مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ دی ۱۳۰۴ نشست ۲۳۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ دی ۱۳۰۴ نشست ۲۳۸

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ دی ۱۳۰۴ نشست ۲۳۸

جلسه ۲۳۸

صورت مجلس مشروح مجلس مورخه پنجشنبه و چهارم دیماه ۱۳۰۴ مطابق بیست و نهم جمادی الثانی ۱۳۴۴.

مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای تدین تشکیل گردید. صورت مجلس سه شنبه بیست و دوم دی ماه را آقای آقا میرزا شهاب الدین قرائت نمودند.

رئیس- حاج آقا رضا رفیع.

حاج آقا رضا رفیع – در دستور عرض دارم.

رئیس- آقای سهراب زاده.

سهراب زاده- قبل از دستور عرض دارم.

رئیس- آقای حائری زاده.

حائری زاده- قبل از دستور.

رئیس- آقای کازرونی.

کازرونی- بعد از تصویب صورت مجلس.

رئیس- آقای شوشتری.

شوشتری- قبل از دستور.

رئیس- آقای امامی.

امامی- به طوری که بنده شنیدم گویا آقای لیقوانی را غائب بی اجازه نوشته‌اند. در صورتی که خاطر محترم آقایان از اوضاعی که برای ایشان رخ داده مستحضر می‌باشد بعلاوه کتباً هم استجازه نموده‌اند خوب است اصلاح شود.

رئیس- بعد از مراجعه اصلاح می‌شود آقا آقا سید یعقوب. (اجازه).

آقا سید یعقوب- راجع به طبع فرهنگ آزاد و ناظم الاطباء در صورت مجلس نوشته شده است که پس از مذاکرات تصویب شد. بنده عقیده‌ام این است که نوشته شود پس از مذاکرات موافق و مخالف زیرا مذاکرات تنها معلوم نیست که مذامرات موافق تنها است یا مذامرات موافق و مخالف خوب سات نوشته شود پس از مذاکرات موافق و مخالف.

رئیس- معلوم است تمام مذاکرات که از طرف موافقین نمی‌شود. آقای روحی.

روحی- قبل از دستور.

رئیس- آقای رضوی (اجازه).

رضوی- بنده هم این طور شنیدم که اسماعیل خان وکیلی را غائب بی اجازه نوشته‌اند و حال آن که ایشان مریضند خوب است اصلاح شود.

رئیس- اگر مریض هم باشند باید رسماً اطلاع بدهند به صورت مجلس مخالفی نیست؟ آقا حاج میرزا علی رضا (اجازه).

حاج میرزا علی رضا- بنده می‌خواستم عرض کنم آقای میرزا اسماعیل خان وکیلی دو مرتبه استجاره نمودند و کمیسیون هم اجازه داد ولی آن مدت که سر آمده دیگر اجازه نخواسته‌اند. رئیس- نسبت به صورت مجلس دیگر فرمایشی ندارید؟ (اظهاری نشد).

رئیس- آقای سهراب زاده (اجازه).

سهراب زاده- عرایض بنده خیلی مختصر است روی اصل مت لـــم یشـــکر المخـلـلوق لــم یشــکر الخــالق می‌خواهم چند کلمه به عرض آقایان برسانم. میسیون امریکائی که در ایران مشغول خدمت هستند بنده خدمات مالیه ایشان را واگذار می‌کنم به متخصصین مالی. ولی در موضوع ارزاق چون چند روز قبل هم بعضی مذارکات اینجا شد آنچه بنده می‌بینم و به رأی العین مشاهده می‌کنم در موضوع ارزاق حقیقتاً خدمت خیلی زیادی کرده‌اند و اگر واقعاً جدیت آنها نبود…

بعضی از نمایندگان- جدیت اعلیحضرت.

سهراب زاده- صحیح است که این قضایا به واسطه توجهات شخص اعلیحضرت پهلوی است. ولی زیردستان را دیدیم که اوامری گرفتند و نتوانستند اجرا کنند و این اصل را نباید فراموش کنیم که نوکر آقا را بزرگ می‌کند تا حرف می‌زنند نبایستی اگر یک چیزهائی را در نظر داریم فرا موش کنیم. میسیون امریکائی راجع به خدمات ارزاق منکر ندارند و آن چه از طرف اعلیحضرت شد بدون مقاصد شخصی اجرا کردند دیگر راجع به خدمات آقای ارباب کیسخرو است. گذشته از این ایشان عضو پاکی هستند مدتی بنده می‌شنیدم (مطبعه مجلس) تا چند روز قبل در خدمت حضرت آقای رئیس و چند نفر از آقایان نمایندگان رفتیم به مطبعه برای تماشا حقیقتاً می‌توانم عرض کنم که این مطبعه یک از کارخانه‌های خیلی مفید است و بنده در قسمت خودم از آقای ارباب ارجع به این خدمتشان و خدمات دیگرشان تقدیر و تقدیس می‌کنم و کاملاً ممنون و متشکرم. (گفته شد صحیح است)

بعضی از نمایندگان- دستور.

رئیس- وارد دستور شویم؟

بعضی از نمایندگان- بلی.

رئیس- خبر کمیسیون عرایض و مرخصی راجع به مرخصی آقای بهار قرائت می‌شود. (به شرح ذیل خوانده شد).

آقای بهار نماینده محترم دارای یک ماه مرخصی که از طرف مجلس شورای ملی تصویب شده است هستند که ابتدای آن از روز حرکت است اخیراً مراجعه نموده تقاضا کرده‌اند که چون قادر به حرکت خارجه نیستند در طهران مشغول معالجه خواهند و بنابراین مرخصی ایشان از روز تصویب محسوب شود کمیسیون عذر ایشان را نظر به کسالتی که دارند موجه دانسته تصویب می‌نماید.

رئیس- سابقاً مجلس مقدس رأی داده بود از روز حرکت مرخصی ایشان محسوب شود ولیی چون نمی‌توانند حرکت کنند ناچار می‌خواهند در طهران توقف کنند حالا رأی مجلس را خود مجلس باید اصلاح کند. رأی گرفته می‌شود به این خبر آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب برخاستند).

رئیس- تصویب شد. خبر دیگر راجع به مرخصی دو ماهه شاهزاده غلامحسین میرزا است کمیسیون رد کرده است. (به شرح ذیل خوانده شد).

شاهزارده غلامحسین میرزا نماینده محترم در ۱۱ دیماه تقاضای دو ماده مرخصی نموده‌اند کمیسیون بعد از مراجعه رسیدگی به سابقه این که نماینده محترم در این دوره چهار ماه مرخصی داشتند که دو ماه با استفاده از حقوق بوده است و آخر دوره هم نزدیک است تقاضای مزبور را رد می‌نماید.

رئیس- مخالفی ندارد؟

بعضی از نمایندگان- خیر.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به مفاد این خبر. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند).

رئیس- مفاد راپرت تصویب شد. مرخصی ایشان رد شد. آقای رفیع راجع به دستور فرمایش دارید بفرمائید.

حاج آقا رضا رفیع- در این دوره مجلس قوانین مفیدی در خصوص مالیات اصناف راجع به توتون و قند و چای وضع کرد و در اینجا وعده می‌دادند که مالیات‌های دیگری هم الغاء شد. نظر به این که عده زیادی تقریباً دویست صنف از این مالیاتها خلاص خواهند شد بنده تقاضا می‌کنم که این لایحه جزء دستور شود پیشنهادی هم کرده‌ام.

رئیس- پیشنهاد ایشان قرائت می‌شود. (به شرح ذیل قرائت شد).

پیشنهاد می‌کنم که قانون الغاء مالیات صنفی و وضع مالیات جدید صنفی پیشنهادی دولت جزء دستور شود.

رئیس- آقای عدل (اجازه).

عدل- بنده خواستم اول توضیح بدهم در فرمایش آقا که این مالیاتها در جزء خبر کمیسیون الغاء شده است حالا اگر آقایان میل داشته باشند جزء کمیسیون جزء دستور شود. مقصود ایشان هم به عمل خواهد آمد.

رئیس- مقصود ایشان همان خبر کمیسیون یعنی مالیات بر معاملات ات که جزء دستور شود ولی درجه اول و دومش معلوم نیست. آقای کازرونی (اجازه).

کازرونی- بنده مکرر عرض کرده‌ام دستور جلسه باید قاعدتاً در جلسه پیش معین شده باشد تا در اطراف آن مطالعات بشود که اگر اظهاراتی می‌شود کور کورانه نباشد و قانون به طور طبیعی بگذرد. دستور مجلس هم معین شده هم در اطراف آن مطالعاتی کرده‌اند و فعلاً بر خلاف نظامات جاریه دیده می‌شود یک پیشنهادی می‌شود که دستور مجلس معین را کنار بگذارند و یک چیز دیگر را که نه لایحه اش را مطالعه کرده‌ایم و نه درش غور کرده‌ایم همین طور یک مرتبه پرتاب می‌شود. آن وقت چه باید کرد؟ مخالفت کنم؟ قطعاً پیش وجدان خودم تا اندازه‌ای شرمسارم چرا؟ برای این که درست دقت و مطالعه نکرده‌ام. اگر موافقت کنم نه تنها پیش خودم پیش وجدانم هم خجلم و این یک رویه دور از حکمت و فلسفه ایست. بنده عرض می‌کنم دستور مجلس که معین شده است همان دستور تعقیب شود و اگر آقایان پیشنهادی دارند در آخر مجلس پیشنهاد کنند که جزء دستور جلسه آتیه شود.

رئیس- رأی گرفته می‌شود پیشنهاد آقای حاج اقا رضا رفیع. آقایانی که موافقند قیام فرمایند (جمعی قیام نمودند)

رئیس- نتیجه مشکوک شد. کازرونی- بنده پیشنهاد می‌کنم با ورقه رأی گرفته شود.

رئیس- اگر آقایان موافقین دفعه قیام کنند نتیجه مشکوک نمی‌شود.

ثانیاً رأی می‌گیریم. آقایانی که موافقند قیام فرمایند.

(جمعی قیام نمودند).

رئیس- تصویب نشد. پیشنهاد دیگری است قرائت می‌شود. (این طور خوانده شد).

امضاء کنندگان ذیل پیشنهاد می‌کنیم که راپرت کنترات معلمین در درجه اول جزء دستور واقع شود.

