مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ دی ۱۳۱۰ نشست ۶۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هشتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هشتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هشتم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ دی ۱۳۱۰ نشست ۶۳

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ دی ۱۳۱۰ نشست ۶۳

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۸

جلسه: ۶۳

صورت مشروح مجلس روز چهارشنبه ۲۳ دی ماه ۱۳۱۰ (۵ رمضان ۱۳۵۰)

فهرست مذاکرات:

۱. تصویب صورت مجلس

۲. شور اول لایحه اصلاح قانون انحصار تریاک

۳. تقدیم دو فقره لایحه یکی از طرف آقای وزیر داخله و دیگر از طرف آقای وزیر مالیه

۴. بقیه شور لایحه اصلاح قانون انحصار تریاک

۵. موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس هشت ساعت بعد از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید.

صورت مجلس روز شنبه هیجدهم دی ماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرایت نمودند.

- تصویب صورت مجلس

رئیس – آقای ملک مدنی

ملک مدنی – عرض ندارم

رئیس – آقای افسر

افسر – بنده در کلیات قانون انحصار اجازه خواسته‌ام حالا عرضی ندارم

رئیس – آقای دشتی

دشتی – قبل از دستور

رئیس – در صورت مجلس نظری نیست؟ (خیر) صورت مجلس تصویب شد.

۲- شور اول لایحه اصلاح قانون انحصار تریاک

رئیس – لایحه اصلاح قانون انحصار تریاک منتشر شده است مطرح است مذاکره در کلیات است. آقای مؤید احمدی.

مؤید احمدی – بنده در خاطر دارم در اول فروردین در موضوع زراعت تریاک و مالیات قانون انحصار در مجلس یک عرایضی کردم و محسنات قانون مالیات جریبانه را مدلل کردم و آقای وزیر مالیه اگر چه وعده قطعی نبود لیکن فرمودند که مطالعه می‌کنم در صورتیکه صلاح باشد لایحه جریبانه را پیشنهاد خواهیم کرد. متأسفانه این لایحه کاملاً بر خلاف آن نظریات است یعنی از آن حالی هم که بوده است بدتر می‌کند. عرض کنم حقیقتاً یک موضوعی برای بنده معمای لاینحل شده است که میل دارم این جا عرایضم را عرض کنم و این

معما برای بنده حل شود. امروز ما ملاحظه می‌کنیم از شخص اول مملکت اعلیحضرت همایونی مجلس شورای ملی هیئت دولت بلکه مردم هر کسی در سهم خودش صحبتش اقتصاد است همه می‌گویند باید امور اقتصادی اصلاح کرد. بنده نمیدانم غرض از اینکه امور اقتصادی اصلاح شود چیست؟ بنده آنچه تصور می‌کنم امور اقتصادی هر مملکتی این است که بتواند وارداتش را کم کند و صادراتش را زیاد کند که ما هم روی همین نظریه قانون انحصار تجارت را گذراندیم که مطابق اجناسیکه وارد می‌شود از این مملکت بهمان اندازه هم صادر شود اگر روزی انشاءالله موفق شدیم که صادرات مملکت ما زائد بر وارداتمان شد آن روز است که می‌توانیم بگوئیم امور اقتصادی ما اصلاح شده است واردات ما یک قسمت چیزهائی است که البته چون متشابه در ایران دارد می‌توانیم صرفنظر کنیم و از خارج وارد نکنیم. یک قسمت هم محل احتیاجمان است که باید وارد کنیم اینکه در قسمت واردات اما در قسمت صادرات ما وقتی بصورت نگاه کنیم از حیث کیفیت زیاد است اما از حیث خیلی کم است یعنی اقلام را که نگاه کنیم می‌بینیم صادره خیلی داریم. کتیرا داریم، حنا داریم، رنگ داریم، زیره داریم، پوست داریم، پنبه داریم، برنج داریم، قالی داریم، تریاک داریم، این جور چیزها لیکن از حیث قیمت می‌بینیم چیزهائی که حمل می‌کنیم چندان مبلغ قابلی نیست که بتواند مطابق ارقام واردات ما شود والا دو سه قلم داریم که این‌ها نسبتاً مهم است یکی قالی است و یکی تریاک این دو تا صادره ایست که نسبتاً مبلغ گزافی می‌رود بخارجه و پول می‌شود متأسفانه قالیمان برخورده است بیک اشکالاتی که البته رئیس تجارت و دولت باید اقداماتی بکنند که آن مواقع برداشته شود و قالی ما مثل سابق در بازارهای دنیا بفروش برسد. قسمت دوم که قلم عمده است تریاک است. تریاک یک مقدار زیادی از ایران صادر می‌شود و می‌رود بخارجه و یک مقداری پول وارد این مملکت می‌شود عرض کردم در فروردین یک ادله آوردم که اگر دولت مالیات تریاک را روی اراضی بیندازد هم عایدات دولت زیاد می‌شود و هم صادرات مملکت زیاد می‌شود و هم آن اشکالاتی که امروز می‌بینیم در راهها و درشهرها سر تفتیش و فلان است از میان می‌رود لیکن متأسفانه این لایحه آمده و همان قدری را هم که داشتیم محدود کرده بیک ترتیبی که بکلی بعقیدة بنده زراعت تریاک را از میان می‌برد وخاطر دارم در زمانی که میسیون امریکائی در این جا بود کلنل ماکرماک رئیس عایدات یک کتابی راجع به تریاک نوشته بود که کتابش را بنده الان دارم انگلیسی بود فارسی هم بود و مطابق ارقام در آن کتاب ثابت کرده بود که ملت ایران و دولت ایران تقریباً در سال پنجاه و پنج کرور از تریاک استفاده می‌کند یعنی از زارع از مالک از دلال از تاجر از تریاک مال از کرایه کش که حمل می‌کند از آنچه که مصرف داخلی است دولت بعنوان باندرول و آنچه که مصرف خارجی است بعنوان گمرک اینها را حساب کرده است که تقریباً پنجاه و پنج کرور است مطابق ارقام حساب کرده پنجاه و چند کرور عایدات تریاک است و یک ملتی که زراعتش اینطور است که جو و گندم آن همه آقایان میدانند که الان بچه حال است که شاید در کرمانشاه و اطراف خراسان یک قیمت نازلی داشته باشد که مالکین و رعایا ندانند آن‌ها را چه بکنند. یک مقدار برنج است که در آن حال افتاده است در مازندران که چه می‌گویند چه بکنیم که زراعتش را کم بکنیم چون بازار خارجی ندارد محل فروش ندارد یک مقدار که تریاک است آمده‌اند مطابق این لایحه بعقیدة بنده بکلی زراعتش را از بین خواهند برد بنده در قسمت‌های بروجرد آنجاها که تریاک خیز است اطلاع کاملی ندارم اما از قسمت خراسان و یک قسمت کرمان و شیراز اطلاعاتی دارم که این لایحه زراعتش را از میان می‌برد بعلت اینکه ولایات جنوبی را قیاس نکنید بمرکز یا ولایات شمالی که آب زیاد است در فلان کوهستان یک چشمه آبی است پنج من هم زمین است این اگر گندم و جو بکارد چیزی به عاید مالک می‌شود و نه عاید رعیت می‌آید پنج من زمین را تریاک می‌کارد

مالیاتش را هم می‌دهد امر خودش را هم میگذراند و اگر ما محدود کردیم بیک حد معینی که از هزار ذرع کمتر نباید زراعت بکند و بکلی زراعت این‌ها از بین می‌رود. چیز دیگری هم نمی‌توانند بعد بکارند همه جا را قیاس نکنید که جاهائی است ده جریب بیست جریب سی جریب تریاک زراعت می‌کنند خیر پانصد ذرع چهار صد ذرع هفتصد ذرع هشتصد ذرع در هر قریه در هر کوهستان زراعت می‌کنند و این مقدار را برمیدارند وقتی که ما محدود کردیم که خیر حتماً هزار ذرع البته از بین می‌رود این یک موضوع، موضوع دوم اینکه همچنانکه برای مستخدمین دولت سابقه است برای تریاک هم سابقه خدمت قائل می‌شویم یعنی سابقه زراعت داشته باشد و اگر نداشته باشد اجازه نمی‌دهیم سوم این که در قطعات متصله باشد. این را بنده نمی دانم. بنده قطع دارم که آقای وزیر مالیه البته خودشان که این لایحة را تهیه نکرده‌اند. اداره انحصار تهیه کرده است و بنظر آقا رسانده است آقا هم آورده‌اند بمجلس لیکن این قدر فکر نکرده‌اند که املاک خورده مالک است آقا اراضی تقسیم است (صحیح است) هر دهی دو آیش دارد سه آیش دارد بنده زمینم اینطرف ده است آن مالک زمینش آنطرف ده واقع شده است در قطعات متصله چطور زراعت بکنند این را بنده نفهمیدم آخر اگر کسی مالک باشد و بداند ترتیب تقسیم اراضی ده را بین مالکین میداند که محال است این مسئله قطعات متصله (صحیح است) بالاخره حالا چون در کلیات صحبت می‌کنیم در این قسمت هم بنده عرایضی می‌کنم. قسمتی هم که راجع بمجازاتها نوشته شده است آن‌ها هم بکلی برخلاف ترتیب قضائی است که یکی از مستخدمین دولت را مستنطق کردن بدون اینکه سابقة قضائی داشته باشد یا اگر نداشت آن جریمه معینه را بدهد الی الابد در محبس بماند. این را بنده نمیدانم و عجالتاً خواهش می‌کنم از آقای وزیر مالیه که آن نظر اولیه را توضیح بفرمایند یعنی در صورتیکه ما تماممان باید کوشش کنیم که هر چه می‌توانیم صادر کنیم و پول وارد این مملکت کنیم و در مقابلش وارداتی که محل احتیاج است وارد کنیم با این ترتیب از یک صادره بزرگمان جلوگیری کنیم اینکه مخالف آن عقیده کلی ما است از این جهت بنده با این لایحه مخالفم وخیلی هم متأسف هستم که دیشب کسالت داشتم و نتوانستم در فراکسیون حاضر شوم و عرایض خودم را عرض کنم این است که عرایض خودم را در این لایحه گذشتنش از مجلس یک لطمة بزرگی برعیت و زراعت تریاک و باقتصادیات کلی مملکت می‌زند.(صحیح است)

رئیس – آقای ملک مدنی موافقند؟

ملک مدنی – خبر مخالف هستم

رئیس – آقای افسر موافقند

افسر – بلی موافقم در کلیاتش

افسر – البته در قسمت مالیات جریبانه و آن مذاکراتی که فرمودند جوابش را باید آقای وزیر مالیه بفرمایند برای اینکه بنده نمیدانم مصلحت چه بود که این لایحه را آوردند و بنده در کلیات لایحه موافقت دارم لیکن از مدنظر مواد در ماده‌ها نظریاتم را خواهم گفت و هر عرضی دارم خواهم کرد اما در کلیاتش که آیا این قانون صلاح است که از طرف دولت پیشنهاد شود و این ماده در مجلس مطرح شود بنده موافق هستم و البته اگر خوبتری بدست بیاید هر خوبی را که آدم به آن اکتفا کند قطعاً از کوتاهی نظر است که خوبتر را بگذارند و بخوب قانع شود. و البته هر بدی نسبت به بدتر خوبست و این قانون هم نسبت بقانون سابق از چند جهت موجب تسهیل امور مردم است بجهت این که آن جا نوشته بود پنج سال حبس و اینجا نوشته سه سال ولی البته بنده با سه سال هم مخالف هستم ودر موقعش عرض می‌کنم و البته پنجسال حبس را بسه سال تبدیل کنیم خوب کاری است در آنجا نوشته بود که اگر اداره تحدید یک کسی را محکوم کرد پولهایش را بگیرد بعد برود بعدلیه ولی این جا نوشته است همینکه قرارش را صادر کرد می‌تواند برود بعدلیه اینجا هست و آنجا نبود و همچنین سایر موادش مواد چهار و پنج

و شش نسبت بقانونی که این جانشین آن خواهد شد قانون خوبی است ولی باید مطرح شود منتهی بنده هم در پنج شش ماده اش مخالفم که عرض خواهم کرد ولی همچو تصور می‌کنم که ما این قانون را امروز نگذاردیم بامید جریبانه که هنوز دولت نیاوزده و آیا بامسال خواهد رسید یا نه این انتظار بعقیده بنده برای ما مصلحت نیست برای اینکه چندسال است ما منتظریم که قانون جریبانه بیاید و چون امیدوار نیستم که آن را بیاورند لهذا بنده موافقم که این مطرح شود یک تسهیلاتی نسبت بقانون سابق برای مردم پیدا شود.

رئیس – آقای ملک زاده موافقند؟

ملک مدنی – بنده؟

رئیس – نوبت آقای ملک زاده اشت.

دکتر ملک زاده – بنده متاسفانه با این لایحه مخالف دو آتشه هستم یعنی هم مخالف با لایحه که آمده است هستم و هم مخالف اظهاراتی که آقای مؤیدی احمدی فرمودند اول از قسمت ایشان شروع می‌کنم چون در اینجا اظهار فرمودند و اظهار تاسف کردند که لایحه دولت کشت تریاک را از بین می‌برد.

اعتبار – پس موافقید.

دکتر ملک زاده – شک قدری تامل بفرمائید البته بنده از نقطه نظر نوع پروری از نقطه نظر صحی در اینجا نمی‌خواهم مضرات روحی و اخلاقی و جسمی تریاک را ذکر کرده باشم ولی گمان می‌کنم که آرزوی تمام اصلاح طلب‌های دنیا این است که یک روزی استعمال این سم مهلک بکلی ممنوع شود (صحیح است) و اعتراض هم بدولت راجع باساس مسئله است دو سه دفعه این قانون تا بحال آمده است بمجلس و اصلاحاتی در اطراف آن شده است و چند دفعه هم در دوره گذشته آقای وزیر مالیه فعلی یک اصلاحاتی را آوردند بمجلس شورای ملی نظر باینکه عواید تحدید تریاک یکی از پایه‌های مهم بودجه مملکتی را تشکیل می‌دهد و آقا مشغول تنظیم و تعدیل بودجه بودند در آنموقع اظهار عقیده در این موضوع نکردم دیدم اندک مخالفتی ممکن است اساس بودجه مملکتی را متزلزل کند ولی امیدوار بودیم بعد از اینکه آقای وزیر مالیه (که بعقاید ایشان کاملاً واقف هستیم) موفقیت حاصل کردند در تعدیل بودجه یک فکر اساسی راجع بمسئله تریاک بشود بنده صراحتاً این مسئله را این جا اظهار می‌کنم که همان طور که یک شخص حق ندارد برای تامین زندگانی خودش دکان زهر فروشی سم فروشی باز کند دولت هم نباید حتی الامکان عواید خودش را در روی یک سمی بگذارد که ضرر صحی و معنوی برای مملکت و همه جا دارد این اساس فکر من است و اگر آقایان و مخصوصاً خود آقای وزیر مالیه بحافظه شان مراجعه فرمایند روز اول در اوایل مشروطیت که قوانین وضع شد و مذاکراتی در اطراف تحدید تریاک شد اصلاً نقطه نظر قانون گذار و زمامداران وقت این نبودکه دولت استفاده مالی از این راه بکند بلکه مقصود این بود که از این طریق استعمال تریاک را در داخله از این راه محدود بکند و از بین ببرد ولی متاسفانه روح قضیه و روح فکر قانون گذار کم کم از میان رفته است و کار بیک صورت دیگری در آمده است که جنبه اصلیش را از دست داده و هیچ فکری نه در لوایح و نه در مجلس در اطراف اینموضوع نمی‌شود مخصوصاً در داخله و بنده لازم می دانم بطور فرمالیته عرض می‌کنم که عواید تریاک بر دو جور است یک قسمتش راجع بداخله است و یک قسمتش راجع بخارجه آن قسمتی که راجع بخارجه است که یک قسمت عواید دولت از این راه است هنوز جنبه نوع پروری بنده باین جا نرسیده است که از حدود وطن خودم و مملکت خودم و صحت اهالی مملت خودم تجاوز کنم و چون آن قسمت عواید مهم دولت را تشکیل می‌دهد در این موضوع عرضی ندارم ولی یک قسمت جزئی که تقریباً یک پنجم این عواید راجع می‌شود باستعمال تریاک در داخله مملکت و بنده امیدوار بودم که دولت یک قوانینی وضع بکند که کم کم استعمال تریاک در این مملکت محدود بشود و این سم مهلک بکلی از میان برود و بالاخره یک خدمتی به مبتلایان فعلی و نژاد آتیه کرده باشد چون امروز ثابت

شده است کهنه فقط استعمال این سم در روحیات و اخلاق و مزاج شخصی که استعمال می‌کند اثر دارد بلکه در نژادهای آتیه هم اثرات سوء دارد این است که بنده می‌خواهم سؤال کنم از آقای وزیر مالیه که دولت راجع باصل موضوع چه در نظر گرفته‌اند از برای محدود کردن این سم در داخله.

