مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ فروردین ۱۳۴۰ نشست ۱۱
| مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیستم | تصمیم‌های مجلس | قوانین انقلاب شاه و مردم |
| نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری بیستم |
جلسه یازدهم
روز پنجشنبه ۲۴ فروردین‌ماه ۱۳۴۰
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۲۴ فروردین‌ماه ۱۳۴۰
فهرست مطالب:
۱) تصویب صورت‌مجلس
۲) تقدیم سه فقره سئوال بوسیله آقایان: پورسرتیپ و مهندس رحمت‌الله مقدم
۳) بیانات قبل از دستور آقایان: آصف‌وزیری‌ـ فرامرزیـ دکتر متینـ کاظم مسعودی
۴) اجرای مراسم تحلیف بوسیله چهار نفر از آقایان نمایندگان
۵) اخذ رأی و انتخاب یک نفر جهت نظارت بیمه‌های اجتماعی
۶) اخذ رأی و انتخاب دو نفر برای عضویت شورای عالی نفت
۷) اخذ رأی و انتخاب دو نفر برای عضویت هیأت اندوخته اسکناس
۸) تعیین موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه
مجلس یکساعت و پنجاه و پنج دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای دکتر عمید (نایب رئیس) تشکیل گردید.
- تصویب صورت‌مجلس
نایب رئیس ـ اسامی غائبین جلسه پیش قرائت می‌شود.
(به شرح زیر خوانده شد)
غائبین بااجازه ـ آقایان: سترگ‌ـ دکتر اسدی‌ـ سالار بهزادی‌ـ بهادری‌ـ امیدسالار‌ـ امیر بختیاری‌ـ امیری‌ـ امیر عشایریـ ایلخان‌ـ جلیلوند‌ـ ریگی‌ـ شیخ‌الاسلامی‌ـ صدر میرحسینی‌ـ صراف‌زاده‌ـ طاهری‌ـ دکتر طاهباز‌ـ ظفر‌ـ فریور‌ـ مشار‌ـ قراچورلو‌ـ قوامی‌ـ کدیورـ دکتر موسوی اصفهانی‌ـ معین‌زاده موسویـ مهندس هدایت‌‌ـ هدیـ شادلو‌ـ یغمائی‌ـ کیهان‌ـ بهبهانی‌ـ دکتر اصلان افشار‌ـ رشیدیان‌ـ لاری‌ـ صمصام بختیاری‌ـ دکتر نوا معظمی.
غائبین بی اجازه‌‌‌ـ آقایان: دکتر حاتم‌ـ اعظم زنگنه‌‌‌ـ دکتر هدایتی.
زودرفتگان با اجازه ـ آقایان: ملک‌زاده آملیـ محمودی‌ـ دکتر متین.
نایب رئیس ـ نسبت به صورت‌جلسه نظری نیست؟ آقای دکتر متین بفرمایند.
دکتر متین ـ بنده تقاضای اجازه کرده بودم به بازرسی هم نوشتم، به آقای اکباتانی.
نایب رئیس ـ آقای دکتر موسوی
دکتر موسوی ـ در چاپ عرایض بنده در جلسه قبل مختصر اشتباهاتی هست البته نه در مطالب، مطالب درست نوشته شده بلکه در جملات.
نایب رئیس ـ اصلاح می‌شود. دیگر نظری در صورت‌مجلس نیست؟ (اظهاری نشد) صورت‌مجلس تصویب شد.
- تقدیم سه فقره سئوال بوسیله آقایان: پورسرتیپ و مهندس رحمت‌الله مقدم
۲ـ تقدیم سه فقره سئوال بوسیله آقایان پورسرتیپ و مهندس رحمت‌الله مقدم
نایب رئیس ـ آقای پورسرتیپ
پورسرتیپ ـ سئوالی است از جناب آقای وزیر دارائی راجع به وضع سازمان تدارکات کشور که تقدیم می‌شود.
نایب رئیس ـ آقای مقدم
رحمت‌الله مقدم ـ دو سئوال است که یکی از وزارت کشاورزی و یکی هم از جناب آقای نخست‌وزیر که تقدیم می‌کنم.
نایب رئیس ـ آقای کشاورزیان
کشاورزیان ـ یک شکایتی است از طرف جمعی از آقایان کارمندان دولت راجع به اضافه شدن کسور بازنشستگی و شهریه مدارس اطفال کارمندان دولت که تقدیم می‌شود.
- بیانات قبل از دستور آقایان آصف‌وزیری - فرامرزیـ دکتر متینـ کاظم مسعودی
۳ـ بیانات قبل از دستور آقایان آصف‌وزیری - فرامرزیـ دکتر متینـ کاظم مسعودی
نایب رئیس ـ نطقهای قبل از دستور شروع می‌شود نطقهای قبل از دستور شروع می‌شود آقای آصف‌وزیری بفرمائید.
آصف‌وزیری ـ بنام خداوند قادر متعال - روزی که اولین بار از پشت این تریبون به قرآن مجید سوگند یاد نمودم که برای حفظ مصالح مملکت و رعایت قانون اساسی جدیت و کوشش نمایم با صفای باطن و خلوص عقیدت با خدای خود نیز پیمانی بسته‌ام که هیچگاه از صراط مستقیم وطنپرستی و راه راست شاهدوستی منحرف نشوم. در بیان عرایضم تنها انگیزه‌ام ندای وجدان و احساس مسئولیت در مقابل ملت ایران است و بس بالاخص مردم رشید و شرافتمند کردستان عشایر فداکار مرزنشینان واقع‌بین آن استان که مراتب وطنخواهی و شاهدوستی خود را بارها به اثبات رسانیده‌اند با امیدی فراوان و علاقه‌ای سرشار افتخار خدمت در این مکان مقدس را به کمترین خدمتگزاری واگذار کرده‌اند که باید مترجم احساسات و منعکس‌کننده خواسته و تمایلات ملی آنان باشد بنابراین آنچه بعرض آقایان محترم می‌رسد زبان حال اکثریت قریب به اتفاق ۶۰۰ هزار ایرانی اصیل استان کردستان است که ترقی و سعادت مملکت و عظمت و پایداری مقام شامخ سلطنت را آرزوی دیرینه خود دانسته و می‌دانند.
آقایان ـ ما که به عنوان نمایندگان مردم ایران در اینجا اجتماع کرده‌ایم وظایف و تکالیفی داریم که قانون اساسی آن را معین و اعلام داشته. از جمله آگاهی از وضع عمومی مملکت و مراقبت در اعمال دولت و نظارت کامل در مصرف وجوه عمومی و بیت‌المال ملت است که شاهنشاه مفخم ما که خود حافظ قانون اساسی هستند به کرات در بیانات رسمی و فرمایشات حکیمانه خود توجه نمایندگان را به وظایفی که دارند معطوف و تأکیداً خواسته‌اند تا نمایندگان مجلس شورای ملی اجرای قوانین و اعمال حاکمیت و تصدی دولت را دقیقاً کنترل و بررسی نمایند حال مجلس شورای ملی باید از این اختیارات و قدرت قانون موافق امکانات موجوده آنطور استفاده نماید که موجودیت و شخصیت آن در پیشگاه ملت ایران نمایان و اقدامات مجلس مفید به حال جامعه و عامه مردم باشد.
آقایان نمایندگان قطعاً این نغمه شوم را عموماً شنیده‌اید که وضع مالیه کشور دچار بی‌سروسامانی شدید و خزانه خالی و دولت برای مخارج لازمه خود گرفتاریهای فراوان دارد از عالیترین مأمور دولت تا کاسب کوچه و بازار درست یا نادرست تحت تأثیر این توهم و تصور قرار گرفته‌اند. سوء جریانهای باورنکردنی با ارقام سرسام‌آوری از ولخرجی‌های شرکت ملی نفت و سازمان برنامه بالاخص استفاده‌های هنگفت و نامشروع افرادی در وزارت دارائی و سازمانهای وابسته به آن بحث هر محفل و مجلسی است من نمی‌خواهم وارد جزئیات امر شوم چه در موقع خود بصورت سئوال از مقامات مسئول به وظیفه قانونی فردی خود عمل خواهم نمود. رجاء واثق دارم شخص جناب آقای نخست‌وزیر که دوران عمر و مراحل خدمتی خود را به پاکدامنی و شرافتمندی گذرانده‌اند از زمان تصدی وزارت صنایع و معادن با بودجه کم و ناچیز و امکانات محدود خدمات شایسته و آثار زنده‌ای در اقتصادیات و ایجاد صنایع و تأسیس کارخانجات از خود باقی گذاشته‌اند اکنون در مقام ریاست دولت مسئولیت بزرگتری را در مقابل ملت ایران بعهده دارند به آنچه در کشور گذشته و می‌گذرد واقع‌بین و آگاهند بهیچوجه نباید حاضر شوند در مظان اتهام کتمان حقایق و پرده‌پوشی از جرایم عمومی و ملی قرار گیرند.