رهنما. زاهدی. سید عبدالحسین صدر. اتحاد. کمالوند. دکتر امیر خان اعلم.

رئیس- پیشنهاد آقای ضیاء آن هم در هیمن زمینه قرائت می‌شود (به شرح ذیل خوانده می‌شود).

پیشنهاد می‌شود خبر کمیسیون معارف راجع به معلم آهنگری و تجاری مدرسه صنعتی و معلمین حقوق درجه اول دستور واقع شود.

رئیس- آقای رهنما (اجازه)

رهنما- در این موضوع آقایان نمایندگان موافقند که کنترات معلمین از نقطه نظر این گه برای مدارس خیلی لزوم ندارد و اگر به تصویب نرسد البته برای مدارس چون خیلی لزوم دارد وسایل زحمت ایجاب خواهد شد جزو دستور شود و شور در این راپرت هم طولی نخواهد کشید و توضیحاً عرض می‌شود که این دو نفر از اشخاصی نیستند که در مجلس نظر موافقی برای آنها نباشد لذا اگر مجلس موافقت کند که در درجه اول دستور باشد خیلی به موقع خواهد بود.

رئیس- آقای رضوی (اجازه).

رضوی- بنده یک پیشنهادی هم تقدیم کرده‌ام و مخالفم با این که فعلاً کنترات معلمین جزو دستور شد. زیرا لایحه دیون دواتی الان قریب یک ماه است هی جزو دستور می‌آید ولی تکلیفش معین نمی‌شود خوب است اول آن را جزو دستور قرار بدهیم بعد لایحه استخدام معلمین و واقعاً باید تکلیف لایحه دیون دولتی معلوم شود.

رئیس- رأی گرفته می‌شود پیشنهاد آقای رهنما و جمعی دیگر از آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند).

رئیس- تصویب شد و آقایان موافق هستند که دو اعضاء کمیسیون عدلیه هم انتخاب شود.

یاسائی- بنده مخالفم.

رئیس- با چه چیز مخالفید؟ ممکن است بگوئید مخالفم یا این که در این جلسه انتخاب به عمل آید ولی با اصلش که نمی‌شود مخالفت کرد.

یاسائی- بنده به اساسش که دوازده نفر عضو باشند مخالفم و ده نفر را کافی می دانم.

رئیس- دو نفر به قرعه معین می‌شود برای استخراج آراء. (استقراع به عمل آمده آقایان شوشتری و نجات معین شدند.)

رئیس- آقایان تشریف می‌برند بیرون سایر آقایان هم دو به دو تشریف ببرند و زودتر هم تشریف بیاورند که باعث تعطیل مجلس نشود. خبر کمیسیون بودجه راجع به استخدام بارن فراشن معلم مدرسه حقوق به عرض مجلس می‌رسد.(به شرح ذیل قرائت شد)

ماده اول- دولت مجاز است که میسیو بارون فراشون تبعه دولت فرانسه را به سمت معلم حقوقی از ۱۴ فروردین ۱۳۰۵ برای مدت سه سال و دو ماه از قرار سالی چهار هزار تومان که به اقساط ماهیانه پرداخت شود استخدام نماید.

ماده دوم- مبلغ سیصد تومان در موقع خاتمه دادن به این قرارداد به بارون فراشن برای مراجعت به وطن خرج سفر تأدیه خواهد شد.

ماده سوم- دولت مجاز است سایر شرائط مقررات استخدام بارون فراشن را مطابق قانون مصوب ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین و کنترات مشارالیه را امضاء نماید.

رئیس- شور در کلیات است آقای تهرانی. (اجازه).

تهرانی- بنده مخالفم با این کنترات از جهت ملیت دو نفر معلم و از جهت این که مدرسخه حقوق نباید باشد نیست فلسفه مخالفت من این است که امر قضائی در مملکت به قدر مجلس و به قدر قوه مجریه عنوان دارد قوه قضائیه در مقابل مقننه و در مقابل قوه مجریه است. قاضی که از مدرسه بیرون می‌آید و رسماً باید قضاوت کند باید دارای اطلاعات کافی از فلسفه دیانت اسلامی باششد قاضی باید مطلع باشد. اقلاً در اصول قضائی قریب لا اجتهاد باشد. فرض بفرمائید یک مملکتی که در تحت حکومت دولتی که آن دولت با آن ممکت مذهباُ مخالفند معلمی که از آن مملکت معین شود باید اطلاع کافی به قانون مذهبی آن مملکت داشته باشند. به همین نظر بود که مجلس دوره چهارم شرط کرده که مدرسه حقوق وقتی رسمیت پیدا می‌کند که پروگرام مدرسه حقوق از تصویب مجلس شورای ملی بگذرد و معلوم شود قاضی چه مقدار فقه می داند دو روز یا دو سال یا سه سال یک طفلی که فی الجمله تحصیلات خارجی کرده و رفت به مدرسه حقوق و قدری حقوق ملل خارجه را خواند و بیرون آمد نمی‌تواند قاضی بشود. او باید پروگرام مدرسه حقوق بیاید در مجلس و معلوم شود که قاضی (این قاضی قائم مقام حجج اسلام است) چه معلوماتی را باید داشته باشد. قاضی که می‌نشیند و قضاوت می‌کند و می‌گوید باید فلان کس را اعدام کرد و باید مورد اعدام را بداند یا مثلاً فلانکس را محکوم کرد و حق او را گرفت باید مورد این کار را بداند و از حقایق اسلامیت مطع باشد باید پروگرام مدرسه حقوق از تصویب مجلس شورای ملی بگذرد تا ما آنها را به نام قضاوت بشناسیم و حقوق و حق مردم را به دست آنها بدهیم. حالا ما می آئیم دو نفر معلم فرانسوی که عالم به علم حقوق هستند (اما حقوق کی؟ حقوق ملل خارجه را) برای مدرسه استخدام می‌کنیم. محصلین این مدرسه باید تحصیل علم. اسلامی بکنند و معنی قضاوت اسلامی را بدانند پروگرام این مدرسه چیست؟ و به چه کیفیت است و تحصیلات در آن مدرسه تا چه اندازه است؟ ما که این کارها را نمی دانیم. ولی اگر پروگرام مدرسه حقوق آمد به مجلس و ما تحصیلات شاگردان مدرسه حقوق را دانستیم چه اندازه است آن وقت می‌توانیم این معلمین را استخدام کنیم وشاگردانی که از این مدرسه بیرون می‌آیند به نام قاضی بشناسیم والا تا پروگرام مدرسه حقوق از مجلس بگذرد مطابق ماده سابقاً مجلس تصویب کرده است شاگردانی که از مدرسه حقوق بیرون می‌آیند قاضی نیستند رسمیت هم ندارند.

آقا سید یعقوب- یک مسئله را باید آقای تهرانی جبران کنند بنده آرام نمی‌گیرم می خواهید از مجلس بیرون بروم. قضات جای حجج اسلام نیستند.

(صدای زنگ رئیس).

کفیل وزارت معارف- خوشبختانه چیزی که بنده باید عرض کنم موضوع جدیدی نیست یک مرتیه دیگر هم همین شخص کنترات شده است و کنتراتش به مجلس شورای ملی هم رسیده و راجع به ایرادی که آقای تهرانی فرمودند بنده لازم می دانم حضورشان عرض کنم که مدرسه حقوق یکی از مواد پروگرام فقه و اصول است منتهی مواد دیگری هم دارد که در آنجا تدریس می‌شود. مثلاً باژن فراشن در آنجا تاریخ سیاسی یا حقوق بین المللی را درس می‌دهد. ولی دروس دیگر هم تدریس می‌شود بنابراین اگر ایرادی در نظر داشته باشند باید واجد معلومات مخصوص باشند گمان نمی‌کنم بشود کاملاً با این مورد مخلوط نمود. زیرا از شاگردان مدرسه حقوق در وزارتخانه‌های دیگر هم مثل وزارت خارجه و سایر وزارتخانه‌ها می‌شود استفاده نمود و دروسی را که در مدرسه حقوق تحصیل می‌کنند مربوط به مسائلی است که در وزارتخانه‌ها جریان دارد راجع به پروگرام مدرسه هم که فرمودند باید به مجلس بیاید آیین موضوعی است که ممکن است در موقع خودش عملی شود و به نظر نمایندگان محترم برسد. بنابراین گمان می‌کنم اشکالی راجع به کنترات باژن فراشن از اینجاهائی که فرمودند نباشد.

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

رئیس- رأی گرفته می‌شود برود در شور مواد. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند).

رئیس- تصویب شد ماده اول قرائت می‌شود. (به شرح ذیل قرائت شد).

ماده اول- دولت مجاز است که مسیو باژن فراشن تبعه دولت فرانسه را به سمت معلمی حقوق از چهاردهم فروردین هزارو سیصدو پنج برای مدت سه سال و دو ماه از قرار سالی جهار هزار تومان با اقساط ماهیانه پرداخت شود استخدام نماید.

رئیس- آقای شیروانی (اجازه).

شیروانی- موافقم.

رئیس- آقای کازرونی (اجازه).

