مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ شهریور (سنبله) ۱۳۰۳ نشست ۵۷

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۷ ژوئن ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۴۴ توسط Zamzam (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ شهریور (سنبله) ۱۳۰۳ نشست ۵۷

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ شهریور (سنبله) ۱۳۰۳ نشست ۵۷

جلسه ۵۷

صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه بیست ودوم برج سنبله ۱۳۰۳ مطابق چهاردهم شهر صفر المنظفر سنه ۱۳۴۳

( مجلس دو ساعت قبل از ظهربریاست آقای سهام‌السلطان نایب رئیس تشکیل گردید )

( صورت مجلس یوم ۳ شبه ۱۷ سنبله را آقای آقا میرزا شهاب الدین قرائت نمودند )

نایب رئیس – آقای یاسائی راجع بصورت مجلس است یاسائی- خیر قبل از دستور عرض داشتم

نایب رئیس آقای- حاج میرزا عبدالوهاب –( اجازه )

حاج میرزا عبدالوهاب – چون سابقه نداشت که اسامی موافقین ومخالفین درمجلس خوانده شود نمی‌دانم علتش چه بود که این مرتبه که این مرتبه در مجلس خوانده شد؟میخواستم این‌راسؤال کنم.

نایب رئیس – بموجب نظامنامه در صورتیکه تقاضای رأی با ورقه بشود اسامی اشخاصی که تقاضای رأی با ورقه کرده‌اند و اشخاصی که رأی داده‌اند باید در صورت مجلس درج بشود. شاهزاده شیخ الرئیس (اجازه)

محمدهاشم میرزا شیخ الرئیس – عرض میکنم این مسئله هم سابقه دارد و هم امرمهمی است وبایدمردم بدانندکه راجع به لوایح دولت کی موافق است کی مخالف اگر قیام وقعود باشد که مردم مبینید ولی دررأی با ورقه چون مخفی است باید بدانند کی موافق بوده کی مخالف مخصوصاًدرامور مالی وبودجه به عقیده بنده خوبست در هر موقع این کاررابکنند.

نایب رئیس – راجع بصورت مجلس مخالفی نیست

( گفته شد خیر )

نایب رئیس- آقای یاسائی – ( اجازه )

مدتی است جمعی از آقایانی که مطالباتی از دولت دارند یعنی مدعی هستند که از طرف دولت طلبکارند تظلمات خودشان را بمجلس و کمیسیون عرایض داده‌اند آمده در مجلس تحصن اختیار کرده‌اند. تاکنون معلوم نیست ازطرف مجلس چه اقدامی در این خصوص شده‌است مطابق نظامنامه کمیسون عرایض درمورر مخصوصه باید نتیجه عملیات خود را بعرض مجلس برساند ولی متأسفانه از ابتدای این دوره تا کنون ما راپورت کمیسیون عرایض را ندیده‌ایم نسبت باینگونه تظلمات اقدانی کرده است فی الواقع اگر مطالباتشان حق است علت اینکه وزارت مالیه نمی‌دهد چیست ؟ اگر دعاویشان اساسی ندارد و علت اینکه رسیدگی نمیشود و جواب کافی به آنها نمی‌دهند چیست و علت اینکه ماده هفتاد نظامنامه اجرا نمی‌شود چیست؟چون ما از این جریان امور در کمیسیون عرایض مسبوق نیستم. در صورتی که حق داریم مطلع باشیم بالاخره خواستم سؤال کنم بعد از مدتیکه این آقایان در مجلس تحصن اختیار کرده و انتظاراتی دارند تکلیفشان چیست البته بعد از ظهر چندین مرتبه تظلم اگر دولت یک جوابی مقتضی بآنها می‌داد نمی‌آمدند درمجلس شورای ملی متحصن شوندبنابراین می‌خواستم بدانم تکلیف این بدبخت‌ها چیست

نایب رئیس- آقای حائری‌زاده – ( اجازه )

حائری‌زاده – بنده در این موضوع عرضی ندارم مخبر کمیسیون عرایض اگر جوابی دارند بدهند بعد بنده عرض کنم

نایب رئیس – این مسئله مطرح نیست .

حائری زاده عرض بنده راجع براپرت کمیسیون داخله در خصوص قانون بلدیه است که دوره قبل بمجلس شورای ملی تقدیم کرده بود. در چند جلسه قبل بنده تقاضائی کردم و چند نفر از آقایان هم امضاء کردندکه مجلس شورای ملی اجازه بدهد کمسیون جدید همان راپرت سابق را مطرح نماید و زودتر بمجلس راپرت بدهد تا بلدیه از بلا تکلیفی بیرون بیاید و بلدیه های قانونی تشکیل شود و حالا هم استدعا میکنم قبل از شروع بدستور رای بگیرند که مجلس همان راپرت کمیسیون داخله که قبلا تقدیم شده بود بکمیسیون داخله جدید مراجعه شود

نایب رئیس- بک تقاضائی از کمیسیون شده و برحسب نظامنامه بایداین بآنجا رجوع شود .

آقاسید محمد سلطان العلماء – راجع بجواب آقای یاسائی خواستم راپورت کمیسیون عرایض را بطوراختصارعرض‌کنم

نایب رئیس – جزو دستور امروز نیست باید راپورت بدهند وپس از طبع و توزیع جزو دستور شود.

یاسائی – ماده هفتاد نظامنامه را اجراء کنند.

سلطان العلماء – این وظیفه مخبر است‌راپورت کمیسیون رارا چاپ کندولی بنده مختصری میتوانم عرض‌کنم.

نایب رئیس – عرض کردم بایستی راپورتش قبلاً طبع و توزیع شود معذالک اگر مجلس صلاح میداند مطرح‌شود آقای کازرونی– ( اجازه )

کازرونی – بنده خواستم از طرف کمیسیون عرایض جواب سؤال آقای یاسائی را بدهم .

نایب رئیس – باید راپورت داده شود

کازرونی – کمیسیون درمعرض اعتراض واقع شده باید جواب داده شود.اولاًدرخصوص مطالبات متحصنین و سایرطلبکاران دولت یعنی کسانی که مدعی هستند از دولت طلب دارند محض استحضار آقایان یاسائی و سایر نمایندگان عرض میکنم که مطلب این کوچکی و سهلی که ایشان می‌فرمایند نیست کمیسیون عرایض مکرر با دولت مشغول مذاکره شده و نظر باطلاعی‌که بنده دارم دراین موضوع دولت مشغول اقداماتی‌است که نتیجه‌اش بعد بعرض آقایان خواهد رسید مخصوصاًدرجلسه گذشته هم با نماینده وزارت مالیه در همین خصوص مذاکره شد و شاید هم در جلسه آتیه باز مذاکره بشود و دور نیست عنقریب نتیجه قطعیش بسمع آقایان برسد و گمان می کنم تا این اندازه هم برأی اطلاع آقایان کافی باشد که بدانند هم از طرف دولت در این باب تقصیری نشده است . اما در خصوص راپرت هم راجع بکمیسیون گذشته که بنده عرضی ندارم لکن کمیسیون جدید که بنده هم عضو آن هستم مشغول تهیه راپرتست و بطوریکه در دوره چهارم هم معمول بوده عنقریب راپرت آن نوشته و تقدیم خواهد شد .

نایب رئیس ـ راپرت کمیسیون قوانین مالیه راجع بوسائط نقلیه مطرح است .

( راپورت مزبور بشرح ذیل قرائت شد )

کمیسیون قوانین مالیه لایحه پیشنهادی دولت راجع باصلاح قانون وسائط نقلیه مصوبه پنجم ربیع الاول ۱۳۲۸ را مورد شور قرار داده و با مختصر اصلاحاتی مواد ذیل را بمجلس شورای ملی تقدیم می دارد :

ماده ۱ـ مواد ۱ـ۳ـ۴ـ۵ـ۷ـ۸ قانون پنجم ربیع الاول ۱۳۲۸ نسخ و مواد ذیل بر قانون مزبور الحاق می شود :

تبصره ـ الغای مواد فوق مشمول ولایات سایر شهرهای ایران نخواهد بود .

ماده ۲ـ از کلیه وسائط نقلیه شهری در طهران قرار ذیل مالیات ماهیانه دریافت خواهد شد :

ماده ۳ـ از کلیه وسائط نقلیه که وارد شهر میشوند در طهران ( سوای آنها که مالیات ماهیانه میدهند ) هر دفعه بقرار ذیل مالیات دریافت خواهد شد :

تبصره ـ هر گاه دواب وسائط نقلیه ورودی از تعداد مندرجه در ماده سوم تجاوز نماید برأی عده اضافی مالیات جداگانه اخذ خواهد شد .

ماده ۴ـ کالسکه ، درشکه و امثال آنها که اسقاط شده و یا در حال تعطیل است و یا بلاخره مثل مال التجاره برأی فروش گذاشته اند از مالیات بلدی معاف خواهد بود مشروط بر اینکه کتباً بدایره مربوط اطلاع داده شده باشد .

ماده ۵ ـ مادام که مالکین وسائط نقلیه از فروش و یا انتقال وسائط نقلیه خود کتباً بدایره مربوط اطلاع نداده اند ملزم بپرداخت مالیاتهای مقرره در این قانون خواهند بود . ماده ۶ـ وسائط نقلیه حومه شهر میتوانند مطابق ماده دوم مالیات ماهانه داده و به این طریق از مالیات دخولیه مذکوره در ماده سوم معاف گردند .

ماده ۷ ـ وسائط نقلیه که از مالیات معافند به قرار ذیل است :

۱ ـ وسائط نقلیه مخصوص سلطنت و دولت .

۲ ـ وسائط نقلیه مخصوص مأمورین سیاسی دول خارجه .

۳ ـ وسائط نقلیه مخصوص قشون از هر قبیل .

۴ ـ وسائط نقلیه متعلقه به خدمات صحیه .

۵ ـ وسائط نقلیه مخصوص به خدمات بلدیه .

تبصره ـ وسائط نقلیه شخصی مستخدمین سلطنت و دولت و سفارتخانه ها و افراد نظام از مالیات معاف نخواهند بود .

ماده ۸ ـ هر کس در تأدیه مالیات های مذکوره در مواد ۲و۳ در ظرف مدتی که در نظامنامه معین خواهد شد امتناع و تخلف نماید علاوه بر اخذ مالیات در مرتبه ثانی یک برابر مالیات از او جریمه دریافت خواهد گردید .

ماده ۹ـ اشخاصی که دارای وسائط نقلیه می شوند مکلفند خودشان بدایره مربوط اطلاع دهند و الا برأی مدتی که اطلاع نداده اند مالیات مقرره اخذ و در مرتبه اولی ثلث و در مرتبه ثانی یک برابر مالیات بعنوان جریمه دریافت خواهد شد .

ماده ۱۰ـ این قانون از روز تصویب توسط بلدیه بموقع اجراء گذاشته می شود .

ماده ۱۱ـ بلدیه طهران مأمور تهیه نظامنامه و اجرای این قانون خواهد بود .

