مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ امرداد (اسد) ۱۳۰۱ نشست ۱۲۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ امرداد (اسد) ۱۳۰۱ نشست ۱۲۸

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ امرداد (اسد) ۱۳۰۱

نشست ۱۲۸

جلسه ۱۲۸

صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه بیست و ششم ذی‌الحجه ۱۳۴۰ مطابق بیست و ششم اسد ۱۳۰۱

مجلس یک ساعت قبل از غروب به ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید. صورت مجلس یوم پنجشنبه بیست و پنجم اسد را آقای امیر ناصر قرائت نمودند.

رئیس- آقای عمادالسلطنه طباطبائی (اجازه)

عمادالسلطنه- آقای فتح‌الدوله قریب ده روز است مریض بستری هستند و بواسطه شدت مرض نتوانسته‌اند حاضر شوند

رئیس- آقای شیخ‌العراقین‌زاده. (اجازه)

شیخ‌العراقین‌زاده- در جلسه گذشته بنده کسالت داشتم و اجازه هم خواسته بودم.

رئیس- نرسیده بود. آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- بنده عرضی ندارم مقصودم غیبت آقای فتح‌الدوله بود که گفته شد.

رئیس- این دو فقره غیبت اصلاح می‌شود دیگر ایرادی نیست؟ (اظهاری نشد) رئیس - صورت جلسه تصویب شد در چند روز قبل که در این‌جا نسبت به خدمات اخیر قشون در آذربایجان مذاکراتی شد از طرف بعضی آقایان نسبت به ترمیم خرابی‌های خوی و ارومیه و سلماس و غیره مذاکراتی شد و بنا شد این مذاکرات در این جلسه تعقیب شود. ولی بنده گمان نمی‌کنم بتوانیم از مذاکرات مجلس یک نتیجه فوری بگیریم و چون دولت هم در این امر دخیل است و باید مطالعاتی به توسط دولت بشود اگر مجلس صلاح می‌داند بنده به هیئت دولت تذکر بدهم که فوراً هر چه در این خصوص به نظرشان می‌رسد یا از حیث تخفیف مالیات یا از حیث استقراض لایحه آنرا به مجلس تقدیم کنند تا در اینجا موضوع بحث واقع شود (جمعی از نمایندگان- صحیح است)

رئیس- آقای سردار جنگ (اجازه) سردار جنگ- راجع به مذاکراتی که در این چند روزه در تهران شایع شده که لازم دانستم خاطر محترم نمایندگان دارالشورای ملی را مستحضر دارم. اگر حالا بنده بخواهم خدمات سابق این بختیاری را و فداکاری‌های آن‌ها را شرح دهم که از دویست سیصد سال قبل در زمان ملوک الطوایفی و زمان سلاطین سلف چقدر خدمات و جان فشانی به جهت استقلال مملکت کرده‌اند و در رکاب نادرشاه افشار به هندوستان و افغان رفته و چه فداکاری‌ها نموده‌اند خیلی مفصل می‌شود. البته اغلب آقایان می‌دانند تاریخ خوانده‌اند و خدمات سابق ایل بختیاری در تاریخ ضبط است و خدماتی هم که در این اواخر از ابتدای مشروطیت کرده‌اند بخوبی معلوم است از بدو مشروطیت کرده‌اند بخوبی معلوم است. از بدو مشروطیت که ملیون قیام کردند و مشروطه خواستند اول کسی که حاضر شد و در حقیقت و در حقیقت چشم از جان و مال و دارائی خود پوشید شخص صمصام‌السلطنه بود که در آنوقت هم رئیس و هم ایلخانی ایل بختیاری و خانواده جعفرقلیخان بودند. آمدند به اصفهان و باصطلاح ملیون اصفهان فوری به تمام ایالات خصوصاً آذربایجان تلگرافاتی مخابره کردند که من با تمام قوا حاضر و به اصفهان آمده‌ام که به ملت خدمت کنم و مشروطیت را از دولت بگیرم و با تمام قوا حاضرم جاناً مالاً در راه ملت و وطن خدمت و فداکاری نمایم و این تلگراف آقای صمصام‌السلطنه در ولایات نتایج خوبی بخشید و اثرات زیادی داد بطوریکه خاطر محترم آقایان مسبوق است بحمدالله تعالی موفق شدند و ملت ایران را از قید اسارت آن استبداد بیرون آوردند و پس از آن سردار اسعد از فرنگستان آمد خدماتی کردند تا آزادی برقرار شد ولی طول نکشید که به تحریک خارجی‌ها محمد علیشاه از یک طرف سالارالدوله از یک طرف شجاع‌الدوله از یک طرف تجهیزاتی کردند و از چهار طرف به جهت برداشتن مشروطیت و از بین بردن آزادی ملت ایران حمله‌ور شدند و این قضیه در زمان کابینه سپهسالار اعظم بوده ایشان چون دیدند کسی نیست که دفاع کند بطوری مستأصل شدند که آمدند در مجلس شورای ملی و استعفا کردند که شاید یک بحران شدیدی پیش بیاید و محمد علیشاه و همراهانش دومرتبه بیایند و تهران را بگیرند و فوراً تمام نمایندگان مجلسی در چالهرز حاضر شدند آقای رئیس و ناصرالملک نایب‌السلطنه و آقای مشیرالدوله در آنجا حاضر بودند بنده هم آنروز حاضر بودم و باتفاق کلمه گفتند باید شخص صمصام السلطنه رئیس الوزراء بشود و آنچه می‌تواند از ایل بختیاری و سایر ایلات جمعیت حاضر کنند و دسته به دسته جلو این اشرار را بگیرند و چون آقای صمصام‌السلطنه حسن نیت نمایندگان مجلس را درباره خودشان دیدند و حقیقتاً هم مایل خدمت به مملکت و ملت بودند قبول کردند و معتمد شدند قشونی که حمله‌ور شده دفع نمایند و فوری بیرون آمدند و به سردار محتشم که آنوقت در بختیاری بودند تلگراف کردند که باید آنچه بتوانید از هفت ساله و هفتاد ساله هر چه هست پیاده و سواره پول و تفنگ بدهند و بفرستند و معطل هم نشوید که عده حتماً پانصد شش صد نفر یا هزار نفر بشود هر چه هست دویست نفر سیصد نفر فوراً بفرستید و ایشان هم دسته دسته جمعیت با اسلحه فرستادند و پس از ورود به مرکز آن‌ها را فرستادند به طرف سمنان و از آنطرف هم طولی نکشید که سردار محتشم و سردار اسعد حالیه آمدند و رفتند به طرف خراسان و پسر سردار ظفر و مرحوم سردار محیی را هم با یک عده مجاهد فرستادند به مازندران طولی نکشید که خبر رسید اردوی سالارالدوله امیر مفخم و رضا قلی خان را با دو هزار نفر بختیاری شکست داده و هستی و دارائی آن‌ها را بردند که سالارالدوله به ولایات تلگراف می‌کرد پیش قراول من به ایل بختیاری دزد غارتگر رسید و آن‌ها را نیست و نابود کرد آن وقت از طرف دولت امر شد که بنده با قشون سردار ظفر به طرف قم حرکت کنیم آقای قوام السلطنه آن وقت وزیر داخله بودند ایشان از بنده سئوال کردند فلانی چه باید کرد من عرض کردم در پشت این میز دولت عرض می‌کنم تا ۵ روز دیگر یا ما و بنی اعمام ما کشته می‌شویم یا اینکه سالارالدوله را خواهیم کشت یا او را از خاک ایران خارج خواهیم کرد و شق ثالث ندارد. بحمدالله سه روز بیشتر طول نکشید به همت ملیون بکلی اردوی سالارالدوله را متفرق کردیم و آن‌ها را با وجودی که جمعی از شجاعان و ایلات عرب و بعضی ایلات دیگر با آن‌ها بودند رفتیم تا بروجرد و در آنجا هم جنگ سختی شد که قریب هفتاد هشتاد نفر بختیاری کشته شد و قس علیهذا در مسئله رضای جوزانی و جعفرقلی که اصفهان را محاصره کرده و چه کارها کرد که همه می‌دانند مثل اینکه امروز ملاحظه می‌فرمائید همه می‌گفتند خوانین بختیاری خودشان این جعفرقلی را حاضر کرده‌اند و به تحریک آن‌ها است که اصفهان محاصره شده و اینها دو هزار نفر سوار بودند امیر مفخم با پانصد سوار رفت و آن‌ها او را مغلوب کردند بعد از آن آقای وثوق الدوله آقای صمصام‌السلطنه را خواستند و دولت خیلی مستأصل شده بود گفتند چه باید کرد آقای صمصام‌السلطنه هم فرمودند فلان کس را تعیین کنید که من و تمام خانواده‌ام با او همراه هستیم و من قول می‌دهم که اگر صد نفر بختیاری هم زنده بماند و بقیه کشته شوند دست از کار نخواهند کشید تا بکلی آن‌ها را قلع و قمع کنند بحمدالله همین طور هم شد و آقایان البته به خوبی مسبوقند متأسفانه در این چند روز با اینکه بنده مریض بودم قشونی که از طرف دولت به سمت عربستان می رفته است و در خاک بختیاری یک اتفاق بسیار بسیار ناگواری افتاده که خدای احد واحد شاهد است که من یقین دارم ابداً آقای صمصام‌السلطنه اطلاع نداشته‌اند چون بنده می‌دیدیم آقای صمصام السلطنه بقدری مستأصل بودند که متصل دست به دست می‌زدند و بقدری افسرده بودند که حدی بر آن متصور نبود و می‌گفتند این مسئله یک توهین بزرگی بود بر تمام ایرانی‌ها خصوصاً بختیاری‌ها چون این مسئله در خاک بختیاری اتفاق افتاده بنده عرض کردم خیلی از این اتفاقات در دنیا می‌افتد شما همان صمصام السلطنه هستید و همان برادرهای ما هم در ایل هستند هر کس این کار را کرده می‌زنیم می‌بندیم می‌کشیم جای اینهمه تأسف نیست ما می‌توانیم تلافی کنیم و خائنین را مجازات می‌کنیم و می‌فهمانیم هر کس این خیانت را کرده این است مجازات او چنانچه به کرّات هم مجازات داده‌ایم اکنون هم عرض می‌کنم که بختیاری نوکر فداکار دولت و ملت ایران است بنده نمی‌خواهم تاریخ عرض کنم و خاطر محترم آقایان را رنجه بدارم و همه بخوبی می‌دانند ممکن است دولت به آقای صمصام‌السلطنه امر فرمایند ایشان خودشان تشریف می‌برند یا می‌خواهند بنده را بفرستند هر طور میل دولت و مجلس باشد بنده در این مجلس شورای ملی اطمینان می‌دهم که ایل بختیاری و فامیل آقای صمصام‌السلطنه جاناً و مالاً حاضرند مرتکبین این شرارت را ولو اینکه بختیاری هم باشد سخت مکافات بدهیم تا انشاءالله دیگر کسی نتواند به دولت متبوعه خودش خیانت کند.

(بعضی از نمایندگان- صحیح است)

رئیس- همه می‌دانیم ایل جلیل بختیاری همه وقت مطیع و منقاد دولت بوده و همه قسم خدمات شایان تمجید به این مملکت کرده‌اند خدمات قدیمشان در تاریخ ثبت است این چند ساله اخیر را هم خودمان به رأی‌العین دیده و مشاهده کرده‌ایم و جای هیچ گونه تردیدی نیست و از طرف ایل بختیاری تا حال چیزی بر خلاف معنی وطن پرستی مشاهده نشده‌اما این حادثه مولمه که اخیراً در خاک بختیاری اتفاق افتاده است قلوب تمام ما را جریحه دار کرده.

(جمعی از نمایندگان- صحیح است)

زیرا ما حاضر نیستیم ببینیم هر روز جوان‌های رشید و عزیز ما برای اغراض خصوصی به خاک مذلت بیفتد. البته دولت موظف است به هر ترتیبی که ممکن است و به این نحو امکان یک گوشمالی شدیدی به اشرار بدهد و قوای کافی برای قلع و قمع آن‌ها بفرستد و اگر برای سرکوبی این اشرار دولت لازم دانست مراجع به آقایان رؤسای بختیاری نماید از آنجائی که همیشه حاضر برای خدمت و فداکاری بوده‌اند اگر دولت بخواهد از خدمات آن‌ها استفاده کند البته از هیچ نوع جانفشانی مضایقه نخواهد کرد

(صحیح است).

رئیس- راپُرت کمیسیون بودجه راجع به بلژیکی‌ها مطرح است. راجع به مذاکراتی که نسبت به سابقه پریروز این‌جا به میان آمد اگر اظهاراتی است بشود بعد داخل در موضوع خود راپُرت بشویم. آقای حائری‌زاده (اجازه) حائٱی‌زاده- چون مجلس مذاکرات را راجع به این موضوع کافی دانست بنده حق ندارم در اصل موضوع داخل شوم ولی پریروز عرض کردم نظر به اینکه بنده از مواد کنترات اطلاعی ندارم نمی‌دانم باید موافقت کنم یا مخالفت زیرا ممکن است بعضی مواد کنترات بلژیکی‌ها طوری نوشته شده باشد که به سلیقه من خوب نباشد. آقای رئیس فرمودند خوب است پیشنهاد کنید بنده هم پیشنهاد کردم مواد کنترات طبع و توزیع شود تا ما اطلاعات کافی در این موضوع رأی بدهیم پیشنهاد بنده همین قدر بود که مواد کنترات طبع و توزیع شود و پس از آنکه آقایان نمایندگان مطالعه کردند در اصل ماده واحده اخذ رأی شود آقای رئیس الوزراء فرمودند وکلاً از حدود خود تجاوز می‌کنند بعد در ضمن فرمایشاتشان در جواب آقای کازرونی یک جمله دیگری فرمودند که وکلاء نمی‌خواهند به مملکت خدمت کنند

(یک نفر از وکلا - چنین چیزی گفته نشد)

حائری‌زاده- در جرائد که این طور نوشته شده است.

(بعضی از نمایندگان- اشتباه شده است)

حائری‌زاده- قوه حافظه من کم است ولی چون در روزنامه نوشته شده بود بنده لازم دانستم این مسئله را اظهار کنم که وکلاء حق دارند در تمام امورات مملکتی جزئی و کلی از وزراء سئوال و استیضاح بکنند. وقتی این حق را داشته باشند نمی‌توان آن‌ها را از این حق محروم کرد آقای رئیس الوزراء می‌فرمایند بدون این که مواد کنترات را مطالعه کرده باشد نفهمیده و نسنجیده فقط برای این که اکثریت مجلس به هیئت دولت اعتماد دارد باید رأی بدهند و یک مذاکرات هم راجع به قانون اساسی فرمودند و فرمودند که مخالف با قانون اساسی است بنده هر چه قانون اساسی را مطالعه کردم همچو چیزی ندیدم و بلکه چندین اصل از اصول قانون اساسی بر خلاف فرمایش ایشان بود مخصوصاً اصل ۲۷ و اصل ۲۹ و اصل ۴۲ از قانون اساسی و اصل ۳۳ و اصل ۶۰ و اصل ۶۱ و اصل ۶۵ از متمم قانون اساسی که تقریباً حدود و حقوق مجلس و روابط مجلس و دولت را معلوم می‌کند مفهوم این اصول این است که دولت مجری افکار اکثریت مجلس است این چیز تازه نیست. وکلا باید در تمام مسائل با کمال دقت عقاید خودشان را اظهار کنند وظیفه آن‌ها نظارت است و لازمه نظارت هم اطلاع پیدا کردن از جزئیات امر است تا بتوانند به وظیفه خودشان عمل کنند. بنده در این موضوع دیگرعرضی ندارم ولی تصور می‌کنم شاید آقای رئیس‌الوزراء در ضمن فرمایشاتشان خواستند حقی را از مجلس سلب نمایند بنابراین عرض می‌کنم ایشان همچه حقی را ندارند وکیل برای این انتخاب شده است که از جزئیات امر اطلاع پیدا کند و تا کاملاً از جزئیات اطلاع نداشته باشد نمی‌تواند از حقوق و موکلین خود دفاع کند.

رئیس- حقی که برای مجلس باشد هیچ کس نمی‌تواند آن حق را از مجلس سلب کند مگر قانون اساسی معمول مجلس در اوایل این بود که مواد کنترات به مجلس می‌آمد و ماده به ماده رأی گرفته می‌شد ولی بعد گفته شد برای این که اتلاف وقت نشود و مجلس داخل در جزئیات آن نشود بهتر این است فقط راجع به تابعیت یعنی مستخدمین و حقوق آن‌هامجلس اظهار عقیده نماید و رأی بدهد. آن روز هم که بنده اینجا تذکر دادم برای این بود که سابقه را به دست آقایان داده باشم. البته یک سابقه را که خود مجلس برقرار نموده خود مجلس هم می‌تواند آن سابقه را بهم بزند فقط عرض بنده این بود پیشنهادی که می‌شود مثل سایر پیشنهادها نباشد یعنی یک مسئله را بغته و دفعه پیشنهاد کنند و غفلتاً رأی گرفته شود و بعد اسباب ندامت و پشیمانی شود چنانچه ملاحظه فرمودید در نظام نامه هم نوشته شده است اگر نسبت به قانون اصلاحی پیشنهاد می‌شود باید اول قابل توجه بشود و رأی قطعی را هم همان روز که پیشنهاد می‌شود نمی‌توان داد. نظامنامه خواسته است راجع به اصلاحات و پیشنهادات آقایان وقت مطالعه داشته باشد به ا ین نظر بود که عرض کردم اگر می‌خواهید سابقه را بهم بزنید پیشنهاد بکنید می‌فرستیم به کمیسیون بعد که راپُرت آن به کمیسیون آمد هر طور صلاح می‌داند رأی بدهند حالا هم آقایان مختار هستند اگر می‌خواهند پیشنهادی کنند می‌فرستم به کمیسیون وقتی راپُرت کمیسیون به مجلس آمد مذاکره می‌کنیم و بعد از پنج روز رأی می‌دهید و تکلیف این کار معین می‌شود ولی چون این مسئله فوریت دارد و مواد کنترات را هم برای تمام آقایان خوانده‌اند اگر ایراداتی داشته باشید ممکن است اظهار کنید و اگر هم نمی‌خواهید رأی بدهید البته می‌توانید.

آقای دست غیب (اجازه)

حاج سید محمدباقر دست‌غیب- قصه سابقه است یا قصه اصل کنترات

رئیس- در اصل مطلب که آقایان مذاکرات را کافی دانستند. قصه سابقه هم گویا به آن طرز که عرض کردم حل شده باشد.

دست‌غیب- پس خوب است آن‌ها را بخوانند.

(به مضمون ذیل قرائت شد)

ماده واحده- وزارت مالیه مجاز است کنترات پانزده نفر مستخدمین بلژیکی اداره گمرکات مفصله‌الاسامی ذیل را برای مدت ۳ سال و در ازاء مبالغ حقوق مشروحه در مقابل اسامی آن‌ها تجدید نماید.

رئیس- پیشنهادی از طرف آقای شیخ‌الاسلام اصفهانی رسیده قرائت می‌شود.

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

بنده پیشنهاد می‌کنم که از ۱۵ نفر مستخدم بلژیکی گمرک سوای دویمی و پنجمی و ششمی و هفتمی و دهمی ده نفر دیگر از لایحه و خبر کمیسیون محترم بودجه حذف شود و فقط برای پنج نفر فوق رأی گرفته شود.

رئیس- پیشنهادی هم از طرف آقای مساوات رسیده است (به مضمون ذیل قرائت شد) بنده پیشنهاد می‌کنم که کنترات‌های راجع به استخدام مستخدمین خارجه به مجلس بیاید تا نمایندگان به مواد آن‌ها مستحضر شود.

رئیس- آقای مساوات (اجازه) مساوات- توضیح لازم ندارد. رأی می‌دهند اگر قابل توجه شد باید به کمیسیون برود.

مخبر- راجع به سابقه است باید بعد تکلیفش معلوم شود.

رئیس- بلی این یک چیزی است که بعد باید مطرح شود بالفعل آقای شیخ‌الاسلام باید توضیح بفرمائید.

شیخ الاسلام- در چند ماه قبل آقای زنجانی پیشنهاد کردند که صورت مستخدمین خارجی که در دوائر دولت ایران مشغول خدمت هستند یا بیکارند و مواجب می‌گیرند به مجلس آورده شود تا مدت‌ها طول کشید تا اینکه یک وقت یک دوسیه صحیحی به مجلس آورند. بنده یک قدری در آن دوسیه مطالعات کردم و یک سوادی از آن‌ها برداشتم این دو ورق سوادی است که راجع به مستخدمین گمرک در آن دوسیه بود و بنده استنساخ کردم در بالای یک ورقه می‌نویسد: مستخدمین خارجی اداره گمرکات که با کنترات استخدام شده‌اند و بیست و دو نفر هستند بیست نفر بلژیکی یک نفر فرانسوی یک نفر یونانی و مواجب آن‌ها هم در سال هشتاد و دو هزار و سیصد تومان می‌شود. در بالای یک ورقه دیگر نوشته شده است صورت مستخدمین خارجی اداره گمرکات که بدون کنترات استخدام شده‌اند و بیست و شش نفر هستند و مواجب سالیانه آن‌ها هم هفده هزار و هشتصد و هشتاد و هفت تومان دو قرانی می‌شود حالا در این لایحه دولت و راپُرت کمیسیون اسم پانزده نفر برده شده. معلوم نیست که آیا باقی این حضرات مرخص شده‌اند و به همین پانزده نفر اکتفا شده است یا اینکه کنترات آن‌ها متدرجاً به مجلس خواهد آمد امیدوارم که قسم اول باشد که به همین پانزده نفر قناعت شده باشد و سایرین را مرخص نموده باشند بخصوص این اشخاص متفرقه از دُوَل مختلفه که بدون کنترات مستخدم بوده‌اند این هیجده هزار تومان را می‌شود در سال به یک عده از ایرانی‌ها داد و همه را صاحب نان کرد این است که بنده خواستم بفهمم که آیا بعد کنترات این حضرات به مجلس خواهد آمد یا خیر؟ اما پیشنهادی بنده تقدیم کرده‌ام جهت منفی دارد جهت مثبت ندارد این که عرض کردم سوای دومی و پنجمی و ششمی و هفتمی و دهمی سایرین مرخص شوند مُرادم این نیست که این پنج نفر استخدام شوند هرگز بنده یک چنین عرضی نخواهم کرد و هرگز راضی نخواهم شد یک قران از پول ایران با وضعیات امروزه ما به خارجی‌ها داده شود که برای اداره کردن استخدام می‌شوند. بنده همان عقیده سابق خود را تعقیب می‌کنم و باز می‌گویم خود ایرانی‌ها کاملاً می‌توانند ادارات ما را اداره کنند. حالا اگر یک وقت یک کار فنی باشد که از عهده بر نیایند ربطی به مطلب ندارد ولی توانائی ایرانی‌ها در اداره کردن دو شرط دارد و دو مقدمه که اگر هیئت دولت با مجلس شورای ملی این دو شرط را اجرا نمایند این کار در کمال آسانی خواهد شد بطوریکه شاید تمام ماها حیران بمانیم که‌ای وای وای تکلیف این بود و راه این بود و ما نمی‌دانستیم. یکی از آن شرایط این است که ما کار برای بیکارها تدارک کنیم تا فشار بیکارها به وزارتخانه‌ها کم بشود شرط دیگر ایجاد بیم و امید در قلوب مستخدمین است. هیچ لازم نیست که ما صد نفر پانصد نفر را بترسانیم یا امیدوار کنیم خیر اگر پنج نفر از خائنین و بدسابقه‌ها را مجازات بدهند دیگر به اصطلاح مو از ماست کشیده می‌شود تمام ادارات صحیح و منظم خواهد شد. اما اینکه عرضی کردم سوای این پنج نفر بقیه مرخص شوند در قانون استدلال و قانون مجاوره اگر شخصی حرف طرف مقابل را قبول کند و استدلال خودش را با قبول کردن فلسفه طرف مسجل کند این بهترین استدلالات است و دیگر بالاتر از این استدلال نداریم که یک نفر استدلال و فلسفه خودش را قبول کند و همان را برای مطلب خود استدلال آقایانی که می‌فرمایند ما برای تنظیم ادارات خودمان محتاج به استخدام خارجی‌ها هستیم همان آقایان می‌فرمایند که ادارات بزرگ مملکت یک نفر معلم می‌خواهند که آن اداره را بطور کامل مرتب کند و بهیچوجه نمی‌فرمایند که ما باید مفتش اول و دوم و سوم را هم از خارج بیاوریم. این مطلب مسلم است که اداره گمرک از ادارات بزرگ مملکت است و نظر آقایان موافقین این است که اگر در ادارات مهم گمرک یک نفر معلم باشد یا مدیر باشد کاملاً می‌تواند آن‌ها را اداره کند بنده عرض می‌کنم ما در گمرک پنج نقطه مهم بیشتر نداریم که عبارتند از: تهران، بنادر جنوب، کرمانشاهان، آذربایجان و بندر انزلی. بر فرض آقایان موافقین برای پنج مرکز پنج نفر مستخدم خارجی بیشتر لازم نداریم حال خواه از بلژیک خواه محل دیگر بیاورند. دیگر پانزده نفر برای چیست؟ چرا ما باید در سال یکصد و ده هزار تومان برای مستخدمین خارجی گمرک بدهیم ولی خود ایرانی‌ها معلمین بدبخت این طور بدون حقوق باشند. امروز بنده هم در این خصوص با حضرت والا سلیمان میرزا هم صدا شده‌ام. چند نکته دیگر هم هست که به عرض آقایان می‌رسانم واِلا مابین ایرانی‌ها اشخاصی هستند که به مراتب عالی‌تر از این پانزده نفر هستند مثل نصرت السلطان که الآن در کرمانشاهان هست و میرزا عبدالله خان که در مرکز کار می‌کند. چند نفر دیگر را هم یادداشت کرده‌ام که نظرم نیست زیرا بنده اسم اشخاص را زودتر فراموش می‌کنم در هر صورت اشخاصی که در مرکز کار کرده‌اند می‌دانند کمتر از مستخدمین اروپائی نیستند. همین آقای نصرت‌السلطان که در کرمانشاهان هستند چند سال قبل که آنجا انقلاب بود بطوری گمرک آن جا را اداره کردند که رئیس گمرک متحد آلمانی از حسن خدمات و زحمات ایشان نوشته و به تمام نقاط گمرکات ایران فرستاد. نکته دومی که باید به عرض آقایان برسانم این است که سوای این پنج نفر که بنده پیشنهاد کرده‌ام از سایر این آقایان خوب نمی‌شنوم حال نزاکت مآبی می‌کنم و بعضی اطلاعات که دارم عرض نمی‌کنم همین قدر سربسته عرض می‌کنم که از سایرین خوب نمی‌شنوم خصوصاً از قراری که شنیده‌ام شخص چهاردهمی یک مرد شوخی است و یک مطلبی دارد که هر کجا که می‌رود تکرار می‌کند و می‌گوید ایرانی‌ها بی ربط ما را استخدام کرده‌اند بعلاوه شش نفر آن‌هاهم فعلاً بی کارند یعنی در گمرک نیستند حالا اگر در خارج کاری داشته باشند دخلی به گمرک ندارد و بنده اسامی آن‌ها را در اینجا یادداشت کرده‌ام.

مستشارالسلطنه- اسامی را بخوانید

شیخ الاسلام- اسامی را نمی‌توانم بخوانم لکن همین قدر عرض می‌کنم یکی نهمی است یکی دهمی است و یکی هم یازدهمی یکی هم سیزدهمی است و دیگری پانزدهمی است بعضی از این‌ها سال‌ها است بیکارند و مواجب می‌گیرند بعضی‌شان هم برای اینکه کاری ندارند به کارهای دیگر گمارده شده‌اند. امیدوارم عرایضی که کردم در خدمت آقایان مقبول شود زیرا نظریه خودشان را هم تأمین می‌کند و خواهد کرد و خواهشمندم همین قدر اکتفا بفرمائید به اینکه پنج نفر از این اشخاص را هر کدامشان را صلاح می‌دانند برای این مراکز مهمه انتخاب کنند و بقیه را مرخص نموده کارهایشان به ایرانی‌ها بدهند این پنج نفر را که بنده یادداشت کرده‌ام تحقیق کرده‌ام مردمان امین صدیقی می‌باشند ولی در هر حال بسته به نظر اقایان است.

رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه) حاج شیخ اسدالله- قسمت‌های اولی را که آقای شیخ الاسلام فرمودند چون راجع به پیشنهاد نبود بنده عرضی ندارم و همین قسمت اخیری را که راجع به پیشنهاد است جواب عرض می‌کنم نظر کمیسیون و نظر خود بنده این است که عده مستخدمین خارجی برای گمرک به همین پانزده نفر محدود شود آنهم برای نقاط مهمه مملکت و بنده در نظر ندارم دولت هم بخواهد کنترات سایرین را تجدید کند و بنده هم با کنترات‌های دیگر موافقت ندارم و تصور هم نمی‌کنم که دولت هم عده دیگری را لازم داشته باشد مگر رئیس گمرک مولیستور که هنوز کنتراتش تمام نشده و گویا در صددند کنترات او راهم به مجلس بیاورند و مطابق تحقیقاتی که کرده‌ام یک آدم لایق و کارآمدی است و وجودش برای اداره کردن گمرک نافع است شاید بنده با کنترات او هم موافقت نکنم و کمیسیون هم موافقت نماید اگر چه بنده با عقیده کمیسیون کاری ندارم و البته بعد معلوم خواهد شد اما این اشخاصی که می‌فرمایند بی کارند مطابق توضیحاتی که هیئت دولت در کمیسیون داده‌اند بیکار نیستند فقط یک نفر هست که فعلاً در ضرابخانه است ولی چون وجود او در گمرک نافع است برای گمرک استخدام می‌شود و تکلیف ضرابخانه بعد معین خواهد شد و اما این اطلاعاتی که آقا دارند که یک نفر از آن‌هاشوخ است یا شوم است که بنده نفهمیدم مقصودشان شوخ بود یا شوم این‌ها اطلاعات شخصی است و بنده تحقیق در این باب نکرده‌ام و البته ایشان آزادند هر تحقیق که می‌خواهند بفرمایند و البته مطابق تحقیقات خودشان رأی می‌دهند لکن بنده مطابق توضیحاتی که وزیر مالیه در کمیسیون بودجه داد وجود این اشخاص را برای گمرک لازم می‌دانم. آقایان تصدیق می‌فرمائید که امروز یکی از ادارات مرتب و منظم ایران اداره گمرک هست راست است شاید اشخاص بصیری از ایرانی‌ها هستند که بتوانند اداره گمرک را اداره کنند ولی از وجود آن‌هاهم دولت استفاده می‌کند و چنانچه خودشان فرمودند این اشخاص فعلاً هم مشغول کارند ولی در هر حال با وجود آن‌هاممکن است دولت محتاج به یک عده مستخدمین بصیر خارجی هم باشد زیرا هر دو دسته با هم خدمت می‌کنند و بنده عقیده دارم با این نظمی که اداره گمرک دارد و آقایان موافقت کنند که این کنترات‌ها همین امشب از مجلس بگیرد تا اشخاصی را که استخدام می‌کنیم با یک آبرومندی آن‌ها را بکار واداریم و آن‌هاهم از موافقت‌های ما دلگرم و امیدوار باشند بنده عرض کردم کلیتاً نسبت به استخدام خائنین اعم از ایرانی و اروپائی مخالفم و دولت باید آن‌ها را تعقیب و مجازات کند ولی اشخاصی که خدمت می‌کنند باید قدر خدمات آن‌ها را دانست تا اسباب دلگرمی برای سایر مستخدمین فراهم بشود شاید در اینجا بعضی عقیده‌شان بر این باشد که ما با استخدام نوع بلژیکی مخالفیم بنده این عقیده را ندارم و تصور نمی‌کنم اکثریت مجلس شورای ملی هم این نظر را داشته باشد و همچین البته آقایان تصدیق می‌فرمایند یک عده اروپائی که به ایران آمده‌اند انصافاً خدمت هم کرده‌اند ولی گاهی اگر یک مسامحه‌هایی شده است تقصیر از دولت بوده. دولت باید مستخدمی را که برای خدمت استخدام می‌کند به کار وادارد و از او کار بخواهد و در صورتی که یک خلافی از او مشاهده کرد او را تعقیب و مجازات کند البته وقتی دولت مسامحه می‌کند (دولت‌های گذشته را عرض می‌کنم) و مستخدمی را که خیانت می‌کند مجازات نمی‌کند اگر مستخدم بر خلاف خودش را تکرار کند تقصیر از دولت است که او را تعقیب نکرده زیرا طبیعت انسان مایل به خودسری است تا قانون و مجازات در مقابل انسان نباشد خیلی انسان مذکائی باید باشد که خلاف قانون نکند و خودسر نباشد از این جهت باید تصدیق کنیم اروپائی‌هایی که در اینجا بطور صداقت خدمت کرده‌اند بهترین اشخاص هستند زیرا مؤاخذه و مجازاتی که در کار نبوده و با این حال از روی وجدان به صحت عمل خدمت کرده‌اند. چقدر انسان باید با اخلاق باشد که با این رویه به وظیفه خودش عمل کند و حقیقتاً بعضی اشخاص که در اینجا آمده‌اند همین طور بوده‌اند و بعضی‌ها هم اگر کار نکرده‌اند برای این بوده که کار نخواسته‌اند. بعضی را هم تصدیق می‌کنم که خیلی خودسر بوده‌اند و دزدی و بد اخلاقی کرده‌اند آن‌ها را هم باید دولت تعقیب و مجازات کند تا اسباب ترس دیگران باشد این است که بنده عقیده دارم اداره گمرک امروز محتاج به یک عده اشخاص اروپائی است و تصدیق هم می‌کنم که اشخاص لایقی هم در ایرانی‌ها هست ولی برای اداره کردن گمرک کافی نیست یک ملاحظات دیگری هم هست که باید حتماً اروپائی در اداره گمرک ما باشد و همین قدر عرض می‌کنم به اینکه این‌ها یک اشخاصی هستند که در این اداره سابقه اطلاع دارند و سال‌ها خدمت کرده‌اند و دولت هم تصدیق می‌کند خدمات آن‌ها انصافاً خوب بوده باید با امیدواری آن‌ها را استخدام کرد و بیش از این در اطراف آن‌ها صحبت نکرد و عقیده بنده این است که باید مذاکرات را خاتمه داد و زودتر کنترات آن‌ها را از مجلس گذراند.

رئیس- آقای دست غیب هم که جزو کمیسیون نیستند.

دست‌غیب- خیر پیشنهادی کرده‌ام.

رئیس- باید رأی بگیریم به قابل توجه بودند پیشنهاد آقای شیخ‌الاسلام اصفهانی. آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می‌دانند قیام بفرمایند.

(چند نفری قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد هم از طرف آقای دست غیب رسیده (به ترتیب ذیل خوانده شد) بنده پیشنهاد می‌کنم کنترات برای یک نفر الی دو نفر بلژیکی بس است. این هم لازم نیست.

رئیس- مسترد می‌فرمائید یا رأی بگیریم

مخبر- بعد از رد شدن پیشنهاد آقای شیخ‌الاسلام این پیشنهاد دیگر مورد ندارد. امین الشریعه پنج تا که رد شد دو تا هم رد می‌شود.

رئیس- آقای دست‌غیب (اجازه)

حاج سید محمد باقر دست‌غیب- باید ببینم فلسفه مستشار یا مستخدم خارجی و علت اینکه دولت مستشار خارجی می‌آورد چیست. در خارج از ایران یک علت دارد و در ایران هم یک علت علاوه می‌شود برای خاطر اینکه همانطور که آقای حاج شیخ اسدالله محلاتی در عبارتشان فرمودند بایستی عبارت را هم با نزاکت ادا کرد. یک ملتی که عده کافی برای مدیری و ریاست ادارات خود ندارد مستخدم از خارج جلب می‌کند یک علت دیگر هم که در ایران علاوه می‌شود چنانچه در خصوص مستشار آمریکایی بعضی از آقایان ذکر کردند راجع به نخواندن توصیه و کاغذها بود اگر این دو علت رفع بشود ما دیگر محتاج به آوردن مستشار نیستیم یعنی اگر خودمان توانستیم از عهده اداره کردن برآئیم دیگر پانزده نفر مستشار لازم نیست دو نفر یا ۳ نفر بس است وقتی ما یک مدیر (که نمی‌دانم اصطلاح فارسی آن چیست) خیلی با اخلاق و کج خلق که کاغذ و توصیه را نخواند داشتیم این علت رفع می‌شود و دیگر مستخدم خارجی نمی‌خواهیم. بنده عرض می‌کنم از این نمره اشخاص ولو کم است داریم که وقتی فلان عالم یا فلان وزیر فلان امیر توصیه می‌کند کاغذ را جلوش می‌گذارد و می‌گوید من کاغذ شما را نمی‌توانم بخوانم و با من حق نداری حرف بزنی با وزیر متبوع من صحبت کن اگر این طور شد دیگر مستشار و مستخدم برای چه می‌خواهیم؟! بلی ما یک عده لازم داریم که اصل تشکیلات را به ما یاد بدهند ولی چهارده پانزده نفر لازم نیست دو نفر کافی است علاوه بر این باید دید ملت ایران تا کی مستشار و مستخدم می‌خواهد تا خدا خدائی می‌کند و در ایران آدم هست باز مستشار می‌خواهند الآن بیست سال است.

حاج شیخ اسدالله- مستشار نیست مستخدم است.

دست‌غیب- بنده با هر دو مخالفم عرض می‌کنم بیست سال است مستخدم بلژیکی در اداره گمرک بوده در این بیست سال ما چه استفاده از این خدمت مستخدمین بلژیکی کرده‌ایم حالا اداره گمرک مرتب و منظم کرده‌اند بنده تشکر می‌کنم ولی آیا باید چند نفر ایرانی را هم تربیت کرده باشند و یا داده باشند یا خیر؟ آخر تا کی هر دو سال چهار سال باید مستخدم عوض کنیم. این کار روزگار آخرش کیست و ایرانی کی باید سر خدمت بیاید؟ علاوه بر این‌ها از آقایان سئوال می‌کنم این عده بلژیکی که الآن بیست سال است در گمرک هستند آقایان این‌ها را هم معلم حساب می‌کنند هم مستخدم آیا در این بیست سال چند نفر ایرانی را تربیت کرده‌اند؟ آیا ۳ نفر ایران تربیت کرده‌اند که متصل آقایان در ضمن فرمایشاتشان می‌فرمایند ما مستخدم خارجی لازم داریم؟ در این مدت اگر کسی را تربیت کرده بودند باید از عده‌ای که باید استخدام شود و کسر شود ولی حالا بعد از بیست سال تازه آقای حاج شیخ اسدالله محلاتی می‌فرمایند یک نفر در ضرابخانه بود چون می‌بینند در گمرک تخصصش بیشتر است او را از ضرابخانه به گمرک آورده‌اند این خیلی غریب است تازه بعد از بیست سال عوض این که از عده بکاهند اضافه می‌کنند بطور کلی آقای حاج شیخ اسدالله محلاتی خوب فرمایشی فرمودند. فرمودند مقصر باید مجازات و خادم باید تشویق شوند. بلی این برای کلیات فرمایش صحیحی است بنده هم تصدیق می‌کنم و علت اینکه ایران به این حال افتاده است برای این است که مقصر مجازات نشده است اگر ده نفر مقصر در میان مجازات می‌شد دیگر هیچ حاکمی ظلم نمی‌کرد هیچ مدیر اداره رشوه نمی‌گرفت و رشوه و ظلم از بین می‌رفت بلی مقصر باید مجازات شود ولی این مطلب مربوط به این نیست که پانزده نفر بلژیکی استخدام کنیم علاوه بر این بنده تصدیق می‌کنم که مستخدم با مستشار هم باید بیاید اما در مواد کنترات آن‌ها هیچ یک ماده دارد که بعد از ۳ یا چهار سال یک نفر ایرانی را تربیت کند.

(بعضی از نمایندگان – بلی دارد)

دست‌غیب- خوب فهمیدم ولی باز بعد از ده سال دیگر این پیش گویی‌های بنده معلوم می‌شود و خواهید دید که یک نفر ایرانی را تربیت نکرده‌اند و باز مجدداً کنترات آن‌ها تجدید می‌شود از این‌ها صرف نظر می‌کنم بنده نمی‌گویم استغفرالله بلژیکی‌ها تمام شان بد هستند ولی ممکن است بگویم بعضی‌هاشان به وظائف خود عمل نکرده‌اند.

رئیس- برای آقای دست‌غیب تذکر می‌دهم که موافق ماده ۶۳ توضیح را به اختصار بدهند.

حاج سید محمد باقر دست‌غیب- سه کلمه دیگر بیشتر عرض نمی‌کنم در کلمة چهارم مطلب را تمام می‌کنم. زیرا به فرموده مقام ریاست باید مختصر گفت و آقایان هم این جمله‌های بنده به ایشان ناگوار است جمله اول این است که بلژیکی هم خوب دارد و هم بد و بنده آنطور که اطلاع دارم خارجی دارم این است که این آقایان بلژیکی‌ها توصیه ایرانی‌هار نمی‌خوانند ولی توصیه خارجی را خوب می‌دانند همه شان عرض نمی‌کنم بلکه بعضی از آن‌ها را می‌گویم جمله دوم این است که آقایان باید ایرانی‌هار ا تشویق بکنند و آن‌ها را بکار وادارند نه اینکه از عده آن‌ها بکاهند و خارجی‌ها را در سر کار آورند.

رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله عضو کمیسیون هستند بفرمائید.

حاج شیخ اسدالله- آقایان می‌فرمایند جواب فرمایشات آقای دست غیب را نده و حقیقتاً بعضی از فرمایشاتشان جواب ندارد زیرا منحصر به خودشان است بالاخره توضیحاتی دارند که فقط اطلاعی بود که ایشان تحصیل کرده بودند بنابراین این اطلاع را ندارند و ایشان هم دلیل قاطعی برای فرمایشات خودشان نیاوردند فرمودند من خصوصاً این طور فهمیده‌ام که بلژیکی‌ها توصیه ایرانی را قبول نمی‌کنند و توصیه خارجی‌ها را قبول می‌کنند بنده عرض می‌کنم آقای دست‌غیب شیرازی اشتباه فرموده‌اند همچو چیزی نیست این یک نسبتی هست که به مستخدمین بلژیکی می‌دهند و صلاح هم نیست چنین نسبتی بدهند اگر هر آینه چنین مطلبی واقعیت داشته باشد چرا دولت کنترات چنین اشخاصی را به مجلس می‌آورند.

دست‌غیب- ایران به دولت است

حاج شیخ اسدالله- باید استیضاح کنید این است که عرض می‌کنم در این مورد آقای دست‌غیب شیرازی اشتباه فرموده‌اند.

رئیس- رأی می‌گیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای دست‌غیب آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می‌دانند قیام بفرمایند. (فقط دو نفر قیام نمودند) رئیس- قابل توجه نشد. باید رأی بگیریم به ماده واحده کمیسیون بودجه ولی قبلاً آقای سلیمان میرزا خواسته‌اند راجع به عبارتی که در جلسه گذشته فرموده‌اند توضیحاتی بدهند.

محقق‌العلماء- رأی به چه طریق گرفته می‌شود.

رئیس- با ورقه رأی گرفته می‌شود.

سلیمان میرزا- در جلسه قبل در حین مذاکرات عرض کردم مواد کنترات را به کمیسیون خارجه آورده‌اند و بنده دیده‌ام و با این مواد کنتراتی که نوشته شده است موافقم ولی آقایان همقطاران محترم و همچنین در خارج گویا اینطور استنباط فرموده‌اند که بنده با کنترات و استخدام بلژیکی‌ها در اداره گمرک موافقم در صورتی که با آن موافق نیستم چنانچه آنروز هم گفتم اگر بخواهند ممکن است یک قانونی برای استخدام غیر ایرانی بنویسند و یک شرایطی برای آن نوشته شود و حالا هم در این موضوع بنده موافق نیستم و در موقع رأی هم امتناع خواهم کرد زیرا این کنترات‌ها با اختیارات دکتر میلیسپو مزاحمت پیدا خواهد کرد.

رئیس- رأی می‌گیریم به ماده واحده آقایانی که ماده واحده را تصویب می‌کنند ورقه سفید واِلا ورقه کبود خواهد داد.

(اخذ و استخراج آراء بعمل آمد نتیجه به ترتیب ذیل حاصل شد) عده حضار (۷۳) ورقه سفید علامت قبول (۲۵) ورقه کبود علامت رد (۶) امتناع (۳۳)

رئیس- بلاتکلیف ماند. چند دقیقه تعطیل می‌شود.

جلسه یک ساعت و نیم از شب گذشته برای تنفس تعطیل و دیگر تشکیل نگردید.

مؤتمن‌الملک