کازرونی – استخدام معلم از خارجه به منزله جلب دوا برای مرض است همان طوری که شخصی وقتی مریض می‌شود محتاج است به این که دوائی برا ی ببرء مرضش جلب کند استخدام مستخدم هم همین حال را دارد دوا تلخ است ولی باید خورد. اما آن ساعتی که یک دوای دیگری پیدا شود که اطلاق دوائی به او نشود و غذا باشد و رفع مرض را بکند بایستی از جلب دوا خوردن و آشامیدن دوا صرف نظر کند. حالا اینجا کاملا بنده برضد این می‌بینم در صورتی که مامر ضمان هم رفع شده باشد و محتاج به دوا هم نباشیم می آئیم قائل می‌شویم که ما مریضیم برای این که دوا بخوریم اصل خوردن دوا است نه دفع مرض!! چندین سال است که من اطلاع دارم که ایرانیهای ما اعیان زاده‌های ما و متوسط زاده‌های ما می‌روند به اروپا برای تحصیل علم حقوق یک اشخاصی هم هستند که کلمه دکتری و از این چیزها برشان اطلاق می‌شود و می‌گویند اینها متخصص شده‌اند ددر علم حقوق با وجود این هنوز ما مرضمان دفع نشده سهل است!! سال به سال هم تجدید می‌شود. همه روز هم معلمین و محصلین دارای دیپلم از مدرسه بیرون می‌آیند و تغییر شکل می‌دهند و در اطراف وطن سنگ به سینه می‌زنند و هنوز ما نتوانسته‌ایم از مرض نجات پیدا کنیم. ما اصولاً در مملکت علم حقوق چقدر لازم داریم؟ وبرای چه می‌خواهیم؟ آیا به جای گندم وجو هم می‌شود استعمال کرد؟ به جای کارخانه جات هم می‌شود استعمال کرد؟ آیا علم تجارت و ازدیاد ثروت است؟ برای چیست؟ برای دنیا است؟ برای آخت است؟ البته تصدیق می‌کنید انسان هر علمی را باید داشته باشد مخصوصاً علم حقوق را و البته دانستن آن نه اندازه لازم است ولی به قدری باید خورد که ابتلاء معده پیدا نشود و بالاخره اسباب مرگ نشود. یعنی چه؟ توضیح می‌دهم. پس از این که اطفال ما زیاد از اندازه یک چیزهائی که چندان محل احتیاجه جامعه ما نیست تحصیل کردند و از مدرسه بیرون آمدند. دا نسته یا ندانسته از ما بهتران شدند. آن وقت این مردم از بهتران گرسنه پرگوی پرمدعا در این مملکت چه خواهند کرد؟ آیا ازدیاد اینها در مملکت چه چیز را ایجاب و ایجاد خواهد کرد؟ دقت بفرمائید بنده ده سال دیگر به آقایان یک رژیم از این مردم دیپلمه نشان می‌دهم که به جای این که بگویند احوال شما چه طور است بگویند مرسی پول می‌خواهیم!! شما فکرتان را برای مملکت بکنید! از الفاظ مجرده نباید استفاده کرد!! ولی بدبختانه در مملکت ما الفاظ در محل خودش استعمال نمی‌شود!! مؤسسه رهنی یعنی مؤ، سسه ربحی که تومانی دو عباسی تنزیل می‌گیرد!! بنده نمی دانم اصولاً چقدر در مملکت علم حقوق لازم داریم برای چه می‌خواهیم؟ آیا علم و حقوق را به جای گندم و جو می‌شود استعمال کرد؟ یا به جای کارخانه می‌شود استعمال کرد. اطلـــب العلـــم ولـــو تا آخر دنیا عقیده من است. من متدین به دینی هستم که شالوده اش بر روی علم گذاشته شده است در دیانت من و شما فضائلی برای شخص عالم منظور است. علم به هر ترتیبی است باید تحصیل کرد. اما اگر کسی رفت چیزی یاد گرفت و بعد به جامعه گفت حقاً باید بر دوش شما تحمیل باشم و از دسترنج شما زندگانی کنم و معاش نمایم و یا مرسی تحویل داد. من ابداً همچو کسی را نمی‌پذیرم. ما باید به قدر احتیاج اشخاص را وادار کنیم تعلیم بگیرند و بعد از وجودشان استفاده کنیم و بتوانیم زندگانی و معاش آنها را اداره کنیم امروزه مملکت ما محتاج به کارخانه است. محتاج به استخراج معادن است. محتاج به کارگر است. محتاج به زحمت کش است. محتاج به کسی نیست که آدم است اما هیچ آدمیت ندارد.

شیروانی- حرفتان را پس بگیرید. توهین به علم می‌کنید.

کازرونی- به علم توهین نکردم (صدای توهین نکردم).

رئیس- توضیح مطلب خودتان را بدهید.

کازرونی – من کجا به علم توهین کردم؟

رئیس- گفتم مطلب خودتان را توضیح بدهید.

کازرونی- بنده استخدام معلم را خوب می دانم اما در صورتی که در داخله مملکت کسی نباشد که این کار را تکفل کند آن وقت محتاج به استخدام معلم از خارجه هستیم پس این دیپلمه هائی که به خارجه رفته‌اند و تصدیق دارند و مدتها در خارج تحصیل کردند اینها چه می‌کنند؟ اگر چنانچه بعد از این مدت متمادی که شاگرد به خارج رفته و تحصیلات کرده و با مخارج زیاد دیپلمه شده‌اند هنوز رفع احتیاج از استخدام معلمین خارجه نشده است؟ پس خوب است به من نشان دهید و بفرمائید که کی و چه وقت احتیاج ما رفع خواهد شد. پس از این جهت و نظر به دلائلی که عرض کردم بنده با این استخدام مخالفم.

رئیس- آقای شیروانی (اجازه).

شیروانی- بنده متأسفم که راجه به یک اختلاف نظرهای خیلی کوچک به طوری گاهی از خارج می‌شویم که هیچ شأن مجلس نیست. چنان چه شأن هیچ مجلسی نیست که بر ضد مدرسه حقوق یا بر ضد علم حرف بزند. البته یک نفر وکیل حق دارد بگوید پروگرام مدرسه حقوق را باید مجلس بیاورند و به تصویب برسانند یا بگوید که فلان معلم خوب نیست معلم دیگر باید بیاورند یا ممکن است بگوید که معلم از فرانسه نمی‌خواهیم و از جای دیگر بیاورند. اما حق ندارد که بگوید مدرسه نمی‌خواهیم. اغلب آقایان اعضاء کمیسیون که بنده هم در آن عضویت دارم می دانند که حتی خو بنده هم در بعضی مسائل نظر مخالف بودم ولی این که اساساً پشت تریبون بیئیم و برضد مدرسه حقوق حرف بزنیم و دیپلمه را مسخره کنیم این ترتیب حقیقتاً برای مجلس صحیح نیست و من از آقای کازرونی خواهش می‌کنم ولو این که در قضایا مخالف هستند ولی یک قدری در ترتیب صحبتشان ملاحظه کنند که در یک مجلس که ده بیست نفر دیپلمه نشسته‌اند از آن جمله آقایان پیرنیا دو نفر برادر که اینجا تشریف دارند حمله مستقیم به دیپلمه‌ها نکنند!! آقا رشته علم امروزه در دنیا مختلف است یک رشته اش را آقای مدرس دارند و یک رشته اش را بنده. نه بنده به رشته که ایشان دارند حمله کنند و نه ایشان به رشته معلومات بنده البته کسی رفته و در و در یک رشته معلومات تحصیل کرده و به هیچ وجه نباید مورد اهانت واقع شود. البته می‌توان گفت فلان معلم تحصیلاتش ناقص است کم است. ولی گمان نمی‌کنم غیر از آقای کازرونی در دنیا کسی باشد که بگوید مدرسه بد است یک موضوعی را آقای طهرانی اظهار کردند که باید مختصراً جوابش را عرض کنم. فرمودند قضات را باید متخصص در علوم و حقوق اسلامی دانست. بنده خیال نمی‌کنم در تمام ایران کسی باشد که منکر این مسئله باشد. ولی بنده نفهمیدم ارتباط این اظهار با استخدام بارون فراشن چیست؟ این مسئله را باید خدمت ایشان تذکر بدهم که نفر متخصص در حقوق آن هم معلم و پروفسورریکه حق تدری دارد قهراً حقوق سایر ملل را می داند و مخصوصاً حقوق اسلامی را مجبور است بداند. اگر ایشان بر گرام مدارس عالیه حقوق اروپا را دیده باشند تصدیق می فرمائید که در همان مدارس متخصصین حقوق فقه و اصول هم باید بدانند چنانچه ما در همین مجلس خودمان یک نفری داریم که آقای دکتر مصدق هستند و ایشان پس از تکمیل دروس در موقعی که می‌خواستند تز دکتری بنویسند تز خودشان را راجع به حقوق اسلامی نوشته‌اند و به موجب همان کتاب دیپلم دکتری گرفته‌اند. بعلاوه معلمین حقوق ما منحصر به این چهار نفر اروپائی نیست بلکه برای فقه و اصول هم یک معلمینی داریم که از مدرسه آقای طهرانی بیرون آمدنده‌اند و فقه و اصول می دانند ولی باید دانست معلمی که تاریخ سیاسی درس می‌دهد مسئول فقه و اصول نیست برای فقه و اصول معلم دیگری است پس وقتی کسی در اروپا حقوق تحصیل می‌کند باید فقه و اصول را بداند قهراً آن کسی که در ایران تحصیل می‌کند به طریق اولی خواهد دانست و این واضح است. پس از این نقطه نظر ایرادی بر بارون فرشن وارد نیست. اما اینکه آقای کازرونی فرمودندما متصل یک اشخاصی را استخدام می‌کنیم و می اوریم با این حال چرا معلم نداریم؟ ایشان در اینجا اشتباه کردند و آن این است که این مردسه مدرسه حقوق است نه دارالمعلمین. دارالمعلمین یک مدرسه دیگری است که معلم در آنجا تربیت می‌شود. شما از حالا تا قیامت هر چه شاگر از این مدرسه حقوق بفرستید نباید انتظار داشته باشید که معلم بشود. معلم شدن و تدریس یک موضوع دیگری است. این ایراد آقای رضوی هم در کمیسیون گرفتند و در آنجا جواب داده شد که متخصص در حقوق متخصص در معلمی و پداگوژی نیست. برای معلم داشتن دارالمعلمین باید داشته باشیم والا هیچ ممکن نیست که از مدرسه حقوق معلم و متخصص در معلمی بیرون بیاید از مدرسه حقوق متخصص حقوق بیرون می‌آید پس نباید انتظار داشت اشخاصی که از مدرسه حقوق بیرون می‌آیند معلم باشند. یک موضوع دیگری فرمودند که هی شاگرد به اروپا اعزام می‌کنیم این فرمایش ایشان نقض غرض است زیرا ما می‌خواهیم یک مدرس حقوق با معلمین خوب داشته باشیم تا دیگر درآتیه هر روز مجبور نباشیم عده را به اروپا بفرستیم و متحمل یک مخارج زیادی بشویم بالاخره مملکت ما تمام مدارس را لزم دارد و مخالفت کردن با این را نمیدانم اسمش را چه باید گذاشت مملکت ما که چنیدن باب مدارس عالیه لازم دارد حالا که سه تا بیشتر نیست و آن عبارت است از مدرسه حقوق و طب ونظام آیا باید مخالفت کرد. اما شرحی راجع به موضوع اموراقتصادی فرمودند. اگر ایشان و رفیق محترمشان قدری خارج از موضوع نمی‏شدند ملاحظه می‌فرمودند که دو سه تا لایحه دیگری هم در دستور راجع با استخدام متخصصی مدرسه صنعتی هست که در نتیجه تصویب آنها امور اقتصادی هم رو به اصلاح خواهد گذارد در مملکت ما همه چیز لازم است. ما هم قاضی داریم که اگر بین ما دعوا شد اصلاحمان بدهد و هم صنعت لازم داریم. نمی‌شود یکی را داشته باشیم و دیگری را نداشته باشیم امروزه رشته زندگانی تمام مربوط به هم است و یک مملکت هم متخصص حقوق لازم دارد و هم متخصص معدن و سایر مؤسسات اقتصادی. اینها همه یک اصولی است که نمی‌شود انکار کرد. اما اگر فرضاً بارون فراشن بدشان می‌آید این یک موضوع علیحده ایست و الا مدرسه حقوق معلم لازم دارد.

