مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ آبان ۱۲۹۰ نشست ۳۲۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۲۱ آبان ۱۲۹۰ نشست ۳۲۲

مجلس شورای ملی ۲۱ آبان ۱۲۹۰ نشست ۳۲۲

جلسه ۳۲۲

صورت مشروح روز دوشنبه ۲۱ شهر ذیقعده‌الحرام ۱۳۲۹

رئیس آقای مؤتمن‌الملک سه ساعت قبل از غروب آفتاب به صندلی ریاست جلوس نموده پس از ده مجلس تشکیل شد.

صورت مجلس روز یکشنبه (۲۰) را آقای میرزا رضاخان نائینی قرائت نمودند

غائبین جلسه قبل بدون اجازه- آقایان: آقای میرزا ابراهیم خان- معتمدالتجار- طباطبائی

غائب با اجازه- آقای دکتر لقمان (مریض) آقای سید محمد باقر ادیب

آقایانی که در مقرر حاضر نبوده اند: دکتر امیرخان یک ساعت و ۳۵ دقیقه- آقا میرزا ابراهیم قمی یک ساعت و نیم- آقای معززالملک ۴۵ دقیقه- حاج وکیل الرعایا ۴۰ دقیقه

رئیس- در صورت مجلس ملاحظاتی هست؟

آقا میرزا احمد- قسمت راجع به تشکیل کمیسیون پنج نفری را دوباره بخوانند مجدداً یک قسمت از صورت مجلس راجع به مخالفت آقای ادیب‌التجار در خصوص تشکیل کمیسیون پنج نفری قرائت شد.

آقا میرزا احمد- بواسطه مخالفت را پس از مخالفت بنویسید.

رئیس- صحیح است پس از مخالفت نوشته می شود.

محمد هاشم میرزا- در صورت مجلس نوشته شده است که به پیشنهاد آقای حاج عزالممالک و پیشنهاد بنده رأی گرفته شد پیشنهاد بنده رد شد و حال اینکه در پیشنهاد بنده رأی گرفته نشد.

رئیس- نوشته نشده است که رد شد

افتخارالواعظین- بنده دیشب وقتی که دیدم در باب ماده قانونی شرکت ها پیشنهاد زیاد است عرض کردم به ماده دویم رأی گرفته شود چون با آن توضیحاتی که بنده و سایرین دادند باز مخالفت می شد و یک کلمه معامله هم اضافه کردم و آقای رئیس فرمودند که ماده اول بماند بعضی تغییراتی اگر لازم است داده شود و بعد بیاید به مجلس رأی گرفته شود و حالا می بینیم که از صورت مجلس طوری نوشته است که اینطور می فهماند که بنده تقاضا کردم ماده اول حذف شود و ماده دوم بجای ماده اول گذاشته شود.

رئیس- آنچه خود شما گفتید که مخبر کمیسیون بودید همان صحیح است.

ادیب‌التجار- بنده امروز این مخالفت نکردم و معاونت فکری با آقای رئیس‌الوزراء نشود در تشکیل کابینه منکر این شدم که کمیسیون پنج نفری تشکیل شود ولیکن مدعی شدم به اینکه کمک فکری لازم است ولی خوب است حضرت مستطاب رئیس کمک در تشکیل کابینه به ایشان بفرمایند و این جا طور دیگر نوشته شده است.

رئیس- این جا هم همینطور نوشته شده است که با تشکیل کمیسیون مخالف بودید چیز دیگری نوشته نشده است.

حاج آقا- بنده در اول عرایض خودم عرض کردم که مخالف با امتداد مجلس نیستم و اگر چنانچه اکثریت رأی داد که امتداد پیدا بکند در آن صورت تا مجلس باقی باشد ولی نه به عنوان قانونگذاری فقط باید در اجرائیات نظارت بکنند ولی نه به اینطور که قانون بگذارند خوب است در ضمن نطق بنده اینهم نوشته شود.

رئیس- همینطور اصلاح می شود دیگر در صورت مجلس ملاحظاتی نیست (اظهاری نشد). صورت مجلس با این اصلاحات تصویب شد. در باب امتداد مدت مجلس همانطوری که بنا شده بود این مطلب رجوع شد به کمیسیون تغییر و معارف راپُرتی داده اند که طبع و توزیع نشده است بواسطه کمیسیون هایی که تشکیل شده بود کمیسیون داخله تشکیل نشد و نتوانستند راپُرت بدهند به این جهت راپُرت راجعه به امتداد مجلس را مقدم می داریم (گفتند صحیح است)

(راپُرت کمیسیون معارف و تفسیر به عبارت ذیل قرائت شد):

کمیسیون تفسیر و کمیسیون معارف روز دو شنبه ۲۱ شهر ذی‌قعده متفقاً مسئله امتداد مجلس شورای ملی را مطرح مذاکره قرار داده پس از مشاوره طولانی ماده ذیل را به مجلس شورای ملی پیشنهاد می نماید.

ماده اول- بنا بر اینکه از طرف ملت در پایتخت و نقاط مهمه دیگر تقاضای عدیده تلگرافی و کتبی برای امتداد مدت مجلس شورای ملی رسیده و تقاضای خود را مبتنی بر این دلایل نموده و اقدامات مرتجعین و دشمنان استقلال مملکت و اساس مشروطیت هنوز کاملاً مرتفع نشده و محتمل است که در بهار آینده نیز مشکلاتی برای دولت و مملکت پیش آید و تهیه جلوگیری از مشکلات مزبوره منتهای ضرورت و فوریت را دارد و ممکن است انتخاب نمایندگان جدید به تعویق افتد و در این ایام مسافرت هم برای دولت مشکلاتی ظهور کند به ملاحظه اینکه مجلس شورای ملی هم این احساس را کرده و آن اظهارات را تصدیق دارد علیهذا تا موقعی که مجلس آینده تشکیل قانونی یافته و نصف بعلاوه یک از کلیه نمایندگان ملت در پایتخت حاضر شوند مجلس شورای ملی کماکان امتدادی یابد.

ماده ۲- برای آنکه حتی‌الامکان امتداد مجلس حالیه به طور بیانجامد از طرف ریاست مجلس شورای ملی و هیئت وزراء به عموم انجمن های ایالتی و ولایتی و حکام و سایر مقامات لازمه مراتب فوق اطلاع داده شده و در تسریع انتخابات جدیده و اعزام نمایندگان هر محل تأکید خواهد شد.

رئیس- آقای حاج امام جمعه در ماده اول مخالف هستید بفرمائید.

حاج امام جمعه- در این مسئله دیروز و پریروز مذاکرات مختلف شد آقایان نمایندگان اگر یک مختصر مساعدتی بفرمایند شاید این مسئله به یک جای خوبی منتهی شود گمان می کنم که هیچکس اختلافی در این نداشته باشد که به مقتضای احوالات امروزی و حالت حالیه مملکت بودن مجلس خیلی لازم و خیلی مفید است و جمعی از نمایندگان که دیروز و پریروز مخالفت می کردند تصور نمی کنم مخالفت آن ها راجع به این جهت باشد بنده هم تصدیق دارم که بودن مجلس امروزه لازم است لیکن این مسئله به نظر بنده دو اشکال دارد اگر آن دو اشکال بنده را رفع بکنند من هم یکی از موافقین هستم و موافقت خواهم کرد یکی از آن دو اشکال بنده این است که بنده این رأی را مخالف با قانون اساسی می‌دانم و اعتقادم این است که مجلس نمی تواند این رأی را بدهد و این را باید فی‌الجمله توضیح و تشریح بکنند در دو سال قبل که نظامنامه انتخابات را می نوشتند بنده هم بوده ام و چون مکرر در این مسئله مذاکره شده است می خواهم این مسئله را درست به شما توضیح بدهم در موقع نوشتن آن نظامنامه محتاج شد کمیسیون که چهار ماده از اصل قانون اساسی را نسخ بکند چون حق نسخ نداشت به ولایات و ایالات تلگراف کردند آن ها هم رجوع کردند این مسئله را به انجمن ایالتی آذربایجان انجمن ایالتی آذربایجان این چهار ماده را نسخ کرد معین نسخ ماده را البته آقایان نمایندگان می‌دانند یعنی هر یکی از آن ها آن مطلبی که درش بود یک مطلبی بر ضد او در نظامنامه انتخابات نوشته شد مثلاً یکی از آن مواد این بود که نمایندگان تهران ۶۰ نفر است در نظامنامه انتخابات نوشته شد ۱۵ نفری پس این ماده نسخ شد یکی از آن مواد این بود که هر وقت نمایندگان تهران منتخب و حاضر باشند مجلس می تواند منعقد بشود این ماده هم نسخ شد و نوشته شد که به حضور نصف بعلاوه یک از کلیه نمایندگان مجلس افتتاح می شود یکی دیگر هم این بود که ابتدای مجلس از روزی که تمام نمایندگان مجلس حاضر بشوند این ماده هم نسخ شد و نوشته شد ابتداء دوره از روزی است که مجلس افتتاح می شود دیگر ماده دیگری نسخ شد آن چهار ماده عبارت است از ماده ۵ و ۶ و ۴۹ این چهار ماده از قانون اساسی نسخ شده است ولیک ماده ۵۰ صریحاً می گوید که مدت وکالت نمایندگان دو سال است این ابداً نسخ نشده است و دلیل این است که نسخ نشده است دو چیز است اگر چه نسخ نشده است دلیل نمی خواهد نسخ دلیل می خواهد با وجود این بنده دلیل این را عرض می کنم اولاً مقدمه همان نظامنامه را ملاحظه بفرمائید که نوشته شده است چهار ماده از قانون اساسی تغییر داده شده است یا پنج ماده و خواهش می کنم که هر کس می خواهد ادله بنده را رد بکند همین قسم بطور علنی رد کند حالا اگر می گویند که آن ماده هم نسخ شده است اینطور نیست آن ماده نسخ نشده است و عقیده بنده این است که این مجلس هم نمی تواند یک ماده از قانون اساسی را نسخ کنند چون نمی تواند نسخ بکند امتداد مجلس دادن ما یا تجدد انتخابات وکیل است یا امتداد موقع وکالت است این است که نمی نشود این یک اشکال بنده است و اشکال دویمی که دارم این است که بر فرض مجلس آمده یک همچو رأیی داد ببینیم این رأی مفید است یا خیر به نظر بنده رأی مفید نیست چرا مفید نیست به دو جهت. اولاً اختیار نمایندگان به دست ملت است و آنقدری که به شما اختیار داده اند می‌توانید اختیار داشته باشید این جا بنشینید و بیش از آنکه ملت اختیار داده است نمی توانید بنشینید به جهت این است که اختیار ما در دست خودمان نیست در دست ملت است اختیارات وکیل در حدودی است که موکل او قرار داده است آیا موکلین شما این اختیارات به شما داده اند که بعد از گذشتن و قبول آن شما خودتان را انتخاب کنید (گفتند به موجب تلگرافاتی که رسیده است) عجله لازم است بنده که حالا حرفم را تمام می کنم شما بیائید عرایض بنده را رد بکنید اگر چه بنده اول حس کردم که اکثریت مجلس امتداد مجلس را مایل است حالا می پرسم از آقایان نمایندگان آیا بیش از آنکه ما انتخاب شویم بیائیم به مجلس این اختیار را داشتیم که به همه چیز ملت حکم بکنیم یا نداشتیم معلوم است که نداشتیم و این اختیار را آن ها به ما داده اند حالا ببینیم آن ها به چه قسم اختیار داده اند همانطور باید رفتار بکنید و همانطور که ملت به شما اختیار نداده است که در قانون اساسی تجدید نظر بکنید یا یک اصلی از آن را تغییر بدهید و نسخ بکنید همانطور هم اختیار نداده است که مدت وکالت خودتان را امتداد بدهید و خودمان را منتخب کنید این اولاً، ثانیاً اگر می فرمائید چنانچه دیروز در این جا گفته می شد که ما خودمان را انتخاب نمی کنیم ملت ما را انتخاب می کنند این جا از وجدان شما می پرسم اگر چنانچه همین تلگراف ها را که از ولایات به ما رسیده است در حق یک هفتاد نفری غیر از ما می رسید آیا ما می توانستیم آن ها را بیاوریم این جا بشناسیم و نماینده ملت بشناسیم یا نمی توانستیم (اظهار شد نمی توانستیم) پس معلوم است که همیشه به جهت این مجلس رسمی دارالشورای ملی است و بعد از پس فردا که آخر انتخاب شما است ما و آن ها در خارج هستند یک نیم و با آن ها تفاوتی نخواهیم داشت پس بنده مخالفم ولی اینطور مخالفم که این مجلس را بخواهید امتداد بدهید امتداد قانونی که مجلس پس فردا هم مثل مجلس امروزی باشد بنده این تصور را نمی توانم بکنم دیگر آنکه واقعاً اگر کسی رفع اشکال مرا بکند من خیلی مایلم که این مجلس باشد بواسطه اینکه درست است امروزه خیلی اشکالات در پیش است اما این دو تا اشکال در نظر بنده هست و خیلی هم قوت دارد با وجود ا ین اگر این مجلس امروز منفصل شود اینهم معایب دارد بی شک آنچه بنظر بنده می رسد این است که امروز باید این مجلس باشد ولی به عنوان مجلس مشاوره نه به عنوان قانونگذاری باشد هفته ای یک مرتبه بیایند بنشینند مشاوره بکنند، ناظر باشند در تسریع امر انتخابات و تأکید بکنند که وکلاء زودتر حاضر شوند و یکی هم ناظر احوال وزراء باشند واِلا بنده نمی توانم که به عنوان قانونگذار تصویب کنم مجلس باقی باشد.

ذکاءالملک مخبر کمیسیون- اولاً در خصوص مخالفت این با قانون اساسی که فرمودند این مسئله هم سابقاً در مجلس در موقع قانون انتخابات هم مذاکره شد ولی مجلس در این باب رأی قطعی نداد یعنی آنوقتی که صحبت در این بود که دوره تقنینیه را از دو سال به سه سال قرار بدهیم بعضی از آقایان اینطور اظهار داشتند که این مسئله مخالف با قانون اساسی است و بعضی ها هم مخالف نمی دانستند و ادله هم اظهار شد و مقصودم این است که این یک سابقه هم دارد در مجلس و رأی قطعی داده شد که این مخالف با قانون اساسی است و من می توانیم بگویم که می توان این را مخالف با قانون اساسی ندانست و اینکه فرمودند چهار اصل بیشتر از قانون اساسی منسوخ نشده است ولی آن اصل (۵۰) را که فرمودند در آن تصریح شده است که مدت دوره تقنینیه دو سال است مقصود از این اصل یعنی دوره تقنینیه نبوده است بلکه می‌خواهد برساند که در یک دوره تقنینیه رئیس دولت بیشتر از یک مرتبه حق ندارد مجلس را منفصل نماید مثل این است که دوره انتخابیه را خواسته اند که توضیح می کنند که چقدر است و چون دو ماده دیگری تعیین شده بود دو سال این جا هم دو سال را معین کرده است نه اینکه مقصودش این بوده است که بگوید دوره تقنینیه دو سال است یعنی در آن دوره انتخابیه که در اصل دیگر گفتیم دو سال است مجلس یکمرتبه بیشتر منفصل نمی شود ولیکن وقتی که بنا شد آن منسوخ باشد اینهم منسوخ است یعنی این لفظ دو سال که تابع او است منسوخ است این اصل (۵۰) منسوخ نیست چرا که می گویند در هر دوره انتخابیه رئیس دولت یکمرتبه بیشتر حق انفصال مجلس را ندارد این اصل به جای خودش هست اما اینکه این توضیحی که از دوره انتخابیه کرده است می توانم بگویم که چون آن اصل منسوخ است تابع هم که ناشی از او هست منسوخ است و اما اینکه فرمودند ما این اختیار را نداریم که دو مرتبه خودمان را انتخاب کنیم بنده عرض می‌کنم ما خودمان را انتخاب نمی‌کنیم و تصدیق می کنم که اگر ما این جا خودمان را انتخاب می کردیم حق نداشتیم بلکه همان طوریکه خودشان هم تصدیق فرمودند که اگر در این موقع مجلس منفصل شود و یک ایام فترتی حاصل شود بین این مجلس و مجلس آتیه علت تولید مفاسدی خواهد شد برای همین مفاسد امتداد مجلس را تقاضا کرده اند و ما هم تقاضای آن ها را قبول می کنیم و تصویب می کنیم نمی گوئیم که ما ثانیاً وکیل هستیم برای یک دوره انتخابیه و ما خودمان را منتخب می کنیم می گوئیم باید انتخاب جدید شود و وکلای ملت باید ثانیاً انتخاب شود تقاضا می کنیم از دولت که سرعت در انتخابات دوره جدید هم بکنند و تمنا می کنیم که هر چه زودتر اقدامات بکنند برای انتخابات دوره جدید تا نصف بعلاوه یک یعنی اکثریت نمایندگان جدید حاضر شوند و مجلس آتیه افتتاح بشود علاوه بر این مملکت را هم خالی از مجلس و ملت را بدون نماینده نباید گذاشت به علت اینکه در قانون اساسی هم مصرح و واضح است که نباید علت بی نماینده باشد و نمایند باید داشته باشد حالا آن نمایندگان ممکن است وقتی تعطیل کنند به اختیار خودشان آن یک امری است علیحده ولیکن حالا ملت را بی نماینده نمی شود گذاشت ملت حتی الامکان باید نماینده داشته باشد و بی نماینده نباشد حالا همچو پیش آمده است که می گویند ملت نمی تواند که یک مدتی بی نماینده باشد و بدون مجلس شورای ملی پس این را به ترتیبی که مردم اظهار کرده اند برای جلوگیری از مفاسد و لزوم ضرورت است و بنا بر خواهش خود ملت است امتداد مجلس و ما خودمان را انتخاب نمی کنیم پس به اعتقاد بنده اینجا آن شکلی که آقای حاج امام جمعه فرمودند ما آن رأی را نمی دهیم که اختیار نداشته باشیم بلکه تقاضای یک جمعی از ملت را تصویب می کنیم اما در مسئله اینکه فرمودند تصدیق می کنم که امروز مجلس باشد و رفتن مجلس امروز خیلی مضر است و خطرات دارد ولی باید یک مجلس مشاوره باشد عرض می کنم که این فرمایش آقای حاج امام جمعه نقص عرض ما را می کند و باید دانست که غرضمان چیست که این رأی را می دهیم غرضمان نه این است که ما فقط این جا باشیم بلکه مقصود ما از این امتداد این است که آن فوایدی که از وجود مجلس شورای ملی در مملکت حاصل می شود از آن حاصل بشود واِلا اگر بنا باشد که ما بیائیم و آن نتایج و وظایف مجلس شورای ملی را نداشته باشیم چه حاصل دارد ماندن یا می رویم که بهتر است در صورتی ماند ما مفید است که آن ثمره که بر وجود ما مترتب بود آن ثمره را باز هم بدهیم واِلا رفتنمان بهتر است.

آقا سید حسن مدرس- آنچه باید عرض کنم که دیروز عرض کردم لکن امروز مختصرش را عرض می کنم که عمده نظر یا بر صلاح مملکت و مصالحی است که مترتب بر بقای مجلس است هر چه مکرر این جا صحبت می شود فقط عمده نظر در اصلاح مملکت است که ببینیم بر بقایش مصالحی مترتب است یا نیست اگر واقعاً بر بقایش مصالحی مترتب است بدون اینکه مفاسدی مرتب باشد دیگر مقتضای قانون اساسی است یا مقتضای قانون اساسی نیست بنده این را نمی فهمم حالا معلوم است که مصالحی بر بقای مجلس هست و اما در معرض اینهم هست که یک جهاتی مرتب بود که آن جهات ...

رئیس- خواهش می کنم مطلب را مکرر نفرمائید.

آقای مدرس- خیر مطلب را مکرر عرض نمی کنم هر چه تکرار عرض کردم بفرمائید تکرار است و اگر امروز این جمعیت را نداریم دیگر محلی برایش نیست که عرض کنم. عرض می کنم اجمالاً شبه نیست که مصالح بر بقای مجلس مترتب هست و اما در معرض اینهم هست که بعضی احتمالات داده شود که وقوع آن ها مزاحم با مصالح مقدره باشد مثلاً اگر خدا نخواسته از یک نقطه یا دو نقطه تلگرافاً یا کتباً مخابره شد که شما بی قانون نشسته اید این وهن معارضه با مصالح بسیار بزرگ می کنند توهین به اساس می شود و هیچ مصالحی با آن مقابله نمی کند پس اگر می توانند قسمی بشود که از سایر نقاط هم یک اظهار مساعدتی بشود که احتمال این حضار نرود خیلی بهتر است و یک مصالحی در ابقاء خواهد بود بدون مضارّ واِلا راهی نداریم برای این و برای رفع این مفاسد و اگر یک جماعتی اظهار بداند که مقابل این مجلس صحیح نیست این وهن جلوگیری از تمام مصلحت ها که در جلو ما و آقایان است خواهد کرد پس خوب است یک طوری بشود که این مطالبی هم که ما می بینیم به سایر نقاط هم اعلام کنیم و یک مقدار مساعدتی هم بشود از جانب دولت یا از جانب دیگران که از سایر نقاط هم این مطالبی را که ما می بینیم به آن ها هم اعلام کنند که این مطالب هست که آن ها هم ملتفت باشند که بقای مجلس بواسطه مصالحی است که باید باشد که خدای نخواسته متعاقب به چیزی که موجب این وهن اساسی مشروطیت می شود نشود.

