مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ آذر (قوس) ۱۳۰۱ نشست ۱۹۱
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ آذر (قوس) ۱۳۰۱ نشست ۱۹۱
جلسه ۱۹۱
صورت مشروح مجلس سه شنبه بیست و هفتم قوس ۱۳۰۱ مطابق بیست و نهم ربیعالثانی ۱۳۴۱
مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید.
(صورت جلسه یوم شنبه بیست و چهارم قوس را آقای امیر ناصر قرائت نمودند)
رئیس- گویا صورت جلسه ایرادی نداشته باشد.
آقای شیخالاسلام اصفهانی (اجازه)
شیخالاسلام - بنده میخواهم در باب منع زراعت تریاک چند کلمه به عرض آقایان برسانم زیرا این مطلب فوق العاده مهم است. در سالهای متوسطه معادل پانزده کرور تومان تریاک از مملکت ایران خارج میشود فقط یک اصفهان در سالهای متوسطه صد و شصت هزار من تریاک دارد که فیمابین پنج هزار الی ده هزار من آن به مصرف داخله میرسد و یکصد و پنجاه هزار من آنرا به خارجه حمل میکنند. و به همین جهت همیشه صادرات و واردات اصفهان تکافو دارد و این کسر هفتاد یا هشتاد کرور مال جاهای دیگر مخصوصاً مرکز است. اخیراً تلگرافی از اتحادیه تجار اصفهان رسیده است که در نهایت وحشت و اضطراب بواسطه اعلانی بوده است که در روزنامههای محلی دیده میشود که در چهارم قوس در تحت نمره ۱۰۴ وزارت مالیه یک اعلانی منتشر نموده که بنده آنرا به دقت خواندم و از آن اعلان معلوم نمیشود که دولت یا وزارت مالیه در باب منع زراعت تریاک تصمیمی اتخاذ کرده باشند. مضامین آن اعلان به نصیحت و اندرز بیشتر شباهت دارد تا به حکم ولی در بعضی جاها مأمورین دولت زارعین زراعت تریاک را از زراعت منع میکردهاند. این اولین زحمتی است که از جامعه ملل متوجه ایران مظلوم شده است. بنده پیشنهاد میکنم که از طرف مجلس شرحی به دولت نوشته شود. اولاً سئوال شود از طرح و نقشه که در این باب در نظر گرفتهاند و ثانیاً یادآور شوند که در یک همچو مطلب مهمی نباید بدون مراجعه به مجلس شورای ملی اقدام شود. (پیشنهاد آقای شیخالاسلام به مضمون ذیل قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
بنده پیشنهاد میکنم شرحی از مجلس به دولت نوشته شود که نقشه و طرحی که در باب منع زراعت تریاک در نظر گرفتهاند به مجلس اطلاع بدهند و ضمناً یادآوری بشود که بدون مراجعه به مجلس اقدام در این کار مهم نکنند. (شیخالاسلام اصفهانی)
رئیس- آقای مدرس (اجازه)
مدرس- در این پیشنهاد یک لفظ (جهت) هم لازم دارد زیرا اگر لفظ جهت را نداشته باشد اینطور می نمایاند که ما اصل مسئله را تصویب کردهایم. لازم است هم نقشه و هم جهت نوشته شود.
رئیس- آقای حائریزاده (اجازه)
حائریزاده- راجع به منع زراعت تریاک در جرائد مخصوصاً در اخبار خارجه مدتی است مینویسند که مجمع اتفاق ملل راجع به تریاک تصمیمی گرفتهاند که زراعت و تجارت را موقوف کنند و دولت ایران هم مدتی است در تعقیب آن تصمیم گرفته که در ایران زراعت تریاک را محدود کند. ولی راجع به تصمیم مجمع اتفاق ملل ما مدارک و اسناد صحیحی نداریم و لابد دولت مدارکی در دست دارد و بنده خواستم این را عرض کنم که اگر بنا باشد دولت از تجارت تریاک ممانعت کند لازم است که تا اول بهار زراعت تریاک را منع کند و یک ترتیبی نباشد که رعایای بدبخت تریاک را بکارند و بعد تجارت آن منع شود و اسباب خسارت آنها فراهم آید باید زودتر تکلیف این مسئله را دولت معین نموده و به مجلس اطلاع بدهد که تا اول بهار تکلیف مردم معین شود.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله- راجع به زراعت و تجارت تریاک اساساً اگر تمام دنیا موفق شوند به منع زراعت و تجارت تریاک در حقیقت خدمت بزرگی به عالم بشریت شده است ولی اگر بنا باشد زراعت و تجارت تریاک ایران بخصوص ممنوع باشد و سایر ملل هم زراعت و هم تجارت کنند تصور نمیکنم این مسئله را هیچ ایرانی بپذیرد ولی هر قدمی که تمام عالم برداشتند ایران هم مجبور است همان قدم را بردارد آنوقت پانزده کرور که سهل است اگر صد کرور هم از این راه صدمه و خسارت به مملکت وارد بیاید برای حفظ نفوس و حفظ عوالم بشریت اهمیتی ندارد که هم زراعت و هم تجارت تریاک را ممنوع کنند و اگر بنا باشد که زراعت تریاک در سایر نقاط عالم معمول باشد مثلاًٌ در هندوستان تریاک را بکارند و به لندن حمل کنند ولی به ما بگویند شما زراعت و تجارت تریاک را ممنوع بدارید، ما نباید زیر بار برویم و البته دولت هم بدون اطلاع مجلس نباید مبادرت به چنین امری نماید و همان طوری که آقای شیخالاسلام پیشنهاد کردند باید به دولت نوشته شود که راجع به این مسئله بدون اطلاع مجلس اقدامی ننمایند.
(جمعی گفتند مذاکرات کافی است)
رئیس- رأی میگیریم به پیشنهاد آقای شیخالاسلام.
آقایانی که پیشنهاد ایشان را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد.
راپُرت شعبه اول راجع به نمایندگی بوشهر مطرح است.
امینالتجار مخبر شعبه- بنده در جلسه قبل در آخر جلسه که اعتبارنامه نماینده بوشهر مطرح شد حاضر نبودم که فرمایشات آقای حاج میرزا مرتضی را بشنوم و جواب عرض کنم ولی مطابق صورت جلسه که امروزه خوانده شد مفاد فرمایشات ایشان راجع به عدم کفایت سن پور رضا بود و گویا ایراد دیگری نداشتند. بنده قبل از اینکه داخل اسناد و مدارکی بشوم که کفایت سن پور رضا را ثابت میکند بشوم، مقدمتاً لازم می دانم علت این اختلاف و پیش آمد را به عرض آقایان برسانم. البته آقایان از موفقیت بوشهر در زمان جنگ بین المللی اطلاع دارند و می دانند چه تضییقات و فشارهایی بر اهالی بوشهر وارد آمد و تجارتخانه بهبهانی که اقوام پور رضا باشند بواسطه تجارت فوق العادهای که دارند مجبور بودند در مقابل هر فشاری سکوت کرده و تحمل کنند ولی پور رضا در آن موقع شاید آن اندازه بردباری نکرده برخلاف رویه و مشی جد خودش یک احساسات وطن خواهانه بروز داده و کارهائی کرده که سبب عدم رضایت جدش شده است. بعد که مسئله انتخابات پیش میآید برای آنکه در آن موقع با سیاست پور رضا موافقت نداشتهاند به این جهت مخالف با انتخاب شدن او میشوند و حاج محمد باقر عموی او علناً با او مخالفت میکرده است و مخصوصاً در جواب سئوال وزارت داخله و مجلس حکومت بوشهر مینویسد که به کرات عموی پور رضا پیش من میآمد و اصرار داشت که من ممانعت کنم که پور رضا داخل در امر انتخابات بشود. حالا هیئت نظار چه منظوری داشتهاند خیلی حرفها در اطراف این مسئله گفته میشود و بالاخره با اینکه هیچ شکایتی راجع به عدم کفایت سن پور رضا به هیئت نظار نرسیده است بدون هیچ دلیل و مدرکی اعضاء انجمن نظار مینویسند چون سن پور رضا کافی نبود اعتبارنامه او رد شد و اعتبارنامه به آقا شیخ عبدالکریم داده شد ولی به موجب این ورقه که بنظر آقایان می رسانم عموم اهالی بوشهر از علماء و تجار که بنده اسامی آنها را جداگانه نوشتهام در این ورقه نوشتهاند که سن پور رضا برای وکالت کافی است.
محمد هاشم میرزا- مفاد آن ورقه را بخوانید که ما هم مستحضر شویم.
