مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ اسفند ۱۳۰۸ نشست ۱۰۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ اسفند ۱۳۰۸ نشست ۱۰۸
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۷
جلسه: ۱۰۸
صورتمجلس روز دوشنبه بیست و ششم اسفندماه ۱۳۰۸ مطابق شانزدهم شوال ۱۳۴۸
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- تصویب چهار فقره مرخصی
۳- قرائت تقاضانامه آقای وزیر عدلیه و راپورت پارکه دایر به تعقیب آقای فیروز به مناسبت ارتشا
۴- تقدیم لایحه قانون بودجه کل مملکتی بابت ۳۰۹ از طرف آقای وزیر مالیه
۵- طرح و تصویب لایحه تفریغ بودجه ۳۰۷ مجلس
۶- تقدیم لایحه قانون بلدیهها از طرف آقای وزیر داخله
۷- تقدیم عهدنامه بین ایران و ایتالیا به وسیله آقای وزیر عدلیه
۸- بقیه شور ثانی و تصویب لایحه تامین مدعی به
۹- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
(مجلس یک ساعت و سه ربع قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید)
۱- تصویب صورتمجلس
(صورتمجلس یکشنبه بیست و پنجم اسفندماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند)
اسامی غایبین که ضمن صورتمجلس خوانده شده است.
غایبین با اجازه
آقایان: حسن علی میرزا دولتشاهی - قراگوزلو - دهستانی - آشتیانی - فرخی - بیات ماکو - کاشانی - الفت - رفیع - تیمورتاش
غایبین با اجازه
آقایان: وهابزاده - میرزا حسن خان وثوق - بوشهری - آصف - اعظم - حاج میرزا حبیبالله امین - لرستانی - رحیمزاده - آقایان - قوام - حاج رحیم آقا - میرزا ابوالفضل - آقا رضا مهدوی - حاج حسین آقا مهدوی - شیخ علی مدرس - حاج حسن آقا ملک - حاج غلامحسین ملک
دیرآمدگان با اجازه
آقایان: نجومی - افخمی
رئیس- در صورت مجلس نظری نیست؟ (نمایندگان- خیر) صورتمجلس تصویب شد.
۲- تصویب چهار فقره مرخصی
رئیس- سه چهار فقره خبر از کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده است قرائت میشود.
خبر مرخصی آقای حیدری
نمایندة محترم آقای حیدری بواسطة رسیدگی بامور محلی از تاریخ هفتاد روز تقاضای مرخصی نموده کمیسیون موافق خبر آنرا تقدیم میدارد
رئیس ـ آقای وثوق
وثوق ـ موافقم
رئیس ـ آقای زوار
رئیس ـ آقای فیروز آبادی
فیروز آبادی ـ بنده مخالفتهائی که در کلیه مرخصیها میکنم نظر شخصی ندارم اگر نظر شخصی داشتم تبعیض میکردم چون نظر عمومی دارم در کلیة مرخصیها مخالفت میکنم و نظربه مرحصی تنها نیست و نظرم این است که اشخاصی که میخواهند از مرخصیشان استفاده میکنند و از ممجلس غیبت میکنند از حقوق خودشان لااقل استفاده نکنند و کار نکرده اجرت نگیرند هر چند جواب بنده داده خواهد شد که خیر فلان شخص که میرود فلانجا کارهای بزرگی میکند و کارهای شایانی میکند چه میکند بنده عرض میکنم بسیار خوب هر کسی وظیفه دارد که خدمت کند چه در اینجا و چه در جاهای دیگر اما حقوقی که ما میگریم بجهت بودنمان در این جا است برای رفتن جاهای دیگر که ما حقوق نمیگیریم علاوه بر این بنده میبینم اگر مجلس همیشه یک وجهی مقداری از این وجوه داشته باشد در بسیاری از جاها بمصرف صحیح میتواند برساند الان بیرون بودیم از طرف آقای امیر اعلم یک تلگرافی که از بندر جز رسیده نشان دادند که خیلی اسباب تأسف بنده شد که بواسطه باد حریقی….
(صدای زنگ)
رئیس ـ مربوط باین قضیه نیست
فیروز آبادی ـ غرض عرضم این بود که این وجوه که یک وجوهی جمع شود که بیک مصارف صحیحی برسد اهمیت دارد یا ندارد یک جذب قلوب و جلب قلوب مردم را نسبت بدولت و مجلس لازم میدانم و جذب قلوب با این است که هر کس که یک احتیاجی پیدا کرد او را جذب قلوبش بکنند اگر پول باید داد پولش بدهند اما آن در صورتی است که ما پول داشته باشیم اگر بنا شد که همه کس مرخصی که میگیرد پولش را هم بگیرد دیگر پولی باقی نمیاند خوب این حریقی که در بندر جز واقع شده است اگر ما یک پولی داشتیم که پنجهزار تومان، دو هزار تومان با آنها اعانه میدادیم که آنها لخت و برهنه نباشند چه ضرر داشت؟ بنده اگر مخالفت میکنم برای این است ارکانی (مخبر کمیسیون عرایض و مرخصی) ـ البته همه تصدیق میکنند و تقدیس میکنند افکار آقای فیروز آبادی را و ایشان هم ظاهراً موافق بودند با مرخصی آقای حیدری و این مطالبی راهم که فرمودند یک فکرهای عالی است و البته ارگ نمایندة محترم میل داشته باشند چیزی بفقرا بدهند خودشان خواهند داد و البته این یک فکر بسیار عالی است.
رئیس ـ موافقین با مرخصی آقای حیدری قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد.
خبر مرخصی آقای محمد ولی میرزا:
نماینده محترم آقای محمد ولی میرزا بواسطة کسالت مزاج و حرکت برای معالجه از تاریخ غیبت اجازه دو ماه مرخصی نموده کمیسیون موافق اینک خبر آنرا تقدیم میدارد.
رئیس ـ آقای یاسائی
یاسائی ـ موافقم
رئیس ـ آقای ملک مدنی.
ملک مدنی ـ موافقم.
بعضی از نمایندگان ـ مخالفی ندارد.
رئیس ـ موافقین با مرخصی آقای محمد ولیمیرزا قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. خبر دیگر:
خبر مرخصی آقای مفتی:
نمایندة محترم آقای مفتی برای ابتلاء بامور محلی از تاریخ حرکت هفتاد روز اجازه مرخصی تقاضا نموده کمیسیون موافق و خبر آن تقدیم میشود.
رئیس ـ آقای ملک مدنی
ملک مدنی ـ موافقم.
رئیس ـ آقای فیروزآبادی.
فیروز آبادی ـ بنده در آن مرخصی سابق هم اجازه خواسته بودم دیر بنظرم نوشته شد و حضورتان داده شد بهمان نظریانی که عرض کردم با این مرخصی مخالفم و عقیده ندارم که کسی در اینجا کار نکند و حقوق اینجا را بگیرد.
بعضی از نمایندگان ـ رأی. رأی.
رئیس ـ موافقین با مرخصی آقای مفتی قیام فرمایند
(عده زیادی قیام نمودند)
رئیس ـ موافقین با مرخصی آقای مفتی قیام فرمایند
(عده زیادی قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد.
خبر مرخصی آقای آقایان:
نماینده محترم آقای آقایان بواسطة بامور محلی از تاریخ ۲۷ اسفند هفت روز تقاضای مرخصی کردند کمیسیون موافق خبر آن تقدیم میشود.
رئیس ـ آقای فیروز آبادی.
فیروز آبادی ـ چون هفت روز است حرفی ندارم اگر چه مخالفم ولی اظهار مخالفت نمیکنم.
رئیس ـ موافقین قیام فرمایند (اغلب برساختند) تصویب شد.
