مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ اردیبهشت ۱۳۳۳ نشست ۱۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ اردیبهشت ۱۳۳۳ نشست ۱۳

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۱۸

جلسه: ۱۳

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۳۳.

فهرست مطالب:

۱) تصویب صورت مجلس.

۲) بیانات قبل از دستور آقایان- شوشتری و بوربور.

۳) ارجاع لایحه تفاوت پایه‌های معلمین با پیشنهادات واصله به کمیسیون طبق تقاضای آقای وزیر فرهنگ.

۴) طرح گزارش کمیسیون عرایض مبنی بر تقاضای تمدید ۲۰ روزه جهت رسیدگی به اعلام جرم آقای صفایی و تصویب آن.

۵) معرفی آقای دکتر مؤید حکمت به معاونت وزارت بهداری به وسیله آقای وزیر بهداری.

۶) قرائت گزارش شعبه دوم مبینی بر انتخابات بندرعباس و نمایندگی آقای ارباب و ارجاع آن به کمیسیون تحقیق به علت مخالفت.

۷) قرائت گزارش شعبه اول مبنی بر انتخاباب در جزو نمایندگی آقای سرمد و تصویب آن.

۸) سلب یک فوریت از طرح پیشنهادی راجع به بازگشت بازنشستگان به خدمت.

۹) تقدیم یک فقره طرح قانونی راجع به لغو لوایح موضوع اختبارات دکتر مصدق به قید یک فوریت و تصویب فوریت آن.

۱۰) تعیین موقع و دستور جلسة بعد ختم جلسه.

مجلس ساعت ده و سه ربع صبح به ریاست آقای رضا حکمت (سردار فاخر) تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد).

غائبین با اجازه، آقایان- حمیدیه، اسکندری، بهادری، افشار صادقی، ثقه‌الاسلامی، احمد فرامرزی، مسعودی.

غائبین بی‌اجازه، آقایان- اخوان، کی‌نژاد، سلطانی، قوامی.

دیرآمدگان بااجازه، آقایان- حشمتی، ابراهیمی.

غایب در رأی- آقای صادق بوشهری یک رأی.

رئیس- نسبت به صورت مذاکرات نظری نیست؟ آقای دکتر عمید.

دکتر عمید- در آخر صورت جلسه یک مطلبی به بنده نسبت دادند که صحبت ندارد نوشته‌اند «دکتر عمید- اکثریت با این پیشنهاد مخالفند.» بنده همچو عرضی نکردم، امر بفرمایید اصلاح بشود.

رئیس- اصلاح می‌شود. آقای دولت‌آبادی.

دولت‌آبادی- تذکر بنده راجع به آقای قوامی بود که ایشان به فارس مسافرت کرده‌اند، از مقام ریاست هم کسب اجازه کردند، ولی ایشان را جزو غائبین بی‌اجازه نوشته‌اند، تقاضا می‌کنم اصلاح شود.

رئیس- اصلاح می‌شود. آقای حشمتی به شما هم اجازه داده شده است، شما غایب بی‌اجازه نیستید.

حشمتی- منظور بنده این بود که بنده دیر نیامده بودم، در حین رأی دادن آمدم.

رئیس- بلی مجاز منظور شده. دیگر نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ آقای دکتر جزایری.

دکتر جزایری- در پیشنهادی که بنده تقدیم مجلس کردم و مورد موافقت مجلس محترم قرار گرفت، یک کلمه پس از سه سال در آن هست، گرچه روشن است که آقایان بعضی‌ها ده سال و ۱۵ سال سابقه دارند، مقصود اشخاص تازه کاری بودند که اگر مثلا یک سال سابقه دبیری دارند، دو سال دیگر هم بایستی خدمت دبیری را بکنند، در حقیقت مثل این است که بنده عرض کرده باشم با داشتن سه سال سابقه، این البته در توضیحات بنده در صورت جسله منعکس است، خواستم روشن‌تر عرض کرده باشم که دیگر ابهامی در این باره باقی نماند.

رئیس- اگر منعکس بود دیگر محتاج به توضیح مجددی نیست. دیگر نظری نسبت به صورت مجلس نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس جلسه قبل تصویب شد.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان- شوشتری و بوربور

رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند (نقابت- دستور) این آقایان مدتی است اجازه خواسته‌اند، آقای شوشتری بفرمایید.

شوشتری- بسم الله الرحمن الرحیم، تصور می‌کنم آقایان عرایضی که امروز می‌خواهم بکنم، قدری بیش از ۱۵ دقیقه طول می‌کشد، استدعا دارم برای روشن شدن عرایضم و به طوری که آقایان نظر دارند توجه بفرمایند و موافقت بفرمایند که اگر بیشتر شد، موافقت کنند (یک نفر از نمایندگان- همه رأی می‌دهیم) بنده نمی‌خواهم و سعی می‌کنم این دوره مخصوصاً و شاید چند روز دیگر هم با اجازه آقایان برای یک وضعیتی که در حوزه انتخابیه‌ام دارند ایجاد می‌کنند مثل وضعیتی که هی حرف‌هایی در تهران وسایر جاها می‌شود، مجبورم مسافرتی بکنم و رفع تصدیع از آقایان محترم کرده باشم (نمایندگان- انشاء‌الله) بلی انشاء‌الله، دو موضوع است که امروز می‌خواستم صحبت کنم، یک موضوعی البته از نمایندگان محترم این معنی مشهود نشده و همه نمایندگان محترم در حدود وظیفه‌ای که به آنها از طرف ملت سپرده شده است، تمام سعی می‌کنند که وحدت را در مجلس حفظ بفرمایند، ولی خود آقایان باید تصدیق بکنند که این وحدت باید در خارج از مجلس یعنی روزنامه‌نگاران و اداره تبلیغات به صورت حسن اثر منعکس شود، نه تحریف بشود، نه طوری تعبیر بشود که خدای ناخواسته منعکس بود در افکار عمومی که یک اختلاف فاحشی است، اگر اداره تبلیغات‌مان سعی بکند به وظیفه خودش درست عمل بکند، چون این چند روزه در محاکمه آقای دکتر مصدق من برخوردم به حرف‌هایی که متوجه شدم این حرف‌ها باید تحقیق بشود، نمی‌دانم ادوارد دونالی روزنامه لوموند یک همچو چیزی برداشته است نوشته است که یک چکی داده است برای روز رستاخیز عظیم ۲۸ مرداد، من آن ناطق را خیلی سالهاست می‌شناسم، او برای خصیصین و برای مطلعین و اهل فهم و دانش حرف نمی‌زند، او قاعده‌اش این است که برای ریاکاری و فریفتن مردم صحبت می‌کند که جلب نظر آنها را بکند و به هر جا تمام شود، به هر افترایی تمام بشود، هر خدمتگذاری آلوده بشود، هر بیچاره بدبختی از هستی ساقط بشود، (عبدالرحمن فرامرزی- مبلغ این چک چقدر بوده؟) اجازه بدهید سه میلیون و کسری (فرامرزی- آنها حاضرند شش میلیون بدهند) چون به افکار او آشنا بودم و دیدم این طور است، دادم از روزنامه برایم ترجمه کردند، من خیلی متأسفم که زبان خارجی نمی‌دانم، این را از کدام روزنامه گرفته؟ از روزنامه مردم (میراشرافی- آقای شوشتری اسم دکتر مصدق را بگذارید کذاب کبیر) من هر چه حرف می‌زنم از روی نطق خود ایشان در صورت مجلس‌های دوره ۱۴ در دوره ۱۶، اگر یک روز یک کلمه را بدون دلیل صحبت کردم، هر چه می‌خواهید بگویید. من هر چه می‌گویم بعد کتابها را می‌آورم، نطق‌های ایشان را می‌خوانم که نشان داده بشود که ایشان با ملی شدن نفت اصلاً موافق نبود، اصلا فکر دیگر می‌کرد، در جواب رحیمی قوچانی وقتی می‌گوید که سرتاسر مملکت نفت ملی بشود، می‌گوید مگر قرارداد را یک طرفه می‌شود لغو کرد، این آقا نقل از روزنامه مردم می‌کند، رونامه مردم کدام روزنامه است آقایان؟ ملت ایران آن روزنامه‌نگاران و نماینده دسته و جمعیت پشت پرده آهنین است که دیروز متأسفانه اداره تبلیغات نطق مرا روی همان نظر منعکس نکرد که گفتم در اینجا بدانند پشت پرده آهنین و دنیا بداند تا ایران زیر لوای مقدسة کلمه محمل رسول‌الله ۴ است و علی بن ابیطالب سرور آنهاست و رئیس و سرسلسله آزاد مردان دنیا حسبن بن علی بر اینجا حکومت می‌کند این مملکت به لشویک نمی‌شود (نمایندگان- احسنت، صحیح است) محال است، محال است. اینجا گول می‌زنند، می‌خواهند حمق آنها را به دنیا روشن بکنند، اگر منعکس کرده بود نه روزنامه مردم که نماینده آنهاست چنین مهمل و مزخرفی نمی‌نوشت، آقایان من دروغ نمی‌گویم، به جان این برادرم که آنجا نشسته است، دکتر جزایری را می‌گویم، به جان او، پیش من خیلی عزیز است، خیلی عزیز است، من سرتیپ آزموده را ندیده بودم (میراشرافی- آزموده مرد شریفی است) نمی‌شناختم تا پری روز، یک کسی در شمیران به من نشان داد، یک آدم باریکی بود، ولی دلم به حال او سوخت، زیرا او طبق قواعد محاکم در محکمه‌ای که از بیست و پنجم تا بیست وهشتم مرداد را بیشتر نمی‌تواند حرف بزند و اگر اجازه داشت و می‌توانست حرف بزند، نطق‌های این مرد دروغگوی ریاکار را بیاورد آنجا بخواند آن وقت ملت ایران و دنیای متمدن می‌فهمید که تا ۲۸ مرداد این ملت بیچاره دچار چه کابوس وحشتناک و چه مرد دروغگویی بوده است. (احسنت) و چه جارچی و چه بلندگوی دروغگویی بوده است (عبدالرحمن فرامرزی- آقای شوشتری آخر به این بلندی که شما می‌گویید نبود) من امروز با ادب صحبت می‌کنم، اگر آقایان روزنامه‌نگاران برای رضای خدا، برای علاقه‌ای که به دین اسلام دارند، برای توجهی که به مملکت دارند، سعی کنند نمایندگان محترم مجلس شورای ملی را آلوده نکنند. حرف‌های افترآمیز و تهمت نزنند، من از هیچ قوه‌ای نمی‌ترسم اگر رسید امروز به اشاره می‌گویم، به تبلیغات هم به اشاره می‌گویم اگر رسید به آنجا، من از هیچ چیز نمی‌هراسم (احسنت) من آن روزی که آقایان اشاره می‌کننند این رستاخیز عظیم ملت بیچارة صدمه خوردة رنج کشیدة محروم ایران آن روزی که مصدق می‌خواست باروپا برود، اینجا آن روز با آن جمعیت نترسیدم و عقیده‌ام را گفتم، من اگر حق می‌گویم با مرگ من باید توأم باشد و اگر ناحق باشد غلط می‌کنم که می‌گویم (فرامرزی- صحیح است) توجه بفرمایید. بلی صحیح است. بلی، برای همه بشر صحیح است. پس حالا آقایان باید سعی بفرمایید و آن پرونده‌ها را بیرون می‌آورم، سوابق اشخاص را بیرون می‌آورم از شهربانی شهرستان‌ها بیرون می‌آورم، من نقیب و عقیل انسایم، من چیزهایی را می‌دانم که آگاهی این مملکت هم نمی‌داند، اینها را روی دایره می‌ریزم و حساب هر کس را به دستش می‌سپارم، این یک موضوع، موضوع دیگر این که من رأی دادم به دولت سپهبد زاهدی (میراشرافی- بسیار کار خوبی کردید) آقایان هم رأی دادند، ولی وقتی رأی دادیم اگر نقیصه‌ای دیدیم، نقایصی در عمل مشاهده کردیم، نباید طوری باشد که در اظهار نظر و فکری که داریم منعکس بشود که چوب لای چرخ دولت می‌گذاریم (صحیح است) ما اگر رأی دادیم، ممکن است مأمور خلاف کند، استاندار خلاف کند، وزیر خلاف کند و ما اگر تشخیص دادیم باید از راه منطق، از راه دلیل برویم به رئیس دولت، به وزیر مربوط، به اداراتی که در این موضوع باید رسیدگی بکنند، برویم بگوییم. این مادامی است که رأی دادیم به دولت و برأی خودمان، به فکر خودمان باقی باشیم و اگر هم نکردند سؤال است باید مرد و مردانه گفت آقا من دیگر از امروز با تو مخالفم. بنده می‌بینم اعمالی می‌شود که او را شبهة خیانت درش اطرافش نمی‌کنم، شبهة غرض خاصی هم در نمی‌برم، راست می‌گویم آقایان. اما از نظر تماس با مردم، از نظر وضعیت با مردم می‌بینم آن امور به عکس دارد سوء تعبیر می‌شود. ما همه تصدیق می‌کنیم، جناب آقای فرامرزی استاد من که همیشه نسبت به ایشان ارادت دارم (عبدالرحمن فرامرزی- بنده شاگرد آقا هستم) و همه آقایان تصدیق می‌فرمایند، هر خانه‌ای را صاحب خانه، مدیر خانه باید اداره کند درجه اول، منزل اول، رتبه اول اداره خانه، دادن خرج خانه است. ما مردم ایرانیم، ما به بیست و یک میلیون و هشتصد هزار نفر بالغ شده‌ایم به حمدالله امیدوارم به هشتاد میلیون جمعیت بالغ شویم، ما باید خرج این خانه را بپردازم، تاجر، مالک، پیمانکار، زارع، تمام طبقات باید نسبت بعدالت و نصفت خرج این خانه را به طور تساوی، هر کس به سهم خودش خرج این خانه را بدهد (صحیح است) اگر بنا بشود تاجر، مالک، آنکسی که از روی پیمانکاری می‌برد شانه از بار دامن مالیات دولت خالی بکند و آن وقت هی تحمیل بشود به ضعفا، فقرا، بیچارگان، اگر این طور بشود، آیا فکر می‌فرمایید این کشتی به ساحل نجات نمی‌رسد؟ (صحیح است) یک روز ما در خواهیم ماند در این وضعیت، مرحوم مدرس قدس سره العزیر پشت این میز می‌فرمود که بودجه چهارده کروری را که هفت میلیون بود ما نمی‌توانیم بی‌حساب بدهیم خرجش بکنند، حالا رسیده است بودجه ما به ۱۵۰۰ میلیون تومان و بدون تردید افزایش پیدا می‌کند، هیچ وقت تصور نفرمایید که این بودجه کاهش پیدا خواهد کرد، هر دوره‌ای که بگذرد نسبت به دوره قبل افزایش محسوسی پیدا می‌کند، النهایه این پول باید داده بشود و به مصرف واقعی برسد. پری شب در منزل جناب آقای اورنگ من با یک تاجری اوقات تلخیم شد، به طوری که او را راندم، گفتم آقا می‌خواهید مالیات ندهید، وقتی که حرف زد در اطرافش حرف زد که دیشب هم در منزل یکی از نمایندگان محترم همین بحث را داشتیم، من یک فکری داشتم و وقتی این فکر را مطرح کردم، جناب آقای اورنگ فرمودند که این فکر مورد توجه است، ما شما را دعوت می‌کنیم طبق نامه‌ای، که شما به کمیسیون بودجه بیایید و نظر خودتان را اعلام کنید، من البته آدم اقتصادی نیستم و همچو داعیه‌ای هم ندارم، این طرحی را هم که پری روز رأی کبود دادم، به پیشنهاد آقای مکرم، من خیالش را کردم دیدم این یک وضعیتی است فقط یک دسته شرکت‌ها از این مملکت ناراضی بشوند، باید یک مطالعه بیشتری بشود، مثل این که جناب آقای رئیس در جلسه خصوصی فرمودند که این لوایح را باید با مطالعه بیشتری ببریم در کمیسیون که در مجلس هی پیشنهاد روی پیشنهاد نیاید، من هم آنجا صحبت کردم، گفتم که از روی منطق و دلیل ما باید این هزار و ششصد میلیون تومان را تقسیم کنیم توی این مملکت، به طوری که تاجر بپردازد، بزاز بدهد، آهنگر بدهد، حلیم پز بدهد، ولی طوری بدهد که معمول است، اجازه بفرمایید آقا بنده آن دوره هم گفتم یک مأمور مالیات بردرآمد می‌آید سر بازار پیاده می‌شود با کیف خالی، بدن ضعیف وارد می‌شود در دالان امین الملک نگاه می‌کند به کیسه‌های قند و شکر و شیشه‌های آبلیمو و صابون بنفشه آن سقط فروش بعد می‌گوید شما روزی دو هزار تومان فروش دارید؟ بعد یک پیش آگهی می‌دهد پنجاه و هفت هزار و سیصد و سی و دو تومان و هشت هزار و یازده شاهی بیچاره بدبخت (فرامرزی- آخرش هم آن یازده شاهی را می‌گیرند) بیچاره بدبخت می‌بیند چه بکند به او سیصد تومان مالیات بیشتر تعلق نمی‌گیرد، ناچار می‌شود هزار و سیصد تومان رشوه بدهد که این پیش آگهی را به سیصد چهار صد تومان برساند یعنی از جیب مردم بیچاره پول سه برابر مالیات بیرون می‌آید، در صورتی که در صندوق بیت‌المال چیزی که بشود خرج این مملکت را اداره کند وارد نمی‌شود.

