مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ اسفند ۱۳۳۴ نشست ۲۲۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ اسقند ۱۳۳۴ نشست ۲۲۳

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۱۸

جلسه: ۲۲۳

صورت مشروح مذاکرات مجلس عصر روز پنجشنبه ۲۴ اسفندماه ۱۳۳۴

فهرست مطالب:

۱- بقیه مذاکره در لایحه بودجه کل کشور

۲- تقدیم یک فقره لایحه دو فوریت از طرف آقای وزیر بهداری

۳- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس شش ساعت بعدازظهر به ریاست آقای اردلان (نایب رئیس) تشکیل گردید.

۱- بقیه مذاکره در لایحه بودجه کل کشور.

نایب رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود:

(به شرح زیر قرائت شد):

غائبین با اجازه- آقایان: دکتر جزایری، تفضلی، میراشرافی، فرود، ثقةالاسلامی، قرشی، عبدالرحمن فرامرزی، پناهی، یدالله ابراهیمی، صدقی، نصیری، رضائی، سلطان‌مراد بختیار، مصطفی ذوالفقاری، دکتر سعید حکت، بزرگ ابراهیمی، عاملی، دکتر بینا، امامی خوئی، اورنگ.

غائبین بی‌اجازه- آقایان: قوامی، عرب شیبانی، خزیمه علم، درخشش، مهندس شاهرخ شاهی، امید سالار، گیو، نقابت، سرمد.

دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه- آقایان: محمودی، دکتر آهی، تیمورتاش، بهادری، کریمی، صراف زاده، پیراسته، تجدد.

نایب رئیس- نظری هست؟ آقای حمید بختیار.

حمید بختیار- بنده قربان یک تلگرافی دارم از کارمندان خوزستان حضوری است به وسیله مقام ریاست تقدیم آقای وزیر دارایی می‌کنم چون بنده هر چه گفته‌ام ترتیب اثر داده نشده است مقام ریاست دستور بفرمایند که ترتیب اثر بدهند.

نایب رئیس- بسیار خوب.

حمید بختیار- متشکرم.

نایب رئیس- آقای ارسلان خلعتبری بفرمایید.

خلعتبری- بنده قبل از این که وارد عرضم بشوم خواستم یک تذکری بدهم جناب آقای وزیر دارایی هم تشریف ندارند و عرض بنده این است که این قانون مالیات بردرآمدی که می‌گذرد یک عده از اشخاصی که مشمول این قانون هستند اشخاصی هستند که بیمارستان‌های خصوصی تأسیس کرده‌اند، زایشگاه‌های خصوصی دایر کرده‌اند و به جای این که پول‌شان را صرف زمین‌بازی و یا سفته‌بازی و از این قبیل معاملات بکنند مؤسسات آبرومندی به وجود آورده‌اند مثل بیمارستان دکتر ورجاوند که چندین صد هزار تومان خرج کرده و متأسفانه مأمورین مالیات بردرآمد نسبت به او تعدی کرده‌اند و سی‌هزار تومان از او مالیات بردرآمد گرفته‌اند در صورتی که بنده معتقدم مملکتی که این قدر احتیاج به این قبیل مؤسسات دارد باید این‌ها را تا چند سال معاف کنند وقتی که نظایرش زیاد شد در مملکت خوب آن وقت مقررات را در باره آن‌ها هم عمل کنند به هر حال باید تجدید نظری در این قبیل اشخاص بشود. بحث ما در موضوع تفریط پول‌های دولت بود و رسیدیم به موضوع عوارض چای که ۱۴۰ میلیون تومان در ظرف هفت سال گرفتند و به هیچ مصرفی نرسید و به مصرف امور اداری و چندین میلیون تومان هم شاید سی میلیون تومان عوارض جنگل که نتیجه وصول این سی میلیون تومان عوارض جنگل از بین رفتن سه چهارم جنگل‌های ایران شده است و با کمال بی‌انصافی قسمت اعظم جنگل‌های ایران را بریده‌اند و این یک خطری است از لحاظ تمام ایران، از لحاظ زراعت، و بارندگی و هوا و رطوبت که حالا به تفصیل نمی‌خواهم عرض کنم. در موضوع جنگل وزارت کشاورزی و دولت باید توجه کند برای حفظ جنگل یک برنامه اساسی لازم است یعنی باید برنامه‌ای باشد که سوخت را سوخت چوب و ذغال را مبدل به یک نوع سوخت دیگر بکند، به نفت و به برق و به گاز، البته به نفت و به برق خیلی امکان دارد متأسفانه به هیچ وجه این مسئله مهم در نظر گرفته نشده و الان هم این وضع فعلی ادامه دارد و خواهد داشت اخیراً رئیس اداره جنگل بانی، بنگاه جنگل‌بانی عوض شد یک سرتیپی آن‌جا گماشته شده اشخاص همه می‌گویند که مرد درست‌کاری است (شوشتری- بسیار مرد امینی است) بلی بسیار مرد امینی است سرتیپ اخوی مرد وطن‌پرستی است و بسیار هم باید مورد حمایت قرار گیرد چون هیئت دولت این‌جا تشریف دارند عرض می‌کنم که ایشان می‌خواهند جلوگیری کنند از محول کردن جنگل‌ها ولی یک مسئله‌ای که اخیراً پیش آمد کرده است در صومعه‌سرا این را می‌خواهم به عرض برسانم که یک عده‌ای از مردم خورده مالک چون در گیلان یک جنگل را پنجاه و شصت وصد نفر بعضی اوقات هستند (شوشتری- و در گرگان) و در گرگان این‌ها می‌روند مجموعاً پولی قرض می‌کنند دویست متر پروانه قطع چوب می‌گیرند آن وقت هر کدام این‌ها ده و بیست و پنجاه متر چوب قطع می‌کنند و این طریق معشیت آن‌ها است و اخیراً این سرتیپ اخوی یک سختگیری‌هایی شروع کرده که به نظر من بسیار صحیح و به موقع است، این سختگیری برای جلوگیری از محو جنگل است ولی باید در عین حال توجه و دقت کرد اشخاصی که قصد قطع چوب دارند در موقع قطع اگر یک سانتیمتر دو سانتیمتر چوب‌شان کوتاه‌تر بشود فایده ندارد، و باید نسبت به آن‌ها ارفاق قائل بشوند که مردم در زحمت نباشند، ولی دولت باید برنامه سوختش را اجرا کند والا تمام جنگل‌های ایران از بین خواهند رفت.

مسئله دیگر که می‌خواستم به آقایان عرض کنم از لحاظ امور اداری تمرکز تمام وجوه در وزارت دارایی یک معطلی است یعنی این اعتبارات که داده می‌شود به وزارتخانه‌ها، این اعتبارات وقتی که تقسیم شد بنده نمی‌دانم چه ترتیبی هست که برای هر پرداختی هر کاری اجازه وزارت دارایی لازم است بیمارستان‌ها امورش معطل است وزارتخانه‌ها معطل است خریدها معطل است تصمیمات معطل است این مسئله را بنده نمی‌دانم معنایش چیست؟ رئیس حسابداری وزارت راه با یک عضو یا با یکی از رؤسای وزارت دارایی چه تفاوتی دارد؟ هر دو تحصیل‌کرده، هر دو عضو دولت، هر دو دارای تجربه در حسابداری ولی هر شاهی که او خرج کند حتماً باید با اجازه وزارت دارایی باشد این سبب رکود و معوق ماندن قسمتی از امور وزارتخانه‌ها است و این را خیال می‌کنم آقایان وزرا هم تصدیق می‌کنند و این مسئله مربوط به خود دولت است، باید ترتیبی اتخاذ کنند که این معطلی در امور از بین برود و رفع این اشکالات را بکنند که پرداخت‌هایی که وزارت راه می‌خواهند بکند و حواله ساختن راه را بدهد سه ماه معطل نماند که خزانه‌داری تصویب بکند خوب آقا پول که دراختیار وزارت راه گذاشتید آقای سرلشکر انصاری هم که مورد اعتماد است بنابراین وزیر راه چطور صلاحیت ندارد که پنجاه هزار تومان بگیرد (یک نفر از نمایندگان- عاقبت هم می‌دهند) عاقبت هم می‌دهند منتهی بعد از معطلی و تشریفات فراوان.

مسئله دیگری که می‌خواستم بگویم این مسئله مرکزیت است در تهران (صحیح است) تمام کارهای ولایات روی این کار فلج شده است می‌خواهند به توتون‌کارهای رضائیه هزار تومان بدهند باید حتماً تهران تصویب کند به کردستان می‌خواهند ۱۵۰ خروار گندم حمل کنند حتماً باید تهران تصویب بکند یک جیپ می‌خواهند بخرند باید حتماً تهران است و به همین جهت است که تمام مردم برای تمام کارهای خودشان به تهران رجوع می‌کنند حالا گاو یکی را می‌دزدند به استاندار تلگراف کند نه به وکیل مجلس باید برود به استانداری به فرمانداری این سیستم اداری دولت در رسیدگی به عرایض مردم و شکایات مردم به قدری ضعیف است و به قدری خراب است که به نظر بنده اگر از لحاظ تشکیلات اداری، شما تشکیلات زمان ناصرالدین شاه را یک مرتبه جای این‌ها بگذارید واعلیحضرت در رأسش باشند به نظر بنده برای مردم مفیدتر خواهد شد این تشکیلات باعث زحمت مردم است (داراب- و تشریفات) و تمام تشریفات است بنده در کمیسیون عرایض که مأمور آقایان نمایندگان بودم در این دو سال به این نتیجه رسیدم که یک کاغذبازی و بوروکراسی و تشریفات‌بازی بی‌معنا و لغوی در این مملکت وجود دارد که باید رسیدگی بشود باید اشخاص مورد اعتماد، آقای نجم‌الملک که مورد اعتماد است مرد واقعاً لایق و شایسته‌ای است، سال‌ها است آقای جعفری استاندار، آقای بنی‌آدم، آقای فرخ، آقای ذوالفقاری همه این‌ها چطور به اندازه رئیس یک اداره وزارت کشور نباید اختیار داشته باشند و صلاحیت در هیچ کاری نداشته باشند این‌ها نماینده شاه هستند، شخص دوم هستند و در استان شخص اول هستند به آن‌ها باید اختیارات وسیع داد، تشریف ببرید بصره استاندار بصره دارای تمام اختیارات است اما خرمشهر بخواهند یک قایق به آن طرف با طناب ببرند باید تهران اجازه بدهد این تشریفات این طوری نمی‌شود این‌جا خرما را می‌خواهند بار کنند باید مدیرکل گمرک اجازه بدهد یا وزیر دارایی اجازه بدهد وزرا را غرق این کارها کرده‌اند، این است که به کارهای اساسی مملکت نمی‌رسند در هر کاری خودشان می‌خواهند دخالت کنند این کارها را باید بدهند به معاونین‌شان که آن‌ها این کارها را بکنند و همین طور در ولایات بعضی اختیارات را به استاندارها بدهند ولو این که یک استانداری سوءاستفاده کند به نظر بنده استاندار در محل خودش به نظم و به امنیت و به راحتی مردم بیشتر علاقمند است تا وزیر در تهران چه خودش مسئول است به همین جهت می‌خواستم این تذکر را بدهم (داراب- بسیار تذکر لازمی بود).