(جمعی گفتند مذاکرات کافی و بعضی اظهار کردند کافی نیست).

رئیس- آقای شریعت زاده (اجازه).

شریعت زاده- علت مخالفت بنده با کفایت مذاکرات این است که می‌بینم در مجلس شورای ملی یک جریاناتی پیش آمده که تمام نتیجه اشتباه است خوب است آقایان نمایندگان محترم موافقت بفرمایند که مسائل کاملاً مباحثه شود تا رفع اشتباه به عمل آید و معلوم شود که تصویب این مسئله لازم است. بنابراین استدعا می‌کنم آقایان موافقت فرمایند که مذاکرات ادامه شود؟

رئیس- رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(معدودی قیام کردند).

رئیس- تصویب نشد. آقای طهرانی (اجازه).

آقا شیخ محمد علی تهرانی – با این که در ماده اول می‌شود در کلیات مخالفت کرد معهذا از این نقطه نظر بنده حرفی نمی‌زنم. بنده حرفی نمی‌زنم. بنده هم معتقدم که تمام علوم اروپائی بلا استثناء باید در مملکت ما معلم داشته باشد و ایرانیها متعلم باشند و ان دروس را یاد بگیرند و گمان نمی‌کنم کسی باشد که عقیده داشته باشد ایرانیها برای تعلیم علوم باید به خارجه بروند و پول خودش را در اروپا خرج کنند. خیر دلیل ندارد و بنده تصور نمی‌کنم هیچ وطن پرستی و هیچ ایراندوستی و مسلمانی چنین عقیده را داشته باشند ولی به عقیده بنده علم را باید از سیاست تفکیک کرد. ایران در تمام مراحل از پیشروی ملت فرانسه و از معلومات و وطن پرستی و مساعدت آنها امتنان دارد. مساعدت فرانسه‌ها از قدیم الایام محل توجه ایرانیها بوده و همیشه تقدیر شده است. لیکن در جلب متخصص و استخدام معلم از اروپا هر قدر که بتوانیم باید سعی و دقت کنیم که معلمین که میآند فارسی بدانند اگر یک نفر مستشرق فرانسوی را بخواهند استخدام کنند بنده استقبال می‌کنم و ما هر چه این نکته را در نظر داشته باشیم بهتر است. یک نفر فرانسوی یا انگلیسی یا آلمانی که برای تدریس به این مملکت می‌آید هر گاه فارسی بداند البته خیلی بهتر است در تمام دنیا مدارس عالیه حقوقشان زیاد است. وقتی که معلم مشغول درس است تمام افرادمردم می‌توانند و حق دارند در مدرسه حاضر شوند و استفاده کنند حتی آن سبزی فروش هم می‌تواند در مدرسه حاضر شود و از حقوق استفاده کند تا در نتیجه بداند که اگر تا سی و پنج تومان دعوا پیدا کرده باید کجا برود و در کدام صلحیه محاکمه کند. و از ان مبلغ بالاتر را به کجا باید تظلم کند و ترتیب محاکمه محاکم ابتدائی و استیناف و تمیز را بداند چیست؟ و علت این که مابین تمام دروس مدرسه حقوق را آزاد گذارد و مستمع آزاد قبول می‌کنند برای همین جهت است. ولی متأسفانه مدرسه جقوق حالا احتکار شده است و ترتیب تدریس و تدرسش انحصار پیدا کرده به کسانی که پنج شش سال رفته‌اند فرانسه تحصیل کرده‌اند آنها فقط از این حق استفاده می‌کنند و اگر بنا باشد متعلمین با فکر دقیقی که از مدارس قدیمه بیرون آمده‌اند امروزه بخواهند علم حقوق تحصیل کنند نمی‌توانند برای این که فرانسه نمی دانند و قوه سامعه شان بلسان فرانسه آشنا نیست. پس عقیده بنده معلمین که بالخصوص برای مدرسه حقوق می‌آیند باید فارسی بدانند یا لااقل عربی بدانند. برای این که پس از فارسی زبان عربی مفهوم همه هست زیرا ریشه زبان ما عربی است با یان که امروزه یک دولتی مثل مصر هست که هم مسلم است و با ما همدین است و هم به روحیات علوم وحقوق امروز اروپا آشنا است چرا از آنجا معلم حقوق نمی‌آورید؟ در آنجا معلمین خیلی خوب هست آقای منصور السلطنه که امروزه معاون وزارت عدلیه است و مدتی خدمت کرده از شعب علم حقوق هم اطلاع دارد ایشان تحصیلات خودشان را در مصر کرد و از شاگردانی بودند که پانزده سال قبل در مصر تحصیل کرده‌اند. شما وقتی که می‌خواهید معلم بیاوری برای آن موضوعاتی که زبان فرانسه شرطش است از فرانسه بیاورید. ولی برای حقوق از مصر بیاورید زیرا هم ارزانتر خواهد بود و هم در مقام تفهم و تفهیم برای شاگرد بهتر است. مگرما مجبوری علم حقوق مان حتماً به زبان فرانسه باشد؟ وضعیت مدرسه حقوق ما باید طوری باشد که هر ناجل یا اهل حرفه و هر فرقه اطلاع پیدا کنند که اگر یک روزی عدلیه در تحت محاکمه بیاید یا کاری داشته باشد تکلیفش را بداند. مگر اوا ناچار است زبان فرانسه بداند؟ قضائی که از این مدرسه بیرون می ایند و باید وکلاء یا وزراء را محاکمه کنند باید بدانند که چرا محاکمه ماها که وکیل هستیم یا محاکمه وزراء باید در تمیز به عمل آید و به چه کیفیت باید محاکمه شود. ترتیب مقررات محاکمه مدعی و مدعی علیه چه جور باید باشد به چهار کلمه دانستن فرانسه که درست در نمی‌آید. اما اگر معلم لسانش فارسی یا عربی باشد شاگرد مدرسه وقتی که رفت پشت میز ایستاد تکلیفش را میداند اصول سیاست را نباید با تعلیم مخلوط کرد. شما که می‌خواهید از فرانسه معلم بیاورید اقلاً باید معلمی باشد که زبان فارسی بداند. البته سیاست فرانسه یک سیاست عادلانه ایست که تمام ایرانیها از ان رضایت و امتنان دارند لیکن مسئله علم را نباید با آن یکی کرد. این را می‌بوسیم و کنار می‌گذاریم. و می گوئیم ما کمال رضایت را از شما داریم ولی معلمی می‌خواهیم که زبان فارسی بداند. از این جهت بنده مخالفم اما در آن عرضی که کردم برای این که رفع اشتباه بشود عرض می‌کنم که مقصود بنده در تمام امور عرفی بود که عرضی کردم قضات جانشین حجج اسلام خواهندشد. ولی واقعاً قضات قائم مقام آنها نخواهند بود و این برای توضیح عرض کردم.

رئیس- آقای شریعت زاده (اجازه).