حاج امینالتجار- این سئوالی است که پور رضا از علماء و محترمین بوشهر نموده که بنده میخوانم.
حضور مبارک جنابان مستطابان شریعتمداران حجج الاسلام بوشهر دامت برکاتهم و جنابان آقایان محترمین اهالی بوشهر زید مجدهم مسئلت مینمایم که هر گاه سن بنده مقتضی وکالت میباشد که از طرف اهالی بوشهر به تهران بروم بطوریکه اهالی بوشهر انتخابم کردهاند مرحمت فرموده تصدیق خودتان را مرقوم فرمائید.
در جواب این سئوال آقا سید محمد کاظم نام مینویسد:
الحق والانصاف جناب آقا محمود مزبور سناً و علماً شایسته وکالت مجلس شورای ملی میباشد.
یک نفر دیگر مینویسد:
بلی سن جنابعالی که آقا محمود حاج رضا هستید مقتضی وکالت مجلس مقدس است. امضاء تقی الحسینی و همچنین عده دیگر شهادت بر کفایت سن پور رضا دادهاند مثلاً این سئوالی است که پور رضا از آقای آقا شیخ علی دشتی نموده که میخوانم:
حضور مبارک حضرت مستطاب مخبر الاسلام و مسلمین آیت الله فیالعالمین آقای آقا شیخ علی محمد علی دشتی دامت برکاته. عرضه میدارد در خصوص انتخاب بنده از برای وکالت مجلس شورای ملی آیا حضرت مستطاب عالی از روی علم عدم اقتضای سن بنده را مرقوم فرمودهاند یا از روی شهادت شهود چون حضرت مستطاب عالی رئیس مجلس نظارت انتخابات بودید مستدعی هستم مرقوم فرمائید آیا عدم اقتضای سن بنده از برای وکالت تهران از روی چه مأخذ بوده است. در جواب مینویسد:
بسم الله تعالی! امضای داعی در عدم اقتضای سن جنابعالی از برای وکالت از روی شهرت در السنه و افواه و رأی و اظهار سایر نظار بوده واِلا داعی علمی در این باب نداشتهام. این هم مُهر و امضای ایشان و بعضی اشخاص دیگر از قبیل اعلم المهدی و هم آقای حاج محمد حسین دشتی و آقا شیخ ابوتراب و حاج علی اکبر شیرازی و آقا محمد حسین بهبهانی هستند که کفایت سن پور رضا را تصدیق کردهاند بعلاوه در مملکتی که سجل احوال نیست و سن اشخاص را نمیتوان از روی سند و مدرکی معلوم کرد همان اظهار خود شخص و خیلی که اهمیت پیدا کند تصدیق پدر برای تشخیص سن کافی است که پدر پور رضا تلگرافاً تصدیق به کفایت سن پور رضا را نموده و این مسئله هم که اظهار خود شخص برای کفایت سن باشد در مجلس سابقه دارد و مخصوصاً در ابتدای این دوره من بخوبی در خاطرم میباشد یک صورتی از طرف اداره مباشرت آوردند و سن فرد فرد آقایان را سئوال کردند و هر کسی هر قدر میل داشت گفت و همان ورقه برای دورههای بعد هم مدرک خواهد بود و هیچ نپرسیدند که به چه دلیلی شما سی یا چهل سال دارید. در مملکتی که سجل احوال نیست گمان میکنم اظهار نمودن شخص سندیت داشته باشد بعلاوه این تلگرافی است که در جواب تلگراف وزارت داخله حکومت بنادر کرده که میخواهم. مقام منیع وزارت جلیله داخله- تلگراف ۳۲۳۵ مورخه یازدهم قوس زیارت و بطوری که دوسیه انتخابات بوشهر حاکی است انجمن نظار موافق قانون انتخابات وکالت پور رضا را رد کردهاند به این جهت که سنش را کمتر از آن سنی که قانون معین میکند تعیین کردهاند در این جا سجل احوالی نیست که بنده از روی آن مدرک سن مشارالیه را تعیین کنم حاجی رضای پدرش در بمبئی سایر خانواده در بوشهرند خود پور رضا تصدیق خانواده را در قلت سن مبتنی بر اغراض دیگر می داند در هر حال انجمن نظار از معتمدین این شهر هستند و آنها آقای آقا شیخ عبدالکریم را قانوناً حق نمایندگی دانسته و تصدیق کردهاند ۲۷ قوس ۱۲۷۲۸ مشارالیه وزارت داخله در جواب مجلس مینویسد که بنده آن را میخوانم.
ریاست محترم مجلس مقدس شورای ملی.
بر طبق مرقومه رفیعه ۲۷۲۸ راجع به اظهارات آقای پور رضا به حکومت بنادر تلگرافاً مراجعه و توضیحات خواسته شد. اینک جوابی رسیده است که سواد آن از نظر محترم عالی خواهد گذشت و همان تلگرافی بود که برای آقایان خواندم و دیگر یک تلگرافی است که پدر پور رضا نموده و برای آقایان میخوانم از این تلگراف علاوه بر تصدیق پدر پور رضا چندین چیز معلوم میشود.
اولاً این که حاج محمد رضا در گفتن سن پسرش توقف داشته و سبب این بوده است که بواسطه علت مزاج عازم هندوستان بوده است و راضی نبوده در آن موقع پسرش از بوشهر به تهران بیاید.
ثانیاً مینویسد من مخالفتی با وکالت او ندارم و این مسئله می رساند که سابقاً پدر یا جد او مخالف بودهاند و حالا دیگر مخالفتی ندارند. اینها مدارکی بود که راجع به کفایت سن پور رضا در شعبه هم عرضی کرده بودم و حالا هم به عرض آقایان رساندم و تصور نمیکنم دیگر مدرکی برای اثبات کفایت سن پور رضا لازم باشد. در خاتمه هم عرض میکنم یک جوابی که در تمام مدت عمرش از هیچگونه خدمات و فداکاری فروگذار نکرده حالا هم از بوشهر به این امید آمده است که در این جا مشغول خدمتگذاری باشد تصور نمیکنم مخالفت با او محسناتی داشته باشد و البته باید با یک همچو جوان حساسی موافقت نمود.
رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)
حاج میرزا مرتضی- آقای مخبر یک مسائلی بیان فرمودند که حقیقتاً قدری تعجب آور است مثلاً فرمودند در موقعی که انتخاب بوشهر شروع شده است بواسطه نفوذ انگلیسها در آن جا ...
مخبر- عرض کردم در موقع جنگ بین المللی
حاج میرزا مرتضی- بسیار خوب در موقع جنگ بین المللی پور رضا و جمعی دیگر بواسطه اینکه پور رضا بر خلاف ریاست آنها رفتار کرده است مخالف با انتخاب شدن او شدند و به این واسطه هیئت نظار او را رد کردهاند بنده عرض میکنم اگر به این ترتیب باشد باید آقای کازرونی به طریق اولی انتخاب نشوند زیرا ایشان بیشتر مخالف داشتهاند و یکی دیگر از مدارکی که برای انتخاب کفایت سن پور رضا ارائه دادند استشهادی بود که از اهالی بوشهر استشهاد نموده بودند و بنده عرض میکنم که اطلاعات اهالی بوشهر هیچوقت به اندازه اطلاعات پدر و جد پور رضا نیست زیرا ممکن است اهالی به سن یک نفر علم نداشته باشند ولی پدر و جد آن شخص کاملاً مطلع اند بعلاوه اینکه فرمودند رئیس انجمن نظار کفایت سن پور رضا را تصدیق کرده است اینطور نیست آقای پور رضا یک سئوالی از رئیس انجمن نظار کرده بودند که آیا اطلاعی که راجع به سن من دارید اطلاع خصوصی است یا اینکه از دیگران شنیدهاید ایشان هم در جواب نوشتهاند از دیگران شنیدهام. و این مسئله هم بدیهی است که علم یک شخص خارجی در موضوع سن یک نفر البته از استماعات پیدا میشود زیرا کسی علم غیب ندارد بعلاوه انجمن نظار که از معتمدین محل انتخاب میشوند آنها مأمورند که سن منتخبین را از اهالی محل و خانواده شخص منتخب تحقیق کنند واِلا اظهار خود شخص که سن من فلانقدر است کفایت نمیکند و اگر این ترتیب باشد بکلی آن شرطی که در قانون انتخابات قید شده است که سن منتخب کمتر از سی سال و بیشتر از هفتاد سال نباشد بهیچوجه موضوع پیدا نمیکند زیرا از هر کس بپرسند که سن تو چقدر است اگر کمتر از سی سال باشد میگوید سی سال و اگر بیشتر از هفتاد سال باشد میگوید مثلاً ۶۰ سال و به این ترتیب نمیشود باید حتماً تحقیق کنند و بعلاوه تلگرافاتی که علماء شیراز از برازجان مخابره نمودهاند و الآن هم در دوسیه هست ثابت میکند که سن پور رضا برای وکالت کافی نیست و تصور میکنم بعد از آن تلگرافات و تصدیق پدر و جد پور رضا در عدم کفایت سن او دیگر محتاج نباشیم که بگوئیم سن او چقدر است. اما اینکه فرمودند پور رضا از بوشهر به این جا آمده است به این امید و بد است اگر ما او را رد کنیم بلی این حرف از نقطه نظر اخلاقی حرف صحیحی است ولی به نظامنامه و قانون انتخابات نیست و خیلی اشخاص ممکن است زحمت بکشند و از راههای دور مسافرت نموده این جا بیایند پس باید ما بگوئیم اگر وکالت آنها را رد کنیم خوب نیست؟ اینکه نمیشود. بلی آقای پور رضا شخص وطنخواه و صحیح العمل و کافی میباشد و کسی هم در این موضوع عرضی ندارد ولی چون سن ایشان کم است انشاءالله برای دورههای بعد که سن ایشان مقتضی شد وکیل خواهند شد و نسبت به مملکت هم خدمت خواهند کرد ولی وطن خواهی دلیل بلوغ سن نمیشود و از این نظر که فلان شخص وطنخواه است ما نباید قانون انتخابات را نقض کنیم و به موجب اسناد و مدارکی که در جلسه قبل ارائه دادم سن ایشان برای وکالت کافی نیست و انجمن نظار هم که معتمدین اهالی بوشهر بودهاند ایشان را رد کردهاند و وکالت آقای کازرونی هم دلیل قاطعی است بر صحت عمل اعضاء انجمن نظار و به این حرف هم که شخصی بگوید پدر من به ملاحظاتی نمی خواسته است من داخل در سیاست شوم ما نمیتوانیم رأی انجمن نظار را باطل کنیم. بعلاوه در شعبه اعتبارنامه آقای آقا شیخ عبدالکریم به اکثریت ۵ رأی در مقابل چهار رأی رد و ۲ رأی امتناع تصویب شده است و دیگر فلسفه این راپُرت را بعد از آن راپُرت نمی دانم و تقاضا میکنم توضیح فرمایند که به چه جهت بعد از تصویب اعتبارنامه آقا شیخ عبدالکریم این راپُرت را دادهاند.
(پیشنهادی از طرف آقایان رئیس التجار و داور به مضمون آتی قرائت شد)
چون موضوع نمایندگی پور رضا مدتی است در خارج مجلس مابین نمایندگان محترم مطرح است و هر دلیل موافق و مخالف مطلب تازهای نیست و کاملاً آقایان نمایندگان دارای عقاید مختلف میباشند لهذا برای آنکه وقت مجلس تضییع نشود پیشنهاد میکنیم مذاکرات را کافی دانسته رأی گرفته شود. (رئیس التجار- داور)
رئیس- نسبت به پیشنهاد مخالفی نیست؟
(اظهاری نشد)
رئیس- پیشنهاد دیگری از طرف جمعی از آقایان شده است که رأی مخفی گرفته شود.
(به شرح ذیل پیشنهاد مذکور قرائت شد)
ما امضاء کنندگان پیشنهاد میکنیم در موضوع اعتبارنامه پور رضا از بوشهر رأی مخفی با مهره گرفته شود.
فیوضات- مصباح دیوان- رکنالملک- قوامالملک- محمد صادق طباطبائی- علی محمدالحسینی- ناظمالعلماء- حائریزاده- تدین- شیخالعراقین- سردار مفخم- تقی نائینی- میرزا شهاب
رئیس- رأی میگیریم.
آقایانی که موافقند گلوله سفید واِلا گلوله سیاه خواهند داد.
حاج میرزا مرتضی- اشخاصی که با راپُرت شعبه موافقند گلوله سفید بدهند؟
رئیس- مگر چقدر فهمیده بودند؟
حاج میرزا مرتضی- چون ممکن بود بعضیها مثل خود بنده اشتباه کنند که گلوله سفید بر علیه راپُرت شعبه خواهد بود به این جهت سئوال کردم.
رئیس- خیر گلوله سفید برای موافقت با راپُرت شعبه است.
(در این موقع با مهره اخذ رأی شده آقایان امیر ناصر و مستشارالسلطنه گلولهها را شمرده نتیجه به قرار ذیل حاصل شد)
مهره سفید علامت قبول ۳۹ مهره کبود علامت رد ۳۸ عده حضار (۳۸)
رئیس- به اکثریت یک رأی تصویب شد. برای اطلاع خاطر آقایان عرض میکنم ۲۱۲ فقره کار در مجلس معطل است که ۵۰ فقره آن حاضر است و ۱۶۲ فقره دیگر آن در کمیسیونها است و ۵۰ فقره که از کمیسیونها گذشته منتظرند جزو دستور گذارده شود که جمعاً میشود ۲۱۲ فقره. راپُرت کمیسیون فواید عامه راجع به کمیسیون راه آهن مطرح است مذاکرات در کلیات است.
آقای دستغیب (اجازه)
آقا سید محمد باقر دستغیب- اولاً برای رفع سوء تفاهم عرض میکنم که مخالفت با اپسیون مخالفت با راه آهن نیست و برای اینکه سوءظن و سوء تفاهم نشود عرض میکنم البته آبادی مملکت بسته به راه آهن است و عقیده اغلب آقایان هم این است که راه آهن در مملکت اسباب ترقی آن مملکت است و هر مملکتی که راه آهن ندارد باید سعی و کوشش نماید که پیدا نماید برای اینکه راه آهن یگانه وسیله آبادی مملکت است و علت مخالفت بنده این است که این قضیه یک دلالی است که یک نفر دو نفر برای ما میخواهند بکنند مثل اینکه بنده یک خانه دارم و میخواهم بفروشم یکنفر دلال معین میکنم و به او میگویم تو برو مشتری پیدا کن اگر مشتری پیدا کرد آنوقت اگر صلاح من باشد آنها خانه را میفروشم این چیز مهمی نیست و ظاهرش هم دلالی است ولی چون سابقه در مملکت ما ندارد از این جهت یک سوء ظنهایی حاصل میشود و چون ما نمی دانیم یک چیز خوب یا بدی است و سابقه و تخصصی در این قضیه نداریم برای بعضی از اذهان از قبیل ذهن خودم شاید یک سوء ظن هائی تولید شود علاوه بر این ممکن است به رئیس کل مالیه ایران که ما با یک اطمینان نظری به او نگاه میکنیم این مسئله را مراجعه به او بکنیم ببینیم او این حق تقدم را تصویب میکند یا خیر؟ بعلاوه در بعضی موادش بیشتر تولید سوء ظن میشود مثلاً در ماده دوم مینویسد (آقایان علیقلی خان نبیلالدوله و صلاح خان حشمتالسلطنه به موجب این اپسیون حق خواهند داشت در آمریکا و اروپا ... الی آخر ماده) راست است عبارت ساده است ولی لفظ یک لفظی است در اذهان انعکاس پیدا کرده که بد به نظر میآید. مثلاً خود بنده از لفظ اروپا و آمریکا میترسم و حقیقتاً وقتی تلفظ میشود مشمئز میشوم حالا شاید بعضی از آقایان بگویند چرا این چیزی نیست نباید آدم اینقدر ساده باشد. بنده عرض میکنم توحش دارم و این لفظ اروپا و آمریکا راجع به این امتیاز اثر توحشی در بنده تولید کرده یک ماده دیگری دارد که آن چیز غریبی است. در آن ماده نوشته شده ده فرسخ عرضاً از اطراف خط آهن به اینها واگذار میشود ولو اینکه آقایان بگویند این صورت امتیاز است وقتی که خواست امتیازش را بگیرد قبول نمیکنیم باز بنده عرض میکنم این لفظ لفوظ موحشی است که یک خط آهن که عبور میدهند ده فرسخ عرضاً متعلق به آنها باشد ۱۰ فرسخ از طرف دیگر میشود ۲۰ فرسخ از طرفین و این امتیاز غریبی است که در هیچ یک از امتیازها این مسئله نیست که ۱۰ فرسخ از دو طرف راه به او داده میشود آن جا اصطکاک پیدا کرد با معدن نفت آنوقت چه باید بکنیم؟ شاید صاحب امتیاز معادن نفت شمال که طرف او است قبول نکرد آنوقت تکلیف ما چیست علاوه بر این ما میخواهیم مشتری معین کنیم دیگر این مواد را نمیخواهد یک نفر دلال میخواهد که به او بگوئیم تو برو در صفحات آمریکا مثلاً تجسس کن و مشتری پیدا نما. این است که بنده عقیدهام راجع به این حق اولویت این است که باید به رئیس کل مالیه ایران که تخصص دارد مراجعه کنیم و ببینیم نظریه او در این حق اولویت چیست. مراجعه کردن به متخصص را هم بنده عیب نمی دانم.
