مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ اردیبهشت ۱۳۰۹ نشست ۱۲۳
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ اردیبهشت ۱۳۰۹ نشست ۱۲۳
صورت مجلس یک شنبه ۲۱ اردیبهشت ماه را آقای موید احمدی(منشی)قرائتنمودند
رئیس ـ آقای فیروز آبادی
فیروز آبادی ـ قبل از دستور
رئیس ـ در صورت مجلس نظری نیست (نمایندگان خیر) صورت مجلس تصویب شد
[۲ ـ بقیه مذاکرات لایحه قانونی بلیدیه ها از ماده دو ]
رئیس ـ مادة دوم از قانون انجمن بلدی مطح است قرائت میشود:
مادة دوم ـ مبلغ پانصد هزار تومان در هر سال از عوائد مالیات راه برای تعمیرات اساسی شهر طهران و مبلغ سیصد هزار تومان برای تعمیرات اساسی شهرهای ایالات و ولایات تخصیص داده میشود
رئیس ـ آقای مؤید احمدی
مؤید احمدی ـ در این موقع که مادة دوم قانون
بلدیه ها مطرح است و سیصد هزار تومان برای تعمیر اساسی شهرها اختصاص داده شده لازم دانستم یک تذکری به وزیر داحله و آقایان عرض کنم آقای وزیر داخله خوب مستحضر هستنده در یکسال و نیم قبل ایالت سابق کرمان برای اصلاحات شهری در نظر گرفتند خیابانی در شهر کرمان احداث کردند و نقشه کشیدند حالا آن نقشه صحیح بود یا غلط آقای وزیر داخله بهتر میدانند معماران و مقومینی معین کردند که قیمتی برای خانهای مردم که در خیابان واقع شده بود تعیین کردند و یک دفعه امر دادند به بلدیه خانه های مردم بیچاره را خراب و ویران کردند وشهر کرمان را مبدل به یک توده خاک و یک خرابه وحشت آوری نمودند و دیگر اقدامی جهت ساختن خیابان و پرداخت قیمت خانه خرابها تا امروز نشده است الان شهر کرمان عبارت از یک خرابة که در دو طرف آن خرابه نصف عمارت اطاقها زندگی میکنند و هر وقت یک بادی میوزد این شهر را گرد و غبار بدرجه میگیرد که تولید هزار جور مرض میکند مخصوصاً در جراید کرمان اسم این خیابان را گذارده اند (ناله زار) از بس مردم گریه و زاری میکنند (خندةنمایندگان) (کازرونی لاله زار) ناله زار کراراً بنده و آقایان محترم کرمان خدمت آقای وزیر داخله آقای وزیر مالیه هیئت دولت عرض کردیم همه اش بوعده گذشته است در سال گذشته یک مبلغ جزئی فرستادند که گویا بهتر میدانند آقای وزیر داخله تومانی پنجقران از آن پول را بین خانه خرابها قسمت کردند لکن نه تکلیف آنها معین است نه تکلیف ساختن این خیابانهان عجالتاً اعتبار بلدیه ها هم مطابق این قانون اعتبار اتشان میرود برای راه سازی فقط هشتصد هزار تومان در اینجا پیش بینی شده است و آنهم پانصد هزار تومان مال شهر طهران سیصد هزار تومان مال کلیه ایالات و ولایات بنده استدعا و تقاضا میکنم که از این سیصد هزار تومان لااقل صد هزار تومانش را اختصاص بدهید برای شهر کرمان یعنی امسال البته این خیابان را بهر شکل هست بسازند مردم که تقصیری نداشتند مأمورین دولت ریختند خانه های مردم را خراب کردند و یکسال و نیم بهمین حال گذاشتند و البته بقول مثل قدیمم ها یک شهر آباد بهتر از صد شهر خراب است اگر این سیصد هزار تومان را بخواهیم تقسیم کنیم بین ایالات و ولایات ایران البته خیلی کم میرسد و قابل هیچ نیست دولت در نظر بگیرند از این سیصد تومانش را اختصاص بدهند بکرمان و یک مأموری معین کنند بفرستند بآنجا و این خیابان را برسازند و این افقضاح را بردارند حقیقت کرسی یک ایالتی که سیصد فرسخ خاک دارد و امروز محل عبور داخله و خارجه بواسطة ساختن راه بندر عباس شده است این منظرة وحشت آور و هولناک کثیف را از این شهر بردارند
وزیر داخله (آقای سمیعی ) ـ عرض کنم فرمایشاتی که آقای مؤید فرمودند البته یک اندازه صحیح است و خرابیهائی که در شهر کرمان شده است ولی باین اندازه که ایشان مبالغه کردند نبوده است یک جاهائی را بنا بود خراب کنند و خراب کردند و وزارت داخله درصدد این بود که یک اعتباری برای جبران این خرابی و ساختمان آنجا تهیه بکند و اعتباری معادل پانزده هزار تومان برای آنجا تهیه بکند تخصیص شد وداده شد ویک اندازه اشخاص خانه خراب راحت شدند و البته این کافی نبوده است و مخصوصاً خود بنده در نظر دارم بعد از آنکه این قانون تصویب شد از همین سیصد هزار تومان یک مبلغی هم برای شهر کرمان معین کنیم و البته آن مبلغی تخصیص شود مهندس هم ما پارسال فرستادیم که نقشة آن خیابان را بکشند و نقشه اش را کشیده است و نقشه حاضر است در روی آن نقشه هم هر چه ممکن بشود امسال ساخته خواهد شد
و بقیه هم انشاءالله سال آینده درست خواهد شد
رئیس ـ آقای فیروز آبادی
فیروز آبادی ـ عرض کنم اینجا نوشته است پانصد هزار تومان در هر سال برای طهران و سیصد هزار تومان برای سایر شهر ها عرض کنم که پانصد هزار تومان نه اینکه زیاد است بلکه عقیده ام این است که این مبلغ برای طهران خیلی کم است برای اینکه خانمهای مردم را خراب میکنند و پول بصاحبانش بقدری که باید بدهند نمیدهند خانة که پنجهزار تومان قیمتش است هزار تومان میدهند که بگویند پول خوب میدهند (آقا سید یعقوب ـ اینطور) خودم دیدم و نشان میدهم اگر قبول ندارید بیائید به بینید آنوقت هر چه بفرمائید قبول میکنم اگر خلاف عرض کردم بنده عقیده ام این است حالا که بنا شده است بلدیه اقدام کند و خراب کند اولا بودجة کافی بجهت همه جا باید داشته باشد خانهائی که مال مردم است و خراب میشود باید پول کافی داده شود سیصد هزار تومان میخواهند خانمهای مردم را خراب کنند و پول بدهند که ابداً کفایت نمیکند ولی اگر بخواهند خراب کنند و پول ندهند و کسی هم حرف نزند بسیار خوب صد هزار تومان هم زیاد است اولا عرض کردم که با کلیش مخالفم حالا که میفرمائید باید بشود پانصد هزار تومان طهران کم است و سیصد هزار تومان ولایات هم کم است هر چند عایدات دیگری هم هست و ضمیمه این میشود قبول داریم اما باید که دولت در نظر بگیرد که خانه هر کسی را که خراب میکند باندازة قیمتش باو باید پول بدهد اگر پانصد هزار تومان کم است یک ملیون تومان کنید دو ملیون تومان کنید ما مخارج تبلیغات نمیخواهیم بکنیم تبلیغات دیگر بس است از این قبیل مخارج اگر چنانچه داریم بنده عقیده ام این است که بزنند و خانمهای مردم که خراب میشود پول کافی بآنها بدهند در طهران و چه در جاهای دیگر فرقی بین طهران و جاهای دیر نیست باین نظر بنده عقیده دارم که در جاهای دیگر سیصد هزار تومان کم است و در طهران هم پانصد هزار تومان کم است و عقیده ندارم که از مردم گرفته شود و خرج مردم نکنند و باید از این تحمیلاتی که بر مردم میشود کم کرد هر قدر ممکن میشود هر چند خواهند فرمود که نمیشود کم کرد ولی بنده عرض میکنم که میشود کم کرد باید حال این ملت را در نظر بگیریم که چه شکل زندگی میکنند و باید قائل شباهتی باید بین ماها و ملت باشد باید صرفه جوئی بکنیم در مخارج که تحمیل جدیدی بر ملت
نشود.
وزیر داخله ـ اولا این که فرمودید بلدیه طهران خانه ها را خراب کرده است و جبران نکرده است این طور نیست اگر تحقیق بفرمائید خیلی هم خوب جبران کرده است و باز هم البته دو حدود اعتباراتی که به بلدیه داده میشود در حدودی که ممکن باشد و عادلانه باشد جبران خواهد کرد ولی در آن قسمت که فرمودید پانصد هزار تومان برای بلدیة طهران کم است بنده فوق العاده تشکر میکنم از نظر آقا و همینطور است واقعاً طهران یک احتیاجات شدیدی دارد که نسبت بولایات البته خیلی بیشتر است احتیاجاتش واین مبلغ هم کفایت آن احتباجات را نمیکند ولی عجالتاً بیش از انی مبلغ نمیتوانیم پیشنهاد کنیم و اما راجع به سیصد هزار تومان که سهل است ده برابر این پنجاه برابر این مبلغ صد برابر این مبلغ اگر داشته باشیم و بدهیم به تمام ولایات البته خیلی کم است ما که نمیخواهیم این سیصد هزار تومان بین تمام شهرها و با این طور که اصلاح نمی شود فعلا این مبلغ را هر چه لازم باشد برای جاهائی که لازم تر است تقسیم می کنیم و آنجاهائی که فوریت دارد امسال میدهیم و آنجاهائی که کمتر فوریت دارد سال دیگر که در ظرف چند سال ما
بتوانیم اصلاحاتی در مملکت بکنیم و البته این سیصد هزار تومان کافی نیست و بنده خودم تصدیق دارم و امید وارم که سال بسال اعتبارش را زیادتر بکنیم و بیشتر بکنیم.
