مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ دی ۱۳۰۶ نشست ۱۹۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ دی ۱۳۰۶ نشست ۱۹۲

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۶

جلسه: ۱۹۲

صورت مشروح مجلس پنج شنبه ۲۱ دی ماه ۱۳۰۶ مطابق ۱۸ رجب‌المرجب ۱۳۴۶

فهرست مندرجات:

۱-تجدید اقتراع شعب سته

۲- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به استخدام متخصصین مالی

مجلس دو ساعت و یک ربع قبل از ظهر به ریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید صورت مجلس یوم سه شنبه ۱۹ دی ماه را آقای نگهبان قرائت نمودند

غائبین با اجازه جلسهٔ قبل آقایان:

ذوالقدر – دشتی – مهدوی – عدل – میرزا – ابراهیم آشتیانی – میرزا حسن خان وثوق غائبین

بی اجازه جلسهٔ قبل

آقایان:

حاج علی اکبر امین – اسدی – مرتضی قلی خان بیات – امام جمعهٔ شیراز – اعظمی – نظام مافی – زارع – حاج حسن آقا ملک – حاج غلامحسین ملک

دیر آمدگان با اجازه جلسه قبل آقایان:

عراقی – فومنی – مولوی

دیرآمدگان بی اجازه جلسه قبل آقایان:

سهراب خان – حاج میرزا حبیب الله – جلائی – شریعت زاده – حاج شیخ بیات – بهار – جهانشاهی – سلطان محمد خان عامری – رنگنه – محمد ولی میرزا

رئیس – آقای فرمند

فرمند – بنده کسالت داشتم ودرجلسه گذشته اجازه خواسته بودم و از مقام ریاست هم استجازه کرده بودم

رئیس – از کمیسیون تحقیق و اصلاح می‌شود آقای دهستانی

دهستانی – در جلسه نوزدهم دی بنده را غائب بی اجازه نوشته بودند در صورتی که بنده اجازه خواسته بودم و به مقام ریاست هم عرض کرده بودم

رئیس – این هم تحقیق می‌شود صورت مجلس ایرادی ندارد

گفتند خیر

رئیس – صورت مجلس تصویب شد

وزیر مالیه – بنده می‌خواستم از آقایان تقاضا کنم موافقت بفرمایند خبر از کمیسیون بودجه راجع متخصصین مالی که مدتی است خبر ش تقدیم شده در دستور باشد

رئیس – شعبه‌ها باید امروز تجدید شود بهر شعبه هیجده نفر قرار می‌گیرد الا شعبه اول ودوم و سوم وچهارم که نوزده نفر می‌شود

اقتراع به عمل آمده و نتیجه به قرار ذیل حاصل شد

شعبه اول آقایان: حسن خان فرهمند – طباطبایی دیبا – دکتر رفیع خان امین – امامی – ارباب کیخسرو- شاهرخ ملک مدنی – شریعت زاده – میرزا ابراهیم خان افخمی – محمد ولی میرزا – سهراب ساکینیان – ثابت – طباطبایی وکیلی – روحی – سید یعقوب – کی استوان – حاج شیخ بیات – دکتر سنگ – اعتبار

شعبه دوم آقایان: شیروانی – حاج میرزا حبیب الله – امین – مهدوی – سید کاظم یزدی – دولتشاهی – خطیبی – ضیاء- دکتر طاهری – میرزا حسن خان اسفندیاری – نجومی – جهانشاهی – محمود رضا – میرزا احمد خان بدر – دکتر مصدق – تیمورتاش – اسکندر خان مقدم – میرزا حسن خان مستوفی – عراقی

شعبه سوم – آقایان: تقی زاده – حاج میرزا مرتضی – امیر اسدالله خان عامری – حاج شیخ عبدالرحمن ملک ایرج میرزا پور تیمور – میرزا حسنخان وثوق – سید علی اکبر آیه الله زاده – حاج آقا حسن زنجانی – میرزا یدالله خان دهسانی – فرشی – مدرس – شیخ الاسلام ملایری – والی زاده جوانشیر – فیروز آبادی – سلطان محمد خان عامری – عمادی – بهبهانی – ثقه الاسلامی –

شعبه چهارم – آقایان: آقا زاده سبزواری – خواجوی – آقا سید حسین آقایان – مفتی – زوار – نوبخت – نگهبان – عباس میرزا فرمانفرمائیان – محمد تقی خان اسعد – معظمی – میرزا سید مهدی معتمد – سید زین العابدین فومنی – جلائی – دکتر لقمان – یاسائی – لیقوانی – حشمتی – معتضد استر آبادی

شعبه پنجم – آقایان: میرزا عبدالله خان وثوق – عدل – دادگر – آیه الله زاده خراسانی – دیوان بیگی – محمد هاشم میرزا افسر – عصر انقلاب – بامداد – امیر حسین خان ایلخان – آقا سید محمد تقی طباطبایی – میرزا حسین خان وزیری – میرزا ابراهیم آشتیانی – پالیزی – آقا سید جواد محقق – حاج آقا رضا رفیع – حسن علی خان فرمند – علیخان حیدری – بنی سلیمان

شعبه ششم – آقایان: یحیی خان زنگنه – میرزا عبدالباقی جمشیدی – امیر تیمور کلالی – محمد آخوند – میرزا ابراهیم خان قوام – فهیمی – افشار – احتشام زاده

حق نویس – میرزا حسن خان ابراهیمی – پیرنیا – مولوی – غلامحسین میرزا مسعود – میرزا عبدالحسین – میر ممتاز – میرزا ابراهیم امام جمعه اهر – زعیم – اسکندری –

به شعبه اول اضافه شد آقای ملک آرائی

به شعبه دوم اضافه شد آقای بهار

به شعبه سوم اضافه شد میرزا علی کازرونی

به شعبه چهارم اضافه شد میرزا حسن خان موقر

رئیس – جمعی از آقایان پیشنهاد کرده‌اند که لایحهٔ متخصص مالی مطرح شود لکن آقای کازرونی پیشنهاد کرده‌اند لایحه اختیارات رئیس کل مالیه مطرح شود

کازرونی – چون آقایان این طور مقتضی می دانند که لایحهٔ متخصصین مالی مطرح شود بنده پیشنهادم را استرداد می‌کنم

رئیس – لایحهٔ متخصصین مالی مطرح است لایحه یک شوری است مخالفی که ندارد

گفتند خیر

رئیس – مذاکرات راجع به کلیات است آقای بامداد

بامداد – یک اصل کلی که جای تردید نیست که باید در هر موضوعی احتیاج مردم را سنجید و تشخیص داد و به تناسب او برای رفع احتیاج کوشید هر طبیبی برای هر دردی خوب نیست برای هر دردی یک طبیب مخصوصی لازم است باید ما نگاه کنیم که مالیه ما چه احتیاج دارد مالیهٔ امروز ایران چه احتیاجاتی دارد آن وقت به همان تناسب متخصص فنی و مستشار و هرچه اسمش را بگذارید بیاوریم و در خور همان احتیاجات به آن شخص وسایل کار بدهیم که انجام بدهد مالیهٔ ما قبل از همه چیز محتاج به تشکیلات است تشکیلات این مالیه هم خوب نیست و متناسب با احتیاجات ایران نیست یک مالیهٔ عریض و طویلی که هر دورهٔ هر وزیری هر کابینه‌ای آمده است و یک چیزهایی بر او اضافه کرده است بدون این که تناسب و مقتضیات را رعایت کرده باشد بودجه اش هیچ تناسب ندارد صدی هر قدر حساب کنیم دو مقابل هر مملکتی از ممالک دنیا حساب کنیم باز مالیهٔ مملکت ما زیادتر است تشکیلاتش مثل سیماب است مثل بنای در سیماب است متصل زبر وزبر می‌شود بالاخره باید وزارت مالیه دارای یک تشکیلات ثابتی باشد که در اثر وجود هر شخصی تغییر نکند بنده ایرادی که به مستشار سابق مالیه داشتم با این که پول را خوب جمع آوری می‌کرد و نگاه می‌داشت ولی در تشکیلاتش ضعیف بود بنده به خود او هم گفته بودم که این تشکیلات تشکیلاتی که متناسب با ایران باشد نیست مالیه ما درخت بی ثمر پر از شاخه و برگ است چنانچه یک بدبختی که احتیاج پیدا می‌کند به آنجا او می‌فهمد که این مالیه چقدر ننگین است این وزارت مالیه چقدر سبب بدبختی مردم شده است کسانی که در این مجلس تشریف دارند و سمت نمایندگی دارند البته بیشتر طرف ملاحظه هستند درها بر روی ما باز است فکر کنید یک اشخاصی که این مقام و موقعیت را ندارند یک مراسله‌ای می‌نویسند بعد از شش ماه به ظلم آنها مراجعه می‌شود او هم البته جواب می‌دهد حق با من است بنده معتقدم که باید فکری کرد و یک شخصی را آورد که این قدم را اول بردارد و یک تشکیلات متناسبی با احتیاجات ایران بدهد آن هم محکم یعنی با آمدن یک شخص یک وزیری تغییر نکند این عقیده بنده است راجع به تمام وزارتخانه‌ها مخصوصا وزارت مالیه که دیگ بخار تمام وزارت خانه‌ها استامروز شما وقتی نگاه کنید به اوضاع مالیه حقیقتا یک مأمور نیست که خودش را تا فردا در پشت میز ثابت بداند بنده عقیده‌ام این است که باید طوری تشکیلات بشود که تمام مأمورین قوی القلب باشند در این که اگر انجام وظیفه کردند ثابت هستند و به مراتب قانونی نایل می‌شوند واگر نکردند مجازات می‌شوند دو قسمت است در اینجا یکی راجع به متخصص مالی است و مستشار یکی هم راجع به خزانه دار در قسمت مستشار تمام این چیزهایی که عرض کردم ابدا تأمین نمی‌شود

زیرا یک نفر آدمی است که فقط طرف مشورت است یک پولی ما بهش می‌دهیم و یک دستگاهی هم برایش درست می‌کنیم او یک چیزی می‌گوید من خواستم اجرا می‌کنم نخواستم نمی‌کنم بنده به آقای وزیر عرض کردم که خوبست عوض مستشار شما تقاضای اعتبار بکنید و یک دوره کتاب مالی و اقتصادی بخواهید و هر وقت خواستید به همان فصل رجوع کنید ما تجربه کرده‌ایم مکرر که مستشار این جوری به درد نمی‌خورد مثل پرتی و آن ببزوی فرانسوی در صورتی که شخص ببزو یکی از متخصصین عالی مقام فن اقتصاد است ولی برای ما فایده نکرد چند تا جزوه و کتاب از او به یادگار مانده که معلوم نیست کجا است در باب خزانه دار بنده از ناچاری موافقم که خوشبختانه کمیسیون بودجه هم یک اصلاحاتی کرد و تأمین کرد این مقصود را که خزانه دار با یک اختیاراتی که دارد رفتار کند و پولهایی که می‌دهد بر طبق قوانینی باشد که به او اجازه داده شده است و این بسیار خوبست ولی نتیجهٔ آن دو نفر دیگر چی است این است که مالیه که حالا هست بعد از دوسال باز به همین صورتی که هست به ما تسلیم می‌شود ما به یک نفری که پول می‌دهیم در مقابل احتیاجی است که به او داریم ما مقصودمان توسعهٔ اقتصاد عمومی است که باید مردم پرثروت بشوند و مالیهٔ ما آباد شود بنابراین بنده با آن متخصصی که اسمش مستشار است و طرف مشورت است کاملا مخالفم و هیچ درد بی درمان مالیه را دوا نخواهد کرد ولی در قسمت خزانه دار موافقم این است نظریات بنده.

شیروانی مخبر کمیسیون بودجه اظهارات نمایندهٔ محترم مخصوصا راجع به معایب فعلی مالیه و نقص تشکیلات خودشان تصدیق می‌فرمایند که ما باید به صورت فعلی این وزارتخانه‌ها هر چه زودتر خاتمه بدهیم و بنده تصور می‌کنم که لزوم سرعت و تصویب این لایحه کمتر از قرار داد‌ها و کمتر از آن لوایحی که ما مکرر به قید دو فوریت به مجلس آورده‌ایم و گذرانده‌ایم نیست در هر صورت ما باید این لایحه را تصویب کنیم و در عین حال تصدیق بفرمایید که فلسفه استخدام متخصص مالی برای این مملکت منحصرا برای تشکیلات یا نوشتن پروژه نیست شما بالاخره باید اعتبارات این مملکت موجبات اقتصادی این مملکت را به یک وسایل مفیدی در دنیا محرز کنید و البته این به دست خود ما میسر نیست والا نوشتن پروژه با مراجعه به کتاب شاید برای تحصیل کرده‌های ما هم میسر باشد ما باید به وسیله جلب یک عده متخصصین و مأمورین اعتبارات این مملکت را در خارج منعکس کنیم شما همین دو سه سالی که خرج و دخل ممکلتتان تعادل پیدا کرده در نتیجه امنیت و آسایش عمومی بوده است که مملکت قدری رو به آبادی و عمران رفته است و ما توانسته‌ایم که جمع و خرج مملکتمان را تطبیق کنیم این را باید عرض کنم صددرصد اعتبارات مملکت ما در خارجه زیاد شده است و این کافی نیست شما می‌گویید فقط ما قرض نداریم تا آخر سال کسر بودجه نداریم ولی تصدیق بفرمایید که بودجه ما یک بودجه خیلی ضعیفی است و وضعیت مالی مملکتمان خیلی ناقص است و بالاخزه باید یک وضعیات دیگری را اینجا ایجاد کردبنا براین لازم است که ما به اشخاصی که بیشتر از ما ذی فن هستند مراجعه کنیم و راجع به نواقصی که فرمودند عرض می‌کنم که همین نواقص ایجاب کرده است که ما زودتر یک اشخاصی را بیاوریم که این نواقص را رفع کند فرمودند ه این مستشار وجودش تأثیر ندارد لابد لایحه را مراجعه فرموده‌اند این شخص که ما می‌آوریم مستشار نیست این یک نفر متخصص است که یک قدری نافعتر از کتاب است برای این که باید وضعیت اقتصادی این مملکت فلاحت این مملکت بالاخره ثروت تحت الارضی این مملکت همه را درنظر بگیرد آن وقت به کتاب مراجعه کند و یک پروژه متناسب با استعداد این مملکت به دست بیاورد

پس باید متخصص بیاید و وضعیات این مملکت را در نظر بگیرد و در عین حال اگر نواقصی در اختیارات این متخصص می‌بینید باید پیشنهاد بفرمایید و عمده شاه ماده این لایحه همان ماده راجع به خزانه دار است و آن اختیاراتی که مجلس شورای ملی لازم می داند به یک نفر مسئول جمع و خرج مملکت بدهد آن را هم در ضمن شور مواد باز اگر نواقصی آقایان ملاحظه می‌فرمایند پیشنهاد می‌فرمایند لابد می‌رود به کمیسیون و بحث می‌شود و اصلاح می‌شود

رئیس – آقای احتشام زاده

احتشام زاده – به طوری که تجربه داریم و همه آقایان نمایندگان محترم متوجه هستند ما برای دو مسئلهٔ مهم اس که محتاج هستیم به این که متخصصو مسشار از ممالک متمده بیاوریم و از وجود آنها استفاده کنیم یکی برای کسب اطلعات است که بتوانیم از اطلعات آنها استفاده کنیم و یکی هم برای این نظر است که شاید هر وقت ایرانیها در رأس کاری باشند همیشه مقهور مسائل داخلی و خصوصیات می‌شوند و همیشه در امورات رعایت دوستی را می‌کنند رعایت دشمنی را می‌کنند

بعضی ازنمایندگان – اشتباه است

موقر – کارهای مردم را دوباره معطل می‌کنند ملاحظهٔ دوستی است؟

مدرس – حق نگو آقا

احتشام زاده – اجازه بفرمایید بنده عقاید خودم را عرض کنم شاید اشتباه کرده باشم ممکن است آقایان بعد اشتباه مرا رفع کنند بالاخره برای پیشرفت این دو مسئله مهم است که ما محتاج هستیم یک اشخاصی را بیاوریم و از وجود آنها استفاده کنیم و البته بایستی این اشخاصی را که می‌آوریم و می‌خواهیم از وجودشان استفاده کنیم یک اختیاراتی هم به آنها بدهیم که در نتیجه تأمین این نظریه اصلاح بکنند اوضاع اقتصادی و اوضاع ادارات ما را البته بنده معتقد نیستم که یک متخصصین یا یک مستشارهایی که می‌آوریم به قدری بهشان اختیار بدهیم که اگر عمدا یا سهوا بخواهند از وظایف مربوطه خودشان تجاوز کنند یا بخواهند قانون را سوء تفسیر کنند دست ما بسته باشد و نتوانیم جلوگیری کنیم بنده معتقدم که باید مستشارها و متخصصین که می‌آوریم در یک حدودی اختیارات بهشان بدهیم و ضمنا برای دولتها هم یک اختیاراتی قائل شویم که دولتهای وقت هم بتوانند از تجاوزات و زیاده رویهای آنها جلوگیری کنند از طرفی هم این عقیده را دارم که آنها را هم به کلی بی اختیار نباید گذاشت برای این که اگر به کلی بی اختیار باشند همانطور که گفته شد وجود آنها عینا مثل یک کتابی می‌ماند که بتواند مطالب خودش را بگوید بنده معتقدم در مسائل کلی در تشکیلات که یک مسائل خیلی مهمی است و اطلاعات داخلی از وضعیات مملکت فوق العاده درش مؤثر است باید مستشارها درش مشورت کنند ولی در امور جزئی و در انتصابات در پرداخت مخارج در جمع آوری مالیات مطابق یک قوانینی که مجلس شورای ملی وضع می‌کنند به آنها اختیارات کامل بدهیم که هیچ گونه ملاحظات خصوصی نتواند آنها را منحرف کند از انجام وظیفه در این لایحه که ملاحظه می‌فرمایید تقریبا آن متخصص مالی یک آدمی است که فقط برای مشورت آمده است خزانه دار هم یک اختیارات مختصری دارد بنده معتقدم که یک کسی که در رأس امور مالی ما است یک اختیارات کاملی باید داشته باشد و حق تغییر وتبدیل و اتصاب اعضای وزارت مالیه و متصدیان جمع و خرج را داشته باشد والا فرض بفرمایید یک قسمت از مالیه ما در دست یک متخصصی باشد یا یک اختیاراتی خوب سایر قسمت‌ها چه می‌شود و این متخصص که در لایحه‌ای ذکر شده است تقریبا وجودش زائد است برای این که اگر مقصودش مشورت باشد همین طور که نماینده محترم فرمودند ممکن است کتاب بیاوریم و استفاده کنیم داعی نداریم که یک نفری را بیاوریم با یک حقوق زیادی

وبرای او هم ناچاریم یک اشخاص دیگری را بیاوریم در صورتی که معلوم نیست از وجود این‌ها آیا استفاده می‌شود یا نه بنده گمان می‌کنم که اصولا طرز تنظیم این لایحه خوب نیست زیرا ما یک شخص عالی مقامی را که می‌خواهیم بیاوریم بایستی یک اختیاراتی به او بدهیم که در امور کلی مالیات و در تشکیلات وزارت مالیه طرف مشورت باشند و در امور انتصاب و عزل و نصب و جمع آوری مالیات و پراخت مخارج مطابق یک سلسله قوانینی که وضع شده است یا اگرلازم باشد در آتیه وضع شود اختیار تام داشته باشند منتها به هیئت دولت به وساطت وزارت مالیه این حق را بدهیم برای حفظ سیاست مملکت که اگر ببینند این مستشار از حدود وظائف خودش تجاوز کرده است یا از قوانین سوء استفاده نموده و برخلاف قوانین یک نظامنامه‌ها یا متحد المال‌هایی نوشته است وزیر مالیه بتواند از آن تجاوزات بر خلاف قانون جلوگیری کند و ضمنا یک نفر دیگری را هم برای اداره تفتیش در این لایحه اسم برده‌اند ولی هیچ وظایف اورا معین نکرده‌اند جز این که در مادهٔ اول در رقم چهارم نوشته‌اند یک نفر برای ریاست ادارهٔ تفتیش از آلمان دیگر هیچ وظایف و اختیاراتی برای ادارهٔ تفتیش تصور نکرده‌اند به عقیدهٔ من باید این نقیصه رفع شود دیگر قسمت اختلاف ملیت آنها است در لایحه نوشته شده است دو نفر از اتباع سویس بنده خیال می‌کنم در نتیجه اختلاف ملتی ممکن است این‌ها که در یک وزارتخانه و در یک کار هستند اختلاف نظر پیدا کنند و این اختلاف نظرشان اسباب اختلال امور مالیه‌ها بشود بنده عقیده‌ام این است که اگر سعی کنیم این متخصصینی که برای امور مالی لازم داریم همه را از آلمان بیاوریم هم بهتر می‌توانیم از وجود آنها استفاده کنیم و هیچ وقت هم اختلاف نظری در قسمت امور مالی بین آنها پیش نخواهد آمد موضوع تشکیلات مالیه هم یک موضوعی است که زائد می دانم مسائلی را عرض کنم و همین قدر برای تأیید فرمایش نماینده محترم عرض می‌کنم حقیقتا این تشکیلات مالیه امروزه ما جز این که اسباب زحمت مردم و اسباب تأخیر کار و تفریط مالیه مملکت است هیچ نتیجهٔ دیگری ندارد و به عقیدهٔ بنده در اولین قدمی که برای اصلاح امور مالی بر می‌داریم باید این تشکیلات را تغییر بدهیم و یک تشکیلات ساده تری که اسباب تسهیل کار مردم باشدو متضمن این مخارج زیاد اداری هم نباشد در نظر بگیریم این عقاید بنده است راجع به کلیات این لایحه

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – بنده اولا یک عرضی خدمت آقایان می‌کنم و گمان می‌کنم آقای احتشام زاده حمل بر تعریض بکنند اما استدعا می‌کنم لایحه‌ای که تقدیم مجلس می‌شود اول تا آخرش را بخوانند آن وقت ببینند کمیسیون بودجه چه جور نظریاتی را که ایشان در تحت یک عباراتی بیان کردند همان‌ها را کمیسیون بودجه ملاحظه کرده حالا بنده وارد می‌شوم و ماده را یکی یکی به عرض مجلس می رسانم که آقا ملتفت باشند تقصیر هم نداشتند چون لایحه مطرح نبوده است مطالعه نکرده‌اند و یک دفعه وارد شده‌اند

احتشامزاده – خیر آقا مطالعه کرده‌ام

آقا سید یعقوب – پس خیلی غریب است اگر مطالعه کرده‌اید واویلاست من خیال می‌کردم مطالعه نکرده‌اید و ثانیا بنده به عرض مجلس می رسانم و ادعا می‌کنم که این لایحه بهتر باشد عقیده بنده این است همان طور که تصدیق داشتیم کنترات دکتر میلسپو یک محسناتی دارد همانطور هم یک نقایصی در آن هست محسناتش آن اختیاراتی بود که برای رئیس کل مالیه قائل شده بودند و یک اقتداراتی به او داده شده بود نقایصش هم این بود که آن اختیارات خیلی بی اندازه بود یعنی به یک اندازه‌ای بود که آقا ی رئیس الوزراء فرمودند که این اختیارات به اندازه‌ای است که شاید نسبت به یک دولت مستقل تام الاستقلالی

که دارای شئون استقلالی است ضرر می رساند از این نقطه نظر مخالفت می‌کنم این بود که ما هم به اعتبار موافق بودن با دولت موافقت کردیم ولی بالاخره فیما بین الیتامی حاصل نشد در این لایحه آن اختیاراتی که برای دکتر میلسپو معین شده بوده است ولی آن نقائصی که در آن جا تصور می‌شد در اینجا رفع شده است یعنی نسبت به حفظ کردن مال مملکت که عبارت از خزانه باشد ما تمام اختیارات را ملاحظه کرده‌ایم تمام اختیاراتی را که برای میسیون امریکایی ما ملاحظه کرده بودیم از نقطه نظر حفظ کردن مال به خزانه داری داده‌ایم چون از خزانه مملکت یک تومان خارج نمی‌شود مگر به تصویب مجلس شورای ملی پس آن اختیاراتی که شما راجع به میسیون آمریکایی تصور یم فرمودید که برای حفظ کردن خزانهٔ مملکت به آنها داده شده بود در این قانون هم کاملا ملاحظه شده است یک مسئله بود که اگر اختلاف نظری ما بین وزیر مالیه و رئیس کل مالیه پیدا می‌شد معین نکرده بود که مرجع حل این اختلاف کجا باید باشد ولی در این جا ما مرجع را معین کرده‌ایم اگر نظرتان باشد در آن صحبت و دادو قالی که چندی قبل شد بالاخره مسئله منتهی به این شد که رجوع شود به هیئت دولت و در موقع اختلاف هیئت دولت حکومت داشته باشد معلوم است یک دولتی که یم خواهد حکومت کند نمی‌تواند حکمیت راجع به مستخدم خودش را به خارج بیندازد باید تحت ارادهٔ خودش باشد ما معین کردیم که موضوع اختلاف برود به هیئت وزراء و همین طور به خزانه دار هم حق داده شده است که اگر اختلاف نظری فیما بین خزانه دار و وزیر مالیه در قسمت عزل و نصب پیدا شد یعنی اگر یک پیشنهادی او کرد ووزیر مالیه موافقت نکرد هر دو بروند به هیئت وزراء و حکم هیئت وزراء معتبر است آقا این چه عیب دارد؟ کجا رفت آقای احتشام زاده اما مسئلهٔ مستشار مالی آقا مطالعه نفرموده‌اند آقا ی بامداد فرمودند که باید کتاب بیاورند مطالعه کنند خیر آقا این طور نیست خودتان در کمیسیون بودجه تشریف داشتید معنای مستشار و معلم چیست؟ معنایش این است که بنده اگر چیز ی نمی دانم به او رجوع کنم ولی ما به این اندازه اکتفا نکردیم گفتیم آن متخصص مالی که می‌آید نظریات خودش را باید بیان کند و بدهد به وزیر مالیه و زیر مالیه هم مکلف است قبول کند اگر نکرد رجوع می‌شود به هیئت وزراء عرض کردم علتش این است که مطالعه نکرده وارد موضوع می‌شوند تمام آن منافعی را که در زمان دکتر میلسپو تصور می‌کردیم در این لایحه است به اضافه این که آن نواقصی را هم که تصور می‌شد رفع کردیم ما منافع آن متخصص مالی که درجهٔ عالی دارد ملاحظه کرده‌ایم که باید نظریات خودش را در مسائل مالی و اصلاح امور اقتصادی بیان کند و وزیر مالیه هم مکلف است قبول نماید و اگر قبول نکرد رجوع می‌شود به هیئت وزراء چکار کنیم؟ برویم به فلان سفارتخانه رجوع کنیم این که معنی ندراد همین طور در مسئله خزانه دار خزانه دار هم باید مطابق این موادی که برای او اختیاراتی قائل شده‌ایم مالیه ما را جمعع کند عزل و نصب و ترقی و تنزل تمام این‌ها تحت نظر او باشد و اگر اختلاف نظری پیدا شد و وزیر مالیه موافقت نکرد باز محکمه را در هیئت وزراء معین کرده‌ایم که هیئت دولت خودمان حکومت کند پس اگر آقایان یک قدری مواد را ملاحظه کرده بودند تمام این اشکالات رفع می‌شد یک فرمایشی آقای بامداد کردند که خیلی زیبنده نبود ظاهرا من قبله الرحمه فرمودند که خوبست کتاب بیاوریم اینجا و ترجمه کنیم این طور نیست من به عرض مجلس مقدس می رسانم که ملاحظه کنند اینجا برای متخصص مالی ما چهار وظیفه معین کرده‌ایم که بعد از آن که عهده دار این وظایف شد باید راپورت بدهد به وزیر مالیه اگر وزیر مالیه دید به نفع مملکت است و قبول کرد چه بهتر والا باید برود به هیئت وزراء بنده مکرر وقتی آقای فروغی اینجا بود می‌گفتم آقا من نمی‌گویم ایران را بیشتر از شما دوست دارم ولی عقیده خودم را عرض می‌کنم این طور نیست که یک راپورتی

Page 8 missing

می‌کند و به قدر یک منشی مزد می‌گیرد و چون به قدر دو منشی کار می‌کند و به قدر یک منشی مزد می‌گیرد از این جهت این نصرانی را استخدام کردیم خلیفه نوشت مات النصرانی من اقتصاد را در سه چیز می دانم شاید همه هم موافق باشند اول علم آدم پول بدهد علم بیاورد ولو پول از مملکت بیرون برود اما عوضش علم بیاید این بهترین اقتصاد است دوم عمل یککاری را خودمان نتوانیم بکنیم یک کسی را بیاوریم آن کار رابکند و پول بردارد برود پول هم از مملکت بیرون برود یکی هم خود پول اقتصاد قوام وارکانش علم است و عمل و پول قوام دنیا و اداره کردن دنیا به این سه چیز است پس ما اگر پول بدهیم علم بیاوریم ضرری نبرده‌ایم اگر پول بدهیم عملی بیاوریم ضرری ندارد اما اگر پول بدهیم و هیچ نیاوریم البته ضرر برده‌ایم این را باید حسابش را کرد اولا رئیس کل مالیه را در دورهٔ چهارم بود که آوردیم وحقیقتا آن روز که درست کردیم بنده کاملا موافق نبودم جهتش این بود که خیلی آورده بودیم و پول داده بودیم و چیزی گیرمان نیامده بود از این جهت بنده چندان موافق نبودم لکن مخالف هم نبودم و امیدواری داشتم از باب اتفاق ولو امریکایی‌ها سالی صد هزار تومان از این مملکت بردند ولی بهعقیدهٔ من عوضش را عملا بردیم حالا من سررشته ندارم ولی می‌خواهیم ببینیم ما در این لایحه می‌خواهیم یک پولی بدهیم و عوضش یک چیزی بیاوریم اما اینجا چیزی نیست و فقط فی الجمله از خزانه داری یک چیزهایی هست اما آن سه تای دیگرش را من هرچه مطالعه کردم به فرمایش آقای آقا سید یعقوب شب مطالعه نکردم اما به این اندازه که روز مطالعه کردم در آن سه تای دیگرش چیزی ندیدم می گویندیک چیزی بگوید به وزیر مالیه و وزیر مالیه هم یک چیزهایی از او بشنود خیلی وزیر مالیه‌ها داریم و دیدیم که یا بلد نیستند یا بلدند واگر کسی چیزی بهشان بگوید نمی‌شنوند علیهذا من از آن سه تاش چیزی نفهمیدم که یک پولی بدهیم و چیزی هم گیرمان نیاید این را هم بگویم اگر چه بنده کمتر به صورت آخوندی حرف می‌زنم ولی یک نصیحتی به ما کرده‌اند و آن این است که به ما دستور داده‌اند که هر شب آخر شب که می‌خواهید بخوابید حساب جمع و خرج آن روزتان را بکنید این نصیحت را بزرگان دینی به ما کرده‌اند هر کس هم هر شب حسابش را بکند که از صبح تا شب چقدر پول خرج کرده چقدر زحمت کشیده و چقدر اخلاق صرف کرده و چقدر در امور دیانتی وقت صرف کرده به عقیدهٔ بنده فردا حواسش برای کار جمع تر است و این دستور خیلی خوب است حالا بنده هم مثل عمربن عبدالعزیز می‌گویم مات النصرانی اما در وقتی که یک منشی داشته باشیم که نصف نصرانی کار کند بنده در همین مجلس بدون این که به ذهن یک نفر از آقایان یا به ذهن خودشان بیاید گفتم برای ریاست مالیه حاج مخبر السلطنته خیلی خوبست اما صد یک آنها هم کار نکردند من می‌گویم که باید علم و عمل را خرید ولیکن حساب ارزشش را هم کرد لهذا این چیزهایی که در خزانه دار داریم اگر آدم درست و صحیح و پاکیزه حساب کند شاید یک چیزی داشته باشد اما باقیش که آن دو سه تا باشد چیزی ندارد لیکن بنده به مخبر علاوه بر این عرض می‌کنم که این لایحه‌ها باید بیاید به کمیسیون قوانین مالیه که اساسش را ببینند و تصدیق یاتکذیب کنند بعد برود به کمیسیون بودجه اینجا چیزی که محل احتیاج ما است و به آقایان تذکر می‌دهم این است بنده نمی‌گویم رئیس مالیه که داشتیم همه صفات و کمالات و علم و عمل و همه را داشت اما بعضی صفات خوب داشت یکی تفتیش این خرج که آیا خرج می‌شود یا نه؟ این توی این لایحه نیست دادن را بدهند نگهداشتن راهم نگهدارند اما تفتیش و تحدید این که داد جاش خرج شود این لایحه آن را ندارد ومن ندیدم

یاسائی – تفریغ بودجه سال به سال می‌آید

مدرس – خوب تفریغ بودجه کاغذیش را دارد اما

تعیین این که آن چه می‌دهد به جایش خرج شود ندارد به عقیده من اگر این قید را هم داشته باشد و اکتفا به خزانه داری بکنیم یک چیزی است والا باقی دیگرش زیادی است

رئیس – آقای رفیع

رفیع – فرمایشات آقا تقریبا مخالف نبود یک مسئله کلی بود

مدرس – با سه تاش مخالف بودم

رفیع – که قوام دنیا به علم است و به عمل است بالاخره همهٔ ماها هم این‌ها را معتقدیم البته تا علم نباشد کار پیش نمی‌رود ولی خود آقا هم معتقدند که کسی را که داشته باشیم که عمل کند نداریم مجبوریم ما از خارج بیاوریم اساسا با این لایحه نمی‌توان مخالفت کرد برای این که لازم است چند نفری را از بیرون بیاوریم و مجبوریم به این که هرچه هم آنها می‌گویند حتی المقدور به حرف آنها گوش بدهیم آقا یک نفر از این‌ها را که مستشار باشد لازم نمی‌دانستند در حالی که در خود لایحه مصرح است که این مرد محترمی که اینجا می‌آید تکلیفش چه چیز است در اینجا برای او تکلیف معین شده است مطالعه‌ای در اوضاع مالی و اقتصادی و تهیهٔ راپرتهای جامع آیا این را لازم نداریم تمام آقایان تصدیق دارند که وضع مالیاتهای ما بسیار بد است مالیات ارضی را باید الغاء کرد باید طوری بکنیم که مردم در زحمت نباشند منافع ببرند مالیات هم بدهند ما خودمان می دانیم باید یک مالیاتی وضع کنیم که صدای مردم در نیاید عراده‌های مملکت به چرخ بیفتد این یک آدم متفکری می‌خواهد نه تنها ایران همه جای دنیا تمام نقاطی که از هرحیث از ما تربیت شده تر هستند متخصص می‌آورند و حقوق زیاد به آنها می‌دهند برای این که لوایحی حاضر کنند و بدهند به دست دولت و بالاخره دولت می‌آورد اینجا مذاکره خواهد شد و با مشاورهٔ آقایان عمل می‌شود تهیه پیشنهادات برای ایجاد منافع عایدات تازه و اصلاح اصول قوانین مالی آقا تصور نمی‌فرمایند برای این که معادن و ذخائری که ما داریم عملی بشود این یک آدم فکوری می‌خواهد که فکرش را بکند و بالاخره یک آدمی باشد که امضای او را دنیا بشناسند البته وقتی که بدانند این متخصص در ایران مشغول است کمپانیهای دنیا و عالمین آنها که اهل عمل هستند به امضای او اهمیت می‌دهند در اینجا مشغول کار خواهند شد و ما پول دار می‌شویم آن وقت البته عوائدمان زیاد خواهد شد اصلاح ترتیب ادارات مالیه و تقلیل مخارج و حسن جریان امور مالی و اقتصادی این را نمی‌خواهیم خودتان تصدیق ندارید که مالیه ما با این وضع بسیار بد است آقا فرمودند که حضرات آوردند آیا با این ترتیب که آقای بامداددر ضمن مخالفت اظهار کرد هیچ کدام آقایان شک دارند که اوضاع مالیه بد است همه از دست او عریضه می‌دهند مردم به ما شکایت می‌کنند عین عریضه را می‌فرستادند برای آن مرد که می‌گفت حق نداری آخر این‌ها باید ترتیب داده شود اگر چنانچه حقیقتا مالیه به تکلیف خودش عمل می‌کرد که کسی شاکی نبود تمام این آقااین خود بنده که اینجا ایستاده‌ام به قدری از مالیه شکایت دارم که از هیچ وزارتخانه ندارم برای چه؟ برای ترتیباتی که سابقین دادند و نخواستند تشکیلات را درست تنظیم کنند بالاخره ما یک متخصص مالی مقام می‌خواهیم بیاید اینجا تشکیلات مالیهٔ ما را اداره کند و این داد وفریاد مردم قطع شود فرمودند که از بابت تفتیش در اینجا اسمی برده نشده ما یک نفر مفتش داریم یکی از متخصصین مفتش است تفریغ حساب هم می‌کند ودر اینجا مصرح است که هر سال مجبور است بالاخره حسابش را پس بدهد آقا اگر تصور می‌فرمایید این قدر کافی نیست پیشنهاد کنید شدیدتر تکلیفش معین باشد توضیحات بدهند اگر چنانچه حقیقتا قابل قبول باشد مجلس هم قبول می‌کند به پیشنهاد آقا رأی می‌دهد و حضرات هم می‌آیند بالاخره گمان نمی‌کنم آقا بتوانند با این لایحه مخالفت شدیدی بکنند زیرا در تمام نقاط ایران فردی نیست که تصور بکند ما متخصص برای اداره کردن مالیه نمی‌خواهیم

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

فیروز آبادی – بنده مخالفم

رئیس – بفرمایید

فیروز آبادی – بنده تصور می‌کنم این لایحه خیلی اهمیت دارد و خیلی هم خرجش زیاد است باید یک قدری مذاکرات در این طولانی تر شود هر کس هم عرضی دارد بکند که مثل متخصصین سابق نشود که بعضی‌ها را نگه داشتند و بعضی‌ها را قبل از انقضاء مدت کنتراتشان مرخص کردند بعضی‌هاشان رفتند بعضی شان را هم همین روزها بیرون می‌کنند این جور دیگر نشود پس باید در اطراف این لایحه مذاکرات کامل و کافی بشود وهر کس هر حرفی دارد بزند که مثل متخصصین سابق نشوند که در اثناء کنتراتشان آنها را مرخص کنند بروند و یک مبلغ گزافی از مال مملکت را به آنها تا حالا داده‌اید باقی را هم بدهید بروند تقریبا صدوپنجاه هزار تومان این‌ها خرجشان می‌شود باید حرف زده شود

مخبر – عرض کنم مذاکره در کلیات این لایحه فقط روی این است که با اساس لایحه کسی مخالف است یا موافق اگر یک عده اساسا مخالف باشند که یک استخدامی از خارج بشود در کلیات لایحه باید بگویند که ما اساسا با این لایحه مخالفیم اما کسانی که در مواد یک لایحه نظر دارند و با اساس موافقند بهتر این است اجازه بدهند در مواد مذاکره شود شاید خود بنده هم از اشخاصی باشم که معتقدم در مواد یک معایبی هست و باید آقایان پیشنهاد کنند رفع شود ولی باید آقایان تصدیق کنند که آن قدر که ما محتاجیم به سرعت تصویب این لایحه محتاج به این مذاکرات نیستیم

رئیس – رأی می‌گیریم آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام قرمایند

اکثر نمایندگان قیام نمودند

رئیس – اکثریت است رأی گرفته می‌شود به شور در مواد آقایانی که شور در مواد را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

اکثر نمایندگان برخاستند

رئیس – تصویب شد

بعضی از نمایندگان – تنفس

رئیس – می‌فرمایید چند دقیقه تعطیل شود؟

گفته شد بلی

در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و به فاصله نیم ساعت مجددا تشکیل گردید

رئیس – ماده اول قرائت می‌شود آقای زعیم پیشنهادی کرده‌اند

به مضمون ذیل خوانده شد

پیشنهاد می‌کنم لایحه متخصصین مالیه دو شوری باشد

رئیس – آقای زعیم

زعیم – پیشنهاد من توضیح زیادی لازم ندارد این استخدام چند نفر متخصص و شرایط استخدام در امور مالیه ما خیلی مؤثر است و هر قدر ما در اطراف استخدام آنها بیشتر مطالعه کنیم جای دوری نرفته است به اضافه این لایحه جزو دستور نبود لایحهٔ بلدیه و قانون او جزو دستور بود امروز غفلتا و بلا مقدمه جزو دستور شد اگر آقایان مطالعات صحیحه در اطراف قضیه نکرده‌اند پیشنهاداتی تهیه نشده است بنده به این مناسب پیشنهاد کردم که دو شوری باشد تا این که مجال بدهدبه آقایان که در اطراف قضیه فکر کنند و خود دولت هم موفق شود در اطراف آن پیشنهادات مطالعه کند

رئیس – آقای رفیع

رفیع – آقای زعیم البته متذکر هستند به این که این مسئله تا چه اندازه برای مملکت اهمیت دارد هر وقت در هر موقعی که ریاست کل مالیه لایحه اش اینجا مطرح می‌شد همهٔ آقایان متذکر بودند که چرا تکلیف متخصصین

مالیه معلوم نمی‌شود مدتی است این لایحه از کمیسیون بودجه گذشته چاپ شده برای این که آقایان مطالعه بفرمایند در خارج می‌روند با هم مطالعه می‌کنند بالاخره می‌توانند در موقع خرجش اگر ایراداتی دارند مذاکرات خودشان را بکنند رئیس محترم مجلس فرمودند یک شوری است و از مجلس سؤال کردند که مخالفی هست کسی اظهاری نکرد و با یک شوری بودنش کسی مخالفت نکرد حالا هم ما نگفتیم تمام این مواد حالا بگذرد عملی نیست البته نمی‌توانیم چهارده یازده ماده است بالاخره در یک ماده اش مذاکره می‌شود و رأی گرفته می‌شود و مادهٔ بعدش می‌ماند برای بعد ولی این لایحه مهم است و ما تا وقتی که این لایحه را نگذرانیم تمام کارهای مملکت فلج است هر روزی که تعویق بیفتد بالاخره یک صدمه است که به مملکت وارد آمده است بایستی همه موافقت بفرمایند لایحه بگذرد

رئیس – رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای زعیم آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

عده قلیلی قیام نمودند

رئیس – تصویب نشد مادهٔ اول

به شرح ذیل قرائت شد

ماده اول – مجلس شورای ملی به دولت اختیار می‌دهد که متخصصین خارجی ذیل را برای مدت دو سال استخدام نماید

۱- یک نفر متخصص عالی مقام مالی و اقتصادی از اتباع آلمان

۲- یک نفر متخصص برای ریاست خزانه داری کل از سویس

۳- یک نفر متخصص برای ریاست ادارهٔ محاسبات کل از سویس

۴- یک نفر متخصص برای ادارهٔ تفتیش از آلمان

رئیس – آقای فیروز آبادی پیشنهاد کرده‌اند که لایحه از دستور خارج شود آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی – مدتی بود که همهٔ ایران امیدوار بودند که متخصصین از خارج می‌آیند در ایران و ایرانیها از آنها استفاده‌های کلی می‌کنند این امید سالها بود بعد دیدند متخصص آمد در ایران با حقوقات خیلی گزاف که به حال ایرانیان خیلی زیاد بود در مقابل حقوقهای گزاف و امیدواریهایی که از آنها داشتند مأیوس شدند در واقع نتیجهٔ صحیح به قدر امیدواری نبردند و اگر هم بردند نمی دانم چه شده که تند تند دارند آنها را جواب می‌کنند اگر این‌ها قابل استفاده هستند چرا ازشان استفاده نمی‌کنند اگر قابل استفاده نیستند چرا امریکائیها یی که آن قدر مواظف قانون و همه چیز هستند جواب می‌کنید و یک عده از جای دیگر تازه می‌خواهید بیاورید و حقوق آن آمریکاییها را هم تمام می‌دهید در صورتی که یک سال شش ماه هشت ماه از مدت کنترات آنها باقی مانده بنده عقیده‌ام این است خود اهالی مملکت را در تحت قانون بیاورید یک مجازاتی بر قرار کنید خوب مفتش ایرانی هم می‌تواند تفتیش کند لازم نیست شما از آلمان یا سویس مفتش بیاورید که عملیات ما را تفتیش کند و سالی ده هزار تومان بیست هزار تومان ندهیم چرا عملیات خودمان را خودمان تفتیش نکنیم چرا مفتش خود ما خود ما نباشیم همه اش خارجیها؟ اگر قابل استفاده‌اند چرا تند تند بیرون می‌کنیم اگر قابل استفاده نیستند چرا تازه می‌آورید بنده به این ملاحظه پیشنهاد کردم از دستور خارج شود ببینیم صلاح هست این‌ها را بیاورند آن وقت با حقوقهای گزافی که بنده نمی دانم صدوپنجاه هزار تومان خرجش می‌شود و آن وقت سر شش ماه جوابش می‌کنیم بنده به این ملاحظه عقیده‌ام این است که از دستور خارج شود بعد با دولت مذاکره شود اگر صلاح شد به یک ترتیب خوشی بیاورند به شرط این که بعدها ازش بتوانند استفاده کنند

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – بنده هرچه مطالعه کردم در کلام آقا چیزی نیافتم جز این قسمت آخر کلامشان که فرمودند با دولت مشورت کنیم آقا با دولت مشورت کردیم دولت می‌گوید خیلی لازم است دولت این را در تشکیلات مالیه در حفظ کردن مالیه مملکت و تفتیشات و محاسبات لازم می داند ما ناچاریم تا یک چند وقتی متخصص بیاوریم که کارمان را اصلاح کند

رئیس – آقایانی که این پیشنهاد را تصویب می‌کنند قیام فرمایند عدهٔ

قلیلی برخاستند

رئیس – تصویب نشد آقای ارباب کیخسرو در ماده اول فرمایشی دارند

ارباب کیخسرو- همین قسم که اینجا گفته شد حقیقتا به طور کلی وقتی نگاه کنیم وجود مستشار را بنده در این جا زیادی می دانم این متخصصی که اینجا نوشته‌اند البته بنده این عرض را نمی‌کنم که موافقت کرده باشم با آن اختیاراتی که رئیس کل مالیه داشت چه آن اختیارات از اول زیادی بود و حالا هم این عرضی را که می‌کنم عقیده ندارم که یک کسی بیاید با یک اختیاراتی مطابق آن ولی در این موادی که اینجا نوشته شده است بنده متأسفانه درست نفهمیدم که این متخصص مالی که اینجا می‌آید برای ما جز این که یک چیزهایی بنویسد و بدهد اگر خواستند قبول کنند نخواستند رد کنند فایده دیگری ندارد همان قسمی که آقای بامداد هم در ضمن اظهاراتشان فرمودند در گذشته تجربه‌ای کرده‌ایم اشخاص خیلی متخصص هم آمدند در اینجا به عنوان مستشار و متخصص و نتیجه از آنها گرفته نشد حالا شاید در آتیه بر خلاف این واقع شود و البته امیدواریم بشود حالا چون در اساسش رأی داده شده است البته بنده در این موضوع زیادتر از این عرض نمی‌کنم اما نظریاتی که در اینجا راجع به کلیات داشتم و در ماده اول می‌شود گفت این است که در دورهٔ دوم مجلس یک قانونی برای امور مالی گذشت قانون دیوان محاسبات ما هیچ هم به موقع اجرا گذارده نشد بعد برای خلاصه کردن آن مجس‌های گذشته یک کمیسیون تطبیقی قرار دادند آن هم بعد از آن که رئیس کل مالیه گذشته آمد در واقع آن کمیسیون تطبیق مالی رفت جزء قرار داد استخدام او قانون او از میان دارد می‌رود و خوب هم هست که می‌رود و بنده موافق نبودم به این که یک رئیس مالیه در قانون دیوان محاسبات هم مختار باشد اما در ضمن این قانون بنده هر چه نگاه کردم چه تکلیفی برای جمع و خرج معین می‌شود ندیدم اینجا در یک ماده‌ای می‌گوید خزانه دار کل مکلف است بودجه را تهیه کند آخر سال هم جمع وخرج خودش را به محاسبات بدهد به عنوان تفریغ بودجه و آنها هم مفاصا بدهند اما دیگر این موضوع معلوم نیست که این جمع و خرجی که می‌شود در کجا رسیدگی می‌شود بالاخره مطابق قانون اساسی جمع و خرج تصویب و تفریغش را همه را باید مجلس شورای ملی بکند آقای وزیر مالیه چه نظری در این باب دارند چون بالاخره این پیشنهاد را ایشان می‌دهند از این تاریخ که این تصویب می‌شود محاسبات مالیه چه صورت خواهد دشات این محاسبات کجا خواهد رفت؟ کجا رسیدگی خواهد شد؟ از ابتدای مشروطیت تا به حال جز قانون تفریغ بودجهٔ مجلس شورای ملی که سالیانه به مجلس آمده است هنوز از طرف دولت هیچ گونه قانون تفریغ بودجه به مجلس نیامده است بعد از این هم همین صورت را خواهد داشت یا یک صورت بهتری خواهد دشات؟ این در قسمتهایی است که بنده به طور کلی در نظر گرفته‌ام و اما در قسمت مادهٔ اول خواستم ببینم چه ترتیبی در نظر دارند که دو سال مدت را قرار داده‌اند اگر تصور می‌فرمایند بعد از این که این دو سال منقضی شود دیگر به متخصص محتاج نخواهند بود بیاورند البته این مسئله مورد تقدیس

است ولی اگر تصور نمی‌فرمایند عقیدهٔ بنده این است که اقلا مدت سه سال باشد برای این که یک فرجه باشد این اشخاص تا بیایند وداخل عمل بشوند مدتی منقضی می‌شود بعد از انقضای آن مدت دیگر چه می‌شود باز یک اضافه حقوق و مخارج سفر وچیزهای دیگری باید متحمل شویم یا برای خود این‌ها یا برای دیگری اگر حکمتی هم دارد البته خواهند گفت یکی دیگر در موضوع این تشخیصاتی است که در اینجا داده‌اند متخصص مالی را معین کرده‌اند از المان برای خزانه داری و محاسبات از سویس وبرای تفتیش از آلمان به طوری که عرض کردم متخصص مالی در وقاع هیچ دخالتی در جمع و خرج و حساب واین‌ها نخواهد داشت او فقط طرف مشورت است که یک پیشنهاداتی بدهد اگر موافقت حاصل شد که قبول می‌شود و اگر نشد هیچ عمده اینجا دو تا است یکی خزانه داری است یکی مخاسبات این اختلاطی که اینجا معین شده است البته یک حکمتی داشته است که این‌ها مخلوط باشد و بهتر می‌توانند در کار تفتیش کنند عقیدهٔ بنده این است اگ ربه جای خزانه دار یا محاسبات یکی از آنها را سویسی می‌کردند و یکی آلمانی ما بهتر نتیجه می‌گرفتیم تا این که دو جای مهم را به یک ملت واگذار کنیم البته این را من با یک نظر بدی عرض نمی‌کنم ولی چون خود دولت معتقد به این تفکیک شده است عرض می‌کنم خوب بود این تفکیک را تکمیل می‌کردند اینجا ادارهٔ تفتیش را معین کرده‌اند از آلمان بنده نمی دانم که تفتیش چه اختیاراتی خواهد داشت البته شاید آقای وزیر یا آقای مخبر توضیح بدهند بنده هم قانع شوم ولی اگر تفتیش او منحصر خواهد بود به همین که از گذشته اطلاع داریم تفتیش در امور اجزاء باشد و یک کاری بکنند که وقت بگذرد این یک کاری است که کفایت نخواهد کرد که خزانه داری و محاسبات در تحت اختیار دو نفری باشد که از یک ملت باشند و کسی دیگر تفتیش در کار آنها نکند البته بعد از آن که توضیح دادند شاید بنده قانع شوم و اگر نشدم در ثانی عرض خواهم کرد وزیر مالیه – اعتراضی که به این لایحه می‌شود و نمایندهٔ محترم هم یک قسمت از آن را اظهار فرمودند راجع به این است که آیا این مستشار که ما قائل شدیم با این که یک اختیارات اجرائی ندارد این قابل استفاده هست یا نیست اینجا آقایان باید متذکر باشند در کمیسیون بودجه در مطلب مطرح بود مفصلا خدمت آقایان عرض شده است یک کار کار اداری و جریان داخلی یک وزارتخانه است و متأسفانه تا یک مدتهایی به واسطهٔ این که یک بصیرتها و یک ورزیدگیهای لازم است که در خود ما به طور کامل موجود نیست ما بایستی استعانت از علم و اطلاع و بصیرت خارجیها بکنیم در قسمت اداری ودر قسمت جریان کار البته کسی که مسئول یک اجرائیاتی می‌شود بایستی برای ایفاء به این مسئولیت و توانایی به انجام وظیفه یک اختیاراتی هم داشته باشد مسئولیت بی اختیار این یک حرف لغوی است حرفی بی معنی است و روی همین اصل است که ما خزانه دار را که در حقیقت از نقطه نظر جمع وخرج از نقطه نظر محاسبات از نقطه نظر وصول و پرداخت مسئولیتی در مقابل قانو ودر مقابل دولت برایش قائل می‌شویم و برای خزانه دار یک اختیاراتی در حدودی که برای این کار لازم است به او مطابق این قانون پیشنهاد می‌کنیم که البته در موقعش وقتی رسیدیم اگر نظریاتی باشد در اطراف مواد بحث خواهیم کرد مستشار را ما این طور فکر کردیم و این نظر ریشهٔ تنظیم این لایحه است که در حقیقت استفاده‌های تشکیلاتی قانونی هم از حیث مالی و هم از حیث اقتصادیات عمومی مملکت از او ببریم این فقط مستخدم وزارت مالیه نیست این را ما به این نظر می‌آوریم که در کلیه مسائل اقتصادی مملکت مثلا در فواید عامه هم که یکی از رشته‌های مالیه است ذی نظر باشد و از او استفادهٔ علمی و اطلاعی بکنیم و برای ما یک زمینه سازیها بکند حالا باید دید یک همچو آدمی که استفاده‌های بسیط می‌خواهیم از او بکنیم در اجرائیات هم لازم است

یک مداخلات و اختیارات تامی داشته باشد؟ بهعقیدهٔ بنده لازم و ملزوم نیست بلکه از یک حیث خوب هم نیست ما چیزهایی را که لازم داریم یک چیزهایی است که باید یاد بگیریم و باید راهنمایی شویم و اگر ما این قدر نسبت به ادارات خودمان به وزراء خودمان و نسبت به وکلاء و افکار خودمان و بالاخره هر کس در عالم خودش این قدر اعتماد نداشته باشیم البته اگر فرضا یک چیزی را او خوب تشخیص داد و ماها هم آن را خوب و به خیر مملکت تشخیص دادیم دنبال آن فکر خواهیم رفت و اگر کسی فرضا پیدا شد که سست آمد دیگران نخواهند گذارد و اگر این نظر را نسبت به همه پیدا کنیم ان وقت بدیهی است که کار ما با هیچ مستشاری درست در نخواهد آمد در عین حال ما در کمیسیون بودجه نظر خودمان را توسعه دادیم و قائل شدیم به این که کسی را که برای این کار یعنی برای استفاده می‌آوریم برای این که همانطور که گفته شد کتاب نباشد و می‌توانیم از تجربیات علمی و اطلاعات او استفاده کنیم و او هم بواند اصول علمی و معلومات و تجربیات خودش را با اخلاق و عادات و احتیاجات مملکتی ما تطبیق کند مخصوصا قید کردیم که این‌ها دارای یک اختیاراتی باشند و یک کارهایی بکنند والا آن کتابی می‌شود که آقای بامداد اشاره فرمودند البته باید به این شخص که می‌آید وسیله داد که بتواند در زندگانی اداری ما در تشکیلات اداری ما و در وضع و اخذ مالیاتها ی ما و بالاخره در اجرای قانوی در ایالات و ولایات در همه جا مطالعات کند و بتواند تطبیق کند احتیاجات ما را بدیهی است اگر این آدم را ما مستغرق تکالیف اداری و کاغذ بازی نکنیم آن استفاده‌هایی را که ما می‌خواهیم و منتظریم که از او بکنیم نخواهیم کرد ما در اینجا خواستیم تفکیک کنیم در کارهای اداری و نظارت جمع و خرج یک اشخاصی را بگذاریم که مطابق قانون عمل کنند و از طرف دیگر یک کسی را که وقتش بیشتر باشد آزادیش بیشتر باشد باید بیاوریم و یک وسائلی هم باید برایش ایجاد کنیم وقتی که به مواد رسیدیم شاید یک چیزهایی که فعلا در این لایحه نیست خود بنده برای تأیید این فکر تذکر بدهم و آقایان هم موافقت بفرمایند که یک وسائلی برای پیشرفت کار این مستشار ما میسر کنیم چرا برای این که ما می‌خواهیم این آدم از زندگانی اداری و عادی ما مطلع شود مثلا یکی از چیزهایی که بنده در نظر دارم این است که تفتیش را باید با او یک اتصالات قانونی داد گرچه این کارها را بدون قانون هم ممکن است کرد ولی برای این که بهتر و محکم تر باشد مقتضی است که در ضمن قانون تکلیفش معین شود برای این که از مجرای اداره تفتیش هم بتواند اطلاعات لازمه داشته باشد و تنها وزیر وقت نباید این اطلاعات را داشته باشد گرچه وزیر هم که اطلاع داشته باشد باید به آن مستشار بگوید و اطلاع دهد ولی خوب کار است ممکن است یک وقتی وزیر غفلت کرد و نداد یا نخواست بدهد غرض این است که یک ترتیبی باشد که خود او هم از وضعیت اداره تفتیش اطلاعات داشته باشد و خود تفتیش مستقیما به خود این اطلاعات را بدهد یا وقتی که یک پیشنهادی داد و خواست دنبال پیشنهاد خودش برود که ببیند این پیشنهاد چه تأثیری در اصلاح دارد؟ و اگر خواست یک تحقیقاتی از مجاری تفتیش بکند بتواند مقصود این است که یک تسهیلاتی برای کار او قائل شد ووقتی که وارد مواد شدیم البته در این مذاکرات و نظریه‌ها بحث خواهیم کرد روی هم رفته این کفر را آقایان باید درست تشخیص بدهند که برای این مقصودی که ما در نظر داریم یک اختیارات تام و تمامی مستشار لازم ندارد و قطع داشته باشید که به همین ترتیب کار او بهتر و بیشتر پیشرفت خواهد کرد و قابل استفاده تر خواهد بود هم وقت او بیشتر و فارغ تر می‌شود و هم آزادی و مجالش زیادتر است و هم اصطکاک و تماسش با یک مقاماتی کمتر است و روی هم رفته بهتر

می‌شود از او استفاده کرد آقای ارباب اشاره فرمودند به این که قانون دیوان محاسبات اجرا نشده و به جای او یک کمیسیون تطبیق بوده که آن هم به یک صورت دیگری در آمده است بالاخره خواستند بدانند این وضعیت چه خواهد شد؟ وبه این لایحه بعد از این ترتیب این کار چه صورتی پیدا خواهد کرد البته خاطر آقایان مستحضر است که قائم مقام کمیسیون تطبیق حالا هم هست و مطابق اختیاراتی که قانون به رئیسکل مالیه داده بود و مطابق قانون خزانه داری که الن اجرا می‌شود و به تصویب مجلسهم رسیده گویا در ماده ۸ یا ۶ قانون خزانه داری ماده اش درس نظرم نیس د رآنجا تشخیص و تصریح کره که برای تطبیق حوالجات یک اشخاصی را وزیر مالیه و رئیس کل مالیه باید معین کنند این در قانون سابق است نه در این قانون و مخصوصا در آنجا قید کرده که این‌ها از اجزاء خزانه نباید باشند بلکه این‌ها یک مأمورینی هستند که حوالجات را تطبیق می‌کنند و امضائی که پای آن حوالجات است نه از نقطه نظر وظیفه اداری و مالیه بلکه از نظر حق قانونی که دارند باید ملاحظه و معاینه و تطبیق کنند در قانون خزانه داری این مسئله معین است الان هم این ترتیب معمول است ولی در این قانون ما این وظیفه را برای خزانه دار معین کردمی و علت این که این ماده را ذکر نکردیم عمدا برای این بوده است که چون این وظیفه تطبیق و این اختیار و حق کنترل را به خزانه دار خواستیم بدهیم و یکی از مهمترین مواد اختیارات او هم همین است زیرا درخواست‌ها را که خزانه صادرنمی کند بودجه را هم که خزانه تهیه نمی‌کند درخواستها را محاسبات وزارت مالیه تهیه و صادر می‌کند بودجه را هم وزارت مالیه تهیه کرده و به تصویب می رساند و پس از تصویب مجلس وزارت مالیه اجرا کند آن بودجه است پس باید برای این خزانه داری که می‌خواهیم اختیاراتی قائل شویم حق تطبیق حوالجات را برای او بگذاریم تا او ببیند این بودجه‌ای که وزارت مالیه امضاء و تهیه کرده با اعتبارات موجوده تطبیق می‌کند یا نه اگر تطبیق می‌کند بدهد واگر تطبیق نمی‌کند ندهد به این ملاحظه این حق و اختیار را در مادهٔ هشت یا شش به او داده‌اند این مسئله در قانون سابق بود و به نظر خود او باقی گذارده شده بود برا ی این که وقتی که آمد یا اگر خواست با نظر خودش جور دیگر کند مختار باشد پس به طوری که ملاحظه می‌فرمایید تطبیق هست و خواهد بود.

اما مسئلهٔ دیوان محاسبات البته تصدیق می‌فرمایید چنانچه خود بنده هم معترفم که یکی از نواقص بزرگ ما نداشتن دیوان محاسبات یا یک قانون و چیزی که قائم مقام اوباشد علت این که قانون دیوان محاسبات تا به حال اجرا نشده برای این بوده است که این قانون آن طوری که باید سهل الاجرا باشد نیست و وسائلش برای ما میسر نیست که یک چنین مؤسسه اساسی را درست کنیم و به اجرا بینداریم و البته یکی از کارهای مهمی که ما از این مستشار می‌خواهیم همین است که نسبت به این قبیل قوانین که حقیقتا قانون اصولی است نظر بکند و یک چیزهایی به ما راه نمایی و دلالت کند که کاملا مطابق مذاق و استعداد ما باشد ما امروز اگر بخواهیم در یک اداره پنج یا شش شعبه که مثل دیوان محاسبات باشد با همان وظائف و اختیارات تأسیس کنیم شاید آن اندازه آدم نداشته باشیم آنها یک چیزهای مروری است شاید اگر امروز ما بخواهیم یک چیزهایی کوچک تری درست کنیم که قابل استفاده بشود بعد از الغاء قانون چهارم است و تصویب این قانون البته بلافاصله باید به قوانین مملکتی قانون دیوان محاسبات که تاکنون بلا اجرا مانده یا قانون کمیسیون تطبیق حوالجات سروصورت اساسی داد و این کار را البته مستشار ما باید بکند ما اگر می‌خواستیم در این قبیل کارها عجله کنیم شاید یک قدری متناقض می‌شد زیرا وقتی که ما قائل به مستشار و استشاره فکری و عملی و قانونی شدیم و معتقد

شدیم به این که یک کسی باید هادی فکری و دلیل راه قانونی ما باشد دیگر عجله لازم نیست و باید صبر کنیم که این اشخاص بیایند و این قبیل کارهای ما با هدایت فکریه به همین اشخاص که بوجدشان قائلیم سرو صورت گیرد و اگر خودمان می‌خواستیم بکنیم بی نتیجه بود اما مسئله محاسبات را که فرمودید که بعد از این محاسبات چه صورتی خواهد داشت و در کجا خواهد بود اگر به قانون خزانه داری مصوب که الان هم جاری است ملاحظه بفرمایید خواهید دید که مقنن در قانون محاسبات همچو نظر داشته که وجوه عمومی بالتمام در خزانه داری تمرکز پیدا کند متأسفانه مأمورین و مستشاران پیشین ما این قسمت از قانون را اجرا نکرده‌اند خزانه‌ای که ما تا به حال داشتیم صورت یک صندوق محاسباتی را داشته و آن ماده قانون که محاسبات مملکتی را جزء‌وظایف خزانه می‌گذارد عمل نشده و در عوض د رخود وزارت مالیه یک اداره محاسبات کلی که بر طبق یک قانون دیگری که قانون محاسبات عمومی باشد این کار را می‌کند و عمل می‌نماید ما در این قانون باز همان فکر سابق مقنن را تعقیب کرده‌ایم یعنی خواسته‌ایم در آتیه مرکز حقیقی محاسباتی را در خزانه داری تمرکز بدهیم برای این که خزانه این وجوه را وصول می‌کند و خودش هم خرج می‌کند و البته نگاهداری این حساب در یک مرکز سهلتر است اما حالا چه صورتی دارد؟ حالا یک محاسباتیما در صندوق داریم که بنده اسمش راگذارده‌ام محاسبات صندوقی محاسبات خزانه اداره محاسبات حالا هم هست ولی طبیعی است که یک چیز زیادی است و همان محاسبات صندوق هم زیادی است یک اداره محاسبات خیلی عریض و طویل هم در وزارت مالیه داریم که اداره محاسبات کل است و مطابق قانون محاسبات عمومی عمل می‌کند یک اداره محاسبات هم الان در اداره عایداتی داریم که حساب عایدات را می‌کند در سه جا سه اداره محاسبات داریم ولی در نتیجه یک حساب صحیح هم نداریم حالا ما در این قانون خواستیم و این طور معتقد شدیم که اداره وصول عایدات را هم ضمیمهٔ خزانه بکنیم و خزانه دار را هم مسئول و مجاز قرار دهیم در پرداخت و مأمورین وصول عوائد و عمالی که عایدات را وصول می‌کنند در تحت نظر او قرار دهیم عمل پرداخت هم که با او است حساب عمومی مملکت را هم از نقد جنس جمع و خرج و غیره او نگاه می‌دارد یک محاسباتی هم در وزارت مالیه خواهد بود که مثل تمام محاسبات دیگر دنیا کنترل کننده است و فقط نسبت به صحبت جریان آن محاسبه نظر دارد و نتیجه گیرنده آن محاسبه است یعنی چه؟ یعنی لوایح تفریغ بودجه را این اداره باید تهیه کند و ملاحظه نماید در این قانون هم به این مسئله اشاره شده و در مواد اخیر این قانون اشاره و ذکر شده که خزانه دار باید در موقع مقرره قانون پیش بینی عوائد سال بعد را به اداره محاسبات بفرستد برای این که محاسبات لایحهٔ بودجهٔ سال بعد را که از وظائف این محاسبات است تهیه نماید همین طور نوشته شده که باید وصولی و پرداختی را بفرستد برای این که محاسبات لایحهٔ تفریغ بودجه را باید تهیه کند با این ترتیب این محاسبات خلاصه می‌کند نظارت می‌کند و انجام وظیفه کنترلی می‌نماید و بودجه را پیش بینی می‌کند و لایحهٔ تفریغ بودجه را حاضر می‌کند ولی آن محاسبات کل یو محاسبات جزء دفاتر محاسباتی که راجع به تمام ایالات و ولایات است باید در آن مرکزی باشد که بیشتر با این کار سرو کاردارد و مربوط است و آن خزانه است و این ترتیب هم ساده تر می‌شود و هم از حیث تشکیلات سبک تر می‌شود و از هرجهت بهتر است و این نظریه‌ای بود که ما با نظر خود متخصص اتخاذ کردیم و همان نظریهٔ قانونی سابق خزانه داری را تعقیب کردیم این نظر را ابتدا خود دکتر میلسپو هم داشت و تعقیب می‌کرد حالا چه شد که بعد پشیمان شد یا نتوانست اجرا کند بنده نمی دانم پس در این قسمت عرایضی که کردم و آن سؤالی که

نماینده محترم راجع به تعقیب لایحه تفریغ بودجه کردند گمان می‌کنم به قدر کافی توضیح خدمتشان عرض کردم راجع به اظهاراتی که در موضوع مدت فرمودند که چرا مدت استخدام این مستشاران دو سال است و بیشتر نیست و متأسفانه علتش آن دلیلی که اظهار فرمودند نیست یعنی ما نمی‌توانیم همچو پیش بینی کنیم که دو سال بعد ما از وجود این‌ها مستغنی خواهیم بود البته همه ماها این نظر و سعی را باید داشته باشیم هر قدری که ما زودتر از وجود خارجی‌ها مستغنی شویم بهتر است و به سعادت خودمان بیشتر خدمت کرده‌ایم ولی این یک چیزی است که نمی‌شود پیش بینی کرد زیرا مرور زمان می‌خواهد تجربه می‌خواهد علم می‌خواهد پس ما دو سال را برای این معین نکردیم که بعد از این مدت مستغنی شویم بلکه برای این بود که اولا این مستشارانی که ما در نظر گرفته‌ایم بیاوریم یک اشخاص مهم ورزیده متخصص عالمی هستند این قبیل اشخاص رسمشان این است که برای یک کارهایی که هنوز در آن تجربیات کافی ندارند و نمی دانند چه صورتی پیدا خواهد کرد نمی‌توانند یک تعهدات طولانی تری بکنند ما خواستیم رعایت حال این اشخاص را هم کرده باشیم ممکن بود ما مدت را خیلی طولانی بکنیم ولی بعد از دو سال اختیار فسخ بگذاریم خوب این هم همان است فرقی نمی‌کند حالا ما این دو سال را قرار دادیم تا ببینیم چه می‌شود بعد از این مدت البته باز می‌توانیم تمدید و تجدید کنیم ما چون این نظر را نسبت به مستشار داشته‌ایم نسبت به خزانه دار و دیگران هم همین طور قرار دادیم برای این که مدت همه یکسان باشد و در واقع خواستیم مدت را نسبت به همه منطبق و یک سان قرار داده باشیم و الا ممکن بود نسبت به دیگران سه سال چهار سال مدت قرار دهیم ولی مدت را نسبت به همه یکی قرار دادیم برای این که در آخر دو سال اگر خواستیم تجدید کنیم همه را تجدید کنیم و یا اگر تغییری بدهیم نسبت به همه باشد این که فرمودند رئیس تفتیش که می‌آید چه اختیارات به او داده می‌شود یا رئیس محاسبات را چه اختیارات می‌دهند اینجا یک نکته است که آقایان به طور کلی باید متذکر باشند که هر مستخدمی را که ما می‌آوریم نباید به هریک از آنها یک اختیارات مبسوطی بدهیم اختیار را اساسا به یک نفر دو نفر می‌شود داد نه به همه در حقیقت این اختیار را به یک نفر می‌شود داد زیرا هر اداره مطابق قانون مطابق نظامنامه یا قوانین موضوعه و موجوده یک تشکیلات و حدودی دارد و هر کس که می‌آید باید عامل آن وظائف و مجری آن تکالیفی باشد که قانون ونظامنامه برای هر اداره‌ای معین کرده است حالا اگر صلاح باشد بعضی چیزها را کم و زیاد کند یا لازم باشد قانون یا نظامنامه را اصلاح کند آن در ضمن عمل درست خواهد شد مثلا قانون محاسبات عمومی برای ادارهٔ محاسبات وزارت مالیه یک تکالیف خیلی سنگینی را معین کرده حالا شما که یک کسی را برای ریاست محاسبات می‌آورند این را مجری و عمل کننده قانون موجود راجع به محاسبات در مملکت خودتان می‌کنید یا نسبت به قانونی که بعد ایجاد می‌کنید تفاوتی که این کار با کار سابق دارد این است که سابق بر ای هر مستخدمی را که می‌آوردیم برای کار معین و ثابتی نبود مثلا برای فلان کار که خزانه یا محاسبات باشد به طوری که غیر از آن کار کار دیگری نکنند نبود بلکه همین طور یک عده را به عنوان معاونت رئیس کل مالیه می‌آوردیم و آن وقت هر کس را که او می‌خواست به هر کاری بگمارد می‌توانست و مختار بود مثلا می‌خواست یک کسی را رئیس محاسبات کند یا پیشکار مالیه فلان نقطه بکند یا کار دیگری به او بدهد مختار بود ولی ما دیدیم این طرز جریان کار در موقع عمل خوب نیست و بهتر این است هر کسی را که می‌آوریم بدانیم برای چه کار است مثلا فلان آدم قابل برای ریاست محاسبات است متخصص و متفننی مثلا در محاسبات است؟ در تفتیش است؟ در خزانه است؟ در چه کار است و برای هر کاری آن کسی که مناسب است

بیاوریم وقتی که این طور شد ما می دانیم فلان آدم رئیس محاسبات قانونی ما است وقتی که به این سمت شناخته شد آن وقت تمام وظائفی را که یک رئیس محاسبات باید مطابق قانون داشته باشد خواهد داشت و تکالیف او معلوم است و این البته بهتر است و این ترتیب هم به صرفه ما است و هم به صرفه آنها محاسبات عمومی مملکت باید به طور کلی قانون داشته باشد حالا این به کمک مستشار اجرا شود یا به کمک خزانه دار این چندان اهمیتی ندارد و اگر عیبی در کار هست در هر حال قانون موجوده را باید اصلاح کرد اگر خوب است باید نگاهداشت و اگر نواقصی دارد باید اصلاح کرد و معایبش را رفع کرد آن آدمی هم که می‌آید مطابق قانون اختیاراتش معلوم است ووقتی که بنا شود تکلیف هر کس که می‌آید از اول معلوم باشد آن وقت دیگر شما نمی‌توانید کسی را که رئیس محاسبات است و برای این کار استخدام کرده‌اید بفرستید به فلان نقطه و او را مثلا امین مالیه فلان جا کنید این‌ها یک مسائلی است که دیگر ذکرش در کنترات ضرور نیست و روی هم رفته همچو تصور می‌کنم که تقریبا واب تمام فرمایشاتی که فرمودند عرض کردم و در مواد هم اگر یک نظریاتی باشد باز ممکن است در موقع عرض کنم اشاره فرمودند به ملیت این‌ها باید عرض کنم این تفکیکی را که ما کردیم برای این بود که همچو فرضی کردیم حالا که ما روی این خط سیر می‌کنیم بهتر این است که خزانه دار و محاسبات از دو ملت باشند این البته یک مسئله ایست نظری بنده خودم هم این نظری را که می‌فرمایید شاید هنوزنتوانسته‌ام روشن کنم البته در این موضوع باید با سایر همکارهای خودتان و همین طور با اشخاص دیگر که باید مشورت کنیم مشورت می‌کنیم صحبت و مذاکره می‌کنیم و بالاخره حل می‌کنیم ممکن است آقا پیشنهاد بفرمایید و ما مورد مذاکره و مطالعه قرار بدهیم ما به طور کلی روی یک اصل کلی این نظر تفکیک را داشتیم حالا به این که فلان شغل مال این باشد یا فلان شغل دیگر مال آن دیگری این را ممکن است در موقع پیشنهاد بفرمایید و اگر قابل موافقت بود مانعی ندارد که قبول کنیم اما این را هم خدمت آقایان عرض کنم که شاید خود بنده در جلسه بعد تقاضا کنم که بر این لایحه یک چیزی اضافه شود ودر جلسه بعد نتیجه تحقیقات خودم را خواهم کرد فعلا نمی‌توانم در این موضوع چیزی به طور قطع عرض کنم ولی به طور کلی همین قدر عرض می‌کنم که ما مجبوریم برای این مستشاری که می‌آوریم یکی دو نفر مستشار برای وظائف اداری از نقطه نظر کار خودش بیاوریم و این فقط از نقطه نظر وظائفی است که برای او معین شده و در واقع به طور کمک خواهد بود این مسئله بین ما وخود آنها مورد بحث و مذاکره است و فردا تکلیفش معین خواهد شد و البته پس از آن که تکلیفش معلوم شود به عرض آقایان می رسانم

جمعی از نمایندگان – ختم جلسه

رئیس – بقیه مذاکرات می‌ماند برای روز شنبه گفته شد صحیح است مجلس یک ساعت و نیم از ظهر گذشته ختم شد