مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ دی ۱۲۹۳ نشست ۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سوم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ دی ۱۲۹۳ نشست ۶

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ دی ۱۲۹۳ نشست ۶

صورت مشروح مذاکرات روز یک شنبه غره شهر ربیع الاول ۱۳۳۳

مجلس دو ساعت ونیم قبل از غروب در تحت ریاست آقای موتمن الملک تشکیل و صورت مجلس روز ۲۶ قرائت شد

غائبین جلسه قبل بدون اجازه آقای حاج امام جمعه خوئی حاج سید اسدالله قزوینی – صدرالممالک

با اجازه : آقای حاج سید نصر الله – دکتر اسمعیل خان

رئیس – در صورت مجلس مخالفتی نیست ؟ ( اظهاری نشد ) معارضی نیست ؟ صورت مجلس تصویب شد کاری که برای امروز مانده بود رسیدگی باعتبارنامه آقای حاجی آقا است

شاهزاده سلیمان میرزا – قبل از شروع بخواندن دو سیه بنده میخواهم دو کلمه برعرض آقایان برسانم

بخوبی مسبوق هستند که وظیفه مخبر مدافعه از رای شعبه است و چنانچه قبلا هم خدمت آقایان در جلسه گذشته عرض کردم فقط دو سیه که موجود است خوانده خواهد شد و الببته اجازه خواهند فرمود خوانده شود دوسیه های نظمیه تقریبا سه هزار ورق است و خواندنش جز اتلاف وقت مجلس هیچ فایده ندارد چنانچه شعبه هم راپورت خود اسمی از آنها نبرده در دوسیه بهیچوجه در اعتبار نامه ایشان را تصدیق میکنند بعد از آنکه شعبه شروع برسیدگی نمود اول کاغذیکه بشعبه رسید کاغذ محتشم الذاکرین است که آن هم طبع و توزیع شده و نزد آقایان است که محتاج بخواندن من نیست بعد از آن شعبه شروع برسیدگی نمود و سوالاتی از محتشم الذاکرین نمود که در اینجا نوشته شده که طبع شده و در خدمت همه آقایان هست بنده شروع میکنم بخواندن سوالاتی که از محتشم الذاکرین در شعبه شده آن روز اول که تشریف اوردند این سوالات را کردیم جوابها را نوشته و صورت سوال و جواب این است که بعرض آقایان برسد

صورت سوال و جواب بمضمون ذیل قرائت شد

سوالات از آقای محتشم الذاکرین در شبعه چهارم راجع بکاغذی که در باب شکایت از انتخاب آقای حاج آقا شیرازی نوشته اند و بمهر ایشان و چند نفر دیگر است و عبارت کاغذ این است گویا این مسئله را غالب اهل این شهر دانسته اند که در ایام انتخاب حاج آقا شیرازی در منزل جناب آقا میرزا هاشم کمیسیونی تشکیل داده بود باسم کمیسیون انتخابات و اشخاص بانفوذ را غالبا در آنجا حاضر نموده و بدان پول و قسم و غیره از آنها تحصیل رای مینمودند نظر باعلانی که از طرف وزارت جلیله داخله شده بود و صریح قانون انتخابات و آنهائیکه به تطمیع و دسته بندی تحصیل شود بی اعتبار خواهد بود لذا ما امضا کنندگان مشارالیه را وکیل قانونی خود نمیدانیم و برای اثبات اظهارات خود ( در مقام حاجت حاضریم ) سوال – همانطور که خدمت آقا عرض کردم در این ورقه چند چیز نوشته شده اول کمیسیونی در خانه میرزا هاشم تشکیل شده و اشخاص با نفوذی در آنجا اجتماع میکرده اند آیا میتوانند آن اشخاص را معین و ترتیب جلسات را بگوئید که بچه ترتیب بوده و چه اشخاصی بوده اند

جواب – اشخاص بانفوذ که شبها جلساتی داشته مصطفی خان پسر قوام الدوله

جلال الملک – مفاخر الملک – صدر الممالک عینکی آقای احتشا الاسلام مشیر الواعظین از این قبیل ( چون هر چه گفته نوشته ایم صدر الممالک علینکی بعد معلوم شد صدراممالک نبوده )

سوال – خود سرکار هم بودید جواب – بلی – سوال چه مذاکراتی آنجا شد

جواب – چند مجلس گفته ام آنجا تشکیل داده اند و از ما خواهش کردند که اشخاص را که میشناسید و از ما خواهش کردند که اشخاصی را که میشاسید ودر منزل خودمان هستند با خودتان هم رای و هم عقیده کنید برای انتخابات و ما متجاوز از شصت نفر الی صدو پنجاه نفر میبردیم در مجلس کنفرانسشان نطقی که آقای حاج اقای شیرازی میفرمودند در آن مجلس که بیائید اتحاد کنید و یکی بشوید برایب انتخاب وکلاء و کسانی که می شناسید تدینشان را استقلال خواهیشانرا انتخاب کنید بعد از آن مجلس که ما خواستیم بیرون بیایم بعضی از کاندیدها بماد دادند گفتند این کاندیدا را حاجی آقا شیرازی داده – سوال – این صورت کاندیدا را کی میداد- جواب بنده نمی شناسم سوال – آیا بدادن پول قسم و غیره تحصیل رای مینمودند – جواب بعد جناب حاج آقا بنده را ملاقات کردند گفتند شندیم شما شخص فعال کاری هستید در محله دروازه قزوین خواهش دارم یک مجلس کنفرانس تشکیل بد هید ما خیال آمدن آن مجلس را داریم برای بعضی از مذاکرات در منزل میرزا محمد خان کرمانی مجلس کنفرانس تشکیل دادیم که جمعیت آن مجلس از هزار نفر متجاوز بود جناب حاج آقا تشریف آوردند و بعد مدمرا بزبانهای لین نرم کردند و بعد قسم دادند مردم را که همه کاندیدا که من دادم بشما از روی آن کاندیدا وکیل انتخاب کنید بعد از آن که رفتند بیرون یک کاندیدائی ببنده دادند که اسم مبار ک خودشان اول از همه نوشته شده بود و وعده داده بما که برای شما پولی خواهم فرستاد هفتاد و پنج تومان بتوسط مصدق دفتر فرسنادند برای خرج آن شب مجلس بعد بنده این قضیه را که شنیدم گفتم من دیگر با شما همرا نیستم تا آنجا همراه بودم و دیگر با شما همراه نیستم – سوال – آن هفتاد وپنج تومان بکی رسید ؟

جواب - پنج شش نفر بودیم که مخارج جزئی کرده بودند اما این پول را فرستادند آنها هم تفسیم کردند

سوال – اسامی آن پنج شش نفر را بفرمائید

جواب – ظاهرا آقای مصدق دفتر قدری را تقسیم کردند مابقی خودشان را بردند

سوال – صورت کاندیدائی که دادند نظرتان است که بخط کی و بچه اسم بود ؟

جواب – نمیدانم خط کی بود اسامی بعضی از آنها صدرالملک یا صدرالممالک و مصطفی خان و چند نفر دیگر که نظرم هست

سوال – تمام دلیلی که برای تطمیع و دسیسه و دسته بندی دارند همین فرمایشات است ؟

جواب – بلی عرایض بنده همین است

سوال – چه سندی برای صرق این مطلب دارید ؟

جواب – ممکن است که سی چهل پنجاه نفر از دروازه قزوین بیاوریم که شهادت بدهند

سوال – در این کاغذ چند مهر است صاحبان این مهر ها را میشناسید ؟

جواب – بلی میشناسم

سوال توضیح بدهید

جواب یکی آقا شیخ حسن مازندرانی – آقا سید ابولقاسم ملقب بمتعضد العماء ابولقاسم الحسینی سیدئ است صراف ابولقاسم الحسینی دیگر سید است روضه خوان و سایرین را میشناسم اگر خواستید حاضرشان میکنم

سوال – امضای فرنسه خط کیست ؟

جواب نمیدانم

سوال – کاندیدائی که آقا حاج آقا قسم دادند که اسمشان را بنویسید اسم ایشان را نوشتند یا خیر ؟

جواب بلی چاره نداشتند و نوسشتند

سوال – بچه طریق تعیین می کنید که اسم حاج آقا را نوشته و از کجا تفتیش کردید که اسم ایشان بود و اسم دیگری نبود ؟

جواب – روزها می آمدند در بنده منزل از بنده تحقیق میکردند کی را بنویسم و مشورت میکردند و هم رای میشدیم و مینوشتیم یکعده اشخاص را که کاندید ایشانرا نشان میدادند که ما نوشتیم

سوال – تمام وسایل تعهد و تطمیع وو دسیسه که در کاغذ نوشتید منحصر بهمان هفتاد و پنج توان است که خبر دارید رسیده یا خیر ؟

جواب – در خارج هم مصطفی خان پسر فوام الدوله یک پولی برای حاج آقا فرستاد اجلال الملک هم پولی برای ایشان فرستاد.

سوال – مبلغ آنرا میدادند .

جواب خیر نمیدانم

سوال – میدانید بتوسط کی فرستاده اند

جواب – خیر

سوال – در صورتیکه نه مبلغ آنرا میدانید و نه میدانید بتوسط کی فرستاده شده از کجا معلوم گردید که پول داده شده ؟

جواب – ثابت میکنم که گرفته اند این پولها را

سوال – بچه ترتیب ثابت میکنید

جواب – در موقع تحقیقات بشهود ثابت میکنم

سوال – از این پول میدانید یکی داده شده باشد ؟

جواب – خیر نمیدانم

مخبر – این سوالاتی است که یک روز از ایشان شد بعد خواستند یک استشهادی تمام کنند و بیاورند اظهار کردند و صورت استشهاد همان است که نسخه اش خدمت آقایان است و آنروز گویا چهار شنبه دوازدهم صفر بود

سوالاتی از ایشان شد که بعرض میرسد صورت سوال و جواب محتشم الذاکرین

سوال – درباب اظهار کتبی بشما راجع بانتخاب آقای حاج آقا آیا سندی دارید یا خیر ؟

جواب – استشهادی حاضر است که ملاحضه میفرمائید و اگر اجازه بدهید اهل محل برای شهادت حاضرند ( استشهاد درشعیه قرائت شد )

سوال از محتشم الذاکرین – آیا سند دیگری هم برای اثبات ادعای خود دارید یا خیر ؟ اگر سند دیگری هم دارید برای عصر شنبه پانزدهم شهر حال سه ساعت بغروب بشعبه حاضر و ارائه دهید .

جواب – بواسطه ضیق وقت نتوانستم این استشهاد را تکمیل کنم و ممکن است تا عصر شنبه استشهاد دیگری در شعبه حاضر نمایم .

بعد بنا شد عصر شنبه بشعه حاضر شوند نه ایشان حاضر نشدند و نه ما فرستادیم ایشان را بخواهیم استنطاق ایشان اینجا خاتمه پیدا کرد . بعد راجع میشود به مسئله مدیرالذاکرین کاغذ مدیر الذاکرین هم که طبع شده و در خدمت آقایان هست و محتاج بخواندن نیست ولی سوالاتی که از ایشان بعرض آقایان می رسانم .( سوال و جواب با آقای مدیر الذاکرین )

سوال از آقای مدیر الذاکرین – چون شما بموجب کاغذ خودتان که راجع بشکایت از انتخاب آقای حاجی آقای شیرازی نوشته اید تعهد باثبات شکایات خودتان نموده اید لهذا چون وقت برای شعبه مضیق است و باید تکلیف معلوم شود بشما اطلاع داده میشود که باید نهایت تا روز شنبه ( ۱۵ ) صفر آنچه راجع به تعهدات خودتان است به شعبه اطلاع دهید .

جواب در شرع ما در اثبات هر امری جز شهادت شهود و استشهاد چیز دیگری نیست بنده آن روز عر ض کردم چند روزی ببنده مهلت بدهند تا در اینموضوع استشهاد تمام کنم نوشتجات این بنده نا تمام است یک اندازه موجود است اگر بهمین اندازه کفایت میکنند تقدیم میکنم والا باشد تا روز شنبه

مدیر الذاکرین – شعبه بطوریکه اظهار فرمودید لازم است استشهاد خود را تکمیل و روز شنبه (۱۵) دو ساعت قبل از غروب بشعبه تشریف بیاورید تا مداقه بعمل آید

مخبر – و چون ادعا کرد بموجب سند ثابت کند شعبه ایشانرا خواست و ثانیا سوالاتی از ایشان این است که قرائت میشود

صورت سوال و جواب مدیر الذاکرین

سوال شعیه چهارم از مدیر الذاکرین در موضوع کاغذی که راجع به شکایت از انتخاب اقای حاج اقا شیرازی نوشته اند عبارت کاغذ ایشان این است ( برای ادعا تکلیف خاطر آقایان را مستحضر میدارم که انتخاب جناب حاج آقای شیرازی بدسیسه و تطمیع صورت گرفته و چون این بنده در موقع جریان امور انتخابات طهران داخل بود ه ام از دسایس و تطمیعات ایشان اطلاعات شخصی داشته و حتی مبلغی هم بتوسط بعضی از آقایان بمصرف رسانده در صورت لزوم برای حضور در مجلس محترم و اظهار و اثبات عرایض خود حاضرم )

سوال – در باب اینمطالبی که نوشته اید تفیصل چیست

جواب – هیچ چیز از برای اثبات عرائض خود بهتر از نوشته و خط خود آقای حاج آقای شیرازی چیزی نیست که خودشان مرقوم فرموده اند که وکلای طهرا ن بدسیسه کاری و تطمیعات شده و این و کالت صحیح نیست و این نوشته فعلا بخط و مهر خودشان پهلوی جناب آقای سید حسن مشیر الواعظین موجود است مجلس مقدس از ایشان بخواهد تا ارائه بدهند راجع بکلمه تطمیعات که در عریضه خود عرضه داشته ام در کلوپ که نزدیک خانه آقای آقا میرزا هاشم بود آقای حاج آقای شیرازی از بنده خواستند که آقایان ذاکرین را جمع آوری کنم بریا قبول کردن کاندیدائی که ایشان میدهند خدمت ایشان عرضه داشتم که از من بر نمی آید این کار بعضی معاذیر دارم که نمی توانم عرضه بدارم جنابعالی گفتند پس مبشیرالواعظین بگوئید مشیر الواعظین که از بنده خواستند که آقای ذاکرین را جمع آوری کنم آقای مشیر الواعظین که فرمودند عرض کردم من آدمی هستم عیال بار خودتان می دانید دخل کم و خرج زیاد این کار خرج دارد بنده قوه ندارم بعد فرمدند مخارج جمع آوری آقاین را آقای حاج اقا بشما میرسانند بنده هم آقایان را جمع آوری کردم چهار مجلس دو مجلس در خانه آقای سید عبدالحسین مالک المحققین نهار تقریبا خرج این دو مجلس پانزده تومان و خورده شد یک مجلس هم خانه آقا سید علی اکبر اعتقاد یک مجلس هم منزل خود حقیر خرج آن دو مجلس پانزده تومان وخرده بیشر نشد نصف این پول را بدست مبارک خودشان مرحمت فرمودند به بنده و نصف دیگر را بتوسط آقا سید احمد معروف بیتیم اگر آقایان چند روزی به بنده مهلت بدهند حاضرم که استشهادی بخط و مهره آقانیکه در آن مجلس حاضر بودند در مجلس مقدس شواری ملی حضور محترم آقایان وکلای عظام ارائه بدهیم که عرایض این بنده صدق بوده است در کلوپ که بنده میرفتم آنجا از بعضی می شنیدیم که مصطفی خان پسر قوام الدوله یک اسکناس هزار تومانی داده برده خورده کرده و آورده اند چهار صد تومان ایشان داده اند می گفتند باز امیر اسدالله خان پسر سهام الدوله عرب و جمعی دیگر و میگفتند که آنها هم پول داده اند مکرر خود آقای حاج آقای شیرازی به بنده میفرمودند که من مصطفی خان را برای کاندیدا بهتر از آقای موتمن الملک میدانم بجهه اینکه ایشان چندین زبان در فرنک تحصیل کرده و خیلی در این رشته کار کرده اند

سوال – در باب این چهار صد تومان که میفرمائید آقای مصطفی خان داده اند آیا می توانید سندی بر صحت آن بدست بیاورید که بکی داده اند و برای چه داده اند

جواب – نمیدانم خلاف عرض کنم

سوال – آیا اسامی آن کاندیدا ها که میگوئید آقای حاج آقا میل داشتند نوشته شود میدانید یا خیر ؟

جواب – مصطفی خان امیر اسدالله خان آقای صدر الملک آقای محتشم السلطنه – آقای احتشام السلطنه همین هاست نظرم هست

سوال – خودشان را هم اظهار میکردند – بلی خودشانرا اصل میدانستند

سوال – تاریخ کاغذ حاجی آقا که شما میگوئید دیده اید قبل از اتمام انتخابات بود یا بعد

جواب – بعد از انتخابات بود و نوشته خودشان معلوم میکند و بنده این عریضه را که بمجلس مقدس عرض کرده ام در حین انتخابات میخواستم به وکلای انجمن بدهم جمعی از آقایان مانع شدند .

سوال – آقایان که مانع شدند کی بودند – آقای آقا سید علاء الدین آقای طباطبائی

مخبر – و چون مدیر الذاکرین در اینجا اظهار میکند سند نزد مشیرالواعظین است شعبه مشیر الواعظین را احضار نمود و سوالاتی از ایشان نمود که عینا عرض میشود . ( سوال از مشیر الواعظین )

مدیر الذاکرین شکایتی راجع بانتخاب آقای حاج آقای شیرازی اظهار کرده بودند و مدعی اثبات شده بودند از آنجمله اظهار کرده اند که کاغذی بخط و مهره خود آقای حاج آقا نزد شما است که از آن کاغذ مطالبی مفهوم میشود آیا چنین کاغذی در نزد جانبعالی هست یا خیر و اطلاعاتی در اینموقع اگر دارید اظهار نمائید

جواب – اظهار جناب مدیر الذاکرین راجع بموضوع نوشته چندان بی اساس نیست ولی بموجب اظهارات شفاهی شعبه محترم خود را مجبور از اظهار عقیده و شهادت میدانم

سوال – بر حسب تقریر مدیر الذاکرین این نوشته نزد جنابعالی هست یا نیست .

جواب – همان جواب اول را تجدید نمودند ( مشیر الواعظین )

سوال – مقصود شما از اظهارات شفاهی شعبه چیست

جواب – چون شعبه محترم درجواب سوال من در اجبار اظهار اطلاع یا عدم اجبار فرمودند که مجبور نیستند باظهار اطلاعات خود لذا جواب فوق را عرض کردم

سوال – آقای مدیر الذاکرین اظهار داشته اند که آقای حاج آقا بتوسط شما اجتماع ذاکرین را خواستار شده اند تفصیل چیست اطلاعات خودتان را بیان فرمائید .

جواب – مقدمه یک سوال از شعبه محترمه میکنم و آن اینست که بیان فرمائید حدود و اختیارات فرق سیاسی برای جلب اکثریت پارلمانی در ممالک مشروطه تا چقدر است آیا یکفرقه سیاسی که میخواهد زمام دار امور جمهور شود حق دارد که در موقع انتخابات از صندوق فرقه برای مصارف جمع آوری فرقه خرجی کند یانه این جواب را بیان فرمائید تا اطلاعات را بگویم

جواب – بترتیب داخلی فرق سیاسی راجع بمقرارت مطالعه خود حزب و فرقه است ولیکن مقررات فوق مدامیکه موجب اختلال مواد نظامنامه انتخابات معمولی حالیه نشود مضر بانتخاب منتخب نخواهد بود اما در صورتیکه موجب اختلال یکی از مواد نظامنامه بشود و قانونا ثابت شود لا بد منتخب او مردود خواهد بود من جمله از آن مواد که در مذاکره وجود و عدم او هستیم نسبت باین منتخب محترم دسیسه و تطمیع است مطابق ماده ۴۷

جواب – بنابراین جناب مدیر راهم در این موضوع تکذیب نمی کنم برای اینکه هم خود ایشان و هم جلسه کثیری از سلسله جلیله ذاکرین خصوصا اشخاصی که در آن چند مجلس حضور داشتند از اعضاء رسمی فرقه بوده و آن مجالس هم از قبیل تشکلیات فرقه ایست و ممکن است جناب مدیر متذکر نبوده اند و یا مسبوق نبوده اند و یا مسبوق نیوده اند که این مجالس فرقه ایست و ممکن است جناب مدیر متذکر نبوده اند و یا مسبوق نبوده اند که این مجالس فرقه ایست بنابراین نه جناب مدیر در اظهارات خود مقصر و نه انتخاب آقای حاجی آقا بدسیسه و تطمیع بوده است

مخبر – بعد روز شنبه آقای مدیر الذاکرین آمدند و کاغذی با این دو فقره استشهاد که ملاحضه میفرمائید که اظهار آن همان مهرهای دیگران ولی مطلب همان است که دیده اید و کاغذ شان این است که قرادت میشود خاطر مبارک عموم آقایان را مستحضر میدارم از قرار اطلاعات کاملا که حاصل شد چند نفر مغرض که نیت و اعمال آنها بر احدی پوشیده نیست در صدانه که لایجه بامهار جعلی تهیه نموده که شاید ان وسیله در مقابل عرایض حقه بنده آلت دفاعی در دست داشته باشند و ممکن است آن لایحه با مهر های درب مسجد شاه و محلهای دیگر که برای این نوع تشبثات موجود شده رسیده باشد لهذا قبلا لازم است که خاطر مبارک اولیای امور را متوجه باین مسئله که مسبوق باشند که باین آنتریک ها حقوق حقه ملی را که شما اولیای امور حافظ و نگاهبان آن میباشید نبایستی بدسیسه و نیرنک سازی پامال اغراض شخصی بشود و محض اطلاع عرض شد تا در موقع لزوم هم معرفی از آن اشخاص میشود ( مدیر الذاکرین )

مخبر – بعد از این کاغذ و دو طغرا استشهاد که عرض شد شعبه مدیر الذاکرین را احضار نموده و این سوالات از ایشان شد .

صورت سئوال و جواب از مدیر الذاکرین بتاریخ ۱۶ صفر ۱۳۳۳

مدیر الذاکرین حاضر شدند دو طغرا استشهاد راجع بشکایت اط سوء جریان انتخاب آقای حاج آقا ارائه دادند و از ایشان سوال شد که دیگر غیر از اینها هم سندی دارند یا خیر ؟

جواب – بنده شخصی هستم مسلمان تمام تکالیف زندگانی من در تحت حکم اسلامی بحمد الله شما ملت محترم هم همینطور مسلمان و مطیع مقررات اسلامی شرع الور از برای اثبات ادعاعدلین معین فرمودند این شهودیکه در این ورقه عقاید خودشان را معین کرده اند از برای اثبات اقامه دعوای خودم حاضر نمودم تا هئیت محترم این شهود را مقبول – الشهاده میدانند یا مردود الشهاده تصریحا جواب این بنده را بفرمائید تا اگر توضیحاتی باشد عر ض کنم اقای مخبر الممالک . آقای لواء الدوله آقای میرزا ابولقاسم طباطبائی . حیدر خان فراشباشی دارالشورای ملی ۱۰ کبر خان پامناری و بعضی آقایان که در این ورقه ذکر کرده اند .

این اقایان را بخواهید تا حضورا آنچه میدانند عرض بدارند مدیر الذاکرین )

جواب از شعبه – طریق اثبات و ثبوت اینکه دعاوی در صحت وقسم جریان انتخابات موکول بنظر ریاست شعبه ممیزه است

مخبر – چون اصرار کردند این اشخاص را بخواهیم بنابراین کسی که زودتر باودست رسی داشته ایم حیدرخان فراشباشی مجلس بود او را خواسته و سوالاتی از او کردیم که جوابهای او هم نوشته شده قرائت می شود

( صورت سوال و جواب از حیدر خان فراشباشی مجلس بتاریخ ۱۶ صفر ۱۳۳۳ )

سوال – آقای ندیر الذاکرین استشهادی باینجا آورده که اینطور در حاشیه نوشته شده بنده که حیدر خان فراشباشی هستم مسبوق هستم که آنچه پول برای خرج کاندیدای گرفته شد آقای سید هاشم سمسار دریافت کرد و کاندیدای آقا سید هاشم حاج آقا صدر الملک اجلال الملک و مصطفی خان بود و اکبر خان پامناری مبلغ ۳۰۰ تومان مخارج کرد برای این کاندید این عبارت که نوشته شده مد مهر حیدر نام هم دران است آیا این عبارت را شما نوشته اید و مهر شما است ؟

جواب – بلی خودم خط ندادم ولی سوالی از من کرده اند من هم جواب داده ام و مهر خود من است

سوال – چون نوشته اید که مسبوق هستم که آنچه خرج کاندیدا شده اطلاع دهید بچه ترتیب مسبق هستید ؟

جواب – ما پارسال تشکیل یک انجمن حسینی کردیم از تمام روساء محلات از ریش سفید و سر دسته های طهران برای اینکه یک اکثریت صالحی در مرکز تاسیس کنیم مشغول کار که شدیم بعضی از اشخاص قاطعی ما شدند که خیالات نوعی ما را قاطعی کنند بعد رفتند این طرف و آنطرف بنای پس گرفتن را گذاشتند در وقت دادن رای کاندیدائی آوردند آقا سید هاشم که باید شما اینها را انتخاب کنید مرکب از این چند نفر که اینجا اسم برده شد و چند نفر دیگر که میرزا اسدالله خان عرب و مصدق السلطنه آقای صدرالملک شیرازی آقای اجلال الملک تبریزی آقای حاج آقای شیرازی آقای عدل الملک اینها را آورده اند که شما باید انتخاب کنید چون ما دیدیم که آقا سید هاشم رفته است و پول گرفته و همه ماها را تهمت زده است گفتم ما نمی نویسیم و جدا بهر کس وثوق دارید بدهید بنویسد یک قلم صد تومان گرفته بود باسم دسته محله ما برای امر انتخابات باسم بنده هم دیدم اینطور است بکلی جرگه را بهم زدم گفتم وجدانا هر کس بهر هر کس وثوق دارد برود خودش بنویسد اکبر خان پامنار یهم که با او متحد بودند سیصد تومان خرج کرد برای امر انتخابات ۵۵ تومان آقا سید هاشم داد باآقا سید رضا آورد داد باکبرخان

سوال – شما اطلاع دارید که آقای حاج آقای شیرازی هم شخصا پول بکسی داده اند از اکبرخان و سید هاشم و غیر آنها

جواب – اولا اکبر خان طرف نبود که پول بگیرد طرف سید هاشم بود و از خیلی ها پول گرفت و او میگفت از طرف کلوپ است و مخارح از آنجا میرسد من خودم چیزی ندارم

سوال – شما هیچ میدانید که آقا سید هاشم از کی و کجا پول میگرفت جزئیات آن را می دانید یا خیر ؟

جواب – آقا سید هاشم از چند نفر پول گرفت ابتدائی که او پول گرفت اطلاع نداشتم والا نمی گذاشتم بگیرد و هئیت ما را بدنام کند بعد که فهمیدیم کنار کردیم از میر اسدالله خان گرفته از مصدق السلطنه از صدر الملک هزار و دویست تومان از کلوپ خانه آقای میرزا هاشم که موسس آن آقای حاج آقای شیرازی مشیر الواعظین اجلال الملک صدر الملک شیرازی و ذاکرین و طلاب مدرسه و غیره بودند سید هاشم برای خرج انتخابات گرفت مخبر این کاغذی است که مدیر الذاکرین نوشته است که نتوانسته ام حاضر شوم و عذر خواسته وقتی ک شعبه مشغول خواندن آن کاغذها بود و تحقیقات میکرد خود حاج آقا یک کاغذی نوشته اند بحضرت رئیس و یک کاغذ دیگر یهم ضمیه آن بود و آورده بودند که فرستاد شد بشعبه در شعبه هم خیلی گفتگو شد و چون هر کس حق دارد از خودش دفاع کند این کاغذ را بعنوان لایحه دفاعیه از ایشان پذیرفته و بنابراین بنده هم عنوان میخواهم کاغذی که ایشان خدمت رئیس عرضه داشته این است ( مراسله آقای حاج آقا )

مقام منبع ریاست مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه عریضه از آقای آقا سید جواد ذاکرات که ارسال خدمت شد خواهشمندم که در صورتیکه راپورت شعبه چهارم بطوریکه قرار داده ا ند خوانده شود این کاغذ را هم در مجلس علنی بخوانند بنده صاحب این مکتوب را میشناسم و هر وقت بخواهند ممکن است حاضر شود . حاج آقا عفی عنه ( مراسله آقا سید جواد )

حضور محترم نمایندگان مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه

دیانت و ملیت من مجبورم کرده که بعضی دسیسه ها را میدانم و خود حاضر بوده ام با کمال اختصار برای بیداری آقایان اظهار نمایم تا بلکه دسیسه کارها قدری بحال مملکت دقت کنید و اعمال غرض کمتر نمایند – بعد از اتمام انتخابات طهران جناب اقای میرزا ابولقاسم طباطبائی بتوسط آقای مدیر الذاکرین بنده را خواستند بعد از تشریف خدمتشان با حضور اقای مدیر الذاکرین فرمودند که اگر ما از تو تمنائی بکنیم قبول میشود یا خیر عرض کردم آنچه فرماید اطاعت میکنم فرمودند ممکن است که در خصوص وکالت جناب آقای شیرازی چیزی بنویسید که بدسیسه و دسته بندی و پول دادن وکیل شده اند وچن مهری هم پای آن بزنید و بدهید مجلس باخبر و یک عبا خودشان یک دست لباس فاستونی از آقای اعتمادالاسلام ببنده وعده فرمودند بنده را احضار فرمودند و حتی که رفتم منزل ایشان دیدم یکنفر دیگر از آقایان ذاکرین که عجالتا چون از ایشان ماذون نیستم اسم ایشانرا نمیبرم خدمت ایشان در حیاط خانه نشسته بودیم در این بین آقای آقا میرزا صادق طباطبائی تشریف آوردند باتفاق رفتیم داخل اطاق اقای آقا میرزا ابوالقاسم بآقای آقا میرزا محمد صادق فرمودند که آقای آقا سید جواد هم از کسانی هستند که در اینکار کمال همراهی را دارند ایشان از بنده اقرار خواستند بنده بایشان عرض کردم میدانید این کار بزرگی است اگر از برای بنده محظوری پیش بیاید چه خواهد شد آقای آقا میرزا محمد صادق فرمودند شما کاغذ را بدهید هر اتفاقی برا ی شما بیفتد ما با تمام قوا با شما همراهی خواهیم کرد و حال آنکهد میدانیم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد زیرا که دولت و مردم از حاج آقا دل خوشی ندارند بنابر این شد که مسوده بنویسند که از روی آن هم ما بنویسیم آنروز مجلس بهمین قرار داد ختم شد بنده شب بآقای ناصر الذاکرین قضیه را گفتم گفت بنده آنقدر میروم تا آنکه از ایشان سندی بدست بیاورم شایددیگروز بدرد بخورد روز دیگر مسوده را نوشتند بانشخص که در ان مجلس با ما بود دادند ولی بنده نبودم و خود آن شخص از برای بنده نقل کردند که من تقاضای سیصد تومان پول حق العمل کردم و همین گفته شمارا راضی خواهد کرد روز دیگر از در خانه ایستاده بودند مشغول بنائی بودند بنده را دعوت کردند داخل شوم در این بین محتشم الذاکرین که در محله دروازه قزوین نشسته است وارد شدند ولی در حضور محتشم با بنده مذاکره نفرمودند بعد محتشم در خدمت ایشان ماندند بندهد مرخص شدم این مطلب گذشت تا ایام افتتاح مجلس شد باز آقای مدیر الذاکرین بنده را ملاقات کردند فرمودندآقای آقامیرزا ابولقاسم سراغ شما را می گرفت و محتمل است که بفرستند عقب شما ولی نفرستاند تا اینکه شنیده شد که مدیر الذاکرین بهمان دستور عریضه بمجلس داده اند بنده قطع داشتم که اینگونه دسیسه ها موثر نخواهد شد با این احوال باز در مجمع آقایان ذاکرین صریحا گفتم که چون من شاهد این قضیه بوده ام ممکن نیست اگر بخواهند این دسائس را بغلت بگذارنند ساکت بنشینم دیانت مراد مجبور کرد بافشاء اظهار خود آقایان گفتند عجالتا ساکت باشید اگر لازم شد و دولت خواستند اظهار کنند و مرا مانع شدند اکنون بمقتضای دیانت آنچه دیده ام و شنیده ام اظهار کردم و در آخر از خدای تبارک و تعالی با کمال فراغت مسئلت میکنم که چشم مارا باز کند و قدر بسوی عاقبت دسیسه آگاه نماید و رحمی بقلب مابیندازد که در اینموقع مملکت اداء وظیفه خود کرده باشیم و از اغراض دست برداریم بحمدالله الطاهرین حاضر اگر و کلای عظام بنده را بخواهند عین این عریضه را حضورا عرض کنم زیاده ایام عزت برقرار باد - جواد الحسینی

مخبر – این کاغذ کهد رسید باز چون اظهار کرده بودند که حاضرند شعبه ایشانرا احضار کند و نوشتجات خودشانرا با یک دلائلی ثابت کنند این بود که ثانیا از خودشان کاغذی بتوسطه اداره مباشرت بشعبه رسید و دیگر بعد از رسیدن آن کاغذ محتاج باین نبود که شعبه ایشانرا احضار کند وآن کاغذ اینست که خوانده میشود هر دو کاغذ یک خط و یک مهر است حضور هئیت محترم نمایندگان مجلس شوار ملی ایران شهدای ارکانه معروض میداریم عریضه که بخط و مهر بنده بمجلس آمده مفاد او را تماما تگذیب میکنم زیرا بنده را مجبور کرده اند در نوشتن آن عریضه زیاده جسارت است جواد الحسینی

مخبر – بعد یک کاغذ بایکورق قرآن که در جوف او بود و با یک کارت باسم صدرالاسلام همدانی بشعبه رسید اینست که بعرض میرساند

( صورت کاغذ مدیر الذاکرین )

حضور محترم هئیت وکلای عظام دامت توفیقانه عرضه میدارم شب ۳ شنبه دو ساعت از شب گذشته جناب صدر الاسلا م همدانی وکیل عدلیه آمد در خانه بنده حقیر رونشان ندارم باهل خانه گفت برای کاری آمده ام که برای مدیر خیلی فایده دارد بمدیر بگوئید فردا نهار بیاید خانه ما صبح زودهم نو کرم را میفرستم برای جواب کارتی هم دادند که عینا جوف عریضه گذاردم باهل خانه گفتم اگر فردا نوکر ایشان بیاید بگوید نمیایم شما نهار تشریف بیاورید در بنده منزل وقت نهار صدر الاسلام و جناب آقا سید محمد باقر و جناب آقا سید علینقی طالقانی معلم ظل السلطنه آمدند منزل بنده بعد هم جناب محتشم الذاکرین آمد نهار نان و ابگوشت و پنیر و سبزی و ترشی صرف شد تریاک گل کرد آقایان اغاز سخن کردند که شما جوانمرد و آدم کاری هستید از شما خواهش میکنم که با جناب حاج اقا شیرازی همراهی کنید ایشان رفیق شما چنین و چنان خواهند کرد گفتم چه همراهی از من می خواهید گفتند از شما خواهش داریم که بمجلس مقدس بنویسید که مرا تحریک کرده اند گفتم مینویسم که مرا تحریک کرده گفتند بنویس آقای آقا میرزا حسن و آقای طباطبائی بهبهانیها بنده قبول نکرده و گفتند خواهش داریم اجازه بدهید آقای سید محمود برود منزل حاج آقا و ایشان را بیاورد منزل صدر الاسلام شما هم بیائید بایشان صفا کنید هرچه بخواهید ایشان میدهند حقیر را جبرا راضی کردند بند هم از برای کشف مطالب رفتم جناب حاج آقا و آقا سید محمد قبل از ماهها بمنزل صدر الاسلام رسیده بودند دمی که ما وارد شدیم حاج آقا قلیان می کشیدند بعد از دست دادن و تعارف وگله بسیار و بعضی حرفها که باید حضور خود ایشان و بودن وکلای محترم عرض بدارم فرمودند اگر این مطالب را که میگویم به مجلس بنویسی هرچه بخواهی میدهیم به بین آقا شیخ عبدالمجید وکیل چه همراهی دارم با اینکه چند شب قبل آقای مدرس مرا منع از همراهی او کرد قبول نکردم گفتم تا جان دارم با او همراهی می کنم تو هم دست از رضوه خوانی بردار در حقت چنین وچنان خواهم کرد عرض کردم چه بنویسم فرمودند بنویس آقا میرزا حسن طباطبائی و بهبهانیه مرا محرک شدند آنتریک از اینها است صدر الاسلام فرمودند هرچه بخواهید من از مال خودم بشما می دهم تا مبلغ هزار تومان اسکناس به بنده دادند که بنده بنویسم که محرک من این آقایان محترم بودند قبول نکردم بعد فرمودند پانزده نفرد از علماء در مجلس هم قسم هستند که اگر من وکیل نشوم قدم بمجلس نگذارند دیگر اینکه اصناف را دیده ام کمال جدیت را درباره من دارند خصوص حاج محمد تقی بنکدار که مشغول جمع آوری میباشند خدا شاهد است که حقیر کلمه در این عرایض خلاف نگفته ام ایشان از بنده که مایوس شدند برخواستند فرمدمدند من میروم لیکن من شنیدم که بصدر الاسلام گفتند نگذارید مدیر ومحتشم بروند من از برای شب مراجعت میکنم شاید از این دو نفر نوشته بگیرم بعد از رفتن ایشان بنده هرچه خواستم بروم نمی گذاردند کار بسختی بالا گرفت بنده ترسیده فورا بیرون آمدم ای وکلای محترم شما همه مسلمانید باین ورق قرانی که در جوف عریضه خود گذارده ام قسم است که این عرایضم کلمه خلاف نیست این قرآن فردای قیامت خصم من باشد اگر تهمتی بایشان بسته باشم در این عرایض وسلام .

و اگر چه از زبان بنده بنویسید باین کلام مجید قسم است که افتراء بسته اند و خلاف میگویند ( مدیر الذکر ) مخبر آخرین کاغذی که به شعبه رسیده که بعد از راپورت نوشتن شعبه بوده اینست که بعرض آقایان میرسد دیگر کاغذی نیست که بشعبه رسیده باشد بعضی نوشتجات در این دوسیه است که دو سه هزار ورق است و از نظر نظمیه رسیده خواندنش نتیجه ندارد اینست کاغذ اخیر .( کاغذ آقا سید ابوالقاسم )

حضور محترم هئیت مقدس دارالشورای ملی شیدالله ارکانه العالی ادامه الله بقائه – عرض میشود چون حزب اجتماعیون اعتدالیون تشکیل یافت در محله دروازه قزوین که رابط شعبات و رجوع خدمات با جناب آقای محتشم الذاکرین بوده و حقیر هم سر شعبه نمر ۲ بو.دم تشکیل شعبه در محله قلمستان شده بود و بنده اطلاع دارم در عشر آخر صفر در مسجد سید هاشم جناب آقای محتشم الذاکرین مجلس روضه منعقد نموده و جناب آقا که موسوم بحاج آقا شیرازی است با یک عده تشریف اوردند در مسجد و بعد از استماع روضه ما را خواست به بنده و جناب محتشم الذاکرین و موید حضرت و حاج آقای بزار گفت من از شما هم ممنونم جهت اینکه از جناب مصدق دفتر وصف وتوصیف شمارا شنیدم که شما مردمان با حرارت و کاری میباشید بیایئد در منزل من شما را دردستوالعمل و بعضی حرفهای محرمانه بگویم و ما رفتیم جلوی بخاری نشسته بودند بعد از تعارف بعضی از فرمایشات فرمودند تهدید امیز حقیقه مار بوحشت انداخت و گفت این کلمات را بجهت رضای خدا میگویم و خدا شاهد است که اگر پای جناب مستوفی الممالک و موتمن الملک و آقای مشیر الدوله و غیره در مجلس برسد بکلی معدوم خواهیم شد بجهت اینکه اینها پارتی روس وانگلیس هستند صندالی وزارت را طالبند و یک نفر اینها که ذکر کردم پای آنها در مجلس برسد ۳ ماه نمیکشد در مجلس بکلی بسته می شود تا میتوانند رای مردم را بزنید و رای بگیرید ودر آن کاندیدا که در دست دارید که من بشما دادم و نویدهای بسیار داد بما وپولی هم بجناب آقای محتشم الذاکرین داده شد وگفت انشاءالله بعدها به شما خدمت خواهم کرد پس یک چنین وکیل خائن را به وکالت نمیشناسیم و آنچه لازمه خیر خواهی دولت ملت و حفظ تنور دارالشورای ملی و وجدان ما حکم میکرد اظهار داشته ام که انشاء الله شما بوظیفه خودتان عمل خواهید فرمود – زیاده ایام افاضت و شوکت مستقر و برقرار پابنده باد دارالشورای شورای ملی امر کم الله العالی مطاع ابوالقاسم الحسینی

رئیس- الان دو فقره کاذ رسید یکی از آقای طباطبائی که نطق خودشان رانسبت باین کاغذی که قرائت شد نوشته اند که قرائت می شود یک کاغذ دیگری آقای شریعتمدار داده اند ولی چون توسط خود ایشان است گمان میکنم در موقع باید خودشان بخوانند و ( کاغذ آقای طباطبائی بمضمون ذیل قرائت شد ) در مقابل نسبتی که بدست آویز مشروحه آقا سید جواد مداح به بنده داده شد باوجود این که این نسبت از طرف خود مشارالیه بر حسب مشروحه دیگری تکذیب شده و آقا سید جواد اعتراف کرده که تمام مندرجات مشروحه سابقه بی اصل و اساس و مبنی بر اجبار بوده است باز محض مزید توضیح در مقام عرض بچند سطر برآمده و برای آنکه از حد نزاکت خارج نشده اظهارات خود را محدود و مقام مجلس را محافظه کرده باین مختصر اکتفا و از بیانات شفاهی که ممکن است از حد اختیارا ختصار خارج شود صرف نظر کنم – در ضمن مشروحه آقا سید جواد که آقای حاج آقا بضمیه شرحی که خودشان نوشته اند بشعبه ۴ تقدیم داشته اند و خود اجتعمای را که بنده هم از اعضا آن اجتماع بوده ام ادعا کرده و میگوید که اجتماع مذکور بر چند صحت انتخاب آقای حاج آقا بترتیب وسایل میداه اند و علاوه بر اینکه از عبارت مشرو.حه واضحا معلوم است که کلمه به کلمه باملاء شخص دیگری نوشته شده و آقا سید جواد این خط نمی تواند صاحب چنین املائی باشد خود حاج آقا هم صحت مندرجات آنرا در شعبه دفاع و تائید کرده اند و اگر چه با این مقدمات و با وجود تکذیب آقا سید جواد احتیاجی بتکذیب از طرف بنده – معهذا بنابر وظیفه شخصی این بنده صحت این مدعی را تکذیب کرده و محض مزید توضیح دوققره شرح ذیل را علاوه میکنیم – اولا اشخاصی که در ضمن این مشروحه نامبرده شده اند بهیچوجه با بنده سابقه و رابطه و مراوده نداشته و هیچگونه علاقه و اتصالی ندارند و هیچ مجلسی با آنها حاضر نشده و هیچگونه تعلیماتی بر ضد وموافقت انتخاب آقیا حاج آقا یا شخص دیگری بانها نداده ام حتی با شخص آقا سید جواد هم سابقه یا لاحقه نداشته وندارم – ثانیا حضرتمستطاب آقای آقا میرزا ابوالقاسم اخوی بنده که بنا بر مندرجات مشروحه آقا سید جواد این اجتماع در خلانه ایشان بوده بهیچ وجه در مسائل راجعه بانتخابات یا منتخبین با بنده مناسبات و روابط نداشته و چنانچه اغلب مردم میدانند حضرت ایشان در موقع انتخابات از موافقین صمیمی آقای حاج اقا بوده وبرای پیشرفت کار انتخاب ایشان بذل مساعی و اهتمامات می فرموده اند و حتی بمناسبت اینکه آقای حاج آقا نسبت به بنده لطفی اظهار نمی فرمودند ایشان هم از بنده ناراضی بودند بنابراین مقدمات که مشهود نظر اغلب آقایان نمایندگان و عامه مطلیعن مردم است کذب و بی اساس این ادعا واضح و مبرهن خواهد بود – راجع بشخص آقای حاج آقا هم که مسبب و موسس این تهمت هستند بهیچوجه عرض نکرده و هر چند ایشان برای اصلاح از خود باعث ترتیب نسبت های بیربط و عاری از تناسب اخلاقی ببنده بشوند بنده مقالبه و معارضه بمثل نکرده و کشف حقایق را باطلاع آقایان نمایندگان وعامه مردم که از تارخ زندگانی و سابقه اخلاقی و رفتار بنده و ایشان هر دو. مستحضرند و امیگذارم – محمد صادق طباطبائی

کاغذ میرزا ابوالحسن خان توسط شریعتمدار بمضمون ذیل قرائت شد :

توسط حضرت حجت ا لاسلام آقای حاج آقا امام جمعه و آقای موتمن الملک و آقایان مدرس حاج سید اسدالله قزوینی شریعتمدار مشیر الدوله حاج شیخ حسین یزدی حاج سید نصرالله مقام مقدس مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه – این مسئله مسلم است اظهارات بنده محققا مخالف میل بعضی از آقایان وکلاء و غیر ه است و واضح است برای این اظهارات در ضدیت و انعدام من نهایت کوشش را خواهند نمود با اینحال در این موقع باریک شرفی بنظر حق شناسی انعدام خود را نام نیک تاریخی و شرف ابدی فامیلی می دانم و از اظهارات خود هیچ غرضی جز ادای وظیفه انسانیت ندارم با سابقه کدورت و ضدیت بنده با آقای حاج اقا و با خصومت و ضدیت ایشان نسبت به بنده که شرح ان مطول و غالب از آقایان محرکین مقتضی است که اعمال اغراض شخصیه را دراین موقع وسیله تحصیل مقاصد فاسده جمعی از مفسدین قرار ندهیم از نقطه نظر شرف دوستی چون آقای حاج آقا متدین است و وطن فروش نیست و خدمات نمایان بوطن مانمودهد واز اغلب نمایندگان زیادتر قابل استفاده عمومی ومملکتی هستند لذا از نقطه نظر نوعی اغراض شخصی را کنار گذارده با استیصال فوق العاده کنونی از مبلغ قابل چشم پوشیده وچون دیگران ببیشرفی تن در نداده و مطابق دستورالعمل محرکین قلما و قدما اقدامی نکرده و بواسطه رضای یکدسته از مغرضین سخط خالق را برخود روا نداشته بمدلول آیه شریفه ابن احسنتم احسنتم لا نفسکم حقیقت واقعه را عرض می کنم

متجاوز از دو سال شب و روز بنظر موفقیت مشغول پاره خدمات حزبی بودم بعلاوه بریاست اداره دفتر فرقه انتخابات شدم چند نفر از آقایان حزبی بواسطه توقعاتیکه اقدام و انجام آن مخالف رویه حثیت حاج آقا بود با حاج آقا باطنا ضدیت پیدا کردند و برای سلب توجه ملی و حزبی از آقای حاج آقا کمیسیونها تشکیل و شاید از بنده هم پاره تقاضا ها برای نیل به مقصود مینمودند موقعیکه از طرف دولت اعلان انتخاب شد و بالاخره بمناسبت عدم صلاحیت بعهده تاخیر افتاد درآن موقع عموم افراد حزب با استنشافی … داعیه ئکالت داشتند و بتصورات موهوم اکثریت را متوجه به خود میدانستند و عموما از قرار معلوم متوقع بودند که اسامی آنها از طرف حاج آقا جزء کاندیدای حزبی بشود و شاید هم منتظر که آقای حاج آقا اوقاف خود بمعرفی آنان بعلت برای وکالت صرف کند عدم مساعدت حاج آقا راجع بمعرفی آقایان برای وکالت از نقطه نظر عدم قابلیت یا مطالب خارجی تولید خصومت بزرگتری کرد تا این که بطبیعت مذاکرات انتخاب از میان رفت بنده هم بجهات متعدده که باز شرح آن مطول و خارج از موضوع است کناره گرفتم مجددا از طرف هئیت دولت اعلان انتخاب شد همان اشخاص که داعیه وکالت داشتند آتش حرارتشان مشتعل و بنده را نیز آنی آسوده نمیگذارند و قسمها با حضور قرآن مجید راجع به مساعدت آیته که اگر اشغال نماید کرسیها را یاد مینمودند و شاید این اظهار را هم مینمودند که در پرداخت مخارج راجع بدو فقره ( یکی تهیه رای ) ( یکی سلب توجه عموم از حاجی آقا بطور نقد حاضریم بالاخره بطوری که رفقای حزبی برای بنده حکایت مینمودند عاقبت بواسطه توقعات بی رویه آقایان بر ای اشغال کرسی وکالت کار بجائی کشید که تاختم انتخابات آقای حاج آقا شخصا کنار ه گیری کرده و در کنفرانسهای علنی فرقه اعلان کاندید رسمی نداشتن فرقه را نموده و انتخاباترا بوجدان پاک و عقاید افراد حزب واگذار نمودند ودر موقعی که انتخابات خاتمه یافت و اعلان اسامی نمایندگان محترم شد چون موافق میل آقایان نبود و خود را محروم دیدند از اشغال کرسیها باینظر از خصومت دیرینه آقایان با حاج آقا تولید یک مولودی شد که آن مولود بتدریج بدست خارجی و داخلی نمو نموده تا رشته را باینجا کشانده اند که بر همه مکشوف است علاوه بر این درجه هم اکتفا ننموده باز هم بوسائل مختلفه این وآن محرک شده و میشوند چنانچه شب جمعه برای تحقیق مطلبی منزل یک نفر از آقایان محترم طباطبائی ها رفتم پس از مذاکرات زیاد که اسکناس بیست و پنج تومانی مقابل روی من گذارده و فرمودند تاسیصد تومان باقساط به شما داده میشود بشرط یاد نمودن قسم برای اطمینان و مساعدت در انجام مقصود و تهیه مدارک اسنادی برای تنظیم مقصود و سوال نمودم آیا از این اقدامات موفق بمقصود که رد وکالت حاج آقا است خواهید شد یا نه جواب دادند بلی بطور قطع چنان داخل در انجام مقصود شده ایم که موفقیت قطعی است و غر ض از مزاحمت شما تتمیم مقدمات مقصود است چون برداشتن وجه موقوف بیا نمودن قسم و پاره شرایط دیگر بود لذا صرف نظر نموده به بهانه ی تهیه ی اسناد ومدراکی برای انجام مطلب ازمجلس بیرون آمدم مجددا کاغذی همان شخص محترم مرقوم داشتم که برای تتمیم مذاکرات سابقه درموقع معیین حضوربهم می رسانم که عین کاغذ راحضور مبارک ریاست مجلس تقدیم نمودم مطلب دوم یکی ازآقایان زاکرین نیز درکوچه وبازار درحین ملاقات تقاضای مساعدت وهمراهی بر علیه حاج آقا می نمودند مطلب سومی آقای مدیر الذاکرین درچندین روز قبل درتخت زمرد ملاقات ومذاکراتی شد شب را بمنزل بنده تشریف آورده وپس ازصرف تریاک و…دیگر مذاکراتی مبنی بر جلب بنده که بطوری که دستور ازدیگران داشته نمود نتیجه اقدام خود سؤال کردم قسمهای مغلطه یاد نمودند که آنچه دراین موضوع وجه داده می شود ازاین به بعد بابنده تصنیف نمایند حتی مذاکره تابه اینجا کشید که وجوهات اخذ شده هم باید به من سهم بدهید بدوا قبول نمی کردند عاقبت حاضر شدند که مرا راضی نمایند بعلاوه اطمینان مساعدتهای فوق التصور ازطرف یک نفر ازکرسی نشینان مجلس و آقای میرزا محسن به بنده دادند بنده برای اینکه سند کتبی ازایشان بدست بیاورم دامنه مذاکره راطویل نموده ودرآن شب موفق به مقصود نشدم وبنای ملاقات وتتمیم مذاکره به جلسه دیگر افتاد فردای آن شبس حسب الدعوت آقای مدیر الذاکرین به منزل ایشان رفتم پس ازمذاکرات زیاد به بنده اظهار نمودم که به این وجه ناقابل وقلهای لفظی جناب عالی ازطرف آقایان طباطبائی وآقای آقا میرزا محسن وغیره به چنین امر خطرناکی بی وجدانانه داخل نخواهم شد بالا خره حاضر شدند بایاد کردن قسم قران ومجید وسپردن سند کتبی از طرف آقایان بااجرای مشروط شب بنده رااغنا واطمینان دهند درضمن که بنا بود قران ازاتق دیگر بیاورند مشغول قسم ونوشتن سند بشوم یک مرتبه یکی ازآقایان وکلاء عدلیه باشخص دیگری وارد اتاق شدند ومذاکرات ناتمام وبنده موفق به بدست آوردن سند ازایشان نشدم ازقرار معلوم مجددا هم به بنده منزل آمده بودند وبنده نبوده ام … اگر چه ردوقبول آقای حاجی آقا باآن احساساتی که درافکار عامه به واسطه مذاکرات این چند روزه دسته بندی ها تولید شده به حال شخص من ابدا فرقی ندارد ولی بایک ضمیر ساده ووجدانی پاک ناچار ازذکر بعضی معلومات ومشهودات اخیر بودم تا درپیشگاه الهی مسئول نبوده وادای وظیفه انسانیت وحق پرستی خود رادرمقابل جلوگیری ازدسته بندی هایی که امروز به اوضاع سیاست دین جز خیانت به مملکت چیزی نیست نموده باشم شمه ازاین مطلب راحضورا درموقع جریان دسیسه به حضرت اشرف آقای موتمن الملک رئیس مجلس عرض نموده ام وازحضرت ایشان مستدعیم که این عریضه رادرمجلس علنی امر وقرائت فرمایند تا به غرضتان ازدسائس مغرضین مطلع شوم (ابوالحسن )

رئیس – راجع به این مطلب عرض میکنم که درچند روز قبل درهیئت رئیسه بودم گفتند جوانی هست اسم او میرزا ابوالحسن خان می خواهد شما راملاقات کند گفتم بیاید بعدازاینکه آمد اظهاراتی که کرد مجملا این بود که مرا منزل شخصی خواسته ( اینجه درکاغذ خودش نوشته است طباطبائی ها ) ومطلب او مهم بود همچیه را می رساند که آقا یمیرزا محمد صادق طباطبائی هم بوده اند ازاو پرسیدم آقا ی طباطبائی تشریف داشتند گفت خیر گفتم مقصودت ازرفتن به آنجا چه بود وبه شما چه تکلیف کردند گفت به من تکلیف کردند که یه شما وجهی می دهم که بگویید حاجی آقا پولی به توسط من گرفته برای انتخابات بنده ازاو پرسیدم شما چه جواب دادید آن شخص جواب داد که من به انها گفتم نمی دانم که غالب خواهد بود وکی مغلوب ازاین جهت نمی توانم این کار بکنم بنده گفتم خوب است این مذاکرات تورا که بامن کردی بروید درشعبه بکنید ولی چون دربدو صحبت خیلی اسرار داشتند که این مسئله مکتوم بماند بنده گفتم چون این مسئله مذاکره شده ممکن نیست مکتوم بماند خوب است شما بروید درشعبه هرچه می دانید اظهار کنید ولی ضمنا اسرار می کردندد که من با حاج آقا بد هستم زیرا که سابقا می خواستم مرا به ریاست کابینه فلان ایالت بفرستند ایشان مانع شدند وبا وجود اینکهباایشان بد هستم چون ایشان را آدم متدینی می داند این بود که آمدم به شما اظهار نمودم یک روز گذشت گویا روز پنج شنبه بود درموضوع وموقع تنفس کاغذی ازایشان رسید درلف آن کاغذ دیگری بود وهمچه وانمود کرده بود که می خواسته است به شعبه برود ومن مانع شدم آن کاغذ رسید به بنده فورا به او کاغذی نوشتم ودادم بردند که روز سه شنبه سه ساعت به غروب مانده بیایید درشعبه وهر قسم واظهارات دارید به شعبه بنمائید پس ازاینکه کاغذ رادادم بردند به منزل ایشان ایشان دیگر دیده نشدند چون درکاغذ خودشان اشاره به اظهارات بنده کردند این بود مجبور شدم تمام صحبتهائیکه در میان این شخص و بنده شده است بعرض آقایان برسانم .

حاج شیخ اسدالله - قبلا از آقایان مخبرین جراید خواهش میکنم …

رئیس- طرف شما آقایان وکلاء هستند بمخبرین جراید چکار دارید .

حاج شیخ اسدالله – چون نسبت به بنده در روزنامه چیزی نوشته بودند میخواستم آنها را بیک مطلبی یاد آور شوم بهر حال یکی از اشخاص که در جلسه قبل تقاضا کرد که این راپورتها با این شرح در مجلس قرائت شود بنده بودم ولی خیلی متاسفم و افسوس میخورم که چرا این تقاضا را کردم زیرا تصور میکردم مراد شکایت یم شکایاتی است ساده و جوابهای که باین شکایات داده شده یک جوابهای ساده ای است و این شرحی که امروز خوانده شد حس میکنم یک مبارزه در میان این کاغذها وآن اشخاص که داخل در این کار بوده هست از این جهت از آن تقاضای خود خیلی پشیمانم و افسوس میخورم که آن تقاضا را کردم بنده در این راپورت شعبه دو نظر دارم یکی راجع بشکایاتی است که بشعبه رسیده اما انچه راجع به شعبه است آن روز همئ عرض کردم که یک شعبه دوازده نفری که برای رسیدگی به اعتبار نامه وکلاء تشکیل می شود وظیفه این شعبه چیست که امروز به این محظورات نیفتیم وظیفه این شعبه این است که باعتبارنامه های نمایندگان رسیدگی نموده و شکایات وارده را هم تحت نظر بیاورد و بالاخره یک رای اتخاذ کنند اگر چه اساسا این مطلب را تصدیق دارم یک نفر نماینده می تواند بعد از آنکه در یک مطلب رسیدگی و دقت کرد در یک موضوعی بعد از اینکه آن مطلب بر او کشف نشد امتناع نماید اما یک شعبه دوازده نفری گمان نمی کنم این حق را داشته باشد وظیفه آن شعبه این است ولو یک نفر آنها هم باشد اظهار عقیده کند زیرا اگر بخواهیم این حق را از برای تمام وکلاء ثابت بدانیم ببینیم نتیجه چه می شود این از قضایای فرضیه است اگر این مطلب را در نظر دقت بگیریم می بینیم ممکن است یک مجلس از جلساتی که داریم در باب یک مطلبی کلیتا امتناع کند .

آیا حق دارند امتناع کنند خیر حق ندارند امتناع فقط دریک مورد است و راجع بیک نفر است و راجع بیک نفر است نه یک مجلس یا یک شعبه ۱۲ نفری بعقیده بنده دریک مطلبی نمی تواند امتناع کند و هیچ اظهار عقیده نکنند اگر شعبه اظهار عقیده کرده بود ماباین محظورات نمیافتادیم بهر حال شعبه اظهار عقیده نکرد و راپورتها قرائت شد ماده شکایات که چند است و برای اینکه در این شکایات که صورتش را شاهزاده سلیمان میرزا خوانده اند مطلب بهتر حل شده باشد یکی از مواد شکایات این است که مینویسند یکی دسیسه یکی تطمیع غیر از این دو فقره دیگر چیزی نیست اگر نظر آقایان باشد راجع بسایر انتخابات یعنی نسبت بانتخاب اغلب از منتخبین این شکایات بود اما لفظ دسیسه یک لفظی است مبهم و معلوم نیست چیست اگر مراد ترغیب باشد تشویق باشد مثل اینکه تمام احزاب سیاسی در تمام دنیا اجتماعات میکنند و مردم را تشویق و ترغیب مینمایند چنانچه در طهران هم در موقع انتخابات معمول بود اگر مراد از دسیسه این باشد مانع از صحت جریان انتخابات نیست زیرا اگر یک نفر بخواهد کسی را که بعقیده خودش خوب است برای جمعی معرفی کند چه بکند غیر از این راهی دارد که جمعی رابمنزل خودش دعوت کند ودرآن مجلس از آنها خواهش کنند که فلان آدم را انتخاب کنید مثل اینکه در تمام معمول است و همه احزاب هم کردند اگر مقصود از دسیسه این است بنده عرض می کنم خیلی خوب است و موجب صحت انتخاب است اگر غیر از این است بنده دیگر از این لفظ چیزی نمی فهم اما راجع به تطمیع اینجا شرحی نوشته اند که او را هم باید بکسانی که شکایت کرده اند شرح بدهند در خصوص تطمیع شررحی نوشته اند که ازمذاکرات و سوالاتی که از مدیر الذاکرین با مشیرالواعظین یا محتشم الذاکرین و غیر شده آنچه که بنده از مذاکرات این اشخاص فهمیده ام این است ادعا کرده اند که یک پولی حاج اقا یا اشخاص دیگر درموقع انتخابات بما دادند مثل اینکه تصریح میکنند که خرج مهمانی کردیم و جمعی را دعوت کردیم و پول بمصارف احتایاجات رسید بنده عرض میکنم این خیلی خوب است و بهتر پولی که درمملکت مشروطه خرج میشود همین پول است اگر چه این هم ادعا است معلوم نیست واقعیت داشته باشد یا نداشته باشد اما مدعی همچو میگوید که فلان مبلغ را بفلان سید برای خرج انخابات داده اند برای خاطر آنکه مردمرا حاضر کنید معلوم است در موقع اجتماعات در هر موقع و هر اجتماعی که در هر محل بشود البته خرج دارد قلیان میخواهد چای میخواهد بهر حال مدعی میگوید یک پولی بمن دادند و من خرج مهمانی کردم یا یک پولی به فلان سید دادند برای پیشرفت کاندیدا خرج کرد اگر این است بنده عرض میکنم اینگونه مخارج همه جا معمول است بعضی از آقایان در موقع انتخابات طهران درطهران بودند و مسبوق هستند که اجتماعات خیلی بود و منحصر بکلوپ خانه- آقا میرزا هاشم نبود بلکه اجتماعات از احزاب مختلفه و غیر احزاب همه جا بودند اگر بنا باشد این اجتماعات را مضر بدانیم و بگوئیم اینها از برای انتخابات مضر است باید تمام انتخابات تهران را باطل بدانیم معلوم است در این طرز اجتماعات کاندیدا معین میکند و پول هم خرج میکند و بایدهم خرج بکند این آقایان هیچ نگفته اند این پولها غیر از این شکل مصرف شده باشد ودر ضمن استنطاقشان هیچ چیزی کشف شده که فلان پول را بفلان آدم دادیم که تو یک رای بده یا اینکه هزار تومان خرج کرده ایم از برای خریدن یک عده آراء و آقانیکه در طهران بودند و نظارت به جریان انتخابات داشته بلکه بعضی هم در این انجمن نظار بودن این اجتماعات را میدیدند میدانند تمام احزاب هم پول خرج کردند اگر هم هر آینه ممکن بود کسی بواسطه تطمیع انتخاب شود حاج آقا نبود بلکه خیلی ها بودند و خیلی پولها هم خرج کردند که انتخاب شوند نشدند بنده عرض میکنم این انتخابی که در تهران شده من اوله الی آخر صحیح و از روی یک ترتیب صحیح و قانونی جریان داشته و خانه پیدا کرده و این نستهایئکه به حاج آقا میدهند در دادن پول به بنده بهتر پولی را که برای مصارف خیریه داده میشود همین پول را میدانم و عقیده ام این است که هیچ مانعی ندارد یعنی ضری به قسمت انتخابات کسی نمی زند این عقیده شخصی بنده است دیگر موکول بنظر مجلس است

شاهزاده سلیمان میرزا – فرمایشات حاج شیخ اسدالله بدوقسمت منقسم میشود یکی راجع باصل انتخابات یک راجع برای شعبه آنچه راجع بانتخابات است بنده داخل در آن نمی شوم زیرا شعبه داخل در رای نشده است که بنده مدافعه کنم فقط اظهاراتی که فرمودند راجع بشعبه بوده و اشکالاتی که به شعبه وارد آوردند محض رفع اشکالات ایشان عرض میکنم اولا در راپورت شعبه اظهار تاسف فرمودند وباید در نظر داشته باشند که درجلسه قبل خیلی اظهارات فرمودند و بنده بایشان عرض کردم که جز اظهار تاسف از برای ایشان چیزی دیگری نخواهد بود در صورتی که خود آقا وچند نفر از آقایان این تقاضا را کرده بودند در صورتیکه بنده بنام شعبه بعرض آقایان رساندم که در انجا حاضر است میایند بخوانند حقیقت جای تاسف شعبه پیش بینی کرده بود و نپذیرفتند راجع باینکه فرمودند یکنفر میتواند امتناع کند و چند نفر نمی توانند و دلیلی که برای این فرمایش عجیب خودشان اقامه فرمودند این بود که چطور می شود ده نفر یا بیست نفر در مجلس امتناع کنند خیلی عجیب است دردوره قبل خودشان در مجلس بودند و میدیدند چه بسا رایها داده میشد و بهمین جهت که ممتنعین زیادتر بودند آن مسئله بلاتکلیف میماند پس هر کاری را که یکنفر میتواند بکند ده نفر هم می توانند بکنند و یمک شعبه ۱۲ نفری هم از وکلاء انتخاب می شود همان حق را دارد این دوسیه که از برای آقایان خوانده شد بملاحظه اینکه تقریبا دو سه هزار ورق در جوف آن است اگر بخواهیم اینها را بخوانیم بیشتر باعث تاسف آقایان خواهد شد و هم وقت مجلس را خواهد گرفت و هم اسباب اشکال خواهد شد و بملاحظه همین کاغذها که دیدند شعبه نتوانست یک نظریات ثابتی اتخاذ کند و شاید چندنفری هم در شعبه بودند که عقیده ثابتی داشتند خوب بود یا بد راجع بخودشان است پس بنابر این گمان میکنم شعبه ۴ بهیچوجه قصوری از مقررات خود نکرده و خواهش می کنم که بعد از این در موضو.ع انتخابات صحبت بکنند ودر موضوع شعبه صحبت نمایند زیرا که شعبه اظهار رای نکرده .

آقای مدرس – راجع باین نوشتجاتی که خوانده شد عرضی ندارم زیرا که برتمام وکلاء و حاضرین و تماشاچیان معلوم است جرح و تعدیلی نسبت باین ندارم لیکن عرض میکنم که خیلی مجلس مقدس باید ملاحضه بکند که این زحماتی که کشیده شده برای انعقاد یک همچو مجلس این زحمات را بهدر نداده باشند از اول تشکیل و افتتاح مجلس احساسات همچو مینمایاند که روز بروز ما بدست خودمان قوای خودمان را میکاهیم و بنده یکنفر که شخص خودم را حامی مشروطه میدانم عرض میکنم که زیاده بر این قوای خودمان را نکاهیم اگر این مسئله محل نظر است یا از روی غرض یا از روی عرض ختم بکنیم یک نفره وکیل را رد کردن با قبول کردن اهمیتی ندارد ولی خیلی ضرر اساسی دارد

آقای میرزا محمد صادق طباطبائی – بنده میخواستم عرض کنم که با آقا میرزا ابوالحسن خان بهیچ وجه سابقه نداشته فقط بنده برادرش را می شناختم و با بنده مراوده داشت آنهم سه چهار سال قبل و بنده چنانچه آقای رئیس فرمودند از آنچه نوشته بهیچوجه اطلاعی ندارم و اینکه در ضمن کاغذ اسم از کلوپ و فرقه برده ومعلوم است که مقصود بنده ورفقای بنده نبوده منوط بخود آقای حاج آقا و آن دسته است .

و این آقا میرزا ابوالحسن خان که اظهار عدم ارتباط با آقای حاج آقا کرده بودند ایشان تا چند روز قبل ازاین که یک کلوپی داشتند دفتردار ان دسته بودند و رابطه کامل داشته ودارند و با بنده هیچ رابطه ندارند جر اینکه درکوچه گاهی ایشان را دیدم سلام وعلیک می کردند .

رئیس- در صحبتی که با بنده داشت همین طور بود که عرض کردم – آقای محمد هاشم میرزا با راپورت مخالفید

محمد هاشمئ میرزا – اول بفرمائید که مخالف و موافق چه چیزی است تا بنده رای بدهم شعبه رای نداده تا بنده اظهار رای کنم بنده نسبت به رای نمیدانم مخالف وموافق چه چیزی است بفرمائید تا عرض کنم

رئیس – با اعتبار نامه ؟

محمد هاشم میرزا – با اعتبار نامه مخالفم اولا خیلی میل داشتم بفهم که این بی رائی شعبه از چعه راه بوده چون ممکن است که امتناع نماید یا از این جهت باشد که کاغذ جات و نوشتجات مختلفه در شعبه آمده که نتوانسته است رائی اتخاذ کند با عده مخالفین و موافقین مساوی بوده است یا اینکه تصور کرده اند که بهتر این است که این مطلبی در مجلس بیاید و مطرح ومذاکره بشود چون مطلب بنده فرق خواهد کرد در این سه موضوع اما در اینموضوع که اقای مدرس فرمودند که ما بدست خودمان قوای خودمان را می کاهیم بنده عرض می کنم در موضوع تهدید و تطمیع که اساس قانون انتخابات است باید کمال دقت رانمود و گمان ندارم که بشود از آن صرف نظر کرد و الا دیده شد که در این مجلس یا مجلس سابق بعضی از مواد نظامنامه مراعات نشده و ازقبیل اینکه دو روز یا سه روز کمتر یا دیرتر تعرفه دارند اینها ضرری به آزادی انتخاب شاید در نظر مفتی نداشته باشد اما با مسئله تهدید و تطمیع گمان نمیکنم که موفق شویم بانتخاب صحیح و آزادی وآن نتیجه که باید از برای موکلینی حاصل شود باید تجسس نمود که این مطلب صحیح یا غلط و اگر العیابالله انتخاب به تهدید یا تطمیع بشود و ما این قسم وکلا داشته باشیم بنده تصور نیکنم که موکلین ما از این مطلب راضی باشند باید تعقیب کرد تا حقیقت امر معلوم شود

رئیس – آقای حاج شیخ محمد حسن با اعتبار نامه آقای حاج آقا مخالفید ؟

حاج شیخ محمد حسن – آقای حاج شیخ اسدالله فرمودند آنچه در استشهاد ذکر شده دارای این معنی است که ممکن است ترغیب و تحریض باشد و ممکن است تهدید و تطمیع باشد و یک خرجی را میکنند برای یک مهمانی و غیره گاه میشود برای تحریض و تشویق باشد و گاه میشود برای تطمیع باشد اگر اینطور است و بعضی چیزها داریم که ذوجیتین است بعضی فقراتهم هست که دلالت برتطمیع می کند ومینمایند که در این انتخاب دسیسه شده است آن موئید این میشود که تطمیع را دربر داشته ولی این حقیر داخل در حزب نبوده واگر بگوئید نفهمیده جای دیگر دارد که جهت تطمیع را ذکر میکند و میگوید پس از اشخاص اظهار کرده که در عبا س آباد در فلان مجمع وعده شغل و کار بمن دادند مقصود عضم این است که از این فقرات بالصراحه معلوم و واضح و مشخص است که این انتخاب از روی تطمیع بوده است و آقای آقا سید حسن مدرس که فرمودند مذاکره در اینخصوص باعث کاهیدن قوای مجلس است بنده عکس این را بنظر گرفته ام جای تمجید و تقدیس دارد همچو مجلس که اسباب امیدواری و آسایش مملکت است همینطور محک اعضای خودش است و فی الحقیقه اعضای خودش را بمحک میاورد .

حاج شیخ اسدالله – بله اگر شکایات راجعه بانتخاب ورسیدگی بشکایات از یک نظر سادگی باشد همینطور است در واقع نظر مجلس بصحت انتخابات و جرح و تعدیل کردن آن بهتر عملی است که در ابتدا افتتاحش باید نمایش دهد ولی بنده متاسفم که میبینم در بعضی انتخابات چندین صد شکایت میرسد و دوسیه شکایاتش شاید دویست ورقه شکایت داشته باشد تماش راجع بتهدید و تطمیع با دلائل در آن قطع نظر میکنم و میگوئیم این مطالب از کجا معلوم است و ما از کجا بفهمیم آن وقت در یک موضوع یکنفر می آید و اظهار مطلبی میکند یکماه شعبه معطل میشود و مجلس ملی را معطل می کند بلیاگر از ابتدا مجلس راجع به انتخابات همین نظر را ملحوظ میداشتند هیچ ایرادی نبود راجع بانتخاب حاج آقا بعد از آنکه چهار صد نفر یا پانصد نفر در طهران دو ماه میخواهند و یکنفر نمیگوید که تظلم و عرض شما چه چیزی است دیگر مجلس شورای ملی نباید یک جلسه اش را صرف این کار بکند و شعبه یکماه خودش را معطل کند و آخر اتخاذ رای نکند بنده همان مطلبی را که عرض کردم باز عرض میکنم که از نقطه نظر بیطرفی بنده که امروز در اینجا ایستاده ام داخل هیچ حزبی نیستم و با یک نیت صاف و وجدان پاک عرض میکنم ماده شکایات یکی است میگویند تطمیع بوده بلی این اشخاص در استنطاق خودشان میگویند پول بما داده شده که مهمانی بکنیم و مردم را جمع کنیم که در حق فلان آدم رای بدهند آیا این ترتیب مطابق قانون مشروطیت غلط است خود شاکی که نمیدانم مدیر الذاکرین یا محتشم الذاکرین خودشان که در شعبه استنطاق میشوند اینطور میگویند که پولی بما داده شده است برای خرج اجتماعات عرض میکنم خرج کردن پول برای انتخابات طهران منحصر بخانه آقا میرزا هاشم نبود خیلی ها خرج کردند اگر میخواهید گوش خودشانرا بگیرند و چشم خودشانرا به بندند بگوید نمی بینیم و نمیشنویم بی انصافی کرده اند ؛ همه خرج کرده اند بنابراین تفصیل این خرج باید بشود و اگر هر آینه این خرج نشود و این اجتماعات در موقع انتخابات تشکیل نیابد مردم نظریات همدیگر را نمی فهمند با یکدیگر باید مشاوره بکنند فرق سیاسی در تمام دنیا خرج ها میکنند صد تومان ؛ دویست تومان ؛ هزار تومان خرجی نیست در موقع انتخابات برای پیش بردن کاندیدای خودشان این اشخاص میگویند مردم را دعوت کردیم تشویق کردیم دیگر نمی گویند ده تومان دادیم یک رای خریدیم ینده باز همان عقیده سابق خودم را عرض میکنم که این انتخاب را که از نقطه نظر بی طرفی صحیح می دانم و بلکه از خیلی انتخابات ولایات بهتر میدانم .

سلیمان میرزا – از قرار یکه یک کاغذ از آقای مشیر الواعظین رسید گمان کرده اید بنده ایشان را جزء شکایت کنندگان عرض کردم در حالتی که گمان نمیکنم بنده ایشان را جزء شکایت کنندگان اسم برده باشد فقط عرض کردم که مدیر الذاکرین را که خواستم اظهار نمودند کاغذی نزد مشیر الواعظین است و ما هم ایشان را خواستیم وبعضی سوالات کردیم همان بود که بعر ض مجلس رسید .

ناصر الاسلام – همینطور یکی از نمایندگان اظهار تاسف از خواندن دوسیه انتخاب طهران کرد بنده هم قبلا اظهار تاسف میکنم زیرا که همان شبی که اعتبارنامه حاج آقا در مجلس طرح مذاکره بود بنده هیچ تصور نمیکردم آقایای که عضو شعبه هستند خواندن اوراق را تقاضا کنند متاسفانه از همان اشخاصیکه در آن شعبه عضویت داشته و یک اتصال خصوصی داشته تقاضا کردند از خواندن این راپورت اگر سوء اثری متوجه می شود بواسطه همان تقاضا کنندگان است و باید بدانند ما ها هیچ نظر نداشتم که بعضی اسامی ونوشتجات خوانده شود و اگر بعضی از آقایان یک قدری از نزاکت خارج شوند آنوقت میرویم تقاضا کنیم که دوسیه نظمیه خوانده شود و از این مسئله خارج نشویم و داخل شویم در جریان انتخابات آقای حاج شیخ اسدالله با یک تقریر با نزاکت و آبرومندانه راجع بانتخابات طهران بعضی اظهارات نمودند اما یک نظر دیگر ما را می کشاند ببعضی اطلاعات و واقعات و همینطور که اظهار کردند بعضی در تهران بودند بلی ماها کسانی بودیم که در تهران بودیم و اقدمات اشخاص را بانواع متعدد دیدیم و از جریان انتخابات طهران بخوبی مسبوق هستیم و از تشکیلات فرقه که باشکال مخصوص باسم حفظ فقرا و چه بخوبی آگاهیم و تشکیل دهندگان را میشناختیم اینکه میگویند پاره مطالبی از نقطه نظر جزئی اظهار میشود بنده هم همین را عرض میکنم که اگر این دو سیه خوانده نمی شد مدیر الذاکرین و مشیرالواعظین صورت خارجی پیدا نمی کرد و بعقیده من حالا هم که خوانده شده بقدر ذره بر معلومات شخصی من افزوده و کسر نشده بنده بخوبی از انتخاب مطعلم و نمایندگی که از ولایات آمده اند گمان می کنم یک قسمتی از معلوماتشان اطلاعاتی است که بعد از ورود به مرکز پیدا ه کرده اند یعنی شرایط قانونی را دارا بودن چون نیم خواهند از نزاکت خارج شوند و باز هم نخواهم شد تا موقعی که ببینم بعضی از آقایان این شرایط را فاقدند ما درتهران بعضی چیزها دیده و فهمیده ایم و یکی دو ماده نبوده است ولی متاسفانه می گویند هیچ کس این مرحله را تا حال نپیموده بوده که یک کسی اینمقدار وجه تهیه کند و مردم را اغفال نموده پول را بگیرد و موقعیت بالاخره منحصر بخودش کند و دیگران را محروم بکند اگر مردم فرقه تشکیل بدهند و کار فرقه می کنند موقعیت افراد خودشان را هم در نظر بگیرند و بر ای اینهاکار بکنند و اینکه راجع بعناصر مشروطه خواه فرمودند که این عقاید را به یک نظر خصوصی بیان فرمودند اگر این نظر را می خواستیم تعقیب بکنیم امروز نمایندگان ولایات که اکثریت مجلشس را تشکیل می دهند باید بدانند که آنها یک نظر یا عمقی راجع بانتخابات طهران اتحاد کرده ودانسته اند که اقای موتمن الملک یا آقای مشیر الدوله و چه نحوه منتخب شده اند وفلان آقا به چه طریق امروز نظر بنده که این عقیده را دارم راجع به راپورتی که اقای سلیمان میرزا از شعبه خواندند نمی خواهم اظهار کنم و مدرک رد و قبول قرار دهم زیرا اگر هم خوانده نمی شد عقیده بند تغییر نمی کرد اما راجع به اینکه گفته شد رد وقبول باید از فلان نقطه نظر باشد .خود آقای حاج شیخ اسدالله را که در مجلس سابق دیدم متذکر می کنم که دو نفر وکیل که دارای یک اعتبار نامه بود همین مجلس یکی را رد کرد یکی را قبول و بهیچوجه مورد تعرض واقع نشد یک جمله از نظر سوء انتخابات تطمیعات و تهدیداتی است که بنده بالحس دیده ام و شخصا معلومات دارم امروز فلان آقا می آید و اظهاراتی می کند اگر وقعی نگذارند بری بنده چندان اشکالی نیست و از تطمیع کاریها و پاره اقدامات دیگر اگاهم و صلاحیت وعدم صلاحیت قابلیت و عدو قابلیت را که نمی خواهم اسم ببرم باید مجلس بنظر بگیرد نباید آلت دست اشخاص واقع شود مجلس میدان مبارزه نیست لاینقطع می بینم تهدید است که فرد آفرد وکلاء را تهدید مینمایند اگر چنین بکنید چنان خواهیم کرد و این ترتیب زندگانی مقتضی دوره انقلاب بود و اورا تازه امروز بدبختانه ما داریم ادراک می کنیم پس بطریق کلی عرض کنم که انتخاب اشخاص معین با سم رسم پول گرفته است و برای نفوذ شخصی خود کار کرده است .

آقای مدرس – عرض من که خدمت آقایان اثر نکرد بهتر این بود که ازبا حاج آقا مخالف شده باشم آن وقت همه بر می گشتند و حال عرض می کنم که این فرمایشات که می فرمایند بر حاضرین وغایبین معلوم است که تمام نظر نظر شخصی است ابداء سیاسی و قانونی نیست بنده لازم می دانم که عرض کنم دروقت انتخابات اغلب قوای این شهر بر ضدانتخابات من وحاج آقا و حاج امام جمعه بود و به جهت آن مساعی جمیله صرف و پول ها هم خرج شد ولی موفق نگشتنه حاج آقا هم خوب بود این حزب های زهر ماری که در این مملکت تشکیل شده او هم یکی از حزب ها بود این همه که می گویند حاج آقا پول خرج کرده نمی دانم این پولها را ازکجا آورده بود چرا گیر ما نیامد قوای این شهر از اعالی تا ادانی بر ضد انتخاب شخص من وحاج آقا و حاج امام جمعه بودند و ون مایل به مشروطه نبودند ما فشار آوردیم تا این مجلس را درست کردیم الان آن خدمات را فراموش کرده اند در همین مجلس چه وقایع بزرگی اتفاق افتاد شعبه کلوپ اعتدال یا فلان تشکیل میدانم از مردم پول می گرفتند خرج می کردند دستگاهای پیش آمد که پول بعضی می گیرند و خرج شعبه ها می کنند همینطور که رسوم شعبه است انچه غلط را بخواهی اصلاح بکنی غلطه اش زیاد تر می شود مذاکرات زیاد از این موقع ندارد و عقیده من این است که هرچه مذاکرات زیاد تر بشود و کلاء مجلس می کاهد آنچه تو ضیح بدهند و بشکایات رسیدگی کنند تقدیس میکنم اگر وکیلی بر خلاف قانون انتخاب شده طردورد شود ولیکن باید ملاحضه کرد واقعا شکایات را درشعبه ششم رسیدگی می کردند و اقای حاج امیر نظام هم تشریف داشتند از این قبیل چیزها خیلی بود که واقعا اسباب تشویق اذهان بود ابدا محل اعتنا قرر داده ندشده ودر راپورت اصلا نوشته نگردید بعضی چیزهای که بقبول آقایان اساسی داشت نوشته اند ولی آن شکایاتی که دو نفر نماینده مجلس محترم بکنند و یک کاغذ مستند باین ویکی مستند با آن باشد عرض می کنم تعریفی ندارد و خال اینکه هر دو باید در یک مجلس برادر وار مشغول کار شوند شما می فرماید ضرر ندارد بفرمائید تا همه خسته شویم

حاج شیخ محمد حسین یزدی – بنده در نمایندگی حاج آقا وکلیه مذاکرات مخالفم زیرا که منشاء رد نماینده یا سوء جریان انتخاباتست یاسوءاخلاق عقیده خودم را در موضوع حاج آقا کار ندارم همین قدر عرض می کنم با این جهل عمومی تا چندین دوره قسمت اول را حتی مسئله تطمیع و تخویف نباید اساس رد قرار داد بحمدالله آقای آقا شیخ اسدالله مسئله تطمیع را هم درست کرد که اگر بخواهم در این قسمت پا فشاری شود مشکل است تا چندین دوره موفق به تشکیل مجلس بشویم مشروطه خواهی استقلال خواهی اسلامیت متتقضی است در این قسمت تا مدتی مسامحه شود بلی تعرض و مذاکره درباره اشخاصی که فقط اینجهت اختلال را دارند هر قدر طول بکشد خوب است چون هم اسباب تنبیه عام وتنبیه قانون است که مردم ملتفت جهات شوند ودرآن آتیه متدرجا کماهو مراعات قوانین بشود وهم طول صحبت و مباحثه منجر بمباحیثت دیگر نخواهد شد اما قسمت دوم سوء اخلاق آن هم دو قسم است یک قسم سوء اخلاق که ترتیب اثر بر آن مضر به شخص و عالم صغیر است این قسم اگرچه خالی از اهمیت نیست و شایسته است که ملاک رد شود لیکن باز چندان مهم نیست عمل سوء اخلاقی است که مضر بعالم کبیر و بحال نوع است دارای این صفت را مفسد چنانچه دارای قسم اول را فاسد میگویند یاری این قسمت خیلی مهم ولیکن بعکس قسمت اول مهما امکن مطرح مذاکره شود در مجلس بیموقع است پس درموضوع تطمیع می ترسم طول مذاکره با این منجرب شود و این است تقاضا می کنم مذاکرات ختم شده رای بگیریم حال دیگر چه عرض کنم عجب است یا اسف آقای حاج شیخ اسدالله مثل من صاف وساده است چنانچه می بینم گویا از هیچ جا اطلاع ندارد و جهت مطلب را فقط روی مسئله تطمیع برده آنها بنظر من مهملاتست عجب از آقای سید حسن مدرس و آقای شریعتمدار است که با اینکه کماهوحقه از هر چه هست ونیست مطلعند دیروز در این محضر پیش روی همه قسم یاد کردند که یانت نکنند و امروز اینقدر از حاج آقا دفاع می کنند .

رئیس – از قراری که طرفین می گویند گویا مذاکره کافی باشد ؟

تقریبا هشت نه نفر در این موضوع مذاکره کرده اند مخالفی نیست؟ اظهاری نشد رای میگیریم آقایانی که مذاکره را کافی می دانند قیام نمایند ( عده کثیری قیام نموده و ختم مذاکره دراین موضوع تصویب شد )

رئیس – حالا باید رای گرفته شود و یا پانزده نفر از آقایان تقاضا کردند که رای مخفی گرفته شود( تقاضا نامه بمضمون ذیل قرائت شد )

چون در رای به قیام و قعود تکلیف امتناع کنندگان معلوم نیست و ممکن است در انتخاب نمایندگانی که شعب صحت آن را رد یا برای مجلس ارجاع کرده باشد بعضی نمایندگان امتناع نمایند امضا کنندگان ذیل در موضوع انتخاب کسانی که شعب صحت آن را رد کرده و یا برای مجلس ارجاع کرده باشند تقاضای رای مخفی می نمایم تا تکلیف قبول کنندگان و امتناع کنندگان همگی معلوم باشد – آقای سید فاضل – مرآت السلطان – موید الاسلام – آقا سید حسن کزازی –وقارالسلطنه – آقا شیخ یحیی آصف الممالک – معدل الدوله – دکتر حسینقلی خان – حاج میرزا حسین – میرزاقاسم خان سردار سعید – عماد السلطنه – مبین السلطنه

رئیس – این را هم عرض کنم که فقط آقایانیکه اعتبار نامهشان تصویب شده می توانند رای دهند آقانیکه انتخاب حاج آقا را تصویب می کنند مهر های سفید و آقانیکه تصویب نمی کنند مهرهای سیاه خواهند انداخت ( در این موقع مهرهای انتخابی منتشر شد و نتیجه از قرارذیل کشف گردید عدهد مهرها مجموعا ( ۶۱) مهرهای سفید (۱۳) ومهرهای سیاه (۴۸)

رئیس- وکالت حاج آقات در شد – آقای مدرس در نطق خودتان بعضی الفاظ استعمال فرمودید که توهین امیز بنظر می آمد خوب است در این بابت توضیح بدهند

مدرس – آن الفاظ را بفرماید تا توضیح بدهم

رئیس- بنده نمی توانم تکرار بکنم چون فراموش کرده اید معلوم میشود قصد توهین نداشتید یکفقره راپورت هم رسیده است راجع بنمایندگان عراق بعد از تنفس قرائت میشود در اینموقع اجازه تنفس داده شد مجددا بعد از بیست دقیقه مجلس منعقد شد

رئیس – آقای حاج شیخ محمد حسین یزدی نطقی فرمودند چون خیلی آهسته حرف میزدند درست مفهوم نشد و ظا هرا نفظی استعمال کرده اند بیعضی آقایان بر خورده است لهذا ایشان چیزی نوشته اند که آن لفظ را توضیح کردند که در واقع رفع سوء نضا هم را میکند قرائت میشودتا آقایان مسبوق باشند ( نوشته آقای حاج شیخ محمد حسن ) راجع بلفظی که داعی در مورد بعضی از وکلای محترم درآخر نطق خودم اظهار کردم مقصودم این بود که درچنین امری که بالاخره مورث مضرات برای مجلس خواهد گردید آقایانی که اهل خبرت و اطلاعاند بیایند موافق و مدافع واقع شوند توهین نسبت بایشان در نظر نداشته ام ( حسین یزدی )

رئیس – بقیه دستور امروز یکی راجع به اعتبارنامه های نمایندگان عراق است یکی رسیدگی بااعتبارنامه های وزراء است مال نمایندگان عراق خوانده میشود . بمضمون ذیل قرائت شد

راپورت شعبه راجع بنمایندگان عراق

تا ۵ شنبه ۲۲ صفر شعبه سوم در تحت ریاست آقای ناصر الاسلام و مجددا بدوسیه انتخابات عراق مراجعه و چون صورت مجلس ضمیه آن نبود گفته شد که در بین راه مفقود شده است لذا از حکومت عراق خواسته شد که جریان انتخابات را با رعایت مواد مصرحه در قانون بوضعیکه صور تمجلس محتوی است بامضای نظار اعلام نمایند تلگراف واصله از حکومت صحت جریان انتخاب را با رعایت مواد قاون مشروحا تصدیق وچهار نفر از هشت نفر نظارهم امضاء و حکومت ذیلا اشعار میداد که دو نفر از نظار که سابقا صحت انخاب را تصدیق کرده بودند فوت شده و یک نفر هم که آقای میرزاشمس الدین است درطهران میباشند شکایاتی که از جریان انتخاب رسیده است اغلب منسوب بکسانی است که خود آراء معتنابه داشته اند کلیات را شعبه طرف توجه قرار نداده اند آنچه که مورد بحث شعبه شد تلگرافی است که چند نفری نمودند و مدعی هستند که حکومت و جماعتی عدم صحت انتخاب شعبات استانه شراء قراهان را تصدیق و معهذا نتیجه استخراج آراء همان نقاط را ضمیه کرده است قطع نظر از اینکه حکومت وجماعتی این مسئله را تکذیب کرده اند اغلب اشخاص این تلگراف را امضا کرده اند که خود آقایان کاملا در صد انتخاب خود ودیگری بوده همه نوع تشبثات نموده اند – آراء شراء خصوصا چون اشخاص صالح تصدیق بطلان را کرده اند ابطال شده قرائت نگردیده است بعد از فحص و تامل کافی مخصوصا درکتابچه یومیه انجمن نظار عراق شعبه باکثریت صحت انتخاب آقای حاج میرزا شمس الدین را که باکثریت یکهزار و ششصد و چهل و چهار رای از ۶۹۳۹ رای و آقای حاج فهیم الملک باکثریت ( ۳۵۳۶ ) رای از (۶۹۳۹ ) رای انتخاب شده اند تصدیق مینمایند ( مخبر شعبه سوم )

رئیس – راجع بانتخاب آقایان نمایندگان عراق معارضی هست یا نیست ؟

نظام السلطان - بنده معارض نیستم توضیح میخواهم – چون از حکومت محل بعضی توضیحات رسیده است بگوئید آن توضیحات کتبا بوده است یا شفاها ؟

سردار سعید – البته خودشان میدانند از حکومت عراق ممکن نیست توضیحات شفاهی خواسته شود ونظر باینکه صورت مجلس در را مفقوده شده بود بحکومت عراق تلگراف نموده و جوابی داده اند حاضر است چنانچه لازم بدانند خوانده میشود

نظام السلطان – اگر خوانده شود بهتر است

رئیس – حالا باید در خصوص آقایان وزراء مذاکراتی شود ولی آقای مبصر الملک پیشنهاد کرده اند که بماند برای یکهفته دیگر ( پیشنهاد مزبور بمضومن ذیل قرائت شد . )

بنده پیشنهاد میکنم رای گرفتن در باب اعتبار نامه های آقایان وزراء یکهفته دیگر تعویق افتد مبصر الملک

رئیس – در اینخصوص مخالفی هست ( اظهاری نشد) پس رای میگیریم کسانیکه باپیشنهاد آقای مبصر الملک موافق هستند قیام نمایند ( عده کثیری قیام نموده پیشنهاد مزبور تصویب شد )

رئیس- چون در دستور کاری نیست گمان می کنم جلسه را ختم و رسیدگی باعتبارنامه نمایندگان عراق موکول بروز ۴ شنبه شود

ناصر الاسلام – اگر صلاح بدانید بنده یک توضیحی راجح بحکومت عراق بدهم بلکه آقای نظام السلطان قانع شوند ورای گرفته شود چون صورت آراء و کتابچه کاملا معلوم و فقط چیزی که در شعبه مورد بحث واقع شد یکی مسئله شعب بود که بعضی شکایت کرده بودند بطور صحت در بعضی نقاط انتخاب نشده اند این بود که از حکومتد عراق استعلام شد و حکومت عراق صحت اعتبار نامه را از طرف خود و بعضی از آقایان عراق امضاء کرد و صحت جریان انتخاباترا تصدیق می نمایند و نظری که شعبه داشته زائد بر انچه در راپورت خوانده شد شده نیست

نظام السلطان - چون سابقا نوشته بودند حکومت عراق انتخاب عراق را رد کرده خواستیم بدانیم تلگراف حکومت چیست ولی حالا که آقای آقای ناصر الاسلام میفرمایند حکومت صحت انتخابات عراق را تائید کرده بنده هم قانع میشوم

رئیس – گمان میکنم بماند روز چهار شنبه و تلگراف خوانده شود بهتر این است زیرا ابتدا مخبر توضیح دادند و قانع نشدند حالا که رئیس شعبه توضیح میدهند قانع میشوند و چون تقاضا کرده اند تلگراف خوانده شود گمان میکنم باشد بروز چهارشنبه مخالفی نیست ؟ گفته شدخیر ) مجلس نیم ساعت از شب گذشته ختم شد