مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ امرداد ۱۲۸۶ نشست ۱۳۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نخست

قانون اساسی مشروطه و متمم آن
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ امرداد ۱۲۸۶ نشست ۱۳۸

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ امرداد ۱۲۸۶ نشست ۱۳۸

مذاکرات روز شنبه ۷ شهر رجب دارالشورای ملی

خلاصه مذاکرات روز پنجشنبه را آقا سید محمدتقی قرائت کردند.

آقا میرزا محمود خوانساری – قرار شده بود که روزهای شنبه ورقه حاضر و غایب خوانده شود خوبست بخوانند.

صدر نطنزی – پریروز قرار شد که دو ساعت

بغروب مانده وکلا حاضر باشند حال یک و بیست دقیقه است حاضر نشدند.

حاجی محمد تقی – بر فرض ورقه اسامی حاضر وغایب خوانده شد در صورتیکه مجازات در کار نباشد چه فایده دارد.

محقق الدوله – ترتیب مجلس با جناب رئیس است با رای مختلفه نمی‌شود باید صورت خوانده شود (شروع بقرائت نظامنامه وزارت داخله شد چند ماده از آن قرائت و تصحیح شد).

محقق الدوله – اگر صلاح بدانید بعضی از لوایح است قرائت شود. لایحه از انجمن اتحادیه اصناف قرائت شد:

حضور مبارک امنای مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه معروض می‌داریم.
اولا عریضه درخصوص تشکیل بانک ملی و دفع مفاسد واصلاح امور عرضه داشته بودیم بجواب مفتخر نشدیم. ولی بدیهی و مسلم است که انعقاد این مجلس مقدس معظم بجهت رفع ظلم و استبداد و اعمال عدل و انصاف وترویج شریعت غرای محمدیه واصلاح امور مملکت و تخریب بنیان جور و اعتساف بوده و هست.
ما طبقات اصناف و ضعفای مسلمانان قریب دو سال است که در راه این مقاصد که اهم آنها ترویج شرع و عمل نمودن بقران و احکام و اشاعه عدل وانصاف که از صفات حسنه پروردگار وانبیا و اولیا تا امام قائم عجل الله فرجه است هرچه مقدور بوده داده‌ایم و در صورت وجوب از جان خود مضایقه نخواهیم داشت دراینصورت حاضر نیستیم که اعادی و مخالفین بجهة اغراض نفسانی خود و نایل شدن بمقاصد خودشان هر روزی نسبت به یکی از وکلاء مسلمان متدین ما تهمت و افترا و سوءادب و تهدید قتل نمایند یا در بهارستان هتاکی نموده اظهار منع از دخول در مجلس نمایند بجرم اینکه چرا اسم قرآن و احکام قرآن را گفته‌اید یا آنکه در مصلح مملت اظهار عقیده نموده‌اید بدرجه که وکلای محترم مسلمانان نتوانند اظهار عقاید خود را بنمایند اگر چنانچه مقداری مفسدین و شورش طلبها بخواهند باین ترتیبات مقاصد خود را اشاعه دهند بر ما مسلمانها واجب و لازم است که بتمام قوای حفظ مقامات شریعت و وکلای مسلمان متدین محترم خود را بنماییم باین جهت لازم شمرده که اولا خدمت رؤسای مجلس عرض کنیم که دفع این مفاسد و رفع این مطالب را بنمایند اگر چنانچه اطفای این نائره بعهده دولت یا حجج اسلام یا مجلس است مستدعی می‌باشیم بهر نحوی که صلاح بدانند دفع و رفع فرمایند و اگر چنانچه بعهده ملت است امر واجازه فرمایند تا آنکه ملت بوظیفه خود عمل نموده بیش از این ناموس شریعت و مملکت پاره و مندرس نشود و عموم وکلا مرفه الحال عقاید خود را در اصلاح مفاسد و نوشتن قانون که مخالف شرع نباشد اظهار نمایند.

آقا میرزا طاهر – الحق خوب نوشته‌اند و تمام اینها درست است.

آقا سید مصطفی – اگر انجمن اصناف جلوگیری ننموده بودند امروز بازار بسته می‌شد اینها امنیت می‌خواهند.

حاجی محمدتقی – چه امنیت مگر می‌خواهند بازار را بچاپند.

آقا میرزا حسین شهیدی – پس خوب است معلوم بشود که مصدر و محرک کیست و جهة بازار بستن چیست.

حاجی محمد تقی – اینها میگویند بعضی از حضرت عبدالعظیم می‌آیند اغتشاش و فساد می‌کنند که بازار بسته شود ما منتظریم که وکلا از حضور اعلیحضرت برگردند یایند تکلیف معلوم می‌شود ما دیگر بیش از این صبر نخواهیم کرد.

آقا سید مصطفی – چطور می‌شود ساکت باشیم تمام ما مسلمان هستیم چقدر می‌شود صبر کرد این صحیح استکه در پهلوی مدرسه یونس خان یسره بنشینند و داد بزند که روزنامه تکفیر مجلس.

حاجی محمد ابراهیم – من عرضم با حجج اسلام است اگر خلاف شرعی کردیم بگویند اگر نکردیم چرا اینها اینطور رفتار می‌نمایند.

حاجی محمدتقی – وکلا برای همین مطلب رفته‌اند باید صبر کرد تا بیایند.

آقا میرزا سید محمدمجتهد – شیخ پریشب رفته است خدمت شاه و طرف سحر برگشت کسیکه اینطور مطرود ملت است در صورتیکه طرف ملاطفت اعلیحضرت باشد البته آنچه خواهد می‌کند.

آقا میرزا حسین شهیدی – وکلا بحضور رفته‌اند اگر مقتضی المرام برگشته‌اند خیلی خوب والا مردم تکلیف خود را میدانند.

آقا میرزا طاهر – ابدا جواب صحیح صریح داده نخواهد شد جز طفره و تعلل.

آقا میرزا سید محمد مجتهد – امروزه حکام بیش از سابق ظلم می‌نمایند پس فایده این مجلس چیست و با این وضع هیچ کار پیش نمی‌رود.