[ ۳ـ قرائت تقاضانامه آقای وزیر عدلیه وراپرب پارکه راجع بعتقیب آقای فیروز بمناسبت ارتشاء ]
رئیس ـ از طرف آقای وزیر عدلیه لایحة داده شده است و تقاضای قرائت کردهاند مربوط است براپرتی بدواً شرحی که آقای وزیر دادهاند و بعد راپرت قرائت میشود:
تقاضانامه آقای وزیر عدلیه
ساحت محترم مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه نظر باصل بیست و پنجم و شصت و نهم و اصل هفتادم متمم قانون اساسی و نظر بقانون محاکمه وزاء مصوب تیر ماه ۱۳۰۷ و نظر براپورت پارکه دیوان جزاء که سواد آن منضماً تقدیم میشود وزارت عدلیه تقاضا میکند که آقای فیروز وزیر مالیه سابق بمناسبت ارتشاء مورد تعقیب واقع گردد.
رئیس ـ راپرت قرائت میشود:
راپرت پارکه دیوان جزای عمال دولت
مقام منیع وزارت جلیله عدلیه اعظم شوکته درضمن تعقیب دوسیه انبار اطلاع حاصل شد که اداره انبار در ۱۳۰۷ قراردادی با ارباب علی آقا یزدی منعقد نموده است باین مضمون که ارباب متعهد میشود ۵۰۰ خروار جنس از قراء و املاک حومة شهر طهران مطابق نرخ معینه باداره ارزاق بفروشد و در مقابل ادارة انبار ۳۰۰۰ تومان نقداً بطور مساعده بمشارالیه پرداخته در حمل جنس نیز با او کمک خواهد کرد اداره تأمینات درصدد جستجوی اصل قرداد برآمده و پس از اخذ آن از ادارة انبار معلوم شد ـ اولا قرار داد برای ۲۵۰ خراوار بوده و بعد آنرا ۵۰۰ خروار نموده ثانیاً ـ قرارداد محرمانه بستهاند زیرا رئیس اداره ارزاق برای آن نمره آزادی از اندیکاتر گرفته و حتیالمقدور این قضیه را مخفی داشته است ثالثاً ـ آقای فیروز میرزا وزیر مالیه سابق در ذیل آن دستور اجرا
داده و تصویب فرمودهاند. انعقاد این قرارداد مصادف است با وقتیکه ادارة انبار از یکطرف جنس زیاد موجود داشته و بواسطة بروز آفت برای حفظ آن بفکر تدابیر عملی و عملی افتاده و از طرف دیگر بواسطة تزاحم فروشندگان جنس دچار مضیقه فوقالعاده گشته بطوری که جنس در صحن انبار چندین هزار خروار گندم ریخته و مأمورین از تحویل گرفتن آن عاجز بودند با این وصف خصوصاً پس از آنکه اصل ورقه قرار داد ملاحظه و معلوم شد اولاً برای ۲۵۰ خروار کنترات بسته شده و بعد آنرا ۵۰۰ خروار کرده ثانیاً آقای نصرت الدوله شخصاً ذیل آنرا امضاء و امر به اجراء فرمودهاند سوءظن مأمورین و تجسس ایشان را جلب و شروع بیک رشته تحقیقات عمیقی نمودند که بالنتیجه مطابق دوسیه موجوده ثابت میشود جنسیکه بابت قرار داد تحویل شده متعلق باملاک آقای حاج امینالضرب و پنجهزار تومان از وجه آن بآقای نصرهالدوله رسیده است و با قرائن خارجی معلوم میشود که این وجه بابت رشوه بوده است که حسن آقای مهدوی برای رفع توقیف املاک خود با آقای نصرهالدوله باین وسیله داده است. دلائل موجوده بشرح ذیل است
۱ـ اختلاف گوئی ارباب علی آقا در استنطاق و عدم اطلاع کامل او از جریان پرداخت قیمت گندم چنانکه در جلسة اول میگوید جنس موضوع قرار داد را از حسن آقای مهدوی خریداری نموده بوسیلة قرار داد فوقالذکر تحویل انبار داده بابت قیمت را بحوالجات مختلف که بیشتر آنرا سید ابوالقاسم گرفته است دریافت داشتهام ولی بعد از آنکه ادارة تأمینات کشف کرد سه هزار تومان اولیه را جهان بخش میرزا نوکر آقای نصرهالدوله از بانک گرفته و دو هزار تومان دیگر را حشمت اللهخان گرفته است در جلسات بعد ارباب حرف خود را تغییر داده و گفته است سه هزار تومان بطور مساعده شخصاً و بقیه را بحوالجات مختلف که بیشتر آنرا سید ابوالقاسم گرفته است دریافت داشتهام ولی بعد از آنکه ادارة تأمینات کشف کرد سه هزار تومان اولیه را جهان بخش میرزا نوکر آقای نصرهالدوله از بانک گرفته و دو هزار تومان دیگر را حشمت الله خان گرفته است در جلسات بعد ارباب حرف خود را تغییر داده و گفته است سه هزار تومان اولی را یک چک بانک گرفتم ولی نمیدانم وجه چک را چه کس از بانک گرفته و بمن مسترد داشته است و دو هزار تومان دیگر را حشمت الله خان گرفته بمن داد و بقیه را سید ابولقاسم گرفت (حشمت الله خان منشی و نوکر آقای نصرهالدوله و سید ابوالقاسم نوکر خود ارباب است)
۲ـ سلطان حسین میرزا رخشانی رئیس سابق ارزاق چنین میگوید که روزی آقای نصرهالدوله مرا بدفتر خود احضار و با حضور ارباب علی آقا امر فرمودند برای خرید جنس از ارباب قرار دادی با او منعقد نموده سه هزار تومان بطور مساعده باو کارسازی دارم و پس از آنکه سه هزار تومان پرداخته شد و مقداری هم جنس تحویل داده بود باز هم روزی آقای نصرهالدوله بنده را احضار و فرمودند دو هزار تومان بابت قیمت جنس ارباب علی آقا لازم است که باید فوراً بخود ایشان پرداخته شود ـ امر کتبی مطالبه نموده و پس از چند دقیقه توسط حشمت الله خان یادداشتی بهمین مضمون دادند پس از آن بادارة ارزاق مراجعت کرده دو هزار تومان از وجه موجود صندوق توسط رئیس محاسبات در یافت و بفرمانیه برده توسط حشمت الله خان سابقالذکر تقدیم و ضمناَ مطالبة رسید نمودم حشمت الله خان وجه را باندرون برده و بلافاصله مراجعت نمود گفت شاهزاده فرمودند لازم نیست لذا وجه را بارزاق عودت و بصندوق تحویل دادم.
۳ـ آقای سلیمان خان سپانلورئیس محاسبات ارزاق اظهار داشته است روزی آقای رخشانی فرمودند حسبالامر آقای وزیر مالیه باید جنس از ارباب علی آقا یزدی خریداری نموده و مبلغی بابت مساعده باو بدهیم من در جواب عرض کردم این ترتیب ممکن نیست مگر آنکه مقدمات اداری آن تکمیل شود بعد از چند روز قرار دادی تهیه کردند که آقای نصرتالدوله ذیل آنرا شخصاً امضاء و دستور اجرا دادند و مکرر از آقای رخشانی شنیدم که قرارداد مزبور باطناً متعلق بشخص آقای وزیر مالیه است و گاهی هم میگفتند که آقای وزیر مالیه در تحویل گرفتن جنس موضوع قرار داد تأکید میکنند و بعد از آنکه مقداری از جنس تحویل شده بود روزی یادداشتی
از آقای وزیر بمن دادند و فرمودند فوراً دو هزار تومان از قیمت جنس ارباب بدهید که برای آقای وزیر لازم است منهم یادداشت را گرفته بموجب آن دو هزار تومان از صندوق اخذ و بآقای رخشانی دام فردای آن روز وجه را عودت داده و گفتند آقای وزیر قبول نکردند لازم است یادداشت ایشان را پس بدهید که بفرستم و وجه را در صندوق بگذارید منهم یادداشت را مسترد داشته وجه را بصندوق تحویل دادم
۴ ـ امیر خان تحویلدار این مطلب را تأیید و اظهار میدارید روزی آقای سپانلو رئیس محاسبات دو هزار تومان از من دریافت و فردای همان روز عیناً مسترد داشته بحساب گذاشتیم
۵ ـ اخذ سه هزار تومان اولیه از بانک بوسیله جهان بخش میرزا نوکر شخصی آقای نصرهالدوله در صورتیکه ارباب علی آقا رسید آنرا بروی قرار داد امضاء کرده و مدعی بود خودم گرفتهام ـ جهان بخش میرزا با آنکه امضاء ظهر چک بانک را معترف گردیده معذلک اخذ وجه را منکر گشت و این خود ثابت میکند اگر وجه را بغیر از نصرهالدوله پرداخته بود داعی بانکار نداشت
۶ـ بوجب اقرار حشمه الله خان و اظهار اخیر ارباب علی آقا دو هزار تومان دیگر را مشارالیه از انبار گرفته لیکن مدعی است به ارباب علی آقا داده است علی آقا (سید ابوالقاسم) میباشد مناسب نداشته است دو هزار تومان پول متعلق بارباب علی آقا را حشمت الله خان دریافت دارد این عمل ثابت میکند که پس از تسلیم دوهزار تومان اولیه بشخص آقای نصرت الدوله و عدم قبول آن بعلت مطالبه رسید قضیه باینطور حل شده است که حشمت الله خان وجه را دریافت ولی رسید مضبوط در اداره بامضاء نوکر ارباب باشد
۷ـاظهارات شفاهی حسن آقا مهدوی که در حضور چند نفر صریحاً گفت جنس تحویل شده بابت شانزده هزار تومانی است که آقای نصرهالدوله برای رفع توقیف املاک من دریافت داشته و معاملة با ارباب علی آقا صوری بوده است.
۸ـ مساعدت فوقالعادة ادارة ارزاق در حمل جنس موضوع قرار داد و تسریع در تحویل گرفتن و پرداخت قیمت آن بطوریکه برروی اغلب بولتنهای جنس مذکور یادداشتی از امناء مالیه ولایات و دستوری از آقای رخشانی بمأمورین مبنی بر تسریع در تحویل موجود است.
۹ـ با آنکه بموجب اوراق ادارة انبار گیرندة تمام قیمت جنس نوکر ارباب علی آقاست چنانکه عرض شد سه هزار تومان بوسیلة جهانبخش میرزا و دو هزار تومان دیگر توسط حشمت الله خان اخذ شده است ـ البته اگر نظر خاص در اینکار نبوده اخفاء گیرندة وجه ضرورتی نداشته است.
۱۰ ـ سری داشتن این امر بطوریکه کلیه مأمورین ارزاق بغیر از چند نفر از قضیه بیاطلاع بوده و من جمله رهبری مفتش کل ارزاق اظهار داشته است من بکلی از موضوع قرار داد و علت انعقاد آن بیخبر بودم فقط اجمالا میدانستم جنسی از ارباب علی آقا خریداری شده است که فوقالعاده در حمل و تحویل آن تأکید میشود بنابر آنچه که عرض شد و قرائن دیگری که در وسیه موجود و این خلاصه گنجایش ذکر تمام آنها را ندارد ثابت است که جنس تحویل شده متعلق به آقای حاج امینالضرب و گیرندة وجه آن آقای نصرهالدوله بودهاند و چون این عمل در زمان وزارت ایشان اتفاق افتاده و تعیقیب آن باید بنحو خاص انجام شود مراتب را بعرض میرساند تا هر نوع امر و مقرر فرمایند اقدام شود ـ در خاتمه علاوه میکند که از پانصد خراوار مذکور در قرار داد بیش از دویست و هفتاد و نه خراوار تحویل انبار نشده است عین قرارداد بضمیمة این راپورت از لحاظ مبارک میگذرد کاظم صدر
رئیس ـ ارجاع میشود بکمیسیون عرایض.
[ ۴ ـ تقدیم لایحه بودجه کل مملکتی بابت ۱۳۰۹ بوسیله آقای وزیر مالیه ]
وزیر مالیه ـ لایحة بودجه مملکتی برای سنه ۱۳۰۹ سنه آتیه است که تقدیم میکنم با بودجههای تفصیلی و از هیئت محترم تقاضا میکنم که با سرع اوقات تصویب کنند که قبل از سال آتی بموقع اجرا گذارده شود. (بسیار خوب ـ صحیح است)
[ ۵ ـ طرح و تصویب لایحه بودجه ۱۳۰۷مجلس ]
رئیس ـ لایحة تفریغ بودجه مطرح است. خبر کمیسیون محاسبات قرائت میشود:
خبر کمیسیون:
کمیسیون محاسبات مجلس لایحةتفریغ بودجه سال ۱۳۰۷ مجلس شورای ملی را مطابق اسناد خرج ادارة مباشرت با دقت تحت مطالعه قرار داده و صحت آنرا تصدیق مینماید و عین لایحه پیشنهادی اداره مباشرت را برای تصویب تقدیم مینماید.
رئیس ـ لایحة تفریغ بودجه قرائت میشود:
ماده اول ـ مخارج مجلس شورای ملی از بابت دوازده ماهه سال ۱۳۰۷ مجلس شورای ملی از بابت دوازده ماهه سال ۱۳۰۷ شمسی موافق قسمت ۱ الی ۳ ضمیمه بر طبق بودجة مصوبه مبلغ پانصد و سی و سه هزار و دویست و هشتاد و چهار تومان و نه قران و نوزده شاهی تصویب میشود
ماده دوم ـ عوائد مطبعه مجلس و باغ بهارستان و صورت مشروح مذاکرات مجلس از بابت سال ۱۳۰۷ صورت مشروح مذاکرات مجلس از ۱۰۳۷ شمسی موافق قسمت ۴ ضمیمه بملغ پنجاه و دو هزار و هفتصد و سی و هفت تومان و دو قران و ششصد دینار که بر طبق قانون بودجه مصوب ۲۶ فروردین ۱۳۰۷ مجلس بحساب سرمایة کارخانه کاغذ سازی محسوب شده بود تصویب میشود.
رئیس ـ مذاکره در کلیات است. آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ خیلی خوشحال هستم که آقای وزیر مالیه و هیئت دولت مجلس تشریف دارند که قانون تفریغ بودجة مجلس مطرح است که آنها هم توجه بکنند که یک قدمی هم نسبت باین اصل اساسی قانون محاسبات بردارند. هر سال اداره مباشرت بعد از آنکه قانون بودجهاش را میگذارند سال تمام نشده قانون تفریغ بودجه را میآوردند و ما میتوانیم خرج چه بوده است بودجمان را میآورند و ما میدانیم خرج چه بوده است بودجهمان چه بوده است چقدر صرفهجوئی شده است این قانون محاسبات ما که بکلی متروک شده است هر سال که هر وزیر گرفتار است و ناچار است که یک اصلاحاتی در ادارات بکند اصلاح کردن برای چیست؟ قدم اول آن این است که لایحة تفریغ بودجه را بیاورند اگر قانون تفریغ بودجه را میآورید هیچ سالی ناچار نبود که یک وزیر مالیه که تازه آمده است در زحمت باشد خوب این دخل است و این خرج است و ناچار است یک وزارتخانهای دیگر همینطور حالا آقایان بیایند و یک قدم اساسی بردارند آقای وزیر مالیه اینجا تشریف دارند آقای وزیر مالیه اینجا تشریف دارند آقای وزیر مالیه که تازه آمده است در زحمت باشد خوب این دخل است و این خرج است و ناچار است یک وزارتخانه دیگر همینطور حالا آقایان بیایند و یک قدم اساسی بردارند آقای وزیر مالیه اینجا تشریف دارند آقای وزیر عدلیه تشریف دارند این مسئله را مکرر بنده در اینجا عرض کردهام و دعوت کردهام دولت را به این مسئله که یک مسئله اساسی است از برای حکومت مشروطه که بعد از تمام شدن سال قانون تفریغ بودجهاش را بیاورد این اصلی بود که اظهار کردم و استفاده کردم از این چیزی که مطرح است حالا آقای ارباب توجه بفرمانید نظر مخالفتم در اینجا این است صبح هم رئیس محاسبات مجلس را در کمیسیونی که داشتیم خواستیم در کمیسیون غرضم از چند نفر نمایندگان است که نشسته بودیم صورت عوائد، صورت عوائدی که در مادة دو نوشته شده است نگاه کردیم باین معنی که عوائدمان چقدر بوده است: مخارجمان چقدر بوده است یعنی نسبت به آن قسمت که حقوق بوده است عوائدمان در ماده اول همین قانونی است که میگذاریم و میدهیم بدست دولت ولی نسبت به ماإه دوم که عبارت از مطبعه باشد و باغ بهارستان و صورت مشروح مجلس مخارج را نسبت به عوائد که
نگاه کردیم راجع به مطبعه دیدیم شش هزار تومان صرف داریم یعنی تفاوت دارد. بودجه اش چهل و چها رهزار تومان است و دخلش پنجاه هزار تومان است در صورتیکه یک دخلهای اساسی هم دارد آن دخل اسا سی این است (شاید ارباب مطا بع به من بی حرمتی کنند) که مطبعه مجلس یک قدم اسا سی برای اشاعة این مطبعه را آورند این جا و دولت و مجلس هم موافقت کرد و حقیقته یک روح معارف پر روی را دمید و یک خدمت بزرگی شد بنده خودم یادم میآ ید یک وقت روزنامه مینوشم روزنامة جنوب مینوشم یک وقت روزنامه فروردین مینوشم بقدری از پول دادن مطبعه خسته شده بودم پول میدادم و عقبش هم میرفتم معطل هم میشدم ولی حالا دیگر یا مطلبع زیاد شده است و حقیقته مطبوعات ما خیلی عالی و خوب شده است از اینجهت بنده عرض میکنم که یک منفعت بزرگی ما کردهایم حالا دخلش هم که نسبت بخرجش چهار پنج شش هزار تومان زیادتر است ولی چیزی که در مادةدوم بنده عرض کردهام بنده همیشه مته بخشخاش میگذارم نگاه کردم دیدم راجع به صورت مشروح مذاکرات مجلس یک مفصل دخلش زیادتر بوده است صورت مذاکرات مجلس که قانون است و شرح قانون است و محتاج هستند افرادی که داخل در یک مرحله قانونی هستند که این صورت مشروح را داشته باشند علت اینکه این تفاوت پیدا شده است چیست؟ علت را گفتند که عدة مشترکین کم شده است پرسیدیم چرا عده مشترکین کم شده است گمان میکنم بواسطة دو چیز است یک موضوعش را خواهش کردیم از اداره تقنینیه و قبول کردند بعد از این مرا عات کنند و بعد از این نگاه کنند یک قسمتش هم مربوط است به آقایان نمایندگان آن قسمتش کدام است سابقاً در مذاکرات مجلس قانونی که تصویب میشد پس از آنکه تمام شد آن قانون در همان صورت مجلس چا پ میشد مثلاً قانون راجع باسعار خارجی یا راجع به تبدیل نقره به طلا این قانون که امروز خاتمه پیدا میکرد و صورت مجلس چاپ میشد آن قانون هم چاپ میشد و آن را میخرید هم صورت مذاکرات را داشت و هم قانون را آمدند قانون را علیده کردند صورت مجلس را هم علیده کردند این نکته باعث شده است که یکقدری منقصت پیدا کرده است عقیدة بنده این است که قانون هم باید با این طبع شود چرا به علت اینکه مفسر قانون است (صحیح است) تفسیر قانون باید با قانون باشد حالا معاون اداری قبول کرد که بعد از این کار را بکنند (فیروز آبادی ـ یکی هم دیر و زوددادن) یکی هم راجع باین است که اگر آقایان توجه داشته باشند در نطق قبل از دستورات دولت هیچوقت در اقلیت واقع نشده است دولت همیشه اکثریت داشته است مثلاً بنده را میگفتند اقلیت است بنده در هر لایحةکه ایراد داشتم رآی ندادم در کابینه قوام السلطنه بنده موافق بودم اما اوایحی که یکقدری درش نظر داشتم رآی نمیدادم و کاملاًمخالف بودم اما لوایحی که تصور میکردم درش منافع داشت رآی میدادم همین آقای رئیس الوزراء در کابینه آقای مستوقی المهالک وزیر فوائد عامه بودند مکرر در کمیسیون تشریف میآوردند من رآی میدادم چرا نظر بنده همان است که مکرر مقامات عالیه گفتهاند نمیخواهم مثل مجلس فرانسه و انگلیس باشد که دو دسته باشند دستة مخالف و موافق نه آقا ما میخواهیم تنقید من از روی غرض نبوده است روی نظر خصوصی نبوده است و هیچ نظر خصوصی نداشتهام مگر ترقی مملکتم عظمت مملکتم این است که اوایحی که خوب میداشتم رآی دادم در دورة هفتم اقلیت نبوده است که
اکثریت بخواهد اگر یکی دو نفر سه نفر قبل از دستویک مسائلی یک مطالبی را بگوید اجازه ندهد رأی ند هد چرا اگر بعد از این اکثریت هم موافقت بکند هیچوقت نطق مخالف هم نمیشود بحث هم نمیشود یک مطالبی است که گفته میشود و وزارء را هم متوجه میکنند اگر در این مسئله هم موافقت بکنند که قبل از دستور اجازه داده شود صحبت شود در مصالح مملکت و در صورت مشروح مجلس هم نوشته شود گمان میکنم هم صورت مشروح مجلس اهمیت پیدا کند وهم عواید در اینجا زیاد خواهد شد این بود نظر بنده حالا خواستم ببینم اگر آقای ارباب در ترویج این مسئله نظر دیگری دارند بفرمایند
فیروز آبادی – دیر و زود رسیدن
رئیس – آقای ارباب
ارباب کیخسرو ـ اگرچه در قسمت قانون تفریغ بودجه اظهار مخالفتی بنده از آقای آق سید بعقوب ندیدم که جوابی در آن قسمتها عرض کنم ولی در اینجا دو نکته را متذکر شدند که بنده مجبور شدم یک حقایقی را بگوش خود صاحب کارها که آقا یان و کلاء هستند برسانم البته هر قسمی که صلاح میدانند و تصمیم اتخاذ فرمایند همان مطاع است اولا را جع مطعه که فرمودند البته آن قمت هائی که از چه نقطه نظر تأسیس این مطبعه خدمتی به معارف کرده یا در کارهای دولتی مداخله کرده یا بالاخره هر کاری که از طرف دولت رجوع شده است باین جا یعنی هر عایدی که پیدا شده است از این جیب بآن جیب رفته است یعنی پولی خارج شده ایت و پولی هم وارد شده است و بالاخره بخزانة دولت فته است اما اگر راجع به عایدات آن نکسی واقع شده است البته خود آقای آقا سید یعقوب در نظر دارند مواقعی که صاحبان خیلی مطابع اظهار میکردند از دست تنگی خوشان نسبت بکارها و نظر مجلس هم طوری بود که واقعاً هم مجلس کار خودشرا بکند و هم طوری باشد که سکته بکار عمومی وارد نیاید. چون نقطه نظر اساسی مجلس هم در واقع از روزی که این ماشین آلات و اسباب را تهیه کرد برای کارهای خود مجلس و دولت بود که اسباب تهیلی بشود و آن وضعیتی که بود در مطبوعات آن را اصلاح کنند حالا در ضمن اگر یک عواید جزئی هم ممکن بوده است پیدا شود آن یک چیز فوق العاده است چنانچه بنده قبلاً عرض کرده بودم بموجب صورتی که در همان مواقع بنده بعرض مجلس رساندم در اواخر سنه ۱۳۰۴ گذشته از اینکه ما از عنوائد مطبعه مجلس مستهلک کردیم تمام خرجی را که برای مطبعه مجلس کرده بودیم تقریباً هزار و ششصد تومان هم فاضل عایدی داشتیم از ان موقع ببعد اگر عایدات بآن در جه نبوده است بهمین علتی بود که عرض کردم ولی امیدوارم که عایدات امسالمان را در آخر سال حساب کنیم بیشتر باشد و مخصوصاً برای سال آتیه با آن نظر توجهی که شخص اعلیحضرت فرمودید باینکه امرو مقرر فرمودند تمبر و باندر ل و چیز هائیکه سابق بخارجه میرفت و چاپ میشد در مطبعة مجلس چاپ شوذد و در روز عید هم نمونه اش بعرض رسید و امیدوارم که یک عایدات کلی نشان بدهد برای خزانه مملکت (صحیح است) از آن حیث نگرانی نیست. این جا فقط چون آقای وزیر مالیه تشریف دارند یک تذکری بشخص ایشان میدهم و این مذاکره گلة از شخص ایشان نیست چون ایشان که داخل در هر جزئیاتی نیستند ولی واقعاً نظر ایشان را جلب میکنیم که توجه در این قسمت بفرمایندبعضی اداراتشان خیلی اجحاف میکنند نه فقط بمطبعه مجلس با همه مطابع می شششایند قرار داد میبندند امضاء میدهند بعد از آنکه کارشان تمام شد نکول میکنند. الان این سندی است که در دست بنده است اداره سجل احوال آمده است کار بمطبعه مجلس داده است هزار و پانصد تومان سند امضاء کرده است و داده است کارش تمام شده است دادهایم حالا کاغذ رسمی نوشته است ک مالیه قبول نمیکند هزار و صد تومان کسر میکنیم و چیز غریبی است هزار و ششصد و شصت تومان پولش شده است نوشته است هزار و صد و شصت تومان کسر میکنم. این دیگر امضاء و اعتبار برای دولت میماند؟ (نمایندگان ـ صحیح است) در مقابل مطبعه مجلس که اینطور معامله میکنند باید دید که در مقابل دیگران چه معامله میکنند این را خواستم استدعا کنم که از اول که میخواهند امضاء بکنند مطالعه کنند وقتی که از اول که میخواهند امضاء بکنندمطالعه کنند وقتی که امضاءکردند حفظ احترام آن امضاء را بکنند (ملک مدنی ـ تقصیر مالیه است نه آن اداره که کار داده است) امضاء مامور دولت امضای دولت است امضای مملکت است و باید کاملا محفوظ باشد تا مورد اطمینان باشد این در یک قسمت عرض بنده راجع به مطبعه مجلس بترتیب اداری دفتار کرده است صورت را پیش خود بنده فرستاده است که آنوقت اگر لازم شد بنده خودم خدمتشان تقدیم کنم. این جا راجع بمذاکرات مجلس البته ما ضرر کردهایم صورت مذاکرات هم یک چیزی نیست که برای تجارت باشد (صحیح است) این معمول تمام پارلمانهای دنیا است که صورت مذاکرات مجلس بران سندیت در دفتر خود مجلس است چنانچه اگر ملاحظه بفرمائید در نظامنامه داخلی مجلس که ذکر میکند مخصوصاً در قسمت کتابخانه و اینها آنجا ذکر میکند ضبط صورت مذاکرات مجلس است در همه پارلمانها هم برای همین است و آن صورت مذاکرت دست خود نمایندگان داده میشود که خودشان داشته باشندو ضمناً اگر کسی هم از خارج لازم داشت میگیرد و استفاده میکند این یک موضوعی است که اصلاً از برای تجارت نیست این برای اینست که اینها سندیت دارد و معتبر است حالا در آن قسمتی که فرمودید که مذاکرات قبل از دستور هم درج بشود البته این تکلیف بنده نیست که عرض کنم از طرف مقام منبع ریاست خواهند فرمود ولی اگر اجازه بفرمایند بنده عرض کنم این مطابق رائی است که خود مجلس داده است (صحیح است) البته هر وقت که مجلس طود دیگر صلاح دانست و رأی داد مطابق آن عمل میشود (صحیح است) و آن قسمت دیگرش هم البته توجهات مقام منیع ریاست در آن هست راجع بقوانین بعد از آن دستور آنرا هر طور مقرر بفرمایند اطاعت خواهد شد اما راجع بدخل و خرج آن فرمودند بنده در اینجا برای اینکه هیچ چیز از صاحب کار مضایقه نشود عرض کنم مخارج صورت مذاکرات مجلس در سال ۱۳۰۷ بوده است۵۵۸۰/۰۴۵ که جمعاً میشود ۹۷۷۷/۷۸۵ تومان عایدات این در دو سال بوده است ۳۷۹۱/۹۸ تومان مقدار کلی اینهم از خود آقایان نمایندگان بوده است کسر داشته است ۵۹۸۵/۸۰۵ همان قسمی که فرمودید از چه نقطه نظر است بنده نمیدانم مشترکین کم شدهاند بطوری کم شدهاند که شاید اگر بهمین ترتیب تنزل کند و کسر شود بالاخده غیر از خود آقایان نمایندگان کسی شود بالاخده غیر از خود آقایان نمایندگان کسی دیگر باقی نمیماند…..
کازرونی ـ آن هم معلوم نیست
ارباب کیخسرو ـ آنرا دیگر هر قسم صلاح است برای ترویج آن اقایان نظریةدارند پیشنهاد خواهند فرمود البته هر طور رأی داده شود اطاعت میشود ولی تکلیف ادارة مباشرت مجلس این بوده است که البته مطابق تصویب خود مجلس عملیات خودش را ادامه بدهد
رئیس ـآقای زوار موافقید؟
زوار ـ بله
بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است
رئیس ـ رأی میگیریم بورود در شور مواد آقایانیکه تصویب میکنندقیام فرمایند
(اکثر برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد ماده اول قرائت میشود:
ماده اول ـ مخارج مجلس شورای ملی از بابت دوازده ماهه ۱۳۰۷ شمسی موافق قسمت (۱)الی (۳) ضمیمه بر طبق بودجه مصوبه مبلغ پانصد و سسسی و سه هزار و دویست و هشتاد و چهار تومان و نه قران نوزده شاهی تصویب میشود.
رئیس ـآقای زوار موافقید؟
زوار ـ بلی
رئیس ـ بنابراین مذاکرة نیست رأی میگریم بقسمت اول ماده یک بمبلغ ۴۴۳۸۸۴/۴۳۵ تومان موافقین قیام فرمایند.
(اکثر برخاستند)
رئیس ـتصویب شد. رأی میگیریم بقسمت دوم ۳۹۰۲۷/۵ تومان موافقین قیام فرمایند
(اکثر برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. رأی میگیریم بقسمت سوم بمبلغ ۵۰۳۷۳/۰۶۰ تومان موافقین قیام فرمایند
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. رأی میگیریم بمجموع قسمتهای فوق بمبلغ ۵۳۳۲۸۴/۹۹۵ تومان آقایان موافقین قیام فرمایند
(غالب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده دوم قرائت میشود:
ماده دوم ـعوائد مطبعة مجلس و باغ بهارستان و صورت مشروح مذاکرات مجلس از بابت سال ۱۳۰۷ شمسی موافق قسمت (۴) ضمیمه بمبلغ پنجاه و دو هزار و هفتصد و سی و هفت تومان و دو قران ششصد دینار که بر طبق قانون بودجه مصوب ۲۶ فروردین ۱۳۰۷ مجلس بحساب سرمایه کارخانةکاغذ سازی محسوب شده بود تصویب میشود
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ یک موضوعی را یادم رفت حالا تذکر میدهم یادآور میشوم که آقای ارباب کیخسرو و همینجور آقایان اعضاءتقنینیه توجه داشته باشند صورت مذاکرات مجلس رایکقدری توجه بفرمایند که زودتر داده شود این یکی از تشویقات و ترویجات اولی است که مثلأ صورت مجلس یک هفته طول نکشد در این باب یک دقتی بفرمایند که یکی از تشویقات و قدم برداشتن بر ترویج آن است این بودکه خواستم تذکر بدهم.
رئیس ـ آقای کیای نوری
کیای نوری ـ موافقم.
رئیس ـ آقای زوار
زوار ـ آقای کازرونی
کازرونی ـ بنده موافقم.
رئیس ـ مذاکرات کافی است؟ (بلی) رأی میگیریم به ماده دوم بمبلغ ۵۲۳۷۳۷/۲۶ تومان آقایان موافقین قیام فرمایند
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. شور در کلیات ثانی است. اعتراضی نیست؟ (خیر) رأی گرفته میشود آقایان موافقین ورقه سفید خواهند داد
(اخذو شماره آراء بهمل آمد هشتاد و دو ورقه سفید تعداد شد)
رئیس ـ عده حاضرین ۹۱ باکثریت ۸۲ رای تصویب شد * لایحه تأمین مدعی به مطرح است.
آقای وزیر داخله مطلبی دارید بفرمائید
{ ۶ ـ تقدیم لایحه قانون بلدیها از طرف آقای وزیر داخله }
وزیر داخله ـ لایحه قانون بلدیهها است که تقدیم مجلس شوران ملی میشود
آقا سید یعقوب ـ لایحه چیست؟
یکنفر از نمایندگان ـ لایحه بلدیهها
آقا سید یعقوب ـ آفرین ـ احسنت
{ ۷ ـ تقدیم عهد نامه بین ایران و ایطالیا }
وزیر عدلیه ـ عهد نامه بین ایران و ایطالیا است. که بنده از طرف وزارت امور خارجه تقدیم میکنم
{۸ ـ بقیه شور ثانی و تصویب لایحه تأمین مدعی به }
رئیس ـ بطوریکه اطلاع دارند در ماده ۲۳ آقای روحی پیشنهاد کردند که یا وکیل او بعد از مدعی علیه افزوده شود آقای مخبر قبول کردند آقای شریعت زاده پیشنهاد کردندکه آقای مخبر بحث در آنرا متوقف بر حضور آقای وزیر عدلیه کردند اخیرأ آقای شریعت زاده آن نظر را استرداد کردند و پیشنهاد را پس گرفتند این است که ماده ۲۳ قرائت میشود و رای میگیریم:
ماده ۲۳ ـ اگر مدعی یا محکوم له یا وکیل او در روز معین حاضر نشود محکمه میتواند ضمانتی را که برای تامین کلیه یا قسمتی از مدعی به یا محکوم به کافی میداند قبول کند
رئیس ـ رای میگیریم بماده ۲۳ با افزایش پیشنهاد آقای روحی موافقین قیام فرمایند
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد ماده چهلم قرائت میشود:
ماده چهلم ـ هر گونه نقل و انتقال راجع به عین یا منافعاموال توقیف شده اعم از اینکه اموال مزبوده منقول یا غیر منقول باشد غیر نافذ است و انتقال دهنده تا موقعی که جبران حقوق تضییع شده طرف را ننموده است توقیف خواهد شد
رئیس ـ آقای احتشام زاده
احتشام زاده ـ موافقم
رئیس ـ آقای طاهری مخالفت دارند؟
دکتر طاهری ـ مخالفت بنده با این ماده بواسطه تنافی است که با تبصرةماده ۲۸ دارد. یک تبصره گذشت درآن ماده که تأمین مال غیر منقول مستلزم تأمین منافع آن نیست حالا در این ماده میگوید اگر
چنانچه منافع یا عین تأمین شده باشد … چیزی که عین آن تأمین شد اگر در خودش یا منا فعش تصرف بشود مستلزم مجازات است ..
وزیر عدلیه ـ یک دفعه دیگر قرائت بفرمائید.
دکتر طاهری ـ نوشته است که تأمین عین موجب تأمین منافع نیست این که گذشته است بعد اینجا میگوید که اگر عین تأمین شد تصرف در آن یا منافعش مستلزم مجازات است (وزیر عدلیه ـ اینجور نیست) این جور است عبارت طوری است مخصو صاً که اگر عین تأمین شود تصرف در منافع آن هم مستلزم مجازات است در صورتی که در تبصرةسابق ما نوشتیم تأمین عین بکنید ولی خودش تأمین عین مستلزم تأمین منافع نیست ممکن است یک زمینی را تأمین بکنید ولی خودش تأمین نشده باشد در این ماده نوشته اگر چنانچه یک ملکی را ما تأمین کردیم نه در منافعش میشود تصرف کرد نه در عینش مراجعه بفرمائید.
وزیر عدلیه ـ بنده نتوانستم بفهمم که در کجای این ماده تنا قصی است که آقای طا هری اشاره کرد که یک تناقص و تنافی است برای اینکه در تبصره ماده۲۸ که اشاره به آن شد گفته میشود توقیف مال غیر منقول مستلزم توقیف محصول آ“ نیست اگر ما آمدیم یک ملکی را توقیف کردیم مستلزم این نیست اگر ما آمدیم یک ملکی را توقیف کردیم مستلزم این نیست که محصول آن را هم توقیف کنیم حتی الامکان ما سعی کردیم که دست به منافع نخورد بسیار خوب حالا در این ماده چهلم که الان مطرح است مینویسیم هر گونه نقل و انتقال راجع بعین یا منافع اموال توقیف شده این درست است در هر حال این توقیف آن نیست ولی ممکن است در هر حال این توقیف آن نیست ولی ممکن است یک مواردی باشد که توقیف بشود خیلی موارد دارد که ممکن است میگوییم هر گونه نقل و انتقال راجع بعین یا منافع اموال توقیف شده اعم از اینکه اموال مزبوره منقول یا غیر منقول باشد غیر نافذ است صحبت اینجا است وقتی که شما یک مال غیر نافذ است صحبت اینجا است وقتی که شما یک مال غیر منقولی را (چون اینجا الان مطرح است و مورد بحث است) شما آمدید توقیف کردید چه راجع به عینش در صورتی که مورد توقیف باشد چه راجع بمنفعتش در صورتیکه تو قیف کنند عبارت این است میگوید فقط راجع به عین یا منافع اموال توقیف شده اعم از اینکه اموال مزبوره منقول یا غیر منقول باشد غیر نافذ است. بنده در اساس مطلب اینجا هیچ تناقصی نمیبینم حالا شما تصور میکنید این عبارات رسا نیست و ممکن است سوء تفاهمی بشود با این توضیحی هم که داده شد یک احتیاط بیشتری بکنیم یک پیشنهادی بکنید که رفع این سوء تفاهم را بکند.
رئیس ـ آقای آقا سیدیعقوب
آقا سید یعقوب ـآقای وزیر عدلیه گمان میکنم تصدیق هم فرمودند بنده هم اول بدانید که عضو کمیسیون هستم در اینجا گمان میکنم حق با آقای دکتر طاهری باشد برای اینکه همانطوری که فرمودید ما در هر جا که خواستیم توقیفی بکنیم داحع به عین بود منافع را گفتیم دست نزنند اینجا این قانون در دست قضاوت میرود و این توضیحی که حضرت اشرف عالی بیان کردید همراه اینها نیست و ناچار هستیم ما این را اینجا تصحیح کنیم. بنده عقیدهام این است که بعد از منافع توقیف شده باشد اگر این را زیاد کنیم رفع این تناقص مابین این ماده و تبصره میشود و گمان میکنم این صحیح باشد.
رئیس ـ آقای احتشام زاده
احتشام زاده ـ مطللب همان بود که آقای وزیر عدلیه فرمودند اصلاً مطللب طوری نیست که تناقصی بین این ماده و تبصره باشد برای اینکه ممکن است یک وقتی منفعت یک مالی توقیف بشود در اینجا نقل و انتقال نسبت به آن منفعت توقیف شده را منع کرده است بعضی اوقات هم ممکن است عین توقیف بشود البته نقل و انتقال نسبت
با آن عین غیر نافذ است در هر صورت تنافی نیست حالا اگر عبارت بهتری که مطلب را روشنتر بکند در نظرتان هست ممکن است پیشنهاد بفرمائید
آقا سید یعقوب ـ بلی بلی پیشنهاد کردهام الان تقدیم میکنم
وزیر عدلیه ـ بسیار خوب پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب را بخوانند
رئیس ـ پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب:
پیشنهاد میکنم بعد از کلمه منافع اضافه شود در صورتیکه منافع توقیف شده باشد.
رئیس ـ قبول میکنید آقای وزیر عدلیه؟
وزیر عدلیه ـ بلی بلی
رئیس ـ آقای مخبر هم قبول میکنند
مخبر – بلی بنده هم قبول میکنم
رئیس ـ رای میگیریم بماده چهلم با افزودن پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب که قبول شد. موافقین قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده چهل و یکم:
ماده ۴۱ ـ مقررات قانون ۹ خرداد ماه ۱۳۰۸ نسبت بمدعی علیه یا محکوم علیهی که در مورد تامین مال غیر را بعوض مال خود معرفی مینمایند مجری خواهد بود
رئیس ـ مخالفی ندارد؟ (معارضی نبود) رای میگیریم بماده چهل و یکم موافقین قیام فرمایند
(اکثر برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده چهل ودوم قرائت میشود:
ماده ۴۲ ـ هرگاه اموال یا وجوهی که توقیف میشود نزد شخص ثالث باشد یا مورد توقیف طلبی باشد که مدعی علیه یا محکوم علیه از شخص ثالث دارد سواد قرار توقیف بشخص مزبور ابلاغ و در نسخه ثانی ان رسید دریافت میشود مراذتب فوراً بمدعی علیه یا محکوم علیه نیز اخطار میگردد
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب.
آقا سید یعقوب ـ موافقم.
احتشام زاده ـ مخالفی ندارد.
رئیس ـ رای میگیریم بماده چهل و دوم موافقین قیام فرمایند.
(اغلب برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده چهل و سوم:
ماده ۴۳ ـ هرگاه شخص ثالث منکر وجود تمام یا قسمتی از مال یا طلب باشد باید در ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ قرار توقیف مراتب را بمحکمة که قرار را صارد کرده اطلاع دهد والا مسئول پرداخت طلب یا تسلیم مال خواهد بود
آقا سید یعقوب ـ مخالفی ندارد
رئیس ـ مخالفی نیست؟
آقا سید مرتضی وثوق ـ چرا بنده مخالفم.
رئیس ـ بفرمایند
آقا سید مرتضی وثوق ـ اینجا نوشته شده است که هرگاه شخص ثالث منکر وجود تمام یا قسمتی از مال یا طلب باشد باید در ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ قرار توقیف مراتب را بحکمة که قرار را صادر کرده اطلاع دهد و حال آنکه ممکن است در ظرف ده روز نتواند اطلاع دهد پس اگر یک جملة در صورت امکانم هم این جا اضافه کنند بهتر است و بنده پیشنهاد میکنم. چون شاید فاصله زیاد باشد و ده روز کافی نباشد و در نقطة بعیدی باشد و ده روز کم است برای اطلاع دادن
وزیر عدلیه ـ راجع بمسافت در قوانین قضائی مقرراتی هست و عمومات قانون در جای خودش است. در قانون
کلیاتی هست که میگذرد و راجع بمسافت و موعد آن در قانون اصول محاکمات مقرراتی هست که رعایتت میشود و اشکالی ندارد.
آقا سید مرتضی – بسیار خوب
رئیس ـ رای میگیریم بمادة چهل و سوم موافقین قیام فرمایند.
(اکثر قیام کردند)
رئیس ـ تصویب شد ماده چهل و چهارم:
ماده ۴۴ ـ هرگاه مستدعی تأمین ثابت نماید که در حین ابلاغ قرار توقیف بشخص ثالث مال یا طلب نزد شخص ثالث وجود داشته و برخلاف واقع منکر شده است مادام که شخص ثالث حقوق تضییع شده مستدعی تامین را جبران ننماید در توقیف خواهد ماند.
رئیس -آقای طاهری
دکتر طاهری ـ این ماده چهل و چهار و ماده بعدش (چهل و پنج) راجع باین است که اگر کسی مستدعی تامین شد و ثابت کرد در حین ابلاغ قرار توقیف بشخص ثالث مالی در نزد آن شخص بوده است وبرخلاف واقع منکر شود یا اگر مال در نزدش هست تسلیم نکند واقع منکر شود یا اگر مال در نزد هست تسلیم نکند و امتناع کند مجاز است اینها و طریق رفتار با اینها چه جور است بعقیده بنده مجازات این دو تا باید مثل هم باشد یعنی اگر مستدعی تامین ثابت کرد که در حین ابلاغ قرار توقیف بشخص ثالث مال یا طلب نزد شخص ثالث وجود داشته و منکر شد یا امتناع کرد و مقاومت کرد مثل ماده چهل و چهارم با او رفتار شود و مادام که شخص ثالث حقوق تضییع شده مستدعی تامین را جبران نکرد در توقیف بماند در هر حال مجازات هردو ماده یک طور باید مقرر شود. در ماده چهل و پنجم هم همین طور است مینویسد اگر شخصی که مال نزد او هست از تسلیم امتناع کند دائره اجرا معادل آن مال توقیف شده از اموال شخصی او استیفا خواهد کرد و در صورتیکه دسترسی باموال او نباشد تا موقعی که حقوق تضییع شده طرف را جبران ننموده در توقیف میماند فقط فرقی که در قانون نسبت باین دو فقره گذاشته شده این است که در مورد اول بدون اینکه مطالبه و تامین نماید حقوق طرف را اول توقیفش میکنند و میگویند مادام که شخص حقوق تضییع شده مستدعی تامین را جبران ننماید در توقیف خواهد ماند یعنی فوری لاو را توقیف میکنند در قسمت دوم میگوید که اگر حاضر نشد توقیفش میکنند این فرق دو ماده بود ولی بنده عقیده دارم که این دو ماده باید یکی شود و این دو جزا هم یکی شود دیگر ماده اول ودوم لازم ندارد منتهی در صورتیکه بخواهید دو جزا متفاوت باشد در آخر ماده چهل و چهارم بنویسید که اگر امتناع کرد توقیفش میکنند ولی عقیدهام این است که بهتر است هر دو ماده یکی بشود و هر دو جزا هم یک نوع مقرر شود و دو جزای مختلف لازم نیست
مخبر ـ عرض کنم علت این تفاوتی برای این است قائل شدهایم عرض میکنم این تفاوت برای این است که اگر کسی منکر بودن مال آن محکوم علیه یا مدعی علیه شد یا منکر نبود و اقرار کرد ولی بعد از تادیه امتناع کرد بداینم با او چه معالمة باید بشود در قسمت اول اگر بکی منکر بودن مالی از مدعی علیه یا محکوم علیه در نزد خودش آنجا مینویسد مادام که حقوق تضییع شده طرف را جبران ننماید در توقیف خواهد ماند و این جزایش است ـ ولی اگر منکر نیست اقرار هم کرده ولی بعد از دادن آن مال یا طلب امتناع میکند و مقاومت میکند در این جا ابتداء صرف این یک موضوع حقوقی است و باید با اولی تفاوت داشته باشد قسمت اول جنبه جزائی داشت ولی امتناع میکند و مال یا طلب محکوم علیه یا مدعی علیه را بمستدعی تامین تحویل نمیدهد اینجا صرفاً حقوقی است خوب در این قبیل موارد در قضایای حقوقی اگر
محکوم علیه امتناع کرد از دادن طلب و حق مردم چکارش میکنید؟ توقیف میکنید اینجا هم شخص ثالث در حکم مدعی علیه است در قضایای حقوقی و در صورتیکه دسترس باموال او نباشد آنوقت او را توقیف میکنند برای اینکه کمکی در تفریط حق مدعی بمدعی علیه و محکوم علیه نکرده باشند. یک مرتبه هست که شخص ثالث اولا منکر است و میخواهد کمکی بمدعی علیه بکند آنرا باید مجازات کرد البته در صورتیکه مستدعی تأمین ثابت نماید که آن شخص ثالث بر خلاف واقع منکر شده است ـ یک وقت هم هست که خیر اقرار کرده بعد که مأمور عدلیه توقیف کرد مال را و حکم بر علیه محکوم علیه قطعی شده و خواستند اجرا کنند اینجا امتناع از تحویل دادن میکند اینجا نمیشود او را تعقیب و توقیف جزائی کرد و نمیشود همان معاملة اولی را با او کرد اگر اخفا کرد مال را و نگذاشت که در دسترس باشد آنوقت بموجب ماده چهل و چهارم عمل میشود یعنی توقیف میشود تا خسارت مستدعی تأمین و آن چیزی که تأمین شده بدهد پس با این توضیحاتی که عرض شد باید دو ماده باشد و دو جزا هم داشته باشد و در قسمت دوم که امتناع میکند تا موقعی که بتوان از اموال او برداشت کرد توقیف او موردی ندارد چون دعوی ابتداء حقوقی است ولی در قسمت اول چون جنبة جزائی دارد باید او را توقیف کرد دعوی دو شق دارد و هر شقی را باید در ماده علیحده ذکر کرد که واضحتر و روشنتر باشد
رئیسـ آقای آقاسیدیعقوب
آقاسید یعقوبـ بنده موافقمـ مذاکرات هم کافی است. مخبر توضیحات کامل داد
رئیسـ کافی است؟
بعضی از نمایندگانـ بلی
رئیسـ رئیس میگیریم بماده چهل و چهارم موافقین قیام فرمایند
(اغلب برخاستند)
رئیسـ تصویب شد. ماده چهل و پنجم قرائت میشود:
مادة ۴۵ـ هرگاه شخصی که مال یا طلب نزد او توقیف شده در آتیه از تسلیم مال یا تأدیة طلب امتناع نماید دائره اجراء معادل مال یا طلب توقیف شده را از اموال شخصی او استیفا خواهد کرد و در صورتیکه دسترس باموال او نباشد تا موقعی که حقوق تضییع شده طرف را جبران ننموده در توقیف خواهد ماند.
رئیسـ آقای آقا سیدیعقوب.
آقاسیدیعقوبـ آقای مخبر توجه بفرمائید اینجا یک چیز غریبی نوشته است در ماده ۴۵ که هرگاه شخصی که مال یا طلب در نزد او توقیف شده است در آتیه از تسلیم مال. این در آتیه را دیگر نمیخواست و بعقیده بنده زائد است ـ بنویسید هر گاه شخصی که مال در نزد او است از تسلیم آن مال امتناع کند این دیگر آتیه و گذشته ندارد. این یکی. یکی دیگر اینکه آن فرمایشاتی که در جواب آقای دکتر طاهری دادید بنده را در آن جزء آخرش فقط چیز نکرد فرمودید در صورتیکه دسترسی باموال او نباشد یعنی دولت دست باو پیدا نکند. خوب وقتی که دولت دست باموال او پیدا نکند با آن قدرت مردم چه کار کنند؟ من خودم اصلا گیر هستم در این جا که آیا بان اندازه ما میتوانیم این جا رأی بدهیم که ممکن است او را توقیف کنند در وقتی که دسترس باموال او نباشد من نمیتوانم خودم را قانع کنم بانکه در این صورت او را توقیف کنند یعنی در همچو صورتی باید یک قدری بعقیده بنده باو مهلت داد تا دولت موفق شود و مال را در تصرفش بیاورد ولی موجب توقیف را نمیتوانم تصورش را بکنم و این جا رأی بدهم که توقیف شود. این یکی یکی هم اینکه آن کلمه آتیه زائد است.
مخبرـ در قسمت کلمه آتیه آتیه معلوم است و باید باشد و این قید لازم است زیرا مالی را که پیش شخص ثالث توقیف کردند همان حین که ازش مطالبه نمیکنند
.
بعد از محکومیت آن شخص مدعی علیه وقتی که قطعاً محکوم شد میروند و میگیرند پس در آتیه میگیرند. معذلک اگر کلمه آتیه هم در قانون نباشد میشود این معنی را از قانون فهمید و ممکن است پیشنهاد حذفش را بدهید چون مقصود همین است اما در قسمت دوم که فرمودید در صورتیکه مال در دسترس نباشد چطور میشود او را توقیف کرد. این عمل تنها مخصوص باین مورد نیست در سایر موارد هم همینطور است اگر محکوم علیه ممتنع یک اموال ظاهری نداشت که مأمور اجرای عدلیه بتواند حکم بگیرد و اجرا کند و توقیف کند قهراً خود محکوم علیه در توقیف میماند تا افلاسش ثابت شود. مأمورین اجرای عدلیه هم که نمیتوانند بعنوان تفتیش بروند توی خانه کسی بریزند و تفتیش کنند که ببیند پول چه دارد مال چه دارد یا ندارد ناچارند توقیفش کنند تا افلاسش ثابت شود یا محکوم به را بدهد بهر صورت (کازرونیـ کی بدهد؟) عرض میکنم خود آن شخص اگر در محبس تقاضا کرد من مفلسم عرضحالش را میپذیرند و آزادش میکنند برای اینکه افلاسش را ثابت کنند این در قوانین هم هست.
رئیسـ پیشنهادی از آقای آقاسیدیعقوب رسیده است قرائت میشود:
پیشنهاد آقای سیدیعقوب
پیشنهاد میکنم که بدون کلمه آتیه رای گرفته شود.
آقا سیدیعقوبـ در آتیه
رئیسـ بله آقا؟
مؤید احمدیـ اصلاح کردم در آتیه
آقاسیدیعقوبـ بلی اشتباه کرده بودم باید نوشته شود در آتیه
مخبرـ بنده موافقم
رئیسـ رأی میگیریم بماده چهل و پنجم با افزایش پیشنهاد آقای آقاسیدیعقوب بوضعی که مخبر هم قبول کردند موافقین قیام فرمایند
(اکثر قیام کردند)
رئیسـ تصویب شد. ماده چهل و ششم مطرح است
ماده ۴۶ـ ماده ۹۰ـ و مواد ۳۷۱ تا ۴۰۷ قانون اصول محاکمات حقوقی مصوب رمضان و ذیقعده ۱۳۲۹ هجری و همچنین مواد ۱۲۶ تا ۱۵۸ مقررات حقوقی راجع باصول محاکمات حقوق که بموجب اختیارات حاصله از ماده واحده ۲۷ بهمن ماه ۱۳۰۵ و ۲۸ خرداد ماه ۱۳۰۶ تنظیم شده است نسخ میشود.
رئیسـ مخالفی ندارد ـ موافقین قیام فرمایند.
(جمع کثیری قیام نمودند)
رئیسـ تصویب شد. ماده چهل و هفتم قرائت میشود:
ماده ۴۷ـ این قانون از اول فروردین ماه ۱۳۰۹ بموقع اجرا گذارده خواهد شد.
رئیسـ موافقین قیام فرمایند.
(عده زیادی برخاستند)
رئیسـ تصویب شد. مذاکرات در کلیات ثانی است
مخالفی ندارد؟
(اظهاری نشد)
رئیسـ رأی میگیریم بلایحه تامین مدعی به (چهل و هفت ماده) بطوری که قرائت شد موافقین قیام فرمایند.(اکثر قیام نمودند) تصویب شد
(۹ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه)
رئیسـ از طرف جمعی از آقایان پیشنهاد ختم جلسه شده است (صحیح است) البته با آن علاقه مفرطی که بکار کردن در مواقع لازمه دارند تجویز میفرمایند که جلسه آتیه سه شنبه بیست و هفتم فردا سه قبل از ظهر دستور هم لایحه واحد طلا و وزارت اقتصاد است (صحیح است)
(مجلس مقارن ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر