مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ فروردین ۱۳۳۶ نشست ۷۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ فروردین ۱۳۳۶ نشست ۷۹

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۵

سال دوازدهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۲۵ فروردین ۱۳۳۶ نشست ۷۹

فهرست مطالب:

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۹

جلسه: ۷۹

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۲۵ فروردین‌ماه ۱۳۳۶

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس‏

۲- بقیه مذاکره در برنامه و اخذ رأی و ابراز اعتماد به دولت آقای دکتر اقبال نخست‌وزیر

۳- تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه‏

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۲۵ فروردین ماه ۱۳۳۶

جلسه دو ساعت د ده دقیقه پیش از ظهر بریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید

۱-تصویب صورت مجلس

رئیس ـ اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود

(بشرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه ـ آقایان: جلیلوند. تربتی. قرشی. خرازی. مهندس بهبودی. استخر. غضنفری. فولادوند. آقایان. حشمتی. سلاطانمراد بختیار. طباطبائی قمی. سنندجی. اورنگ. فرود. اخوان. دکتر سیعد حکمت. اعظم زنگنه. مهندس فیروز. دکتر عمید مهندس هدایت

غائبین بی اجازه ـ آقایان: دکتر طاهری. کدیور. صفاری. دکتر عدل. عامری. کیکاوسی. کورس. بوربور. مهندس ظفر.

دیر آمدگان و زود رفتگان با اجازه ـ آقایان: بزرگ نیا. مهندس سلطانی. محمودی. صرفا زاده. صدزاده. بزرگ ابراهیمی.

رئیس ـ نظری نسبت بصورت مجلس نیست؟ آقای دکتر بینا

دکتر بینا ـ در عرایض بنده آنروز برای آقای ارباب یک سوء‌تفاهمی حاصل شد بنده مطلقا نظر سوء‌ادبی نسبت بایشان نداشتم.

رئیس ـ بسیار خوب آقای مهندس اردبیلی

مهندس اردبیلی ـ اشتباهاتی هست که اصلاح می‌کنم میدهم اداره تند نویسی.

رئیس ـ بسیار خوب بدهید اصلاح کنند دیگر نظری نیست ؟(اظهاری نشد) صورت ملس جلسه قبل تصویب شد . .

۲- بقیه مذاکره در برنامه و اخذ رأی و ابراز اعتماد بدولت آقای دکتر اقبال نخست وزیر

رئیس ـ دنباله برنامه دولت مطرح است یک پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده که قرائت می‌شود

(بشرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم بعد از بیانات دو مخالف و دو موافق در برنامه دولت مذاکرات کافی باشد مهدی ارباب.

رئیس ـ آقای ارباب.

ارباب ـ آقایان محترم توجه فرموده‌اند که مذاکرات حتی در برنامه دولت سابق هم کافی نشد جناب آقای دکتر اقبال نخست وزیر در ادوار وزارت خود با مسافرت هائی که باقصی نقاط شخصاً نموده و بالام مردم توجه کرده‌اند کاملا بدردهای مردم این کشور آشنا هستند. حقیقت دیگری که می‌خواهم عرض کنم و امیدوارم از بیان آن خاطر ایشان آزرده نگردد اینست که با هجده نوزده دوره وزارت و استانداری‌ها مهم و ریاست دانشگاه: ایشان تنها نخست وزیری هستند که هنوز خانه شخصی ندارند و در یک طبقه از عمارت اجازه زندگی می‌کنند و تمام کشور را خانه خودشان میدانند بفکر مکان اختصاصی نیستند بفکر خودشان هم نبوده‌اند و همیشه بفکر کشورند بنابراین خودشان کاملا وارد به احتیاجات هستند عبارت بر جسته برنامه دولت اقبال کار است و کار و در این زمینه هم سابقاً امتحانات عملی داده‌اند.

رئیس ـ آقا ارباب درباره کفایت مذاکرات صحبت بفرمایید.

ارباب- بنابراین بهتر است ما هم صحبت و مذاکرات را کوتاه کنیم و زودتر یک وضع ثابتی بکار پرداخته با تأییدات همین مجلس توفیقات کامل حاصل نمایند اما بطور اختصار چند تذکر می‌دهم جناب آقای نخست وزیر.

رئیس ـ در کفایت مذاکرات بفرمائید.

ارباب ـ در یک کلمه تمام می‌کنم اگر دستگاهها کار خود را بکنند و این عدم هم آهنگی‌ها در دستگاههای دولت وجود نداشته باشد و تبدیل بهم آهنگی بشود می‌توانیم بهتر و بسعادت برویم و من و رفقای من هم مراجعاتی به آقایان نخواهیم داشت (همهمه نمایندگان) (زنگ رئیس) بشرط اینکه مأمورین هم در کار مردم دخالتی نکنند والا پیشرفت حاصل نمی‌شود (همهمه نمایندگان)

رئیس ـ آقای ارباب چرا از موضوع خارج می‌شوید؟

ارباب ـ بنده امر جنابعالی را اطاعت می‌کنم ولی با سرو صدای آقایان بنده از میدان در نمی‌روم.

رئیس ـ سرو صدای آقایان نمی‌گذارد که من بشنوم آقای ارباب چه می‌گویند من عقیده دارم دو نفر آقایانی که نام نویسی کرده‌اند آنها هم بیاناتشان را بکنند و ایشان هم پیشنهادشان را پس بگیرند. ارباب ـ بنابراین بقیه عرایضم می‌ماند برای بعد و پیشنهادم را پس می‌گیرم.

شمس قنات آبادی ـ پس یکدفعه دیگر باید یک پیشنهاد کفایت مذاکرات بدهید.

رئیس ـ آقای ارسلان خلعتبری بفرمائید.

خلعتبری ـ عرض کنم بک تعارفی به آقای دکتر اقبال می‌کنم برای اظهار ارادتم به ایشان و آن اینست که یک مثل ایرانی خیلی شیرینی داریم و آن اینست که اقبال یک دفعه روی می‌کند و وقتی که روی کرد باید از آن استفاده کرد بیش از این نمی‌خواهم بشما کمپلمان بگویم اما بنده از این جهت مخالف مشروط هستم که دولت برنامه‌های مطالعه شد را می‌خواهد اجرا کند و من برنامه‌های فعلی و محتاج تجدید نظر میدانم و در بعضی از قسمتها هم اصلا برنامه‌ای وجود ندارد که دولت باید برای

آن برنامه داشته باشد اساس برنامه ما آن چیزی است که ده سال قبل مؤسسات مشاور خارجی بکمک دستگاههای اداری تهیه کرده‌اند هر دوی آنها ناقص بوده است البته یک قسمت عمده آن ناقص است که دولت باید بنا مطالعه کامل آن نقص را بر طرف سازد در مصاحبه مسترد بلاک رئیس بین المللی عمران با روزنامه پست تهران گفته است در این برنامه باید تجدید نظر شود طرحهای گوناگون که در سالهای اول است باید محدود شود و مبادرت بطرحهای محدود و معینی شود که نتیجه بدهد بنظر من این یک حرف اساسی است زیرا بهتر است در ظرف چند سال چند برنامه اجراء شود و مطالعه طرحهای دیگر ببعد موکول گردد مقصود بنده ایست که ما برنامه هائی که دایم و تهیه شده اینها دو نوع باید باشند یکی نوع طرحهای وسیع و یک نوع طرحهائی است که متوسط است و فعلا رفع احتیاج می‌کند و ما برای طرحهای بسیار کلی که متضمن مخارج بسیار زیادی از لحاظ مادی است و احتیاج بمطالعه و خرج زیادی دارد و نمی‌توانیم طرحهائی که حقیقتاُ قابل اجراست معطل کنیم من باب مثال عرض می‌کنم در مازندران که سالی ده میلیون تومان محصول کشاورزی برای بی آبی می‌سوزد بابیست میلیون تومان می‌شود سد نمارستاق را برای جلوگیری از این ضرر احداث کرد بنابراین برای مردم مازندران بهتر است یک سد بیست میلیون تومانی ساخته شود تا فعلا مردم استفاده کنند در این زمینه کار شده و مطالعه هم شده البته این را هم عرض کنم که مسأله مطالعه که اشخاص در اطراف آن زیاد بحث مکنند این یک امر مهم و اساسی است و باید درباره کار‌های اساسی زیاد مطالعه بشود و اگر مطالعه نشود نظیر سد کرخه خواهد شد که آن طوری که بنده شنیدم با مطالعه قبلی و کامل تهیه نشده است (صحیح است) مسأله دومی که می‌خواهم عرض کنم اینست که برای تمام آسایشگاههای مسلولین کشور هجده میلیون تومان در نظر گرفته شده است و مؤسسات مشاور ساختمان آسایشگاه مسلولین مازندران را بپانزده میلیون تومان برآورد کرده‌اند در صورتی که با سه میلیون یا ۴ میلیون می‌شود آسایشگاه مسلولین مازندران را ساخت و پنج آسایشگاه مسلولین دیگر را هم برای استانها دیگر کشور ساخت این است که بنده عرض می‌کنم در این طرح‌ها باید در نظر داشت که مطالعات سنگین بکار نرود و مطالعات برود روی برنامه‌ها و طرحهائی که کمتر مخارج داشته باشد و قابل اجرا است تا مردم از کار نتیجه بگیرند مسأله دیگری که مخصوصاُ بدولت جدید می‌خواهم تذکر بدهم اینت که در همین مصاحبه مستر بلاک یک نکته‌ای قید است و آن اینست که در برنامه ـ ای ایران موضوع تورم و کسر بودجه و مسائل اساسی دیگر در نظر گرفته نشده است بنده مخصوصاُ از دولت تقاضا می‌کنم که این قسمت را مطالعه بکنند برای اینکه طرح هائی که ما فعلا مشغول مطالعه و اجرا هستیم اگر تمام این طرحها طرحهای عمرانی و ساختمانی و کارهای حجم دار عظیم باشد و آنها هم برای کشور مفید است بنده نمی‌گویم که برای کشور لازم نیست لازم است ولی باید طرحهای تولیدی در مقابل طرح‌های عمرانی وجود داشته باشد و اگر نداشته باشد آقایان بعد از دو سال توجه خواهند فرمود که نتیجه این طرحها تورم بالا رفتن قیمت‌ها بالا رفتن دستمزدها و صدمه بکشاورزی خواهد رود و بنده لازم دانستم که نظر دولت جدید را باین مسأله اساسی جلب کنم اما وعده‌ای که دولت داده است برای کارهای اقتصادی بنده می‌خواهم بجناب آقای نخست وزیر عرض کنم که شما در چند امر برنامه ندارید و جای این مطلب هم اینجاست برای اینکه الان دولتی است تازه آمده نخست وزیری است مصمم بکار با هیأت دولت جدید آنچه ه شما برنامه ندارید اول مسأله کشاورزی است و جناب آقای وزیر کشاورزی جدید از راه نرسیده گفتند که وزارت کشاورزی فرع زائد بر اصل است و اصلا برنامه‌های کشاورزی وجود ندارد بنده دلیلش را عرض می‌کنم که این درست است و واقعاُ نظامی دانشگاه جنگ دیده روزی که رفته درست تشخیص داده جناب آقای نخست وزیر ما برای غله برنامه نداریم کشوری که برای محصول غله خودش برنامه نداشته باشد تأسف آور است یکی از محصولات عمده پنبه است تمام ممالک مجاور ما و ممالک دیگر یک برنامه ائی دارند یعنی در ظرف پنجسال می‌گویند میزان تولید را باینمقدار میرسانیم ما برای مهمترین محصول صادراتمان که پنبه است اصلا برنامه نداریم که این سالی چقدر برآوردش است و چقدر علاوه باید بشود در صورتی که سالی چند هزار میلیون تومان از فروش پنبه می‌توانیم بدست بیاوریم (صحیح است) حالا آفت پنبه افتاده بجان پنبه امسال بنده رفتم مازندران دیدم قریب ثلث محصول دچار آفت شده است کشاورزی نه وسیله دارد نه برنامه دارد کشاورز پنبه که وضعش خوب بود امسال گدائی می‌کند همینطور در سایر شهرستانها محصول کشاورزان از دست رفته عرض کنم سالی چهار صد میلیون تومان جناب آقای نخست وزیر چائی وارد مملکت می‌شود هفت هشت سال هم هست که دولت در این کار اقدام می‌کند هی تصویب نامه صادر می‌کند تصمیمات متناقض می‌گیرد هنوز ما برنامه نداریم و الله خدا شاهد است در این چند سال مردم بدون کمک دولت ۹۰ کارخانه چای تأسیس کردند امروز صبح نامه‌ای بمن رسید نامه اش هم اینجاست یک زن ناشناسی یک کاغذی برای من نوشته که من بامر اعلیحضرت فقید آمدم تصمیم بزراعت چائی گرفتم و حالا داروندار هستیم دارد از بین می‌رود بنده نمی‌گویم که چائی از خارج نباید وارد بشود اینقدر هم متعصب نیستم ولی یک شورای عالی چائی داریم این نیست ولی یک شورای عالی چای داریم این شورای عالی چای گفته است که چای باندازه کمبود مصرف کشور وارد کنند یک شورای عالی اقتصاد داریم این شورای عالی اقتصاد گفته است که شورای عالی چای غلط کرده گفته نفهمیده است هر چقدر چای می‌خواهید وارد کنید اینرا هم آدم با انصاف قضاوت کند خواهد دید که این لااقل بر خلاف حمایت از محصول داخلی است بنده اینجا کشور آلمان را مثال می‌زنم که با آن قدرت و توانائی برای محصولات کشاورزی سهمیه معین کرد و نمی‌گذارد که زائد بر سهمیه وارد شود بنده از طرف تمام چایکاران شمال و از طرف نمایندگان گیلان و مازندران تقاضا می‌کنم که باین موضوع توجه بسیار اساسی بکنید (صحیح است) بعقیده بنده مسأله دیگری که دولت باید برای آن برنامه داشته باشد جناب آقای نخست وزیر مسأله صنعت است مسأله صنعت در شکور ما اینقدر اهمیت دارد که این برنامه‌ای که برای خوزستان در نظر گفته شده انشاءالله اگر اجرا شود در روزنامه‌های خارجی خواندم که از لحاظ استعداد خوزستان برای صنعتی شدن صنایع خارجی از این مسأله اظهار نگرانی می‌کنند بنابراین در مملکتی که این مقدار واردات بمملکت می‌آید در مملکتی که باید محصولات زیاد شود اولی برنامه دولت بنظر بنده بعد از کشاورزی باید داشتن یک برنامه صنعتی باشد و ما اگر برنامه صنعت نداشته باشیم بضرر مملکت است برنامه صنعتی و کشاورزی ما هم باید متکی باعتبارات باشد بنده برای اینکه ثابت کنم که اصلا اعتباری برای اینکار وجود ندارد دو مثال عرض می‌کنم یکی بانک کشاورزی است که بنده احصائیه‌ای گرفتم در سال گذشته فقط بیست و پنج میلیون تومان وام کشاورزی بکشاورزهای مملکت داده است در مملکتی که پنجاه هزار ده وجود دارد در واقع بهر دهی پانصد تومان می‌رسد که عبارت از قیمت نصف گاو باشد بنابراین چطور می‌شود که دولت اگر توجهی باین مسأله نکند بتواند برنامه فعالیتهای اقتصادی خودش را بموقع اجرا بگذارد مسأله دوم مسأله بانک صنعتی است بانک صنعتی تشکیل شده با سرمایه ۶۰ میلیون تومان در صورتی که شصت میلیون تومان سرمایه فقط کفایت دارد برای وارد کردن دو تا یا سه تا کارخانه و جناب آقای تجدد که بانکدارند تصدیق می‌کنند که بانک صنعتی باید بانکی باشد که اقلا بیست برابر این سرمایه داشته باشد تا مملکت بتواند صنعتی بشود در مورد این دو بانک و این دو مسأله لازم بود تذکراتی عرض کنم و مسأله سوم مسأله تأمین مسکن است مسأله تأمین مسکن بی اندازه برای مردم مهم است و ما برای تأمین مسکن دو بانک داریم یکی بانک ساختمانی و یکی بانک رهنی اولا بنظر بنده داشتن دو مؤسسه برای اینکار زائد است (صحیح است) و بهتر است یک مؤسسه باشد بعلاوه آقایان دولت خودش از عهده کارهای ساختمانی و کارهائی از این قبیل بر نمی‌آید باید دولت بمردم اعتبار بدهد و مردم خودشان خانه بسازند در زمان مرحوم داور شرکت ساختمانی تشکیل شد و بعد از یکسال این شرکت ورشکست و از بین رفت و حالا اگر شما می‌خواهید برای کشور برنامه ساختمانی داشته باشد و اگر می‌خواهید برنامه ساختمانی عملی برای کشور داشته باش بنده عرض می‌کنم اولا این دو تا بانک را باید یکی بکنید و بعد اعتبارات کافی بدهید و بعد آنها نظارت در امور ساختمانی بکنند نه این که خودشان مباشرت در ساختمان بکنند آنهم نه فقط برای شهر تهران بلکه این بانکها در شهرستانها هم باشد (صحیح است) تمام شهرهای ایران خانه می‌خواهند گناه است که ما تمام پول را در تهران خرج بکنیم و اعتبار کافی به شهرستانها ندهیم (صحیح است) باید در تمام شهرستانها بانک ساختمانی اعتبارش توسعه بیابد که اگر خانه می‌سازد برای تهران تنها نسازد برا قزوین کرمان برای همه مملکت بسازد (مهندس فروهر ـ با اسلوب) بله با اسلوب بعلاوه بانک ساختمانی باید برای کشاورزها هم ساختمان بکند مساکن کشاورزی ما هم محتاج اصلاح است باید کشاورزان هم خانه داشته باشند بنابراین در مورد این سه بانک این تذکراتی بود که بنده لازم دانستم بعرض برسانم و در تذکر دیگر هم داشتم که از لحاظ مجلس یکی تکرار است و شاید هر دو تکرار باشد از لحاظ توجه جنابعالی عرض می‌کنم آقای تجدد خواهش می‌کنم در این قسمت توجه بفرمائید بانک مرکزی آقای نخست وزیر باید اعتباراتش طوری تقسیم بشود که تمام رشته‌های مملکتی از آن استفاده کنند مالک و کشاورز کرمانی بتواند از اعتبارات ابنک مرکزی استفاده کند نه فقط وارد کننده جنس اشخاصی که اجناس بنجل وارد می‌کنند از اعتبارات بانک مرکزی استفاده می‌کنند ولی رشته‌های صنعت و کشاورزی بمقدار قلیلی استفاده می‌کنند این تناسب را باید رعایت بفرمائید و باید در کار بانک مرکزی تجدید نظر بکنید مسأله دوم که بنده میدانم همه آقایان تصدیق خواهند کرد اینست که آئین نامه‌های بانک کشاورزی باید با دقتی هر چه تمامتر طوری اصلاح شود که در تمام مملکت کشاورزان مملکت با بهره نازل با خرج کم با تشریفات ساده از بانک بتوانند وام بگیرند (صحیح است) همینطور ایلات و عشایر مملکت برای دام داری و گله داری این دو چیز را تقاضا می‌کنم که مورد توجه قرار بدهید که یکی از کار‌های بسیار مؤثر دولت جنابعالی است اما بنده جناب آقای نخست وزیر یک تذکری می‌خواهم برای نمونه عرض کنم و مخصوصاُ