رئیس- این جا آقای حاج میرزا مرتضی و آقای حاج شیخ اسدالله ایراد کردهاند که راجع به راپُرت شعبه نسبت به نماینده بوشهر اکثریت حاصل نشده است.
آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله- البته حل این مسئله به نظر آقای رئیس است ولکن بنده آرائی که این جا شمرده شد سی و نه رأی سفید و سی و هشت رأی سیاه بود و نسبت به عده حضار سه رأی کسر است و در صورتی که اکثریت نسبت به عده حاضر باشد خود آقای رئیس هم جزو عده حاضر هستند و در صورتی که امتناع فرموده باشند باز اکثریت حاصل نمیشود. دیگر بسته به نظر آقای رئیس است.
رئیس- بنده همیشه جزو امتناعیون هستم و محسوب نمیشوم و اگر بنا باشد که بنده را هم حساب کنید باید سایر قوانین را هم اصلاح کنید معذلک اگر اشکالی دارید ممکن است بین خودتان رفع کنید.
آقای مستشارالسلطنه (اجازه)
مستشارالسلطنه- آقای دستغیب امروز و آقای حاج شیخ اسدالله چند روز پیش از این در موقعی که صحبت اپسیون راه آهن مطرح شد اعتراضاتی فرمودند و چون بنده موافق هستم آنچه به نظرم میرسد به عرض آقایان می رسانم. این لایحه یکی از مهمترین و بهترین لوایحی است که در مجلس مطرح شده و بنده در این قضیه نمیخواهم زیاد مذاکره کنم و به جواب آقای حاج شیخ اسدالله و آقای دستغیب قناعت میکنم. اولاً اینکه آقای حاج شیخ اسدالله در موضوع عبارت اپسیون فرمودند که چرا این کلمه را به فارسی ننوشتهاند بنده عرض میکنم اگر چنانچه بدل این کلمه را ما داشتیم البته او را اختیار میکردیم و این لفظ خارجی را نمیآوردیم ولی همانطور که آقایان (کمیسیون و فراکسیون را) ذکر میکنند و کلمه ندارند بجای آن ذکر کنند همین طور هم کلمه اپسیون که به جای آن در فارسی کلمه نیست که استعمال کنند همین طور هم کلمه اپسیون که به جای آن و چون این لغت در اروپا یکی از لغات معروفه است و در آن جا لازم به توضیح نیست از این جهت قبول کردیم که این لفظ باشد. بعضی لغات و الفاظ هست که اگر معنای آن را بنویسند آن استفاده لازمه از آن معنی نمیشود مثلاً فرس ماژور و چون یک لغتی نداریم که حاکی از مضمون آن باشد از این جهت می گوئیم فرس ماژور همین طور است فرس ماژور و سایر لغاتی که در بین الملل معمول است. و اما در خود این قضیه که حق مطالعه و تفتیش و حق اینکه یک نفر یا دو نفر یا یک هیئتی اعزام شوند به ممالک خارجه برای اینکه اعلان کنند که ما مأموریم برای راه آهن از فلان تا فلان نقطه شرکاء تهیه کرده به عرض مجلس برسانم. این حقی را که به این اشخاص می هند اپسیون میگویند حق تفتیش و جلب مشتری را اپسیون میگویند حالا به لغت و هر اصطلاحی میخواهید این عبارت را برای مملکت ما تعبیر کنید کمیسیون مخالفت ندارد و در این خصوص اغلب از نمایندگان بلکه توده ملت و جامعه ایرانی علاقه مند است که حمل و نقل آذوقه و روابط تجارتی خود را با سایر ممالک دنیا بوسیله راه آهن بهم نزدیک کند و برای نیل به این مقصود راه بنادر جنوب و شمال را در نظر گفتهاند و جنین تصور نمودهاند که با سابقهای که این دو نفر دارند اگر به آنها اجازه داده شود که بروند در این موضوع داخل مذاکره شوند البته تصدیق می فرمائید که باید شرکتهایی عمده و مهم بیایند و پول شان را صرف بکنند و ثروت خود را برای استفاده مالی صرف نمایند که در آتیه نفع ببرند و باید آن هائی که حاضر میشوند قبلاً مطالعات راهها را ببینند که با صرفه تجارتی و اقتصادی موافقت دارد یا نه و نا کنون این ترتیب اتفاق نیفتاده و اگر هم بعضی اشخاص حاضر شدهاند بعضی محظورات پیش آمده و یا دولتهای وقت موفق نشدهاند و به این واسطه مسئله تاکنون حل نشده است. در دوره چهارم مجلس شورای ملی این اولین قدمی است که برای اصلاحات و پیشرفت این مقصود برداشته میشود. در ایران هر جمعیتی که تشکیل شد همه این مرام را داشتند. وقتی که این لایحه به کمیسیون فواید عامه آمد بطوری که مخبر محترم توضیح دادند کمیسیون این مسئله را به یک استقبال خوبی تلقی کرد و مطالعات نموده و جرح و تعدیل کرد موادش را و به عرض مجلس رسانید حالا آقایان میفرمایند این مسئله حق نظارت و تفتیش و این اجازه شاید محظوری داشته باشد و یا در آتیه ایجاد اشکال نماید در صورتی که تمام این دقتهایی را که آقایان میفرمایند کاملاً کمیسیون نموده و در این مواد پنج گانه هیچ گونه حق و هیچ گونه اختیاری که غیر قابل جبران باشد به اینها ندادهاند فقط این دو نفر باید بروند به فرنگستان اعلان کنند که یک چنین راهی با این اختصاصات را ما حاضریم به یک شرکتهایی امتیاز بدهیم و اگر آن شرکتها در ظرف یک سال حاضر شدند و آمدند که با نظر دولت و تصویب مجلس به آن شرکت امتیاز داده میشود واِلا اگر یک اشخاص دیگری آمدند و این امتیاز را خواستند آن اولی مقدم است در هر صورت این اجازه را که مجلس شورای ملی به نبیلالدوله و حشمتالسلطنه میدهد چون اینها اول شخصی بوده که دارای احساسات و پیشقدم در این امر شدهاند به اینها یکسال حق تقدم داده میشود و اگر اینها در این مدت موفق به انجام این امر نشدند بعد از این مدت هر شرکتی بیاید و بخواهد میتواند این امتیاز را بگیرد و البته آقایان مطلع اند که برای مطالعات و مذاکرات در این قسمت کوچک یک مخارج زیادی لازم دارد ولی این دو نفر از نقطه نظر احساسات حاضر شدهاند که بروند و مشتری پیدا کنند و تمام مخارجش را هم از کیسه خود بدهند وقتی که این دو نفر رفتند و مخارج کردند و مشتری پیدا نمودند باز هم خودتان مختارید میخواهید امتیاز بدهید و اگر نخواهید ندهید و اینها هیچ چیز از ما مطالبه نمیکنند و اینکه اعتراض نمودند که چرا در معادن هم حق اولویت داده شده است بنده عرض میکنم این مسئله برای این است که اولاً وقتی شروع به کار میکند عایداتی ندارد و اگر در این موضوع ایرادی بشود منطقی نخواهد بود و اگر خواستند برای کشف معادن و استخراج مراد اقدامی کنند بدیهی است باید یک امتیازات خاصی و مواد فرعیه در صورتی که دولت و مجلس تصویب کند بگیرند. اگر غیر از این ترتیب باشد نمیتوانند کار کنند در هر حال تصور میکنم اگر این مجلس حق اولویت را تصویب کند یک فتح باب و یک تشویق و ترغیب از اشخاصی که علاقه مندی به ایران دارند میشود بالاخره این اشخاص برای دولت ایران دچار زحمت میشوند و یک مخارجی میکنند برای عقد این قرارداد و اینها این مخارج را با یک شوق و شعفی مصرف میکنند که هم به مملکت خودشان خدمتی شود و هم خودشان استفاده نمایند و تصور میکنم این قسمت مخالف با عقیده مجلس شورای ملی باشد.