مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ امرداد (اسد) ۱۳۰۱ نشست ۱۲۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ امرداد (اسد) ۱۳۰۱ نشست ۱۲۷

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ امرداد (اسد) ۱۳۰۱

نشست ۱۲۷

جلسه صد و بیست و هفتم

صورت مشروح مجلس یوم پنجشنبه بیست و پنجم اسد (۱۳۰۱) مطابق بیست و سوم ذی‌حجه (۱۳۴۰) مجلس سه ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمن‌الملک تشکیل گردید.

(صورت مجلس سه شنبه ۲۳ اسد را آقای امیرناصر قرائت نمودند)

رئیس – ملاحظاتی نسبت به صورت مجلس نیست؟ (گفته شد خیر)

رئیس- صورت مجلس تصویب شد چند روز قبل یک خبر امیدبخش و فرح‌بخش در تهران منتشر شده آن خبر چه بود؟ خبر می‌گفت که قوای رشید و شجاع با یک حمله دلیرانه به اسمعیل‌آقا کرده و با یک تهور و شجاعتی که ناشی از غیرت و حسن ایرانیت است قوای او را گرفته و منهزم نموده‌اند و خود او را تعقیب و بالاخره او را پرت کرده‌اند به محلی که بالفعل از شرّ او مصون هستند این خبر در قلوب ما یک هیجان غریب و عظیمی تولید کرد (از طرف نمایندگان- صحیح است) جا هم داشت برای اینکه این خبر یک مرهمی بود برای دل‌های داغدیده مادران بی اطفال زیرا این خبر یک مرهمی بود برای دل‌های داغدیده یتیمان بی پدر (جمعی از نمایندگان- صحیح است) ما می‌دانستیم این خبر یک روزنه امیدی در قلوب خانواده‌های بی‌خانمان که از دست آن اشرار اسیرکُش و زن و بچه‌کُش فرار کرد در بیابآن‌ها متفرق و متواری هستند باز می‌کند (صحیح است) این خبر به ما حکایت می‌کند که زحمات و مشقات قشون شجاع ما که در واقع اسباب افتخار ما است به آن‌ها رسیده و بالاخره این خبر به ما مژده می‌دهد که اسمعیل‌آقا تیرش به سنگ خورد شما می‌دانستید تیرش به سنگ خواهد خورد من هم می‌دانستم سایرین هم می‌دانستند ما می‌دانستیم به این حس ایران و غیرتی که در کمیسیون قلوب تمام ایرانی‌ها موجود است عاقبت‌الامر همین طور خواهد شد نه این است که این خبر یک یأسی را مبدل به یک امیدی کرده باشد خیر. بلکه ما از اول می‌دانستیم که دیر یا زود خواهی نخواهی این طور خواهد شد (صحیح است) بشاشت و مسرت ما از این است که اولاً می‌بینیم زحمات قشون فداکار ما زود به انتها رسیده از طرف دیگر مسرت ما از این است که می‌بینیم اشخاصی که از دست اشرار فرار کرده و در بیابان‌ها متواری و متفرق شدند و منتظر هستند اراضی آباء و اجداد خودشان را معاینه کنند و زودتر از این نگرانی بیرون بیایند راجع به شقاوت کاری‌های اسمعیل‌آقا هم بنده چیزی عرض نمی‌کنم برای اینکه هر قدمی که او در این مملکت برداشته است یک جراحتی است که بر قلوب تمام ایرانیان وارد آورده (صحیح است) و ذکر این تاریخچه لازم نیست چه خود این جراحاتی که هنوز التیام نشده بهترین تذکر و بهترین تاریخچه‌ها است و اگر هم لازم باشد چیزی گفته شود این امر را بنده به اشخاصی که فصیح تر و بلیغ تر هستند مراجعه می‌کنم اما در صورتی که آقایان تحمل تذکر آن را هم داشته باشند، و اینکه بنده این مسئله را عنوان کردم فقط برای قدردانی است از خدمات و زحمات آقای وزیر جنگ و فداکاری‌های قوای نیرومند و شجاع ما که برای حفظ نوامیس و اعراض این مملکت از هیچگونه فداکاری و جانفشانی مضایقه نکرده و از هیچگونه مشقت نهراسیده و برای حفظ حدود و ثغور مملکت مرگ را استقبال کرده‌اند (از طرف نمایندگان- صحیح است) بنده به نام مجلس شورای ملی از اینجا سلام برادرانه به ارواح طیبه شهدائی که برای حفظ حدود مملکت شهید شده‌اند می‌فرستم (صحیح است - صحیح است) و از خداوند متعال مسئلت می‌نمایم که به بازماندگان آن‌ها اجر جزیل و صبر جمیل عطا فرموده و ما را هم در کمک و مساعدت به آن‌ها تأیید فرمایند (نمایندگان- انشاءالله – انشاءالله)

رئیس- آقای حاج سیدالمحققین (اجازه)

حاج سیدالمحققین- چنانچه آقای رئیس فرمودند قشون دولتی در آذربایجان فتح کرده‌اند و قشون مظفر و منصور ما یک نقطه مهم آذربایجان را از اسارت رها نموده بنده هم به نوبه خود از طرف خود به نام عموم آذربایجانی‌ها بدواً از سربازان و نظامیانی که در فرونت جنگ متحمل زحمات و صدمات سخت شده‌اند تشکر می‌کنم و از صاحب منصبان آن‌ها نیز تشکر می‌کنم و بعد هم از آقای وزیر جنگ که مربی این قشون در این مدت زمان قلیل کرده‌اند تشکر می‌کنم ولی این مسئله را هم به آقایان عظام مجبوراً اخطار می‌نمایم که تابحال رابطه بین شما و آذربایجان یعنی ولایات ارومیه و سلماس و غیره نبود ولی فعلاً آن‌ها و نمایندگان آن‌ها از شما استغاثه می‌کنند که خرابی‌های آن‌ها ترمیم بشود و می‌گویند اصلاحات اساسی در سرزمین ما ستمدیدگان لازم است این است که تقاضا می‌کنم در صورتی که صلاح باشد یک کمیسیون شش نفری از مجلس انتخاب شده و با دولت داخل در مذاکره بشوند و در باب اصلاح و ترمیم خرابی‌های این ولایات ستمدیده که حقیقتاً در این چند مدت متحمل مشقات و زحمات و صدمات زیادی شده‌اند فکری بشود و یک علاجی بکنند که انشاءالله اصلاحات در این ولایات شروع و اهالی راحت بشوند.

رئیس- آقای نصرت‌الدوله (اجازه)

نصرت الدوله- بنده در موقعی که وارد شدم رئیس محترم مجلس مشغول اظهاراتی بودند که فقط کلمات آخری آن‌ها به گوش بنده رسیده و چنانچه همه آقایان را در آن حال دیدم تمام قلب و حقیقت و هستی بنده را مرتعش نمود امروز ما در مقابل یک وقایعی هستیم که هم از برای ما اسباب سربلندی و افتخار است و هم از آن طرف در مقابل فداکاری هائی که قشون شجاع ما در هر وقت برای حفظ مملکت و عظمت و محفوظ نگاهداشتن نوامیس مملکت ما می‌کنند ما را باید خیلی متأثر بکند بنده در نظر گرفته بودم هر موقعی این مسئله مطرح بشود از آقایان تقاضا بکنم این احساساتی را که همه ماها در قلب‌مان داریم و در صحبت‌های انفرادی و مذاکرات خصوصی ابراز می‌کنم با این احساسات یک صورت رسمی و عملی بدهیم مکرر در این مجلس گفته شده است که اساس مملکت مبنی بر قدردانی و قدرشناسی است گمان می‌کنم هیچ موردی بهتر از این وقت نباشد که تمام نمایندگان ملت ایران که در اینجا هستند و حقیقتاً می‌توان گفت این مجلس مظهر احساسات و افکار عموم ملت است موقع را برای قدردانی مغتنم شمرده و به عموم سربازان و نظامیان و صاحب‌منصبانی که در اقطار مملکت مشغول زحمت هستند و فداکاری می‌کنند بفهمانند که همیشه قلب این ملت و فکر و توجه نمایندگان آن‌ها رو به آن‌ها است این احساسات باید گفته شود یک صورت رسمی بخود بگیرد تا همه فداکاران این مملکت بدانند در هر قدمی که بر می‌دارد خواه به فتح و فیروزی و خواه متأسفانه و بدبختانه به خاک مذلت بیفتد همه نمایندگان ملت همراه آن‌ها هستند و برای قدردانی و تشکر و تقاص خون آن‌هائی که در این راه کشته می‌شوند و شهید می‌شوند هم صدا و هم آواز هستند (بعضی از نمایندگان- صحیح است) بنده می‌خواستم امروز تقاضا کنم که قدری آقایان به معنای حقیقی فتح چهریق توجه کنند به عقیده شخص بنده فتح چهریق یک قضیه کوچک شرارت داخلی و طغیان یک جمعی یا یک طایفه از مملکت ایران تنها نیست و همکار محترم من آقای سیدالمحققین از طرف اهالی آذربایجان از نظامیان و صاحب منصبان و از فرمانده آن‌ها آقای وزیر جنگ که یک قشون جدیدی تربیت کرده و مراقبتی کامل در پیشرفت آن‌ها کرده و یک ایالت آذربایجانی را از مفاسد و مظالم یک عده شریر و طاغی خلاص کرده‌اند تشکر نمودند ولی بنده می‌خواهم عرض کنم که ما باید متوجه این نکته باشیم و در این مجلس نگفته نگذاریم که اسمعیل‌آقا تنها یک یاغی برای ما نبود (صحیح است) فتح چهریق منکوب شدن اسمعیل‌آقا به عقیده بنده اثر سیاسی در این مملکت دارد (صحیح است)

اسمعیل‌آقا همیشه برای ما پیش قراول یک عناوینی بود که به گوش ما ایرانی‌ها آن عناوین خوب صدا نمی‌کرد و قلوب ما نمی‌توانست در مقابل اظهاراتی که از هر طرف در تمام جرائد می‌دیدیم راجع به کردستان ایران و اکراد ایران می‌نوشتند خالی از نگرانی باشد زیرا ما می‌دانستیم اکراد ایرانی قبل از همه چیز ایرانی هستند و آن‌ها را با دیگر برادران ایرانی خودمان فرق نمی‌گذاشتیم ولی با این حال ما نمی‌توانیم فراموش کنیم و پنبه در گوش خودمان بگذاریم و چشم خودمان را ببندیم که مدتی است یک دست‌های قوی و یک سیاست‌های قاهر و قادر در دنیا و بالاخره یک دست‌های سیاسی که هیچ وقت نسبت به این مملکت و اهالی این مملکت حسن نیت بروز نداده است (صحیح است) یک همچو دست‌هائی و یک همچو سیاست‌هائی در این مملکت به یک تحریکاتی مشغول بودند. نمایندگان آن‌ها مبلغین آن‌ها و ذعاب آن‌ها در تمام کردستان ایران و کردستان عثمانی حتی تجاوز کرده و در نقاط دیگر هم مشغول عملیاتی بودند که ما هیچوقت نمی‌توانیم این عملیات و این تجاوزات را بشنویم و نگران نباشیم (صحیح است) امروز فتح چهریق این اهمیت را دارد که به همه مردم ثابت می‌کند.

به آن‌هائی هم که این آرزوها را دارند ثابت می‌کند که دولت و ملت ایران حاضر برای تحمل و قبول این مسائل نیست و بواسطه این فتح چهریق و بواسطه شکست دادن به اسمعیل‌آقا به تمام دنیا ثابت می‌کنیم در ایران هم اشخاصی هستند که لیاقت این را دارند که یک قشون منظمی برای ما تهیه کند ولو اروپائی هم نباشند و بعلاوه ثابت می‌کنند که در عروق هنوز خون نیاکانش منجمد نشده (صحیح است) و در هر موقعی که مملکت خود را در خطر ببیند از برای کشته شدن و فدیه دادن و به خاک افتادن در این راه مضایقه ندارد (صحیح است) ما بایستی در این مجلس و از بالای سر خودمان و اشخاصی که در اینجا حرف‌های ما را می‌شنوند به عموم مردم این مملکت بفهمانیم و حالی کنیم که در خدمت به وطن و مملکت پیشقدم آن سربازان و نظامیانی هستند که می‌روند جنگ می‌کنند و فتح می‌کنند یا در راه حفظ مملکت خودشان کشته می‌شوند ما باید بفهمانیم که برای حفظ و تقویت آن‌ها و تشویق و ترغیب آن‌ها که دیگران هم از آن‌ها یاد بگیرند و اسمعیل‌آقا و امثال آن‌ها بترسند حاضریم بفهمانیم که ما با تمام قوای خود برای هر نوع فداکاری که در خور امثال ما است حاضریم و اگر نمی‌توانیم تفنگ برداریم و جنگ برویم ولی می‌توانیم در میدان‌های دیگر برای آن‌ها فداکاری بکنیم (صحیح است) و باید حقیقتاً به بازماندگان نظامیان شهید و آن برادران مان که در این راه استقامت به خرج داده‌اند باید ثابت کنیم که ما همه نوع از برای خونخواهی آن‌ها در هر کجا که باشد حاضریم و همان طور که همه ماها معاً و متفقاً در این فتح و قطع آن دستی که برای خرابی و تجزیه این مملکت کار می‌کند آن‌ها را تقدیر می‌نمائیم بداند که در تمام نقاط دیگر مملکت هم ما با آن‌ها هستیم و آن دست‌ها را قطع می‌کنیم (صحیح است) و نباید هیچوقت از این قبیل مسائل مهم از پیش آمدهای جزئی متأثر و مأیوس شد البته جنگ فتح شکست دارد فداکاری دارد کشته شدن دارد و باید ما و آن‌ها و همه اهالی مملکت یک عزم ثابت و عقیده راسخ و یک استقامتی داشته باشیم که بلکه انشاءالله به امید خدا و تأییدات الهی بتوانیم استقلال معنوی خودمان را یعنی آن استقلالی که جز با سرنیزه با چیز دیگر نمی‌توان حفظ کرد حفظ کنیم (صحیح است) بنده در نظر داشتم تقاضا کنم ولی چون در مقدمه اظهارات آقای رئیس این‌جا نبودم نمی‌دانم این تقاضای بنده مورد دارد یا نه؟ ولی معهذا عرض می‌کنم که اگر صلاح باشد و مورد داشته باشد مجلس شورای ملی در تحت یک عنوان و عبارتی رسماً به رئیس محترم مجلس مأموریت بدهد که این احساسات و قدردانی و تشکرات را در ذیل یک مکتوب رسمی به آقای وزیر جنگ و فرمانده کل قوای نظامی خودمان که در تهران هستند برسانند و هم از مجرای ایشان به تمام صاحب منصبان و نظامیانی که در فرونت چهریق و ارومیه بودند ابلاغ کند و بنده این پیشنهاد را به همان طوری که عرض کردم نوشتم و به حضور آقای رئیس تقدیم می‌کنم و استدعا می‌کنم مقرر فرمایند که قرائت شود و اگر آقایان محترم نظری دارند اظهار فرمایند.

رئیس- آقای مؤتمن السلطنه (اجازه)

مؤتمن السلطنه- عرضی ندارم و اجازه نخواستم.

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- بهترین روزها و با سعادت‌ترین روزها برای ملت ایران از برای جریان خون شجاعت و سلحشوری در ملت ایران امروز است امروز روزی است که مقام محترم ریاست مجلس مقدسی دو مرتبه خون ایرانی‌ها را بجوش آوردند و یادآوری فرمودند که ایرانی باستان با کمال سلحشوری خاک وطن خود را حفظ می‌کند و هنوز خون پاکش کثیف نشده است و از هیچ نوع فداکاری مضایقه نمی‌کند فتح چهریق سرنگون کردن اسمعیل‌آقا، بر هم زدن یاغیان و طاغیان اولین قدمی است که اردوی سلحشور و شجاعیان ایران برداشته‌اند و بنده هم می‌خواستم این مسئله را عرضه بدارم که وزارت جلیله جنگ به این عزم آهنین و قدم راسخی که در میدان جنگ گذاشته و همانطور که اکراد و یاغیان خطه آذربایجان و صفحات غرب را مغلوب و منکوب کرد و عطف توجهی هم به جانب جنوب بفرمایند و بدانند که توجه جنوب هم به مرکز هست و آن دست‌های ناپاک و آن ناخلف‌هائی که در مقابل زحمات فداکاران و شجاعان ایرانی که از برای سرحدات مملکت حرکت کرد و خواستند آن نقاط را به مرکز متصل کنند جسارت و طغیان نموده آن دست‌ها را هم قطع کنند و مقام منبع وزارت جلیله جنگ و هیئت دولت و قوای نیرومند و شجاع ما باید آن‌ها را هم تأدیب کنند و دماغ آن‌ها را به خاک بمالد و بفهماند که ملت ایران یک ملت است و دارای یک خون است و یک مرکز دارد و یک توجه دارد و باید یاغی‌ها و طاغی‌ها بدانند که مملکت یک مرکز دارد و مستقل است و احکام مرکز در همه جا ساری و جاری است و دست اجانب هم بداند که بیش از این نمی‌تواند در مملکت یاغی درست کنید و خواستم تذکر بدهم که الحمدالله در فارس هم قوای دولتی مظفریت پیدا کرده و کامیابی و فیروزی نصیب آن‌هاشده است هم به طریق عقل و دانش و هم به طریق جنگ و در تمام فارس اکنون از هر حیث امنیت برقرار است و باز از مقام ریاست و از مجلس مقدس شورای ملی خواهانم که با سرع وجوه توجه کنند و بدانند که اصفهان و شیراز و عربستان و بلوچستان تمام جزو حکومت تهران است و در حکم مرکز است و حکومت مرکزی حکمش در تمام جاها ساری و جاری است و تمام آن یاغیانی که در دوره‌های اسلاف فریاد لمن لملکی می‌زند و طغیان و خودسری می‌کردند و از حدود خود تجاوز می‌نمودند حالا نمی‌تواننداز طریق اطاعت مرکز خارج بشوند و بدانند که این مقام را ملت به آن‌ها داد و این توجهات طرف ملت بود اگر کسی به حد و امنیت مملکت تجاوز نماید باید بداند دماغ او را به خاک خواهند مالید

(صحیح است - احسنت)

رئیس- آقای سید فاضل (اجازه)

آقا سید فاضل- آنچه باید گفته شود گفته شد لهذا بنده عرضی ندارم.

رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا- هر چند آقای رئیس و سایر آقایان آنچه در این موضوع لازم بود فرمودند ولیکن چون مسئله به اندازه‌ای مهم است که اگر وقت یک روز مجلس هم صرف این بکنیم هنوز به عقیده بنده کار زیادی نکرده‌ایم. این است که بنده در حقیقت مطالبی را که آقایان فرموده‌اند ولو اینکه به عنوان تکرار هم باشد یکدفعه دیگر محتاج می‌دانم گفته بشود. قضیه اسمعیل‌آقا همانطوری که فرمودند یک قضیه بود که جامعه ملی را خیال داشت تجزیه و تفکیک نماید یک صداهایی و زمزمه هائی که مدت‌ها در خارج تهیه شده بود توسط اسمعیل‌آقا داشت به محل عمل در می‌آمد غافل از اینکه ایرانی از قدیم الایام خودش را یک هیئت و یک جامعه می‌داند تماماً می‌دانند که اگر در این مملکت اساساً اختلاف دارد تهرانی و تبریزی، شیرازی و اصفهانی، کرمانی یا کردستانی، معناً تفاوت ندارند و هیچ ممکن نیست این‌ها خیال تجزیه از یکدیگر داشته باشند زیرا یک روح و یک جامعه واحد هستند و طبیعی است هر عضوی که بخواهد از بدن جدا شود او زودتر خواهد مرد. ایرانی‌ها این را می‌دانند که عضو جدا شده زودتر از بین خواهد رفت. بنابراین زیر بار این دسیسه‌ها و فتنه‌ها که در خارج برای تمام کردن ایران بکار برده می‌شود نرفته و نخواهد رفت اگر یک چند روزی به هر اسم و رسم بخواهند یک عده را به این هوس‌ها بیندازند و برانگیزانند جامعه و قوای متحد واقعی ملت آن‌ها را بزودی مخدوش و منکوب خواهد کرد. واقعه اسمعیل‌آقا را آقایان بهتر می‌دانند که شاید چهار پنج سال این مملکت را مشغول داشت.

محمد هاشم میرزا- دیگر بدتر و اخیراً دو سال یا سه سال هست که بر شدت یا حدت خودش افزوده بود و آن اشخاصی که این وسائل و دسائس را فراهم کردند و هیچوقت خیر این مملکت را نخواسته‌اند با سیاست تیره و مظلم خودشان چون دیدند مستقیم نمی‌توانند مداخله بکنند و به مملکت فشار وارد بیاورند خواستند ما دست اشخاصی که به تمام معنی خیانت کار این مملکت هستند مقصود خود را بعمل آورده وسیله مزاحمت برای ما فراهم آورند. ولی بحمدالله موفق نشدند و انشاءالله هم نخواهند شد (صحیح است) پس وقتی که ما این قضیه را به این اندازه مهم می‌دانم باید از کسی هم که این مسئله را خاتمه داده همانقدر قدردانی کنیم بدیهی است هر چه اظهار قدردانی از افراد نظامی و صاحب منصبان و وزیر جنگ بکنیم کم کرده‌ایم زیرا باز این فتح اخیر ثابت کرد که ایرانی یک وجود واحد است و بخودی خود می‌تواند خودش را اداره کند و اردوهای منظم تهیه کند و هر قدر هم من غیر اسم در زیر پرده به یاغیان مملکت کمک کنند بی‌نتیجه خواهد ماند و دست آهنین ایرانی در تحت عنوان قشون و زیر قشون همان ملت است چه شرعاً و چه قانوناً البته جهاد بر همه واجب است و خداوند مجاهدین را بر همه مقدم دانسته و فرموده: فضل‌الله‌المجاهدین علی‌القاعدین درجه واجرا عظیماً و آرزوی ما هم این است نظام اجباری باشد زیرا این وظیفه هر وطن‌پرست و هر صاحب خانه است و برای اثبات اینکه من صاحب خانه هستم باید در هر موقع از خانه خود و در راه حفظ خانه خود دفاع کند و آخرین چیزی که خیلی عزیز است یعنی زندگانی خود را به معرض تلف بگذارد این کشته شدن نیست این تازه زنده شدن است اگر ما این حس را داشته باشیم (و البته داریم ولی بیشتر از این باید داشته باشیم) که برای حفظ مملکت تفنگ در دست بگیریم و برای حفظ حدود و ثغور مملکت خودمان بجنگیم آنوقت هیچ خطری متوجه مملکت ما نخواهد بود و هیچ کس در دنیا خیال نخواهد کرد که این مملکت قابل بردن است وقتی دیدند ایران جوانان غیور و شجاع دارد که به وظیفه عمل می‌کنند و از مرگ نمی‌ترسند به این خیالات نخواهند افتاد ملتی که از مرگ ترسید همیشه مغذول و منکوب می‌شود و باید ملت از مردن وحشت نداشته باشد اما در دره خیر مملکت همین قدر که این مسئله را اصرار کردند آنوقت در راه حفظ حقوق خود فقط چیزی را که نباید منظور بدارند فی‌الواقع این زندگانی غیر ثابت است زیرا چند شبانه روزی که بیشتر انسان زنده نخواهد ماند پس بهتر این است که سرمایه جوانی خود را در راه خدمت به مملکت و آب و خاک خودش مصرف کند و بهترین طریقه‌اش هم این است که تفنگ در دست بگیرد و در فرونت جنگ در مقابل دشمن در خاک و خون بغلطند و این اشخاص مرده نیستند بلکه زنده و جاویدند چون اگر تصور کنیم اشخاصی که در میدان جنگ کشته شده‌اند مرده‌اند بر خلاف عقیده مذهبی است و اگر لازم است یکی از آیات مقدسه مذهبی را تذکار می‌دهم (ولاتحسین الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بلاحاء عند ربهم یرزقون) (احسنت – احسنت) این اشخاص زنده جاوید هستند زیرا در راه حفظ حدود و ثغور مملکت کشته شده‌اند و اولین وظیفه مذهبی خودشان را انجام دادند و زنده جاویدند و به مقامات عالیه رسیده‌اند و مطابق فته آیه مبارکه که عرض کردم به سایر اشخاص هم بشارت می‌دهد که به آن‌ها ملحق شوند و بنده از طرف خودم و همچنین سایرین عرض می‌کنم و یقین دارم همه با من موافقند و همه باید یگانه آرزوی‌مان هم همین باشد و اول شخص اسلام علی علیه‌اسلام هم بیشتر آرزو می‌کردند که در راه خدمت به مذهب شهید شوند و در آخرین ساعتی که شهید شدند فرمودند (قزت برب الکعبه) و بهترین چیزها برای یک نفر مسلمان آزادی خواه این است که در راه حفظ حقوق حقه خودش سرمشق علی علیه اسلام را در مقابل خودش بگذارد و وقتی که در راه حفظ حقوق خودش کشته شد بگوید (قزت برب الکعبه) پس وقتی که بواسطه حفظ حقوق خودش به خاک و خون به غلطد هر چه ما بخواهیم از او قدردانی بکنیم کم است و اجر آن با خداوند است هیچکس غیر از او نمی‌تواند اجر کسی را که در راه خدمت به عقیده خودش کشته شده است بدهد اما برای اینکه ماها هم می‌توانیم بگوئیم قدرشناسی می‌کنیم باید قدرشناسی بکنیم تا بدانند که تفاوتی بین خدمت و خیانت است این است که یک دفعه دیگر بنده به نام خودم و به نام تمام ایرانی خواه در داخله باشند خواه در خارجه به خودم حق می‌دهم از این پیش آمد تشکر کنم زیرا باید دستوری که به ما داده‌اند رفتار کنم (و لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ) باید زیاد تشکر کنیم تا خداوند نیز ما را نگاهدارد و اردوهای ما تکهیل موفقیت خودشان از طرف خدا مؤید باشند و امیدواریم اردوهای نظامی و سربازان و صاحب منصبان ما و وزیر جنگی که عملاً ثابت فرمودند یک نفر ایرانی فداکار هستند و با تمام مساعی اقدام کرده‌اند که این مملکت را به همدیگر متصل و یک هیئت جامعه برای مملکت تشکیل دهند از ایشان باید قدردانی بکنیم و همان اندازه که قدرشناسی اسباب امیدواری است و هیچوقت جامعه آن را فراموش نمی‌کند همانطور اشخاصی هم که مسبب این بدبختی بوده‌اند منفور هستند و همیشه تمام مردم نسبت به آن‌ها اظهار نفرت می‌کنند و البته آقایان بهتر می‌دانند که چیز باعث این وضعیات شد (بنده که در اینجا نبودم) اسمعیل‌آقا در آذربایجان طلوع کرد و همین قدر می‌توانم علت آن را در تحت یک عبارتی یادآوری کنم بی حالی و عدم کفایت مأمورینی بوده‌اند و به وظیفه خودشان عمل نکرده‌اند و حتی‌المقدور مسامحه کردند و کار کوچک را به این اندازه بزرگ کردند چه قدر اهالی بدبخت آذربایجان بی جهت در این واقعه کشته شد. چقدر خسارت اقتصادی وارد آوردند؟! چقدر ما باید وقت صرف کنم که این خرابه‌ها را آباد کنیم؟!

در حقیقت می‌توان گفت دیگر امروز ارومیه و سایر نقاط آبادی ندارد و اهالی بدبخت آنجاها متواری و فراری هستند. شاید اهالی آن شهرها به یک عده منحصر شده باشد برای اینکه مردهای آن‌ها کشته شده و زن‌های آن‌ها را هم اذیت می‌کردند دشمن این دشمنم یک طوری بود که در هیچ جای دنیا اینطور دشمنی دیده نشده در هیچ جای دنیا اسیر را نمی‌کشتند این شخص اسراء راه هم می‌کشت در هیچ جای دنیا زن‌ها را آزار و اذیت نمی‌کردند این دشمن زن‌ها را هم مزاحمت می‌رساند.

به هر حال امروز باید اظهار خوشوقتی کنم و بیش از این نمی‌خواهم شهامت کاری و قساوت کاری اسمعیل‌آقا را که اولین خائن به این مملکت است شرح بدهم که پیشنهادی هم که در این موضوع شده است آقایان هر دو را طرف توجه قرار بدهند اول پیشنهادی که حضرت والا کردند با آن فرمول‌هایی که آقای رئیس فرمودند و قدرشناسی کردند به وزارت جنگ و توسط وزارت جنگ به قشون و اشخاصی که در فرونت خدمت کرده‌اند نوشته شود و همچنین باید فکری برای اهالی ستمدیده کرد البته این خوب خبری است و برای اهالی که مدت‌ها در زیر فشار و بدبختی بوده‌اند مثل اهالی ارومیه امروز یک زندگانی تازه‌ای است ولی نباید این را فراموش کرد که زمستان نزدیک و یک اشخاصی لخت و برهنه در اطراف بیابان‌ها متواری هستند حالا که اردوی ما موفق شده است خانه آن‌ها را از دست دشمن پس بگیرد و به آن‌ها گفته است می‌توانید بیائید در خانه خودتان زندگانی کنید باید بدانیم که خانه‌ها فقط اسم است و دیگر خانه و اثاثیه نیست بنابراین گمان می‌کنم کسی مخالف با این پیشنهاد نباشد و همه کاملاً موافق هستند تصور می‌کنم راجع به کمیسیون ۶ نفری هم که آقای سیدالمحققین فرمودند از طرف مجلس معین شود مخالفی نباشد که آن کمیسیون با دولت مشغول مطالعات شوند و ترتیبی فراهم کنند که این رعایای بدبخت و این عده که از دست کشتار و صدمات شقاوت‌کارانه اسمعیل‌آقا باقی مانده‌اند در این زمستان از سرما و گرسنگی تلف نشوند و نمیرند زیرا این بدترین مردن‌ها است که انسان از سرما و گرسنگی در روی زمین بمیرد اگر چه این خودش یک خوشوقتی است که شخص در وطن خودش بمیرد و انتقام خودش را از دشمن گرفته باشد اما آقایان می‌دانند که این خوشوقتی شخص را سیر نمی‌کند و از سرما جلوگیری نمی‌کند در این موقع همان طور که قدردانی می‌کنم باید برای جراحات این اشخاص ستمدیده هم تا اندازه‌ای که ممکن است یک مرهمی تهیه کنیم این وظیفه ماها است که در این‌جا نشسته‌ایم قشون وظیفه خودش را انجام داده است و بعد از این هم موفق خواهد بود دشمن را از آنجا رد کند اما وظیفه ماها است که از اهالی نگاهداری کنیم تلف نشوند و آن کساره اهالی که باقی مانده است نگذاریم از سرما و گرسنگی بمیرند زیرا وجود تعالی مملکت بواسطه اهالی است و اگر از اهالی خوب نگاهداری کنیم همین سربازها و سردارها و اشخاص شجاع تهیه می‌شود (صحیح است) پس نباید بگذاریم یک نفر ایرانی بدون جهت از گرسنگی و سرما تلف شود چه رسد به اشخاصی که چندین سال در زیر فشار بوده‌اند و اگر امروز وقت خودمان را صرف این کار بکنیم با اینکه جزء دستور نیست بهترین وظائفی است که انجام داده‌ایم زیرا زمستان نزدیک است و باید برای این اشخاص فکری کرد.

رئیس- نسبت به این ولایاتی که در عرض چندین سال دچار خرابی بوده‌اند عقیده بنده این است که مجلس باید اقدامات اساسی کند و گمان می‌کنم اگر امروز را منحصر به اظهار قدردانی بکنیم و یک جلسه دیگر را برای یک پیشنهاد اساسی قرار بدهیم بهتر باشد (صحیح است) بالفعل از طرف شاهزاده نصرت‌الدوله پیشنهادی شده است قرائت می‌شود و چون می‌دانم تمام متفق‌الرأی هستند دیگر لازم به رأی نخواهد بود.

(پیشنهاد به مضمون ذیل قرائت شد)

مجلس شورای ملی صاحب منصبان و افراد نظامیان دلیری را که قلعه چهریق را فتح کرده است خادم واقعی وطن اعلام و فداکاری آن‌ها را تقدیر می‌نماید (فیروز)

رئیس- اگر اجازه بدهید یک لفظ هم بنده اضافه کنم به این ترتیب. صاحب منصبان و نظامیان دلیری که قوای اسمعیل‌آقا را منکوب و قلعه چهریق را فتح کرده‌اند.

محمد هاشم میرزا- لازم نیست عین این عبارت نوشته شود بلکه باید به این مفاد باشد.

رئیس- اگر آقایان موافق باشند چند دقیقه تنفس شود (در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از یک ربع مجدداً تشکیل گردد)

رئیس- کنترات این مستخدمین گمرک مطرح است کنترات این مستخدمین به کمیسیون خارجه و کمیسیون بودجه رجوع شده و خاطر آقایان مسبوق است که در استخدام خارجی‌ها کمیسیون خارجه اختیارش فقط راجع به مسئله تابعیت و ملیت است کمیسیون خارجه در ملیت این اشخاص رأی داده چیزی که امروز قرائت می‌شود راپُرت کمیسیون بودجه است.

(به مضمون ذیل قرائت شد)

ماده واحده – وزارت مالیه مجاز است کنترات ۱۵ نفر مستخدمین بلژیکی اداره گمرکات مفصله‌الاسامی ذیل را برای مدت ۳ سال و در ازاء مبالغ حقوق مشروحه در مقابل اسامی آن‌ها تجدید نماید.

مالو شوفه - سال اول – هفده هزار فرانک

مالوشوفه - سال دوم – هیجده هزار فرانک

مالو شوفه - سال سوم – نوزده هزار فرانک

فورمان - سال اول – چهارده هزار فرانک

فورمان - سال دوم – پانزده هزار فرانک

فورمان - سال سوم – شانزده هزار فرانک

کرو - سال اول – شانزده هزار فرانک

کرو - سال دوم – هفده هزار فرانک

کرو - سال سوم – هیجده هزار فرانک

گیوم - سال اول – شانزده هزار فرانک

گیوم - سال دوم – هفده هزار فرانک

گیوم - سال سوم – هیجده هزار فرانک

دکرگر - بیست و چهار هزار فرانک

دلکرو- سال اول – بیست هزار فرانک

دلکرو - سال دوم – بیست و یک هزار فرانک

دلکرو - سال سوم – بیست و دو هزار فرانک

دلکروا - بیست و هفت هزار فرانک ثابت

واندا - نابل سال اول – بیست و یک هزار فرانک

واندا - نابل سال دوم- بیست و دو هزار فرانک

واندا - نابل سال سوم – بیست و سه هزار فرانک

پاکد - سال اول – چهارده هزار فرانک

پاکد- سال دوم – پانزده هزار فرانک

پاکد - سال سوم – شانزده هزار فرانک

ویلمن- سال اول – بیست هزار فرانک

ویلمن - سال دوم – بیست و یک هزار فرانک

ویلمن - سال سوم – بیست و دو هزار فرانک

کردویند- سال اول – بیست هزار فرانک

کردویند - سال دوم – بیست و یک هزار فرانک

کردویند- سال سوم – بیست و دو هزار فرانک

هلسوتن- بیست و هفت هزار فرانک ثابت.

مورو- سال اول – بیست و دو هزار فرانک

مورو- سال دوم – بیست و سه هزار فرانک

مورو - سال سوم – بیست و چهار هزار فرانک

کورتهو- سال اول- بیست و سه هزار فرانک

کورتهو- سال دوم – بیست و چهار هزار فرانک

کورتهو - سال سوم – بیست و پنج هزار فرانک

استاسی- سال اول – بیست و دو هزار فرانک

استاسی- سال دوم – بیست و سه هزار فرانک

استاسی - سال سوم – بیست و چهار هزار فرانک

رئیس- آقای سید یعقوب مخالفید؟

آقا سید یعقوب- بلی

آقا سید یعقوب- بنده اساساً با استخدام مستخدمین خارجه مخالف هستم ولی در مسئله مستشار آمریکائی موافق بودم به علت اینکه در او یک سیاست خوبی بود ولی در این موضوع مخالفم برا این که بعد از تحقیقات معلوم می‌شود که مستخدمینی گمرک مدت زیادی است که در گمرک مستخدم بوده‌اند و تقریباً بیست سال شاید باشد چطور شده است که در عرض این بیست سال نتوانسته‌اند مأمورینی تربیت کنند که جای آن‌ها را بگیرند و حال آنکه بنده بر حسب مسافرت‌هائی که کرده‌ام دیده‌ام در سرحدات ایران مأمورین کافی و لایقی هستند که بطور خوبی می‌توانند از عهده این خدمات بر آیند و خود اداره گمرک هم می‌داند.

ثانیاً راجع به مستخدمین بلژیکی ما خودمان مستحضر هستیم و کتابچه هم حاج معین التجار منتشر کردو هم چنین اطلاعاتی که از عراق عرب و سایر سرحدات به ما می‌رسد با این همه فشارهائی که دولت وارد آورده که نگذارند طلا و نقره از سرحدات خارج شود باز شنیده می‌شود به هر ترتیبی است طلا و نقره از سرحدات ما خارج می‌کنند و اشخاصی که از سرحدات جنوب رفته باشند کاملاً این شهادت را می‌دهند.

ثالثاً یک اشخاصی یک اشخاصی را که در اینجا ذکر کرده‌اند که بنده نمی‌دانم چه مناسبتی دارد؟ ما مجبور نیستیم هر بلژیکی که گذرش به ایران افتاد فوراً او را بیاوریم استخدام بکنیم یکی از این‌ها در اداره ارزاق بود یکی در خالصجات بود و یکی در خیابان شمیران گردش می‌کرده همه این‌ها را جمع کرده‌اند و در این‌جا نوشته‌اند شاید چهار پنج نفر در گمرک در سرحدات شمالی یا جنوبی لازم داشته باشیم و عقیده بنده این است که سرحدات شمالی و غربی و جنوبی مأمورین بلژیکی لازم نداشته باشد دیگر این که ویلمنس در اداره خالصه است کی در گمرک بوده است یکی دیگر هسلونن است که در خیابان‌ها گردش می‌کند کی در گمرک بوده است که ما آن‌ها را جزء این صورت نوشته‌ایم بلی مولیتر که رئیس کل است برای اداره گمرک خیلی خوب است و یک مدیر که همان مولیتر باشد با اجزاء ایرانی برای اداره گمرک کفایت می‌کند و به عقیده بنده این بلژیکی‌ها را لازم نداریم کنترات کنیم.

رئیس- سیاستی را که آقای سید یعقوب بیان فرمودند گمان می‌کنم مقصودشان معنی متعارفی آن نبود برای این که در مسئله دکتر میلیسپو بهیچوجه نظر سیاسی نبود.

آقای اقبال‌السلطان (اجازه)

اقبال‌السلطان- فرمایشان آقای آقا سید یعقوب جمله اولش با قسمت آخرش متضاد بود اول اعتراض کردند که چرا بلژیکی‌ها برای ما اجزاء تربیت نکرده‌اند بعد خودشان اظهار کردند بنده در سرحدات اشخاصی سراغ دارم که می‌توانند ادارات گمرک را در تحت تنظیم و تربیت بیاورند که ما محتاج به مأمورین بلژیکی نباشیم. بنده نفهمیدم جزء اول مطلب چه بود و جزء دوم چه بود.

آقا سید یعقوب- توضیح می‌دهم

اقبال‌السلطان- اغلب آقایان این اعتراض را به مستخدمین بلژیکی دارند که در ظرف بیست و دو سال نتوانسته‌اند یک ایرانی را تربیت نمایند. آقایان می‌داننددر ایالات و ولایاتی در اداره گمرک دارد فقط یک نفر بلژیکی در آنجاها است مابقی اخیراً ایرانی هستند. پس این اجزاء ایرانی را کی تربیت داده است؟ و تصدیق می‌فرمایند قبل از آنکه موسیو نورز را برای مستشاری گمرک بیاورند اجزاء اداری هیچ نبود حتی اندیکاتور نویس هم نبود که وقتی آقای ناصرالملک وزیر مالیه شدند چند نفر برای وزارت خانه‌ها از گمرک خواستند و وقتی مستخدمین بلژیکی در وزارت مالیه بودند کاملاً وزارت مالیه از حیث ضبط و ربط خیلی منظم بود و در حقیقت یک کابینه آرشیولیتی برای وزارت مالیه ترتیب داده بودند و امروز این اجزاء ایرانی که در خدمت هستند مستقیماً یا غر مستقیماً در تحت ریاست آن‌ها کار می‌کرده‌اند و به قدر کفایت اجزاء برای اداره کردن گمرک تربیت شده و حاضر است حالا خواهید گفت در صورتی که اجزاء داریم چه احتیاجی داریم به این که مستخدمین خارجی را به کارهای داخل بگماریم؟ آنوقت بنده با کمال تأسف عرض می‌کنم چون اغلب ما ایرانی‌ها به امورات اداری بواسطه رقابت‌هایی که با هم داریم هر کدام می‌خواهیم کار بهتری در دست بگیریم و به حدود خودمان قانع نمی‌شویم اقداماتی خواهیم کرد که به آن مقام بالاتر برسیم و آن ضدیت‌ها و دسته بندی‌ها ترتیب اداری را مختل خواهد کرد. مثلاً می‌بینیم وقتی که بانک روس به ایران واگذار شد یک نفر از آن اجزاء را که از بانک اطلاع برای سیاست برقرار نکردند و یک کسی را که در خارج بود و هیچ اطلاع نداشت او را آوردند و رئیس قرار دادند اگر بنا باشد باز هم مستشاران بلژیکی یا غیر بلژیکی در کار نباشد آن‌هائی که در گمرک بوده‌اند کار را به آن‌ها نخواهند داد و کارهایی را به دیگران رجوع خواهند کرد و آن ترتیبی را که امروز در گمرک است بکلی از میان خواهد رفت و چنانچه از وقتی که قانون ۲۳ جوزا لغو کردند و بلژیکی‌ها از کار افتادند و کار مالیه به دست ایرانی افتاده و یک عده اعضاء و اجزائی که نمی‌دانم چطور کار کردند ما را بکلی مأیوس کردند.

(بعضی از نمایندگان- اینطور نیست – بعکس است)

مدرس- مرنارد خراب کردند.

اقبال‌السلطان- تصور می‌فرمایند الغاء قانون ۲۳ جوزا به نفع ایران بود؟ خیر پریروز بود که شاهزاده محمد هاشم میرزا از وزیر مالیه سئوال می‌کردند که دویست و هفت هزار تومان پول از خراسان به تهران ارسال شده و معلوم نیست چه شده است وقتی دویست و هفت هزار تومان در مرکز مالیه حسابش معلوم نباشد چه می‌شود گفت؟ در اوائل ماه جدی بود که شاهزاده محمد هاشم میرزا این سئوال را کردند و هنوز هم تصفیه نشده است و معلوم نیست کجا رفته است. این‌ها برای چیست برای آن بی ترتیبی‌هائی است که در مالیه است و همچنین در جرائد همیشه می‌خوانید و می‌شنوید که این بی ترتیبی‌ها در همه جا هست و مخصوصاً شنیدم یک کسی از صندوق مالیه چهل و دو هزار تومان پول را برداشته است و حالا در تحت استنطاق است. بالاخره بنده خواستم به آقای آقا سید یعقوب تذکر بدهم. آن موانعی که در کار ایرانی است بنده صلاح نمی‌دانم این مستخدمین را تصویب بکنیم برای اینکه این اجزائی که تربیت کرده‌اند نمی‌توانند خودشان این کارها را اداره کنند. بنده نخواستم مطلب را واضح عرض کنم ولی دیدم آقایان خیلی اصرار می‌کنند و می‌ترسم مجبور شوم آنطوری که باید واضح عرض کنم اما آمدیم بر سر مستشاران بلژیکی که آیا در ظرف این مدتی که در ایران بوده‌اند نسبت به ما خدمت کرده‌اند یا نه؟ البته تصدیق می‌فرمائید در وقتی که موسیو نوز به ایران نیامده گمرکات ما چه حالی داشت و در تحت چه ترتیبی بود اولاً در هر ولایتی یک اداره گمرک بود و از هر ولایتی به ولایت دیگر بار می‌بردند گمرک می‌گرفتند و اسباب زحمت مردم را فراهم می‌آوردند و آن مقداری که در آنوقت حقوق گمرکی می‌گرفتند شاید بیشتر از این مبلغ بود که امروز می‌گیرند با وجود این‌ها عایدات گمرک شما تقریباً دویست هزار تومان بود و دویست هزار تومان اجاره می‌دادند که آن هم وصول نمی‌شد ولی امروز مطابق صورتی که داده می‌شود عایدات شما به ده کرور رسیده است.

آقا سید یعقوب - از خودمان است از بلژیک که نیست.

اقبال‌السلطان- بنده هم عرض می‌کنم مردم می‌دهند ولی سابقاً هم مردم می‌دادند و از تمام ولایات هم این حقوق گرفته می‌شد و حتی از کنکاور که به سنقر و کرمانشاه بار می‌رفت از آنجا هم گرفته می‌شد آنوقت بیشتر هم می‌گرفتند و اسباب زحمت مردم هم بود با وجود این ترتیبات عایدات سالیانه آن تقریباً دویست هزار تومان بود ولی امروز عایدات گمرک شما به ده کرور تومان بالغ می‌شود...

آقا سید فاضل- یازده کرور

اقبال‌السلطان- به فرمایش یکی از آقایان به یازده کرور رسیده است. این از چه شده است؟ از حسن خدمت و خدماتی که این اشخاص به این اداره کردند و آن مبلغ جزئی را به این مبلغ کلی رسانیده‌اند و آن راهداری سابق را مبدل به اداره گمرک امروزه نموده‌اند که بطوری که می‌خواهم عرض کنم شاید ادارات گمرکی اروپا هم بیش از این در تحت نظم و ترتیب نباشد.

رئیس - بنده از آقایان خواهش می‌کنم در این باب یک قدری با ملاحظه صحبت کنند موافقین برای پیشرفت مقصود خودشان خود را مجبور ندانند از ایرانی‌ها بد بگویند و هم چنین مخالفین مجبور نباشند از بلژیکی‌ها بد بگویند. آقای کازرونی مخالفند؟

آقای میرزا علی کازرونی - بنده در یک قسمت مخالفم و در یک قسمت موافق

رئیس - بفرمائید

آقای میرزا علی کازرونی – بنده اساساً با تجدید کنترات مستخدمین بلژیکی موافقم و در این مدت هم که آن‌ها مستخدم گمرک بوده‌اند بنده از اول با آن‌ها معاشر بوده‌ام یعنی کار داشتم و کاملاً از کارهای آن‌ها مستحضر بودم و حالا هم نمی‌توانم نسبت خیانتی به آن‌ها بدهم و حالا هم نمی‌توانم ثابت کنم خیانتی و خلافی کرده باشند و حقیقتاً ترتیبات و تنظیمات گمرک هم خیلی جالب دقت و توجه است. بنده نمی‌خواهم طوری شود که یک عده مردم اعم از اینکه از ابتیاع داخلی یا خارجی وقتی یک حسن خدمتی نشان دادند آن حسن خدمت را به خیانت مبدل کنم و انصاف و آن نیت را از نظر دور سازم و امروز هم مقتضی نمی‌دانم گمرک از دست مأمورین خارجه یعنی بلژیکی‌ها گرفته شود و به ایرانی‌ها تحویل داده شود. عقیده دارم که بایستی گمرک کمافی‌السابق در تحت ریاست بلژیکی‌ها اداره شود اما آن قسمتی که بنده با آن مخالفم این است که اولاً حقوق آن‌ها نسبت به حقوق سابقشان زیاد شده جهت این اضافه کردن حقوق چه چیز است این‌ها مدتی در گمرک مستخدم بوده‌اند حالا هم خودشان داوطلبانه حاضر شده‌اند که کنترات شان را تجدید کنند در این صورت علت چه چیز است که حقوق آن‌ها را اضافه کنیم آیا پول ما زیاد شده است یا اینکه ایشان می‌خواهند یک زحماتی علاوه بر کارهای سابق به خودشان تحمیل کنند؟ خیر ما طالب آن‌ها هستیم و آن‌ها هم طالب خدمت هستند و باید همان حقوقی که در سابق به آن‌ها داده می‌شد حالا هم همان حقوق به آن‌ها داده شود و آن‌ها هم از زیاد گرفتن صرف نظر کنند و بعلاوه این جا از برای حقوق آن‌ها فرانک منظور شده در حالی که پول مملکت ما فرانک نیست و قران است بعلاوه معلوم نیست این فرانک، فرانک کاغذی است یا فرانک طلا است در هر صورت ما کورکورانه چطور باید رأی بدهیم علی ای حال مخالفت بنده از این راه است بعلاوه می‌بینم برای بعضی از آن‌ها بطور ثابت یک مرتبه ۲۷ هزار فرانک معین کردند و برای بعضی‌ها به تفاوت قرار داده‌اند آیا تفاوت این‌ها چه چیز است؟ بواسطه مرتبه علمشان است یا چیزهای دیگر است؟ خوب است توضیح بفرمایند.

وزیر مالیه- در مورد مأمورین بلژیکی که حالا قریب ۲۲ سال است در این مملکت کار می‌کنند و در اداره گمرک بالاختصاص و در سایر ادارات هم به اقتضای وقت خدمت کرده‌اند اولاً خاطر آقایان مستحضر است مأمورین بلژیکی که در ایران هستند دولت بلژیک به دولت ایران داده یعنی در نتیجه روابط دوستی که بین دو دولت بود و خواستند ادارات را در تحت تنظیم بیاورند دولت ایران از دولت بلژیک کمک خواست و دولت بلژیک هم مأمورینی از ادارات خودشان برای منظم کردن ادارات ایران فرستادند. بنده عرضی نمی‌کنم کلیه مأمورین بلژیکی که به ایران آمده‌اند همه خوب هستند یا همه بد هستند خیر. هم خوب دارند هم بد دارند چنانکه یک عده که سابقاً در اینجا کار کرده‌اند قبل از مشروطیت بنده خودم در وزارت خارجه بودم و به آن‌ها تصدیق هائی هم دادند ولی دولت بلژیک نظر به راپُرت‌هائی که از عملیات آن‌ها رسیده بود آن‌ها را از خدمت خارج کرد و گفت شما خوب کار نکرده‌اید و بعلاوه وقتی یک دولت به یک دولت دیگری کمک می‌کند حتی‌المکان می‌خواهد آن نظریه و آن دوستی او یک نتیجه خوبی ببخشد و آن سیاستی را که نسبت به یکی از مأمورین خود اجراء می‌نماید برای سایرین یک تجربه‌ای است و البته دولت ایران هم نسبت به آن‌هائی که خوب کار کرده‌اند قدردانی کرده است و حقیقتاً عده‌ای از آن‌ها خیلی خوب کار کردند و در دوره استبداد مأمورین بلژیکی ما دچار خیلی صدمات و حتی هلاکت شده‌اند.

پس اولتیماتوم یک مأموری در آذربایجان بود که وقتی قنسول اعلان کرد باید مالیات با به قونسولخانه بدهند در روی اعلان قنسول نوشت نباید تحویل داد و می‌دانست او را بیرون می‌کنند و بالاخره از تبریز او را اخراج کردند و آمد به تهران در این‌جا هم نتوانست بماند. یک نفر دیگر بود که برای وصول مالیات شجاع الدوله فرستادند و نوکرهای مشارالیه او را زدند و کشتند او جدیت خودش را برای ایفای وظیفه نمود و دولت هم حقاً نسبت به بازماندگان او اظهار قدردانی کرد یکی دیگر را در فرونت با عیالش کشتند او را هم دولت قدردانی کرد این‌ها کسانی بودند که در راه خدمت ایفاء وظائف خود یا خارج شدند و یا کشته شدند و دولت هم به آن‌ها پاداشی داد. حالا در این ضمن چند نفر دیگر هم بودند که بدر رفتار کردند یکی کرنیس بود که همه ترتیب او را می‌دانند و برعکس فرمایش آقای اقبال‌السلطان که می‌فرمایند در مسئله دویست و هفت هزار تومان در زمان ریاست ایرانی بود. بنده عرض می‌کنم خیر در زمان ریاست و تصدی بلژیکی‌ها و کرنیس بود و نسبت به مأمورین ایرانی یک همچو اختلاف حسابی پیدا نشده.

اما اینکه می‌فرمائید اضافه حقوق چرا باید به آن‌ها داده شود. بطوریکه عرض شد این‌ها مأمور اداری هستند یعنی از یک اداره منظم و مرتب دولت متمدنی مثل مملکت بلژیک انتخاب شده و به ایران آمده‌اند و البته تصدیق می‌فرمایند استخدام در وزارتخانه‌های اروپایی در تحت یک اصول منظم و ترتیب اداری است به این معنی مدتی را که آن‌ها به ایران می‌آیند و این‌جا کار می‌کنند از دولت خودشان جزو خدمت آن‌ها محسوب می‌شود مثلاً وقتی یک مأموری یاور مدیری شعبه از آن جا به ایران می‌آید بعد از هفت هشت سال خدمت که برگشت در آنجا مقام مدیر کلی به او می‌دهند پس همان مزایا و مقاماتی را که در مملکت خودش پیدا می‌کند در این‌جا هم باید به او داده شود. و بعلاوه همیشه جزو مواد کنترات آن‌ها قید شده که سالی هزار فرانک اضافه حقوق به آن‌ها داده شود و اضافاتی هم که تا حال به آن‌ها داده شده بر طبق همان اصول بوده که تا کنون در جریان بوده است یعنی در بدو امر سال هفت هشت هزار فرانک بوده و بعد در هر سالی هزار فرانک اضافه شده تا به این مبلغ رسیده و این اضافه هم که حالا داده می‌شود در تعقیب همان اصول اداری است که تا کنون معمول بوده و چیز زیادتری به آن‌ها داده نشده است و البته همانطور که دولت آن‌ها را از یک اداره مرتبی می‌آورد و در این‌جا از حضور آنها استفاده می‌کند باید قهراً یک رعایت‌هائی هم درباره آن‌ها بشود فرانک راهم همیشه قبل از جنگ به نرخ روز معین می‌کردند ولی چند سال است تا کنون نرخش دو قران بوده است در کمیسیون بودجه هم همینطور مذاکره شد ولی قید فرانک برای این است که وقتی با یک مستخدم خارجی مذاکره می‌شود باید با او با نرخ محم خودش مذاکره کرد ملاحظه بفرمائید همان طور که یک فرانسوی اگر بیاید در بازار ایران و بخواهد با تاجر از فرانک حرف بزند او ملتفت نمی‌شود همین طور هم اگر ایرانی بخواهد با اروپائی معامله کند باید به پول او با و حرف بزند و معامله کند منتهی هر کس پیش خودش حساب می‌کند و میزان فرانک را به دو قران تسعیر می‌کند و چون اساساً هر فرانک دو قران است ممکن است در این راپُرت کمیسیون بودجه هم لفظ فرانک را بردارید و به جای او از هر فرانک دو قران حساب کنید. در کمیسیون بودجه توضیحات لازمه‌ای در این باب داده است راجع به اضافه هم سه نفر از این مستخدمین که ولکرو و دکرگر و هلسونن هستند پانزده شانزده سال است در ایران مشغول خدمت هستند و هیچوقت در این مدت ایرادی هم به آن‌ها وارد نبوده است مخصوصاً موسیو دکرگر که فعلاً رئیس مالیه خراسان است چه در مدت خزانه داری مرنارد و چه در موقع دیگر یکی از مستخدمینی است که حقیقتاً لازمه صحت عمل را در انجام وظائف خود به خرج داده و هیچوقت از وظیفه شناسی خود منحرف نشده است. همینطور دیگر دلکروا که مدتی است در ایران است دو سه مرتبه هم کفالت گمرک را داشته و خدمات خود را با نهایت خوبی انجام داده سن یکی از این‌ها طوری است که وقتی برگردد به بلژیک باید حقوق تقاعدی به وی داده شود و کسی که هفده هیجده سال عمر خود را در ایران صرف کرده و طوری است که بعد از سه سال دیگر که بر می‌گردد به مملکت خودش متقاعد خواهد شد البته باید دولت از آن‌ها قدرشناسی کند به این جهت بود که دولت مصلحت دانست که به این دو سه نفر که از هر حیث بر آن چند نفر دیگر مزیت داشته‌اند علاوه بر معمول سابق اضافه حقوق به آن‌ها داده شود ولی اضافه هائی که تا بحال به آن‌ها داده شده مطابق معمول سنواتی بوده است مثلاًً آن‌ها را که بیست و هفت هزار فرانک ثابت نوشته‌اند سال آخر به موجب کنترات بیست و هفت هزار فرانک را خواهد داشت فقط در دو سال اول دوم سه هزار فرانک باید به آن‌ها زیادتر داده شود و این مبلغ برای یک نفر مستخدم خارجی که سال‌ها بخوبی خدمت کرده است چیز فوق‌العاده نیست البته همانطور که وقتی از کرنیس صحبت می‌شود می‌گویند شخص بدی است و همه از او ناراضی هستند همانطور هم از کسی که خوب خدمت کرده باید قدرشناسی کرد که اسباب تشویق سایرین بشود.

رئیس- آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)

محمد هاشم میرزا- مخالفت بنده با اصل استخدام نیست بلکه با طرز کنترات آن‌ها است چون در کمیسیون بودجه بعد از تبادل نظر و مذاکراتی که با آقای وزیر مالیه بعمل آمد یک نظریاتی در ترتیب کنترات پیدا شد که پس از این تجربیاتی که تا کنون شده بعدها اسباب زحمت نشود و همانطور که آقای وزیر مالیه عملیات بعضی از آن‌ها را فرمودند لازم است دخالت‌های موسیو دلوا را در خراسان و کشته شدن جمعی و خرابی‌های مولیتر در پستخانه و مداخله چند سال قبل بعضی از سوئدی‌ها در امور سیاست که منافی با بی طرفی ایران بود عرض کنم. مشاهده این ترتیبات ما را وادار کرد که یک مواردی نوشتیم که در عموم کنترات‌ها درج شود و منجلمه یک ماده راجع به عدم مداخله آن‌ها در سیاست و یکی اطاعت کامل از اشخاصی که باید به آن‌ها امر بدهند هشت نه ماده است که بنده حالا نمی‌خواهم عرض کنم و در کمیسیون بودجه به آن رأی دادیم و قائل شدیم که این مواد باید ضمیمه تمام کنترات‌ها بشود و قرار بود همان طور که مذاکره شد آن مواد را به کنترات ضمیمه کرد به مجلس بیاورند. و حالا که کنترات را فرستاده‌اند آن مواد ضمیمه نیست.

از این جهت من مخالفم. باید آن مواد را به مجلس آورده و در این‌جا تصویب شود زیرا اگر این مواد به تصویب مجلس نرسد بیم می‌رود همان اشکالات سابق و مداخله در سیاست و غیره پیش بیاید و از این جهت فعلاً بنده مخالفم.

وزیر مالیه - گمان می‌کنم مطلب محتاج به اظهار نباشد یک صورت کنتراتی که در عرض چند ماه با حضور نمایندگان دولت و با حضور مأمورین بلژیکی نوشته شده باید اجرا شود این مذاکرات برای این بوده است که یک فرمولی و یک نسخه معینی در کمیسیون بودجه نوشته شود که کنترات‌ها در آتیه از روی آن انشاء شود و باید همانطور هم بشود. یک نسخه آنرا بنده امضاء کرده‌ام و یک نسخه را هم آن‌ها امضاء کرده‌اند و برای وزارت مالیه فرستاده‌اند که همان سرمشق باشد و در آتیه از روی همان قانون رفتار شود و بنده هیچ وقت نمی‌توانم تصور کنم یک مذاکراتی که در مجلس و کمیسیون می‌شود در خارج برخلاف او رفتار شود.

رئیس- پیشنهادی از طرف آقای حائری‌زاده داده شد چون راجع به دستور است حق تقدم دارد قرائت می‌شود و رأی می‌گیریم.

(به مضمون ذیل قرائت شد)

حائری‌زاده- پیشنهاد می‌کند مذاکره در راپُرت کمیسیون بودجه مورخه (۲۳) اسد موقوف باشد تا موقع ورود دکتر میلیسپو رئیس کل مالیه به تهران و استطلاع از عقیده مشارالیه.

حائری‌زاده- چون در جلسه قبل دولت در ضمن یک قانونی استخدام دکتر آمریکائی را از مجلس گذراند و در آن قانون اختیاراتی از قبیل تعیین و عزل و نصب و تنزل و ترفیع مقام مأمورین به رئیس کل مالیه داده شده است و اداره گمرک هم جزو ادارات و وزارت مالیه محسوب می‌شود، از این جهت خوب است تا آمدن دکتر مزبور تصویب این کنترات‌ها مسکوت عنه بماند تا رئیس کل مالیه می‌آید و از عقاید او در این خصوص اطلاع حاصل شود.

نصرت‌الدوله مخبر کمیسیون بودجه- این پیشنهاد آقای حائری‌زاده که راجع به دستور است، مفهومش این است که این لایحه بماند تا دکتر میلیسپو به ایران بیاید در موقعی که این کنترات‌ها به کمیسیون فرستاده شده بود با هیئت دولت در این موضوع مذاکره شد ولی بعد از مداقه کامل این طور تصمیم شد که استخدام این‌ها بهیچوجه مخالفتی با اختیارات دکتر میلیسپو ندارد و علت اصلی که این نظر را پیشرفت داد این بود که هر رئیس مالیه آمریکائی و هر آدم عاقلی که برای یک تأسیساتی بیاید از یک مأمورین اروپائی با اطلاعی که بیست دو سال دوره تجربه آن‌ها از این مملکت بوده صرف نظر نخواهد کرد زیرا آن‌ها فعلاً رئیس ادارات منظمی هستند بعلاوه همان ماده که خود آقای حائری‌زاده فرمودند آن اختیاراتی را که راجع به عزل و نصب و غیره رئیس کل مالیه داده آن اختیارات بطور عموم شامل تمام مستخدمین مالیه است و البته همانطور که فرمودند بلژیکی‌های مستخدمین گمرک هم مثل سایر مستخدمین مالیه هستند و در نتیجه مشمول مواد اختیارات دکتر میلیسپو هستند و مخصوصاً در این پیشنهادی هم که راجع به کنترات شاهزاده محمد هاشم میرزا فرمودند و آقای وزیر مالیه هم اشاره فرمودند یک تصریحاتی شده که باید کلیتاً مستخدمین اطاعت اوامر مقامات مربوطه را بنمایند و نهایت دقت و تمام مطالعات در اطراف این مسئله بعمل آمده و این کنترات‌ها هم هیچ منافاتی با اختیارات دکتر میلیسپو ندارد و فصل اول آن قانون می‌نویسد دولت علیه ایران دکتر فلان را برای ریاست اداره مالیه استخدام می‌نماید مخصوصاً در آن لایحه که راجع به کنترات‌ها تصویب شده اطاعت مقامات مربوطه قانونی را بنمایند برای این بوده است که یکی از آن مقامات مربوطه قانونی ریاست کل مالیه است و یکی از مقاماتی است که برای تمام مستخدمین مالیه است و باید رعایت احترامات و اختیاراتی را که مجلس به موجب قانون به رئیس کل مالیه داده است بنماید و چون این قیود ملحوظ شده از این جهت تصویب این لایحه منافاتی با اختیارات رئیس کل مالیه ندارد اما نسبت به قیمت‌های دیگری که در موضوع بلژیکی‌ها مذاکره شد گمان می‌کنم آقای وزیر مالیه با یک اطلاعات کافی و بیانات مؤثری تمام مسائل را تشریح کردند و تصور می‌کنم دیگر محتاج نباشیم که بنده در این زمینه چیزی عرض کنم.

رئیس- باید رأی بگیریم به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقای حائری‌زاده. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند (عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد.

آقای حاج میرزاعلی‌محمد دولت‌آبادی (اجازه)

حاج میرزاعلی‌محمد – با اصل کنترات و استخدام بلژیکی‌ها مخالفتی ندارم و همان طوری که آقای وزیر مالیه فرمودند باید نسبت به خدمت گذاران آن‌ها قدردانی کرد ولی بنده هم در آن قسمتی که آقای کازرانی اشاره فرمودند عرضی دارم و آن راجع به مبلغ بود که به فرانک مبدل شده است و بنده خاطر آقای وزیر مالیه را تذکر می‌دهم که می‌فرمایند دو قران قرار شده به آن‌ها بدهند این در وقتی بود که قیمت فرانک در ایران تنزل کرده و به ده شاهی رسیده بود در آن موقع حضرات گفتند باید مبلغی علاوه به ما بدهند و دو قران حساب کند در آن موقع اگر صرفه ایران ملاحظه می‌شد باید به آن‌ها همان ده شاهی داده شود. ولی معهذا دو قران داده شد بنده عقیده دارم مثل سابق باید دو قران با آن‌ها حساب شود و در همین کنترات تصریح شود که به همان قسمت سابق که به آن‌ها داده شده است از همان قرار داده شود که اگر از دو قران هم بالا رفت حتی مطالبه اضافه نداشته باشند.

مخبر- بنده نسبت به این اعتراض آقای دولت آبادی از نقطه نظر اساسی و به آن ترتیبی که آقای کازرانی اشاره کردند عرضی ندارم ولی همین قدر عرض می‌کنم وقتی این کنترات‌ها به کمیسیون آمد متذکر شدیم که استخدام مستخدمین ایرانی باید با پول ایران باشد خود آقای وزیر مالیه و آقای رئیس الوزراء هم این مسئله را تصدیق دارند. ولی یک مشکلاتی پیش آمده بود و متحمل بود زحماتی تولید شود بنابراین اینطور تصویب کردند که عجالتاً به همان ترتیب کنترات شوند. ولی گفتند چون تسعیر شده حقیقتاً مثل این است که به پول ایران به آن‌ها داده می‌شود و اگر کمیسیون بوده قبول کرد این کنترات‌ها را با ذکر لفظ فرانک به مجلس بیاورند از نقطه نظر مسبوق بودن به اساس کار بود.

زیرا هیئت دولت مصمم است یک ترتیب کلی برای کنترات‌های مستخدمین خارجه بطور عموم و سکه خارجی آن‌ها از قبیل فرانک و دلار و غیره در نظر بگیرد و یک تصمیم قطعی اتخاذ کند که بعد شامل همه کنترات‌ها بشود اما مسئله تسعیر هم همانطوری که آقای وزیر مالیه توضیح دادند قبل از جنگ فرانک به نرخ روز بود و یا تسعیر نرخ مظنه پائین و بالا می‌رفت در موقع جنگ نرخ فرانک تنزل کرد و در آن موقع یک قران رسیده بود و از این قرار با آن‌ها حساب می‌شد نه ده شاهی و چون فرانک تنزل کرده بود مأمورین بلژیکی اظهار داشتند که ما با این مبلغ نمی‌توانیم زندگی کنیم زیرا در موقعی که کنترات بین ما و دولت ایران بسته شد میزان فرانک دو قران و دو ریال بوده است از این جهت مسئله را این طور حل کردند که با آن‌ها فرانکی دو قران تسعیر شود که ثابت باشد و دیگر به نرخ روز تسعیر نکند حالا از نقطه نظر عملی هم ملاحظه بفرمائید باز تسعیر نمی‌کند برای اینکه یک مستخدمی را که شما یک روزی به ده هزار فرانک اجیر کرده‌اید در آن روز فرانک دو ریال بوده است و به مرور مواجب آن‌ها را اضافه کرده‌اید تا حالا که سالی بیست هزار فرانک شده است و بعد هم تعبیر کرده‌اید و از قرار دو قران مدتی به آن‌ها پرداخته‌اند حالا هم که او کنترات می‌شود در واقع به همین نظر قبول کرده است. بنده هم در کمیسیون خیلی مبصر بودم که شاید طوری شود که کنترات آن‌ها با قران باشد ولی چنانچه عرض کردم نظر به ملاحظاتی بود که بطور موقت به این ترتیب نوشته و پیشنهاد شد.

رئیس- آقای آقا میرزا سید حسن کاشانی (اجازه)

آقا میرزا سید حسن کاشانی- بنده عرض می‌کنم پیشرفتی که در اداره گمرک پیدا شده است نه تنها از وجود بلژیکی‌ها بوده است بلکه ایرانی‌ها هم بین و بین‌الله وظائف خود را خوب انجام داده‌اند ولی می‌خواستم از هیئت محترم دولت سئوال کنم که بعد از گذراندن کنترات رئیس کل مالیه و اسباب کنترات بلژیکی‌ها از او استمراجی فرموده‌اند یا خیر؟ پریروز بود لفظ تعین در کنترات اسقاط شده بود و آقای رئیس‌الوزراء تقاضای فوریت از مجلس کردند و گذشت و به این حال کنترات بلژیکی‌ها اگر به استحضار رئیس کل مالیه باشد به نظر بنده بهتر است.

رئیس- آقای حاج سیدالمحققین مخالفید؟

حاج سیدالمحققین - بلی

رئیس- آقای رفعت‌الدوله؟

آقای رفعت‌الدوله - مخالفم

رئیس- آقای عمادالسلطنه چطور

عمادالسلطنه طباطبائی- بنده با اصل کنترات موافقم ولی با یک قسمت مخالفت‌ها

رئیس- آقای مستشارالسلطنه (اجازه)

مستشارالسلطنه - این نکته را می‌خواستم به آقایان تذکر بدهم که استخدام بلژیکی‌ها دلیل بر این است که در ایران مأمورین صحیح العمل نباشند. بلکه برای این است که بیشتر کمک کنند و امورات از بعضی محظورات مصون باشد و آن‌ها از طرف دولت خودشان مستخدم می‌شوند حی‌الامکان می‌خواهند کاری بکنند که اسباب افتخارشان باشد و نسبت به تسعیر فرانک هم عرض کنم که اگر پنج‌هزار و چهارصد تومان به موسیو هلسونن دادیم البته او خواهد دانست که بیست و هفت هزار فرانک داده‌ایم ولی برای اینکه بعدها در موقع پرداخت اشکالی پیش نیاید خوب است تسعیر به قران شود و بنده گمان می‌کنم این اظهاری را که آقای مخبر کمیسیون بودجه فرمودند سبب می‌شود همیشه دو قران دریافت کنن برای اینکه مکرر در موقع پرداخت دیده‌ایم اسباب زحمت می‌شود و اگر بخواهم مسئله اشکالاتی که تا کنون برای دولت در موقع تسعیر پیش آمده عرض کنم باعث اطاله مطلب می‌شود و یکی از آرزوهای مجلس این است که همیشه مستخدمین خارجه با پول داخله مستخدم شوند و عیار ثابت در ضرابخانه و سکه ایران منظور شود و این مسائل را هم اگر همین روزها در فرمان حکومتی که علاقمند به این قضایا است حل کنم گمان می‌کنم بهتر باشد.

رئیس- پیشنهاد دیگری رسیده که بر مذاکرات مقدم است قرائت می‌شود.

(به مضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم مواد کنترات بیاید به مجلس و به نظر نمایندگان محترم رسیده تصویب شود آنوقت اجازه به وزیر در کنترات داده شود.

محقق - م. ع کازرانی- حائری‌زاده

رئیس- آقای حائری‌زاده (اجازه)

حائری‌زاده- چون در این ماده پیشنهادی کمیسیون بودجه می‌نویسد وزارت مالیه مجاز است کنترات پانزده نفر مستخدمین بلژیکی را برای مدت ۳ سال در مقابل حقوقی که ذیلاً در مقابل اسامی نوشته شده تجدید نماید ما نمی‌دانیم مواد کنترات چیست و از قراری که مذاکره شد در موادی که سابقاً نوشته شده یک تغییراتی در کمیسیون بودجه شده و یک موادی اضافه شده و بدون اینکه به مجلس بیاید و از مجلس بگذرد یک اجازه مطلق دادن به عقیده بنده ناصحیح است.

مخبر- در موضوع این کنترات‌ها همانطور که آقای وزیر مالیه فرمودند بین کمیسیون بودجه و هیئت دولت مذاکرات زیادی شد و یک اصلاحاتی در مواد کنترات‌ها شد و همانطور که گفتند ین صورت از طرف وزارت مالیه امضاء و مصر شده و به کمیسیون بودجه آمد و در دفتر مجلس ثبت و ضبط می‌شود. ولی اگر ما مقدم نشدیم به اینکه مواد این کنترات‌ها را به مجلس بیاوریم برای این بود که تصور می‌رفت مداخله مجلس در این مواد مناسب نباشد زیرا تمام این مدتی که کنترات مستخدمین خارجه به مجلس می‌آمده و تصویب می‌شده مجلس فقط به دو قسمت آن بیشتر رأی نمی‌داد. یکی قضیه تابعیت است که همیشه با مراجعه به کمیسیون خارجه مجلس تصویب می‌کرد وی یکی هم راجع به حقوق مستخدمین بودجه که با مراجعه به کمیسیون بودجه مجلس رأی می‌داد.

ولی قسمت‌های دیگر کنترات علی‌الخصوص مستخدمینی که یک اختیاراتی ندارند ضرورت ندارد به مجلس بیاید اگر کنترات مستخدمینی بود که یک اختیاراتی داشته مثل کنترات دکتر میلیسپو آن وقت ممکن بود مواد آن از مجلس بگذرد ولی مواد فرعی کنترات همیشه یک چیزی است که مربوط به شرایط مستخدم و از وظایف قوه مجریه دولت است به این جهت بود که کمیسیون بودجه مقدم نشد مواد کنترات‌ها را ضمیمه راپُرت کرده و تقدیم مجلس نماید. ولی برای اطلاع آقایان حاضر است و ممکن است آقایان در کمیسیون بودجه مراجعه کنند یا توزیع شود که آقایان هم مسبوق باشند و بالاخره اگر آقایان این طور صلاح بدانند و سابقه عمل هم این طور اجازه بدهد و آقای رئیس هم اجازه بفرمایند که این مواد فرعی هم به مجلس بیاید بنده شخصاً از نقطه نظر مخبر کمیسیون بودجه مضایقه ندارم ولی گمان می‌کنم نه فقط این مسئله هیچ سابقه نداشته است بلکه با اصول حکومت شوروی هم مطابقه نمی‌کند.

رئیس- سابقه کنترات‌ها این طور نبوده است و سابقه از قراری بوده که بیان کردند کمیسیون خارجه نسبت به ملیت و تابعیت رأی می‌دهد و کمیسیون بودجه راجع به مقرری حالا اگر آقایان نمایندگان بخواهند این کنترات‌ها را در خارج ببینند آن امر دیگری است ولی سابقه معمول نبوده که مواد کنترات‌ها را به مجلس بیاورند.

رئیس- آقای حاج سیدالمحققین (اجازه)

حاج سیدالمحققین – بنده مخالف بودم و چون جهت مخالفت هم در زمینه پیشنهاد اول آقای حائری‌زاده بود و چون آن پیشنهاد رد شد دیگر عرضی ندارم.

رئیس- آقای رفعت الدوله (اجازه)

رفعت‌الدوله- در این مسافرت عتبات بنده ایاباً و ذهاباً تحقیقات زیادی از گمرک کرمانشاهان و قصر نمودم آنچه معلوم شد این‌ها از روی صحت عمل رفتار نمی‌کنند و حقیقتاً نسبت به ضعفا خیلی بد رفتار می‌کنند ولی از آن طرف در بردن طلا و نقره به استجار یهود شرکت داشته‌اند و چه قدر پول طلا پارسال در تخافوئیل به کرمانشاه و توسط این‌ها به بغداد حمل شده در باب استخدام بلژیکی‌ها هم بنده عرض می‌کنم یکی سلوکوف بود که به کرمان آمد. (بعضی گفتند بلژیکی نبود) بلژیکی بود، مادرش فرانسوی بود. (همهمه بین نمایندگان) در هر حال اروپائی بود و دزدی می‌کرد کفر نگفتم که همهمه می‌کنید.

بلی چهل هزار تومان قاچاق تریاک را برد و خورد و کسی اعتنا نکرد بنده هم به آقای وزیر مالیه عرض کردم و ایشان هم اعتنا نکردند آنوقت چه کنم همهمه می‌کنید!! پس من هیچوقت حرف نزنم؟!

رئیس- همهمه برای این بود که شما انگلیسی را بلژیکی گفتید.

رفعت‌الدوله- کفر که نگفتم خودش را بلژیکی معرفی کرده بود آنکه آقای وزیر مالیه فرمودند دویست هزار تومان را به چند کرور رسانده‌اند بنده تعجب می‌کنم خودشان اهل خبره هستند شما یک قند و شکر ایران را حساب کنید ببینید یک من دو قران از ده کرور بیشتر می‌شود این پول را از ایران می‌گیرند. اینکه شما می‌گوئید دویست هزار تومان به پانزده کرور رسیده این دخلی به خدمت بلژیکی‌ها ندارد آقاجان از خود ایران وقتی که گمرک قند و شکر را حساب کنید می‌بینید بالغ پانزده کرور می‌شود. بنده خودم از یکی از مستخدمین آنجا که میرزا احمدخان نام و رئیس گمرک قره نو بود تحقیقات کردم گفت مکرر قاچاق این‌ها را به مالیه اطلاع دادم ابدا اعتنا نکردند آخر هم او را معزول کردند و در مراجعت بنده او را ندیدیم برای اینکه عملیات آن‌ها را راپُرت می‌داد. و دیگر اینکه آقای وزیر مالیه می‌گویند سالی هزار فرانک به حقوق آن‌هااضافه می‌شود نفهمیدم یعنی چه؟ اگر هر سال این مقدار اضافه به آن‌ها بدهند پس تا بیست سال دیگر تمام عایدات گمرک را باید به آن‌ها بدهند یک گرانی فوق‌العاده نشده است که این‌ها این طور حقوق بگیرند بنده با مسئله فرانک هم موافق نیستم اگر استخدام آن‌ها را به مجلس قبول کند عقیده‌ام این است که باید با پول ایران داده شود.

وزیر مالیه – اولاً این قسمتی را که آقای رفعت‌الدوله گفتند اداره گمرک برای صدور طلا و نقره کمک می‌کند بنده بکلی تکذیب می‌کنم زیرا اداره گمرک شدیداً جلوگیری می‌کند لیکن معلوم است در تمام خط سرحدی یک قشون مرتبی ننشسته است که قاچاق‌ها را بگیرند و قاچاقچی‌های ولایات هم بقدری زیادند که اغلب شناخته می‌شوند حتی قاچاقچی‌های خلیج فارس که از روی دریا مال قاچاق می‌برند به اسم و رسم معروفند ولی البته گمرک جلوگیری می‌کند و الآن چندین فقره قاچاق خروج طلا و نقره در محاکمات وزارت مالیه مطرح است که آن‌ها را گمرک گرفته است و بنده حتماً می‌دانم آن کسی که به آقای رفعت‌الدوله این‌ها را راپُرت داده خودش یکی از قاچاقچی‌ها بوده که او را بیرون کرده‌اند و در نتیجه سختی‌های اداره مجبور شده است توضیح خلاف واقع بدهد. این راجع به قاچاق بود و راجع به اضافه حقوق هم عرض کردم در سال هزار فرانک است که به پول ایران دویست تومان می‌شود و همان طور که عرض شد این در مقابل خدماتی است که از آن‌ها دیده می‌شود و این که فرمودند اگر به این نسبت باشد بعد از بیست سال دیگر باید تام عایدات گمرک به آن‌ها داده شود بنده عرض می‌کنم با این که الآن بیست و دو سال است خدمت می‌کنند حقوق آن‌هااز بیست و هفت هزار فرانک تجاوز نکرده بنابراین بعد از این هم آنقدرها زیاد نخواهد شد.

رئیس- آقای عمادالسلطنه (اجازه)

عمادالسلطنه- بنده اساساً موافق هستم لیکن راجع به یک نفر از این بلژیکی‌ها که پاکه باشد و اسم او را در جزو این صورت دیدم عرض می‌کنم در موقعی که رئیس مالیه اصفهان بود از و صحت عمل دیده نشده و بعلاوه یک مساعده قریب نه هزار تومان و کسری از مالیات در آن موقع دریافت کرده است و دفتر هم نوشته شده (از بابت حقوق پاکه) حالا از آقای وزیر مالیه توضیح می‌خواهم که اگر اطلاعاتی دارند که این مبلغ جزو حساب آمده بفرمایند واِلا چون بنده اطلاعاتی دارم با کنترات این یک نفر مخالف هستم.

وزیر مالیه- توضیحی عرض می‌کنم که این پاکه آن پاکه که در اصفهان بود نیست سه نفر پاکه بودند که یکی از آن‌ها در اصفهان و یکی دیگر هم که برادر کوچک‌تر آن‌ها است جا بوده حالا در سیستان رفته است و این پاکه آن پاکه نیست. راجع به حساب آن پاکه هم که فرمودید بنده اطلاع ندارم ممکن است تحقیق کرد بعد عرض کنم.

رئیس- مذاکرات کافی است؟

آقا میرزا علی کازرونی- بنده پیشنهادی دارم.

رئیس- در آن پیشنهادی که شما امضاء کرده بودید نمی‌شود رأی داد. در این‌جا بر خلاف سابقه است. رأی می‌گیریم که مذاکرات کافی است یا خیر؟ آقای مدرس اظهاری دارند؟

مدرس- اینکه فرمودید بر خلاف سابقه است بنده نفهمیدم مقصود چه بود اگر در سابق یک چیزی بود و بعد هم باید بشود ولی در مورد نفی این طور نیست؟

رئیس- بنده باید نظامنامه و سابقه مجلس را حفظ کنم اگر می‌خواهید سابقه را بهم بزنید ممکن است ولی باید پیشنهاد علیحده بفرمائید که این سابقه که از چند سال قبل بوده بعدها این طور نباشد.

مدرس- اجازه می‌فرمائید؟

رئیس- بفرمائید

مدرس- سابقه وجودی اینطور است اما سابقه عدمی بهم زدن ندارد در سابق یک کاری نمی‌شد حالا هم نباید بشود بنده نمی‌دانم این چه صورت دارد؟

نصرت‌الدوله- سابقه وجودی است.

مدرس- خیر عدمی است

رئیس- سابقه وجودی و عدمی تفاوت نمی‌کند سابقه، سابقه است.

وزیر مالیه- اینکه می‌فرمایند سابقه عدمی‌دارد بنده عرض می‌کنم سابقه وجودی هم دارد سابقه این طور بوده که کنترات به مجلس می‌آمده بدون اینکه جزئیاتش به مجلس بیاید تابعیت و حقوق و مدت خدمت مجلس تصویب می‌کرده است و سایر چیزها از وظایف دولت بوده است زیرا کار قوه مجریه را نباید قوه مقننه بکند آن مقداری که به مجلس تعلق می‌گیرد یکی مسئله حقوق است و یکی مسئله تابعیت و ملیت ولی جریان امر از وظایف قوه مجریه است.

مدرس- اجازه می‌فرمایند؟

رئیس- داخل اصل مطلب که نخواهد شد.

مدرس- خیر، سابقه مجلس همین طور بود که فرمودید یک قسمتی از کنترات‌ها به مجلس می‌آمد و باقیش واگذار به قوه مجریه می‌شد به همین ملاحظه ما در کمیسیون بودجه شرایط را خواستیم و دیدم آنطور که باید در سابق رعایت بعضی مطالب بشود نشده لهذا یک خصوصیت‌هائی به مواد کنترات علاوه کردیم و دادیم بروند که بر روی آن خصوصیات مواد کنترات را می‌نویسند اما اینکه فرمایند سابقه این طور بود عرض می‌کنم این قسمت سابقه عدمی داشته نه سابقه وجودی که حالا آنرا فسخ کنیم و یک قانونی هم نداریم که هر چیزی که در سابق نمی‌شده باید در آتیه بشود و گمان نمی‌کنم از سابقه که فرمودند بشود اینطور استنباط کرد ولی اینجا دو مطلب است یکی همین لایحه است که امروز به مجلس شورای ملی آورده‌اند و به حسب ظاهر باید رأی داده شود و این مسئله منافات ندارد با اینکه مواد کنترات‌ها هم علیحده به مجلسی بیاید زیرا ممکن است که در مواد کنترات اختلاف نظر پیدا بشود بنابراین باید به مجلس بیاید حالا اگر سابقه عدمی هم معتبر است، بنده عرض ندارم.

رئیس- اگر می‌خواهید این سابقه رعایت نشود باید به قول خودتان پیشنهاد کنید که این سابقه عدمی بعد از این رعایت نشود آنوقت رأی می‌گیریم که بعد از این تمام مواد کنترات‌ها را به مجلس بیاورند و ماده به ماده رأی بدهیم اگر می‌خواهید پیشنهاد بفرمائید بنده منتظرم.

مدرس- اجازه می‌فرمائید؟

رئیس- بفرمائید

مدرس- عرض کردم به گمان بنده این مسئله دو قطعه است یکی این است که دولت پیشنهاد کرده و بنده هم در کمیسیون بودجه تصدیق کردم که باید یک مدت دیگری مستخدمین بلژیکی در گمرکات باشند حالا هم عرض می‌کنم اگر آقایان صلاح می‌دانند و در این مسئله رأی گرفته شود ولی در اینکه مواد کنترات به مجلس بیاید یا نباید ممکن است بعد در آن تأمل کنیم و ببینیم نظام‌نامه داخلی واقعاً اجازه می‌دهد یا نمی‌دهد مسئله دیگری است عقیده شخص بنده این است که تا مدت دیگری باید بلژیکی‌ها در این اداره باشند که اصلاحات تکمیل شود این را مجلس رأی می‌دهد بعد راجع به مواد کنترات‌ها ملاحظه می‌شود اگر موافق نظامنامه است مواد کنترات به مجلس بیاید می‌آید و اگر مخالف نظامنامه است بنده عرضی ندارم مقصود این است که این دو مسئله است و با هم منافات ندارد.

رئیس- می‌فرمایند به دولت اجازه بدهند بلژیکی‌ها را کنترات کنند؟

مدرس- بلی همین است

رئیس- بعد از اینکه این رأی داده شد مواد کنترات با بیاورند یا نیاورند؟

مدرس- موادش را باید بیاورند

رئیس- این مسئله ختم است رأی می‌گیریم. مذاکرات در مطلب اصلی کافی است یا خیر؟

آقایانی که مذاکرات را کافی می‌دانند قیام کنند.

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- معلومی‌شود کافی است.

حائری‌زاده- بنده سئوالی دارم

رئیس- بفرمائید

حائری‌زاده- بنده نمی‌فهمم چطور باید در این ماده رأی بدهم اگر مواد کنترات را دیده بودم موافق یا مخالف و رأی خود را می‌دادم ولی حالا یک ماده کلی در این‌جا می‌نویسید که وزارت مالیه اجازه دارد کنترات حضرات را تحدید کند در صورتیکه بنده نمی‌دانم شرایط کنترات چیست؟ بنابراین خوب است مواد کنترات را طبع و توزیع بشود که ما بدانیم چه چیز است که رأی می‌دهم حالا سابقه نداشته است در مجلس رأی گرفته شود هیچ اقلاً ما باید اطلاع داشته باشیم و رأی بدهیم.

رئیس- پیشنهاد کنید مقصودتان این است که این پانزده کنترات موادش طبع و توزیع بشود یا اینکه آقایانی که بروند و مواد کنترات را در خارج ببینند؟

حائری‌زاده- طبع و توزیع شود که آقایان مطالعه کنند.

رئیس- پیشنهادات قرائت می‌شود

(بشرح زیر قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم مواد کنترات طبع و توزیع بشود بعد در موضوع راپُرت کمیسیون بودجه اخذ رأی شود.

حائری‌زاده- بنده پیشنهاد می‌کنم که صورت کنترات به مجلس بیاید و پس از ملاحظه موادی رأی در کنترات داده شود

میرزا علی کازرونی- بنده پیشنهاد می‌کنم در اصل استخدام بلژیکی مطابق با لایحه دولت رأی گرفته شود و در مسائل و مواد موکول به جلسه خصوصی شود

(نظام الدوله)

رئیس- آقای حائری‌زاده (اجازه)

حائری‌زاده- اگر سابقه که آقای رئیس فرمودند در کار نباشد بنده با پیشنهاد آقای کازرانی موافقت می‌کنم ولی اگر آن شکل ممکن نباشد برای اینکه اقلاً اطلاع پیدا کنیم اینطور پیشنهاد کردم زیرا موافقت یا مخالفت باید از روی اطلاع باشد در این صورت عقیده دارم که طبع و توزیع شود در جلسه یکشنبه رأی بدهیم.

رئیس- پیشنهاد آقای کازرانی با سابقه منافات ندارد ایشان ننوشته‌اند که صورت کنترات بیاید و تصویب شود نظرشان است که بنظر آقایان وکلا برسد

آقای کازرانی (اجازه)

آقای محمد علی کازرانی- چنانکه قبلاً عرض کردم بنده با تمدید کنترات بلژیکی‌ها موافقم ولی در صورتیکه مواد کنترات را ندیده باشم حالت تشکیک و تردید برای بنده پیدا می‌شود که مرا مجبور می‌کند ساکت بمانم و رأی ندهم و شاید هم مصلحت نباشد رأی ندهم و برای اینکه رفع تشکیک از خود کرده باشم این پیشنهاد را کردم از این جهت لازم می‌دانم مواد کنترات به نظر آقایان وکلاء برسد در تحت هر عنوان که باشد خواه طبع و توزیع کنند یا چندین ورقه از خارج بگذراند که آقایان وکلا بروند با کمال سهولت آنرا ببینند که از روی بصیرت رأی داده و اینکه می‌فرمایند اول رأی بدهیم بعد مواد را ببینم. بنده خیلی تعجب می‌کنم به جهت اینکه اگر ما رأی به تجدید کنترات دادیم و بعد شرایط را دیدیم و خواستیم رد کنیم چطور می‌شود؟ رأی در تجدید کنترات بعد از آن است که شرایط را دیده باشیم.

رئیس- پیشنهاد دیگر (بشرح ذیل خواهد شد)

مقام منبع ریاست مجلس شورای ملی
بنده پیشنهاد می‌نمایم صورت مواد کنترات مستخدمین در کمیسیون خارجه گذارده شود که عموم آقایان نمایندگان محترم ملاحظه و دقت فرمایند

(مستشارالسلطنه)

رئیس- آقای مستشارالسلطنه (اجازه)

مستشارالسلطنه – بنده تصور می‌کنم در تجدید کنترات مستخدمین بلژیکی چندان اختلاف نظر نباشد که باعث تعطیل رأی بشود فقط برای بعضی از آقایان نمایندگان تردیدی است در اینکه مواد کنترات را ملاحظه کنند البته مثل سایر پیشنهادها که آقایان به کمیسیون‌های مربوطه می‌روند و تقاطی افکار می‌کنند در این موقع هم نظر به اهمیتی که رئیس دولت به این مسئله می‌دهند خوب است رأی بدهند و مواد کنترات‌ها را هم از کمیسیون خارجه بگذارند که آقایان نمایندگان محترم بروند و در آن امعان نظر بکنند و نظریات خود را به دولت تقدیم کنند البته اگر نظریاتشان شایان اهمیت و دقت باشد لابد هیئت دولت هم از قبول آن مضایقه نخواهد کرد.

رئیس- باید رأی بگیریم به پیشنهاد آقایان کازرانی و حائری‌زاده...

رئیس‌الوزراء- بنده قبل از رأی عرض دارم اگر رأی برای این است که مواد کنترات طبع و توزیع شود بنده مخالف هستم و اگر چه بر خلاف نزاکت نمی‌خواهم چیزی بگویم ولی آقای حائری‌زاده و آقای کازرانی از حدود خودشان تجاوز می‌کنند حق ایشان معین است در مجلس باید حقوق و ملیت مستخدم خارجی تصویب شود در باب حقوق آن‌ها هم در کمیسیون بودجه نهایت دقت بعمل آمده در این صورت دولت باید خودش کنترات مستخدمین را تهیه کند ولی چون دولت همیشه می‌خواهد با موافقت مجلس کار کند کنترات آن‌ها را به کمیسیون بودجه آورده و با موافقت کمیسیون بودجه تهیه کرده است اعضاء کمیسیون بودجه تمام مواد این کنترات را دیده‌اند به کمیسیون خارجه هم رفته است و اعضاء کمیسیون خارجه هم مستحضر شده‌اند حالا دیگر کنترات را طبع توزیع کنند و در تحت نظر آقایان نمایندگان بگذارند این تولید یک سوء تفاهماتی می‌کند و همچو معلوم می‌شود که اعتماد به دولت ندارید (بعضی از گفتند خیر به دولت اعتماد داریم) یا نمی‌خواهید برای مملکت کار کنید واِلا یک اداره منظمی را مثل اداره گمرک که از حال بی ترتیبی مبدل به حسن اداره شده است و یک عایداتی که در حکم صفر بوده است امروز به شش میلیون بالغ شده است یک چنین اداره را نباید این طور سهل در نظر گرفت و گفت بایستی مستخدمین ایرانی گذارده شود بنده تصور نمی‌کنم هیچ یک از آقایان نمایندگان یک همچو مسئولیت خطیری را در عده بگیرند و رأی بدهند که مستخدمین بلژیکی کنترات نشوند یا یک تظاهراتی نشان دهند که مستخدمینی که در کمال صداقت خدمت می‌کنند و یک چنین اداره را منظم و مرتب نموده‌اند دلسرد بشوند بنده مطالعات لازمه را در خصوص کنترات آن‌ها کرده‌ام که مواد آن منافی با اختیارات رئیس مالیه نشود و بعلاوه یک موادی هم اضافه شده است که کاملاً در تحت نظرات دولت بشوند و از حدود وظایف خودشان خارج نشوند و در کمال صداقت و تمکین کار کنند افزایش حقوق هم مختص به بلژیک‌ها نیست هر مستخدمی را که می‌خواهید بیاورید اعم از اینکه آمریکائی باشد یا بلژیکی یا سوئدی باید یک اضافه حقوقی به او بدهید. بنابراین بنده تقاضا می‌کنم مذاکرات کافی باشد و به تجدید کنترات آن‌ها با حسن تلقی رأی داده شود که بتوانند با امیدواری کار کنند.

رئیس- آقای سلیمان میرزا جزو کمیسیون هستند؟

سلیمان میرزا- اگر کمیسیون خارجه حساب می‌شود بنده جزو آن کمیسیون هستم.

رئیس- فعلاً راپُرت کمیسیون بودجه مطرح است آقای مستشارالسلطنه (اجازه) مستشارالسلطنه- عرضی ندارم

حائری‌زاده- آقای رئیس‌الوزراء یک فرمایشی فرمودند و یک سلب حقی از مجلس کردند که بنده مجبورم دفاع کنم.

رئیس- آقای کازرانی قبلاً اجازه خواسته‌اند.

آقا میرزا علی کازرانی- بنده تعجب می‌کنم اگر چنانچه آقایان وکلا خواسته باشند مطابق وظیفه‌ای که دارند نظارت بکنند و مواد کنترات را ببینند از کجا دلیل می‌شود که اعتمادی به هیئت دولت ندارند؟...

رئیس‌الوزراء- حق ندارند

کازرانی- چطور ما حق نداریم. دیروز بود که رئیس مالیه آمریکائی صورت کنتراتش به مجلس آمد و در مواد آن مذاکراتی کردیم و رأی دادیم او هم مثل این‌هاست چه فرق می‌کند؟ و بعلاوه صحبت از سابقه می‌کند سابقه یک چیزی نیست که در یک کتابی مدون باشد اگر سابقه نفیاً یا عدماً هم حجت باشد پس هیچ سابقه ندارد که اکثر مواد قانون اساسی با قوانینی که وضع شده به موقع اجرا گذاشته شود پس نباید به موقع اجرا گذاشته شود بعلاوه اصولاً چطور می‌شود به کنترات بلژیکی‌ها رأی بدهم در حالی که شرایط آنرا ندیده باشم شاید شرایطی باشد که با عقاید من مخالف باشد و بنده هیچ منافی نمی‌بینم وکلا صورت کنترات را ببیند لازم هم نیست به مجلس بیاید ممکن است از خارج ببینند و در آن دقت کنند و از روی بصیرت و نهایت صمیمیت رأی بدهند بنده کاملاً به تجدید کنترات آن‌ها عقیده دارم و حسن ظن هم دارم و خیلی هم مایل هستم از حسن ظن خودم استفاده کنم و رأی بدهم ولی اینکه بنده اصرار دارم برای این است که نمی‌خواهم یک حقی از مجلس سلب شده باشد و حالا که یک چنین مذاکره پیش آمده اقلاً یک طوری نشود که این حق ثابت مجلس از میان برود.

رئیس الوزراء- آقای کازرانی اشتباه فرموده‌اند فرق است بین تجدید کنترات بلژیکی‌ها با یک قانونی که برای اختیارات رئیس مالیه از تصویب مجلس گذشته است آنچه برای رئیس کل مالیه تصویب شد یک قانون و اختیاراتی بود که برای تشکیلات مالیه مثل سایر قوانین مالیه مجلس تصویب کرد ولی تجدید کنترات بلژیکی‌ها در حکم قانون نیست آنچه در حکم قانون است فقط تصویب ملیت و حقوق آن‌ها است بعلاوه این‌ها یک کنتراتی داشته‌اند و مستخدم بوده‌اند و فعلاً برای یک مدت دیگری مستخدم می‌شوند. اما اینکه می‌فرمایند مجلس این حق را دارد و این هم سابقه عدمی است بنده عرض می‌کنم مجلس این حق را ندارد و سابقه عدمی را هم نمی‌فهمم چیست؟ آنچه که موضوع می‌تواند داشته باشد سابقه وجودی مجلس است و وظایف جنابعالی را قانون اساسی معین کرده آنچه هم در قانون اساسی معین شده باشد و بعد بواسطه یک سوابقی ایجاد شده باشد آن سوابق وجودی می‌شود و باید عطف بر سبق کرد و دید هیچ وقت کنترات مستخدمین خارجی در ظرف این پانزده سال به مجلس آمده یا خیر؟ اگر آمده باشد یک سابقه می‌شود که همیشه باید همان طور رفتار بشود ولی اگر نیامده باشد دیگر سابقه عدمی در صورتی که قانون اساسی هم این حق را برای مجلس معین کرده مدرک نمی‌شود پس به عقیده بنده همان اندازه که دولت مراعات کرده و کنترات را با نظر کمیسیون بوده و با موافقت کمیسیون خارجه تحریر و تصویب کرده است کافی است و تقاضا می‌کنم دیگر مذاکرات تعقیب نشود و رأی گرفته شود.

رئیس- اظهاراتی که بنده کردم راجع به حق مجلس و عدم حق مجلس نبود فقط متذکر شدم که بر خلاف سابقه است و اگر مجلس نخواهد آن ترتیب را بهم بزند می‌تواند....

رئیس الوزراء- آنوقت قانون اساسی را بهم می‌زند.

رئیس- اشتباه نشود بنده عرض کرده‌ام مجلس چنین حقی ندارد.

آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا- بنده در اینجا چیز غریبی می‌بینم کی می‌تواند مانع بشود و بگوید وکیل نباید اطلاع پیدا کند؟ وکلا می‌گویند شرایطی که گذرانده‌اید ضمیمه این قانون کنید تا ما رأی بدهیم یاللعجب ندیده و ندانسته چطور می‌شود داد و بنده در کمیسیون خارجه بوده‌ام و شرایط کنترات را دیده‌ام و موافق هم هستم اگر در اینجا بیاید حاضرم دفاع هم بکنم ولی نمی‌گویم در مجلس بیاید قانون بشود می‌خواهم ضمیمه بشود که موجب مزید اطلاع آقایان وکلا بشود آیا ممکن است در دنیا به کسی گفت ندانسته رأی بده تازه در این‌جا صحبت از قانون اساسی می‌شود و به ما درس تکلیف داده می‌شود گمان می‌کنم ما درس‌ها را بلد باشیم بنابراین بطور حکم کلی می‌خواهد در قانون اساسی باشد می‌خواهد سابقه باشد هر چه باشد بدون اطلاع نمی‌شود به یک چیزی رأی داد این حقی است مشروع وکیل می‌گوید من می‌خواهم اطلاع پیدا کنم زیرا مسئول مقدرات مملکت است و آزاد است و اگر بخواهد می‌تواند تمام ادارات را حذف کند حق هم دارد البته دولت هم همین طور که امروز دفاع کند باید از نظریه خود دفاع کند و عقیده خود را اظهار نماید بنده امروز خیلی خوشوقت هستم زیرا می‌بینم دولت ایستاده است و در مقابل وکیل دفاع می‌کند ولی بایستی مجلس هم از عقیده و وظیفه خودش دفاع کند ان وقت حکمیت قضیه با اکثریت مجلس است اگر عقیده وزراء را صحیح می‌داند رأی اعتماد می‌دهد اگر صحیح نمی‌داند رأی نمی‌دهد تکلیف دولت راهم قانون اساسی معین کرده‌اما این حرف پسندیده نیست که وقتی یک وکیل تقاضا کند چون من اطلاع ندارم حق بدهد که مواد کنترات ضمیمه راپُرت بشود تا من بفهمم و آنوقت رأی بدهم بگوید شما حق ندارید چطور می‌شود از من رأی بخواهند ولی بنده اطلاع نداشته باشم اگر این طور باشد نتیجه این می‌شود که از مجلس کسانی که مطلع نیستند امتناع می‌کنند و مثلاً بلاتکلیف می‌ماند اما در مسئله کنترات این صحیح است که سابقه این طور است که هیئت و حقوق را مجلس تصویب می‌کند اما همانطور که آقای رئیس فرمودند پانزده نفر از ما حق داریم پیشنهادی بکنیم و ممکن است اینطور تقاضا کنیم که مجلس راجع به کنتراتی‌های مستخدمین خارجه قانونی وضع کند و شرایطی در آن قانون وضع کند و شرایطی در آن قانون ذکر کند و ممکن است در آن جا هم مدتش را معین کنیم که بیش از چهار سال یا چند ماه نباشد و همچنین نتوانند بیش از فلان قدر اضافه حقوق بدهند ما می‌توانیم یک چنین پیشنهادی را به عنوان طرح قانونی بنمائیم به کمیسیون مبتکرات برود بعد وقتی در مجلس قابل توجه شد و رأی داده شد اسم آن را قانون استخدام مستخدمین خارجی بگذاریم و به هر حال ما باید حق خودمان را حفظ کنیم اگر حق مجلس را نتوانیم حفظ کنیم چطور حقوق موکلین خودمان را می‌توانیم حفظ کنیم؟ اعضای کمیسیون بودجه و کمیسیون خارجه اطلاع پیدا کرده‌اند ولی سایر وکلا هنوز اطلاع پیدا نکرده‌اند و می‌خواهند اطلاع پیدا کنند ما برای حفظ این حقوق قسم خورده‌ایم وکیل چشم و گوش بسته حافظ قانون اساسی و حقوق ملت نخواهد بود.

رئیس‌الوزراء- بنده از شاهزاده سلیمان میرزا خواهش می‌کنم که در فرمایشاتشان عصبانی نشوند و با بنده با منطق حرف بزنند.

سلیمان میرزا- رئیس الوزراء هم باید با منطق حرف بزند.

رئیس الوزراء- بنده هم با منطق حرف می‌زنم تأمل فرمائید تا بگویم چرا بدون منطق حرف می‌زنید

سلیمان میرزا- بنده هم حق دارم و می‌گویم.

رئیس‌الوزراء- می‌گویم گوش بدهید و عصبانی نشوید...

سلیمان میرزا- این وظیفه رئیس مجلس است

رئیس‌الوزراء- بنده نگفتم وکیل حق ندارد اطلاع پیدا کند گفتم حق ندارد از وظایف خود خارج شود اگر اختلافی بین من و شما هست حکمیت آن با قانون اساسی است داد و فریاد لازم ندارد و باید دید قانون اساسی به دولت چه حقی داده است و به مجلس چه حقی داده؟ البته نه دولت و نه مجلس از حقوق خود نباید تجاوز کنند. تفکیک قوه مجریه از قوه مقننه برای همین است. شما در وطن پرستی کاملاً امتحان داده‌اید تصدیق می‌کنید و بنده هم گمان می‌کنم این نتیجه خوب ندارد که قوه مقننه در قوه مجریه دخالت کند. مواد کنترات‌ها را بطور خصوصی ممکن است آقایان از من بگیرند و ببینند. ولی بطور رسمی کنترات طبع و توزیع و بین آقایان وکلا منتشر شود این هم بر خلاف سابقه است و هم خلاف قانون اساسی است. بنده که یک نفر ایرانی هستم همین طور که امروز رئیس دولت هستم و از حقوق دولت مدافعه می‌کنم ناچار هستم از قانون اساسی دفاع کنم عصبانی شدن حضرتعالی هم لازم نیست.

نصرت‌الدوله مخبر- اجازه می‌فرمائید توضیحی عرض کنم؟

رئیس- بفرمائید

مخبر- بنده در این مذاکرات اختلافی نمی‌بینم برای اینکه آقای رئیس الوزراء به هیچوجه نخواستند مانع شوند یک وکیلی تحصیل اطلاع کند موضوع، موضوع رأی دادن و مداخله کردن در مواد فرعیه کنترات است و در این مطلب مذاکره بود که این موافق سابقه معموله هست یا نیست؟ و مقصود آقای رئیس الوزراء این مطلب بود واِلا ایشان و همه ما تصدیق داریم وکیل هر اطلاعی بخواهد پیدا کند می‌تواند ولی بنده می‌خواهم در این‌جا یک چیزی را به شاهزاده سلیمان میرزا و آقایان کازرانی و حائری‌زاده عرض کنم. متجاوز از یک ماه بلکه دو ماه است که این صورت کنترات‌ها در مجلس مطرح مذاکره بین کمیسیون بودجه و خارجه و هیئت دولت بوده است و کمیسیون بودجه کمیسیونی است آزاد و غالباً هم آقایان در جلسات کمیسیون حاضر شده‌اند و مسائل را شنیده‌اند و بنده اطلاع ندارم که یکی از آن آقایان از کمیسیون لایحه را بخواهند و کمیسیون به آن‌ها نشان نداده باشد و نگذارد مراجعه کند. یا اینکه یک توضیحی از کمیسیون خواسته باشند و کمیسیون توضیح نداده باشد.

آیا در خلال این احوال اگر می‌خواستند اطلاعاتشان را عمیق تر کنند و مطلع شوند نمی‌توانستند از کمیسیون بخواهند؟ آیا می‌توانند بگویند ما از کمیسیون خواستیم و رئیس کمیسیون با اعضای کمیسیون مانع شده و نگذاشتند؟ همچو چیزی که الحمدالله نیست و کسی نمی‌تواند این اعتراض را بکند کمیسیون همیشه دائر و حاضر برای ارجاع آقایان بود و چنانچه عرض کردم کمیسیون با دولت مشغول مذاکره شده و در جلسات متعدده هیئت دولت در کمیسیون حاضر شده و در مسئله کنترات‌ها مذاکره نموده‌اند. پس اگر ما بخواهیم بعدها مواد کنترات‌ها به مجلس بیاید باید همانطور که آقای سلیمان میرزا فرمودند اول در مجلس یک قانونی وضع کنیم و بگوئیم کنترات‌ها را به مجلس بیاورند و آنرا اجرا کنیم آنوقت اگر خواستند کسی را کنترات نمایند مواد کنترات را به مجلس بیاورند و در آن نظریات خودمان را ببینیم و بعد رأی بدهیم آنوقت بعد از آنکه این حق را از برای خودمان معین کردیم باید مواد و شرایط کنترات‌ها به مجلس بیاید. آقای مدرس در ضمن فرمایشات اشاره کردند و فرمودند وقتی به شرائط کنترات مراجعه کردیم دیدیم هیئت‌های دولت خوب رفتار نکرده‌اند یعنی در بعضی جاها اشتباه کرده‌اند یا بعضی چیزها را از نظر محو کرده‌اند اگر ما این اصل را بخواهیم مبنای این قرار بدهیم و در امور قوه مجریه دخالت کنیم آنوقت تفکیک قوه مجریه و مقننه را باید جزو شهدای وضعیات فعلی ایران بدانم مگر ما اعتراض نمی‌کنیم به حکام که بد حکومت می‌کنند؟ مگر ما نمی‌گوییم وضع ادارات بد است؟

البته می‌کنیم و حق ما هم هست نظارت کنیم ولی نظارت را باید بر طبق اصول کرد اما در اجرائیات آن‌ها ما نباید مداخله کنیم خود ما باید اصول مشروطیت را حفظ کنیم و اگر این توضیحات کافی است دیگر عرض ندارم.

رئیس- از این مذاکرات سوء تفاهماتی حاصل شده که بنده می‌ترسم اگر حالا در پیشنهاد آقای حائری‌زاده و کازرانی رأی بدهید در تحت یک حسیاتی رأی بدهید که بعدها اسباب پشیمانی شود.

مستشارالسلطنه- مذاکرات شاهزاده سلیمان میرزا باید جواب داده شود.

آقا میرزاعلی- پیشنهاد خود را مسترد نمی‌دارم.

رئیس- آقای حائری‌زاده چه طور؟

حائری‌زاده- بنده پس نمی‌گیرم و نسبت به اظهارات آقای رئیس‌الوزراء عرضی دارم.

رئیس- در هر صورت ایشان مسترد نکردند اگر صلاح باشد بماند برای جلسه دیگر.

رئیس‌الوزراء- رأی بگیرید.

رئیس- آقای رئیس‌الوزراء می‌فرمایند در همین جلسه رأی بگیریم. ولی بنده صلاح نمی‌دانم در این جلسه رأی گرفته شود ممکن است بر خلاف پیشنهاد رأی داده شود آنوقت شاید یک حقی از مجلس ساقط شود آنوقت خواهند گفت رئیس مجلس این کار را کرده است پس از آقای رئیس‌لوزراء و همین طور از آقایان خواهش می‌کنم که با من مساعدت و همراهی بفرمایند و بقیه این مذاکرات را بگذارند برای جلسه دیگر (کسی مخالفت ننمود) رئیس‌الوزراء- چنانکه در ضمن پرگرام خود وعده نموده بودم اینک لایحه قانون شورای مملکتی را به عرض افکار نمایندگان محترم می گذرانم و به ملاحظه شدت احتیاج به مؤسسه مزبور انتظار دارم هر چه زودتر به تصویب مجلس رسیده به موقع اجرا گذاشته شود اینک عللی را که موجب تأسیس شورای مذکور می‌شود و اهمیتی را که دولت حاضر به این مؤسسه می‌دهد اجمالاً به اطلاع آقایان محترم می‌رسانم.

اولاً- بدیهی است برای اینکه مملکت بتواند از ثمرات قوانین موضوعه در حسن جریان امور استفاده نماید لازم است قوانین مذکوره با حوائج مملکتی متناسب بوده با یکدیگر معارض و متضاد نباشد برای بنده به این مقصود چنانکه در اغلب ممالک جاری است ایجاد یک هیئت ثابتی که به مقتضیات وقت و حوائج مملکت آگاه باشد لازم خواهد بود چه اگر لوایح قانونی که از طرف دولت پیشنهاد می‌شود تنها به نظر وزارتخانه‌ها و ادارات دولتی گذاشته شود ممکن است هر یک مطابق حوائج و نظریات اداری خود و بدون اطلاع به حوائج سایر وزارتخانه‌ها لوایح مزبوره را تهیه نموده و به همین ملاحظه شاید غالباً متضاد و مغایر یکدیگر واقع شوند. مثلاً فرض کنیم وزارت مالیه برای تزیید عواید خزانه دولت بازدید تعرفه گمرکی و وضع یا افزایش مالیات صادرات و واردات مصمم باشد و وزارت فوائد عامه از نظر اقتصاد و حفظ مصالح ثروت عمومی و توسعه تجارت با بعضی یا تمام نظریات وزارت مالیه مخالف باشد و توافق نظر هم بین آن‌ها ممکن نگردد در این صورت بدیهی است وجود یک هیئتی ثابت لازم خواهد بود که با داشتن اطلاعات لازمه اقتصادی و با اطلاع به اوضاع مالیه مملکت راه حلی برای قضیه تعیین و نظریه خود را به دولت اطلاع داده تا لوایحی که جامعه نظریات مختلفه باشد برای تقدیم مجلس شورای ملی تهیه شود.

ثانیاً- نکات معروضه فوق در مورد احکام و فرامین و نظامنامه‌های عمومی که باید بر طبق قانون اساسی و سایر قوانین از مقام سلطنت و یا از هیئت دولت و یا وزارتخانه‌ها صادر شود نهایت اهمیت را داشته و لازم است که مطالعه در این قبیل نظامنامه‌ها و احکام بهعهده هیئت ثالث و متخصص باشد که وحدت نظر را در تمام نظامات مملکتی اعمال نمایند تا از اتخاذ تصمیمات متناقضه احتراز شود.

ثالثاً - به ملاحظه اهمیت امتیازات دولتی مخصوصاً در این موقع که دولت برای احیاء اوضاع اقتصادی اهتمام خاصی مبذول می‌دارد لازم است نسبت به پیشنهادات امتیازات بعد از مطالعات لازمه که در آن وزارت خانه‌ها می‌شود در مرکز دیگری که مرکب از اشخاص بصیر به اوضاع اقتصادی و ثروت باشد مداقه‌های لازمه بعمل آمده پس از آن به مجلس پیشنهاد شود.

رابعاً- برای رسیدگی به شکایات و تظلم هائی که در مورد عدم اجرای قوانین و یا مسامحه در اجرای آن و یا سوء استعمال و تجاوز از حدود اختیارات قانونی نسبت به ادارات و مأمورین دولت می‌شود وجود یک محکمه اداری مخصوصی لازم است که به شکایات مزبوره رسیدگی نموده صحت و سقم آن‌ها را تشخیص داده در امور اداری از وقوع اعمال مخالف قانون جلوگیری نماید.

بنا بر مقدمات فوق تصور می‌کنم نمایندگان محترم به قدر کفایت به لزوم تأسیس شورای دولتی که وظیفه دار مسائل فوق است تصدیق و نظریه دولت را در لزوم فوری تأسیس آن تأیید می‌فرمایند؟

وزیر فوائد عامه- دو فقره پیشنهاد یکی راجع به قالی‌های جوهری و دیگری راجع به کبریت سازی کارخانه آذربایجان است تقدیم مجلس می‌شود و تقاضا می‌کنم پس از ارجاع به کمیسیون زودتر راپُرت بدهند که در مجلس تصویب شود و تکلیف دولت هم معلوم باشد.

رئیس- لایحه شورای دولتی به کمیسیون داخله یا کمیسیون دیگری که معین بفرمایند رجوع می‌شود.

آقای نصرت الدوله- (اجازه)

نصرت‌الدوله - چون لایحه شورای دولتی متضمن حقوق قضاوتی است بنده تصور می‌کنم مطمح نظر باید کمیسیون مخصوصی به این مسئله که کمیسیون عدلیه است واقع بشود و منحصر کردنش به کمیسیون داخله کافی نیست ولی البته اگر کمیسیون مخصوصی از شعب انتخاب بفرمایند که این لایحه مهم به آنجا رجوع شود از هر حیث بهتر است چون اولاً شعب در انتخاب اعضاء بهتر می‌تواند نظریات لازمه را منظور دارد. و ثانیاً بواسطه آنکه آن کمیسیون کاری نخواهد داشت زودتر می‌توانند آن لایحه را به مجلس بیاورند که انشاءالله این لایحه و قانون استخدام را باهم از مجلس بگذرانیم

رئیس- گمان می‌کنم کمیسیون خاصی از شعب معین شود بهتر است و طریقش را در جلسه بعد مذاکره می‌کنیم. لوایحی هم که آقای وزیر فوائد عامه داده‌اند به کمیسیون فوائد عامه رجوع می‌شود. جلسه آتیه روز یکشنبه چهار ساعت به ظهر مانده دستور هم همین دستور امروز خواهد بود یعنی اولاً کنترات بلژیکی‌ها ثانیاً پیشنهاد وزارت فوائد عامه راجع به هیئت اعزامی سواحل بحر خزر بعد هم قانون استخدام. و بعد قانون ممیزی

(مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)

مؤتمن الملک