رئیس- آقای شوشتری تأمل بفرمایید، وقت شما تمام شد.

شوشتری- بنده پنج دقیقه دیگر وقت می‌خواهم.

رئیس- بسیار خوب رأی می‌گیریم، آقایانی که با پنج دقیقه ادامه نطق آقای شوشتری موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بفرمایید.

شوشتری- آن وقت از بازار مقارن ظهر بیرون می‌آید، کیف او از اسکناس پر، در صورتی که صندوق بیت‌المال خالی است، آقایان ما باید فکری کنیم، تجار، کسبه، زارع، مالکین، پیمانکاران همه باید مالیات بدهند (صحیح است) اما بدون رشوه (صحیح است) امروز شروع شده به پرسشنامه الان به جناب آقای وزیر دارایی عرض کردم اگر آقایان موافقت می‌فرمایند با کال ادب از مقام ریاست استدعا کنم فعلاً چون این منعکس به سوء شده و مردم خیال می‌کنند که پلاسش را لولهنگش را و آفتابه توی خانه‌اش را کوزه گلدانش را، باید توی این پرسشنامه بنویسد، آن وقت زحمتی برایش ایجاد می‌شود عجالتاً تا بودجه‌ای نیامده است به کمیسیون بودجه و در اطراف آن نمایندگان اقتصادی و آقایان نمایندگان محترم که همه بی‌نظرند با دعوت عده‌ای دیگر از خارج نسبت به بودجه نظری نداده‌اند ما باید وضعیت را طوری بکنیم که دولت محتاج نشود به پرسشنامه (صحیح است) محتاج نشود به این که عملی بکند که آن عمل در مردم به حسن قبول تلقی نشود، از این جهت مقام ریاست خواهش کنند از جناب آقای وزیر دارایی برای سی چهل روز این عمل را متوقف کنند (تجدد- خودشان هم قبول می‌فرمایند) البته تشکر می‌کنم و این طوری باشد که دولت را در محظور و در مخالفت و کدورت افراد قرار ندهد و آقایان بنشینند، خواهش می‌کنم هر یک از آقایان وکیل سبک و سنگین ندارد، رأی رأی است، اینجا حکومت عدد است و آقایان هر نظری دارند می‌گویند، زیرا یک چیزهایی باید کسر بشود

الان جناب آقای فرامرزی برای توزیع قند و شکر پنجاه میلیون تومان مصرف می‌شود، در صورتی که مرحوم داور وقتی این کار را کرد، یک شاهی مصرف این کار نشد، الان برای وصول آن چیزی که آقای نراقی می‌رود صورت داده بودند، شصت میلیون، پنجاه میلیون مالیات مستقیم یا نمی‌دانم مالیات بر درآمد، من این چیزها را اسم‌هایش را درست بلد نیستم، بیش از دو برابر آنچه عاید می‌شود، هزینه می‌شود (صحیح است) این کار اگر از قفا است، این برای مملکت مضرست، آقایان هم هر نظر اقتصادی دارند، از موکلین‌تان هم بخواهید از مردم دیگر، این را طوری بکنید که این دوره هجدهم افتخار آن را داشته باشد که بودجه مملکت را چنان تعادل بدهد که هر سیاست مرموزی بخواهد از نظر اقتصادی بما فشار وارد کند، آن سیاست همان در جنین خفه شود. (انشاء‌الله).

رئیس- آقای استخر.

استخر- چون آقای شوشتری این بیانات را فرمودند بنده فعلا منصرف شدم برای جلسه آتیه وقت بنده را محفوظ بفرمایید.

رئیس- برای جلسة آینده باید ثبت نام بفرمایید. آقای بوربور.

بوربور- بنده قبل از این که وارد اصل مطلب بشوم از آقایان محترم ... (جمعی از نمایندگان- بلندتر بفرمایید) چشم یواش یواش گرم می‌شوم بنده قبل از آنکه وارد اصل مطلب بشوم، از آقایان نمایندگان می‌خواهم خواهش کنم و استدعا کنم که به عرایض بنده به آن معنی و مفهومی که بنده می‌خواهم مطالب را ادا کنم، توجه بفرمایند و استدعای بنده این است که آقایان اجازه بفرمایند که بنده هم مبتدا و هم خبر را خودم عرض کنم و اگر چنانچه خدای ناخواسته بعضی از آقایان خوششان نیامد آن وقت البته مختارند، ولی قول می‌دهم به آقایان که عرایضی که بنده عرض می‌کنم، چون راجع به هیچ شخص یا اشخاصی نیست و آنچه را عرض می‌کنم، کلیاتی است راجع به خرابی بعضی از دستگاه‌ها، امیدوارم که آقایان این مطلب را تأیید خواهند فرمود (همهمه نمایندگان) (زنگ رئیس)

رئیس- آقا گوش بدهید ببینید چه می‌گویند، خواهش هم می‌کنند استدعا هم می‌کنند باز هم همین طور حرف می‌زنید، بفرمایید آقای بوربور.

بوربور- این مملکت گرفتاری‌های بسیار دارد و همه هم می‌دانند تکرارش هم شاید جایز نباشد، ولی بنده از بین تمام این گرفتاری‌ها و درد بی‌درمان‌هایی که مردم مواجه با آنها هستند، فقط دوتایش را انتخاب کردم که اینها را بنده اساس کار می‌دانم، یکی که مهم‌تر از همه است، به نظر بنده و امیدوارم که آقایان هم تصدیق خواهند فرمود، موضوع امنیت قضایی است (صحیح است) که بنده فکر می‌کنم تمام خرابی‌ها، فساد فردی و اجتماعی که در این مملکت هست، بستگی به این مطلب دارد (صحیح است) اگر چنانچه امنیت قضایی در مملکت وجود داشته باشد بیشتر گرفتاری‌های مردم خود به خود رفع می‌شود (صحیح است) و دستگاه‌ها کار خودشان را منظم انجام می‌دهند و اشخاصی که خوب کار می‌کنند پشتیبان آنها قانون است و آنهایی هم که خراب‌کاری می‌کنند و در بین مردم و مملکت فساد می‌کنند، قانون گریبان آنها را می‌گیرد، امنیت قضایی این است، بعضی‌ها شاید تصور می‌فرمایند که قدرت یک مملکتی بستگی دارد یا به تعداد افراد جنگی آن مملکت، یا این که خیر، خیال می‌کنند بستگی دارد با ساز و برگ و سلاح جنگی، به عقیده بنده این طور نیست، به عقیده بنده این اشتباه است.

