مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ اردیبهشت ۱۳۱۲ نشست ۱۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ اردیبهشت ۱۳۱۲ نشست ۱۲

دوره نهم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ اردیبهشت ۱۳۱۲ نشست ۱۲

صورت مشروح ملجس روز پنجشنبه بیست ویکم اردیبهشت ماه ۱۳۱۲ (۱۶ محرم ۱۳۵۲)

فهرست مذاکرات:

۱) تصویب صورت مجلس.

۲) بقیه شور لایحه متمم قانون بودجه ۱۳۱۲

۳) موقع ودستور جلسه بعد – ختم جلسه.

(مجلس دو ساعت قبل از ظهر بریاست آقای دادگر تشکیل گردید.)

صورت مجلس عصر سه شنبه نوزدهم اردیبهشت را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند.

- تصویب صورت مجلس

[۱-تصویب صورت مجلس ]

رئیس- در صورت مجلس نظری نیست

(گفته شد: خیر)

صورت مجلس تصویب شد.

- بقیه شور لایحه متمم قانون وبدجه کل ۱۳۱۲ از ماده پنجم

[۲-بقیه شور لایحه متمم قانون وبدجه کل ۱۳۱۲ از ماده پنجم ]

رئیس- ماده پنجم از لایحه متمم بودجه مملکتی مطرح است قرائت می‌شود.

ماده ۵- وزارت عدلیه مجاز است که مقررات ماده ۱۱ قانون استخدام قضات مصوب ۲۸ اسفند ماه ۱۳۰۶ را که در دو ماه آخر سال ۱۳۱۱ موقوف الاجرا مانده تا آخر تیر ماه ۱۳۱۲ بموقع اجرا گذارد.

رئیس – آقای طباطبائی دیبا.

طباطبائی دیبا- چنانکه بنده در جلسه گذشته هم عرض کردم این لایحه یک موادی دارد که ابداً مربوط بقانون متمم بودجه نیست از جمله آنها این ماده پنجم است این ماده مربوط بترفعیات قضات است در یک تاریخی قانونی در مجلس تصویب شده راجع بترفیعات وربت قضات ویک ترتیب معینی داده‌اند در یک موعد معین ووقت معین که در دو ماه آخر سال ۱۳۱۱ می‌بایست این قانون اجرا شود حالا دراین ماده که هیچ مربوط به قانون متمم بودجه نیست ذکر می‌شود که آن قانونی که موقوف الاجرا مانده در آن وقت معین این حقیقتاً تمدید می‌شود تا ۱۳۱۲ و بنده عقیده‌ام این است که این یک سابقه بدی است. قانونی که از مجلس می‌گذرد باید اجرا شود و در جلسه گذشته لایحه که تدریس کل تجارت آوردند آنجا هم یک عبارتی بود که بنده آن را ملتفت نبودم وخیلی از آقایان هم ملتفت نبودند و بالاخره اصلاح شد نظیر این عبارت بود که فلان قانون معلق است قانون مطلق نمی‌شود قانون موقوف الاجرا نمی‌شود در کمیسیون بودجه هم بنده توضیح نخواستم آقای وزیر عدلیه تشریف نداشتند آقای وزیر مالیه یک توضیح مختصری دادند ولی مقنع نبود فرمودند بواسطه غیبت و مسافرت آقای وزیر عدلیه این قانون در موقع خودش اجرا نشده است واین است که تمدید می‌شود. بنده عقیده‌ام این است که غیبت و مسافرت یک وزیری نباید قانون را موقوف الاجرا بگذارد اگروزیر عدلیه نبود کفیل عدلیه بود می‌بایستی این قانون بموقع خودش اجرا شود حالا که در موقع خودش اجرا نشده باید باشد تا سال آینده بکلی با این ماده مخالفم وتقاضا دارم درصورتی که آقایان تصویب بفرمایند این ماده از قانون متمم بودجه حذف شود بعد آقای وزیر عدلیه اگر بخواهند این قانون را تمدید کنند یک لایحه مستقیماً می‌آورند و در مجلس هم حاضر می‌شوند آنوقت دفاع میکنندو تصویب می‌شود والا اینجا خیلی بی‌مناسبت است.

وزیر مالیه (آقای تقی زاده)- فرمایشی که آقای دیبا فرمودند بنده درست به کنهش نمی‌توانم برسم و اسباب تعجب بنده است این مطلب یکی دو مرتبه اینجا ذکر شده خوب ما که نباید مشتبه باشیم. قانون باید اجرا شود یعنی دولت باید اجرا کند. قانون را نمی‌شود دور انداخت و کنار گذاشت یعنی دولت نمی‌تواند کنار بگذارد. قانون را نمی‌شود تعطیل کرد یعنی دولت نمی‌تواند تعطیل کند. ولی خود مجلس می‌تواند اینکار را بکند. مجلس می‌تواند بگوید فلان قانون معلق است فلان قانون منسوخ است فلان قانون موقوف الاجرا باشد مجلس می‌تواند اصلاً فلان قانون را پاره کند دور بیندازد قانون دیگری جایش بگذارد قوانین موضوعه وحی آسمانی نیست که بگوییم نمی‌شود موقوف الاجرا گذاشت. چرا نباید موقوف الاجرا بماند! الآن یک قانونی بگذرانند که فلان قانون موقوف الاجرا می‌ماند. چاره غیر از این نیست آقا قوانین مبنی بر حکمتی است. حکمت این کار چیست که اگر در فلان ماه اردیبهشت این کار نشد و در ماه خرداد شد این حکمت زایل می‌شود ؟! هیچ چیزی نمی‌شود. در آنموقع ایشان برای کارهای مهم این مملکت مشغول بودند و این کاری است که همیشه خودشان می‌کنند و دقت دارند دراین کار واین کارها را نسپرده بودند به کفیل. اگر فلان آدم کارش خوبست خدماتش خوبست درجه باید باو داده شود حالا اگر دو ماه دیگر نشود چهار ماه دیگر بشود بنده می‌خواهم بگویم که در امور این دنیا چه خللی وارد می‌شود. امور مبنی بر حکمتی است مجلس شورای ملی حق دارد هر قانونی را نه تنها موقوف الاجرا بکند بلکه منسوخ بکند یا قانون جدیدی جایش بگذارد. اینهم که در قوانین اساسی آمده قانون تعطیل بردار نیست قانون نباید مسامحه بشود یعنی کسان دیگری که مجری هستند حق ندارند بدون اجازه مجلس قانون را مهمل بگذارند.

دیبا- بنده اجازه می‌خواهم یک سوء تفاهمی شده توضیح عرض کنم.

رئیس- آقای فرشی.

فرشی- بنده یک توضیحی می‌خواستم چون آقای وزیر مالیه توضیح دادند دیگر عرضی ندارم.

دیبا- بنده اجازه می‌خواهم سوء تفاهم شد.

رئیس- در چه؟

دیبا- در عرض بنده سوء تفاهم شد بموجب نظامنامه ممکن است توضیح بدهم

رئیس- در صورتیکه سوء تفاهم محقق باشد. بفرمایید.

طباطبائی دیبا- آقای وزیر مالیه ظاهراً عرض بنده را اینطور تعبیر کردند که بنده مقصودم این است که مجلس حق ندارد یک قانونی را موقوف الاجرا کند بنده مقصودم این نیست مجلس البته حق دارد که یک قانون را فسخ کند موقوف الاجرا کند بنده مقصودم این است که اینها یک سوابق بدی است آنوقت ممکن است هر قانونی را یک وزارت خانه موقوف الاجرا بگذارد در یک موقع معینی بعد بیاید از مجلس اجازه بخواهد که دومرتبه اجازه بدهند بنده مقصودم این است که این سابقه پیدا نشود این است که عقیده دارم این ماده حذف شود والبته مجلس همیشه حق دارد.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس- موافقین با ماده پنج قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند.)

رئیس- تصویب شد. ماده ششم قرائت می‌شود.

ماده ششم – وزارت خانه‌ها وادارات دولتی در مواقعی که به بیطاران قشون یا امنیه علاوه بر خدمت قشونی خدمت بیطاری در دوایر یا مؤسسات کشوری رجوع کنند و هم چنین در صورتی که اداره صحیه بدواساز قشون احتیاج پیدا کندمیتوانند علاوه بر حقوقی که به بیطاران و دواسازان مذکور از بودجه وزارت جنگ داده می‌شود برای خدمت کشوری نیز حق الزحمه بدهند مشروط بر اینکه ارجاع خدمات کشوری به آنها با موافقت وزارت جنگ باشد چنانچه شغل کشوری دیگری بسایر صاحب منصبان لشکری رجوع شود در صورتی که صاحب منصب مزبور حقوق رتبه خود را از وزارتخانه متبوعه دریافت نماید از حقوق شغل کشوری که باو رجوع شده معادل مبغلی که از وزارتخانه متبوعه خود می‌گیرد کسر نخواهد شد.

رئیس- آقای دیبا.

دیبا- بنده عرضی ندارم.

رئیس- آقایانی که با ماده شش موافقت دارند قیام فرمایند

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده هفتم.

ماده هفتم – وزارت مالیه مجاز است آنچه از عایات ریالی سنه ۱۳۱۱ اسعار خارجی خریده شده و بعلت کافی نبودن عایدات پهلوی ۱۳۱۱ بمصرف مخارج اسعاری سال مذکور رسیده است بخرج قطعی منظور دارد و نیز قیمت اسعاری را که از موجودی سال ۱۳۱۰ بعلت مذکور در فوق بمصرف مخارج اسعاری ۱۳۱۱ رسیده است از عایدات ریالی سال ۱۳۱۱ بموجودی سال ۱۳۱۰ رد نماید.

رئیس- اشکالی نیست؟

(خیر)

آقایانیکه موافقت دارند با ماده هفت قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده هشت.

ماده ۸- عایدات معدن شمشک تا استهلاک وجوهی که برای ساختمان راه شمشک از عایدات انحصار قندو چای داده شده جهت استهلاک وجوه مزبوره بحساب عایدات انحصار قند و چای برده خواهد شد.

رئیس- آقای امیرتیمور.

امیرتیمور کلالی- بنده مایل بودم آقای وزیر مالیه یک توضیحی التفات کنند در صورتی که عایدات امسال شمسک از بابت وجوهی که از عایدات قند و شکر گرفته شده داده شود مستهلک خواهد شد یا نه؟ مقدار عایدات شمشک را توضیح بفرمایند.

وزیر مالیه – این یک چیزی است که با دادن یکسال عایدات مستهلک نمی‌شود باید چندین سال همینطور داده شود. معدن شمشک را آقایان مسبوقند بنده نبودم یک وقتی دویست هزار تومان یا دویست و پنجاه هزار تومان بموجب یک قانونی از وجوه انحصار قندو چای برای ساختن راه شمشک اعتبار داده شد بعد مجدداً قانونی گذشته چهارصد وبیست و پنجهزار تومان اعتبار دادند و اینهم صرف شده و باز هم صرف می‌شود که این راه تا شمشک باید برود راه بسیار سختی است و باید باز بشود و اگر تا آنجا نرود قابل استفاده نیست وتا حالا معدن شمشک عایدات مهمی نداشت برای اینکه با بیل و کلنگ و همین وسایل خودمان می‌کندند و می‌فروختند عایدات سال گذشته گویا سه هزار تومان بوده یعنی از سال قبل باندازه هزار تومان بیشتر بطوری که خاطرم هست بوده ولی حالا در بودجه مملکتی پارسال ودر امسال مبالغ عمده منظور شده برای خرید ماشین آلات پارسال صدو پنجاه هزار تومان بود امسال هم قریب سی هزار تومان برای تهیه ماشین آلات است وشصت و پنجهزار تومان برای حفر تونل در نتیجه این استخراج خیلی مبالغ عمده ترقی می‌کند یعنی نه تنها دو برابر و سه برابر می‌شود بلکه ممکن است پنج برابر بشود برای اینکه چنانکه آقایان مسوبقند کارخانه سمنت سازی خودش قریب سی چهل هزار خروار شاید ذغال می‌خواهد و همچنین کارخانه‌های قند و کارخانه‌های قند جدید التأسیس وسایر کارخانجات این است که ترتیبی داده خواهد شد که بمقدار کلی استخراج شودوآنوقت البته ممکن است زودتر مستهلک شود واین چون از وجوه انحصار قندوچای بود در ظاهر اگرچه ذکر نشده بود ولی در معنی بطور استقراض داده شده بود چون ارتباط خیلی مستقیم با راه آهن ندارد و ارتباط غیرمستقیم دارد از این جهت دوباره که عاید شد بایدجایش بگذاریم و البته وقتی که کارخانه سمنت سازی راه افتاد شاید چند سال که عرض کردم بگذرد مستهلک بشود.

رئیس- آقایانیکه با ماده هشتم موافقت دارند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند.)

رئیس- تصویب شد. ماده نهم قرائت می‌شود.

ماده نهم – وزارت مالیه مجاز است اولاً اضافه مخارج وزارت امور خارجه را مربوط بمخارجمسافرت مأمورین و قیمت تلگراف بابت سال ۱۳۱۱ که بعلت پیش‌آمدهای فوق‌العاده از میزان اعتبار بودجه ۱۳۱۱ آن وزارتخانه تجاوز کرده از صرفه جویی سایر اعتبارات بودجه مذکور تأدیه نماید. ثانیاً ۹۴۳۲۰ ریال برای ردیف افراد نظمیه بابت ماهی بیست ریال اضافه سال ۱۳۱۱ و همچنین (۱۲۷۴۸۵ ریال) اضافه مخارج ملزوماتی سال ۱۳۰۹ و ۱۳۱۰ و ۱۳۱۱ تشکیلات نظمیه را از صرفه جوییهای سال ۱۳۱۱ اداره مزبوره به ادارات طلبکار بپردازد. ثالثاً ازمحل صرفه جوییهای بودجه ۱۳۱۲ مجلس شورای ملی اضافه مخارج ساختمانی مجلس شورای ملی را که در سال ۱۳۱۱ علاوه بر اعتبار مربوطه بعمل آمده است تأدیه نماید. رابعاً تا میزان هفتادهزار ریال بقیه بودجه ۱۳۱۱ حکومت بختیاری را که از اعتبار تصویبی بموجب ماده ۲۵ متمم قانون بودجه ۱۳۱۰ بحکم اضطرار تجاوز کرده است از محل صرفه جوییهای بودجه ۱۳۱۱ تأدیه و بخرج منظور دارد.

رئیس- آقای دیبا.

طباطبائی دیبا- اینجا راجع بمخارج ملزوماتی نظمیه یک کلمه نوشته ادارات طلبکار چون ممکن است اشخاص هم طلبکار باشند خوبست ذکر شود که اگر اشخاصی هم طلبکار باشند بآنها پرداخته شود و بعد راجع بمحل صرفه جوییهای بودجه ۱۳۱۲ مجلس شورای ملی راجع بمخارج ساختمانی این در بودجه مجلس از تصویب مجلس نگذشته و این ماده ظاهراً تماس دارد با بودجه مجلس که خواهد گذشت راجع بصرفه‌جوییها واینکه حالا ما دراینجا رأی می‌گیریم بنده عقیده‌ام این است که دچار اشکال می‌شویم در بودجه مجلس و خوبست این ماده باشد زیرا ممکن است در بودجه مجلس ترتیب دیگری بشود مثلا بنده عقیده‌ام این است چون این فقط مخارج ساختمانی نوشته شده لفظ اثاثیه را هم باید علاوه کنند و اصلا خوبست چون این ماده تماسی دارد با بودجه مجلس باشد تا بودجه مجلس تمام بشود و تکلیف صرفه‌جویی مجلس هم معلوم بشود بعد این ماده بگذرد.

مخبر (آقای دکتر طاهری)- چون در بودجه کل مملکتی اعتبار کل بودجه مجلس بتصویب رسیده است بنابراین اگر ما بگوییم که از صرفه جوییش فلان مبلغ بمصرف فلان محل برسد مانعی ندارد والا بعد از آنکه بودجه مجلس هم تصویب بشود صرفه جوییها در آخر سال معلوم می‌شود واز حالا چطور ما می‌توانیم بگوییم که صرفه جوییها را چکار کنند ما در صورتیکه اعتبار کلیش را در بودجه مملکتی تصویب کردیم برای پرداخت قسمتی از صرفه جویی برای یک مصرفی حالا تکلیف معین کنیم مانعی ندارد این نکته را هم که اشاره فرمودند شاید لازم بشود از صرفه جویی مجلس یک کمکی به اثاثیه بشود اینهم مانعی نیست یعنی در بودجه مجلس آنهم تذکر داده می‌شود واین فقط برای یک قسمتش است یعنی منحصر نمی‌کنند که تمامش برای اینکار باشد.

رئیس- از موقع و وضعیت استفاده می‌کنم وخاطر آقایان را مستحضر می‌دارم که آقای وزیر مالیه در بودجه مجلس شورای ملی تمام موافقتها و مساعدتهای ممکنه را نموده‌اند و می‌توانم اظهار کنم که ما با بودجه خودمان بالمره باداره کارهای خودمان قادریم (صحیح است) آقایانیکه با ماده نهم موافقند قیام فرمایند.

(عده کثیری قیام نمودند.)

رئیس- تصویب شد. ماده دهم قرائت می‌شود.

ماده ۱۰- الف- مبلغ ۰۰۰ر۳۵ لیره از محل ذخیره لیره مملکتی بوزارت مالیه اعتبار داده می‌شود تا مصارفی را که مربوط بموضوع تأمین حقوق ایران در نفط جنوب بعمل آمده است از قبیل اعزام هیئتی بژنو برای مدافعه حقوق مذکور و استشاره از متخصصین و کلیه مخارج دیگر از هر قبیل پرداخته و بخرج منظور دارد.

ب- وزارت مالیه مجاز است اثاثیه و سایر اشیائی را که برای احتیاجات مربوطه بکارهای نفط از محل اعتبار فوق خریده شده است پس از رفع احتیاج تحویل گرفته و بمصرف حوائجی که برای وزارتخانها و ادارات دولتی پیش می‌آید برساند.

رئیس- آقای طباطبائی دیبا.

طباطبائی دیبا- عرضی ندارم.

رئیس- آقای امیر تیمور.

امیر تیمور- البته چون توضیحات راجع بفه نفت را در موقع دیگر دولت بمجلس عرض خواهد کرد بنده فعلاً در این موضوع نمی‌خواهم توضیح بدهم ولی مایلم که آقای وزیر مالیه بفرمایند این اثاثیه واشیائی را که برای احتیاجات مربوطه بکارهای نفت خریده‌اند چه اشیائی است واین اثاثیه واشیاء چطور مورد استفاده ادارات دولتی قرار می‌گیرد که بعد بادارات دولتی بدهند واگر چیزی هست که مورد استفاده نباشد بهتر است بفروشند.

وزیرمالیه – برای اینکه در سایر جزئیات این ماده هم توضیحی عرض کرده باشم این است که عرض می‌کنم چون مجلس دوره اش منقضی بود ولازم بود که یک هیئتی بژنو بروند این بود که دولت در نظر گرفت برای اینکار اعتباری بدهد بعد درمجلس جنبه قانونیش اصلاح شود. راه دیگری هم نبود کمال تعجیل را هم داشت ابتدا قریب پنجهزار لیره یا پهلوی قرار شد برای آن مخارج تخصیص داده شود. ولی وقتی که کار بآنجا رسید که اشخاص باینجا بیایند مستشارانی اهل خبره استخدام بشوند البته مخارج عمده تری لازم شد یک سی هزار لیره دیگر هم منظور شد که رویهمرفته سی و پنجهزار لیره شد و البته تا روزی که اینجا تصویب بشود هر چه از این مبلغ خرج شده باقیش برمیگردد بجایش واین عمده خرجش همان برای حق‌الزحمه مشاورینی بود که اینجا آمده‌اند که خیلی مخارج لازمی بود و وقتی که اینجا آمدند لازم بود که چند اطاقی هم برای آنها تهیه کنیم که آنها شب و روز در آنجا کار بکنند چه آنهاییکه از خودمان در آنجا کار می‌کنند و چه آنهاییکه از خودمان در آنجا کار می‌کنند و چه آنهاییکه طرف کار بودند و آمده بودند برای آنها اطاقهایی لازم بود این بود که هفت هشت اطاق خالی کردیم در خزانه بعد لازم بودکه میز گذارده شود ماشین تحریر گذارده شود صندلی گذارده شود برای بعضی اطاقها فرش کرایه کردیم که بعد پس دادیم فرش نخریدیم شاید برای یک اطاق فقط خریدیم و چون اینها خرجی بود که از محل ذخیره مملکتی بود ولی این خرجها را لازم بود که اجازه داده شود. آیا آن اشیائی که از این پول خریده شده باید تکلیفش معلوم شود آن اشیاء را یک کاری کرد و چون ادارات دولتی محتاج باثاثیه می‌شوند آن کمک می‌شود ببودجه مملکتی یعنی عوض اینکه از وجوه خودشان بردارند و بخرند اگر یک صندلی و میزی لازم شود از اینجا بهشان می‌دهند.

رئیس- آقایانیکه با ماده دهم موافقت دارند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند.)

رئیس- تصویب شد. ماده یازدهم قرائت می‌شود:

ماده ۱۱- وزارتخانها وادارات دولتی (باستثنای وزارت جنگ و امنیه و دربار پهلوی و کابینه سلطنتی) مکلف هستند قیمت مخابرات تلگرافی خودشان رادر داخله مملکت از اعتباریکه درضمن بودجه منظور شده است تأدیه نمایند.

رئیس- آقای فرهمند.

مخبر فرهمند- عرض کنم بنده خواستم یک تذکری بدهم در جلسه قبل راجع بقیمت مخابرات مذاکراتی شد و بنده عقیده‌ام این است که دولت در این موضوع اگر توجهی بفرمایند هم برای مردم یک تسهیلاتی فراهم می‌شود و هم بعواید مملکت اضافه می‌شود این یک موضوعی نیست که بگوییم اگر قیمت تلگراف را کسر کردیم یک ضرر وخسارتی بدولت وارد میشوداین یک موضوعی است که متصل بدولت تذکر داده می‌شود این یک موضوعی است که مکرر در کمیسیون بودجه مذاکره شده است و دولتهای سابق هم این نظر را داشتند فقط چیزی که مانع از اجرای این نیت بود این بودکه آنوقت سیم و اسباب ووسایل برای کثرت مخابرات کافی نبود ولی حالیه سیم زیاد است اگر قیمت مخابرات رانصف کنند هم سیم کافی است و هم عواید زیاد میشودو از این عواید هم ممکن است آنوقت یک توسعه بیشتری در مؤسسات تلگراف بدهند. یک قسمت دیگر راجع بقیمت مخابرات تلگرافات وزارتخانه‌ها است چند سال است که هی امتحان و آزمایش شده است یکسال قیمت تلگراف را گرفتند برای اینکه جلوگیری شود از کثرت مخابرات بعد در ضمن عمل بمشکلات برخوردند اعتبار در وسط سال تمام می‌شد و یکمطالب فوری فوت می‌شد این بود که در سال گذشته این را آزاد کردند منتهی گفتند با یک قید و شرطی باز امسال هم در بودجه یک اعتبارات خیلی کمی برای وزارت خانه‌ها وادارات قائل شده‌اند که بنده تصور می‌کنم در ضمن عمل در همان سه ماه اول سال یا وسط سال این اعتبار کافی نباشد و بالاخره مجبور شوند یا این قانون را لغو کنند یا اعتبارات دیگری بگیرند واعتبار گرفتن از وزارت مالیه هم البته یک جریاناتی دارد که مستلزم وقت است و بطوری که در وزارت خانه‌ها معمول است بایستی حساب هر وزرات خانه را آخر ماه بست اگر یک وزارت خانه یک مقداری اعتبار داشته باشد و در ثلث آخر سال بخواهد از وزارت مالیه تجدید اعتباری بکند باید آن مخابرات بماند چون محل نداردمخابراتی بکند بعد اضافه اعتباری بگیرد هر دو این‌ها اسباب اشکال و زحمت است ممکن است محدود کنند وزراء و رؤسا ادارات را مسئول کنند که وقتی تلگراف خیلی فوری است بکنند اینهم اشکالی ندارد که تلگرافاتی که می‌رسد در وزارت پست وتگلراف تفتیش بکنند که کدام فوری و ضروری نیست رد بکنند بعقیده بنده اینهم خیلی مشکل است یک وزارت خانه دیگری نمی‌تواند مسئولیت یک وزارت خانه دیگری را قبول کند فلان اداره لازم میداند یک تلگرافی بکند بیک جایی که اگر نکند موقع فوت می‌شود ولی آن وزارتخانه که باید تشخیص بدهد اهمیت آنرا نتواند تشخیص بدهد و اگر در این قسمت موافقت نکنند یک مشکلاتی تولید می‌شود.

وزیر مالیه – در باب تخفیف قیمت تلگراف این نکته که آقای فرهمند فرمودند اساساً صحیح است و بنده هم همیشه متوجه بوده‌ام و موافقت داشته‌ام ولی تاکنون عمل نشده است اما حالا توجه داریم لکن نسبت به بالا رفتن میزان معیشت امروزه یعنی قیمت پول خودبخود مثل این است که در چهار سال قبل کرده باشیم اما در باره تلگرافات وزارتخانه‌ها وادارات بنده شخصاً تصور می‌کردم که تمام مجلس باتفاق این کار را تحسین و تأیید خواهند فرمود مخصوصاً انسان که بوزارت پست وتلگراف تعلق و علاقه مندی دارند بیشتر باید تأیید کنند زیرا این یکی از مخارج پست وتلگراف است که شاید وزارتخانه‌های دیگر بگویند که این تلگرافات از بودجه خودشان داده نشود بنده شخصاً عرض می‌کنم که شاید این یک عشر منظور بنده است که اگر اختیارش با شخص بنده بود آنچه که اینجا نوشته شده یک عشرش را می‌گذاردم و نه عشرش را حذف می‌کردم اما همه چیز ما افراط وتفریط است این تلگرافاتیکه برای ولایات واز ولایات بطهران می‌شود درصد بدون مبالغه نود تای آن زائد است از اینجا بقزوین تلگراف می‌کنند که در پائیز که غله را می‌خواهید بگیرید فلان کار را بکنید خوب اینکه یک روز راه بیشتر نیست معنای تلگراف این است که اگر خبری امروز بعد از ظهر بآنجا نرسد فوت می‌شود اگر فردا وپس فردا باشد کاغذ هم ممکن است نوشت این مال وقتی بود که یکماه بیست روز طول می‌کشید که از اینجا به مشهد یا کرمان پست برسد آنوقت البته شاید معنی داشت ولی حالا که دو روز سه روزه بهمه جای مملکت می‌رسد البته خیلی بهتر است که ادرات و وزارتخانه‌ها حتی الامکان از تلگراف و سیم تلگراف کمتر استفاده کنند و بگذارند امور تجارتی مملکت تقدم داشته باشد.

رئیس- آقایانی که با ماده ۱۱ موافقت دارند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند.)

رئیس- تصویب شد. ماده دوازده قرائت می‌شود.

ماده ۱۲- مبلغ ۳۰ر۸۸۴۶۷۰ ریال که پس از تصفیه نهایی حساب مالیات راه تا آخر سال ۱۳۱۰ از سهم معوق معارفی و خیریه باقی مانده است برای مصارف مقدماتی تأسیس یک موزه از حیث خرید زمین و ساختمان بنا وسایر متعلقات آن تخصیص داده می‌شود و هم چنین مبلغ ۴۰ر۱۳۹۴۱۹ ریال بقیه سهم تا آخر سال ۱۳۱۰ صحیه از محل مالیات راه برای تأسیس پست صحی در خوزستان جهت معالجه چشم اختصاص می‌یابد.

وزیر مالیه – یک جمله اضافه می‌شود که بعد بنظرم آمد که غفلت شده است بنده از آقای منشی خواهش می‌کنم که اگر بشود اصلاح بفرمایند و باآقای مخبر کمیسیون هم مذاکره شده است که موافقت بفرمایند متعلق بهمین مطلب است اگر اجازه بفرمایید قرائت شود. (بمضمون ذیل قرائت شد.) و نیز وزارت مالیه مجاز است مبلغ ۳۵ر۹۶۳۲۳۲ ریال بقیه وجهی را که بلدیه طهران در نتیجه رسیدگی نهائی به حساب مالیات راه تا آ÷ر ۱۳۱۰ به حساب عایدات راه (سهم طرق) مقروض بوده است بخرج قطعی منظور نماید.

رئیس- آقای اورنگ.

اورنگ – این ماده ۱۲ دارای سه جزء است در جزء اول وجزء آخر که فعلاً اضافه شد بنده عرضی ندارم بلکه موافقم بجهة اینکه آنکه مخصوص موزه است چیز شایسته است مخصوصاً حالا که یک اشتباه و اموالی هم بدست ما آمده که حفظ آنها از هر نظر برای ما شایسته است جزء اخیرش هم که البته خوبست. دراین جزء وسطی که متعلق است بتأسیس پست صحیه درخوزستان در این هم که عرضی دارم نمی‌توانم تعبیر کنم بموافقت ومخالفت دادن پول از آن حیثش بنده خیلی موافقم که یک پولی برای خوزستان برای یک مصرفی که آن مصرف هم خیلی واجب است داده می‌شود لکن در حصول نتیجه ودر رسیدن ما به نتیجه که این پول را برای آن می‌دهیم که سلامت چشم خوزستانیها است اگر ما اینطور فکر کنیم که این پول چشم آنها را سالم نمی‌کند واگر با این پول یک کاری دیگری در خوزستان بکنیم که چشم آنها راسالم بکند عقیده من این است که هر عاقلی آن کار را می‌کند یک روزی خاطر دارم راجع به صحیه صحبت بود آقای دکتر مهدیخان ملک زاده اینجا یک بیانی فرمودند که عین آن جمله ایشان یادم هست (که بلا باین حافظه من بخورد) ایشان فرمودند که این کارهایی که ما برای صحیه می‌کنیم آنوقت با این آبها واین گردو خاکها مثل این می‌ماند که صبح در چشمها دوا بریزیم و یک ساعت بعد یک سنگ یا بآن چشمها بکشیم که اثر دوای صبح بکلی از میان برود. خوزستان که من در آن دیار زندگانی کرده‌ام آقای ارگانی هم تشریف داشته‌اند سایر آقایان هم بوده‌اند زمستانها تابستانها بسر برده‌ایم آقایان دیگر آقای اسعد آقای ایلخان هم در آنجا بوده‌اند گرچه این آقایان کمتر از من در آنجا زندگی کرده‌اند. آنجا چهار شهر دارد یکی شوشتر یکی دزفول یکی ناصری است که همان اهواز است یکی هم محمره چهار شهری که دارد در آنجاها چشم درد زیاد است از آن شهرها که خارج می‌شوید در بیابان که سیر می‌فرمایید چشمها آنوطر ماؤف نیست واین برهانش واضح است یعنی هر کس عبور می‌کند ولو یک شب هم در بوشهر ودزفول بخوابد آن برهان را مشهود می‌بیند وآن این است که چون این شهرها خیلی گرم است مجبورند که در زمینشان سرداب حفر کرده باشند زیر همه خانها در شهر شوشتر ودزفول طوری سرداب است که از سرداب یک خانه بسرداب خانه دیگر راه است وهیچ جای خالی باقی نیست که آنجا برپا شد ابنیه همه روی سرداب است بنابراین مقدمه برای خاطر عبور کثافت یا حفر زمین برای خاطر کثافت جا باقی نیست همه این کثافات از خانها سرازیر و سراشیب است در کوچه‌ها عابری که دراین کوچه‌ها عبور می‌کند در آنجا می‌بیند و مشهود است با آن هوای گرم وآفتاب کذای آنجا و این شکل کثافات اگر کسی از این کوچه‌ها عبور کند چشم سالم را هم که ببرد از این طرف نرگس شهلا ببرد از آنطرف کور بیرون می‌آورد واین مسلم است که حالا فرض بفرمایید که در همچو شهری دوا هم بریزند اثر می‌کند؟ اشتباه نکنید همچو برای دوا هم معطل نمی‌مانند که ما از اینجا سیزده هزار تومان دوا برای آنها بفرستیم اما حالا ببینیم فایده این دوا چیست خوب صبح من در شوشتر دوا بچشمم بریزم خوب از این کوچه که عبور می‌کنم این سنگ پایش همان کوچه‌ها است بنده یقین دارم که آقای وزیر مالیه هم همان مقصود را دارند که من دارم وهر دو همان مقصود را داریم که همه آقایان دارند و بالاخره همه تصدیق می‌فرمایند و همراهی می‌فرمایند با ما باین معنی که این وجه بنام حفر یک مجرائی در شهر صرف شود چهار تا مجری بیشتر نمی‌خواهیم چون این شهرها همه اش هم در طول رودخانه واقع است هم محمره هم دزفول هم اهواز هم شوشتر و خیلی هم عمق مجرایش کوتاه است باین معنی که نیم فرسخ مجرای مستقیم که کنده شود کافی است عرض شهر خیلی کم است وطول شهر زیاد است ولی این طول شهر هم در کنار رودخانه است آن مجرایش خیلی کوتاه خواهد بود تا رودخانه این پول صرف چهار مجری بشود این واقعه تمام می‌شود یعنی این کثافت کاری از میان می‌رود واین دوای حقیقی چشم ساکنین خوزستان است و اگر شما عوض این مقدار صدهزار تومان برای خاطر دوای چشم آنها برای خاطر اطبائی که می‌روند چشم آنها را سالم کنند خرج کنید فایده ندارد هر طبیبی بمجردی که وارد شده است خیلی از اطباء بوده‌اند که دررکاب اعلیحضرت همایونی شرفیاب بودند بمجرد اینکه کوچه‌ها را دیدند گفتند دوا ندارد و دوای چشم آنها موقوف کردن کثافت کوچه‌های شهر است و این مقدمه کار است هر طبیبی رفته است بخوزستان این نظر را داشته است حالا هم اگر بفرمایید این مبلغ کافی نیست ما تجربه کرده‌ایم وجه‌هایی را که صرف یک کارهای مهم اساسی می‌کنیم اگر چهارغاز هم کم بیاید در آخر کار ممکن است از جای دیگر بپردازند وآن کار را ترتیب بدهند هم منظور آقایان عملی شده و آقایان بمنظور خود رسیده‌اند و هم تغییری در ماده وجزو ماده پیدا نشده است منتهی صرف در این جا شده ومقصود هم حاصل می‌شود اگر برای دوای چشم صرف شود مقصود حاصل نمی‌شود حاصل عرض بنده این است که اگر این مبلغ صرف رفع کثافات شهر بشود تبدیل باحسن می‌شود بفرمایش آقا.

مخبر- فرمایشاتی که آقای اورنگ فرمودند

(اورنگ: عرایضی)

تمام صحیح است ورفع امراض و دفعش دو جور است یکی حفظ الصحه است که قبلا باید وسایلی ایجاد شود که مریض پیدا نشود

(اورنگ: ای والله)

و یکی معالجه است که در نتیجه داشتن مریضخانه مرض رفع می‌شود. فرمایشات آقای اورنگ تمام صحیح است ومنافات ندارد زیرا با همه آن عیوبی که حالا هست تمام این عیوب سبب می‌شود که چشمها خراب می‌شود همینطور است که فرمودید در نتیجه آفتاب سوزان آنجا و آفتاب ایام تابستان که فوق العاده زندگی دارد چشمهای ساکنین درد می‌گیرد ویکی هم همین چیزی بود که فرمودید در هر حال این یک مبلغ خیلی قلیلی است و چیزی نیست که بشود برای آن کاری که فرمودید ازش استفاده کرد و آن وظیفه ایست که باید بلدیه انجام دهد. بلدیه هر شهری وظیفه اش این است که از اهالی پولی را بگیرد ومجرای آب و اکو که برای کثافت است درست بکند و همیشه باید دوا هم داشته باشد که درعین حال آنهاییکه مبتلا هستند معالجه کنند پس حالا که آب شهر طهران درست نشده باید بگوییم مریضخانه نمی‌خواهد ولو بهر اسمی بهر جهتی تأخیر شده حالا که ناخوش شده معالجه می‌خواهد این فرمایشی هم که فرمودید البته اساسی است این قسمت مالیات راه که این ماده راجع بآن است ویک اضافه آورده‌اند این را بر چند قسمت کرده‌اند یک قسمت اگر نظرتان باشد در تابستان گذشته آمدند آن قسمتی که راجع ببلدیه‌ها بود مخصوصاً برای بلدیه‌های خوزستان اجازه گرفتند یک قسمت آن را هم حالا برای خیریه و کارهای معارفی اجازه می‌خواهند یک قسمت راجع بصحیه است که تخصیص داده‌اند برای تأسیس مریصخانه چشم در خوزستان بنابراین با تصدیق فرمایشات آقای اورنگ باید یک اقدامات اساسی برای جلوگیری از این کثافات بکنند وتقاضا می‌کنم موافقت بفرمایید این مبلغ سیزده هزار تومان برای معالجه فعلی اشخاصی که مبتلا هستند خرج شود.

رئیس- آقای احتشام زاده.

احتشام زاده – این ماده مطلبی ندارد که بنده با نماینده محترم دیگری بخواهد اظهار مخالفتی نیست باین ماده بکند ولی چون امور دیگری بنظر بنده بود که آنهم شایسته وقابل توجه هست خواستم از موقع استفاده کرده و توجه دولت را بمطلبی که می‌خواهم عرض کنم جلب کنم. البته آقایان اهمیت ورزش را در زندگانی اجتماعی متوجه هستند و البته برای حمایت افراد یک جامعه بایستی دولت حتی الامکان وسایل ترویج ورزش را فراهم کند یکی از ورزشهایی که در دنیای امروز خیلی طرف توجه است مسئله فوتبال است که برای جوانها و مخصوصاً محصلین یک ورزش خوبی است و باید سعی کنیم ترویج کنیم و موجبات تشویق جوانها را باین ورزش جلب کنیم خوشبختانه درچند سال قبل در اثر توجهی که از طرف وزارت معارف بموضوع ورزش فوتبال ولی متأسفانه طرز عمل وزارت معارف طوری است که تمام کلوپهای ورزش که در طهران هست از این زمین نمی‌توانند استفاده کنند واغلب دیده شده است اشخاصی که دارای این ذوق هستند عادت دارند بورزش فوتبال برای اینکه زمینی آماده نیست متوسل شده‌اند بمدرسه امریکایی و در اراضی آنجا ورزش می‌کنند البته برای ما مناسب نیست که اگر خودمان زمین داشته باشیم کلوپهای ورزشمان و کلوپهای فوتبالمان متوسل شوند بآنجا و آنها هم چون زمین مورد احتیاجشان است اغلب اجازه نمی‌دهند مگر اینکه زمین‌هاشان خالی باشد و اغلب دیده شده است که چون شاگردهای خودشان مشغول بوده‌اند نتوانسته‌اند با این تقاضا موافقت بکنند بنده نفهمیدم فلسفه اینکه این زمین باید عاطل و بی‌نتیجه بماند واز طرفی اشخاصی که احتیاج دارند بزمین برای فوتبال ناچار باشند که یا ورزش نکند یا اگر بخواهد ورزش بکنند متوسل شوند بیک مدرسه آمریکایی برای اینکه ورزش بکنند چیست؟ بطوریکه بنده تحقیق کردم وزارت معارف اینطور در نظر گرفته است که فقط روزهای جمعه این زمین را تخصیص بدهند به محصلین در صورتیکه مسئله ورزش یک امری نیست که اختصاص داشته باشد به محصلین یک اشخاصی هم که تحصیلاتشان خاتمه پیدا کرده وحالا تحصیل نمی‌کنند و دارای مشاغلی هستند نظر باینکه اهمیت ورزش را فهمیده‌اند هنوز هم ادامه می‌دهند بورزش پس علت این که این زمین حتماً باید منحصر باشد به محصلین و تنها محصلین درآنجا ورزش بکندنمیدانم چیست؟ گمان می‌کنم که نقض غرض باشد وبنده اطلاع دارم که همیشه این زمین عاطل وباطل افتاده است و اشخاصیکه محتاج زمین هستند برای ورزش بواسطه اینکه زمین نیست مجبور هستند که ورزش خودشان راترک کنند. خواستم از موقع استفاده کرده و توجه دولت راجلب کنم واز آقای وزیر مالیه تقاضا کنم که اینموضوع را یادآور بشوند بآقای وزیر معارف که این زمین را تخصیص بدهند برای ورزش اعم از اینکه ورزشکار محصل است یا غیر محصل واگر هم برای حفظ انتظامات آنجا بیک نظامات و مقرراتی محتاج باشند البته باید یک نظامات و مقرراتی داشته باشند ولی مقصود بنده این است که مانع نشوند اشخاصی را از اینکه از این زمین استفاده کنند چون ورزش خیلی اهمیت دارد و دولت باید تشویق کند اشخاص را که چندین زمین تخصیص بدهند برای اینکار نه اینکه یک زمینی را هم که داریم منع بکنند مردم را از ورزش دراین زمین.

مخبر- بنده تناسب فرمایشات نماینده محترم را با این ماده نفهمیدم و بعلاوه در صورتیکه محصلین دولت احتیاج داشته باشند بزمینی که وزارت معارف تهیه کرده است برای ورزش البته آنها مقدمند در صورتیکه محصلین آنجا بخواهند ورزش کنند ودیگران هم بخواهند البته مقدمندو تذکراتی که فرمودید خیلی مفید است والبته وزارت معارف توجه می‌کند.

رئیس- آقای اورنگ.

اورنگ – عرض کنم که حضرت آقای دکتر طاهری مخبر محترم کمیسیون بودجه مرخصی فرمودند نسبت بنظر بنده و بنده هم اصراری بمعنی ندارم لکن قصد من و قصد خود ایشان یکی است این را استدعا می‌کنم یک قدری اگر مقدور است بیشتر توجه بفرمایند بلکه این مسئله بیک صلاحی خاتمه پیدا کند ملاحظه بفرمایید یک وقت است که حضرت مستطاب عالی فکر می‌فرمایید که این سیزده یا چهارده هزار تومان این مرض را دراین چهار شهر خوزستان عجالةً رفع می‌کند مثلاً یک تابستان مردم این چهار شهر با چشم سالم امرار وقت می‌کنند آن وقت انسان عاقل می‌گوید که یک تابستان است و چهار شهر است اینها سالم می‌شود چشمهاشان ما می‌بینیم که اینطور نیست و بعلاوه مشاهده می‌کنیم درخوزستان از این چهار شهر که خارج شدیم چشمهاشان مئوف نیست معلوم می‌شود که این حرارت تابستان حرارت آفتاب اینقدر اثر ندارد در مؤف کردن چشم که این کثافات شهری اثر دارد این یکی. مطلب دوم این است که این وجه را من کافی میدانم برای اجرای این منظور چنانکه عرض کردم در آنجا تجربه دارم بنده در حفر مجری تمام آقایانی که از رفقا در این مجلس تشریف دارند ودرآنجا مالکنداز رودخانه‌ها برای شهرها حفر مجری می‌کنند برای دهات خودشان سه فرسخ دو فرسخت بعمق شش ذرع هشت ذرع دوازده ذرع نهر می‌گیرند از کنار رودخانه می‌برند در دهاتشان اینکارها را ما عملاً آنجا کرده‌ایم صرف مال زیاد لازم ندارد اگر ما تصدیق کنیم و تصویب کنیم که همین وجه صرف حفر مجری بشود برای بردن کثافات شهری هیچ قسم زیان وضرری متوجه ما نیست وهمین مبلغ کافی است برای ما عرض کردم که اگر در پایان هم چهار شاهی کسر آوردیم مقدور است که از جای دیگر باینجا بگذاریم والا همین مبلغ احتیاج ما را رفع می‌کند ما دیگر زیاد محتاج نیستیم یک وقت این است که پانزده هزار تومان یا چهارده هزار تومان پول داریم فکر می‌کنیم که اگر بخواهیم مجری بکنیم چهار صد هزار تومان لازم خواهد داشت آنوقت می‌گوییم که چون چهار صد هزار تومان را ما فعلاً نداریم این چهارده هزار تومانرا بمصرف دوا امروزه می‌زنیم هر وقت که دارای چهارصد هزار تومان شدیم آن کار را می‌کنیم مطلب اینطور نیست همین سیزده هزار تومان وافی است بآن نیت ما و مقصود ما را هم تأمین می‌کند عقیده‌ام اینست که موافقت بفرمایند باین مصرف برسد موافقت هم نمی‌فرمایند که هیچ.

مخبر- چون موضوع اختلافی درش نیست مقصود این است که این وجه بمصرفی برسد که برای امراض چشم مفید باشد حالا ما یک عبارتی را می‌نویسیم که جامع باشد و منظور آقای اورنگ را هم تأمین کند اختلافی نیست.

(اورنگ: تشکر می‌کنم)

آقای مؤید احمدی اینطور اصلاح بفرمایند: و همچنین مبلغ صدو سی و نه هزار و چهارصد و نوزده ریال و چهل دینار بقیه سهم تا آخر سال ۱۳۱۰ صحیه از محل مالیات راه برای اقدامات مخصوص صحیه جهت مبارزه با امراض چشم در خوزستان اختصاص می‌یابد. حالا این قسمت مبارزه با امراض چشم اعم است از هر اقدامی.

رئیس- آقای دشتی هم یک پیشنهادی دارند قرائت می‌شود. بنده پیشنهاد می‌کنم جمله (از حیث خرید زمین و ساختمان بنا) حذف شود.

رئیس- آقای دشتی

دشتی- ازمفاد این ماده چنین استنباط می‌شود که خیال دارند زمین بخرند و بنائی کنند و موزه بسازند بنده خواستم یک تذکری بآقای وزیر مالیه بدهم و آن این است که برای موزه بهتر این است که یکی از ابنیه قدیمه که از حیث ساختمان ونقاشی و ظرافت کاری خیلی قشنگ است و درقسمت پائین طهران خیلی زیاد یافت می‌شود یکی از آنها را خوب است بخرند و آنجا را موزه بکنند که یکی از این ابنیه وعماراتی که نمونه صنایع مستظرفه قدیم است حقیقة حفظ بشود و یک جای مناسبی هم برای موزه باشد این بهتر است از اینکه یک بنائی مثل مقبره فردوسی با یک استیل خیلی بی معنی وجدیدی درست کنند که ابداً ارتباط با صنعت ایرانی ندارد اگر بتوانند اینکار را بکنند شاید بهتر باشد.

وزیر مالیه – عرض کنم که این خیال تأسیس موزه چندسال است پیش آمده است و در این خیال هم که آقای دشتی فرمودند خیلی تفحص شده است که یکی از عمارات خوب قدیمه را در نظر بگیریم بدبختانه یک چنین عمارت و بنائی پیدا نشده است ما در طهران یک عمارت خوب قدیمی که مثل عمارات اصفهان قابل این باشد که چند صد سال دوام کند نداریم عمارات سلطنتی و دولتی که در طهران است البته یا مشغولند یاشایسته این کار نیست یعنی مفید برای این کار نیست و دوام ندارد عمارات قدیمی جنوب شهر همینطور که فرمودید از حیث صناعت وظرافت خوب است ولی بنایش چندان محکم نیست وباید بهم بزنیم و دوباره بسازیم لهذا اگر اینکار باید در طهران بشود چون محلی نداریم باید یک زمینی خریده شود وبنائی ساخته شود ما امسال در بودجه یک مبلغی برای این کار منظور کردیم کارهای ما اینطور است که صد هزار تومان دویست هزار تومان برای یک کاری می‌دهیم آنوقت معلوم می‌شود آخر سال که پیش را با دویست هزار تومان کنده‌اند و تمام این پول صرف این کار شده است عرض کردم بآقای وزیر معارف که از این مبلغ یک زمینی تهیه شود و یک نقشه بزرگی برای آن موزه که باید تا چهل سال پنجاه سال دیگر ساخته شود امسال یک عشرش یک تیکه اش را می‌سازیم وسال آینده یک جای دیگرش را خوشبختانه اینطوری که دیروز شنیده‌ام و آقای وزیر معارف فرمودند آقای رئیس محترم بلدیه طهران مصمم شده‌اند قریب گویا بیست هزار ذرع زمین در بهترین جای شهر همانجایی که میدان مشق بوده است بدهند حالا هر دو طرفش هم خیابان می‌شود و جای مشجر و بسیار خوبی است وبسیار این عمل شایان تمجید وقدردانی است برای اینکه یک احتیاجی رابخرید زمین که دویست هزار تومان پول لازم دارد دیگر ندارند و با این پول زمین نمی‌خرند اینجا بنده نمی‌توانم عرض کنم که زمین را حذف کنند این را دیروز شنیدم در هر حال اعتبار است و یک قسمت لازمش را با این مبلغ تمام می‌کنند والبته سعی می‌کنیم با یک ترتیب قدیمی که نمونه اش هست بسازند و الحمدالله صنعتگران ما هم خوب هستند

(صحیح است.)

دشتی- بنده پیشنهادم را مسترد می‌کنم.

رئیس- یکدفعه دیگر ماده ۱۲ قرائت می‌شود و رأی می‌گیریم.

ماده ۱۲- مبلغ ۳۰ر۸۸۴۶۷۰ ریال که پس از تصفیه نهایی حساب مالیات راه تا آخر سال ۱۳۱۰ از سهم معوق معارفی و خیریه باقی مانده است برای مصارف مقدماتی تأسیس یک موزه از حیث خرید زمین و ساختمان بناء و سایر متعلقات آن تخصیص داده می‌شود وهمچنین مبلغ ۴۰ر۱۳۹۴۱۹ ریال بقیه سهم تا آخر سال ۱۳۱۰ صحیه از محل مالیات راه برای اقدامات مخصوص صحی جهة مبارزه با امراض چشم اختصاصی می‌آید

(مخبر: در خوزستان اختصاص میآبد)

و نیز وزارت مالیه مجازاست مبلغ ۳۵ر۹۶۳۲۳۲ ریال بقیه وجهی را که بلدیه طهران در نتیجه رسیدگی نهایی به حساب مالیات راه تا آخر ۱۳۱۰ به حساب عایدات راه سهم طرق مقروض بوده است بخرج قطعی منظور دارد.

روحی – اجازه می‌فرمایید؟

رئیس- مذاکرات تمام شد پیشنهادات خوانده شد ما عمل باحتیاط کردیم یک دفعه دیگ ماده را خواندیم. آقایانی که با ماده ۱۲ موافقت دارند قیام فرمایند. (اغلب برخاستند.)

رئیس- تصویب شد. ماده ۱۳ قرائت می‌شود:

ماده ۱۳- وزارت مالیه مجاز است آنچه را که از بابت صدی دو عایدات خالص کارخانه کبریت‌سازی آذربایجان تا آخر سال ۱۳۱۲ بموجب ماده ۵ قانون امتیاز ایجاد کارخانه مذکور از صاحبان امتیاز وصول شده و موجود است یا وصول بشود با موافقت وزارتمعارف بمصرف خرید کتاب برای کتابخانه تبریز برساند.

رئیس- آقای اورنگ – بنده فقط توضیحی در این ماده از حضرت آقای وزیر مالیه می‌خواستم که بموجب این ماده صدی دو از صاحبان امتیاز کارخانه کبریت سازی وصول شده و موجود است یا وصول شود این صدی دو را بمصرف خرید کتاب برای کتابخانه تبریز می‌خواهند برسانند. نوع این کتاب را مقدور است که یک توضیحی بفرمایند؟ یا انتخاب رقم کتابهایی را که برای کتابخانه خریده می‌شود که محدود باشد بکتابهای علمی این را تصویب کنیم که یکوقت خبردار نشویم که هر چه رمان است در این کتابخانه موجود شده اگر ممکن است یک توضیحی در این باب بدهند.

مخبر- اینجا برای تأمین نظریه آقای اورنگ نوشته شده است که با موافقت وزارتمعارف والبته وزارتمعارف هیچوقت نمی‌گوید که کتاب رمان و کتاب بیمصرف بخرند. واین مبلغ با نظر رئیس معارف آذربایجان صرف خرید کتب علمی که حقاً برای کتابخانه لازم است می‌شود.

رئیس- آقای احتشام زاده.

احتشام زاده – بنده توجه آقای وزیر مالیه را جلب می‌کنم بیک موضوع. خوشبختانه این یکی دو سال اخیر قوانینی که وضع شده است مخصوصاً قانون انحصار تجارت خارجی یک موقع خیلی خوبی بدست ایرانیها داده است که استفاده بکنند از حمایتی که دولت از محصولات داخلی می‌کند که سعی بکنند یک قسمت از احتیاجات مملکت را در داخله تهیه کنند والبته کارخانجاتی هم که قبل از این تاریخ تأسیس شده بود در آن تاریخ هم دولت تشویقهای زیادی از آن کارخانجات می‌کرد البته حالا هم مقتضی این است که آنها استفاده کنند و سعی کنند محصول کارخانه خودشان راروزبروز بهتر کنند که در آتیه بتوانند رقابت کنند با محصول خارجی که بمملکت وارد می‌شود متأسفانه کبریتهای کارخانه تبریز بنده آنچه که می‌بینم مثل اینکه متعمدند روزبروز خراب بکنند این کبریت را آقایان ملاحظه بفرمایند که اگر یک کبریتی از دو سال قبل داشته باشند وبا این کبریت حالیه مقایسه کنند مثل این است که صاحب کارخانه متعمد است روزبروز محصول کارخانه خودش را خراب کند بنده می‌خواستم از موقع استفاده کنم واین مطلب را از دولت تقاضا کنم در مقابل حمایتی که از کارخانجات می‌شود لااقل آنها را وادار کنند باصلاح محصول کارخانه خودشان که واقعاً ما بتوانیم در آتیه نزدیکی بگوییم که ما می‌توانیم احتیاجات داخله خودمان رادر مملکت رفع بکنیم و تأمین بکنیم.

وزیر مالیه – البته همانطور که خودشان توجه دارند موضوعی را که فرمودند خیلی ارتباط مستقیمی باین ماده ندارد و صحبت از کارخانه کبریت تبریز نیست ولی باید عرض کنم که چون بطور اصولی و کلی صحبت می‌شود اگر بخواهند کارخانه یک حدی با مراقبت دولت اصلاح شود کار بسیار مشکلی است چاره این کار بسیار مشکلی است چاره این است که امتیاز نباشد چاره در کار این است که رقابت در کار باشد که او سعی کند که یک کبریت بهتری درست کند یک وقتی که کبریت خارجی می‌آمد البته می‌خواستند آن کبریت داخله یا یک ایالت وولایت پهلویش یک کارخانه دیگری نباشد که کبریت بسازد ولی حالا که از خارجه البته یک سهم معینی دارد وخیلی کم است بقدری که مقدور است در داخله بسازند و مصرف کنند باید سعی کنند که محصول خودشان را خوب تهیه بکنند و بنده بطور کلی یک صنعت وتجارتی را برای داخله امتیاز دادن اساساً خیلی صحیح نمیدانم که دست مردم دیگر را ببندند ولی آن اندازه که کبریت او خوب باشد و کبریتش را ارزان بفروشد هرچه از دست ما برمیآید می‌کنیم ومراقبت داریم.

رئیس- پیشنهادی ازآقای طباطبائی دیبا رسیده است قرائت می‌شود:

ماده ۱۳- وزارت مالیه مجاز است آنچه را که از بابت صدی دو عایدات خالص کارخانه کبریت‌سازی آذربایجان تا آخر سال ۱۳۱۲ بموجب ماده ۵ قانون امتیاز ایجاد کارخانه مذکور از صاحبان امتیاز وصول شده و موجود است یا وصول بشود با موافقت وزارتمعارف بمصرف خرید کتاب برای کتابخانه تبریز برساند.

رئیس- آقای دیبا.

طباطبائی دیبا- پیشنهادی که بنده تقدیم کردم حقیقة اصلاح عبارتی است چون ممکن است وزارت مالیه اگر ماده باین ترتیب تصویب شود منتظر شود تا آخر امسال آنوقت این وجوه را بدهد برای خرید کتاب این است که این پیشنهاد من یک ترتیبی است که پیش بینی می‌کند آنچه تا آخر اسفند ۱۳۱۱ وصول شده است مالیه می‌دهد برای خرید و آنچه هم تا آخر امسال وصول می‌شود آن را هم بعد می‌دهند این یک اصلاح عبارتی است و دیگر منتظر نمی‌شوند که آخر این این سال برسد یکی هم اینجا با موافقت وزارت مالیه است برای رفع توهم مخصوصاً فرمایشی را که آقای اورنگ فرمودند صحیح است مسئله خرید کتب که کدام کتاب لازم است و کدام کتاب لازم نیست و کدام کتاب خیلی اهمیت دارد این البته خیلی مهم است و باید وزراتمعارف دقتهای کامل در آن داشته باشد این است که عوض موافقت وزارتمعارف بنده پیشنهاد کردم که با اطلاع ونظارت وزارتمعارف باشد که جزئیات را رسیدگی کند واین کتب خریده شود.

مخبر- یکدفعه این پیشنهاد را قرائت بفرمایند.

(بمضمون ذیل قرائت شد).

وزارت مالیه مجاز است آنچه را که از بابت صدی دو عایدات خالص کارخانه کبریت سازی آذربایجان تا آخر اسفند ۱۳۱۱ وصول شده و آنچه تا آخر سال ۱۳۱۲ وصول بشود با اطلاع ونظارت وزارت معارف بمصرف خرید کتاب برای کتابخانه تبریز برساند.

مخبر- یک قسمتی را اصلاح بفرمایید موافقت می‌شود و آن این است که درماده که کمیسیون تصویب کرده است مراجعه داده است بآن قانونی که راجع بامتیاز است این را اضافه بفرمایند (بموجب ماده ۵ قانون امتیازنامه) (قسمت اول ماده ۱۳ مجداً بشرح ذیل خوانده شد.)

ماده ۱۳- وزارت مالیه مجاز است آنچه را که

از باب صدی دو عایدات خالص کارخانه کبریت سازی آذربایجان بموجب ماده ۵ امتیازنامه

رئیس- دولت هم موافق است؟

وزیر مالیه – بلی.

رئیس- آقایانی که با ماده ۱۳ با اصلاحی که شد و اجابت کردند موافقند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند).

رئیس- تصویب شد. ماده ۱۴ قرائت می‌شود:

ماده ۱۴- وزارت مالیه مجاز است مبلغ ۱۲۱۸۵ ریال نقد وچهل خروار گندم و ۲۰ خروار جو وده خروار کاه که بمهاجرین سمرقندی در خراسان برای بذر وتقاوی و مصالح املاک و مخارج نگاهداری احشام بطور مساعده داده شده و بعلت عسرت مهاجرین مذکور استرداد آن میسر نگردیده بخرج قطعی منظور دارد.

رئیس- آقای افسر.

افسر- چندین نفر ازمهاجرین سمرقندی که از نجباء و ملاکین آنجا بودند بخراسان آمده‌اند و در اطراف نیشابور مسکن کرده‌اند وضعیت آنها طرف توجه دولت واقع شد دستور دادند و یک دهی امین مالیه آنجا معین کرد برای سکونت آنها که درتابستان آب ندارند و آنها را فرستادند آنجا که زراعت کنند و یکمقداری هم این چیزهایی که اینجا نوشته شده بآنها مساعده دادند که بعد بپردازند ولی بعد وضعیت آنها چون خیلی سخت بودونتوانستند از آن محل استفاده کنند قادر نشدند این مساعده را پس بدهند و این بخشیدن بآنها خیلی بموقع است خواستم ببینم بعد از آنکه این خالصه (چون بآقای قوام الملک منتقل شده است) آنها را در جای دیگر جای داده‌اند یا نداده‌اند توضیح بفرمایید غرضم این است که مرحمتی در باره آنها بشود.

وزیر مالیه – البته هیچ تغییری در حال آنها نمی‌شود خود بنده اطلاع دارم و شخصاً در آنجا بوده‌ام در خرسان بوده‌ام همانوقت آنها را جابجا کردیم قلعه ساختند محل ساختند خانه ساختند باغ ساختند محل رعیت لازم دارد اینها هم اشخاص بسیار سالم وایرانی الاصل هستندو بایران آمده‌اند ودولت هم همه جور کمک کرده است حالا هم البته قصد ندارد که اینها را از آنها بگیرد و هیچ تغییری در حال آنها داده نمی‌شود آقای قوام الملک هم یک آدم خوش معامله هستند و از اینها البته چیزی نخواهد گرفت.

رئیس- پیشنهادی از آقای دهستانی ومحیط رسیده است: پیشنهادمیکنم قسمت اخیر ماده ۱۴ بقرار ذیل اصلاح شود: بعلت عسرت مهاجرین مدیونین را از تأدیه معافیت داشته بخرج قطعی منظور دارد.

رئیس- آقای دهستانی.

دهستانی – عرض کنم منظور دولت این بود که این‌ها معاف باشند ولی چون علت را عسرت اینها قرار داده ممکن است فردا که رفع عسرتشان شد باز مطالبه کنند این است که بنده پیشنهاد کردم کاملا معاف بدارند و بخرج قطعی منظور دارند.

رئیس- نظر آقای مخبر.

مخبر کمیسیون بودجه – چون نظر دولت هم این نیست که بعد از آنها استرداد کنند مقصود این است که بآنها بخشیده شود و اگر اصراری به قبول پیشنهادشان دارند مانعی ندارد. مقصود این است که از پرداخت معاف باشد.

اورنگ – محتاج نیست عبارت اولیه کافی است.

رئیس- آقایانیکه با ماده ۱۴ موافقت دارند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

تصویب شد. ماده پانزدهم:

ماده ۱۵- قسمتهایی از رقم بودجه کل هر یک از وزارتخانها وادارات و یا اقلام دیگر بودجه که بموجب قید مخصوصی در متن بودجه در ستون توضیحات برای مصارف اسعاری منظور شده فقط برای مصارفیکه منحصراً باسعار خارجی باید بعمل آید و تعهد آنهم باسعار خارجی شده تا حدود میزان پهلوی یا لیره که در همان ستون قید شده قابل استفاده است و بس و در صورت عدم کفایت برای تهیه میزان پهلوی یا لیره که درآنستون مندرج است تفاوت از اعتبار تفاوت تسعیر جبران خواهد شد.

وزیر مالیه – در بودجه مملکتی وقتی گذشت یک اشتباه رقمی شده و ناچار است که دریک قانونی رفع آن اشتباه بشود. جایش هم اینجا است بنده یک تبصره مختصری پیشنهاد کرده‌ام آقای مخبر موافقت کردند در رقم اشتباه شده وجایش اینجا نیست که بگذارند: بآخر ماده ۱۵ علاوه شود تبصره – رقمی که از اعتبار بودجه وزارت مالیه واداره کل گمرکات و مخارج مربوطه باجرای قانون انحصار تجارت برای تهیه و خرید اسعار خارجی تخصیص داده شد ه به مبلغ پانصد و نوزده هزار و سیصد ریال معادل سه هزارو چهارصد و شصت ودو پهلوی تنزل داده می‌شود.

رئیس- اشکالی نیست؟

مخبر- خیر.

رئیس- رأی می‌گیریم بماده ۱۵ با جمله الحاقی که حالا پیشنهاد کردند. آقایان موافقین قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

تصویب شد. ماده ۱۶ قرائت می‌شود:

ماده ۱۶- وزارت مالیه مجاز است مبلغ ۱۶۵۰۰۰۰ ریال از عایدات صدی ۲۵ ثبت اسناد را برای تأمین یک قسمت از بودجه وزارت عدلیه و ثبت اسناد که از محل عایدات مذکور برقرار شده است بعایدات مملکتی انتقال دهد و اگر در ظرف سال جاری علاوه بر مبلغ مذکور باز هم از همین محل وجهی برای مصارف وزارت عدلیه تخصیص داده شد وزارت مالیه مجاز است وجه مزبور را نیز بهمین ترتیب بعایدات مملکتی انتقال دهد.

رئیس- آقای اورنگ.

اورنگ – بنده راجع باین ماده شانزدهم نظر مخالف و موافقی ندارم ولی چیزی ازش نفهمیدم حالا یا طرز تنظیمش طوری است که بنده ملتفت نمی‌شوم یا فهم من درست منظم نیست درهر صورت نفهمیدم. اینجا دارد باین که فلان مقدار پول از عایدات صدی بیست وپنج ثبت اسناد برای تأمین یک قسمت از بودجه وزارت عدلیه و ثبت اسناد از محل عایدات مذکور برقرار شده و بعایدات مملکتی انتقال گیرد خوب این صدی بیست و پنج که از منافع ثبت اسناد گرفته می‌شود برای چه گرفته می‌شود برای اینکه در ازائش یکقسمت از بودجه وزارتعدلیه و ثبت اسناد از این محل تأمین شود اگر اینطور است دیگر چرا باید به عایدات مملکتی برگردد اگر این یک پولی است که در ازاء آن باید یک تأسیساتی بپا شود باید همان تأسیسات بپا شود نه اینکه بخزانه برگردد و بعد دارد و اگر در سال جاری علاوه بر مبلغ مذکور باز هم از هیمن محل وجهی برای مصارف وزارت عدلیه تخصیص داده شده وزارتمالیه مجاز است وجه مزبور را نیز بهمین ترتیب بعایدات مملکتی انتقال دهد. آقای وزیر مالیه تصدیق می‌فرمایید که حق یا ناحق من نفهمیدم توضیح می‌خواهم رفقا هم مثل من هستند منتها من بروز دادم آنها نمی‌دهند.

وزیر مالیه – ایشان فرمودند که شاید بعضی از آقایان دیگر هم توجه نفرمودند لهذا اینجا آمدم (پشت تریبون) که درست توضیح بدهم اگر برای هر خرجی محل مخصوصی برای عایدی در بودجه پیش‌بینی شده باشد این محل برای همان خرج است ولی صحیحش همان است که آن عایدی را ببرند در قسمت عایدات مملکتی و ستون بودجه وآنخرج را هم بهمان میزان بیاورند جزو عایدات مملکتی این ترتیبی که هر چیزی یک محل دیگری داشته باشد ویک خرج دیگری داشته باشد این بتدریج جاری شده بطوری که خود آقایانهم تذکر می‌دهند که خوبست تمام توی بودجه منظور شود وعلاوه بر آنکه این ترتیب اصولا کار خوبی است موجب این می‌شود که اداره خزانه داری و محاسبات دفترهای مختلفه برای یک کار نداشته باشند اگر بعضی از آقایان خاطرشان باشد یک صدی نیم معارفی ما داشتیم آنوقت آن معلمی که مثلا در استردآباد بیست و چهارتومان ونیم حقوق داشت ترتیب این بود که بیست ویکتومان حقوقش را از بودجه عمومی مملکت می‌گرفت و سه تومان ونیم از بودجه معارفی صدی نیم آنوقت دولت مجبور بود دو درخواست صادر کند دو حساب و دو کتاب داشته باشد واین خوب نبود بعد دولت همه را روی همریخت اصل مطلب کاملا حالا محفوظ است فقط به اصطلاح نزاع لفظی است آنچه که از بابت صدی ۲۵ ثبت اسناد حاصل می‌شود برای یک مصرف معینی محفوظ می‌ماند و وزارت عدلیه امسال مصمم می‌شود که از همان محل صد هزار تومان علاوه بر بودجه معمولی خودش که یک میلیون تومان است صرف یک تأسیساتی بکند ما آن صد هزار تومان را می‌آوریم جزو عایدات مملکتی و مخارج آنرا هم که یک میلیون و صد هزار تومان است می‌آوریم جزو مخارج مملکتی واین در اصل مقصود تقاوتی ندارد جز اینکه یک دفتر و یک حساب است.

اورنگ – بسیار خوب حالا رفقای بنده فهمیدند.

رئیس- آقای احتشامزاده

احتشام زاده – در قانون ثبت اسناد این اجازه از طرف مجلس داده شده است که صدی بیست و پنج از عایدات ثبت اسناد را تخصیص بدهند برای تأسیسات ثبت وکلیه تشکیلات عدلیه التبه از نظر اینکه آقای وزیر مالیه فرمودند که باید کلیه عواید و مخارج مملکتی تمرکز پیدا کند در صندوق عواید عمومی لازم بود که تمام دخل وخرج در بودجه مملکتی نوشته شود این اشکالی ندارد ولی اینکه در قانون متمم بودجه این مطلب نوشته شده است موهم اینست که آن اجازه که در قانون ثبت داده شده و تصریح شده است که از محل عایدات صدو بیست و پنج برای توسعه تشکیلات ثبت اسناد داده شود آن الغاء شده و آن اجزاه ملغی می‌شود اگر نظر تمرکز است با منظور شدن اضافه تشکیلات واضافه عایدات در بودجه کل مملکتی این منظور را تأمین کرده‌ایم دیگر محتاج به این ماده در قانون متمم بودجه نیستیم بنظر بنده با آن قانون ثبت اسناد و با اینکه دربودجه کل مملکتی آن اضافه عایدات منظور شده دیگر مستغنی از این ماده هستیم.

وزیر مالیه – قانون متمم بودجه در واقع بمنزله مفسر بودجه است و توضیح اوست چند ماده دیگر هم در اینجا بود مثلا همان کارخانه کبریت را که الان خواندیم در بودجه مملکتی هست هم عایداتش در آنجا هست وهم مخارجش جزو مخارج در بودجه مملکتی آمده است ولی اینجا بیک کلمه نوشته شده است واین برای توضیح است مثلا درآنجا نوشته شده که در ظرف سال در وسط سال بدهد صد هزار تومان از محل عایدات در بودجه عمومی مملکتی برده‌ایم بعایدات عمومی در قسمت خرج هم آورده‌ایم ولی اگر در وسط سال محتاج باشد اجازه داده شده است که از آن محل برده شود بعایدات عمومی که محتاج حساب جدیدی نشویم واینکار برای محاسبه است در بودجه وزارت عدلیه هم بودجه تفصیلیش منظور شده که اگر چیزی زیاد بیاید دوباره بمرکز و محل خودش برگردد و مثل ذخیره می‌شود واین باصل منظور هیچ خللی وارد نمی‌آورد الا اینکه برای وزارتمالیه وخزانه داری کل یک زحمات زیادی اگر نباشد در کار است برای نگاهداری حساب و غیره در صورتیکه الان اصل منظور تأمین است و مسئله هم حل می‌شود.

رئیس- آقایانیکه با ماده شانزدهم موافقت دارند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند.)

رئیس- تصویب شد. ماده هفده قرائت می‌شود.

ماده ۱۷- آنچه از اعتبار ۱۳۱۱ عمران (فصل ۱۸ ماده ۱) در سال مذکور موقع خرج پیدا نکرده باعتبار سال ۱۳۱۲ عمران اضافه می‌شود و بودجه جزء اعتبار عمران واصلاح بودجه آن که در ظرف سال ممکن است لازم شود باید بتصویب هیئت وزراء برسد.

رئیس- آقای مؤید احمدی.

مؤید احمدی – بنده فقط یک تذکری به آقای وزیر مالیه می‌خواستم عرض کنم گویا در یکی از جلساتهم بنده عرض کرده بودم راجع بسد جیرفت ووعده فرموده بودند در وقت گذشتن لایحه بودجه استدعا می‌کنم این را در نظر بگیرند حالا که از عایدات ۳۱۱ یک مبلغی بمصرف

نرسیده و ضمیمه بودجه ۱۳۱۲ می‌شود البته اعتبار بودجه عمران زیادتر می‌شود خوبست یک نظری برای آن جا بگیرند تا آن اراضی حاصل خیز آنجا بی مصرف نیفتد واز این رودخانه مشروب شود که برای زراعت چغندر وسایر محصولات بعقیده بنده در ایران بهترین اراضی است وخرج زیادی هم تصور نمی‌کنم داشته باشد البته مهندس باید برود وببیند استدعا می‌کنم درنظر بگیرند که از این اعتبار یک مبلغی برای اینکار بافایده منظور کنند.

وزیر مالیه – بله بنده در آن موقع عرض کردم که فکری می‌شود برای این کار. عمران بمعنای لغوی همان آبادی است ولی اینجا اصطلاحی است برای تخت قاپو کردن عشایر و برای این کار است تأمین این نظر دو راه دارد اگر جزء خالصجات دولت است (حالا درست در حفظ ندارم) از مخارج انتفاعی می‌شود خرج کرد ممکنست بنده اقدام بکنم که حتی الامکان از پیش برود واگر جزو املاک شخصی باشد اداره فلاحت باید فکری بکند حالا درست نمیدانم ولی باید فکر کنیم والبته یک کاری می‌شود.

رئیس- آقایانیکه با ماده هفدهم موافقت دارند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند).

رئیس- تصویب شد. ماده هیجدهم قرائت می‌شود:

ماده ۱۸- وزارتخانها مجازند در موقع لزوم با موافقت وزارت مالیه اثاثیه ووسایط نقلیه وماشین آلات مستعمل خود را بکمک اعتبارات مربوطه خود درصورت لزوم تبدیل باحسن از همان نوع نمایند موقع لزوم را باید مأمورین مربوطه با توجه بمدلول ماده ۹ متمم قانون بودجه ۱۳۱۰ تصدیق نمایند.

رئیس- آقای اورنگ.

اورنگ- خاطر دارم که در جلسه گذشته در موقعیکه راجع باشل مأمورین دولت صحبت می‌داشتیم آقای دشتی فرمودند این بیانات مستلزم این است که یک قدری بر مالیاتهامان اضافه شود و گفتند شما خوبست از این نیتها نداشته باشید حالا موقعش است ما یک مزرعه مختصری پیدا کرده‌ایم ببینیم می‌توانیم از این مزرعه محصولی بچینیم که بر مالیاتها هم اضافه نشود و مقصود ماهم تأمین شده باشد اینماده ۱۸ می‌گوید باینکه: وزارتخانها مجازند با موافقت وزارت مالیه وسایط نقلیه وماشین آلات خودشانرا با اعتبار مربوطه بهمین چیزها تبدیل باحسن نمایند. ملاحظه بفرمایید ما هشت تا نه تا وزارتخانه داریم وهمینقدر هم وزیر ما قبول کردیم که برای حشمت وعظمت مملکت و تسریع کارها و شأن و اینها وزراء اتومبیل لازم دارند بسیار خوب اما تصدیق می‌فرمایید درهر وزراتخانه یک اتومبیل است برای وزیرنه خیر در هر وزارتخانه ده پانیده تا بلکه در بعضی جاها هم زیادتر هست اگر احصائیه صحیح اتومبیلها را بدست ما بدهند و ما آنها را حذف کنیم دیگر لازم نیست مالیاتهم اضافه کنیم برای آن منظور. در غالب جاها اتومبیل مستحب است بعضی جاها مباح است بعضی جاها مکروه است و در بعضی جاها حرام وحالا با این قسمتهای وسایط نقلیه که ملاحظه می‌فرمایید ده تا اتومبیل بیوک ده تا ده هزار تومان صد هزار تومانرا ما حذف کنیم منظور حاصل است. آقا یک عمر راحتم کن و یک روز روزه دار. اگر یکی دو قدم آقا پیاده برود و آنوقت یک کار ما درست شود بهتر است آنوقت چیزی اضافه مالیاتهم خواستیم بکنیم فقط گفتیم آنها خیلی متجملانه زندگی نکنند واینها هم از گرسنگی نمیرند حالا موقع این صحبت است واگر دراینموقع این صحبت را نکرده باشیم پس کجا کرده باشیم واگر جای دیگر بخواهیم بکنیم آنوقت موضوع فرمایش آقای احتشامزاده می‌شود که می‌گویند خارج از موضوع است درماده راج بخرج اتومبیلها ما باید این نظر را بگیریم این حاصل عرایض بنده است و زیاد نمی‌خواهم صحبت کرده باشم وآقای وزیر مالیه که هم منصفند وهم مستحضر واین دو صفت خیلی به ایشان کمک می‌کند خوبست منصفانه مسئله را در نظر بگیرند و اگر موافقت با نظریه بنده بفرمایند حقیقتةً می‌توان کاری کرده باشیم که در آتیه جبیره شده باشد.

وزیر مالیه – آقای اورنگ فرمودند که جای این مطلب اینجاست بنده هر چه فکر کردم که ببینم واقعا جایش اینجا است یا نه شک وتردید دارم چون در کمیسیونهم بعضی از آقایان مذاکره فرمودند ودر اینجا هم بیاناتی شد که مؤید شد باید عرض کنم این ماده ارتباط مستقیمی ندارد. مسئله اتومبیل پارسال هم در کمیسیون بودجه صحبت شد بعضی از آقایان علاقه مند بودند که حتی الامکان کم بشود اولین موافق هم خود بنده بودم که همیشه عرض می‌کردم باید کم شود ومتصل هم کم کردیم هم در سال گذشته کم کردیم وهم امسال و تقریبا در وزارت مالیه دیگر چیزی باقی نمانده است اتومبیلها گران می‌شود و تعمیش خرج دارد بتدریج باید ضروریها را نگاه داشت ومستحب راگذاشت اما این مطلب دیگری است که اینجا نوشته شده وخودآقایانهم حقاً تصدیق خواهند فرمود بودجهای تفصیلی می‌آید بکمیسیون بودجه در آنجا اختیار دارید وهر اندازه را که لازم ندارید حذف کنید ولی برای آنکه لازم میدانید اگر آن یکی خراب شد آوقت تکلیف چیست فرض کنید از ده تا نه تا را حذف کردید و یکی را باقی گذاشتید اگر آن یکی هم خراب شد چه باید بشود این ماده برای اینست بعلاوه همه اش اتومبیل نیست ماشین تحریر است ماشین‌آلات دیگر است بآن ترتیبی که باید بفروشند می‌فروشند و پولش می‌رود بعایدات مملکتی وبرای اینکه یک ماشین تحریری که لازم است بخرند این ماده منظور شده زیرا نمی‌توانند منتظر شوند تا سال تمام شود و در بودجه سال آینده منظور کنند آنها که لازم نیست تجزیه کردیم که اسباب عسر و حرج است واین تبدیل باحسن درهمه متمم بودجه‌ها می‌شود وحالا چیزی که اضافه کردیم این است که با موافقت وزارت مالیه این کار بشود که در واقع یک ترتیبی ایجاد شود برای کنترل که دقت بشود و ببینیم که آیا واقعاً لازمست یا نه و بمجرد اینکه یک قدری کهنه شد فوراً اینکار را نکنند بلکه وقتیکه اسقاط شد واز کار افتاد آنوقت تبدیل بشودوآنچه که در مندرجات این ماده هست شاید از صدتایش یکی دو اتومبیل باشد مابقیش اثاثیه دیگری است که اتفاق می‌افتد که یک چیزی را بقیمت خوب می‌خرند ومیشود مبلغ جزئی هم رویش گذاشت و چیز تازه وخوبی خرید که مستنی بشوند که برای سال آینده جزو بودجه بیاورند مثلا یکدست فرش نوی بخرند اما راجع بخود اتومبیلها آنچه را که خود آقایان فرمودند البته صحیح است ودر موقع خودش در بودجه‌های تفصیلی مذاکره می‌شود.

رئیس- آقای عراقی.

عراقی – عرضی ندارم.

رئیس- آقای ملک مدنی.

ملک مدنی – بنده در کلیات نظریات خودم را راجع بقسمت وسایط نقلیه اتومبیلهای وزارتخانه‌ها و ماده هیجده عرض کردم حالا هم عرض می‌کنم که غیر از وزراء که جنبه وزارت را دارند سایرین محتاج نیستند که اتومبیل داشته باشند ما یک وقت صحبت می‌کنیم که عایدات مملکت کافی نیست وصرفه جویی باید بکنیم و معنی صرفه جویی چیست همین است که یک اقلام زیادی را حذف کنیم آقایان وزراء از نظر آن احتیاجی که دارند باید اتومبیل داشته باشند ولی معاونین وزراء و رؤسای ادارات و رؤسای احصائیه و غیره چه لزومی دارد درسال گذشته این مسئله در کمیسیون بودجه مذاکره شد وحتی نظر دارم که آقای وزیر مالیه فرمودند اگر این چیزهای مستعمل از بین برود دیگر موافقت نمی‌کنم که اتومبیل جدیدی خریده شود ولی این ماده بنظر بنده با آن منظور مخالف است چون این جا ما اجازه می‌دهیم که اتومبیل‌ها را تبدیل باحسن کنند. فرض کنید یک اتومبیلی که دارید می‌فروشید به هزار تومان ویک اتومبیل بیوک بخرید هشت هزار تومان. لازم نیست یک کسیکه صبح باید از منزل بیاید وزارت خانه با اتومبیل بیاید درشکه سوار شود برود و برگردد آن هم مثل سایر مردم است. هر کسی به عقیده بنده خودش استطاعت دارد مثل همه مردم ازمال خودش بخرد والا نباید اشخاصی ازمال دولت وخزانه عمومی مملکت یک استفاده‌هایی بکنند که بدرد مملکت نمی‌خورد. این عقیده بنده است وآقای وزیر مالیه هم یقین دارم خودشان بااین نظر موافقند برای اینکه ایشان نشان داده‌اند که کوچکترین صرفه جویی را در امور مالیه مملکت می‌کنند خوبست اقدام بفرمایند و این قسمت را حذف کننددر بودجه هم هر جا که مخارج زاید است اینها را حذف کنیم یک مبلغی طبعاً صرفه جویی میشودواین را اختصاص بدهند به تعلیمات ابتدائی تامردم با سواد شوند. یا برای صحیه. آن صحیه که این قدر صحبت و مذاکره می‌شود برایش.

دکتر طاهری (مخبر)- این تذکراتی که آقای ملک دادند خیلی بموقع بود برای اینکه در موقعی که بودجه‌ها نوشته می‌شود این نکات رعایت شود خودشان هم تشریف دارند اینجا هر قسمتی که لازم است حذف کنند آقای وزیر مالیه هم موافقند و وعده که سال گذشته دادند بطوری که حالا هم فرمودند در قسمت وزارت مالیه مجری کردند و حتی اتوموبیل ادارات بزرگش را حذف کردند و در قسمتهای دیگرش خودتان درکمیسیون بودجه هستید. اما گر این ماده حذف شود الان ضرر دارد یعنی بر مخارج افزوده می‌شود برای اینکه ماده نمی‌گوید هر کس اتومبیل داشته باشد. تصویب اتومبیل مال این ماده نیست (اعتبار: این ماده تصویب شود یعنی اتومبیلها نو شود.) این ماده می‌گوید اگر یک چیزهایی در یک وزارتخانه وجود داشته باشد چطور از این ماده استفاده می‌کند. در ضمن شاید یک اتومبیل هم باشد و مستعمل باشد بخواهند تعمیر کنند حق اجازه تعمیرش را داشته باشند بشرطی که در بودجه باشد نه این است که تصویب این ماده مستلزم این باشد که یک وزارت خانه اتومبیل داشته باشد. بلکه اگر این ماده تصویب شد یک وزرات‌خانه یکی دو تا اتومبیل مستعمل داشته باشد نبایستی آنها را بیاندازد دور واز نو بخرد بلکه بتواند با یک مختصر کمکی تبدیل باحسن کند پس بنابراین با حسن استقبال و تصدیق فرمایشات حضرت عالی مقتضی است که باین ماده رأی داده شود وآنوقت درموقع خودش هم اتومبیل حذف شود.

رئیس- آقای اعتبار.

اعتبار- مسئله اتومبیل یک چیز تازه نیست که مجلس عدم علاقه خودش را نسبت بآن تازه اظهار کرده باشد همیشه در موقع بودجه وهر وقت فرصتی بدست آمده این موضوع اینجا بحث شده و بالاخره جواباً گفته شده که هر وقت بودجه‌ها که می‌آید دراینجا اعتبارش را حذف کنیم. آقای دکتر طاهری فرمودند در کمیسیون بودجه ودر موقع بودجه‌ها این کار شود. بنده در کمیسیون بودجه بوده‌ام خودشان هم ملاحظه فرموده‌اند که نمی‌شود حذف کرد. حتی موفق نشدیم که یک اتومبیل حذف کنیم ونمیشود کم کرد بنده در کمیسیون به آقای وزیر مالیه عرض کردم که اتوموبیل مسری است ومثل مرض شده است وکسالت می‌آورد ما می‌توانستیم در بودجه‌های مملکتی حذف کنیم ولی از آنطرف زحمت و جدیت واظهار عدم علاقه که می‌کردیم نتیجه این طور می‌گرفتیم که در بلدیه‌ها هم اتومبیل بازی شایع شده الان بلدیه‌ها برای مخارج جاری‌شان معطلند و صحیه معطل است طبیب صحی را نمی‌تواند حقوق بدهد آنوقت برای حاکم اتوموبیل می‌خرد بالاخره از محل بلدیه‌ها به حکام حقوق می‌دهند که اتومبیلهاشان را عوض کنند اینها اتومبیلهای غیرمرئی است یک اتومبیلهای مرئی است که از محل بلدیه‌ها حکام استفاده می‌کنند وزارت داخله هم سابقا این اجازه را بآنها داده و در غالب جاها ما می‌بینیم که حکام اتومبیل دارند ویک مبلغهای زیادی برای مخارج اتومبیل حاکم از بلدیه گرفته می‌شود روزی دوپوط بنزین لازم است یک قلم مخصوصی برای این کار باز شده بنده خیال مکنم خود آقای وزیر مالیه که همیشه طرفدار این معنی بوده‌اند که اتومبیل بایستی از نظر کار واز نظر حفظ حیثیت دولت باشد و آنچه که از این قسمت تجاوز می‌کند با مخارج و با گرانی که در هر قسمتی از اثاثیه اتومبیل پیدا شده بنظر بنده اصراف است ونباید کرد راجع باتومبیل ادارات حالا نمیدانم که وارد جزئیات نشوم و توضیح بدهم غالب آقایان ملاحظه فرموده‌اند و شاید آقای وزیرمالیه تصادف نکرده که ببینند این اتومبیل ادارات صرفاً بمصرف کار اداری نمی‌رسد یک کارهای خصوصی هم غالباً با این اتومبیلها می‌کنند و این هم بد نیست که معلوم شود یک اتومبیل را که یا یک وزارتخانه یا اداره می‌خرد ونگاه می‌دارد یا اینکه از سیستمهای خوب می‌خرد معذلک اتومبیل که اقلا باید پنج شش سال کار بکند خیلی زود اسقاط می‌شود و زود مستعمل می‌شود برای اینکه یک حرکات وایاب و ذهابهای غیرلازم که شاید مورد نداشته باشد و صرفاً جنبه خصوصی و شخصی دارد با آنها می‌شود باین جهت بنده خیال می‌کنم که ما اگر ما این ماده را تصویب کنیم آقایان موفق نمی‌شوند که در بودجه آن نظر خودشانرا اعمال کنندو بنظر بنده ما بایستی این ماده را رد کنیم از مجلس حالا آنهاییکه در بودجه هست باشد ولی این تعمیر را یا اینکه اسقاط می‌شود اجازه بدهیم نو کنند بالاخره این دوره تمام نمی‌شود تمام شدنی نیست این یکی. یکی بنده مخصوصاً از آقای وزیرمالیه استدعا می‌کنم حالا که محاسبات بلدیه‌ها بدست وزارتمالیه افتاده است این موضوع اتومبیلهاییکه از محل بلدیه‌ها که خودشان مسبوقند که این عوارض با چه زحمت و با چه وضعیتی از مردم گرفته می‌شود این را حذف بفرمایند و جلوگیری بفرمایند واین عواید را بگذارند بمصارف عمومی و صلاح مردم خرج شود.

وزیر مالیه – تصور می‌کنم آنچه که لازم بود گفته شده و بنده شرح مجددی ندارم عرض کنم باید گذاشت بقضاوت عمومی مجلس که از این عبارت چه برمیاید بنده مکرر عرض کردم ارتباطی با این مطلب ندارد که پیشنهاد می‌کنند اینرا حذف کنند در بودجه‌های تفصیلی یک قلم هست برای مخارج اتومبیل ولی این هیچ ارتباطی با این مطلب ندارد هیچ تأثیر هم ندارد تأثیرش این خواهد بود که بعد از اینکه مجلس شورای ملی این اتومبیل را حذف کرد آنهایی را که کمیسیون بودجه ابقاء کرد بعد از آنکه کهنه شد از آن اعتباری که دارند پنجهزار تومان ششهزار تومان خواهند داشت در صورتیکه اتفاق می‌افتد یک یا دو اتومبیل لازم که گذاشته شده است برای یک کسی این را می‌برند بخود کمپانی می‌دهند ویک چیز مختصری هم رویش گذاشته می‌شود این را اگر می‌خواهید اصلا نباید داد وهمان اتومبیل کهنه اش را هم ازش بگیرند ایشان شاید درخاطر ندارند یا توجه نفرمودند می‌فرمایند مادر کمیسیون بودجه نتوانستیم اینطور نبود پارسال یک اتومبیلهایی از وزارت مالیه کم کردید و بنده هم قبول کردم وقلم زدیم این یک مورد و ما روزبروز همین کار را می‌کنیم وبعد ایشان فرمودند که اتومبیل هر وقت مستعمل شد می‌برند واز این محل عوض می‌کنند ولی بنده منتظر آن هم نشدم هنوز مستعمل نشده همه را حذف کردیم امسال بنده اتومبیل ادارات مهم مالیه را هم که بعضیش از ادارات بزرگ دیگر مهمتر بود و مثل گمرک حذف کردیم همه را و مالیه ندارد در وزارتخانه‌های دیگر هم بتدریج کم می‌شود اما این مطلب مربوط باین نیست واینکه می‌فرمایند ما نمی‌توانیم کم بکنیم بنده این را دیگر نمی‌توانم عرض کنم برای اینکه کمیسیون بودجه از طرف مجلس شورای ملی اختیار دارد بودجه‌های تفصیلی را ملاحظه کند وباید مخارج غیرلازم را حذف کند. یکی را باید گذاشت و یکی را باید برداشت ولی آنهایی که باید ابقاء شود و حتماً باید ابقاء شود و آنکه ابقاء میشودو شاید همیشه هم لازم خواهد بود وقتی اسقاط شد دوبرابر و سه برابر آن وجه را دوباره بدهند و یک نو بگیرند وآنرا دور بیندازند این کار نباید بشود حالا بعد از این توضیح بنده دیگر تذکری ندارد که بدهم واین هم از صد تا دو تاش اتومبیل است اغلب ماشین تحریر و اینهاست.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس- پیشنهاد آقای دشتی قرائت می‌شود. بنده تبصره ذیل را پیشنهاد می‌کنم:

تبصره – هر وزارتخانه بیشتر از یک اتومبیل نخواهد داشت.

کلالی- مخالفی ندارد.

رئیس- آقای دشتی بفرمایید پشت کرسی نطق تند نویسها نمی‌شنوند.

دشتی- چون مختصر می‌خواستم عرض کنم نمی‌خواهم زحمت بدهم عرض کنم بنده خیلی خوشوقتم که نماینده دولت در اینجا آقای وزیر مالیه هستند وایشان همین طوری که حالا اظهار فرمودند در وزارت مالیه همین کار را کرده‌اند یعنی در بودجه مطابق نظریه مجلس رفتار فرموده‌اند واز این جهت بنده این پیشنهاد را کردم واز ایشان استدعا می‌کنم که با نظر موافقت این پیشنهاد را تلقی بفرمایند و اینکه آقای مخبر اینجا گفتند موقع این نیست که در این مسئله حرف بزنیم بعقیده بنده در قانون متمم بودجه در تمام قضایای مملکتی می‌شود صحبت کرد در پرگرام دولت و قانون بودجه می‌شود درتمام قضایای مملکتی صحبت کردمخصوصاً این قانون متمم بودجه که یک قسمت زیاد از قوانینی که باید مستقلا تقدیم مجلس شود مثل تأدیه قروض بانگلیس یا پولی که باید بمسیو مولیتر بدهند یا اشل معلمین یا قسمتهای دیگری که باید در ضمن قوانین عدلیه بیاورند اینها را در ضمن قانون متمم بودجه چپانده‌اند و آورده‌اند در یک چنین لایحه بطریق اولی ما می‌توانیم راجع باتومبیل وزارتخانه‌ها صحبت کنیم. بعقیده بنده زائدترین چیزها برای وزارتخانها اتومبیل است حتی این اندازه هم که آقایان می‌فرمایند برای احتیاج یا برای پرستیژ دولت بنده این را هم موافق نیستم ملاحظه بفرمایید یکنفر آقا صبح کارش این است که برود وزارتخانه و ظهر بیاید منزلش این آنقدر محتاج به اتومبیل نیست با درشکه هم می‌تواند برود و برگردد و پرستیژ دولت به صحت عمل وتقوی و حسن عمل است نه باتومبیل

(صحیح است)

مثلاً زمان خلفاء راشدین را درنظر بگیریم آیا پرستیژ خلفاء راشدین از حیث سیاست بیشتر بود یا فرض بفرمایید راجه‌های هند که سر تاپایشان پر از جوار است البته پرستیژ خلفاء راشدین بیشتر بود پرستیژ هیئت وزراء بصحت عمل و تقوی وامانت ومواظبت کامل در کار است والا اتومبیل به آدم پرستیژ نمی‌دهد. بعقیده بنده وزارتخانه‌ها مطلقاً محتاج اتومبیل نیستند و بدبختانه در وزارتخانه‌ها یک اتومبیل بازی عجیبی پیدا شده است و هر وزارتخانه یک اتومبیلهای مخصوصی دارند بنده برای نمونه یکی که همین چند روز پیش از این دیدم ویادم آمد عرض می‌کنم گویا پارسال بود رفته بودیم رشت واز رشت تا مازندران بنده با اتومبیل طرق بودم وزارت طرق یک اتومبیل خیلی قشنگ نو داشت و رنگش هم رنگ بژ و یک اتومبیل خیلی موقری بود شایدهمه دیده باشند عرض کنم همین چند روز پیش از این آقای منصور الملک یک بیوک هشت سیلندری هفت نفری که تقریباً نه هزار تومان ده هزار تومان می‌شود برنگ سیاه گرفته‌اند این برای چیست؟ اگر برای رفع احتیاج بود که آن اتومبیل سابق بودچرا این اتومبیل جدید را می‌گیرند شما اگر بروید در وزارت طرق ملاحظه می‌فرمایید که هر بچه یک اتومبیل دارد و همه اش مال وزارتخانه البته اگردر راه آهن یک مهندسی باشد محتاج بمسافرت باشد یا مفتشی باشد محتاج بمسافرت زیاد بشاد بطور حتم اتومبیل لازم دارد آنهم بحداقل اتومبیل یعنی یک اتومبیلی باشد که فرد باشد همینقدر که رفع حوائجش را بکند والا اتومبیل نه هزار تومانی و ده هزار تومانی با بودجه کم مملکت ما متناسب نیست این آقای قضیه فیل و فنجان است ملاحظه بفرمایید رئیس مجلس شورای ملی اتومبیل ندارد یعنی برای ریاست مجلس شورای ملی که بالاخره رئیس قوه مقننه مملکت است وبا رئیس الوزرای این مملکت برابری می‌کند اتومبیل نیست و مجبور است سوار اتومبیل شخصی خودش بشود آن وقت شما برای هر وزارتخانه وهر اداره کوچکی یک اتومبیل دارید مثلاً وقتی وزارت اقتصاد مبدل شد به سه تا اداره بلافاصله سه تا اتومبیل درآمد

(خنده نمایندگان)

عرض کنم اداره فلاحت واداره صناعت وقتی که مجزا بودند دو تا اتومبیل داشتند ولی وقتی که یکی شد باز دو اتومبیل دارند وبیکی قناعت نمی‌کنند مجلس شورای ملی با این مسئله مخالف است بنده این پیشنهادی که کردم فقط از همین لحاظ بود بنده دیدم غالب آقایان مخصوصاً مخالف هستند و می‌گفتند پیشنهاد حذف کنیم بنده چون می‌دانستم که دولتیها موافقت نخواهند کرد و مدتهاست عادت داشته‌اند که اتومبیلهای متعدد زیر پاشان باشد یک مرتبه بیاییم و بگوییم حذف کنیم قبول نخواهند کرد از این جهت بحد متوسط نوشتم که هر وزارتخانه یک اتومبیل داشته باشند مثلا بعضی وزارتخانه‌ها هست که بنده نمیدانم اصلاً اتومبیل برای چه می‌خواهند مثلاً وزارت معارف آقا صبح وزیر معارف پا می‌شود میآید اداره اش بعد هم می‌رود منزلش خودش هم اتومبیل شخصی دارد چرا باتمیل وزارتخانه سوار می‌شود آخر چه لزوم دارد این کارها بالاخره اگر یک وزیری پول دارد و خودش اتومبیل شخصی هم دارد

(اورنگ: اتومبیل شخصی ندارد)

اتومبیل ده هزار تومان دارد شما اطلاع ندارید مگر بعد از آنکه وزیر معارف شده‌اند آن اتومبیل را فروخته باشند و الا اتومبیل آقای اعتمادالدوله را همه ما دیده‌ایم

(اورنگ: خبر ندارند)

حالا در هر صورت نداشته باشند بنده می‌گویم آقا مگر ضرری دارد آدم سوار درشکه بشود بیاید اداره؟

(اورنگ: بنده با اصلش موافقم)

والی یک ایالتی بیشتر محتاج اتومبیل است یا یک وزیر؟ بنظر بنده والی ایالت بیشتر محتاج است برای اینکه مجبور است به حوزه‌های مختلفه مأموریت خودش سرکشی بکند ولی وزیر معارف هیچ کار ندارد صبح پا می‌شود از منزلش می‌رود وزارتخانه و تنها خرید اتومبیل نییست که ضرر ببودجه مملکت می‌زند مخارج اتومبیل هم هست که ضرر ببودجه مملکت می‌زند عرض کنم یکی از وکلائی که همانجا نزدیک بنده نشسته بود می‌گفت بنده امسال در قم دیدم یکی از اعضاء خیلی کوچک یک وزارتخانه سوار اتومبیل وزیر شده آمده قم اعضاء اداره لازم نیست رفقای وزیر سوار می‌شوند شوفرها غالباً اتومبیلهای وزارتخانه را برمیدارندکرایه می‌دهند اینطرف و آنطرف می‌روند وهرزگی می‌کنند واینها تمام پای وزارتخانه حساب می‌شود از حیث رزین از حیث مصارف از حیث سوخت از حیث پولی که بشوفر می‌دهند یک اتومبیل تنهادر سال هشت هزار تومان ده هزار تومان برای مملکت خرج برمیدارد واین غیر از قیمت خود اتومبیل است سابقاً اتومبیلهای ارزان بود اتومبیل خوب دو هزار تومان بود اتومبیلهای متوسط هفتصد تومان هشتصد تومان بودالاان اتومبیل پست را که می‌خواهند بخرند چهار هزار تومان است وآقایان هم که به پستش قانع نیستندمیروند اتومبیل خوب می‌خرند واین ده هزار تومان می‌شود و بالاخره ما چه وقت باید صرفه جویی کنیم ازکجا باید صرفه جویی کنیم اگر صرفه‌جویی می‌خواهیم بکنیم از این مخارج باید بکنیم وقتی یک مملکتی یک قسمت از لوازم واشیاء ضروری را بعنوان تجمل منع می‌کند نباید خود وزراء سرمشق بد باشند برای افراد

(صحیح است).

وزیر مالیه – بنظر بنده در باب خود اتومبیل وحتی الامکان تقلیل آن آنچه تذکر لازم بود داده شد وبیانات شد وما هم مخالفت نکردیم واصولاً عرضی نداریم البته تا حد معتدلی نه افراط باید بشود نه تفریط ولی البته بتدریج باید کم شود واگر آقایان توجه فرموده باشند ببودجه‌های تفصیلی دراین سالهای اخیر بتدریج کم شده ومتصل کم می‌شود پنج شش سال پیش از این خیلی زیاد بود وحالا خیلی هم قیمت اتومبیل گران شده وهم خرجش زیاد شده اما این میزانها نیست ولی البته خرج زیاد شده یک چند صد تومانی شاید اضافه شده ولی چنانچه عرض کردم این ماده چاره این کار را نمی‌کند واین نوع پیشنهادی که آقای دشتی فرمودند عرض کردم برای بیاناتی که در توضیحش فرمودند وبرای تذکرش خوب است ولی خود کار مطالعه لازم ارد ومطالعه اش این است که اگر یک قلم بگویند تمام اتومبیلها نباشد یا هر کدام یکی داشته باشند بدون اینکه هر وزارتخانه را بتفصیل ملاحظه کنند شاید یکی باشد دو تا لازم داشته باشد شاید یکی هم هیچ لازم نداشته باشد واینکه بنا شد ه است بودجه‌های مملکتی یکی یکی وقلم بقلم مورد مداقه واقع شود مگر غیر از این است که چون مجلس خودش وقت نداشته است این ترتیب اتخاذ شده است که یک کمیسیون بزرگ هیجده نفری از اعضاء خود مجلس دارای هر نوع عقیده بنشینند ومرور کنند و اصلاح کنند حالا اگر با شود هر وزارتخانه یک اتومبیل لازم داشته باشد می‌شود وزارتخانه بیش از یک اتومبیل لازم داشته باشد فرض بفرمایید وزارت طرق ولی البته افراط نباید بشودبنده اینها که فرمودند یادم نمی‌آید اتومبیل جدید خریده باشند (بعضی از نمایندگان: خریده‌اند) ولی طرق همیشه چندین اتومبیل داشته اگر از حد لزومش زیادتر هم داشته باشد وآنرا کم کنیم باز عده برایش نخواهد ماند اداره نظمیه که جزء وزارت داخله است خود وزارت داخله متشمل است بر اداره نظمینه وصحیه وسجل احوال واحصائیه اینها اتومبیلهای مختلفی دارند عرض کنم بعضی وزارتخانه‌ها زیاد لازم دارند و بعضی ممکن است خیلی کم لازم داشته باشند و بیک اتومبیل واقعاً بتوانند قناعت کنند لذا بنده می‌خواهم تقاضاکنم همانطور که ایشان فرمودند بنده در آن اصلش موافقت می‌کنم ولی اینکه پیشنهاد شده شامل مطالب دیگر هم هست تبدیل باحسن واینها شامل مطالب دیگری هم هست این ماده مشتمل بر این مطلب بود که وزارتخانه‌ها فلانقدر اتومبیل داشته باشند آنوقت یک تبصره هم اضافه می‌کردند که فلانقدر کمتر داشته باشند ومناسبتر بود ولی این مسئله عرض کردم بالاخره همان یکی هم که خراب شد باید تعمیرش کنند اما اینکه یک تبصره علاوه کنیم که یکی زیادتر نباشد آقایان باید توجه داشته باشند که اینکارها اشتراکی است میان دولت و مجلس با هم کار می‌کنند و باید عملی باشدو عملی شدنش این است که محتاج مطالعه است اگر یک قانونی هم حالا پیشنهاد می‌شد و طرح قانونی بود می‌رفت بیک کمیسیونی و مطالعه می‌شد فعلاً همچو چیزی را قبول کردن ممکن است اشکالات عملی پیداکند و دوباره ناچار شوند یک قانون دیگری هم بیاورند بگویند فلان وزارتخانه می‌خواهد یک اتومبیل اضافه کنند و یک قانون جدیدی لازم داشته باشد لهذا تمنی دارم این مسئله تغییر و تبدیل ومرمت را درجای خود تصویب بفرمایند ودر کمیسیون بودجه راجع باتومبیلها همینطور که مذاکره شد یک دقت بیشتری بشود.

رئیس- آقای رهنما عضو کمیسیون بودجه هستید؟

رهنما- بنده عرضی ندارم یک پیشنهاددیگری داده‌ام.

دشتی – خوب حالا پیشنهاد ایشان خوانده شود.

رئیس- رأی پیشنهاد شما را مؤخر بگذاریم؟

دشتی- بلی.

رئیس- پیشنهاد آقای رهنما. پیشنهاد می‌کنم جمله وسائط نقلیه وماشین آلات مستعمل درماده هیجدهم حذف شود.

رئیس- شبیه این پیشنهاد را آقای احتشام زاده کرده‌اند.

رهنما- از مذاکراتی که دراین ماده بعمل آمد تقریباً آقای وزیرمالیه و آقای مخبر کمیسیون که شخص باهوشی هستند و تمایلات مجلس را حس می‌کنند متوجه هستند که وضعیت این ماده الآن در چه حالی است یعنی تقریباً تمام نمایندگان معتقدند که یک افراط کاریهایی راجع باتومبیل شده بعد از آن عقاید مختلفی پیدا شده آقای دشتی حد معتدلش را معتقدند که یک اتوموبیل داشته باشند بعضیها معتقدند که اصلاً نداشته باشند آقای وزیرمالیه معتقدند که یک وزارتخانه ممکن است یک اتوموبین احتیاج داشته باشد یکی دو تا احتیاج داشته باشد و بالاخره چیزی که محقق است این است که وضعیت اتومبیلهای دولتی با وضعیتی که امروزه مملکت ما دارد از حیث بودجه ومصارف لازم یک وضعیت غیر متناسبی است یک مملکتی که صحیه یا مدارسش یا اشل مستخدمینش مستخدمین رتبه یکش اینطور است سالی صد هزار تومان نباید بودجه اتومبیلش باشد

(بعضی از نمایندگان: بیشتر است)

آقایان می‌گویند بیشتر است. بنده معتقدم آقای وزیر مالیه موافقت بکنند باین شکل که عجالتاً این کلمه وسائط نقلیه و ماشین‌آلات را از این ماده ما برداریم وبسلامتی این ماده تشریف ببرند

(بعضی از نمایندگان: ماشین آلات باید باشد)

ماشین‌آلات هم مقصود همان موتور است

(عده از نمایندگان: وسائط نقلیه را برداریم)

بسیار خوب همان کلمه وسائط نقلیه را برداریم و مابقی ماده را ما از این پل عبور بدهیم برود و در کمیسیون بودجه چون آقای وزیر مالیه خودشان گفتند در بودجه‌های تفصیلی مخارج اتومبیل می‌آید مطابق ماده واحده آخر اردیبهشت چهار پنج روز دیگر می‌آید در آنجا آنوقت خودمان می‌نشینیم آقای وزیر مالیه هم تشریف دارند ودر کمیسیون بودجه یک ترتیبی بدهند که حقیقتاً این اشتراک نظر نمایندگان وآقای وزیر مالیه در یک نقطه بعمل بیاید از این جهت بنده پیشنهاد کردم این کلمه وسائط نقلیه حذف شود.

مؤید احمدی (منشی)- ماشین آلات را بزنیم.

رهنما- بلی.

وزیر مالیه – این ماده البته برای وسائط نقلیه نیامده صد تا ماشین آلات یکیش وسائط نقلیه است و قصد آقایان این بود که وسائط نقلیه ادارات ووزارتخانه‌ها زیاد شده وباید صرفه جویی در بودجه مملکتی بشودولی برای اینکه آقایان می‌فرمایند که شاید نتیجه اش این باشد که اجازه ضمنی باشد برای اینکه وسائط نقلیه جدیدی بگیرند و زیاد کنند بنده اصلا تعلقی بوسائط نقلیه اش ندارم و موافقت می‌کنم با این پیشنهادی که آقای رهنما کردند که اصلاً تسهیل می‌کند کار را. عمده قصد چیزهای دیگر است.

رهما- همان کلمه وسائط نقلیه حذف شود.

رئیس- آقایان دشتی هم بهمین قانعند.

دشتی –بلی.

رئیس- آقای احتشام زاده منظور جنابعالی هم تأمین شده.

احتشام زاده – بلی همان وسائط نقلیه بود.

رئیس- آقای روحی ارجاع بکمیسیون هم باید بر حسب تقاضای مخبر باشد. رأی می‌گیریم بماده.

مخبر فرهمند- بنده یک پیشنهاد دیگری کرده بودم.

رئیس- عین پیشنهاد آقای دشتی است.

مخبر فرهمند –ادارات ضمیمه است.

رئیس- بنظر بنده منظور آقا بطور اشد حاصل است میل دارید بخوانند. بنده پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل را بماده هیجدهم وزارتخانه‌ها وادارات مستقل بیش از یک اتومبیل نخواهند داشت.

مخبر فرهمند- عرض کنم بالاخره بایستی نه در افراط رفت نه در تفریط نه گفت هیچ لازم نیست و نه اینطور که حالا هست باشد. هر وزارتخانه دارای چندین ادارات تابعه است که اینها هر کدام اتومبیل دارند اگر بوزارت داخله یک اتومبیل بدهند اداره نظمیه است سجل احوال است صحیه است همینطور سایر ادارات نمی‌شود گفت وزارت داخله تمام حوائجش را با یک اتومبیل رفع کند پیشنهاد بنده بین دو نظر است و تصور می‌کنم مخالف نداشته باشد.

رئیس- این پیشنهاد را بنده نمی‌توانم رأی بگیریم برای اینکه بین نیست اگر کلمه وسائط نقلیه را حذف کردند معنیش این نیست که اتومبیل نباشد گفتند در یک موقع دیگری بودجه تفصیلی هست وقتیکه دولت آنرا قبول کردمعنایش این نیست که اصلاً موضوعاً وجود ندارد. رأی گرفتن این پیشنهاد چه جور است.

مخبر فرهمند- بنده استرداد می‌کنم مقصودم این بودکه در کمیسیون مذاکره شود.

رئیس- رأی می‌گیریم بماده هیجدهم با حذف کلمه وسائط نقلیه آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اغلب برخاستند.)

رئیس- تصویب شد. ماده نوزدهم را می‌خوانیم ماده آخر است.

ماده ۱۹- حق الکفاله فقط شامل حقوق و مدد معاشهای ثابت می‌شود و فقط در مواردی دادن حق‌الکفاله جایز است که اعتبار شغل کفالت شده آزاد باشد.

رئیس- اشکالی نیست. موافقین باماده نوزدهم قیام فرمایند.

(اکثر نمایندگان قیام نمودند.)

رئیس- تصویب شد. ماده بیستم. عدد کامل:

ماده ۲۰- وزارتمالیه مجاز است وجه بروات پستی را از محل عایدات جاری پرداخته ومبالغی را که از محل بروات پستی عاید می‌شود در عوض وجوهیکه قبلا پرداخته

شده است بعادیات جاری تحویل نماید وچنانچه در آخر سال معلوم شود که بعلت ترقی و تنزل اسعار خارجی کسری حاصل شده وزارت پست وتلگراف مکلف است که تفاوت مذکور را در بودجه سال بعد خود تأمین وتأدیه نماید.

رئیس- آقایانیکه با ماده بیستم موافقت دارند قیام فرمایند

(اغلب نمایندگان برخاستند.)

تصویب شد.

- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه.

[۳-موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه. ]

رئیس- قسمت زیادی از آقایان پیشنهاد کرده‌اند جلسه راختم کنیم. لازم است تذکر بدهم که تعلق شدید داریم ما باینکه لایحه متمم بودجه را بسرعت بگذرانیم ولی اداره مباشرت بنده را متذکر کرده است که قانونی گذشته است این است که پرداختهای مالیه مطابق ماه اسفند ۱۳۱۱ بوده باشد عده وکلا بر عده سابق افزوده شده است نتیجه اش اینطور می‌شود که یک قسمت از حقوق جاری مجلس شورای ملی معوق بماند واز بنده تقاضا کرده است که در اول جلسه آینده بطور مجمل آن کار را تمام کنیم و بعد باین لایحه بپردازیم اگر اجازه می‌فرمایید. جلسه آینده یکشنبه بیست و چهارم سه سات قبل از ظهر باشد آقای ملک مدنی یک پیشنهادی کرده‌اند که سه ساعت ونیم باشد.

بعضی از نمایندگان – صحیح است.

بعضی دیگر – چهار ساعت.

رئیس- بعقیده بنده اگر آقایان بوضعی تشریف بیاورند که سر سه ما بتوانیم جلسه رادایر کنیم مجموع کارهای جاری بدلخواه انجام خواهد گرفت.

(مجلس سی و پنج دقیقه بعد از ظهر ختم شد.)

رئیس مجلس شورای ملی – دادگر