مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ آذر ۱۳۰۵ نشست ۴۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم


مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ آذر ۱۳۰۵ نشست ۴۳

جلسه۴۳

مجلس دو ساعت و ربع قبل از ظهر بر پاست آقای تدین تشگیل گردید )

صورت مجلس پنجشنبه ۲۴ آذر ماه را آقای ضیاء قرائت نمود

رئیس – نسبی بصورت مجلس اعتراضی نیست ؟

یکنفر از نمایندگان – خیر

رئیس – صورت مجلس تصویب شد

رئیس – خبر کمیسیون بودجه راجع بموسسات جدیده معارف مطرح است . شور در کلیات است . آقای حقنویس مخالف بودید؟

حقنویس – عرضی ندارم

رئیس – آقای فرهمند

فرهمند – عرض کنم هر روز که لایحه برای بسط معارف بمجلس بیاید بنده آن روز را یکی از بهترین روزهای عمر مجلس میدانم و البته احتیاجات ما بعمارف بیش از اینها است و بایستی بالاخره تصدیق کنیم که آن نقطه اصلی اصلاحات معارف است و تمام آرزو و آمالهای ما فرع بر معارف و آن نقطه اصلی است که ما متاسفانه کمتر توجهمان را بان می دهیم و بجای اینکه بنا را محکم کنیم بیشتر به نقش و نگارش پرداخته ایم . بنده تصور میکنیم اگر بجای این لوایح که هر روز بمجلس می آید و یک مخارج گزافی را تحمیل مملکت می کند و در حقیقت برای همان تحمیل و تزیین و نقش و نگار است اگر آنها را مصرف بنا کنیم زودتر بمقصد می رسیم و بنده انتظار دارم یعنی تنها ایدآلی که برای خود تصور میکنم و آرزوئی که دارم آن روز است که در همین مجلس ششم لایحه تعلیمات عمومی اجباری بمجلس بیاید و آن روز روز اول سعادت مملکت ایران است ولی متاسفانه چیزی که بنده را وادار میکند در اینموقع نسبت به این لایحه اظهار مخالفت کنم یکی این است که نسبت به ولایات در هر لایحه که بمجلس میآید خیلی کم دیده میشود یک مراعاتی شده باشد……

بعضی از نمایندگان – صحیح است.

فرهمند- و هرچه هست برای مرکز طهران است در صورتی که مخصوصاً از نقطه نظر معارفی ولایات احتیاجاتشان بیشتر از مرکز است ( بعضی از نمایندگان صحیح است) در ماده اول این قانون بیست و هفت هزار تومان برای موسسات جدیده طهران منظور کرده اند در صورتیکه ممکن بود از ده باب مدرسه اکابر برای نمونه و دلخوشی ولایات دو سه باب هم در ولایات در جاهای لازم برای اکابر یا مدرسه ابتدائی تاسیس نمایند ولی این رعایت متاسفانه نمیشود و بنده از نظر وجدان و از نقطه نظر نمایندگی که دارم ناچارم در اینموقع عرض کنم و خوب است در این مواقع مخصوصاً نسبت به معارف آقایان هم قدری توجهشان را از طهران خارج کنند و به همه جا بیندازند . طهران وضعیت معارفش نسبتاً خوب است کوچه خیلی نقص دارد ولی نسبت به ولایات خوب است لیکن ولایات اگر ملاحظه بفرمایند تقریباً می بینید در حدود صفر است اصلاً هیچ معارف نیست در صورتیکه احتیاجات آنجاها فوق العاده شدیدتر است از طهران است نه تنها این تبعیض نسبت به اهالی ولایات میشود حتی در وزارتخانه ها نست به اشخاصی که در مرکزند مأمورینی که در ولایات هستند تبیعضات کلی منظور میشود و مراعات قانون کمتر میشود . بنده میخواستم تذکر بدهم که مخصوصاً آقایان وزراء در قسمت معارف توجه بیشتری بفرمایند که ولایات هم بهره منده شوند و در ماده اول هم در موقع خودش بیشنهادهائی دارم که عرض میکنم .

شیروانی – (مخبر کمیسیون) مسائلی که نمایندگان محترم به طور کلی فرمودند بنده تصور نمیکنم قابل انکار باشد خود آقای وزیر معارف هم البته تصدیق می فرمایند که معارف ایران مخصوصاً قسمت معارف ولایات ناقص است و باید توجه مخصوصی کرد و از قراری که مطلع هستم دولت لایحه ای تهیه کرده است راجع به تعملیمات عمومی که بزودی مآید بمجلس البته این تذکرات نماینده محترم بموقع و بجا بود ولی اتفاقاً در این لایحه اسمی از ولایات برده شده در صورتیکه شاید تا بحال لایحه ای که مخصوصاً یک ماده راجع به ولایات داشته باشد بمجلس نیامده است واتفاقاً ماده دوم این لایحه راجع به موسسات معارفی ولایات است و شاید هم آقایانی که موافقت به این لایحه می نمایند از نقطه نظر ماده دوم این لایحه است . در کمیسیون بودجه هم در حقیقت وجهه ماده دوم این لایحه که مربوط به ولایات است لایحه را بتصویب رساندو البته قسمتهای هم که فرمودید و تذکراتی که فرمودید


بموقع و بجا است و البته دولت هم در نظر خواهد گرفت .

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

آقا سید یعقوب – چطور کافی است ؟ کسی مخالفت نکرد !

یکنفر از نمایندگان – فرهمند

آقا سید یعقوب – فرهمند مخالفت نکرد یکنفر مخالف اتفاقاً حرف بزند.

رئیس – کافی نیست !

جمعی از نمایندگان - کافی است

رئیس – رای گرفته میشود برای شور در مواد آقایان موافقین قیام فرمایند

( اغلب قیام فرمودند )

رئیس – تصویب شد ماده اول قرائت میشود

(بشرح آنی قرائت شد)

ماده اول – بوزارتمالیه اجازه داده میشود که بودجه موسات جدید معارفی را در حدود یک دوازدهم بودجه سالیانه که ماهانه بالغ بربیست و هفتهزار دویست و پنجاه قران است و مطابق بودجه جزئی که بمجلس تقدیم شده است از تاریخ افتتاح و تاسیس مدارس مزبوره تادیه نمایند.

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – در شور کلیات به اینکه همکار معظم من آقای فرهمند بیاناتی کردند لکن خود مجلس تصدیق میکند که مخالفت نکردند تذکر دادند به وزراء که قدری در فکر ولایات با شند ولی اساساً بنده به این ماده مخالف برای خاطر اینکه توجه میدهم نمایندهای محترم را مکرر در همین مجلس …. حالا بنده بفرمایش آقای رئیس تذکر هم نمی دهم بنده همان حقوق وکالتی خودم را انجام می دهم و اخطار میکنم و تعقیب میکنم از وزراء و می گویم تا کی باید ولایات مستعمره مرکز باشند ؟ده یک صد یک مرکز بولایات توجه نماید .

بودجه عدلیه را بنده و آقای یاسائی تحت نظر گرفتیم می بینیم برای مرکز تنها سید هزار تومان برای تمام ایالات و ولایات سیصد هزار تومان در همین مرکز تنها همین دایره تنها که می بینید سیصد هزار تومان در صورتیکه در مرکز ( توجه بفرمائید ) پادشاه هست هیئت وزراء هست ، مجلس هست ، هزار ملجاً و پناهگاه موجود است ولی در ولایات هیچکس پیدا نمی شود لااقل باید از عدالت مرکز در آنجا باشد تمام ایالات و ولایات و بلوکات و قصبات و ایالات ایران سیصد هزار تومان بودجه اش هست و مرکز تنها سیصد هزار تومان این مسئله عدلیه که در موقعه اش عرض می کنم حالا آمدیم سر معارف : بنده عرض نمیکنم که بروید به اقصی نقاط ایران بروید طرف فارس و بهبهان و فلان جا را نگاه کنید بروید طرف خراسان و سیستان و قاین را نگاه کنید . بروید طرف بلوچستان میرجاوه دزداب را نگاه کنید . خیر یک قدم سوار شوید بروید ساوجبلاغ و شهریار . اتومبیل دو ساعته می بردتان. در تمام ساوجبلاغ و شهریار یک مدرسه است و این مدرسه ماهی هشت تومان حقوق معلمش است ! اما بیائید بودجه وزارتخانه مرکز را نگاه کنید دارالمعلمی ! دارالمعلمات ! اکابر ! اصاقر ! اشارف ! علما . سادات ! تمام اینها مدرسه میخواهند! تمام اسامی که در مرکز هست همه مدرسه میخواهند ! درالقضاوت ! دارالسیاسه ! درالرضاعه تمام اینها میخواهند . لیکن این اطفالی که در دهات می گردند مدرسه نمیخواهند بنده عرض میکنم آقا : اکابر ها محتاج نیستند که شش هزار تومان شما برای آنها بدهید . ایالات دیگر ایران را نمی گویم عرض میکنم اطراف طهران را ملاحظه بکنید این مبلغ را بساوجبلاغ بدهید . بدماوند بدهید به ساوه و زرند بدهید . بغارو فشافویه بدهید حالا که همجا مستعمره طهران است اقلاً اطراف طهران آباد نگاه دارید!!

آقایان : منحصر نکنید ایران را به طهران !! طهران را به چهار خیابان : خیابان لاله زار و خیابان ناصریه!


صرف نظر از هر چیز غضب الهی ما را میگیرد!!

غضب طبیعت ما را میگیرد !! انتقام ما را نابود میکند

بنده بچه مناسبت بیایم و شش هزار تومان برای اکابر طهران رای بدهم ؟! اکابر طهران بقدری که روزنامه بخوانند سواد فارسی دارند ! ! بقدری که فحش بدهند سواد دارند !! حقیقته نمیدانم به چه طریق بگویم !! بطریق سؤال باشد ؟ حاضرم . استیضاح باشد ! حاضرم . وعظ باشد حاضرم . نصیحت باشد ؟ حاضرم حالا بنده مدرسه مهندسیش را بگویم هیچ . اما وزیر حق ندارد بدون تصویب مرکز صلاحیت دار که مجلس باشد خرجی بکند . آقایان شما قسم خورده اید اینکه عرض میکنم که برخلاف قانون اساسی نیست . تا مجلس شورای ملی را رای ندهد وزیر نمیتواند موسسه تاسیس کند و یک خرجی بر مملکت تحمیل کند . بعد از اینکه مجلس شورای ملی رای داد آنوقت میتواند . آنرا هم باید به بینند لازم است یا نه ؟ بنده عرض میکنم مدرسة مهندسی خیلی خوبست اما مخارج دیگر را که آورده اید بنده محتاج الیه نمیدانم . مادارالاکابر میخواهیم چه بکنیم ؟ صغیر های ما پامال شدند ! شما اکابر را میبرید بمقام قاب قوسین ؟ روید روقت این صغیرها و این اطفال بدبخت حومه طهران را تعلیم نمائید ! ! این است که بنده اساساً با ماده یک مخالف هستم . مگر اینکه این ماده را آقای وزیر معارف پس بگیرد و ماده دیگر پیشنهاد کند برای مدرسة صنعتی و مهندسی . آن هم از روزی که مجلس شورای ملی تصویب میکند . نه اینکه قبل از تصویب مجلس باشد . عرایض بنده.

وزیر معارف – فرمایشات آقای آقا سید یعقوب راجع بولایات البته بجای خودشان صحیح است هیچکس هم نگفته است که مملکت ایران منحصر به طهران است البته مملکت ایران یک ایالات و ولایاتی دارد که مجموع را ایران میگویند و لیکن طهران یک اختصاصی دارد که نسبت به ایالات و ولایات بمنزلة یک مدرسه میماند که معلم تربیت میکند و به سایر جاها میفرستد و را یهریک از اینها البته یک اسباب کاری لازم است . معلمینی لازم است . اهل فن لازم است .

آن اهل فن را در ایالات و ولایات نمیشود تهیه کرد زیرا اسبابش فراهم نیست و این جهت دارالمعلمین که برای همه مملکت لازم لازم است تهیه معلم کند در مرکز تشکیل میشود برای اینکه در اینجا معلم درست شود و به ایالات و ولایات فرستاده شود و علتش هم این است که در اینجا سهل تر است دارالمعلمین تاسیس شود تا در ولایات. اما اینکه فرمودند بولایات هیچ نظری نیست . خیر . اینطور نیست . البته نظر همه به تساوی است ولی چون بیشتر آن موسسات که اساس کار است در طهران واقع شده است بنظر آقایان میآید که نظر همه بطهران است در صورتیکه طهران فقط برای همان مدارس اساسی است مثل دارالمعامین یا مدرسه حقوق یا مدارس متوسطه یا مدارس دیگر که همه وقت در پای تخت تاسیس میشود . ولایات هم در نظر هست و امیدواریم از روی احتیاج و استعدادی که دارند در ولایات هم تاسیس شود البته این مقداری که فعلاً هست کم است و امید است بعد از این در ایالات و ولایات هم بیشتر تاسیس شود . بعلاوه تاسیس این مدارس فرع بر بودن مدارس ابتدائی است . طهران مدارس ابتدائیش زود تاسیس شده از بیست و پنج شش سال قبل در طهران مدارس ابتدائی تاسیس شده است و چون این مدارس ابتدائی تاسیس شده است بالطبع مدارس متوسطه و عالیه که دنباله همان مدارس ابتدائی است در اینجا تاسیس شده ولی در بعضی ولایات هنوز مدارس ابتدائیش بآن درجه نرسیده است که محتاج بمدارس متوسطه و عالیه شده باشند یعنی در ولایات از شاگردان مدارس آنقدر حاضر نشده اند که مثلاً دویست و سیصد نفر حاضر باشند برای رفتن بمدرسه متوسطه یا در بعضی نقاط دویست نفر حاضر نیست که بشود مدرسه عالیه تاسیس کرد و البته بتدریج در آنجاها هم مدرسه متوسطه و عالیه تاسیس میشود و اما راجع باین مدارس اکابر که میفرمایند . اولاً ماهی ششهزار تومان نیست و سالی ششهزار تومان است و ثانیاً این یک علتی داشته است و علتش هم این است که بنا بر تجربیاتی که قبلاً شده است


تشکیل این مدارس خیلی سهل و برای دولت هم خیلی ارزان تمام میشود و نتیجه اش هم خیلی خوب استزیرا در مدت شش ماه هر آدم بی سوادی نوشتن و خواندن و حساب کردن را یاد میگیرد و هر مدرسه هم در ماه سی تومان و سی و پنج تومان بیشتر خرج ندارد در صورتی که مدارس دیگر ما که طول مدتش هم بیشتر از این است مخارج آن هم بیشتر از این خواهد بود و البته مدرسه اکابر برای ایالاتو ولایات مناسبتر است برای اینکه کم خرج و سهل الحصول و مدتش هم کم است و مقصود هم این بود که خواستیم در مرکز هم یک امتحانی بشود و یک عده معامینی که برای این تعلیم بخصوص مناسب هستند . این طریقه را یاد بدهند و پس از اینکه یاد دادند یک عده معلم حاضر بشوند و از اینجا بروند بولایات و عین اینکار را در آنجاها با خرج خیلی کم و مدت خیلی کم برای اکابر یا اصاغر بکنند که آنها بتوانند در مدت کمی بخوانند و بنویسند و معطل نشوند پس نظر بکمی خرج و کمی مدت و نتیجة خوب این مدارس تاسیس شده است . و نظر اصلی ما در اینجا تهیه معلم است برای ولایات و همین قدر که اینها یک ورزش کردند و اطلاعاتشان خوب شد میروند در ولایات و همین قدر که اینها یک ورزش کردند و نظیر این مدارس را در همانجاها تاسیس مینمایند و بالاخره اهالی و ولایات هم محروم نمی مانند . اما در موضوع آن چیزهائی که خیلی لازم بوده است و البته تصدیق میفرمائید که لازم است از جمله مدرسة صنعتی است که دولت تاسیس کرده و یک خرجی هم نموده و از آلمان هم معلم آورده و مشغول کار است و هر قدر پیش بروند احتیاجاتشان البته بیشتر است بنا براین محتاج شده اند به یک کلاسیکه کلاس پنجمشان باشد زیرا بدون آن کلاس نمیتوانند کار بکنند از این جهه این کلاس پنج برای آنجا در نظر گرفته شده که تاسیس شود و اگر آن کلاس نباشد در حقیقه آن موسسه را که دولت یک مبلغ گزافی پول برایش داده است ناقص است و آن کاری که دارند از عهده بر نمیآیند . البته همانطوریکه آقای آقا سید یعقوب فرمودند هیچ خرجی بدون تصویب مجلس شورای ملی نباشد و همینطور هم هست ولی در اینجا آنچه خرج شده است یک نحوه از امتحان و زمینه بوده است و هیچ نحو تعهدی هم با آنها نشده است حالا هم که بعرض مجلس میرسد در واقع مجلس مقدس هر کدام را صلاح میداند و نافع بحال مملکت میداند تصویب میکند و هر کدامش را صلاح نمیداند ممکن است حذف کند البته یک امتحانی قبلاً لازم بود بشود برای اینکه بدون امتحان و سابقه یک مطلبی به مجلس نیاید و فعلاً یک امتحانی شده و سابقه هم بدست آمده و بآنها هم گفته شده است که موکول است بنظر آقایان نمایندگان اگر آقایان تصویب بفرمایند تاسیس میشود اگر نفرمایند تاسیس نمیشود با اینکه آقایان نمایندگان در مسئله معارف بهر صورتی که باشد و مخارجش هم هر قدر باشد موافقند و رای میدهند و این مسئله هم برای مردم نافع است و امیدواریم توجه مخصوصی نسبت باین موسسات که برای مملکت و ایالات و ولایات نافع است بفرمایند مع ذلک هر نظری که داشته باشند آن مطاع و متبع خواهد بود

وزیر مالیه – اگر چه آقای وزیر معارف مذاکراتی که لازم بود کردند ولی بنده چون یک مسئله را مکرر دیدهام و امروز هم شنیدم که گفته شد ناچار شدم بجای آقای آقا سید یعقوب یک تذکری بدهم و یک وعظی بکنم . مکرر دیده ام که در اینجا آقایان اظهار میکنند (طهران ) ! مثل اینکه طهران از حدود این مملکت خارج است و جزو این مملکت نیست و وزارتخانه ها یک شعباتی که در جاهای دیگر یعنی در ایالات و ولایات دارند با یک نظر سوئی بآنها نگاه میکند .

بعضی از نمایندگان – (با همهمه ) اینطور نیست

وزیر مالیه – در صورتی که همه اشخاصی که در طهران هستند چه از مجلس شورای ملی . از مقام ساطنت . وزرا نمایندگان محترم و مستخدمین و اغلب رجال این شهر همه اهل ولایات هستند و بسیار کم دیده میشود که از اهل


طهران در اینجا باشند اگر هم باشند خیلی کم و قلیل منتهی این است که اهل ولایات در اینجا جمع آوری شده اند و یک مرکزی از برای مملکت ایران ایجاد کرده اند و مملکت البته تصدیق میفرمائید که حالت و حکم یک درختی را دارد که تا ریشه خودش را محکم نکند ناچار نمیتواند شاخ و برگ خودش را باطراف پهن کند امور مملکتی هم باید از مرکز ریشه اش تدارک بشود تا شاخ و برگ باطراف برساند در اینصورت بنده تصور میکنم آقایان محترم باینکه همه شان عدالت دوست هستند و علم دوست هستند بخواهند اظهار کنند که عدالت یا علم طهران یا معارف طهران زیاد است . خیر بعقیدة بنده طهران هم معارفش بسیار کم است و هم عدالت خانهاش بسیار کم وسعت است و بایستی برای مرکز یک مملکتی مثل ایران هم معارف خیلی بزرگتر از این و هم عدالت خانة وسیع تری تهیه کرد و آنوقت البته باید در تمام نقاط مملکت شعب مختلفة آنرا باقتضای خودش و باقتضای حوائج مردم زیاد کرد و برای تشویق و ترغیب مردم این شعبات را ترویج کرد و بنده عقیده ام این است آقایان نمایندگان هم که همه برای سعادت مملکت ایران اعم از مرکز ایالات و ولایات باینجا آمده اند در فکر باشند که شعبات این کارها هم در طهران زیاد شود و هم در ایالات و لایات که اگر طهران چندین مدرسة عالیه دارد در ولایات هم تاسیس شود نه اینکه بفرمایند چرا در طهران هست . این است که بنده خواستم تذکر بدهم که همة مملکت را یک طور نگاه کنند و با نظر واحد بمرکز و ایالات و ولایات نگاه کنند

رئیس – پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

(اینطور قرائت شد )

بنده پیشنهاد میکنم – در ماده اول عوض کلمة تاریخ افتتاح نوشته شود تاریخ تصویب .

آقا سید یعقوب – گمان میکنم در عرایضم آقای وزیر معارف متوجه بیک نکته بودند و خودشان هم تصدیق کردند که تمام قوانینی که تصویب مجلس میرسد از همان روز تصویب باید اجرا شود و تا خرجی را مجلس شورای ملی ندهد دولت نمیتواند خرج کند و این مسئله در تمام قوانینی که از مجلس کذشته مصرح است و هیچ مرکزی صلاحیت ندارد خرجی بکند مگر اینکه مجلس شورای ملی و نمایندگان ملت که در واقع امین ملت هستند اجازة آن خرج را بدهند این است که بنده پیشنهاد کردم در ماده اول که نوشته شده است ( از تاریخ افتتاح ) وزارتمالیه در وجه وزارت معارف بپردازد .بنویسد ( از تاریخ تصویب ) که هم مطابق قانون باشد و هم مطابق مسئولیت وزراء و روح تمام قوانین باشد این است که بنده این پیشنهاد را کردم .

رئیس – آقای اعتبار

میزرا سید احمد خان اعتبار – عرض کنم که آقای آقا سید یعقوب باید توجه بفرمایند ( آقای وزیر معارف هم توضیح دادند ) اگر خارج شده بود بنده حق را بجانب ایشان میدادم و اعتراض ایشان را تصدیق میکردم که وارد است ولی هنوز خرجی نشده است یک اجازه از مجلس شورای ملی میخواتم که خرجی بکنند و بنده تصور میکنم این یک موضوع قابل توجه و قابل دقتی است چون راجع است بتاسیس مدارس حرفة مهندسی و صنعتی و البته یک اشخاصی را هم برای این امور استخدام کرده اند و آورده اند و باید حقوقشان داده شود و ضمناً هم همان طور که آقای وزیر معارف فرمودند تعهدی نکرده اند که حتماً بآنها این حقوق را بدهند و واگذار شده است بتصویب مجلس شورای ملی و البته با آن نظر و توجهی که آقایان خصوص بسط و توسعه معارف دارند و منظورشان اینست که معارف ترویج شود و همیشه در اینخصوص صحبت میکردند (مثل اینکه بنده خاطرم میآید که تومانی یک عباسی خرواری یکقران از عایدات جنسی مالیاتی را که مجلس رای داد در آنموقع هم نظر همین توسعه معارف بود ) و چون این خرج هم نشده بنده تصور میکنم تجاوزی از حدود قانون شده باشد که آقای آقا سید یعقوب را عصبانی کرده و وادار کرده است که این پیشنهاد را بکنند در اینصورت ایشان را


توجه میدهم باینکه عده اشخاصی که تا بحال در این موسسات کار کرده اند همه شان زحمت کشیده اند و مقتضی است اجازه بدهند از تاریخ حقوق بآنها داده شود

رئیس – آقای مخبر ؟

آقا سید یعقوب – بنده چون این مسئله را حق مجلس میدانم و خیال میکنم که آقایان هم متوجه نباشند ورای ندهند آنوقت یک حقی از مجلس سلب شود این است که استرداد میکنم

رئیس – این مسئله اصلی است و تصور میکنم محتاج برای هم نباشد . بدون تصویب مجلس شورای ملی هیچ زمینة برای خرج نمیشود تهیه کرد مع ذلک رای میگیریم ، آقایانیکه پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(اغلب بر خاستند )

رئیس – قابل توجه شد پیشنهاد راجع بمادة اول بضمیمة خود مادة اول ارجاع میشود بکمیسیون مادة دوم قرائت میشود :

(این قسم خوانده شد )

ماده دوم – مجلس شورای ملی بوزارت مالیه اجازه میدهد که مبلغ بیست و پنج تومان برای مرمت و خرید اثاثیه و تعمیرات ابنیة معارف و مدارس مطابق صورتی که ضمیمة لایحه است در وجه وزارت معارف پرداخت نمایند .

رئیس – آقای فهیمی

فهیمی – مخارجی که برای تعمیر ابنیه و اثاثیه مدارس پیش بینی شده است …..

رئیس – تامل بفرمائید بقیة ماده قرائت نشده بود

(بشرح ذیل خوانده شد )

این مبلغ بجمع کل بودجه حاضر جاری ۱۳۰۵ وزارت معارف اضافه شده و از بابت صرفه جوئیهای ششماهه اول بودجه ۱۳۰۵ که برای تصویب بمجلس شورای ملی تقدیم شده است محسوب خواهد شد .

رئیس – (خطاب بآقای فهیمی ) حالا بفرمایند .

فهیمی – عرض کنم مخارجی که برای تعمیر مدارس و ابنیه آنها پیش بینی شده است البته خیلیبموقع است لیکن چیزی که هست غالباً در این قبیل مخارج بقدری ملاحظه صرفه جوئی میشود که بنده می بینم بالاخره هم خرج شده است و هم نتیجه نگرفته اند . در سایر قسمتها بنده اطلاع ندارم ولی یک قسمت که راجع بتعمیر مدارس قوچان است بنده آنرا خیلی غیر کافی میدانم . در قوچان پنج شش سال قبل یک مدرسه خود اهالی آنجا تاسیس کردند و ساختند و نصفه کاره مانده چند کلاس هم دارد دو سه سال قبل هم ادارة معارف هم در آن دست انداخت که باید تحت نظر دولت باشد و اهالی نباید مداخله کنند بنده خودم آن مدرسه را دیده ام غریب دو سه هزار تومان خرج تعمیر آنجاست که سالن بزرگ مدرسه را که برای کنفرانس است پوشیده و تعمیر کنند و سایر تعمیرات جزئی هم البته دارد و این مبلغ جزئی که در لایحه نوشته شده است کفایت کلیه تعمیرات آنجا را نمیکند یک پولی از کیسة دولت بیرون میرود مدرسه هم تعمیراتش کامل نمیشود . سال بعد هم خرابیهای خدیدی پیدا میشود و اگر ممکن باشد که آقای وزیر معارف یک اعتبار کافی برای آنجا پیشنهاد کنند و مقداری بر این مبلغ بیفزایند که طوری تعمیر شود که باین زودی خراب نشود و مردم راحت باشند خیلی بموقع خواهد بود زیرا حالا که بناست خرجی بکنند البته کامل باشد بهتر است که اقلاً چهل پنجاه نفر شاگرد بتوانند در آنجا تحصیل نمایند بعد هم اگر در سال آتیه تعمیرات مجدد لازم شد برای تعمیرات ظاهری آنجا ممکن است اعتباری از مجلس بخواهد.

شیروانی (مخبر ) – اینجا نماینده محترم قدری


لطفی فرمودند . برای اینکه بصورت ضمیمه لایحه مراجعه میفرمودند میدیدید که در تمام ایالات و ولایات قامی درشت تر از قلم تعمیر مدرسه قوچان ندارد مثلاً سمنان یکصدو سی تومان ، آذربایجان هزار تومان ، اصفهان هزار و دویست تومان ، برای مدرسة فردوسی و دولتی قوچان هزار و هفتصد و شصت و چهار تومان ، معهذا آقای فهیمی در این جا بی لطفی فرمودند ، چون بالاخره باید از روی تناسب محل و از روی احتیاجات محل و جمعیت محل یک تقسیماتی بشود . البته اگر بیش از این مبلغ ممکن بود بقوچان بدهند بهتر بود ولی حق قوچان در اینجا خیلی زیاد هم معین شده بود

رئیس – پیشنهاد آقای محمد ولی میرزا

(اینطور قرائت گردید )

در ماده دوم پیشنهاد میکنم فقرة اول پنجهزار تومان باشد

محمد ولی میرزا – بهمان دلیلی که آقای مخبر در جواب نمایندة محترم اظهار فرمودند و بنده هم کاملاً تصدیق دارم برای اینکه قوچان وقتی هزار هفتصد تومان برایش پیش بینی شود حقاً برای تمام آذربایجان خیلی بیشتر از این میزان و مبلغ باید در نظر گرفته شود علی ای حال یک مسئله را لازم دانستم بعرض برسانم و خاطر نمایندگان محترم را مستحضر نمایم و آن این است که برای کتابخانة دولتی تبریز بیست و پنج تومان معین شده این بیست وپنج تومان – نه فقط باین مصرف نخواهد رسید بلکه این را وزارت معارف ممکن است جزء صرفه جوئیها منظور بدارد زیرا کتابخانه که در تبریز تاسیس شده قریب هفت هشت سال است دائر است و با مساعدتهائی که از طرف اهالی و آقایان مختلفة آنجا شده دائر شده است و صورت خیلی خوبی دارد متاسفانه بنای کتابخانه قدری شکست خورده است اخیراً هم راپرت این قضیه را بوزارت معارف داده اند و تعمیرات آن را معین کرده و نقشة آن را هم فرستاده اند قریب دو هزار تومان تعمیرات ضروری آنجاست و الا کتابخانه از بین خواهد رفت و این بیست و پنج تومان اصلاً مفید نخواهد بود و کفایت تعمیرات آنجا را نمیکند دیگر اینکه در تبریز یک کلاس اکابری ایجاد شده است و بنده خوب اطلاع دارم و آنرا هم برای نرسیدن مخارج لازمه رئیس معارف عنقریب ناچار میشود بکلی تعطیل کند لذا بنده این پیشنهاد را کردم که در تقسیمات از برای آذربایجان لااقل پنج هزار تومان بنویسند زیرا بجهاتی که عرض کردم اگر بخواهد حد معتدل و متناسب را در نظر بگیرند پنجهزار تومان باین حوزه میرسد

مخبر – بنده تصور نمیکنم به پیشنهاد آقا بتوان رای گرفت زیرا وکیل نمیتواند پیشنهاد اضافة خرج کند

محمد ولی میرزا – اضافة خرج نیست

رئیس – آقای وزیر مالیه میتوانند با این اضافه خرج موافقت کنند ؟

وزیر مالیه – دقت میکنم بعد عرض میکنم

محمد ولی میرزا – بنده پیشنهاد خودم را مسترد میدارم مشروط بر اینکه این فقره برگردد بکمیسیون و در آنجا با نظر آقای وزیر مالیه اصلاحات بعمل آید

رئیس – این شرط سابقه ندارد . رای گرفته میشود بقابل توجه بودن این پیشنهاد ….

اصلاً نمیشود رای گرفت زیرا پیشنهاد اضافه خرج است

محمد ولی میرزا – اضافه خرج نیست

رئیس – هزار تومان نوشته شده شما پنجهزار تومان پیشنهاد کرده اید . در پیشنهاد اینطور نوشته اید .

پیشنهاد آقای حائری زاده قرائت میشود

(بمضمون ذیل قرائت شد )

بنده پیشنهاد میکنم پس از نمره ۱۹ نوشته شود شهر یزد

حائری زاده – یزد اسم یک ولایتی است که مشتمل بر بلوکات و قضباتست که یکی از آنها نائین است در دورة پیش برای تعمیر و مخارج اثاثیه مدرسه نائین محل حقوق


آقایان پیرنیا را تخصیص دادند اینجا که نوشته یزد ممکن است این اعتبار جزئی که در اینجا منظور شده باز برای آنجا مصرف شود از این جهه بنده این پیشنهاد را تقدیم کردم که فقط برای شهر یزد باشد زیرا ما برای نائین تصویب کرده ایم

وزیر معارف – بنده این پیشنهاد را قبول میکنم

رئیس – بجای یزد شهر یزد نوشته شود پیشنهاد آقای عدل :

بنده پیشنهاد میکنم در ماده دوم عبارت بیست و پنج هزار تومان تبدیل بدویست و پنجاه هزار قران شود

رئیس – آقای عدل

میرزا یوسف خان عدل – با اینکه بنده زیاد عقیده ندارم که در واحد نقود را ما قران قرار دهیم ولی چون دیدم در مادة اول واحد را قران قرار داده اند و نوشته اند بیست و هفت هزار و دویست و پنجاه قران و در مادة دوم واحد را تومان قرار داده اند از این جهت بنده پیشنهاد کردم که یا واحد هر دو را تومان قرار دهند یا قران که هر دو یک طور باشد

رئیس – در نتیجه و جمع تفاوت حاصل نمیشود بعلاوه پیشنهاد جنابعالی ممکن است تایید کند که واحد را قران بگیرند در صورتی که این مسئله هنوز رسماً تعیین نشده است ، آقای مخبر ؟

مخبر – این پیشنهاد را نمیشود قبول کرد زیرا همانطور که مقام ریاست هم بیان فرمودند هنوز تعیین نشده است که واحد پول ما چیست گاهی واحد را قران میگیرند و زمانی تومان باینجهت بنده نمیتوانم قبول کنم دیگر بسته بنظر مجلس است .

رئیس – چون در نتیجه و جمع اختلافاتی حاصل نمیشود بهتر این است که صرف نظر فرمایند

عدل – بسیار خوب مسترد میکنم

رئیس – پیشنهاد آقای فیروز آبادی

بنده پیشنهاد میکنم آنچه متعلق به تعمیرات میباشد بماند بجهت سال هزار سیصد و شش

رئیس – آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی – بنده قبلاً عرض کرده ام که در مسائلی که مربوط بمعارف است مخالف نیستم گرچه متاسفانه باینهمه تشکیلات معارفی در عرض این شصت هفتاد سال هنوز یک مهندس نداریم و باز اگر یک نفر مهندس میخواهیم مجبوریم از خارجه بیاوریم و باز هم باین خرجهائی که میشود بی نتیجه خواهد ماند حالا بنده از این قسمت صرف نظر میکنم و در اینموضوع عرض میکنم که حالا زمستان است و موقع تعمیر نیست و اگر حالا ده هزار تومان خرج کنند و بعد از زمستان سه هزار تومان کمانم این است که با آن سه هزار تومان بیشتر بتوان تعمیر کرد تا با این ده هزار تومان از این جهت بنده عقیده ام این است که این قسمت تعمیرات بماند برای سال آتیه و همینطور پیشنهاد کردم

وزیر معارف – این تعمیرات از هر کجا که رسیده است خود آقایان نمایندگان آن محل که آنجا تشریف دارند وطلعند که این مخارج از چه قرار است این مخارج یک چیزهای لازمی است از قبیل پی بندی و عوض کردن تیرو پوشاندن سقف که خود آقای فیروز آبادی هم تصدیق خواهند فرمود که اگر حالا نشود خسارت بیشتری متوجه دولت خواهد شد از این جهت هر طور هست باید این مخارج را نمود بعضی جاها بطوری که آقایانهم میدانند کاهگل مالی لازم دارد و بعضی جاها پی بندی و بعضی جاها عوض کردن تیر که اگر نشود اسباب خطر و ضرر خواهد بود این است که در این موقع این پیشنهاد شد بعلاوه این مبلغ جزئی و لازمی است برای تعمیرات خیلی جزئی و فوری اگر نشود اسباب زحمت خواهد بود و الا بنای جدیدی نیست که برای سال آتی بماند .

رئیس – رای گرفته میشود بقابل توجه بودن این


پیشنهاد آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند .

(معدودی قیام کردند )

رئیس – قابل توجه نشد پیشنهاد آقای حیدری :

این بنده پیشنهاد میکنم در صفحة نه عوض کردستان (مکری و سلدوز ) نوشته شود .

رئیس – آقای حیدری

علیخان حیدری – اینجا در دو جا نوشته شده است یکی در صفحه ۹ و یکی در صفحه ده اسمی از کردستان برده است در صفحه ده نوشته (کردستان مدرسة احمدیه و سقز )

این است که بنده پیشنهاد کردم صفحة نه را سلدوز نمایند .

رئیس – آقای یاسائی

یاسائی – در کمیسیون هم عرض کردم سلدوز جزء آذربایجان است و ما نمیتوانیم در این لایحه یک چیزهائی بگنجانیم که مخالف حدود ایالات باشد و نمی توانیم سلدوز را را بنویسیم که جزو کردستان باشد مکری جزء ایالات آذربایجان است وقتیکه گفتیم (آذربایجان )بدیهی است شامل سلدوز و ساوجبلاغ مکری و سایر نواحی آذربایجان هم خواهد شد کردستان مقصود سنندج است ما نمیتوانیم در تقسیمات ولایتی تصرف کنیم .

رئیس – تصور میکنم اگر دقت بفرمائید خود آقای حیدری تصدیق خواهند کرد که این دو موضوع است در صفحة نه که در کردستان نوشته شده است راجع بمخارج تعمیرات و نواقض اثاثیه مدارس آنجا است و در صفحة ده راجع به تعمیرات ابنیه متصرفی وزارت معارف است پس این اصولا دو موضوع است بنابراین نظریة آقای حیدری تامین است بدون اینکه محتاج برای باشیم بهر حال آقای مخبر چه میفرمایند ؟

مخبر – بسته بنظر مجلس است توضیحات کافی داده شد

رئیس – گمان میکنم باین پیشنهاد نشود رای گرفت

زیرا دو موضوع است

حیدری – پس میگیرم

رئیس – پیشنهاد آقای میرزا یدالله خان :

بنده پیشنهاد میکنم یک هزار تومان خرید اثاثیه برای مدرسة پیش آهنگی برای مدارس حومه طهران اختصاص داده شود .

رئیس – آقای میرزا یدالله خان

میرزا یدالله خان (نظامی) – متاسفانه در شور کلیات نوبت به بنده نرسیده و همینطور در ماده اول هم اجازه خواسته بودم باز نوبت به بنده نرسید و حالا ناچارم در قسمتی که پیشنهاد کرده ام مختصری از عرایض خود را بعرض برسانم مخصوصاً راجع بماده دو عرض میکنم در چهار فرسخی طهران بنده ورود کردم بیک قریه مخصوصاً اسم ده را هم میبرم که تصور نکنند که اغراق است . بقریه زرنا رسیدم آنجا دیدم یک نفر مامور از طرف حکومت کن دو روز است در قریه زرنا متوقف است – زرنا دهی است از بلوک غار و جزء ساوجبلاغ و شهریار هم نیست – علت پرسیدم اظهار کرد دو روز است که من از طرف حکومت کن و سولقان کاغذی آورده ام برای کدخدا و یک سواد دار در اینجا نیست که بتواند این کاغذ را بخواند . بنده در ذیل همان مراسله حکومت نوشتم خیلی متاسفم که دولت اینقدر اهمیت بمرکز طهران میدهد ولی به پشت دروازه طهران ابداً توجهی ندارد .

آقایان ! انصاف بدهید برای مدرسه پیش آهنگی هزار تومان معین میکنند ، برای اکابر که نمیدانم برای چه روزی است و در سر پیری چگونه انسان میتواند تحصیل کند مدرسه درست میکنند اما اطراف طهران ( بلوک غار ) دارای مدرسه نیست فقط یک مدرسه در حضرت عبدالعظیم هست . آقای وزیر مالیه فرمودند ( مرکز اهمیت دارد ) بنده در همان مرکز حرف دارم …..

رئیس – ماده ۶۳ نظامنامه اجازه نمیدهد که در


مرکز هم زیاد حرف بزنید . قدری مختصر تر بفرمائید

نظامی – بنابراین استدعا میکنم آقایان یک توجه و تفضلی باین بچه های رعیت بیچاره که بما پول میدهند و ما خرج میکنیم بفرمایند . مدرسه پیش آهنگی و فلانقدر لوازمات آن تصور نمیکنم اهمیتش بیش از اطفال این دهات اطراف شهر و پشت گوشمان باشد .

وزیر معارف – بنده یک کلمه میخواهم خدمت آقایان عرض کنم که هی میفرمایند مدرسه اکابر بنده نمیدانم . علت اینکه اطفال میتوانند تحصیل کنند و اکابر نمیتوانند چیست ؟ چه دلیل دارد که اکابر نباید تحصیل کنند کی آنها را محروم از تحصیل کرده است در کجا معین کرده اند که اگر کسی سنش از پانزده سال و بیست سال تجاوز کرد و خواست تحصیل کند محروم باشد بنده ندیدم همچو چیزی از مجلس شورای ملی گذشته باشد که اکابر محروم از تحصیل باشند البته بهمان درجه که اصاغر را میفرمایند بهمان درجه اکابر هم حق دارند تحصیل کنند . همه افراد این مملکت هستند ! طفل مال این مملکت است بزرگ هم مال این مملکت است نمیشود گفت بزرگ حق ندارد و خواهد مرد و بهمان درجه که برای اطفال مدارس لازم است برای اکابر هم لازم است منتهی اگر تا حالا براشان پیشنهاد نشده است این دال بر این نیست که آنها هم از این حق محروم باشند هر فرد ایرانی حق دارد که بگوید من میخواهم سواد داشته باشم و این حق او است که بخواهد و دولت هم باید مقابل محلهائی باز کند برای مردم هم برای اصاغر و هم برای اکابر و حالا هم شاید از ملل دیگر که آمده اند ما اگر بتوانیم باید کورهای خودمان را هم باسواد کنیم . هم بزرگ باید باسواد باشد هم بچه هم کور . اما این مسائل مسائل مصارفی است و مسائل مصارفی را هم در جای خودش و مسائل معارفی را در موقع خودش باید صحبت کرد مقصود بنده تذکر بود که میفرمایند مدرسة اکابر لازم نیست این چیز تازه ای نیست این یک حق مالی و حق تمام افراد مملکت است اکابر یک حقی دارد اصاغر هم یک حقی منتهی تا بحال شروع شده بود بمدارس اطفال و حالا هم برای بزرگها هم مدرسه تاسیس میشود که ادای حق آنها هم بشود .

بعضی از نمایندگان - پیشنهاد یک مرتبه دیگر قرائت شود .

(مجدداً قرائت شد )

رئیس – آقای مخبر

مخبر – بسته است بنظر مجلس

رئیس – تبدیل محل است رای گرفته میشود بقابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(اغلب نمایندگان قیام نمودند )

رئیس – قابل توجه شد پیشنهاد آقای بهبهانی بضمیمة مادة دوم ارجاع بکمیسیون میشود . آقایان موافقند چند دقیقه تنفس داده شود ؟

بعضی از نمایندگان – صحیح است

( در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشگیل گردید )

رئیس – آقای رفیع سوال داشتید .

حاج آقا رضا رفیع – قبل از اینکه داخل سوال از آقای وزیر مالیه بشوم میخواستم مسئله را بعرض مجلس برسانم . در چند روز قبل در ضمن سوال از وزیر داخله در باب فروش بنزین و سوخت محبوسین نظمیه یک سوء تفاهمی شده و بنده خیلی خوشنودم از این پیش آمد برای خاطر اینکه بنده میل داشتم یک موقعی پیدا کنم که از تشکیلات نظمیه شهر و از عملیات سرهنگ محمد خان در مجلس شورای ملی اظهار قدر دانی بکنم . عملیات ایشان خیلی خوب است مخصوصاً اشخاصی که ده بیست سال قبل را دیده اند میدانند عملیات این شخص در خدمتگذاری بامنیت مملکت چقدر قابل تقدیر است مخصوصاً در تشکیلات کمیساریاها و اشخاص خیلی خلیفی که برای ریاست کمیسریها در هر محل معین کرده اند و


بنده علاوه میکنم که آژانها هم خیلی اخلاقی هستند و بالاخره یک تشکیات خیلی صحیحی است سوال بنده از آقای معاون وزارت داخله برای این بود که بدانم ترتیبی برای فروش بنزین داده اند یا خیر ؟ گمان میکنم سوء تفاهم در جواب ایشان شده است اخیراً یک کاغذی از ایشان رسیده است که نظامنامه در دو سال قبل یرای مسئله بنزین تدوین یافته و مخصوصاً قبل از اینکه تذکر داده شود خودشان در این فکر بوده اند که یک ترتیبی در این کار بدهند و خیلی هم نظامنامه خوبی است در باب محبوسین نظمیه هم نظر بنده بوزارت داخله بود نه نظمیه . بنده میدانم که هر چه بنظمیه میدهند بمصرفش میرسد و خرج میشود خواستم بوزارت داخله بگویم شما در این موقع زمستان یک پیشنهادی بنمائید که اشخاصی ه حبسند و سوختی ندارند در زمستان و سرما در زحمت نباشند این بود که بعرض مجلس رساندم . عرض کنم سوال بنده از وزارت مالیه راجع بمالیات گیلان است و در چند جلسه قبل سوال کردم فرمودند چیزی بر خلاف قانون از آنها گرفته نمیشود اخیراً هم نماینده محترم فومن در یک ساعت قبل سوال کردند ولی موفق باخذ جوابی نشدند و ترتیب سوال این است خواهش میکنم آقا التفات بفرمایند و جواب سوال بنده را از روی قانون بدهند . قانون ممیزی در مجلس تدوین یافت و چندین دفعه اغلب آقایان اینجا فریاد زدند که بعضی جاها برای مالیه صرف ندارد عمل نمیکنند و اگر فائده دارد عمل میکند و حقیقه آن روز من متذکر نبودم و حالا میفهمم حق بجانب آقایان بوده است این قانون برای مملکت است و وقتی اهالی یک مملکت فریاد میکنند ما حاضریم از روی قانون بشما مالیات بدهیم وزارت مالیه حق ندارد بگوید من هنوز میل ندارم مطابق قانون رفتار کنم بالاخره مردم فریاد میزنند که آنچه مجلس امر کرده است ما همان را میخواهیم تادیه نمائیم !! امروز برنج در گیلان قیمت ندارد . پول نیست . باید بفروشند بتجار و مالیات بدهند و الا برنج در مازندران و گیلان قیمت ندارد برنجی که پوطی دوازده قران بود اوروز پوطی چهار قران است و یک پوط و دو پوط هم بیشتر نمی توانند بفروشند . هزار پوط و دو هزار پوط نمیتوانند بفروشند تاجر نمیخرد چون نمیتواند بفروشد مردم پول ندارند بالاخره مجبور هستند جنس بدهند وزارت مالیه میگوید جون من آن وقت جریبی بیست وپنچ قران میگرفتم حالا همان قدر جنس بمن بدهید اگر بنا باشد به تسعیر برنج آن روز امروز برنج بدهند هر چه زارع کاشته باید بدهد بوزارت مالیه تا این محل را پر کند بعضی شان هم آنقدر ندارد بنده نمیدانم به چه مناسبت ؟ بچه دلیل ؟ با اینکه مجلس میگوید مطابق قانون ، هیئت وزراء میگوید مطابق قانون ، آقای وزیر مالیه میگوید مطابق قانون ، مردم هم فریاد میکنند مطابق قانون ،بنده نمی دانم چه کسی قدرت دارد بالاتر و اعلیتر از مجلس شورای ملی و این جمع باشد ؟ بنده که نمیشناسم !! استدعا میکنم بمن جواب بدهند که بالاخره چه نتیجه حاصل شده تا ما با هم جواب بمردم بدهیم . این نمیشود !! آقا : ما بشما رای اعتماد دادیم برای اینکه مطابق قانون با مردم رفتار شود و بنده با تمام ارادتی که بشخص آقای وزیر مالیه و همچنین به اغلب اعضاء هیئت دولت دارم ولی وقتی میبینم مردم شاکیند وهم خواهم کرد از شما زیرا من یکنفر نیستم آقایان هم هستند جمعیت داریم این وضع بد وضعی است و خواهش میکنم با مردم از روی قانون رفتار شود

رئیس – آقای وزیر مالیه

وزیر مالیه – شاید آقایان تصور میفرمایند اگر همین قانون ممیزی بموقع اجرا گذارده شود بسهولت انجام میشود . این طور نیست این قانون البته تفاوتهائی در کار میدهد که مسلماً اسباب شکایاتی را فراهم میکند آن شکایتها اگر عادلانه باشد باید رفع شود و اگر غیر


عادلانه باشد بایستی بآنها حالی کرد که رفع شکایات بشود در مسئله مالیات عجالهً همین طور که آقای قائم مقام الملک فرمودند رعیت برنجش فروش نمیرود و در عسرت است اما از آنطرف هم مالیه مکلف است مالیات دولت را اخذ کند . در هر حال یک مصادماتی در این موضوع واقع شده و بنده تصور میکنم بهترین موضوع این است که این مسئله را در این دو روزه آقایان نمایندگان گیلان هر دو شان لطف بفرمایند بوزارت مالیه تشریف بیاورند بنده هم رئیس مسئول اینکار را میخواهم و یک مذاکراتی میکنم که اسباب آسایش مردم بشود و وزارت مالیه هم تکلیف خودش را بداند و تصور میکنم این بهترین وجهی باشد چون حالا اگر بنده بگویم مالیه تعدی نکرد یا شکایت آنها رفع شد یا نشد منجر بیک مقصودی نمیشود . پس در این دو سه روزه آقایان تشریف بیاورند و این کار را با حضور آنها رسیدگی میکنیم که اگر نواقص در کار است رفع شود و بطور عادلانه هم بتوانند قانون را اجراء کرده باشند

رئیس – آقای رفیع

حاج آقا رضا رفیع – عرض کنم بنده کوتاهی نکرده ام سه مرتبه بمالیه رفته ام و با ومعاون وزارت مالیه و سایرین قریب چهار ساعت پنجساعت حرف زدیم دیروز هم با کلنل ماک کرماک به تالگراف خانه رفتیم و با حضور ایشان مردم را خواستیم آقایان هم پیشکار مالیه را هرچه گفتیم که ما رفته ایم و اینطور قرار داده ایم شما بمامورین خودتان دستور بدهید که از روی قانون با مردم رفتار کنند بجائی نرسید . بنده عرض میکنم شما امر کنید و او را همراه کنید بنده از مستشار و کلنل ماک کراماک راضی هستم و همراهی کرده اند با فکر من مساعدت کرده اند ولی پیشکار مالیه رشت حرف اینها را قبول نکرد و گفت نظریات من این است و هیچ فائده هم ندارد حالا هر وقت میفرمائید بنده در وزارت مالیه حاضر شوم .

وزیر مالیه – روز چهارشنبه بنده حاضرم که آقا تشریف بیاورند و این کار حاتمه پیدا کند اجازه میفرمائید چند فقره لوایح است که تقدیم مجلس میکنم یکی راجع بمسئله گاو میری است که عجالتاً یک لایحع برای کمک بمالکین و رعایائیکه گاوشان مرده و باید گاو تدارک کنند تهیه شده که بعرض مجلس میرسد . یکی هم امتیازی است که حاج کاظم علی اصغر زاده کوزه کنانی برای سد رودخانه فاروب رمان خواسته است که بعرض مجلس میرسد یکی دیگر راجع بمطالبات کمپانی شنیدر کروزو است که از بیست سال باین طرف مانده و همه ساله اسباب زحمت میشود این را هم تقدیم میکنم که تکلیفش معلوم شود یکی حقوق دو سه نفر ازاتباع خارجه است که یک طلب جزئی دارند که بایستی بتصویب مجلس شورای ملی برسد و چون ماه آذر هم رو باختتام است استدعا میشود که لایحه دوازدهم که تقدیم شده است برای جلسه آتیه جزء دستور گذارده شود

رئیس – بکمیسیونهای مربوطه فرستاده میشود خبر کمیسیون قوانین راجع بمعافیت چای مطرح است

(بشرح آتی قرائت شد )

ماده واحده – زراعت جای در تمام مملکت ایران از بر داشت اولین محصول تا ده سال از تادیه مالیات معاف خواهد بود

رئیس – آقای رفیع

حاج آقا رضا رفیع – موافقم

غلامحسین میرزا

غلامحسین میرزا – موافقم

رئیس – آقای دادگر

میرزا حسین خان دادگر – موافقم

رئیس – آقای افشار

میرزا رضا خان افشار – موافقم

رئیس – مخالفی ندارد ؟

گفتند خیر


رئیس – رای گرفته میشود باین ماده با ورقه .

(اخذ آراء شروع شد )

رئیس – اخذ اوراق رای تمام شد

(تعداد آراء بعمل آمده ۸۹ ورقه سفید تعداد شد )

رئیس – عدة حضار نود ، با کثریت هشتاد و نه رای تصویب شد خبر دیگر کمیسیون قوانین مالیه راجع به معافیت ساروج و گچ و آهک از گمرک مطرح است

(بشرح آتی قرائت شد )

مادة واحده – در اصلاح بند هفتم از مادة اول قانون ۱۹ بهمن ۱۳۰۴ راجع بالغاء باج راه بوزارت مالیه اجازه داده میشود که ساروج و گچ و آهک را که از مملکت خارج میشود از تادیه مالیات راه معاف دارد

رئیس – آقای بامداد

میرزا محمد علیخان بامداد – موافقم

رئیس – آقای رفیع

حاج آقا رضا رفیع – موافقم

رئیس – آقای زوار

حاج اسدالله زوار – موافقم

رئیس – مخالفی ندارد ؟

محمد ولی میرزا – بنده مخالفم

رئیس – بفرمائید

محمد ولی میرزا – با وجود اینکه در شور اول بنده عرایض و نظریات خودم را در موضوع صادرات بعرض رساندم و راجع بمعافیت آنها عرض کردم حالا هم راجع بخروج مواد مندرجه در لایحه از حضور آقای وزیر مالیه استفاده میکنم که تذکر بدهم تحمیلی که بصادرات ما بعنوان عوارض شده است باید تجدید نظری در آنها بشود . چنانچه در چند روز قبل با اطلاع نمایندة مالیه و نظر گمرکیک طرحی قانونی راجع بیکی از آنها نمایندة محترم آقای فرشی تقدیم کردند از اینها بسیار است ولی آن راجع بواردات بود که طرف احتیاج عمومی بود و همین طور بطور کلی بعقیدة بنده باید صادراتیکه از مملکت ما خارج میشود بهیچوجه تحمیلی بآنها وارد نشود . من جمله مسئلة فرش است . مسئلة خشگه بار است که فوق العاده بر اینها تحمیلات میشود و بنده انتظار دارم هر چه زودتر تجدید نظری بکنند و یک پیشنهادی بمجلس تقدیم نمایند که این ماده که سابق وضع شده است اصلاح شود

یکنفر از نمایندگان – آقا که مخالف نبودند

رئیس – پیشنهاد آقای دکتر طاهری

(بشرح آتی قرائت شد )

پیشنهاد میکنم بعد کلمه آهک اضافه شود و سنگ و ساختمان و سنگ طاحونه و آجر

رئیس – آقای طاهری

دکتر طاهری – بنده هم معتقد بودم کلیه صادرات از باج راه و مالیات جدید در مقدمه این خبر ذکر شده و مالیه وعده داده است که در اصرع وقت لایحه تهیه نمایند لهذا بنده باین پیشنهاد اکتفا کردم و عقیده ام این است که چون سنگ ساختمان و سنگ طا حونه و آجر جزء اشیاء کم قیمت است و در این ردیف است لهذا پیشنهاد کردم اینها را هم ضمیمه کنند و گمان میکنم آقای مخبر هم قبول بفرمایند

(فهیمی – (مخبر کمیسیون قوانیم مالیه ) – آقای طاهری تایید کردند نظر کمیسیون را زیرا این موضوع در کمیسیون با نماینده مالیه مذاکره شد و کاملاً هم موافق بودند که قبول شود . این است که بنده همک پیشنهاد آقای دکتر طاهری را با عرض تشکر قبول میکنم و استدعا میکنم ضمیمه ماده شود

رئیس – آقای رئیس مالیه موافقند ؟

وزیر مالیه – در اینموضوع یک چیزهائی در صورت


گمرکی نوشته شد که معف باشند و اینهائیکه اظهار فرمودند بنده نمیدانم در آن صورت هست یا نه ؟ اگر باشد موافقت میکنم که اینها هم از گمرک معاف باشند

میرزا حسینخان دادگر – بفرمائید مجدداً قرائت کنند مجدداً پیشنهاد آقای دکتر طاهری بشرح سابق خوانده شد

وزیر مالیه – سنگ ساختمان را بنده نمیدانم شاید قیمتی باشد که نشود در اینجا داخل کرد . مثلاً شاید سنگ ساختمان سنگ سماق باشد یا مرمر باشد ولی سنگ آسیا و آجر را موافقت میکنم که از حقوق گمرکی معاف باشند

مخبر – عرض میشود که سنگ مرمر بهمان ترتیبی که آقایان هم اظهار فرمودند جزو صادرات مملکت است نباید ازش چیزی گرفته شود در قانون مالیات راه هم بطور کلی نوشته شده از اشیائیکه اسم برده نشده یک من ده شاهی اخذ شود و یک تبصره هم دارد که از اجناسی که قیمت آنها از یکمن چهار قران کمتر است و اسم برده نشده یکمن دو شاهی و از صادراتیکه کمتر از یکمن سی شاهی ارزش دارد یکمن شاهی گرفته میشود بنابراین سنگ مرمر را بهر ترتیب هم که حساب کنید و بیش از یک من سی شاهی هم که قیمت بگذارید منی دو شاهی باید گرفته شود و این چیز زیادی نیست و هیچ فایده ندارد بعلاوه مقصود از سنگ ساختمان که پیشنهاد شده است که یک چیزهائی و لوازماتی را با سنگ مرمر بسازند و خارج کنند و اسم سنگ ساختمان را رویش بگذارند . خیر . اینها جزء اشیاء مستعمله محسوب میشود و مالیات علیحده برایش معین شده ولی مقصود از سنگ ساختمان سنگهائی است که برای بنا و پی و غیره لازم میشود یکی هم سنگ طاحونه است آجر است و اینها حقیقه چیز قابلی هم نیست که از آنها مالیاتی گرفته شود و بهتر این است همانطوریکه در کمیسیون قوانین مالیه هم مذاکره شد و توافق نظر بود ایشان هم موافقت فرایند که اینها هم ضمیمه شود و از مالیات معاف باشند

وزیر مالیه – بنده راجع بسنگ ساختمان نمیتوام موافقت بکنم لیکن برای سنگ آسیا و سنگ هائیکه برای بنا استعمال میشود میتوانم موافقت کنم چون راجع بسنگ ساختمان شاید فردا یک کسی یک لوازمی را با سنگ های خیلی قیمتی بسازد و بخواهد بخارج ببرد آنوقت اسباب زحمت مالیه میشود این است که بنده تصور میکنم در این مورد نمیشود موافقت کرد

رئیس – آقای طاهری

دکتر طاهری – مقصود از سنگ های ساختمان سنگ هائی است که برای بنا مصرف دارد اگر کلمة بنائی اضافه شود رفع شبهة ایشان میشود که اضافه میکنم و اگر باز مورد تردید است که قسمت سنگ ساختمان را پس میگیریم.

رئیس – بنده گمان میکنم در اینجا حق با آقای وزیر مالیه باشد زیرا سنگ هائیکه برای ساختمان استعمال میشود سنگ سماق است سنگ مرمر است که برای هزاره بناء استعمال میشود علی ای حال چون محل اختلاف شده باید رای بگیریم بقابل توجه بودنش ….

طاهری – قسمت سنگ ساختمان را مسترد میکنم

رئیس – پس سنگ آسیا و آجر میماند نسبت باین قسمت مخالفی نیست ؟

(گفتند خیر )

رئیس – رای میگیریم بمادة واحده با اضافه این دو کلمه . با ورقه

(اخذ آراء بعمل آمد )

رئیس – اخذ اوراق رای تمام شد .

آقایان امیر تیمور کلالی و نگهبان اوراق آراء را تعداد و ۸۱ ورقه سفید شماره شد )

رئیس – عده حضار هشتاد و نه . با کثریت هشتاد و یک رای تصویب شد.


خبر کمیسیون بودجه راجع بشهریه پسر مرحوم بهادرالسلطنه مطرح است ماده واحده قرائت میشود :

ماده واحده – وزارتمالیه مجاز است ماهی پانزده تومان شهریه از محل حقوق مرحوم بهادرالسلطنه در باره حسنخان پسر بزرگ آنمرحوم که در راه خدمت به دولت کتفش معیوب گردیده برقرار نموده و مادالام العمز ار محل شهریه و مستمریات بپردازد .

رئیس – آقای فیروزآبادی

فیروز آبادی – بنده اولا عرض میکنم کمال موافقت را دارم که هر کسی در مملکت فقیر و پریشان است به او از یک راهی مشروعی اعانه و اعاشه بدهند و به او کمک کنند ولی در اینجا نمیتوانم موافقت کنم و رای بدهم که از یک مردم فقیر وجهی گرفته شود و به دیگران به عنوان شهریه دا ده شود علاوه براین اگر بنا باشد این مسئله در مجلس شیوه ای پیدا کند . هر روز یک شخصی یک پیشنهادی میدهد به وزارتخانه و وزارتخانه به مجلس پیشنهاد میکند و تقاضای شهریه میکند و مجلس هم یا قبول میکند یا رد میکند . اگر قبول کند از روی چه قانونی از برای صلاح مملکت از روی قانون مذهب . از روی چه قانونی ؟ اگر هم رد کند به محظورات می افتند . پس بنده به این ملاحظات با این قبیل پیشنهادات مخالف هستم مگر موقع خیلی ضرورت پیدا کند و چاره ای نباشد .

شیروانی (مخبر کمیسیون بودجه) – اتفاقاً راجع به موضوع شهریه ها بنده هم با آقای فیروز آبادی هم عقیده هستم لیکن موضوع این شهریه این است که یک نفر در راه خدمت به دولت به انجام وظیفه یک قسمت از بدنش ناقص شده که امروز قادر به کار و اعاشه نیست البته ممکن است در توی کوچه هم یک اشخاصی بیفتند و دست و پایشان بشکند و اقلاً ممکن است ایراد کنند که به او هم باید شهریه داد ولی در این مورد اینطور نیست و بلاخره این شخص مستخدم دولت بوده است.

ما هم اینجا نشسته ایم و از نقطه نظر وظیفه ای که داریم در دخل و خرج مملکت ملاحظه می کنیم چیزهایی را که لازم است تصویب میکنیم و چیزهای غیر لازم را رد میکنیم و این مستخدمی که در راه انجام وظیفه اعضایش ناقص شده وقادر نیست که رود شغل دیگری پیدا کند این جزئی حقوق را البته آقا هم موافقت می فرمایند چون یک قلم درشتی هم نیست که بگوئیم کم کنیم . خیر یک شهریه جزئی است برای یک شخص که هیچ وسیله برای اعاشه ندارد .

رئیس – رای گرفته میشود به ماده واحده با ورقه اخذ آرا ء بعمل آمد.

رئیس – اخذ اوراق رای تمام شد.

(اوراق آراء تعداد و ترتیب ذیل نتیجه حاصل شد)

ورقه سفید علامت قبول (۵۱) ورقه کبودعلامت رد(۲) .

رئیس – عده حضار هشتادو نه با اکثریت پنجاه و یک رای تصویب شد نسبت به قانون معافیت چای در اوراق رائی که اخذ شده است معلوم مشود آقای جهانشاهی بجای یک ورقه دو ورقه داده اند بنابراین از هشتادو نه رای که اعلام شد یک رای کسر میشود عده از آقایان تقاضای ختم جلسه را کرده اند جمعی از نمایندگان صحیح است.

رئیس – جلسه آتیه روز سه شنبه سه ساعت قبل از ظهر – چیزهایی که مهم است و حاضر برای دستور است اولا خبر کمیسیون بودجه راجع بفروش خالصیاتبعد هم خبرکمیسیون بودجه راجع به اعتبار پردئاخت حقوق منتظرین خدمت

وزیر مالیه –استدعا کرده بودم خبر کمیسیون بودجه راجع به چهار دوازدهم هم برای جلسه آتیه جزء دستور شود.

رئیس – بسیار خوب اگر حاضر شد ممکن است

( مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد)


قانون

معافیت زراعت چای از تادیه مالیات

مصوب ۲۷ آذر ماه ۱۳۰۵ شمسی

ماده واحده – زراعت چای در تمام مملکت ایران از برداشت اولین محصول تا ده سال از تادیه مالیات معاف خواهد بود.

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه بیست وهفتم آذر ماه یکهزار و سیصدو پنج شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید

رئیس – مجلس شورای ملی : سید محمد تدین


قانون

معافیت ساروج و گچ آهک از تادیه مالیات راه

مصوب ۲۷ آذر ماه ۱۳۰۵ شمسی

ماده واحده – در اصلاح بند هفتم از ماده اول قانون ۱۹ بهمن ۱۳۰۴ راجع به الغاء باج راه به اداره مالیه اجازه داده میشود که ساروج و گچ و آهک و سنگ طاحونه و آجر را که از مملکت خارج میشود از تادیه مالیات راه معاف دارد.

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه بیست و هفتم آذر ماه یکهزارو سیصدو پنج شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس – مجلس شورای ملی : سید محمد تدین



قانون

اجاره پرداخت پانزده تومان شهریه درباره حسنخان پسر مرحوم بهادرالسلطنه

مصوب ۲۷ آذر ماه ۱۳۰۵ شمسی

ماده واحده – وزارتمالیهع مجاز است ماهی پانزده تومان شهریه از محل حقوق مرحوم بهادرالسلطنه درباره حسنخان پسر بزرگ آنمرحوم که در راه خدمت به دولت کتفش معیوب گردیده برقرار نموده و مادام العمر از محل شهریه و مستمریات بپردازد.

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه بیست و هفتم آذر ماه یکهزارو سیصدو پنج شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس – مجلس شورای ملی : سید محمد تدین