عقیده بنده این است که نیروی مملکت، نیروی ملت، عبارت است از مقدار و میزان ایمان و وطن‌پرستی و حس وظیفه‌شناسی که در بین فرد فرد مردم مملکت حکمفرماست (صحیح است) بنده تصور می‌کنم نیروی ملی را این چیزها تشکیل می‌دهد، اگر آن سرباز ایمان نداشته باشد، در میدان جنگ کاری ازش ساخته نیست، اگر آن کسی که بمب اتمی را می‌خواهد بی‌اندازد پایین، اگر به این کار ایمان نداشته باشد، اقدام نمی‌کند، یا اگر کرد، خرابش می‌کند، پس نیروی ملی به عقیده بنده عبارت است از مکارم اخلاقی و محسناتی که مردم و افراد از مکارم اخلاقی و محسناتی که مردم و افراد در ملت خودشان به آن معتقد هستند و به آن عمل می‌کنند، این است، نیروی ملی که بنده به آن معتقد هستم، این نیروی ما در بین مردم کشور، نه ایجاد می‌شود و نه ریشه می‌گیرد و نه دوام پیدا می‌کند، مگر این که قوه قضایی مملکت پشتیبان و مشوقش باشد (صحیح است) اگر چنانچه این تشویق از طرف قوه قضایی نشود، مردم به تدریج روح ایمان و وظیفه‌شناسی‌شان سست می‌شود و روزگار آن مردم به روزگار فعلی ما مبدل می‌شود، شکی نیست که دولت فعلی استدعا می‌کنم آقایان چون بنده اولین دفعه است پشت تریبون آمده‌ام و اولین دوره هم هست که انتخاب شده‌ام، برای تشویق بنده یک قدری توجه بفرمایید (شمس قنات‌آبادی- یعنی برای تشویق شما یک کف هم بزنیم) نه قربان همین قدر که توجه بفرمایید به عرایض بنده کافی است، شک نیست که دولت فعلی خدماتی انجام داده است، مخصوصاً از جهت ایجاد امنیت، ولی ایجاد امنیت در کوچه و خیابان لازم است، ولی کافی نیست، باید یک فکری کرد که مردم در خانه‌های‌شان امنیت داشته باشند، حیثیت مردم، شرف مردم، حقوق مردم در پناه قانون اساسی بایستی مصون از تعرض خودی و بیگانه باشد (صحیح است، احسنت) آنچه که به عقیده بنده تمام طبقات این کشور آرزومندند، در درجه اول همین امنیت قضایی است که امیدوارم با همت آقایان نمایندگان این دوره حداکثر استفاده بشود و با قدم‌های مؤثری توفیق پیدا کنیم که به طرف این مقصد برویم (فرامرزی- یک ذره هم آرزوتان برآورده نخواهد شد) (یکی از نمایندگان- چرا آقا) (فرامرزی- خوب آقا حالا ببینیم) موضوع دیگری که باید به عرض آقایان برسانم که چرا این امنیت قضایی که این همه ما آرزومندش هستیم پیدا نمی‌شود، چرا سال‌ها است که ما هرچه دنبالش می‌رویم، عقب‌تر می‌رود، به عقیده بنده دولت‌ها نمی‌خواهند که امنیت قضایی ایجاد بشود. ، مقصود بنده این دولت نیست، چون بنده به این دولت رأی موافق داده‌ام و تا خلافش به من ثابت نشود، چیزی بر علیهش نمی‌گویم، ولی به طور کلی دولت‌ها نمی‌خواهند امنیت قضایی ایجاد شود، چرا، برای این که اگر امنیت قضایی ایجاد شد، رفیق- بازی دیگر معنی ندارد، دیگر اضافه حقوق بی‌خودی که نمی‌توانیم بدهیم، رتبه بی‌جهت که نمی‌شود داد، درجه بدون استحقاق که نمی‌توانیم بدهیم، خیلی کارهای بی‌فایده را نمی‌توانیم بکنیم، چون یک قوه قضایی قوی گریبان ما را می‌گیرد و می‌گوید این کارهای غلط را چرا دارید می‌کنید، اما دولت‌های صالح اگر انشاء‌الله سرکار بیایند و امیدواریم که این دولت از آنها باشد، باید بتوانند تحمل شخصیت‌ها را داشته باشند، امنیت قضایی در سایه شخصت قضات پاکدامن و شجاع پیدا می‌شود (صحیح است) اگر قضات پاکدامن و شجاع باشند، اینها زیر بار اوامر غیر قانونی نمی‌روند، اما بعضی دولت‌ها هستند که دیدیم همین دولت پر سر و صدای گذشته و دولت‌های دیگر، بنده کاری به تمام کارهای دولت گذشته ندارم ولی ای قسمت را مخصوصاً رویش می‌خواهم ایستادگی بکنم، ما ندیدیم هیچ دولتی بیاید که تاب تحمل دیدن یک نفر را که بگوید آقا قانون این است و من مطابق قانون عمل می‌کنم نه مطابق میل شخص جنابعالی، هیچ دولتی را ندیدیم که این تحمل را داشته باشد و تا دولتها حاضر نشوند که تحمل اشخاص یا شخصیت را بکنند و جوانمردانه به آرا آنها اهمیت بدهند همان طور که جناب آقای فرامرزی فرمودند این آرزوی ما تا ابد عملی نخواهد شد، مگر این که ما بتوانیم دولت‌ها را وادار بکنیم که تحمل شخصیت‌های قضایی را بکنند و از شخصیت‌های قضایی بخواهند که کارهای خوب را تشویق بکنند و کارهای بد را دنبال بکنند و نگذارند در مملکت انجام بشود برای مثال عرض می‌کنم بنده با اصول حکومت نظامی مخالفم حالا دولت لوایحی راجع به حکومت نظامی آورده که البته حالا مطرح نیست، بنده هم راجع به آن نمی‌خواهم عرض بکنم، ولی بنده روی اصول، روی طرفداری از اصول قضایی مخالفم چون فکر می‌کنم اگر چنانچه قوای قضایی مملکت کافی و مؤثر باشد، اگر چرخ‌های قضایی مملکت درست بچرخد و کار خودش را انجام بدهد حکومت نظامی برای چیست و چه موردی دارد؟ (نراقی- قوانین کافی نداریم) قوانین کافی داریم، ولی اجرا نمی‌شود، دستگاه دادگستری ما، مقصودم شخص نیست، مقصودم اشخاص معین نیست، هیچ مقصودم قوانین هم نیست، دستگاه قضایی ما سر هم رفته کار خودش را نمی‌تواند انجام بدهد، دلیل هم می‌آورم، همین حکم مبتذلی که دو تا قاضی عدلیه انشا کردند راجع به انکار وجود یک مرامی که تمام اکثریت مردم این مملکت ازآن تنفر دارند، به اینها چه کار کردند؟ (دکتر شاهکار- این دستگاه قضایی نبود، سیاست بود) همین امنیت قضایی اگر وجود داشته باشد، دستگاه قضایی باید از سیاست دور باشد (صحیح است) دستگاه قضایی باید از روی عدالت حکم بدهد، روی عدالت رسیدگی بکند، یک روزی توی این مملکت توده‌ایها لعنت الله علیه (عمیدی نوری- محکمه انتظامی آن قاضی را محکوم کرد) (فرامرزی- پس حالا عدالت هست) اجازه بفرمایید بنده عرضم را خاتمه می‌دهم، یک روزی در این مملکت یک عده‌ای از چپی‌ها و توده‌ای‌های خائن سر کار آمدند، آن روز اگر یک غیر توده‌ای از یک توده‌ای طلب داشت، سند ثبتی داشت، می‌رفت ثبت اسناد که تقاضای اجرا کند، تقاضای اجرایش را قبول نمی‌کردند، آقا این چه ربطی به مرام و مسلک ارد، آقا من از او طلب دارم، آقا سند دارم، چه می‌خواهید دیگر، نه دلیل می‌خواهد نه شاهد می‌خواهد، این مهر و امضای من، این هم مهر و امضای طرف (میراشرافی- حالا هم قاضی‌های توده‌ای عدلیه همین کارها را می‌کنند) برعکس هم همین طور من از هیچ کس طرفداری نمی‌کنم، حالا هم یک توده‌ای از یک کسی طلب دارد، می‌رود طلبش را بگیرد، می‌گویند برو توده‌ای (فرامرزی- آقا روز روشن توی این مملکت آدم می‌کشند، عدلیه پامال می‌کند، روز روشن توی لار در حضور مأمورین کشوری و لشکری آدم می‌کشند، چه می‌گویید آقا، عدلیه‌ای در کار نیست) پس خلاصه عرایض بنده این است که دستگاه قضایی خوب کار نمی‌کند و علتش هم حس خودخواهی و خودکامی دولت‌ها است و امیدوارم که دولت فعلی که بنده طرفدار آن هستم، به این مطلب توجهی بکند، اما مطلب دیگری که می‌خواستم عرض کنم که به عقیده بنده در درجه دوم از اهمیت قرار دارد، موضوع وضع اقتصادی کشور است، با این که دستگاه اقتصادی ما به اندازة دستگاه قضایی ما قدمت ندارد، بدبختانه آن عیب مشترک را هر دو دارند، یعنی همان طور که دستگاه قضایی ما خراب است و نمی‌تواند کارها را درست انجام بدهد، دستگاه اقتصادی ما دیگر بدتر، با این که ما فکر می‌کردیم که در این چند سال شاید اشخاص تربیت شده باشند که این کارها را بکنند و حالا هم می‌گویند

باز هم هستند، منتهی در این مملکت هیچ وقت کار را به دست کاردان نمی‌سپارند، انسان وقتی می‌خواهد خانه خودش را اداره بکند، یک خانه‌ای که عبارت است از ۴ یا ۵ نفر آدم، آن صاحب خانه یک برنامه‌ای دارد، می‌گوید از این سیصد تومان چقدرش را باید بدهیم کرایه خانه چقدرش را باید بدهیم به گوشت گر چه گوشت را باید این روزها از غذای روزانه حذف کنیم (یکی از نمایندگان- اگر پیدا بشود) خیر اصلا حذفش کردم چقدر بدهم نان، چقدر بدهیم سبزی و بعد هم چقدر پس- انداز داشته باشم که اگر بچه‌های‌مان مریض شدند چه کاری بکنیم، ولی مملکت ما هیچ اصلاً برنامه اقتصادی ندارد، اگر هم داشته باشد یک چیز عجیبی است که به برنامه اقتصادی هیچ جای دنیا شباهت ندارد (مهندس اردبیلی- برنامه اقتصادی وجود ندارد) ادارات دولتی ما هم با یکدیگر هماهنگی ندارند، هر کدامشان برای خودشان حکومت مستقلی دارند، بنده اولاً خدمت آقایان عرض کنم، بنده نه تاجرم، نه مالک، یعنی نه ملک دارم و نه تجارت دارم (یکی از نمایندگان- نفت دارید قربان) بنده آدم اداری بودم و حالا هم آمده‌ام مجلس، بعضی از آقایان تجار جنس‌هایی دارند در خرمشهر باید با راه‌آهن بیاورند، می‌روند راه‌آهن می‌گویند آقا به ما واگن بدهید، کرایه هم می‌دهیم، مجانی که نمی‌خواهیم، راه‌آهن می‌گوید ما واگن نداریم، باید صبر کنید تا نوبتتان برسد، حالا این نوبت شش‌ماه دیگر می‌رسد، یک سال دیگر می‌رسد (میراشرافی- نفت و قند و شکر می‌آورد) قند و شکر می‌آورد، قبول جناب آقای میراشرافی، این حرف حسابی، حالا راه‌آهن گرفتاریش این است که قند و شکر می‌آورد، نفت می‌آورد، که بنده خودم می‌دانم صحیح هم هست‏، ولی خوب ادارة گمرک چه می‌گوید که ارضیه می‌خواهد بگیرد (میراشرافی- گمرک همه‌اش دزدی می‌کند) اداره گمرک، اداره دولتی است، مگر راه‌آهن اداره دولتی نیست، خوب آنها هر دو تا اداره دولتی هستند، چطور آنها نمی‌توانند به هم نزدیک بشوند، اینها هر دو مال یک حکومتند، حالا که راه‌آهن واگن نمی‌دهد، گمرک چرا ارضیه می‌گیرد.

رئیس- آقای بوربور وقت شما تمام شد.

بوربور- پنج دقیقه دیگر وقت می‌خواهم، اگر اجازه دادند که بسیار خوب، و گر نه اطاعت می‌کنم.

رئیس- بسیار خوب تأمل کنید، الان رأی می‌گیریم.

پناهی- از وقت آقای استخر که استفاده نکردند، استفاده می‌کنید.

بوربور- بنده میل دارم از وقتی که آقایان مرحمت می‌کنند، استفاده بکنم.

رئیس- رأی گرفته می‌شود برای پنج دقیقه ادامه صحبت آقای بوربور، آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد، بفرمایید.

بوربور- از آقایان متشکرم، در دنبالة عرایضم راجع به راه‌آهن و گمرک عرض کردم که راه‌آهن نمی‌تواند در محظور است که واگن به تجار بدهد، حق هم دارد، بنده هم قبول دارم که راه‌آهن را در این سال و سال‌های قبل نمی‌توانسته‌اند یا نمی‌خواسته‌اند که تعمیرش کنند، خراب شده و به این روز افتاده که حالا احتیاجات مملکت را نمی‌تواند انجام بدهد، حرف حسابی، اما عرض بنده این است، مگر گمرک هم مال همین مملکت است، اداره گمرک و راه‌آهن که یک قدم بیشتر فاصله ندارند، اینها چطور نمی‌توانند با هم موافقت بکنند که حالا که راه‌آهن نمی‌تواند واگن بدهد، گمرک هم ارضیه نگیرد تا موقعی که جنس را حمل کند، این گرفتاری‌هایی که هر روز ما گرفتارش هستیم، در نتیجه همین وضعیت است که هی یک شاهی و صد دینار و یک قران و دو قران به زندگی ما افزوده می‌شود تا به اینجا رسیده که حالا همه چشم‌مان را به هم می‌گذاریم می‌گوییم یک کارمند رتبه ۹، رتبه یک و دو را نمی‌گویم، رتبه ۹ که ماهی ۶۰۰ تومان می‌گیرد و باید ۳۰۰ تومانش را کرایه خانه بدهد، از او انتظار درستکاری و پاکدامنی داریم، مگر ممکن است یک همچو چیزی؟ (یکی از نمایندگان- محال است) (پیراسته- احسنت) محال است غیر چنین چیزی ممکن نیست می‌خواستم عرض کنم در قسمت دادگستری مطلبی را فراموش کردم و آن این بود، قوانین دادگستری ما به عقیده بنده چون بنده قاضی نیستم سوابق قضاوت هم ندارم، ولی چون سابق خیلی پیشها، جزو طبقه مالکین بودم و از گرفتاری‌های زارعین مطلع هستم (قنات‌آبادی- ملک‌ها را چه کار کردید؟ قسمت کردید؟) بعداً قسمت کردم، چون فروختم و پولش را قسمت کردم (قنات‌آبادی- احسنت، یک خورده می‌خواستید به فقرا بدهید) آقا رشته مطلب از دستم در می‌رود، قوانین دادگستری ما به عقیده بنده برای طبقات پایین درست نشده است (عده‌ای- صحیح است) این قوانینی که ما داریم حالا بنده یک قسمت طرفداری کردم از آقایان تجار و مالکین، ولی اینجا می‌خواهم عرض کنم که این قوانین فقط به نفع آن طبقه‌ای است که قادرند وکیل بگیرند، قادرند درس بخوانند و قانون یاد بگیرند، قادرند از حقوق خودشان دفاع بکنند و آنها را در ادارات راه می‌دهند، این قوانین ما برای آن طبقه‌ای که اولاً به اطاق وزیر راهش نمی‌دهند، ثانیا سواد ندارد، ثالثاً خودش استطاعت ندارد، استطاعت هم از لحاظ فهم قوانین و هم از لحاظ مالی، هیچ کدام از این استطاعت‌ها را ندارد، تا این که خودش برود دفاع بکند یا وکیل بگیرد دفاع بکند به نفع این طبقه نیست بایستی در این قوانین دادگستری یک تجدید نظری بشود که این طبقات پایین دچار چنگال این چرخ‌های برنده نشوند، برای این که به عقیده بنده این قوانین برای طبقات پایین و از لحاظ طبقه‌ای که آشنا به قوانین نیستند و وضع‌شان هم طوری است که نمی‌توانند آشنا بشوند درست مثل آن چرخ شکنجه قرون وسطی است که انسان وقتی حتی بیاد آن چرخ‌های موحش می‌افتد مو بر تنش راست می‌شود، همین مردم بدبخت هم همین طورند، فکر بفرمایید یک زارعی که با همسایه‌اش برای خاطر یک مرغ دعوایش شده تا آخر سال زندگیش از هم پاشیده می‌شود، برای خاطر این که تشریفات قوانین دادگستری ما طوری است که برای خاطر یک نزاعی که سر یک مرغ شده تمام زندگی آن زارع از هم متلاشی می‌شود و باید برود گدایی، این هم عرض دیگر من بود که می‌خواستم توجه آقایان را به آن جلب کنم، جناب آقای شوشتری فرمودند که بعضی از مرام‌ها در این مملکت پیشرفت نمی‌کند، بنده هم قبول دارم، ولی تا حدی، اگر چنانچه مردم مأیوس بشوند از دستگاه، اگر چنانچه حمایت نشوند، اگر چنانچه یک دستگاهی وجود نداشته باشد که حرف مردم را بشنود، مثبت یا منفی جواب بدهد، این نارضایتی‌ها و این عصیان‌ها به تدریج جمع می‌شود و زیر خاکستر می‌ماند و یک روزی یک چیزی که همه ماها ازش می‌ترسیم و آن حادثه وقوع پیدا خواهد کرد (عبدالصاحب صفایی- به صورت انفجار) بله به صورت انفجار.

رئیس- آقای بوربور وقت شما تمام شد.

بوربور- بسیار خوب، پس بنده دیگر عرضی ندارم.

(۳- ارجاع لایحه تفاوت پایه‌های معلمین با پیشنهادات واصله به کمیسیون طبق تقاضای وزیر فرهنگ.)

رئیس- وارد دستور می‌شویم، لایحه فرهنگ مطرح است، آقای وزیر فرهنگ.

وزیر فرهنگ- در ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ وقتی که دولت تشکیل شد، بنده از اول شهریور همان سال افتخار خدمتگذاری در فرهنگ را پیدا کردم، چون به وضع زندگی معلمین آشنا بودم و خود بنده تمام خدمتم را در ظرف ۲۱ سال در فرهنگ انجام داده‌ام، قدم اولی را که برداشتیم، به این نتیجه رسیدیم که باید اول زندگی معلم را تأمین کرد، بعد انجام وظیفه از معلم خواست (صحیح است) این تنها نظر بنده نبود، بلکه نظر دولت به این مطلب متوجه شده بود که باید حتی‌المقدور کمک قابل توجهی به زندگی معلم کرد، این کمک از دو جهت به نظر بنده و به نظر دولت لازم و ضروری بود، جهت اولش این است که واقعاً معلمین که مسئول تعلیم و تربیت فرزندان ما هستند در منت‌های سختی معیشت و مضیقه زندگی می‌کنند، جهت دوم کمک به معلمین که مورد توجه دولت واقع شد، این بود که متأسفانه در فرهنگ بعضی از عناصر اخلال‌گر نفوذ پیدا کرده بودند و فرهنگ را میدان تاخت و تاز این گونه تبلیغات سوء که به ضرر مملکت بود، قرار داده بودند (صحیح است) آقایان اگر وضع فرهنگ را در سال تحصیلی گذشته، یعنی خرداد ۱۳۳۲ در نظر بگیرند، اعتصابات و میتینگ‌ها، زد و خوردها در مدارس و تمام آن حرکاتی که مخالف شئون فرهنگ و معلمین بود، اگر به خاطر بیاورید، به عرایض بنده توجه خواهید فرمود که این توجه به حال معلم و توجه به فرهنگ به نظر من در درجه اول اهمیت است، برای این که جلوی این گونه تبلیغات در فرهنگ گرفته شود، ناچار بودیم که به معلمین کمک بکنیم و به معلمین بگوییم که دولت و وزارت فرهنگ آماده است که زندگی شما را تأمین بکند و به همین جهت تحت تأثیر تبلیغات سویی که ممکن بود واقع بشوند و متأسفانه می‌شدند، واقع نشوند، خوشبختانه از این کمک‌ها نتیجه بسیار مفیدی در فرهنگ گرفته شده است و اگر خود آقایان نمایندگان محترم وضع فرهنگ و مدارس را در سال تحصیلی که الان درش هستیم با سال تحصیلی گذشته مقایسه بفرمایند تصدیق خواهند فرمود که به کلی وضع فرهنگ تغییر کرده و مدارس در سیر حقیقی خودش افتاده است و درمدارس الان جز درس و بحث چیز دیگری نیست (صحیح است) کمکی را که در نظر گرفتیم این بود که اولاً از صد خانه ارزان قیمت که در تهران ساخته شده بود و برای تمام کارمندان وزارتخانه‌ها بود، سی خانه را اختصاص به وزارت فرهنگ دادند (بوربور- احسنت، ولی کافی نیست) کاملاً صحیح است و در نظر گرفته شده است که از خانه‌های ارزان قیمتی که ساخته می‌شود، به همین نسبت یعنی ثلث آن را برای معلمین در نظر بگیرند، اگر آقایان مقایسه بفرمایید سی خانه را در مقابل صد خانه ارزان قیمت که به وزارت فرهنگ واگذار شده است، تصدیق خواهید فرمود که دولت به معلمین چقدر توجه داشته است (صحیح است) کمک دیگری که شده است این است که ۲۰۰ قطعه از اراضی نارمک گرفته شد و به فرهنگ واگذار شد و بین معلمینی که خانه ندارند تقسیم شد، باز هم در نظر است زمین‌های دیگری در اختیار وزارت فرهنگ گذاشته بشود که بین معلمین تقسیم بشود به خصوص که وزارت فرهنگ در نظر دارد که زمین‌های دیگری بگیرد و آنجا خانه بسازد به نام کوی فرهنگ و به معلمینی که خانه ندارند واگذار کند، مقدمات این کار هم فراهم شده است (مهندس اردبیلی- به معلمین شهرستان‌ها هم توجه بفرمایید) البته برای شهرستان‌ها هم توجه شده است که بنده در جلسات

آتیه به عرض آقایان خواهم رسانید، مطلب دیگری که در نظر گرفته شده بود این بود که به معلمینی که حقوق آنها از دویست تومان کمتر بود، دویست تومان پاداش داده شد و این پول را از آذر ماه و بهمن ماه تا شب عید در تهران و شهرستان‌ها دادند، توجه خواهید فرمود معلمی که صد و پنجاه تومان حقوق می‌گیرد، یک دفعه ۲۰۰ تومان به او پاداش بدهند چه اثر روحی در او خواهد داشت، مقصود بنده از ذکر این مثال آن است که آقایان توجه بفرمایند که دولت و وزارت فرهنگ در فکر این است که تا آنجایی که مقدورات مالی دولت اجازه می‌دهد، برای رفاه حال معلمین قدم‌های مؤثری بردارد، کار دیگری که شد در سال گذشته تهیه دو لایحه‌ای بود برای تبدیل حقوق آموزگاران از ۱۵۰ تومان به ۲۵۰ تومان و لایحه دیگری برای تبدیل حقوق دبیران که به آنها هم ظلم شده بود، این دو لایحه در چند روز پیش تقدیم مجلس شد چون مورد استقبال بی‌نظیر آقایان‏ نمایندگان قرار گرفت، موافقت فرمودید که با قید فوریت تقدیم مجلس شود، بنده هم از این حسن نیت استفاده کرده و با قید فوریت تقدیم مجلس کردم و خوشبختانه لایحه اول تصویب و به مجلس سنا فرستاده شده است، اما راجع به لایحه دوم بنده اطلاع پیدا کردم که پیشنهادات زیادی برای لایحه دوم رسیده است، فرستادن این پیشنهادات باز دلیل علاقمندی آقایان نمایندگان به فرهنگ و فرهنگیان است، این پیشنهادات در دستور است و قرائت می‌شود، بنده بیم این را دارم که این پیشنهادات در اثر تصویب ممکن است با هم مغایر باشد و وزارت فرهنگ از نظر اجرای این تبصره‌ها و مقررات دچار زحمت بشود (صحیح است) کما این که دو تا پیشنهاد که در دو جلسه تصویب شده است، وزارت فرهنگ نمی‌داند کدام یکی را عمل بکند و این دو پیشنهاد کاملاً با هم مغایر است و تکلیف وزارت فرهنگ از این جهت معلوم نیست، برای این که پیشنهادات مطالعه بشود و پیشنهاداتی که کاملاً لازم و ضروری است و با هم مغایر نیست به مجلس تقدیم شود و یک لایحه منقح با تبصره‌هایی که قابل عمل برای وزارت فرهنگ باشد و به نفع فرهنگیان باشد از تصویب مجلس بگذرد، بنده می‌خواهم از آقایان نمایندگان استدعا کنم اجازه بفرمایند که لایحه دوم به کمیسیون فرهنگ ارجاع بشود (صحیح است) و این پیشنهادات در آنجا مورد مذاکره و مطالعه قرار بگیرد و بعد پیشنهاد صحیحی تقدیم مجلس بشود، مطلب دیگری که بنده خدمت آقایان خواستم عرض کنم، این است که لایحه دیگری برای آموزگاران یعنی آنهایی که از رتبه چهار به بالا دارند، تهیه شده است و تمام تبصره‌هایی که آقایان پیشنهاد کرده‌اند در این لایحه در نظر گرفته شده و پیش‌بینی شده، قرار بود امروز به امضای آقای وزیر دارایی برسد و تقدیم مجلس بشود چون ایشان در مجلس تشریف داشتند بنده نتوانستم آن را به امضای ایشان برسانم، امیدوارم در هفته آتیه آن را هم تقدیم مجلس بکنم و نگرانی که آقایان نمایندگان از نظر کمک به آموزگاران دارند به این وسیله مرتفع شود، بنده می‌خواهم تمنی بکنم که آقایان نمایندگانی که در کمیسیون فرهنگ تشریف دارند، جلسات کمیسیون را مرتباً تشکیل بدهند و این پیشنهادات و لوایح در آنجا مورد رسیدگی قرار بگیرد و به زودی این لوایح تقدیم مجلس بشود و تصویب بشود و کمکی به معلمین بشود.

رئیس- ماده ۱۲ آیین‌نامه قرائت می‌شود، آقایان توجه بفرمایند و بعد هم رأی می‌گیریم.

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده ۱۲- اصلاحاتی که ضمن مذاکره شور نهایی طبق ماده ۱۲۳ نسبت به لوایح پیشنهاد می‌شود، در صورت تقاضای مخبر یا وزیر یا معاون او به کمیسیون ارجاع می‌گردد و کمیسیون مکلف است در ظرف یک هفته نظر خود را به مجلس اطلاع دهد و نیز مجلس می‌تواند اصل طرح یا لایحه و کلیه پیشنهادها را بدون تفکیک به کمیسیون ارجاع نماید.

رئیس- طبق ماده ۱۲ که قرائت شد، آقایانی که با ارجاع لایحه به کمیسیون موافقند قیام بفرمایند (اکثر نمایندگان برخاستند) تصویب شد.

۴- طرح گزارش کمیسیون عرایض مبنی بر تقاضای تمدید ۲۰ روزه جهت رسیدگی به اعلام جرم تقدیمی آقای صفایی و تصویب آن

رئیس- گزارشی از کمیسیون عرایض رسیده که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد.)

ریاست محترم مجلس شورای ملی.

با توجه به ماده ۳ قانون محاکمه وزرا مصوب تیر ماه ۳۰۷ چون کمیسیون عرایض مکلف است در ظرف ۱۵ روز خبر خود را تقدیم ریاست محترم مجلس نماید و از طرفی با جلسات عدیده‌ای که کمیسیون در این مدت تشکیل داد، موفق به مراجعه اسناد و مدارک لازم نیست با اعلام جرمی که از طرف جناب آقای عبدالصاحب صفایی علیه رئیس دولت سابق شده بود نگردید و وقت بیشتری لازم داشت، لذا مراتب از طرف کمیسیون گزارش شده و تقاضا می‌شود که مجلس شورای ملی موافقت بفرمایند که ۲۰ روز تمدید وقت برای تقدیم خبر به کمیسیون عرایض داده شود.

رئیس- آقای دکتر شاهکار مخبر کمیسیون توضیح اگر دارید، مختصر بدهید.

دکتر شاهکار- اعلام جرمی که جناب آقای عبدالصاحب صفایی علیه رئیس دولت سابق کردند در تاریخ ۸/۲/۱۳۳۳ در کمیسیون عرایض مطرح شد و جناب آقای عبدالصاحب صفایی در دو جلسه در کمیسیون حاضر شدند و توضیحات مفصلی راجع به هر یک از ۱۲ فقره اعلام جرم خودشان به اعضای کمیسیون دادند و در نتیجه توضیحات آقای عبدالصاحب صفایی کمیسیون تصمیم گرفت که دو تا از تصویب نامه‌های دولت سابق را بخواهد تا مقایسه بکند با موارد اعلام جرم، این قسمت در جلسه گذشته یعنی جلسه روز سه‌شنبه آمد و امروز آخرین روز ماست، بنابراین چون کمیسیون نتوانست که به کلیه این موارد رسیدگی بکند از مجلس شورای ملی تقاضا کرد که اجازه بفرمایند که بیست روز تمدید بشود تا با بررسی بیشتر و دقیق‌تری کمیسیون بتواند خبر خودش را تقدیم مجلس بکند.

رئیس- آقای صفایی مخالفید؟ (صفایی- بنده توضیحی دارم) بفرمایید به عنوان مخالف صحبت کنید.

عبدالصاحب صفایی- بنده با هر نوع تحقیق و تدقیقی در این موضوع موافقم، زیرا یک موضوع مهمی که از لحاظ داخلی و از لحاظ توجهات بین‌المللی مطرح است، جا دارد هر گونه دقتی در اطراف این موضوع بشود ولی یک نکته‌ای را هم لازم است به عرض آقایان محترم برسانم و آن این است که وظیفه کمیسیون عرایض رسیدگی و تحقیق در موارد جرم نیست و چون اکثریت آقایانی که در کمیسیون عرایض عضویت دارند، از قضات فهمیده و عالی مقام این کشورند، بنده خیلی ملزم نبودم که در کمیسیون توضیح عرض بکنم، ولی اکنون در اینجا برای استحضار آقایان ماده ۳ قانون محاکمه وزرا را به عرض می‌رسانم تا وظیفه کمیسیون کاملاً مشخص شود و معلوم شود که دقت خیلی زیادی کمیسیون عرایض لازم ندارد، ماده ۳ قانون محاکمه وزرا چنین مقرر می‌دارد (در هر یک از موارد مذکور در ماده قبل رئیس مجلس شورای ملی در ظرف یک هفته نوشته‌جات و اسناد و مدارک موجوده را راجع به اتهام به کمیسیون عرایض مجلس ارجع می‌نماید، کمیسیون مزبور مکلف است در ظرف پانزده روز تحقیقات بدوی را به عمل آورده خبر خود را (این قسمت را استدعا می‌کنم توجه بفرمایید) اختیار کمیسیون عرایض در این حدود است» خبر خود را دایر به لزوم یا عدم لزوم ادامه تحقیق به رئیس مجلس شورای ملی تقدیم می‌نماید و این خبر در ظرف یک هفته در مجلس علنی قرائت شده، پس از قرائت بدون مذاکره و مباحثه اعم از این که خبر دایر به تعقیب یا عدم تعقیب متهم باشد به کمیسیون عدلیه ارجاع می‌گردد.) پس وظیفه کمیسیون عرایض در این حدود است که آیا این مواردی که به عنوان جرم اعلام شده قابل تحقیق و تعقیب هست یا خیر، ماده چهار کمیسیون دادگستری را موظف به تحقیق و رسیدگی در ثبوت جرم می‌کند ماده چهار می‌گوید «کمیسیون عدلیه مکلف است همه قسم تحقیقات لازم را از مراجع به اسناد و مدارک و ملاحظه نوشته‌جات موجوده در وزارتخانه‌های مربوطه و خواستن توضیحات از شخص متهم و تحقیقات از اشخاص دیگری که لازم بداند، به عمل آورده و خبر خود را تقدیم مجلس بکند» بنابراین خواستن مدارک در حدود وظایف کمیسیون دادگستری است، کمیسیون عرایض در حقیقت باید مثل یک مدعی‌العمومی که اعلام جرم به او می‌شود، توجه به موارد اعلام جرم بکند که آیا این موارد پس از ثبوت جرم هست یا خیر، اگر پس از ثبوت جرم نبود، مدعی‌العموم بایگانی خواهد کرد ورقه اعلام جرم را، ولی اگر پس از ثبوت جرم باشد، به بازپرس احاله می‌کند برای رسدیگی و ماده ۳ قانون محاکمه وزرا وظیفه کمیسیون عرایض را در این حدود تعیین می‌کند که ببیند ادامه تحقیق لازم هست یا خیر و چون موارد جرمی که بنده اعلام کردم تمام جرم مشهود و مشخص است، از قبیل انحلال مجلس شورای ملی، این دیگر مدارکی برای ثبوت لازم ندارد، چون مسلماً مجلس را بر خلاف مواد مصرحه در قانون اساسی منحل کردند، جرم است طبق ماده ۲۸۰ قانون مجازات عمومی مجلس که منحل شده، دیگر این که قابل تردید نیست این انحلال هم طبق مواردی که در قانون اساسی پیش‌بینی شده نشده طبق رفراندم شده پس بنابراین این جرم است، یکی از موارد جرم تغییر قضات است بر خلاف اصل ۸۱ و ۸۲ متمم قانون اساسی و مسلماً دیوان کشور منحل شد و مسلماً رئیس دیوان عالی کشور و عده‌ای از رؤسای دیوان عالی کشور که قاضی هستند، از کار برکنار و منتظر خدمت شدند، به علاوه دولت در موقعی که برنامه خود را در مجلس مطرح کرد، همه موارد اعلام جرم را قید کرد و گفت و مجلس با ۱۰۷ رأی به دولت رأی داد، بنابراین خلاصه و کوتاه می‌کنم عرایضم را، کمیسیون عرایض در حدود وظایفی که دارد الزام نداشته است آن قدر دقت کند، ولی چون اصل قضیه مهم است و برای این که گفته نشود عجله شده است و اعضا کمیسیون عرایض نرسیده رأیی داده باشند، موافقم که لااقل همان ۱۵ روز باشد، نه بیست روز، فرع زائد بر اصل چرا می‌شود؟ اصل مدت ۱۵ روز است تمدیدش چرا ۲۰ روز باشد؟ این را هم اگر آقایان اصرار داشته باشند، بنده موافقم.

رئیس- آقای میراشرافی موافقید یا مخالف؟ (میراشرافی- بنده موافقم) بفرمایید.

میراشرافی- همان طور که جناب آقای صفایی فرمودند اعمالی که در حکومت آقای دکتر مصدق شده در تاریخ ایران بی‌سابقه بوده و هر روز ایشان یک جرم تازه‌ای کرده و عملی کرده بر خلاف قانون اساسی، همان طوری که فرمودند مجلس را منحل کردند، ارتش را منحل کردند، شب نهم

اسفند که آقای دکتر مصدق آمدند به جلسه خصوصی یکی از فرمایشاتی که آنجا خیلی عالی فرمودند این بود که من ارتش را منحل کردم و ارتش را هم منحل می‌کنم، برای این که مبادا کودتایی بر علیه من بشود و این جناب نخست وزیر آن روز فکر نمی‌کرد یک ملت فقیری که در سال ۳۵۰ میلیون تومان از بودجه فقیر خودش مخارج ارتش را می‌دهد نخست وزیری برای ارضای خودخواهی خودش حق ندارد در محضر وکلا بگوید من ارتش را منحل کردم برای امیال شخص خودم، ولی بنده برای این که موافق هستم یک دلیلی دارم که باید آن را عرض بکنم و آن دلیل هم عبارت از این است که اعمال آقای دکتر مصدق تمامش باید رسیدگی بشود و اگر کمیسیون عرایض بخواهد این اعمال را با عجله رسیدگی بکند، کمیسیون عرایض موفق نمی‌شود و آن طوری که شاید و باید نمی‌تواند رسیدگی بکند، بنابراین بنده که از مخالفین سرسخت و از روز اول با آقای دکتر مصدق مخالف بودم، یعنی از روزی که ایشان نخست‌وزیر شدند، بند در روزنامه آتش نوشتم که بنده با نخست‌وزیر جنابعالی موافق نیستم و تا آخر هم با ایشان موافقت نکردم و بنده که از مخالفین سرسخت ایشان بوده و هستم، می‌خواهم با این پیشنهاد کمیسیون عرایض موافقت بکنم و از آقایان هم استدعا می‌کنم موافقت بفرمایند و رأی بدهند که فردا در خارج منعکس نشود که کمیسیون عرایض رسیدگی نکرد، یا مجلس شورای ملی موافقت نداشت به این که به جرایم آقای دکتر محمد مصدق رسیدگی بکند و این موافقت را بکند تا ما نقض غرض در خارج نشان ندهیم که بگویند با هر چیزی که مربوط به آقای دکتر مصدق بوده است، مخالفت شده، ما پانزده روز، ۲۰ روز اگر اضافه بر بیست روز هم باشد، اجازه می‌دهیم که کمیسیون رسیدگی بکند و نظر خودش را اظهار کند.

رئیس- آقای صفایی هم که به عنوان مخالف صحبت کرده‌اند، رأی می‌گیریم به گزارش کمیسیون عرایض.

تجدد- ۱۵ روز باشد.

بعضی از نمایندگان- همان ۲۰ روز باشد.

رئیس- به همان ۲۰ روز رأی گرفته می‌شود. آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر نمایندگان برخاستند) تصویب شد.

۵- معرفی آقای دکتر مؤید حکمت به معاونت وزارت بهداری به وسیله آقای وزیر بهداری

رئیس- آقای وزیر بهداری فرمایشی دارید بفرمایید.

وزیر بهداری (دکتر صالح)- بنده خواستم با اجازه نمایندگان محترم قبل از این که برای مدت دو هفته به مسافرت مختصر برای سازمان بهداشت جهانی مرخص شوم، جناب آقای دکتر مؤید حکمت را که از افسران ارشد و صاحب منصبان وزارت بهداری هستند، به معاونت وزارت بهداری معرفی کنم.

نمایندگان- احسنت. مبارک است.

۶- قرائت گزارش شعبه دوم راجع به انتخابات بندرعباس و نمایندگی آقای ارباب و ارجاع آن به کمیسیون تحقیق

رئیس- گزارش شعبه دوم راجع به انتخابات بندر عباس قرائت می‌شود. آقای جلیلی. (آقای جلیلی گزارش شعبه دوم راجع به انتخابات بندر عباس و نمایندگی آقای مهدی ارباب را به شرح ذیل قرائت نمودند.)

پرونده انتخابات هجدهمین دوره قانون‌گذاری بندر عباس حاکی است که در تاریخ ۲۲ فروردین ماه ۱۳۳۳ به منظور اجرای ماده ۱۴ قانون انتخابات از سی و شش نفر طبقات ۶ گانه و معتمدین محل در فرمانداری دعوت به عمل آمده و پس از انجام تشریفات قانونی، ۹ نفر اعضا اصلی و ۹ نفر اعضا علی‌البدل انتخاب و پس از تعیین شعب فرعی از صبح سه‌شنبه ۳۱ فروردین ماه تا آخر روز دوم اردیبهشت ماه ۳۳ شروع به توزیع تعرفه و اخذ رأی گردیده و در نتیجه استخراج و قرائت آرا مأخوذه آقای مهدی ارباب به اکثریت ۱۴۲۵۵ رأی از ۱۴۹۶۲ آرا مأخوذه به نمایندگی هجدهمین دوره تقنینیه انتخاب و چون در مدت وصول شکایات به انجمن شکایتی واصل نگردیده، لذا در تاریخ دوازدهم اردیبهشت ماه اعتبارنامه به نام ایشان صادر و انجمن انحلال خود را اعلام داشته است. پس از ارجاع پرونده به شعبه دوم و با مطالعه کاملی که نسبت به محتویات آن به عمل آمد و چون شکایتی هم به مجلس نرسیده بود، صحت انتخابات بندرعباس و نمایندگی آقای مهدی ارباب که به اکثریت ۱۴۲۵۵ رأی انتخاب شده‌اند، تصویب و اینک گزارش آن را تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید. مخبر شعبه دوم- جلیلی.

رئیس- آقای عمیدی.

عمیدی نوری- بنده مخالفم.

رئیس- با مخالفت آقای عمیدی نوری به کمیسیون تحقیق فرستاده می‌شود (یک نفر از نمایندگان- اعتراضی نشد) آقای عمیدی نوری مخالفت کردند، اگر مخالفی نبود بنده تصویبش را اعلام می‌کردم.

۷- قرائت گزارش شعبه اول راجع به انتخابات درجز و نمایندگی آقای سرمد و تصویب آن

رئیس- گزارش شعبه اول راجع به انتخابات درجز قرائت می‌شود، چون آقای مسعودی مخبر شعبه و آقای شوشتری رئیس شعبه که به جای ایشان گزارش را امضا کرده‌اند حاضر نیستند، آقای جلیلی گزارش را بخوانند.

(آقای جلیلی گزارش شعبه اول راجع به انتخابات در جز و نمایندگی آقای صادق سرمد را به شرح ذیل قرائت نمودند.)

پرونده انتخابات درجر در دوره ۱۸ قانون‌گذاری حاکی است که در تاریخ ۴/ ۱۱/ ۳۲ از سی و شش نفر طبقات شش گانه و معتمدین محل در عمارت فرمانداری دعوت به عمل آمده و عده مزبور از بین خود اعضا اصلی و علی‌البدل انجمن مرکزی را انتخاب کرده، منتخبین مذکور پس از تعیین هیئت رئیسه و تشکیل انجمن‌های فرعی و انجام تشریفات قانونی در روزهای ۲۱ و ۲۲ و ۲۳ فروردین ماه ۳۳ در تمام حوزه‌ها تعرفه توزیع و اخذ رأی نموده و بعد از استخراج و قرائت آرا از مجموع ۱۰۹۷۷ رأی مأخوذه آقای صادق سرمد با ۱۰۶۶۳ رأی حائز اکثریت شده‌اند، چون در مدت یک هفته مقرره جهت قبول شکایات هیچ گونه شکایتی به دفتر انجمن واصل نگردیده، انجمن به نام آقای صادق سرمد اعتبارنامه صادر و انحلال خود را اعلام می‌دارد. پرونده مزبور جهت رسیدگی به شعبه اول احاله گردید، شعبه پس از قرائت آن صحت جریان انتخابات دره جز و نمایندگی آقای صادق سرمد را که به اکثریت ۱۰۶۶۳ رأی از مجموع ۱۰۹۷۷ رأی مأخوذه به نمایندگی دوره ۱۸ مجلس شورای ملی انتخاب شده‌اند، تصویب نمود و اینک گزارش آن به مجلس شورای ملی تقدیم می‌شود.

به جای مخبرشعبه اول- شوشتری‏

(۸- سلب یک فوریت از طرح پیشنهادی راجع به بازگشت بازنشستگان به خدمت.)

رئیس- طرحی که در جلسه قبل آقایان داده بودند و دو فوریتش تصویب شده، مطرح است، قرائت می‌شود.

(به شرح آتی قرائت شد.)

ریاست محترم مجلس شورای ملی.

چون در کابینه دورة حکومت آقای دکترمحمد مصدق به موجب قانون اختیارات عدة زیادی از کارمندان صحیح العمل کشوری و قضایی و لشگری و شهربانی و ژاندارمری برخلاف قوانین استخدامی و بدون حق به عنوان تصفیه از کار برکنار گردیده‌اند و این عمل علاوه بر این که موجب دلسردی کارمندان مشغول به کار می‌باشد، موجب توهین بزرگی به افراد برکنار شده گردیده است، بدین جهت امضا کنندگان ماده واحده زیر را به عنوان طرح قانونی تقدیم و به قید فوریت و طرح فی‌المجلس تقاضای تصویب آن را داریم.

ماده واحده- دولت مکلف است کلیه افرادی که در زمان تصدی آقای دکتر مصدق به نخست‌وزیری از کار برکنار گردیده‌اند ظرف ۱۵ روز دعوت به کار نموده و طبق تبصره ذیل به سوابق خدمت و پرونده‌های استخدامی آنان رسیدگی نماید و پس از رسیدگی اشخاصی که مطابق قانون بازنشستگی استحقاق بازنشستگی دارد، بازنشسته بشود.

تبصره- کلیه وزارتخانه‌ها و دوایر کشوری و قضایی و لشگری مکلفند در هر وزارتخانه و اداره مستقلی کمیسیونی تحت نظر صاحب منصبان صحیح العمل آن وزارتخانه و اداره تشکیل داده و سوابق این قبیل مستخدمین را رسیدگی و ظرف یک ماه نتیجه عمل خود را به وزارتخانه مربوطه گزارش دهند. عمیدی نوری، میراشرافی، نراقی، دکتر سعید حکمت، مکرم، یارافشار، تیمورتاش، مهدی ارباب، امیراحتشامی، هدی، نادعلی کریمی، خاکباز، صفایی، غضنفری، مشایخی، بزرگ‌نیا، صارمی، لایقر، دکتر حمزوی، لایقره، بزرگ ابراهیمی، موسوی، افخمی، محمود ذوالفقاری، محمود رضایی، معین زاده باقری، امید سالار، باقر بوشهری، عاملی، امیر نیرومند، سالار بهزادی، سرتیپ توماج، قراگزلو، محمودی، داراب.

رئیس- یک پیشنهاد مربوط به همین طرح رسیده است قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد.)

ریاست معظم مجلس شورای ملی.

طبق ماده ۱۴۴ آیین‌نامه پیشنهاد سلب فوریت از لایحه پیشنهادی نمایندگان محترم راجع به دعوت بازنشستگان دوره سابق را می‌نماییم که لایحه به کمیسیون رفته با یک شور مطرح شود.

دکتر محمد شاهکار، دکتر عدل‏

رئیس- آقای دکر شاهکار.

دکتر شاهکار- بنده اجازه می‌خواهم قبلاً تذکر بسیار مختصری بدهم که در مجلس مقدس شورای ملی تاکنون امیدورام بعدا هیچ گونه صف بندی و اختلاف و طبقاتی وجود ندارد (احسنت، انشاء‌الله) و ملاک کار ما و خط هادی عمل ما همان سوگندی است که بنده و تمام آقایان محترم در پشت این تریبون ادا کردیم ممکن است اخلاف سلیقه‌ای پیش بیاید که البته اختلاف سلیقه فوق‌العاده به سهولت قابل حل است و اگر بنده دیدم که اشتباه می‌کنم فوراً تسلیم نظر آقایان محترم خواهم شد پیشنهادی که بنده کردم راجع به سلب فوریت این موضوع نظر به اهمیت موضوع بود این قسمت بازنشسته

یا بر کنار شدن مستخدمین دولت از همان اختیاراتی بود که رئیس سابق گرفت و به اتکا آن اختیارات این عمل شد قبل از این که این موضوع مطرح شود و رسیدگی بشود خیال می‌کنم لازم است اساساً مجلس شورای ملی یک فکری بکند لرای کلیه این لوایح که در حدود دویست لایحه است و این هم یکی از آنها خواهد بود، بنابراین بنده فکر می‌کنم که اگر ما قبلاً به کلی رسیدگی بکنیم و بعد به یک جز بهتر است که تا در هر موقع ما دچار اشکالات نشویم که بعد این مطلب را ملغی بکنیم یا آن مطلب سابق عین اشکالی بود که آقای وزیر فرهنگ متوجه شدند و تقاضا این بود که عده‌ای از آقایان تقاضا کردند به کمیسیون برگردد و بعد استرداد کردند و بعد امروز دوباره تصویب شد. (عبدالرحمن فرامرزی- آن غیر از این بود.) اولا طبق آن ماده‌ای که تقاضای فوریت می‌شود در مواردی است که واقعاً یک فرصتی فوت بشود و یک قضیه غیر قابل جبرانی پیش بیاید از این جهت تقاضای فوریت می‌شود ماده ۱۴۴ که مربوط به تقاضای فوریت است ملاحظه بفرمایید در این ماده ۱۴۴ (صدرزاده- ماده ۱۴۰) در ماده ۱۴۰ پیش‌بینی شده «فوریت لوایح یا طرح‌ها باید مستند به دلایل قطعی برای لزوم سرعت تصویب باشد و دو فوری بودن لوایح و طرح‌ها موقعی مطرح می‌شود که تصویب آن از لحاظ امکان وقوع خسارت و فوت فرصت و جهات مشابه مستلزم سرعت فوق‌العاده باشد و در غیر این صورت قابل طرح در مجلس نخواهد بود.» آقایان تصدیق می‌فرمایند یا این که موضوع مهم است ولی چنان فرصتی از دست نخواهد رفت که ایجاد چنین سرعت فوق‌العاده‌ای را بکند. این مطلب اول، مطلب دوم که باید عرض کنم در این لایحه لغت از کار برکنار شدن استعمال شده است، تمام کسانی که از کار برکنار شده‌اند به اتکا اختیارات آقای دکتر مصدق یکنواخت نبوده (پیراسته- اصلاح عبارتی بفرمایید) در عدلیه یک عده از آقایان سلب صلاحیت قضایی به طور کلی ازشان شد (مشایخی- آن مربوط به این لایحه نیست) مربوط به این لایحه است بنده قربان قانون می‌دانم (میراشرافی- کسی حق ندارد سلب صلاحیت کند، چهار نفر توی اطاق نشسته از یک قاضی سلب صلاحیت می‌کنند) بر خلاف قانون و بر خلاف مقررات یک کمیسیون اداری نشسته از یک عده از قضات عالی رتبه دادگستری سلب صلاحیت قضایی کرده گفته اصلاً هیچ. یک عده از قضات را آمدند و رتبه قضایی آنها را تبدیل به رتبه اداری کردند، یک عده را بازنشسته کردند، یک عده را هم منتظر خدمت در سایر وزارتخانه‌ها و ادارات هم عده‌ای را بازنشسته کرد. عده‌ای را مجبور به بازنشستگی کردند، عده‌ای را هم اخراج کردند، بنابراین لغتی که استعمال فرموده‌اید در این لایحه که از کار برکنار گردیده‌اند، این باور بفرمایید جناب آقای عمیدی نوری دچار اشکالاتی خواهیم شد. در عمل از این نظر است، بنده تقاضا می‌کنم از نظر این که این مطلب که یکی از مطالب مهم است با دقت کامل رسیدگی گردد، لذا این پیشنهاد را کردم از این نظر، نه از جهت دیگر. این پیشنهاد را کردم که ا ین به کمیسیون برود و رسیدگی بشود و دلیل این که با اصل مطلب مخالفت ندارم، این است که با یک فوریتش موافقت کردم و با دو فوریت مخالفت کردم و تقاضا کردم از آقایان نمایندگان محترم که این لایحه یک شوری بشود که برود به کمیسیون و در کمیسیون مطالعه بشود و برگردد به مجلس و تصویب بشود (میراشرافی- آقا استدعا می‌کنم که پس بگیرید)

رئیس- آقای صدرزاده با سلب فوریت موافقید؟ (صدرزاده- بله موافقم) (میراشرافی- بنده مخالفم) آقای مشایخی (مشایخی- بنده مخالفم) بفرمایید.

مشایخی- این طرح از طرف آقای میراشرافی و عده‌ای در حدود ۴۰ نفر با قید سه فوریت تقدیم شد، به دو فوریتش مجلس شورای ملی رأی داد و فوریت سوم مقام ریاست امر فرمودند از نظر این که بیشتر مطالعه بشود.

رئیس- خود آقایان پیشنهاد فرمودید.

مشایخی- مقام ریاست امر فرمودند و نمایندگان قبول کردند، از نظر این که مطالعه بیشتری بشود. فوریت سومش را پس بگیرند، طبع و توزیع بشود و مورد مطالعه واقع شود، در جلسه بعد اصل لایحه مطرح بشود، الان هم ۵ روز است گذشته و این لایحه طبع شده، توزیع شده، عموم اشخاصی که مشمول این قانون بودند، به طور قطع با اکثر آقایان تماس گرفته‌اند، دردهای بی‌درمان خودشان را گفته‌اند، آقایان نمایندگان یک عده جوانان فعال و شرافتمند این مملکت بدون گناه و تقصیر از خدمت برکنار شده‌اند، قانون بازنشستگی پاداش یک عمر خدمتگذاری است نه قانون مجازات. این قانون باید مورد توجه دقیق و عمیق نمایندگان واقع بشود، بنده تقاضا می‌کنم از آقای دکتر شاهکار که مطالعاتی دراین موضوع دارند، تمام فرمایشات‌شان دور می‌زند روی دو مطلب، یکی اصلاح عبارتی با اصلاح عبارتی کمال موافقت را آقایان دارند یا به صورت تبصره پیشنهاد بفرمایند یا ماده را اصلاح بفرمایند. ما هم گوش می‌کنیم، قبول می‌کنیم، رأی می‌دهیم و بالاخره در دوره گذشته که این لکه ننگ را که بدامان یک عده مستخدمین شرافتمند من غیر حق و بدون مجوز قانونی گذاشته است پاک می‌خواهیم بکنیم و این که فرمودند مستخدمین وزارت دادگستری من اصولاً با منتظر خدمت یا بازنشسته کردن مغرضانه مخالفم اما این طرح طرح جناب آقای دکتر شاهکار دو قسمت است، یک دسته هستند که به طور قطع کنار گذاشته شده‌اند یعنی به دوران خدمت آنها خاتمه داده شده است، آقای دکتر شاهکار استدعا می‌کنم توجه بفرمایید یک جوانی هست در ثبت اسناد لیسانسیه است، ۴ سال هم سابقه خدمت داشته است، کار حساسی هم نداشته است، موقعی که خواسته‌اند اختیارات شش ماهه اول را بگیرند، ورقه را برده‌اند که امضا کند، گفته است امضا نمی‌کنم، به این علت در سن ۲۸ سالگی بازنشسته شده است، اسم آن شخص رضوی است و امثال این شخص تعداد زیادی هستند که من نمی‌توانم بشمرم، این پیشنهاد و این طرح ناظر بر کسانی است که به طور قطع از کار برکنار شده‌اند، البته آن دسته‌ای هم ازشان سلب صلاحیت شده یا رتبه آنها تبدیل به اداری شده، البته نسبت به آنها هم بی‌عدالتی شده، ناظر بر آنها نیست ولی این لایحه مربوط به کسانی است که از محل بازنشستگی حقوق می‌گیرند، بنابراین من می‌خواهم تقاضا کنم آقایانی که نسبت به فوریت این لایحه رأی دادند، با آقایان بازنشستگان تماس گرفته‌اند، خود من هم یک ماده اصلاحی پیشنهاد کردم در جلسه خصوصی خواندم و مورد توجه واقع شد. ممکن است من هم اشتباه کرده باشم، نظریات اصلاحی‌شان را به صورت پیشنهاد بفرمایند، تمنی می‌کنم مجلس امروز کاری ندارد در دستور هم چیزی جز این نداریم، نیم ساعت وقت داریم اجازه بفرمایید یک مخالف و یک موافق صحبت کند. بعد پیشنهادات مطرح بشود و تصویب بشود از آقای دکتر شاهکار هم تمنی می‌کنم پیشنهادشان پس بگیرند.

رئیس- آقای صدرزاده.

صدرزاده- استدعا می‌کنم آقایان توجه بفرمایند یعنی حوصله این را داشته باشند که اگر برخلاف نظر خودشان نظری شنیدند تحمل شنواییش را داشته باشند، بعدا البته قضاوت و رأی با مجلس است و ما قبول می‌کنیم، این اقداماتی که در دوره گذشته شده است، راجع به تقاعد سلب صلاحیت و امثال آن مبتنی بر یک قوانینی بوده است که آن قوانین هم بر حسب اختیارات مجلس دوره هفدهم به وجود آمده، این یکی از مسائلی است که ما نسبت به این قوانین باید در این دوره تعیین تکلیف کنیم، این قوانین را می‌شود به چند دسته تقسیم کرد، بعضی از قوانین، قوانینی هستند که ضرورت دارد و باید تأیید بشود مثل قانون تقسیم محصول بین رعیت و مالک ملاحظه بفرمایید که اگر ما چنین قانونی را الغا بکنیم تا یک قانون دیگری تصویب بکنیم و جایگزین این بکنیم، چه تشنجی در مملکت ایجاد می‌شود، بعضی از قوانین هست که با مختصر اصلاحی قابل اجراست و بعضی از قوانین هست که اوضاع و زمان اقتضای آن را ندارد و باید لغو بشود، پس باید اول در خصوص خود قوانین تصمیم گرفت و به نظر بنده تعیین تکلیف در آن قوانین منحصراً به دست مجلس شورای ملی است و مجلس سنا هم باید نسبت به آن اظهار نظر کند. شاید مناسب باشد که مقام محترم ریاست مجلس طبق ماده ۴ آیین‌نامه مشترک بین مجلسین مقرر کند، با ریاست مجلس سنا کمیسیون‌های متشابهی تشکیل شود تا نسبت به این قوانین تعیین تکلیف شود و قطعاً وقتی راجع به این قوانین تعیین تکلیف شد، نسبت به آثار آن قوانین هم تعیین تکلیف خواهد شد. اما نسبت به این قانون به خصوص اشخاصی که بازنشسته شده‌اند، (میراشرافی- این بازنشستگی نیست جناب آقای صدرزاده از مردم سلب حیثیت کرده‌اند) اجازه بفرمایید آن اشخاص الان حقوق می‌گیرند یعنی حقوق دریافت می‌کنند و بسیاری ا ز آنها هستند که خودشان تقاضای بازنشستگی کرده‌اند مخصوصاً در نظر دارم که در شعبه اول جناب آقای سرتیپ صفاری فرمودند من یکی از آن اشخاص بودم که به تقاضای خودم و به اصرار خودم بازنشسته شدم و حتی وزیر وقت می‌گفت من بایستی از وجود شما استفاده بکنم، گفتم چون موعد تقاعدم رسیده است می‌خواهم استفاده کنم از تقاعد، بسیاری از این اشخاص ممکن است این طور باشد بعضی از آن اشخاص ممکن است که به موجب آن قانون بازنشسته شده باشند، فرض بفرمایید شما قاضی فلان شهرستان را می‌خواهید دعوت کنید به کار، باید جزییات قانون را در نظر گرفت، امروز الان دادگان آن شهرستان یک قاضی شاغلش هست و در بودجه هم به نام او نوشته شده است حقوق می‌گیرد و دیگری را شما به جای او می‌خواهید دعوت کنید، البته دعوت. ...

رئیس- آقا در اصل مطلب وارد نشوید در سلب فوریت صحبت کنید.

صدرزاده- با این فوریت که آقایان در نظر گرفته‌اند و بخواهید این قانون را به فوریت بگذرانید مسلماً در عمل مواجه با اشکالاتی خواهید شد (میراشرافی- هیچ اشکالی ندارد.)

رئیس- برای ابلاغ آقایان در دوره پیش یک کمیسیون ۲۴ نفری از مجلسین بود که اگر در لوایح و طرح‌ها اختلاف نظری پیش آمد در آن کمیسیون حل بشود، این در صورتی است که یک اختلافی پیش بیاید و اگر هم بعد با مجلس سنا تماس بگیریم اگر لازم شد به عرض می‌رسانم و یک کمیسیون مختلطی تشکیل می‌دهیم و آن کمیسیون در موردی است که اختلاف نظری بین مجلسین پیش بیاید و آن قوانین به طور عادی و فوری در مجرای خودش طرح می‌شود بعد هم به مجلس سنا می‌رود حالا

می‌خواهیم رأی بگیریم آقایان توجه کنند، آقایانی که با سلب یک فوریت این طرح موافقند که به کمیسیون برود، قیام کنند، (اغلب بر خاستند) تصویب شد، بنابراین لایجه یک شوری است به کمیسیون می‌رود.

(۹- تقدیم یک فقره طرح قانونی راجع به لغو لوایح موضوع اختیارات دکتر مصدق به قید یک فوریت و تصویب فوریت آن.)

رئیس- یک طرحی به امضای جمعی از آقایان رسیده است، قرائت می‌شود. (به شرح ذیل خوانده شد.)

ساحت مقدس مجلس شورای ملی.

بر خاطر نمایندگان محترم پوشیده نیست که در نتیجه ایجاد محیط اخافه و ارعابی که دولت دکتر محمد مصدق به وجود آورده بود آزادی بیان و عمل را که شرط لازم برای اظهار عقیده و انجام وظیفه نمایندگی است از اکثریت نمایندگان دوره هفدهم مجلس شورای ملی سلب گردید و بالنتیجه رئیس دولت وقت از مجلسی که بالغ بر نیمی از اهالی کشور هم در آن نماینده نداشتند با اکراه و اجبار و تهدید اختیار قانون‌گذاری را که منحصراً طبق قانون اساسی از وظایف مختصه قوه مقننه می‌باشد به خود اختصاص داد و حال آن که تفویض این حق به قوه مجریه یا به افراد بر خلاف قانون اساسی و مخالف با تفکیک قوای سه گانه از یکدیگر می‌باشد. علیهذا به منظور رعایت اصول مشروطیت و صیانت قانون اساسی و حفظ حقوق مجلسین ماده واحده ذیل را با قید یک فوریت پینشهاد می‌کنیم و تقاضای تصویب آن را داریم.

ماده واحده- کلیه لوایج دکتر مصدق ناشیه از اختیارات حاصله از ماده واحده مصوب مرداد ماه ۱۳۳۱ و ماده واحده مصوب مرداد ماه ۱۳۳۱ و ماده واحده تمدیدی آن مصوب بهمن ۱۳۳۱ لغو و کان لم یکن می‌باشد. پیراسته، دکتر نیرومند، عمیدی نوری، نورالدین امامی، پورسرتیپ، میراشرافی، تیمورتاش و متجاوز از پنجاه امضای دیگر.

رئیس- فوریت لایحه مطرح است آقای فرامرزی موافقید؟

فرامرزی- مخالفم.

پیراسته- اجازه بفرمایید اول بنده یک توضیحی راجع به طرح بدهم.

رئیس- آقای پیراسته بفرمایید.

پیراسته- این طرح از طرف یک شخص معین تهیه نشده است، پس مشروطیت معنایش چیست، چندین نفر از آقایان نمایندگان نشسته‌اند در جلسات عدیده بحث کردند، غور کردند به این نتیجه رسیدند که باید یک طرحی بدهیم که هم واقعاً یک لکة ننگ تفویض اختیارات مجلس به یک نفر و سلب قوه قانون‌گذاری از قوه مقننه زدوده بشود، هم این که با عجله زیادی نباشد، رویش مطالعه کافی بشود، چون نسبت به بعضی از این لوایح عمل شده برای بعضی از اشخاص حقوقی ایجاد شده، ممکن است زحماتی تولید بشود و نفع اجتماع را هم داشته باشد، این بود که اول آمدیم یک طرحی تهیه کردیم با قید سه فوریت، یک تبصره هم گذاشتیم برایش، گفتیم که بعضی از لوایح را اجازة اجرا بدهید مجلس بعد در ظرف ۳ ماه اگر که مفید دانست دولت بیاورد در مجلس و مجلس تصویب کند بعضی از آقایان راجع به این تبصره عقیده داشتند که مطالعه بیشتری بشود و یک تصمیم جامع و نافعی گرفته شود که حقی از کسی فوت نشود و چون تعصبی نبود و واقعاً می‌توانستیم کاری برای مملکت انجام بشود و روی دسته‌بندی و روی نظر شخص خاصی ضمناً نیست این بود که ما تهیه کنندگان این طرح که بنده هم یکی از آنان هستم و آقایان میراشرافی و آقای صفایی و آقای تیمورتاش و عده‌ای دیگر یعنی امضاکنندگان طرح همه موافقت کرده‌اند که این سه فوریت را برداریم و یک فوریت بگذاریم که با قید یک فوریت باشد یک فوریت آن که تصویب بشود در مجلس برود به کمیسیون دادگستری در کمیسیون دادگستری مطالعه کافی رویش بشود آقایان دیگر هر نظری دارند در کمیسیون تشریف بیاورند نظریات‌شان را بدهند یک خبر جامع و مانعی که دیگر هیچ اشکالی نداشته باشد با در نظر گرفتن تمام جوانب کار با حضور نماینده دولت و حتی اگر صلاح بدانند با حضور کمیسیون دادگستری مجلس سنا بنشینیم و یک طرح جامعی تهیه کنیم، این است که بنده خیال می‌کنم اگر با قید سه فوریت می‌دادیم ممکن بود عجله بشود و باعث زحمت باشد اگر بدون فوریت می‌دادیم یک مدت زیادی وقت می‌گرفت جمع هر دو نظر این بود که با قید یک فوریت بدهیم که برود به کمیسیون مطالعه کافی بشود (صحیح است) بنده با هر یک از آقایان که صحبت کردم دیدم همه متفق‌القول می‌گویند و همه عقیده دارند بدون استثنا در این مجلس که قوة قانون‌گذاری و اختیار قانون‌گذاری قابل تفویض به یک نفر نیست درش تردید نیست هیچ کس مخالف نیست منتهی فورمول کار که ما چه بکنیم که مبادا به حقوق اشخاص لطمه بخورد و در عین حال دست و بال دولت هم بسته نشود گفتیم که برود به کمیسیون بنده بیش از این توضیحی نمی‌دهم و استدعا می‌کنم از آقایان که به فوریت اول رأی بدهند و برود به کمیسیون.

رئیس- آقای فرامرزی.

فرامرزی- یک ماهیگیر کری (خنده نمایندگان) خنده ندارد می‌رفت دریا ماهی بگیرد یک کرد دیگری به او رسید گفت می‌روی طرف دریا ماهی بگیری گفت نخیر می‌خواهم بروم ماهی بگیرم گفت عجب من خیال می‌کردم می‌خواهی بروی ماهی بگیری این حرف‌هایی را که ما پشت تریبون می‌گوییم همه مثل هم می‌گوییم وقتی مثل هم می‌گوییم من نمی‌دانم این اختلافات چیست، چرا یکی می‌خواهد تسریع کند، یکی می‌خواهد تأخیر کند یا من که می‌خواهم مخالفت کنم با فوریت این طرح می‌خواهم همین را بگویم که شما فرمودید یعنی من البته از لحاظ اصل با این طرح‌ها موافقم چرا؟ برای این که با آن جریان مخالف بودم با اختیارات آقای دکتر مصدق من با اختیارات شش ماهه اولش هم مخالفت کردم (احسنت) نطق من در جلسة خصوصی هست روزنامه‌ها هست که درها را بستند که حرف فرامرزی از لای درز درها بیرون می‌آمد و این را نوشتند توی روزنامه هم چاپ شد، من با اختیارات شش ماهه اولش مخالفت کردم در اختیارات یک ساله‌اش در جلسه نبودم (پیراسته- اگر بودید چه کار می‌کردید) باز هم مخالفت می‌کردم ولی آنچه سبب شده بیایم پشت تریبون و با رفقا در فوریت اول این لایحه مخالفت کنم این است که می‌بینم مجلس ۱۸ دارد مثل ۱۷ می‌شود منتهی اول در دست آن دسته بود، حالا دست این دسته می‌افتد از این ور من از عاقبت این کار می‌ترسم (صیحح است) آقایان مجلس برای مشاوره است اینجا نوشته است- امر هم شوری بینهم مشاوره یعنی بنشینند شور کنند صحبت کنند فکر کنند آخر این جوری هم طرح آوردن با سه فوریت یا چهار فوریت این که شور نمی‌شود این که فکر تویش نمی‌آید این است که من خودم این این مخالفتم را حالا نمی‌دانم پس گرفتن مخالفت هست یا نیست پس می‌گیریم برای این که می‌دانم یک عده‌ای وقعاً جوان وقعاً مستحق روی غرض محروم شده‌اند از حق مدنی و اجتماعی‌شان ولی می‌خواهم به آقایان تذکر بدهم این طرح‌ها را حتماً بفرستید کمیسیون بگذارید رویش مطالعه بشود.

چو افتد صید نیکو دیر در دام

به است از زود یا نیکو سرانجام،

شما اگر کاری بکنید روی فکر نکنید بعد تویش گیر کنید بهتر از این است که به عجله روی عصبانیت روی تعصب یک کاری بکنید اینها جز الفاظی نیست که توی هوا باشد می‌آید قانون می‌شود باید رویش عمل بشود، رویش که عمل شد دولت و مملکت در ورطه می‌افتند فکر این را بکنید و تعجیل در طرح‌ها و فوریت‌ها نکنید خواهش می‌کنم بگذارید برود همه اینها مطالعه شود و پخته شود و بیاید غیر از این عرضی ندارم، حالا من دیگر مخالف هم نیستم.

رئیس- آقای صدرزاده.

صدرزاده- در ضمن مخالفتی که در دفعة قبل کردم راجع به وضعیت قوانین دورة گذشته تذکراتی عرض کردم اولاً این نکته را باید تذکر بدهم که این لوایح و قوانین را به صورت لوایح معوقه که معمولاً در پایان هر دوره صورت می‌دهند صورت داده‌اند و اینها در حکم لوایح معوقه نیست مطابق آیین‌نامه به اینها نمی‌شود لوایح معوقه اطلاق کرد به هر حال اینها به صورت قانون تصویب شده و بجریان افتاده ...

رئیس- مخالف قانون اساسی است مجلس به هیچ وجه حق ندارد حقوق خودش را به دیگری بدهد بنده اگر در مجلس بودم هرگز نمی‌گذاشتم چنین لایحه‌ای که مخالف اصل بیست و هفتم و بیست و هشتم قانون اساسی است، مطرح شود. آقای صدرزاده شما مخالفید یا موافق؟

صدرزاده- بنده مخالفم.

رئیس- آقای فرامرزی که به عنوان مخالف صحبت کردند دو مخالف نمی‌شود صحبت کند. آقای اردلان موافق با فوریت هستید بفرمایید.

اردلان- موضوع خالف قانون بودن این قانون اختیارات به نظر بنده به قدری مهم بود که می‌بایستی مجلس شورای ملی قبل از ورود به هر موضوع این موضوع را مطرح می‌کرد (صحیح است) اصل ۲۷ قانون اساسی و اصل ۲۸ تفکیک قوا را به طوری مطرح کرده که هیچ کس نمی‌تواند مخالف او حرفی بزند، حالا گر چه در اثر تهدید آن مجلس این رأی را داد این دلیل آن نمی‌شود که ما آن را اصلاً قانون تلقی کنیم، آن طوری که ریاست محترم مجلس شورای ملی تذکر دادند نمی‌بایستی چنین موضوعی در مجلس شورای ملی مطرح شود، بنده با این نظر جناب آقای فرامرزی که عجله نشود در کار موافقم چنانچه به آقایانی که پیشنهاد فرموده بودند عرض کردم و خواهش کردم که سه فوریتش را تبدیل به یک فوریت بفرمایید آقایان هم قوبل کردند، ولی دیگر کمتر از او هیچ جایز نیست، مجلس شورای ملی امیدوارم به اتفاق آرا به یک فوریت رأی بدهد و کمیسیون هم مطالعه می‌کند و زودتر مطرح می‌شود و مردم را هم اصولاً متوجه کنید که مجلس نمی‌تواند به یک نفر حق خودش را بدهد، پس مشروطیت معنایش چیست، این زحماتی که ملت ایران کشید و قانون اساسی برقرار کرد و ما دارای مشروطیت شدیم، این نیست که حق خودمان را به دیگری واگذار کنیم.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به فوریت این طرح، آقایان موافقین قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد به کمیسیون فرستاده می‌شود، آقای معاون نخست وزیر بیانی دارید؟

معاون نخست وزیر (آقای غلامرضا فولادوند)- خواستم عرض کنم که بنده برای جواب سؤال آقای بهبهانی حاضرم.

رئیس- اگر میل دارید برای جلسة دیگر بماند.

بهبهانی- مانعی ندارد برای جلسة بعد بماند.

معاون نخست وزیر- بنده خواستم عرض کنم برای جواب سؤال حاضرم اگر می‌فرمایید برای جلسه بعد بماند.

رئیس- از وزارت کشور هم نوشته‌اند که برای جواب سال آقای عرب شیبانی حاضرند، آن هم به جلسة بعد می‌ماند.

(۱۰- تعیین موقع و دستور جلسه بعد، ختم جلسه.)

رئیس- پس فعلاً جلسه را ختم می‌کنیم (صحیح است) جلسة آینده روز یکشنبه ۲۶، دستور هم لوایح حکومت نظامی. (مجلس چهل دقیقه بعد از ظهر ختم شد.)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