آقا سید محمد رضای همدانی - عرض کنم اولاً جواب جناب آقا را عرض کنم که می فرمایند که از سایر نقاط هم تکلیف بخواهید اگر یک جمعی تلگراف کنند که چرا این جا نشسته اید در مجلس به سیاست جمعی از حدود استرآباد یا کرمانشاه یا جای دیگر مجبوراً تلگراف کنند که ما اصلاً مشروطه را نمی خواهیم پس ما باید در مجلس مان را ببندیم چه خبر است که از کردستان تلگراف آمده است که ما مشروطه نمی خواهیم این جواب آقای مدرس و تمام مذاکراتی که می شود و مذاکراتی که دیروز و پریروز در مجلس شده است تمامش محتمل به دو چیز است دیگر هر چه صحبت شود تمامش شاخ و برگ است و یک مسئله عریض نیست این است که می گویند امتداد مجلس خلاف قانون اساسی است اینرا همه کس می داند حتی جاهل هم می داند که یک مدت یعنی شما وکیل بودید حالا حق ندارید باشید این یک مسئله عریض مشکلی و از مثل افلاطونی نیست که نفهمیم یک مسئله آشکاری است و همه می دانیم و آن اشخاص هم که می گویند به مجلس باید ممتد باشد این مسئله را یقیناً فهمیده اند که دیگر حق ندارند و اگر بخواهند بمانند خلاف قانون است ولی درد ما این است که این مسئله مسلم است نزد جمیع عقلای عالم که یک خانه کوچک و یک خانه بزرگ اداره امورش نمی‌شود مگر به یک مرجع خوف و رجاء دستگاه خدا هم همینطور است تا خوف و رجاء نباشد هیچ خانواده و مملکتی اداره نمی شود در هفت سال قبل در این مملکت مردم یک عقیده داشتند که پادشاه ضل الله است هر چه بخواهد می شود همینقدر اراده سینه اش قرار بگیرد که جمعی هلاک شوند می شود یا آنکه هر چه اراده اش تعلق بگیرد باید همان بشود ولی از پنجسال قبل تا حال ما هر چه توانستیم این عقیده را از مردم یعنی از اذهانشان خارج کردیم که سلطان با شما تفاوتی ندارد مثل شما است تا آنکه مردم را جرأت دادیم و سلطان را خلع کردند و بساط استبداد را برچیدند بساط عدل و داد و مشروطیت بپا شد غرض این است که از شخص سلطان آن توهمات گرفته شد و بعد هم مشروطه شد مثل سایر ممالک نطق هایی که سلاطین مشروطیت در پارلمان خودشان کردند والاحضرت هم فرمودند که من نمی توانم از جزئیات و کلیات مطالب مستقیماً به کلیه امور مداخله کنم و اختیاری ندارم پس آن ابهت و آن سطوت و آن خوف و رجائی که باید از هیبت سلطنت باشد بعد از آن مرجع خوف و رجائیت دولت است هیئت دولت هم بواسطه کثرت از روزی که در روزنامجات به آن ها نوشته شد امروز دیگر آن اهمیت را ندارد پس چیزی که الآن در مملکت یک ابهتی دارد مجلس شورای ملی است که یک عظمت شأن و یک ابهت فوق العاده دارد در نظر کلیه اهل این مملکت چه به نظر عقلاشان چه به نظر جهالشان هیچ فرق نمی کند این ها مرجع خوف و رجای خودشان را مجلس می دانند این شبه نداد پس اگر آمدیم مجلس را منحل کردیم دیگر مرجع خوف و رجای مردم کیست مردم چه دارند اگر بگوئید هیئت دولت، هیئت دولت بطوری گرفتار است که نمی تواند برسد و کار مملکت یک طوری است که هیئت دولت نمی تواند به یک پانزده روزی مملکت را امن بکند و شما که عقیده به انفصال دارید یک چیزی محل خوف و رجای مردم است به من نشان بدهید آن وقت من هم بگویم که مجلس نباشد پس وقتی که یک محل خوف و رجائی برای مردم نباشد و محل خوف و رجاء یا توهم است یا واقعی است واقعاً هم همین است باید مجلس محل خوف و رجاء باشد و جمله هم صحیح فهمیده‌اند باید محل خوف و رجاء مجلس باشد من می گویم این است که به شما حمله می کنند می خواهند مشروطیت شما را از دست شما بگیرند و الآن چهار ماه است که با قوای مادی و معنوی دارند با شما نزاع می کنند با شما جنگ می کنند به اشکال مختلف برای شما اشکالاتی فراهم می آورند آیا همان کس نمی تواند در موقع انتخابات اسبابی فراهم بیاورد آیا همان کس نمی تواند در موقع انتخابات اسبابی فراهم بیاورد از نقاط که انتخابات به تأخیر بیفتد؟ امروز و فردا همان اشخاصی که با شما نزاع می کنند در بعضی جاها اسبابی فراهم می آورند که انتخابات به تعویق خواهد افتاد و یک دسیسه و خدعه می کنند که دیرتر انتخابات بعمل بیاید پس اقلاً ما می توانیم به این امتداد وسیله را از دست آن ها بگیریم و به آن ها بگوئیم که تو بمیر و بسوز ما مجلس مشروطه را داریم و کسانی را داریم که فقط حفظ حقوق ملت را بکند پس ما به این جهت باید صورت مجلس را حفظ کنیم و به این جهت باید مجلس را داشته باشیم و کسی نتواند یک سکته وارد کند این دلیل اول من است و آن قسمتی هم راجع به قانون اساسی است عرض کردم آن کس که می گوید باید مجلس امتداد یابد برای ضرورت می گوید این هم مسئله عریض نیست از مثل افلاطونی که نیست ضرورت است شما چرا حکومت نظامی دارید ضرورت مملکت اقتضاء کرد و در صورتی که قانوناً باید در محاکم قضائی محاکمه و استنطاق شما همین محاکمه را آوردید سپردید به هیئت دولت و پرونده ما مسلمین را به دست اهل حزب به جهت اینکه گفتید ضرورت اقتضاء می کند که ما آن محاکمه قانونی را از آن جا برداریم بسیاری هم به دست یکدسته از اهل حزب در صورتیکه این کار را در مملکت قانونی ما حق نداشتیم بکنیم ولی به حکم ضرورت این کار را کردیم برای تبعه ما مسلمین گفتیم که اگر جمعی بدون جهت هم کشته شدند بشوند برای حفظ سی کرور مسلمین دیگر و حفظ حقوق آن ها و حفظ دماء آن ها این کار را کردیم پس مسلم شد که حکم ضرورت اقتضاء کرده است و هیچ خلاف قانون هم نیست که ما کرده باشیم همان اشخاصی که شما را فرستاده اند آن جا همان اشخاص در موقع ضرورت هر چیزی که اسباب حفظ شأن باشد به شما اختیار داده اند که بکنید همان اشخاص که اختیار دماء خودشان را به شما داده اند الآن هم اختیار می دهند که تا دوره جدید یعنی نصف بعلاوه یک از نمایندگان دوره جدید که حاضر شدند حفظ حقوق ایشان را نمائید حفظ دماء آن ها را بکنید دیگر آنکه ما این جا نشسته ایم که حفظ قانون اساسی بکنیم ما نمی خواهیم برای شهوت نفسی خودمان این جا ننشستیم دلیل خودمان استمداد بدهیم مجلس را ما محض حفظ تمام قانون اساسی می خواهیم اما این جا جلوس بکنیم برای حفظ تمام مواد قانون اساسی نشستن ما در این جا برای همین است بر فرض ما از تمام قانون اساسی یک مواد او را نقض بکنیم بسیار خوب است نقض بشود برای اینکه نقض یک ماده برای حفظ تمام مواد قانونی است و حال آنکه نقض نمی شود این هم یک مسئله اما آمدیم سر این مسئله که می گویند این مقدار تلگرافات کفایت نمی کند بنده می گویم اگر این تلگرافات کفایت نمی کند پس به چه جهت تمام این مملکت اختیار خودشان را سپردند به انجمن ایالتی آذربایجان چرا به جهت اینکه غالب مملکت ما گرفتار بود به چه قاعده سپردند برای اینکه نظر تمام اهالی مملکت تا آذربایجان بوده است و تمام مملکت اختیار خودشان را واگذار کردند به دوازده نفر اعضای انجمن ولایتی آذربایجان برای چه این کار را کرده اند برای اینکه اوضاع مملکت اقتضاء کرد و حالا هم در این مسئله امتداد فقط از آذربایجان تنها تلگراف نشده است از انجمن خراسان از انجمن گیلان و جاهای دیگر مثل قم و قزوین و سمنان و سبزوار فقط از جائی که تلگراف نیامده است به مجلس شورای ملی از شیراز است این مسئله را هم نگفته نگذاشته باشم که آن اشخاصی که تلگراف کرده اند البته وجدان دارند من می بینم که اگر مجلس نباشد خطراتی به این مملکت روی می آورد که همه آقایان بهتر از من می دانند. آمدیم سر مسئله که مخالف قانون است این مسلم است که هیچ قانون آسمانی و زمینی در مقابل ضرورت مقاومت نمی کند ضرورت حاکم است بر جمیع قوانین آسمانی و زمینی مثلاً شرب خمر در مذهب اسلام حرام است اما یک وقتی همین حرام را شرع تجویز می کند مثلاً بنده لقمه ای در گلویم مانده است و آبی نیست که بخورم آن لقمه را پایین ببرد ظرف شرابی هم هست من به حکم ضرورت ناچارم که آن شراب را بخورم که رفع گلو گرفتن مرا بکند اما اینکه می فرمائید بعضی جاها تلگرافات نکرده اند البته استرآباد نمی تواند تلگراف بکند اگر استرآباد یا جاهای دیگر می توانستند تلگراف می کردند ما چرا این حرف ها را بزنیم که خودمان اطلاع داریم از بعضی جاهای مملکت جهت او همین گرفتاری آن ها است که ما می خواهیم مجلس را امتداد بدهیم که رفع گرفتاری آن ها را بکنیم و دیگر آنکه می گویند ما باید فردا این مجلس را بگذاریم و برویم این یک مسئله را هم من از وجدان آن اشخاصی که منکرند سئوال می کنم که اگر جمعی از مردم شما را به خانه خودشان مستحفظ کرده باشند که شما مستحفظ خانه ما باشید و آن اشخاص که مستحفظ گذاشته اند هم آن مستحفظین حس کرده اند که یک خطری به آن خانه خواهد رسید یعنی یک جماعتی دزد رد کمین این خانه هستند که می خواهند این خانه را آتش بزنند و آن کس که مستحفظ گذاشته است به آن ها می گوید که شما تا صبح خانه مرا محافظت کنید تا دسته دیگری بیایند و آن کس که مستحفظ گذاشته است مطمئن است که مستحفظ گذاشته است می رود پی کارش و اشخاص که مستحفظ آن جا هستند می بینند که خطرات بزرگی برای این خانه در پیش است و ما آن مدتی هم که باید محافظت کنند محافظت کرده اند و حالا نوبت مستحفظین است که باید بیایند ولی چون می بینند که اگر بگذارند بروند این خانه را دزدها آتش می زنند و تا آمدن آن ها خطرات برای این خانه هست و اول طلوع صبح که می شود می بینید که آن دزد پهلوی خانه نشسته است معذالک صبح می گذارند می روند و خانه را دزدها هر کاری که می خواهند بکنند صاحب خانه می آید می گوید چرا رفتید شما می خواستید باشید و شما دیدید به آن جهتی که من شما را گماشته ام در همان وقتی که خطر متوجه شده است گذاشته رفته اید آن وقت آن ها چه خواهند گفت می گویند تا آن وقتی که گفتید باید باشیم ما بودیم گفتیم شاید شما به ما اذن بیشتر از آن مدت را ندهید یا شاید شما راضی نباشید به این جهت ما رفتیم آیا این را می شوند که تو از سر شب تا صبح حقوق گرفتی پس حالا که اول حفظ و نگاهداری تو بود گذاشتی رفتی این است جواب عقلائی او می گوید که تو واقعاً حس کردی که دزد خواهد آمد ولی باز می گوئی که من رفتم و تا حال این که تو اذن ندهی یا راضی نباشی بیش از این بمانم من رفتم آیا این جواب عقلائی است؟ پس یکی از جهاتی که مقنن ملتفت بوده است این است که باید مجلس متصل بهم باشد مطلب ما این است که مقنن همه اطراف این واقعیات را به نظر آورده که گفته است ۳ ماه قبل از انفصال اعلان انتخابات جدید را بنمایند این ۳ ماه را برای چه معین کرده اند برای اینکه مجلس بهم وصل باشد پس یک درد بی درمانی که برای ما است این است که ملت بدون مجلس نباشد و رئیس که گفته است ۳ ماه پیش از انفصال مجلس غرضش همین بوده است خیلی خوب اگر بعد از ۳ ماه اگر یک خاک سری بر مملکت شد مسئول او کیست پس این ترتیبی که گفته اند قبل از انفصال مجلس باید انتخاب بکنند و باصطلاح فقها که می گویند لاتنقض الیقین برش شده است یعنی آنجاهائی که شک داری مثل آن جاهائی که یقین داری عمل نکن و این جا هم همین جور شده است پس از آن ۳ ماه را ما نتوانستیم درک کنیم پس این ۳ ماه را قرار دادیم اما جواب احساسات ملت که دیروز آقای حاج آقا فرمودند که باید تمام ملت احساسات خودشان را پیشنهاد مجلس نمایند اما اغلب ملت بیچاره گرفتار است و اگر این مقام شایسته شوخی بود به جناب حاج آقا عرض می کردم که همان تلگرافاتی است که به بعضی از نمایندگان از بیرجند شده بود یکی دیگر آنکه گفتند که یک هیئت دولتی بگذاریم که کار بکنند بنده عرض می کنم که هیئت دولتی که مطمئن باشیم حالیه داریم و همان هیئتی است که شش ماه است اطمینان داریم من عقیده ام این است که برای همان هیئت امروزه مجلس خیلی لازم است به جهت این است که ما به هر دولتی که بیشتر اعتماد داشته باشیم و هر چقدر وزیر داشته باشیم که آن وزیر حرارتش زیادتر باشد برای مشروطه از برای آن شخصی بیشتر لازم است مجلس چرا به جهت اینکه شما می دانید اگر ما یک مملکتی را بخواهیم امنیت بدهیم بعضی مطالب شبه ندارد این چیزها هست ما نمی توانیم مخفی کنیم عرض می کنم که احتمال می رود در بهار آتیه خطراتی باز پیش آید و این را بر سببی احتمال می گوئیم اگر چه من جمیع‌الجهات به وزرای خودمان اطمینان داریم و در این ۶ ماه خیلی خطرات بزرگ را رفع کردند ولی این دولت هم یک وسیله می خواهد که آن مجلس است پس چیزی که لازم است برای وزراء مجلس است که مجلس باید باشد که از آن ها مساعدت کند بسا هست که من بگذارم بروم نه من مجلس آن ها محتاج باشند که یک مساعدت فکری به آن ها بشود باید باشیم که اگر پول بخواهند پول بدهیم همان هیئت وزرائی که می‌فرمایند که باید اداره کنند همان وزراء پول می خواهند همان هیئت وزراء ما را لازم دارند.

افتخارالواعظین- این جا حقیقت امر باید معلوم شود که کسانی که مخالفت می کنند مخالفت با چه هستند بنده قطع دارم و حس می کنم بلکه به چشم می بینم که از برای این مملکت لازم است که مجلس شورای ملی باشد و هیئت وزرائی که خواهند بود بعضی احتیاجاتی دارند که موافق قانون مشروطیت آن احتیاجات را نمی توانند رفع بکنند مگر به بودن مجلس مثلاً یک هیئت وزرائی که می خواهد کار بکند البته پول لازم دارد اسلحه می خواهد بعضی احتیاجات دارد باید مجلس شورای ملی باشد که دولت پیشنهاد بکنند که من اینقدر پول لازم دارم و مجلس تصویب بکند از برای اینکه دولت بتواند کاملاً کار بکند ولی بنده در عین اینکه موافقم برای چه مخالفت می کنم فقط مخالفت بنده در یک کلمه است بنده عرض می کنم که هیئت دولت در این امر یا موافق است یا مخالف یعنی هیئت دولت هم یا بودن مجلس شورای ملی را برای پیشرفت امور خودش احساس کرده است یا نکرده است موافق آن چیزی که آقای رئیس‌الوزراء در جلسه گذشته بالصراحه اظهار داشتند و فرمودند عقیده من این است که مجلس شورای ملی باشد تا وقتی که نصف بعلاوه یک از نمایندگان جدید انتخاب شوند و کسانی که قائل به تمدید هستند هیچکس توقف به وقتی نمی کند که تا کی باشد به فاصله چهل روز دیگر اگر انتخابات بعمل آمد و نصف بعلاوه یک از نمایندگان ملت در مرکز حاضر شوند بدیهی است که مجلس جدید منعقد و مفتوح خواهد شد و اگر چنانچه هیئت دولت موافقند چنانچه اظهار کردند بنده لازم می دانم خودشان به ولایات اطلاع بدهند آقای رئیس‌الوزراء به فوریت تلگراف می کند که مطابق درخواست هایی که از طرف بعضی از طبقات ملت شده بود در باب تمدید مجلس شورای ملی و هیئت دولت هم حس کرده بود برای رفع مشکلات بلکه از برای فراهم آوردن لوازم و پیشرفت امور خودش که مجلس امتداد یابد این بود که هیئت دولت هم لازم دانست این تقاضا را بکند از برای اینکه فردا بدانند که بودن این مجلس با تقاضای ملت و دولت شده است برای اینکه اگر خدای نخواسته یک اتفاقی افتاد نگویند که علت آن عدم انفصال مجلس بود و بدانند که خودشان تقاضا کردند که از برای پیشرفت امور خودشان و خودشان مجلس را لازم می دانستند این یک عیب و یک علت دیگر این است که بنده وجداناً این جا عرض می کنم این تلگرافاتی که برای تمدید مجلس رسیده است این ها را کافی نمی دانم و قطع دارم که اگر از طرف رئیس و هیئت دولت به ولایات و به ملت ایران اظهار شود که من قوه مجریه هستم برای پیشرفت امور و فراهم آوردن لوازم خودم تقاضا کردم و بعضی از افراد ملت ایران هم تقاضا کرده بودند شما هم تقاضا بکنید از نمایندگان خودتان که تا نمایندگان جدید حاضر نشدند آن ها بمانند قبول خواهند کرد و برای مصالح امور خودشان تقاضا خواهند کرد آنوقت تمام داخله و خارجه خواهند فهمید که من خودم این جا ننشسته ام بلکه به تقاضای ملت ایران و بلکه به تقاضای دولت ایران برای پیشرفت امور مملکت به تقاضای آن ها نشسته ام نه اینکه به میل خودم این جا نشسته ام که اگر فردا خواستند دشمنان آزادی در قلوب بعضی از کسانی که مطلع بر کیفیت امور نیستند القاء یکشبه بکنند همه بدانند که نمایندگان بر حسب عقیده و تصویب خودشان این جا ننشسته اند بلکه دولت و ملت ایران از آن ها تقاضا کرده اند و بنده این مقدار تلگرافات را کافی نمی دانم.

آقا شیخ ابراهیم- بنده چندان قادر بر نطق نیستم و مختصراً عرض می کنم و مختصر مطالب را عرض می کنم این مذاکراتی که ما منتخب بودیم برای دو سال بدیهی است واِلا این تلگرافات لازم نبود و اینکه این انتخابات جدید است این هم بدیهی است امری که در دُوَل دیگر بود من می خواهم بپرسم که هر گاه در خارجه مجلس بوده مدتش تمام شده است بعد لازم شده است که آن مجلس را تمدید بکنند و یک مدت امتداد پیدا بکند با اینکه در عالم یک همچو چیزی بوده است که مدت مجلس تمام شده باشد و انتخاب جدید هم نشود و همان مجلس را به ترتیبی تمدید بکنند یا اینکه یک امر محالی است معلوم است آن تمدید آنطور نخواهد بود که ورقه و رأی مخفی بدهند بدیهی است که این ترتیب نخواهد بود مثلاً ما حالا که ضرورت دارد و حس کرده ایم که این مجلس باید تمدید پیدا بکند تا انتخابات جدید بعمل بیاید این آیا ممکن است که با ورقه و رأی مخفی باشد نه آیا این تلگرافات و این اظهاراتی که شده است کافی است یا نه بنده عرض می کنم به عقیده خودم کافی است به جهت اینکه اکثر آن نقاطی که ملتفت بوده اند و می توانند اظهار عقیده خودشان را بکنند کرده‌اند بعضی نمی توانند شاید بعضی ها هم که می توانند ملتفت نبوده اند واِلا اظهار می کردند و عمده کسانی که تأسیس مشروطیت را کرده اند این تلگرافات و اظهارات از آن ها شده است. آذربایجان، خراسان، گیلان، قزوین و قم و جاهای دیگر که اسامی آن ها ذکر شد مگر بعضی نقاط که آن ها در دست ما نیست آن ها نمی توانند اظهار بکنند واِلا اظهار می کردند حالا مقایسه بکنید آن هائی را که اظهار کرده اند با آن هائی که اظهار نکرده اند ببینند اکثریت دارند یا خیر اگر دارند که بسیار خوب دیگر اینقدر موانع و اینقدر دقایقی را پیش آوردن دیگر نمی دانیم چه جهت دارد به علت اینکه ما کاری نخواهیم کرد همان مجلسی است که تمدید خواهد شد برای ضرورت مملکت و باید سعی کنیم در انتخابات نمایندگان اگر ملت بگویند که شما چرا این جا هستید می گوئیم شما نمایندگان خودتان را زودتر بفرستید ما برخیزیم تسریع بکنید در انتخاب وکلا آن ها که آمدند ما خواهیم رفت و برای دولت هم ضرورت دارد و ضرورتش برای او بیشتر خواهد بود فردا اعتباری می خواهد فردا قرض می خواهد فردا کار دیگر است به عقیده بنده همین تلگرافاتی که شده است کافی است و ضرورت هم هست دیگر ما زیاد بر این نمی خواهیم آیا این ضرورت دارد یا نه بعد از آنکه ضرورت دارد یا ندارد آن راه را هم که به دست آمده دیگر مذاکرات لازم ندارم.

رئیس- بنده دیگر مخالفی نمی بینم.

متین‌السلطنه- بنده مخالفم

رئیس- میانه اشخاصی که مخالفند و اسامی شان را ثبت کرده اند دو نفر باقی مانده است. آقای متین‌السلطنه

متین‌السلطنه - آقایان التفات بفرمائید که مقصود از مباحثات این جا حقیقتاً این نیست که ایراداتی بکنند و بعضی جواب بدهند یا بعضی دلائلی بیاورند که در انظار خیلی تحسین باشد و در خارج آن فایده ای که باید در آن ترتیبات باشد نباشد به این معنی که می خواهم عرض بکنم ما نباید از معنی لغوی پارلمان استفاده بکنیم یعنی حرف بزنیم بلکه باید ببینیم در خارج همان اثر را خواهد داشت که در این محوطه دارد و ببینیم در تمام ایران همین اثر را دارد یا خیر اگر دیدیم که ممکن است بر خلاف آن اثری بکند آنوقت در مقام برآئیم و بعضی راه ها بدست بیاوریم که آن اثرها مبدل به اثرات خوب بشود (یعنی اگر آن آثار سوء باشد) در این جا باید دانست که صحبت در این است مقتضی هست که پارلمان حالیه مداومت پیدا بکند یا اینکه مقتضی نیست و اگر مقتضی هست آیا مجوز قانونی داریم یا مجوز قانونی نداریم مذاکراتی که دیروز و پریروز شد و مخصوصاً آقای حاج شیخ‌الرئیس این جا بیان کردند پس از اینکه معلوم شد و دانستیم که مقتضی هست و محرز شد که مقتضی است باید دید چطور مجوزی باید باشد که بتواند انسان از روی آن رأی بدهد که مجلس ممتد باشد عقیده شخص بنده چنانچه در روز اولی که این مذاکره می شد عرض کردم این است که مقتضی نیست و بهتر این است که رضایت به انحلال این مجلس بدهیم و یک موقعی به دست موکلین خودمان و عموم اهالی بدهیم که وکلای جدید خودشان را انتخاب بکنند که اگر مداومت بدهیم و مجلس را منحل نکنیم در اغلب از نقاط ممکن است که انتخابات‌شان دیرتر بشود به جهت توقف ما در این مجلس و لزوم این انتخابات نشدنی را که البته یک اثر سوئی در مملکت خواهد بخشید از اثر وجود ما در این جا بدانند و ممکن است توقف ما در این جا بالمال اسبابی فراهم بیاورد و اسباب اشمئزاز مردم از مجلس بشود ولی مع تأسف هیچ این نکات را در نظر نداریم صحبت از تلگرافات می شود این تلگرافات را آنچه بنده از خارج شنیده ام و وجدان من گواهی می دهد این است که باید بگویم تلگرافی از انجمن ایالتی آذربایجان به نقاط مختلفه ایران شده است که شما از مقام نیابت سلطنت و هیئت وزراء و مجلس مقدس تمدید مجلس بخواهید و در جواب آن تلگراف از بعضی از نقاط جواب مساعد آمده است و از بعضی نقاط جواب نیامده است و چنانچه در روز اول عرض کردم از آن نقاطی که جواب مساعد آمده است فقط نقاط شمالی ایران است همینکه گفته می شود فقط از فارس یا از شیراز کرسی ایالت فارس نیامده است این با حقیقت امر مخالف است به جهت اینکه اسامی جاهائی که تلگراف نیامده است و می توانسته اند تلگراف بکنند لهذا نیامده است بنده یادداشت کرده ام و عرض می کنم ملاحظه خواهید فرمود که از فارس از بنادر عربستان از کرمان از اصفهان از کرمانشاه از همدان از زنجان از عراق از قاینات از ملل متنوعه از یزد و از آذربایجان غیر از تبریز و از خراسان غیر از دو نقطه مثل نیشابور و قوچان و غیره نیامده و آنجاهائی که می گویند عجالتاً در دست ما نیست یعنی اشرار در آن جا هستند آن جا قدرتش علیحده است که خواهند گفت که نتوانستند تلگراف بکنند یعنی کردستان، مازندران، ملایر، تویسرکان، بروجرد و غیره بعلاوه آن تلگرافاتی که آمده است از یکی دو جا به امضای انجمن است بعضی جاها به امضای عموم اهالی است بنده می خواهم بدانم مقصود از عموم اهالی چیست می خواهم بدانم عموم اهالی مقصود آن قسمتی از اهالی نیستند که در انتخابات می توانند رأی داشته باشند یا آن هائی هستند که تلگرافاتی را که چند نفر می نویسند مهر می کنند بدون اینکه حتی مفاد آنرا بدانند در موقع گذراندن نظامنامه انتخابات وقتی صحبت می کردیم اغلب آقایان در نظر دارند حتی انتخاب یک نفر وکیل را به صد هزار نفر می دادیم و اصرار داشتیم که عده نفوس هر محلی را هم زیاد از آنچه هست قرار بدهیم این تلگرافاتی که آمده است عرض نمی کنم باید به امضای صد هزار نفر باشد ولی می بینم اهالی نیشابور می گویند که سیصد نفر امضاء کرده‌اند آیا شما سیصد نفر حق یک نفر نماینده دارید و معنی آن تلگرافاتی هم که از سایر جاها آمده است این است که هر وقت شما تلگرافی بنویسید و بدست آن ها بدهید ممکن است آن تلگراف را امضاء کنند بدون اینکه امضاء کننده اهمیت آن را ملتفت باشد. آقای مخبر در این جا فرمودند که در آن وقتی که در مواد نظامنامه انتخابات صحبت از امتداد مجلس می شد گفته شد که ممکن است سه سال بشود و در آن پیشنهاد رأی گرفته و رد شد و اینکه داخل در این موضوع شدیم برای این است که دو سال ممکن است تغییر بیابد این را بنده قبول ندارم برای اینکه آقای مخبر باید در نظر داشته باشند که نظامنامه انتخابات را برای دوره خودمان نمی نوشتیم این را برای دوره انتخابات دوره آتیه ننوشتیم ولی این مدت دو سال را بر حسب قانون اساسی و بر حسب (رفراندوم) رجوع به آراء ملت معین کرده اند که ما نمی توانیم حالا تغییر بدهیم واِلا اگر در موضوع انتخابات خودمان یعنی دوره خودمان می خواستیم رأی بدهیم همه می گفتند خارج از موضوع است و از حد خودمان تجاوز کرده ایم که برای خودمان رأی داده ایم زیرا که حد ما را یعنی حد این دوره تقنینیه حالیه را نظامنامه انتخابات سابق معین کرده است و نظامنامه ای که ما نوشتیم برای دوره تقنینیه آتیه است این که مطلب را نباید مخلوط کرد و اینکه آقای زنجانی فرمودند در سایر ممالک چه بوده است در سایر ممالک این مطلب بوده و سابقه تاریخی این خیلی است چنانچه اشاره در جلسه اولی در یک مملکت بوده است مخصوصاً انگلستان که یک وقت پارلمان خودشان را ۱۳ سال مداومت دادند ولی باید دانست که آن پارلمان یک کاری کرده بود که یک قانونی گذرانده بودند که مجلس بدون اینکه اکثریت خود آن پارلمان تصویب می کند بتواند منحل شود یعنی مادامی که اکثریت همان پارلمان تصدیق نکرد که آن مجلس منحل نشود معلوم است یک همچو پارلمانی نمی تواند منحل بشود مگر به آن ترتیبی که آقای حاج آقا فرمودند و امیدوارم در این مملکت آن ترتیب روی ندهد و برای تأیید این عرض خودم عرض می کنم که صدراعظم همان مملکت در آوریل گذشته اظهار کرد این عبارت را که هیچ پارلمانی حالا نمی تواند این وقاحت را مترتب شود که مدت عمر خودش را طولانی بکند اگر ما حالا این حرکت را بکنیم و طول مدت خودمان را رأی بدهیم گمان می کنم همان حرکت قبیح را کرده باشیم همان مسئله را مرتکب شده باشیم که عقلای عالم این را تکذیب کرده باشند و نپسندند اما مقتضای وقت ممکن است لزوم پیدا بکند چنانچه بعضی از آقایان محترم فرمودند که اقتضاء می کند که باشد در آن صورت چنانچه در جلسه اولی عرض کردم باید تمام لوازم قانونی او را فراهم بیاورند و آن این شکل است که هیئت دولت و رئیس قوه مجریه اگر صلاح می دانند تلگرافات به تمام نقاط ایران بکنند و گمان می کنم که همینکه دلایل ذیحق موقع را به عموم اهالی حالی کردند هیچکس اباء نکند از تصویب اینکه در این جا چندی باشیم این هم هنوز دیر نشده است فردا و پس فردا هم مدت ما باقی است دو روز تعطیل داریم و در این مدت از اغلبی از نقاط جواب آمده است و ما را شاید مجبور به این امتداد و توقف در این جا بکنند و بعد هم باز باید تمام مراسم قانونی بعمل بیاید یعنی این مجلس حالیه باید منفصل شود و مجلس دیگری تشکیل و منعقد شود تا مدتی که نصف بعلاوه یک نمایندگان جدید بیایند و اگر بخواهند غیر از این بکنند گمان نمی کنم که هیچ مجوز قانونی داشته باشد و گمان نمی کنم هیچ برای آن مقصود بزرگ که فقط این اساس است کار کرده باشیم.

ذکاءالملک- عرض می کنم در اظهاری که آقای معین‌السلطنه فرمودند مخالفت این امر با قانون اساسی در دلیل بنده توجه نفرمودند و این اعتراضی که بر بنده کردند درست ملتفت نشدم بنده عرض کردم که این مسئله که این جا مطرح شد در موضوع دوره تقنینیه مجالس آتیه بوده و هیچ عرض نکردم راجع به خودمان بود و مذاکره هم شد که مخالف با قانون اساسی است یا نیست عرض کردم که عقیده خودم این است که ممکن است مخالفت با قانون اساسی هم نداشته باشد به جهت اینکه آن اصل که مدت دوره تقنینیه را تعیین کرده است منسوخ شده است و می توانم او را جزء قوانین عادیه بشماریم بنده این را دلیل نیاوردم که این کار را بکنیم یا نکنیم بنده گفتم که اگر این کار را بخواهیم بکنیم مخالفتی با قانون اساسی ندارد و اما در باب تقاضائی که شماره کردید که از آن جاها تلگراف نیامده است که دو مسئله را عرض می کنم یکی اینکه آن جاهائی را که شماره کردید که می توانستند تلگراف بکنند و نکرده اند چند نقطه اش همان جاها بوده که نمی توانستند تمام تلگراف کنند و آن نقاطی را که شمردند تلگراف نیامده از بعضی نقاط آن ها تلگراف به این جا آمده است ممکن است که آقای رئیس مجلس اجازه بفرمایند که خوانده شود. و اما یک قسمت از فرمایشات شان این بود که خودشان تصدیق فرمودند که این موقع برای امتداد این مجلس خیلی اهمیت دارد و تصور می کردند که اگر رأی در امتداد مجلس داده شود رأی ابدی خواهد بود و بنده چنین تصور نمی کنم به جهت اینکه اولاً ما مدت عمر خودمان را زیاد نمی کنیم اینقدر این اهمیت ندارد از دولت تقاضا می کنیم که فوراً اعلان انتخابات بدهد بلکه خیلی میل داشتیم که پیش از این اعلان داده شود که مردم انتخابات خودشان را بکنند و حالیه هم حال مردم یکی از دو حال خارج نیست یا اینکه خیلی شوق دارند که نمایندگان جدید بیایند جای ما بنشینند پس خیلی زودتر اتمام خواهند کرد و نمایندگانشان را زودتر می فرستند یا اینکه شوق به ا ین کار ندارند پس این مسئله را قابل توجه می دانم که یک کاری نکنیم که ملت بی نماینده باشد چون احتمال می دهم که یک مدت متمادی ملت بی نماینده بماند و مجلس شورای ملی تعطیل باشد و تا یک اندازه می توان گفت چنانچه بعضی از نمایندگان بنده را متذکر وقایع کردند اساس مشروطیت نباید کُلاً یا جزئآً تعطیل شود صحیح است این مسئله که هر گاه واقعاً مملکت یک مدتی هیچ نماینده نداشته باشد و مجلس نباشد یک تعطیلی در قسمت اساس مشروطیت شده است و یک مضراتی خواهد داشت ما می گوئیم این ترتیب شود و اینرا هم اگر ضرورت نداشت که شاید یک مضراتی از این انفصال مجلس عاید این مملکت بشود ابتکار را نمی کردیم و خیلی از روی بی میلی است بر بنده خیل گران است که این رأی را بدهم چنانچه بر هر کسی از نمایندگان که این رأی را خواهد داد خیلی گران است هیچ میل نداریم هیچ نمی خواهم و اشتیاق ندارم که کار به این جا برسد که ما این رأی را بدهیم فقط نظر به این است که تقدیم می داریم مصالح مملکت را بر عزت نفس خودمان که این رأی را می دهیم و فرض نمی کنیم که حرکت رکیکی هم کرده باشیم.

رئیس- چون ماحصل این فقره و تکلیف این امروز باید معین شود و رأی بگیریم و مذاکرات طولانی لازم است گمان می کنم چند دقیقه تنفس داده شود بهتر است.

(در این موقع اجازه تنفس داده شد) مجدداً پس از بیست و پنج دقیقه جلسه تشکیل شد)

حاج سید ابراهیم- بنده اولاً تصدیق نمی کنم اظهارات آقایان را که مملکت به حال خطرناکی وضع اغتشاش آنرا تصدیق نمی کنم بحمدالله آن کابینه ما که آن حملات با آن قوت را از میان برداشت این بقایای آثارش راهم از بین خواهد برداشت و نباید حق داد به آن ها که می گویند مملکت در حال خطرناکی است و این مطلب را لازم است این جا عرض کنم آقایانی که می فرمایند ملت ایران راضی نیستند مجلس منفصل شود و باید باقی باشد این بدیهی است ملت ایران که به آن زحمات مشروطه را تأسیس کرد مجلس را خیلی عزیز می دارد و میل ندارد یک ساعت مملکت بی مجلس باشد ولو وکلای جدید هم خواهند آمد باز میل ندارند که یک روز بی مجلس باشند و میل دارند که متصل باشد جلسات این نمایندگان به جلسات نمایندگان دیگر و از جهت دیگر که مجلس باشد مدد فکری خواهد داد به دولت و بهتر پیشرفت امور از برای وزرائی می شود ولی بنده عرض می کنم که بهتر این است که به ترتیب قانونی پیش بیائیم یعنی رأی دادن خودمان را در اینکه مجلس باقی باشد یا نباشد بنده این را صحیح نمی دانم. عقیده بنده این است که اگر اکثریت ملت رأیش بر این باشد که این مجلس باقی باشد و امتداد یابد دیگر لازم نیست که ما رأی بدهیم ولو اگر رأی بدهیم و اکثریت آراء ما هم بر خلاف امتداد باشد نباید رأی را قابل اعتنا قرار داد به جهت اینکه در مملکت مشروطه حاکم اکثریت ملت است حالا اگر این تلگرافاتی که آمده است حاکی از اکثریت ملت است دیگر رأی جدیدی لازم نیست و همان تلگرافات کافی است برای بقای مجلس ولی به عقیده بنده این تلگرافات کافی نیست و اکثریت ملت نیست و اینکه از بعضی جاها تلگراف نشده بواسطه آنکه مطلع نبوده اند که تلگرافات نکرده اند یا اینکه بواسطه دوری آن ها از مرکز بوده که اگر به آن ها خبر می دادند آن ها هم همین درخواست را می کردند یا از خطرات آنطوری که ما مطلع هستیم مطلع نبوده اند اگر آن ها هم مطلع بودند و آگاهی داشتند همین تقاضا را می کردند و اگر به آن ها هم تلگراف شود همینطور جواب می‌دهند و حالا اگر مجلس این تلگرافات را کافی می داند دیگر محتاج به رأی نیست و مجلس باقی خواهد بود و اگر کافی نمی دانند باید مراجعه به ولایات بکنند جواب هائی که از ولایات آمد آن حاکی از رأی اکثریت ملت است دیگر محتاج به رأی نیستیم و به همین مضمون هم پیشنهادی کرده ام و این کار هم هیچ طول نمی کشد به جهت اینکه تا روز چهارشنبه ایام رسمی این دوره است و روز پنجشنبه و جمعه هم ایام تعطیل است اگر جزء ایام رسمی هم بود تعطیل بود وکلاء هم جائی نرفته اند وقتی که این تلگرافات آمد بدون اینکه رأی جدی داده شود بلکه همان تلگرافات کافیست برای بقای مجلس و اما این مثلی که عرض کردم نه این است که ما مدت مجلس را زیاد می کنیم به جهت اینکه اگر مدت مجلس را زیاد کنیم آنرا قانونی نمی گویند به جهت اینکه قانون اساسی می گوید مدت مجلس دو سال است اگر چه این ماده پنجاهم راجع به چیزی دیگر است ولی ضمناً می گوید مدت مجلس دو سال است ما هم نگفته ایم که مدت مجلس زیاد شود ولی اکثریت مجلس حکم کرده است که مجلس باقی باشد برای اینکه امورات پیشرفت بکند تا اینکه وکلای جدید حاضر شوند لهذا استدعا می کنم که پیشنهاد بنده را بخوانید.

ناصرالاسلام- حاصل عقاید نمایندگان که در این دو جلسه اظهار شد و این جا بنده شنیدم می توانم اظهار بکنم که عقاید نمایندگان باتفاق بر بقای مجلس است و حرفی که هست در طریق امتدادی است که آیا به چه طریق باید داخل این مطلب شویم که مجلس امتداد پیدا بکند و محظوری هم برای نباشد اگر این مسئله حل نمی شد دیگر در این موضوع اینهمه مذاکرات نمی شود و آن نتیجه مطلوبه معلوم می شود و این که کمیسیون این پیشنهاد را کرده است به عقیده بنده در ماده اول که نوشته است و مذاکره می شود بهترین دلیل است برای این مطلب هر قدر در این مذاکره کنیم و تأمل کنیم با وجود این فکر و تأملی که شده است بهتر از این دیگر نمی توانیم بکنیم و طرفین بهتر از این نخواهیم اتخاذ کرد زیرا این تقریرات که می شود در امتداد مجلس و تقاضاهای که از طرف ملت شده است معلوم می شود که انجمن های ایالتی و ولایتی و طبقات مردم حس کرده اند که اگر مجلس امتداد نیابد چرخ های قوه اجرائی از کار خواهد ماند بنده می بینم که آقایان مقایسه می کنند حال این مملکت را با سایر ممالک امروز که از قوانین وضع نشده است و هنوز هیچیک از مراتبی را که ما می گرفتیم برای ممالک مشروطه حاصل نشده است مابین این هیئت مقننه و هیئت دیگری که به سمت نمایندگی خواهند آمد اگر فاصله شود یک حال بدی پیدا خواهند کرد در جلسه گذشته گفته شد که در سایر ممالک بین انفصال مجلس و انعقاد مجلس ثانی تعطیل می شود و هیچ انقلابی هم واقع نمی شود بنده می بینم آقایان مقایسه می کنند حال مشروطه ما را که چندین سال به طور مشروطیت اداره شده و تمام قوانین لازمه آن ها وضع شده و در کتاب‌های مدرن در پیش میز رئیس گذاشته شده حاضر است این هیچ اشکالی ندارد در مقام اجراء هر اشکالی که پیش می آید رجوع می کنند به آن قانون که در جلو او گذاشته و اول آن مشکل می کند و آنچیزی که دشوار است برای آن ها در آن قانون حل می کنند لکن هنوز هیچ یک از ادارات قانون ندارد به این جهت بهیچوجه نمی توانیم مقایسه کنیم حال حالیه خودمان را با سایر ممالک و ما به تجربه دیده ایم که در یک مسئله لازمه راجعه به بودجه در بعضی مقطوعات در بعضی جزئیات هیئت دولت محتاج می شود به پیشنهاد مجلس و هر روز پیشنهاد می کنند و اگر آن پیشنهادها قبول نشود یا رد و تصویبش معلوم نشده اسباب اشکالات می شود مثلاً بودجه درباری اگر به مجلس نمی آمد می رفتند صاحبان آن حقوق پیش وزراء و یک مدت زیادی ملت و دولت وقتش تلف می شود و دولت را از کار باز می داشتند در صورتیکه دولت هم اقدامی نمی توانست نماید و تکلیف خود را نمی دانست و بلکه سایر مطالب اساسی که همه ما می دانیم امروز دولت احتیاج دارد به مجلس در ماده اول اظهار موافقت خودم را عرض کردم ولی در ماده دوم به نحوی که کمیسیون نوشته است بنده به این نحو موافق نیستم و در موقع که آن مطرح می شود عرض خواهم کرد یک تلگرافی هم راجع به امتداد مجلس از انجمن ایالتی گیلان رسیده است اگر آقای رئیس تصویب می فرمایند مقرر فرمایند قرائت شود.

لواءالدوله- عرض کنم بنده مخالفتم با آن مطالبی که در این جا نوشته شده است نیست مخالفتم با چند اصل از قانون اساسی است که آن ها نسخ شده بعد به موجب بعضی رفتار نشده. منجمله چهار اصل بوده است که آقای حاج امام جمعه فرمودند اشخاصی که می آیند جواب می دهند این جا جواب های قانونی بدهند بنده کمال تشکر را می کنم از اظهاراتشان و دوست می دارم که آقایان جواب بدهند جواب های منطقی بدهند که قانون اساسی آن ها را تصدیق می کند از اصولی که در این جا نسخ شده است اصل چهارم است و پنجم است و ششم است و چهل و نهم کی این ها را فسخ کرد؟ انجمن ها تقریباً اختیار دارند به انجمن ایالتی آذربایجان می خواهم بدانم که عده انجمن های ایالتی تلگراف کردند به انجمن ایالتی آذربایجان به آن ها که با انجمن ها همراهی کردند مسلماً از ده هزار نفر بیشتر نیستند انجمن ایالتی آذربایجان این چهار اصل را فسخ کرده و چهار اصل دیگر وضع کرد یکی از آن اصول فسخ شده اصل چهارم است که می نویسد عده نمایندگان الی یکصد و شصت و دو نفر است به جای آن انجمن ایالتی آذربایجان نوشت که یکصد و بیست نفر است در مجلس هم تصویب شد آنوقت دو مرتبه در مجلس قرار دادیم که عده نمایندگان یک صد و سی و شش نفر باشد آیا آن اصل قانون اساسی فسخ شد یا نه؟ می خواهم بپرسم که آیا اکثریت ملت رأی داده است که ان اصل نسخ شود یا نه؟

رئیس- اظهارات شما از موضوع بحث خارج است بنده می خواهم ببینم اگر بعضی بگویند که اگر آن اصل فسخ شده است و بجای آن اصل فسخ شده اصل دیگر گذاشته شده است چرا بر خلاف آن اصل دومی که به جای منسوخ است باز عمل کرده اید. در اصل پنجم می گوید که مدت مجلس دو سال است و ابتدای آن زمانی است که نمایندگان ایران در مجلس حاضر شوند اگر آن اصل نسخ نشده است که هنوز ما چهل نفر کسر داریم و هیچ اول دوره هم نشده است پس آن را فسخ کردند صحیح هم بوده است به جهت اینکه ملت کرده است لکن عرض کردم بنده مخالفت دارم لکن عرض می‌کنم اگر ملت کرده است که حالا هم ملت می گوید که مجلس باقی باشد چون ابتدای دوره را برای اکثریت ملت تغییر دادند دیگر می گفتند که اکثریت مجلس از روزی است که تمام نمایندگان حاضر شوند گفتند از روزی است که مجلس افتتاح می شود این تغییر را هم به تلگراف و رضایت انجمن های ایالتی و ولایتی کردند حالا هم آن ها می گویند مجلس باقی باشد از این طرف هم می بینم که بعضی از آقایان می گویند که اکثریت ملت این تقاضا را نکرده اند بنده مخالفم شخصاً با امتداد مجلس لکن عرض می کنم حساب کنیم ببینیم از چند نقطه تقاضای بقای مجلس شده است. از خراسان خواسته اند تقریباً ۱۲نفر نماینده به آن ها حق داده شده، از سمنان تلگراف شده است یک نماینده دارند این ۱۳ نفر؛ گیلان شش نفر این نوزده نفر؛ قزوین دو نفر این بیست و یک نفر؛ بختیاری ها هم قهراً رأی داده اند به جهت اینکه نماینده آن‌ها به اختیار وزیر داخله است و آقای صمصام‌السلطنه رئیس‌الوزراء حضوراً در مجلس اظهار کردند و خود مجلس لازم است از آذربایجان و ایلات و مسیحیین آن جا هم که تلگراف شده ۲۲ نفر نماینده دارند این چهل و سه نفر؛ تا یک نفر نماینده بختیاری این ۴۴ نفر؛ از جاهایی که نتوانسته اند تلگراف کنند و نمی توانند کرمانشاه است چهار نفر؛ ملایر دو نفر این شش نفر؛ بروجرد و لرستان چهار نفر ده؛ از عراق دو نفر دوازده نفر؛ مازندران است ۵ نفر این ۱۷ نفر؛ استرآباد یک نفر ۱۸ نفر؛ این نقاطی است که بواسطه اینکه در فشار هستند نتوانستند تلگراف بکنند. فراموش کردم از نقاطی که درخواست بقای مجلس را کرده تهران است پانزده نفر و چهل و چهار نفر هم آن جا حساب کردیم این ۵۹ نفر؛ اگر از یکی دو نقطه دیگر هم استفسار فرمائید که مطلع نبوده اند آن ها هم قطعاً تلگراف خواهند کرد و اکثریت یکصد و سی و شش نفر می شود شصت و نه نفر و این اکثریت حاصل خواهد شد پس باید به این دلیل رد بکنیم که از طرف اکثریت ملت تلگراف شده است و رأی داده اند پس اگر شما به اکثریت ملت که به تلگراف انجمن ها و اختیار دادن آن ها به انجمن ایالتی آذربایجان باشد امضاء کرده اید نسخ چهار اصل را از قانون اساسی و آن ها هم منوط به رأی شما کرده‌اند اگر این عمل را امضاء کرده اند بنده می گویم که از طرف اکثریت ملت امتداد خواسته شده است ولی اینکه بنده مخالفت با امتداد مجلس دارم اشکال من این جاست که اگر ما آن چهار اصل را فسخ کرده ایم یکی از آن اصول نسخ شده این بود که عده نمایندگان تا یکصد و شصت و دو نفر می تواند باشد و به جای آن نوشته شده بود که عده نمایندگان یکصد و بیست و دو نفر است و ما هم که آنرا امضاء کردیم چطور شد دو مرتبه که قانون انتخابات را می نوشتیم عده را یکصد و سی و شش نفر کرده ایم این اشکال بنده است.

معززالملک - مطلبی را که در تحت مذاکره است ممکن است به عقیده بنده به دو قسمت کرد یا اینکه با قطع نظر از اینکه تمدید مجلس مخالف است با قانون اساسی یا موافق، ببینیم تمدید مجلس صلاح است یا خیر و ممکن است در این باب یک نظری باشد به عقیده بنده گمان می کنم نماینده افکار تمام نمایندگان باشم اگر بگویم مقتضی است به جهت اینکه گر رجوع بکنند یک قانون خیلی نزدیکی خواهند دید که تمام این ابرهای سیاه ارتجاع که به طرف ما حمله شده بود فقط موافقت نمایندگان و هیئت وزراء بود که آن ها را تا یک درجه برطرف کرد. پس از این مد نظر یعنی از صلاحیت بعضی مجلس تصور می کنم مخالف خیلی کم باشد آن وقت باید رجوع کرد به اینکه این امتداد راه قانونی دارد یا ندارد بر فرض که ما صلاح بدانیم تمدید مجلس را در اینکه قانوناً مدت مجلس دو سال است جای هیچ شک و شبه نیست ولی به موجب قانون اساسی در وقت نوشتن قانون انتخابات چیزی که عرض کردم این بود که اصلی که از بین رفته و نسخ شده است نمی توان گفت بعضی از اصل باقی است اصل که رفته است تمام آن از بین رفته است و اصل پنجم به تمامه از بین رفته است و این منطقی نیست که بگوئیم اصلی از ببین رفته و تمام آن نرفته بعضی از آن رفته است و از طرف دیگر، اگر بعضی از آقایان تکیه می کنند به اصل پنجاهم قانون اساسی آنرا هم نمی توانم عرض کنم که اصل پنجاهم هیچ مربوط به این جا نیست به جهت اینکه اگر بخواهیم از اصل قانون اساسی مسئله مدت را بزنیم بهیچوجه خللی به اصل پنجاهم وارد نمی آید و اصل پنجاهم از بین نمی رود مقصود از اصل پنجاهم این است که اختیار انفصال مجلس را معین کنند که به مناسب اسمی از دو سال بوده است اما علی ای حال بنده عرض می کنم و تکرار می کنم که مطابق قانون انتخابات عمر مجلس دو سال است و متوسل شدن به قوانین به عقیده بنده خیلی خارج از موضوع خواهد بود در خصوص این امتداد به جهت اینکه پیش از اینکه این تلگرافات برسد بنده خیلی متزلزل بودم به جهت اینکه صلاح مملکت را در این می دیدم که تا موقعی که نصف بعلاوه یک از نمایندگان جدیدی نرسند باید مجلس امتداد یابد مجلس امتداد بیاید از طرف دیگر برای فصول به آن راه قانونی نداشتیم این است که به عقیده بنده ملت ایران طبیعی ترین و بهترین راه را برای اینکار اتخاذ کرده اند و آن راه چه چیز است؟ رجوع بخود ملت است و نمی توانیم بگوئیم که از این نقاطی که تلگراف نرسیده است فقط بواسطه اشاره انجمن آذربایجان بوده است، می توانیم بگوئیم حتی خود ملت ایران موافق بوده است که مجلس شورای ملی امتداد پیدا کند و هیچ نظر دولت بهیچوجه من‌الوجوه نمی تواند در امتداد مجلس شرط باشد فقط نظر کسی که شرط است نظر کسی است که ما به نام او این جا نشسته ایم و او ملت ایران است فقط چیزی که ممکن است در این جا مطرح و مذاکره شود رأی مجلس آن جا مداخله خواهد داشت این است که ببینیم این تلگرافی که رسیده است کافی هست از اکثریت ملت یا کافی نیست و به عقیده بنده کافی است و در این مورد سابقه هم دایم یعنی دو سال قبل وقتی که می خواستند قانون اساسی را تغییر بدهند چه کردند آن بهترین وسائل را در آن جا کردند و ساده ترین و طبیعی ترین راه را برای این کار اتخاذ کردند یعنی رجوع کردند به خود ملت و به ولایات تلگراف کردند و از ولایت به انجمن ایالتی آذربایجان رجوع کردند و در آن موقع نقاطی که رأی داده اند برای تغییر قانون اساسی اگر از حیث عده کمتر از جاهای دیگر که رأی ندادن نبودند زیادتر یقیناً نبودند پس همان نقاطی که در آن موقع رأی آن ها قابل این شد که مدخلیت در قانون داشته باشد یعنی در تغییر قانون اساسی حالا هم کافی است برای رأی در امتداد مجلس و این هیچ اشتباه نشود که هیچ نمی خواهیم مدت مجلس را زیاد بکنیم و هیچ نمی خواهیم جلوگیری کنیم از انتخابات نمایندگان آتیه چنانچه گفته ایم مدت انتخاب همان دو سال است و ما همه ساعت ۸ دقیقه تأکید می کنیم که ملت نمایندگان خودشان را زودتر انتخاب کند پس ما چه می گوئیم می گوئیم آن مدتی که این عمارت خالی خواهد ماند و ملت ایران نماینده نخواهد داشت به حکم همان ملت ایران ما این جا می نشینیم و برای آن ها کار می کنیم و چیز تازه ای نمی گوئیم. پس حالا اگر هم بر فرض که قانون اساسی هم اجازه ندهد آن بهترین و آسان ترین راه هائی که می توان برای این کار اتخاذ کرد خود ملت ایران اتخاذ کرده است که رجوع به ملت باشد پس حالا می خواهم تردید بکنم حرف یکی از نمایندگان را که گفت اهالی ایالات و ولایات ایران درست قوانین مشروطیت را ندانسته اند بنده می گویم خوب دانسته اند و بهترین طریق راه پیموده اند و طبیعی ترین راه ها را برای این کار اتخاذ کرده اند حالا به این طریق اگر بر فرض هم عقیده باشند که تصور کنند این تلگرافاتی که رسیده است کافی نیست اگر چه این مسئله در ماده دوم این راپُرت حل شده است گفته شده که رجوع خواهد شد به ولایات و تلگرافات خواهد شد به ولایات و من یقین قاطع دارم که همان تلگرافات نکرده اند یا مسبوق نبوده اند و یا نتوانسته اند به جهت اینکه کلیه ولایات و کلیه افراد مشروطه خواه ایران عقیده شان بر این است که مجلس امتداد یابد و اگر مجلس نباشد عقیده شان بر این خواهد بود که مضراتی متوجه مملکت خواهد شد.

رئیس- مذاکرات کافی است یا کافی نیست؟ (اغلب اظهار کردند کافی است)

رئیس- تقاضائی از بعضی از نمایندگان شده است که با ورقه رأی گرفته می شود

(به عبارت ذیل خوانده شد)

ما امضاء کنندگان ذیل تقاضا می نمائیم که در خصوص تمدید مجلس شورای ملی رأی با ورقه گرفته شود.

رئیس- دو فقره اصلاح پیشنهاد شده است در ماده اول یکی از طرف آقای ارباب کیخسرو و یکی از طرف آقای حاج سید ابراهیم خوانده می شود:

(پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو به مضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می کنم اولاً در ماده اول بعد از کلمه علیهذا نوشته شود (از تاریخ ۲۳ عقرب تنگوزئیل الی مدت ۳ ماه مجلس شورای ملی کماکان امتداد می یابد).

ارباب کیخسرو - بنده به این ملاحظه پیشنهاد سه ماه را کردم که موافقت می کند با قانون انتخابات که تازه گذشته چون در آن جا نوشته شده است که سه ماه به تقاضای مجلس ماده مهلت داده شود به ملت برای انتخابات. بنده در این جا می‌بینم با این ترتیبی که نوشته شده است همینطور صحبت شد اشخاصی که در جاهای دور هستند و یک قدری مسامحه دارند اگر مطمئن باشند به اینکه وکلا نشسته اند شاید اقدام بکنند به انتخابات از این جهت وقتی که اعلان داده شد که تا سه ماه شما فرجه دارید نمایندگان خودتان را بفرستید به مرکز شاید نمایندگان خود را انتخاب کنند و بفرستند این ترتیب موافقت هم خواهد کرد با نظامنامه انتخاباتی که گذشته است از این جهت بنده سه ماه پیشنهاد کردم.

ذکاءالملک - راست در نظامنامه انتخابات نوشته شده است که سه ماه قبل از دوره تقنینیه دولت اعلان انتخابات جدید را بکند ولیکن ما اگر این جا مراعات این ترتیب را نکنیم مقصودمان کاملا بعمل نمی آید به جهت اینکه مقصود ما این است که ما مدتی که مجلس آینده کاملاً منعقد نمی تواند بشود این مجلس دائر باشد و امور قوه تقنینیه تعطیل نباشد حالا آن مدت اگر زیاد از سه ماه باشد در صورتیکه رأی می دهیم که مدت سه ماه باشد چه خواهیم کرد یا اینکه انشاءالله بلکه طوری شد که دولت اعلان انتخابات کرد اقدامات جدی کرد و مردم همراهی کردند و انتخابات کمتر از سه ماه طول کشید و مجلس منعقد شد چنانچه خیلی هم احتمال دارد که هشتاد نفر نماینده که باید حاضر شوند تا مجلس افتتاح شود قبل از سه ماه هفتاد نفر حاضر شوند پس ما هیچ راضی نیستیم که حتماً سه ماه این جا بمانیم در صورتیکه یک اکثریت قانونی حاضر باشند هر روزی که آن ها حاضر باشند ما با کمال مل و شعف می رویم و آن ها را به این جا می فرستیم پس محدود نباید باشد که اگر بیشتر از سه ماه شد بمانیم و اگر کمتر هم شد هستیم تا آن ها بیایند.

رئیس- رأی می گیریم به اصلاح آقای ارباب کیخسرو و آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام نمایند. (کسی قیام نکرد)

رئیس- قابل توجه نشد. اصلاح حاج سید ابراهیم قرائت می شود. (اصلاح مزبور به عبارت ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می کنم که چون تلگرافاتی که در باب تمدید مجلس مخابره شده است معلوم نیست که حاکی از رأی اکثریت ملت باید از طرف دولت مراجع فوری به ولایات بشود و به حکام ولایات حکم شود که جواب را مجملاً اتخاذ کرده مخابره نمایند و بعد از رسیدن جواب ولایات مجلس شورای ملی قانون رسمیت مجلس جدید ممتد گردد.

حاج سید ابراهیم- بنده عرض می کنم این جا بعضی از آقایان مذاکره می کنند که بعضی از وزراء معرفی نشده و برای مراجعه به ولایات و کسب آراء آن ها مشکل است این را هیچ صحیح نمی دانم زیرا رئیس الوزراء هست و بعضی از وزراء هم هستند و خیلی خوب می توانند این کار را بکنند و چندان اصرار هم ندارم که این کار از طرف دولت شود به جهت اینکه مقصود تکمیل این تلگرافات است که بواسطه عدم اطلاع سایر نقاط ناقص است و باید به آن ها مراجعه شود تا آنکه رأی اکثریت ملت معلوم شود چه از طرف دولت اکتساب آراء شود چه از طرف دیگر همینطوری که آقای حاج آقا گفتند تصویب دولت باید به اطلاع ملت باشد و ما آن وقت نماینده ملت خواهیم بود و جهت ندارد که یک قصبه بزرگ مملکت را بی اطلاع بگذاریم و ضرر هم ندارد به آن ها اطلاع داده شود و آن ها اگر از بی اطلاعی و یا بی اتفاقی از این مطلب مسبوق نباشند نمی شود آن ها را از نظر انداخت و آن ها را بی اطلاع گذاشت چه عیب دارد تکمیل شود این آراء و این اطلاعات دینی رأی اکثریت حقیقی ملت معلوم شود و عرض کردم که من این تلگرافات را از برای احراز رأی اکثریت ملت اگر مجلس حاکی از اکثریت ملت می داند بنده عرضی ندارم و طریق دخول این مطلب را همانطور می دانم که عرض کردم آنکه به ا ین شکل رأی بدهیم در تمدید یعنی باید معلوم کنیم که این تلگرافات کافی است برای آراء اکثریت ملت یا نه و بنده این تلگرافات را کافی نمی دانم و می گویم باید به سایر ولایات اعلان کرد و اطلاع داد کسب آراء کرد واِلا بدون کسب اطلاع آن ها نمی شود به این ترتیب که مذاکره می شود خودمان رأی بدهیم که مجلس عقد شود.

ذکاءالملک - این مسئله که این تلگرافات داخله کافی هست یا کافی نیست رأی با مجلس است و در این خصوص حکم خواهد کرد ولی متذکر می کنم خاطر آقای حاج سید ابراهیم را که مقصود ایشان را تقریباً تا یک اندازه در ماده دوم نوشته ایم و آن ماده مقصود ایشان را به اندازه لازم دارا است.

رئیس- رأی می گیریم به اصلاح آقای حاج سید ابراهیم. آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام نمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد. اصلاحی آقای حاج آقا نموده اند خوانده می شود (به مضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می کنم در آخر ماده این جمله اضافه شود: ولی مجلس ابداً قوانین را بطور قطعی نگذرانیده فقط لوایح قانونی را ترتیب نداده رد و قبول را به آراء وکلای دوره آتیه موکول می نماید.

حاج آقا - پیشنهادی که می شود در موقعی که پیشنهاد خوانده می شود صاحب پیشنهاد توضیح می دهد آن وقت هر کس می خواهد رد می کند و هر کس می خواهد قبول می کند. بنده باز مکرر عرض می کنم چون این تلگرافات را مجوز قانونگذاری نمی دانم و ابداً آن ترتیبی که آقای معززالملک فرمودند تصدیق ندارم اگر چه اساساً فرمایش ایشان صحیح است ولی ابداً این ترتیب محقق نشده در این مورد نمی توانم حق بدهم به وکلاء که پس از امتداد (اگر رأی به امتداد دارند) داخل قانونگذاری بشوند و قانون وضع بکنند برای ملت فقط چیزی که در این دو سه روز از فرمایش آقایان موافق بیرون آمد این بود که امروز ضرورت مقتضی است که آقایان باشند این مطلب را تا اندازه ای تصدیق دارم ولی آن ضرورت به ما نمی گوید که باید حکماً قانون بگذارید فقط وجود این مجلس را ضرورت اقتضا می کند آنطوری که آقایان می فرمایند حاصلش لزوم مقابل صورت و هیئت مجلس است ولی اگر یک وقتی ضرورت چیزی به ما گفت به همان اندازه که ضرورت به ما می گوید باید تعقیب کنیم واِلا بنده حق می دهم با آن کسانی که بخواهند اعتراض بکنند به قوانین آتیه و بگویند این قوانین را ما لازم‌الاجراء نمی دانیم یکی از آن اشخاص بنده هستم حالا کسی قبول نمی کند نکند ولی من خودم حق ملیت خود را می دانم که اگر قانونی بعد از مجلس بگذرد یا تحمیلی بر ملت شود آن قانون را از وکلای ملت نمی دانم از این جهت حق نمی دهم به اینکه آن قانون را اجراء کنند زیرا که پس از تمامی مدت قوانین این مجلس و تحمیلات آن به نام ملت ایران نیست بلی ترتیب لوایح قانونی می توانند بدهند مانند یک کمیسیون عالی.

ذکاءالملک - این مسئله در کمیسیون هم مذاکره شد بنده سئوال می کنم اگر مجلس حق قانونگذاری نداشته باشد وجود آن مجلس چه فایده خواهد داشت. بودن این اشخاص در این جا در صورتی که بتوانند به وظایف خودشان علم کنند چه نتیجه دارد اگر بنا شود این جا تماشاچی باشند بنده این مطلب را ابداً قبول نمی کنم بعلاوه البته هر وقتی قوانین را بتوان تغییر داده و هر وقتی می توان وضع کرد چه قبلاً چه بعداً می توان تغییر داد.

رئیس- رأی می گیریم به اصلاح آقای حاج آقا. آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام نمایند.

(چند نفری قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه نشد.

رئیس- دو فقره تلگراف یکی از سبزوار و یکی از رشت رسیده علاوه بر تلگرافاتی که دیروز خوانده شد. قبل از اینکه در این ماده رأی بگیریم این دو تلگراف خوانده می شود

دو فقره تلگراف مزبور به مضمون ذیل قرائت شد)

از سبزوار- شماره ۱۶- ۲۰ عقرب تنگوزئیل ۱۳۲۹

توسط جریده فریده مجلس و ایران نو مقام رفیع والاحضرت اقدس نیابت سلطنت عظمی دامت عظمه.

چنانچه بر خاطر مهر مظاهر مکشوف است که انتخابات دوره جدید عاجلاً میسر نیست و بقای مجلس مقدس شورای ملی هم کمال لزوم و اهمیت را دارد لهذا از ساحت مبارک استدعای عاجزانه عموماً می نمایند که تا زمان انتخاب جدید و رسیدن وکلاء دوره آتیه به امتداد مجلس مقدس و بقای وکلاء هم امر حالیه می فرمایند که انشاءالله با اتمامات عالیه آن والاحضرت و اقدامات مجدانه نمایندگان محترم امنیت تامه و آسایش عمومی حاصل شود. عموم اهالی

رئیس‌التجار- ملک‌التجار- حاجی علی‌اکبر حسین اوقاف- اقل‌التجار- محمد حسین کلانتر- حسن علوی- تاجران- عبدالرزاق- قاضی زاده- حاج میرزا محمد صادق علوی- اقل محمد تقی کریم‌اف- محسن دکتر رضا- اقل خدام ملا حسام‌المجاهدین- طالب‌اوف اسمعیل- اقل‌التجار محمدتقی- اقل‌التجار علی‌اصغر و جمعی دیگر از رشت ۱۹ عقرب تنگوزئیل ۱۳۲۹

مقام مقدس والاحضرت اقدس نایب السلطنه دامت عظمه و کلیه هیئت وزراء و آقایان نمایندگان گیلان دامت شوکتهم.

از اینکه با حالت حاضره مملکت هر آنچه اهتمام در تسریع وسائل انتخاب جدید بعمل آید به طول خواهد انجامید تعطیل مجلس شورای ملی در ظرف این مدت موجب تولید مشکلاتی علاوه بر مشکلات حاضره خواهد بود استدعا داریم هیئت حاضره مجلس شورای را موقتاً تا اکمل انتخاب جدید رسمیت و از طرف ملت ایران بشناسند یقین داریم اکثر ملت ایران با این عقیده شریک و در این استدعا هم آواز می باشند. انجمن ایالتی

رئیس- باید رأی بگیریم به ماده اول. آقایانی که ماده اول را تصویب می کنند ورقه سفید آقایانی که تصویب نمی کنند ورقه کبود خواهند داد.

(اوراق رأی اخذ و آقای حاج میرزا رضاخان به عده ذیل احصاء نمودند:

ورقه سفید (۴۶) ورقه آبی (۶).

