مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ امرداد ۱۳۰۸ نشست ۵۹
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ امرداد ۱۳۰۸ نشست ۵۹
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۷
جلسه: ۵۹
صورتمجلس روز پنجشنبه ۲۴ مردادماه ۱۳۰۸ مطابق ۹ ربیعالاول ۱۳۴۸
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورتمجلس
۲- لایحه اجازه ارتقای رتبه یکی از مستخدمین وظیفهشناس دولت
۳- تصویب مرخصی آقایان ارباب کیخسرو - آشتیانی - زوار - اسدی
۴- بقیه شور اول خبر کمیسیون قوانین عدلیه «از ماده ۶» راجع به تابعیت
۵- ختم جلسه و تعیین موقع و دستور جلسه بعد
(مجلس یک ساعت و سه ربع قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید)
۱- تصویب صورتمجلس
(صورتمجلس پنجشنبه ۲۴ مردادماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند)
اسامی غایبین که در ضمن صورتمجلس خوانده شده است.
غایبین با اجازه آقایان: افخمی - امیر دولتشاهی- کیا - فولادوند - آصف - وثوق - فرشی - لرستانی - اسکندری - طباطبایی وکیل - حاج میرزا سید محمود - محمد آخوند
غایبین بیاجازه آقایان: مجدضیایی - رهبری - وهابزاده - میرزا حسن خان وثوق - دکتر طاهری - زوار - پورمحسن - افسر - بوشهری - عمادی - آشتیانی - اعظم - اسدی - آقازاده سبزواری - دبستانی - رحیمزاده - آقا سید حسین آقایان قوام - حاج رحیم آقا قزوینی - میرزا ابوالفضل - حاج امین تربتی- مهدوی - امیر تیمور - بیات - حاج حسین آقا مهدوی - شیخ علی مدرس - حاج حسن آقا ملک - ارباب کیخسرو - حاج غلامحسین ملک - تیمورتاش
رئیس- آقای حیدری
حیدری- قبل از دستور.
رئیس- آقای آقاسیدیعقوب
آقاسیدیعقوب- قبل از دستور
رئیس- آقای فهیمی
فهیمی- قبل از دستور.
رئیس- آقای دولتشاهی
دولتشاهی- در صورتمجلس عرضی دارم.
رئیس- آقای عراقی
عراقی- آقای آشتیانی را به گوشم برخورد غایب بیاجازه نوشتهاند ایشان را همه مسبوقند که مریضند و فعلاً رفتهاند برای معالجه و مرخصی هم خواستهاند و به کمیسیون هم تقدیم شده و تصویب میشود به این جهت خواستم عرض کنم که چرا ایشان را غایب بیاجازه نوشتهاند؟
رئیس- راپورت کمیسیون جزو دستور امروز است و قریباً به عرض آقایان خواهد رسید. آقای دولتشاهی
دولتشاهی- یک عرض بنده راجع به همین موضوعی بود که آقای عراقی تذکر دادند و عرض دیگرم این است که امیر دولتشاهی را این طور در صورتمجلس خوانده شد که غایب بیاجازه هستند گویا متذکر نبودند که ایشان سه ماه مرخصی گرفتهاند و در مجلس هم تصویب شده است اگر یک جلسه یا دو جلسه ایشان دیرتر برسند افتتاح مجلس ممکن است این غیبت جزو مرخصی که دارند محسوب شود و غایب بیاجازه نوشته نشوند.
رئیس- مراجعه میشود و اصلاح میشود. آقای کازرونی
کازرونی- در دستور عرض دارم.
رئیس- در دستور یا در صورتمجلس؟
کازرونی- در دستور
رئیس- در صورتمجلس نظری نیست؟
جمعی از نمایندگان- خیر.
رئیس- صورتمجلس تصویب شد.
جمعی از نمایندگان- دستور.
رئیس- وارد دستور شویم؟
(اظهار شد بلی)
۲ - لایحه ارتقای رتبه یکی از مأمورین وظیفهشناس دولت
وزیر فواید عامه- لایحهای است راجع به یک نفر از مستخدمین وظیفهشناس وزارت فواید عامه که در مأموریتی که به او داده شده است ابراز لیاقت و جدیت کرده است و چون دولت در نظر داشت که از او یک تشویقی بشود این است که این لایحه تقدیم مجلس میشود و چون موضوعش خیلی مهم نیست از این جهت تقاضای دو فوریت میکنم.
(لایحه مزبور به شرح آتی قرائت شد)
ساحت مقدس مجلس شورای ملی
نظر به اینکه ابراز جدیت و فداکاری آقای آریا رئیس راهآهن آذربایجان مورد توجه کامل واقع و مستلزم آن گردیده که به طور فوقالعاده و استثنا قبل از طی مدارج مقرره استخدام ارتقای رتبه برای مشارٌالیه منظور گردد لذا وزارت فلاحت و تجارت و فواید عامه ماده واحده ذیل را پیشنهاد و تصویب آن را به فوریت تقاضا مینماید:
ماده واحده- مجلس شورای ملی به دولت اجازه میدهد به طور استثنا آقای میرعباسخان آریا را بدون طی مراتب مقرره در قانون استخدام کشوری از رتبه هفت به رتبه هشت ترفیع بدهند.
رئیس- مقصودتان از فوریت دو فوریت است؟
وزیر فواید عامه- بلی.
رئیس- فوریت اول مطرح است.
جمعی از نمایندگان- مخالفی نیست.
رئیس- رأی گرفته میشود به فوریت اول موافقین قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. فوریت ثانی مطرح است.
(اظهار شد مخالفی نیست)
آقاسیدیعقوب- بنده مخالفم.
رئیس- بفرمایید.
آقاسیدیعقوب- گرچه در خود ماده هم ممکن است که بنده عرض خودم را بکنم از اینکه دولت کاملاً مواظب است که مأمورین صحیحالعمل را تشویق بکند و اگر خدای نخواسته مأمورینی ما داشته باشیم که صحیحالعمل نباشند محل عتاب و خطاب و مجازات واقع میشوند بنده خیلی متشکرم و این یگانه قدمی است از برای اصلاح مملکت و خیلی تقدیر و تقدیس میکنم این نظر را لکن این به تشویق کردن مأمورین صدیق و رد کردن مأمورین غیرصدیق بهترش این است که از راه دیگر باشد نه از راه یک قانونی که دارد کمکم... گرچه حالا آقای وزیر عدلیه میدانم که فوراً پا میشوند و میفرمایند که فلان کس این هم قانون است و دادیم از مجلس میگذارنیم من قبول دارم ولی عرض میکنم که قانون یک امر کلی است که تمام موارد را در نظر بگیرد و قانون وضع نشده است برای این که ما بیایم در مواقعی که میخواهیم یک مأموری را تشویق کنیم آن را دست بزنیم دولت ممکن است یک لایحه بیاورد در مجلس و تقاضای یک اعتباری برای تشویق این مستخدم بکند بنده که کاملاً مته به خشخاش میگذارم و عقیدهام این است که ما باید کاملاً اقتصاد را در مصارف منظور کنیم رأی میدهم و در کمیسیون هم اگر بیاید رأی میدهم که پانصد تومان بدهیم و بهتر هم این است نه اینکه یک مرتبه از یک رتبه برود به رتبه بالاتر این است نظر بنده و در ماده هم عرض میکنم.