همچنین آقایان وزیران محترم از لحاظ مسئولیت مشترکی که دارند علی‌الخصوص جناب آقای آرامش و جناب آقای شعاعی که اوضاع سازمان برنامه و وزارت دارائی ایجاد این هیاهو و جنجالها را کرده باید به صحت و سقم این شایعات عمیقتر توجه فرمایند این صحیح است که دولت فعلی وارث یک سلسله خرابکاریهای دوران گذشته است معایب و فساد موجود و عدم رضایت مردم را نباید بحساب این دولت منظور داشت فقط بنام یک نماینده مجلس تقاضا می‌نمایم حقایق را به اطلاع نمایندگان برسانند و مسببین و مسئولین را معرفی کنند. اینجا مرکز ثقل سیاست کشور و محل حل و فصل امور مملکت است چرا باید مسائل عمومی ملی و مملکتی را در کوچه و بازار بشنویم این وضع قابل تحمل نیست زیرا هستند در این مجلس افراد بیشماری که ابهت و جلال این تالار و یا امتیازات متصوره نمایندگی آنها را کور و کر نکرده باشد با شوق و علاقه خدمت به مملکت اینجا آمده برای انجام خواسته‌ها و رضایت مردم آماده باشند این مجلس همگام تمایلات مردم و به اقتضای پیشرفتهای جهان مترقی موظف است در راه خواست ملت ایران قدم بردارد.
اکثر این مردم از ضروری‌ترین عوامل زندگی یک اجتماع خوب و مترقی که داشتن فرهنگ مناسب ـ حداقل بهداشت و راه است محرومند هزینه طاقت‌فرسای زندگی روزمره و بار مالیاتها و عوارض گوناگون همه را به ستوه آورده مردم می‌خواهند از هرج و مرجهای دستگاههای دولتی و تبلیغات بی‌مورد استخدامی جداً جلوگیری گردد بالاخص به وضع شرکت ملی نفت و سازمان برنامه و وزارت دارائی که هست و نیست ملت بی‌محابا و بدون حساب در آن خرج و به هدر می‌رود رسیدگی شود اشخاصی که در مظان اتهام هستند تحت تعقیب قرار می‌گیرند. در صورتی متصدیان امر آنچنان گستاخانه قید همه چیز را زده و مرتکب اعمالی شده‌اند که اینچنین مسائلی بوجود آمده باید بدون اغماض به کیفر اعمال خود برسند. و اگر غیر از شایعه اساسی ندارد از لحاظ حفظ حیثیت افراد و موقعیت اجتماعی اشخاصی که دستخوش اغراض و نظریات خصوصی قرار گرفته‌اند اعلام برائت آنها نزد جامعه لازم و ضروری است روی سخن تنها با قوه مجریه و هیأت حاکم نیست بلکه قسمت اعظم این وظیفه مجلس است که قدرت قانونی خود را اعمال نماید تا در تاریخ مشروطیت ایران این افتخار باقی بماند که مجلس بیستم خواسته به حساب خادم و خائن رسیدگی گردد. تا این اصل اجراء نشود نمی‌توان به انجام اصلاحات اجتماعی که مورد علاقه هر فرد وطنپرستی است امیدوار گردید.
برای اثبات علاقمندی مجلس شورای ملی به مصالح عمومی پیشنهاد می‌نمایم: از هر یک از کمیسیون‌ها دادگستری دارائی‌‌‌‌‌ـ بودجه‌ـ برنامه‌ـ ۳ نفر برای تشکیل کمیسیون خاصی انتخاب که به ریاست یکی از نواب رئیس مجلس شورای ملی به امور سازمان برنامه و شرکت ملی نفت و وزارت دارائی دقیقاً رسیدگی و گزارش خود را به مجلس بدهند تا عنداللزوم نسبت به تفسیر و اصلاح پاره‌ای قوانین و مقررات خاص فعلی که این سازمانها را بدون جهت از کنترل و رسیدگی محفوظ و مصون داشته. در جهت حفظ منافع مملکت و تأمین حقوق مردم عاجلانه اقدام شود امیدوارم عموم آقایان نمایندگان صحت عرایضم را تصدیق فرموده و در انجام وظیفه قانونی خود فروگذار نخواهند فرمود (احسنت) بنده بقیه وقتم را می‌دهم به آقای فرامرزی.
نایب رئیس ـ ۶ دقیقه از وقت آقای آصف‌وزیری باقی مانده است که داده‌اند به آقای فرامرزی، آقای فرامرزی بفرمائید.
فرامرزی ـ بعد از نطق شیوه‌ای آقای آصف‌وزیری که هم خوب تهیه کرده بودند و هم خوب بیان کردند حرف‌زدن یک قدری مشکل است. اگر از دولتها بپرسند که بعد از شهریور کدامیک از مجلس‌ها بهتر بوده خواهند گفت مجلس هیجدهم و نوزده امام مجلس خوب آنست که ملت تعریفش را بکند نه دولت (صحیح است) دولت از مجلسی راضی خواهد بود که نفسش درنیاید هرچه بگوید اطاعت بکند لایحه‌ای را که می‌دهند کورکورانه تصویب بکند و آفرین بگوید ولی ملت از چنین مجلسی راضی نخواهد بود (صحیح است) چه مجلس، چه دولت، چه فرد به هر وسیله‌ای روی کار آمده باشد اگر آن کاری را که تعهد کرده است درست انجام بدهد مردم از او راضی خواهند بود و بعدها اسمش را به نیکی یاد خواهند کرد (صحیح است) شما توقع نداشته باشید که مجلس از آن وقتی که انتخاب شد همه از اعمالش راضی باشند و تعریف بکنند چنین چیزی نخواهد شد. چرا؟ برای اینکه در هر جا که انتخابات شروع می‌شود و یک وکیل دارد چندتا کاندیدا راه می‌افتند، از این چندتا کاندیدا یکی می‌برد باقی هیچکدام نمی‌گویند چون ما رأی نداشتیم انتخاب نشدیم، راه می‌افتند می‌گویند دولت نگذاشت والا ما رأی داشتیم و حق هم دارند این را بگویند برای اینکه دولتها هم مداخله می‌کنند اگر مداخله نمی‌کردند راه این ادعا بسته می‌شد چرا این حرفهائی که در خارج راجع به مجلس شورای ملی می‌زنند راجع به مجلس سنا نمی‌زنند اگر انتخابات مجلس خراب است مال سنا هم خراب است اگر مال سنا درست است مال مجلس هم درست است همه با یک ترتیب انتخاب می‌شوند برای اینکه سنا داوطلب ندارد انتخاباتش مقید به یک شروطی است تمام روزنامه‌نویسها و تمام مخبرین و تمام آنهائی که در سیاست کار می‌کنند شرایط ورود به سنا را ندارند اما شرط ورود به مجلس شورای ملی دارند و انتخاب نمی‌شوند وقتی که نشدند طبعاً انتقاد می‌کنند و با عملی که دولتها تا به‌حال کرده‌اند حق دارند که بگویند. اما مجلس وقتی که انتخاب شد باید وضع مملکت با زمانی که مجلس نیست فرق بکند (صحیح است) باید انتخاباتی که تمام نشده مأمورین فکر بکنند که یک مجلس وجود دارد و آنها ناظر انتخابات هستند باید مأمورین دولت فکر بکنند باید پاسبان، افسر، مأمور جای دیگر بداند مجلس هست و این مجلس ناظر اعمال دولت و اجرای قانون است اما دولتها از دوره هیجدهم به اینطرف باورشان نیست که نماینده مجلس حق نظارت بر اعمال دولت دارد، مسخره می‌کنند این را من در اصفهان بودم همه از من می‌پرسیدند که دکتر بقائی را برای چه توقیف کرده‌اند، من نفهمیدم، فکر کرده بودم که برای چه بپرسم. حالا هم که بپرسم دولت توی دلش می‌گوید این چه فضولی است اما می‌خواهم بپرسم که حقیقتاً دولت چرا دکتر بقائی را حبس کرده؟ آیا غیر از این است که دکتر بقائی را برای این حبس کرده‌اند و توقیف است که در انتخابات مبارزه کرده؟ و برخلاف میل دولت رفتار کرده؟ من می‌خواهم این را من که نماینده مجلس هستم و قانون اساسی هم حق داده این را بدانم. دکتر بقائی یک مدتی در جبهه مخالف ما بوده و یک مدتی هم در جبهه موافق ما بوده ولی این هچ تأثیری ندارد، ما یک مبارزاتی کردیم، در این مبارزات یک عده‌ای با ما بودند و یک عده‌ای علیه ما بودند ولی آن عده‌ای که علیه ما بودند حق دارند از آزادی استفاده کنند، ما حق نداریم آنها را خفه کنیم کمااینکه آنها هم حق نداشتند ما را خفه بکنند، خلاصه بنده می‌خواهم عرض کنم از روزی که مجلس شورای ملی افتتاح شده وضع خارج هیچ فرق نکرده، نه در جراید، نه در محافل، نه در مجامع هیچ فرق نکرده، باید فرق بکند، باید دولت بداند که مجلس همینطور ساکت و آرام و خفه نخواهد ماند. (احسنت ـ احسنت).
نایب رئیس ـ آقای دکتر متین.