رئیس- به اکثریت (۴۶) رأی از ۶۹ نفر نمایندگان حاضر تصویب شد. ماده ۲ (ماده دوم به عبارت ذیل قرائت شد)

ماده دویم- برای اینکه حتی‌الامکان امتداد مجلس حالیه بطول انجامد از طرف ریاست مجلس شورای ملی و هیئت وزراء به عموم انجمن های ایالتی و ولایتی و حکام و سایر مقامات لازمه مراتب ماده فوق اطلاع داده شده و در تسریع انتخابات جدید و اعزام نمایندگان هر محل تأکید خواهد شد.

رئیس- مخالفی هست؟

ارباب کیخسرو- اینکه در این ماده نوشته شده است تعجیل در انتخابات خواهد شد بنده نمی دانم از روی چه چیز انتخاب خواهد شد. اگر از روی قانون انتخاباتی است که از این جا گذشته است بنده تصور می کنم که لغو شده است بنده دستخط والاحضرت را این جا نمی دانم ببینید معنی اش چیست.

رئیس- موقع مذاکره اش این جا نیست (گفتند امضاء شده است)

ارباب کیخسرو- آخر بنده حکمت صحت قانون را می خواهم بدانم چیست.

رئیس- امضاء شده است موقع این مذاکره نیست.

ناصرالاسلام- در موقعی که ماده اول رأی می گرفتند بنده می خواستم تقاضا بکنم از آقای رئیس که در ماده دوم یک مقداری مذاکره بشود شاید می دانستیم اتفاق نمایندگان را تحصیل بکنیم. در ماده اول و علت آنکه آقایان رأی ندادند و ورقه سفید بلااسم دادند راجع به ماده دویم بود و افسوس نمی خوریم که آن اشکالاتی که لازم بود در ماده دوم بکند در ماده اول کردند بنده در ماده دوم پاره ای نظرات دارم که اگر آن نظر رعایت بشود و آن دلایلی که آقایان به طریق مخالفت اظهار می کردند آن دلائل تا آن اندازه صحت نداشت در واقع این بوده است که اگر این تلگرافاتی که شده است تصدیق بکنیم و خودتان را حاضر بکنیم برای اظهارات آن ها تحمیل از طرف انجمن ها و نقاط دیگر اظهار مساعدت نشود و این اظهار مخالفت آن ها خیلی سوء اثر خواهد کرد بنده این اظهار به عقیده خودم مجرد احتمال می دانم به همان دلائلی که عرض کردم اگر اهالی سایر ولایات و ایالات مسبوق بودند که امروزه از ایالات و ولایات دیگر این تلگرافات رسیده است و به باریکی موقع بر می خوردند و می دانستند که امتداد مجلس چقدر فایده دارد یقین دارم که از طرف آن‌ها هم اظهار مساعدت می شد و از عدم اطلاع آن ها تا یک اندازه تولید این مشکل می شود حالا که رأی دادیم به ماده اول مجلس خواهد بود تا آن دوره تقنینیه که نمایندگان جدید در مجلس حاضر شوند چون آن مقصود حاصل است پس ما می توانیم در این ماده دوم نحوی پیشنهاد بکنیم و بنویسیم که رفع مخالفت آقایانی که تصور محذور می کردند بشود او طریقش این است که به موجب اظهار قناعت نکند از انجمن ایالتی و ولایتی به طریقی که نوشته شده است از طرف رئیس و آقای رئیس‌الوزراء به آن ها اعلام می شود که مردم را در مجامع عمومی حاضر کنند و به آن ها بگویند که امتداد به مجلس از جمله لوازم است و اگر مجلس امتداد پیدا بکند مشکلاتی از برای مملکت پیش خواهد آمد و عقیده اهالی را اتخاذ بکنند بنده یقین دارم در این صورت آراء عموم بر امتداد مجلس خواهد بود واِلا اگر این کار را نکنیم مفسرین و آن اشخاصی که از امداد مجلس مشمئز هستند آنتریک ها خواهند کرد و القاء شبهه بین مردم می کنند که این مجلس قانونی نیست زیرا از فلان ولایت تصدیق نشده به ا ین نظریات تصور می کنم اغلب نمایندگان قانع بشوند و آن نیاتی که سابقاً از آن ها بروز کرده از ان نیات باز بمانند پس می توانیم در ماده دویم به آن نحوی که بنده پیشنهاد کرده ام جلب توجه اهالی را به مجلس شورای ملی بکنیم یعنی بفهمانیم به اهالی که تلگراف به مرکز بکنند یعنی نخواهیم نظرات طبقات علماء و تجار و اصناف و اهالی مملکت را که مردم بدانند امتداد به آراء تمام اهالی ایران شده است این بهترین طریقی است که متصور است برای نجات مملکت و بنده در این ماده با این ترتیب موافقم.

حاج شیخعلی خراسانی - رأیی که داده شده رأیی بوده بر قبول ما به احساسات ملی و اشتباه نکنید که رأی بر بقای خودمان بوده چون قبولی از طرفین است ایشان را لازم داشتند که باشیم ما هم قبول کردیم این احساسات ایشان را حال برای این که بعضی از نقاطی که تلگراف از آن ها نرسیده باید تلگراف شود بنده موافقم و باید این تلگراف بشود و حتی آن نقاطی که تلگراف از آن ها به ما نرسیده است مخصوصاً اساس آن نقاط هم مثل خراسان و آذربایجان و گیلان و غیره هم در این تلگرافاتی که می شود باید درج بشود که تلگرافات از اطراف شده بود در اینکه باید مجلس تمدید پیدا بکند ما قبول کردیم و فقط این مستعد باید اظهار شود ولی دیگر بنده عقیده این را ندارم که از باقی دیگر هم استفسار بکنیم که شما رأی دارید یا ندارید فقط باید گفت بعضی جاها اظهار کردند و اصرار داشتند ما هم رأی به قبول دادیم.

رئیس- بنده گمان می کنم این پیشنهادی که آقای ناصرالاسلام کرده اند همان پیشنهاد آقای حاج سید ابراهیم است که رأی گرفتیم و رد شد و قابل توجه نشد.

ناصرالاسلام- تفاوت دارد اجازه بفرمائید عرض کنم.

رئیس- صبر کنید بعد از آنکه مذاکره ختم شد و خواستیم در پیشنهاد رأی بگیریم آنوقت فرمایشی دارید بفرمائید.

لواءالدوله- چون این مخالفت بنده در خصوص این است که باید این ماده تکمیل شود و تکمیل نیست برای اینکه اگر از ریاست مجلس و از طرف هیئت دولت به آن ها تأکید شود که نمایندگان خودشان را هر چه زودتر برسانند و اعزام بکند شاید مسامحه کنند عقیده ام این است که یک مدتی این جا ذکر شود که اگر تا آن مدت نفرستادند از طرف حکومت آن محل به وعده پانزده روز یک اخطاری خواهد شد و شاید آنوقت بواسطه این اختیار زودتر نمایندگان خود را بفرستند.

حاج شیخ اسدالله - عقیده بنده این است که مذاکرات در این ماده لازم نباشد.

رئیس- خیلی خوب پس رأی می گیریم مذاکرات کافی است یا کافی نیست. آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد که مذاکرات کافی است. پیشنهاد آقای ناصرالاسلام قرائت می شود.

(پیشنهاد مزبور به عبارت ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می کنم که ماده دوم به این ترتیب نوشته شود. برای اینکه حتی الامکان امتداد مجلس حالیه بطول نیانجامد از طرف ریاست مجلس شورای ملی و هیئت وزراء به عموم انجمن های ایالتی و ولایتی حکام و سایر مقامات لازمه مراتب ماده فوق را اطلاع داده عقیده و رأی اهالی را جلب نمایند. در موقع انتخابات جدید و اعزام نمایندگان هر محل تأکید می شود.

ناصرالاسلام- اینکه عرض کردم با پیشنهاد آقای حاج سید ابراهیم فرق دارد به جهت اینکه آقای حاج سید ابراهیم نظرشان به این بوده است بعد از آنکه آن مدت قانونی مجلس سر آمد هیچ منعقد شود تا افکار عامه جلب شود بنده آن عقیده را ندارم بنده عرض می کنم مجلس به همان نحوی که در اول رأی داده شده به همان ترتیب باشد ولی برای رفع بعضی محظورات و مشکلات که من حس کردم آراء آن ها معلوم شود و پیشنهاد بنده این است که حالا رأی بگیرید اگر قابل توجه نشد فبها آن مطلوب واِلا رأی مجلس هر چه تقاضا کرد همان است.

رئیس- رأی می گیریم در قابل توجه بودن پیشنهاد آقای ناصرالاسلام. آقایانی که این اصلاح را قابل توجه می دانند قیام نمایند (عده کمی قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد. پیشنهاد آقای لواءالدوله خوانده می شود.

(پیشنهاد مزبور به عبارت ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می کنم که این جمله در آخر ماده دوم اضافه شود. اگر ۳ ماه پس از اعلان نمایندگان خود را به مرکز اعزام ندارند حکومت آن محل اخطار خواهد کرد و پس از ۱۵ روز بعد از اخطار حکومت آن محل در این دوره از انتخاب نماینده محروم خواهند بود.

لواءالدوله- گمان می کنم هر کس در اظهار عقیده خود آزاد باشد این صحیح نیست بعضی عرائق در نظر نمایندگان بیاید این هیچ خوش نیست هر کس عقیده دارد بنده عرض می کنم اینکه تأکید شود در خصوص فرستادن نماینده این را تصدیق می کنم و اینکه به نظر بنده آمد من باب تأکید است واِلا بنده از اول مخالفت داشتم حالا رأی بگیرید یا رد می‌شود یا قبول می شود.

رئیس- گمان می کنم این پیشنهاد بر ضد قانون اساسی است و نمی توانیم رأی بگیریم.

لواءالدوله- اگر مخالف قانون اساسی است پس مسترد می دارم.

رئیس- گمان می کنم آقایان تقاضا کرده بودند به ورقه رأی بگیریم. فقط در ماده اول بود در ماده دوم به قیام و قعود رأی می گیریم. آقایانی که ماده دوم را تصویب می کنند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس- به اکثریت تصویب شد در کلیات مخالفی نیست؟

متین‌السلطنه- بنده مخالفم

رئیس- بفرمائید

متین‌السلطنه - در این موقع باز مفصلاً چیزی عرض نمی کنم زیرا می بینم که آقایان نمایندگان مصمم شده اند که رأی به القای مجلس بدهند ولی برای آنکه اهمیت این تلگرافات معلوم شود تا چه درجه است همینقدر عرض می کنم مردمی که هنوز نمی دانند روزنامه ایران توقیف است معلوم است رأی آن ها درباره ابقای مجلس تا چه درجه ممکن است مناط اعتبار باشد

حاج شیخ اسدالله- به شرط اینکه مخالف با قوانین شرع نا ناقض مواد فوق نباشد منحصر به مواد فوق نیست مخالف با مواد قانون نباشد.

ذکاءالملک - عدم اطلاع مردم از توقیف یک روزنامه چه دلیل می شود بر اینکه مردم حق رأی دارند یا ندارند.

رئیس- این تلگرافات ۲۵ روز قبل رسیده است امروز از تلگرافخانه فرستاده اند حالا رأی می گیریم به اینکه مشتمل بر دو ماده است آقایانی که این دو ماده را تصویب می کنند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس- به اکثریت تصویب شد. دستور روز چهارشنبه که پس فردا است (بعضی گفتند روز پنجشنبه مجلس باشد)

رئیس- دستور تعیین می شود بعد در خصوص روز مذاکره می شود. بقیه قانون منع احتکار - راپُرت کمیسیون محاسبات مجلس راجع به تفریغ بودجه مجلس اگر چه گمان می کنم لازم نشود - بقیه قانون شرکت ها - چند فقره راپُرت کمیسیون بودجه که طبع و توزیع شد.

ادیب‌التجار - از دستور بقیه قانون منع احتکار اعلام فرمودید ولی یک تقاضائی نسبت به این مسئله داشتم.

رئیس- راجع به دستور اگر فرمایشی دارید بفرمائید.

ادیب‌التجار- خیر راجع به دستور نیست.

حاج عزالممالک - بنده عقیده ام این است مطابق جلسات قبل جلسه را معین فرمائید زیرا اگر چهارشنبه باشد مجبور می‌شویم پنجشنبه هم جلسه داشته باشیم باز دو روز پشت سر هم خواهد بود.

رئیس- رأی می گیریم که فردا جلسه باشد یا روز چهارشنبه (گفته شد روز پنجشنبه)

رئیس- رأی می گیریم اینکه فردا جلسه داشته باشیم یا نه. آقایانی که تصویب می کنند قیام نمایند (عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس - تصویب نشد. پس رأی می گیریم بر اینکه روز چهارشنبه مجلس باشد یا خیر. آقایانی که تصویب می کنند قیام نمایند. عده ای قیام نمودند.

رئیس- تصویب نشد. پس می ماند برای روز پنجشنبه (مجلس تقریباً دو ساعت از شب گذشته ختم شد)