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ بنده ناچار هستم یک موضوعی را در مقابل بیان آقای فیروز آبادی ولو با بنده بی مرحمتی بفرمایند عرض کنم من هیچوقت حقوق خدمتگذاران را از نظر محو نمی کنم سرتیپ کریم آقا در این شهر خیلی خدمت کرده است تصدیق کنید که این شهر وقتی که در دست این بیچاره آمد چه بود و حالا چه شده است این یکی از حق گذاری هائی بوده است که بنده هر وقت هر وزیری که خدمت کرده است گفته ام و هر وزیری که خدمت نکرده است رسماً گفته ام که خدمت نکرده است ولی تصدیق کنید که کریم آقا خان خدمت زیادی باین شهر کرده است و نام او بسعادت برده خواهد شد بنده میمیرم خدماتی که او کرده است در عرض ده سال برهمه کس معلوم است برتمام دنیا معلوم شده است که این شخص یکی از خدمتگذاران صدیق این مملکت بوده و انصاف را نباید از دست داد و باید تشویق کنیم خدمتگذاران ممکلت را این آقای وزیر عدلیه در این ممکلت خدمت کرده است در این مملکت را این آقای وزیر عدلیه در این مملکت خدمت کرده است در این مملکت قوانینی را ک گذرانده است قوةقضائیه را که تامین کرده است بنده خیلی اطمینان دارم و خیلی هم خوشحال هستم بعد هم جنگ داریم جنگمان را هم خدمتشان بیان می کنم آقا رئیس الوزراء شما رئیس الوزراء که من خودم را معرفی میکنم به وزارت مالیه ما که طرفدار شما هستیم ما که همیشه برای شما رأی مساعد داده ایم شما خودتان را مسئول پیشکاه ملت میدانید به سلام و صلوات بشما تعظیم میکنیم اینها یک چیزهائی است که هیچوقت از بین نخواهد رفت خدمت از بین نمیرود ملت می داند(ثبت است بر جریدة عالم دوام ما) خدمتگذاران هیچوقت اسمشان از بین نخواهد رفت یکی نمیداند این موضوع اساسی یکموضوع بود که با آقای وزیر عدلیه مشغول جنگ هستیم راجع بعوارض بود که پریروز میفرمودند اگر نظر مبارکتان باشد میفرمودید که کسانی در شهرها میخواهند راحت باشند در خیابانهای تفرج کنند معنی ندارد ما بیائیم از مالیات عمومی بار تنظیف شهر ها قرار بدهیم و ناچاریم برای شهرها برای آن کسانیکه میخواهند تفرج خوب بکنند مثلاً حفظ الصحه شان منظم باشد محل راه رفتنشان پاک و پاکیزه باشد باید از آن مالیکه دارند خرج کنند بنده اساساً با فلسفة این مسئله کاملاً موافق هستم ولی اینماده برای چیست اگر این اصل است این اصل را معتبر میدانید که نباید عوارض عمومی را مصارف خصوصی کرد طهران و غیر طهران ندارد شما اصل این را قرار دادید شما یک شخصی هستید دکتر در حقوق وقتی شما این اصل را اتخاذ کردید باید این عوارض را از بین ببریم و بگوئیم آقا عوارض رفت در خزانة مملکت و صرف میشود برای امور عامه که عبارت از دار العلوم ها باشد دارالفنون باشد نظام باشد قضاوت باشد تشکیلات قضائی باشد این دیگر تخصیص بردار نیست بمجرد اینکه آمدید تخصیص برداشتید و از وضع مملکت مطلع شدید و وضع مملکت را در نظر گرفتید وملتفت شدید ناچار هستیم که امروز کاملا اهمیت بدهیم بمرکزیت و مرکزیت رااز دست ندهیم ما باید بلدیه را از خزانه عمومی تأمین میکنیم امنیه را از خزانة عمومی تأمین میکنیم باید تمرکز بدهیم هر چیزی که از جیب ملت در میاید باید وارد شود در خزانة عمومی بعد از همان خزانه عمومی خرج شود چرا چون میگفتیم ما باید تعقیب کنیم ایران یک روح است و یک یدن هیچ بدن هیچ نباید تفریق بر ایشان داده شود عوائد را
جمع کنیم در خزانه و از راه خزانه قسمت کنیم مانباید در اینجا استقلال وضع مالیات و عوارض را در یک جائی تقسیم کنیم یک قوه اساسی که وضع مالیات مختص بمرکز است و مجلس شواری ملی آقای ذکاء الملک که اعلم العامای حقوقند تشریف آورده اند (خنده نمایندگان) اگر ایرادی دارند بفرمایند وضع عوارض مال مرکز است مال نمایندگان است ما بیائیم قسمت کنیم؟ پس شما بآن نقطة که نظر گرفته اید سیاست مملکت ار حفظ کنید و مرکزیت میدهید و همیشه ایران استقلالش حیثیتش شرافتش آقائیش محفوظ است بحفظ مرکزیت و امروز کاملاً این حکومت این مسئله را تشخیص داده است که باید مرکزیت را حفظ کند پس کلیة عوائدی که در هر جا و محلی باید وضع شود و گرفته شود میبایست بتصویب مجلس شورای ملی باشد باید توسط وزیر مالیه لایحه بیاید و وضع شود و برود در خزانه ممکلت و از خزانه قسمت شود هیچ معنی ندارد ما هنوز نرسیده ایم بیک مقامی که مگزیتمان تام و تمام باشد بعد از اینکه مرکزیتمان تمام و کمال شد آنوقت ما حق عوارض را از برای بلدیه قرار بدهیم پس شما که روزی تعقیب اصولی می آئید از یکطرف میگوئید که ناچار هستیم پانصد هزار تومان بدهیم بطهران و سیصد هزار تومان هم لطف و مرحمت بفرمائید بتمام ایران از تصدق سرما طهرانیها بتمام ایران میدهیم این را برای چه میدهیم برای خاطر این میدهید که مرکزیت محفوظ باشد و ابداً عوارض نباید در دست انجمهای بلدی باشد اگر میفرمائید که کفایت نمیکند چرا کفایت نمیکند بواسطة اینکه میگوئید ما وضع مملکت را در نظر گرفته ایم و نمیتوانیم اینقدر عوارض وضع کنیم حالا که نمیتوانید قدم بقدم بالا بروید لازم نیست که امروز بلدیه ما بلدیه لندن باشد بلدیه ما بلدیه بران بشود لازم نیست بلدیه پاریس باشد باندازه گلیم خودمان باید پایمان رادراز کنیم معنی ندارد اینهمه سینما و تآتر درست کنیم معنی ندارد من باندازة بدوم که بهش نرسم اینقدر اتوموبیل دراین مملکت بیاورم که تویش در بمانیم قدم بقدم آن روزیکه آقای وزیر امور خارجه تشریف آوردند برای اقتصاد همین مسائل بود که ما مشی اقتصادی بکنیم ملت را دعوت باقتصاد بکنیم حزب اقتصاد ملی تشکیل بدهیم کنفرانس اقتصادی ایجاد کنیم ملت را متوجه باقتصاد بکنیم حالا میآئیم در نظر میگیریم آن بلدیة عریض و طویل پاریس را برلن را در نظر میگیریم آنوقت چکار بکنیم درش در میمانیم بنده یک وکیلی کوچکتر از همه آقایان هستم با کمال صمیمیت با شما همراه هستم در قدمهای اصلاحی ما باید قدم بقدم جلو برویم حالا از اطراف هم بمن فحش میدهند بدهند من عقیده ندارم که بیائیم در تمام مملکت بلدیه تشکیل بدهیم چون نداریم نداریم دیگر خرده خرده همان جور که یک روز شخص بزرگی بیان کردند که فرمودند ما امروز پول داریم برمیداریم این راه را آباد میکنیم سال دیگر آن راه راخرده خرده در عرض ده سال پانزده سال تمام راههای ما آباد شده و هم یک پول سرجمعی داریم برای امور زاید حالا بیائیم این خورده پول را تقسیم کنیم که بهیچ جا نرسد پس از این نقطه نظری که شما در این جا کاملاً سیاست را ملتفت شدید و دیدید که از خزانه مملکت ناچاریم بدهیم و این اصل محترم شمردید عوارض را بکلی بردارید از اعضاء انجمن و منحصر بدارید بمجلس شورای ملی برایااطلاع خود حضرت اشرف عالی و آقای دشتی که پهلویتان نشسته اند ناچارم این دو ماده قانون بلدی را بعرض مبارک برسانم که بعد از این دیگر آقای دشتی نفرمایند و بعد پا بشوند بروند بیرون (قرار دادهای انجمن بلدیه که باید به تصویب و امضای وزیر داخله برسد بتوسط حاکم مکلف است که با کمال دقت بقرار داد انجمن و اعتراض حاکم در آن باب رسیدگی نماید هر گاه قرار داد انجمن راجع بامری بوده که از تکلیف انجمن بلدیه خارج است اعتراض حاکم را تصدیق نموده آن قرار داد را امضاء نمینماید ولی در صورتیکه قرار داد انجمن بلدیه خارج از
تکالیف و حدود آن نبود ولی بجهتی یا ملاحظه مخالف با مصالح عامه و یا منافع شهر است وزیرداخله باید مسئله را در مجلس وزراء مذاکره نماید چنانچه ..) اینجا است بیت القصیده آقای دشتی (چنانچه مسئله راجع بازدیاد عوارض است در مجلس شورای ملی مطرح شود) فلسفه این یک نکته دست مبارک باشد دردوره اول چه آتشی داشتیم چه نکته دست مبارک باشد در دوره اول چه آتشی داشتیم چه مردمان پاکی بودیم و چه جور قانون میگذراندیم … ( خنده نمایندگان ) ماده شش:و جو هیکه اهل شهر برای مصارف بلدیه میدهند باید بحکم قانون باشد خوب شما همه الحمدالله دانا هستید قانون غیر از مال دولت است که بمجلس میآید و بتصویب مجلس شورای ملی است غیر از این ما قانون نمیتوانیم بگوئیم پس قانون بلدیه که در دوره اول میگفتیم آنوقت تاریک بود حالا روشن آنوقت میگفتیم داناها یمان کم بودند حالا زیاد شده اند صاحبان دیپلم و اجازه همه چیز زیاد شده اند روز بروز ما باید قانون را محکمتر و مفصلتر کنیم روح آزادی را پرورش بدهیم روح سعادت را پرورش بدهیم مواد قانون اساسی را بعرضتان رسانیدم ولو اینکه در مجلس در جلسه علنی به بنده بی مر حمتی بفرمائید و محکومم بکنید باز در کمیسیون عدلیه عصری که شد باز آن چهار ماده قانون اساسی را حضورتان عرض میکنم که آقای وزیر عدلیه یکانه وزیری بوده اند که متوجه بوده اند و حرف از هر کس که ناشی شده است کاملاً گوش داده است و میگوید من اصراری ندارم در آن فکری که برای من پیدا شده است هر فکری که روشن است من نظر دارم میخواهم کار اشتراکی بکنم من این چهار اصل از اصول قانون اساسی را بعرضشان رسانیدم و بعد بشما عرض میکنم کابینه آقای هدایت تصدیق میفرمائید که صحیح است که ما برای یک امر جزئی چهار اصل قانون اساسی را بیک معنائی که بنده تصور نمیکنم صحیح باشد معنی بکنیم؟ یقیناً هیچیک از شما قبول نمیکنید چون شما قسم خورده اید بحفظ مشروطیت و سلطنت و حفظ قانون اساسی یقیناً قبول نمیکنید بنابر این همان پیشنهادی که کردم باز تقدیم میکنم و امیدوار هستم که بدل همه تان اثر کرده باشد که حفظ قانون اساسی را بکنید که لطمه بآن وارد نشود
وزیر عدلیه ـ وقت کم است و می بینم که هم آقایان میل دارند که اینقانون زودتر بگذرد وهم بنده میل دارم که رأی آخری این قانون داده می شود بنابراین هیچ داخل تفصیل نمیشوم ودلیل اولش هم این است که جزء اعظم بیانات آقا همان فرمایشاتی بود که جلسه قبل در دو مرتبه فرمودند و بنده هم بطور مشروح و مفصل جواب دادم برای اینکه اساس صحبتشان برمیگردد باینکه این قانون مخالف با قانون اساسی است اگر دلائلی که بنده آنروز آوردم و بعرض آقایان رساندم آن دلائل کافی نیست حالا هم هر قدر تکرار بکنم کافی نخواهد شد و اگر کافی است بنابراین دیگر ایراد و تکرار ندارد در اینجا یک مسئله بود که بایشان عرض کردم که واقعاُ مربوط بماده هم بود و آن عبارت از این است که چرا شما که آمدید و فلسفه قائل شدید از برای وضع عوارض بلدی که خودشان اهالی شهر وضع کنند و خودشان بدهند برای کارهای خودشان چرا در این ماده میآئید پیش بینی میکنید و اجازه میخواهید که پانصد هزار تومان در سال برای شهر طهران و سیصد هزار تومان برای سایر جاها داده شود چرا اینکار را میکنید فقط اعتراضی که ایشان تازه آورده اند و بنده باید جواب عرض کنم عبارت از اینست بنده عرض میکنم آقا آن فلسفه بجای خودش صحیح است و باید هم که روز بروز ما مطابق آن فلسفه سعی کنیم که عمامان بیشتر منطبق با آن فلسفه بشود ولیکن از طرف دیگر بایدمتوجه بود که در ابتدای امر بلدیه محتاج به یک کمکی هستند در ابتدای امر بلدیه ها محتاج به یک کمی هستند در این سال اول که هنوز آنها یک عوارضی وضع نکرده اند و بالاخره یک مدتی لازم دارد زمان خواهد گرفت باید بآنها کمکی بشود که کارهای لازمی که هست نماند و معطل نشود این دلیل خیلی صاف و ساده
Page 7 missing
یک قانون اساسی باید باشد برای نظامنامه دراینجا اگر اختلاف میشود بین انجمن بلدی و اداره بلدیه هیچ اینجا معین نکرده فقط میگوید بعهدة آنست در صورتیکه بعضی جاها باید رجوع بحاکم بکند بعضی جاها باید رجوع بهیئت دولت بکند بعضی جاها بوزارت داخله بعضی مسائل است که بهم مرتبط است و اینجا مطلقاً نوشته است: اداره کردن امور بلدی هر محل در حدود وظایفی که در نظامنامه مقرر خواهد شد(که نمیدانم چه چیز است) بر عهدةانجمن و اداره بلدی همان محل است حالا غرضم تذکر دادن باعضاء محترم کمیسیون داخله است که در شور ثانی مواد دیگری باین اضافه کنند برای اینکه وقتی اختلاف حاصل شد بین اعضاء انجمن و اداره بلدیه در این جا بعضی جاها حکم را حاکم قرار داده اند بعضی جاها حکم را وزارت داخله قرار داده واین جا ابداً اشاره بآن نیست آنوقت بمجرد این قانون میگویند اینجا اختلاف است باید خودتان حل بکنید در صورتیکه حل شدنی نیست وقتیکه نگاه کنید باین مواد صد وهشتاد ماده است این مواد خیلی محتاج الیه است بنده عقیده ام این است که آقای وزیر داخله میرزا احمدخان در این باب خیلی زحمت کشیده اند آن موادی که مورد اختلاف بین اعضاء انجمن واداره بلدیه واقع میشود آن مواد را لااقل ایجاد کنید برای پیشترفت کار شما الان را توجه نکنید که مجلس موافقت میکند و قانون میگذرد آقا کار مردم باید بگذرد بعد از آنکه کاری واقع شد ونشد که حکومت یا وزارتخانه دیگر مداخله کند آن مؤسساتی که هست باید وظائف آن مؤسسات را در قانون معین کنید بنده برای تذکر باعضاء کمیسیون داخله عرض کردم و همینطور بخود آقای وزیر داخله که یک فکری برای این کار بکنند
وزیر داخله ـ این تذکری راکه آقا دادند البته خیلی متشکر هستیم ولی قبل از اینکه تذکر بدهند خود وزارت داخله هم این چیزها را در نظر گرفته اند و راجع به تشکیلات راجع بوظائف تمام این اختلافات رادر نظر گرفته اند و آنچه که لازم بوده است در نظامنامه البته درج خواهد شد وتکلیف همه اینها معین خواهد شد
رئیس ـ آقای افسر مخالفند
افسر ـ در موقعیکه قانون از طرف وزارت داخله پیشنهاد شد و در بین ما در فراکسیون مطرح بود بالاخره اینطور قرائت شد که بنویسد آن موادی که منافی با اینقانون است لغو شود حالا البته در فراکسیون الزاماتی که داریم نسبت با کثریت فراکسیون ترتیبی است که اینجا عوض نشود کمیسیون عوض نکند چیزی را که ما مذاکره نکرده ایم نمیتوانیم رای بدهیم و رأی ما موقوف به آن الزامات فراکسیون است حالا که این جور شده است ما نظریه مان باقی است و ما که رای جور شده است ما نظریه مان باقی است و ماکه رای دادیم خیال می کردیم این مواد زیادی که در اینجا هست و همه موادی که تازه آورده اند بمجلس شورای همان ها مطرح خواهد شد حالا مثلا از چیزهائی که اینجا نوشته است وظائف انجمن بلدی بیست ماده است که الان در اینجا هست میخواهم به بینم که این بیست ماده چه ضرری داشته چه عیبی داشته بلکه مواد مفیدی است بالاخره بلدیه ممکن است کارهایش بیشتر از این باشد ولی اینها هم جزو وظایف بلدیه خواهد بود
۱ ـ ایفاء حوائج اهالی شهر نشین
۲ ـ امور راجعه به بلدیه از قرار تفصیل است:
اولا)اداره کردن آنچه اهالی شهر برای اصلاح امور بلدیه بموجب قانون میدهند
ثانیاً) اداره کردن اموال منقوله و غیر منقوله و سرمایه هائیکه متعلق بشهر است
ثالثاً) مراقبت در عدم قحطی آذوقه شهر بوسائل ممکنه
رابعاً) ساختن و پاک نگاهداشتن کوچه ها و میدانها و خیابانها از پیاده رو و کالسکه رو باغهای عمومی و
مجاری میاه و زیر آبها و پلها و معابر و غیره و همچنین روشن کردن شهر و تقسیم آبهای شهری و مراقبت رد تنقیه قنوات و پاکیزگی حما ها:
خامساً ) مراقبت در رفع تکدی و تأسیس دارا المساکین و دارالعجزه و مرضخانها و امثال آن
سادساً) معاونت در اقدامات حفظ الصحه و حفظ دواب و حشم و تاسیس دواخانها وامثال آن
سابعا ـ مواظبت در اینکه معابر شهری موافق نقشة معینی باشد و اقدامات مقتضیه برضد حریق و سایر بلیات سماوی و ارضی بعمل آید
ثامناً ـ بیمه ابنیه متعلق به شهر از حریق
تاسعاً- معاونت در تکثیر معارف و مساعدت در دائر نمودن کتابخانه و قرائت خانها و موزه ها و حفظ و مرمت مساجد و مدارس و ابنیه و عتیقه
عاشراً ـ مساعدت با دولت در ساختن بازارها و نمایشگاه های تجارتی و کلیه مراقبت رواج حرفه و تجارت شهر و دائر نمودن محل تشخیص اسعار و معاملات عمومی
۱۱ ـ دایره اقدامات بلدیه مختص بحدود شهر و اراضی متعلقه بشهر هست
۱۲ ـ انجمن و اداره بلدیه میتواند باسم شهر بیع و شری و هر گونه معاملات نماید و بجاهای لازم شکایت کند و در محاکمه عدلیه اقامه دعوی نماید و مدعی و عدعی علیه واقع شود
۱۳ ـ اراضی کوچه ها و میدنها و پیاده روها و معابر رودخانه ها سواحل رودخانها و زیر آب ها و غیره هر چند که متعلق بشهر است محل استفاده عموم ناس است
۱۴ ـ وجوهی که اهل شهر برای مصارف بلدیه میدهند باید بحکم قانون باشد
۱۵ ـ حاکم شهر باید مراقبت نماید که اقدامات بلدیه مخالف با این نظامنامه نباشد
۱۶ ـ اداره بلدیه حق دارد که مهر معینی باسم شهر داشته باشد بالاخره بیست و پنج ماده وظائف بلدیه است که الان که تأسیس شده است یا خواهد شد مگر غیر از این کارها خواهد کرد؟ علت اینکه بی سبب و بی جهت نسخ کنیم چیست؟ چیزهائی است که از وظائف حتمی باشد علت اینکه این بیست ماده را بی جهت لغو کنیم چیست؟ لابد بعد در جواب خواهند گفت که مادرنظامنامه داخل خواهیم کرد خوب برای چه؟ ما یک قانون مرتبی را چه لزوم دارد لغو و نسخ کنیم بعد در نظامنامه مینویسیم این وظائفی که این جا برای بلدیه نوشته شده است و همینطور سایر چیزهائی دیگر اینها یک مطالبی است که اگر بحکم قانون باشد قطعاً قوتش بیشتر است تا در یک نظامنامة نوشته شود که مثلا او صد هزار تومان حق دارد قرض کند بنده هر چه فکر کردم نفهمیدم اگر میدانستم که چه نظری دارد کمیسیون داخله که ما اینها را نقض کنیم بنده هم موافق بودم و اگر خیلی مصرند که حکما باید نسخ شود پس در وظائفی که وزارت داخله مینویسد در نظامنامه اینها را بنویسید وبنده یک پیشنهادی مختصری کرده ام که بهتر این است قبول بفرمایند که وظائف مندرجه در قانون بلدیه مصوبه بیستم ربیع الثانی ۱۳۲۵ در آن نظامنامه جزو وظائف بلدی نوشته شود برای اینکه قوت قانونی که این دارد آنهم داشته باشد و بنده عقیده ندارم سلب شود و بنده خیلی میل داشتم کمیسیون محترم داخله این فکر را بکند که رای هائی که داده میشود بعد از مذاکرات زیاد و استدلال طرفین اصلاحاتی که میشود آن اصلاحات را بهم نزند برای اینکه تکلیف بنده معلوم نیست که چه جور رای بدهم برای اینکه رائی که بنده میدهم روی آن اصلاحات است
وزیر عدلیه ـ خلاصه فرمایشات مشروح و مفصل آقا این بود که در این قانون بلدی یک موادی هست که حیف است آنها لغو شود و بعد آنها را هم خواندند متأسفانه یک قسمت از موادی راکه خواندند بنده
درست یادم آمد که چندین تایش بکلی غیر عملی است یک چیزهائی است که از برای زینت نوشته اند ممکن بود عوض این وظائفی که اینجا نوشته است پنجاه شصت وظیفه دیگر هم اینجا معین کنیم و بنویسیم و آنوقت البته در مجلس حرف خواهیم زد و یک ماه دو ماه بای در سر وظائف در اینجا صحبت کنیم مثل اینکه یکی دو مرتبه قانون بلدیه آمد اینجا و در نتیجه مذاکرات زیاد کشید باخر دوره و وقت تلف شد این دفعه خواستیم ما یک چیز عملی باشد در این قسمت (یکنفر از نمایندگان ـ پس گرفتند) بله پس گرفتند ولی از طرف دیگر هم در اینجا بحث شد و مدتها وقت گرفته شد حالا هم اگر یک قانون دیگری با یک مواد زیادی بیاوریم(اختصاص باین قانونی که اینجا آمده همینطور بوده) وسی ماده داشته باشد اقلاً باید پنجاه شش ماه درش صحبت میشود و طول میکشد مادر قانون تأمین مدعی به تجربه کردیم (حالا همین روزها یک قانونی خواهم آورد) اگر یک قوانینی باشد که تا پنج ششماه هم طول بکشد ضرری بکارم نزند می آورم اینجا و الا آنهائی که میخواهم زودتر بگذرد ناچارم ببرم کمیسیون عدلیه عرض کنم اما راجع باین قسمت بنده وارد این قسمت نمیشوم برای اینکه راه حل این قسمت خیلی سهل است توی آن وظایفی که نوشته شده است بعضی چیزها است که آنقدرها اهمیت ندارد اگر آقا هم موافقت بفرمایند و بگذارند که آنها در ضمن نظامنامه نوشته شود و در آنجا گنجانده شود بهتر است فرض بفرمائید که یکی دو وظیفه و دو ماده است که خیال میکنید خیلی صحیح است و اهمیت دارد خوب این یکی دوتا را ممکن است پیشنهاد بفرمایند و در جلسه کمیسیون هم دولت می نشیند با آقایان اعضاء کمیسیون و صاحب پیشنهاد هم می آید و در آنجا توافق نظر پیدا میشود و در آنقسمت بخصوص هم ضرورت ندارد که همه اینها را بنویسیم
رئیس ـ آقای شریعت زاده
شریعت زاده ـ موافقم
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است
رئیس ـ کافی است؟
(اظهارشد ـ بله )
پیشنهاد آقای یاسائی
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
بنده چون مواد ذیل که اهمیت دارد و در قانون سابق بلدیه است لازم میدانم مفاداً در این قانون هم قید شود لذا پیشنهاد میکنم که مواد ۴ ـ ۵ ـ ۶۲ ـ ۶۴ ـ۷۹ ـ ۸۵ ـ ۸۶ ـ ۹۷ قانون سابق بلدیه نیز بر مواد این قانون علاوه شود
پیشنهاد آقای افسر
تبصره ذیل را بماده سوم پیشنهاد میکند
تبصره ـ وظایف مقرره در فصل اول قانون بلدی مصوبه ۲۱۰ ربیع الثانی ۱۳۲۵ جزء وظائف بلدی خواهد بود.
رئیس ـ ماده چهارم قرائت میشود:
ماده چهارم ـ رئیس اداره بلدیه که از طرف وزارت داخله معین میشود مسئول اجرای پرو گرام اصلاحات بلدی است که از طرف دولت و یا از طرف انجمن بلدی تصویب شده باشد
رئیس ـ آقای فیروز آبادی
فیروز آبادی ـ بنده اینجا عرضی که داشتم این بود نوشته «رئیس اداره بلدیه که از طرف دولت است» بنده گمان نمیکنم اصلاح انجمن از طرف دولت مورد داشته باشد بلکه باید از طرف خود انجمن و اهل آن محل اصلاحات پیشنهاد شود و مسئول آن باشد نه از طرف دولت دولت چه اطلاعی دارد مثلاً بر امور جزئی دزداب
و جای دیگر پس خود اهل محل باید تعیین کند و آن رئیس اداره هم باید مسئول آن انجمن باشد باین ملاحظه بنده دولت را عقیده ندارم
وزیر داخله ـ عرض کنم همینطور است که آقا میفرمانید اینجا دولت که پیشنهاد کند که نیست پیشنهاد را خود انجمن میکند و توسط رئیس انجمن میفرستد بوزارت داخله و وزارت داخله هم از طرف دولت پیشنهاد میکند و ا زطرف دولت هم تصویب میشود والا دولت که پیشنهاد کرد انجمن که تصویب نمی کند
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ بنده قدری از آقای وزیر عدلیه میخواهم گله کنم برای اینکه چند مرتبه این جا راجع بگذشتن قانون اظهار بی مهری فرمودند، دروه های گذشته را در نظر بیاورید به بینید که قانون چقدر در مجلس معطل میشد این قانون تصرف عدوانی که در یک جلسه ما گذراندیم بینی وبین الله هم دولت و حکومت باید شادمان باشد از مجلس و هم بنده از رئیس مجلس خیلی تشکر دارم که همچو نفس مارا میگیرد که ابداً تنفس بما نمیدهد. این دیگر یک چیزی است که شما هی میفرمائید همین قانون مدعی به را تصدیق میفرمائید که اگر غیر از این دوره بود و دوره های سابق بود قانون تصرف عدوانی باین زودی گذشت؟ پانزده ماده شانزده ماده! این مجلس نسبت بقوانینی که دولت آورده است خیلی ساعی و شابق بوده که زود بگذرد و بنده امیدوارم که این اظهارشان برای ما یک تازیانة بود که ما بیشتر عجله کنیم والا نسبت به مسئله باید خیلی شادمان باشید که کارهائی که از طرف دولت میآید به مجلس خیلی سرعت میکنیم و میگذرد نمیدانم حالا چه قوه بر قیه در شما هست که در مانیست اما جوابی که آقای وزیر داخله در جواب آقای فیروز آبادی دادند تصدیق بفرمایند که جواب آقای فیروز آبادی نبود آقای وزیر عدلیه توجه بفرمایند بعد از آنک شما بموجب این قانون انجمن بلدی را حق دادید و منتخبین انجمن بلدی نشسته اصلاحات باید از طرف انجمن بآن رئیس پیشنهاد شود و اجرا شود و دیگر معنی ندارد که دولت مداخله در اصلاحات کند حالا بلدیه طهران را که ما اهمیت میدهیم و در تحت نظر دیگری ملاحظه میکنیم جاهای دیگر مثلاً فارس آذربایجان کرمان و خراسان انجمن بلدی برایش تشکیل میشود و آن اعضائی که در آنجا می نشینند باید اصلاحات را در نظر بگیرند نه اینکه هئیت وزراء تصویب کند که این اصلاحات در آنجا باید بشود درست است دولت ناظر بکلیات است اما ناظر بجزئیات نیست ایشان اظهار کردند از طرف دولت و یا انجمن اصلاحات باید از طرف انجمن باشد نه دولت دولت اگر یک نظریاتی دارد باید آن نظر خودش را بیان کردندو نظر خودش را بیان کند و نظر خودش را مطابق آن موادی که آقای افسر بیان کردند و محتاج الیه خواهد شد رفتار می کند پس باید این قید از طرف دولت برداشته شود این یک موضوع یک موضوع اساسی دیگر این است که بنده بآقای وزیر عدلیه و وزیر داخله هر دو عرض کرده ام که اگر شما بیائید ویک اصلی را اتخاذ کنید خیلی خوب است و آن این است که حکومت ها را همان رؤسای بلدیه قرار دهید که هر دو یکی شود شما الحمدالله همه جا تشکیلات میدهید حالا یک جا رئیس بلدیه معین کنید و یک جا هم حاکم این یک مخارج فوق العاده می شود و معنی ندارد یکی از این دو کار را شما بکنید با رئیس انجمن را باختیار انجمن بدهید و حاکم را ناظر قرار دهید والا یک جا حاکم معین کنید و یک جا رئیس بلدیه از وزارت داخله بفرستید این همیشه کار فلج است پس آن ترتیبی که عرض کردم خوب است و بودجه اش هم کم میشود چه خبر است دوازده کرور بودجه وزارت داخله است میگوئید بودجه وزارت داخله کم است بودجه نظمیه مال وزارت داخله نیست بودجه امنیه مال وزارت داخله نیست بودجه صحیه بودجه سجل
احوال مال وزارت داخله نیست؟ حساب کردیم دوازده کرور بودجه وزارت داخله است کم است؟ بودجه عدلیه که تأمین قضائی می کند سه کرور است بودجه شما دوازده کروراست پس بیائید عذر این حکومت ها را بخواهید و این ها را بحضرت عباس به بخشید و مردم را از دست حکومت راحت کنید همان رئیس بلدیه حاکم باشد کفایت می کند
وزیر عدلیه (داور) ـ نظر باینکه انجمن بلدی راجع باصلاحات بلدی اظهار میکنند اساساً دو قسم است یک قسمت اینست که وقتی انجمن تصویب کرد باید اجرا شود (و بموجب نظامنامه البته این دو قسمت را باید از هم تفکیک کرد) یک قسمت دیگر کارهائی است که باید بتصویب دولت برسد و قطعاً در آنکارها نظر دولت لازم است چرا؟ برای اینکه ممکن است یک انجمنی یک وقت حرارتش زیاد شود و بخواهد یک تحمیلاتی بمردم بکند برای یک اصلاحاتی و اسباب زحمت مردم را فراهم نماید این است که پیش بینی شده که بتصویب دولت باشد آن مواردی را که نوشته اند انجمن بلدی اختیار دارد معلوم است انجمن بلدی مطابق آن نظامنامه که درماده قبل نوشته شد اختیار دارد که تصویب کند و بعد اجرا کند و یک مواردی هم هست که انجمن پیشنهاد میکند و دولت بعد از آنکه تصویب کرد بموقع اجرا گذاشته میشود مقصوداین است حالا اگر آقایان عبارت را برای رساندن این مقصود کافی نمیدانند ممکن است پیشنهادی بدهند در شور دوم اصلاح میشود اما راجع بحاکم و رئیس بلدیه فرمودند این قسمت را بنده اطلاع دارم که وزارت داخله در یک قسمت از نقاط این عمل را کرده و بعد هر جا را هم که لازم بداند همین کار را خواهد کرد اغلب رئیس بلدیه همان حاکم خواهد بود و دلیلی ندارد که ما بیائیم و دو خرج بکنیم اما در آن قسمت که آخر فرمودید ما باید شادمان باشیم بنده خیلی شادمانم و بقدری شادمانم که اگر دلتان میخواهد اسمم را هم شادمان میگذارم از کار مجلس هم خیلی راضی هستم منتهی چیزی که هست میدانید عادت بر این جاری شده که هر چه بانسان بدهند کم است هر چه تندتر کار بکنید باز بنده میل دارم تندتر کار بشود و این عرضی که کردم برای این بود که باز یک قدری کارها تندتر شود
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است،
رئیس ـ پیشنهادات قرائت میشود:
پیشنهاد آقای دکتر طاهری
مقام منیع ریاست دامت عظمته
پیشنهاد میشود ماده چهارم بترتیب ذیل نوشته شود
ماده ۴ ـ رئیس اداره بلدیه که از طرف وزارت داخله معین میشود مسئول اجرای پروگرام اصلاحات مصوبه بلدی است و قسمت اخیر ماده حذف شود
پیشنهاد آقای ناصری
مقام منیع ریاست دامت شوکته
پیشنهاد میکنم در ماده ۴ عبارت یا از طرف که بعد از کلمه دولت نوشته شده است حذف شود
پیشنهاد آقای مؤید احمدی
مقام مقدس ریاست مجلس
پیشنهاد میکنم کلمه پرو گرام مبدل بدستور العمل هاشود ـ
پیشنهاد آقای یاسائی
بنده پیشنهاد میکنم درماده چهارم پروگرام تبدیل شود به دستور
پیشنهاد آقای هزار جریی
مقام منیع ریاست محترم مجلس شورای ملی دامت شوکته بنده پیشنهاد میکنم ماده چهارم به اینطریق اصلاح شود
ماده چهارم ـ (رئیس اداره بلدیه که از طرف وزارت داخله معین میشود مسئول اجرای پروگرام اصلاحات بلدی است که از طرف دولت در انجمن بلدی تصویب شده باشد)
پیشنهاد آقای کازرونی
بنده پیشنهاد میکنم که رئیس اداره بلدیه از طرف انجمن بلدیه تعیین و از جانب وزارت داخله منصوب شود
رئیس ـ ماده پنجم قرائت میشود
ماده پنجم ـ انجمن بلدی هر محل از نمایندگان طبقات تجار و اصناف و مالکین (اعم از مالکین مستغلات و مالکین املاک مزروعی) آن شهر تشکیل خواهد شد
عدة اعضای انجمن در پایتخت و سایر شهرها بر حسب مقتضیات محل از شش تا دوازده نفر خواهد بود شرایط منتخبین و منتخبین و طرز انتخاب و وظایف آنها مطابق نظامنامة که بتصویب کمیسیون داخله مجلس شورای ملی خواهد رسید معین خواهد گردید.
رئیس ـ آقای فیروز آبادی
فیروز آبادی ـ در اینجا حق انتخاب به سه طبقه بیشتر داده نشده و بنده موافق نیستم که حق انتخاب بخصوص باین سه طبقه داده شود میگوید: انجمن بلدی هر محل از نمایندگان تجار و اصناف و مالکین تشکیل خواهد شد خوب بنابراین زارعین اگر مالک ده و مالک ملک زراعتی نشدند حق انتخاب کردن ندارند؟
آقا سید یعقوب ـ املاک مزروعی را نوشته است
فیروز آبادی ـ بنده دقت کرده ام هیچ چیز شامل زارعین نمیشود بنده عقیده ام این است زارعین را هم باید داخل کرد و بموجب آنچه که در اینجا نوشته شده آنها داخل باشند نوشته(اعم از مالکین مستغلات و مالکین املاک مزروعی) این زارعین را شامل نمیشود اگر اجاره بفرمائید بنده پیشنهاد میکنم که طوری نوشته شود تا زارعین را هم شامل شود
وزیر عدلیه ـ آقا بایستی اولا در نظر بگیرید که وظیفه اساسی انجمن بلدیه چیست اساساً انجمن بلدی برای یک شهری که تشکیل میشود میخواهد چه کار بکند؟
کازرونی ـ مالیات وضع کند
وزیر عدلیه ـ اگر آقای کازرونی نمیفرمودند شاید این قسمت را بنده حالا عرض نمیکردم و درقسمت آخر عرض میکردم ولی حالا چون فرمودند میگویم یکی از کارهای این انجمن این است که یک عوارضی وضع کند و یک حوائجی را رفع کند کارهای دیگر (یا بعبارت دیگر اگر در وسط صحبت یک کسی صحبت نشود و بگذارند آن شخص طرز فکر خودش با بیان کند خیلی بهتر است) انجمن بلدی که تشکیل میشود برای این است که تشخیص حوائج یک محلی را بدهد و بعد هم نظر کند باستطاعت مردم و یک عوارضی برای رفع آن حوائج مرتب و منظم کند واز مردم بگیرد اگر بنا شد شما یک اشخاصی را که هیچ چیز بگیرد اگر بنا شد یک اشخاصی را که هیچ چیز نمیدهند قبول کنید که بنشینید و عواررضی وضع کنند این اصولا در زندگانی نمیشود و هیچ چیز مانع از این نیست که همه روزه اینها بنشینند و عوارضی وضع کنند برای اینکه بنده که هیچ چیز نمیدهم چه ضرری دارد بگویم فلان آقا مبلغ زیادی بدهد برای اینکه نه تنها کوچه ها تمیز باشد باندازه عادی باندازة که امروزه باید توقع داشت بلکه برای اینکه کوچه ها تمامش سمنت باشد؟ این البته خوب کاری است ولی توقعات باید متناسب با وضعیات باشد بنا براین باید اشخاصی رادر انجمن مداخله داد که وقتی می گویند باید چیزی داد خودشان هم از آن اشخاص باشند که بدهند نه آن اشخاصی که نمیدهند از زارع چیزی نمیشود گرفت زیرا صرف نظر از آنکه رویهمرفته او چه کار کرده است او اصلاشهر میاید چه کار کند؟ زارع در شهر منزل ندارد زارع فقط در ده است شاید محمولی داشته باشد که بیاورد در شهر و بعد میرود او در اینجا نمیماند تا شما بخواهید ..
فیروز آبادی ـ بنده خودم زارع هستم او هم اهل
شهر است
وزیر عدلیه ـ آقا شما مالک حساب میکنند که میگوید شما زارع هستیدـ خیر آقا شاید از نقطة نظر اینکه خواستید بفرمائید من زارع هستم این را فرمودید و الا آقای فیروز آبادی را کی زارع حساب میکند؟ زارع کسی است که درده زراعت میکند و الا آقا مالک املاک مزروعی هستند و اگر بخواهیم برویم روی آن خط نه تنها این قسمت اختصاصی بزارع ندارد بلکه اشخاص دیگری هستند که در شهرها هم منزل دارند و چیزی نمیشود از آنها گرفت آنوقت باید بآنها هم این حق را بدهیم و البته این بی احتیاطی خواهد شد زیرا یک عده اشخاص میآیند تحمیل مالیات و عوارض میکنند بریک عدةدیگری که مناسبت ندارد و برای آنها ضرری هم ندارد
رئیس ـ آقای آقاسید یعقوب
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است
رئیس ـ قبلا بایشان اجازه داده شده است
آقا سید یعقوب ـ در این جا دولت ملتفت نکته اساسی شده است و میخواهیم جواب آقای فیروز آبادی را با برهان عرض کنم از طرف دیگر توجه دولت الزام آور شده برای چیز دیگر آن این است که انجمن بلدی هر محل از نمایندگان طبقات تجار و اصناف و مالکین میعن خواهد شد چرا؟ برای خاطر اینکه اینها پول و عوارض میدهند
طلوع ـ زارعین حق حیات ندارند چیز غریبی است؟
یاسائی ـ این چه حرفی است؟ با سوادها باید انتخاب کنند
آقا سید یعقوب ـ صبر کنید آقا صبر کنید آقای یاسائی بگذارید من حرفم را بزنم (همهمه.. زنگ رئیس ) بعد ممکن است بیائید این جا از این جا تا آن جا جا دارد و ممکن است بفرمائید! آقا بنده عرضم را میکنم میروم دولت در این جا ملتفت شده است که آن کسانی که پول میدهند باید وکیل آنها معین کنند بر فقرا که وضع مالیات نمیشود کرد از فقرا که عوارضی نمیگیرند از کسانی که در کوچه ها میگردند که عوارضی نمی گیرند عوارض را وضع می کنند بر مالکین مستغلات یا مالکین اراضی و خانه ها و چون وضع مالیات بر اینها می شود باید نماینده هم از طرف خود اینها باشد….
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب موافقید؟
آقا سید یعقوب ـ خیر مخالفم الان وارد در مخالفت می شوم پس از این نقطه نظر آمدند و گفتند نماینده باید از این ها باشد اما مخالفت بنده از این نقطه نظر است که شما آمده اید و نوشته اید از شش الی دوازده نفر باشد اولا بنده نمیدانم این مؤسسه بلدیه مؤسسه دولتی است یا ملی است اگر مؤسسه بلدیه. مؤسسه دولتی است یا ملی است اگر مؤسسه ملی باشد هر مؤسسه باید نظامنامه خودش را خودش بنویسد بموجب این قانون وقتی که شما ایجاد مؤسسه ملی کردید باید حق بدهید که این مؤسسه نظامنامهاش را بنویسد. این یک مسئله مسئله دیگر اینکه نوشته اید از شش الی دوازده نفر چون بنده نمیدانم اینهائی که میایند در آنجا دارای حقوق هستند یانه؟ باید این مسئله را درنظر بگیرید نماینده انجمن که حقوق نداشته باشد غالباً این انجمن منحل است و تشکیل نمیشود و حالا آمده اید از شش الی دوازده نفر معین کرده اید اول این ار محقق کنید که حقوق دارند یا نه در خارج گفته شد حقوق هم نمیدهند و این عده به عقیده بنده کم است و ناچارید عده را اگر بخواهید انجمن تشکیل شود بیشتر کنید که اگر فرضاً از این عده نیامدند اکثر یت باقی باشد در واقع این ماه ماده تأسیس انجمن است و بنده از شش الی دوازده نفر را کاملا مخالفم زیرا با این عده انجمن تشکیل نخواهد شد چون میفرمایند
حقوق ندارند این یک موضوع و موضوع دیگر هم این بود که همانطور که عرض کردم نمیشود حق نوشتن نظامنامه را از مؤسسه ملی بردارید و باید این حق را بخود مؤسسه بدهید باید انتخاب کنید انتخاب کردید آنوقت باید نظامنامه را خودشان بنویسند اما مقام تصویبش را بنده نمیدانم کجا است عقیده بنده این است که باید بیاید به مجلس موضوع دیگر محتاج نیست شما در اینجا بیائید معطل شوید همان قانون سابق را اگر ملاحظه بفرمائید نوشته از بیست ویک سال حق انتخاب دارند همان قانون انتخابات از برای اعضاء انجمن کافی است و شما بی خود معطل هستید و خودتان را بزحمت می اندازید همین چیزی که شما می خواهید کاملا بطرز مفصل در قانون سابق بلدیه هست همان را شما در نظر بگیرید کفایت می کند و محتاج باین ماده نیست.
وزیر عدلیه ـ گرچه عبارت لایحه یک نواقصی دارد که بنده نگاه می کردم ولیکن مقصود از این نظامنامه نظامنامه ایست که شرایط انتخاب شدن و انتخاب کردن و دوره تصدی آنها که مثلا چند وقت مشغول کار خواهند بود اینها را اصولا معین خواهد کرد خوب قبل از اینکه آنها انتخاب شوند و انجمن تشکیل شود چطور میخواهید خودشان ازبرای خودشان نظامنامه بنویسید۱(آقا سید یعقوب ـ سایر وظایف هم نوشته شده است ) عرض کردم عبارت یک نواقصی دارد و الا طرز انتخاب شدن و اینکه کی ها حق دارند و در انتخاب انجمن بلدی رای بدهند و یا عضو انجمن بلدی باشند این یک نظامنامه لازم دارد که باید قبلا معین شود تا انجمن تشکیل شود و الا نمیشود قبل از اینکه انجمن تشکیل شود اعضاء بنشینند و نظامنامه بنویسند البته یک نظامنامه داخلی آنها برای خودشان خواهند نوشت و چون خیلی اهمیت داده شده است ملاحظه بفرمائید نوشته شده است که آن نظامنامه باید بتصویب کمیسیون مجلس برسد نه اینکه بتصویب خود دولت باشد. بنابراین خیال می کنم در این جا اشکالی نیست و اگر عبارتش را (که بنده خودم که نگاه می کردم دیدم یک تنافی بین این ماده و ماده قبل هست) بنظر آقایان وافی نیست ممکن است درست کرد (اورنگ ـ عبارت کاملا وافی است) در قسمت دیگر که راجع بعده فرمودیدبنده عقیده ام این است بگذارید همین عده از شش الی دوازده نفر باشد زیرا به تجربه دیده ام هر چه زیادتر شد بیشتر حرف میزنند و کمتر کار میشود و بیشتر وقت تلف میشود بعلاوه از آن زحمتی که شما می ترسید و فرار میکنید اگر عده را زیاد کردید بیشتر دچار آن خواهید شد زیرا حد نصابش هم از برای تشکیل آنوقت بیشتر میشود وقتی که عده را مثلا هیجده نفر باشد تا برای یک جلسه شش نفری و بعلاوه جمع کردن یک عده ده نفری را هم در نظر بگیرید که خیلی مشکل تر است وهمینطور عملی بودن قضیه را هم در نظر بگیرید که شرط اساسی این قانون است و الا آقا قانون بلدی سابق هم بود علت اینک آن قانون عملی نشد بواسطه همین نقائصی بوده که الان آقا میخواهیددر این قانون اصلاح کنید خیال کردیم یک چیزی بنویسیم که یا یک عده کمتر هم انجمن را تشکیل بدهیم و هم سرعت کار بشود.
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات (کافی است)
رئیس ـ آقای یاسائی فرمایشی دارید؟
یاسائی ـ بنده خواستم آقایان اجازه بدهند که بنده عرایضی را که دارم عرض کنم.
جمعی از نمایندگان- بفرمائید
رئیس ـ بفرمائید
یاسائی - موضوع عرض بنده برای سومین مرتبه است که بنده در مجلس شورای ملی عرض میکنم در خارج هم
عرض کرده ام بنده معتقدم که در قسمت انتخابات بلدی برای اینکه ملاکی برای انتخابات مجلس شورای ملی باشد و امتحانی بکنیم که حق رأی باید در مملکت صرفاً و منحصراً مختص اشخاص با سواد باشد نه زارعی که آقای فیروز آبادی:نمی فهمد چه می کند نه بالاخره آن افراد طبقاتی که نمی دانند چه می کنند بنده عقیده ام این است باید تخصیص داد رأی دادن رابه با سوادها در شهرها هم انتخابات بهتر میشود و هم بیشتر در تحت نظر دولت است برای یک مرتبه امتحان کنید اگر دیدیم نتیجه انتخابات بلدی ما خوب شد در انتخابات مجلس شورای ملی هم همین رویه را تعقیب میکنیم ما باید دنبال مدرک و فهم و شعور برویم نه دنبال مال و تمول بالاخره متمول در این شهرها سالهای دراز بوده اند یک قدم اساسی و اصلاحی برای این مملکت برنداشته اند چه اقدامی کرده اند باید تشویق کنیم که مردم سواد پیدا کنند اشخاصی که فرضاً شاکی میشوند از این قضیه و نگران میشوند زودتر بچهای خودشان را با سواد میکنند این عقیده بنده است که خواستم عرض کنم و پیشنهاد هم خواهم کرد
جمعی از نمایندگان ـ پیشنهادات خوانده میشود:
پیشنهاد آقای محمود رضا
درماده پنجم پیشنهاد میکنم قسمت تجار و اصناف و مالکین (اعم از مالکین مستغلات و مالکین املاک مزروعی)از ماده حذف شود
پیشنهاد آقای دهستانی
پیشنهاد میکنم درماده پنجم بعد زا مالکین املاک مزروعی نوشته شود: آن شهر و توابع
پیشنهاد آقای ناصری
پیشنهاد میکنم در ماده ۵ عبارت و سایروظایف آنها که زاید است حذف شود
پیشنهاد آقای یاسائی
بنده پیشنهاد میکنم در ماده پنجم قید شود که حق انتخاب کردن منحصر باشخاص با سواد باشد
پیشنهاد آقای مخبر فرهمند
بنده پیشنهاد میکنم در سطر سوم از ماده پنجم بعد از کلمةشهرها اضافه شود و قصبات
پیشنهاد آقای آقاسید یعقوب
پیشنهاد میکنم درماده پنجم عبارت و سایر وظایف آنها حذف شود
پیشنهاد آقای فیروز آبادی
بنده پیشنهاد میکنم که در ماده پنجم نوشته شود بعد از تجار و اصناف و مالکین (وزارعین)
رئیس ـ ماده ششم قرائت میشود:
۶ ماده ـ مجلس شورای ملی بانجمن های بلدی اجازه میدهد که برای تأمین مصارف بلدی هر محلی از نقطه نظر تنظیفات و تعمیرات و احتیاجات صحی و معارفی بلدی عوارض محلی وضع نماید.
طرز وضع عوارض مزبوره باین نحو خواهد بود انجمن بلدیه هر محلی عوارضی را که برای تامین مقاصد مذکوره در فوق لازم میداند توسط رئیس بلدیه محل بوزارت داخله پیشنهاد خواهد نمود و پس از تصویب هئت دولت بموقع اجرا گذارده خواهد شد
رئیس ـ آقای اورنگ
اورنگ ـ بنده در صدر و ذیل این ماده یک تنافضی می بینم این است که استدعا میکنم اگر واقعاً تنافضی هست رفع شود واگر هم نیست توضیح شود تا بدانم که من بد دریافت کرده ام در صدر ماده مینویسد مجلس شورای ملی با نجمن های بلدی اجازه میدهد که برای تأمین مصارف بلدی هر محلی ازنقطه نظر تنظیفات و تعمیرات و احتیاجات صحی و معارفی و بلدی عوارض محلی وضع نماید این صدر ماده است ذیل ماده طرز وضع این عوارض را شرح میدهد میگوید که طرز وضع عواید مزبوره باین نحو خواهد بود که انجمن بلدیه هر محلی عوارضی را که برای تأمین مقاصد مذکوره در فوق لازم
میداند توسط رئیس بدیه محل بوزارت داخله پیشنهاد خواهد نمود و پس از تصویب هیئت دولت بموقع اجرا گذارده خواهد شد. حالا اگر چنانچه قائلید باینکه این عوارض را مجلس شورای ملی حق دارد وضع کند باید ذیل ماده هم اینطور بشود که وقتی انجمن بلدی محلی آن عوارض را وضع کرد بوسیله رئیس بلدی بمرکز بوزارت داخله بفرستد. و وزارت داخله یعنی از طریقیت وزارت داخله باید بمجلس و مجلس او را تصویب کند اگر صدر ماده را مقیدید ذیلش باید تغییر کند و اگر ذیل ماده معتبر لاست آن صدر باید تغییر کند بجهت اینکه اجازه وضع را از اول از مجلس در صدر ماده قائل شده اید خواستم عرض کنم این ترتیب تیاقض است با هیچکدامش من محالف نیستم . اگر صدر ماده را نظر دارید ذیل ماده را هم همانطور کنید که از صدر تاذیل ماده بهمان سیاق باشد . و اگر ذیل ماده را دریظر دارید پس از آن صدر صرف نظر بفرمائید . تا این تناقض رفع شود.
وزر عدلیه ـ در اینجا البته بنده دو قسم جواب می توانم خدمت آقا عرض کنم . یک قسمت این است که وارد بحث واستد لال شویم و بادلا یل صحثح یا با سفطه تثابت کنیم که خیر تناقضی بین صدر و ذیل ماده نیست این یک قسم یک قسم هم این است که بنده مقصود ماده را عرض می کنم که چه چیزاست و بعد اگر از برای این مقصود عبارت کافی و وارد نمی شوم در اینکه تناقض است یا نیست ما مقصودمان چیست ؟ مقصود این است که بانجمن های بلدی اجازه داده شود یک عوارضی را که بانجنمن های بلدی اجازه داده شود یک عوارضی ار وضع کنند ولیکن برای انجمن ها هم یک چیزی مانع کنند و لیکن برای انجمن ها هم یک چیزی مانع باشد یک قوه باشد که آنها یک وقت عوارض زیادی بیمورد وضع نکرده باشند و یک محلی هم باشد که باید تصویب او هم شرط شود این دو چیز باید باشد باید انجمن اجازه در وضع یک عوارضی داشته باشد و دولت هم آن عوارضی را که او می خواهد وضع کند موافقت بکند هر دو لازم است اگر بگوئیم دولت این کار را بکند البته ! حتیاجات محلی و استطاعت محل را بصوری که اهالی یک محل می توانند تضخیص بدهند آنها نمی توانند اگر هم بخواهید بگوئید انجمن هرچه خواست وضع کند ممکن است عدة شش نفری یا دوازده نفری اگر پیش بیاید یک وقت یک مبالغی و عوارضی را در نظر بگیرند که حقیقه تحمیل باشد و ضرورت نداشته باشد حالا برا رشیدن باین مقصود اگر یک علارت بهتری دارید پیشنهاد کنید که اصلا این مطلب هم پیش نیاید که گفته شود صدر و ذیل ماده تناقضی دارد ممکن است پیشنهادی در این خصوص بفرمائید اورنک ـ بسیار خوب
رئیس ـ آقای فیرو آبادی
فیروزآبادی ـ بنده در این ماده دو عرض دارم عرض املم این است که : مجلس شورای ملی بانحمنهای بلدی اجازه می دهد که برای تأمین مصارف بلدی هر محلی از نقطه نظر تنظیفات و تعمیرات و احتیاجات صحی و معارفی و بلدی عوارض محلی وضع نماید این وضع عوارض را بنده عقیده ام الین است که در هر مملکت بادید بکنجایش حال آنها بر مردم تحمل کرد اینجا باید انصاف داد که بر هر چیز ما عوارض بسته شده است یا مستقیمی نبسته باشیم غیر مستقیم و قتی فکر میکنیم می بینیم روی آن هم باز عوارض بسته شده است چیزی بی عوارض نمانده است آخر قدری هم باید قدرت و تواتنائی مردم را ملاحظه کرد در این مملکت بنده میدانم و داخل در مردم هستم شهر طهران تنها را نباید ملاحظه کرد در سایر بلاد هم باید یک
نظری فرمائید مردم دیگر قدرت تحمیل جدید را ندارند باید مراعاتی از حال آنها بشود آنها را باید چیزدار کرد ما باید یک کاری بکنیم که آنها صاحب مال و زندگانی بشوند اساسی در زندگانیشان پیدا شود آنوقت تحمیلی بر آنها بکنیم ولی فعلا با این حال بنده این عقیده را ندارم که تحمیلی بر آنها بشود و مخالفم اشکال دیگرم این است که نوشته شده است: این عوارض را انجمن معین میکند و بنظر دولت میرساند و پس از تصویب هیئت دولت بموقع اجرا گذارده میشود دیگر تصویب مجلس را در اینجا شرط نکرده است و حال آنکه وضع هیچ عوارض و مالیاتی را نمیتوان کرد مگر با تصویب مجلس شورای ملی و دولت حق تصویب ندارد بنده با این دو نظر مخالف هستم با اینماده
وزیر عدلیهـ در اینموضوع قبلاً مذاکرده مفصلی شده و آقا هم باز برگشتند روی اصل اول و همانها را تکرار فرمودند خلاصهاش اینست که آقا میفرمایند مخالف قانون اساسی نیست و عملیتر هم اینست که بگذاریم خود انجمن وضع کند و از برای اینکه پر تند هم نرود دولت هم نظر داشته باشد درش بنابراین دیگر محتاج نمیدانم توضیح بیشتری بدهم
عدة از نمایندگانـ مذاکرات کافی است
آقاسیدیعقوبـ خیر بنده مخالفم.
رئیسـ بفرمائید.
آقاسیدیعقوبـ بنده دعوت میکنم همه شما را باین ماده شش اصل این لایحه است امالمواد است مواد دیگر یک مقدماتی بیش نبود این موضوع موضوع اصولی است و بنده باید عرایض خودم را عرض کنم آقایان دیگر هم مطالب خودشان را بفمرمایند نزاع اصولی است. نزاع در سر فروع نیست. نزاعی است که آقای وزیر عدلیه میخواهند در این ماده حقوق مجلس را که تصویب مالیات باشد بتصویب دولت قرار بدهند بنده عرض میکنم پس این قانون اساسی و میزان مشروطیت چه خواهد شد. بنده عرض میکنم که اگر این عوارض را انجمن وضع کند دیگر تصویب دولت چه معنی دارد پس مجلس شورای ملی برای چیست اصل موضوع اینست حالا چون فرمودند مذاکرات کافی است بنده عقیده ندارم و اگر اجازه بفرمایند بنده عرایض و عقاید خودم را عرض کنم اگر هم نمیدهند عرضی ندارم. اجازه میدهید؟
عدة از نمایندگانـ بلی بلی بفرمائید
رئیسـ بفرمائید
آقاسیدیعقوبـ اساس مطلب این است که الآن عرض میکنم الحمدالله هستند در این مجلس کسانی که در دوره اول و در همه ادوار زحمات و صدمات مشروطیت را متحمل شدهاند که قانون اساسی محکم باشد و وضع مالیات که اساسش است بدست مجلس باشد هستند از این اشخاص خیلی هستند (من تنها نیستم) حالا نمیخواهم ازشان صحبت بکنم و من تنها نیستم. در هر حال من حالا آنها را هم دعوت میکنم بموافقت کردن و یک کمک باین اصل کردن. پنج اصل مهم است که اساس مشروطیت و حکومت ملی و قوام مشروطیت روی آن پنج اصل مهم است یکی از آنها اصل هیجدهم قانون است که آقای وزیر عدلیه فرمودند که ایشان گفتند و من هم جواب مفصل دادم بنده باز هم میگویم باز هم شما جواب بدهید صد مرتبه میگویم هزار مرتبه میگویم قانون اساسی را به دولت هزار مرتبه هم میگویم. چرا نگویم چه عیبی دارد قانون اساسی مملکت است حق وضع مالیات ندارد (طلوعـ صحیح است) حق مداخله در وضع مالیات ندارد صد هزار مرتبه هم میگویم اگر چه وزیر عدلیه بفرمایند: الجواب الجواب و اکثریت هم طرفدار من است. باشد بنده هم میگویم از شما هم التماس میکنم پای شما را هم میبوسم این ماده قانون
اساسی که اصل مشروطیت است از بین نرود شما نکنید این کار را آقا از بین نبرید حالا عرض میکنم شما می فرمائید جواب دادم این یک چیز آسانی نیست اصل مشروطیت چیز آسانی نیست حالا با من دعوی نکنید که این طور نیست آلان اصول قوانین اساسی و متمم آن را می خوانم اصل ۱۸ قانون اساسی میگوید تسویه امور مالیه جرح و تعدیل بودجه تغییر در وضع مالیاتها و رد و قبول عوارض و فروعات عوارض و فروعات انجمن چه می کند غیر از وضع عوارض و فروعات که رد و قبول این عوارض و فروعات هم بموجب این اصل با مجلس شورای ملی است اینها است دیگر خواندم رد وقبول عوارض و فروعات و همچنین ممیزی های جدیده که از طرف دولت اقدام خواهد شد بتصویب مجلس شورای ملی خواهد بود عوارض چیست؟ همین است که برای هر محلی قرار داده میشود از برای این خانه آن خانه این کاروانسرا آن دکان این حق با مجلس است نه با انجمن و دولت این ماده اصل قانون اساسی است بعد میفرمائید که خوب اینجا این ماده را نوشته اند در اصل بعد هم یک چیز دیگر نوشته اند عرض میکنم بعد از این اصل اصل دیگری است که میفرمائید (آقا متوجه باشید بمن آقای روحی ) همه ساله میزان مالیاتها را (همه ساله ) مجلس شورای ملی با کثرت تصویب و تعیین خواهد نمود بعد از آنکه بعقیده من این اصل مفسر آن اصل واقع شد کلیه عوارضی را که این مالیات لازم است یاآن عوارضی است وان پول صندوق عمومی دولتی باید خرج چه امری بشود این با مجلس است و بس باید همه ساله مجلس شورای ملی معین کند که این امر (خرج اختصاصی یا عمومی ) از فلان محل و فلان مالیات و فلان عوارض تأمین شود بعد از تصویب مجلس وقتی وزیر مالیه از این جا رفت باید بعد قانون تفریغ بودجه اش را بیاورد و بگوید مطابق آن تصویب این دخل ما بوده است این هم خرج این هم صورتش این خیلی آسان است دیوان محاسبات هم که قانونش را لابد ملاحظه فرموده اید برای همین امر است همه اینها برای این اصل مسلم است حالا ملاحظه بفرمائید این جا چه مینویسد طرز وضع عوارض مزبوره باین نحو خواهد بود که انجمن بلدیه هر محلی عوارضی را که برای تأمین مقاصد مذکور درفوق لازم میداند توسط رئیس بلدیه محل بوزارت داخله پیشنهاد لازم میداند توسط رئیس بلدیه محل بوزارت داخله پیشنهاد خواهد نموده و پس از تصویب هیئت دولت بموقع اجرا گذارده خواهد شد در صورتیکه بمجوجب قانون اساسی این امر از مختصات مجلس شورای ملی است خوب ما آمده ایم وقوای مملکت را مجزی کرده ایم قوه مجریه داریم و قوه فضائیه و قوه مقننه کاملا شما باید ملتفت باشید که این قوا از هم ممتازه بوده و باهم اصطلاک پیدا نکند و در وظایف خود عمل بکنند قوه وضع مالیات با قانون است وضع قانون هم با مجلس است ربطی بدولت ندارد او اجرائیات را باید بکند آقا یک کلمه اینجا بنویسد پس از تصویب مجلس شمامجلس را و مشروطیت را که تعطیل بردار نمیداند و تا اعلیحضرت مجریش است الحمدالله همیشه اکثریت میکند و چون خدمت بمملکت میکنید همیشه اکثریت دارید حالا پس چرا یک مطلب باین سهل و آسانی را اینقدر پیچ میدهید و بنده ضعیف را اذیت میکنید بنویسید پس از تصویب مجلس شورای ملی هر چه را که پیشنهاد کنید مجلس شورای ملی هر چه را که پیشنهاد کنید مجلس که تصویب میکند (اورنگ ـ پیشنهاد کنید ) این است اساس عرایض بنده و به الجواب الجواب هم قانع نمیشوم و التماس میکنم و استمداد میکنم از همه موافقت بفرمایند و اینجا نوشته شود و پس از تصویب مجلس شورای ملی اینکه اشکال ندارد و الا با طرز دیگرش مخالف هستم .
اورنگ ـ بنده پیشنهاد هم کرده ام
آقاسید یعقوب ـ این جا بمن نوشته اند مجلس قانون است این راست است صحیح است اما نه باینجور آقا ما که وکیل در توکیل نیستیم ما چطور می توانیم
بیائیم و حق خودمان را بغیر بدهیم این حق ثابت ما است قانون اساسی را چطور تغییر بدهیم در هر صورت بنده پیشنهاد کرده ام بعد از تصویب مجلس شواری ملی
رئیس ـ آقای یاسائی
یاسائی ـ آقای آقا سید یعقوب کراراًاین بیانات را فرمودند و ماهم که درکمیسیون داخله بودیم با رفقا یک مذاکرات زیاد کردیم که مبادا این لایحه یک مساسی با قانون اساسی داشته باشد و یک جائی را از قانون اساسی بکاهد یا قانون اساسی را بساید یک همچو نظری که شما داشتید ماهم داشتیم همه آقایان داشتند بعد از مذاکرات و مطالعات از نقطه نظر عمل و اینکه چه رویه بعمل نزدیک است و بمقصود نزدیکتر است اینطور در نظر گرفته شد که مجلس اجازه بدهد بانجمهای بلدی که عوارض را وضع کنند اینکه فرمودید که در قانون اساسی نوشته شده است که رد و قبول عوارض و فروعات با مجلس است تصدیق می کنید که نظر قانون گذاره دورة اول بیک چیزهائی بوده است که حالا موضوع ندارد عوارض و فروعات مثلا نوشته است رد و قبول عوارض و فروعات فروعات یعنی چه؟ فرع را که میدانید از کلمات و اصطلاحات دوره استبداد است حکام دوره استبداد یک فرعی برمالیات بسته بودند من خوب یادم است که در یزد یک فرعی بر مالیات بسته بودند که رسیده بود به تومانی یازده قران دوازده قران یک تومان اصل مالیات و دوازده قران فرع آن بود (افسر ـ بچها تومان هم میرسید) اینها یک چیزهائی بود که معمول بود آقایان و کلای دوره نظرشان این بود که اینها تکرار نشود بعد در عمل تکرار نش مقصود آقایان دوره اول البته این بود و آن چیزیکه شما حالا در نظر گرفته اید البته آن نبود عوارض بلدی معقول نیست که بیاید بمجلس شورای ملی و تصویب شود حالا شما می فرمائید که بعضی جاها بلدیه داشته باشیم و بعضی جاها نداشته باشیم این یک نظری است ولی باید احساسات ونظریات و تمایلات خود مردم هر شهر را دید که چه میخواهند و چه میگویند اگر بلدیه را خواستند نباید گفت که دولت یا مجلس صلاح نمیداند که شما بلدیه داشته باشید. در اینصورت شما تمام شهرهای بزرگ و کوچک و قصبات این مملکت را در نظر بگیرید گمان می کنم که الان در صد و پنجاه نقطه این مملکت بلدیه وجود دارد و آنوقت از تمام مملکت هم صحبت نمی کنیم همین صدو پنجاه بلدیه فرضا هر یک یک لایحه بدهند بمجلس و اعتباری بخواهند و شما بخواهید در مجلس مطرح کنید تصدیق بفرمائید که عملی نیست چرا این عملی نیست؟ بهمان دلیلی که برای قوانین قضائی کردید که عملی نیست این قوانین بیاید و از مجلس شورای ملی بگذرد(آقا سید یعقوب ـ چرا) اجازه دادید که مهم ترین قوانین مملکتی که قانون محاکمه وزراء است همین کمیسیون عدلیه بگذارند و بعد هم اجرا کردید در مملکت تصدیق بفرمائید که وضع کردن عوارض بلدی از طرف انجمن بلدی مهمتر از قوانین قضائی نیست و بالاخره مردم هر محلی خودشان ابصرند و بینا ترند از وضعیات یک شهر بنده که وکیل محلی هستم با اینکه ممکن است یک تحقیقاتی بکنم و اطلاعاتی داشته باشم ولی تصدیق بفرمائید آن کسی که در شهر سنندج کردستان نشسته است و ساکن آنجا است و اباً عن جدراهل آنجا است او وقوفش باحتیاجات شهر سنندج خیلی بیشتر است نسبت به بنده که در اینجا نشسته ام و از جای دیگر آمده ام و همینطور هر شهر دیگر را حساب کنید و بالاخره آن توضیحی که ممکن است یکی دو نفر از نمایندگان سنندج و کردستان بدهند شما صد و سی نفر نتوانید بدهید و باید اطمینان پیدا کنید بتوضیحات آنها یا بتوضیحات اهل محل یا بتوضیحات دولت و توضیحات دولت را تصدیق میفرمایند که خوب دولت مراقبت و نظارت در کارهای
انجمن همیشه خواهد داشت و هیچ فرقی نیمکند که در هیئت وزراء نظریه اش را بگوید یا بانجمن بر گردد و نظریه اش را بگوید یا در مجلس شورای ملی نظریه اش را بگوید بنده در یک قسمت با آقای نماینده محترم موافقم و پیشنهادهم داده ام خود آقای وزیر عدلیه هم تصور میکنم موافقت بکنند که این عبارتی که نوشته شده است که پس از تصویب هیئت دولت البته با اجازه مجلس شورای ملی که بانجمن میدهد نوشته شود با موافقت دولت یعنی تصمیمی را که گرفت انجمن بلدی برای اینکه مبادا برخلاف مصلحت باشد بیاورند پیش دولت که ملاحظه بکند و موافقت بکند و پس از موافقت اجرا بکند پس ما سابقة که داریم در اجازه دادن بکمیسیون عدلیه برای وضع قوانین قضائی که بعقیده بنده خیلی مهم است حالا هم اجازه بدهیم به انجمن های بلدی که عوارض مخصوصی وضع کنند و بنظر بنده هیچ تماسی با قانون اساسی ندارد و بر فرض اینکه یک ابهامی بنظر شما میرسد و در قانون اساسی یک ابهامی باشد مجلس شورای ملی اگر بخواهد در ضمن لوایح قانونی تفسیر کند یک ماده از مواد قانونی را این اشکالی ندارد اگر یک روزی از نقطه نظر ابهام یک ماده از مواد قانون اساسی محتاج بتفسیر بشود(آقا سید یعقوب ـ نگو این را نگو) با خود مجلس است و ما الان این جور تفسیر می کنیم و اجازه میدهیم بانجمنها که حق داشته باشند یک عوارضی تعیین بکنند
