یک عدة از تبعة داخله قبول کنند که این ضرب نقره یا نیکل یا مس را بما اجازه بدهید چون اندازه‌اش معلوم است و ما معین کردیم که مصرف پول نقره یا پول مس یا پول نیکل در ممکلت است در سالی هر اندازة پول نیکل است این اندازه را دولت تجدید و معین کرد و صورتش هم رفت در وزارت مالیه در بانک ملی یا در خزانه داری آنوقت اگر یک کمپانی در مملکت تشکیل شود و بخواهند این را از دولت در دست بگیرند

یعنی ضرب مسکوک نقره را خواستم عرض کنم در اینصورت چون نوشته‌اند قابل انتقال نیست اگر عبارت دیگری هم بنویسند که اگر دولت مصلحت می‌داند قابل انتقال نیست یعنی اگر همچو ترتیبی واقع شد که دولت حدود و حدش را معین کرد بتواند بیک کمپانی بدهد.

وزیر عدلیه‌ـ نظر دولت این بوده است که حق منحصراً بدست خود دولت باشد و بهمین جهت هم در اینجا اینطور نوشته شده است که انقال نمی‌تواند بدهد.

جمعی از نمایندگان‌ـ مذاکرات کافی است.

رئیس‌ـ کافی است؟

جمعی از نمایندگان‌ـ بلی کافی است.

رئیس‌ـ رأی می‌گیریم بمادة ششم آقایان موافقین قیام بفرمایند.

(غالب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد. مادة هفتم قرائت می‌شود:

(ماده ۷ـ حد قبول مسکوک نیکل و مس)

برای هیچکس قبول مسکوکات نیکل و مس بیش از مبلغ دو ریال در تبدیل و معاملات اجباری نیست ولی دو اثر دولتی از این قاعده مستثنی بوده و هرقدر مسکوک نیکل و مس بابت مالیات و عوارض داده می‌شود باید قبول بانک ملی و شعبات آن نیز بنمایندگی و حساب دولت هرمقدار از مسکوکات مزبور را که به آنها تسلیم نمایند تبدیل خواهد نمود.

رئیس‌ـ آقای فیروزآبادی

آقای فیروزآبادی‌ـ اینجا نوشته برای هیچکس زیاده از دو ریال در تبدیل و معاملات اجباری نیست و عبارت طوری است که موهم این است که اگر بنده یک دو ریال خورد خورد جمع کردم و یک کس دیگری می‌خواست بمن پول بدهد بگویم من دو ریال را دارم البته مقصود دولت این نیست ولی عبارت مو هم این مطلب است چون موهم این مطلب است باید توضیح داده شود که از هر نفری زیاده از دو ریال مجبور نیست بگیرد نه این که کلیه از تمام افراد دو ریال بیشتر نباید بگیرد. این توضیح باید داده شود که مراد این است که از هر نفری دو ریال زیادتر مجبور نیست بگیرد نه اینکه کلیه دو ریال بگیرد.

وزیر عدلیه‌ـ مقصود ما همان است که آقای فیروزآبادی داشتند و ایشان یک فرضی را کردند که ابداً ذهن به آن بر نمی‌خورد که اگر کسی آمد گفت این پول را بگیر بگوید خیر من دو ریال پول سیاه گرفته‌ام و قبول نمی‌کنم. مقصود ما همان بود که خود آقا هم تصدیق دارید یعنی در یک معاملة اگر من خواستم از آقا ده خروار گندم بخرم آنوقت تمام پول این را بخواهم پول سیاه بدهم حق دارید قبول نکنید.

رئیس‌ـ آقایانیکه با مادة هفتم موافقند قیام فرمایند.

(اکثر برخاستند)

رئیس‌ـ تصویب شد. مادة هشتم:

(مادة ۸ـ مسکوک معیوب و قلب)

ضرب و بجریان انداختن مسکوکاتی که مخالف مقررات این قانون تهیه شود ممنوع است مسکوکات مذکور در این قانون در صورتیکه معیوب باشند مانند مسکوک سوراخ‌دار یا شکسته یا دسته‌دار یا مسکوکاتی که بوسیلة مواد شیمیائی و تیز آبی یا بوسیله آلات و ادوات از مقدار فلزی آن مصنوعاً کاسته شده باشد دارای اعتبار مسکوکی نبوده و جریان قانونی نخواهد داشت.

رئیس‌ـ آقای ملک مدنی.

ملک مدنی‌ـ موافقم

رئیس‌ـ آقای عدل

عدل‌ـ موافقم

رئیس‌ـ آقای کیا

کیانوری ـ در این ماده مسکوکاتی که دارای اعتبار نیست محدوده کرده است ولی در جریان مذاکرات چند روزه همینجور که آقایان فرمودند در رواج پول یک اشکالات فوق العاده واقع شده است بطوریکه پواههائی که یک مقدار از زنجیرة او هم رفته باشد قبول نیمکنند بنده تصور می‌کنم خوب است دولت یک اعلانی بکند عین این ماده یعنی همین شرایطی را که در پولهای غیر معتبر است اعلان بکند که اشخاصیکه این پولهای رواج را بر نمی‌دارند و رد می‌کنند شکایت کنند بپار که‌ها و مورد تعقیب شوند فقط این اعلان اگر بشود ممکن است یک حالت سکون و رواجی در بازار بشود بو الا فعلاً در بازار اشکالات برای مردم می‌کنند دولت اعلان کند که مطابق این ماده این سه فقره پول مورد اعتبار نیست ولی در غیر این سه فقره هر کس قبول نکند مورد تعقیب واقع خواهد شد.

مخبر کمیسیون قوانین مالیه (دکتر عظمیا) مطلب اینطور که فرمودند نیست یعنی این مسکوکی که اینجا که فرمودند نیست یعنی این مسکوکی که اینجا نوشته که این شکسته است این مال بعد است پس از اینکه این ریال ضرب شد و بدست مردم افتاد دیگر سکه سوراخ دار و دسته دار نداشته باشد اما این چیزی که فرمودند آقای وزیر عدلیه عدلیه توضیح دادند که شش ماه باید ببرند و بدهند به بانک ملی و بعد هم دیگر پذیرفته نمی‌شود ببرند و بدهند به بانک ملی و بعد هم دیگر پذیرفته نمی‌شود

رئیس ـ رای می‌گیریم بهاده هشتم آقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة نهم:

(مادة۹ ـ ذخیرة مسکوکات)

حفظ و نگاهداری ذخیره که لااقل باید معادل با مبلغ کل مسکوک نقره و نیکل و مس باشد اجباری است و ذخیرةمذکور مرکب خواهد بود از مسکوک طلا یا شمش طلا یا اسعار خارجی ممالکی که خرید و فروش و معاملات طلا در آنجا آزاد باشد. ذخیرة قانونی مذکور در بانک ایران بامانت گذارده می‌شود و بانک مزبور قسمت شمش و نقود را در ایران و قسمت اسعار خارجی را بر طبق تعلیمات هیئت دولت در بانکهای درجة اول خارجه نگاهداری و حفظ خواهد نمود

ماهی دو مرتبه صورت وضعیت ذخیرة قانونی و مقدار مسکوک نقره و نیکل و مس در جریان با امضاء مفتش دولت در بانک ملی ایران و رئیس بانک ملی ایران و خزانه دار کل و یکنفر مفتش با نتخاب مجلس شورای ملی منتشر و در جراید با طلاع عموم خواهد رسید

رئیس ـ آقای عدل

عدل ـ موافقم

رئیس ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی ـ موافقم

رئیس ـ آقای دشتی

دشتی ـ موافقم

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ این جا خواستم از آقایان مخصوصاً آقای عدل که فرمودند عرض کنم که بنده عرضم نسبت بتمام مجلس است و چون همیشه نظرتان این بود که لوایحی که میاید باید دولت باشد که با دولت صحبت بشود این است که بنده دولت باشد که با دولت صحبت بشود این است که بنده آنطور صحبت کردم و الا بنده کاملاً میدانم شما عضو کمیسیون قوانین مالیه هستید اینجا می‌خواستم عرض کنم که عملی شدن این ماده چطور است که اینجا می‌نویسید حفظ ونگهداری ذخیره که لااقل باید معادل فلان باشد اجباری است و دولت نسبت به مثلاً سر حد ات بعد از ده روز این قانون را اجرا کند عملی شدن این ماده را معین نکرده‌اند که بعد از قانونی است که تا یکسال دولت مهلت دارد آن قانون را بنویسد بعد از آن آن قانون

عملی می‌شود یا اینکه بر سبیل مجمل؟ حالا نمیدانم عملی شدن و وجود خارجی پیدا کردن این چیست؟ بنده همینقدر می‌خواستم به بینم که عملی شدن این موضوع در تبدیل نقره بطلا در عمل و تعمیم پیدا کردن و عملی شدن این چطور است موقع عملی شدن این فکر را کرده‌اید نکرده‌اید خواستم یک توضیحی بدهند

رئیس ـ آقای عدل

عدل ـ اولا این عرضی که کرده‌ام برای این بود که صحبت بین الاثنین جایز نیست و حضرتعالی همیشه به آقای وزیر عدلیه خطاب میفرمائید از آن جهت بود اما راجع باین مسله باز چون نظرتان به آنطرف بود بنده خیلی کم شنیدم (آقا سید یعقوب ـ جوابش مشکل است) بنده تصور می‌کنم که فرمودند کی عملی میشوداین را اگر در کمیسیون بودجه تشریف داشتید متوجه می‌شدید دولت خودش برای این کار یک اعتباری یک ذخیرة نگاهداشته است و در قانون نوشته همینکه این قانون گذشت این عمل می‌شود و دولت شروع باجرا می‌کند فقط مسله ضرب و سکه چون باید ماشین ماو سرسکه و اینها حاضر باشد ممکن است مدتی طول بکشد والا دولت فوراً اقدام خواهدکرد.

رئیس ـ آقای فیروزآبادی

فیروز آبادی ـ در اینجا بنده عرضی ندارم مگر این که فقط در اینجا اسعار استعمال شده اسعار یک لفظی است بمعنای خودش والا معنیش نرخهای خارجی است و حال آنکه مراد نرخ خارجی نیست مراد اعتباری است که مادر بانک خارجی داشته باشیم در اینجا لفظ سعرو و نرخ را استعمال کردن بچه ملاحظه است.

مخبر کمیسیون قوانین مالیه ـ بنده می‌خواستم به آقای فیروز آبادی عرض کنم که اسعار جمع سعر است نه تسعیر که نرخ می‌خواهد معنی کنند جمع سعر است سعر یعنی چیزی که این قیمت داشته باشد چیزی که قیمت داشته باشد می‌گویند سعر سعر و جمعش می‌شود اسعار.

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ عرض کنم آقای وزیر عدلیه و آقای وزیر مالیه توجه کنند که ما عبارت را درست بفهمیم و آقای فیروز آبادی هم سؤالی کردند توجه نفرمودید نوشته شده است و قسمت اسعار خارجی را بر طبق تعلیمات هیئت دولت در بانکهای معتبر دول خارجه نگهداری و حفظ خواهد نمود البته تفاوت نرخ و سعر و این توضیحاتی که آقای مخبر آقای عظیما دادند درست است ولی این عبارت را ما نمی‌توانیم بفهمیم اسعار خارجی را دولت در بانکهای خارجه حفظ می‌کند یعنی چه؟ این را خواهش می‌کنم یک توضیحی بدهند.

وزیر عدلیه ـ اولا با کمال تأسف باید این را عرض کنم که اگر گاهی می‌بینید بنده توجه نمی‌کنم تقصیر خود آقایان نمایندگان است برای اینکه ملاحظه بفرمائید وقتی که دو طرف بنده آقایان مشغول مذاکره باشند البته بنده مجال این را نمی‌کنم که توجه بکنم اما در قسمت بیابانی که آقایان فرمودند درقسمت اول می‌گوید حفظ و نگاهداری ذخیره که لااقل باید معادل با مبلغ کل مسکوک نقره و نیکل و مس باشد اجباری است و ذخیرة مذکور مرکب خواهد بود از مسکوک طلا یا شمش طلا یا اسعار خارجی ممالکی که خرید و فروش و معاملات طلا در آنجا آزاد باشد ذخیرة قانونی مذکور در بانک ملی ایران با مانت گذارده می‌شود و بانک درجة اول خارجه نگاهداری و حفظ خواهد نمود امروز ما ذخیرة طلای خودمان را در کجا نگاهداشتیم؟ بچه صورت است: بصورت لیره که هست در بانکهای خارج نگاهداشتیم مقصود این است که آن قسمت از این ذخیرة طلامان که بصورت شمش است یا بصورت مسکوک طلاست این را در

خود ایران نگاه می‌داریم ولی آن قسمتی که به شکل پول تسعیر خارجی است فرض کنید لیره یا دلار یا یک پول دیگر حالا بنده نمی‌خواهم در این قسمت گفته باشم که حتماً با چه پولی خواهد بود ولی پولی که دارای این شرایط باشد که در قانون است این را در بانکهای خارجی امانت می‌گذاریم در بانکهای معتبری که دولت دستور می‌دهد ببانک و امانت می‌گذارد. این خواسته توجه بدهم آقایان را و شاید خودشان هم متوجه باشند شاید روی سخن بنده بیشتر با مردم است از اینکه از حالا درست مطمئن شوند که پول آتیکه شان یک پول محکم و یک پولی است که دارای تکیه گاه با اساسی است و توجه می‌دهم آقایان را با ینکه آنچه که بنده اطلاع دارم شاید خیلی جاها باشند از ممالکی که جدیداً این کار را کرده باشند که بنده بنظرم می‌رسد ولی هیچ مملکتی باین اندازه که ما پیش بینی کرده‌ایم که باندازة پول نقره مییا بد طلا ذخیره کنیم و بیش از آنچه که ما سرمایه طلا داریم نظیر ندارد وما خواستیم طوری کنیم که پول ما از هر محل اطمینان کامل باشد (صحیح است) جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ رای می‌گیریم به ماة نهم آقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة دهم قرائت شد: (مادة ۱۰ ـ اخذ حقوق و عوارض دولتی)

از تاریخ تصویب این قانون کلیة حقوق و عوارض دولتی که در سر حدات مملکتی در موقع ورود و خروج اخذ می‌شود (اعم از اینکه در خود سر حد اخذ شود یا در داخلة مملکت) مانند حقوق گمرکی و حق انحصار قند و چای و تاکس راه و حق انحصار دخا نیات و تریاک و عوارضی که در سفارتخانه‌ها و قنسولگریها در خارجه اخذ می‌شود و وجوه تذکره و ویزا و غیره بر اساس ریال اخذ خواهد شد.

رئیس ـ آقای کیا.

کیا نوری ـ در مادة ده می‌نویسد از ابتدای تصویب این قانون در مادةچهارده می‌نویسد این قانون ده روز بعد از تصویب بموقع اجرا گذاشته می‌شود و این مخالفت داردتصور می‌کنم باید اینجا هم نوشته شود از تاریخ اجرا.

وزیر عدلیه ـ بنده با این نظر موافقم و صحیح هم هست وبعد در مادة چهاررهم اگر آقایان موافقت بفرمایند بنویسیم از اول فروردین ماه ۱۳۰۹ و در اینجا نظر آقا صحیح است و باید نوشت (از تاریخ اجرای این قانون) ویک نکتةراهم بنده نوشت (ازتاریخ اجرای این قانون) و یک نکتة از هم بنده در اینجا می‌خواستم بگویم که بعضی از آقایان نمایندگان هم بابنده مذاکره کردند و البته اگر در این خصوص پیشنهادی هم از طرف آقایان بشود ممکن است بنده قبول کنم. در این ماده بطوریکه ملاحظه میفرمائید نوشته شده است که از تاریخ اجرای این قانون کلیه حقوق و عوارض دولتی که در سر حدات مملکتی در موقع ورود و خروج اخذ می‌شود مانند حقوق گمرکی و حق انحصار قند و چای و تاکس راه و غیره بر اساس ریال طلا اخذ خواهد شد و تسعیر این را ننوشته است و یک قانونی که تا یکسال بعد باید تناقصی دارد بجهت اینکه از یک طرف گفته می‌شود طرز تبدیل ریال به قران باید در یک قانونی که تا یکسال بعد باید بیاید معین خواهد شد از یک طرف از فردای اوز اجرا ما بایستی تبدیل کنیم نظر دولت این است که ما فعلا اجاره داشته باشیم یعنی دولت اجازه خواهد داشت این اساس تبدیل را الان یک اگر لازم است در اینخصوص پیشنهادی داده شود که در آخر این ماده نوشته شود به تسعیری که دولت معین خواهد

کرد اخذ خواهد شد یا این ترتیب بشود یا این توضیح بنده کافی خواهد بود. پیشنهاد هم بشود که روشن تر بشود البته بنده موافقت خواهم کرد و البته مسلم است که این تسعیر فقط از نقطه نظر موقتی و اجرای این ماده است سوء تفاهمی نباید بشود واین هیچ مربوط بآن طرز تبدیل که بعد باید بموجب یک قانونی بشود هیچ تماسی با او ندارد و مربوط باو خواهد بود حالا آقایانی که می‌فرمودند اگر میل دارند پیشنهاد بدهند

رئیس ـ آقای فرشی

فرشی ـ بنده با این ماه مخالفت نیستم ولی در طرز تنظیم و اشکالی که در موقع اجرا پیدا خواهد شد مخا لفم می‌نویسد از تاریخ تصویب این قانون کلیة حقوق و عوارض دولتی که در سر حدات مملکتی از موقع ورود و خروج اخذ می‌شود (اعم از اینکه درخود سر حد اخذ شود یادر داخلة مملکت) مانند حقوق گمرکی و حق انحصار قند وچای و تاکس راه و حق انحصار دخانیات و تریاک و عوارضی که تا آخر ولی این جا مالهایی که فعلاً و تا موقع اجرای قانون از سرحدات وارد مملکت می‌شود ویا د رگمرک مانده و هنوز مالیات گمرکی آبها تأدیه نشده است تکلیفش چه خواهد بود. این فردا اسباب اشکال می‌شود بین تجار و امنای گمرک چه در سر حدات و چه در گمرکهای مرکزی مثلاً گمرک مشهد گمرک کرمانشاه گمرک تبریز مال التجارة خیلی زیادی موجود است که با تناوب بایستی نوبة تأدیة گمرکی آنها برسد. یعنی قبل از تصویب این قانون مال او وارد گمرک محل شده است اگر بخواهد او را از گمرک خارج کند رئیس گمرک حق دارد باو بگوید که از تاکس جدید معامله کن و این اسباب اشکال می‌شود بین تجار و مخصوصاً تجاری که فعلاً مالشان در گمرک موجود است که پیش فروش کرده‌اند که از گمرک می‌خواهند خارج کنند بعد بفروشند اگر با این ترتیب بخواهند معامله کنند اغلب تجار معضرر و ورشکست خواهند بود. این یک فسمت عرض بنده است قسمت دوم این است که این بر صادرات مملکت یک تحمیلاتی خواهد کرد که بضرر صادرات مملکت خواهد شد از آنجمله از فردا در قسمت عوارض راه چون فرش متاعی است که وزین است و از روی وزن ازاو مالیات نواقل می‌گیرند آنوقت این را تبدیل می‌کنند باسعار جدید تقریباً سه مقابل علاوه می‌شود و اسباب نکس فروش آن در خارجه می‌شود زیرا که تاجر مجبور است اصل خرید و مخارج راه و گمرک تا محل مبدء آنرا باید در نظر بگیرد مثلاً‌در آمریکا تاجر بایداصل خرید را بنویسد بعد کرایة که داده است با گمرک بنویسد گمرکی که داده است در خارج از ایران بنویسد و همچنین شد گمرک آمریک از روی همین قیمت گمرک خواهد گرفت ویک مقداری در اینجا زیاد می‌شود یک قسمت هم در آمریک مقداری در اینجا زیاد می‌شود یک قسمت هم در آمریک از روی آن صدی هفتاد و پنج می‌گیرد این نظریات بنده است استدعا می‌کنم آقا توضیح بدهند

وزیر عدلیه ـ در قسمت اول تصور می‌کنم که نظر آقا را دولت خودش هم موافق است و با توضیحی که بنده می‌دهم مطلب روشن می‌شود البته آن مالالتجاره هائی که آمده‌اند در گمرک و هنوز حق خود را نیز نپرداخته‌اند مسلم است که آنها بایستی مطابق ترتیب فعلی مالیات بدهند ولی آنهائی که بعد از تاریخ اجرای این قانون وارد گمرک می‌شود آنها البته بایستی مطابق این قانون تأدیه کند (صحیح است) و این قسمت هم که فرمودید تا کسها بالا خواهد رفت خصوصاً در مسئله قالی اگر دولت یک نظری را اتخاذ کند بطویکه در اینجا هست بگوید پول من از برای گرفتن فلان در اینجا هست بگوید پول من از برای گرفتن فلان قسم عوارض این است این را نمی‌شود آمد و از برایش شقوقی پیدا عوارض این است این را نمی‌شود آمد و از برایش شقوقی پیدا کرد شما میگوئید من که پولم ریال است و بعد رایج خواهد شد عجاله از روز اجرای

این قانون این پول را در این قسمت از معاملات خودم مأخذ حساب قرار می‌دهم و گمرک را هم روی این می‌گیرم عوارض را هم روی این می‌گیریم این را نمی‌شود گفت بصادرات ضرر می‌خورد خیر بر فرض هم از این حیث یک ضرری برسد اگر واقعاً معلوم شد که یک ضرری است که خیلی سنگین است البته ممکن است آنرا آورد و تغییر داد ولی نمی‌شود آمد و از نقطة نظر صادارات ما یک پول قرار دهیم و از نقطة نظر واردات یک پول.

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

آقا سید یعقوب ـ خیر آقا

رئیس ـ چرا؟ بفرمائید

آقا سید یعقوب - آقای افسر توجه بفرمائید (افسر ـ چطور آقا) این مسلماً امروز می‌گذرد. چیزی هم نمانده ولیکن اصل ام‌المواد این قانون همین ماده است این موضوعی را که آقای فرشی عنوان کردند اگر نظرتان باشد در وقتی که قانون انحصار قند و چای آمد به مجلس و اینجا گذشت همین مسئله را که آقای فرشی اظهار کردند بقدری اسباب سخت‌گیری واقع شد بین تجار آنوقت که دکتر میلسپو بود همین مسئله قند و چای در گمرکات آقای آقا سید کاظم و شاید بعضی دیگر از آقایان هم میدانند باین اندازه که آقای وزیر عدلیه بیان کردند یا اینکه یک چیزی را در قانون بیاورند که صریح باشد که فردا در گمرک مابین مأمورین گمرک و تجار این گرفتاری واقع نشود چون بنده بودم با آقای آقا سید کاظم در جاهائی رفتیم و خریدهائی کردیم بسختی که او می‌گفت این پنج دقیقه بعد از اجرای قانون آمده است او می‌گفت چهار دقیقه قبل آمده است اسباب سختی در آن قانون واقع شد در مقام عمل این هم بیشتر از آن گرفتار خواهیم شد اگر ممکن باشد اینجا یک توضیحی بفرمائید موضوع دیگر که آقای وزیر عدلیه فرمودند بنده باصطلاح خودمان اصول موضوع را بنده قبول می‌کنم چون حسن ظن دارم ولی تصدیق میفرمائید ما تمام زحماتمان بر ترویج تجارتمان است، ترویج صادرات است ما باید بقدری که بتوانیم مثل ملل و دول دنیا که بر صادرات خودشان وقتی یک ضرری می‌بیند پول روی او میگذراند بنده نظرم هست که زمان تزاری دولت تزاری قند در مملکت خودش خیلی گرانتر بود در مملکت ما ارزانتر بود چرا چون ترویج است بنده نظر خودم را عرض می‌کنم نظر بعلاقة تامی که که هیئت دولت بترویج تجارت دارد در اینجا باین اندازه بنده قانع نشدم که ما نمی‌توانیم برای ورودی و صدوری دو پول بگیریم خیر کاملا می‌گیریم ما نسبت بوردیمان یک ترتیب است نسبت بخروجیمان یک ترتیب است چرا؟ علت اینکه مسئله تشویق تجارت است که تمام دنیا بر روی این مسئله با ما موافقند و همه تشویق تجارت خودشان را می‌کنند بهر قوة که باشد بقوة اعلان بقوة پرپاکاند و نطق و پول دادن تشویق می‌کنند تجارت خودشان را ما هم باید بهمین طریق رفتار کنیم این دو موضوع موضوع دیگر کلمه و غیره است که شما خودتان این کلمة و غیره (آقای وزیر عدلیه توجه بفرمائید باز آقای عدل یمن ایراد می‌کنند) در اینجا این کلمة و غیره مبهم است کلمة مبهم که واقع شد در مقام عمل اسباب گرفتاری می‌شود خوب است این را هم توضیح بدهند که مراد چه چیز است. نوشته تذکره و غیره این غیره در مقام عمل بهمه جا می‌رسد اول کلمة عوارض دولتی است اینجا هم که غیره است همه جای آدم را می‌چسبند بنده سوءظن ندارم برای واضح شدن قانون است اینست که پیشنهاد کردم کلمة و غیره را حذف کنید یا یک توضیحی بدهید که رفع این بشود

امیر تیمور کلالی ـ صحیح است

وزیر عدلیه ـ چقدر خوب بود که نماینده محترم با سوابق طولانی که در مسائل پارلمانی دارند این عرض که

بنده کردم بهمان توضیح اکتفا می‌کردند حالا هم مرا وادار بیک توضیحات دیگری نمی‌کردند که حالا بنده بیایم و یک اصول وتئوری در اینجا بیایم ذکر کنم که اصول معملات ممالک دیگر هم همینطور است و مکرر عرص کردم که نمی‌شود یک مملکتی بگوید که من پولی را می‌گیرم راجع بگمرکم هر کدامش را یک جور میکیریم از برای صادراتم یک جور دیگر حالا بنده توضیح زیادی را لازم نمیدانم بدهم بجهت این که بایستی وارد شوم در یک سلسله مذاکرات و قواعدی که هیج لزومی ندارد اما راجع بکلمه و غیره که یک قدری مبهم بنظرتان آمد ممکن است عوض غیره (امثال آن) بگذاریم چون نوشته است مخارجی که از سفارتخانها از قبیل ویزا و غیره اخذ می‌شود اگر امثال آن هم بنویسیم مانعی ندارد حالا اگر یک چیزهائی باشد که بنده نتوانم اینجا شرح بدهم اگر امثال پس بالاخره بنده قبول می‌کنم که امثال آن باشد

رئیس ـ آقای حاج امین

حاج میرزا حبیب‌الله امین ـ همانطوری که آقای فرشی و آقای آقا سید یعقوب فرمودند البته یک اشکالاتی در این ماده دهم هست ولی در عین حال یکی از مواد خیلی مفید اینقانون ماده هم است….

افسر ـ بلندتر.

حاج میرزا حبیب الله امین ـدر عین حال از مواد مفید اینقامون این ماده ده است ولی یک اشکالاتی در اجرایش واقع خواهد شد و مخصوصاً از نقطه نظر واردات خیلی مفید است ولی از نظر صادرات بالاخره با طرز تبدیل قران بریال قیمت صادرات زیاد می‌شود و برای صادرات یک نگرانی خواهد بود بنده در کلیاتش نمی‌خواهم عرض بکنم فقط یک موضوعی را می‌خواستم اینجا تذکر بدهم و قبلاً هم با هیئت دولت صحبت کردم ولی با گذشته این ماده این مقصود حاصل نمشود و آن‌را راجع بتا کس صدور تریاک است در چند روز قبل آقایان در جراید لابد ملاحظه فرموده‌اند که تا کس صدور تریاک را صد تومان بعد صد و بیست و پنجتومان اضافه کرده‌اند اگر مقصود دولت این است که با آن تا کس اضافی تبدیل بریال شود تا کس هر صندوق پانصد تومان چهار صد و هشتصد تومان می‌شود و تصور می‌کنم که مقصود دولت این باشد که بالاخره چهار صد تومان زیادتر از بابت تا کس صدور تریاک نگیرد که بالاخره این هم زیاد است و باعث نکس صادرات تریاک خواهد شد چون آن اعلان قبل از این قانون است و میزان تا کس را چهارصد تومان معین کرده است این انون هم امروز می‌گذرد و تبدیل می‌کنند آن قران را بریال و چنانچه عرض کردم این باعث خسارت خواهد شد و آنوقت باید پانصد تومان برای صدور یک صندوق تریاک بدهند خواستم آقای وزیر مالیه یا آقای وزیر عدلیه یک توضیحی بدهند که بعد از اینکه این قانون گذشت آیا با آن اعلانی که فرمودند تا کس بهمین مبلغ باقی خواهد بود یا او را تنزل می‌دهند که معادل شود با مبلغ قرانی که معادله کند با تبدیل ریال مقصودم این بود که این توضیح را بدهند که بعد اسباب اشکال نشود.

وزیر عدلیه ـ بنده تصور می‌کنم که خوب است آقا قناعت بفرمایند به این اندازه که عرض می‌کنم اساساً دولت مقصودش این نیست که بصادرات تریاک نکسی وارد شود و بعد هم در عمل ملاحظه خواهید فرمود که آن اندازه که لازم است به این امر کمک خواهد کرد که نکسی بر صادرات تریاک وارد نشود.

رئیس ـ آقای افسر

افسر ـ بنده مقصودم این بود چون مذاکرات را کافی دانستم و آقای وزیر عدلیه دفاع کردند بنده عرض کنم که مذاکرات کافی است برای اینکه مطلب هرچه بود مطالعه و گفته شد و البته اگر ضرری هم بقالی یا چیز دیگر زده می‌شود دولت خودش در نظر خواهد گرفت

همانطور که راجع بقانون مروارید ملاحظه کردید وقتی که دولت احساس کرد برای یک جزیره اینطور منفعت دارد قانون آورد برای مروارید و در اینجا هم اگر دولت احساس کرد بعد از اینکه این قانون در جریان افتاد که ضرری متوجه است مثل سایر مطالب که متوجه می‌شویم این را هم اصلاح می‌کنیم ولی چیزی را که هنوز ما تجربه نکرده‌ایم و مذاکره در آن اسباب بطوء جریاین است هر ساعتی که زودتر بگذرد بعقیدة بنده بهتر است باینجهت مذاکرات را کافی دانستم و برای کفایت مذاکرات هم پیشنهاد می‌کنم

رئیس ـ آقای حاج امین که قانع شدند؟

حاج میرزا حبیب الله امین - بلی

رئیس ـ پیشنهاد آقای کیا را هم که قبول کردند که از تاریخ اجرا باشد.

صادقی ـ در ماده ده بنده عرض داشتم

یکنفر از نمایندگان ـ مذاکرات کافی شد

رئیس ـ نظر آقای آقا سید یعقوب را هم که تبدیل و غیر بامثال آن باشد آقای وزیر عدلیه قبول دارند؟

وزیر عدلیه ـ بنده موافقم عیبی ندارد.

رئیس ـ در پیشنهاد از آقای فرشی و آقای طاهری رسیده است تقریباً متحدالمضمون است قرائت می‌شود

پیشنهاد آقای دکتر طاهری

مقام منیع ریاست دامت عظمته: تبصره ذیل را پیشنهاد می‌نمایم:

تبصره ـ اشیائی که تا اول فروردین ۱۳۰۹ بگمرک وارد شده بر طبق پول قران اخذ عوارض آن خواهد شد.

پیشنهاد آقای فرشی

مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی دامت شوکته این بنده تبصره ذیل را به ماده واحده پیشنهاد می‌نمایم

تبصره ـ مال‌التجاره‌هائی که در موقع تصویب این قانون در گمرکات سرحدی و گمرکات مرکزی ولایات موجود و هنوز حقوق گمرکی و عوارض اعم از تا کس و غیره اخذ نشده است از مدلول این قانون مستثنی و با میزان سابق اخذ خواهد شد

رئیس ـ آقای طاهری توضیح پیشنهاد خودتانرا بدهید

دکتر طاهری ـ این موضوع را که آقای فرشی اظهار کردند و بنده هم پیشنهاد کردم همة آقایان اطلاع دارند که قانون انحصار قند وچای که گذشته بعدش تا یکسال وزارت مالیه و مجلس دچار زحمت بودند زیرا که معلوم نشده بود درست که از چه تاریخ این قانون اجرا شود چون وضع گمرک هم اینطور است چون همه کس قادر نیست که فوری جنس را از گمرک در بیاورد خود گمرک انبارهائی دارد که باجاره می‌دهد بصاحبان جنس که جنس خود را در انبار گمرک حفظ می‌کنند متدرجا گمرک می‌دهند و خارج می‌کنند این بود که در قانون مالیات قند و شکر این موضوع دچار کشمکش شد و مجلس شورای ملی و وزارت مالیه وتجار مدتها در زحمت بودند و همینطور شکایات می‌رسید گرچه آقای وزیر عدلیه توضیح دادند ولی برای این که کاملا این مطلب واضح شود که تاریخ اجرای این قانون از اول فروردین است این پیشنهاد شد که مذاکره شود که اجناسی که از اول فروردین هر جنسی که وارد شد باید ریال پرداخته شود.

وزیر عدلیه ـ این قسمت را قبلا آقایان فرمودند و بنده هم عرض کردم و تصور می‌کنم که دیگر جای نگرانی نباشد که یک همچو پیشنهادی داده شود که حقوق گمرکی وقتی تعلق می‌گیرد که مال وارد گمرک یعنی وارد سر حد شد بعبارت اخری وقتی مالی قبل اجرای این قانون وارد شد حقوق گمرکی به او تعلق خواهد کرفت البته هر روزی

که جنس وارد شد مطابق ترتیب آن روز گمرک خواهد پرداخت ولو اینکه بعد در انبار گمرک مدتی آنرا نگاهداشته باشند ومقداری هم کرایة انبار گمرک داده باشد بنده عرض می‌کنم که هر جنسی که قبل از اجرای این قانون وارد گمرک شد از آنها مطابق این ماده گمرک نخواهند گرفت مطابق این ماده از اجناسی خواهند گرفت که بعد از فروردین وارد شود که تاریخ اجرای قانون است حالا با این توضیحی که بنده دادم آیا لزومی دارد که این تبصره نوشته شود؟ خیال می‌کنم اگر مسترد بفرمایند بهتر باشد

دکتر طاهری ـ با این توضیح و تشریحی که فرمودند خیال نمی‌کنم لازم باشد و دیگر جای شک و شبهه باقی نمی‌ماند استراداد می‌کنم

رئیس ـ آقای فرشی قانع شدند؟

فرشی ـ بنده عقیده داشتم که این تبصره نوشته شود ولی با این توضیح که آقای وزیر عدلیه دادند بنده قانع شدم و پس می‌گیرم.

پیشنهاد آقای یاسائی

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی. بنده پیشنهاد می‌کنم در آخر ماده این طور نوشته شود بر اساس ریال طلا مطابق تسعیری که دولت معین خواهد کرد اخذ خواهد کرد.

وزیر عدلیه ـ بنده با این پیشنهاد موافقت می‌کنم چون منظور هم همین است که دولت فعلا تسعیر خواهد کرد. و تا آمدن آن قانون این تعدیل را برای دریافت حساب عوارض و مالیاتهائی که در سر حد گرفته می‌شود دولت خواهد کرد

یاسائی ـ اجازه میفرمائید؟

رئیس ـ میفرمائید

یاسائی ـ عرض کنم چون فعلاً برای دریافت گمرکات و عوارض دولت باید مطابق واحد پول جدید حق خود را دریافت کند و چون فعلاً تسعیر آن پول معین نیست بنده منظورم این بود که برای دریافت این عوارض و از نظر دریافت آن عایدات دولت ناچار است که نرخی را معین کند تا آن قانون بموقع اجرا گذارده شود و قانونش بیاید بمجلس و از نقطة نظر تسعیر عمومی فعلاً باید گفت که اختیار تسعیر عمومی با دولت است

وزیر عدلیه ـ با این توضیح ایشان هم بنده کاملاً موافقم و در قسمت اول که بنده عرض کردم که تا آمدن آن قانون فقط این تبدیل برای حساب عوارض و مالیاتهائی است که در سر حد گرفته می‌شود

دکتر طاهری ـ بنده مخالف هستم با این. یک توضیحی دارم. عرض کنم قران پول رایجی است و برای ریال و تبدیلش هم بقران که بعد یک قانون اساسی برایش قائل خواهید شد صرفاً تبدیل ریال را بقران و قران را بریال بنظر دولت بهر مبلغ که می‌خواهند بگیرند بعقیدة بنده بایستی که یک قید دیگر هم بشود که با نظر کمیسیون تسعیر هم باشد و الا دولت می‌گوید عوض دو قران هفت قران بدهید برای این که تسعیر با من است نباید این تسعیر صرفاً بمیل دولت باشد و آخر یک میزانی باید برایش معین کنید و تسعیر قران در اینجا بعقیده بنده بایستی با نظر دولت و کمیسیون تسعیر اسعار باشد

وزیر عدلیه ـ عرض کنم که آقای دکتر طاهری که شخصاً به بنده مرحمت دارند اجازه بفرمایند که بنده بایشان عرض کنم که آقا دکتر هستند ولی تصور می‌فرمایند که می‌شود گفت که دو قران را هفت قران بدهید البته دولت می‌آید و نظر کمیسیون را در نظر می‌گیرد یعنی آن مقداری که تسعیر می‌شود در نظر می‌گیرد و از آن حدود تجاوز نخواهد کرد و گرچه فعلاً نرخ معین شده است و تنزل کرده است روز بروز هم البته بهتر خواهد شد ولی ممکن است که هر چند یک دفعه یک تفاوتهائی پیدا کند راجع باین که هر روز نباید یک تغییراتی داد بنابر این گمان می‌کنم که آقا هم موافقت بفرمایند بهمین

ترتیبی که هست باشد که خود دولت معین کند و مسلم است که تغییر واقعی را در نظر خواهد گرفت بدون اینکه تفاوتهای خیلی زیادی را قائل شود

رئیس ـ رای می‌گیریم بماده دهم با اصلاحاتیکه عرض می‌کنم بجای از تاریخ تصویب از تاریخ اجرا بجای و غیره و امثال آن باضافه پیشنهاد آقای یاسائی در خاتمه ماده موافقین قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. ماده یازدهم قرائت می‌شود:

(ماده ۱۱ ـ تاریخ رواج)

تاریخ رواج ریال و تاریخ و طرز تبدیل قران بریال و طرز تبدیل ریال نقره بریال طلا و یا اسعار خارجی و حد ضرب ریال نقره و مسکوکات نیکل و مسی بر طبق قانون جداگانه که باید در ظرف مدتی که بیش از یکسال نباشد بتصویب مجلس شورای ملی برسد معین خواهد شد

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ این کلمة اسعار خارجی برای چیست؟

برای اینکه ما قانون اسعار خارجی را که نوشتیم ما در آنجا معین کردیم این کلمة اسعار خارجی را که می‌نویسد تاریخ طرز تبدیل قران بریال و طرز تبدیل ریال نقره بریال طلا و یا اسعار خارجی این کلمة اسعار خارجی برای چیست؟

وزیر عدلیه ـ اسعار خارجی یک ترتیبی است و در آن موردی است که حالا هم هست و پول طلا هم هست و هیچ اشکالی ندارد که در ضمن اجرای قانون ما بیائیم و یک ترتیب دیگری را معین کنیم اگر آن ترتیب همین ترتیب بود که ضرری ندارد و اگر نه یک مطالعات بیشتری شد که آن نظر را خواهیم آورد در هر حال آن قانون می‌شود

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ موافقین با این ماده قیام فرمایند

(اکثر قیام قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. ماده دوازدهم قرائت می‌شود:

(ماده ۱۲ ـ ممنوعات و مجازات)

ورود طلا بایران آزاد است

ورود نقره بهر شکل باستثناء اشیاء نقره صنعتی ممنوع است و همچنین ضرب مسکوکی که تا بحال در جریان است ممنوع است:

خروج طلا و نقره بهر شکل باستثنای اشیائی که در نظامنامه علیحده معین خواهد شد ممنوع خواهد بود متخلفین از مقررات این قانون علاوه بر ضبط عین مال از یک برابر الی ضعف مبلغ مورد تخلف و بمجلس از یک الی سه سال محکوم خواهند شد

رئیس ـ آقای فرهمند

مخبر فرهمند ـ عرض کنم که بنده یک مراسله داشتم از تجار همدان که نوشته بود از روزیکه این لایحه تقدیم مجلس شده است و در جرائد انتشار پیدا کرده است و یکی از موارد او طلا است تجار و یک قسمت از مردم مشغول خریداری طلای مسکوک و غیر مسکوک بوده و خارج می‌کنید و بهمین جهت قیمت هم اضافه شده است این است که بنده در این موقع خواستم تذکر بدهم چون در ماده چهارده نوشته است که ده روز بعد از تصویب بموقع اجرا گذارده می‌شود و تقریبا چندین روز مانده است باجرای این قانون و ممکن است یک مقدار خیلی زیادی طلا خارج شود و این بر خلاف مقصود است

بعضی از نمایندگان ـ خروج طلا که آزاد نیست و همچو چیزی نمی‌شود

رئیس ـ آقای عدل

عدل ـ نماینده محترم مخالفتی با این قانون نداشتند

فقط تذکری به دولت دادند خاطر مبارکتان مسبوق است که بنده آنشب در فراکسیون همین مسئله را بعرض دولت رساندم که مسئله خروج طلا فوق‌العاده اهمیت دارد و این را باید متذکر باشید که خروج طلا از پیش غدغن بوده است و مربوط باین قانون نیست و نمی‌شود ابداً خارج کرد

رئیس‌ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی‌ـ در این ماده آمده است هم خروج نقره را منع کرده است و هم ورود نقره ار ممنوع کرده است بنده خواستم بیینم نظر چیست اگر ورود نقره مضر ورودش قانع خواهد بود حالا آمده‌اند هر دو را منع کرده‌اند این‌را نمیدانم بچه نظری است و یکی دیگر این که نوشته است ضرب مسکوکی که در جریاتن است ممنوع خواهد بود معنیش این است که از امروز دیگر هیچ سکه زده نشود و حال آنکه آن سکه تا یکسال ازدواج نمی‌شود اگر ضرب این سکه هم ممنوع شوداسباب اشکال و تنگ‌دستی خواهد بود. مطلب سوم این است که آمده است مجازات متخلفین را هم ضبط عین وهم جریمه یک برابر یا دو برابر قرار داده است و سوم هم حبس این اندازه اشکال و تولید زحمت کردن جهت متخلف جا این اندازه اشکال و تولید زحمت کردن جهت متخلف جا ندارد اصل را ضبط می‌کنند یک مقابل یا دو مقابل هم جریمه می‌کنند و حبس هم می‌کنند یک مقابل یا دو مقابل هم جریمه می‌کنند و حبس هم می‌کنند مشهور است سنگ بزرگ نشانه نزدن است و نمی‌شود این‌کار را کرد تا این اندازه

وزیر عدلیه‌ـ آقا می‌فرمایند که متوجه نشدند چرا ورود و خروج نقره هم دو ممنوع است و ظاهراً باید اینطور باشد که اگر مفید است نقره باید جلویش را ول کنیم که برود ولی ممکن است نظر وسط را گرفت همانطور که ما گرفته‌ایم نقره چون روز بروز تنزل می‌کند و بالاخره یک مال‌التجاره ایست که ما پیش‌بینی می‌کنیم که این مال‌التجاره ایست که ما پیش‌بینی می‌کنیم که این مال‌التجاره قیمت خودش را روز بروز از دست خواهد داد ما ورود او را ممنوع کرده‌ایم که مردم بخیال این نیفتند که این یک چیزی است که همیشه قیمت دارد و نقره زیاد در اینجا جمع شود چون ممکن است قیمت نقره برسد بروزی که از مس هم کمتر بشود اما خروج را چرا جلوگیری می‌کنیم برای اینکه لازم داریم که تشکیل شمش بدهیم و بشکل مال‌التجاره بفروشیم و بر سرمایه طلامان اضافه کنیم و ذخیره طلائی که از یک راه دیگری جزء اعظمش را تهیه کردیم جزء دیگرش را هم از این راه تهیه کنیم پس عبارت مطلب در واقع این می‌شود که آنچه که امروز تخمین می‌کنیم که نقره در مملکت است برای احتیاجات ما کافی است و از طرف دیگر هم نمی‌خواهیم که یک مال‌التجاره که رو بتنزل است در مملکت ما زیاد شود اما در قسمت دیگری که فرمودید متخلفین (فیروز آبادی ضرب مسکوک ممنوع شده) ضرب مسکوک که ممنوع شده ایکاش یکسال پیش از این این کار شده بود وقتی که یک مسکوکی بیش از حد معمولی و حدّ احتیاج سکه شده قیمتش پائین می‌آید همینطور که امروز شده که زیادتر از احتیاج ما سکه شده است بنابراین اگر یکسال دیگر سکه کنیم و همین پولی که الان در جریان است باشد مسلم و بطور قطع و یقین اسباب زحمت خواهد شد و بهتر می‌شد که اگر ما یک سرمایة داشتیم که می‌توانستیم این اندازه هم که در جریان است جمع کنیم. اما در مسئله حبسکه میفرمائید هم عین را می‌گیرند و هم جریمه راجع به یکباب اقتصادی صحبت می‌شود شما کاملا موافقت دارید آنوقت در شرایطی که برای آن معین می‌کنند موافق نیستید آقا سرمایة طلای مملکت که با هزار تدبیر جمع شده است و بایستی جمع شود این را یک اشخاصی می‌آیند و قاچاق می‌کنند که لطمه بخورد باین کار آنوقت ما دو برابر جریمه نگیریم چون قاچاقچی وقتی ده مرتبه یک کاری را کرد یک مرتبه گیر می‌افتد حساب کنید و در مقابل این کار البته باید مجازات شود نه اینکه می‌فرمائید که دستشان را ببرید و نه این که بگوئید

که حبسشان نباید کرد. اما این که فرمودید که سنگ بزرگ علامت نزدن است بنده نمیدانم چه جرو باید بزنیم که آقا ببینند؟ (خنده نمایندگان)

بعضی از نمایندگان‌ـ مذاکرات کافی است.

آقاسیدیعقوب‌ـ بنده مخالفم.

رئیس‌ـ بفرمائید.

آقاسیدیعقوب‌ـ آقای وزیر عدلیه مخالفت بنده تغییر نکرد در مجازات که سه سال زیاد است

دشتی‌ـ چرا؟

آقاسیدیعقوب‌ـ علتش را عرض می‌کنم برای خاطر اینکه حبس نشده‌اید و انشاءالله هیچوقت هم حبس نخواهید شد اگر خدای نخواسته یک روزی حبس شدید می‌فهمید که چه خواهد شده بنده نمی‌خواهم از قاچاقچی دفاع کنم بنده عرض می‌کنم قاچاقچی که گیر افتاد آن اصل مال را ضبط کنید و از یک برابر الی دو برابر هم جریمه نقدی می‌کنید حبس از یکسال تا دو سال و سه سال دیگر چیست؟ شما تصور میفرمائید خودتان در کمیسیون عدلیة مکرر صحبت کرده‌اید که این حبس‌ها اسباب خرابی یک خانواده می‌شود (دکتر عظیماـ نکنید) حالا کرد نکند؟ آن خانواده بدبخت چه کند که بکلی نابود می‌شود لااقل بیائید و از ششماه تا یکسال و از یکسال تا دو سال قرار بدهید سه سال را بکلی بنده مخالفم

وزیر عدلیه‌ـ بنده تمنا می‌کنم از آقای آقاسیدیعقوب که در این دم آخر موافقت کنند و متأسفانه بنده که وزیر عدلیه هستم ناچارم اینجا عرض کنم که قضات عدلیه ما بیشتر نظرشان روی شفقت می‌رود و روی آن نظر نیست که در هیچ مجازاتی حداکثر را معین کنند همیشه احکام روی حداقل خیلی که بزرگ باشد روی حد متوسط و گاهی هم پائین‌تر صادر می‌شود پس اینطور نیست که حد اعلا باشد قضات دنیا هم همین حال را دارند شما احکام محاکم را بخوانید در قسمت جنایات آن وقتی که مجازات رفته باشد به آن حد اعلی یک حکم آیا در بین صد حکم هزار حکم هست؟ البته پیدا نخواهید کرد پس بنابراین ضرری ندارد این مقدار مجازات و آقا هم خوب است موافقت کنند.

بعضی از نمایندگان‌ـ مذاکرات کافی است

رئیس‌ـ کافی است؟

(نمایندگان‌ـ بلی)

رئیس‌ـ رأی می‌گیریم موافقین با کفایت مذاکرات قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد پیشنهادی از آقای دشتی رسیده قرائت می‌شود:

پیشنهاد آقای دشتی

بنده پیشنهاد می‌کنم جمله بتأدیه قبل از جملة یک برابر الی آخر اضافه شده و کلمة (از) از صدر جملة مزبور حذف شود.

رئیس‌ـ آقای دشتی

دشتی‌ـ بنده توضیح زیادی ندارم و این پیشنهاد یک اصلاح عبارتی است چون عبارت این طور که نوشته است: از یک برابر الی ضعف مبلغ مورد تخلف و بحبس از یک الی سه سال محکوم خواهند شد معنی ندارد باید بنویسد علاوه بر ضبط مال بتادیه از یک برابر الی ضعف مبلغ مورد تخلف و بحبس از یک الی سه سال محکوم خواهند شد.

وزیر عدلیه‌ـ آقا یکمرتبه دیگر عبارت را بخوانید بنده پیشنهاد می‌کنم جملة بتأدیه قبل از جملة یک برابر الی آخر اضافه شده و کلمه (از) از صدر جمله مزبور حذف شود

وزیر عدلیه‌ـ بسیار خوب عیبی ندارد اصلاح عبارتی است و عبارت بهتر می‌شود

دکتر عظیماـ (مخبر کمیسیون قوانین مالیه) اشکالی ندارد

رئیس‌ـ رأی می‌گیریم باین ماده با اصلاح آقای دشتی موافقین قیام فرمایند

(اکثر برخاستند)

رئیس‌ـ تصویب شد ماده سیزدهم قرائت می‌شود

(ماده ۱۳ـ خرید طلا بحساب دولت)

بانک ملی ایران در طهران موظف است در هر موقع طلا را بر اساس حداکثر ۳۵ر۲۷۲۱ ریال برای هر کیلوگرام طلای خالص بحساب دولت خریداری نماید خرید طلا در شعب بانک در ولایات اختیاری خواهد بود و خرید با اساس قیمت مرکز با کسورات بابت حمل و نقل بضرابخانة دولتی و بیمه و مخارج تعیین عیار بعمل خواهد آمد مخارج تعیین عیار چه در مرکز و چه در ولایات در هر صورت بعهدة فروشنده خواهد بود فقط عرضه‌هائیکه بیش از یک کیلوگرام باشد مورد قبول و خرید خواهد شد.

رئیس‌ـ آقایان ملک مدنی و عدل که موافقند؟ (بلی) رای می‌گیریم به ماده سیزده موافقین قیام فرمایند (عده زیادی قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد. مادة چهاردهم قرائت می‌شود

(ماده ۱۴ـ تاریخ اجراء)

این قانون ده روز بعد از تصویب بموقع اجرا گذارده خواهد شد.

وزیر عدلیه‌ـ اگر موافقت باشد بطوری که عرض کردم نوشته شود از اول فروردین ۱۳۰۹ (نمایندگان صحیح است)

رئیس‌ـ پیشنهادی از آقای فهیمی رسیده است که دو قسمت می‌کنیم یک قسمتش اصلاح شد و دیگری را هم قرائت می‌کنند اگر موافقت شود:

پیشنهاد می‌کنم که ماده این طور اصلاح شود: این قانون ده روز پس از تصویب بموقع اجرا گذارده می‌شود و هر قسمتی از قوانین سابقه که مخالف مدلول این قانون باشد ملغی خواهد بود.

رئیس‌ـ آقای فهیمی

فهیمی‌ـ اگر چه مطلب یقدری واضح است ولی اگر یک قانونی مخالف باشد با مدلول قانون سابق اسباب زحمت می‌شود و تکلیف این را مجلس باید معین کند حالا در این قانون یک قانونی برای ورود نقره سابق گذشته است حالا در این قانون اگر چه ما این را ذکر نکنیم و آن قانون را الغاء نکنیم و در صورتی که دو قانون متضاد بقوت خودش باقی است باید آن چه که سابق است ملغی شود پس باید این ماده این طور نوشته شود که این قانون از اول فروردین ۱۳۰۹ بموقع اجرا گذارده می‌شود و هر چه از قوانین سابق که مخالف با مدلول این قانون است ملغی است.

وزیر عدلیه‌ـ بنده این اصل را که آقا فرمودند نمی‌توانم قبول کنم و درست نمیدانم چه جور است. آن چه بنده میدانم این طور است و اصولا این است که وقتی که یک قانونی آمد و تناقضی با قانون سابق داشت قانون سابق اصولا از بین رفته است و الا اگر شما بخواهید این اصل را اینطور قرار دهید ممکن است اسباب اشتباه شود چون بسیاری از قوانین آمده است و قوانین قبل را صریحاً نگفته است که ملغی است ولی در عمل این طور بوده است. از این جهت تقاضا می‌کنم آقا صرف نظر بفرمائید زیرا که زحمت بخودتان نباید بدهید که بروید و آن قوانینی که مخالف با این قانون است معلوم کنید و البته اگر ذکر می‌کردیم بهتر بود که چه قوانینی است فلان ماده و فلان ماده ولیکن بطور کلی همین جور که بوده است باشد بهتر است.

فهیمی‌ـ با توضیحی که آقا دادند پیشنهادم را پس می‌گیرم.

رئیس‌ـ رأی می‌گیریم. پیشنهادی از آقای فیروزآبادی رسیده است:

پیشنهاد آقای فیروزآبادی

بنده پیشنهاد حذف لفظ فقط آخر ماده را می‌نمایم

رئیس‌ـ ماده‌اش را پیدا نکردم

فیروزآبادی‌ـ این مال ماده ۱۳ بود.

رئیس‌ـ پس گذشت. رای می‌گیریم به ماده چهاردهم با اصلاحی که آقای وزر عدلیه پیشنهاد کردند موافقین قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد. مذاکرات در کلیات است.

آقای ملک.

ملک مدنی‌ـ موافقم

رئیس‌ـ آقای شریعت زاده

شریعت زاده‌ـ موافقم

رئیس‌ـ آقای افسر.

افسرـ موافقم.

بعضی از نمایندگان‌ـ مخالفی ندارد.

رئیس‌ـ آقای صادقی.

صادقی‌ـ این لایحه یکی از آن لوایح برجسته و حسابی است که از طرف هیئت دولت تقدیم شده است. و مواد آن هم باندازة علمی و عملی است که تصور می‌کنم مزیدی بر آن متصور نباشد و بطوری که نواقص ما در عهد شاهنشاه اعلیحضرت همایون پهلوی اصلاح شده امیدوارم این قانون هم که یک قانون حسابی است استقلال مالی را هم تامین کند. این است که بنده بنام آذربایجان از هیئت محترم دولت مخصوصاً آقای وزیر دربار عرض تشکر و اظهار قدردانی می‌کنم لیکن در ماده ۸ بنده یک عرض داشتم که می‌خواستم عرض کنم. در ماده ۸ که می‌نویسد اگر مسکوکات معیوب باشد مانند دسته‌دار و سوراخ‌دار بنده خواستم عرض کنم مسکوک نیکل و مس را از این قسمت مستثنی کنند زیرا ممکن است این مسکوک در نتیجه استعمال یک خراش بردارد و نمی‌شود این مسکوک را مستثنی نکرد اگر مستثنی می‌شد بهتر بود.

جمعی از نمایندگان‌ـ مذاکرات کافی است.

رئیس‌ـ رأی می‌گیریم به مدلول خیر محتوی چهارده ماده موافقین قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب باشد

(۵ـ موقع و دستور جلسه بعدـ ختم جلسه)

رئیس‌ـ پیشنهاد ختم جلسه شده است (صحیح است) جلسه آینده فردا چهارشنبه سه ساعت قبل از ظهر دستور لایحه بودجه.

(مجلس یکساعت بعدازظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی‌ـ دادگر