شریعت زاده- اولاً بنده می دانم اظهار تأسف کنم از آن قسمت فرمایش آقای تهرانی که فرمودند در مجلس شورای ملی مسئله اختلاط سیاست با تعلیم عملی است. بنده مخالف این اظهار هستم و عقیده‌ام این است که مجلس شورای ملی در هر موضوع همیشه موافق آن اصلی که برای مملکت در نظر دارد و به آن وظیفه داراست رفتار و عمل خواهد کرد. به هیچ وجه در قضایا ملاحظه مسائل سیاسی را نخواهد کرد. ولی مطلبی که لازم است به عرض آقایان برسانم این است که فرد فرد ما وقتی که می‌نشینیم متوجه یک مشکلات هستیم مشکلات اقتصادی و اصلاحی و بالاخره مشکلات دیگری که حالا لازم نیست عرض کنم به عقیده بنده موافق استدلال ودر نتیجه موتزنه با جاهای دیگر دنیا وقتی که بخواهیم عادلانه قضاوت کنیم باید تصدیق کنیم که ما ئقتی به طرف تعالی خواهیم رفت که امنیت قضائی در مملکت ماتثبیت شود. این حقیقت را نباید نگفته بگذاریم که امنیت قضائی اصلی است که در دنباله وجود آن مناسبات ما از حیث با تمام مللی که حق داریم با آنها مناسبات داشته باشیم تأمین می‌شود به همین عقلای مملکت که حضرت آقای مدرس در رأی آنها واقع بودند این حقیقت را در دوره‌های سابق تشخیص دادند و لازم دانستند که برای ترقی و تعالی تمور قضائی ما طوری موافق اصول دنیا تنظیم شود که حق داشته باشیشم به دنیا تنظیم شود که حق داشته باشیم به دنیا نتایج قضائی خودمان را تحمیل کنیم. همین عناصر لایق و پاکدامن در نتیجه مطالعات خودشان لازم دانستند برای تنظیمات اداری برای تهیه اشخاصی متخصص در امور قضائی مستشاران و معلمین بیایند آن هم از مملکت فرانسه که به فرمایش آقای خدمات معارفی به این مملکت کرده و از جهات ملیت هم مورد اطمینان است. آثار امنیت قضائی در مملکت یک آثاری نیست که هیچ کس بتواند به خودش اجازه بدهد که برای آن نباید فداکاری کند. اگر ما بخواهیم اصلاحات اقتصادی در مملکت بکنیم و سرمایه‌های کوچک را جمع کینم و از آن کارهای بزرگ بکنیم این متفرع بر وجود یک اطمینان است که آن اطمینان حاصل نمی‌شود مگر به وجود امنیت قضائی. بنابراین باید تصدیق کنیم که ایجاد امنیت قضائی آدم می‌خواهد اطلاعات می‌خواهد. البته شخص بنده از اشخاصی هستم که موافق هستم که قاضی ایرانی باید باشد و بعلاوه باید شخصی باشد که دوش مسائل فقه را کاملاً بداند ولی نمی‌توانم تصدیق کنم که قاضی ایرانی از صفات دیگر از قبیل دانستن علم حقوق بی بهره باشد و معلمینی که ما می‌آوریم برای این است که آن رتبه از علوم وفنونی را که لازم است برای تدریس در مدرسه حقوقی این سنج معلومات معلمین فرانسوی بهترند. به این جهت آمدنداشخاصی را پیشنهاد کردند. بعضی از اینها هم خدماتی کرده و شاگردان خوب تربیت نموده‌اند مثل این که الان یک عده جوانهای این مملکت لیسانسیه در علم حقوق شده‌اند. در قسمت فقه هم اشخاص خوب ایرانی مثل آقای حاج سید نصرالله و امثال ایشان هستند که در مدرسه حقوق تدریس می‌کنند و بالاخره اشخاصی بیرون آمده‌اند که هر یک از آقایان اگر با آنها ملاقات کنند و با آنها داخل در مسائل علمی شوند تصدیق می‌کنند که این جوانهای ایرانی را باید تشویق و ترغیب کرد. زیرا که بالاخره در سایه دانش و فضل است و در سایه آن داشتن افراد لایق است که یک مملکتی را می‌تواند به طرف سعادت بر دو یک نفر شخص وقتی فکر بکند تصدیق می‌کند که بالاخره یک کاری را که لازم است انجام آن کار را نداشته باشد ندهد نتیجه نخواهد گرفت. پس هیچ تردید نیست که ما مدرسه حقوق لازم داریم باید سعی کنیم که در سر تا سر مملکت شعب مختلفه آن تأسیس شود یعنی در تمام مملکت شعبات مدرسه حقوق تأسیس شود. اما این که فرمودند به فارسی باید تدریس شود نه با زبان فرانسه بنده نمی دانم این چه اشکالی دارد؟ الان در مدرسه حقوق تمام دروسشان به فارسی است اگر آقایان اطلاع ندارند ممکن است از شاگردان آن مدرسه تحقیق کنند و جزوه‌های آنها را ببینند که به فارسی است و از این حیث هیچ اشکالی ندارد و اگر نظر در این است که اگر بالاخره یک آدمی که از نقطه از نقاط اروپا اینجا می‌آید فارسی بداند و الا نباید ان را قبول کرد یا چیزهائی که در این مملکت سابقه نداشته است سابقه نباید پیدا کند مه باید تصدیق کنیم یا باید عده را بفرستیم به اروپا که این علوم را یاد بگیرند و یا باید یک عده از آنجا بیایند و به وسیله مترجمین دروسی را که در آنها می‌دهند ترجمه کنیم و بالاخره باید اشخاص را بیاوریم که به وسیله آنها قاضی خوب داشته باشیم یا اشخاص اداری داشته باشیم. که از مصر ممکن است بیاوریم البته بنده مخالفتی ندارم که اگر در مصر هم معلم خوبی باشد بیاوریم ولی این را نباید دلیل بگیریم برای رد کردن یک معلم فرانسوی که مدتی اینجا آمده است و کار کرده است و امتحان داده است. تردیدی نیست که کسی هم که عربی میداند و به زبان عربی درس می‌گوید برای اشخاص غیر مأیوس به زبان فارسی نمی داند همان اشکال هم برای معلم مصری پیش می‌آید. زیرا معلوم نیست اشخاصی که از مدرسه ابتدائی و متوسطه بیرون می ایند به درجه عربی بدانند که وقتی که معلم بیاید سر کلاس و عربی تدریس کند آنها خوب مطالب را بفهمند. در هر صورت این قسمت هم این اندازه اهمیت ندارد. بنده مطلب را از اینجا می‌گیرم که در مملکت مدرسه حقوق لازم است ما باید اشخاصی را تهیه کنیم که در نتیجه ارتجاع خدمات قضائی به آنها بتوانیم غلبه کنیم بر یک رشته قضایائی که در مملکت جریان دراد و بالاخره موفق شویم و شرطش این است که مدرسه حقوق داشته باشیم و اشخاصی را تهیه و آماده کنیم که به وسیله آنها کاپیتولاسیون از بین برود.

جمعی از نمایندگان (با همهمه) حالا هم کاپیتولاسیون نداریم.

شریعتزاده- بسیار خوب اگر هست و این که گفته شود که قاضی باید علم فقه کامل داشته باشد و در پروگرام مدرسه حقوق این قسمت باید باشد البته بدیهی است کسی منکر نیست بلکه همه موافق با این قسمت هستند. ولی این دلیل نمی‌شود با این که معلم از فرانسه نمی‌خواهیم و البته معلوم است که یک نفر معلم فقه نمی‌تواند تاریخ سیاسی و تاریخ بین المللی و غیره را هم لازمه تدریس در مدرسه حقوق است تدریس کند. اگر غرض این است که جنبه فقهی قوی شود البته بنده هم موافق هستم و همه آقایان هم موافق می‌باشند که فقه که قانون مدنی این مملکت است ترویج شود و در آن کسی حرف ندارد. لیکن چنانچه عرض کردم لازمه دانستن فقه این است که از سایر معلومات حقوق بین المللی محروم باشیم یا این که محتاج به معلمین فرانسوی نباشیم و این قسمت مربوط به ان قسمت نیست. و یک جمله دیگر که آقای طهرانی فرمودند خواستم برای تذکر خدمت آقا عرض کنم که این که ایشان فرمودند آقای منصور السلطنه تحصیلاتشان را در مصر کرده انداین طور نیست تحصیلات مقدماتی ایشان در مصر بود ولی در یک مردسه حقوق پاریس تحصیلاتشان را تمام کرده‌اند و هر ایرانی که از ان مدرسه بیرون آمده باشد و در آنجا تحصیلاتش را تمام کرده باشد می دانم که خوب فهمیده است و خوب تحصیل کرده است. به همین دلیل بنده عرض می‌کنم که باید ما از معلمین فرانسوی استفاده کنیم و علاوه بر این به همان دلیلی که فرمودند به همان دلیلی که به جهات و مناسبات ایرانیها فرانسه خوب یاد گرفته‌اند ما باید از معلمین فرانسوی استفاده کنیم. چون شاگردان برای استفاده از معلومات آنها حاضرند و اغلب فرانسه می دانند و این که بعضی از آقایان نمایندکان فرمودند که کاپیتولاسیون نداریم و بنده هم امیدوار هستم که در آتیه این فکر عملی شود و اساساً نداشته باشیم معنای واقعی نداشتن کاپیتولاسیون این است که قنسولها در مملکتی که حق حاکمیت ان با مملکت است با اتباع خودشان هم حق قضاوت دارند.

بعضی از نمایندگان (با همهمه) در اینجا هم حق ندارند.

شریعتزاده- بنده هم نخواستم عرض کنم در اینجا حق قضاوت دارند خواستم عرض کنم مطابق ترتیباتی که استقلال تام قضائیه در هر مملکت معمول است ما هم به همان ترتیب جلو برویم و نظر بنده این بوده است.

بعضی از نمایندگان- مذاکرات مافی است.

رئیس- کافی است؟ (گفتند بلی کافی است).

رئیس- رأی گرفته می‌شود به ماده اول آقایانی که موافقن قیام فرمایند. (اکثر نمایندگان قیام نمودند).

رئیس- تصویب شد ماده دوم. (این طور خوانده شد).

ماده دوم- مبلغ سیصد تومان د رموقع خاتمه دادن به این قرارداد به بارون فراشون برای مراتجعت به وطن خود خرج سفر تأدیه خواهد گردید.

رئیس- آقای رهنما (اجازه).

رهنما- موافقم.

رئیس- آقای تجدد (اجازه).

تجدد- موافقم.

رئیس- مخالفی ندارد (گفته شد خیر)

رئیس- رأی گرفته می‌شود به ماده دوم آقایانی که موافقند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند).

رئیس- تصویب شد ماده سوم (به ترتیب ذیل قرائت شد).

ماده سوم- دولت مجاز است سایر شرایط و مقررات استخدام بارون فراشون را مطابق قانون مصوب ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین و کنترات مشاورالیه را امضاء نماید.

رئیس- مخالفی ندارد؟

(اظهاری نشد)

رئیس- رأی گرفته می‌شود با این ماده آقایانی که موافقند قیام فرمایند.

(غلب نمایندگان قیام نمودند).

رئیس- تصویب شد. شور در کلیات است. آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- بنده می دانم شور در کلیات آخر هم تصویب می‌شود و این لایحه هم تصویب خواهد شد. از همین نقطه نظر مختصراً عرایضم را عرض می‌کنم: بنده می‌خواهم توجه خاطر آقای کفیل محترم وزارت معارف را به این نکته جلب کنم که روز گذشته در کمیسیون بودجه یک نفر از اساتید مجلس اظهاراتی کردند که خیلی محل توجه شد و اظهارت ایشان همان مسئله بود که آقای طهرانی در ضمن مذاکراتشان اظهار کردند. ما قریب هفتاد سال که از خارجه معلم می‌آوریم به ایران و اگر بنا باشد به این ترتیب که تمام علوم ما تحصیلات ما به زبان فرانسه باشد دیگر هیچ وقت اصطلاحات علمی به زبان فارسی پیدا نمی‌کنیم و بنده به قدر آقای میرزا علی تند نیستم که بگویم مدرسه حقوق لازم نداریم. ما مدرسه حقوق می‌خواهیم ولی می‌گویم باید مطابق باشد با همان چیزی که از مجلس چهارم گذشت در مجلس، و مجلس آن را تصویب کند و در تحت آن نظر باشد. لکن مخالفتی که بنده می‌خواهم کنم این است که در کمیسیونی که از بزرگان اظهار کردند که حقیقتاً جلب انتظار کمیسیون را کرد که حالا بنده در مجلس عرض می‌کنم که اگر بنا باشد که معلمین را که می‌آوریم تمام تدریسشان زبادن فرانسه باشد تمام اصطلاحات علمی به زبان خودمان پیدا نمی‌کنیم. باالنتیجه زحماتی که بزرگان ایران برای زبان فارسی کشیدند و زبان ایرانی را زنده کردند مجدداً برمیگیردیم و دچار می‌شویم به زبان لاتینی و سیلی می‌آید و به کلی ملیت ما را از بین می‌برد. این مسئله فوق العاده قابل توجه است و گمان می‌کنم تمام آقایان هم توجه داشته باشند و آقای آقا سید محمد علی مخالفت داشتند به این لایحه از این نقطه نظر بود. این است که بنده توجه آقای کفیل وزارت معارف را که اینجا دارند متوجه به این مسئله می‌کنم که نظر ما از مخالفت به این لایحه این است که یک ترتیبی بکنند یا دارالترجمه درست کنند یا یک طوری بکنند که اصطلاحات علمی به زبان فارسی بشود و اگر غیر از این ترتیب بشود اصطلاحات علمی به زبان فارسی هیچوقت پیدا نخواهد شد. به هر صورت مخالفت بنده با این لایحه از این جهت است و از مجلس هم اجازه می‌خواهم مخصوصاً از خود آقای شیروانی که اجازه بفرمایند این قسمت را عرض کنم که اگر مجلس آزادی عقیده نباشد و آزادانه کسی نتواند عقاید خودش را در مجلس اظهار کند…

شیروانی- نه بر ضد مدرسه.

آقا سید یعقوب- اجازه بفرمائید در تمام دنیا اشخاصی هستند که با هر تیپی که هست مخالفت می‌کند. الان در آلمان جماعتیی پیدا شده‌اند موسوم به برهنگان و آنها می‌گویند ما باید سیر کنیم به همان ترتیبی که اول نشو و نمای آزادی عقیده را را که نمی‌شود جلوش را گرفت. شما حمله می‌کنید به آقا میرزا علی که‌ای داد و بیداد چرا چنین گفتی آقا اینجا مجلس عوام است

(خنده نمایندگان).

یعنی عقاید در اینجا آزاد است و همه کس می‌توانند با آزادی عقاید خودش را بگوید. یک مسئله دیگری را هم عرض کنم که آقای آقا شیخ محمد علی فرمودند و خودشان جبران کردند و آن این است که هیچ وقت این اشخاصی که در عدلیه نشسته‌اند احکام شرعی دردست آنها نیست و آنها رافع خصومت عرفی هستند و ابداً ربطی به احکام شرعیه ندارد. احکام شرعیه کجا بود.

رئیس- مقصود از مجلس عوام مجلسی است که در مقابل مجلس اعیان و سنا گفته می‌شود.

بعضی از نمایندگان- صحیح است.

رئیس- آقای حائری زاده (اجازه).

حائری زاده- بنده مخالفم.

رئیس- آقای رهنما (اجازه).

رهنما- در موضوعاتی که طرح می‌شود در مجالس مخصوصاً در ایران بهتر است که صورت یعنی داشته باشد و برای این که ما دوره‌های تقنینه کمتر داشته‌ایم غالباً مسائل بحثی منجر به لجا جت می‌شود و هیچوقت ندیده‌ام که یک نفر مخالف با دلائلی که از یکی دو دو نفر اظهار شود و همین طور بکوبکوب مخالفت بوده تا آخرش مخالفت می‌کند. البته تصدیق می فرمائید که عقاید و افکار به استثناء عقاید دینی همه قابل تغییر است و با ادله و مدارک و دلائل یک افکار و عقاید تغییر می‌کند و بالاخره خوب در می آد و طرف توجه واقع می‌شود. پس در موضوع عقاید هیچ وقت نباید این فکر را کرد که چون مثلاً آقای آقا سید یعقوب این فکر را دارند من نباید با فکر ایشان را کنم. یا این که یک کسی دیگر که یک افکار جدیدی دارد بگوید همه دنیا و همه مخلوق عقیده شان باید مثل من باشد و این خوب نیست مثلاً بنده حرفه‌ام روزنامه نویسی است. بنده نباید تمام کارها را ان طور فرض کنم که اگر از دریچه روزنامه یا مقاله بنویسند. خیر. ممکن است یکی هم مثل آقای تهرانی بشود که کتاب فقه بنویسد یا دیگری کتاب بهتری و بالاخره زندگانی اجتماعی الزام آور نیست که همه در یک خط باشند که مثلاً بنده مجبور باشم آنچه آقای تهزانی میدانند بنده هم بدانم خیر. بنده ندانم و تحصیلاتم طور دیگر باشد. بنابراین راجع به این قسمت یعنی راجع به بارن فراشون البته آقایان هم یک نظر بحثی داشته‌اند. در اینجا پاره مطالب اظهار شد که باید این شخص فارسی بداند و به فارسی تدریس کند بنده نمیدانم مقصودشان از این بیان چه بوده؟ برای این که زبان فارسی را نباید از بارون فراشون یاد گرفت. این کاریک آکادمی است که وزارت معارف باید تشکیل شود و الفاظ و لغات وضع کنند و اصطلاحات علی را به زبان فارسی نشر بدهند نه این که بارون فراشون بیاید و به یک عملیاتی دست بزند که نه تنها از عهده او بنده خارج است بلکه از عهده یک اشخاص ادیب لغات نگاه کرده هم خارج است. این مسئله به او چه ربطی دارد لغت و آکادمی برای ما درست کند بارون فراشون آمده است که به ما سلسله درس حقوق بدهد. این مسائل مربوط به هم نیست. در مجلس یک از ادبا هستند ممکن است در وزارت معارف آنها را استخدام کنند که بروند و اصطلاحات را درست کنند بارون فراشون هم کار خودش را بکند و مثلاً حقوق بین المللی تدریس کند و آن قسمت حقوق اسلامی را هم هر وقت پروژه راجع به آن مجلس آمد و آقای طهرانی کاندید برای تدریس فقه شدند بنده هم رأی می‌دهم که ایشان فقه درس می‌دهند. ولی بارون فراشون معلم فقه و حقوق اسلامی نیست او معلم حقوق بین المللی است بلی اگر بنا باشد برای حقوق اسلامی معلم بخواهند البته هر کسی را معین کنند با مراجعه به تصویب نامه اش بنده اول کسی هستم که تصدیق می‌کنم و رأی خواهم داد ولی حقوق اسلامی را ما نباید از بارون فراشون بخواهیم. او باید حقوق بین المللی را درس بدهد و یک نفر فاضل دانشمند مجتهد هم برود حقوق اسلامی را درس بدهد. و چون این مسئله مکرر اینجا اظهار شد لازم بود توضیح داده شود. آقای آقا سید یعقوب هم که موافق بودند و در فرمایشاتشان مخالفتی اظهار نفرمودند و فقط و فقط راجع به فارسی که به قول یک نویسنده فارسی شکر است فرمودند البته فارسی شکر است و باید شکر ترش هم گرد ولی بارون فراشون نباید بکنند. این راباید ادبای ما بیایند و لغات و اصطلاحات آن را درست بکنند و یک شکر خوبی درست بکنند که به دهن همه شیرین باشد.

(جمعی از نمایندگان گفتند مذاکرات کافی است و بعضی کافی نمی‌دانستند).

رئیس- رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات آقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند).

رئیس- کافی است. رأی گرفته می‌شود با ورقه نسبت به این لایحه که مشتمل بر سه ماده است آقایانی که موافقند ورقه سفید خواهد داد. (اخذ آراء به عمل آمد).

رئیس- اخذ آراء تمام شد بعضی از آقایان هم اگر نسبت به کسری اعضاء کمیسیون عدلیه رأی نداده‌اند ممکن است تشریف ببرند رأی بدهند.

(استخراج آراء به عمل آمده نتیجه به ترتیب ذیل حاصل شد).

ورقه سفید علامت قبول ۷۱. ورقه کبود علامت رد ۳.

رئیس- عده حضار نودو دو با اکثریت ۷۱ رأی تصویب شد.

اسامی موافقین- آقای حبیب الله خان شادلو. آقت سید حسن کاشانی. آقا رضا تجدد. آقا میرزا محمدخان معظم. حاج میرزا اسدالله خان کردستانی. غلام حسین میرزا. ارباب کیسخرو. سهراب خان ساکینیان. سلیمتن میرزا. سید علاء الدین بهبهانی. آقا میرزا رضا خان حکمت. آقا میرزا مهدی خان زاهدی. ناصر ندامانی. آقا میرزا زین العابدین رهنما. سید کاظم خان اتحاد. میرزا حبیب الله خان کمالوند. میرزا عبدالحسین صدر-آقامیرزاحبیب الله خان کمالوند-میرزاعبدالحسین صدر-آقامیرزامحمدخان وکیل-میرزارضاخان افشار-آقامیرزاحسن خان پیرنیا-سیدابوالفتوح-هایم-آقاشیخ محمدعلی الموتی-اسمعیل خان قشقائی-آقامیرزاخسین خان پیرنیا-حیدرقلی میرزاحشمتی-حسن علی خان فرمند-میرزامحمدعلی ذوالقدر-عباس میرزافیروز-میرزاسیداحمدبهبهانی-میرزاحسین خان اسفندیاری-میرزامحمدتقی بهار-حاج حسن آقاملک-شیخ الاسلام ملایری-میرزااحمدخان شریعت زاده-اکبرمیرزا-محمدولی خان اسدی-دکترحسین خان بهرامی-میرزایوسف خان عدل-امیرحسین خان بختیاری-میرزاعطاءالله خان روحی-میرزاسلیم خان ایزدی-میرزامحمدخان اخگر-علی خان عظیمی-شیروانی-دست فیب-حاج میرزاعلی رضا-سیدابراهیم ضیاء-میرزاصادق خان اکبری-هرمزی-محمدتقی خان اسعد-میرزاآقاخان عصرانقلاب-دکترآقایان-سهراب زاده-دیوان بیگی-آقارضامهدوی-حاج میرزااحمدخان اتابکی-میرزاسید احمداحتشام-صدرائی-آقاشیخ هادی طاهری-دکترضیائی-سلطان ابراهیم خان افخمی-میرزاشهاب الدین-میرزاحسین خان علائی-یحیی خان زنگنه-محمدولی میرزافیروز-آقای سیدکاظم یزدی-حاج میرزایحیی دولت آبادی-دکترامیرخا اعلم-حاج عبدالعلی طباطبائی دیبا-میرزاعبدالله خان معتمد.

اسامی مخالفین:آقایان-آقاسیدیعقوب-شیخ محمدعلی طهرانی-میرزاجوادخان خوئی.

رئیس-اخذآراءنسبت به کسری اعضاءکمیسیون عدلیه هم به قدرکفتیت شده. بنابراین چند دقیقه تنفس داده می‌شود. دراین موقع جلسه برای تنفس تعطیل وپس ازنیم ساعت مجدداًتشکیل گردید.

رئیس-خبرهای راجع به سایر معلمین مدرسةحقوق ومدرسةصنعتی نقائصی داردکه بایدتکمیل شودبنابراین میماندبرای جلسةدیگر. خبرکمیسیون بودجه راجع به کنترات مسیوپاپاریان مطرح است.(به شرح ذیل خوانده شد)

مادةاول-به وزارت معارف اجازه داده میشودمسیوپاپاریان تبعةدولت ترکیه راازاول فروردین هذه السنه۱۳۰۴به سمت معلمی مدرسةدواسازی برای مدت دوسال وسه ماه باحقوق ماهی هفتادوپنج تومان استخدام نماید.

مادةدوم-دولت مجازاست درحدودمادةدوم قانون ۲۳عقرب۱۳۰۱راجع به مستخدمین خارجه سایرشرایط آقای پاپاریان تبعةدولت ترکیه رامعین وقراردادآن راامضاء نماید.

رئیس-شوردرکلیات است. آقای کازرونی-(اجازه)

کازرونی-بنده چون درست سردرنمی آورم که مقصودازدوا سازی چه چیزاست یعنی ممکن است معانی مختلف وشقوق متعدده برای این لفظ بنده پهلوی خودم تصورکنم. این است که یک توضیحی می‌خواهم آقایان بدهندکه مقصودازدواسازی چیست؟ آیامقصودیک نفرشیمیست که به وسیلةکارخانجات دواهاراازآن مواداولیه اش استخراج کنند. جوهرگیری می‌کنند؟ اگراین طوراست که محتاج به کارخانجات است وبایدقبل ازاین که این آدم رااستخدام کنیم آن قسمت راتحصیل کرده باشیم. بنده نمیدانم این قسمت تأمین شده یانشده؟ اگرشده که بنده خیلی تشکرمیکنم وحقیقتاًخیلی اسباب خوشبختی است که درسال یک مبلغ معتنابهی ازاین کارصرفه کنیم وبه عوض این که یک علفهائی سابق استعمال می‌کردیم وحالاجوهریاتی ازخارجه می‌آوریم خودمان آنهارادرست کنیم ورفع یک قسمت ازاحتیاجات ماازخارجه بشود. اگراین طوراست که بنده باکمال میل استقبال می‌کنم وموافقم واگرمقصوداین است که این نسخه هائی که اطباءمیدهندآنهاراترکیب کنندکه این نواقصی که الساعته دردکان دواسازی ماهست رفع شودیااین که این آدم مفتش دوافروش هم است واسمش راگذاشته اندمعلم. یااین که بعدازاستخدام این آدم حکم میکنندکه دوافروشی مخصوص به ایشان خواهدبودوفقط ایشان بایددواهاراترکیب کند؟ یعنی مثلاًدومثقال ازفلان دواودونخودیایک گرم ازفلان دواراازاین شخص باهم ترکیب کندوبفروشد؟ اگرمقصوداین است خوب است که کمیسیون یا آقایان توضیح بدهندتابنده هم ملتفت شوم وآقایان اجازه ندهندکه بنده کورکورانه موافقت یامخالفت کنم البته اگرچنانچه موافقت باعقیده‌ام کردبنده هم خوشبختانه جزوموافقین می‌شوم والابدبختانه به مخالفت خودباقی می‌مانم.

میرزاعبدالله خان معتمدمخبرکمیسیون-متأسفانه خیلی ازمسائل بدیهی راآقای کازرونی میفرمایندملتفت نشدم وغالباًدرتحت این عنوان مخالفت میفرمایندوراجع به مسئلةمسیوپاپاریان میفرمایندکه آیامقصودازاستخدام این معلم این است که این شخص نسخه پیچی کندکه مثلاًدومثقال فلان دوارابایک گرم فلان دوارامخلوط بکند؟ خیرمقصودنسخه پیچی نیست. مقصوداین است که غالب این دواهائی راکه ازاروپامیآورندترکیباتی دارد (والبته جزئیات مفصل ترش راآقایان ازقبیل آقای امیراعلم وبعضی دیگرازآقایان اطباءبهترمیدانند) مثلاًملح الاثماریک دوائی است که ازفرنگ می آورندوخیلی هم احتیاج است وماناچاریم یک معلمی داشته باشیم که این ملح الاثماررابه یک قیمت نازلی برای مادرست بکندویک کسی لازم است که به شاکردان بیاموزدکه بتوانندملح الاثماربسازندواین وظیفةپاپاریان است که دواهائی که دراروپاساخته میشوداینجابه شاگردان بیاموزد که درایران خودشان بتواننددرست بکنندورفع احتیاجات بشود این شخص معلم دواسازی است ومدتهاهم هست که خدمت کرده است وچون دولت وجودش رالازم دانسته است ازاین جهت کنتراتش راپیشنهادکرده است.

جمعی ازنمایندگان-مذاکرات کافی است.

رئیس-رأی می‌گیریم به وروددرشورمواد. آقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. مادةاول (مجدداًبه مضمون سابق قرائت شد)

رئیس-آقای رضوی (اجازه)

رضوی-سه روزقبل این لایحه جزءدستورشدنزدیک مجلس یک نفربه من رسیدوگفت من ازشاگردان مدرسةدواسازی هستم وچون مدتی است مدرسه تعطیل است این است که خواهش می‌کنم یک کاری بکنیدکه این کنترات زودتربگذردودراینجانوشته است (ازاول فروردین هذه السنه) اگرازاول فروردین مشغول بوده است پس آن شاگردنمیدانم چرابه بنده اینطورگفت واگرمشغول نبوده است پس جهت این که مابیائیم وبگوئیم ازاول سال این موجب وشهریه رابه اوبدهیم چیست؟ اگرازامروزمشغول کارمیشودخوب ازهمین امروزبدهند. بنده که نمی‌فهمم چه ترتیب است. پس بهتراست توضیح بدهندتاماهم ملتفت شویم

. رئیس-آقای کفیل

کفیل وزارت معارف-عرض می‌کنم مسیوپاپاریان ازاول سال بلکه ازدوسال قبل درمدرسةدواسازی مشغول تدریس بوده انداین که کنترات اوراکه به مجلس تقدیم کردندبه واسطةپاره کارهای زیاد که درمجلس ودرکمیسیون هابوددرکمیسیون مطرح نشد. ولی امسال درکمیسیون بودجه مطرح شدودرکمیسیون بودجه اعتراضی شدبه این که تصویب کنترات ازمجلس گذشته منافات داردباقانون اساسی ولوایح هروقتی که تقدیم مجلس میشودازروزی که تصویب میکنیدبایدبه موقع اجراگذاشته شوداین شخص دوسال بودخ است که کارمیکرده است وضمناًمادرخارج بامسیوپاپاریان مذاکره کردیم که نسبت به سالهای گذشته صرف نظرکندوبالاخره اوراراضی کردیم اما این که فرمودندخدمتشان عرض شده است که مدرسه تعطیل بوده است. عرض می‌کنم که تعطیل نبوده است منتهی خوداین شخص به واسطةاین که به اووعده داده بودندکه کنتراتش راپیشنهادبه مجلس شورای ملی میکنندنظربه این که هنوزازتصویب مجلس نگذشته بودوتأخیرشده بوداین بودکه اواصولاًازحاضرشدن درسرکلاس اعتراض کردوگفت من حاضرنمیشوم برای این که برای من خیلی مشکل است چون کنترات من نگذشته حاضرشوم ومجاناًتدریس کنم وبازهم به این ترتیب خومت خودم را ادامه بدهم. ولی این شخص ازپیش مشغول تدریس بوده وکلاس درس هم ازمدتهای قبل دائربوده است وغیرازاین معلمین دیگرهم هستندولی چون این شخص تبعةخارجه بودازاین جهت لازم بودکنتراتش ازتصویب مجلس بگذرد.

رئیس-آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی-موافقم.

رئیس-آقای شریعت زاده.

شریعت زاده-موافقم

رئیس-آقای دست غیب

. دست غیب-دراصل قضیه بنده مخالف نیستم ولی در این اشکالی که آقای رضوی فرمودند. آقای کفیل درست دفاع نکردندودرست توضیح ندادند. موضوع این است. مدرسه یا تعطیل بوده یا نبوده باآن کاری نداریم. پاپاریان هم بایداستخدام بشودالبته قبول داریم اماخودآقای کفیل هم تقریباًاینطورفرمودندکه مدتی این شخص سرکلاس نیامده پس دراین صورت حق ندارد حقوق بگیرد. فرمایشی که آقای رضوی فرمودندچون مدرسه تعطیل بوده البته حق نداردحقوق بگیردوآقای کفیل فرمودندکه مدرسه تعطیل نبوده است قبول داریم که ازاول فروردین امسال تصویب کنیم. ولی یکماه یادوماه یایکهفته یک هفته که قطعاًبیشتراست علی ای تقدیراین مدتی راکه نبوده است اگرماحقش راتصویب کنیم این چطورمیشود؟ ولی آن اندازه‌ای که مستخدم بوده است کارکرده است اگرحقوق برایش تصویب بکنندبنده هم موافقم. ولی درهرصورت فرمایش آقای کفیل درست در مقابل اظهارات آقای رضوی کافی نبودوکاملاًدفاع نکردندومانمیدانیم این چطورمیشودبرای این که یک کسی که سرکلاس نبوده است وخودشان هم تقریباًفرمودندکه یک مدتی سرکلاس نرفته (حالامدرک چه بوده؟ به واسطةتعویق تصویب کنتراتش بوده یاچه چیزدیگری بوده است مدتی سرکلاس نرفته است). حالاتکلیف این مدتی که تدریس نکرده است چیست؟ واین فرمایش آقای کفیل کافی برای جواب نبود.

کفیل وزارت ومعارف-معلوم میشودعرض بنده خوب برای آقامعلوم نشد. عرض کردم مدرسه تعطیل نبوده وشاگردان هم سرکلاس میرفتندوسابقةاین شخص ازسنة۱۳۰۱است که تدریس میکنندوکنتراتش هم همین است که آورده‌اند. این ماده ناکنون درکمیسیون مطرح نشده بودکه تصویب شودویانشودوهمین طورمعلق بودتااین که درکمیسون بودجه وخارجه هردوتصویب شدواین شخص ازاول سال تاحال هم مشغول تدریس بوده است وهمینطورسال قبل هم تدریس مینموده است. منتها چون کنترات اوهم تصویب نشده بوددوسه روزسرکلاس حاضرنمیشدواگرآن محصل هم چیزی به آقاعرض کرده مقصودش این بوده است که تشویقی کرده باشد که زودتراین کنترات راتصویب بفرمایند.

جمعی ازنمایندگان-مذاکرات کافی است.

رئیس-رأی گرفته میشودبه مادةاول آقایانی که موافقندقیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. مادةدوم.(به ترتیب سابق خوانده شد)

رئیس-آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی-دراین ماده عرضی ندارم.

رئیس-آقای آقاسیدیعقوب.

آقاسیدبعقوب-عرضی ندارم

رئیس-آقای دست غیب (اجازه)

دست غیب-موافقم

رئیس-مخالفی ندارد.(گفته شدخیر)

رئیس-رأی گرفته میشودبه مادةدوم. آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اکثرقیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. شوردرکلیات است. آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی-این عرض راکه بنده به عنوان سؤال کردم آقای مخبریک جواب هائی دادندکه بنده گمان می‌کنم که نه تنها بنده نتوانستم ازش استفاده کنم بلکه بعضی ازرفقای شمالی وجنوبی بنده هم اظهارمیدارندکه چیزی نفهمیدیم. این است که استدعامیکنم که آقای امیراعلم که متخصص دراین امرهستندیک توضیحاتی بدهندکه انعکاسش درخارج بدنشودکه درخارج گفته شوددراثریک سؤال یک توضیحی داده شدآن وقت سؤال وجواب راباهم تطبیق بکنندوببینندجواب مقنع نبوده است معذلک مچلس رأی داده است. این است که تقاضامیکنم آقای امیراعلم توضیحاتی بفرمایندکه رفع این سوءتفاهم بشود.

رئیس-آقای دکتر (اجازه)

دکترامیرخان اعلم-برای استحضارخاطرمحترم آقای کازرونی وآقایان دیگرعرض می‌کنم که مقصوداین نیست که دوفابریک داشته باشیم ودرآنحاگنه گنه بسازیم که پاپاریان رابرای این کارکنترات کنیم. دواسازی یک فن خیلی مشکلی است وواقعاًلازم است که درایران اشخاصی راپیداکنیم که وقتی دوائی رادیدندفوراًبشناسند. مثلاًآسپرین رابشناسند، گنه گنه رابشناسندیاخیربه تجزیه بشناسندیاوقتی که شبهه دارندکه این دوای آنتی پرین است یاسولفات دوسوداگرترکیبات آن رابدانندفوراًتجزیه میکنندومعلوم میشودبااین که بسااوقات میشودکه دواسازاگرعالم به مقداراستعمال ادویه نباشدبرای مریض اسباب هلاکت میشودمثلاًطبیب یک نسخه می‌دهد (به ترتیب قانون طبابت هم این طوراست). گاهی میشودکه طبیب یک عدةزیادی مریض سرش میریزندممکن است نسخه که مینویسددریکی ازادویه سمی نوشته است اشتباهی کرده باشدولی آن طبیب رابرای این که درنسخه اشتباه کرده است نمی‌توان مسئول شناخت آن نسخه میرودپیش دواساز. اگرآن دواسازجاهل باشدهمان اندازه که طبیب نوشته است میدهدودرآنجامسئولیت متوجةطبیب نیست دواسازبایدمقدارخوراک ادویةسمی رابداندواثرات آنهاراکاملاًدرمزاج بداندوقتی که عالم باشدیک یک آن دواهاراکه میخواندمیفهمدکه یکی ازاین دواهائی راکه طبیب داده است زیادترازمقداراستعمال آن است. آن وقت زیرآن نسخه ملاحظات خودش رامینویسدوتوی پاکت میگذاردومیفرستدپیش طبیب اگرطبیب دوباره امضاءکردوفرستادآن وقت طبیب مسئول است والادردفعةاول دواسازمسئول است. به واسطةاین قبیل اشتباهات تلفاتی هم درایران داده شده است بنابراین دواسازبایدسمیات رابداندوتحصیلاتش راکرده باشدودرجاهای دیگر۳سال ۴سال دواساز واطباءدرمدارس باهم هستندودکتری که طبیب میشوددواسازهم هست والبته اینهایک مدتی تحصیل لازم داردواین هیچ مربوط به فابریک نیست. انشاءالله اگرماهم بعدهاکارخانه پیداکردیم که این ادویه رادراینجابسازیم خیلی خوبست ولی دواسازی که درمدرسه است غیرازآن است که درفابریک هااست ودواسازهابایداین رابخوانندوخواص آنهارابدانندوهسیتولژی هریک ازاین ادویه رابدانندودواسازبایدتقریباًتمام اینهارامثل طبیب بداند. فقط فرقی که دواسازباطبیب دارداین است که طبیب درتشخیص امراض تخصص پیدامیکندودواسازدرنشخیص ادویه وبنده هم استخدام این شخص راکاملاًلازم میدانم.

رئیس-رأی گرفته میشودبه این لایحه باورقه، ورقة سفیدعلامت قبول ورقةکبودعلامت رداست.(اخذآراءبه عمل آمد)

رئیس-اخذاوراق رأی تمام شد (استخراج آراءبه عمل آمده و۷۹ورقه سفیدتعدادشد)

رئیس-عده حضار۹۴به اکثریت۷۹رأی تصویب شد.

اسامی رأی دهندگان آقایان:صدرأی. شریعت زاده، آقاشیخ هادی طاهری، دکترحسین خان بهرامی، سهراب زاده، میرزامحمودخان وحید، میرزاسیداحمداحتشام، فتح الله میرزاهروی، علیخان اعظمی، غلامحسین میرزا، عبدالله خان شادلو، حاج میرزااحمدخان اتابیگی، سلیمان میرزا، سیدکاظم خان اتحاد، میرزامحمدخان معظمی، محمدتقی خان اسعد، میرزاعبدالحسین صدر، آقاسیدمصطفی بهبهانی. میرزااحمدخان وکیل، ارباب کیخسروشاهرخ، سهراب خان ساکنیان، سیدمحمد علی شوشتری، ناصرندامانی، میرزامهدیخان زاهدی، سید ابوالفتوح، اسمعیل خان قشقائی، میرزاحسین خان پیرنیا، میرزارضاخان حکمت، حاج میرزایحیی دولت آبادی، محمدهاشم میرزاافسر، محمدولی میرزافیروز، حیدرقلی میرزا حشمتی، آقامیرزاشهاب، آقاشیخ جلال، یحیی زنگنه عصرانقلاب، آقاسیدکاظم یزدی، میرزارضاخان افشار، میرزاعبدالله خان معتمد، میرزاعلی خان خطیبی، سلطان ابراهیم افخمی، میرزااحمدخان اخگر، میرزاحسینخان پیرنیا، دست غیب، حاج آقارضا رفیع، حاج میرزاعلیرضاقمی، میرزاعطاءالله خان رحمتی، حاج شیخ عبدالرحمن صالحی، محمدولیخان اسدی، سیدیاسائی نجات، میرزامحمدتقی ذوالقدر، عباس میرزافیروز، فرج الله خان آصف، شیروانی، میرزاهاشم آشتیانی، مدرس، میرزاحسین خان اسفندیاری، میرزاصادقخان اکبر، سیدابراهیم خان، شیخ الاسلام ملایری، دکترضیاء، طباطبائی دیبا، دکترآقایان، شیخ محمدعلی تهرانی، میرزایوسف خان قائم مقام، میرزامحمدتقی بهار، دکترامیرخان اعلم، کی استوان، امیرحسین خان بختیاری، سلیم یزدی، هایم، رهنما، میرزاحبیب الله خان کمالوند، میرزائی، میرزاسیدحسن کاشانی.

رئیس-جمعی ازنمایندگان پیشنهادکرده-اندلایحةدیوان داخلی دولت مطرح شود. آقای اخگرهم پیشنهادختم جلسه راکرده‌اند. آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده-لایحةدیوان دولتی یک روزدیگردراینجامطرح شدومذاکرات درکلیات هم شدوپیشنهادبرای کفایت مذاکرات شد ولی چون عده کافی نبودماند. حالااگرآقایان اجازه بفرمایندکه دورأی بگیریم؟ یک رأی به کفایت مذاکرات ویک رأی هم برای شوردرمواد، آن وقت جلسه راختم بکنیم خیلی بهتراست زیرابه قدردودقیقه بیشترکارندارد.

اخگر-بنده هم موافقم بعدازاین دورأی، جلسه ختم شود.

رئیس-همانطوری که فرمودنداین لایحه درآن جلسه که مطرح بودخواسایم به کفایت مذاکرات رأی بگیریم عده کافی نبودحالارأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات نسبت به این لایحه آقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. رأی گرفته میشودبه وروددرشورمواد. آقایانی که موافقندقیام فرمایند.

(اکثرقیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. پیشنهادآقای اخگرراجع به ختم جلسه.

رهنما-بنده مخالفم.

رئیس-بفرمائید.

رهنما-دراین قسمت چون واردمذاکره شده اندبااین که جلسات هفته‌ای سه روزاست سزاوارنیست که مابرای یک ربع ساعت یک عده رامعطل وبلاتکلیف بگذاریم. بنابراین بهتراست که آقایان موافقت بفرمایندواین لایحه راتمام کنندآنوقت جلسه راختم کنند.

رئیس-رأی می‌گیریم به ختم جلسه. آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. جلسةآتیه روزیکشنبه سه ساعت ونیم قبل ازظهروچون بعضی ازآقایان پیشنهادکرده اندکه بودجةسنةآتیةمجلس جزودستورشودآن رادردرجةاول قرارمیدهیم. ثانیاًلایحه پرداخت دیوان دولتی بعد ازآن هم بعضی لوایح کمیسیون بودجه راجع به شهریه بعضی ازمستخدمین است که بایدمطرح شود

(مجلس نیم ساعت بعدازظهرختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی سیدمحمدتدین

منشی. م. شهاب. منشی. خطیبی.