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله- بنده اگر حقیقتاً میدانستم که این اپسیون و این ایجاد راه آهن برای مملکت مفید فایده است کاملاً موافق بودم ولی متأسفانه از این پیشنهاد و تقاضایی که شده بنده سوء ظن دارم علت سوء ظن چیست؟ وقتی که وارد میشویم در اصل این پیشنهاد میبینیم این یک چیز غریبی است! اولاً در این سه ماده یا چهار ماده که حالا درست در نظرم نیست در یکی از مواد آن مینویسد در تمام طول راه آهن ۲۰ فرسخ از دو طرف راه که تقریباً یک قسمت عمده از مملکت را میگیرد با تمام مفادش جزو این اپسیون است و بنده نمی دانم واگذار نمودن این ۲۰ فرسخ برای چیست و بیشتر تعجبم در این است که چرا این کلمه اپسیون را به فارسی ننوشتهاند که اقلاً همه مردم بفهمند تا وقتی که چاپ میشود و به دست آنها میافتد ظنین نباشند که اپسیون یعنی چه. و بنده چندن مرتبه از معنی این لغت سئوال کردم هر دفعه یک طور مختلف برای من معنی کردند و دیگر آن که میفرمایند این دو نفر دلال اند که باید بروند و مشتری پیدا کنند. بنده نمیفهمم کسی که انحصار دلالی بخواهد برای چه و به چه مناسبت ۲۰ فرسخ عرض راه و معادن را باید به او واگذار نمود. این مسئله مناسبتش با راه آهن چیست؟ آنوقت این شخص به فرمایش آقا میرود و یک مخارج فوق العاده میکند و در تمام اروپا یا آمریکا سیر میکند و با تمام کمپانی و شرکتها مذاکره میکند و ایجاد یک سرمایه در ایران در ظرف یک سال میکند میخواهم از آقای مستشارالسلطنه سئوال کنم که آیا این عمل میشود و ممکن است سوء ظن حاصل نشود که یک نفر یا دو نفر بروند و سرمایه و وقت خود را تلف کنند و با شرکتهای اروپائی و آمریکائی صحبت و یک نفر را حاضر کنند که بیاید و سرمایه خود را در ایران بکار بیندازد آن وقت اگر ما خواستیم به آنها میدهیم و اگر نخواستیم نمیدهیم؟ پس معلوم میشود اینها سفیهاند مشعر ندارند که یک مبالغ گزافی خرج کنند و یکی را برای گرفتن این امتیاز حاضر کنند و بیاورند و آنوقت اگر نخواستند امتیاز بدهند بگویند برو امتیاز نمیدهیم. اگر مطلب به این سادگی باشد و سرمایه داران مملکت ما اینقدر بی فکر و نادان باشند آنوقت بنده هم از نادانی آنها استفاده میکنم. اما این مسئله اینطور ساده نیست و چیزهای دیگری در پس این پرده هست که بنده نمیفهمم و تصدیق هم میکنم که نمیفهمم. نه سرمایه دار اروپائی را میفهمم که چطور با این ترتیب میآید و نه این دلالی را که این آقایان میخواهند بکنند. گمان میکنم آنها کار خودشان را کرده و زمینه حاضر نموده و حالا آمدهاند از من نادان استفاده کنند این است که در این محل و مورد باید قدری دقت نمود و بصیر شد. حالا اگر آمدند و قبول کردند و وقتی یک کمپانی را حاضر نمودند و او هم سرمایه خود را به ایران آورد تازه ما نمیتوانیم با این حق تقدم این امتیاز را بدهیم زیرا در این جا نوشته جنبه سیاسی نداشته باشد. آیا ما چطور میفهمیم جنبه سیاسی ندارد؟ بله این لفظ صحیح است ولی فقط چیزی است که روی کاغذ نوشته شده. بدیهی است هیچ کمپانی از روسی و انگلیسی یا آلمانی و غیره که برای پیشرفت مقاصد سیاسی خود به ایران میآیند هیچ وقت نمیگویند ما مقصود سیاسی داریم بلکه جداً هم تکذیب میکنند و میگویند فقط برای تجارت آمدهایم ولی بعد معلوم میشود که در پس پرده یک چیزهای مخفی بوده است و یک وقتی ما میفهمیم که کار از کار گذشته و تیر از چله کمان بدر رفته است. بنابراین، بنده تصدیق نمیکنم که این امتیاز و این حق اولویت عملی باشد و کار لغوی خواهد بود و اگر هم بخواهید برای او حق تقدم قائل شویم باز به طریق اولی تصدیق نخواهم کرد که به یک کمپانی نمی دانم کیست و هیچ معلوم نیست کجا است و چه نظریاتی دارد حق تقدمی داده شود. بعلاوه چیز دیگری که باعث سوء ظن بنده شده است این است که یک نفر آدمی که از خارج به مملکت خودش وارد میشود با اسنادی که در دست است میخواهد خدمتی به اجانب و خیانتی به مملکت خودش نماید بنده این را تصدیق نمیکنم که یک چنین شخصی متصدی این امر باشد که یک قراردادهائی با کمپانیهای خارجه بگذارد و یک استفادههایی به آنها بدهد و بنده این را خیانت به وطن می دانم و چون مطابق صورتی که به رئیسالوزراء ارائه داده است بنده نظریه این شخص را نظریه خوبی نمی دانم و تصدیق نمیکنم یک همچو حق تقدمی با اپسیون راه آهن به عرض ۲۰ فرسخ از طرفین راه (راجع به معادن) به او داده شود و چون بنده این مسئله را به این سادگی نمی دانم جداً مخالفم. امروز هم کسالت داشتم و از مجلس مرخصی خواسته بودم ولی مخصوصاً برای اینکه در این موقع اظهار عقیده کرده باشم شرفیاب شده و عرض میکنم بنده این مسئله را خیلی خطرناک میبینم و هیچ صحیح نمی دانم که یک همچو امتیاز و حق تقدمی به این شخص داده شود زیرا بنده اسناد خیانت او را دیدهام حالا اگر آقایان صلاح بدانند و تصدیق کنند بنده عرضی ندارم.
رئیس- چند دقیقه تنفس داده میشود.
(در این موقع مجلس برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل شد)
رئیس- آقای میرزا سید حسن کاشانی (اجازه)
آقا سید حسن- آقایان دستغیب و حاج شیخ اسدالله هر دو اعتراضاتی که در کلیه این لایحه کردند مفادش این بود که فرمودند چون ما اطلاع نداریم و در این امر متخصص نیستیم لهذا برایمان سوء ظن حاصل شده است ولی سوء ظن دلیل بر این نمیشود یک لایحهای که از طرف دولتی که محل اطمینان و اعتماد خودشان است به مجلس آمده تصدیق نکنند. آقای حاج شیخ اسدالله فرمودند سوء ظن من این است که این اشخاص میخواهند پس از یک سال سرمایه داران خارجی را برای گذراندن امتیاز در ایران حاضر کنند. معلوم است آدمی که این پیشنهاد را میکند اگر در ظرف یک سال از عهده برنیامد مدت را بیشتر قرار میدهد کسی که سالها در اروپا و آمریکا بوده و تمام سرمایه داران خارجی را که برای این کار حاضرند میشناسد و با آنها سابقه پیدا کرده است اگر یک آدم بی ربطی بود مدت را پنج سال یا سه سال قرار میداد یکی دیگر آقای حاج شیخ اسدالله فرمودند این آدم اسنادی به دست خارجیها داده است و به این واسطه حاضر نیستم مباشرت او را نسبت به این امر تصدیق کنم و اسنادش را هم در کمیسیون نفت به آقای رئیسالوزراء داده است. آن اسناد را بنده ندیده و اطلاعی هم ندارم ولی از قرار فرموده یک نفر از آقایان وکلا این شخص خیانت نکرده بلکه خدمت هم کرده است و آن اسناد خوشتاریا بوده که می خواسته است آن اسناد را خود را رسمیت داده و در نتیجه امتیاز خود را به دولت ایران بقبولاند این شخص آن اسناد را از او گرفته و تقدیم دولت ایران نموده است.
(از طرف جمعی از نمایندگان- آن اسناد اعتبار نداشته است)
میرزا سید حسن- با اینکه اعتبار هم نداشته است باز از او گرفته که دیگر هیچ سندی در دست او نباشد گذشته از این همه اعتراف دارند که راه آهن در ایران باید دائر شود و اگر خود دولت ایران حاضر بود که راه آهن تأسیس کند البته خیلی بهتر بود ولی تا موقعی که هنوز شرکتهای داخلی در ایران برای انجام این امر که یگانه وسیله ترقی و سعادت مملکت است تأسیس نشده دولت ناچار است توسط سرمایه داران خارجی این کار را بکند بعلاوه این اشخاص تحمیلی به دولت ندارند فقط میخواهند از طرف دولت سمت نمایندگی پیدا کنند که بروند در اروپا و با سرمایه داران خارجی مذاکره کرده و جلب خاطر آنها را نموده بعد به تهران بیایند بعد از آن در این باب مذاکرات لازمه با دولت و مجلس نموده قرار قطعی بدهند و این چیزی نیست که فعلاً محل گفتگو باشد. عقیده بنده این است که این اشخاص هر چه زودتر باید بروند و مذاکرات را با دیگران تمام کنند و این کار بزرگ را برای مملکت بگذرانند پس بهتر این است که ما سوء ظن خودمان را برطرف کنیم گذشته از این الآن مدت هیجده ماه است که در باب نفت شمال در مجلس مذاکره میشود و هنوز هم به جایی نرسیده است در صورتی که اگر یک امتیازی را برای یک شخص خارجی میخواستند مسلماً زودتر گفتگو قطع شده بود و تا حال هم تکلیف آن معلوم شده بود بعلاوه اینها چیزی هم نخواستهاند و خرج مسافرت خودشان را هم خودشان متحمل میشوند و بر دولت تحمیلی ندارند و چیزی نیست که این قدرها اسباب سوء ظن باشد.
(عدهای گفتند مذاکرات کافی است و جمعی اظهار نمودند کافی نیست)
رئیس- رأی میگیریم به کفایت مذاکرات. آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند. (عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- تصویب نشد.
آقای آقا سید فاضل (اجازه)
آقا سید فاضل- اولاً باید تشخیص داد که یک مطلب خوب و مهمی منقضی نمیشود که ما خودمان را در مخاطره بیندازیم و مخالفت بنده در این حق تقدم با اپسیون که لفظ فرانسه است منافات ندارد که من یکی از طرفداران جدی خط آهن باشم زیرا مسئله اهمیت خطوط راه آهن قابل انکار و جای شبهه نیست و گمان میرود همه طرفدار جدی خط آهن هستیم و علاقمند هستیم که خطوط راه آهن در ایران دائر و تأسیس شود زیرا خط آهن و کشف معادن و غیره اسباب سعادت مملکت است ولی این مسئله مقتضی این نیست که بنده کورکورانه یک حق تقدمی به کسی بدهم زیرا اولاً این معنی در نظر دولت و مجلس مجسم شده که باید این کار بشود و دولت هم که نمایندگان خوب در آمریکا و اروپا دارد و آنها هم که کار زیادی ندارند که بگوئیم کثرت مشغله آنها مانع از انجام این وظیفه است بهترین طرق این امر به عقیده بنده این است که دولت توسط این مأمورین خودش در خارجه تبلیغ و پروپاگاند نموده کمپانیهای خارجی را برای این کار حاضر نماید و آنها در تحت تأثیر پروپاگاند و تبلیغات قطعاً بخوبی از عهده این کار بر خواهند آمد دولت باید به مأمورین خود دستور لازمه را بدهد و آنها هم سرمایه داران خارجی را برای شرکت خط آهن در ایران جلب خواهند کرد زیرا این کار خیلی مهم و در مقام مقایسه با نفت شمال درجه اول است زیرا قضیه نفت شمال فقط استخراج نفت در یک قسمت از ایالات ایران است ولی این مسئله ۲۰ فرسخ از تمام مملکت نسبت به عرض راه که در هر طرف ۱۰ فرسخ قرار دادهاند و بنده خیلی از این مسئله تعجب میکنم زیرا بطوری که بنده حساب کردهام عرض راه بعضی از ایالات ۱۰ فرسخ کمتر است مثلاً گیلان عرضش خیلی کم است آنوقت ما مجبوریم از حدود تجاوز کرده ایالات دیگر را روی این امتیاز بگذاریم این است که بنده مخالفم و بطوری که عرض کردم عقیده دارم دولت توسط نمایندگان خودش اقدام به این کار در خارجه نماید ما امتیاز راه آهن را میدهیم امتیاز معادن را که نمیدهیم و جهت ندارد بطوری که در ماده سوم نوشته شده ۱۰ فرسخ از یمین و ۱۰ فرسخ از یسار راه را هم داخل این امتیاز کنیم خلاصه بنده بدون اینکه داخل در شخصیات شده و اظهار خدمت یا خیانت درباره اشخاص بنمایم عرض میکنم با این حق تقدم مخالفم و نباید خودمان را دستی خودمان را به مخاطره بیندازیم اگر امتداد خط آهن ایران منحصر به این حق تقدم یا اپسیون مینمود بنده حرفی نداشتم ولی اولاً بطوری که آقای حاج شیخ اسدالله فرمودند این امتیاز حق تقدم جزو مرام و آمال است و عملی نخواهد بود بعلاوه یک طرق منتج دیگری هست که ما را به مقصود قطعاً ایصال میکند و جلب سرمایه داران ملل حیه دنیا را برای ما حاصل میکند که دولت باید توسط آن طرفی که عرض کردم داخل عمل شود و بنده اقدام به این مطلب را خیلی خطرناک میبینم و داعی ندارد که ما ترتیبات عادی را کنار گذارده به دو نفر حق تقدم بدهیم که بروند در خارج مذاکره کنند.
رئیس- آقای حائریزاده (اجازه)
حائریزاده- موضوع قانون نفت که به مجلس آمده بنده دیدم آقایان میفرمایند در اصل موضوع که امتیاز نفت باشد باید مذاکره شود یا نه. و آیا مخالفند یا موافق. یعنی دیگر لازم نیست داخل در مواد بشویم. حالا هم خوب است آقایان مخالفین یا موافقین در اصل موضوع اگر اظهاراتی دارند بفرمایند بدیهی است در اصل مسئله که اجازه دادن به دو نفر باشد که آنها بروند در ظرف یکسال شرکتهای خارجی را برای تأسیس خط آهن در ایران حاضر و جلب کنند گمان ندارم هیچکس مخالف باشد و آقایان هم که یک فرمایشاتی میفرمایند راجع به مواد است و خود بنده هم در خیلی از مواد مخالفم و وقتی که داخل در شور مواد شدیم عرض خواهم کرد ولی حالا ما باید با امتداد خط آهن موافقت کنیم تا شاید بتوانیم زودتر وسایل رفاهیت خود را فراهم کنیم.
رئیس- آقای حاج میرزا علی محمد دولتآبادی (اجازه)
حاج میرزا علی محمد دولت آبادی- مخالفت بنده در این است که دادن امتیاز راه آهن و جلب مشتری برای امتداد خط آهن مستلزم این نیست که ما ۲۰ فرسخ از عرض مملکت خودمان را هم به کسی بدهیم که برود برایها معاملاتی صورت دهد البته بنده موافقم راه آهن کشیده شود و کسی باشد که متاع ما را بخرد ولی ضمناً بر این امتیاز و حق تقدم عرض و طول مملکت را هم داخل کرده و باضافه معادنی هم که در این اراضی است ضمیمه این امتیاز قرار دادهاند این است که بنده عرض میکنم با اضافه کردن یک وجب از اراضی بر راه آهن موافق نیستم زیرا مسئله معادن با خط آهن دو موضوع مختلف علیحده است و هیچ مربوط بیکدیگر نیست. شاید بعضیها تصور کردهاند که علت به فروش نرسیدن این متاع و دائر نشدن خطوط آهن در ایران بواسطه نداشتن مشتری بوده است خیر اینطور نیست علت بی قیمت بودن راه آهن ایران مسئله نبوده بلکه همیشه علل خارجی و جهات سیاسی در کار بوده که نمیگذاشت راه آهن در ایران کشیده شود بنابراین ما نمیتوانیم قبول کنیم که اراضی هم ضمیمه امتیاز راه آهن باشد دیگر آنکه در یکی از مواد نوشته شده که این امتیاز نباید جنبه سیاسی داشته باشد. به عقیده بنده خوب است تصریح شود که امتیاز باید مطلقاًٌ به دُوَل غیر همجوار داده شود و اگر چنانچه صاحب این حق تقدم و اپسیون قبول میکند که راه آهن ساده و با قید اینکه به دُوَل غیر همجوار داده شده باشد بنده موافقم ولی اگر این دو شرط را قبول نکند مخالفم.
