مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ آذر ۱۳۱۰ نشست ۵۷
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هشتم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هشتم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ آذر ۱۳۱۰ نشست ۵۷
فهرست مطالب:
- تصویب صورت مجلس
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس – آقای اورنگ
اورنگ- قبل از دستور عرض دارم در صورت مجلس هم عرض دارم.
رئیس – در صورت مجلس بفرمائید
اورنگ – آقای محسن خان قراگوزلو را در صورت مجلس غایب بی اجازه نوشتهاند در صورتیکه ایشان کسالت داشته و عریضه هم مبنی بر کسالت شان بمقام ریاست عرض کردهاند و تقدیم کردهاند مقرر بفرمائید دقت کنند اگر چنین است که عرض شده اصلاح شود
رئیس – مراقبت میکنیم اصلاح شود آقای ملک زاده
دکتر ملک زاده – قبل از دستور
رئیس – قبل از اینکه تصویب صورت مجلس را اعلام کنم چون در ضمن صورت مجلس نوشته شده است که جلسه بروز پنجشنبه ۱۸ آذر موکول شد و جلسه در هیجدهم آذر منعقد نشد و امروز انعقاد مییابد این توضیح ضرور است: اگر چه جراید و نشریات وضعیت حریق و اتفاقات واقعه را به تفصیل شایع کردند ولی بطوری که خود آقایان آگاهی دارند در همان روزی که ما مصمم بودیم که کارهای معجل و فوری دولت را انجام بدهیم این حادثة غیرمترقبه رخ داد (صحیح است) و موجب رضامندی است که با سعی و مجاهدت قشون بلدیه نظیمه و اعضای مجلس (صحیح است) ما موفق شدیم که حریق را خاتمه بدهیم (صحیح است) و نیز موجب رضامندی است که با این گسیختگی که در مجموع کارهای ما و ارتباطهای ما پیدا شد با زحمت زیاد و مراقبت کار کنان مجلس شورای ملی (صحیح است) ما موفق شدیم بفاصلة پنج روز دو مرتبه برای کارهای مملکتی و انجام خدماتی که بما محول است حاضر شویم (صحیح است) صورت مجلس تصویب شد
- تصویب یک فقره مرخصی
۲- تصویب یک فقره مرخصی
رئیس – یک فقره خبر از کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده است قرائت میشود:
نمایندة محترم آقای افسر بواسطة کسالت تقاضای ۴۰ روز مرخصی از تاریخ بیستم مهر ماه ۱۳۱۰ نموده و کلیة مقرری این مدت را هم اختصاص بمستخدمین مجلس شورا که در اطفاء حریق مجلس فداکاری نمودهاند دادهاند کمیسیون با تقدیر از این نیت خیر آقای افسر با تقاضای ایشان موافق و اینک خبر آن را تقدیم میدارد.
رئیس- آقایانیکه با راپرت مرخصی آقای افسر موافقند قیام نمایند.
(عموم نمایندگان قیام نمودند)
رئیس – تصویب شد وزیر مالیه فرمایشی داشتید؟
- تقدیم سه فقره لایحه از طرف آقای وزیر مالیه
۳- تقدیم سه فقره لایحه از طرف آقای وزیر مالیه
وزیر مالیه (آقای تقی زاده)- دو سه لایحه دارم که تقدیم میکنم بمجلس شورای ملی که دو تای از اینها فوریت دارد یکی راجع باصلاحی است یعنی رفع تبعیض است و یک نواخت کردن حقوق مستخدمین خارجی است که در بودجه منظور شده است ولی در عمل بعضی اشکالات پیدا شده است یکی دیگر راجع باعتباری است برای جلوگیری از امراض ساریه که الان صحبتش بود دولت احتیاج کامل دارد و ضرورت دارد که از این امراض جلوگیری کند آنوقت که در بودجه مملکتی چیزی منظور شده بود برای امراض ساریه همچو پیش بینی نمیشد ولی وقتی که پیدا شد آن اعتبار کافی نبود و اعتبار اضافی خواسته شده است خاطر آقایان مستحضر است که اعتبار اضافی جزئی تقاضا کردیم باز البته با این اقداماتی که شرح داده شد کافی نشده است و لازم شده است اعتبار جدیدی گرفته شود یکی هم دو اعتبار کوچکی است که ملاحظه خواهید فرمود از مجلس تقاضا شده است در همین لایحه یکی هم راجع بواگذاری یک مزرعه ایست در نیریز ببلدیه آنجا دو تای از اینها فوریتش تقاضا شده است (تقدیم مقام ریاست نمودند)
- شور لایحه مستخدمین خارجی و خروج آن از دستور
۴- شور لایحه مستخدمین خارجی و خروج آن از دستور
رئیس – لایحه راجع بمستخدمین خارجی قرائت میشود:
ساحت محترم مجلس شورای مل بعد از تنزل پول قران نسبت بطلا و تزلزل بعضی اسعار خارجی بمناسبت اختلافی که در ترتیب حقوق مستخدمین خارجی موجود است پرداخت حقوق آنها دچار اشکال شده چنانکه حقوق بعضی از مستخدمین خارجی در قوانین مربوطه به پهلوی در کنتراتها به لیره انگلیسی یا اسعار دیگر منظور شده و حقوق بعضی دیگر در قوانین وکنتراتها به پول قران معین گردیده ولیکن برعایت این که مستخدمین خارجی بناچار قسمتی از حقوق خودشان را بایستی برای مخارج کسان خود بخارجه بفرستند بموجب تصمیم دولت نصف حقوقشان عملاً باسعار خارجی پرداخت میشود بدیهی است منظور اصلی آن بوده است که تمام حقوق یا قسمتی از حقوق مستخدمین مذکور که باسعار خارجی پرداخته میشود قطع نظر از نوع اسعاری که در قوانین و کنتراتها منظور است و یا عملاً پرداخته میشود باسعاری باشد که مبنی بر پایة طلا بوده و از تغییرات صرافی مصون باشد چنانکه در
بودجه هذه السنه هم اعتبار آن در بودجه وزارتخانها به پهلوی منظور گردیده است محض رفع اختلاف مذکور ماده واحده ذیل با قید فوریت پشنهاد میشود
ماده واحده – وزارت مالیه مجاز است که تمام یا قسمتی از حقوق مستخدمین خارجی را که باسعار خارجی باید پرداخته شود یا پرداخت میشود قطع نظر از نوع اسعار خارجی که در قانون استخدام آنها یا در کنترات آنها معین شده و قطع نظر از نوع اسعار خارجی که عملاً باسعاری پرداخت نماید که پایة آن مبنی بر طلا باشد.
رئیس – فوریت مطرح است آقای وثوق
سید مرتضی وثوق – موافقم
رئیس – آقای دشتی
دشتی – بنده در خود ماده عرض دارم
رئیس- موافقین با فوریت قیام فرمایند
(اکثر برخاستند)
رئیس – تصویب شد فوریت ثانی مطرح است
اعتبار – لایحه مالی است یک فوریت بیشتر ندارد
عراقی – خرج است یک شوری است.
رئیس – چطور؟ قانونی وضع میشود که مبانی تادیه حقوق مستخدمین خارجی بر اساس ریال یا پهلوی باشد این خودش قانون است هر قانونی درش جنبة مالی هست بهر حال دو فوریت دارد (صحیح است) فوریت ثانی مطرح است آقای کازرونی
کازرونی – بنده اجازه میخواهم که از آقای وزیر محترم مالیه استدعا کنم که این چه فوریتی دارد که ما باید با دو فوریت رأی بدهیم؟ خوبست توضیح بدهند که این چه فوریتی دارد آیا از مواردی است که اگر بتاخیر افتد و دو جلسه یک جلسه بماند یک خطری خسارتی وارد میسازد؟ و آیا بهتر نیست که برود بکمیسیون تا یک مطالعه بکنند به بینند تفاوت حقوقی که بر طبق قرار داد با آنها شده است آیا چقدر است زیاد یا کم است؟ و آیا خوب نیست که در اینها یک مطالعاتی بشود؟ بعقیده بنده بهتر این است برود بکمیسیون و یک مطالعات بیشتری درش بشود استدعا میکنم آقای وزیر یک توضیحاتی در این خصوص بدهند که ما ملتفت بشویم
وزیر مالیه – مذاکراتی که راجع بفوریت آقا فرمودند فوریتش از این راه است که موقع پرداخت حقوق مستخدمین خارجی گذشته است و در فشارند و چندین روز است اینکار در جریان است آنروز هم بنده نهایت عجله داشتم منتهی واقعه غیر مترقبه جریق اتفاق افتاد آقا با آنهم تشریف داشتند و میدانند و بالاخره آن روز نشد و قرار بر این شد که در اول جلسه امروز مطرح شود و گمان نمیکنم محتاج مذاکرات زیادی بهم باشد برای اینکه در خارج هم در جلسه خصوصی شرح ما وقع را بطور تفصیل عرض کردم و توضیح دادم باز هم اصل مطلب را عرض میکنم که این یک خرج جدیدی مهمی نیست که برود بکمیسیون و مطالعاتی بشود مطلب روشن و واضحی است خرج جدیدی هم در کار نیست اضافه تحمیلی هم نیست آنجا هم (در جلسه خصوصی آقایان نمایندگان) عرض کردم بودم در اصل موضوع این کار راجع بتمام مستخدمین خارجی نیست بلکه این برای رفع تبعیض است که در بین آنها واقع شده است و میخواهم همه یکسان و مساوی باشد و تبعضی در کار نباشد و فوریتش هم برای همین است
رئیس – موافقین با فوریت دوم قیام فرمایند
(اغلب قیام کردند)
رئیس – تصویب شد ماده واحده مطرح است آقای مؤید احمدی
مؤید احمدی – خاطر آقایان بخوبی مستحضر است که در امسال از اول سال ۱۳۱۰ تا بحال که کنترات مستخدمین خارجی بمجلس آمده همه بر خلاف ترتیب سابق بود یعنی ترتیب سابق این بود که هر مستخدمی را که کنترات میکردیم بقران بود در تمام قوانین ادوار گذشته اینطور بوده است الا در سال ۱۳۱۰ که یک مقدار از حقوق مستخدمین خارجی را بقران نوشتهایم یک مقدار را هم بریال و پهلوی طلا در همان وقت بنده مخالفت کردم و علت مخالفتم هم این بود که پول ما قران است و مستخدمینی که اجیر میکنیم و کنترات میکنیم باید و با پول خودمان باشد مثل سابق و هنوز دولت موفق نشده است که آن لایحه واحد طلا را اجرا کند پس چون آن اجرا نشده است بهتر این است که همه بقران باشد لکن توضیحاتی آقایان وزراء فرمودند که اینها محتاجند و یک مقداری از این حقوق شان را برای خانوادههای شان میفرستند بممالکشان و این لازم است که باسعار خارجی باشد این بود که گذشت لکن در بودجة ۱۳۱۰ که از مجلس گذشت ما یک مقدار پهلوی نوشتیم و لایحه بودجه تصویب شد که برای سال ۱۳۱۰ بقران باشد یک مقدار هم به پهلوی لکن در همان لایحه پهلوی را شش تومان تسعیر کردیم و میزان را شش تومان گرفتیم بعد در چند جلسة قبل یک لایحة آقای وزیر مالیه آوردند که یک مقدار تفاوت راجع بمحصلین و اشخاصی که در خارجه تحصیل میکنند و دولت مجبور است که حقوق آنها را باسعار خارجی بپردازد و حرف صحیحی بود چون که ترقی کرده بود و تفاوتش را تسعیر کردند لکن در آن لایحه بنده در خاطر دارم که یک مقداری یک مبلغی هم باسم مسیو هس بود هزار وپانصد و خوردة تفاوت حقوق او بود
آقایان امیر تیمور و کازرونی – آنکه رد شد رد شد
مؤید احمدی – صحیح است آن رد شد ا ز مجلس رد شد و این را که الان آوردند این عین همانسات بعقیدة بنده
کازرونی – یعنی برای همان هس آوردهاند
امیر تیمور – خیر آقا آن رد شده است
مؤید احمدی – بنده عرض میکنم ما یک مستخدمینی را کنترات کردیم قانون کنترات آنها هم از مجلس گذشته به قران و پهلوی قیمت پهلوی هم در قانون بودجه تسعیر شده است بشش تومان حالا این مستخدمین اگر حاضر هستند با همان پول حقوقی که مجلس تصویب کرده بسیار خوب بمانند نمیمانند تشریف ببرند چه جهت باعث شده است که با اینکه در بودجمان پهلوی را بشش تومان تسعیر کردهایم و یک مقدار از حقوق آنها را هم مجلس بپهلوی تسعیر کرده است حالا شش تومان ندهیم و بیائیم طلا بدهیم؟ بنده از این جهت با این لایحه مخالفم و این را تذکراً عرض کنم که این لایحه آن رأی مجلس را باطل میکند راجع برد کردن آن اضافة مسیو هس
