مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ شهریور ۱۳۱۱ نشست ۱۰۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هشتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هشتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هشتم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ شهریور ۱۳۱۱ نشست ۱۰۴

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ شهریور ۱۳۱۱ نشست ۱۰۴

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۸

جلسه: ۱۰۴

صورت مشروح مجلس روز سه‌شنبه ۲۲ شهریور ماه ۱۳۱۱(۱۱ جمادی الثانی ۱۳۵۱)

فهرست مذاکرات

۱) تصویب صورت مجلس

۲) سؤال آقای فهیمی و جواب آقای وزیر مالیه راجع به بانک ملی

۳) شور و تصویب لایحه اجازه استفاده از ماده یک بودجه وزارت مالیه

۴) تقدیم یک فقره لایحه از طرف معاون وزارت طرق

۵) شور و تصویب لایحه استخدام دو نفر معلم فرانسوی

۶) طرح و تصویب لایحه اعتبار راه آهن جنوب

۷) موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس یک ساعت و بیست دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید

صورت مجلس روز سه‌شنبه پانزدهم شهریور ماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند. اسامی غایبین جلسه قبل که ضمن صورت مجلس خوانده شده است:

غایبین با اجازه - آقایان: دبستانی - امیر ابراهیمی - آشتیانی - طهرانچی.

غایبین بی‌اجازه - آقایان: تیمورتاش - مولوی - حاج میرزا حبیب الله امین - عراقی - رهبری - مجد ضیایی - میرزا محمد تقی بروجردی - احتشام زاده - امیر تیمور - اعتبار - قراگوزلو - شریعت زاده - قوام.

دیر آمدگان بی‌اجازه - آقایان: دکتر امیر اعلم - اسدی.

(۱- تصویب صورت مجلس)

رئیس- قبل از تصویب صورت مجلس یک محذوفی است که یادآوری می‌کنم آقای معاون وزارت معارف آن روز سه لایحه دادند ولی در تقریر دو لایحه گفتند آن لایحه را که فراموش کردند لایحه استخدام مسیو ملچارسکی بود چون لایحه می‌بایستی در مجلس علنی تقدیم شده باشد این است که یادآوری می‌شود. آقای فهیمی در صورت مجلس نظری دارید؟

فهیمی- خیر بنده سوالی دارم.

رئیس- در صورت مجلس نظری نیست (گفته شد – خیر)

صورت مجلس تصویب شد. آقای فهیمی

(۲- سوال آقای فهیمی و جواب آقای وزیر مالیه راجع به بانک ملی)

فهیمی- یکی از مسائلی که جزء آمال و آرزوهای عموم خیرخواهان و طرفداران اصلاح مملکت بوده تأسیس و ایجاد بانک ملی بود (صحیح است) خوشبختانه در عصر

سلطنت اعلیحضرت پهلوی و در اثر توجهات مخصوصی که ایشان به اصلاحات امور مملکت داشتند بانک ملی به موجب قانون تأسیس شد و عملیات خودش را بطور مطمئن و صحیح ادامه داد اعتباراتی که لازمهٔ یک بانک بود تحصیل کرد. اخیراً بعد از رفتن دکتر لیندن بلات یک شایعات و انتشارات نامناسبی شده بود لیکن در نتیجه مراقبت‌های دولت و مواظبت هائی که در این مامر می‌شد آن شایعات نامناسب رفته رفته بر طرف شد ولی از طرف دیگر مواجه شد همین مسئله با فرار غیر منتظرهٔ مسیو فوگل معاون بانک که مجدداً شایعاتی شد این مطلب معین است که با مراقبتی که از طرف دولت به عملیات بانک می‌شود و با مواظبتی که در کارهای بانک همیشه داشته‌اند مسلم است جای نگرانی برای کسی باقی نیست لیکن مردم که از این حقائق اطلاع ندارند بلی بنده خودم یک تحقیقاتی کردم شاید یک عدهٔ معدود دیگری هم این تحقیقات را کرده باشند. اطلاع داریم که اوضاع بانک کمافی السابق در جریان است و هیچ عیبی ندارد و مخصوصاً تحقیقی که اخیراً در خزانهٔ بانک شد معلوم شد مقدار نقره و اسعاری که در خزانهٔ بانک است خیلی بیش از مقدار اسکناسی است که در جریان است لکن همان طور که عرض کردم عده اشخاصی که این اطلاعات را دارند خیلی محدود و اطلاعاتشان هم شاید محدود باشد بهمین مناسبت بنده خواهش دارم از آقای وزیر مالیه و میل دارم که یک توضیحات بیشتری راجع به وضعیت بانک بدهند و از فرار مسیو فوگل که یک قدری شایعات در اطراف او داده شده یک توضیحاتی بدهند که موضوع چیست یعنی مردم بدانند که وضع بانک از این قرار و این‌ها هیچ تأثیری نکرده است و اعتبار بانک بجای خودش هست مطلب را در مجلس که علی بفرمایند همه کس مستحضر می‌شود و این شایعات بی اساس از بین می‌رود.

کازرونی ـ تمام مردم اطلاع دارند که این اعتبارات کاملاً به جای خودش باقی است و خوشبختانه مردم هم آنقدر بی اطلاع نیستند. (دشتی ـ این خودش یک نطقی شد)

وزیر مالیه (آقای تقی زاده) ـ بنده چون درست نمی دانم که اگر نگرانی بوده یا هست (یعنی البته اگر در اشخاص نزدیک به مبادی اطلاعات نیست شاید در اشخاص کم اطلاع و بازاری نگرانی بوده است) اگر چنین نگرانی بوده است نمی دانم از چیست و چون نمی دانم که از کدام منشاء است تا جواب او را بدهم لهذا باید قدری شرح بدهم اگر ایشان اشاره کردند یک جنبه نگرانی از این بابت است ت که نایب رئیس بانک فرار کرده است اگر همه تشویشی که اشاره شد ناشی از شایعات باشد گرچه بعضی از آقایان فرمودند که هیچ تشویشی در کار نبوده است (جمعی از نمایندگان ـ صحیح است ـ نبوده است) لازم هم نیست که بگوئیم نبوده است فرض کنیم در هیچ کس نگرانی نیست و فقط در یک یا دو نفر است یک نفر که بوده جواب آن یک نفر را می‌خواهم بدهم آن یک نفری که از همه بی اطلاع تر است البته همچو فراری موجب یک خیالاتی و یک سوء ظن هائی و یک احتمالاتی ممکن است بشود که در مملکت‌ها هم بدبختانه از هزار سال پیش گفته‌اند که یک کلاغ چهل کلاغ و در واقع باید گفت یک کلاغ چهل هزار کلاغ بوده است همیشه معلوم است این طور سوء ظن‌ها رواج داشته و اگر این است که جواب این را عرض می‌کنم اگر چه باید عرض کنم که حتی قبل از فرار او هم بنده خودم از خارج می‌شنیدم. از بعضی اشخاص می شنیده که بعضی‌ها می‌گویند که کار بانک خراب است احتمالات مردم را می‌گفتند و هزاران احتمال می‌دادند و یقین‌های مؤکد با نام و نشان که یا چشم خودش دیده است هزار خروار طلا برداشت و فرار کرد یا یک میلیون خورده است در بازار می‌گفتند قبل از این فرار اخیر هم می‌گفتند این است که نمی دانم برای چه بوده و جهتش چیست اگر این دومی باشد بنده جواب آنرا داده بعد به فرار مسیو فوگل بر می‌گردم چون بنده قبل از فرار او هم می‌شنیدم که می‌گفتند بعضی اشخاص بی اطلاع هستند که حرفهائی می‌زنند پس اگر حرفها مربوط به قبل از آن باشد بنده جهتش را درست نمی دانم که جواب عرض کنم بعضی اشخاص می‌گفتند که رسیدگی می‌شود بکار بانک و همین رسیدگی موجب

خیالاتی شده است این همیشه اسباب تعجب من بود خودم هم البته مایل بودم که یک فرصتی باشد که این مطلب را توضیح بدهم و از آقای فهیمی باید متشکر باشم که این فرصت را به من دادند اگر چه سئوال ایشان خیلی دیر به من رسید امروز صبح که تمام معلومات لازمه را نتوانستم همراه بیاورم بنده نمی دانم چطور است در این مملکت که آنچه که رسیدگی نمی‌شود قابل اعتماد است ولی آنچه که رسیدگی می‌شود باید سلب اعتماد بشود این دلیلش را بنده نفهمیدم سه سال بود که این بانک ملی تأسیس شده بود بانک ملی هر قدر که ایشان بیان فرمودند و هر قدر که بنده عرض کنم حقیقت اهمیت و عظمتش را بنده و ایشان نمی‌توانیم بیان نمائیم این یک مسئله حیاتی است برای ما ما نمی‌توانیم چشم به بانک‌های دیگر داشته باشیم بانک‌های دیگر می‌توانند کار بکنند مملکت آزاد است، تجارت آزاد است و ما هم با آنها کار می‌کنیم ولی مملکت خودش باید بانک داشته باشد (صحیح است) والحمدالله خوشبختانه تا آن اندازهٔ که آقایان پنج ماه پیش از این صحبت‌ها نبود تصور می‌فرمودند که این بانک عظمت دارد در حقیقت امر کار بانک چندین برابر بیشتر وسعت داشته و حالا هم بهتر شده است و پیشرفت کرده است بانک الآن به درجهٔ پیشرفت کرده است که حالا سی شعبه در تمام مملکت دارد الان تمام معاملات دولتی و می‌توانم عرض کنم به طور تخمین شاید صدی هفتاد، هشتاد معاملات مملکتی در آن جا تمرکز یافته (صحیح است) پس ما به هیچ وجه نمی‌توانیم تحمل کنیم و اجازه بدهیم که آدمی خللی به کارهای بانک وارد بیاید ولی این رسیدگی حالا باید بفرمائید برای چیست اگر نمی فرمائید آن کسی که در بازار است و می‌گوید چه است جواب او را عرض می‌کنم بنده می دانم که شما آقایان قبول می‌کنید و می دانید که رسیدگی وتفتیش عیبی نمی‌شود برای بانک (افسر ـ صحیح است البته عیبی ندارد) بانک ملی در سه سال قبل تأسیس شد با سرمایهٔ البته بالنسبه کوچکی و یک دائره محدودی در خود طهران. برای مدیر بانک که از مملکت آلمان خواسته شد و آمد یک اندازه اقتداری در اداره بانک قائل شدیم و یک اساسنامه‌ای نوشته شد که البته آقایان می دانند به طور کلی به موجب اساسنامه اغلب بانک‌ها یک هیئت مدیرهٔ سه چهار نفری دارند ولی در این دو سه سال اول اداره بانک در واقع تنها در دست یک نفر بود و هیئت مدیره نبود و بنا هم بود که بعدها هیئت مدیره‌ای چند نفری باشد و علاوه بر آن هیئت نظاری وجود داشت که از طرف صاحبان سهام تعیین شده بود مثل تمام شرکت‌ها بانک ملی هم یک شرکت سهامی است بانک ملی مستقیماً اداره دولتی نیست یک شرکت سهامی است که سهام می‌فروشد و چون اکثریت عظیمهٔ این سهام دست دولت است و دولت صاحب سهم عمده است و چون مجمع عمومی صاحبان سهم به موجب اساسنامه همه سال هیئت نظاری باید تعیین کند این هیئت نظاری کارش این است که مراقبت در جریان امور بانک بکند و تفتیش و رسیدگی بکند و تمام رامطابق اساسنامه بانک رفتار کند و بعلاوه یک مفتشی هم دولت معین کرده که آنهم علاوه بر این هیئت نظار است از این جهت این‌ها وظیفه شان این بود که رسیدگی بکنند البته در سالهای اول آن دو سال اول چنانچه عرض کردم طبعاً کار در انبساط و جریان بود و یک اندازهٔ هم حقیقت امر این طور است که در اول امر کی کسی باید کارش را تندتند بکند این بود که این رسیدگی که الآن می‌شود آن وقت نمی‌شد حالا می فرمائید که حالا در تفتیش افراط می‌کنند خیر حالا یک تفتیش و رسیدگی معمولی هیئت نظارت می‌کنند اگر آن وقت کمتر شده باید بگوئیم که آن وقت تفریط شده آن هم اگر آن وقت تفریطی بوده دلیل داشته که حالا عرض می‌کنم. نظار بر حسب معمول در اوایل ۱۳۱۱ مشغول شدند برای مجمع عمومی سالیانه راپرت خود را تهیه کنند و برای این کار بیلان بانک را در هیئت نظار باید یک هفته دو هفته یک ماه قبل ببینند و تصدیق بکنند و مجمع عمومی وقتی که تشکیل شد تحقیقات در این کار به عمل امده باشد البته می دانید که بیلان یعنی دورهٔ عمل ۱۳۱۰ عبارت است از روز اول فرودین ۱۳۱۰ تا آخر اسفند آن سال ولی در معنی این طور نیست در روز اول فروردین ۱۳۱۰ که الباقی کردند حساب ۱۳۰۹ را می‌آوردند در اول ۱۳۱۰ می‌نویسند و فنگی‌ها می‌گویند Sold و این منجر به این شد که در ۱۳۰۹ هم تحقیقات کامل شد در بعضی چیزهائی که واضح نبود این است

که این دوره عمل دو ساله بانک را یک اندازه تفتیش کامل شد و بسیار خوب است و بسیار باید جالب اعتماد باشد و الآن بنده نشان می‌دهم که از روزی که تفتیش بانک زیادتر شده از روی اعداد که چطور که هر روز بهتر شده است امروز بهتر از دیروز و فردا بهتر از امروز و پس فردا بهتر از فردا و روز بروز اعتماد مردم بیشتر شده است و حساب‌ها زیادتر شده است الآن از روی ارقام عرض می‌کنم که دیگر مورد هیچ شکی واقع نشود و این تفتیش باعث کمال اعتماد شد اگر دولت می‌گفت که من به این بانک هشتصد هزار تومان سرمایه دادم ولی چهل میلیون تومان پول خودم و مردم در آن است ولی مراقبتی در آن دوره این فقره بایستی مایهٔ نگرانی شود این بانک تفتیش دولت لازم دارد مجمع عمومی لازم دارد هیئت انظار باید رسیدگی کند و مخصوصاً باید تفتیش هم بشود این کارها است که باعث اعتماد می‌شود اگر در بعضی اذهان سابقاً این طور رفته بوده است قبل از این وقایع اخیر این بر خلاف است چون گاهی می‌شنیدم از بعضی‌ها که این عمل باعث این می‌شود که مبادا یک چیزی بوده است که رسیدگی می‌کنند مثل این که آدمی را تحت محاکمه می‌کشند یعنی اگر این عمل محاکمه است پس تمام بانک‌های بزرگ عالم را هر سال تحت محاکمه می‌کشند و آن روزی است که بیلانش می‌آید بهشت نظار و مجمع عمومی اگر مراد این است که بنده جواب آن را اول عرض کردم اگر غیر از این است که بنده آنرا نمی دانم چیست. عرض کنم بدبختانه شاید این تجربه را تنها بنده نداشته باشم بنده این را در همه عمر دیده‌ام و گاهی هم عرض کرده‌ام که این مردم و شاید هر مردمی که در مدارج ترقی و تربیت خیلی بالا نرفته باشند خصوصاً در میان خودمان دیده‌ام که اگر در یک چیزی که مورد استفاده واقع می‌شود اگر در شخص بنده مثلاً صد تا عیب مسلم باشد یکی از آن عیب‌ها را یکی در این مملکت نمی داند ولی هزار تا عیب برای بنده می‌گویند که یکی در بنده نیست و غالباً این طور است در این مملکت و حقایق معلوم نیست و خلاف حقایق ده برابر مشهور است که یک کدامش اصل ندارد و حالا در این جا بنده رسماً عرض می‌کنم که آنچه بنده شنیدم از مردم اگر همهٔ مردم هم بگویند که بانک فلان و فلان است یکی از آن مطالب اصل ندارد و اگر از آن مطالب یکی باشد که اصل داشته باشد بنده آن را حالا عرض می‌کنم تا معلوم شود که به اساس بانک هیچ خللی وارد نمی‌آید مثلاً در این تفتیش و رسیدگی که آقایان هیئت نظار می‌کردند البته بنده به سمت عضو دولت و از طرف دولت نباید علی الرسم چیزی را که هیئت نظارت مشغول رسیدگی هستند مثل هر محکمهٔ که مشغول رسیدگی است یا هر هیئتی که مشغول رسیدگی هر امری است تا وقتی که تمام نکرده و نه بسته است و راپرتش را نداده است چیزی عرض کنم خصوصاً که راپرتش را باید به دولت اول بدهد و راپرت محرمانه یا غیر محرمانه اش را هم که اول چاپ نمی‌کنند اول به دولت راپرت را می‌دهند که دولت از راه و تجرای راپرت هیئت انجمن نظار مطلع بشود که این چه بوده است نقطه‌های تاریکش تا روشن نشده بدیش معلوم نشده خوبش معلوم نشده نباید چیزی بگوید وقتی که معلوم شد ان وقت می‌آید و علناً می‌گوید ولی چون این حالات و این افکار هست و اقای فهیمی سئوال کردند و حق هم داشتند سؤال بکنند بنده به اجازهٔ خود هیئت نظار بانک و با اطلاعاتی که البته در تماس و ارتباط هستیم از آنها کسب می‌کنیم قبل از این که بیلان بانک تمام بشود این را این جا عرض می‌کنم. در ضمن این تفتیش و رسیدگی بعضی نقطه‌های مبهم و تاریک البته پیدا می‌شود که محتاج به روشن کردن است و محتاج به توضیح خواستن است البته آقایان شروع کردند از مدیران بانک توضیح بخواهند بعد از آنکه توضیح شد و تشریح شد شاید معلوم شود که خیلی پاک و روشن و تمیز است شاید هم معلوم شود که عیب و علتی در کار است هنوز که هیچ کدام نشده راپورت کامل نشده است. رسیدگی تمام نشده است در این ضمن که این نقطه‌ها که باصطلاح بنده می‌گویم مبهم یا تاریک که نمی‌خواهم عرض کنم بی ترتیبی یا خلاف برای این که بی ترتیبی یا خلاف بعد از تمام شدن راپورت باید گفت این را حالا بی ترتیبی نمی‌شود گفت تاریک می‌شود گفت ما این‌ها را یک نقطهٔ تاریکی فرض می‌کردیم و هنوز هم تمام نشده است بدبختانه حرکت بی رویه و خلاف

عقل نایب رئیس بانک این تاریکی را تأیید کرد که مثل این است که خلافی کرده باشد ولی اگر فرار نمی‌کرد ما خیال می‌کردیم تاریک است و روشن می‌شود ولی این مثل این است که عملاً خواست تأئید بکند که خلافی کرده است در صورتیکه باید راپورت تمام بشود و رسیدگی تمام بشود آن وقت معلوم بشود که خلافی کرده است یا نه حالا ما خودمان هم این احتمال را می‌دهیم که یک نفر یا دو نفر یک خلاف جزئی شخصی کرده باشند ولی البته باید معلوم شود. بنده نمی‌خواهم بیایم در مقابل مجلس شورای ملی بگویم که از اول تا اخر رسیدگی کامل شد نه در بانک ملی نه در سرمایه اش نه در اعتباراتش نه در در و دیوارش نه در نوکرهایش هیچ نقصی و عیبی نیست خیر رسماً عرض می‌کنم در مجلس در اساس سرمایه اش در پولهای مردم در اعتبارات بانک در جریان کار او در دارائی او هیچ عیب و علتی نیست ولی اگر در یک یا دو نفر از اجزا و مستخدمین بانک یک خلاف جزئی مشخصی باشد این را باید به بینیم که چرا به اعتبار بانک صدمه می‌زند؟ ما وزارت مالیه داریم خزانه داری کل داریم تمام پولهای دولت سی چهل میلیون تومان هر چه باشد آنجا است یعنی در خزانه داری اگر یکی از اجزاء خزانه یک لغزش خلافی کرده باشد مثلاً یک نفر به قدر پنج تومانی خلاف کرده باشد آن وقت آیا خزانه ورشکست می‌شود؟ یا به خزانه صدمه‌ای وارد می‌آید. حالا البته ممکن است بعضی از این اشخاص وقتی که کارها روشن شد پاگیرشان یک خلافی بشود البته آن شخص چه ایرانی چه فرنگی هر کس باشد باید تعقیب بشود وهمین باعث اعتماد مملکت و ملت می‌شود اگر هم نشود که تعقیب نمی‌شود اما بنده به طور سریح و واضح عرض می‌کنم تا آنجائی که می دانم مجلس شورای ملی به دولت اعتماد دارد و دولت که بنا نیست نه مجلس را گول بزند و نه ملت را بنده عرض می‌کنم در اساس بانک در اعتبارات بانک در پولهای مردم و در سرمایه‌ها و ودایع و غیره بانک هیچ خللی نیست برای همین کار شخصاً اقدام کردم در عرض یک روز و تقریباً در یک روز و تقریباً در عرض یک یا چند ساعت معین درسی به نقطهٔ مملکت درسی جا که شعبه دارند رسیدگی کردیم دفاتر را با صندوقها مطابقه کردیم تمامش درست بوده است همه جا جواب آمده. البته این که عرض می‌کنم درست بوده نتیجه اش را که صورت مجلس است می‌دهیم هیئت نظار و هیئت مدیره بانک با دفاتر مرکزی تطبیق و دقت می‌کنند آن وقت البته می‌شود نتیجهٔ کامل را عرض کنم که صحیح است و اختلاف پیدا نشده بود ولی تا حال اختلافی دیده نشده. در چند روز قبل این جا را هم همین کار را کردیم علاوه بر این بانک خزانه جداگانه دارد که ذخیرهٔ اسکناس است دو نفر هم از اعضاء مجلس شورای ملی که آقایان انتخاب کردند عضو آن هیئت هستند که مراقبت در ذخیره این اسکناس می‌کند بنده هم از طرف دولت در آن هیئت عضویت دارم ما مکرر رفتیم به آن خزانه و این‌ها را دیدیم همه را و یک هفته قبل وجوه خزانه را شمردیم. دولت بود میلیون ریال اسکناس نشر کرده و به موجب معمول که در ممالک دیگر است و ممکن است تا صدی هفتاد صدی شصت پول در مقابلش داشته باشد ولی در عوض نود میلیون اسکناس شما الآن صد میلیون ریال نقره در آن خزانه هست یعنی بیش از صدی صد است علاوه بر آن قریب شاید هشتاد میلیون ریال این قدرها هم که هفت هشت میلیون تومان هم طلا باشد به اندازه هفده خروار طلا هم در آنجا است در خزانه نزدیک هفده خروار طلا هست و این‌ها را شمردیم وزن کردیم لاک و مهر کردیم و کلید ذخیرهٔ اسکناس هم پیش بنده است یعنی پیش هیئت نظار ذخیره اسکناس است. چون دو کلید دارد یکی پیش مدیر بانک است یکی پیش ما باید دو تا جمع بشوند اب هم بار بکنند برای این که آن ذخیره اسکناس پول مردم است که در انجا است. اما باقی اعتبارات بانک در خزانه اش در ولایات حالا برای آقایان بنده شرح بدهم برای این اشخاصی که در خارج می‌گویند از این فرار سکته به اعتبارات بانک وارد می وشد. حسابهائی که مردم پیش بانک دارند: اشخاصی که در آخر اسفند ماه حساب داشته‌اند ۴۸۰۴ تا بوده‌اند در آخر فروردین ۴۹۳۳ تا بوده‌اند در آخر اردیبهشت ۵۰۵۱ بوده‌اند در آخر خرداد ۵۱۸۳ تا بوده‌اند در آخر تیر ماه ۵۲۷۵ تا بوده‌اند در آخر مرداد ماه ۵۴۰۲ تا بوده‌اند در همان خرداد و تیر و مردادی که تفتیش جاری بود روز بروز صد نفر دویست نفر پانصد

نفر حساب باز کرده‌اند در آنجا، همچنین است معاملات بانک: در ماه فروردین بانک ۱۰۲۵۷ معامله داشته در اردیبهشت ۱۱۲۷۵ معامله داشته در خرداد ۱۳۹۱۷ معامله داشته در تیر ماه ۱۲۰۲۳ معامله داشته در مرداد ماه ۱۲۸۹۶ معامله داشته در ماه آخر که بعد علیحده حساب کردیم خیلی زیاد شده همین حالا همین چند روز بعد از فرار فگل هم زیاد شده، در آخر اسفندماه سال گذشته بانک جمع دریافتیش ۲۰۷۰۰۳۳۹ ریال بوده و جمع پرداختیش ۲۰۲۴۷۸۸۲ ریال بوده یعنی همیشه دریافتیش از پرداختیش بیشتر بوده در آخر فروردین جمع دریافتیش ۷۹۱۸۴۷۵ ریال بوده پرداختیش ۶۴۷۴۶۹۳ ریال بوده است در آخر اردیبهشت دریافتیش ۲۸۶۹۷۷۵۳ ریال بوده است پرداختیش ۲۵۷۸۶۶۴۰ ریال بوده است در آخر خرداد ماه دریافتیش ۲۰۹۱۵۳۲۱ ریال بوده پرداختیش ۲۱۵۰۴۹۹۶ ریال بوده در آخر تیر ماه دریافتیش ۳۷۸۸۸۵۸۷ ریال بوده پرداختیش ۲۰۱۷۵۳۴۷ ریال بوده معلوم می‌شود که مردم پولشان را پیش بانک می‌گذارند در مرداد ماه دریافتیش ۲۱۹۰۲۸۸۸ ریال بوده و پرداختیش ۷۲۷۳۸۶۸ ریال بوده و این هم نشان می‌دهد که در این ماه هم از بابت دریافتی و وام پرداختی و هم از بابت حسابهائی که پیش بانک بوده هیچ خللی وارد نیامده. آمدیم به آن وقتی که آقای فگین فرار کرده همین ماه است شهریور در اول شهریور ۸۰۹۹۴۵۱ ریال دریافتی داشته ۶۱۸۶۰۶۴ ریال پرداختی داشته دوم شهریور ماه دریافتی ۷۳۴۳۶۵۰ ریال بوده پرداختی ۴۶۴ی۱۹۹۳ ریال بوده در سوم شهریور ۱۴۰۲۳۰۸۱ ریال دریافتی داشته و ۵۸۰۷۷۲ ر۱۰ ریال پرداختی داشته و تا آخر که اگر بخواهم عرض کنم موجب تطویل می‌شود تا امروز تا پریروز هر روز دریافتی بیش از پرداختی بوده یعنی این یک چیزی است که در بانک علامت این است که مردم پول می‌آورند می‌دهند به بانک پس در نتیجه این عرض می‌کنم که دو نوع بی ترتیبی می‌شود تضور کرد یکی بی ترتیبی در امور بانک در اساس بانک در اعتبارات بانک که ابداً ذهن آقایان واحدی به این کار نباید منعطف و متوجه بشود همچو چیزی بوده ولی یک م؟؟؟ دیگر شاید در نتیجه رفع شدن ابهامات یک بی ترتیبی یا خلاف یابی رویگی پای یک یا دو نفر اشخاص را بگیرد این البته دلیل خرابی؟؟؟گان نمی‌شود بلکه دلیل زیادی اعتماد می‌شود که دولت تفتیش می‌کند پس در هر حال اوضاع بانک امید بخش است و تفتیش و مراقبت دولت باعث مزید اطمینان می‌شود. حالا یک مطلب هم هست که این را البته آقایان متوجه هستند بنده لازم نیست عرض کنم ولی چون موقعش حالا است که عرض کنم برای مزید توجه است. آخر این بانک ملی که این همه از اهمیت آن برای مملکت صحبت کردیم البته هر آدم یا شخص هر چه مهم باشد دشمنانش زیادتر می‌شود (صحیح است) یک مؤسسه که اهمیت عظیمی دارد و ما می گوئیم اهمیت حیاتی دارد البته آنهم دشمن زیاد دارد (صحیح است) آنها که حیات ما را نخواهند یا حیات ما را می‌خواهند ولی منفعت خودشان را هم بخواهند (این را قصد مخصوص به یک شخص معین یا یک احتمال دارد بعضی‌ها که اذهان مردم را مشوب می‌کنند بی گناه باشند و اگر نه آن بازاری که اذهان را مشوب می‌کند در واقع مستور بودن مطالب را ترجیح می‌دهد بانک خودش عده کافی اعضاء و اجزاء دارد که ما حق نداریم چه ایرانی و چه آلمانی به واسطه این که یک کسی فرار کرد حالا عرض کردم کارش و رسیدگیش هنوز تمام نشده که ما انگشت رویش بگذاریم که مثل یک محکمه بگوئیم که این خلاف کرده است و بر فرض این که آدم خلاف کرده ما حق نداریم که نسبت به سایر اعضاء سوء ظنی ببریم (صحیح است) و آنها را ما دلسرد کنیم از کار خودشان بنده اطلاع دارم که تمام آلمانی هائی را که الآن در بانک هستند خودشان تعهد مسئولیت کرده‌اند آمدند و گفتند که ما همه چون قول می‌دهیم که همه جور مراقبت در کار بکنیم و مسئول هستیم که آن چیزهائی که دست ما هست مرتب و منظم باشد و ما قبول مسئولیت می‌کنیم و اغلب این‌ها همه با پشت گرمی کار می‌کنند با اطمینان وهمت کار می‌کنند لهذا این صحبت هائی که گاهی می‌شود که بواسطه یک شخصی نسبت به یک جماعت عمومی یک حرفی اشخاص نادان نیز بزنند یا صحبت از اختلاف ملت‌ها بشود که فلان ملت خوب کار می‌کند فلان ملت بد کار می

کند خوب نیست هر کس از هر ملتی که برای ایران خدمت بکند صادقانه ما قدرش را می دانیم (صحیح است) و هر کس از هر ملتی که باشد بدی کند مجازات می‌کنیم (صحیح است) این چیزی که برای رفع شبهه که الآن عرض کردم اگر یک ایرانی خلاف کاری کرده باشد اذهان را مشوب می‌کند مقصودم از یک نفر ایرانی یک ایرانی بخصوص و معینی نیست منظور بنده این است که اشخاص نادان و مغرض در میان خودمان هم پیدا می‌شوند که حرف بی رویه زیاد می‌زنند البته این هی می‌گویند بانک اعتباراتش فلان هست و رسیدگی باید بشود این است که عرض می‌کنم سؤء تفاهم از این جا است و آقایان می‌توانند مطمئن باشند و بنده می‌توانم آقایان را مطمئن کنم که دولت مراقبت مستمر خواهد کرد در این کار و بنده مخصوصاً از این موقع استفاده می‌کنم که آقایان و هر کدامشان که میل داشته باشند یا یک هیئتی یا یک کمیسیونی به اندازه‌ای که گنجایش داشته باشد آقایان را دعوت می‌کنم میا هر کس میل داشته باشد مخصوصاً تشریف بیاورند خزانه بانک را به بیند و این ذخیره برای همین در خزانه جمع شده است که مرده بیایند و به بینند خیال دارم بعضی از تجار مملکت را که غیر از آقایانی باشند که وکیل هستند دعوت کنم که تشریف بیاورند و به رأی العین به بینند تا این اشتباهات و این سوء تفاهمات و شبهات رفع شود

(بسیار خوب است ـ صحیح است) و بنده اجازه می‌خواهم برای این که دوباره این جا نیایم همانطوری که عرض کردم این جا ما هر یک از خارجه‌ها که به مملکت ما خوب خدمت بکند کارش را مرتب بکند از او راضی هستیم نگاهش می‌داریم تجدید کنتراتش را می‌خواهیم و هر کس بد بکند راهش می‌اندازیم یکی از دلائلش همین است که الان این لایحه را می‌خواهم با اجازه آقایان تقدیم مجلس شورای ملی بکنم که لایحه استخدام رئیس کل محاسبات وزارت مالیه است و آلمانی است که کنتراتش عنقریب متقضی می‌شود و تجدید می‌کنیم استخدامش را برای ریاست محاسبات (صحیح است)

(لایحه مذکور را تقدیم مقام ریاست نمودند)

۳ ـ شور و تصویب اجازه استفاده از ماده ۱ بودجه وزارت مالیه

رئیس ـ خبر کمیسیون بودجه راجع به استخدام اعضاء برای گمرکات از محل اعتبار گمرکات مطرح است. قرائت می‌شود:

خبر کمیسیون

کمیسیون بودجه با حضور آقای معاون وزارت مالیه لایحه نمره ۲۲۴۴۱ آن وزارت خانه را دائر به اجازه استخدام عده اعضاء برای گمرکات از محل اعتبار مادهٔ ۱ بودجه ۱۳۱۱ ادارهٔ مزبور مطرح و مورد شور قرار داده بالاخره با توضیحاتی که آقای معاون بیان نمودند کمیسیون با ماده واحده پیشنهادی موافقت و اینک خبر آن را که عین ماده واحده پیشنهادی دولت باشد برای تصویب مجلس مقدس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

رئیس ـ عین ماده واحده پیشنهادی دولت قرائت می‌شود ماده واحده ـ وزارت مالیه مجاز است از اعتبارات ماده یک بودجه ۱۳۱۱ وزارت مالیه (قسمت گمرکات) لذی الاقتضا برای استخدام اعضاء مربوطه به ماده ۲ همان بودجه استفاده نماید.

رئیس ـ ماده واحده مطرح است. آقای افسر

افسر ـ البته خاطر آقایان محترم کاملاً مسبوق است که اداره گمرک ونظامنامهایش و ترتیباتش تمام در سنه ۱۳۱۹ و ۱۳۲۰ هجری نوشته شده است و این اصلاحات و این تغییرات گمرکی و این قسمت قانون انحصار تجارت خارجی و داخلی و واردات و ترتیباتی که در این چند سال اخیر پیدا شده حقیقتاً خیلی زیادتر از اندازه طاقت اعضاء و بودجه اداره گمرک است. بنده عقیده‌ام این بود که در این یکی دو سال دولت یک عطف نظر مخصوصی نسبت به گمرکات بکند و یک نظامنامه هائی که بدرد امروز بخورد بنویسد و یک عدهٔ اعضاء زیادتری که بتوانند از عهده خدمات و این وظایف بر آیند استخدام کند و منتظر این بودم. اجزاء گمرکات به نظر بنده خیلی کم هستند مخصوصاً در این دو سفر اخیر که بنده به سر حدات خراسان

مسافرت کردم یک پست‌های دور و درازی دارد که بین هر کدام لااقل سی چهل فرسخ فاصله است و به هیچ وجه متناسب نیست اگر خواسته باشند جنس‌های عادی و مجاز را ببرند قسمت‌های نزدیک از پست مجاز می‌برند و بر می گردانند ولی برای دیگران که از سر حد دورند و فاصله دارند هیچ وقت صرف نمی‌کند مثلاً بین آواز و کاریز سی و دو فرسخ و بعضی جاها چهل فرسخ فاصله است در قسمت ترکمان صحرا که اصلاً هیچ پست گمرکی نداشت که پارسال چند پست گمرکی دائر کردند. تقریباً هزار و صد و پنجاه فرسخ حدود گمرکی ما است و بایستی خیلی مراقبت و مواظبت بیشتری بشود و مستخدم بیشتر داشته باشند حالا اگر امسال وقت نداشته باشند و دیر به نظرشان می‌آید در نظرشان باشد برای بعد و البته این قدر هم که کرده‌اند بسیار خوب است و کمک شده است ولی در یک قسمتش به بنده عرض دارم و آن راجع به اعضاء دون رتبه است که برای گمرک سر حدات استخدام می‌شوند اعضاء کنتراتی همان طور که فرمودید البته صحیح است چون متخصص فنی می‌خواهد و کارهای فنی دارند و لازم دارند و باید استخدام کنند ولی اعضای دون رتبه به نظر این طور نیست اعضاء دو رتبه با مسئولیت و کاری که در گمرک دارند و با اهمیتی که گمرکات امروز دارد و خیلی مهم است با اعضای ماهی بیست بیست و پنج تومان و سی تومان هیچ سازش ندارد در اول جوانی یک اشخاص تحصیل کردة را که می‌فرستند آن جا این‌ها یا نخواهند توانست با این حقوق کم زندگی کنند یا از جادة صواب خارج خواهند شد یا این که از عهده برنخواهند آمد مگر این که اجزاء دون رتبه را بگذارند به کارهای دیگر و از وزارت خانه‌های دیگر اجزاء به رتبه ببرند و در هر دفتر گمرکی ولو کوچکترین دفاتر یک اجزائی ببرند که دارای رتبه سه باشد و از رتبه سه لااقل کمتر نباشد و از وزارت خانه‌های دیگر بیاورند رتبه‌های سه و چهار به آن جاها بگذارند و عوض آن‌ها ممکن است در مرکز یا جاهای دیگر اعضای دون رتبه بیاورند و الا بنده اعضای دون رتبه را که ماهی سی تومان بیست و پنج تومان حقوق داشته باشند برای کوچکترین سر حدی از سرحدات که گمرکش خیلی هم کوچک باشد صلاح نمی دانم و البته این را اگر صلاح بفرمائید بنده خیلی موافقم و خیلی متشکر خواهم بود و حقیقه باید اقدامی کرد که این امور اصلاح شود و مردم کمتر به زحمت بیفتند و مردم بفهمند که نباید قاچاق کنند و حرکات تا شایسته کنند که به حبس بیفتند و گرفتار شوند وقتی که گمرک سرحدات نزدیک تر و از اعضای با رتبه سه و چهار باشد منظم تر می‌شود و از این امور جلوگیری می‌شود (صحیح است) و همان طور که آقای طهرانی می‌فرمودند از هزار سال قبل معروف است و می‌کوبند کلید خانه است را محکم نگاهدار و همسایه ات را دزد نکن (صحیح است) حالا هم اگر یک قدری مواظبت بیشتر داشته باشند مرده جرأت جسارت نمی‌کنند و اشخاص نادان کارهائی نمی‌کنند که به زحمت و خسارت بیفتند و باید کاری کرد که اینها وسایل قاچاق کردن نداشته باشند این است که بنده به استخدام اعضای دون اشل برای این کار مهم مخالف هستم ولی بقیه اش را عرضی ندارم دیگر (صحیح است)

وزیر مالیه- عرض کنم چون می دانم آقایان همه شان توجهی به کارهای گمرک دارند بنده نمی‌خواهم تفصیل زیادی بدهم گمرک به قدری اهمیتش زیاد شده است که از موارد نادره ایست که عموم اهل مملکت و مجلس ادارات و هیئت دولت همه متفق الکافه شده و می‌خواهند انبساط پیدا کند و تکمیل شود (صحیح است) هر جنسی که قیمتش زیاد شده است قاچاق را تشویق می‌کند و کار گمرک را زیاد می‌کند قانون انحصار تجارت هم یک بار جدیدی بر دوش گمرک شده است فروش قند و کبریت هم یک کار علیحده ایست اینها خیلی گرفتاری دارند و از چندی به این طرف قریب پنج شش ماه است که تأکیدات زیادی از طرف دولت می‌شود و مراقبت‌های دائمی می‌کنند برای این که انواع و اقسام جاده‌ها و طرق تسهیلات را

برای اینها درست کنیم که کار اینها چیز بشود و البته آنها هم که مضایقه نمی‌کنند (صحیح است) و یقیناً مجلس شورای ملی هم هر چه بخواهیم می‌دهند اگر بخواهید که بعضی تسهیلات اداری بکنند می‌کنند ولی اینها در چنبر مستخدمین مستخدمین دون اشل و رتبة یک و اینها گیر کرده است برای این که آقا اینها دلیلش این است که در این همه سرحدات مملکت که فرمودید خیلی جاها هستند که دفتر گمرکی هنوز ندارند دفترهای گمرکی را در تمام جاها مثل یک زنجیری در دور تا دور مملکت باید داشت مثلاً فرض بفرمائید وزارت مالیه در همه جا شعبه دارد اداره مالیه دارد در ولایات مثلاً یک نفر رتبه هفت و شش می‌خواهد و سه نفر هم رتبة ۵ و ۴ می‌خواهد بقیه اش دیگر کارها را رتبة یک و دو می‌کنند (صحیح است) اگر واقعاً قانون استخدام از روز اول یک نقصی درش پیدا نشده بود که این راه یک و دو را نمی‌بست تمام کار مملکت را یک و دو می‌کرد ولی شما فرمودید که رتبه یک هر چه دارید به کار ببرید و وقتی هم که ندارید کسی دیگر را نمی‌توانید بیاورید. رتبه یک و دو بدهید فلان منتظر خدمت را که رتبة ۶ دارد ۸ دارد. (افسر بنده کی گفتم؟) سر کار را عرض نکردم فرمودید یعنی می‌گویم ما گفتیم قانون گفته است که نمی‌شود آورد در این صورت این دون اشل خود به خود ایجاد شده است نه گمرک ایجاد کرده است نه وزارت مالیه خود بخود ایجاد شد اگر دون اشل را جلویش را می‌گرفتند امروز شاید آن چه بنده در وزارت مالیه می دانم شاید بیش از نصف عده دون اشل هستند اینها تمام کار می‌کنند و اینها با پانزده تومان و هیجده تومان در ولایات کار می‌کنند مثلاً فلان آدم دفترنویس و محاسب نطنز است یا نمی دانیم خیر اندیکاتور نویس گلپایگان است من باب مثال عرض می‌کنم اگر این دون اشل را از میان ببریم معنایش این است که تمام این‌ها را حتماً باید سی ودو تومان بدهیم و چون بودجه مملکت را خیال می‌کردند سابقاً که کفایت نمی‌کرد و این دون اشل از این راه خودبخود ایجاد شد آقا می‌فرمایند که گمرک اهمیت دارد البته اهمیت آن را همه قائل هستیم می‌فرمایند اعضاء دون اشل نباید باشند و رتبه دار باشند این لفظ کنتراتی این جا برای همین گذاشته شده است الان ملاحظه بفرمائید در فارس یا در خراسان که حضرت عالی آن جا آشنا هستید می دانید که ما در در جز مثلاً سی نفر یا بیست و پنج نفر اجزاء از آن بزرگ تا کوچک گرفتیم قسمت اعظمش دون اشل هستند و کار می‌کنند حالا می فرمائید همه را از رتبه پنج تا نه بگذاریم؟ (افسر- گوش ندادید به عرایض من) این غیر ممکن است ما البته رتبه‌های بزرگ را هر چه ممکن است مقامات مسئولش را رتبه بزرگ داد یا متخصص را کنترات کرد ولی خورده پارا نمی‌شود رتبه سه و چهار و پنج بگذاریم منظور حضرت علی این است که رتبه دو و سه باشد بنده باز عرض می‌کنم به قدر کافی هم نداریم شما الان یک کاغذ بنویسید به هر وزارت خانه به تمام وزارتخانه‌ها متحدالمآل بنویسید که من پنج نفر رتبه یک لازم دارم و می‌خواهم اگر منتظر خدمت دارید برای ما بفرستید ندارند و خودشان هم نمی‌توانند بگیرند مجبورند دون اشل بگیرند خوب ندارند چه بکنند در رتبه‌های بالا منتظر خدمت دارند در رتبه‌های پائین نیست و متصل تأسیسات مملکت هم انبساط پیدا می‌کند دو برابر سه برابر پنج برابر می‌شود سجل احوال است در تمام مملکت بسط می‌گیرد مالیه است بسط می‌گیرد پست و تلگراف است بسط می‌گیرد اداره فلاحت بسط پیدا می‌کند و متصل محتاج به مستخدم است و یک لایحه تهیه شده است که تقدیم مجلس شورای ملی می‌کنم برای این که فرصتی داده شود و یک امکانی داده شود برای آنهائی که دون اشل هستند و دارای استعداد و لیاقت مخصوصی هستند بیایند و دارای رتبه شوند ولی فعلاً که این قانون در جریان است این‌ها کمال احتیاج را دارند و بدون این عمل نمی‌شود و تأکید مستمر هست که دفترهایشان را تکمیل بکنند و توسعه بدهند و بدون این کار نمی‌توانند یعنی مجبورند کنتراتی بگیرند دون اشل‌ها را نه این که آن هم همه از این‌ها است هر چه که مستخدم

رسمی دارند می‌گذارند از وزارت مالیه هم اگر خودشان نداشته باشند می‌خواهند ما هم می‌دهیم ولی کافی برای کارشان نیست این است که مجبورند در بعضی موارد کنتراتی بگیرند و در بعضی موارد حتماً باید دون اشل بگذارند و بنده تصور می‌کنم که یکی از آن مواردی است که آقایان باید خیلی موافقت بفرمایند که هر نوع تسهیلی که ممکن است ملاحظه شود به اداره گمرکات داده شود که این بار سنگین را منظم بکنند و بتوانند به منزل برسانند.

رئیس- آقای موید احمدی

موید احمدی- بنده لازم دانستم در این موقع یک تذکری عرض کنم و یک توضیحی بخواهم سابقاً که قانون استخدام وضع شده بود در وزارت مالیه مخصوصاً آقایان نمایندگان محترمی که در وزارت مالیه کار کرده‌اند به این عرض بنده خوب توجه می‌فرمایند چون در این مملکت مدرسه نبود که بروند مردم علوم اقتصادی و مالی را تحصیل کنند مستخدم هم لازم داشتند لیکن چون تقریباً سی و پنج شش سال بود که ادارة گمرکات در تحت نظر رؤسای بلژیکی اداره شده بود و یک عده اشخاص اداری تربیت کردند و وزارت مالیه وقتی محتاج به اعضاء شد آن اعضاء گمرک را آوردند به مالیه این است که بیشتر مستخدمین قدیمی وزارت مالیه اشخاصی هستند که در گمرک کرا کرده‌اند یعنی سابقه اداری پیدا کردند و آمدند در وزارت مالیه و خوب هم کار کردند انصاف اما عجالتاً موضوع به عقیده بنده به عکس شده است امروز گمرکات ما خیلی مهم شده است گمرکات ما کارش خیلی زیاد شده است بیشتر یک اداره گمرکی بود مال صادر و وارد و آن ترتیبات یک ادارة هم داشتیم به اسم اداره باج راه و یک عده اعضاء داشت آن داره هم متحمل شد اما عوایدش ضمیمه گمرک شد به کلی که چند روز قبل قانونش از مجلس شورای ملی گذشت. خوب این یک فقره کار دیگر هم زیاد شد علاوه بر این قانون تجارت که یک قانونی است که به عقیده بنده اجرایش خیلی مشکل است که باید در سرحدات مملکت این قانون اجرا شود و البته این یک اشخاص اداری صحیحی می‌خواهد از آن طرف ملاحظه می‌کنید از وقتی که قانون انحصار تجارت تصویب و اجرا شده است قاچاق در این مملکت زیاد شده است. اشیاء ممنوعه را به طرق مختلفه وارد این مملکت می‌کنند و بازارهای ما باز پر است از اشیاء ممنوعه که اداره تجارت مجبور شد آن قانونی که در چند روز قبل گذشت بیاورد و برود مغازه‌ها و این‌ها را رسیدگی کند و صورت بردارد که تا آخر اسفند مجبور باشند اشیاء ممنوعه را تحویل دولت بدهند لیکن این طبیعی است هر جنسی که قیمتش گران شد این قاچاقش صرف می‌کند و قاچاقی وارد می‌کند. راه تفتیش چیست؟ راهش گمرکات است راهی دیگر ندارد باید گمرکات ما در سرحدات به قدری محکم و اداری و صحیح بشود که جلوگیری کند از این قاچاق‌ها و به واسطة این که سرحدات مملکتی‌ها خیلی وسیع است و دفاتر گمرکی هم کم داریم و بنادر مجاز خیلی محدود است مثلاً در حدود خلیج فارس شاید پنج یا شش دفتر گمرکی داریم و شاید بیست بندر غیر مجاز داریم یعنی حق ندارند از آنجاها وارد کنند یکی وارد می‌کند با این کشتی‌های قاچاق گیری و لتکاهائی که اشیاء ممنوعه را می‌آورد از بندر غیر مجاز وارد می‌کند پس البته باید ما سرحداتمان را ببندیم یعنی در تمام بنادر و سرحدات دفتر گمرکی داشته باشیم و با این کارهای زیادی که عجاله اداره گمرک دارد و بنده مخصوصاً خیلی اهمیت می‌دهم به قسمت قانون تجارت که باید یک اشخاص فنی چیز فهمی باشد که اقلاً رئیس آن دفتر باشد حالا اعضاء زیر دستش کنتراتی باشد دون اشل باشد بنده آنها را اهمیت نمی‌دهم لیکن رؤسای دفاترش باید لااقل اشخاصی باشند که اقلاً قانون تجارت را بفهمند و بتوانند اجرا کنند و با عرضی که سابق کردم خیلی متأسفم که آقای وزیر عالیه تشریف نداشتند در این جا

از این جهت باز تکرار می‌کنم مختصراً یک وقت وزارت مالیه مجبور شد به واسطة این که اعضاء اداری نداشت اعضاء گمرک را آورد به مالیه که اغلب آقایانی که در وزارت مالیه هستند در گمرک سابقه دارند همه حالا بنده عرضم را بر می گردانم امروز باید به عکس کرد یعنی آن اعضا را باید فرستاد در گمرکات کار بکنند چون کار گمرکات خیلی مهم است و مخصوصاً اجرای قانون انحصار تجارت و حق الثبت و سنایر قوانین دیگر بنده عقیده‌ام این است که از رؤسای مالیه ولو با حقوق گزافی که دارند بگذارند در دفترهای گمرکی آنهائی که البته سابقه گمرکی دارند و خیلی از منتظرین خدمت وزارت مالیه اشخاصی هستند که از اعضاء گمرک هستند مردم صحیح العملی هم هستند که خوب کار می کرده‌اند و حالا بی کار هستند لیکن با بودن این اشخاص اشخاصی را از خارج آوردن بنده عقیده ندارم و عقیده‌ام این است که از منتظرین خدمت وزارت مالیه هر کس سابقه گمرکی دارد آنها را در دفاتر گمرکی وارد کنندگان دفاتر جدیدی که احداث می‌کنند یا دفاتری که هست. لیکن البته آنهائی که فرمودند اجزای رتبه یک با تحت اشل بیشتر لازم دارند عرضی ندارم ولی رؤسای آنها رئیس دفترش البته باید یک آدمی باشد که کار گمرکی کرده باشد استدعا می‌کنم آقای وزیر مالیه به این عرض بنده توجه بفرمایند. از بین منتظرین خدمت وزارت مالیه اشخاصی که در گمرک بوده‌اند آنها را مقدم بدارند بر سایرین زیرا اینها اطلاعاتشان زیادتر است اما توضیحی که می‌خواستم راجع به این اشخاص بود که اینها به چه ترتیب خواهد شد. توضیح بفرمایید که به چه شکل است.

دکتر طاهری (مخبر کمیسیون بودجه)- فرمایشات نماینده محترم تمامش موید و موجد تهیه همین لایحه است یعنی (دشتی – خودشان موید هستند) یعنی فرمایشات آقای موید موید همین لایحه است. برای این که توسعه اداره گمرکی همان طور که تذکر دادند و اضافه تکلیف کارهای گمرکی ایجاب کرده است که در قسمت اداریش توسعه داده شود برای اجرای این قوانین و هم برای جلوگیری در قسمت قاچاق که به واسطه گرانی اجناس خیلی صرف می‌کند. در قانون بودجه دو ماده نوشته می‌شود در قسمت حقوق یکی قسمت ماده اول قسمت حقوق مستخدمین دارای رتبه است ماده دوم در تمام بودجه‌ها راجع به حقوق مستخدمین کنتراتی دون اشل و متسخدمین جزء است چون مطابق قانون محاسبات عمومی نقل از ماده به ماده ممکن نیست بنابراین اگر چنانچه در قسمت ماده اول یعنی مابین مستخدمین با رتبه پستهائی باشد ولی اشخاصی که لایق آن باشند نداشته باشند و برای کار یک اشخاصی را لازم داشته باشند همان طور که فرمودند رؤسای دفاتر و یا اشخاص متخصصی که بایستی در گمرک باشند (در این موقع چند نفر از نمایندگان از مجلس خارج می‌شدند)

(رئیس- این طور که آقایان بیرون تشریف می‌برند تقریباً مجلس اکثریت نخواهد داشت خوب است قدری تأمل بفرمایند) بایستی که اختیار داشته باشند یعنی دست وزارت مالیه باز باشد که بتواند اگر یک شخصی را لازم داشته باشد روی همان نظری که فرمودند استخدام بکند چون مطابق قانون محاسبات عمومی نمی‌توانستند از حقوق از اعتبار یک ماده به مصرف یک ماده دیگر برسانند این است که این لایحه را تهیه کردند که دستشان باز باشد که اگر یک محلهائی در ماده اول قسمت ۲ یعنی در قسمت مستخدمین با رتبه خالی ماند و کسی که متناسب با منظورشان باشد برای کارهای گمرکی نداشتند در قسمت منتظرین خدمت یا مأمورین خودشان آن شخص منظور را به عنوان کنترات (که تا هر مبلغ باشد ممکن است اگر برای قسمت بالا باشد) و با به عنوان دون اشل (که آن محدود است برای کارهای کوچکتر) بپذیرند و البته آن نظریه که تذکر دادند در صورتی که مابین منتظرین خدمت یا مأمورین کسی باشد که این اقدام را نمی‌کند این در صورتی است که نباشد آن شخص منظور در بین منتظرین خدمت آن وقت یک اعتباری بلامصرف فوت می‌شود و یک کارهائی معوق می‌ماند این است که این نظریه در تحت این لایحه در تأیید همان نظریه که فرمودند تهیه گردیده است (نمایندگان – کافی است)

افسر- کافی نیست بنده عرضی دارم

رئیس- بفرمائید

افسر- عرض کنم که در این موضوعات البته نظر

مجلس و دولت موافق است و مخالف نیست ولی راهنمائی را البته اشخاص مطلع باید بکنند و اگر مذاکرات کافی است بنده عرضی ندارم

رئیس- آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- معلوم می‌شود کافی است آقایانی که با بنده واحده موافقت دارند ورقه سفید خواهند داد

(اخذ و استخراج آراء به عمل آمده و ۷۱ ورقه سفید تعداد شد)

رئیس- عده حاضر در موقع اعلان رأی نود و سه نفر و اکثریت هفتاد و یک رأی تصویب شد

۴- تقدیم یک فقره لایحه از طرف معاون وزارت طرق)

رئیس- آقای معاون وزارت طرق فرمایشی دارید؟

معاون وزارت طرق (آقای محوی)- لایحه ایست با قید در فوریت راجع به تقاضای شش میلیون و سیصد هزار ریال برای راه آهن جنوب تقدیم می‌کنم.

(۵- شور و تصویب لایحه استخدام دو نفر معلم فرانسوی)

رئیس- خبر کمیسیون بودجه راجع به استخدام دو نفر معلم فرانسوی.

خبر کمیسیون

لایحه پیشنهادی وزارت معارف تحت نمره ۱۶۷۵ راجع به اجازه استخدام دو نفر معلم فرانسوی برای مدت سه سال با حضور آقای معاون وزارت معارف در کمیسیون بودجه مورد شور و مطالعه واقع گردیده با توضیحاتی که در مقدمة لایحه ذکر و آقای معاون هم تأیید نمودند با استخدام معلمین مزبور موافقت حاصل و اینک عین چهار مادة پیشنهادی دولت را برای تصویب تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید.

رئیس- عین لایحة پیشنهادی دولت قرائت می‌شود:

ساحت مقدس مجلس شورای ملی

خاطر شریف نمایندگان محترم را قرین استحضار می‌دارد که برای اصلاح و رفع نواقص مدرسه دارالمعلمین عالی و تکمیل پروگرام مدرسه مزبوره وزارت معارف احتیاج به استخدام دو نفر معلم عالی رتبه دارد که از مملکت فرانسه استخدام شده یک نفر از آنها در رشته ریاضیات و دیگری در شعبه طبیعیات تدریس نمایند نظر به این که معلمین مذکور باید در اول سال تحصیلی در طهران بوده و به امر تدریس مشغول بشوند و نظر به این که اعتبار حقوق آنها در ضمن بودجه این وزارتخانه مورد تصویب واقع شده است لهذا شرایط استخدام معلمین مزبور را ذیلاً پیشنهاد می‌نماید تا مجلس شورای ملی تصویب فرمایند

ماده اول- وزارت معارف مجاز است برای اصلاح و تکمیل مدارس عالیه دو نفر معلم فرانسوی که صلاحیت آنها را دولت فرانسه تصدیق نماید برای مدت سه سال از تاریخ اول مهرماه ۱۳۱۱ استخدام نماید

ماده دویم- حقوق دو نفر معلمین فرانسوی در هر سال مبلغ (۶۰۰۰۰۰ ریال) شصت هزار ریال به علاوه نهصد و هشتاد و چهار پهلوی طلا (یا معادل آن باسعار خارجه) خواهد بود که به اقساط ماهیانه به آنها پرداخته شود.

ماده سوم- در موقع عزیمت به ایران به هر یک از دو نفر معلمین مذکور مبلغ شصت پهلوی طلا (یا معادل آن باسعار خارجه) از مجل صرفه جوئی اسعار وزارت معارف در شش ماه اول سال ۱۳۱۱ پرداخته می‌شود و در موقع ختم قرارداد

در صورتی که کنترات آنها تجدید نشود همین مبلغ برای معاودت به مشار الیهما پرداخته خواهد شد.

ماده چهارم- وزارت معارف مجاز است سایر شرایط استخدام معلمین مذکور را مطابق قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین و قرارداد آنها را امضا نماید.

رئیس- مذاکرات در کلیات است اشکالی نیست؟

(گفته شد- خیر) آقایانی که به ورود در شور مواد موافقند قیام فرمایند

(اغلب برخاستند)

رئیس- تصویب شد. ماده اول قرائت می‌شود:

ماده اول- وزارت معارف مجاز است برای اصلاح و تکمیل مدارس عالیه دو نفر معلم فرانسوی که صلاحیت آنها را دولت فرانسه تصدیق نماید برای مدت سه سال از تاریخ اول مهرماه ۱۳۱۱ استخدام نماید.

رئیس- فراموش کردم که خاطر آقایان را متذکر کنم که کمیسیون معارف و خارجه اظهار موافقتی که در لایحه ضرور بوده است کرده‌اند. آقای روحی

روحی- بنده در کلیات اجازه خواسته بودم و شاید متذکر نبودند مقام محترم ریاست این است که عرایضم را در ماده اول می‌کنم.

رئیس- آقا بنده سئوال کردم مخالفی هست کسی جواب نداد

روحی- پس بنده نشنیدم معذرت می‌خواهم بنده خواستم از معاون محترم وزارت معارف سئوال کنم که این معلمینی که استخدام می‌کنند در صورتی که در مرکز یک اوینورسنیه یک دارالفنون دارالتعلیم عالی نیست علت ندارد همه جا مدرسه متوسطه است خوب از اینها به ولایات هم یک نصیب و بهره بدهند (دشتی – آن مدرسه عالی است) خوب هر چه بفرمائید این پروگرام وزارت معارف است ما این پروگرام را می‌بینیم و به آن آشنا هستیم اینها همه در حدود مدرسه متوسطه است ولایات هم دارد و البته خراسان دارد کرمان دارد آذربایجان دارد اصفهان اغلب ولایات مدرسه متوسطه دارد خوب اهالی آنجا را هم نمی‌توانیم بگوئیم هوششان استعدادشان عرض کنم که جودت ذهنشان از آنهائی که در طهران هستند کمتر است بایستی به آنها هم از این معلمین بدهند که آنها هم بتوانند فرا بگیرند. عرض دیگرم این بود که چندی وزارت معارف در یکی دو دورة قبل یک بودجة گزافی برای تأسیس یک مدرسة شبانه روزی در مرکز از مجلس تقاضا کرد و مجلس هم بودجه را تصویب کرد و مدتی هم ما دیدیم در مدرسه علمیه مشغول ساختن مدرسه شبانه روزی هستند مدرسه شبانه روزی که بایستی وزارت معارف ایجاد کند از نظر غالب محصلین ولایات غایت ضروره را دارد و هنوز در خیلی از شهرها مدرسه متوسطه کاملش نیست مجبورند بعضی‌ها که علاقه دارند اولادشان تحصیل کاهل کنند اعزام بدهند به مرکز لااقل آنها بتوانند در یک جائی اولادشان تحصیل کنند مثلاً در عراق مدرسه متوسطه ندارد یک عده زیادی از آنجا به طهران می‌آیند همینطور سایر شهرهای دیگر و اینها در این جا محل ندارند و معلوم نیست در کجا باید تحصیل کنند و به کجا بروند از این نظر و به جهات دیگر مجلس به وزارت معارف اعتبار داد برای ایجاد یک مدرسة شبانه روزی در مرکز. الان مدتها می‌گذرد و اثری از مدرسه شبانه روزی نیست و امروز به خوبی حسب شده است خاصه وقتی که مدارس خارجی قسمت ابتدائیشان را ممنوع داشته‌اند از اینکه شاگرد بپذیرند آنها یک عده شاگرد شبانه روزی داشتند که اینها ویلان و سرگردان شده‌اند خواهش می‌کنم از آقای معاون محترم وزارت معارف که موافقت بفرمایند در صورتی که بودجة این کار را دارند این مدرسه شبانه روزی برای اول سال تحصیلی در مرکز تأسیس شود که شاگردها و محصلینی که از خارج می‌آیند این جا بتوانند تحت سرپرستی وزارت معارف به تحصیلات خودشان ادامه بدهند و این طور لامکان و بی جا نباشند فوائد این مدرسه خیلی زیاد است اولاً آن اشخاصی که اولادشان را از ولایات می‌فرستند مطمئن هستند که وزارت معارف یک مؤسسه دارد و از حیث اخلاق و سایر

جهات نگرانی نسبت به اولاد خودشان ندارند همین طور از حیث غذا و تحصیل البته این نهایت ضروره را دارد و امروز لازم است در طهران یک مدرسه شبانه روزی که بتوانند اقلاً محصلین ولایات که این جا می‌آیند در آن زندگانی کنند داشته باشند (صحیح است)

معاون وزارت معارف (آقای میرزا غلامحسین خان رهنما) عرض کنم در موضوع این لایحه که مطرح است خاطر نمایندگان محترم را مستحضر می‌دارم که این طوری که نمایندة محترم آقای روحی فرمودند مدرسة متوسط نیست و عالی است بعد از این که باشلیه می‌شوند یعنی تصدیق نامة متوسطة خودشان را می‌گیرند شاگردها تصدیق نامة که امروز دولت فرانسه معادل با تصدیق نامة خودش می داند و شاگردها را می‌پذیرد همین که این تصدیق را گرفتند بعد وارد مدرسه دارالمعلین عالی می‌شوند و سه سال تحصیل می‌کنند هر کدام در شعبة مخصوص خودشان که پنج است بعد از سه سال دیپلم لیسانس می‌گیرند می‌آیند بیرون و اگر یک سال دیگر هم مطالعاتی بکنند و رسالة تحصیلی خودشان را بنویسند به درجة دکتری نائل خواهند شد بنابراین مدرسه دارالمعلمین مدرسة متوسطه نیست و از بهترین مدارس عالیه است و امید است که واقعاً یک اوینوریسیتة بشود در آتیه و این را هم عرض کنم اونیوریسیته فقط باید در مرکز باشد البته در تمام شهرها از روی ما این است که اونیوریسیته متعدد و مدارس متوسطه زیاد داشته باشیم ولی هر کاری مخصوصاً کار معارف تدریجی الحصول است این امری است که باید در مرکز به تدریج شروع شود و شعاع به اطراف بیاندازد و البته هیچ کس نیست که بگوید ولایات محتاج مدرسه نیست ولایات هم محتاجند به مدارس متوسطه و عالیه ولی این تدریجی است و در این که یک مدرسة عالی اول در مرکز باید باشد یا در ولایات این را بنده تصور نمی‌کنم هیچ اعتراضی باشد که باید از مرکز شروع بشود و کم کم روشنی بدهد به اطراف و اما در موضوع مدرسة شبانه روزی آن چه را که بنده اطلاع دارم از بودجة مصوبه سابق که اطلاعی ندارم جز این که یک اعتباری برای ساختمان مدرسة شبانه روزی داده شده است و این مدرسه هم ساخته شده و یک نواقصی دارد که هنوز اصلاح نشده است به واسطة همان ضیق بودجه بوده ولی فعلاً در بودجة هذه السنه و بودجة سال گذشته ما هیچ محلی سراغ نداریم که بتوانیم با آن محل مدرسة شبانه روزی تأسیس کنیم و به علاوه اعتبار تأسیس مدرسة شبانه روزی را هم نداریم با وجودی که نهایت لزوم را دارد به طوری که فرمودید ولو این که بعضی مؤسسات غیر رسمی است به طور پانسیون و اینها می‌پذیرند این قدر را اطلاع دارم.

رئیس- آقای دکتر ملک زاده

دکتر ملک زاده- اول بنده می‌خواستم تقاضا کنم یک کلمه در اینجا به طوری که آقای معاون وزارت معارف فرمودند باید اضافه شود چون در کمیسیون معارف مذاکره شد که یکی از معلمین پروفسور اگرژه است چون مذاکره شد خواستم اگر صلاح بدانید در اینجا اضافه شود قسمت دوم اگر چه بنده اصولاً با کلیه اقداماتی که در قسمت معارف و صحیه می‌شود نظر به این اصل موافقم که جنبه ضرر هیچ وقت ندارد منتهی در نفع آن باید همیشه دقت کنیم و این حقیقت را بنده نمی‌خواهم پوشیده بدارم که وزارت معارف در این سنوات اخیر در حدود بودجه و وسائلی که در دست داشته است یک اقدامات فوق العاده مؤثری است کرده است و به موفقیت هائی هم نائل شده است و تنظیماتی نسبه در بعضی امور معارفی حاصل شده است ولی چون یک اصل مسلم است و آن این است که وقتی مملکت کاملاً می‌تواند از اصلاحات بهره مند شود که اهالی مملکت دارای یک حدی دانش و معلومات باشند و به اصطلاح به بلوغ ملی نائل شده باشند و این اصل جز از راه معارف به دست نمی‌آید به عقیده بنده وسائلی که امروزه داریم برای توسعه معارف برای وصول به منظوری که هست کافی نیست و مملکت باید خودش را حاضر کند یا دولت برای این که یک

قدم‌های مهم تری برای توسعه دانش و معارف عمومی بردارد الان آقایان همه می دانند که چرخ‌های تمام ممالک متمدنه در روی مدارس عالیه می‌گردد یک خط آهن می‌خواهیم در مملکت بکشیم چندین صد نفر مهندس از ممالک متمدنه استخدام کرده‌ایم و متأسفانه هنوز در داخلة مملکت خودمان نتوانسته‌ایم چند نفر مهندس و متخصص تهیه کنیم و همین طور راجع به سایر شعب و اصلاحاتی که باید در مملکت و با این ترتیبی که امروز داریم شاید به عقیده بنده سالهای خیلی متمادی باید منتظر بود که به مقصود برسیم چندی قبل یک احصائیه از طرف وزارت معارف منتشر شده بود که آقایان ملاحظه فرمودند بنده نگاه می‌کردم مدارس متوسطة ولایات را بعضی از ولایات مهم ما سال گذشته یعنی در ۱۳۱۰ اصلاً فارغ التحصیل مدرسة متوسطه نداشته بعضی از ایالات مهم ما که در حقیقت سابقاً یک مملکتی شناخته می شده است مثل مملکت خراسان ۱۱ نفر فارغ التحصیل مدرسة متوسطه داشته است حقیقه این یک عددی است که حیرت آور است که در یک مملکت یا ایالت به این معظمی درجة توسعه معارفش به این اندازه باشد که ۱۱ نفر فارغ التحصیل مدرسة متوسطه داشته باشد مثلاً در فارس نه نفر تحصیلات مدرسة متوسطه اش را خاتمه داده و البته مابین این ده نفر یا یازده نفر شاید دو نفرشان موفق شوند که تحصیلات عالیه خودشان را بکنند و وقتی که در آخر تمام قسمت‌های مرکز و ولایات را جمع کنیم می‌بینیم که در هر سالی ۵۰ نفر ۶۰ نفر صد نفر بیشتر حاضر نمی‌شوند یعنی مملکت و ماشین معارف مملکت حاضر نمی‌کند از برای تحصیلات علوم عالیه و حالا چند نفر از اینها فارغ التحصیل از مدارس عالیه بیرون می‌آیند به عقیده بنده یک عدة خیلی کمتری شاید در حدود سی نفر چهل نفر باشند و با این ترتیب به عقیده بنده سالهای زیاد باید منتظر بود که ما بتوانیم به آن مقصود و منظور عمومی که آرزوی همة ما هاست نائل شویم بنده معتقدم که از طریقی که هست باید سعی در توسعة معارف کرد مخصوصاً همان طور که آقای روحی تذکر دادند توسعة مدارس متوسطه در اغلب از شهرها و ولایات وجود ندارد مثلاً تازه کلاس پنج متوسطه در کرمان تأسیس کرده‌اند و هنوز کلاس شش متوسطه ندارند و بنده مکرر از وزارت معارف تقاضا کرده‌ام برای این که کلیه مدارس متوسطه ایران با هم هم قوه بشوند معلمین خارجی را به ولایات و ایالات هم بفرستند ولی متأسفانه هنوز این کار عملی نشده است و امیدوارم که وزارت معارف اقدام کند که بعضی از این معلمین که از خارجه استخدام می‌کنند برای مدارس متوسطه ولایات و ایالات بفرستند مقصود از این عرایضم موضوع آن کلمه بود که می‌خواستم عرض کنم اضافه شود و دیگر این که مجلس شورای ملی و دولت را متوجه کنیم که تشکیلات معارفی ما کافی از برای ترقی و نیل به مقصود نیست.

بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

معاون وزارت معارف- بنده توضیح این کلمه را خواستم عرض کنم که قید نکردن این کلمه برای این است که چون هنوز آن شخص معین نشده است یا می‌شود که اگرژه پیدا نمی‌شود چون تا قانون نگذشته است که ما نمی‌توانیم اقدام بکنیم و بسا می‌شود که معین کنیم اگرژه و پیدا هم بشود ولی در نظر هست که اگرژه استخدام بکنیم و گمان می‌کنم اگرژه هم بشود ولی قیدش در اینجا لزومی ندارد و بنده ضرور نمی دانم

رئیس- آقایانی که با مادة اول موافقت دارند قیام فرمایند

(اغلب قیان نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده دوم قرائت می‌شود.

ماده دوم- حقوق دو نفر معلمین فرانسوی در هر سال مبلغ (۶۰۰۰۰) شصت هزار ریال به علاوه نهصد و چهار پهلوی طلا (یا معادل آن بسعار خارجه خواهد بود) که به اقساط ماهیانه به آنها پرداخته شود.

رئیس- موافقین با ماده دوم قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده سوم قرائت می‌شود.

مادة سوم- در موقع عزیمت به ایران به هر یک از دو نفر معلمین مذکور مبلغ شصت پهلوی طلا (یا معادل آن باسعار خارجه) از محل صرفه جوئی اسعار وزارت معارف در شش ماه اول سال ۱۳۱۱ پرداخته می‌شود و در موقع ختم قرارداد در صورتی که کنترات آنها تجدید نشود همین مبلغ برای معاودت به مشارالیه ما پرداخته خواهد شد

رئیس- موافقین با مادة سوم قیام فرمایند

(اغلب برخاستند)

رئیس- تصویب شد. ماده چهارم قرائت می‌شود

ماده چهارم- وزارت معارف مجاز است سایر شرایط استخدام معلمین مذکور را مطابق قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین و قرارداد آنها را امضا نماید

رئیس- موافقین با ماده چهارم قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. شور در کلیات ثانی است. مخالفی نیست (گفتند – خیر) قبل از اینکه رأی بگیریم خاطر آقایان را مطلع می‌کنم که آقای معاون وزارت طرق و آقای وزیر مالیه را آگاه کردند که این لایحه که برای راه آهن است کمال فوریت و وجوب را دارد آقایان تشریف نبرند لایحه کوچکی هم هست تصویب بفرمائید آقایان موافقین ورقة سفید خواهند داد.

(اخذ آراء به عمل آمده ۷۱ ورقة سفید تعداد شد)

رئیس- عده حاضر در موقع اعلام رأی ۸۹ نفر به اکثریت ۷۱ رأی تصویب شد

(۶- طرح و تصویب لایحه اعتبار راه آهن جنوب)

رئیس- لایحه دولت راجع به راه آهن جنوب مطرح است قرائت می‌شود:

ساحت محترم مجلس شورای ملی

نظر به این که از اعتبارات مصوبه برای تکمیل ساختمانهای راه آهن جنوب مبلغ ۲۱۹۴۰۸ دلار ضرورتاً به مصرف خرید هشت دستگاه لکوموتیو و بعضی مصالح دیگر که در برآورد آقای کارول پیش بینی نشده بود رسیده و لازم است به میزان مبلغ مزبور به اداره راه آهن جنوب اضافه اعتباری داده شود تا سر مهندس مشاراله بتواند تعهدات خود را کاملاً انجام دهد علیهذا ماده واحده ذیل را پیشنهاد و بقیه دو فوریت تقاضای تصویب آنرا می‌نماید.

ماده واحده- به وزارت مالیه اجازه داده می‌شود مبلغ شش میلیون و ششصد هزار ریال بابت قیمت ۲۱۹۴۰۸ دلاری که به مصرف خرید لوازم و مصالح اضافی راه آهن جنوب رسیده است از محل عایدات انحصار قند و چای به وزارت طرق تأدیه نماید.

رئیس- لایحه دو فوری نیست بودجه ایست و یک فوریست (صحیح است). فوریت مطرح است اشکالی نیست؟ (گفتند – خیر) موافقین با فوریت قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده واحده قرائت می‌شود.

ماده واحده- به وزارت مالیه اجازه داده می‌شود مبلغ شش میلیون و ششصد هزار ریال بابت قیمت ۲۱۹۴۰۸ دلاری که به مصرف خرید لوازم و مصالح اضافی راه آهن جنوب رسیده است از محل عایدات انحصار قند و چای به وزارت طرق تأدیه نماید

رئیس- اشکالی ندارد؟ (خیر) آقایانی که موافقت دارند ورقة سفید خواهند داد

(اخذ و تعداد آراء به عمل آمده ۶۷ ورقة سفید تعداد شد)

رئیس- عده حاضر در موقع اعلام رأی ۸۹ نفر با کثریت ۶۷ رأی تصویب شد.

(۷- موقع و دستور جلسه بعد.. ختم جلسه)

رئیس- اظهار می‌شود که مجلس را ختم کنیم اگر اقایان موافقت می‌فرمایند جلسه آینده سه شنبه ۲۹ شهریور سه ساعت قبل از ظهر و دستور لوایح موجوده

(مجلس چهل دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر

قانون

اصلاح ماده اول بودجه ۱۳۱۱ وزارت مالیه در قسمت گمرکات

ماده واحده- وزارت مالیه مجاز است از اعتبارات ماده یک بودجه ۱۳۱۱ وزارت مالیه (قسمت اداره گمرکات) لدی الاقتضاء برای استخدام اعضاء مربوطه به ماده ۲ همان بودجه استخدام نماید.

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه بیست و دوم شهریور ماه یکهزار و سیصد و یازده شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر

قانون

شش ملیون و ششصد هزار ریال اعتبار بابت خریدلوازم و مصالح اضافی راه آهن جنوب

ماده واحده- به وزارت مالیه اجازه داده می‌شود مبلغ شش ملیون و ششصد هزار ریال بابت قیمت ۲۱۹۴۰۸ دلاری که به مصرف خرید لوازم و مصالح افافی راه آهن جنوب رسیده است از محل عایدات انحصار قند و چای به وزارت طرق تأدیه نماید

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه بیست و دوم شهریور ماه یکهزار و سیصد و یازده شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر