مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ بهمن ۱۳۲۱ نشست ۱۳۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سیزدهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ بهمن ۱۳۲۱ نشست ۱۳۲

دوره سیزدهم قانونگذاری

جلسه ۱۳۲

شماره مسلسل ۱۱۶۵

مذاکرات مجلس

صورت مشروح مجلس روز چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۲۱ نشست ۱۳۲

(مجلس یک ساعت پیش از ظهر بریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید)

صورت مجلس روز پنجشنبه ۱۵ بهمن ماه را آقای (طوسی) منشی قرائت نمودند

- تصویب صورت مجلس

۱ـ تصویب صورت مجلس

رئیس ـ بطوری که در صورت مجلس نوشته شده قرار بود جلسه روز یکشنبه باشد ولی روز یکشنبه بطوریکه آقاین مسبوق هستند چون مقتضی شد جلسه خصوصی تشکیل شود جلسه تشکیل نشد و جلسه علنی به امروز موکول شد. (صحیح است) در صورت مجلس نظری نیست (گفته شد ـ خیر) صورت مجلس تصویب شد.


- تقدیم لایحه الغاء قانون مصوب تیر ماه ۱۳۰۶ از طرف آقای نخست وزیر

۲ـ تقدیم لایحه الغاء قانون مصوب تیر ماه ۱۳۰۶ از طرف آقای نخست وزیر

رئیس ـ آقای نخست وزیر

نراقی ـ آنچه در دستور است باید مطرح شود

نخست وزیر ـ بعد از اظهار تشکر از اظهار اعتماد و حسن ظنی که در جلسه سه روز قبل نسبت باین جانب ابزار فرموده‌اند لازم میدانم حقایقی را خدمت آقایان محترم یاد آوری کنم. آنچه در مقدمه عرض می‌شود از عنایت وضوح مستغنی از هر نوع تذکار است و آن مفهومی است مورد قبول هموم که همه ماها بآن اذعان و ایمان داریم لکن از فرط وضوح و بداهلیت مورد توجه و اعتنا قرار نمی‌دهیم و آن کلمة اتحاد و اتفاق است که در هر مملکت آنچه را مردم بسعادت و نیک بختی میرساند همین جهت جامعه‌است که اگر حقیقتاً این ایمان و عقیده در قلوب و اذهان راسخ گردد و به نتایج و اثرات آن پی برده شود بدرک انواع سعادت و حل و تسویه تمام مشکلات می‌توان امیدوار بود. با رجوع به اوضاع گذشته و احوال امروز عالم این حقیقت بدرجة واضح و روشن است که هیچکس را مجال انکار نیست و بدیهی است در مواقع صعب و مشکل این مقصود در درجة اول لوازم زندگانی و پیشرفت امور سیاسی و اقتصادی هر مملکت است. متأسفانه باید تصدیق کرد که با اینکه این حقیقت مورد قبول عامه‌است بلب لوازم و موجبات آن کمتر قیام و اقدام شده و در نتیجه از اثرات مطلوبة آن کمتر استفاده نموده‌ایم. در صورتی که میدانیم حتی در مملکت خودمان هم وقت مشکلی روی داده و هر خطیری پیش آمده کلیة عناصر متضاد و افکار مختلف برای جلوگیری از مشکلات دست بدست داده بلزوم وحدت و اتفاق پی برده اختلافات را ولو بطور موقت مرتفع داشته و بر مخاطرات غلبه نموده‌اند اغلب از آقایان نمایندگان حاضر این معنی را بخاطر دارند و از تشریح و توضیح آن بی نیازند و از آن جا که حکومت ما حکومت مشروطه و ملی است و مرکزیت سیاست در مجلس شورای ملی استقرار دارد بدیهی است وحدت و اتفاق مطلوب هر قدر در مجلس شورای ملی ظاهرتر شود و افکار متشتت در روی یک مطلوب و مقصود تمرکز پیدا کند سر مشقی است که بتمام افراد مملکت داده شده و سعادتی است که این کارخانة رشد و بلوغ بتمام مملکت تراوش نموده‌است (صحیح است). این مطلب مسلم است که هر ایرانی نسبت به مملکت خود علاقه مند و وفادار است (صحیح است) و اگر با راهنمائی و پیشوائی افراد وطن دوست و صالح براه سعادت و سیادت سوق داده شوند همچنانکه در ادوار گذشته مظهر قدرت و جلال و عظمت بوده‌اند در آتیه نیز دارای همان اقتدار و احساسات پاک و افتخارات تاریخی خود خواهند بود. قبل از ایجاد مشروطیت که مملکت ما رو باختلال گذارده بود افراد مبرز با شهامتی پیدا شدند که خرابی‌ها و بد بختی‌ها را تشخیص داده استقرار حکومت ملی و حق حاکمیت ملت را برای تدارک موفقیت‌های آتیه در نظر گرفتند و با فداکاریهای بسیار و مخاطرات بیشماری که تحمل نمودند این سرمایة بزرگ را برای ما بودیعت گذاردند لکن متأسفانه چنانکه در اغلب ممالک بظهور رسیده‌است دو جبهة مختلف در مقابل یکدیگر بتعارض و تزاحم پرداختند یکی جبهة استبداد وخود پرستی و دیگر جبهة حریت و آزادی و چون فکر استبداد از دیر زمان در افکار رسوخ یافته بود همیشه افکار آزادی مرغوب و آزادی طلبان در معرض تزاحم و تطاول جبهة دیگر مغلوب و منکوب بودند و بهمین جهت بود قوانینی که در آن زمان وضع می‌شد کاملاً منطبق بر حقیقت حکومت ملی نمی‌گردید ـ یکی از آقایان نمایندگان محترم در جلسه خصوصی روز قبل راجع به موضوع معینی اظهار فرمودند که خوبست آن موضوع به آراء عمومی مراجعه شود این مطلب را انتخاب نه در آن موضوع بخصوص بلکه کاملاً در قوانین اساسی مملکت وارد و واجب میدانم و معتقد هستم که مجلس شورای ملی در این موضوع مطالعات لازم بعمل آورده در صورت تصویب برای انتخابات آتیه حق مطالعه و تجدید نظر را نسبت بقوانین اساسی برای نمایندگان دورة چهاردهم محفوظ و منظور فرمایند تا اگر نواقصی در قوانین مشاهده شود مرتفع گردد و اگر اضافات و تفسیراتی ضروری باشد بعمل آید. و اما موضوعی که مورد بحث و مطالعة امروزه ما است حقی که بدون هیچ دلیل و جهت در قانون مصوب تیر ماه ۱۳۰۶ از نمایندگان ملت سلب گردیده اگر چه اینجانب در آن موقع از مملکت دور بوده‌ام لیکن قطع دارم که نظریات مخصوص و اغراض نا مطلوبی محرک آن گردیده‌است امروز باید تصدیق کنیم که اغراض و نظریاتی جز استقرار حکومت ملی بتمام معنی و روش مطلوبی که تمام ممالک پارلمانی بدان گرویده‌اند در مملکت ما نباید وجود داشته باشد و از آنجا که مرکز سیاست و قدرت مجلس شورای ملی است و ترتیب افراد و پیدایش سیاستمداران لایق از طریق مجلس شورای ملی باید صورت گیرد هیچ دلیل و منطقی اجازه نمی‌دهد که اشخاصیکه در مجلس شورای ملی به اوضاع مملکت و اسرار سیاست واقف می‌شود از تصدی مقامات دولتی محروم گردند خاصه اینکه از چندین سال قبل باینطرف چون شغل وزارت در اشخاص معدود منحصر و محدود بوده‌است افراد صالح و مبرز برای تصدی این مقام کمتر در دسترس کشور گذارده شده‌است و بر وجه یقین می‌توان تصدیق نمود که اگر از این دستگاه ملی که در حقیقت آموزشگاه رجال مطلع و بصیر است راه وصول به مقامات دولتی مسدود نمی‌گردید امروز دچار این فقر مسلمی که از حیث رجال ممتحن داریم نمی‌شدیم و بنابراین اصل و عقیده‌است که اینجانب از راه کمال وطن پرستی و عشق و ایمانی که باستحکام اساس مشروطیت دارم مادة واحده راجع باصلاح قانون تیرماه ۱۳۰۶ را بمجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نمایم و از جهت اینکه در خارج شنیده‌ام که پارة افکار مخالف به تبلیغات بی اساسی پرداخته‌اند که غرض من از این پیشنهاد این است که اشخاص مجرب و مبرز مجلس شورای ملی را دعوت به عضویت دولت نمایم تا پس از چندی موجبات کناره جوئی آنها فراهم گردد این است که برای رفع این توهم و برای جلوگیری از این تبلیغات مضره مناسب میدانم اصل سی و دوم قانون اساسی را امروز یا هر روز دیگر که مجلس مقتضی بداند تفسیر فرمایند زیرا بعقیدة اینجانب مقصود از اصل سی و دوم منحصراً افرادی از وکلا بوده‌اند که در ادارت دولتی به خدمات دون رتبة وزارت استخدام شوند و اگر این مقصود مستلزم شمول به وزارت نیز می‌بود البته تصریح و توضیح شده بود در هر حال این نکته از وظیفه اینجانب خارج و موقوف به تشخیص و نظریات مجلس است و مقصود اینجانب فقط تذکر و یاد آوری است که این موضوع را مجلس شورای ملی در نظر گرفته وزدتر تصمیمی که لازم بدانند اتخاذ فرمایند و بیمورد نمیدانم نکته را که بعضی از آقایان نمایندگان در جلسه خصوصی اظهار فرمودند پاسخ دهم و آن اینست که اظهار نمودند نظر باینکه دولت دچار مشکلات گردیده و در حل مشکلات موفقیت حاصل ننموده‌است مانند مسئله خواربار و مشکلات دیگر که بنظر بعضی از آقایان نمایندگان دولت نتوانسته‌است اجرای وظیفه نماید می‌خواهد آقایان نمایندگان را در عدم موفقیت خود شریک و سهیم نماید باید عرض کنم این عقیده اشتباه محض است بلکه عکس این نظریه در این موقع مصداق دارد زیرا اغلب مشکلات به اندازة که مقدور بوده‌است حل و تصفیه شده و امروز که آقایان نمایندگان را بشرکت در دولت دعوت می‌کنم در حقیقت ایشانرا در ثمره و نتیجة مطلوبه زحمات چند ماهه خود شریک و سهیم میگردانم زیرا امر خواربار که بسی صعب و مشکل بوده دورة سختی آن بحمدالله سپری شده و اینک موقع فراوانی و گشایش ظاهر گردیده‌است برای اینکه گندمی که در چند ماه قبل از متفقین خواسته‌ایم تا چند روز دیگر وارد و نان تهران و اغلب ولایات دیگر کاملاً تأمین خواهد شد. همچنین در امور مالی نیز بوسیلة اشخاص مجربی که از ممالک متحدة آمریکا استخدام نموده‌ایم مخصوصاً دکتر میلسپو که علاوه بر تجربیات گذشته که در امور مالی ایران داشته‌است از افکار جدیده دنیا نیز اطلاعات وافیه بهم رسانیده امید کامل می‌رود که مشکلات هر چه زودتر مرتفع و آمال آقایان نمایندگان کاملاً تسریع و تسهیل گردد. و بر فرض اگر اقایان نمایندگان را برای معاونت و معاضدت در رفع مشکلات نیز دعوت می‌کردم نمی‌بایست از همکاری و تعاون خودداری کنند و از ازدحام معضلات اندیشه نمایند زیرا ارزش افراد و جوهر اشخاص در موارد صعب و خطیر بروز و ظهور می‌نماید نه در ایام سهل و اوقات متعارف. (صحیح است) بقول شاعر فاضل اندرز بلای سخت پدید آید فضل و بزرگمهری و سالاری نکتة دیگر که آقایان نمایندگان بعضی از اوقات تلویحاً یا تصریحاً اشاره نموده و اینجانب را مورد اعتراض دانسته‌اند مسئله گرانی ارزاق و بالا رفتن هزینة زندگانی است باید عرض کنم که در این موضوع لازم است بنظر انصاف قضاوت کنیم زیرا کراراً در این خصوص چه با حضور بعضی از آقایان نمایندگان چه بوسیلة آقایان تجار و اشخاص مطلع و بصیر کمیسیونهائی تشکیل شده و مذاکرات طولانی بعمل آمده لکن راه نجات و خلاصی بدست نیامده‌است چون ار این طریق به مقصود نرسیدیم سه ماه قبل با فکر و تعمق بسیار از مجلس شورای ملی اختیارات محدود و معینی خواسته شد که در پرتو آن اختیارات اقدامات و چاره جوئیهائی بشود متأسفانه نیتی که در کمال صدق و خلوص پیشنهاد شده بود متوقف ماند و بواسطة حدوث مشکلات و بحرانها مجال تجدید و تعقیب پیدا نشد. اکنون که متخصصین مالی و اقتصادی ما وارد شده و می‌شود و از روز اول ورود آنها را مأمور این کار کرده‌ام امیدوار هستم تا حدی که مقدور و میسر باشد این مشکل نیز رفع و خاطرها آسوده شود. لکن باید عرض کنم طریقه را که در آنموقع آقایان دوستان مجلس من اظهار می‌کردند که اقدامات دولت بوسیلة قانون منع احتکار میسر تواند شد یا بموجب پیشنهاد لوایح مخصوصی مقصود حاصل خواهد گردید من بعد معلوم خواهد شد که راه وصول بمطلوب اینطور نیست و بدون یک نوع اختیارات انجام این امر میسر نخواهد گردید افسوس دارم از اینکه در این مرحله سه ماه عقب ماندیم و بتصدیق کارشناس اگر همان وقت اقدام شده بود امروز پایه قیمتها به اینجا نمی‌رسید البته از این تذکر مقصودم خودنمائی یا عیب جوئی نیست و بدیهی است همیشه نظریات مختلف در جریان بوده‌است و در نتیجة تجربه و امتحان بالاخره کارها بمرحلة مقصود خواهد رسید اصلاً آنچه را که از آقایان محترم تقاضا دارم تصویب لایحه‌است که تقدیم مجلس شورای ملی می‌نمایم و امیدوارم با اتحاد و اتفاق و همراهی و همکاری در رفع بحران و تشکیل دولت شرکت نموده در راه اصلاحات تحت نظر و راهنمائی مجلس شورای ملی بخدماتی که وظیفه دار هستیم نائل شویم و از خداوند متعال برای سعادت و آسایش ایران و ایرانیان استمداد نمائیم (نمایندگان ـ صحیح است).

نقابت ـ به کمیسیون رجوع می‌شود.

تهرانچی ـ تقاضای فوریت شده باید فوریت آن مطرح شود.

نخست وزیر ـ آقا باید صبر کنید بین حرف من حق ندارید صحبت کنید. تقاضای فوریت در لایحه نشده.

تهرانچی ـ بنده در همین موضوع اجازه خواسته‌ام.

جمعی از نمایندگان ـ مطرح نیست. تقاضای فوریت نشده.

رئیس ـ لایحه به کمیسیون رجوع می‌شود.

- مذاکره راجع به دستور مجلس

۳ـ مذاکره راجع به دستور مجلس

رئیس ـ دو فقره لایحه در دستور است یکی راجع به پشتوانه اسکناس و یکی هم راجع به طرحی که داده شده

عده‌ای از نمایندگان ـ طرح مقدم بر پشتوانه اسکناس است. نخست وزیر ـ بنده تقاضا می‌کنم این طرح از دستور امروز مجلس خارج شود چون لازم است با دکتر میلسپو در این باب صحبت شود.

تهرانچی ـ اجازه میفرمائید، بنده با خروج از دستور مخالفم.

رئیس ـ بفرمائید.

تهرانچیـ عرض کنم این طرح چون به فوریتش رأی گرفته شده نمی‌شود از دستور مجلس خارج شود تا وقتی که مجلس تکلیفش را معلوم کند و قبل از این که آن طرح تکلیفش معلوم شود نباید هیچ لایحة مطرح شود.

رئیس ـ آقای نراقی.

نراقی ـ بنده هم عرضم این بود که این طرح در دستور مجلس است و باندازة کافی مذاکرات درش شده‌است و آقای نخست وزیر هم در جلسه خصوصی موافقت فرمودند و این قضیة که باید جلب عنایت دکتر میلسپو بشود و جلب نظرش بشود منطقی نیست و این خطرناک است برای مملکت و این قضیه رفراندوم شده‌است درش و افکار عمومی او را می‌طلبد و کسانی که با آن مخالفت کنند بعقیدة بنده خیانت بکشور می‌کنند.

جمعی از نمایندگان ـ (با همهمه)اینطور نیست. اینطور نیست.

نخست وزیر ـ برعکس نچه آنچه که آقای نراقی می‌فرمایند به عقیدة شخصی من که مسؤلامور مملکت ومقدرات امور هستم هر کس دراین کار تعجیل بکند راه خطائی پیموده‌است برای اینکه ما یک شخص متخصصی را برای امور مالی خود خواسته‌ایم ودراین امور باید با او مشورت کنیم البته تخصصولیاقتش در این کار بیشتر از اشخاصی است که دور از این کار هستند وبنده جداً تقاضا می‌کنم این طرح از دستور خارج شود (عده ازنمایندگان ـمجلس بهدو فوریتش رأی داده‌است)بنده بارأی مجلس مخالفتیی نکردم باتعجیل در آن مخالف هستم وجداً هم پیشنهاد می‌کنم از دستور امروز خارج شود.

رئیس ـ آقای اعتبار.

اعتبار ـ عرض کنم که بنده خیلی حقیقتاً از آقای نراقی که یکنفر کلگ ما هستند گله مند هستم ایشان که ازدوره‌های پیش واین دوره با هم همکاری می‌کنیم اگر بنا باشد در یک موضوعی یا اکثریت یا اقلیت چه یکنفر چه صدنفر هر کس می‌خواهد باشد ولویک نفر عرض کردم یک عقیدة راداشته باشد وسایرین با آن عقیده مخالف باشند نظر آن یک نفرمحترم است وهیچکس حق ندارد نظر اورا رد کند مخصوصاً خائن بگویند(صحیح است) وبعقیده بنده کسی که این حرف رامی‌زند خودش اول خائن است آقا عقیده در همه جا ودر هر موضوع وهر نظری باید محترم باشد ترور کردن عقاید افراد بد است این خیانت است که عقیده بنده را رد بکنید از این مطلب که بگذریم وچون با ایشان می‌خواهیمیک چند صباحی کار کنیم وبا هم باشیم امیدوارم از این اظهاری که کردند عدول کنند.

اقبال ـ این که نمی‌شود هر چیزی را که می‌خواهند می‌گویند.

طباطبائی ـ این وظیفه رئیس مجلس است که باید جلو گیری کند.

اعتبار ـ عرض کردم ایشاباید از این اظهاری که کردند عدول کنند ومعذرت بخواهند از رفقای خودشان اگر غیر ازاین بکنند بنده برخودم لازم میدانم درهر موردی که ایشان بخواهند اظهار نظر کنند عین همین حرف را بخود ایشان جواب بدهم. در این موضوع بخصوص همین آقای نراقی از بنده خواهش کردند که بااین نظر موافقت کنم با اینکه خود این کار خودنفس عمل برخلاف عقیدة بنده بود ولی گفتم هر نظری که مجلس شورای ملی واکثریت محترم نمایندگان این را صلاح بدانند عین صلاح است این عقیدة بنده‌است که بنظر اکثریت باید احترام گذاشت وبنده هم کسی هستم که احترام رامعتقد هستم ووقتی دیدم ۶۴ نفر این طرح را امضاء کرده‌اند بخود آقای نراقی عرض کردم که بنده با این طرح موافق نیستم وآنرا مضر میدانم ولی چون اکثریت امضاء کرده‌است در این باب ساکت هستم واظهار نظری نمی‌کنم وخود ایشان از من اظهار امتنان کردند این جریان اولیه قضیه بود اما حقیقتاً بنده می‌خواستم از آقایان استدعا کنم که همین عمل خوب وهمین نظری را که اکثریت عمومی مجلس شورای ملی پیداکرده‌است یکقدری بیشترمطالعه کنند کار بانک مهم است آقابانک شوخی نیست بنده مخالف نیستم که رئیس بانک را مجلس انتخاب بکند ولی شوخی نباید کرد (تهرانچی ـ خیر آقاشوخی نیست)الآن هفت نفر را دولت پیشنهاد می‌کند به مجلس این هفت نفر چه کار می‌کنند؟ جز اینکه این هفت نفر تشبث می‌کنند به بنده وجنابعالی آیا سزاوار است که بانک ملی را آورد دراین سیاست خیر آقا این اشتباه است اگر آقایان میدانند که این عمل صحیح است بنده عرضی ندارم. اگر میفرمائید این رئیس بانک طرف اعتماد نیست و دولت باید عوضش کند اکثریت مجلس به دولت بگوید دولت اورا عوض می‌کند (عدة از نمایندگان ـ صحبت شخصی نیست)وهر کس طرف اعتماد مجلس شورای ملی است چون مقدرات مملکت هم دردست مجلس شورای ملی است آن شخص را بگذارند بجای رئیس فعلی بانک وبنده هم با این نظر موافقم ولی آقایان خودتلن انصاف بدهید مادر جریان مجلی شورای ملی هستم ما الآن وقتی می‌خواهیم دو نفر نماینده برای نظارت ذخیره اسکناس در بانک ملی انتخاب کنیم چه جریانی پیش میاید جز این که بایستی با همدیگر به نشینیم وتوافق کنیم وروی خصوصیت ورضایت بنده وجنابعالی انتخاب شود چیز دیگری هست؟ آیا این انتخابی که روی خصوصیت می‌شود نه روی صلاحیت سزاوار است که درکارانتخاب رئیس بانک هم اجرا کنیم؟ این خوب نیست آقا پس روی این قاعده استدعا می‌کنم مجال بدهید که روی این نظر مطالعه شود بنده عرض کردم اکثریت مقامش محترم ونظرش صحیح ولی مجال بدهید که این کار با مطالعه بیشتری انجام شود بنده پیشنهادی کردم وفرستادم خدمت آقای رئیس که اگر این هفت نفری که دولت پیشنهاد کرد مورد موافقت مجلس واقع نشدند چه کارکنیم؟(عده ازنمایندگان ـ عده دیگر را پیشنهاد کنند)اگر رئیس بانکی را که ما برای دو سال استخدام وانتخاب می‌کنیم با رأی مجلس در عمل دیدیم خدای نخواسته بکشور خدمت نمی‌کند وخیانت می‌کند چه کارش کنیم؟رئیس بانکی که از طرف مجلس انتخاب می‌شود دیگر چه اعتنائی می‌کند به دولت ودیگر او کجا حاضر است دستورات هیئت وزراء وسیاست دولت که برای اجرائیات مملکت لازم میدانند تیعیت کند؟ این اشکالاتی است که در این کار هست وباید رفع شود وبنده استدعا می‌کنم آقایان موافقت بفرمایند این کار را بامطالعه انجام دهیم البته این اشخاص باید با نظر وزیر مالیه که درمقابل مجلس در امور مالی مملکت مسئول است انجام شود الان وزیر مالیه رفت ونیست کی باید مطالعه کند؟(چند نفرازنمایندگان وزیر مالیه استعفا نداده‌است)استعفا داده یا نداده چیست وقتی یک هیئت دولتی استعفا داده‌اند واو هم از کار کنار رفته‌است صمصام السلطنه هم همیشه می‌گفت من استعفا نداده‌ام وهنوز هم خودشرا رئیس الوزراء می‌داند این حرفها چیست. درهر صورت بنده نظرم این است اگر دولت در مطالعه که وعده کرده بودند موفق نشده‌است که نتیجه را بعرض مجلسشورای ملی برساند بایستی این جا مورد تعجب آقایان واقع شود برای این بوده‌است که وزیر مالیه درکار نبوده وبنده عقیده‌ام این است آقایان موافقت بفرمایند که بانک ملی که آبرو وحیثیت مملکت است آنقدر با آن بازی نکنند وبگذارید این کار با مطالعه انجام شود.

رئیس ـ آقای نخست وزیر.

نخست وزیر ـ بنده باید عرض کنم راجع به رأئی که اکثریت مجلس داده‌است بنده عرضی ندارم البته در هرمورد رأئی که اکثریت مجلس شورای ملی بدهدمحترم است ولی عقیده‌ام این است که دراین کار بایستی یک قدری بیشتر مطالعه کرد برای این که این رأیرا وقتی مجلس داده بود وباطلاع دکتر میلسپو رسیده شرحی به بنده نوشته‌اند که بنده آنرا برای آقایان می‌خوانم، همین امروز هم این مراسله رسیده‌است:

جناب آقای نخست وزیر:

طبق اطلاعی که باینجانب رسیده‌است لایحه برای انتخاب مدیر کل وقائم مقام مدیر کل بانک ملی ایران در مجلس شورای ملی مطرح است که بموجب آن روش انتخاب مدیر کل وقائم مقام مدیر کل بانک ملی ایران تغییر داده شود. بطوری که اینجانب استحضار حاصل نمود پیشنهاد شده‌است که مجلس شورای ملی بین هفت نفر که اسامی آنهابوسیله دولت به مجلس تقدیم خواهد گردید مدیر کل وقائم مقام مدیر کل بانک ملی راانتخاب خواهند فرمود. البته جنابعالی بعلاقه اینجانب نسبت ببانک توجه فرموده‌اید اولین طرح پیشنهاد تأسیس بانک از طرف اینجانب در دوره اول اقمتم در ایران تقدیم گردید. سرمایه بانک ملی ایران توسط دولت پرداخته شد وقسمتی از عملیات بانک تا حدی که مربوط بمخارج وتعهدات دولتی می‌باشد مشمول اختیاراتی است که باینجانب داده شده بطور مالی تلقی می‌نمایم. بعلاوه در اینموقع بحران تصور نمی‌نمایمشایسته باشد تغییری در وضعیت عمومی بانک داده شود مگر اینکه این تغییر حتماً مورد لزوم باشد زیرا هر قسمت خود باعث از بین بردن اعتماد ببانک واسکناسها ئی باشد که از طرف بانک منتشر می‌گردد. سابقاً در آمریکا برای انتخاب رؤسای بانک بوسیله قوای مقننه ومجریه مقرراتی وجود داشت ولی اول نتیجة خوبی نداد وحالا بکلی متروک شده. اداره کردن بانک شغل معاملاتی واداری است ومخصوصاً جنبه فنی آن زیاد می‌باشد باین جهت رئیس یامدیر آن بهتر است بوسیله قوای مجریه کشور انتخاب شود تا قوای مقننه. بعقیده اینجانب غیر ممکن است درایران هفت نفر را پیداکرد که بطور تساوی شدیسته اداره کردن امور بانک باشند وممکن است دریک موقع مخصوص بتوان هفت نفر را پیدا نمود که بقدر لزوم شایستگی داشته ودرعین حال دسترسی هم بآنها باشد. زیرا منظور دولت باید این باشدکه بهترین شخص راپیدا کرده وانتخاب نماید وقضاوت در صلاحیت او بوسیله دولت بهتر انجام می‌گردد. البته مسئولیت وضع قوانین کلی راجع ببانک بعهده مجلس شورای ملی است ولی اجرای این قوانین می‌بایستی بعهده دولت واگذار شود بنا بر آنچه معروض شد تمنا دارم مقرر فرمایند نظریات اینجانب را قبل ازاینکه از طرف آقایان تصمیمی اتخاذ گردد باستحضار ایشان برسانند (صحیح است)

نراقی ـ بنده پیشنهاد می‌کنم لایحه پشتوانه اسکناس مطرح شود،

تهرانچیـ این لایحه مقدم است باید مطرح شود وتکلیفش معلوم شود. باید رأی گرفت

رئیس ـ عرض کنم روزی که این لایحه مطرح شد بعد که باطاق دیگر رفتیم آقای وزیر دارائی هم بودند آقایان هم تشریف داشتند آقای انوار آقای نراقی بودند مذاکراتی کردند وآقای وزیر دارائی خواهش کردند که این لایحه بماند برای بعد وآقایان هم موافقت کردند وبعد چون دولت در بحران نتوانستند حاضر شوند که تکلیف این موضوع معلوم شود حالا هم اگر آقایان تصویب می‌فرمایند همانطور که آقای رئیس الوزراء خواهش کردند بگذاریم برای بعد که با وزیر دارائی هم مذاکره شود که اگراین کار با یک قاعده صحیحی انجام شود چون منظور آقایان اصلاح کار است وغرض دیگری که ندارند (صحیح است)پس حالا که آقایان موافقت می‌فرمایند بگذاریم برای بعد که باین مسئله بطور دقت رسیدگی شده و مجلس رأی خودش را بدهد (صحیح است)

- شور دوم لایحه مربوط بحفاظت پشتوانه اسکناس

۴ـ شور دوم لایحه مربوط بحفاظت پشتوانه اسکناس

رئیس ـ لایحه پشتوانه اسکناس شور دوم مطرح است گزارش کمیسیون خوانده می‌شود:

گزارش از کمیسیون قوانین دارائی لایحه نمجلس شورای ملی کمیسیون قوانین دارائی لایحه شماره ۳۹۴۵۶/۲۸۴۶۸ دولت راجع بحفاظت پشتوانه اسکناس را برای شور دوم تحت شور ومداقه قرار داده ودو فقره پیشنهاد آقایان نراقی ونقابت راهم مطرح نموده وبالاخره با ماده واحده زیر موافقت حاصل شده اینک گزارش آن برای تصویب مجلس شورای ملی تقدیم می‌شود:

ماده واحده ـ ماده دهم قانون ۲۲ اسفند ۱۳۱۰ باین طریق اصلاح می‌شود.

ماده ۱۰ ـ بمنظور حفاظت پشتوانه اسکناس تا اعاده اوضاع اقتصادی پرداخت زر وسیم مسکوک وغیر مسکوک وجواهرات در مقابل اسکناسهای منتشره ممنوع است.

تبصره- هر گونه نقل و لنتقال وتبدیل و تعویض و فروش زر و سیم مسکوک و غیر مسکوک و جواهرات پشتوانه اسکناس موجوده در کشور ایران ممنوع است.

نخست وزیر ـ بنده می‌خواستم عرض کنم که بااین تبصرة که در کمیسیون الحق شده‌است مخالفم.

مصدق جهانشاهی ـ یکمرتبه دیگر آقای طوسی تبصره را بخوانید.

(بشرح بالا خوانده شد)

تهرانچیـ این تبصره صحیح است وبسیار لازم است.

نخست وزیر ـ ملاحظه کنید فرض بفرمائید ما یک مقداری شمش طلا در ذخیره بانک بگذاریم ومقداری از مسکوکات را برداریم هیچ فرقی برای پشتوانه اسکناس می‌کند؟(تهرانچی ـ برای چه) بنابرمصالح وقت (تهرانچی ـ مصالح وقی همچو اقتضائی ندارد)مصالح وقت را من بهتراز تو وامثال تو میدانم

رئیس ـ آقای ملک مدنی

مللک مدنی ـ بنده هم با حذف تبصره موافقم وبودن این تبصره را چیز زائدی میدانم زیرا مجلس شورای ملی برای نظارت در پشتوانه اسکناس یک هیئتی را انتخاب کرده‌است که طرف اعتماد مجلس است وبعلاوه دکتر میلسپو راهم که یک مستشار عالیمقامی است در نظارت پشتوانه اسکناس شرکت داده‌ایم با این حال بنظر بنده اساساً وجود این تبصره ضروری نیست بالاخره سیاست بانکی وسیاست حفظ پشتوانه اسکناس را هر طوری که انظارمحترم صلاح بدانند البته همنطور اقدام می‌کنند ووظیفه خودشان را قانوناًانجام می‌دهند ومیدانند دیگر این چیزی نیست که درقانون ذکر شود ولزوم داشته باشد که در این قانون ذکر شود.

افشارـ ضررش چیست؟

سلطانی ـ اعتبار بانک از بین می‌رود.

نخست وزیر ـ نیست اینطور آقا.

ملک مدنی ـ آقای افشار ما باید یکقدری مسائل را روشن کنیم ضررش این است کما دکتر میلسپو را وقتی آوردیم با آن لایحه وآن تشریفات وبا آن حسن نظر واعتمادی که بایشان را آورده‌ایم وانتخاب کردیم واورا هم قانوناً دخالت دادیم در هیئت نظارت پشتوانه اسکناس دیگر هر روز صحیح نیست که ما راجع بموضوع فنی بانک یک ترتیبی را وارد کنیم. دونفر از نمایندگان محترم مجلس شورای ملی در آن جا هستند آقای نراقی وآقای مؤید احمدی که الآن چندین سال است از طرف مجلس شورای ملی انتخاب شده‌اند ومی‌روند آنجا. اینها نمایندگان مجلس هستند در هیئت نظارت اسکناس بانک اینها مردمان طرف اعتمادی هستند (صحیح است) بدون نظر وبدون موافقت این آقایان ممکن نیست هیچ نظری اجرا شود وآقایانی که در آن هیئت شرکت دارند همه اشخاص بصیر ومطلعی هستند نمایندگان از مجلس شورای ملی انتخاب شده‌اند ودر آنجا هستند دکتر میلسپو که متخصص مالی ما است آن جا هست هر جور که صلاح اقتصادی ما را تشخیص دادندعمل می‌کنند مجلس که نباید اجرائیات ومطالب فنی دخالت کند ووارد شود در مسائل فنی واقتصادی هم اگر بنا بود مجلس شورای ملی دخالت کند دیگر وجود دکتر میلسپو واستخدام او لازو نبود که ما اورا بایک میسیونی بیاوریم واستخدام کنیم در رأس مالیه مملکت خودتان قرار بدهیم پس این هم راجع بهمان سیاستی است که ما راجع بدکتر میلسپو اتخاذ کردیم بالاخره این آدم یک شخص با صلاحیتی است ویک آدمی است که طرف اعتماد ما است (صحیح است) وهر طور که او صلاح بداند آن نظر صلاح است وباید همان را تعقیب کنیم.

رئیس ـآقای تهرانچی.

تهرانچیـ عرض کنم توجه بفرمائید مجلس شورای ملی برای اینکه ذخیره اسکناس وپشتوان آن چه جواهر وچه زر وچه سیم محفوظ بماند آمد وگفت هر نوع نقل وانتقال وتعویض درش ممنوع است والبته باید هم همینطور باشد وفرمایش آقای ملک مدنی این بود که آقایان همین منظور را در این جا اجرا خواهند کرد در قانون هم باشد چه عیبی دارد؟ (صحیح است) والا مثل این است که می‌خواهند یک نظری داسته باشند ویک دستی باین بزنند یا یک چیزی بکنند که البته افکار عامه دراین موضوع متشنج است وهمانطور که برای اسکات افکار عامه وقتی نظر براین است که این پشتوانه همینطور باقی بماند وکسی هم دست نمی‌زند این رابهمین طریقی که هست نگاه دارند. امروز آقا سطح زندگی بحمد الله در نتیجه اقدامات دولت بقدری بالا رفته که دیگر برا ی هیچ فردی هر قدر هم متمول و متمکن باشد قابل تحمل نیست و نمی‌تواند اصلا امرار معاش کند در نتیجه همین تزلزلی که مردم نسبت بپول پیدا کرده‌اند. آنوقت بایک همچه موقعیتی یک همچو انتشاراتی هم که در خارج داده شده‌است که پشتوانها را باید بدهند آنجا و در این جا چه خواهند گرفت این حرف‌ها من نمیدانم چه صورتی خواهد داشت و در مقابل آن هم معلوم نیست چه حالی خواهد داشت آقای نخست وزیر هم می‌فرمایند ینا بر مصلحت مملکت است مصلحت مملکت آقا در این است که پشتوانه اسکناس دست نخورد و هیچوقت هم دست نخورد این بمصلحت مملکت است. ما که میگوئیم این تبصره را که کمیسیون تصویب کرده‌است و مجلس شورای ملی هم تقریباً موافقت دارد در این قانون اضافه شود از همین جهت است که باید د ر افکار عامه نسبت به اسکناس یک تکلیفی و یک اعتمادی ایجاد کرد (صحیح است) و این بیانات آقای نخست وزیر افکار عامه را که متشنج هست متشنج تر می‌کند آقا. خوب پشوانه ما در بانک هست و باید تغییر و تبدیل و نقل و انتقال هم در آن ممنوع باشد. فرمودند که پشتوانه عوض می‌شود بشمش طلا ممکن است عوض بشود و مسکوک بشمش تبدیل شود این چه استدلالی است برای اینکار؟ بنده می‌خواهم بدانم برای چه؟ اگر امروز مملکت دارای یک سکه‌های متنوع از ضرب ممالک خارجی یک وقتی ممکن است مورد احتیاج واقع شود مورد ضرورت واقع شود ما که حق نداریم سکه خارجی را در مملکت خودمان بزنیم. همینطور ممالک خارجه هم سکه ما را نمی‌تواند بزنند سایر دول هم نمی‌توانند سکه ما را بزنند. ممکن است یک وقتی مملکت ایران محتاج بیک پوند طلا یا ده مناتی طلا یا لیره عثمانی بشود که با شمش طلا ضربش بسکه خودمان مقدور و ممکن نباشد اگر محتاج شدید وقتی این مسکوکات را از دست دادید از کجا می‌تواند بدست بیاورید؟ شمش طلا را تبدیل کردن بسکه خودمان ممکن است ولی بسکه خارجی که ممکن نیست و وسیله نخواهیم داشت اینراهم ملاحظه بفر مائید. پس از این جهت هم بمصلحت مملکت نیست اگر مقصود این است که شمش طلا را تعویض بمسکوک می‌کنند و در این مملکت می‌خواهند بفروشند. شمش طلا را بمسکوک ما تبدیل کنند چون در مملکت ما می‌خواهند خرج کنند مسکوک ما در ممکت ما رواجش بیشتر می‌شود باید بسکه ما مسکوک بشود گذشته از آن خود شمش طلا مگر فروش ندارد؟ بعلاوه چند روز قبل من در روزنامه دیدم که آقای رئیس بانک ملی فعلی شرحی نوشته بودند و استدلال کرده بودند که قیمت شمش طلا یک قدری هم بیشتر و بهتر از مسکوک خارجی است در این صورت شمش طلا را هر وقت بخواهید بفروش می‌رود و ممکن است در قیمت اجناس هم موثر باشد. این هم تازه تأثیر ندارد و آقایان حساب بفرمائید ملاحظه بفرمائید از وقتی که دولت لایحه دویست میلیونی اسکناس را آورد چقدر قیمت اجناس ترقی کرد صدی صد دویست صدی سیصد صدی چهارصد صدی پانصد ترقی کرد ولی قیمت طلا و لیره هیچ ترقی نکرد همان شصت و سه تومان بود حالا تازه شصت و پنج تومان شد در صورتیکه هزار یک هم ترقی نکرده‌است پس فروش طلا هم برای پائین آوردن قیمت اجناس هیچ تأثیری ندارد (صحیح است) مثل این که دیده شده‌است تمام اجناس که بالا رفت طلا هیچ بالا نرفت و بقیمت سابق خودش باقی است پس این حرف حرف پوچی است و دلیل ندارد و منظور هم این نیست که از این راه استفاده بشود برای تنزیل اجناس اگر هم بنا باشد که از این راه فرضاً بخواهیم استفاده کنیم ممکن است از همان شمش هم استفاده کرد شمش مگر فروش ندارد آقا؟ طلای شمش در بازار فروش دارد تمام قیمتها هم روی آن بر می‌گردد وقتی که طلای شمش یا طلای تیز آبی قیمتش تنزیل کرد مسکوک هم قیمتش به همان میزان بر می‌گردد این امری است که طبیعی است و در هر حال برای ما مسکوک خارجی مورد لزوم است و بایستی ذخیره مملکتی متنوع باشد و بایستی بماند و این بمصلحت کشور است نه غیر این ترتیب. این است که باز هم بنده عرض می‌کنم که مصلحت مملکت به تغییر و تبدیل و نقل و انتقال پشتوانه اسکناس نیست ملاحظه فرمودید اگر هم مقصود این است که شمش طلا را تعویض نمی‌کنند پس این تبصره باید باشد و به هر حال هیچ کس نمی‌تواند آن را دست بزند و این به مصلحت مملکت است (صحیح است)

نخست وزیر ـ ایشان می‌گویند بیانات من اسباب تشنج افکار می‌شود در صورتیکه اینطور نیست. بیانات شما است که برای عوام فریبی میگوئید و تشنج افکار از این بیانات شما ایجاد می‌شود من امروز شایستگی و لیاقتم البته صد در صد بیشتر از شما است (تهرانچی ـ اینجا صحبت شایستگی در بین نبود) بجهت اینکه من در امور سیاست وارد تر هستم و مربوط به من است شما این چیزها را فقط برای عوام فریبی میگوئید و بس من می‌گویم وقتی که شما متخصص مالی و اقتصادی خواسته‌اید با آنها شور بکنید و شما یک چیزهائی میگوئید که مربوط نیست وقتی که با آنها شور کردید اگرآنها گفتند که نباید بکنید البته من هم موافق هستم اگر بگویند بجای مسکوک موجود شمش طلا بگیرد بنده هم موافقت می‌کنم (صحیح است)

رئیس ـ آقای مؤید احمدی

مؤید احمدی ـ عرض کنم آقا بنده نمیدانم سر یک چیزهایخیلی جزئی چرا ما عصبانی می‌شویم این را واقعاً عرض مییکنم حظور مبارک عالی بنده عرض می‌کنم اگر این اعلانات در روز نامه‌ها نشده بود...

نخست وزیر ـ چه اعلاناتی؟ آقا. ول کنید. چرا بزرگ می‌کنید یک مطلب کوچک را.

مؤید احمدی ـ این اعلانات بد بود وقتی که متخصصمالی دارید بروید با آنها مشورت کنید هر چه که آنان گفتند عمل می‌کنیم...

نخست وزیر ـ این گفتگوها زائد است آقا چه نتیجة دارد آقا؟

مؤید احمدی ـ اجازه بفرمائید بنده حل می‌کنم موضوع را استدعا آقایان (خطاب به آقایان تند نویسان)این نطق بنده را کلمه بکلمه مرقوم بفرمائید. پشتوانه اسکناس از حیث لیره عثمانی (ترک) از حیث پنج مناتی وده منانتی روسی قابل تغییر نیست مگر مجلس شورای ملی تصویب کند اگر مجلس شورای ملی تصویب بکند ما هم می‌دهیم اگر تصویب نکرد خیر (نمایندگان صحیح است)

رئیس ـ آقای امیر تیمور.

امیر تیمور ـ بنده قبل ازاینکه این قانون مطرح بشودیک روزی بخاطر دارم در این موضوع تذکر مختصری بعرض مجلس رساندم وحالا هم در نظر دارم وعرض می‌کنم چه این تبصره دراین قانون باشد چه نباشد بدون تصویب وبدون قانون مخصوص مصوب مجلس شورای ملی یک فلس از پشتوانه اسکناس غیر قابل تغییر است وبهیچوجه من الوجوه نه تغییر بهش می‌شود داد نه تبدیل بهش می‌شود داد....

تهرانچیـ نه فروش می‌شود کرد

امیر تیمور ـ تمنی می‌کنم آقای تهرانچی یک قدری سکوت بفرمائید وارد در نطق من نشوید خوب نیست آقا (صحیح است) گذشته از اینها ئی که بنده عرض کردم بآقای نخست وزیر هم عرض می‌کنم که از نظر ایشان هم صلاح نیست البته من میدانم مقدار مسکوک طلائی مه پشتوانه اسکناس است یک مبلغ خیلی نا قابلی است وخروج وعدم خروج آن چیز مهمی نیست وتأثیری ندارد ولی از نظر افکار عامه یقین بدانید نأثیر سوء می‌بخشد وصددرصد زندگانی را گران می‌کند وتصور خواهند کرد که پشتوانه باین وتیره دارد خارج می‌شود واین زندگانی ما که باینطوربالا رفته‌است دفعة واحده چند مقابل هم گران تر خواهد شد آقا شمش می‌خواهید بیاورید حقیقتاً آنطوری که گفته شد بیاورید ضرابخانة ماهم دومین ضرابخانه کامل عالم است در این جا می‌خواهید بصورت مسکوک منتشر کنید وشمش طلا را بصورت مسکوک در بیاورید ودر بازار منتشر کنید بکنید صد مرتبه تأثیر آن هم برای ما بیشتر خواهد بود هم برای متفقین ما بیشتر است هم برای دولت بیشتر است وهم برای استحکام کار پولی ما اثر دارد و قیمت‌ها را هم پائین خواهد آورد ولی اگر شما این عمل را نکنید ولو اینکه پنج مقابل آن مسکوک هم اگر خارج بکنند بخواهید شمش بیورید این برخلاف مصلحت است گذشته از آن همانطور که عرض کردم این تبصره چه باشد چه نباشد ممکن است حالا این تبصره را مجلس رأی بدهد ولی معهذا حق ندارند یک فلس از پشتوانه اسکناس را تغییر وتبدیلش بدهد وتغییر دهنده وتبدیل دهنده بعقیده بنده طبق قوانین موجوده ما مقابل تعقیب است وبمجازات می‌رسد می‌خواهید تغییرش دهید اکثایت دارید بیائید یک قانون مخصوصی بگذارنید ولی بنده به هیچ وجه موافقت نمی‌کنم واگر این عمل بشود بدانید بنده استیضاح خواهم کرد وتا آخرین نفس هم ایستادگی می‌کنم.

نخست وزیر ـ دوموضوع است یکی مسئله خارج کردن یک مقدار از مسکوک که آن بعقیده بنده خیلی کوچکتر از این است که در مجلس اینقدر مباحثه شود دیگر اینکه تقاضای من این بود که بعد ار آن که متخصص مالی لایقی داریم در این مسائل با آنها شور کنیم البته مجلس مختار است بعد رأی بدهد که این مسکوکخارج نشود. با آنها هم شور می‌کنیم (صحیح است) وبعد باطلاع مجلس میرسانم وبعلاوه آقای امیر تیمور هی مرا از استیضاح میترسانند یک مرتبه آقا استیضاح تان را بکنید هم مرا آسوده کنید وهم خودتان را.

امیر تیمور ـ شما که آسوده هستید من هم آسوده می‌شوم.

رئیس ـ آقای دشتی.

دشتی ـ ما همه داریم در حاشیه صحبت می‌کنیم وبنده یک خورده میل دارم در متن قضیه وارد بشوم وصحبت بکنم اصل مطلب این است که تمام افراد ایرانی مجلس شورای ملی همه علاقمند ند بااینکه اعتبارات بانک ملی ایران محفوظ باشد (صحیح است) واین موضوع هیچ اختلافی ندارد (صحیح است)واین مسئله هم محرز است که اکثریت مجلس هرچه رأی بدهد آن رأی قاطع است وحاکم است وآن قضیه قابل قبول است (صحیح است)پس در این موضوع هم ما صحبت نباید بکنیم صحبت ما درایناست که آیا باین شکل صلاح هست یا باین شکل صلاح نیست (صحیح است) خوب دراینکه مسلماً پشتوانه اسکناس نباید دست بخورد هیچ شکیدر این باب نیست (صحیح است) بنده تصور می‌کنم که دولت محتاج مراجعه بمتخصص مالی هم نیست بهیچوجه. بنظر بنده نه دولت نه مجلس ونه یک نفر هیچکس معتقد نیست که یک شاهی یک پول از پشتوانه بانک ملی از خزانه بانک ملی خارج شود در این هیچ شبهة نیست (صحیح است) فقط یم مسئله باقی مانده‌است وآن این است که تبصرة پیشنهاد شده‌است مجلس که دولت بهیچ قیمتی نمی‌تواند تبدیل کند پشتوانه را وآن هم ناشی از این موضوع شده‌است که تقریباً چند هزار لیره مسکوک انگلیسی یا ترک در خزانه بانک ملی هست پیشنهادی شده‌است ببانک ملی که این را بدهد ودر مقابل درجنوب آفریقا شمش طلا بما بدهند واین کار راقبول نکردند وبعقیده بنده کار خوبی هم کردند زیرا این کار غلطی بود که ما طلای مسکوک موجود خودمان را دراین جا بدهیم ودر آفریقا شمش طلا بگیریم وتصور هم نمی‌کنم هیچوقت نه که تخصص مالی نه دولت با این کار موافقت کنند(صحیح است) فقط یم مسئله می‌ماند و آن این است که اگر شمش طلا را بیاورند بنرخ روز بما بفروشند واینها را هم بنرخ روز بخرند آیا این بصرفه بانک ملی هست یا نیست؟ وآیا صلاح هست یا نیست بنده عقیده اماین است که این صلاح است زیرا درتمام جاهای دنیا پشتوانه اسکناس شمش طلا است وشمش قابل تبدیل نیست شمش را نمی‌شود برد در لاله زار خرج کرد وچیز خرید شمش طلا را نمی‌شود خرج کرد بنابراین شاید.... بنده با آقای مؤید احمدی هم صحبت کردم با دادن تفاوت قیمت مسکوک شمش اگر بصرفه بانک ملی باشد بنظر من هیچ عیبی ندارد که این شمش‌ها را تحویل بدهند وبا نظر متخصص بانک تفاوت قیمتش راهم بدهند آنوقت لیره را بفروشید این ضررندارد زیرا لیره میفتد بدست مردم وطلا می‌رود ببانک ملی وبنده با آقای مؤید احمدی هم صحبت کردم چون ایشان چند سال است که از نظار بانک هستند وبنده کمال اعتماد را بهدانش وچیزفهمی ایشان دارم ایشان هم بااین نظر موافقت داشتند والبته از این جهت هم ایشان طرف اعتماد هستند برای اینکه یک وجه ملی باشد بین نظر دولت ومجلس شورای ملی که پشتوانه اسکناس هم دست نخورد واین نظر کاملاً تأمین شود که بهمان تناسبی که لیره را می‌فروشند بهمان تناسب بلافاصله شمش طلا بخرند وجایش بگذارند.

رئیس ـ آقای انوار

انوار ـ در مسائل اقتصادی البته هر کس علاقمند به اقتصادیات خودش است واینکه در این قضیه اکثریت موافق نیست بعلت این است که بانک ملی مال همه هست همان جور که حفظ بکنیم خانه خودمان را لباس خودمان راهمن طور هم باید در حفظ بانک ملی اهتمام داشته باشیم همین جور هم هست که بنده می‌بینم که همه موافق با این عقیده هستند یک صحبت هائی آقای اعتبار کردند مه بنده به اعتبار سوابق ممتدی که با ایشان دادم جوابش را برای بعد می‌گذارم در جواب آقای دشتی آقای تهرانچی یک موضوعی را بیان کردند که آن موضوع اساسی ومورد تصدیق همه‌است در صورتیکه ما در بانک ملی یک سکه‌های خارجی داشته باشیم چنانچه معروف شد که این سکه‌های دولت یک سکه‌های خارجی است وفی حد ذاته دارای یک قیمتی است که ما نمی‌توانیم در ضرابخانه خودمان برای آنها یک قیمت هائی معین کنیم وما نمی‌توانیم با شمش مقایسه کنیم مثل سایر جواهراتی است که نمی‌شود برای آنها قیمتی معین کرد ومثل کوه نور یا فلان جواهری که ایرانیها آن را به قیمت جان خودشان تهیه کرده‌اند وهمچنین آنهائی که دارای سکه‌های مخصوص است که ما می‌خواهیم اینها بجای خودش محفوظ بماند وحالا ما می‌خواهیم یک سکه هائی را ازبین ببریم شما از یک طرف میلسپو را آوردید دکتر میلسپو را که آوردید او با ید بانک را هم حفظ کند با پشتوانه آن من هم می‌گویم باید پشتوانه اورا حفظ کرد چیز دیگرنمی گوئیم می‌گوئیم که این سکه هائی که پشتوانه اسکناس است باید حفظ شود ما نمی‌خواهیم قیمتش را زیاد تر بما بدهند وتمام متفق هستیم که بانک باید مصون ومحفوظ باشد از تعزضزیرا تمام طبقات مردم علاقمند هستند ببانک ملی والبته بانک ملیباید دارای رنگ ملی باشد وچیزی غیر از رنگ ملی بآن نچسبد درروزنامه ما خواندیمهمین کسانی که خیلی بهشان معتقد هستیم رفته‌اند وفلان چیز را داده‌اند که نمی‌خواهم حالا بگویم بنده عرض می‌کنم که بانک ملی باید رنگ ملی داشته باشد وهمه چیزش باید محفوظ بماند وبحال خودش باقی بماند این ا. لاً وثانیاً این جزوپشتوانه‌است وآقای دشتی که می‌گویند باید پشتوانه را حفظ کنیم بنده هم عرض می‌کنم که این سکه خارجه‌است وباید بجای خودش باقی بماند

رئیس ـ آقای نقابت

نقابت ـ بنده توضیح مختصری داشتم چون در مقدمه لایحه که قرائت شد ذکر شده بود پیشنهاد نقابت وآقای نراقی درکمیسیون مطرح شد وبه این صورت تصویب شد اگر اسم بنده برده نمی‌شد البته تصدیعنمی دادم نظری که بنده داشتم ودر جلسه قبل توضیح دادم این است که عبارت ماده کافی نیست که ندادن نقره در مقابل اسکناس وباین جهت در کمیسیون دارائی با اینکه عضو نبودم دعوت شدم وعبارت را با نظر آقایان اینطور اصلاح کردم که در مقابل اسکناس نقره هم داده شود البته طلا که داده نمی‌شود وقید شده‌است تا وقتی که اوضاع عادی برقرار نشده زیرا که این فکر در افکار عمومی مردم چون همه که اهل منطق نیستندبا اشخاص مطلع همکه بحث نمی‌کنند سرگذر است یا قهوه خانه‌است می‌گویند این اسکناس را در مقابلش نقره هم بهتان نمی‌دهند کاغذ چه قیمتی دارد این که عرض می‌کنم حرف نیست باید حتماً توضیح داده شود که اگر گفته شده‌است ندهند بطور موقت برای اوضاع فعلی است که اگر نقره از خزانه بیرون آمد این نقره فوراً قاچاق می‌شود وگرفتاری پیدا می‌کند وخزانه تهی می‌شود وکاغذ دست شما می‌ماند باین جهت تا اوضاع چنین است داده نمی‌شود وقتی اوضاع بحال عادی برگشت البته طلا ونقره مسکوک وغیر مسکوک همه در دسرس خواهد بود این بود که یک مطلبی بود که برای توضیح افکار عمومی خواستم این تذکر داده شود وپیشنهاد نقل وانتقال وتعویض از آقای نراقی بود وخودشان در کمیسیون بودند معذلک کمیسیون این نظر را گرفت وعلت هم این بود که وزیر دارائی حاضر نشد در کمیسیون مثلاًگفته می‌شود که وزیر دارائی استعفا نکرده‌است وهست ولی آنروز که صحبت بحران هم نبود در یک مطلب باین اساسی ومهمی ایشان تشریف نیاوردند نه خودشان ونه معاونشان وآقای وزیر دادگستری تشریف آورده بودند وایشان هم یک پاشان توی کمیسیون عدلیه بود برای قانون تعدیل مال الاجاره یک پاشان هم اینجا خلاصه مطلب باز نشد ودر پیشنهاد نقل وانتقال وتعویض گفته شد مایک قسمت جواهر داریم که اینها پشتوانه اسکناسی است که هیچ موردبحث هم نیست هیچیک از دول هم از ماجواهر نخواسته‌اند در داخل هم کسی نگفته‌است که جواهر بماداده شود در مقابل اسکناسی که می‌دهیم این حرف هم زده نشده‌است پس این تعویض شامل جواهر نمی‌شود واین مطلب خیلی بدیهی است ودر کمیسیون هم بنده اظهار عقیده کردم که اعم از اینکه این تبصره باشد یانباشد واعم از اینکه شما دراین خصوص قانونی وضع کنید بانک این کار را نخواهد کرد برای اینکه شما وقتی که مراجعه شود ببانک ملی برایاینکار اشخاصی هستند که صلاحیت قانونی دارند که عبارت است از مدعی العموم دیوان کشور ونمایندگان مجلس ونمایندگان دولت اینهامجبور هستند که اعتبارات بانک واسکناس را حفظ کنند وآنها هم دردرجه دوم وارد سیاست نیستند مجبورند بمقرراتقانون ومقررات داخلی بانک نظارت کنند وآنها خودشان بررسی کردند وگفتند که چنانچه شما طلا رابیاورید در تهران بما تحول بدهید آنوقت ما این پیشنهاد را رسیدگی می‌کنیم نگفته‌اند می‌دهیم گفته‌اند که ما این پیشنهاد را رسیدگی می‌کنیم ما ازاین آقایان تحقیق کردیم مطلب این طوری است حالا فرض می‌کنیم که یک شمش آوردند در تهران ودرتهران است ضرابخانه هم راه قلهک است ببرند آنجا سکه اش بزنند (تهرانچی ـلیره ترک که نمی‌تواند سکه بزند)فرض کنید دولت ترک این تقاضا راکرد چون مطلب راداریم بحث اصولی می‌کنیم ربطی بموارد ندارد خواستند یک سکةبزنند اگرآن دولت هم اجازه دادوطلا هم موجود بود ضزب کنند آمدیم سکه لیره در بازار هشتاد تومان بود اما هم وزناین لیره طلای خالص تمام می‌شد باآن سکه موجود شصت تومان البته صلاح دراین است که تا طلارا بگیریم ولیره را بدهیم برای اینکه بیست تومان استفاده کرده‌ایم (تهرانچی ـعکسشرا درنظر بگیرید)بنابراین این استفاده برای بانک خواهد بود (تهرانچی ـطلا از مسکوک گرانتر نمی‌شود) بنابراین بنده می‌خواهم چند نقطه اینجا بگذارم ویک مطلبی را گفته باشم که این تبصره را چون دولت درنظر دارد ردبکند مباداتصور شود که مفهوم مخالف ردکردن ومعنی آن جوازعمل است خیر جواز عمل نیست (صحیح است) چه این تبصره بود یا نبود بانک مطابق مقررات قضیه را رسیدگی می‌کند اگر صرفه دارد می‌کند صرفه ندارد عمل نمی‌کند این قضیه را اینطور باید حل کرد وبنده معتقد هستم اگر تبصره را بگذاریم کنار وبه اصل ماده رأی بدهیم چیزی ضررنبرده‌ایم نباید مفهوم مخالفش این باشد که اگر این تبصره نباشد بانک می‌تواند این کار رابکند خیر هر نقل وانتقال وتبدیلی با اجازه کمیسیون نظارت است وکمیسیون نظارتهم کاملاً دقت رسیدگی می‌کند که کمال رعایت صرفه بانک وکمال مواظبت در پشتوانه عمل شده باشد.

تهرانچیـ وبدون اجازه مجلس هم حق ندارد.

رئیس ـ آقای اعتبار

اعتبار ـ (مخبرکمیسیون) ـ جریان کمیسیون همان بود که آقای نقابت تا حدیتوضیح فرمودند وبنده هم متاسفانه مریض بودم ودر کمیسیون حضور نداشتم (طباطبائی ـ پسمخبرهم که نبوده‌است پس این چه پیشنهادی است) ولی وقتیکه فردا آمدمگفتند که کمیسیون این تبصره را تصویب کرده‌است بدیهی است که بنده هم بایستی احتراماً نظر اکثریت کمیسیون را رعایت کنم وازاین جهت روی اینکه گفته شد اکثریت کمیسیون این پیشنهاد را تصویب کردند بنده هم امضاکردم (تهرانچی ـ باتفاق) حالا به اتفاق یا باکثریت کاری ندارم آقای تهرانچی خوب بود که در مطالب یکقدری تأمل می‌کردند واجازه می‌دادند که رفقای خودشان حرفهای خودشان را بزنند این‌ها یک رویه هائی است که باید رعایت شود آنقدر هم توی حرف رفقا ندوند (طباطبائی ـ اتفاقی که نبوده وآقای تهرانچی هم که نبودند)

تهرانچیـ اتفاق حاضرین مقصودم بود.

اعتبار ـ البته رأی کمیسیون هرچه بود وهردلیلی داشتند مخبر کمیسیون باید خبر را مطابق نظریه کمیسیون تهیه کند بنده هم همین وظیفه را عمل کردم یک بیانی فرمودند آقای نقابت در قسمت ماده ده سابق که باین صورت اصلاح شده‌است بنده این را لازمبود بیشتر توضیح بدهم که درماده ده سابق این بود که دولت را مکلف کرده بود که درتهران غیر محدود ودر شعب شهرستانها باندازه موجودیش هرمقدار ریال باو عرضه شود بایستی درمقابلش نقره بدهد البته این حرف کاملاً صحیح است این قانون هم بجای خودش خیلی صحیح ومنطقی بوده‌است لیکن وضعیت امروز وآشفتگی دنیا وجریاناتی که ما امروز درآنوارد هستیم ایجاب کرد که برای حفظ نقره ووضعیت پشتوانه موقتاً از آن قانون منحرف شویم باین معنی که هروقت وضعیت بحال خودش برگردد ودولت وضعیت را عادی تلقی کند آنوقت لازم است که دولت یک پیشنهاد ثانوی بیاورد بمجلس شورای ملی والبته مجلس هم موافقت خواهد کرد که بتوانند همان قانون را اجرا کند این بود که اعاده وضعیت بصورت عادی موکول است بتصویب قانون دیگری اینرا خواستم آقایان توجه بفرمایند البته درشور اول که بنده درکمیسیون بودم ونماینگان دولت هم بودند این تبصره که مطرح شد خودشان هم تشریف آوردند آنجا وصحبت شد ومذاکرات زیادی در این باب شد منطق دولت این است می‌گوید (همانطور که درجرائد هم بنده خواندم ورئیس بانک هم توضیح داده بود) اگر متفقین بیایند بایک حسن نیتی بگویند که آقابااین مسکوکی که شما دارید در مقابلش شمش طلا می‌دهیم (که در همان قانون سابق هم ما موضوع پشتوانه اسکناس را بیشتر شمش طلا مقید کرده‌ایم واهمیت بیشتر به شمش طلا داده‌ایم)حالا اگر یک مقدار لیره ترک یا انگلیسی پشتوانه ما باشد ما بدهیم ودرمقابل شمش طلا بگیریم این اشکالی ندارد. بانک ملی در یک موقعی اعلان کرد که هر کس لیره ترک بیاورد می‌خرد اوهم نه ازاین نظر بود که می‌خواست لیره ترک داشته باشد می‌خواست طلا داشته باشد برای پشتوانه اسکناس(صحیح است)(تهرانچی ـ لیره ترک هم مخصوصاً لازم است آقا)اینجا دولت می‌گوید بیانی را که نماینده دولت در کمیسیون در شور اول می‌کرد این بود که بما اینطور عرضه شده‌است که شما این مسکوکی را که دارید بما بدهید ما درمقابل بشما شمش طلا می‌دهیم ومااین مسکوک را در بازار می‌فروشیم برای اینکه وضعیت ریال یکقدری بهتر ازاین جریانی که فعلاً دارد بشود ودرنتیجه برای پائین آوردن سطح زندگی ماکمک را می‌کنیم باین جهت دولت هم بهیئت نظارت بانک مراجعه کرده بود وهیئت نظارت بانک هم با اینکه البته قانونی در اینباب هست وآنها هم متوجه آن قانون هستند میدانند که پشتوانه اسکناس را بهیچوجه نمی‌شود بدون تصویب مجلس شورای ملی دست زد قضیه را ازنظر اینکه اگر چنانچه مااین مسکوک را بجای طلا بگذاریم چیزیگم نکرده‌ایم مورد صحبت قراردادند وگفتند که مااین قضیه را با متخصصین خودمان صحبت می‌کنیم. جریانی که واقع شده‌است این بوده‌است حالا آقایان موافقت بفرمایند چون ظهر گذشته‌است مطلب را بگذاریم برای جلسه بعد وبازهم ما دراین قضیه مطالعه می‌کنیم ودر جلسه آتیه این قضیه با نظریه متخصصین مالی بعرض مجلس رسیده وتکلیف موضوع را روشن می‌کنیم (صحیح است)

- موقع و دستور جلسه آتیه ـ ختم جلسه

۵ ـ موقع و دستور جلسه آتیه ـ ختم جلسه

رئیس ـ اگرموافقت میفرمائید جلسه راختم کنیم؟

جلسه آتیه روز یکشنبه بیست وپنجم بهمن سه ساعت قبل از ظهر دستور لوایح موجوده.

(مجلس یک ربع ساعت بعداز ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ حسن اسفندیاری

- قانون‌های تصویب شده

قانون اجازه خریدعمارت تعاونی مصرف واقعه در خیابان فردوسی بوزارت بازرگانی وپیشه وهنر

ماده واحده ـ وزارت بازرگانی وپیشه وهنر مجاز است عمارت تعاونی مصرف واقعه در خیابان فردوسی را بمبلغ ۳۵۳۷۳۲۰۲ ریال از بانک ملی خریدارینموده وبهای آنرا بابهرهصدی هفت درظرف سنوات ۱۳۲۲ـ۱۳۲۳ ـ ۱۳۲۴ ضمن بودجه خود منظور ودروجه بانک نام برده بپردازند.

این قانون که مشتمل بریک ماده‌است درجلسه یازدهم بهمن ماه یکهزاروسیصدوبیست ویک بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی ـ حسن اسفندیاری

قانون اجازه پرداخت حقوق فارغ التحصیلهای دانشکده ودبیرستانهای کشاورزی ودامپزشکی از صرفه جوئی وزارت کشاورزی

ماده واحده ـمجلس شورای ملی بوزارت کشاورزی اجازه می‌دهد که از صرفه جوئی اعتبار ماده (۳) بودجه سال جاری آن وزارتخانه فرغ التحصیل‌های دانشکده ودبیرستانهای کشاورزی ودامپزشکی را استخدام وحقوق آنها را ازهمان محل تأمین نماید.

این قانون که مشتمل بریک ماده‌است درجلسه یازدهم بهمن ماه یک هزاروسیصد وبیست ویک بتصویبمجلس شورای ملی رسید

رئیس مجلس شورای ملی ـ حسن اسفندیاری