مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ مهر ۱۳۳۵ نشست ۲۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ مهر ۱۳۳۵ نشست ۲۳

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۵

سال دوازدهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۲۶ مهر ۱۳۳۵ نشست ۲۳

فهرست مطالب:

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۹

جلسه: ۲۳

صورت‌مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۲۶ مهرماه ۱۳۳۵

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت‌مجلس

۲ - تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای فخرطباطبایی

۳ - سؤال آقای دکتر مشیرفاطمی راجع به قراردادهای تهاتری و جواب آقای وزیر بازرگانی

۴ - سؤال آقای ارباب راجع به چای و جواب آقای وزیر بازرگانی

۵ - سؤال آقای خلعتبری راجع به اجاره شیلات رودخانه‌های شمال و جواب آقای وزیر دارایی

۶ - طرح گزارش دولت در باب امور جاری کشور

۷ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس دو ساعت و پانزده دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید

۱-تصویب صورت مجلس رئیس ـ اسامی غائبین جلسه قبل قرائت مسشود

(بشرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجاره ـ آقایان: خرازی. هدی. دولت آبادی. امید سالار. مهندس فروهر. قبادیان. سعیدی. پناهی. کدیور. سالار بهزادی. مرتضی حکمت. دکتر سید امامی. برومند عرب شیبانی. سلطانمراد بختیار. خزیمه. علم. دیهیم. دکتر عمید. امامی خوئی. دولتشاهی. اورنگ

غائبین بی اجازه ـ آقایان: دکتر بینا. عامری. مهندس هدایت. دکتر طاهری. دکتر امیر اصلان افشار. معین زاده. قرشی. تیمور تاش. تجدد. دکتر دادفر. مسعودی. دهقان. اریه. قراگزلو. دکتر رضائی

دیر آمد گان و زودرفتگان با اجازه ـ آقایان: جلیلوند ۴۰ دقیقه . . دکتر فریدون افشار ۴۰ دقیقه. صراف زاده یکساعت. موسوی یکساعت و ۱۵ دقیقه. بزرگ ابراهیمی ۲۰ دقیقه. سنندجی ۳۵ دقیقه. دکتر هدایتی ۳۵ دقیقه.

رئیس ـ نسبت بصورت مجلس نظری نیست؟ آقای مرات اسفندیاری بفرمائید.

مرآت اسفندیاری ـ آقای عامری در کرمان مریض و بستری هستند بوسیله بنده اطلاع داده‌اند که بعرض مقام ریاست برسانم.

رئیس ـ بسیار خوب بکمیسیون فرستاده شده دیگر نظری نسبت بصورت مجلس نیست ؟(اظهاری نشد) صورت مجلس جلسه پیش تصویب شد

۲- تقدیم یک فقره سؤال بوسیله آقای فخر طباطبائی

رئیس ـ آقای فخر طباطبائی.

فخر طباطبائی ـ سؤالی است تقدیم می‌کنم

رئیس ـ امروز سؤالات مطرح است.

بعضی از نمایندگان ـ دستور، دستور

رئیس ـ سؤالات هم جزو دستور است دستور امروز سؤالات است گزارش دولت بعد از سؤالات مطرح می‌شود با حضور آقای نخست وزیر. آقای دکتر مشیر فاطمی بفرمائید

۳- سؤال آقای دکتر مشیر فاطمی راجع قرار داد‌های تهاتری و جواب آقای وزیر بازرگانی

دکتر مشیر فاطمی ـ بنده می‌خواستم استدعا کنم که اول جناب آقای وزیر بازرگانی جواب بدهند بعد بنده عرض کنم

رئیس ـ شما اول مختصر توضیح بفرمائید بعد ایشان جواب خواهند داد دفعه اول پنج دقیقه و برای دفعه دوم ده دقیقه وقت دارید.

دکتر مشیر فاطمی ـ سؤال بنده این است که در روزنامه‌ها خواندم که خیال دارند قرار دادهای تهاتری را بهم بزنند بنده می‌خواستم معرض کنم اصولا چنین فکری دارند یا نه اگر ندارند که بنده بیخود وقت مجلس را نگیرم و اگر دارند بنده عرایضی دارم.

رئیس ـ مقصود از سؤال هم این است که اگر می‌خواهید بعد در مکملش صحبت کنید. آقای وزیر بازرگان بفرمائید.

وزیر بازرگانی (کاشانی) عرض کنم پیشنهادی رسیده بود بشورای عالی اقتصادی نظر باینکه وضع ارزی مملکت الان طوری است که اجازه می‌دهد قرار داد‌های پایاپای نداشته باشد و چون قرار دادهای پایاپای برای کشورهائی خوب است که ارز کم دارند و سعی می‌کنند صادراتشان را زیاد کنند و در مقابل بتوانند اجناس مورد احتیاج خود را از خارج بیاورند این مطلب در شورای عالی اقتصادی مطرح شد نظر شورای اقتصاد این بود که ظاهراً بنظر می‌رسد این قرار دادهای پایاپای الان مفید بحال مملکت نباشد ولی تصمیمی از طرف هیئت دولت گرفته نشده است و قرار شده است که برای اینکار بوسیله‌نمایندگان ما در خارجه مطالعات دقیقی بشود که ببینیم کشورهای خارجه که با ما قرارداد پایاپای با این کشور‌ها لطمه‌ای بصادرات ما می‌زنند یا خیر البته هنوز هیچ تصمیمی گرفته نشده و بیشتر قرار دادهای پایا پای تقریباً یکسال دولت وقت دارد مطالعاتش را بکند اگر خوب بود و تصمیمی در این باره گرفته شد آنوقت لغو می‌کنیم ولی هنوز تصمیمی قطعی گرفته نشده است (حشمتی ـ اگر نکنید بهتر است)

رئیس ـ آقای دکتر مشیر فاطمی بفرمائید

دکتر مشیر فاطمی ـ بنده این سؤال را که کردم علتش این بوده بنده نماینده شهر کارگران اصفهان هستم و مجبورم که از منافع کارگران و کارفرمایان آنجا حمایت

+کنم. علت هم این است که کارخانجات فعلی در اصفهان متعلق بصاحبانش نیست زیرا الان آنها باندازه کافی متمکن هستند و هر روز هم که بخواهند درب کارخانه‌ها را می‌بندند میروند دنبال کارشان و یکعده بیست سی هزار نفری کارگر بالاتکلیف می‌مانند آنچه بنده بخاطر دارم ایست که یک کمیسیونهائی تشکیل شد تحت نظر جناب آقای نمازی وزیر مشاور وقت و مطالعاتی زیاد کردند در اطراف کمک بصنایع داخلی این را می‌خواستم عرض کنم بدوست محترم خودم جناب آقای کاشانی که لغو قرار داد تهاتری ضرر مسلمی برای ایران دارد چون بعضی از ممالک مثلا لهستان و چکسلواکی و مجارستان که اقتصاد آنها اقتصاد دولتی است و برای آنها در حقیقت نفع و ضرر اهمیتی ندارد آنها روی سیاست عمل می‌کنند و این قرار دادهای تهاتری باز تا یک میزانی جلوی واردات آنها را می‌گیرد ولی اگر آزاد باشد و مقید بآن سهمیه قرار داد تهاتری نباشند ممکن است آنها شروع کنند با آن سیسم دامپبنگی که معمول خودشان است اجناس زیادی بیاورند و صنایع داخلی ما را بکلی فلج نمایند همین کاری است که الان ژاپون از سوزن تا اتومبیل و چرخ خیاطی همه چیز بایران وارد می‌کند و همچنین قماش و سایر اجناس و متأسفانه هیچ چیز از ایران نمی‌خرد بنده مخصوصاً تمنی دارم از جناب آقای وزیر بازرگانی، هیأت محترم دولت که یک فکری بحال این مملکت بکنند که ژاپون لااقل حالا که همه چیز بایران می‌آورند ۱۰ هزار تن برنح مار را هم بخرد در صورتی که ژاپون در سال یک میلیون و هفتصد، هشتصد هزار تن برنج از سایر کشور‌ها می‌خرد چه عملی با پاکستان نسبت بخیرد پنبه می‌کند لااقل وادارش کنید که آن عمل را با ما هم بکند ملاحظه کنید این مملکت ژاپون یکوقتی از ما پنبه می‌خرید و حالا آنرا هم نمی‌خرد، بنده خیال می‌کنم اگر جناب آقای وزیر بازرگانی و هیأت دولت و وزارت صنایع یک فکری نکنند برای این کار که امروز اسباب زحمت شده است برای صنایع داخلی بعداُ دچار گرفتاری بیشتر خواهند شد بنده خوب خاطرم می‌آید جناب آقای کورس که الان تشریف دارند ایشان یکی از واردترین اشخاص بامور اقتصادی هستند در همان کمیسیون که تخت نظر آقای نمازی بود آنجا گفتند که صنایع داخلی ایران می‌تواند با تمام کشور‌ها رقابت کنند جز ژ اپوی برای اینکه آنها یک سیستم خاصی دراند که حتی امریکا را بیچاره کرده‌اند چه رسد بما استدعا می‌کنم یک توجهی در این کار بفرمائید

رئیس ـ آقای وزیر بازرگانی

وزیر بازرگانی ـ(کاشانی) مشغول مطالعه هستیم

۴- سؤال آقای ارباب راجع به چای و جواب آقای وزیر بازرگانی

رئیس ـ آقای مهدی ارباب بفرمائید

مهدی ارباب ـ سؤال بنده از وزارت بازرگانی این است که آیا محصول چای داخلی مصرف کشور را تأمین می‌کند یا نه؟ (چند نفر از نمایندگان ـ نه) و اگر نمی‌کند کسر احتیاج سالیانه چقدر است پروانه چای خارجی هر کیلوئی یکصد ریال چه مفهومی دارد؟ این مالیات غیر مستقیم ظالمانه روی چه اصلی بر زندگی قاطبه مردم وضع شده است ؟(فضائلی ـ برای حمایت محصولات داخلی) این سهمیه بازی تاکی می‌خواهد ادامه یابد؟ و تا کی می‌خواهد منافع و مصالح عمومی را تحت الشعاع منافع خصوصی قرار دهد؟ (صفاری ـ اشتباه بزرگی است) عرض می‌کنم توضیحات کافی دارم که بعد از فرمایشات جناب آقای وزیر بازرگانی بعرض میرسانم و اگر اشتباه کردم بعد معذرت می‌خواهم کیلوئی ۲۰ ریال که سالها است برای حمایت تولید چای گرفته شده که شاید از حدود ۳۰۰ میلیون تومان تجاوز شده است از این محل یکی کمک شده است؟ بعد از اینکه فرمایشات خودتان را فرمودید جواب عرض می‌کنم

رئیس ـ آقای وزیر بازرگانی بفرمائید.

وزیر بازرگانی (کاشانی)ـ سؤال نمایده محترم راجع بچند مورد است یکی آنکه از محصول داخلی مصرف کشور تأمین می‌شود یا خیر؟ البته همه آقایان محترم میدانید که محصول داخلی باندازه مصرف کشور نیست بنا براین جواب منفی است محصول داخلی باندازه مصرف کشور نیست سؤال فرمودند که کسر مصرف از کجا میاید؟ باید از خارج بیاید مفرمائید چرا سهمیه داده می‌شود و قیمت پروانه سهمیه گران است در این قسمت باید بیشتر توضیحات خدمت آقایان عریض کنم تقریباً یکسال و نیم قبل تصمیم گرفته شد که یک سر و صورتی بوضع چای که در مملکت تولید می‌شود داده شود چون هر ماه تا قبل از آن مدت یکی دو مرتبه تصویب نامه‌های ضد و نقیض صادر می‌شد یک شورائی تشکیل شد از وزارت کشاورزی وزارت دارائی وزارت بازرگانی و نمایده دولت که اطرف سازمان برنامه معین شده بود از این جهت که سرو صورتی بوضع چای بدهند در آن شورا در نظر گرفته شد که پروانه کسری مصرف جای یعنی اجازه ورود چای باید در ابتداء بتولید کننده چای داخله ایران داده شود برای اینکه تشویقی از او شده باشد روی همین اصل چون موجودی چای خیلی زیاد بود از پارسال یعنی ۳۴ دیگر بوارد کنندگان متفرقه اجازه ورود چای داده نشد یعنی هر کس تولید چای خوب کرد باو اجازه داده شد که چای وارد کند یا اگر مایل باشد حق خودش را که واردات چای است بدیگری که وارد کنند چای است بدهد بنظر بنده بهترین طرز تشویق هم همین است در ممالکی که پول زیادی دارند و می‌توانند این کارها را بکنند یک قیمتی معین می‌کنند و محصولات داخلی را بآن قیمت می‌خرند و بعد هم روی آن ضرر می‌کنند البته آقایان تصدیق میفیرمایند که وضع مملکت ما رو ببهبودی است ولی هنوز بآن جا نرسیده است که هر محصول کشاورزی را بقیمت گران بخرد و بقیمت ارزان بفروشد برای این که حمایت از تولید کننده بکند یک محصول را دولت سالها است عمل می‌کند و آن هم گندم است که آنرا هم باید یواش، یواش یک فکری اساسی برایش کرد که اینکار را نکند (چند نفر از نمایندگان ـ آنرا ارزان می‌خرد و گران می‌فروشد) برای اینکه کمک بشود بتولید این محصول حالا که وضعمان اجازه نمی‌دهد بتولید کننده کمک پولی بکیم گفتنیم این حق را بهش بدهیم که او استفاده از این حق بکند و این کار بنظر بنده بهترین راهی است که الان ما پیش گرفته‌ایم و یکسال و نیم هست که ما این وضعیت را تغییر نداده‌ایم گفته می‌شود و زیاد توی روزنامه‌ها نوشته می‌شود که این انحصار است ممکن است انحصار باشد ولی در انحصار یکی دو نفر نیست انحصار چای در اختیار چندی هزار کشاورز چای و ۷۰،۸۰ کارخانه‌ای که چای تولید کننده است این چه عیبی دارد سؤال کرده‌اند (همهمه نمایندگان).(حشمتی ـ خلط مبحث است).

رئیس ـ یکنفر سؤال کرده ایشان جواب می‌دهند چرا همه آقایان وارد صحبت می‌شوند؟ بفرمائید.

وزیر بازرگانی ـ میفرمائید سالها است کیلوئی ۲۰ ریال از بابت واردات جای گرفته شده که صد‌ها میلیون تومان شده این شورا همانطور که عرض کردم در حدود یکسال و نیم است که وجود پیدا کرده از آن تاریخ تا بحال آنچه پول گرفته شده صرف بهبود وضع چای شده منتهی یک پولهائی که الان خرج می‌کنند در شورای عالی چای این شورای چای چیزی نیست که نتیجه اش را در ظرف یکهفته دو هفته و یکماه و دو ماه حتی یکسال و دو سال بشود گرفت شورای عالی جای چندین جریب زمین خریده بذر می‌خرد بذر را سلکسبون می‌کند بذر مرغوب را جدا می‌کند باید نهال بکارد بعد نهال را بقیمت ارزان بفروشد کود شیمیائی تهیه کند و بمردم بدهد این کارهائی است که شورای عالی چای کرده است البته آقایان تصدیق میفرمائید که خرید بذر مرغوب و سلکسبون کردن و تهیه نهال و نهال را تقسیم کردن در ظرف یکسال نمی‌شود نتیجه گرفت اقلا دو سال باید طول بکشد ما این کارها را شروع کرده‌ایم بذر کاشته این انیها حرف نیست و بعد از این که نهال بدست آمد بقیمت ارزان هم خواهیم فروخت پس بنابراین آن پولی که بدست شورای عالی چای رسیده آن پول را فقط و فقط صرف بهبود چای می‌کند اما صد میلیون تومان که نماینده محترم فرمودند بنده اطلاع از آن ندارم فرمودند بیش از چند میلیون تومان است سابقاً این پولها سازمان برنامه می‌گرفت یک دفعه دیگر هم این سؤال شد بنده در پشت تریبون مجلس محترم بآقایان نمایندگان عرض کردم که اینها جزو بودجه سازمان برنامه شده خرج هم شده حالا در راه چای خرج نشده در راه دیگر خرج شده اطلاعی ندارم یعنی اطلاع دارم ولی مربوط بشورای عالی چای که از یکی دو سال پیش شروع شده نیست (حشمتی ـ پرونده اش علیحده است) بسازمان برنامه رفته و بنده تصور می‌کنم که اگر بخواهیم تولید کننده بک محصول را که احتیاج باو داریم و زیاد آن محصول را از خارجه وارد نکنیم تشویق بکنیم راهش همین است که ما پیش گرفته‌ایم بوسیله اجازه ورود چای خارجی باو که او هم بتواند بدیگری واگذار کند باید او را تشویق کنند (رامبد ـ بسیار، بسیار خوبست)

رئیس ـ آقای ارباب

مهدی ارباب ـ یک وقت یکی از قضات محکمه جزا نسبت بمأمورین شدت عمل بخرجی می‌داد باو گفتند که چرا اینقدر شدت عمل بخرجی می‌دهی؟ در جواب گفت تمام تخلفات ناشی از مأمورین دولت است و اگر این مردم درستی باشند و مصالح مرد را تحت نظر بگیرند کمتر تخلف و جرمی واقع می‌شود (صحیح است) جناب آقای کاشانی وقتی در بانک ملی بودند یک مرد بتمام معنی اقتصادی بودند (یک نفر از نمایندگان ـ حالا هم هست) فکر و روح ایشان غیر از امروز بود که میز و وزارت بازرگانی در روحیه شان نفوذ کرده است آقایان این که کیلوئی صد ریال برای پروانه چای داده شود کیلوئی ۲۰ ریال عوارض داده شود روی هم کیلوئی ۱۳۰ ریال بهترین کمک به قاچاق است بهترین ترویجی است در امر قاچاق چه قاچاقی را تعقیبت می‌کنید؟ مسبب قاچاق کیست؟ آقایان یک چیزی که در اصلش مطابق نرخ که شورا عالی اقتصادی معین کرده ۷۰ ریال است آقایان یکصد ریال جایز چه ارتباط دارد بتولید کننده کدام یک ریال بچایکار گیلانی داده شده است (صحیح است) بانک توسعه صادرات وظیفه اش کمک به صادرات است روی اشتباه کاریها ی خودش سرمایه اش را از دست داده برای جبرانی سرمایه اش دارد پروانه چای

+می‌فروشد کیلوئی ۹۲ ریال پروانه چای فروخته شورای چای هم تصویب نکرده برای چه این کار را می‌کنند بند عباس و بوشهری شرقی و غربی ایران دیگر طاقت تحمل این مظالم را این تعدیات را ندارد آقایان فکر ایران را بکنید آقا با تفاوت کیلوئی ۱۳۰ ریال مسلم کمک به قاچاق است قاچاق توسعه پیدا می‌کند آقایان سیاست اقتصادی کشور را کی اداره می‌کند؟ کی پیش بینی می‌کند من یک تلگرافی دارم که مفادش را برای آقایان می‌خوانم اصلا دیگر تاجر صحیح العمل نمی‌تواند توی این مملکت کار کند کار افتاده روی قاچاق و بدست قاچاقچی (صحیح است) یا روی انتفاع یا روی همکاری بعضی مأمورین سر حدات کمک می‌کنند دست بدست هم می‌دهند و قاچاق می‌کنند تجارت را از بین ببرند جناب آقای وزیر دادگستری بخدای متعال اگر مراجعه بانصاف کنید حق ندارید قاچاقچی را تعقیب کنید مسببش را به بیند کیست شما هر تخلفی توی این کشور پیدا کنید بروید در دستگاههای دولت سببش را جستجو کنید آن کسی که موجب فروش کیلوئی صد ریال پروانه چای می‌شود مسبب امر قاچاق او است نه آن کسی که قاچاق بکند بله تلگراف کننده می‌گوید در این چند روزه که برای انجام کار شخصی سیر جان آمده‌ام ملاحظه می‌شود روزانه چای قاچاق مخصوصاً چای فلان زیاد وارد گردیده بازار بکلی متزلزل تجار صحیح العمل جرأت معامله ندارند این عمل صرفنظر در این که باعث تضبیع حقوق دولت می‌گردد عده‌ای تجار صالح را بورشکستگی تهدید می‌نماید مستدعی است برای جلوگیری از این عده قاچاقچی که منافع خود را به همه چیز ترجیح می‌دهند اقدام نمائید از این قبیل تلگرافات زیاد است یکی دو تا پنج تا نیست اینها را تقدیم می‌کنم (مرات اسفندیاری ـ آقای ارباب اینها از بندر عباس وارد می‌شود نه از سیر جان).

