مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ تیر ۱۳۳۵ نشست ۱۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ تیر ۱۳۳۵ نشست ۱۳

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۵

سال دوازدهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۲۴ تیر ۱۳۳۵ نشست ۱۳

فهرست مطالب:

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۹

جلسه: ۱۳

صورت‌مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه بیست‌وچهارم تیرماه ۱۳۳۵

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت‌مجلس

۲ - تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقای دکتر راجی

۳ - بیانات قبل از دستور - آقایان: بهبهانی - شفیع‌امین - دولت‌آبادی

۴ - تصویب اعتبارنامه آقایان: مهران و غلامحسین فخرطباطبایی - نمایندگان بروجرد

۵ - تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای عمیدی‌نوری

۶ - معرفی تیمسار سرلشگر مرتضی زاهدی به معاونت وزارت جنگ به وسیله آقای وزیر جنگ

۷ - ختم جلسه به عنوان تنفس

مجلس یک ساعت و پنجاه و پنج دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱ - تصویب صورت‌مجلس

رئیس - صورت غایبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه ـ آقایان: اردلان ـ قرشی ـ باقر بوشهری ـ دکتر آهی ـ مهندس اردبیلی ـ شادلو ـ مشار ـ محمود ذوالفقاری ـ جلیلی ـ دکتر عدل ـ دکتر سعیدی حکمت ـ صفاری ـ نصیری ـ عباسی ـ مهندس فروغی ـ اورنگ ـ امامی خوئی ـ کشکولی ـ فرود

غائبین بی اجازه ـ آقایان: دکتر طاهری ـ تجدد ـ دکتر امیر اصلان ـ افشار ـ دکتر رضائی ـ خزیمه علم ـ قنات آبادی ـ تیمور تاش ـ قراگزلو

زود رفتگان با اجازه ـ آقایان خرازی محمودی کاظم ـ شیبانی ـ دکتر نفیسی ـ صادق بوشهری ـ موسوی ـ صرافزاده ـ دکتر عمید

رئیس ـ چند نفر از آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواسته‌اند، آقای دکتر راجی مطلبی دارید؟

۲- تقدیم دو فقره سؤال بوسیله آقای دکتر راجی

دکتر راجی ـ بنده دو تا سؤال داشتم یکی از وزارت دارائی و یکی از وزارت بهداری تقدیم می‌کنم

رئیس ـ لطف کنید ولی همیشه وقتی وارد دستور شدیم بعد از نطق قبل از دستور بدهید

۳- بیانات قبل از دستور آقایان بهبهانی ـ دکتر شفیع امین ـ دولت آبادی

بهبهانی ـ آنروز که در برنامه دولت صحبت کردم مصادف با تشریف فرمائی اعلیحضرت همایونی بکشور اتحاد جماهیر شوروی بود و اینکه که معظم له بسلامت معاودت فرموده‌اند وظیفه خود میدانم بنام ملت ایران از پذیرائی و تجلیلی که دولت و ملت همجوار ما از شاهنشاه بعمل آورده‌اند سپاسگذاری کنم. بدیهی است تجلیل از پادشاه ایران تجلیل از ملت ایران است (صحیح است) و احترامی را که آن دولت معمول داشته موجب تشکر خواهد بود (صحیح است) و یقین است با تغییر مشی سیاسی اولیاء دولت شوروی و و اعتراف بخبط‌های گذشته در آینده امکان همزیستی بر اساس منشور ملل متفق و احترام متقابل که شایسته مقام دو کشور و حسن روابط همجوار است بیش از پیش مقدور و میسر خواهد بود مخصوصاً فرمایشات ملوکانه در مراحل مختلف خطاب بزمامداران شوروی مؤید این نظر و تاریخ گذشته ما شاهد صادقی است که ایران همواره علاقه داشته با تمام ملت‌ها و بالاخص کشورهای همسایه روابط حسنه داشته باشد (صحیح است) تا با فراقت از وضع خارج با صلاح کارهای داخلی بپردازد مسافرت هان متوالی شاهنشاه بخاج از کشور و تحمل رنج سفر علاوه از آثار و نتایج معنوی و تاریخی دارای یک رشته نتایجی اصولی است که باید دولت از ثمرات آن بنفنع مردم و مملکت استفاده و بهره برداری کند ولی متأسفانه دولت ما نه توجهی باین امور معطوف می‌دارد و نه گوش شنوائی دارد تا حرف حق در آن اثر داشته باشد (قنات آبادی ـ صحیحی است) و عکس العملی که در قبال راهنمائی و دلسوزی افراد بی غرض و علاقمند بکشور و مظاهر آن نشان می‌دهد فقط یک مشت سفسطه و خلط مبحث و تشدید رویه مورد انتقاد است. در اینصورت کمتر باید حرف زد ولی چون ما برای حفظ حقوق و منافع مردم در این جا اجتماع کرده‌ایم حتی الامکان و تا آنجا که میسر است باید وظیفه وجدانی و قانونی خود را ایفا و حقایق را بی پرده و صریح بگرئیم و مصداق

اگر بینی که نابینا و چاه است اگر خاموش بنشینی گناه است

را بر: چندین چراغ دارد و بیراه می‌رود بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش

ترجیح دهیم (قنات آبادی ـ دومیش صحیح است) اگر این مطلب صحیح باشد که سیاست خارجی ما خوب یا بقول یکی از وزراء روشن و روشنی را حمل بر خوبی کنیم باید در قبال آن اعتراف نمائیم که خرابی وضع داخلی و صعوبت زندگی مردم و عدم رضایت از دستگاه دولت و اعمال بی رویه و خلاف مصلحت با آنجا رسوخ یافته که پیش بینان سیاسی علاج آنرا یک تصحیخ سریع و قاطع میدانند ومعتقدند که اگر قدری تأخیر شود دیر خواهد شد. البته نمی‌توان منکر شد ه اوضاعی مشابه امروز در یک مواقع استثنائی و بحرانهای خاص پیش نیامده باشد ولی شرایط و امکاناتی که از چندی بیان طرف و

+مخصوصاً از ابتدای تشکیل این دولت موجود و مهیا بوده مسلماً در تاریخ معاصر نظیر نداشته است و عواملی که برای ایجاد یک تحول رفرم اساسی سالها مردم بانتظار آن بودند درزمان تشکیل دولت آقای علاء همه یک جا در اختیارشان بود ولی متأسفانه پول و قدرت و فرصت و موقعیت را بواسطه عدم لیاقت و شایستگی و سر گرم بودن بکار‌های غیر لازم از دست دادند و نتیجتاً علاوه بر اینکه قدمی بجلو نگذاردیم یک روح یأس و بدبینی و بی اعتمادی بر جامعه تسلط یافته است تا جائی که امروز می‌بینیم کارهای جدی که بصورت مسخره و مضحکه در جراید تجلی می‌کند و دولت اتمیک می‌خواهد وزراء شیره‌ای و تریاکی را بازدید و تفتیش کند. بر اثر این اعمال بیرویه و بی ترتیبی و تشتت دستگاهها و بلاتکلیفی عمومی تمام مردم و حتی کسانی که بدولت نزدیکند بوضع فعلی بدبین و از آینده بیمناک و متوحش و همه در انتظارند که از طرف ذات همایونی یک تصمیم قاطع نسبت بامور مملکت اتخاذ و باین سهل زانگاری و بی ترتیبی دولت خاتمه داده شود. امروز در هر محفل ومجلسی صحبت از سوء‌جریانات و بهم ریختگی اوضاع است و حتی موافقین با این وضع نیز علی الظاهر با استمداد از فلسفه موافقت خود را با اعمال دولت منطبق ساخته ولی همانها هم در خارج با اعتراف برویه غلط دولت برا ی توافق خود بدلائل دیگری توسل می‌جویند و آنقدر این انتقادات در جامعه رسوخ یافته و در اطراف علل و جهات آن بررسی شده که افراد عادی نیز معتقد شده‌اند که اصلاح کشور و اوضاع مردم بسیار ساده و عدم توفیق صرفاً مولود بسی اعتنائی سستی، بی لیاقتی، و نداشتن علاقه بمردم و خود را مکلف ندانستن در قبال مردم است. تشکیلات اداری که بمنزلةابزار و لوازم کار و هر اصلاحی باید از آنجا ناشی شود هر کس نادان تر و نالایقتر و بی عرضه تر و بی کفایت تر و بی اراده تر باشد پیشرفت و ترقی او سریعتر و بلامانع تر است مهره‌های را بهم ریخته و همه را بی جا قرار داده‌اند فقط بظواهر امر آنهم بحرف توجه دارد لفظ و معنی در جهت مخالف هم واقع شده‌اند. آنچه اصلا بآن توجه ندارند و کسی روی آنها حساب نمی‌کند مردم و خیر و شر آنهاست بدبختی اینجاست که حرف دیروز و امروز و حتی یکساعت قبل و بعد خود شانهم با هم نمی‌خواند و پس از آن همه و عده که در برابر فشار و تحمل بمردم در مورد اصلاحات مالی دادند تازه وزیر کابینه می‌گوید خزانة دولت بحرانی ترین ایام رامیگذراند و عجیب آنکه همان روز نخست وزیر مملکت چون اتومبیل مدل ۵۵ را کهنه و مناسب باشئون و وضع خود نمیداند دستور خرید کادیلاک ۵۶ صادر می‌کند و وزیر دیگر نیز بایشان تأسی کرده دستوری مشابه آن می‌دهد ۱۸ ماه از بهترین و مناسب ترین اوقات مملکت را با آنهمه مواهب و مزایای کم نظیر از دست دادند و در حال حاضر یک شبح مخوف یأس و ناامیدی گرسنگی و بدبختی، برما سایه افکنده و هر روزی که با این وضع جلو برویم آن سایه تاریکتر و مخوفتر می‌شود. با ملاحظه ترقی و تعالی کشورهای همسایه که مبشر آن پادشاه مملکت هستند این بدبختی عمومی بار شک و تأسف در هم آمیخته است. آنها هر روز قدم تاره‌ای برای بهبود زندگی افراد ملت خود برمیدارند ولی سازمان برنامه ما با اعمال مسخره و فضاحت بارو تلف کردن پولهای مملکت و انجام امور غیر لازم و سطحی و حتی خرج تراشی برای آینده جهت نگاهداری و حفظ اعمال بی تناسب کشور ما را در افواه موهون جلوه داده و معلوم نیست برای نابودی ما چه نقشه‌ای توسط این عنصر ترسیم شده است. چون فعلا وقت نیست که بطور تفصیل صحبت کنم همین قدر باختصار و اجمال توجه آقایان را به بحران خزانه، عدم موازنه دخل و خرج، هزینه‌ای گزاف و غیر لازم بی ترتیبی وضع تجارت، نقصان فاحش صادرات، بالارفتن میزان واردات تبدیل کشور بیک نمایشگاه کالای خارجی. بی بند و باری مرزها و نداشتن گمرک منظم ورود اجناس قاچاق صدور مایحتاج عمومی بطور قاچاق. عدم توجه بکشاورزی تنزل سطح تولیدی و بیکاری عمومی. عدم شیرازة امور اقتصادی و تهدید کارخانه‌های موجود بتعطیل و ور شکست، رقابت شدید اجناس خارجی با امتعة مشابه داخلی و سر پوشی همه این نا ملایمات توسعة نفوذ مأمورین نظامی برای اسکات و ارعاب مردم و ایجاد نارضایتی‌های عمیق جلب و اگر این وضع ادامه یابد دنباله عرایضم را بیک وقت دو ساعته موکول خواهم ساخت

رئیس ـ آقای دکتر شفیع امین

دکتر شفیع امین ـ با استفاده از فرصت و رود موکب مسعود بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاه را بمیهن عزیز بنمایندگان محترم مجلسین و عموم ملت نجیب و فداکار ایران تبریک عرض می‌نماید، ملت ایران میداند که شاهنشاه معظم و دانشمند و فرهنگ دوست ما برای سعادت ملت و کشور ایران فداکاری فرموده و زحمت این مسافرتهای دور و دراز را قبول می‌فرمایند امیدوارم این مسافرت نیز مانند سایر مسافرتها شاهانه برای کشور و ملت ایران محصول و نتیجه خوبی داشته باشد مطالبی در خصوص امور فرهنگ و بهداشت می‌خواستم با آقایان و وزراء مربوط مذاکره نموده و شفاهاً تذکر بدهم چون فرهنگ و بهداشت دو قسمت مهم حیاتی هستند متأسفانه جناب آقای وزیر فرهنگ هنوز در مسافرت هستند و جناب آقای وزیری بهداری را در مجلس زیارت نمی‌کنم باین جهت بمقام تصدیع تر آمده و از نطق قبل از دستور استفاده می‌کنم. اساس تمدن امروزه جهان و ملل متمدنه را فرهنگ و بهداشت تشکیل می‌دهد میهن عزیزمان که روزی پرچمدار علمی و دانش و فرهنگ بوده بواسطه علل عدیده از کاروان عقب مانده بود که از سی سال باین طرف فعالیت برای پیشرفت و رفع عقب ماندگی شرع نموده‌اند و نتایجی هم گرفته شده، اغلب آقایان وزراء فرهنگ اشخاص پاک و عالم بوده و خدماتی نموده‌اند ولی بواسطه عدم وجود برنامه ثابت و صحیح و حسابی نتیجه کامل و کافی گرفته نشده است، هر وزیر فرهنگ که می‌آید یک طرز تفکر و یک طرز عمل دارد که وزیر بعدی روی سطح فکر خود و منطق خودش آنرا تعقیب نمی‌نماید و تا حال برنامه ثابت نبوده محصلین و معلمین همیشه در تعویض برنامه‌ها ناراحت می‌باشند (صحیح است) آقای وزیر فرهنگ بامورات فرهنگی وارد بوده‌اند و مدتی و معاونتشان امتحانات خوبی داده بودند و انتظار می‌رفت که در وزارتشان باقدرت کافی که دارند خدمات اساسی بیشتری انجام دهند ولی تا حال اقدام نشده و اگر اقدامی بعمل میاورند روی اساس نمی‌باشد باید برنامه تحصیلی با نظر متخصصین فرهنگی و تعلیم و تربیت و رانشناسی تهیه و با تصویب کمیسیونها مجلس اقلام برای چندین سال ثابت بماند وزارت فرهنگ باید روی اساس محکم و ثابت فرزندان این آب و خاک را برای زندگی و خدمت امروز و آینده تربیت نماید و مخصوصاً باید فرهنگ دور از سیاست قرار بگیرد تعلیمات اجباری که در همین مجلس تصویب شده تا حال جز با ساختن چند دبستان و دبیرستان دارد آذربایجان با در نظر گرفتن اوضاع عمومی و وضعیت جغرافیائی و سر حدی و زبان و پنج میلیون نفوس بیک فرهنگ کامل و مدارس زیاد که روی اصول صحیح علمی وروان شناسی استوار باشد احتیاج دارد و بیاید فرصت را از دست داد. در بعضی از بخش‌ها آذربایجان مانند هشترود، قوریچای، اوجان عباس، رود قات و دیگران که هر کدام بیش از صد هزار نفوس دارد جز یکی و دو باب دبستان ناقص مدرسه وجود ندارد و اطفال زارعین و دهاقین از نعمت فرهنگ بکلی محروم هستند، بنده چون باوضاع فرهنگی و بهداشتی آذربایجان بیشتر تماس داشته از آنجا مثال آوردم و گرنه تمام شهرستانها مثل آنجا هستند بعقیده اینجانب وزارت فرهنگ باید با تمام قوا در انجام اجرای این وظیفه مقدس کوشا باشد و وزارت دارائی هم با نظر کمیسیون محترم بودجه در ترمیم بودجه وزارت فرهنگ اقدام نماید نه اینکه بودجه فرهنگ را کم نموده و بلو که کند. در وزارت فرهنگ عناصر پاک و فعال خیلی زیاد است آقای وزیر فرهنگ باید فعلا که حقوق فرهنگیان ترمیم شده و حق هم داشته‌اند از آنها حد اکثر استفاده تدریس را بعمل آورده و اجازه ندهند عده زیادی بعناوین مختلف و باسامی مختلف و بازرسی در تهران راه بروند و کار نکنند از وجودشان در شهرستانها و بخشها و دهات باید تعلیمات ابتدائی عمومی مجانی و راحت تهیه گردد و باید مدرسه، کتاب، کاغذ و قلم و حتی یک وعده غذا باطفال بی بضاعت داده شود. باید بودجه وزارت فرهنگ بنسبت بین شهرستانها و مرکز تقسیم گردد تا در جاهای مختلف کشور و قصابات و دهات دور افتاده فرزندان طبقه سوم و چهارم که قسمت عمده و زحمتکش این کشور را تشکیل می‌دهند از فرهنگ اولیه و نعمت خواندن و نوشتن برخوردار شوند بطوری که عملا می‌بینیم اغلب فرزندان طبقات پائین بواسطه نداشتن کتاب و لباس نمی‌توانند در مدارس تحصیل نمایند نتیجه ـ اش ولگردی و چاقوکشی درخیابانهاست، در مدارس متوسطه با وجود ساعات زیادی تدریس متأسفانه بواسطه نداشتن برنامه حسابی و در سالهای اخیر روی علل عمومی سطح معلومات دانش آموزان در فسمت‌های زیادی از برنامه دبیرستان مخصوصآً فیزیک و شیمی و طبیعی و زبان خارجه خیلی عقب هستند با اصلاح برنامه تحصیلی و کنترل کامل باید مقدار دبیرستانها را زیاد نمایند و باطفالی که پدر و مادرشان قدرت تأدیه شهریه و مخارج را ندارند کمک مالی بدرجات مختلفه از قبیل معافیت از شهریه کمک بکتاب و لوازم التحریر و حتی پول جیب و زندگی پرداخت نماید همینطور برای تحصیلات عالیه باید بطوریکه در تمام دنیا معمول هست از دانشجویان متمکن پول زیاد گرفته و بعده‌ای که در دبیرستان دارای نمرات خوب بوده و از نظر اخلاقی از هر حیث صلاحیت دارند کمک‌های مالی بشکل بورس مقرری پرداخت کنند (صحیح است) و این قسمت از دانش جویان را که بخرج دولت تحصیل می‌کنند وارد استخدام دولتی نموده تا بعد از اتمام تحصیلات در رشته‌های مختلف در شهرستان‌ها و بخشهای کشور از آنها استفاده