دکتر متین ـ بنام خداوند بخشنده مهربان مفتخرم برای اولین‌بار پس از احراز مقام نمایندگی مجلس شورای ملی در پشت این تریبون و در پیشگاه نمایندگان ملت درددل و گرفتاری بسیار بسیار حساس و دلخراش مردم حوزه انتخابی و بالاخص استان زرخیز مازندران را بعرض برسانم. و عاجلاً و حتی با تضرع از دولت محترم بخواهم (نمایندگان ـ تضرع نکنید، بخواهید) (پورسرتیپ ـ تضرع مال دم مسجدشاه است) که فکری به حال مردم بکند، بنده ایام عید در شمال بودم مصیبت زده بودم مادرم فوت کرده (نمایندگان ـ خدا رحمتش کند) مردم برای تسلیت من می‌آمدند ولی بعد از دو دقیقه به من می‌گفتند ما در این محل هیچ چیز نداریم، ما نمایندگان که در اینجا نشسته‌ایم و جزو این مملکت هستیم و به مقام نمایندگی مجلس رسیدیم همه زائیده فرهنگ هستیم ولی بدتر از همه فرهنگ ما است در این مملکت (صحیح است) اگر فرهنگ مردم ایران جلو نرود، به فرهنگ آشنائی نداشته باشند نمی‌توانند هیچ کاری بکنند (مهندس اردبیلی ـ بهداشت) آقای مهندس اردبیلی اگر مردم رعایت دستور و امور بهداشتی را بخواهند بکنند اول باید مردم سواد پیدا بکنند و معلومات پیدا بکنند و چیزی که به او می‌گویند ادوکاسیون ناسیونال، نه خواندن و نوشتن. برای اینکه کاغذنویسهای جلوی مسجدشاه و جلوی اداره پست مرکزی بسیارند چیز هم می‌نویسند ولی از آب جویی که جلوشان هست نوش‌‌جان می‌کنند. باید مردم را تربیت کرد از راه همان فرهنگی که ممالک متمدن دنیا مردم را تربیت کرده‌اند. شهرستان بابل و اطرافش دارای دویست هزار نفر جمعیت است در این شهر ۱۹ هزار نفر محصل دختر و پسر در مدارس تحصیل می‌کنند معلمین مسکن ندارند مدارس مستخدم و فراش برای اینکه بتواند کلاس را جاروب بکند ندارند عده‌ای خیرخواه در شهر بابل تا حدود هشت، نه دبستان و دبیرستان به فرهنگ بابل اعطا کرده، فرهنگ بابل مدعی است که ما پول برای تعمیر در و دیوار و پنجره و فرش و حوض مدارس نداریم در صورتی که به عنوان مثال عرض کنم طبق آماری که بدست آورده‌ام و به رفیق عزیز ما هم آقای کشاورزیان که در حال خروج هستند شاید بربخورد شهر ملایر سه برابر فرهنگ بابل بودجه دارد در صورتی که عده شاگردانش ثلث بابل است و این بی‌نظمی‌ها و این بی‌ترتیبی‌ها در کار تقسیم بودجه فرهنگ است که بعرض می‌رسانم متأسفانه وزارت فرهنگ نسبت به حوزه انتخابی بنده و سایر شهرهای مازندران تا حالا توجه نکرده و علت عمده‌اش این است که بنده خیال می‌کنم یک دسته‌بندیهائی در وزارت فرهنگ همیشه بوده و نمی‌گذاشته‌اند به کارهای اساسی و امور شهرستانها و استانها رسیدگی بشود ملاحظه بفرمائید معلمین در بابل مسکن ندارند، خانه در بابل و اطراف بابل پیدا نمی‌شود، ولی ما می‌بینیم که بانک ساختمانی تمام هم خودش را مصروف کرده به اینکه در تهران خانه بسازد یا شهر درست بکند در صورتی که مملکت ایران فقط شهر تهران یا پایتخت ایران نیست (صحیح است) عده‌ای فرهنگیان بابل آمدند برای خودشان یک پولی خرج کردند و یک زمینی را که وصل به شهر بابل است تهیه کردند و به بانک ساختمانی نوشتند که بانک ساختمانی به آنها کمک بکند و یک کوئی بسازد بنام کوی فرهنگیان، بانک ساختمانی کوچکترین توجهی نکرده. موضوع دوم موضوع کشاورزیست. مازندران یک استان زرخیز کشاورزی است و طبیعت همه‌گونه نعمت را نسبت به این استان داده منتهی الآن یک تعدادی از کارمندان اداره کشاورزی در شهر بابل هستند عده‌ای در شاهی هستند عده‌ای در ساری هستند و در فاصله سه چهار سال اداره مرکزی کشاورزی از بابل به شاهی از شاهی به ساری منتقل شده و مجبورند عده‌ای از این کارمندان مرتباً از بابل به ساری بروند و برگردند و این یک موضوعی است که باید آقای وزیر کشاورزی که خودشان متخصص هستند و اطلاعات کافی دارند و بهترین مزرعه کشاورزی را در گرگان دارند نسبت به مازندران یک توجه خاصی را مبذول بفرمایند و اخیراً موضوع کود شیمیائی هم در بابل و شهرهای اطراف بابل اسباب زحمت شده برای اینکه کود شیمیائی به قیمت گزاف و گران در اختیار کشاورزان گذاشته می‌شود ولی متأسفانه کشاورزان نمی‌دانند که این کود شیمیائی را باید چه‌جور مصرف کنند و باید وزارت کشاورزی لااقل چند دسته متخصص خاک‌شناس سیار به نقاط مختلفه اعزام بدارد تا بدانند در فلان زراعت و فلان زمین و فلان محصول چه نوع کودی باید استفاده شود.
موضوع سد تجن که تأثیر بسزائی در امر کشاورزی مازندران دارد موضوعی است که از آقای آرامش وزیر محترم مشاور و مدیرعامل سازمان برنامه بوسیله آقایان نمایندگان شمال استدعا شده که نسبت به این موضوع توجه بفرمایند با ۱۳ میلیون تومان خرج سد تجن بسته خواهد شد و بیش از سی هزار هکتار به زمین برنجکاری استان مازندران اضافه خواهد شد و حتی از سد سفیدرود که آنهمه برایش اهمیت قائل هستیم اهمیتش کمتر نیست البته بستن سد سفیدرود بسیار کار مفیدی بوده و ما می‌دانیم که با بستن سد سفیدرود بیش از چهل هزار هکتار بر اراضی تحت کشت فومنات اضافه خواهد شد و هر سال از سوخت و سوز کشت و محصول فومنات جلوگیری خواهد شد من خیال می‌کنم استان مازندران صیغه‌ای نباشد آنهم عقدی است و چه بهتر است که نسبت به سد تجن که پروژه‌اش آماده است فقط بایستی یک مختصر اقدامی جناب آقای وزیر مشاور بفرمایند و بودجه این کار را بگذرانند تا بتواند مازندران آنطوری که استعداد دارد جلو برود از ساری به محمودآباد آقایان لابد تشریف بردید. صد کیلومتر راه است چندین مقاطعه‌کار مدت هفت سال دارند این راه را می‌سازند هفت سال است دارند این راه را می‌سازند از جمله راه ساری به شاهی است که یکمرتبه ساخته شده و گفتند مقاطعه‌کار تقلب کرده بعد معلوم شد که این جاده از ساری به شاهی حالت فنری به خودش گرفته یعنی زیر جاده آسفالته آب درآمده بنابراین دومرتبه آمدند و شروع کردند به ساختن جاده شاهی و ساری و هیچکس هم به این مقاطعه‌کار نگفت چرا؟ کار نکرده که این تقلبی که شما کردید و بیش از سی میلیون تومان به خزانه مملکت ضرر وارد کردید، باید یک محکمه‌ای وجود داشته باشد که به این کار رسیدگی کند و این شخص را تعقیب نماید. موضوع مهم دیگر دو قصبه بزرگ است در جنوب شهر بابل بنام بندپی، بندپی درواقع یک شهری است که بظاهر قصبه معروف است ولی شصت هزار جمعیت دارد و حتی از آن قصبه چندین استاد دانشگاه هم بیرون آمده هشت کیلومتر راه از بابل بندپی فاصله است که یک رودخانه هم این دو منطقه را از هم جدا می‌کند و بایستی روی این رودخانه یک پلی بسته شود مکرر به وزارت راه نوشتند آقای وزیر راه سابق چندین‌بار تشریف آوردند از ایشان استدعا شد که شما بیائید این ۸ کیلومتر را ببینید ایشان نرفتند و ندیدند و توجه نکردند، در همین
ایام عید به علت نبودن راه در فاصله ۴ روز سه نفر زن به علت اینکه وسیله که این زنان را به بابل بیاورد و آب رودخانه زیاد بود و نتوانستند آنها را به بندپی ببرند این سه زن نتوانستند بطور طبیعی وضع حمل کنند از بین رفتند و مردند و بنده اخیراً از آقای وزیر راه تمنا کردم نسبت به این موضوع و برای نجات ۶۰ هزار نفر اهالی بندپی که یک ناحیه زرخیز استان مازندران است توجه مخصوص بفرمایند و هیچ طبیبی هم حاضر نیست آنجا را اداره کند در صورتی که خود اهالی بندپی یک درمانگاه بسیار قابل توجهی ساخته‌اند و دو نفر طبیب هم اول رفتند آنجا ولی پس از چند روز اقامت برگشتند و دیگر نخواهند رفت زیرا می‌گویند اگر برای خود من اتفاقی بیفتد نصف شب من دسترسی به هیچ جائی ندارم برای اینکه دسترسی به هیچگونه طبیب و داروئی و لوازم دیگری نیست (صحیح است) موضوع دیگر که بسیار واجد اهمیت است و از وسائل ابتدائی زندگی مردم است مسأله تلفن است در تمام شهرهای مازندران وسیله ارتباطی در شهرها تلفن مغناطیسی است که این تلفن مغناطیسی خیال می‌کنم اولین مخترع تلفن که شاید مرحوم گراهام بل باشد این تلفن‌ها همان تلفنی است که او اختراع کرده و الآن هم که در بابل و کلیه شهرهای مازندران مشغول کار است و تقریباً همینطوری که جناب آقای دکتر موسوی فرمودند جزء آنتیکتیه شده و باید آن را در موزه گذاشت از وزارت پست و تلگراف سؤال شد که تکلیف مردم برای عوض کردن این تلفن‌ها چیست گفتند اگر پانصد هزار تومان مردم بابت ودیعه تلفن بسپارند ..
نایب رئیس ـ آقای دکتر متین وقتتان تمام شده و حالا از وقت آقای مهندس افراسیاب کیاء استفاده می‌کنید.
دکتر متین ـ بله گفتند اگر مردم بابل یا مردم سایر شهرهای مازندران حاضر باشند که پانصد هزار تومان در بانک ودیعه بسپارند، وقتی که این ۵۰۰ هزار تومان را سپردند وزارت پست و تلگراف شروع می‌کند به اقدام برای تهیه تلفن خودکار یکسال و نیم است در شهر بابل این کار انجام شده مکرر مردم بابل با تلگراف، نامه امضاهای متعدد به وزارت پست و تلگراف نوشتند زمین هم برای این کار دادند.
محلش در بابل بنام باغ شاهنشاهی که دوهزار متر از زمین آن را برای این کار اختصاص داده‌اند بنده با اولیای شرکت تلفن صحبت کردم گفتند پولتان حاضر است نقشه را هم حاضر کردیم طرحش هم حاضر است نقشه ساختمان هم حاضر است. ولی ما یک گرفتاری اسعاری و ارزی داریم من نفهمیدم، اصلاً این حرف را برای دستگاه شرکت و یا وزارت پست و تلگراف در مقابل پیشنهادهائی که خودشان می‌دهند و مردم هم آماده شده و پذیرفته‌اند چه مفهومی دارد؟ نمی‌دانم تا کی باید در عصر اتم باشیم؟ در این زمان که ۵ ساعته از اینجا به پاریس یا ده ساعته از اینجا به نیویورک می‌رویم تلفن ما تلفنی باشد که در زمان گراهام بل معروف برای اولین‌بار این را نصب کرده‌اند. اینکه می‌گویند ناراضی‌اند، مردم از اینگونه امور ناراضی‌اند والا ملت ایران، مردم ایران، مردمی هستند شاه‌دوست، وطن‌پرست، باایمان، مسلمان، خداشناس هستند و وطنشان را مثل جان عزیزشان دوست دارند اراجیفی که در بیرون گفته می‌شود این اراجیف از حلقوم کسانی بیرون می‌آید که نه ایرانی هستند و نه در این مملکت ریشه‌ای دارند، یک عده‌ای ممکن است باشند همانطور که استاد ارجمند آقای فرامرزی فرمودند شاید یک ده نفر یا یک بیست نفری که وکیل نشده‌اند و کاری ندارند شروع می‌کنند به شایعه ساختن در هر مجلسی و هر محفلی که می‌نشینند شروع می‌کنند که وای خدایا وای مصیبتا این انتخابات، انتخابات قلابی بود دروغی بود خواسته مردم ایران نیست نه آقایان، ملت واقعی ایران هم ما را نماینده واقعی می‌داند منتهی این ملت از ما انتظار دارد که ما از دولت بخواهیم به دولت اعتراض کنیم و دولت را وادار کنیم که بیاید به خواسته‌های مردم که از امور بسیار عادی و معمولی است کمک کند یعنی تلفن مردم را درست کند برق مردم را درست کند. مملکت ایران آنقدر استعداد دارد و اینقدر خداوند به این مملکت وسائل طبیعی و واقعی داده که می‌تواند با مختصر تغییراتی در وضع عمومی خودش بصورت ممالک راقیه دنیا دربیاید بنده مثالی عرض کنم، مملکت ایران ۴ یا پنج برابر بزرگتر از خاک فرانسه است ولی جمعیت ایران یک‌چهارم جمعیت فرانسه است. (چند نفر از نمایندگان ـ دوبرابر جمعیت ایران است)
به موجب آخرین آمار جمعیت فرانسه ۸۲ میلیون است (یک نفر از نمایندگان ـ با کلنی‌هایش) کلنی هم دیگر ندارد، بنده آمار نشان می‌دهم که جمعیت فرانسه ۸۲ میلیون نفر است در هر صورت آن به ما مربوط نیست منظور بنده این است که بطور تحقیق در این مملکت بین ۲۵ تا ۳۰ هزار کیلومتر جاده شوسه است، آقایان از وزارت راه که مدت بیست سال است به خاک‌بازی مشغول است، از وزارت راه که کوچکترین اقدامی برای اینکه شریان مملکت را که همان راههای مملکت باشد آسفالت کند نکرده شما چه انتظاری دارید که مردم در بیرون راجع به راهها انتقاد نکنند، البته راجع به راه و راجع به تلفن انتقاد می‌کنند اما راجع به اساس مملکت، راجع به شاهنشاهی ما، راجع به عظمت ما، راجع به تاریخ ما، هیچگونه انتقادی نمی‌کنند، ملاحظه بفرمائید یک کیلو پنبه از مرکز تولید یعنی کردکوی یا بابل یا ساری به بندر خرمشهر کرایه‌اش مساوی است با کرایه از بندر خرمشهر به هامبورگ به اضافه ۳۵ درصد این برای چیست؟ برای این است که یک کامیون مجبور است از بابل یا از کردکوی به خرمشهر در جاده‌هائی عبور کند که سه‌چهارم کرایه‌ای که می‌گیرد صرف تعمیرات کامیون کند بنده دو سال پیش در آلمان دعوت داشتم از طرف یک کارخانه‌ای که بنده را دعوت کرده بود، در یک مهمانی که سران قوم از صاحبان صنایع بزرگ بودند سؤال کردم شما در مملکت خودتان چه کارهای مهمی در پیش دارید؟ گفتند ما آقا اتوبانها را ساخته‌ایم ولی الآن یک برنامه بسیار مهمی داریم و می‌خواهیم از شمال به جنوب ۱۲۰ متر زیر زمین اتوبان بسازیم که دیگر کامیونها با تریلی روی زمین حرکت نکنند ولی از ساری به محمودآباد ۱۰۰ کیلومتر جاده آسفالته درجه ۳ را به علت اینکه مقاطعه‌کارها نمی‌خواهند از پولی که از این ملت می‌گیرند صرف کنند (بزرگ نیا ـ بلندتر بفرمائید) هفت سال است که به لیت و لعل می‌گذرانیم یکی دومرتبه خواستیم راه ساری به شاهی را بسازیم، ملاحظه بفرمائید مثل اینکه بلندگو را هم قطع کردند آقای بزرگ‌نیا، همه آقایان می‌دانند که از تهران به بندر محمودآباد یعنی کنار دریای خزر جاده‌ای در شرف تأسیس است، در شرف احداث است، این جاده به جاده هراز معروف است، جاده هراز از سال ۱۳۱۸ یعنی از زمان سلطنت رضاشاه فقید شروع شده ولی متأسفانه واقعه شوم شهریور عملیات جاده‌سازی را متوقف کرده، مدتی این توقف ادامه داشته تا اینکه باز دو سه سال اخیر دومرتبه شروع کردند (یادداشتهای زیادی برای بنده می‌رسد که متأسفانه الآن نمی‌توانم بخوانم اجازه بفرمائید اول عرایض خودم را بکنم و بعد به آنها برسم) این جاده از جهات اقتصادی ایران و بخصوص از نظر گیلان و مازندران و اتصال تهران به دریای خزر بسیار بسیار مهم است مدتی گفتند این راه قابل درست‌شدن نیست، سؤال شد چرا؟ گفتند کوه ریزش می‌کند گفتیم آقا در دنیائی که زیر دریا جاده اتومبیل یا راه‌آهن می‌کشند این حرف منطقی نیست که می‌گوئید، جاده هراز را نباید احداث کرد برای اینکه کوه ریزش می‌کند؟ بالاخره کامپساکس آمد مشغول شد و کارهای جاده‌سازی شروع شد بنده چند روز پیش اطلاع پیدا کردم دوتا مقاطعه‌کاری که متأسفم اسمشان را ببرم مقدار زیادی از این پول بابت پول گرفتند و گفتند ما ورشکست شدیم و رفتند و همینطور این کار نیمه‌کاره مانده ملاحظه بفرمائید اگر بنا باشد ۱۸۰ کیلومتر جاده از سال ۱۳۱۸ تا این ساعت به علت اینکه مقاطعه‌کار یا ورشکستگی به تفصیر یا ورشکستگی به تقلب دارد نخواهد کار کند نخواهد به وظیفه‌اش عمل کند طبیعی است مردم شکایت می‌کنند والا شکایت دیگری از طرف مردم مسموع نیست و شنیده نمی‌شود، موضوع دیگری که بنده می‌خواستم عرض کنم و این را چون از خارج شنیدم و از من خواستند که بعرض آقایان برسانم آن مسأله اتومبیل‌های دولتی است. آقایان در ادارات ما روزی ۶ ساعت کار می‌کنیم یعنی از ساعت ۸ صبح می‌آئیم و ۲ ساعت بعدازظهر برمی‌گردیم یعنی این ساعت کار کارمندان دولت است و حالا می‌خواهیم جلوی ولخرجی را بگیریم، کم خرج کنیم، صرفه‌جوئی کنیم پولهای صرفه‌جوئی‌شده را برای راه‌سازی، برای بهداری، برای احداث تلفن، برای کارهای ضروری دیگر و یا سدسازی مصرف کنیم، همه آقایان به ممالک متمدن سفر کرده‌اند با دستگاههای دولتی وزارتخانه‌ها سروکار داشته‌اند در کجای دنیا اینهمه اتومبیل دولتی به رئیس اداره معادن اداره می‌دهند در کجای دنیا معمول است؟ مملکت سوئیس که امروز از نظر ذخیره ارزی در بانک بین‌المللی آمریکا اول است هفت‌تا کنسیه فدرال دارد یعنی هفت‌تا وزیر دارد که این هفت‌تا وزیر فقط برای سرویس اداری و تشریفات رسمی سوار اتومبیل می‌شوند و یک اتومبیل بیوک مدل ۳۴ که یادم هست موقعی که آقا جم رئیس الوزرا بودند سوار چنین اتومبیلی می‌شدند عین همان اتومبیل درپاله فدرال برن هست که اگر میهمان ارجمند و یا عالی‌مقامی وارد آن مملکت بشود از آن اتومبیل استفاده می‌شود و به محلی که می‌خواهند می‌رسانند، آقایان ملاحظه بفرمائید در اینجا هر رئیس اداره، هر معادن اداره یک اتومبیل آخرین سیستم زیر پایش است یک‌وقت روی آن می‌نویسند سرویس اختصاصی یک‌وقت می‌نویسند سرویس انفرادی یک‌وقت می‌نویسند سرویس عمومی بعد ملاحظه می‌کنید که آقا رفته توی اداره‌اش نشسته و اتومبیل را خانم می‌برد و پشتش می‌نشیند یا در راه شمیران است و یا در راه ونک، آنوقت در مقابل معلمی که روزی هشت ساعت تدریس می‌کند باید ۲۵۰ تومان حقوق بگیرد، آن آقای رئیس اداره یا معاون اداره یک اتومبیل لیموسین آخرین سیستم زیر پایش است و هر دو به میهمانی و گردش و تفریح روزهای جمعه هم می‌رود به آبعلی (باقرزاده ـ دادگستری یک اتومبیل ندارد که برود سر جنازه‌ها) بزرگترین کاری که باید این مجلس بکند به این بدبختی که بالاخص در این بیست سال اخیر در این مملکت دامنگیر ما شده خاتمه بدهد که برای راضی کردن هر کس یک اتومبیل می‌خرند، اتومبیل مخصوص وزراء است و آنهم در موقع کار و بعد هم مقامات پلیس و انتظامی و ارتش اگر بخواهیم مملکتمان را نجات بدهیم اگر بخواهیم مملکت را آباد کنیم اگر بخواهیم بمانیم و باقی بمانیم برای معاون فلان وزارتخانه که با ۱۵ ریال می‌تواند بر سر کارش برود دولت بودجه‌ای بگذراند که به هر معاون وزارتخانه روزی سه تومان بدهند ۱۵ ریال برود و ۱۵ ریال برگردد به خداوند بزرگ سوگند یاد می‌کنم وزیر اقتصاد سوئیس را دیدم در تراموای و خود من در همان تراموای سوار شدم ولی نمی‌دانستم که او وزیر اقتصاد مملکت سوئیس است وقتی که رفتم توی اطاقش دیدم او همین شخص است که بغل دست من در واگن نشسته بود، شما نمی‌دانید که مردم در بیرون راجع به این اتومبیل‌ها چه مضمونهائی کوک می‌کنند چه حرفهائی می‌زنند چه تهمت‌های ناروائی به این مملکت می‌زنند چه شکایاتی کرده‌اند مگر ملت ایران چه گناهی کرده که یک عده‌ای از این اتومبیل‌ها استفاده کنند و به گردش بروند آبعلی بروند اهواز بروند و رامسر بروند ملت ایران که احتیاج به جاده دارد به تلفن احتیاج دارد برق می‌خواهد بهداری می‌خواهد چرا باید جور اینها را بکشد؟ باید این حقایق گفته شود و دنبالش را هم گرفت اول خدا و بعد شاهنشاه و بعد ۲۰ میلیون مردم ایران پشتیبان شما خواهند بود و آنوقت شما بهترین نمایندگان کلیه ادوار تقنینیه خواهید بود ولی باز فردا برای اینکه فلان مدیر کل راضی بشود یک اتومبیل برای او نخرید یا یک پست به او ندهید به عنوان نماینده تجارتی در ژاپون یا نماینده فلان در فلانجا از اینجور خرجها باید جلوگیری بشود باید در هر دستگاهی کارها الاهم فلاهم باشد اگر بنده در خانه خودم نتوانم نان تهیه کنم برای بچه‌هایم بروم قالی نسیه بخرم یا تلویزیون نسیه بخرم معلوم است که من دیوانه‌ام بنابراین دلیلی ندارد که نگویند ما دیوانه هستیم چه اشکالی دارد که آقایان معاونین سوار اتومبیل کرایه‌ای بشوند (یک نفر از نمایندگان ـ نمره وزرا هم سفید است.) نایب رئیس ـ آقای دکتر متین وقت شما تمام است.
دکتر متین ـ بنده عرایضم باقی مانده می‌گذارم برای بعد.
نایب رئیس ـ آقای کاظم مسعودی بفرمائید.
سیدکاظم مسعودی ـ اینهم از بدشانسی من است که قبل از من استادان سخن آقای دکتر متین وکیل دادگستری و استاد محترم جناب آقای فرامرزی اینجا صحبت کردند همه آقایان خسته هستند و من هم بلد نیستم مثل آقایان صحبت کنم ولی این را می‌توانم که آنچه در دلم هست به یک زبانی عرض کنم آقایان توجه داشته باشند و یک تأسف دیگری دارم که همکار عزیزم جناب آقای صالح در اینجا تشریف ندارند که نطق قبل از دستور رفیق عزیزم جناب آقای دکتر متین را بشنوند ببینند انتقاد فقط مربوط به ایشان نیست همه آقایان درد اجتماع را می‌دانند تشخیص می‌دهند ولی همه یک چیز می‌گویند آرامش امنیت بعد اصلاحات، در بیرون به من تلفن کردند به دفتر روزنامه‌ام آمدند تحریک کردند تهدید کردند که بنده در مجلس گفته‌ام آقای صالح خائن است بنده همچو غلطی نکرده‌ام آقایان بوده‌اند می‌دانند اینهم صورت‌مجلس است ولی من گفتم جناب آقای صالح تشریف بیاورید اینجا با هم رفیقیم شما پیشکسوت‌تر و جلوتر از ما بوده‌اید در سیاست، ما جوانیم بچه‌ایم نادانیم شما به ما یاد بدهید یاد بدهید که طریقه وطنپرستی طریقه شاهدوستی طریقه اصلاحات چیست ما هم پای خودمان را جای پای شما می‌گذاریم عرض کنم بنده با تمام انتقادات جناب آقای صالح موافقم منهای از این بازیها من به سلامتی بلد نیستم این کارها از ما ساخته نیست ما همه چیز را حاضریم با ایشان همکاری کنیم ولی از این بازیها بلد نیستیم ما هر کس نسبت به پیشرفت وطنمان نسبت به شاهمان نسبت به استقلال مملکتمان قدم بردارد ما نوکرش هستیم ولی هر کس خواست اوضاع را بهم بزند، آشوب درست کند ما نیستیم ایشان تشریف آوردند و خیلی متأسفم که از دولت کسی اینجا نیست تقاضا می‌کنم از جناب آقای رئیس که به دولت اطلاع بدهند مواقعی که نطقهای قبل از دستور هست لااقل یک نفر از آقایان وزراء اینجا باشند که حرفهای ما را گوش بدهند این بی‌اعتنائی به مجلس است آقای صالح تشریف آوردند اینجا فرمودند یکی از برجسته‌ترین اعضای کابینه حاضر برادر ایشان است، خوب قربانت بروم تشریف بیاور اینجا یک تز فرهنگی بیاور اینجا الآن که از برادر نزدیکتر کسی دیگری نیست ما هم دستتان را می‌بوسیم پایتان را می‌بوسیم کمک می‌کنیم که فرهنگ اصلاح بشود که فرهنگیان از این بدبختی نجات پیدا کنند ما عار داریم نماینده مجلس باشیم و فرهنگی ۲۰۰ تومان حقوق بگیرد ما همه اینها را قبول داریم ولی در مملکت آشوب نباید بشود امنیت مملکت باید حفظ بشود منفی‌بافی را هم بگذارید کنار از این موضوع بگذریم راجع به چند موضوع بود که بنده از آقایان تقاضای وقت می‌کنم اگر دادید می‌گویم وگرنه وقت دیگر عرض می‌کنم.
جناب آقای دکتر متین فرمودند همه‌اش درد از نداشتن تلفن و راه از این قبیل دارند آقا ما همه اینها ما را قبول داریم حوزه انتخابی ما از شما بدتر است جناب آقای دکتر متین تشریف بیاورید به فردوس که چهل فرسخ کنار کویر است آب‌خوردن ندارند ولی خیلی چیزهای دیگر هم بود که می‌توانستیم برویم دردش را دوا کنیم بنده در عرض این یکماه (جناب آقای صالح توجه کنند) در این یکماه بنده نماینده نادان تازه‌وارد برای شهر انتخابی خودم سیصد کار کردم بدون اینکه توی روزنامه خودم بنویسم بدون تظاهر همه آقایان هم این کارها را می‌کنند شاید بوده‌اند کسانی که تا به‌حال به علت گرفتاری خودشان کمتر دنبال کار مردم می‌رفتند ولی در این مجلس یک عده‌ای هستند که دنبال کارهای مردم می‌روند ما به هر وزارتخانه رفتیم با آغوش باز ما را پذیرفتند حرف زدیم اتوبوس گرفتیم اعتبار برای حفر چاه آب گرفتیم، آقایان دردها زیاد است همه‌اش را یکدفعه نمی‌شود انجام داد، جناب آقای دکتر متین اینکه فرمودید که در آلمان زیر زمین اتوبان می‌سازند اینها همه‌اش صحیح است ما خودمان را با آنها مقایسه نمی‌کنیم، در مورد خرجهای زاید همانطور که اشاره فرمودید باید رسیدگی شود در قسمت اتومبیل‌ها باید رسیدگی شود باید به حساب شرکت نفت رسیدگی بشود باید گفته شود که یک آشپزخانه در این مملکت دارند می‌سازند که ده میلیون تومان خرجش است و آنوقت دویست تومان حقوق یک نفر فرهنگی را می‌خواهند اضافه کنند نمی‌توانند باید دید بودجه شرکت نفت پولش در جیب کی‌ها می‌رود باید به این کارها در کمیسیون بودجه رسیدگی بشود می‌گویند اگر کسی را بخواهند راضی کنند به او می‌گویند که یک تقاضا بکن که پسرم را می‌خواهم بفرستم برای تحصیل نفت به اروپا و تحصیل نفت بکند بعد هم یک چک بیست هزار تومانی می‌نویسند و می‌دهند دستش برای اینگونه خرجها پول دارند البته این حرفها را باید موقعی که مملکت آرامش دارد و آسایش دارد گفت بنده در ایام عید رفتم به جنوب این فضولی است که خدمت آقایان نمایندگان جنوب این صحبت را عرض می‌کنم همه آقایان می‌دانند این حرفها را حتی شنیدم که جناب آقای موسوی در کمیسیون بودجه هم این صحبت‌ها را کرده‌اند آقا در آنجا برای کارگر خانه ندارند ولی برای یک مستشار که جهت آشپزخانه استخدامی شده ماهی ۷۵ هزار تومان حقوق می‌دهند یعنی روزی ۳۰۰ دلار حقوق می‌دهند باید جلوی این خرجها گرفته بشود من اولین‌بار وقتی اینها را توی روزنامه آژنگ نوشتم پیش خودم گفتم شاید درست نباشد با اینکه خبر از جای موثقی بود بعد دیدم که شرکت نفت تأیید کرد و نوشت که این آشپزخانه را می‌خواهیم بسازیم که ظهرها ۱۵۰۰ کارمند عالی‌رتبه‌ای که ماشین لوکس دارند بنشینند غذا بخورند مطلب دیگر من در قسمت تبعیض است کار مهمی اگر بخواهید پیشرفت کند باید تبعیض از بین برود وقتی شما بیائید به یک مهندس کشاورزی که رفته کشاورزی خوانده استخدام شرکت نفت شده ماهی ۴۷۰۰ تومان حقوق می‌دهید، خانه می‌دهید تشکیلات می‌دهید ماشین می‌دهید آنوقت همان لیسانسیه که می‌توانم بگویم سوادش به مراتب بیشتر است برای اینکه لیسانسیه ادبیات و تاریخ و جغرافی و دانشسرای عالی است به او می‌دهید ۱۵۰۰ تومان با رتبه ۹ دبیری باید این تبعیضها را از بین برد یکی دیگر اینکه کنسرسیوم که کارش اینست که نفت را از زمین خارج می‌کند.
در تهران ۳۰۰ عضو دارد ولی شرکت ملی نفت در تهران ۳۰۰۰ عضو دارد که هر کس از آبادان قهر کرده گرم بود، نارحت شد یک نفر در آنجا برای خودش می‌تراشد و می‌آید اینجا و ماهی ۸ یا ۱۰ هزار تومان حقوق می‌گیرد نگاه کنید خارجی‌ها چون پول در جیب خودشان است دلشان می‌سوزد و این ۳۰۰ نفر هیچکدام ماشینی ندارند سوار شوند هر جا بخواهند بروند با تاکسی می‌روند آنوقت شرکت ملی نفت ۲۰۰۰ ماشین دارد در صورتی که کارش در تهران فقط پخت نفت است بقیه کارش در جنوب است در موقعی که قانون نفت تصویب شد بنا شد در هر سال یک عده از جوانهای ایرانی را بفرستند خارج که بروند در رشته نفت تحصیل بکنند بیایند جای خارجی‌ها را بگیرند آقایان در این چند سال ببینید چند نفر را فرستادند آنوقت در مسجدسلیمان فلانکس رئیس شرکت نفت است یک خانه دارد که ۱۰ تا اطاق خواب دارد برای خودش برای زنش برای فامیلش ما حسود نیستیم اینها لازم ولی کار مثبت هم بکنند در قدیم تمام دستگاه نفت در همین ۲۰ اطاق عمارتی که پشت باغ ملی قدیم بود اداره می‌شد حالا ۱۷ طبقه می‌سازند فردا این ۱۷ طبقه را با چی می‌خواهید پر کنید؟ اعضایش کجاست آنوقت برای یک آشپزخانه ۱۰ میلیون خرج می‌کنند یک چیزی تازگی مد شده که آن را هم شرکت نفت مد کرده و آن پلاژسازی است خرج یک پلاژ ۹ میلیون شده شما در شمال پلاژ دادگستری را از هر کس بپرسید نشان می‌دهند یک اطاق است و یک دوش، یک صندلی برای قاضی‌ها که بروند آنجا با زن و بچه‌شان استراحت کنند آنوقت پلاژ شرکت نفت را هم نگاه کنید در سویس اینطور نیست پهلویش برای پلاژ شرکت نفت ۹ میلیون خرج کرده‌اند باید پرسید پول کی را خرج کرده‌اند تازه ۵ میلیون در هر سال در اختیار آقای هویداست که خرج کند به اسم اینکه بچه‌های کارمندان را بیاورند پلاژ و بچه‌های کارمندان استفاده کنند این ۵ میلیون را برای کارمندان آبادان و مسجدسلیمان خانه بسازید پلاژ نمی‌خواهیم بدهید به معلمین باز هم متأسفم که جناب آقای صالح نیستند تعبیر بر خودستایی نشود اگر بنا باشد ملت حرف گوش بدهد حرف بنده ناچیز را باید گوش بدهد من یک آدم خودساخته‌ای هستم من با موفقیتهائی که داشته‌ام و رفقایم می‌دانند در این مملکت دوتا اطاق از خودم ندارم پدربزرگ من بنیانگذار فرهنگ خراسان بود و توی مریضخانه دولتی را زی مرد آقای صالح بیا بنشین ببین من کی هستم من خودساخته هستم من درد اجتماع را می‌دانم می‌گویم باید مملکت باشد امنیت باشد، شاه باشد تا کارها درست شود این شرکت نوکار که این ساختمان ۱۷ طبقه شرکت نفت را می‌سازد می‌دانید مال کیست؟ همین‌ها که ما را چوب زدند حالا که بایستی چوب بخورند استفاده می‌کنند حرف بزنیم می‌گویند اینها شکمشان سیر است این بنا را شرکت نوکار می‌سازد که مال آقای سیف‌الله معظمی فامیل نزدیک جناب آقای صالح است این کار را در موقع چوب‌خوری دارند می‌کنند پس بنده این حرفها را می‌دانم داداش یک برادرت که وزیر است یک برادرت که در جای دیگر پست بسیار عالی دارد و خودت هم که در تمام عمر یا وزیر یا سفیر یا معاون نخست‌وزیر یا وزیر کشوری بودی که وقتی آن دولت انتخابات انجام داد سر فرماندار را بریدند، چرا بریدند؟ برای اینکه برخلاف خواسته ملت می‌خواستند کار کنند.
نایب رئیس ـ وقت شما تمام شد.
کاظم مسعودی ـ بنده تقاضای ۱۰ دقیقه وقت دارم.
نایب رئیس ـ نمی‌شود چون چهار نفر از آقایان امروز استفاده کردند.
کاظم مسعودی ـ بسیار خوب بقیه عرایضم بماند برای بعد.
- اجرای مراسم تحلیف بوسیله چهار نفر از آقایان نمایندگان
۴ـ اجرای مراسم تحلیف بوسیله چهار نفر از آقایان نمایندگان
نایب رئیس ـ مراسم سوگوند آقایان ابدال بختیار، عرفانی و هدی انجام می‌شود.
(در این موقع کلام‌الله مجید را با احترامات لازمه به تالار جلسه آورده و عموم حضار تا خاتمه اجرای مراسم تحلیف در حال قیام بودند آقای عرفانی قسم‌نامه را به شرح ذیل قرائت و امضاء نموده و آقایان ابدال بختیار و هدی نیز امضاء نمودند)
- ما اشخاصی که در ذیل امضاء می‌نمائیم خداوند را به شهادت می‌طلبیم و به قرآن قسم یاد می‌کنیم مادام که حقوق مجلس و مجلسیان مطابق قانون اساسی محفوظ و مجری است تکالیفی را که به ما رجوع شده است مهماامکن با کمال راستی و درستی و جد و جهد انجام بدهیم و نسبت به اعلیحضرت شاهنشاه متبوع، عادل، مفخم خودمان صدیق و راستگو باشیم و به اساس سلطنت و حقوق ملت خیانت ننمائیم و هیچ منظوری نداشته باشیم جز فواید و مصالح دولت و ملت ایران.
نایب رئیس ـ آقای اریه
(آقای مراد اریه قسم‌نامه را به شرح ذیل قرائت و امضاء نمودند)
- من که در ذیل امضاء می‌نمایم خداوند را به شهادت می‌طلبم و در مقابل قرآن مجید به تورات قسم یاد می‌کنیم مادام که حقوق مجلس و مجلسیان مطابق قانون اساسی محفوظ و مجری است تکالیفی را که به من رجوع شده است مهاامکن با کمال راستی و درستی و جد و جهد انجام بدهم و نسبت به اعلیحضرت شاهنشاه متبوع، عادل و مفخم خود صدیق و راستگو باشم و به اساس سلطنت و حقوق ملت خیانت ننمایم و هیچ منظوری نداشته باشم جز فواید و مصالح دولت و ملت ایران.
- اخذ رأی و انتخاب یک نفر جهت نظارت در بیمه‌های اجتماعی
۵ ـ اخذ رأی و انتخاب یک نفر جهت نظارت در بیمه‌های اجتماعی
نایب رئیس ـ حال شروع می‌کنیم به انتخاب یک نفر جهته نظارت برای سازمان بیمه‌های اجتماعی اول سه نفر برای نظارت در اخذ و قرائت آراء انتخاب می‌شوند.
(اقتراع بعمل آمده آقایان عماد تربتی‌ـ شادمان و کریم اهری معین شدند)
نایب رئیس ـ دو نفر از آقایان منشی‌ها هم در اخذ رأی و قرائت آراء شرکت می‌کنند بنابراین اول شروع می‌کنیم برای انتخاب یک نفر جهت نظارت بیمه‌های اجتماعی.
(اسامی آقایان نمایندگان به ترتیب ذیل اعلام و در محل نطق رأی بعمل آمد)
- آقایان: هاشمی حائریـ مصطفوی نائینی‌ـ دکتر اعتبار‌ـ یوسفیـ بهمنیارـ مهندس بهبودی‌ـ دکتر صدری‌ـ یارافشار‌ـ جعفریـ سیداسدالله موسویـ باقر بوشهری‌ـ افتخار هشترودی‌ـ اکبرـ صادق بوشهری‌ـ عرب‌شیبانی‌ـ مهندس اردبیلی‌ـ جلیلی‌ـ مهندس والا‌ـ مهندس جفرودی‌ـ محمودی‌ـ عباسی‌ـ غضنفری‌ـ ایلخانیزادهـ علامه وحیدی‌ـ پردلی‌ـ دکتر مظاهر‌ـ علی قوامـ دکتر صاحب‌قلم‌ـ دکتر کیان‌ـ میرهادی‌ـ گرکانی‌ـ صفاری‌ـ محمدعلی مهدوی‌ـ افخمیـ آصف‌وزیری‌ـ کشاورزیان‌ـ معین‌زاده موسویـ دکتر امین‌ـ داودزاده‌ـ بیاتـ دکتر رفعتـ قاسم مسعودی‌ـ نیریـ دکتر نواب‌ـ اژدری‌ـ دادخواهـ دکتر اعتمادی‌ـ دکتر موسوی امین‌ـ دکتر دفتریـ توسلیـ فرامرزیـ شمس‌ـ دکتر الموتی‌ـ فلسفیـ مهندس رحمت‌الله مقدمـ دکتر متینـ اسپهبدی‌ـ مهندس کیا‌ـ شرعی‌ـ مرتضی حکمت‌ـ ملک‌زاده آملیـ رستم امیر بختیاری‌ـ هوشنگ مقدمـ مهندس فیروز‌ـ قراگزلو‌ـ خسروپرویزـ دشتیـ آزمینـ دکتر سنگ‌ـ عامری‌ـ طهماسبی‌ـ دریانی‌ـ سرتیپزادهـ امام مردوخ‌ـ نعیمی اکبرـ فخرطباطبائی‌ـ بزرگ‌نیا‌ـ پزشکی‌ـ کاظم مسعودی‌ـ دکتر سیاح‌ـ دکتر معدل‌ـ علی وثوق‌ـ مصطفی ذوالفقاری‌ـ قرشی‌‌‌‌ـ دکتر ضیائی‌ـ مبارکی‌ـ یوسف هاشمی‌ـ منوچهر افشار‌ـ عرفانی‌ـ موسوی ماکوئی‌ـ دیهیم‌ـ امیرلک‌ـ خلعتبری‌ـ هدیـ دکتر دادفرـ همایونی‌ـ دکتر نفیسی‌ـ دکتر اقبال‌ـ دکتر امامی‌ـ اردلان‌ـ مرآت اسفندیاری‌ـ اریهـ دکتر مجتهدی‌ـ دکتر تفضلی‌ـ نصیری‌ـ زنوزی‌ـ معظمی‌ـ صراف‌زاده‌ـ لاری‌ـ کورسـ محمود ذوالفقاری‌ـ ساکنیان‌ـ اخوی‌ـ صمیمی‌ـ خزیمه‌علم‌ـ معرفتـ ابدال بختیاری‌ـ محمدعلی مسعودی‌ـ باقرزاده‌ـ شادمان‌ـ عماد تربتی‌ـ اهریـ فریور‌ـ مهندس دهستانی
(مهره‌های تفتیشیه و اوراق رأی شماره شده و پس از قرائت آراء نتیجه به قرار زیر حاصل شد)
مهره‌های تفتیشیه و اوراق رأی هر یک ۱۲۴
آقای دکتر عیسی سنگ ۷۶ رأی آقای دکتر تفضلی ۴۵ رأی
آقایان: دکتر اسدی‌ـ مقدمـ مردوخ هر یک، یک رأی داشتند.
نایب رئیس ـ آقای دکتر سنگ با ۷۶ رأی برای نظارت بیمه‌های اجتماعی انتخاب شدند. آقای دکتر تفضلی هم ۴۵ رأی داشتند.
- اخذ رأی و انتخاب دو نفر برای عضویت شورای عالی نفت
۶ ـ اخذ رأی و انتخاب دو نفر برای عضویت شورای عالی نفت
نایب رئیس ـ برای انتخاب دو نفر جهته عضویت شورای عالی نفت اخذ رأی می‌شود ـ آقای دکتر امامی
دکتر امامی ـ نامزد حزب ملیون برای شورای عالی نفت آقای سیداسدالله موسوی هستند.
نایب رئیس ـ آقای امیر بختیار
رستم امیر بختیار ـ نامزد حزب مردم برای شورای نفت آقای ملکشاه ظفر بختیار هستند و چون ائتلاف شده است حزب مردم به جناب آقای موسوی هم رأی خواهد داد.
نایب رئیس ـ آقای دکتر امامی
دکتر امامی ـ حزب ملیون هم به جناب آقای ملکشاه ظفر رأی خواهد داد.
نایب رئیس ـ حالا اخذ رأی می‌شود.
(اسامی آقایان به ترتیب ذیل اعلام و در محل نطق اخذ رأی بعمل آمد)
- آقایان: هاشمی حائریـ معرفتـ دکتر دفتریـ یوسفیـ بهمنیارـ دکتر صدری‌ـ دکتر سنگ‌ـ آصف‌وزیری‌ـ دکتر موسویـ سیداسدالله موسویـ باقر بوشهری‌ـ صادق بوشهری‌ـ اسمعیل اکبرـ مهندس بهبودی‌ـ مرآت اسفندیاری‌ـ فرامرزیـ مهندس جفرودی‌ـ مهندس والا‌ـ عباسی‌ـ محمودی‌ـ غضنفری‌ـ علامه وحیدی‌ـ پردلی‌ـ ایلخانیزادهـ دکتر اعتمادی‌ـ خزیمه‌علم‌ـ بزرگ‌نیا‌ـ قوامـ دکتر صاحب‌قلم‌ـ موسوی ماکوئی‌ـ دکتر کیان‌ـ میرهادی‌ـ مصطفوی نائینی‌ـ گرکانی‌ـ معین‌زاده موسویـ دکتر امین‌ـ مهندس داودزاده‌ـ افخمیـ دکتر رفعتـ محمود جلیلی‌ـ نیریـ دشتیـ دکتر نواب‌ـ اژدری‌ـ هاشمی‌ـ امیرافشاری‌ـ توسلیـ شمس‌ـ هدیـ عرب‌شیبانی‌ـ محمدعلی مهدوی‌ـ یارافشار‌ـ رستم امیر بختیار‌ـ فلسفیـ اسپهبدی‌ـ شرعی‌ـ دکتر متینـ مهندس کیا‌ـ کشاورزیان‌ـ ملک‌زاده آملیـ پزشکی‌ـ قراگزلو‌ـ صفاری‌ـ خسروپرویزـ مهندس فیروز‌ـ آزمینـ حسن بیاتـ طهماسبی‌ـ دریانی‌ـ سرتیپزادهـ مردوخ‌ـ فریدون نعیمی اکبرـ فخرطباطبائی‌ـ کاظم مسعودی‌ـ دکتر سیاح‌ـ عامری‌ـ علی وثوق‌ـ فولادوند‌ـ محمود ذوالفقاری‌ـ لاری‌ـ دکتر ضیائی‌ـ امیر عشایریـ عرفانی‌ـ دکتر مظاهر‌ـ زنوزی‌ـ دیهیم‌ـ دکتر دادفرـ امیرلک‌ـ همایونی‌ـ دکتر نفیسی‌ـ دکتر الموتی‌ـ دکتر اقبال‌ـ دکتر امامی‌ـ اردلان‌ـ هوشنگ مقدمـ قاسم مسعودی‌ـ دکتر تفضلی‌ـ نصیری‌ـ دکتر مجتهدی‌ـ اریهـ معظمی‌ـ کورسـ ساگینیانـ اخوی‌ـ مبارکی‌ـ صمیمی‌ـ ابدال بختیار‌ـ مصطفی ذوالفقاری‌ـ باقرزاده‌ـ مهندس دهستانی‌ـ عماد تربتی‌ـ اهریـ شادمان‌ـ فریور‌ـ محمدعلی مسعودی
(مهره‌های تفتیشیه و اوراق رأی شماره شده و پس از قرائت آراء نتیجه اینطور حاصل شد)
مهره تفتیشیه ۱۱۸ اوراق رأی ۱۱۸
- - آقای سیداسدالله موسوی ۱۰۳ رأی
- - آقای ملکشاه ظفر ۸۷ رأی
- - آقای فولادوند سه رأی
- ـ آقای عرب‌شیبانی سه رأی
- آقایان: دکتر اقبال و علامه وحیدی و میرهادی هر یک، یک رأی
- ـ ورقه سفید ۷ برگ
نایب رئیس ـ آقای سیداسدالله موسوی با ۱۰۳ رأی و آقای ملکشاه ظفر بختیار با ۸۷ رأی برای عضویت شورای عالی نفت انتخاب شدند، آقای موسوی
سیداسدالله موسوی ـ حقشناسی ایجاب می‌کند که از طرف آقای ظفر همکار محترم خودم و همچنین از طرف خودم کمال امتنان را تقدیم بکنم حسن توفیق ما در انجام وظیفه‌ای که به ما محول فرموده‌اند بستگی دارد به حمایت آقایان و تقاضا دارم هر وقت مطلبی راجع به نفت به اطلاع آقایان می‌رسد و میل داشته باشند ما را راهنمائی فرمایند.
- اخذ رأی و انتخاب دو نفر جهت عضویت هیأت اندوخته اسکناس
۷ـ اخذ رأی و انتخاب دو نفر جهت عضویت هیأت اندوخته اسکناس
نایب رئیس ـ حالا شروع می‌کنیم به انتخاب دو نفر ناظر برای بانک. آقای دکتر امامی
دکتر امامی ـ کاندیدای حزب ملیون آقای دکتر دادفر هستند.
نایب رئیس ـ آقای امیر بختیار
رستم امیر بختیار ـ کاندیدای حزب مردم هم جناب آقای یوسفی هستند ضمناً حزب مردم به جناب آقای دکتر دادفر نامزد حزب ملیون نیز رأی خواهد داد.
نایب رئیس ـ آقای دکتر امامی
دکتر امامی ـ حزب ملیون هم به کاندیدای حزب مردم رأی خواهد داد.
نایب رئیس ـ حالا رأی می‌گیریم
(اسامی آقایان به ترتیب ذیل اعلام و در محل نطق اخذ رأی بعمل آمد)
- آقایان: بیاتـ هاشمی حائریـ یوسفیـ موسوی ماکوئی‌ـ دکتر اعتبار‌ـ بهمنیارـ دکتر صدری‌ـ مهندس والا‌ـ معرفتـ دکتر سنگ‌ـ دکتر دفتریـ جعفریـ سیداسدالله موسویـ فرامرزیـ باقر بوشهری‌ـ صادق بوشهری‌ـ محمود ذوالفقاری‌ـ اسمعیل اکبرـ مهندس جفرودی‌ـ محمودی‌ـ مهندس فیروز‌ـ عباسی‌ـ غضنفری‌ـ پردلی‌ـ مرآت اسفندیاری‌ـ علامه وحیدی‌ـ خزیمه‌علم‌ـ دکتر مظاهر‌ـ دکتر صاحب‌قلم‌ـ قوامـ افتخار هشترودی‌ـ دکتر کیان‌ـ مصطفوی نائینی‌ـ میرهادی ـ محمود جلیلی- صفاری‌ـ اریهـ گرکانی‌ـ دشتیـ دکتر امین‌ـ مهندس داودزاده‌ـ افخمیـ پزشکی‌ـ محمدعلی مهدوی‌ـ دکتر رفعتـ نیریـ دکتر نواب‌ـ اژدری‌ـ امیرلک‌ـ دادخواهـ هاشمی‌ـ امیرافشار‌ـ دکتر موسویـ دکتر ضیائی‌ـ دکتر اعتمادی‌ـ توسلیـ شمس‌ـ هدی رستم امیر بختیار‌ـ فلسفیـ کشاورزیان‌ـ اسپهبدی‌ـ دکتر متینـ مهندس کیا‌ـ شرعی‌ـ ملک‌زاده آملیـ مصطفی ذوالفقاری‌ـ قراگزلو‌ـ خسروپرویزـ آزمینـ عامری‌ـ طهماسبی‌ـ دریانی‌ـ سرتیپزادهـ ایلخانیزادهـ امام مردوخ‌ـ آصف‌وزیری‌ـ مهندس بهبودی‌ـ یارافشار‌ـ فریدون اکبرـ فخرطباطبائی‌ـ کاظم مسعودی‌ـ دکتر سیاح‌ـ معدل‌ـ علی وثوق‌ـ فولادوند‌ـ لاری‌ـ کورسـ مبارکی‌ـ عرفانی‌ـ زنوزی‌ـ دیهیم‌ـ مهندس اردبیلی‌ـ دکتر دادفرـ همایونی‌ـ دکتر نفیسی‌ـ دکتر اقبال‌ـ دکتر امامی‌ـ اردلان‌ـ هوشنگ مقدمـ قاسم مسعودی‌ـ نصیری‌ـ معظمی‌ـ ساگینیانـ اخوی‌ـ صمیمی‌ـ ابدال بختیار‌ـ دکتر الموتی‌ـ فریور‌ـ مهندس دهستانی‌ـ عماد تربتی‌ـ اهریـ شادمان‌ـ باقرزاده‌ـ محمدعلی مسعودی.
(مهره‌های تفتیشیه و اوراق رأی شمرده شده و پس از قرائت آراء نتیجه بدین قرار حاصل شد)
- مهره تفتیشیه ۱۱۸
- اوراق رأی ۱۱۸
- - آقای یوسفی ۹۱ رأی
- ـ آقای دکتر دادفر ۸۳ رأی
- ـ آقای شادمان ۱۵ رأی
- ـ آقای زنوزی ۷ رأی
- ـ آقای عرب‌شیبانی ۶ رأی
- ـ آقای اردلان ۵ رأی
- ـ آقای کاظم مسعودی ۵ رأی
- ـ آقای دکتر امین ۲ رأی
- ـ آقای وثوق ۲ رأی
- ـ آقای امام مردوخ ۲ رأی
- ـ آقای اریه ۲ رأی
- ـ آقای عزیز اعظم زنگنه یک رأی
کـ ورقه سفید یک برگ
نایب رئیس ـ آقای یوسفی با ۹۱ رأی و آقای دکتر دادفر با ۸۳ رأی به عضویت هیأت نظارت اندوخته اسکناس انتخاب شدند.
- تعیین موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه
۸ ـ تعیین موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه
نایب رئیس ـ جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز یکشنبه ۲۷ خواهد بود ساعت نه صبح.
«مجلس یک ربع ساعت بعدازظهر ختم شد»
نایب رئیس مجلس شورای ملی ـ دکتر موسی عمید