مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ بهمن ۱۲۸۹ نشست ۲۰۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۲۱ بهمن ۱۲۸۹ نشست ۲۰۹

مجلس شورای ملی ۲۱ بهمن ۱۲۸۹ نشست ۲۰۹

صورت مشروح روز شنبه ۱۱ شهر صفر ۱۳۲۹

مجلس دو ساعت و ربع قبل از غروب آفتاب به ریاست آقای ممتازالدوله تشکیل شد.

صورت مجلس روز پنج شنبه را آرای معاضدالملک قرائت نمود.

(غائیبن روز پنج‌شنبه)

دهخدا- سپهدار اعظم- سردار اسعد- بدون اجازه.

حاج آقا- آقا شیخ علی- با اجازه لسان الحکماء- مریض بودند.

رئیس- هیئتی که از طرف مجلس به قرعه معین شده بودند که به حضور آقای نایب‌السلطنه شرفیاب شوند دیروز شرفیابی حاصل کردند و مراتب تبریکات نمایندگان را به عرض رسانیدند خاطر مبارکشان از این مسئله خیلی خوشوقت شده و خیلی ممنون شدند و مخصوصاً فرمودند که مراتب امتنان قلبی ایشان را به عرض نمایندگان برسانیم.

شروع شور در قانون دیوان محاسبات شد.

ماده (۱۰۹) لایحه وزیر- پنج روز قبل از شروع به تجدید نظر مدعی‌العموم باید اسنادی را که برای اثبات مطالب خود دارد به دفتر دیوان محاسبات بدهد تا صورتی از آن اسناد برای طرف مقابل فرستاده

شده و مستحضر شود (کمیسیون این طور پیشنهاد کرده بود).

ماده ۱۱۶- پنج روز قبل از شروع به رسیدگی اعتراض مدعی‌العموم باید اسنادی را که برای اثبات مطالب خود دارد به دفتر دیوان محاسبات بدهد تا صورتی از آن اسناد برای طرف مقابل فرستاده شده و مستحضر بشود.

فهیم الملک- لفظ (مدعی‌العموم) در اول ماده بگذارند شاید بهتر باشد برای این که این طور اسباب اشتباه می‌شود این طور نوشته شود.

مدعی‌العموم پنج روز قبل از شروع به رسیدگی اعتراضی باید اسنادی را که برای اثبات مطالب خود دارد تا آخر ماده.

رئیس- دیگر ملاحظاتی در این ماده نیست؟ (اظهاری نشد) پس رأی می‌گیریم کسانی که ماده ۱۱۶ را به طوری که کمیسیون پیشنهاد کرده است تصویب می‌نمایند قیام نمایند (اغلب قیام کردند و تصویب شد).

ماده(۱۱۰) لایحه وزیر- بعد از این اقدامات در روزی که معین شده محکمه منعقد و شروع به محکمه می‌نماید و مستشاری که سابقاً برای محاکمه ابتدائی این حساب معین شده بود راپورت آن حساب را اظهار و صاحب جمع یا وکیلش ملاحظات و توضیحات خود را ابراز و مدعی‌العموم رای قطعی خود را بیان می‌نماید (کمیسیون این طور پیش پیشنهاد کرده بود).

ماده ۱۱۷- بعد از این اقدامات در روزی که معین شده محکمه منعقد و شروع به محکمه می‌نماید و مستشاری که اخیراً برای مخبری معین شده بود راپورت آن حساب را اظهار و صاحب جمع یا وکیلش ملاحظات و توضیحات خود را داده و مدعی‌العموم رای قطعی خود را بیان می‌نماید.

رئیس- در این هم مخالفی که نیست؟ (اظهاری نشد) رأی می‌گیریم کسانی که این ماده را کمیسیون پیشنهاد کرده است تصویب می‌نمایند قیام نمایند (اغلب قیام کردند و تصویب شد).

ماده ۱۱۱- لایحه وزیر همین که مذاکرات و مباحثات ختم شد محکمه در آن جلسه یا در جلسه بعد حکم و قراری را که باید بدهد خواهد داد و صورتی از آن به مدعی‌العموم داده می‌شود تا به صاحب حمع برساند و هر صاحب جمع هم می‌تواند سواد حکم یا قرارداد را از دفتر دیوان محاسبات بخواهد.

(کمیسیون این طور پیشنهاد کرده بود).

ماده ۱۱۸- همین که مذاکرات و مباحثات ختم شد محکمه در همان جلسه یا در جلسه بعد حکم صادر خواهد کرد و صورتی از آن به مدعی‌العموم داده خواهد شد تا به توسط اداره متبوعه صاحب جمع به او ابلاغ نماید صاحب جمع نیز می‌تواند سواد حکم مزبور را از دفتر بخواهد.

رئیس- مخالفتی است در این ماده؟ (گفتند خیر) پس رأی می‌گیریم کسانی که این ماده را کمیسیون پیشنهاد کرده اند تصویب می‌کنند قیام نمایند (اغلب قیام کردند و تصویب شد).

ماده ۱۱۲- لایحه وزیر مضمون حکمی ‌که از طرف محکمه صادر می‌شود ممیز حساب در ذیل صورت حساب می‌نویسد رئیس و سایر اعضاء محکمه ذیل آن را امضاء می‌کند و منشی باشی یا دیوان محاسبات رسانده به توسط مدعی‌العموم برای وزارتخانه متسوعه صاحب جمع ارسال خواهد داشت.

(کمیسیون این طور پیشنهاد کرده بود).

ماده ۱۱۹- مضمون حکم به توسط دفتردار کل در ذیل صورت حساب قید خواهد شد.

حاج سید ابراهیم- در ماده (۱۰۵) این طور نوشته شده بود که پس از آن که حکم صادر و اصل آن امضاء شد دفتردار کل مضمون آن را در صورت حساب قید خواهد کرد و این همان ماده است بلکه یک علاوه در آنجا بود که دفتردار کل مضمون آن را در صورت حساب قید می‌کند و در این جا نوشته شده است که (به توسط دفتردار کل در ذیل صورت حساب قید خواهد شد.) در صورتی که به توسط دفتردار کل معنی ندارد گویا این همان ماده است به این جهت تصور می‌کنم که چندان لازم نیست و همان ماده (۱۰۰) کافی است.

فهیم الملک- این مواد کلیه شرح مواد سابق است و چنان چه سابقاً عرض کردم در لایحه وزیر ترتیبات مختلفه ممالک را تطبیق نکرد بودند مثلاً محاکمه تجدید نظر و محاکمه ابتدائی را از پیشنهاد وزیر مخلوط کردند و هیچ ممکن نبود که از هم دیگر آنها را امتیاز داد در کمیسیون کاری که کردند این است که ملاحظه می‌فرمایند که این ترتیبات را از هم تفکیک کردند و بعضی مواد را هم اضافه کرده‌اند و در واقع این همان مواد مخلوط است که از هم تجزیه شده است علاوه بر این آن چه در سابق نوشته شده بود راجع به محاکمه ابتدائی بود و این که حالا این جا گفته می‌شود حکمی ‌است که در صورت اعتراض صادر می‌شود.

حاج آقا- جواب جزء اول اعتراض آقای حاج سید ابراهیم را آقای مخبر فرمودند و همان طور که بیان کردند ولی این عبارت دویم را که به توسط دفتردار کل مضمون حکم را در ذیل صورت حساب قید خواهد کرد در کمیسیون هم همین طور اصلاح شد دیگر نمی‌دانم چه طور شده است که این طور در راپورت نوشته شده است.

(ماده مزبور با اصلاح ذیل قرائت شد).

دفتر دار کل مضمون حکم در را در ذیل صورت حساب قید خواهد نمود.

رئیس- دیگر مخالفی در این ماده هست (اظهاری نشد)- رأی می‌گیریم کسانی که با این ماده با این اصلاح موافقت دارند قیام نمایند(اغلب قیام کردند و تصویب شد).

(مواد ذیل را کمیسیون بر قانون دیوان محاسبات پیشنهادی وزیر اضافه کرده بود).

ماده ۱۲۰- در مواقعی که صاحب جمع در مواعد مقرره حساب خود را به دیوان محاسبات تسلیم نکند و موافق ماده (۶۱) باید خود دیوان محاسبات اقدام نماید از این قرار و رفتار خواهد شد مدعی‌العموم مراتب را کتباً به دیوان محاسبات اظهار می‌کند و حکمی‌ از طرف دیوان مزبوره متضمن به هیئت مذکور در ماده (۶۱) باشد صادر می‌شود حکم مزبور به توسط مدعی‌العموم به اداره متبوعه صاحب جمع داده خواهد شد که به او ابلاغ کند.

حاج سید ابراهیم- ماده (۶۱) که در خصوص مجازات بود به کمیسیون برگشت و گمان می‌کنم که این مواد را هم نمی‌شود در آنها مذاکره کرد به جهت این که مربوط به آن ماده است و منفرع به آن ماده می‌شود.

فهیم الملک- این هیچ دلیل نمی‌شود که نباید در این مواد مذاکره کرد برای این که بالاخره یک مجازاتی در آن خصوص معین خواهد کرد هر قسم که در آنجا معین کردند این هم مطابق آنها نخواهد بود والا هم چون نیست که به کلی بی‌مجازات بماند.

رئیس- رأی می‌گیریم در این ماده کسانی که موافقند در این ماده با پیشنهاد کمیسیون قیام نمایند (اغلب قیام کردند و تصویب شد).

ماده ۱۲۱- (اگر صاحب جمع یا وکیلش از برای مدت حاضر شد مطابق ماده (۸۸) و بعدها رفتار می‌شود در صورتی که در رأس و عده حاضر نشود رئیس محکمه به در خواست مدعی‌العموم می‌تواند روز محاکمه را معین و یک نفر از مستشاران را به سمت مخبری برقرار کند).

رئیس- مخالفی در این باب نیست؟ (گفتند خیز)- رأی می‌گیریم بر ماده (۱۲۱) به طوری که خوانده شد کسانی که موافقند قیام نمایند (اغلب قیام کردند و تصویب شد).

ماده ۱۲۲- (در روز معین دیوان محاسبات موافق ماده (۶۲) صاحب جمع را به یک جزای نقدی محکوم ساخته و حکم می‌کند که مدعی‌العموم حساب صاحب جمع را به وسائل مقتضیه ترتیب داده تسلیم نماید تا در محکمه رسیدگی شود این حکم به اداره متبوعه برای حکم دیوان محاسبات موافق ترتیبات مواد (۱۰۹) تا (۱۱۸) می‌توان اعتراض کرد.

حاجی سید ابراهیم- این عبارت آخر که موافق ترتیبات مواد (۱۰۹) تا (۱۱۸) که توضیحی لازم دارد که مشتبه نشود و دیگر این که دیوان محاسبات رسیدگی کرد اگر صاحب جمع باقی دارد حکم می‌کند از او بگیرند اگر فاضل دارد که می‌گوید به او بدهند والا که نه باقی دارد و نه فاضل که تقاضا می‌دهد و دیگر این‌ها چیزی نیست که صاحب جمع به آن اعتراض نماید این را خوب است مخبر توضیح بدهد.

فهیم الملک- این ماده راجع می‌کند به مواد قبل را اگر در آنها ملاحظه بفرمائید رفع اشکال می‌شود.

رئیس- مخالفی دیگر در این خصوص هست (اظهاری نشد) رأی می‌گیریم کسانی که با ماده

۱۲۲ موافقت دارند قیام نمایند (اغلب قیام کردند و تصویب شد).

ماده ۱۲۳- استدعای تجدید نظر باید در ظرف مدت مذکور در ماده (۷۲) به عمل آمده و تمام اسنادی که راجع به صحت تقاضا است منضم به عرض حال شود و این عرض حال با اسناد مزبور باید به طرف ابلاغ شود و پس از آن دیوان محاسبات در باب قبول استدعای تجدید نظر شور کرده و بعد به ترتیب معمول حکم صادر می‌کند.

حاج آقا- بنده با مضمون این ماده مخالف نیستم ولی بنا شد در کمیسیون این قید را در این جا بکنند که شورت در باب قبول و عدم قبول اعتراض در اطاق مخصوص و در اطاق مشاوره باشد و در این جا نوشته نشده است.

فهیم الملک- در کمیسیون همین مذاکره شد بالاخره گفتند که این ترتیب را باید خودشان بدهند که در اطاق مشاوره یا اطاق مخصوصی این مشورت به عمل بیایدو این چیزی نیست که در قانون نوشته شود.

رئیس- حالا رأی می‌گیریم کسانی که با ماده (۱۲۳) موافقت دارند قیام نمایند (اغلب قیام کردند و تصویب شد).

ماده ۱۲۴- در صورت قبول تجدید نظر حکمی‌ که صادر می‌شود مستند به دلیلی نخواهد بود حکم مزبور به امضاء دفتردار کل رسیده به شخصی که استدعای تجدید نظر کرده یا وکیلش ابلاغ می‌شود و تاریخ در کتابچه ثبت و در ظرف سی روز از این تاریخ مواد دیگری به طرف شخص مستدعی ابلاغ و پس از آن موافق ترتیباتی که در باب محاکمه ابتدائی گفته شد عمل می‌شود.

حاج عزالممالک- یک لفظی را در کمیسیون گفته‌ام در این جا هم تکراراً عرض می‌کنم که لغت استدعا به (تقاضا) تبدیل شود.

آقا شیخ ابراهیم- این عبارت که حکمی‌که صادر می‌شود مستند به دلیلی نخواهد بود خوب نیست حکم همیشه مستند به دلیل خواهد بود در حکم ذکر دلیل نمی‌شود پس خوب است این طور نوشته شود در حکمی‌که صادر می‌شود ذکر دلیل نخواهد شد.

فهیم الملک- ضرر ندارد که همین طوری که فرمودند نوشته شود در حکمی‌ که صادر می‌شود ذکر دلیل نخواهد شد.

وکیل‌التجار- بند عرض می‌کنم که این جا لابد تجدید نظر یا تجدید ملاحظه یک عللی پیدا می‌کند در آن حکم هم آن جهت و آن علت را باید بنویسند چه طور می‌شود که حکم بدهند ولی دلیل را ذکر بکنند عقیده‌ام این است که باید در حکمی ‌که صادر می‌شود ذکر دلیل بشود.

فهیم الملک- شرایط تجدید نظر را البته در موارد قبل ملاحظه فرموده‌اید که در چند مورد مخصوص تقاضای تجدید به طور قبول می‌شود و همین قدر که اسناد خودش را فرستاد و محکمه ملاحظه کرد و دید که محتاج به تجدید نظر است می‌گوید باید تجدید نظر بشود دیگر این است به ذکر دلیل نیست خود آن اسناد دلیل لزوم تجدید نظر است یعنی به طوزی که عرض کردم دیوان محاسبات پس از ملاحظه اسناد اگر تجدید نظر را لازم دارد حکم به تجدید نظر می‌کند و اگر آن اسناد را صحیح ندانست و لازم بدهد تجدید نظر بشود آن تقاضا را رد می‌کند ولی در صورتی که تقاضای تجدید نظز قبول شد تمام آن اسناد رجوع می‌شود به آن محکمه و در این صورت دیگر لازم به ذکر دلیل نخواهد بود (ماده به اصلا ذیل خوانده شد) (صورت قبول تجدید نظر در حکمی‌که صادر می‌شود ذکر دلیل نخواهد شد- حکم مزبور به امضای دفتردار کل رسیده به شخصی که تقاضای تجدید نظر کرده یا وکیلش ابلاغ می‌شود و تاریخ در کتابچه ثبت و در ظرف سی روز از این تاریخ مواد دیگری به طرف شخص مستدعی ابلاغ و پس از آن موافق ترتیباتی که در باب محاکمه ابتدائی گفته شد عمل می‌شود.

رئیس- دیگر ملاحظاتی در این ماده هست؟ (اظهاری نشد) پس رأی می‌گیریم کسانی که با ماده (۱۲۴) موافقت دارند

قیام نمایند (اغلب قیام کردند و تصویب شد).

ماده ۱۲۵- حکم قبول تجدید نظر باعث توقیف اجرای حکم اولی نیست ولی هر گاه توقیف حکم تقاضا شود دیوان محاسبات می‌تواند حکم را توفیف و برای این امر اگر لازم داند حکم به عادن وجه‌الضمامه نماید.

رئیس- مخالفی که در این ماده نیست؟ (گفتند خیر) رأی می‌گیریم کسانی که ماده ۱۲۵ را تصویب می‌کنند قیام نمایند (اغلب قیام کردند و تصویب شد).

ماده ۱۲۶- (در صورتی که تجدید نظر قبول نشود حکمی‌ که صادر می‌شود باید مستند به دلیل بوده به شخصی که تقاضای تجدید نظر کرده است ابلاغ و اسناد مذکوره در ماده (۱۲۲) را که تحویل دفتر کرده بود مسترد شود).

رئیس- در این ماده مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) (ثانیاً ماده مزبوره یا تبدیل جمله حکمی ‌که صادر می‌شود باید ذکر دلیل شده و تبدیل جمله مسترد شود به جمله مسترد نماینده قرائت شد).

رئیس- رأی می‌گیریم کسانی که با ماده (۱۲۶) موافقت دارند قیام نمایند (اغلب قیام کردند و تصویب شد).

(فصل چهارم دو محاکمه پس از ابطال حکم)

ماده ۱۲۷- پس از آن که موافق ماده (۷۱) حکم دیوان محاسبات نقص شد در جلسه عمومی‌رسیدگی و محاکمه شده موافق ترتیباتی که در باب احکام ابتدائی گفته شد حکم قطعی صادر گردید ولی اعضای که در صدور حکم نقص شده شرکت داشته‌اند بیایند در محاکمه ثانوی دخالت نمایند.

حاج سید ابراهیم- چون این مسئله حکم اخیر در مجلس عمومی‌می‌شود لابد اعضاء تمام محاکم در آنجا حاضر خواهند بود نهایت در رأی دادن شرکت نخواهد داشت از این جهت بنده تصور می‌کنم که عبارت آخری این طور اصلاح شود که نباید در محاکمه ثانوی دخالت در رأی نمایند.

فهیم الملک- این که گفته می‌شود که در محاکمه ثانوی نیابد دخالت داشته باشند مراد این است که آن هیئت محکمه که این محاکمه را ابتدائی کرده‌اند اصلاً در محاکمه عمومی‌ حاضر نخواهند بود که مداخله در محاکمه داشته باشند ولی اگر قبلاً یک مستشاری به سمت مخبری در آن جا باشد البته حق نطق و اظهار عقیده را دارد.

رئیس- دیگر ملاحظاتی در این ماده هست (اظهاری نشد) رأی می‌گیریم کسانی که موافقت دارند با ماده (۱۲۷) قیام نمایند (اغلب قیام کردند و به اکثریت تصویب شد).

ماده ۱۲۸- در احکام صادره که به موجب ماده قبل تغییرناپذیر خواهد بود.

رئیس- مخالفی که در این ماده نیست؟ (گفتند خیر) رأی می‌گیریم کسانی که با این ماده (۱۲۸) موافقت دارند قیام نمایند (اغلب قیام کردند و با اکثریت تصویب شد).

رئیس- بقیه این شور می‌ماند برای جلسه دیگر حالا چون آقای وزیر جنگ تشریف آورده‌اند برای شور در لایحه که پیشنهاد کرده اند و قرار بود که امروز مطرح مذاکره بود شروع می‌کنیم به مذاکره در آن خصوص (راپورت کمیسیون نظام به عبارت ذیل قرائت شد).

کمیسیون نظام روز دو شنبه ۲۸ محرم ۱۳۲۹ دو ساعت به ظهر مانده در تحت ریاست آقای دکتر امیر خان با حضور آقای وزیر جنگ منعقد گردیده در باب لایحه قانونی جلب سوار از ایلات که از طرف وزارت جنگ پیشنهاد شده بود مذاکرات لازمه به عمل آمده کمیسیون نظام در مواد مزبوره با اکثریت رأی داده و عین همان لایحه را با راپورت تقسیم مجلس می‌دارد.

(پیشنهاد کمیسیون)

ماده (۱)- در کلیه ایلاتی که سرباز نمی‌باشند دولت به موجب این قانون سوار می‌گیرد.

ماده (۲)- میزان گرفتن سوار از هر سی خانوار یک خانوار یک سوار است.

ماده (۳)- مدت خدمت در زیر اسلحه سه سال است.

ماده (۴)- مدت خدمت در صنف احتیاط (مدت انتظار رجوع خدمت) سه سال است و در ظرف این سه سال دولت سالی یک مرتبه در مراکز محلی سوار مدتی که بیش از یک ماه نباشد سوارها را برای مشق و حاضر می‌نماید.

ماده (۵)- حقوق مدت خدمت در زیر اسلحه مطابق بودجه مصوبه به مجلس پرداخته می‌شود.

ماده (۶)- خرج اسب و حقوق مدت خدمت سوار در صنف احتیاط در سال مطابق بودجه مصوبه است.

ماده (۷)- تهیه اسب سوار در موقع احضار به خدمت به عهده همان سی خانوار است که آن سوار را می‌دهند.

ماده (۸)- در مدت خدمت سوار در صنف کفالت مخارج ضروری اهل خانه آن سوار مطابق قرارداد وزارت جنگ بر عهده همان سی خانواری است که سوار داده اند.

(لایحه وزارت جنگ شماره ۱۱۵۳۱)

وزارت جنگ در خصوص سوار از ایلات پس از مشاورات و مذاکرات در مجلس شورای نظمی‌با حضور بعضی از رؤسای ایلات به مجلس مقدس شورای ملی شبدالله ارکانه این طور این طور پیشنهاد می‌کنند.

لزوم سوار از کلیه ایلات اتیران که سرباز بده نیستند.

تعیین ترتیب گرفتن سوار از هر سی خانوار یک سوار.

خدمت در زیر اسلحه سه سال

مدت احتیاط و انتظار رجوع خدمت سه سال


حقوق مدت خدمت بر طبق بودجه سال تنکوزئیل که وزارت جنگ پیشنهاد کرده است حقوق مدت احتیاط در سال هر نفری هفت تومان و پنج هزار دینار با مخارج اسب در وقت حرکت دادن سواد باید آن سی خانوار اسب صحیح برای سوار نماید مدت نبودن آن سوار در خانه‌اش آن سی خانوار باید به اندازه کفالت خانواده شخصی او را موافق قرار داری که رؤسای ایلات با وزارت جنگ خواهند داد.

رئیس- حالا مباحثه در کلیات این لایحه است.

حاج شیخ علی- چون در شور کلی است بعضی اشتباهات برای بنده دست داده است که لازم شد عرض کنم در این که ما یک قشونی اضافه بر آن چه حالیه داریم و بهترین مواضعی را هم که ما می‌توانیم از آن استفاده بکنیم و قشون اخذ نمائیم همین ایلات است حرفی نیست اما در مقدمه این لایحه هیچ مرقوم نشده است که آیا این سوارهائی که بیش از این ایلات مستخدم بکنند علاوه بر آن سوارهائی که پیش از این ایلات می‌دادند خواهند بود با این که غیر از آن‌ها خواهند بود دویم این که این ده هزار سوار ایلات که هر سال یک دفعه موقع خدمت آنها است یک مخارج فوق‌العاده دارد و این لایحه را که وزارت جنگ پیشنهاد کرده است کلی بودجه خرج لازم دارد آیا این علاوه خواهد شد از بودجه که فعلاً در قشون داریم با این که جزء همان بودجه خواهد بود این را در کلیات بفرمائید تا بعد در مواد هم بنده عرایض خودم را عرض بکنم.

سلیمان میرزا- همان طوری که آقای آقا شیخ علی فرمود بنده به شکل اخطار نظامنامه عرض می‌کنم که این لایحه نبایستی حالا به مجلس بیاید برای این که این لایحه تقاضای خرج می‌نمایند و مطابق ماده ۱۹ و ماده ۲۰ نظام نامه داخلی باید کمیسیون نظام نامه این را فرستاده باشد به کمیسیون بودجه که رأی کمیسیون بودجه هم در این خصوص معلوم می‌شد و آن وقت این اشکالی را که آقای آقا شیخ علی کردند رفع می‌شد بنابراین گویا هیچ نمی‌توانیم حالا داخل مذاکره در این لایحه بشویم بلکه این لایحه هم مثل سایر لوایحی که آمده است و زمان قرائت در مجلس و مطرح مذاکره شدن با رأی کمیسیون بودجه توام بوده است مطابق نظام نامه داخلی باید آورد به کمیسیون بودجه که رأی آن کمیسیون هم در این خصوص معلوم شود و بنده مخبر کمیسیون بودجه هستم از طرف آن کمیسیون این تقاضا را می‌کنم که این لایحه را رجوع کنند به کمیسیون بودجه.

حاج سید ایراهیم- در این جا ذکر نشده است که این قانون را که می‌نویسند جزء بودجه امسال پنج هزار ریال شش هزار یا هزار سوار معین خواهد شد و مخارج آنها اضافه بر بودجه خواهد شد تا این که بگوئیم باید نظریات و عقیده کمیسیون بودجه هم در این خصوص معلوم شود این الان هیچ مربوط به عمل بودجه و کمیسیون بودجه نیست این یک قانونی است که از طرف وزارت جنگ پیشنهاد شده است که از ایلات سوار گرفته شود بعد از این که مجلس تصویب کرد که از هر سی خانوار یا از هر چهل خانوار ایلات یک نفر سوار گرفته شود آن وقت وزیر جنگ مخارج آن را برآورد می‌کند و می‌رود به کمیسیون بودجه و کمیسیون بودجه ملاحظه می‌کند اگر دید ممکن هر ده‌هاز سوار در سال آتیه گرفته شود که رأی می‌دهد و تصویب می‌کند و اگر دید که به آن اندازه ممکن نیست و محل ندارد آن قدری را که مقتضی و ممکن است تصویب می‌کند و گمان می‌کنم که فعلا مذکرات در این خصوص ابداً محتاج به کمیسیون بودجه و رجوع به آنجا نیست برای این که این لایحه اساس نظام گیری را معین کرده و ممکن است ما این قانون را الان بگذاریم و وزیر جنگ به اقتضای وقت از اول حمل یا از اول سال دیگر شروع به عملیات آن بکند پس بنده این اشکال را هیچ صحیح نمی‌دانم و عرض می‌کنم که این بهترین قانونی است که در این دوره مشروطیت به حساب حال مملکتی به مجلس آمده است و دوای بر الساعه مملکت همین قانون است و آن چیزی را که باید به تمام چیزها آن را مقدم بداریم همین امر نظام است که تا به حال به واسطه فراهم نبودن اسباب به ترتیب آن موفق نشدیم و بنده شخصاً تشکر می‌کنم از آقای وزیر جنگ که در این مقام آمده است که قواه جنگی ما را از روی یک اساسی که فعلاً بهتر از آن نمی‌شود قرار داده مرتب نماید و پیشنهاد به مجلس کرده است و گمان می‌کنم که معنی شور کلی در این باب اگر این باشد که آیا باید از ایلات سوار گرفت یا خیر در این باب کسی مخالف نباشد ولی اگر موادی غیر از این موادی که پیشنهاد شده است خواهد بود که ممکن است در آن باب مذاکره شود در هر حال بنده گمان می‌کنم که در کلیات این قانون کسی مخالف نیست و این بهترین قانونی است که در این دوره مشروطیت به مجلس آمده است و این قانون که تصویب شود و بگذرد نسبت به عبارتش و یک چند مدتی یعنی یک مسافت زیادی را نسبت به ترتیبات امور جنگی مملکت طی کرده ایم تا چه رسد به روحش و بعد از آنی که مجلس این قانون را تصویب کرد که فعلاً از هر سی خانوار ایلات یک سوار گرفته شود آن وقت وزارت جنگ ملاحظه و برآورد می‌کند که عده‌اش چه قدر می‌شود و چند هزار خواهد شد و امسال چه قدرش را لازم دارد و می‌رود به کمیسیون بودجه که مخارج آن را ملاحظه کند و تصویب بکند ولی فعلاً گمان می‌کنم که ابداً محتاج به رجوع کردن به کمیسیون بودجه نیست.

محمد ‌هاشم میرزا- در این که آقای حاج سید ابراهیم فرمودند البته در مقام تصورش هیچ کس مخالفت نخواهد کرد و البته بهترین سوار همین سواری است که می‌خواهند از ایلات بگیرند برای این که ایلات ما بهترین شجاعها هستند و همیشه خدمت به این مملکت کرده‌اند و اظهار شجاعت نموده اند و باید هم بعداً خدمت به مملکت خودشان بکنند این مطلب خیلی صحیح است ولی وقتی که وارد عملیات شدیم با اشکالات دچار می‌شویم به واسطه این که قبلاً ما باید معین بکنیم که ایلات چه قدر هستند و چه قدرش سرباز بده هستند و چه قدرش سرباز بده نیستند و آنهائی که تا به حال سوار می‌دادند به چه میزان می‌دادند و تا اندازه می‌دانیم که مختلف می‌دادند یعنی بعضی‌ها صد هزار سوار می‌دادند بعضی ۵۰ سوار هم نمی‌دادند و این قانون جزء این که ترتیبات سابق را در هم و بر کند فعلاً نتیجه دیگری نخواهد داشت و از این گذشته باید بدانیم که فقط هفت تومان تنها نیست که به بودجه تعلق بگیرد برای این که هر سواری در سال صد تومان خرج دارد و هر خانواری بیش از سه تومان نمی‌دهند و در صورتی که اهالی و رعایای دهات که سرباز بده هستند گذران و قوائدشان از احشام و زراعت است مالیاتی را که می‌دهند عیناً مثل شهری‌ها می‌دهند و با وجود این از برای سوار هم سه تومان می‌دهند علاوه بر این آمدیم و تصویب کردیم که ده هزار سوار گرفته شود یعنی هر سی خانوار از ایلات یک نفر سوار بدهند و امسال فرضاً دو هزار سوار لازم است این را نمی‌دانم از کدام یکی از ایلات بگیریم به واسطه این که از هر ایلی که شما بگوئید گرفته شود ترجیح بلامرجح است به جهت این که شما تصویب کرده اید که از هر ایلی سوار بگیرند دیگر معین نکرده‌اید که از کدام یک آنها مقدماً گرفته شود و آن وقت از هر کدام که بخواهید شروع بکنید و این مالیات را بر او ببندند که در واقع هر خانواری هفتاد تومان بدهد که شما هفت تومان و نیمش را یدهید به سوار و آنها را در تحت نظام بیاورید آن ایل خواهند گفت ما چرا باید بدهیم که از مرکز دور هستیم یکی دیگر بدهید پس باید قانون عمومیت داشته باشد باید دید که امسال چه قدر سوار لازم داریم و مخارج چه قدرش را می‌توانیم بر بودجه تحمیل بکنیم مثلاً وقتی که دیدید دو هزار بیشتر نمی‌توانید بگیرید تصویب بکنید که از هر دویست خانوار یک سوار بگیرید که هم آنها بتوانند تحمل بکنند و هم بودجه دولت تاب تحمل آن را داشته باشد والا ما اگر صد هزار سوار هم داشته باشیم هیچ عیبی ندارد بلکه خیلی خوب است و اگر فقط حرف تنها اکتفا می‌شود ممکن است تصویب بکنیم که از هر سه خانوار یک نفر سوار گرفته شود ولی در عملیات که داخل می‌شویم به این اشکالات بر خواهیم خورد و بنده عقیده‌ام این است که از هر سی خانوار یک سوار گرفتن با وجود این که هیچ تخفیفی در مالیات آنها منظور نشود یک تحمیل فوق‌العاده است و بنده تصویب نمی‌کنم و باید همان طور که آقایان گفتند این لایحه رود به کمیسیون بودجه و در آن جا ملاحظه کنیم و ببینیم امسال چند هزار سوار لازم داریم و نسبت بدهیم با ایلات و طوری قرار بدهیم که آنها هم بتوانند عمل بکنند.

سردار اسعد- عرض می‌کنم بنده این فقره را حالا خیلی زود می‌دانم از برای ایلات چون که ما باید امروز ایلات را استمالت بکنیم محبت بکنیم و آنها را ساکت بکنیم و این فقره که به آنها برسند اسباب وحشت آنها می‌شود چون که هر خانواری سه تومان باید بدهند مثلاً ایل بختیاری سی هزار خانوار هستند و از این قرار می‌شود نود هزار تومان می‌شود دست کم را بگیریم چهل و پنج هزار تومان یا کمتر سی هزار تومان و باید به آنها بگوئیم که شما باید این را بدهید از برای این که سوار خودتان را راه بیندازید کسی است که تحمل این کار را بکند پس بهتر این است که ما اول در نظم ایلات بکوشیم آن وقت قرار سوار آنها


بدهیم و به بینیم از قانون نظام چه قدر سوار لازم داریم و آن سوار چه قدرش باید از ایلات باشند و چه قدر از غیر آنها وقتی که این کارها را تصفیه و معین کردیم آن وقت می‌شود در این خصوص رأی بدهیم و چون که هر حکمی‌ که از مجلس بیرون می‌رود باید فوری مجری بشود بدترین کارها این است که حکمی ‌از مجلس بیرون برود و مجری نشود و این حکم اگر از مجلس بیرون برود اجرایش یک قدری اسباب اشکال خواهد بود پس بهتر این است که این کار و این قانون را یک قدری تعویق بیندازیم از برای این که به ببینیم کدام یک از ایلات حاضرند برای این کار و مدت خدمت را در چه قدر می‌شود قرارداد سه سال زیاد است کمتر قرار بدهیم و هم چنین سایر ملاحظات را بکنیم بنده عرض می‌کنم از کلیه ایلات جنوبی هر قدر پول به آنها بدهید ممکن نیست سه سال سوار آنها را نگاه بدارید و در صورت این فقره حالا یک قدری زو.د است از برای گفتگو.

وزیر جنگ- مخصوصاً این مجلس و پارلمان برای این است که تمام امورات را در مملکت به طور مساوات ترتیب و اجرا بکنند یعنی هیچ دلیلی ندارد که یک قسمت از مردم این مملکت از رعایای این مملکت سوار و سرباز بدهند و هر ده خانوار پانزده خانوار یک نفر سرباز بدهند و یک قسمت خیلی کلی به هیچ وجه سرباز و سوار ندهند در صورتی که همه قسم استعداد در آنها موجود است برای دادن سوار هم اعتقاد خود بنده این است که نوکری دولت باید اجباری باشد یعنی خدمت باید عمومی‌ باشد ولی نوکری اجباری است و این یک چیزی است که در تمام ممالک دنیا هست که خدمت دولت عمومی‌ است یعنی بنده و شما و دیگران هم باید سرباز باشیم توپچی بده باشیم و عقیده شخصی بنده این است و هیچ معتقد به بودجه هم نیستم ولی امروز اگر این کار را ما بخواهیم شروع بکنیم ممکن نیست برای این که احصائیه و شماره نفوس نداریم و این کار اقلاً پنج شش سال طول خواهد داشت که در مملکت اداره احصائبه مرتب بشود و شماره نفوس پیدا بکند و به عقیده شخص من اقلا ده سال طول خواهد داشت که این ترتیب در مملکت معمول شود و بتوان افراد اهالی مملکت ایران را به خدمت اجباری وا داشت و وقتی هم که آن ترتیب شد دیگر بودجه لازم نداریم تمام مردم باید حاضر خدمت باشند مثل ترتیبی که در تمام دو عالم و در تمام نقاط دنیا معمول است و حکم پیغمبر ما هم که جهاد است از برای عموم مسلمین ولی عجاله تا ده سال دیگر ما چه بکنیم که هم یک حال تساوی با قرارداد اهالی مملکتی خودمان بدهیم و هم یک عده سوار حاضر مسلحی داشته باشیم این جا چند فقره اظهاراتی فرمودند که بنده به عقیده خودم یکی یکی آن فرمایشات را جواب عرض می‌کنم یعنی به عقیده شخص خودم اولا فرمودند که سوار قدیم ما چه می‌شود سوار قدیم ما هست هیچ طوری نمی‌شود امروز فرض بفرمائید ایل ایلانلو هفتاد هشتاد نفر سوار می‌دهند و دو هزار خانوارند وقتی که این قانون از مجلس گذشت و وضع شد حساب می‌کنند مثلاً می‌بیند که به این ایل سیصد هزار تعلق می‌گیرد باقی را از روی یک ترتیب صحیحی از بین آنها می‌گیرند پس سوار قدیم ما از میان نمی‌رود بلکه این قانون که گذشت از مجلس فوراً ما آن ایلاتی را که سابق بر این سوار می‌دادند در تحت این حکم در می‌آوریم مثلاً ایل ایلانلو سوار می‌داده است بعد از وضع این قانون ما فوراً می‌خواهیم شماره می‌کنیم و می‌گوئیم مطابق قانون فلان مدار سوار به سر شما وارد است مثلاً می‌گوئیم اضافه بر این عده که هست ما صد و پنجاه یا دویست سوار دیگر از شما می‌خواهیم و این مقدارش را هم آنها شاید با کمال افتخار حاضر بشود و در کمال امتنان بدهند علاوه بر این مسئله که وزارت جنگ پیشنهاد کرده است بدون ملاحظه اطراف و نکات کار نموده است بلکه موقعی می‌خواست این فقره پیشنهاد بشود از وکلای ایلات مثل آدینه محمد خان مثل حاج محمد کریم خان قشقائی و همین طور از سایر رؤسای بختیاری که در طهران هستند آنهائی که رئیس و سر کرده بودند همه حاضر بودند و خیلی در این خصوص مذاکره کردیم بالاخره بعد از این که چهار ساعت حرف زدیم و در این کار دقت کردیم همه تصدیق و تصویب کردند که به همین ترتیبی که پیشنهاد شده است از هر سی خانوار یک سوار گرفته شود حتی این که این مأخذ سی خانوار حالا را تخمین قرار دادند و گفتند که این هم یک موضوعی است که از میان خواهد رفت و باید به تدریج کمتر از این میزان یک سوار بدهند و اما این که شاهزاده عمو اقلی فرمودند که این لایحه باید به کمیسیون بودجه برود و بعد از آنی که رأی کمیسیون بودجه در این خصوص معلوم شد به مجلس بیاید این را بنده خیلی تعجب می‌کنم برای این که ما چیزی اضافه بر بودجه پیشنهاد نکرده‌ایم بودجه نظام را بنده نوشته‌ام و تقریباً دو ماه است که فرستاده‌ام به وزارت مالیه با نظریات سال آتیه که مثلاً ما در سال آینده چهار هزار سوار یا پنج هزار هر چه که آنجا نوشته شده است لازم داریم وقتی که آن بودجه آمد به مجلس و تصویب شد ما هم آن عده سوار از ایلات می‌گیریم برای این که ما که جیره و عایق می‌دهیم ما که لباس به آنها می‌پوشانیم ما که مشق می‌دهیم چه عیب دارد که آن عده را که لازم داریم از ایلات خودمان که رشیدتر و جنگجوتر هستند بخواهیم و خیلی بهتر فایده ببریم برای خدمت به ملت این هم به عقیده بنده جواب آن مسئله اما در باب این که فرمودند یعنی گفته شد این جا که نفری یا خانواری ۳ تومان باید بدهند کجا این نوشته شده است در این لایحه که پیشنهاد شده است که هم چون چیزی نوشته نشده است که هر سی خانوار نود تومان باید بدهند این یک قراری است که ایلات در میان خودشان می‌دهند ما فقط چیزی را که می‌گوئیم در این قانون این است که باید هر سی خانواری یک اسب یا یک مادیان و یک جوان لایق نظام به ما بدهند آیا کسی هست این جا که بگوید در سی خانوار ایل ده خانوار آنها اسب ندارند این چه طور می‌شود بر فرض این که این طور باشد ممکن است یکی یک تومان یا پنج هزار بدهند و یک اسب تهیه کنند دیگر ما هیچ نگفتیم که هر خانوار سه تومان بدهند تا این که تحمیل باشد ما می‌گوئیم عموم مردم ما نوکر به دولت می‌دهند باید ایلات هم بدهند مثل این که در آذربایجان اگر ملاحظه فرمائید هر ده خانوار سه خانوار یک سرباز می‌دهند و هم پنج تومان مالیات بده هستند و اگر ما با این نسبت در ایلات بخواهیم در ایلیات اقدام کنیم هیچ اهمیتی برای آنها ندارد این هم به عقیده بنده جواب از این فقره اما این که می‌فرمائید اسباب توحش ایلات می‌شود بر خلاف عقیده شخص بنده این است که این کار بیشتر اسباب استمالت از ایلات می‌شود برای این که ایلات ما که یک عهدی را دیده اند که اگر قبلا فلان سر کرده یا فلان رئیس آنها می‌آید این جا از او تعارف می‌گیرند تفنگ می‌گرفتند وقتی دیدند که حالا می‌آیند این جا جیره صحیح می‌گیرند لباس صحیح می‌پوشند و رؤساشان اگر داخل شوند صاحب منصب می‌شوند و مواجب می‌گیرند به عقیده بنده این مطلب خیلی باعث جذب قلوب آنها می‌شود نسبت به مرکز برای این که سابق اگر یک ایلخانی می‌آمد بالاخره به هر وسیله برای او خیلی اسباب زحمت فراهم می‌کردند ولی حالا که می‌آیند زحمتی که بر آنها وارد نمی‌شود سهل است منتهای راحتی را خواهند داشت و اما در باب سه سال کسی نمی‌گوید که این واد سه سال به خانه خودش نرود معنی این که مدت خدمت در زیر اسلحه سه سال است این است که سه سال باید در زیر اسلحه دولت باشد و دولت حق دارد او را تا سه سال نگاه به دارد حالا اگر وزیر جنگ یک وقتی صلاح دید دو ماه محرم و صفر را که فرضاً کار ندارند برای این که ماه عزاست آنها را مرخص می‌کند که باز غرم ماه ربیع الاول برگردند و بیایند سر خدمت یک وقتی می‌شود که وزیر جنگ مثلاً در چهار ماه زمستان هوا که سرد است و موقع خدمت فوق‌العاده نیست مقتضی می‌بیند و می‌گوید که فلان سوار در این مدت برود خانه خودش و بعد از چهار ماه بیاید و این هم هیچ مورد مؤاخذه نیست که کسی از وزیر جنگ بپرسد که چرا او را مرخص کرده‌اید پس این هیچ حتم نیست که سال را تماماً باید در زیر اسلحه باشند و به خانه خودشان نروند این هم جواب یکی از آن مطالبی بود که گفته شد و به نظر بنده آمد و اما در خصوص این که یک چیزی به گوشم خورد که هفت تومان به آنها باید بدهند کی کسی گفته است که هفت تومان باید به آنها بدهند این یک قانون سوارگیری است که از مجلس می‌گذرد بعد از این که از مجلس گذشت و تصویب شد که مثلاً از هر سی خانوار یک سوار بگیرند و در باب حقوق آنها موقعش وقتی است که بودجه مملکتی نوشته می‌شود هر قدر که مجلس شورای نظامی‌ کمیسیون نظام مجلس کمیسیون بودجه و مجلس مقدس تصویب کرد نفری ده تومان بیست تومان هر چه تصویب شد به آنها داده می‌شود والا الان کی گفته است که نفری هفت تومان باید به آنها بدهند مذاکره


حقوق آنها ربطی به این قانون ندارد این لایحه بنده چنین گمان می‌کنم که یک قانون عدلی است نسبت به رعایای ایران و ایلات آن که از مجلس مقدس می‌گذرد.

رئیس- این مذاکره که عجالتاً می‌شود در کلیات است بعد از آنی که این شور تمام شد داخل مواد می‌شویم این است که خواهش می‌کنم از ناطقینی که می‌خواهند نطق بفرمایند نظرات خود را در کلیات این قانون بفرمایند و داخل مذاکره مواد نشوند.

آقا میرزا اسدالله خان- بنده با اظهارات جناب وزیر جنگ کمال موافقت را دارم و گمان می‌کنم که این اولین پیشنهادی است که در باب نظام به مجلس پیشنهاد می‌شود و تکرار می‌کنم عرض را که در موضوع وضع مالیات تریاک عرض کردم و آن این است که قوانینی که وارد مجلس می‌شود باید دارای یک عدله و مقدمه مثبته آن باشد و به موجب نظام نامه باید طرح‌ها و قوانینی که به مجلس وارد می‌شود دارای آن مقدمه باشد که دلیل او را وضع نماید که آن قدر وقت مجلس تضییع نشود که اگر دارای یک مقدمه باشد بنده گمان می‌کنم نصف این مذاکراتی که می‌شود در این جا نخواهد شد و وقتی که آن قانون از کمیسیون برگشت و به مجلس آمد مخبر آن به کمیسیون اجمالی از آن دلایل را به عرض مجلس می‌رساند که دیگر محتاج به این مذاکرات نباشیم و حالا بعضی از عدلۀ لزوم این را آقای وزیر جنگ بیان فرمودند لکن یک دلیل بزرگ که ثابت می‌کند لزوم این لایحه را که آقای وزیر جنگ اظهار نکردند این است که .....

رئیس- شما موافقید؟

اسدالله خان- یک مطلبی است راجع به کردستان خودمان است که لازم است عرض کنم وقتی که از ایلات سوار گرفته نشد آن هم در صورتی که خودشان اظهار بدارند و گرفته نشود رفته رفته آن ایلات یا آن ولایت یا آنجائی که ایل دارد آن علاقه را که آن نسبت به خدمت دولت دارد آن علاقه به کلی از بین می‌رود خصوصاً اگر قدری دور قسمت باشند که به کلی آن علاقه‌ها را از دست می‌دهند مثل این که ما می‌بینیم اگر کردستان ما یک سواری در حکومت نشین آن داشت و از شقز و بانه یک سواری داشت یقیناً دچار این مشکلات امروز نمی‌شدیم چنان چه به تجربه حالا این بر ما ثابت شده است یقیناً اگر سواری در تحت نفوذ حکومت می‌داشت مدافعه می‌کردند به جهت این که خود آن خانه و راههائی که آن سوارها را می‌دادند خود آنها نمی‌گذشتند قشون اجنبی وارد شود و وجود یک چنین سوارهائی سبب مرکزیت مملکتی می‌شود و آن ترتیب که سواری نداشته باشند سلب مرکزیت مملکتی را می‌کند و رفته رفته ایلات از تحت نفوذ مرکز خارج می‌شوند مثل این که می‌بینیم کم کم از آن فوائدی که ما باید از این قسمت مملکت ببریم نمی‌بریم اما آن قسمتی را که حضرت اشرف والا شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند در باب بودجه بنده خیلی تعجب دارم زیرا در موقعی که هیئت وزراء معرفی شدند پروگرامی‌را که به مجلس پیشنهاد کردند در جزء آن پروگرام یکی این بود که سی هزار قشون رفورمه داشته باشند و آن پروگرام را مجلس تصویب کرد و در این جا ما فقط طرز سواری گری را رأی می‌دهیم و هیچ کار نداریم که امسال ده هزار ۲۰ هزار ۵ هزار خواهند گرفت یا زیادتر یا کمتر و این مسئله هم آن چه عقیده خودم است از این نقطه نظر فقط این بوده است که آن ترتیبی که پیش بوده است یا مال نشود دویماً این که این طرح مفید این فائده است که تساوی ما بین ایلات بشود ایل ترکستان دیگر هیچ وقت کله نمی‌کنند که شما از ایل بختیاری سوار می‌گیرید از ما چرا سوار ندارید و شاید قشقائی هم همین اظهار را بکند پس می‌توانم عرض بکنم که اظهارات شاهزاده سلیمان میرزا فقط به جهت این بوده است که یک پیشنهاد از طرف وزیر جنگ می‌شود پایمال شود و بنده عقیده ام این است که اگر می‌خواهید سرایت بدهیم این نفوذ را با اطاف هر چه زودتر این را بگذرانید بهتر است به جهت این که این‌ها در این مدت مشق سوار نظام را بلد می‌شوند این‌ها بعضی محسنات دارد که اگر کلیاتش امروز بگذرد شاید تا یک دوره تقینینه دیگر یک عده سواری ما حاضر داشته باشیم در صورتی که امروز نگذرد شاید تا یک دوره تقینینه دیگر یا در یک دوره تقینینه دیگر یک وزیر جنگ دیگری باشد که این مسئله به نظرش نیاید یا لازم نداند پس بهتر این است که هر چه زودتر باید رای داده شود.

سردار اسعد- پس ابتدا باید این اسم که ایلات یک پول بدهند برده نشود.

وزیر جنگ- عرض می‌کنم هیچ گفته نشده است که حکماء فلان مبلغ را باید بدهند گفته شد سی خانوار یک سوار بدهند و بنده این را به یک موضوع دیگری عرض می‌کنم در بین آقایان هست کسی که بگوید که از این سی خانوار خانواری هست که یک اسب یک تفنگ یک مرد قابل نداشته باشد حالا زیاد عرض نمی‌کنم در سی خانوار در هر پنج خانوار آیا کسی می‌گوید یک اسب و یک جوان صحیح الاعضاء و یک تفنگ نیست آن هم یک تفنگ موزر پنج تیره مکنز که تفنگش هم بهتر از تفنگی است که در دست من است اگر هم چون کسی هست خوب بفرمایند بنده هم بدانم بنده عرض می‌کنم که ایلات آذربایجان از قبیل ایل قراچه داغ و غیره تا چهار پنج سال قبل همین طور سوار داشتند علاوه بر این ما هیچ تصور نمی‌کنیم که خانوار عبارت از چیست آن طور که بنده تصور می‌کنم اقلاً هر خانوار باید دارای پنج مرد باشد پس یک سوار یک مردی که ما می‌خواهیم از سی و پنج مرد می‌خواهیم به علاوه آن چیزی که ما می‌خواهیم الان در بعضی ایلات از قبیل ایل بختیاری الان مجری است و اهمیتی ندارد این قانون از حیث این که یک امر تازه باشد فقط چیزی که هست ایلات دور دست اما را به مرور این مسئله جلب می‌کند و به مرور عادی می‌شود به خدمت دولت و اخلاقشان نزدیک می‌شود که به خدمت به مملکت و دولت و این اسباب آسایش و رفاه و اهالی مملکت است باز هم عرض می‌کنم به هیچ وجه در این لایحه چون چیزی نوشته نشده است که ایلات یک چیزی بدهند ابداً ابداً فقط نوشته شده که از هر سی خانوار یک سوار به طوری که عرض کردم آن جوانی که به دولت می‌دهند از هر ۳۵ مرد یک مرد می‌دهند و از هر سی خانوار یک اسب که بیطار نظامی‌بگوید آن صحیح است و یک تفنگ و اسب را هم باز مسامحه کردیم گفته‌ایم یا یک مادیان صحیح الیدن چیز دیگری به هیچ اسم نخواستیم.

لواءالدوله- عرض می‌کنم که این جا یک مطلبی است عنوان شد و مذاکره شد و از بین رفت و آقای وزیر جنگ هم اشاره به آن نکردند اولاً ما می‌خواهیم یک عده سواری به یک ترتیب صحیحی از ایلات بگیریم یک قانونی می‌نویسیم به دست وزیر جنگ می‌دهیم آن وقت وزیر جنگ ایران باید این کار را اجرا کند مدت برای این کار قرار می‌دهند آن وقت آن فرمایش آقای سردار اسعد هم وارد نمی‌آید مثل پیاده رفورم است که یک عده پیاده رفورم لازم داریم و حالا شروع شده است به یک ترتیب یک اندازه آن گرفته شده است گذشته از این ما در دفتر دولتی مان ۲۷ هزار سوار ثبت است اینها هیچ وقت ترتیب قانونی نداشته است آمده‌ایم می‌خواهیم ترتیب قانونی بدهیم و از طرف وزیر جنگ مراقبت شده است که این خدمت بزرگ به ملت بشود.

رئیس- خیلی از آقایان هستند که اجازه نطق خواسته‌اند و دو مسئله را لازم است که بنده عرض کنم یکی آن است که رعایت موافق و مخالف بشود یکی دیگر بعضی از نمایندگان بطور اشاره بعضی فرمایششان به هم قطاران محترم خودشان نفرمایند.

سلیمان میرزا- چون بنده یک اخطار نظام نامه داخلی کردم مطع نظر از اینکه نظامیه داخلی منظور شد بلکه سوء تفاهم هم شد بنده عرض کردم ماده ۱۹و ۲۰ نظامیه داخلی را مطالعه فرمایند و حالا نخواستند مطالعه فرمایند سهل است سوء تفاهم‌هائی کردند که هیچ مقصود گویند نبود ماده ۱۹ و ۲۰ نظام نامه داخلی می‌گوید لوایحی که تقاضای خرجی می‌کند بعد از آنکه کمیسیون مربوط نظرات خودش را کرده نظرات خودش مساعد با آن طرح بود رجوع به کمیسیون بودجه می‌کند و کمیسیون بودجه نظرات خودش را در باب خرج آن در طرف دوم: به مجلس تقدیم می‌کند حالا این دو ماده نظامنامه داخلی در این موضوع مجری خواهد شد یا نخواهد شد خود دانند دیگر مقصود بنده این نبود که آقای آقا میرزا اسدالله خان فرمودند که فرمودند که این لایحه پایمال شود خیلی غریب است این نسبت آن هم به بنده و هم مسلکان بنده که خدمت نظامی‌ را اجباری می‌دانیم برای تمام افراد مملکت و نزدیک می‌کند این لایحه ما را به طرف آن مقصود به طرف آن مقصود میرود و آن مقصود را محققاً نزدیک خواهد کرد لکن هر چقدر این خوب شد و هر چقدر هم ما شابق و مایل باشیم که آن مطلب زود بگذرد گویا مانع رعایت و عمل به قانون نباشد حالا ممکن است بگویند موضوع آن دو ماده اینجا نیست والا به عقیده بنده مطابق ماده ۱۹ و ۲۰ نظامنامه داخلی باید پس از آنکه به کمیسیون


نظام رجوع شد بیاید به کمیسیون بودجه اگر مایل هستند که این قانون بگذرد و مجری شود والا اگر باید این قانون نوشته شود و منسیاً نسیاً باشد بنده عرض می‌کنم نظر بنده آن نبود که آقای آقا میرزا اسدالله خان فرمودند نظر بنده اخطار نظام نامه داخلی بود که سوء تفاهم شده است.

افتخار الواعظین- اولا عرض بنده راجع به آن اخطار که مادۀ را که حضرت والا اخطار فرمودند مضمون آن این است که لوایحی که تقاضای فرج می‌کند برای سال آتیه یا برای همان سالی که در همان دوره هستیم و این لایحه تقاضای خرج برای سال آتیه و امسال نمی‌کند این لایحه اجازه می‌خواهد از مجلس شورای ملی که از سی خانوار یک سوار گرفته شود و اما لفظ ده هزار سوار که گفته شد در ضمن اظهارات بعضی از آقایان بنده هر چه در این لایحه نظر می‌کنم لفظ ده هزار بیست هزاری نیست همین قدر دارد که از هر سی خانوار یک سوار گرفته شود و در باب مخارج هم به طوری که آقای وزیر جنگ گفتند در مدت خدمت او یعنی که آن سه سالی که در زیر اسلحه هست مخارج اسب و مخارج ضروری او و خانواده او را بدهند بنده عرض می‌کنم از اول مجلس شورای ملی اول لایحه است که درباب اصلاح نظام به مجلس آمده است و بنده موافقم با راپورات کمیسیون نظام و نهایت تشکر را از آقای وزیر جنگ از تقدیم این لایحه می‌کنم.

وکیل‌التجار- بنده می‌خواهم استدعا کنم که آقایان یک چیزهای خیلی خوبی که برای ما پیش می‌آید که خیلی خیلی دوست می‌داریم و مدتها انتظار او را می‌داشتیم وقتی که دیدیم به کلی مبهوت نشویم یعنی همه چیز را فراموش نکنیم خیلی چیزهای خوب می‌بینند که نوشته می‌شود و به نظر می‌آید ولی در ضمن آن بعضی درج می‌شود که مخالف آسایشان است بنده عرض می‌کنم که گرفتن سوار از ایلات مثل سوار رعایای این مملکت این را بنده اول ترتیبی می‌دانم که خیلی لازم است از برای این مملکت و خیلی محسنات دارد که از اغلب آقایان بیان کردند و مقداری را هم آقای وزیر جنگ بیان فرمودند و خیلی دلائل و محسنات دیگر دارد که گفته نشد و اگر گفته شود خیلی به طول خواهد انجامید ولی عقیده بنده این است که عرض می‌کنم که در این دوره مخصوص برای گرفتن سوار و تحمیل یک مبلغی بر یک عده از رعایا یا عموم رعایا این یک مطلبی است که به کلی اگر هم مجزی است این‌ها باید از هم تفکیک شود ما اگر سوار می‌گیریم اگر پیاده می‌گیریم اگر نظام می‌گیریم اگر رفورم می‌کنیم باید از روی یک ترتیب صحیح باشد نه این که طوری باشد که تحمیل بشود به یک مطلب دیگر و این که در یک قسمت یک تحمیل بشود او را هیچ بنده مخلوط نمی‌کنم با گرفتن سوار بنده عرض می‌کنم که گرفتن سوار باید از بودجه دولت از بودجه مملکت باشد البته در این که از ایلات سوار گرفته شود بهتر است لکن مخارج او را دولت باید بدهد ابداً مربوط به خانوار او نیست از ایلات خیلی خوب است لکن مواجب آنها را اسب آنها را حقوق آنها را باید دولت بدهد دخلی به خانوار ندارد بنده نمی‌خواهم عرض کنم که سوار لازم نداریم لکن عرض می‌کنم و لازم داریم لکن باید بدانیم که به چه شرط قبول می‌کنیم بنده نمی‌توانم بگویم سوار لازم نداریم و نباید سوار بگیریم برای این که این یک کاری است که به همین طوری که فرمودند بهترین چیزه است که پیشنهاد شده است اما نمی‌توانیم بگوئیم مواجبش را ایل بدهد مخارج خانواده اش را ایل بدهد البته باید تمام مخارج او را وزارت جنگ بدهد و اگر هم چیزی باید تحمیل شود علیحده یک چیزی به عنوان قانون باید نوشت که گرفته شود از هر کس که باید گرفته شود این دو مسئله را از هم تجزیه کرد بنده گرفتن سوار را خیلی لازم می‌دانم و تحسین تمجید می‌کنم اما مخارج را و او یک قران باشد یا فرضاً مخارج دهنه اسبش باشد آن را هم بنده تصویب نمی‌کنم که از آنها گرفته شود باید وزارت جنگ بدهد.

معزز الملک- این جا گویا در موضوع لایحه قدری اشتباه می‌شود و قدری مخلوط می‌شود به این جهت اسباب اشکال و گفتگو شده است مطابق اصل صد و چهاردهم قانون اساسی ترتیب گرفتن قشون با مجلس شورای ملی است و در وضع سرباز گیری ما از قدیم‌الایام معمول بوده است که در واقع حکم قانون پیدا کرده است بعضی جاها معمول بوده است که یک مقداری سرباز می‌دهند و در همان جاها هم معمول بوده است یک مقداری هم مالیات سربازی می‌داده اند چه برای کمک خرج خانه آن سرباز چه برای حرکت آن سرباز حالا این لایحه را که وزیر جنگ پیشنهاد کرده است اگر فرض بفرمائید که پیشنهاد نمی‌کرد و اجازه مجلس شورای ملی را حاصل نمی‌کرد در باب گرفتن سوار از ایلات و شروع می‌کرد به گرفتن سوار از ایلات و شروع می‌کرد به گرفتن سوار از ایلات تمام شماها تعرض می‌کردید که مطابق چه حق و مطابق کدام قانون می‌خواهید این قشون را بگیرید و این ماده ۱۱۴ قانون اساسی را هم شمشیر دست خودتان را می‌کردید که مطابق این قانون باید قشون به تصویب مجلس گرفته شود پس وزارت جنگ دیده است که مملکت شما محتاج است به قدری قشون و آن هم مسئله طبیعی و منطقی است که قشون را همیشه باید عناصر جنگی مملکت گرفت از آن قسمتی از مملکت گرفت که بالطبیعه استعدادشان برای جنگ چه از باب رشادت چه از سایر جهات بهتر این است که از مجلس شورای ملی اجازه می‌خواهند که یک عده از ایلات سوار بگیرند چه عیب دارد و این جا وکیل‌التجار گفتند که مالیاتی که برای آن سوارها گرفته می‌شود از خود ایلات این طور نیست البته خرج سوار را هم خود دولت می‌دهد چنان چه سوار وقتی که در سر خدمت است مخارج او را دولت می‌دهد وقتی که در ردیف احتیاط هست بعد از آن که سه سال خدمت کرد برای این که رشته ارتباط او به دولت قطع نشود یک حقی خواهد داشت و هیچ تحمیلی به خانواری او نخواهد شد بله فقط یک چیز تحمیلی بر ایلات می‌شود و آن هم استثنا نیست یعنی عمومی ‌است همان چیزهائی را که سایرین از طبقات مردم در موقع سربازگیری می‌دهند و همان تحمیل آنجاها که سرباز می‌دهند می‌شود همان تحمیل هم به ایلات به جهت دادن سوار می‌شود آن تحمیل چه چیز است آن این است که سی خانوار تا یک درجه باید متحمل بعضی از لازم آن سوار بشوند آن تحمیل اسب است که باید سی خانوار یک اسب بدهند یک تفنگ بدهند به جهت این که هر سی خانوار باید انتخاب یک نفر سوار بکنند از بین خودتان برای خدمت به دولت حالا اگر بنده زیاد تصور نکنم در هر سی خانوار یک نفر هست که یک اسب داشته باشد و این تحمیلی نیست به جهت این که او می‌آورد به جهت دولت یک چیزی را که خودش دارا است مسئله دیگر که خرج خانه او است که می‌گوئیم آن سی خانوار کفالت مخارج خانه او را بکنند این هم باز تحمیلی نیست اگر قدری خوب تفکر بکنیم به جهت این که سی خانوار وقتی که دیدند باید متحمل آن یک خانوار بشوند باز آنها اختیار این را دارند که از یک خانوار متمولی انتخاب کنند یعنی یک نفری را انتخاب بکنند و به خدمت دولت بفرستند که از خودش نمولی داشته باشد که محتاج به دادن خرج به خانواده اش نباشد این برای خانواده که فقیر باشد و انتخاب شود می‌توان گفت آن از شواد است و خیلی نادر خواهد بود به جهت این که ایل این اختیار را دارند که یک نفر متمول انتخاب به نمایند پس به این دلیل که عرض کردم تصور می‌کنم که آن ایراد آقای وکیل‌التجار تا یک اندازه رفع شده باشد و مخارج سوار را چه در آن سه سال که در خدمت دولت است چه در موقعی که در ردیف احتیاط است خود دولت می‌دهد و این جا تعرض شد که چرا این لایحه به کمیسیون بودجه نرفته این است معلوم است به جهت این که تقاضای خرج نیست این یک اجازه است از مجلس شورای ملی گرفته می‌شود به جهتی گرفتن یک سوار از سی خانوار این جا وزارت جنگ یک تخمینی کرده است که هر سی خانوار از ایلاتی که در ایران هستند یک سوار خواهند داد حالا فرضاً بیاید تصور این را کرد که در این صورت چندین هزار سوار خواهند فوری گرفت این طور نیست که این قانون که وضع شد مثلا تصور بکنیم که چهار صد هزار خانوار ایلات فرضاً داریم ده هزار سوار خواهیم گرفت این را حالا فوری اجرا نمی‌کنیم لکن این یک رمینه و قانونی است که به دست وزیر جنگ می‌دهند که مطابق آن قانون باید سوار بگیرد ولی از مدنظر نظام این واضح است و هیچ محتاج به این نخواهد بود لکن مطابق قانون اساسی باید اجازه از مجلس تحصیل نمایند این را هم باید دانست که با وجود این لایحه که از مجلس بگذرد هنوز باز سوار گرفته نمی‌شود به این لایحه یک خرج دیگری هم لازم خواهد بود البته مجلس آن وقت معین خواهد کرد که سواری که سه سال در خدمت دولت است بدیهی است که هیچ یک از شماها تصور نمی‌فرمائید که فوری این عده سوار را وزارت جنگ حاضر می‌کند اول کاری که بکنند و متهی اقدامی ‌که بکند وزارت جنگ این است که فقط برای سال آتیه اگر میل داشته باشند که سواری گرفته شود بودجه یک ثلث آن را به شما پیشنهاد خواهد کرد و این که گفته شد از کدام ایل گرفته می‌شود این از وظیفه هیچ مقننی نیست که بگوید اول در کدام از ایلات گرفته می‌شود خود وزارت جنگ همین طور که صلاح می‌داند از ایلی که می‌خواهد و مقتضی می‌بیند می‌گیرد و در سال دوم ثلث دوم را از این سوار فرضاً می‌گیرد و بودجه ثلث ثانی را پیشنهاد خواهد کرد که در سال اول با پیشنهاد یک ثلث شما سه هزار سوار و در سال دو پیشنهاد ثلث


ثانی شش هزار سوار و در سال سوم پیشنهاد ثلث ثالث نه هزار سوار خواهید داشت وقتی درست ملاحظه فرمودید به این ترتیب رفتار خواهد شد و دچار هیچ اشکالی نشده‌اید پس به این ترتیبی که عرض کردم به کمال خوبی و سهولت در یک مدت کمی‌ یک عده سوار لایقی شما خواهید داشت و این هم تقاضای خرجی نیست که لازم باشد برود به کمیسیون بودجه هر وقت وزارت جنگ یا مالیه تقاضای بودجه ثلث این سوار را کرد و به مجلس فرستاد البته آن وقت به کمیسیون بودجه رجوع خواهد شد دیگر این که وضع یک مالیات و تحمیل یک مالیاتی ابداً نیست و چنین اسمی‌ در این لایحه به هیچ وجه برده نشده فقط یک اجازه است که از مجلس در خصوص گرفتن این عده سوار به این ترتیب می‌خواهند.

وزیر جنگ- بنده همین قدر تأیید می‌کنم تقربرات این وکیل محترم عالم به علم نظام را که تقریباً تمام نکات علم نظام را بیان کردند و امیدوارم دیگر اشکالی نداشته باشند و این مسئله را اقدام بفرمائید و بنده نتایج خیلی بزرگ در این کار می‌بینم.

رئیس- خوب مذاکرات در کلیات این لایحه به نظر بنده کافی است حالا رأی می‌گیریم در دخول در شور مواد این لایحه.

ارباب کیخسرو- بعضی می‌خواهند مذاکره بکنند.

حاجی وکیل‌الرعایا- چون از روی تجربه در مذاکرات مجلس و در اجراء این لایحه بعضی اختلافات بنده دیده‌ام این است که لازم می‌دانم به طور کلی عرض کنم آن اشخاصی که تصدیق دارند گرفتن سوار را از ایلات بنده هم تصدیق دارم آن اشخاصی که تصدیق دارند گرفتن سوار را از ایلات بنده هم تصدیق دارم اما به شرط این است که هنوز موفق نمی‌توانیم بشویم به این که با آن چیزی که رأی می‌دهیم در محل خودمان به عین اجرا شود و بنده می‌بینم که چیزی که الان رأی می‌دهیم در پیش چشم من است که در محل خودش خیلی بدی خواهد کرد و آنها را به وحشتی خواهد انداخت که چه عرض کنم (بعضی به اظهارات ایشان تعرض کردند) بله باید من در مجلس شورای ملی بگویم تا پیش خداوند مسئول نباشم برای این که بنده می‌بینم که یک عده الان در تاریکی هستند و دریک محل زندگی می‌کنند و وقتی که این مطلب به آنها برسد خواهند گفت که مجلس شورای ملی برای ما این کار را کردند که فلان قدر سوار بگیرند و بنده شریکم به آقای وکیل‌التجار که باید دولت از طرف خودش سوار بگیرد بعد در موقع خودش هم از برای مخارج آنها مالیات وضع کند که استفاده‌ای که می‌خواهیم از سوار بکنیم از پول دولت باشد.

رئیس- وقتی که به آن ماده رسیدیم شما نظریات خودتان را در آنجا می‌توانید بفرمائید.

حاجی وکیل الرعایا- در آنجا خواهم اجازه خواست و یعضی عرایض خواهم کرد ولی در این جا که به طور کلی که وارد این مواد می‌شویم یک نظری داشته باشیم که آن چیزی را که وزیر جنگ و کمیسیون نظام پیشنهاد کرده است استفاده بکنیم این طور نسبت که بنده موافق باشم.

حاج آقا- بنده تصور می‌کنم که یک نماینده در مقام نمایندگی یک چنین لایحه‌ای که به مجلس می‌آید و باید چند چیز را در نظر بگیرد یکی این که ملتی که ما از طرف او وکیل هستیم چه طور مالیات به دولت می‌دهند و غرضش از دادن این مالیات چیست و چه مقصودی دارند و در مقام تسهیل امور چه طریقی را ما باید اتخاذ بکنیم تمام این حرفها که زده شد می‌بینیم از این نقطه نظر دور است بنده تصور می‌کنم اگر از ملت ایران بپرسیم که بزرگتر چیزی که شما در مقابل این مالیات می‌دهید و بزرگتر مهمی ‌و مصرفی که برای این پولی که می‌دهید به دولت چه چیز را می‌دانید تمام بلا اختلاف به کلمه واحده فریاد خواهند زد قشون قشون قشون و یک لایحه هم که در این خصوص به مجلس می‌آید اساساً همه تصدیق می‌کنیم ولی وقتی که می‌رسیم به یک ترتیب قشون قشون گیری یک مقداری در بودجه‌اش تأمل می‌کنیم و یک مقدار در ترتیب تحصیل آن و یک مقداری در خصوص وحشت آنها و حال آن که بنده عرض می‌کنم که هیچ یک از این مواقع موجود نیست و تمام مقتضیات از برای اجرای این قانون در این مملکت مهیا شده است و علاوه بر آن عرض می‌کنم هر چه مالیات در این مملکت گرفته می‌شود عوض این که در مقابل آن ادارات تشکیل کرده‌اند و به آنها که در ادارات پر کرده‌اند بدهیم اگر آن پولها را به خرج قشون بزنیم بهتر توانسته‌ایم که به وظیفه وکالت خودمان عمل کرده باشیم و بهتر توانسته‌ایم به مقصود دهند که آن مالیات عمل کرده باشیم این راجع به بودجه است و باید به کمیسیون بودجه برود این‌ها خارج از موضوع این لایحه است هیچ نباید از طرف بودجه آن نگران باشیم بنده یک نفر نماینده هستم که بودجه وزارت جنگ که می‌آید به مجلس هر چه برای قشون نوشته باشند و بخواهند بنده تصویب می‌کنم و بقیه را از برای سایر ادارات تصویب خواهم کرد اما راجع به ایلات که بعضی‌ها صحبت می‌کردند که شاید ایلات توحش بکنند و قبول نکنند این کار را بنده عرض می‌کنم که اول پیشنهاد به تقاضای وکلای ایلات و جمعی از وکلای جنوب بود و بنده خیلی تشکر می‌کنم از آقای وزیر جنگ که این را به شکل یک لایحه قانونی آوردند به مجلس سابق ایلات منتظر بودند که جوانهای خودشان را بدهند و نان خانه رئیس خودشان بشوند و نان خانه سر کرده‌ها و رؤسای خودشان باشند ولی اگر به آن ترتیب بنا شد که خدمت بکنند و حقوق بگیرند خود آن‌ها حاضرند برای خدمت به دولت تمام ایلات چه جنوبی چه شمالی خودشان حاضر هستند که با کمال میل خدمت خدمت به دولت بکنند این ارتباط ایلات به دولت و ارتباط دولت به ایلات چیزی نیست که وکیل در پشت میز بایستد نطق در آن بکند این یک چیزی است که از واجبات است که تعقیب شود و اسباب رفاهیت اهل این مملکت است و اسباب نجات و خوشبختی این مملکت است سهولت اجرایش هم همان طوری که گفته شد یک چیزی است که واضح است و محتاج تشریح نیست آقای وزیر جنگ آقای معززالملک تشریح کردند و من نمی‌دانم چه طور می‌شود در مقام سرباز گیری ما نمی‌گوئیم که خانوار چه طور سرباز می‌دهد و چه طور بعضی تحصیلات به آنها می‌شود اما سی خانوار که می‌خواهند یک سوار بدهند می‌گوئیم یک اسب تحمیل است با این که مخارج آن یک خانوار سوار را همه می‌دانیم و خیلی واضح است که چیزی نیست به جهت این که معصیشت ایلاتی خیلی سهل و ساده و به یک معیشت ساده زندگانی می‌کنند و تعبش یک خانواده در سی خانواده بلا چیزی نیست که ماهی ده پانزده تومان مخارج لازم داشته باشد یک خانوار در سی خانوار در کمال آسایش می‌تواند تعبش نماید و آن سی خانوار یک سوار می‌دهند یعنی یک اسب و یک نفر جوان و خرج مسافرت آن سوار را تا تهران و بعد خرج آن سوار و آن اسب را دولت می‌دهد بنده تصور نمی‌کنم که نباید در این جا یک کلمه گفته شود نه از حیث اسب و نه از حیث مالیات و نه از حیث مخارج و نه از جهت پول نه از جهت بودجه نه از جهت دیگرش و فوائد این مسئله به قدری نیست که بتوانم در این جا شرح بدهیم.

حاجی محمد کریم خان- اولاً این را عرض کنم که مسبوق باشند تمام خرابی فارس ما از نبودن قشون است در سابق سه فوج در شیراز بودند یکی مال خود قشقائی بود که ۸۰۰ نفر بود حالا خود قشقائی‌ها چندین فقره به بنده نوشته‌اند و اظهار کرده‌اند و بنده با اطمینان آنها بود که آن پیشنهاد دویست سوار را کردم به مجلس گفتند این راجع به وزارت جنگ است مخصوصاً چندین خط از رؤسای قشقائی یعنی از کلانترهای آنها نه از ایلخانی سردار که تمام نوشته اند و اظهار کرده اند که خیلی خوش وقت هستیم از این که از ما سوار بیاید و در این دو ساله که الحمدالله مشروطیت است و از اول قانون است و حساب است خدمت کنیم الان می‌خواهند همان خط‌ها را به شما به نمایانم که بخوانید و ببینید که خودشان از روی شوق اظهار کرده‌اند و بنده مطمئن که شدم پیشنهاد دویست سوار را کردم حالا از قشقائی حاضر است از روی شوق و میل حاضرند که بیایند و خدمت کنند این سی خانوار هم یک چیز زیادی نیست یک نفر سوار را می‌دهند و خرج خانوار او را هم می‌دهند ولی به یک شرط و آن این است که حقوق آنها را طوری کنند که برسد به این وضع طهران با این وضع ذغال و هیزم ترتیب این جا را طوری بدهند که این جا راحت باشند آنها ابداً از آمدن حرفی ندارند و بنده خودم شاید از رؤسای ایلات بوده‌ام عرض می‌کنم ایلات قشقائی از روی شوق حاضرند بیایند این جا خدمت کنند.

رئیس- مذاکرات در کلیات ظاهراً فی است (گفته شد کافی است).

رئیس- رأی می‌گیریم که آیا تصویب می‌فرمایند که داخل شور در مواد شویم یا خیر کسانی که تصویب می‌فرمایند داخل شور مواد شویم و مذاکرات در کلیات را کافی می‌دانند قیام نمایند (اکثریت حاصل شد). حالا شور در مواد است (در این موقع راپورت کمیسیون به ترتیب ذیل قرائت شد).

ماده اول از لایحه وزیر لزوم سوار از کلیه ایلات ایران که سرباز بده هستند.

از پیشنهاد کمیسیون ماده اول از کلیه ایلاتی


که سرباز بده نمی‌باشند دولت به موجب این قانون سوار می‌گیرد.

آقا حاج شیخ ابراهیم زنجانی- بنده چند سئوال می‌خواهم بکنم برای سهل بودن رأنی که در مواد می‌دهم آیا این سوارها غیر از آن سوارهائی که دولت دارد یا از دهات یا از ایلات که آنها باقی خواهند بود و این‌ها هم علاوه می‌شوند یا خیر این یک سئوال –شوئال دیگر این که این سوارها جزء آن سی هزار قشون است که در پروگرام وزراء شده بوده است یا غیر از آن است این هم یک سئوال بعضی سئوالات هم در مواد است که بعد عرض خواهم کرد از قبیل این که سن این‌ها باید معین شود که از چه سن تا چه سن خواهد بود مخارج این‌ها چه قدر خواهد بود.

رئیس- این شور در ماده اول است.

وزیر جنگ- بنده که اول عرض می‌کنم این‌ها نسبت به مخارج جزو همان مخارج بودجه خواهد بود بودجه را در سال آتیه اگر وزارت جنگ نوشت سی و پنج هزار تومان یا پنج هزار یا هفت هزار سوار به قدری که ممکن است خواهد آورد که جزء بودجه باشد و خارج از بودجه نباشد مثلا سوار آقایان بختیاری که اذن نهصد سوار دارند این همان خواهد بود هیچ فرق نمی‌کند این‌ها جزو همانها هستند منتهی آن وقت از آنها استدعا می‌کنم که در تحت آن ترتیب می‌آورند دیگر این که فرمودند که این سوارهائی که داریم اگر از ایلات هستند آن وقت جزو همین‌ها یعنی به این ترتیب مرتب خواهند شد اگر غیر از ایلاتند و سوارهائی که داریم آن بسته به نظر وزارت جنگ است اگر توانست که آن عده را که لازم دارد از ایلات بیاورد و آنها هم باشند البته بهتر است که آنها هم باشند و اگر لازم نشد که هم از ایلات و هم از غیر ایلات داشته باشند آن وقت بدیهی است که سوار ایلات بهتر است از غیر ایلات و آن چه نسبت به سن آنها و غیر آن که راجع به جریان عمل است فرمودید این‌ها یک نظام نامه دارد که سن سوار چه قدر است و ترتیبات آن چیست و آن نظام نامه چاپ شده است و داریم و لازم شد که بنده یک هفتاد هشتاد تا از آنها را بدهم بیاورند آقایان ببینند و مطلع شوند که سنش چه و سایر شروطش چیست البته به قدری که ممکن است رعایت آن شروط را در این سوارها خواهم کرد ولو فرض که ما گفتیم یا نوشتیم در نظام نامه که سن سوارها از ۱۸ تا ۲۵ باشد لکن در این سنوات اولیه آن قدرها اصرار نداریم و قدری به مسامحه می‌گذرانیم البته بالمآن مطابق آن نظام نامه عمل خواهد شد.

ارباب کیخسرو- این جا در ماده بعد قید کرده است از ایلاتی که سرباز بده نیستند متاسفانه ما هنوز نمی‌دانیم ترتیب سرباز گیری شان چیست تا این که قرار بدهیم سوار هم ندهند و حالا از جاهائی که سرباز می‌دادند حالا هم می‌گیرند از روی چه قاعده نمی‌دانیم سوار و سرباز می‌گیرند این قانون لازم دارد نه نظام نامه وزارت جنگ از این جهت بنده عرض می‌کنم که آیا چه قانونی اخذ کرده اند برای سرباز گیری و آیا از سایر ایلات هم می‌گیرند یا نه ترتیب کلیه سرباز گیری خواه ایلات خواه نقاط دیگری سرباز گیری شان از روی چه ترتیب است.

وزیر جنگ- از بایست سرباز گیری همین طوری که عرض کردم یک نظام نامه در وزارت جنگ نوشته است که او را چاپ کردیم و الان در رفورم یک قدری از او را اجرا داشته و البته به مجلس شورای ملی باید آورد که به نظر نمایندگان محترم برسد و مجلس تصویب بکند که سرباز ایران چگونه باید گرفته شود اما نسبت به این که نمی‌دانید از کجا گرفته می‌شود از کجا گرفته نمی‌شود و آنجائی که کجا گرفته می‌شود چه طور است آن را حق دارید وزارت جنگ امروز نمی‌تواند در این خصوص اقدامی ‌بکند عرض کردم امروز اساساً باید در این بود که خدمت اجباری نشود و آن ترتیبات که از کجا گرفته می‌شود و نمی‌شود آن به چه معمولی قدیم همان که بوده است و وزارت جنگ آن را حفظ می‌کند و اما این که فرمودید که یعضی جاها می‌روند سرباز می‌گیرند که بیشتر سرباز نداشتها این را تکذیب می‌کنم مگر در بعضی جاهائی که تخفیف داشته‌اند به حکم وزیر و سر کرده خودشان در آنجا قدری تعرض می‌شود بلکه از آن تخفیف از پنج نفر دو نفر گرفته شود این یک صرفه‌ایست برای دولت که وزارت جنگ ملاحظه می‌کند و آن ولایتی که هیچ سربازی ندارد مثل یزد آن دلیلی ندارد که بنچه سرباز نداشته باشند آن هم باید بنچه سرباز داشته باشد و سرباز بدهند.

حاج سید ابراهیم- بنده در همین ماده عرضم این بود که این ایلات بعضی‌ها هستند که خاک نشین شده اند و این قانون که تصویب شد از آنها هم گرفته می‌شود چون ایلات دو قسم است بعضی‌ها به واسطه دارائی علاقه یا خانه و یا به خریدن زراعت ساکن شده اند و در همان اداره ایل قشقائی هستند و مالیات آنها هم جزء قشقائی است و احکامشان هم با قشقائی است و مثلاً سرباز هم نمی‌دهند ولی بعضی‌هاشان هستند که سردسیر و گرمسیر می‌کنند و خانه به دوش است و علاقه ندارد و حالا آن ایلاتی که نوشته است از کلیه ایلاتی که سرباز بده نیستند آیا شامل آن خاکی نشینهاشان هم می‌شود یا خیر عقیده بنده این است که از آنهائی که خاک نشین هستند سوار گرفته نشود سرباز گرفته شود و از آنهائی که با ملیت باقی هستند و سرباز مثلا نمی‌دهند سوار گرفته شود والا اگر بگوئیم از کلیه ایلات موارد نقص از این قسم جاها پیدا می‌شود و اگر این قانون را کلیه بدانیم و بگوئیم کلیه ایلات این علت را پیدا می‌کند بنده در طرف جنوب که اطلاع دارم ثلث آن ایلات خاکی هستند اگر این را تعمیم بدهیم شامل حال آنها هم می‌شود جهت ندارد و اگر هم تخصبص بدهیم جهت ندارد که بگوئیم آنهائی که سردسیر و گرمسیر می‌کنند سوار بدهند آنها هم جزء این عنوان هستند و لیکن خاک‌نشین هستند این نکاتی را که عرض کردم برای این است که در کمیسیون این ملاحظات را بکنند که در شور ثانی این مذاکرات دیگر نشود این که خیلی مذاکرات می‌کنند از شوق خودشان است که این زود بگذرد ولی از آقای مخبر استدعا می‌کنم اگر حالا جواب ندارند در نظر بگیرند که برای شور دوم جواب بدهند.

وکیل‌التجار- به عقیده بنده خیلی داخل جزئیات می‌شویم و چون گفته شد عنوان سرباز سربازگیری و غیره لکن این یک کلمه را عرض می‌کنم که شخصاً بنده از ترتیب نظامی‌اطلاعی ندارم ولی همین قدر می‌دانم که ترتیب سابق خیلی بد بود و البته تا یک چندی باید همان طور راه برویم ولی از امروز استدعا می‌کنم که وزارت جنگ در خط جدید قدم بگذارد و آن ترتیبات پیش نباشد و سرباز گرفتن راجع به عموم مردم باشد و به طور مساوات ولی در این ماده آن قدر اهمیتی ندارد باقی او از جزئیات راجع به نظر خود وزارت جنگ است چیزی که این جا نوشته است یا از تمام این معنیش این می‌شود که ما این را وقتی که رأی بدهیم تمام این را رأی داده ایم سرباز نمی‌دهند از طرف دولت سرباز گرفته می‌شود این را مطابق مواد ذیل می‌نویسند چون اگر این طور ننویسند مثل این است که تمام این را تصدیق کرده اند.

بهجت- در موقع شور کلیات بنده در ابتدا اجازه گرفتم و نمی‌دانم به چه دلیل به اسم بنده نرسیده است.

رئیس- به واسطه این که موقع نرسیده است و همه آقایان نظرشان این بود که مذاکره کافی است و حالا نوبت به حضرت عالی برسید.

بهجت- عرض کنم که یک قانونی است که به هر حال از برای نظام گیری باید وضع کرد این هیچ ربطی ندارد با این که این سواری که ما داریم چیست و چه قدر است و راجع به کمیسیون بودجه هم چیست به جهت این که متضمن یک خرجی نیست پس این یک لایحه ای است که می‌آید به مجلس که وضع سوارگیری معلوم شود و این هم رجوع می‌شود به سر جنگجو که آن ایلات باشد و این جا نوشته است که از ایلاتی که سرباز بسر نیستند به نظر بنده در ایل بیشتر نیست که این‌ها سرباز بد هستند یکی تخت قاپو که در آذربایجان است و یکی پشت کوه و اینها هم خانه نشین هستند اسم ایل بر آنها صادق نیست یعنی خانه به دوش و حشم نشین نیستند به این واسطه اینها را نمی‌توان ایل حساب کرد و به این جهت باید نوشته شود که از کلیه ایلات سوار گرفته می‌شود دیگر این که گفته شد که نوشته شود به موجب مواد ذیل گمان می‌کنم که لازم نیست برای این که به موجب این قانون همان معمای به موجب مواد ذیل می‌نماند بعد قوانینی را که وضع می‌کنند یا مطابق خواهد شد با این که از سی خانوار یا کمتر یا بیشتر یک سوار گرفته شود یا این که ترتیبات دیگری خواهند داد آن وقت مطابق آن قواعد سوار و یا سرباز گرفته می‌شود حالا ببینیم که از یک ایلی که سرباز گرفته می‌شده است حالا ما لازم نداریم که سوار بگیریم یا استثناء می‌کنیم با اسم این که ما سابق می‌گرفتیم و حالا نباید بگیریم پس بهتر این است که ما به دور کلی بگوئیم که از ایلات سوار گرفته می‌شود و این اشکالات را لازم ندارد.

وزیر جنگ- این طور نیست که تصور فرمودند چون در آذربایجان خیلی ایل هست گذشته از تخت قاپو باز ایلاتی هست که سردسیر و گرمسیر می‌کشد و سوار می‌دهند مثل این که می‌دانند آقایان نمایندگان آذربایجان که از فوج هفتم قشقائی که به ییلاق می‌روند و قشلاق می‌روند فوج اردبیلی که در خراب گرم رود هستند که بنده خودم سالها سر کرده آنها بودم در آنجاها دارند بعضی ایلاتی که ییلاق و قشلاق می‌کنند


و سرباز می‌دهند پس باید در موقع خودش این حرفها گفته شود و آنها را هم باید در موقع خودشان تصحیح کرد.

آقا شیخ اسدالله- بنده عرض می‌کنم که این استثنا ندارد از کلیه ایلاتی که هستند چه سوار می‌دادند چه نمی‌دادند مطاق این قانون باید عمومیت داد و از همه سوار گرفت.

آقا میرزا ابراهیم قمی- قانون باید به طور کلی وضع شود بنده عرض می‌کنم از آن روزی این لایحه از مجلس بگذرد سوار را باید از کلیه ایلات گرفت و این لفظ سرباز بده لازم نیست.

حاج سید ابراهیم- عرض بنده گفته شد چون آقای مخبر و آقای وزیر جنگ جوابی ندادند اگر ایشان قانع نشدند بنده عرض می‌کنم والا عرضی ندارم.

لواعالدوله- چه طور می‌شود که از یک ایلی که سرباز می‌دهند سوار باید گرفت این تحمیل کلی است چون از دفتر مالیه اطلاع ندارید و نمی‌دانید که چند ایل سرباز بده هستند و چند ایل سرباز بده نیستند وزارت جنگ چون اطلاع داشت قانونی پیشنهاد کرده است که آنهائی که سرباز بده نیستند از آنها سوار بگیرند و آن گاهی خود وزارت جنگ بهتر جزئیات را می‌دانند و این که قانون وضع می‌شود فقط باید ملاحظه کنیم که از سی خانوار یک نفر سوار بگیریم و تحمیل دیگری نشود به جز این حقی نداریم حالا آن سوار که می‌خواهد سوار شود گهواره او را یا رو به جنوب بگذاریم یا رو به شمال این از وظیفه ما خارج است این که به این ماده رجوع ندارد این جرئیات است .

معززالملک- این جا دو مسئله گفته شد گرچه قدری از آن را آقای وزیر جنگ و آقای مخبر جواب دادند لکن قدری هم جواب داده نشد مخصوصاً عقیده بنده این است که به همین طوری که این ماده این جا نوشته شده است باید نوشته بشود و این که گفته شد چرا استثنا کرده‌اند ایلاتی که سرباز بده هستند و باید از کلیه ایلات سوار گرفت این را بنده مخالفم به واسطه این که بعضی ایلات هستند که هم اسم ایل به آنها اطلاق می‌شود و هم سرباز می‌دهند پس همین که این رأی کلی را دادید تبعبض می‌شود یعنی یک ایل سرباز و سوار هر دو را بدهند و بعضی سوار تنها باید بدهند آن وقت بنده می‌گویم انصاف نیست که بر یک ایل یک تحمیل بکنید و بر یک ایل دو تحمیل بکنید و شاید همین که ایلات ما شوق دارند برای خدمت هر چه تحمیل است بر آنها بشود بلی این هیچ جای شک نیست که ایلات‌ها شوق دارند ولی چیزی که هست خود این تحمیل فوق‌العاده است برای این که خود این ایل از قدیم یک قراری داشتند و سربازی که می‌دادند یک تحمیل دیگری هم بر آنها نمایند که مطابق این قانون سوار هم بدهند و آن قراری که از قدیم معمول بوده است باید همان طور معمول باشد سرباز هم بدهند این دو تحمیل شده است و این سزاوار نیست به عقیده بنده آنها تا وقتی که سرباز می‌دهند سرباز خودشان بدهند وقتی که سرباز ندادند آن وقت سوار بدهند حالا می‌فرمایند که بعضی ایلات هستند که سرباز نمی‌دهند و این اسم هست این اشکالی ندارد آن وقت مطابق همین قانون آنهائی که سرباز نمی‌دهند باید سوار بدهند و دیگر آقای حاج سید ابراهیم فرمایشی راجع به خاک نشین و چادرنشین و بالاخره عقیده ایشان این بود که فقط ایلات چادرنشین سوار بدهند خاک نشین ندهند در تمام ایلات همین طور است یک مقداری از ایلات زمین خریده اند و دارائی و علاقه پیدا کرده اند و خاکی شده اند و همین طور یک مقداری در حرکت هستند اگر ما بگوئیم به طوری که فرمودند ایلاتی که خاک نشین هستند سوار ندهند آن وقت فوری نصف می‌کنیم عده سوار خودمان را یعنی شما اگر تصور بفرمائید که چهار صد هزار خانوار ایل دارید آن وقت سوار که از دویست هزار خانوار مثلاً گرفته می‌شود و نباید آقایان تصور بفرمایند که این لایحه که نوشته شده همه اش یک چیز بی اساسی بوده به کلی یک چیز بی اساسی نبوده است یک مقداری هم احتیاجات مملکت در نظر بوده است اگر مطابق این ماده از ایلات چه چادرنشین و چه خاک‌نشین گرفتید آن وقت ممکن است تا پنج سال شش سال دیگر شما تقریباً بیست هزار سوار داشته باشید و این بیست هزار سوار تا یک درجه کفایت نظامی‌ مملکت شما را می‌کند و اما آن طوری که شما فرمودید که ما فقط از چادرنشین‌ها سوار بگیریم بعد از بیست سال اگر ده هزار سوار داشته باشید و با او سمت مملکت ایران این ده هزار سوار خیلی مشگل است که رفع احتیاجات را بکند بنده عرض می‌کنم از فلان ایل اعم از این که چادرنشین یا خاک هر کجا می‌خواهند بنشینند باید عموم با این قانون شریک باشند.

وزیر جنگ- بنده اولاً تأیید می‌کنم فرمایشات نماینده محترم را که حقیقه با کمال اطلاع فرمودند و در مسئله‌ای که آقای حاج سید ابراهیم فرمودند عرض می‌کنم که این مسئله تبعبض را تولید نمی‌کند زیرا فرق نمی‌کند همان معامله که با آن خانوارهائی که در فلان نقطه ییلاق یا فلان نقطه قشلاق می‌شود همان معامله با آنها می‌شود که خانه به دوش هستند به یک ایلی نمی‌توانیم بگوئیم که نصف سوار بدهید و نصف دیگر سرباز ندهید این مسلماً نمی‌شود باید تعمیم بدهیم که از تمام ایلات یعنی آن که در تحت این ماده وارد است که در جزء قشقائی شمرده می‌شود یا در جزء ایل عرب هست یا در تحت ایل آذربایجان شمرده می‌شود آنها را باید گفت که از سی خانوار یک نفر سوار باید بدهند و در این جا یک نکات دیگری هست آنهائی که در خاک می‌نشینند یعنی خاک نشین معروفند و خیلی شایق هستند در خدمت باشند که اسباب اطمینان آنهائی که گرمسیر می‌روند باشند این‌ها خیلی نکات عمیقی دارد که باید عمقاً ملاحظه کرد.

آقا میرزا ابراهیم قمی- بنده عرض کردم به کلیه ایلات این بود که آنهائی که سرباز بده نیستند و سرباز بده هستند باید همه ایلات کلیۀ سوار بدهند.

وزیر جنگ- این که می‌گویند سرباز بدهند و سوار هم بدهند این نمی‌شود عرض کردم یکی این است که امروز بیست سال است سرباز می‌دهد این را دیگر نمی‌شود گفت که سرباز ندهد سوار بدهد و بنده تصور می‌کنم این برای یک دوره یا دو دوره است که هر دوره سه سال است و شش سال که بگذرد البته موفق می‌شویم به یک ترتیب خیلی صحیحی ولی به این زودی چون نمی‌توانیم آن ترتیب را اخذ کنیم و محتاج هستیم به یک عده سواری و محتاج هستیم با این که جلب قلب ایلات را بکنیم و ایلات را بسر خدمت بیاوریم که ببینند آنهائی که امروزه جلب شده اند و جمع شده‌اند سربازی کرده‌اند مأموریت رفته‌اند چه قدر آگاه شده اند این است که این لایحه را پیشنهاد کرده‌ایم و اما این که سرباز را اخراج کنیم آن بند چه را بیندازیم دور این که نمی‌شود او را دور بیندازیم.

حاج سید ابراهیم- مقصود بنده این بود که خاک نشین مجزا باشد یعنی از خاک نشین سوار نگیرند این بود مقصود بنده.

معین‌الرعایا- بنده در کلیه این لایحه اشکال داشتم اجازه هم خواستم نوبت به بنده نرسید اگر اجازه بفرمائید عرض کنم زیرا آن اشکالی که در کلیه دارم تا رفع اشکال از بنده نشود نمی‌توانم در مواد رأی بدهم.

رئیس- به موجب نظام نامه حضرت عالی می‌توانید چیزی را که نظرتان می‌رسد کتباً پیشنهاد به کمیسیون بفرمائید یعنی کسانی که نظریاتی دارند تا رأی سومی‌ که گرفته نشده نظریات خودشان را می‌توانند بنویسند و به کمیسیون پیشنهاد کنند در آن موقع می‌توانید این استفاده را بکنید.

معاضدالملک- این جا حضرت وزیر جنگ فرمودند از اشخاصی که در تحت اطلاق ایلیات هستند از هر سی خانوار آنها یک نفر سوار گرفته می‌شود چون هستند طوایفی که آنها را ایل نمی‌گویند در صورتی که مثل ایل دارای جمعیت و خانوار زیاد هستند مثل طایفه سنجای و گردان و غیره و در حقیقت می‌شود گفت که ایل هستند لکن اسم ایل به آنها اطلاق نمی‌شود در اغلب جاها جمعیت خاک‌نشینی هستند که طایفه هستند و خیلی شایسته خدمت هم هستند از این جهت عقیده بنده این است که این جا نوشته شود از کلیه ایلات و طوایف هر گاه تصویب می‌کنند نوشته شود.

وزیر جنگ- صحیح است از ایلات و طوایف نوشته شود.

آقا میرزا یانس- بنده البته عقیده دارم بر این که اهالی یک مملکت باید به قوه قاهره حقوق آن مملکت را مخلوط بدارند حالا بنده به یک ترتیبی می‌گویم که باید این حقوق را به قوه


قهریه محافظت نمایند و آقایان یک ترتیب دیگر حالا آن جای خود باشد رأی دادم که ایلات باید سوار بدهند و ایلات باید در خدمت نظامی‌داخل باشند و هر جور زحمتی و مشقتی که از آنها خواسته شود به جهت محافظت وطن خودشان باید متحمل بشوند بنده بعد از این چند ماه مشروطیت که در ایران بوده است منتظر بودم که از وزیر جنگ دولت مشروطه یک رفورم عمومی‌ به جهت سرباز و سوار مملکت وارد مجلس بشود نه یک رفورم خصوصی یا پیشنهادی برای سوار از ایلات به مجلس بیاید و فقط به جهت ایلات باشد بنده نمی‌دانم چرا عوض این که یک مسئله عمومی‌برای گرفتن سوار و سرباز از تمام اهالی برای یک نظام مفصلی وارد مجلس شود که ما در آن مذاکره بکنیم فقط یک پیشنهاد خیلی مختصری به جهت گرفتن سوار از ایلات شده است دلیلش همان است که عرض کردم و خیلی تحسین می‌کنم فرمایش آقای معاضدالملک را که بنده می‌خواستم پیشنهاد کنم که این کلمه را در آنجا بنویسند که از ایلات و طوایف و بنده چون نماینده یکی از طوایف که در این مسلک هستند نه سرباز می‌دهند نه سوار این دلیلش چه چیز است که ملتی بروند خون بریزند و مفت دیگری راحت باشند در یک مملکت که ملل متنوعه یا ملتی که سوار و سرباز نمی‌دهند آنها از نعمتهای این مملکت استفاده بکنند و در زحماتشان هیچ استفاده نکنند بنده تقاضا می‌کنم از مجلس مقدس که از این طایفه ارامنه هم داخل کنند که از ملل متنوعه سرباز و سوار هم گرفته شود.

رئیس- این را باید به طور پیشنهاد علیحده به مجلس تقدیم کرد در این ماده خوب بود مذاکره می‌فرمودید.

آقا میرزا یانس- این پیشنهاد از آقای معاضدالملک شد و مجلس قبول کرد به صدای صحیح است عمومی‌ بنده هم داخل آن پیشنهاد هستم.

رئیس- اما آن پیشنهاد نمی‌شود پیشنهاد آن است که کتباً بنویسند و بنده بخوانم و در مجلس قابل توجه شود و حضرت عالی اظهار اجمال ایشان را تأیید فرمودید و این دلیل نمی‌شود پیشنهاد باید نوشته شود بخوانیم و رأی بگیریم.

آقا محمد بروجردی- به نظر بنده یک ماده مهمی‌ بوده است که کمیسیون غفلت کرده است و آن این است که این سوار قبل از تعداد نفوس گرفته می‌شود یا بعد از تعداد نفوس این باید بعد از تعداد نفوس گرفته شود غرض این است از این سی خانوار یک سوار را به طور اجباری بگیرند یا این که از بزرگ ایل و طوایف به این معنی که طایفه ای که سی هزار سوار یا خانوار هستند باید سی هزار سوار بدهند یک دفعه این است یک دفعه دیگر این است که آن رئیس طایفه او از خودش و از نوکرهای خودش آن سوار را می‌دهد یا به عنوان داوطلبی به عقیده بنده این خیلی تفاوت می‌کند این را خوب است تعرض نه نمایند و مذاکره فرمایند.

حاج سید ابراهیم- گویا مذاکره کافی باشد زیرا شور اول است.

بهجت- این که آقای معاضدالملک فرمودند که از طوایف هم گرفته می‌شود بنده هم استدعا می‌کنم که از عشیره هم بگیرند زیرا یک جمعی هم هستند که آنها را عشیره می‌گویند به لفظ که نمی‌شود تفکیک کرد بسا هست که چادرنشینند و آنها را طایفه می‌نامند پس بایستی دولت ایران که قانون وضع می‌کند برای نظام شامل تمام افراد آنها باشد و این قانونی که وضع می‌شود ترتیب صحیحی ندارد مثلا در خاک نشین به ترتیب بنچه معمول می‌شود به چه جهت است که از عربستان هیچ سرباز گرفته نمی‌شود و همین طور سایر شهرها به ترتیب مناسبی و ترتیب متساوی باید گرفته شود و در تمام ایران از ایلات که چادرنشین و حشم نشین باشند این سوار گرفته شود و به این قسم که ملاحظه می‌شود این لایحه خواهد گذشت و باعث اشکال می‌شود این خوب است که در تحت یک قانون مشترک جامعی باشد که از سی خانوار یک نفر سوار بدهند و چنان چه این طور شد یک عده از ایلات هستند که سرباز بده هستند لابد از این قدری اطلاق می‌شود به آنها و آنها استثنا می‌شوند و امروز اگر خواسته باشیم از تمام رعایای ایران سرباز نتیجه بگیریم دویست هزار هم بیشتر می‌شود به این واسطه بنده تقاضا می‌کنم لفظ که سرباز بده نباشند حذف بشود و ما آن سرباز بگیری قدیمی‌را هنوز معمول نداشته‌ایم که ده خانه یک سرباز بدهند و الان هیچ ترتیب صحیحی نیست در سربازگیری هم جائی هم هست که سرباز بده نیست می‌گویند مالیات می‌دهد در هر حال ما باید این قانون را یک طوری بنویسیم که کلیت پیدا بکند با این واسطه بنده تقاضا می‌کنم که این قانونی که از مجلس می‌گذرد یک استثنای غیر قانونی به او نشود در بعضی جاها که به یک ترتیب قانونی جریان پیدا کند و مطابق طبایع تمام افراد مملکت باشد و اما این که آقای آقا میرزا یانس فرمودند که از طایفه مسیحی هم قشون گرفته شود در آذربایجان که از آنها سرباز می‌گیرند.

آقا سیدحسن مدرس- از اول مجلس تا به حال بنده سه مرتبه اذن گرفته‌ام نمی‌دانم به چه جهت ممکن نشد لذا عذر می‌خواهم که باید همه‌اش را بگویم و او این است که از اول تا حال که مذاکره فرمودند در نظام و آقای وزیر جنگ هم فرمودند می‌خواهم عرض کنم مذهب رسمی ‌شما در این خصوص حکم می‌دهد ببینید حکمش چه چیز است امروز اگر تماشاچی خیلی است لکن باید بگویم امروز مملکت ایران محتاج به قوه دافعه است مقدم‌تر از هر چیزی و بر هر نفس واجب است که حفظ مملکت و ثغور اسلام را بفرمایند چه مثل من که عمامه سرم است و از اول عمرم تا حال در مدرسه بوده‌ام هر کس که هر قوء‌ای دارد واجب است بر او که آننوء را در نگاهداری مملکت اسلامی‌ در وقت خودش به ترتیبی که امرا و رؤسای مملکت تصویب می‌کنند به کار ببرد و مدافعه بکند اسب دار سوار بدهد اسب ندارد سرباز بدهد پیاده بدهد این لفظ خانه و طایفه را نفهمیدم که در تحت چه قانونی است و می‌گویند که طایفه هم جزو ایلات است و خانه نشین هم جزو ایلات است آقای حاج سید ابراهیم اشاره کردند به جمعی که جزو قشقائی هستند و توی ده نشسته اند رعیتی می‌کنند بز و گوسفند دارند آنها سوار بدهند به چه مناسبت آنها سوار ندارند چه طور سوار بدهند این معنیش این است که می‌رود و بر می‌گردد آل ای رجع چون آنها غالباً اسب دارند این است که می‌گویند باید سوار بدهند آنهائی که اسب ندارند سرباز بدهند خواه رعیت قشقائی باشد خواه بختیاری باشد این اصل مطلب است ولی تکلیف چون گردن همه است که باید ادای وظیفه کنند هر کس هر قسم بتواند باید تمام ترتیب وظیفه خود را ادا کند حالا دیگر بسته است به نظر وزارت جنگ و اما این که فرمودند طوایف عیسوی هم عسکر بدهند ابداً اهل ذمه نباید عسکر بدهند آنها باید پول بدهند ما عسکر تکلیف نفس ابتار کردن مال به مسلمانان است آنها پول بدهند و مسلمانها جان بدهند برای حفظ آنها که در حمایت اسلام هستند ابداً ما تجویز نمی‌کنیم که از غیر مسلمین سرباز گرفته شود یعنی این تکلیف دینی به مسلمین تعلق بگیرد تکلیف اسلام بر غیر اهل اسلام تعلق نمی‌گیرد.

رئیس- خوب بود در این ماده مذاکره می‌فرمودید.

آقا سید حسن مدرس- بند هم که در این ماده مذاکره کردم در این موقع پیشنهادی به مضمون ذیل از طرف آقای بهجت قرائت شد.

بنده پیشنهاد می‌کنم که در ماده اول آن جمله که سرباز بده نمی‌باشند حذف شود.

رئیس- حالا نمی‌توانم در این ماده رأی بگیریم زیرا عده کافی نیست و وقت هم گذشته مذاکره را می‌کنیم چون مجلس خصوصی باید بشود و پیشنهادها هم می‌رود به کمیسیون.

معززالملک- چون فرمودند که این پیشنهادها می‌رود به کمیسیون در اینجا کمیسیون نظام یک ترتیبی دارد و آن این است که اول باید در قابل توجه بودن این پیشنهادها رأی گرفت آن برای چه چیز است برای این است که کمیسیون بداند نظر مجلس چه چیز است و این پیشنهاد برای این است که تقریباً کمیسیون نظام می‌توانم بگویم رأی ندارند به تغییر این مواد به جهت این که به نظر ما این موادی که نوشته شده است بهترین مواد است و شاید علتی داشته باشد که نمی‌توانم بگویم و مخبر محترم مهم گویا در موقعی که این لایحه مطرح مذاکره شد تشریف نداشتند که خوب دفاع بکنند تا وقتی که در قابل توجه بودن این پیشنهادها رأی گرفته نشود نمی‌توان رجوع به کمیسیون کرد.

لواءالدوله- مخبر مجبور نیست که در همه جا دفاع کند بنده در خصوص آن سی خانوار در کمیسیون رأی ندادم و این جا هم عرض می‌کنم که کمیسیون رای داد ولی بنده رأی ندادم لازم نیست که در هر مورد دفاع کنم در این موقع دو فقره پیشنهاد از طرف آقا میرزا یانس و حاج عزالمملک فریب با این مضمون قرائت شده بنده پیشنهاد می‌کنم که از کلیه ایلات و طوایف و مال متنوعه سوار گرفته شود (یانس)


بنده هم پیشنهاد می‌کنم که همان طوری که آقای معاضد الملک پیشنهاد نمودند طوایف هم جزو شود.

رئیس- وقتی که بنده اجازه نطق می‌دهم اعتراض می‌کنند که چرا اجازه دادید به جهت این که نظام نامه اجازه نمی‌دهد وقتی که عده کافی نیست اجازه داده شود مذاکره ماده را هم تمام نمی‌کنیم وی را وقت نیست بقیه این مذاکره می‌ماند برای جلسه آتیه دستور جلسه آتیه هم تانون دیوان محاسبات عمومی‌ راپورت کمیسیون عدلیه راجع به قبول و نکول بروات.

معززالملک- کلیه چنان که چندین مرتبه در این جا گفته شده است که ما باید یک سیستمی‌را اتخاذ کنیم برای دستور امروز مثلا ما این لایحه را جزء دستور کردیم و دیوان محاسبات وقتی که این را آوردیم یک قدری شور کردیم می‌گذاریم و آن وقت یک قدری هم از آن یکی مذاکره می‌کنم این هیچ صحیح نیست و کاری هم از پیش نمی‌رود به عقیده بنده این لایحه را تا از شور اول او فارغ نشویم و دیوان محاسبات را تمام نکنیم نمی‌توانیم برویم سر چیز دیگر خوب است اگر رئیس تصویب بفرمایند و مجلس شورای ملی هم تصویب فرماید همین دو مسئله را در دستور بگذارند و این دو مطالب کاملا وقت مجلس را کفایت می‌کند و محتاج به مذاکره دیگر نخواهیم بود.

متین‌السلطنه- نظر آقای معززالملک بسیار صحیح است و یک نکته هم هست که آقایان زود فراموش می‌کنند مطلبی که در دستور گذاشته می‌شود نه برای این است که دستور سابقه از میان می‌رود چیزی که تازه در دستور گذشته می‌شود معنی آن این است که آن در دستور خواهد بود تا وقتی که تمام شود آن وقت سایر چیزها در دستور گذاشته می‌شود و آقای معززالملک تقاضا کرد دو چیز را جزء دستور بگذارند بنده هم این تقاضا را می‌کنم که اول این دو مطالب جزء دستور باشد تا نگذرد مطلبی دیگر مذاکره نشود.

رئیس- این چیزی را که در خصوص دستور فرمودند بنده هم تصدیق می‌کنم که یک ترتیب صحیحی نیست و حالا مشغولیم در هیئت رئیسه که تمام لوایح و طرحهائی که در هیئت رئیسه هست آنها را طبع و توزیع بکنیم و بعد یک ترتیب دستوری قرار خواهیم داد که از یک هفته پیش آقایان وکلاء بدانند که دستور این هفته چه می‌شود وقتی که این اسبابش فراهم شد به عرض آقایان می‌رسانم.

افتخارالواعظین- بنده به جهاتی که نمی‌خواهم مفصلاً عرض کنم و خاطر اغلب نمایندگان مسبوق است بنده از طرف کمیسیون داخله تقاضا می‌کنم که آن چهار ماده که منع احق کار از کمیسیون گذشته است و طبع و توزیع هم شده است و خود رئیس هم شاید تصدیق بکند که گذشتن آن خیلی مفید خواهد بود این است که بنده تقاضا می‌کنم که آن چند ماده جزء دستور گذشته شود آن قانون برای امروزه مملکت خیلی مفید خواهد بود.

آقا شیخ علی شیرازی- انتخاب یک نفر یا دو نفر از برای بودن لوحه برای نجف اشرف جزء دستور بود حالا نمی‌دانم هست یا نیست.

رئیس- بلی امروز هم جزء دستور بود و هست.

کاشف- بنده تقاضا می‌کنم از مجلس مقدس که یک هیئتی را انتخاب کنند یا کتباً یک چیزی نوشته شود به والا حضرت آقای نایب السلطنه در خصوص تکمیل عده وزراء چون مدتی است یعضی سئوالات و استیضاحات شده است علاوه بر این بعضی مکاتبات که از خارج می‌رسد ما باید لابد با وزراء طرف باشیم وزیر داخله نداریم وزیر مالیه نداریم سایر وزراء هم شاید به وظیفه خودشان عمل نمی‌کنند غیر از آقای وزیر جنگ که همه روزه حاضر هستند از این جهت استدعا می‌کنم که از طرف مجلس اقدامی‌شود در این باب.

رئیس- خواهش می‌کنم هر وکیلی که می‌خواهد خارج از موضوع صحبت نماید از هیئت یا رئیس کتباً اجازه بخواهند مذاکره درباب دستور بود.

کاشف- رأی دادند که صحبت خارج از موضوع در آخر بشود.

رئیس- اما نظام نامه را بنده نمی‌توانم به یک رأی به هم بزنم.

معاضدالملک- اعتراضاتی که به دستور شد تقریباً همان فرمایشانی بود که آقای رئیس دستور قرار دادند راپورت کمیسیون نظام و قانون دیوان محاسبات تقاضا شد جزء اول دستور گذاشته شود و در جلسه گذشته اگر نظر آقایان باشد بنده تقاضا کردم که آن مادۀ که از قانون محاسبات عمومی‌مدتی است به کمیسیون تفسیر رفته است جزء دستور شود و به مجلس بیاید رأی گرفته شود که قانون محاسبات عمومی‌ بگذرد و فقط همین یک ماده اضافه شده است.

رئیس- پس آقا کتباً تقاضا بفرمائید که تا ترتیب داده شود.

فهیم الملک- بنده هم تأیید می‌کنم فرمایش آقای معاضدالملک را و مطابق آن شرحی که بیان فرمودند عرض می‌کنم قانون محاسبات عمومی‌ مقدم است بر سایر مطالب و اگر آن یک ماده بگذرد آن قانون به کلی ختم می‌شود و یک قانونی از مجلس می‌گذرد.

رئیس- ده دقیقه تنفس است بعد جلسه خصوصی می‌شود.

(مجلس نیم ساعت از شب گذشته خصوصی گردید).