+ بشود مخصوصاً در قسمت فرهنگ و بهداشت بهترین وسیله تکمیل کادر فنی می‌باشد بطوریکه ارتش از چند سال قبل این قسمت را عملی نموده و کادر پزشک و فنی خود را پر نموده است. در سال ۱۳۲۶ بعد از خاتمه دوره‌ای سیاه و تاریک آذربایجان که با مراحم و علاقه و تدبیر شاهنشاه و فداکاری ارتش شاهنشاهی و فرزندان دلیر ایران آذربایجان در آذر ماه ۲۵ نجات یافت دانشگاه تبریز بامر شاهنشاه دانش پرور تأسیس شد استادان و معلمین و کارمندان و علاقه مندان دانشگاه تبریز روی ایمان و اطمینان بمراحم شاهانه و علاقه بمیهن و فرهنگ کشور شب و روز مشغول شدند و از تمام نقاط کشور جوانان علاقمند بعلم و دانش در این مجمع علمی گرد آمدند امروز که ۹ سال از عمر این مؤسسه جوان می‌گذرد صدها دکتر و لیسانسیه و دیپلمه عالم و میهن پرست و شاه دوست و با ایمان تقدیم جامعه ایرانی نموده و ۱۰۱۵ نفر در نتیجه ۷۵ شهرستان و بخشهای مختلفه کشور مشغول تحصیل می‌باشند در بیمارستان‌ها ۴۲۰ تختخواب دارد و کوشش شده که همیشه دور از سیاست و هوا بازی بتحصل خود ادامه دهند و مرامی جز خدا و شاه و میهن و تحصیل ندارند با اطمینان کامل عرض می‌کنم که در این مؤسسه علمی جوان استاد و معلم دانشمند در تمام ۲۴ ساعت برای تعلیم و تعلم فداکاری می‌نمایند محصولی که تا حال داده و در تمام شهرستانها هستند بسیار خوب و رضایتبخش می‌باشد از سال ۱۳۲۸ روی اراده شاهانه و تصویب مجلس شورای ملی دانشکده‌های پزشکی در شیراز و اصفهان و مشهد تکمیل و تأسیس شده که با علاقه و فداکاری و همت آقایان همکاران محترم و دکتر‌ها این مؤسسات روز بروز پیشرفت نموده و دکتر‌ها و پزشکان عالم و شاه دوست و میهن پرست تقدیم جامعه می‌نماید بنده اطلاع کامل دارم که اولیاء و استادان تماماً زحمت می‌کشند و فداکاری می‌نمایند ولی آقایان نمایندگان محترم تصدیق میفرمائید که تنها فعالیت و فداکاری کافی نمی‌باشد وسائل زیاد، بودجه کافی، ساختمان، اختیارات بیشتری لازم است باید آن ابزار کار وسائل خدمت آماده شود با این بودجه‌های کم و بی اعتنائی که هر روز وزارت فرهنگ روی عدم توجه بقوانین و مقررات دانشگاهی بعمل می‌آورد کار را بر همه مشکل و دشوار ساخته است دانشگاه تبریز و سایر دانشکده‌ها که طبق قانون ۳ خرداد ماه ۱۳۲۸ تأسیس شده باید طبق قانون و مقررات مستقل شود دبستان و دبیرستان نمی‌باشد آقایان تصدیق میفرمائید استاد و دانشیار و معلمی که دیپلم و دکترا و لیسانسیه هستند صلاحیت دارد که طبق قانون و در داخل خود استقلال داشته باشد و حقیر نمی‌باشد وقیم هم لازم ندارند آقایان تصدیق میفرمائید که دستگاه دانشگاهی و دانشکده‌های شهرستانها هم حق حیات دارند وزارت فرهنگ اقلا حق قانونی آنها را باید محترم بشمارد البته جناب وزیر فرهنگ طبق قانون ریاست عالیه بتمام دستگاههای فرهنگی را دارند دو روز قبل خبری در روزنامه‌ها خواندم خیلی متأسف شدم که دانشجویان سایر دانشکده‌ها نباید بتهران بیایند امیدوارم موضوع اشتباهی بوده سوء تفاهم شده است جناب آقای دکتر اقبال و عموم دانشگاهیان راضی بدلسرد شدن دانشجویان نخواهند بود انشاءالله با بودن جناب آقای دکتر اقبال رفع شود دانشگاه تبریز تا حال صدها دکتر و لیسانسیه و دیپلمه تقدیم جامعه نموده و آنها هم عملاصلاحیت خود را از حیث معلومات و خدمت و میهن پرستی و شاهدوستی داده‌اند دور از انصاف است که دروزارت فرهنگ یک عضو اداری کوچک با با مقدرات و در خواستهای یک عده دانشگاهی که استاد و دانشیار و دکترند اظهار نظر نموده و دستور دهد. اداره تعلیمات عالیه اغلب و مخصوصاً حالا خیلی مرتب کارمیکند ولی با مقررات و قوانین استقلال دانشگاه اشکال زیادی در عمل دیده می‌شود اینجانب مدت نه سال در قسمت‌ها مختلف در دانشگاه تبریز افتخار خدمت گذاری داشته و دارم و باین مؤسسه بزرگ علمی که از نظر علم و دانش وملی و اجتماعی خدمات زیادی نموده است علاقه دارم و عموم آذربایجانیها و فرهنگ دوستان کشور بآنجا علاقه دارند اینجانب از طرف آقایان نمایندگان آذربایجان متأسفانه باید عرض نمایم در این مدت باصرار و خواهش و تمنای بنده و همکارانم و اوامر و دستورات مؤکد شاهنشاه معظم و علاقه و اصرار و فشار آقایان نمایندگان در ادوار گذشته توانسته‌ایم بودجه ناچیز و وسیله بگیرم والا خود وزارت فرهنگ متأسفانه بفکر کمک کردن باین دستگاههای فراموش شده نمی‌باشد یعنی دانشگاههای تبریز و شیراز و مشهد و اصفهان مثل دستگاههای فراموش شده می‌باشد که باید با اصرار و خواهش گرفت و اینها را اصلاح کرد. آقای وزیر فرهنگ دانشگاه تبریز را مانند دبستان و دبیرستان فرض می‌کنند و چه بسا روی عدم توجه اصلا بموضوعات دانشگاهی وارد نبوده‌اند بهر جهت این دانشگاهها بایستی از نظر بودجه و از نظر استاد و قسمتهای دیگر تأمین بشود متأسفانه هنوز تأمین نشده است دانشگاه کشاورزی از سال قبل با اوامر شاهانه در تبریز تأسیس شده هنوز وزارت فرهنگ به بودجه استخدام معلمین آنجا توجه نمی‌کند و دانشجویان را بلاتکلیف گذارده‌اند ساختمان بیمارستان و دانشکده پزشکی تبریز از سال ۱۳۲۸ روی اوامر شاهانه شروع شده و بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاه خودشان ۵۶ میلیون ریال برای بیمارستان مرحمت فرمودند با وجود علاقه شاهانه و دستوراتی که در سال ۱۳۳۳ صادر فرمودند که وزارت فرهنگ و سازمان برنامه زودتر ساختمان را تمام بکنند متأسفانه تا حال تمام نشده است سازمان برنامه تعهدی نموده ولی توجهی نکرده است من مخصوصاً از جناب آقای ابتهاج که علاقمند بعمران، بفرهنگ و بهداشت و آبادانی کشور هستند جداً تقاضا دارم در این قسمت اقدام فوری بعمل آورند اخیراً از طرف وزارت فرهنگ مبلغ هفت میلیون تومان برای بوجه سال ۱۳۳۵ دانشگاه تبریز و سایر دانشگاههای شهرستانها منظور و ابلاغ شده بود بعد از تنظیم بودجه و ارسال آن بمرکز آقای وزیر فرهنگ دستور داده‌اند که این هفت میلیون نصف شود بعد از تحقیق معلوم گردید که جناب آقای وزیر دارائی و یاهیأت دولت برای ترمیم کسر بودجه کشور مبلغ فرهنگ را بلوکه نموده‌اند جناب آقای وزیر فرهنگ ضعیف تر از محل دانشگاه تبریز و دانشکده‌های شهرستانها پیدا نکرده و دیواری کوتاهتر از این دیوار نیافته‌اند و دستور داده‌اند سه میلیون و نیم تومان کسر بودجه از ۱۱ میلیون تومان را از بودجه تبریز و مشهد و شیراز و اصفهان ترمیم نمایند آقایان محترم تصدیق می‌فرمایند که این کم لطفی و عدم توجه صحیح نیست اولا باید بودجه فرهنگ زیاد شود نه کم، در ثانی اگر مجبور شدند این پول را کم کنند باید از تمام بودجه وزارت فرهنگ کسر کننده نه فقط بودجه دانشگاه تبریز

رئیس ـ آقای دکتر شفیع امین وقت شما تمام شد

دکتر شفیع امین ـ پنج صفحه دیگر از عرایض من باقی مانده از آقای دولت آبادی خواهش کردم پنج دقیقه وقتشان را بمن بدهند (دولت آبادی ـ بفرمائید اشکالی ندارد)

رئیس ـ بسیار خوب بفرمائید.