آقا میرا حسین شهیدی – اینجا جماعتی که متعرض وکلا می‌شوند بجهت چیست معلوم شود مقصود ملت اینست که قوانین می‌خواهند در این مقصود وکلا به آنها متحدند پس این متعرضین هر روز بیک اسم متعرض وکلا می‌شوند برای چیست

رقیمه حجةالاسلام آقا شیخ عبدالله مازندرانی را آقا میرزا طاهر قرائت کردند:
مخفی نیست بر احدی که در این اعصار تعدیات امرا و حکام و سرکرده‌ها و اجزای دولت بحدی طغیان نموده که تمام خلق به تنگ آمدند دیدند جان و مال و عرض ایشان رفته و می‌رود برو در آمده بالاتفاق گفتند ما دولت مشروطه می‌خواهیم حتی آنهاییکه الان طریقه نفاق رفتار می‌کنند و آنچه بما ابلاغ نموده و نوشته‌اند از معنی مشروطیت اینکه ارباب عقولی منتخب شوند برای حفظ حدودو ضبط حقوق دولت و رعیت که حدود کردار و رفتار دولت با رعیت چه باشد و حقوق دولت را که باید رعیت ادا نماید حقا و یا باطلا چه باشد تاهر یک حدود خود را دانسته و بنظر و تصدیق اهل مجلس که عبارت از آن عقول منتبخه است رفتار نمایند اگر ظلم باشد محدود باشد تا بتوانند تحمل نمایند نه مثل خروس جنگی همین که بر طرف مقابل خود غالب شد متصلا با منقار سر او را می‌کوبد هر چه خون بیاید و سر خود را زیر پر و بال ظالم خود پنهان کند و التجا بیاورد دست از کوبیدن سر او برنمیدارد و هیچ حدی ندارد که ملاحظه آن حد بشود چون حیوان است ودر این زمان از قرار مسموع حال ولات و حکام همینطور است که سبعیت پیدا کرده از شعار انسانیت بیرون رفتند و کسی بفریاد مظلوم نمی‌رسد اما اعلیحضرت اقدس شهریاری دام ملکه که دسترس بان ذات اقدس ندارند و اما غیر آن وجود مبارک یا ضعیف و غیر قادرند بر دفع و یا قادرند ولکن شریک الصناعة هستند بآن ظلم و بدیهی است که این مطلب دخلی و ربطی به مخالفت دین و مذهب ندارد نخواستند دین و مذهب مردم مشروطه باشد یا مطلق ولکن به تحریک جمله از مفسدین و ظالمین که عادت نمودند بظلم و جور چون عمروبن عاص که بمکر وحیله او مصاحف بر سر نیزه شده تا دست از حق بردارند بعضی را واداشته که لوایح مشتمل بر کفر وزندقه والحاد بالنسبه خود به مجلس محترم نوشته و اشاعه دهد تا به این مکر و حیله مجلس محترم که وضع آن بر رفع ظلم و ستم است در نظر مبارک اعلیحضرت پادشاه اسلام وعلما اعلام و متدینین از عوام موهون شود واو بقصد باطل خود نایل شود
و یمکرون ویمکرالله والله خیرالماکرین.
حرره الاحقر عبدالله المازندرانی.

وکیل التجار – کلام الملوک ملوک الکلام

رقیمه دیگر از حجةالاسلام معظم الیه که به آقا شیخ محمد تقی سلمه‌الله تعالی نوشته بودند قرائت شد:
عرض می‌شود رقیمه محترمه زیارت شد از اطلاع بر صحت مزاج شرافت امتزاج جنابعالی خوش وقت و مسرور گشته از حال این ضعیف مستفسر شدند بحمدالله تعالی حیوة مستعار باقی وعمر بدعای آن نخبةالاحباب و عموم مؤمنین مصروف است در این روزها ملالت خاطر بسیار و پریشانی حواس بیشمار چون از تلگرافات متعددده ظاهر شد که جماعتی از اهل علم بملاحظه تعینات خود و یا بتحریک بعضی از مستبدین علم مخالفت برافراشته وزاویه حضرت عبدالعظیم را محل اعتکاف ساخته فریاد وا دیناه و واسلاماه بلند می‌نمایند زعما منهم خوب الفتنه الافی الفتنه سقطوا بتلبیس اینکه حفظ دین و ترویج شریعت حضرت سیدالمرسلین صلی الله علیه و آله می‌نمایند با اینکه جان و مال و عرض مسلمانان را در معرض تلف درمیآورند و انعقاد مجلس شورای ملی که بجهة اصلاح حال عموم رعیت و نظم امور دولت و فواید آن عاید بعموم اهل ملت است و بجهة ضبط و تحدید ظلم و تعدیات ولات و حکام وامراء که خارج از قوت وطاقت و تحمل خلق بوده شده بدون استلزام خروج از حدود شریعت مطهره سعی در اجراء و همراهی در قرار واستدامه چنین مجلس راجع بلکه لازم است چون از مراتب نهی از منکر است و بنای تخریب و مخالف آن در حد مخالفت با صاحب شریعت است مع‌ذلک این حضرات نسبت مکر و حیل عمر و عاص صفتان این زمان را تعبیه اذهان خود نموده اظهار مخالفت می‌نمایند و یحسبون انهم یحسنون صنعا زیاده زحمت نمی‌دهد ایام آقادت مستدام
والسلام علیکم و رحمةالله.
حرره عبدالله المازندرانی.

عموم اظهار تشکر وامتنان از آن وجود مقدس نمودند (لایحه از جناب آقا سید محمد تقی وکیل محترم قرائت شد).

بسم الله الرحمن الرحیم.
غرض از اقدامات وافیه واهتمامات کافیه حضرات حجج اسلام وعلمای اعلام مد ظلالهم علی مفارق‌الانام و تحمل مشاق کثیره و مهاجرت آنها بزوایای مقدسات و اماکن مشرفه و زحمات و صدمات عموم مسلمین و متدینین مذهب حقه جعفریه اثنی عشریه در این مدت جز از برای حفظ بیمه اسلام و اجرا احکام شریعت حضرت خیرالانام علیه صلوات الله الملک العلام و انبساط عدل و انصاف و انسداد ابواب جور و اعتساف در کلیه بلاد اطراف مملکت ایران صانها من‌العدتان چیز دیگر نبود وچون در دولت مستبده و سلطنت مستقله اجرا قوانین عدلیه و احکام الهیه بواسطه خودسری حکام وظلم ظلام کمال صعوبت را داشت لذا دامن همت بر کمر غیرت زدند تا بتاییدات الیه و توجهات باطنیه حضرت اقدس حجة عصر ارواح العالمین فداء و حسن نیت شاهنشاه مغفورالیه الله حلل النور و مساعدت اعلیحضرت اقدس شاهنشاه جوان جوانبخت ایدالله ایام دولته دولت مستبده را بدولت مقننه و سلطنت مستقله را بسلطنت مشروطه مبدل کردند که لازمه دولت مشروطه داشتن مجلس شورای ملی است وغرض از مجلس شورای ملی این است که عموم اهالی مملکت عده از مردمان عاقل دانشمند و متدینین هوشمند را بسمت نمایندگی از طرف خودشان منتخب نموده بعضویت آن محل بفرستند که بمقتضای عصر و زمان هر یک از آنها با کمال آزادی عقیده خودشان را در اصلاح حال و حفظ حدود و ثغور و جلب منفعت و دفع مضرت و موجبات ترقی ملک و ازدیاد ثروت و مکنت و طریقه تامین و ترفیه و آسایش عموم ملت اظهار و درآن محل مطرح مذاکره و مشاوره نمایند تا باکثریت آراء رد یا قبول شود و در این مملکت که مملکت اسلامی است در مجلس شورای ملی آن نیز باید عقیده و رأی آزاد باشد بآنمعنی آزادی که از شریعت مطهره رسیده است و هم بمقتضای مذهب قوانینی باید عرفا وضع شود که حدود دولت را محدود و وزرا را مسئول سازد تا عوارض ومایاتی که از اهالی این مملکت اخذ می‌شود بدون اجحاف و تعدی باحدی بموجب قانون مأخوذ و بنحو صحت بدون حیف ومیل قانونا در مملکت مصروف گردد و هم بتعیین قوانین حدود وزرا را معین و اداراتشان را منظم سازند که بواسطه آن قوانین احکام مقدسه اسلام و قوانین شرع حضرت سیدالانام علیه الصلوات والسلام در باره عموم ملت من‌الخواص والعوام بدون ملاحظه نسبت بعالی و دانی ورعایا و راعی سهل الاجرا شود و هم این مجلس باید در حفظ حدود و حقوق فرد فرد اهالی این مملکت و آسایش و راحتی عباد و تامین بلاد و ترویج سناعت و تجارت و زراعت سعی وافی و جهدی کافی بعمل آورد ولی عوض تامین بلاد و ترفیه عباد در هر نقطه از نقاط و هر گوشه از بلاد بواسطه ظلم ظالمین واستبداد مستبدین یا تحریک محرکین فتنه و غوغایی شده که موجب سفک دماء و نهب اموال و هتک اعراض مسلمین گردیده بالبداهه معین است که تمام این اغتشاشات واختلافات برای این است که تاکنون بوظایف خود کمتر عمل فرموده‌اند و مسلم است که مجلسیان هم تقصیری ندارند بواسطه آنکه اشخاص مستبد و ماحیان عدل و حامیان ظلم و مخربین اساس مشروطیت هر دقیقه و آنی بلطایف الحیل یک نقطه از نقاط مملکت را آشوب و مغشوش کرده پس از اغتشاش و فتنه بشیوه وطنپرستی و مشروطه طلبی و ملت خواهی در عمارت بهارستان بنای داد و فریاد را گذارده اوقات اعضای محترم مجلس را متوجه و مشغول اصلاح آنجا کردند که از جعل قوانین باز بمانند تا باین حیله و تدبیر اذهان مردم را مشوب و پریشان کنند که این مجلس باعث اغتشاش ملک و هرج ومرج مملکت است نه برای اصلاح حال دولت و رعیت وکلای محترم چون این نکته را درک کرده و از خیالات آنها مطلع شدند در مقام جلوگیری از رفتن وضع آنها برآمده بنای تهمت و توهین را بوکلا گذارده که شاید باین وسیله رخنه واخلالی دراین اساس مقدس فراهم شود هر چه گفته شد باید جلوگیری کرد که عاقبتش وخیم است توجهی نفرمودند نمیدانم این چه آزادی است اشخاصیکه باید در اظهار عقیده آنطوریکه شرع تجویز فرموده آزاد باشند مقیدند و کسانیکه باید مقید باشند به نحو اطلاق آزادند گفتن در مجلس بعد از ان بیانات وافیه و عبارت واضحه که تاکنون هرچه گفتیم و نوشتیم که وظیفه این مجلس وضع قوانین عرفیه سیاسیه مملکتی و قواعد تنظیم دوایر دولتی است کسی توجه نفرمود خسته شدیم و باز هم تا زمانیکه هستم می‌گویم در جواب قانون اساسی چه شد گفتن قانون اساسی ما قران است آن هم با آن تقریر و قید حقیقت برای آنکه خواستم برسانم منحصر نیست وظیفه ما بقانون اساسی موجب این همه هتاکی و اهانت و جلوگیری نبود کلمه کفری نگفته‌ام که با آن همه فتنه و غوغا از من مؤاخذه می‌کنند بدیهی است که اثبات شیئی نفی ماعدا نمی‌کند ای شخص محترم حفظت شیئا و غایت عنک اشیاء با اینکه این بنده در این مجلس از تمام اعضای محترم بیشتر سعی و کوشش در تعیین قوانین و وظایف مجلس کرده‌ام که سند صدق عرض من تمامی نمرات جریده فریده مجلس است این فتنه و غوغا خلاف انسانیت و آدمیت است.
بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم
قانون است که حدود سلطنت را معین می‌کند. قانون است که اساس مشروطیت را محکم می‌دارد قانون است که وزرا را مسئول می‌سازد قانونست که احکام مقدسه اسلام را مجری می‌دارد قانون است که مملکت را منظم می‌کند قانون است که اجتماعاتی که مولد فتنه و دینی و دنیوی است منع و متفرق می‌نماید قانون است که شرف مردمان را محفوظ می‌دارد قانون است که اطراف بلاد را امن و اهالی مملکت را آسوده و راحت می‌نماید صراحة عرض می‌کنم در مجلس قانون وضع نخواهد شد مگر آنکه نظامنامه داخلی اولا در مجلس مجری و معمول گردد وانگهی قائل این قول بنده بودم چرا باید بطوری آشوب و جلوگیری کنند که اغلب وکلاء محترم با کمال خوف و خفا با جمعیت و قزاق از مجلس بیرون بروند مسلم است که اینها خیالی ندارند جز تخریب مجلس و ضدیت به اساس مشروطیت که به حیله وطن پرستی و مشروطه طلبی و تهمت وکلا محترم و اهانت نمایندگان ملت این اساس مقدس را برهم برنند خلاصه بمصداق خیر الکلام ماقل و دل با این ترتیبی که در عمارت بهارستان پیش آمده است از حیث ورود و خروج واظهار رای وعقیده در مجلس بقسمی که شریعت مطهره اجازت فرموده آزادی برای ما نیست و نخواهد بود واگر هم کسی اظهار عقیده در اصلاح حال ملک و ملت بنماید مخالفت با سلیقه آشوب طلبان داشته باشد علاوه بر آنکه در مجلس منهتکش می‌کنند در صحن بهارستان تهدید بضرب و قتل و نهب اموالش می‌سازند البته بر اعضاء مجلس عموما و بر حضرت ریاست خصوصا لازم و متحتم است که از برای حفظ مجلس و مجلسیان اینگونه اشخاص را از ورود بهارستان منع کنند تا وکلا ملت بتوانند عقیده خود را در آسایش عباد و تامین بلاد اظهار و همم عالیه خود را بوضع قوانین مصروف سازند واین مطلب با هیچ قانونی منافات ندارد اگر کسی هم از وکیلی خلاف امانت ودیانت و یا خیانتی مشاهده کرد کتبا با امضا بمجلس اظهار کند البته مجلس هم عضو فاسد و خائن را پس از ثبوت و وضوح قبول نخواهد کرد
اقل السادات والطلاب محمد تقی الموسوی الهروی، الا حقراسمعیل بن ابراهیم الموسوی، الاقل محمد طاهر، محمد حسین، معظم الملک، الاقل الجانی می‌رسید حسن کاشانی، سلام علی ابراهیم، محمد هادی

و چند نفر دیگر از وکلای محترم مجلس مقدس دارالشورای کبرای ملی شیدالله ارکانه بعد از قرائت جمعی گفتند صحیح است.

آقا میرزا حسین شهیدی – این مطلب را جعی نوشته‌اند جواب می‌خواهند پریشب نمی‌گذاشتند ما برویم.

آقا میرزا سید محمد مجتهد – اینها سه دسته‌اند یک دسته از طرف حضرت عبدالعظیمها هستند و یک دسته دیگر هم از فریمان ودسته از جای دیگر خوب است اینها را راه ندهند.

(جمعی جواب لایحه اصناف را خواستند).

آقا میرزا حسین شهیدی – هیئتی که بحضور رفته‌اند برگردند تکلیف معلوم خواهد شد.

احسن الدوله – این همه لایحه که خوانده شد مقصود این است که امنیت نیست حال میگویند که دربهارستان هم بسته شود آیا ببینیم آنوقت برای خود ما امنیت هست در خارج یا نه پس تکلیف همه را معین کنید.

تلگرافی از کرمان قریب باین مضمون قرائت شد:

حضور مجلس مقدس باعتقاد بنده عرض خلاف بمجلس نمودن دشمنی با امام ۴ است احضار نصرةالدوله باقی بودن مالیات و با این اغتشاش آن سامان مقرون به صلاح نیست این جوان بعد از رقتن فرمانفرما به طوری جذب قانون کرده و باب حلم رامفتوح نموده حامی مجلس و هوا خواه مشروطیت است وزیر ایشان هم شخصی نجیب اگر ایراد شود که علت اینهمه شکایتها چیست عرض می‌کنم بعد از تبدیل سلطنت مستقله بسلطنت مشروطه حکام فقط محض وصول مالیات می‌خواهند که بگیرند در این موقع پرداختن مالیات رعیت نباید از حکومت شکوه نمایند و حلم حکومت در این مدت چند نفر را جری ساخته ۱۰ ایالت مشغول وصول مالیات و تنظیم است یکمرتبه تغییر حکومت اسباب خرابی خواهد شد اگر هر کس دیگر باشد تاسه ماه باید مشغول اصلاح این خرابیهای غیر مترقبه باشد عرض می‌کنم که اگر حکومت انوشیروان و وزیر او بوذرجمهر باشد باید صرفه وصلاح مملکت منظور گردد
غلامحسین.

آقا میرزاطاهر- عرایض آخر ناسخ مطالب اول است (تلگراف دیگر از کرمان قرائت شد قریب باین مضمون) بیست روز قبل بواسطه تظلمات فوق العاده با وجود اینکه هنوز گندم اطراف شهر نیامده حضرت والا قرار گذاردند یک صد و پنجاه خروار گندم بقیمت نه تومان داده شود امروز آن گندم تمام شده و قیمت گندم خرواری چهارده تومان شده اگر امروز حکومت تغییر کند اسباب هیجان خواهد شد.

آقا سید حسن تقی زاده – رسیدگی باین لوایح و تلگرافات وظیفه مجلس نبود باید آنها بوزارت داخله رجوع شود هر طور صلاح میدانند رفتار کنند.

حاج امین الضرب – صحیح است ولی باید در

باب تلگراف کرمان بواسطه مسئله مالیات مجلس یک ملاحظه منظور دارد.

وکیل التجار – بنده چند نفر آنجا سراغ دارم که ظلم می‌نمایند خوب است تغییر در پیشکاری بشود.

حاج محمد اسمعیل آقا – درخصوص تغییر حکومت با وزارت داخله است ولی چون مسئله مالیات در میان است راجع بمجلس و وزارت مالیه است وزارت مالیه هم حضور دارند اگر مطمئن هستند که تغییر حکومت باعث لاوصولی مالیات نمی‌شود چه ضرر دارد.

وزیر مالیه – صحیح است مخصوصا در آنجا تجربه شده که تغییر حکومت باعث تعویق وصول مالیات می‌شود.

تلگرافی از اصفهان رسیده بود قرائت شد قریب باین مضمون:

بتوسط آقای حاجی سید اسمعیل و آقای تقی زاده بمجرد شنیدن حرکت ظل السلطان باصفهان شهر در تزلزل جمعی سوارهای شخصی ظل‌السلطان جمعی فدائیان مفقود و جمعی ملانمایان بتحریک منشی باشی توهین از وکلا و انجمن نموده بعینها اختلاف و فساد زاویه حضرت عبدالعظیم در اینجا ظاهر شده است گویا از حرکت نکردن ظل‌السلطان نباید مخالف قانون است ولی گمانم این است از قانون اساسی همین یک ماده بصحه رسیده باشد.

حاج امین الضرب – در این خصوص چه جواب گفتند.

محقق الدوله – در این باب از وزارت داخله تحقیق شود که اگر سوارها مرتکب این تجاوزات شده‌اند بمجازات برسند.

آقا میرزا سید محمد مجتهد – یقینا بدانید با این ترتیب ظل السلطان نخواهد رفت اما این هم ترتیب مشروطه نیست.

وکیل التجار- هر چند از این وقایع اتفاق می‌افتد گفته می‌شود که تحقیق شود تاکنون بتحقیق اقدام نشده اگر در چند جا هیئتی رفته و تحقیق شده مجازات بعمل آمده بود کار باینجا منجر نمی‌شد باز هم میگوییم باید تحقیق شود.

وکیل الرعایا- گفتند بروند تحقیق نمایند در جاهای دور یک اندازه مشکل می‌نماید ولی دراین شهر پایتخت در نهایت سهولت است همه این فسادها که واقع می‌شود کدام تحقیق شده همین فتنه زوایه حضرت عبدالعظیم که از تمام فتنه‌ها بزرگتر است چه اقدامی شده است یک ضعیفه را در مقابل سفارت دولت روس با گلوله زده‌اند کجا تحقیق کرده‌اند.

آقا سید حسین – مکرر گفته شده که تمام این فسادها از زاویه حضرت عبدالعظیم ناشی می‌شود اگر می‌خواهید ملت آسوده شوند باید فتنه آنجا را رفع کرد. برای اینکه آنچه می‌خواهند می‌نویسند و منتشر می‌سازند تاکنون در این خصوص چه اقدامی شده و کدام نتیجه حاصل شده از مجازات مکرر گفته می‌شود ما از مجازات سالارالدوله هیچ گفتگویی بمیان نیست مجازات او مهمانداری است.

آقا سید مهدی – در خصوص روزنامه که از حضرت عبدالعظیم منتشر می‌شود کار بجایی رسیده است که جمعی به بازار ریخته‌اند و باصناف میگویند که دولت با ما همراه است و عماً قریب کارها خواهیم کرد عجالة اگر هیچ کاری به آنها نمی‌توانند بکنند لااقل این سنگ چاپرا در آنجا توقیف کنند.

آقا میرزا محمود اصفهانی – اگر می‌خواستند توقیف کنند کرده بودند ولی نمی‌کنند.

آقا سید مهدی – این لایحه را انجمن اصناف نوشته‌اند امروز می‌خواستند بازار را ببندند باز عقلا نگذاشتند تا سه روز وقت خواسته‌اند.

آقا میرزا محمود – در این خصوص هر چه گفتگو می‌شود جواب همان است که هیئت وکلا برگردند عجالة جناب وزیر مالیه تشریف آورده‌اند لابد مطلبی دارند خوبست در آنباب مذاکره شود.

مخبرالملک – فردا صرافها جواب می‌خواهند.

وزیر مالیه – از مسئله صرافها اطلاع دارید و حق هم دارند ولی مسئله اینستکه توضیحاً عرض می‌نمایم در ایران غیر از مالیه مدخل و کاری نبوده پس این مطلب از تمام امور مهم تر و خرابی آن این است که یک مقدار قروض سنواتی هست که باید هر ماه تنزیل و قسط آن داده شود و یک مبلغی هم قروض متفرقه داریم مبلغی باید بمصرف آنها برسد عقب افتاده چندی قبل مذاکره شد که گفتیم قرار بگذاریم اینها را تا سه سال از اصل ندهیم ولی فرع آنرا بدهیم از اینها گذشته از حقوق مردم هفت کرور عقب افتاده است صورت آنها برداشته تمام موجود است پنج کرور است و حالا هم باز می‌آورند که صورت برداشته شود و این غیر از قروض طومانیانس وغیره است تمام صاحبان این شش کرور عرصه را بر من تنگ کرده‌اند و هر روز طوری بمن سخت گیری می‌نمایند که طلبکار شخصی اینطور سخت گیری نمی‌کند مثلا یک روز صورت غلطی آورده بودند من قبول نکردم واصرار کردند گفتم که من قسم خورده‌ام صورت صحیح را امضا نمایم چند نفر شهرت دادند که فلانی قسم خورده پول ندهد واز قراریکه شهرت دارد میگویند وزیر مالیه تمام پولها را ضبط کرده من که تحویل دار کل نیستم علانیه هم می‌گویم که مالیات امسال باید بخرج امسال بخورد و سابق بهمین ترتیب بوده که عمل مالیه خیلی مغشوش شده و من علناً می‌گویم که بداید من بجهة اصلاح مملکت اینطور کرده‌ام مکرر از مجلس استدعا کرده‌ام که یک مبلغی از مالیه امسال را یا خودم قرض نمایم و باشخاصیکه ده پانزده تومان حقوق دارند بدهم آخر دیدم طوری شده است و اشخاصیکه قوت دارند و واسطه دارند طوری می‌کنند که این را هم آنها می‌برند و فقرا می‌مانند آخر باید علاجی کرد.

بعضی شهرتها و نسبتها می‌دهند مخصوصا حاج امجدالدوله در قیطریه گفته است که من از وکلا هر چه پرسیدم هیچ از برگشتن تیولات خبر ندارند این کارها کار وزارت مالیه است و همچنین مسئله خالصه جات وغیره آیا این تحریکات صحیح است هیچکدام ازاین مطالب بر من شاق نیست اما شاق اینستکه من دوش خودم را گذاشته‌ام روی سنگ سختی و هر چه فشار می‌آورم هیچ پیش نمی‌رود وآنگهی من معنی مسئولیت را خوب میدانم مسئول در نزد خدا هستم و اینکه مردم میگویند دولت چطور و ملت چطور من هیچ اینها را نمیدانم ابدا تفاوت درمیان آنها نیست من قسم یاد کرده‌ام که صلاح هر دو را بگویم مسئولیت اینست که اگر کسی نتوانست عمل نماید و از عهده برآید دود شده بآسمان برود بهتر است و من میدانم خرابی کار طوریست که نزدیک است فرار کنم همه شماها هم میدانید که عمل مالیه خیلی سخت شده و اصلاح نمی‌شود مگر باتفقا و در همه جا قانون مالیه آلت و حافظ وزارت مالیه است مکرر هم اینجا گفته شده که حال مادامی که قانون نیست چه کنیم آیا دست را رویهم بگذاریم من جواب داده‌ام که خیر البته قانون بتدریج نوشته می‌شود و در هیچ جا هم یکمرتبه وضع قانون نشده ولی به اتفاق باید کار کرد و عمل مالیه امروز اصلاح نمی‌شود مگر به اینکه مجلس همت کند دولت همت کند وزرا همت کند آیا میدانید آبروی مملکت می‌رود یعنی چه وقتی که مهلت خواستند از باب استقراض خارجه آنوقت چه می‌شود کار بمن خیلی سخت می‌گذرد من بجهة همین مطالب استعفا دادم کسی که مسئولیت را بداند و نگوید شرف ندارد باری اینها مقدمات بود مقصود این بود که این صرفها خواستند کاسبی کنند حالا گیر افتاده‌اند برفرض تومانی پنجهزار خریده‌اند مدتی گذشته است تنزیل داده‌اند مکرر هم بمجلس اظهار داشته‌اند بالاخره حاج امین الضرب با آنها قراری داده‌اند و خوب است خودشان آن قرار داد را بگویند.

حاج امین الضرب – چرا سیصد و چهل هزار تومان قبوض در دست دارند از مشیرالسلطنه و صندوق و قبض تمبرخورده از پارسال مطالبه کرده‌اند داده نشده تا این اواخر خانه اتابک متحصن شدند و از مجلس گفته شد رسیدگی شود کمیسیون منعقد شد پس از مذاکرات زیاد قرار شد فهرستهای مشیرالسلطنه را تومانی پنچهزار فهرستهای صندوق را تومانی شش هزار و قبضهای تمبر شده را تومانی هشت هزار بصرافها بدهند آنها گفتند نقد داده شود بعد از مذاکرات زیاد راضی شدند باینکه ثلثی نقد داده شود و باقی هم دو سه ماهه داده شود واین قرارداد چند روز تاخیر افتاده حال آنها دکانها را بسته اندوآمده‌اند.

آقا سید حسن تقی زاده – در باب قبوضاتی که صرافها در دست دارند قرار شد در سه قسط از قرار تومانی پنجهزار و ششهزار و هشت هزار پرداخته شود هر چه ملاحظه شد و شقوق آن را فرض و تصور کردیم محل و پول هیچ جایی نبود لابدا گفتیم از مالیه امساله برداشته بدهند حال صورتی از بقایای محل امساله را جناب وزیر مالیه آورده‌اند.

وزیر مالیه – بلی صورت آورده‌ام گویا راضی نشدند.

آقا سید حسن تقی زاده – چرا راضی هستند ولی اطمینان می‌خواهند.

حاج محمد اسمعیل آقا – البته میدانید تمام این پول مال خودشان نیست مقروض هستند میگویند عجالة محلی که بما داده می‌شود محلی باشد که لااقل اگر ضرری هم متحمل می‌شویم بتوانیم به قروض خود بدهیم.

وزیر مالیه – حال همین را تصویب کرده‌اند چه باید کرد.

وکیل التجار – وضع پرداختن پول بصرافها را نباید اینجا مذاکره کرد.

حاجی امین الضرب – این طور نیست این طلب آنها مال پارساله است و این وجه از مالیات امساله داده می‌شود باید گفتگو شود و مجلس تصویب نماید.

آقا سید حسن تقی زاده – کمیسیون مالیه باید راپورت مفهومات کار خود را بدهد ولی مالیه ما طوری مغشوش است که مثل مطالب پولتیکی است نمی‌شود همه جااظهار کرد در صورتی که کسی از حال مملکت خبر ندارد نمیداند و من هیچ خوش نداشتم که بعضی مطالب گفته شود که مملکت در خطر است هر کس هم می‌گفت خوش‌آیندم نبود ولی اگر کسی از ترتیب مالیه خبردار باشد بخدا قسم از انتظام مملکت دست کشیده به اصلاح این کار مشغول می‌شود اولا هفت کرور از حقوق گذشته بی محل است کسی نیست در این انجمنها درست حالی آنها نماید اشخاصی که قسم می‌خورند به مشروطیت با جان و مال همراهی کنند ابدا بیک قدم حاضر نستند حقوقی را که از دولت می‌خواهند راضی هستند که دولت خودش را اگر شده بآتش بزند و بآنها بدهد برفرض این پول صرافها هم داده شد فردا یکی دیگر تولید می‌شود هفت کرور باقی مانده پارسال لابد امسالهم شش کرور بی محل داریم پس بر عموم وکلا و ملت لازم است که در این راه یک فداکاری فوق‌العاده نمایند باید وکلا با وزرا نشسته گفتگو کرده کلیه یک فکری بنمایند جمعی مستاصل هستند اگر ندهیدبزور می‌خواهند امروز جناب وزیر مالیه از صبح گرفتار بودند باید فکر صحیحی کرد.

وکیل التجار – از روز اول گفته شد که عمل مالیه خیلی مهم است و تمام این کارها که در هم ریخته علتش بی‌ترتیبی عمل مالیه است حالا هم عرض می‌کنم باید وکلا و وزرا و اعضا کمیسیون نشسته مشغول اصلاح شوند.

آقا سید حسن تقی زاده – باین حرفها نمی‌شود کار را درست کرد اولا ما فراموش کاریم من گفتم که اگر تمام سرحدهای ما مغشوش باشد باید دست از آنها کشید و باین کار پرداخت اولا بموجب حق عمومی که دارم اینجا بصدای بلند می‌گویم که به آذربایجان هم برسد عموم ملت باید یک اقدام و همت فوق‌العاده نمایند. مقصودم از این همت فوق العاده اینست که اگر بایست از معاش شخصی هم بکاهند کوتاهی نکنند. اما قسمتی دیگر از وظیفه که دارم می‌گویم جمعی مفسدین در میان خلق افتاده شهرت می‌دهند کمیسیون مالیه می‌خواهد حقوق مردم را کسر نماید این هم عوض زحمت ما است اینجا صریحا می‌گویم که ابدا از حقوق کسر نخواهد شد خصوصا حقوق فقرا و همچنین از متوسطین مگر از شاهزادگان و کسانی که حقوق زیاد از برای خود ترتیب داده‌اند بقدری که از حقوق یک رئیس جمهوری در خارجه بیشتر است از فقرا چیزی کسر نخواهد شد.

آقا سید مهدی – اینکه جناب وزیر مالیه فرمودند که دوش خود را بسنگ سختی گذاشته فشار می‌دهم و پیش نمی‌رود مقصود را نفهمیدم.

وزیر مالیه – خیلی ممنون شدم که توضیح خواستید این تشبیه بواسطه سختی کار است ارباب حقوق پول می‌خواهند اشخاصی هم که باید مالیات بدهند بهر اسم بشود می‌خواهند تحلیل ببرند و وضع وزیر مالیه سابق در نظرها طوری بوده که بیایند بگویند من تخفیف دارم و چیزی تعارف داده شخص وزیر امضاء نمایند و همچنین بوسایط و غیرذلک مواجب و مرسوم و غیره برای خود ترتیب بدهند ولی مسئولیت غیر از اینها است موانع هم دو قسم است اما موانع باطنی را انسان چه کند باین عادت مردم چه می‌شود کرد خا شاهد است که من مدتها بود می‌خواستم خود را خلاص کنم دیدم کمیسیون مشغول کار است نخواستم از کار عقب بیفتد ده پانزده روز دیگر کار انجمن مالیه تمام می‌شود و مردم قبوض خود را می‌خواهند در این صورت باید طوری باشد که اسباب گرفتاری منهم نباشد موانع خفیه مثلا مثل اینکه من بگویم به نوکر خودم چایی بیاور و او طفره بزند. یکی دیگر حساب صندوق چون دیدم پیش رفت نمی‌کند و باز نواقص در کار است صبر کردم حال فکری باید کرد که من بد قول نشوم علاج و اصلاح آن خیلی ساده است یعنی باید از خرج کاست و بر دخل افزود اگر کسی بگوید بهیچ چیز دست نخورد واصلاح شود ممکن نخواهد بود حال گفته‌اند که از حقوق مردم بریده می‌شود کی من گفته‌ام وانگهی مالیه راجع بمجلس است بالاخره باید تصفیه کرد اگر بگویم باید بر دخل افزود باز خواهند گفت که تحمیل کرد. خیر من گفته‌ام که باید تعدیل شود یعنی هر کس بهر اندازه که ممکن است کمک کند اعتقاد بنده این است از این تعدیل خیلی دخل افزوده می‌شود از اینها گذشته باید بر آبادی کوشید ممالک دیگر خیلی از اینجا کوچک‌تر است ولی ثروتش زیادتر است. عجالة با این حال باید از روی تعدیل باشد اصول مطلب اینست و باید باتفاق همراهی شود. در انگلستان انواع مالیات هست و در اینجا فقط منحصر است بآنچه رعیت و زارع بدهد.

حاج امین الضرب – جناب وزیر وقت می‌گذرد در خصوص صرافها نتیجه گرفته شود.

آقا شیخ حسین – البته کسی که قسم خورده است هر چه است می‌گوید و انشاءالله سال آتیه جلو تمام این خرابیها گرفته می‌شود از توجه شما حال در خصوص این هفت کرور آیا رسیدگی شده که قبوض ساختگی نیست و قرض دولت و ملت است یا نه این عرض من منحصر بصرافها نیست.

وکیل الرعایا- حاجب الدوله قدیم پنجهزار تومان عمارت تمام کرده چهل و پنج هزار تومان گرفته بفرمایید بگیرند و یک نفر از متمدنین از بابت حقوق خودش طوری سخت گیری کرده است چه عرض کنم و آن سعدالدوله است.

آقا سید حسن تقی زاده – وقت می‌گذرد باید نتیجه گرفته شود.

وزیر مالیه – دیگر قوه من تمام شده انشاءالله جزئیات در یک مجلس خاص مذاکره می‌شود مسئله صرافها باید تمام شود در سه قسط باید داده شود بطوریکه جناب حاج امین الضرب گفته‌اند بر فرض تصویب مجلس و غیر از این چاره نداریم در کمیسیون هم چنین قرارداده شده.

حاج امین الضرب – آنها دو شکل میگویند یکی این که هر قدر طلب دارند تومان تومان داده شود در مدت سی وچهار ماه هر ماهی ده هزار تومان و یک قسم دیگر این که تومانی پنجهزار و شش هزار و هشتهزار بسه قسط داده شود. البته اگر در وزارت مالیه و چه و محلی باشد که این سه قسط را یکماهه و سه ماهه و شش ماهه بدهد صرفه با دولت است والا باید بترتیب شکل اول داده شود حال اختیار این با وزارت مالیه است.

وکیل التجار – متصل گفته می‌شود که حقوق مردم را باید پرداخت ازاین هشتصد هزار تومان بقایای محل سنه ماضیه نباید صحبت داشت.

حاجی امین الضرب – امروز در کمیسیون مذاکره بود.

آقا سید حسن تقی زاده – تمام این مطالب درآن مجلس گفتگو شد و صرافها راضی نشدند و انصاف هم این است سایر وزرا با وزارت مالیه همراهی صحیح ندارند در هر صورت تکلیف دادن پول بصرافها با وزیر مالیه و کمیسیون است حالا باید در این خصوص گفتگو کرد که آیا از مالیه امسال باید داده شودند یا نه بهمین ترتیب که قرار گذاشته شده.

حاج امین الضرب – این صرافها از این ملت هستند و حقوق آنها هم لازم است سریعا باید در باره آنها اقدام بشود.

مخبرالملک – گویا مقصود حضرات خوب مفهوم نشده باشد این حضراتی که بما زور آورده‌اند دو شکل میگویند یکی تومان تومان بقسط و شکل دیگر بقسمی که گفته شد آن هم بطوری که میگویند که اگر اقدام نشود ما کارهایی می‌کنیم که من خجالت می‌کشم بگویم عجالة باید وزارت مالیه فکری برای آنها بکند تا ببینیم سایر ملت چه می‌کنند.

آقا شیخ حسین – این عمل صرافها که کاسب فقیر هستند غیر از آن اغنیا است که سالها پول دولت را برده و پارک ساخته‌اند. فشار می‌آورند آنها باید یکسال صبر نمایند وزارت مالیه حاضر نیست که بعد از این قبول نماید.

مخبرالملک – یک توضیحی دیگر لازم است که وکلا همینقدر باید رای بدهند که این وجه از مالیه امسال داده شود یا نه باقی ترتیبات با وزیر مالیه است.

وزیر مالیه – گویا مجلس تصویب کرده بود که از امسال داده شود.

حاج محمد اسمعیل آقا – بلی بنده عرض کردم همان روز که مجلس در دو ماه قبل شرحی که به آنها نوشته بود تصویب کرد.

دکتر ولی الله خان – این قسم که صرافها فشار آوردند حق هم داشتند و باید از مالیه امساله داده شود ولی بدبختانه یک سرمشق خواهد شد از برای سایر ارباب حقوق و کار مالیه مثل سابق خواهد شد و این ملت ابداً همراهی ندارند تاکنون این حرف را نگفته بودم امروز می‌گویم که ایران چند معنی دارد یکی این است که اهل آن با غیرت ترین مردم هستند و این مطلب فخر ما بوده است ولی حالا نزدیک است آن فخر برود وقتی مملکت فرانسه مجلس پیدا کرد حال فقر آنجا بیش از اینجا بود یکنفر از وکلا که اسم آن (تکراست) و قائل برب النوع بوده است گفته رب النوع فقر و فاقه را می‌بینم از دروازه نگاه کرده و نصف در را باز کرده می‌خواهد خود را داخل خاک ما نماید و دشمن هم از عقب ان طوری همجوم اورده که یک دفعه آن فقر داخل خاک ما خواهد شد گفتند علاج چیست گفت تمام ملت ربع عایدات خود را بدهند تمام وکلا صدا بلند کردند وتصویب نمودند ببینید تا چه حد همراهی داشتند ۰

در خصوص رفتن ظل السطان مذاکره شد۰

دکتر ولی الله خان- از اینکه اهل مجلس بجان و دل رای ندادند ولی سکوتی کردند که ان موجب رضا است ولی در صورتیکه سوءظن بین دولت و ملت است بیک نفر از دولتیان که سوءظن پیدا کردند اگر هیئت وزرا ضمانت می‌کنند والا نه ۰

حاج محمد اسمعیل آقا- مگر امروز نه مقصود از این است که نشر عدل کند امروز شاهزاده یا غیر او که هنوز برخلاف مشروطه قدمی برنداشته اگر بخواهند از این نعمت مشروطه او را محروم کنند چه باید کرد باید بانها حالی کرد که او با کسی کاری ندارد۰

آقاسید محمد تقی- درست است این مطلب درصورتی است که طرف یکنفر باشد اما ده هزار را نمی‌شود اینطور ساکت کرد۰

آقا میرزا محمود تاجر- بلکه دو کرور بگوئید بیرون شهر و غیره ۰

محقق الدوله- در این خصوص تحقیق کنند مقصرین را مجازات بدهند۰

آقا سید حسین- اشخاصی که مقصرند و اینجا هستند یک نفر مجازات ندیده۰

حاج سید ابراهیم- ببینیم وزرا ضمانت می‌کنند یا نه۰

آقا سید حسین- ضمانت می‌کنند۰

وکیل الرعایا- این تلگرافی را که وکیل مجلس کرده باید معلوم شود که از کجا این تحریک شده۰

وکیل النجار- اگر مقصود سرکشی املاک است رفتن خودشان اهمیت ندارد اگر مطلب لازمی است امر دیگر است۰

حاج امین الضرب - می‌گوید مقصود سرکشی املاک نیست باید بروم انجا اسیاب خود را جمع اوری کنم در انجا حالاکه حکومت ندارم یک رتبه بیایم۰

حاج محمد ابراهیم - استدعا می‌شود که دو ماه رفتن خود را عقب بیندازد۰

صدر نطنزی- بنده عرض می‌کنم که از رفتن ایشان فساد نمی‌شود بخلاف اصلاح می‌شود ولی چرا باید شاهزاده معظم که کرورها. مخارخ تربیت او شده او را بی کار بگذارند و کار باو رجوع نکنند بگذارند که برود۰

آقا سید مهدی- گمانم اینست این طور که پیش امده است خودش رفتن را موقوف کند۰

آقا میرزا حسین طبیب - بلی امروز از نجمن‌ها چند نفر منتخب شدند که بروند شاهزاده را فعلا منصرف کنند۰

وکیل التجار- بنده تا حال تشکر نکردم امروز از فرمایش وزیر مالیه از مسولیتی که فرمودند تشکر دارم۰

آقا میرزا محمود- در قانون مشروطه هیچکس نباید از خانه خود محروم بماند باید برود تلگراف خانه معلوم کنند این چند نفر که مفقود شده‌اند صحیح است یا نه بروند از نیرالدوله تحقیق کنند

حاج سید اسمعیل- از وکیل مجلس تلگراف شده است

آقا سید حسین- در صورتیکه از وکیل مجلس تلگراف شده است باید تحقیق بشود که آنها را کی مفقود نموده و چه شده است؟

مجلس ختم شد.