نایب رئیس ـ شور در کلیاتست .آقای دامغانی .(اجازه )

شریعت مدار دامغانی ـ صرف نظر از اینکه مالیات اساساً باید بر عایدات وضع بشود نه بر اعیان خواستم عرض کنم که انجمن بلدی یکی از مؤسسات مهم عام المنفعه است و مطابق قانون باید انجمن بلدی در هر ولایت و ایالتی تشکیل بشود برأی اینکه احتیاجات اهالی بداند همچنین چیز هایی را که میشود بر آنها مالیات وضع کرد برأی رفع احتیاجات اهالی بدولت اطلاع بدهد تا دولت بمجلس شورای ملی پیشنهاد کند و از همین نقطه نظر متقنن پیش بینی کرده است که باید از اشخاص مطلع محلی بلکه محلات دعوت شوند و انجمن بلدی در هر شهری تشکیل شود چرا ؟ برأی اینکه اشخاص مطلع با بصارت وبصیرت باشند و بدانند احتیاجات محلی و شهرت چیست و یا از روی چه میزان میشود مالیات وضع کرد تا بمصارف شهری برسد همینطور در ماده اول قانون بلدی پیش بینی میکند بمقصود اصلی از تأسیس بلدیه حفظ منافع شهرها و ایفاء حوائج اهالی شهر نشین است . این وظیفه انجمن بلدیه است همینطور در ماده دوم قانون نواقل پیش بینی کرده است که مالیات هائیکه وضع میشود برأی اصلاحات بلدی مخصوصاً بر وسائط نقلیه از وظائف انجمن بلدی است چنانچه در ماده دوم نوشته است : انجمن بلدی هر شهری از بلاد ایران اگر صلاح و مقتضی بداند کق دارد کسور اعشاری اضافی ( یعنی چند صد یک ) یا تومان شمار نسبت به اصل مالیات بلدی وسائط نقلیه برأی همان شهر تصویب نموده بتوسط حاکم بوزیر داخله پیشنهاد کند که پس از تصدیق بصورت لایحه قانونی بمجلس تقدیم نماید . پس پیش بینی کردن مالیات بلدی ( و وظائف انجمن بلدیست که از اشخاص مطلع محلی تشکیل میشود و باید بدولت اطلاع بدهد آنوقت از طرف دولت بمجلس تقدیم شود متأسفانه حالا که ما همچو انجمنی نداریم و به عقیده بنده تصویل مجلس شورای ملی این قبیل لوایح را از طرف دولت یا کمیسیون قوانین مالیه بیمورد است بعلاوه باید فرق گذاشت در وضع مالیات و اگر مالیاتی هم باید تحمیل کرد باید فرق گذاشت بین آن وسائط نقلیه که اصول معیشت اشخاص را باید تأمین نماید با آن وسائط نقلیه که وسیله تشخیص و تفریح بعضی اشخاص است .البته آنهایی که معیشت اشخاص را تأمین می کند معاف باشد از قبیل الاغ باری و بعضی چیز های دیگر ولی در مقابل آن چیزی که بنای آن بر اصول تشخص و تفریح است باید مالیات بلدی بیشتر بر آن تحمیل کرد یعنی سهم آن کسی که یک الاغ دارد و می خواهد کسب کند آن را هم باید کشید روی آن وسائل تفریحی که مبنایش بر اصول و تحمیل است . پس به عقیده بنده این لایحه هم در کلیات و هم در مواد با هم مخالف است . همچنین مخالفت دارد با آن چیزی که مجلس شورای ملی وظیفه دار است .

نایب رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب (اجازه )

آقا سید یعقوب ـ کلمات آقای شریعتمدار یک مقدمات دلفریبی بود و خیلی جالب توجه بود ولیکن توجه بفرمائید که اینجا وضع مالیات بر سرمایه و عوائد تنها نیست عنوان مالیات مملکت است و این فضائی که جنابعالی ملاحظه میکنید ما وقتی که وارد بشویم در حمله بدولت میگوئیم که چرا چراغ نداریم ؟ چرا خیابانها صاف نیست ؟ چرا آب پاک نداریم ؟ چرا مریضخانه نیست ؟ چرا حفظ الصحه نداریم ؟ بقدری در این عبارات جدیت میکنیم که الی ماشاء الله اما وقتی که دولت در مقام عمل و اقدام بر میاید که این آرزوهای ما را وجود خارجی بدهد و تأسیسات عام المنفعه بکند . دار المساکین و دار العجزه و دار الرضاعه تشکیل بدهد آنوقت هی میگوییم ای داد و بیداد قانون بلدیه را زیر پا گذارده اند !! آخر باید همه چیز را بمقتضای حال و به مقتضیات زمان درش وارد بشویم . اساساً ما بلدیه لازم داریم یا نداریم ؟ این بلدیه که فعلاً موجود است مکرر هم همین جا عرض کردم ما باید کاری بکنیم که از نقض رو به کمال برود نه اینکه آنچه هست بکلی از میان برود . البته بنده هم با شما موافقم که دولت تجدید نظری در قانون بلدیه کرده و نسبت به انتخاب اعضاء بلدیه نظری بکند و به مجلس شورای ملی تقدیم نماید . اما خوبست ما هم از همین جا شروع کنیم و بلدیه فعلی را که یک مؤسسات زیادی دارد و همه هم نافع است او را کامل کنیم . نه اینکه بگوییم چون بر خلاف قانونست این منافعی هم که دارد و از بین رفته و بکلی بهم بخورد و دوباره بر گردیم و یک خرج گزافی را به گردن ملت بگذاریم و دو مرتبه تأسیس بلدیه بکنیم عرض کردم بنده هم با جنابعالی موافقم که در باب انتخاب اعضای بلدیه و انجمن بلدیه تجدید نظری شده و برود به کمیسیون مرتبط و آنجا درش مطالعه بکنند و بمجلس راپرت دهند ولی بلدیه موجود را که دارای منافع زیادیست و در تمام شهر چراغ برق ونفط کشیده و الا آن هم مشغول تسطیح خیابانها است نمی شود بکلی از میان برد بلکه باید نقایص آن را رفع کرد . اما این که میفرمایند آن الاغ داری که ازش پنج شاهی میگیرند معاف باشد آن پنج شاهی را بنده و جنابعالی میدهیم و هر چه قدر که نواقل میدهند بر امتعه خودشان زیاد می کنند و به مردم میفروشند یا به کرایه آن اضافه می کنند . نه این که به آنها تحمیلی شده باشد خوبست مقایسه کنید قیمت اجناس را قبل از وضع این قانون و بعد از وضع این قانون و ببینید که چقدر فرق کرده است پس این پول بر الاغ دار و کارگر و هر عبارتی که می خواهید بفرمائید تحمیل نمی شود بلکه به گردن ما و شما هست .اما راجع به این که فرمودند سرمایه دارها بیشتر بدهند و آنکسی که اتومبیل یا درشکه دارد زد توی سرش که بیشتر باید بدهی و او هم اتومبیل و درشکه اش را از بین ببرد .

دامغانی ـ بنده این طور عرض نکردم .

آقا سید یعقوب ـ ولی بنده این عقیده را ندارم و معتقدم که ما باید بقدری افراد این مملکت را تقویت کنیم که همه دارای اتومبیل و درشکه بشوند . و اما این که میفرمایید اساساً باید در بحث قانون باشد بنده عرض میکنم که این قانون ناقص است و باید تکمیل بشود چنانچه در موقع عمل معلوم شدکه انجمن بلدیه یک انقلاباتی در این شهر انداخت ( ما در این شهر بودیم و دیدیم )که ابداً آن سپوره ی سابق هم نتوانستند کاری بکنند پس بهتر این است که تجدید نظر در قانون انجمن بلدی بشود نه اینکه این تأسیسات ناقص را هم از بین ببریم بلکه همانطور که مکرر عرض کردم باید از نقص رو بکمال برود .

نایب رئیس ـ آقای طهرانی( اجازه )

آقا شیخ محمد علی طهرانی ـ بنده نقطه نظر مخالفتم از دو طریق است یک طریق عدم امتناء بقانون مصوبه دوره اول است که ما خودمان را معرفی کرده ایم بآزادی و مشروطیت و مادام که آن قانون نسخ نشده اعم از اینکه صحیح باشد یا فاسد ما آن قانون را باید محترم بشماریم.بودجه بلدیه وضع عوارض هر مقدار که باشد . زیاد یا نقیصه . حتماً باید از مجرای انجمن بلدیه پیشنهاد شود و بعد بتوسط وزارت داخله بمجلس تقدیم شود . اگر این مواد صد وهشت گانه قانون بلدیه از طرف مجلس منسوخ شد البته دولت میتواند چیزهایی را که از برأی مملکت مفید است بمجلس پیشنهاد کند ولی مااگر بیائیم و این موادی را که پیشنهاد شده است از طرف دولت قبول کنیم خودمان بانصرورة والاتزام نسخ کرده ایم قانون بلدیه را .آیا مجلس کرده یا نکرده ؟ اگر نسخ کرده است بنده که اطلاع ندارم به بنده هم اطلاع بدهید اگز نسخ است پس این پیشنهاد عدم اعتناء به قانون مصوبه مجلس شورای ملی است اگر چه بنده معتقدم که در شهر مثل این هیئت هیچکس نیامده بلدیه را اداره کند لیکن این عقیده شخصی و صورت قانونی ندارد . به این جهت بنده مخالفت میکنم و موادی که اشاره به این مقصود می کند و یکی از آنها ماده هفتادم قانون بلدیه است گوشزد آقایان میکنم مینویسد : خامساً تعیین مقدار فروعات و عوارضی که برأی مصارف بلدیه از اهالی شهر بموجب قانون گرفته می شود . اما بنده لایحه از طرف انجمن بلدی نمی بینم که در آن تعیین مقدار فروعات عوارض شده باشد حالا به چه علت وارد در مجلس شده است بنده مقدمه و ئوخره آنرا نمی فهمم . ثانیاً از جهات دیگر هم بنده با این لایحه مخالفت دارم یعنی اصولاً با تمام این موادی که پیشنهاد کرده اند بنده مخالف هستم از جهت اینکه اینجا تبعیض شده است و آن راجع به واگونست . واگون در این شهر تمتع می برد و تمام خطوط وراههای این شهر را ضایع میکند در حالتی که گمان نمیکنم در امتیازی که داده اند مخصوصاً راجع بواگون ذکر شده باشد که از آن نواقل بلدی گرفته نشود و گمان میکنم در صورتی که این حق از برأی جمیع وسائط نقلیه شهر باشد باید از برأی واگون هم که خسارت میزند و یشتر هم تمتع میبرد باشد و باید نسبت باوهم مالیات نواقل وضع شود عجالتاً بیش از این عرضی ندارم .

حاج عزالممالک مخبر - لایحه که پیشنهاد شده است بنظر کمیسیون خلاف قانونی نبود تا اینکه وارد در مزاکره آن نشده و راپورت خود را بمجلس شورای ملی تقدیم بکند چنانچه در موقعی هم که آقای رئیس اینجا اظهار فرمودند که لایحه از طرف دولت نسبت بعوارض بلدی پیشنهاد شده است و بکمیسیون قوانین مالیه ارجاع میشود هیچیک از آقایان اعتراض نفرمودند . قانون اساسی هم حق میدهد که دولت لایحه جدید یا اصلاحی نسبت بقوانین موضوعه بمجلس شورای ملی پیشنهاد نماید پس بنده مانع قانونی در اینجا نمی بینم که دولت نتواند پیشنهاد نسبت باصلاح قانون نواقل بمجلس پیشنهاد کند این بطور کلی ما راجع بخود قانون اینجا موضوع وضع یک عایدی یعنی ازدیاد نوع یک مالیاتی است که قبلا هم مجلس شورای ملی نسبت بآن رای داده است و آن قانون نواقل مصوبه پنجم ربیع الاوّل ۱۳۲۸ است که ازطرف مجلس شورای ملی تصویب شده .حالا امروز دولت نسبت بآن قانون اصلاحاتی پیشنهاد میکند البته آقایان حق دارند نظر کنند که آیا این اصلاحات قابل قبول است یا خیر ؟ و الا اگر بخواهیم بطور کلی رد کنیم بعقیده بنده چندان مورد ندارد . الان یک بلدیه موجود است بلی یک مخالفت اساسی هم نسبت ببلدیه میشود البته بنده هم تصدیق میکنم که تا آن قانون از مجلس رد نشده است باید انجمن بلدی تشکیل شود مگر اینکه دولت آنرا ناقص بداند و لوایحی بمجلس شورای ملی پیشنهاد کند که در آن تجدید نظر بشود ولی حالا یک بلدیه هست و یک مؤسساتی هم دارد آیا ما باید آنرا لغو کنیم ؟ و صحبت انجمن بلدی را در این مورد بخصوص تعقیب کنیم ؟ بعقیده بنده هیچ مانع قانونی ندارد که آقایان نمایندگان انجمن بلدی را تصدیق داشته باشند وبطور تذکر یا سوال یا هر وسیله دولت را متوجه نمایند که آنرا بموقع اجراء بگذارد و البته هر وکیلی هم میتواند این تذکر را بدهد اما با اصول ندهم و نمیدهم نمیشود کار کرد باید نواقص آنرا تکمیل کنند مؤسسات امروز بلدیه هم یک مؤسساتی است که نسبت بغالب مردم یک منافعی را متوجه میکند و نمی شود به واسطه رای ندادن به این قانون آنها را از بین برد بلدیه دارالمجانین . دارالایتام . دارالرضاعه دارالتجزیه دارد . مریضخانه بلدی دارد این مؤسسات پول لازم دارند و ما نمی توانیم بگوییم تأسیسات خوب است و می خواهیم و نباید به هیچ یک دست بخورد . اما به این قانون هم رأی نمی دهیم و از وسائط نقلیه هم پول نگیرند !! علاوه بر مؤسساتی که عرض کردم بلدیه کارخانجاتی دارد که فقراء در آنجا کار می کنند و پارچه می بافند . قالی می بافند امرار معاش می کنند . پست های امدادی دارند تنظیف و روشنایی و ساختمان هم از وظایف حتی بلدیه است پس رویهم رفته امروز که این مؤسسات در تهران هست همه پول می خواهند و نمی شود گفت نمی دهیم . الان لایحه وسائط نقلیه مطرح است بهتر از این لایحه برأی گرفتن مالیات بلدی چه چیز است ؟ آقایان یک محل دیگری نشان بدهند شاید دولت قبول کرده و پیشنهاد کند . این یک قانونی است که موجود بوده و به واسطه مدتی که از آن گذشته است لازم است در آن تجدید نظری بشود . البته آقایان تصدیق میفرمایند قانونی که در چهارده سال قبل وضع شده است کافی برأی احتیاجات امروزه نیست همه کس می داند حالا یا پول ارزان شده یا خرج گران کاری به آن ندارم ولی یکقران چهارده سال قبل یکقران امروزه نیست پس باید فرقی بین آنها باشد .حالا آقای دامغانی وارد شده اند در اینکه مالیات را بر عایدات وضع کرد بنده و کمیسیون و شاید اغلب از آقایان نمایند که آن هم مخالف نباشد ولی آن موردش اینجا نیست و آن اصولی است که در موقع وضع مالیات مملکتی باید رعایت کرد و قسمت عمده اش را بر عایدات وضع کرد و تصور میکنم آن لایحه کلی که در کمیسیون هست وقتی بمجلس بیاید مخالفت شدیدی در آن بشود که دفاعش هم خیلی مشکل است و موقعیکه از طرف کمیسیون تقدیم مجلس شد در آن خیلی مخالفت بشود که چرا مالیات بر عایدات وضع شده . در هر صورت بعقیده بنده بهترین مالیاتهای معمول و متدوال دنیا مالیات بلدیست که بر وسائط نقلیه وضع میشود دلیلش هم واضح است از درشکه و اتومبیل و اسب و امثال آنها بتناسب مبلغی گرفته شده و صرف امور بلدی میکنند آخر راهی که می سازند پول می خواهد و تا این قبیل مالیاتها گرفته نشود که راه ساخته نمیشود چراغ روشن نمی شود پس باید آنکه زیادتر استفاده می برد زیادتر هم پول بدهد . البته اتومبیل زیادتر براه صدمه میزند باید زیادتر مالیات بدهد یا الاغ یا اسب خیابانرا کثیف میکنند و باید برأی تنظیف و تسطیح خیابان مالیاتهائی بدهند منتها بتناسب . الاغ چون ضعیف است باید کمتر بدهد . حالا رویهمرفته ممکنست آقایان در مواد نظری داشته و یا در مبالعغ آنها مخالفتهاوی داشته باشند . ولی بطور کلی عرض میکنم اگر رای کلی در این لایحه داده نشود در حقیقت معنایش لغو تمام تاسیسات بلدی است حالا اگر چنانچه معتقدید که باید این مؤسسات اصلاح شده یک بلدیه بهتر از این که حالا هست باشد باید رای به کلیات داده و آن اصلاحاتی که در نظر دارید بشود و اگر هم معتقد هستید البته رای مجلس مطاع خواهد بود

( جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است )

نایب رئیس ـ رای می گیریم به کفایت مذاکرات . آقایانی که کافی می دادند قیام فرمایند

( اکثر قیام نمودند )

نایب رئیس ـ اکثریت است رای می گیریم برأی دخول در شور مواد آقایانی که تصویب می کنند قیام فرمایند

( اغلب قیام نمودند )

نایب رئیس ـ تصویب شد ماده اول

( به شرح ذیل قرائت شد )

ماده ۱ـ مواد ۴۰۳ـ۸۰۷۰۵ قانون پنجم ربیع الاول هزار و سیصد و بیست و هشت نسخ و مواد ذیل بر قانون مذبور الحاق می شود .

تبصره ـ الغای مواد فوق مشمول ولایات و سایر شهرهای ایران نخواهد بود .

محمدهاشم میرزا شیخ الرئیس ـ این ماده باید بماند برأی آخر .

محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ آقای کازرونی( اجازه )

کازرونی ـ بنده در کلیات عرضی دارم ….

نایب رئیس ـ در کلیات رای داده شد کازرونی ـ در ماده اول ممکن است در کلیات صحبت کرد بنده در مواد عرضی ندارم و مخالفت من در کلیات بود خوشبختانه موقع بدستم آمد چون در ماده اول مطابق قانون میشود در کلیات مذاکره کرد . مخالفت بنده با این قانون از چند جهت است یکی این است که قانون باید عمومی باشد و قانون مخصوص وضع کردن برأی یک ایالت و ولایت بخصوص گمان میکنم از شئون مجلس شورای ملی و نمایندگان عموم مملکت ایران نباشد و قانون باید عمومیت داشته باشد و این لایحه بخصوص چنانچه آقایان ملاحظه میفرمایند فقط برأی بلدیه تهران است . بنابر این بنده مخالفم اولاً باید ببینم این بلدیه کجا است و آنرا بشناسیم وظایفش را ببینیم و عملیاتش را تطبیق بر وظایفش بکنیم بعد قانونی را که در نظر دارند رأی بدهیم یعنی مجلس شورایملی رأی بدهد اگر چه حضرتین شریعتمدار و آقای طهرانی بسیاری از عرایض بنده را اظهار فرمودند لکن بنده هم در سهم خودم بقدری که قدرت داشته باشم عقیده خودم را اظهار می کنم . بنده معتقدم که بلدیه در تهران و سایر ولایات وجود خارجی ندارد هر مؤسسه که دور هم جمع شدند و اسمش را بلدیه یا موسسه ذهنی فلان و فلان گذاشتند که بلدیه نمی شود (البته مردم مجازند هر اسمی را که دلشان میخواهد بخودشان ببندند ) ولی باید ببینیم آیا این بلدیه همان بلدیه ایست که قانون معین کرده ؟ و هر کسی هر جا نشست و هر کاری که دلش خواست کرد آن درست است ؟ ما یک قانونی را برأی بلدیه نوشتیم نمیدانم چطور شد که این قانون را پشت پا زدند ؟ حالا یک عده دور هم جمع شده اند و یک پولی را میگیرند و خرج می کنند البته یک مقدارش هم خرج چراغ و راه آب میشود لکن این بلدیه رسمیت پیدا نکرده که ما از آنها بپرسیم صورت بگیریم که این پولی که از مردم میگیرند و گرفته اند چه قدرش بسپور داده شده چه قدرش بصندلی نشین داده شده و بالاخره چقدرش برأی مصالح و منافع و اصلاحات عمومی صرف شده .گمان میکنم بر هیچ یک از آقایان پوشیده نباشد که این بلدیه خصوصی و این بلدیه که اسمس بی مسمی است با وجود قانونی که در یک مملکت مشروطه هست در یک پایتخت مملکت مشروطه جائز و مشروع نباشد اگر یک قدری دقت فرمائید و افرادش را ببینید می بینید خدمات آنها در مقابل این پولی که از اهالی میگیرند خیلی خیلی کم است درست است این را هم تصدیق میکنم که میدان توپ خانه مسلح شده است اسباب تشکر هم هست و امیدوارم قشنگ تر هم بود ولی باید فکری کرد که بلدیه ها رعایت احتیاجات مردم را بکنند و با رعایت آن احتیاجات جلو بیایند . بنده در صورتی که شکمم گرسنه است نباید قبای تافته بپوشم . حالا اینها جای خودش باشد در هر صورت بنده معتقدم تا زمانی که ما بلدیه قانونی نداشته باشیم که این لایحه را ترتیب داده و از مجرای وزارت داخله بمجلس شورای ملی تقدیم کند مطرح شدن و تصویبش یک امری است بر خلاف قانون .قانونی که هنوز بقوت خودش باقی است در صورتی که ما دیروز اینجا راجع به پوست بره میگفتیم بی احترامی نسبت به قانون مصوبه مجلس شورای ملی میشود و از مجرای قانونی یک استثنائی برأی آن قائل شدیم و همان ساعتی که مجلس رأی داد و این استثناء قائل شد همان وقت قانون شد و بنده تقدیس میکنم این حس آقایان نمایندگاین را که تا این اندازه قانون را رعایت میکنند البته قانون بلدیه هم یک قانونی است . ولی ابداً رعایت آن نشده و بکلی فراموش شده است و این بد است . قانون که برأی بلدیه ها وضع شده از روی احتیاجات مردم است و تشخیص آن احتیاجات هم در مواقع معینه با وکلای بلدیه سات نه با وکلای عمومی مملکت .وکلای عمومی مملکت بیشتر باید در احتیاجات عمومی مملکت نظر نمایند به خلاف وکلای بلدیه که باید احتیاجات محلی را از روی بصیرت تشخیص بدهند در صورتیکه این لایحه که به مجلس تقدیم شده دولت و وزارت مالیه از مجرای مالیات عمومی به مجلس پیشنهاد کرده است و حال آنکه این مالیات عمومی نیست یک مالیات خصوصی است از این راه هم در حقیقت می بینیم رعایت قانون بلدیه نشده در هر صورت ما الان می خواهیم این قانون را وضع کنیم بسیار خوب و باید آنرا هم بدهیم به بلدیه اجراء کند در هر صورت مخالفت بنده منحصراً این است که تا قانون بلدیه نسخ نشده نباید به آن بی احترامی کرد و چون در قانون بلدیه تصریح میشود که این از وظایق وکلای بلدیه است که از مجرای وزارت داخله بمجلس شورای ملی تقدیم نمایند از اینجهت گمان می کنم که ما نتوانیم در تحت غنوان در این لایحه بحث کنیم ثانیاً این لایحه باید طوری نوشته شود که شامل حال تمام ایران باشد . پس اگر مجلس شورای ملی با وجود بودن بلدیه و پیشنهادی که از طرف یک بلدی مخصوصی شده خواست آنرا مطرح کند یک موضوعی است علیحده و اگر خواست مالیاتی برقرار باید از نقطه نظر عمومی بوده و راجع به تمام ایالات و ولایات باشد .

نصرت الدوله ـ بنده راجع بدستور عرضی دارم .

نایب رئیس ـ بفرمائید

نصرت الدوله ـ بنده میخواهم پیشنهادی کنم که اگر مخبر کمیسیون قوانین مالیه موافقت نمایند ماده یک از دستور خارج شده و در ماده دو مذاکره بشود و این ماده را بعد اصلاح کرده و در آخر لایحه بنویسند . چون معمولاً مواد راجع به الغاء باید در آخر قانون باشد بعضی از آقایان هم همین اعتراض را می کنند لهذا راه حلش این است که اگر مخبر کمیسیون قبول بفرمایند این ماده از دستور خارج شده و در ماده ۲ مذاکره بشود

شیخ الرئیس ـ حالا شور اول است بماند برأی شور دوم نصرت الدوله ـ چون در لایحه این طور نوشته شده شور اول یا دوم فرقی نمیکند و تا رأی کلی آخری داده نشود قانونیت ندارد ولی چون ظاهرش مورد اعتراض است اگر بماند برأی آخر بهتر خواهد بود . مخبر کمیسیون با این نظر مخالف نیست که ماده بندی را تغییر بدهد ولش خارج شدنش را از دستور بنده معتقد نیستم البته هر یک از آقایان نظری دارند پیشنهاد میکنند و کیسیون برأی شور ثانی در آنها مطالعه کرده و ماده بندی را اصلاح خواهد کرد نصرت الدوله ـ در صورتی که در شور دوم بخواهند قرار بدهند بنده قبول میکنم .

نایب رئیس ـ آقای داور . ( اجازه )

داور ـ مجدداً بنده میبینم راجع ببلدیه همان مذاکراتی که جندی قبل در مجلس راجع بمالیات نواقل بود امروز تکرار میشود . سابقا‍‍ً کقته میشد که بلدی بر خلاف قانون و بیش از آنجه قانون معین کرده است یک مالیات هایی را برأی تصویب بیاورد بمجلس شورای ملی مجلس هم به آن رأی بدهد .تا این که آن مالیات موافق قانون گرفته شود و مؤسسات هم از بین نرود ولی امروز وقتی که دولت این مالیات ها را پیشنهاد میکند ما میرویم یک گوشه دیگر کار را می گیریم و می گوییم که انجمن بلدی باید باشد حالا که انجمن بلدی نیست باید در بلدیه را بست ؟ یا اصلاً مالیات نگیرند ؟ یا هر قدر می خواهند بگیرند ؟ بالاخره یکی از این شقوق است . البته با این قسمت که هر قدر میخواهند بگیرند این را تصور میکنم نمیشود قابل قبول دانست و باید مخالفت کرد . برأی اینکه میزان مالیات لااقل باید موافق تحقیق باشد از این شق که بگذریم قسم دومش این است که چون انجمن بلدی نیست بلدیه هم باید از بین برود . بلدیه هم مثل کلیه ادارات دولتی تا یک درجه زیادی مورد انتقاد و حمله است . از قبیل پشت میز نشین و مفتخوار و یارازیت و این حرف های معمولی که میزنیم البته خیلی خوب بود که ما یک بلدیه داشتیم که از هیچ جهت نمیشد به آن ایراد گرفت ولی بدبختانه ما در ایران هستیم و همه کارهامان مثل هم است بلی وظایف ممکن است در بلدیه بطوری که لازم است انجام داده نشود ولی انصاف بدهید آیا ما ها که وکیل هستیم موافق وظیفه خودمان کار کرده ایم ؟ هقت ماه از عمر مجلس میگذردما چه کرده ایم کدام قانون را وضع کرده ایم . نگاه کنید بوظایف مجلس شورای ملی یکی از آنها وضع قانون است و ما چند ماده قانون را بیشتر تغییر نداده ایم یا وضع نکرده ایم . سایر کارهای مملکت هم به همین تناسب است بلدیه هم همینطور . البته طرف دولت باید یک لوایحی راجع به نواقل و غیره به مجلس پیشنهاد کند مجلس هم باید تصویب کند تا بلدیه اصلاح شود حالا اگر بعضی از آقایان معتقدند که زود تر باید اصلاح شود ممکن است بطور طرح قانونی یک پیشنهادی بکنند بنده هم حاضرم آنرا امضاء کرده و موافقت بکنم ولی به امید این که ما باید یک مؤسسه کامل بی عیب داشته باشیم نمیشود یک مؤسسه موجودی را از میان برد تصور میکنم اگر از نقطه نظر اساسی میخواستیم کار کنیم و بخواهیم کار کنیم ( اعتراض بر هیچکس نمیکنم چون خودم هم جزو همان ها هستم ) تمام کار های مملکت محتاج به اصلاحات اساسی است از رادیکال و ریشه والا با این اوضاع بالاخره به هیچ جا نمی رسیم . این مسئله را تجربه به ما روز به روز نشان میدهد اوضاع مملکت بدو خراب است ما هم که اینجا توی سر هم میزنیم گاه گاه هم این الفاظ معمولی را میگوئیم ولی اگر عجالتاً بخواهیم به همان اصول کج دار و مریض و ماست مالی که موافق مزاج ما است کار کنیم . عجالتاً این پیشنهاد یک قدری وضعیت بلدیه را بهتر میکند چون دو عیب از نقطه نظر قانون از بلدیه گرفته میشود یکی آنکه انجمن بلدی نیست یکی اینکه مالیات خلاف قانون گرفته میشود .شما حالا این را تصویب بفرمائید که مالیات بر خلاف قانون نگیرند . انشاالله بعد هم یک کاری خواهیم کرد که انجمن قانونی تشکیل شود .

( بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است )

نائب رئیس ـ ماده دوم…

تدین ـ بنده اخطار نظامنامه دارم .

نائب رئیس ـ بفرمایید .

تدین ـ به عقیده بنده در این لایحه یک شور باید بشود نه دو شور بر طبق ماده پنجاه و نهم نظامنامه داخلی که می گویید : ترتیبات شور مرتبه اول و مرتبه دوم در موارد ذیل مجری نخواهد بود

اولاً ـ بودجه دخل و خرج مملکتی .

ثانیاً ـ قوانینی که راجع به تقاضای و جوهی برأی مخارج مخصوصی است .

ثالثاً ـ قوانین راجع به منافع محلی . در این سه فقره یک شور کافی است و مباحثات آن به ترتیب موارد فوری است چنانکه ذکر خواهد شد . این لایحه راجع به وضع مالیات بر یک محل خاصی است و مالیات عمومی نیست بنا بر این چون راجع به منافع محلی است که عبارت از طهران باشد و چون شامل قسمت سوم این ماده است باید یک شور بشود .

نائب رئیس ـ مال یک محل تنها نیست یک ماده هم گویا دارد که غیر از طهران در سایر ولایات هم باشد .

مخبر ـ خبر این لایحه فقط منحصر به طهران است در این صورت بنده تقاضا میکنم رأی در ماده اول بماند برأی بعد و ماده دوم قرائت شود .

( ماده دوم به شرح ذیل خوانده شود )

ماده ۲ ـ از کلیه وسائط نقلیه شهری در طهران به قرار ذیل مالیات ماهانه دریافت خواهد شد .

نائب رئیس ـ آقای معتمد السلطنه .( اجازه )

معتمد السلطنه ـ بنده در ماده دوم به مالیات اتومبیل های کرایه ای و کامیون ها یک نظری دارم یک پیشنهادی هم به اتفاق بعضی از آقایان تقدیم شده است تقاضا میکنم در موقعش پیشنهاد را قرائت بفرمایید که اگر توضیحی لازم داشته باشد عرض کنم .

نائب رئیس ـ می ماند برأی بعد از مذاکرات . آقای آقا سید یعقوب ( اجازه )

آقا سید یعقوب بنده موافقم ایشان که مخالفتی نکردند .

نائب رئیس ـ آقای سرکشیک زاده ( اجازه )

سرکشیک زاده ـ بنده عرضی ندارم .

نائب رئیس ـ آقای شیروانی .( اجازه )

شیروانی ـ عرض کنم بنده بعضی قسمتهای این ماده را بی تناسب میدانم و پاره ای از آنها را هم یادداشت کرده ام . ازقراری که بنده تحقیق کرده ام فعلاً که این قانون مطرح است از درشکه های شخصی و کرایه ای بیش از این مأخذی که اینجا پیش بینی شده است میگیرند این است که بنده معتقدم اگر یک کسی درشکه داشته باشد که در ماه چهل پنجاه تومان خرج آن می کند یک مالیاتی هم می دهد عادت هم کرده است سه چهار سال هم داده است نمیدانم کمیسیون چرا یک تومان از مالیات آنها کاسته است (همهمه ) آقایان اجازه بدهید بنده عرض کنم اگر فرمایشی دارید بفرمائید و مالیات هم آن چیزی است که یک ملتی عادت بدادن آن نموده و اعتراضی هم نداشته باشند . دیگر این که گویا سابقاً از اتومبیلهای اربابی کرایه بیشتر گرفته میشده و کمیسیون یک مبلغی کاسته است بنده این مالیات را برأی آنها کافی نمی دانم به جهت این که یک اتومبیلی که ماهی هشتاد تومان خرج دارد اگر ده تومان به دولت بدهد گمان می کنم مانعی نداشته باشد . دیگر این که در موضوع دوچرخه های بارکش اینجا نوشته است یک تومان در صورتی که خرابی آنها از هر چیزی زیادتر است . اینطور قوانین از دو نقطه نظر وضع میشود . یکی از نقطه نظر خرابی رساندن شهر . یکی هم از نقطه نظر توانایی های این دوچرخه ها عایداتشان نسبت به مخارجی که به آنها تعلق میگیرد زیادتر است . و این یک تومان هم خیلی کم است و باید زیادتر بشود و گویا سابقاً هم زیادتر گرفته میشده . اما نسبت به بی سیکلت که نه خرابی دارد نه چیزی اینجا پنج قران منظور داشته اند در صورتی که سابقاً دو قران بوده است و حالا آمده اند پنج قران نوشته اند ولی از آن اتومبیلی که وقتی از خیابان عبور میکند نیم ساعت گرد و خاکش به خورد مردم می رود فلان مبلغ میگیرند و بنده معتقدم از بی سیکلت همان دو قران سابق گرفته شود .

مخبر ـ آقای شیروانی اعتراض فرمودند که چرا درشکه مالیاتش کم شده است . کمیسیون در این باب دو نظر داشت : اولاً اینکه درشکه های اربابی کمتر به راه صدمه میزنند و الّا نه بنده درشکه دارم نه جنابعالی ولی چون درشکه های اربابی کمتر صدمه میزنند باید کمتر مالیات بدهند ولی چون برأی تجمل است کمیسیون قائل شده است که مبلغی زیادتر بدهند یعنی درشکه کرایه پانزده قران میدهد درشکه اربابی را گفتند دو تومان بدهد . اما این که فرمودند چرا مالیات درشکه کرایه را زیاد کرده اند..،

شیروانی - بنده اینطور عرض نکردم . درشکه کرایه راه میاندازد و یک منافع زیادی میبرد : یا یک چیزی هم بدولت بدهد اما راجع بدرشکه های اربابی کمیسیون سه تومان و نیم را زیاد میدانست بنابراین به دو تومان قائل شد . و راجع به اتومبیل هم کمیسیون تغییری نداده و مطابق پیشنهاد دولت است که حالا هم معمول به است و یک نکته را هم توضیحاً عرض میکنم که مالیات آنچیزی نیست که مردم عادت بدادن آن بنمایند بلکه مالیات چیزی است که مجلس شورای ملی وضع کند و هر کس بر خلاف آن چیزی بگیرد قانونی نیست و مردم نباید بدهند .

تدین ـ بنده تذکری داشتم .

نائب رئیس ـ بفرمائید .

تدین ـ تذکر بنده این بود چون ماده اول به آخر این لایحه منظم خواهد شد بنا بر این ترتیب تنظیم مواد فرق میکند و این ماده دوم باید ماده اول شود و یک پیشنهادی هم دارم و تقدیم میکنم .

نائب رئیس ـشاهزاده شیخ الرئیس . (اجازه )

شیخ الرئیس ـ موافقم بعد از یک مخالف عرض میکنم .

نائب رئیس ـ آقای طهرانی . ( اجازه )

آقا شیخ محمد علی طهرانی ـ بنده نقطه نظر مخالفتم این است که میخواهم یک سؤالی از آقای مخبر بکنم و آن این است که بیان کردند .

نائب رئیس ـ موافقید یا مخالف .

آقا شیخ محمد علی ـ مخالفم از این جهت که وضع این قانون باید اختصاص داشته باشد به چیزهاییکه متعلق بنواقل است نه مربوط بخیریه و سایر ادارات بلدیه لذا بنده از آقای مخبر سوال میکنم وقتی که مجلس این مالیاتها را تصویب کرد یا بمصرف شهر یعنی ساختن کوچه ها میرسد یا بمصارف غیر اینها تا اینکه مردم بدانند از برأی چه مصارفی پول میدهند . این را خوبست آقای مخبر توضیح بدهند .

مخبر ـ البته عوائدی که گرفته میشود صرف ساختمان هم خواهد شد ولی این مربوط به حالا نیست وقتی بودجه بلدیه آمد آنوقت حق دارید اعتراض را بفرمائید .

( جمعی گفتند مذاکرات کافی است )

نایب رئیس ـ مذاکرات کافی است ؟

جمعی از نمایندگان ـ بلی کافی است .

آقا شیخ فرج الله ـ بنده اخطار دارم .

نایب رئیس ـ بفرمائید .

آقا شیخ فرج الله ـ آقای تدین فرمودند که در قسمت سوم ماده پنجاه و نه نظامنامه داخلی نوشته شده است قوانین راجع به منافع محلی . به عقیده بنده منافع محلی غیر از مالیات محلی است . منافع محلی عبارتست از ساختن خیابان و تأسیس مدرسه و غیره این ماده پنجاه و نه را ملاحظه بفرمائید چه مواردی را استثناء میکند :

اولاً بودجه دخل و خرج مملکتی .

ثانیاً قوانینی که راجع به تقاضای وجوهی برأی مخارج مخصوص است .

ثالثاً قوانین راجع بمنافع محلی . منافع محلی غیر از مالیات محلی است پس باید در این لایحه دو شور بشود و داخل در این استثناء هم نیست .

نایب رئیس ـ آقای تدین . ( اجازه )

تدین ـ خود آقا در ضمن بیاناتشان فرمودند مقصود از منافع محلی مثل ساختن راه و خیابان است . این مالیاتی هم که گرفتند میشود برأی منافع محل است یک وجوهی از محل گرفته میشود برأی مصارف خود محل و این موردش همین جا است و غیر از اینجا مورد ندارد و ایراد شما اینجا وارد نیست .

وزیر فوائدعامه ـ در این باب اختلاف در ترجمه حاصل شده است . منافع محلی ترجمه عبارت ( رونو سانترال ) و در اینجا حق با آقای تدین است .

نایب رئیس ـ پیشنهاد ما قرائت میشود پیشنهاد آقای تدین .

( بشرح آتی خوانده شد )

پیشنهاد میکنم که ماده دوم بطریق ذیل نوشته شود : ماده دوم ـ مادامی که انجمن بلدی طهران قانوناً تشکیل نشده از کلیه وسایط نقلیه شهر تهران بقرار ذیل مالیات ماهیانه دریافت خواهد شد .

نایب رئیس ـ توضیح بدهید .

تدین ـ هر قانونی که بتصویب مجلس رسیده باشد مادام که رسماً از طرف مجلس نسخ نشده باشد بر قوه و اثر خود باقی است بنا بر این اگر ما بخواهیم در اینجا آنطوری که ماده بطور مطلق نوشته شده است تصویب کنیم و هیچ اشاره ای به قانون سابق بلدی نکنیم نتیجه اش این است که عملاً قانون بلدی یک قسمتش لغو شده باشد . یک قانونی همانطور که یک لوازمی برأی وضع شدنش هست یک لوازمی هم برأی نسخ آن است مثلاً اگر بخواهند یک قانونی وضع کنند از طرف دولت یک لایحه قانونی تقدیم مجلس میشود و باید برود به کمیسیون و راپورت آن به مجلس بیاید و یک شور یا دو شور هم در آن بشود این مراسم آن است و همین طور اگر بخواهند یک قانونی نسخ شود از طرف مجلس یک طرح قانونی پیشنهاد میکنند و یک مراسمی دارد که همه میدانند و غیر از این مراسم خوب نیست یک عملیات در مجلس بشود که نتیجه اش نسخ و الغای یک قانونی باشد زیرا اگر به این ترتیب قائل شویم ممکن است در آتیه سوابق بدی ایجاد شود و در اینجا هم هیچ اشاره بقانون سابق نشده است و وقتی این ماده را تصویب کنیم عملاً آن قانون را لغو کرده ایم و عقیده بنده این است مادام که انجمن بلدی تهران قانوناً تشکیل نیافته است این مالیاتها دریافت خواهد شد و بعد از آنکه اصلاحات شد یعنی بعد از دو سه ماه که انجمن بلدی قانوناً تشکیل شد از طرف همان انجمن یا عین همین ها پیشنهاد خواهد شد یا یک اصلاحات دیگری در نظر میگیرند و تقدیم مجلس میکنند بنا بر این این عبارت بنظر بنده لازم است و مضر هم نیست .

مخبر ـ کمیسیون نمیتواند قبول کند برأی اینکه در یک قانونی نیمشود نوشت مادام که بلدیه قانونی تشکیل نشده این مالیات گرفته شود امروز یک مالیاتی وضع میشود و در عین حال هم باید بلدیه قانونی تشکیل شود و از بعضی نقاط هم هست مثل اینکه در شیراز خود بنده بودم و بلدیه قانونی هست طهران هم مانعی ندارد که بلدیه قانونی داشته باشد و اگر نظریه هم داشت قانون به او حق میدهد که به توسط وزارت داخله پیشنهاد های خود را بمجلس بفرستد . بنا بر این تصریح به اینکه مادام بلدیه قانونی تشکیل نشده باشد اینطور بگیرید یک قدری اشکال پیدا میکند .

نایب رئیس ـ پیشنهاد یک مرتبه دیگر قرائت میشود بعدا رای میگیریم.

( مجدداً بشرح سابق قرائت شد )

نایب رئیس ـ رأی میگیریم بقابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام نمایند .

( اکثر نمایندگان قیام نمودند )

نایب رئیس ـ قابل توجه شد . پیشنهاد آقای یاسائی .

( به این ترتیب قرائت شد )

بنده پبیشنهاد میکنم بماده دوم این عبارت اضافه شود ( مکاریان که دارای یک الی دو رأس الاغ داشته

( یاسائی ـ بوده )

و بوسیله حمل بوته و هیزم و امثال آن ارتزاق مینمایند از دادن مالیات وسائط نقلیه خود معاف هستند .

نایب رئیس ـ آقای یاسائی ( اجازه )

یاسائی ـ در این قانون یک مستثنیاتی قائل شده اند مثلاً در ماده هفت نوشته شده وسائط نقلیه که از مالیات معافند بقرار ذیل است :

۱ـ وسائط نقلیه مخصوص سلطنت و دولت . بنده نمیدانم چه علتی دارد که باید وسائط نقلیه سلطنت و دولت از مالیات معاف باشند ولی آن بدبختی که بوسیله هیزم کشی ارتزاق میکند . باید دو ساعت هم درب دروازه معطل شود شاید دو روز هم او را حبس نمایند در صورتیکه بارشان دو قران قیمت ندارد بنده از نقطه نظر بروز عواطف و احساسات این پیشنهاد را کردم خوب است آقایان هم یک عطف توجهی بفرمایند تا در آتیه کمتر اسباب زحمت آنها را فراهم آورند .معاون وزارت مالیه ـ هر قانونی که وضع میشود باید عمومیت داشته باشد و رفاهیتی که در نظر داریم باید نسبت بتمام طبقات باشد و برأی یک طبقه بخصوصی نیست قانون باید طوری نوشته شود که هر طبقه علی قدر مراتب هم در رفاه باشند و البته طبقه رنجبر و اشخاصیکه با رنج و زحمت روزانه خود باید معاش کنند از قلیل خارکش و بوته کش اینها مسلماً آنچه از بابت نواقل بپردازند بر قیمت آن چیزی که میفروشند علاوه میکنند و میفروشند . بنا بر این اگر بنا باشد رعایتی نسبت به این طبقه از مردم کرد باید به یک نهج دیگری باشد . بهتر این است قوانینی که وضع میشود عمومیت داشته باشد و بواسطه یک ترتیباتی که از طرف مامورین مالیه یا غیر آنها نسبت به آنها میشود آنها را از انتساب به قانون خارج ننمایند . قانون عبارت از دو کلمه مختصر مفید است . وضع مالیات بر عامه نسبت به هر طبقه که باشد و اگر یک چیزهایی هست نسبت به رفاهیت آن اشخاص ناقص است باید تکمیل کرد . بنده تصور میکنم استثنائی که در ماده بعد شده است آنها یک استثناء آتی است که در تمام قوانین هست ولی خارکش و امثال آن اگر چیزی از بابت نواقل بپردازند بر قیمت جنس خود علاوه میکنند و به دیگران میفروشند .

یاسائی ـ بنده توضیح دارم .

نایب رئیس ـ دو مرتبه نمیشود توضیح داد .

یاسائی ـ توضیح نظامنامه ایست .

نایب رئیس ـ بفرمائید .

یاسائی ـ بنده عرض نکردم این مالیات را مستقیماً بلکه بوسیله آن اشخاص و همانطور که فرمودند همان هیزم فروش آنچه داده است میکشد روی بارش و حساب میکند ولی مقصود من این بود که دیده شده است درب دروازه این گونه اشخاص را یک شبانه روز معطل میکنند حبس میکنند . بنا بر این راضی نشوید کسی که تمام عایدیش دو قران است به اندازه یک تومان در مالیه و بلدیه معطل بماند خوب است اینها را معاف نمائید .

نایب رئیس ـ عقیده کمیسیون چیست ؟

مخبر ـ کمیسیون نمی تواند قبول کند . بعلاوه آقا خیلی مبالغه فرمودند برأی اینکه ممکن است یک کسی پنج تومان جریمه و ده روز هم حبس شود . اما یک مالیاتی که از خار کش و بوته کش میگیرند از خودش که نمیدهد بلکه بر قیمت جنس خود علاوه میکند . بعلاوه آن مستثنیاتی هم که فرمودند از جنبه عمومی است و خصوصی نیست .

نایب رئیس ـ پیشنهاد مجدداً قرائت شده و رأی گرفته میشود .

مجدداً به شرح سابق قرائت شد )

نایب رئیس ـ رای گرفته میشود به قبال توجه بودن این پیشنهاد . آقایانی که قابل توجه میدانند قیام نمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند )

نایب رئیس ـ قابل توجه نشد . پیشنهاد آقای طهرانی .

( به شرح ذیل خوانده شد )

این بنده پیشنهاد میکنم لفظ مالیات حذف و به جای آن عوارض نوشته شود .

نایب رئیس ـ آقای طهرانی ( اجازه )

آقا شیخ محمد علی ـ به نظر من عوارض مالیات فرق دارد . عوارض عبارت از مالیات بلدی است و اسم مالیات که رویش گذاشته شود آن وقت از حیثیت شهری خارج میشود و میرود در تحت نظارت وزارت مالیه بنا بر این بنده معتقدم لفظ عوارض نوشته شود زون بلدیه باید این کار را بکند و خرج کند و اگر به مالیه بود میرود در چاه و پل

شاهزاده شیخ الرئیس ـ اجازه میفرمائید .

نایب رئیس عضو کمیسیون هستند .

شیخ الرئیس ـ شور دوم که نیست

نایب رئیس در پیشنهاد اعضاء کمیسیون باید حرف بزنند . آقای داور( اجازه )

داور ـ قانون اساسی مالیات را بر مالیات های بلدی هم اطلاق کرده در اصل نود و نهم قانون اساسی مینویسد غیر از مواقعی که قانون صراحتاً مستثنی میدارد به هیچ عنوان از اهالی چیز مطالبه نمیشود مگر به اسم مالیات مملکتی و ایالتی و ولایتی و بلدی

مخبر ـ در قانون نواقل هم مالیات مینویسد و به عقیده بنده فرقی نمیکند حالا اگر آن نظر را دارند که دخالت هایی درش نشود آن یک چیزی است وی مالیات و عوارض فرق نمیگند .

نایب رئیس ـ رای میگیریم به پیشنهاد آقای طهرانی . آقایانی که موافقند قیام فرمایند

( عده قلیلی برخاستند )

نایب رئیس ـ تصویب نشد . پیشنهاد آقای دامغانی

( به شرح آتی خوانده شد )

بنده پیشنهاد میکنم که اساساً الاغ باری معاف باشد

نایب رئیس آقای دامغانی ( اجازه )

شریعتمدار دامغانی ـ عرض بنده مباینه بین سرمایه دار و رنجبر نیست و از همان اول که با کلیات لایحه مخالفت مردم یک فلسفه داشت . و آن این بود که اصولاً باید این قبیل چیزها را انجمن بلدی ملاحظه نماید که میشود برآنها مالیات وضع کرد یا نه و در صورت امکان پیشنهاد نماید مقصودم از ذکر این الفاظ عوام فریبی نیست لیکن در عالم هر فردی باید زندگی خودش را تأمین کند و باید به او حق داد که اصول معیشت خودش را اداره نماید پس از آنکه اصول معیشت خود را اداره کرد باید بر زائد بر آن اصول مالیات وضع کرد ولی یک آدمی که یک الاغ دارد و با او کار میکند معلوم میشود که اصول معیشت او تأمین نشده اول باید از جامعه آنقدر سهم ببرد که اصول زندگانیش درست شود پس از آن در مازادش مالیات بر آن تحمیل کرد والا این راه نمیشود جزو آنکسی که خیابان را خراب میکند حساب کرد و مالیات بر او تحمیل کرد زیرا او یک آدمی است که حق مشروع خودش را که زندگانی در جامعه است تأمین نکرده و دو الاغ دارد با آنها کار میکند پس از آنکه حق خودش را استیفا کرد یعنی صاحب اتومبیل و درشکه شد آنوقت هر چه دلتان میخواهد مالیات بر او تحمیل کنید بنا بر این باید الاغ های باری که متعلق به فقرای درجه اول است از دادن مالیات معاف کرد .

مخبر ـ خوب بود همین قسمت اخیر را عملاً به موقع اجراء بگذارید و بفرمایید این فقرای درجه اول را آن تحصیل دار درب دروازه چطور تمیز بدهد کدام فقیر درجه اول است و کدام نیست زیرا اگر مکاری است که مالیات مربوط به او نیست و اگر هم الاغ مال خودش است معلوم است یک سرمایه دارد و آن ایراد وارد نیست

نایب ـرای می گیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای دامغانی . آقایانی که موافقند قیام فرمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند )

نایب رئیس ـ قابل توجه نشد . پیشنهاد آقای تقی زاده به این طریق قرائت شد ) پیشنهاد می کنم که مالیات اتومبیلهای بارکش هم در ماده دوم و هم در ماده سوم تخفیف داده شود بدین قرار: در ماده دوم مالیات مزبور یک تومان ودر ماده سوم یک قران قرار داده شود .

نایب رئیس ـ آقای تقی زاده(اجازه )

تقی زاده ـ بنده توضیح مفصلی ندارم اگر چه در عین اینکه میدانم این اتومبیل های بارکش بیشتر به کوچه ها و معابر صدمه میزند و شاید همه مالیات آنها چیزی برأی بلدیه نمی شود . مقصود بنده ابراز علامتی است از توجه مجلس و دولت با تومبیل های بارکش (کامیون ) چون این یکی از اساسیات حیاتی برأی مملکت است و همانطور که از کتاب مثلاً گمرک نمیگیرند یا برأی مدرسه مالیات نمیگیرند خیلی خوبست که این را تخفیف بدهند و بنده پیشنهاد نکردم که بکلی آنرا نگیرند برأی اینکه ممکن است بواسطه یک مالیات کوچکی بکنند به احصائبه شان ولی فقط این پیشنهاد را کردم برأی آنکه اگر قبول بشود یک ندای تشویقی است برأی زیاد شدن کامیون در مملکت و بلکه برأی وسائل ایجاد راه آهن هم برأی مملکت مفیدتر است و فائده های معنوی دارد نه مادی

مخبر ـ بسته برأی مجلس است .

نایب رئیس ـ در یک قسمت از پیشنهاد آقای تقی زاده که راجع به ماده اول است رای گرفته می شود . آقایانی که موافقند قیام فرمایند

( اکثر قیام نمودند )

نایب رئیس ـ تصویب . پیشنهاد آقایان نصرت الدوله و معتمد السلطنه و مصدق الملک

( بشرح ذیل قرائت شد)

برأی اینکه ترویجی از اتومبیل ها و کامیون های کرایه بشود پیشنهاد مینمائیم نواقل اتومبیل ها و کامیونهای کرایه معادل نصف مبلغی که در خبر کمیسیون درج است منظور نمایند . نصرت الدوله ـ این پیشنهاد یک قسمتش در پیشنهاد آقای تقی زاده کاملاً تأمین شده است برأی این که مقصود از این پیشنهاد این بود که یک تحمیلی به اتومبیلهای کرایه ای و بارکش نشود . چون در این مملکت وسایل حمل و نقل نیست و شاید بتوسط اتومبیل سهولت بیشتری در حمل و نقل بشود ولی بعد از رائی که مجلس حالا نسبت به کامیون و اتومبیل بارکش داد و هفت تومن را یک تومن کرد این قسمت از پیشنهاد را ما پس میگیریم و فقط قسمتی که راجع به اتومبیل کرایه است آن قسمتی که در ماده نوشته شده است نصف بشود یعنی پنج تومان نوشته شده بیست و پنج قران بشود و تقاضای رأی میکنیم .

نایب رئیس ـ رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقایان در قسمت راجع به اتومبیل های کرایه به طوری که نوشته شده آقایانی موافقند قیام فرمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند )

نایب رئیس ـ تصویب نشد پیشنهاد آقای عظیمی .

( به شرح ذیل قرائت شد )

نظر به اینکه بی سیکلت و موتور سیکلت بیشتر طرف احتیاج شاگردان مدارس و کارگران اشخاص بی بضاعت است به علاوه چنان خساراتی هم به راه وارد نمی آورد بنده پیشنهاد میکنم مالیات بی سیکلت ۳ قران و مالیات موتوسیکلت هفت قران مقرر شود .

نایب رئیس ـ توضیحی دارید ؟

عظیمی ـ توضیحی ندارد توضیحش در خود پیشنهاد است .

مخبر ـ رأی بگیرید .

نایب رئیس ـ رأی میگیریم پیشنهاد آقای عظیمی . آقایانی که تصویب می کنند قیام فرمایند .

( عده کمی قیام نمودند )

نایب رئیس ـ تصویب نشد . پیشنهاد آقای رهنما . ( به شرح آتی خوانده شد ) بنده پیشنهاد میکنم مالیات بر اتومبیل کرایه که پنج تومان نوشته شده چهار تومان بشود .

رهنما ـ اولاً در این پیشنهاد موقع رای استدعا میکنیم که چهار تومان هم زیاد است سه تومان رای بگیرند و به همان نظری که حضرت آقای تقی زاده فرمودند اگر درست دقت کنیم یک اتومبیل که وارد میشود فقط از سر حد تا اینجا هفتاد تومان از آن باج راه میگیرد و اگر تحمیل زیادتری هم بر او بشود معنایش این است که هیچ سرمایه دار و کارگری نتواند ششصد تومان بدهد یک اتومبیل برأی خودش راه بیندازد از طرف دیگر هم اساس این مالیات ها معلوم نیست و بی مناسبت وضع شده اگر از نقطه نظر این است که راه را خراب میکند پس درشکه رزینی با کالسکه رزینی فرق دارد اگر از نقطه نظر قیمت است که اتومبیل فورد ششصد هفتصد تومان است و با اتومبیل های مرسدس و بزرگ که هشتصد هزار تومان قیمت دارد باید فرق داشته باشد . بنابراین عقیده بنده این است که نسبت به اتومبیل های کرایه که غالباً ششصد تومان هفتصد تومان قیمت دارد و خودشان هم از یک طرف دچار مشکلات هستند ما دیگر به آنها چیزی نیفزاییم و بلاخره پنج تومان غیر قابل تحمل است و اگر آقایان موافقت بکنند ۳ تومان بهتر است مخبر ـ بنده این که پیشنهاد ها را قبول نمیکنم و برأی مجلس واگذار میکنم برأی این است که تکلیف کمیسیون بهتر معلوم شود به این جهت این را هم مربوط به رأی مجلس میکنم

نایب رئیس ـ رأی میگیریم پیشنهاد آقای رهنما به سه تومان . آقایانی که موافقند قیام فرمایند

( عده کثیری قیام نمودند )

نایب رئیس ـ تصویب شد .

وزیر فوائدعامه ـ اجازه می خواهیم از مجلس شورای ملی که سه فقره لایحه که حاضر شده است تقدیم کنیم یک فقره راجع به تمدید اجازه استفاده از لوله نفت رشت است که تقدیم میشود یک لایحه دیگر راجع به کنترات چند نفر مهندس است که برأی طرق و شوارع لازم است یکی دیگر راجع به درخواست و استدعای تصویب اختیار برأی کمیسیون محترم عدلیه است که قانون راجع به شرکت ها بعد از تصویب کمیسیون عدلیه به موقع اجراء گذارده شود زیرا فوق العاده محل احتیاج وزارت فوائد عامه است

وزیر عدلیه ـ لایحه است راجع با قوانین عدلیه به مجلس شورای ملی تقدیم میشود .

نایب رئیس ـ این لوایح به کمیسیون های مربوط مراجعه خواهد شد

وزیر پست و تلگراف ـ آقای مخبرالدوله را به معاونت وزارت پست و تلگراف به مجلس شورای ملی معرفی میکنم

نایب رئیس ـ پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب .

( به شرح ذیل قرائت شد )

بنده پیشنهاد میکنم که از اتومبیل سواری ماهی ده تومان گرفته شود

آقا سید یعقوب ـ آقایان نسبت به بعضی امور عام المنفعه تصدیق کرده اند پیشنهاد آقای تقی زاده را هم بنده رأی دادم و نظرم این بود که چون راه آهن نیست بهترین وسائط نقلیه همان اتومبیل بارکش است ولی اتومبیل های سواری که به عبارت متجددین لوکس است و به عبارت ما تجمل و تبختر و بزرگواری است چون یک امری است که زائد بر معیشت خودشان است یعنی تامین معیشت خودشان را کرده اند و می خواهند در این خیابان های پر از گل گردش کنند گمان میکنم اگر ده تومان بدهند که این خیابان ها آب پاشی شوند زیاد نیست و زیادی این را به کسر آن بارکش ها قرار بدهند و این چون یک امر تجملی است عیبی هم ندارد

نایب رئیس ـ رای گرفته میشود به پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب .

آقا سید یعقوب ـ آنجا اصلاح کنید به شخصی یک نفر از نمایندگان ـ نمیشود مالیات اضافه پیشنهاد کرد

نایب رئیس ـ میشود آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام فرمایند

( چند نفری قیام نمودند )

نایب رئیس ـ تصویب نشد . پیشنهاد آقای داور ،

( به شرح ذیل خوانده شد )

بنده پیشنهاد میکنم مالیات بی سیکلت چهار قران و موتوسیکلت یک تومان بشود

داور ـ آقای عظیمی سه قران و هفت قران پیشنهاد کردند و چون توضیح داده نشد تصور میکنم توجه آقایان جاری نشد و باید به این نکته متوجه شوند که این عوارض از نقطه نظر خساراتی است که به راه وارد می آید ولی این را تصدیق بفرمایید که بی سیکلت و موتوسیکلت از غالب وسائط نقلیه کمتر ضرر وارد می آورد و خیلی سبک است و اسباب زحمت هم نیست و اگر آقایان تصور میکنند که صدای آن اسباب زحمت است . ولی از باب نواقل نمیشود مالیات صدا گرفت ممکن است یک وقتی راجع صدا مالیات وضع کنند ولی همانطوری که آقای عظیمی فرمودند بی سیکلت غالباً مال شاگردان مدارس و مستخدمین جزء ادارات و اشخاص کم بضاعت است و ضرری هم نمیرسد بنده پیشنهاد کردم که به جای پنج قران چهار قران و به جای پانزده قران یک تومان بگیرند .

مخبر ـ بنده مخالف نیستم که مجلس شورای ملی سخاوتی به خرج بدهد و این را هم کم بکند ولی باید یک فکری هم کرد که بلدیه عایدی داشته باشد

نایب رئیس ـ رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای داور .آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند

( عده قلیلی قیام نمودند )

نایب رییس ـ تصویب نشد . پیشنهاد دیگر .

( به شرح ذیل قرائت شد )

بنده پیشنهاد میکنم اتومبیل های کالسکه شخصی دو تومان اضافه شود سالار لشگر .

سالار لشگر ـ نظر به اینکه درشکه کالسکه تفاوت دارد باید در اتومبیل کالسکه و غیر کالسکه منظور شود . اتومبیل کالسکه خیلی لوکس است و همانطوری که کالسکه شخصی با درشکه تفاوت دارد این فرق باید در اتومبیل کالسکه و غیر کالسکه هم منظورشود

نایب رئیس ـ رأی میگیریم به پیشنهاد آقای سالار لشگر . آقایان موافقین قیام فرمایند

( چند نفری قیام نمودند )

نایب رئیس ـ تصویب نشد پیشنهاد آقای سلطان العلماء

( به شرح ذیل قرائت شد )

بنده پیشنهاد میکنم تنفس داده شود .

نایب رئیس ـ رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای سلطان .

عدل الملک ـ بنده مخالفم .

نایب رئیس ـ بفرمائید .

عدل الملک ـ عرض میکنم چون ظهر است و تنفس با تجربه که داریم در این مدت برأی آمدن دو مرتبه به مجلس دیر است به عقیده بنده مورد ندارد .

سلطان العلماء ـ مسترد میدارم .

نایب رئیس ـ پیشنهاد آقای میرزا یدالله خان قرائت میشود

( به شرح ذیل قرائت شد )

این بنده پیشنهاد میکنم در موضوع نواقل گاری و کالسکه و دلیجان دو اسبه یا چهار اسبه و نیز چهار چرخه یک اسبه یا دو اسبه تجزیه شده و تفاوت هر یک را حقاً معلوم نماید .

آقای میرزا یدالله خان ـ مطلب پر واضح است که از چهاراسب بیش از دو بار باید نواقل گرفت مثلاً در یک کالسکه دو اسبه که پنج قران نوشته اند میشود ۳ قران برأی کالسکه فرض کرد و دو قران برأی دو اسب به این مناسبت وقتی سه اسب یا چهار اسب داشت باید آن تفاوت منظور شود .

نایب رئیس ـ عقیده کمیسیون چیست ؟

مخبر ـ خیر قبول نمیکنم

نایب رئیس ـ رأی میگیریم به پیشنهاد آقای میرزا یدالله خان آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند

( عده کمی برخاستند )

نایب رئیس ـ قابل توجه نشد . پیشنهاد آقای مشار اعظم .

( به شرح ذیل قرائت شد )

بنده پیشنهاد میکنم که از درشکه و اتومبیل های اربابی هم همان مبلغی که از درشکه و اتومبیل کرایه ای گرفته میشود مأخوذ دارند .

مشار اعظم ـ گمان میکنم در قانون باید اصل تساوی را رعایت کرد ،.:.

شیروانی نسبت به کی ؟

مشار اعظم ـ بین تمام مردم اگر یک وقت سرمایه داری سر یکی را بشکند یا یک رنجبر هیچ وقت در مقابل قانون از هم نمیتوانند امتیازات داشته باشند که چون رنجبر از نقطه نظر رنجبری بیچاره بوده زده است سر این بیچاره را شکسته است و سرمایه دار از روی کبر و غرور سر او را شکسته است بنا براین باید مجازات سرمایه دار زیاد تر باشد این لغو است و نمی شود زیر بار رفت و بعلاوه باید دانست که درشکه و اتومبیل که ما اسمش را اربابی میگذاریم یعنی مال کسانیکه آنرا نمیفرستند میدان که روزی ده تومان پانزده تومان دخل نمایند و خودشان احتیاج دارند که روزی چندین مرتبه به نقاط مختلفه بروند و پول هم ندارند که روزی دو تومان کرایه درشکه بدهند حساب میکنند و در آخر ماه که یک درشکه را میتوانند با سی تومان اداره کنند و باید دانست که در همان وقت هم مهتر دارد و هم درشکه چی و از آنها پذیرایی میکند و اینها دلیل بر این است که اگر اشخاص درشکه داشته باشند و درشکه زیاد باشد خیلی بهتر است که مردم مشغول بشوند که نان بخورد و دلیل ندارد که درشکه و اتومبیل شخصی بیش از کرایه مالیات بدهند

مخبر ـ بسته به رأی مجلس است.

نایب رئیس ـ رأی میگیریم به پیشنهاد آقای مشار اعظم . آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند

( چند نفری برخاستند )

نایب رئیس ـ تصویب نشد پیشنهاد آقای شیروانی و آقای روحی :

( به شرح آتی خوانده شد )

بنده پیشنهاد میکنم درشکه های اربابی همان ماهی سه تومان و نیم که میداده است بدهد و اتومبیل های اربابی و کرایه ای هر دو ماهی ده تومان بدهند و چهار چرخه بارکشی و دو چرخه بار کش هم اولی پانزده قران و دومی ده قران بدهند و بی سیکلت دو قران .

شیروانی ـ پیشنهاد بنده سه چهار قسمت است اول این را عرض کنم که مخبر محترم عرض بنده را تصدیق نکردند و فرمودند مالیات چیزی نیست که یک جامعه قبول کرده باشد و بدهند بنده حاضرم این را با کتاب و سند به ایشان ثابت کنم که مخصوصاً همین است و در علم مالیه گفته شده است بنده در نظر داشتم حالا یادم رفته است . مالیات عبارت از آن است که یک جامعه قبول کرده باشد و عادت کرده باشد که بدهد . ایشان عادتشان این است که نطق دیگران را مطابق میل خودشان تطبیق کنند آن وقت مطابق آن تفسیر جواب بدهند . بنده فرمایشات ایشان را عرض نکردم گفتم درشکه های اربابی را مالیاتشان را کمیسیون پانزده قران کسر کرده است و بی جهت کسر کرده است عرض نکردم درشکه کرایه ای چرا کم شده یا زیاد شده اسمی از درشکه های کرایه ای بنده نبردم بنده عرض کردم از درشکه اربابی کمیسیون یک مالیاتی که چهار سال مردم میدادند حالا چرا پانزده قران آنرا کسر کرده به چه مناسبت بوده و نظرشان چه بوده . مالیات از دو نقطه نظر تحمیل میشود یعنی این قبیل مالیات ها یکی از نقطه نظر توانایی پرداخت یکی هم از نقطه نظر خسارات آن به خیابانها و راه ها و غیره میخواهم ببینم آقایانی که یک اتومبیل دو تا درشکه و چند تا دوچرخه دارند و برأی هر کدام در ماه شصت تومان خرج میکنند و برأی پانزده قران توانایی ندارند ؟ پس توانایی کدام است از نقطه نظر خرابی هم درشکه های اربابی با سایر درشکه ها تفاوت نمی کند پس هم خرابی میرساند و هم توانایی دارد که بدهند و همینطور است اتومبیل ها اتومبیل ها هم همه لوکس است و و آنهایی را هم که آقای تقی زاده فرمودند بارکش است و از نقطه نظر کمک به مؤسسات حمل و نقل مالیات کم میدهند و همین طور هم باید باشد ولی آقایانی که یک تومان پانزده قران میدهند درشکه سوار میشوند که بروند شمیران و قلهک عصر ها تفریح کنند این مالیات را هم وقتی حساب کنند با آنها هر دفعه سه شاهی میرسد .بنا براین به عقیده بنده آن هم لوکس است و اتومبیل اربابی را هم تصور نمیکنم آقایان بتوانند انکار کنند و بگویند لوکس نیست امروز در تمام دنیا مالیات از دست رنج نمیگیرند آن وقت آقای مشار اعظم میفرمایند کرایه میگیرند این دسترنج است کسی که دو تا درشکه دارد توی طویله و کاروانسرا میخوابد و دو تا درشکه نگاه میدارد کرایه او دسترنج او است بنا بر این مالیات باید از عایدات تجملات گرفته شود نه از دسترنج و در تمام دنیا هم معمول است

مشار اعظم ـ پس چطور از زراعت میگیرند ؟

شیروانی ـ مالیات زراعت را از ارباب میگیرند از رعیت گرفته نمیشود پس باید از عایدات و تجملات بگیرند . بنابراین اتومبیل باید در ماه ده تومان بدهد و تقاضا میکنم پیشنهادم را تجزیه بفرمائید .

مخبر ـ کمیسیون قبول نمیکند رأی بگیرید .

نایب رئیس ـ رأی میگیریم به پیشنهاد آقای شیروانی در قسمت راجع به درشکه اربابی ماهی سه تومان و نیم آقایانی که موافقند قیام فرمایند .

(چند نفر قیام نمودند )

نایب رئیس ـ تصویب نشد . راجع به اتومبیل های اربابی و کرایه رأی گرفته میشود که ماهی ده تومان بدهد

نصرت الدوله ـ قسمت اولش رأی گرفته شده قابل رأی نیست .

نایب رئیس ـ گویا در هر دو قسمت رأی گرفته شده . رأی میگریم به این قسمت چهار چرخه بارکش و دو چرخه بارکش اولی پانزده و دومی ده قران آقایانی که موافقند قیام فرمایند .

( چند نفر قیام نمودند )

نایب رئیس ـ تصویب نشد . راجع به بی سیکلت دو قران رأی بگیریم آقایان موافقین قیام فرمایند

( عده کمی برخاستند ) نایب رئیس ـ تصویب نشد . پس کلیه چهار قسمت رد شد .

پیشنهاد آقای عظیمی قرائت میشود

( به شرح ذیل قرائت شد ) نظر به اینکه فلسفه وضع مالیات نواقل برأی ساختن و نگهداری راههای شهر است و قطعاً وسائط نقلیه کرایه به واسطه کثرت حرکت بیشتر به راهها خسارت وارد می آورد بنده پیشنهاد میکنم که مالیات نواقل وسائط نقلیه شخصی هم به قدر وسائط نقلیه کرایه باشد عظیمی اگر مالیات نواقل از روی یک فلسفه باشد باید یک قدری دقت کنیم برأی این که درشکه یا اتومبیل اربابی شاید سه ساعت بیشتر در شهر حرکت نمی کند ولی یک درشکه کرایه در شبانه روز شانزده ساعت در شهر حرکت میکند باید ببینیم درشکه اربابی بیشتر راه را خراب میکند یا درشکه کرایه اگر مالیات نواقل واقعاً برأی ساختن شهر است باید مالیات و کرایه اربابی لااقل مساوی باشد یا اربابی کمتر باشد بعضی آقایان میفرمایند لوکس است و تجمل خوب شد لغت فارسی لوکس را هم پیدا کردیم آنوقت در تحت عنوان این اینکه مالیات باید بر عواید و بر اشیاء تجملی ببندند این اظهارات را میکنند این یک موضوع علیحده میشود آن وقت بنده موفقم که یک خانه بزرگ مالیات بدهد و یک خانه سه زرعی ندهد . مخبر ـ این رد شده است ولی ممکن است رأی بگیرد . پیشنهاد آقای مشار اعظم هم همین بود .

نایب رئیس ـ صحیح است رد شده . پیشنهاد آقای ملک التجار قرائت میشود .

( به شرح ذیل قرائت شد )

بنده پیشنهاد میکنم نظر به اینکه درشکه و اتومبیل اربابی برأی شهر ضررش کمتر از درشکه و اتومبیل کرایه است و مع ذلک درشکه اربابی پنج قران و اتومبیل اربابی دو تومان علاوه بر کرایه تعیین شده اس در واقع بجریمه بیشتر شباهت دارد این است که بنده پیشنهاد میکنم مبلغی که از کامیون بر حسب پیشنهاد آقای تقی زاده کسر شده بر درشکه و اتومبیل اربابی افزوده شود .

نایب رئیس ـ این رد شده قابل رأی نیست . پیشنهاد های راجع به این ماده دوم چون ختم شد ماده سوم مطرح است یعنی ماده دوم چون پیشنهاد های راجع به این ماده دو سه فقره اش قابل توجه شده رأی در ماده گرفته نمیشود و موکول به بعد میشود . حاج میرزا عبدالوهاب ـ پس جلسه را ختم کنید . نایب رئیس ـ آقای کازرونی فرمایشی داشتید ؟

کازرونی ـ می خواستم پیشنهاد کنم که جلسه ختم شود .

جمعی از نمایندگان ـ صحیح است .

نایب رئیس ـ مخالفی نیست ؟ جلسه ختم میشود . جلسه آتیه روز سه شنبه چهار قبل از ظهر دستور بقیه شور در این لایحه آقای حاج عز الممالک ( اجازه )

حاج عز الممالک ـ ماده پنج لایحه قانون الصاق تمبر به بلیط نمایشگاهها از کمیسیون گذشته شور دوم آن هم تمام دشه است مقرر فرمائید جزو دستور جلسه آتیه گذاشته شود .

نایب رئیس ـ مخالفی نیست ؟

( گفته شد خیر )

آقای داور( اجازه )

داور ـ بنده مکرر راجع بطرح قانونی صنایع مستظرفه تذکر دادم که جزو دستور شود در صورتی که راپورتش هم حاضر است جزو دستور نشده تقاضا میکنم جزو دستور جلسه آتیه بشود .

نایب رئیس ـ جزو دستور میشود آقای تدین( اجازه )

تدین ـ بنده نسبت به وقتیکه مقرر شده است برأی تشکیل جلسه علنی میخواهم عرض کنم که چهار ساعت به ظهر در اوقاتی که روزها بلند بشود حالا روزها کوتاه شده است به این جهت بنده پیشنهاد میکنم سه ساعت و نیم مقرر بفرمایید

نایب رئیس ـ با این پیشنهاد آقای تدین مخالفی هست ؟

حاج میرزا عبد الوهاب ـ عده برأی رأی کافی نیست .

نایب رئیس ـ عده کافی است .آقای آقا سید یعقوب( اجازه )

آقا سید یعقوب ـ بنده اساساً نسبت به فرمایش آقای تدین مخالف نیستم خواستم تذکر بدهم به آقای تدین که خودتان ملاحظه بفرمائید که به این ترتیب هیچ کار پیش نمیرود سه ساعت و نیم قبل از ظهر اطلاع رسمی داده میشود و یک ساعت نیم ساعت قبل از جلسه آقایان نمی آیند بد از وقتی که خبر داده میشود یک ساعت هم معطل میکنند کارها پیش نمیرود پس عقیده بنده این است که یا همان چهار ساعت باشد یا عصر باشد که لااقل یک لوایح و چیز هایی بگذرد و این ترتیب عملی نیست و خوبست اساساً برأی پیشرفت کار یک تصوری بفرمائید و الا به این ترتیب هیچ کاری پیش نمیرود

نایب رئیس ـ چون عده کافی نیست تصور میکنم رأی در این موضوع بماند برأی جلسه بعد .

ضیاءالواعظین ـ بنده در دستور عرض دارم

نایب رئیس ـ عده کافی نیست . در اول جلسه آتیه بفرمائید .

( مجلس یک ربع بعد از ظهر ختم شد )

رئیس مجلس شورای ملی ـ مؤتمن الممالک

منشی ـ م ـ شهاب .

منشی ـ معظم السلطان