رئیس- آقای مساوات (اجازه)
مساوات- عرایض بنده تقریباً همان بود که آقای دولت آبادی فرمودند و به عقیده بنده این دو امتیاز است و نباید با هم مخلوط شود و مسئله راه آهن و حق تقدم مربوط به معادن نیست و از خو خود یک مسئله مستقل علیحدهای است که ابداً مربوط به راه آهن نیست و اختلاط این دو امتیاز را من مخالفم و باید از یکدیگر تفکیک و مجزا شود و اگر اینطور باشد مشکلاتی حادث خواهد شد چنانچه نظیر این امتیاز را سابق دادند و اسباب خیلی مشکلات شد.
رئیس- آقای محققالعلماء (اجازه)
بنده موافقم و پیش خودم همچو تصور میکردم وقتی که این امتیاز به مجلس میآید هیچکس مخالفت نخواهد کرد وانگهی آقای دستغیب که میفرمایند ما نمیفهمیم ما نمی دانیم بنده عرض میکنم بنده میفهمم و می دانم. آقای حاج شیخ اسدالله میفرمایند ما نمیفهمیم و ایجاد سوء ظن میشود و در یکی از مواد این امتیاز نوشته شده با توافق نظر دولت و مجلس باید قضیه خاتمه پیدا کند دیگر در این صورت چه سوء ظنی باقی خواهد بود؟ آقایان اطلاع دارند که در هندوستان هنوز غالب مؤسسههای راه آهن ضرر دادهاند این که حالا کمپانیها ضرر آنها را از جای دیگر جبران میکنند از طرف دیگر بنده خیلی صحیح می دانم که ده فرسخ هم از اطراف ضمیمه شود که اگر معدنی جز معدن طلا در آن اراضی باشد جزو امتیاز خط آهن باشد زیرا هیچ کمپانی عاشق ایران نیست که بخودی خود در ایران راه آهن بکشد به خیال اینکه یک رویه مال التجاره را از بوشهر به انزلی حمل کند و بقیه مدت را استراحت کند، البته او هم تا سود و نفع خود را در نظر نگیرد و ملاحظه صرفه خودش را نکند مبادرت به این امر نخواهد نمود وانگهی این فقط حق تقدم است فقط اجازهای است که به یکی دو نفر میدهند این دیگر مورد سوء ظن نیست که بگوئیم این دو نفر خیالات و نظریاتی دارند و میخواهند بدون توجه به دولت و مجلس شورای ملی یک اقداماتی بکنند و بالاخره بنده موافقم و این حرفها را زیاد و بی جا می دانم و همراه هم با این مسئله هستم و شهوت کلام هم ندارم.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله- عرایضم گفته شد.
(جمعی گفتند مذاکرات کافی است)
رئیس- رأی میگیریم به کفایت مذاکرات. آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند.
(اغلب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- معلوم میشود کافی است. رأی گرفته میشود برای ورود در شور مواد.
آقایانی که تصویب میکنند داخل در شور مواد بشویم قیام فرمایند.
(غالب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد.
بقیه مذاکرات میماند برای جلسه دیگر. برای شرفیابی حضور اعلیحضرت همایونی چند نفر باید به قرعه معین شوند ده نفر کفایت میکند.
(جمعی گفتند بلی کفایت میکند)
در این موقع آقای امیر ناصر استقراع نموده و آقایان مفصله ذیل به قرعه معین شدند.
حاج سیدالمحققین- حاج میرزا اسدالله خان- محققالعلماء- بهاءالملک- عمیدالملک- بیان الدوله- آقا سید کاظم یزدی- شیخالاسلام ملایری- آقا سید محمد تقی طباطبائی- شیخالاسلام اصفهانی
رئیس- پیشنهادی که آقای تدین و عدهای از آقایان کردهاند قرائت میشود.
(به مضمون ذیل قرائت شد)
مقام منیع ریاست محترم مجلس شورای ملی. امضاء کنندگان ذیل تقاضا داریم که به دولت اکیداً اخطار شود که قسمتی از ماده ۱۴ قانون پستی مصوب (۵) اسد ۱۳۳۳ را که راجع به طبع و تهیه حفظ تمبر به توسط وزارت مالیه است و تا به حال اجرا نشده است از این تاریخ ببعد کاملاً به موقع اجرا گذارده. سید محمد تدین- عبدالله معتمدالسلطنه- شیخالاسلام - مساوات- مصباح دیوان- محسن معتمدالتجار- سید کاظم- تقی طباطبائی- فیوضات- حسن الحسینی الکاشانی- ناظمالدوله- مخبرالسلطنه- محمد نجات- شیخالاسلام اصفهانی- علی محمدالحسینی- دولت آبادی- ناظمالعلماء- رکنالملک
رئیس- آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)
محمد هاشم میرزا- گمان نمیکنم این ترتیب خوب باشد و مواد قانونی که از مجلس گذشته لازم به یک اخطار ثانی است یکی از وکلاء از وزراء سئوال کند که چرا اجرا نمیشود واِلا اگر برای هر ماده قانون یک اخطاری بشود قوت سایر قوانین را هم از بین خواهد برد و مجلس برای هر ماده مجبور میشود پیشنهاد جدیدی کند. وقتی که مجلس قانون را وضع کرد و اعلیحضرت همایونی هم آن قانون را امضاء کرد مطابق قانون اساسی باید اجرا شود و هر کدام که اجرا نشد بطور سئوال و استیضاح باید سئوال کرد و خوب نیست این سابقه در مجلس باشد.
رئیس- آقای تدین (اجازه)
تدین- البته دولتهای وقت موظف هستند که قوانین مصوبه را به موقع اجرا بگذارند ولی متأسفانه قانون پستی وضع شده ماده چهارده آن که مهمترین مواد آن قانون است تا الساعه به موقع اجرا گذارده نشده است و چون در آن ماده قید میکند که طبع و محافظت تمبرهائی را که دولت لازم دارد با وزارت مالیه است ولی بطوری که آقایان مستحضرند رئیس سابق پست به دلخواه خود یا دولتهای وقت اطلاع نداشته و یا اگر هم اطلاع داشتهاند غمض عین فرمودند خودش دستور به خارجه می داده و هر مقداری که خودش می خواسته است می آورده است در صورتیکه صورت حساب معین ندارد که تاکنون چه مقدار تمبر از کارخانه هارلن خواسته است نظر به اینکه این موضوع موضوع مهمی است و تا کنون طرف توجه دولت نبوده از این راه به عقیده من خسارت متوجه دولت گردیده این است که از نقطه نظر اهمیت موضوع لازم دانستیم که به دولت اخطار شود که این ماده خیلی مهم را در نظر داشته باشند که از این تاریخ اجرا شود و نظر دیگری نداشتیم.
رئیس- آقای گروسی (اجازه)
حاج شیخ محمد حسن گروسی- بنده در این موضوع عرضی ندارم.
رئیس- آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو- بنده با اظهارات شاهزاده محمد هاشم میرزا موافقم و نمی دانم چه صورت به این خواهیم داد قانون را که در مجلس وضع شده دولت مکلف به اجرای آن است. اگر غفلت کند ما باید متذکر شویم نه اینکه خواهش کنیم که اجرا کنند. خواهش را بنده نمیفهمم باید مؤاخذه کرد از دولت که چرا این را اجرا نکرده است باید اجرای تمام مواد را از دولت خواست و بنده تصور میکنم اگر اینطوری که در این جا نوشته شده است به دولت تذکر داده شود یک سابقه خیلی بدی خواهد شد وقتی که ما قانون وضع میکنیم دولت هم باید اجرا کند و نباید در ثانی یادآور شویم خصوصاً در مسئله مالیه که مجلس بخصوصه ناظر در آن است باید بدون استثناء اجرا کند و اگر اجرا نکرد راه دیگری برای مجلس باز است بنده عقیدهام این است آقایانی که این پیشنهاد را کردهاند این را مبدل کنند به یک سئوال از وزیر وقت بخواهند که چرا تاکنون اجرا نشده و اگر وزیر باز هم اجرا نکرد باید استیضاح کنند و دولت را مکلف کنند که اجرا کند.
مساوات- اجازه میدهید اصل بیست و هفتم قانون اساسی را بخوانم؟
رئیس- بخوانید
مساوات- اصل بیست و هفتم مینویسد و اجازه میدهد که هر جا یک ماده از مواد قانون اجرا نمیشود اخطار کنند. اخطار غیر از سئوال و استیضاح است. یک اخطاری به وزیر میشود که چرا فلان قانون اجرا نمیشود.
رئیس- آقای قمی (اجازه)
میرزا ابراهیم قمی- راجع به دستور عرضی دارم.
رئیس- آقای تدین (اجازه)
تدین- مطابق این اصل قانون اساسی که قرائت کردند ما این پیشنهاد را امضاء کردیم و نوزده نفر هم از آقایان امضاء کردند واِلا اگر آن نظر حضرت والا میبود هیچ احتیاج به امضاء و پیشنهاد کتبی نبود. ما میبینیم از زمانی که این قانون تصویب شده است در اجرای ماده چهارده مسامحه شده است. حالا هم به مجلس پیشنهاد میکنیم که مطابق این اصل مجلس اخطار کند که این ماده ۱۴ قانون را به موقع اجرا بگذارند و تصور میکنم اختلافی را ما در این جا معتقد نشدهایم و اینطور هم نیست که ما به موجب یک سئوال بیائیم بگوئیم علت اینکه تاکنون این ماده را به موقع اجرا نگذاردهاند چیست؟ معذالک اختیار با نمایندگان است.
رئیس- آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)
محمد هاشم میرزا- بنده خیلی متأسفم که یک اظهار ساده مرا که هیچ گوشه و کنایه نداشت اینطور تفسیر کردند. بنده عرض نکردم مجلس حق ندارد عرض کردم لازم نمی دانم البته اظهار عقیده است و حق داشتم و عرض کردم که دولت ملتزم است که تمام مواد قانونی را اجرا کند و نباید منتظر اخطار باشد. علی ای حال بنده هیچ مخالفتی ندارم به اینکه نوشته شود. بنده مقصودم این بود که نباید دولت را عادت داد که در هر چیز اخطار کنیم می فرمائید لازم است بنده هم عرضی ندارم.
رئیس- آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو- اصل ۲۷ را که خواندند مسئله استیضاح است تا اصل ۲۹ که میگوید اگر وزیر از عهده جواب بر نیامد مجلس عزل او را میخواهد. مطابق قانون اساسی و نظامنامه ما یک سئوال و یک استیضاح داریم. بنده هیچ مخالف نیستم که از وزیر بازخواست شود. بنده میگویم اول باید از وزیر سئوال کرد و علت را خواست که چرا در اجرای قانون تأخیر کرده است اگر عذری ندارد باید شدیدتر سئوال نمود خصوصاً بنده مقصودم این است که اصل بیست و هفت و بیست و هشت و نه مخصوص استیضاح است.
رئیس- آقای شیخالاسلام (اجازه)
شیخالاسلام- بنده در دستور عرضی دارم.
(جمعی گفتند که مذاکرات کافی است)
رئیس- آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- جلسه آتیه فردا- دستور اولاً بقیه بودجه عدلیه ثانیاً لایحه تأسیس شعبه حفظ الصحه حیوانات و نباتات ثالثاً لایحه مستمریات.
آقای گروسی (اجازه)
آقا شیخ محمد حسن گروسی- بنده میخواستم عرض کنم در باب نماینده بوشهر که در مجلس رأی داده شد و آقای رئیس فرمودند تصویب شد و پس از آن آقای حاج شیخ اسدالله اعتراض کردند و بیرون رفتند. مطابق اصل هفتم قانون اساسی و تفسیری که برای اصل هفتم معین شده اعتراض آقای حاج شیخ اسدالله بجا و به موقع بوده و در آن جا تأیید میکند که اکثریت رأی دهندگان باید اکثریت حضار باشد نه اکثریت در قبال نامی و مثبت و مطابق نظامنامه این رأی که گرفته شد ایشان جزو مردودین هستند نه تصویب شدگان.
رئیس- این نظری که جناب عالی بیان کردید هیچ قابل دفاع نیست. فقط آن هائی که ایراد کردند مقصودشان این بود که بلاتکلیف است رد نشده.
گروسی- بنده میگویم رد شده است.
رئیس- این هم یک نظری است که شاید اختصاص بخود جنابعالی داشته باشد. عرض کردم من این جا مجری نظامنامه هستم تا حالا اینطور عمل شده کسی ایراد نکرده حالا ایراد می فرمائید بسیار خوب این را باید خود مجلس حل کند و حلش هم دو طریق دارد یکی این است که یک کمیسیون شش نفری تشکیل شود و تکلیف این ماده را معین کنند و طریق دیگرش این است که به یک کمیسیونی که از شعب انتخاب میشود رجوع شود حالا هر کدام را میل دارید قبول کنید.
آقای قمی (اجازه)
آقا میرزا ابراهیم قمی- سه فقره راپُرت از کمیسیون بودجه یکی راجع به متقاعدین وزارت جنگ و یکی راجع به میرزا مهدی اشتهاردی معلم مدرسه سیاسی و یکی هم راجع به منتظمالملک رسیده و چون مدتی است این راپُرتها طبع شده و جزو متفرقه است استدعا میکنم جزو دستور فردا شود.
رئیس- فردا جزو امور متفرقه نیست.
آقای شیخالاسلام اصفهانی (اجازه)
شیخالاسلام- قانون انتخابات تا از کمیسیون نگذشته بود حملات شدیده و اعتراضاتی به اعضاء کمیسیون میشد که وقت تنگ است. حالا که مدتی است این قانون از کمیسیون گذشته و طبع و توزیع هم شده گاهگاهی به ندرت یک صحبتی میشود و بعد مسکوت عنه میماند. بنده پیشنهاد میکنم روزهای پنجشنبه را آقایان اختصاص بدهند به قانون انتخابات چون دو ماه و کسری بیشتر به موقع انتخابات جدید نداریم و این قانون هم مهم است تقاضا میکنم به این ترتیب مقرر شود.
سهامالسلطان- بماند برای جلسه بعد.
حاج شیخ اسدالله- این هم یک نظری است که مذاکرات باشد برای جلسه بعد اما همینطور بلاتکلیف گذاردن به عقیده بنده خوب نیست.
رئیس- ممکن بود پیشنهاد کنید رأی گرفته شود که تکلیفش معلوم بشود.
(جمعی گفتند بماند برای جلسه بعد)
رئیس- آقای نجات (اجازه)
نجات- عرضی ندارم.
رئیس- آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو- دو فقره راپُرت راجع به اداره مباشرت از کمیسیون محاسبات گذشته است اگر مجلس موافقت میکند تقاضا میکنم جزو دستور فردا بشود که از مجلس هم بگذرد.
رئیس- در این باب مخالفی نیست؟
(جمعی گفتند خیر)
رئیس- آقای آقا میرزا علی کازرونی (اجازه)
آقا میرزا علی- آقای رئیس تذکر دادند که لوایحی که از کمیسیونها گذشته است و باید جزء دستور گذارده شود چقدر است و بنده وقتی آنها را با مدتی که از دوره چهارم باقی داریم مقایسه میکنم میبینم اگر روزی یکی از این لوایح را هم بخواهیم از مجلس بگذرانیم و یک شور هم بیشتر نشود گمان میکنم روزهائی که داریم کافی نباشد. از آن طرف میبینم که ما مکلف هستیم که این قانونها را بگذرانیم بنده فکر کردهام که بلکه برای گذراندن این لوایح یک راه عملی پیدا نمایم. به عقیدهام اینطور رسیده است که صبحها را چهار جلسه قرار دهیم و عصرها را هم چهار جلسه که هشت جلسه در هفته بشود و گمان میکنم اگر مجلس موافقت کند بد نباشد و آن وقت در عوض از جلسات کمیسیون کسر میشود و به جلسات علنی اضافه میشود و کار هم زودتر میگذرد واِلا اینکه میگویند کم حرف بزنند عملی نیست و ممکن است ما از قبل از آدم تا آخر دنیا هم بحث کنیم.
رئیس- آقای تدین (اجازه)
تدین- بنده راجع به قانون استخدام میخواستم عرایضی بکنم دیدم موضوع از بین رفت. این بود که عرض کردم عرضی ندارم و موکول میکنم به موقع خودش ولی اصولاً عرض میکنم که ما موقع نداریم که موفق شویم به شور این قانون.
رئیس- پیشنهاد آقای حاج شیخ اسدالله قرائت میشود. (به مضمون ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم که راجع به اصل هفتم قانون اساسی و تعیین تکلیف نماینده بوشهر کمیسیونی به عده شش نفر از شعب انتخاب بشود که مراجعه به قانون اساسی نموده نتیجه نظریات خود را به مجلس پیشنهاد نمایند تا به بعد از این تکلیف این قبیل آراء در مجلس معلوم بشود. شیخ اسدالله
رئیس- میماند برای جلسه بعد.
(مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس- مؤتمنالملک