مسئله دیگر می‌گویند در مثل مناقشه نیست چون همین عبارت در مثل مناقشه نیست خودش بهترین عذرخواهی است عرض می‌کنم توجه فرمودید یک گاو یا بزی که به طناب می‌بندند این تکان می‌خورد اول آن دستش را به طناب می‌اندازد بعد آن یکی دستش بعد پایش و آن قدر دور خودش می‌چرخد تا کاملاً گرفتار شود، این دستگاه‌های اداری دولت ما شبیه به آن است از موقعی که من یاد دارم در ۱۵ سال اخیر وضع کارش همان طور است که حالا من مثال می‌آورم آقایان تصدیق می‌فرمایند برای یک کار که باید یک وزارتخانه تصمیم بگیرد یک نفر تصمیم بگیرد حالا پنج وزارتخانه و پنج نفر باید تصمیم بگیرند، کارها را داخل کرده‌اند و پیچ خورده است آن‌جایی که باید وزیر اقتصاد و بازرگانی تصمیم بگیرند یک مرتبه می‌بینید گیر می‌کند که یک وزیر دیگری هم باید تصمیم بگیرد یکی از آقایان نوشته‌اند که در عراق فرماندارها تا سه سال مأموریت دارند و تا تخلفی نکنند معزول نمی‌شوند بنده هم همین عقیده را دارم باید استاندارها را اقلاً چهار سال به‌شان مأموریت داد حقوق بیشتر هم به آنان داد، اتومبیل هم باید به‌شان داد وسیله هم باید داد و ازشان کارخواست تا کار کنند توجه فرمودید؟ چهار سال پیش یک راه‌هایی در مملکت ساخته شد سابقاً راه را وزارت راه می‌ساخت از چند سال پیش به این طرف ما دو نوع راه پیدا کردیم یک راه وزارت راه و یک راه سازمان برنامه راه قم به تهران را گفتند کی ساخته؟ سازمان برنامه، و راه آذربایجان را سازمان برنامه ساخت اما راه این‌جا به آن‌جا را کی ساخت؟ وزارت راه ساخت ببینید تشکیلات باید متمرکز بشود یک‌جا اما حالا تقسیم شده، یک مثالی برای‌تان عرض کنم این دانشکده کرج یک وقتی یک رئیسی داشت اسم نمی‌آورم چون در دنیا نیست برنامه مدرسه کرج را بروند برایش نگاه کرد دید آن‌جا نوشته است فیزیک و شیمی و فلان گفت آقا این شاگردهای مدرسه فلاحت پول وزارت فواید عامه را بگیرند درس وزارت فرهنگ را بخوانند این‌ها را از برنامه حذف کنید حالا می‌خواستم عرض کنم این طرز فکر را باید کنار گذاشت بانک کشاورزی الان دو سال است مقداری تراکتور و لوازم و ماشین‌آلات فلاحتی آورده است یک مؤسسه‌ای هست در سازمان برنامه که او هم تراکتور آورده و وسایل دیگر از سابق آورده بود عرض کنم هم سازمان برنامه تراکتورفروشی می‌کرد هم بانک کشاورزی یک شخص مطلعی می‌گفت که در ظرف چهار سال اخیر البته این مربوط به پنج شش ماه قبل است مربوط به حالا نیست، مال سابق است، می‌گفت در ظرف ۴ سال این شرکتی که سازمان برنامه تأسیس کرد پنج شش میلیون تومان خرج پرسنلی‌اش شد ولی فروشی که کرد از پانصد و ششصد هزار تومان تجاوز نکرد، ببینید این‌ها هزینه‌ای است برای دستگاه (پورسرتیپ- قیمتش به قدری گران است که نمی‌شود خرید. ۷۵ هزار تومان) عرض کنم یک شرکت ملی نفت داریم یک شرکت ملی نفت قم داریم هر که کارشان مربوط به نفت است هر دو باید یک تشکیلاتی داشته باشند حالا شرکت سومی هم می‌خواهد درست بشود می‌خواهم به آقایان عرض کنم که این کارهای مملکتی، الان ما وزارت راه داریم سازمان برنامه هم داریم، ما به وزارت راه مراجعه می‌کنیم می‌گویند به برنامه مراجعه کنید به برنامه مراجعه می‌کنیم می‌گویند به وزارت راه باید مراجعه کنید هم این راه می‌سازد و هم آن، این سیستم یعنی نبودن هماهنگی بین وزارتخانه‌ها و دخالت در کارهای یکدیگر و برای هر کاری کمیسیون تشکیل دادن و وزارتخانه‌ها و ادارات مختلف را هماهنگ نکردن این کار به نظر بنده نواقصی دارد که هر کاری را شما می‌بینید که پنج و شش ماه به تأخیر افتاده است، سببش نبودن هماهنگی بین وزارتخانه‌ها است که حتماً دولت باید این نبودن هماهنگی را برطرف کند بنده تذکراتی که از لحاظ برنامه داشتم و از لحاظ بودجه داشتم، تذکرات کلی و اصولی را عرض کردم، چند مورد تذکراتی راجع به خود اقلام و مسائل ذکر شده در این صورت مانده که بنده در این‌جا به ترتیب و برای این که وقت آقایان را نگیرم خیلی به اختصار عرض می‌کنم ورد می‌شوم که هم مجلس بتواند به کارهای دیگر برسد و هم بعد از من آقایان نوبت برسد، اولیش مسئله شورای عالی اقتصاد است بنده درست برخلاف آقای حائری‌زاده معتقدم که شورای عالی اقتصاد یک فکر بسیار صحیحی بود، عرض کنم که الان چند ماه است که کار کرده البته این شوری خیلی جوان است ولی باید تقویت کرد کسی را هم که برای این کار انتخاب کرده‌اند یک کسی است که دارای‏ سابقه و تجربه است. دکتر مقبل، کار هم خوب دارد می‌کند تا الان مسئله چایی که چندین سال بود این در و آن در می‌زدیم، آقایان نمایندگان گیلان و مازندران هستند می‌دانند که این شورای اقتصاد با نهایت دقت رسیدگی کرد و دارد اشتباهی که دولت سابق کرد راجع به آزاد گذاشتن ورود چای، آن را دارد اقدام می‌کند و برطرف می‌کند. هنوز یک راه حل قطعی برای مسئله چای پیدا نکرده ولی بالاخص مؤسسه‌ای به وجود آمده است که این قبیل امور را مطالعه می‌کند و دولت را راهنمایی می‌کند، این بسیار مفید است و باید آن را تقویت کرد. اداره کل انتشارات و رادیو و انتقاداتی که از این اداره می‌شود از یک اداره‌ای که قریب ۱۵ سال است از محور اصلی خودش خارج شده است، این را در ظرف چند ماه می‌شود آن طوری که قابل اصلاح است، اصلاح کرد ولی بنده در این چند ماه دیدم و می‌بینم که یک تغییری داده شده، اولاً رادیو دارای نزاکت شده‌اند (جمعی از نمایندگان- خیلی فرق کرده) نسبت به اشخاص و حیثیت مردم تعرض نمی‌کند نسبت به دولت هم چاپلوسی نمی‌کند، از دولت حمایت کردن را رادیو انگلستان هم می‌کند ولی تملق و چاپلوسی بدترین چیزها است، دشمن هر دولتی دشمن هر کسی چاپلوسی است یعنی واقع را خلاف جلوه دادن و او را گمراه کردن، واقعاً من باب مثال پیش آمد من همیشه عقیده دارم نسبت به دولت نسبت به شاه آن اشخاصی صمیمی هستند که همیشه بله قربان نگویند به شاه و به رئیس دولت به شاه و رئیس دولت باید تعظیم کرد، به آن‌ها که پایین‌تر هم هستند باید تعظیم کرد، ولی آنچه صحیح است باید به شاه گفت بله قربان، اما نوکر خوب آن است که اگر چیزی مطابق مصلحت نبود تعظیم را بکند بعد بگوید خیر قربان عقیده چاکر این است که این کار مصلحت نیست، این نوکر خوبی است آن که اول تعظیم بکند و بعد به دروغ بگوید بله قربان این صحیح است آن دشمن است همین طور نسبت به وزیر، به نخست وزیر بگوید بله قربان حقیقتاً شاه‌کار نطق را امروز بیان فرمودید، اگر نخست وزیری چرند گفت باید گفت چرند است، اما اگر حرف خوب زد برایش دست هم می‌زنند؛ توجه فرمودید؟ همین طور وزیر خوب و معاون خوب کسانی هستند که همین طور نگویند بله قربان

اگر کاری بد است و مصلحت نیست باید بگویند خیر قربان، این را می‌خواستم بگویم که این طرز عوض شده واقعاً از لحاظ سیاسی هم رادیو یک روحی گرفته ما برای دفعه اول فهمیدیم که رادیو می‌تواند جواب یک مطلب سیاسی را تنظیم بکند و عرضه کند، البته از رئیس اداره رادیو باید تقدیر کرد واز سرپرستش هم باید تشویق کرد، به عقیده بنده عیوب زیاد است ولی آقایان باید تشویق بکنند که کارهای خوب را بکنند و بروند انجام بدهند، من لازم دانستم این تذکر را بدهم یک مسئله‌ای که این‌جا هست مسئله وزارت جنگ و مرزبانی کشور است بنده آقایان، خوب همه هم باید این طور باشند، لسان تملق خوب نیست بنده طرفدار تملق نیستم همان طور که گفتم، اما تعرض هم باید منطقی باشد تعرض هم باید به جای خودش صحیح باشد و از حدود خارج نشود، بنده جناب آقای حائری‌زاده شخصاً خیلی احترام قائلم، عقیده هم دارم، اما اظهاراتی که در مجلس می‌شوداین اظهارات در خارج تأثیر دارد، عرض کنم هم تاثیر خوب می‌تواند داشته باشد، هم تأثیر سوء می‌تواند داشته باشد، ما کشوری هستیم که اگر درست حقیقتاً انصاف را رعایت بکنیم، در این ۱۵ سال اخیر یکی از ستون‌هایی که کاملاً در حفظ استقلال مملکت تأثیر داشت همین سربازها و همین نظامی‌ها بودند (صحیح است) هر وقت قدری در امور این‌ها اختلال حاصل شد بلافاصله دیدیم وضع کشور چه جور شد (افشار صادقی- نمونه‌اش حوادث رضائیه است) در جنوب سربلند کردند، در کردستان سربلند کردند در آذربایجان آمدند تا خرم‌دره رسیدند، حقیقتاً سعی کردند که این مرکز را متزلزل بکنند، البته خدا نخواست، دولت، مجلس، اعلیحضرت همایونی در درجه اول که بسیار وجودش در حفظ وحدت و انضباط ارتش مؤثر است، این‌ها عواملی بود، مرحوم قوام، مرحوم رزم آرا، سرلشکر ارفع، این‌ها اشخاصی بودند که در مواقع سخت این دستگاه را حفظ کردند؛ آن‌هایی که می‌خواستند آزادی ایران را از بین ببرند یک مانع بزرگ در مقابل راه خود داشتند وآن مانع بزرگ ارتش بود، به همین جهت سعی آن‌ها دائماً این بود که سعی می‌کردند در کار این ارتش رخنه پیدا کنند، بین ارتش و مردم جدایی بی‌اندازند، ارتش را ضعیف کنند، و اگر ضعیف کردند آن وقت ضربت را وارد بیاورند (صحیح است) پس بنابراین هر قدر پنج تا ده بیست تا و یا یک عده افسر اگر صحیح‌العمل نباشند و مورد قبول ما نباشند ولی تزلزل این دستگاه مقتضی نیست و الفاظی را که تناسب و مناسبت ندارد مثل قزاق، نباید گفت الان ارتش ما در واقع تمام مردم هستند (صحیح است) اگر یادتان باشد روز ۲۸ مرداد فرماندهی به سربازها فرمان نمی‌داد تااسم شاه می‌آمد سربازها تفنگ را بلند می‌کردند و می‌کوبیدند این را دیگر مردم تهران به چشم دیدند. خواستم بگویم آنها که در مرزها پراکنده هستند روزنامه می‌خوانند رادیو گوش می‌کنند این حرف‌ها تأثیر سوء می‌بخشد. به نظر بنده ارتش را باید محترم شمرد و تقویت کرد البته عیوبش را هم باید گفت، اگر عیب ارتش را گفتید اشکال ندارد، هیچ دستگاهی نمی‌تواند ادعا کند که مبری است، بنده خودم مکرر عیوب مرزبانی را گفته‌ام این مرزبانی‌ها به حقوق مردم تجاوز می‌کنند، دخالت در کارهای خصوصی مردم می‌کنند؛ این‌ها مرزبان هستند نه ده‌بان، باید به ایشان گفت در کارهای مردم دخالت نکنند، و کسی که این کار را می‌کند باید تنبیه بشود.

در مملکت ما آقایان بعد از فضل خداوند و علاقه عام مردم به حفظ استقلال ایران، ما باید یک ارتشی داشته باشیم بسیار قوی (صحیح است) ما خیال جنگ نداریم وقتی آلمان ماند، او می‌دانست که شکست می‌خورد ولی ارتش وظیفه خودش را انجام داد، فنلاند را در نظر بگیرید ۳ ماه تمام چه جور با شهامت جنگید، یوگسلاوی چهل روز جلوی ارتش آلمان را گرفت و شکست عمده آلمان برای همین بود که دیرتر به مسکو حمله کرد، این دیرتر حمله کردن علتش همین مقاومت یوگسلاوی بود. ما هم باید قوی باشیم برای این که ملتی که قوی بود مورد ملاحظه قرار می‌گیرد. (صحیح است) ما همسایه داریم هزار گونه اختلالات ممکن است از لحاظ حوادث عالم پیش بیاید، دویست تا جیپ دو هزار تا تانک باید باشد، ما تمام تشکیلات خودمان را جمع کنیم و صفوف را که منظم کنیم باید صد برابر کنیم ما خیال جنگ و تعرض همسایه خودان دولت شوروی نداریم، این تبلیغات بی‌خودی است که می‌کنند، ما نمی‌توانیم تعرض بکنیم، این کار چه نفعی برای ما دارد؟ ولی ما باید در مملکت‌مان آن قدر قوی باشیم که اگر از هر گوشه این مملکت ۲۰ هزار نفر سی هزار نفر با وسایل مختلف خواستند به ما حمله بکنند بکوبیم‌شان، هیچ اِبا و امتناعی نداریم و نباید تردید بکنیم، دنیا تکلیفش معلوم و روشن است دیگر هیچ دست به دست کردن فایده ندارد، بنابراین باید یک ارتشی داشت با یک روحیه بسیار قوی و باید به آن خیلی هم احترام گذاشت و تقویت کرد و تشخیص داد که حافظ استقلال ما ارتش ماست (صحیح است) در این‌جا هر وقت رخنه کردند ممکن است جای دیگر هم رخنه کنند، اگر این‌جا نتوانستند رخنه کنند در جای دیگر نمی‌کنند ارتش را باید خیلی مراقبت کنیم. خیلی تأثیر دارد شما ببینید در خاورمیانه هر اتفاق سوئی و هر تغییری افتاد یک سرش به ارتش ارتباط داشت، پس اگر اشخاص صمیمی انتقاد صحیحی به ارتش نمایند اگر تذکراتی می‌دهند که نسبت به ارتش موهن باشد اشخاص دیگر جواب می‌دهند، ما خودمان دفاع می‌کنیم. اما اگر انتقاد و ایرادی بود که وارد بود شما هم قبول کنید، بعد از واقعه ۲۸ مرداد آقایان، اولاً وقایعی که منتهی به واقعه ۲۸ مرداد شد در مملکت ما وقایع غیرعادی بود. هرج و مرج و به هم ریختگی بود اختلالات، فعالیت وآزادی عجیب تشکیلات حزب توده و دسته‌های مختلف و بعد که اوضاع برگشت، آخر این اوضاع به دست مجلس که برنگشت، این هم به یک طریق غیرعادی برگشت، وقتی که به طریق غیرعادی یعنی به صورت قیام و دادو فریاد و اعتراض بود، حالا سپهبد زاهدی که این‌جا نیست ولی در این کار نقش مهمی داشت، که من ذکر خیری از او می‌کنم. او و یک عده‌ای می‌خواستند بروند به کرمانشاه و از آن‌جا برگردند به تهران حمله کنند خوب این مملکت بدون تردید دچار انقلاب و جنگ داخلی می‌شد. هفتصد هزار افسر هم که توطئه داشتند برای قیام مسلحانه که دو سه روز بعد از این قضایا قیام می‌کردند و دکتر مصدق و این‌ها را خود آن‌ها از بین می‌بردند (شوشتری- کاش برده بودند) بعد هم ما‌ها که باقی مانده بودیم از بین می‌بردند (شوشتری- اگر این طور می‌شد من راضی بودم) می‌خواهم عرض کنم به این قضیه توجه بفرمایید چون عمل و وقایع پنج شش ماه اخیر حکومت آقای دکتر مصدق غیرعادی بود در مملکت، این طبیعی و قهری بود که یک عکس‌العمل غیرطبیعی هم ایجاد خواهد کرد به همین جهت بعد از وقایع ۲۸ مرداد تا مدتی این محرز بود که از لحاظ اوضاع و عدم رعایت اصول در مملکت کارهایی خواهد شد و شد و قابل کتمان هم نیست بعضی از مأمورین نظامی در ولایات و در تهران بسیار بد عمل کردند و موجب عدم رضایت مردم شدند خوب این‌ها یک حسابی دارد، این‌ها را باید گفت و تذکر داد، اما این‌جا دو موضوع است یکی موضوعی است که دولت و این عملی که سرتیپ بختیار و این‌ها در برابر حزب توده و به هم زدن تشکیلات آن کردند، بنده و امثال بنده که نکردیم اشخاص عادی که این کار را نکردند (شوشتری- این قابل انتقاد نیست) می‌خواستم عرض کنم در جریان عادی که این کار صورت نگرفت، حالا یک عده‌ای آمده‌اند خودشان را به آب و آتش زده‌اند و این کارها را انجام داده‌اند که نتیجه از لحاظ مملکت مفید است بنابراین، این قسمت را بایستی تشویق کرد حمایت کرد و بعد برای حفظ حیثیت، همان ارتش اگر بد عمل کرد باید جلویش را گرفت یک وقتی امیرنظام، عرض کنم وقایعی اتفاق می‌افتد (یک نفر از نمایندگان- امیر نظام را گفتید) قبل از این که به آن برسم تذکری بود که یکی از دوستان داد در این موقع لازم می‌دانم که تذکر بدهم و آن خبری بود که من دیروز شنیدم راجع به آزادی دکتر بقائی و عده‌ای دیگر و آقای کاشانی، بنده از گرفتن این عده این عقیده خودم است، از لحاظ این که این عمل را باید دادگاه عدلیه کرده باشد، اگر حقیقت داشته باشد دیروز که شنیدم خلاص شدند خوشحال شدم برای این که صلاح نمی‌دانستم دادرسی ارتش در این مورد دخالت بکند ولی بنده همین امروز در طی نطقم به جایی خواهم رسید که توضیح خواهم داد، منظورم این بود که در موقع سخت یک عده‌ای کمک کردند، در دورهٔ ۱۷ یک عده از وکلای مجلس اکثریت مجلس اول در اقلیت بودند بعد با الحاق این‌ها به تدریج اکثریت را تشکیل دادند، آن‌ها در واقع در موقع سخت فداکاری کردند، خدمتی کردند، من یک وقتی هم گفتم به یکی از نظامی‌ها بود که گفتم این‌ها در روزهای سخت به شما که بد نکردند جلوی حزب توده و این کارها را گرفتند واگر این‌ها در مجلس نبودند حالا شما چه می‌کردید؟ چرا این‌ها را اذیت می‌کنید؟ یک راهی باز کنید که اگر در آینده یک عده‌ای با یک عده دیگر همکاری کردند و بعد خواستند برگردند این راه باز باشد نگویند دیدید که به سر دکتر بقائی و کاشانی و مکی چه آوردند، حالا این اشخاصی که در آن موقع سخت در دوره‌های سابق خدمت کردند حقیقتاً باید خدمت‌شان منظور شود (شوشتری- مفاسد مصدق را کی به وجود آورد؟) عرض کنم برگردیم دومرتبه به سر امیرنظام، وقتی در تبریز یک طلبه‌ای شراب خورد، امیرنظام فرستاد طلبه را آوردند چوب زدند شیخ‌الاسلام رفت پهلوی امیرنظام گفت چرا طلبه را چوب زدید؟ گفت برای تصفیه طلاب، خواستم خدمتی به طلاب بکنم برای این که اهل علم دامن‌شان پاک بشود و دیگر شراب نخورند، حالا در قشون اگر تذکراتی داده می‌شد که قشون حیثیتش محفوظ بماند این بهتر است از این که آن اعمال زشت انجام بشود و کسی تذکر ندهد بنده می‌خواهم به آقای وزیر جنگ بگویم بعد از این که در تهران حکومت نظامی برقرار شد تا امروز در عین این که فرمانداری نظامی خدماتی کرده است که گفتم و تصدیق کردم، ولی عده‌ای بودند و هستند و خواهند بود که از قدرت حکومت نظامی به نفع اشخاص در امور خصوصی دخالت و استفاده می‌کنند و موجب بدنامی نظامی‌ها می‌شوند. دخالت در کارهای مردم و مملکت می‌کنند وساطت می‌کنند، کار چاق کنی می‌کنند. مردم را تهدید می‌کنند، کارهایی می‌کنند که شایستگی ندارد ومن می‌خواهم عرض کنم باید یک ترتیبی قرار بدهید که یک نفر

نظامی به هیچ وجه نتواند به کسی تعدی کند این را اگر شما کردید حقیقتاً موفقیت بزرگی پیدا کردید برای این که شما نمی‌توانید در تمام جریان‌ها وارد بشوید ارتش یک جای حساس است اولاً ممکن است امور داخلی خود ارتش موجب عدم رضایت بشود یک عده‌ای افسر و اشخاصی که در قشون هستند این‌ها ناراضی بشوند، بعد روی عدم رضایت شروع بکنند به کارهایی خودتان می‌دانید که این افسرهای توده‌ای که گرفتار شدند عده‌ای از این‌ها در روزهای اول اغفال شدند و تحریک شدند برای چه؟ برای این که در مناصب مورد بعضی‌ها تبعیض شده بود در درجه اگر تبعیض بشود، در تفویض اگر تبعیض بشود به هر که دوست بنده است دوست تیمسار است به مقامی وابستگی دارد مورد توجه قرار بگیرد این ایجاد کدورت می‌کند، به نظر من باید دو کار آقای وزیر جنگ بکنید باید اول بازرسی مستقل قوی در ارتش تشکیل بدهید که هر افسری و هر نظامی شکایت دارد، مثل این که پسر به پدر شکایت می‌کند رسیدگی نمایند بهترین اشخاص ارتش را برای این کار انتخاب کنید که اگر کسی ناراضی است برود پیش آن اشخاص و آن اشخاص هم مستقیماً بروند با علیحضرت همایونی عرض کنند. به فرمانده کل قوا بگویند، و آن شخص هم درجه‌اش در عرض شما باشد مساوی با شما باشد، مساوی با رئیس ستاد باشد، که ملاحظه نکنند که اگر افسری از ارتش در دلش درد داشت این درد را بگوید، اگر این را علاج کردید هیچ کس دیگر نمی‌تواند افسرهای شریف و نجیب ما را اغفال کند، دوم این دستگاه شما باید آن قدر قوی باشد که مثل اعلیحضرت فقید که اگر از هر گوشه‌ای از ایران یک نظامی ولو سرلشکر، به یک پیره زنی تعدی کرد دستش را روی آن زنک گذاشت همچو که به شما تلفن کرد ۴۸ ساعت دیگر تکلیف او معین بشود، تا افراد این مملکت بدانند که نظامی نمی‌تواند از لباسش سوءاستفاده کند از این لباس اگر سوءاستفاده‏ شد دشمن‌های ما و دشمن‌های شما استفاده می‌کنند، و این تبلیغات در مردم تأثیر دارد، ولی اگر این تشکیلات را به وجود آوردید مخالفین از بین می‌روند شکست می‌خورند، و روز به روز ارتش هم در میان مردم محبوب‌تر خواهد شد، من این را من باب صداقت و دوستی به شما گفتم، حالا این فکر من بود شما فکر بهتری دارید، فکر بهتر را عملی کنید، که دیگر ما اطمینان داشته باشیم از دستگاه ارتش افرادی نمی‌توانند به مردم تعدی کنند، و اگر کردند از ده تا لااقل هشت نفر را خواهند گرفت، مردم هم این اطمینان را داشته باشند بنابراین بنده یک بار دیگر تأکید می‌کنم که نه این مجلس هر مجلسی، همه متفق‌القول هستیم که باید ارتش قوی باشد و من این بودجه را هم برای ارتش کافی نمی‌دانم و سربازهای ما در مرز باید بهترین غذاها را داشته باشند، باید بهترین پوشاک‌ها را داشته باشند. باید برای‌شان سوغات بفرستیم برای خانواده‌های‌شان بفرستیم و به خانواده‌های‌شان کمک کنیم، باید از این قبیل کارها کرد و حتی باید به شما کمک بشود. ما امروز بعد از این قضایای اخیر از لحاظ داخلی خودمان وظایف دیگری داریم، با سابق فرق کرده‌ایم وقتی ما وارد قرارداد پیمان تدافعی شدیم برای دفاع خودمان باید مجهز باشیم باید داخله خودمان ارتش امروزمان با ارتش سابق فرق داشته باشد، بنابراین آن اضافه‌ای که در بودجه است و خواهد بود، باید کمک کنیم و تصویب کنیم، تعارف نباید باشد، باید سربازهایی که می‌آوریم در سربازخانه‌ها به آنان تعلیمات بدهیم برای هر ده تا سرباز یک تراکتور بگیرید، بخواهید، اگر بخواهید این کار خواهد شد، همان طور که فرمودید دفاع از خودمان وظیفه شرافت خودمان است، ولی مانع از این نیست که به ما کمک کنند اما اوضاع داخلی خودمان را نمی‌توانیم منقلب کنیم برای کسر بودجه ارتش ولی در عین حال هم لازم است به ارتش کمک بشود، پس بنابراین بنده از این رقمی که این‌جا گذاشته شده است دفاع می‌کنم و بسیار لازم است برای حفظ استقلال کشور، عرض کنم موضوع بعدی، موضوع شهربانی است، بنده راجع به این اقلام بودجه از هر کدام مطلبی که به نظرم رسیده می‌گویم و بعد رد می‌شوم (شوشتری- از آن‌هایی که در شهربانی دیدیم بگویید) آقایان، شهربانی ما امروز باید مجهز به وسایلی باشد که سایر شهربانی‌های ممالک دیگر دارند توجه فرموید که نوع سرقت فرق کرده با انواع ارتکاب جرایم و جنایات فرق کرده، امروز شهربانی وسایل می‌خواهد یک روز بنده با آقای شوشتری به شهربانی رفتیم دیدم آقای سرلشکر علوی چند تا اطاق کوچکی تهیه کرده‌اند برای انگشت‌نگاری و اعضای آن‌جا دارند با بودجه قلیلی زحمت می‌کشند، خدمت می‌کنند، ایشان بعد از این که یک‌سال زحمت کشیده‌اند تازه توانسته‌اند این عمل را انجام بدهند، ما که آن‌جا رفتیم در ظرف یک دقیقه هر که را خواستیم بلافاصله فیشش را با سابقه‌اش را به ما نشان دادند، شهربانی نیویورک آقا به اندازه کشور ما بودجه دارد، باید امروز همه کارها به تناسب باشد.

شهربانی ما که پاسبانش صد و چهل تومان حقوق دارد حقوق این پاسبان باید ششصد تومان باشد (پورسرتیپ- اول نقص همین است) این‌ها را باید ترمیم کرد بنابراین این بودجه سنگین نیست، این بودجه خیلی کم است برای شهربانی این عبور و مرور امروز تهران را چه جور باید اداره کرد؟ چقدر وسیله می‌خواهد؟ چقدر اتومبیل می‌خواهد؟ باید وسیله رادر اختیارش گذاشت، در عین حال عیوبش را هم تذکر داد مثل این که عیوب کامیون‌های ارتش را به تیمسار تذکر دادیم یک قدری بهتر شد ولی باز تندروی می‌کنند شنیدم یک خورده بهتر شده این که گفتم نگذارید کامیون‌های ارتش در شهرها و خیابان‌های ولایات تند برود می‌دانید دلیلش چیست؟ برای این که اگر شما امر کردید و دو دفعه امر کردید و کامیون توی شهر تهران امر شما را اطاعت نکرد آن وقت انضباط شما در وسط صحرا چطور اجرا می‌شود؟ انضباط در ارتش امر مهمی است امر شما را اگر در تهران نخوانند در صحراها چه جور می‌خوانند؟ پس باید این را توجه داشته باشید وقتی امر کردید پشت سرش هم بایستید متخلفین را هم سخت تنبیه کنید. دوم مسئله‌ای که خیلی مورد احتیاج شهر تهران است مسئله عبور و مرور است و یکی ازاین وسایل عبور و مرور این تاکسی‌های کرایه‌ای است که این‌ها عیوب زیادی دارند به جای یک نفر دو نفر سه چهار نفر سوار می‌کند، آن هم اشخاص مختلف بنده می‌خواهم به آن‌ها انصاف بدهم از لحاظ اقتصادی این تاکسی یک تومان کم‌اش است منتها کسی جرأت نمی‌کند بگوید، بنده این را عرض می‌کنم مسافتی معین کنید برای آن‌ها که اگر از یک مسافتی زیادتر شد از این طرف به آن طرف شهر دو تومان بگیرند به شرط این که اشخاص مختلف را سوا نکنند و یک تومان هم از لحاظ اقتصادی برای آن‌ها کم است.

عرض کنم موضوع بعدی موضوع وزارت دادگستری است، جناب آقای اخوی مردم ایران این برنامه اقتصادی را که صبح هم عرض کردم در این مملکت باید اجرا بشود این برنامه آن وقتی اجرا خواهد شد که مردم امنیت قضایی داشته باشند، که اگر اشخاصی می‌روند زحمت می‌کشند کارخانه تأسیس می‌کنند بعد که با دولت یک اختلافی پیدا می‌کنند قاضی نگوید من باید رعایت دولت را بکنم واگر حکم به نفع دولت داد این را افتخار برای خود بداند، اگر حکم به ضرر دولت داد مردم فحش ندهند این صحیح نیست، در عدلیه آقا عده زیادی آدم‌های خوب هستند، عده‌ای هم آلوده هستند آن عده زیاد درستکار اگر یک هیئت مدیره صحیحی داشته باشند که بدانند چه باید بکنند و چه قسم مراقبت در کارهای عدلیه بنمایند شما می‌توانید موفق به ایجاد امنیت قضایی بشوید، عرض کنم دو هفته پیش برای شما عرض کردم راجع به این که دولت لازم است نظارت بکند در شهرستان‌ها، جناب آقای وزیر عدلیه دو سه جا بدون خبر رفتند من خیلی خوشم آمد از این کار سوار طیاره شدند رفتند به زاهدان سرکشی کردند عصری برگشتند یک روز رفتند قزوین و عصر برگشتند یک داستانی برای آقایان می‌گویم، مرحوم داور می‌رفت خراسان برای بازرسی وسط راه به یک قهوه‌خانه‌ای رسید، این موضوع را آقای مجلسی برای من تعریف کرده، جلوی قهوه‌خانه که رسید پرسید این مشهدی حسین‌علی در این ده کجا است؟ گفتند قربان تا محل او یک ساعت راه است گفت اتومبیل می‌رود؟ گفتند بلی گفت پس یک نفر بیاید همراه من رفتند توی ده رسیدند اطرافیان فکر می‌کردند که داور برای چه می‌خواهد برود در ده وقتی رسیدند کدخدا را خواست پاکتی از جیبش درآورد و گفت این شخص به من شکایت کرده و من آمده‌ام در محل شکایتش را رسیدگی بکنم. توجه فرمودید، وقتی که وزیر برود توی ده و بگوید آقا دردت چیست و همین طور از طرف او قضات معروف و درست‌کار به شهرها و دهات بروند ودائماً رسیدگی و مواظبت بکنند، آن وقت این قضایا خاتمه پیدا می‌کند، خوشبختانه در دادگستری، در شورای دادگستری، این آقای وزیر مشغول اقداماتی هستند، صحبت‌هایی شده است، اقداماتی هم شروع شده است، ولی به نظر بنده یک اقدام لازم و مؤثری از لحاظ اصلاح دستگاه دادگستری لازم است، تا امنیت قضائی برقرار نشود نتیجه‌ای نخواهید گرفت. بنده مطلبی را به شما عرض می‌کنم که تعجب خواهید کرد، این اداره ثبت اسناد که چندین صد میلیون متر زمین مردم در این دفتر و آن دفتر ثبت است حالا هم آقای وزیر تصمیم گرفته‌اند آن‌جا را اصلاح کنند در آن‌جا دسته‌ای هستند آن قدر مراقب کارهای شیطنت‌آمیز خودشان هستند که حتی صورت اعلاناتی که در کتابخانه مجلس هست از وسط آن می‌دزدند می‌برند که اخیراً خودم دو هفته پیش آمدم با مامور عدلیه یک مجلدی که صد شماره روزنامه تویش بود از توی همان شماره روزنامه‌ای که اعلان در آن درج شده بود همان را دزدیده بودند، خواستم به شما عرض کنم که دست‌های تقلب سخت در کار است و شما هم سخت برای مبارزه با متقلبین باید در کار باشید، عرض کنم دو کلام هم با این آقای وزیر فرهنگ دارم که خیلی با جدیت مشغول کار هستند، خبر دارم ولی دو تذکر می‌خواهم عرض کنم یک تذکر از لحاظ برنامه فرهنگ است، آقا شما باید یک فکری کنید که این بچه‌های ما، دخترهای ما از بس که جبر و مقابله و هندسه خوانده‌اند، چیزهای عادی خودشان را هم نمی‌دانند، یک فکری بکنید و اگر کارهایی کردید بفرمایید، من از شما تقاضا می‌کنم این برنامه اصلاحش لازم است، بیشتر از این نباید با این وضع بماند. دوم این است که می‌خواهم یک مطلب اساسی را به عرض‌تان برسانم، آقایان هم یادداشت

می‌فرستند برای من که زودتر تمام کن ولی بعضی از حرف‌ها هست که باید گفت، فرهنگ در کشور ما باید یک هدفی داشته باشد شما در زمان رضا شاه تا سوم شهریور دیده‌اید که شاگردان مدارس ما خدا شاهد است از شور وطن‌پرستی و از حرارت وطن‌پرستی می‌سوختند، شعله می‌کشیدند، من نمی‌دانم چه می‌کردند، آن فرهنگ چه می‌کرد چه وسایلی در اختیارشان بود که شاگردان مدارس ما یک پارچه وطن‌پرستی بودند همان شاگردان ما را در خود وزارت فرهنگ عده‌ای دبیر و معلم پیدا شدند و عده‌ای هم در خارج با وسایلی در ظرف چندسال این بچه‌ها را منحرف کردند افکار آن‌ها را مسموم کردند، دنیا همیشه فرصت این کارها نمی‌دهد، مادام که این فرصت هست برای ممالک، باید از آن فرصت استفاده کنند، شما الان‏ برای بیدار کردن اذهان جوان‌های ما دیگر چه می‌خواهید؟ چه دلیلی بالاتر از این وقایع اخیر می‌خواهید که جوان‌های ما هزار هزار افکارشان مسموم شده بود، امروز دنیا به شما کمک می‌کند دیگر چه می‌خواهید؟ این‌ها را تبلیغات کمونیستی در ایران کرده بود، امروز آن‌هایی که در رأس تشکیلات فعلی کمونیستی هستند، خودشان در بیستمین کنگرهٔ حزب کمونیست شوروی اعلام کردند نوشتند فاش کردند که آنچه در این سی سال شد و به دست استالین شد غلط بود، سیاست اقتصادی غلط بود، سیاست داخلی غلط بود سیاست حزبی غلط بود و روابط بین‌المللی هم غلط بود افکار اقتصادی آقایان غلط بود میلیون‌ها مردم بیچاره دنیا در ممالک مختلف دنیا تبعیت کردند از افکاری و از اعمالی که امروز خود کمونیست‌ها می‌گویند آن اعمال غلط بوده آن اعمال خطا بوده (شوشتری- ده سال دیگر هم می‌گویند که این اعمال امروز غلط بوده) حالا موقع آن رسیده است که جوان‌های ما این مطالب را درک کنند و بفهمند که هر ملتی مقدراتش را خودش باید تعقیب بکند، اگر مملکت مقدراتش را برد به جاهای خارجی عاقبتش همین می‌شود چقدر از کمونیست‌های ایران بدبخت شده‌اند بی‌چاره شده‌اند حبس شده‌اند متواری شده‌اند برای این که نفهمیده‌اند حالا که معلوم شد این سیاست غلط بود این افکار غلط بود باید به جوان‌ها حالی کرد فهماند این بهترین درس عبرتی است برای جوان‌های ما بنابراین فرهنگ ما همان طور که یک برنامهٔ تخریبی بود برای خراب کردن و ضایع نمودن افکار جوان‌ها باید حتماً دارای یک برنامه آموزنده ودارای هدفی باشد که از حالا تا چند سال دیگر اگر شما هم رفتید یک وزیر دیگری که آمد تبعیت کند اخلاف از یکدیگر تبعیت کنند تا درست بشود و به نتیجه برسیم این را خواستم از لحاظ سیاسی به شما عرض کنم تا موفق بشوید وخوب مراقبت کنید. در مسأله بیمارستان‌ها بنده می‌خواهم به اطلاع آقایان برسانم آنچه که من اطلاع دارم وضع بیمارستان‌های ما خوب نیست یعنی اشخاصی که به بیمارستان‌ها مراجعه می‌کنند به من گفتند که اکثرا ناراضی هستند حالا من نمی‌دانم صحیح است یا نه دولت یادداشت کند وزیر محترم بهداری عمل خواهد کرد مسأله‌ای که از لحاظ استان‌های ایران باید تذکر بدهم و آقای وزیر راه تشریف ندارند آقای معاون وزارت راه تصدیق می‌فرمایند مسأله راه‌سازی مملکت بالاخره حل نشده یعنی یک قراردادی بین سازمان برنامه و شرکت جان مولم بسته شده برای شش هزار کیلومتر راه که راه بسازد استان‌های ایران هم احتیاجاتی دارند، من‌جمله استان مازندران که بنده می‌دانم حتماً هم آقایان هر یک در استان خود احتیاجاتی دارند با کمال تأسف برای نمونه عرض می‌کنم رضا شاه فقید راه بین تهران و مازندران را از طریق هراز ساخت و نیمه تمام ماند، بیست میلیون تومان به پول آن روز خرج کرد این راه پانزده سال نیمه تمام ماند، حالا که من به وزارت راه مراجعه می‌کنم وزارت راه می‌گوید اعتبار نداریم، سازمان برنامه می‌گوید اعتبار نیست. بنده نمی‌دانم که تکلیف راه‌های این استان چه باید بشود؟ همین طور استان‌های دیگر اگر تمام راه‌سازی‌های امسال می‌خواهد معطل بماند که این وجوه تمام به شرکت جان مولم داده شود وآن شرکت هم هر چندسال یک راه را بسازد به نظر من قابل اعتراض خواهد بود و دولت حتماً باید تمام راه‌ها را بسازد بنده از لحاظ این که نمی‌خواهم بیشتر از این وقت مجلس را بگیرم دو سه تذکر اصولی می‌خواهم به دولت بدهم و عرایضم را تمام کنم یکی این که آقایان وزراء در مجلس هجدهم هر قانونی که خواستید آوردید مجلس تصویب کرد (صحیح است) مجلس از لحاظ تصمیمات سیاسی شما را تأیید کرد، تمام ایام تابستان را در کمیسیون مشترک مجلسین قوانینی که می‌خواستید بحث کرد و گذراند، اعتبارات خواستید، قرضه خواستید، لایحه جلب سرمایه‌های خارجی خواستید، لایحه سازمان برنامه خواستید، هی آمدید گفتید این را می‌خواهم آن را می‌خواهم، تصویب کرد، بنده معتقدم مجلس هجدهم حقیقتاً برای شما خیلی خوب بود (صارمی- نهایت همکاری را کرده است) آنچه ممکن بود همکاری کند کرد، خدا شاهد است هیچ بهانه‌ای دیگر ندارید هیچ مانعی هم در جلو ندارید، مانع برطرف شد حالا باید کار بکنید، باید کار صحیح بکنید این جشن وافورسوزان که شیره‌ای از روی آتش جست بزند، این‌ها چه جیز است هی جشن و نخست وزیر هم کلنگ می‌زند هی آن وزیر قیچی کند حالا دیگر هر استانداری هر فرمانداری از این کارها می‌کنند آقا این کارها مخصوص شاه است فرماندار آن‌جا نوار فلان چی را قیچی فرمودند، بسیار غلط کردند، نمی‌دانم چه کردند، دیشب یارو وافوری از روی وافور جست زده بود مبارزه با تریاک، بسیار کار اساسی است، بسیار کار خوبی کردید لایحه خوبی آوردید، ولی نباید دائم وقت خودتان را به سخنرانی، افتتاح دبستان جشن خیریه فلان بگذرانید برای این‌جور کارها وقت‌تان را تلف نکنید به خدا شاه هیچ احتیاج ندارد اصلاً شاه خیلی پیش مردم محترم است، جشن بگیرید، محترم است نگیرید، محترم است جشن بگیرید محبوب است جشن نگیرید محبوب است درجه محبوبیت شاه بین مردم معلوم است اصلاً مردم ایران از شاه خوش‌شان می‌آید، شاه الحمدلله شاه خوب است دارای معلومات است، دمکرات و مهربان است، متواضع است حقیقتاً آدم که جلو می‌رود بعد از مدتی می‌فهمد که با شاه رو به رو است بس که مهربان است و متواضع است، خوب هی وقت شاه را گرفتن، مسئول امر مملکت شما هستید شما باید بدانید که وظایف‌تان چیست شما نباید وقت تلف بکنید، ما از شما یک کارهای خیلی سنگین نمی‌خواهیم که شما یک مرتبه مملکت را اصلاح کنید و یک مرتبه معجزه کنید، ما از شما انتظار معجزه نداریم برای این که با این دستگاه اداری که هست نمی‌توانید فوراً آن را عوض کنید، اما ادعای بی‌خود هم نکنید، هی بی‌خود به مردم وعده ندهید که فلان کار را می‌کنید، برنامه صحیح داشته باشید، طرز فکر و طرز کارتان را عوض کنید، یک سیستم جدیدی از خودتان برای کارها ایجاد کنید، این کارها را بکنید و یک تذکرات بسیار صحیح و اصولی هم چون آخرین دقایق عرایض بنده است ممکن است در مجلس نباشم، عرض کنم همان طور که گفتم مجلس در این دوره کمیسیون‌های مجلس، کمیسیون دارایی، کمیسیون‌های دیگر، کمیسیون دادگستری، کمیسیون‌های مشترک همه کمیسیون‌ها زحمت کشیدند لوایحی را که لازم داشتید تصویب کردند و یک چیز آقایان می‌خواهم به عنوان خداحافظی از پشت تریبون عرض کنم و آن این است که آقایان باید ببینید چه طرز حکومتی احتیاج دارید، آقایان برای مملکت ما حکومت طبق قانون اساسی بهترین حکومت‌ها است، جهتش را عرض می‌کنم، مجلس اگر مجلس باشد و مجلس قوی باشد، مملکت را همیشه حفظ می‌کند، در دوره چهاردهم مجلس شورای ملی مملکت را حفظ کرد (صحیح است) وقتی سفیر روس و انگلیس و این و آن می‌دانستند که صد و سی نفر باید رأی بدهند فشار به شاه نمی‌آوردند، فشار به نخست وزیر نمی‌آوردند، این مجلس سدی است این سد را نشکنید از این سد در دوره چهاردهم نتوانستند عبور کنند، هر کاری که کردند نشد، من امروز ناچارم ذکر خیری از وکلای دوره چهارده بکنم، آن‌ها بودند که با مقاومت ارتش خارجی را از این‌جا بیرون کردند گفتند تا تو هستی انتخابات نمی‌شود، اما اگر قرار بود که رئیس ستاد، وزیر جنگ رئیس دولت یا وزیر دربار این‌ها را بخواهند و بگویند باید این طور عملی کنید و یا در خارج این طور منعکس بشود که مجلس مجلس نیست، آن وقت در دوره چهارده وکلا آن خدمت را نمی‌توانستند انجام بدهند، وکلای مجلس شورای ملی و مجلس سنا سپر هستند در مقابل حوادث، در ممالکی که مجلسین آن قوی هستند آقایان ببینید هیچ واقعه‌ای رخ نمی‌دهد، این وقایع که در ممالک مختلف رخ می‌دهد و تغییرات پیدا می‌شود علت آن این است که مجلسین آن قوی نیستند همیشه چند نفر کمپلور مواضعه می‌کنند حکومت را می‌اندازند اما اگر مجلسین قوی باشند همان طور که عرض کردم مجلس چهارده بود که اعتبارنامه پیشه‌وری را رد کرد (صحیح است) مشت زد در قضیه آذربایجان مجلس بود که حمایت کرد که باید به شورای امنیت رفت مجلس بود که رئیس‌الوزراء می‌آورد و رئیس مجلس بود که رئیس‌الوزراء می‌برد این مجلس هر مجلسی باشد در شرایط امروز دنیا برای ایران مفید است سیستم حکومت باید سیستم حکومت پارلمانی باشد اگر غیر از این باشد خطر خواهد داشت (دکتر عدل- کسی مخالف نیست) خدا رضا شاه فقید را بیامرزد رضا شاه فقید در چندین دوره از مجلس‌ها به مجلس احترام می‌گذاشت ولی می‌دانید چه شد بعضی از وزراء رفتند و بعضی از اشخاص رفتند گفتند که قربان ما هر کاری بخواهید از مجلس می‌گذرانیم عیب این کار چه می‌شود این می‌شود که اگر مجلس ضعیف شد و معادله نداشت در مقابل دولت آن وقت یک رئیس‌الوزرائی که چند نفر احاطه‌اش می‌کنند هر کار که می‌خواهد می‌کند، این‌هاست که ایجاد عدم رضایت می‌کند بین مردم و مقامات دیگر موجب جدایی می‌شود این حکومت پارلمانی از ۵۰ سال پیش برای ما گذاشته شده است به نظر من یکی از بهترین طرفی است که در مملکت حافظ شرع و دیانت و حافظ مملکت ما خواهد بود من این تذکرات را برای این می‌دهم که عمر این مجلس در شرف اختتام است مجلس دیگری خواهد آمد ولی قانون اساسی عمرش در شرف اختتام نیست این‌جا اگر دولت فکر بکند که با ضعیف بودن مجلس بهتر می‌تواند کار کند این اشتباه است دنیا حوادث دارد دنیا همیشه یکسان نیست من می‌خواهم آن وضعی که ما از لحاظ قانون اساسی داریم محفوظ بماند مردم آقایان باید باید با دولت و مجلس همراه باشند مردم ایران حکومت طبق قانون اساسی را دوست دارند و اگر ببیند که مطابق

حکومت پارلمانی عمل نمی‌شود مردم خوش‌شان نمی‌آید هیچ کس هم منتفع نمی‌شود، بدانید من معتقد هستم دولت‌ها همیشه نسبت به قانون اساسی وفادار باشند و این را هم در نظر داشته باشند که امروز با نهایت صمیمت عرض می‌کنم شخص اول مملکت پادشاه، برای مملکت یک وجود بسیار مؤثری است و به یک وجود بسیار مؤثری خواهد بود و این قانون اساسی بهترین حافظ این شاه و مقام سلطنت است خدا شاهد است که هیچ چیزی سلطنت ایران را که از لحاظ وضع ایران رژیم سلطنتی است لازم‌ترین حکومت برای ایران است هیچ چیزی شاه و مقام نخواهد کرد خدمت آن است که شماها مطابق قانون اساسی عمل کنید مسئولیت به عهده بگیرید شجاعت و شهامت داشته باشید صداقت و خدمت‌گزاری هم داشته باشید ما بالاترین موفقیت‌مان لازمه پیشرفت‌مان این است که مقاماتی که مطابق قانون اساسی رفتار می‌کنند هر کدام در جای خودشان وظیفه خودشان را صحیح انجام بدهند و شما سعی کنید که همیشه مجلسی داشته باشید که بتواند وظایف خودش را خوب انجام بدهد جلو اشتباهات شما را بگیرد که اگر روزی شما در محظوری واقع شدید آن مجلس سد باشد صدوسی نفر را هیچ کاری نمی‌توانند بکنند در مقابل حوادث دنیا، به یک نفر و دو نفر می‌توانند فشار بیاورند این است که بنده در این‌جا عرایض خودم را ختم می‌کنم مرحوم فروغی که به این مملکت خدمت کرد یک مرد با تدبیری بود مرد عاقلی بود همچو که سرکار آمد، اول مجلس را تقویت کرد فروغی مجلس را تقویت کرد و با تقویت مجلس قشون خارجی را بیرون کرد مجلس همیشه برای کار خوب حاضر است برای فداکاری همیشه حاضر است و من به شما آقایان وزراء توصیه می‌کنم که خدمت‌گزار صمیمی شاه باشید و اولین شرط خدمت‌گزاری‌تان خدمت طبق قانون اساسی است (احسنت)

نایب رئیس- آقای وزیر دارایی بفرمایید.

وزیر دارایی (فروهر)- آقایان محترم قبل از این که در موضوع یعنی در بودجه کل کشور وارد بحث بشوم موضوعی را به خیال خودم لازم می‌دانستم به عرض برسانم و این مسئله را بنده به فال نیک می‌گیرم و آن این است که اگر چه دولت فعلی تقریباً یک سال است مسئول امور مملکت است ولی وقتی که سرکار آمد بودجه مصوب در دست داشت و این در حقیقت اولین بودجه ایست که این دولت به مجلس تقدیم می‌کند و بنده هم اولین عضو دولت هستم که امروز افتخار این را دارم که پشت تریبون توضیحاتی به عرض برسانم و این را به فال نیک می‌گیرم که این امر مصادف شده است با ۲۴ اسفند یعنی روزی که یکی از بزرگ‌ترین رشیدترین مصلحت‌ترین فرزندان این آب و خاک به دنیا آمد (صحیح است) در یک چنین روزی اعلیحضرت فقید متولد شد و توانست که با خدمات و با زحمات شبانه‌روزی خودش اساس ایران نو را برقرار بکند (صحیح است) من این را به فال نیک می‌گیرم و امیدوارم که این حسن تصادف مقدمه اصلاحات بسیار اساسی و بزرگ در آتیه به نفع ملت و مللکت ایران باشد (نمایندگان- انشاءالله) حالا وارد بحث می‌شویم آقایان نمایندگان محترم که واقعاً زحمت کشیدند و دو روز و نصفی است که در این‌جا مشغول شنیدن اظهارات آقایان مخالفین و موافقین هستند تحقیقاً اگر من زیاد حرف بزنم بنده را مورد مؤاخذه قلبی خودشان قرار می‌دهند (صحیح است) (خنده نمایندگان) در عین این که به بنده لطف مخصوصی دارند (این هم صحیح است) پس بنابراین فوق‌العاده به اختصار می‌پردازم (احسنت) و از طرف دیگر استدعا دارم با اعتماد و لطفی که به دولت دارند سعی بفرمایند که زودتر بودجه ما تصویب بشود (انشاءالله) عرض کنم حضورتان که دولت تقدیم بودجه مملکت و با آن مقدمه‌ای که در لایحه به عرض مجلس شورای ملی رسانده بود نظرات خودش را کاملاً گفته است و دیگر احتیاج به تکرار و توضیح زیادی ندارد ولی چون مسایل و مباحثی در این‌جا مطرح شد لازم بود جوابی به آن‌ها داده بشود بنابراین بنده در عین این که هم از آقای نماینده محترم دیگری که به نام موافق صحبت کرد از طرف شخص خودم برای اظهار لطف و مرحمتی که به خودم کردند از صمیم قلب متشکر هستم لازم می‌دانم که توضیحاتی به عرض برسانم متأسفانه جناب آقای حائری‌زاده تشریف ندارند ولی خوب اظهارات بنده بعداً به عرض مبارک‌شان خواهد رسید و قرائت خواهند فرمود و لازم بود که عرض بکنم که ایشان فوق‌العاده در بودجه دقیق شده بودند ولی فرمایشاتی که این‌جا بیان فرمودند یک قسمت عمده‌اش راهنمایی‌هایی بود که آن راهنمایی‌ها را البته دولت در نظر می‌گیرد و بعضی‌هایش هم البته صحیح بود ولی در بعضی قسمت‌ها به عقیده بنده درست توجه و مطالعه نفرموده بودند من‌جمله در ضمن بیانات خودشان فرمودند که این اقلامی که در بودجه ذکر شده به عنوان مخارج و درآمد خیالی است موهوم است خواستم عرض کنم به طور قطع و یقین صحیح نیست، روی یک حسابی تاحدی که پیش‌بینی می‌تواند صحیح و مقرون به صواب باشد این اقلام معین شده است و در بودجه منعکس است که درآمدهایی که ما ذکر کردیم با توجه به میزان وصولی ماه‌هایی بوده است احصائیه‌های آن‌ها کامل است مثلاً بر سبیل مثال عرض می‌کنم بدون این که بخواهم وارد جزء جزء اقلام بشوم در این بودجه‌ای که به مجلس محترم شورای ملی تقدیم شده است در ضمن عوایدی که برای گمرک در سنه آتیه پیش‌بینی شده است چهارصد و هشتاد و هفت میلیون و پانصد هزار تومان در نظر گرفته شده است بنا به آمار بسیار دقیقی که در دست است و گزارش رسمی را اتفاقاً همین امروز آوردند به بنده دادند در یازده ماهه اول سنه جاریه اداره کل گمرک در حدود ۴۲۰ میلیون تومان درآمد داشته و بنا به توضیحی که رئیس کل گمرک دو روز قبل به بنده می‌داد عایدات امسالش شاید در حدود چهارصد و شصت، هفتاد میلیون تومان بود پس اگر ما ۴۸۷ میلیون تومان در این‌جا پیش‌بینی کردیم عرض کنم شاید کمتر از آن مبلغی که ممکن است وصول بشود پیش‌بینی شده است و این مسئله را دولت در مقدمه لایحه بودجه به عرض رسانده است که سعی شده است حتی‌المقدور از پیش‌بینی درآمدهایی که تقریباً غیر قابل وصول است خودداری بشود و یا راجع به مالیات مستقیم یعنی مالیات بر درآمد و املاک مزروعی و این‌ها ما در بودجه صد و سی و چهار میلیون تومان پیش‌بینی کرده‌ایم روی آن آماری که طبع و توزیع شده است آمار قطعی ۹ ماهه است و یک سه دوازدهم بر آن اضافه کرده‌ایم در حدود شانزده میلیون تومان شده است و یکی از آن مسایلی که در همه جای دنیا معمول‏ است این است که مالیات‌ها اصولاً همیشه، مگر در مواقعی که بحران‌های اقتصادی بسیار عظیمی است همیشه رو به تزاید است، پس بنابراین ارقامی که ما نوشته‌ایم خیالی و واهی نیست و فرمودند که با تلفن این ارقام جمع‌آوری شده است خوب مطالعه یا با قرائت است یا با صحبت است یا با تلفن است یا با تلگراف، مثلاً اگر چنانچه گمرک بوشهر خبر بدهد با تلفن یا عرض کنم که مالیه رفسنجان تلگراف کند که من این قدر وصول کرده‌ام بگوییم چون با تلگراف وتلفن یا تله‌تایپ بوده است، این غلط است؟ خیر این هم وسیله فهماندن و رساندن مطلب و خبر است، همچنین در مورد مخارج، مخارج را هم همان طوری که به عرض آقایان رسانده شده است، در بودجه ما پرداخت‌های حقیقی امسال را در نظر گرفتیم و آن چیزی که غیر قابل اجتناب بود بر آن افزودیم بر سبیل مثال عرض می‌کنم قوانینی از مجلس محترم گذشته است که به آن‌هایی که فرضاً اولاد داد، خوب ما آن را ناچار افزودیم، نمی‌توانستیم اوامر و مقررات قوه مقننه را کان لم یکن شیئا مذکور را تلقی کنیم و یا وقتی آمدیم بودجه وزارت امور خارجه را تنظیم کردیم سابقاً روی ارز سی و دو ریال و نیم حساب می‌کردیم اما حالا دیگر چنین ارزی وجود ندارد خواه ناخواه باید روی هفتاد و شش ریال و ده‌شاهی منظور کنیم حسابش هم روشن است و معین و همچنین در سایر موارد موضوعی که لازم بود قبل از هر چیز به استحضار آقایان نمایندگان محترم برسد این است که دولت در تنظیم بودجه چندین اصل را خودش در نظر گرفته است و بودجه را روی این اصول بنا کرده است دولت به طور کلی سیاستش چندین مسئله است اول آقایان امنیت (صحیح است) بعد عمران (به کسر عین) یا عمران (به ضم عین) نمی‌دانم کدامش درست است و یا به قول یکی از آقایان که می‌گفت مثلث القاء است و بعد عمران و تولید فرهنگ و بهداشت و کشاورزی در این بودجه به عنوان اضافه حقوق مسئله‌ای منظور نشده است هیچ چیز اولاً راجع به امنیت به طور قطع و یقین باید قوای انتظامی مملکت تقویت شود چاره‌ای نیست (صحیح است) برای این‌که در جایی که امنیت حکومت نمی‌کند هیچ نوع عملی ممکن نیست، آقایان، چه برسد به این که فرمایشات دوست عزیزم جناب آقای خلعتبری حقیقت پیدا بکند یعنی جلب سرمایه‌های خارجی، سرمایه به طور کلی از سرمایه داخلی باشد چه سرمایه خارجی پس باید امنیت باشد و امنیت به دست نمی‌آید مگر این که قوای انتظامی را تقویت کرده است با توجه به سیاست و مصالح داخلی و با توجه به تعهداتی که دارد بنده حقیقتش را عرض کنم آن قسمت از فرمایشات جناب آقای حائری‌زاده را که راجع به ارتش شاهنشاهی فرمودند نپسندیدم آقایان امروز ارتش، ارتش مزدور نیست به اصطلاح فرهنگی‌ها مرسونر نیست، امروز ارتش، ارتش ملی است (صحیح است) افرادی که آن‌جا هستند از اقوام و نزدیکان ما هستند پسر ماست عموزاده ماست ارتش امروز با ملت توأم است و بالاخص باید اذعان کرد این ارتشی که وجب به وجب خونش را برای نگاهداری این مملکت ریخته است (صحیح است) فداکاری کرده است، حالا بگوییم پرونده‌سازی می‌کند؟ بنده نمی‌فهمم این حرف چیست چرا باید ما افراد دلیری را که در آن پادگان‌های دور دست با سختی‌ها گلاویز و دست به گریبان‌اند چرا آن‌ها را به جای این که روحیه‌شان را تقویت بکنیم آن‌ها را با بیان خودمان تضعیف می‌کنیم (صحیح است) امنیت مملکت بسته به آن‌هاست، مملکت ایران امروز وضعیتش از نظر جغرافیایی و از نظر عرض کنم حضور مبارک‌تان قبائل و ایلاتی که هست مملکت ما یک مملکتی مثل فرانسه و فرضاً آمریکا وانگلستان و آلمان که قابل مقایسه نیست، امنیت داخلی بسته به سه چیز است روی همین نظر اضافه بودجه‌ای هم

به ژاندارمری و شهربانی داده شده است شهربانی حافظ ماست اگر ارتش امنیت عمومی را حفظ نکند و شهربانی امنیت داخلی را حفظ نکند مایه ترقی اجتماعی و اقتصادی می‌کنیم و نه شب می‌توانیم توی خانه‌مان راحت بخوابیم (صحیح است) آخر گفتند که این‌ها حق و حساب گرفتند، چه کردند چرا این صحبت‌ها را می‌کنید؟ آقایان همان طوری که بنده عقیده دارم که افراد خاطی از مستخدمین دولت را با کوچک‌ترین قرینه‌ای که اتهام آن‌ها را ثابت کند باید مجازات کرد و کنار گذاشت، همان طور معتقد هستم که مسخدم دولت را اعم از کشوری و لشکری باید تقویت کرد، اگر روحیه مستخدمین قوی باشد آقایان هیچ کاری در مملکت از پیش نمی‌رود، این ممتنع است، محال‏ است اگر بخواهیم مستخدمین را غالباَ مورد حمله قرار بدهیم بنده در کمیسیون محترم قوانین دارایی مجلس شورای ملی عرض کردم، نتیجه‌اش چه خواهد بود؟ حس ابتکار کشته می‌شود، می‌ترسد که مبادا در معرض اتهام قرار بگیرد من ایمان قاطع دارم که صادر شده است سوءنیت هم هست قبول دارم ولی قسمت اعظم در نتیجه ترس از اتهام است می‌ترسد این پیش آگهی را صادر کند می‌گوید به من تهمت می‌زنند که از فلان تاجر پولدار پول گرفته مثل این که این فرض محال است که فلان شرکت و فلان تاجر واقعاً در یک سال متضرر شده باشد یا فلان مالک در یک سال تمام محصول ملکش را آفت زده باشد خوب آقا اگر ما هر ساعت بگوییم تو رشوه و پول گرفتی، ننتیجه این است، نتیجه‌اش کشمکش دائم است بین مؤدی و دستگاه، نتیجه‌اش این است که تصمیم نمی‌گیرند آقایان از پایین می‌نویسند به عرض برسد، به عرض برسد به عرض برسد می‌رود بالا بالا هم چون می‌ترسد، می‌نویسد طبق مقررات اقدام بفرمایید از بالا می‌آید به پایین این است که آقایان ملاحظه می‌فرمایید یک مراجعه کننده به دو ائر دولتی مثل توپ فوتبال هی این پله‌ها را می‌گیرد می‌رود بالا، می‌آید پایین، هی می‌رود بالا هی می‌آید پایین، این برای چیست؟ برای این که باب تهمت باز است این یک مسئله اساسی است این مسئله باید به عقیده بنده حل بشود و نفر به پیش قاضی می‌روند در محکمه قضا حاضر می‌شوند مدعی و مدعی علیه یکی از این متداعیین محکوم می‌شود، محکوم که تصدیق می‌فرمایید بحث یا ناحق به خیال خودش راضی که نیست، خوب برمی‌گردد باید فورا قاضی را متهم‌اش بکنید؟ پس قاضی چه بکند؟ اگر دوسیه را متوقف نگه دارد که مقدور نیست، و قس علی ذلک پس در تمام شئون مملکت باید متخلفین، آن‌هایی که تخلف می‌کنند، تقصیری می‌کنند، تجاوز می‌کنند، رشوه می‌گیرند باید از بین برود و دستگاه باید تصفیه بشود، در این هیچ تردید نیست اما در عین حال باید مستخدمین حیثیت‌شان محفوظ مصون باشد والا کارهای مملکت می‌خوابد، پس بنابراین خواستم عرض کنم نه آن اقلام خیالی بودو نه آن فرمایشی که فرمودند، چرا ارتش شاهنشاهی اگر دویست کیلومتر بخواهد راه برود نمی‌تواند راه برود چرا؟ برای چه؟ من نظامی نیستم ولی عضو دولت هستم من نمی‌توانم این مسایل را ندیده بی‌انگارم فرضاً مسئله دیگری را فرمودند، مثلاً فرمودند که اولاً باید بهداشت افراد درست بشود بعد قشون گرفته بشود این حرف صحیح، بنده نمی‌خواهم عرض کنم یا تظاهر کنم ولی به طور قطع و یقین بهداشت در این مملکت رو به ترقی است (صحیح است) نظرتان فقط متوجه این پنجاه و کسری میلیون یا شصت میلیون بودجه‌ای که برای وزارت بهداری نوشته شده است نباشد، مبالغ بسیار خطیری دولت در سال برای امور بهداشت می‌پردازد ملاحظه کنید بنده فهرست‌هایش را دارم این‌جا زیاد نمی‌خواهم عرض کنم، ما بهداری راه داریم، بهداری راه آهن داریم شرکت نفت مبالغ بسیار خطیری برای بهداشت می‌پردازد در حدود چهل وچند میلیون تومان بهداری آموزشگاه‌ها هست، بیمارستان‌ها هست که تابع دانشکده پزشکی است سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی است درمانگاه‌های شیر و خورشید سرخ است مریض‌خانه برنامه و اعبتاراتی است که برنامه می‌دهد برای مبارزه با مالاریا و امراض مسری و قس علی ذلک، همین ارتش که به آن حمله کردید بهداری ارتش، بهداری شهربانی این‌ها تمام از بودجه مملکت پرداخته می‌شود منتهی در بودجه وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های خودشان منعکس است که در ضمن این که بودجه‌های مفصل به عرض کمیسیون بودجه می‌رسد آن‌جا آقایان می‌بینند پس مبالغ گزاف برای بهداشت داده می‌شود یکی از ادله قاطع بر صحت این مسئله ازدیاد جمعیت است شهر تهران به طور متوسط سالی چهل، چهل و پنج هزار نفر بر جمعیتش افزوده می‌شود عده مرده‌ها به مراتب کمتر از عده اشخاصی است که به دنیا می‌آیند. (مهندس اردبیلی- ولایات عوضش خالی می‌شوند) اجازه به فرمایید امور نسبی است بنده نگفتم که ایران از نظر بهداشت بهشت موعود است نه آقایان خیلی کار دارد بسیار، بسیار، کار دارد اما این دلیل بر این نمی‌شود که کاری نشده است خوب این نکته را توجه بفرمایید و هر کاری هر عملی محدود به حدودیست که طبیعت برای آن معین کرده است یکی از این‌ها چه چیز است؟ زمان، زمان اگر نباشد هیچ کاری انجام نمی‌شود، مقدورات مالی، پول آخر این‌ها یک حرف‌هایی است، یک صحبت‌هایی است، نباید توقع داشت همان طوری که جناب آقای خلعتبری فرمودند که در ظرف ۲۴ ساعت همه کارها بشود، اگر دیدیم یک کاری می‌شودو روی ریل افتاده است باید تشویق بشود که جلو برود نه این که سد و مانع در مقابلش گذاشته بشود به هر عنوان که هست ولو به عنوان بیان اعتراض وانتقاد، انتقاد لازم است، باید بشود مثلاً صحبت‌های دیگری که این‌جا فرمودند و شد یک مسائلی بود که به عقیده بنده این قدرها مهم نبود من‌جمله راجع به آن شصت هزار تومان اسناد قرضه ملی که در صندوق راه آهن بوده بعضی ازآقایان دیگر گفتند که چه جور شده؟ آقا این‌ها اوراق در وجه حامل بود یک کسی آمده در وجه حامل گذاشته در صندوق وزارت راه بعد دزدی شده، دولت ضامن بوده است باید پول صاحبش را به او بدهد، می‌گویند اگر قرضه را به او پرداخته‌اند که سند از او می‌گیرند، این مسئله خیلی کوچک و خیلی روشن است شخصی آمده است ودیعه گذاشته مثل این که شصت هزار تومان پول ودیعه گذاشته باشد و دزدی شده باشد دیدم آقای شوشتری خیلی از این مسئله تعجب کردند و مسئله را فوق‌العاده جالب تشخیص دادند آقا این جور نیست، یک کسی شصت هزار تومان، حالا قرضه ملی بوده، پول بوده امانت گذاشته دزدیده‌اند باید پولش را پس بدهند اگر ید دولت ید امین است باید امانت را پس بدهد می‌فرمایید ید دولت ید امین نیست؟ (یکی از نمایندگان- چرا) پس چه می‌فرمایید و یا عرض کنم حضور مبارک‌تان فرضاً راجع به آن صد و چند هزار تومانی که از بابت فرع خریداری خانه برای نخست وزیری گفته شد آقا این مسئله تازه‌ای نبود شما در ضمن قانون بودجه ۳۴ اصل مسئله خرید را قبول فرموده بودید، تصویب کردید، به دولت دادید، خوب دولت هم رفته است از یک بانکی قرض کرده، آن هم یک بانک دولتی است، بانک کشاورزی می‌فرمایید دولت فرع را ندهد من خیال می‌کنم این‌ها مختصری تجاهل‌العارف هم بود، مثلاً راجع به یکی از مسایلی که در این‌جا صحبت شد که بنده حقیقتاً خوشم نیامد در مجلس گفته بشود اگر دولت بخواهد به انجمن ایران و آمریکا که ایران هم درش سهیم است و آمریکا هم که دوست و متحد ما است و به ما مساعدت‌هایی هم کرده است از نظر سیاسی و اقتصادی، یک تکه زمین به این انجمن بدهد که آن‌ها به خرج خودشان یک بنایی بکنند این یعنی اعاده کاپیتولاسیون در ایران؟ بنده تعجب می‌کنم اصلاً بنده تعجب می‌کنم آقا آن موقعی که ما تحت سرنیزه سربازان روسی مجبور شدیم کاپیتولاسیون را قبول بکنیم آن عصر و آن قرن گذشت، علت ایران دیگر هیچ‌وقت تحت تأثیر این امتیازات واین حرف‌ها نمی‌رود، به هیچ عنوان نباید این حرف‌ها تکرار شود (صحیح است) کاپیتولاسیون چی؟ ملت ایران در داخله خودش مستقل است و تمام افراد بدون استثناء از هر ملتی و مملکتی تابع قوانین و مقررات ایران هستند و خواهند بود، چه مربوط به قضیه است؟ اگر یک تکه زمین را دولت برای یک امر فرهنگی هدیه کند این یعنی اعاده کاپیتولاسیون؟ بنده نمی‌فهمم یعنی چه، چه جوری اعاده کاپیتولاسیون می‌شود نمی‌فهمم، سردرنمی‌آورم، عرض کنم حضور مبارک‌تان مثلاً صحبت‌های دیگری کردند که بنده واقعاً نفهمیدم، فرمودند مالیات نفت و بنزین اگر گرفته بشود بر قیمت حمل ونقل و کرایه می‌افزاید نگیرید، بسیار خوب چشم، عوائد وزارت پست و تلگراف را هم نباید بگیریم وزارت پست و تلگراف هم کار عام‌المنفعه است، چشم آن را هم نمی‌گیریم ملاحظه بفرمایید ممکن است لطفاً به بنده بفرمایید که دولت از کدام محل باید زندگی کند؟ اگر بنا بشود ما هر عایداتی را نگیریم دولت از کدام محل باید زندگی کند؟ تازه وزارت پست و تلگراف بودجه‌اش را ملاحظه بفرمایید بیست و پنج میلیون و کسری عایدات پیش‌بینی شده است، عایدات چه چیز است؟ تلگراف است، تلفن است، پست است و همه جای دنیا می‌دهند دولت در مقابل دو برابرش بودجه می‌پردازد از کدام محل دوبرابر می‌پردازد؟ از همین محل عایدات نفت و بنزین است، آخر نمی‌شود که نگرفت، همه چیز می‌خواهیم، راه می‌خواهیم، تشکیلات خوب می‌خواهیم بهداری می‌خواهیم، ازدیاد قوه تولید می‌خواهیم، دبستان و دبیرستان و دانشگاه می‌خواهیم، ساختمان‌های جدید می‌خواهیم، امنیت و نظم و آرامش هم می‌خواهیم، اما مالیات هم نمی‌دهیم، من نفهمیدم این چه جوری می‌شود؟ چطور این‌جوری می‌شود؟ اصلاً بنده یک نفر که سردرنیاوردم، یکی از مسائل دیگری که این‌جا بحث فرمودند در اطرافش این بود که گفتند خوب اصلاً ًدولت چرا باید خودش کار قند و شکر را بکند تاکسی‌ها و عوارضش را بگیرد بگذارد که بازرگان‌ها این کار را بکنند این مطلبی است که در اطرافش خیلی صحبت می‌شود، خواستم به استحضار آقایان نمایندگان برسانم که در دفعات عدیده دولت این امتحان را کرده ولی متأسفانه نتیجه نگرفته برای این که قند و شکر را باید مقادیر زیادی خرید، حمل ونقلش را باید یک کشتی پنج، شش هزار تنی را یک دفعه گرفت آورد قدرت تجار این قدر نیست که بتواند ۲۵۰ هزار تن شکر را بخرد و پول بدهد و با کشتی‌های مستقل ۱۰ هزار تن و هفت هزار تن حمل بکند و چندین وقت هم این قند و شکر را نگاه دارد چون سرمایه راکد می‌ماند چند دفعه هم این امتحان شده است نتیجه نداده است این است که دولت لاعلاج خودش مباشرت به این عمل می‌کند و حالا هم باید عرض کنم دولت در نظر دارد مقادیر گزاف قند و شکر به بازار بریزد برای این که این بازار سیاه موهوم را از بین ببرد. این یک مسئله‌ای است

که کمابیش فنی است در ظاهر امر شاید عملی باشد ولی در باطن عملی نیست، امتحان شده نشده، تجار می‌آورند، پانصد تن، ششصد تن، هفتصد تن دولت هم از ایشان می‌خرد در سر حد، در مرز، در گمرک ولی آقا مملکتی که در حدود سیصد هزار تن مصرفش هست ودویست وسی، دویست و چهل هزار تن بایستی وارد کند کدام تاجری است که سرمایه داشته باشد و بتواند این کار را بکند؟ ملاحظه بفرمایید این صد میلیون دلار حداقل پولش می‌شود، ما نداریم تجاری که بتوانند این معادله را بکنند، عرض کنم حضور مبارک‌تان راجع به عوائد متفرقه شهربانی فرمودند این را هم این‌جا شاخ و برگی دادند بعضی از آقایان نمایندگان هم صحبت‌هایی کردند خوب عایدات متفرقه شهربانی می‌دانید چیست؟ اشیاء اسقاطش را می‌فروشد نمی‌دانم پتوی کهنه، مس کهنه از این قبیل چیزها، حالا من بیاورم توی بودجه بگذارم، بگویم عایدات پتوی کهنه و عایدات مس قراضه (شوشتری- اموال بلاصاحب) کار ندارم، بعضی جرائم قاچاق است، این یک رقم کلی است که در بودجه گذاشته می‌شود مثلاً مسائل دیگری هم این‌جا فرمودند راجع به فرهنگ مرحوم دهخدا راجع به قانون بودجه مجلس اشاره کردند قانون بودجه مجلس اصل این کار را قبول کرده گفته وزارت مالیه مکلف است این مبلغ را در بودجه بگذارد که تحت نظر این هیأت به این خرج برود، همین قانون ما را ملزم می‌کند که این مبلغ را در بودجه بگذاریم، ما رعایت آن قانون و دستور را کردیم، پس بنابراین عرض کنم حضور مبارک‌تان خلافی از نظر عایدات و ارقام و این ترتیبات نشده است و واقعاً دولت هم نخواسته یک عوائدی را مکتوم بدارد. مردم باید بدانند وضع صندوق‌شان چیست؟ این صندوق مال عموم مردم است باید بدانند چه وضعی دارد، اضافاتی هم که وارد شده عرض کردم روی اصول کلی بوده است، وزارت جنگ از نظر تقویت قوای انتظامی وارتش دلیر شاهنشاهی، فرهنگ آقا بنده که وزیر دارایی مسئول هستم یا دولتی که بودجه را تصویب می‌کند نمی‌تواند به وزارت فرهنگ اضافه بودجه ندهد، دوست عزیز من دکتر مهران از این مقدار راضی نیست ولی چه می‌شود کرد ما در حدود مقدورات‌مان این کار را کردیم مدرسه بایستی باز کرد اطفال، نوباوگان باید برودند به مدرسه، نمی‌شود درش را بست که دولت پول ندارد و بچه‌ها درس نخوانند آن‌هم با آن ذوق و شوقی که در افراد ایجاد شده است که مردم اطفال و بچه‌های‌شان را به دبیرستان‌ها می‌گذارند دولت نمی‌تواند جلو این سیل ترقی و تکامل را بگیرد، اگر بگیرد آن وقت خاطی است دولت باید با این فکر جلو برود، باید تشویق کند، من خدا را شاهد می‌گیرم که اگر وضع دارایی و مالی مملکت کفایت می‌داد خودم که مسئولیت دارایی مملکت را دارم به میل و رضا شصت و چهار میلیون تومان چیست؟ دویست میلیون تومان به فرهنگ می‌دادم، برای این که فرهنگ اساس ترقیات مملکت است (صحیح است) فرهنگ، بهداشت مملکت را هم تقویت می‌کند علت این که بهداشت در بعضی جاها پیش نمی‌رود برای این است که مردم نمی‌دانند اصلاً میکروب چیست؟ مرض چیست؟ انژکسیون یعنی چه؟ درمانگاه یعنی چه؟ آمپول کدام است؟ اما وقتی رفت درس خواند، سوادی آموخت خودش اجتناب از عملیاتی می‌کند که منتهی به مرض بشود و بهداشت مملکت را تقویت می‌کند ولی بیش از این برای ما مقدور نیست پس دولت این‌جا هم نظر خودش را تعقیب کرده، راجع به کشاورزی و بهداشت دولت نتوانست آن نظر حقیقی‌اش را صددرصد اجرا کند اما در عین حال چون در قانون سازمان برنامه مبالغ و اعتباراتی برای این کار در نظر گرفته شده است از آن محل استفاده می‌کند کما این که الان دولت در نظر دارد لایحه‌ای بدهد به مجلس شورای ملی برای این که حقوق پزشکان را زیاد کند اما نه از محل عوائد عمومی در سال ۱۳۳۵، از محل عوائد عمرانی، یعنی از محل عوائد برنامه، این کار برای بهداشت مملکت است. توجه به این نکته بفرمایید پس دولت راجع به بهداشت هم کوتاهی نکرده است، عرض حضورتان راجع به کشاورزی هم همین طور البته اگر مقدورات اجازه بدهد بیش از این خواهد شد هر دوتایش در درجه اول اهمیت است، پس این بودجه‌ای که تنظیم شده است عبارت است از پرداخت‌های حقیقی سنه ماضیه نه آنچه در بودجه مذکور است چون قوانین دیگری هم آمده است و اضافاتی داده شده است و رعایت این اصول و مسائلی که الساعه به عرض آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی رساندم دیدم راجع به بودجه وزارت جنگ یک مقایسه‌هایی فرمودند اگر بتوانم از توی اوراقم پیدا کنم یک یادداشتی است که تهیه شده و به عرض آقایان می‌رسانم تا ملاحظه بفرمایند که آن جوری هم که می‌گفته‌اند بودجه وزارت جنگ آن ترقی عجیب و غریب را پیدا نکرده است، اولاً همیشه بودجه وزارت جنگ از روز اول از دوره چهارمی که فرمودند برای اولین دفعه یک بودجه‌ای به مجلس داده شده بودجه وزارت جنگ همیشه در حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد بودجه کل را می‌گرفته است فراموش نفرمایید بودجه آمریکا را هم من دارم از هر دلار خرج شصت و چهار سانتیم خرج امور دفاعی شده ملاحظه می‌فرمایید بودجه وزارت جنگ که فرمودید بودجه وزارت جنگ در آن سال گذشته که پیدا است یعنی سال ۳۴ باشد سال ۳۵ هم که ۱۳۷ میلیون افزوده‌ایم. راجع به ۳۳ فرمودید راست است جمع کل در بودجه ۳۳ پنجاه میلیون و کسری تومان بوده است اما پرداخت‌های حقیقی با توجه به قوانین دیگری که وضع شده ۳۵۷ ملیون تومان شده است پس دوبرابر نشده است، اگر دو برابر می‌شد باید هفتصد میلیون هم بیشتر می‌شد در صورتی که بیش از ۸۷ میلیون نیست، تازه بودجه وزارت جنگ با سایر قوای انتظامی یعنی ژاندارمری و شهربانی در حدود چهل درصد بودجه کل کشور را تشکیل می‌دهند، باید هم باشد، چاره‌ای نداریم، آن هم در حدود امکانات است چون در مقدمه‌ای که به مجلس شورای ملی تقدیم شده است نوشته شده است در حدود عایدات وصولی یعنی اگر عایداتی نباشد به طریق اولی خرج نمی‌شود ولی ما که به این خیال نمی‌توانیم جلو ترقی و تکامل کشور را هم از نظر بهداشت، هم از نظر فرهنگ و هم از نظر کشاورزی بگیریم، این بود خلاصه‌ای راجع به امور این بودجه که خواستم به عرض آقایان برسانم که اصلاً چه چیزها را وادار کرده است که این طور بودجه بنویسیم، این کلیات را خواستم به عرض برسانم حالا فرمودید دستگاه وزارت امور خارجه دستگاه زنگ زده‌ای است، آقایان اصلاً خوب مطلق در دنیا وجود ندارد، همه امور نسبی است، وزارت خارجه هم یک دستگاهی است مثل سایر دستگاه‌های مملکت، بنده نمی‌توانم بگویم وزارت دارایی صیقلی است و وزارت امور خارجه زنگ زده است، نه این جوری نیست، اگر معایبی آن‌جا هست این جا هم هست، در تمام امور و دستگاه‌ها هست، تکرار می‌کنم که امور نسبی است ولی حالا چرا وزارت امور خارجه دستگاهش زنگ زده شده است بنده نمی‌دانم، خوب مردمی هستند در حدود وظایف‌شان می‌روند کار می‌کنند ممکن است یکی‌شان هم خدای نکرده خطایی بکند، در همه جا ممکن است بشود، ما مأمورینی را که در خارج داریم در این کار به اصطلاح مو سفید کرده‌اند، ریش سفید کرده‌اند، آخر این‌ها را چرا زنگ زده حساب می‌کنید؟ (پیراسته- جوان‌های‌شان هم خوب هستند) جوان‌ها هم از دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها بیرون می‌آیند و باید هم بیرون بیایند و این جوان‌ها هستند که باید جلو بروند، آقایان باید کادر محفوظ بماند، بنده نباید اصولاً از وزارت امور خارجه دفاع کنم چون کار من نیست، ولی چون راجع به بودجه است باید عرض کنم، چون دولت دارای مسئولیت مشترک است، راجع به بعضی صحبت‌های دیگری که شد در قسمت‌های دیگر لزومی ندارد که وقت آقایان گرفته شود، اما یک قسمت دیگری است که خدمت آقای ارسلان خلعتبری عرض می‌کنم و آن این بود که فرمودند که چرا باید همه عواید در وزارت دارایی متمرکز شود و چرا باید رئیس حسابداری را وزارت دارایی تعیین کند و از این صحبت‌ها، جناب آقای خلعتبری تمرکز عایدات و مخارج یکی از آن مسایل بسیار مهم است در دارایی مملکت، البته وزارت دارایی حق مداخله در امور وزارتخانه‌های دیگر را ندارد، مصوب خرج در هر وزارتخانه وزیر مربوطه است در حدود اعتبارات بودجه مصوب که مجلسین تصویب می‌کنند و به دستش می‌دهند، مجلس تصویب می‌کند و به دستش می‌دهد اما نظارت خرج باید به دست وزارت دارایی باشد، اگر نباشد نمی‌شود. تمرکز باید داشته باشد، بنده به یاد دارم، یعنی شنیدم چون آن وقت در ایران نبودم، درس می‌خواندم در آن اوایل درسی و کسری سال پیش که دکتر میلیسو آمد ایران تقریباً همین وضعی بود که جناب‌عالی می‌فرمایید یعنی مطالعاتی بنده کرده‌ام فرضاً وزارت امور خارجه عایدات خودش را می‌گرفت و خرج می‌کرد و هر چه که وزارت دادگستری کردی خوردی کار می‌کرد، مثلاً می‌گفتند آقای رئیس عدلیه تو برو فلان جا هر قدر عدلیه عایدات داشت بردار حقوق خودت و اعضایت را بده و در نتیجه این کار ماه‌ها حقوق بعضی از دستگاه‌ها پرداخت نمی‌شد و در نتیجه تمرکز این درآمدها توانستند حقوق‌ها را بپردازند ولی البته نباید مداخلات بی‌جا بکنند، بنده آن رئیس محاسباتی را که بخواهد مداخله بی‌جا در کار یک وزیری بکند صاف و صریح عرض می‌کنم که منفصلش می‌کنم مسئول بودجه مصوب وزیر مربوطه است در مقابل مجلس شورای ملی، این موضوعی است که خواستم به عرض‌تان برسانم و دیگر بیش از این وقت مجلس شورای ملی را نمی‌گیرم و به طور خلاصه عرض می‌کنم تناسب مالی واقتصادی دولت یک مسأله‌ای است، دولت تصمیم دارد به هر طریقی شده است با صرفه جویی‌های بسیار بسیار سخت روی پای خودش بایستد. ما نباید متکی به این باشیم که از فلان جا و یا فلان محل به ما کمک بلاعوض یا با عوض بشود، سیاست ما این است که روی پای خودمان بایستیم ولی متأسفانه وضع مالی ملمکت امروز در نتیجه آن عوام‌فریبی‌هایی که این‌جا به کرات توضیح داده شده است به جایی رسیده است که ما را با این کسر بودجه مواجه کرده است ولی البته بایستی زحمت بکشیم، صرفه جویی کنیم، در وصول عواید دقت بیشتری بکنیم برای چه؟ برای این که روی پای خودمان بایستیم و یکی از آن مسایلی که در ضمن مذاکرات گفته شد، نکته بسیار به جایی بود و آن این بود که در تشکیلات باید تجدید نظر بشود، تشکیلات در بسیاری از جاها خوب نیست و باید در آن تجدید نظر بکنیم، من قبول دارم، باید نحوی بشود که در بهبود وضع تشکیلات و عواید دولت و در تفریط عواید دولت نظارت بیشتری بشود،

آن بیشتر وصول شود و این کمتر تفریط و این نمی‌شود مگر با یک تشکیلاتی، و آن هم مرور زمان می‌خواهد، ولی دولت مصمم است که این کار بشود. بیش از این وقت نمایندگان محترم را نمی‌گیرم و استدعا می‌کنم که لطفاً با این لطفی که فرمودید اقدامی بفرمایید که این بودجه تصویب شود و در خاتمه بیاناتم عرض می‌کنم حضورتان، مسأله‌ای را که لازم بود که عرض کنم، دولت نظری که دارد یکی‌اش این است که از تولید و تولیدکننده حمایت کند (احسنت) در این قانون مالیات بردرآمد که تصویب فرمودید و الان در سنا مطرح است در آن‌جا حتی‌المقدور رعایت شده است که یک معافیت‌های زیادی پیش‌بینی شود، البته در هر قانون مالیاتی بدون عایدات که شعر است ولی معافیت‌ها را در تولید توجه داریم، باید آقایان سعی کنند تولید این مملکت زیاد شود، تقی‌آباد دست هر کس هست باشد، اما به جای این که مثلاً سالی هزار خروار محصول داشته باشد باید طوری کرد که سالی دوهزار خروار محصول بدهد (احسنت) باید سعی کرد شرکت‌های عظیم در این مملکت موجود شود، سرمایه‌ها جمع شود قدرت پول زیاد شود، از این سفته‌بازی و رباخواری صدی ۲۴ درصدی سی باید جلوگیری شود واین نمی‌شود مگر این که قدرت تولید بالطبع قوه خرید افراد زیاد شود، اگر خرید اشخاص زیاد نشود این بودجه و عایدات ناقص وصول نمی‌شود، این محقق است، پس با عرض معذرت از این که وقت ذی‌قیمت آقایان را گرفتم استدعا می‌کنم این بودجه را لطفاً تصویب بفرمایید به بنده مربوط نیست که تعیین تکلیف بکنم، خواهش می‌کنم در تبصره‌ها لطفاً پیشنهادات کمتر داده شود، وقت خودتان و وقت ما را تلف نکنید و از جناب آقای مخبر کمیسیون که هم در کمیسیون و هم تدوین گزارش و خبر زحمت کشیدند و هم از اظهار لطفی که به بنده کردند از صمیم قلب متشکرم و امیدوارم شما آقایان همان طوری که سعی می‌فرمایید که دولت موفق باشد خودتان هم موفق و رستگار برای خدمت به مملکت باشید ما نظرمان خدمت است، جناب آقای خلعتبری خدای من شاهد است که این افراد دولت که این‌جا نشسته‌اند، نمی‌خواهم دفاع کنم، همه‌شان نظرشان خدمت به این مملکت است، خدمت به کدام مملکت؟ مملکت ایران خدمت به قانون اساسی و شخص اعلیحضرت همایون شاهنشاهی که مظهر و سمبل استقلال تمام مملکت ایران هستند (احسنت)

نایب رئیس- تیمسار وزیر جنگ.

سرلشکر وثوق (وزیر جنگ)- عرایض بنده هم مثل بیانات جناب آقای وزیر دارایی خیلی مختصر خواهد بود، اولاً همه آقایان خسته‌اند و به علاوه حق مطلب ادا شد، یک قسمت از یادداشت‌هایی که بنده داشتم و می‌خواستم به عرض برسانم جناب آقای فروهر خیلی بهتر از بنده توضیح دادند، حتی لازم می‌دانم از تذکراتی که نمایندگان محترم مخصوصاً جناب آقای خلعتبری و جناب آقای مسعودی فرمودند و از پشتیبانی که از ارتش خودشان کردند تشکر کنم (جمعی از نمایندگان- همه پشتیبانی کردند) همه آقایان همیشه پشتیبان و طرفدار ارتش بوده‌اند و به همین دلیل بنده از قسمتی که راجع به اهمیت وخدمات ارتش باشد به کلی صرف‌نظر می‌کنم. چند نکته‌ای هست که جناب آقای حائری‌زاده فرمودند لازم می‌دانم که در آن قسمت برای رفع القاء شبهه توضیحاتی عرض کنم یکی موضوع مقایسه بودجه ارتش با سال پیش با مال دوره محمدعلی شاه بود، بنده تعجب می‌کنم ما در دنیای امروز که زندگی می‌کنیم چرا ارتش خودمان را با ارتش‌های کشورهای مجاور و یا کشورهای راقیه مقایسه نکنیم و با زمان محمدعلی شاه مقایسه کنیم در این که بودجه ارتش از تمام بودجه‌ها سنگین‌تر است حرفی نیست و خیلی هم منطقی است، وزارت جنگ شما وزارتخانه‌ای است که فقط و فقط خرج دارد، از قدیم گفته‌اند به زر می‌توان لشکر آراستن، ارتش بدون خرج وپول نمی‌شود بگذریم از خرید توپ و تفنگ و کشتی و طیاره وغیره، ما وزارتخانه‌ای هستیم که متجاوز از صدهزار نفر جیره بگیر و نان‌خور داریم دلیل این که بودجه ارتش نسبت به زمان محمدعلی شاه بالا رفته دلیلش زندگی است شما اگر پنج نفر بچه داشته باشید پنج سال پیش یک قدری خرج‌شان بود امسال پنج برابر آن است، چون این‌ها مسکن می‌خواهند، سوخت می‌خواهند، نان می‌خواهند، لباس می‌خواهند و تمام این مخارج زندگی بالا رفته است، حقاً هم بودجه چون ما جیره بگیر داریم بالا می‌رود، از طرف دیگر نسبت به سال قبل حساب کنیم تناسب مستقیم دارد با تقویتی که از ارتش روی تعهدات بین‌المللی باید بکنیم، ارتش ما باید روز به روز قوی‌تر شود، در این خصوص علتش را عرض نمی‌کنم، به اندازه کافی گفته شده است، در دنیای امروز دنیایی نیست که بدون داشتن قوای مسلح، با وجود تمام صحبت‌هایی که می‌شود، برای یک ملتی حق حیات قایل شوند.

استقلال ملل روی داشتن یک ارتش قوی است (صحیح است) ما در مقابل این بودجه‌ای که می‌گیریم صدهزار نفر از جوانان مملکت را گذشته از تربیت نظامی، تربیت می‌کنیم، یعنی از لحاظ بهداشت، این‌ها را اشخاص ورزیده‌ای می‌کنیم، و در بهترین شرایط قرار می‌دهیم واز این‌ها نگهداری می‌کنیم، از لحاظ فرهنگ به این‌ها نوشتن وخواندن زبان فارسی یاد می‌دهیم، تعلیمات کشاورزی به این‌ها می‌دهیم تمام این‌ها خدماتی است که عرض کردم، صرف‌نظر از تعلیمات نظامی و دفاع کشور انجام می‌شود باید عرض کنم این کمک از لحاظ اجتماعی مملکت می‌شود، البته همان طور که ارتش بدون فرهنگ و بدون بهداشت نمی‌تواند وجود داشته باشد، فرهنگ و اقتصاد و ترقیات اجتماعی هم بدون ارتش نمی‌تواند باشد، این‌ها بدون تردید لازم و ملزوم یکدیگرند و تناسب هم همان طور که آقای وزیر دارایی توضیح دادند در این کار هست برای این که ما فقط از دولت پول می‌گیریم و سایر دستگاه‌های ما از سازمان برنامه به صورت‌های مختلف دیگر پول می‌گیرند. در مورد ارزش نظامی ارتش که جناب آقای حائری‌زاده بیاناتی فرمودند، باید عرض کنم که من هر چقدر ایمان و اعتقاد برای مقام قضایی ایشان دارم متأسفانه در اطلاعات نظامی‌شان باید تردید پیدا بکنم، آن طور که اظهار فرمودند که از دستگاه قشونی به من اطلاع داده‌اند و یا در جای دیگر فرمودند من رکن دوم ندارم معلوم شد رکن دوم دارند، اما خیلی بد و ناقص به ایشان اطلاع می‌دهند، فرمودند که از این تانک‌ها ده تا یکی به مقصد نمی‌رسد، این موضوع خیلی قابل بحث است، و باید آزمایش بشود که ببینیم این‌ها می‌رسند یا نمی‌رسند، تا به حال آزمایشی که داده‌اند تصور می‌کنم با نهایت موفق بوده، حالا اگر روزی جنگ شد آزمایش می‌دهیم که تانک‌های ما تا کجا می‌توانند بروند، ولی آن را تصور می‌کنم که نه من و نه هیچ کسی آرزومند باشد برای این که یک جنگ سومی اتفاق بیفتد تا این را به آقای حائری‌زاده ثابت کنیم ولی از این هم که در موقع صلح بنده بگویم می‌توانیم و ایشان بگویند نمی‌توانید نتیجه‌ای نمی‌گیریم (افشار صادقی- در این مانورها معلوم شده است، خوب عمل کرده‌اند) و اما این که فرمودند الدرم و بلدرم اگر مقصودشان جاسوسان اجنبی و درهم ریختن سازمان‌های توده‌ای بود که بسیار خوب و با موفقیت انجام شد، به علاوه ارتش در سرکوبی متجاسرین و متمردین هم همیشه موفق بوده، بحمدالله این نمونه‌ای است از کارهایی که تا به حال آزمایش داده‌ایم و همین‌طور که عرض کردم تصور می‌کنم این نمونه آزمایش وسیله‌ای باشد که امیدوار باشیم که در موقع جنگ آینده هم بتوانیم در مقابل ملت سرفراز باشیم، ارتش شاهنشاهی ایران در تحت فرماندهی اعلیحضرت همایون شاهنشاهی همیشه مورد تأیید و تقدیر و تحسین و تمجید کلیه نمایندگان خارجی و کارشناسان خارجی و حتی رؤسای کشورهای خارجی که به ایران آمده‌اند بوده است و خیلی جای تأسف است که ما خودمان نسبت به خودمان این قدر بدبین و ناامید باشیم راجع به سوانح شرحی فرمودند، راجع به سوانح هوایی یا زمینی که جناب آقای خلعتبری اشاره فرمودند، تصور می‌کنم این‌ها را روی آمار باید نشان داد و می‌فرمایند کامیون‌های ارتش بی‌مبالات‌اند، باید حساب کرد که چقدر رانندهٔ ارتش در روز حرکت می‌کند و چقدر غیرنظامی و نسبت سوانح این‌ها بیشتر است یا آن‌ها؟ به هر حال بنده باز هم عرض می‌کنم جناب آقای خلعتبری نهایت دقت و مراقبت می‌شود و تنبیهات شدیدی که حتی بنده نمی‌توانم پشت این تریبون عرض کنم، راجع به سوانح هوایی هم همین طور ممکن است در سال دو طیاره سقوط کند و خیلی زیاد باشد، و ممکن است ۲۰ طیاره هم سقوط کند و خیلی کم باشد، بسته به ساعات پرواز است، ما در سال ۳۴ پنج هزار ساعت پرواز داشتیم، یعنی در حدود سه هزار مرتبه طیاره بلند شده و نشسته است، بنابراین تناسب تلفاتی که بوده است این قدرها زیاد نبوده است، قطعی است ما یک مملکت فقیری هستیم با این بودجه‌ای که در اطرافش متأسفانه آقای حائری‌زاده صحبت کردند ولی خوشبختانه عموم آقایان نمایندگان محترم طرفدار هستند و پشتیبانی می‌کنند قدرت آن را نداریم که بتوانیم همه روزه طیاره بیاوریم ولی تمام این نکات فنی مراقبت می‌شود. طیارات از روی ساعات پروازشان مدت معینی دارند و به تدریج از صف پرواز خارج می‌شوندو به جای‌شان طیاره نو و جدید وارد می‌شود و خواهد شد علت این سوانح هم یکی نداشتن فرودگاه‌های متناسب است مخصوصاً فرودگاه‌های خارج، این‌ها هم بودجه بسیار هنگفتی می‌خواهد ما خیلی پول لازم داریم که بتوانیم در شهرستان‌هایی که طیارات ما به مأموریت خارج می‌روند یک فرودگاه‌های مثل فرودگاه مهرآباد داشته باشیم در هر حال در جلسه دومی که آقای حائری‌زاده در این‌جا بیاناتی فرمودند، فرمودند که سوء‌تفاهمی نشود و من طرفدار ارتش هستم ولی تانک‌های ما را که ایمان به آن نداشتند طیاره‌ها را هم که گفتند در دره مرگ باید بیفتد، دستگاه ارتش هم که دستگاه پرونده‌سازی و دوسیه‌سازی فرمودند هست، ما هم که اشخاص بی‌تصمیمی هستیم، نفهمیدیم که طرفدار کدام ارتش هستند، شاید طرفدار ارتش‌های دیگر بودند، اگر از ارتش، طرفداری می‌کردند، این بیانات کاملاً بی‌لطفی بود. راجع به پرونده سازی بنده گمان می‌کنم که محتاج نباشد دوباره شرحی در باره دستگاه قضایی خودمان بگویم افکار عمومی کاملاً قضاوت خواهد کرد و نهایت بی‌طرفی و بی‌غرضی در این دستگاه حکم‌فرما است، راجع به اشاره‌ای که فرمودند درباره آزادی آقایانی که روز قبل آزاد شدند و فرمودند که ما اشخاص بی‌تصمیمی هستیم و منتظر بودیم که مقامات عالیه بیایند و دستور بگیریم بنده فقط چیزی که می‌خواهم عرض کنم و به اطلاعش برسانم این است که امروز ما در عهدی زندگی می‌کنیم که وسایل ارتباط و مخابرات به حد اعلاء فراهم است همه روزه و همه ساعت با شخص اعلیحضرت

همایونی ارتباط برقرار بود و گزارشاتی که می‌بایستی به عرض می‌رسید وارتش هم به پیروی از منویات اعلیحضرت همایونی هیچ غرضی جز اجرای حق و عدالت نداشته و نخواهد داشت (احسنت).

نایب رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد):

ریاست محترم مجلس شورای ملی‏

بعد از بیانات یک موافق یک مخالف پیشنهاد می‌نمایم مذاکرات کافی باشد.

مشایخی‏

نایب رئیس- آقای مشایخی‏

مشایخی- در تابلو مربوط به بحث بودجه چند نفر از آقایان نام‌نویسی کرده بودند اشخاصی که قصد داشتند در اطراف بودجه صحبت کنند مسلماً از این پیشنهاد بنده ناراضی خواهند بود (دکتر عدل- همه راضی هستند) ولی از جناب آقای شوشتری و جناب آقای عمیدی نوری و سایر آقایان محترم تمنی می‌کنم در این موضوع قضاوت منصفانه بفرمایند به حد کافی در اطراف اوضاع عمومی کشور دراین چند جلسه از طرف ناطقین محترم بحث شد (صحیح است) و به حد کافی در اطراف ارقام درآمد وخرج مملکت از طرف آقایان بحث شده و مطلب روشن شده، بنده هم دیگر حرف نمی‌زنم (احسنت) (مهندس اردبیلی- آفرین) فقط یک جمله عرض می‌کنم قانون محاسبات عمومی برای نمایندگان یک وظیفه معین کرده، وظیفه دولت این است که بودجه را دریک موقع معینی به مجلس تقدیم کند، وظیفه مجلس هم این است که قبل از حلول سال نو تصویب کند و به دولت برای اجرا ابلاغ کند آقایان دو موضوع در این بودجه هست دو دقیقه بیشتر صحبت نمی‌کنم. (عده‌ای از نمایندگان- دیگر نمی‌خواهد قبول داریم) چیز دیگری نمی‌گویم، بنابراین با توجه به این که علاقه‌مند هستیم دولت ما در امور مربوطه به کارهای مملکت موفقیتی پیدا بکند و امور عمرانی مملکت هم به بهترین وجه پیشرفت پیدا کند، وعلاقه کاملی که به امنیت کشور داریم که تحت رهبری اعلیحضرت همایون شاهنشاهی، ارتش نیرومند ما توفیق پیدا کند و در مواقع حساس برای مملکت مؤثر باشد، اضافاتی را که تصویب می‌کنیم برای ارتش با طیب خاطر است، از این جهت است که من تقاضا می‌کنم که رأی به کفایت مذاکرات بدهید تا بودجه تصویب و به دولت ابلاغ شود عملیات عمرانی هم در بودجه عمرانی کشور ذکر شده است. (احسنت).

نایب رئیس- آقای شوشتری بفرمایید وقت‌تان فقط پنج دقیقه است.

شوشتری- بسم الله الرحمن الرحیم

من برخلاف فرمایشات جناب آقای حائری‌زاده که فرمودند یک وقتی مشروطیت داشتیم و حالا مشروطیت نداریم و قشون قزاقی، من قشون را قشون ملی می‌دانم و مملکت را مشروطه می‌دانم، برای این که آزادی بود و ایشان هم این قدر آزاد بودند که یک چنین کلمه غیرواقعی را هم گفتند، اما این که باکفایت مذاکرات مخالفم امر بودجه آقایان نمایندگان ممکن است در این کار بعضی از اشخاص، من خودم پیشنهادهایی دارم که به جناب آقای وزیر دارایی که امروز نمی‌دانم به چه مناسبت بنده را عوضی گرفته بودند من استعجاب از فرمایش آقای حائری‌زاده راجع به اوراق قرضه کردم، ایشان خیال کردند که من استعجاب از پرداخت کرده‌ام عجیب است، بنده خودم فکری دارم جناب آقای وزیر جنگ اگر آقایان نمایندگان اجازه بدهند برای جلوگیری از پیشنهادهایی که داده خواهد شد، چون بنده معتقدم قشون برای مملکت ایران باید یک میلیون نفر باشد، چون معتقدم تأمین مخارج قشون به طوری که بر این بودجه تحمیل نشود و چهارصد میلیون از این بودجه که امروز متعادل و متوازن نیست از راه‌های مخصوص کسر کنیم و به این راه بیفزاییم و از کارمندان فاسد بکاهیم و به کارمندن صالح بدهیم و وضعیت اقتصادی مملکت را از نظر تولید و از نظر اقتصاد تعدیل کنیم (صحیح است) من عقیده ندارم، اجازه بدهید تصویب بودجه روز یکشنبه باشد، آقای عمیدی نوری یک‌ساعت و نیم و بنده نیم‌ساعت بیشتر صحبت نمی‌کنم، اجازه بفرمایید شب عید است می‌دانم آقایان خسته‌اید اما اجازه بفرمایید ممکن است در نظریات بعضی از نمایندگان همان طور که بیانات آقای ارسلان خلعتبری یک مقداری از بیانات‌شان صددرصد جلب توجه آقایان را کرد مورد تصدیق وزرای محترم قرار گرفت، بگذارید حرف‌ها زده شود، الان پانصد ششصد هزار پرونده راکد در دادگستری با این بودجه اصلاحی مانده، این مشکل است وزیر محترم دادگستری پسر یکی از آزادی خواهان این‌جا نشسته (همهمه و خنده بعضی از نمایندگان) نخندید، هر چه بخندید من بیشتر سماجت می‌کنم، آقایان بگذارید پیشنهادهای اساسی ...

نایب رئیس- پیشنهادها که خوانده می‌شود.

شوشتری- اجازه بدهید پیشنهادها با بیانی که آقای مشایخی فرمودند که قبل از عید بدهید ناچاریم هی پیشنهاد بدهیم و روی پیشنهاد صحبت کنیم (عده‌ای از نمایندگان- نه آقا) مگر مجبورم اطاعت کنم؟ هی پیشنهاد می‌دهیم، آقایان حق مجلس شورای ملی، حق قانون اساسی برای نماینده است که در بودجه اظهار نظر بکند (صحیح است) شما نمی‌کنید دربست به مقدمه لایحه مالیات بردرآمد رأی می‌دهید آن وقت می‌رود و در مجلس سنا می‌گویند به فصول رأی نداده‌اند آقا حق خودتان را از دست ندهید، حق مجلس شورای ملی را ساقط نکنید، بگذارید یک روز بیشتر طول بکشد من هم خدمت‌گزارم مثل شماها که خدمت‌گزارید بگذارید نظریات اصلاحی برای مملکت بدهیم، وزرا که لوح محفوظ نییستند مگر ملهم به وحی‌اند؟ اشتباه می‌کنید، بگذارید وکیل نظر خودش را بدهد آن‌جا در بودجه یک قلمش باید برداشته شود، یک رقم دیگر افزوده شود، این‌جا باید از این اقلام دور شویم، این اقلام دور ریخته شود الان می‌خواهم صحبت کنم آقا، ۱۷ هزار هکتار در گرکان آلوده به پوره ملخ است، من چه وقت صحبت کنم؟ عمر مجلس که دارد تمام می‌شود مردم خسارت می‌برند، آقا نمی‌خواهید به خودتان می‌کنید ..... (همهمه نمایندگان) (زنگ رئیس).

(در این موقع ناطق با تعرض تالار جلسه علنی را ترک کرد).

نایب رئیس- شلوغ نکنید رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که موافق هستند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهادهای رسیده برای جلسه بعد قرائت می‌شود.

عمیدی نوری- بنده اخطار آیین‌نامه‌ای دارم.

نایب رئیس- بفرمایید.

عمیدی نوری- طبق آیین‌نامه باید در ماده بحث شود، بنابراین چون فرمودید پیشنهادها قرائت می‌شود چون ما اسم نوشته بودیم در کلیات حالا مجلس باید وارد بحث در مواد بشود، بنابراین حق ما محفوظ است که در ماده واحده بحث بکنیم بنده اجازه می‌خواهم طبق آیین‌نامه عرایضم را به عرض برسانم.

نایب رئیس- حالا رأی می‌گیریم به ورود در مواد آقایانی که موافق‌اند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) توصیب شد، بنابراین ماده واحده در جلسه دیگر مطرح خواهد شد.

۲- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر بهداری.

نایب رئیس- جناب آقای وزیر بهداری فرمایشی دارید؟

وزیر بهداری (دکتر جهانشاه صالح)- بنده دو کلمه بیشتر عرض ندارم با اجازه مقام ریاست و آقایان نمایندگان محترم بنده این لایحه‌ای که دارم ماده واحده‌ای است که مربوط به اصلاح ماده ۳ قانون پزشکان تقدیم می‌کنم با قید دو فوریت و خواهش می‌کنم بعد از این که بودجه تمام شد در دستور قرار بگیرد، ضمناً تقاضا دارم از آقایان نمایندگان قبل از این که تشریف ببرند به شهرستان‌ها یک لایحه‌ای که از مجلس سنا برگشته و آماده است راجع به واگذاری امور بهداری به مردم که به عقیده من یکی از بهترین خدمات است (صحیح است) خواهش و تمنای من در این روزهای آخر این است که این لطف را بفرمایید الاکرام بالاتمام. این لایحه را هم مطرح بفرمایید.

۳- تعیین موقع ودستور جلسه بعد- ختم جلسه.

نایب رئیس- جلسه آینده روز شنبه ساعت ۹ دستور بقیه شور در لایحه بودجه.

(مجلس ساعت ۹ و بیست دقیقه بعدازظهر ختم شد).

نایب رئیس مجلس شورای ملی- اردلان