مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ آذر ۱۳۰۸ نشست ۸۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هفتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ آذر ۱۳۰۸ نشست ۸۶

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ آذر ۱۳۰۸ نشست ۸۶

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۷

جلسه: ۸۶

صورت‌مجلس روز پنجشنبه ۲۱ آذرماه ۱۳۰۸ مطابق ۱۰ رجب ۱۳۴۸

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت‌مجلس

۲- تصویب یک فقره مرخصی

۳- مذاکره و تصویب لایحه راجع به تجدید کنترات رئیس مؤسسه پاستور

۴- مذاکره و تصویب لایحه کمک‌خرج محصلین

۵- اقتراع برای شرفیابی حضور همایونی

۶- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

(مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید)

۱- تصویب صورت‌مجلس

(صورت‌مجلس روز پنجشنبه ۱۷ آذرماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند)

اسامی غایبین که ضمن صورت‌مجلس خوانده شده است.

غایبین با اجازه آقایان: حسن علی میرزا دولتشاهی - عبدالحسین خان دیبا - ملک‌آرایی - خطیبی - امیر ابراهیمی - محمود رضا - دشتی - بیات ماکو - شهداد - لرستانی - ملک مدنی - ارباب کیخسرو - تیمورتاش

غایبین بی‌اجازه آقایان: میرزا حسن خان وثوق - بوشهری - آصف - اعظم - قوام - حاج رحیم آقا - میرزا ابوالفضل - حاج حسین آقا مهدوی - شیخ علی مدرس - حاج حسن آقا ملک - حاج غلامحسین ملک

دیرآمدگان با اجازه آقایان: نجومی - دکتر امیراعلم - بیات

دیرآمدگان بی‌اجازه آقایان: عباس میرزا - شریعت‌زاده - اسدی

رئیس- آقای زوار

زوار- عرضی ندارم.

رئیس- آقای ثقه‌الاسلام

ثقه‌الاسلام- قبل از دستور

رئیس- آقای آقاسیدیعقوب

آقاسیدیعقوب- عرضی ندارم.

رئیس- در صورت‌مجلس نظری نیست؟ (نمایندگان- خیر) صورت‌مجلس تصویب شد.

۲- تصویب یک فقره مرخصی

رئیس- یک فقره خبر از کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده است قرائت می‌شود.

خبر از کمیسیون عرایض و مرخصی به مجلس شورای ملی

نماینده محترم آقای دکتر سنگ برای داشتن مریض در روز انقضای مرخصی سابق نتوانسته‌اند در مرکز حاضر شوند و به همان علت از روز انقضای مرخصی چهار ده روز تمدید مرخصی را تقاضا نمودند کمیسیون عذر ایشان را موجه دانسته با مرخصی ایشان موافق و اینک خبر آن را تقدیم می‌دارد.

رئیس- آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی- بنده از قراری که شنیده‌ام ایشان برای یک خدمات محلی رفته‌اند به این نظر (اگر چنانچه همین طریق باشد) مخالفی ندارم.

بعضی از نمایندگان- (احسنت) مخالفی نیست.

رئیس- رأی می‌گیریم آقایان موافقین قیام فرمایند (اکثر حضار قیام نمودند) تصویب شد.

۳- مذاکرات راجع به تمدید کنترات رئیس مؤسسه پاستور

رئیس- آقای رئیس صحیحه تقاضا می‌کنند خبر کمیسیون بودجه راجع به استخدام دکتر گراندل قرائت شود (صحیح است) این است که خبر کمیسیون بودجه قرائت می‌شود.

خبر از کمیسیون بودجه جدید به مجلس مقدس شورای ملی

کمیسیون بودجه لایحه نمره ۱۳۲۳۹ دولت راجع به تمدید کنترات دکتر کراندل را با حضور آقای رئیس کل صحیحه مطرح و مورد مطالعه قرار داده و در نتیجه با اصلاحات لازمه با پیشنهاد دولت موافقت و اینک راپورت آن را تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید.

ماده واحده- مجلس شورای ملی به وزارت داخله اجازه می‌دهد که کنترات آقای دکتر گراندل تبعه دولت فرانسه متخصص در کارهای میکروب‌شناسی را برای ریاست قسمت فنی و اداری مؤسسه پاستور ایران و تربیت مستخدمین فنی برای مؤسسه مزبور با سالی ۷۲۰۰ تومان از تاریخ ۲۵ فروردین ۱۳۰۹ برای مدت سه سال تجدید نماید - متخصص مزبور در تحت تعلیمات رئیس صحیحه کل انجام خدمات مرجوعه را خواهد داد.

ماده دوم- برای مخارج مراجعت متخصص مزبور تا میزان پانصد تومان به دولت اعتبار داده می‌شود

ماده سوم- سایر شرایط کنترات مشارٌالیه تابع مقررات قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ خواهد بود.

مخبر کمیسیون بودجه - یاسایی

رئیس- در این خبر کمیسیون که قرائت شد ماده واحده غلط است. ماده اول صحیح است.

آقاسیدیعقوب- صحیح است. ماده واحده مورد ندارد.

رئیس- خبر کمیسیون خارجه قرائت می‌شود.

کمیسیون امور خارجه لایحه نمره ۱۳۲۳۹ دولت را نسبت به استخدام آقای دکتر گراندل تبعه دولت فرانسه برای ریاست فنی و اداری مؤسسه پاستور به مدت سه سال از تاریخ ۲۵ فروردین ۱۳۰۹ مطالعه نموده و از نقطه نظر ملیت با تجدید استخدام مشارٌالیه موافقت می‌نمایند.

رئیس- خبر کمیسیون بودجه مطرح است. مذاکره در کلیات است. آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی- بنده و همه آقایان آرزومان این است که ان‌شاءالله کسی را که کنترات می‌کنیم و از خارجه می‌آوریم از او استفاده ببریم و نتیجه بگیریم اگر بنا شود کسی را که می‌آوریم از او استفاده نبریم یک کار لغو بلکه یک کاری بر ضرر خودمان کرده‌ایم

و یک انصافی هم آن کس که قبول این کار کرده او بما کرده‌است بدنیست که ما در اینجا یک متخصص پاستور یک کسی که میکروب شناس باشد داشته باشیم ولی مشروط براینکه وقتی که اینجا آمد شب و روز جهت ما کار کند. اگر کسی آمد از متخصصین عالی مقام متخصص رتبه اول دینا آمد در اینجا و برای ما کار نکرد آنوقت صرف‌نظر از اینکه خودش هیچ فائده بری ما ندارد و ضرر هم دارد. یک ضرر اینکه این جور شخص هفت هزار و خورده خودش دارد می‌خواهد. لابد اداره‌اش هم دو مقابل این خرج دارد. این می‌شود پانزده هزار تومان این مبلغ را می‌دهیم بامید اینکه از وجود این شخص استفاده نکنیم یک ضرر پانزده هزار تومانی بخودمان زده‌ایم. این ضرر مادی. یک ضرر معنوی هم داریم. پس باید متخصصینی که در اینجا می‌آید خودشان مواظب باشند که بجهت خدمت در اینجا میایند از قراری که می‌شنوم راست یا دروغ (رئیس صحیه مسئولیت دارند توضیح می‌دهند) بنده شنیده‌ام بقدر که استخدام این شخص برای ما خرج برمیدارد و بقدری که استخدام این شخص برای ما تمام می‌شود استفاده نبرده‌ایم بقدر نصف او هم استفاده نبردیم بلکه می‌شنوم نتیجه بعکس برده‌ایم و اگر این حرف خدای نکرده راست باشد پس وجود او مثمرثمر و نتیجه نیست که ما او را کنترات می‌کنیم و اگر هم دروغ باشد لابد مخبر کمیسیون و رئیس صحیه که اینجا تشریف دارند نتیجه عملیات این شخص را توضیح خواهند داد آنوقت البته بنده هم که مخالفم موافق می‌شوم

رئیس کل صحیه (دکتر سعید خان) – آقای نماینده محترم حق دارند که این فرمایش را بفرمائید چون قسمت میکروب‌شناسی تخصص ندارند می‌فرمایند این کسی را که آورده‌ایم این آدم چه خدمت کرده بنده از شمردن قسمتهای مختلفه انستیو پاستور که امروز هرکدام در قسمت خودشان کار می‌کنند صرف نظر می‌کنیم هیمنقدر برای‌اینکه آقا مسبوق باشند که وجود این متخصص مفید بوده است باید یک اعدادی را عرض کنم و خودشان حساب کنند. فقط در قسمت درست‌کردن مایه آبله و سرم ضد وبا در ۳۰۷ یک میلیون و هفتصد وهفتاد و شش‌هزار مایه آبله درست شده. وقتی بخواهیم این مقدار مایه آبله خارجه وارد کنیم لااقل ده هزار تومان برای دولت تمام می‌شود. در ۳۰۷ هشتصد و هشتاد و نه هزار صد و سی وسه مایة ضد وبا درست شده است. که اگر می‌خواستم این را از خارجه وارد کنیم هینطور که سالهای قبل را وارد می‌کردیم چهل هزار دزش در حدود بیست و پنج هزار تومان برای ما تمام می‌شد. پارسال، در سیصد و هفت اگر می‌خواستیم وارد کنیم شصت ونه هزار و سیصد و نه تومان برای دولت تمام می‌شد همینطور در این سال در قسمت مایة آبله نه هزار و پانصد تومان تا امروز مایة آبله نه هزار و پانصد تومان تا امروز بما داده‌اند. یعنی اگر می‌خواستیم این مقدار مایه آبله را از خارجه بخریم نه هزار و پانصد تومان برای ما تمام می‌شد. همینطور دوازده هزار و چهار صد تومان مایه ضد وبا درست شده که جمع این‌ها می‌شود نود و دو هزار تومان که در پارسال و امسال در نتیجه خدمت انیستوپاستور دولت استفاده کرده است و درمقابل این شما دوازده هزار تومان هم نمی‌دهند به رئیس و اعضاء و اجزاء انیستوپاستور. پس وقتی‌که شما ملاحظه بفرمائید آن مخارجی که شما در چهارسال، در ده سال در شش سال می‌خواهید بکنید در یکسال بیرون آورده‌اید منتهی یک خدماتی است که هر روز بالای پشت‌بام‌ها فریاد می‌کنند و یک خدماتی هم هست که هیچ صدایش را در نمی‌آورند. باز هر وقت توضیح بخواهند عرض می‌کنم.

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس- یک نفر بیشتر حرف نزده است. آقای آقا سید یعقوب

آقای سید یعقوب- خوبست آقایان قدری توجه

بفرمایند. اولاً این لوایح زود می‌گذرد برای اینکه در مجلس اقلیتی نیست و اگر صحبتی واقع می‌شود برای این است وزراء که الحمدلله مجلس نمی‌آیند. یک روزی رئیس صحیه یا معاون وزارت پا می‌شود سرپا با کمال محبت با ایشان رفتار می‌کنم و اگر صحبتی هم می‌شود برای تنقیح و تحقیق مسئله است که معلوم شود این یک سال یا دو سالی که حضرت موسیو تشریف دارند چه خدمتی کرده‌اند و چه شغلی زیاد کرده‌اند؟ چه ترقیات علمی برای ما پیدا شده است؟ و چه منافعی در مقابل این پولی که خودتان میدانید با چه ترتیبی در مملکت تهیه می‌شود و بخزانه مملکت وارد می‌شود و باین متخصصین خارجی را از نظرمان بگذرانیم شاید بدوکرور سربزند. چرا؟ برای اینکه ما تحقیق نمی‌کنیم و همینکه یک لایحه آوردند فوری میگوئیم صحیح است. مذاکرات کافی است. رأی‌مان را هم جلوتر گذاشته‌ایم و حاضریم بدهیم پس به عقیده بنده خوب است اجازه بدهید قدری صحبت شود. بنده تعریضم بکسی نیست. خودم را عرض می‌کنم در اینجا نهایت اطمینان را هم برئیس صحیه داریم. زیرا یک شخصی است ایرانی و علاقه تام کامل دارد که نسبت به این ادارة که تامین صحت و سلامت مملکت را می‌کند یک قدم‌هائی بردارند و احتیاج مملکت هم بصحیه همان جور است که احتیاج بمعارف داریم بلکه احتیاج مملکت به صحیه به عقیده بنده بیشتر است از معارف برای اینکه تا صحت نباشد معارف نمیاید. تا صحت نباشد امنیت و عدالت نمیاید پس قدم اول صحیه است. در مسئله صحیه خود آقایان شاهدند که از دوره پنجم از همان وقت اعلیحضرت یک توجه خاصی داشتند و ما‌ها هم با همان عقیده تامی که نسبت بایشان داشتیم این مسئله را تعقیب کردیم در واقع تفسیر قانونی را کردیم. و یک مقام مافوق برای رئیس صحیه قائل شدیم و گفتیم رئیس صحیه می‌تواند مثل وزراء بیاید و در مجلس بنشیند و مسئول پارلمان باشد این یک مقام عالی است. چرا؟ این برای علاقمندی بود که ما نسبت بصحیه داریم از این جهت ما این مقام را بصحیه دادیم و در قانون گذراندیم. این برای این بود که ما باین اداره فوق‌العاده اهمیت می‌دهیم. جان ما دست این اداره است. یعنی دست خدا است ولی بحسب ظاهر این اداره باید تأمین کند. حالا ما بیائیم در اینجا دوازده هزار تومان، چهارده هزارتومان برای آن کسی که بعد در مریضخانة که در امیرآباد باید تأسیس شود تصویب کنیم!؟ بنده رفته‌ام دیوارش را دیده‌ام یک مریضخانة می‌شود. حالا دوازده هزارتومان بآنجا پول بدهیم. مواجب این رئیس انستیتو پاستور کمتر از این بود هزار تومان زیاد کرده‌اند باز هم زیاد کرده‌اند همینطور نسبت بمخارج دیگر در کمیسیون بودجه بنده بودم آقایان هم بودند بقدری ما برئیس صحیه فشار آوردیم که اطبای ما کم است ایشان گفتند پول بما بدهید تا ما کار کنیم ما رفتیم و بآن مقاماتی که مؤثر بودند در تهیه بودجه فشار آوردیم تا هفتاد هزار تومان بر بودجه زیاد کردیم. برای چه؟ برای علاقمندی. حالا امروز روزش است که باید بفهمیم. اینکه آقای رئیس صحیه فرمودند. حضرت مسیو کراندل خیلی خوب و خیلی فلان است این بنده را قانع نکرد. می‌خواهم عرض کنم در این مدتی که فرمودند و با آمد میکرب وبا را درست کرد، فلان را درست کرد چقدر ما پول دادیم. یکی از شاهزادگان محترم هم در این باب خیلی خدمت کرده (شاهزاده فرمانفرما). کسی که خدمت کرده باید خدمت او را گفت. اداره داده است. یک قسمت از مخارجش را می‌دهد. اینها یک چیزهائی است که واقع شده. نظر بنده این است که اولا چرا تأسیس این اداره پاستور را منحصر کرده‌اند بطهران همان جوریکه یکی از بزرگان مملکت اظهار کرد که در ایالات بزرگ باید صحیه و لوازم صحیه تکمیل باشد مثلاً ما چهار ایالت داشتیم در یک

مدتی آذربایجان، خراسان، فارس، کرمان در این ایالات و در ولایات درجه اول باید شعب انستیتو پاستور تاسیس شود می‌فرمایند بودجه نداریم بنده عرض می‌کنم این خرج بالاتر از همه مخارج است احتیاج ما باین مسئله بیشتر از همه چیز است. چه نظری گرفته است رئیس انستیتو پاستور و چه نظری رئیس کل صحیه گرفته از برای وسعت دادن این مؤسسه که شعبات آن زیادتر شود؟! از اضافه کردن بر مواجب این شخص که فائده ندارد. این یک مسئله. مسئله دیگر متخصص فنی است. ما آمدیم هم این فن را بدست ایشان داده‌ایم و هم اداره را. بنده خواستم آقای رئیس صحیه بما بفهمانند در این مجلس تا تمام ملت مستحضر باشند که در این مدت ایشان چند نفر شاگرد بمقام عمل آورده‌اند؟ شاید کم‌کم طوری شود که انشاءالله احتیاجات ما کمتر شود باین‌ها. اشخاصی که ایشان در این مدت برای ما ساخته‌اند یعنی میکرب شناسی که بتواند احتیاجات ما را رفع کند چند نفرند و چه کرده‌اند خوبست آقای رئیس صحیه این جزئیات را بفرمایند، آمده میکرب وبا و طاعون را درت کرده خیلی خوب خیلی شکرگذاری می‌کنم ولی ما احتیاج بآدم عملی داریم، شاگردانی که باین مقام رسیده باشند کیها هستند؟ تا امروز رئیس صحیه در مجلس بگوید که من یک نفری را امروز دارم که می‌توانم روانه کنم بآذربایجان و در انجا شعبه انستیتوپاستور تأسیس کند یا یک نفر هست که می‌تواند برود در خراسان و در آنجا شعبه انستیتو پاستور دائر نمایند اینها یک چیزهائی است که بنده خواستم در اینجا توضیح داده شود. این هم یک موضوع. موضوع دیگر یک مسئله بود که حالا با اداره تقنینیه صحبت کردیم و باید بنده عرض کنم تا بعد از این اقلا مراعات بکنند این لایحه باید به کمیسیون داخله هم برود. برای اینکه هر اداره تابع هر وزارتخانة که هست همان لایحه‌اش به کمیسیون همان وزارت خانه برود. این ترتیبات و تشریفات را نباید از بین برد.

رئیس‌ـ آقای دکتر طاهری موافقید؟

دکتر طاهری‌ـ بلی

رئیس‌ـ بفرمائید.

دکتر طاهری‌ـ فرمایشات نمایندة محترم از نقطه‌نظر مخالفت نبود بلکه با موسسة پاستور که یکی از بهترین مؤسساتی است که در تمام دنیا هست و تمام اهل عالم با آن موافقند و همه کس رهین خدمات پاستور است موافق بودند. مقصود نماینده محترم این بود که فوائد و خدمت معنوی انستیتو پاستور در ایران چیست آقای رئیس صحیه خدمات دکتر کراندل را راجع بقسمت مادی بیان فرمودند و شرح دادند اقداماتی که انستیتوپاستور در سال گذشته کرده از نقطة نظر مادی چه بوده مقصود آقای آقا سیدیعقوب این بود که فایده معنوی آن چه بوده یعنی اشخاصی را تربیت کرده‌اند تا بعد از این خود ما از متخصیص خارجی مستغنی شویم یا نه؟ بطوری که رئیس کل صحیه در کمیسیون بودجه توضیح دادند اشخاصی را تربیت کرده که در حقیقت بعضی از آنها را می‌شود گفت متخصص شده‌اند و بعضی از آنها هم کاملاً طرف اطمینان هستند که قسمت عمده تجزیه‌هائی که در انستیتو می‌شود بدست ایرانی‌ها می‌شود که در تحت تعلیمات این متخصص بعملیات آشنا شده‌اند و تعلیمات گرفته‌اند. پس از این نقطه نظر که فرمودند چنانچه در خود لایحه هم هست یکی از وظایف این متخصص تعلیم و تربیت اشخاصی است در خود ایران که بعد از این بتوانند متصدی امور انستیتوپاستور بشوند و ساختن سرم واکسن و مواد مدافع و محافظ امراض یعنی محافظ صحت و مدافع امراض را تهیه کنند که این مواد عبارت از واکسن و سرم باشد. اینکه فرمودند آیا دولت چه نظری برای توسعه این مؤسسه درنظر گرفته است. این هم در کمیسیون مذاکره شد آقای یاسائی مخبر محترم سئوال کردند. این مسئله همان طوری که توضیح داد بدو چیز محتاج است. اول اشخاصی که بتوانند متصدی انستیتو بشوند

این یکقسمت فنی است و کار سهلی نیست و باید تربیت شوند. آن کسی که لایق باشد و بتواند تجزیه کند اول باید تربیت بشود بعد فرستاده شود بولایات زیرا همانطور که انستیتوپاستور کمال اهمیت را دارد از آنطرف هم اگر متصدیان عمل ناقص باشند ضررش بیشتر از نفعش است بواسطه اینکه وقتی بنای طبیب و معالج بر اطمینان از تجزیه شد دیگر دقت در سایر علامات مرض چندان نمی‌کنند همینکه انستیتو و آن کسیکه در انستیتو و دارالترجمه است نوشت که این خون میکرب مالاریا ندارد این شخص مطمئن می‌شود که ندارد و دیگر آن معالجه را نمی‌کنند و اگر چنانچه خطائی حاصل شود خیلی اسباب زحمت و تلفات می‌شود این است که اول باید متخصص تهیه شود و بعد توسعه داده شود و بواسطه اینکه اشخاصی که فرستاده می‌شوند هنوز تهیه نشده‌اند از این جهت تشکیل شعب انستیتوپاستور در ایالات بتاخیر افتاده. در درجه دوم نبودن بودجه است. پس در قسمت اول امیدواری است که اشخاص در انستیتوپاستور تربیت بشوند و بتوانند در سایر قسمت‌ها هم توسعه بدهند و بعد هم دولت کمک می‌کند که بودجه تهیه بشود و شعبه‌های کافی تاسیس بشود.

جمعی از نمایندگان‌ـ مذاکرات کافی است.

بعضی دیگرـ خیر کافی نیست

کارزونی‌ـ بنده مخالفم.

رئیس‌ـ بفرمائید. در عدم کفایت مذاکرات

کارزونی‌ـ بنده گمان نمی‌کنم اجازه ندادن بوکیل (خصوصاً بوکیلی که اصولاً موافق است و فقط یک توضیحاتی می‌خواهد) از اینکه نظریات خودش را اظهار کند موافق با شورویت قضیه باشند مجلس مجلس شورای ملی است باید اجازه داده شود که هرکس هرچه بنظرش می‌رسد اظهار کند مذاکره زیادی هم نشد مخالف زیادی هم نیست یک توضیحات مختصری می‌خواهم آقایان ممکن است قبل از مذاکره هم بگویند مذاکرات کافی است ولی این کار صحیحی نیست. این است که بنده از اظهار عقیده خوداری می‌کنم تا اینکه ببینیم آقایان رأی می‌دهند براینکه مذاکرات کافی است یا اینکه اجازه می‌دهند که مذاکره شود

رئیس‌ـ تصویب شد. رای می‌گریم بورود در مواد آقایانیکه موافقند قیام فرمایند.

(عده زیادی برخاستند)

رئیس- تصویب شد. ماده اول قرائت می‌شود:

ماده اول- مجلس شورای ملی بوزات داخله اجازه می‌دهند که کنترات آقای دکتر گراندل تبعه دولت فرانسه متخصص در کارهای میکرب‌شناسی را برای ریاست قسمت فنی و اداره مؤسسه پاستور ایران و تربیت مستخدمین فنی برای مؤسسه مزبور با سالی هفتهزار و دویست تومان از تاریخ ۲۵ فروردین ۱۳۰۹ برای مدت سه سال تجدید نماید. متخصص مزبور در تحت تعلیمات رئیس صحیه کل انجام خدمات مرجوعه را خواهد داد.

رئیس‌ـ آقای عباس میرزا

عباس میرزاـ موافقم

رئیس‌ـ آقای کازرونی

کازرونی‌ـ بنده اصولاً با این مؤسسة کاملا موافقم بلکه خیلی مایلم و آرزو دارم که بودجه‌اش هم زیادتر بشود و تصدیق می‌کنم که یکی از مؤسسات عام‌المنفعه است برای این مملکت. لکن عرضی که می‌خواهم بکنم منافات با این موافقتم ندارد. مخالف با این آدم هم که الان لایحه‌اش مطرح است نیستم زیرا اشخاصی که آشنا هستند می‌گویند شخص متخصص با علم و اطلاعی است (دیوان بیگی‌ـ پس چه میفرمائید؟) لکن می‌خواستم در جواب حضرت آقای رئیس صحیه عرض کنم

که واکس و سرم‌سازی که منحصر بوبا و آبله نیست. احتیاجات ما راجع بواکسن و سرم خیلی زیاد است. امراض مختلفه مسریه در این مملکت وجود دارد و همه مردم مبتلا هستند لکن وبا بر سبیل اتفاق حادث می‌شود و ممکن است بر سبیل اتفاق هم سرمش را تهیه کرد ولی امراض که عادتاً اکثر اوقات در مملکت وجود دارد و بایستی یک سرمهائی این مؤسسه که ما داریم برایش تهیه کند مثلا در این مملکت گلو درد زیاد است که دیفتری می‌گویند و همچنین سیاه زخم که هم مضر بحیوانات است و هم مضر بانسان. در این قسمت هیچ توضیح ندادند که آیا سرم برای اینگونه امراض هم ساخته شده یا خیر؟ یا اینکه کار این مؤسسه منحصر است بساختن سرم و واکسن برای وبا و آبله اگر این طور است بنده عرض می‌کنم فوق‌العاده ناقص است. چرا منحصر باین کارش کرده‌اند که فقط سرم برای وبا و آبله بسازد (دیوان بیگی‌ـ آقای رئیس صحیه مثال زدند) در صورتی که انستیتوپاستور باید برای امراض مختلفه سرم بسازد و چنانچه فرمودند این شخص میکرب‌شناس است و سرمهای مختلفه باید بسازد. این یکی از عرایض بنده است. ثانیاً راجع بترتیب شاگرد. سابق بر این هم یعنی در کنترات این آدم در ابتدا قید و شرط شده بود که شاگردانی تربیت بکند. بنده اطلاع دارم یکی دو نفر که الان در خارج هم مشغولند و خون را تجزیه می‌کنند از شاگردهای این آدمند لیکن ما امیدوار بودیم که در اینمدت زیادی که این آدم متصدی این کار است شاگردهای زیادی تربیت کرده باشد که چنانچه آقای آقاسید یعقوب اظهار فرمودند نه اینکه شعبه در ولایات داشته باشد بلکه یک نفر آدم فقط برای تجزیه خون برای ایالات و ولایات عمده لازم است اقلاً یک شاگردهائی که تصدیق شده باشد که وجودشان نافع است و مضر نیست تهیه کرده باشد بنده سراغ ندارم خوبست توضیح بدهند آقای رئیس صحیه که چند نفر تهیه کرده‌اند و اصل غرض بنده که در تحت عنوان مخالفت این جا حاضر شدم این است که چه داعی پیدا شده که شما حقوق را زیاد کردید بنده می‌خواستم عرض کنم این افراط کاری ما را دچار مشکلات می‌کند ما امروز داریم در این خط سیر می‌کنیم که مستخدم خارجی بیاوریم و کم‌کم برای هرچیز حتی اگر چنانچه یک سگی را آوردیم برای پیدا کردن دزد باید یک شخصی را هم بعنوان متخصص برایش بیاوریم در صورتیکه این حس در ما زیاد شده با آن حالت افراطی که داریم مثلا مسیوهس چندین هزار تومان می‌برد خیلی دچار مشکلات می‌شویم علاوه بر این اسباب تطمیع سایرین شده است و روز افزون دارند تقاضای ازدیاد حقوق می‌کنند دلیلش چیست؟ این همان آدم است با همان آدم است با همان ماموریت از ما هم بدی ندیده کم خدمتی هم نسبت باز نشده لااقل خودش اخلاقا بایستی موافقت کند نقطه نظرش تمام گرفتن اضافه حقوق نباشد بنده عقیده‌ام این است که هیچ لزوم نداشت که شما زیاده از ماهی پانصد تومان داده باشید. الان قائل شده‌اید هفتهزار و دویت تومان کم‌کم هم دارد ترقی می‌کند خدا کند که میکروبهایش ترقی نکند این بود عرض بنده.

رئیس‌ـ آقای ملک‌زاده

دکتر ملک زاده‌ـ بنده از آقای کازرونی اظهار تشکر می‌کنم که نظر اهل فن را در این مسئله محترم شمردند و اظهار حسن عقیده در این موضوع کردند و چون این اولین دفعه نیست که مسئله انستیتوپاستور و متخصص که در آنجا کار می‌کند مورد مذاکره در مجلس شورای ملی شده است و اینموضوع چندین دفعه مورد بحث واقع شده و یک انعکاس فوق‌العاده هم در خارج پیدا کرده است حتی نظرم است در دورة گذشته در موقع انتخابات اصفهان کنفرانس مخالفین و موافقین انستیتو پاستور دادند چون یک موضوعی است که بصحت عمومی خدمت می‌کند و با تمام افراد مملکت تماس دارد این است که اگر اجازه بدهند قدری امروز در آن بیشتر صحبت بشود و روشن‌تر شود گمان می‌کنم

بهتر است انستیتوپاستور مهمترین مؤسسه ایست که در دنیا بنوع خدمت می‌کند بنده هیچ وارد جزئیات فنی و علمی این قضیه نمی‌شوم فقط یک احصائیه که در پاریس از روی دقت از بعضی امراض تهیه شده است که دو تا کلمه است و آن را بنظر آقایان میرسانم و آن احصائیه معلوم می‌کند که نتیجه انستیتو پاستور و این مؤسسه در این سنوات اخیر تا چه درجه بوده این احصائیه بیست و پنجسال است از (۱۸۸۱) تا (۱۹۰۶) در (۱۸۸۱) اشخاصی که مبتلا به حصبه بوده‌اند در صورتیکه بعد از بیست و پنجسال در نتیجه سرم ضد حصبه پنجاه فوت کرده‌اند در صورتیکه بعد از بیست و پنجسال در نتیجه سرم ضد حصبه پنجاه و پنج رسیده است به هشت تا مخصوصاً در جنگ‌ها این سرم در جنگ بین‌المللی و در جاهائی که جمعیت زیاد است و مرض حصبه سرایت فوق‌العاده می‌کند یک نتایج فوق الحسنه و فوق‌العاده بخشیده است. خود بنده شاهد این قضیه هستم که پس از قحطی نظر آقایان هست که یک حصبه فوق‌العادة در ایران آمد و در آنوقت این سرم را آورده بودند اینجا و بنده هم اقتخار داشتم که ریاست صحیه اطباء قشونی را عهده‌دار بودم و یکی دو فوج را که در آنوقت بریگاد مرکزی هوانده می‌شد از این سرم فرستادیم و تلقیح کردیم و مهصوصاً وضعیت مزاجی آنها تحت مطالعه و دقت قرار گرفت و تقریباً بیش از در سه نفر از آنها مبتلا نشدند. و خوشبختانه شفا یافتند باز در (۱۸۸۱) در هزار نفر که فوت کرده بودند چهل و هشت نفر بواسطه مرض آبله فوت کرده بودند و بعد از بیست و پنجسال در هزار نفر عده متوفیات بواسطه مرض آبله ما بین یک و صفر بوده است تقریباً بکلی خطر آبله در اروپا در نتیجه تلقیح واکحسن از بین رفته است و همچنین در همان تاریخ در هزار نفر شصت نفر بواسزه مرض دیفتری تلف شده بودند مهصوصاً بچه‌ها و بعد از بیست و پنجسال هشت نفر شده بود…

آقا سید یعقوب‌ـ در ایران بود است؟

ملکزاده‌ـ خیر در پاریس (آقا سید یعقوب‌ـ بها چه) در بیست سال قبل بچه‌هائی که متولد می‌شدند تا یک مراحلی را طی نمی‌کردند از قبیل مرض آبلة خناق، سر هجه و امثال اینها پدر و مادر اصلا این بچه‌ها را بچة ماندنی فرض نمیکرند خوشبختانه امروز در نبیجة بهبودی امور صحیه و همین سرم‌ها که بواسطه انستیتو پایتور در دنیا تهیه می‌شود می بینیم خطر مرض خناق و دیفتری تقریباً دارد از بین می‌رود و هم چنین آبله. حالا اگر خود مردم حاضر نمی‌شوند که آبله بکوبند و با مجاهدت فوق العادة که دولت بکار می‌برد که مردم بیایند آبله بکوبند و نمی‌آیند این دیگر مربوط بکسی نیست. مسأله سرم و با یک نتیجه غیرقابل تصوری داده است که اگر بخواهیم وارد این موضوع بشویم و تجربیات خودم را در اینموضوع عرض کنم وقت آقایان را تلف می‌کنم (بعضی از نمایندگان صحیح است) از این جهت صرف نظر می‌کنم (نمایندگان صحیح است) خودم هم موافقم و عقیده‌ام همین است دو سه نکته بود که می‌خواهم بعرض آقایان برسانم یکی این بود که فرمودند علت اینکه انستیتوپاستور در ایالات و ولایات شعبه پیدا نکرده است چیست. اولا خاطر محترم آقایان مستحضر است که عملیات انسیتیتو پاستور جز یک عملیات کوچک و محدودی که عبادت از تجزیه خون یا امتحان ااخلاط است که سایر عملیاتش مانند سرم سازی و غیره محدود نیست بلکه یک عملیات عمومی است و این عملیات عمومی منحصر بطهران و ولایات نیست حتی ممالک مجاور هم (امیدوارم طوری توسعه پیدا کند) تا بتوانند استفاده کنند و بعلاوه اینجا هم جواب سؤال یکی از آقایان داده می‌شود که توسعة این موسسه آدم می‌خواهد اشخاص متخصص می‌خواهد و متخصص شدن در این فن هم چندین سال وقت لازم دارد. در نتیجه سعی که شده است چندین

نفر تحصیلات خودشان راتمام کرده‌اند و بنده مفتخرم عرض کنم که امروز در یکی از مهمترین نقاط مملکت که از نقطه‌نظر صحی بنادر جنوب است در آنجا مشغول کار هستند و انستیو پاستور دائر کرده‌اند و در حقیقت یک سد صحی در مقابل امراض مسریه و مخصوصاً مرض وبا و مرض طاعون که دائماً در ممالک همسایه است و اگر اطلاعات و تلگرافاتی که از طرف مجمع اتفاق ملل هر هفته می‌رسد ملاحظه بفرمائید دائماً در هندوستان مرض وبا شدت دارد و در بین‌النهرین هم مرض طاعون و عجالته خوشبختانه بواسطه خاطر این دو نفر متخصصمان که یکی دکتر بهرامی و یکی دیگر دکتر قدسی (که من مخصوصاً اسمشان را می‌برم که حقشناسی از زحمات آنها شده باشد) یک سد صحی در مقابل این ممالک تهیه شده و الحمدالله یکی دو سال است بواسطة مواظبت و مراقبت آنها توانسته‌اند جلوگیری کنند از سرایت این امراض و این نکته هم نگفته‌نماند که از نقطه‌نظر صحی سواحل و بنادر ما مهمترین نقاط دینا است و طوری مورد توجه اتفاق ملل و دنیای متمدن است که نظر آقایان هست که صحیه بنادر ما دردست اجانب بوده و خوشبختانه در تحت‌تأثیر توجه مخصوص اعلیحضرت همایونی و لیاقتی که کارکنان صحی نشان داده‌اند امروز بنادر ما را نقطه‌نظر صحی بدست متخصص صحی و مامؤرین اداری اداره می‌شود (نمایندگان صحیح است) و لیاقت خودشان را کاملا در نظر مجمع اتفاق ملل ودنیای متمدن احراز کرده‌اند و نشان داده‌اند و همینطور هم مشغولند و الان شعبات کوچک انستیوپاستور بدست ایرانی‌ها اداره می‌شود و چندین شعبه کوچک هم از خارج تهیه کرده‌اند و در این قسمت راجع بحقوق این متخصص فرمودند همینطور که گفته شد دکتر گراندل حقیقت یکی از بهترین مستخدمینی است که ما با بحال داشته‌ایم یک شخص کارکن و کاردان و یک شخصی است که همیشه فکرش متوجه بکار خودش است و همینطور که آقای رئیس صحیه توضیح دادند یک خدمات خیلی زیادی در ساختن سرم‌ها را در اینجا تهیه کرد. یک آسپرین (یکی از نمایندگان آسپیرین که سرم نیست) را که تمام ماها محتاجیم چرا در ایران تهیه نمی‌کنند؟ یک وقتی گفتند هیجده ملیون برای ساختن کارخانه آسپرین در یکی از ممالک متمدنه اعتبار داده شده است خیال میفرمائید با دو هزار تومان و پنجهزار تومان می‌شود این کار را کرد؟!

اینطور نیست بعضی از سرم‌ها هست از قبیل سرم و با که در اینجا تهیه شده است و خود من شاهد قضیه هستم که سرمی که در اینجا تهیه شده بود که از آلمان آورده بودند و خود بنده که شاید سیصد هزار نفر را تلقیح نمودم مجبور بودم سرم‌هائی را که از آلمان گرفته بودند سه مرتبه تلقیح بکنم در صورتی که سرم‌هائی را که اینجا تهیه کافی بود و نتیجه ازش حاصل می‌شد این است که اگر یک قدری هم بر حقوق او اضافه کرده‌اند از نقطه‌نظر حق شناسی بوده است و این مابین خود مستخدمین ایرانی هم معمول است که یک نفر دو سه سال که خدمت کرد از روی صحت و درستی حقاً باید یک ارتقاء رتبه و ازدیاد حقوقی نسبت باو داده شود و این رعایتی است که صحیه و وزارت داخله کرده و بعقیده بنده بمورد هم و امیدوارم همه آقایان هم موافقت بفرمایند که این مؤسسه عام المنفعه در همه‌جا توسعه پیدا کند و مملکت بتواند استفاده کند.

جمعی از نمایندگان ـ کافی است

رئیس ـ رأی می‌گیریم بماده اول موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. ماده دوم قرائت می‌شود:

ماده ۲ـ برای مخارج مراجعت متخصص مزبور تا میزان پانصد تومان بدولت اعتبار داده می‌شود.

رئیس ـ آقای امیراعلم

دکتر امیر اعلم ـ بنده موافقم

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ از فرمایشات آقای دکتر در مقدماتی که بیان کردند بنده عرضی ندارم اما در اینکه وکیل مجلس نباید بگوید ما این خرج را کم میدانیم با وکالتی که ما داریم ما ناظر هستیم ناظر باید همیشه مواظب خرج کم باشد نه اینکه بنده حالا که در صحیه هستم یا در وزارت معارف هستم لایحة که از آنجا می‌آید من تمام قوائ خودم را روی آن بگذارم. که آن لایحه بگذرد خیر وکیل باید فکرش در کم خرج کردن باشد. نه اینکه بگوید خیر هفت هزار و دویست تومان کم است هشت هزار و دویست تومان کنید خیر چرا نظر وکالتی‌مان از بین می‌رود بنده در اینجا راجع بماده دوم تحقیق کردم در کمیسیون گفتند ما دیدیم متخصصی که آوردیم مخارج سفر اینها را سیصد تومان کردیم چه شده که این پانصد تومان در نظر گرفته‌اند جواب دادند در کنترات سابق پانصد تومان بوده حالا هم همان میزان پانصد تومان را قرار دادیم. آقا اگر کنترات سابق معتبر است شش هزار تومان را چرا زیاد کردید (فیروزآبادی ـ صحیح است) اگر نظر بسابقه است و کنترات سابقه معتبر است چرا هفت‌هزار و دویست تومان کردید؟ دلیل چه چیز است؟ برای چه؟ پس نظرتان این نبوده نظر که این نبوده شما در اینجا هزار و دویست تومان قرار دادید دیگر مخارج مسافرت چرا بدهیم در وقت سفر کردن هم تعلیم علم می‌کند؟ باید کشتی محترم نمره اول و یک جای صحیحی بنشیند از اینجا تا پاریس اینطورها مخارج ندارد پانصد تومان ما چرا بدهیم؟! ما باید مخارج برگشتن یک شخص محتشم محترمی را باندازة خودش بدهیم دیگر پانصد تومان چرا بدهیم؟! شما که آمدید در اینجا آن کنترات سابق شش هزار تومان را هشت هزار تومان کردید پس معلوم شد که آن سابقه در نظرتان نبوده است چرا در سایر متخصصینی که از برای تعلیم و تربیت آوردیم و همینطور دیگران سیصد تومان قرار دادیم ولی این را پانصد تومان قرار دادید این است که بنده با این پانصد تومان مخالفم.

رئیس ـ آقای امیراعلم

دکتر امیر اعلم ـ عرض کنم که اصل لایحه ماده اول بود که آقایان مشروحاً و رئیس محترم صحیه بیان کردند اما راجع باین ماده و پانصد تومان که آقای آقا سید یعقوب می‌فرمایند چون ما وکیل هستیم باید مخالفت کنیم البته این پانصد تومان یک اعتباری است که بوزارت داخله داده می‌شود که بعد از سه سال این شخص بخواهد برود پرداخته شود بنده پیش خودم حساب کرده‌ام که اگر یک کسی بخواهد یعنی یک شخص محترم مجللی بطوری که آقای آقا سید یعقوب اظهار فرمودند مسافرت کند تقریباً همین قدرها خرجش می‌شود و البته هیئت محترم دولت وقتی که پیشنهاد مخارج مسافرت را کردند این حساب‌ها را همه را کرده و مطالعات خودشان را نموده‌اند و این یک چیزی و یک همچو وجهی نیست که ما بگوئیم یک چیز زیادی خواسته‌اند بدهند که وقت مراجعت بخواهند پنجاه تومان و شصت تومان بکنیم و در آخر عرض می‌کنم انستیتو پاستور یکی از مؤسسات مهم است و این شخص را که آورده‌اند خدمت کرده و حالا برای پنجاه تومان یا صدتومان سزاوار نیست ما با او مخالفت کنیم و بنده از نقطه نظر اهمیت مجلس هم صلاح نمیدانم.

رئیس ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی ـ موافقم

رئیس ـ آقای عدل

عدل ـ موافقم

جمعی از نمایندگان ـ مخالفی ندارد

رئیس ـ پیشنهادی از آقای دشتی رسیده است:

پیشنهاد آقای دشتی

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده ۲ این قسم نوشته شود:

ماده۲ـ برای مراجعت متخص مزبور مبلغ دویست تومان بدولت اعتبار داده می‌شود.

رئیس ـ آقای دشتی

دشتی ـ عرض کنم نقطه نظر بنده کاملا واضح است انسان در مخارج نباید افراط کند و نباید بچه حاجی شد از اینجا تا پاریس خرجش معلوم است نهایت صدو پنجاه تومان است یا برای این شخص دویست تومان است پانصد تومان است یا برای این شخص دویست تومان کار را بکنیم برفرض که ما میگوئیم رئیس انستیتو پاستور یک آدم لایقی است بسیار خوب ما در مقابل باو حقوق می‌دهیم چون از او هم راضی بودیم حقوقش را زیاد کردیم اگر در آخر هم دولت مصلحت دید یک انعامی هم بهش می‌دهیم اما بعنوان خرج سفر پانصد تومان دادن معقول نیست

بعضی از نمایندگان ـ صحیح است

رئیس ـ آقای احتشام زاده

احتشام زاده ـ اگر این کنترات جدیدی بود که برای رئیس انستیتو پاستور منعقد شده بود و یک خرج سفری برای او اضافه می‌کردند البته این اعتراض نماینده محترم وارد بود ولی در کنترات سابق برای مخارج ایاب و ذهاب مسیو گراندل مبلغ هزار تومان اعتبار منظور بود و هیچ موجب و دلیلی نیست برای اینکه در کنترات جدیدش مخارج مراجعت او را کم کنند مضافاً باین که این مخارج مسافرت حتمی و قطعی نیست این یک مبلغ اعتباری است که بدولت داده می‌شود که هر قدر از این را صلاح دانستند می‌دهند و بقیه برای دولت ضبط می‌شود

رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای دشتی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(عده قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. رأی می‌گیریم بماده دوم آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد. ماده سوم قرائت می‌شود:

ماده سوم ـ سایر شرایط کنترات مشارالیه تابع مقررات قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ خواهد بود

رئیس ـ آقای کیا

کیانوری ـ بنده مخالفت زیادی نسبت باین ماده ندارم فقط می‌خواستم از آقای رئیس صحیه تشکر کنم که حقیقتاً در امور صحیه خدماتی باین مملکت کرده‌اند از جمله همین متخصصی است که برای اداره صحیه مملکت آورده‌اند ولی می‌خواستم عرض کنم که بین طبیب‌های سابقمان یک عده طبیب‌های ایرانی داشتیم که یک قدری احتیاط می‌کردند و یک قدری آدم می‌کشتند ولی امروز ما طبیب‌های خوب داریم اصل علم طب امروز ما طبیب‌های خوب داریم اصل علم طب امروز موضوع شده است بیک چیزهائی که اگر ما آنها را نداشته باشیم باید گفت که طبیب نداریم ملاحظه بفرمائید اگر درجه حرارت مال تشخیص تب ناقص باشد طبیب نمی‌تواند تشخیص بدهد…

آقا سید یعقوب ـ ماده سوم است

کیانوری ـ اجازه بدهید کنترات سابق ایشان چه بوده می‌خواستم بایشان تذکر بدهم که در این کنترات جدید این قسمتی را که می‌خواهم عرض کنم باید ملاحظه شود و آن این است که ادارة انستیتو پاستور یک

خطاهائی می‌کنند و مکرر عده از آقایان شاهدند که اشتباهات کرده‌اند و میکروب مالاریا را بجای میکروب دیگری تشخیص داده‌اند و این‌جا با یکی از آقایان مذاکره شد که این چطور می‌شود با این که یکنفر آدم متخصص فنی است این تجزیه را در ادارة انستیتو پاستور اشتباه کرده است و الا این که یک شخص متخصصی است و حقیقت خدمت کرده و ما می‌توانیم از خدمات او نتایج بزرگی بگیریم ولی چیزی که هست اداره صحیه یک اختیاراتی باو نداده است که بتواند شاگردها و اشخاصی راکه تربیت می‌کند هر کدام را در موقعیت خودشان بگذارد باین جهت در عمل آنطوریکه شایسته است نمی‌شود این است که از خارج می‌بینند تجزیه‌هائی که می‌شود در این تجزیه‌ها اشتباه می‌شود بنده فقط با آن ارادتی که بحضرتعالی دارم (خطاب به رئیس صحیه) و شما را بهترین شخص میدانم برای این کار خواستم تقاضا کنم که اگر ممکن می‌شود یک اختیاراتی به دکتر گراندل داده شود که در تشکیلات انستیتو پاستور بتواند کارهائی بکند.

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ آقای ملک زاده

دکتر ملک زاده ـ بنده این که اجازه خواستم برای این بود که رفع اشتباهی بشود چون مکرر خود بنده هم این شکایت شده باشد و چند روز قبل هم که در کمیسیون بودجه این لایحه مطرح بود در اطراف این موضوع مذاکره شد و تقریباً یک شبهة در افکار عمومی پیدا شده این است که بنده خواستم در اینموضوع توضیح بدهم اولاً تصدیق می‌فرمایند که علم طب هنوز کامل نیست و وقتی علم طب کامل می‌شود که کسی نمیرد و بعقیده بنده این تکمیل و کامل شدن علم طب بنا بر عقیده خودم بر خلاف طب است پس این علم نه حالا و نه هیچوقت کامل نیست و نمی‌شود. ثانیاً یک شکایت هائی می‌شود از انستیتو پاستور که پول داده‌ایم امتحان کنند از نقطه نظر مالاریا گفته است این شخص مالاریا نداشته است بعد معلوم شده یعنی در معالجه امتحان کرده‌اند دیده‌اند مالاریا داشته مکرر این اتفاق افتاده است یا یک شخصی که احتمال میرفته است مسلول است اخلاط او را داده‌ایم به انستیتو پاستور تجزیه کرده است جواب منفی داده است و گفته است که خیر این میکروب سل ندارد ولی بعد که امتحان شده معلوم شده است که مسلول است یا بالعکس. این را می‌خواستم توضیح بدهم خدمت آقایان که جوابی را که انستیتوپاستور یا کلیه دارالتجزیه‌ها نسبت باین امتحانات می‌دهند قسمت مثبتش قطعی است و علمی است ولی قسمت منفیش همیشه در حال تردید است چرا بواسطه اینکه ممکن است یک کسی مبتلا بمالاریا باشد خونش را بدهند بانستیتو پاستور یا اگر حیاط داشت بخود پاستور یا بهترین متخصص این فن و امتحان کند و آن حیوان یا میکروب هماتوزئر را در خون نبیند یا نباشد پس تصدیق کنید که وظیفه یک نفر متخصص است که آنچه وجداناً و علماً تشخیص داده است تشخیص داده است تشخیص خودش را بنویسد و بنویسد که توی این خون آن میکروبی که منظور شما بوده است نیست در صورتی که ممکن است آن مالاریا داشته باشد و بعد هم بروز کند و دفعه دوم و سوم تجزیه کنند و پیدا کنند همین طور راجع به مسلولین یکنوع مسلولین هستند که سل مفتوح بآن می‌گویند که میکروب داخل اخلاط می‌شود ولی وقتی که خیر محصور باشد آن مرکز مرض میکروب دارد ولی در اخلاط دیده نمی‌شود چند دفعه هم ممکن است اخلاط دیده نمی‌شود چند دفعه هم ممکن است اخلاط یک مسلولی را امتحان کنند و هیچ میکرب نبینند بنابر این نمی‌شود تقصیری متوجه انستیتوپاستور کرد یا اشخاصی که متصدی این فن هستند. این را برای توضیح عرض کردم.

جمعی از نمایندگان ـ کافی است.

رئیس ـ موافقین یا ماده سوم قیام فرمایند (اغلب

نمایندگان قیام نمودند) تصویب شد. مذاکره در کلیات است. آقای امیر اعلم

امیر اعلم ـ موافقم

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده در کلیاتش بهمان طریقی که گفته شد مخالفم یکی اینکه خیلی خوب وجود این شخص که لازم شد لازم نیست ما سه سال کنترات همینجور که گفتند یک عده هم که نقداً ما متخصص پیدا کردیم بواسطه وجود ایشان و تعلیمات ایشان در یکسال یا دو سال دیگر ممکن است یک عده دیگر پیدا شوند که محتاج بسال سوم نباشد من باین نظر محتاج نمیدانم خودمان را که سه سال کنترات کنیم بلکه یکسال منتهی دو سال را کافی میدانم و راجع بحقوق مراجعتش هم بنده مخالفم بهمان طریقی که مذاکره شد باید هر چیزی را باندازة خودش معین کرد از اینجا تا پاریس پانصد تومان خرج ندارد اسم که می‌گذارید و با مسمی توافق نداشته باشد از اینجا تا پاریس هیچکس با پانصد تومان نمی‌رود مگر اینکه بخواهد مخارج بیهوده و گزاف بکند نسبت باین دو قسمت بنده مخالف بودم حالا هم هستم.

رئیس ـ آقای امیر اعلم

امیر اعلم ـ نمایندة محترم آقای فیروز آبادی مخالفتی نکردند فقط مقصودشان این بود که یکسال باشد اگر بنده می‌دانستم که دولت قبول می‌کند و مجلس هم تصویب می‌فرماید بنده آن سه سال را شش سال پیشنهاد می‌کردم برای اینکه یک معلمی که می‌آید برای یکسال کنترات شود همیشه فکر رفتن است و آنطور که باید نمی‌تواند خدمات خودش را انجام بدهد و نه شاگردانی که ما می‌خواهیم می‌تواند در مدت یکسال برای ما تربیت کند پس امید وارم که آقای فیروز آبادی هم تصدیق بفرمایند حالا اگر زیادتر نیست همین سه سال باشد. در سایر ممالک بنده دیده‌ام آنهائی که کنترات می‌کنند برای معلمی یا مسائل فنی اغلب شش سال و هفتسال بلکه برای ده سال کنترات می‌کنند که تقریباً آنکسی که کنترات می‌شود چون میداند مدت مدیدی خواهد ماند تمام قوای فنی خودش را بکار می‌برد و شاگردانی که باید تربیت کند. بنده خواستم استفاده کنم از این اجازه که به بنده داده شد برای رفع بعضی اشتباهات که آقای ملک زاده هم اینجا بعضیش را فرمودند.

گاهی بنده می‌شنوم که می‌آیند پیش ما هم شکایت می‌کنند که خونی را داده‌ایم در انستیتو تجزیه کنند که خون انسان است یا حیوان جواب صحیح داده نشده پس این چه انستیتوئی است و ما چه استفادة از او می‌کنیم؟ اولا باید دانست که انستیتوپاستور برای این نیست که تجزیة ادرار کند یا خون را بفرستند آن جا این باشد که گاهی تجزیة ادارار کند یا خون را بفرستند آن جا تجزیه کنند خیر عالیتر از این است اگر ما می‌خواستیم برای این باشد که گاهی تجزیة خون بکند و ببیند در آن میکرب سلی در او پیدا می‌شود یا نه دلیل نداشت که یک شخص عالیمقامی را بخواهیم اینجا و مخارجی هم بکنیم این سه تجزیه را بکند ممکن بود همین شاگردانی که اینجا تحصیل می‌کنند همین کارها را بکنند ولی مقصورد از انستیتوپاستور تفتیشات علمی و فنی است مثلاً ما همیشه میگوئیم که چرا در یک مرضی که هست در ایران یک اقداماتی نشده که به بیینیم میکربش چیست و علاجش پیدا نشده. مگر هوش اطبای ایرانی کمتر از هوش اطبای خارجه است؟ خیر اینطور نیست برای اینکه تاریخ بما نشان داده که اولین اساتید معالجه ایرانی بوده‌اند

Page 14 missing

است تدریس می‌کند. و اما اینکه فرمودند در کنتراتشان چیزی علاوه کنیم که اختیارات داشته باشد این را خود ادارة محترم صحیه البته ملاحظه خواهد کرد مثلاً اگر رئیس در حدود بودجه‌اش بخواهد فلان صندلی را بخرد و فوریت دارد اگر این را بمجرای اداریش بیندازد این صندلی عوض این که امروز حاضر بشود بعد از یک هفته حاضر خواهد شد اینرا خود اداره صحیه ترتیبش را خواهد داد که اگر در انستیتو پاستور یک چیزهای لازم فوری باشد بتواند حاضر کند قبل از اینکه دورة اداریش را که خیلی طول می‌کشد سیر کند البته نمایندة محاسباتشان آنجا خواهد بود و چون ریاست صحیه مسئول آن پول است که داده می‌شود یک ترتیبی داده شده است که هم آن چیز لازم فوری زود حاضر شود و هم بامر محاسباتشان ضرری وارد نیاید در کنتراتش نمی‌شود یک چیزی علاوه کرد راجع بمخارج مراجعتش هم البته همانطور که عرض کردم این را دولت بعد از مطالعات زیاد معین کرده و بعلاوه اعتباری است که بوزارت داخله داده می‌شود و برای یک معلمی که اینهمه خدمات می‌کند و برای ما تهیه کرده و در زیر سایة همچو موسسه دارای علوم میکروبیولژی که تا چند سال قبل هیچ در ایران نبود و اطبای ما اغلب میکرسکب دارند و میکرب شناسی میدانند در این باب برای پنجاه تومان و صد تومان که در وقت مراجعت پس از سه سال که بخواهد مراجعت کند باو بدهند این همه مخالفت کنند بنده چندان صلاح نمیدانم.

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ رأی می‌گیریم باین لایحه با ورقه آقایان موافقین ورقه سفید خواهند داد

{اخذ آراء بعمل آمده ۸۶ ورقه سفید و یک ورقه کبود تعداد شد}

رئیس ـ عدة حاضرین ۹۶ باکثریت ۸۶ رای تصویب شد

{۶ـ مذاکره و تصویب لایحه کمک خرج محصلین}

رئیس ـ خبر کمیسیون معارف راجع بماده ۳و۴ لایحه کمک خرج محصلین که بکمیسیون رفته بود قرائت می‌شود:

کمیسیون معارف پیشنهاد آقایان نمایندگان را راجع بمادة سوم و چهارم خبر کمیسیون معارف تحت شور قرار داده و دو مادة ذیل را تصویب و خبر آنرا بمجلس تقدیم می‌نماید:

ماده سوم ـ دارندگان دیپلم لیسانس مدرسة دارالمعلمین عالی اعم از مدارس داخله یا خارجه مشمول مواد ۶۶ و ۶۷ و ۷۳ قانون استخدام کشوری نخواهند بود و بدون طی خدمات ابتدائی با رتبة ۴ اداری بخدمت معلمی پذیرفته می‌شوند و تا رتبة شش اداری پس از توقف دو سال در یک مرتبة بالاتر ارتقاء می‌یابند

ماده چهارم ـ وزارت معارف مکلف است فارغ التحصیلهای مدرسة دارالمعلمین عالی را در مدارس دولتی بخدمت

معلمی استخدام نماید و چنانچه پس از مدت ششماه خدمتی بآنها رجوع نگردید در ششماه دوم دولت بآنها حقوق رتبة سه اداری را خواهد داد و هر گاه پس از یکسال استخدام محل حاجت واقع نگردید می‌توانند برای خود شغل دیگری در سایر ادارات دولتی مطابق تبصره مادة سوم قانون اعزام محصلین بخارجه تهیه نمایند.

تبصره‌ـ چنانچه پس از اشتغال بمعلمی تغییر شغلی پیدا کنند مدت معلمی جزء خدمت محسوب شده و بر رتبة ۳ آنها اضافه می‌شود.

رئیس‌ـ ماده سوم مطرح است. آقای کیا

آقا سید یعقوب‌ـ ورقة خارج

رئیس ـ صحیح است

کیانوری ـ بنده در تعقیب فرمایشات آقایان خواستم عرض کنم البته بمعاون محترم وزارت معارف حق می‌دهم طرفدار معلمین باشند و بنده خودم هم معتقدم که باید معلم را خیلی محترم شمرد ولی در عین حال باید طوری باشد که بادارة عمومی مملکت اختلالی وارد نکند بنده تصور می‌کنم که در این ماده باز فرق گذاشته شده است بین محصلینی که اعزام شده‌اند برای اروپا و محصلین داخله اگر چه اینجا راجع بمعلمین خارجی هم ضمیمه شده ولی تصور بفرمائید الان یکنفر همینطور که الان مذاکره می‌کردیم راجع باهمیت صحیه اشخاصی که برای طب رفته‌اند و اینها فردا مراجعت می‌کنند و باید معلمین مدرسةطب شوند و بالاخره برای صحیة مملکت و احیای مردم خدمت بکنند تصور نمیفرمائید که این قیدی که اینجا فرمودید معلمین خارجی و داخلی برتبة ۴ و اینها برتبة ۳ چقدر صدمه بآنها وارد می‌آورد (آقا سید یعقوب ـ یکی کردند مساوی کردند) عرض کردم معلمین داخلی و خارجی رتبة ۴ اما سایرین برحسب آن چیزی که دورة ششم گذرانده‌اید رتبه ۳ می‌شوند (همهمه بین نمایندگان ـ زنگ رئیس) اجازه بفرمائید آقا شاگردان اعزامی را که فرستادید یک قسمت راجع بتعلیم و تربیت رفته‌اند و بقیه برای فنون دیگر رفته‌اند آنها هم یک زحماتی می‌کشند بلکه یک قسمتهایش فنی است شیمی و طب این‌ها اشخاصی هستند که در خارجه یک خدمات بزرگ دارند این ماده البته دو جهت پیدا می‌کند یکی اینکه ممکن است (قدری تامل نمودند) (رئیس ـ بفرمائید) آقای مخبر توجه میفرمائید یکی اینکه ممکن است این تبعیضی که ما می‌کنیم سبب شود که در آتیه داوطلب از برای فنون دیگر که مملکت احتیاج کامل دارد پیدا نشود زیرا شما اینجا آخر معلم نمی‌خواهید (امیر تیمور کلالی ـ هرچه بیشتر بهتر) معلم شما برای طب نمی‌خواهید که در مدرسه طب معلمی کند اینها فقط مال معلمین وزارت معارف هستند حالا بنده هم تصدیق می‌کنم حقیقت همانطور که آقای معاون فرمودند بنده هم معتقدم البته در عین حالی که ما باید حفظ نژاد و ادبیات خودمان را بکنیم ولی در عین حال باید قائل شویم که علم در دنیا هست و ما هنوز محتاجیم و باید بفرستیم بیاوریم و بهترین طریق برای ما چنانچه چند روز است می‌بینید آقایان داد و قال می‌کنند و حق هم با آقایان است این است که ما محصلین بفرستیم باروپا کامل شوند و برگردند نه اینکه دائماً متخصص بیاوریم کراندل بیاوریم دکر کر بیاوریم این شاگردانی که دولت اعزام می‌کند برای این است که یک روزی از این احتیاج فارغ شود آنوقت شما تصور میفرمائید که این ماده چطور افسرده می‌کند. بنده معتقدم که فوق العاده باید احترامات معلم را زیاد کرد ولی این را نباید یک طریقی کرد که اسباب سد طریق معروف شود یعنی اسباب این شود که برای فنون دیگر داوطلب نیاید یا اینکه اینهائی هم که مشغولند حالا تصور بفرمائید اشخاص محتاج رفته‌اند که فوق العاده خانواده‌شان قدیم و مورد همه چیز بوده‌اند فقط بشوقی که در علم داشته‌اند امروز در یکی از قراء دوردست

فرانسه مشغولند و زندگانی می‌کنند (آقا سید یعقوب ـ می‌آیند آقا وزیر می‌شوند) اینها با یک همچو زحمتی زندگانی می‌کنند (کازرونی‌ـ خدا بفریادشان برسد!) بیچاره‌ها اینجور دارند زندگی می‌کنند خوب شما آنها را با این زحمتی که کشیده‌اند قائل می‌شوید برتبة سه به شخصی که در خانة خودش است همینجا حالا مثلاً تصور میفرمائید که مدارس ما اینجا طوری تنظیم شده که محتاج بفرستادن بخارج نیستیم خیر محتاجیم پس اگر محتاجیم نباید ما حاضر شویم که اسباب افسردگی برای جوانهائی که حاضر می‌شوند بروند آنجا طوری تنظیم شده که محتاج بفرستادن بخارج نیستیم خیر محتاجیم پس اگر محتاجیم پس اگر محتاجیم نباید ما حاضر شویم که اسباب افسردگی برای جوانهائی که حاضر می‌شوند بروند آنجا فراهم شود و اینطور هم نیست که اینها آنجا رفته‌اند مشغول عیاشی هستند خیر سرپرست‌ها آنجا مواظبند و اینها هم در یک شهرهای دوردستی هستند که شاید تجملات و تعیشات کمتر از وعدة شان را که بنده می‌شناسم خوب دارند تحصیل می‌کنند از زندگانی‌شان از قوم و خویشانشان پدر و مادرشان صرف‌نظر می‌کنند (کازرونی‌ـ برمیگردند فردا) آن وقت رتبة۳ بهشان می‌دهید یا معلمین یک رجحان دیکری که بدیگران صدمه نخورد قائل شوید. دکتر طاهری – (مخبر کمیسیون معارف) این اشکالی را که آقای کیا بنظرشان رسید اصل موضوع لایحه همه اش همین است که آقا اشکال فرمودند مقصود این لایحه این است که اینها یک امتیازی داشته باشند. تمام اشخاصی که دیپلمه می‌شوند و دارای دیپلم لیسانس هستند بر طبق یک قانونی که قدیما گذرانده‌ایم اینها دارای رتبة سه هستند این لازم نیست که اینجا بگوئیم رتبةسه بهشان بدهیم. بر طبق قانونی که در دورةشم گذشته تمام اشخاصی که دارای دیپلم لیسانس هستند چه از مدارس داخله و چه خارجه ربتة ۳ را دارا خواهند بود یعنی اگر بخواهند بخدمت وارد شوند با رتبة۳ قبول خواهند شد علت اینکه این لایحه را آورده‌اند این است که بااینکه آن لایحه گذشت موقعی که اعلان می‌کنند برای اعزام محصل باروپا کسی داو طلب شغل معلمی نمی‌شود با اینکه شغل معلمی در تمام دنیا یکی از مقامات شامخه است و در ایران هم سابقا مقام عالی را دارا بوده و معلم یکی از القاب علمی بوده است که بکمتر کسی داده میشده است معذلک حالا طوری مبتذل شده است که کسی نمی‌رود عقب معلمی داوطلب نمی‌شود برای اینکه تشویق شود و یک قدری از این مقام عالی قدردانی شده باشد یک مرتبه اینها را امتیاز داده‌اند بسایر اشخاصی که دیپلمه باشند و اصلا مقصود از تنظیم این لایحه و تقدیمش همین است بنا بر این اگر این برداشته شود اصلا موضوعی ندارد این لایحه

جمعی از نمایندگان – کافی است

قیروز آبادی – بنده مخالفم

رئیس – آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده قبلا اجازه خواسته بودم چون بیرون رفته بودم نبودم. بنده خیلی اقسوس می‌خورم که در این مملکت قسمتی پیش آمد کرده که همه را باید تشویق بپول زیاد کرد این بد وضعی شده هر کس را می‌خواهید تشویق بهر کاری کنید با پول زاید باید باشد چیزهای دیگر هم ما داریم که از پول بهتر است یک قدری تشویق کنید مردم را بدیانت که مقتضای دیانت پول زاید گرفتن نیست مقتضای دیانت آنست که بروند کار کنند علم یاد بگیرند و باندازةگنجایش حال ملت پول بگیرند. آخر رفتن از اینجا با روا یا در این مدارس با مال ملت با حقوق ملت درس یاد گرفتن علم یاد گرفتن عالم شدن از مال مردم بعد که بیرون آمد از همانهائی که روزی سه قرآن دارند عملکی میککنند تو ماهی شصت تومان می‌گیری با ز هم کمت است اگر این طور بخواهید تشویق کنید نتیجه ندارد تشویق بقسم دیگر باید کرد تشویق بصحت عمل تشویق به نخوردن مال کرئک نش. یق بیاد گرفتن علم و ترقی کردن همه اش تشویق کردن باینکه وقتی بر می‌گردی صدتومان می‌گیری

Page 18 missing

شویم نسیت بآن کسی که درای آن اجازه در ان فن هست که از فانسه میاید و آن این است که آن کسی که دارای این اجازه هست چه از دارامعلمین ایران و چه از خارجه بنده عقیده‌ام این است که شخص که از دار المعلمین خودمان داری این اجازه هست ما این شخص را تشویق کنیم که یک مقام و یکدرجه از او بالاتر باشد حالا در آنجا شیمی هست لابوراتوار هست فلان هست ربطی به بنده ندارد ما میگوئیم هر کس اینطور تحصیل کرد ما اورا تشویق می‌کنیم برای اینکه تشویق کنیم اولاد خودمان را که نان خود ایران را بخورند ودرایران بمانند و دارای این اخلاق بشوند این است عقیده بند هکه پیشنهاد کردم و با خارجه اش مخالفم و عقیده‌ام این است همان مقامی را که در قانون دروه ششم قراردادیم که تحصیل کنندگان آنجا دارای رتبةچهار باشند و مناط هم دیپلم است که عرض کردم این است عقیده بنده

رئیس- آقای وثوق

آقا سید مرتضی وثوق –یک فرمایشاتی آقای نمایند محترم فرموودند چنانچه آقای مخبر بیان فرموودند ما نخواستیم امتیازی بگذاریم بین دیپلمه‌های مدارس داخله و خارجه زیرا در تبصرة قانون اعزام محصلین مصرح است فارغ التحصیل‌های مدارس عالی که دارای دیپلم لیسانس می‌شوند اعم از داخله و خارجه دارای رتبة سه اداری خواهند بود یعنی دولت هیچ فرقی نگذاشته است ماباید خیلی افتخار کنیم که مدارس عالیه ما تقریبا پروگرامش شاگردهای سیکل دوم متوسطه مارا مطابق با پرو گرام خودش میداند ما باید امروزه با نداشتن وسایل چون تصدیق بفرمائید که وسائل تحصیل در خارجه بیشتر فراهم است و حالا ما امروز بائیم و یک رتبةاضافی بدهیم به دیپلمه‌های مدارس خودمان و دیپلمه‌های مدارس اروپا رایک رتبه کمتر بدهیم اگر آقایان تصور بفرمایند امروز برای مملکت ما اینطور حاصل نیست ولی انشاء الله امیدواریم در آتیه مدارسمان طوری بشود که این امتیاز را قائل شویم ولی در سایر قسمت‌ها توضیح داده شده بنده تکرار نمی‌کنم.

رئیس –رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای آقاسید یعقوب آقایان موافقین قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس –قابل توجه نشد. رأی می‌گیریم بماده سه آقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. مادة چهارم:

مادة چهارم – وزارت معارف مکلف است فارغ التحصیل‌های مدرسه دارالمعلمین عالیرا در مدارس دولتی بخدمت معلمی استخدام نماید و چنانچه پس از مدت ششماه خدمتی بآنها رجوع نگردید در ششماه دوم دولت بآنها حقوق رتبه سه اداری را خواهد داد و هر گاه پس از یکسال استخادم محل حاجت واقع نگردید می‌توانند برای خود شغل دیگری در سایر ادارات دولتی مطابق تبصره ماده سوم قانون اعزام مخصلین بخارجه تهیه نمایند

تبصره – چنانچه پس از اشتغال بمعلمی تغییر شغلی پیدا کنند مدت معلمی جزء خدمت محسوب شده و بر رتبه سه آنها اضافه می‌شود

رئیس – اقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب-بنده خواستم در واقع فهم عبارت شود و گمان می‌کنم باین عبارت مختاج نباشیم حالا شرحش را می‌دهم ما عقیده مان این بود که دیپلمه‌های دارامعلمین خودمان را دارای یک رتبه کنیم و آن رتبه چهار است شما در اینجا نوشته‌اید چنانچه پس از اشتغال بمعلمی ششماه یا یکسال تغییر شغل پیدا کردند مدت معلمی جزو

خدمت محسوب می‌شود و برتبه سه آنها اضافه می‌شود. بنده می‌خواستم عرض کنم که این مدت معلمی یعنی این یک سال یا ششماه که شغل معملمی داشته چطور باید قرار داد و برتبه سه آنها محتاج نیستیم که اینجا نوشته شده است برتبه آنها ضافه شود عرض بنده این است که ما محتاج این تبصره نیستیم در خود قانون و مؤسسه تقاعد کاملا ملاحظه این را می‌کنند و قتی شاگرد از خارجه بر گشت آمد یا شاگردی که در داخله است و می‌رود در قسمت معلمی و یکسال و دوسال معلمی می‌کند بعد تغییر شغل می‌دهد میرود در وزارتخانه آنوقت شما میگوئید این دوسال را برتبه چهار قائل شده‌ایم حساب دسیه اش خراب می‌شود این یک موضوع. موضوع دیگر این است (آقای دکتر طاهری ملتفت باشید) در وزارتخانه‌ها مخصوصا بقدری باصطلاح خودمان که در مدرسه بودیم اشکال تراشی می‌کنند معذلک در اینجا ما این تبصره را نوشته‌ایم و در این تبصره خیلی می‌شود اشکال کرد و می‌توان ازآن استفاده نمود که کسی که شاغل شغل معلمی شد می‌تواند بمیل خودش پس از مدتی داخل در خدمات دولتی بشود بنده عقیده‌ام این است که این تبصره برداشته شود زیرا که هم از آن استشمام اجازه می‌شود و هم تناقض در قوانین می‌شود این است با تبصره بنده موافقت ندارم

مخبر –نوشتن این تبصره بر حسب پیشنهاد آقای دشتی بود که در کمیسیون هم قبلا مداکره شده چنانچه اشخاصی که از دالمعلمین بیرون آمدندو داخل در معلمی شدند و رتبة چهاردهم بآنها داده شد آنوقت در عمل وزارت معارف دید این شخص لیاقت ندارد. با حقیقةبواسطة کسالت از عهدة این شغل بر نیامد و تغییر شغل باو دادند آن رتبة اضافی ازش گرفته شود مقصود این است که آن یک ربتة اضافی ه باینها داده شده برای امتیاز معلمی است حالا اگر چنانچه بعد از اشتعال بمعلمی بیک جهتی از آن کار خارج شدند و در سایر ادارات دولتی مستخدم شدند آن رتبة اضافی ازشان گرفته می‌شود ولی مدت خدمتش منظور می‌شود اصل منظور این است حالا اگر تبصرة کاملا این مطلبرا نمیرساند یک اصلاحی هم پیشک بینی شده است که در موقعش قرائت می‌شود. ولی مقصود این است که اگر کسی وارد شغل معلمی شد و رسید برتبه هفت حالا بعد بیک جهتی شغل معلمی را واگذاشت برتبة سه که نمی‌رسد برتبه شش یعنی یک رتبه از او کم می‌شود و مدت خدمتش منظور می‌شود:

جمعی از نمایندگن – مذاکرات کافی است

رئیس – پیشنهاد‌ها قرائت می‌شود

پیشنهاد آقای ضیاء

مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی. پیشنهاد می‌شود که کلمه دولت در آخر سطور سوم مادة چهارم خذف و قسمت اخیر سطر چهارم همان ماده بترتیب ذیل اصلاح گردد و هر گاه پس از یک سال استخدام آنها محل حاجت واقع نگردید تا آخر ماده

مخبر – این یک اصلاح عبارتی است که کلمه (آنها بعد از استخدام زیاد شود و کلمه دولت هم حذف شود بنده قبول می‌کنم

پیشنهد آقای شریعت زاده

اصلاح تبصره ماده ۴. تبصره اگر پس از اشتغال بمعلمی و قبل از انقضاء دو سال با مقت وزارت معارف تغیر شغلی پیدا کنند رتبه آنها که در حدود ماده سوم این قانون دارا شده‌اند محفوظ خواهد بود

شریعت زاده – بنده دردر مقابل این دو سبب یک رتب این ماده استنباط بی عدالتی کردم و در عین حال تناقضی هم دارد البته آقایان توجه می‌فرمایند که اعطاء این رتبه مستند بدو جهت است یکی تحصیل دردا المعلمین و احراز صلاحیت برای معلمی یکی هم اشتغال بآن وقتی که این دو سبب موجودشد

در مقابل این دو سبب یک رتبه اضافی باو داده خواهد شد اگر خود او استنگاف کند از ادامه خدمت ممکن است این قسمت سلب شود ولی اگر بنا باشد بجهتی از جهات با موافقت وزارتخانه بشغل ذیگری منصوب شود سلب این رتبه مخالف عدالت و مخالف فلسفه است بنا بر این رتیة که در نتیجه مشمول ماده ۳ به او داده شده است نباید از او سلب شود زیرا این حق استفاده شده است و حق استفاده شده بدون یک دلیل و جهتی مورد ندارد که سلب شود

معاون وزارتمعارف- برای توجه آقای شریعت زاده عرض می‌کنم که علت اینکه ما در اینجا این موضوع را ذکر کردیم برا چیست؟ البته اگر معلمی آمد و استعفا کرد با موافقت وزارتخانه موافقت وزارتخانه از روی چه قاعده است؟ شاگردی که از دارالمعلمین بیرون آمد یا از اروپا آمد بشغل معلمی استخدام می‌شود آن ساعتی هم که آمد مشمول آن ماده سه خواهد بود پس رتبة او رتبة چهارم است ولی پس از یک سال در شغل معلمی این شخص ما احساس کردیم عصبانی است و نمی‌تواند در سر کلاس وظیفه خودش را انجام بدهد پس از آن امتیاز را ما برای معلم کامل قائل شده‌ایم و این امتیاز را می‌دهیم بکسی که کامل است بنا بر این اینجا ظلمی نیست و این عین عدالت است که مجلس قائل می‌شود.

رئیس – رأی می‌گیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای شریعت زاده موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد پیشنهاد دیگری از آقای ضیاء رسیده است

پیشنهاد آقای ضیاء:

مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی –پیشنهاد می‌شود تبصره ماده چهارم خبر کمیسیون معارف بترتیب ذیل اصلاح گردد:

تبصره – چنانچه پس از اشتغال بمعلمی تغییر شغلی پیدا کنند مطابق تبصره ماده سوم قانون اعزام محصلین باروپا رفتار و مدت معلمی جزء خدمت محسوب خواهد شد

ضیاء – اگر چه لازم بتوضیح نیست و موافقت هم حاصل شده است راجع باین موضوع ولی جواب یک قسمت از فرمایشات اقای شریعت زاده راجع باین قسمت این است که ممکن است تبانی بشود ….

رئیس – آن قسمت تمام شد

ضیاء – بله غرضم این است که یکنفر بار رتبه چهارم وارد شود و از آن رتبه استفاده کند منظور دولت و منظور کمیسیون معارف و آقایان نمایندگان امتیازی است برای اشخاص که می‌آیند و وارد شغل معلمی می‌شوند وقتی که آنها مشغول خدمت معلمی شدند با رتبة چهار وارد خواهند شد و مشمول آن خواهند بود اما آن موقعی که از خدمات معلمی صرف نظر کرد و وارد مشاغل دیگری شد آن رتبه از آنها گرفته می‌شود. مطابق تبصرة مادة ۳ قانون اعزام محصلین رفتار خواهد شد که همانطور دارای رتبة سه خواهد بود و درجات را مطابق آن قانون یکی بعد از دیگری طی خواهند کرد

رئیس – نظر آقای مخبر چیست؟

مخبر – این همان اصلاحی بود که در جواب آقای آقا سید یعقوب عرض کردم برای اینکه عبارت واضحتر باشد قبول می‌کنیم

رئیس – تبصرةاز آقای آقا سید رسیده است قرائت می‌شود:

تبصره پیشنهادی آقای آقا سید یعقوب

امتیاز مذکور در این ماده مادامی است که معلم بشغل معلمی باقی بماند در غیر این صورت چنین امتیازی ملحوظ نخواهد بود.

آقا سید یعقوب – بنده نظرم بر این است که قوانینی که از مجلس می‌گذرد خیلی سهل و آسان وو اضح باشد همانطور که نظر وزارت معارف بود که برای شغل معلمی یک مقامی باید قائل شد این امتیاز برای آوردن معلم است

این امتیاز برای رضایش باید باشد اگر علت موجده رفت این هم باید برود بنده می‌گویم شما برای خاطر اینکه مردم میل ندارند بمعلمی چرا بعلت این که بفرمایش آقای معتصم السلطنه همه میل دارند وزیر مختار بشوند یا می‌خواهند وزیر بشوند و لباس وزارت بپوشند از این جهت بمعلمی میل ندارند ناچاریم قانون بگذرانیم و برای معلم یک امتیازی قائل شویم پس این مزیتی که ما قائل می‌شویم برای مادامی است که معلم باشد بهمین علت هم باید مادامی که معلم هست بهش بدهیم بمجرد اینکه صرف نظر کرد ازش می‌گیریم پس بعقیده بنده اگر اینطوری که بنده پیشنهاد کردم باشد قبول کنند هم واضحتر است و هم مقصود وزارتمعارف بیشتر تامین می‌شود

معاون وزارتمعارف – بنده تصور می‌کنم اگر آقای آقا سید یعقوب دقت بفرمایند تصدیق بفرمایند که عین منظور ایشان کاملا در این تبصره هست منتها بواسطة بعضی قسمتهائی که در وزارت مالیه و آنجاها هست این طور نوشته شده است با اظهار تشکر استدعا می‌کنم خود آقا پیشنهادشان را مسترد بفرمایند که محتاج برأی نباشد

آقا سید یعقوب ـ استرداد می‌کنم.

رئیس ـ پیشنهادی از آقای فهیمی رسیده است:

پیشنهاد آقای فهیمی

بنده پیشنهاد می‌کنم که پس از کلمه چنانچه اضافه شود پس از مدت ۶ ماه از تاریخ اخذ دیپلم خدمتی بانها… الخ

فهیمی ـ چون عبارت طوری نوشته شده است که در موقع اجرا دچار اشکال می‌شود اینجا نوشته شده است وزارت معارف مکلف است فارغ التحصیل‌های مدرسه دارالمعلمین عالی را در مدارس دولتی بخدمت معلمی استخدام نماید و چنانچه پس از مدت شش ماه خدمتی بانها رجوع نگردید همچو مفهوم می‌شود که پس از آن ششماه از روز استخدام معلمی باید ششماه بیکار بماند در صورتی که مقصود این است که از مدرسه که بیرون آمدند ششماه منتظر شوند بعد از ششماه حقوق بگیرند بعد دارای کاری شوند این است که بنده خواستم توضیح داده شده باشد که چنانچه پس از اخذ دیپلم مدت ششماه اینطور شد و خدمتی بانها رجوع نگردید در ششماه دوم دولت بآنها حقوق رتبه سه اداریرا خواهد داد.

مخبر ـ این فرمایش را که آقا می‌فرمایند صحیح است ولیکن فارغ التحصیل مفادش این است فارغ التحصیل‌های مدرسه را وزارت معارف مکلف است که کار رجوع کند اگر نکرد که فارغ التحصیل نیست معذلک مانعی ندارد قبول می‌کنم

رئیس ـ پس ماده را با مشارکت ایشان اصلاح بفرمایند چون چندین پیشنهاد اصلاحی شده است ماده با اصلاحاتی که شده است دو مرتبه قرائت می‌شود و رای می‌گیریم:

وزارت معارف است فارغ التحصیل‌های مدرسه دارالمعلمین عالی را در مدارس دولتی بخدمت معلمی استخدام نماید و چنانچه پس از مدت ششماه از تاریخ اخذ دیپلم خدمتی بانها رجوع نکردند در ششماه دوم بانها حقوق رتبه ۳ اداری را خواهند داد و هر گاه پس از یکسال استخدام آنها محل حاجت واقع نکردید می‌توانند برای خود شغل دیگری را خواهند داد و هر گاه پس از یکسال استخدام آنها محل حاجت واقع نکردید می‌توانند برای خود شغل دیگری را در ادارات دولتی مطابق تبصره ماده سوم قانون اعزام محصلین بخارجه تهیه نمایند

تبصره ـ چنانچه پس از اشتغال بمعلمی تغییر شغلی پیدا کنند مطابق تبصره مادة سوم قانون اعزام محصلین به اروپا رفتار و مدت معلمی جزو خدمت محسوب خواهد شد.

رئیس ـ موافقین با ماده چهارم قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ـ مذاکره در کلیاتست.

آقای کازرونی

کازرونی ـ اصل مقصود وزارتجلیله معارف چنانچه خودشان اظهار کردند و بنده شنیدم این بود که چون مردم بیشتر راغبند برای رفتن به اروپا ما برای اینکه وجهة یکعده را که فرط اشتیاق را برفتن اروپا دارند برگردانیم که در اینجا بروند تحصیل کنند و بالاخره معلم بشوند و نظر باینکه دارالمعلمین ما دارای شاگر د و باندازه کافی نیست ناچاریم یک رشوة بدهیم و یک عده را باین مدرسه بفرستیم و بعد ازشان بگیریم و یک صورتهای مختلفی قانون بخودش گرفت که حالا بنده عقیده‌ام این است که این قانون برعکس مقصود آقایان بکلی احساسات معلمین را مخدوش و متزلزل می‌کند چرا برای اینکه خودشان اظهار فرمودند که قریب ششهزار نفر معلم در این مملکت وجود دارد و در میان این معلمین مردمان عالم متبحر صحیحی موجود است اولا ما یک قانونی گذرانیم برای یکعده معدودی که از این مدرسه بیرون می‌آیند یعنی رتبه چهار برای اینها قائل شدیم در حالیکه همان مردمانی که متصف به آن صفاتند با سابقه خدماتی که در مدارس دارند چنانچه بنده در خارج هم از انها شنیدم که فریاد می‌کردند که بعد از چندین سال خدمت و دادن چشم و جان دارای رتبه چهار برای اینها قائل شدیم در حالیکه همان مردمانی که متصف به آن صفاتند با سابقه خدماتی که در مدارس دارند چنانچه بنده در خارج هم از انها شنیدم که فریاد می‌کردند که بعد از چندین سال خدمت و دادن چشم و جان دارای رتبه چهار نیستند این یکی از اثرات سوء این قانون است بعقیده بنده و حقیقت از یکطرف هم تحریک عرق عصبیت و مخالفت محصلینی است که ما باروپا فرستادیم برای علوم و فنون متنوعه‌ایست که ترقی مملکت و بقاء جامعه‌ها منوط به آنها است و برای همین بود که ما پولی را که از جانمان عزیزتر است یعنی مملکتی که ثروت ندارد و جان ندارد ما جان خودمان را در راه معلومات این‌ها ایثار کردیم باین‌ها که راه معلومات این‌ها ایثار کردیم باین‌ها که اکثریت محصلین اعزامی باروپا را تشکیل می‌دهند گفتیم بهمان رتبة سه اینها باقی بمانند باستثناء یکعده معلم البته اینها عرق عصبیتشان بحرکت میاید و ناراضی خواهند بود و بالاخره ما رعایت اکثریت محصلین را نکردیم و اقلیتش را در نظر گرفتیم اگر بحال اولی خودش این لایحه باقی بود اثری بعقیده بنده عرض می‌کنم که بدکردید تصویب گردید اثرات سوء دارد حالا خواهید دید

معاون وزارت معارف ـ استدعا می‌کنم اقای کازرونی توجه بفرمایند همانطوریکه فرمودند در آن قسمت اولی باید خاطر محترمشان مستحضر باشد که معلم درجات دارد بهر معلمی نمی‌شود این امتیاز را داد البته معلمی هست که کلاس یک و دوی ابتدائی را تدریس می‌کند و معلمی هست کلاس پنج و شش را تدریس می‌کند همینطور ببالا ما این امتیاز را بمعلمینی دادیم که بتوانند درکلاسهای عالی تدریس کنند و چندین سال عمر خودش را بمطالعه بگذارند آقا خاطر محترمتان مستحضر است برای یک کسی که بخواهد از دارالمعلمین دیپلمه بشود و بیاید بیرون پانزده سال تحصیل لازم دارد اگر هیچ رفوزه نشود یعنی رد نشود و اگر دو سه سال هم رد شود می‌شود هیجده سال آنوقت هفت سال هم که از آنطرف تا وارد مدرسه شده است این شخص در سن ۲۵ سالگی تمام عمرش را بمطالعه گذرانده است البته آنوقت این مقام برای یک همچو معلمی است اما در این قسمت تبعیض که فرمودید با آن نهایت میل و توجهی که بنده از آقایان نمایندگان می‌بینم راجع بتشویق معلمین انتظار داشتم که آقای کازرونی هم همین را توجه بفرمایند زیرا معلم چنانچه مکرر عرض کردم غیر مستخدمی است که دارای مقامات رسمی مملکتی می‌شوند ما البته صدنفر شاگرد که در سال می‌فرستیم سی و سه نفرش می‌رود برای تعلیم و تربیت شصت و هفت نفر دیگر اینها در فنون مختلف تحصیل می‌کنند میایند و بعد بمقاماتی می‌رسند اگر یکی از اینها وزیر شد ۷۵۰ تومان حقوق می‌گیرد سفیر کبیر شد ۷۵۰ تومان حقوق می‌گیرد ولی معلم بیچاره شب و روز

زحمت می‌کشد و حقوقش هم همین که هست بنده از نقطه نظر تشویق معلمین توجه آقایان را بیک کلمه که یک روزی آقای فروغی فرمودند جلب می‌کنم (آب کم‌جو تشنگی آور بدست)

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس – آقایان موافقین با لایحه کمک خرج محصلین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد

دکتر طاهری ـ این رای با ورقه نمی‌خواهد؟

رئیس ـ خیر آقا برای اینکه این مسئله بنظر خود بنده هم آمد که شاید ماده اول ایجاب می‌کرد که با ورقه رای گرفته شود ولی بعد از مطالعه معلوم شد که با قیام و قیود باید رای گرفت

{۵ـ اقتراع برای شرفیابی حضور همایونی}

رئیس ـ باید برای روز یکشنیه که مصادف با تولد حضرت امیرالمونین علیه السلام است هیئتی را بطور قرعه برای تشرف حضور همایونی معین کنیم.

(اقتراع بعمل آمده آقایان مفصله الاسامی ذیل معین گردیدند)

آقایان: حکمت ـ جلائی ـ امیر تیمور کلالی ـ دیوان بیگی ـ سلمان خان اسدی ـ هزار جریبی ـ مقدم احتشام زاده ـ جمشیدی ـ حاج آقا حسین رهبری ـ مجد ضیائی خواجوی

{۶ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه}

رئیس – اکر موافقت بفرمائید جلسه آینده پنجشنبه ۲۸ آذرماه دستور کنترات مسیو دکرکر و بعد لایحه تأمین مدعی به

(مجلس سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر