مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ دی ۱۳۳۴ نشست ۱۹۶
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۱۸
جلسه: ۱۹۶
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه ۲۶ دی ماه ۱۳۳۴
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲-تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای قنات آبادی
۳- طرح ماده واحده اجازه اجرای گزارش کمیسیون برنامه راجع به برنامه هفت ساله
۴- تعیین موقع و دستور جلسه بعد -ختم جلسه
مجلس یک ساعت و ۴۵ دقیقه پیشازظهر به ریاست آقای نورالدین امامی (نایبرئیس) تشکیل گردید.
۱- تصویب صورتمجلس
نایبرئیس- اسامی غایبین جلسه قبل قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد)
غایبین با اجازه- آقایان: خزیمهعلم- مسعودی- گیو- ثقةالاسلامی- دکتر آهی- صفاری- قراگزلو- پیراسته- اخوان- پورسرتیپ- سلطانمراد بختیار- تجدد- سرمد- صارمی- پناهی- خلعتبری- صرافزاده- حمیدیه- یارافشار- اورنگ- برومند- شیبانی- محمود افشار.
غایبین بیاجازه- آقایان: نراقی- مهندس شاهرخشاهی- اریه- شفیعی- قوامی- امیرتیمور کلالی- مرتضی حکمت- تربتی- نقابت- دکتر حمزوی- سنندجی
زودرفته با اجازه: آقای تفضلی یک ساعت.
غایبین در رأی- آقایان: عربشیبانی- عاملی- خاکباز- فرید اراکی (یک رأی)
نایبرئیس- نسبت به صورتجلسه قبل اعتراضی نیست؟ آقای بوربور بفرمایید.
بوربور- آقای صارمی کسالت داشتهاند با اجازه محسوب فرمایید.
صدرزاده- دیروز هم بنده در این باب شرحی به مقام ریاست عرض کردم.
نایبرئیس- اصلاح میشود صورتمجلس جلسه قبل تصویب شد، سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند (بعضی از نمایندگان- دستور) این کار برخلاف عقیده بنده است و البته باید نطق قبل از دستور بشود ولی اگر آقایان اجازه بفرمایند استثنائاً نوبت نطق قبل از دستور آقایانی که اسمنویسی کردهاند محفوظ بماند برای جلسه بعد (عبدالرحمن فرامرزی- نمیشود) (شوشتری- بنده معترضم بنده در آن جلسه درخواست کردم که نوبت ما محفوظ بماند و اجازه ندادید) آقای عبدالرحمن فرامرزی اگر نظری دارید بفرمایید.
عبدالرحمن فرامرزی- عرض کنم که بنده مخالفم که حق یک وکیل غصب بشود و اجازه نطق قبل از دستور به او ندهید ولی مطابق آییننامه اجازه نطق قبل از دستور این جلسه برای جلسه دیگر نمیشود بماند.
نایبرئیس- پس رأی میگیریم آقایانی که موافقند وارد دستور بشویم قیام بفرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد (عبدالرحمن فرامرزی- این صحیح است)
۲- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای قناتآبادی
نایبرئیس- آقای قناتآبادی
قناتآبادی- سؤالی است از وزارت کشور تقدیم میکنم.
۳- طرح ماده واحده اجازه اجرای گزارش کمیسیون برنامه راجع به برنامه هفت ساله
نایبرئیس- مادهواحده اجرای گزارش برنامه مطرح است مادهواحده قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد)
ماده واحده- دولت مکلف است گزارش شماره یک مورخ ۲۱ دیماه ۱۳۳۴ کمیسیون مخصوص تهیه و تدوین برنامه هفتساله دوم عمرانی مشتمل بر چهار فصل و ۲۱ ماده را به موقع اجرا گذارده و برنامههای تفصیلی هفتساله را طبق مندرجات گزارش نامبرده به تصویب کمیسیون برنامه برساند.
نایبرئیس- آقای حائریزاده بفرمایید.
حائریزاده- دیشب ما در مجلس بودیم برای اسمنویسی چون جلسه پیش هم اینجا بودیم با آقای صدرزاده و تابلو را نگذاشته بودند مجبور شدیم دیشب بمانیم من بودم جناب آقای رضا افشار و جناب آقای بهبهانی دیدم آقایان با مطالعات عمیق یادداشتهایی تهیه کردهاند ولی من یادداشتی ندارم جز اینکه یک کلیاتی را به طور مختصر صحبت میکنم بنابراین مطالعات کلی و اساسی را به آقایانی که یادداشت و مطالعه کردهاند واگذار میکنم تا در این موضوع بحث کنند در کابینه مرحوم قوامالسلطنه این فکر پیش آمد که وضعی را که دولت دارد که هر چند روز یک دفعه هیئتدولت تغییر میکند وزیر بعد سلیقهای دارد غیر از سلیقة وزیر قبل و کارهای تولیدی و عمرانی باید یک دوام و بقایی داشته باشد تا بتوان آن نقشه را به موقع اجرا گذاشت روی این موضوع مشغول مطالعه شدند، کمیسیونهایی برای این کار تشکیل دادند خوشبختانه عاملین و اشخاص مؤثرآن روز امروز هم عامل و مؤثر هستند آدمهایش عوض نشدند از نظر کلی مملکتی هم تغییرات خیلی زیاد نشده مثلا بودجه سال ۱۳۲۵ از حیث عایدات، پنج میلیارد و چهارصد و شانزده میلیون بوده بودجه خرج ما ۶ میلیارد و کسری که ۶۷ میلیون تومان کسر بودجه آن روز هم داشتیم و حالا بودجه امروز راست است دروغ است من نمیدانم و نمیخواهم این را بگویم حالا هم همان است منتهی خرج هی رفته است بالا و عایدات ما چیزی زیاد نشده ارقام دروغی است که توی این بودجه گذاشتهاند و اضافه کردهاند در آن موقع جناب آقای اعلا نخستوزیر فعلی در واشنگتن تشریف داشتند خیال میکنم در ۲۵ ر ۹ ر ۲۵ بوده است که آنجا برای کنترات آن مهندسین ماورای بحار با آن کمپانی مهندسین موریسن نودسن صحبت کردند و یک عدهای را استخدام کردند و برای این کار فرستادند به ایران اینها که آمدند سرپرستی این کار به آقای ابتهاج که رئیس بانک ملی بودند واگذار شد جناب آقای دکتر امینی هم که حالا تشریف بردند به جای سابق آقای اعلا رئیس کمیسیون برنامه شدند و یک کمیسیونهای فرعی هم برای این کار درست شده بود برای مطالعه در قسمتهای مختلف من فقط قسمتی را علاقه داشتم که قسمت تشکیلات کشوری بود که یک کمیسیونی تحت ریاست آقای فهیمالملک مرحوم بود و خیال میکنم دکتر عبده و چند نفر دیگر هم آنجا بودند و گاهی هم من میرفتم آنجا و نظریهای که داشتم به اطلاع آقایان میرساندم که یک برنامه صحیح و خوبی تهیه بشود، برای تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی بلدی، تشکیلات وزارت کشور، روی این قسمتها مطالعاتی شده و یادداشتهای مفصلی هم هست که تصور میکنم در وزارت کشور موجود باشد که خود من در آن قسمت میرفتم اظهارنظر میکردم البته در سایر ادارات هم همین شکل بود این گزارشها تقریباً ۶ جلد است مدون است یک چنین کتابی است که محتوی گزارش است که تا آنها دادهاند و چند جلد کتاب هم انگلیسی است و جلد اولش را پیدا نکردم از کتابخانه مجلس هم خواستم چند جلد بوده است و فقط دو جلد آن را پیدا کردم، در مقدمه این گزارش یک نظریات خیلی مفصلی است که روشن میشود به چه اساس مطالعه میشده است و چه وضعیتی داشتند که من یادداشت کردم و به عرضتان میرسانم. (در هنگام ورود مهندس شرکت به ایران جناب اشرف آقای نخستوزیر آقای ابوالحسن ابتهاج رئیس کل بانک ملی ایران را به عنوان نماینده رسمی دولت ایران در کارهای مربوط به قرارداد مهندسین فوق معین نمودند و در تحت دستور ایشان و مساعدت چندین نفر از مأمورین دولت و صاحبمنصبانی که آقای ابتهاج معین نموده بود انجام یافت) این یک جمله، جمله دیگر این است که در دولت ایران هیئتی به نام هیئتعالی برنامه تحت ریاست آقای دکتر امینی تشکیل داده است این هیئت در بسیاری از همان مسائلی که دسته مهندس شرکت موریسن در آنها بررسی میکردند کار کرده است این مهندسین پایه عملشان را روی توصیهای که کردهاند گذاشتهاند و آن این است (ما توصیه میکنیم که چون ملت ایران فعلاً ملت زراعتپیشهای است باید اقلاً در آینده نزدیکی مساعی عمده خود را در ازدیاد و حسن اداره محصولات زراعتی مصروف سازد همین طور باید برای ازدیاد محصولات صنعتی تشویقهای صحیح به عمل آید ولی به طور کلی این ازدیاد باید به طور طبیعی پیش آید به این معنی که رفاه اقتصادی افراد ملت باید محرک این توسعه و ازدیاد باشد نه آنکه به زور و به طور غیرطبیعی سعی شود که زراعت و کشاورزی به صنعت تبدیل یابد. همینطور باید از صنایعی که اشخاص به طور خصوصی و با پول خود راه میاندازند تشویق بشود این پایه توصیه آنها است یک توصیه دیگر هم میکنند (قویاً توصیه شده است که فوراً ترتیبات لازم برای شروع به کار داده بشود، بهترین پیشرفت در انجام برنامه ساختمانی در صورتی به دست خواهد آمد که قراردادهایی بر مأخذ مخارج به اضافه دستمزد یعنی نسبت به قیمتهای مقدماتی برنامه بسته شود باید قراردادهایی برای عملیات مهندس و ساختمان تواماً بسته شود تا بررسیهای مفصل و طرحهای مشروح و تهیه آلات و اسباب کار و مواد ساختمانی فوراً آغاز گردد. این البته عملی نخواهد بود که قراردادهایی بر اساس قیمت عوامل کار برای قسمتهای مقدماتی برنامه بسته شود زیرا نقشههای مشروح و خصوصیات نقشه حاضر نیست و اگر بستن قراردادها موکول به زمانی شود که عملیات مهندسی تمام شود. یک سال وقت تلف خواهد شد. بسیار ضروری و حیاتی است که برنامه فوراً و بدون اینکه یک سال برای تهیه جزئیات نقشهها صرف شود به مرحله اجرا درآید و توصیه فوق تنها طریق احتراز از این تأخیر است میگویند اگر این طور عمل نشود وقت را تلف میکند یک پولی میدهید و به نتیجه نمیرسد و یک هیئتی میآیند و مطالعه میکنند هفتاد و چند میلیون تومان در این کتاب میبینم برای مطالعه است، همان مطالعهای که شده است، جزء به جزء شده است میگوید در ضمن این مطالعه باید کنتراتها را هم ببندند منتهی مبنای نرخ را روزبهروز باید معلوم کرد امروز کرایه ارزان میشود، جنس ارزان میشود محصول زیادتر است روی مناقصه و مزایده تقریباً معامله انجام میشود ولی امور کلی را باید روی مطالعه و دستور کلی تهیه بکنند که وقت تلف نشود اینها تقریباً سه جور نقشه تهیه کردند، یک نقشه ۲۵۰ میلیون دلاری است که در ظرف ۷ سال خرج بشود یک نقشه هم هست که ۵۰۰ میلیون دلار است یک نقشه دیگر هم تهیه شده است به یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون دلار که اگر از نظر بودجه دولتی وسایل را بتوانید به یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون دلار تهیه کنید آن نقشه بزرگ را اجرا کنید اگر نمیتوانید باید با ۲۵۰ میلیون دلار رویش عمل کنید تقریباً اینها مطالعاتشان در این قسمت به قدری دقیق هست که معلوم میکنند که قیمت دلار و ریال در این سالها چقدر است و سال به سال تمام جزئیات آن پیشبینی شده است حتی تقدّم و تأخر کارها پیشبینی شده است من یک موضوع را اینجا برای مسطوره به عرض آقایان میرسانم نمیدانم چند میلیون دلار برای این کتابها خرج شده است دولت ایران پول داده است تا این کتابها تهیه شده است ۵ میلیون ۱۰ میلیون کمتر، بیشتر داده شده است تشکیلاتی داده مطالعه کردهاند و نتیجه این کتابها است که به دست ما دادهاند، در این کتاب یک قسمت موضوع اصفهان و زایندهرود بود یک قسمت سد جاجرود بود که من دیدم اصلاً مطالعات این دو قسمت را در توی شکم این مادهواحده گذاشتهاند و مطالعات راجع به این قسمتها است در صورتی که من دیدم مطالعات راجع به این قسمتها قبلاً شده است و حتی تقدّم و تأخر عمل را هم در این قسمت پیشبینی کرده است و این هفتسال را هم به دستور آنها عمل نکردند یک عملی که باید آخر باشد اول قرار دادند و یک عملی که باید اول باشد هنوز شروع نکردند تقریباً هفتاد و پنج میلیون و ششصد هزار تومان خرج این مطالعات است که چند فقره مطالعه کردهاند یکیاش راجع به زایندهرود است در قسمت ۱۳ تکمیل مطالعات استفاده از آب زایندهرود این یکی از چیزهایی است که ۷۵ میلیون تومان برای این کار خرج مطالعه باید بکنند این هیئت ماورای بحار در این موضوع مطالعهاش را کرده است نصایحی هم که کرده رویش عمل نکردهاند و حالا توجه میدهم آقایان را به صفحه که در این موضوع جزئیات را تذکر داده است (زایندهرود از کوههای مرتفعی در مغرب اصفهان سرچشمه گرفته و مسافت ۱۵۰ میل را در جهت شرقی طی نموده تا به اصفهان میرسد. و از این شهر هم در سمت مشرق ۸۰ میل مسافت دیگر را طی مینماید تا به باتلاق گاوخونی فرومیرود در حدود دو سوم ناحیه اطراف اصفهان برای منبع آب مشروب و برای آبیاری خود متّکی به رودخانه زایندهرود میباشند و یکثلث دیگر این ناحیه به وسیله قنوات مشروب میشود به طوری که تخمین گردیده در حدود بیستهزار هکتار زمین مرغوب در نتیجه عملی شدن این پروژه آبیاری خواهد شد و به علاوه شهر اصفهان نیز مشروب خواهد گردید. شهر اصفهان که زمانی پایتخت ایران بوده به مسافت ۲۷۵ میل در جنوب تهران واقع گردیده است جمعیت این شهر در حدود ۲۰۵۰۰۰ نفر میباشد و صنایع عمده این شهر عبارت از پارچهبافی و نقرهسازی است مردمان این شهر از حیث استعداد صنعتی و هنرمندی شهرت بسزایی دارند این ناحیه به طور متوسط ۵۳۰۰ فوت (۱۶۰۰ متر) از سطح دریا ارتفاع دارد بعد میگوید آب و هوای آن چنین است تمام جزئیات را مینویسند میزان برف و باران آن چقدر است کجایش با قنات مشروب میشود کجایش با مادیات تمام اینها را مینویسد توجه بفرمایید به این قسمت (توصیه میکنیم که نقشه زیر برای اصلاح این منطقه پیروی گردد).
الف- در ناحیه جنوبغربی اصفهان باید یک سیستم زهکشی برای دههزار جریب زمین ایجاد گردد زیرا که تا به حال ۵ هزار جریب از اراضی این قسمت دارای مواد قلیایی زیادی گردیده و علت آن هم آبهای راکدی است که در سطح این اراضی وجود دارد هر گاه اقدام به زهکشی نشود بقیه ۵ هزار جریب دیگر هم تحت تاثیر قلیایی در خواهد آمد این قسمت از توصیههایی بوده است که کرده است.
باز یک قسمت دیگر توصیه کرده است تا قسمت آخر که میگوید راجع به آن کوهرنگ پس از این که تمام این عملیات انجام شد برای اتصال آب کوهرنگ باید اقدام کرد و هر آدم بیاطلاعی هم این موضوع برایش روشن است که وقتی آبهای موجود ۵۰ هزار جریب زمین را به واسطه آب زیادی که آنجا آمده از حال ماندگی خارجش کرده و استفاده زراعتی نمیشود به وسیله زهکشی این زمینها را برای زراعت آماده کرد البته اگر آب زیادتر بشود اشکال زهکشی بیشتر میشود وقتی آب رودخانه کم میشود در فصل زمستان و پاییز که آب کم شد عیب زراعتی این اراضی را با زهکشی میتوان رفع کرد و مهیّا کرد برای زراعت ولی اگر آب زیاد شد آب کوهرنگ هم سرازیر شد آمد آنجا عمل زهکشی دیگر مقدور نیست علاوه بر اینکه ۵ هزار هکتار زمین موجوده از دست ما میرود ۵ هزار هکتار دیگر را هم فاسد میکند خراب میکند و قابلاستفاده زراعت نیست کار اقتصادی را با هوی و هوس و در روزنامه نوشتن نباید انجام داد باید حساب کنید این عملی که انجام میشود فایدهاش برای اجتماع چیست؟ ضررش چیست؟ مدت عملش چیست؟ مدت بهرهبرداریش چیست؟ در اینجا تمام این حسابها را کرده است که ما این اندازه این آب را زیاد میکنیم این سدبندی را میکنیم، این زهکشی را میکنم تا ببینیم ما چقدر از این مقداری که هست اضافه میشود پنبهکاری چه میشود آبادیمان چه میشود آقایان تمام این توصیههای این کتاب را نگاه نکردهاند همین طور آمدهاند رفتهاند آب کوهرنگ را سرازیر کردهاند (دولتآبادی و برومند- بسیار کار خوب و اساسی بود) قبول دارم ولی این کاری است که باید بعداً شده باشد اول باید زهکشی آن قسمتها بشود بعد روی این قسمت عمل کرد در صورتی که اینطور نشده از زمان صفویه آب کوهرنگ تا به حال معطل مانده و هر دوره یک عملیات مختصری شده بود و امروز در نتیجه پیشرفت علم و صنعت موفقیت حاصل شده این کوه را شکافتند و آب را به این طرف سرازیر کردند کسی منکر این کار نیست ولی توصیهای که این
مهندسین کردهاند و این نقشه را دادهاند حتی ترتیب آب کوهرنگ را معین کردهاند و میگویند پس از اینکه این کارهای مقدماتی را کردید آنوقت آب کوهرنگ را سرازیر کنید پنجهزار هکتار زمین که امروز در اثر زیادی آب از استفاده زراعت افتاده و اگر جلوگیری نشود و زهکشی نشود پنجهزار هکتار تا دههزار هکتار دیگر زمین فاسد میشود نشده آنها گفتهاند این قسمت را مقدم بدارید، این زمین را قابل زراعت و مهیّا بکنید بعد آب بیاورید تویش و زراعت بکنید (برومند- الان دارند این کار را میکنند) زمینی که باید امروز از حالت رکود و عاطل و باطلی که بوده نجات دهند این اقدام را نکردند و آب را سرازیر کردند راست است یک عدهای از این کار منتفع میشوند ولی حداکثر استفاده را باید ملت و مملکت از پولی که خرج میکنند داشته باشد، اینکه ما چند میلیون میرویم و خرج میکنیم و مهندسین از خارجه میآوردیم برای این است که تمام اطراف قضیه را مطالعه کنند آن قسمتهایی که دستور عملی در آن هست باید آن عملی شود ما چند میلیون خرج کردیم، برای تهیه این نقشهها ولی هیچکدام را عمل نکردند این برای مسطوره بود خواندم برای آقایان، چند میلیون پول خرج کردیم هیچ مطالعات آنها را به عهده اجرا نگذاشتهایم دو مرتبه آمدهایم یک مطالعات جدید میخواهیم بکنیم یک پولهای جدیدی میدهیم این هیئتمدیره همان آقایان سابق هستند، این آقا (اشاره به آقای نخستوزیر) در آمریکا بوده حالا اینجا است دکتر امینی اینجا بوده حالا آمریکا رفته ابتهاج رئیس بانک بوده حالا مدیر عامل برنامه است عوامل همانها هستند مطالعاتی که مهندسین ماورای بحار کردهاند چند مقابل این است یک جلد مسطورهای است که من دیروز در کتابخانه مجلس پیدا کردم و آوردهام اینجا که اگر آقایان حاجت دارند مطالعه کنند خواهند دید نصایحی که آنها کردهاند هیچکدام از این نصایح عمل نشده، ما رفتهایم پیش دکتر. دکتر نسخه داده صحیح است، حالا نسخه را بگذاریم گوشه طاقچه و آش جو و خمیر درست کنیم بخوریم این طرز کار درست نیست اگر ما رجوع به دکتر میکنیم باید نسخه دکتر عدل را عمل کنیم ما مثل اینکه برای اغفال خودمان و برای اغفال دنیا میلیونها پول خرج میکنیم و مهندسین را میآوریم اینجا و نسخه عمل به ما میدهند این نسخه خاک میخورد میماند کنار، یک نسخه از این کتاب را یکی از دوستان من داده بود من داشتم دنبالش میگشتم دو تا انگلیسی و دو تا هم فارسی پیدا کردم در صورتی که هشت جلد کتاب مفصل است از مطالعاتی که آنها در هرقسمت کردهاند که با ریال و ارسال به سال که هر سال چه مبلغی باشد تعیین میکنند همین قسمت زایندهرود را من پیدا کردم که این را به عنوان مسطوره عرض میکنم که هر سال چه مبلغ برای زهکشی در نظر گرفته شده و چه مبلغ برای عوائد، این جا نوشته است (عوائدی پروژه مزبور به شرح زیر خواهد بود:
الف- تأمین آب مشروب شهر اصفهان. ب ـ پنجهزار جریب زمین زراعتی خوب به وسیله زهکشی دوباره قابلاستفاده خواهد شد. ج- به وسیله زهکشی مانع از این خواهد شد که پنجهزار جریب زمین زراعتی دیگر از حین انتفاع و تولید خارج گردد (د) در نواحی که متکی به قنوات میباشد به وسیله حفره ۲ چاه و به وسیله کشیدن آب با تلمبه پنجهزار جریب زمین فلاحتی آبیاری خواهد شد (هـ) تحقیق در خصوص اینکه اراضی جدیدالاحداث فلاحتی را تا چه حد میتوان به وسیله حفر چاههای تلمبهای آبیاری نمود (ز) جلوگیری از تلف شدن آب و سیل و ذخیره آن برای آبیاری نمودن بیستهزار جریب زمینی که فعلاً متروک مانده و آبیاری نمیشود، فایده دیگری که جلوگیری از آبهای سیل دارد تقلیل مسائل زهکشی است زیرا آب زیادی نخواهد بود که در سطح اراضی جمع بشود مقدار محصولات فلاحتی باید در این ناحیه به شرح زیر بوده باشد گندم نوشته چقدر، خربزه چه تنباکو چه یونجه چه بادام چه میوهجات چه تمام محصولی که اضافه میشود پیشبینی کرده آن وقت سرمایهای که باید به کار بیفتد اینها را معلوم کرده برای سد تنگ قاضی سه میلیون دلار (سلطانمراد بختیار- تنگ گزی) من اصطلاح محلی را نمیدانم اینطور که در اینجا نوشته میخوانم برای جلوگیری و انحراف آب رودخانه سیصدهزار دلار، ساختن نهرها برای آبیاری ۲۵۰ هزار دلار، زهکشی اراضی که آب سیل در آن جمع میشود سیصدهزار دلار حفر چاههای آب و کشیدن آب با تلمبه ۱۲۵ هزار دلار تحقیق کامل درباره منابع آب های زیرزمینی ۱۵۰ هزار دلار ساختن راهها برای اراضی جدیدالاحداث فلاحتی ۱۵۰ هزار دلار مجموع چهار میلیون و ۲۷۵ هزار دلار پیشبینی این قسمت شده از حیث دلار از حیث ریال هم پیشبینی کرده و بعد مخارج را در سالها تقسیم کرده که سال اول ۴۸۰ هزار تومان و پنجاه هزار دلار سال دوم ششصد و چهل هزار تومان و ۱۲۵ هزار دلار و همینجور حساب کرده سال به سال مخارجش را و عوائدی که پیشبینی شده حتی تقسیم کرده که هر جریبی ۱۰ دلار خرج به آن تعلق میگیرد و ۷۹۰ ریال هر هکتاری برای دولت تمام میشود در مدت هفت سال این خرجهایی که هست مبلغ آن چیست مبلغی که خرج این اراضی میکند ۷۹ تومان هر هکتاری مخارج برمیدارد که تا اینها برای آبادی و زراعت و باغ و بستان مهیّا میشود تمام این جزئیات مطالعه شده است ولی ترتیب اثری به آن مطالعات داده نشده و این آقایان آمدهاند دو مرتبه یک برنامه ۷ ساله جدید میخواهند درست کنند در هر تجارتخانهای این رویه باید رعایت شود که شما یک مباشری میآورید که برود بندرعباس فلان معامله را انجام بدهد وقتی آمد باید بیلان کارش را بدهد که این آدم چقدر مخارجش کرده چقدر خرید کرده چه فروش کرده حاصل عایداتش چقدر است؟ ورشکست شده یا اضافه عایدات دارد باید بیلان بدهد که چه کار کرده اگر عملش خوب و پسندیده است دو مرتبه آقا را مباشر میکنند که برود برای بهرهبرداری مثلا کارخانه قند آبکوه ولی اگر هفت سال این آقا کاری انجام نداده و یکشاهی به ما نمیرسد که دو مرتبه نباید کار به او رجوع کنیم ولی حالا دو مرتبه با یک قیام و قعود و یک ورقه سیاه و سفید بیایید مساوی مالیات هفت هشت ده ساله ایران به من اختیار بدهید که هر کار میخواهم بکنم این معقول نیست این قابلقبول نیست من نمیخواهم وارد موضوع سیاسی این مساله بشوم ما بدبختانه ۱۵۰ سال است گرفتار یک سیاست شومی شدهایم که سیاست تخریبی است این سیاست تخریبی هر وقت پولی به دست بچه یتیم میبیند وسیلهای برای گرفتن آن فراهم میکند که این بچه یتیم گرسنه بماند اگر ایرانی گرسنه نباشد و پول داشته باشد تحمل بعضی مظالم را نمیکند گرسنگی است که هر کاریش بکنید صدایش در نمیآید و هر چیز بگویید میگوید چشم و این مال گرسنگی است، اگر نان داشته باشد، تعادل بودجه داشته باشد زندگانی مرتب داشته باشد هر حرفی را قبول نمیکند این سابقه تاریخی دارد ایرانی در انقلابات بزرگ در تاریخ میبینیم ایستاده مقاومت کرده این ۱۵۰ سالة اخیر تاریخ ایرانی را قلم بکشید انقلاباتی که در دنیا شده: جنگهایی که در دنیا شده هر ملّتی سهمی دارد، ولی ملت ایران بیش از ملّتهای دیگر سهم دارد. در حوادث بزرگ و خطری خیلی فشار دیده و خیلی هم مقاومت کرده افراد ایرانی را وقتی مقایسه میکنیم با افراد سایر ملل میبینیم خیلی جلوتر هستند یک دهاتی طالقانی را شما صدا کنید با یک دهاتی آلمانی و آمریکایی از حیث هوش و استعداد و قناعت و پشتکار و حوصله این بر او رجحان دارد و هیچ از اوکم ندارد ملت ایران یک ملتی است زحمتکش، قانع، صبور، موقعشناس، معالتأسف، ۱۵۰ سال است که یک بلایی به سرش آوردهاند که نمیگذارند زندگیاش را بفهمد. قبل از مشروطیت که سیاست دست شاه مملکت بود شما کتابهای نوشته شده را منجمله همین (گنج شایگان) را ورق بزنید میبینید هر روز به نام اعتبار یک بلایی به سر این مملکت آوردهاند بعد که مشروطیت پیش آمد کرد در تحت فشار اقتصادی هر روز ما را به یک طرفی کشاندند دو مرتبه جنگ بینالمللی پیش آمد در هیچکدام یک ایرانی طرفدار جنگ نبود، همه طرفدار صلح بودهاند ولی جنگ و مضار جنگ را به این ملت تحمیل کردند زندگی این ملت را چاپیدند و غارت کردند یک ملتی را بدبختش کردند، نفت را در ۱۹۰۱ یک شخصی به نام دارسی آمد اینجا به چه ترتیبی از ایران اجازه گرفته.
نایبرئیس- جناب آقای حائریزاده وقت آقا تمام شد.
حائریزاده- این مهمتر از بودجه است اجازه بدهید مثل بودجه صحبت شود.
نایبرئیس- آخر باید آییننامه را رعایت کرد، نیم ساعت وقت آقا تمام شده.
حائری زاده- شما بودجه هفت سال مملکت را آمدهاید توی کپسول یک مادهواحده گنجاندهاید که ایران را بدبخت بکنید. نکنید این آتیه خطرناک است مردم یک روز میفهمند این آتش انقلاب (زنگ رئیس)
نایبرئیس- توجه بفرمایید آییننامه قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شده)
ماده ۸۶- بند ۳- برای اظهارات مخالف و موافق نسبت به لوایح و طرحها و توجه طرح قانونی یا توضیحات مخبری که از لایحه دفاع مینماید و همچنین در موقع تقاضای رأی اعتماد از طرف دولت نیمساعت.
نایبرئیس- جناب آقای دکتر جزایری بفرمایید.
دکتر جزایری- شاید آقایان همکاران محترم تعجب بفرمایند که بنده به عنوان موافق در لایحه برنامه ۷ ساله دوم اسمنویسی کردهام (تیمورتاش- تعجّبی ندارد شما رئیس کمیسیون برنامه هستید موافقت کردهاید. همین انتظار را هم داشتیم) اجازه بفرمایید بعضی از دوستان هم همین تذکّر را به من دادند و علت آن را این طور بیان کردند که چون رئیس کمیسیون برنامه از سال قبل بودهای و در کمیسیون اخیر هم افتخار عضویت داشتهای و مطالبی را که باید تذکّر بدهی. در کمیسیون تذکر دادهای، شاید جای این را ندارد که به عنوان موافق در مجلس وقت بگیری و وقت دیگران را گرفته باشی. بنده برای توضیح این امر ناچارم که به عرض همکاران محترم برسانم که علت استفاده از وقت برای مذاکره به عنوان موافق مشروط، بنده این دو کلمه را قید میکنم که هم موافقم و هم مشروطه خواستم عرایضی به عرض همکاران محترم برسانم زیرا میبینم که در این اواخر به علت تبلیغات شدیدی
که بر علیه سازمان برنامه، دستگاه برنامه، شاید با هدف معینی از طرف اشخاصی میشود متأسفانه میبینم که توجه و علاقه ایرانیان نسبت به اصل برنامه نسبت به یک امر اقتصادی، نسبت به قانون برنامه، یک امر کلی اقتصادی بدون در نظر داشتن شخص و اشخاص و اجراکنندگان، ایمان ایرانیان و هموطنان عزیز من دارد سست میشود و یک امر واجب و لازمی که دنیای امروز برای اصلاح اوضاع زندگی خود، اصلاح اوضاع اقتصادی و بالا بردن سطح زندگی به آن متوسل میشود و تنها راه چاره جبران خرابیهای اقتصادی، کشاورزی، صنعتی و تولیدی در مملکت است این ایمان در مردم دارد سست میشود در صورتی که من شخصاً یکی از افرادی هستم که نسبت به برنامه و اجرای آن اگر چه در گذشته بد عمل شده باشد، کاملاً ایمان دارم و از نظر عقیده اقتصادی ناچارم مطالبی را عرض کنم. از طرف دیگر شخصاً از بدو تشکیل هیئتعالی برنامه در تقریباً ۸ سال قبل در ماههای اول افتخار عضویت این برنامه را پیدا کردم، در تمام کمیسیونها شرکت داشتم، دو سال شغل رسمی من عضویت، هیئتعالی برنامه بود مسئولیت مستقیم تهیه برنامههای عمرانی، برنامههای فرهنگی با بنده بود در تمام کمیسیونهایی که نسبت به برنامههای اقتصادی و مالی تصمیم گرفته میشد شرکت داشتم همین برنامههایی که جناب آقای حائریزاده نام بردند یعنی مطالعاتی که از طرف موریسن نودسن در درجه اول و از مرحله اول و مطالعات اولی که از طرف آن هیئت ماورای بحار در درجه دوم تهیه شد شخصاً وارد بودم به توصیه آنها وارد هستم احتیاجات مملکت را هم میدانم و دو سال هم هست یعنی ۲۱ ماه است که افتخار عضویت کمیسیون برنامه را دارم تجربیاتی دارم از وضع خرابی دستگاه برنامه و از علت عدم موفقیتش اطلاع دارم بنابراین فکر کردم اگر این اطلاعات را به عرض مجلس شورای ملی و ملت ایران و شخص اول مملکت از پشت این تریبون نرسانم وجداناً وظیفه ملی خودم را عمل نکردهام خودم از نظر اجرای برنامه تذکراتی دارم که در آخر عرایضم به عرض هیئت محترم دولت خواهد رسید و استدعا خواهم کرد که در پیشرفت برنامه و اجرای کامل آن عرایض این کمترین را هم در نظر بگیرند به این جهت بنده وقت همکاران عزیزم را گرفتم والا شاید حقاً حق نبود بیایم به عنوان موافق صحبت کنم برای اینکه من در جلسات کمیسیون عرایض خودم را عرض کردهام بنده تصور میکنم که هیچ ایرانی هیچ فردی از افراد دنیا که به اوضاع اقتصادی و پیشرفت و جریان آن در کشورهای مترقّی اطلاع دارد با اصل تهیه برنامه مخالف نیست، اگر نظری باشد و مخالفی باشد از دو نظر ممکن است باشد یا از نظر مجریان است یا از نظر عدمپیشرفت سازمان اولیه برنامه عمرانی در ایران، به نظر من هیچیک از این دو اصل نباید موجب مخالفت با اصل برنامه یا قانون برنامه بشود بنده به اشخاص کاری ندارم برای اینکه قانون برای اشخاص نوشته نمیشود بلکه اشخاص هستند که در صورت صلاحیت و خوب اجرا کردن و خوب عمل کردن و در نظر گرفتن صلاحیت در رأس این کارها گمارده میشوند اگر خوب عمل بکنند به مملکت خدمت میکنند به خودشان خدمت میکنند به هموطنانشان خدمت میکنند و باز مشغول کارشان هستند بنابراین توجه به اشخاص نباید موجب مخالفت با برنامه بشود از طرف دیگر هم گذشته برنامه هفت ساله ما و عدم موفقیت کاملش که هیچ قابلانکار و تردید نیست و قطعاً خود هیئت محترم دولت و تمام مجلس که بنده هم شریک هستم این را قبول دارند ولی نباید موجب مخالفت با برنامه دوم بشود بلکه بایستی بیشتر علاقه به تهیه و تسریع در اجرای برنامه دوم کرد که هم وظایف فعلی انجام بشود و هم جبران گذشته بشود بنابراین بنده همانطوری که عرض کردم از نظر اصل قانون و توجه به اوضاع اقتصادی دنیا عرایضی میکنم و موافقت خودم را اعلام میکنم.
اولاً در دنیای امروز مخصوصاً بعد از جنگ بینالمللی دوم رژیم اقتصادی پلانیسم و داشتن نقشه اقتصادی مورد قبول هر دو بلوک شده است یعنی هم ممالکی که دارای رژیم اشتراکی هستند از مدتها قبل دارای برنامههای عمرانی هستند که به موقع اجرا گذاشتهاند و سر موفقیتشان هم حسناجرا و سرعت در انجام برنامههای عمرانی است. دستهجات دیگر هم که در رژیم آزادی هستند برای منظم کردن کارها، برای اینکه از همه قوای طبیعی و تولیدی مملکت استفاده بشود، از همه بازوان کارکن استفاده بشود برای همه کار تهیه بشود و بالاخره سطح زندگی افراد را بالا بیاورند و رفاه اجتماعی بیشتری در جامعه ایجاد بشود آنها هم به موضوع پلانیسم و تهیه نقشه متوسّل شدهاند (داراب- مخصوصاً تقسیم عادلانه ثروت) بنده تصور میکنم گاهی بعضی از دوستان اشتباه میکنند، بعضی از دوستان و بعضی از هموطنان تصور میکنند که برنامه اقتصادی مملکت و سیاست اقتصادی یعنی برنامه هفتساله، دو، سه روز قبل خدمت جناب آقای وزیر اقتصاد و وزیر صنایع عرض کردم که پیشنهادی که من درآن قانون کردم موضوع برنامه هفتساله نیست، برنامه هفت ساله خود آقایان تصدیق میفرمایند که جزئی از برنامه اقتصادی کشور است و برنامه اقتصادی کشور یک مطلب عالیتر و مفصلتری است بنابراین نه تنها با برنامه عمرانی و تولیدی موافق هستم بلکه موافقم که هیئت محترم دولت فعلی و هر دولتی که در ایران باشد حتماً بایستی نقشه و برنامه سیاسی خودشان، اقتصادی خودشان را تهیه بکنند و به تصویب مجلس برسانند که در مجلس هم بحث روی این امر بشود و اظهارنظرهایی بشود و این برنامه عمل باشد بنابراین چطور میشود اساساً فکر کرد که یک آدم مطلعی با برنامه اقتصادی و برنامه عمرانی و تولیدی مخالف باشد (کریمی- بیشتر از مخالف صحبت نفرمایید) بنده قربان برای اولین مرتبه میخواهم در یک موضوع اقتصادی صحبت کنم. در موضوع مالی و بودجه که سال گذشته اجازه داده نشد حالا اگر اجازه بفرمایید اگر چیزی به عقل خودم برسد به عرض آقایان برسانم شاید بدون استفاده نباشد اما یک دلیل دیگری در کشور ما برای برنامه هست و آن صرف عوائد نفت است آقایان محترم تصدیق میفرمایند که در یک کشور از عوائدی که از فعالیتهای افراد به دست میآید بودجه عادی و عوائد عادی تهیه میشود نه از عوائدی زیرزمینی را که ذخیرهای برای یک ملت بوده و اختصاص به یک نسل و دو نسل ندارد نمیشود صرف بودجه عادی کرد نفت ایران ذخیره ملت ایران از گذشته تا حال و آینده است و اگر ما از ذخیره مملکت بخوریم و این عوائد نفت را صرف مخارج عادی و جاری بودجه مملکتی بکنیم در حقیقت از سرمایه ملت ایران خداینخواسته سرقت کردهایم و به آیندگان خودمان ضرر زدهایم بنابراین باید در کشور ما این عوائد صرف کارهای عمرانی و تولیدی بشود که عوائد این نوع کارها جانشین عوائد نفت برای نسلهای آینده بشود با این دو دلیل بنده تصور میکنم که احتیاج و نیازی نیست همانطوری که جناب آقای کریمی فرمودند من زیادتر در اطراف لزوم برنامه صحبت کنم من یقین دارم که آقایان مخالفین هم با این دو اصل شاید با بنده همعقیده باشند بعضیها میگویند با برنامه مخالفیم برای این که برنامه گذشته خوب اجرا نشده است اما آقایان مخالفین و معتقدین به این عقیده وضع برنامه گذشته و تشکیلاتش را و علت عدم موفقیتش را مطالعه فرمودهاند؟ راستی مراجعه فرمودهاند به آرشیو سازمان برنامه که ببینند چه شد این برنامه به موقع و خوب به موقع اجرا درنیامده؟ بنده چون از افرادی هستم که از بدو تشکیل هیئت عالی برنامه و در تهیه برنامهها خودم شرکت داشتهام و افتخار عضویت شورای عالی برنامه را در این مملکت پیدا کردهام اطلاعاتی هم در این دو سال در کمیسیون برنامه پیدا کردم نظر خودم را نسبت به عدم موفقیت برنامه گذشته عرض میکنم نه برای اظهارتأسف بلکه برای یادآوری اشتباهات و مشکلات و برای اینکه در آینده این اشتباهات تکرار نشود به عقیده بنده با کمال جسارت بایستی عرض کنم که یکی از علل عدم موفقیت سازمان برنامه در گذشته خود دولتها بودهاند یعنی دولتها در گذشته یا مداخلات ناروا کردهاند و اساس برنامه را متزلزل کردهاند اساسی را که برای موفقیت برنامه لازم بوده که عرض خواهم کرد یا اصلاً مراقبت نکردهاند و برنامه را یله و رها کردهاند که هر کار زشت و غلطی خودش بخواهد بکند بکند مثال میآورم در این قانون برنامه برای اینکه ارگان اولیه برنامه که مدیر عامل و شورای عالی و هیئت نظارت است و هر سه مسئولیت دارند باز هم تکرار میکنم که مسئولیت دارند و نباید مسئولیت را به عهده همدیگر بیاندازند برای اینکه اینها یک مقامهای ثابتی بشوند و اطمینان به وضع سیاسی و حقوق و آزادی خودشان داشته باشند هم مدتهای طولانی برای خدمت اینها معین شده است و هم حقوق نسبتاً کافی به اینها میدهند برای اینکه اینها مصون از نفوذ سیاسی دولتها باشند ولی متأسفانه ما در عمل دیدیم شورای عالی را بعد از چند ماه عوض کردند مدیرعامل را عوض کردند هیئت نظارت را عوض کردند و اصلاً آنهایی که آنجا به عنوان عضو هیئت نظارت نشسته یا به عنوان هیئتمدیره نشسته یا مدیرعامل این خودش هر روز متزلزل است که بکنم یا نکنم اگر دولت میگوید بکنم باید بکنم اگر نه عوضم میکنند و اگر میگوید نکنم باید نکنم بنابراین این نوع مداخلات و مداخلات دیگر بود من برای اینکه غیبتی از کسی نکرده باشم اسم کسی را نمیبرم مداخلاتی که برخلاف قانون برنامه به موجب تصویبنامه دستورهایی به سازمان برنامه دادند که اتوبوس بخرد. اتومبیل سواری بخرد. و از فلان کمپانی به خصوص باید خریده بشود اینها همهاش درست در افراط و تفریط مداخلاتی برخلاف قانون و برخلاف صلاح سازمان برنامه بوده.
رفقا و همکاران سال گذشته کمیسیون برنامه میدانند که ما برای جلوگیری از این امر مجبور شدیم تصمیم قانونی گرفتیم و رسماً به وسیله مجلس ابلاغ کردیم که تصویبنامه نمیتواند موجب مداخله در سازمان برنامه بشود بلکه بایستی تصویبنامه تابع قانون باشد بنابراین تصدیق میفرمایید که با این نوع مداخلات و از طرف دیگر در یک مواقعی عدمتوجه به وضع سازمان برنامه موجب پیشرفت نکردن کار برنامه بوده آقای وزیر پست و تلگراف مدتی خودشان در سازمان عضویت داشتهاند اعمالی در سازمان شده است که اینها جرم و جنایت و قابل تعقیب در دیوان کیفر و جاهای دیگر است عدهای از اینها را رسیدگی کردهاند و عدهای را که از سال قبل دستور رسیدگی دادهاند رسیدگی نکردهاند توجه میفرمایید این اسمش سهلانگاری دولت است که یا در حال افراط و یا در حال تفریط هستند که
اصلاً مراقبت در کار سازمان برنامه نمیشود گذشته از این در این مدت عوائدی که جمعاً ۲۱۰۰ میلیون تومان اعتبار سازمان بوده است به علت متوقف شدن نفت عوائد کافی به اختیار سازمان درنیامده و نتوانست کار کند.
بنده صریح عرض میکنم که در این مدت در عین نداشتن اعتبار کافی و در عین عدم مراقبت خود آقایان بروید در سازمان برنامه ببینید که باز در نتیجه اقدام عدهای از کارمندان باشرف و عدهای از متصدیان صحیح یک کارهایی صحیح شده است که ما اصلاً نادیده میگیریم در این مدت سدهایی بسته شده در این مدت کارخانهجاتی درست شده به قول آقای حائریزاده متأسفانه مثل اینکه توجهی نفرموده بودند کوهرنگ حفر شده، کارخانهجات قند تأسیس شده (ارباب- در جنوب چه شده؟) در بندرعباس هیچکاری نشده حالا عرض میکنم بنابراین حدود عمل دو هزار و صد میلیون تبدیل به ششصد میلیون شده است و از این ششصد میلیون هم باید اقرار کرد که شاید صدی سی و صدی چهل هم خوب خرج نشده است صریح عرض میکنم اگر خوب خرج میشد شاید به خوزستان جناب آقای عبدالحمید بختیار و بندرعباس جناب آقای ارباب هم چیزی میرسید و چیزی نرسیده توجه نفرمودید جناب آقای بختیار که یادی از خوزستان هم کردم اما در قسمتهای دیگر در حدود سیصد تا چهارصد میلیون خوب خرج شده است توجه بفرمایید بنده به هیچوجه از همه اعمال گذشته نمیخواهم دفاع کنم اما باید انصاف داد نباید خدماتی را که عدهای از کارمندان که از موقعیت سابق خودشان اطمینان نداشتند و هر روز وضعشان متزلزل بوده است و با این وجود در مقابل تصویبنامهها و دستورهایی که برخلاف قانون بوده مقاومت کردهاند و کار صحیح کردهاند نادیده گرفت باید از اینها تشکر کرد منتهی آن طوری که آقایان نظر داشتند اجرا نشده آقایان فکر میفرمایید با ۲۱۰۰ میلیون تومان به فرض اینکه این ۲۱۰۰ میلیون تومان خرج میشد فکر میفرمایید ایران بایستی گلستان میشد؟ خیر، چرا؟ برای اینکه ما میبینیم ممالکی که ثروتشان از ما زیادتر است برنامههای ۵ ساله را شش دفعه و هفت دفعه تکرار کردهاند و باز خودشان اقرار میکنند که وضع صنایعمان هنوز به وضع خوب و مورد نیاز و احتیاج نرسیده، برنامههایمان خوب اجرا نشده، بنابراین اگر درگذشته هم برنامه به عللی موفقیت پیدا نکرده مقداری تقصیر با خودشان بوده است، مقداری تقصیر دولتها بوده است و مقداری به علت نرسیدن عوائد کاری انجام نشده و این نباید موجب بشود که ما در مجلس و در بین مردم بالاخص تبلیغاتی بر علیه برنامه بکنیم، عرض کردم بنده برنامه را من حیث سازمان و قانون برنامه را از حیث خود قانون بحث میکنم و به اشخاص کاری ندارم هر کس برنامه را خوب عمل بکند من متشکر از او هستم و او را خادم به این مملکت میدانم و هر کس هم که بد عمل بکند من خیلی متأسفم و اظهارتأسف هم میکنم بنابراین بنظر من در درجه اول مطالبی که بایستی در مجلس گفته بشود مطالبی است که مؤید لزوم برنامه هفت ساله دوم و تصویب آن باشد منتهی تذکّری هم از اشتباهات گذشته باید داده بشود تا متصدیان بعد دچار این اشتباه نشوند به عقیده من اگر برنامه بخواهد موفق بشود سه عامل بایستی با همدیگر همکاری کنند تا برنامه جدید، خوب موفق بشود اول عامل مردم و ملت ایران است، ملت ایران را بایستی درش تبلیغ کرد و یا لااقل از تبلیغات شوم جلوگیری کرد که تصور نکند که برنامه مفید به حالش نیست، برنامه برای او تهیه نشده است برنامه برای بهبود وضع زندگی او نیست برنامه برای این است و آن است و دیگران است و به آنها ارتباط ندارد (میراشرافی- آقای دکتر جزایری برنامه را مجلس برای ملت ایران تنظیم میکند برنامه برای ملت ایران است) بسیار متشکرم که حضرتعالی هم با بنده همعقیده هستید من خیال میکنم که همه آقایان با من همعقیده باشند که برنامه برای ملت ایران و به نفع ایران است در این مطلب هیچکس تردیدی ندارد، بنابراین در درجه اول بایستی سعی کرد که توجه مردم را جلب کرد به این برنامه و عملاً تبلیغات مخالفین را از بین برد (میراشرافی- یک عدهای میخواهند سمپاشی کنند) برای این کار لازم است که سازمان برنامه زود بجنبد و یک کارهای فوری که لازم است و برای مردم مؤثر است زود انجام بدهد (صحیح است) آقایان رفقا شاهدند که از سال قبل بنده در کمیسیون این مطلب را مکرّر عرض کردم به عرض اعلیحضرت همایونی رسانیدم خدمت جناب آقای اعلا خودم مکرر عرض کردم و تمام آقایان وزرا که با طرز فکر ما آشنا هستند میدانند که ما گفتیم اگر نشده باشد تقصیر با دیگران است ما برای پیشرفت کار برنامه و اینکه مردم بایستی معتقد به این برنامه باشند و اینکه واقعاً یک کاری برای مملکت بشود این مطلب را تذکر دادم و گفتم که برنامه دو قسمت است یک برنامه اساسی است احتیاج به مطالعه دقیق از نظر فنی دارد که هیچکس منکر نیست و باید مطالعه بشود اما یک کارهای فوری را میشود راه انداخت مثل کارهای لولهکشی، مثل آب و برق و آسفالت ما حوائج اجتماعی شهرستانها را باید راه بیاندازیم (ارباب- جنوب اصل کار است) و همه این کارها به عقیده آقای ارباب در درجه اول باید در بندرعباس بشود بنابراین توجه بفرمایید که برنامه از نظر من باید در درجه اول هر جا که خرابتر است باید از آنجا شروع بشود چون بندرعباس و بنادر جنوب واقعاً عقبافتاده هستند بین خود و خدا و حقاً باید از آنجا شروع بشود و در آنجا عملیاتی بشود خود آقا شاهد هستند این موضوعی است که ما همیشه در کمیسیون برنامه گفتهایم بنابراین به نظر من اگر بخواهیم جلبتوجه مردم بشود تغییر عقیدهای در مردم نسبت به برنامه و سازمان برنامه داده بشود باید مدیر عاملش کوشش بکند که هر چه زودتر همانطور که در کمیسیون برنامه تذکر داده شده است کار امور اجتماعی شهرستانها راه بیفتد و این را هم باید فکر بکنید که سازمان برنامه تمام کارهایش نباید به دست خودش انجام بشود نباید مستقلاً خودش با برنامه خودش عمل بکند بایستی مردم را هم امیدوار کرد و تشویق کرد و سعی کرد از برنامه خصوصی افراد استفاده بشود (صحیح است) دلیل واضحش این است که در کمیسیون برنامه هم تذکر داده شد و به اطلاع آقای مدیر عامل هم رسید خودشان هم میدانند که کارهایی که مردم با یک سرمایه خیلی کمتری کردند دولت با سرمایه خیلی زیادتری نصف نتیجه آنها را نگرفت در کمیسیون تذکّر داده شد که شما بین دو کارخانه، کارخانه شهری آقای کورس و کارخانه چیتسازی شهد دی مقایسه بفرمایید یک کسی با سی میلیون تمام دستگاههای ریسندگی و بافندگیاش راه افتاده چند سال است که بهرهبرداری کرده، یک کارخانه چیتسازی که سازمان برنامه به خودش اختصاص داده و هفتاد میلیون تومان خرج کرده هنوز پارچهبافیاش راه نیفتاده (خرازی- ۷۸ میلیون تومان بوده) بنده اینجا منباب کلیات عرض کردم غرضم روی شیفر معین نیست ممکن است در عرایض و ارقام بنده اشتباه بشود بنابراین باید سازمان برنامه و اولیای محترم دولت توجه بفرمایند که هر چه زودتر کار را شروع کنند برای جلب توجه مردم و کارهایی را به دست خود مردم انجام بدهند، جناب آقای نخستوزیر بنده مطلبی را تذکر میدهم که تاکنون اطلاع نداشتم از دو سه سال قبل برای اینکه در شهر همدان یک هتلی تأسیس بشود یک محلی و منزلی برای اشخاص خارجی و مسافرین تهیه بشود یک هتلی به خرج سازمان برنامه ساخته شده است و کارش هم راه افتاده این هتل هنوز در دست سازمان برنامه است یعنی سازمان برنامه با این همه گرفتاری و با این همه بدبختی با این همه مطالعه هتلیه هم شده است و پس از این که در کمیسیون تذکر دادیم میگویند هیچ دستگاه دولتی نیست که این هتل را تحویل بگیرد (یکی از نمایندگان- بدهند به شهرداری)
بنابراین این تذکر نه منباب انتقاد است بلکه منباب تذکّر است که اگر انشاءالله برنامههای آینده شروع شد و هر چه سازمان برنامه ساخت بخواهد خودش نگهدارد ممکن نیست و به عقیده بنده خود آقای فروهر خوب میدانند که اگر این کارخانهجات بانک صنعتی به سازمان برنامه داده شد برای این نبود که در سازمان برنامه بماند برای این بود که اصلاح بشود و رفع نواقص بشود یا فروخته بشود یا به وزارتخانهها داده بشود چون اگر بنا بشود که سازمان برنامه تمام کارهایی که میکند خودش نگهدارد از عهده برنمیآید بنابراین به نظر من این موضوع هم باید مورد توجه قرار بگیرد این عامل اول که مردم بود. بایستی در درجه دوم دولت همکاری صحیح با سازمان برنامه بکند همکاری صحیح یعنی موافقت به موقع لازم و عدم مداخله ناروا در کارهای سازمان برنامه و این دو هم هر دو در گذشته شده است گرچه در گذشته هم بوده ولی مسئول واقعی برنامه هم باید دولت بشود برای اینکه مسئولیت کارها بین سازمان برنامه و وزارتخانهها که مجری هستند لوث نشود چون نظر این بوده است آقایان هم موافق بودند که برنامه را سازمان برنامه تهیه کند نظارت هم در اجرا بکند ولی اجرا با وزارتخانهها باشد و در عینحال جناب آقای نخستوزیر، در این قانون در یکی از موادش قید شده که مسئول سازمان برنامه هیئتدولت است (صحیح است) برای اینکه در آتیه اگر خداینکرده گرفتاری پیدا شد و یا اختلافنظرهایی پیدا شد و یا وضع گذشته سازمان برنامه تکرار شد دولتهای وقت خودشان را مسئول بدانند و نگویند که سازمان برنامه است طبق قانون برنامه همه این قانون برنامه برای خوب اجرا کردن است و برای این است که دولت و سازمان برنامه با همدیگر همکاری بکنند و یک چیز صحیحی برای این مملکت در بیاید (بزرگ ابراهیمی- بدبختانه کارگر نخواهند بود) عرض کنم برای این کار پس بایستی استدعا بکنم که مداخلات گذشته در تغییر و تبدیل اعضا و یا دستورات برخلاف قانون، البته در حکومت جناب آقای اعلا نخواهد شد و امیدواریم که حکومت ایشان خیلی طول بکشد ولی خوب یک روزی هم این حکومت عوض میشود و این تذکر را که عرض میکنم برای حکومتهای بعد است باید این تذکرات را در نظر بگیرند مطلب اساسی دیگر ی که چون جناب آقای وزیر دارایی اینجا تشریف دارند از نظر همکاری دولت باید عرض کنم این است که انشاءالله وزیر دارایی و دستگاه وزارت دارایی جوری بودجه را تنظیم کنند و عواید مالی و مالیاتها را وصول بکنند که دیگر احتیاجی به عوائد نفت نداشته باشند البته در این قانون برای ۳ سال و ۵ سال پیشبینیهایی شده است ولی جناب آقای دکتر سجادی خود آقا که سابقه دارید وقتی این قانون بگذرد باز این عوائد کم میشود در وزارت دارایی چون عدهای خیال میکنند بنده شنیدهام این
مطلب را که میگویند وقتی ما عوائد نفت داریم چرا مالیات بگیریم؟ بعضیها به عنوان برنامه اقتصادی خودشان این تز را اظهار میکنند که این عوائد را بگذاریم بخوریم بخوریم بخوریم تا تمام بشود و کسی هم مالیات نپردازد (حمید بختیار- هیچ وقت هم سیر نمیشویم) بنابراین بزرگترین کمکی که دستگاه دولت و مخصوصاً وزارت دارایی از نظر همکاری میتواند با سازمان برنامه بکند این است که بودجه متعادل بشود و وضع اقتصادی درست بشود و چون وضع اقتصادی درست شد قیمتها در مملکت پایین میآید و اگر چنانچه وضع بودجه ما درست و متعادل نشود حتماً زندگی روزبهروز گران میشود و این مقدار اعتباری که در این قانون پیشبینی شده است نصف آن کاری را که بایستی با آن انجام بدهد نخواهد توانست انجام بدهد یکی از همکاریهای صحیح دولت با سازمان برنامه این است که وضع اقتصادی مملکت را تنظیم بکند بودجه متعادل بشود جلوی بالا رفتن قیمتها را بگیرد و با این ۷۰۰۰ میلیون چیزهایی را که اینجا پیشبینی شده بشود این کارها را کرده بشود خرج کرد و هم عملی کرد والا قیمتها بالا میرود و بعداً هم نمیشود کارهای تولیدی برای مملکت کرد (داراب- کاملاً صحیح است) اما مطلب سوم آن همکاری واقعی و انجام عمل خود سازمان برنامه است آقایان محترم تصدیق میفرمایند که با پیدا شدن عوائد نفت در کشور ما عدهای از فروشندگان در کشورهای مختلف دهان را باز کردند برای اینکه لقمه چربی از این مبلغ مختصر برنامه عمرانی ما به حق یا ناحق به آنها داده شود البته در این برنامه خرید کارخانهجات خرید لوازم و امثال پیشبینی شده و حقاً هم بایستی بشود ولی باید برخلاف گذشته چون خودم در برنامه دیدم که یک خریدهای بیحسابی شده است که فقط هدف گرفتن کمیسیون پیشنهاد شده به خریدار بوده است جناب آقای اعلا در گذشته دیزل خریدند برای کارخانه سیمان که این دیزلها دیزلهای تحتالبحری درآمد پس از اینکه آنها را سوار کردند تمام کارخانه را متزلزل میکرد پیاش را هم چهل متر کردند باز هم فایده نکرد معلوم شد که این فروشنده این دو تا دیزل را داشت که کهنه بود یا نو بود و آن کنار افتاده بود به آن متصدیان کمیسیونی وعده داده بود، من نمیخواهم اسم از کسی ببرم این بیانصافها هم خریدند آوردند و گذاشتند و فروشنده و خریدار هم هنوز تعقیب نشدهاند ملاحظه میفرمایید که خود این عدمتعقیب خلافکاران هم موجب تشویق خلافکاران دیگر است و هم واقعاً موجب تأسف خدمتگزاران واقعی است.
نایبرئیس- آقای دکتر جزایری وقت آقا تمام شد.
دکتر جزایری- بنده ده دقیقه وقت میخواهم دو تا تذکر حسابی دارم عرض کنم بنده برای اتمام این مطلبی که شروع کردهام خیال نمیکنم که مطلب غیرلازم و غیرمفیدی باشد (کریمی- تبعیض نکنید) پنج دقیقه هم اجاز بدهید تمامش میکنم در هر صورت اجازه بفرمایید یک دقیقه عرض کنم.
نایبرئیس- یک دقیقه بفرمایید.
دکتر جزایری- در این برنامه بایستی رعایت منافع ایران بشود چه از نظر خرید و چه از نظر مهندسین مشاور متأسفانه ما میدانیم که عدهای از مهندسین مشاور به عناوین سیاسی ممکن است به ممالک شرق بیایند بایستی حتماً از نظر فنی از مهندسین مشاور استفاده کرد و قبل از اینکه از مهندسین مشاور خارجی استفاده بشود بایستی از قدرت فنی مهندسین ایرانی استفاده بشود و در صورتی که آنها نتوانستند یک کاری بکنند به مهندسین خارجی مراجعه بشود والا من منکر و مخالف مهندسین مشاور نیستم هیچکس هم نمیتوانند منکر باشد باید بیایند و اظهارنظر بکنند بعد هم سعی کنید که در درجه اول وضع کشاورزی سدسازی همین خوزستان که مذاکره شد همین بندرعباس و سایر جاها درست بشود ملت ایران جمعیتش تا دهسال دیگر شاید صدی پنجاه اضافه بشود غذای اینها را از کجا تأمین میکنید بایستی از این دشتها لمیرزع استفاده بشود آبهای روی زمین بیاید و مخصوصاًّ صنایع قماش و قند و سیمان تا ۷ سال دیگر تأمین کامل بشود و نسبت به سدسازی و آبیاری توجه بشود متأسفانه تا به حال نسبت به سدسازی و آبیاری توجه نشده (مهندس اردبیلی- راهآهن مخصوصاً) راهآهن جزو برنامه است بنده نظرم از این تذکرات این بود که به عرض آقایان برسانم همه آن مطالعات و اطلاعات گذشته را عرض کردم که بنده شخصاً موافق مشروط هستم در صورتی که این شرایط و تذکرات در نظر گرفته بشود محققاً برنامه خوب اجرا میشود و به نفع ملت ایران است والا باز مشکلات گذشته تکرار خواهد شد.
نایبرئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده با اجازه آقایان ۵ دقیقه تنفس داده میشود و بعد پیشنهاد مطرح میشود. (در ساعت ۱۱ و ۲۰ دقیقه مجلس به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه نشکیل گردید)
نایبرئیس- جناب آقای شمس قناتآبادی موافقت کردند که پیشنهادشان بعد از دو موافق و دو مخالف مطرح شود جناب آقای رضا افشار بفرمایید.
رضا افشار- از آقایان نمایندگان محترم استدعا دارم عرایضی که میکنم این عرایض را دال بر مخالفت من با برنامه یا مدیر دایره برنامه هیئت دولت ندانند مقصود و منظور همه کمک به این کشور و راهنماییهای صحیح و لازم برای سعادت ملت ایران است (صحیح است) من روی سعادت ملت ایران عرایضی دارم که به عرض آقایان میرسانم.
هر گاه ما نمایندگان مجلس شورای ملی آن مقدار دقت و توجهی را که به درآمد و هزینه زندگانی اختصاصی خود مبذول میداریم ده یک آن را به عایدات و مصارف عمومی دولت بالاخص برنامه ۷ ساله اول و دوم مبذول میداشتیم بدون تردید وضعیت اقتصادی کشور بهتر و رونق سعادت اجتماعی ما محسوستر میگردید و چنانچه در کشور ما نیز قانون حکومت مینمود و شارلاتانی سرقفلی نمیداشت و مقدرات بازیگران سیاسی کشور پیش از حیطه اختیار و استعداد خویش در ید قدرت دولتها و اعمال نفوذهای بیجا و ناروای آنان قرار نمیگرفت من به شما اطمینان میدهم ملت نجیب و مستعد ایران با کمال سرسختی و رشادت میتوانست موقعیت مؤثر سیاسی خود را به عالم و عالمیان ثابت و مسلم بدارد.
آقایان نمایندگان محترم- من همه شما را مردمان وطنپرست و نسبت به انجام وظیفه ملی و مملکتی صادق و صالح تشخیص دادهام (کریمی- متشکریم) ولی کثرت ادب و افراط در رعایت نزاکت به حدی در ما ریشه دوانده و رسوخ پیدا کرده است که اغلب در آستانه دولتها که موجود و مخلوق پارلمان هستند معنی را فدای لفظ و سیرت را قربان و فدیه صورت کرده و میکنم. آقایان و همکاران عزیز جریان امور سیاسی و اقتصادی کشور ما چنان از محور خود منحرف شده است که فکر ما از ترسیم و تصویر آن عاجز و شاید برای تشریح آن هم نیازمند استخدام مستشار مورخی از خارجه بشویم چرا برای آنکه ابتکار از دست ما خارج و بیش از اجتهاد انقیاد از ما انتظار دارند.
پس از عرض این مقدمه اجازه میخواهم علت مخالفت خود را با قانون برنامه با رعایت اختصار معروض و استدعا نمایم اعتراضات را از دریچه چشم و وجدان مشاهده و از درون سئویدای قلب تجزیه و تحلیل فرمایید همه شماها کموبیش از علل تکوین و پیدایش برنامه ۷ ساله مسبوق و میدانید که هدف اساسی و عمومی از تأسیس و ایجاد آن فقط و فقط تقویت مبانی تولید و احداث متابع عایدات و تکثیر میزان صادرات- و بذل وهمت در عمران و آبادانی کشور برای ترقّی دادن سطح زندگی ملت ایران بود مطلقاً تصور نمیرفت که روزی این بنگاه اقتصادی وزارتخانههای ما را به صورت دوایر بایعه درآورده و خود نیز مورد استثمار سیاسی و اقتصادی اجانب واقع گردد. ملت ایران به این توهم دلخوش بود که بر نامه ۷ ساله ضامن استقلال اقتصادی و پرچمدار عمران و آبادی و فراخی معیشت مردم این سامان خواهد بود ولی افسوس با نقشههای سرسامانگیزی که آقای ابوالحسن ابتهاج مدیرکل برنامه طراحی کرده است بیم آن میرود که عایدات موجود تفریط و بیسروسامانی تعمیم- و فقر و مذلّت تشدید و حتی استقلال سیاسی ما نیز مورد تخطئه و تخدیش قرار گیرد- و برای تشریح این ابهام استدعا دارم اندکی وقت خود را به تأمل در ارقام و تحلیل مواد برنامه دوم و قراردادهای منعقده از طرف مشارالیه مصروف فرمایند. جمع کل وجوه پرداختی به برنامه تا اول دیماه ۱۳۳۴ مبلغ ۸ میلیارد و دویست و هجده میلیون و چهارصدوشصت هزار و دویستوسیونه ریال بوده است و در ظرف ۵ سال برنامه دوره اول مبلغ سه میلیارد و سیصدو هفتادو دو میلیون و نهصد و پنجاه و ششهزار و ششصدوهشتاد ریال از مبلغ مزبور را به مصرف رسانده و بقیه اعتبار مذکور را که عبارت از ۴ میلیارد و هشتصد و چهل و پنج میلیون و پانصد و سههزار و پانصد و پنجاه هشت ریال بوده باشد آقای ابتهاج در ظرف پانزده ماه تصدی خویش مأخوذ داشته و تعهد کرده و مصرف نموده است (صادق بوشهری- این تعهد مال قبل است) استدعا میکنم بعد تشریف بیاورید و جواب بفرمایید و برای درک چگونگی مخارج استدعا دارم در عمق مطالب زیر توجه فرمایید.
این قسمت را به عرض آقایان برسانم که کمیسیون برنامه مواد برنامه را مطالعه کرده است و از قراردادهای منعقده و موجود به کلی بیاطلاع بوده است و من روی قراردادها حرف میزنم در اواخر سال گذشته آقای ابتهاج با یک مؤسسه انگلیسی به نام هانری پولی برای تنظیم دفترچه مشخصات خرید و نصب دو کارخانه سیمان یکی در دورود و دیگری در منجیل قراردادی منعقد و متجاوز از یکصد و بیست هزار لیره انگلیسی یعنی در حدود سه میلیون تومان برای مؤسسه مزبور حقالزحمه پرداخت نموده است. شرکت انگلیسی مزبور پس از انجام تعهد و دریافت یکصد و بیست هزار لیره از طرف آقای ابتهاج مأموریت پیدا کرده است که برای خرید دو کارخانه مزبور نیز خودش اعلان مناقصه در لندن صادر و آنها را خریداری نماید و قریب یک ماه قبل کارخانههای موصوف از شرکت انگلیسی ادکا رالن ابتیاع و قریباً حمل خواهند شد و نیز آقای ابتهاج برای نظارت در ساختن ششهزار کیلومتر راه به مأخذ یکهزار و پانصد میلیون تومان با شرکت جان مولم انگلیسی قراردادی منعقد کرد و شرکت جان مولم انگلیسی مذکور طبق ماده ۱۴ قرارداد متعهد شده است به حساب ما معادل ده میلیون لیره ماشینآلات و لوازم و مصالح ساختمانی
از ممالک متحده پادشاهی انگلیسی خریداری و وارد نمایند. و تأسف در این است که سازمان برنامه هفت ساله یعنی آقای ابوالحسن ابتهاج مطابق بند ب از ماده ۱۴ قرارداد ملزم است که رسیدگی به حسابسازیهای شرکت جان مولم را از سازمان برنامه سلب و آن را به اختیار حسابداران خارجی که البته روی سیاق عمل باید انگلیسی بوده باشند تفویض و برگذار کند. شرکت جان مولم طبق بندهها از ماده یک فعلاً مبلغ ششصد و هشتاد میلیون ریال و هشت میلیون لیره انگلیسی از سازمان برنامه دریافت داشته است.
آقای ابوالحسن ابتهاج در قرارداد جان مولم طبق بنده از ماده ۲ و فقره ۵ از ماده ۳ انعقاد قراردادها و تهیه اسناد مناقصه را نیز برای ساختن قطعات به عهده شرکت و مهندسین جان مولم برگزار کرده و به این وسیله از جنوب تا شمال و از شرق تا غرب کشور را در حیطه اختیار شرکتی قرار داده است که در صورت ضرورت عمال او میتوانند در سرتاسر کشور ما آتش فتنه روشن کرده و بساط غوغا و آشوب تدارک بینند به علاوه طبق بند الف از ماده ۵ تشخیص صلاحیت و عدمصلاحیت پیمانکاران ایرانی هم موکول به نظر شرکت جان مولم شده است و شرکت نامبرده در صورت عدم تجویز صلاحیت پیمانکاران ایرانی با اجازه قبلی از سازمان برنامه از وجود پیمانکاران بیگانه برای شرکت در مناقصه استفاده خواهد کرد و با مختصر تأملی در مداول این ماده حاصل تشخیص و نتیجه قضاوت عمال شرکت جان مولم نسبت به پیمانکاران ایرانی روشن میگردد.
آقای ابوالحسن ابتهاج مدیرکل برنامه به منظور تنسیق و توسعه بنادر شاهپور و خرمشهر به تاریخ هفت اردیبهشت ۱۳۳۴ قراردادی با کامساکس منعقد کرده و نظارت و مباشرت ساختمان و تکمیل بنادر مزبور را به عهده این شرکت صورتاً دانمارکی برگزار نموده است که مطالعه مواد و شرایط آن از هر حیث قابل اندیشه و تأمل است. اغلب از آقایان نمایندگان محترم کم و بیش اسم کامساکس را شنیده و از ارتباط مؤسسه مزبور در ساختمان راهآهن سرتاسری ایران در زمان وزارت آقای علی منصور واقف و مستحضرند ولی کمتر کسی اطلاع دارد که آغاز کار کامساکس در امور ساختمانی از ترکیه شروع و در ایران ادامه پذیرفت و آقای ابتهاج نمیتوانند ثابت کنند که بنگاه نامبرده یک مؤسسه جدی و واجد حسنشهرت در اروپا میباشد.
ماده ۱۰- قرار داد گاه کامساکس عیناً برای استحضار آقایان نمایندگان محترم نقل میگردد. این ماده را اگر جناب آقای نخستوزیر لطفاً بعد از قرائت توانستند بگویند مفهوم و مدلولش چیست من از مخالفتم صرفنظر میکنم و در پیش آقایان از آقای ابتهاج هم معذرت میخواهم ماده دهم- حق الزحمه و هزینهها در قبال زحماتی که کامساکس انجام میدهد سازمان هزینه و یاداشتهای زیر را به ریال و لیره انگلیسی به او پرداخت خواهد نمود ۱- هیئت مهندسین (ماده ۵ بند ۱) تسلیم طرحها (ماده ۵- بند ۲) اعزام مهندسین و بازرسان و متخصصین (ماده ۲ بند الف و ج)
الف- هزینه و مخارج مسافرت مهندسین و بازرسان و متخصصین و کارشناسان از دانمارک به ایران و برعکس همچنین هزینه مسافرت در دانمارک و در ایران
ب- فوق العاده روزانه معادل یکهزار ریال برای هر یک نفر و برای هرروز غیبت از دانمارک جهت انجام مأموریتهای ناشیه از این قرار داد (به منظور تأمین مخارج مهمانخانه و خوراک مهندسین و بازرسان و متخصصین و کارشناسان) در صورتی که این مسافرت در اروپا صورت پذیرد این فوقالعاده معادل ۵ لیره در روز خواهد بود.
ج- حقوق مهندسین و بازرسان و متخصصین و کارشناسان به انضمام مزایای اجتماعی و بیمه حوادث برای مدت غیبت آنها از دانمارک.
د- اضافه صددرصد به مأخذ حقوق و مزایای اجتماعی مذکوره فوق (دکتر عمید- اشکال این ماده کجا است کجایش غیرمفهوم است باید مخارجش را بدهند این ماده هیچ اشکالی ندارد) توضیح اجمالی این ماده مبهم و کمک به زبان ساده و روشن چنین است که کامساکس حقوق مهندسین و کارشناسان و بازرسان و متخصصین خود را جمع میزدند و مخارج عزیمت آنان را از دانمارک به ایران و بالعکس و همچنین هزینه مسافرت در دانمارک و ایران را به حقوقات مزبور ضمیمه مینماید و نیز معادل یکهزار ریال به عنوان فوقالعاده هر یک نفر در روز روزی پنج لیره برای هر یک نفر که در اروپا برای انجام مأموریتهای ناشیه از این قرارداد صرفوقت مینماید به آن افزوده و سپس مزایای اجتماعی و بیمه حوادث را برای مدت غیبت افراد مذکور در دانمارک به رقم مذکور علاوه کرده و مقدار جمع آن را معلوم میکند و پس از این حسابسازی صدی صد نیز به حاصل جمع ارقام نامبرده اضافه کرده و آن را به حساب قسمتی از مزد و پاداش خود منظور مینماید (دکتر شاهکار- آقای افشار این توجیه شخصی است) اجازه بدهید بنده این را از قرارداد کامساکس استخراج کردم این یک قسمت از حقوقی است که کامساکس میگیرد و به مجرد تامین این قسمت از پاداش و مزد خویش مطابق فقره ۲ از بند الف موضوع مطالعه را تحت عنوان اندازهگیری و گمانهزنی و عملیات حفاری و آزمایشهای استقامتی و پایهکوبی پیشکشیده و در این قسمت نیز رقم هزینه و مخارج مسافرت فوقالعاده روزانه حقوق و مزایای اجتماعی مهندسین و متخصصین و کارشناسان و بیمه حوادث را جمع کرده و صدی صد دیگری هم به آن میافزاید و حاصل آن را نیز بابت مزد و پاداش خود احتساب و برای تکمیل میزان یغما طبق بنده از ماده ۱۰ از کلیه مخارج واقعی مطالعات اندازهگیریها گمانهزنیها- آزمایشهای استقامتی- پایهکوبیهای آزمایشی و غیره و هزینههای واقعی حفاری از قبیل حقوق کارمندان فنی کارگران محلی- سر کارگران- بهای لوازم و تجهیزات فنی و لوازم و مصالح و مصرفشدنی- هزینه حمل و نقل و مسافرت و هزینه واقعی ارسال نمونههای حفاری- به دانمارک و غیره صدی بیست و پنج دیگر مأخوذ و ضمناً اضافه میشود چنانچه کامساکس به منظور تسریع شروع کارها- واگذاری عملیات حفاری و آزمایشهای استقامتی و پایهکوبیهای آزمایشی و غیره را به مقاطعهکاران دست دوم مقتضی و صلاح بداند در آن صورت نیز به حقوق مهندسین و نقشهکشها و متخصصین و کارشناسان به انضمام مزایای اجتماعی صدی پنجاه افزوده و آن را بابت مزد و پاداش خود محسوب خواهد داشت پس مجموع این ارقام میشود پاداش اداره کامساکس در صورتی که در قرارداد به هیچوجه عده متخصصین و مشاورین و مهندسین معلوم نشده است (صادق بوشهری- اینکه مربوط به لایحه نیست) (زنگ رئیس) لایحه هم مبتنی بر همین قراردادها است (صادق بوشهری- چه مربوط به لایحه است)
نایبرئیس- جناب آقای بوشهری بینالاثنین صحبت نفرمایید بفرمایید. آقای افشار
رضا افشار- آقایان مقصود از کلمه مزایای مندرج در قرارداد کامپساکس تهیه و حتی خرید خانه برای عمال و مهندسین او به علاوه تدارک وسایطنقلیه و هر گونه موجبات آسایش و راحتی میباشد که مؤثر در میزان بالا بردن خرج شده و سبب افزایش مزد و پاداش کامساکس گردد به عقیده بنده در عقب ماندهترین ممالک جهان انعقاد نظیر این قبیل قراردادهای یکطرفه غیرممکن بوده و مفلسترین کشورهای جهان محال است زیر بار مواد سنگین و خودخواهانه اینگونه پیمانها بروند و من متحیرم برای چه این آقای دکتر شاخت ایران با این بیرحمی سرسامانگیز با اندوختههای کشور و ثروت مردم ایران مستبدانه ملاعبه مینماید به طوری که نمایندگان محترم استحضار دارند چندین سال است در تهران نمایندگان مؤسسه ایکائو یعنی تشکیلات هواپیمایی کشوری بینالمللی که از مؤسسات تابعه مللمتحد است اقامت دارند و وظیفه اعضای مؤسسه مزبور هدایت و ارشاد اداره هواپیمایی کشوری تمام مملکتهای عضو سازمان برای تقویت امور هواپیمایی میباشد کمک به ساختن فرودگاهها و دادن نقشههای مختلف به طور مجانی و یا خیلی ارزان از تکالیف و وظایف مؤسسه مزبور است و تاکنون هم مساعدتهای فنی و معنوی ارزشداری به کشور ایران به وسیله اداره هواپیمایی کشوری که یکی از دوایر تابعه وزارت راه است نمودهاند.
مع ذالک جای تعجب است آقای مدیرکل سازمان روی چه نظر و خصوصیتی به جای استفاده بلاعوض از نمایندگان رسمی سازمان مللمتحد برخلاف انصاف و امانت قراردادی با کلگوهون انگلیسی برای اصلاح فرودگاه مهرآباد و تکمیل و یا احداث پنج فرودگاه دیگر منعقد نموده و در حدود دویست هزار لیره به عناوین پوچ از سرمایه این مردم را به کیسه بیگانگان ریخته است اینجانب نمیدانم مشارالیه روی کدام مجوز قانونی بدون جلبنظر موافقت شورای عالی و هیئت نظارت مبادرت به عقد پیمان و مبادله آن با طرف نموده است مجلس شورای ملی نباید به این مأمور خودرأی اجازه دهد که تحت ادعای پاکدامنی قوانین جاریه را زیر پا بگذارد و به عقیده اینجانب و هر مرد باشعوری پاکدامنی به کسی اطلاق میشود که قوانین مملکت خود را محترم بشمارد و نه اینکه قبل از موجود شدن و به تصویب رسیدن اعتبار از طرف مجلس شورای ملی با عمّال بیگانه عقد پیمان کرده و تعهدات مالی را به عهده گیرد. پاکدامن کسی را میگویند که مستشاران مشاور او ضمن عضویت سازمان برنامه خود کنتراتچی برنامه و مأمور استخدام مشاورین فنی دیگر نبوده باشند (عبدالرحمن فرامرزی- آقا من را هم جزو مخالفین بنویسد) (زنگ رئیس) به هر حال سطحیترین دقتنظر در فصول و بندهای برنامه هفت ساله دوم و ارقام مندرجه و عناوین و صیغ مصارف مذکور در آن به هر بینا و نابینایی مسلّم میدارد که غرض و هدف مدیرکل برنامه بیش از ایجاد عمران و آبادانی در کشور و تولید صادرات و تقویت نیروی تولید در مردم تفریط درآمد نفت و ایجاد فقر و تنگدستی عمومی در مملکت و ترجیح عمال و منافع اتباع یک دولت دوست و مقتدر به عمال و منافع یک دولت دوست و مقتدر دیگری است. به عقیده راسخ اینجانب جنبه سیاسی برنامه هفت ساله دوم به جنبه اقتصادی آن میچربد و وظیفه ملی و سیاسی نمایندگان محترم است
که با این رویه و روش غلط مبارزه جدی و مخالفت بیداری نمایند. آقای ابتهاج در فصل اول برنامه پیشنهادی خود مبلغ هفتصد و پنجاه و شش میلیون ریال برای انجام مطالعات فنی اختصاص داده و حقاً نیز مدعی است که بدون مطالعه صرف وقت و سرمایه کار غیرعاقلانه است و کسی از آقای مدیر کل برنامه سؤال نمیکند اگر موضوع سد کرج مطالعه نشده بود چرا در حدود سیزده میلیون تومان صرف این اقدام بیمطالعه شده است و چنانچه اقدام مذکور مبتنی بر مطالعه بوده است به چه مناسبت تجدید مطالعه در آن ضرورت پیدا کرده است؟ و کسی نیست از آقای ابتهاج که خود را قهرمان اقتصاد کشور میداند سؤال کند مبالغ گزافی به نظر شما و آقای مشرف نفیسی تحت ریاست عالیه آقای دکتر علی امینی به مصرف مطالعه در امور سدسازی و بهداشت و دامپروری و امثال آن رسیده و از این مصرف فقط شش جلد کتاب قطور مربوط به مطالعات فنی از طرف کمپانی موریسن نودسان برای ملت ایران به یادگار مانده است و چنانچه مطالعات مزبور صحیح بوده است چرا مطالب مطالعه شده قبلی را مجدداً در فصل اول برنامه پیشنهادی خود برای تجدیدمطالعه گنجاندهاید و هر گاه خرج مزبور بیهوده بود و مطالعه مهندسین موریسون نودسن پایه علمی را فاقد بوده است از کجا معلوم پس از صرف هفتصد و پنجاه و شش میلیون ریال مورد تقاضای شما مجدداً تجدید مطالعه لازم نگردد؟
به عقیده این جانب صرف چهار میلیارد و چهارصد و هفتاد و شش میلیون ریال به عنوان مطالعات تعلیمات کشاورزی و آبیاری- زراعت و اصلاح نباتات- امور دام- جنگلها- عمران دهات- ترویج کشاورزی- هواشناسی- و اقتصاد روستایی- بیش از نفع و بهره آتیه زیان و ضرر فاحش فعلی را متضمّن است و در عناوین مذکور فریبندگی بیش از صحت گفتار و بیان حقیقت مستتر میباشد چنانچه مواد و بندهای فصل اول پیشنهاد سازمان برنامه دائر به مطالعات آبیاری و کشاورزی از روی صلاح و صرفه کشور مورد رسیدگی قرار گیرد مسلم خواهد شد که در فصل مزبور هدف علمی عمرانی و تولیدی مطلقاً وجود ندارد و با ریاکاری مخصوصی- تحت عنوان آموزش کشاورزی سربازانوظیفه- تشویق علم پرورش نباتات اصلاح نژاد- دام- اقتصاد روستایی و قس علیهذا بهانههای عوامفریبانهای است که برای اتلاف عایدات و اغفال نمایندگان محترم قالبزده شده است. فصل دوم برنامه نیز ارقام سرسامانگیزی را متضمّن است که فقط جنبه خرج و انجام تعهدات راهسازی و امثال را در مقابل شرکتهای انگلیسی تأمین و تضمین نموده است در فصل سوم که عبارت از صنایع و معادن بوده باشد آقای مدیرکل برنامه توجه نفرمودهاند که مصرف کنونی قند در کشور متجاوز از سیصد هزار تن است که یکصد تن آن در داخله تهیه میگردد و برای تأمین دویست تن بقیه فقط یکصد و پانزده میلیون ریال اعتبار منظور شده است که مبلغ مزبور رقم فوقالعاده ناچیز ی است و در عوض در صفحه ۲ فصل سوم بند ۶ مبلغ دو هزار میلیون ریال برای ذوب آهن اختصاص داده است در صورتی که هنوز مطالعات دقیق و کافی دائر به معادن ایران بعمل نیامده است قسمت اعظم فصل چهار و مواد و بندهای آن نیز از قبیل کمک به سازمان کارگری کمک به شرکتهای تعاونی- عملیات اجتماعی- احداث سردخانه در تهران و خانههای ارزان قیمت عموماً به هذیان شبیهتر است تا یک نقشه عملی و وطنپرستانه که استقلال اقتصادی- فزونی صادرات و تقویت بنیان عمومی تولید و تجدد را محتوی و مشمول و متضمن بوده باشد. سازمان برنامه طبق ماده پنج لایحه برنامه عمرانی دوم اجازه دارد در تقسیمبندی سنواتی اعتبارات چنانچه ضروری بداند تا حدود صدی بیست تغییراتی بدهد. معنی این جمله کوچک این است که بر نامه میتواند از صدی بیست تمام بندها به منظور تأمین تعهدات بیجا و ناروای خود بکاهد. این بود قسمت مختصری از عرایض بنده که به عرض آقایان نمایندگان محترم رساندم اگر چنانچه ما یک بنگاه برنامهای متکی به قوانین کشور داشتیم و لااقل اجازه میداد که قراردادها و تعهدات مالی به تصویب شورای برنامه در مجلس شورای ملی برسد یک نظارتی برای مجلس در مصارف قائل شده بودند مادامی که این نظارت برای مجلس از نقطهنظر تعهدات و از نقطهنظر عقد پیمانها تأمین نشده است من به شما قول میدهم که در دوره ۱۹ که انشاءالله آقایان تشریف خواهند آورد همین اعتراضاتی را که امروز به برنامه هفت ساله دورة اول میشود به برنامه هفتساله دوره دوم خواهند فرمود این بود عرایض بنده.
عبدالرحمن فرامرزی- آن وقت تأثیرش چیست؟
۴- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
نایبرئیس- با اجازه آقایان جلسه را تعطیل میکنم جلسه آینده روز پنجشنبه است و از آقایان استدعا میکنم سر ساعت ۹ تشریففرما بشوید دستور هم بقیه همین لایحه خواهد بود.
(مجلس ربع ساعت بعدازظهر ختم شد)
نایبرئیس مجلس شورای ملی- نورالدین امامی