مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ خرداد (جوزا) ۱۳۰۱ نشست ۱۰۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ خرداد (جوزا) ۱۳۰۱ نشست ۱۰۳

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ خرداد (جوزا) ۱۳۰۱

نشست ۱۰۳

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۵

جلسه: ۱۰۳

صورت مشروح مجلس یوم سه‌شنبه شانزدهم شوال ۱۳۴۰ مطابق بیست و سوم جوزا ۱۳۰۱

مجلس سه ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمن‌الملک تشکیل گردید.

(صورت مجلس یوم شنبه بیستم جوزا را اقای امیر ناصر قرائت نمودند)

رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجاره)

آقا سید یعقوب - می‌خواستم عرض کنم که اسامی رأی‌دهندگان خوانده شود حالا که خوانده شد دیگر عرضی ندارم.

رئیس - گویا نیست به صورت مجلس ایرادی نباشد؟

(اظهاری نشد)

رئیس - صورت مجلس تصویب شد دو فقره راپورت از کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده است. یکی راجع به مرخصی دو ماه و نیم به جهت آقای سلطان‌العلما و دیگری مرخصی یک ماهه برای آقای امیر ناصر است که کمیسیون تصویب کرده و باید رأی گرفته شود.

آقای سلیمان میرزا (اجاره)

سلیمان میرزا - البته آقایانی که مشغول وظایف نمایندگی هستند بنده یقین دارم انجام وظایف نمایندگی را بر سایر کارهای شخصی ترجیح می‌دهند و البته تا برای انجام کاری در کمال اضطراب و عسرت نباشند مرخصی نخواهند خواست ولی بنده اخیراً می‌بینم که آقایان اجازه می‌گیرند و مثل اعتبار تجارتخانه در جیبشان می‌گذارند و تشریف نمی‌برند. اگر این اجازه برای یک کار ضروری است که واجب‌تر از انجام تکالیف نمایندگی حقوق اهالی است پس چرا تشریف نمی‌برند. اگر برای تفنن است و اجازه را در جیبشان می‌گذارند تا هر وقت هوا گرم شد یا کاری پیدا شد از آن استفاده کنند. بنده این را نمی‌پسندم و عقیده‌ام این است از همان موقعی که مرخصی به جهت آقایان تصویب می‌شود از همان وقت محسوب شود و اگر از همان روز تشریف نبردند بعد از انقضا مدت آن اجازه باطل شود و اگر این طور نباشد یعنی از همان روزی که مرخصی تصویب می‌شود تشریف نبرند چیز غریبی است و بنده مخالفم. به هر جهت گمان می‌کنم دو چیز باعث می‌شود که آقایان برای مرخصی تحصیل اجازه می‌نمایند. یکی این که هر روز در دوسیه اعمال آنان نوشته نشود و در صورت مجلس خوانده نشود غایب بدون اجازه موکلین آنها بدانند این شخصی را که انتخاب کرده‌اند یک کار ضروری برای او اتفاق افتاده است و بدون جهت غایب نشده است. این یک سبب هست یک سبب دیگر این است که خجالت می‌کشم عرض کنم و آن استفاده از حقوق وکالتی است که بنده برای انجام کار شخصی یا عمومی با هر چه هست اجازه مرخصی بگیرم که هم بروم آن کار را انجام دهم و از ماهی دویست تومان حقوق وکالتی استفاده کنم و بنده با این مسئله کاملاً مخالفم زیرا با این فقر و فاقد مملکت و یا این که همیشه از کسر بودجه مملکت شکایت داریم و به علاوه آقایانی که اجازه مرخصی می‌گیرند و عقب کاری می‌روند البته آن کاری به اندازه حقوق وکالت برای آنها ارزش دارد در این صورت خوب است وقتی مرخصی داده می‌شود بدون حقوق باشد هر چند که این حقوق کم است ولی باید تا بین اندازه هم ملاحظه بودجه را کرده که به بودجه مملکت ضرر وارد نیاید و بنده ممکن است با قید این دو شرط با اجازه‌نامه‌ها موافقت کنم. یکی این که بی‌حقوق باشد یعنی در موقع مرخصی حقوق نگیرند و یکی این که آن مرخصی از موقعی که اجازه داده می‌شود حساب شود نه از موقع حرکت.

رئیس - آقای آقا سید یعقوب از طرف کمیسیون می‌خواهند صحبت کنند؟

آقا سید بعقوب - بلی

رئیس - بفرمایید.

آقا سید یعقوب - گرچه حق آقای مخبر بود که از حضرت والا شاهراده سلیمان میرزا سؤال کنند چرا در یک موضوع‌هایی که هیچ مدخلیت به مسئله ندارد وارد می‌شوید؟ آقا تقصیر وکیل چیست؟ تمام وزارتخانه‌ها و ادارات مرخصی دارند. تقصیر وکیل چیست که مرخصی نداشته باشد نمی‌دانم حضرت والا تا چه اندازه می‌خواهند فشار بر وکلا وارد بیاورند در موقعی که تمام جراید فریاد می‌زنند اختصاص دادن نفت شمال به استاندارد اویل اسباب ضرر مملکت است حضرت والا امتناع می‌کنند.

سلیمان میرزا - این چه مناسبت دارد؟

آقا سید یعقوب - اگر می‌خواهید حرف بزنید اجازه بگیرید.

رئیس - از موضوع خارج نشوید.

آقا سید یعقوب - آخر تقصیر وکیل چیست؟ وکیل بیچاره چه گناه کرده؟ وکیل پس از آن که یک سال تمام در کمیسیون‌ها خدمت کرده و زحمت کشیده حالا می‌خواهد مرخصی بگیرد شما مخالفت می‌فرمایید (من می‌دانم نظر شما به شاهزاده محمدهاشم میرزا است) من نمی‌دانم این مرتبه چه تقصیر کرده‌ایم که وکیل شده‌ایم و متصل حضرت والا به ما حمله می‌آورند گاهی از بالا تا پایین را با دست اشاره می‌کنند و ما را نماینده اعیان واشراف خطاب می‌کنند و می‌گویند شما طرفدار فقرا نیستند و تنها خودشان را طرفدار فقرا می‌دانند گاهی می‌گویند چون وکیل شده‌اید باید از حقوق خودتان محروم بمانید و در موقع مرخصی حقوق نگیرید در صورتی که همه بدانند حقوق وکلا ماه به ماه کمتر نمی‌شود و الان هفت ماه است که به یک نفر صبحکم الله گفته نشده است و پولی در کار نبوده است به علاوه وقتی وکیل اجازه می‌گیرد و می‌بیبند بحران پیش آمده است برای خدمت موکلین خود به مرخصی نمی‌رود تا بحران مرتفع شود آن وقت می‌رود این شما می‌فرمایید من مخالف هستم مگر شما با وکلا عناد دارید؟ اگر چه گمان نمی‌کنم با کسی دشمنی داشته باشید پس خوب است مخالفت خودتان را پس بگیرید.

رئیس - آقای امیر ناصر (اجازه)

امیر ناصر - بنده تقریباً مدت چهار سال در نتیجه اقدامات شاهزاده سلیمان میرزا و جمعی دیگر از وطن آواره شده و قریب یک کرور دارایی خودم را در راه مملکت بذل نمودم و دو مرتبه خانه من خانه دویست ساله خانواده من در نتیجه همان عملیات به غارت روس‌ها رفت و این مسئله را تمام افراد این مملکت می‌دانند و در ازاء آن همه خسارات و زحمات از کسی عوض و نتیجه تقاضا نکردم امروز پس از چند سال آوارگی و آن همه زحمات و خسارات که به بنده و خانواده بنده وارد شده تقاضا کرده‌ام یک ماه مرخصی به بنده داده شود که بروم به چهار مزرعه خرابه که وسیله معاش من است سرکشی نمایم حالا حضرت والا می‌فرمایند مشروط بر این است که از حقوق استفاده نکند کسی که از بذل یک کرور اموال خودش مضایقه نداشته و با کمال افتخار و سربلندی بذل نموده است البته از بذل دویست تومان مضایقه نخواهد داشت خوب حضرت والا این مسئله را درباره اشخاص نفرمایند که شایسته و مناسبت دارد و نه درباره کسانی که با کمال افتخار در مملکت زندگانی کرده و مدت عمرشان را مفتخراً به پایان رسانده‌اند و خانواده آنها هم در مدتی که تاریخ نشان می‌دهد نسبت به مملکت خائن نبوده‌اند بنده بیش از این عرض نمی‌کنم.

رئیس - گمان می‌کنم این مسئله بیش از این مذاکره لازم نداشته باشد.

محمدهاشم میرزا - اجازه می‌فرمایند بنده از خودم دفاع کنم.

رئیس - مرسوم نبوده است برای این جزئی مطالب آن قدرها مذاکره شود

محمدهاشم میرزا - آخر به انسان نیش می‌زنند و توهین می‌نمایند.

سلیمان میرزا - بنده هم توضیحی دارم.

رئیس- بسیار خوب بفرمایید

آقای محمدهاشم میرزا (اجازه)

محمدهاشم میرزا - بنده عرض می‌کنم که در آن موقع کارهای شخصی بنده چقدر درهم و برهم بود و به چه شدت مجبور بودم حرکت کنم؟ ولی چون بحران پیش آمد با هر عجله که به رفتن داشتم انجام کار وکالتی و ماندن اینجا را مهم‌تر از کار عادی دانستم حالا اگر این گناهی است که از بنده ناشی شده که مسائل مملکتی را بر کارهای شخصی مقدم داشته‌اند خوب است عفو بفرمایند. به علاوه اگر این مسئله که فرمودند ساده بود و از آقای مستوفی‌الممالک که در صورتی که سالی پانزده هزار تومان می‌گیرند و از حقوق وکالتی هم استفاده می‌کنند می‌پرسیدند چرا به مجلس حاضر نمی‌شوند آن وقت از این پسر عموی خودم نمی‌رنجیدم اگر بنده در یک سال دو ماه از حقوق استفاده کردم ایشان که سالی دوازده ماه استفاده می‌نمایند و هر روز در صورت مجلس نوشته می‌شود غایب بدون اجازه خوب است تهرانی‌ها و شاهزاده سلیمان میرزا ایشان را تنقید نمایید گه سالی پانزده هزار تومان می‌گیرند و راه می‌روند ولی نظر به این که حضرت والا با ایشان دوست نیستند نسبت به ایشان اظهار می‌فرمایند.

یک نفر از نمایندگان - مذاکرات کافی است.

رئیس - بنده هم عرض کردم گویا مذاکرات کافی باشد اگر بخواهید مذاکره کنید تقریباً پانزده نفر اجازه خواسته‌اند.

سلیمان میرزا - بنده حق توضیح دارم چون آقایان مطالب بنده را طور دیگر تفسیر فرمودند.

رئیس - سایرین هم می‌خواهند توضیح بدهند.

مدرس - رأی بگیرید.

رئیس - آقایانی که مذاکرات را کافی می‌دانند قیام فرمایند.

(اغلب نمایندگان قیام نمودند.)

رئیس - معلوم می‌شود کافی است و رأی می‌گیریم به راپورت کمیسیون عرایض و مرخصی

آقایانی که دو ماه و نیم مرخصی آقای سلطان‌العلما را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس - تصویب شد

رأی می‌گیریم به مرخصی یک ماهه آقای امیر ناصر آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(جمع کثیری قیام نمودند.)

رئیس - تصویب شد ولی چنانچه گفته شد مرخصی از موقع تصویب محسوب می‌شود.

(جمعی گفتند - صحیح است)

محمدهاشم میرزا - خیر به راپورت کمیسیون عرایض و مرخصی رأی داده‌ایم هر طور اینجا نوشته است صحیح است.

رئیس - در راپورت از روز حرکت نوشته شده است لایحه حق‌العبور راه تهران به دماوند مطرح است.

آقای منتصرالملک به شرح ذیل قرائت نمودند. کمیسیون قوانین مالیه لایحه وزارت پست و تلگراف راجع به حق‌العبوری که باید در راه تهران به دماوند از وسایط نقلیه اخذ شود مطرح شور قرار داده و به ترتیب ذیل آن را اصلاح نموده به عرض مجلس می‌رساند.

ماده اول - مجلس شورای ملی اخذ حق‌العبور از وسائل نقلیه و محمولات را در راه شوسه از تهران الی دماوند به تفصیل ذیل تصویب می‌نماید: اسب و شتر باردار با مسافر سوار از تهران به جاجرود دوازده شاهی

رئیس - قرائتش لازم نیست طبع و توزیع شده است مذاکرات در کلیات است

آقای سلطان‌العلما (اجازه)

سلطان‌العلما - بنده برای توجه خاطر مبارک آقایان نمایندگان محترم لازم است یک مطلبی را به عرض برسانم البته خاطر مبارک آقایان به خوبی مستحضر است که سعادت و ترقی و حیات سیاسی هر ملت و مملکتی بسته است به اصلاح طرق و شوارع آن مملکت و تا راه‌های مملکت اصلاح نشود وسیله ثروت برای آن مملکت فراهم نمی‌شود بنده این راه دماوند را نرفته‌ام ولی راه عراق را که رفته‌ام به طور مثل عرض می‌کنم. در چندی قبل در آن راه به عنوان راه عربستان یک بلیطی داده می‌شد و یک وجهی به عنوان حق‌العبور گرفته می‌شد یک مقدار از راه هم شوسه بود. مثلاً از هر شتری یک قران و از هر مسافر پیاده ده شاهی می‌گرفتند و مردم اعتراض داشتند و می‌گفتند چه باعث شده است در صورتی که تمام راه شوسه نیست این مقدار پول می‌گیرند و بعضی با این که مسافرت کرده‌اند دیده‌اند از اینجا تا عربستان از هر دستگاه شاید سی الی سی و دو تومان حق‌العبور می‌گیرند در صورتی که آقایانی که به اروپا تشریف برده‌اند می‌دانند اشخاصی که می‌خواهند مسافت‌های طولانی‌تر از این راه را بپیمایند و به ماشین سوار می‌شوند کلیه خرج راه آنها کمتر از این مبلغ می‌شود به علاوه در این لایحه می‌نویسند از فلان نقطه تا فلان نقطه باید فلان مبلغ را به عنوان حق‌العبور بدهند. در صورتی که در قانون نواقل حقوق نواقل را از شهری به شهری معین کرده بودند یک مثل ساده می‌زنم. مثلاً یک بار برنج که از مازندران بار می‌شود به این ترتیب که در این لایحه نوشته شده اگر بخواهند از او حق‌العبور و حق نواقل و غیره بگیرند مبلغ گزافی تا اینجا خرج برمی‌دارد البته آقایان تصدیق می‌فرمایند که اساس هر سلطنت و هر دولتی برای ترفیه و ترضیه حال فقرا است و در سایر نقاط به وسیله تأسیس کارخانه‌جات و غیره اسباب رفاه حال مردم را فراهم می‌سازند حالا که متأسفانه آن وسائل را نداریم خوب است اقلاً اسباب فشار اهالی را فراهم نیاوردیم و راست است که این مبلغ جزئی است ولی جزئیات هم که جمع شود کلی می‌شود بلی تصدیق می‌کنم که این مسئله به حال دولت صرفه دارد ولی از آن طرف می‌بینیم که از کلیات صرفه حال دولت نمی‌شود و حیف و میل می‌شود چه رسد به این جزئیات به هر جهت در این لایحه جز اسباب تضییق و فشار فقرا و عابرین چیز دیگری یافت نمی‌شود عقیده بنده این است اگر هم می‌خواهند این قانون را وضع کنند فقط یک محل را برای اخذ حق‌العبور معین کنند مثلاً کسی که خواست از دماوند عبور کند فلان مبلغ بدهد و الا این ترتیب که از کجا به کجا چقدر باید بدهد اسباب زحمت فقرا و عابرین شده و صرفه هم به حال دولت نخواهد داشت و بنده چون عضو کمیسیون قوانین مالیه هستم و در موقعی که این لایحه به کمیسیون آمده بود بنده مرخصی گرفته بودم و حاضر نبودم ناچار عقاید خودم را در مجلس به عرض آقایان رسانیدم.

رئیس - آقای زنجانی موافق هستید یا مخالف؟

آقا شیخ ابراهیم زنجانی - بنده با حال حاضر این لایحه مخالفم.

رئیس - آقای ارباب کیخسرو چطور؟

ارباب کیخسرو - بنده مخالفم.

رئیس - آقای سدیدالملک موافقند؟

سدیدالملک - بنده با طرز جریانش مخالفم.

رئیس - طرز جریانش نوشته نشده آقای عمادالسلطنه خراسانی موافقند یا مخالف؟

عمادالسلطنه - مخالفم

رئیس - آقای سردار مفخم چطور؟

سردار مفخم - مخالفم

رئیس - آقای حاج میرزا مرتضی مخالفند؟

حاج میرزا مرتضی - بلی بنده هم مخالفم.

رئیس - آقای تدین (اجازه)

تدین - بنده از حیث نقایصی که در این لایحه هست با آن مخالفم.

رئیس - آقای آقا سید یعقوب

آقا سید بعقوب - بنده موافقم

رئیس - بفرمایید.

آقا سید یعقوب - اگر چه بنده ادله مخالفین را نشنیده‌ام ولی چیزی که آقای سلطان‌العلما بیان کردند بنده نمی‌دانم ایشان با راه‌سازی مخالفت دارند؟ با این که راه باید شوسه شود و وسائل تسهیل حمل و نقل فراهم شود مخالفت دارند؟ این که نمی‌شود برای این که وقتی راه شوسه شده و وسائل حمل و نقل آسان شده البته برای مملکت بهتر است راه‌سازی اسباب آسایش مملکت است. راه‌آهن و کارخانه‌جات اسباب ترقیه حال ملت و مملکت است پس با راه‌سازی به هیچ‌وجه نمی‌شود مخالف کرد و یقین دارم مخالفتی که آقای سلطان‌العلما دارند از حیث راه‌سازی نیست و گمان می‌کنم با گرفتن حق‌العبور مخالفت داشته باشند این هم که قابل مخالفت نیست زیرا دولت خزانه مخصوص ندارد که وقف این کار بکند و هیچ پول نگیرد بنده که چنین صندوق و خزانه‌ای سراغ ندارم دولت با خودش یا به توسط یک کمپانی راه را می‌سازد که پس از ساخته شدن راه و سهل شدن عبور و مرور عابرین از آنها وجهی اخذ کند و تا پول هم بگیرند نمی‌تواند راه را آباد کند قبل از این که این راه ساخته شود قاطرها پرت می‌شد الاغ‌ها پرت می‌شد و هر سال مبلغ‌ها خسارت و تلفات مالی و جانی وارد می‌آمد و حالا که راه ساخته شده و جاده صاف شده و مکاری یا غیره با کمال سهولت عبور و مرور می‌کند البته باید یک حقی بدهد و الا باز راه خراب می‌شود و همان حال اول را پیدا می‌کند این یک رسمی است که در تمام دنیا معمول است چرا باید ایران ما در همه چیز برخلاف سایر دنیا باشد؟ اما این که می‌فرمایید چرا در این راه در نقاط مختلف پول می‌گیرند؟ عرض می‌کنم برای این است که مسافر مختلف است مسافر است از اینجا تا جاجرود مسافر است از اینجا تا بومهن یا از اینجا تا دماوند هر کدام از این نقاط چند فرسخ با هم تفاوت دارند از اینجا تا دماوند ده فرسخ است و این ده فرسخ را به سه قسمت کرده‌اند و مسافرین در هر یک از این نقاط باید حق‌العبور بدهند و حق‌العبور آنها هم مختلف است. البته وقتی راه شوسه شد و عبور و مرور سهل شد مسافرین خودشان با رضا و رغبت این جزئی پول را می‌دهند و چون مسافرین مختلف هستند اگر بخواهیم بگوییم هر کس از اینجا به دماوند رفت باید این پول را بدهد نمی‌شود برای این که بعضی‌ها می‌خواهند از اینجا به جاجرود بروند و بعضی‌ها می‌خواهند از اینجا به بومهن بروند اگر این طور باشد باید آنها چیزی ندهند اگر هم بفرمایند این پول زیاد است باز هم عرض می‌کنم خیر زیادی نیست منتهی باید سعی کرد که این پول در راه خودش خرج شود. یعنی برای تعمیر راه مصرف شود البته مجلس شورای ملی بیشتر باید ناظر اعمال وزارتخانه‌ها و این قبیل کارها باشد چنانچه هست و پولی که به دست می‌آید سعی کند که در راه خودش به مصرف برسد و الا راه دیگری برای آبادی نداریم.

رئیس - آقای زنجانی (اجازه)

آقا شیخ ابراهیم زنجانی - اساساً مالیات یا هر وجهی که از مردم گرفته می‌شود برای این است که آن شخص که مدیر آن کار است و اختیار آن پول با او است آن پول را رفاهیت و صلاح عموم مصرف کند نه این که آن پول را متعلق به خودش بداند اساساً پولی که می‌دهد برای رفاهیت و آسایش خودش می‌دهد نهایت این است که به دست یک نفر رئیس می‌سپارد و می‌گوید این پول را برای آسایش و رفاه من خرج کن مالیات یا هر وجهی که رعایا می‌دهند برای آسایش عمومی و برای حفظ حدود استقلال و امنیت مملکت می‌دهند مثلاً در این راه دماوند حق‌العبور می‌دهند برای این است که راه ساخته شود و اسباب تسهیل عبور و مرور فراهم آید حالا اگر این نظر نباشد یعنی آن پولی که گرفته می‌شود در راه ترقیه و ترضیه عمومی خرج نشود آن مالیات نمی‌شود آن پول جزیه است مثلاً من می‌گویم اگر پول ندهی تو را زنده نمی‌گذارم اگر مالیات ندهی تو را می‌کشم آن وقت هر در ترقیه حال تو خرج نمی‌کنم این جزیه است و مالیات نیست یا این که مثلاً از ولایات بگیرند و بیاورند اینجا شهریه بدهند و در منافع اهالی خرج نکند این خیلی بد است اگر حقیقتاً راه آباد شود و روندگان و آیندگان آسوده باشند این بهترین چیزها است ای کاش در تمام ایران این طور بشود کرورها ضرر به ما وارد آمده است انسان‌ها حیوان‌ها در این راه تلف شده‌اند باز هم راه‌ها اصلاح نشده است البته اگر یک دفعه خرج شود و راه ساخته شود که مسافرین آسوده باشند خیلی خوب است حالا در این لایحه نوشته شده است چون مبلغی را سابق می‌گرفته‌اند برای تعمیر و سایر مخارج راه کفاف نمی‌داده است با این ملاحظه مقداری بر آن افزوده شده است بلی اگر بنده مسلماً و یقیناً بدانم این طور که نوشته شده صحیح است و این پولی که گرفته می‌شود حقیقتاً برای آباد نگاه داشتن راه مصرف می‌شود غرض و مخالفت نمی‌کنم ولی باید دید که در سال گذشته به عنوان حق‌العبور در این راه چقدر اخذ شده و چقدر خرج شده؟ از این پولی که سال گذشته گرفته‌اند کجا را ساخته‌اند؟ و کدام معمار و مهندس در این راه کار کرده؟ و به واسطه کسر پول کدام نقطه‌اش خراب و ناقص مانده است که می‌گویند چون کار تمام نشده برای اتمام کار این اضافه را پیشنهاد کرده‌ایم این اضافه را برای آنجا مصرف خواهیم کرد و مردم را در رقابت نگاه خواهیم داشت اگر این طور باشد جای مخالفت نیست و البته کسانی هم که می‌آیند و می‌روند پول می‌دهند برای این که در رفاهیت هستند و لکن من نمی‌دانم سال گذشته چقدر گرفته شده چقدر تعمیرات شده و چقدر از تعمیرات باقی مانده و می‌ترسم وقتی تصویب کنیم مثل یک راه‌داری بشود یعنی از مردم بگیرند و راه هم درست نشود لذا به همه آقایان عرض می‌کنم که اگر کسی اطلاع دارد که پارسال چقدر گرفته‌اند و چقدر خرج کرده‌اند و چقدر از تعمیرات باقیمانده که برای تکمیل آن این اضافه را لازم دارند برای بنده توضیح بدهند آن وقت بنده رأی می‌دهم و چون بنده تربیت را نمی‌دانم خوب است توضیح بفرمایند.

معاون وزارت پست و تلگراف - در سنه ۱۲۹۴ اداره پست لازم دانست این راه را دائر نماید برای این که علاوه بر این که ساختن این راه و پل‌های این راه مفید است به آلمان برای راه مازندران و همچنین از برای راه فیروزکوه و سمنان هم مفید است بنابراین هر قدر با وزارت فوائد عامه مکاتبات کردند یا پول نداشتند یا اعتبار نداشتند این راه را اصلاح کنند تا بالاخره اداره پست اجازه ساختن آن را تحصیل نموده و در سرطان ۱۲۹۵ شروع به این کار نمودند و در حمل ۱۲۹۶ تمام شد آقایانی که به دماوند تشریف برده‌اند البته تصدیق خواهد فرمود که یکی از راه‌های ضرب راه دماوند است و پل‌هایی که در آن راه ساخته شده است خیلی خوب ساخته شده و مصالح خوب در آنجا کار کرده‌اند و تمام با آجر و آهک ساخته شده است و ماست‌مالی نکرده‌اند بعد این راه شروع کرد به کار کردن در سال اول چهار هزار تومان عایدی داد و سال بعد رسید به پنج هزار تومان و همین طور ترقی کرد تا در سال تخافوی‌ئیل که عایدات این راه به چهارده هزار تومان رسید یک مهندس هم مخصوص به این راه است که مسیو داهر است که در وزارت فوائد عایدات و دایماً در سر این راه هست و معلوم است این راه یک عده اجزائی برای گرفتن حق‌العبور دارد مسافر زیادی هم ندارد در موقع زمستان با مال پست را می‌برند و در تابستان با گاری و امسال چون دیدند مسافر زیاده نیست با مال پست را حرکت می‌دهند و اما این که می‌فرمایند چه مبلغ برای این راه خرج شده است عرض می‌کنم اساساً قریب پنجاه هزار تومان در این راه خرج شده است و در سال‌های بعد هم بر سالی ۴ هزار تومان صرف تعمیر راه شده است. اما چون بعضی از آقایان مذاکره می‌نمودند این لایحه راجع به راه است و باید از طرف وزارت فوائد عامه تقدیم شود وزارت پست و تلگراف هم مخالفتی ندارد ولی اگر در دست اداره پست باشد بهتر اداره می‌شود و همان طور ملاحظه فرمودید وزارت فوائد عامه نتوانسته است راه‌های دیگر را هم اداره کند به علاوه اداره پست در این راه یک مخارجی کرده است و مجبور هم شده است این خرج را بکند ولی چون تصویب‌نامه صادر شده است که اداره پست این راه را بسازد و خودش عایدات آن را بردارد و اگر بخواهند این راه به وزارت فوائد عامه برگردد البته باید یک قراردادی در باب مخارجی که اداره پست کرده است بدهند آن وقت وزارت فوائد عامه منتقل می‌شود.

رئیس - آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا - بنده استدعا می‌کنم، آقایان عرایض بنده را به دقت اصغا بفرمایند که دیگر برای هر کس تولید سوءتفاهم نشود که بعد مجبور باشیم توضیح بدهیم آن وقت هم وقت توضیح نباشد چنانچه در وهله اول هم شد یعنی عرایض بنده را طور دیگر تفسیر کردند و وقت هم به بنده نرسید که توضیح بدهم به هر جهت بنده از چند نقطه‌نظر با این لایحه مخالفم. مقدمتاً باید عرض کنم که بعد نگویند با راه‌سازی و راه‌آهن و آبادی و امنیت کسی مخالف است و یک فرض‌هایی که هیچ گوینده آن را فرض نکرده است پیش خودشان فرض بفرمایند نه خیر گوینده که الان خدمت آقایان ایستاده است ابداً با این مخالفت ندارد و آرزویی که دارد این است که مملکت راه‌آهن و وسائل حمل و نقل و امنیت و آبادی و آزادی و همه چیز داشته باشد که تمام اهالی مملکت استفاده کنند ولی معهذا بنده از چند نقطه نظر با این لایحه‌ها مخالفم اول این که همان طوری که آقای معاون پست و تلگراف فرمودند اخذ حق‌العبور و راه‌سازی با وزارت فوائد عامه است برای چه وزارت پست و تلگراف آن را پیشنهاد کرده است؟ پس معلوم می‌شود که وزارتخانه‌ها هنوز وظایف و کارهای خودشان را هم نمی‌دانند. این لایحه یکی از لوایحی است که علی‌الاصول باید وزارت فوائد عامه پیشنهاد کند این یک مخالفت من دیگر این که این لایحه که پیشنهاد شده است یک لایحه جمع و عایدی است و یک مالیاتی است که می‌خواهند به رعایای فلک‌زده تحمیل نمایند (هر چند که بعضی از آقایان منزجر می‌شوند که کلمات فلک‌زده و فقیر و بدبخت و بیچاره گفته شود و لکن چون عقیده آزاد است و بنده هم خوشم می‌آید عرض می‌کنم هر کس می‌خواهد منزجر بشود بشود) پس اول باید هر لایحه که از این قبیل به مجلس می‌آید مطابق اصول بودجه که بنده اینجا مکرر تکرار کرده‌ام معین کنند جمعش چه چیز است و خرجش چه چیز؟ چقدر وارد صندوق عمومی می‌شود همین طور در سال گذشته عایداتش چقدر بوده و خرجش چه بوده؟ حالا آقای وزیر لازم می‌دانند صد بیست الی صد سی بر آن اضافه بشود؟ ماها که وظیفه نمایندگی را به عهده گرفته‌ایم بعد از این که یک ورقه سفید بدهم موکلین ما مجبور می‌شوند یک پولی بدهند به این جهت اول باید به دقت ببینیم که این خرج لازم است یا لازم نیست؟ آیا لازم است صد بیست اضافه کنیم یا همین مقداری که حالا می‌گیرند کافی است و اگر لازم است و کسر دارد این صد بیست را رأی بدهیم بدبختانه هیچ یک از اینها در لایحه قانونی نیست و باید در این لایحه متذکر شوند که سال گذشته این خرج ما بوده و این دخل ما و این مقدار هم کم آمده است حالا از برای این که دخل و خرج تکافو بکند باید فلان قدر اضافه شود یکی دیگر از علل مخالفت بنده این است که بنده این لایحه را هر چه خواندم ملتفت نشدم چون این لایحه باید دارای دو جزء باشد یکی آنچه که سابق می‌گرفته‌اند یکی این که حالا به اضافه صد بیست یا صد سی می‌خواهند دریافت کنند آقایان به دقت این ورقه را ملاحظه بفرمایند فقط نوشته است از اسب یا شتر یا قاطر فلان قدر دیگر سابقاً چقدر می‌گرفته‌اند هیچ معلوم نیست و بنده که حالا می‌خواهم ورقه سفیدم را بدهم (در صورتی که ورقه آبی خواهم داد) نمی‌دانم چقدر بر این اهالی بدبخت و بیچاره تحمیل شده که بعد اگر یکی از موکلین از بنده پرسند که آقا امسال چقدر به من تحمیل کردی؟ بنده نگویم نمی‌دانم و بنده نمی‌دانم امسال چقدر بر موکلین خودم تحمیل کرده‌ام لهذا این لایحه را ناقص می‌دانم و نمی‌دانم چطور رأی بدهم. به این جهت این لایحه به نظر بنده غلط است شاید سایر آقایانی به واسطه اطلاعات خارجی که دارند درست از جزییات این لایحه مسبوق باشند ولی خود لایحه که این طور نیست و بعد از این که به این ترتیبات فرضاً هم این لایحه درست بشود آن وقت تازه بنده مخالفم و علتش این است که سابقاً مالیات نواقل را هم در این مجلس گذراندند و موافقین این انواع محسنات و مزایا را برای آن قائل بودند حالا از آقایان انصافاً می‌خواهم سؤال کنم آیا از وقتی که مالیات نواقل وضع شده تاکنون مصارفی گذار برایش معین شده رسیده است؟ خیر به علاوه کمیسیون وقتی از حق‌العبور کم می‌کند از اسب و شتر و قاطر کم نمی‌کند از اتومبیل کسر می‌کند زیرا در لایحه وزیر اتومبیل هشت قران نوشته شده بود کمیسیون آن را شش قران کرده در صورتی که اگر کمیسیون آن را یک تومان می‌کرد بنده به عوض یک ورقه سفید دو ورقه می‌دادم برای این که کسی که می‌خواهد با اتومبیل برای تفریح به دماوند بروند ممکن است یک تومان هم به دولت بدهم ولی متأسفانه کمیسیونی از اتومبیل کم کرده است و این در دنیا یک اصول مسلمی است اشخاصی که با یکدیگر هم‌عقیده هستند به خیر همدیگر کار می‌کنند و علی‌الاصول هر یک از وکلا طرفدار هر کسی باشند در مجلس سعی می‌کنند مالیات را از گردن او بردارند کمیسیون هم که مقدار صد بیست یا صد سی را می‌خواسته است اضافه کند درباره الاغ و شتر و اسب و قاطر اضافه کرده است ولی به مسئله اتومبیل که رسیده است هر جا هشت قران بوده است شش قران کرده است و هر جا چهار قران بوده است سه قران کرده است. چه شده است که اتومبیل سواران از دادن دو قران مالیات معاف شده‌اند ولی الاغ سوارها و شترسوارها بایستی اضافه بدهند؟ پس علی‌الاصول به طور فهرست یادآوری می‌کنم که با این لایحه مخالفم برای این که اولاً وزیر فوائد عامه باید پیشنهاد کند ثانیاً این لایحه جمع و خرج سال گذشته را همراه ندارد تا معلوم شده جمع او چقدر خرجش چه میزان و حالا چقدر کسر دارند و آیا صد بیست یا صد سی که اضافه شده آن را جبران می‌کند یا خیر؟ ثانیاً وقتی که اعداد را معین کرده‌اند معلوم نیست عدد اولش چه بوده و حالا چقدر تحمیل می‌شود. رابعاً پس از آن که این مالیات را ما وضع کردیم آیا به مصرف واقعی خودش می‌رسد یا شهریه فلان اعیان و شاهزاده و خان می‌شود. چون نمی‌دانم پس از گذشتن این مالیات جمع شدن یک شاهی یک شاهی به چه مصرف می‌رسد باید آن را هم معین بفرمایند این است دلایل بنده و به این دلایل و جهاتی که عرض کردم با این لایحه مخالفم و دیگر یک چیزی را هم بنده از فرمایشات معاون وزارت پست و تلگراف نفهمیدم. فرمودند وزارت پست و تلگراف این راه را به موجب تصویب‌نامه که از هیأت دولت صادر شده است ساخته و حالا نمی‌تواند آن را به وزارت فوائد عامه واگذار کند اگر این طور فرموده باشند یک چیز خیلی تازه‌ای است معلوم می‌شود وزارتخانه‌ها متعلق به یک دولت نیست و وزارت پست و تلگراف این راه را از مال شخص وزیر یا از مال شخص آقای معاون یا از مال شخص آقای مسیو مولیتر ساخته است خیر راهی است مال دولت و وظیفه وزارت فوائد عامه است آن وقت هم که وزارت پست و تلگراف این راه را ساخته است اگر پول داشت خوب بود می‌داد به وزارت فوائد عامه و می‌گفت تو این راه را بساز تا او هم کار خودش را انجام می‌داد و امورات از یکدیگر تجزیه می‌شد خوب است این قسمت را آقای معاون توضیح بفرمایند.

معاون وزارت پست و تلگراف - این جمله را حضرت والا اشتباهاً فرمودند بنده عرض کردم وزارت فوائد عامه راه را نمی‌ساخت و وجوه این راه هم لازم بود اداره پست با تصویب هیأت دولت این راه را ساخت عایدات اداره پست هم از برای راه‌سازی نیست بلکه برای اصلاح امورات پستی است و ممکن است دولت تصویب کند که اداره پست اضافه عایدات را به صندوق مالیه بدهد و وزارت فوائد عامه از آنجا بگیرد و به مصرف راه‌سازی برساند و باج آن را خود اداره پست بگیرد و چون در این مملکت وسائل دیگری برای حمل و نقل نیست و فقط یگانه وسائل پست است راه هم هر چه هست برای حرکت پست است بهتر این است عایدات را اداره پست دریافت نماید و این که حضرت والا فرمودند وزارت فوائد عامه به مجلس راپورت بدهند بنده هم مخالفتی نکردم و عرض کردم اگر این طور است و بایستی راه به توسط وزارت فوائد عامه اداره شود خوب است مخارجی را هم اداره پست برای تأسیس راه کرده از صندوق دولت بدهند.

فهیم‌الملک مخبر - در جواب فرمایشات آقای زنجانی و شاهزاده سلیمان میرزا لازم است عرض کنم اولاً در باب این که چرا این لایحه را وزارت پست و تلگراف پیشنهاد کرده است و از طرف وزارت فوائد عامه پیشنهاد شده است همان طور که آقای معاون توضیح دادند اداره پست این راه را برحسب احتیاجات خودش ساخته است بنده از این راه قبل از ساخته شدن و در بین ساخته شدن و بعد از ساخته شدن عبور کرده‌ام و دیده‌ام قبل از ساخته شدن تا سرخه حصار ممکن بود با درشکه و عرابه بروند و از آنجا به بعد راه خیلی خراب بود و بدیهی است یک راه عمومی که در اطراف تهران است و غالباً از آنجا عبور و مرور می‌شود به این خرابی باشد خیلی خیلی بد بود وزارت فوائد عامه هر وقت می‌خواست آن راه را بسازد ناچار بود تقاضای یک اعتبار مخصوصی از دولت بکند و دولت هم تصویب نمی‌کرد اداره پست ناچار از عایدات خود متدرجاً شروع به ساختن این راه نمود و با کمال صرفه‌جویی آن راه را ساخت و حالا هم سرویس پستی آن دائر است و گمان می‌کنم در اصل مسئله در هر حال مخالفتی نیست و راجع به اجرای آن هم ممکن است یک ماده در ذیل این قانون بنویسند مجری این قانون وزیر فوائد عامه است این یک چیزی نیست که هیچ صدمه به این لایحه وارد بیاورد یک راهی است ساخته شده و یک عواید و عوارضی باید برای او تعیین و تصویب شود آن وقت بسته به نظر مجلس است به هر وزارتخانه بخواهد رجوع نماید ممکن است مقصود جمع‌آوری عایدات و باقیماندن این راه است و این که فرمودند مالیاتی اضافه می‌شود خیر مالیات نیست و از این محل هم برای کمک به بودجه دولت نمی‌خواهند چیزی مصرف نمایند. همین اندازه ما راضی خواهیم بود که از عوارض این راه خود این راه نگاه داشته شود و بلکه دنباله آن را به فیروزکوه و مازنداران رسانند و همین اندازه هم که دولت کمک کرده است و آن را ساخته است خیلی خوب است زیرا راهی را که بنا بود دو روز در بین راه بخوابند و حرکت کنند حالا در نصف روز می‌روند اما در تابستان چون راه‌های دیگر نزدیک‌تر است مسافرین از آن راه‌ها می‌روند و به این جهت این راه عایداتش کم می‌شود ولی در زمستان چون آن راه‌ها مسدود می‌شود از این راه بیشتر عبور و مرور می‌شود و عایدات آن هم زیادتر است و روی هم رفته مطابق صورتی که از وزارت پست و تلگراف رسیده است عایدات این راه در سالی که خوب بوده است چهارده هزار تومان بوده و از این مبلغ تقریباًً پنج هزار تومان مخارج یک نفر مهندس بلژیکی است و قریب پنج هزار تومان هم مخارج مأمورین و عمله‌جات راه است و قریب چهار پنج هزار تومان هم مخارج تعمیرات آن راه است و در سال اخیر به مناسبت ازدیاد مزد عمله‌جات و بعضی مخارج دیگر خرج راه قدری هم از آن مبلغ اضافه شده است و میزانی را که در ابتدای ساختن این راه دولت برقرار کرده بود از قراری است که عرض می‌کنم برای کلیه راه از تهران به دماوند از اسب و قاطر و شتر با مسافر و بار یک ریال بی‌بار و بدون مسافر ششصد دینار درشکه و عرابه و گاری و غیره با مسافر از هر رأس اسب دو ریال اتومبیل خالی یک تومان باردار یا با مسافر پانزده قران و یک جزئی تفاوتی هم در این پیشنهاد جدید شده است برای این که کمیسیون نخواست پیشنهاد دولت را علناًً تصویب کند به عبارت اخری آن شکلی را که وزارت پست پیشنهاد کرده بود که صد بیست یا صد سی اضافه شود کمیسیون آن ترتیب را نپذیرفت زیرا آن ترتیبی که سابق برقرار بود مصوبه مجلس نبود که امروز اضافه آن را به تصویب مجلس برسانیم لهذا لازم بود میزان کلیه عوائد و برقراری را به تصویب مجلس برسانیم و برای تعیین مقدار عوارض هم چیزی که لازم بود تعیین شود مخارج راه بود مخارج راه را هم برآورده کردیم دیدیم این مبلغ مخارج را تأمین می‌کند چون مخارج این راه در سال از قبیل حقوق مهندس و تعمیر راه و غیره قریب هفده الی هیجده هزار تومان است و دیگر چیزی باقی نمی‌ماند که به مصارف دیگر برسانیم بعضی از آقایان این مسئله را تشبیه به مالیات نواقل کردند و بنده تصور می‌کنم این تشبیه مورد نداشته باشد زیرا مالیات نواقل قبل از آن که به موقع عمل گذاشته شود وضع شد و بعد اگر قانون سوء‌استعمال شده است باید آن را رفع کرد ولی این عوارض چیزی است که قبل از تصویب شدن به موقع عمل گذاشته شده همان طور که گفته شد یک راه خوبی ساخته‌اند و پل‌های محکمی هم در این راه ساخته‌اند که اتومبیل و غیره به خوبی از آن راه عبور می‌کند و البته بعد از آن که مردم دیدند راه درست شده است این مالیات را از روی میل می‌دهند یک ایرادی که شاهزاده فرمودند این بود که چرا از حق‌العبور اتومبیل کسر شده است. اولاًً در لایحه‌ای که وزارت پست و تلگراف تقدیم کرده بود عایدات اتومبیل به طور کلی نوشته شده بود ولی کمیسیون آن را به دو قسمت تجزیه کرد یکی سواری و دیگری باری و معلوم است اتومبیل که بار داشته باشد سنگین‌تر است و بیشتر صدمه به راه وارد می‌آورد ولی اتومبیل سواری صدمه آن کمتر است و دیگر این که فقط لفظ اتومبیل دلیل بر اعیانیت نمی‌شود و ممکن است اشخاص فقیر هم داشته باشند. مثلاًً یک مکاری عوض پنجاه قاطر یک اتومبیل بخرد و بارکشی کند خود بنده هم یکی از طرفداران فقرا هستم ولی نه از این حیث که هر کس اتومبیل سوار است آن را پایین بکشند و بگویند تو هم مثل من پیاده راه برو یا فلان قدر حق‌العبور بده بلکه کاری بکنیم که فقرا هم اتومبیل سوار شوند اگر اتومبیل ارزان باشد و کرایه آن ارزان باشد که فقیر هم بتواند با اتومبیل به دماوند برود چه عیب دارد؟ این بود که عوارض اتومبیل‌ها را ما دو قسمت کردیم. باری هشت قران و سواری شش قران و این تخفیف برای این بود که عبور و مرور با اتومبیل زیاد بشود بلکه بنده معتقدم که باید تا چند وقت مالیات نواقل اتومبیل را موقوف کنیم تا وسائل حمل و نقل ما منحصر به قاطر و شتر و الاغ نباشد و از اتومبیل هم بتوانیم استفاده کنیم ابتدا در تهران فقط اتومبیل برای سواری و تفنن بود ولی امروز ملاحظه می‌فرمایند چقدر اتومبیل هست که هر روز اعلان می‌کند کرایه داده می‌شود این ربطی به اعیانیت و اشرافیت ندارد وسائل حمل و نقل است شاید یک روزی راه‌آهن در ایران ساخته شود و در ابتدای امر دو سه نفر اعیان در آن سوار شوند باید تا آخر به راه‌آهن فحش داد؟ چرا که اعیان سوار شده‌اند. خیر وسائل تسهیل حمل و نقل را باید فراهم نمود تا این که همه استفاده کنند در آن لایحه تقدیمه وزارت پست و تلگراف یک فقره عایدات است گوسفند هم داشت که کمیسیون را خیلی زاید می‌دانست لذا آن را حذف کرد ولی مابقی چیزهایی بود با مخارج این راه مطابقت می‌کرد این مقداری است که کمیسیون پیشنهاد کرده است.

رئیس - آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو - با تجربیاتی که بنده در دوره‌های گذشته نموده‌ام بر خود حتم کردم که هر مالیاتی بنا شود در اینجا وضع شود تا از جمع و خرج آن مسبوق نباشیم رأی ندهم راجع به راه فرمودند که باید یک اضافه برای مخارج تصویب شود سال گذشته بنده از این راه عبور کردم خوب تعمیر کرده بودند ولی هیچ کدام از اینها دلیل اضافه کردن مالیات نمی‌شود برای این که علت عده کسر مخارج به اداره کردن است و به اداره کردن نباید سبب شود که ما بر مردم تحمیلات زیادی بنماییم بنده یک چیزی عرض می‌کنم تا آقایان مستحضر بشوند که برای رفتن و برگشتن از دماوند چقدر مخارج نموده‌ام وقتی به جاجرود رسیدم گفتند باید در اینجا بلیط بگیرید شخصی که بایستی بلیط بدهند خوابیده بود به زحمت زیاد او را بیدار کردم به من گفت برو چراغ را بیاور درب پشه‌بند تا بلیط بدهم بنده به زحمت زیاد چراغ را پیدا کرده بلیط گرفم در وقت برگشتن هر چه سعی کردم بلیط بگیرم نشد تا این که به یک نفر قزاق پول دادم که برای من بلیط بگیرد بنابراین گمان می‌کنم حرف یک نفر نماینده به قدر حرف یک نفر مأمور مفتش اعتبار داشته باشد در اینجا می‌گویند پنج هزار تومان یک قلم برای یک نفر مهندس بلژیکی اختصاص داده‌اند بنده نمی‌دانم یک راه مختصر در عرض سال چقدر مدت مهندس لازم دارد. راهی است ساخته شده نهایت بعضی اوقات یک تعمیرات جزئی لازم دارد بحمدالله هر یک از وزارتخانه هم که مهندس دارند از وجود آنها استفاده نمی‌کنند و مهندسین آنجا بیکار می‌گردند ممکن است بعضی اوقات به او بگویند برو ببین اگر راه تعمیرات دارد دستور بده و بیا باقی عملیات را بایستی عمله‌جات ایرانی بکنند بنابراین این گویه مخارج لازم ثبت و دولت از این راه هم دخل می‌کند و هیچ اضافه هم نباید تصویب شود به علاوه عرض می‌کنم این مسئله مربوط به وزارت فوائد عامه است و به وزارت پست و تلگراف دخل ندارد وقتی مجلس می‌خواهد داخل یک مطلبی بشود اول بایستی تشخیص بدهد که مسئله مربوط به کدام وزارتخانه است این اساس مسئله است اگر معلوم شد که مسئله راجع به وزارت پست و تلگراف است بایستی در زمینه این پیشنهاد داخل مذاکره شد و اگر مربوط به وزارت فوائد عامه است دیگر این مطالب زیادی است و باید وزارت فوائد عامه نظریات خودش را بگوید و آن وقت هم همان طور که آقای مخبر بیان فرمودند صورت جمع و خرج آن حساب را بدهند تا چاپ شود و بین نمایندگان توزیع نمایند تا بتوانیم در زمینه آن تصمیمی اتخاذ کنیم.

معاون وزارت پست و تلگراف - راجع به مهندس یک اشتباهی شده است وزارت پست و تلگراف برای این کار مهندس مخصوص استخدام ننموده و حقوقی نمی‌دهد بلکه مهندسی از طرف وزارت فوائد عامه کنترات شده و لکن چون در آنجا کاری نداشت وزارت پست و تلگراف یک کار جزیی پیدا نموده و از وجود او استفاده کرده است اما راجع به زیادی عوارض اشاره شده بنده عرض می‌کنم از تهران تا قم بیست و چهار فرسخ است راه آن هم از دماوند بدتر است در راه دماوند دوازده فرسخ است از اینجا تا دماوند برای یک کالسکه و چهار اسب دوازده قران خرده‌ای تعیین کرده‌ایم در حالتی که برای یک کالسکه یا گاری از اینجا تا قم ملاحظه بفرمایند چقدر می‌گیرند.

رئیس - در کلیات مذاکرات کافی است یا خیر؟

حاج میرزا عبدالوهاب - چون بنده توضیحات و اطلاعاتی داشتم و می‌خواستم عرض کنم تا نوبت به بنده برسد مذاکرات را کافی نمی‌دانم.

رئیس - آقای کازرانی موافقید؟

آقا میرزا علی کازرانی - خیر مخالفم.

رئیس - آقای آقا میرزا ابراهیم قمی چطور؟

آقا میرزا ابراهیم قمی - بنده هم مخالفم.

رئیس - آقای سدیدالملک (اجازه)

سدیدالملک - یک مقداری از عرایض بنده توسط آقایان گفته شد بنده هم عرض می‌کنم دخالت وزارت پست تلگراف در کار کم کم سایر وزارتخانه‌ها را وادار می‌کند که در کار یکدیگر مداخله نمایند مثلاًً اگر وزارت فوائد عامه یک لایحه برای کشیدن سیم تلگراف به دماوند به مجلس تقدیم نموده آیا ما می‌توانیم در آن لایحه مذاکره نماییم؟ البته نمی‌توانیم تا لایحه از مجرای رسمی خودش نباید نبایستی مورد بحث واقع شود و این لایحه بایستی از طرف وزارت فوائد عامه تقدیم شود و در آن صورت عرایضی دارم که عرض خواهم کرد.

رئیس - آقای عمادالسلطنه خراسانی (اجازه)

عمادالسلطنه خراسانی - یک قسمت از عرایض بنده هم توسط آقای سدیدالملک گفته شد. ولی آقای معاون وزارت پست و تلگراف در ضمن فرمایشاتشان اظهار نمودند اگر بنا شود این کار به وزارت فوائد عامه رجوع شود باید آن وزارتخانه مخارجی را که در وزارت پست و تلگراف نموده است مسترد دارد. بنده خیلی تعجب می‌کنم مگر اداره پست یک اداره مستقلی است و عایداتش متعلق به دولت ایران نیست؟ مگر ایشان این راه را از مازاد عایدات پست نساخته‌اند؟ بنابراین دلیل ندارد این راه در تصرف وزارت پست و تلگراف باشد و باید در تحت نظر وزارت فوائد عامه بوده و از مجرای وزارت فوائد عامه هم این لایحه پیشنهاد شود تا بتوان در آن تذکراتی نمود و الا بنده حالا مذاکرات را بی‌موضوع می‌دانم.

مخبر - در این قسمت آقایان زیاد اصرار می‌کنند لایحه‌ای که پیشنهاد شده است دو امضاء دارد. یک امضاء وزیر پست و تلگراف و دیگری امضاء رئیس‌الوزرا لذا لایحه از طرف هیأت دولت پیشنهاد شده و وزارت پست و تلگراف و فوائد عامه و سایر وزارتخانه‌ها در این لایحه شرکت دارند حالا اگر آقایان می‌فرمایند اجرای این مطالب به عهده وزارت فوائد عامه باشد هیچ ضرر ندارد که الان رأی بدهند مجری این قانون وزارت فوائد عامه باشد ولی این موضوع راجع به اصل مطلب نیست و نباید این قدر مذاکره شود.

رئیس- آقای سردار مفخم. (اجازه)

سردار مفخم - بنده چون معتقد به تکرار مطلب یا تکرار الفاظ نیستم و عرایض بنده به توسط آقای سلیمان میرزا گفته شد دیگر عرضی ندارم و نمی‌خواهم وقت مجلس را تلف نمایم و همین قدر عرض می‌کنم با اظهارات شاهزاده سلیمان میرزا موافقم.

رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه نطق)

حاج میرزا مرتضی- بنده به علاوه اعتراضاتی که آقایان فرمودند عرض می‌کنم از تهران تا دماوند ۱۲ فرسخ است و مخبر محترم فرمودند سابقاً برای مخارج این راه ۱۴ هزار تومان می‌گرفته‌اند و حالا به طوری که در این لایحه نوشته سالی ۱۸ هزار تومان باید گرفته شود ملاحظه بفرمایید این چه راهی است که سالی این مبلغ خرج دارد تصور می‌کنم اگر راه‌آهن می‌ساختند هر فرسخ هزار و هشتصد تومان در سال خرج تعمیر نداشت.

آقا سید یعقوب - چطور می‌شود راه‌آهن این قدر خرج داشته باشد.

حاج میرزا مرتضی- بنده مخارج تعمیرش را عرض کردم فرسخی هزار و ششصد تومان بیشتر نیست نه کشیدن و احداث راه‌آهن را برای یک راه شوسه ده فرسخی نباید سالی ۱۸ هزار تومان خرج نمود و سالی ۵ هزار تومان به یک نفر مهندس داد آن هم با آن ترتیبی که آقای ارباب کیخسرو فرمودند که مأمور راه در پشه‌بند خودش خوابیده باشد با این ترتیب یک حقوق زیادی بر رعیت تحمیل بکند و به آنها بدهند حقیقتاً فرمایشاتی را که آقای رفعت‌الدوله آن روز راجع به راه کرمانشاه فرمودند حیرت‌آور است به هر حال دولت یک حسابی برای این راه معین نماید که مخارج و عایدی این راه چه چیز است و مطابق آن از مردم پول بگیرند.

رئیس- آقای تدین. (اجازه)

تدین- مخالفت بنده با این لایحه از حیث نقایصی است که به نظر بنده می‌رسد و پیش‌بینی نشده است ولی با اصل لایحه بنده موافقم عللی که آقایان مخالفین برای مخالفت با این لایحه ذکر کردند چند چیز بود که بنده به طور مختصر جواب عرض می‌کنم بعد وارد مطلب می‌شوم یکی از بیانات آقایان اظهار وحشت از بدی مخارج و حیف و میل بود که فرمودند ما نباید تصویب کنم پولی به فقراء تحمیل شود و به طور شهریه به عمر و زید تقسیم شود اگر بنا باشد ما این ایراد را در اینجا وارد بدانیم پس نباید هیچ قانونی وضع نماییم به علاوه مجلس دو وظیفه مهم و بزرگ دارد یکی وضع قوانین ودیگری نظارت در اجرای قوانین است و مجلس باید از حق نظارت خود در اجراییات کاملاً استفاده نموده و هر موقعی دید قوانین دارد از محور اصلی خودش منحرف می‌شود و سوء جریان پیدا می‌کند از وزیر سؤال و استیضاح نماید بنابراین با بودن مجلس تصور می‌کنم وحشت از حیف و میل شدن عایدات موافق دلیل و برهان نباشد دلیل دوم مخالفت آقایان تحمیل و بر فقر است بنده این مسئله را خیلی شبیه به قضیه طاعونه‌ها می‌دانم که در مجلس مطرح شد در آنجا هم گفته شد که این مالیات است در صورتی که وضع اسم مالیات بر آن مطلب صحیح نبود یک حقی بود که بایستی از اشخاصی که می‌خواهند از آب خاص و ملک خاص دولت استفاده نمایند گرفته شود این هم مالیات نیست راهی برای سهولت آمد و رفت عابرین ساخته می‌شود و چون برای ساختن این راه مخارج اولیه بایستی بشود و بعد هم برای حفاظت و تعمیرات یک مقدار پول لازم است باید دید که این پول را که باید بدهد؟ البته اشخاصی که از این راه عبور می‌کنند و استفاده می‌نماید باید این پول را بدهند ولی البته باید به اندازه گرفته شود که تحمیل فوق‌العاده بر عابرین نباشد و موجب ظلم نگردد شاهزاده سلیمان میرزا در ضمن بیانات خودشان فرمودند که من عقیده‌ام آزاد است و می‌گویم بدبخت مردم بیچاره ملت ولی بعضی‌ها از گفتن این کلمات بدشان می‌آید بلی گویا بنده یک وقتی در اینجا اشاره کردم که با این کلمات مخالفم الان هم می‌گوید که بنده کاملاً با گفتن این کلمات مخالفم برای این که گفتن این کلمات حس ملت و خون ملت را منجمد می‌کند و ملت را به سمت نوحه‌گری سوق می‌دهد و بنده به گفتن این کلمات معتقد نیستم برای این که این کلمات مورد و واقعیت ندارد بنده معتقدم که ملت را باید تشجیع کرد و خوی عصبیت و جمعیت را در بدن ملت تزریق کرده که ملت دشمنان خودش را به نوحه‌گری وادار کند نه این که خودش خوی نوحه‌گری و ناله‌سرایی پیدا کند به علاوه گفتن کلمه بدبخت بیچاره مظلوم دلیل بر واقعیات نیست و چون بنده تصور کردم این اعتراض را بر بنده کردند لذا مطلب را تکرار کردم دیگر از چیزهایی که گفته می‌شود سوء اداره است کی باید این سوء اداره را برطرف کند بنده تصدیق می‌کنم در ادارات ما سوء اداره است ولی آیا به محض دیدن این نقایص باید از اداره صرف‌نظر البته باید حتی‌الامکان کوشش نمود و نواقص را اصلاح کرد و از بین برد دیگر از ایرادات این بود که این مطلب مربوط به وزارتخانه دیگری است بلی برای این که امور از هم تفکیک شده و وظایف وزارتخانه‌های مملکت مجزی باشد باید هر وزارتخانه برای خودش ترتیب مشخصی داشته باشد بلی جبران این مسئله با مجلس است و در آخر آن نوشته می‌شود مجری آن وزارت فوائد عامه است بنابراین به طور اجمال عرض می‌کنم برای این که این قانون در موقع اجراء دچار اشکالاتی نشود لازم است چند چیز در این قانون اضافه شود اولاً برای کسانی که بخواهند مخالف این قانون رفتار نمایند یعنی بخواهند به طور قاچاق از این راه عبور نمایند باید مجازاتی ذکر شود که فردا نگویند چون در قانون مجازات ذکر نشده تولید اشکالاتی نموده است.

دوم - لازم است یک استثنائاتی در اینجا ذکر شده و این استثنائات همان است هم همان است که در همه جا معمول است مثلاً اگر بخواهند صاحب‌منصبان نظامی از این راه عبور کنند تکلیف آنها چیست؟ آیا آنها هم داخل در این قانون هستند یا معاف هستند؟ این مسئله در اینجا تصریح نشده است و باید معلوم شود که مأمورین پلیس و امنیه و غلام‌های اداره تلگراف که مأمور تعمیر سیم تلگراف هستند یا حکومت دماوند و معاون او به طور کلی از دادن آن حق معاف هستند مأمورین طرق شوسه و ملزمین رکاب همایونی با نایب‌السلطنه که می‌خواهند از این راه بروند معلوم شود تکلیفشان چیست؟ اینها را باید ابتدا در نظر بگیریم که بعد دچار زحمت نشویم.

ثالثاً - باید دهاتی‌هایی که می‌خواهند از بین راه عبور کنند یا از این طرف جاده آن طرف بروند و یا این که از یک فرسخ به بعد از جاده خارج شوند از این حق معاف باشند و یک تحمیلی به آنها نشود مگر در صورتی که مستقیماً از نقاطی که معین شده است بخواهند به مقصد حرکت نمایند.

رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله مخالفید؟

حاج شیخ اسدالله - بنده موافقم بعد از یک مخالف نظریات خود را عرض خواهم کرد.

رئیس- آقای رفعت‌الدوله. (اجازه)

رفعت‌الدوله - بنده یکی از اعضاء کمیسیون فوائد عامه هستم در کمیسیون هم این مذاکرات ابتدا با معاون پست و تلگراف شد و این یک چیزی نیست که موضوع داشته باشد بنده عرض می‌کنم آیا باید دولت از یک راهی که پنجاه هزار تومان خرج آن می‌کند هیچ منافعی نبرد و به همان مخارج آن قناعت نمایند؟ بنده به کلی مخالف این مطلب شد و عقیده‌ام این است که باید از این راه منافع برد بر عایدات مملکت اضافه شود آقایان مخالفین گمان نمی‌کنم این راه را ندیده‌اند بعد از این که این راه شوسه شده است اشخاصی که از اینجا می‌روند خیلی از این راه رضایت دارند زیرا از زحمت دوازده فرسخ راه راه بر سنگ و برف و رودخانه که بایستی مازندران برود خلاصی می‌شود و به علاوه باید در آن راه دو شب بخوابد ولی در این راه فقط یک شب می‌خوابد بنابراین اگر همان خرج یک شب مسافر را حساب کنید می‌بیند دو برابر حق‌العبور می‌شود اعتراضات آقای تدین یک چیزهایی بود که بایستی اصلاح شود ولی نمی‌شود گفت فقیر و بیچاره حق‌العبور ندهد زیرا مالیات دولت را کسی باید بدهد؟ البته یک قسمت حق‌العبور بر آنها تعلق می‌گردد و اگر راه بد باشد و ساخته نشده باشد ده مقابل برای آنها ضرر دارد اگر برای جزییات مسئله آقایان اعتراض دارند پیشنهاد کنند برگردد به کمیسیون تا اصلاح شود و اگر بخواهند اصلاً موضوع را مرتفع کنند مختار هستند.

رئیس - آقای حاج شیخ اسدالله. (اجازه)

حاج شیخ اسدالله - از مذاکراتی که در این زمینه می‌شود موافق و مخالف درست معلوم نیست بنده نسبت به این لایحه موافق بودم و فرمایشات آقای تدین هم برحسب موافقت بود فقط یک اظهاراتی که کردند و دال بر مخالفت بود در زمینه اصلاح بود این بود که عرض کردم بعد از یک مخالف اظهار عقیده خواهم کرد.

رئیس- حال موافقید یا خیر؟

حاج شیخ اسدالله - بلی موافقم.

رئیس- اول که پرسیدم فرمود مخالفم.

حاج شیخ اسدالله - خیر موافقم حالا اگر می‌فرمایید بعد از یک مخالف عرض کنم و اگر بفرمایند حالا مطالب خود را اظهار نمایم؟

رئیس - خیر منتظر باشید بعد از آقای دستغیب بفرمایند

آقای دستغیب. (اجازه)

حاج سید باقر دستغیب - اول استدعا می‌کنم آقایان درست به عرایض بنده توجه بفرمایند و موافقین خیال نکنند چون موافقین رأی نمی‌دهند حتماً باید مخالف نمایید و عقیده آنها را رد می‌کنند بنابراین یک قدری دقت فرمایند اگر عرایض بنده به نظرشان بد آمد رد کنند. استدعای دوم بنده این است که یک نظری به اخلاق و عادات روحیه افراد معاصر خودمان بیندازیم و بعد هم نظری به اطفال تربیت شده بعد از خودمان بکنیم قانونی که در مملکت وضع می‌شود راجع به عایدات یک مملکتی است. بنده این که عرض کردم مخالفم از دو نقطه‌نظر بود با این که بنده عقیده‌ام این است اکثر آقایان از ظلمی که از اجرای این قانون می‌شود آگاه هستند معهذا به این قانون رأی می‌دهند بنده فرمایشات آقای سلیمان میرزا را تأیید می‌کنم فقرا و ضعفا بیچاره‌ها هستند زیرا ممکن است حق‌العبور کالسکه و درشکه را تخفیف بدهند لکن بیچاره شخصی که یک بار خار دارد هیچ تخفیف نمی‌دهند. آقای تدین فرمودند عوض این که ملت را تشجیع کنیم چرا لفظ بیچاره می‌گوییم بنده عرض می‌کنم که ما می‌گوییم ملت بیچاره احقاق حق خود بکن و این که می‌گوییم بیچاره نه این است که چاره نداری بلکه بیچارگی تو دست خودت باید ببینی کی تو را بیچاره کرده است یعنی یک عده اشخاصی که خون تو را در شیشه کرده‌اند تو را بیچاره کرده‌اند پس معنی لفظ بیچاره این است بنابراین وقتی می‌خواهیم قانون وضع کنیم باید دقت کنیم که ظلم بر بیچاره‌ها وارد نشود بنده آنچه در زمان خودم دیده‌ام این قوانین که در این دو سه دوره از مجلس گذشته است با این که اصل قانون بد نبوده است معهذا یا اجرا نشده است و یا اگر اجرا شده است نسبت به فقرا اجرا شده اما راجع به نظارت مجلس راست است مجلس ناظر است ولی خیلی معذرت می‌خواهم که این عبارت را عرض می‌کنم. مجلس به این مسائل اهمیت نمی‌دهد نظیرش این است که قانون مالیات نواقل را مجلس وضع کرد ولی مدت یک سال است از افتتاح مجلس گذشته و بدبختانه هنوز سؤال نشده است نواقل در تحت اداره کی است خرجش را کی باید بدهد؟ آیا در تصرف بلدیه است یا در تحت اداره مالیه در موقعی هم که آقای مخبرالسلطنه والی فارس بودند عرض کردیم قانون این طور می‌گوید که باید نواقل در تحت اداره بلدیه باشد مجلس قانون نواقل را وضع کرد یک الاغ یا یک آدمی که یک بار خیار از زرقان وارد نمود می‌گویند مالیات نواقل بده بعد از این که مالیات می‌دهد دو مرتبه وقتی هم برمی‌گردد باز از او ادعای مالیات نواقل می‌کند؟ اغلب آقایان شاید درست احاطه به وضعیات مملکت خودشان ندارند مثلاً شیراز می‌نویسد پل خان زرخان تعمیر لازم دارد ای وای من دیروز از آنجا آمدم پل زرخان چه تعمیری لازم دارد؟ به علاوه کسی این پیشنهاد را می‌کند؟ آن وقت آقایان هم که اینجا تشریف دارند تصور می‌کنند حقیقتاً تعمیر می‌خواهد از این مطلب بگذریم عادیات مملکتمان این است. التحیر بالله العیاذ بالله نمی‌خواهم عرض کنم که اعضای ادارات ما تماماً بد هستند بلکه به طور نزاکت عرض می‌کنم که چون عادیات مملکت ما طوری است که ممکن است قانون را هم سوءاستعمال و سوءاستفاده کند از این نقطه‌نظر است که باید قانون‌گذارها یک نظری هم به حال روحیه و عادیات مملکت خودشان بکنند و قانون را وضع کنند برای این که ما می‌بینیم قانون می‌نویسند که از آن قانون استفاده شود آن وقت ظلم به یک بیچاره بدبختی می‌شود. راه دماوند هم مثل راه قم که همه آمده‌ایم و دیده‌ایم چه محشری است یک عده پشت میز نشسته و هر چه از مردم می‌گیرد به مصرف راه نمی‌رسانند و خرج خودشان می‌کنند و راه همین طور خراب مانده در حالتی که برای اعیان و اشراف خرابی راه بیشتر ضرر دارد آخر آقا این پولی که از مردم برای خرج راه گرفته می‌شده کجا است جمعش کجا است؟ خرجش کجا است؟ پس ما می‌بینیم این قانون مناسب با حال و روحیه و اخلاق ما نیست و می‌بینم ظلم بر بیچاره‌ها می‌شود به این جهت بنده مخالف با این قانون هستم باید معلوم شود برای چه دولت این پول را می‌گیرد آیا می‌خواهد از این راه منافعی ببرد خیر این اشتباه است و این پول ربطی به دولت ندارد و باید مخارج تسطیح و تسهیل راه بشود و ممکن است از دولت خواهش کنیم و بگوییم آقای دولت استفاده نکن برای این که قانونی که ما وضع می‌کنیم برای تسهیل راه است و همان طور که شاهزاده سلیمان میرزا و سایرین فرمودهند کسی مخالف با راه شوسه و راه امن نیست ولی کلام در این است این قانونی که برای راه شوسه وضع می‌کنند برای این است که مسافر به طور سهل و آسان مسافرت کند بلکه یک قدری بهتر و زیباتر می‌شود ادا کرد و گفت راه را می‌سازند که این الاغ سوار بیچاره یا یک کسی که یک بار خیار دارد به طور آرامی از این راه عبور کند ولی بر عکس می‌بینیم این طور نیست و بنده قطع دارم و از طرف آن مظلوم‌ها و آن بیچاره‌ها قسم هم می‌خورم و از قول آنها می‌گویم ما پول نمی‌دهیم و تسهیل هم نمی‌خواهیم برایمان درست کنید چه دیدم عاقبت‌گرگم تو بودی پولم را می‌گیری و راه را هم برایم درست نمی‌کنی چرا این طور عرض می‌کنم؟ برای این که حس بالاتر از علم و دانایی است حس در مرحله اول هست و علم در مرحله دوم ما می‌بینیم حس مخالف با این قضیه است آن وقت بیاییم علما بگوییم اداره راه دست است بلی وزارت مالیه بسیار خوب است البته باید رئیس محاسبات هم داشته باشد رئیس صندوق هم داشته باشد اما وقتی می‌بینیم حس برخلاف اینها است نباید قانون وضع کنیم پس این هم یک راه مخالفت بنده بعضی عرایض دیگری هم یادداشت کرده‌ام می‌ترسم عرض کنم وقت مجلس تلف شود و ذهن بعضی هم برود که خارج از موضوع است به همین جهت عرض نمی‌کنم اگر چه مهاجمه در مجلس نیست ولی چون من عادت کرده‌ام این طور حرف می‌زنم استدعا بکنم قطع نظر از مهاجمه و جدل آقایان درست توجه بفرمایند و مراعات حال فقرا را بکنند برای این که این اطاق قانونگذاری است یعنی مجلس شورای ملی است و نماینده مجلس نمایده فقرا است پس باید در هر قانونی که می‌خواهند وضع کنند بیشتر نظرتان با آن اشخاص کم‌مایه و کم‌ثروت اشخاص بی‌پول و اشخاص که مکنتشان اقتضا ندارد و متوجه باشد این بود عرایض بنده و دیگر غرضی ندارم.

رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله - بنده حقیقتاً و از روی واقع خیلی متأسفم و با این وضعیات و با این مذاکرات می‌بینیم بعد از این هیچ مطلبی و هیچ ماده قانونی از این مجلس نخواهد گذشت تمامش را با الفاظ و عبارات و بیانات بگذرانم حالا نسبت به بعضی از آقایان نمی‌دهم اساساً عرض می‌کنم شاید بعضی در اطراف عوام‌فریبی و دماگوژی و این صحبت‌ها قدم می‌زنیم و هر کدام می‌خواهیم بالادست همدیگر را بگیریم.

رئیس - بنا بود داخل این قضایا نشوید.

حاج شیخ اسدالله - چه کنم با این حرف‌هایی که زده می‌شده خدا می‌داند هیچ میل ندارم داخل در میدان مبارزه و مذاکره بشوم و می‌خواهم حتی‌الامکان از این مقوله صحبت نکنم ولی می‌بینم ما می‌آییم در مجلس می‌نشینیم که قانون وضع کنیم آن وقت مطالبی می‌گوییم که هیچ مربوط به قضیه نیست برای اصلاح راه شوسه و حق‌العبوری که در تمام دنیا معمول است مدام می‌گوییم ای فقرای ضعفا ای بیچاره‌ها ای خرسوارها!!! اگر مخالف هستید پیشنهاد کنید آنها هیچ ندهند راه هم خراب بشود این صحبت‌ها لازم نیست انشان واقع حیرت می‌کند عرض کردم خدا می‌داند می‌خواهم وارد این مطالب بشوم ولی بعضی اوقات نمی‌دانم جنون است مرض است...

سلیمان میرزا - صحیح است.

حاج شیخ اسدالله - چه چیز است که من را به این مذاکرات می‌کشد در اینجا هر وقت صحبت می‌شود مدام می‌گوییم ای بیچاره‌ای زارع ای فقیر ای ضعیف مدام گریه می‌کنم. ولی در چهار روز قبل که بنده از وضعیات ولایات خودمان و ملایر و بیچاره مردمی که گرفتار تهاجم یک دسته اشرار بودند عرض کردم ببینید انصاف بدهید و وارد بشوید در مرحله حقیقت ما که مدام صحبت می‌کنیم و می‌گوییم بیچاره ناوه‌کش و در اطراف عمله و زارع حرف می‌زنیم این ناوه‌کش بیچاره را که ما برایش غمخواری می‌کنیم هفت هشت منزل راه را با کمال افتخار پیاده قدم می‌زند و این بیابان را طی می‌کند و می‌آید به تهران و در اینجا روزی ۵ قران شش قران پول می‌گیرد و با کمال قوت و قدرت از سی چهل پله نردبان بالا می‌رود و در میان آفتاب دلخوش است و هیچ اظهار کسالت هم نمی‌کند برای چه؟ برای این که چهار شاهی پس‌انداز کند و برود با اهل و عیال خودش راحت باشد و به این خیال دلخوش است بنده که در اینجا شرح می‌دهم اطفال این بیچاره‌ها در چنگال الوار هستد استهزاء می‌کنند.

محمدهاشم میرزا- کسی استهزاء نکرد.

حاج شیخ اسدالله - آن وقت در موقع مذاکره مدام می‌گوییم ای بیچاره فقر ای بیچاره زارع بیچاره خر سوار باید در موقع عبور حق‌العبور ندهند آقا اگر بد است پیشنهاد کنید ندهند مطلب خیلی ساده است. گمان نمی‌کنم هیچ یک از نمایندگان منکر این اصل باشند که بهترین وسیله برای زندگانی و سعادت بشر طرق و شوارع است و سهل‌العبور بودن راه‌ها وسائل آسایش و زندگانی بشر را فراهم می‌کند البته اگر راه‌آهن بشود بهتر است و اگر نشد راه شوسه باشد که مردم بتوانند به سهولت عبور و مرور کنند و ارزاق را به همدیگر رسانند. دولت پیشنهاد می‌کند برای این که دوازده فرسخ یا ده فرسخ بین تهران و دماوند همیشه شوسه و صحیح باشد یک حق‌العبوری گرفته شود در صورتی که تمام اهل شهر هم محتاج به این راه هستند بلکه لازم است این راه به مازندران هم ممتد شود و شاید انشاءالله بعدها هم راه‌آهن کشیده شود آن وقت می‌گویند مخارج اولیه‌اش را هم دولت داده نباید از کسی بگیرد بسیار خوب آقا حق‌العبور هم بگیرد آیا برای نگاهداری این راه دولت باید یک فکری بکند که این راه باقی باشد یا این که باید خراب بشود و برود پی کارش اگر باید این راه بماند و خراب نشود و آقایان غیر از این محل دیگری دارند که به مصرف تعمیر آن برسد نشان بدهند و اگر نیست پس باید حق‌العبوری برای عابرین قرار گذاشت و چون اصل این حق‌العبور از مجلس شورای ملی نگذشته و در زمان فترت معین شده البته اصل آن را هم باید مجلس تصویب کند حالا به صورت جزء تفرقه که وارد می‌شود اگر خواستند شفقت و فقیرنوازی بکنند یا به قول آقای تدین تشجیع بکنند و شجاعت به خرج بدهند بگویند فقرا هیچ ندهند ما هم می‌گوییم ندهند و از اتومبیل هم که حضرت والا می‌فرمایند چرا هشت قران بود و کمیسیون شش قران کرده است و گریه هم می‌کنند.

سلیمان میرزا - بنده گریه نمی‌کنم گریه کار شما است و برای خودتان مثل بزنید که گریه می‌کنید.

حاج شیخ اسدالله - بگویند شش قران بگیرند و پنج تومان بگیرند ولی در اصلش نباید مخالف کنند هنوز که وارد صورت جزء تعرفه نشده‌ایم که مخالفت می‌کنند چرا اتومبیل شش قران حق‌العبور بدهد چه ضرر دارد پیشنهاد کند پنج تومان بگیرند بنده هم موافقم بعضی از آقایان می‌فرمایند که سوء استفاده می‌شود مثل قانون نواقل که وضع کردیم و مالیاتش را می‌گیرند و به مصرف خودش نمی‌رسانند آیا این تقصیر قانون است؟ تقصیر شما و بنده است که جلوگیری نمی‌کنیم ما باید بگوییم نباید وجه بلدیه به مصرف دیگر برسد پس این تقصیر ما است نه تقصیر قانون و قانونگذار. قانونگذار قانون را درست وضع کرده می‌فرمایند در موقع شاید خوب به موقع اجرا بگذارند. اگر این اصل را در نظر می‌گیرید به فرمایش یکی از رفقای من خوب است اصلاً تفنگ و توپ هم در دنیا ساخته نشود آیا نباید ساخت؟ این که نمی‌شود تفنگ و توپ قوه دفاعیه است و باید باشد این است که عرض می‌کنم اگر اجرای قانون بد شد تقصیر با قانون نیست با مجری او است باید جلوگیری از سوء جریان کرد. ولی در موقع تصویب تعرفه اگر کمیسیون تعدیل نکرده است نمایندگان پیشنهاد کنند تا تعدیل بشود اگر می‌فرمایید از الاغ چیزی گرفته نشود و از ضعفا چیزی گرفته نشود چنانچه عقیده بنده هم همین است باید پیشنهاد کرد که از آنها گرفته نشود. ولی نباید کاری کرد که این راهی را که دولت ساخته است همین طور بماند و خراب بشود بلکه انشاءالله عایدات این راه زیاد بشود و مجلس شورای ملی رأی بدهند زیادی عایدات هم به هیچ مصرف نرسد و خرج همین راه بشود و توسعه پیدا کند تا به مازنداران ملاحظه کنید ببینید اگر حقیقتاً این راه تا مازندران ساخته شود برای تهران نافع است و امیدوارم در تحت تأثیر افکار منوره آقایان نمایندگان علاوه بر راه شوسه راه‌آهن کشیده شود این است عقیده بنده.

رئیس- مذاکرات کافی است

(گفتند - کافی است)

رئیس - چند فقره پیشنهاد رسیده است قرائت می‌شود.

(سه فقره پیشنهاد از طرف آقای نظام‌الدوله و آقای ارباب کیخسرو و آقای مدرس به مضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم مذاکره در این باب مسکوت‌عنه بماند تا از طرف وزارت فوائد عامه پیشنهاد شود.

نظام‌الدوله بنده پیشنهاد می‌کنم لایحه وضع مالیات راه دماوند را که وزارت پست و تلگراف پیشنهاد کرده است مبدل شود به پیشنهاد جدیدی از وزارت فوائد عامه تا در آن موضوع مذاکرات به عمل آید

ارباب کیخسرو

پیشنهاد می‌کنم لایحه برگردد به توسط وزارت فوائد عامه با مطالعات و تفصیل عایدات و مخارج سالیانه مدت گذشته پیشنهاد مجلس شود.

مدرس

رئیس - آقای نظام‌الدوله. (اجازه)

نظام‌الدوله - بنده چون مقصود و منظورم موافق به مفاد همان پیشنهادی است که آقای مدرس فرموده‌اند لذا بنده پیشنهاد خودم را به پیشنهاد آقای مدرس مبدل می‌کنم چون اغلب نمایندگان محترم هم مقصود و منظورشان این است که از طرف وزارت فوائد عامه پیشنهاد شود خوب است به این پیشنهاد رأی بدهند که بیش از این وقت مجلس را تضییع نکنیم.

مخبر - بنده تعجب می‌کنم از این پیشنهاد آقایان یک لایحه هیئت دولت وقت به مجلس شورای ملی پیشنهاد کرده است امضای رئیس‌الوزرا را هم دارد امضای رئیس‌الوزرا در حقیقت متضمن مسئولیت مشترکه تمام وزرا است به علاوه وزارت فوائد عامه هم چیز دیگری پیشنهاد نمی‌کنند فرض بفرمایید در همین لایحه به جای وزارت پست و تلگراف وزارت فوائد عامه نوشته شده است مهندس هم که در سر این راه کار کرده است مهندس وزارت فوائد عامه است این مسئله را که آقایان می‌فرمایند فرع بر این است که در آخر این لایحه یک ماده اضافه شود که وزارت فوائد عامه مأمور اجرای این لایحه است بنابراین بنده عقیده‌ام این است که آقایان یک قدی بیشتر معتقد باشند که کارها زودتر بگذرد پس بهتر این است به مذاکرات و حرف‌های بی‌مورد کار را عقب بیندازیم وقت خودمان را نگذرانیم کار را از مجلس بگذرانیم آن وقت هر کس می‌خواهد اجرا کند اجرا کند می‌خواهید وزارت فوائد عامه اجرا کند و او اجرا کند دیگر این که آقای ارباب کیخسرو در ضمن مخالفت خود بیاناتی فرمودند بالاخره چیزی که بنده فهمیدم این بود که راه‌دار شب خوابیده بوده است آخر یک راه‌دار بیچاره که از صبح تا پنج شش ساعت از شب گذشته با مکاری و عابرین و غیره سر و کله زده اگر نمرده لابد آن وقت مدهوش بوده بند و بستی هم نداشته برای این فرمودید تا پشه‌بند هم رفته‌اید بدبخت دیگر حال نداشته است که بلند شود تقصیری به او وارد نیست پس خوب است این ارادات را مرتفع کنید اما فرمایشاتی که آقای تدین فرمودند جزء مواد است شاید کمیسیون هم مخالف نباشد ولی اینجا فرع داخل شدن در مواد است پس برای این که کار عقب نیفتد خوب است آقایان موافقت بفرمایند و رأی بدهند که داخل در شور مواد بشویم و اگر پیشنهاداتی دارند بفرمایند تا مراجعه شود به کمیسیون و به رأی شور دوم اصلاح شود.

رئیس - آقای مدرس (اجازه)

مدرس - آقای فهیم‌الملک جمع اصرار دارند که در این لایحه امروز مذاکره شده در صورتی که این لایحه خیلی نواقص دارد و سابقه‌اش را هم هیچ ننوشته‌اند حملی و خرج آن هیچ نوشته نشده و بر سبیل اجمال و سربسته به مجلس آورده‌اند آن وقت یک فرمایشاتی می‌فرمایند که حقیقت از مسئله دور است و حال آن که از اعم امور مملکتی تعمیر طرق و شوارع است و ما باید یک قسمت عمده وقت خودمان را صرف این کار و قشون بکنیم و نواقصی که دارد مرتفع کنیم شما هم خوب است این اندازه جدیت نداشته باشید که به این زودی بگذرد پس بهتر این است که این لایحه برگردد به وزارت فوائد عامه و وزیر فوائد عامه بیایند به کمیسیون و آقایان هم که نظریاتی دارند تشریف ببرند و این کار خوب را ضایع نکنند مثلاً شما نوشته‌اید دو فرسخ به دو فرسخ پول بگیرند؟ آقا کجای دنیا معمول است که دو فرسخ به دو فرسخ پول بگیرند؟ این است که بنده با نظریات آقای نظام‌الدوله و سایرین پیشنهاد کرده‌ام این لایحه برگردد به وزارت فوائد عامه و مخارج سابقه و صورت حق‌العبوری که تا به حال در یافت می‌شود و صورت خرجش را بیاورند ببینیم آن وقت رأی بدهیم اگر این راه پنجاه هزار تومان خرجش شده چرا باید در سال چهارده هزار تومان گرفت آن وقت هم سال شش هزار تومان آن را به یک مهندس بدهم در صورتی که دوازده فرسخ بیشتر نیست و سالی دو روز یا چهار روز مهندس بیشتر کار ندارد بنده می‌بینم که برای این کار پنج اداره تشکیل داده‌اند یکی تهران یکی دماوند یکی جاجرود یکی بومهن که از هر کدام از آنجاها بخواهد بیاید یک تعرفه بگیرد این طور نمی‌شود فقط یک اداره می‌خواهد آن هم سر پل جاجرود که هر کس می‌خواهد برود بایدی در آنجا تعرفه بگیرد که هم اسباب سهولت عابرین باشد و هم عایدات داشته باشد به این واسطه بنده پیشنهاد کردم که صورت جمع و خرج آن بیاید تا ما بصیرت پیدا کنیم و از روی بصیرت این کار را انجام دهیم.

فهیم‌الملک مخبر کمیسیون - فرمایشاتی که آقای مدرس فرمودند که این لایحه برگردد به هیئت دولت بنده عرض می‌کنم هر وقت دیگر که این لایحه مجدداً به مجلس بیاید بین مذاکرات عیناً خواهد شد آمدن در مجلس در شور اول برای همین است که این مذاکرات گفته شود و نظریات آقایان نمایندگان معلوم شود برای این که در شور دوم نواقص آن در کمیسیون اصلاح شود و به مجلس بیاید و این که فرمودند برای این راه چرا پنج محل و اداره قرار داده‌اند در صورتی که این طور نیست در تهران و در دماوند برای این کار اداره تأسیس نشده و فقط در سه نقطه بین راه مأمورینی هستند که حق‌العبور اخذ می‌کنند این را هم تصدیق می‌فرماید که نباید تمام مسافرین را مجبور کرد که تمام حق‌العبور بدهند برای این که بعضی مسافرین در بعضی از قسمت‌ها و بین راه مسافرت می‌کنند و نباید اشخاص که در این قسمت‌های کوچک عبور می‌کنند حق‌العبور تمام مسافت را بپردازند راجع به صورت‌های جزء که فرمودید خواسته بشود اگر چه وظیفه مجلس نیست و معمول نیست که صورت جزء و صورت اجزاء به مجلس بیاید ولی ممکن است اگر لازم بدانند بخواهند و ملاحظه فرمایید و این که می‌فرمایند مهندسی سالی یک مرتبه یا ماهی یک مرتبه بیشتر لازم نیست برود راه را بازدید کند خیر این طور نیست؟ باید مهندس سر پل باشد و الان مهندس سر پل بومهن منزل دارد و برای این که متصل برود دماوند و برمی‌گردد به تهران و راه را در تحت نظر می‌گیرد که خوب ساخته شود و خرابی پیدا نکند و این که آقای حاج میرزا مرتضی فرمودند با هزار و ششصد تومان یک فرسخ راه‌آهن می‌شود ساخت.

حاج میرزا مرتضی - عرض کردم با این مبلغ می‌شود یک فرسخ راه‌آهن را تعمیر نمود.

مخبر کمیسیون - تعمیرش هم خیلی بیشتر از این می‌شود بنابراین اگر آقایان در نظر دارند که این لایحه بگذرد و اصلاح شود راهش این است که عجالتاً شور اولش تمام شود و پیشنهاداتی هم که می‌خواهند بکنند تا کمیسیون نواقصی را که لازم می‌بیند ضمیمه کند و برای شور دوم اصلاح شود به مجلس بیاید و رأی بدهند.

رئیس - پیشنهاد آقای مدرس مجدداً قرائت می‌شود و رأی می‌گیریم.

حاج میرزا علی‌محمد دولت‌آبادی - بنده راجع به این پیشنهاد عرضی دارم.

رئیس - عضو کمیسیون هستید؟

حاج میرزا علی‌محمد دولت‌آبادی - بلی.

رئیس- بفرمایید.

حاج میرزا علی‌محمد دولت‌آبادی - آقای مدرس فرمودند که یک راه دارد در سر پل جاجرود کفایت می‌کنند.

رئیس - راجع به این مطلب نیست راجع به پیشنهاد باید بفرمایید.

حاج میرزا علی‌محمد دولت‌آبادی - راجع به پیشنهادات عرض می‌کنم کمیسیون این دقت‌ها را کرده است و نمی‌شود یک راه دارد در پل جاجرود قرار داد و برای این که یک اشخاصی تا دماوند می‌روند و یک عده تا پل جاجرود یا بومهن می‌روند و دلیل ندارد اشخاصی که تا پل جاجرود می‌روند تمام حق‌العبور را بدهند این که پیشنهاد کرده‌اند صورت مخارج سابق به کمیسیون نیامده است آنها هم آمده و کمیسیون در اطراف آن دقت کرده و حالا اگر آقایان نظریاتی نسبت به این لایحه دارند خوب است شور اول را تمام کنند و در شور ثانی مذاکره شود الان دو ساعت وقت مجلس صرف این کار شده حالا عایدات این چهار ده هزار تومان نه فرضاً بیست هزار تومان باشد این ربطی به این مسئله ندارد دو ساعت وقت مجلس صرف این مطلب شود حالا هم برگردد مجدداً که آمد به مجس یک مقدار دیگر اوقات صرف این خواهد شد ممکن است حالا اگر آقایان نظریاتی دارند اظهار کنند اصلاح شود.

مدرس - بنده تصدیق دارم ولی عرض می‌کنم ما چون قانون‌هایی که وضع کرده‌ایم همین طورها سهل‌انگاری کرده‌ایم که حالا اسباب زحمت ما شده است مثلاً یک قانونی وضع کردیم برای این که در شهرها توافق بگیرند و خرج آنها بکنند حالا می‌بینم در وسط بیابان نواقل می‌گیرند به هر جهت باز عرض می‌کنم این وجوهی که از مردم گرفته می‌شود باید دقت کرد که به نفع خود آنها مصرف شود و حیف و میل نشود بنده عرض کردم خوب است این لایحه فرستاده شود به وزارت فوائد عامه نه این که کمیسیون فوائد عامه و به عقیده من اگر به وزارت فوائد عامه برود که در آنجا دقتی بشود بهتر است و اهمیتی هم ندارد سه چهار روز دیگر مجدداً به مجلس بیاید و به آن رأی بدهیم.

رئیس - پیشنهاد آقای مدرس مجدداً قرائت می‌شود و به آن رأی می‌گیریم.

مجدداً قرائت شد.

رئیس - آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می‌دانند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند.)

رئیس - تصویب شد چون در دستور چیزی نیست جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آتیه روز پنجشنبه چهار ساعت قبل از ظهر دستور اولاً تقاضای هزار و پانصد تومان اعتبار برای تهیه اثاثیه محاکم رشت ثانیاً لایحه قرارداد پیش بین‌المللی منعقده در مادرید.

(مجلس سه ربع ساعت قبل از ظهر ختم شد)