وزیر فواید عامه- بنده خیلی متأسفم که آقای آقاسیدیعقوب این اظهارات فرمودند تعرض ایشان از این است که این کار سابقه میشود و اگر چنانچه در موارد دیگری هم یک مأمورینی یک جدیت فوقالعاده کردند از این راه ممکن است قدردانی از آنها بشود و این که پیشنهاد کردند که ممکن است جزای نقدی بدهند البته تصدیق میفرمایید که پول اهمیتی ندارد و آن نظری را که دولت داشته است نخواسته است از راه این که جزای نقدی بدهد اظهار کند.
بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
رئیس- موافقین با فوریت دوم قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. ماده قرائت میشود.
(این طور خوانده شد)
ماده واحده- مجلس شورای ملی به دولت اجازه میدهد به طور استثنا آقای میرعباسخان آریا را بدون طی مراتب مقرره در قانون استخدام کشوری از رتبه هفت به رتبه هشت ترفیع بدهد.
رئیس- آقای یاسایی
یاسایی- موافقم.
رئیس- آقای رفیع
رفیع- موافقم.
بعضی از نمایندگان- مخالفی نیست.
آقاسیدیعقوب- بنده مخالفم.
رئیس- آقای دکتر سنگ
دکتر سنگ- موافقم.
رئیس- آقای عدل
عدل- موافقم.
رئیس- آقای ضیاء
ضیاء- موافقم.
رئیس- آقای ناصری
ناصری- موافقم.
خطیبی- مخالفی ندارد آقا.
رئیس- آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی- بنده خیلی تشکر باید بکنم از مأمورینی که به وظیفه خودشان رفتار کردهاند و میکنند و در واقع برای آنها همین اندازه کافی است که در اینجا اظهار تشکر از آنها بشود (خنده نمایندگان) دیگر محتاج به این نیست. بله همین اندازه کافی است اگر قائل به شرافت باشیم کافی است و علت ندارد که ما حالا بیاییم و قانونشکنی بکنیم و یک کسی که دارای رتبه هفت است یک استثنایی قائل شویم و او را برخلاف قانون رتبه هشت بدهیم (طلوع- قانونشکنی نیست. صحبت بین نمایندگان زنگ رئیس...) باید به همان طریقی که آقای آقاسیدیعقوب فرمودند اگر در واقع خدمت به این مملکت کرده است صد تومان، هزار تومان به اندازهای که خدمت کرده است فوقالعاده به او بدهند و این ترتیب را مجری نکنند که هر روزی هر کسی که یک کاری کرده است و یک خدمتی کرده است یک رتبه بدون طی مراتب قانونی بگیرد. این خوب نیست قانونی که از مجلس گذشته است باید آن قانون محفوظ بماند نه این که هر روزی یک خدشه به آن قانون وارد بکنند و صدمه به آن قانون بزنند بگذارید قانون به حال خودش باشد اگر یک کسی خدمتی در این مملکت کرده است یک فوقالعاده به هر اندازهای که میدانند خدمت کرده است بیاورند و به طریق فوقالعاده بگذرانند و به او بدهند و همه روزه این ترتیب را پیش نیاورند و بدانند که ما باید همیشه مواظب مال مردم باشیم و این قانونی که تا رتبه نُه هم بالاتر رفته و به عقیده بنده همان هم زیاد است دیگر این ترتیب نکنیم و خود دولت هم باید این ترتیب را رعایت کند به این ملاحظه بنده عقیده ندارم.
رئیس- آقای یاسایی
یاسایی- عرض کنم در این که آقای فیروزآبادی بیاناتشان از نقطهنظر عدم تشویق به آقای آریا نبود شبه نیست منتهی یک طرز دیگری عقیده داشتند بنده به طور خلاصه خواستم تذکر بدهم البته همه آقایان میداند که آقای آقامیرعباسخان آریا از جوانهای صحیحالعمل و خوشقریحه این مملکتند (نمایندگان- صحیح است) و بنده و آقایان ایشان را به پاکدامنی و دارای افکار صحیحه میشناسیم و مخصوصاً در این اواخر که یک رل مهمی را عهدهدار شده است و نظریات دولت را انجام داده است و دولت لازم دانسته است که تشویق و تقدیری از عمل ایشان شده باشد و بالاخره در مجلس شورای ملی هم این قدردانی بشود این که فرمودند نقض قانون استخدام از نقطهنظر یک مستخدم سوءاثر میکند به عقیده بنده برعکس است و حسن اثر میکند این مذاکرات امروز مجلس و این لایحه تقدیریه دولت باعث میشود که سایر مستخدمین هم تشویق میشوند و بهتر انجام وظیفه میکنند (نمایندگان - صحیح است) و موضوع دیگری که میخواستم به طور جمله معترضه که مربوط به این قضیه است عرض کنم این است که ما باید فکرمان را عوض کنیم که این مملکت مرد لایق کم دارد باید راه را باز کنیم برای اشخاص لایق تا هنرهای خودشان را نشان بدهند. (صحیح است) و بالاخره لیاقتکشی را ما باید در آتیه موقوف کنیم و بنده خیلی تقدیر میکنم این عمل دولت را و راجع به آقای آریا بیشتر از همین نقطهنظر بوده است که دولت قدرشناسی گردیده است از لیاقت او که یک نفر مأمور صدیق خدمتگزار است یک نکته دیگر را خواستم خدمت آقای فیروزآبادی عرض کنم که بعضی اشخاص این طورند که فکراً و روحاً چندان علاقه به مادیات ندارند این که گفته میشود که مبلغی پول به ایشان داده شود بنده به وکالت ایشان میخواهم خدمتشان عرض کنم که ایشان علاقه به پانصد تومان یا هزار تومان ندارند بالاخره ایشان به مقام علاقهمندند ایشان رئیس راهآهن تبریز هستند و شغل مهمی دارند و مستخدمینی که ما داریم در وزارتخانهها هم رتبه ایشان با بالاتر و دارای رتبه نُه هستند شاید آنقدرها به طور عموم
لیاقتشان بیشتر از ایشان نباشد در این صورت بهتر همین رویه است که دولت اتخاذ کرده که ما از نقطهنظر ترفیع مقام ایشان را تشویق کرده باشیم والّا ایشان چندان به مادیات علاقه ندارند و این بیان شما یک قدری به عقیده بنده موهن بود برای ایشان.
جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
رئیس- پیشنهادی از آقای آقاسیدیعقوب رسیده است قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم در ماده واحده اضافه شود این سطر: بعد از خدمت در رتبه هفت یک سال.
رئیس- آقای آقاسیدیعقوب بفرمایید.
آقاسیدیعقوب- از فلسفه و منطق آقای یاسایی بنده همیشه عاجز هستم چون ایشان دارای یک منطق و فلسفهای هستند که از آن بنده عاجز هستم این شخص را هم که میفرمایید که نظر به مادیات ندارند بنده خیلی به ایشان ارادت دارم و خیلی هم از خدمت ایشان تقدیر میکنم نظر بنده این است که یک مسئله را به عرض مجلس برسانم طفره مطابق براهین فلسفه و حکمت غلط است و در طبیعت طفره محال است همانطوری که طفره در طبیعت محال است بنده عرض میکنم که در قانون هم طفره خوب نیست به این معنی که قانون استخدام ما معین کرده است از برای ترقی از رتبه یک تا رتبه نه یک سالهایی باید مستخدم خدمت بکند تا ترقی بکند در این شما میآیید و میگویید که این سه سال لازم نیست بنده عرض میکنم که شما این موضوع را اینطور قرار بدهید و این مدت که سه سال است یک سال قرار بدهید نه این که یک مرتبه از رتبه هفت به رتبه هشت برود خیلی غریب است آقای یاسایی میگویند هفت، هشت است بنده نمیگویم هفت هشت است بنده میگویم کاری بکنید که لااقل این ترتیب عدد از بین نرود من رأی بدهم که هفت تا هشت تا است که نمیشود اصل دوسیه همینطور میماند، دوسیه مستخدم در تمام جاها میماند پس لااقل این خدمت سه ساله از رتبه هفت رفتن به رتبه هشت را به اعتبار این که ما تشویق قائل هستیم و این شخص را بنده میدانم که خیلی لایق است و خدمات مهمی کرده است که طرف توجه مجلس و دولت است یک سال قرار بدهید. این یک موضوع، موضوع دیگر مسئله بود که آقای فیروزآبادی بیان کردند و بعضی آقایان خندیدند، آقایان مجلس شورای ملی مرکز ثقل و مرکز شرافت و اهمیت مملکت است وقتی که یک مستخدمی را یکی از آقایان نمایندگان پشت تریبون خدمات او را بیان کرد در تمام دنیا این صدا میپیچد دیگر چه شرافتی بالاتر از این است که بنده که پنجاه شصت سال از عمرم میرود و بیست سال در مشروطیت خدمت کردهام اینجا بگویم که میرعباس آریا یک مأموری است که به مملکت خدمت کرده است چه شرافتی از برای شخص با شرافت بالاتر از این است که در روزنامه مجلس نوشته شود. جنابعالی که میگویید رتبه هشت بگیرد نظر مادی درش قائل هستید بنده نظر روحی و شرافتی برای او قائل هستم و نظر بنده در این کار این است که ما طفره نزنیم و از برای ترفیع از رتبه هفت به رتبه هشت یک سال قائل شویم و سه سال خدمت نکنند و این سه سال را یک سال قرار بدهیم که در واقع طی رتبه هم شده باشد و ترتیب به هم نخورد این است پیشنهاد من حالا مختارید.
وزیر عدلیه- بنده امروز در بین مذاکرات نماینده محترم برمیخوردم به اینکه یک قانون اساسی دیگری هم هست که ما خبر نداریم و آن قانون اساسی قانون استخدام است که اگر یک گوشهاش را دست بزنند و اگر یک قانونی پیشنهاد بکنند که برخلاف یکی از مواد او باشد هی صحبت میکنیم که آقا در قانون استخدام این طور است خوب معلوم است آقا اگر در قانون استخدام اجازه میدادند این کاری را که الان دولت میخواهد بکند، دیگر نمیآمد یک قانونی بیاورد در مجلس و اینقدر
وقت مجلس را بگیرد. این که میفرمایید یک سال بماند برای استحضار آقا عرض میکنم که ایشان یک سال است در رتبه هفت ماندهاند پس بنابراین ایشان دیروز دارای رتبه هفت نشدهاند که حالا به رتبه هشت برسند و منظور آقای نماینده محترم از این جهت تأمین شده است (جمعی از نمایندگان-صحیح است) از طرفی هم چون میدانم شما شخص حساسی هستید البته این را در نظر میگیرید که وقتی بنا شد شما یک زحمتی کشیدید و یک خدمتی کردید و خواستند یک محبتی به شما بکنند در ضمن هزار تا نیش و هزار تا صحبت و هزار تا کنایه و این که نظر مادی خوب است نباشد و نظر روحی باشد و تشکر کافی است اینها چندان لطفی ندارد تشکر تنها کافی نیست (صحیح است) قربان تشکر شما بروم اگر هر روز اینجا هی تشکر از اشخاص مختلف نمیشد باز یک مسئله بود ولی خوب تشکر که حسنظن آقایان نمایندگان محترم است نسبت به مأمورین دولت همه روزه و بارها در این مجلس قبل از دستور میشود دیگر این چه چیزی است که از برای شما اسباب تشویق شود؟ (صحیح است) از این جهت بنده خواستم تقاضا کنم از آقایان اولاً برای این که وقت تنگ است و قانون دیگری هم در دستور است و بنده تصور نمیکردم با اکثریت نزدیک به اتفاقی که در این موضوع است آقایان این موضوع را باز خیلی بکشند و طول بدهند حالا بنده خواهش میکنم که وقت مجلس را بیش از این نگیرند و آقای نماینده محترم هم پیشنهادشان را پس بگیرند و بگذارند این کار بگذرد.
جمعی از نمایندگان- کافی است آقا.
آقاسیدیعقوب- بنده استرداد میکنم.
رئیس- پیشنهادی هم از آقای فیروزآبادی رسیده است...
فیروزآبادی- بنده هم استرداد میکنم.
رئیس- رأی گرفته میشود به ماده واحده آقایانی که موافقند قیام فرمایند.
(اکثر برخاستند)
رئیس- تصویب شد. چند فقره خبر از کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده است قرائت میشود.
۳ - تصویب مرخصی آقایان: ارباب کیخسرو - آشتیانی زوار و اسدی
(خبر راجع به مرخصی آقای ارباب کیخسرو این قسم قرائت شد)
آقای ارباب کیخسرو شاهرخ نماینده محترم به واسطه کسالت و تجویز اطبا به مسافرت اروپا برای معالجه تقاضای دو ماه و نیم مرخصی از هفدهم مرداد نمودهاند کمیسیون با تقاضای نماینده محترم موافق و خبر آن را تقدیم میدارد.
رئیس- آقای روحی
روحی- بنده موافقم.
رئیس- آقای وثوق
سید مرتضی وثوق- بنده موافقم.
رئیس- آقای ملکمدنی
ملکمدنی- موافقم.
رئیس- آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی- بنده همان نظریه که همیشه داشتهام حالا هم دارم و در نظریهام هیچ مراعاتی بین دوست و غیردوست و احدی نمیکنم و همان نظریهام را تعقیب میکنم و عقیدهام ین است که کسانی که از مجلس میخواهند مرخصی بگیرند چه به جهت (خدای نخواسته) مرض و چه به جهت غیرمرض از هر جهت که باشد این حقوق زمان غیبت خودشان را (چون در این زمان خدمتی نمیکنند به مملکت) تخصیص بدهند به یک مصرف خیری نه این که خودشان آن را مصرف نمایند و بنده کاملاً مخالفم با این ترتیب و اگر نظر در این مرخصی استفاده شخصی خودشان باشد مخالفم.
رئیس- آقای روحی
روحی- عرض کنم که نماینده محترم به طور کلی همیشه راجع به این مرخصیها مخالفت میفرمایند با این که همیشه مرخصی با اجازه حق نماینده است و نمیشود او را مجبور کرد که صرف خیرات و مبرات یا چیزهای دیگری بکند. بنده اولاً خیلی از احساسات نماینده محترم آقای فیروزآبادی متشکرم لکن علاوه میکنم که آقای ارباب کیخسرو یک نمایندهای هستند که اینجا غالباً ادای وظیفه مینمایند و یک خدمتی را هم همیشه در اداره مباشرت و سایر جریانات محلی کردهاند به علاوه جنساً هم یک آدم خیری هستند که به سهم خودشان همیشه در مسائل خیریه مساعدتهایی میکنند. به علاوه اگر مرخصی میخواستند که از حقوقشان استفاده نکنند هرگز این اجازه را نمیخواستند و قائل میشدند برای کتابخانه یا جای دیگر و میرفتند. پس اینکه مرخصی که ایشان (یا هر کس) خواستهاند برای این است که با حقوق خواستهاند به مرخصی بروند بنا بر این بنده خواهش میکنم آقای فیروزآبادی با این خبر کمیسیون عرایض و مرخصی موافقت بفرمایند.
رئیس- آقایان موافقین با مدلول خبر قیام فرمایند.
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. خبر دیگر راجع به آقای آشتیانی
(این قسم قرائت شد)
آقای آشتیانی نماینده محترم به واسطه ادامه کسالت و لزوم مسافرت به اروپا برای معالجه تقاضای چهار ماه تمدید مرخصی از تاریخ ۱۴ تیر که انقضای مرخصی مصوبه سابق میباشد نمودهاند کمیسیون با تصویب مرخصی معزیله موافقت نموده و خبر آن را تقدیم میدارد.
رئیس- آقای وثوق
سید مرتضی وثوق- موافقم. مخالفی ندارد.
رئیس- آقای آقاسیدیعقوب
آقاسیدیعقوب- بنده مخالف نیستم ولی عبارت راپورت غلط است باید اصلاح بشود ادامه غلط است دوام باید نوشته شود. آن بیچاره که خودش مرض خودش را ادامه نداده است بلکه مرض دوام پیدا کرده است. دوام کسالت باید نوشته شود.
رئیس- آقایانی که با این راپورت موافقند قیام فرمایند.
(اغلب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. خبر مرخصی آقای زوار
(به شرح آتی قرائت شد)
آقای زوار نماینده محترم برای رسیدگی به امور شخصی و محلی تقاضای چهل روز مرخصی از تاریخ هفدهم مرداد نموده کمیسیونی با تقاضای ایشان موافق و خبر آن را تقدیم میدارد.
رئیس- آقای وثوق (اجازه)
سید مرتضی وثوق- بنده نظر به همان منطقی که آقای نماینده محترم زوار گاه گاهی با مرخصی بعضی از آقایان نمایندگان مخالفت میکردند به همان نظر و منطق مخالفم. چون ایشان اشتغال به کارهای شخصی را عذر موجه برای تقاضای مرخصی نمیدانستند و چون خود ایشان در تقاضای مرخصیشان اشتغال به کارهای شخصی نوشتهاند لذا بنده به همان نظر و منطق خودشان عذر ایشان را موجه نمیدانم به علاوه ما سی و نه روز بلکه چهل روز تعطیل داشتیم و در این مدت ایشان به کارهای شخصیشان رسیدهاند در صورتی که باید رسیده باشند و حالا هم بیایند سر کارهای مجلسیشان از این جهت بنده با این مرخصی مخالفم.
رئیس- آقای ملکمدنی (اجازه)
ملکمدنی- آقای وثوق به عقیده بنده مخالفتشان وارد است ولی قضیه یک جنبه و جهت اخلاقی پیدا کرده است و بنده با عالم ارادتی که به ایشان دارم خواهش میکنم مخالفتشان را مسترد بدارند زیرا مجلس شورای ملی همیشه نسبت به این قبیل مرخصیها یک قیافه مساعدی
نشان داده است از این جهت از ایشان استدعا میکنم که موافقت بفرمایید.
رئیس- موافقین با مدلول راپورت قیام فرمایید.
(اکثر برخاستند)
رئیس- تصویب شد. خبر دیگر
(این قسم خواندند)
آقای اسدی نماینده محترم به واسطه گرفتاری تقاضای ده مرخصی از هفدهم مرداد نموده کمیسیون با تصویب مرخصی مزبور موافق و خبر آن را تقدیم میدارد.
رئیس- آقای ایل خان
ایل خان- موافقم.
رئیس- موافقین با این خبر قیام فرمایند.
(غالب نمایندگان برخاستند)
رئیس- تصویب شد. ماده ششم راجع به تابعیت مطرح است.
۴ - بقیه شور اول خبر کمیسیون قوانین راجع به تابعیت
(این قسم قرائت شد)
ماده ششم- اگر تا پنج سال از تاریخ صدور سند تابعیت معلوم شود شخصی که به تبعیت ایران قبول شده فراری از خدمت نظام بوده هیئت وزرا باید حکم خروج او را از تابعیت ایران صادر نماید و همچنین است هر گاه قبل از نقضای مدتی که مطابق قوانین ایران مرور زمان حاصل میشود معلوم گردد شخصی که به تبعیت قبول شده محکوم به جنحه یا جنایت عمومی بوده است.
رئیس- آقای آقاسیدیعقوب
آقاسیدیعقوب- اینجا اولاً استدعا میکنم که آقای وزیر عدلیه نفرمایند که فلانی عضو کمیسیون است و در آنجا رأی داده است بنده عرض میکنم درست است در کمیسیون رأی دادهام و لکن البته خودتان تصدیق میفرمایید که اولاً هنوز تمام نشده است و شور اول است و در تجدیدنظر برای انسان هم تردید پیدا میشود. بنده این را در کمیسیون به طوری که نظرتان هست موافق بودم لکن در اینجا یک شبهه برایم پیدا شده است که باید توضیح داده شود فراری از خدمت نظام که در این ماده نوشته شده است مبهم و مجمل است در اینجا باید معین شود که از خدمتی که در صف دارد یا چیز دیگر. چون خدمت نظامی از بیست و یک سالگی تا چهل و پنج سالگی امتداد دارد و مراتبی هم برایش معین شده است اینجا باید معین شود که مقصود از فراری از خدمت نظام خدمت صفی است یا چه مرحله از مراحل است که نظر قانونگذار تأمین شود. این یک مسئله. مسئله دیگر اینکه الان هم عرض کردم بنده موافق هستم با ماده لکن چون ماده مبهم است و شاید در مقام اجرا این ابهام و اجمال اسباب اشکال بشود. این است که عرض میکنم آن روز در بیانات خودتان فرمودید که یک مرور زمانی را که ما قائل هستیم نسبت به کسی که محل جرم یا محل جنایت یا جنحه واقع شده باشد این به جای خود صحیح آمدیم سر این ماده اینجا نوشته است محکوم به جنحه یا جنایت عمومی بوده است در قسمت جنایت بسیار خوب اگر کسی مصدر یک جنایتی واقع شد باید تکلیفش این باشد که اگر مرور زمان جنایت بر او نگذشته او را نپذیرند ولی در مسئله جنحه یک قدری بنده عقیدهام این است که این سختگیری زیاد است. جنایت باشد ولی جنحه زیاد است و حذف شود بهتر است چون زیاد سختگیری میشود.
(دو سه نفر از نمایندگان- صحیح است)
وزیر عدلیه- در مسئله فراری بودن از خدمت نظام بنده تصور نمیکنم اشکالی داشته باشد برای اینکه در هر محله از مراحل خدمت نظام کسی را خواستند و لازم بود و حاضر نشد او فراری است چه در قسمت صف چه در احتیاط اگر احتیاج دولت بود و احضار شد و حاضر نشد او فراری است. اما در قسمت دوم اگر این اصل را قبول کنیم یعنی همانطور که در ماده
نوشته شده است جنحه و جنایت هر دو باشد تا دولت دقت بکند و کسانی را که محکومیت جنایی دارند مطلقاً قبول نکند مگر مرور زمان بر جنحه یا جنایت او گذشته باشد بهتر است والّا ملاحظه بفرمایید هیچ دلیلی ندارد که یک کسی که معروف به کلاهبرداری است او را ما قبول کنیم. چون کلاهبرداری جنحه است و مطابق بیان ایشان او را میشود پذیرفت. خوب چه دلیلی دارد کسی که در مملکت خودش محکوم شده است به کلاهبرداری او را ما قبول کنیم حالا این کلاهبردار محکوم در مملکت خودش نمیماند و میآید اینجا و چه لزومی با چه نفعی برای ما دارد که ما این کلاهبردار محکوم را بپذیریم به عقیده بنده همان طور که در ماده نوشته شده بهتر است و او را راه ندهیم. بلی اگر مرور زمانش گذشته باشد همانطور که در مملکت ودمان هم اگر بود و مرور زمان بر او میگذشت خوب آن عیبی نداشت در هر صورت این قسمت جنحه هم در آخر ماده باشد بهتر است وی تا مرور زمان نگذشته است به عقیه بنده بهتر این است که یک همچو آدمی را ما راه ندهیم (صحیح است) و در همان مملکت خودش بماند و به مملکت ما انتقال پیدا نکند.
رئیس- آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی- بنده به همان نظری که در جلسه قبل هم عرض کردم باز هم همان عقیده را دارم و ما باید هرچه میتوانیم تسهیل کنیم و اسباب تسهیل را فراهم کنیم نسبت به کسانی که میخواهند داخل در تبعیت ایران شوند حالا اگر بگوییم کسی که مرتکب جنحه یا جنایت شد یا فراری از نظام بود خوب در مملکت ما هم از این قبیل کارها هست و غالباً اتفاق میافتد پس ما باید این قبیل اشخاص را هم از تبعیت و رعیتی خودمان خارج کنیم. خیر بنده عقیدهام این است که اینها را هم باید به تابعیت خودمان قبول کنیم و سعی کنیم که آنها را هم خوب کنیم نه این که خارجشان کنیم. بنده به ملاحظه این که باید تسهیل در امر بشود و کسانی که میخواهند تبعیت ایران را قبول کنند خیلی سهل و آسان بتوانند قبول نمایند یا این که اگر جنحه و جنایتی را خدای نخواسته مرتکب شد ما آنها را بیاوریم و در تحت نظر خودمان تربیتشان کنم نه این که ما آنها را قبول نکنم و آ»ها را به بیتربیتی خودشان باقی بماند به این ملاحظه بنده مخالفم و باید تسهیل کرد.
وزیر عدلیه- عرض کنم که آقا فرمودند اگر بنا باشد ما جنحه و جنایت را قرار بدهیم که یک کسی به تبعیت دولت ما وارد شده او را خارج کنیم خوب در مملکت خودمان هم خیلی اشخاص مرتکب جنحه میشوند باید آنها را هم از تبعیت خودمان خارج کنیم میخواستم خدمتشان عرض کنم به اولادی قبول کردن فرق دارد با این که یک اولادی گردنگیر انسان شده باشد (خنده نمایندگان- صحیح است) انسان به سهولت نمیتواند اولاد خودش را ولو این که کار بد و خلافی کرده باشد خارج کند علایق طبیعی و تکالیف اخلاقی مانع میشود ولی وقتی که میخواهیم یک کسی را به اولادی قبول کنیم باید یک قدری بیشتر در آنجا دقت کنیم اما راجع به نظر اساسی ایشان که عبارت است از تسهیل امر این را بنده در دفعه گذشته به آقای نماینده محترم وعده دادم حالا عرض میکنم در بین دو شور در کمیسیون مطالعه میکنیم نگاه میکنیم میبینیم اگر برای تأمین این نظر شما راهی پیدا کردیم منظور میکنیم اگر راهی پیدا نشد باز در مجلس در شور دوم مطالعه و مداقه میشود.
جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
رئیس- کافی است؟
(گفته شد بلی)
رئیس- پیشنهاد آقای مؤید احمدی قرائت میشود.
(به ترتیب ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم در ماده ششم نوشته شود محکوم به جنحه مهم و جنایت
وزیر عدلیه- بنده بدون اینکه توضیحات زیادی بدهند... اگرچه شور اول است و میرود به کمیسیون در آنجا مطالعه میشود.
رئیس- به ماده هفتم قرائت میشود.
(این طور قرائت شد)
ماده هفتم- اشخاصی که تحصیل تابعیت ایران نموده یا به نماینده از کلیه حقوق که برای ایرانیان مقرر است به استثنای حق رسیدن به مقام وزارت و معاونت وزارت بهرهمند میشوند لیکن میتوانند به مقامات ذیل نائل گردند مگر پس از ده سال از تاریخ صدور سند تابعیت:
۱- عضویت مجالس مقننه
۲- عضویت انجمنهای ایالتی و ولایتی و بلدی
۳- مأموریت وزارت امور خارجه
رئیس- آقای فهیمی
فهیمی- ایراد بنده در قسمت سیم این ماده است که نوشتهاند بعد از ده سال میتواند به مأموریت وزارت امورخارجه منصوب شود بنده عقیدهام این است که این شخص در هر حال نمیتواند از طرف وزارت امورخارجه به دولت متبوعه سابق و محل تابعیت اولی خودش مأموریت پیدا کند ولی سایر مأموریتها را بتواند عهدهدار شود.
عدهای از نمایندگان- صحیح است.
وزیر عدلیه- بلی ممکن است پیشنهاد بدهند برود در کمیسیون و مطالعه بشود و ترتیبی درش داده شود.
رئیس- آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی- عرض کنم اینجا نوشته شده است مجالس مقننه خواستم توضیح بدهند که مقصود از مجالس چیست؟
وزیر عدلیه- مطابق قانون اساسی در مجلس است مجلس شورای ملی و مجلس سنا
فیروزآبادی- پس باید بنویسند مجلسین
وزیر عدلیه- اشکالی ندارد.
رئیس- اقای عدل
عدل- بنده با این که این اشخاص عضو هیئت مقننه نباشند یا جزو مأمورین وزارت امور خارجه پذیرفته نشوند موافق هستم ولی جزو اعضای انجمن بلدی نباشند بنده مخالم و میخواهم حکمت این را بفهمم. چون در ایران ناچار این شخص صاحب مکنت و علاقه میشود و اینها را اگر بخواهیم دخالت در امور بلدی نکنند بنده علتش را نفهمیدم و عضویت انجمن بلدی که کار سیاسی نیست...
وزیر عدلیه- این قسمت یا قسمت فوقالعاده مهمی نیست ممکن است این را پیشنهاد بدهند تا در کمیسیون مورد نظر واقع شود و مطالعه بکنیم و حل بکنیم.
رئیس- آقای دهستانی
دهستانی- بنده میخواستم عرض کنم که خوب است در اینجا ماده پنجاه و هفت قانون انتخابات و ماده هفت قانون متمم قانون اساسی را هم در نظر بگیرند همینطور هم پیشنهاد کردم در ضمن پیشنهادات قرائت میشود و البته در کمیسیون موافقت میفرمایند.
رئیس- پیشنهاد قرائت میشود.
(این قسم قرائت میشود)
مقام منیع ریاست محترم دامت عظمه،
در ماده هفتم سطر دوم بعد از کلمه استثنا نوشته شود: به استثنا از حقوقی که در متمم قانون اساسی و نظامنامه انتخابات ممنوع است بهرهمند میشوند لکن پس از ده سال از تاریخ صدور سند تابعیت میتواند به مقامات ذیل نائل شوند. عضویت انجمنهای بلدی و ایالتی و ولایتی و مأمور امورات جزو دولتی، دهستانی.
پیشنهاد آقای فهیمی
قسمت سوم ماده هفتم به طریق ذیل نوشته شود:
مأموریت وزارت امور خارجه در غیر از مملکت متبوعه سابق خود. فهیمی
رئیس- ماده هشتم قرائت میشود...
عدل- پیشنهاد دادهام.
(پیشنهاد آقای عدل راجع به ماده هفتم اینطور قرائت شد)
مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی
بنده پیشنهاد میکنم در ماده هفتم عبارت دوم عضویت انجمنهای ایالتی و ولایتی و بلدی حذف شود. عدل
رئیس- ماده هشتم قرائت میشود.
(این طور قرائت شد)
ماده هشتم- درخواست تابعیت باید مستقیماً یا به توسط حکام یا ولات به وزارت امور خارجه تسلیم شده و دارای منضمات ذیل باشد:
۱- سواد مصدق اسناد هویت تقاضا کننده و عیال و اولاد...
۲- تصدیقنامه نظمیه یا شهادتنامهای که لااقل به امضای سه نفر از معروفین محل رسیده باشد دایر به تعیین مدت اقامت تقاضا کننده در ایران.
۳- تصدیقنامه اداره نظمیه محل راجع به نداشتن سوءسابقه.
۴- تصدیقنامه اداره نظمیه دایر به این که تقاضا کننده مکنت کافی یا شغل معینی برای تأمین معاش خود دارد وزارت امورخارجه رسیدگی یا تعیین تاریخ وصول داده و در صورت لزوم اطلاعات راجع به شخص تقاضی کننده را تکمیل و آن را به هیئت وزرا ارسال خواهد نمود تا هیئت مزبور در قبول یا رد آن تصمیم مقتضی اتخاذ کنند در صورت قبول شدن تقاضا سند تابعیت به درخواست کننده تسلیم خواهد شد.
رئیس- آقای دولتشاهی
محمدعلی میرزا دولتشاهی- بنده نظرم در قسمت دوم ماده هشتم است که میگوید: «تصدیقنامه نظمیه یا شهادتنامه که لااقل به امضای سه نفر از معروفین محل رسیده باشد دایر به تعیین مدت اقامت تقاضاکننده در ایران.»
این واضح است در جایی هم که نظمیه باشد باز غالباً سعی میکنند همان تصدیق سه نفر معتمد و معروف محل را به دست بیاورند که آسانتر باشد در صورتی که تصور میکنم مقصود از تصدیق معروفین محل در صورت فقدان نظمیه در محل است بنابراین خوب است این قسمت را در ماده قید کنند که در جایی که نظمیه است دیگر تصدیق معروفین لزومی ندارد.
شریعتزاده (مخبر کمیسیون قوانین عدلیه)- به نظر بنده کسی که بخواهد یک چنین تقاضایی بکند راه سهل و آسانش همان مراجعه به نظمیه است اگر نظمیه نبود متوسل به شهادت آن اشخاص میشود باز ممکن است پیشنهاد بفرمایید تا در کمیسیون حل شود.
رئیس- آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی- بنده به همان نظری که بارها عرض کردهام باز هم عرض میکنم که باید تسهیلات فراهم کرد. اینجا آمده است یکی نداشتن سوءسابقه را شرط قبول تابعیت قرار داده است در صورتی که عرض کردم ما ممکن است آنها را داخل تبعیت خودمان بکنیم و تربیتشان هم بکنیم لازم نیست اگر کسی سوءسابقه داشته باشد ما او را قبول نکنیم. این یکی، دیگر این که تأمین معاش خودش را باید بکند یعنی یا مکنت داشته باشد یا از راه شغلی که مشغول است تأمین معاش بکند این هم یک اسباب اشکالی است به جهت این که اولاً که چیز دار خیلی کم پیدا میشود بیچیزها هم هستند غالباً تأمین معاش صحیح حاضر ندارند اگر بیچیزها را ما قبول نکنیم باید خیلی اشخاص خودمان را هم خارج کنیم. آقای وزیر فرمودند که اینها به منزله اولاد هستند و آنها به منزله این است که میخواهیم یک کسی را به اولادی قبول کنیم بنده هیچکدام اینها را با هم فرق نمیگذارم باید بشر مربی خودش باشد و هر کس برخلاف این عقیده دارد بنده عقیده ندارم. بنده معتقدم که تمام افراد بشر باید مربی نوع خودشان باشند.
رئیس- آقای آقاسیدیعقوب
آقاسیدیعقوب- عرض کنم آقای فیروزآبادی یک قدری توجه بفرمایند این مسئله تصدیقنامه اداره نظمیه محل یا نداشتن سوءسابقه قطع نظر از این که یک فواید عظیمه برای تهذیب اخلاق اهالی دارد خیلی هم لازم است یک مملکت ایرانی که حقیقت از هر حیث ما میگوییم دست قدرت الهی همه چیز را برای او فراهم کرده است از حیث آب و هوا و به حمدالله ترقی و تعالی اطراف آن را گرفته است ناچار هستیم این قیدها را برای تبعیت قبول بکنیم نمیشود سوءسابقه را شرط قرار ندهیم این قطع نظر از این که انتظامات ما را محفوظ میدارد برای تهذیب اخلاقی اهالی ما هم لازم است و برای اینکه دولت متوجه اخلاق مردم باشد لازم است. این اولاً و ثانیاً به قول یک نفر از رفقا گفت هنوز هم کسی نیامده است که رد بشود ولی ما ناچاریم در مقام قانونگذاری طوری بکنیم که بعد از این درب ایران نباید باز باشد که هر ترتیبی واقع شد هر کس بیاید و برود و هر که هر که باشد باید ترتیب داشته باشد قانون داشته باشد اشخاصی که میآیند سوءسابقه نداشته باشند میفرمایند مکنت را مخالفم در صورتی که این را بنده از جمله چیزهای لازم میدانم که باید این کلمه از ایران برود که بعد از این کسی تکدی نکند یا این که اکتساب از طریق غیرمشروع بکند باید یا دارای مکنت کافی باشند یا دارای یک شغلی که باعث سرفرازی باشد نگاه کنید به تاریخ مملکت ما ببینید گذشتگان و نیاکان ما دارای چه مقامی از شرافت در دنیا بودهاند چرا ما الآن این شرافت را نخواهیم دو مرتبه تکلم کنیم؟ برای همین که آزاد کردیم هر کس بیاید و به هر ترتیبی و به هر حرفه وارد مملکت ما بشود. خیر کاملاً تصدیق کنید چون شما یک شخصی هستید مهذبالاخلاق با دیانت و در این عقیده با من همراه هستید که باید اهالی مملکت ما یا مکنت کافی داشته باشند یا دارای یک شغلی باشند که کفایت مخارج آنها را بکند ما نمیتوانیم درب مملکت خودمان را باز بگذاریم که هر کس با هر شغل کثیفی وارد مملکت ما بشود این خیلی خیلی لازم است.
رئیس- پیشنهاد آقای دولتشاهی قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
در قسمت دوم ماده ۸ پیشنهاد میشود به جای تصدیقنامه نظمیه یا شهادتنامه که به امضای سه نفر از معروفین محل رسیده باشد نوشته شود تصدیقنامه نظمیه و در صورتی که نظمیه نباشد شهادتنامه که لااقل به امضای سه نفر از معروفین محل رسیده باشد.
رئیس- ماده نهم قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
ماده نهم- زن و اولاد صغیر کسانی که بر طبق این قانون تحصیل تابعیت ایران مینمایند تبعه دولت ایران شناخته میشوند ولی زن در ظرف یکسان از تاریخ صدور سند تابعیت شوهر و اولاد صغیر در ظرف یک سال از تاریخ رسیدن به سن بلوغ (مطابق قانون مملکت متبوه سابق پدر خود) میتوانند اظهاریه کتبی به ضمیمه تصدیق مذکور در ماده ۲ به وزارت امور خارجه داده و تابعیت مملکت سابق شوهر و یا پدر را قبول کنند.
رئیس- آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی- بنده مخالفم در این ماده نسبت به این قید است که: سن بلوغ که میرسد پرانتز میگذارد و میگوید مطابق قانون مملکت خود بنده عقیدهام این است که قانون برای مملکت خودمان میگذاریم باید در تحت قوانین خودمان باشد مگر این که به قانون بینالمللی بربخورند و ما قانون برای مملکت خودمان میگذاریم و عقیده ندارم که اشخاص را آزاد بگذاریم تا سن چهل سالگی پنجاه سالگی بعضی جاها شاید سن بلوغشان را بیست و پنج سال قرار بدهند ما در ظرف پنجاه سال بیست و پنج سالش یک شخصی را از حقوق مدنیت محروم کنیم بنده عقیده ندارم بنده عقیدهام این است که هرچه کمتر بتوانیم
اشخاص را در این قبیل امور محدود کنیم بهتر است و آزادی آنها را سلب نکنیم بهتر است. در سن پانزده و شانزده کمتر کسی است یک مراتب از عقل را دارا نباشد که در این امور کافی است به این ملاحظه بنده عقیدهام این است که این قید از اینجا انداخته شود و این مسئله مطابق قانون مملکت خود هم همینطور که جلسه گذشته هم عرض کردم این هم بیفتد و قانون و سن بلوغ مملکت خودمان را معیار قرار بدهیم که کمتر محدود باشد که تا سن سی سال و چهل سال این شخص بیست سالش را از قانون مدنیت محروم نباشد.
وزیر عدلیه- آن روز جلسه قبل همین بیان را که آقا فرمودند عرض کردم که دلایل این ماده به قدر روشن و کافی گفته شد باز عرض میکنم بنده گفتم یک کسی را که ما به او حق میدهیم (چون راجع به اتباع خارجه است) که اختیار کند بین مملکت ما و مملکت سابق خودش باید آن مملکت این شخص در نظر مقنن باشد که این شخص صلاحیت یک همچو عملی را داشته باشد باید بلوغ آنجا را در نظر گرفت و صرفنظر از این به طور کلی ما مذاکره کردیم و تذکر دادیم در عهود هم هست در قانون مدنی ما هم هست که در مسائل مربوطه به احوال شخصیت اتباع خارجه تابع قوانین مملکت خودشان هستند. مسئله بلوغی یکی از امور شخصیه است. فرض بفرمایید این شخص که حق دارد میخواهد از تابعیت ما صرفنظر کند و تابعیت مملکت پدرش را قبول کند باید مطابق قانون آن مملکت متبوعهاش باشد و باید به او اجازه داده شود. یک بچه پانزده ساله را ممکن است ما قبول کنیم ولی در نقاط دیگر ممکن نیست و بنده توضیح زیادتری در این باب گمان نمیکنم لازم باشد آقا هم موافقت بکنید.
رئیس- ماده دهم قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
ماده دهم- تحصیل تابعیت ایرانی پدر به هیچوجه درباره اولاد او که در تاریخ تقاضانامه مطابق قوانین مملکت متبوع خود کبیر بودند مؤثر نمیباشد.
رئیس- مخالفی نیست؟
(گفته شد خیر)
رئیس- ماده یازدهم قرائت میشود.
(به شرح آتی قرائت شد)
ماده یازدهم- زنهای خارجه که در نتیجه ازدواج ایرانی میشوند میتواند بعد از تفریق یا فوت شوهر ایرانی به تابعیت اول خود رجوع نمایند مشروط بر این که وزارت امور خارجه را کتباً مطلع نمایند ولی هر زن شوهر مرده که از شوهر سابق خود اولاد دارد نمیتواند مادام که اولاد به بیست سال تمام نرسیده از این حق استفاده کند و در هر حال زنی که مطابق این ماده تبعه خارجی میشود مطلقاً حق داشتن اموال غیرمنقول نخواهد داشت ولو این که حق مزبور به اتباع خارجه داده شده باشد و هر گاه قبلاً دارای اموال غیرمنقول بوده و یا بعداً به ارث اموال غیرمنقولی به او برسد باید در ظرف یک سال از تاریخ خروج از تابعیت ایران با دارا شدن ملک در مورد ارث آن را به نحوی از انحا به اتباع ایران منتقل کند و الا اموال مزبور با نظارت مدعیالعموم محل به فروش رسیده و پس از وضع مخارج فروش قیمت به آنها داده خواهد شد.
رئیس- آقای یاسایی
یاسایی- موافقم.
رئیس- آقای آقاسیدیعقوب
آقاسیدیعقوب- موافقم
رئیس- مخالفی ندارد.
(گفته شد خیر)
رئیس- ماده دوازدهم قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
ماده دوازدهم- زن ایرانی که با تبعه خارجه مزاوجت
مینماید به تابعیت ایرانی خود باقی خواهد ماند مگر اینکه مطابق قانون مملکت تابعیت شوهر به واسطه وقوع عقد ازدواج به زوجه تحمیل شود ولی در هر صورت بعد از وفات شوهر و یا تقریق به صرف تقدیم درخواست به وزارت امور خارجه به انضمام ورقه تصدیق فوت شوهر و با سند تفریق تابعیت اصلیه زن با جمیع حقوق و امتیازات راجعه به آن مجدداً به او تعلق خواهد گرفت.
رئیس- آقای یاسایی
یاسایی- موافقم.
رئیس- آقای آقاسیدیعقوب
آقاسیدیعقوب- موافقم.
رئیس- مخالفی ندارد؟ (گفته شد خیر) دو فقره پیشنهاد از آقای هزارجریبی رسیده است قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی دامت شوکته پیشنهاد میکنم ماده دوازدهم این طور نوشته شود: زن ایرانی مسلمه به تبعه مسلم خارجه یا غیرمسلمه با غیرمسلم تبعه خارجه مزاوجت نماید.
پیشنهاد دیگر آقای هزارجریبی
مقام منیع ریاست محترم مجلس شورای ملی دامت شوکته بنده پیشنهاد میکنم ماده دوازدهم این طور اصلاح شود.
ماده دوازدهم- زن ایرانی که موافق مقررات و قانون مملکتی با تبعه خارجه مزاوجت مینماید.
رئیس- ماده سیزدهم قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
ماده سیزدهم- اتباع ایران نمیتوانند تبعیت خود را ترک کنند مگر به شرایط ذیل:
۱- به سن بیست سال تمام رسیده باشند.
۲- هیئت وزرا خروج از تابعیت آنان را اجازه دهد.
۳- قبلاً تعهد نمایند که در ظرف یک سال از تاریخ ترک تابعیت حقوق خود را بر اموال غیرمنقوله که در ایران دارا میباشند و یا ممکن است بالوراثه دارا شوند ولو قوانین ایران اجازه تملک آن را به اتباع خارجه بدهد به نحوی از انحا به اتباع ایرانی منتقل کنند زوجه و اطفال کسی که بر طبق این ماده ترک تابعیت مینماید اعم از اینکه اطفال مزبور صغیر یا کبیر باشند از تبعیت ایرانی خارج نمیکردند مگر این که اجازه هیئت وزرا شامل آنها هم باشد.
رئیس- آقای روحی
روحی- عرض کنم اینجا یک اشکلی به نظر ما رسیده و آن این است که میگوید هر وقت خواست ترک تابعیت ایران را بکند اگر دارای اموال غیرمنقول بشود مجبور است به یک نفر از تبعه ایران بفروشد حال به قیمت عادلانه یا غیرعادلانه نمیدانم و یک قسمت دیگر دارد که در صورتی هم که دولت ایران اجازه تملک به اتباع خارجه بدهد باز این شخص نمیتواند تملک داشته باشد بنده نمیدانم این تفاوت...
کازرونی- آخر آن غیر از این است باید اینطور باشد.
روحی- اجازه بدهید بنده این عرضم را بکنم. وقتی که دولت ایران اجازه داد که اتباع خارجه اموال غیرمنقول در این مملکت داشته باشند این شخص که از تابعیت ما خارج میشود حکم یک تبعه اجنبی را پیدا میکند پس چرا تا این اندازه مجبور میکنند که اموال خودش را بفروشد.
وزیر عدلیه- بنده تصدیق میکنم ما در اینجا یک تضییقی خواستیم بکنیم و اینطور در نظر گرفتیم که ایرانی بایستی ایران بماند ولو این که آمد و اجازه هم گرفت و یک دلایلی بود در اینجا و این را در حقیقت یک قسم مرتد سیاسی حسابش میکنیم و نسبت به او یک تضییقاتی میکنیم که نسبت به خارجی نمیکنیم.
رئیس- ماده چهاردهم قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
ماده چهاردهم- هر تبعه ایران که بدون رعایت مقررات فوق تابعیت خارجی تحصیل کند تبعیت خارجی او کان لم یکن بوده و تبعه ایران شناخته میشود ولی در عین حال کلیه اموال غیرمنقوله او با نظارت مدعیالعموم محل به فروش رسیده و پس از وضع مخارج فروش قیمت آن به او داده خواهد شد و به علاوه از رسیدن به مقام وزارت و معاونت و عضویت مجالس مقننه و انجمنهای ایالتی و ولایتی و بلدی و هرگونه مشاغل دولتی محروم خواهد بود.
رئیس- آقای آقاسیدیعقوب
رئیس- مخالفی نیست؟
(گفتند خیر)
رئیس- ماده پانزدهم قرائت میشود.
(به شرح آتی قرائت شد)
ماده پانزدهم- از اتباع ایران کسانی که خود یا پدرشان موافق مقررات تبدیل تابعیت کرده باشند و بخواهند به تابعیت اصلیه خود رجوع نمایند به مجرد درخواست به تابعیت ایران قبول خواهند شد.
رئیس- رأی میگیریم به شور دوم آقای موافقین قیام فرمایند.
(اکثر برخاستند)
۷ - ختم جلسه و تعیین موقع و دستور جلسه بعد
رئیس- تصویب شد. اگر موافقت بفرمایند جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده پنجشنبه ۳۱ مرداد دستور شور دوم لایحه تابعیت و شور اول تأمین خسارت از اتباع خارجه.
(مجلس یک ربع ساعت قبل از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی - دادگر