رئیس ـ آقای ساکت باشید اینجا ه جای شوخی نیست.

ارباب ـ آقای شما بیاید از بند عباس صحبت کنید کمک کنید

رئیس ـ صحبت خودتان را بکنید دو دقیقه بیشتر هم وقت ندارید.

ارباب ـ هنوز که چند دقیقه بیشتر نشده قرش ایران آقایان سی در صد تنزل کرده در هیچ کجا نمی‌خرند این جنبة تولیدی دارد تعتی دارد نباید کمک بشود؟ اگر محصول چای برگهای ضخیم را کسر کنید سالی سه هزار تن محصول چای است و امر آنچه حالا تهیه می‌کنید چهار هزار تن محصول چای است (صفاری ـ این رقم را از کجا آورده‌اید ؟) پنبه ایران سالی ۷۰ هزار تن است از کیلوئی ۶۵ ریال رسیده به ۴۵ ریال رسیده با در اقتصاد کشور ایران پنبه هیچ موقعیتی دارد؟ چرا نباید بصادر پنبه کمک شود بعلاوه شما دارید کیلوئی ۲۰ ریال برای کمک بتولید کننده می‌گیرید این کیلوئی صد ریال چیست؟ سازمان برنامه که برای عمران کشور بوجود آمده آقا پروانه چای می‌فروشد کیلوئی ۸۰ ریال آقای مردم از کجا بیاورند مردم جنوب دیگر تحمل و طاقت این مظالم را ندارند قاچاق می‌شود چای قاچاق وارد کشور می‌شود این کیلوئی صد ریال برای پروانه چای بعقیده بنده تنها نه خلاف قانون است بلکه یک عمل جرمی است این کمک بقاچاقچی می‌کند این کار ضرر بخزانه مملکت می‌زند ۱۶ هزار تن چای باید از خارجه بیاید ۶،۷، هزار تن پروانه فروخته می‌شود بقیه همینطور از راه قاچاق می‌آید بقیه اگر از راه مشروع بیاید به بینید در آمد گمرک چقدر است کمک به چایکار از قرار کیلوئی ۲۰ ریال چقدر می‌شود؟ چرا این حسابها را نمی‌کنید؟ این که عریض کردم منافع خصوصی همه اینها را تحت الشعاع قرار داده خلاف عرض نکردم این عین واقع است این سیاست اقتصادی نیست که شما در پیش گرفته‌اید یک فکر اصلاحی بکنید من نه یک برگ چای دارم نه یک صندوق چای دارم چند سال است تجارت نمی‌کنم تنها علاقه شخصی که دارم این انست که روزی چند ریال از مصرف چای شخصی ام گرانتر می‌خرم آقایان وزراء هم همینطور، آقایان وکلاء هم همینطور این کیلوئی صد ریال که بابت پروانه گرفته می‌شود بانک صادرات می‌برد یا فلان وزارتخانه یا فلان زید و عمر و میدانم یک نقشه دیگری طرح شده بود که اجرا نشد و اگر اجرا شد روزی عرض می‌کنم که چه نقشه شومی کشیده بودند که باز چند میلیون تومان پول این مملکت را ببرند بهر حال امر قاچاق رواج دارد سببش هم کیلوئی صد ریال است نامه‌های متعددی از اطراف و اکناف ببنده رسیده توضیحاتی می‌دهند مردم بستوه آمده‌اند یک فکری بکنید یک توجهی بکنید این مالیاتها غیر مستقیم که بخزانه دولت هم عاید نمی‌شود از بین ببرید فکر مرد را بیشتر از این ناراحت نگذارید.

رئیس ـ آقای ارباب وقت جنابعالی تمام شد.

ارباب ـ در این زمینه بنده توضیحاتی زیادی دارم که چون جناب رئیس اجازه نمی‌دهند

رئیس ـ آئین نامه اجازه نمی‌دهد.

ارباب ـ دیگر عرضی نمی‌کنم و اگر جواب خلاف واقع فرمودند بنده از ماده ۸۲ استفاده می‌کنم..

رئیس ـ آقای وزیر بازرگانی شما جواب دارید

وزیر بازرگانی ـ نخیر عرض ندارم.

ارباب ـ حرف حساب جوابی ندارد

رئیس ـ آقای خلعتبری بفرمائید.

خلعتبری ـ پنجسال پیش که بعضی از رودخانه‌های شمال را باجاره واگذار کردند مال الاجاره رودخانه‌های شهسورا و لنگرود ۱۲۰ هزار بود و در این ۵ سال در نتیجه مزایده پنجساله مال الاجاره ـ اش به ۷۰۰ هزار تومان رسیده است شهسوار تا دو سال پیش مالاجاره اش ۵۰ هزار تومان بود سال گذشته رسید به ۱۷۰ هزار تومان امسال در نتیجه رقابت‌های محلی رسیده است به ۳۰۰ هزار تومان (عمیدی نوری ـ ـ۳۱۰ هزار تومان) از یک طرف برنامه دولت مبارزه با گرانی است از طرف دیگر یک امری که مربوط به ارزاق عمومی است در نتیجة مزایدة سالیانه در ظرف ۵ سال ۸ برابر قیمت پیدا کرده و نتیجه این شده است مردم کشاورز و بی بضاعت و متوسط مازندران و گیلان که قوت عادیشان ماهی است و قاتوق غذایشان یک تکه ماهی است ماهی در آنجا بقدری گران شده است که مردم نمی‌توانند بخرند بنابراین بنده سؤال می‌کنم که وزارت دارائی برای حل این موضع چه فکری کرده این مسئله اگر مورد توجه وزارت دارائی در این چند سال اخیر بود می‌بایستی بیک صورتی حل شده باشد و مردم امروز ماهی را با یک قیمت گران نمی‌خریدند و بنظر بنده مسبب این گرانی عمل وزارت دارائی است و اگر وزارت دارائی برای حل این موضوع فکری کرده بگوئید که مردم مازندران و گیلان با اطلاع بشوند.

رئیس ـ آقای وزیر دارائی بفرمائید.

وزیر دارائی (فروهر)ـ تصور می‌کنم که خلاصه و نتیجةسؤال آقای نماینده محترم این است که ما چرا اینجا را اجاره داده‌ایم و چرا زیاد اجاره داده‌ایم تصور می‌کنم این دو موضوع باشد. عریض کنم رود خانه‌های شمال هم یک منبعی از درآمدهای دولت است ما که نمی‌خواهیم درآمدهای دولت را ندیده بگیریم و اگر هم بخواهیم بهره برداری کنیم بایستی مقررات را بیک طریقی رعایت کنیم و بنده تصور نمی‌کنم که اگر احیاناً قیمت ماهی گران شده باشد در نتیجه این عمل باشد بطور تحقیق و عوامل و عناصر دیگری هم در این امر مؤثر بوده‌اند حالا برای اینکه آقایان محترم از چگونگی و جریان قضیه مستحضر باشند خلاصه‌ای را باستحضار مجلس محترم میرسانم عریض کنم همانطور که گفتم بایستی طبق مقررات بهره برداری کرد و همین کار را هم کرده‌ایم و بر اساس نتیجه‌ای که از مزایده بدست آمده است دستور انعقاد قرار دادها داده شده باز تکرار می‌کنم ترقی قیمت ماهی بر فرض صحت تنها علتش اینکار نیست اما وزارت دارائی با توجه باین نکته تا حدی که می‌توانسته است پیش بینی لازم را کرده است و در آگهی مزایده‌ای که منتشر شده شرایطی پیش بینی کرده و آن شرایط را الان باستحضار آقایان میرسانم: ‹‹ مستأجر باید مواظب باشد اولا احتیاجات اهالی محل را از جهت ماهی در درجه اول تأمین نماید و ثانیاً ماهی مصرفی را بر طبق نرخی که کمیسیون مشترک مرکب از نمایندگان فرمانداری یا بخشداری ـ اداره دارائی و شهرداری هر محل معین خواهند نمود بفروش برساند ››

وزارت دارائی تصور می‌کند که اگر این کمیسیون بتواند این تکلیف و این دستور را اجرا کند قیمت ماهی همانطور که پیش بینی فرمودند افزوده نخواهد شد آن قسمت که مربوط بوزارت دارائی بود دستور داده شده است قسمت دیگرش را هم گفته‌ام بوزارت کشور شرحی نوشته شود آقای وزیر محترم کشور هم بنوبه خودشان دستورات لازم را بمأمورین خودشان صادر می‌کنند اما تفاوت قیمت ماهی این است که الان اینجا حضور آقایان نمایندگان عریض می‌کنم برندگان مزایده رودهای شلمان رود و چینی جان در حوزه گیلان و شهسوار معین شده‌اند اما در نتیجه رقابتی که بین شرکت کنندگان در مزایده وجود داشت تلگرافات و شکایاتی که واصل گردیده مزایده برای نوبت دوم تجدید شده و در این مدت میزان مال الاجاره رودخانه مزبور در دو سال گذشته یک میلیون و هفتصد و پنجاه هزار ریال بود بمبلغ ۳ میلیون و هفتاد و هشت هزار ریال و اجاره رودخانه شلمان رود و چینی جان که سال گذشته دویست و شصت و هشت هزار و نهصد و شصت ریال بوده است و مبلع ۵۲۶۸۹۶۰ ریال بوده بمبلغ ۰۰۰،۳۵۰،۸ ریال افزایش یافته است و طبق مقررات دستور انعقاد قرار داد هم داده شده است پس وزارت دارائی برای استیفای حق دولت که منبعی از منابع است طبق مقررات اقدام کرده است و برای جلوـ گیری از آن خطر و تصوری که جناب آقای نماینده محترم فرمودند این شرط را در آگهی مزایده و قرار داد گذاشته‌اند اما موضع دیگری که هست این است که البته امسال ما قانون نداشتیم بنده امیدوارم طبق مقررات که جدیداً مطرح است اصلا بهره برداری این رودخانه‌های باصطلاح داخلی را بشرکت شیلات واگذار کنیم و همانطور که منظور ایشان است عملی شود و امیدوارم بعد از عید انشاءالله عملی بشود ضمناً آقایان نمایندگان محترم باید در نظر داشته باشند که در همین سال گذشته شیلات، آقای وزیر کشور حتی شرحی نوشته‌اند ببنده که از مأمورین و متصدیان مبارزه با گرانی ماهی تقدیر کنم برای پائین آوردن قیمت ماهی در تهران مافوق العاده زحمت کشیدیم و ضرر هم کشیدیم اشکال نداشت برای اینکه قیمت ماهی یک قدری بیاید پائین امر مقدرای هم دولت ضرر بکند اشکال نداشت این پیش بینی‌ها همه شده است

+رئیس ـ آقای خلعتبری

خلعتبری ـ بنده حقیقت این است که قانع نشدم برای اینکه فرمودید چطور تفاوت قیمت مربوط باین عمل وزارت دارائی است بدلیل اینکه اگر یک جنسی را پارسال ۱۷۰ هزار تومان اجازه داده‌اند در یک محوطه کوچکی امسال ۳۲۰ هزار تومان تفاوت این را باید مصرف کننده بدهند بنابراین این رقم تفاوت قیمت را باید تحمیل کنند بمصرف کننده این که فرمودید در قرار داد گذاشته‌ایم که نرخ را کمیسیون معین کند از طرف فرماندار یا بخشدار و شهردار، فرماندار و شهردار شما شهسوار و لنگرود از شهردار شما در تهران که با قدرت تر نیستند اگر شما توانستید در تهران نرخی را معین کنید و عمل کنید در آنجا هم عملی خواهد شد و چون آنجا نتوانستید بنابراین مردم آن آنجا باید ماهی را بیقمت چند برابر بخرند و کشاورزها هم گیرشان نیاید مسأله‌ای که مورد توجه است این سدهائی است که روی رود خانه‌ها می‌بندند و این سدها نسل ماهی را از بین مبرد وزرات دارائی هر سال با علم باین که مستاُجرین از طریق این سدها صید ماهی می‌کنند و اگر نکنند نمی‌توانند مال الاجاره خود را بدهند اجازه داده‌اند پیشکارها و روسای دارائی هم می‌دانستند و مانعی هم نمی‌شدند برای این که اگر مانع می‌شدند در آمد دولت از بین می‌رفت حالا هم شما اگر بخواهید ۹۰۰ هزار تومان از مستأجرین وصول کنید اگر آن سدها باقی باشد نسل ماهی از بین می‌رود هم مستأجرین فایده نمی‌کنند بلکه ضرر هم می‌کنند و با این که مأمورین محل می‌دانستند این مستأجرین از این سدها استفاده می‌کنند و مال الاجاره را می‌پردازند چرا این را در موقع خود بمقامات وزارت دارائی تذکر ندادند و در آینده این اختلاف مستأجرین صید ماهی وزارت دارائی چه جور باید حل شود مسأله دیگر این است که میفرمائید دولت ناچار است که مطابق قانون با مزایده اجاره بدهد این را بنده میدانم از طرفی دولت باید مطابق قانون با گرانی هم مبارزه کند و از طرفی دیگر یک دستگاه دولت می‌گوید من باید در آمدم را زیاد تر وصول کنم این که میگوئیم هم آهنگی بین دستگاه‌های دولت نیست یک دردی شده است وزارت دارائی از یک راه می‌رود و دولت هم برای مبارزه با گرانی از یک راه دیگر و هیچکدام از این دو دستگاه هم بنتیجه نمی‌رسند بنده عقیده دارم که این مسأله را از حالا حل کنید لااقل اگر واگذار به شیلات نمی‌کنند بنده پیشنهاد می‌کنم که وزارت دارائی خودش با اشخاص و شرکتها وارد مذاکره شود بجای اجاره یکساله اجاره ۱۰ ساله بدهد ولی تحمیل کند بمستأجرین که آن پل‌ها را از بین ببرند در ظرف ۴ سال ،۵ سال اگر از بین بردند بعد از ۵ سال میزان ماهی موجود آنجا صد برابر حالا خواهد شد این را خواهش می‌کنم مورد توجه قرار بدهید

۶- طرح گزارش دولت در باب امور جاری کشور

رئیس ـ گزارش دولت که در جلسه قبل رأی داده شد مطرح شود مطرح است آقای بهبهانی بفرمائید البته مدت مذاکره نیم ساعت است ،(بهبهانی ـ یک قدری بیشتر وقت بدهید) لایحه هم که تلقی کنیم نیم ساعت بیشتر نمی‌شود وقت داد مگر اینکه مجلس رأی بدهد.

بهبهانی ـ من خیلی میل داشتم از نظر دوستی و سوابقی که با رئیس این دولت و اغلب اعضاء کابینه آن دارم جز و موافقین و مدافعین دولت می‌بودم ولی چون از خانواده‌ای هستم که وقتی پای مصالح مملکت بمیان میاید نمی‌توانم فریفته دوستی و یا مرعوب قدرت شوم هیچگاه رسالت تاریخی خود را فراموش نکرده از گفتن حقایقی که در خیر. و صلاح مردم مؤثر باشد پروا نخواهم نمود مخصوصاً در این موقع که گزارش دولت مطرح شده فکر کردم اگر سکوت کنم ممکن است خدای نخواسته امر بخود دولت هم مشتبه شده و خیال کنند واقعاُ کاری انجام شده است لذا ناچار در مقام تصدیع برآمده و همانطور که کراراً عرض کرده‌ام من حتی فکر این را هم نمی‌توانم بکنم که کسی بیاید و روی اغراض خاصی بعنوان دلسوزی و خیر و صلاح مخالف منافع وطنش صحبت کند و معتقدم که همه حسن نیت دارند همه علاقمند باین آب و خاک و مومن بمظاهر ملیت و قومیت خود هستند. همه آرزو دارند روزی این مملکت که هنوز هم بگردن ادب و تمدن بشری منت‌ها دارد مقام و موقعیت شایسته خود را بدست آورد جای شبهه نیست که هر کس در سینه دلی دارد از دیدن این قیافه‌های رنجور و مریض و این مردم فقیر و بیکار و ژنده پوش رنج می‌برد و همه مایلند وضع این دسته از محرومین سرو سامان پیدا کند این عقیده و ایده همة ما است این آرزوی کسی است که ایرانی متولد شده و عاقبت در خاک مقدس وطنش دفن می‌شود مبداء و مقصد همه یکی است منتهی این اختلاف آراء و عقاید و برخورد و اصطکاک نظریات مربوط بتشخیص افراد در طریق وصول بهدف و انتخاب کسانی است که ما را سالمتر و سریعتر بمقصد برسانند.

مفهوم آزادی و دموکراسی و سر موفقیت دولتهات آزاد در همین است که بر حسب بر خورد عقاید مختلف راه صحیح از سقیم تشخیص داده می‌شود و طریقی که بمصلحت ملت و مملکت است انتخاب می‌گردد کما اینکه علت عدم موفقیت دولتها دیکتاتوری باز در همین نکته خلاصه می‌شود زیرا یک فرد هر چقدر دلسوز و صلاح باشد از اشتباه و خبط مصون نیست موفقیت و پیشرفت دول آزاد از قبیل امریکا و انگلستان فقط مرهون دخالت مردم در امر حکومت و تأمین آزادی فردی است و دولی که راهی جز این انتخاب کردند دیدیم که بمقصود نرسیدند و آخر الامر قهرمانانی که آنهمه گرد و خاک می‌کردند مردان موفقی نبودند. بنده از روزی که مخالفت خود را با دولت آقای علاء آشکارا کردم مخالفتم با شخص ایشان یا وزراء کابینه ایشان نبود بلکه من با طرز کار و نحوةعمل دولت یک اختلاف کلی و اصولی داشتم همانطور که اختلافم با دولت سابق نیز اصولی بود اظهاراتی هم که تاکنون در مجلس کرده‌ام همه مستند و متکی بمدارک و دلیل بوده و حتی سعی کرده‌ام مسموعاتی را که در صحت آنها تردید داشته‌ام در این جا نگویم انتظار بنده و همه آقایان هم این است که دولت نیز مستدل و موجه جواب بدهد و مسلم است که هر شخص منصفی که حسن نیت هم داشته باشد در مقابل منطق و دلیل تسلیم می‌شود. اینک لازم می‌بینم در برابر گزارش دولت تذکراتی بدهم بخصوص که این گزارش حسب الامر اعلیحضرت همایونی به مجلس تقدیم شده و مسلماُ غرض معظم له صرف اطلاع نمایندگان مجلسین نبوده و قصد داشته‌اند نسبت بموارد آن بحث و نقادی شود. از گزارش دولت آنچه مربوط به قرار داد‌ها و تعهدات بین المللی و تعیین تکلیف سرحدات و تجارت خارجی‌ها در ایران است و مجموعاُ سیاست خارجی دولت را تشکیل می‌دهد چون مطرح مذاکره نیست از آن صرفنظر و لدی الاقتضا بوقت دیگری موکول می‌کنم.

بنظر بنده امور داخلی و اقداماتی هم که عمرانی تلقی شده باید بدو قسمت تقسیم کرد یعنی آنچه که مربوط بعملیات راه سازی سرتاسری و ارتباط با کشورها ی عضو پیمان بغداد و ریل گذاری بین ایران و دول مزبور و احداث اسکله در بنادر و دور افتاده و غیر اقتصادی و توسعه آنها و یا ایجاد فرودگاههای بزرگ در شهرهائی که از نظر اقتصادی قابل استفاده نیست و احداث و توسعه خطوط مواصلاتی و مخابراتی که انصافاً با کمال سرعت و بدون دقیقة غفلت و برای یک نقشة دقیق و منظم و باعجله و شتاب پیشرفت می‌کند باید جزو همان قسمت اول یعنی سیاست خارجی بحساب آورد. ناگفته نماند که از این بابت هم نچه مربوط بمنافع مملکت و انتفاع مردم از قبیل رودخانه هیرمند و شط العرب بوده است در بوته اجمال باقی مانده و هنوز مشغول مذاکره هستند و لابد وقتی این مذاکرات بنتیجه می‌رسد که اگر عده دیگر از ساکنین اطراف هیرمند هنوز بانتظار حل قضیه این طرف مرز زندگی می‌کنند بآنطرف رهسپار شوند. بهر حال آنچه از این گزارش مورد بحث بنده است عبارت است از تعدیل بودجه امور اقتصادی وضع قوانین جدید امور کشاورزی، شهرسازی، فوران، نفت قم، اصلاح دادگستری که بطور اختصار و اجمال نسبت بهر یک از آنها بحث خواهم نمود راجع به بودجه و امور مالی البته تصدیق میفرمائید که قسمتی از این در آمد بر اثر ترقی قند و شکر و افزایش نرخ دخانیات و بالا بردن تعرفه گمرکی حاصل شده و با اینکه برای وصول مالیات از طبقه ضعیف بعنف و جبر توسل جسته و فرمانداری نظامی را در امر وصول دخالت داده‌اند هر گاه اضافه در آمدی که از راه گران کردن مایحتاج مردم و افزایش نرخ گمرک حاصل شده از آن کسر و با سالهای مشابه قبل بسنجیم معلوم خواهد شد که نه تنها توفیق در این مورد نصیب دولت نشده بلکه مقداری هم کسر دارد.

۲- راجع بامور تجاری و اقتصادی باید تصدیق کرد بدترین وضعی که ممکن است برای یک کشور ایجاد شود فعلا بوجود آمده زیرا معرف وضع اقتصادی و مبین اصلاح آن نرخ بهره است که در حال حاضر به ۲۴ تا ۳۰ در صد افزایش یافته و در هیچیک از ممالک سابقه نداشته و ندارد.

علت اصلی این است که دولت هزار و دویست میلیون تومان یعنی معادل ۶ برابر تمام سرمایه بانک به بانک ملی بدهکار است و باین جهت جلو اعتبارات تجار گرفته شده و نرخ اجناس ترقی فاحش کرده و با اینکه علاوه از عواید نفت و جوه قرضه نیز بمملکت وارد شده هنوز دولت برای تأدیه قرض خود اقدامی نکرده است اجناس داخلی که باید در قبال اجناس مشابه خارجی مورد حمایت قرار گیرد اصلا بآن توجهی نشده و بطوریکه ملاحظه می‌کنید کارخانجات بکی بعد از دیگری دچار تعطیل و ورشکست می‌شوند. کلیه قرار دادهائیکه با کمپانی‌های خارجی بسته شده مربوط بورود مصنوعات خارجی و بیشتر شامل اجناس لوکس و یا مولداتی است که در مملکت قابل استحصال می‌باشد خیابانها و مغازه‌ها مملو از آن شده و کشور را بیک نمایشگاه اجناس خارجی تبدیل کرده است.

۳- وضع قوانین جدید البته صرف وضع قانون در مملکت ما نمی‌تواند موجبات رفاه یا خوشبختی مردم را فراهم کند و همه میدانند عاملی که موجبات آسایش را فراهم می‌کند اعمال منطبق با قانون است و همیشه در عمل مشاهده شده که قوانینی که برای تشدیدی و تهدید وضع می‌شود فوراُ بمرحله اجرا و عمل در می‌آید و آنچه که برای کارهای

+عمومی مفید است بطاق نسیان سپرده می‌شود و این موضوع بقدری بدیهی و روشن است که توضیح دربارةآن را زاید میدانم و تجربه گذشته آنرا ثابت کرده است .۴- شهرسازی ـ قسمتی از گزارش دولت که تحت عنوان جلب و فریبنده شهرسازی بیان شده عبادت است از ساختن مدرسه، مرده شوخانه، کشتارگاه، برق، تلفن و چند دستگاه حمام دوش و برای اجرای این نظر کشور را بسه منطقه تقسیم کرده‌اند یک قسمت بشرکت ککس آلمانی قسمت دیگر بشرکت انتراتود فرانسوی و قسمت دیگر بشرکت لیچ قیلا امریکائی سپرده‌اند و بهر یک از این ۳ کمپانی مبلغ ۱۷۲ میلیون تومان یعنی جمعاً ۵۱۶ میلیون تومان پرداخت و تأمین اعتبار نموده‌اند از این مبلغ بر حسب مقتضیات محل از ۵ر۸ تا ۲۰ در صد برای مطالعه و حق النظاره تخصیص داده‌اند که میزان حداقل آن ۵۰ میلیون و حد اکثر ۱۰۰ میلیون تومان می‌شود این شرکتها هر کدام یک یا دو مهندس ایرانی استخدام کرده و مهندسین مزبور پروژه‌ها را تهیه و تحویل سازمان می‌دهند. در گزارش دولت اشاره شده که مطالعه امور عمرانی خوزستان بمؤسسه معروف (لیلیانتال و کلاره) بر گذار شده اولاد من نمیدانم با وجود این همه مهندس خارجی و داخلی چرا باز خود را محتاج بدو گروه مهندس مشاور امریکائی و انگلیسی برای خوزستان دانسته‌اند و چه خوب بود مبلغی را که بعنوان مطالعه باین دو گروه قرار است پرداخت کنند یا پرداخت کرده‌اند قید می‌کردند. برای مطالعه ۴ پیشنهاد که از طرف ۴ کمپانی خارجی جهت توسعه شبکه برق تهران واصل شده قرار دادی با مؤسسه یوبانک انگلیسی منعقد نموده‌اند که اولا مبلغ هفتاد و پنج هزار لیرده فقط برای مطالعه پیشنهادات بگیرد و ثانیاُ مبلع یکصد و هفتادو پنج هزار لیره برای نظارت در تاسیس شبکه جدید که جمعاً در حدود پنجاه میلیون ریال می‌شود دریافت دارد و حال آنکه بیش از بیست سال است که خود ایرانی‌ها در امور برق کار می‌کنند و در بدو امر که متخصص و مهندس در این فن کم بود نبوغ و استعداد ایرانی بی نیازی خود را از متخصصین خارجی ثابت کرد و اگر برق مملکت باین وضع افتاده در اثر فشار زیاد بقدرت تولید آنست و ربطی بشبکه و سایر امور فنی ندارد. مبلغی در حدود هزار میلیون تومان برای مطالعه تأسیس کارخانه کود شیمیائی نساجی ـ ذوب آهن ـ مطالعه در امور بهره برداری از رودخانه. برق بنادر بچند کمپانی دیگر پرداخت کرده‌اند ه هنوز از حدود مطالعه خارج نشده و تا مطالعه تبدیل بپروژه و پروژه بعمل در آید معلوم نیست چند سال طول بکشد و چه مبلغی دیگر از جیب مردم فقیر پرداخت گردد.

این اواخر دیگر مقررات ظاهری و فرمولی هم برای خرید از کمپانیها خارجی اجرا نشده و ۳۲ دستگاه واگن مسافر بری بدون انجام تشریفات مناقصه خریده‌اند که معلوم نیست اگر بمناقضه می‌گذاشتند از لحاظ مرغوبیت حداقل قیمت چه مبلغ بنفع ایران بود چهار میلیون و هشت صد هزار دلار تراورس بتونی از فرانسه خریده‌اند و وقتی تمام آن حمل و بایران وارد شده متوجه شده‌اند که بدرد نمی‌خورد و این مبلغ که در وضع کشور بسیار مؤثر است بهدر رفته و معلوم نیست مسئول این خسارات هنگفت کیست؟ در ظرف این دو سال هفت هزار میلیون تومان پول در دست دولت بوده باین معنی که چهار هزار میلیون اصل بودجه و بیش از دو هزار میلیون درآمد شهرداری‌ها و مؤسسه راه آهن و سایر مؤسساتی که ارتباطی با بودجه ندارد و هزار میلیون درآمد نفت اگر دولت می‌خواست با این پول کویر لوت را قابل کشت و زرع کند ممکن بود ولی نتیجه‌ای که از این همه پول عاید مملکت شده بتصدیق عموم مردم صفر است و از حدود گزارش و مطالعه و پروژه تجاوز نکرده است و می‌بینیم در همان روزی که گزارش دولت در جراید درج شده در همان صفحه خبری منتشر کرده‌اند که حقوق شهریور ماه اغلب کارمندان دولت در ولایات تاکنون پرداخت نشده و کارمندان مجبور شده‌اند حقوق خود را تومانی شش ریال بکسبه و طلب کاران خود بفروشند. مطالعات دیگری که در برنامه آقای نخست وزیر ذکر شده قطعاً علاوه با مبلغ ۷۵ میلیون دلاری که قرار است قرض کنند مستلزم قروض زیادتر و تعهدات کمرشکن تری است امیدواریم در اینگونه امور که مضار آن از نسل حاضر نیز تجاوز کرده و بعنوان یک ارث تلخ و دردناک به نسل بعد می‌رسد توجه زیادتری بشود و تا این حد بی انصافانه ملت ایران را از زیر بار تعهدات بی نتیجه معاملات یک طرفه خورد و خمیر نکنند آقایان واقعاً جای تأسف است که بنا به اعتراف آقای نخست وزیر در قبال تمام این گشاد بازیها و اسراف و تبذیرها فقط ۲۳ میلیون تومان برای امور کشاورزی در تمام نقاط کشور بدستگاههای اجرائی تأدیه شده و مسلماً پس از کسر مخارج دستگاهها مزبور و فوق العاده و هزینه سفر مأمورین اجرائی و سایر مخارجی که از این مبلع کسر خواهد شد بیش از سی در صد آن بمصرف نخواهد رسید که اگر وسعت ایران و استعداد‌های سرشار و بی نظیر هر یک از مناطق را در نظر بگیریم این مبلغ در حکم عدم است کشور همسایه ما عراق که پول نفت گرفته ۹ عشر آن را صرف مولدات کشور نموده یعنی سد ساخته زراعت خود را مکانیزه کرده زه کشی نموده قنات احداث کرده و باندازة یکهزارم ما پول بابت مطالعه و کارشناس نداده است ساختمان سد ثرتار عراق با سد کرج در یک تاریخ شروع شد ولی در آنجا یک سال است بهره برداری آن آغاز شده و ما هنوز در پیچ و خم پروژه گرفتار یم و تا حالا هنوز طرز ساختمان آنرا انتخاب نکرده‌ایم. این بود قسمتی از برنامه‌های عمرانی دولت و جزئی از ارقام پول هائی که از نفت و یا از طریق استقراض از یک خارجی گرفته‌اند و بصورت اسراف و تبذیر به مهندسین و یا کمپانیهائی خارجی دیگری تحویل داده‌اند و در قبال آن برای کسر بودجه خود بترقی قیمت قند و شکر و سیگار یعنی یک نوع انتحار اقتصادی توسل جسته‌اند و حتی روانداشته‌اند که یک سیگار تلخ و یا یک فنجان چای بیقیمت قبل از هجوم این پول‌های هنگفت از گلوی مردم پائین برود. موضوع دیگری که در گزارش جلب نظر می‌کند اقداماتی است که اصلا مربوط باین دولت نبوده و بی جهت به حساب خود آورده‌اند مثلا سد گلپایگان در سال ۱۳۲۶ از محل عطیه همایونی شروع شده و هیچ ارتباطی با عمل این دولت نداشته یا نفت قم سالها قبل شروع شده و تصادفاً در زمان این دولت بنفت رسیده و برای استحصال آن وظیفه‌ای برای دولت ایجاد شده که اگر در اینمورد هم مندرجات مجلات خارجی را که هفتة قبل بتهران رسیده مطالعه کنیم بیشتر موجب تأسف خواهد بود. سد کوهرنگ در زمان دولت اسبق تمام شده و در سال ۱۳۳۳ بدست اعلیحضرت همایونی در محل افتتاح گردید و هیچ ارتباطی با عمل این دولت ندارد و اگر قرار باشد هر اقدام اصلاحی که قبلا هم انجام شده بحساب بیاورند چه ضرر داشت کلیه تحولاتی را هم که در شئون اداری و اقتصادی مملکت در زمان اعلیحضرت فقید شده و در این گزارش دولت بحث شد اجازه می‌خواهم شمه‌ای هم در باره اعمال غلط دیگر و بی رویه‌ای که انحام شده عرض و برای احتراز از تطویل کلام عرایضم را در چهار قسمت خالصه می‌کنم ۱- اولین ایراد من بدولت که خود را مبعوث پارلمان و ملت و مجری منویات شاهانه میداند صعوبت زندگی مردم و بدبختی و فقر عمومی است.

این دولت با اینکه در یک محیط منظم و آرامی پا بعرصة وجود گذاشت و همه گونه امکانات داخلی و خارجی جهت اجرای یک پروژه اقتصادی صحیح داشت نه تنها در این زمینه قدمی برنداشت بلکه با این رویه‌ای که در خلال دو سال بلکه با این رویه‌ای که در خلال دو سال کرده بفکر اقدام اصلاحی هم نیست و مردم و مملکت را هر روز بورطة افلاس و ورشکستگی نزدیکتر نموده و حتی نسل آینده را هم تا ابد مدیون خارجیان نگاه می‌دارد. روزی که قرار داد نفت بمجلس عرضه شد با اینکه یک قرار داد ایدآلی و متناسب با خواسته‌ها و مبارزات ملت ایران نبود بعلت احتیاج فوری و ضروری دستگاهها بپول و نجات کشور از بحران شدید اقتصادی تصویب شد ولی اینک به بینیم در قبال این گذشت و تحملی که با تصویب این قانون شده بعد از سه سال که در آمد آن تحصیل شده باضافه امکانات بسیار مساعدی دیگر برای رفاه مردم و مملکت چه کرده‌اند در چه فقر و مسکنت مردم و کارمندان دولت بجائی رسیده که شرح آن تأثر انگیز است. یکی از وزراء کابینه بمن می‌گفت با اینکه در آمدی غیر از حقوق ندارم ماهیانه نصف تا دو ثلث آنرا باعضاء فقیر وزارتخانه که تقاضای کمک و ارفاق می‌کنند میپردازم و در خلال مدتی که وزیر بوده‌ام ۲۴ نفر از اعضاء بسل و ۳ نفر بسرطان و هشت نفر به جنون مبتلا شده‌اند و علت آنرا فقر و کم بود مددا غذائی دانسته‌اند. زارعین ایرانی در وضعی زندگی می‌کنند که هر بیننده‌ای را متأثر می‌کنند. خدا شاهد است در همین هفت فرسنگی تهران یک کشارزی می‌گفت بروید بعرض شاه برسانید که من با روزی ۳ دانه کشک زندگی می‌کنم و بقیه زارعین آن حدود نیز وضعی بهتر از او نداشتند. (سعید مهدوی ـ مطمئن باشید که دروغ گفته است) البته از نظر شما معلوم است قیمت گندم بهمان وضع اولیه و چون کشاورزی هم مکانیزه نشده که جبران کمبود قیمت را با تکثیر محصول بنمایند سطح زندگیشان روز بروز بدتر می‌شود و دولت مجبور است همه ساله کسر احتیاجات مملکت را از لحاظ گندم و روغن و حتی تخم مرغ از خارج تأمین کند بهداشت در دهات صفر است و اگر در تهران مرضی را روی طاقچه و بخاری و راهروها جا می‌دهند در اکثر نقاط طبیب و دوا وجود ندارد و ب شدت احتیاجی که بطبیب داریم از سالی چندین هزار نفر دانشجو بعلت عدم گنجایش و نداشتن بودجه ۲۰۰ نا ۳۰۰ نفر را در دانشگاه می‌پذیرند. بیکاری و یأس بمنتهای شدت رسیده از یک طرف می‌بینیم برای تأمین احتیاج آموزشگاه نفت ۶۰ نفر با سیکل اول متوسط

+می‌خواهد ۴۷۰۰نفر با مدارک بالاتر اسم می‌نویسند و از سرو کول هم بالا می‌روند و از طرف دیگر در روزنامه می‌خوانیم که یک عده شیاد از این وضع استفاده کرده مردم بدبخت و مأیوس و مریض را بطمع زندگی بهتر دوا و داروی مجانی فریب می‌دهند و بمهاجرت بکشورهای خارجی تشویق می‌نمایند برای فراشی و پیشخدمتی هم صدها نفر دیپلمه اسم نویسی می‌کنند و این وضع رقت بار منتهای درجه عسرت مردم را نشان می‌دهد

رئیس ـ آقای بهبهانی وقتتان تمام شد.

بهبهانی ـ بنده یک ربع دیگر اجازه می‌خواهم

رئیس ـ آقایانی که با یک ربع ادامه صحبت آقای بهبهانی موافقند قیام کنند اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمائید.

بهبهانی ـ تشکر می‌کنم دوم هرج و مرج دستگاههای اداری و ایجاد بدبینی و عدم اعتماد در بین مردم. دولت آقای علاء وقتی با آن وعده طلائی مبارزه با فساد و وزرای جوان و سو سیالیست بروی کار آمد آنقدر وعده داد و نوید داد که مردم وقتی آرامش اوضاع و امکانات موفق را در نظر گرفتند یقین داشتند فصل یک تحول اساسی و عمیق فرا رسیده است من بجزء جزء وعده‌ها و موارد تخلف آن وارد نمی‌شود فقط یک مورد کوچک و پیش پا افتاده را که اولین برخورد مردم در زندگی روزانه از آن شروع می‌شود بعرض میرسانم دولت سابق ۱۰۰ دستگاه ماشین گازوئیلی خرید و بمردم فروخت و این دولت از نظر بهداشت و غیر آنرا تقبیح کرد. بعد آن حرف را فراموش کردند و خودشان چندین دستگاه خریدند و چون وعده دادند که با این اقدام موضوع اتوبوس رانی در تهران حل می‌شود مردم هم راضی بودند دود نفت سیاه را تحمل کنند و اقلا اعصابشان در این صف‌ها چند هزار متری اتوبوس شلاق نخورد و از اول صبح زندگی با ناراحتی و عصبانیت شرع نکنند. دولت آمد و ده میلیون تومان هم از بانک ملی قرض کرد و اموال مردم را هم صاحب شد ولی باز اگر کار بجائی می‌رسید قابل تحمل بود.

حالا بعد از این مدت و آن همه جار و جنجال و افتتاح مراسم و قطع نوار از طرف آقای وزیر و وعده دادن اینکه ما هر سال در چنین روزی جشن می‌گیریم بشکرانه حل این موضوع غامض سور و سرور بپا می‌سازیم آقای وزیر کشور کابینه می‌آیند پشت این تریبون و با عبارات محکم رسا چندید با ر مفرمایند من اذعان می‌کنم من اذعان می‌کنم و من اعتراف می‌کنم که چی … که ما … ما نتوانسته‌ایم بهبودی در وضع اتوبوسرانی ایجاد کینم (ارباب ـ مرد منصفی است) خوب این اذعان کردن و اعتراف کردن که هنر نیست هر کس می‌تواند بعدم موفقیت اعتراف کند ولی آیا نباید آثاری بر این اذعان ترتیب باشد. وقتی دولت با این همه پول و آزادی عمل که سکوت مردم و تصاحب اتومبیل شرکت‌ها خصوصی نتواند یک چنین موضوع کوچکی را اصلاح کند چطور داعیه اصلاحات بزرگتری را متواند داشته باشد آنوقت مردم حق دارند مأیوس شوند حق ندارند همه وعده‌ها را آن طور که تا حالا هم دیده‌اند پوچ و بی اساس و برای گذران وقت و چندین صباحی بیشتر حکومت کردند بدهند؟ و میدانید بزرگتری دشمن موفقیت عدم اعتماد مردم بدستگاه حاکمه است؟ این مرضی است که گریبانگیر ملتی شد و روابط دولت و ملت بر عدم اعتماد استوار گردید دیگر بهیچوجه امید موفقیتی نمی‌توان داشت این جا است که دولت مجبور است بسر نیزه و شلاق متوسل شود و دهانها را ببندد فقط نتیجه‌ای که جاروجنجال تا حالا عاید شده برقرار کردن حقوق‌ها گزاف بعنوان مدیر عامل و بازرس و منشی و عضوهیئت مدیره و غیره بوده است والامسلم بدانید وضع اتوبوسرانی از بدهم بدتر شده و می‌شود. شهرداری که واقعاُ در خرابکاری اعجاز می‌کند (خنده نمایندگان) و من فکر می‌کنم اگر یک کسی را مأمور تخریب و بهم ریختن اوضاع می‌کردند بدتر از این نمی‌توانست کار کند و سوء اعمال این دستگاه مشهود خاص و عام است از پول هائی که بدون هیچ قید و شرطی و فقط با تصویب قائم مقام انجمن شهر یعنی وزارت جلیله کشور دریافت می‌کند و چیزی کمتر از بودجه مملکت نیست نفعی که عاید مردم شده همین خرابی خیابانها و کثافات و ادبار است که می‌بینیم و بهتر است در این مورد سکوت شود. آقای نخست وزیر می‌گویند یکی از اقدامات مشعشع دولت سپردن کار مردم ولایات بدست خوشان بود من سؤال می‌کنم پس چرا کار مردم تهران را بدست خودشان نمی سپارید سایر ادارات دولتی نیز وضعی بهتر از شهرداری ندارند فساد همه را در خود فرو برده و بند و بست و هرج و مرج و رشا و ارتشا در همه جا با طرز بینی بچشم می‌خورد و با این دستگاه اجرائی اگر یک روزی شندر قاز از مخارج ساختمان راه فرودگاه و پروژه و مطالعه هم زیاد بیاید و بخواهند صرف امور عمرانی کنند جز اینکه چندی نفر دیگر را متمول کنند نتیجه‌ای برای مردم نخواهد داشت. در شرکت نفت اسراف و تبذیر هائی می‌شود و ارقامی از قبیل پنجهزار و ده هزار و دوازده و ۱۴ هزار تومان در ماه بنام حقوق بچشم می‌خورد که انسان مات می‌شود در مملکتی که حدلاق حقوق ۹۸ تومان است چطور یک نفر دیگر باید ۱۵۰ برابر این مبلغ حقوق بگیرد و تازه مأمور فنی هم نباشد. خرید‌ها بی کنترل و آزاد در آن جا رایج است و گشاد بازیهائی می‌شود که وقتی بشنویم متأسف می‌شویم ۳- در زمان این دولت بعنوان اصلاح عدلیه و مطبوعات بحریم حرمت قانون اساسی که ما بپاسبانی و نگاهبانی آن سوگند خوردیم تجاوزاتی شده است. مثلا اصل ۸۱و۸۲ قانون اساسی بقضات استقلال داده و صریحاً می‌گوید (هیچ حاکم محکمةعدلیه را بدون محاکمه و ثبوت تقصیر نمی‌توان از شغل خود تغییر داد مگر اینکه خودش استعفا نماید و یا بتدیل مأموریت داد مگر برضای خود او) ولی این اصول در زمان این دولت بسختی متزلزل شده و مصونیت و احترام قضات از بین رفته است و بزرگترین مرجع قضائی کشور یعنی دیوان عالی تمیز که بموجب اصل هفتاد و پنجم محاکمة وزراء در صلاحیت او است بدست یکی از وزرا مانند یک شرکت وشکست شده منحل می‌شود.

بقیه قضات بانحا مختلف مغزول و منصوب می‌شوند و حتی شنیده می‌شود که علت تعویض دادستان تهران مربوط بپرونده مرحوم رزم آرا عدم توجه بدستور وزیر عدلیه در مورد در خواست سلب مصونیت از چند نفر نفروکلا بوده که دادستان قسمت اخیر را حقوقی تشخیص و رسیدگی به آن را محتاج سلب مصونیت ندانسته ولی وزیر عدلیه پا فشاری کرده بالاخره او را تغییر داده است غرض از استقلال مندرجات در قانون اساسی اگر این باشد که هر قاضی دستور وزیر عدلیه را که قهراً تابع سباست کلی دولتها و عضو قوه مجریه است رعایت نکرد از کار برکنار شود پس معنی و مفهوم استقلال غیر از آن است که ما شنیده‌ایم و معلوم می‌شود بک معنی و قافیة دیگری هم داشته که بتازگی کشف کرده‌اند. اصل بستم قانون اساسی عامه مطبوعات غیر از کتب ضلال و مواد مضره بدین مبین را آزاد و ممیزی در آنها را ممنوع ساخته است و قوانین کیفری برای افترا و توهین مجازات قائل شده و مخصوصاُ قانون مطبوعات مصوب ۱۳۲۶ قمری خیلی خوب این نکات را روشن کرده ولی این اصل مقدس در زمان این دولت ابتدا با ساطور ماده ۵ از بین رفته و بوسیله عمال انتظامی هر گونه ممیزی را آنها بعمل می‌آمد و حالا هم که بفکر ایجاد سازمان امنیت افتاده‌اند باز قانونی آورده‌اند تا زمان کار اهل قلم را بدست محرم علی خان‌ها و کوچک ابدالهای او بسپارند و هر پاسبانی بتواند دستور توقیف بدهد و بعد مدیر روزنامه یا مجله برود عدلیه اصلاح شده تاتکلیفش روشن شود و این درست همان قصاص قبل از جنایت است بدین معنی که درب یک موسسه ملی را که با هزاران خون دل ایجاد شده و صدها نویسنده و کار گر و روزنامه فروش و غیره دارد و از طریق آن امرا معاش می‌کنند بدستور یک جناب آژدان ببندند و شالوده مؤسسه اش را بهم بریزند و اگر حکمی در عدلیه بنفع خود گرفت دیگر اثری از سازمانش باقی نمانده باشد با این ترتیب علاوه بر آنکه رکن چهارم مشروطیت بکلی مضمحل شده اصل البینه علی المدعی و اصل برائت کلی و اصل قانون اساسی که می‌گوید هیچکس را نمی‌توان مجازات کرد مگر بحکم قانون از بین رفته است. شما که هر کاری دلتان مخواهد با وسائلی که در اختیار دارید با این مطبوعات مظلوم و نیمه جان می‌کنید دیگر چه اصراری دارید که بدعتی بگذارید و با تنظیم این قبیل لوایح سند محکومست ملت ایران را بدنیائی که چهار چشمی نگران ما است بسپارید گمان می‌کنم زاید باشد اگر بخواهم یاد آوری شوم که در دورانهای قبل با آنکه مردان بزرگ و جان گذشته‌ای چون صور اسرافیل را بباغشاه کشیدند و با آن وضع فجیع کشتند بالاخره با همه وسائلی که برانگیختند نتوانستند از تکامل نسبی و تدریجی مطبوعات جلوگیری کنند صور اسرافیل‌ها و سلاخان باغشاه هر دو مردند و در سینةتاریخ جا گرفتند ولی قدر مسلم اینست که بالاخره ایدال صوراسرافیل‌ها پیروز شده و می‌شود

زحسرت لب شیرین هنوز می‌بینم که لاله می‌دمد از خاک تربت فرهاد

بطور کلی آزادی‌های فردی و اجتماعی از بین رفته و اگر وقت کافی بود من از اصل اول قانون اساسی شروع می‌کردم و عدم رعایت آن را مدلل می‌داشتم مثلا اصل اول مربوط بدیانت اسلام و طریقه حقوق اثنی عشری است که مذهب رسمی ایران شناخته شده است مردم ایران تحت تعلیمات این دین مقدس تا امروز از خیلی معایب و مفاسد دور بوده‌اند و علاقه‌ای که بشخص اول مملکت دارند علاوه از یک سنت باستانی قسمتی هم مربوط باحترامی است که از طرف معظم له بشعایر دینی و مذهبی و توجه مخصوصی است که ببقاع و اماکن متبرکه و احترامی است که بعلماء اسلامی دارند ولی دولت تعهد دارد مبانی مذهبی را متزلزل کند و وقتی صحبت از جلوگیری بلندگوهای مزاحم و پخش کننده ارکسترها آخر شب در خیابان‌ها می‌شود آقای وزیر کشور فوراً بحث مذهبی بمیان کشیده و می‌گویند اعم از اینکه سال دیگر وزیر باشم یا نباشم جلو تبلیغات مذهبی را از بلندگو می‌گیرم

+(همهه نمایندگان) (شاید ضد مذهبی باشد)

بهبهانی ـ بفرمائید صورت مجلس پریروز را بیاورند اگر نفرموده بودند من حرفم را پس می‌گیرم. آقای وزیر کشور نفرمودید؟

وزیر کشور ـ نخیر بنده همچو چیزی نگفتم.

بهبهانی ـ اگر نفرمودید بنده هم پس گرفتم

۴- قسمت چهارم و آخر ایراد بنده بدستگاه تبلیغات کشور دولت با تبلیغات موهون و غلط بذر یک دوئیت و نفاق و خصومت را بین طبقات مختلف پاشیده همه را بجان هم و رادیو را بجان همه انداخته است و به مجردی که یک نفر یک انتقاد می‌کند دستگاه رادیو مثل یک خروس جنگی منتظر است تا او را با کلمات بی معنی و مسخره بکوبد ورزا منقدین را بدبین و سیاه بین بدانند و رادیو هم این عبارات را با آب و تاب مخصوصی بیان کند اصلا رادیو چه حق دارد بمردم توهین کند و همه را بباد انتقاد بگیرد و دستگاهی که با پول مردم و برای هدایت و تنویر افکار عمومی بوجود آمده بجان همان مردم بیفتد ما خیال می‌کردیم با شکست خوردن مکتب عوامفریبی بازار تهمت و افترا نیز از رواج افتاده ولی حالا می‌بینیم همان کاری را که دیگران کردند و مضاران را دیدند باز از سر شروع شده است من در این جا بعرایضم خاتمه می‌دهم و بدولت و مخصوصاُ شخص آقای علاء تأکید می‌کنم که این کارهائی که تا بحال انجام شده ما را از مقصود اصلی دورتر و دور نمای این اعمال نوید خوش برای ما نخواهد آورد مملکت ایران باید شرف و آبرو داشته باشد و شرف مملکت بسته بشرف افراد آنست دستور دهند که آنقدر دزد و فاسد تریاکی کلاهبردار ستون پنجم و خائن لجن مال نکنند شما هر چه دارید از مردم است و حق ندارید اینقدر در رادیو و بلندگوهای خود بمردم توهین کنید روزی خواهد رسید که عرایض بنده را تصدیق کنید ولی آنوقت کار از کار گذشته است (پروفسور جمشید اعلم ـ کجا گفته‌اند ستون پنجم بکی گفته‌اند؟ … این حرفها چیست که می‌زید .)

رئیس ـ آقای وزیر راه

وزیر راه ـ جناب آقای بهبهانی نماینده محترم در بیاناتی که فرمودند اظهار داشتند که کارهای مربوط بساختمان راههای و راه آهن و بنادر با سرعت پیشرفت می‌کند بنده از توجه ایشان نهایت تشکر را دارم اما اینکه فرمودند این راهها جنبه استراتژیکی دارد باید توضیح عرض کنم ه مطلقاً جنبه استراتژیکی ندارد و آنچه که ساخته شده با تصویب کمیسیون‌ها مجلسین بوده و خواسته تمام افراد کشور است. بنده یقین دارم که در این کشور یکفرد نیست که بگوید ساختمان راه آهن خراسان یک کار بدی است و یا یک راه استراتژیکی است و یا لازم نیست و همچنین راجع به راه آهن آذربایجان که خوشبختانه در شرف اتمام است در خصوص تهیه تراورسها بتونی فرمودند که بیش از چند میلیون دلار خرج شده است و تراورس تهیه شده است و متأسفانه مورد استفاده قرار نگرفته است. باید توضیح عرض کنم موقعیکه ساختمان راه آهن از شاهرود تا مشهد مطالعه شده چون خط صافی بود پیش بینی شد که در آن خط از تراورسهای بتونی که در اروپا متداول شده استفاده کنند.

مقداری از این تراورسها را سفارش دادیم ولی چون نظر دولت این بود که هر چه زودتر این خط اساسی ساخته شود دیدیم که تهیه این تراورسها بطول خواهد انجامید و مخصوصاً چون هیچگونه مطالعه‌ای در کار این تراورسها نداشتیم برای اینکه کار غلطی نشود عده‌ای را از راه آهن‌های خارج دعوت کردیم با آنها تبادل نظر کردیم و مناقصه تهیه این تراورسها تهیه شده و بزودی منتشر خواهد شد و ساخته خواهد شد و مورد استفاده قرار خاهد گرفت آنچه راجع بخرید ۳۲ واگن مسافری فرمودند بایستی عرض کنم، آقایان محترمی که سال گذشته با راه آهن مسافرت فرمودند قطعاُ توجه فرمودند که راه آهن حتی یک واگن مسافری ذخیره نداشت حالا که پانصد کیلومتر در خط خراسان طول آن زیاد می‌شود و سیصد کیلومتر در خط تبریز را آهن ساخته می‌شود احتیاج مبرم بواگن داشتیم اگر مخواستیم صبر کنیم از طریق مناقصه این واگنها را تهیه کنیم قطعاً دو سال و نیم طول می‌کشید بهمین جهت از کمپانی‌ها ی سازنده واگن سؤال شد از یکی از بهترین کمپانی‌ها سازنده واگن آلمان که واگن سلطنتی ایران را در گذشته ساخته است تقاضائی رسیده که ۳۲ وان حاضر دارد از راه آهن آلمان سؤال شده بهمان قیمتی که واگنها را بدولت آلمان فروخته بود خریداری شد (بهبهانی ـ مگر نباید مناقصه می‌گذاشتید ؟) و سفیر کبیر ما هم در آلمان نظارت کرد و امیدواریم که این واگنها قبل از عید بتهران برسد و مورد استفاده قرار بگیرد.

هم از لحاظ قیمت و هم از لحاظ نوع واگن نهایت مراقبت بعمل آمد که منافع کشور محفوظ بماند. از خود جناب آقای بهبهانی استدعا دارم قبول زحمت بفرمایند و تمام سوابق را ملاحظه بفرمایند تصدیق خواهند فرمود که سریعتر از این و دقیق تر از این کاری ممکن نبود انجام شود

رئیس ـ آقای بهبهانی صورت مجلس روز ۱۵ را بنده الان خواستم و دیدم که ابداُ این اظهاراتی که اینجا ذکر شد از طرف آقای وزیر کشور نشده (صحیح است) در این قسمت بباناتتان را اصلاح بفرمائید (دکتر عدل پس گرفتند .) (علامه مخصوصاً ایشان چکیده دیانت هستند پسر امیر شوکت الملک علم هستند) آقای خسرو هدایت.

مهندس خسرو هدایت (معاون نخست وزیر)ـ بنده یک مطلب را برای همیشه بعرض آقایان میرسانم که کار اساسی را بیمطالعه نمی‌شود کرد و ما هم اهل اینکه برای اینکه یک کاری شده باشد و زود شده باشد از مطالعه صرفنظر کنیم نیستیم جناب آقای بهبهانی اطلاع دارند در این مملکت اقدام بساختمان سد شبانکاره شد ولی مطالعه بعمل نیامده بود در هفتاد سانتیمتر سطح زمین نمک بود بعد از اینکه آبیاری کردند نمک آمد بالا و نخلستان را سوزاند امروز اگر شما با هواپیما از آن منطقه بگذرید فقط یک جنگل سوخته می‌بیند برای این دولت سد بدون مطالعه نمی‌سازد برای سد ساختن باید مطالعه سد سازی بشود امکانات در نظر گرفته شود آقا صحبت فرمودند از اینکه مشاورین سه گانه برای امور شهرسازی آمده‌اند و کار نکرده‌اند (بهبهانی ـ بنده گفتم ؟) چرا فرمودید ۱۷۲ میلیون تومان پول گرفته‌اند و دو تا مهندس ایرانی دارند اینطور نیست اولا این سه دسته مشاوری که اینجا آمدند اگر انصافی باشد و در آخر سال به بیلانشان رسیدگی شود مسلماً ضرر دارند مثلا آن حق الزحمه‌ای که به انتراتود می‌دهیم که مأمور مطالعه شهرسازی آذربایجان است سه در صد است ما خودمان در سازمان برنامه برای امور دیگری قرار داد بسته‌ایم که پنج و نیم در صد می‌دهیم یا اینکه به کوکس می‌دهیم ۷ ر۴ در صد به شرکت آمریکائی که کارش سخت است ۲۵ ر۵ در صد پس آن مقدرای که برای حق الزحمه برای تهیه پروژه اسناد مناقصه و برای نظارت باین مهندسین داده می‌شود بهیچوجه قابل توجه نیست حتی در حقیقت ارزانترین حق الزحمه‌ای است که داده شده (صارمی ـ بقیه بودجه سازمان برنامه را راهم بآنها بدهید) ملاحظه بفرمائید آقای صارمی کار آسان اشکالی ندارد. آنچه ما می‌کنیم صبح تا غروب کار می‌کنیم و باید بیائیم جواب بدهیم آقایان تشریف می‌آوردند فقط روی اینکه یک کارهائی نشده نگران می‌شوند و این حرفها را می‌فرمایند ولی باید دید چه کارهائی و در چه شرایطی انجام می‌شود و بچه وسایلی متوسل می‌شوند (ارباب ـ بندر عباس را هم بفرمائید) راجع به بندر عباس هم عرض می‌کنم آقا فرمودید که این‌ها یکی دو نفر مهندس دارند این‌ها سه دسته هستند و سه شرکت آلمانی دارد آنکه کمتر از همه دارد تعداد مهندس خارجیش ۳۷ نفر است غیر از اینکه تعداد مهندسین ایرانی و سایر کارکنان فنیشان به صد می‌رسد الان مقدار پروژه هائیکه برای شهرسازی باین مهندسین مشاور مراجعه کرده‌ایم ۱۳۳۵ تاست از این ۱۳۳۵هزار و بیست و چهار پروژه اش برگشته یعنی رفته‌اند مطالعه کرده‌اند نقشه تنظیم کرده‌اند و داده‌اند اینرا آقایان کار آسانی ندانند اگر یکنفر مریض شود و بدکتر مراجعه کند شکل اول تشخیص مرض است تهیه نسخه این کار شده یعنی برای امور شهر سازی تشخیص مریض شده و نسخه اش نوشته شده است باید خرید و خورد اما برای عمل ۵۰ درصد بیشتر بما اجازه نداده‌اید که خرج کنیم بما گفته‌اید صدی پنجاه. صدی پنجاه ما حاضر است برخورده‌ایم بجاهائی که شهرداریها پنجاه در صد را ندارند مثلا ملایر را برای مثال عرض می‌کنم یا رشت پنجاه در صد ما حاضر است که همین فردا بدهیم ولی رشت ندارد که بیاید ۵۰ در صد دیگر را یکدفعه بدهد ملایر هم ندارد باز هم مشکل را خود ما حل کردیم یعنی دولت راه را پیدا کرد آمد فکری کرد که به بیند آن قسمتی از در آمدهای شهر را که وزارت دارائی وصول می‌کند چیست؟ وزارت دارائی مطالعه کرد که آن میزانی که از در آمد شهر را وصول می‌کند مطابق آن میزان بدهد و پنجاه در صد هم ما بدهیم پس ما بفکرش هستیم و عمل هم کردیم.

مطلب دیگری که جناب آقای بهبهانی فرمودند، فرمودند که برای ذوب آهن، کود شیمیائی و سایر کارهای مطالعاتی هزار میلیون تومان پول داده شده بنده احساس می‌کنم که نه از در آمد سازمان استخراج داشته‌اند و نه نسبت بهزار میلیون تومان توجه کردند برای اینکه هزار میلیون تومان یک میلیارد ریال است و اگر یک میلیارد را جنابعالی الان تصمیم بگیرید که بنشینید بشمارید شمردن یک میلیارد ۳۵ سال طول می‌کشد یعنی از هشت ساعت در روز بشمارید ۳۵ سال طول می‌کشد پس چطور ممکن بوده عملا در ظرف این مدتی که گذشته هزار میلیون بشود داد صرفنظر از اینکه همچو در آمدی نداشتنیم عرض کنم جمع برنامه‌ای در سال می‌شود ده میلیارد ریال و ما نصف سال را طی کرده‌ایم در این نصف سال با وجود تعهداتی که از سابق بود قرض بفرمائید که کارخانجات نساجی که سفارش شده بود و یا اینکه کارخانجات سیمان که سفارشش را داده‌ایم و الان بایست پولش را داد با تمام اینها در این شش ماه توانسته‌ایم ۳ میلیارد خرج کنیم بنابراین آن کسانی که

+این اطلاعات را بجنابعالی داده‌اند این اطلاعات را درست خدمتتان عرض نکرده‌اند و برای کسب هر گونه اطلاع حتی دیدن متن پیمان این مهندسین مشاور و شرایط پرداخت سازمان برنامه مهیاست که همه گونه اطلاعات را در اختیار فرد فرد آقایان بگذارد برای اینکه مبادا یک چنین اشتباهات بزرگی در یک چنین محضر محترمی بیان شود. بنده می‌خواستم یک کلمه هم راجع بآن شرحی که راجع بتراورس فرمودند عرض کنم. البته تیمسار وزیر راه فرمودند ولیکن دولت وارث خرید وسایل نه تراورس، وسایل ۸۵۰ هزار تراورس بود وقتی دولت حاضر آمد دید که چهار میلیون و سیصد هزار دلار وسایل تراورس آورده‌اند یعنی پیچ و مهره بدون اینکه وقتی این را می‌خرند فکر کنند که این را که می‌خرند خود تراورس هم باید باشد وقتی ما آمدیم چه کاری می‌توانستیم بکنیم؟ ما مبایستی این چهار میلیون و سیصد هزار دلار را حفظ می‌کردیم. اولا چون آهن است یک تکه آهن اینقدری است و چهار تا سیخ است آنوقت فکر می‌کردیم آنچه ضرورت داشت تراورس بود و تا تهیه تراورس این وسایل باید حفظ باشد والا این آهن پاره‌ها غیر قابل استفاده بود این کار هم شد مناقضه اش هم گذاشته شد و تراورس ساخته می‌شود این زحماتی است که کشیده شده در این دو سال و جبران آن کار بی مطالعه شده است (احسنت)(حشمتی ـ آن کسی که بدون مطالعه خریده او را پای محاکمه بکشید) بهر حال آنچه می‌باید می‌کردیم حفاظت این چهار میلیون و سیصد هزار دلار بود برای اینکه از بین نرود و آن نظر نهائی بعمل بیاید و آن کار را هم کردیم (صارمی ـ مبارزه با فساد را از همین جا شروع کنید)

رئیس ـ آقا چرا نمی‌گذارید حرف بزنند مگر می‌خواهید بشما تذکر بدهم و بعد هم اخطار بکنم .. آقای وزیر کشور بفرمائید

وزیر کشور (علم) بنده در جلسات گذشته مطالبی عرض کردم که گویا در جلسه گذشت مجلس که بنده شرف حضور نداشتم حتی مورد تقدیر آقایان قرار گرفته بود از اینکه مطالبی را صراحت و صداقت عریض کردم و حالا هم عقیده دارم هیچ مطلبی را نباید از نمایندگان محترم پنهان کنیم. اگر یک کاری هست که خراب است و بفرمائید و واقعاً خراب باشد قبول می‌کنیم که خرابست و اگر هم خوب باشد و باشتباه خدمتتان عرض شده باشد که خلاف باشد آنرا هم عرض می‌کنیم باین دلیل اشتباه بعرضتان رسیده است بهر حال آنچه مسلم است هم آقایان و هم ما که اوقاتمان را صرف می‌کنیم برای اینست که خدمتی بمردم بکنیم و همیشه هم حاضر هستیم که تمام مطالب آقایان را با کمال خونسردی بشنویم و امیدواریم که این توافق هم همیشه بین ما باشد اما راجع باتوبوسرانی بنده مکرر عرض کرده‌ام حالا هم باز عرض می‌کنم آن اندازه‌ای که انتظار داشتیم توفیق پیدا نکرده‌ایم ولی نمیدانید همین یک کلمه‌ای که بنده اینجا عرض کردم با اینکه ما بین نمایندگان محترم حسن اثر داشت و بین مردم حسن اثر داشت یعنی آن قسمتهائی که خطوطشان هنوز اصلاح نشده ولی باور بفرمائید چیزی نمانده بود که دستگاه ما را بکلی فلج کند و از کار بیندازد یعنی بآنهائی که شب و روز زحمت می‌کشند و جان می‌کنند واقعاً بآنها برخورد و بمن اعتراض شدید کردند بنده چیزی که امروز می‌خواستم عرض کنم این بود ه این کار در جریان تکمیل است و بنده امیدوارم که خیلی زود بعرض آقایان برسانم و خواهش کنم که یکروزی از روزها تشریف بیاورند چه تنها و چه با ما خطوط را بازرسی بفرمایند و یک نظر قطعی اتخاذ بفرمایند و بگویند که خوب بود یا بد بود. بنابراین اینکه بنده عرض کردم بهبود حاصل شده است در عرض صادق بودم. اما این را هم عرض می‌کنم که در بعضی خطوطی که ایجاد شده بهبود قابل ملاحظه است اگر یکروز ساعت شش صبح لطف بفرمائید و تشریف بیاورید بمیدان شهناز ملاحظه خواهند فرمود از ساعت ۶ صبح تا ساعت ۹ دویست و هفتاد هزار نفر را ما از میدان شهناز بنقاط مختلف میرسانیم و این کار کوچکی نیست.

باید تشریف بیاورید و ببینید آنجا چه غلغله‌ای است این کار انجام شده منتهی همانطور ی که عرض کردم در همه خطوط انجام نشده و باز با کمال خوشبینی بعرضتان میرسانم که در آتیه نزدیکی دعوت نامه یا استدعا نامه بنده را دریافت خواهید کرد که تشریف بیاورید در این کار بازرسی بفرمائید ـ راجع بانتخابات شهر و شهرداری فرمودند ـ راجع بانتخابات شهرداری مطالعه می‌کنیم واقعاً وضع انتخابات پایتخت غیر از انتخابات ولایات است این را قبول بفرمائید بنا بتوصیه جناب آقای انتظام وزیر مشاور از تمام انتخابات پایتخت‌های دنیا ما جریان را جویا شدیم ـ مال بغداد، دهلی و پاریس و واشنگتن و چند جای دیگر رسیده و مشغول مطالعه هستیم. باور بفرمائید که انتخابات تهران غیر از انتخابات ولایات است مضافاً باینکه باید محلات آماده بشود تقسیم بندی بشود و تعداد جمعیت معین بشود این را بعرضتان میرسانم اگر لطف بفرمائید و مثل سابق کم لطف نباشید و تشریف بیاورید آنجا بنده جریان را خیلی بتفصیل خدمتتان عرض خواهم کرد راجع بشهرداری باز هم همانطوری که راجع باتوبوسرانی عرض کردم عرض می‌کنم یک قسمتهائی خراب دارد یک قسمتهائی خوب دارد فقط من انتظار دارم از آقایان اگر قسمتهای خوبی می‌بینند آنرا هم بفرمایند قسمتهای خراب را هم ما بگردن می‌گیریم .(احسنت)

رئیس ـ آقای گلشائیان.

وزیر دادگستری (گلشائیان) اگر فرمایشاتی که آقای بهبهانی فرمودند که یک قسمت آن اصطکاک با قانون اساسی دارد نبود بنده هیچ نظری نداشتم که مزاحم وقت آقایان بشوم. برای اینکه فرمودند در این اصلاح تشکیلات عدلیه اصل ۸۲ و ۸۳ قانون مخدوش شده است بنده خیال می‌کنم بهتر بود که جواب این را آقای دکتر شاهکار رئیس کمیسیون دادگستری و آقای عمیدی مخبر کمیسیون می‌دادند برای اینکه عملی که دولت کرده است بموجب قانونی است که از کمیسیون‌های مشترک مجلسین گذشته و نهایت دقت و مراقبت شده و اگر خاطر آقایان باشد مدتی هم بین نظر وزارت دادگستری و آقایان کشمکش بود و شاید یک مطلبی که بنظر ما می‌رسید با قانون اساسی انطباق دارد ولی آقایان فرمودند انطباق ندارد ما تسلیم نظر آقایان می‌شویم برای اینکه همچوقت تصور نشود که دولت نظری دارد و عملی می‌کند و یا قانونی اجرا شود که برخلاف نص صریح قانون اساسی باشد (احسنت) (بهبهانی ـ تغییر قضات بر خلاف قانون اساسی است) بنده خیال می‌کنم اگر آقا قانون را ملاحظه بفرائید و دقت بفرمائید توجه خواهید فرمود که اقدامی بر خلاف قانون اساسی نشده و اگر شده بود من یقین قطعی داشتم که بعد از این مدت نه مجلس شورای ملی که حافظ قانون اساسی هستند و نه مجلس سنا اجازه نمیداندند که کوچکترین عملی بشود (صحیح است و این نظر منحصر بآقای بهبهانی است. حالا اگر در این تشکیلات جدید دیوان کشور چون آقای اسم نبردید بنده هم نمی‌خواهم است ببرم اگر در تشکیلات دیوان کشور اشخاصی نیامده‌اند که مورد نظر آقا باشند (بهبهانی ـ بنده بهیچکس نظر نداشتم ام .) تقصیر بنده نیست تقصیر سوابق پرسنلی آناست که متأسفانه نتوانستیم آنها را بیاوریم در این مورد بنده بیشتر عرضی نمی‌کنم قسمت دومی که فرمودند، فرمودند که مدعی العموم تهران از لحاظ پرونده قتل مرحوم رزم آراء‌یا تنظیم پروند سلب مصونیت عوض شده اینطور نیست و این خیلی بی انصافی است که شما این حرف را بزنید برای اینکه خود مدعی العموم این صحبت را نمی‌کند من خیال می‌کنم این صحبت‌ها بضرر آقای انصاری تمام بشود و من نمی‌خواهم بگویم اینجا علت چیست برای اینکه هیچ وقت هیچ کاری را بدون مطالعه نمی‌کنم و هیچ نظری خاصی ندارم عرض کنم متأسفانه آقای انصاری که بسیار مرد سالمی هم بودند ناچارم عرض کنم تغییرشان بمناسبت جریانات سیاسی گذشته و بودن عضو جبهه مالی و مدافعه و دوستی با چند نفر از متهمین حزب توده بود که امروز در توقیف هستند و من مادامی که در وزارت دادگستری هستم باید این دستگاه را از اشخاص اخلالگر در هر مقامی که باشند پاک و خالی کنم (احسنت) آقایان در گذشته در عدلیه کارهای جزائی را انحصار داده بودند باشخاصی که برای مردم شرافتمند پرونده بسازند و اگر اخلالگری شد تعقیب نشوند بنده صراحتاً عرض می‌کنم آقای بهبهانی اگر خدا بمن عمر داد دادگستری را از این عناصر خالی خواهم کرد و تمام اشخاصی را که چنین سوابقی دارند از تشکیلات دادگستری دور خواهم کرد (صحیح است) (احسنت)

رئیس ـ آقای وزیر دارائی..

فروهر (وزیر دارائی)ـ صورت اسامی آقایان ناطقین محترم را که اسم نوشته بودند گرفتم دیدم اشخاص زیادی می‌خواهند صحبت کنند از این نظر نمی‌خواهم تضییع حق آقایان محترم را بکنم لذا خیلی خلاصه شاید دو سه دقیقه بیشتر عرایضی باستحضار آقایان نمایندگان محترم نرسانم. عرض می‌کنم حضورتان جناب آقای بهبهانی اینجا یک اشاراتی مختصری راجع بارقام بودجه و کسور آن فرمودند البته بنده یقین دارم که هیچ نوع قصد بی موردی و یا خدای نکرده سوء ـ نیتی نداشتند فقط برای اینکه تصحیح مختصری شده باشد لازم دیدم که مختصراً عرایضی کرده باشم حضورشان عرض کنم فرمودند در گزارشی که جناب آقای نخست وزیر بمجلس تقدیم کردند راجع بارقام بودجه و اضافه و وصولی البته گزارشی که رئیس محترم دولت به مجلس تقدیم کردند در این قسمت متکی بگزارشی بوده است که بنده حضورشان تقدیم کرده بودم این ارقام صد در صد صحیح و متکی بدقاتر خزانه داری و بانکداری ملی است کوچکترین تردیدی در صحبتش نیست از این لحاظ عرض می‌کنم که شنیدم یحتمل چیزی که بمن رسیده دروغ باشد شنیدم که گفته‌اند این راقام صحت نداشته ممکن است که هر چه می‌خواهند بگویند ولی چیزی که هست وزارت دارائی با رقام و حساب و کتاب سرو کار دارد ارقام متکی بارقام خزانه داری و ارقام خزانه داری متکی بدقاتر بانک ملی است آقا فرمودند که اضافه در آمد که نبوده است کسر درآمد هم بوده است حالا محتمل است که قسمت اول را قبول نفرمائید ولی نفرمودید که قسمت دوم یعنی کسر در آمد چرا؟ (بهبهانی ـ بنده عرض کردم اضافه در آمد را) الان عرض می‌کنم عین صورت مجلس هست حافظه ارادتمندتان فوق العاده قوی است فرمودید علاوه بر اینکه اضافه در آمد نبوده کسر هم بوده است اجازه بفرمائید راست است جناب آقای بهبانی

+دولت مختصر بر قیمت قند و شکر و عوارض دخانیات افزوده. مختصری هم راجع به تسعیر نرخ دلار تصویب نامه صادر کرد بطور خلاصه عرض کنم شاید یک مقداری از این در آمدهای ناشی از اینجاست اما … اینجا اما دارد اولا راجع بنرخ دلار اینطور در خارج صحبت می‌شود مثل این می‌نماید که تمام عواید گمرک ایران مربوط بنرخ دلار است و حال اینکه این جور اصلا و ابداَ نیست عمده عواید گمرکی مارا را قانون تعرفه گمرکی روز وزن گذاشته است یعنی قسمت اعظم عواید گمرکی ایران با اصطلاح روی اسیسفیک Specifigue گرفته می‌شود و آن قسمت روی وزن می‌رود و آن قسمتی که روی وزن می‌رود با دلار کاری ندارد یک قسمت مختصری از واردات ما روی قیمت می‌رود که بآن آدوالوره می‌گویند و آن نسبت به مجموع عواید گمرکی یک نسبت بسیار، بسیار قلیلی را تشکیل می‌دهد وآن هم در نظر آقایان باشد که آن قسمت قلیل را هم هیچ وقت همه اش را با دلار ۳۲ ریال حساب نیمکردند دلار‌های مختلف حساب می‌کردند یک قسمت هم همانطور ۵ر۷۶ ریال بود پس از این وحدتی که در تسعیر نرخ دلار دولت قایل شد حد اعلای اضافه در آمد که در سال ممکن است پیش بینی بشود آنهم بشرطی که آن اجناس که روی قسمت باصطلاح آدوالوره مالیات و گمرک بآن تعلق بگیرد وارد شود شاید در سال ۲۲ میلیون تومان تجاوز نکند راجع به قند و شکر و دخانیات هم مجموع اضافه‌ای که ممکن است در ظرف سال از این اضافات داشته باشیم بین نود و نود و پنج میلیون بیشتر نیست روی حساب است رقم است پس اگر ما در شش ماهه یک صد و چهل میلیون تقریباً یعنی تحقیقاً چون صد میلیون تومان بخزانه رسیده بود ولی ثبت نشده بود داشته باشیم خیلی بخواهیم برای جنابعالی انصاف قائل شویم می‌گویم پنجاه میلیون تومانش ماکزیموم از آن بابت بوده است ولی مع الوصف اضافه در آمدها سر شار داشته‌ایم (بهبهانی ـ مالیات شرکتهای نفت هم بفرمائید) اصلا عواید نفت در این ارقام ملحوظ نبوده است نوشته‌ایم باستثنای عواید نفت (عمدی نوری ـ مالیات‌ها شرکت نفت) اصلا عواید نفت حساب نشده (عمیدی نوری ـ ارقامش کجاست ؟) عرض کنم برای اینکه بنده احصائیه زیاد دارم نمی‌توانم اقلام جزء را به استحضار نمایندگان محترم برسانم وقت را می‌گیرد اما دفاتر در اختیار آقایان است فقط یک مثال کوچک می‌زنم یک رقم کوچک را ملاحظه بفرمائید.

در حوزه پیشکاری تهران حوزه در آمدهای تهران نه قند جزئش است نه سیگار جزئش است هیچ چیز در شهریور ماه ۳۴ مجموع وصول حوزه در آمد تهران ۱۳ میلیون و کسری تومان بوده است در صورتیکه در شهریور ماه ۳۵ بیست و شش میلیون و چهار صد و کسی تومان بوده است یعنی در حدود سیزده میلیون و چهارصد و کسری اضافه بودن یعنی دو برابر این را خواستم برا استحضار خاطر آقایان محترم عرض کنم قسمت دیگر عرض کنم فرمودند که دولت برای تأدیه قروض خودش ببانک ملی اقدامی نکرده است این مسأله تأدیه قروض دولت ببانک ملی از نظر اقتصادی و مالی کوچکترین مسأله مهمی نیست که ما بخواهیم در اطرافش بحث بکنیم دولت ببانک مرکزی مقروض است تمام دولتها به بانک‌های مرکزی خودشان مقروضند و مثال دارم ولی بر فرض که دولت مخواست ادا بکند تصدیق بفرمائید امر محال بود و اگر مخواست نمی‌توانست از کجا مآورد ؟. ما طبق دستوری که مجلس محترم شورای ملی ضمن قانون بما داده عمل می‌کنیم. مجلس شورای ملی ضمن قانون خاصی مقرر فرموده که دولت باید عوایدش را از بانک ملی نگیرد و از برای استهلاک دیونش ببانک ملی بدهد این عمل طبق دستور مجلس محترم شده است دوم فرمودند در شرکت نفت حقوقات زیاد داده می‌شود حتی رقم چهارده هزار تومان ذکر فرمودند عرض کردم بنده تا آن حدی در شرکت نفت مداخله دارم که اساسنامه قانونی شرکت است ولیکن این ارقام بسیار بسیار مبالغه آمیزی است. آقای بهبهانی کسانیکه عرایضی خدمتشان کرده‌اند مبالغه کرده‌اند. شرکت نفت حقوقهائی که می‌دهد بکرات در سنا هم گفته‌ام، گویا در همین مجلس هم بعرض رساندم حداکثر حقوقی است که آقای سهام السلطان بیات مدیر عامل و رئیس شرکت ملی می‌گیرد و حدود پنج هزار تومان است در جنوب البته یک مقدار بیشتری داده می‌شود آنهم علت دارد اولا وضع جنوب را در نظر بگیرید ثانیاُ مطابق مقررات و تعهدات خودمان باید حقوق خودمان را باحقوقاتی که شرکتهای عامل می‌دهند در یک سطح قرار بدهیم ولی ۱۴ هزار تومان وجود ندارد موضوع دیگری که فرمودند اینجا که یکی از جراید نوشته بود که حقوق داده نشده است خواستم عرض کنم اصلا این حرف بی اساس است و مال سنوات بسیار بسیار قبل است حقوقات از روز اول ماه شروع به پرداخت می‌شود تا روز یازدهم دوازدهم تمام حقوقها پرداخت می‌شود.

حالا اگر یکروز نامه‌ای نوشته است فلان روز پرداخت نشده نمیدانم این را هم بدانید جناب آقای بهبهانی اعضای هیأت دولت بسیار زحمت می‌کشند بنده ایمان قطع دارم و جنابعالی هم همانطور یکه فرمودید مخالف دولت هستیند و حقتان هم هست ولی ایمان دارم از نظر انصافی که در شما هست شما مخالف با مأمورین و کارمندان وزارت دارائی نیستید اینها را لطفاً تشویق بفرمائید ترغیب بفرمائید دلسردشان نکنید بگذارید تا آخر سال ما بتوانیم و امیدوارم هم هستم که بتوانیم و صدی نود و هشت میدانیم که خواهیم توانست مخارج سال را برسانیم بودجه را هم بپردازیم همانطوری که تا حالا که آخر ماه هفتم است تقریباً تمام مخارج را پرداخته‌ایم و اعتبار برای پرداخت حقوق حاضر است حقوقات را هم می‌پردازیم و مثل سنه ماضیه چهل و دو میلیون دلار قرض نمی‌کنیم و ملت ایران را با فرعها گزاف مقروض نکنیم، من یقین دارم که عمل ما مورد تشویق باید باشد و جنابعالی این کار را خواهید فرمود عرض دیگری داشتم مایل بودم در جواب اظهارات نماینده محترم آقای قنات آبادی عرایضی بکنم: جناب آقای رئیس مجلس فرمودند ببعد موکول کن فرصت بنده محفوظ بماند بعد جواب عرض خواهم کرد اطلاعاتی هم که حضور ایشان تقدیم شده بوده است صد در صد برخلاف واقع بوده است (احسنت)

رئیس ـ آقای دکتر شاهکار.

دکتر شاهکار ـ ما نگوئیم بدو میل بنا حق نکنیم، جامة کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم کار بد مصلحت آنست که مطلق نکنیم (احسنت) من خیال می‌کنم بزرگتری سعادتی که برای یک ملت ممکن است باشد این است که در بیان عقیدت و نظر خود آزادی کامل داشته باشد (صحیح است) سر موفقیت ملل راقیه دنیا در همین آزادی است که باید برای عقیدت داشته باشند باید خوب را گفت بدیها را باید گفت حلاجی کرد بکار نیک باید پاداش داد و کار بد را کیفر. این است اصلی که باید دنیا روی آن بگردد مطابق اصل ۲۶ متمم قانون اساسی که قوای مملکت سه قسمت می‌شود وظیفه نمایندگان مجلسین نظارت در حسن اجرای قوانین و اعمال وزراء است و تحقیق و تفحص در هر امری دارند در انجام وظیفه باید نهایت بی طرفی و نهایت وجدان و انصاف و شرافت بشود تا اینکه کارها بر مدار صحیحی بگردد دولت جناب آقای علاء گزارش عملیات ۱۸ ماهه خودش را تقدیم مجلس شورا ملی کرد ما هم آن گزارش را خوانیم و با تماسی که با مردم داریم و با کارهای مردم مقایسه می‌کنیم با آنچه که گفته شد و آنچه که کرده شده امیدواریم در نهایت بی ـ طرفی در نهایت شرافت و ر نهایت بی غرضی همانطوری که بارها عرض کرده‌ام بعنوان دو قوه‌ای که در یک سمت و یک جهت حرکت می‌کند ما هم نظرهای خودمان را باطلاع دولت برسانیم و خیال می‌کنم علت تفکیک قوا و فلسفه وجود مجلسین در مقابل دولت همین است که دولت اعمال را به دستور قانون و احکام انجام می‌دهد در مقابل مجلس گزارش بدهد و مجلس هم کار او را نقادی بکند، یکی از بزرگان که بدلیلی اسم او را نمی‌برم میگوید میزان کاری که دولت انجام می‌دهد و حتی خدمت دولت از روی ناکامیها و ناله‌های مرد فهمیده می‌شود حالا این گزارشی که از طرف دولت داده شد و مورد دقت قرار گرفت ما این گزارش را در پیشگاه ملت ایران در پیشگاه شاهنشاه ایران بحث مکنیم مطالبی بنظر دولت می‌آید که کاملا انجام شده مطالبی بنظر ما می‌رسد که کاملا انجام نشده در این بحث ما همانطوری که عرض کردم دو سر یک اهرم هستیم یک طرف اهرم را ما می‌گیریم و یک طرف اهرم را شما و در یک جهت حرکت می‌کنیم اگر در برخورد قوا اگر در برخورد این مذاکرات مطلبی بمیان آمد که بمذاق هیئت دولت خوش نیامد مطمئن باشید که هیچ غرضی هیچ مرضی در بین نیست و نباید موجب کدورت و نگرانی بشود وگرنه از آن هدف اصلی که عبارت از پیشرفت مملکت است باز خواهیم ماند بنده جناب آقای علاء یک مطلبی را می‌خواهد عرض کنم حضورتان و آن این است که در شرایط حاضر یعنی در شرائطی که مقتضیات پیشرفت کارهای مملکت بحمدالله موجود است و اغلب موانع مفقود در این شرایطی که مسلم است مطابق قانون اساسی که عزل نصب وزراء با شاهنشاه است و طبق اصل ۲۹ قانون اساسی اگر وزیری هم تخلف کرد باید او را از پیشگاه شاهنشاه خواست با این اصل که ما تجربیاتی داشتیم که تزلزل حکومت‌ها چه بلاهائی بسر این مملکت آورد در این موقع که ما میدانیم هوسرانیها و خود خواهی‌ها و چک بلامحل صادر کردند از جیب ملت و شعارهای تو خالی دادن چه بلائی بسر این ملت آورد مطمئن باشید اشخاص شریف و شرافتمند این مملکت نمی‌خواهند چوب لای چرخ دولت بگذارند و نباید هم بگذارند (صحیح است) نقادی مطلب گوئی چاره جوئی وظیفه ما است یعنی اشغال هر کرسی باید با انجام وظایفی باشد که آن کرسی باو دستور داده است و گفته است من از تو می‌خواهم اگر شما در پست وزارت کار خودتان را انجام ندهید اگر ما در پست نمایندگی مجلس وظیفه خودمان را انجام ندهیم هر دو خلاف عمل کرده‌ایم خدمت و دوستی گفتن حقایق است یعنی آینه وار در مقابل ریخت قشنگ شما ایستادن که خودتان را نگاه کنید بدون هیچگونه جانبداری بدون هیچگونه باک هر گونه عرایض من قلب بشود، بشود خدای من وجدان من گواه براین است که جز خیر و صلاح مملکت آنچه بنظرم می‌آید مطلب دیگری نخواهم گفت یک بنده جدیدی بر بنده‌های دیگر دارد اضافه می‌شود و آن بندمیم است. از این بندمیم احتراز کنید مخالف است

+معاند است مغرض است اینطور نیست این بنده میم جدید معانی ندارد ما هیچ منظوری جز این اصل نداریم جناب آقای رئیس الوزراء شما یک سمتی نسبت بمن دارید و خودتان هم میدانید و آن این است که سمت ریاست مستقیم بمن داشتند موقعیکه سفیر یا وزیر مختار ایران بودید در فرانسه، ایامی که ما درس می‌خواندیم میدانم چگونه شما با نهایت مراقبت مراقب وضعیت محصلین بودید ما را پول این مردم رفتیم بفرنگ من تیتر دکترای حقوق را از دانشگاه سربن بخرج ملت ایران گرفتم شما هم سرپرستی ما را کردید من از دیر زمانی است بشرافت شما آشنا هستم و باتکاء همین شرافت تذکراتی می‌دهم اگر قبول فرمودید بفرمائید اگر قبول نفرمودید نفرمائید حمل بر چیزی نکنید اجازه بدهید از زبان سعدی عرض کنم نصیحتی کنمت بشنو بهانه مگیر هر آنچه ناصح مشفق بگویدت بپذیر شما عقیده دارید جناب آقای نخست وزیر که فسادی هست بدلیل اینکه در برنامه تان نوشته‌اید مبارزه با فساد شما این فساد را موجود می‌دانستید و آمدید با آن مبارزه کنید این فساد معلول حکومت شما نیست بدلیل اینکه آمدید گفتید می‌خواهید این فساد را برطرف کنید آیا من را مرد صدیق و راستگوئی می‌پندارید اگر بگویم تمام فساد از بین نرفت؟ آیا شما من را مرد درست گو و رفیق و صحیح العملی میدانید اگر بگویم هیچگونه اشکالی دیگر در دستگاهها دولت نیست و هیچگونه انحرافاتی نیست بدلیل عقلی و بدلیل منطقی اینطور نیست بدلیل اینکه این حکومت بقیه دارد و امیدوارم که بتواند ادامه بدهد و قدمهای مثبتی بردارد چون تشکیل یک شرکتی با از بین رفتن علت تشکیل آن شرکت از بین می‌رود فرمودید که من برای مبارزه با فساد می‌آیم اگر مبارزه با فساد کردید و تمام شد بنابراین دیگر علت وجودی ندارید پس معلوم می‌شود که هنوز فساد هست در این گفتار هیچگونه غرض رانی نیست آقای جعفر بهبهانی در ضمن نطقشان گفتند بار‌ها گفته‌اند یک مطالبی که از اول هم بوده است یک دلیل دیگر هم دارم و شاید اغلب رفقای من در این مطلب با من هم عقیده باشند یک دلیل دیگر هم دارم که بشخص شما احترام داریم و آن این است که شما از خدمتگذاران صدیق و امین و وفادار اعلیحضرت همایونی شاهنشاه هستید (صحیح است)

و چون شاه ایران بتمام معنی مورد احترام ملت ایران است از این حیث شما هم که واقعاً نشان داده‌اید که امین و وفادار و دوست صدیق هستند از این لحاظ هم مورد احترام ما هستید اما تذکراتی که می‌خواهم بدهم و راه حلهائی که می‌خواهم صحبت کنم با آقای حسین علاء (ع) کوچک نیست من با (ع) بزرگ. ماژوسکولی دارم صحبت می‌کنم هر کس که باشد من این مطالب را عرض می‌کنم باند بازی و در بین نیست خدا شاهد است ما کسی را در آستین نداریم که بیاوریم ما یک علاقه داریم و آن این است که کارهای مردم درست بشود در اینجا با هم اختلاف نداریم اگر بگوئیم تمام امور مردم بر وفق مراد است اینطور نیست این را هم من نمی‌گویم که اگر فسادی هست اگر مردم ناراضی هستند اگر امور مردم درست نیست همه اش معلول اعمال شما است من نمی‌توانم چنین چیزی بگویم خیال می‌کنم برخلاف انصاف باشد اجازه بدهید چون وقت هم کم است راجع بکارهای مثبتی که کرده‌اید من تذکری ندهم البته شأن بشر شریف همینطور که عرض کردم تشویق خدمت است و شما هم بضرورت اینکه مورد عنایت شاهانه هستید و مورد امید مردمید که بجائی برسید کارهایی مثبتی کرده‌اید من قضیه راه آهنتان قضیه آن عهد نامه ترانزیتتان و اعمالی که وزارت کشور نسبت بشهر تهران کرده و وعده‌های زیاد دیگر بعضی از کارهای سازمان برنامه همه اینها را جزء کارهای مثبت میدانم اما خوب ما نقش مان این است نقش وزیر دارائی این است که در کیسه را ببندد و پول ندهد نقش یک ژنرال این است که وقتی که می‌آید دفیله را می‌بندد ایراد بگیرد از افرادش نقش ما هم این است که شما را بیشتر تشویق کنیم بیشتر پول بدهیم بیشتر امیدوار باشیم که بهتر کار کنید زیادتر کار کنید چون مملکت ما خیلی زیادتر احتیاج بکار دارد و ملت ایران خیلی خیلی بیشتر لازم دارد این است که نکته‌ای که ما تذکر می‌دهیم در سیاست خارجی راجع برود هیرمند گفتند توافقی حاصل نشده امیدوارم موفق بشوید و گله‌ای دارم که چرا راجع ببحرین تذکری ندادید امیدوارم که راجع ببحرین هم جزء برنامه تان باشد و عنقریب این نوید خوش را بملت ایران بدهید بحرین ملک مسلم ایران است و باید برگردد (صحیح است) راجع بکانال سوئز من اینجا هفت هشت دقیقه می‌خواهم حرف بزنم و چون قبلا بوزیر خارجه تبریک گفته‌ام دیگر نمی‌خواهم برگردم یک مطلبی هست که این سه اصلی را که برهبری مدبرانه رئیس کشور قبول کردید مورد قبول تمام اشخاص است که بایران و ایرانیت علاقمند هستند (صحیح است)

آقایان سیاست خارجی ما عبارت است با حفظ امضاء و تعهدات ما سیاست ما آن چیزی است که بنفع ملت ایران باشد ما دوست همیشگی و دشمن همیشگی نداریم ما نفع همیشگی داریم کاری بکنید که منافع ایران همیشه محفوظ باشد و ما از شعار‌های توخالی تا بحال بهره‌ای نبرده اینم بحاکمیت مصر احترام می‌گذاریم اهمیت می‌دهیم ما دولت کوچک باستقلال و حاکمیت تمام دول بخصویص مصر که دولت هم کیش و هم مسلک ما هم هست احترام می‌گذاریم ترعه سوئز از فتنه سیاست باید بیرون باشد نه بدلیل نفعی که انگلیس دارد بدلیل نفعی که من دارم هفتاد و پنج درصد از جمع کالاهای صادراتی و وارداتی مردم ایران از ترعه سوئز عبور می‌کنند من نفعم در این است که عبور و مرور از این ترعه شاهراه آبی آزاد باشد بسیار حرف صحیح زدیم دنبال این حرف ما هم هستیم مطلب سوم این است که اگر اشخاصی یا قوائی می‌خواهند بجنگ بروند خودشان تشریف ببرند ملت ایران جنگ نمی‌خواهد ملت ایران جنگی نمی‌خواهد ما حفظ منافع خودمان را می‌خواهیم اگر کسی کوچکترین حمله و تعرضی بما کرد با جان و دل از میهنمان دفاع خواهیم کرد ولی برای خاطر دیگران ما خیالمان آسوده است ما موقعی می‌جنگیم که منافعمان در خطر باشد سازمان ملل برای همین کار است امیدوارم که سازمان ملل هم یک راه حل مسالمت آمیزی پیدا کند در سیاست خارجی می‌خواهم این نتیجه را بگیرم که هدف ما یک مطلب است و آن منافع و حیثیت و شئون ملت ایران است آنجا که تأمین بود دنبال آن سیاست هستیم و آنجا که تأمین نبود نیستیم ما دیدیم که سیاست می‌آیند و می‌روند و با ما کاری ندارد درست نبود دیدیم کار داشتند، خمودگی بیطرفی خیالی و قلابی چه بلائی بسر ما آورد آقایان این تزما نیست مال تمام دنیاست که منافع خودشانرا می‌یابند روسیه استالینی کمونیست با ادولف هیتلر نازی عهدنامه دوستی بست وقتی دید منافع دو ملت با هم توافق نمی‌کند افتادید بجان همدیگر قوایشان ریخت بسر همدیگر نزدیک بود آتشش دامن ما را هم بگیرد اما دامن ما را نگرفت اما پایمان را خراشید که هنوز از آن می‌نالیم نصب العین ما این عبارتست حفظ منافع ملت ایران با احترام بتعهدات خودمان و بشرط احترام و تعهد امضاء دیگران پس سیاست خارجی شما را صد در صد تأیید می‌کنم میرسیم بمطالبی که در قسمت داخلی فرموده بودیم من فقط دو مطلب را تذکر می‌دهم و در این دو مطلب جداً تقاضا می‌کنم هیأت محترم دولت براه حلهائی که عرض می‌کنم توجه بفرمایند در قسمت سیاست بازرگانی نوشتید آزادی تجارت در حدود مقدورات ارزی کشور و با رعایت حمایت مصنوعات داخلی و برای این کار در قانون و تعرفه جدید گمرکی تجدید نظر می‌شود و قانون تجارتی مناسب بعداً بمجلس می‌آید آقای رئیس الوزراء قانون نویسی کار بسیار مفید و خوبی است و ردر مواقع فوق العاده هم باید قوانین فوق العاده نوشت اما اگر مطلب از روی کاغذ تجاوز نکند و ما اینجا کلاسه درست کنیم هیچ وقت بجائی نخواهیم رسید و مورد سیاست بازرگانی جناب آقای وزیر بازرگانی من یک تذکراتی دارم دقت بفرمائید ما سیاست بازرگانی مان این است بجای بحث و شور در برنامه دولت باید از نظر تجارب عملی و زندگی روزمره مردم سیاست تجاری مانرا دقت کنیم و مطالعه کنیم منظور از امور بازرگانی ما این است که صادراتمان زیاد بشود و وارداتمان کنترل دقیق بشود کالای مرغوب بقیمت ارزان و مناسب در دسترس مصرف کنند گذاشته بشود در نتیجه هزینه زندگی نسبت بطبقه مصرف کننده پائین بیاید اگر هدف این است آقای وزیر بازرگانی اگر هدف این است که در برنامه دولت مرقوم داشته‌اید آقای نخست وزیر راه حلش آسانست منتهی ادعای ما از دولت این است که بهای فروش اجناس با قیمت آن در بازارهای دنیا وفق دهد متأسفانه هنوز دستگاه اقتصادی و بازرگانی ما باین مطلب کوچکی که عرض می‌کنم که نه تئوری لازم دارد نه کتاب نه قانون بدلیلی که عرض خواهم کرد دقت نمی‌کنیم و توجه نمی‌کنیم بهای فروش اجناس وارده با قیمت آن در بازارهای دنیا باید وفق دهد اجناس داخلی و مصنوعات وطنی بابهای عادلانه‌ای متضمن سودی باشد در دست مصرف کننده گذاشته بشود و در هر دو قسمت اینطور نیست همکاران محترم هیأت دولت بیست میلیون جمعیت ایران قربانی استثمار ترقی بهای اجناسی است که از طرف عده‌ای طماع و بی وطن بطور مصنوعی آن قیمت‌ها ایجاد می‌گردد ما نمیگوئیم بازرگانان متضرر بشوند یا سودی نبرند ولی طماعی جیب کنی سفته بازی و احتکار تشیث بوسائل تقلبی برای ربودن دارائی مردم غیر از تجارت است تجارت شغل شریفی است کاسب حبیب الله است اما این باندی که اشاره بآن خواهم کرد و بشما نشان خواهم داد اینها هستند که کمر مردم این مملکت را می‌شکند و اول همه سیاست بازرگانی ما و وزیر بازرگانی ما باید برود دنبال این مطلب متأسفانه باید گفت اغلب دستورات با وجودی که در نهایت حسن نیت صادر می‌شود بیشتر بنفع این عده است این بچه‌های جهود و ولگردی که از بغداد و عراق و ژاپن پابرهنه و لخت توی این مملکت آمده‌اند و حالا میلیونر هستند من بشما نشان می‌دهم که با بازرگانی این مملکت چه کار می‌کنند و بازرگانی این مملکت چه جور است برای این که کار اجازه می‌خواهم مثالی بزنیم برای آقای نخست وزیر و آقای وزیر بازرگانی هم سه نمونه آورده‌ام نمونه سه کالا را با قیمتش در یک کشور همسایه می‌گویم قیمت کشور خودمانرا هم می‌گویم شما از فردا می‌توانید قیمت اجناس را بیاورید پائین بنده هم حاضرم مشاور مجانی شما باشم قانون اساسی مانع است که تصدی شغلی را موظفآً بکنم ولی می‌توانم بدون حقوق بکنم آقای مهندس جفرودی این سه تا کالا یکی

+پارچه‌های پشمی ساخت انگلستان و فرانسه و آلمان است که در ترکیه بفروش می‌رود در ایران هم هست یکی لوازمی برقی از قبیل اتو، یخچال و بادبزن و غیره است که در ترکیه از خارجه وارد می‌شود در کشور ما هم از خارج وارد می‌شود هر سه تا کارا نمونه اش را آورده‌ام یکی هم ظرف چینی و کریستال است که مورد مثال بنده است از کارخانجات آلمان تا انگلستان یا فرانسه وارد می‌شود ما هم داریم کشور ترکیه کشوری است که از حیث ارز در مضیقه است این را آقایان میدانند دلیلش هم این است که یک رقم صادراتی درشت که موجد ارز باشد ندارد و خوشبختانه وضع ارزی ما بهتر از کشور ترکیه است که الان هم مواجه با اشکالات زیادی است بنابراین بصورت طبیعی طریق عرضه و تقاضا و نبودن ارز و اشکالاتی که دولت ترکیه می‌کند از برای دادن ارز ببازرگانان و ورود کالا باید سطح قیمت زندگی مردم برود بالا باید قیمت کالای خارجی در ترکیه بالاتر از ایران با شد و حال آنکه با فاکتوری که بشما ارائه خواهم داد این طور نیست که عرض می‌کنم پارچه پشمی درجه یک انگلیس و فرانسه و آلمانی از قرار متری چهل و پنج تا پنجاه تومان عین این پارچه در تهران فروخته می‌شود به نود و پنج، صد، صد و ده صدو بیست تومان (صحیح است) اتوی برقی اتوماتیک در اسلامبول هفتده تومان و آخرین مدلش ۲۳ تومان است در تهران چهل و دو تا شصت تومان کریستال چینی که در ترکیه خریده شده به نود پنج تومان، نه بعنوان قاچاق بعنوان نمونه در تهران که بمن بشما ارائه خواهم داد به سیصد و پنجاه تومان بفروش می‌رسد علت تفاوت قیمت در این دو کشور چیست؟ اگر این مطلب روشن بشود خیلی از اشکالات ما حل خواهد شد و اینست آن وظیفه اصلی یک نماینده‌ای که در برنامه دولت می‌خواهد هدایت و ارشاد کند اولا در کشور عزیز خودمان ایران میدانید علتش را علتش اینست که هیچ نوع کنترل دقیق و واقعی و مداومی در قیمت‌ها نیست سه تا لغاتی که عرض کردم مترادف نیست از هر لغتی مثل یک قاضی یک معنائی می‌خواهم کنترل دقیق، واقعی و مداوم ثانیاً یک کالای خارجی آقای وزیر بازرگانی قبل از اینکه بدست یک مصرف کنند برسد در پنج دست می‌گردد یعنی وجود این خارجی هائی که می‌آیند در کشور ما و اغلبشان مطرودند سبب می‌شود که لباسی که من می‌خرم و شما آقای رئیس الوزراء مخرید فوق العاده گران است پنج دست می‌گردد دست اول این است که خود کمپانی یک نماینده فروش دارد یعنی وقتی خودش تولید کرده است یک نماینده فروش دارد برای تمام دنیا یک پنج در صد از آن می‌گیرد بعد برای مملکت غیر این هم یک چیز استثنائی است برای ایران یک نماینده فروش یا اعزام می‌کند یا اینکه انتخاب می‌کند او هم پانزده در صد تا بیست در صد روی قیمت می‌کشد هبه می‌فروشد بتاجر عمده فروش این آقای هم بیست در صد می‌کشد رویش بعد او می‌دهد بدست دلال، دلال هم پنج تا ده درصد می‌کشد روی این جنس بعد می‌آید بدست خورده فروش او هم سی و پنج تا چهل و پنج درصد می‌کشد رویش مجموع این ارقام می‌شود ۱۴۵ در صد بدون در نظر گرفتن مخارج غیر مترقبه (عمیدی نوری ـ غیر مترقبه دیگر چیست ؟) شما که نمیدانید بدون در نظر گرفتن مخارج متفرقه نتیجه اش این می‌شود که کالائی که در امریکا سی تومان بدست مصرف کننده می‌رسد بعد از اینکه بیست در صد مخارج حمل و گمرک و بیمه و اینها را در نظر بگیریم و ده در صد هم سود بازرگانی باید بدست مصرف کننده ایرانی برسد چهل و دو تومان با عرضی که اول کردم که سیاست ما وفق دهد با بازارهای دنیا بدست من می‌رسد نود تومان من کی هستم؟ من یکنفر ایرانی که قدرت خردیم یک سوم قدرت خرید یک امریکائی است او می‌خرد سی تومان من می‌خرم نود تومان او قدرت خریدش سه برابر من است یعنی من زیر یک باری هستم با یک نهم قدرت او از این جهت است که من خم می‌شوم از این جهت است که من از عهده بر نمی‌آیم، این معادله یک مجهولی است از این جهت است که فریاد مردم و نارضایتی مردم بلند است یکی از آقایان نوشته است اجازه بدهید که مارک اتومبیل را نخوانم؟ فلان اتومبیل در سوریه هشت هزار تومان است که با کرایه اضافه و گمرک یازده هزار تومان باید باشد ولیکن دو ماه قبل سیزده هزار و هفتصد تومان بوده است و بواسطه مطالبی که پیش آمد کرده به شانزده هزار تومان رسیده است عرض کنم دولت ترکیه برای اینکار چه کرد؟ بنده تصادفاً در این ایام بخرج خودم با زن و بچه‌ام در کنار شهر اسلامبول استراحت می‌کردم ولی قوانین را هر شب می‌خواندم، دولت ترکیه آمد دو تا اداره تأسیس کرد نه اداره‌ای که استخدام جدید بکند گزارش را هم خدمت آقا فرستادم من آنجا بودم یکی اداره تفتیش قیمت‌ها است و یکی اداره حمایت ملی این ادارات اولا برای فروش هیچ کالائی بیش از دو واسطه قبول نمی‌کند یعنی از مبداء تا مصرف کننده فقط دو تا واسطه باید باشد و بعد ماده دو قانون ژوئیه ۱۹۵۶ عیناً می‌گوید ‹‹ بازرگانان باید میزان بهای فروش مواد وارده را در اداره جدیدالتأسیس تفتیش قیمت‌ها بثبت برساند و در غیر این صورت پول آنها از طرف بانک جمهوری ترکیه بخارجه حواله نخواهد شد، و اجازه ترخیص کالای آنها از طرف ادارات گمرک صادر نخواهد کرد و وزارت بازرگانی حدود سود را در معاملات مختلف بازرگانی تعیین و تثبیت می‌نماید ››

رئیس ـ آقای شاهکار وقت جنابعالی تمام شد.

دکتر شاهکار ـ اجازه بدهید بیست و پنج دقیقه دیگر صحبت کنم.

رئیس ـ آقای دکتر شاهکار تقاضای بیست و پنج دقیقه ادامه صحبت دارند آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر قیام کردند) تصویب شد بفرمائید.

دکتر شاهکار ـ در اداره تفتیش قیمت‌ها باید فاکتور رسمی ارائه شود این فاکتور از آن فاکتورهائی نیست که گاهی اوقات این جا داده می‌شود باید از مبداء از کارخانه تمام این مخارجی که به موجب اسناد شده است و دولت ترکیه قبول دارد این مخارج ضمیمه این فاکتور بشود و بعد ا این فاکتور رویش حساب می‌شود و قیمت تمام شده برچسب نوشته می‌شود این قدر قیمت قابل فروش این قدر، نتیجه این کار معلوم است چیست، اما اداره دوم که اداره حمایت ملی است. آقایانی که گاهی از اوقات باک دارید که بعضی از قوانین را بگذرانید و حق هم دارید فکر کنید که مجلس کبیر ترکیه در یک سآنسی که یازده ساعت طول کشید شب چهاردهم پانزده ژوئیه ۱۹۵۶ یعنی در چهار ماه پیش این قانونی است که گذرانید عین ترجمه رسمی ترکیه است ‹‹ متخلفین، متمردین، متقلبین و اشخاصی که کالای خود را می‌گذارند و یا به جاهای دیگر منتقل می‌کنند یا عندالحاجه در هنگام سؤال و جواب حقایق را مکتوم می‌دارند یا اجناس خود را مخفی می‌نمایند یا از فروش امتناع می‌ورزند و بدون رعایت حد معین احتکار ادامه می‌دهند و یا از دادن فاکتور خود داری می‌کنند یا به قیمت بالا تر می‌فروشند و کسانی که در تخلف و تقلب شرکت کنند بمجازات‌های ذیل محکوم می‌شوند ›› دقت بفرمائید اولا لدی القتضاء بدون صدور قرار از طرف قاضی و دادستان توقیف و مورد تعقیب و محاکم قرار خواهند گرفت متن قانونی در دست است من قانونی را می‌خوانم که در عمل موفق شده است باید دزد را کشت و مردم را نجات داد مجامله کاری هم نکرد باید قانون را اجرا کرد تا مردم نجات پیدا کنند مال التجاره و وجوه نقد و مطالباتی آنان ضبط و مصادره می‌شود در کیزیسیون Requisition می‌شود هر جرمی که مرتکب شده باشد بر در مغازه آنان بشکل اعلان نوشته شده و باطلاع عامله می‌رسد مراجع قضائی حق ندارند تشریفات قانونی اجرائی را در این باب بتأخیر انداخته و تجدید جلسه نماینده محکومین از سه سالی ۱۵ سال از کسب و تجارت و ممنوع خواهند شد بر حسب نوع جرم محرمین از یک سال الی ۱۵ سال حبس و پرداخت یکصد الی پنجاه هزار لیره غرامت و جریمه محکوم خواهند شد سابعاَ در صورتیکه تکرار جرم شود جرائم دریافتی و محکومیت‌های زندانی سه برابر و عند اللزوم ده برابر خواهد شد (بزرگ ابراهیمی ـ ولی بازار سیاه دایر است) (عمیدی نوری ـ آقا ما قانون منع احتکار داریم مجازات اعدام هم دارد ولی اجرا نمی‌شود) الان می‌رسیم به آنها در یکی از این محاکمات من حضور داشتم یک اسباب یدکی فروش عوض اینکه طبق فاکتور جنس را به ۳۵۰ لیره بفروشد بششصد لیره فروخته بود حکم که صادر شد به سه سال و شش ماه حبس یعنی ۴۲ ماه حبس و ۱۲ هزار لیره غرامت محکوم شد این نتیجه اش شد یعنی چند نتیجه فوری گرفتند جناب آقای صدر زاده این گزارش که من حضورتان عرض می‌کنم بتمام دنیا رفته است من اینجا یک پرانتز کوچکی باید باز کنم بجناب آقای وزیر خارجه یا جناب آقای نخست وزیر عرض کنم ه این مأمورین ما که در ترکیه هستند هر دوشان حداکثر جد جهد و خدمت را می‌کنند که بایران اطلاعات مفید بفرستند یکی آقای کیا در اسلامبول و یکی هم آقای جمشید قریب در انکارا واقعاً مأمورین خوبی هستند و در اختیار ما هم اسناد و مدارکی گذاشتند. عرض کنم در نتیجه صدور این رأی دولت ترکیه چه استفاده‌ای کرد؟ این آقای پروفسور جمشد اعلم آنجا بودند اولا مردم هجوم آوردند بمغازه‌ها اگر فاکتور روی اجناس بود صاحبت مغازه جنس خود را می‌فروخت و اگر فاکتور نبود و بیش از ۲۴ ساعت نمی‌تواند جنسی بدون فاکتور باشد باید رویش فاکتور باشد دوم مردم از این اخلاق مذموم چانه زدن و قسم دروغ خوردن راحت شدند سوم اجازه چپاول اکثریت توده را بدست یک عده معدودی که زالوهای اجتماع و انگل‌های جامعه هستند نمی‌دهند چهارم مردم احترام قائل می‌شوند برای دولتشان و مردم اعتماد پیدا می‌کنند و مردم راضی می‌شوند از دولت و تمکین می‌کنند چرا ترکیه موفق شد؟ مطلب ما اینجاست آن تذکری که آقای عمیدی نوری دادند اینجا است آن منظور ی که من دارم این جا است علت موفقیت دولت ترکیه این است که مردم از قانون می‌ترسند و بقانون احترام مگذارند و قانون هم اجرا می‌شود واقعاً اجرا می‌شود قانون مترسک نیست قانون تبعیض ندارد قانون نسبت بهر کس و در هر لباس باشد بدون حب و بغضی اجرا می‌شود این است سر موفقیت این است که وقتی می‌گویند قانون مردم میدانند که شوخی نیست در تابستان امسال وزیر کشور دو قدمی برداشت که هر دو مرود توجه قرار گرفت یکی اینکه گفت قیمت کالا‌ها معلوم بشود و قیمت هر جنس روی اتیکت تعیین بشود و یکی هم گفت گداها را بگیرند یک چند روزی این قضیه تعیین قیمت‌ها واقعاً بود و مؤثر هم بود همان

+موقعی بود که گوجه فرنگی کیلوی ۴۵ ریال بود رسیده بپائین تر (قنات آبادی ـ رسیده به ۵۵ ریال) و رسیده بآنجائی که گوجه فرنگی پیدا نمی‌شد یک چندی روزی بود یک مرتبه تمام این اتیکت‌ها از روی اجناس برداشته شد چرا؟ نمیدانم وزیر کشور بمحض اینکه از تهران رفت بیرون اتیکت‌ها برداشته شد این گداها دو مرتبه توی خیابان اسلامبول و لاله زار و بازار و جنوب شهر پر شدند و چنان اسباب زحمت مردم هستند که حساب ندارد بک مطلبی را باید عرض کنم و آن این است که اجرای قانون در مملکت ما فصلی و موسمی است ما تمام ترسمان این است که یک وقتی خدا نکرده آقای وزیر بهداری شل بشود و قضیه تریاک برگردد (وزیر بهداری ـ برنمیگردد و بنده هم گرمتر می‌شوم) برای هر کاری اول با یک حرارتی می‌آیند و بعد مانند آب گرمی که بگذاریم و در هوای آزاد کم کم سرد می‌شود و سرد می‌شود تا اینکه یخ ببندد و اثر وجودی خود را از دست می‌دهد آقا هر کاری ادامه لازم دارد و مداومت می‌خواهد آقای علاء حتماً این جمله ناپلئون را شنیده‌اند که برای حکومت کردن بر یک آمپیری مراقبت و مواظبت مدام لازم است (صدر زاده ـ و تأیید) البته چه باید بکنید آقای وزیر بازرگانی آقای عمیدی نوری درست است که قانون منع احتکار ما کمک باحتکار بود درست است که اجرا نشد پس عیب در قانون نیست عیب از مجریان است که قانون اجرا نمی‌شود باور بفرمائید در همین قانون مجازات عمومی اینقدر قوانین غلاظ و شداد داریم گران فروشی در قانون جرم است مجازات دارد تقلب در وصف شیئی و تقلب در کمیت و کیفیت جرم است و مجازات دارد هیچ تا حالا شنیده‌اند که یکی از این (چی)‌ها را آورده باشند و مجازات کرده باشند بعنوان احتکار و بعنوان گرانفروشی (وزیر دادگستری ـ شاکی نیست) شکاکی بیست میلیون ملت ایران با یک سیاست دقیق و مبارزه خستگی ناپذیر و بیرحمانه علیه گرانفروشی و مفتخوری و سفته بازی و احتکار باید اقدام بکنید و ادامه بدهید یعنی قول مردانه و شرافتمندانه بدهید که در هر لباسی که هستید و در هر موقعیتی که باشید یادتان نرود که من دیروز وزیر دادگستری بودم و امروز نیستم این مبارزه باید ادامه پیدا کند و فردا که رفتید وزیر مختار ژاپن شدید بنویسید و از رفقایتان بخواهید این امر را در تمام شئون اجتماعی مردم رعایت بکنند آقا نیشود تنها ببازرگان گفت گران فروش و حال اینکه وقتی می‌خواهد خانه اجاره بکند آن آقا مستغلات خودش را حاضر نیست از قیمت سابق بیاورد پائین آن را هم بیاورید پائین یا وقتی می‌رود بسراغ آقای پرفسور جمشید اعلم ایشان هم حق المعالجه فوق العاده می‌خواهد میآید بسراغ من وکیل مدافع حق الوکاله زیاد می‌خواهم این کار را در تمام شئون عملی بکنید تصور نکنید که تنها نان و گوشت و گوجه فرنگی است کفش و سینما و خانه و مسکن و همه اینها را باید بروید اصلاح کنید آنوقت خواهید دید این قانون این رابطه‌ای که بین ظروف مرتبطه هست و وقتی رعایت بشود می‌توانید از آن نتیجه بگیرید و آخرین موضوعی که من از شما استدعا می‌کنم (قنات آبادی ـ بیخود استدعا می‌کنید) خوب من استدعا می‌کنم این است قانون را واقعاً اجرا بکنید و یک دفعه اجرا کنید دو دفعه اجرا کنید اگر نتیجه نبردید خواهید دید که چطور نتیجه خواهید گرفت و چقدر کار آسان می‌شود اما قسمت دوم عرایض من مربوط به قضیه راهسازی است من همین دو مطلب را می‌گویم در گزارش نوشته شده که ۶۳۵۰ هزار کیلومتر از شاهراههای کشور و ۱۷۸۰ کیلومتر از راههای استانی مطابق اصول جدید ساخته می‌شود اگر این عبارت را ننوشته بودید من اصلا عقیده نداشتم که در این مملکت ممکن است جاده سازی بشود این عبارت من را امیدوار کرد مطابق اصول جدید من نمیدانم اصول جدید شما چیست؟ ولی میدانم اصولی که تا حالا بوده بد بوده است اصولی بوده که فقط سبب شده است که ما جاده بد داشته باشیم برای شما چند تا مثال می‌زنم اگر ده میلیون ریال برای ساختن یک جاده در نظر بگیرید یعنی متخصصین فنی و مهندسین گفته‌اند این زمین احتیاج دارد که ده میلیون ریال یا ۹ میلیون ریال تویش قیر و شن و ماکادم و بالاست و شن و سنگ ریخته بشود اگر این پول عوض اینکه توی شکم زمین ریخته بشود برود توی شکم آن مقاطعه کار ریخته بشود و عوض اینکه سطح زمین بالا بیاید، برت فوی P orte feuille آقا بالا بیاید جاده درست نمی‌شود و نمی‌توانید از جاده‌ای که احتیاج دارد این مقدار مواد فنی باید بخورد ریخته نشود و شما ازش کار بخواهید یکی از این مثال‌ها که اشاره شد این بود، آقای وزیر راه در زمان وزارت شما نبود در زمان حکومت جناب آقای علاء هم نبود آمدند پول دادند بآقائی که نه مهندس بود نه غلطک داشت نه کمپرسور داشت هیچ جور وسایل فنی نداشت آمدند پنج میلیون بهش دادند گفتند که اینکار را بکن یک پول گرفت برای کندن اسفالت کهنه یک پول برای برداشتن شفته سابق یک پول بار شفته ریزی جدید بهش دادند یک پول بهش دادند گفتند بالاستش را بریز یک پول برای آهک (مهندس جفرودی ـ یک پول ششم را دادند برای تعمیرات) آقایان ‍ این آقا آمد فقط اسفالت کهنةسوخته را برداشت حرارت داد و دو مرتبه ریخت روی جاده در اثر اولین باران از بین رفت اینکه میفرمائید این قانون ظالمانه است بشرافتتان این آقا را باید انداخت زیر غلطک این دزد است و بدتر از دزد است چرا؟ برای اینکه دزدی که می‌آید توی خانه من هفت تیر من او را تهدید می‌کند او با جان خودش بازی می‌کند بعد هم مفرستنش بعدلیه محکوم می‌شود در صورتی که این دزد آمده است یک قالی یا قالیچه از من ببرد که ممکن است ۲۰۰ تومان قیمت آن باشد ولی این مرد می‌آید ثروت مردم را و ثروت بیست میلیون مردم را می‌دزدد و برای خودش می‌برد کاخ درست می‌کند و با کمال تأسف مورد تقدیر آقایان هم واقع می‌شود (یکنفر از نمایندگان ـ نام او را بفرمائید) من اینجا برای کسی نیامده‌ام مایه بگیرم آمده‌ام بگویم که نباید اصول جدیدتان اینطور باشد امیدوارم اصول جدیدتان اینطور نباشد در یک مقاطعه‌ای استاندار وقت که الان نماینده مجلس است اعتراض کرد فریاد زد اسمش را نمی‌برم شکایت کرد آقای مهندس جفرودی در ساختمان جاده‌ای برای خاک برداری هر متری ۱۳۰ ریال بمقاطعه داده شده بود و این مقاطعه کار به ۳۵ ریال خاکبرداری را بدست دوم داد شما اسم این را چه می‌گذارید؟ طول راه ۶ کیلومتر عمق ۲۵ سانتیمتر و عرض ۸ متر حساب کنید چقدر می‌شود و بعد آمدند گفتند سیل جاده را برد و بقیه اش را گرفتند (رامبد ـ متصدیان وزارت راه که اینکار را کرده‌اند باید محاکمه و بدست قانون سپرده شوند) این است عرایضی که با شما می‌گویم تیمسار وزیر راه اول عرض کردم که مال زمان شما نیست مال زمان زاهدی هم نیست مال زمان مصدق هم نیست مال قبل است من عرض کردم که راجع باصول جدید نمی‌خواهم چیزی بگویم نمی‌خواهم نزدیک بیایم باید صبر بکنیم من نمیدانم اصول جدید چیست اما می‌گویم بپرسید به بینید اینطور است یا نیست پول را باید باهل فن بدهید باید حتماً صلاحیت فنی اش محرز باشد من وکیل عدلیه هستم حقوق دان هستم من مقاطعه کار جاده سازی نیستم باید بکسی بدهید که در این راه صلاحیت علمی و صلاحیت عملی داشته باشد یعنی واقعاً این اثاثیه و لوازم را داشته باشد باز یادم نیست که یک کسی می‌خواست کاری بمقاطعه بگیرد آمد از یک شرکت دیگر اثاثیه قرض کرد و گفت این وسایل کار و غیره و غیره کار را بکسی بدهید که کار را انجام می‌دهد اشخاص بصیر و مورد اعتمادتان بروند کنترل بکنند نه آن صورت هائی که می‌دهند و بعدد به در می‌آورند جناب آقای نخست وزیر خیلی مطلب هست ولی ۷، ۸ دقیقه بیشتر فرصت نیست و وقت نمی‌رسد مطلبم را ختم بکنم و این موضوع را مخواستم عرض کنم توجه بفرمائید مطمئن باشند برای اینکه ما معتقد بثبات و دوام کار هستیم مطمئن باشید بنده که بسهم خودم خیلی هم کوچکم کاندید و نامزدی نداریم مطمئن باشید که مشاورین دولت شما نمایندگان مجلسین هستند فرد، فرد نمایندگان مجلس شورا و سنا اعم از آنکه ظاهراً مخالفت می‌کنند حتی باید پشت این تریبون و بگوید که من با شما مخالفم آنها مشاورین شما هستند و با مردم تماس دارند شما نفع مردم و منافع تمام مردم و مملکت را همیشه در نظر بگیرید البته در نظر هم دارید همان طور که خودتان گفتید بعضی مواقع ممکن است که در کاری اشتباه بشود عرایض بنده را و فرمایشات نمایندگان را دقت کنید گوش کنید و تعقیب کنید ما خیر خواه هستیم جناب آقای علاء یک روزی وقت کردم در یکی از نطقهای شما در مجلس شورا ی که بعنوان عضو با حرارت اقلیت ایراد کرده‌اید برایتان می‌خوانم شما نشان دادید که چکاره بودند و حالا هم دنبال خدمت مردم می‌روید گوش بکنید یاین ناله‌ها و الله مرضی نیست غرضی نیست هیچ بدبینی نیست جز این که اگر توجه کنید وضعیت ملت ایران روز به روز بهتر می‌شود من مطمئنم که بهتر هم خواهد شد این تذکرات را توجه بکنید دنبال بکنید هر کس که سوء نیت و عرضی داشت بچینیدش آنهائیکه اعتماد دارند و ایمان دارند و وجدانشان ملاک کارشان است آنها را تقویت کنید و تشویق بکنید و گوش بدهید هر نقشه و برنامه‌ای که دارید باید در رأسش این مطلب گذاشته بشو حمایت مردم بهبود مردم علت غائی وجود شما و مجلسین مردم هستند برسید بحرفهای مردم و برنامه تان از نظر عقلی و علمی از نظر کاری باشد که بسور مردم باشد آن وقت شما بضرورت ناموس طبیعت محفوظ خواهید ماند و شما را در تاریخ مردم تأیید می‌کنند از مبارزه با دشمنان مردم و کارهای آنان که بنفع مردم نیست اغماض نکنید و آنجائی که بنفع مردم است قدم بردارید و آنها را تقویت کنید وسعی کنید این طبقه مردم روز بروز وضعشان بهتر باشد اما یک مطلب کوچو لو بعنوان مخبر کمیسیون دادگستری اگر وقت داشته باشم عرض کنم

رئیس ـ چهار دقیقه دیگر وقت دارید.

دکتر شاهکار ـ آن مطلب این است که در کمیسیون دادگستری مشترک مجلسین این مطلب آنجا ضبط شده هیچ عملی بر خلاف قانون اساسی نه تنها نشد بلکه حداکثر پافشاری هم شد دولت هم مطلبی برخلاف قانون اساسی نمی‌خواست حتی ما چون خواستیم بعبارت آقای گلشائیان تمکین نکنیم گفتیم چون شائبه این می‌رود که با این اصل قانون اساسی اختلافی باشد حکمیت بخدمت شاه برویم شاه امر اکید فرمودند که کوچکترین تخطی از قانون

+اساسی نباید بشود ما ماده را چگونه نوشتیم این عین عبارت است نوشتیم که تغییر محل تبدیل محل مأموریت حکام عدلیه با رعایت اصل ۸۲ قانون اساس گفته چکار باید بکنند همانطور عمل کنند یعنی اگر این اصل رعایت شد آقای وزیر دادگستری می‌توانند این عمل را بکند و اگر نشد نمی‌توانند بکند راجع باین قسمت هم عرض کنم که در کمیسیون دادگستری کوچکترین امری بر خلاف قانون اساسی نشده است و خداوند عمر ندهد و اجازه ندهد بیک فردی که بخواهد عملی بکند که بر خلاف قانون اساسی باشد قانون اساسی ما ضامن استقلال و تمامیت ارضی کشور ما است (آفرین)

رئیس ـ آقای وزیر بازرگانی.

وزیر بازرگانی ـ راجع ببدی وضع اقتصادی مملکت و بخصوص تجارت مطالبی نماینده محترم فرمودند که ناچارم باید توضیحاتی بعرض نمایندگان محترم برسانم دولت بهیچوجه مدعی نشده است که الان وضع تجارت ما و وضع اقتصادی ما ببهترین نحوی است نمی‌تواند هم مدعی بشود برای اینکه وضع اقتصادی چیزی نیست که امروز شما شروع کنید ببهبودی آن و فردا نتیجه بگیرید سالها کار دارد و زحمت دارد تا وقتی ما بنتیجه مطلوب برسیم دو سال مملکت دچار بی ارزی شد خود بخود دلار از ۴ تومان نرفت به ۱۱ تومان ۱۲ تومان (یکنفر از نمیادگان ـ ۱۴ تومان) جنسها گران شد جناب آقای دکتر جنابعالی بخوبی اطلاع درید وقتی که یک عواملی هست برای بالا رفتن قیمتها سریع قیمتها بالا می‌رود ولی وقتی عواملی پیدا می‌شود برای پائین آمدن قیمتها بآن سرعت بهیچوجه قیمت‌ها پائین نمی‌آید و خیلی زحمت دارد که قیمت اجناس بیاید پائین نتیجه‌ای که ما الان می‌گیریم از این وضع اقتصادی مربوط بعمل دیروز است سه چهار سال قبل یک وضع استثنائی یک وضع خاصی در مملکت پیش آمد که اصلا ارز و ذخیره همه چیز تمام شد بعد تدریجاً شروع کرد با ما من و هر عملی که حالا می‌کنیم نتیجه اش را مطمئن باشید فردا و پس فردا نخواهیم گفت این را باید یکسال و دو سال صبر کنید و در بعضی جاها تا شش ماه دیگر این مقدمه‌ای بود که بطور مختصر عرض کردم اما فرمودید کاری که ما باید بکنیم این است یکی سعی کنیم در ازدیاد صادرات یکی هم کنترل واردات مشروحاُ هم توضیح فرمودید این اقدام را دولت کرده است در قسمت سعی در ازدیاد صادرات اقدامات بسیار شده ولی بهیچوجه نباید انتظار داشت نتیجه اش حتی در سال آینده گرفته شود این را باید دو سه چهار سال بعد منتظر بود جنابعالی چند مثال فرمودید بنده هم برای مثال خدمتتان عرض می‌کنم قضیه پنبه را آقایان اطلاع دارند که سالها بود بما شکایت می‌رسید که توی عدلهای پنبه پالان است گربه مرده است ولی حالا تحقیق بفرمائید نسبت به پنبه صادرات سال ۳۴ با اینکه وسایل نداشتنیم از همه جا ببینید کوچکترین شکایتی رسیده است یا خیر؟ برای اینکه کنترلی که میفرمائید شرع کردیم عدم رضایت زیاد بود شکایت خیلی زیاد بود حالا هم می‌کنند که چرا وش فلانجا را نمگذارید برای فلانجا برود چرا بذر فلانجا را برای فلانجا نیگذارید بیاید نباید گذاشت که وش و پنبه و بذر مخلوط بشود باید سخت گیری کرد این عدم رضایتی که الان در کار پنبه وجود دارد باید بوجود بیاید برای اینکه نتیجه اش را ده برابر بیست برابر سه سال دیگر می‌گیرند این کاری است که کرده‌ایم صد در صد هم هنوز موفق نشده‌ایم برای اینکه آدم نداریم برای اینکه وقتی پنبه کاشته بشود متخصص مخواهد از حیث اشخاص از حیث زراعت از حیث کارخانه وجین و تصفیه این را باین زودی نباید صد در صد انتظار داشت از جناب آقای دکتر و هر کسی که میل دارد استدعا می‌کنم که تشریف بیاورند بوزارت بازرگانی کاغذهائیکه از خارجه رسیده است باختیار آقایان می‌گذارم ببینید محصور ۳۴ که ما بسیار دیر کنترل آنرا شروع کردیم برای این که پول نداشتیم آیا موفقیت حاصل کرده‌ایم یا نکرده‌ایم ما اینکار را کردیم و می‌کنیم درباره محصولات دیگر هم می‌کنیم یکی از کارهای مفید که کردیم و امیدواریم که یکسال دیگر نتیجه اش را بگیریم تشکیل دو اداره استاندار است یکی در تهران و یکی در خرمشهر این اداره‌ای است که کالاهای صادرات ایران را تجزیه می‌کنند اعم از خشکبار و سنگ معدن و پنبه و پشم و تصدیق خواهند داد و متخصصین فنی آمریکائی متصدی اینکار هم وارد شده‌اند کار را شروع کردیم و بنایش را شروع کردیم پریروز بنده آنجا بودم تقریباً در حال اتمام است البته تا نصف ماشین آلات یکقدری کار دارد و مال خرمشهر قدری زودتر تمام خواهد شد ولی نتیجه آنها مال بعد است ما اینها را کرده‌ایم برنامه‌های دیگری هم داریم که می‌کنیم یکی دو تا را خدمت آقایان عرض کردم بنده استدعا دارم که اگر تصور می‌شود که راجع به بهبود وضع صادرات و ازدیاد صادرات کاری نشده است بنده را راجع بهمین دو مطلب که ما این عملیات را کردیم سرافراز بفرمائید تا به اختیارتان بگذارم آنچه که دردست ما است و آن نوشته هائی که راجع بمحصول قبل ۳۴ پیش ما است و با آنچه که راجع به ۳۴ رسیده است مقایسه بفرمائید ولی همانطور که عرض کردم پنجاه در صد در سال اول ما موفق شدیم بنده خیلی خوشوقتم که با نبودن متخصص اینقدر کار شده امیدواریم تا دو سال سه سال دیگر صد در صد موفق بشویم راجع بکنترل واردات فرمودند که واردات کنترل نمی‌شود جناب آقای دکتر سیاست دولت حاضر این است که طبیعت باید قیمت‌ها را پائین بیاورد وسایل فراهم بیاوریم که خود بخود قیمتها پائین بیاید جنابعالی میدانید ما هم میدانیم که با شلاق نمی‌شود موفق شد بنده مخالف کنترل نیستم حالا دلیلش را هم عرض می‌کنم کنترل در هم همانطور که فرمودید شدیداً شروع کردیم ولی با شلاق موفق نمی‌شویم خوشبختانه وضع ارزی ما طوری است که ما الان برای آوردن قیمت کالا اجازه می‌دهیم غیر از ممنوعات آنچه برای مملکت لازمست هر چقدر که لازمست بیاید مطمئن باشید اگر اکنون زمینه کالا کم است حالا که این سیاست شروع شده نتیجه اش یک سال دیگر ششماه دیگر معلوم خواهد شد (قنات آبادی ـ آقا اجناس قاچاقی که سر تا سر مملکت را گرفته و وارد طهران شده است در خیابانها پر است از ممنوعات نیست ؟) اینرا هم عرض می‌کنم که اجناس قاچاق در مملکت هست دلیلش را هم عرض می‌کنم اما آنطوری که جنابعالی فرمودید همه جا قیمت‌ها خیلی بالاست و کالا را که بعنوان نمونه فرمودید کالاهائی است که مورد احتیاج البته ده پانزده در صد از اهالی کشور است اما یک کالائی که مورد احتیاج صددر صد از اهالی کشور است قماش است که حمایت هم لازم دارد (دکتر شاهکار ـ بنده هم پارچه را گفتم) پارچه پشمی را فرمودید قماش نخی را بنده عرض می‌کنم بنده نمی‌بینم جناب آقای کورس را استدعا دارم از ایشان سؤال بفرمائی در این جا بفرمایند قماش زیاد گران است؟ در ایران قماش نخی خیلی ارزان است و قماش اتفاقاً از آن چیز هائی است که برای آنهائی که وارد می‌کنند خیلی منفعت نمی‌کند در بازار عادت دارند قماش می‌گویند به پارچه نخی و قماش از آن کالاهائی است که سه دست می‌چرخد وارد کننده و بنکدار و بزاز استدعا می‌کنم تحقیق بفرمائید یکی از چیزهایی که خیلی آسان است فاکتورش هم پیش ما است دولت چند از او می‌گیرد و چند وارد می‌شود و باتفاقتان و در خدمتتان می‌رویم در یکی از این بزاریها می‌پرسیم چند است اگر شما ده پانزده درصد بیشتر منفعت دیدید آنوقت بفرمائید عرض می‌شود که ما قانون منع احتکار داریم برای زمان جنگ ولی بسیار ناقص است ولی جناب آقای دکتر ما از همین قانون ناقص که برای زمان جنگ وضع شده است داریم استفاده می‌کنیم با نهایت شدت با هما شدتی که جنابعالی فرمودید و الان اشخاص بزرگ نه ز این کوچولوها بطور صریح دارم عرض می‌کنم نه از این کوچولوها که می‌گویند کوچولوها را تعقیبت می‌کنند بیش از بیست پرونده تشکیل داده‌ایم و بداد گستری هم فرستاده‌ایم برای تعقیب تصور می‌کنم (دکتر شاهکار ـ اگر باشد برای اولی دفعه است) بله بله بنده صریح عرض می‌کنم و صورتش هم هست ما مدارک گرفتیم برای گرانفروشی و فرستادیم بداد گستری اینکار را کردیم با شدت هم تعقیب می‌کنیم (احسنت) ولی همینطور که دولت باید مراقب این مطالب باشد جناب آقای دکتر ملت و آن کسانی که اینکارها در دستشان هست باید تنها نفع خودشان را رعایت نکنند ما نداریم وسیله که هر دکان بزازی یک مأمور فروش بگذاریم ولی با نهایت شدت با نداشتن وسیله دارم عمل می‌کنیم می‌خواستم مقایسه بکنم یک خورده وضع خودمان را با وضع ترکیه جناب دکتر خوشبختانه وضع اقتصادی ما قابل مقایسه باوضع اقتصاد ترکیه نیست ما خیلی وضعمان بهتر از آنها است آنها یک قوانین شدیدی لازم دارند همانطوری که فرمودید و فرضاً یک کسی را دار بزنند ولی بهترین راه همان است که عرض کردم یعنی خود بخود قیمت‌ها را پائین آوردن از حمایت مصنوعات داخلی فرمودید جناب آقای دکتر جناب آقای بهبهانی هم فرمودند بنده عرض می‌کنم حمایت مصنوعات داخلی در این نیست که جلوی یک جنسی را بگیریم فرمودند که بازار و خیابانها شبیه شده است بنمایشگاه و مملو از اجناس شده حمایت در این است که جنس بیاید برای اینکه جنس را اگر جلوش را بگیریم جنس گران وارد می‌شود شاید هزار جور سوء استفاده می‌شود حمایت دولت این است که اگر جنسی بیاید بمملکت بیاید بهر اندازه‌ای که لازمست بیاید وضع ارزی ما هم خوب است ارزی را که بما می‌رسد باید بفروشیم (دکتر مشیر فاطمی ـ صنایع داخلی را هم باید حمایت کنید) چه جور باید از صنایع داخلی حمایت کرد جناب آقای دکتر که برای کارخانجات اصفهان می‌فرمایند ۱۲۸ در صد حمایت از صنعت گر اصفهانی می‌شود ۱۲۸ در صد آقایان بیش از این حمایت کردن آیا تحمیل بر مصرف کننده نیست ؟(صحیح است) نمی‌توانیم بیش از این بکنیم شصت ریال سود بازرگانی می‌گیریم برای حمایت کارخانجات چهل ریال در هر کیلو می‌گیریم برا دولت تفاوت رفتن و آمدن این پنبه‌ای که می‌رود خارجه تبدیل بقماش می‌شد و بر می‌گردد پیش ما از حدود ۲۷ و۲۸ در صد قیمتش تغییر منماید یک متر پارچه که از خارجه خریداری می‌شود ۹ ریال است و ۱۳ ریال بآن اضافه می‌شود برا حمایت از صنایع داخله این کافی نیست

+ برای اینکه دو سه کارخانه درش بسته نشود نقصی اگر کارخانه دارد باید نقصش را بر طرف کرد توضیحاتم را مختصر و کوتاه می‌کنم چون می‌بینم که دیر شده و اگر فرصتی شد با دو باره در این خصوص صحبت خواهم کرد و حالا برای اینکه جواب آقایان را عرض کرده باشم بطور خیلی مختصر عرض کردم

۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه

رئیس ـ جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز یکشنبه خواهد بود دستور دنباله بحث در گزارش دولت و یک لایحه‌ای است برای ترمیم حقوق افسران بازنشسته ژاندارمری و ارتش گزارش آن از کمیسیون رسیده

(مجلس پنجاه دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی رضا حکمت