مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ آذر (قوس) ۱۳۰۱ نشست ۱۹۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ آذر (قوس) ۱۳۰۱ نشست ۱۹۰
جلسه ۱۹۰
صورت مشروح مجلس یوم شنبه بیست و چهارم قوس ۱۳۰۱ مطابق بیست و ششم ظهر به ریاست آقای مؤتمنالملک تشکیل گردید.
رئیس- گویا نسبت به صورت جلسه ایرادی نباشد؟
آقای نصیر دیوان (اجازه)
نصیر دیوان- بنده نسبت به صورت مجلس عرض ندارم راجع به یک لایحهای است که از اتحادیه تجار کرمانشاهان رسیده است. از مجلس اجازه میخواهم که قرائت بکنم قبلاً هم از مقام ریاست در این باب استجازه کردهام.
رئیس- مخالفی در این باب نیست؟
(گفته شد خیر)
نصیر دیوان- البته خاطر آقایان نمایندگان محترم مسبوق است که در همین مجلس مکرر آقای ارباب کیخسرو و سایر نمایندگان محترم راجع به خروج مسکوکات شرحی اظهار فرمودند و حالا هم یک لایحه از اتحادیه تجار کرمانشاهان رسیده و تقاضا کردهاند که این لایحه در مجلس قرائت شود تا مسبوق باشند و یک تصمیمی برای این کار اتخاذ فرمایند.
(لایحه فوق را به شرح ذیل قرائت نمودند)
در تاریخ پنجم ربیعالاول عملیات بانک شاهی را راجع به آنکه در هر ماه قریب یک کرور تومان قران حمل به خارجه مینماید به دولت تلگراف نموده و مخصوصاً متذکر شد که اگر چندی به این ترتیب بگذرد از طلا و نقره در ایران فقط و فقط اسمی باقی مانده و عملاً قریب معاملات منجر به معاوضه خواهد گشت و از ریاست وزراء عظام جوابی رسید مبنی بر کلمه معموله وزارتخانهها (تعلیمات کافیه در جلوگیری از قاچاق داده شده) تعلیمات مزبوره از عملیات بانک بهیچوجه جلوگیری ننموده بلکه در هفته قبل سیصد و شصت صندوق قران (شاید پول طلا هم جوف صندوق بوده باشد) وارده از تبریز و همدان علناً حمل بغداد نموده. بلی تعلیمات ریاست وزراء عظام سختگیریهای مأمورین گمرک را نسبت به زوار حضرت سیدالشهدا علیهالسلام مضاعف نموده چنانچه در ۵ روز قبل یک نفر از علماء اعلام و سادات عالی درجات اصفهانی که با عیالات عازم عتبات مقدسه بود مأمورین گمرک جزئی آلات طلائی زنانه را که داشتند از دست آنها بیرون آورده (جلوگیری از قاچاق نمودند!) وزارت جلیله مالیه جواب میدهند که بانک برای مصارف معدن نفت جنوب قرانها را به طریق کاپوتاژ از بندری به بندر دیگر حمل مینماید. اتحادیه تجار احتمال میدهند که مسکوکات مزبوره به طریق کاپوتاژ تا محمره رفته و ورقه گمرک کرمانشاهان را به تصدیق گمرک محمره برسانند ولی مسلم است و جای تردید نیست که تمام قرانها را برای تبدیل به سکه روپیه به هندوستان میبرند. نظر به اینکه یقین حاصل است که با دادن مبلغی وجه مخابره تلگرافات نتیجه گرفته نمیشود هیئت اتحاد تجار کرمانشاه لازم دید این لایحه را طبع و به تمام ولایات ایران منتشر نموده افکار عموم را به بحران اقتصادی و فقدان نفوذ متوجه نماید و با یک صدای رسائی که فضای ایران را پر کند مصادر امور را مخاطب داشته عرض مینماید ای وکلاء محترم، ای برگزیدگان ملت، ای مایه امید ایرانیان آیا اطلاع دارید ثروت این مملکت شش هزار ساله را با انواع حبل و دسائس ربودند و هنوز هم دست از این ملت فقیر بر نداشته و جزئی باقی مانده مسکوکات را به اسم معدن نفت جنوب میبرند؟ اگر اطلاع دارید چرا تاکنون توضیح نخواسته و علاج نفرمودهاید و اگر اظهار بی اطلاعی می فرمائید!! پس عرض میکنم رأی به حال ملت و مملکتی که مبعوثین و نمایندگان آنها از یک همچه امر بزرگی بی اطلاع باشند بدانید که در مقابل خدا و خلق مسئول هستید و این خونسردی و اثرات آن در صفحات تاریخ دنیا خواهد ماند. ای وزراء عظام، این زمامداران مملکت ای کسانی که مقدرات آتیه و حیات و ممات ایران را مجلس شورای ملی با رأی اعتماد به کف کفایت شما واگذارده چرا رحم به اخلاف خودتان و این مملکت نکرده با یک بی اعتنائی فوقالتصور اضمحلال و در شکستگی این مملکت را تماشاچی شدهاید؟ چرا یک قدم جدی عملی برای خاتمه دادن بدبختیها بر نمیدارید؟ چرا از بحران اقتصادی و خروج مسکوکات جلوگیری نمی فرمائید؟ چرا از گمرکات جنوب سئوال نمیکنید که در مقابل آن همه نفت ایران که به انگلیس میرود آیا تاکنون دیده شده یک بسته پول طلا یا نقره وارد نمایند؟ آیا تاکنون به خیال افتادهاید که تحقیق فرمائید عملجات معدن نفت جنوب چند نفر است و مخارج و حقوق آنها چیست؟ و چه پولی در عوض اجرت به آنها میدهند؟ آیا سئوال فرمودهاید و می دانید تابحال چه مبلغ قران و طلا از ایران به این اسم خارج کردهاند؟ آیا میدانید در عربستان ایران روپیه از هر پولی بیشتر است آن هم روپیه کاغذ نه نقره و معاملات آن صفحه با همان روپیه است؟ در پایان از افراد ملت عموماً و از اتحادیه تجار و اصناف مرکز و ایالات و ولایات خصوصاً درخواست میشود این لایحه را تحت دقت و مطالعه گذارده و نتایج وخیمه بحران اقتصادی و فقد آن نفوذ را در نظر گرفته با مقامات مربوطه مذاکره و سریعاً به این اوضاع ناگوار خاتمه دهند و نیز از ارباب جراید تمنا میشود این لایحه را در جراید که زبان ملتند درج و با قلم حق نویسی و فکر روشن خود مضرات و وخامت عاقبت اوضاع حاضره و لزوم جلوگیری و چاره آن را به جامعه بفهمانند. بنده از آقایان استدعا میکنم در این باب یک رحمتی بفرمایند و اجازه بدهند که یک کمیسیون شش نفری از شعبات یا از خود مجلس از آقایان ارباب کیخسرو و رئیسالتجار و حاج امینالتجار و داور و شاهزاده سلیمان میرزا و شاهزاده نصرتالدوله یا ۶ نفر که از شعبات معین شود دیگر بسته به اختیار مجلس است بنشینند و در این باب یک تصمیمی اتخاذ فرمایند و هر راهی که برای این کار عملی بدانند به مجلس پیشنهاد نمایند و از طرف مجلس هم به دولت اخطار شود و دولت هم از همان قرار رفتار بکند شاید به این بدبختی خاتمه داده شود.
رئیس- آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو- بنده تصور نمیکنم یک کمیسیونی برای این مسئله لازم باشد این مطلبی است خیلی ساده. جلوگیری از این کار حق دولت است مجلس باید از دولت جدا تقاضا کند که جلوگیری از خروج طلا و نقره و شمش بکند مال هر کس باشد در تحت هر عنوان باشد. (صحیح است) چیز مضحکی است یک از زوار که میخواهد از سر حد خارج شود ۵۰ جای او را تفتیش میکنند و ا گر ۵ قران در جیبش باشد آنقدر او را زحمت میدهند و توقیفش میکنند و دو مقابل ۳ مقابل آن وجه را از او میگیرند دردش میکنند آنوقت بنده میشنوم شصت هزار هفتاد هزار مناط طلا از سر حد خارج میشود بنده نه فقط بانک را میگویم بلکه تجار و دیگران هم حمل میکنند و از اتومبیل هائی که متعلق به شعبه خارجه است در سرحدات ابداً تفتیش نمیشود و شمشهای طلا را در توی اتومبیل بدون تفتیش حمل میکنند و از سر حد ایران خارج مینمایند حقیقتاً باید به این بدبختی خاتمه داده شود و باید به دولت تأکید شود که قطعاً جلوگیری نماید و همان قسم که به یک نفر زوار بدبخت فشار و سختی میکنند همان سختی را نسبت به همه بکنند تا این مقدار طلا و نقره که از این مملکت خارج میشود اقلاً جلوگیری شده و برای مملکت هم چیزی باقی بماند و به این بدبختی و فقر اقتصادی خاتمه داده بشود.
رئیس- آقای آقا میرزا علی کازرونی (اجازه)
آقا میرزا علی کازرونی- بنده هم اطلاع دارم که از چندی قبل به این طرف مکرر قران نقره از محمره به بصره حمل میشود حالا اگر علناً بخواهند از گمرک بیرون ببرند و فرضاً جلوگیری هم بشود راهی ندارند که در آن محوطه ده پانزده ذرعی بیاورند ممکن است ده ذرع عقب تر به طریق دیگری ببرند و بعلاوه چند روز قبل از این یک تلگرافی از بندر عباس از آقای مشیرالتجار داشتم و اظهار کرده بود که مبلغ معتنابهی قران به عنوان اینکه قران کهنه است از طرف بانک شاهنشاهی علناً حمل میشود و خیلی اظهار تأسف کرده بود که اگر چندی به این منوال بگذرد دیگر هیچ چیز برای ایران باقی نخواهد ماند و نوشته بود که اگر چنانچه حمل نقره به خارجه مجاز است چرا دولت به تجار ایرانی اجازه نمیدهد که اگر یک نفعی و عایدی داشته باشد بخود ایرانیها برسد و اگر ممنوع است چطور بانک شاهنشاهی آشکارا از گمرک حمل میکند به بمبئی میفرستد بنده هم در این موضوع یک مکتوبی به وزارت داخله نوشتم و جوابی که به من نوشتند بکلی خارج از موضوع بود و بنده گفتم که در این موضوع رسماً از شما سئوال دارم ولی تا حالا موفق نشدم که سئوال بکنم البته اگر سئوال هم میکردم جواب میشنیدم که اقدامات لازمه و تأکیدات مجدانه شده و گفته شد که کاملاً جلوگیری بشود بنده هم بطوری که تقاضا شد گمان میکنم یک کمیسیونی از مجلس منتخب بشود و در این موضوع ادامه داده شود دیری نخواهد گذشت که ما مجبور خواهیم شد تمام داد و ستدمان با کاغذ باشد و چون کاغذمان را هم نمیگیرند آنوقت متحیر هستیم که چه بکنیم.
رئیس- آقای سهامالسلطان (اجازه)
سهامالسلطان- بنده نمی دانم این مطلب جزء دستور است یا نه؟
رئیس- بلی مجلس تصویب کرده است که مطرح شود اگر ندارید مذاکره بشود پیشنهاد کنید خارج بشود.
آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبدالوهاب- بنده خواستم در خصوص این لایحه عرض کنم.
وزیر فواید عامه- بنده اطلاعاً عرض میکنم که کلیه خروج مسکوکات طلا و نقره از سر حدات ایران ممنوع است فقط دو سه نوبت به بانک شاهنشاهی اجازه داده شده که مقداری نقره بطور کاپوتاژ به عبستان ایران حمل کنند و به گمرک عربستان هم اطلاع داده شد که در موقع ورود اطلاع بدهند و این مقدار هم برای مصارف عملجات نفت جنوب است که قریب بیست هزار نفر هستند.
رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبدالوهاب- بنده خواستم عرض کنم این صحبتها تماماً به عقیده بنده زیادی است به جهت اینکه جنسی که به ممالک وارد میشود در مقابلش هم باید یک چیزی داده شود متأسفانه جنس که از ما نمیگیرند حمل کنند لابد در عوض پول میگیرند پس باید آن لایحه را که تجار به مجلس پیشنهاد کردهاند و به کمیسیون فواید عامه رجوع شده است بیاورند مجلس و فکری بکنند که واردات حتیالامکان کم بشود واِلا به هر وسیله باشد پول را خارج میکنند اگر با اتومبیل قدغن شود با آئیروپلان میبرند و در روی هوا هم گمرک نیست که جلوگیری کنند پس حتی الامکان باید زودتر کمیسیون فواید عامه راپُرت راجع به منع واردات زیادی را به مجلس بدهد و یک تصمیمی اتخاذ شود شاید بتوان بوسیله تقلیل واردات از این ضرر جلوگیری کرد واِلا هر چه وارد مملکت بشود در مقابلش پول خواهند برد چرا؟ چون از داخله که جنس نمیبرند لابد پول میگیرند و حمل میکنند و به عقیده بنده غیر تقلیل واردات علاج دیگری ندارد.
رئیس- آقای دستغیب (اجازه)
حاج سید محمد باقر دستغیب- به عقیده بنده این مطلب اینقدر مذاکره لازم ندارد کمیسیون هم لازم ندارد چیزی که هست دو مطلب است یکی اینکه باید نگذاشت پول از مملکت خارج شود که همه آقایان این مطلب را تصدیق دارند و باید به دولت هم تأکید کرد که البته جلوگیری بکند یکی دیگر اینکه مطابق اطلاعی که بعضی از آقایان و خود بنده هم داریم این است که گمرک به هر زواری که میخواهد برود زیارت بقدری اذیت و تفتیش میکنند که مبادا پول و مسکوکات همراه داشته باشند اما در موضوع پولهای هنگفت وقتی که خارج میشود برای اینکه حاملین آنها قوه دارند نمی دانم به چه تعبیر بکنم یا اینکه چون اخلاقش با اخلاق ایرانی تفاوت دارد یا چیز دیگر جلوگیری نمیکند پس باید به دولت گفت که اگر جلوگیری باید بکند از همه بکند نه اینکه استثناء قائل بشود و ایرانیها را جلوگیری کند اما اروپائیها بدون جلوگیری خارج بشوند و بیش از این هم مذاکره لازم ندارد.
رئیس- آقای آقا میرزا سید حسن (اجازه)
آقا میرزا سید حسن- آقای نصیر دیوان چندین جمله این لایحه را نخواندند مثلاً نوشته است (بلکه در هفته قبل سیصد و شصت صندوق قران شاید پول طلا هم جوف صندوق بوده باشد) وارده از تبریز و همدان علناً حمل بغداد نموده بلی تعلیمات ریاست وزراء عظام سخت گیریهای مأمورین گمرک را نسبت به زوار حضرت سیدالشهدا علیهالسلام مضاعف نموده چنانچه در پنج روز قبل یک نفر از علماء اعلام و سادات عالی درجات اصفهانی که با عیالات عازم عتبات مقدسه بود مأمورین گمرک جزئی آلات طلائی زنانه را که داشتند از دست آنها بیرون آورده (جلوگیری از قاچاق نمودند)! از تبریز میبرند از اصفهان میبرند از تهران میبرند و به اسم خرج عملجات معدن نفت جنوب به مصارف دیگر می رسانند در صورتی که به عملجات معدن نفت باید از پول خودشان بدهند نه اینکه پول ایران را به این اسم ببرند به هندوستان و روپیه سکه بزنند و هر چه آنها تقاضا کنند دولت هم اجازه نمیدهند و مأمورین گمرک تقصیر ندارند و با اجازه دولت کار میکنند اگر دولت بگوید از همه جلوگیری خواهند و زوار تنها را تفتیش نمیکنند.
رئیس- آقای مدرس (اجازه)
مدرس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب یک فرمایشی اظهار داشتند که بنده هم میخواهم در آن زمینه عرایضی بکنم فرضاً جلوگیری از حمل مسکوکات به خارجه هم شد و نبردند باز اینها علاج کار را نمیکند و دوره مجلس هم نزدیک به انقضاء است و هنوز در مسئله اقتصاد قدمی برداشته نشده است. گمان میکنم آقایان مستحضر باشند که لایحه تجار راجع به جلوگیری از واردات رجوع شد به کمیسیون فواید عامه و همینطور در کمیسیون فواید عامه ماند و معلوم نشد که چه شد در صورتی که یکی از مسائل اساسی مملکتی بود. بنده هم چندی قبل با بعضی آقایان در موضوع قانون استخدام یک پیشنهادی تقریباً در همین زمینه تقدیم نمودیم آنها پس از جنگ و گریزهای زیاد افتاد در یک دره که معلوم نیست کی نجات پیدا کند بالاخره علاج ابتکار منحصر به این است که مخارج را کم کرد و به هر چه داشت قناعت کرد واِلا در سال که پنجاه کرور صد کرور جنس که وارد میشود همانطور که آقای حاج میرزا عبدالوهاب فرمودند لابد باید یک چیزی در مقابل ببرند جنس که نمیبرند ناچار به هر نحوی که بشود پول میبرند و این تقاضائی را هم که آقای نصیر دیوان فرمودند حق بود ولی آن لایحهای که خواندند من نمی دانم چه اشکال و اعتراضی بر وکلا و دولت است که شکایت برده بودند این وظیفه خود مردم است که حاضر شوند و از امتعه خارجه بقدر احتیاج استعمال کنند و زیاد افراط نکنند واِلا پولی که از این جا بیرون میبرند مفت که نمیبرند باید در مقابل اجناس وارده یک چیزی ببرند از داخله که جنس نمیبرند عوضش پول میبرند بنابراین خوب است آقایان این مذاکرات را ختم کنند و یک ترتیبی بکنند که راپُرت راجع به اجناس واردی از کمیسیون فواید عامه بزودی به مجلس بیاید و تکلیفش معلوم شود بلکه انشاءالله یک خدمت اقتصادی در این آخر دوره به مملکت کرده باشیم.
(گفته شد صحیح است)
رئیس- آقای آقا سید فاضل (اجازه)
آقا سید فاضل- عرضی ندارم.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله- بنده عقیده دارم که از طرف مجلس به دولت تأکید شده و جداً خواسته شود که به فوریت هر قسمتی که هست جلوگیری از خروج مسکوکات بکنند و اینکه فرمودند کمیسیون تشکیل بشود کمیسیون هم تشکیل شد علاجی غیر از این نمیتواند پیشنهاد کند. پس حالا که خود مجلس موافق است خوب است تأکید کنید که ابداً مسکوکات خارج نشود و راجع به مسئله اقتصادی هم که فرمودند صحیح است از آن طریق هم باید جلوگیری بشود ولی ما هم مطابق قوانین تمام دنیا حق داریم از خروج مسکوکات طلا و نقره جلوگیری کنیم وقتی که منع کردیم آنوقت آن شخص تاجر یا اروپائی وقتی دید اگر جنس وارد کند در عوضش پول نمیتواند از سر حد خارج کند جنس وارد نمیکند پس به این طریق راجع به اقتصاد هم میشود خدمتی کرد و اینکه فرمودند در توی اتومبیل میگذارند و حمل میکنند البته دولت باید تعقیب کند و نگذارد که به هیچ وسیله خارج شود و باید جداً جلوگیری و تعقیب شود و این آخرین علاج است و یک خدمتی است به اقتصاد مملکت و آن کسی که جنس وارد میکند چون میبیند نمیتواند پول ببرد مجبور است که در عوض جنس از داخله مملکت ببرد یا اصلاً وارد نکند و به این وسیله ممکن است از یک مخارجهای باطلی جلوگیری کرد و غیر از این نمیشود کار دیگری کرد.
رئیس- آقای سهامالسلطان (اجازه)
سهامالسلطان- بنده هم مقصودم این است که از طرف مجلس به دولت نوشته شود و قدغن اکید بشود که مسکوکات طلا و نقره در تحت هیچ عنوانی خارج نشود و پیشنهادی هم در این موضوع عرض کردهام تقدیم میکنم.
رئیس- آقای رفعتالدوله (اجازه)
رفعتالدوله- اگر آقایان در نظر داشته باشند آن روزی که بنده با مستخدمین بلژیکی مخالفت میکردم که نباید بلژیکیها در گمرک باشند برای همین بود که به اسم تفتیش راه میآیند و میگویند دولت حکم کرده است از اتومبیلی که خارجی در آن نشسته است تفتیش نکنند آنها هم اطاعت میکنند. بنده خودم ده تا را دیدم گذراندند و در همین مجلس به وزراء گفتم که یک شخص گمرکچی در قره سو آمد و محرمانه به من گفت که این بلژیکیها به عنوان اینکه بیایند و سرکشی کنند مقداری طلا همراه میآورند و میبرند و در راه آهن تحویل میدهند و بر میگردند و باید یک فکر اساسی برای رؤسای گمرک کرد و آنها را هم باید تفتیش کرد ولی کسی گوش به عرایض بنده نداد و حقیقتاً مایه افتضاح است که زنها و مردهای زوار برای ده تومان پول باید با چه زحمتی اجازه تحصیل کنند و چند جا تفتیش بشوند ولی نسبت به تجار یهود و بلژیکیها که شریک شان هستند و نسبت به خارجیها که مقدار زیاد طلا و نقره حمل میکنند تفتیش نمیکنند و اگر بنویسند که دولت ممانعت کند باز نتیجه حاصل نمیشود و باز هم زائدااعلی ماکمان حمل خواهد شد
رئیس- آقای رئیسالتجار (اجازه)
رئیسالتجار- بنده خیلی متأسفم که در مسئله کمیسیون فواید عامه مکرر در مجلس گفته شد و جوابش هم مکرر داده شد و معلوم شد که آقای مدرس التفات نفرمودند مسئله اقتصادی مسئلهای است که مکرر در مجلس عرض کردم و مکرر توافق نظر دولت با کمیسیون فواید عامه در خصوص این مسئله گفته شده است خود بنده هم چندین دفعه چه شخصاً و چه از طرف کمیسیون با آقای رئیسالوزراء و وزیر فواید عامه در این خصوص گفتگو کردم که بیایند و یک ترتیبی بدهند ولی دولت از نقطه نظر پارهای محظورات هنوز این مسئله را استقبال نکرده است لهذا لازم است که از طرف مجلس جداً به دولت تأکید شود که بیایند و بنشینند و یک قرار قطعی در این باب دهند کمیسیون هم منتهی آرزویش همین است که یک خدمتی به مملکت بکنند زیرا مسئله اقتصادی چیزی نیست که اسباب شبهه برای کسی باشد و سالی هشتاد کرور اضافه بر صادرات چیزی نیست که بتوان تحمل کرد. ولی در موضوع پیشنهاد آقای مدرس آن پیشنهاد به کمیسیون آمد و کمیسیون اینطور صلاح دانست که چند نفر از تجار و رؤسای اصناف را بخواهند و با حضور نماینده دولت نظریات خود را به مجلس عرضه بدارند و یک کار به این مهمی را طوری نکنند که دو سه ماه دیگر پشیمانی حاصل شود و اگر کمیسیون بخواهد دقت کند آقای مدرس نباید تصور کنند که در چاه فرو رفته است و دیگر بیرون نخواهد آمد خیر، کمیسیون میخواهد با دقت کامل یک نتیجه بگیرد اما راجع به طلا و نقره مکرر خود بنده در مجلس سئوال کردم یک دفعه حضرت والا شاهزاده نصرتالدوله سئوال کردند و اغلب آقایان نمایندگان سئوال کردند ولی متأسفانه مثمر ثمر نشد حتی چندی قبل دیدم در روزنامه نوشته بود که از طرف دولت اجازه داده شده که ۷۵۰ هزار تومان نقره از کرمان خارج کنند و یک دفعه دیگر شنیدیم ۸۰۰ هزار تومان دیگر اجازه داد که ببرند و از محمره وارد کنند و به این اسم اصلاً میبرند. خلاصه راجع به خروج مسکوکات یک روز رئیس بانک و مدیر گمرک و اغلب از آقایان تجار و معین التجار دعوت شده بودند بنده هم بطور خصوصی دعوت شدم و برای همین مسئله مذاکراتی شد و به عنوان اینکه پول روپیه در بنادر جنوب زیاد شده است باید قدغن کرد که وارد شود و باید به رئیس بانک اجازه داد که برود جمع آوری کند. بنده عرض کردم که اگر روپیه نباشد آنوقت بانک شاهنشاهی به عنوان اینکه میخواهد پول برای مخارج عملجات جنوب بپردازد از سر حد خارج میکند و روپیه هم در حقیقت یک پول نقره است و هیچ مانعی ندارد که باشد این عرض بنده را نپذیرفته و به بانک شاهنشاهی اجازه دادند که روپیه را جمع کند آنهم روپیه نقره را نه روپیه کاغذی و چون روپیه که در ایران میآورند دو قران بیشتر خرید و فروش نمیشد و عملجات نفت جنوب هم بیشتر هندی بودند و اخیراً هندیها را بردند و چون روپیه در ایران بیشتر از دو قران قبول نمیشد و برای عملجات ضرر داشت از این جهت آمدند و گفتند که پول روپیه در مملکت شما چندان قیمتی ندارد پول خودتان باشد بهتر است و از این راه سه ضرر به ما وارد آوردند یکی اینکه این پول ما ک به محمره برود دیگر بر نمیگردد و بنادر جنوب هم بقدری وسیع است که نمیشود جلوگیری از خروج آن کرد چون در همه جا که گمرک نیست و گمرک هم اگر بخواهد وسائلی اتخاذ کند که در همه جای سرحد گمرک باشد یک بودجه عریض و طویلی لازم دارد پس اگر گفته شود دولت مسئول است و مجلس به همین اکتفا کند که به دولت بنویسد و وزراء هم بدانند که مؤاخذه در بین نیست ابداً کاری از پیش نخواهد رفت پس باید جداً قدغن شود و مرتکبین مجازات شوند و نگذارند که بیرون ببرند. بنده چند روز قبل در یکی از وزارتخانهها بودم دیدم تقاضا شد است که هشتصد هزار تومان مجدداً خارج کنند و باید به عقیده بنده هر چه زودتر جلوگیری کرد و ابداً نگذاشت دیناری از سرحدات ایران خارج شود و دولت هم کاملاً خودش را مسئول بداند و مجلس هم خوب است کاملاً موافقت کند و بنویسد و دولت هم بداند که این قانون تغییر پذیر نیست و راجع به روپیه که میآورند آنهم پول نقره است و در حقیقت جنس است منتهی هر روز یک نرخی دارد یا دو ریال است یا دو قران و پنجشاهی است ضرری ندارد که روپیه نقره وارد شود و کمیسیون فواید عامه هم در موضوع اقتصادیات یک لایحه تهیه نموده و امیدوارم تا چند روز دیگر که نظریات هیئت دولت هم جلب شود پس از آن به مجلس تقدیم شود.
رئیس- آقای محققالعلماء (اجازه)
محققالعلماء- بنده عرض میکنم
(جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است)
رئیس- مذاکرات کافی است؟
(گفته شد کافی است) (پیشنهاد به شرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم از طرف مجلس شورای ملی به دولت تأکید شود که از خروج طلا و نقره از سرحدات جداً جلوگیری و ممانعت بعمل آید. (سهامالسلطان)
بنده پیشنهاد میکنم از این تاریخ به هیچ بانکی و تاجری اجازه داده نشود که به طریق کاپوتاژ و اسامی دیگر مسکوکات حمل به خارجه نمایند. (نصرتالدوله- دانش- نصیر دیوان- داور)
بنده پیشنهاد مینمایم در این باب به دولت نوشته شود تا نظر قطعی دولت تقدیم مجلس و بالاخره جلوگیری اساسی بعمل آید (مستشارالسلطنه)
رئیس- آقای سهامالسلطان (اجازه)
سهامالسلطان- توضیحات بنده عرض شد و همانطور که قبلاً عرض کردم باید جلوگیری شود ولی ترتیب ضبط و توقیفش را خود دولت باید بدهد و باید از طرف مجلس به دولت نوشته شود و تأکید شود که جداً جلوگیری نماید آنوقت دولت برای جلوگیری یک ترتیبی اتخاذ میکند و نظامنامه برای این کار ترتیب خواهد داد.
رئیس- آقای نصرتالدوله (اجازه)
نصرتالدوله- در این پیشنهادی که چهار نفر امضاء کردیم و تقدیم نمودیم مخصوصاً قید نمودیم که به هیچ وجهی نه به تاجر نه به بانک و نه به عنوان کاپوتاژ و نه به سایر عناوین دیگر نباید اجازه خروج داده شود چرا؟ برای اینکه همانطور که اغلب آقایان فرمودند ما در این باب تجربه کردهایم آقای رئیس التجار سئوال کردند بنده سئوال کردم بعد از چندین سئوال جواب دادند که این طریق معمول بوده است که به بانک شاهنشاهی اجازه داده میشود برای عملجات نفت جنوب پول نقره حمل نماید در صورتی که معلوم نیست این پول به عملجات نفت جنوب داده میشود یا نه بلکه یک تجارت خیلی با نفع و صرفهای در بغداد و عراق عرب از این پول نقره میشود و در آن جا با یک صرف فوقالعاده تبدیل میکنند و باید دولت در تحت یک قانون از طرف مجلس مقید باشد که ابداً نه به بانک شاهنشاهی و نه به بانکهای دیگر نه به تجار و نه با اتومبیل به هیچ عنوانی نگذارد خارج شود و اگر چنانچه بخواهند خارج کنند باید توقیف کرد تا این بدبختیها برای ما تولید نشود. آقایان میفرمایند این پول را در عوض مالالتجاره که میآورند میبرند بنده خیلی تعجب کردم از این پولها در عوض کدام مال التجاره برده میشود؟ در عوض اسکناس برده میشود و اسکناس هم مأخذش در مملکت ما معلوم نیست که چقدر است و بنده نمی دانم آیا یک وزیر پست که از روی اطمینان بگوید که میزان اسکناس چقدر است و اسکناس در مقابل پول نقره چقدر کسر یا اضافه دارد پس باید گفت کسر یک پولی از این مملکت برده میشود بدون عوض است و بهیچوجه به مملکت هم بر نمیگردد و به عملجات نفت جنوب هم داده نمیشود لهذا برای جلوگیری از خروج نقره و طلا این پیشنهاد را امضاء و تقدیم نمودیم و اگر یک پیشنهادی بود که از این مفیدتر و محکمتر بود بنده با او موافق میشدم ولی حالا که نیست گمان میکنم همین پیشنهاد کافی و جامع باشد که بعد از این دولت به هیچ عنوانی و به هیچکس نمیتواند اجازه بدهد و اینکه آقای رفعتالدوله فرمودند که مأمور بلژیکی این کار را میکند این طور نیست و لازم است که عرض کنم اگر به مأمور بلژیکی بگویند تو از همه جلوگیری کن او هم قطعاً نخواهد گذاشت رد شود ولی بدبختی این است که به او میگویند بگذار خارج شود و اجازه میدهند که یک میلیون یا دو میلیون خارج شود او هم اطاعت میکند کی گفته است نرود و آنها تخلف کردند؟ و اگر ما این جا اجازه بدهیم که ابداً نگذارند مسکوکات به خارج حمل شود مال هر کس میخواهد باشد گمرک هم حتماً اجرا خواهد کرد و یک چیز دیگر هم میخواستم خدمت آقایان عرض کنم و آن این است که دولت باید بعد از این رأی مجلس اگر یک نقره و طلائی در سر حد گرفته ضبط نمایند مال هر کس باشد و دیگر استثنائی در بین نباشد که چون فلانی اروپائی است ضبط نشود خیر بطور عموم ضبط نمایند.
رئیس- پیشنهاد آقای کازرونی قرائت میشود. (به شرح ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم که از مجلس مقدس کمیسیونی برای تحقیقات لازمه در این موضوع منتخب شود.
رئیس- آقای مستشارالسلطنه (اجازه)
مستشارالسلطنه- بنده خیلی تبریک میگویم که مجلس یک ساعت وقت خود را صرف مسئله حیاتی کرد چون این قضیه خیلی مهمی است و از این راه ما میتوانیم یک خدمت بزرگی به اقتصاد مملکت بکنیم. بعضی نظر داشتند که این مسئله به کمیسیون مراجعه شود بنده این مسئله را از وظیفه کمیسیون خارج می دانم و این یک مسئلهای است که باید به متخصصین رجوع کرد و از وجود متخصصین استفاده کرد این بود که بنده پیشنهاد کردم دولت را متوجه به این مسئله کرد و یکی دیگر علت این که کمیسیون فواید عامه نمیتواند در مسائل اقتصادی نتیجه بگیرد برای این است که کمیسیون نظریات دولت را مؤثرتر و مفیدتر می داند به این جهت عقب میافتد و در این قضیه بخصوص هم بنده معتقدم که دولت را باید مجبور به حل این کار نمود تا وقتی که نظریات دولت جلب نشود این مسئله تأمین پیدا نمیکند و اساس این مطلب بر روی این است که نظریات دولت معلوم شود و معتقد هستم همانطور که شاهزاده نصرتالدوله توضیح دادند دولت را در این قضیه بخصوص وادار و مجبور کرد که زودتر نتیجه حاصل شود.
رئیس- آقای آقا میرزا علی کازرونی (اجازه)
آقا میرزا علی- بنده تنها نوشتن به دولت و تأکید کردن یا کلمه جدیت را هم اضافه کردن کافی نمی دانم یعنی تجربه به بنده گفت که کافی نمی دانم بنده در نظر دارم که از آقای مصدقالسلطنه سئوال شد که در خصوص خروج طلا و نقره چرا جلوگیری نمیشود جواب فرمودند که تأکیدات لازمه شده و از طرف دولت جداً منع شده قریب به این مضمون یک فرمایشاتی فرمودند بنده تعجب میکنم از طرف دولت یک مالیاتهایی برخلاف قانون گرفته میشود و این را تقریباً در نظر خودشان یک گرفتن به حقی می دانند و هر کس هم خلاف کرد مخالفش میخوانند ولی در موضوع جلوگیری از طلا و نقره خود دولت این را منع کرده ولی به تجربه ثابت شده است که این منع منحصر به زوار و اشخاصی است که به عتبات مشرف میشوند حتی در نظر دارم یک زوار بوشهری که میخواستند از راه بغداد بروند زیورآلاتشان را به بنده دادند و گفتند که از ما میگیرند لکن بنده میبینم که علنی و آشکارا طلا و نقره از مملکت خارج میشود و آقای وزیر فواید عامه فرمودند پولی که حمل میشود برای محمره است و به جهت کارگران کمپانی نفت جنوب حمل میشود. بنده عرض میکنم آن قانونی که برای کارگران ایرانی با کمپانی نفت جنوب داشتیم ابداً در موقع اجرا نیامد و آن حقی را که ما برای تفتیش و تحقیق در آن جا داشتیم مجری نگردیده و نظری نکردهایم که بدانیم چه میکنند و تا آن اندازه که بنده می دانم مستخدمینی که در نفت جنوب کار میکنند روپیه باید بگیرند حالا اگر تغییر کرده و قران میگیرند آنرا بنده نمی دانم و حکم قطعی نمیتوانم بدهم ولکن این مسئله مسلم است که این قرانها تماماً به بصره حمل میشود و به اسم عملجات نفت جنوب به هندوستان میرود و اینکه بعضی آقایان فرمودند در مقابل مالالتجاره وارده چیزی از مملکت نمیبرند و ما مجبوریم که پول بدهیم خیر آقا، اینطور نیست و آنها آمدهاند یک طرز طبیعی پیش گرفتهاند مثلاً در بغداد و بصره قیمت روپیه سه قران است و در بوشهر چهار قران تفاوتش یک قران است و نقره شما هم که خارج میشود و جلوگیری هم نمیشود و میبرند آن جا روپیه میخرند و میآورند این جا میفروشند هم هر روپیه یک قران بر ایشان صرف میکند هم بتدریج نقره شما را بردهاند پس جلوگیری خوب است هم نقره و هم طلای مملکت خارج نمیشود و هم اگر مالالتجاره آوردند چون در مقابل پول نمیتوانند ببرند مجبورند که از مالالتجاره مملکت ما ببرند و بنده معتقدم که شدیداً باید جلوگیری کرد و اما نوشتن به دولت نتیجه ندارد و باید کمیسیونی از طرف مجلس انتخاب شود و دوسیه این امر را از وزارتخانهها بخواهد و همچنین راجع به کارگران نفت جنوب و قراردادی که بین ما و بانک است یک توضیحات کاملی بخواهند و در این موضوع دقت کاملی کنند ببینند دولت چرا به بانک اجازه داده است که پول نقره خارج کنند. و این جلوگیری فقط برای اتباع ایران است ولی برای بانک و اتباع خارجه ممنوع نیست بنده لازم می دانم یک کمیسیونی از طرف مجلس انتخاب شود تا در این موضوع تحقیقات لازمه بنماید.
رئیس- پیشنهادی از طرف آقای مساوات رسیده است قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم هیچکس چه تبعه داخله و چه تبعه خارجه حق ندارد مسکوکات نقره و طلا از ایران خارج نماید و اگر کسی قاچاق نمود و دولت ملتفت شود باید دولت آن مسکوکات را به منفعت دولت ضبط نماید.
رئیس- آقای مساوات (اجازه)
مساوات- بنده با پیشنهاد آقای نصرتالدوله موافقم ولی عقیدهام این است مجلس بایستی یک قانونی وضع کند که دولت نتواند اجازه خروج این اشیاء را بدهند و این مسئله هم ربطی به واردات و صادرات ندارد. اگر صادرات و واردات ما معادل بود باز خروج نقره و طلا یک ضرری بود زیرا اینها که خارج میشود مبادله به نقره نمیشود و اگر هم تبدیل شود تازه به روپیه کاغذی تبدیل میشود و کم کم پول نقره از مملکت خارج میشود بنابراین مجلس باید یک قانونی وضع کند و دولت آن را اجرا نماید به این ترتیب که هیچکس از اتباع داخله و خارجه حق ندارند طلا و نقره و مسکوکات یا غیر مسکوک خارج کنند و اگر دولت آن را گرفت ضبط خواهد کرد و متعلق به دولت است.
رئیس- آقای مستشارالسلطنه پیشنهاد خود را پس گرفتند.
پیشنهاد آقای سهامالسلطان
سهامالسلطان- بنده هم با پیشنهاد شاهزاده نصرتالدوله و سایر آقایان موافقت میکنم.
رئیس- رأی میگیریم به پیشنهاد آقایان نصرتالدوله و داور ...
یکی از نمایندگان- مجدداً قرائت شود. (به شرح فوق قرائت شد)
نجات- خوب است در این پیشنهاد (کلمه غیر مسکوک نیز اضافه شود)
نصرتالدوله- بنده موافق هستم که لفظ غیر مسکوک نیز اضافه شود.
آقا میرزا ابراهیم قمی- بنده عرضی دارم.
رئیس- گمان نمیکنم بعد از کفایت مذاکرات بتوانید حرف بزنید.
آقا میرزا ابراهیم قمی- چون این مطلب در کمیسیون مطرح نشده است این است که بنده در این پیشنهاد عرضی دارم.
رئیس- آقای نصرتالدوله (اجازه)
نصرتالدوله- بنده میبینم که این عبارت یک اشکالی برای بعضی از آقایان تولید کرده است راجع به مسئله زوار و طلا و نقره که همراه خودشان میبرند. ما پیشنهاد کنندگان حاضریم که یک حداقلی در این پیشنهاد منظور داریم و بیشتر از آن حد نه تاجر و نه غیر تاجر حق ندارند که به هیچ عنوان طلا و نقره از ایران خارج کنند و چون این حداقل را باید از روی یک مأخذی معین کرد و ممکن است بعد از این که مجلس به این پیشنهاد رأی داد دولت یک ماده به مجلس پیشنهاد کند که در آن ماده حداقل را معین کرده باشد و یک صورت دیگری هم باید تهیه کند که بالاخره این یک قانونی بشود که قوتش بیشتر بشود زیرا این پیشنهادی که حالا رأی داده میشود یک تصمیمی است و این یک مأخذی است برای دولت و دولت می داند که عقیده مجلس این است آنوقت از برای اینکه این تصمیم را عملی کند یک ماده قانونی تهیه کرده و به مجلس پیشنهاد نماید و در آن جا حداقل را در نظر بگیرد و ما پیشنهاد کنندگان استدعا میکنیم که با این نظر آقایان نمایندگان رأی بدهند.
وزیر فواید عامه- با اینکه اساساً دولت موافق است که طلا و نقره از ایران خارج نشود معذلک اگر یک قانونی وضع بشود بایستی بدواً به کمیسیون فواید عامه رجوع شود که در آن نظر نموده و یک قانون جامعه و صحیحی تهیه و به مجلس پیشنهاد کند.
رئیس- پیشنهادی از طرف آقای تدین رسیده است قرائت میشود. (به مضمون ذیل قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
پیشنهاد میکنم که پیشنهاد آقایان به کمیسیون فواید عامه ارجاع تا با حضور دولت مذاکرات لازمه شده و نتیجه را به عرض مجلس برسانند. (سید محمد تدین)
رئیس- آقای تدین (اجازه)
تدین- بنده تصور میکنم پیشنهاد آقایان که بنده هم با آن موافقم باید صورت قانونیت پیدا کند برای اینکه این جا ما رأی میدهیم که به دولت ابلاغ شود و بنده شخصاً اطلاعات کاملی ندارم و لازم می دانم در این زمینه با دولت مذاکره شود و از روی دقت قانون جامعالاطرافی وضع کنیم. به این جهت بنده پیشنهاد کردم که پیشنهادهای آقایان به کمیسیون فواید عامه ارجاع شو و در آن جا با نمایندگان دولت مذاکرات لازمه بنمایند بعد یک یا دو ماده قانونی تهیه کرده تقدیم مجلس کنند تا رأی داده شود.
رئیس- پیشنهاد آقای تدین با پیشنهاد سابق قدری مخالفت دارد حق تقدمش را قبلاً معین بفرمائید آن وقت رأی میگیریم.
محمد هاشم میرزا- البته ارجاع به کمیسیون مقدم است.
رئیس- رأی میگیریم به پیشنهاد آقای تدین.
آقایانی که این پیشنهاد را تصویب میکنند قیام بفرمایند.
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد.
لایحه طریقه جلوگیری از ملخ مطرح است. (راپُرت کمیسیون بودجه به مضمون ذیل قرائت شد)
کمیسیون بودجه لایحه ۲۱۲۶،۱۸۰ دولت راجع به جمع آوری ملخ و جلوگیری از آفت تحت مطالعه و دقت در آورده ماده واحده ذیل را پیشنهاد مینماید:
ماده واحده- مبلغ پنجاه هزار تومان به وزارت مالیه برای پول پرداخت اجرت معین به اشخاصی که تخم ملخ جمع آوری و تسلیم مأمورین دولت بنمایند اعتبار داده میشود.
رئیس- آقای حاج امینالتجار (اجازه)
حاج امینالتجار- بنده در دستور عرضی داشتم.
رئیس- آقای داور (اجازه)
داور- بنده موافقم.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله- برای اینکه آقایان با یک اطمینانی به این ماده رأی بدهند با کمال موافقتی که با این پیشنهاد دارم بنده نظرم این است که در این پیشنهاد اضافه شود این مسئله در تحت نظارت دکتر میلیسپوی آمریکائی نیز باشد ولی در این راپُرت نوشته شده است که به وزارت مالیه اعتبار داده میشود. به این جهت بنده لازم می دانم با نظارت مستشار مالیه نیز باشد.
مخبر- بنده ملتفت نشدم مقصود آقای حاج شیخ اسدالله از نظارت مستشار مالیه چه بود زیرا ما قانونی گذراندهایم و از برای هر کس حدی معین کردهایم و برای مستشار مالیه محدود و وظایفی مقرر داشتهایم بنابراین دیگر لازم نیست در هر پیشنهادی که مجلس رأی میدهد مراجعه کند به فلان و فلان اگر قانونی که شما وضع میکنید محترم است همان اولی هم که وضع کردهاید محترم خواهد بود و اگر آن محترم نیست این هم محترم نخواهد بود.
رئیس- آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)
محمد هاشم میرزا- بنده موافقم
رئیس- آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو- بنده موافقم
رئیس- آقای دستغیب (اجازه)
دستغیب- بنده موافقم.
رئیس- آقای محمد ولی میرزا (اجازه)
محمد ولی میرزا- بنده با این طرزی که پیشنهاد شده است مخالف هستم. ولی در اصل این قانون موافق هستم که ملخ یک آفت بزرگی است و باید آنرا برطرف کرد ولی با این طرز پیشنهاد که پنجاه هزار تومان اعتبار میخواهند بنده مخالفم و این مسئله سابقه دارد و مکرر اعتبار داده شده است ولی نتیجه گرفته نشده و عقیم ماده است و وجه اعتبار را به مصارف دیگر رسانیدهاند و ساب بعدش هم دولت مجبور شده است از مالیات یک قسمت مملکت صرف نظر کند و یا تخفیف بدهد. بنابراین به عقیده بنده این ترتیب یک ترتیب خوبی نیست و بنده نمیفهمم که با این پنجاه هزار تومان چه خواهد کرد. آیا این مبلغ مکفی خواهد بود و تا چه حد مؤثر خواهد بود و تا چند سال ممکن از میزان ملخ کاسته شود و بنده این راپُرت را خیلی مجمل و نامعلوم می دانم.
رئیس- آقای آقا میرزا علی اکبر داور (اجازه)
داور- گمان میکنم همه آقایان نمایندگان اهمیت ملخ و ضرری که به زراعت ایران وارد میآورد بدانند. گفتگوهایی که بعضی از آقایان بطور خصوصی کردهاند و بنده هم شنیدهام این بود که گاهی از شدت میل به این که کارها موافق یک ترتیب و نظم صحیح باشد اصل موضوع را از میان میبریم. چند سال است که ملخ ضرر زیادی به اهالی ایران وارد آورده است و در اطراف تهران هم پیدا شده است و به تجربه معلوم شده است که بواسطه جمع آوری تخم آن میشود از آن جلوگیری کرد. آقایان وکلای فارس حاضرند و در کمیسیون هم توضیحات دادند که در فارس به این وسیله اقدامات کردهاند و همچنین در کرمان به این ترتیب کار کردهاند و از عده ملخها کاسته شده است. و البته اگر یک مرتبه این کار صورت بگیرد ملخ بکلی از بین نمیرود بلکه باید چند سال متوالی این تخمها را جمع آوری کرد تا اینکه کم کم تمام شود و یک نظریاتی هم انستیتو پاستور در این موضوع دارد که بعد با یک شکل عملی و عمیق تری در این خصوص اقدامات میکند ولی اقدامات آن یک چیزهائی است که بعد از چندین سال ممکن است نتیجه اش را گرفت. بنابراین خوب است آقایان موافقت کنند این اعتبار داده شود و شروع به جمع آوری تخم ملخ شود و اگر از این اعتبار تمامش هم به مصرف نرسد ولی تا اندازهای به اوضاع اقتصادی و زراعتی مملکت یک فایده بزرگی رسیده و موقع این کار هم خواهد گذشت. بعضی از آقایان میفرمایند تمام آن به مصرف نخواهد سید بنده گمان میکنم تا این اندازه هم لازم نیست ما دنبال پیدا کردن طرز کامل و راه حسن اداره و ترتیب خرج شدن بگردیم و اگر آقایان موافقت بکنند و این اعتبار داده شود گمان میکنم نسبت به اوضاع اقتصادی و تجارتی و زراعتی بیش از آنچه تصور شود فایده خواهد رسید.
رئیس- آقای ملکالشعراء (اجازه)
ملکالشعراء- در غالب مسائل فنی که در مجلس مطرح میشود تجربه به ما ثابت کرده است که باید یک قدری تأمل کنیم. قضیه دفاع از ملخ و جنگ با ملخ و جلوگیری از ملخ یک مسئله فنی است و قابل تأمل است و ترتیب آن این نیست که زارعین ما بالاخره تجربه کرده باشند یا آقای مصدقالسلطنه تجربه حاصل کرده باشد که ملخ را به وسیله جمع کردن تخمش میتوان از بین برد البته تجربه کردند آن ملخ هائی که به گندم و به حاصل صدمات میزند اینها ملخ محلی نیستند و ملخهایی هستند مهاجر و اساساً برای جلوگیری از هجوم ملخ و این حشره مضره آن کسانی که از ما عاقل تر بودهاند و از ما عملشان بیشتر بوده است به یک وسائل دیگر متشبث شده و ابداً در صدد جمع کردن تخم ملخ یا به قول کرمانیها یور ملخ بر نیامدهاند و این جا هم مسئله طرز جمع آوری ملخ و هم مسئله ۵۰ هزار تومان هر دو مسئله فنی است و بالاخره فرضاً تصویب کردیم که این ۵۰ هزار تومان اعتبار داده شود آیا جمع آوری ملخ فقط منحصر است به اینکه تخم ملخ را که در زمینهای سخت گذاشته است جمع آوری کرده نابود کنند و بر فرض که این ترتیب صحیح باشد و سایر ملل متمدنه هم به این شکل تخم ملخ را جمع کنند آیا با این مبلغ میتوانند ملخ را از ایران بیرون کنند و با این حشره موذی جنگ کنند و یک قشون ملخ جمع کن تهیه کرده با ملخ جنگ کنند؟ اینها به عقیده بنده مسائل عمومی است که با قضایای دیگر مخلوط شده و قابل این نیست که در مجلس صحبت شود. اولاً ملخهای محلی که در خود محل هستند غالباً مضر نیستند و این تخم ملخ هائی که جمع میکنند تخم ملخهای بومی هستند که غیر مضرند. ملخهای مضر غالباً مهاجرت میکنند و از حدود جنوبی گرمسیر میآیند و برای حاصل ضرر دارد. برای جلوگیری از ملخهای مهاجر بهترین وسیله که ترتیب داده شده است و کم خرج تر از جمع آوری تخم ملخ است وسیلهای است که فرانسویها در الجزایر اتخاذ کرد اند و روسها هم در ترکمنستان اجرا میکنند و الآن با داشتن انستیتو پاستور و با بودن دکتر معروف بهتر این است که ما نصف یا ثلث ۵۰ هزار تومان را خرج کنیم و مجلس حفظ الصحه برای این فن تأسیس کنیم تا سرمهای ضد ملخ و میکروبی که ملخها را مبتلا به وبای مخصوصی مینماید تهیه نمایند و بعد تمام ملخها مبتلا به آن مرض شده بدون اینکه تخم آنها را جمع کنند از بین میروند و تمام دنیا به این وسیله با این حشره موذی جنگ میکنند زیرا وسیله جمع کردن تخم ملخ از توی خاک خیلی مضحک است و بهتر این است که این وسائل را از وظایف علمای فن بدانند و در این امر عجله نکنند و ۵۰ هزار تومان پول را هم توی خاک نریزند. بنده یقین دارم این پول توی خاک ریخته خواهد شد و یک قسمت آن بوسیله مفتخوارها تفریط خواهد شد و یک قسمت آن هم به مصرف خرید تخم ملخ خواهد رسید و بالاخره یک چیزهائی جمع میکنند و حال آنکه تخم ملخ در جای خودش باقی است و به این ترتیب نمیشود جلوی ملخهای مهاجر را گرفت پس بهتر این است که از راه علمی داخل شوند.
رئیس- آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)
محمد هاشم میرزا- البته آقایان تصدیق میفرمایند که هیچکس با اصول علمی مخالف نیست و ما اشتیاق داریم هر چه زودتر ترتیباتی که در ممالک متمدنه معمول و به آن وسیله رفع این مسئله را میکنند در این مملکت هم جاری گردد اینکه شاهزاده محمد ولی میرزا فرمودند، از کجا معلوم کردهاند که این مبلغ برای جمع آوری تخم ملخ کافی است و از چند نقطه مخصوص پارسال راپُرت رسیده است که محصول را ملخ خورده و آیا این ۵۰ هزار تومان برای تمام مملکت ایران کافی است و تا هفتاد سال دیگر نباید از هیچ یک از سرحدات ایران ملخ وارد شود. مقصود از خواستن این اعتبار این است که پارسال از چند نقطه مخصوص راپُرت رسیده است که آن جاها را ملخ خورده است و برای این که ملخها از آن نقاط به جاهای دیگر سرایت نکنند این اعتبار را خواستهاند و به حسب اطلاعات محلی که رسیده است پنجاه هزار تومان برای این کار کافی است و اما انستیتو پاستور که میفرمایند اسبابش فراهم ملاحظه می فرمائید که راجع به سیاه زخم حیوانات هم پیشنهاد شده است و ما حاضریم تصویب کنیم تا با آمپول و انژکسیون از سیاه زخم گوسفندان جلوگیری کنند اما وسائل برانداختن ملخ هنوز فراهم نیست و اگر بخواهیم فکر این کار را بکنیم و منتظر شویم که انستیتو پاستور در این باب یک فکری بکند و یک سرم تهیه نماید تمام تخمهای ملخ زنده میشود و محصول ولایات را میخورند و مطابق تجربیاتی که در فارس و گرگان شده است جمع آوری تخم ملخ نتیجه خوبی بخشیده است و بعضی از اوقات طوری شده است که تمام را از بین برده است. در شش سال قبل که سن در ورامین آمده بود مذاکره شد که به چه ترتیب باید تخم سن را نابود نمود. یک دکتری به وزارت فواید عامه پیشنهاد کرد که من ترتیبی برای این کار پیدا کردهام. یک عده بوقلمون ترتیب کرد که تخم سنها را میخورند بعد به او گفتیم آقا چند عدد بوقلمون میخواهد تا سنهای تمام ورامین را بخورد حساب کرد دیدیم عده آنها از دو کرور متجاوز خواهد شد. بالاخره آن بوقلمونها را بردند و بعد از چندی رعایا گفتند اینها سنها را نمیخورند. جواب داد باید گرسنه شوند تا سنها را بخورند. به این مناسبت وزارت مالیه معطل شد و بیست و چهار هزار تومان هم خرج کرد و بالاخره سنها زنده شدند و تمام محصول خوار و ورامین را خوردند. بنده تصور میکنم خوب است امسال هم عطف به سوابق باشد و بعد در سالهای دیگر از روی ترتیبات علمی بین آنها وبا بیندازند و آنها را از بین ببرند ولی کمیسیون لازم دانسته است که امسال این کار را بکنند و این پنجاه هزار تومان اعتبار داده شود برای اینکه سال گذشته مقدار زیادی از محصولات مردم از بین رفت و مالیات دولت وصول نشد و بواسطه صرف کردن این پنجاه هزار تومان ممکن است سیصد هزار تومان وصول کنند. اما اینکه میفرمایند هشت هزار تومانش خرج میشود و بقیه اش خرج نمیشود، به عقیده بنده همیشه باید مصالح عمومی در نظر گرفته شود و این مسائل برای مملکت انفع است واِلا اگر بنا باشد این اشکالات را ملاحظه کنیم هیچوقت کارمان درست نخواهد شد همانطور که ما به دولت رأی اعتماد میدهیم باید این مبلغ را هم اعتبار بدهیم که نفع آن به چهار تا عمله میرسد و تخم ملخ که کمتر خواهد شد و بهتر است از اینکه یک کسی سیصد هزار تومان از پول نقره یا طلای ما در بغداد انتفاع ببرد ما به دولت رأی اعتماد دادهایم و اگر بنا باشد در هر خرج جزئی مذاکره کنیم که آیا خرج میکند یا نمیکند و وقت مجلس هم تمام میشود. اگر شما اشکال دارید چرا رأی اعتماد میدهید آن موقعی که اعتماد میدهید آنقدر در جزئیات مذاکره نمیکنید.
رئیس- آقای دستغیب (اجازه)
دستغیب - بنده موافقم
رئیس- آقای آقا سید فاضل (اجازه)
آقا سید فاضل- بنده موافقم
رئیس- آقای رفعتالدوله (اجازه)
رفعتالدوله- بنده هم موافقم
رئیس- آقای گروسی (اجازه)
گروسی- بنده اجازه نخواستم.
رئیس- آقای زنجانی (اجازه)
آقا شیخ ابراهیم زنجانی- بنده در عتبات بودم که ملخ زیادی در آن جا آمده دولت عثمانی یک جمع کثیری از عساکر را گماشت و پول هم به اعراب داد که تخم ملخها را جمع کنند و آتش بزنند. هیچ فایده نکرد و پول هم از بین رفت. اگر روی زمین را مثل این جا (اشاره به سطح فوقانی) صاف میساختند و به ملخها میگفتند که بیائید تخم هایتان را این جا بگذارید و بعد جاروب میکردند دیگر تخم ملخ باقی نمیماند اصلاً اگر ملخ روی این قالی تخم بگذارد دیگر با جاروب نمیشود آنها را جمع کرد زیرا در آن زیرها میماند. حالا چطور میتوانید تخمهای به این ریزی را که روی زمین گذاشته است جمع کنید. امسال ملخ یک قسمت از محصول خمسه را خورد اگر این پنجاه هزار تومان را صرف آن جا بکنند ثلثش از بین میرود و مابقی آن میماند و مجدداً تخم میگذارند و جاهای دیگر را پر میکنند تهران را خالی کنید خراسان میماند و بقدری تخم ملخ ریزه است همین که زیر خاک رفت دیگر پیدا نمیشود و بعد کم کم به او حرارت میرسد و جان میگیرد و با این ترتیب نمیشود تخم ملخ را جمع کرد و یک خرج بی فایده است و نتیجه ندارد.
مخبر- اعتراضاتی که به این لایحه ملخ میشود دو قسم است یکی نظریه آقای ملکالشعراء بود که با اساس آن کاملاً موافقت حاصل است و عقیده شان این بود که بایستی اساس علمی را جریان داد. در لایحه دولت هم اگر آقایان ملاحظه فرموده باشند اشاره به این امر شده است و همان طور که شاهزاده محمد هاشم میرزا فرمودند لوازم این کار تهیه نشده است و شاید مدتی طول بکشد تا لوازم آن تهیه شود.
ثانیاً موافق تحقیقاتی که از متخصصین این فن شده است آن ترتیب علمی در ملخهای بزرگ مؤثر است در وقتی که مشغول خوردن حاصل هستند نه پور ملخ. پور ملخ را بوسیله علمی نمیتوان از بین برد و فعلاً یک پور ملخی در بعضی نقاط موجود است و باید سعی کرد و از آن جلوگیری نمود. اعتراض ثانی اعتراض آقای زنجانی است جواب اعتراض آقای زنجانی را گمان میکنم آقایان نمایندگان فارس و کرمان و آقای حاج مخبرالسلطنه بهتر بتوانند بدهند زیرا این مطلب به تجربه و عملی رسیده است و به این وسیله از ملخ جلوگیری شده است. چنانچه ملخی که در فارس چندین سال یک خسارت جبران ناپذیر وارد آورد در تعقیب همین عملیات بکلی معدوم شد یک مسئله دیگری است که بنده بایستی خاطر آقایان را مسبوق کنم. چنانچه ملاحظه می فرمائید در لایحه دولت تأکید شده بود که قبل از شدت سرما این اعتبار تصویب شود و تا بحال تصویب نشده ولی اگر باز به تأخیر بیفتد مشکلات بیشتر میشود و تا شب عید که ملخها بیرون میآیند وقت بیشتر نیست بنده تصور میکنم که باید زودتر نفیاً یا اثباتاً نظریه خودمان نسبت به این لایحه معین کنیم زیرا اگر ما تصویب کردیم دولت شروع به کار خواهد کرد ولی اگر تصویب نکردیم و مردم مأیوس شدند سال آینده ملخ محصول آن مزارع را خواهد خورد و مالیات نخواهد داشت بنابراین باید از حالا یک فکری برای آن بکنید به این ملاحظه تصور میکنم اگر زودتر یک رأی منفی یا مثبتی در این لایحه بدهیم بهتر از این است که مذاکرات را در اطراف این مسئله تطویل بدهیم.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله- عرضی ندارم.
رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا- بنده مخالفم
رئیس- بفرمائید
سلیمان میرزا- اولاً بنده با اظهاراتی که آقای ملک الشعراء راجع به ترتیبات علمی فرمودند موافقم و لایحه دیگری هم دولت پیشنهاد کرده است راجع به ترتیبات امراض حیوانات و نباتات و مخصوصاً مسئله ملخ هم در آن جا ذکر شده و البته هر چه بیشتر سعی کنیم که شعبات اداره انستیتو پاستور در ولایات تأسیس شود از این نوع امراض و گرفتاریها خلاص میشویم. حالا بر میگردیم به لایحهای که در دست است. وقتی مقدمه لایحه را با این ماده تطبیق کنیم ماده تفسیر میکند. در تاریخ پنجم میزان که دولت این لایحه را پیشنهاد کرد در مقدمه آن ذکر کرده این اعتبار پنجاه هزار تومان برای جلوگیری از آفت ملخ در اطراف تهران و قزوین و عراق و آذربایجان است و معین هم نکرده است که برای هر کدام از ولایات چه مبلغ لازم است. در هر حال بنده می دانم آن کسی که این پنجاه هزار تومان را برآورد کرده است از برای آذربایجان و تهران و قزوین یا عراق و جاهای دیگر چه مبلغ تخصیص داده است و اینکه عرض کردم خود مقدمه ۳ ماده را تغییر میدهد. در آخر مقدمه نوشته است مخصوصاً خاطر نمایندگان محترم را متوجه میسازد که سریعاً باید به این کار اقدام شود زیرا ا گر تأخیر شود اشتداد سرما و افتادن برف مانع پیشرفت و تأثیر اقدامات خواهد بود این علتی را که خود دولت در این جا ذکر کرده امروز در آذربایجان کاملاً موجود است و اگر در اطراف تهران هنوز برف نیامده و سرما کامل نشده است در خیلی از آن نقاط آن دو مانع دولت کاملاً موجود است. در قسمت قزوین هم موجود است و شاید امشب هم در تهران برف بیاید بنابراین وقت این عمل گذشته است با وجود اینکه بنده در اصل مسئله موافق هستم اما امروز موقع ندارد و موقع این کار در وسط برف و سرما نیست و از طرف دیگر ما نباید فقط تصویب این لایحه را در نظر بگیریم و همانطور که سابق عرض کردم کمیسیون بودجه جدید که امروز رسماً تشکیل میشود این مطلب را به عرض مجلس و دولت نمی رساند تا بودجه کل پیشنهاد نشود نمیتوان مخارج را قسمت قسمت پیشنهاد کرد اصلاً محل این پول کجا است. دولتی که هر روز از بابت نداشتن پول معطل است آیا بعد از اینکه ما با ورقه سفید و آبی رأی دادیم بلافاصله فردا یک حواله پنجاه هزار تومان روی میز مأمورین گذاشته میشود که شروع به کار بکنند یا یک ماه دیگر هم عقب میافتد؟ ما فقط به این اعتبار رأی دادهایم برای اینکه محلی برای کسانی که حسابها را مینویسند پیدا کنیم بعد خواهیم دید یک صورت حسابی میآورند که در آذربایجان فلانقدر خرج شده در صورتی که گمان میکنم در آذربایجان در این موقع هیچکس نتواند در صحرا یک من تخم ملخ جمع کند بنابراین از نقطه نظر آن دو مانعی که در پیشنهاد دولت نوشته است مخالفم زیرا موقع گذشته است و ما فقط با فقدان مالیه پنجاه هزار تومان تصویب میکنیم که بی جهت مصرف کنند و نتیجه مطلوبی را نمیگیریم. واِلا اگر موقع مناسب بود همانطوری که آقای مخبر فرمودند ممکن بود تخم ملخ یا پور ملخ را مثل اینکه در شیراز و جاهای دیگر کردند در این نقاط هم جمع کنند و البته تفاوتی در عده ملخها پیدا میشود و اگر هم تمام نمیشد شاید یک ثلث دو ثلث تفاوت پیدا میکرد و مثل این است که ما رأی بدهیم چون فلان جا زراعت نشده است یک مقدار بذر بدهیم و این مطلب خیلی خوب است اما موقعش حالا نیست باید دو سه ماه قبل این فکر را بکنیم و حالا هم خوب است به انستیتو پاستور دستور بدهند از برای بهار ترتیب علمی را در همه جا منتشر کند و بین ملخها همانطور که آقای ملکالشعراء فرمودند امراض مسریه را انتشار دهند که یکمرتبه از بین بروند نه اینکه در وسط برف تخم ملخ جمع کنند.
رئیس- چند دقیقه تعطیل میشود (در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)
رئیس- آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو- بنده تصور میکردم وقتی این لایحه ملخ به مجلس میآید هیچ محل مذاکره نخواهد بود و زودتر تصویب میشود چون یک مسئله عمومی است و واقعاً کسی که خیلی مصر بود دولت یک چنین پیشنهادی کند بنده بودم. در تابستان گذشته به دماوند رفته بودم وضع ملخ را در آن جا دیدم خیلی خطرناک بود. چندین فرسخ ملخ بود و در هر جا قدم گذاشته میشد شاید در نیم ذرع مساحت هزاران ملخ بلند میشد بعد از آنکه تحقیقات بعمل آوردم معلوم شد چهار سال است در آن جا ملخ اقامت دارد. در اولین دفعه خیلی کم بوده است به دولت هم پیشنهاد کردهاند که برای جمع آوری آنها اقدامی بشود و دولت اقدام نکرده است مگر در سال گذشته که جلوی آنها را گرفته است و موفق به اقدام شده در صورتی که در همین سال اولیه یک مقداری از تخم ملخها را جمع کرده بوده است. در این جا یک مطالب مکرری گفته میشود که بنده ناچارم از روی اطلاعات شخصی که دارم عرض کنم. اولاً شاهزاده محمد ولی میرزا اظهار داشتند که مکرر نظایر اینها راجع به سن و ملخ به مجلس آمده و گذشته و عمل نشده است. بنده عرض میکنم این اولین دفعهای است که چنین پیشنهادی به مجلس میآید و سابقه ندارد. ثانیاً میگویند حد کفایت این مبلغ از کجا معین شده است هر حدی را که برایش معین میکنند باز این ایراد وارد است. این اعتبار برای این است که هر اندازه ممکن است جلوگیری کنند که زیادتر نشود و فراموش نفرمائید کار ملخ در آذربایجان به جائی منتهی شده که در سال گذشته قبل از تابستان در ضمن یکی از پیشنهادهای دولت همسایه تقاضا شده بود دولت اجازه بدهد آنها بیایند رفع کنند. متدرجاً ملخ کار را به جای سیاسی کشانده است و گذشته از نظر عمومی از این مسئله باید جلوگیری شود و خود دولت باید رفع کند و آن قسمتی هم که آقای ملکالشعراء فرمودند مسئله اساسی است ولی بنده تصور میکنم ما نمیتوانیم هیچ به این منطق قائل شویم که اگر راه آهن نداریم به الاغ هم سوار نشویم ما باید الاغ خود را سوار شویم تا وقتی که راه آهن درست شود. آقای ملکالشعراء فرمودند اینها ملخ محلی است خیر ملخ محلی نیست و از جاهای دیگر آمدهاند و چون جلوگیری نشده است در آن جا تخم گذاردهاند و دور نیست که اگر جلوگیری نشود متدرجاً به مثل مرض مزمن محلی میشود. این ملخها همانطور که در این جا لغت برایشان وضع شد مهاجر هستند و بنده تصور میکردم فقط مردمان مهاجر هستند حالا معلوم شد ملخ را هم مهاجر میگویند و البته گفته شد این مسئله راجع به اداره حفظ الصحه است و دکتر ما باید اقدامات کند البته کسی مانع نیست و ایشان هر اقدامی که میتوانند در این زمینه بکنند. این لایحه هم تصویب میشود و به وزارت مالیه میرود و مطابق حقی که مجلس به مستشاران مالیه و رئیس مالیه داده شده است باید در جزئیات و کلیات عملی که مربوط به مالیه است نظریات داشته باشند و البته قسمتی که راجع به حفظ الصحه است به آن جا رجوع میکنند و مجلس بطور کلی یک اعتباری را تصویب میکند که آنها وارد عملیات شوند. شاهزاده سلیمان میرزا اعتراض کردند که موقع گذشته است. اطلاعاً عرض میکنم موقع جمع آوری تخم ملخ یکی در اوائل پائیز است که این تخم یک قدری قوت میگیرد و یکی هم اول بهار است که آن تخمها درشت تر شده ولی بیرون نیامده یکی هم وقتی است که بیرون آمده ولی پر در نیاورده و اینکه آقای زنجانی فرمودند اگر روی قالی بریزید کسی نمیتواند جمع کند، بنده عرض میکنم که ملخ به شکل ماسوره و کپسول تخم میگذارد و در هر ماسوره هفتاد هشتاد تخم است. آن ماسورهها را از زیر زمین بیرون میآورند و هر مقداری که ممکن نشد و بچه بودند و نمیتوانستند پرواز کنند به شکل جاروبی عمل میکنند و میآورند میفروشند. گمان میکنم تجربه این کار را وکلای فارس بهتر از همه می دانند و همانطور که گفته شد آقای حاج مخبرالسلطنه در آن جا والی بودند و بنده خودم از حدود کرمان اطلاعاتی دارم. در بیست و هفت هشت سال قبل که بنده در کرمان بودم مرحوم صاحب دیوان آن جا بودند و آقای بیانالملک هم بودند و خودشان اطلاع دارند که در طرف فارس بقدری ملخ آمد که جلوی آفتاب را بکلی گرفت و سه طبقه بودند و این ملخها پوست درختها را هم خوردند حتی بچه کوچکی که پای چرخ خرمن بود خوردند و عابرینی که از آن جا عبور میکردند همین قدر که ملخ بر آنها مینشست پارچه لباس آنها را تمام سوراخ سوراخ میکردند و مرحوم صاحب دیوان با یک عزم ثابت تخم آنها را برانداخت و اگر آن ملخ مانده بود گمان میکنم دیگر آبادی ای برای کرمان باقی نمیگذاشت و اینکه حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند در ضمن اعتبار برای معالجه حیوانات ذکری هم از ملخ شده البته از این ذکرها خیلی میشود ولی تصدیق می فرمائید اینها یک اعتباراتی است که برای موجود کردن لوازم آن داده میشود و باید علاج امروز را بکنند که از مخاطرات آتیه جلوگیری شود و بعد هم آنها مشغول عملیات شوند و البته این اقدامات که شد آن عملیات هم به موقع اجرا گذاشته میشود و اما اینکه فرمودند از چه محل این وجه داده میشود محل آن معلوم است از همان مالیاتی که میگیرند زیر اگر این خرج نشود در مقابل چندین برابر وجه مالیات دولت به زمین میخورد و رعیت هم از بین میرود. پس بنده تصور میکنم هیچ مورد نگرانی در این جا نیست خصوصاً اگر یک موردهائی میداشت و بنده تصور میکنم با آن اعتمادی که مجلس نسبت به خواستن مستشاران و رئیس مالیه ابراز کرده است و به آنها حق داده است به جزئیات و کلیات رسیدگی کنند و البته آنها اطلاعات علمی و فنی در حد خود دارند و هر کاری را به شعبه خود رجوع خواهند کرد و بنده گمان نمیکنم نگرانی حاصل شود و استدعا میکنم زودتر تصویب بفرمایند تا در جاهائی مثل اطراف تهران و یک قسمت قزوین که برف نیامده است الآن شروع کنند و آن قسمتهای دیگر را اول بهار که برف آب شد جلوگیری کنند تا از زمین خوردن مالیات و زراعت مردم جلوگیری شود.
(بعضی گفتند مذاکرات کافی است)
رئیس- مذاکرات کافی است؟
(گفته شد بلی)
(پیشنهادی از طرف آقای دستغیب به مضمون ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم فارس هم بر ایالات و ولایات اضافه شود.
رئیس- آقای دستغیب (اجازه)
مخبر- محتاج به توضیح نیست قبول میکنم.
دستغیب- حالا که قبول میکنند عرضی ندارم.
رئیس- رأی میگیریم به ماده واحده.
آقایانی که تصویب میکنند ورقه سفید واِلا کبود خواهند داد.
(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده و نتیجه به ترتیب ذیل حاصل گردید)
عده رأی دهندگان ۷۹، ورقه سفید علامت قبول ۵۴- ورقه کبود علامت رد ۸، امتناع ۱۷
رئیس- عده رأی دهندگان ۷۹ به اکثریت ۵۴ رأی تصویب شد.
راپُرت شعبه راجع به نماینده بوشهر مطرح است.
آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)
حاج میرزا مرتضی- بنده هم با راپُرت شعبه مخالفم و هم با صلاحیت آقای پور رضا. انجمن نظار بوشهر که از معتمدین آن جا انتخاب شدهاند مطابق نظامنامه انتخابات آنجا را خاتمه داده و مجلس شورای ملی هم صحبت انتخابات و عملیات نظار آن جا را تصدیق و اعتبارنامه آقای کازرانی را قبول نموده است نسبت به آقای پور رضا بر طبق تحقیقاتی که خود انجمن کرده و خانواده و پدر و جد پور رضا و علمای آن جا تصدیق کردهاند که سن او تقریباً بیست و چهار یا بیست و پنج سال است و مطابق نظامنامه چون به حد بلوغ سیاسی که موقع وکالتشان باشد نرسیده است از این جهت اعتبارنامه به ایشان ندادهاند و به آقا شیخ عبدالکریم که بعد از ایشان بودهاند اعتبارنامه دادهاند. این جا هم شعبه اول در تاریخ ۴ جمادی الاولی به اعتبارنامه آقای آقا شیخ عبدالکریم رسیدگی کرده و به اکثریت پنج رأی از یازده رأی که پنج رأی قبول و چهار رأی رد و دو رأی امتناع تصدیق کردهاند و راپُرت این مسئله را شعبه اول داده و در دوسیه موجود است. بعلاوه رد یک شعبه دیگر که تشکیل شد و خود بنده عضو آن بودم از طرف مجلس به آقای پور رضا تلگراف شد اگر شما دلیلی برای سن خودتان دارید از قبیل دیپلم مدرسه یا پاسپورتی که از ایران خارج شدید که سن شما معین کرده اطلاع دهید. در جواب میگوید دیپلم ندارم و در پاسپورتی هم که خارج شدم سنم را معین نکردهاند و فقط به این مستمسک میشود که چون پدر و جد من مایل نبودند که من داخل در سیاست شوم تصدیق کردهاند که سن من مقتضی نیست در صورتی که سن من برای وکالت مقتضی است در حالتی که واقعاً بلوغ سیاسی یا بلوغ شرعی فرق نمیکند آن کسی که مدعی بلوغ است باید ثابت کند سن من به حد بلوغ رسیده است واِلا مطابق قاعده استصحاب یا مطابق هر قاعدهای از قواعد علمی اصل عدم بلوغ مدعی است و بعلاوه از این جا هم یک تحقیقاتی راجع به سن ایشان شده مثلاً آقای امینالشریعه تلگرافی به جد پور رضا کردهاند و جوابی که داده است به عرض می رسانم: خدمت جناب حاجی غلامعلی تاجر بهبهانی. نظر به دیانت و امانت جنابعالی در خصوص سن پور رضا پسرزاده خودتان بطوری که عندالله مسئول نباشید معین نمائید چند سال میباشد تا تکلیف معین شود و رفع اختلاف شود. جواب قبول.
امینالشریعه- در جواب تلگراف مینویسد: حضرت مستطاب آقای امینالشریعه سلمه الله تعالی. سبب تعویق جواب میخواستم کاملاً تحقیق کنم معلوم شد سن محمود بیست و پنج سال میباشد. بهبهانی. باز یک سئوالی از امام جمعه شده که سئوال و جواب را به عرض آقایان می رسانم تا هر طور صلاح می دانند حکمیت کند. سئولا این است: حضور مبارک حضرت مستطاب شریعتمدار ملاذالا تام حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ محمد علی امام جمع و جماعت بوشهر دامت برکاته. استدعا مینماید در خصوص سن جناب آقا محمود ولد جناب آقای حاج محمد رضای بهبهانی مشهور به پور رضا که مدعی است عمر او متجاوز از سی سال است آنچه حضرت عالی درباره عمر او علم و اطلاع دارید و از اعمام و اقارب او استماع فرمودهاید معلومات خود را مرقوم و به مُهر شریف مزین فرمائید. در جواب مینویسد: بطور تحقیق که از اعمام و اقارب آقا محمود مزبور شنیدهام و علم شخصی هم دارم عمر این شخص از بیست و پنج سال تجاوز نمیکند و این مطلب بدیهی است. حرره امام جمعه آل منصور. بعد از اینکه تمام اقارب و و علماء و اهالی آن جا تصدیق کردند و انجمن نظار که مطابق قانون از معتمدین آن ولایت انتخاب شده تصدیق میکنند سن او کم است حکومت محل در تحت نمره ۱۲۷۸ مینویسد خانواده پور رضا سن ایشان را مقتضی ندانسته و انجمن نظار هم که از معتمدین محل هستند سن ایشان را تصدیق نکردهاند و آقا شیخ عبدالکریم را وکیل دانستهاند. بنابراین با تصدیق انجمن نظار و حکومت و هم چنین تصدیق مجلس درباره یک نفر دیگر از نمایندگان آن جا و هم چنین تصدیق شعبه بنده نیم دانم از چه راه این راپُرت مجلس داده میشود که سن او مقتضی است و نمی دانم به چه طریق بعد از این میتوانیم به اشخاص اعتماد کنیم و اما اعتراض بنده به راپُرت این است که چون در شعبه سابق به اکثریت پنج رأی وکالت آقای آقا شیخ عبدالکریم تصدیق شده دیگر بنده اشکالی نمیبینم همان راپُرت اعتبارنامه آقای شیخ عبدالکریم باید قرائت و درباره او رأی گرفته شود. بنابراین بنده هم با راپُرت مخالفم و هم با نمایندگی پور رضا زیرا سن او مقتضی نیست حالا دیگر حکمیت با نظر آقایان است. بنده عقیده خودم را عرض کردم و فقط نظرم این است که حفظ قانون و نظامنامه بشود واِلا دیگر بهیچوجه انتخابات صورت عملی پیدا نمیکند.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله- حقیقتاً قضیه راپُرت انتخابات بوشهر چیز غریبی شده است. مدتی بود که اصلاً راپُرت نمیدادند و با حضور مخبر هر چه سئوال میکردند به روی بزرگوار خود نمیآوردند. بعد از آن هم که جزء دستور گذارده میشود آقای مخبر تشریف میبرند حالا که تشریف ندارند آقایان اعضای شعبه که هستند یک راپُرتی هم پس از چندین ماه به مجلس آمده است و پس از این همه مذاکرات زمنیه مطلب هم به دست آقایان هست این قضیه را مطابق انصاف و وجدان همین امروز خاتمه بدهند و بنده عقیده ندارم که چندین جلسه دیگر راجع به این اعتبارنامه مذاکره شود. حالا راجع به اقدامات خارجی که میشود بنده در موقعش عرض میکنم. به همین جهت نباید اعتبارنامه او را تعویق انداخت.
رئیس- پیشنهادی از طرف آقای سلیمان میرزا رسیده است قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس
چون مخبر شعبه نیست و کلیه اسناد در نزد مشارالیه است بعلاوه مدافع راپُرت نیست لذا بنده پیشنهاد میکنم جلسه ختم شده و مذاکره برای جلسه آینده بماند.
رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا- اولاً وقت مجلس گذشته است و اگر مخبر هم نبود موقع نداشت زیرا بنده باید به اسنادی که در شعبه دیدهام صحبت کنم و وقتی که آن اسناد نیست بدون سند چطور آقایان محاکمه میفرمایند. همانطور که آقای حاج میرزا مرتضی اسناد داشتند تقریباً قریب به همین اسناد از عده زیادی از اشخاص تلگرافات عکس اینها را داریم و باید آنها را به عرض آقایان رساند تا آقایان با یک دقت کاملی هر طور مصلحت می دانند محاکمه کنند. هیچ محاکمهای بدون اسناد طرفین صورت پذیر نیست و اگر این دوسیه و اسناد در مجلس بود بنده عوض مخبر دفاع میکردم زیرا رئیس شعبه بودم در هر حال مانعی نخواهد داشت که آقایان موافقت بفرمایند این مسئله را فردا در اول جلسه مطرح کنیم آنوقت اگر مخبر هم نبود بنده اسناد و دوسیه را میگیرم میآورم این جا و آقایان ملاحظه بفرمایند وقت هم بسیار است. آن قسمت هم که آقای حاج شیخ اسدالله فرمودند بنده ابداً داخل آن نمیشوم زیرا صحبتی که در خارج میشود در مجلس اثر ندارد و نباید هم مطرح شود.
رئیس- آقایانی که پیشنهاد آقای سلیمان میرزا را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. جلسه آینده روز دوشنبه پس فردا.
آقای سید فاضل- دوشنبه تعطیل است سه شنبه معین بفرمائید.
رئیس- روز سه شنبه ۳ ساعت و ربع قبل از ظهر دستور اولاً راپُرت شعبه راجع به نمایندگی بوشهر ثانیاً قضیه ابسیون ثالثاً لایحه تأسیس شعبه حفظ الصحه برای حیوانات.
آقای مساوات (اجازه)
مساوات- بنده همین آخری را میخواستم پیشنهاد کنم که جزء دستور شده.
رئیس- آقای آصفالممالک (اجازه)
آصفالممالک- بر حسب رأی مجلس کمیسیونی برای تجدید نظر در قانون انتخابات معین شد و قریب نه ماه است کمیسیون زحمت کشیده و در این قانون مذاکره کرده و چون انتخابات آتیه باید بر روی این قانون بشود بایستی تکلیف این قانون معین شود. یعنی یا از مجلس بگذرد یا رد شود. این است که بنده استدعا میکنم هفته یکی دو روز معین بفرمائید که در خصوص این قانون صحبت شود.
رئیس- آقای معتمدالتجار (اجازه)
معتمدالتجار- بنده از آقای وزیر سئوالی داشتم اگر اجازه می فرمائید عرض کنم.
رئیس- آقای محمد ولی میرزا (اجازه)
محمد ولی میرزا- بنده ناچارم باز تکرار کنم که مسئله مساعده به اهالی ارومیه در مجلس مطرح شده است و به جهات غیر قابل توجهی به تعویق افتاده در صورتی عقیده آقایان اعضاء کمیسیون همان است که بدواً طبع کردهاند و نزد آقایان هست و چون در این موضوع مذاکرات طولانی نخواهد شد استدعا میکنم آقایان مساعدت بفرمائید جزء دستور جلسه سه شنبه بشود.
رئیس- آقای زنجانی (اجازه)
آقا شیخ ابراهیم زنجانی- بنده هم در باب قانون انتخابات عرضی داشتم و مقصودم این است که یک روز دو روز در هفته معین شود که زودتر این قانون مهم هم از مجلس بگذرد.
رئیس- آقای دستغیب (اجازه)
آقا سید محمد باقر دستغیب- این جا صحبت میشود از اقتصاد و از فقر اقتصادی و ما بر طبق عقیده خودتان که موافق با اقتصاد بود یک پیشنهاد کردیم که جزء قانون استخدام بشود بعد قرار دادند از قانون استخدام خارج و یک ماده علیحده وضع شود. این ماده علیحده کجا رفته است چرا از کمیسیون بیرون نمیآید چرا کمیسیون مبتکرات کار نمیکند چرا راپُرت خودش را به مجلس نمیآورد که این ماده زودتر بگذرد؟
رئیس- آقای شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله- بنده خواستم تذکر بدهم که در جلسه قبل لایحه مستمریات جزء دستور شود و تصور میکنم زیاد هم مذاکره لازم نداشته باشد و خیلی لازم است خوب است آن را هم جزو دستور روز سه شنبه قرار دهند و از روز سه شنبه هم گمان میکنم طبع و توزیع بشود.
معتمدالتجار- عده کافی نیست.
رئیس- چون عده کافی نیست روز سه شنبه اول جلسه این مسائل را مطرح کنید تا رأی گرفته شود.
(مجلس سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس- مؤتمن الملک