رئیس – آقای رئیس التجار موافقند

آقا رضا مهدوی – بله

رئیس – آقای فاطمی

فاطمی – بیاناتی که آقای مؤید احمدی فرمودند آن قسمتی که راجع بکلیات است البته همه ما تصدیق داریم که وضعیت اقتصادی مملکت بواسطه جهاتی بواسطه تنزل قیمت گندم و برنج و سایر جهات دیگر مثل همه دنیا البته خوب نیست ولی اگر باز هم بنا باشد با دنیا مقایسه کنیم تصور می‌کنم که مملکت ایران از هر جهت بهتر باشد در آن قسمتهایش البته هیچکس تردیدی ندارد و محل اشکال هم نیست و البته دولت هم بیشتر از ماها جدیت خواهند کرد و در فکر خواهند بود که هرچه ممکن است وضعیت رابصورت بهتری در بیاورند البته ما هم هر قدر بتوانیم کمک فکری و عملی بکنیم اما در سر مسئله این لایحه بیاناتی فرمودند که تضییق بصادرات می‌شود در صورتی که بنده این لایحه را مکرر خواندم و چون عضو کمیسیون قوانین مالیه هم بودم در آنجا هم چندین روز درش بحث و مذاکره کردیم بعقیده بنده هیچ تضییقی بصادرات در این لایحه ملاحظه نشده چند جمله بود که فرمودند بنده یادداشت کردم یکقسمت فرمودند که بهتر این است که این مالیات تبدیل بمالیات ارضی شود اگرچه حالا در اینجا بنده شاید دلائلی که دارم راجع بمخالفت این قسمت عرض بکنم ولی همینقدر بطور کلی بآقا عرض می‌کنم که اگر این مالیات هم تبدیل بمالیات ارضی شود وضعیت اقتصادی هزار مرتبه بهتر خواهد شد یعنی بکلی حالت املاک از این اندازه هم که هست بدتر خواهدشد وضعیت زارعین هم بمراتب بهتر از امروز خواهد شد حالا چون این موضوع مطرح نیست بنده دلائل آن را عرض نمی‌کنم و وارد در همین قسمت لایحه می‌شوم یک بیاناتی هم فرمودند که این هم خیلی بنظر بنده مستعد آمد و چون در مجلس مذاکره شد ناچارم عرض کنم فرمودند که ما کرماک در موقعیکه رئیس کل عایدات بوده است در اینجا یک کتابی انتشار داده است که عایدات تریاک مملکت ما را در سال پنجاه و پنج کرور تومان بر آورد کرده است بنده این مسئله را نمی‌توانم قبول کنم برای اینکه مطابق صورتهائی که موجود است هیچوقت عایدات تریاک ایران باین قلم نرسیده است برای اینکه حساب آن خیلی سهل است ما یک مقدار تریاکی هر سال حمل بخارجه می‌کنیم این صورتش در گمرک موجود است و فروشش هم در خارجه تقریباً هر صندوقی پنج لیره بالا و پائین می‌توانیم معین کنیم و بنظر بنده نصف این مبلغ هم عایدات تریاک ما نخواهد شد اما اصل این لایحه همینطوریکه شاهزاده افسر هم فرمودند چون این لایحه یک موادی است که تدوین و تنظیم شده است و این جا بنظر آقایان می‌رسد یک چیزهای قلنبه آمده است اولاً در قسمت مجازاتهایش اگر از این هم شدیدتر بود هیچ اشکالی نداشت برای اینکه ما طرفدار قاچاق که نیستیم اگر یک کسی مرتکب عمل قاچاق شد البته باید مجازاتش کنند اشکال ندارد از این هم شدیدتر باشد اهمیتی ندارد از نقطه نظر این لایحه نه از نقطه نظر رعایت قاچاقچی‌ها ولی از نقطه نظر تعیین تکلیف در آن قسمت هم باز یک مقدار تسهیل شده است برای اینکه سابق براین اگر یک نفر یکمقدار تریاک قاچاق کرده بود یک مبلغی هم جرم به آن تعلق گرفته بود و آن را نداشت بدهد می‌بردند به محبس و معلوم نکرده بود که چه موعدی باید این شخص را مستخلص کرد اینجا بالاخره یک موعدی معین شده که اگر نداشت بدهد در هر حال ایام حبس او بیش از سه سال نخواهد بود در این قسمت هم در صورتیکه بنده شخصاً هیچوقت موافق تسهیلش نیستم برای تعیین تکلیف یک تسهیلی هم قائل شده‌اند اما راجع بماده اول که مورد یکقسمت از اشکالات آقا بود فرمودند که این ماده ممکن است که یک تضیقاتی

بکند. بنده عرض می‌کنم که هیچ تضیقی نمی‌کند سابقه خدمت و سابقه تریاک کاری هم لازم ندارد برای این که در قانون همچو چیزی نوشته نشده دولت البته این را در نظر دارد که وضعیت زراعت تریاک از اینکه فعلاً هست بیشتر نشود و بنظر بنده از نقطه نظر اقتصادی حالا بنده در قضایای خارجی و جامعه ملل غیره و غیره وارد نمی‌شوم از نقطه نظر اقتصادی که فرمودند بنده معتقدم از لحاظ اقتصادی هم بصرفه ما است که در همین حدود بماند برای اینکه بیشتر خریدار داشته باشد و زارعین بتوانند تریاکشان را بیک قیمت بیشتری بفروشند والا اگر بنا باشد هی توسعه داده شود همه جور اشکالاتی درش خواهد بود باین جهت است که دولت می‌خواهد بداند که در هر سال در هر شهری چه مقدار زراعت تریاک می‌شود برای اینکه هیچ مشکلاتی ندارد برای اینکه هیچ مخارجی هیچ زحمتی ندارد. بنده که می‌خواهم زراعت تریاک بکنم در آن موعد معینی که نوشته‌اند یک اظهار نامه می‌دهم (بدون اینکه خرجی تحمیل شود) باداره مالیه طهران اداره مالیه هم می‌گوید بسیار خوب بروید مانعی ندارد بعد هم بقیه ترتیباتش مطابق قانون حزاری است و اشکالی هم ندارد مطابق وضعیت کنونی است چیز تازه نیست. یکقسمت هم که برای مردم مشکلات بود مسئله تعهد بودکه آن هم که بعضی جاها یک تعهدهای اجباری پارة مأمورین از مردم می‌گرفتند آن هم بموجب تبصرة که این جا گذارده شده است تعهد هم بعد از این اختیاری است. اگر یک کسی دید تریاک در مزرعه اش بعمل می‌آید تعهد می‌کند و اگر هم دید نمی‌شود اصلاً تعهد نمی‌کند می‌گوید مزرعه ایست من تریاک کاشته‌ام هر مقدار که عمل آمد دولت ببرد به انبار دار بدهد. در بین فرمایشاتی که آقای مؤید احمدی فرمودند یک قسمت بود با اینکه بنده خودم با این لایحه موافق بودم ولی یک قسمت بیانی را که فرمودند راجع بمسئه یک جریب بود بنده خودم هم عرض می‌کنم که این قضیه را تذکر نداشتم ولی دیشب بعد از این که شاهزاده افسر فرمودند مسئله دیم را بنده فوراً متذکر شدم که این برای مردم اشکالاتی را تولید خواهد کرد. چون زراعات دیمی داریم که اگر بخواهیم محدود کنیم که از یک جریب کمتر نشود چون آن هم در تپه وماهور است این را بنده استدعا می‌کنم آقای وزیر مالیه موافقت بفرمایند که این قسمت از قانون حذف شود که مشکلاتی برای مردم ایجاد نکند. والا در قسمتهای دیگر بنده خیال می‌کنم اگر تطبیق بفرمایند با قوانین گذشته یعنی قانون‌های سابق را بردارید ملاحظه کنید خواهید دید با این قانون برای مردم و زارعین از هر جهت تسهیل فراهم شده است.

رئیس – آقای ملک مدنی

ملک مدنی – عرض کنم بنده هم عقیده آقای فاطمی را دارم که این لایحه را البته آقای وزیر مالیه از نقطه نظر تسهیل بمجلس آورده‌اند و تردیدی هم نیست که نظر ایشان نظری است که می‌خواهند آن قانون شدید سابق رایک قدری تسهیل کرده باشندو وسائل تسهیل و آسایش زارعین و ملاکین را فراهم کرده باشند در این تردیدی نیست ولی در این لایحه هم دوسه ماده هست که حقیقتاً اگر باقی بماند اسباب زحمت و اشکالاتی برای زارعین می‌شود. و تصور می‌کنم برخود آقای وزیر مالیه هم تا یک اندازه روشن شده باشد که همه ماها نظرمان این است که وسائلی را ایجاد کنیم که محصولاتی که جنبة زراعتی دارد برای مملکت و یک طبقه زیادی از این محصول در مملکت دارند ارتزاق می‌کنند آنها مضیقه نباشند هم مجلس و هم دولت همین عقیده دارند و قوانینش را هم بایست طوری گذارند که آن طبقه که زارع است و با این قانون تماسی دارد دچار زحمت نشده باشد. بنظر بنده ماده دو این قانون که زرع تریاک محدود می‌کند این یک تضیقی و تولید اشکالی برای زارعین می‌کند بنابراین بهتر این است که ماده دو بکلی حذف شود و همانطوری که تا بحال زارعین آزاد بودند که دو هزار سه هزار پنج هزار ذرع هر قدری که مقدورشان بوده است آماده میکرده‌اند برای زراعت تریاک حالا هم همانطوریکه سابقاً بوده در آتیه هم همینطور باشد برای اینکه این غیر عملی است و ممکن نیست تا بتوانیم یک

حدی معین کنسم برا یاینکه زارعین باشد در یک قسمت از اراضی معینی زرع تریاک کرده باشند و البته در موقعی که وارد مواد شدیم بنده یک پیشنهادی دارم و قطع دارم که کمیسیون قوانین مالیه هم با این نظر موافقت بفرمایند یک قسمت دیگر هم بعقیده بنده ماده اول است که می‌گوید باید زارعین همه ساله بیایند و استجاره کنند برای زرع تریاک در این قسمت هم تصور می‌کنم باید یک نظری گرفت که اگر دولت یا وزات مالیه منظورش این است که یک احصائیه داشته باشد طوری باشد که زحمت و اشکالی برای زارع تولید نکنند اکثر آقایان میدانند که زارعین تریاک اشخاصی هستند که هر کدام فرض بفرمائید که در یک ده صد نفر دویست نفر زارع تریاک است دتویست فرسخ پنجاه فرسخ هم از مرکز طهران دور است اینها چطور می‌توانند بیایند در هر موقعی باداره مالیه مراجعه کنند و جواز بگیرند و اسم خودشان را بگویند و بنویسند این یک زحمت و اشکالی برای مردم تولید کند و بنظر بنده هم لزومی ندارد زیرا دولت همه سال یعنی وزارت مالیه مکلف است در موقع برداشتن محصول مأمورینی را بفرستد و حزاری کند وقتیکه مأمورین تریاک راحزاری و کنترل می‌کند و تحت نظر خودش قرار می‌دهد چه لزومی داردکه ما زارعین را ملکف کنیم که بیایند و اجازه بگیرند و در ضمن آن اجازه هم شاید یک اجباری هم بشود و مأمورین انحصار تریاک تولید مشکلات و زحمت برای مردم فراهم کنند. در قسمت مواد مجازاتی هم که در این لایحه است چون بنده اصولاً طرفدار این هستم که حتی المقدور بایدقوانین سخت بگذارنیم که قاچاق را جلوگیری کنیم هیچ بنده در آن قسمت نظری ندارم و هر قدر هم تضییق بشود نسبت باشخاصی که قاچاقچی هستند بنده مخالف نیستم زیرا باید آنها را محدود کرد و نگذاشت که یک همچو عملی بکنند و بیک عملی که منع قانونی داردمبادرت کرده باشند و راهش همانست که خود آقای وزیر مالیه لایحه آوردند بمجلس و گذراندند و تصور می‌کنم که خیلی تصحیح کرد در قسمت جلوگیری قاچاق باندرل را که پائین آوردند و تخفیف دادند بعقیده بنده بکلی قاچاق موقوف شده و حالا خیلی کم شده برای اینکه باندرل را هر قدر پائین ببرند و کم کنند قطعاً جلوگیری می‌شود اما آقای مؤید احمدی این جا یک فرمایشی کردند و فرمودندکه من معتقدم مذاکره هم شده که زراعت تریاک را یعنی عوارض تریاک را جریبانه بگیرند بنده چون در آن حدودی که اطلاع دارم این قسمت را برای زارعین بکلی مضر میدانم و هیچ این قسمت را نباید ملاحظه کرد و تصور می‌کنم در نقاطیکه تریاک خیز است نه زارع و نه مالک هیچکدام باین قضیه راضی نباشند برای اینکه آنوقت هم یک همچو نظری برای دولت پیدا شد از همه جا تلگراف بماها می‌شد و روی همین اصل هم بود که دولت این تصمیم را اتخاذ نکرد و این جا این تذکر را چون داد نه بنده خواستم عرض کنم که اکثریت نقاطی که تریاک کاری است بنده اطلاع دارم که با این نظر موافق نیستند و اساساً مصلحت هم نیست.

وزیر مالیه – عرض کنم بنده لایحة قانونی را که به مجلس آوردم البته خودم معتقدش هستم از اول تا آخر ولی این مانع این نمی‌شود که ملاحظاتی که در مجلس اظهار می شتود و در نتیجة بحث و مطالعه معلوم می‌شود اصلاحاتی کرد مخالف این هم نیستم و حسن این کار این است که هر کاری را دو سه دفعه شور می‌کنیم اصولاً حالا پنج دفعه شور می‌شود وت اینکه عرض کردم خودم معتقد هستم برای این بود که آقای مؤید احمدی فرمودند که این لایحه را اداره انحصار درست کرده‌اند هر لایحه را در ادارة که مربوطش است درست می‌کنند ولی آن کسی هم که مسئولش هست البته تا آنجائی که عقلش می‌رسد و می‌فهمد خودش یا اصلاح می‌کند یا جرح و تعدیل می‌کند و در هر صورت آن چیزی را که آورده‌ام باو معتقد هستم ولی البته انسان عقل کامل که نیست بحث و شور که در مملکت قرار شده است برای این است

ما می‌بریم در هیئت وزراء شور می‌کنیم همه آقایان وزراء شور می‌کنند بعد بردیم در کمیسیون قوانین مالیه و با دوازده نفر آقایانیکه مطلع و بصیر بودند خیلی هم عریض و طویل شور شد بعد آوردیم در جلسة خصوصی شور کردیم در اینجا هم دو شور رسمی قانونی بعمل می‌آید بعلاوه در شور اول هم پیشنهاداتی که می‌رسد می‌رود بکمیسیون و البته در آنجا در نظر می‌گیریم دوباره رجوع می‌کنیم باز تجدید نظر و بحث می‌کنیم و اگر چیزی واقعاً مسلم بود که اسباب زحمت مملکت و رعیت است و ضرر دارد البته ما قصدی نداریم قصد ما این است که هم عدالت و حقانیت جاری شود و هم عایدات مملکت محفوظ بماند و هم عایدات دولت. این را اول هم عرض کردم که باین لایحه معتقدم و تمام موادش هم معتقد هستم ولی اینرا هم باید عرض کنم که تمام مواد این لایحه هم در نظر بنده یک اهمیت را ندارد اهمیت عمده آن بسته است بمواد جزائی و قضائی را که در آن ذکر شد و این لایحه برای همین منظور آورده شده است و این یک کار اساسی و خیلی واجبی است و لازم است چونکه معامله ما و ترتیب جریان امر تا حالا کاملاً بر طبق مقررات قضائی در نمی‌آمد و با مقررات صحیحه تطبیق نمی‌کرد خود مأمور دولت حکم می کرده است چارة هم نبوده است و تصمیم گرفته است بمجازاتهائی. اگر چه در آن لایحه هم مجازاتهائی برای قاچاقچی‌ها معین شده است اینجا در مجازاتها هم یک تخفیفی داده شده است و هم با مقررات قضائی وفق داده می‌شود و مخصوصاً در این باب محاکم عدلیه و وزارت عدلیه خیلی اصرار داشتند برای آنکه روابطشان را با اداره انحصار خیلی منظم تر و مرتب تر کنند و این هم باید معلوم شود وقتی صحبت از قاچاق می‌شود منظور فقط این نیست که این زیان بعایدات دولت وارد می‌آورد یا نمی‌آورد که اینجا گفته می‌شود اینرا بنده عرض نمی‌کنم اگر بعایدات دولت هم زیان نداشت باز آقایان همه علاقمند بقضیه واقع می‌شدند چون دولت که غیر از ملت و مملکت نیست و بهمان قسمت صادرات هم که علاقمند هستند بانهم زیان و صدمه میرساند زیرا بجای تریاک باندرل دار هم ممکن است در داخله در یک حدودی آن را بطور قاچاق استعمال کند و هم ممکن است از جای دیگر بخارج مملت حمل کند و قاچاق هم برای صادرات مملکت بخارجه زیان دارد و هم برای مصرف داخله این را بطور کلی عرض کردم که مسلم باشد که این مطلب تا یک اندازه دقت شده است در کمیسیون هم مطالعه شده است دوباره بحث می‌شود پیشنهادات داده می‌شود اما یک خبری مخصوصاً چون مطلب راجع بکلیات است در اصل مسئله تریاک باید عرض کنم این جا دو مطلب مذاکره شده یکی اینکه بعضی آقایان نگرانی از این داشتند که صادرات کم می‌شود و بصادرات مملکت لطمه وارد میاورد این لایحه برای این قضیه آورده نشده است که صادرات را کم کند یعنی نظر باین نداشته‌اند که تقلیل بکنند صادرات را بطور فوق العاده. ولی این جا صراحتاً عرض می‌کنم که هیچ نظر و نیتی هم مانداریم که تکثیر بکنیم و توسعه بدهیم و حالا اینجا یک نظر اظهار می‌شود یعنی آقای مؤید احمدی می‌فرمایند که این یگانه صادرات مملکت ما است پول میاورد برای مملکت و کار و سعت می‌گیرد و اینها و در واقع معنی و مصرفش شاید اینطور بود که ما هر قدر می‌توانیم وسعت بدهیم این زراعت را مثل قالی که مبالغی هم پول خرجش کنیم وقت صرف کنیم تشویق کنیم پروپاکاند کنیم و این تجارت را از حالا هم وسیع تر کنیم. خیر در این مورد ما این نیت را نداریم. یکی دیگر هم آقای دکتر ملک زاده فرمودند که در داخله که دولت باندرل را گذارده است برای این بوده است که محدود بشود و حالا محدودنمیشود. بنده لازم میدانم صراحتاً عرض می‌کنم که ما طرفدار کم بودن و محدودبودن مصرف تریاک در داخله و خارجه هر دو هستیم (صحیح است) و اگر کسانی پیدا شوند که باین واسطه مخالف شوند یعنی مخالف این عقیده که بنده اظهار می‌کنم بشوند و خیال کنند که نوع

پروری ما از حدود وطن نباید خارج شود و اگر در خارجه هر قدر هم انتشار پیدا کند هیچ زیانی ندارد و نباید ما غم وغصه آنها را هم بخوریم بنده عرض می‌کنم اگر اتفاق هم در مجلس پیدا بشود که تریاک محدود نشود بنده در این عقیده که اظهار کردم ثابت هستم حتی اگر سلب عقیده و اعتماد هم از من بکنند باز بنده در عقیده خودم ثابت و راسخ هستم (عده از نمایندگان – همه همینطورند) و هیچ ماها میل نداریم این سم در دنیا تشویق و ترویج بشود (نمایندگان – صحیح است) نیت عموم ما بر این است که بقدر کافی همدستی کنیم با ملل متدنه و یا آنهائی که می‌خواهند محدود کنند ما هم محدود می‌کنیم (صحیح است) اگر آنها می‌خواهند محدود کنند ما هم همین کار را می‌کنیم (صحیح است) اما تحدید تریاک اول قدم محدودیت آن است (صحیح است) آن ممالکی هم که این عقیده را دارند در داخله خودشان تحدید کرده‌اند تحدید دارند مونوپول دارند و مقصودشان این است که از این راه آن راکم کنند واگر این تحدید بریاک در داخلة ما نبودخیلی بشتر از اینها مصرف می‌شد گرانی قیمت تأثیر در کم مصرف شدن دارد این قیود خیلی تأثیر دارد. اگر تریاک بی باندرل بود امروزه ما باندرل را آزاد می‌کردیم و می‌گفتیم هر کس که می‌خواهد بکارد هر کس هم که می‌خواهد بکشد یقیناً چندین برابر مصرف می‌شد. حالا هم ممکن است گفته شود علاوه بر باندرل هم کشیده می‌شود و آن قاچاق است. برای جلوگیری از همین قاچاق است که ما این قوانین را می‌گذاریم برای اینکه جلوگیری بشود از قاچاق باندرل هم که هست و قیمتش گران است و تریاک را گران می‌کند و لابد کمتر خواهند کشید و بتدریج کمتر مصرف می‌شود اگر خیلی مثل تنباکو و توتون چپق بودکه خیلی بیشتر می‌کشیدند پس ما باید سعی کنیم در تقلیل و تحدید تریاک و عقیده قطعی ما باید همین باشد که روز بروز در داخله محدودتر و مقیدترش کنیم که انشاءالله بتدریج از بین برود و دیگر اثری از آن باقی نماند. در خارجه هم البته همه عالم درد ما را می دانند ما مکرر گفته‌ایم در مجامع دنیا که این یک چیزی است یکی از صادرات مملکت ما بوده است ما این را ایجاد نکرده‌ایم وقتی هم که این قال و قیل‌ها نبوده است این جنس صادر میشده است و برای مملکت ما یکی از اقلام مهم صادرات ملی و عایدات مملکتی بوده است ما یک مرتبه نمی‌توانستیم این را بهم بزنیم برای این که معلوم شود که این یک کار بدی است (صحیح است) لهذا دوباره می‌گویم که قصد ما البته با آن حسن نیتی که داریم این است و استقبال می‌کنیم هر قدمی راکه بتدریج برای محدود شدن این کار در دنیا پیدا بشود. و دوباره عرض می‌کنم که قصد ما توسعة در این کار نیست و نمی‌خواهیم آن را تکثیر کنیم (صحیح است) و نیت ما این نیست ولی آقایان می‌توانند که هیچ نگرانی نداشته باشند و مطمئن هم باشند که این لایحه برای این هم نیست که یک تقلیل مفرطی هم در این کار داده شود و محدودکنند زراعت تریاک را یا معدوم کنند و یکباره از بین ببرند. خیر این نیست واگر یک ماده باشدو ممکن است تصور بشودکه ضرر بزند بنده حاضرم که در این جا آن اصلاحاتی را که لازم است بکنم و مذاکره و مطالعه بیشتری بکنیم. (صحیح است. مذاکرات کافی است)

رئیس – آقایانیکه باورود در شور مواد موافقت دارند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد ماده اول قرائت می‌شود:

ماده اول – بکلیه ایالات و ولایات که تا کنون زراعت تریاک داشته‌اند بمساحتی که در هر سال سه ماه قبل از شروع بزرع تریاک از طرف هیئت دولت معین خواهد شد اجازه زرع داده می‌شود.

رئیس – آقای دشتی

دشتی – این جا یکی از آقایان نمایندگان بامن صحبت می‌کرد که چه ضرر دارد اگر دولت یک لایحه بیاورد بمجلس که بموجب آن لایحه بکلی زراعت

تریاک را در مملکت موقوف کند. این عقیده و این فکر بعقیدة بنده بد فکری نیست که دولت یک همچو لایحه بیاورد و زراعت و کشت تریاک را در ممکت بکلی از بین ببرد و موقوف کند ولو این که نتیجه این لایحه صد هزار نفر تریاکی هم بمیرند برای اینکه یکدفعه این سم مهلک از مملکت براشته شود. اصولاً این حرف بدی نیست برای اینکه بالاخره جامعه تصفیه می‌شود و خالص می‌شود و یک عده اعضای فالجی که غیر از ضعیف کردن نسل آینده هیچ مفید فایده نیستند از میان می‌روند و جامعه را راحت می‌کنند ولی دو نکته هست که مانع است از اینکه دولت همچو اقدامی بکند یکی اینکه اولاً دولت نمی‌تواند امروز از ورود تریاک قاچاق بداخله جلوگیری کند الان در جنوب ما تقریباً صدی هشتاد صدی هفتاد قندهائی که مصرف می‌شود قندهای قاچاق است پس بنابراین وقتی که قند این طور باشد قاچاق تریاک خیلی آسانتر است اگر ما زراعت تریاک را محدود کنیم و یا از بین ببریم بطور حتم فردا تریاک قاچاق از خارجه وارد خواهدشد و مردم هم باز تریاک خواهند کشید پس بنابراین از این لحاظ باز مفید نیست. یکی دیگر اینکه امروز یک قسمت اعظم و مهم ثروت مملکت ما بدبختانه از زراعت تریاک است و خیلی حقیقتاً باید متأسف بودکه این ترتیب است تقریباً در حدود پانزده میلیون شانزده میلیون الی بیست میلیون صادرات تریاک است. اگر ما کلیه صادرات مملکت را در نظر بگیریم آنوقت می‌بینم که این پانزده یاشانزده یا بیست میلیون یک عایدات زیادی است که حذف آن از صادرات مملکت بکلی ممکلت را فلج و فقیر خواهد کرد پس بنابراین ما بطور اضطرار و اجبار نمی‌توانیم زراعت تریاک را موقوف و ملغی کنیم این مثل این است که یک شخصی بودجه خانه اش را بطور دقیق و در کمال صرفه جوئی در ماهی مثلاً صد تومان معین کرده باشد این بطور کلی اگر در ماه پنجاه تومان ازش کم بشود بکلی امور زندگانیش مختل می‌شود و حالا مملکت ما در یک حالتی است نظیر این حال که اگر این زراعت از بین برود بکلی تنظیم بودجة ما بهم خواهد خورد و بکلی ما فقیر و بدبخت خواهیم شد حالا احساسات نوع پروری و اینحرف هائی که در پشت منبر خطابه فرنگی‌ها می‌زنند من کاری بآنها ندارم که آن‌ها تا چه اندازه واقعیت دارد و تا چه حد و چه درجه بحال بشریت و جامعه مفید است. عجالتاً منظور و قصد این است که باید کم کم و بتدریج یک زراعتهائی را جانشین این زراعت بکنیم و کم کم و بتدریج این زراعت از بین برود و این هم ممکن است در ظرف مدت بیست سال سی سال از بین برود و تصور می‌کنم دولت ایران هم این نیت را داشته باشد که این کار را بکند (صحیح است) ولی در موضوع این لایحه آقای وزیر مالیه فرمودند بیشتر نظرشان از این لایحه مواد جزائی و قضائی آن است بنده معتقدم که باید بیشتر نظرشان بمواد اول و دوم و سوم باشد بنده مخالفتم بیشتر راجع بماده اول و دوم و سوم یعنی موادیست که بکلی تریاک را محدود می‌کند و از بین می‌برد البته بنده تصدیق می‌کنم که نه وزارت مالیه ونه دولت ایران هیچ سوء نیتی نسبت بمردم ندارند و از تقدیم این لایحه بمجلس شورای ملی قصدشان این نیست که زراعت تریاک را تحدید یا تقلیلش کنند ولکن میدانم این لایحه وتصویب آن طبعاً مستلزم این خواهد شد دولت این قصد را ندارد ولی اگر این لایحه باین شکل تصویب شود این فکر عملی خواهد شد و بطور حتم و قطع زراعت تریاک روز بروز کمتر خواهد شد واز بین می‌رود علتش را هم دیشب در فراکسیون عرض کردم اینجا هم عرض می‌کنم و تکرار می‌کنم الحمدالله همه مان ایرانی هستیم و از وضع و رفتار مأمورین دولت در ولایات کاملان مستحضر هستیم. رفتار مأمورین دولت در ولایات طوری نیست که ما راتا یک درجه خیلی کمی هم مطمئن بکند (صحیح است) که اینقانون بطور صحیح اجرا خواهد شد و اسباب زحمت مردم فراهم نخواهد شدبعقیده بنده اولین وظیفه مجلس فعلاً این است که حتی الامکان تماس مردم را با مأمورین دولت کم بکند چون هر قدر این تماس زیادتر بشوداسباب زحمت مردم بیشتر می‌شود. بموجب مادة اول دولت می‌خواهد زراعت تریاک را محدود و

خورد و بکلی ما فقیر و بدبخت خواهیم شد حالا مقید کند باجازه وزارت مالیه یعنی هیچکس در هیچ جای مملکت حق ندارد تریاک زراعت بکند مگر باجازه وزارت مالیه یعنی قبلاً اجازه باید بگیرد جواز بگیر نتیجه این کار چیست؟ نتیجه اش این است که یک راه دخل نامشروعی در سرتاسر مملکت برای مأمورین جزء دولت پیدا بشود. البته دولت در این باب مقصر نیست برای اینکه دولت نمی‌تواند تمام مأمورینش رامثل سلمان فارس انتخاب کند دولت هیچ تقصیر ندارد ولی البته در گوشه‌های جهرم یا فسا یا کازرون و داراب و بابک و کرمان اگر یک زارعی یک جوازی خواست از تحصیلدار مالیه یا مأمور و مباشر مالیه و اینها باو جواز ندادند تکلیفش چیست؟ تکلیفش این است که ده تومان بیست تومان سی تومان باو پول بدهد تا جوازش را بدهند والا نمی‌گذارند.

کازرونی – مثل ذغال

دشتی – آقای کازرونی اسم ذغال را بردند بنده بی مناسبت نمیدانم راجع بذغال سنگ هم یک عرضی بکنم ذغال همیشه در طهران (کازرونی – غیر سنگ هم همین طور است) از خرواری شش تومان الی هفت تومان و هفت تومان و نیم تجاوز نمی‌کرد و فراوان هم بود امسال دولت یک لایحه آورد بمجلس وزارت اقتصاد ملی لایحه آورد وبالاخره چندین هزار تومان اعتبار گرفت و هر طوری بود لایحه اش گذاشت و در ضمن مذاکرات لایحه می‌گفتند که ما نمی‌خواهیم بطور چیز بطور تجارتی استخراج کنیم و بفروشیم خیر ما می‌خواهیم بطوریکه برای مردم تسهیل فراهم بشود و خیلی ارزان و فراوان و در دسترس همه باشد این را استخراج کنیم وامروزه ذغال سنگ در طهران خرواری ده تومان است (عده از نمایندگان – ۱۲ تومان) بلی ۱۲ تومان است آقا و پیدا نمی‌شود (صحیح است) و این نتیجه تماس مأمورین دولت است بامردم و اشتغال شان بکارهای تجارتی (صحیح است) این است که بنده معتقدم و تصور می‌کنم غالب همکاران محترم بنده هم با بنده شریک و همفکر باشند که هر قدر تماس مردم با مامورین دولت کمتر باشد بهتر است (صحیح است) هر قدر تماس مأمورین با کارهای آزادمردم با زراعت مردم مثلاً با تریاک کاری مردم کمتر باشد بهتر است (صحیح است) این یک اصل کلی است و خیلی هم برای مردم مفیدتر وبهتر است. حالا اگر ما بطور کلی این لایحه را تصویب کنیم وعرض کنم که مامورین دولت را مستقیماً با مزارع تریاک در ولایات سروکار بدهیم و نتیجه اش این خواهد شد که زراعت تریاک بکلی از بین خواهد رفت. آقای وزیر مالیه دیشب هم اظهار می‌کردند که قصد عمده و غرض کلی از این لایحه جلوگیری از قاچاق است یعنی علت غائی تقدیم این لایحه جلوگیری از قاچاق است نه تحدید زراعت تریاک. در مورد تحدید آن که بنده عرض کردم بنظر بنده شاید صحیح هم باشد که تصویب این لایحه مستلزم تقلیل و تحدید زراعت تریاک خواهد بود (صحیح است) ولو اینکه دولت این قصد را نداشته باشد. اما راجع بقاچاق در موضوع قاچاق آقا باید دولت یک وسائل عملی و سهل تری برای جلوگیری از این کار ایجاد کند که اسباب زحمت مردم نشود. الان قریب دو سال است که صحبت در سر این است که مالیات تریاک را جریبانه بگیرند. یکی از مأمورین مالیه از فرنگیها گفته بود که تریاک ایران تا وقتی پا ندارد و بزمین چسبیده است مالیات ازش نمی‌گیرند و وقتی که پا در می‌آورد و می‌خواهد فرار کند آنوقت ازش مالیات می‌گیرند یعنی زراعت تریاک تا وقتی که بزمین چسبیده است مالیات ازش نمی‌گیرند ولی وقتی که شیره یا تریاک شد و رسید فرار می‌کند یعنی قاچاق می‌کنند زیرا که ممکن است توی یک کاسه یا یک صندوق قند بگذارد مرد که و فرارش بدهد. آنوقت می‌خواهند ازش مالیات بگیرند و این ممکن نمی‌شود. گفتند اگر باندرل را برداریم تحدید را برداریم استعمال تریاک در داخله چند برابر زیادتر خواهد شد بنده با این عقیده

هم مخالفم و بنده تصور می‌کنم با این قانون هم هیچ فرق نخواهد کرد و برای تحدید استعمال این قانون کافی نیست برای اینکه این تحدید باعث تقلیل استعمال تریاک نشده است بلکه باعث ازدیاد قاچاق شده است مردم همه قاچاق می‌کنند. یک شخصی از احصائیه تریاک انحصار کرمان با من صحبت می‌کرد می‌گفت عایدات کرمان قریب بیست هزار من (همچو چیزهائی است درست نمیدانم مقدارش را و از این مقدار یک ثلثش عمل کرد دولت بیشتر نیست و البته بقیه اش قاچاق می‌شود. اغلب جاها همینطور است که تحدید فقط باعث ازدیاد قاچاق شده است نه قلت استعمال پس دولت اگر بخواهد جلوگیری از استعمال تریاک بکند بعقیده بنده هیچ لازم نیست که بیاید و با این شکل تماس بدهد مردم را با مأمورین دولت و مردم را پایمال کند ممکن است این را یک مطالعه صحیحی درش بکنند و جریبانه معین کنند ممکن است بر اراضی تریاک یک مالیاتی وضع کنند که آن مالیات حتماً باید داده شود (عده از نمایندگان – خیر آقا این خوب نیست) خوب حالا این یک مثلی است که عرض کردم حالا صحیح است یا صحیح نیست کاری که ندارم عجالتاً این یک تئوری و فکری است که بنده عرض کردم و البته در این نظر باید مطالعه و فکر کرد ولی این عقیده بنده بمراتب بهتر است از اینکه سه ماه قبلاً باید بیایند و اجازه بگیرند و معطل شوند با آن اشکالاتی که عرض کردم و با مأمورین دولت دائماً در تماس باشند. دیشب یکی از نمایندگان یزد آقای دکتر طاهری بودند اظهار کردند که در بابک یزد تریاک کاری است و از آن جا تا یزد ۵۰ فرسخ است و آن رعیتی که اینجا است چطوری می‌تواند از آن جا بیاید بشهر و قبل از سه ماه از زرع اجازه تحصیل کند این برای او هیچ عملی نیست. آقای وزیر مالیه در جوابش فرمودند باین که ممکن است مأمورین جزئی معین کنیم که در همان جا مأمور جزء جواز بدهد باو حالا ملاحظه بفرمائید اگر سر و کار مردم با مأمورین جزء بشود چه قدرتی خواهد داشت و مردم چه حالی پیدا خواهند کرد؟ بنده عرض کردم بر فرض تحصیلدارها می‌روند یک اراضی که مردم دارند می‌گیرند و یک اراضی کوچک و مختصری را بعنوان خالصه بودن توقیف می‌کنند و اسباب زحمت مردم می‌شوند هیمنطور در مورد زراعت تریاک این کار را خواهند کرد یک مزارع خیلی کوچک و محقر قابل این نیست که این مرد که از پنجاه فرسخ چهل فرسخ پا شود بیاید بمرکز حوزه و اجازه بگیرد اگر هم مأمور جزء بگذارند آن جا که عرض کردم چه صورتی کار پیدا خواهد کرد یا این مسافت را طی کند و بیاید بمرکز مالیه محل و قضیه را حل کند که آیا این زمین مختصر که تحصیلدار آن را خالصه میداند خالصه هست یا نیست الان بنده خودم سراغ دارم و گرفتارش هستم اراضی هست قنواتی هست در آن جا (بوشهر) که فقط یک امین مالیة یک تحصلیداری راپرت داده است برئیس مالیه بوشهر که این‌ها خالصه است و حالا دارند با آنها عمل خالصگی می‌کنند در صورتیکه هیچ دلیلی هیچ مدرکی هیچ سندی بر خالصه بودن آن در دست شان نیست و ادعا می‌کنند حتی در آن قباله بنچاقهائی هم که از قدیم در دست دولت است اسمی از خالصه بودن آن جاها نیست و این کارها اصل مالکیت را بالاخره در ایران متزلزل کرده است. طمع ورزی یک مشت مأمورین جزء اصل مالکیت را در ایران بکلی متزلزل کرده حالا ملاحظه می فرمائید که آنوقت مردم چه کار می‌کنند مردم ناچارند ده تومان پانزده تومان بیست تومان به آن مأمور مالیه بدهند که دست از سرشان بکشند. همینطور در مورد زراعت و کشت تریاک یک مأموری آن جا می‌گذارند و تمام رعایا زیر دست او می‌شوند آنوقت او بهر کس می‌خواهد جواز بگیرد می‌گوید نمی‌دهم این هم مرد که باید زراعتش را آب بدهد زمین را شخم کند تخم بپاشد موقع می‌گذرد و متضرر می‌شود این هیچ چاره ندارد می‌گوید اگر ده روز بیست روز دیگر بگذرد و عمل نکنم بکلی زراعت پایمال می‌شود یعنی دیگر زراعت موضوع ندارد خوبت نتیجه اش این می‌شود که مرد که می‌گوید جهنم ده تومان می‌دهم بیست تومان می‌دهم سی تومان می‌دهم چهل تومان می‌دهم و این

جواز را بهر ترتیب هست می‌گیرم و این بالاخره یک راه دخل نامشروعی از برای مأمورین دولت باز می‌کند. قسمت دیگر این ماده که بعقیده بنده مضر است تحدید و تعیین مساحتی است که هر سال باید زرع شود و آن این است که فرض بفرمائید: در این لایحه طوری معین شده است که در هر ایالتی هر قدر بخواهند بکارند بهمان اندازه که سال سابق بوده بهمان اندازه بهشان اجازه داده می‌شود مثلاً در فسا امسال صد جریب تریاک کاشته می شده است حالا در این ضمن ده جریب بیست جریب سی جریبش از میان رفته است ولکن در عوضش خواسته‌اند در نیریز ده جریب زیادتر زراعت کنند البته با وجود این ماده و این ترتیب دولت اجازه نخواهد داد یعنی بطور کلی هر زارعی که یک سال منصرف بشود از این زراعت و از دیم کاری دیگر اجازه بهش نخواهد داد همین طور در جاهائی که هوا و آبش مفید و مستعد این زراعت باشد باو هم اجازه نخواهند داد. این است که بتدریج با این ترتیب مسئله تریاک بکلی از بین می‌رود. مثلاً فرض کنید در ایالت فارس قرار گذاشتند هزار جریب باید زراعت تریاک بکنند خوب در ایالت فارس فرض بفرمائید امسال بیک مناسباتی نظر بوضعیت آب و هوائی زراعتش از بین رفت دیگر اجازه نمی‌دهند سال دیگر آن جا تریاک کاشته شود و زراعت از بین می‌رود خوب زراعت تریاک که از بین رفت معنایش چه چیز است معنایش این است که ثروت عمومی مملکت از بین رفته است و بکلی صادرات مملکتی تقلیل پیدا می‌کند و از بین می‌رود. این که آقای وزیر مالیه فرمودند جلوگیری از قاچاق هم برای مصرف داخله خوبست هم برای خارجه یعنی برای جلوگیری از اتلاف ثروت و سرمایه مملکت نموده است بنده این عقیده را ندارم در داخله اش صحیح که هر چه قاچاق کمتر بشود بالطبیعه مردم کمتر خواهند کشید ولی در خارجه که اینطور نیست فرض بفرمائید امسال قریب ده میلیون تومان تریاک قاچاق برود بیرون این تمام پول است که بمملکت بر می‌گردد این عقیده بنده عایدات است از برای مملکت و بعقیده بنده این ضرری برای مملکت ندارد اگر ضرری دارد برای دولت از برای ثروت عمومی مملکت نافع است برای اینکه خزانه یک امری است مترقب و متوقف بر ثروت عمومی مملکت اگر یک ملتی فقیر شد و ثروتش از دست رفت خزانه آن ملت هم بالطبیعه خالی می‌شود و اگر یک ملتی غنی شد قطعاً دولتش هم ثروتمند می‌شود. همینطور که آقای وزیر مالیه فرمودند ما بین دولت و ملت فرقی نیست البته دولت فقط یک عاملی است. عامل مصالح عمومی مملکت است و خزانه دولت هم یکی از عوامل مصالح عمومی است (صحیح است) خوب دولت و ملت خزانه را از چه نقطه نظر بهش اهمیت می‌دهند؟ از نقطه نظر ثروت و دارائی و صادره مملکت (صحیح است) والا اگر بنا براین باشد که صادرات مملکت از بین برود و ثروت عمومی مملکت بتدریج تحلیل برود و تحدید بشود این البته بعقیده بنده اصل غلطی است و هیچ دولت نباید اهمیت و ترتیب اثری به آن بدهد.(صحیح است)

وزیر مالیه – آقا بیاناتی که فرمودند خیلی مختلف بود و زیاد مربوط بمطلب نبود یک قسمت راجع بذغال سنگ بود و یک قسمت هم مربوط بنقاط حاصلخیز و خالصجات جنوب بود و فقط دو قسمتش بیشتر مربوط بمطلب نبود. یکیش این بود که دولت این کار را می‌خواهد بکند و می تر سیدند که محدود کند صادرات مملکت را نترسید دولت این قصد را ندارد ولی عرض کردم قصد توسعه آن را هم ندارد (صحیح است) و اجازه هم نخواهد داد در آذربایجان مثلاً یا جای دیگری که تریاک نمی کاشته‌اند تریاک بکارند مطلب دومش هم این بود که اگر دولت مأمورین در محل باشند و با مردم تماس داشته باشند چطور می‌شود یا فلان زارع از شهر بابک یزد باید بیاید ۵۰ فرسخ تا یزد و این هیچ لازم نیست. بنده هم عرض نکردم مأمور جزء در آن نقاط می‌گذاریم گفتم مأمورین مالیه در هر نقطه هستند پشتکار مالیه است تحصیلدار و سر تحصیلدار و مأمور هست از آنها اجازه بگیرند و اینکه تصور می‌کنید که این اجازه ممکن است اسباب زحمت مردم و محدودیت تریاک می‌شود این

هیچ این طور نیست برای اینکه این جواز مثل همان اظهارنامه سابق است البته باید بگوید که من این جا را می‌خواهم بکارم و باید هم بهش اجازه بدهند در صورتی که در آن مساحتی که معین شده است باشد. اگر توسعه بدهد و در آن جاهائی که هیچ کاشته نمی شده است بکارد و وسعت بگیرد کار این دیگر نمی‌شود و همان طوری که آقای فاطمی هم بیان فرمودند این نه تنها محسناتش برای جلوگیری از مصرف تریاک در داخله و فروش در داخله و فلان می‌شود اصلاً برای خود صادرات مملکت هم مضر است این توسعه زیاد ما باید خیلی خوشوقت باشیم بهمین اندازه محصولی که حالا داریم که بتوانند آن را در خارجه بطور صحیح بفروش برسانند و عایداتش بمملکت برگردد اگر یک سال مثل امسال یا پارسال که می گوئید محصول زیاد بوده و زیاد بعمل آمده زیاد بشود این موجب یک بحرانی خواهد شد برای فروشش. چنانچه همین بحران کنونی بحران اقتصادی که در اکثر ممالک دنیا هست بیشترش یعنی عمده سببش همان زیادی محصول است و از فراوانی آن ناشی شده است یعنی بیشتر از آنچه لازم بوده است عمل آورده‌اند پس در این قسمتش هیچ اشکالی نخواهد بود و هر طور مقرراتی که لازم باشد وزارت مالیه اتخاذ خواهد کرد و در نظر خواهد گرفت که یک مأموری البته بتواند این کار را بکند و جواز در اراضی معینه ندهد و بگوید نمی‌دهم. وزارت مالیه وقتی که مساحت را معین می‌کند البته هر کس می‌تواند بکارد و باولین تحصلیداری که در آن دهش یا قصبه یا بلوکش هست اخبار می‌دهد که من می‌خواهم چیز بکارم و او هم هیچ نمی‌تواند مانع بشود و جواز می‌دهد ولی در ولایاتی که تریاک کاری سابقه نداشته و تریاک نمی کاشته‌اند دولت اجازه نمی‌دهد و نباید هم این کار را تشویق کند برای این که همین اندازه که فعلاً در اصفهان و بروجرد و یزد می‌کارند همین را بتوانند بمصرف فروش برسانند کافی است. شما همه باتفاق نیت تان این است که مصرف داخلی هم کم کم بشود (صحیح است) حالا فرض کنیم که از فردا هم در داخله هیچ مصرف نشود در این صورت پنجاه خروار هم بمصرف صادرات اضافه شود این دیگر درو ندارد باید باندازة که حالا فعلاً می‌رود بخارجه و راه مشروعی برای فروش آن هست همان را حفظ کرد (صحیح است) صحیح است که یک فوائدی هم از نظر صادراتی برای مملکت دارد و عایداتی بمملکت می‌آورد ما فوراً نمی‌خواهیم این را از دست بدهیم و همانطور که فرمودند باید بتدریج در ظرف چندین سال فکر کرد و یک چیزش بجایش تهیه کرد آنوقت ازش صرفنظر کرد اما فکر توسعه و تکثیر کاشت تریاک را باز هم عرض می‌کنم فکر توسعه و تکثیر را ما نداریم و هیچ یک از زارعین هم نباید داشته باشند و مفید نیست (صحیح است) و البته باید بتدریج زراعت دیگری قائم مقام آن کرد.

رئیس – آقای طهرانی

طهرانی – اگر چه بقدر کافی مذاکره شده و چون بنده بحسن نیت آقای وزیر مالیه اعتقاد دارم (عده از نمایندگان – آقا بلندتر) بنده می‌خواستم بایشان تذکر بدهم و یک موضوعی را که هیچ اهمیت ندادند این را خیلی اهمیت بدهند بهش و آن نظریه را ممکن است از هر راهی که بتوانند تأمین بکنند و آن مسئله تماس مأمورین دولت است با مردم اصل این اساس و این فکر که زارعی که می‌خواهد تریاک بکارد برود از دولت اجازه بگیرد و اظهار نامه بدهد این را صریح بجنابعالی عرض می‌کنم که کلیتاً در تمام مملکت شما آن طبقه ضعیف بدبختی را که شاید فرض بفرمائید مثلاً آقا حالا از قم صحبت می‌کردند آقای حاجبی می‌گفتند که ۶۶۰ قطعه تریاک کاری هست که جمعاً ۱۸۰ من عایدیش است با این ترتیب که پیش بینی شده است این طبقه خوردة بکلی از بین می‌رود این نه اظهار نامه می‌تواند بدهد نه با مأمور می‌تواند طرف شود نه عقلش می‌رسد هیچ بلی ممکن است اگر بنده زارع باشم و دارای یک ملکی باشم چون بهر جا مربوط هستم و اطلاعات دارم اظهار نامه را می‌دهم و کارم را از پیش می‌برم ولی آن

فکری را که شما می‌کنید یعنی تصور می‌کنید که بتوانید از این قانون آن منظوری را که دارید بدست بیاورید این بکلی غیر ممکن است اینها بکلی بی پا شده‌اند و از بین رفته‌اند و پایمال شده‌اند و نظری که حضرت عالی دارید همه ماها داریم البته ما هم موافقیم که تریاک باندازه که فعلاً زراعت می‌شود زیادتر از این نشود واگر هم توانستید در آینده این زراعت را یواش یواش محدودتر کنیم و کم تر کنیم و بجای آن یک زراعت نافع تر و مفید تر بدست مردم بدهیم البته همه ماها با این فکر موافق هستیم و هیچکس مخالف با این نظریه نیست ولی این راهی که شما می‌خواهید تعقیب کنید از این راه بمقصود نمی‌شود رسید. الان تریاک در دست شما هست دولت تهیه می‌کند و دولت مصرف داخلی را باندرل می‌کند و مصرف خارجه را حمل می‌کند دولت خوب آقا وقتی که یک سال نخرید این طبیعی است که مال التجاره که مصرفش کم شد البته این را کمتر می‌کارند و زارع از آن صرفنظر می‌کند الان گندم و جو را از همه زارعین سؤال کنید که چون گندم و جو در مملکت بحد وفور رسیده است الان مردم شروع کرده‌اند بجای گندم و جو شان چیز دیگر می‌کارند الان از این اطراف طهران سئوال کنید بپرسید مردم کم کم شروع کرده‌اند زراعت شان را تقلیل داده‌اند و بجایش چیز دیگر می‌کارند بعقیده جمعی با یک نظر دیگر هم با حضرت عالی ممکن است موافقت کرد که این کار را بکنید بشما اجازه داده شود در جاهائی هم که تریاک کاری نبوده است از سابق آن جاها را موافقیم قدغن کنید و جلوگیری کنید و اگر هم کسی این کار را کرد زراعتش را هم بزنید و اعلان کنید در جاهائی که سابقه نداشته است نباید تریاک بکارند ولی در جاهائی که سابقه دارد و تریاک می کاشته‌اند بکارند و تهیه کنند و بنده عرض می‌کنم که این را شما تقسیم کنید فرضاً در یک ایالتی یک مقدار تریاکی که از حد لزوم زیادتر تهیه شده است آنها را نخرند و این را تقسیم کنند بعموم فرض کنید هزار من ده هزار من تریاک در شیراز تهیه می‌شود شما نگاه می‌کنید می‌بینید که اینها هزار من زیادتر تهیه کرده‌اند شما این هزار من زیادی را تقسیم کنید باینکه یک سیر دارد آنکه یک من دارد و آنکه صد من دارد نه اینکه بیائید ومجبور کنید که بیایند واظهار نامه بدهند و تقاضا بکنند و بعد اجازه بدهند زرع تریاک کنند بنده قطع نظر از اینکه زراعت تریاک از بین می‌رود عرض می‌کنم فقط این سبب می‌شود که شما اقدام کرده‌اید برای اینکه یکعده مردم بدبخت را از بین ببرید و البته از بین هم می‌روند فرض بفرمائید یک کسی ۶۶۰ قطعه تصرف داشته ۱۸۰ تکه کوهی است که یک چشمه آبی دارد پنج من هم زمین زراعتش است که در آنجا پنج سیر تریاک می‌کارد این سبب می‌شود که اینها نمی‌توانند بکارند و بکلی از بین می‌روند بنده در مادة اول می‌خواستم عرض کنم که این بکلی غلط است و یک فکر دیگری باید برایش بکنید دیگر عرضی ندارم.

رئیس – آقای رئیس التجار

مهدوی – بنده با اینکه تصور می‌کنم با اطلاعات بسیطی که آقایان وزراء در این قسمت دارند و همچنین اطلاعات مهمی که آقایان نمایندگان محترم از محل دارند نیمدانم چطور می‌شود که بعضی از قوانین که بمجلس می‌آید این طور محل اختلاف می‌شود در قسمت ماده اول بنده می‌بینم گفته می‌شود بروند اجازه بگیرند در ماده اول بنده همچو چیزی نمی‌بینم می‌نویسد بکلیه ایالات و ولایاتی که تا کنون زراعت تریاک داشته‌اند بمساحتی که در هر سال سه ماه قبل از شروع بزرع تریاک از طرف دولت معین خواهد شد اجازه زرع داده می‌شود. بنده در این ماده بهیچوجه همچو چیزی نمی‌بینم ولی این ماده را دارد که شما چون معین نکردید که در فلان ده چقدر باید بکاری حق درخواست نداری علی ای حال بنده عقیده‌ام این است که باید اجازه را بخواهند مثل اینکه بیشتر هم همین کار را می‌کردند منتها اینجا نظر وزارت مالیه این است که بیش از سابق اجازه داده نشود اگر بنا باشد دولت یعنی مأمورین مالیه قبلاً معین

کنند بکلی زارعین و مالکین از بین خواهند رفت اگر این ترتیبش درست شود و واضح شود چنانچه پیشنهاد هم تقدیم کرده‌ام بنظر بنده بهتر است.

رئیس – پیشنهادها قرائت می‌شود:

پیشنهادآقای دکتر طاهری:

مقام منیع ریاست دامت شوکته – پیشنهاد می‌شود در آخر ماده اول اضافه شود مساحت مزبور کمتر از مساحت بهترین سنوات زراعت آن ایالت و ولایت نخواهد بود.

پیشنهادآقای مؤید احمدی:

مقام منیع ریاست دامت عظمته: پیشنهاد می‌شود ماده اول حذف شود.

پیشنهاد آقای ملک مدنی:

ماده اول را بطریق ذیل پیشنهاد می‌نمایم:

ماده اول – بکلیه ایالات و ولایات که تا کنون زرع تریاک داشته‌اند بهمان مقداری که سنوات گذشته زرع تریاک داشته‌اند اجازه زرع داده می‌شود.

پیشنهادآقای امیر تیمور:

ماده اول را بطریق ذیل پیشنهاد می‌کند:

ماده اول – بکلیه ایالات و ولایاتی که تاکنون زراعت تریاک داشته‌اند بمساحتی که کمتر از زرع فعلی نباشد در هر سال سه ماه قبل از شروع بزرع تریاک از طرف دولت اجازه زرع داده خواهد شد.

پیشنهاد آقای دکتر احتشام:

مقام محترم ریات مجلس شورای ملی. بنده پیشنهاد می‌کنم ماده اول این طور تنظیم شود.

درکلیه ایالات و ولایاتی که تاکنون زراعت تریاک داشته‌اند همه ساله سه ماه قبل از شروع بزرع تریاک بمساحتی که در حدود مساحت سه سال اخیر قبل از تصویب این قانون است از طرف هیئت دولت معین و اجازه زرع داده خواهد شد.

پیشنهاد آقای مهدوی

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده اول این قسم نوشته شود:

در کلیه ایالات و ولایاتی که تاکنون زراعت تریاک داشته‌اند در هر سال سه ماه قبل از شروع باید از طرف زارعین یا مالکین در خواست کتبی از نزدیکترین مأمور مالیه بشود مساحت آنرا معین نموده تحصیل اجازه نمایند.

پیشنهاد آقای فهیمی

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده اول بطریق ذیل نوشته شود:

ماده اول – از اول اسفند ۱۳۱۱ زراعت تریاک منحصراً در ایالات وولایاتی که تا این تاریخ معمول بوده است و بمیزانیکه تا کنون میکاشته‌اند بعمل می‌آید. مالکین یا زارعین در ظرف سه ماه اول سال تقاضانامه مبنی بمقدار زراعت سالیانه خود بادارات مالیه محل تسلیم خواهند نمود و ادارات مزبور مکلفند بارعایت مقررات فوق و قبل از شروع بزرع تریاک جواز زراعت صادر و به تقاضا کندگان بدهند.

پیشنهاد آقای دهستانی

پیشنهاد می‌کنم ماده اول بطریق ذیل اصلاح شود:

ماده اول – بکلیه زارعین مملکت که تاکنون زراعت تریاک داشته‌اند بمساحتی که در هر سال معمولاً زراعت نموده‌اند از طرف هیئت دولت اجازه زرع داده خواهد شد وسایر افراد بدون اجازه هیئت دولت از کشت تریاک ممنوع خواهند بود.

رئیس – ماده دوم قرائت می‌شود.

ماده دوم – بهر شخصی که بخواهد در یک قطعه که کمتر از یک جریب هزار ذرعی باشد زرع تریاک نماید اجازه داده نمی‌شود مگر اینکه چند نفر در قطعات متصله واقعه در یک محل که مساحت مجموع آن کمتر از یک جریب نباشد اظهار نامه زرع تریاک بدهند در اینصورت اجازه داده می‌شود ولی صدور اجازه برای یک قطعه یا قطعات متصله که کمتر از یک جریب باشد و همچنین صدور اجازه برای زرع تریاک در خانها بکلی ممنوع است.

رئیس – آقای طاهری

دکتر طاهری – بنده باتصدیق باینکه تقدیم این لایحه از روی حسن نیت است و برای این است که از یک اقداماتی که راجع بقاچاق تریاک می‌شود جلوگیری کنند

و البته یک تسهیلات بیشتری هم نسبت به قانون سابق منظور شده است معذالک نسبت بماده اولی که راجع به تحصیل جواز است نظر موافقی ندارم چون ماده اول که راجع بکلیات بود گذشت در آن خصوص عرض نمی‌کنم لیکن راجع بماده دوم که راجع باجازه است دو نقص در آنجا هست یکی اینکه اصلاً دادن اجازه را که بکی اجازه می‌دهند در اینماده نوشته‌اند فقط نوشته است بکسیکه از یک جریب کمتر داشته باشد اجازه داده نمی‌شود تحصیل جواز را در این ماده نوشته ولی دیگر نوشته نشده است که مامورین هم موظف هستند که بتقاضای زارعین جواب بدهند و تقاضاشان را انجام بدهند و ابداً اسمی برده نشده است و کمیسیون هم هیچ توضیحی نکرده است که اشخاصی که حق اجازه دارند چطور باید تحصیل اجازه بکنند وثانیاً راجع باصل موضوع که مفاد مادة دو است به نظر بنده منطقی ندارد که ما بخواهیم این ماده را تصویب کنیم که اگر کسی چند ذرع زمین کشت می‌کند اگر کمتر از فلان مقدار باشد حق نداشته باشد این بهیچ وجه موجب و دلیل منطقی ندارد بعلاوه موجب زحمت و اختلاف نظر با زارعین است یک ماموری یا مفتش می‌رود می‌گوید این زمین پانصد ذرعی است یا بیشتر است آنوقت ذرع یکی می‌گوید کم است یکی می‌گوید زیاد است بالاخره تمام این مباحثات و مذاکرات موجب معطلی زارع و خسارت و صرف وقت دولت می‌شود در صورتیکه هیچ نتیجه از برایش تصور نمی‌شود یکدفعه است قوانینی که وضع می‌شود فوائد اخلاقی دارد فوائد مالی دارد هر اجرای قانونی هم متضمن یک زحماتی می‌شود می‌گویند خوب در مقابل اینکه فلان فایده بدولت می‌رسد یا فلان نتیجه به ملت می‌رسد باید این زحمت را مردم تحمل کنند ولی بعضی چیزها است که مثل تشریفات می‌ماند که در موقع اجرای عمل هم ایجاد زحمت می‌کند و مخصوصاً ایجاد زحمت فوق العاده می‌کند در موقع اخذ نتیجه هم یک فایدة مهمی ندارد من جمله ماده اول که بنده عرایضی در آنجا نکردم و حالا مخصوصاً در مادة دوم راجع بمقدار و مساحت زراعت تریاک به اینکه در اراضی که کمتر از یک جریب باشد اجازه ندهند و همچنین درخانه‌ها هم اجازه ندهند مخصوصاً اینکه در دهات یک باغچه هائی هست در جلو منازل چه ضرر دارد که در این باغچه‌ها زراعت بکنند و راپرت هم بدولت بدهند مقصود این است که این زراعت بحدی که میشده است بشود و دولت هم استفاده که باید از این ببرد حالا اینکه بگویند در فلان زمین زرع نکنند این بسته بنظر زارع است که هر کجا زراعتش بهتر و مفیدتر است زراعت می‌کنند چه ضرر دارد که اجازه داشته باشند و حق داشته باشند زراعت کنند این است که بنظر بنده گذشته از اینکه کلیتاً تحصیل اجازه اسباب زحمت می‌شود برای زارعین و دولت و مامورین و با آن حسن نیتی که حضرت آقای وزیر مالیه در تقدیم این لایحه که خیلی مهم هست برای تخفیف زحمات مردم دارند بعضی مواد در این لایحه هست که ایجاد زحمت می‌کند و فایده مهمی هم ندارد یکیش همین ماده دوم است که ترتیب اجازه را درش نوشته است ولی ننوشته است که مامور مکلف به باشد فوری اجازه بدهد و از آنطرف قسمت تفتیش را که حق ندارند زراعت بکنند آنهم بطور کلی لزومی ندارد نوشته شود بلکه مضر هم هست.

وزیر مالیه – عرض کنم مذاکراتی که قبلاً هم شد و جواب هائی داده شد در اینجا هم آقای دکتر طاهری بیاناتی فرمودند آقایان دیگر هم در مادة اول نظریاتی فرمودند که رویهمرفته میزان مطلب بدستم آمده است در این جا چهار مطلب است یکی اینکه دولت ایالات و ولایات را مساحتش را معین کنند آذربایجان فلان اندازه فلان ولایت فلانقدر فلان جا کمتر یا بیشتر یکی اینکه هر آدمی که تریاک می‌کارد برای همان مقدار که می‌کارد اظهار نامه بدهد که در آنوقت دولت هم

مقید باشد که اجازه را بدهد که در مادة سوم خواهد آمد مطلب سوم اینکه از یک جریب کمتر باشد حق نداشته باشد بکارد بعضی از آقایان آنطوری که تصور کردم در این بابد نظر موافقت ندارند و ملاحظاتی درش دارند چهارم این است که در خانه‌ها کاشته نشود و بنظر بنده در مسئله تفتیش مساحت ایالات و ولایات هیچ ضرری نیست مقصود این است یک جائی زراعت و کشت و کار تریاک نبوده نمی‌خواهیم اجازه داده شود سوم این بود که یک جریب کمتر کاشته نشود و راجع باین که در خانه‌ها نکارند در این قسمت‌ها بنده تصور می‌کنم آقایان اگر یکقدری تامل بفرمایند موافقت می‌فرمایند و موافقت حاصل خواهد شد و اتفاق حاصل خواهد شد برای اینکه خانة مسکونی شخصی که چهار دیوار دارد و اینها عملی نخواهدشد و مسئله اجازه را که بنده تصور می‌کنم که غیر ممکن نیست که یک مواقعی درش تسهیل کرد و یک ترتیبی کرد که آقایان موافقت داشته باشند و راجع بمسئله جریب هم که می‌فرمایند هر کس در اینجا ممکن است یک طور مساحت کند بنابراین بنده اصلاً می‌خواستم تمنا کنم که آقایان هر نوع مطلبی دارند پیشنهاد بفرمایند و تصور بفرمایند که فرمایشاتشان را کرده‌اند بنابراین بهتر این است که پیشنهاد شود و بیاید بکمیسیون و در آنجا کاملاً مطالعه می‌کنیم و آقایان هم تشریف دارند و با نظر آقایان حل خواهد شد و مانعی هم نخواهد داشت که میزان نظریات آقایان در دست ما آمده و برویم در آنجا و مذاکره بکنیم.

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

افسر – کافی نیست

رئیس – چرا

افسر – البته اگر ما احتمال بدهیم که ماده حذف می‌شود هیچ عرضی نمی‌کنیم ولکن ادله همه اش را نگفته‌ایم و بایستی تمام ادله گفته شود و مقصود ما این است که کمیسیون را آگاه کرده باشیم و آقای وزیر مالیه هم آگاه هستند که باید یا این ماده حذف شود و یا اصلاح شود در ماه قبل راجع باصلاحش خیلی مذاکره شد و در این ماده مذاکره نشده اگر اجازه بفرمایند بنده دلائلی عرض کنم که ذهن آقایان روشن شود والا بسته است بنظر آقایان.

بعضی از نمایندگان – بفرمائید آقا

رئیس – اکر مجلس تجویز می‌کند نوبت آقای مهدوی است

مهدوی – بنده عرضی ندارم

رئیس – بعد نوبه جنابعالی است بفرمائید. آقای افسر

افسر – البته این پیشنهاد را کسانی که نوشته‌اند مقاصدی داشته‌اند و یک مصالحی بنظرشان رسیده است که از مد نظر انتظامی که در امور است بهتر خواهد شد و اشکالی که هست این است که ما باید به بینیم که اینمقصود را میرساند یا نه اگر این سبب می‌شد که کمتر کاشته شود مثل ماده واحده باز یک چیزی ولی این ماده این طور نیست بالاخره تریاک کاشته می‌شود الا اینکه با یک قاعده مخصوصی یعنی مالکین کل می‌کارند و این فراموش نشود چهل و پنج هزار ده در دفاتر جزو کل مالیه بیشتر نیست آنوقت از این چهل و پنج هزار ده منتها پنج هزار تاش مالک کل داشته باشد والا بقیه دهات این طور نیست در طهران البته مالکین هستند که ده تا دارند در مشهد و تبریز هم همینطور ولی در خیلی جاها اینطور نیست خورده مالک است مثلاً در سبزوار و آنطرفها یک ده نیست که یک مالک داشته باشد یعنی یک ده دربست هیچکس ندارد نیم ده دربست هم کسی ندارد و خیلی از شهرهای دیگر هم همین طور است آنوقت چطور می‌شود بالاخره زمین متصل بکدیگر بشود بالاخره یک مالک می‌تواند پنج جریب ده جریب بیست جریب سی جریب بکارد دولی مالکین جز چطور می‌توانند این کار را بکنند علاوه براینکه ملاحظه فرموده‌اید

که تریاک را در جاهای در بسته می‌کارند که نزدیک ده باشد که بازدیدش کنند و بالاخره شاید بهردهی که رجوع کنید یک مالک جزء دارد و یک قطعات کوچک کوچکی است که چنانکه عرض کردم پس دو اشکال در اینجا موجود است یکی اینکه زمین هائی که تاکنون تقسیم شده یا به بعنوان جریب تقسیم شده و یا به عنوان قفیز و اینها تشخیصش کار آسانی نیست و اختلاف زیادی دارد مثلاً در سبزوار هزار و ششصد ذرع در مشهد ۳۶۰۰ ذرع در سمنان ۸۰۰ ذرع در یزد نهصد و چند ذرع در کرمان ۶۲۵ ذرع است بالاخره اینقدر مختلف است که روزهای اول هم که این تقسیمات را کردند باز میزان معینی نداشته است بنابراین یکی بیشتر دارد یکی کمتر دارد این می‌خواهد امسال تریاک بکارد پارسال نکاشته است یکی دیگر پارسال نکاشته است امسال می‌خواهد بکارد اینها با یکدیگر نمی‌توانند توافق نظر پیداکنند و البته بالطبع از میان می‌روند انوقت با این وضعیت زمینها که اغلب ملاحظه می فرمائید اینها مثلث دارند مربع دارند مخمس دارند ذوزنقه دارند بمناسبت بلندی و کوتاهی مار پیچ‌های عجیب و غریب دارد و همه قسم اشکال هندسی دارد حتی مضرس دارد بیائید بشما نشان بدهم در هر ولایت که ملاحظه می فرمائید این‌ها را غیر از مساح و مهندس کسی نمی‌تواند معین کند و اینکه ملاحظه می فرمائید در ادارات گفته می‌شود ده جریب این تخمین است و هیچ میزان معینی ندارد الان در بعضی از ولایات با اینکه یک سال است اداره ثبت برقرار گردیده هنوز مهندس ندارند یک سال و نیم است پول می‌دهند برای ثبت آنوقت چند مهندس برای اینکار خواهد رفت که این اختلاف را معین کند حقیقتاً در ولایات جزء اشخاصی هستندکه از عهدة ذرع این زمینها برنمی آیند خوب مدرسة متوسطه که ندارند مدارس ابتدائی هم آنقدر نیست که بتواند اینها را حل کند و در همین ذرعش بقدری اشکال دارد که در موقع تحدید و اینها هم بیشتر دچار زحمت می‌شوند مخصوصاً در قسمت اشکال این زمینها اشکالات زیادی فراهم می‌شود و ما بهمین جهت هر قدر فکر کردیم که این را چطور درست کنیم که از دست زارعین خارج نشود و به دست مالکین و ارباب‌ها بیفتد مقصود من این نیست که ارباب‌ها خوب نیستند خیر همه خوبند ولی بالاخره چرا باید تبعیض شود که یک طبقه بکارند و یک جماعتی که تمام زندگیشان بسته بان است نکارند ما حذف این ماده را بایکعدة از رفقا پیشنهاد کردیم که لطفاً این ماده را حذف کنند و یک فکر دیگری برای اینکار بکنند

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – پیشنهادها قرائت می‌شود.

پیشنهاد عده از آقایان نمایندگان

امضاء کنندگان پیشنهاد می‌کنیم ماده دوم حذف شود امیر تیمور – مسعود ثابتی – دکتر ضیائی – حاج علی اکبر امین – حسن علوی – متضدی – بوشهری – محسن قراگوزلو – یونس آقا وهاب زاده – موید احمدی – دکتر احتشام – طهرانی – ایزدی – ملک مدنی – محیط – اعتبار – لاریجانی – لیقوانی

پیشنهاد آقای طباطبائی دیبا

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می نماینم ماده دوم حذف شود

پیشنهاد آقای شریفی

بنده پیشنهاد می‌کنم که قسمت اول ماده دو بکلی حذف و فقط نوشته شود. زرع تریاک در خانها ممنوع است.

پیشنهادآقای مهدوی

بنده پیشنهادمیکنم ماده دوم حذف شود و حاضر می‌شوم در کمیسیون و مدافعه می‌کنم

پیشنهاد آقای دهستانی

تبصره ذیل را پیشنهاد می‌کنم به ماده دوم اضافه شود.

تبصره – خورده مالکینی که اراضی قابل زرع تریاک آنها اساساً کمتر از یک جریب بوده بمقداریکه معمولاً زراعت نموده‌اند اجازه خواهد شد.

پیشنهاد آقای اسمعیل خان قشقائی

بنده پیشنهاد می‌نمایم که ماده دو حذف شود.

پیشنهاد آقای طاهری

مقام منیع ریاست دامت شوکته پیشنهاد می‌شود ماده دوم حذف شود.

پیشنهاده آقای دهستانی

نظر باینکه در ماده دو قسمت قطعات متصله واقعه در یک محل تولید اشکال کرده و غیر عملی خواهد بود لذا پیشنهاد می‌کنم جمله در قطعات متصله واقعه حذف شود و به جای آن نوشته شود در یک محل الی آخر.

پیشنهاد آقای حاج محمدرضا

مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی عرض می‌شود بنده پیشنهاد می‌کنم ماده دوم تاربع جریب اجازه بزارعین بدهند

رئیس – ماده سوم قرائت می‌شود

ماده۳- هر گاه قبل از برداشت محصول کشف شود کسی بدون تحصیل اجازه از مامورینی که از طرف وزارت مالیه (موسسه انحصار دولتی تریاک) معین شده باشد مبادرت بزرع تریاک نموده آن زراعت معدوم و اگر زراعت مزبور در موقع برداشت محصول کشف شود تریاک حاصله بلاعوض ضبط خواهدشد و چنانچه بعد از برداشت محصول قضیه کشف و ثابت شود که از بین برده با مرتکب همان معامله خواهد شد که با مرتکبین قاچاق تریاک می‌شود و در هر صورت به این نوع اشخاص دیگر اجازه زرع تریاک داده نمی‌شود

رئیس – آقای روحی

روحی – عرضی ندارم

رئیس – آقای ملک

ملک مدنی – این ماده۳ همان ماده ایست که بنده در کلیات عرض کردم که زرع تریاک را منع می‌کند که باید هر زارعی برود از اداره انحصار اجازه بگیرد به عقیده بنده همانطوری که مذاکره شده باید ماده دو و سه این لایحه حذف شود و هیچ احتیاج ندارد که ما زارع را مکلف کنیم بیاید اجازه بگیرد و آن وقت هر نقطه را که وزارت مالیه صلاح دید و سابقه زرع تریاک داشت باو اجازه می‌دهد و بطور کلی در آن ولایاتی که زرع تریاک می کرده‌اند اجازه داده می‌شود پس محتاج نیست به اینکه این ماده ۳ را بیائیم بنویسیم که اگر یک زارعی آمد و بدون اجازه رفت زرع تریاک کرد زراعتش را باید معدوم کرد و برای خود او هم یک مجازاتی قائل شد بنده پیشنهادکردم ماده ۲ حذف شود و عقیده‌ام این است که این ماده هم باید حذف شود همانطوری که آقایان پیشنهادکردند که ماده دو حذف شود و در سایر موادش دیگر اعتراضی نیست اینها یک مواردی است که ما تجربه کردیم برای اینکه تماس با طبقات زارع و مردم دارند واینهارا دچار زحمت می‌کند خود آقای وزیرمالیه هم گمان می‌کنم که با این نظر موافق باشند و بنده خودم هم حاضرم در موقع شور بیایم و در کمیسیون و بقیه عرایضم را در آنجا بکنم

رئیس – آقای طاهری موافقند

طاهری – خیر

رئیس – آقای روحی

روحی – بنده عقیده‌ام این است که این لایحه را آقای وزیر مالیه تمامش را بردارند ببرند بجهت اینکه ماده اولش را که آقای مؤید احمدی و آقای دکتر طاهری پیشنهاد حذف دادند ماده دومش را هم سایر آقایان ماده سوم را هم که آقای ملک پیشنهاد حذف دادند پس ماده چهارمش

و پنجمش را هم یک آقای دیگر پیشنهاد حذف می‌کند (افسر – رأی آزادست آقا مانعی ندارد) بالاخره در اینماده آقایان میدانند دولت باید بداند که در کجا تریاک زرع می‌شود در نقاطی که ممنوع است جلوگیری کنند یک ارفاقی شده است و آن این است که تعهد نقض شده است سابقاً می‌آمدند زارع را می‌آوردند و تعهد می‌گرفتند و می‌گفتند تو باید تعهد کنی که چقدر تریاک بکاری و بهمان تناسب هم کشت می‌کرد و این باعث یک ظلمی برای زارعین و مالکین می‌شد و اینجا باید از دولت تشکر کرد که این تعهد را که جایش در همین ماده بوده است از بین برده است و اگر بنا باشد اظهار نامه هم داده نشود دولت نمی داند اصلاً درکجا تریاک زراعت می‌شود این خیلی لازم است و به عقیده بنده نهایت ضرورت را داردباید دولت بداند نقاطی که زراعت تریاک می‌شود کجاست؟ شاید پس فردا آمدند در آذربایجان یا در ساحل بحر خزر یا در جاهای دیگر که سابقه تریاک کاری بهیچوجه نیست می‌خواهد برود اجازه بگیرد پس این می‌خواهد یک عملی برخلاف دولت بکند و بنده اظهار نامه را نهایت ضرورت درش می‌بینم

رئیس – آقای دشتی

دشتی – در اینجا عبارت ماده است که هرگاه قبل از برداشت محصول کشف شود کسی بدون تحصیل اجازه از ماموریتی که از طرف وزارت مالیه معین شده باشند مبادرت بزرع تریاک نموده آن زراعت معدوم و اگر زراعت مزبور در موقع براشت محصول کشف شود تریاک حاصله بلاعوض ضبط خواهدشد بنده خیال می‌کنم اگر یک اردری از طرف مرحوم چنگیز خان داده می‌شد بهتر از این بود که مجلس شورای ملی همچو قانونی را بگذراند شما امروز یک قانونی را وضع می‌کنید مملکت شما هم امروز اکثریت جمعیت آن بی سواد هستند خوب یک زارع بدبختی چند ماه رفته است زحمت کشیده است و یک زراعتی کرده است حالا شما می‌خواهید زراعتش را بسوزانید این حقیقتاً چیز غریبی است بنده از اعضای کمیسیون قوانین مالیه استدعا می‌کنم که در شور ثانی این مادة را ملایمتر بنویسند که اسباب زحمت برای مردم نباشد.

وزیر مالیه – عرض می‌کنم در این ماده بعقیده بنده چهار مطلب است که در سه تای آن می‌شود مباحثه کرد و تسهلات فراهم کرد و آن هم در کمیسیون بایستی مباحثه کرد و به این جهت بنده عرض نکردم برای اینکه البته بنده هم موافقم که کاملاً در مطالب شور شود اما راجع بمسئله اجازه که میفرمائید روی هم رفته بنده این را لازم میدانم ولی در باقی دیگرش حرفی ندارم که برود در کمیسیون و چنانچه آقایان میل داشته باشند در کمیسیون مذاکره می‌کنیم و حل می‌شود.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – پیشنهادها قرائت می‌شود.

پیشنهاد آقای لاریجانی

تبصره ذیل را بماده سه پیشنهاد می‌نماید:

تبصره – محصول تریاک سال آتیه که زرع و کشت آن در هذه السنه شده مشمول این ماده نخواهد بود.

پیشنهاد آقای امیر تیمور و ملک مدنی

امضا کنندگان پیشنهاد می‌کنیم ماده سه حذف شود

(۳- تقدیم دو فقره لایحه از طرف آقایان وزیر داخله و وزیر مالیه)

رئیس – آقای وزیر داخله لایحه داشتند

وزیر داخله – یک فقره لایحه قانونی تذکره است که تهیه شده و تقدیم می‌شود

رئیس – آقای وزیر مالیه

وزیر مالیه – بنده اجازه می‌خواهم یک لایحه دارم در وسط بحث همین لایحه تقدیم کنم یک کار خیلی جزئی است و تقاضای تصویب آن را با دو فوریت کرده‌ام آن هم راجع باجازه تصویبی است که مجلس کرده است در اعتبارات اضافی که نظمیه دو دستگاه دلیجان بگیرد اگر خاطر آقایان باشد حالا دلیجان نشده است می‌خواهند اتومبیل بگیرند عبارت قانون منع است این است که تقدیم شده است

۴- بقیه شور لایحه اصلاح قانون انحصار از ماده ۴

رئیس – ماده چهار قرائت می‌شود.

ماده ۴- وزارت مالیه مکلف است صورت تقسیم مساحت مقرره در ماده یک را تا آخر امرداد هر سنه بوسیله ادارات انحصار تریاک ایالات و ولایات باطلاع عامه برساند.

رئیس – آقای دیبا

دیبا – این ماده برای وزارت مالیه معین شده است که صورت مساحت را در ایالات و ولایات در هر سنه درست کنند و اطلاع بدهند ولی یک تکلیفی هم وزارت مالیه دارد و آن این است که هر کس که اجازه خواست دولت هم ملکف است که باو اجازه بدهد این پیش بینی نشده و بعقیده بنده لازم است ممکن است بعضی اشخاص بیایند اجازه بخواهند مطابق صورت و مأمورین انحصار قبول نکنند این را بنده عقیده‌ام این است یک تبصره اضافه شود و در ذیل ماده علاوه شود که وزارت مالیه مکلف است که هر کس که بموجب آن صورت اجازه خواست اجازه بدهند.

رئیس – آقای طاهری

طاهری – بنده عرضی که در این ماده داشتم گرچه همان طور که خود آقای وزیر مالیه فرمودند این چهار ماده که راجع باجازه است مربوط بهم است و یک تکلیفی باید زودتر برایش معین شود ولی برای این که مطلبی نا گفته نماند و اعضای کمیسیون قوانین مالیه متوجه باشند این است که نه در ماده اول نه در ماده دوم معین نکرده است دولت که آن مساحتی را که قبلاً اعلام می‌کند چه اندازه خواهد بود ممکن است که فرضاً اگر در یزد دو هزار جریب زمین زراعت تریاک می‌شود مالیه یکمرتبه هزار ذرع را اجازه بدهد زیرا که نه در ماده اول نوشته است و نه در این ماده. ماده اول این است که می‌گوید بکلیه ایالات و ولایاتیکه تا کنون زراعت تریاک داشته‌اند بمساحتی که در هر سال سه ماه قبل از شروع بزرع تریاک از طرف هیئت دولت معین خواهد شد اجازه زرع داده می‌شود اما مساحت ک معین نشده است ممکن است نصف کنند ثلث کنند در این ماده هم که می‌گوید (وزارت مالیه مکلف است صورت تقسیم مساحت مقرره در ماده یک را تا آخر امرداد هر سنه بوسیلة ادارات انحصار تریاک ایالات و ولایات باطلاع عامه برسانند) باید معین شود که این مساحت در چه حدودی خواهد بود این بود که بنده در ماده اول پیشنهاد کردم و در این ماده هم پیشنهاد خواهم کرد که این مساحتی را که دولت باطلاع عامه می رساند کمتر از مساحت فعلی نخواهد بود یعنی کمتر از مساحتی که فعلاً زراعت تریاک در این نقاط می‌شود نخواهد بود و مطابق بهترین سنواتی که تریاک زراعت شده اجازه بدهند و مساحت را معین کنند.

رئیس – پیشنهادات مربوطه بماده چهارم قرائت می‌شود:

پیشنهاد آقای طباطبائی دیبا:

بنده پیشنهاد می‌کنم به آخر ماده چهار علاوه شود و همچنین مکلف است هر کس که مطابق این قانون به موجب اظهار نامه اجازه خواست اجازه بدهند.

پیشنهاد آقای فهیمی:

بنده پیشنهاد می‌کنم که ماده چهار بطریق ذیل نوشته شود:

ماده چهار – وزارت مالیه باید مراقبت نماید جوازهای زراعت‌های مذکوره در ماده اول منتهی تا آخر امرداد هر سنه از طرف ادارات مربوطه صادر و به تقاضا کنندگان داده شود.

پیشنهاد آقای امیر تیمور کلالی:

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده چهار بطریق ذیل نوشته شود:

ماده چهار – وزارت مالیه مکلف است اجازه نامه‌های زرع تریاک را برای کلیة ایالات و ولایات مقررة در ماده یک تا آخر امرداد هر سنه صادر و بوسیلة ادارة انحصار باطلاع عامه اهالی برسانند.

پیشنهاد آقای دکتر احتشام:

بنده ماده چهار را اینطور پیشنهاد می‌کنم:وزارت مالیه مکلف است صورت مساحت مقررة در ماده یک را در حدود مساحتی که در سه سال اخیر قبل از تصویب این قانون زرع شده تا آخر امرداد بوسیلة اداره انحصار تریاک ایالات و ولایات باطلاع عامه برسانند.

رئیس – ماده پنجم قرائت می‌شود:

ماده۵- انواع تریاک قاچاق اعم از خالص ومخلوط مشمول کلیة مقررات مربوطه به تریاک قاچاق بوده و جزای آن همان جزائی است که برای قاچاق جنس خالص مقرر است.

رئیس – آقای دیبا

طباطبائی دیبا – آقای وزیر مالیه در ضمن فرمایشاتشان فرمودند که این لایحه حقیقتاً برای ارفاق بمردم است بنده می‌خواهم توضیح بدهند که نسبت باین مورد در قانون سابق یعنی قانون سابق شامل این مورد بوده است یا نبوده است و می‌خواهند یک مجازات تازه برای قاچاق تریاک معین کنند؟ این را اگر توضیح می‌دادند بعقیده بنده لازم بود.

وزیر مالیه - البته قانون سابق شامل این هست و این یک توضیحی است چون گاهی اتفاق می‌افتد اشتباهاتی پیش می‌آید. این قانون مؤید قانون سابق است که تمام جزئیات روشن شود و قانوناً مقرر شود.

رئیس – ماده ۶ قرائت می‌شود:

ماده ۶- تریاک دارای باندرل دوباره چسب در حکم تریاک قاچاق بوده و جزای آن مثل تریاک قاچاق بدون باندرل است.

رئیس – آقای افسر.

افسر – اگر چه این اصطلاح فنی است و خود اجزاء تحدید می‌فهمند ولی خوب است عبارت دوباره چسب را اصلاح کنند و یا شرح بدهند که مقصود باندرلی است که از جائی کنده باشند و به تریاک دیگری زده باشند. یک عبارت بهتری در نظر بگیرند بهتر از این است که بنویسیم باندرل دوباره چسب برای این که در خارج هم معلوم شود مقصود چیست حالا فرضاً که در تحدید این عبارت معلوم باشد ولی مقصود ما این است که در قانون یک عبارتی باشد که طرفین بفهمند.

وزیر مالیه – ملاحظه بفرمائید در قانون سابق در ماده ۷ قانون سابق این اصطلاح وضع و معمول شده است باندرل دوباره چسب یعنی از یکی افتاده باشد و بدیگری چسبیده شود منظور این است که در قانون سابق هم این اصطلاح بوده است و دیگر اینجا محتاج بتوضیح نیست.

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس – (خطاب باقای افسر) کافی است؟

افسر – چون آقای وزیر مالیه فرمودند کافی است

رئیس – ماده هفت قرائت می‌شود:

ماد ه۷- اشخاصیکه شیرة تریاک خود را مطابق ماده سوم قانون انحصار دولتی تریاک مصوبة ۲۶ تیر ماه ۱۳۰۷ مستقیماً بانبار دولتی نیاورند برای هر مثقال پنج شاهی جریمه دریافت خواهد شد.

تبصره – دادن تعهد نامه شیرة تریاک از طرف زارعین اختیاری است و کیفیت آن در نظامنامه ذکر خواهد شد.

رئیس – آقای مؤید احمدی

مؤید احمدی – عرض کنم چون یک قضیه واقع شده بود اینجا الان بخاطر بنده افتاد در دهات کوچک که در یک بلوکی واقع هستند دولت یعنی اداره انحصار انبارش در مرکز بلوک است و البته نمی‌تواند در هر دهی یک انباری درست کند اغلب اتفاق افتاده است که شخص مفتش تریاکش را ضبط کرده است معین هم بوده است گفته است که تریاک را ضبط کن نگاهدار تا من بروم آن ده آن یکی را هم ضبط کنم و بیایم و بالاخره همه را می‌فرستم بانبار بنده می‌ترسم این ماده آنها را هم مشمول کند و بگویند بعلت اینکه مستقیماً باداره نیاوردة باید مثقالی پنجشاهی بدهی اینکه عرض کردم یک هیچو قضیه الان اتفاق افتاده است که در یکی از بلوکات کرمان در دهی تریاکی را ضبط کرده‌اند با حضور مفتش مفتش رفته است بده دیگر و ده دیگر و بالاخره این تریاک در ده او ماند است و بعد بعنوان قاچاق این تریاک را از او گرفته‌اند و حالا مشغول رسیدگی هستند باین قضیه اینجا مأمورین ممکن است یک تریاکی را دیده باشند که در انبار این شخص بوده است لکن چون هنوز بمرکز بلوک نبرده‌اند یک مثقال پنجشاهی از او جریمه بخواهند پس عبارت این را باید یک طوری نوشت که دیگر بدون اجازة آن‌ها باشد والا این لفظ مستقیماً که تا تریاک را برداشت مستقیماً ببرد بانبار این اسباب اشکال خواهد شد.

وزیر مالیه – ممکن است همچو مسائلی پیش آمده باشد ولی نمی دانم چه عبارتی باید نوشته شود ادارة انحصار هر جا را بخواهد انبار کند می‌تواند خانة شخصی را هم می‌تواند انبار قرار بدهد باز باید مهر کند و برود جای دیگر حالا اگر سوء نیتی در اجراء باشد که مفتش هم خودش بگوید که این جا نگاه دار و هم خودش بعد برود آن را بعنوان قاچاق از او بگیرد البته این مجازات دارد و همانطوریکه فرمودید باید رسیدگی شود و البته رسیدگی هم می‌شود والا عادتاً ممکن نیست یک مأمور صحیحی خودش بگوید نگاه دار بعد بیاید بگوید. قاچاق کرده‌اید و از او جریمه بخواهد بگیرد. در مسئله انبار هم تصور می‌کنم که همة آقایان موافق باشند که این یکی از کارهای اساسی خود انحصار است یعنی هم جلوگیری از قاچاق و هم عدم احتیاج به جلوگیری از قاچاق همه فرع بر این است که تریاک را با تمام قوی وارد انبار کنند حالا اگر پیشنهادی داشته باشید یعنی یک عبارتی که این مقصود را مضبوط تر کند پیشنهاد بفرمائید بنده حرفی ندارم ولی بنده گمان می‌کنم که موارد سوء اجراء را باید گذاشت که بمقامات ما فوق او شکایت کنند و رسیدگی شود و البته اگر مأمورین خلافی کنند مجازات می‌شوند.

رئیس – آقای اعتبار

اعتبار – بنده هم همینطور که آقای وزیر مالیه فرمودند البته موافق هستم که تریاک را بانبار ببرند ولی این جا یک عبارتی هست که اگر مستقیماً بانبار دولتی نیاوردند برای هر مثقالی پنجشاهی جریمه از آنها دریافت خواهد شد بنده نمیدانم مستقیماً یعنی چه؟ در قانون سابق می‌نویسد (صاحبان شیره اعم از رعیت و مالک مکلفند کلیة شیرة تریاکهای خود را بانبارهائی که وزارت مالیه در دسترس آنها تهیه نموده است وزن نموده و تحویل داده و قبض رسید دریافت دارند) این صحیح است وزارت مالیه یک انبارهائی را که در دسترس آنها باشد باید تهیه و تعیین کند آنوقت مستقیم و غیر مستقیمش چه شکل می‌شود؟ این را بفرمائید که بعد سوء استفاده از این کلمه نشود.

وزیر مالیه – بنده تصور می‌کنم مستقیم همین معنی خودش را دارد اگر کسی شیرة دارد مستقیماً ببرد بانبار دولتی حالا اگر شیره را ببرد در خانة عمویش بگذارد بعد بگوید بلی من بردم آنجا بعد می‌آوردم بانبار این نمی‌شود که این را این طور بکند و این جمله باید باشد اگر جایش صحیح است باید همان جا که شیرة تریاک بعمل آمد مستقیماً بردارد بیاورد به انبار والا هر کس می‌تواند ادعا کند که من تریاک را بردم حجرة فلان آدم و خیال داشتم ببرم بانبار و نیاورد.

بعضی از نمایندگان – کافی است

رئیس – پیشنهادی راجع بماده هفتم قرائت می‌شود:

پیشنهاد آقای امیر تیمور کلالی:

پیشنهاد می‌کنم مادة ۷ بطریق ذیل اصلاح شود:

ماده ۷ – اشخاصی که شیرة تریاک خود را منتهی تا یک ماه بعد از برداشت محصول مستقیماً بانبار دولتی نیاورند برای هر مثقال پنجشاهی جریمه دریافت خواهد شد.

تبصره – دادن تعهد نامه شیرة تریاک از طرف زارعین اختیاری است.

رئیس – ماده هشت قرائت می‌شود:

ماده ۸ – مرتکبین قاچاق ومشمولین مادة ۸ قانون مجازات مرتکبین قاچاق مصوب شانزدهم امرداد ۱۳۰۷ بایستی برطبق قوانین مربوطه به قاچاق تریاک جریمه بپردازد در صورت عدم تأدیه جریمه مقررة بتقاضای مؤسسة انحصار تریاک توقیف می شون و مادام که تأدیة جریمه را با موافقت مؤسسة مزبوره تأمین ننموده و یا حکم قطعی بر برائت آنها صادر نشده است در توقیف خواهند بود. لیکن مدت توقیف آنها نباید در مقابل هر یک تومان بدهی بیش از یک روز باشد و در هر حال از سه سال تجاوز نخواهد کرد.

قرار توقیف اشخاص مذکور فوق را مستنطق مربوط بادارة انحصار که وزارت عدلیه از میان مستخدمین دولت معین می‌کند صادر می‌نماید در صورت نبودن مستنطق معین می‌کند مزبور قرار توقیف از طرف مستنطقین مأمور در نزد محکمه صادر می‌شود ولی در این صورت تحقیقات مستنطق خارج از نوبت بعمل خواهد آمد قرارهای

مزبور قابل استیناف و تمیز نیست لیکن شخص توقیف شده می‌تواند مطابق ماده ۹ این قانون به محکمه عدلیه مراجعه کند. حکام و مأمورین نظمیه و امنیه مکلف می‌باشند که بتقاضای مؤسسه انحصار تریاک قرارهای مذکور فوق را بموقع اجرا گذارند مواردی را که مؤسسه انحصار از قرارهای مستنطق مذکور شکایت نماید و همچنین موعد و مرجع شکایت مزبور و طرز رسیدگی به آنرا وزارتین مالیه و عدلیه با موافقت یکدیگر بموجب نظامنامه معین خواهد نمود.

رئیس – آقای دیبا

طباطبائی دیبا – این لایح چون جنبة مجازاتش و جنبه قضائیش بیشتر است به عقیدة بنده باید بنظر آقای وزیر عدلیه برسد و نرسیده است متأسفانه آقای وزیر عدلیه تشریف ندارند که جواب سؤال بنده را بفرمایند ولی آقای وزیر مالیه که تشریف دارند البته جواب خواهند داد مطابق اصول تشکیلات عدلیه مستنطق باید از قضات باشد یعنی مستنطق باید رتبة قضائی داشته باشد اینجا نوشته می‌شود (قرار توقیف اشخاص مذکور فوق را مستنطق مربوط باداره انحصار که وزارت عدلیه از میان مستخدمین دولت معین می‌کند صادر می‌نماید) قرار توقیف اشخاص را یک همچنین مستنطقی بدهد بنده با این ترتیب بکلی مخالفم ما در مسائل قضائی نباید یک چیز تازة را قائل شویم در اصول تشکیلات عدلیه می‌باید مستنطق از قضات باشد و رتبة قضائی داشته باشد در این لایحه ما قائل می‌شویم مستنطق شخصی باشد که مربوط بادارة انحصار باشد و بعد هم مربوط بادارة انحصار که شد از بین مستخدمین دولت هر کس که باشند معین شود و قرار توقیف اشخاص را او بدهد حقیقتاً این خیلی موجب نگرانی است و بنده صریحاً با این ماده مخالف هستم.

وزیر مالیه – بنده گمان می‌کنم بیشتر اشتباهی که برای آقا حاصل شده است در عبارتش است این که نوشته است مستنطقی که مربوط بادارة انحصار است چیز تازه نیست الان هم هست یعنی محاکم صلحی است که مخصوصاً کار انحصار دارد و این مثل فرنگی نوشته شده است که اتاشه باشد می‌فرمایند نوشته است مستخدمین دولت مثل اینکه مستخدمین دولت متبادر بذهن است که قضات نباشد مگر قضات مستخدمین دولت نیستند و محاکم مستخدم دولت نیستند؟ خیر همه اینها مستخدم دولتند ولی در اینجا البته مادامی که ممکن است یعنی البته هیچ مانعی ندارد عبارت این را خارج نمی‌کند منع نمی‌کنند که از قضاوت باشند. ممکن است قاضی باشند یا ممکن است رتبة قضائی داشته باشد ولی در مواردیکه خیلی به عدة کثیری محتاج شوند البته می‌توانند وزارت عدلیه اشخاصی را معین کنند مستنطق همیشه لازم نیست که خود قاضی باشد مستنطق. مستنطق مقام قضائی دارد و از این جهت می‌توانند معین کنند در آنجاها تا حالا چطور می‌شد؟ تا حالا خود ادارة انحصار و مأمورین انحصار این کار را می‌کردند و ما می‌خواهیم که بعد هم نظامنامه اش با موافقت وزارت عدلیه و دیگران برقرار شود و هم همیشه یک مأموری و مستنطقی که مخصوصاً برای کار قضائی استخدام شده باشد قرار را او صادر کند و حبس کند و آن شخص هم بتوان شکایت کند برخلاف رأی مستنطق و در صورت شکایت باید فلان جا رجوع کند و این معلوم است که مستنطق استقلالی خواهد داشت

رئیس – آقای مؤید احمدی

مؤید احمدی – سه مطلب بود که بنظر بنده رسید و اینجا می‌خواهم می‌نویسد (در صورت عدم تأدیه جریمه مقرره بتقاضای مؤسسه انحصار تریاک توقیف می‌شود و مادام که تأدیه جریمه را با موافقت مؤسسة مزبوره تأمین ننموده و یا حکم قطعی بر برائت آنها صادر نشده است و در توقیف خواهند ماند لیکن مدت توقیف آنها نباید در مقابل هر یک تومانی بدهی بیش از یکروز باشد و در هر حال از سه سال تجاوز نخواهد کرد) سئوال اول بنده و توضیحی که می‌خواهم این است که هر گاه مجرمی که قاچاق کرد و گرفتند و حبسش کردند و یک مقدارش را هم داشت و داد و یا اصلاً نداشت لیکن خود ادارة انحصار فهمید که این مفلس است و ندارد

همان قانون کلی که درباب مفلسین داریم که اگر پول کسی را گرفتند و خوردند و مفلس شدند همان قانون کلی را درباره شان اجراء می‌کنیم اینجا هم وقتی اعسار و افلاسش محرز شد باید مطابق همان قانون کلی با او رفتار شود موضوع دویم این جا می‌نویسد (قرار توقیف از طرف مستنطقین مامور در نزد محکمه صادر می‌شود) این جا دیگر البته یقین دارم غرض محکمة عدلیه است و محاکمات مالیه نیست قطعاً محکمة عدلیه غرض است و باید عدلیه را اضافه کنید و این که می‌نویسد (قرارهای مزبور قابل استیناف و تمیز نیست) در حالیکه ما قرارهائی که راجع بهمه امور چه امور جزائی و چه غیراز آن صادر می‌شود قابل استیناف و تمیز می دانیم چطور می‌شود که یک قراری که یک مستنطقی که از مستخدمین دولت معین شده است صادر کرده است قابل استیناف و تمیز نباشد این را هم علتش را بنده نفهمیدم چیست مطلب سوم هم این بود که باید توضیح بفرمائید که این قانون شامل سابق نمی‌شود و راجع به از حالا به بعد است.

رئیس – آقای افسر موافقید؟

افسر – خیر

رئیس – آقای وثوق موافقید؟

آقا سید مرتضی وثوق – بنده در عین اینکه نظریه آقای موید احمدی را تا اندازة تصدیق دارم می‌خواهم از ایشان استدعا کنم که اگر نظریه دارند پیشنهاد فرمایند و ممکن است خودشان هم تشریف بیاورند در کمیسیون و با حضور خودشان نظریه که داشته‌اند تحت شور در بیاید ولی اصولاً از برای مجازات در این لایحه یک حداقلی معین شده است یک حداکثری واینکه فرمودید مجازات در قانون سابق بیشتر بود وقتی که موضوع را معین کردید که اصلاً قاچاقچی باید مجازات شود این موضوع را که قبول کردید بعد در قسمت حداقل و اکثرش اگر نظری داشته باشید ممکن است پیشنهاد فرمائید تا در کمیسیون اصلاح شود اگر کسی بیست مثقال پنجاه مثقال قاچاق کرد البته مجازاتش نباید طوری باشد که بیشتر از پنجاه روز یا سی روز حبس بشود و اگر یک کسی هم بیشتر از این میزانها قاچاق کرد البته باید مجازاتش بیشتر باشد ولی نباید از سه سال هم تجاوز کند حالا اگر حضرتعالی در دوسال نظری دارید ممکن است پیشنهاد فرمائید بنابراین بنده می‌خواهم از آقایان استدعا کنم که موافقت بفرمایند این قانون بگذرد وقت هم گذشته است اگر پیشنهاداتی هم در اینموضوع هست بفرمایند و خود آقا وسایر آقایانی که در محل انتخابیه شان کشت تریاک می‌شود نظریاتی که دارند روز یک شنبه یک ساعت بعد از ظهر تشریف بیاورند بکمیسیون و آزادانه اظهاراتشان را بفرمایند اعضای کمیسیون هم حاضرند با کمال افتخار با آقایان مذاکره کنند و مطالب حل شود.

وزیر مالیه – بهمین ملاحظاتی که آقای مؤید احمدی فرمودند می‌خواهم عرض کنم که اگر مواد بعد را ملاحظه بفرمائید اشکالتان رفع می‌شود اینجا به آن شخص اجازه داده شده است البته می‌تواند به محکمه عدلیه رجوع کند و البته محمکه عدلیه استیناف هم دارد خود قرار مستنطق قابل استیاف و تمیز است ولی اگر این شخص مفلس یا معسر شد چه می‌کند؟ این یک کار مشکلی می‌شود برای این که اگر یک مدت معینی حبش برایش معین نشود هر کس ممکن است اظهار افلاس بکند و حلل در کار وارد می‌آید برای اینکه اگر این شخص قاچاق خودش قاچاق کرده است و هیچ اظهاری هم به محکمه نکرده است معلوم است که باید این مدتی را که در آنجا مقرر شده است در محکمه بماند و اگر مدعی است که قاچاق نکرده است که می‌تواند به محکمه رجوع کند ولی در صورتیکه بگوید مفلس است الان برای ما وسائل تشخیص اعسار و افلاس خیلی مشکل است و حالا این باب را باز خواهد کرد که همه قاچاقچی‌ها اظهار افلاس خواهند کرد.

نمایندگان – کافی است

رئیس – پیشنهادات قرائت می‌شود:

پیشنهاد آقای اعتبار:

تبصرة ذیل را بماده ۸ پیشنهاد می‌کنم

تبصره – مؤسسه انحصار می‌تواند با اشخاصیکه در مقابل عدم توانائی پرداخت جریمه توقیف می‌شوند قرار دادهائی برای وصول جریمه به اقساط بسته و شخص مزبور را از توقیف خارج نماید.

پیشنهاد آقای امیر تیمور کلالی:

بنده پیشنهاد می‌کنم قسمت اول مادة ۸ بطریق ذیل اصلاح و بقیه ماده حذف شود.

ماده ۸- مرتکبین قاچاق و مشمولین ماده۸ قانون مجازات مرتکبین مصوب ۱۶ امرداد ماه ۱۳۰۷ که بایستی برطبق قوانین مربوطه تریاک قاچاق بعد از ثبوت و محکومیت جریمه بپردازند در صورت عدم تادیه جریمه مقرره بتقاضای موسسه انحصار تریاک توقیف می‌شوند تا پرداخت جریمه را تامین کنند لکن مدت توقیف آنها نباید در مقابل هر دو تومان بدهی بیش از یک روز باشد و در هر حال از یکسال تجاوز نخواهد نمود.

رئیس – ماده ۹ قرائت می‌شود:

ماده ۹- کسی که ادارة انحصار جریمه از او گرفته یا برای وصول جریمه او را توقیف نموده می‌تواند در صورتیکه منکر ارتکاب قاچاق باشد تا ده روز پس از پرداخت جریمه یا تا ده روز پس از تاریخ توقیف با رعایت مسافت قانونی به محاکم عدلیه مراجعه نماید در این صورت اداره انحصار دوسیه امر را به محکمه فرستاده و در صورتی که بموجب حکم قطعی مجرم نبودن شاکی ثابت شد جریمه مأخوذ مسترد خواهدشد و هرگاه ارتکاب شاکی به جرم قاچاق ثابت شد محکمه او را به مجازات حبس که برای مجرمین قاچاق مقرر است و صدی سی علاوه از جریمه مقرر محکوم خواهدکرد شاکی تاحکم استینافی بر برائت او حاصل نشده در توقیف خواهدماند اداره انحصار تریاک مکلف است به کسیکه برای اخذ جریمه توقیف می‌شود کتباً ابلاغ کند که در صورت انکار ارتکاب تا ده روز با رعایت مسافت قانونی می‌تواند به محاکم عدلیه مراجعه کند والا حق شکایت او ساقط خواهدشد.

رئیس – آقای دیبا

طباطبائی دیبا – این ماده حقیقتاً یک ماده خیلی غریبی است اجازه می‌دهد اداره انحصار نسبت بهر کس سوء ظن برد آن شخص رابیاورد توقیف کند جریمه اش را هم وصول کند بعد آنشخص برود عدلیه شکایت کند اگر در عدلیه تبرئه شد فبها والا در آنجا مجازات شدیدتری برایش معین کنند و من نمیدانم این چه اصلی است که ما اجازه بدهیم بیک اداره که یک نفر را بیاورد توقیف کند جریمه هم از او بگیرد آنوقت آنشخص برود در عدلیه اگر تبرئه شد فبها و اگر نشد او را مجازات دیگری بکنند؟ این ماده بعقیدة بنده هیچ صورتی ندارد.

وزیر مالیه – بنده مکرر عرض کرده‌ام که اگر دولت بخواهد در تمام اموراتش هرکس هر مطلبی دارد برود به محکمه استیناف و تمیز و یکسال دوسال الان تصور بفرمائید سی سال سی و یکسال است که این ترتیب گمرک و دفاتر دولتی در این مملکت برقرار است و گمرک داریم مرتکبین قاچاق خلاف می‌کنند آنها هم برطبق مقررات گمرکی جریمه می‌گیرند اظهار نامه ندهند جریمه می‌گیرند حالا اگر در یک موردی اظهار نامه نداد می فرمائید برود بمحکمه عدلیه؟ میفرمائید مامور دولت چشمش بیک کسی می‌افتد مثلاً می‌بیند یک نفر دارد قاچاق می‌کند باو بگوید بفرمائید این را ببرید منزلتان من از شما شکایت دارم و بعد برود به محکمه و محکمه هم وقت معین کند که بروید بعد از بیست روز دیگر بیائید آنوقت قاچاقچی بیاید و با دولت طرف شود چهار ماه در محکمه محاکمه نمایند و بعد برود در استیناف و بعد در تمیز این اصلاً چه می‌شود؟ خودتان ملاحظه بفرمائید آیا عملی است اینکار؟ دیگر بنده چه عرض کنم. (صحیح است)

رئیس – آقای ملک مدنی

ملک مدنی – بنده با توضیحاتی که آقای وزیر مالیه فرمودند موافقم ولی در اینجا یک چیزی بنظرم آمد می‌خواستم عرض کنم ما در ماده ۸ قائل شدیم که قرارهای مستنطق قابل استیناف و تمیز نیست بسیار خوب همین طور که در ماده ۸ قرار مستنطق را بنفع دولت قائل شدیم که قابل استیناف و تمیز نیست در این ماده

۹ هم کسی که متهم است و جریمه ازش می‌گیرند و به محکمه مراجعه می‌کند در اینجا هم ما نباید حکم قطعی قائل شویم اینجا باید همان حکم را در نظر بگیریم یا اینکه در ماده ۸ دولت قائل شود قرارهای مستنطق قابل استیناف باشد ما هم در ماده ۹ حرفی نداریم ولی وقتی که ما قائل می‌شویم که یک شخصی که متهم است تحت تعقیب می‌رود و مستنطق هم قراری می‌دهد و قرار او هم استیناف و تمیز ندارد برای یک نفر متهمی هم که به محکمه مراجعه می‌کند باید این حق راقائل شویم برای اینکه ممکن است یک نفری که متهم شد و بمحکمه مراجعه شد تا مراحل محاکمه اش طی شود یکسال دو سال طول بکشد و این شخص باید در حبس بماند تا آنوقت اگر محکمه او را تبرئه کرد از حبس خارج شود این بالطبع دوسال عمرش ببطالت تلف شده و این خلاف عدالت است اگر مجرم در محاکم چیز شد محکوم شد همینطور که در ماده تصریح شده است بنده هم از اشخاصی هستم که می‌گویم باید بدهد زیرا که مجرم اصلی تشخیص داده شده است اما اگر محکمه او را مجرم تشخیص نداده است نباید در حبس بماند و عمرش ضایع شود این را باید اصلاح کرد بنده یقین دارم که خود آقای وزیر مالیه هم که همیشه مراعات این مطالب را می‌کنند با این نظریه بنده موافقت خواهند نمود.

رئیس – آقای وثوق

وثوق – بنده نگرانی آقای دیبا و آقای ملک مدنی را نمی‌توانم یک محملی برایش معین کنم زیرا موقعی که قانون جزای عمال دولتی از این جا می‌گذشت آقا این فرمایش را نفرمودند آنجا هم بود که یک ماموری که متهم شد به تقصیری او را می‌برند و توقیفش می‌کنند و بعد از آنکه عدم تقصیرش ثابت شد خارجش می‌کنند مقصود بنده این است که این یک چیز تازة نیست که امروز آقای وزیر مالیه در قانون نوشته باشد و آقایان نگرانی داشته‌اند این را آقای وزیر عدلیه هم در قانون جزای عمال دولتی متذکر شده‌اند.

وزیر مالیه – ملاحظه بفرمائید که مقصر وقتی که می‌آید نزد مستنطق اداره انحصار چه شکل با او رفتار می‌شود؟ و بنده این را مکرر عرض کرده‌ام اگر پیشنهاداتی در اینموضوع بنظر آقایان می‌رسد تهیه بفرمایند و بفرستند به کمیسیون و در کمیسیون شور می‌شود اگر مطلب اساسی باشد البته کمیسیون قبول می‌کند.

رئیس – آقای دکتر طاهری

دکتر طاهری – با اینکه این لایحه برای توضیح و تصریح و تسهیلاتی نسبت باجرای قانون انحصار تریاک هست معذلک در اینماده ۹ یک تبعیضاتی هست که لازم است تذکر داده شود اولاً یکی این است که وقتی را که معین کرده‌اند که تاده روز حق اعتراض دارد خوب اگر بعد از پانزده روز بعد به محکمه مراجعه کرد و محکمه تصدیق کرد که اداره بی حق بوده است جریمه اش را نباید بهش پس بدهند؟ بعقیده بنده تعیین مدت دیگر لازم نیست برای رجوع به محکمه که اگر تا ده روز بعد مراجعه نکرد دیگر حقی ندارد خلاصه اینکه تعیین وقت بنظر بنده هیچ موجبی ندارد مگر اینکه بخواهند تضییع حق او را بنمایند این یکی یکی دیگر این که می‌نویسد اگر شاکی به محکمه مراجعه کرد و در محکمه محکوم شد باید صدی سی علاوه بر جریمه مقرره از او اخذ شود خوب اگر چنانچه تبرئه شد آنوقت نبایستی آن کسیکه متهمش کرده است آن را تعقیب کنند؟ این اصلاً خوب نیست. اگر چنانچه شاکی که حبس شده و جریمه ازش اخذ شده بعدلیه مراجعه کرد و در آنجا هم محکوم شد که همان جا حبسش می‌کنند و جریمه مقرره قانونی را ازش می‌گیرند دیگر این صدی سی علاوه از او گرفتن برخلاف عدالت است یکی هم همان نظریه بود که آقای ملک مدنی فرمودند که این حکم قطعی حکم قطعی بنظر بنده قدری اصل موضوع را از بین می‌برد برای این که تا این حکم قطعی می‌شود مدت حبسش سر آمده است یکسال حبسش می‌کنند دو سال محاکمه اش طول کشیده یکسال هم زیادی حبس شده تا اینکه حکم قطعی بشود بهر صورت مقصود این است که عدالت بایستی منظور شود و طرفین متساوی باشند نه اینکه متهم تا ده روز حق داشته باشد عرض حال بدهد واگر هم محکوم شد از جریمه مقرره صدی سی علاوه بدهد بنظر بنده این قسمت‌ها را

خوب است در ماده ۹ اصلاح بکنند و کمیسیون هم در نظر بگیرد.

وزیر مالیه – بنا که بر عدالت بوده و هست و ما حالا می‌خواهیم بوسیلة این قانون عدالت را بیشتر کنیم اینکه نظرتان این باشد که تصور بفرمائید میان مال دولت دولتی که قاچاق را می‌گیرد و قاچاقچی شرایط متساوی باشد این خلاف عدالت است عرض می‌کنم اولاً این قاچاق گرفتن قاچاق در صد نود و دو آنهائی هستند که قاچاق می‌کنند حالا می‌شود اشتباه بکنند و اشتباهی بگیرند و اینجا قاچاقچی‌ها معلوم است نمی‌روند به محکمه شکایت کنند مگر اینکه امید داشته باشند محکمه اوقات صرف کند اگر شد اگر نتیجه برایش حاصل شده است که هیچ والا معلوم می‌کنند که قاچاق است و محکمه هم صرف اوقاتی کرده است این است که اگر متهم شد که قاچاقچی است و وقتی هم که معلوم شده است قاچاق کرده است باید یک چیزی زیادتر بدهد اگر هم قاچاقچی نیست که بمحکمه رجوع می‌کند و وقتی که ثابت شد که قاچاق نکرده است تبرئه می‌شود حالا می فرمائید این تقصیر از عمال دولت بوده است و باید آنها را مجازات کرد در این صورت آنها را چه مجازاتی می‌شود داد؟ دیگر نکتة که آقای ملک مدنی اظهار فرمودند و سرکار هم فرمودید در توی مطلب یک چیزی بگنجانید که خیر در حبس نماند وزحمتی قائل نشوید اما راجع بده روز که فرمودید البته اینکار مدت لازم دارد این را که نمی‌شود در آن واحد صورت داد حساب جریمه را که نمی‌شود درودایع گذاشت تا اینکه معلوم شود و اثار جرم هم از میان می‌رود و نمی‌شود هم ثابت کرد که صحیح بوده است یا نبوده است والبته باید یک مدتی بهش داد که برود شکایت کند و کسی که قاچاقچی نیست فوراً همان روز اول شکایت خواهد کرد که بیشتر بتواند ثابت کند که قاچاق نبوده است برای اینکه اثار باقی است ولی البته مدت می‌خواهد حالا اگر ده روز کم است بیشترش نمائید پیشنهاد بدهید می‌رود کمیسیون

رئیس – آقای شریعت زاده

شریعت زاده – بنظر بنده این ماده ۹ یکی از مواد مخالف اصول و قواعد است و باید مجلس با آن مخالفت کند زیرا تجویز می‌کند که مأمورین وزارت مالیه هر کس را که متهم بکنند آن مسؤلیت و مرغوبیت داشته باشد و حال اینکه هر کس که مظنون به قاچاق شد اصل این جا برائت او است و بعلاوه این قانون و این ماده بیک کیفیتی تنظیم شده که اگر این را متهم بخواهد اجراء کند نمی‌تواند برای اینکه تهدید می‌شود که در محکمه ثابت نکرد مجازات خواهد شد و جریمه هم زیادتر از میزان مقرر خواهد داد بنده هیچ نمی‌فهمم که این ماده از روی چه قاعدة تنظیم و تشکیل شده است این است که بنظر بنده اگر این ماده اصلاً حذف شود بهتر است. راجع بمواخذة و مجازات اشخاصی که متهم بقاچاق می‌شوند آنهم همانطور که در سابق معمول بوده است که به محکمه مراجعه میشدو بعد از صدور حکم از محکمه از او جریمه دریافت می‌شد و بعد از صدور حکم از محکمه از او جریمه دریافت می‌شد بعقیدة بنده بهتر است و حالا هم باید معمول شود بعلاوه بنده نفهمیدم چطور ممکن است یک کسی یک متهمی که بحکم یک محکمة مسؤلیتش محقق نشده او را مثل یک آدم محکومی تصور بکنند و پول هم ازش بگیرند و حبسش هم بکنند. این را بنده بسیار خطرناک میدانم و معتقد هستم که آقایان همکاران محترم هم موافقت فرمودند و اگر ممکن باشد بانظر بنده موافقت بفرمایند که این ماده اصلاح شود خیلی مصلحت است.

رئیس – پیشنهاد راجع بمادة ۹ قرائت می‌شود.

پیشنهاد آقای جمشیدی

مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی قسمت اخیر ماده ۹ را بطریق ذیل اصلاح و پیشنهاد می‌کنم و هرگاه ارتکاب شاکی بجرم قاچاق ثابت شد محکمه علاوه از جریمة مقرره او را بمجازات حبس که برای مجرمین قاچاق مقرر است محکوم خواهد کرد.

پیشنهاد آقای ملک مدنی

پیشنهاد می‌نمایم در مادة ۹ (بموجب حکم قطعی حذف شود) و نوشته شود بموجب حکم بدوی الی آخر

پیشنهاد آقای دکتر طاهری و دکتر احتشام

مقام منیع ریاست دامت شوکته

پیشنهاد می‌شود در مادة ۹ مدت ده روز را تبدیل بیک ماه نمایند.

رئیس – مادة ۱۰ قرائت می‌شود:

مادة ۱۰ – جریمة را که مطابق قانون مرتکب قاچاق باید بپردازد ادارة انحصار مستقیماً وصول خواهد کرد در صورتیکه میزان جریمه از صد تومان تجاوز نماید دوسیه را ادارة انحصار پس از وصول جریمه برای تعیین مجازات حبس به پارکه که بدایت محل خواهد فرستاد

رئیس – پیشنهاد مربوط بمادة ۱۰ قرائت می‌شود.

پیشنهاد آقای دکتر طاهری

پیشنهاد می‌شود در مادة ۱۰ صدی سی علاوه از جریمه مقرره حذف شود.

دکتر طاهری – این مال مادة ۹ است اشتباهاً در اینجا نوشته شده

رئیس – مادة ۱۱ قرائت می‌شود:

مادة ۱۱ – مادة ۷ قانون مجازات مرتکبین قاچاق مصوب ۱۶ امرداد ۱۳۰۷ و مواد ۳و ۴ قانون طرز جلوگیری از قاچاق تریاک مصوب ۳ آذرماه ۱۳۰۸ از تاریخ تصویب این قانون ملغی است

رئیس – مادة دوازده قرائت می‌شود:

مادة ۱۲- ماده ۱و ۲و ۳و۴ این قانون از اول خرداد ماه هزار و سیصد و یازده وسایر مواد آن فوراً پس از تصویب بموقع اجرا گذارده خواهد شد

رئیس – مادة ۱۳ قرائت می‌شود:

مادة ۱۳- وزارتین عدلیه و مالیه هر یک در قسمت مربوط بخود مأمور اجرای این قانون می‌باشند

رئیس – اشکالی نیست؟(گفته شد – خیر) رأی می‌گیریم بورود در شور دوم یک قدری تامل بفرمائید عده کافی شود (در این موقع عدة از آقایان نمایندگان بمجلس وارد شدند و عده کافی شد) آقایانی که با ورود در شور دوم موافقت دارند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

۵- موقع جلسه آتیه – ختم جلسه

رئیس – پیشنهاد ختم جلسه رسیده است (صحیح است) جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده دوشنبه ۲۷ دی ماه ساعت ۷ بعد از ظهر دستور لوایح متعلقه بوزارت داخله و ادارة کل فلاحت و سایر لوایح موجوده (صحیح است) (مجلس ساعت یازده ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی - دادگر