دکتر شفیع امین ـ در استخدام استادان خارجی فعلا یک نفر استاد خوب در دانشگاه تبریز تدریس می‌کند و برای استخدام سه نفر برای رشته‌های مختلفه دو سال هست اقدام شده و بنده مکرر استادان خوب از آلمان و اطریش پیدا نموده و معرفی کرده‌ام ولی وزارت فرهنگ روی عدم توجه اقدام نکرده است و سوابق زیادی در اداره تعلیمات عالیه و سفارت خانه‌های ایران در فرانسه و آلمان و اطریش موجود است امیدوارم مورد توجه آقای وزیر فرهنگ قرار گیرد خیلی روشن عرض می‌کنم گرفتاری‌های زیاد اغلب آقایان وزراء توجه دارند و می‌خواهند تمام کارها را در مرکز متمرکز نموده و اگر توانستند انجام دهند و بشهرستانها اهمیت نمی‌دهند من از ۱۵ ماه قبل چندین مرتبه از آقای وزیر فرهنگ خواهش نموده‌ام که برای بازدید و مشاهده دانشگاه تبریز و بیمارستانها و مؤسسات فرهنگی آذربایجان که قسمت عمدة از کشور است اقلا یک هفته بآذربایجان مسافرت فرمایند متأسفانه تا حال وقت نکرده‌اند فعلا رئیس فرهنگ آذربایجان زحمت کشیده کنفرانس تشکیل داده و آقای وزیر فرهنگ و معاونشان نتوانسته‌اند بروند بطور کلی با شرحی که گفته شد در دستگاه فرهنگی اشخاص بصیر و علاقمند زیاد است ولی متأسفانه روح همکاری و هارمونی و صمیمیت بین ادارات کم بوده و نتیجه مطلوب حاصل نمی‌شود امیدوارم جناب آقای وزیر فرهنگ توجه زیاد باین موضوعات بفرمایند. جوانان لیسانسیه و دیپلمه اغلب برای انجام کار‌های کوچک اداری و یا محصلین برای اخذ دیپلم و یا مسافرت باروپا و یا ارز بادارات وزارت فرهنگ مراجعه می‌کنند با جواب‌های سر بالا و تند و خشن متصدیان مواجه می‌شوند تصدیق میفرمائید موجب رنجش جوانان خواهد بود بالاخره بی جهت رنجیده خاطر شده و مراجعت می‌کنند و اگر باروپا یا امریکا می‌روند موقع وداع کشور با دل مجروح ایران را ترک می‌کنند و از دستگاه اداری دولت خاطرات بدی همراه می‌برند در موضوع ارز محصلین و سرپرستی آنها که در اروپا و امریکا تحصیل می‌کنند روی تجربه بنده نظریاتی دارم که بعداً بطور تفصیل باطلاع مجلس خواهم رسانید در وضعیت فعلی که سالیانه مبالغی هنگفت به بودجه دولت تحمیل می‌شد و وضعیت سرپرستی آنها در اروپا و امریکا بحث مفصلی دارد که شرح آن موجب دردسر خواهد بود خلاصه اینکه اکثریت تهران نشینان و یا اشخاصی که در تهران شخصی برای تعقیب تحصیل در اروپا و امریکا اگر همت فرض کنیم برخوردار بشوند چون محصل باید گواهی تحصیل از خارجه بفرستد و چند روزی در وزارت دارائی موافقت ننماید و پول داشته باشند تا بکمیسیون ارز اعزام شوند و بعدت از مدتی تعقیب از آنجا ببانک ملی مفرستند اگر در آنجا حواله از خزانه داری داده باشند ارز بفروشند تازه کسانی که در شهرستانها ارز بگیرد مجبور است یک کسی را در تهران برای گرفتن ارز و تعقیب کارها ی ارزی داشته باشد اخیراً عده‌ای بمن مراجعه نموده‌اند که مدت ۱۵ روز است حواله وزارت فرهنگ در دستشان باقیمانده بانک

+ پول نمی‌دهد (اکبر ـ الان یک هفته ده روز است که می‌دهند) پس از دیروز و امروز دارند می‌دهند آیا انصاف دهید نمی‌توان همه اینها را جمع نموده و روی هیأت سرپرستی اتوماتیک بقسمت‌های مربوطه حواله دار که بیخود مردم و جوانان ناراضی نباشند اما در قسمت بهداری و بهداشت با تصدیق اینکه جناب آقای وزیر بهداری شخص دانشمند و فعال و باهوشی بوده و استاد عالی مقامی هستند و در ورود مبارزه با ترک تریاک زحمات زیادی متحمل شده‌اند باید عرض نمایم که برنامه بهداشتی که اساس کار وزارت بهداری است خوب انجام نمی‌شود سازمان بهداشت خدماتی انجام می‌دهند ولی باید دستگاه بهداشتی کشور مراقب سرحدات، دهات، قصبات و شهرستانها باشد در سالها و ماههای اخیر آبله و دیفتری رسیده بود تصدیق میفرمائید که وجود آبله صرفاً بواسطه عدم توجه و عدم تلقیح مایه آبله است در اغلب بخشهای آذربایجان مخصوصاً هشترود، اوجان عباس، قوری چای، آلان براغوش، دیزمار، اصلا از بهداری و بهداشت خبری نیست اگر هم باشد یک پزشک یا بهدار و یک آبله کوب بسیار بی سواد است در هر یک از این بخشها صدها هزار مردم ساکن هستند که اساس اقتصادیات و زندگی این کشور را تهیه می‌کنند بدون بزشک و دارو هستند در آذربایجان و قسمتی از کردستان که بیش از پنج میلیون نفوس دارد مرض سل متأسفانه زیاد دیده می‌شود تا حالا اقلا یک آسایشگاه ساخته نشد ه است یک بیمارستان حسابی و مجهز از طرف بهداری در آذربایجان وجود ندارد و مردم دسته دسته از بی طبیبی. و بی دوائی تلف می‌شوند و وضعیت بنگاه داروئی خیلی بد است اغلب دارو دست سوم و چهارم خریداری می‌شود جناب آقای وزیر بهداری و هیأت محترم دولت باید آقایان پزشکان را تشویق و ترغیب فرمائید که به بخش‌ها و قصبات و شهرستانها بروند و مخصوصاً از مجلس محترم سنا تقاضا دارم که با تصویب قانون ترمیم حقوق پزشکان که مجلس شورای ملی در دوره ۱۸ تصویب نموده‌ای طبقه فداکار را تشویق بکنند پزشکان دانشکده پزشکی کشور خدمات زیادی انجام می‌دهند که بعضاً روی عدم توجه مورد سوء تفاهم قرار می‌گیرد حالا که حقوق دبیران و قضات و افسران ترمیم شده جا دارد که حقوق پزشکان و ماماها را و پرستاران که با وضعیت ناگواری خدمت می‌کنند ترمیم شود البته باید حقوق تمام کارمندان دولت نیز ترمیم گردد البته تصویب و ترمیم حقوق پزشکان مانعه الجمع نیست که حقوق کارمندان مخصوصاً بازنشستگان زیاد شود مخصوصاً از جناب آقای وزیر بهداری تقاضا دارم که مرتب فوق را توجه فرمایند و دیگر اینکه بین دستگاههای بهداری و بهداشتی کشور یک حس همکاری صمیمانه موجود باشد در قسمت‌های مختلفه وزارت بهداری سازمان بهداشت و سازمان برنامه مؤسسات دانشگاهی، شهرداریها، شیر خورشید سرخ، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی که جمعاً بیش از ۵ برابر بودجه وزارت بهداری را خرج می‌کنند اگر همکاری باشد خیلی خدمات بزرگ و معظم و مهمی ببهداشت کشور انجام خواهند داد در خصوص اوضاع عمومی بنام یک فرد ایرانی و نماینده ملت که با تمام طبقات تماس داشته و درد دل آنها را شنیده و حس نموده‌ام باستحضار هیأت محترم دولت جناب آقای علاء که خودشان و اعضاء دولتشان از هر حیث پاک می‌باشند میرساندم بنده حتم دارم آقایان می‌خواهند خدمتی بمیهن خود انجام داده و نام نیکی از خود باقی گذارده و در انجام اوامر شاهنشاه معظم که جز رفاه و آسایش ملت نجیب و فداکار ایران می‌باشد موفق شدند باید آقایان وزراء از نزدیک با ملت و طبقات مختلف تماس داشته باشند تصور می‌کنم در دولت‌های قبل نیز باین امر حیاتی اهمیت داده نشده است و اغلب متصدیان امور بواسطه زیاد کار کمیسیون‌ها و کم حوصله گی فرصت رسیدگی بدرد دل مردم ندارند آقایان وزراء و معاونین و مدیر کلها اگر بخواهند خدمتی بمردم انجام مدهند باید بشهرستانها و قصبات کشور خود مسافرت نموده اولا مملکتشان را از نزدیک بشناسند و با قسمت‌های مختلف تماس بگیرند بیایند مثلا آقایان وزراء محترم بنوبه و در وقت‌های مختلفت اقلا ۳ ماه سال را در خارج از تهران باشند و خود بامردم صحبت دارند با طبقات مختلفه مالک، تاجر، کسبه، اداری، زارع و خرده مالک تماس حاصل نموده و رفع ظلم و تعدی نمایند و در فصول مختلفه بازرسهای پاک و درست بشهرستانها اعزام دارند در آذربایجان معمول است که می‌گویند بازرس برای آذربایجان در تابستان برای استفاده از آب و هوا و فوق العاده است حتماً بازرس جنوب هم در زمستان خواهد بود، بنده حتم دارم اگر رسیدگی بدرد مردم و شنیدن درد دلهایشان شود نارضایتی از بین رفته و یا اقلا کم خواهد شد و برنامه مبارزه با فساد بهتر انجام خواهد گرفت این جریانات غیر معقول و تخریبی سابق و توده بازی اغلب از ناراضی‌ها درست می‌شود که یک عده معدود خائنین و نوکر خارجی از پاکی اشخاص ناراضی استفاده نموده و بر علیه مملکت اقدام می‌کنند بنده اطمینان می‌دهم ایرانی پاک نژاد روی تعالیم اخلاقی و مذهبی بطرف مرام اشتراکی و مخالف ملت ایرانی خود نمی‌تواند برود بحمدالله روی فعالیت دستگاههای انتظامی بساط آنها بر چیده شده جوانان و ملت بحق و مصلحت پی برده حالا باید انکار جوانان را که پاک و تمیز است برای همیشه پاک و روشن نگاهداشت و از نارضایتی و انحراف جلوگیری بعمل آورد وضعیت زندگی کارمندان دولت که تمام دمستگاههای اداری و اقتصادی و فرهنگی و بهداشتی و قضائی و بادست آنها می‌چرخد خیلی بد است حقوق آنها ابداً با زندگی امروزه آنها قابل مقایسه نمی‌باشد از هیأت محترم دولت جداً تقاضا دارم هر چه زودتر روی اصول صحیح و مبانی اقتصادی زندگی آنها را ترمیم نمایند ممکن است دادن پول مشکل باشد و عقیده دارم تأمین مایحتاج زندگی از قبیل مسکن و خوراک و پوشاک بهتر از پول بزندگی آنها کمک نماید امیدوارم عرایض فوق مورد عمل قرار گرفته تا نتیجه کامل از خدمت خود بگیرند (احسنت) و برای سعادت میهن مؤثر باشد.

رئیس (آقای دولت آبادی)

دولت آبادی ـ در این ایامی که مجلس شروع بکار می‌کرد و محال بود که در اطراف بعضی از امور مهمه مملکت صحبت بشود خوشبختانه عده‌ای از آقایان همکاران استفاده کردند و تذکرات بجائی دادند و در این موقع که فرصت نصیب بنده می‌شود خوشبختانه مصادف است با بازگشت اعلیحضرت همایونی از یک مسافرت تاریخی که از لحاظ مملکت بسیار حائز اهمیت است (صحیح است) همه خیر مقدم گفته‌اند و بنده نمی‌خواهم در این باده چیزی بگویم اما نکته‌ای که بسیار جالب توجه بود و بدون هیچ مجامله و مداهنه جان مرا بشوق آورد و رویه اعلیحضرت همایونی در مملکت همسایه بود مخصوصاً چنانچه آقایان رفقا در اخبار ملاحظه فرموده‌اند و شنیده‌اند روزی که خبرگزاریها انتظار داشتند که اعلامیه مشترکی منتشر بشود شاه با تدبیر و آزادیخواه و عاقل ما متوجه موقعیت و مسئولیت خودش شد و اظهار کرد که من مقام غیر مسئولم و رئیس دولت نیستم که اعلامیه بدهم این نکته یک نکتة جان افروز (صحیح است) و یک مطلب بسیار مهم از نظر تاریخ مملکت است (صحیح است) و یک درس بسیار بجا و بزرگ برای تربیت نژاد حاضر و نسل آتیه مملکت است (صحیح است) اگر ما این سعادت را داشتیم و امیدوارم داشته باشیم که همگی بوظایف خودمان اینطور عمل کنیم، یعنی هر فرد عادی بداند که در مقابل مملکت و میهنش چه وظیفه‌ای دارد یک وکیل مجلس بداند که چه بار مسئولیت سنگینی را بر دوش دارد و آن وظیفه را حتماً بایستی با فداکاری انجام بدهد یا یک عضو دولت یا دولتها می‌دانستند و متوجه مسئولیت خطیر بودند که بر عهده داشتند و متوجه باشند که در این محیط طوفانی یعنی در یک دنیای متشنج مملکتی که انواع مصائب بر او وارد شده است زندگی ما کمال شباهت را دارد با دریای متلاطمی که بر روی آن کشتی آسیب دیده‌ای می‌خواهد خودش را بساحل برساند بنابراین دولت باید بداند که سکان چنین کشتی را در دست دارد و هیچگونه غفلت، تسامح، هیچگونه تعلل در ادای وظیفه اش جایز نیست (صحیحی است) بنده اگر فکر می‌کردم که عیب جوئی و حمله چاره جو بود برای کارها و ما را یک جو، یک ذره سود می‌داد بجای این تذکراتی که اینجا می‌داد عیب جوئی می‌کردم ولی عیب جوئی کافی نیست بلکه ما وظیفه داریم دولت را ارشاد کنیم وظایفش را صاف و باز بگوئیم بدون اینکه او را بر سر لجاج بیاوریم زیرا ما و او دارای یک وظایفی هستیم او در قسمت انجام وظایف قوة جریه بار سنگینی بر دوش دارد ما هم بار سنگین قوه مقننه را که یکی از وظایفش نظارت در کار قوة مجریه است بر عهده داریم (صحیح است) طرز قضاوت شخصی بنده این است و گمان می‌کنم رفقای عزیز این قضاوت بنده را تأیید کنند و آن این است که انسان اگر منصف باشد بایستی سعی کند قصور با تقصیر را اول در وجود خوش ببیند و آنرا رفع کند بعد عیب جوئی از دیگران بپردازد ما نمایندگان مجلس شورای ملی وارث خون فشانیها، فداکاریها، جان بازیها یک ملتی هستیم که فقط و فقط روی عقیده و ایمان خواستند وضعیت دولت جا بر مستبدی را تبدیل کنند بیک حکومت ملی مشروطه، حکومت ملی یعنی چه؟ یعنی حکومت مردم بر مردم از مجرای مجلس این حقیقت حکومت ملی است اگر ما که امروز بنام نمایندة مجلس در اینجا جمع شده‌ایم باین وظیفه خطیر متوجه باشیم فکر نمی‌کنم هیچکدام از آقایان نمایندگان با دولت راضی بشوند یک دقیقه از وقت چنین مملکتی که گرفتار این آشفتگی‌ها و نگرانیها است ببطالت بگذرد اوضاع و احوال ما چیست؟ بنده میل دارم کمی تشریح بکنم که ببینیم چه جور است و باید بگویم زیرا گفتن همین‌ها تأثیر دارد بردلجوئی مردمی که صاف و ساده باید گفت زیر بار فشار زندگی روزانه خرد شده‌اند کیست در این مملکت که امروز بتواند بگوید یک روز را با آسایش و رفاه گذرانیده‌ام و پیرامون هزار عمل نادرست نگشته‌ام، آقایان امروز افرادی در این مملکت از زندگی متمتعند که بدبختانه باید بگویم اکثراً از راه نادرستی و تجاوز بحقوق و اموال مملکت زندگی می‌کنند و به آن جا رسیده‌اند که قدرت زندگی را از دیگران سلب کرده‌اند همکار عزیز و محترم بنده جناب آقای خلعتبری خیلی از معایب مملکت و نگرانی‌های مردم را ضمن بیاناتشان گفته‌اند (صحیح است) و بنده یک جمله می‌خواهم

+ بآن اضافه کم در قدرت خرید این مملکت تعادل نیست (صحیح است) باین نکته توجه کنید کسی که از راه نادرستی می‌تواند ده هزار تومان صد هزار تومان، یک میلیون تومان از راه فروش زمین مجمول کلاه برداری کند برای او خرید گوجه فرنگی کیلوئی ۳ تومان پرتقال دانه‌ای ۳ تومان مشکل نیست (صحیح است) وقتی که یک نفر بیحساب بدکان میوه فروشی رفت و گفت این میوه‌ها را بیاور و بدون این که نگاه کند و از حیبش دویست تومان درآورد به او داد دیگر آن میوه فروش به آن مشتری بدبختی که باو مراجعه می‌کند و احتیاج دارد ۵سیر سیب بگیرد برای بیمارش، می‌خواهید چه جور اعتنا بکند؟ سیب را کیلوئی ۴ تومان بیشتری فروخته و بشخصی که با چهار تومان باید چهار هزار درد بیدرمانش معالجه کند نمی‌فروشد این درد بیدوای روزانه زندگی ما است که ما را گرفتار کرده و باین وضع در آمد است (بنده از وقت آقای سالار بهزادی استفاده می‌کنم تمام وقتشان را ببنده داده‌اند) یک موضوع دیگر هم هست که در پشت این تریبون در دوره هجدهم یک جمله هم عرض کردم و عده‌ای از آن آقایان نمایندگان در این مجلس شرف حضور دارند عرض کردم اگر ما بخواهیم دردهای بیدرمان این مملکت را خلاصه کنیم در یک جمله می‌توانم بگویم که ما را فقدان کار تولید مؤثر باین روز سیاه انداخته است (صحیح است) ولی برآن جمله‌ای افزودم که مورد توجه قرار گرفت در چند روزنامه هم دیدم درج کرده‌اند و آن این بود که آفت بیکاری به بلای بیکارگی در این مملکت تبدیل شده است یعنی مردم دیگر قدرت کار کردن ندارند هر کس که آمد می‌خواهد برود پشت میز اداره بنشیند در صورتیکه این قبیل اشخاص برای کار و فعالیت خلق شده‌اند ما برای کار خلق شده‌ایم تا بتوانیم از راه فعالیت مشروع نان خود و عائله مان را تأمین بکنیم ولی متأسفانه مردم از یادشان رفته است فراموششان شده است و این چه بدبختی بزرگی است که بلای بیکارگی سر آمد بیکاری شده باشد بنابراین از دولت که من هدفی جز ارشاد او ندارم اهل تهتک و تندروی و عیب جوئی هم نیستم وبه آن معنی می‌خواهم که برای اینکار یک چاره جوئی بکند اگر این مملکت در این ده پانزده سال اخیر دچار بلای بیکاری نشده بود این همه مصائب و شداید بما روی نمی‌کرد این را تصدیق بکنید هنوز شما در روزنامه‌ای نیست که شب نخوانید چند نفر از افراد منتسب بحزب توده اظهار انفعال و شرمندگی و ندامت نکنند این مردم عوام چرا رفته‌اند دنبال افکار پریشان و تبلیغات شوم آقایان میدانید که جز بیکاری هیچ نظر دیگری در کار نبوده است فقط بیکاری، بیکاری و اوضاع سخت زندگی که در آن میان ترانه‌های خائنانه‌ای که بگوش آنها می‌رسد و بگوش آنها ملایم بود بقلبشان راه یافت و باین روز سیاهشان نشانید (صحیح است) ما از نظر وضعیت سیاست خارجی در بهترین اوضاع زندگی می‌کنیم چرا؟ نگرانی ما از کجاست؟ البته ما یک نگرانی داشتیم از همسایگان در تمام ۵۰ سال و صد سال اخیر و آن اکنون البته مرتفع شده است اولا موقعیت دنیا اجازه تجاوز بحقوق دیگران نمی‌دهد دیگر اینکه مادر یک پیمان دفاعی شریک هستیم که ارزش دفاعی بسیار دارد که هر تهمت و پیرایه‌ای هم بر او به بندند دور از انصاف است زیرا کی می‌گوید ایران قصد تجاوز بهمسایه دارد؟ از نظر وضعیت همسایه شمالی من نمی‌خواستم تاریخهای تأثر آور گذشته را تکرار کنم زیرا با خوش بینی باید وضع امروز را ببینیم و مشاهده کنیم اما می‌بینم یک مملکتی که با آن صورت و با آن اعمال و رویه گذشته می‌خواهد وضع گذشته خودش را جبران کند در مورد خودمان دیدیم پادشاه ما که در جلوی چشم ما بجان او تجاوز شده و قصد جان او شده بود از او در خاک شوروی با کمال عزت و احترام پذیرائی کردند ما باید اینها را غنیمت بشماریم و اساس برنامه حسی روابط با همسایه‌ها بدانیم. از این مرحله که بگذریم بایستی از این فرصت حداکثر استفاده را بکنیم و اوضاع رقت بار داخلی را اصلاح کنیم، اولین کاری که ما باید بکنیم ما باید برای این مردم نان تهیه کنیم این مملکت احتیاج دارد به سه میلیون تن گندم و دانه‌های مختلف و برنج برای اینکه تمام مردم بتوانند حد متوسط رزق را بدست بیاورند، به آقایان صریحاً بگویم تهیه سه میلیون تن غله در داخله این مملکت بسیار آسان است آنقدر آسان است که از آن ساده تر نیست (صحیح است) یک نمونه کوچکی را برای آقایان عرض کنم خوشبختانه امسال در ناحیه گرگان که یکی از نواحی زراعتی این مملکت است الان در وضع حاضر ما چهار صد هزار تن غله موجود داریم در پشت این تریبون مجلس می‌گویم با سند می‌گویم الان در صحاری گرگان امروز ما چهار صد هزار تن غله موجود داریم آیا ظلم نیست که ما باز دست گدائی بخارج دراز کنیم و اینها تأثر آور است. این مملکت پر از نعمت است روی زمین زیر زمین، هوا، آب همه جا نعمت فراوان است نباید زیر بار منت برویم که نسل آینده مملکت ما را متهم به بی لیاقتی کند، این مردم با این همه سرمایه‌های خدا دادی لیاقت اداره نداشتند و گرسنگی خوردند، چند روز پیش از این به آقای وزیر کشاورزی گفتم، آقای وزیر کشاورزی چون شما مرد واردی هستید، من بشما یک نصیحت می‌کنم بیائید تمام فعالیت وزارت کشاورزی را منحصر کنید در دو قسمت صدی هشتاد انرژی خودتان را با تمام ممکناتی که در دست دارید صرف تهبه این سه میلیون تن گندم در این مملکت بکنید که من یک گوشه اش را بشما گفتم که امسال یک فعالیت کوچکی شده است امسال چهار صد هزار تن جنس موجود است شما چطور نمی‌توانید بآسانی نمی‌توانید سه میلیون تن غله تهیه کنید؟ من بشما فول می‌دهم با یک نقشه صحیح ما می‌توانیم در ظرف ۵ سال اضافه بر تأمین چندین میلیون تن غله مورد احتیاج خودمان چندید میلیون تن هم صادرات غله داشته باشیم (صحیح است) قسمت دوم هم وقتشان را صرف دفع آفات کنند خواهش می‌کنم بهمه کارهای مردم دخالت نکنید این بی انصافی است یک عده مردم که دارند کار می‌کنند، دولت دخالت کند این حرف شده که دولت تمام کارهای بکند این جز بدبختی برای مردم و گرفتاری برای خودش نتیجه‌ای ندارد دولت خودش را در کارهای تجاری ارزی و انحصاری داخل می‌کند. بگذارید مردم در کارهای تجاری آزاد باشند و قوای فعاله مملکت رشد کند (صحیح است) دیروز یک کاغذی داشتم از چایخانه‌های اصفهان، باور کنید وقتی خواندم مرا متأثر کرد نوشته بود که اداره تدارکات کل کشور درست کرده‌اند و تمام مایحتاج ادارات را در طهران تهیه می‌کنند و در تهران می‌دهند اینجا ما ماشین آورده‌ایم کارگر داریم و مانده‌ایم نمیدانیم چه بکنیم چه جوابی هست باین حرف؟ من می‌گویم شما قیمت را بدست بیاورید، شرایط مناقصه را بطور صحیح بدست بیاورید بدهید خود مردم (صحیح است) این چه زندگی است این چه بدبختی است واگن می‌خواهند بخرند دولت می‌خواهد خودش بخرد وسائطش کیست؟ خارجی است همینطور دولت چرا دخالت در امور تجاری می‌کند؟ دولت شرایطش را بدهد دولت باید در تمام کارها کایه دوشارژ داشته باشد اگر راست می‌گوید، اگر صدیق است، بایستی نظارت کند. تمام مو بمو آن مقرراتش را اجرا کند (صحیح است) این حرف شد یکی مردی چهل سال پیش رفته در اصفهان و یا فلان شهر دور از مرکز تاًسیساتی درست کرده نباید زندگی او را بهم ریخت (یک نفر از نمایندگان ـ همه همینطور است) الان بشما می‌گویم این مطلب را دردبیدمان همه جاست، مربوط باصفهان تنها نیست، مربوط بهمه شهرستانها است (صحیح است) دولت باید کار را تهیه کند بدهد بچایخانه‌ها، بد کرد جریمه اش کنید، اطمینان می‌خواهید از او وثیقه بگیرید اما حاضر نشوید که تمام کارها را بمرکز بیاورید و مردم را گرفتار درد سر بکنید والله یکی از دردهای بیدمان مملکت این تجمع غلطی است که در تهران شده، هر کس از هر کجا باشد می‌آید تهران اینجا چه است، سعی کنید شهر ستانها را با تهران در یک عرض نگاه دارید آنچه در گذشته در تهران شده است یک مقداری را بدهید بشهرستانها کمک کنید تا مردم برگردند آنجا و اوضاعشان خوب بشود ما اینجا می‌نشینیم صحبت می‌کنیم از مشکلات آقایان مجلس شورای ملی یکی از بزرگترین وظائفش رسیدگی بودجه است، یعنی رسیدگی بجمع و خرج مملکت. این حرف شد که ما اینجا بنشینم ناظر این همه مناظر کشنده ناگوار باشیم، زندگی ما فدای امور تجملی بشود. والله من مطمئنم در ممالک مشابه ما هیچ وقت اجازه نمی‌دهند اینقدر اتومبیل لوکس وارد شود من شرم دارم که بشما بگویم ولی می‌گویم این مملکت سالی سیصد میلیون خرج خرید اتومبیل می‌کند که بیشتر از صد میلیون ضرورت نداد اینکه حرف نشد من رئیس یک بانکی را چند روز پیش دیدم که اسم نمی‌برم سوار اتومبیل ۵۵ بیوک بود پریروز دیدم سوار اتومبیل ۵۶ رود ماستر بود این حرف یعنی چرا شما می‌گذارید چطور حساب می‌کنید من آرزو می‌کنم که تمام عناصر و افراد این مملکت هر یک دو اتومبیل داشته باشند اما امکانات زندگی عمومی مردم را در نظر بگیرید بلکه انشاءالله وقتی وارد رفاه و آسایش شدید وقتی نان داشتید وقتی صدای نامه یتیم هاو بدبختها بگوشتان نرسید آنوقت برای همه اتومبیل بخرید (صحیح است) مملکت بایستی حتماً از افراطهای تفریحی و تفنن جلوگیری کند. بدون قید و شرط. پارسال در کمیسیون بودجه صحبت شد که اتومبیل نخرند اما نمیدانم اینها را که خریده‌اند از کجا خریده‌اند (یکی از نمایندگان ـ محرمانه خریده‌اند) (دیگری از نمایندگان ـ سازمان برنامه خریده) محرمانه خریده‌اند اینکه حرف نشد زندگی نشد ما بجای اینکه بنشینیم عیب جوئی کنیم ما وظیفه نظارت در خرج درایم در کمیسیون بودجه من با کمال صراحت و صداقت باستحضار جناب آقای نخست وزیر و آقایاین وزراء رساندم و خدمتشان عرض کردم که وظیفه ما تعادل بوجه است وظیفه ما نظارت در خرج است وظیفه ما درتجمع و تمرکز عایدات مملکت است هر روز میآئیم صحبت می‌کنیم آقایان میدانند بنده شهرت کلام ندارم و تا ایجاب نکند تا الزام نکند نمی‌خواهم این تریبون مجلس را اشغال کنم ولی تا کی می‌شود ناظر این اوضاع بد بود

+ تاکی می‌شود این بدبختی را تحمل کرد من یک نفر از مردم متوسط این شهر را نمی‌بینم که در رویش رنگی دیده شود و آبی مانده باشد مگر شوخی است که بادمجان فرنگی، تومات در این مملکت کیلوئی ۳ تومان باشد (یکی از نمایندگان ـ ۱۵ قران شده است) ۱۵ قران شده باشد آنهم زیاد است مگر این قابل تحمل است که در این شهر بادمجان پژمرده را بفروشند ۲ قران و و بادمجان تازه را بفروشند ۳ قران من از جناب آقای وزیر کشور که خودشان قلبشان گواه است بارادت من می‌خواهم بروند در بازار اسلامبول مرغ را از ۶ تومان می‌فروشند تا ۱۷ تومان اصلا رادعی نیست، جلوگیری نیست و البته هیچوقت اینطور نبود ه است من خودم شهردار این شهر بودم شهرداری بود که تمام عناصر بر علیه من کار می‌کردند دولت هم با من مخالف بود این حرف شد؟ نمی‌گذاشتیم کار باینجا برسد. والله بی اعتنائی بکار مردم دور از انصاف است فرض کنید این مردم تمام مرده‌اند نفس از دل کسی در نمی‌آید اما برای مرده هم کفن لازم است (پرفسور جمشید اعلم ـ می‌خواهید چه بکنیم ؟) الان عرض می‌کنم چه بکنیم بنده طرفدار این عقیده نیستم ه از مخارج ضروری زندگیمان می‌شود یک حساب شدیدی کاست بآقایان هم گفته‌ام این مملکت امروز یک گوشه از دنیائی است که با سرعت برق بجلو حرکت می‌کند بنابراین ما هم بایستی نیروی تولیدمان را قوی کنیم من پارسال عرض کردم پیرارسال عرض کردم ما باید برای کارهای مملکت حساب داشته باشیم اگر در این مملکت یک استاتیستیکی بود من جواب آقای پروفسور جمشید اعلم را می‌دادم اگر در این مملکت یک آماری بود یک احصائیه داشتیم ه اینجا اصلا چقدر تولید هست و چقدر مصرفی آنوقت شما می‌توانستید بگوئید (پرفسور جمشید اعلم ـ حالا که نیست چه بکیم ؟) الان عرض می‌کنم موقعی که من شهردار بودم این پیشنهاد را بوزارت کشور تقدیم کردم پارسال هم بعرض نخست وزیر رساندم حالا هم عرض می‌کنم باید یک کمیسیونی تشکیل بشود از شهردار تهران از رئیس ژاندارمری از رئیس شهربانی از مأمورین مطلع وزارت کشور از مأمورین وزارت اقتصاد اساساً یک احصائیه‌ای در این مملکت تهیه بکنند که معلوم شود منابع تولید غله، حبوبات، گندم و جو کجاست و چقدر است و مصرفش هم کجاست الان چنین احصائیه‌ای نداریم باید این را تهیه کنیم تا معلوم شوئد از کجا باید آورد و در کجا باید مصرف کرد بنده درد تمام بیاناتی که عرض کردم نه فصدم تجاوز بشهرداری است نه قصدم اهانت بوزیر است نه قصدم تعرض بدولت است زیرا تمام اینها را مثل خودم میدانم این طرز قضاوت من است من خودم که اینجا بنام نماینده مجلس و بنام نماینده مردم صحبت می‌کنم بار مسئولیت خودم را بسیار سنگین تر از آقای علم میدانم زیرا تعلل تسامح و سهل انگاری بی توجهی باوضاع مرا را باین روز نشانده است ما چه قدمی در راه نظارت قانونی برداشته‌ایم چه قدمی برا تعدیل بودجه مملکت برداشته‌ایم؟ هیچ قدمی بر نداشته‌ایم هیچ، هیچ ماباید اینجا وظایفمان را با کمال رشادت انجام بدهیم از ما جز این نمی‌خواهند شاه مملکت مشروطه یعنی اعلیحضرت محمد رضا شاه ـ شاه سخی شاه با گذشت شاه آزادیخواه از ما چه می‌خواهد؟ از ما می‌خواهد که من و شما وکیل مطلع و لایق باشیم و از حقوق مردم دفاع بکنیم هر کسی هم جز این بگوید دروغ می‌گوید (صحیح است) روح شاه جز این نمی‌خواهد (صحیح است) من بشما می‌گویم شما مجتمع و متحد بشوید مدافع حقوق مردم باشید مردم شما را از جان و دل دوست دارند شما بنشینید در جای خودتان قوانین را تجزیه و تحلیل کنید هر قانون بمصالح مملکت عموم و دور از از منافع عمومی اجتماع گذشته است بریزید دور و هرچه قانون بمصالح مملکت دارید آنها را عمل کنید شاه و خدا از شما راضی خواهد شد این تغییرات ابداً فایده ندارد چاپلوسی و ریا ملت ما را بنیستی خواهد کشانید بداند

توکرز هر باد چون بیدی بلرزی اگر کوهی شوی کاهی نیرزی

مستقل باشید جای خودتان بنشینید حرفتان را بزنید کی به شما جرف می‌زند کی جلوی شما را می‌گیرد اگر من و شما امساک بکنیم از ادای وظیفه مان چه انتظار از دیگران داریم ما وارث مردمی هستیم که با خویشان اینجا را ایجاد کردند ما پشه بگردنمان بزند سه ماه می ـ خوابیم چطور می‌توانیم آزادی را حفظ کنیم؟ ما می‌توانیم حقوق مردم را حفظ کینم؟ ما می‌توانیم بشاه و مملکت صدیق باشیم؟ خدمت شرایط دارد فرض بکنیم یک وکیل مجلس نه یک سرباز مطیع سرباز مطیع است و خوبست وقتی که صدای تیر بلند شد تفنگ را بیندازد و فرار کند یا اینکه فوراً برود در سنگر با جانش دفاع کند بنده عرض می‌کنم این مملکت، مملکت مشروطه است این مملکت بایستی بدست ما اصلاح بشود هر چه عیب جوئی هست رفقای عزیز اول از خودمان باید شروع کنیم حمله باشخاص چه تأثیری دارد؟ دولت مگر کیست دولت چه نیروئی در دستش هست که مضایقه کند برای اصلاح اوضاع؟ چرا عیب جوئی می‌کنیم؟ چرا حسن برود و حسین بیاید حسین برود رضا بیاید؟ تا ما اصلاح نشویم تا ما نظارت نکنیم تا ما بتعادل بودجه اقدام نکنیم تا ما از حرفهای زائد جلوگیری نکنیم اگر انتظار روز بهبود را داشته باشید این انتظار بکلی بیهوده و باطل است این همه صحبت از اصلاح کشاورزی می‌شود کدام اصلاح؟ من الان بشما می‌توانم صورتی عرض کنم که چه اشخاصی آمده‌اند از اعتبار قنائی استفاده کرده‌اند آقایان همه میدانند که سه سال است قنوات اطراف اصفهان و یزد در نتیجه سیل خراب شده و هستی همه را از بین برده سه سال است میگوئیم برای تعمیر این قنوات پول بدهید یک شاهی دادند؟ ما هم بمجامله گذراندیم فایده اش چیست اگر شهر تهران مسئول نداشت وضع شهر اینطور نمی‌شد بیائید حساب کنید این شهر برای یک میلیون یا یک میلیون و نیم جمعیت که دارد دومیلیون جمعیت که دارد احتیاج بفاضائی دارد که ده کیلومتر در ده کیلومتر باشد هر کس از زمینهای پشت کوهستانها اعلان می‌کند متری ۸ تومان ده تومانه می‌فروشد و پولش را بعد جمع می‌کند در یک بانک اروپا و در خارج خرج می‌کند و مردم بدبخت می‌شوند خیال می‌کنید این بدبختی از کجا است؟ توی این مملکت می‌گویند کار نیست هر کس در بانک اعتباری داشته اعتبارش را گرفته زمین خریده (صحیح است) مردم فقیر صد دینار سه شاهی داشته‌اند آورده‌اند داده‌اند بابت پیش قسط زمین نه آنها کار می‌کنند نه آن پولها ببازار برمیگردد تمام این بدبختی‌ها بزیان مملکت است آقا اوضاع تجاری ما رقت آور است وقتی که مملکت امریکا با آن همه تشکیلات صنعتی در روزنامه‌ها نوشته بود که ظاهراً از وفور اجناس قماش ژاپنی تهدید می‌شود از یک مملکت بی درو بی سدحد چه انتظاری دارید شما بروید در بازار ببینید چقدر اجناس قاچاقی ریخته یک قدم بردارید یک کیلومتر تا بازار راه است تمام این دستگاه پر است از اجناس قاچاق (خرازی ـ تریاک هم اضافه شده است) این که زندگی نشد من عرض می‌کنم که چون مجلس دارد تعطیل می‌شود یک فرصت دو ماهه برای اصلاح و بهبود امور کشاورزی بیاورد (صحیح است) تردید ندارد دولت باید نقشه شهرداریش را بدهد اینجا همکار عزیز از وضع فرهنگ صحبت کردند آقایان این فرهنگ ما را باین روز نشانده است اگر من و شما جز ادعای پشت میز نشستن ادعائی نداریم برای این است که این فرهنگ غلط و بی جا و بی جهت ما را باین روز نشانده ماست بیائید در اصلاح برنامه فرهنگ اقدام کنید مردم عملی برای زندگی درست کنید مگر این مملکت چقدر مدیر کل می‌خواهد اگر برنامه فرهنگ درست شود و ازمان کارهای تولیدی بیاید کارهای صنعتی بیاید تا حالا انهمه صنایعمان از بین نرفته بود که بروز بدبختی بنشینیم و در صدد چاره هم نباشیم من نعرایضم را تمام می‌کنم و امیدوارم عرایض صادقانه وصمیمانه مرا دولت توجه کند این بیان از زبان یک عیبجو نبود از زبان یک دوست خیر خواه بود باید تحمل بکنید دست ناکس هارا از گریبان مردم کوتاه کنید و این مردمی که نان ندارند بآنها رحم کنید (احسنت)

۴ - تصویب اعتبار نامه آقایان احمد مهران و علامحسین فخر طباطبائی نمایندگان بروجرد

رئیس ـ وارد دستور می‌شویم آقای مسعودی بفرمائید (آقای مسعودی مخبر شعبه ششم گزارش انتخابات بروجرد و نمایندگی آقای احمد مهران را بشرح زیر قرائت نمودند)

خلاصه پرونده انتخاباتی نوزدهمین دوره قانونگذاری شهرستان بروجرد حاکی است که بموجب ماده ۱۴ قانون انتخابات در تاریخ ۲۱ خرداد ماه ۱۳۳۵ فرمانداری از سی و شش نفر طبقات ششگانه و معتمدین در فرمانداری دعوت بعمل آورده و پس از رئیسه انجمن نظارت انتخابات و تعیین شعب فرعی و انجام سایر تشریفات قانونی در روز‌های شنبه دوم و یکشنبه سوم و دوشنبه چهارم تعیین و در خلال این مدت ۲۱۰۰۰تعرفه توزیع شده و پس از استخراج و قرائت آراء آقایان احمد مهران با اکثریت ۲۰۷۷۶ رأی و آقای غلامحسین فخر طباطبائی باکثریت ۲۰۰۷۱ رأی بنمایندگی نوزدهمین دوره قانونگذاری شهرستان بروجرد انتخاب و در خلال مدت وصول اعتراضات چند فقره شکایت بدفتر انجمن و اصل که چون مستند بدلیل نبوده انجمن آنرا مردود و در تاریخ چهاردهم تیر ماه ۱۳۳۵ اعتبار نامه بنام آقایان صادر و انحلال خود را اعلام می‌دارد پس از ارجاع بشعبه ششم و مطالعه آن چنین اعتراضی نرسیده بود صحت جریان انتخابات نوزدهمین دوره قانونگذاری شهرستان بروجرد و نمایندگی آقای احمد مهران را که با ۲۰۷۷۶ رأی از ۲۱۰۰۰ رأی انتخاب شده‌اند تأیید اینک گزارش آن را جهت تصویب تقدیم می‌دارد

رئیس ـ نمایندگی آقای مهران از بروجرد تصویب شد (مبارک است)

(آقای مسعودی گزارش انتخاب آقای غلام حسین فخر طباطبائی را بشرح ذیل قرائت نمودند)

پیرو گزارش شماره ۲۱ دائر بصحت جریان انتخابات نوزدهمین دوره قانون گذاری شهرستان بروجرد و نمایندگی آقای احمد مهران آقای غلامحسین فخر طباطبائی باکثریت ۲۰۰۷۱ رأی از

+ ۲۱۰۰۰ رأی مأخوذه در درجه دوم به نمایندگی انتخاب وصحت اعتبار نامه ایشان تأیید و اینک گزارش آن را تقدیم می‌دارد

مخبر شعبه ششم

رئیس ـ نمایندگی آقای فخر طباطبائی از بروجرد تصویب شد (مبارک است)

۵ - تقدیم یک فقره سؤال بوسیله آقای عمیدی نوری

رئیس ـ آقای عمیدی نوری

عمیدی نوری ـ یک سؤالی دارم از آقای وزیر دارائی که تقدیم می‌کنم

۶- معرفی آقای تیمسار سرلشگر مرتضی زاهدی بمعاونت وزارت جنگ بوسیله آقای وزیر جنگ

رئیس ـ آقای وزیر جنگ وزیر جنگ (سر لشکر وثوق) با اجازه مقام ریاست و آقایان نمایندگان محترم تیمسار سر لشکر مرتضی زاهدی را بسمت معاون پارلمانی وزارت جنگ معرفی مکنم

(مبارک است)

۷- ختم جلسه بعنوان تنفس رئیس ـ ۱۵ دقیقه تنفس داده می‌شود

(پنجاه دقیقه پیش از ظهر جلسه بعنوان تنفس تعطیل و دیگر تشکیل نگردید)

رئیس مجلس شورای ملی رضا حکمت