امیر تیمور – خبر این لایحه مشمول هس نمیشود آقا
کازرونی – ولی هس مشمول این لایحه میشود (خنده نمانیدگان)
وزیر مالیه – کاش که فرمایشات آقای مؤید احمدی مبنی بر اشتباه نبود و در اصل موضوع فرمایشی داشتند که آنرا بنده جواب عرض میکردم ولی حالا هم همان را عرض میکنم یک قسمت از حقوق مستخدمین خارجی در بودجه برای هر شش تومان یک پهلوی منظور شده است ما هم یک دینار بیشتر نمیدهیم برای هر شش تومان حقوقشان یک پهلوی میدهیم آنهم نه تمام حقوقشان را بلکه نصف حقوقشان را بتومان میدهیم نصف دیگرش را پهلوی تسعیر میکردیم در مقابل هر شش تومان یک پهلوی میدهیم و در این باب هم تغییری تقاضا نکردهایم و تغییری هم درش واقع نشده است و از مجلس هم در این خصوص تقاضائی نشده است و این لایحه را که آوردهایم برای همین است که مطابق بودجه بدهیم ابداً هم ربطی به مسیو هس ندارد و هیچ ارتباطی هم باو ندارد و مربوط باو نیست و هیچ متضمن او نیست از این بابت خاطر جمع باشید (صحیح است) اما اینکه می فرمائید شش تومان را چرا حالا نمیدهید؟ این جا هم اشتباه کردهاند و اظهارات شان کاملاً مبنی بر یک چیزی بوده چون که یک مرتبه لایحه را خواندند اشتباه کردهاند و درست توجه نکردهاند مجلس شورای ملی تصویب فرمودند که مثلا بیک کسی ده پهلوی داده شود بعد هم ده تا پهلوی را اینطور میگفتند و مینوشتند که با ده تا لیره مطابقه میکند که ده لیره برایش منظور میشد حالا در این جا آیا ضروری عاید میشود؟ اگر عوض ده پهلوی بنویسیم ده لیره عیبی نداشته و ده پهلوی را قلب کردیم بده لیره در بودجه مان هم ده تا پهلوی برایش منظور شده است حالا ما قصد نداریم از این جا منفعت کنیم همینطور یا قصد نداریم ضرر بکنیم؟ اگر قصد این است که ضرری وارد میشود بر دولت که نباید رأی داد ولی اگر یک ترتیبی بکنیم که یک قدری منفعت هم بکنیم یعنی خوشحال بشویم که این چیزی که بهش وعده داده بودیم یک قدری کم شد ده تومان بود دو تومان شد این که خوب نخواهد بود حالا شما یک مزدوری بگیرید و قرار بگذارید چهار قران روزی باو بدهید این یعنی چه؟ یعنی قیمت یک من نان و فلان قدر گوشت و جیز دیگر که همه را جمع آوری کنیم میشود چهار قران حالا آمدیمو و و و چهار قران ارزشش شد یک شاهی حالا خوب نباید گفت اسمش که چهار قران است من همان چهار قران را میدهم ولی این نمیشود چون که با این پول یک من نان هم نمیشود خرید راجع باین پولها در ممالک دنیا یک ترتیباتی پیش آمده است و حالا متاسفانه در مملکت خودمان هم پیش آمده است برای اینکه قران هم بهم خورد قران هم متزلزل شد لیره انگلیسی هم متزلزل شد روبل روس هم چند سال پیش بهم خورد مارک آلمانی کرون اطریش هم متزلزل شد اگر همه پولها همه بر مبنای محکم و منظمی بود هیچ تبدیل و تزلزل نمییافت یعنی پایه صحیحی پیدا کرده بود عیبی نداشت اما بعضی ممالک پولهایشان بر واحد طلا بود و در اغلب نقاط دنیا طلا واحد بود مال ما نقره بود این پول طلا تاثیر خود را در ایران میکرد و با تنزل و ترقی نقره پول ما هم ترقی و تنزل میکرد و لیره گاهی با ۴۵ قران زمانی با ۴۶ قران مطابقه میکرد گاهی ۵۰ قران میشد باین ترتیبات بود حالا اگر یک لیره طلای انگلیسی همانطور باقی میماند و تنزل و ترقی فاحش نمیکرد که این جور ترتیبات پیش نمیاید ولی اینطور نیست باین جهت بود که در اول سال آن نصفی را که قرار گذاشتید که باید باسعار خارجی مستخدمین خارجی داده شود آن نصف را قرار گذاشتید به سفرای خارجه و مستخدمین خارجه و محصلین اعزامی هر شش تومانش را یک پهلوی حساب کنند حالا میفرمایند که بدبختانه پول ما هیچ جاری نشد چرا جاری نشد درست است هنوز سکه نشده است ولی شما قانون را بپهلوی خودتان نوشتید الان پهلوی پول ما است (صحیح است) شما میتوانید بفلان آدم هزار ریال طلا بدهید هزار ریال این اصلاً مظمنه شما و پول شما است (صحیح است) یا از گمرک فلان قدر ریال طلا بگیرند اصلاً ما نباید بگوئیم ریال طلا و پهلوی طلا (صحیح است) ریال و پهلوی اساساً طلا هستند (صحیح است) غیر طلا که ما ریال و پهلوی نداریم منتهی در آن موقع که نوشتیم ریال و شلینگ یک قیمت داشتهاند منتهی حالا شلینگ که از اجراء لیره است تنزل کرده است و پائین آمده است ولی مال ما که اینطور نیست پس بدانید که مقصود یک اعتبار جدید و تحمیل جدیدی نیست اخذ اعتبار جدیدی نیست ملاحظه بفرمائید دیگر توضیح دادم اگر اعتبار جدیدی بود باید برود به کمیسیون بودجه بنده اعتبار جدیدی نخواستهام بنده عرض میکنم که دولت ایران که نمیخواهد در این مورد یک منفعتی بکن ما چرا در مورد محصلین خودمان نمیخواهیم منفعت کنیم و از حقوقشان بگوئیم که بقران چرا بدهیم؟ خیر هر چه مخارج شان میشود میدهیم کفایت نکرد باز میدهیم ما مجبور هستیم پهلوی طلا بدهیم بهر پولی که درست در بیاید مخارج محصلین مان باید به آنها بدهیم اگر فرانک هم یک روزی متزلزل شود باید فلان قدر دلار بدهیم هر چه پولی که مبنایش متزلزل نشده است باید حساب کنیم و بآنها بدهیم شما اعتبار پهلوی را در بودجه منظور داشتید و وعده دادهاید بمستخدمین خارجی و این چیزی هم که اینجا اجازه خواسته شده است و تقاضا شده است تمام برای همه مستخدمین خارجی نیست وقتی که از مجلس قانونشان میگذشت اغلب به پهلوی گذشته آقایان خودشان مسبوقند بعضیها در کنتراتشان آمدهاند آنوقت که کنترات بستهاند عوض پهلوی لیره نوشتهاند و ما آنوقت باین خیال نبودیم یعنی هیچکس تصور نمیکرد که اینطور میشود همیشه هم که در مجلس صحبت میشد میگفتند فلان قدر پهلوی و لیره پهلوی را یکی میگفت دیگری لیره میگفت و اینها را مترادف فرض میکردند بعضیهاشان هم از این مستخدمین هستند که در کنتراتشان نوشته نشده است نه پهلوی ونه لیره و اصلاً به تومان است اکثریت عظمیه شان همینطور است که آقای مؤید احمدی هم فرمودند به تومان نوشته شده ولی اگر در نظر تان باشد دولت از مجلس شورای ملی تقاضا وتمنی کرد و تصویب هم شد در کمیسیون بودجه رفت و در آنجا هم قبول ومنظور شد که حقوق مستخدمین خارجی را نصفش را به پهلوی بهشان بدهیم نصف را به تومان برای اینکه هر شش تومان هم یک پهلوی حساب شد تسعیر شود که اسعار خارجه بهشان بدهیم که برای فامیل خانواده شان بفرستند و اینها تمام در کمیسیون بودجه تصویب شده بنابراین بنده اعتبار جدیدی نمیخواهم چیز زیادی تقاضا نکردهام مطلب این است که بعضیها را بطبیب نفس خود دولت مطابق بودجه پهلوی میدهد بهشان بعضیهاشان هم حقوقشان پهلوی است یعنی در قانون پهلوی نوشته شده در کنتراتشان هم پهلوی است. بعضیهاشان هم در قانونشان پهلوی نوشته شده و کنتراتشان لیره نوشته شده است ولی کنترات برای ما حجت نیست قانونی که از مجلس شورای ملی گذشته است برای ما حجت است و رویهمرفته هم اگر ما وقتی اینها را یک نواخت کنیم شاید سه چهار پنج نفری در این میان باشد که کنتراتشان درست ما به پهلوی تطبیق نکند ولی مبنی و اساس مطلب این است که ما نمخواهیم از اینها منفعت کنیم دولت نمیخواهد از بودجه اش هم چیزی بدهد ضرری هم بر دولت وارد نمیشود چون که در بودجه اش منظور شده است و ضرری وارد نمیشود برش ما میخواهیم تبعیض را از میان برداریم و همه را یک نواخت کنیم خیال منفعتی هم نداریم ولی ضرری هم بما نمیرسد اصل این است که یک اشخاصی یک خدمتی بدولت میکنند یکی از آنها در موقعی که کنتراتش میگذشته در آنوقت که لیره متزلزل نبوده به لیره نوشته شده است و یکی به پهلوی نوشته شده و همه هم یک نوع خدمت میکنند اما آنچه که دستشان میآید یکی نصف آن دیگری است و این تبعیض میشود و البته اسباب دل سردی آنها میشود و هیچ گناهی هم ندارند و هیچ دلیلی هم ندارد واعتبارش هم در بودجه منظور است
رئیس- آقای دشتی
دشتی – بطوریکه آقای وزیر مالیه توضیح دادند یعنی مطابق بیاناتی که فرمودند اصلاً این لایحه موضوع ندارد اگر شما در بودجه حقوق اینها را به پهلوی معین کردهاید و حالا هم باسم پهلوی نمیخواهید بدهید و پهلوی را میخواهید تسعیر کنید این قانون را برای چه آوردید؟ عرض کنم (رزندتر) آوردن این قانون بمجلس چه چیز است؟ شما که اعتبار زیادی نمیخواهید پهلوی را هم نمیخواهید مبدل کنید بقران تومان را هم نمیخواهید مبدل کنید به لیره هیچ این نظریات را ندارید فقط چیزیکه هست میگوئید پول خودمان را به لیره تسعیر میکردیم حالا میخواهیم به پهلوی تسعیر کنیم خوب اینکه محتاج بتصویب این لایحه در مجلس نیست پس بنابراین اصل قطعی این نیست اصل قطعی این است که در موقعیکه ما مستخدمین را کنترات میکردیم چون لیره قیمت ثابت داشته است همه را به لیره نوشتهاند حالا لیره تنزل کرده است مستخدمین یقه ما را گرفتهاند که ما لیره نمیخواهیم پهلوی میخواهیم و اینهم تفاوت زیادی برای ما حاصل میشود از این جهت این لایحه را آوردهاند که ما اجازه بدهیم و تصویب کنیم والا اگر شما میگوئید هیچ تفاوتی در تسعیر پیدا نمیکند که دیگر محتاج نبود این لایحه را بیاورید عرض کنم یک وقتی میگوئیم هوائی که از تنفس فرنگی میآید نجس است یک وقت هم فرنگی که میآید بمملکت ما هر تقاضای نامشروع و بی موردی هم که داشته باشد ما باید انجام بدهیم خوب یک فرنگی خودش را حاضر کرده است کنترات کرده است خودش را به لیره حالا لیره تنزل کرده است به جهنم اگر پولش را سهام میخرید و بورس تنزل میکرد و ضرر میکرد ما باید بدهیم؟ خود فرنگی آمده است گفته است که من لیره میخواهم و بمن لیره بدهید خیلی خوب لیره تنزل کرده است بکند چشمش کور شود باید قبول کند (من له الغنم فعلیه الغرم) اگر لیره بیست و پنج تومان شده بود شما چکار میکردید؟ شما میآمدید آنرا تبدیل کنید نمیتوانستید که او میگفت مطابق همین قیمت باید بمن بدهید حالا لیره تنزل کرده است به جهنم بما چه مربوط است فقط بملاحظه اینکه بعضی از مستخدمین فرنگی مان به لیره بعضی به دلار و بعضی تومان و فلان هستند و میخواهیم متحد باشند این لایحه را آوردهایم شما را بخدا این دلیل میشود؟ و هیچ دلیلی دارد که مجلس این را تصویب کند؟ شما با مستخدمتان قرار گذاشتهاید ماهی فلان قدر پهلوی باو بدهید یا دویست دلار بهش بدهید یا کنترات شده که دویست لیره بهش بدهید شما که دیگر مسئول ترقی و تنزل لیره نیستید بنده از شما میپرسم اگر لیره بیست و پنج تومان شده بود پانزده تومان شده بود شما میتوانستید زیرش بزنید؟ و بگوئید ما مقصودمان پهلوی بوده است بنابراین حالا باید به بینیم آنوقت چقدر فرانگ مطابق لیره است آن را بدهیم خیر ما قرارمان این نیست که کلاه دیگری را برداریم یا اینکه آقای وزیر مالیه فرمودند بخواهیم استفاده کنیم خیر آقا ما میخواهیم (لوآیال) باشیم میخواهیم مطابق کنتراتی که با یک مستخدم خارجی بستهایم بهمان شکل مطابق هر قانون رفتار کنیم بما چه مربوط است که لیره تنزل کرده است بر حسب اتفاق یا ترقی کرده ما اینطور کنترات کردهایم لیره ترقی یا تنزل کرده است بکند ترقی بکند البته منفعتش است تنزل بکند البته ضررش است
وزیر مالیه – عرض کنم متاسفانه اظهارات بنده شاید این طوریکه لازم بود مفهوم نشد که آقای دشتی میفرمایند این یک ضرری بر دولت وارد میشود عرض کنم اینکه فرمودند ما خواستیم که به پهلوی با او کنترات به بندیم و او گفته است که به لیره باشد خیر این طور بنوده است هیچکس هم نگفته است عرض کردم چون لیره و پهلوی مترادف بود این است که بعضیها را به پهلوی نوشته و بعضیها را به لیره و طرف هم حرفی نزد ولی بعضیهاشان که اظهار کردند البته بانها بد میگذرد و شاید منتهی شود باینکه بگذارند بروند یک کسی را که آوردهایم مقصودمان این نبود که بگوئیم بجهنم که برود ضرر هم میکند بکند بما چه خیر ما منظورمان این است که یک لقمه نانی باین بدهیم بخورد و به ما خدمت کند همانطوری که فلانقدر تومان بمستخدم ایرانی میدهیم وقتی که آن معنی را ندارد ما که مقید به لفظ نیستیم آن اندازه که در نظر داشتیم باید باو بدهیم حالا اگر لیره ترقی میکرد و بیست تومان میشد اصلاً کنترات را فسخ میکردیم آنوقت میامدند فکر میکردند که چون اینقدر فرانک برای ما میماند قبول داریم و وقتی که لیره آمد پائین ممکن است آن مستخدم فسخ کند ولی اگر امروز فسخ بکند ما که نمیخواهیم فسخ بکنیم بنابراین ناچاریم برای اینکه این مستخدمین را لازم داریم کنترات جدید بیاوریم اگر نمیخواستیم داشته باشیم و بگوئیم که اصلاً بگذارند بروند الان میروند مانعی برای رفتنشان نیست آخر آن اشخاصی را که نخواستیم که رفتند و آنها را راه انداختیم و آنهائی را که آوردهایم و نگاه داشتهایم لازم داریم و اینکه میفرمایند ضرر بودجه دارد ضرری بر بودجه وارد نمیشود برای اینکه همین است که عرض کردم و دوباره تکرار میکنم ما نمیخواهیم که منفعت بکنیم از مستخدم خودمان عرض نمیکنم که قانونش به پهلوی بوده است و این را اتفاقاً لیره نوشتهاند اتفاقاً لیره هم تنزل کرده بنده عرض میکنم که قانونش به پهلوی بوده است بنده تصور میکنم چون کنتراتش به لیره بوده است اینهم اجازه میخواهد این بواسطه این است که ما نمیخواهیم تبعیض بشود و قانون جدید را برای این آوردهایم که میخواهیم بهر کس که گفتیم بشما شش تومان یک پهلوی میدهیم یعنی یک لیره طلا میدهیم یا این مبلغ دولار میدهیم عقیده بنده این است که اگر دولار هم پائین آمد باید جبران کرد ما یک چیزی را بمجلس پیشنهاد کردیم مجلس هم تصویب کرد دولت هم تصویب کرد و قرار شد که فلان مبلغ پول بمحصلین و فلان مبلغ بسفرای خارجه و فلان مبلغ بمستخدمین بدهند و فلان مبلغ هم برای مؤسسات اقتصادی به پهلوی منظور شده است بنده حقیقتش این است که خودم این را محتاج بحث نمیدانستم که اینقدر درش بحث شود برای اینکه اگر میامدیم میگفتیم که یک چیزی رویش بگذاریم چنانکه در مورد محصلین بنده آمدم و گفتم و سفراء هم ضمیمه بودند عرض کردم یک اعتبار جدیدی نمیخواهم عرض کردم منظور بنده این است که لازم نیست که دولت از یک مستخدمی بواسطه اتفاقی که میافتد از او منفعت ببرد آنچه را که در بودجه برایش منظور داشته است باید بدهد کاش اگر این هم کنترات نشده بود مثل مستخدمین داخلی اصلاً در بودجه میگذاشتیم و میدادیم معلوم است کسی که میاید از خارجه باید یک قرار دادی داشته باشد ولی یک کنتراتی که نوشته شده و معنایش از میان رفته است از آن لفظ استفاده در بودجه خودتان بکنید این باعث استخفاف و عدم انتظار میشود هر وقت کنترات کسی سر آمد نمیخواهید تصویب نفرمائید نگاه ندارید ولی وقتی کنترات کردید باید حقوقش را بهش بدهید اکثریت هم قانونش به پهلوی است اکثریت عظیمه است مگر استثناء خیلی نادری والا همه اش پهلوی است ما چرا خودداری کنیم از اینکه آن پهلوی را به معنی حقیقیش بدهیم این نظر بنده است حالا دیگر مختارید.
رئیس – آقای رهنما
رهنما – توضیحاتی که آقای وزیر مالیه دادند در قسمت اینکه اضافه بر بودجه نمیشود با این لایحه حاضر صحیح است یعنی این لایحه را که آقای وزیر مالیه آوردند اضافه بر بودجه که پیش بینی شده نمیشود ولی اصل موضوع یک اصلی است که بعقیده بنده بسهولت نباید ازش دست برداشت کنترات با رضایت طرفین است چه کنترات شخصی باشد چه راجع به مالیه باشد امروز شما میخواهید شخصی را استخدام کنید با او قرار میگذارید و این قرار را توافق نظر پیدا میکنید و آن قرار را برای یک مدت معینی نگاه میدارید در مال التجاره و مؤسسات تجارتی هم همینطور است همین کار را میکنند باین معنی که یک موسسه تجارتی ایران میآید با یک موسسه خارجی اصلی را بین خودشان یا یک واحدی را قرار میگذارند و پرداخت میکنند و میروند پی کارشان این را تا یک مدت معینی نباید بهش دست زد برای اینکه اسباب اختلال میشود و دیگر کنترات معنی نخواهد داشت مستخدمین خارجی ما داشتیم که آمدهاند و در ابتدای خدمتشان بآنها گفتهاند که ما میخواهیم شما را کنترات و استخدام کنیم او آمده است و پیشنهاد کرده است که هزار تومان پول ایران بگیرد و هزار تومان هم پوند بگیرد و برای آنهم مدتی معین کرده است این دیگر موجبی ندارد در اثناءکنترات باید بگوید خیر آقا من پوند نمیگیرم من دلار میخواهم این مطلب از نقطه نظر حقوقی و از نقطه نظر یک امری که بهر محکمه مراجعه شود خیلی روشن استکه این حقی ندارد بغیر از آن پولی که در کنتراتش قید شده است بگیرد فرض کنیدحالا مستخدمین خارجی خیر مؤسسات تجارتی امروز فرض کنید مؤسسه آقای کازرونی با یک موسسه اروپائی داد و ستد دارد قرار گذارده است این مال التجاره را بگیرد و در مقابلش پوند بدهد حالا پوند تنزل کرده است نمیآید بگوید به من دلار بدهید یعنی نمیتواند پس بنابراین راجع به مستخدمین خارجی هم این حرف معنی ندارد چرا؟ برای اینکه اگر ما این را توسعه بدهیم و قبول بکنیم این اصل را که این پول را پرداخت بکنیم بموقعیتیکه به نفع طرف باشد این برای ما دردسر دارد امروز واحد پول طلا را آقای وزیر مالیه پیشنهاد کردهاند که باسعاری پرداخته شود که تغییر نمیکند بسیار خوب طلا تغییر نمیکند آیا قرای تغییر میکند همینطور که یکی از نمایندگان گفتند اگر قضیه برعکس بود یعنی قران تنزل کرده بود در موقع پوند این را که نگفته بودند پوند بهش بدهند آنوقت باید حالا پوند بدهند یا نقره بدهند و تسعیر کنند بشانزده تومان مثلاً هر پوند یرا شانزده تومان حساب کنند و بدهند امروز هم همین قضیه است آقایان و این عمل کار را بسیار مشکل میکند الان شاید در بودجه ما نکسی در اثر این قضیه حاصل نشود شاید فردا طوری دیگر بشود و همین لایحه را آقای وزیر مالیه باز مجبور بشوند تغییر بدهند و طور دیگر بیاورند و یک ضرری متوجه بشود مثل اینکه آنوقتی که لیره طلا نه تومان یاده تومان بود آنوقت خود آقای وزیر مالیه آمدند و تفاون آنرا تقاضا کردند و حالا اگر تردید میکنند دیگر آنوقت تردیدی ندارد اگر پول ما در مقابل شانزده انس طلا ارزش داشت و بعد دوازده یا سیزده باشد این البته فرق میکند آنوقت در اینجا ما باید تفاوتش را بدهیم پس اساساً این چه کاریست که هر روز ما میکنیم ما چرا باید هر ساعت بیائیم و تقاضای توفیر بکنیم ما خودمان پول داریم و هر ساعت نباید بتقاضاهای آنها ترتیب اثر بدهیم باید بگوئیم آقا این حرفها زیادی است کنتراتی که با تو منعقد شده است به لیره است به لیره هم باید پرداخت شود میخواهی عین آنرا بگیر نمیخواهی تسعیرش کن بپول خودمان برای چه ما باید اینکار را بکنیم برای اینکه کنتراتها را قرص و محکم نگاه داریم برای اینکه اگر محکم نباشد فردا برای خود ادارات دولتی اسباب زحمت خواهد شد و خوبست اصل کنترات را محترم بشمارند عرض دیگر اینکه خود پیشنهاد را بنده نمیدانم مقصود چیست پیشنهاد طوری نوشته شده است که بعضی جاهایش مفهوم نمیشود مثلاً نوشته شده است که وزارت مالیه مجاز است که تمام یا قسمتی از حقوق مستخدمین خارجی را که باسعار خارجی باید پرداخته شود یا پرداخت میشود اینها فرقی دارد؟ اگر فرق دارد آقای وزیر مالیه توضیح بدهند ما فکر کردیم که ممکن است این برای یک یا دو نفر از مستخدمین خارجی که دولت این را آورده است تماماً را باسعار خارجی بدهد این شامل قسمت اول میشود ولی این عبارت (باید پرداخته شود یا پرداخت میشود) این را ما نمیفهمیم باید توضیح بدهند که فرق دارد یا ندارد این که مینویسد قطع نظر از نوع اسعار خارجی که در قانون استخدام آنها یا در کنترات آنها معین شده و قطع نظر از نوع اسعار خارجی که عملاًبابت قسمتی از حقوق مستخدمین خارجی پرداخت میشود به اسعاری پرداخت نماید که پایه آن مبنی بر طلا باشد این دو قسمت اگر تفاوتی دارد آقای وزیر مالیه توضیح بدهند والا بنده عرض میکنم که این طرز باید لایحه را تنظیم کرد وزارت مالیه مجاز است تعهداتی را که در کنترات خارجی باید باسعار خارجی بپردازد قطع نظر از نوع اسعار خارجی که در قانون استخدام آنها و یا در کنترات آنها معین شده است تا آخر ماده این هم تدرصورتی است که اصل فکر را مجلس شورای ملی قبول کند یعنی قبول کند که پایه پول آنها را طلا قرار بدهد اگر بنا شد که قبول نکند که اصلاً مورد ندارد ولی اگر قبول کرد اصل لایحه دولت قابل توضیح است.
وزیر مالیه – این مسئله پرداخته شود یا پرداخته نشود برای این نیست عرض کردم آنهائی که تومان است در این جا ملاحظه خواهید کرد بدبختانه این قانون این طور تصویب میشود که تمام مستخدمین خارجی دولت اینطورند در صورتیکه مستخدمین خارجی دولت چهل و شش نفر آنها هیچ تغییری نمیکنند برای اینکه اکثر آنها با تومان است بنده اول عرض کردم وقتی قانونش با تومان است خود کنتراتش هرچه هست هیچ حقی ندارد خود دولت ایران بموجب قانون بودجه که تصویب کرده است وعده داده است که باسعار خارجی بدهد در قانون بودجه هم تصریح شده است که نصف آنرا به قران و نصف آنرا به پهلوی بدهد آنها که داده میشود این باید پرداخته شود هم آنهائی است که کنترات میشود و قانون مخصوص دارد آنها هم پرداخته میشود اما در مسئله کنترات که فرمودند بنده تمنی میکنم توجه بفرمایند یک کسی از یک کسی مالی میگیرد به سه قسط یک تاجری کنترات منعقد میکند که به لیره مالش را به پنج قسط بدهد یک قسطش را میفرستد لیره تنزل میکند میگوید بمن چه شما کنترات کردهاید باقی مال را بدهید این تا یکسال تا دوسال دیگر باید بدهد ولی این کنترات آن کنترات نیست اینجا تعهداتی ما نیست بهمدیگر نداریم او هر روز میتواند فسخ کند فقط خرج سفر گیرش نمیآید ما هم هر روز میتوانیم فسخ کنیم فقط سه ماه حقوق باید بهش بدهیم این یک اصلی استعرض کردم مثل مستخدمین داخلی ایران که شما استخدام کردهاید و حقوقی برایشان معین کردهاید میماند ولی چون از مملکت دیگر است یک کنتراتی برایخرج سفرش برای مراجعتش بسته شده است حالا میفرمایند که این یک کنتراتی ست که نباید بآن دست بخورد و خللی بآن وارد بیاید عرض کردم اکثر کنتراتها به پهلوی است اگر یکی با لیره کنترات شده است آنوقت مجبور بودهاند حتی یکنفر از اینها و سه نفر دیگرشان از این مملکت رفت و از سفیر ایران کاغذ داشت خوب ما این کاغذ را چه میگردیم ولی منظور ما این است که بدیهی است آنوقت بخاطر کسی نمیآمد که لیره اینطورها بشود و هیچکس خیال نمیکرد لیره تنزل بکند اول عرض کردم حالا هم عرض میکنم اگر از این کارها یک فایدة میخواهیم بدهیم که روی همرفته سه چهار پنج تا بیشتر نمیشود ولی این برای اجازه قانونیش است از مجلس اولاً نمیخواهیم تبعیض بشود و اینها سه نفر هستند ممکن است لیره هی پائین بیاید و بالاخره برسد بجائی هیچ شود فرمودند اگر لیره بالا برود چه میشود بنده عرض میکنم که برای این نگرانی نیست هر وقت لیره بالا رفت یا نقره بالا رفت البته تبعیض نباید باشد و بنده فسخ میکنم کنتراتشان را پس ما حالا باید منتظر باشیم که همه اینها بیایند بگویند که فسخ میکنید یا به مجلس قانون میبرید بنده خودم لایحه (برای آنهای که حتی حرف نزدهاند) آوردهام اینکه عرض کردهام دولت مستخدمین را یا لازم دارد یا ندارد اگر لازم دارد که نباید از او منفعت ببرد حالا از کجا معلوم است که لیره پائین تر از این نیاید عرض کردم که اگر لیره آمد و شد یک دلار یا دو دلار بیک مستخدم خارجی که امروز نصف این حقوق را میدادند قبول نمیکند آنوقت معین است که بطریق اولی نمیماند بنده تصور میکنم که ما هیچ قانون بی منطقی نیاورده باشیم اعتبار جدیدی هم نمیخواهیم قانون بودجه تصریح دارد تامین کرده است فقط عمده نظر بنده از این قانون این است که تبعیض نشود نسبت بمستخدمین خارجی مستخدمین خارجی میگویندکه ما در آنموقع ملتفت نشدیم و بنظر نمیآوردیم که پهلوی بنویسیم لیره نوشتیم حالا همه مستخدمین خارجی پهلوی میگیرند فقط سه چهار نفرند که لیره میگیرند.
بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.
رئیس – آقای احتشام زاده
احتشام زاده – گرچه بقدر کافی در این موضوع از طرف آقایان محترم اظهار نظر شده است ولی نظر باینکه فرمایشات آقای وزیر مالیه در یک قسمتهائی مقنع نیست برای اینکه بین دو طرف دعوی دو طرف معامله اعم از اینکه افراد باشد یا دولت یا افراد با افراد آنچه که معتبر است و همیشه طرفین مجبور هستند بآن عمل کنند مقررات قرارداد و کنترات است این قرار داد و کنترات در هر موقع و هر وقتی ولو هر نوع تغییری بمنفت طرفین یا بضرر طرفین در قرار داد بشود بعقیده بنده و مطابق اصل حقوقی آن مقررات محترم و لازم الرعایه است که هیچ نمیتوانند آن مقررات و آن نظامات را بهم بزنند و لغو کنند آقای وزیر مالیه میفرمایند در آنموقع آنها نظرشان این بود که پهلوی و لیره در یک ردیف بوده بنده تصور میکنم مطابق اصل کلی که الفاظ حجیت دارد وقتی نوشتهاند که باید حقوقشان به فلان داده شود مناط همان فقط لیره است که در آنجا نوشته شده است و هر چه بشود طرفین ملزم به قبول آن هستند اینکه فرمودند تغییر میکند خوب طرف مخالفش را هم ملاحظه بکنند اگر لیره ترقی میکرد و میرسید بجائی که بیست و پنج تومان میشد آیا دولت میتوانست بگوید در آن موقع که این کنترات را ما منعقد کردیم لیره شش تومان بوده و حالا که بیست و پنج تومان شده است من نکول میکنم از این تعهدی که کردهام و البته هیچ مقتضی نبودکه دولت این را نکول بکند شایسته هم نبود بنابراین بنده عرض میکنم سزاوار نیست آن مستخدم خارجی این نظر را اظهار بکند آقای وزیر مالیه میفرمایند که ما محتاج هستیم باینها بنده عرض میکنم داشتن احتیاج دلیل نمیشود که هر توقع و تقاضای بیموردی که میکنند ما انجام بدهیم مستخدمین داخلی مملکت هم مورد احتیاج هستند بطوری که همه آقایان اطلاع دارند زندگانی برای اینها تومانی پنج تومان شده است با این حال کوچکترین مساعدتی بآنها نشده است با اینکه محتاج بآنها هستند بنده نمیدانم این رأفت و محبتهائی که به مستخدمین خارجی میشود بخصوص این نوع نظر مساعدت چیست این است که این لایحه اگر محتاج بتصویب مجلس استیعنی اگر یک چیز تازه از مجلس میخواهند بگیرند بنده بر خلاف منطق میدانم و گمان میکنم که مقتضی نباشد که ما این لایحه را تصویب کنیم و اگر چیز تازه نیست که محتاج بتصویب نیست بعقیده بنده دولت در حدود قانون حق دارد آن کنترات را اجرا کند و هر طور که سابق میکرده حالا هم بکند ولی اگر مسئله مسئله تازه و جدیدی است و یک اعتبار جدیدی ا زمجلس میخواهند بنده مخالف هستم و استدعا میکنم اجازه ندهند آقای وزیر مالیه که این رویه که مستخدمین خارجی اخیراً اتخاذ کردهاند تعقیب بکنند ملاحظه بفرمائید در یک موقعی که کنتراتهای مستخدمین خارجی بسته میشد بانقره بوده وقتی دیدند نقره تنزل کرد آمدند طلا کردند حالا چون لیره تنزل کرده است میکویند ما لیره نمیخواهیم سعر خارجی دیگری میخواهیم بنده خیال میکنم پس فردا ممکن است وضعیت دیگری پیش بیاید آنها باز تجدیدتقاضا میکنند اگر اینطور است که احتیاج ایجاب میکند که مسؤل آنها را بهر نحوی که هست ما اجابت کنیم بعقیده بنده بایستی در کنترات آنها اضافه کرد که هر وقت مستخدمین خارجی بهر پولی که بخواهند حقوق خودشان را بگیرند حق داشته باشند حالا میخواهند این قانون را وضع کنند و اجازه بگیرند که به آنها پولشان را لیره را به پهلوی بدهند بعقیده بنده در کنترات آنها اضافه کنند که هر وقت حقوقشان را بهر پولی که دلشان خواست بدهیم والا این بر خلاف منطق است و بر خلاف اصل که بیائیم و یک کنتراتی را که بین دو نفر مقرر شده است و طرفین امضاء کردهاند تغییرش بدهیم.
وزیر مالیه – بنده نمیدانم آقای احتشام زاده از روی چه منطقی فرمودند چیزی که ما بین ما و مستخدمین لازم الرعایه است کنترات است ما اینطور نمیدانیم ما میگوئیم آن چیزی که از مجلس گذشته است لازم الرعایه است کنتراتی که از مجلس گذشته است نه کنتراتی که در خارج با او بستهاند هر کلمه که قانون آن از مجلس نگذشته است یک چیزهائی است که دولت اجازه داشته است مثلاً در حدود آن قانون ۲۳ عقرب کنترات را منعقد نماید اینجا آن قانونی که از مجلس گذشته است اکثرش بلکه از ده نهش به پهلوی گذشته است اینکه میفرمایند اگر بالا میرفت آیا قبول میکردند و آنوقت برای ما هم مقتضی نبود – بنده عرض میکنم خیر خیلی هم مقتضی بود و بنده هر وقت یک همچو پیش آمدی بکند و هر وقت انشاء الله پول ایران ترقی کرد بسیار مقتضی است و بنده خودم این کار را میکنم برای چه برای اینکه ضرر بدولت وارد میشود ولی در اینجا ضرر بدولت وارد نمیاید نفعی هم دولت نمیبرد و راجع بمسئله اخیرشان که میفرمایند کوچکترین مساعدت هم با مستخدمین داخلی نکردهاند این معنایش این است که دولت بمستخدمین خودش ظلم میکند این صحیح نیست آقایان خودشان مسبوقند که چند سال بود برای مستخدمین خودمان اضافاتی منظور نشده بود و در همین امسال اضافه حقوق و ترفیع برای همه وزارتخانهها منظور شد در صورتیکه سابقاً برای یک نفر اگر اضافه میخواستیم باید پیشنهادش برود به هیئت وزراء و این را ما مخصوصاً موقوف کردیم و اینطور مقرر داشتیم که هر وزارتخانه در حدود اختیارات خودش هر کس را در خور لیاقت دید اضافه بدهد و البته مستخدمینی که ما آوردهایم با مستخدمین داخلی خودمان مطلب دیگری است مستخدمین خودمان چندین هزار نفر هستند معذلک ما در حدود امکان مستخدمین داخلی خودمان را همیشه رعایت کردهایم و باز هم میکنیم ما هیچوقت نمیخواهیم کار مستخدمین داخلی خودمان را با مستخدمین خارجی مخلوط کنیم ما مستخدمین خارجی را امروز کنترات کردهایم داریم فردا دیگر لازمش نداریم میرود ما امروز احتیاج داریم به اینکه این آدم یا مهندس است یا معلم است و ما میخواهیم از او استفاده کنیم باید او را داشته باشیم و بهش کمک کنیم اینکه می فرمائید اینطور نیست شما باید این را در نظر بگیرید ده سال پیش بیست سال پیش نیست و پنج سال پیش نه در این مملکت بلکه در هیچیک از ممالک دنیا معمول نبوده که آدم بیاید و پایه معامله و پولش را بگذارد روی نان و گوشت و روغن و آرد ولی حالا اینطور شده است مثل ده هزار سال پیش. پس منظور ما از این نیست که ما امروز بیائیم طلا بدهیم فردا دلار بدهیم پس فردا فرانک بدهیم منظور حقیقی روی این است که بنده هفته ده من گوشت میخواهم با فلان قدر روغن یا فلان قدر گندم یک چیزی را قرار بدهید مثل زمان قدیم که پایه را روی جنس میگذاشتند جنسهای عام الاستعمال مثلاً صد خروار گندم یا صد خروار روغن حالا اگر تومان را از روی گندم بردارید آنوقت شما از روی صد خروار گندم نه یک سیر گندم بیشتر میدهید نه یک سیر کمتر ولی منظور ما همین جاست که سابق ده خروار گندم میشد و حالا خوشوقت هستیم که پنج خروار گندم شده است یا فردا پنجاه خروار گندم میشود و ما یک فایده میبریم پس دیگر بنده بیش از این توضیحی نمیتوانم عرض کنم
رئیس – آقایانی که با کفایت مذاکرات موافقند قیام فرمایند
(چند نفری قیام نمودند)
رئیس – معلوم میشود کافی نیست. آقای کازرونی
کازرونی – عرض میکنم چون تمام مطالب گفته شده است و بنده هم نمیخواهم تکرار کنم فقط هر چه خواستم این را بفهمم مثل سایر آقایان من هم نفهمیدم (رئیس – آقا تأمل بفرمائید) اینطور که آقایان بیرون میروند مجلس از اکثریت میافتد) نمیدانیم بچه دلیل میفرمایند تفاوتی در بودجه مملکت پیدا نمیشود بنده خواهش میکنم آقای وزیر خیلی روشن بطوری که بنده بفهمم توضیح بدهند (خنده نمایندگان) مثلاً یک مستخدم خارجی کنتراتی با ما دارد که بایستی در مقابل باو پوند داده شود و روزی که کنترات بسته میشود قیمت عادله پوند ده تومان بوده و امروز قیمت عادله اش شش تومان است ما اگر بخواهیم معادل قیمت امروز بدهیم صد پهلوی که امروز ششصد تومان قیمتش است بر بودجه مملکت تحمیل میشود لیکن اگر چنانچه به قیمت روز اول و آن روز را در نظر بگیریم هزار و دویست تومان قیمتش خواهد شد و نه صد تومان اضافه خواهد شد و اگر هیچ اضافه نمیشود یک مستخدم خارجی چرا بر خلاف شرافت خودش ممکن است کنتراتش را ابطال کند و رعایت نکند و برود در صورتیکه تفاوت ندارد البته این یک اضافه برای آن مستخدم است و بهمان اندازه یک یک ضرر و تحمیلی است بر بودجه مملکت بنده با هم در این مسائل عرضی ندارم و اهمیتی نمیدهیم ولی میخواهم عرض کنم که تجار ما صد هزار پوند طلا بابت سفارشاتی که میدانید بخارجه مدیونند صدها هزار پوند ما هم در خارجه است پوندی هم که از ما میخرند بگیرند همین پوندی است که باین مستخدم باید بدهیم اگر اصولی را که امروز ملاک قرار میدهیم برای تصویب این لایحه و در تصویب این ماده واحده بخواهند با ما معامله کنند آیا اینها در قسمت خودشان میپذیرند که پوند ما را بقیمت واقعی خودش بما بدهند؟ اگر میپذیرند بسیار خوب ما هم حرفی نداریم.
وزیر مالیه – فرمودند بنده با یک بیاناتی جواب عرض کنم که مفهوم باشد البته هر مطلبی ممکن است مورد بحث واقع شود و اختلاف نظری در اطراف آن پیدا شود مانعی ندارد ولی بنده تصور میکردم و تصور میکنم که این مطلب خیلی واضح است بلکه بدیهی است و جای خیل بحث نبوده است و منطقی است اگر نگرانی در این باشد که به بودجه صدمه وارد میاید بنده بقدر کافی توضیح عرض کدرم تمنا دارم از آقایان که توجه بفرمایند بنده عرض نکردم که اگر کمتر بدهیم کمتر ندادهایم پولی که بقیه اش هست برای ما نمیماند البته اگر یک کسی را شما صد تومان اجیر کنید هشتاد تومان با بدهید بیست تومان برایتان میماند عرض کردم ما صد تومان اعتبار داریم و حالا مقصودمان این نیست که بگوئیم ده تومان اعتبار جدید اضافی است و از محل اعتبار اضافی پیدا کنیم تا اینکه این ده تومان یا بیست تومان و این تفاوت را بدهیم مقصود این نیست این اعتبار موجود است در بودجه به پهلوی گذشته است و تصویب شده است بنده برای اینکه تبعیض نشود در حق سه چهار نفرشان و ناحقی نشود این قانون را آوردهایم والا آنهائی که به تومان کنترات دارند خود قانون بودجه تصویب کرده است دولت هم تصویب کرده است که نصفش را به پهلوی بدهیم در آنجا حرفی نیست آنهائی که کنتراتشان به پهلوی است قانونشان هم به پهلوی است باز میشود پهلوی داد ولی آنهائی که قانونشان به پهلوی است ولی کنتراتشان نیست اگر چه باز هم تصور میکنم یکی از آقایان تذکر دادند که ممکن بود بدون تحصیل اجازه از مجلس هم بتوان داد و اگر سه چهار نفری در این میان است که دلیل است یا قانونش دلیل است یا عمل دلیل است برای این است که تبعیض نشود بطور کلی خواستیم این را روی اساس ثابتی بگذاریم که تغییر نکند عرض کردم مادام که ما محتاج هستیم مطابق اساس ثابتی باید باو حقوق بدهیم وقتی هم که نخواستم خاتمه بکارش میدهیم که برود این کارش حالا دیگر این مذاکرات که اگر لیره ترقی بکند چطور میشود فلان عرض کردم هر وقت ترق بکند بنده صدایش میکنم و میگویم همینطور که در تنزلش تو ممکن بود بگوئی در ترقیش هم من خواهم گفت ولی فعلاً برای اینکه انچه در بودجه تصویب شده است و وعده داده شده است بانها برسد این قانون لازم است و اگر آقایان تصویب بفرمایند هیچ تحمیل بر بودجه مملکت واقع نخواهد شد
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است
رئیس – پیشنهادها قرائت میشود.
پیشنهاد آقای اعتبار – ماده واحده را بشرح ذیل پیشنهاد میکنم.
ماده واحده – وزارت مالیه مجاز است قسمتی از حقوق مستخدمین خارجی را که در کنترات آنها باسعار خارجی معین و تصویب شده است باسعاری پرداخت نماید که پایه آن مبنی بر طلا باشد.
اعتبار – بنده خیال میکنم که منظور دولت این نبوده است که مستخدمینی را که قانون کنترات آنها را مجلس تصویب کرده آنرا تطبیق کند بیک ترتیبی که بآنها ضرری وارد نیاید از حیث تنزل لیره یا فلان ولی ماده واحده طوری نوشته شده است که مفهوم نمیشود نوشته است وزارت مالیه مجاز است که تمام یا قسمتی از حقوق مستخدمین خارجی را که باسعار خارجه باید پرداخت شود یا پرداخت میشود این یعنی چه؟ عملاً که مقصود غیر از آن قانونی نبوده است که ما برای مستخدمین یک قرار دادی گذراندهایم که یا به پهلوی و یا بقران و یا بهر چه تصویب شده است حالا بخواهیم آنها را بیک ترتیبی که بآنها صدمه نخورد اجازه بدهیم پرداخت شود عبارت مبهم است این است که بنده این پیشنهاد را کردم که روشنتر باشد فقط استدعا میکنم در جائی نوشتهام کنترات آنها قانون کنترات آنها باید باشد یک کلمه قانون اضافه بفرمائید.
وزیر مالیه – عرض مکنیم که اساس مطلب را که قبول فرمودید و این را هم تصدیق بفرمائید که آنچه لازمه دقت بوده است در اینجا شده است و ما اینکه میفرمائید عملاً چه معنی دارد اکثریتش عمل است قانون آن با تومان کنتراتشان هم با تومان اینکه نوشته شده است عملاً پرداخته شود غیر از آن چیزی نیست که کنتراتشان است یعنی قسمت مهمش با پهلوی است یا لیره است که همه این جزئیات ملاحظه شده که شامل حال آنها بشود بیشترش شاید ۴۶ نفرش ۴۷ نفرش هم دو قسمت است. ولی عبارت باید جامع باشد که منقصتی واقع نشود این است که تمام این فکرها شده است چه در کنتراتش و چه در قانونش و چه در عمل سه نوع است یکی قانونش پهلوی است کنتراتش با تومان است یکی کنتراتش با تومان است قانونش با پهلوی است یکی قانون و کنتراتش هر دو پهلوی است اینها با هم تفاوت دارد پس باید عبارت طوری باشد که شامل همه بشود.
اعتبار – اجازه میفرمائید
رئیس – (خطاب به آقای اعتبار) آقا نو به جنابعالی نیست
اعتبار – میخواهم مسترد داردم اجازه میفرمائید عرض کنم
رئیس – بفرمائید
اعتبار – بنده خواستم یک توضیحی عرض کنم کلیة مستخدمینی را که آوردند در کمیسیون بودجه هر مستخدمی که مدت کنتراتش تمام شد آنوقت آنجا میآمدند بما میگفتند که این را که تجدید کردید حقوق اینها را نصف به تومان و نصفش را به پهلوی بدهید این چه وقت بود وقتی بود که کنتراتش آنها منقضی شده بود و ما میخواستیم تجدید کنیم حالا عملاً ما بر خلاف قانونی که از مجلس گذشته است که به تومان بوده ما بیائیم بهشان پهلوی بدهیم بنده عقیده ندارم و پیشنهاد خود را استرداد میکنم.
وزیر مالیه – ایشان خودشان در کمیسیون بودجه بودند آنهائی که کنتراتشان با تومان بوده نصفش با پهلوی بوده نصفش با تومان ولی عملاً بموجب تصویبی که در بودجه شده است نوشته است که فلان قدر به تومان بدهیم و فلان قدر به پهلوی در کمیسیون بودجه هم تصویب شده است و توضیحات کافی در این باب داده شده ولی چون معلمینی که نصف حقوقشان عملاً به پهلوی داده میشود وقتی که کنتراتشان میخواست منقضی شود و خواستند تجدید بکنند آوردند بکمیسیون بودجه و آنجا گفتند همه را بپهلوی بنویسیم ولی آنهائی که کنتراتشان از سابق به تومان بوده است خوب مسبوق هستند که از ابتدای امسال حتی در سه ماه آخر سال گذشته مانده است دولت قبول کرد و امسال در بودجه منظور شد که نصفش را به پهلوی بدهیم و در اینجا تصریح شده است.
پیشنهاد آقای فهیمی
بنده پیشنهاد میکنم که جمله قطع نظر از نوع اسعار خارجی که عملاً بابت قسمتی از حقوق مستخدمین مذکور پرداخت میشود حذف شود
فهیمی – بنده با اصل لایحه وپرداخت حقوق مستخدمین در آن قسمتی که باسعار خارجی داده شود به طلا موافقم مخالفم نیستم اما این جمله را که آقای اعتبار اشاره کردند و توضیحی هم که آقای وزیرمالیه دادند بنده ملتفت نشدم یک کنتراتهائی تصویب شد بعضی به تومان بعضی بپهلوی بعضی بغیر آن آنچه را که باسعار خارجی یا بپهلوی است البته بپول طلا داده میشود اما اینکه میفرمایند عملاً اگر غیر از تصویب مجلس است که عملی نیست اگر چنانچه مجلس اجازه داده است که به پول طلا حق دارند بدهند اما اینکه فرمودند قانونی گذشته است کجا همچو قانونی گذشته است در قانون بودجه برای وزارتخانهها یک اعتبار خارجی هست اما قید نیست که برای مستخدمین خارجی است برای مخارج دیگری است مثلاً در بودجه وزارت خارجه برای حقوق سفراء قید شده است که به پهلوی یا به لیره داده شود ولی قید نشده است برای مستخدمین خارجی آنهائی که کنترات دارند غیر از آنچه که در مجلس تصویب شده است پول خارجه داده شده است آنهائی که به تومان بوده تومان است آنهائی که کنتراتشان منقضی نشده است باید صبرکنند تا منقضی شود دیگر دولت باختیار خودش نمیتواند یک قسمت از پول آنها را که بقران است پول خارجه بدهد اگر بخواهند این کار را بکنند باید لایحه علیحده بیاورند بمجلس که فلان عده مستخدمین که کنترات سابقه آنها بتومان بوده و منقضی نشده است ما میخواهیم مثل سایرین که اخیراً کنتراتشان بسته شده است نصف پول آنها را به لیره یا پهلوی از قرار شش تومان بدهیم و این تفاوت تولید یک خرج جدیدی میکند که بایستی مجلس تصویب کرده باشد پس اگر بخواهید این کار را بکنید همان اندازه که از طرف مجلس بپول طلا یا پهلوی تصویب شده است میتوانید بپول طلا بدهید اما غیر از اینها عملاً یعنی بدون اجازه مجلس از اعتبار پهلوی یا لیره که در بودجه منظور شده یک قسمت یا تمام حقوق مستخدمین را که کنتراتشان را با تومان بسته شدهاست به خواهید برگردایند بپول طلا این برخلاف قانون است و اینکه میفرمایند سه چهار نفر بیشتر نیستند ممکن است که یک اعتابر اضافی برای آنها تقاضا شود به این معنی که نظر با اینکه یک قسمت از مستخدمین خارجی یک قسمت از حقوقشان را به پول طلا میگیرند این چند نقر هم برای مدت یک سال دو سال عملاً بیایند و حقوقشان را مثل سایرین بگیرند چون این عملاً عبارت کش داری است و حق میدهیم بدولت که تمام یا قسمتی از مستخدمین را که خواسته باشد تمام حقوقش را به پول طلا بدهد بنده تصور نمیکنم مجلس همچو اختیاری را نه در قانون بودجه و نه در قوانین دیگر داده باشد این است که آقای وزیر مالیه خواهش میکنم اجازه بدهند این جمله حذف شود هر جا که لازم میدانند ما موافقیم و مخالفتی نداریم با اصل موضوع هم بنده مخالفتی ندارم هر طور پیشنهاد بفرمائید تصویب میشود و در آتیه هم تکلیف شاقی برای هیئت دولت از طرف مستخدمین نخواهد شد.
وزیر مالیه – اینکه فرمودند ما عملاً همچو چیزی نداریم منظورم این است که کنترات را مجلس تصویب نکرده و در بودجه تصریح شده است میفرمائید که هیچ همچو چیزی در بودجه تصویب نشده است و دولت خودش برداشته است نصفش را عملاً به پهلوی داده است این خلاف واقع است و هیچ همچو چیزی وجود ندارد چنانچه این پیشنهاد را هم میخواهید بفرمائید مانعی ندارد والا عملاً خود دولت بدون اجازه مجلس و بدون اجازه بودجه ما همچو عملی نداریم آقا.
رئیس - آقایانی که پیشنهاد آقای فهیمی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس – قابل توجه نشد
پیشنهاد آقای وثوق
مقام عالی ریاست مجلس مقدس – بنده پیشنهاد میکنم لایحه از دستور خارج شود تا در خارج تبادل نظر صحیح بین آقایان نمایندگان حاصل شود
وثوق – بنده عقیدهام این است که لایحه آن قدر مشکل نیست که در اطرافش این قدر صحبت شود ولی شاید بنظر بعضی از آقایان نمایندگان سوء تفاهمی شده است که باید در خارج رفع شبهه شود بنده مکرر دیدهام لوایحی آمده است بمجلس که خیلی از انی لایحه مهمتر بوده و فوری تصویب شده است مثلاً در چندی قبل لایحه برای ۶۷ نفر از مستخدمین (لایحه بود راجع بمهندسین و مستحفظین راه آهن) آمد بمجلس بدون اینکه ملیت آنها معلوم باشد یا شرایط کنتراتشان معلوم باشد رأی دادیم نظر باعتمادی که بدولت داریم و حالا هم این یک موضوعی است که در قانون بودجه به پهلوی گذشته است منتها در کنترات بعضیها به لیره بوده و بعضیها به تومان بوده است و حالا در اینجا با توضیحاتی که از طرف آقای وزیر مالیه داده شد باز رفع سوء تفاهم نشده بنده از آقای وزیر مالیه استدعا میکنم که موافقت بفرمایند لایحه از دستور خارج شود تا در خارج تبادل نظر بشود و رفع سوء تفاهم از آقایان بشود.
وزیر مالیه – بنده تصور نمیکردم در این موضوع این قدر اختلاف نظر حاصل شود و بحث شود و تصور میکردم که خیلی کار بدیهی و سهل و ساده ایست اگر میدانستم که این قدر بحث درش میشود تقاضای فوریت نمیکردم و بجای آن لایحه امراض ساریه که نهایت فوریت را دارد تقاضا میکردم مثل اینکه الان هم همین تمنی را دارم که آقایان لطف بفرمایند امروز مذاکره شود و
تصویب شود و این لایحه هم ممکن است برگردد و برود در جلسه خصوصی دوباره بحث کنیم و امیدوارم در جلسه آینده بقدری روشن شود و هر اصلاحی که آقایان دارند بفرمایند که فوراً تصویب شود.
رئیس – مجلس با خروج از دستور موافق است
بعضی از نمایندگان – صحیح است
وزیر مالیه – بطوریکه عرض کردم استدعا میکنم لایحه امراض ساریه مطرح شود
(لایحه مزبور بشرح آتی قرائت میشود)
- شور و تصویب لایحه سه فقره اعتبار اضافی
۶- شور و تصویب لایحه سه فقره اعتبار اضافی
ساحت محترم مجلس شورای ملی
برای کسر اعتبار جلوگیری از امراض ساریه و ساختمان عمارت جهت پست و تلگراف در علی آباد و بعضی مصارف ضروری وزارت داخله در ایالت فارس مبلغ بیست و هفت هزار تومان اعتبار لازم شده است لذا ماده واحده ذیل را با قید فوریت پیشنهاد و تصویب آنرا تمنا مینماید
ماده واحده – وزارت مالیه مجاز است مبلغ بیست و هفت هزار تومان برای مصارف ذیل:
۱- مخارج جلوگیری از امراض ساریه ۲۰۰۰۰ تومان
۲- ساختمان عمارت پست و تلگراف در علی آباد با قید که تا آخر دوره عمل ۱۳۱۰ قابل مصرف میباشد و خرید تیر تلگراف ۵۰۰۰ تومان
۳- اضافه اعتبار وزارت داخله فقط برای سال ۱۳۱۰ ۲۰۰۰ تومان
جمع ۲۷۰۰۰ تومان
از محل ذخیره قران مملکتی تأدیه نموده در عایدات بودجه سال ۱۳۱۰ و اعتبار وزارتخانهای مربوطه جمع و خرج نماید.
وزیر مالیه – این لایحه بقید دو فوریت تقدیم شده بود برای امراض ساریه و خیلی هم عجله داشت ولی در ضمن این لایحه بمناسبت یک فرجه که حاصل شده است یک قدری مخارج و اعتبارات وزارت داخله از قبیل مخارج خیلی فوری ضروری که پیش آمده بود بان اضافه کردیم و یک مبلغ دیگر هم محتاج شدهاند که بآن اضافه کنند خیلی هم جزئی است و چون بکمیسیون نمیرود که در آنجا اضافه کنیم لذا تمنا میکنم که مبلغ دو هزار تومان هم باین لایحه اضافه بفرمائید که بر اعتبارش افزوده شود و اعتبار وزارت داخله چهار هزار تومان بشود همین اضافه را که عرض کردم در جمع هم منظور بفرمانید
رئیس – فوریت مطرح است. آقای رهنما
رهنما – موافقم
رئیس – آقای وثوق
وثوق – بطوریکه آقای وزیر مالیه فرمودند این لایحه برای جلوگیری از امراض ساریه است و در این خصوص اعتباری بمجلس آوردهاند همه هم با آن موافقیم بفوریتش هم رأی میدهیم ولی در لایحه که خوانده شد میبینیم چیز دیگری است یک اعتبار دیگری یعنی دو قلم اعتبار برای ساختمان عمارت پست و تلگراف علی آباد و یکی هم برای مصارف وزارت داخله پیشنهاد کرده و جزء این لایحه گنجاندهاند بنده که دلیل فوریت اینها را نفهمیدم و لایحه با آن فوریتی که ایشان فرمودند این دو قلمش مخالفت دارد از این جهت بنده با فوریت این لایحه مخالفم.
وزیر داخله – (آقای منصور) این دو قلمی را که ملاحظه میفرمائید برای این است که ادارة پست و تلگراف لازم دانسته است یک بنائی برای پست و تلگراف در علی آباد تأسیس نماید و فوریت هم دارد بجهت اینکه تأسیس اداره پست و تلگراف در علی آباد که حالا نبوده است و لزوم دارد نزدیک استاسیون راه آهن است و محل احتیاج است این چهار هزار تومان هم اعتبار خیلی مختصری است که از لحاظ ضرورت و فوریت جزو این لایحه آوردهایم که یک مقداری وقت آقایان را جداگانه نگرفته باشیم.
رئیس – قبل از اینکه رأی بگیریم خاطر آقایان را آگاه کنم که آقای رئیس کل تجارت به من تذکر دادند که غالباً آقایان نمایندگان در آخر وقت بعد از دادن
رأی بگمان اینکه کارها بخاتمه رسیده است تشریف میبرند چون ایشان یک کار معجل و فوری دارند تمنی میکنند اگر از نقطه نظر همکاری هم هست آقایان تامل فرمایند (صحیح است) آقایان موافقین ورفه سفید خواهند داد.
عراقی – رأی بفوریت هنوز گرفته نشده است
رئیس – صحیح است. آقایانی که بافوریت لایحه موافقت دارند قیام فرمایند.
(اغلب برخاستند)
رئیس – تصویب شد. ماده واحده مطرح است مخالفی نیست؟ (گفته شد – خیر) رأی میگیریم به ماده واحده با افزایش دو هزار تومان اعتبار پیشنهادی آقای وزیر مالیه آقایان موافقین ورقه سفید خواهند داد
(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده ۸۲ ورقه سفید تعداد شد)
رئیس – عدة حاضره در موقع اعلام رای نود و یک نفر باکثریت هشتاد ودو رای تصویب شد.
- شور و تصویب لایحه اجازه ورود پارة اجناس در مقابل صدور محصولات داخلی
(۷- شور و تصویب لایحه اجازه ورود پارة اجناس در مقابل صدور محصولات داخلی)
رئیس – آقای رئیس تجارت
رئیس کل تجارت – بطوریکه قبلاً بعرض آقایان محترم رسیده است عرض بنده راجع است بلایحه که الان میخواهم تقدیم کنم. و توضیحات زیادی هم گمان میکنم لازم داشته باشد عرض کنم که موضوع لایحه این است که یک مقدار از اجناس ممنوعه بموجب قانون انحصار تجارت خارجی و یک قسمتی که بموجب قانون کنترل اسعار ممنوعیت داشته است اینها قبل از تصویب قانون کمیسیون تفتیش اسعار و قبل از تصویب قانون انحصار وارد شده است در گمرک خانهها مانده است و از حیث مبلغ هم در حدود نهصد هزار ریال است و بیشتر هم نمیشود استدعا شده است که در برابر تصدیق صدور غله گندم و جو و آرد جو جواز ورود این اجناس داده شود که اگر از بابت فروش این اجناس یک انتفاعی برای تجار حاصل میشود اقلاً یک کمکی هم بطایفة زارع و فلاح شده باشد زیرا اینها غالباً دست بگردن هستند استدعا میکنم آقایان موافقت بفرمایند که این با قید دو فوریت همین امروز بگذرد که مدتی است تأخیر افتاده است. (صحیح است)
(لایحه مزبور بشرح ذیل قرائت شد)
ساحت محترم مجلس شورای ملی
نظر باینکه برای تشویق بعضی از انواع صادرات مقتضی است ورود یک یا چند جنس خارجی موکول بصدور یک یا چند جنس معین از محصولات و مصنوعات داخلی بشود و نظر باینکه اجناس غیر مجاز ضبط شده بموجب قانون ششم تیر ماه ۱۳۱۰ که فعلاً در گمرکخانها موجود است از حیث مبلغ و مقدار نسبت بواردات مملکت چندان قابل اهمیت نیست و بعلاوه قسمت عمدة آنها یا قبل از قانون انحصار تجارت وارد و بواسطة نداشتن اجازه کمیسیون تفتیش اسعار ضبط شده و یا اینکه مدتی قبل از قانون انحصار تجارت خریداری ولی بجهات مختلفه که خارج از اختیار صاحبان اجناس بوده در وصول آنها به مقصد تأخیر حاصل شده و بنابراین حقیقتاً وارد کنندگان اقدامی برخلاف مقررات قانون انحصار تجارت خارجی
نکرده و تقصیری متوجه آنها نمیشود و از طرف دیگر نظر باینکه فراوانی محصول هذه السنه و تنزل فاحش قیمت غله و تشویق صدور غله را از لحاظ مساعدت با زارع و فلاح که مجبور است مایحتاج زندگانی خود را بوسیلة صدور گندم و جو فراهم نماید ایجاب میکند اینک اداره کل تجارت ماده واحده ذیل را پیشنهاد و تصویب آنرا تقاضا مینماید ماده واحده -:الف – دولت مجاز است ورود یک یا چند جنس رامشروط بصدور یک یا چند جنس معین از محصولات ومصنوعات داخلی بنماید
ب- بادارة کل تجارت اجازه داده میشود برای اجناس مشمول قسمت (ب) ماده ۵ قانون متمم قانون انحصار تجارت خارجی که تا آخر مهرماه ۱۳۱۰ وارد شده و فعلاً در گمرک خانهها موجود است در مقابل اخذ تصدیق صدور غله (گندم و جو دارد) تا آخر اسفند ۱۳۱۰ جواز ورود بدهد.
رئیس – فوریت لایحه مطرح است مخالفی نیست؟
فرشی – بنده با اصل لایحه موافقم ولی با فوریتش مخالفم برای اینکه در تحت یک مادة واحده آمده است و بایستی دو ماده بشود یکی برای آن مالهائی که آمده است و باید برای آنها جواز ورود صادر شود یکی هم برای مالهای غیر مجاز است که باید یک تکلیفی برایش معین شود و این دو را در یک ماده نمیشود جمع کرد و با فوریتش هم مخالفم و بایستی برود بکمیسیون و در آنجا صحبت شودکه مالهائی که ممنوع است و اجازه ورودش داده میشود کدام است این یک قدری کش دارد و من میترسم که این باب مفتوح شود و مالهای زیادی که نباید وارد شود بشود وبعلاوه قانون انحصار را متزلزل کند این است که با فوریتش مخالفم وعقیده دارم که بایستی برود بکمیسیون اقتصاد و یک قدری شور و حلاجی شود و بعد بیاید به مجلس
رئیس کل تجارت – عرض میشود در قسمت اول که فرمودند این مادة واحده ممکن است دو ماده شود بنده مخالفتی ندارم پیشنهاد هم ممکن است به فرمائید چون فقره الف میشود مادة ۱ و فقرة ۲ میشود مادة ۲ و تغییری هم حاصل نمیشود در موضوع در قسمت اخیر هم که راجع به فقرة الف بوده و متوجه شدید که دولت اختیار میخواهد که همیشه بتواند اجناس ورودی را در مقابل اجناس صدوری قرار بدهد این را تصور کردند یک مطالعات بیشتری میخواهد نه لزومی ندارد دولت الان هم میتواند بموجب قانون انحصار در هر پانزدهم اسفند یک اجناس را در قسمت ممنوع قرار بدهد و یک قسمتی را مجاز الان هم همینطور است و دولت اگر بخواهد یک چیزهائی را مطابق قانون انحصار مجاز بکند اشکالی ندارد ولی همان علاقة که آقایان دارند که اساس قانون انحصار تجارت خارجی متزلزل نشود و چیزهائی که مورد لزوم نیست بمملکت نیاید دولت هم همین نظر را دارد و مخصوصاً جای تشکر است که اعلیحضرت اقدس همایونی هم متوجه باجرای این قانون هستند و وقتی همچو حامی قوی و بزرگی داشته باشد دیگر هیچ نگرانی نداشته باشید اگر دولت دید صادراتش در بازارهای خارجی رونق و خریدار دارد بوسائلی موجبات صدورش را فراهم میکن چنانچه امسال تا الان در محمره صادرات خرمای ما در حدود یک میلیون تومان است و این صادرات داشت بزمین میخورد وقتی که دولت اینطور دیده مصلحت دانست که یک کمیسیونی تشکیل بدهد فوری کمیسیونی فرستادیم در محمره تشکیل شد و جواز خارج از نوبت دادیم ومطابق راپرتی که دیروز ببنده دادند در مدت این چند ماهه تقریباً هشت میلیون خروار خرما صادر شده است (یکی از نمایندگان – هشت میلیون خروار) خیر ۸ میلیون من صادر شده است در صورتیکه در پارسال درتمام مدت سال ده میلیون من بوده است و این تفاوت را با سال قبل که مقایسه بفرمائید میبینید در این اقدامی که دولت کرده است نه اینکه ضرر نکردهایم بلکه از صادراتمان هم چیزی کاسته نشده است و وضعیتمان هم بهتر شده است (صحیح است) و همینطور هم برای صدور گندم و جو دولت خواسته است که یک تسهیلاتی فراهم شود و خواسته است که مطابق آن قانون هم دولت یک قانون مخصوصی باشد نه اینکه استنباط کرده باشد از قانون انحصار تجارت خارجی گرچه مطابق آن قانون هم دولت میتوانست این کار را بکن خلاصه اینکه دولت خیال داشته است تسهیلات کاملی در قسمت صدوری غلات فراهم کند (صحیح است)
رئیس – آقایانیکه با فوریت اول این لایحه موافقند قیام فرمایند.
(اغلب برخاستند)
رئیس – تصویب شد. فوریت دوم مطرح است. آقای طهرانی
طهرانی – عرض کنم همینطور که آقای فرشی فرمودند عقیده بنده هم این بود که این لایحه برود کمیسیون اقتصاد ملی و درش مطالعه و دقت شود این یک مسئله است حالا اساساً بنده موافق هستم با اینکه اشیائیکه فعلاً در گمرک موجود است ممکن است رئیس تجارت در مقابل صدور اجناس دیگر هم اجازه بدهد بنده این را موافقم که در انجا یک تجاری یک اشخاصی یک جنسی وارد کردهاند قبل از قانون یا بعد از قانون هر چه دربارة آنها تصویب شود بنده موافقم ولی این قسمت وقتیکه در مقابل بنده جنس وارد کنم اینها را بنده استدعا میکنم خود آقای رئیس تجارت درش نظری بکنند زیرا بنده حالا عرض میکنم از کجا این را بما توضیح میدهند از ایران غله را خریدهاند و میبرند در خارج و بقیمتی میفروشند و در مقابل این اجناس را اجازه میدهند که واردکنند برای آنکه جنسی را که تومانی فلانقدر نفع میکند میفروشد ولی از کجا معلوم است که غله شما را ببرد و نسوز اند و یا پدر یا بدر یا نریزد ما چرا این اجازه را بدهیم ما باید دقت کنیم به بینیم این غله که از مملکت خارج میکند این غله را میفروشد یا مصرف میکند یا اصل تقلب و حقه بازی است؟ معنی ندارد تومانی پنج تومان جنس بما بفروشد غلة ما را هم ببرد بریزد توی دریا این غلط است باید در کمیسیون یک دقتی بشود یک رسیدگی بشود به بینند اگر صلاح است بکنند شاید یک جنس دیگری باشد که آنهم مثل غله باشد اجازه بدهند آن جنس را هم خارج کنند غرض اینست که یک دقتی شود یک رسیدگی بشود در حضور آقای رئیس تجارت بعد بیاید بمجلس وتصویب شود.
رئیس کل تجارت – عرض میشود در فصول مختلف و در مواقع اجرای این قانون که بنده متصدی بودم همیشه از طرف اشخاصی که این بر خلاف مصالح ومنافع آنها بوده است یک تبلیغاتی شروع شده است هر ماهی بیک روال چیزهائی را شهرت دادهاند پرپا کاند هائی کردهاند ولی دولت هم در برابر این هوچی گریها مقاومت کرده است این صحبتی را که آقا طهرانی فرمودند این صحبت در این دو سه روزه پیدا شده است برای اینکه آنهائی که این اجناس را میخواهند بیاورند تومانی چند تومان بفروشند بطور مسلم ما میخواهیم بگوئیم بیاورند بریزند بنده کاملاً تکذیب میکنم که هیچ همچو چیزی نیست برای اینکه سه سال است غلة ما جزو صادرات مهم شده است اگر خاطر آقایان باشد در دورة هفتم یک قانونی گذشت که تا کس صدوری گندم و جو ملغی شود بموجب قانون مخصوصی که از مجلس گذشته است صدور گندم و جو آزاد شد و همین باعث شده است که در همان سنه یک تفاوتی بین آنطرف و طرف دیگرش داده شده است در ۱۳۰۷ مقدار دوازده هزار و دویست و نود و دو خروار غله از این مملکت صادر شده است در حدود هشتاد هزار تومان قیمت و در ۱۳۰۸ هم دوازده هزار و چهار صد و پنجاه و هشت خروار صادر شده به قیمت ۱۰۴ هزار تومان در ۳۰۹ که این قانون گذشته و تاکس و عوارض گمرکی برداشته شده است بیست هزار خروار بقیمت ۱۵۸ هزار تومان تفاوت این دوازده هزار خروار و بیست هزار خروار در ظرف دو سال محسوس است که در اثر تشویقی بوده است که از صادرات بعمل آمده و تاکس آن مبلغی شده است امسال هم در هفت ماهة اول سال ۱۵۴۴۷ خروار بقیمت صد و هشتاد ششهزار تومان و خردة صادر شده و وعده میدهم که خیلی پیش از این مقدار هم صادر خواهد شد تا حالا هم شاید باز خیلی صادر شده باشد و البته در برابر این اجناس هم که تقریباً نهصد هزار ریال قیمت شده و اجازة ورود داده میشود تقریباً معادل آن را که در حدود چهار صد هزار تومان میشود تجار ما مجبورند حساب کنند و غله از مملکت صادر کنند و این البته خیلی خواهد بود. بعلاوه این مطلب را هم آقایان میدانند که تجار ما بواسطة عدم انس و عدم رابطه انطوریکه میبایست معرفت کامل به بازارهای خارجی ندارند و بالاخره اگر یک نوع مال التجارة معمول بوده است از ایران خارج میشده است و ببازارهای خارجه میرفته است غله ما صورت مال التجارة خارجه پیدا نکرده است بالاخره ایرانی همه کاری را میکند ولی اختیار نیمکند ما بواسطة الزامی که در اینجا قائل میشویم که باید از گمرک خارج کنند مجبورند گندم را خوب بوجاری کنند پاک کنند ظرف خوب تهیه کنند خوب باربندی کنند این گندمها که رفت ببازارهای خارجه خرد خرد رونق پیدا میکند و امیدوارم این غله ما مال التجارة مهمی بشود چون ما باین آسانیها نمیتوانیم غله و زراعت غله را مبلغی کنیم ولی با این ترتیب ممکن است که ما غله را ملغی کنیم ولی با این ترتیب ممکن است که ما غله را در خارجه ببریم و بصورت مال التجاره درش بیاوریم. مطابق راپرتی که بنده دیروز از خوزستان داشتم یک کشتی بزرگی که گویا از بین النهرین بارگیری شده یا از هندوستان و اخیراً از خلیج فارس میرفته و محمولش جو بوده – پر از جو بوده که برای ساختن آب جو حمل میشده است جو را میبرند برای اینکه آبجو تهیه کنند خوب از جوهای ما نمیشود آبجو خوب تهیه کرد خوب اینرا میبرند در بازارهای خارجه دیگر این خیلی مشکل نیست آقای طهرانی اوقاتشان تلخ نشود (خنده نمایندگان) بحر حال استدعا میکنم آقایان مراقبت فرمایند و دولت هم این لایحه را با یک مطالعات کاملی تهیه کرده است و تصور میکنم که همه آقایان در آتیه تصدیق بفرمایند که یک کمک مهمی بغلات و صدور آن از مملکت شده است
بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است
رئیس – تصویب شد ماده واحده مطرح است. آقای رهنما
رهنما – موافقم
رئیس- آقای ملک
ملک مدنی – موافقم
رئیس – آقای وثوق
وثوق – موافقم
رئیس – آقای دهستانی
دهستانی – موافقم
رئیس – آقای دشتی
دشتی – عرض کنم که یک قسمت این لایحه هیچ مورد بحث نیست و آن این است که یک اجناس ممنوعه وارد ایران شده است و الان در گمرکخانها مانده است و اینها را میخواهند ضبط کنند در مقابل صدور غله اما یک قسمت دیگری که هست که این است که در آینده (یعنی قطع نظر از این اجناس ممنوعة که فعلاً هست در گمرکخانهها) با این اجناس ممنوعه چه خواهند کرد بنده فقط میخواستم در این باب توضیح بدهند که چه نوع اجناس وارد خواهند و اگر از اجناس ممنوعه و لوکس باشد که بنظر بنده لزومی ندارد و نباید وارد بشود.
رئیس کل تجارت – بنده از طرف دولت اطمینان میدهم که هیچوقت دولت این فکر را نمیکند که یک اجناسی را که برای مملکت ضرر دارد یعنی لوکس است در برابر هر مال التجاره و هر صادری اجازه ورود بدهد مثلاً مشروبات یا پارچههای ابریشمی یا مبل یا چیزهائی را که فلان آدم میخواهد برای تزیین روی بخاری خانه اش بگذارد اینها هیچ لزومی ندارد و دولت اجازه ورودش را نمیدهد ولی گاهی یک چیزهائی هستکه اینها وضعیت خاصی پیدا میکند مثلاً ما کتیرا داریم که رونق خوبی دارد به دانه داریم همینطور پنبه داریم اگر توجهی بشود مالکین و زارعین این پنبهها را تبدیل بکنند بپنبه امریکائی مال التجاره ما خوب میشود همینطور عرض میشودکه پشم و قالی البته آن قالی هم که با پشم خوب بافته شده از روی نقشه صحیح بافته شده باشد قالی خوب قالی گران قیمت همیشه بازار دارد ولی قالی پست گاهی کساد است گاهی رواج دارد و ما امیدواریم قالی پست دیگر کمتر در این مملکت بافته شود ولی یک مال التجاره هائی داریم که گاهی رونق دارد و گاهی بازار ندارد برای این قسمتها ما اینطور قائل شدیم که یک از آنها در درجه اول گندم و جو است بعد خرما است که یک یک قسمتها یک کارهائی هم در خوزستان میشد که آنها را هم جلوگیری کردیم اغلب خرمای ایران خرمای خوزستان را در جعبههای بسته درست میکردند و در بازار خارجه باسم خرمای بصره میفروختند در صورتیکه مال ایران بود این قسمتها جلوگیری میشود پس تشویق صدور خرما و بعضی چیزها دولت یک چیزهائی را که مجاز میکند که من باب مثل عرض میکنم مثلاً پارچههای رنگی الان پارچه هائی که میآید از قبیل چلوار و چیت و این چیزهائی است که ممنوع است فقط چلوار میآید البته تصدیق میفرمائید که چلوار و چیت برای توده لازم است البته مردم اگر پیراهن ابریشمی نپوشند پیراهن نخیرا که میخواهند بپوشند پس برای این منظور هم باید تا اندازه یک اقدامی بشودکه یک مقداری از این قبیل اجناس وارد شود
رئیس – پیشنهادی از آقای فرشی رسیده است و من نمیدانم چه طور میتوانم عملی کنم.
پیشنهاد آقای فرشی
مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی دامت شوکته این بنده پیشنهاد میکنم مادة واحده دو ماده شود. قسمت الف یک قسمت ب یک مادة دیگر
دشتی – مجدداً قرائت شود.
رئیس – قرائت میشود.
مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی دامت شوکته این بنده پیشنهاد میکنم ماده واحده دو ماده شود قسمت الف یک قسمت ب ماده دیگر
رئیس – عرض کنم که قبل از اینکه آقای فرشی توضیح بدهند لازم است مجلس را متذکر کنم که اگر این پیشنهاد اجابت شود ما باید در کلیات و در ماده بندی و تمام اینها وارد شویم و صحبت کنیم.
فرشی – مسترد داشتم
رئیس – رأی میگیریم بمادة واحده با ورقه
افسر – پیشنهادی کرده بودم
رئیس – قبلاً فرستاده بودید بنده متذکر نبودم دو پیشنهاد از آقای افسر رسیده است قرائت میشود.
پیشنهاد آقای افسر
بنده پیشنهاد میکنم که بعد از جمله در گمرک خانهها موجود است عبارت ذیل اضافه شود (باستثنای مشروبات الکلی که مصرف طبی ندارد)
پیشنهاد دیگر آقای افسر
این بنده پیشنهاد میکنم که قسمت ج بماده واحده اضافه شود.
ج- صدور انواع فیروزه مشمول احجار کریمة مذکور در مادة واحده مصوبه ۶ مهر۱۳۱۰ نبوده و باید بصادر کنندگان مطابق مقررات قانون متمم قانون انحصار تجارت خارجی تصدیق صدور داده شود.
رئیس – آقای افسر
افسر – مخصوصاً قسمت استثنای مشروبات الکلی که مصرف طبی ندارد در نظر بود وقتی که صحبت آب جو و اینها شد بنده را تحریک کرد که پیشنهاد خودم را تعقیب و تأیید کنم البته خیلی از مشروبات که مصارف طبی نداشته باشد ورود آنها کار بیفائده است و باید استثناء بشود وعرض دوم راجع بقسمت فیروزه است البته خاطر آقایان مستحضر است که معدن فیروزة ایران بهترین معادن است و از هزار و پانصد سال قبل هر چه بوده است و فیروزة آنرا بردهاند تمام دنیا از چند سال قبل باینطرف بواسطة اینکه فیروزههای خوب پیدا نشد و در اروپا هم بملاحظة این که فیروزههایش گچ و آب داخل داشت در ممالک حاره آبش خشک میشد و در ممالک مرطوب گچش بالا میآمد و دیگر مصرفی نداشت فیروه هائی که فعلاً بخارجه میرود اگر صرف نظر از کارش بکنیم یکی یکشاهی دو شاهی قیمت داد ملاحظه بفرمائید الان اگر بگمرک مراجعه کنید در مقابل چندین هزار فیروزه شاید دو هزار تومان یا هزار تومان قیمت میشود با همة اینها سالی پنجاه شصت هزار تومان از این فیروزهها میرود بخارجه و در بمئبی و مکه یک قران یا ده شاهی بفروش میرود حالا معدن فیروزه بواسطة این که نه مستأجر دارد نه دولت کار کرده از تیر ماه تا بحال تعطیل است و تقریباً دو هزار نفر که کار میکردهاند بیکارند و حکاک هائی که در خراسان از این محل استفاده میکردند بکلی بیکارند یک فیروزههای بکلی پست وعقب مانده که از قدیم باقیمانده که آنها را میخواهند امسال خارج کنند و این قانون مهر جلوگیری از این قسمت کرده است این است که بنده بطور الحاق بآن ماده یا بطور قسمت سوم این پیشنهاد را کردم که احجار کریمه شامل حال فیروزه نشود و با اطلاعاتیکه رئیس تجارت دارند بسته بنظر ایشان است که قبول خواهند فرمود یا محتاج برأی میدانند.
رئیس کل تجارت - عرض میشود در قسمت اول راجع بمشروبات عرض کنم بطور کلی مشروبات الکلی ورودش ممنوع است و این غیر از شرابهای طبی است که در کنتنژان اسم دارد ومبلغش هم خیلی نیست ودر کرمانشاه و بوشهر و پهلوی وارد میشود ولی اینها مقادیر قلیلی آبجو و ویسکی و شراب شامپانی و لیکور است و چون مطلب مهمی نیست و از جهت دیگر خیلی هم قیمت ندارد تقریباً در حدود ۳۷ هزار ریال از این جهت بنده این را قبول میکنم و اهمیتی ندارد که این استثناء بشود اما در قسمت فیروزه آنرا هم بنده موافق هستم با نظریات نمایندة محترم و دولت هم اخیراً همین فکر را داشت که یک لایحة خاصی برای اینکار تهیه کند حالا که ایشان مبادرت کردند و این پیشنهاد را کردند البته ما هم میپذیریم و این خود یک تشویقی است راجع بصادرات فیروزه بلکه معدن فیروزه را هم ممکن است زودتر براه بیندازد.
رئیس - هر دو را قبول فرمودید
رئیس تجارت - بلی
رئیس - آقای دشتی
دشتی - عرض کنم که قسمت دوم این پیشنهاد بعقیده بنده خیلی لازم است ولی قسمت اول پیشنهاد یک خرده اشکال دارد بعقیدة بنده برای اینکه یک جنس هائی را تجار ما آوردهاند و در گمرک موجود است و بالاخره مبلغش هم چندان زیاد نیست و مصادف شده با قانون انحصار تجارت خارجی الان هم در گمرک موجود است و نمیخواهیم برش گرداند مقصود این لایحه هم همین است که یک ارفاقی بشود و یک قسمت از اجناس ممنوعه که قبل از قانون انحصار تجارت آوردهاند و عجالتاً در گمرک خانهها موجود است وارد شود حالا شما دوباره اینها را مجبور میکنید که یک قسمت از مشروبات را دوباره ببرند بیرون این بنظر بنده کار خیلی مشکلی است و اگر آقای افسر موافقت بفرمایند که قسمت اولش را پس بگیرند با قسمت دومش همه موافقیم.
رئیس کل تجارت - عرض کنم که بنده برای تذکر و اطلاع خاطر نمایندگان محترم عرض میکنم که اجناس ممنوعه در گمرک این مقدار نبوده و خیلی بیش از اینها بوده است و یک مقدارش را از سرحد خارج کردهاند در گمرک تبریز تنها هفتصدو پنجاه هزار ریال اجناس ممنوعه بوده که حالا رسیده است شاید بدویست و شصت هزار ریال وقتی بحساب صورتها رسیدیم و مورد دقت قرار دادیم دیدیم که خیلی کم شده است و همه را از سر حد خارج کردهاند بهر صورت از این عمل ممکن است یک قسمت هائی ضرر کرده باشند و بالاخره یک تجاری هم از این قانون انحصار تجارت منفعت بردهاند و شما وقتی قائل بیک تحول و تطوری شدید که وضعیت تجارت از جریان بدویش برگردد البته یک قسمت نفع و یک قسمت ضرر میکند و بعقیدة بنده بتریج دارد وضعیت اجرای قانون انحصار تجارت وضعیت عادی پیدا میکند و مشکلات ما کم میشود و بنده در این قسمت نمیخواهم خیلی صحبت بکنم و بعقیده آقای دشتی همکار خودم مخالفتی کرده باشم ولی مبلغ اینها خیلی جزئی است و چندان ضرری وارد نمیآورد یکمقداری در کرمانشاه و سایر قسمتهای دیگرست در هر صورت این را بنده قبول کردهام اشکالی هم ندارد ممنوع هم بوده است خوب است آقایان هم موافقت نمایند.
رئیس – آقای رئیس تجارت که در این موضوع مرددنبودند رأی میگیریم به ماده واحده با افزایش دو پیشنهاد آقای افسر که دولت هم قبول میکند موافقین ورقه سفید خواهند داد (یکی از نمایندگان – رأی با ورقه لازم نیست آقا) بالاخره آقای رهنما به بنده تذکر دادند بنده هم بایشان جواب نوشتم که یکی از مواردی که رأی باورقه درش قطعی و مصرح است اینجاست چرا برای اینکه دولت این اموال را موافق یک قانونی تملک کرده است و حالا موافق اینقانون میخواهد آن اموال را و آن تملکش را از دست بدهد پس رأی باورقه موردش کجا است؟ (نمایندگان – صحیح است)
(اخذ رأی بعمل آمده ۷۱ ورقه سفید تعدادشد)
رئیس – آقایان تشریف نبرند میخواهیم جلسه آتیه را معین کنیم. عده حاضر در موقع اعلام رأی ۹۰ نفر باکثریت ۷۱ رأی تصویب شد.
- موقع جلسه بعد – ختم جلسه
(۸- موقع جلسه بعد – ختم جلسه)
رئیس – مامصمم بودیم که جلسه را برای خاطر اینکه مجلس بقیه کارهایش را تمام کند کمی عقب بیندازیم ولی آقای وزیر مالیه و آقای رهنما و یک قسمت از آقایان دیگر ما را متذکر کردند باینکه با نزدیک بودن برمضان که بالنسبه کارها آرام میشود ما خوب است مسائل جاری را که مبتلا به ما است غالباً تمام کنیم این است که جلسه را اگر موافقت بفرمائید زودتر یعنی روز یکشنبه ۲۸ آذرماه موکول کنیم – (صحیح است) وبعلاوه خاطر آقایان را متذکر میکنم بطوری که مذاکره کردیم لایحه حقوق اتباع خارجی از دستور خارج شد و قرار شد در خارج مذاکره شود بنابراین مناسب این است که روز یکشنبه زودتر تشریف بیاورید برای اینکه در خارج آن قضیه هم اصلاح شود (صحیح است)
(مجلس یکساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی – دادگر
- قانون های تصویب شده
قانون
بیست و نه هزار تومان اعتبار برای جلوگیری از امراض ساریه و مخارج اضافی دیگر
ماده واحده – وزارت مالیه مجاز است مبلغ بیست و نه هزار تومان برای مصارف ذیل:
۱- مخارج جلوگیری از امراض ساریه ۲۰۰۰۰ تومان
۲- ساختمان عمارت پست و تلگراف در علی آباد با این قید که تا آخر دوره عمل ۱۳۱۰ قبل مصرف میباشد و خرید تیر تلگراف جمع ۹۰۰۰ ۵۰۰۰ تومان
۳- اضافه اعتبار وزارت داخله فقط برای سال ۱۳۱۰ ۴۰۰۰ تومان
از محل ذخیره قران مملکتی تادیه نموده و در عایدات بودجه سال ۱۳۱۰ و اعتبار وزارت خانهای مربوطه جمع و خرج نماید.
این قانون که مشمول بر یک ماده است در جلسه بیست سوم آذر ماه یک هزار و سیصد و ده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید رئیس مجلس شورای ملی – دادگر
قانون
راجع بجواز ورود اجناس وارده تا آخر مهر ۱۳۱۰ و موجوده در گمرکات و صدور فیروزه
ماده واحده –
- الف – دولت مجاز است ورود یک یا چند جنس را مشروط بصدور یک یا چند جنس معین از محصولات و مصنوعات داخلی بنماید.
- ب- بادارهکل تجارت اجازه داده میشود برای اجناس مشمول قسمت (ب) ماده ۵ قانون متمم قانون انحصار تجارتخارجی که تا آخر مهر ۱۳۱۰ واردشده و فعلاً در گمرکخانها موجود است باستثناء مشروبات الکلی که مصرف طبی ندارد در مقابل اخذ تصدیق صدور غله (گندم و جو آرد) تا آخر اسفند ۱۳۱۰ جواز ورود بدهد
- ج- صدور انواع فیروزه مشمول احجار کریمه مذکوره در ماده واحده مصوبه ۶ مهر ۱۳۱۰ نبوده و باید بصادر کنندگان آن مطابق مقررات قانون متمم قانون انحصار تجارت خارجی تصدیق صدور داده شود.
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه بیست سوم آذر ماه یک هزار و سیصد و ده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی - دادگر