تقاضا می‌کنم حالا که یک برنامه هائی شروع کرده‌اید و یا می‌خواهید شروع کنید برای فعالیت‌های خصوصی چه بهتر است که ما بعضی از ممالک را در نظر بگریم به بینیم آنها چه کرده‌اند این مملکت آلمان دهسال پیش ما آن فقر و فلاکت و بیچارگی چه کرد که باین روز رسید در آلمان یک وزیر اقتصادی پیدا شد اسمش را نمیدانم (مهندس فروهر ـ دکتر ارهارد) دکتر ارهارد دو فکر در آلمان وجود داشت یا عده می‌گفتند دولت باید دخالت بکند در کارهای اقتصادی مملکت یکعده‌ای می‌گفتند که کارهای اقتصادی باید بدست اشخاص باشد وزیر اقتصاد فوری تصمیم گرفت که کار اقتصاد باید بدست مردم باشد و شروع کرد این برنامه را اجرا کرد دولت کارگری انگلستان برنامه کارل مارکس را شروع باجرا کرد محدودیت مالیات سنگین نقشه آلمان نتیجه اش این شد که آلمان از لحاظ اقتصاد بعد از امریکا در درجه اول است و محصولاتش بدو برابر سال ۱۹۳۶ رسیده است ولی انگلستان رسیده بدرجه سوم، حالا ببنید آلمانها چه کردند برای مسأله مسکن، آلمانها گفتند هر کس خانه بسازد توجه بفرمائید قرض بفرمائید صد هزار مارک خرج خانه می‌کند، گفتند معادل بر در آمد معاف است پول می‌دهند برای خانه ساختن ولی از مالیات دادن معاف می‌شود و ده سال هم از مالیات مستغلات معاف است این شد که در ظرف چند سال تمام آلمان آباد شد اینجا اشخاصی هستند که با نهایت حسن نیت اظهار می‌کنند که از سرمایه مستغلات و خانه‌های موجود باید مالیات گرفت یعنی مالیات بر سرمایه باید گرفت غافل از اینکه در شهرهائی که باید صدها هزار خانه ساخته شود اگر بخواهند از اصل سرمایه مالیات بگیرند آنهائی که پول دارند بعدها دیگر آنجا ساختمان خواهند کرد و مخفیانه پولهای مملکت خواهند برد بخارج (صحیح است) این را می‌خواهم برای نمونه عرض کنم که چقدر تأثیر دارد فکر خوب در طرز پیشرفت امور اقتصادی و اجتماعی در ایران بنظر بنده شماره راه تشویق و جلوگیری از برقی هزینه زندگی همان مسأله تشویق فعالیتهای اقتصادی فردی و بکار انداختیم سرمایه‌های و فعالیتهای مردم اسم بنده استدعا می‌کنم این قسمت که می‌خوانم برای اینکه وقتم کفایت نخواهد کرد این قسمت را تمام آقایان که علاقه مند باقتصاد و سیاست مملکت هستند توجه بفرمائید. این کار و برنامه باید از طریق فعالیت‌های خصوصی انجام شود زیادت دولت نه سرمایه کافی داده و نه وسیله و دستگاه و نه مداونه فکر صحیح و نه اطلاعات کافی ملاحظه میفرمائید وزیر کشاورزی جدید همان روزی که آمده می‌گوید ‹‹ وزارت کشاورزی تا حال فرع زادی بر اصل بوده و اصلا این وزارتخانه برای کشاورزی برنامه ندارد. پس مسلم است که تاکنون فکر صحیح برای کارهای اساسی در دستگاه دولت نبوده حالا ممکن است جنابعالی در ماده اول ثابت کنید که واقعاُ ما در کمیسیون کشاورزی که رسیدگی می‌کردیم بکار غله بیک چیزی برخوردیم و آن این بود که برای شیراز می‌خواستند سیلو بخرند و بعد متوجه شدند که در سال ۱۳۱۸ در زمان اعلیحضرت فقید چهار صد صندوق کارخانه و ماشین آلات سیلو وارد شده و تا امروز کسی در دستگاه دولت خبر نداشته است (دهستانی ـ تمام صندوقها هم در شیراز بوده است) این نمونه‌ای است که باید کار‌های مربوط بمردم را خود مردم عهده دار شوند نه دولت پس دولت حداکثر کمکی که می‌تواند بکند این است که در موضوع کشاورزی و صنعت و ساختمان و عمران مانع فعالیت خود مردم نشود اگر جناب آقای دکتر اقبال قول بدند اینکار را عملی بکنند بنده قانع هستم ولی این کار با امریه و بخشنامه و راهی که دیگران رفتند و فرستادن ستون ستون بازرس بعملی نخواهد شد باید طریق جدیدی را در نظر گرفت که مأمورین دولت نتوانند دخالت در امور کنند و مزاحمت فراهم آوردند یعنی اگر زارع در خوزستان زراعت خواست بکند و صحرای خشک را مبدل بمزرعه بکند اداره کشاورزی و خالصه نگویند چرا از رودخانه کارون آب می‌گیری و تلمبه نصب می‌کنی و چرا زمین مخروبه و صحرای سوزان را آباد می‌کنی اگر در مازندران کسی درخت مرکبات خواست بکارد او را تشویق کنند جایزه بدهند نه مزاحم او بشوند بنظر من باید وسایلی در نظر گرفت که بین مأمورین دولت و مردم تماس واقع نشود مثلا در مورد وصول مالیات تاکنون تجربیات تلخی داشته‌ایم جناب آقای وزیر دارائی در مورد مالیات آنهمه سعی کردند که مالیات صحیح وصول شود ولی باید این کار را عملی کرد مثل زمان مرحوم هژیز اعلام کنید هر کس بر اساس مالیات سال گذشته سال پیش سال بعد حد وسط هر چقدر خودتان می‌خواهید سی در صد بیشتر مالیات داد مالیاتش تصفیه شده است، شما اگر اینکار را کردید نتیجه اش این می‌شود که نه مأمور سراغ مالیات دهنده می‌رود و نه مالیات دهنده با مأمور تماس می‌گیرد و نه کار بمأمور حل اختلاف و سوء استفاده‌های بعدی می‌رسد غرضم این است که از این قبیل فکرهای تازه باید کرد که مأمورین نتوانند سوء استفاده بکنند اما سرمایه‌ها و فعالیت‌های خصوصی همیشه در محیطی بکار می‌افتد که آرام و مساعد برای فعالیت باشد آن کسی که فعالیت می‌کند، وقت صرف می‌کند سرمایه بکار می‌اندازد باید اطمینان و اعتماد داشته باشد که نفع او تأمین است و از کار و فعالیت نتیجه خواهد گرفت و اگر بر علیه او تحریک و تشنجات و تبلیغات سوء باشد خاصه از طرف دولت و اطمینان بفردای خود نداشته باشد هیچکس احمق نیست که سرمایه و عمر و نیرو صرف کند پس در درجه اول باید محیطی مساعد برای این کار را ایجاد کرد تنها ثابت وضع سیاسی کافی نیست باید وضع داخلی مهیا برای تشویق فعالیت‌های خصوصی باشد تا کسی که می‌خواهد کار و فعالیت کند نگرانی نداشته باشد چه از دولت چه از قوانین بد و چه از اشخاص و افراد از قوانین و تصمیمات مخل بفعالیت‌های خصوصی باید محفوظ باشد باید مصون از تعرض اشخاص باشد در ممالکی که این مصونیت را ایجاد کرده‌اند فعالیت‌های خصوصی پیشرفت می‌کند مثلا در المان عربی کسی که فعالیت اقتصادی دارد مطمئن است که محفوظ است.

در ایطالیا و فرانسه با اینکه در هر یک از آن دو کشور قریب ربع کرسی‌های پارلمان را کمونیست‌ها اشغال کرده‌اند معذالک اشخاصی که بفعالیت‌های خصوصی اشتغال دارند از تحریک و تبلیغات سوء دشنام بوسیله مخالفین سیاسی یا مرامی یا شخصی محفوظ اند و با اعتماد بوضع داخلی بکار خود ادامه می‌دهند.

تحریک طبقاتی: این مسلم است که اگر در جامعه تشنج باشد و طبقات تحریک شوند و طبقه بر علیه طبقه دیگر بر انگیخته شود وضع اقتصادی دچار وقفه خواهد شد زیرا در چنان شرائطی کسی سرمایه بکار نمی‌اندازد و فعالیت نمی‌کند زیرا اطمینان بفردا و آینده ندارد و سرمایه و فعالیت همیشه بجای امن می‌رود و در جای امن بکار می‌افتد با کمال تأسف سالهاست من می‌بینم یعنی از ۱۵ سال باینطرف تحریک طبقات در کشور ما وجود دارد البته صاحبان افکار افراطی چنین وضعی را طالب اند زیرا مقصود آنها آن است جامعه در حال فقر باقی بماند و پیشرفت‌های اقتصادی انجام نشود تا آنها وعده اصلاح بدهند و زمینه تسلط خود را فراهم سازند و مردم در عدم رضایت باقی بمانند اما یکدسته دیگر بدون اینکه بفهمند چه می‌کنند یا از روی حسن نیت یا سادگی یا برای کسبت وجهه طبقات مختلف مملکت را که باید در حال صفا و برادری و وحدت باشند تحریک می‌کنند و بر علیه هم بر می انگیزانند و این عمل با تشویق فعالیت‌های خصوصی برای اصلاح اقتصادی کشور منافات دارد مخصوصاُ اینکه اگر دستگاههای دولت خودشان برای کسب وجهه در نزد مردم بخواهند دسته هائی از مردم را مانع اصلاحات معرفی کنند و با این رویه بین طبقات مختلف ایجاد بدبینی نمایند.

حال آنکه مردم مانع اصلاحات دولت نیستند در مملکت اصلاحات باید بشود ولی اصلاحات بدون تحریک طبقات بهتر صورت می‌گیرد (صحیح است) اخیراُ در کتابی که در امریکا چاپ شده و اسم آن (از لنین تا مالنکف است) و نویسندگان آن معروف تدرین اشخاص مطلع از وضع کمونیزم در دنیا هستند در صفحه ۳۰۳ راجع بفنلاند می‌نویسند ‹‹ علت اینکه کمونیست‌ها نتوانستند حکومت فنلاند را بدست بگیرند وحدت ملی مردم فنلاند است ›› بنابراین از مصلح خارج است که بدون اینکه حاجتی در میان باشد وحدت ملی بین مردم بر هم زده شود چه تمام اشخاص اصلاحات را تحمل و قبول خواهند کرد و هیچکس مانع اصلاحات نیست.

کمونیست‌ها و جنگ طبقاتی: این تحریک و ایجاد بدبینی بین طبقات همان چیزی است که کمونیست‌ها می‌خواهند در پائیز سال ۱۹۲۰ در باد کوبه اولین کنگره ملل شرق تشکیل شد ۱۸۹۱ نفر از طرف ملل مختلف شرق حضور یافتند که ۱۲۷۳ نفر آنها کمونیست بودند ـ زینوو یو معاون و رفیق صمیمی لنین که در آن زمان رئیس کمین ترن بود ریاست آن کنگره را بر عهده داشت در آن کنگره در نطق خود چنین گفت ‹‹ عملیات انقلابی باید در دو جبهه صورت گیرد اول علیه امیر پالیزم دوم ـ کمونیست‌ها باید مردم را برای تنفر و بدبینی نسبت بطبقاتی که ثروتی دارند تربیت و مهیا سازند ›› (نقل از صفحه ۷ کتاب ژرژ لیکونسکی متخصص در تاریخ شوروی)

در این تبلیغات و حملات بر علیه اشخاصی که فعالیت در امر تولید و عمران و آبادی می‌کنند بر ضرر مملکت است زیرا سبب می‌شود آنها که سرمایه‌های خود را از ترس انقلابات داخلی و سیاسی از شهریور ماده ۲۰ ببعد بخارج برده‌اند آن را بر نگردانند و آنها هم بهر طریقی سرمایه دست می‌آورند از ایران خارج سازند مملکت هم بدون سرمایه آباد نمی‌شود ـ در روسیه کنونیست شوروی هم رژیم سرمایه داری است النهایت سرمایه داری دولتی است اگر سرمایه نباشد کارخانه ایجاد نمی‌شود زمین آباد نمی‌شود قنات و نهر ساخته نمی‌شود معلوم هم شد برای اینکارها دولت نه سرمایه دارد و نه دستگاه شایسته از آدم و وسائل پس مأیوس کردن افراد از فعالیت و ابتکار و صرف سرمایه بر ضرر مملکت ضرر خود مردمی است که سرمایه ندارند.

در امریکا سرمایه بکار می‌رود محصولات فراوان و ارزان تهیه و در دسترس طبقات

مختلف مردم گذشته می‌شود سطح زندگی امریکا و اروپا را بورژوازای بالا برده است خود کمونیست‌ها این مطالب را قبول دارند بورژوازی علم و صنعت را ترقی و توسعه داده است نه دولت‌ها. کورس یک کارخانه در تهران تأسیس کرده برای دو هزار نفر کار تهیه کرده و ولایات اشخاص سرمایه بکار گذارده و کارخانه هائی مفید برای کشور ایجاد کرده‌اند اگر چند نفر دیگر تشویق شوند و کار کورس را بکنند قماشی که از خارجه وارد می‌شود در داخله تولید خواهد شد و صد‌ها میلیون تومان پول مملکت و صنایع خارجی نخواهند برد.

پس چه باید کرد صنایع خارجی این بازار‌ها را از دست ندهند باید بکورس و هر چه سرمایه دارد است بر خلاف آلمان و فرانسه و ایتالیا و بلژیک فحش داد و دشنام داد و محیط منقلب و متشنجی بوجود آورد که کسی بکار‌های تولیدی نپردازد (یکنفر از نمایندگان ـ در آنجا کسی حق ندارد فحش بدهد .) من تعجب می‌کنم اشخاصی که اگر در آخر ماه از بودجه دولت چند صد تومان نگیرند باید از گرسنگی تلف شوند چه حق دارند باشخاص و دشنام بدهند که با مالیاتی که از آنها گرفته می‌شود حقوق هزار نفر مستخدم دولت تأمین می‌شود ـ مگر کورس که بوده؟ یک فرد عادی بود زحمت کشید ابتکار داشت و امروز با زحمت و همت خویش یک کارخانه آورد که دولت با صد میلیون تومان نمی‌تواند بیاورد.

از بس سالهاست تبلیغات از روی نقشه یا بدون نقشه در این مملکت شده که داشتن یک عمارت چند طبقه یا کارخانه یا ثروت جرم شناخته می‌شود در صوتی که در ممالک دیگر این فعالیت‌ها موجب تقدیر است زیرا بنفع مردم و مملکت است ـ در ایران مقاطعه کاری یک نوع جرم محسوب می‌شود البته بشرطی که مقاطعه کار ایرانی باشد اما اگر فرنگی بود و اسمش مهندس مشاور و چند برابر ایرانی هم نفع برد هم محترم است هم آقا ـ این چه فکر غلطی است که گریبان گیر ما شده مات باید مقاطعه کاری را تشویق کنیم تا بیست سال دیگر احتیاج بمقاطعه کار و مهندس مشاور خارجی نداشته باشیم ـ نفع کردن که گناه نیست مگر مقاطعه کارهای خارجی در مملکت خودشان برای نفع بوجود نمی‌آیند و نفع نمی‌برند و ضرر می‌کنند.

چون مسئله زمین مخصوصاُ از طرف روزنامه‌های خارجی زیاد بحث می‌شود لازم میدانم بگویم که این خبر نگارهای خارجی غالباُ راجع باوضاع ممالک سطحی قضاوت می‌کنند و گزارش‌های همین‌ها بود که افکار عمومی امریکا را قانع کرد ک کمونیست‌های چین فقط قصد شان اصلاح کشاورزی است و کمونیست نیستند این خبرنگارها از وضع ایران اطلاعات صحیحی ندارد و غالباُ تحریکاتی می‌کنند ک بر ضرر جامعه ماست اخیراُ خبرنگار یکی از این روزنامه‌ها مقاله نوشته این خبر نگار روزنامه نیویورک تایمز بود و من خوشوقتیم که روزنامه کیهان این مقاله را درج کرد او گفت تمام بدبختی مردم ایران از صد سال باینطرف زیر سر مالکین است و باز اسم هزار خانواده را آورده این هزار خانواده را روزهای اول ملی شدن نفت خبر نگارها و روزنامه نویسهای خرجی سر زبان انداختند و مردم ایران را هم بجان هم انداختند ولی خود همان روزنامه‌ها رد مسئله ملی شدن نفت از شرکت نفت طرفداری کردند یاد آقایان نیست من یادم هست من تعجب می‌کنم هر موقع آرامش است و برنامه هائی میخوداهد شروع شود و فعالیت هائی آغاز گردد این قبیل روزنامه نویس‌های خرجی نیست بملت ایران احساس ترحم می‌کنند و رفیق ما می‌شوند من نمیدانم وزارت خارجه برای این تبلیغات سوء چه اقدامی می‌کند بدبختی مردم ایران مربوط بمالکین مانع شدند؟ البته روزنامه نویسهای خرجی باید ملاکین را مقصر جلوه بدهند تا مردم فراموش کنند که علت بدبختی و عقب ماندگی ایران سیاست‌های استعماری بودند که نمی‌گذاشتند ایران حتی یک جاده احداث کند و چند کیلومتر راه آهن بکشد و یک قرنی که ایران عقب ماند بهمین علت بود و در یک دوره کوتاه بیست ساله که این کابوس از روی ایران برداشته شد ایران بهمت شاه فقید با سرمایه خودش بدون کمک سرمایه خارجی راه آهن سرتاسری کشید ـ دانشگاه ساخت ـ هزارها جوان تحصیل کرده تربیت کرد ـ مدارس را توسعه داد ـ کشاورزی را ترقی داد ـ کارخانه‌های زیادی احداث کرد ـ بانک ملی تأسیس کرد و می‌خواست در راه ترقی جلو برود ـ که فاجعه سوم شهریور پیش آمد در ایام شاه فقید مالکین هم بودند و برنامه دولت کمک بآنها و کمک کشاورزی بود پس عقب ماندگی ایران چه ربطی بمالک و تاجر و کارخانه دار و خانواده‌های قدیمی دارد علت فقر و بدبختی ایران ورود قشون خارجی و جنگ بین المللی اول و دوم و دوازده سال هرج و مرج و اغتشاشات داخلی ناشی از عملیات کمونیست هاست ناشی از خسارت زمان جنگ است که قیمت‌ها را بالا برد تورم ایجاد کرد راه آهن ما را خراب نمود قحطی ایجاد کرد عرض آورد غله ما را بردند نشر اسکناس بما تحمیل کردند البته روزنامه نویس خارجی باید مالکین را مقصر جلوه دهد تا مردم این مسائله را فراموش کنند. حال که اکثر وزراء و معاونین و مدیر کل‌ها و امرا و غیره هم از خانواده‌های جدید هستند ـ این هزار خانواده را چرا اسم نمی‌برند ـ در همان روزنامه خرجی نوشته است که روشن فکران باید زمام را بدست بگیرند ـ غافل از اینکه الان همه وزرای ما از تحصیلکرده‌های روشنفکر هستند ایجاد بدبینی بین طبقه روشنفکر و تولید کننده بر ضرر مملکت است مملکت هم روشنفکر می‌خواهد که مغز مملکت باشد و ارشاد کند و معلومات خود را برای ترقی و تعالی جامعه بکار برد هم تولید کننده لازم دارد هم تاجر هم کاسب هم کشاورزی و هم کارگر و هم مالک و و دولت باید سعی کند وحدتی بین همه این طبقات بوجود بیاورد که هر کدام در جای خود خدمتی را عهده دار شوند مثل ممالک دیگر عرض کنم البته توجه میفرمائید که بنده طرفدار آن هستم که برای آبادی کردن املاک عمده در ایران برنامه‌های صحیح باید آورد و املاک عمده در ایران برنامه‌های صحیح باید آورد و املاک را از این صورت باید خارج کرد اما نه باین طریق و با این حملاتی که می‌شود. امروز ستون فقرات کشاورزی مملکت ما هزارها نفر مالکین متوسط هستند که زحمت می‌کشند علاقه دارند قنات آباد می‌کنند نهر احداث می‌کنند شما که بانک کشاورزی حسابی ندارید بانک کشاورزی شما چند ماه پیش اصل ۴ میلیون تومان نزدیک بود ور شکست شود. بنابراین اگر مالکین متوسط در مملکت نباشند و در امر کشاورزی دخالتشان برداشته شود خدا شاهد است این چیزی است که بنفع سیاست خارجی است این بضرر کشاورز است در جاهای دیگر هیچ این کار را نگردند اول جاه را کندند بعد منار را دزدیدند هر وقتی که بانک کشاورزی شما سرمایه داشت به ۵ هزار میلیون تومان سرمایه اش رسید و توانست برای تمام مردم مفید باشد آنوقت بنده هم موافق می‌شوم اما یک چیزی است پارسال سیل آمد میدانید چه بدبختی مردم کشاورز داشتند بانک کشاورزی شما کجا بود سرمایه اش؟ دو میلیون از این گرفت دو میلیون از آن و تازه اگر شیر و خورشید سرخ نبود و آن مرد خیر دریانی نبود مردم بدبخت می‌شدند و تازه صدی نود آبادی و تهمیر را خود مردم کردند خورده مالکین کردند دولت کمک نکرد بنابراین همانطور یکمرتبه رشته فعالیت مملکت را روی تحریکات خبرنگاران خارجی قطع کردند و یا روی نظریات دیگر خدا شاهد است بضرر مملکت است در مقابل کمونیستها طبقه متوسط مملکت هستند ـ طبقه متوسط مملکت خورده مالکنی هستند اصناف هستند امل کسب و تجارت هستند، کمونیستها برنامه اولشان اینست که اینها را بردارند و چقدر خوشحال می‌شوند که بدست من و شما و با تحریکات ما بردارند تمام مالکی را که کمونیستها تسخیر کرده‌اند اول طبقه متوسط د ناراضی کرده‌اند آنها را تحریک کرده‌اند و با خودشان همراه کردند، خودشان نتوانستند انقلاب روسیه را طبقه متوسط و بورژوا کرد نه طبقه کارگر تمام سعی اینها اینست که این طبقه را بر علیه شما برانگیزانند بدست اشخاص موهوم و چپ نماهای دروغی می‌خواهند طبقات متوسط مملکت را ضعیف بسازند و این سیر و مایع را از میان بر دارند با نهایت صمیمیت عرض می‌کنم آقای دکتر اقبال امروز سالهاست که بطبقه متوسط مملکت تعدی می‌شود این تعدی را مأمورین دولت می‌کنند هیچ وقت نه رؤسای دولت‌ها و نخست وزیر‌ها میل نداشتند بمردم تعدی شود اما از عهده مامورین دولت بر نیامده‌اند آنها را بچند طریق اذیت می‌کنند ادارات مالیه اذیتشان نمی‌کند عرض کنم در سال ۳۴ در تهران از طبقات متوسط مالیاتهای سنگین گرفته ـ اند این جناب آقای بهبهانی وکیل تهران تشریف دارند از حمامی و شیشه گر و شیشه بر مالیات گزاف گرفتند آنها بهبهانی خود شما مکرر بکمیسیون شکایت کردید نظرتان هشت چه می‌کردند مأمورین مالیه حقیقتاُ افتاده بودند بجان طبقه متوسط و فشار به طبقه متوسط آوردند (مهندس اردبیلی ـ حالا ههم می‌کنند) فشار بطبقه متوسط می‌آورند و آنرا زیر بار مالیات خورد می‌کنند من از شما تقاضا می‌کنم که بحال طبقه متوسط توجه کنید الان در ادارات مالیه از زارعینی که خوشان ملکی دارند مالیات مطالبه می‌کنند جناب آقای دکتر اقبال، آقای وزیر دارائی، اداره مالیه از زارعی که خودش زراعت می‌کند مالیات مطالبه می‌کند خدا شاد است بما نوشته‌اند در کمیسیون عرایض که اگر بما توجه نکنید و رسیدگی نکنید می‌رویم بعمان و مسقط پناه می‌بریم قانون نوشته است که زارعینی که خودشان بزراعت اشتغال دارند از مالیات معاف هستند می‌خواهید الان از مجلس سؤال کنم همه موافق هستند زارعی که خودش مشغول زراعت است مطابق قانون از مالیات معاف است (صحیح است) چرا تعدی می‌کنید ؟. عرض می‌کنم مسأله مالیات آقای نخست وزیر خیلی مهم است مسأله مالیات روی کسب وجهه و عوامفریبی نباید باشد تجار و شرکتهای بزرگ من تصدیق می‌کنم سالهاست مالیاتی را که باید بپردازند نپرداخته‌اند. مالیات را باید از آنها گرفت خودشان باید این نقطه ضعف را بر طرف کنند و این لکه را از دامان خود پاک کنند و مالیات صحیح به مملکت بپردازند اما اگر یک تاجری را به پنجاه هزار تومان محکوم کردید دیگر نباید این را ددر ددر بکنید که ما پنجاه هزار تومان مالیات گرفتیم

فتح خیبر که نکرده‌اید که ۵۰ هزار تومان مالیات گرفته‌اید این موجب تحریک مردم می‌شود بر علیه این اشخاص مالیات از روی بغض نباید گرفته شود، مالیات از روی اساس عدالت باید گرفته شود. از روی بغض ارگ مالیات گرفته شود دیگر کسی عقب ایجاد کارخانه نمی‌رود، عرض کنم امروز این اطمینانی که دستگاه مالیات از روی عدالت حکم می‌دهد بنظر بنده وجود ندارد البته در این شرایط مأمورین هم سوء استفاده می‌کنند مأمورین می‌روند میگویند اگر این قدر ندهی اینقدر می‌نویسم برایت او هم می‌دهد البته می‌دهد همانطوری که اعلیحضرت آن روز فرمودند برای اینکه از این وضع هم استفاده می‌کند اما بیائید یک اساس عادلانه‌ای درست کنید که هر کس مطمئن باشد که مالیات عادلانه گرفته می‌شود و به اشخاص ثروتمند هم توصیه می‌کنم که بنفع خودشان است که مالیات حقه را نپردازند، آنها هم می‌گویند هر چه مالیات بپردازیم صف دستگاههای اداری می‌شود که شب و روز آن دستگاه هم بضرر ما کار می‌کند این حرف هم بجای خودش دست است اگر اینهم درست نباشد آن کشی که یک قران برای سیگار مالیات می‌دهد آن هم روی این حساب نباید بدهد اینست که بنده از دولت جنابعالی تقاضا می‌کنم که امر وصول مالیات را واقعاُ از روی عدالت و وجدان انجام بدهید مسأله دیگر که می‌خواهم عرض کنم هزینه زندگی است که کار خوبی کردید که وعده ندادید که بالا نبردید یا پائین بیاورید. هزینه زندگی آقای وزیر بازرگانی بدست جنابعالی باید باشد. در انگلستان پریروز اعتصاب کردند برای اضافه مزد برای اینکه قیمت‌های ترقی کرده در امریکا هم ترقی کرده در همه جا قیمت‌ها رو بترقی است باید با برنامه صحیح اقتصادی اقدام کرد بنابراین برای این برنامه صحیح اقتصادی من دو راه بشما راهنمائی می‌کنم، جناب آقای دکتر اقبال آقایان وزیران این دو کار را خواهش می‌کنم مطالعه کنید اگر صحیح بود علم کنید اول این است که اگر شما شورای عالی اقتصادیتان مرکب از چند روزی است و یک مدیر عامل این یعنی خود دولت این می‌شود مثل اینستکه خود دولت آیینه گذاشته خودش با خودش مشورت می‌کند این وزیر را خطای آن وزیر را می‌گوید درست است کمتر کسی پیدا می‌شود بگوید درست نیست بنده می‌گویم بیائید یک کاری بکنید بیائید از اطلاعات مردم استفاده بکنید از هر شهرستانی چند نفر نماینده انتخاب کنید آن چند نماینده بروند مرکز استان و سالی دو مرتبه یا سه مرتبه آن نمایندگان استانها بیایند تهران احتیاجات کرمان بلوچستان خوزستان، آذربایجان گیلان و مازندران را بیایند بشما بگویند که آنچه مردم می‌خواهند نامه‌های اقتصادی عمل بفرمائید اشتباهات بر طرف می‌شود و تصمیمات خلق الساعه هم از پشت میز تهران برای مردم ولایات کمتر گرفته می‌شود این در واقع یکنوع مشورت با خود مردم است مسئله دوم هم می‌خواستم بشما تذکر بدهم که ضرر ندارد که از متخصصین بکنید من معتقدم راهی که شما می‌روید چه از لحاظ سیاسی چه از لحاظ اقتصادی برای مملکت باید بتقلید از آلمان عربی باشد بنابراین در مسأله اقتصادی می‌خواستم تقاضا کنم مسأله هزینه زندگی را روی برنامه صحیحی اگر بروید روی برنامه صحیح انشاء الله امیدوارم بتوانید جلوگیری کنید که قیمت‌های از این بالاتر نرود مثلا همین قضیه اتوبوسرانی تهران دولت خودش نرخ اجناس را وقتی اضافه کرده با کمال تأسف در سایر کالا‌ها هم تأثیر می‌کند (صحیح است) اتوبوسرانی تهران این شرکت واحد مطابق یک قانونی تشکیل شد آقایان آن قانون غلط است آن قانون در دوره ۱۷ وضع شد ولی آن قانون غلط است برای اینکه می‌گوید ۴۹ سهم مال مردم ۵۱ سهم مال دولت مردم صرفه جو هستند و دستگاه دولت خراج است و خرج تراش این دو تا نمی‌توانند با هم شریک بشوند بنابراین دولت باید یک فکر اساسی بکند بنده با کمال راستی و بی پرده عرض می‌کنم این اتوبوسرانی و تراموای را بدهید بسرمایه‌های خارجی که می‌خواهند بیایند تا سرمایه حسابی بیاورند و بکار بیندازند بمدت بیست سال سی سال بدهید بآنها چه اشکالی دارد بعلاوه اگر هم خواستید نرخ را اضافه کنید یکدفعه یکقران را دو قران نمی‌کنند حالا آقایان می‌گویند اینطور آن طور این شرکت را بردارید یکی دیگر را بگذارید این رئیس شهربانی برود یکی دیگر بیائید تأثیری ندارد وضع بدتر هم شود در فرانسه هم این سیستم مخارج سرویس خدمتات عمومی همیشه ده برابر افراد است در فرانسه بعد از جنگ پول هائی که از آمریکا گرفته روی برق رفته است روی تراموای رفته است این سیستم غلط است بنابراین تقصیر یک فرد نگذاریم البته بایستی بنظر بنده اگر نرخ هم اضافه می‌شود بحسب مسافت بشود بعضی بر حست زیاد شدن مسافت نرخ را ترقی بدهند نه یک ریال را یکمرتبه بکنند دو ریال باید ده شاهی اضافه کرد آنهم برای اشخاصی که از یک قسمت شهر با آن قسمت دیگر شهر می‌روند بنظر بنده با رعایت این چند چیز می‌شود مسئله اتوبوسرانی را حل کرد و بهترین راهش بنظر بنده انحلال شرکت واحد و سپردن آن بدست خود مردم است (احسنت) آقای دکتر اقبال بنده در موضوع حزب هم می‌خواستم تذکر بدهم و فقط یک تذکر کوچکی است احزاب بایستی مبتنی بر تشکیلات اجتماعی و ایدئولوژی باشد احزابی که متکی بر تشکیلات اجتماعی نباشد آن احزاب با آمدن اشخاص و رفتن اشخاص از بین خواهند رفت بنابراین این فکر مقدس صحیح که مملکت حزب لازم دارد این را باید با مطالعه کافی و روی تشکیلات اجتماعی مملکت تشکیل داد نه برای چهار پنج نفر و افکار بخصوصی و بعلاوه این را هم بدانید که در بعضی از مملکت‌ها روی اصل حزب بازی نگذاشتند آن مملکت ترقی بکند و اصل حزب بازی پدر آن مملکت را در آورد آلمان را در نظر بگیرید و یک مملکت دیگر را که در آن دومی هم روز داد و فریاد بلند است سری که درد نمی‌کند بیخود دستمال نمی‌بندید و در چند فرونت وارد مبارزه نشوید فرونت اقتصادی را شروع کنید خدا شاهد است محکمترین مشتی که بدهان بد خواهان این مملکت می‌زند اقتصاد است اقتصاد است و اقتصاد و برای این اقتصاد هم روی یک برنامه‌ای صحیح کارهای تازه و یک فکرهای تازه بکنید یک مثالی برایتان عرض می‌کنم جناب آقای نخست وزیر دیروز با یک نفر تصادف کردم که می‌گفت در پنجسال پیش یک قالب یخ مصنوعی پنج تومان بود شهرداری هر چه خودش را کشت قالب یخ از ۵ تومان پائین تر نیامد مثل پارسال هر چه کردند گوجه فرنگی کیلوئی سه تومان بد که بود تا وقتی که زیاد شد و خود آن شخص صاحب کارخانه گفت حالا یخ را می‌فروشیم قالبی سه ریال گفتم چرا؟ گفت از بس کارخانه وارد شده که اگر سه ریال نفروشیم ناچاریم در کارخانه را به بندیم اینها یک چیزهائی است که تجربه شده بنابراین باید انحصارات را بردارید بایستی این کارخانه‌های دولتی را بکلی از بین ببرید دولت کارخانه نمی‌خواهد دولت تجارت نمی‌خواهد ترکیه ۸۰ هزار تن توتون صادرات دارد ولی سطح توتون گیلان و مازندران و تمام مملکت ما آمده است پائین و دیگر کاشتن آن برای کشاورز صرف نمی‌کند فقط با زور است که می‌کارد یک فکر دیگری بکنید لازم نیست که انحصار باشد می‌خواهم عرض کنم این هزینه‌های سنگین که بدوش مملکت است اینها برای انحصار است اینها را پاره کنید آقا واله بخدا از اضافه در آمد نفت و از پول نفت کسر بودجه را بدهید بهتر است که سیگارشون را گران کنید این سیستمی که بنده عرض می‌کنم بروید عقبش خود این رویه قیمت‌ها را پائین خواهد آورد عرض می‌کنم یک سیستم انگلستان و یک سیستم آلمان غربی این دو تا را پهلوی همی بگذارید برای شما قابل استفاده است من امیدوارم که با این نیت خیری که دارید شما امروز رئیس دانشگاه هستید واقعاُ برای من سخت بود که بعنوان مخالف با سر کار اسم نویسی کنم ولی چون می‌خواستم این تذکرات را بدهم خدا شاهد است از روی علاقه‌ای که بمملکت و شاه دارم روی علاقه‌ای که بشخص شما دارم روی علاقه بمملکت و علاقه بخودم که اگر یک روی این مملکت بجائی نرسید تکلیف چه می‌شود؟ گزارش کمیسیون عرایض مجلس شورای ملی که تقدیم مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی راجع بوضع غله خواهد شد هفته آینده خواهش می‌کنم این را مورد توجه قرار بدهید مسئله بسیار مهمی است جناب آقای نخست وزیر مسئله دیگر این است که تمام مردم ایران و تمام مردم ولایات بدون استثاء راه می‌خواهند آقایان اینطور نیست؟ (صحیح است) تمام استانها راه می‌خواهند برنامه‌های راهسازی ما معطل شده است حالا من نمیدانم البته یک قسمتی از راهها باید با اصول فنی ساخته بشود بنده چون وارد اصول فنی نیستم در اینمورد اظهار نظر نمی‌کنم اما می‌بینم راهی ساخته نشده سه سال است که می‌خواهند راه هراز مازندران ساخته بشود هنوز شروع نشده نمیدانم بمردم چه بگوئیم ما گفتیم کار نفت که تمام شد راه ساخته نشد البته تمام این برنامه هائی که ما داریم یک قسمتی قابل مطالعه است و بنده خودم تصدیق می‌کنم که بایستی با مطالعه و تأنی انجام بشود و کارهای سنگین سازمان برنامه را ببنده نمی‌گویند که همین حالا انجام بدهید باید با مطالعه و با دقت باشد اما راهسازی را بعهده وزارت راه بگذارید که تمام استانها شهرستانها دهات از نداشتن راه بستوه آمده‌اند و راه ندارند این مسئله راه را دقت بفرمائید که در حدود وسائل موجود انجام بشود (صحیح است) یکی هم کمکی است که بایستی بساکنین شهرستانها بکنید ساکنین شهرستانها برای کارهای کشاورزی و عمرانی و تولیدی برای ایجاد کارخانه اگر تقاضائی کردند باید تقاضا یشان مقدم باشد (صحیح است) آنها برق ندارند امنیت ندارند غذا ندارند مسکن ندارند هیچ چیزی ندارد پس اگر یک تاجری از ولایات یک تقاضائی برای احداث یک کارخانه مفید کرد باید آنرا مقدم داشته باشند اما از لحاظ برنامه صنعتی کشوری هم نباید بهر کارخانه‌ای اجازه بدهید بمملکت وارد بشود کارخانه هائی باید وارد بشود که در درجه اول بتواند محصولات کشاورزی مملکت را مصرف کند تا محصولات کشاورزی همیشه در مملکت بازار داشته باشد بنده شنیده‌ام که بموجب قانون حمایت سرمایه‌های خارجی بمقاطعه کارهای خرجی اجازه داده است که از قانون جلب سرمایه‌های خراجی استفاده کنند این

صحیح نیست و بنظر بنده غلط است مقاطعه کار خارجی اگر آمد اینجا کار کرد بیاید کار کند اما ممکن است او یک میلیون تومان بیاورد ۳۰ میلیون تومان فایده ببرد اینجا ۳۰ میلیون تومان را نباید همان مزیت را بهش داد که یک کسی می‌آید اینجا و یک کارخانه صنعتی درست می‌کند این دو تا با هم فرق دارند بنابراین این موضوع را باید توجه کرد که از قانون جلب سرمایه خارجی آن اشخاص استفاده کنند که فعالیتشان و کارشان مفید بحال تولید در مملکت باشد بنده عرایضم را ختم می‌کنم مسئله امنیت در کشور الان چند سال است با وجودی که امنیت در کشور بر قرار است معذالک هر شب در روزنامه‌های مخواهیم که در فلان قریه رفتند و چند نفر را کشتند و در فلانقریه رفتند و چپاول کردند پارسال در ملایر جلو ۵۰ تا اتوبوس را گرفته و تاراج و چپاول کردند با این قوای انتظامی که بیش از نصف بودجه مملکت ما خرج قوای انتظامی می‌شود حقیقتاُ خواندن این اختیار که فلان جا شهرداری را کشتند و فلانجا عضو انجمن شهر را کشتند فلانجا این با آن اختلاف حساب داشت شب رفت زنش را بی ناموس کرد این دیگر امروز در دنیا خجالت آور است باید یک برنامه‌ای تنظیم بفرمائید و اجرای این برنامه امنیت را از استانداری‌ها بخواهید بنده از اینکه زیاد مصدع شدم خیلی معذرت می‌خواهم چون دیدم بهترین موقع است که اینجا می‌شود در دل کرد خواستم عقده دل را باز کرده باشم و چون جنابعالی را مرد عمل میدانم خدا شاهد است که از صمیم قلب موفقیت شما را خواهانم (احسنت)

رئیس ـ آقای عمیدی نوری.

عمیدی نوری ـ من برای اولین بار در دوره خدمتگذاری پارلمانی خودم بنام موافق دو برنامه دولت اسم نوشته‌ام و از این عملی که بکار بردم نه تنها نادم نیستم بلکه بسیار خوشوقت هستم و دلیل بند هم این است که اولا شخصیتی زمامدار کشور شده که گذشته از اینکه در مدرسه دار ـ الفنون با ایشان همدوره بودم و طرز تحصیلش را دیده‌ام بعد از شهریور در سیاست از او و حکومت مشروطه بعد از شهریور فعالیت اجتماعی و بروز و ظهور و پیشرفت آن را روی پایه خود و مردم داری و لیاقت دیده‌ام هیچ فراموش نمی‌کنم این شخصیتی که امروز زمام کشور را بدست گرفته و در اولین مرحله‌ای که قدم در سیاست گذاشت معاون وزارت بهداری شد در آن روز در وزارت بهداری چون من روزنامه نویسم و همیشه این وقایع را می‌نویسم و گاهی هم در خاطرم می‌ماند یک اسکاندالی پیش آمد و بعد از شخصیت نشان داد که دارای این لیاقت هست که می‌تواند از آن مقام بتدریج مراحل تکاملی را طی بکند و امروز زمامدار کشور بشود باین جهت بخودم تبریک می‌گویم و امیدوار هستم که بشود با همت و کار و لیاقت چنین شخصیتی که زمامدار کشور شده بتوانیم به آنچه که می‌گوید امید بیشتری داشته باشیم که پیشرفت بکنیم و بهمین دلیل معتقد هستم وظیفه مجلس نوزدهم ه نشان داده است عمل مثبت می‌کند و از دولتها حمایت برای پیشرفت کار می‌کند صمیمانه و از روی حقیقت از این دولت پشتیبانی کند دولتی که فعلا روی کار آمده اولین عنوانی را که برای اداره مملکت نشان داد گفت من از رژیم حکومت نظامی بین نیازم و دیگر حکومت نظامی نمی‌خواهم این حرف بسیار مهم است این حرفی بود که تمام مطبوعات و اجتماعات و افکار عمومی را بخودش متوجه کرد برای اینکه راجع بحکومت نظامی خود بنام یک روز در مخالفت با لایحه حکومت نظامی در اینجا بحث مفصلی کردم چندین مرتبه دولت سابق وعده داد که دست از رژیم حکومت نظامی بر می‌دارد و معهذا نشده ما امروز خوشوقت هستیم که طلیعه دولت اقبال با استغنای از ادامه رژیم حکومت نظامی در مملکت نمودار شد البته عدم وجود حکومت نظامی ملازمه با اعاده اوضاع سیاسی اجتماعی بصورتی عادی مشروطیت دارد که به آن صورت در بیاید یعنی آزادی مطبوعات در حدود قوانین که از مجلس گذشته و این یکی از مسائل بسیار مهمی است که در رژیم مشروطیت ما در ظرف این ۱۵ و ۱۶ سال در ظرف این مدت همیشه اختلاف بین دولت و مطبوعات بود و روی این موضوع مبارزه‌ای بین دولتها و مطبوعات پیش می‌آید خوشبختانه در حال حاضر تمام مطبوعات مملکت بیک کلام و با یک عقیده از زمامداری آقای دکتر اقبال که اعلام آزادی مطبوعات را در حدود قانون کرده‌اند پشتیبانی کردند و البته این امید هست که با خصائص روحی که در ایشان هست یک موقعیتی پیش نمی‌آید که دو مرتبه لزوم مبارزه و دست و پنجه نرم کردن بین دولت و مطبوعات آنهم با استفاده از مقررات حکومت نظامی بوجود بیاید و البته با امیدی که جامعه مطبوعات از زمامدار فعالی کشور دارند و این امید در قلب اکثریت پارلمان و مردم ایران موجود هست ما امیدواریم که چنین روزی پیش نیاید و بتوانیم موفقیت پیدا کنیم مطلب دیگری که برای مملکت و مشروطیت ما تقریباُ می‌شود گفت بیسابقه بود اعلام مشروع فعالیت اجتماعی یعنی فعالیت حزبی در مملکت است تردیدی نیست که حکومت مشروطه بدون حزب تقریباُ نمی‌شود گفت که بمعنای واقعی خودش هست کشورهائی هم که رژیم مشروطیت دارند خواه ناخواه کم و بیش بموضوع حزب و اتکاء بدستجات اجتماعی توجه کرده‌اند و البته اینکار بسیار مشکل است ولی هر کار مشکلی مرد کار می‌خواهد و بایستی آن کار مشکل را پیش برد اینکه اینجا گفته شد که کار حزب حتی در آلمان هم آن اشکالات را پیش آورد و توفیقی حاصل نشد من بر عکس ترکیه را مثال می‌زنم ترکیه از حکومت حزبی حزب اکثریت و اقلیت بهره مند است و این دو حزب در کار اجتماعی ترکیه من خودم دیدم و ناظر بودم که بسیار خوب عمل می‌کنند حزب اکثریت پشتیبانی کامل از دولت می‌کند حزب اقلیت هم انتقاد بی غرضانه می‌کند و نکته‌های مختلف را تشریح می‌کند که اکثریت اشتباه نکند در دعوتی که در ترکیه داشتم یک روز با مأمورین خود دولت که از حزب اکثریت بودند می‌رفتیم یک نقطه‌ای را ببینیم گویا بشهر بورسا بود که می‌رفتیم آنجا با همکاران روزنامه نویس خودمان یک ملاقاتی بکنیم رو بروی شهرداری بورسا من دیدم یک اجتماعی است از راهنمای خودمان پرسیدم که اینجا کجا است گفت اینجا مرکز حزب اقلیت است گفتم آیا شما موافق هستید که ما هم برویم آنجا را ببینیم گفتند با کمال میل و ما بعد از انجام برنامه در شهرداری بورسا رفتیم در آن حزب اقلیت دیدم که اجتماع بسیار مفصلی است ناطق نماینده کشاورزان بود و از سیستم کار کشاورزی دولت انتقاد می‌کرد و این مأمورین دولت هم که از حزب اکثریت بودند آنجا ایستاده بودند گوش می‌کردند بعقیده من این فکری که پیش آمده و اینهم یکی از اموری است که وظیفه دولت دکتر اقبال است باز هم از امیدهائی است برای مردم و از ادله است که من خودم را صمیمانه در حقیقت موافق با این برنامه و تقویت این چنین دولتی میدانم و نخود را مکلف و وظیفه دار میدانم که با این دولت موافقت کنم من معتقد هستم این موضوع باید مورد توجه تمام ملت ایران باشد ما پنجاه سال کم و بیش راست یا دروغ از حکومت پارلمانی و مشروطیت برخوردار هستیم و این مدت اغلب گفته‌ها و ناله‌های ما این بود که مشروطیت ما آن عوامل پارلمانی خودش را حکومت پارلمانی خودش را ندارد و مطبوعات در اختناق و در زد و خورد با دولت هستند و دولت غیر متکی بحزیب و مجلس غیر متشکل از حزب است اینها آن ایراداتی بود که ما کم و بیش بمشروطیت خودمان داشتیم امروز کمال خوشوقتی حاصل است که بعد از قیام ۲۸ مرداد د ظرف چند سال اوضاع مملکت بحالت تثییت و آرامش در آمده در واقع کشوری که مورد حمله و تعرض در اساس استقلال و رژیمش قرار گرفته بود با فعالیت مداوم این چند سال بجائی رسید که می‌توانیم در یک چنین روزی مستغنی از حکومت نظامی بشویم و قدم بلند محکومی در راه مشروطیت یعنی آزادی مطبوعات و فعالیت حزبی بر داریم و کسی که امروز آمده و می‌گوید من این طور می‌خواهم حکومت کنم من با عوامل مشروطیت می‌خواهم حکومت کنم برنامه منهم کار است و کار بنده خیال می‌کنم این بهترین طرزی است که در وضع حاضر کسی بیاید بگوید می‌خواهم مملکت را اداره کنم و بهترین اقبال و طلیعه ایست که برای مملکت و دولت خودش آورده است و چطور می‌شود گفت که من طرف دار مشروطه علاقمند بحکومت پارلمانی و طرفدار این اصول هستم و با یک چنین حکومتی با این طلیعه و این برنامه و این پیش در آمد مخالفم خوشبختانه در این دو روزی که مشغول مطالعه در برنامه هستیم ندیدم که هیچیک از ناطقین ناطق مخالف بمعنای خودش باشد و این سه مخالفی که به عنوان مخالف مشروط صحبت کردند ناطق اول جناب آقای دکتر بینا تنها بخثشان این بود که چرا عنوان کار در برنامه مبهم است بعقیده من اگر برنامه را مطالعه فرموده باشند و البته مطالعه فرموده‌اند هیچگونه ابهامی در برنامه نیست بلکه صریحاُ اعلام کرده‌اند عبارت برنامه این است ر سیاست داخلی برنامه‌های دولت اینجانب کار است و کار یعنی ابهام را گذاشته‌اند کنار و تشریح کرده‌اند اجرای سریع برنامه‌های تولیدی و عمرانی که مطالعه آن تا بحال انجام شده است بعقیده من در گذاردن این جمله خیلی مطالعه شده است چون فعلا ما زیاد در مرحله مطالعه هستیم این است که در این جمله هم خیلی مطالعه شده است که ایرادی پیش نیاید و این همان چیزی است که ما می‌خواهیم و تا بحال انجام نشده است هر وقت که ما گفتیم چرا کار نشده بما هی گفته‌اند که داریم مطالعه می‌کنیم حالا دولت جدید می‌گوید اصلا من می‌خواهم آن کارهای مطالعه شده را اجرا کنم بعد هم گفته‌اند سریعاُ می‌خواهم اجرا کنم بنده معتقدم که اگر همین یک جمله عمل بشود از آن اعمالی کاست که تمام نمایندگان محترم که موافق هستند تمام ملت ایران هم موافق است چون دردی که الان مملکت ما می‌کشد از همین است از اینکه برنامه‌های تولیدی و عمرانی اجرا نمی‌شود مطالعه، مطالعه، مطالعه تنها دفاع است این دولت آمده می‌گوید نه آقا من آن برنامه هائی که مطالعه شده سریعاُ اجرا می‌کنم و اگر اجرا نکردند فردا در جواب عدم اجرای یک چنین قید و شرطی نمی‌توانید دیگر جوابی بدهند و در آن صورت است که آنوقت مخالفین ایراد خواهند نمود و خود بنده هم ایراد خواهم کرد و مخالفت هم خواهم کرد که چرا یک چنین برنامه‌ای با این کیفیت را دولت اجرا نکرده است این است که بعقیده من ایراد جناب آقای دکتر بینا ناطق مخالف مشروط وارد نیست برای اینکه برنامه ابهام ندارد بلکه یکی یکی

قید شده است قیمت‌های دیگر برنامه همه اش تعیین شده موضوع کار یکیش این بود که کارهای مطالعه شده را اجرا می‌کنند بسیار کار مهمی بود بعدش هم تشویق مردم جهت بکار انداختن سرمایه خصوصی و این همه بسیار مهم است این همان نکته‌های است که با وضعی که در دولت سابق پیش آمده با تبلیغاتی که مبتنی بر ترساندن مردم بود با تزلزلی که در مالکیت مردم بوجود آمد و با تبلیغات زننده‌ای که ایجاد رفت می‌کرد بسیار از کسانی که بکار می‌خواستند همت بگمارند سرمایه بکار بیندازند نگران بودند وحشت می‌کردند میگفتند چه بکنیم یعنی جا برای بکار انداختن سرمایه‌های داخلی آنطوری که باید نبود تا چه برسد بجلب سرمایه خارجی من وقتی مصاحبه جناب آقای نخست وزیر را با مطبوعات خواندم و باین عبارت توجه کردم بیشتر متوجه شدم که چه جور می‌خواهند عمل کنند فرمودند دولت من پرونده ساز نیست و می‌خواهم برسم یک پدر مهربانی نسبت به تمام فرزندانش عمل کند و اگر در بین فرزندان فرزند شروری بود آن را ارشاد و هدایت کند تا از قوای این فرزندان استفاده کرده باشند بنده معتقدم این همان سیستمی است که برای بکار انداختن قدرت‌ها و فعالیتها و انرژی‌ها و سرمایه‌های خصوصی داخلی و خارجی زمینه صحیحی تهیه می‌کند و معتقدم که این قدم دومی که بعد از جمله اول در برنامه گفته شده و وعده داده شده البته ما این امید را داریم که مردی که این وعده را می‌دهد آنچه را که وعده داده به آن وعده‌هایش عمل هم می‌کند در این صورت ما یکی از قدمهای بلند را برای اصلاح کشور برداشته‌ایم و برای انجام این کار بنده معتقد هستم که باید امنیت قضائی در مملکت باشد باید دستگاه عدلیه ما با وضعی که برایش تثبیت کردیم منزه باشد از اعمال نفوذ در امور قضائی کشور من معتقدم که دستگاه انتظامی که برای قاضی درست کردیم باید با آزادی عمل خودش از نظر قضائی قوه قضائیه را هدایت کند اما معتقد نیستم که وزیر عدلیه در کار قاضی دخالت کند من شنیدم از اعتبار سری وزارت عدلیه در دولت گذشته در صدور حکم در یک رأی بقاضی پاداش داده شده این یعنی چه؟ یعنی رشوه قانونی یعنی ای قاضی اگر حکم به نفع دولت دادی این ۱ول را بگیر (یک نفر از نمایندگان ـ اسمش را بگوئید) آقا بدانید که بنده هیچوقت عرایضم بیدلیل نیست به دو نفر قاضی بهر کدام هزار تومان داده شده گویا بشعبه ۵ استیناف پاداش داده‌اند برای حکمی که یکطرفش دولت بوده نمی‌گویم آن حکم بحق داده شده یا بناحق آن عمل غلط بوده من می‌گویم بقاضی دولت پاداش می‌دهد با این عمل یعنی دولت رشوه می‌دهد و این صحیح نیست (دکتر دادفر ـ آقا آن قاضی صد هزار تومان رشوه وارد کرد) بسیار خوب نباید از اعتبار محرومانه وزارت دادگستری بقاضی برای صدور رأی پاداش داده بشود ن باین عمل اعتراض دارم من بهات داخلش کاری ندارم اگر هم اسمش را نمی‌پرسیدند نمیگفتم ولی برای اینکه بدانید حرفی که می‌گویم بدون مطالعه نیست عرض کردم بهمین جهت من بسیار متشکرم از دولت که در رأس وزارت دادگستری مردی که منحصراُ مرد قضائی و پخته عدلیه است آقای مجلسی قرار دارد و این شخص فعلا کفیل وزارت دادگستری است و قطع دارم که هیچگونه طرز فکرش این نیست که در کار قضات دخالت کند برای اینکه در سال ۱۳۰۶ که خودم بخدمت قضائی در آمد با ایشان همفکر بودم از همان روز ایشان را می‌شناسم و بطرز فکرشان آشنا هستم و میدانم ه ایشان از نظریه را ندارند و امیدوار هستم که جناب آقای دکتر اقبال قوه قضائیه را همانطور که ذکر فرموده‌اند منزه از اعمال نفوذ و منزه از تزلزل در افکار عمومی نگهدارند تا مردم باین دستگاه امید و ایمان واقعی و قلبی پیدا کنند در آن صورت است که سرمایه‌های خصوصی بکار می‌افتد در آن صورت است که مرد می‌روند پول قرض می‌کنند زحمت می‌کشند کار ایجاد می‌کنند و برای مردم بیکار کار بوجود می‌آید اما وقتی امنیت قضائی نبود کسی نمی‌رود دنبال کار و سرمایه‌ای نمی‌آید این است که من از این جهت هم بسیار خوشوقت هستم اما ناطق سوم در مخالفت خودشان جمله‌ای فرمودند راجع ببرنامه‌ها فرمودند که من از این جهت مخالفم که چرا دولت تعهد کرده که فقط می‌خواهد مطالعه شده را اجرا کند و حتی تجدید نظر در برنامه‌ها فرمودند که من از این جهت مخالفم که چرا دولت تعهد کرده که فقط می‌خواهد مطالعه شده را اجرا کند و حتی تجدید نظر در برنامه‌های دیگر نمی‌کند بنده باین قسمت می‌خواهم جوابی عرض کنم در قسمت اجرای سریع برنامه‌های تولیدی و عمرانی مطالعه شده که در برنامه دولت نوشته شده و بسیار صحیح نوشته شده و غیر از اینهم دولت نمی‌تواند کاری بکنید برای اینکه دولت باید مجری قانون باشد این برنامه‌ها در ضمن برنامه هفت ساله تهیه شده بعد هم برنامه‌های تفصیلی از کمیسیون مشترک برنامه گذشته بنابراین قدرت قانونی دارد و قانون را هم هیچ دولتی نمی‌تواند بگوید من اجرا نمی‌کنم بلکه متشکریم از دولتی که بگوید من قانون را اجرا می‌کنم اما در اینکه قانون برنامه ما قسمتی از آن محتاج بتجدید نظر است بنده هیچ تردیدی ندارم بنده معتقدم یکی از نقاطی که نقطه ضعف دولت سابق بود وظیفه خودم نیز میدانم در حضور جناب آقای دکتر اقبال هم این موضوع را عرض کنم چون در این دولت هم ممکن است نقطه ضعف قرار بگیرد موضوع سازمان برنامه است من برای سازمان برنامه و طرز کارش عدم رضایت می‌بینم و این عدم رضایت طوریست که هر روز محسوس است (صحیح است) بنده امروز صبح که آمدم اینجا بهر کدام از آقایان نمایندگان خوب کاغذهائی ببنده رسیده برداشتم این کاغد را بخوانم وقتی پاکت را باز کردم دیدم نام سازمان برنامه است که نوشته‌اند خواهشمند است برای مذاکره درباره آسایشگاه مسلولین مازندران در گلندرود در ساعت دوازده و سی دقیقه چه روزی؟ روز شنبه ۲۴ فروردین جاری بقسمت بهداشت سازمان برنامه تشریف بیاورید این نامه امروز ببنده رسیده در صورتی که مال دیروز بوده خوب جناب سازمان برنامه شما که اینهمه تشکیلات وسیع دارید اینهمه اتومبیل دارید اگر با من نماینده مازندران کاری دارید شما که میدانید من یک اداره‌ای دارم بنام روزنامه داد یک خانه‌ای هم دارم آنجا نشسته‌ام خوب یکی از این موتور سیکلت سوارهایتان را می‌فرستادید و این نامه را که تاریخش ۲۲ فروردین است ببنده میرساندید و بنده می‌دیدم چه فرمایشی دارید بنده می‌خواهم سیستم کار را بگویم طرز کار این است اما این کار چه چیز است برای چه من را می‌خواهند مگر من متخصص ساختمان مسلولین هستم وقتی من بروم بگویم طرز کار این است اما این کار چه چیز است برای چه من را می‌خواهند مگر من متخصص ساختمان مسلولین هستم وقتی من بروم بگویم که چره آسایشگاه مسلولین را نمی‌سازید میگوئید بشما چه آقا شما وکیل مجلس هستید شما تخصص ندارید و مهندس فلان اینطور تشخیص داده چهار تا اسم خارجی هم می‌گویند که مهندس مشاور دارید ما خواستم که بگویند ما مشغول هستیم و موقعی که کاری انجام نشد بگوئیم چرا نشد چهار سال پیش قانونی از مجلس بپیشنهاد بنده گذشته که دولت مکلف است در ظرف ۶ ماه آسایشگاه در استانها بسازد این قانون بود بعد هم برای مازندران رفتند و مطالعه کردند در یک نقطه‌ای بنام کلندرود گفتند این جا می‌خواهیم آسایشگاه بسازیم و بنده خودم دنبال اینکار بودم بعد هم گفتند که مالکیت این نقطه متعلق با ملاک پهلوی است اعلیحضرت همایونی که همیشه در این مسائل پیشقدم و حامی و پشتیبان هستند فوری امر فرمودند سه دانگ از آن اراضی کلندرود که بایستی در آنجا این آسایشگاه ساخته بشود به وزارت بهداری داده شد و تقریباُ در سه سال پیش وزارت بهداری بمن مراجعه کرد که آن سه دانگ دیگر خورده مالک است مال دیو سالار و دیگران است بنده هم رفتم فشار آوردم این بیچاره‌ها هم رفتند در دفتر اسناد رسمی نوشهر امضاء کردند و سند مالکیت را دادند سه سال است این کار زمینش داده شده اعتبارش هم داده میلیون ریال بود یادم می‌آید که آقای دکتر جهانشاه صالح گفته بودند که ما اعتبار را تأمین کردیم سه سال است این آسایشگاه که ساخته نمی‌شود که هیچ اینکار را نکردند حتی کلنگش را هم زمین نزدند بعد از مدتی که من مراجعه کردم که این چه شد گفتند که دادیم بآقای کوکس بمشاورین آلمانی بآقای کوکس مراجعه کردیم که چه می‌گویند آیا نقشه‌ای برای اینکار هست معلوم شده که ۱۵۰ میلیون ریال باید خرجش بشود ۱۵۰ میلیون ریال هم نداریم بنده می‌خواهم بدانم آسایشگاه که باید ساخته شود ۱۵۰ میلیون خرجش است این آسایشگاه شاه آباد ساخته شده بوعلی ساخته شده. شده مال بندر پهلوی هم ساخته شده آنها هم ۱۵ میلیون تومان خرجش بوده و ما باید همیشه سنگ بزرگ را بگیریم که علامت نزدن باشد خوب چرا؟ بنده می‌خواهم بگویم که این نقشه‌ها و این مطالعاتی که می‌گویند مطالعه، مطالعه آخر مطالعه باینجا می‌رسد که نشود میدانید اثر و نتیجه نشدنش چیست ؟عدم رضایت ناراضی شدن مردم و عدم انعکاس فعالیت شبانه روزی آن افرادی از دستگاه قوه مجریه که کار می‌کنند برای اینکه مردم فکر نمی‌کنند و این جزئیات را نمیدانند مردم از دولت کار می‌خواهند مردم آسایش می‌خواهند وقتی که آسایش و وسیله کارشان معطل شد ناراضی می‌شوند ناراضی که شدند بدولت اعتراض می‌کنند در درجه اول هم بشخص نخست وزیر پس باید کاری بکنیم که از این سیستم خارج بشویم من موافق هستم که بایستی در لایحه قانون سازمان برنامه تجدید نظر بوشد برای این که این طرز برنامه نیست من در همین روز‌ها جزو اخبار هند که برایم می‌فرستند چشمم افتاد بیک موضوعی بد ندیدم که خدمت آقایان بخوانم تیترش این است که هند از واردات ابریشم مصنوعی بی ـ نیاز می‌شود خبر دهلی جدید ۱۱ آوریل بموجب دومین برنامه پنجساله مبلغ ده میلیون روپیه صرف توسعه تهیه ابریشم طبیعی خواهد شد خوب حالا چه می‌شود؟ در حال حاضر هندوستان ۳ میلیون پوند ابریشم طبیعی مصرف می‌کند دو میلیون و نیم پوند از اینمقدار ۵/۲ میلیون تومان در خود هند فراهم می‌شود پس از اجرای دومین برنامه پنجساله هند از واردات ابریشم طبیعی بی نیاز خواهد بود اینرا جناب آقای دکتر اقبال می‌گویند برنامه دولت حساب کرده ده میلیون روپیه برای تولید و رفع این کمبود گذاشته مدت هم برایش معین کرده گفته این کار را می‌کنم بنده می‌خواهم بما نشان بدهید که چه کاری در این لایحه سازمان برنامه تعهد شده که انجام بدهند (دکتر بینا ـ من خوشحالم که جواب ن را شما خود می‌دهید من دیگر پشت تریبون نمی‌آیم) این صحیح نیست که در کمیسیون برنامه بشهادت آقایانی که در آنجا تشریف داشتند مدتی بحث شد در آنجا حرفهای حسابی بود ولی با کمال تأسف خیلی معذرت می‌خواهم قدرت عمل در نخست وزیر وقت من ندیدم من دیدم بلند شد مدیر عامل سازمان برنامه گفت که افتخار می‌کنم که این جناب آقای نخست وزیر اعتماد

کورکورانه بمن دارد البته می‌خواست بگوید اطاعت کورکورانه ولی یادش رفت و گفت اعتماد این در صورت جلسه هست بعد هم آن جناب نخست وزیر بلند شد از ایشان تشکر کرد شما منتظر هستید با این چینی دستگاهی همان کارهای مطالعه شده مورد قبول سریع که هیچ کند هم اجرا بشود؟ بنده که امروز معتقد هستم و عقیده دارم و تقاضا می‌کنم که همین برنامه‌های مطالعه شده را که اجرای سریعش را جناب آقای نخست وزیر وعده داده‌اند همین کار را ببینید چقدر مشکل است و من این قدرت را شاید در ایشان ببینم که بتوانند وضعی را بوجود بیاورند که این سازمان برنامه این چنین جوری وضعش را تغییر بدهد و کار کند این کاغذ پراکنی‌ها و کمیسیون بازیها و این حرفها را بگذارید کنار پرونده‌های سازمان برنامه را دولتی که می‌گوید قرطاس بازی را بگذارید کنار دولتی که می‌گوید ما در هیأت دولت با تلقن مسائل را بین خودمان حل می‌کنیم و اجرا می‌شود این‌ها دیگر نباشد باین جهت است که من با این قسمت از فرمایش جناب آقا خلعتبری که معتقد بودند بایستی تجدید نظری در این قسمت بشود جداُ موافقم و خیال می‌کنم اگر دولت بخواهد موفق بشود چاره‌ای جز این ندارد حجم کارهائی که در نظر گفته شده دیگر اصلا مناسب نیست باید یکی از مهمترین مسائلی که در اجرای امور مثبت در کار باید در نظر گرفت متناسب بودن موضوع کار و قدرت عمل و هم آهنگی و مداوم بودن کار است آقای مهندس شریف امامی وزیر کابینه هستند وزیر صنایع هستند مرد کارند و کار ساختمانی هم کرده‌اند آیا ممکن است که در یک کار ساختمانی کوچک شما یک مطالعاتی بکنید بعد ناظر فنی نداشته باشید یکدفعه غلتک نیاید بعد سیتوآسیون سریع نشود همه اینها بدون هم آهنگی بشود چند سال طول می‌کشد کاری که باید در ۶ ماه انجام بشود کار ساختمانی یک شوری ده سال طول می‌کشد چون ما حالا در حال کنستروکسیون کشور هستیم یاین برنامه‌ای که الان دولت آورده دلیل بر این است که می‌خواهند کار مثبت ساختمانی برای مملکت بکنند اینجا جائی نیست که با این حرفها با این تشریفات بروید جلو اینجا معذرت می‌خواهم اینجا هم آنچنان جائی نیست که ماها کوتاه بیائیم برای اینکه من معتقدم من که مدافع دولت هستم در مجلس رأی می‌دهم در روزنامه هم دفاع خواهم کرد من در این دوره شکست دکتر اقبال را شکست مشروطیت خودمان در حال حاضر میدانم بدلیل اینکه در حال حاضر ما داریم از مشروطیت واقعی بمعنای خودش برخوردار می‌شویم ما کلی بزرگی دایم می‌کنیم یعنی از یک طرف ساختمان سیاسی مملکت را می‌خواهیم بوجود بیاوریم آزادی مطبوعات حزب فعلیت اجتماعی.

این یک قسمت از آن طرف بموازات این تحولی را که در سیاست و اجتماع خودمانی بوجود بیاوریم می‌خواهیم کار ساختمانی مملکت را هم انجام بدهیم دولت سابق دومیش را داشت اولیش را نداشت و راحت بود حکومت نظامی بود فعالیت اجتماعی نبود، حکومت نظامی را همه رأی می‌دادیم برای اینکه کردنمان نیندازد بگوید شما کردید معهذا در کار کستروکسیونش آن جوری بود که ملاحظه فرمودید اما وظیفه دولت بسیار سنگین است باور بفرمائید بقدری سنگین است که من وقتی فکر می‌کنم وظیفه خودم میدانم که همه ما که علاقه هم بمشروطیت داریم چون یکی فرصت هائی گاهی پیش می‌آید ممکن است این فرصت‌ها از دست برود تا فرصت باقی است باید اوضاع سیاسی را بجریان عادی بیندازیم باز اوضاع و احوال اقتصادی و بوجود آوردن قدرتهای مالی این اقتضار را پیش آورده که ما کار کنیم که مملکت را از فقر و فلاکت خارج کنیم و کار داشته باشیم این اوضاع معلوم نیست همیشه همینطور باشد معلوم نیست که فردا حکومت نظامی باز بوجود نیاید خدای نکرده آزادی احزاب را بگوئیم برود بی کاریش مثل این است که من عقیده‌ام این است که بایستی این وظیفه سنگینی که دولت حاضر با این برنامه و این موقعیت پیش آورده صمیمانه کمکم کنیم تا موفقیت حاصل شود و الا این شکست بر ضرر کار ساختمانی کشور است حالا که توجه شد باهمیت موضوع و اهمیت وظیفه‌ای که دولت حاضر بکار دارد بنده می‌خواهم با زبان کار با دولت صحبت کنم در کار همیشه می‌آیند یک سیتوآسیون می‌کنند یک صورت مجلس می‌کنند میگویند این وضع موجود چیست این وضع موجود را چه جور باید درست کرد بنده می‌خواهم یک تشریحی از وضع موجود کشور در حضور جناب آقای دکتر اقبال راجع بوضع مملکت بکنم که ببینیم ما چه اشکالاتی داریم و چطور جناب آقای دکتر اقبال باید باین اشکالات توجه بکنند مشکل بزرگ مملکت در حال حاضر مشکل اقتصادی است در مشکل اقتصادی آن چیزی که بیش از همه مردم ربط دارد و تماس دارد گرانی زندگی است (صحیح است) این مطلب گرانی زندگی از اموریست که دولت فعلی باید خیلی به آن توجه کند در دولت سابق دو شرکت درست شد یک شرکت گوشت یک شرکت اتوبوس ـ رانی معنی این دو تا چیست؟ یعنی من که دولت هستم من که شهرداری هستم چون شهرداری ما که الان ملی نیست الان دولتی است دخالت دولتها همیشه در امور مردم برای حمایت مردم است برای این است که از افراط و تفریط در اجتماع جلوگیری بشود اما ما بعکس دیدیم می‌بینیم که در حال حاضر که جناب آقای دکتر این کشور را دارند تحویل می‌گیرند یک شرکت گوشت در شهرداری درست شده قیمت گوشت رفت بالا یک شرکت واحد اتوبوسرانی هم درست شد درش دخالت دولت بود آن هم رفت بالا این نمونه است این نشان می‌دهد که دولت چه جوری کار کرده است و دولت فعلی با چه مشکلی روبرو است و چه بایستی در این کار بکند بنده راجع بموضوع اتوبوس جناب آقای دکتر اقبال این جناب آقای خلعتبری در کمیسیون عرایض بودند ما در کمیسیون عرایض پرونده این کار را خواستم مطالعه کردیم با شخص رئیس شهربانی راجع بخطوط راجع بهمین قیمت آنجا ثابت شد که آن روز در دوره ۱۸ ایشان معتقد بودند که دو قران بشود ثابت شد که لازم نیست ایشان قانع شدند این مطلب رفت الان همین اتوبوسرانی در تهران آقایان دو نرخ دارد، آیا شنیده‌اید یک بام و دو هوا؟ یک شهر و دو نرخ؟ این همین است آن اتوبوسهائی که جزء شرکت واحدند دو قران می‌گیرند و این اتوبوسهائی که برای خودشان کار می‌کنند یک قران، خدا شاهد است یکی از همینها از صاحبان شرکت‌های شخصی از دوستان من آمد جلو من و برای من تشریح کرد و گفت یک قران نرخ اتوبوس من هست تمام اقساط را داده‌ام اینقدر هم منفعت دارم دفاترش هم هست می‌خواهید نشان بدهم بنده نمیدانم وقتی که در مملکت ما می‌بینیم در امری که دورت دخالت نکرد یک قران است آنکه دولت دخالت کرد خارج حقوق می‌شود اینطرف و آن طرف خرج می‌شود این همان امریست که جناب آقای دکتر اقبال تمام مردم منتظرند با تاکتیکی که شما دارید با دقتی که شما دارید جلوی این کار گرفته شود این یک چیزی است که تمام مردم با آن مواجهند این را از وضع حاضر است که دولت دارد تحویل می‌گیرد مسئله گوشت و اتوبوس باین کیفیت است و این توقعی است که ملت دارد و پشتیبانی دولت است مطلب دوم جناب آقای دکتر اقبال که در وضع حاضر با آن روبرو هستیم موضوع آزادی بی حد و حصر وادراتی است که مثل سیل توی این مملکت می‌آید الان در چنین وضعی هستیم و شاید تیمسار محترم وزیر فعلی گمرکات م با این حرف مخالف باشند برای اینکه ایشان از خدا می‌خواهند که اینقدر آزاد باشد آنقدر جنس بیاید تا میزان حق گمرکیشان بالا برود بگویند این عایدات من است و حقاً هم در نتیجه مراقبت ایشان عوائد گمرکات خیلی رفت بالا اما بنده می‌خواهم بپرسم اگر عوائد گمرکات با افزایش واردات بی حد و حصر رفت بالا و مقابلش ضررهائی داشت که بمردم رسید این دو تا را که با هم مقایسه بکنیم دولتی که می‌آید و می‌گوید پشتیبان ملتم کدام را باید بکند؟ (قنات آبادی ـ بودجه متعادل باید بدهد) بله بودجه متعادل شما در نتیجه آزادی واردات بی حد و حصر مصنوعات و محصولات داخلیتان بهم می‌خورد و بهم هم خورده است چرا دولت می‌گوید که می‌خواهم کار ایجاد بکنم مگر دولت احتیاج دارد که خودش کار را باید ایجاد بکند؟ مردم باید کار را ایجاد بکنند وقتی که کارخانه ایجاد شد وقتی مصنوعات داخلی حمایت شد در نتیجه افزایش واردات این بیکاری بکلی از بین می‌رود این است که فعلا در مرتب تمام نمایندگان محترم از شهرستانها هر روز نامه دارند از مردم که تقاضا می‌کنند برای ما کار پیدا کنید (صحیح است) بنده خودم اینقدر نامه دارم که خجالت می‌کشم جواب بدهم این برای چیست برای این است که این کشور تولیدی که مواد خام درست می‌کند، کشوری که محصولات و مصنوعات داخلیش باید وافی برای زندگیش باشد در نتیجه این توجهی که از طرف دولت بقول آقای قنات آبادی برای تعادل بودجه شده که سیگار را گران کنند شکر را گران کنند ارز وارداتی را دلار را ترقی بدهند بعد هم اجازه بی حد و اردات بدهند برای اینکه عوائد گمرک بالا برود خوب طبیعتاُ وقتی که همه اینها را آزاد گذاشتند راست است که عوائد می‌رود بالا ولی از آن طرف مجبورید که حقوقها را زیاد کنید و ۷۵۰ میلیون ریال هم گذاشتید برای پاداش تازه مردم از گرانی هزینه زندگی نالانند مصنوعات داخلی هم از بین می‌رود نتیجه این می‌شود افلاس مملکت پس وضع دومی که بنده می‌خواهم در این ستیوآسیون بحضور جناب آقای نخست وزیر عرض کرده باشم این موضع است و این موضوع باید موضوع توجه کامل قرار بگیرد و جلوی اینکار گرفته بشود بنده که الان خدمتتان هستم دیروز صبح از رامسر جناب آقای نخست وزیر بمن تلفن کردند هزارها باغداران چای الان در تلگرافخانه متحصنند این برای چیست؟ قطعاُ کراراُ مسافرت فرموده‌اید بشمال از حدود شهسوار تا رشت هر جا که تشریف ببرید این کوهستانها که پر از جنگل‌های مخروبه بود تمام اینها باغات شده است این باغات با دست مردم با فروش هستیشان بوجود آمده برای اینکه باغ جای تهیه کنند تا از ورود چای خارجی بی نیاز شویم تا موقعی که این حمایت شد بوجود آمد اگر خود جناب آقای نخست وزیر مطالعه بفرمائید خدا شاهد است سه سال حمایت شد ۸۰ کارخانه چای خشک کنی در شمال تأسیس شد و سطح چای بالا رفت و بمحض اینکه در اواخر ۱۳۳۳ یک تصویبنامه صادر شد بر آزادی چای خارجی ضربت اول خورد باین بار شیشه و شکست و با این کاری که در دولت سابق شب عید شد (خلعتبری ـ عیدی دادند) تصویب نامه‌ای صادر شد مخصوصاُ

نگهش داشتند تا شب عید که کسی متنش را نداند بعد هم گفتند ایام عید میاید و کسی درست متوجه نمی‌شود و این ضربه دیگری بود که ببار شیشه چای ایران زده شد و من در ایام عید که در شمال بودم تمام مردم می‌آمدند گریه می‌کردند که ما باید اینها را بریزیم روز، دولت بیاید اینها را از ما بخرد اقلا بما پول بدهد که ما برویم زندگی کنیم این طرز حمایت از محصول داخلی است بنده پارسال آنجا بودم دیدم گریه می‌کردند که عوائد پنبه شان نصف شده نسبت بسال پیش چرا؟ یک ربعش بابت تنزل قیمت پنبه است در صوتی که دولت باید حمایت از قیمت بکند امروز آقا زارعین و کشاورزان بیدار شده‌اند بنده در ایام عید بیم دهی رفته بودم یک دهاتی که سواد ندارد بمن گفت که من شنیده‌ام در امریکا دولت محصولات کشاورزی را می‌خرد و اگر زیاد بود میسوزاند این درست است؟ من تعجب کردم سطح فکر و معلومات و اطلاعات کشاورزی دهاتی ما که هیچ چیز ندارد اینقدر بالا رفته میداند که دولت باید از کشاورزی حمایت کند این سؤال را می‌کند آنوقت دولت در سال گذشته حمایت نکرد قیمت پنبه رفت پائین از دفع آفت هم حمایت نکرد یک ربع آمد پائین نصف شد در مازندران و ساری و نوشهر همه میدانند آقای فضائلی هم البته سابقه دارند این هم یکی راجع به برنج ما داریم سد سفید رود را می‌سازیم چرا سد سفید رود را می‌سازیم برای اینکه سطح آب برود بالا کشت زیاد بشود غیر از این که نیست اما اگر قرار بشود برنج زیاد عمل نیاید در شمال برنج چمپا که خوراک داخلی هم ندارد چون آقایان برنج دم سیاه و صدری و مولائی می‌خورند برنج چمپا که نمی‌خوردند این برنج چمپا که صادر نشود زارع مازندرانی و گیلانی چکارش کند دولت آقا مانع صدور این برنج شده نظر بنده این است که دولت آقای دکتر اقبال که کار می‌خواهند بوجود بیاورند مسبوق باشند که در حال حاضر مشکل اقتصادی ما از نظر گرانی از نظر آزادی واردات از نظر عدم حمایت محصولات داخلی در یک چنین وضعی است نتیجة اینها تقلیل یصادرات است خشکبار ایران صادراتش کم شده معادن ایران که آقای مهندس شریف امامی خوب وارد هستند در نتیجه مقررات غلطی که سال گذشته راجع بکرایه بوجود آمد مثلا برای سیلزدگان یک تصویب نامه‌ای صادر شده که فلان مقدار برای نرخ کرایه مربوط بسنگ معدن اضافه بشود این حساب را نکردند که این کرایه را وقتی اضافه کردند دیگر سنگ صادر نمی‌شود نتیجه اش این شد که صادرات معادن ایران در حال حاضر پائین تر از پیش است بطور کلی بنده آنچه مطالعه کردم حس می‌کنم که بنیة اقتصادی مملکت از نظر افزایش واردات و تقلیل صادرات در وضعی است که باید مورد توجه زیاد واقع بشود باین نکته یک =نکته‌ای اضافه می‌شود که سود استفاده سود اگر نیازمندیهای مردم است جنابعالی یک مساله‌ای بفرمائید ببینید این یک بار سیب زمینی که رعیت ورامین می‌آورد توی میدان میفروش بعد از میدان می‌آید توی خیابان استامبول و لاله زار بنده و آقایان می‌خریم یک حساب قیمت بکنید ببینید کیلوئی چند از میدان می‌خرند و کیلوئی چند دز خیابان می‌فروشند خواهید دید که دو برابر بلکه سه برابر قیمتی که از تولید کننده خواربار و تره بار و اینها می‌خرند میفروشند نتیجه این می‌شود و یکی اینکه قیمت واقعی بتولید کننده داده نمی‌شود چیزی برای آن بیچاره نمی‌ماند این وسط کی استفاده می‌کند آن طبقه سودا گر و دلالی که واسطه است بین تولید کننده و معامله گر این امر امریست که تصور می‌کنم روی عدم السنجام و عدم نفوذی که در وضع دولت ساق بود اینکار انجام نشد حتی ضمن سؤالاتی که در این مسائل از دولت دیگر اینجا شد وزیر بازرگانی وقت آمد اینجا گفت آقا تثبیت قیمت‌ها یعنی چه اینقدر باید آزاد باشد که عرض و تقاضا خودش جور بیاید این تئوری بدرد این مملکت نمی‌خورد دولت باید یک کنترل صحیح در قیمتها بکند این اتومبیلی که می‌آورند میفروشند در مملکت اینها کامیونهائی که وسیله حمل و نقل است این اسباب یدکی و لاستیک اینها بکلی از کنترل خارج است نتیجه این است که کرایه قیمتش بالا است کرایه که قیمتش بالا بود جنس قیمتش می‌رود بالا گرانی سرسام آور مردم را اذیت می‌کند بنده معتقدم باین نکته دولت فعلی جناب آقای تجدد همکار عزیزم که خوشبختانه با قدرت اداره‌ای که دارند پست وزارت بازرگانی را بعهده گرفته‌اند باین امر باید توجه کنند نه اینکه مثل سابق که معاون وزارت بازرگانی در جواب این سؤال آمد خیلی مضحک بود یک صورتی داد که آن قیمتی که وزارت بازرگانی تهیه کرده بود گرانتر از آن قیمتی بود که خودشان می‌فروختند در جواب آقای پرفسور جمشید اعلم (پرفسور اعلم ـ آقا مگو گرانتر می‌شود) من از دولت جناب آقای دکتر اقبال غیر از این انتظار دارم من معتقد هستم که باید تثبیت قیمت‌ها در این مملکت باشد کنترل شدید باشد کسانی که سوداگری می‌کنند از خون مردم در این راه ارتزاق می‌کنند پولهای مملکت ما را بصورت ارز بخرج می‌برند اینها شدیداُ باید جلوشان گرفته بشود دولتی که می‌خواهد شدیداُ عمل بکند متکی بمردم باشد اگر این کار را نکند چه می‌کند؟ نکته دیگری که در وضع حاضر هست و بعقیده من دولتی حاضر باید از آن خودداری کند همکاری خود دولت است با گرانفروشی خود دولت با گرانفروشی همکاری کرده بنده در این موضوع بحث کردم سؤال کردم دولت قسمت سیگار را برد بالا شکر را برد بالا (پرفسور اعلم ـ ناچار بود) ناچار نبود بنده تحقیق کردم در سفری که در شمال بودم در بعضی شهرها تحقیق کردم که میزان دخانیاتی که شما در سال ۳۵ فروخته‌اید چقدر بود در سال ۳۴ چقدر بود؟ خدا شاهد است صورتی که بمن دادند دیدم که صدی ده پانزده کمتر از سال قبل است این مسلم است که تا قیمت را بردید بالا مصرف کم می‌شود این اشتباه است قیمت را بردند بالا بتصور آنکه بتوانند با این قیمت یک اضافه در آمدی داشته باشند من معتقدم که دولت فعلی نبایستی راه تعادل بودجه یا راه ازدیاد عایدات را از گران فروختن کالاها انحصاری بمردم بوجود بیاورد این نکته‌ای بود که خواستم تذکر بدهم و توجه جناب آقای دکتر اقبال را جلب بکنم مطلب قابل توجه دیگر آنارشی و بی نظمی است که در سیستم اداری مملکت است هیچ چیز بیش از عدم انضباط و عدم رسیدگی بحقوق مردم در ادارات دولتی و سازمانها و دستگاهها اذیت نمی‌کند امروز باین دستگاهها که شما مراجعه می‌کنید مرجعی برای رفع اختلاف بین ارباب رجوع و رئیس اداره نیست اگر بازار فساد ارتشاء در این مملکت رونق دارد برای این است که چاره‌ای طریقی برای حل امر خودشان جز این نمی‌بینند در ممالک دیگر مردم اختلاف نظر با دستگاه دولتی پیدا می‌کنند ولی مرجع دارند یک شورای دولتی باختلاف بین مردم با ادارات دولتی رسیدگی می‌کنند رسیدگی می‌شود اما اینجا بنده عادی یک کاری دارم با اداره‌ای این آقای رئیس اداره یک انگشتی و انگولکی میرساند کارم می‌ماند بروم یکی بگویم؟ کارم هم مانده است چه بکنم؟ یک افرادی هم بعنوان دلال یا بعنوان این که دوستم هستند می‌آیند واسطه می‌شوند یا کلاه بر می‌دارند بنام رئیس اداره یا اینکه واقعاُ یک چیزی برای اون می‌گیرند و کار می‌گذرد این سیستم را عوض کنید جناب آقا دکتر اقبال بعقیده بنده اگر این سیستم اداری را چون یکی از مواد برنامه جنابعالی که من ایمان بآن دارم اصلاح سازمان اداری است این را توجه بفرمائید شما قدرت عمل دارید این افراد زیادی را حقوقشان را بدهید اما اداره نیایند برای این که ایجاد اشکال می‌کنند سازمان تا را متناسب کنید بعد هم مرجعی برای رفع اختلاف بین ارباب رجوع و ادارات بوجود بیاورید در اینصورت مردم نمی‌روند دنبال رشاء و ارتشاء وقتی مرجع بود میدانند کارشان هم می‌گذرد بنده بیش از این نمی‌خواهم وقت دولت حاضر و نمایندگان محترم را بگیرم (احسنت) این تذکراتی که بعرض رساندم تصور می‌کنم که کاملا مورد توجه جناب آقای نخست وزیر واقع بشود و امیدوار هستم با سیستم و فکری که بشود برای مقابله با فساد نه آن فساد، فساد واقعی یعنی عمل، یعنی مبارزه دارد با قدمی که می‌خواهند بروند که متکی باجتماع دو قدرت پارلمانی از حیث اکثریت وافکار عمومی باشد با قدرت عملی که در اینشان می‌بینم امید و انتظار کامل دارم و از خداوند تعالی واقعاُ استدعا می‌کنم امیدوارم موفق بشوند و ما هم بسهم خودمان صمیمانه در پیشرفت این برنامه‌ای که بوجود آورده‌اند کوشا هستیم (نمایندگان ـ انشاء الله)

رئیس ـ دیگر کسی اجازه صحبت نخواسته است، آقای نخست وزیر اگر بیانی دارید بفرمائید.

نخست وزیر ـ بنده قبلا خواستم از حسن ظن و الطاف آقایان نمایندگان محترم صمیمانه تشکر کنم و مذاکرات و فرمایشاتی که آقایان موافقین و مخالفین فرمودند یک تذکرات بسیار مفیدی بود که دولت حاضر صمیمانه آنها را مورد توجه قرار خواهد داد و امیدوار هستم مطالبی که فرمودند همه بموقع اجرا گذاشته شود (ارسلان خلعتبری ـ خیلی متشکریم) بنده نمی‌خواهم زیاد وقت آقایان را بگیرم برای اینکه موافقین و مخالفین مذاکره کردند بعد از مطالعاتی که بنده کردم دیدم حقیقتاُ همه شان موافق هستند (صحیح است) از این جهت بنده سعی نخواهم کرد و این نظر را ندارم که بفرمایشات هم یک از آقایان جواب مستقیم گفته بشود ولی بنده می‌خواهم اول خود دولت و وضع خودمان را تشریح کنم حضور آقایان پرونده مان را باز کنیم و ببینیم که چه کار می‌خواهیم بکنیم و بعد هم آقایان قضاوت بفرمایند بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاه باین خدمتگزار ۱۶ ساله خودشان افتخار تشکیل دولت را دادند آقایانی با طرز کار بنده از نزدیک آشنا هستند خوشبختانه در این مجلس شورای ملی غیر از رفیق و دوستی من چیز دیگری نمی‌بینم (صحیح است) آقایان بخوبی میدانند که بنده کم حرف می‌زنم و اگر یک حرفی را زدم ادعائی کردم سعی می‌کنم اقلا اگر آن توفیقی که خودم میخواه حاصل نشد مسلماُ برای طرف یقین خواهد شد که حسن نیت داشته‌ایم و میخواسته‌ایم این کار انجام بشود (صحیح است و بنده خودم قبل از اینکه بر حسبت امر بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاه زمام

امور را در دست بگیرم خودم در چندین دولت بوده‌ام و شاید قبل از وزارت دربار بنده دوازده، سیزده مرتبه وزیر شده‌ام و در نتیجه تجربه‌ای ک در دولتها داشته‌ام مطالعه کردم چون اهل مطالعه هستم ببینیم چه چیزهائی باعث شده که دولتهائی توفیق حاصل نکرده ـ اند اولا این را باید عرض کنم که هر دولتی هر قدر هم سوء نیت داشته باشد می‌خواهم خدمت کند از نظر حس خود خواهی که در هر بشری هست و آن حس خود خواهی وقتی که به نفع جامعه باشد باید باشد و خوب است ولی خوب یک عللی یک اوضاع و احوالی مانع کار آنها شده یکی از آن علل بعقیده بنده این بود که از عدم هم آهنگی در بین بعضی از دولتها وجود داشته‌اند (صحیح است) بمحض اینکه دولتی تشکیل میشده است در بین خود وزراء را نمی‌شناختم اسمشان را می‌دانستم ولی ندیده بودمشان بمحض اینکه یک دولتی تشکیل می‌شد از روز اول یک عدم هم آهنگی دیده می‌شد و از آنجهت کارهای دولت خیلی معذرت می‌خواهم می‌رفت روی دسته بندی، دوستی در کار و آن هم آهنگی که باید در دولت وجود داشته باشد نبود و بطور قطع می‌توانم در حضور نمایندگان محترم مجلس عرض کنم دولتی که بر حسبت امر اعلیحضرت همایونی بنده افتخار ریاست آن را دارم از افرادی تشکیل شده که صد در صد با هم، هم آهنگی دارند (احسنت) و بنده باین همکاران عزیزیم در اولین جلسه هیأت دولت گفتم که آقایان هیچ کدامتان از من تقاضای وزارت نکرده‌اند اینجا در جلسه رسمی عرض می‌کنم پس از اینکه برای اجرای امر مطاع ملوکانه مأمور شد بمطالعاتی کردم و وزراء را بعرض رساندم و مورد تصویب ذات شاهانه قرار گرفت بعد از آن و شاید بعضی‌هاشان را ۲۴ ساعت بعد از معرفی با آن آقایان تماس گرفتم به آقایان عرض کردم که روی پیشنهاد من و تصویب شاهانه امروز مقام وزارت پیدا کرده‌اید و می‌خواهیم با هم کار کنیم اگر خدای نخواسته می بنید که یک بار سنگینی است و نمی‌توانید بمنزل برسانید همه مان رفیق هستیم این دکتر راجی ۳۵ سال است که بنده با ایشان رفیق هستم این آقای ناصر معلم بنده بوده‌اند آقای تجدد همکلاس بنده بوده‌اند این جناب دکتر مهران هم معلم بنده بوده‌اند (خنده نمایندگان) این است که اغلب آقایان را بنده سالیان درازی است که ارادت دارم خدمتشان یا با هم همدورده بوده‌ایم یا معلم بنده بوده‌اند و خوب روی هم شاگردی روی شاگرد و معلمی یک روابطی هست که این روابط هیچوقت فراموش نمی‌شد و بجای خودش محفوظ است باین آقایان عرض کردم که ما با همدیگر رفیق و دوستیم شما از من وزارت نخواستید من از شما خواستم استدعا کردم بعرض شاه رساندم تصویب فرمودند اگر خدای نکرده در حین عمل می‌بینید که از عهده این کاری که من می‌خواهم بر نمیآئید ما دوستانه از هم جدا می‌شویم و من خیال می‌کنم تا آنجائی که بنده اطلاع دارم و در دولتها بوده‌ام این اولین دفعه ایست که رئیس یک دولتی بدون هیچ پروا برای پیشرفت کار این موضوع را بهمکاران خودش اطلاع می‌دهد از این جهت بنده صد در صد مطمئن هستم که این همکاری ما مادامیکه ذات شاهانه ما برای خدمتگزاری لازم میدانند پا بر جا خواهد بود و این هم آهنگی یکی از وسائل پیشرفت کار ما خواهد بود (صحیح است) بنده راجع بسوابق همکارانم نمی‌خواهم عرض بکنم ولی این را میدانم که این همکاران من در کار خودشان همه وارد هستند و بعدت یک چیزی که برای بنده خیلی مهمتر از این است که وارد کار باشند برای اینکه اگر آدم در یک کاری هم وارد نباشد بعد از مطالعه می‌تواند توفیق حاصل کند یکی از اصول اساسی این است که این آقایان باید پاک باشند و بنده اینجا تعهد می‌کنم و این همکاران من تا این ساعتی که من اینجا هستم شخصاُ عمل بدی از آنها ندیده امیدوارم که قضاوت جامعه هم همینطور باشد (صحیح است) ما در تحت این شرایط همکاری صمیمانه با هم آهنگی دور همدیگر گرد آمده‌ایم که منویات ذات ملوکانه که غیر از خیر و صلاح ملک و ملت نیست انجام بدهیم (صحیح است) دولتی که بر سر کار آمده باز هم در اجرای منویات اعلیحضرت از بدو امر گفتم و حالا م رسماُ بعرض آقایان میرسانم که ما اهل دعوا و ستیزه با هیچکس نیستیم ما اختلاف طبقاتی بهیچوجه نمی‌خواهیم درست کنیم (احسنت) و بهیچوجه من الوجوه نداریم و نخواهیم گذاشت تولید بشود ما می‌خواهیم در یک محیط آرام در یک محیط صمیمانه در یک محیط همکاری این بار سنگین را بمنزل برسانیم (انشاء الله) نه بنده این ادعا را دارم و نه تصور می‌کنم هیچیک از همکارانم داشته باشند ما ادعا نداریم ولی یک تعهدی می‌کنم و انشاءالله همینطور هم هست که اگر تمام طبقات بما کمک کنند همکاری بکنند ما هم در تحت توجهات و ارشادات اعلیحضرت همایون شاهنشاه مسلماُ توفیق حاصل خواهیم کرد بنده روز اولی که آمدم بدولت برادیو گفتم بابا جان شعار شمری نخوانید (احسنت) گفتم بابا جان شعار ندهید چون شعار ندهید چون شعار در این مملکت متأسفانه از یک دستة خائن شروع شد (صحیح است) و ما نمی‌خواهیم از آنها تقلید بکنیم (احسنت) برادیو گفتم که بهیچوجه من الوجوه فحش بهیچکس ندهید دولت ما نمی‌خواهد دولت فحاش باشد ما دعوا با هیچکس نداریم ما همینطوری که تکرار کردم می‌خواهیم یک محیط آرام و صمیمی باشد با کمال صداقت با کمال امانت و با کمال درستکاری و وطن پرستی و شاه دوستی خدمتمان را انجام بدهیم (احسنت) حالا که یک چنین دولتی با این افکار آمده است سر کار یعنی می‌خواهد محیط را آماده کند بایستی که معایب کارمان را از روز اول بدانیم و بر طرف کنیم برای اینکه محیط آزاد و آرامی بوجود بیاید باید فشارهائی که بر سر مدم هست برداشته شود تا مردم اعتماد کنند و ما را از خودشان بدانند و باین ترتیب ما بتوانیم کار کنیم (احسنت) و الا با زور و فشار تا یک مدتی می‌شود حکومت کرد ولی ادامه نخواهد داشت و اعلیحضرت همایون تشکیل دولت کردند فرمودند که می‌خواهم این محیط آرام دوست بشود مردم اعتماد داشته باشند در نهایت آزادی و در حدود قانون از این لغت آزادی متأسفانه سوء استفاده می‌شود یکی از بزرگان فرانسه است که می‌گوید: ای آزادی چه جنایاتی که بنام تو شد یا می‌شود، آن آزادی که حقیقتاُ می‌شود گفت تمام مردم از مقررات و قوانین برخوردار باشند مقررات و قوانین آنها را حمایت کند و آنها هم آزادانه زندگی کنند ولی معنی آزادی این نیست و ما نمی‌خواهیم چنین آزادی باشد که هر کس از صبح تا غروب عربده بکشد و داد و بیداد بکند و همسایه ـ اش را آزار برساند برای این که می‌خواهد آزاد زندگی کند طبق مقررات و قوانین کشور این آزادی بر قرار خواهد شد لذا برای اولی دفعه وقتی که حکومت نظامی در پانزدهم فروردین ملغی می‌شد روز دوازدهم مأموریت تشکیل کابینه را ببنده دادند یک عده از آقایان که اطلاع پیدا کردند تلفن کردند که مبادا حکومت نظامی را تمدید نکنی بنده اینجا وظیفه دارم که از زحمات تیمسار سرلشگر بختیار که در دوران حکومت نظامیش خدماتی باین مملکت کرده است که شاید سالها در اطراف آن باید گفت و نوشت تشکر کنم (صحیح است) سرلشگر بختیار در مدت فرمانداری نظامیش خدمات زیادی کرده است و بر خلاف انتظار آن شدت عملی که در حکومت نظامی و قوانینش الزام آور است انجام نداد ولی د مبارزه با خائنین شدیداُ اقدام کرد و توفیق حاصل کرد از این جهت بنده تقاضا کردم که حکومت نظامی تمدید نشود و البته این نظر برای این بود که می‌دانستیم شاهنشاه ما می‌خواهند و از این جهت دولت هم تقاضای حکومت نظامی را نکرده و نخواهد کرد و امیدوارم با این محیط آرام و دوستانه‌ای که ما می‌خواهیم درست کنیم هیچوقت محتاج حکومت نظامی نباشیم (انشاء الله) دومین موضوعی که هست آزادی مطبوعات است بر خلاف آن چیزی که سابقاُ از پشت همین تریبون بمن تهمت زدند که من با مطبوعات مخالفم حالت که بقول معروف ریش و قیچی دست بنده داده شد و ملاحظه میفرمائید اولین حرف بنده طرف داری از آزادی مطبوعات است ولی مطبوعات خوب مطبوعاتی که وظیفه وطن پرستی خودشان را انجام بدهند مصالح مملکت را در نظر بگیرند و بعد قلم را در دست بگیرند و روی کاغذ چیز بنویسند بنده طرف دار آن مطبوعات هستم و با تمام قوا از آن پشتیبانی خواهم کرد و دستگاه دولتی که من افتخار ریاست آن را دارم هیچوقت باعث زحمت آنها نخواهد شد این را من در پشت این تریبون تعهد می‌کنم سومین موضوعی که آقایان ناطقین محترم در این جا صحبت کردند راجع بحزب بود. البته مملکت مشروطه و رژیم مشروطیت بدون حزب نمی‌شود اگر مشروطه داریم باید احزاب باشند و باز هم این کار از افکار بلند شاهنشاه ما هست که این احزاب را تشویق فرمودند و تشویق خواهند فرمود ولی باز هم بنده اینجا تکرار می‌کنم احزابی که طبق قانون حق موجودیت دادند بعضی‌ها بهیچ وجه من الوجوه تصور نکنند که بقول خدا رحمتش کند مرحوم قوام السلطنه می‌گفت هوا گرم شده حشرات الارض آمده‌اند بیرون تصور نکنند این حشرات الارض که خیانتشان بثبوت رسیده و بنده افتخار دارم اولین کسی بودم در اواخر سال ۲۷ و اوایل سال ۲۸ که در پشت این تریبون حزب منفور توده را منحل کردم و اعلام کردم (صحیح است) این روزها صحبت کردن راجع بحزب توده کار مشکلی نیست برای اینکه یک سربازی آمد در اجرای اوامر شاه آنها را از بین برد ولی آن روزهائی که حزب توده در زیر پرده در زیر زمین آنطور فعالیت داشت و متأسفانه بهمه جا دست انداخته بود مخالفت با حزب بوده را در پشت تریبون مجلس شورای ملی رسماُ صحیح کردن کار آسانی نبود بنده این کار را کردم شاید جانم هم در خطر بود برای این که اول باید مملکتی باشد تا من هم باشم اگر مملکتی نباشد بنده چه علاقه‌ای دارم بنده علاقه دارم بایران برای اینکه در اینجا بدنیا آمده‌ام در اینجا نشو و نما کرده‌ام در اینجا بمقامات رسیده‌ام مورد عنایت شاه هستم بزرگترین افتخار من است از این جهت علاقمند هستم بمملکتی که از من دور است چه علاقه‌ای دارم بآن مملکت؟ همانطور که آن مملکت شاید علاقه‌ای بمملکت ما نداشته باشد از این جهت ما آزادی بافرادی می‌دهیم آزادی افراد محترم است و بهیچ وجه من الوجوه همانطوری که آقای عمیدی نروی فرمودند این دولت دولت پرونده ساز نیست (احسنت) ما بشرافتمان اینجا قسم می‌خوریم حتی نسبت بمخالفین خود من هم اسباب زحمت فراهم نمی‌کنیم مخالفین ما

اگر یک خلافی کردند عدلیه هست قانون هست قانون هست که حاکم است ما نمیگوئیم که چون دولت هستیم باید زور بگوئیم در اولین جلسه هیأت دولت خدمت همکارانم عرض کردم توفیق ما در این است که بقانون احترام بگذاریم (احسنت) اگر یک قانونی عیب دارد بیاوریم در مجلسین با مشورت تصویب آقایان عوض کنیم و الا یک قانون می‌گویند امامزاده را باید او متولی احترام بگذارد ما اگر احترام نگذاریم حرفمان در رو ندارد و بمردم نمی‌توانیم بگوئیم بقانون احترام بگذارید چرا بر خلاف قانون رفتار کردید این است که دولت ما دولتی خواهد بود که تمام مقررات را ولو این که بضرر دولت باشد انجام خواهد داد (احسنت) از این جهت ما هم با افرادی که وطن پرست هستند و افرادی که غیر از تعالی و سرافرازی ایران نظری ندارند صد در صد آزادی می‌دهیم این چند روزه در روزنامه‌ها یا در مجامع با دوستان اشخاصی بمن مراجعه می‌کنند و صحبت می‌کنند که موضوع را رسماُ و جداُ پشت این تریبون تکذیب می‌کنم (احسنت) ما دولتی هستیم که بر حسبت امر شاه آمده‌ایم خدمت می‌کنیم ما می‌خواهیم طوری خدمت کنیم که تمام ایران همه ما را قبول کنند ما اگر خواسته باشیم وارد در دسته بندی حزب بشویم حکومت بدانند که دولت من بهیچ وجه من الوجوه حزبی نمی‌خواهد تشکیل بدهد و اشخاص آزادند و دولت بواسطه گرفتاریهای زیادی که دارد وارد در دسته بندی حزبی نخواهد شد راجع بکارهای دولت البته ما سیاست خارجیمان کاملا روشن است و آن سیاست خارجی دولت سابق است که آنهم در تحت توجهات و ارشادات بندگان اعلیحضرت همایون اتخاذ شد و ما همان را تعقیبت خواهیم کرد با تمام دولی که نسبت بما احترام بگذارند حقوق ما را حفظ کنند ما هم با آنها دوست هستیم و سر چنگ نداریم اما هر دولتی و هر خارجی که بمقدسات ما بافتخارات ما جسارت کند یا بخودش اجاره جسارت را بدهد یا در امور داخلی ما دخالت بکند شدیداً مخالفت خواهیم کرد (احسنت) این دولت هر کسی که می‌خواهد باشد برای بنده مساوی است قبل هر چیز ایرانی هستیم و بهیچ دول خارجی اجازه دخالت در کار ایران را نخواهیم دارد (نورالدین امامی ـ با پشتیبانی کامل ملت) این است که سیاست خارجی دولت ما کاملا روشن است البته دوستانی که بما کمک کرده‌اند و پشتیبان ما هستند هیچوقت فراموش نخواهیم کرد و مادام که با ما دوست هستند و این دوستی را ادامه خواهند داد ما هم با آنها دوست خواهیم بود و تنها جلب نظر دوستی دولت و ملت ایران از راه دوستی و دوستی صدیق ممکن است والغیر ما از تهدید هیچ دولت و ملیت هراس ندارید مرگ یک مرتبه و شیون یک مرتبه بهتر است آدم در راه خدمت بوطن سرفراز بمیرد تا اینکه برده و بنده و یا دولت خارجی باشد (احسنت). در سیاست داخلی ما برنامه مان را گفتیم کار، البته دوست عزیز من آقای دکتر بینا فرمودند که کار چه کاری؟ و چه مدتی؟ خیال می‌کنم آن کسی که می‌خواهد کرا کند تا موقعی که توانائی جسمتی و بدنی او اجازه می‌دهد تا موقعی که باو فرصت می‌دهند تا موقعی که باو اجازه می‌دهند وقتی که گفت می‌خواهد کار کند مزاحمتی بار او نیست بنده تمام آقایان میدانند که غیر از کار اهل هیچ تفریحی نیستم (امامی ـ عیب تو است) حال عیبت من هست یا نیست در هر صورت اهل تفریحی نیستم و چیزی که بمزاجم خیلی می‌سازد همان کار است روزهائی بوده که بنده کارم کم بوده اشخاصی که آمده‌اند مراجعه کرده‌اند گفته‌اند که چرا امروز کسلی؟ چرا خسته‌ای؟ گفتم بعلت اینکه دیشب ۹ ساعت خوابیده‌ام تا حالات مزاج است امیدوار هستم که این وضعیت برای بنده همینطور ادامه داشته باشد تا بتوانم انجام وظیفه بکنم همکاران بنده همه اهل کارند لذا ما برنامه مان را کار نگذاشتیم ولاغیر البته اصلاحاتی که باید بشود خیلی زیاد است بنده باز تکرار می‌کنم اینجا خدمت آقایان که ما تعهد یک برنامه‌ای که تا پس فردا تحویل بدهیم نمی‌کنم و بنده نمی‌گویم که تمام جاده‌های ایران تا ده روز دیگر اسفالته خواهد شد و راه آهن از تهران بیزد و کرمان و اصفهان و شیراز و بلوچستان خواهد رسید اینها را بنده تعهد نمی‌کنم که فوری فردا بتوانم انجام بدهم ولی ما یک طوری رفتار خواهیم کرد که آقایان به بینند ما می‌خواهیم کار کنیم و خواهیم کرد یکی از مواد برنامة ما اصلاح کارهای اداری است اساس اشکال و گرفتاریها دولت این دستگاه ادای ما است این دستگاه اداری ما کارمند دارد و حقوق کافی باین کارمندان داده نمیشوئد زندگیشان ناراحت است و خدای نکرده اگر منحرف می‌شوند بعقیده من با این حقوق حق دارند بایستی اول شکم سیر باشد بعد از او کار خواست شکم گرسنه همانطور که می‌گویند ایمان ندارد ما سعی خواهیم کرد که وضعیت مستخدمین را اصلاح کنیم (انشاء الله) و بطرق مختلف زندگی آنها را تأمین کنیم که با خیال راحت بتوانند انجام وظیفه کنند ولی ما از چنین مستخدمینی کار خواهیم کشید و اصول انضباط که باز یکی از اصول مهم پیشرفت است در ادارات ما بحد شد اجرا خواهد شد از این جهت یک مطالعاتی هم شده است اعلیحضرت همایون شاهنشاهی بما یکسال فرصت داده‌اند و در هیأت دولت مطرح کردیم و گفتیم که انشاء الله این امر اعلیحضرت همایونی را در اسرع اوقات و در کوتاهترین مدتی انجام بدهیم و این یکی از مهمترین کارهای ما است یکی از تصمیمات ما این است که تمام این اشکالات که بنده بآنها وارد هستم تمام این کاغذ بازی‌ها تمام این جریاناتی که باعث این رنجش مردم می‌شود تمام اینها را حذف کنیم (احسنت) الان یک کاغذی که بیک اداره‌ای می‌آید اول می‌رود بدفتر ثبت می‌شود از آنجا می‌رود پیش رئیس دفتر بعد مدیر کل و معاون و بعد می‌رود بهلوی وزیر این کار بعقیده من غیر از اتلاف وقت و غیر از ین که اسباب زحمت مردم را فراهم کند هیچ چیز دیگری نیست ما می‌خواهیم تمام این اشکالات و تمام مواقعی که اسباب رنجش مردم است بر طرف کنیم و این کار را خواهیم کرد و ما علاقه کاملی داریم که کارهای ولایات پیشرفتش بمراتب بیشتر از تهران باشد، آقایان در تهران تشریف دارید تمام کارها در تهران متمرکز شده ما تمام این کارها را انشاء الله بولایات واگذار خواهیم کرد تصمیمی قطعی این دولت است ما تصمیم داریم اگر لایحه‌ای می‌خواهد لایحه ـ اش را می‌آوریم بمجلس و اگر دولت می‌تواند خودش این کار را بکند با تصویب نامه می‌کند ما اختیارات استانداران را در شهرستانها زیاد می‌کنیم که بتوانند یک مقدار کار بکنند تمام استاندارها البته خوب هستند و ما سعی خواهیم کرد که استانداران خوب انتخاب بشود و تمام کارها را خود آنها در شهرستانها حل و عقد بکنند و هر چیز جزئی را نیایند از تهران بخواهند از این جهت بنده تصمیمی قطعی ام این است که این کار را بکنم یک موضوع دیگر موضوع تصویب نامه هائی است که آقایان بآن اشاره کردند البته دولت مشغول کاری نشده که محتاج بتصویب نامه باشد یک مقدار زیادی تصویب نامه مربوط بکارهای موقع آورند که در دولت مطرح بشود بنده به آقای معاون اداری نخست وزیر گفتم که این تصویب نامه‌ها را ببرید بیرون دولت ما هیچ تصویب نامه نمی‌خواهد ما تصویب نامه هائی خواهیم گذراند که متکی به قانون باشد بگوئید که طی ماده فلان قانون بایستی این تصویب نامه از هیأت دولت صادر بشود آنرا بیاورید والا یک وزیری در یک وزارتخانه‌ای نمی‌خواهد مسئولیت قبول کند یا خدای نکرده یک فعل و انفعالاتی می‌خواهد بکند آنرا می‌آورد در هیأت دولت و همه را گرفتار می‌کند این کار در دولت ما نخواهد شد یکی دیگر از موضوعاتی که صحبت شد راجع بتجارت است البته سعی خواهد شد که این گرفتاریها و این مقرراتی که راجع بتجارت هست بر طرف بشود دولت اینجانبت بهیچ وجه با سهمیه سازی با جواز بازی موافق نیست و ما سهمیه را در حدود مقدورات ارزی مان آزادی خواهیم کرد و این موضوع در هیأت دولت مطرح است و خیال می‌کنم که انشاء الله تا هفته دیگر تمام بشود و باطلاع خواهیم رساند که تجار دیگر بتهران نیایند اینها همه اش حذف خواهد شد تا مردم بتوانند مستقیماُ خودشان انجام بدهند، اینجا صحبت اشیاء و کس شد باید تشخیص داد که چه اشیاء لوکس هست ولی بنده بطور قطع به آقایان قول می‌دهم که این اشیاء بنجل که باین مملکت وارد می‌شود دیگر باین مملکت اجازه ورود نمی‌دهم (احسنت) اینجا آقای عمیدی نوری راجع بکار سازمان برنامه تذکراتی فرمودند بعقیده بنده سازمان برنامه در این مدت یک کارهائی انجام داده است از حق نباید گذشت و شاید مطالعاتش و کارهایش یکمقداری بنظر آقایان طولانی آمده از همین جهت بود که ما در برنامه دولت گفتیم یکارهائی که مطالعاتش تمام شده ما شروع می‌کنیم شاهد هم باز هم آهنگی بین دولتها و سازمان برنامه نبوده است و از این جهت یک رکوردی پیدا شده است ولی همانطوری که با تمام مردم می‌خواهیم هم آهنگ باشیم و رفیق باشیم تا کارها را پیش ببریم با دوستی و صمیمیت با سازمان برنامه همین رو به را خواهیم داشت و بنده قول قطعی می‌دهم که آقایان خواهید دید و اثراتش مشهود می‌شود و کارهای سازمان برنامه هم با تماسی که با دولت یا با دیگران دارد بهترین نحوی شروع خواهد شد بنده بطور قطع می‌گویم در همین کارهائی که ما داشته‌ایم حسن نیت زیادی از طرف آقای ابتهاج و سازمان برنامه نسبت بدولت نشان داده شده البته ما آن دولتی نیستیم که با شوند بگویند دولت دنبال ما است ما دنبال کسی نیتیم ما دولتی هستیم که بفرمان شاه آمده‌ایم حالا هم در مجلسی اگر مورد اعتماد واقع شدیم خدمتگزار هستیم و یک دولت قانونی هستیم دولتی در دولت ما اجازه نمی‌دهیم (احسنت) یکی از چیزهائی که مورد توجه دولت هست و آقایان هم تذکر دادند امنیت است در اولین کمیسیون امنیت که روز دو شنبه تشکیل شد بنده به قوای انتظامی شهربانی ژاندارمری تذکر دادم که این شایسته ترین برای یک دولتی که اینقدر وسایل در اختیارش هست که ما نتوانیم چهار تا دزد و راهزن را در این مملکت از بین ببریم و به آقایان بنده یک فرصتی داده‌ام تا یک ماه دیگر اگر از این قبیل اتفاقات بیفتد بنده بوظیفه قانونی خودم اقدام خواهم کرد البته بنده انتظار دارم با این طرح که تهیه کرده‌ام انشاء الله بزودی رفع این شرارتها بشود و من جداُ از آقایان خواستم و بایشان گفته‌ام که من مرد صحبت و اینها نیستم تا یک مدتی تا ده روز

دیگر اگر چنانچه نتوانستید باید کنار بروید ما با همدیگر همکاری نمی‌توانیم بکنیم این جا تذکراتی راجع ببانک‌ها شد البته راجع ببانک کشاورزی راجع ببانک رهنی، بانک ساختمانی یکی از علل عدم پیشرفت کارهای بانک باین مقررات خشک این بانکها است که ما تصمیمی گرفتنیم در هیأت دولت هم صحبت شده است که اساسنامه تمام این بانک‌ها که با مردم تماس دارند در آنها یک تجدید نظری بشود و با تجربه این که آقایان رؤسای بانک دارند و گرفتاریهائی که مردم دارند این مقررات را باندازه‌ای ساده کنیم که مردم می‌توانند از این بانک‌ها استفاده کنند مخصوصاُ باک کشاورزی با علاقه تام و تمامی داریم که بانک کشاورزی قادر بشود در تحت شرایط بسیار ساده بکشاورزان و زارعین مملکت کمک بکند و انشاء الله امیدوارم این کار انجام بشود اینجا صحبت از عدلیه شد بنده رسماُ بآقایان عرض می‌کنم که این دولت بهیچ وجه من الوجوه بخودش اجاره نمی‌دهد که اعمال نفوذی در دستگاه قضائی بکند (احسنت) شما اگر یک قاضی پیدا کردید که فقط همینطور بگوید رئیس دولت یا اعضاء‌دولت دستوری بیک قاضی داده‌اند من از آقایان خواهش می‌کنم که این دولت را استیضاح بفرمایند من باین کار بی اندازه مقید هستم (احسنت) که قوانین اجرا بشود دادگستری که یکی از ارکان مشروطیت است یکی از قوای سه گانه است و قاضی اش می‌تواند آزادی رأی داشته باشد امیدوارم با این تصمیمی که دولت گرفته و میدانیم که در عدلیه یقضات بسیار شریف هستند و بسیار زیاد هم هستند آن قضات شریف هم با این آزادی که دولت همیشه بآنها داده آنها هم نشان بدهند که قضات شریفی هستند و قضائی هستند که می‌خواهند خدمت بکنند راجع باحزاب هم موضوعی بود که فراموش کردم تذکر بدهم و آن این بود که بدستگاههای انستیومانی یعنی تعلیماتی و بدانشجویان، بدانش آموزان بمعلمین مدارس متوسطه و ابتدائی و همچنین بدستگاه قضائی و انتظامی بهیچ وجه من الوجوه اجازه فعالیت حزبی نخواهیم داد (احسنت) ما اگر بنا بشود در دستگاه تعلیماتیمان احزاب رخنه کنند یک خاطره بسیار تلخی از این کار داریم بعقیده من ضرری که این احزاب باین مملکت زده‌اند ضرری که احزاب خائن تند رو و بی منطق که اغلبشان هم نوکر اجنبی بودند باین مملکت زدند مغول باین مملکت نزد زیرا مغول آمده خراب کرده تاراج کرده رفته این قابل جبران است آدم سلامت باشد کار می‌کند پول پیدا می‌شود و می‌تواند خدمت کند ولی اگر آدم مملکت نداشته باشد دشت و کوه و درخت بخودی خودش مملکت نیست باید اول آدم باشد و این آدم هم در این فرهنگ باید تربیت بوشد جای دیگر نیست از این جهت دستگاه فرهنگی ما باید کاملا مبرا از هر نوع تشنجات سیاسی باشد و بهیچوجه من الوجوه این اجازه را بنده نخواهم داد و اگر چنانچه یک روزی هم پیش بیاید که تمام مدارس ایران به بندم و تعطیل کنم این کار را خواهم کرد البته ما علاقه کامل دایم که دستگاه دانشگاه‌ها ما چه در تهران و چه ولایات تکمیل بشوند و پیش بروند خوشبختانه در این چند سال اخیر دولت‌ها هم توجه کرده‌اند البته عنایات خاص اعلیحضرت هم متوجه دانشگاه‌ها هست آقایان توجه فرموده‌اند در تبریک عیدی که بپیشگاهشان عرض کردم فرمودند امیدوارم نظریاتی که نسبت بدانشگاه داریم عملی بشود از این جهت ایشان یک توجهی نسبت بدانشگاه دارند دولت هم وظیفه خودش را میداند بپیروی از منویات اعلیحضرت همایونی وسایل کار تکمیل دانشگاه‌ها همایونی وسایل کار تکمیل دانشگاهها را فراهم می‌کند و امیدواریم این کار هم انجام بشود (نورالدین امامی ـ مخصوصاُ تبریز که استاد ندارد) اینجا صحبت راجع بچای شد البته دولت ما همانطور که عرض کردم نمی‌خواهم تصمیماتی بگیریم که اسباب زحمت مردم بشود این موضوع هم که دیشب در هیأت دولت مطرح شد و امیدوارم که تا آخر هفته آتیه این کار عملی بشود و رفع مزاحمت از آقایان بشود اینجا صحبت از اضافه کردن بعضی اقلام شد که خود دولت گران فروش است البته سعی خواهیم کرد که دولت گران فروش نباشد ولی یک چیزهائی است که باید بعقیده بنده تحقیق بشود مثلا بنده شنیدم که دولت گذشته قیمت شکر را برده‌اند بالا بنده البته دفاعی از از آن دولت نمی‌خواهم بکنم راجع باین موضوع شکری که چند سال پیش بیان مملکت وارد می‌شد صورتش حاضر است می‌خریدند تنی ۷۰ دلار و الان شکر تنی ۱۷۰ دلار یا ۱۸۰ دلار است بین ۱۷۲/۵ تا ۱۸۰ دلار است و قیمتی که قند و شکر بمردم می‌دهند خیلی فرق نکرده و بنده باید بآقایان عرض کنم که الان کیلوئی دو عباسی ضرر می‌کند همین الان کیلوئی دو عباسی ما ضرر می‌کنیم نه این که خواسته باشیم اضافه کنیم نه چنین نظری ندارد ولی دولت در هر کیلو دو عباسی ضرر می‌کند برای این که الان قیمت شکر در ظرف سه چهار سال از ۷۰ دلار ۱۸۰ دلار شده است الان با علم باین که دولت ضرر می‌کند دولت کیست دولت‌ها از افراد همین مملکت است که اعلیحضرت همایونی دستور می‌فرمایند و امر می‌فرمایند که بروند مشغول کار بشوند و می‌آید اینجا حضور آقایان و ما هم از این مملکت هستیم و افتخار هم می‌کنیم و اگر اشکالاتی هم هست باید بیاوریم حضور آقایان حل کنیم و آقایان میدانید چه می‌گویم بنده نمیدانم که موقع بنده نبودم و اطلاع ندارم که چرا دو عباسی اضافه کرده‌اند دلیلی نیست که قیمت‌ها را میرند بالا بنده نمی‌خواهم بیشتر از این وقت آقایان را تلف کنم مزاحم آقایان شدم ضمن ابراز تشکر و سپاسگزاری از تمام ناطقین که در پشت این تریبون بما تذکرات خیلی مفید دادند و بنده همه اش را یاد داشت کردم ضمن سپاسگزاری بعضی آقایان میرسانم که این دولت بر حسبت امر و فرمان همایونی تشکیل شده ما مجری منویات اعلیحضرت همایونی هستیم و تا موقعی که اعلیحضرت همایونی اراده کنند در رأس کار خواهیم بود و آن ساعتی هم که اراده بکنند از کار بر کنار خواهیم شد ولی ما علاقمندی کامل داریم که مورد توجه و پشتیبانی آقایان نمایندگان مجلسین قرار بگیریم هم مجلس سنا و هم مجلس شورای ملی این که ما می‌خواهیم یک حکومت پارلمانی و مشروطه باشیم هر دو مجلس مورد عنایت ذات شاهانه هستند بایستی دست بدست هم بدهیم با کمال صمیمیت همکاری کنیم بنده به آقایان وزراء هم تذکر دادم که ما نهایت احترام را بمجلسین داریم در پشت این تریبون هیچ وزیری کوچکترین گوشه کوچکترین کنایه بساحت مقدس مجلس شورای ملی نخواهد زد برای این که ما خودمان را ملزم میدانیم که بنمایندگان محترم احترام بگذاریم برای اینکه در یک محیط مسالمت آمیزی شاید این بار سنگین مملکت را بمنزل برسانیم معذرت می‌خواهم یک نکته‌ای را فراموش کردم ضمن معرفی دولت آقایان ملاحظه فروند که یک وزارت خانه جدید بنام وزارت گمرکات و انحصارات بمجلس معرفی شد و ما لایحه قانونیش را حاضر کردیم و تصور می‌کنم روز سه شنبه تقدیم خواهیم کرد.

رئیس ـ شرع می‌کنیم باخذ رأی نسبت به منامه دولت.

(اسامی آقایان نمایندگان بوسیله آقای سعدی (منشی) اعلام و در محل نطق اخذ رأی بعمل آمد)

رأی دهندگان ـ آقایان: نورالدین امامی. دولت آبادی. قوام. مهندس شیتبانی. دکتر بینا. پرفسور جمشید اعلم. دکتر فریدون افشار. علامه وحیدی. بهادری. سلطانی. مهندس اردبیلی. قنات آبادی. دکتر سعید حکمت. موسوی. صادق بوشهری. شادمان. باقر بوشهری. امید سالار. حشمتی. مرات اسفندیاری. دکتر حسن افشار. مشار. محمودی. مهندس جفرودی. پردلی. دکتر وکیل. عباسی. سنندجی. اقبال. اورنگ. بزرگ ابراهیمی. ارباب. ساگینیان. هدی. دکتر امین. مهندس سعید هدایت. عبدالحمید بختیار. صارمی. صدرزاده. بزرگ ـ نیا. بیات ماکو. دکتر دیبا. قراگزلو. ابتهاج. مهندس فروهر. سراج حجازی. مهندس فیروز. پناهی. مشایخی. فضائلی. رستم بختیار. بوربور. تیمور تاش. اردلان. دولتشهای. مهندس فروغی. دکتر جهانشاهی. دکتر رضائی. فخر طباطبائی. دکتر دادفر. مهندس دهستانی. اسکندری. دکتر امیر حکمت. توماج. دکتر امیر نیرومند. خزیمه علم. برومند. شیبانی. مهران. دکتر مشیر فاطمی. مراد اریه. دکتر نفیسی. فولادوند. دکتر سید امامی. سعید مهدوی. قبادیان. دادگر. دکتر اصلان افشار. شادلو. دکتر اسدی. دکتر ضیائی. بهبهانی. دکتر شاهکار. خلعتبری. دکتر هدایتی. عمیدی نوری. دیهیم. حکیمی. مجید ابراهیمی. دکتر آهی. نصیری. افخمی. دکتر پیر نیا. عرب شیبانی. آقایان. سالار بهزادی. معین زاده. مرتضی حکمت. دهقان. استخر. مهندس بهبودی. دشتی. رامبد. گیو. فرود. صرافزاده. ذوالفقاری. محسن اکبر. کشکولی. مسعودی. زنگنه. جلیلی. سعدی. ثقه الاسلامی.

آراء مأخوذه شماره شد و نتیجه بقرار ذیل اعلام گردید.

آراء موافق ۱۱۰ برگ ورقه سفید علامت امتناع چهار برگ.

رئیس ـ مجلس شورای ملی با ۱۱۰ رأی از ۱۱۴ نفر عده رأی دهندگان نسبت بدولت آقای دکتر اقبال ابراز اعتماد کرد.

کاظم شیبانی ـ باسم علی بن ابی طالب.

اسامی موافقین ـ آقایان: دکتر امیر نیرومند. عبدالحمید بختیار. کاظم شیبانی. دکتر دیبا. دکتر مشیر فاطمی. دکتر امیر حکمت. دکتر جهانشاهی. مهندس دهستانی. مهندس فروغی. مهندس هدایت. مهندس فیروز فروهر. سراج حجازی. بوربور. بیات ماکو. دولتشاهی. دکتر رضائی. صارمی. امیر بختیار. مهندس جفرودی. اورنگ. محمودی. بزرگ ابراهیمی. ساگینیان هدی. سنندجی. دکتر وکیل. کشکولی. عباسی. اعظم زنگنه. اکبر. گیو. ارباب. دکتر امین. دکتر فریدون افشار. علامه وحیدی. امید سالار. مرآت اسفندیاری. صادق بوشهری. فرود. شادمان. مرتضی حکمت. دکتر سعید حکمت. جلیلی. معین زاده. مهندس فیروز. مسعودی. مشایخی. تیمور تاش. مهندس فیروز. مسعودی. مشایخی. تیمور تاش. ثقه الاسلامی. سالار بهزادی. رامبد. دکتر آهی. حکیمی. دیهیم. مجید ابراهیمی. دکتر امیر اصلان افشار. دکتر اسدی. قضائلی. قوام. دشتی. افخمی. عمید نوری. بهبهانی. ذوالفقاری. مشار. آقایان استخر. شادلو. دکتر شاهکار. مهران. سعیدی. خزیمه علم. برومند.

فولادوند. اریه. دولت آبادی. فخر طباطبائی. توماج. قراگزلو. دکتر دادفر. اسکندری. مهدوی. دادگر. دکتر ضیائی. خلعتبری. قبادیان. اقبال. قنات آبادی. دکتر هدایتی. مهندس اردبیلی. موسوی. نصیری. مهندس سلطانی. نورالدین امامی. عرب شیبانی. دکتر سعید امامی. مهندس بهبودی. دکتر پیر نیا. دهقان. اردلان. حشتی. باقر بوشهری.

ورقه سفید علامت امتناع ۴ برگ.

رئیس ـ آقای نخست وزیر بفرمائید

نخست وزیر ـ بنده وظیفه خودم می دانم از طرف هیأت دولت که از حسن ظن نمایندگان محترم تشکر کنم و امیدوارم که عملیات آتیه ما نشان بدهد که در خورد این حسن نیت و اعتماد هستیم (انشاء الله).

۳- تعیین موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه

رئیس ـ جلسه را ختم می‌کنیم جلسه روز سه شنبه خواهد بود.

(مجلس چهل و پنج دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی رضا حکمت