مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ بهمن ۱۲۸۶ نشست ۲۳۶
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست | تصمیمهای مجلس | قانون اساسی مشروطه و متمم آن |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ بهمن ۱۲۸۶ نشست ۲۳۶
مذاکرات روز یکشنبه ۱۳ محرم الحرام ۱۳۲۶ دارالشورای ملی.
خلاصه مذاکرات روز شنبه دوازدهم را آقا میرزا مرتضی قلیخان قرائت کردند.
اسدالله میرزا – مطرح مذاکره امروز چیست؟
نایب رئیس- فعلا یک کاغذی نصرتالسلطان به هیئت رئیسه نوشته اند و از نظر هیئت رئیسه هم گذشته است و خیلی مفید است خوبست در مجلس خوانده شود
- در این موقع شروع بقرائت لایحه مزبوره گردیده قریب باین مضمون بود:
- چون بر هرفردی از افراد ملت و اهالی این مملکت لازم است هر چیزی را که خیر و صلاح حال ملت و دولت در آن متصور است بعرض اولیای ملت و دولت برساند بگمان این بنده طرح و مذاکره این مسئله در مجلس مقدس مفید فواید و منتج نتایج عدیده خواهدبود هر گاه صلاح بدانند مطرح نموده نتیجه از آن گرفته شود و بجهت گرفتن نتیجه از هر کاری خواه بزرگ و خواه کوچک مردمان با علم و تجربه و عالم بحقایق امور کافی کامل کاردان لازم است و این مسئله محتاج بشاهد و بینه نیست چنانچه برأیالعین دیده و میبینیم تاکنون هر قدر خرابی بر این مملکت روی داده بعلت آنست که تا حال کارها باهل علم و خبره آن رجوع نشده و بدین واسطه اشخاص با علم هم تحصیلات خود را تکمیل ننمودهاند لهذا دچار این همه مخاطرات شدهایم و کار بجایی رسیده است که حالا چراغ بدست گرفته و از عقب یک نفرآدم عالم بصیر میگردیم و جوانان تحصیل کرده ما هم که بفرنگستان رفته اند و مراجعت کردهاند چون کار به آنها رجوع نشده و مسئولیت در کار نبوده تحصیلات لازمه را نکرده و اکنون کار مملکت اینطور خراب و در عهده تعویق مانده است و اصلاح این مفاسد نمیشود مگر بواسطه وجود اشخاص عالم که باید تمام ادارات ما را این اشخاص مرتب و منظم نمایند و این از دو حال بیرون نیست یکی آنکه بجهت هر اداره چند نفر معاون از خارج بیاوریم مثل گمرک که تمام کارها را بدست آنها بسپاریم و این را نه بنده بلکه هر کس که مختصر حس داشته باشد تجویز نخواهد کرد زیرا که بجهت هیچ دولتی صلاحیت ندارد که امور داخله خود را بدست غیر بسپارد بخصوص دولت ایران اما شق دیگر که بعقیده بنده صحیح میآید و دقت نظر هیئت رئیسه مجلس را بدان جلب مینماید که عده از شاگردان تحصیل کرده را بفرنگستان بفرستند و عجالة بجهة تعلیم ترتیب اداره دولت بلژیک از سایر ممالک خارجه بهتر است مشروط بر اینکه محصلین مزبور نظاری داشته باشند که در هر سه ماه یا شش ماه یا بیشتر در ظرف مدت تحصیل راپورت عملیات آنها را بدهند که هر گاه نتوانستند کسب اطلاع کامل نمایند و در تکمیل تحصیلات خود از مدارس بزرگ تصدیق نامه بدست بیاورند آنها را از ارجاع خدمات بکلی محروم بدارند مگر اینکه تصدیق داشته باشد نه بجهت ازدیاد اطلاع زیاده از دو سال باید بماند بجهة نفرستادن پنجاه یا شصت نفر صد هزار تومان مخارج بازدید شده که در مدت دو سال این عده تکمیل شوند و بهمین ترتیب هرسال سی چهل نفر را خواسته وعوض فرستاده شود این فقره فایده کلی دارد بعلاوه خیلی از فرنگیها در اینجا داریم که مبالغی میگیرند میتوان عذر آنها را خواست و مواجب آنان را باینها داد که تحصیل نمایند و نیز در عوض این صد هزار تومان مسیو مورنال متعهد شده است که از مخارج اداره گمرک کسر نماید
(در این موقع گفته شد خوب است دراین خصوص کمیسیونی تشکیل شود.)
احسن الدوله – بنده عرض میکنم این ترتیبی که اینجا نوشته شده است در عالم رؤیا خیلی خوب است اما در عالم عمل غیرصحیح است اینکه نوشته شده مستخدمین خارجه لااقل دو سال بایددر اینجا بمانند تا از مقتضیات مملکت خبردار بشوند بنده عرض میکنم که مسیو نوز ده سال دیگر اگر میماند کاملا از اوضاع این مملکت خبردار نمیشد منتهی دیدند کسی در مقابل نیست و کلیه اختیار در دست خودشان است این بود که ابداً کسی را در این مدت تربیت نکردند که ممکن باشد در جای یکی از بلژیکیها گذاشت و اینهم که نوشته است صد هزار تومان صرفهجویی شده است بلی این صرفهجویی از مسلمانها شده که بیرون کرده ولی از خرج تراشیهای خودشان ابداً کم و کسر نکرده است مقصود این است آنهایی که در گمرک بوده و عالم هستند سر کار بگذارند تا برسد باینکه مبالغی خرج شاگرد بدهیم و جهة تحصیل بخارج بفرستیم.
اسدالله میرزا – همیشه میگفتم یکی از بدبختیهای مملکت ما این است که کارخانه آدم سازی نداشته و نداریم اگر کسی هم تحصیل کرده بود خدمتی باو رجوع نمیشد باین سبب تحصیلات او هم بی ثمر و بینتیجه میماند واین لایحه که جناب نصرت السلطان نوشتهاند بسیارخوب است اما آن راه اول که اروپاییها را بیاوریم ادارات ما را مرتب نمایندو بچههای ما را هم تعلیم نمایند این یک راهی است و معایبی هم دارد که بعضیها در همان لایحه ذکر شده و یک راه دیگر هم همینست که از اینجا اشخاصی را بفرستیم در خارجه تحصیل کنند چنانکه سایر ممالک هم همین کار را میکنند واز بیست و پنج ساله تا پنجاه ساله را برای تعلیم وتحصیل بمملکت یدگر میفرستند پس ما هم لابدیم که همین کار را بکنیم و باید این اشخاص از طلاب مدارس باشند که هم در صراط تحصیل و هم بصرفه جویی معتاد هستند و بنده معتقد نیستم باینکه اطفال را به خارجه بفرستیم و باین اشخاص که انتخاب میشوند برای رفتن بخارجه باید دولت و ملت به آنها کمک صحیح کنند و لازم هم نیست که ببلژیک بفرستند اگرچه دراین لایحه اظهار اعتقاد ببلژیکیها نمودهاند ولی آلمان از برای تحصیل بهتر است بایداین اشخاص را انتخاب کرد و فرستاد و چندنفر را هم بر آنها گماشت که سال بسال ایشان را امتحان کنند اگر درست تحصیل نمیکند یا قابلیت ندارند آنها را برگردانند واین اشخاص اگرچه فعلا بدرد ما نمیخورند ولی برای چندسال بعد خوبست و لازم است که در این باب اقدامی بشود.
لسان الحکما – از ملاحظه این لایحه بنده میخواهیم اظهار بشاشت و خوشحالی نمایم زیرا که در این لایحه از اساس مشروطیت اظهار داشته است چون اساس مشروطیت در این مملکت از فرص ظلم واستبداد فراهم آمد مردم همین قدر ملتفت شدهاند که نباید زیر بار ظلم و جور رفت اما بجهة استحکام این اساس بعضی مقدمات باید فراهم آورد مثل سایر دول که دراین اواخر ملتفت شدند و از اهالی آن مملکت بسایر دول بجهت تحصیل علم سیاسی و غیره فرستادند پس بجهة ما هم لازم است چنانچه میبینیم وزراء ما در یک عده محصورند مخصوصا عده از شاهزادگان وسایرین را برای تحصیل علم سیاسی و غیره بخارجه بفرستیم مخصوصا بجهة اداره وزارت جنگ چطور که دولت ژاپون همین کار را کرده و اشخاص صحیح بممالک متمدنه فرستاده وتحصیلات خودشان را تکمیل کرده و ادارات خود رابواسطه آنها مرتب و منظم نمود.
سیدالحکما – هر لایحه که وارد این مجلس میشود یا باید گفت صحیح است یا صحیح نیست اگر صحیح نیست باید او را رد کرد و اگر صحیح است باید اولا با هیئت وزراء و با هیئتی از وکلا درآن خصوص مذاکره شده پس از تصحیح و تنقیح آنوقت دراین مجلس مطرح مذاکره شود.
حاج امین الضرب – الان مذاکره همین است میبینید بعضیها این لایحه را قبول کرده و میپسندند و بعضیها قبول نکرده رد مینمایند پس باید اغلبیت آراء معلوم شود تا آنکه بیک کمیسیونی رجوع شود.
وکیل الرعایا – بدیهی است که نجات هر مملکت بواسطه علم است و در اینکه مملکت ما امروزه محتاج بمردمان عالم و درستکار هست حرفی نیست اما ببینیم تمام با این عقیده ما همراه هستند یا نه اگر ما میلیاردها بجهة این اشخاص که باید بخارجه برای تحصیل روانه کنیم خرج نماییم منتها یکی دو نفری مثل جناب ناصرالملک با علم و درست کار تربیت بشوند آیا او چه شد و چرا از این مملکت مهاجرت کرد معلوم میشود هنوز آب و هوای مملکت ما اشخاص عالم و درست کار را نمیپذیرد والا چرا باید نصرالملک هجرت نماید و ما این اشخاص راکه برای تحصیل باید روانه کنیم مثل آنست که فتوای خون آنها را دادهایم پس ما باید اشخاص عالمی که مثل ناصرالملک از سابق داریم نگاهداری نماییم و بعد اشخاص دیگر را برای تعلیم بخارجه بفرستیم.
آقای حاج امام جمعه – بنده گمانم اینست که کمتر لایحه باین خوبی تاکنون در این مجلس خواندهشده باشد ولی بزرگترین عیبی که درکار هست و کارها پیش نمیرود اینست که اداره نداریم یا وزارتخانه که حکم کارخانه را دارد و چرخهای او راه باشد نداریم و بدبختانه میبینیم وزارتخانههای ما قوهاش منحصر است بهمان شخص وزیر واین بجهة این است که اشخاص عالم نداریم واداره نداریم فقط میتوانیم بگوییم گمرک صورت اداره دارد واین هم بواسطه وجود همین بلژیکیها است چنانچه تا وقتی که گمرک بدست ایرانی بود همه روزه اسباب شکایت بود وحال آنکه آن اوقات گمرک خیلی کمتر کار میکرد بهرحال کار و مملکت منظم نمیشود مگر با بودن اداره واشخاص عالم وهر کس این لایحه را نوشته است صحیح است اولا چند نفر را بعنوان مستشاری از خارج میاوریم که ادارات ما را منظم نمایند و برای بعدها بهمین ترتیب که درلایحه نوشته است چند نفر اشخاص بیست و پنج ساله که قدری هم تحصیل کرده باشند بخارجه فرستاده شود برای تحصیل و گمانم این است که برای مخارج آنها عموم ملت همراهی و معاونت بنمایند.
حاج سید نصرالله – حالا این لایحه بمجلس آمده است اگر ملاحظاتی لازم است بشود که باید بکمیسیون رجوع شود یا بوزارت علوم.
سید الحکما – باید این لایحه در کمیسیون هیئت وزراء گفتگو شود.
آقا میرزا محمود – این ترتیب صحیح است همانطور که جناب امام جمعه گفتند و در لایحه نوشته شده است عقیده بنده هم همانست ولی خوبست این لایحه بوزارت علوم فرستاده شود.
دکتر ولی الله خان – هنوز این مطلب از روی ترتیب نیست بجهة اینکه اولا این لایحه که نوشته شده است بمهر وامضای پانزده نفر از وکلا نبوده است که در رد و قبول آن مذاکره میشود مطلب دیگر این که همانطور که جناب حاجی میرزا علی آقا گفتند عرض میکنم صورت مجلس ما هیچ روز نشد که شبیه صورتمجلس فرنگ باشد صورت مجلس گذشته که در مجلس خوانده میشود اولا باید رأی گرفته شود بعد شروع در مذاکره شود بجهت اینکه صورت مجلس مثل قانون است و حال اگر باید این لایحه مطرح شود باید برگردد بکمیسیون بعد بیاید در مجلس آنوقت مطرح شود.
اسدالله میرزا – بنده این اعتراض آقا را رد میکنم تقدیم لایحه بمجلس چند قسم است یکی این که اگر وکلا لایحه بمجلس میخواهند بدهند همان طور است که گفتند باید پانزده نفر امضاء نمایند و یک قسم هم اینست که لایحه بهیئت رئیسه نوشته و هیئت رئیسه تصویب مینمایند که در مجلس خوانده شود آن وقت هر طور مجلس تصویب نمود رفتار شود واین لایحه از شق ثانی است که هیئت رئیسه تصویب کرده قرائت شود چنانچه نایب رئیس گفتند و حالا هم گفتگوی اینست که مطلب آن قبول مجلس شده ورجوع بکمیسیون بشود یا نه پس حالا خوبست بکمیسیون معارف رجوع شود تاآنجا تنقیح نمایند.
حاجی امین الضرب – صحیح است این لایحه از مورد اعتراض دکتر ولی الله خان خالی است.
مخبرالملک – این مطلب که لایحه شده و بمجلس آمده همیشه صحبت میکردم که از خارجه آدم بیاوریم واز اینجا برای تحصیل بخارجه آدم بفرستیم ولی حرف در این بود که پول نداریم حالا که این لایحه بمجلس آمده خوبست فرستاده شود بهیئت وزراء که اگر صلاح دانستند اقدام شود.
آقا میرزا طاهر – این لایحه رانصرة السلطان نوشته برای وزیر امور خارجه فرستاده و او بهمین مضمون تصویب کرده و فرستاده است.
مخبرالملک – یکی از معایب کار این است که هیئت مجریه هر چه شود از سر خودشان رفع کرده و بمجلس رجوع میکنند ولی باید اینها را ملاحظه کرده نظریات خودشان را بنویسند بمجلس بفرستند تا معلوم باشد.
آقا سید حسن تقی زاده – بنده هم مثل جناب حاجی امام جمعه بر این عقیده هستم که این لایحه از بهترین لوایح است که درسال و ماه بمجلس میآید زیرا که در معارف است و سعادت آتیه ما منوط باین است وقتی یک چیزی اساساً قبول شد دیگر لازم نیست که عنوان را ملاحظه کرد که اظهار از طرف وزراء است یا از طرف مجلس و همین طور که گفته شد مدتی است هیئت وزرا کار خود را منحصر کردهاند باینکه بگویند این کار منوط بتصویب مجلس است محض خوشآمد مجلس ولی در جائیکه باید رعایت تصویب مجلس را بنمایند نمیکنند و باعتقاد بنده باید این لایحه رجوع به کمیسیون معارف شود برای اثبات عرض خودم عرض میکنم که بعد از وقعه میدان توپخانه این جا صراحة بوزیر داخله گفته شد که باید اقبال الدوله طرد شود قول هم دادحتی در روزنامههای خارجه هم این مسئله نوشته شده چون وزیر داخله خلاف مقصود خود میدانست باهمال گذرانید تا از میان برود و همینطور قوام الملک را که از فارس خواستند بجهت فساد او و چند دفعه خواست برود در مجلس گفتگو شد و مجلس رأی نداد اینجا دیگر این وزیر رأی مجلس را مناط ندانسته چاپاری قوام را روانه کرد و همینطور در کمیسیون سرحدی گفته شد برای اردبیل یک حاکم معین شود یکنفر هم معین شد نه او را فرستادند نه دیگری را و بجهت کلمه سلب اطمینان باید جمع شده ویک معنی اصطلاحی پیدا نموده و سلب اطمینان را معنی بنماییم این وزیر از روزیکه داخل کار شده تمام امورات را بمسامحه میگذراند و همین طور سایر وزراء که بعضی شان میگویندمن میرزانویس مجلس هستم.
آقا سید حسین – علت این تأخیر و مسامحه این است که اگر کسی کاری کرد مجازات داده نشده گویا هنوز عقیده و رأی آزاد نیست که انسان بتواند عقیده خود را اظهار نماید زیرا که یکی حامی دارد یکی فلان دارد و همینطور که گفتند قوام الملک واقبال الدوله را باید آورد و حبس کرد یکی از آن اشخاص سالارالدوله است که از او بزرگتر مقصری نیست این همه قتل و غارت کرد متجاوز از بیست پارچه آبادی این مملکت راخراب کرد هیچ کس نگفت این حرکات از روی چه قاعده بود و چه شد که او را بخشیدند و چرا بخشیدند و کی بخشید اگر معنی مشروطه این است که یکی در حبس بماند تا بمیرد و یکی دیگر با این همه تقصیر بخشیده شود که بگویید مردم بدانند و اظهار عقیده نکنند و اگر این نیست پس این ترتیبات از روی چه قاعده است؟
ادیب التجار – در باب قوام الملک شهرت دادهاند که مجلس هم رأی داده و در باب اقبال الدوله محض اطمینان آقا غرض مینمایم که از قراریکه شنیده میشود میگویند نیرالدوله را از اصفهان خواسته اندو بعضی میگویند استعفا داده بهر حال مشهور است که حکومت آنجا را به اقبال الدوله دادهاند و فعلا جایی که یک قدری امن است اصفهان است و آنجا را باین شکل میخواهند مغشوش کنند با این جهة لازم شد که قبل از وقت بمجلس اطلاع داده شود.
آقا میرزا مرتضی قلیخان – در حقیقت این مطلب را که آقای تقی زاده فرمودند از چند روز قبل وکلا قصد داشتند اظهار نمایند من جمله بنده بودم حالا ایشان سبقت جستند بنده عرض میکنم که از اول باو اطمینان نداشتیم ولی بملاحظاتی گفتم شاید حالا آن حالات را ندارند ولی حالا معلوم میشود که هنوز آن حالات سابقه باقی است و تاکنون هرچه اغتشاش در مملکت شده از ایشان است و حاضرم ثابت کم مثلا اصفهان که فقط آنجا منظم بود و حاکمی داشت ابداً کسی از او متشکی نبود او را خواسته و دیگری را که حالش معلوم است میخواهد بفرستد در مسئله یزد با آن اغتشاشات که شده در دربار حضور وزیر دربار گفتم گفت بیست و پنج نفر سوار از کشیک خانه معین شده بروند گفته شد که این سوار از کدام محل معین خواهد شد تا پول داده شده حرکت نمایند گفت امشب معین مینماییم هنوز آن شب که معین خواهد کرد نیامده شیراز آنطور است که میدانید کرمانشاه که بی حاکم است و همچنین اکثر جاها بیحاکم است رفتن قوام الملک ابداً بشیراز لزوم نداشت زیرا که او مالیات بگیر نیست دو پسر رشید او در آنجا هستند میتوانستند مالیات را وصول کنند پس چه جهة داشت که در فرستادن او اصرار کردند و نیز در کاغذ رسمی وزارت داخله نوشته است او را باذن مجلس فرستادم میخواهم بدانم کدام یک از وکلا از این مطلب مستحضرند و اگر باذن مجلس نبود چرا باید شخص باین بزرگی نسبت دورغ بمجلس بدهد واز سرحد خانقین یکهفته است راپورتها آمده هیچ جواب داده نشده سیم تلگراف ساوجبلاغ وغیره خراب است اطلاع دادهاند که اصلاح شود ابداً جواب نداده اگر این اداره در تحت وزارت ایشان است چرا قدغن نمیکنند سیم آنجاها اصلاح شود نمیدانم کدامیک از کارهای ایشان را بگویم من یک نفر که دیگر از ایشان اطمینان ندارم.
صدرالعلما نطنز- بواسطه اینکه از یک وزیری بجهت اظهار امتنان میشود اینست که کار ما درست نمیشود در مسئله خوار وورامین میگویند اقبال الدوله مشغول عیش است و تمام جنس خالصجات را فروختهاند و کسی از او مطالبه نمینماید.
آقا شیخ یوسف – بنده از ضعف نفس خودم هنوز هیچ خدمتی بملت نکردهام و کاری ندارم که چرا وزیر داخله قوام الملک را فرستاده همین قدر عرض میکنم که درکاغذ نوشته است قوام الملک را باذن مجلس مقدس فرستادهام در صورتی که اینطور نیست و چرا باید یک همچو مطلبی را نسبت بمجس بدهد عین کاغذ موجود است که بهمین عبارت نوشته است حالا باید این مسئله را خواست و رفتن قوام الملک بشیراز اهمیت ندارد زیرا که ملت ایران بیدار شده و من اطمینان میدهم که اهالی شیراز ابداً زیر بار ظلم و استبداد نمیروند و بعدها قبول ظلم خود نمیکنند اگرچه تاکنون هر چه خواستهاند ظلم کردهاند ولی حرف همین است که چرا این نسبت را بمجلس داده است.
رئیس- تصویب مجلس باید در روی ورقه رسمی مجلس بوده واز نظر هیئت رئیسه بگذرد رئیس مهر نماید من که تا بحال چنین ورقه را ندیدهام واز این مطلب هم اطلاع ندارم.
آقامیرزا مرتضی قلیخان – در چند روز قبل پاکتی از آصف الدوله رسیده بود که خیلی شکایت از فارس و بینظمی و مالیات آنجا نموده بود و نوشته بود که این لایحه در مجلس خوانده شده و اجازه بدهند که قوام برود و قرار بود فردای آن روز خوانده شود که شنیدیم همان شب قوام رفته است اینست اطلاع اعضاء رئیسه.
آقا میرزا آقای مجاهد- اگرچه شعر خواندن در این مجلس صحیح نیست ولی این یک مصرح چون مناسب است عرض میکنم شیخ است میفرماید (بر نیاید ز گرگ چوپانی) بدیهی است که از برای هر کاری آلتی ساختهاند مثل این درشکه که چرخ و فنری دارد بواسطه آن در حرکت است این اشخاص که ما امروزه داریم از عهده اداره کردن و گرداندن این چرخ مشروطه نمیتوانند برآیند چنانچه بارها امتحان شدهاند. من جرب المجرب جلت بها الندامه.
مثلا برفرض امروز آصف الدوله را عزل کردیم و دیگری را بجای او نصب نمودیم باز همین طور خواهد بود. پس ما باید اشخاصی را پیدا کنیم که محرک چرخ مشروطیت باشند و حاجی آصف الدوله وامثال او اهل این کار نیستند لذا باید این طبقه اول را کنار گذاشته واز طبقه دویم اشخاصی را انتخاب نماییم که بتوانند ادارات را اداره کنند یا باید چند نفری بسمت مستشاری از خارجه جلب کنیم که وزارت خانههای ما را منظم کنند واداره نمایند ولی نه مثل سابق که کلیه اختیارات بخود آنها داده شود بلکه مستخدم بوده و کار بکنند چقدر باید بنشینیم واظهار شکوه کنیم و ابداً فایده نبخشد این وزراء ما هیچکدام برای اداره کردن امورات مملکتی کافی نیستند بر فرض اینها را هم بردارید یک دسته دیگر بجای آنها بگذارید باز همین ترتیب خواهد بود و میبینیم باز مفاسد دیگر بروز کرده و از چند جا رخنه بطرف مملکت باز میشود پس در این صورت ما محتاج بوجود مستشار خارجی هستیم خوبست در این باب مذاکره شود.
آقاسید حسن تقی زاده – بنده تنها از این یک آدم که وزیر داخله باشد نمیگذرم در صورتیکه این همه تقصیرات از او بروز و ظهور کرده است مگر شما از تقصیر واز خیانت یک وزیر چه میخواهید بنا بود اقبالالدوله را تبعید نماید تا حال همینطور بمسامحه گذرانده و میخواهد باز هنگامه دیگری برپا نماید تقصیر دیگر آنکه نسبت اجازه رفتن قوام الملک را بشیراز به مجلس وهیئت رئیسه میدهد و حال آنکه مجلس و رئیس بیزارند از فرستادن او که برود خون اهالی فارس را بخورد و بالاترین تقصیر او سهلانگاری در مأمور ستکه هر کاری را که باو میگویی بممالطه گذرانده و جواب میدهد درست میشود بنده از این یک نفر نمیگذرم و سلب اطمینان مینمایم و باید در اینباب رأی گرفته شود
(اکثر تصویب کردندو گفتند صحیح است.)
آقا میرزا سید علینقی – اغلب مطالب بنده را آقایان فرمودند اما بنده دو مسئله دیگر اظهار میدارم یکی متعقل است از دروازه طهران تا خوار که بکلی سلب امنیت از آنجا شده و آنجا حکومت ندارد مکرر در این باب اظهار داشته نتیجه نبخشید مسئله دیگر در باب کرمانشاهست که دیروز کاغذی برای من از آنجا آمده بود که خیلی مبکی است و همچنین از ملایر و وکیل ملایر هم در اینجا حاضر است شاید بایشان هم در اینباب نوشته باشند و فعلا دو سه روز است که بواسطه رسیدن این کاغذها بنده افسرده هستم و ابداً معلوم نیست که از طرف وزارت داخله درباب آسایش اهالی کرمانشاه و ملایر و سایر جاها اقدامی شده باشد و گویا وکیلی نباشد که از اکثر ولایات اظهار شکایت باو نکرده باشند علی هذا وزیر داخله تمام کارها را بدفع الوقت میگذراند و یک جهتش اینست هر وزیریکه انتخاب میشود فوراً از او اظهار تشکر و امتنان کرده خطبه میخوانند و حال آنکه باید بعد از امتحان و بروز خدمت اظهار تشکر و امتنان بشود.
وکیل التجار – عنوان شد که اقبال الدوله وکلا تبعیدش را خواستند ولی گویا فراموش شده اول روزی که این هیئت کابینه انتخاب و معرفی شدند بدون اظهار از طرف مجلس خودشان اقدام باین کار نمودند که موجب خوشحالی ما گردید حالا من کار باقبال الدوله وشخص دیگر نداریم اما ملاحظه نمایید از آن روزی که او در کار است چه مفاسد در آنجا بروز کرده و این که قانوناً قرار شده رئیس الوزرا سایر وزرا را بمیل خود انتخاب نماید بجهة این است که تماماً با یکدیگر هم مسلک بوده و کارها زودتر پیشرفت نماید ولی بنده در کمیسیون مالیه دیدهام هر وقت که وزیر مالیه و وزیر داخله با هم بودهاند طوری با یکدیگر صحبت کردهاند گویا نهایت غرض شخصی را هم با هم دارند و ابداً آنها با یکدیگر هممسلک نیستند و در خصوص تعیین حکومت یک جایی چقدر مسامحه و مماطله میشود.
آقا شیخ یحیی- از همه جا صحبت شده مگر از کرمان بنده عرض میکنم مگر کرمان جزو ایالات ایران نیست که ابداً از آنجا صحبت نمیشود و مکرر اظهار شده که آنجا حاکم ندارد واملاکش لم یزرع مانده اموال مرم را ایلات چاپیدند هیچ ثمری نبخشیده و بوزیر داخله هم هر چه گفته میشود تمام را بمسامحه و دفعالوقت میگذرانند پس تکلیف اهالی آنجا چیست؟
آقا شیخ حسین – این که اظهار شد در بدو انتخاب هر کابینه از طرف مجلس اظهار امتنان شده خطبه خوانده میشود ابداً چنین نیست وقتی که یک هیئتی آمدند و قبول مسئولیت کردند واظهار داشتند که ما ادارات را منظم میکنیم تکلیف ما این است که قبول کنیم واین که گفته شد عقیده آزاد نیست بنده عرض میکنم عقیده هر مسلمانی آزاد است آنچه که در صلاح و سعادت این مملکت میداند در این مجلس اظهار کند اما این که میگویند اگر از یکنفر از هیئت وزرا سلب اطمینان شد باید تمام آن کابینه تغییر کند بنده ابداً باین مسئله اعتقاد ندارم برفرض در تمام دول هم معمول باشد مگراینکه هیئت کابینه ملتزم و متعهد شوند که اگر یکی ازماها تقصیر کرد تماماً باید معزول بشویم والا یک نفر خیانت کرد نمیشود. از سایرین هم سلب اطمینان نمود الان در این مجلس اغلب بلکه تمام وکلا از آصف الدوله راضی نبودند و سلب اطمینان مینمایندولی از دیگران که رضایت دارند پس چرا باید تمام هیئت کابینه تغییر کند گفته شد فقط سلب اطمینان از آصف الدوله شده نه از دیگران.
آقا میرزا آقای مجاهد- در این مسئله جزئی گویا از مطلب خارج شدیم که رأی گرفته میشود در باب عزل یکنفر حاجی آصف الدوله و حال آنکه مقصود در آن مطلب کلی بود بنده عرض میکنم که معالجه دو قسمت یکی این که معالجه صوریست مثلا زخمی را مداوا مینمایند از یک عضوی خوب شده در یک عضو دیگری بروز مینماید یک دفعه هم آنست که بطوری معالجه مینمایند بالمره قلع ماده میشود حال این عزل آصف الدوله بجهت خیانت اوست اما آن کسی که بجای او خواهد آمد آنهم نمیتواند امورات را اداره نماید و ما ثابت کردیم که امروزه محتاج بمستشار هستیم که وزارت خانهها و سایر ادارات ما را اداره و منظم نماید مثل گمرک منتها باید ما کلیه اختیار را بدست آنها ندهیم و وزیر نکنیم بلکه آنها را بجهت کار بیاوریم.
وکیل الرعایا- این که از آصف الدوله شکایت میشود بنده عرض میکنم که از او بد عقیده تر رئیس الوزرا است.
آقا شیخ یوسف – اینکه در قانون اساسی نوشته شده که عقیده برخلاف پلتیک مملکتی نباید داشته باشند اگر وزیری بنویسد که تا این مجلس بازی و مشروطه سرکار است حکام نمیتوانند کار کنند خلاف پلتیک نیست عین این کاغذ موجود است همچو وزیری را چه باید کرد.
آقا شیخ حسین – باید او را هم مثل آن یکی معزول کرد.
وکیل الرعایا – ما نباید بهمان سلب اطمینان از آنها قناعت کنیم و آنچه اندوخته کردهاند بعیش و خوردن مشغول شوند باید آنها را حاضر کرده استنطاق و محاکمه نمود تامعلوم شود چه کردهاند و هرگاه خیانت نمودهاند بآنها مجازات داده شود تا معلوم گردد که مجازاتی هم در کار است و موجب عبرت دیگران شود.
حاج معین التجار – باعتقاد بنده با این اغتشاشات سرحدات صلاح نیست در کلیه کابینه تغییر داده شود زیرا که آنها یک اندازه حالا بصیر شدهاند منتهی سهل انگاری درکارها مینمایند از آن هم باید جلوگیری کرد.
وکیل التجار – چون اکثرجاها کم ندارد باید از سایر هیئت کابینه جداً خواست که زودتر یکنفر را برای وزارت داخله معین کنند و نیز تا هنگام معین شدن وزیر داخله سایر هیئت در تعیین حکام و غیره اقدامات سریعانه نمایند.
آقا میرزا محمود – ما باید حفظ مملکت و حقوق ملت را بنماییم و بعقیده بنده تغییر کلیه کابینه صلاح نیست.
آقا شیخ حسین – اولا گفته نشد که تغییر در کلیه کابینه داده شود و نیز بنده عرض میکنم که نطق آزاد است این که آقا شیخ یوسف گفتند یکنفر از وزراء نوشته است مجلس بازی اگر من بودم اسم او را علناً میگفتم.
آقا سید علینقی – این که صحبت از تغییر کلیه کابینه شده که صلاح است یا نه کلیتاً دو سه نفر از وزراء مثل یکدیگر هستند حال تغییر کلیه کابینه صلاح است یا نه نمیدانم همین قدر خوب است در این مسئله شور و دقت کامل شود.
آقا سید حسن تقی زاده – اگرچه اهل مجلس از همه وزراء شکایت دارند و بنده هم دارم چرا که معلوم است آن اشخاصی که با بیست انتخاب شوند نیستندو هر چه این کابینه تغییر کند باز از همان اشخاصی که سابق بودند وزارت در میان آنها دور میزند انتخاب خواهد شد پس حالا بواسطه اشکالاتی که از بابت اختلال مالیه و اغتشاشات سرحدی در بین است تغییر کلیه کابینه صلاح نیست و یکی از بدبختیهای ما و خرابی مملکت و پیش نرفتن امور همین تجدید و تغییر کابینه است که زود بزود واقع میشود چون ادارات وزارتخانهها مرتب و منظم نیست و کارها با شخص وزیر است این است اگر وزیری رفت و دیگری بجای او آمد هر چه از او سئوال شود میگوید من اطلاع ندارم و نمیدانم که وزیر سابق چه کرده است و بعدها هیئتی که برای کابینه انتخاب میشود اول باید معلوم شود از اشخاصی هستند که میتوانند وزارتخانه را اداره نموده و از عهده کار برآیند یانه که دیگر بزودی دچار اشکال نشویم مطلب دیگر که باید عرض کنم و لازم است این است که معنی آن ماده از قانون اساسی که هر گاه مجلس سلب اطمینان از وزیری نمود او معزول است این نیست که اولا یک اطمینانی نزد آن وزیر گذارده شده بعد آن اطمینان را سلب نمایند بلکه باید از اول مجلس اشخاصی را که محل اطمینان واعتماد نیستند قبول نکنند نه اینکه گفته شود حالا قبول میکنیم بعد از آن که خیانت کرد از او سلب اطمینان میکنیم این حرف در این موضوع غلط است و همچو شخصی را از اول نباید قبول کرد دیگر این که اگر از یکی خیانت ظاهر شد بعدها او را نباید در کابینه دیگر قبول کرد و بلکه باید او را مجازات داد تا اسباب تنبیه و عبرت دیگران شود و لااقل تا این وکلا هستند او نباید داخل در هیچ کابینه شود مگر این که تجدید انتخاب وکلا شود بجهت آن که از کسی که سلب اطمینان شد دیگر نمیشود محل اعتماد واقع گردد و کسی که خائن است و معلوم الحال از اول مجلس او را نباید در جزو هیئت وزرا بپذیرد و در میان این وزرا دو سه نفر محل اطمینان هستند مابقی مورد شکایت و محل ایراد میباشند اگرچه اینجا از رئیس الوزرا اظهار شکایت شد اما بملاحظه اینکه اگر این کابینه تغییر کند باز یکعده دیگری مثل اینها یا بدتر از اینها روی کار میآیند با این بیترتیبی کارها و اغتشاش ولایات بنده میگویم حالا باید فقط از همان وزیر داخله سلب اطمینان نمود و کابینه بحال خود باقی باشد تا دچار بعضی اشکالات نشویم.
بحرالعلوم کرمانی – این مطلب مسلم است که تغییر رئیس الوزراء طبیعتاً موجب تغییر هیئت کابینه است و بنده عرض میکنم که با این اختلال حالیه امروزه و بهم خوردگی کارها تغییر کابینه خیانت است.
آقا میرزا مجاهد- اینکه گفته میشود رئیس الوزراء هم معزول شود آنوقت بالطبیعه هیئت کابینه تغییر خواهد کرد و حال آنکه صحبت از وزیر داخله و تقصیرات او بوده است که از او سلب اطمینان شده بود وامروزه بنده صلاح نمیدانم که تغییر هیئت کابینه بشود فقط باید سلب اطمینان از آصف الدوله شده معزول شوند وبعد از آن هم محاکمه و استنطاق شودتا خیانتهای او ثابت شده مجازات شود.
آقا سید مهدی – اگر بنا باشد بتقصیر و خیانت یک وزیری معزول شود بنده میتوانم بیشتر تقصیرات وزیر داخله را از رئیس الوزراء دانسته و تقصیرات او بیش از اینها باشد بجهة ضدیت شخصی که با وزیر داخله دارد این است که تقصیرات را گردن او مینهد در صورتیکه وزیر داخله تمام کارها را باید بتصویب او بند چطور میشود که او اطلاع نداشته باشد یکی از تقصیرات رئیس الوزراء این است که قرار بود سرباز و سوار بشیراز بفرستند هر روزه پیش کار حاکم میرود پیش وزیر مالیه میگوید که پول دادم سوار و سرباز حرکت کنند آنوقت میرود پیش وزیر جنگ او میگوید که پول لازم است تا پول ندهند نمیروند و بواسطه این ضدیت و مسامحه رئیس الوزراء است که کارها مختل است پس تنها وزیر داخله مقصر نیست.
آقای حاج امام جمعه – شماها که تقصیرات آنها رادر نظر میآورید و مشتمل میشوید حق دارید ولی باید این ملاحظه راهم که این تغییر امروزه چه مفاسد دارد نمود حالا یک ماه بعید داریم که مالیات لاوصول مانده و مملکت در حالت اغتشاش و انقلاب است تا تجدید انتخاب کابینه بشود و یک وزیر مالیه بیاید که سوار کار بشود سال گذشته و مالیات همین طور در محل مانده پس این ملاحظه را هم باید نمود.
(در این موقع ورقه برای منتشر شده با اکثریت آراء سلب اطمینان مجلس از وزیر داخله شد.)
رئیس- از ورود جناب مستوفیالممالک در مجلس تمام وکلا اظهار خوشوقتی و مسرت نمود. تبریک و تهنیت میگویند و انشاءالله خدمت بزرگی بمجلس و ملت نموده و و مایه امیدواری واعتبار مجلس خواهند بود.
آقا شیخ حسین – اگر اجازه میدهند سئوالی کنم آنروز که در باب انتخاب باقی مانده وکلا مذاکره شد بنده عرض کردم که برای تتمیم و تکمیل آن ماده از قانون اساسی در خارج خوبست از طرف مجلس بحجج اسلام عتبات عالیات نوشته شود که بیست نفر از علماء را معین کنند تا اهل مجلس پنج نفر را در میان آنها باکثریت آراء انتخاب نمایند تا از این حیث و از جهات دیگر بکلی آسوده و راحت باشیم نمیدانم آیا این عرض من قبول شد یا نه.
رئیس- آنروز را من حاضر نبودم و مستحضر نیستم خیلی خوب است باید در این خصوص هم اقدام بشود.
وکیل التجار – گویا در نظر آقایان وکلا باشد که یک لایحه درچندی قبل نوشته شده بود و پانزده نفر هم آنرا امضاء کرده بودند واگرچه مطالب آنهم در مجلس مکرر مذاکره شده بود ولی باز در آن لایحه که نوشته شده بود تصویب کردند که برای انتظام داخلی و رفع بعضی از نواقص و معایب روز یکشنبه مخصوص وکلا باشد که در این امور مذاکره و مشاوره نمایند روز مذکور معین هم شد ولی دیگر تعقیب نشده و حال آنکه بنده خیلی اهمیت باین مسئله میدهم زیرا که این مجلس اکثر اختلافات را رفع میکند و جلو اعتراضات مردم را خواهد گرفت حال با این فواید و اهمیت جهة مسامحه را نمیدانم چیست.
رئیس- بلی در این خصوص مذاکره شد که باید روزهای یکشنبه باشد و لازم هم هست انشاءالله در هفته بعد اقدام خواهدشد.
(مجلس ختم شد.)