آقای سید یعقوب ـ حلالش نکن دیگر آقا
عده از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است
رئیس ـ کافی است مذاکرات؟
عده از نمایندگان ـ بلی؟
رئیس ـ پیشنهاد قرائت میشود:
پیشنهاد آقای محمود رضا
پیشنهاد میکنم ماده ۶ سطر چهار بترتیب ذیل اصلاح شود
انجمن بلدیه هر محل عوارضی را که برای تامین مقاصد مذکوره در فوق لازم میداند توسط وزارت داخله به مجلس شورای ملی پیشنهاد و پس از تصویب مجلس بموقع اجرا گذارده خواهد شد
پیشنهاد آقای مؤید احمدی
پیشنهاد میکنم جمله از نقطه ماده ۶ تبدیل بکلمةبرای شود
پیشنهاد آقای دکتر طاهری
مقام منیع ریاست دامت شوکته پیشنهاد میشود که در ماده ششم بعد از کلمه عوارض محلی اضافه شود که نوع آنرا کمیسیون داخله مجلس شورای ملی معین خواهد نمود الی آخر
پیشنهاد آقای ناصری
مقام منیع ریاست دامت شوکته
پیشنهاد میکنم در ماده ۶ بجای کلمات (ازنقطه نظر) (از قبیل ) نوشته شود
پیشنهاد آقای یاسائی
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی بنده پیشنهاد میکنم در آخر ماده ششم بجای (وپس از تصویب هیئت دولت الخ) نوشته شود (و پس از موافقت هیئت دولت الخ)
پیشنهاد آقای مخبر و فرهمند
بنده پیشنهاد میکنم دراول سطرسوم از ماده ششم بعد از کلمه معارفی اضافهشودومؤسساتخیریهبلدی
پیشنهاد آقای هزار جریی
مقام منیع ریاست محترم دامت شوکته
بنده پیشنهاد میکنم ماده ۶ در سطر آخر اینطور اصلاح شود و پس از تصویب هیئت دولت و کمیسیون قوانین مالیه مجلس بموقع اجرا گذارده خواهد شد
پیشنهاد آقای همراز
پیشنهاد میکنم جمله اخیر ماده ۶ که مینویسد پس از تصویب هیئت دولت باین نحو اصلاح شود پس از تصویب مجلس شورای ملی تا آخر ماده
پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب
پیشنهاد میکنم درماده ۶ عوض عبارت پس از تصویب هیئت دولت الی آخر نوشته شود پس از تصویب مجلس شورای ملی الخ
پیشنهاد آقای روحی
پیشنهاد میکنم که بعد از کلمه تصویب هیئت دولت علاوه شود و تصویب کمیسیون داخله
پیشنهاد آقای طهرانی
مقام منیع ریاست محترم پیشنهاد میکنم عوارضی را که انجمنهای بلدی در نظر میگیرند پس از تصویب هیئت وزراء و تصویب مجلس بموقع اجرا گذارده شود
پیشنهاد آقای اورنگ
مقام منیع ریاست عالیه مجلس دامت عظمه
در ماده ۶ بنده پیشنهاد میکنم که انجمن بلدی هر محلی عوارضی را که بر طبق اختیار حاصله از ماده ۶ داراست بطریقیت وزارت داخله بمجلس شورای ملی پیشنهاد و پس از تصویب مجلس بموقع اجرا گذارده شود
پیشنهاد آقای طباطبائی دیبا
پیشنهاد مینمایم تبصره بماده ۶ علاوه شود
تبصره ـ وزار تداخله مکلف است صورت عوارض هر محلی را قبل از تصویب هیئت دولت فقط برای اطلاع بمجلس تقدیم نماید
ایضاً پیشنهاد آقای اورنگ
مقام منیع ریاست مجلس دامت عظمه
در ماده ۶ پیشنهاد میکنم که بعد از عبارت از نقطه نظر تنظیمات و تعمیرات و احتیاجات صحی و معارفی (لفظ و امثال آن اضافه شود)
پیشنهاد آقای دکتر طاهری
مقام منیع ریاست دامت عظمته
پیشنهاد میشود در مادهششم بجای عبارت ( پس از تصویب هیئت دولت ) نوشته شود پس از تصویب کمیسیون داخله مجلس شورای ملی
رئیس ـ ماده هفتم قرائت میشود:
ملک آرائی ـ ختم جلسه را پیشنهاد کرده ام ظهر است
رئیس ـ چه فرمودید
ملک آرائی ـ عرض کردم ختم جلسه را پیشنهاد کرده ام
رئیس ـ بنده ندیدم آقا
ملک آرائی ـ دادم پیشخدمت آورد خدمتتان
رئیس ـ بنده چیزی ندیدم و بنده در دوام اینقانون بیک جهتی معتقدم امروز شور اولش بگذرد (صحیح است) برای خاطر اینکه مدت را باول مرداد معین کرده اند و هر قدر ما تأخیر کنیم بضرر بلدیه ها است به اینجهت بنده دوام دادم مذاکرات را (صحیح است) ماده هفتم
ماده هفتم ـ پس از تشکیل انجمن بلدی هر محلی هر مبلغ که از اعتبار حاصله در ظرف دو ماه باقی مانده باشد باختیار بلدیه آن محل برای احتیاج بلیدی گذارده خواهد شد
رئیس ـ مخالفی نیست؟
عده از نمایندگان ـ خیر
آقا سید یعقوب ـ چرا بنده عرض دارم سؤالی دارم
رئیس ـ بفرمائید
آقا سید یعقوب ـ خواستم سؤال کنم که تا مرداد ماه رانفهمیدم م میخواهم بفهمم این دو ماه چه چیز است توجه بفرمائید آقای وزیر داخله اینجا نوشته است پس از تشکیل انجمن بلدی هر محلی هر مبلغ که از اعتبار حاصله در ظرف دو ماه باقی مانده باشد اختیار بلدیه آن
محل برای احتیاج بلدی گذارده خواهد شد بنده عرض میکنم بلدیه شیراز یا بلدیه خراسان الان تشکیل دارد و یک ترتیبی هم مطابق آن ماده که گذراندیم مطابق قانون یک عوائدی دارد و ین عوائد را که نمیتواند پس اندازه کنند ندارد..
اورنک ـ اگر شد ...
آقا سید یعقوب ـ عجب صبر کن آقا شما میدانم خیلی فاضلید ولی صبر کنید می نویسد اینجا هر مبلغ که از اعتبار حاصله در ظرف دو ماه باقی مانده باشد این را باید توضیح بدهند که چه دو ماهی است و پس از تشکیل هم این محل اعتباری که دارد چه اعتباری است اعتباری است که مطابق قانون الغاء باج راه است یا غیر آن عبارتست زیرا این را که هیچ معین نکرده اید چون یک اعتباری است که مطابق قانون الغاء باج راه به بلدیه ها داده میشود که این اعتبار در آخر سال است یعنی بعد از آنکه در آخر سال این خرج را کردند آنوقت یک عوائدی باو داده میشود خواستم توضیحی در این ماده بدهند که این چه چیز است
وثوق ـ ( مخبر کمیسیون داخله ) عرض کنم که این ماده خیلی واضح است چون در این ماده قانون مصرح است بعد از آنکه بلدیه ها تشکیل میشوند یک عوارضی معین کنند و از مردم بگیرند وآن عوارضی که سابقاً میگرفتند مالیه بگیرد چون عوارض داشتند و می گرفتند و حالا تا اول مرداد توضیح دادیم که اگر از بودجه جاریش است صرفه جوئی باقی نمانده است که هیچ و اگر یک چیزی صرفه جوئی شد و از مردم گرفته بودند که باشد و بمصرف خودش برسد.
رئیس ـ پیشنهادات قرائت میشود:
پیشنهاد آقای ناصری
۷ بجای عبارت در ظرف دو ماه نوشته شود تا اول ا مرداد ماه ۱۳۰۹
پیشنهاد آقای احتشام زاده
پیشنهاد میکنم ماده ۷ بطریق ذیل اصلاح شود
پیشنهاد میکنم ماده ۷ پس از تشکیل انجمن بلدی هر محلی هر مبلغ که از اعتبار بودجه بلدیه تا اول مردادماه ۱۳۰۹ باقی مانده باشد تا آخر
پیشنهاد آقای مجد ضیائی
پینشهاد میکنم ماده هفتم اینطور اصلاح شود
ماده ۷ ـ پس از تشکیل انجمن بلدی هر محل هر مبلغی که از اعتبارات حاصله تا اول خرداد ۱۳۰۹ باقی مانده باشد باختیار بلدیه محلی گذارده خواهد شد که بمصارف و احتیاجات ضروری آن محل صرف شود
رئیس ـ ماده هشتم
ماده ۸ ـ قانون بلدیه مصوب ۱۳۲۵ ملغی است
رئیس ـ آقای افسر
افسر ـ بنده یک قسمت از مخالفت خودم را عرض کردم و چون وقت گذشته است تکرار نمی کنم و بقیه را باعضاء کمیسیون عرض خواهم کرد که برای شور دوم اصلاح بفرمایند و اگر برای شور دوم قبول نفرمودند آنوقت مفصلا مخالفت خودم را خواهم کرد و حالا هم بمخالفت خودم باقی هستم و فرمایشاتی را هم که آقای وزیر عدلیه فرمودند بنده برا قانع نکرد و در موقع خودش عرض خواهم کرد
مخبر ـ آن مواردی راکه لازم میدانید باقی بماند پیشنهاد بفرمائید تا درشور کمیسیون در آنجا در نظر گرفته شود
رئیس ـ ماده نهم قرائت می شود در ماده ۸ یک پیشنهادی رسیده است قرائت میشود:
پیشنهاد آقای دکتر طاهری
مقام منیع ریاست دامت عظیمه ـ پیشنهاد می شود
ماده ۸ حذف شود ت
موید احمدی ـ خود بنده هم همین پیشنهاد را کرده ام
آقا سید یعقوب ـ صحیح است.
افسر ـ بنده هم همین پیشنهاد را میکنم
ماده نهم ـ این قانون پس از تصویب بموقع اجرا گذارده میشود و قوانین دیگری که با این قانون مباینت دارد نیز ملغی است
ـ فیروز آبادی بنده عقیده دارم جزء اول این ماده ۹ باقی بماند و جزء آخرش را حذف کنیم زیرا این قسمت که نوشته شده هر قانونی با این قانون مباینت دارد ملغی است نمیدانم یعنی چه شاید یک قوانینی باشد که از این قانون بهتر و نافع تر باشد و بموجب این ماده لغو شود در صورتیکه شاید صلاح نباشد باین جهت بنده با جزاء اخیر این ماده مخالف هستم و باید حذف شود
وزیر عدلیه ـ عرض کنم که مادر کمیسیون این قوانین را معین می کنیم و یک فورمولی صحیحی باید نوشته شود و این فورمولی که نوشته شده خوب نیست و اسباب زحمت است زیرا که در عمل اشکال دارد در کمیسیون ما ملاحظه می کنیم قوانینی که مباینت دارد کدام است مینویسیم که آقایان هم به بینند و بدانند
عده از نمایندگان ـ کافی است مذاکرات
رئیس ـ پیشنهادات مربوطه بماده ۹ قرائت میشود:
پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب
پیشنهاد میکنم در ماده نهم از کلمه و قوانین دیگری الی حذف شود
پیشنهاد آقای دکتر طاهری
پیشنهاد میشود در ماده ۹ کلمه نیز در آخر ماده حذف شود
پیشنهاد آیقای فیروز آبادی
بنده پیشنهاد میکنم که در ماده ۹ لفظ و قوانین دیگریکه با این قانون مباینت دارد نیز ملغی است حذف شود
رئیس ـ پیشنهادی بعنوان ماده ماده الحافیه رسیده است قرائت میشود
پیشنهاد آقای محمود رضا
ماده الحاقیه ذیل را پیشنهاد میکنم
ماده الحاقیه : عایدات حق الثبت هر شهری ببلدیه همان محل اختصاص خواهد داشت
رئیس ـ موافقین با ورود در شور دوم اینقانون قیام فرمایند (اکثر برخاستند ) تصویب شد
[۷ ـ اقتراع برای شرفیابی حضور اعلیحضرت همایونی در روز عید غدیر]
رئیس ـ روز شنبه یکی از اعیاد عظیمه اسلامی است باید هیئت منتخبه برای شرفیابی و عرض تبریک باقرعه انتخاب شوند(صحیح است)
(آقای مؤید احمدی اقتراع نمودند و نتیجه بقرار ذیل حاصل شد)
آقایان : خواجوی ـ مرآت اسفندیاری ـ سامان خان اسدی بزرگ نیا – روحی ـ کازرونی ـ مسعودی ـ حاج آقا رضا رفیع ـ فتوحی ـ کیانوری ـ دهستانی ـ مجد ضیائی ش
[۸ ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه ]
رئیس ـ برای اینکه ما پنچر وز بین الشورین را ادراک کرده باشیم و وقت مساعدی داشته باشیم جلسه را بروز سه شنبه سی ام اردیبهشت موکول میکنیم (صحیح است ) دستور هم شور ثانی لایحه بلدیه ها
(مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر