مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ امرداد ۱۳۲۳ نشست ۵۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم |
دوره چهاردهم قانونگذاری
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۴
جلسه:۵۴
صورت مشروح مجلس روز پنجشنبه ۲۶ مرداد ماه ۱۳۲۳
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- مذاکره در دستور
۳- خروج استیضاح از دستور
۴- بقیه شور در لایحه سازمان بهداری
۵- موقع و دستور جلسه آتیه - ختم جلسه
مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای امیر تیمور (نایب رئیس) تشکیل گردید.
صورت مجلس روز سهشنبه ۲۴ مرداد ماه را آقای طوسی (منشی) قرائت نمودند.
اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:
غائبین بیاجازه آقایان: افخمی- اقبال
غائبین بیاجازه آقایان: تربتی - مظفرزاده- ذوالفقاری- بیات- دکتر اعتبار- خاکباز- ذوالقدر- شجاع- نبوی- نقابت- رحیمیان- کفایی- آصف- صمصام - فتوحی - تولیت- تیمورتاش- قبادیان- ظفری- ملایری- سیفپور- تهرانچی- دشتی- مهندس فریور- معدل- حشمتی
دیرآمده بیاجازه- آقای هاشمی
-تصویب صورت مجلس
۱-تصویب صورت مجلس
نایب رئیس- در صورت مجلس نظری نیست؟ آقای فرخ نسبت به صورت مجلس فرمایشی دارید؟
فرخ- اخطار نظامنامهای است بعد از تصویب صورت جلسه عرض میکنم.
نایب رئیس- اخطار نظامنامهای اگر نسبت به این جلسه باشد بسیار خوب...
فرخ- راجع به جلسه قبل است.
نایب رئیس- نمیتوانیم اخطار نظامنامهای جلسه قبل را مربوط به این جلسه بدانیم.
فرخ-ماده ۱۰۹ نظامنامه داخلی میگوید: «اگر در ضمن مباحثات و نطق افترا و تهمتی به یکی از نمایندگان زده شود یا عقیده و اظهار او برخلاف واقع جلوه داده شود و نماینده مذکور برای تبرئه و رفع اشتباه اجازه نطق بخواهد. بدون رعایت نوبت اجازه داده خواهد شد، در جلسه قبل در ضمن طرح اعتبارنامه آقای عباس پاشا تیموری بنده راجع به واقعه جرح یا قتل نسبت به یک طبیب در خوی عرضی کردم و بعد هم به مناسبت این که بنده کسالت داشتم و حالم به هم خورد به شهادت آقای دکتر طاهری چون تب داشتم از جلسه خارج شدم در غیاب بنده آقای امیر تیمور یک جملات موهون و بیمرحمتی و آقای حکمت به عنوان تهمت و افترا نسبت به بنده صحبتی فرمودند که بر طبق ماده ۱۰۹ بنده حق دارم توضیح مختصری عرض کنم و خیلی مختصر عرض خواهم کرد قضیهای را که بنده عرض کردم آقای حکمت، در اوایل ۱۳۲۷ قمری در ماکو واقع شده خود بنده حضور داشتم میرقوام طبیب پسر ابراهیم برادر میرصالح خویی گلوله خورد روی پستان راستش و از پشتش خارج شد بنده اتهامی را که نسبت به بنده به عنوان یک نفر مفتری توجه پیدا میکند به عهده میگیریم، و در هر محکمه قانونی اگر مورد تردید آقایان است حاضر هستم ثابت کنم. آقا مطمئن باشید که بنده دروغ نگفتم و دروغ هم نمیگویم و با سوابقی که بنده با جنابعالی داشتم در فارس و مدتی والی شما بودم شاید دروغ عرض نکرده باشم و از من دروغ نشنیده باشید؛ به علاوه در مذاکراتی که در مجلس میشود اگر هم جنبه تلافی پارلمانی داشته باشد بهتر این است که از جنبه نزاکت خارج نشویم و بیمورد صحبت نکنیم، زیرا اگر سواد فارسی آقای عباس تیموری از آقای امیر تیمور بیشتر باشد البته خطشان هم از خط بنده بهتر میشود، فرق است بین حقیقت و سفسطه بنده راجع به این قضیه نمیخواهم وقت آقایان و مجلس را بگیرم. زیرا سعدی میفرماید:
شنیدستی که گاوی در علفزار بیالاید همه گاوان ده را....
( هاشمی- ما گاو نیستیم آقای فرخ) شاید بنده را هم آن قدر قوت بیان نباشد که عرایضم را به عرض مجلس برسانم. بنده بر طبق ماده ۱۰۹ از کرسی خطابه استفاده کردم و از موضوع هم نمیتوانم خارج بشوم ولی یک تلگرافی رسیده برای بنده از طرف آقای سیفپور که فرستاده است و تقاضا کرده است از مجلس که خوانده شود استدعا میکنم اگر اجازه میفرمایند آقای هاشمی قرائت بفرمایند.
هاشمی- ولی از شعر دوم گله داریم (خنده نمایندگان)
نایب رئیس- توجه بفرمایند آقایان من احساس میکردم که آقای فرخ فرمایشی خواهند فرمود مربوط به بنده این بود که اجازه به ایشان دادم که فرمایشاتشان را بفرمایند، لکن عرض میکنم که اخطار نظامنامهای مربوط به همان جلسهای است که مذاکره به عمل میآید، این توضیح را عرض میکنم که یک سابقه در مجلس شورای ملی نماند و اخطار نظامنامه در همان جلسه باید بهعمل بیاید (نمایندگان - صحیح است) و این اجازه استثنائاً به ایشان داده شد چون خیال میکردم از خود بنده صحبت خواهد شد.
فرخ- بنده غایب بودم آقا
نایب رئیس- میبایست غیبت نفرمایید و از وقتتان استفاده بفرمایید آقای یمین اسفندیاری در دستور فرمایشی داشتید؟
یمین اسفندیاری- خیر قبل از دستور عرض داشتم.
نایب رئیس- آقای دکتر کشاورز
دکتر کشاورز- گفتار بنده راجع به موضوع سانسور رادیو بود در جلسه قبل نگرانی و عکسالعملی برای بعضی از آقایان همکاران در خارج تولید کرد خواستم عرض کنم که نسبت به این سانسور که در اداره رادیو بوده است و این امر خلاف قانون واین سانسور غیرقانونی بنده ابداً به آن اعتنایی نکردم و هر چه گفتنی داشتم چون با موازین مشروطیت و قانون اساسی مطابقت داشت عرض کردم و ابداً هم به سانسور اهمیت ندادم.
نایب رئیس- آقای دکتر این فرمایشاتتان ابداً مربوط به صورت مجلس نبود خواهش میکنم اگر فرمایشی دارید اجازه بگیرید و بفرمایید. آقای فولادوند نسبت به صورت مجلس نظری دارید؟
فولادوند- خیر عرضی ندارم
نایب رئیس- آقای صفوی در صورت مجلس نظری دارید؟
صفوی- عرض کنم در سئوالی که بنده از آقای وزیر کشاورزی کرده بودم راجع به بندر بوشهر وعده فرموده بودند که ۴۴۰ تن اجازه بدهند ولی بنده عرض کردم که این مقدار کافی نیست و باید بیشتر داده شود امسال هیچ بذر برای بوشهر و اطراف داده نشده است بنده از دولت تقاضا کردم و عرض کردم که این ۴۴۰ تن کافی نیست و اینها دو هزار تن بذر لازم دارند که اگر انشاءالله خداوند تفضلی بفرماید رفع احتیاجشان بشود. در صورت مجلس شرحی نوشتهاند مثل این که بنده آنجا قانع شدهام در صورتی که بعد از ایشان خواهش کرده بودم که مقدارش را تأمین بفرمایند.
نایب رئیس- بسیار خوب اصلاح میشود آقای حکمت نسبت به صورت مجلس فرمایشی دارید؟
حکمت- نه خیر، نسبت به فرمایشات آقای فرخ
نایب رئیس- پس راجع به صورت مجلس نیست، دیگر نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟
نمایندگان- خیر
نایب رئیس- صورت مجلس تصویب شد.
فداکار- تذکر نظامنامهای دارم.
نایب رئیس- بفرمایید.
فداکار- عرض کنم ماده ۵۴ نظامنامه حق میدهد به تمام نمایندگان سئوالاتی از وزرا بکنند فقط در ماده ۵۶ در مواردی که استتار آنها لازم است مینویسد وزیر حق دارد که جواب ندهد بنده دو ماه است که راجع به سود صدی ۱۲ کارخانهجات از آقای وزیر پیشه و هنر و بازرگانی سئوال کردهام و جواب ندادهاند.
وزیر پیشه و هنر (آقای اردلان)- بنده همیشه در مجلس شورای ملی حاضر بودهام به استثنای یک هفته که مریض بودم آقایان هر وقت که سئوال بفرمایند بنده جواب میدهم، بنده هیچ وقت استنکاف نکردهام.
حکمت- بنده یک توضیحی دارم اجازه میفرمایید؟ راجع به صورت جلسه قبل است.
نایب رئیس- بفرمایید.
حکمت- متأسفانه آقای فرخ در جلسه گذشته موقعی که بنده صحبت میکردم تشریف نداشتند و اگر کسی جریانات مجلس را به اطلاع ایشان رسانده است تصور میکنم برخلاف واقع بوده است بنده فقط گفتم که این معقول و باور کردنی نیست که کسی برای فرزند مریضش طبیبی را بخواهد و بعد او را بزند و بکشد، بنده نسبت به ایشان عرضی نکردم و افترایی نزدم و عرض نکردم که ایشان این جریان را نمیدانند. زیرا بنده آقای فرخ را علاوه بر این که به سوابقشان اطلاع دارم ایشان مردی پاکدامن و بسیار پاک اهل کار و شخص درستکار هستند بیخود تصور نکنند که بنده نظری داشتم که اهانتی به ایشان بشود.
- مذاکره در دستور
۲- مذاکره در دستور
نایب رئیس- عدهای از آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواستهاند.
عده از نمایندگان- دستور، دستور
شهاب فردوسی- بنده مخالفم
نایب رئیس- آقای شهاب با ورود در دستور مخالف هستید بفرمایید.
شهاب فردوسی- به طوری که خود آقایان اطلاع دارند شاید در این مدت پنج شش ماه بنده هیچ نطق قبل از دستور نکردهام و عقیده هم ندارم چندان به تأثیر نطق قبل از دستور ولی از لحاظ این که یک اوضاع و یک پیشآمدهایی شده است در حوزه انتخابیه بنده که لازم است اینجا گفته شود راجع به حوزه انتخابی خودم یک عرایضی داشتم که مربوط به آقای وزیر جنگ و وزیر دارایی است راجع به این موضوع نوشتهام و صحبت هم کردهام ولی بالاخره نتیجه گرفته نشده و بنده میخواهم تا آنجایی که وظیفه دارم تذکر بدهم و آخرین مرحلهاش مجلس است، خواستم اول اینجا تذکر بدهم و نتیجه بگیریم و عرایض دیگری هم دارم که بعد به عرض مجلس میرسانم.
نایب رئیس- رأی گرفته میشود به ورود در دستور آقایانی که موافقند قیام فرمایند؟ (اکثر برخاستند) تصویب شد.
-خروج استیضاح از دستور
۳-خروج استیضاح از دستور
نایب رئیس- استیضاح مطرح است، آقای بهبهانی فرمایشی دارید؟
بهبهانی- بنده در دستور عرض دارم، در این چند روزه در مجامع فراکسیونی مذاکراتی در اطراف استیضاح میشد و البته آقایان کم و بیش که با هم مربوط هستند صحبت کردهاند در این موضوع و روی هم رفته عده کثیری از آقایان نظرشان این بود که برای مطالعه عمیقتری و اطلاعات بیشتری این استیضاح چند روزی عقب بیفتد و این نظر موجب این شد که بنده با این که میدانم هم دولت حاضر است و هم آقای فرهودی حاضرند برای استیضاح ولی این نظر آقایان نمایندگان هم در مورد خودش یک قیمتی دارد (صحیح است) برای این که در استیضاح نمایندگان هم حق دارند این است که از آقای فرهودی خواهش میکنم که این استیضاح به چند روز بعد موکول شود و برای روز یکشنبه ۵ شهریور بماند حالا این بسته به این است که آقای فرهودی و دولت قبول بکنند.
نایب رئیس- آقای فرهودی
فرهودی- همان طور که آقای بهبهانی تذکر فرمودند بنده برای استیضاح حاضر هستم ولی چون استیضاح یک امر پارلمانی است و مربوط به تمام آقایان نمایندگان است و چون احساس میکنم که نظر اکثریت محترم مجلس با پیشنهاد ایشان موافق است این است که بنده هم به سهم خودم موافقت دارم که تقاضای آقای بهبهانی را بپذیرم که روز یکشنبه ۵ شهریور این استیضاح ملی انجام بشود (طباطبایی- اخطار نظامنامه دارم)
نایب رئیس- آقای نخستوزیر شما هم موافقت دارید؟
نخست وزیر (آقای ساعد)- دولت حاضر است برای استیضاح حالا بسته به نظر مجلس شورای ملی و دولت تابع نظر مجلس شورای ملی است.
طباطبایی- اجازه بفرمایید بنده اخطار نظامنامهای دارم
نایب رئیس- راجع به چه موضوع
طباطبایی- راجع به همین موضوع
نایب رئیس- راجع به چه ماده است مادهاش را بخوانید.
طباطبایی- فصل ششم نظامنامه داخلی در باب استیضاح و سئوالات از وزرا
نایب رئیس- بفرمایید
طباطبایی- فصل ششم در باب استیضاح و سئوالات از وزرا
ماده چهل و چهارم میگوید: هر نمایندهای که از وزیری میخواهد استیضاحی نماید باید تقاضای خود را کتباً به رئیس داده و موضوع استیضاح را در ضمن معین نماید. رئیس آن را در مجلس قرائت میکند و مجلس باید آن تقاضا را قبول نموده و پس از آن که از اظهارات وزر یا وزرا در باب تعیین روزی که استیضاح باید به عمل آید مستحضر شد بدون مباحثه در اصل موضوع قرار روز استیضاح را بدهد. استیضاحی که در باب تعویق بماند. استیضاحی که شده در ۲۲ ماه گذشته بوده است، امروز بیست و ششم است، چهار روز هم گذشته از موعد قانونی و نظامنامهای استیضاح من فصل ششم را از اول تا آخر مطالعه کردم عنوانی و صحبتی از تأخیر و وساطت و میانجیگری یک نفر نمایندهای یا اکثریت یا اقلیت به هیچ وجه در نظامنامه نیست فقط یک ماده پیدا کردم که اگر کوچک باشد میخوانم.
ماده ۵۳- استیضاحی که تقاضا شده است و بعد صاحب تقاضا آن را مسترد ساخته نمایندگان دیگر میتوانند آن را اختیار نموده عنوان نمایند.
۱-عنوان استرداد هست عرض کردم، تکرار میکنم که صحبت از میانجیگری و تأخیر و وساطت نیست مشی مجلس به عقیده بنده باید روی قانون باشد، ما باید سرمشق نظم و انتظام چهار روز است استیضاح شده، نمیخواهید استیضاح بکنید پس بیگرید:
بهبهانی- اجازه میفرمایید؟
نایب رئیس- آقای بهبهانی فرمایشی دارید آقا؟
بهبهانی- تصور میکنم آقای طباطبایی توجه نفرمودند و اشتباه کردهاند این که در نظامنامه داخلی نوشته است که یک ماه موعد دارد برای این است که دولت بیش از یک ماه حق ندارد استیضاح را عقب بیندازد و این مربوط به این نیست که در مجلس یک حقوقی که هست ضایع کنیم، یکی از حقوق مجلس این است که دستور مجلس را باید مجلس تعیین کند و در هر موقع میتواند دستور خودش را تغییر بدهد، استیضاح جزء دستور است و دستور را هم بنده تقاضا کرد م تغییر بدهند سایر آقایان نمایندگان هم گمان میکنم اکثریت موافقند، علاوه بر این استیضاح کننده آقای فرهودی و استیضاح شونده یعنی دولت حاضر هستند، وقتی که آقای فرهودی قبول میکنند که چند روزی به تأخیر بیندازند دیگر اشکالی نیست و دولت هم قبول کرد اینها دیگر مانعی ندارد. علاوه بر این یک سوابقی در مجلس هست که آن سوابق همیشه جزء عمل مجلس است و این عمل در همین دوره و در دورههای گذشته در دورههای اسبق مشروطیت هم از رئیس الوزراهای گذشته شده بنده در نظر دارم از وقتی که آقای مؤتمن الملک تشریف داشتند در استیضاحی که از آقای مستوفیالممالک و در دوره قبل از آن نسبت به آقای فرمانفرما شده بود این استیضاحات را در مجلس نمایندگان تقاضا کردند و عقب انداختند، بنابراین هیچ مانعی ندارد که عقب بیفتد و بروز یکشنبه موکول شود (صحیح است) (طباطبایی- اجازه بفرمایید توضیح عرض کنم)
نایب رئیس- دیگر توضیح ندارد آقا با سوابقی که هست هیچ مانعی ندارد که این استیضاح به جلسه بعد موکول بشود
مهندس فریور- اجازه میفرمایید؟ اگر پیشنهاد خروج از دستور است رأی لازم دارد
نایب رئیس- پیشنهاد خروج از دستور نیست، خود آقای فرهودی که بایستی استیضاح کنند موافقت فرمودند مانع قانونی هم ندارد که یکشنبه باشد و مانع قانونی هم ندارد سوابق هم تکمیل میکند این موضوع را
مهندس فریور- بنده در همین موضوع تذکر دارم.
طباطبایی- این مانع قانونی دارد بنده ماده نظامنامه را برای شما خواندم باید رأی بگیرید.
نایب رئیس- مانعی ندارد و موافقت شده است که به جلسه دیگر موکول شود محتاج بر رأی نیست. (صحیح است) (دکتر عبده و مهندس فریور- حق ندارند) (همهمه نمایندگان) (صدای زنگ)
نایب رئیس- بدون اجازه حق ندارید شما حرف بزنید فقط میتوانید قبول کنید که استیضاح را به عمل بیاورید (صحیح است)
-بقیه شور در لایحه سازمان بهداری
۴-بقیه شور در لایحه سازمان بهداری
جمعی از نمایندگان- دستور. دستور
نایب رئیس- لایحه بهداری مطرح است.
طباطبایی- مطرح نیست آقا
نایب رئیس- پیشنهادی که از آقای هاشمی و رفیع رسیده است قرائت میشود.
طباطبایی-بنده مخالفم با این پیشنهاد
نایب رئیس-آقای هاشمی
هاشمی- عرض کنم از آقایان محترمی که هنوز خاطرشان معطوف به موضوع سابق است استدعا میکنم چه رأی گرفته شود و چه رأی گرفته نشود نتیجه یکی میشود این است که مجلس وارد شده است در این موضوع -
(طباطبایی- مجلس وارد نشده است شما وارد شدهاید)...
نایب رئیس- آقای هاشمی موضوع خودتان را بفرمایید
هاشمی- این پیشنهاد را آقای رفیعی فرموده بودند نظر به نیازمندیهایی که در حوزه انتخابیه خودشان و سایر حوزههایی که اکثریت ایران را تشکیل داده است میدیدند در جلسه گذشته بدون این که به نتیجهای برسیم مجلس از اکثریت افتاد و مجبور به ختم جلسه شدیم بنده صبح پیشنهادایشان را قبول و امضا کردم برای این که در اطراف موضوع خدمت آقایان چند دقیقه عرایضی به عرض برسانم و به نتیجهای برسیم خلاصه نتیجه پیشنهاد آقای رفیع این است که تبعیضات گذشته نسبت به موضوع بهداری برداشته شود و به نقطهای توجه و عنایت زیادتری نشود، در سابق نسبت به بعضی از نقاط شمالی و مرکز بیش از جنوب توجه میشد بنده نسبت به بهداشت عمومی کشور یک نظر خیلی بلندی دارم سه سال پیشتر در پشت این تریبون عرض کردم اگر یک زمامداران دلسوزی برای کشور ایران پیدا نشوند که در مدت سی سال کاری کنند که ایران دارای سه مقابل جمعیت کنونی بشود آن هم جمعیت سالم اصلاً بقای ایران در صحنه سیاست امروز دنیا متعسر است آقای رفیعی نظرشان به جاهایی بوده که امروز یک نفر طبیب ندارد و دارو در آنجا ابداً یافت نمیشود تاکنون هم به این اندازه احتیاجات آنها محسوس نبوده است برای این که در زمان گذشته یک اطبای قدیمی بودند و یک تجربیاتی داشتند آن اشخاص تمام شدند و از بین رفتند از طرفی امراض زیاد شده و از طرف دیگر طبیب و اشخاص مجرب در محلها باقی نمانده و آن نقاط قسمتهای نواحی جنوب است بنده نمیخواهم به طور تفصیل و واقع وضع آن نقاط را شرح بدهم زیرا اگر شرح بدهم باعت تأثر خود بنده و آقایان میشود یک چیز را عرض میکنم و آن این است که در ۳۲۶ سال پیش از میلاد نئارخ امیر البحر اسکندر از این راه و بعضی آن اماکن عبور کرده است و یک سفرنامه دارد خلاصه اش این است که باید بگویم که در ۲۲۷۰ سال یعنی از ۲۳ قرن قبل تا به حال تغییرات فاحشی در آنجاها نشده این هم خلاصه بود که بهتر از این نمیتوانستم بگویم چرا بعد از ۲۳ قرن وضع یک قومی تغییر نکرده هیچ بلکه آن روز مطابق نوشته آن مرد آن امیرالبحر اهالی آنجاها مردمان جنگی بودند مردمان صحیح البنیه بودند امروز با این تسریع در وسایل حمل و نقل ورود اشخاص از ممالک مختلفه در آنجاها تخم انواع و اقسام امراض گوناگون در بین آنها کاسته شده و آن سلامتی طبیعی بیابانگری آنها ازشان سلب شده است حالا برای این که بتوانیم از حیث بهداشت هر محل و طبیب و دارو شهرستانهای دوردست و قصبات و دهات را برخوردار کنیم راهش را هم عرض میکنم در مرحله اول یک قانونی گمان میکنم وزارت بهداری لازم دارد یا در همین قانون سازمانی که محول شده است به کمیسیون بهداری پیشبینی بشود که بتوانند اجرا کنند که اطبای درجه اول بدین نقاط مسافرت بکنند یعنی که دو سال سه سال برود اینجاها بهداری بلکه امراض این نقاط امروز به جایی رسیده است که طبیبان بسیار مجرب و بسیار ماهر لازم دارد که به آنجا اعزام دارند مسئله دوم که گمان میکنم اساسیتر باشد و آقای فولادوند هم دیروز به من یادآوری فرمودند این است که در بودجههای این نقاط تجدیدنظر شود چون غالباً برای نماینده بهداری یا رئیس بهداری این گونه محلها رتبه ۱ و ۲ پیشبینی شده است رتبههای متصدیان این گونه نقاط را بالا ببرید رتبه ۶ و ۷ و ۸ قرار بدهید که بالاخره اطبای خوب حاضر بشوند که برای انتفاع مادی که باشد به این نقاط مسافرت بکنند این تکلیف دوم تکلیف سوم این است که وسایل ورود به دانشکده طب را برای داوطلبان آسان بکنند شاگردانی که از شهرستانها از نقاط دوردست درس خواندهاند و دیپلمه شدهاند و میآیند مخصوصاً با ملاحظه این امر که از این گونه نقاط باشند در دانشکده پزشکی واردشان بکنید یعنی وسایل ورودشان را با کمال آسانی فراهم کنند. توسعه بدهید در کار دانشکده و وقتی که وسایل فراهم شد اینها بهتر حاضر هستند بروند در همان نقاطی که بزرگ شدهاند و پرورش یافتهاند به مردم خدمت کنند این همان کاری است که مردمان بزرگ این کشور امثال خواجه نظامالملک در نهصد سال پیشتر میکرد یعنی از دهات و قصبات اشخاص و جوانهای مستعد لایق را میآوردند در نظامیهها مدارس آن دوره در قسمتهای قضایی طبابت غیرذلک تحصیل میکردند پس از اکمال تحصیلاتشان آنها را برمیگرداندند تا در این گونه نقاط خدمت کنند این را هم البته دولت باید در نظر بگیرد تا شاید برای ۵ سال ۸ سال ۱۰ سال دیگر مستغنی بشویم بنده هم آن پیشنهادی را که آقای رفیعی پیشنهاد کردند خود امضا و قبول کردم که به تناسب نفوس باشد اما این قسمت را هم خودم تصدیق میکنم که به تناسب نفوس فقط کافی نیست زیرا ک یک جاهایی است که نفوسشان کمتر است ولی نیازمندیهای بهداشت و بهداریشان زیادتر است آقای مخبر و آقای وزیر توجه بفرمایند که به این نقاط بیشتر توجه کنند و از آقای رفیعی هم تمنا میکنم قبول زحمت بفرمایند به کمیسیون بودجه تشریف ببرند نطارت بفرمایند تا وقتی که اینجاهای عقب افتاده هم یک قدری برخوردار شوند.
دکتر کشاورز (مخبر کمیسیون)- بنده آن روز هم خدمت آقایان عرض کردم که این پیشنهاد اصولاً صحیح است ولی برای این که دست وزارت بهداری در بعضی از امور فنی باز باشد پیشنهاد آقای رفیعی اضافه باید کرد با در نظر گرفتن جمعیت و اوضاع فنی محل یا اوضاع بهداشتی محل (فداکار- احتیاجات) یا اختیارات بهداشتی محل برای این که وزارت بهداری بتواند در امور فنی دستش باز باشد از بعضی بیماریهای اتفاقی و واگیری جلوگیری کند آقای هاشمی در قسمت پیشنهاد خودشان مطالبی فرمودند که بنده نه تنها به عنوان مخبر کمیسیون بهداری بلکه به عنوان یک طبیب ناچارم به ایشان جواب بدهم برای این که از حق یک عده همکاران خودم دفاع کرده باشم آقای هاشمی پیشنهاد کردند به مجلس شورای ملی که در کمیسیون بهداری توجه بشود که در ضمن تدوین آییننامه بهداری و سازمان بهداری اطبای دیپلمه و اطبای درج اول به گفته ایشان مجبور باشند که به اطراف و اکناف ایران مسافرت کنند و اقامت کنند و در آنجا طبابت کنند آقای هاشمی در یک مملکتی که اوضاعش و اوضاع تحصیل کردههایش آن طوری است که ما میبینیم عملی نیست برای این که اولاً اطبا با یک عده مخاطراتی مواجه هستند که بایستی ملت و دولت آنها را در مقابل آن خطرها حفظ کنند آتیه آنها را تأمین کنند زندگیشان را تأمین کنند آتیه اولادشان را اگر در نتیجه ابتلای به یک بیماری از بین رفتند تأمین بکنند در این صورت مجلس شورای ملی و دولت حق دارند به طبیب بگویند تو برو به خاش برو به بوشهر برو در اقصی نقاط مملکت در آنجا خدمت کن اما این عملیات نسبت به اطبا نمیشود و اما یک اشکال دیگری هم این پیشنهاد شما دارد و آن این است که شما خودتان میفرمایید یک طبیب درجه اول طبیب درجه اول یعنی یک کسی که یک تحصیلات بیست و چند ساله مرتب کرده باشد و یک تجربیات اضافه بر تحصیلاتش به دست آورده در مملکت ما که وزارت وکالت ریاست تحصیلات عالیه لازم ندارد و هیچ شرط و قیدی برای وکیل شدن برای وزیرشدن برای رئیس شدن وجود ندارد بلکه خویش و قومی برای رئیس اداره و مدیرکل شدن کافی باشد این توهین به اطبا است که بگویند به طبیب هر جا تو سرش زدند مجبور باشد برود نه اطبا هم مدافعینی دارند بنده از طرفشان به نام یک همکارشان قول میدهم که با کمال افتخار در اقصی نقاط مملکت در منتهای سختی زندگی به مملکتشان خدمت بکنند اما در صورتی که در این مملکت تحصیلات ارزش داشته باشد در موقعی که برای وکیل و وزیرشدن رئیس شدن تحصیلات و سابقه خدمت سند باشد در این صورت تمام اطبا با کمال افتخار حاضرند هر جایی که دولت و مجلس دستور بدهد بروند اما الان با این وضعی که ما داریم فلان طبیب که امور مملکتشان اصلاح شد (و این اصلاح هم به دست مجلس شورای ملی است) آن وقت این امر آقایان نمایندگان از طرف همکاران بنده به روی چشم و قبول خواهد شد باید راجع پیشنهاد آقای رفیعی بنده از طرف کمیسیون با قید این نکته که با در نظر گرفتن احتیاجات و وضعیت محل بنده قبول میکنم.
نایب رئیس- آقای هاشمی
هاشمی- بنده عرض نکردم بدون وسایل همچنین عرض نکردم اطبا درجه اول غیر از مستخدمین وزارت بهداری بنده عرض نکردم اشخاص آزاد را مجبور کنند و ملزم کنند ولی جنابعالی که دفاع فرمودید بنده خیلی متأسفم که میبینم در همان نواحی طبیب تحصیل کرده درجه اول لندن آمد.
دکتر کشاورز- برای آنها همه نوع وسیله فراهم است
هاشمی- و از باب دلسوزی و نوعپروری این گونه امراض را معالجه میکند ولی رفیق و همکار و طبیب ایرانی محترم من در مجلس شورای ملی اشکال تراشی میکند.
نایب رئیس- آقای وزیر بهداری جنابعالی با اصلاحی که آقای مخبر قبول فرمودند موافقت دارید؟
وزیر بهداری- پس از اصلاح موافقت دارم.
نایب رئیس- پیشنهادی از آقای دهستانی رسیده که به عرض مجلس میرسد. (به شرح زیر قرائت شد)
در آخر تبصره ۲ بعد از جمله تحت نظر مستقیم و کامل وزارت بهداری علاوه شود مطابق اصول بازرگانی در تحت نظر یک هیئت مدیره اداره خواهد شد.
دهستانی- عرض کنم پیشنهادی که بنده کردم مقصودم این بود که این بنگاه یک وضعیت اداری پیدا نکند یعنی روی یک جریانی که میز و صندلی زیاد باشد اداره نشود تا این که به تمام معنی مردم بتوانند از این بنگاه استفاده کنند این است که من به طور خلاصه پیشنهاد کردم که مطابق اصول بازرگانی و تحت نظر یک هیئت مدیره اداره شود گمان میکنم اگر آقایان توجه بفرمایند فوقالعاده از برای جامعه مفید باشد.
دکتر کشاورز- این بنگاه دارویی کل کشور تا به حال همین طور یعنی به طور بازرگانی اداره میشده است و بعداً هم به طور بازرگانی اداره خواهد شد ولی باز هم اطاعت میشود و نظر آقا تأمین است.
نایب رئیس- نظر شما آقای دهستانی تأمین میشود یعنی به طور بازرگانی اداره میشود بنابراین پیشنهاد شما مورد ندارد استرداد بفرمایید.
یکی از نمایندگان- مخبر قبول کردند
نایب رئیس- چون نظرشان تأمین است پیشنهاد مورد ندارد پیشنهادی از آقای دکتر آقایان رسیده است که به عرض مجلس میرسد: در هر شهری که وزارت بهداری مریضخانه دارد یا بعداً داشته باشد انجمن شهرداری حق نظارت در کار مریضخانه و تقسیم دارو خواهد داشت.
نایب رئیس- آقای دکتر آقایان
دکتر آقایان- در جلسه گذشته اینجا گفته شد که وزارت بهداری در سفارش دارو و تقسیم دارو صلاحیش بیشتر از وزارت دارایی است گوینده فراموش کرد که بگوید که وزارت بهداری اقلاً در سابق در فروش هم ید طولایی داشته بنده در سال گذشته بلوکهای کافوری که دارای اتیکت وزارت بهداری دولت شاهنشاهی بود در عراق و بغداد دیدم الان هم هست من دو بلوک این را به سفارت شاهنشاهی ارائه دادم برای این که شاهد داشته باشم اینها را هر بلوکی ۹ تومان در بغداد قاچاقچیها فروخته بودند و وقتی بنده خواستم بخرم ۲۰ لیره از من خواستند یعنی ۲۰ مقابل پولی که به طور قاچاق خریده شده است الان هم که روی اصول بازرگانی این بنگاه دارویی اداره میشود وضعیت همان است یعنی داروهایی که متعلق به این بنگاه است در بازار آزاد بده مقابل بیست مقابل فروخته میشود پریروزها در هفته گذشته در چالوس رئیس تلگرافخانه برای من حکایت کرد که ۸ صندوق دارو چند روز قبل ما تحویل گرفتیم امروز بچه من مریض بود بردم پیش طبیب کنه کنه شیرین برایش نوشت ولی گفت که گنه که شیرین ما نداریم ولی پیش فلان عطار هست از آنجا بگیرید ملاحظه میفرمایید؟ پس بعضی صحبتهایی که در جلسه گذشته ایجاد شد که مردم در کارهای عمومی مداخله کنند این بسیار اصل صحیحی است بنده پیشنهاد کردم که در هر جا که مریضخانه هست در هر جا که وزارت بهداری دارو میفرستد برای تقسیم خود مردم حق نظارت داشته باشد به بنده گفته میشود که اگر این کار را بکنند مردم نظارت نمیکنند و نتیجه ندارد این جوابش خیلی ساده است ما به مردم اجازه میدهیم که این دارویی که تقسیم میشود و مریضخانه که تأسیس میشود درش نظارت داشته باشند حالا اگر خود مردم فلان شهر به قدری بیکفایت باشند که از این حق نظارت خودشان استفاده نکنند که اجازه سوءاستفاده ندهند دندشان نرم شود از بیدوایی بمیرند به علت این که در این صورت تقصیر با خودشان است بنده معتقدم تا روزی که مردم دخالت در کارها پیدا نکنند کارها درست نمیشود بنده نمیفهمم که چه سابق و چه امروز چه طور است که مال متعلق به وزارت بهداری و اداره دارویی در دست مردم بیفتد این چه سری است اگر این طور باشد تمام دواسازیهای کره ارض باید همهشان بعد از یک سال ورشکست شده باشند آقای وزیر بهداری حساب خیلی سادهای است در هر داروخانه در یک دفتری هر دارویی یک صفحه خواهد داشت هر چه هم میدهند سندش باید باشد این سندش با موجودیش را وقتی جمع میکنند باید مطابق مقدار اولیهاش دربیاید حسابی است که بچهای هم که تازه از مدرسه خارج میشود میتواند نگهدارد پس عیبت کار در طرز اداره کردنش است یا نمیتوانند اداره کنند یا خود رؤسا میل دارند ک این طور تفریط بشود لهذا نظارت مردم کاملاً در این امور بایستی باشد.
مخبر- بنده چون از جریان ادویه اطلاع ندارم آقای وزیر بهداری خودشان جواب میدهند
وزیر بهداری- راجع به بلوکهای کامفر که آقای دکتر آقایان فرمودند به بنده سابقاً هم فرمودند و بنده رفتم تحقیق کردم معلوم شد که شاید در سابق بر این کامفری در بازار بوده است چون یک مقدار دوا هم که سابق آورده بودند اشتباهاً روی آنها هم اتیکت وزارت بهداری بوده است ولی مال وزارت بهداری نبوده است سابق بر این دواها از دواخانه دولتی خریده میشد و سفارشی که آن دواخانه دولتی داده بود برای اشخاص متفرقه سفارش داده بود ولی ملتفت نشده بودند و تمام را به اسم دواخانه دولتی سفارش داده بودند به این جهت روی تمام دواها اتیکت وزارت بهداری بوده است وقتی که وارد شده است یک مقداری از آن را با اتیکت وزارت بهداری فروخته بودند به این مناسبت ممکن است که آن کامفر اتیکت بهداری داشته باشد ولی چون آنها به خارج فروخته بودند بردهاند به خارج با وجو د این عرض کردم بنده تحقیق کردم به بنده گفتند این مدرک میخواهد که کی این دوا را برده است به فلان آقا فروخته است این مدرک که به دست بیاید میشود تعقیبش کرد و من حاضرم که بفرستمش فوراً به عدلیه که تعقیبش کنند متأسفانه مدرک به دست نیامده و الا مانعی نبود فرمودند که بنگاه دارویی دوا داده است بنگاه دارویی وظیفهاش این است که به همه دوا بدهد همان طوری که به بنگاهها و به ادارات دولتی و وزارتخانهها دوا میدهد به مردم هم دوا میفروشد این را که نگفتهاند فقط مخصوص است به ادارات دولتی برای تمام مملکت است به دواخانهها هم میدهد اما اگر دواخانهها ارزان میگیرد و گران میفروشد این امری است علیحده بایستی یک نرخی معین کرد و مطابق آن نرخ بایستی دواساز بفروشد و گرانتر نفروشد قانون میخواهد و با تمام اینها بنده چند روز قبل یک هیئت تفتیشیه فرستادهام و از وزارت دادگستری هم درخواست کردم که بفرستند رسیدگی کنند ببینند که اینها حسابشان چیست پولشان چیست و چه کار میکنند بالاخره به تمام اینها رسیدگی خواهد شد بعد هم اگر لازم شد به عرض مجلس میرسد در باب دوایی که باید مردم نظارت داشته باشند قبل از این که آقا بفرمایند بنده دستور دادم مدتهاست که در هر محلی ک دوا فرستاده میشود در تحت نظر معتمدین محلی به فقرا از این دواها داده شود و در گزارشی هم که در یک ماه پیش در جواب سئوالی که آقای دکتر معاون فرموده بودند عرض کردم این قسمت را به عرض آقایان رساندم که به همه جاها تحت نظر یک عده از معتمدین محلی دوا تقسیم شود و بدون موافقت آنها به کسی دوا داده نخواهد شد.
نایب رئیس- برای این که معطل نشویم چون عده برای رأی کافی نیست پیشنهادهای دیگر قرائت میشود پیشنهادی از آقای نراقی رسیده است که به عرض مجلس میرسد:
پیشنهاد مینمایم تبصره زیر به ماده واحده افزوده شود:
تبصره ۳- به وزیر بهداری اجازه داده میشود که با دانشکده پزشکی در مورد توسعه دانشکده و رفع احتیاجات آن همکاری کند.
نراقی- عرض کنم آقای دکتر توجه بفرمایند اساس تأمین بهداشت کشور به دست آوردن و تهیه کردن پزشک است والا مریضخانه ساختن دوا آوردن رفع بیماریها و گرفتاریهای کشور را نخواهد کرد در طی این دو جلسه که راجع به بهداری مذاکره بود هیچ گفته نشد که به چه وسیله ما پزشک به اندازه کافی در مملکت داشته باشیم مطابق آماری که بنده به دست آوردم در تمام ایران ۹۰۰ نفر طبیب دیپلمه بیشتر نیست.
دکتر معاون- ۱۸۰۰ نفر است.
نراقی- ۹۰۰ نفر بیشتر نیست باقی آنها طبیب مجازند از این ۹۰۰ نفر پانصد نفرشان ساکن تهرانند و چهارصد نفرشان در تمام ولایات ایران پراکندهاند و آنها هم قسمت اعظمشان در ولایات شمالی هستند یعنی در تبریز و رشت و مشهد یک عده هم در اصفهان و بقیه ولایات درجه سوم و چهارم یکی دو نفر برگذار شده اگر جمعیت ایران را پانزده میلیون فرض کنیم این میشود برای هر بیست هزار نفر یک نفر پزشک و گمان نمیکنم در پستترین ممالک دنیا و وحشیترین ممالک دنیا این قدر اختلاف باشد بین تعداد نفوس و پزشک اگر لااقل برای هر پنج هزار نفر نفوس یک پزشک تصور کنیم ایران صاحب سه هزار نفر پزشک دیپلمه باید باشد و حالا نهصد تا هستند دانشکده پزشکی روی یک سوابقی که نمیخواهم وقت مجلس را تضییع کرده باشم روی اغراض خصوصی محدود کرده است قبول داوطلبان پزشکی را (دولتآبادی- وسایل ندارد) سال گذشته فقط هشتاد نفر قبول کرده است و بیست نفر هم از ارتش روی هم رفته صد نفر در صورتی که سیصد نفر در سال گذشته داوطلب بوده است که به دانشکده پزشیک وارد شوند به عنوان مسابقه مابقی را محروم کردهاند آقای دکتر مالک که خودشان دانشکده دیده هستند و در خارج هم تحصیل کردهاند به خوبی میدانند در هیچ جای دنیا تحصیل پزشکی قبول نمیکنند پزشک خدمتگزار جامعه است هر که داوطلب بود مغتنم میشمارند وجود او را اینجا بدبختانه با این که طبیب ندارد آن وقت باز قید هم ایجاد کردهایم برای داوطلبان دانشکده پزشکی! حالا اگر معتقدند که یک دانشکده پزشکی دیگر ایجاد کنیم پنج میلیون تومان لااقل بودجه لازم دارد اما به وسیله سهل و ساده ممکن است به جای صد نفر دویست نفر قبول کنند دانشکده پزشکی دورهاش شش سال است وقتی که صد نفر قبول شد معلوم نیست پنجاه نفر اینها بتوانند تا شش سال تحصیل بکنند و حیثیت اجتماعی اخلاقی صحی مالی اینها اجازه بدهد که شش سال در دانشکده بمانند از این صد نفر پنجاه نفرشان بیشتر فارغالتحصیل نخواهند شد و این پنجاه شصت نفر کافی است که فقط جای خالی آنها را بگیرند پس طبیب در مملکت ما زیاد نخواهد شد ممکن است آقای کفیل وزارت فرهنگ بفرمایند وسایل نیست آقا وسایل تهیه بکنید! در مقابل یک امر ضروری و حیاتی و لازم که نباید مسامحه کرد! وسایل تهیه بکنید کلاس اول را دوبل بکنید چند تامین میخواهد برای آن کلاس انشاءالله جنگ هم سال دیگر تمام خواهد شد و سایر وسایل و چیزهای دیگر هم که لازم است وارد میشود نباید این راه را بست وقتی که سیصد نفر جوان حاضرند با پول خودشان به دانشکده پزشکی وارد بشوند اصرار دارند التماس میکنند که ما را قبول کنید و در آتیه ما خدمتگذار این کشور هستیم ننگی از این بالاتر نیست که دولت بگوید ما جا نداریم بروید گم شوید.
معاون وزارت فرهنگ (آقای وحید)- تصور میکنم شرحی که آقای نراقی فرمودند که دانشکده پزشکی روی اغراض خصوصی شاگرد قبول نمیکند بنده متاسفم که مجبورم بیانات ایشان را تکذیب کنم زیرا خود ایشان میدانند برای این که خود ایشان کاملاً میفرمودند که علم بدون عمل نتیجه ندارد به خصوص قسمت پزشکی دانشجویانی که در دانشکده پزشکی وارد میشوند بنده در یکی از جلسات گذشته مجلس به عرض رساندم که اگر اینها در روز شش ساعت باید درس داشته باشند دو ساعت آن را سر درس باید باشند چهار ساعت دیگر را عمل بکنند چه در مریضخانهها و چه در آزمایشگاهها و چه زیر دست پزشکان دیگر در یکی دو جلسه دیگر عدهای از آقایان نمایندگان مجلس در خود دانشکده پزشکی تشریف آوردند و از نزدیک به آقایان نشان داده شده است که دانشکده پزشکی وسایل پذیرفتن بیش از صد دانشجو ندارد خودشان عملاً و حضوراً دیدهاند و علت عمدهاش را هم عرض کردم وسایل اساسی که بایستی وزارت بهداری یا دانشکده پزشکی تهیه کنند در درجه اول وسیلهاش پول است وقتی که پول فراهم شد درست خواهد شد وزارت بهداری سال گذشته شرحی به دانشکده پزشکی و به دانشگاه نوشته است و از مجلس هم به دفعات عدیده نوشته شده است ما همین جواب را دادهایم سال گذشته دانشکده پزشکی اعتباری در حدود پانصد هزار تومان برای این کار درخواست کرده است ولی متأسفانه تاکنون فراهم نشده است این مبلغ را اگر بدهند ممکن است دانشکده پزشکی تالار تشریح را وسیعتر بکند میکروسکوپ و سایر ادوات آزمایشگاهی را فراهم بکند عوض صد نفر دویست نفر قبول بکند و ضمناً چون این سئوال را هم در چند جلسه پیش آقای دکتر معظمی فرمودند بنده همین جواب را خواهم داد در درجه اول پول است مثالی از قدیم هست که میگویند بیمایه خمیر فطیر است تا پول نباشد هیچ کاری نمیشود کرد.
نایب رئیس- آقای دکتر معاون
دکتر معاون- در جواب آقای نراقی بنده میخواستم عرض بکنم که دانشکده پزشکی یک دانشکده معمولی نیست که با افزودن چند نیمکت بشود چهل تا شاگرد را قبول کرد وسیله میخواهد یعنی شاگردی که وارد دانشکده پزشکی میشود باید اول برود به سالن تشریح سالن تشریح چیزی نیست که با چهار تا نیمکت آقای نراقی بشود آن را درست کرد پول میخواهد در چند وقت قبل عدهای از آقایان نمایندگان محترم آمدند به دانشکده پزشکی و دانشکده نواقص خودشان را به آقایان ارائه دادند و تقاضای یک اختیارات کردند این اختیارات را اگر به آنها بدهند و در ضمن موظفشان بکنند که حسن اداره بشود برای این که دانشکده پزشکی آن طور که شاید و باید نیست و این را بنده به عرض آقایان خواهم رسانید اول دفعه جایش را باید درست کنند بعد هم بودجه بهش بدهند حسن اداره بشود البته به جای صد شاگرد دویست تا به جای دویست تا چهارصد تا قبول کنند برای مملکت مفید است اما اول باید وسایل درست بشود وسایل آن هم اول پول است وزارت بهداری هم اگر اجازه بهش بدهند تا اعتبار به آنها ندهند نمیشود کاری کرد وزارت فرهنگ هم امسال ثانیاً این درخواست را کرده است چند نفر هم آورده است نشان داده است و منتظر است که کمیسیون بودجه این بودجه را تصویب کند آن وقت عوض صد نفر دویست نفر قبول میکند فرمودید که در هیچ جای دنیا این سابقه نیست که برای دانشکده پزشکی مسابقه بگذارند این برای این است که در آنجا جا دارند وسایل دارند اما اینجا چون جا ندارند و نمیخواهند که دکان رنگرزی درست بکنند و میخواهند یک طبیب حسابی از آنجا بیرون بیاورند البته آن عده که بتوانند ترتیب کنند قبول میکنند.
نایب رئیس- آقای نراقی
نراقی- هم آقای وحید کفیل محترم وزارت فرهنگ و هم آقای دکتر معاون تصدیق کردند که لازم است به عده پزشکان افزوده شود ضمناً هم متعذر شدند که ما بودجه کافی نداریم بنده عرض میکنم که یک مطلب ضروری و حیاتی که مورد تصدیق دولت و مجلس است چرا وسایلش را تهیه نمیکنند وسایل ایجاد یک کلاس اول را که در دانشکده پزشکی درست بشود خیلی لازمتر است از یک مریضخانه چهار طبقه با چند میلیون تومان این را باید مقدم داشت باید سال اول را امسال درست بکنند امسال سالن تشریح نمیخواهد فقط مقداری عملیات مقدماتی لازم دارد سال اولش را امسال شروع بکنند تا سال دوم و سومش انشاءالله جنگ تمام میشود وسایل لازم تهیه میشود.
مخبر- فرمایشات آقای نراقی صحیح است ولی در این ماده واحده موضوع ندارد و بنده نمیتوانم قبول کنم موضوع مربوط به وزارت فرهنگ است و باید در بودجه وزارت فرهنگ این پیشنهاد راجع به دانشکده پزشکی و توسعه آن را تأمین نمود.
نایب رئیس- عده برای رأی کافی نیست. پیشنهاد آقای شریعتزاده:
تبصره ذیل را پیشنهاد میکنم که به ماده واحده افزوده شود.
تبصره- وزارت بهداری مکلف است کلیه گزارشات رسمی و اعلانات اشخاص را دایر به فروش داروهای دولتی در بازار آزاد به دادسرا و دیوان کیفر کارکنان دولت ارسال دارد تا در حدود قانون مورد تعقیب واقع گردد.
نایب رئیس- آقای شریعتزاده
شریعتزاده- متأسفانه در مملکت ما بسیاری از معانی و مفاهیم که بعد از بیان آن باید جامعه نسبت به آن متوجه بشود مبتذل شده است از آن جمله گاهی از اوقات بلکه همیشه در قسمتهای راجع به بهداشت ملت ایران ما شوخی میکنیم و تصور میکنیم که این یکی از آن مسائل عادی است که نباید راجع به این موضوع و در راه مجلس و دولت و ملت ایران فداکاری بکنند چنان که جریان امور در مؤسسات و ادارات هم نشان میدهد که به این موضوع مهم اعتنایی که شایسته است نمیشود حالا در جاهای دیگر و بسیاری از مطالب عادی است وقتی که گفته میشود افراد یک ملتی باید در سرمایه به کار بردن وسایل مؤثر بهداشت از حیث جسم و از حیث فکر به طرف ترقی برود این یک مسئله عادی است ولی ما باید این موضوع را به قدری مهم تلقی کنیم که از هیچ نقطه نظری راجع به این موضوع خودداری نکنیم بنده میخواستم عرض کنم که بسیاری از نقاط مملکت ما را امراض مختلف تهدید میکند و قرائن موجوده نشان میدهد که نسل ما در آن نقاط در معرض تهدید است (صحیح است) این مطلب مثل این که شوخی است در صورتی که این یکی از آن خطرهایی است که ملت ایران باید با سلاح تقوی و فداکاری در مقابل این خطر مبارزه کنند الان ملاحظه بفرمایید در سواحل بحر خزر مالاریا مثل برگ افرادی را که باید در سایه کار به تمام جهات به ترقی مملکت کمک کنند میریزد نیروی کار ندارند قدرت فکر ندارند در تولید ثروت هم هیچ اثری از آنها نیست بسیاری از نقاط مملکت ما نزدیک است به گورستان تبدیل بشود در بسیاری از سواحل خلیجفارس مرض تراخم به درجهای شدید است که بینایی را دارد از بین میبرد ما با این مطالب شوخی میکنیم (فداکار- آبله را هم بفرمایید) حالا مقصودم از بیان این مطالب این است که نه تنها دولت باید در تشکیلات در کارها دقت بکند بلکه جرایمی که راجع به بهداشت عمومی ارتکاب میشود باید در تعقیب آنها مراعات لازم را نموده و شدیدترین مبارزه را بکند بنده دلایلی دارم که در سواحل بحر خزر از قبیل رشت و در قسمتهای جنوب داروهایی که در روی آن مارک صحیه است یعنی Ph این را به جای این که رایگان به مرضی بدهند یا به قیمت ارزان بفروشند در بازار سیاه به قیمتی که برای بسیاری از اهالی این مملکت بلکه طبقه متوسط هم مقدور نیست بخرند میفروشند یکی از دوستان بنده میگفت حتی در بغداد دواهایی که علامت صحیه کشور شاهنشاهی را داشته است در مغازه و دواخانهها بوده است که ایشان دیدهاند حالا یک گزارشی اینجا دارم یک نامهای است که یک شرکت ایرانی موسوم به شرکت حریری فرنگ به بنگاه کل دارویی و نامه دیگری به دکتر میلسپو نوشته است یکی از مؤسسات داروسازی انگلستان با کلی پست مقداری دوا فرستاده است به ایران برای شرکت حریری و فرنگ و به او مجانی داده است که به ارزانترین قیمت در دسترس اشخاصی که احیتاج دارند بگذارد جناب آقای وزیر بهداری توجه بفرمایید ورود این دواها مصادف شده است با نظامنامههایی که دکتر میلسپو نوشته است برای این دواها و این شرکت هر قدر کوشش کرد که در تحت نظارت خود شرکت این دواها در دسترس مردم گذاشته شود موافقت نکردند بایستی به بنگاه کل دارویی تحویل بدهید همین کار شده این شرکت منتظر بود از وعدهای که به او دادهاند برای این که این دواها در دسترس مردم گذاشته شود خیری نیافت تا برخورد به این که یکی از دواهایی که مارک این مؤسسه را داشت گویا قرص داژنان بوده است در بازار سیاه تا یکی سی ریال فروش رفته است در صورتی که خود شرکت دستور داده که یک ریال و پنجاه دینار یا دو ریال فروخته شود این نامهای است که نوشته است این شرکت ایرانی به بنگاه کل دارویی و در ذیل آن تصریح کرده ما تعجب میکنیم به جای این که این دواها در دسترس مردم گذاشته شود الان همین قرص داژنان و بعضی از دواهای دیگر در بازار سیاه فروخته میشود بنده این پیشنهاد را برای این تقدیم کردم که دولت بایستی از تعقیب کسانی که بزه آنها حمله مستقیم به حیات ملت ایران و به سلامتی افراد است نباید هیچ نوع اغماض کرد باید با شدیدترین وجهی تعقیب بشوند از این جهت بنده این پیشنهاد را کردم و از مجلس شورای ملی درخواست میکنم که این پیشنهاد را تصویب کنند تا دولت مکلف باشد کلیه گزارشها که راجع به این قبیل اعلانات رسیده است تمام پروندههایش را تسلیم دادسرای دیوان کیفر عمال دولت بکنند تا آنها خودشان مطالعه کنند و اشخاص را که لازم است تعقیب کنند تعقیب بکنند.
مخبر- با این که آقای شریعتزاده در مجلس شورای ملی استدلال و منطق خیلی محکمی دارند مطالبی در اینجا فرمودند راجع به یک شرکت ایرانی که ربطی به این پیشنهاد نداشت الان تبصره پیشنهادی ایشان دارد عمل میشود یعنی وزارت بهداری اگر تخلفی از کسی ببیند به محاکم مربوطه مراجعه میکند این توضیح واضحات خواهدبود قبول این تبصره البته متخلف تعقیب و مجازات میشود این قاعده کلی است حالا اگر یک عده زیادی از متخلفین میروند به محاکم بعد تعقیب نمیشوند یا تبرئه میشوند این عیب مجری قانون است عیب از قانونگذار نیست بنابراین بنده تصور میکنم لطف بکنند تبصرهشان را پس بگیرند چون این مطلب تأمین شده است در قوانین مملکت ما که متخلف از هر قانونی تعقیب میشود و پرونده هم برایش درست میکنند و او را تعقیب میکنند به این جهت این تبصره به عقیده بنده وجود ندارد.
نایب رئیس- با این توضیحات پس میگیرید؟
شریعتزاده- بنده اجازه میخواهم راجع به سوء تعبیری که در بیانات بنده کردند صحبت کنم.
نایب رئیس- بفرمایید.
شریعتزاده- توضیحاتی که من دادم مستقیماً مربوط به پیشنهاد نیست اینها یک مقدمهای بود برای دلیل لزوم تصویب این پیشنهاد چرا برای این که این گزارشات را اصولاً قواعدی است که باید تعقیب بشود بنده این پیشنهاد را کردم که مطابق آن اصول مجبور باشند این گزارشات را تسلیم دادسرا بکنند والا همان طور که تا به حال هیچ کدام به جریان نیفتاده بعد هم به جریان نخواهد افتاد.
نایب رئیس- عده برای رأی کافی نیست پیشنهاد آقای ثقهالاسلامی قرائت میشود:
بنده پیشنهاد میکنم لایحه سازمان بهداری به خود مجلس آمده و در مجلس تصویب شود.
نایب رئیس- آقای ثقهالاسلامی
ثقةالاسلامی- چند روز قبل راجع به موضوع بودجه کل مملکتی که قرار بود به کمیسیون بودجه اختیار داده شود که آنها رسیدگی بکنند بعد بودجه را بیاورند به مجلس اینجا مذاکرات مفصلی شد که مقتضی است بودجه در خود مجلس مورد شور قرار گیرد دلایل زیادی هم اینجا گفته شد حالا بنده نمیخواهم آن مطالب را تکرار کنم و بگویم مقتضی نیست که مجلس به کمیسیون بهداری اختیار بدهد که خود آنها یک سازمانی را تصویب کنند و اجازه اجرا بدهند اگر به عنوان آزمایش باشد گر چه بنده یا هیچ کس با بهداشت مخالف نیست ولی به عقیده بنده بهتر است این موضوع در خود مجلس بیاید و مجلس صلاحیت آن را دارد که لایحه سازمان آن را تصویب کند وقت هم هست. عرض کنم برخلاف آنچه مردم تصور میکنند که در این بیست ساله مملکت وضعیاتش خوب شده و ترقی کرده و تغییرات مهمی پیدا شده است بنده تصور میکنم این طور نیست و مملکت عقبتر رفته و بدتر شده است با آن بودجههای مشعشی که همیشه داشتند و بلند میشدند میگفتند پانصد میلیون هزار میلیون است واقعاً ننگآور نبود در یک مملکتی که چهارصد میلیون پانصد میلیون بودجه داشت برای پانزده میلیون جمعیت ۵ میلیون بودجه بهداری داشت و اگر ۵ میلیون را حساب کنید به ۱۵ میلیون نفری سه قران در سال بودجه بهداری داشت و حالا آقایان میفرمایند که بر خلاف اصل دموکراسی که کسی پیشنهاد خرج بکند ولی دولت باید در فکر خودش باشد که مملکتی که بهداری نداشته باشد افراد ندارد وقتی که جمعیت نداشته باشد مالیات نمیتواند بگیرد و وقتی که مالیات نمیتواند بگیرد و یک جمعیتی نباشد عرض اندام و اظهار حیاتی نمیتوانند بکند بنده این را عرض میکنم مملکتی از بیدوایی مردمش در خیابانها و در کوچهها ماندهاند مریضخانه و حکیم و دارو ندارند بیاییم کاخ دارایی و دادگستری درست کنیم هر کدام ۷ میلیون ۱۲ میلیون خرج کنیم چه فایده دارد؟ اگر بگویند پول نداریم چرا برای وزارتخانههایی که بنده اصلاً با موجودیت آنها مخالف هستم برای آنها پول هست در صورتی که این مملکت به چیز محتاج است. امنیت و فرهنگ است و باید فکر این کارها را کرد اول امنیت است و بعد از آن بهداری و بعد از آن فرهنگ اینها به یکدیگر مرتبط هستند و وقتی که بهداری نیست اصلاً مملکت نیست و وقتی که بهداری نیست امنیت نیست مملکت نیست فرهنگ نیست هیچ چیز نیست ما آمدهایم (آقایان هیئت وزرا و آقای رئیسالوزرا که تشریف ندارند) و مثل سابق پانصد هزار تومان گذاشتیم برای بهداری امروز اگر بودجه مملکتی چهارصد میلیون باشد این را هر قدر برای وزارت بهداری زیادتر خرج کنیم به صلاح مملکت است فایده دارد نه این که آقایان خیال بکنند که تمام این مملکت همین شهر طهران است و همین آبهای کثیف است که در اطراف تهران جاری است و باید آن را اصلاح کرد خیر باید بهداشت همه مملکت را توجه کرد و اصلاح کرد و مسئول آن هم دولت و مجلس هستند والا آن نتیجه بهداری ما این آبهای کثیف است چندین میلیون تومان خرج شده و آبها را نتوانستهاند درست بکنند و با این که نسبت به شخص آقای دکتر لقمانالملک وزیر بهداری همه اعتماد داریم و خیلی در کار بهداری جدی هستند عجاله از این پیشنهاد....
نایب رئیس- در اطراف پیشنهادتان صحبت بفرمایید آقا
ثقةالاسلامی- مقصود بنده این است که عرض میکنم که سازمان بهداری بیاید و در مجلس مطرح شود مجلس تصویب بکند که لایحه قانونی سازمان بهداری به خود مجلس بیاید و در خود مجلس مطرح شود.
نایب رئیس- آقای مخبر نظر جنابعالی چیست؟
مخبر (دکتر کشاورز)- آقای ثقهالاسلامی به قدری در اطراف این موضوع زیاد توضیح دادند که اگر بخواهیم اطراف همه آنها توضیح بدهیم وقت زیادی لازم دارد و بنده تصور میکنم که همان کمیسیون بهداری صلاحیت آن را دارد (صحیح است) این آییننامه است و برای آزمایش است اجازه بفرمایید در همان کمیسیون بهداری حلاجی شود بعد بیاید به مجلس و بنده خیال میکنم عتجالتاً این طور بهتر است تا این که به مجلس بیاید و ۳۲ ماده که آییننامه سازمان بهداری دارد و زیاد هم وقت مجلس را بگیرد (ثقهالاسلامی مسترد کردم)
نایب رئیس- چون عده برای رأی کافی شد باید رأی بگیریم آقایانی که با پیشنهاد آقای دکتر آقایان به شرحی که به عرض مجلس رسیده است (چون نیم ساعت قبل قرائت شده) و عده برای رأی کافی نبودن موافقند....
(به شرح سابق قرائت شد)
نایب رئیس- آقایانی که موافقند قیام نمایند (عده زیادی برخاستند) تصویب شد پیشنهاد آقای نراقی راجع به دانشکده پزشکی قرائت میشود.
(به ترتیب سابق قرائت شد)
مخبر- با توضیحی که در اینجا داده شد بنده خیال میکنم که هم وزارت فرهنگ و هم وزارت بهداری و هم مجلس موافقت کردند که راجع به تأمین این موضوع در کمیسیون بودجه در نظر بگیرند و ترتیبی بدهند که بتوانند شاگرد بیشتری بپذیرند.
نایب رئیس- چون میگویند نظر آقا تأمین است مسترد میفرمایید؟
نراقی- چون توضیح فرمودند و قبول فرمودند بنده مسکوت میگذارم.
نایب رئیس- به پیشنهاد آقای شریعتزاده باید رأی بگیریم.
جمعی از نمایندگان- دو مرتبه قرائت شود.
(به شرح سابق خوانده شد)
نایب رئیس- آقایانی که با پیشنهاد آقای شریعتزاده موافقتند قیام فرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد.
پیشنهاد آقای فرمانفرماییان قرائت میشود: وزارت بهداری مکلف است حقوق و هزینههای بهداری را در حدود اعتبارات و مساوی در تمام کشور مطابق سازمان مخصوصی با رعایت تعداد نفوس هر محل اقدام نماید.
نایب رئیس- آقای فرمانفرماییان
فرمانفرمائیان- بنده این پیشنهادی را که کردم شبیه است با آن پیشنهادی که آقای رفیعی کردهاند و بنده خواستم متذکر بشوم که آقا این نگرانی که در اکثر نمایندگان ولایات موجود است این نگرانی مرتفع نمیشود به این حرفها به علت این که در ولایات و حالا که بنده این حرفها را میزنم مربوط به دوره تصدی آقای لقمان الملک نیست به جهت این که وزارت بهداری چنان که گفته شد ۲۴ سال است تأسیس نشده بود هیچ اثری نداشته است و کاری نکرده است فقط یک رقمی به بودجه اضافه شده است در صورتی که یک اداره صحیه که سابق بوده است همین کار را میکرده است و حالا منتها یک بودجه صرف میشود و آن را غرما میکنند تازه این هم کافی نخواهد بود و برای این مملکت وسیع واقعاً اسباب سرشکستگی و خجلت نمایندگان ولایات است با توقع و تقاضاهای به جا و به موردی که مردم دارند و با مذاکراتی که ما اینجا میکنیم باید توجه عاجلی نسبت به بهداری ولایات بشود یکی از آقایان میفرماید که تأمل کنید که لولهکشیهای آب تهران تمام شود بعد خود به خود این کارها درست میشود یکی دیگر میگوید که باید قرنطینه گذاشت در سر حد افغانستان که طاعون و غیره سرایت نکند این ارتباط با صحیه ارسباران و بهداشت اهالی آنجا یا جای دیگر ندارد و در این موضوع همه مردم شریک هستند و به اندازه پولشان باید بهشان خدمت کرد و خرج کرد این خلاصه مطلب است بنده این را تذکر میدهم چون آقای مخبر و وزیر هم قبول کردند آن پیشنهاد را که از طرف آقای رفیعی شده بود خواستم پیشنهاد بکنم و تذکر بدهم که کاملاً دقیق باشند آقای دکتر لقمانالملک که سهم ولایات سهم کوچکی و ناچیزی نباشد.
نایب رئیس- پس آقا موافقت دارند که پیشنهاد رأی گرفته شود؟
فرمانفرماییان- بنده مسترد میکنم چون منظورم در پیشنهاد آقای رفیعی تأمین شد.
نایب رئیس- پیشنهاد آقای دکتر طاهری به عرض مجلس میرسد:
پیشنهاد میشود در تبصره ۲ اضافه شود به طریق بازرگانی و با نظر هیئت مدیره اداره شود.
دکتر طاهری- این پیشنهاد را در جلسه گذشته بنده کرده بودم بعد خود دولت موافق بود با این و ظاهراً هم قبول کرد بدین جهت دیگر موضوع ندارد.
مخبر- بلی قبول شد.
نایب رئیس- پیشنهاد آقای امینی به عرض مجلس میرسد بنده پیشنهاد میکنم تبصره ۲ به این طریق اصلاح شود.
بنگاه کل دارویی با تمام دارایی و سازمان و اماکن دولتی که در اختیار دارد منضم به وزارت بهداری شده و به طور بازرگانی تحت نظر آن وزارتخانه اداره شود.
امینی- بنده خیلی متأسفم که خیلی دیر شده است و میترسم که آقای دکتر لقمان الملک مثل جلسه قبل اوقاتشان تلخ بشود و به بنده بتازند ولی اصولاً در یک قسمت چون این را واقعاً درست تشخیص ندادم که اصلاً اینجا تبصره ۲ را چرا به ماده واحده اضافه کردند چون قانون مصوب ۱۸ اسفند ۱۳۲۱ اصلاً این حق را به وزارت بهداری داده است که بنگاه دارویی را ایجاد بکند با سرمایه معینی به طریق بازرگانی و این را بنده نمیدانم روی چه جریانی رفته است به وزارت دارایی بنده تصور میکنم بعد از تصویب آن قانون اردیبهشت ۱۳۱۹ چون وسایل کار برای وزارت دارایی فراهمتر و بهتر بود برای تهیه ارز و برای کماندهای خارجی چون یک اداره کل معاملات خارجی داشت برای خرید دارو به این جهت وزارت بهداری موافقت کرده که این قسمت به وزارت دارایی منتقل شود یک قسمت بنده به خاطر دارم که یک وقتی میخواستم دارو کماند بدهیم صورتش را از وزارت بهداری خواستیم که صورت جامعی به وزارت دارایی بدهند و این داروها را ما کماند میدادیم بعد این دارو منتقل به وزارت بهداری میگشت کما این که در کابینه آقای سهیلی در کابینه دوم یا اول بود آقای حکمت وزیر بهداری بود و بعد از آن آقای کاظمی آمدند و بنده خودم تمام این داروها را تحویل ایشان دادم در وزارت بهداری البته این داروها وقتی که تحویل وزارت بهداری شد برای این که ما در حدود مصرف سه چهار سال آسپرین و کنین را در کشور داشتیم و در استوک ما بود که تحویل دادیم ولی وقتی تحت نظر وزارت بهداری درآمد بنده نمیدانم چه طور شد البته این مربوط به آقای لقمان الملک نیست و مربوط به بعضی از آقایان است که نمیخواهم اسم ببرم (فداکار- اسم ببرید شهامت داشته باشید) اجازه بفرمایید خودتان میدانید عرض کنم تبصره ۲۰ به عقیده بنده این طوری که تنظیم شده ناقص است اگر عطف به آن قانون میکردند اصلاً احتیاج به این تبصره نداشت ولی مینویسد: که بنگاه کل دارویی کشور با امکنه فعلی آن که در اختیار بنگاه دارویی است منضم وزارت بهداری شده و در تحت نظر مستقیم و کامل وزارت بهداری اداره خواهد شد عرض کنم آنهایی که در اختیار بنگاه کل دارویی است اینجا باید آن دارایی آن را اسم ببرید برای این که اگر بگویید دارایی کل بنگاه دارویی معلوم نیست که چیست و داراییش را باید اسم برد سازمان و بودجهاش و یا اماکن دولتی که در اختیار دارد نه امکنه که از دیگران اجاره کرده باشند و اینها را نمیشود گفت برگردد به وزارت بهداری مقصودمان اماکن دولتی است که در اختیار بنگاه دارویی است منتقل بشود تمام دارایی و سازمان اماکن دولتی که در اختیار دارد منضم به وزارت بهداری بشود و این قسمت اماکن دولتی باید اضافه شود که اماکن استیجاری را شامل نشود.
نایب رئیس- آقای دکتر قبول فرمودید؟
مخبر- بلی
نایب رئیس- پیشنهادی از آقای دکتر عبده رسیده به عرض مجلس میرسد:
بنده پیشنهاد میکنم به تبصره ۲ اضافه شود وزارت بهداری به طریق بازرگانی به طوری که در قانون مصوب ۱۸ اسفند ۱۳۲۱ معلوم شده است بنگاه دارویی را اداره خواهد کرد.
دکتر عبده- بنده دو پیشنهاد داشتم یکی تأمین شد و یکی دیگر را هم اجازه بفرمایید قرائت بفرمایند.
نایب رئیس- پیشنهادات در موقع خودش قرائت خواهد شد.
دکتر عبده- بلی یکی تأمین شد و یکی دیگر مانده است
نایب رئیس- آن هم بعد در موقع خودش قرائت میشود پیشنهاد آقای فیروزآبادی به عرض مجلس میرسد:
پیشنهاد میکنم که اختیار تام با آقای دکتر لقمان الملک نظر به اطمینان و سابقه عملی ایشان داده شود که ایشان با اطمینان و سابقه عملی ایشان داده شود که ایشان با اطمینان بتوانند سازمان وزارت بهداری را اصلاح نمایند
نایب رئیس- آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی- بنده عقیده دارم که در این مملکت هر کسی برای ترقی مملکت خوب کار کرد باید ما با او همراهی کنیم (صحیح است) بنده عقیدهام این است که هر کس به طور درستی و صحت و دلسوزی بخواهد برای مملکت کار کند با او همراهی کنیم نظرم نسبت به آقای دکتر لقمان الملک برای این است که ایشان میخواهند کار کنند و چون ایشان میخواهند برای مملکت کار کنند بنده عقیدهام این است که با ایشان همراهی بکنیم و اختیار تام به ایشان بدهیم که ایشان بتوانند کار کنند از این جهت بنده این پیشنهاد را کردم و یک پیشنهاد دیگری را هم کردم که باز هم به ایشان یک اختیاری داده شود در شأن سازمان خود بهداری چون سازمانها در وزارتخانهها بیش از حد احتیاجش شده است در وزارت مالیه میبینید چند هزار نفر جمع شده است که قطع دارم در وزارت مالیه انگلستان این قدر اجزا ندارد و یا در وزارت مالیه واشنگتن هم این قدر ندارد این همه جمع شدهاند آنجا برای چه در فروشگاه ۸۰۰ نفر جمع شدهاند آنجا کاری هم آنجا نمیکنند اما هر کدام از اینها را اگر بخواهیم در صورت احتیاج نداشتن خارج کنیم هزار مصائب و داد و فریاد بلند است که ما را از نان انداختید و چه کردند یک قدری وزارتخانهها باید اعضا را کم کنند مثلاً در وزارت بهداری باید تشکیلات آن را کم کنیم و آنهایی را که در وزارت بهداری جمع شدهاند بگویند اینها بروند در ولایات طبابت کنند آخر اینجا جمع شدهاند چه میکنند در ۸ - ۷ سال قبل بنده دیدم سه نفر و مدیر و رئیس اداره بهداری را اداره میکردند به اسم اداره صحیه آن وقت آن قدر توسعه نداشت اما آن وقت سه نفر رئیس با هشت نفر اطبا بودند و خوب اداره میشد حالا از بس که اجزا زیاد شده است نه این که آقای دکتر لقمانالملک نمیتواند آن را اداره کند بلکه هیچ کس دیگر هم نخواهد توانست آن را اداره کند. آنها را بیرون کنند بفرستید در شهرها طبابت مردم را بکنند تهران جای خوبی است شمیران هم خیلی خوب است خیابان لالهزار هم تفریحگاه خوبی است اما تا کی نمیخواهند زحمت بکشند؟ مردم پول نمیدهند که ما بیاییم و اینجا خرج کنیم البته باید در وزارت بهداری دکترهایی که هستند از اینجا خارج کنند بفرستند به ولایات و درد مردم را معالجه کنند.
مخبر- وزیر مطابق قوانین مصوبه مملکت دارای اختیاراتی است که آن اختیارات را قانون اساسی برایش معین کرده است و نمیشود به نظر بنده ما فوق آنچه را که وزارت به او میدهد برایش اختیاراتی قائل شد بنابراین پیشنهاد آقای فیروزآبادی در قسمت تفویض اختیارات اضافی بر وزارت به آقای دکتر لقمان الملک صحیح نیست و ایشان همچنین تقاضا و نظری ندارند اما در قسمت پیشنهاد دیگرشان گر چه قرائت نشده ولی بنده جوابش را عرض میکنم که پس بگیرند راجع به این که در سازمان وزارت بهداری سعی کردند که اشخاص پشت میزنشین کم شوند این را هم البته کمیسیون در نظر خواهد گرفت و در لایحه سازمان در نظر میگیریم.
نایب رئیس- آقای فیروزآبادی چه میفرمایید؟
فیروزآبادی- عرض میکنم که اگر قبول کردند و اگر نکردند مسترد میکنم.
نایب رئیس- پیشنهاد آقای فولادوند به عرض مجلس میرسد:
پیشنهاد میکنم وزارت بهداری رد تقسیم دارو و تشکیلات بهداری تجدیدنظر نموده و در محلهایی که به واسطه جهانی تاکنون از طبیب و دوا محروم بودهاند مثل بروجرد و جاپلق و بر برود عطف توجه بفرمایند.
نایب رئیس- آقا نظر شما تأمین شده است.
فولادوند- پس بنده عرضی ندارم.
نایب رئیس- دو پیشنهاد از طرف آقای مجد ضیایی رسیده است که قرائت میشود.
تبصره- بنگاه دارویی کشور با امکنه فعلی آن که در اختیار بنگاه کل دارویی بوده است منضم به وزارت بهداری شده و تحت نظر او و مطابق اصول بازرگانی و تشکیل هیئت مدیره از طرف وزارت بهداری اداره خواهدشد آییننامه هیئت مدیره و اجرای آن را وزارت بهداری تهیه خواهد کرد.
نایب رئیس- تقریباً این تأمین شده است
مجدرضایی- تقریباً تأمین شده است و بنده خواستم در نظر آقای وزیر بهداری باشد و این پیشنهاد را بنده مدتی است که کردهام حالا بسته به نظر ایشان است.
مخبر- نظر ایشان تأمین شده است.
مجد ضیایی- مسترد میکنم
نایب رئیس- پیشنهاد دیگری از طرف آقای فیروزآبادی رسیده است قرائت میشود.
مخبر- آن را هم توضیح دادند و مسترد کردند.
نایب رئیس- مسترد فرمودید آقا؟
فیروزآبادی- بلی مسترد کردم.
نایب رئیس- پیشنهاد آقای صدر قاضی به عرض مجلس میرسد:
بنده پیشنهاد میکنم در سازمان وزارت بهداری نسبت به مؤسسات و مریضخانههایی که از پول اعانه و کمکهای اهالی محل تاکنون اداره شده و فعلاً در شرف منحل شدن میباشند و از حیث بودجه در مضیقه میباشند توجه شود که از انحلال آنها جلوگیری شود.
صدر قاضی- شهرستان مهاباد خیلی از مرکز دور واقع شده است به واسطه دوری از مرکز وزارت بهداری توجهی به سازمان بهدای آنجا نفرمودهاند و حالا تشکیلات وزارت بهداری در مهاباد یک نفر طبیب و یک نفر معین پزشک است که یک سال و نیم است آنجا خدمت میکند و هنوز ابلاغ حقوق آنها صادر نشده و فرستاده نشده است و بنده با آقای وزیر بهداری عرض کردم و دستور هم صادر کردند متأسفانه هنوز نرسیده است و تمام تشکیلات بهداری یک جمعیت ۲۰۰ هزار نفری که دور از مرکز واقع شده است عبارت از همین است یک پزشک و یک معین پزشک خود اهالی خیر مهاباد در ۱۳۰۹ با پول اعانه خودشان در آنجا یک مریضخانه ساختهاند و از طرف شیروخورشید از محل عوارضی که خود اهالی میپرداختند اداره میشد و البته این عوارض هم به اندازه نیست که خود شیروخورشید بتواند وصول کند و اضافاتی هم داشته باشد که به مریضخانه بدهد تاکنون یعنی تا موقعی که مالیات صدی سه را اداره مالیه وصول میکرد از رئیس مالیه خواهش شده بود که این عواید جزئی را هم ضمن عوارض صدی سه وصول نمایند که به مصرف صدی سه هم از بین رفته و ملغی شده و مامورین صدی سه دیگر دم دروازهها نیستند و شیروخورشید هم نمیتوانند آن را وصول کند و مورد استفاده قرار دهد چیزی هم نیست بنابراین مریضخانهای را که اهالی با خون خودشان ساختهاند و اثاثیه هم تهیه کردهاند در شرف انحلال است. در مهاباد هم متأسفانه امراض گوناگون خیلی زیاد است که پارسال یک نفر متخصص خارجی آمده بود آنجا و او عقیدهاش این بود که اهالی مهاباد صدی نود و پنج مبتلا به مالاریا هستند و این منطقه فعلاً فاقد طبیب و مریضخانه است. بنابراین بنده استدعا میکنم از شخص آقای وزیر بهداری که این را یک توجهی بفرمایند که این مریضخانه مهاباد که با این زحماتی که تأسیس شده است از بین نرود و تصدیق بفرمایند که یک نفر طبیب برای یک شهرستان به این بزرگی خیلی کم است. توجهی بفرمایید در بخشهای مهاباد هم به هر بخشی که یک نفر طبیب بفرستند و وضعیت شهر مهاباد طوری است که هیچ یک از اطبا آنجا نمیرفتند زیرا آنجا سینما ندارد که از سینماها و تئاترها استفاده بکنند و آنجا تشریف نمیآورند متأسفانه این است وضعیت آنجا و وزارت بهداری خوب است که یک توجه بیشتری بنماید. بنابراین بنده این پیشنهاد را کردم
مخبر- فرمایشات آقای صدرقاضی را سعی میکنم که تأمین بشود ولی یک قسمت از این مربوط به کمیسیون بودجه است برای این که بودجه وزارت بهداری برای اهالی که الان درخواست و شکایت میکنند بیش از این نیست و بایستی که کمیسیون بودجه موافقت میکنند بیش از این نیست و بایستی که کمیسیون بودجه موافقت بکند که در بودجه وزارت بهداری یک خوردهای اضافه منظور نماید پس از آن ممکن خواهد شد که فرمایشات آقای صدرقاضی چه راجع بدواً چه راجع به طبیب به مورد عمل گذاشته بشود.
نایب رئیس- آقای صدرمسترد میفرمایید؟
صدرقاضی- حالا که ایشان وعده فرمودند بنده مسترد مینمایم.
نایب رئیس- پیشنهاد آقای کاظمی به عرض مجلس شورای ملی میرسد:
پیشنهاد میکنم کلیه اطبا حاضر در کشور مکلف هستند که لااقل برای مدت یک سال به تعیین وزارت بهداری در هر نقطهای که وزارتخانه معین مینماید به طبابت اشتغال ورزند و در آینده نیز کسی نمیتواند اجازه طبابت در ایران داشته باشد مگر این که تصدیق وزارت بهداری راجع به این که لااقل در سال در یک نقطه که وزارت معزیالیها تعیین کر ده است طبابت کرده باشد.
نایب رئیس- آقای کاظمی
کاظمی- با این که میدانم آقایان خستهاند و روی بهداری هم خیلی صحبت شده است ولی مطلب به قدری مهم است که بنده مجبور شدم پیشنهادی بکنم. عرض بکنم بزرگترین اشکالی که در امر بهداشت مملکت است این است که اطبا در شهر تهران بیشتر مایل هستند که بمانند و اکثر نقاط دیگر از داشتن طبیب محرومند و این مورد تصدیق همه است و از طرفی هم همان دلیلی است که آقای دکتر کشاورز فرمودند یک دلیل قابل توجهی است زیرا که ما طبیب را به طور شایسته یعنی وسایل استرضای خاطرشان را فراهم نمیکنیم که بتوانیم آنها را بفرستیم این است که بنده پیشنهاد کردم که وزارت بهداری کلیه اطبایی که حالا هستند مجبور کند که وقتی میتوانند اجازه طبابت را داشته باشند که یک سال به هر جایی که وزارت بهداری تعیین کند بروند طبابت کنند و هر کسی که بخواهد بعدها شروع به کار طبابت بکند....
امینی- این کار قانون دارد
کاظمی- ۱۰۰۰ گر قانون دارد (چون بنده توجهی نداشتم که قانون دارد) که توجهی به این قانون ندارد و خیلی خوشوقتم که توجه بکنند به این قسمت و اگر آن قسمت دیگر هم قانون دارد (بنده توجه نداشتم) اگر قانونی هست به همین معنی و مفهومی که بنده عرض میکنم یعنی کسانی میتوانند اجازه طبابت داشته باشند که لااقل یک سال به تکلیف وزارت بهداری به هر نقطه که وزارت بهداری تعیین بکند هر جا باشد بروند طبابت کنند که آن را هم توجه کنند و اجرا کنند چون اطبا ما باید در همه مملکت تقسیم بشوند و این محل بحث نیست. اگر آن قسمت قانون دارد که بنده مسترد میکنم ولی این قسمت را بنده مخصوصاً خواهش میکنم و اصرار دارم که اطبا حاضر مکلف باشند که لااقل مدت یک سال در هر نقطه که وزارت بهداری معین میکنند مشغول باشند.
مخبر- بنده جواب آقای کاظمی را قبلاً دادم و زیاد اضافه نمیکنم این عمل اولاً به عقیده بنده با اصول مخالفت دارد یعنی یک کسی را مجبور کردن به این که برای انجام وظیفه و شغلش یعنی طبابت که یک شغل آزادی است مدت یک سال برود در یک نقطهای که دولت تعیین میکند به سر ببرد این عمل در حقیقت شباهت به تبعید دارد. از طرف مجلس شورای ملی هم این عمل صحیح نیست و مخصوصاً در قانون استخدام پزشکان این مطلب در نظر گرفته شده نه یک سال بلکه دو سال هر طبیبی که خدمت وزارت بهداری را قبول میکند باید مدت دو سال در نقطه خارج از تهران که وزارت بهداری تعیین میکند انجام خدمت کرده باشد و بعداز دو سال وزارت بهداری میتواند او را بیاورد اینجا. تا این اندازهاش این پیشنهاد آقای کاظمی قابل اجرا بوده و عمل شده بنابراین این قضیه تصویب شده اما این مطلب که هر طبیبی برای این که اجازه طبابت در مملکت داشته باشد موظف است یک سال در محلی که وزارت بهداری تعیین میکند سکنی بکند این به عقیده بنده به هیچ وجه قابل قبول نیست گذشته از علل قانونی که مخالف قانون اساسی است علل دیگر هم دارد از قبیل آسایش و تأمین زندگانی طبیب است که خود آقای کاظمی هم فرمودند یعنی تأمین آتیهاش و اینجا یک نکتهای به نظرم آمد که لازم میدانم به آقایان عرض کنم و خواهش میکنم آقایان توجه بفرمایند و چندین مرتبه هم در مجلس گفته شده است یکی از دکترهای بسیار زحمتکش و درست و با ایمان مملکت ما مرحوم دکتر حامدی بود که به هیچ وجه توجهی به عائله این شخص نشده است و من اینجا شرم دارم بگویم که فامیلش عائله مرحوم دکتر حامدی را اداره میکنند و زندگی آنها را تأمین میکنند و در یک مملکتی که یک طبیب با ایمان و صحیح که جانش را هم بالای خدمت به این مملکت گذاشته و مرگش در نتیجه خدمت بوده است یک همچو طبیبی را تا به حال نه دولت و نه مجلس شورای ملی کوچکترین کمکی بهش نکرده است.
امینی- در مجلس هم چند مرتبه تذکر داده شده است.
(صحیح است)
مخبر- آن وقت با این وضع آقای کاظمی میفرمایند که یک طبیبی بیاید برود در فلان نقطه به او به او با طاعون یا مالاریا و تیفوس روبهرو بشود و جانش را هم اگر گذاشت روی آن بهش هیچ توجهی نشود این مطابق شأن مجلس نیست و بنده نمیتوانم قبول کنم.
حکمت- اجازه میفرمایید؟
نایب رئیس- آقای حکمت شما عضو کمیسیون هستید؟ (حکمت - بلی) پس بفرمایید
حکمت- اینجا یک قانونی گذشته است راجع به اطبایی که از بودجه کشور استفاده میکنند آنها موظف هستند که دو سال در خارج خدمت بکنند ولی این قسمت مربوط به اشخاصی نیست که آزادانه خدمت بکنند و این پیشنهادی که آقای کاظمی فرمودند مخالف با اصل ۱۴ متمم قانون اساسی است که هیچ کس را نمیتوان مجبور به اقامت در یک محلی کرد مگر به حکم قانون و قانون اساسی هم قابل تغییر نیست و نمیشود یک اشخاصی را گفت که تو برو در فلان جا در بندر عباس طبابت کن به علاوه اگر بخواهیم این کار را بکنیم این ممکن است که به طبقات دیگر هم برسد و بگویند که وکلای دادگستری هم بایستی بروند به جاهای دیگر همان طور که طبیبها میروند و این البته ممکن نیست و به عقیده بنده مخالف قانون هم هست.
کاظمی- اجازه میفرمایید؟
نایب رئیس- بفرمایید ولی آقای کاظمی به طور مختصر بفرمایید.
کاظمی- عرض کنم که خیلی چیز عجیبی است قانون اساسی صحیح است که آزادی برای همه کس داده اما در حدود آزادی دیگران و وضعیت کشور و در حدود قانون خوب اگر این اصل را قبول میکنیم همان طور که آقای دکتر کشاورز و آقای حکمت فرمودند پس نظام وظیفه هم همین طور است و ما طبق قانون بالاخره یک کسی را از یک سن تا یک سن معینی در یک جای معینی در تحت یک اوامر معینی میفرستیم که خدمت بکند و به علاوه هیچ حرفی نیست که طبابت یک شغل بسیار شریفی است و برای مملکت بسیار نافع است و هنر آنها را باید به سر گذاشت و به چشم کشید ولی بالاخره باید این کار را کرد. خاطر دارم قبل از جنگ در انگلستان مورد بحث بود که حتی طبب اصلاً حقوق نمیگیرد یعنی دولت آنها را استخدام میکند برای صحیه مملکت و پول بدهد. موضوع بهداری مملکت یکی از مهمترین مسائل حیاتی کشور است این یک چیزی نیست که مثل سایر چیزها باشد البته اگر وزارت بهداری طبیب میخواهد که باید تمام وسایلش را هم فراهم بکند و این البته تکالیف قانونی دارد عرض کنم بالاخره یک نفر طبیب آدمی است که این مقام را احراز کرده است که بتواند به ملت خودش اقلاً برای مدت دو سال خدمت بکند اگر این قسمت عملی بشود بنده دیگر عرضی ندارم.
نایب رئیس- چون عده کافی نیست برای رأی پیشنهاد آقای هاشمی قرائت میشود:
پیشنهاد ختم جلسه را میکنم (خنده نمایندگان)
بعضی از نمایندگان- آقا مخالفیم
نایب رئیس- آقای هاشمی
هاشمی- عرض کنم (آقایان توجه بفرمایند) قرار شد که مجلس شورای ملی باید در ساعت ته و نیم تشکیل بشود و اول ظهر (ساعت دوازده) هم تعطیل بشود آقایان ملاحظه حال دیگران را هم بکنند که با نوشتن سر و کار دارند مجلس هم اکثریت ندارد.
نایب رئیس- حالا که عده برای رأی کافی نیست پیشنهادی از طرف آقای ملک مدنی رسیده است که به عرض مجلس میرسد:
تبصره زیر را پیشنهاد میکنم. در سازمان وزارت بهداری برای استانهای کشور دانشکده پزشکی در نظر بگیرند که تدریجاً موجبات توسعه دانشکده پزشکی فراهم بشود.
نایب رئیس- آقای ملک مدنی
ملک مدنی- موضوع بهداری اگر در مجلس زیاد طول کشید به نظر من بیجا نیست زیرا بهداشت کشور مورد نظر همه نمایندگان است و این قانون سازمان بهداری هم چون در کمیسیون بهداری به تصویب میرسد هر یک از نمایندگان نظر خودشان را باید اینجا اظهار کنند که کمیسیون بهداری اگر بعضی از پیشنهادات که در مجلس مورد توجه واقع میشود و مورد قبول واقع میشود کمیسیون در موقع خودش در آییننامه این نظریات را رعایت کند. بنده این پیشنهادی را که دادم برای این بود که آقای نراقی پیشنهادی دادند راجع به دانشکده پزشکی و جوابی هم از طرف آقایان داده شد و اگر چه آقای وحید کفیل وزارت فرهنگ توضیح دادند ولی یک قسمت توضیحاتشان ناقص بود و اطلاع نداشتند که تا سال گذشته قریب ۱۵۰ نفر محصل به کمیسیون بودجه مراجعه کردند که ما میخواهیم به دانشکده پزشکی وارد شویم و دانشکده ما را قبول نمیکند در آن موقع دکتر سیاسی وزیر فرهنگ بود و ما دکتر سیاسی را خواستیم آمد آنجا و با او مذاکرده کردیم (آقای دکتر معظمی هم در این مذاکرات تشریف داشتند) فرمودند که ما سالون تشریح نداریم و مقدمات کارمان فراهم نیست که بیشتر از صدنفر شاگرد قبول کنیم بایستی ما اول دانشکده را توسعه بدهیم پس از آن که توسعه دادیم آن وقت البته قبول میکنیم. این بود که گفته شد برای سال آتیه در بودجه این نظر را تأمین میکنیم آن وقت امسال هم یکی از اصلاحاتی که در کمیسیون بودجه در نظر داریم که به عمل بیاوریم این است که اعتبارات اضافی و هزینههای زائد را حذف کنیم و به اعتبار دانشکده پزشکی اضافه کنیم و به دانشکده پزشکی مراجعه شده و مذاکره کردیم آنها پانصد هزار تومان برای این کار اعتبار خواستهاند که الان در کمیسیون بودجه سوابق این کار هست و کمیسیون بودجه در نظر دارد که این کار را بکند و نظر جنابعالی را تأمین کند. این پیشنهاد بنده سابقه دارد و خود آقای دکتر لقمان الملک هم اطلاع دارند که در چهار سال پیش بنده این موضوع را عرض کردم و این از نقطه نظر همان مطلبی که الان چندین نوبت مذاکرده شده است تناسب طبیب با مقدار جمعیت این کشور را اصلاً قابل مقایسه نیست ما هزار و ششصد طبیب داریم که از این ۱۶۰۰ تا طبیب نهصد تا طبیب دیپلمه است و ۵۰۰ یا ۶۰۰ شان طبیب مجاز هستند و از اینها ۷۰۰ یا ۷۵۰ نفرشان در تهران ساکن هستند و در تمام کشور در حدود هزار و هشتصد نهصد نفر طبیب هست در حالی که وضعیت کشور ما معلوم است که فاصلههای شهرستانها و قصبات چقدر است و مخصوصاً خراسان یا نقاط کرمان و آذربایجان خیلی مشگل است که از یک شهرستانی بتوانند مریضی را به یک نقطه دیگر ببرند مخصوصاً حالا که وسایل هم نیست آن موقع بنده خاطرم هست که وزارت بهداری در نظر گرفت که در بعضی از استانها یک دانشکدههای چهار کلاسه تشکیل بدهد حتی در خراسان هم که تشکیل شد آن برای چه بود؟ برای این بود که برای دهات و قرا هم طبیب در دسترس باشد و از طرف دیگر مدت دانشکده کوتاه بشود که بتوانند اطبایی بیرون بدهند که به دهستانها و قرا فرستاده شوند و مردم استفاده کنند. این پیشنهادی را که بنده دادم برای تذکر بود والا یقین دارم که خود آقای دکتر لقمان الملک هم که یک وزیر مطلعی هستند و خودشان در سازمان بهداری این قسمت را در نظر خواهند گرفت و البته تصدیق میفرمایید که با این سالی صد یا هفتاد نفر طبیبی که از این دانشکده پزشکی بیرون میآید و با هزار و دویست تا طبیب ما نمیتوانیم هیچ وقت احتیاجات این کشور را از نقطه نظر طبیب تأمین کنیم زیرا سالی صد تا بیرون میآید سالی ۴۰ یا ۵۰ تا از این عدهای که هستند تلف میشوند پس بنابراین ما باید سعی کنیم که این دانشکده را طوری تهیه کنیم که لااقل ۴ سال یا ۵ سال دیگر مملکت از وجود طبیب به اندازه کافی بینیاز بشود که اقلاً بتواند به شهرستانها هم بفرستد. حالا که داریم سازمان بهداری را تصویب میکنیم و مجلس هم حاضر است برای تصویب اعتبار آن و بنده عرض میکنم آقایان اعضا کمیسیون بودجه حاضر هستند همه طور نسبت به بهداری کمک بکنند.
مخبر- ایجاد مدرسه طب معمولاً کار و وزارت فرهنگ است وزارت بهداری نمیتواند دانشکده یا مدرسه طب تأسیس بکند و اداره بکند. اما اگر نظر این باشد که برای مساعدت به اطبا یک دسته اشخاص فنی تربیت بشوند که بتوانند به اطبا کمک بکنند و احتیاجات مردم بهتر برآورده شود که این عمل اجرا شده است و در خراسان یک مدرسهای است که وقتی اشخاص از آن مدرسه تصدیق گرفتند به نام بهدار خارج میشوند که در حقیقت اوفیسیه دو سانته هستند و اینها اشخاصی هستند که راجع به امور بهداشت اطلاع دارند و میتوانند پزشکان را کمک بکنند البته این اشخاص از پرستاران بهترند و از طرف وزارت بهداری کمک هزینه به این اشخاص داده میشود و در نظر هم هست که در خراسان و در شیراز و اصفهان و در نقاط دیگر هم این نوع مدارس تشکیل بشود. بنابراین نظر آقا کاملاً تأمین شده است عرض میکنم اگر نظرتان برای طبیب است که تأمین میشود.
ملک مدنی- نظر من همان بود که آقای دکتر کشاورز توضیح دادند که در نقاط دیگر و استانهای دیگر این مدرسه تأسیس بشود نظر من همین بود که ایشان توضیح دادند و بودجه آن هم جز وزارت بهداری است و باید در جاهایی که واقعاً طبیب ندارد این مدرسهها را تأسیس کنند و همچنین برای نقاط دیگر هم باشد که بتوانند غیر از خراسان جاهای دیگر حتی در کرمان که آقای رفیعی اظهار کردند تأمین بشود و توجه بکنند و چون در نظر دارند که اصلاح کنند بنده پیشنهادم را مسترد میکنم.
نایب رئیس- پیشنهاد آقای روحی به عرض مجلس میرسد:
پزشک تحصیل کرده با دواهای لازم برای جیرفت و رودبار ساردوییه و اسفندقه و جبال بارز هر چه زودتر اعزام دارد.
نایب رئیس- آقای روحی
روحی- عرض کنم یک نفر نماینده باید نظرش وسیعتر از این باشد که برای یک قسمت مخصوصی طبیب تقاضا بکند برای این که فرق نمیکند برای مراغه یا سایر جاها باشد اینها همه پیش ما است و تمام آنها جز ایران هستند ولی مقصود این است که بهداری طوری اداره شود که همه جا خوب اداره شود و این را برای این که با آقای وزیر بهداری کمال ارادت و حسن عقیده را دارم عرض میکنم که در این جاها آقا یک نفر پزشک نیست و یک گرم دوا ندارد و دولت یک سال و نیم است که یک گرم شکر و یک متر پارچه به آنها نداده است باور میکنید مردگان را با روزنامه دفن میکنند و به آنها مار هیچ توجهی نداریم. بنده توضیح بیشتری نمیدهم همان نظری که آقای دکتر کشاورز بیان فرمودند کافی است که این سازمان پزشکی را توسعه بدهند و در کرمان هم ایجاد کنند که آنها بتوانند تراخم و مالاریا و امراض مقاربتی را معالجه کنند یا اگر بتوانیم این امراض مالاریا و تراخم و سایر امراض را معالجه کنیم و از بین ببریم دیگر ما به بهداری احتیاجی نداریم این را بخوانید در کتب که ایران در اثر خوبی آب و هوا در عصر ساسانیان و هخامنشی اصلاً احتیاج به پزشک و طبیب نداشته است پزشکی چندان ترویجی نداشته است در تمام علوم اینها سرآمد جهان بودهاند ولی موضوع بهداری چندان توجهی نداشتهاند چرا؟ برای این که طوری رفتار میکردند که امراضی نداشتند و احتیاجی نداشتند امروز هم باید توجه بیشتری بشود و بنده قول میدهم که اگر این طور باشد یک پزشک بفرستند کافی باشد.
نایب رئیس- عده کافی نیست برای رأی اگر موافقت بفرمایند تکلیف این دو پیشنهاد و چندین پیشنهاد دیگری که به عرض مجلس باید برسد به جلسه آینده موکول بشود (صحیح است)
- موقع و دستور جلسه آتیه - ختم جلسه
۵- موقع و دستور جلسه آتیه - ختم جلسه
نایب رئیس- اگر اجازه میفرمایید جلسه را ختم کنیم (صحیح است) جلسه آتیه روز یکشنبه ۲۹ مرداد دستور در درجه اول استیضاح و بعد طرح لایحه سازمان وزارت بهداری ... (بعضی از نمایندگان- استیضاح برای یکشنبه هفته آینده است) ببخشید همان طرح سازمان بهداری و بعد هم راجع به مازاد غله.
مجلس نیم ساعت بعدازظهر ختم شد
نایب رئیس مجلس شورای ملی - امیر تیمور