مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۰ مهر ۱۳۳۴ نشست ۱۵۹

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۳۶ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۰ مهر ۱۳۳۴ نشست ۱۵۹

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۸

جلسه: ۱۵۹

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۲۰ مهر ماه ۱۳۳۴

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت‌مجلس.

۲- سؤال آقای حمیدیه راجع به ثبت اراضی اطراف تهران و جواب آقای معاون وزارت دادگستری.

۳- سؤال آقای دکتر شاهکار راجع به اخراج عده‌ای از کارمندان لیسانسیه وزارت دارایی و جواب آقای معاون وزارت دارایی‏

۴- تقدیم یک فقره لایحه به قید یک فوریت راجع به ترمیم حقوق آموزگاران و طرح تصویب فوریت آن‏

۵- مذاکره در گزارش کمیسسون قوانین دارایی راجع به فروش خالصه‌جات‏

۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

(مجلس یک ساعت و ۵۰ دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید)

۱- تصویب صورت‌مجلس.

رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد)

غائبین بااجازه- آقایان: سنندجی- ارباب- خاکباز- امید سالار- اسکندری- رضا افشار- تجدد- غضنفری- دکتر آهی- صدقی- سلطانی- عبدالحمید بختیار- سرمد- احمد فرامرزی- دولت‌شاهی- مکرم- کریمی- نصیری- دهقان- امامی خوئی- شوشتری.

غائبین بی‌اجازه آقایان: دکتر حمزوی- دکتر مشیر فاطمی- کی‌نژاد- بزرگ ابراهیمی- بیات ماکو- حشمتی- سعیدی- یارافشار- سالار بهزادی- شفیعی- معین‌زاده- اریه- مهندس اردبیلی قوامی- پورسرتیپ- اسفندیاری- دکتر سعید حکمت.

دیرآمدگان و زودرفته‌گان بااجازه ـ آقایان: اردلان و دولت‌آبادی ۳۰ دقیقه- آقایان محمود افشار- مهندس جفرودی- بزرگ‌نیا- مصطفی ذوالفقاری یک ساعت- آقایان اکبر، کیکاوسی، سلطان‌مراد بختیار، عبدالصاحب صفایی، دکتر افشار، ثقه‌الاسلامی، دکتر سعید امامی، یک ساعت و ۱۵ دقیقه- آقایان: مهدوی، فرود، موسوی، صراف‌زاده دو ساعت- آقایان: بوداغیان- عبدالرحمن فرامرزی- کاشانی یک ساعت آقایان: صارمی و میراشرافی یک ساعت و ۱۵ دقیقه.

رئیس- نسبت به ورت مجلس نظری نیست؟ (عده‌ای از نمایندگان- خیر) صورت‌مجلس تصویب شد.

۲- سؤال آقای حمیدیه راجع به ثبت اراضی اطراف تهران و جواب آقای معاون وزارت دادگستری.

رئیس- امروز سؤالات مطرح است آقای حمیدیه.

حمیدیه- چندی پیش بنده از وزیر دادگستری سؤال کرده بودم راجع به اراضی اطراف تهران که از چند سال قبل به این طرف به اسم چه اشخاص سند مالکیت صادر شده و یا در شرف صدور است بعد از وزارت دادگستری گفتند که تهیه این صورت برای ما مشکل است بنده موافقت مردم که راجع به زمین‌های موات و بایر یک صورت و آماری بدهند و از قراری که شنیدم در اطراف تهران یک اشخاصی بدون داشتن مدارک و اسناد یک اراضی را تصرف کرده‌اند و تقاضای ثبتش را کرده‌اند اگر این اراضی در اختیار بانک ساختمانی قرار بگیرد یک عده زیادی از کارمندان دولت و اشخاص بی‌بضاعت دارای زمین و خانه خواهند بود (صحیح است) و حالا جناب معاون وزارت دادگستری این سؤال را جواب می‌دهند و بعد بنده عرض می‌کنم. ‏

معاون وزارت دادگستری (وثیقی) - در مورد سؤال جناب آقای حمیدیه به اداره ثبت اسناد مراجعه کرده‌ایم اداره ثبت اسناد اظهار کرده‌اند که تهیه یک چنینی پاسخی چندین ماه وقت لازم دارد و چند وقت لازم دارد و چند نفر را نباید مشغول تهیه این پاسخ بکنیم بعد هم معلوم نیست آن پاسخی تهی می‌شود مورد استفاده جناب آقای حمیدیه قرار می‌گیرد یا خیر بنابراین چندی قبل به جناب ایشان نوشته شد که هر وقت مجال داشته باشند به ثبت اسناد تشریف بیاورند و موضوع را روشن بکنند که جوابی که تهیه می‌شود ایشان بتوانند از آن جواب استفاده بکنند و بی‌خود هم وقت یک عده‌ای در ظرف چند ماه گرفته نشود و به طوری که گزارش داده‌اند از تاریخی که این تقاضا را کرده‌اند جناب آقای حمیدیه تشریف نبردند به ثبت اسناد که موضوع را روشن بکنند تا این که ثبت اسناد بتواند جوابی که ایشان می‌خواهند تهیه بکنند و بنده از ایشان تقاضا می‌کنم که برای رفع اشکال به ثبت اسناد تشریف بیاورند و این موضوع را روشن بکنند به طوری که ثبت اسناد یک وقت زیادی که صرف می‌کند یک جوابی تهیه بکند که به درد بخورد.

رئیس- آقای حمیدیه‏.

حمیدیه- سؤال بنده فوق‌العاده مهم بود و متأسفانه جناب آقای معاون وزارت دادگستری جواب قانع کننده‌ای نداند نظر بنده این بود که این اراضی را چه اشخاصی برده‌اند و تصرف کرده‌اند و سند مالکیت صادر شده است یا نه و اسمی از آن اشخاص مطلقاً نبردم نظر بنده این بود که دولت را متوجه بکنیم که یک اشخاص زیادی همین حالا سند مالکیت برایشان صادر شده و برای این زمین‌ها تقاضای ثبت داده‌اند حالا جناب آقای معاون جواب‌شان با این که قانع‌کننده نبود اداره ثبت اسناد را متوجه بکنند که یک چنین اشخاصی که بدون داشتن مدارک و به اشتشهاد و با ساختن یک دیوار تقاضای ثبت زمینی را می‌کنند به اسم اینها سند صادر نکنند تا این که این راضی به تصرف بانک کشاورزی در بیاید و برای بیچاره‌ها خانه ساخته بشود. ۳- سؤال آقای دکتر شاهکار راجع به اخراج عده‌ای از کارمندان لیسانسیه وزارت دارایی و جواب آقای معاون وزارت دارایی‏

رئیس- آقای دکتر شاهکار.

دکتر شاهکار- بنده قبلاً خواستم به حضور معاون وزارت دارایی کی از مواد نظامنامه مجلس را تذکر بدهم و آن ماده ۱۶۴ آئین نامه مجلس شورای ملی است که سؤال نماینده یعنی چه؟ و منظور از آن چیست قانون می‌گوید که اگر نماینده‌ای سوءرفتاری از طرف دولت دید یا صلاح‌اندیشی خواست بکند مخصوصاً این عبارت عملیاتی مخالف اصول یا برخلاف قانون قانون و مقررات قانونی مشاهد نمود به دولت تذکر می‌دهد دولت می‌آید جواب می‌دهند دفاع می‌کنند و این عمل برخلاف مقررات و اصول بود و اصول بوده یا نه اگر نماینده مجلس قانع شد فبها والا معلوم می‌شود دولت برخلاف اصول و مقررات رفتار کرد و جواب این سؤال معلوم است که یعنی چه اغلب آقایان نمایندگان محترم بعد از این که دولت می‌آید جواب می‌دهد صاف و پوست‌کنده بهش می‌گویند قانع شدیم یعنی جوابتان کافی نبود بعد هم آن سؤال بایگانی می‌شد و موضوع از بین می‌رفت بنده امیدوارم که جناب آقای معاون محترم وزارت دارایی متوجه باشند که با یک وزیر دادگستری صحبت می‌کنند که بعدش اجرای ماده ۱۶۴ را خواهد خواند (کریمی- احسنت) سؤال بنده این بود که در زمانی که دولت جناب آقای اعلا تشکیل شد و قرار شد که مبارزه با فساد و فاسدها بشود یک عده‌ای از لیسانسیه‌ها را از وزارت دارایی بیرون کردند آن‌چنان که در هیچ یک از ممالک دنیا یک کارگر روز مزد یا یک آب‌حوض‌کشی را بیرون نمی‌کنند به دلیل این که اول وضعیتش را در نظر می‌گیرند و بعد می‌اندازندش بیرون و اینجا هم این موضوع همان موقع تذکر داده شده حالا مدت‌ها ازش می‌گذرد چند نفر از اینها مورد تعقیب قرار گرفته‌اند و چند نفر از اینها هم حذف شدند موضوع حبس شدن و تعقیب حکومت نظامی اینها مطلبی نیست که امروز بنده در اطرافش صحبت بکنم به علت این که قضیه مخدومه است بایگانی شده و در آن موضوع بنده وارد نمی‌شوم وقتی هم از مقامات مسئول سؤال کردیم گفتند به علت اخراج نبود بلکه بیانه‌ای علیه وزیر وقت داده‌اند که نمی‌دانستند وزیر وقت را نباید بهش گفت بالای چشمت ابروست (میراشرافی- ابروی خیلی پهنی هم هست بالای چشمش) این آقایان را بیرون‌شان کرده‌اند بیرون کردند در وقتی که لباس مبارزه با فساد به تن دولت بود بیرون کردند اینها علامت این است که شما فاسدید این اولین مطلب بنده بود که آقای معاون مسئول چرا بیرون کردید بعد از این تز آمد که اینها زائد بودند برهان دوم بنده این است که بنده اطلاع دارم و آقایان محترم هم اطلاع دارند که یک عده دیگر را آورده‌اند گذاشته‌اند جای اینها پس معلوم می‌شد که اینها زائد نبودند بنده و آقای دکتر جزایری به نظرم چند نفر دیگر ولی آنچه مسلم است آقای امام جمعه تهران آقای دکتر دکتر هدایتی و یک عده دیگر وقتی وارد استخدام دولت شدیم تمام سعی‌مان این بود که از استخدام دولت بیاییم بیرون و از زمان اعلیحضرت فقید بخش‌نامه صادر شد به دارات که این آقایان را اجازه ندهید بروند بیرون و به مؤسسات آزاد بنویسید اینها را استخدام نکنند مأمورین دولت را به زور نگه می‌داشتند چرا؟ برای این که در بیرون کار آزاد بود فعالیت بود اشخاصی می‌خواستند بروند دنبال کار خودشان به زور مأمورین دولت آنها را نگاه می‌داشتند امروز البته درباره دولت چیزی عرض نمی‌کنم امروز و دیروز نیست در این چند سال اخیر به طوری شده است که جوانان لیسانسیه و دکتر و تحصیل‌کرده‌ها اینها هیچ‌کاری ندارند ناچار به در وزارتخانه‌ها و خانه دولت هجوم می‌آورند به وسایلی بعضی از اینها وارد می‌شوند این مسائل که یکسان نیست بعد هم با یک بادی با یک اوضاع و احوالی اینها را دسته‌جمعی بیرون می‌کنند یک عده مردمان روشن‌فکر و تحصیل‌کرده جوان را امیدوار را مأیوس و محفوظ و ناراضی می‌کنند یک نفر لیسانسیه در وزارت دارایی ماهی ۳۴۰ تومان حقوق می‌گیرد و بعد از ۱۵ سال تحصیلات کلاسیک به اینجا رسیده است این کار دیگری نمی‌تواند انجام بدهد چون راه دیگر یعنی کارهای آزاد و تشویق و فعالیت‌های فردی در بین برنامه‌های دولت نیست از این جهت است که به وزارت دارایی به‏ وزارت دادگستری فشار می‌آورند آقایان هم داخل‌شان می‌کنند و بعد هم بیرون‌شان می‌کنند بنده تقاضا دارم از آقای معاون وزارت دارایی که خیلی بی‌ریا و خیلی روشن بیایند اینجا بفرمایند که چرا این آقایان را بیرون کردیم (دکتر امیر- کاملاً صحیح است تحصیل‌کرده‌ها را باید تشویق کرد) (خرازی- آقای دکتر شاهکار بی‌کاری به اندازه‌ای است که از بی‌کاری مردم می‌خواهند به کانادا مهاجرت کنند ما روی طلا راه می‌رویم و استفاده نمی‌کنیم) (زنگ رئیس) کاملاً صحیح است شما تحصیل‌کرده‌ها را به عنوان مبارزه با فساد بیرون می‌کنید این توهین به دانش است توهین به علم است و مأیوس کردن جوان‌های کشور است (دکتر امیر- کاملاً صحیح است- احسنت) (عبدالصاحب صفایی- اصلاً مبارزه با فساد را دولت پس گرفته است) پس از طرف دولت عرض نمی‌کنم (عبدالصاحب صفایی- بنده از طرف دولت جواب می‌دهم).

رئیس- آقای صفایی ساکت باشید.

دکتر شاهکار- در قسمت دیگر همین جریان اتفاق افتاده است با سه درجه پایین‌تر رفته‌گران شهرداری نامه‌ای نوشته‌اند که تقدیم مقام ریاست شده شما را به خدا فکری کنید که اینها چه می‌گویند اینها نوشته‌اند که آقایان ما درباره ۱۷ آنچه که گفته‌اند کردیم ما را برای رفراندم بردند رأی دادیم بعد هم هر جا ما را کشیدند برند رأی دادیم و کار کردیم (عبدالصاحب صفایی- پس باید مدیرکل بشوند) بعد هم ما را بیرون کردند چند رفته‌گر تهران را لابد به عنوان مبارزه با فساد نمی‌دانم تحت چه عنوانی بیرون کرده‌اند آقا نکنید این کار را باور بفرمایید که مردمی مطیع‌تر و نجیب‌تر و با حیثیت‌تر از ملت ایران در هیچ قاره‌ای از قاره‌های دنیا پیدا نمی‌کنید. اگر یک دوره را هم شما در یک اتاقی حبس بکنید و زیاد بهش حمله بکنید پلنگ می‌شود می‌افتد به صورت‌تان چنگ می‌زند و به شما همان خواهد رسید که به آن اسبق رسید (تفضیلی- بفرمایید مال آموزگاران هم همین‌طور شده) (اکبر- توتون‌کارهای گیلان هم دارند این حال را پیدا می‌کنند) بنده تشکر می‌کنم که معاون محترم نخست‌وزیری تذکر دادند و امیدوارم که به جایی برسد و همین‌طور امیدوارم که آقای معاون وزارت دارایی با توجه به آیین‌نامه مجلس بیاید بفرمایند این کار را چرا کرده‌اند مطلب دیگری که پریروز گفتم باز اصرار می‌کنم قضیه افسران بازنشسته شهربانی است آقایان ما نباید خودمان ناراضی برای خودمان درست بکنیم منظور از ناراضی این است که شغل اشخاصی را خوب بکنیم و دست به سر و گوش‌شان بزنیم من یک مرتبه دیگر پشت تریبون همین تریبون عرض کردم ما این انتظار را نداریم ولی در عوض توی سرشان هم نزنیم ضمناً تقاضایی که بنده دارم و از این موقعیت استفاده می‌کنم این است که از ریاست کمیسیون استخدام استدعا می‌کنم که مدتی است که قضیه تبدیل کارمندان دون‌پایه در کمیسیون مانده است آقایان اینها تمام‌شان پیش‌خدمتند تمام عضو ضعیفی هستند (صحیح است) تمام زن و بچه دارند زمستان هم نزدیک است با این بودجه هنگفتی که ما داریم همه‌اش صحبت از هندر میلیون است وقتی صحبت می‌شود از هندر میلیون دلار صحبت می‌شود ما می‌گوییم به این اشخاصی که جان می‌کنند پشت در اتاق‌ها و به این دولت خدمت می‌کنند و رسیدگی می‌کنند یک فکری برای اینها بکنید (نراقی- کارش در کمیسیون استخدام تمام شده) باید تمام بشود و منجر به نتیجه بشود تقاضا می‌کنم توجه بفرمایید هر چه زودتر به جایی برسد یکی از رفته‌گران که زباله‌های خانه من و شما را ببرند برای این که بچه‌اش درس بخواند و بعد هم که لیسانسیه شد از وزارت دارایی او را بیرون خواهند کرد بی‌چاره نمی‌داند عاقبت کارش چیست ولی تصدیق بفرمایید ولی این آقایان را بیرون می‌کنید ناراضی می‌سازید آنها را مأیوس و ناامید می‌شوند غمگین می‌شوند خطر کمونیست خطر داخلی است و گرفتاری ما گرفتاری داخلی است و امیدوارم که دولت هر چه زودتر فکر بکند و راجع به این شکایات و راجع به حقوق فرهنگیان امیدوارم که اقدام سریعی بفرمایند بنده منتظرم که ببینم جناب آقای معاون وزارت دارایی چه می‌فرمایند تا اگر لازم شد توضیحات دیگر عرض کنم.

رئیس- آقای معاون وزارت دارایی.

معاون وزارت دارایی (انواری)- بنده اول عرض می‌کنم اگر سؤالی از طرف آقایان نمایندگان محترم می‌شود از وزارت دارایی سعی می‌کنم آنچه که حقیقت واقع شده است و حتی‌المقدور جوابی قانع‌کننده تهیه بکنم این است که اگر جوابی داده می‌شود قانع کنند نباید باشد تذکر بدهید تا تعقیب بشود و منظور ایشان انجام بشود جناب آقای دکتر شاهکار راجع به اخراج لیسانسیه از وزارت دارایی سؤال فرموده بودند بنده نتوانستم بفهم که منظور فرد واحدی از لیسانسیه‌ها است که ما خارج کردیم یا این که یک دسته‌ای را وزارت دارایی از کار برکنار کرده اگر منظور لیسانسیه معین باشد خوب بود که اسم می‌بردند تا ما رسیدگی می‌کردیم (دکتر شاهکار- بنده به سر خودتان یک نفر را هم نمی‌شناسم) ممکن است این طور باشد (دکتر شاهکار- خیر قطعی است هیچ فرد معینی در نظر نیست) (زنگ رئیس).

رئیس- شما یک مرتبه دیگر حق دارید توضیح بدهید بفرمایید.

معاون وزارت دارایی- عرض کنم در وزارت دارایی آن طور که ما سابقه داریم چندی قبل در اداره کل درآمدها تشکیلاتی داده شد روی احتیاجات و تقسیمات ادارات و احتیاج کارمند عده کارمندان آنجا خیلی زیاد بود و روی احتیاجات و تشکیلاتی که داد در حدود ۲۰۴ نفر زیاد بودند که توی احتیاجات واقعی به این عده احتیاج نبود شاید هم نظر جنابعالی روی گمرک باشد در گمرک وضع دیگر بود و در اداره درآمدهای وضع دیگر و آن عده وزارت دارایی را به عده‌شان بالغ بر ۲۰۴ نفر بود کنار گذاشتند اینها را اخراج نکردند اینها را در یک قسمت‌هایی نگه داشتند تا این که هر موقع در ادارات دیگر احتیاج پیدا بکنند اینها را در آن اداره به کار بگذارند به علاوه حقوق آنها را قطع نکردند در وزارت دارایی بنده سراغ ندارم که کسی را از کار برکنار کرده باشند روی تشکیلات

مورد احتیاج و حقوق اینها را نداده باشند این ۲۰۴ نفر را که بلر کنار کرده‌اند حقوق‌شان را دادیم و بعد از آن هم زیادی از آنها برده‌ایم در کارهای دیگر مشغول کرده‌ایم و الآن در نظر است که باز هم در مرکز و در شهرستان‌ها همان عده‌ای را برکنار کردیم به کار بگماریم وزارت دارایی در نظر ندارد که کسی را از کار برکنار کرده باشد و حقوق نداده باشد آقایان اطلاع دارند که ادارات وزارت دارایی عده‌ای از کارمندان زائد هستند و هر اداره‌ای که بخواهند روی احتیاجات واقعی اعضایش را انتخاب کنند عده زیادی می‌مانند ولی در وضعیت فعلی نمی‌شود یک کارمندی را که کار می‌کند حقوقش را ندهیم حتی متنظر خدمت هم نداریم ما حقوق را هم می‌دهیم و یک نفر هم نشده است که بی‌حقوق بماند عده‌ای اینها را مشغول کار کردیم شاید عده قلیل‌شان باقی ماندند که اینها را هم مشغول می‌کنیم اگر موارد خاصی را در نظر دارید که کسی را برکنار کرده باشند و تکلیفش را معین نکرده باشم آن را بفرمایید رسیدگی می‌کنم و تکلیفش را معین می‌کنم. ‏

رئیس- آقای دکتر شاهکار.

دکتر شاهکار- بنده از برای این که آن جواب معمولی همه همکاران محترم را ندهم عرض نمی‌کنم که قانع نشدم اولاً آقا مطمئناً باشند که بنده یک نفر بخصوصی را در نظر ندارم عده‌ای از آقایان نامه‌ای اینجا نوشته‌اند بنده هم روی آن نامه سؤال کرده‌ام راجع به گمرک که فرمودند اطلاعی است که بنده الآن پیدا کرده‌ام و آنچه که فرمودید بنده عرضی ندارم فقط از یک مطلب آقای معاون وزارت دارایی در مجلس شورای ملی اتخاذ سند می‌کنم و ان عبارت از این است که فرمودید اینهایی که مشغول کار نشدند آنها را هم مشغول به کار می‌کنیم و خیلی متشکرم مطمئناً باشید که شخص بخصوصی در نظر نبود و یک مطلب دیگری را که لازم است عرض کنم این است جناب آقای صدرزاده طور عجیبی در می‌آیند می‌گویند تشکیلات ما اضافی است و این کار را نمی‌کنند ولی حقوق را ما بهشان می‌دهیم این روش خوبی نیست اگر این وضع ادامه پیدا کند از این به بعد این بهترین پست‌هاست که یک عده‌ای بعد از این که در یک وازرتخانه‌ای داخل شدند اینها را بیرون کنید همین جوری توی خیابان‌ها راه بروند بعد حقوق بگیرند آخر مگر ما این‌قدر ثروتمند هستیم الآن که جناب آقای وزیر دارایی تشریف آورده‌اند امیدواریم که پیشرفت‌هایی بفرمایند اقلاً به جناب آقای وزیر دارایی تذکر بفرمایید که استخدام جدید نفرمایند کارمندان قدیم را بیرون نفرمایند از همین‌ها استفاده بفرمایند.

این راه را نباید دولت باز کند که اشخاص به عنوان بازرس ویژه بازرس مخصوص، بازرس عالی راه بروند و در خیابان‌ها بگردند و یک عده دیگری که در دادگستری هستند وقت نداشته باشند که سر خودشان را بخارانند این قسمت را سعی بفرمایید که از بین برود (معاون وزارت دارایی- استخدام جدید امسال ممنوع است) بنده از آقای معاون وزارت دارایی تشکر می‌کنم که این قول را دادند و مطمئن باشند که فرد بخصوصی را در نظر ندارم ولیکن امیدوارم که ماه آینده به حضورشان عرض نکنم که به قول جنابعالی در این مکان مقدس عملی نشد و امیدوارم که عملی بشود.

۴- تقدیم یک فقره لایحه به قید یک فوریت راجع به ترمیم حقوق آموزگاران و طرح تصویب فوریت آن‏

رئیس- آقای وزیر فرهنگ‏.

وزیر فرهنگ (دکتر مهران)- موضوع تأمین آسایش معلمین همیشه مورد کمال علاقه و توجه آقایان نمایندگان محترم بود (صحیح است) به همین جهت در آذر ماه ۱۳۳۳ قانونی را تصویب فرمودید که حقوق معلمین اشلش بالا برود البته در آن موقع اعتباری را برای این کار معلمین در همان قانون تصویب نفرمودید و در نظر گرفته شد به تدریج که اعتباراتی تأمین می‌شود از طبقات پایین‌تر که حقوق‌شان کمتر است عینی کمک آموزگاران و آموزگاران و بعد دبیران بعد استان‌دارن حقوق‌شان تأمین بشود لایحه‌ای در ۱۵ مرداد به تصویب رسید که ترمیم حقوق کمک‌آموزگاران به موجب آن لایحه تأمین شد حالا بنده لایحه‌ای با قید یک فوریت تقدیم می‌کنم برای تأمین حقوق آموزگاران و امیدوار هستم که به محضی که گشایش مالی پیدا شود ترمیم حقوق دبیران و دانش‌یاران و استادان را هم بتوانیم تأمین کنیم. ‏

دکتر شاهکار- جناب آقای وزیر فرهنگ چرا تأمین حقوق فرهنگیان ممکن نمی‌شود.

رئیس- فوریت لایحه مطرح است قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی‏

نظر به این که تأمین رفاه و آسایش معلمین مورد توجه مخصوص می‌باشد در آذر ماه ۱۳۳۳ قانونی جهت ترمیم حقوق آنها به تصویب رسیده که بعد از تأمین اعتبار پرداخت گردد.

و چون نسبت به کمک آموزگاران قبلاً اقدام قانون پرداخت آن تصویب و به موقع اجرا گذارده شده این که در نظر گرفته شده از محل مازاد اضافه اعتبار موضوع قانون ترمیم حقوق کمک آموزگاران مصوب ۳۴/ ۵/ ۱۶ و صرفه‌جویی بودجه سال ۱۳۳۴ وزارت فرهنگ تفاوت حقوق آموزگاران نیز بر طبق قانون مذکور تأمین و پرداخت شود لهذا ماده واحده زیر به قید یک فوریت پیشنهاد و استدعای تصویب آن را دارد:

ماده واحده- به وزارت دارایی اجازه داده می‌شود از اول آبان ماه ۱۳۳۴ تفاوت ترمیم حقوق آموزگاران را بر طبق اشل جدید مقرر در قانون آذر ۱۳۳۴ از محل مجموع صرفه‌جویی‌های بودجه ۱۳۳۴ وزارت فرهنگ و مازاد اضافه اعتبار موضوع قانون شانزدهم مرداد ۱۳۳۴ پرداخت.

تفاوت ترمیم مزبور برای ۱۳۳۵ در بودجه وزارت فرهنگ منظور خواهد گردید.

رئیس- فوریت مطرح است آقای صدرزاده.

صدرزاده- موافقم.

رئیس- آقای خلعتبری.

خلعتبری- بنده شاهد بودم این لایحه لایحه‌ای که مجلس تصویب کرد در روزهای اول مجلس بود و تمام نمایندگان مجلس با علاقه خاصی واقعاً مثل این که حقوق فرزند خودشان را می‌دهند این لایحه را تصویب کردند و تمام آقایان فرهنگیان می‌دانند که واقعاً قصد مجلس کمک به طبقه معلم و آموزگار و استاد و دانش‌یار بود چون جناب آقای وزیر فرهنگ تشریف دارند می‌خواستم عرض کنم جناب آقای وزیر فرهنگ این نیت خیر مجلس را مأمورین شما خراب کردند نمی‌گویم در زمان شخص شما از وزیر که این قانون وضع شد به خود من تا کنون دویست سی‌صد شکایت رسید یعنی در طریق اجرا وزارت فرهنگ مراقبت صحیح نکرد حالا بنده نمی‌دانم به آقایانی نمایندگان دیگر مراجعه شده یا خیر (عده‌ای از نمایندگان- چه بسیار) بنده در کمیسیون عرایضی مجلس هستم به قدری راجع اجرای این قانون شکایت شده تبعیض شده رسیدگی و رغبت نشده که من امروز خودم یک نامه‌ای برای جنابعالی نوشتم و نوشتم که من از رأی‌دهندگان این لایحه هستم پشیمان هستم ملاحظه بفرمایید صرف اجرای قانون کافی نیست عده‌ای زیادی بدون این که استحقاق داشتند به آنها درجه آموزگاری داده‌اند در همان تاریخ آقایانی که وارد در امور فرهنگی بودند پیشنهاد کردند که اشخاصی که مشغول تدریس هستند و آموزگار نبودند و درجه رسمی نداشتند اینها را آموزگار بشناسند و در این مورد تبعیض شد در تهران هر کس رفیقی داشت وسیله‌ای داشت در وزارت فرهنگ رفتند و احکام از کارگزینی صادر کردند به نام آن شخص و از تهران آموزگار برای ولایات به این عنوان فرستادند پیش‌خدمت بود قوم و خویش بود دوست بود در همان موقع بنده رئیس کمیسیون عرایض مجلس شورای ملی بودم به شکایاتی که در این کمیسیون آمد رسیدگی کردیم و بازرسی نخست‌وزیری هم رسیدگی کرد در همین وزارت فرهنگ دفتر بزرگی ۳۰۰ الی ۴۰۰ شماره خالی گذاشته بودند و صدور احکام را به مزایده گذاشته بودند این را بازرسی عالی نخست‌وزیر و رسیدگی و تصویب کرده است در کمیسیون اداری سابقه‌اش هست بفرمایید ملاحظه بفرمایید پس آن نیت‌خیری که ما مجلسی‌ها برای کمک به فرهنگ داشتیم این طور ضایع شد بنابراین عده زیادی هستند که استحقاق دارند که آموزگار بشوند و نشدند و عده‌ای بودند که استحقاق نداشتند و شده‌اند چون قضیه در سابق بازرسی شده است من از شما خواهش می‌کنم و می‌خواهم که حالا که خود شما تشریف آورده‌اید و حسن‌نیت دارید می‌خواهید با آموزگار یک کمکی بکنید من معتقدم مردم وسیله ندارند که خود بنده در همین یک ماه اخیر ۳۰- ۴۰ فقره شکایت راجع به این آموزگارها شده این را به ترتبی صحیح بهش بدهید خود شما به تنهایی وقت این کار را ندارید مراجعات مردم زیاد است این گرفتاری‌ها را که مردم مراجعه می‌کنند خواستم شما بدانید و تذکر بدهم که رسیدگی بفرمایید همین چند روز قبل یک عده‌ای محصّلین دانش سرای کشاورزی مازندران که دروس‌شان را تمام کرده‌اند و حالا باید بروند خدمت بکنند نمی‌دانم ماهی چقدر بگیرند زندگی کنند سؤال امتحانی آنها را در ریاضیات به قدری مشکل دادند که آنها حقیقتاً از عهده برنمی‌آمد آقای وزیر فرهنگ رسیدگی کردند به دقت و تصدیق کردند که اشتباه شده است دستور دادند که تجدید امتحان بکنند وضع اقتصادی مردم سخت و مشکل است بعد رئیس مربوطه گفته بود که من ممکن نیست بگذارم که شما قبول بشوید خوب آقا مردم که با مأمورین طرفیت ندارند من این موضوع را تنها موضوعی است در زمان وزارت‌شان تا حال به ایشان شادی گفته باشم خیلی خوب رسیدگی کرده‌اند اما خودشان خوب می‌دانند که دستگاه وزارت فرهنگ مجهز و مرتبط نیست که اگر از بندرعباس از رفسنجان از جیرفت از محلات از کردستان از جهرم از هر جا شکایتی کردند رسیدگی کردند این را استدعا می‌کنم این را یک هیئت سه نفری بهترین صاحب‌منصبان خودتان را معلوم بفرمایید که این موضوع اجرای این قانون را از روز اول تا به حال رسیدگی بکنند و ببینند و چه اشخاصی تعدد شده است و در آینده اگر لازم شد بدانند که یکی باید مراجعه کنند مؤاخذه کنید دو سه نفر را بی‌کار کنید و محاکمه اداری کنید تا دیگر مردم احتیاج نداشته باشند که شکایت کنند و اگر سابقه امر خدمت‌تان نیست از کمیسیون عرایض هزاران شکایاتی را که مردم راجع به این قانون کرده‌اند خدمت‌تان می‌فرستم و قطعاً سوادش خدمت

شما هست و اصل اینجا هست و خواهش می‌کنم که این نیت مجلس ضایع نشود این را خواستم به عنوان تذکر گفته باشم.

رئیس- آقای خلعتبری رد فوریت صحبت بفرمایید.

خلعتبری- این را که عرض کردم برای این است که کمکی باشد.

رئیس- آقای صدرزاده.

صدرزاده- این تذکراتی که جناب خلعتبری فرمودند به نظر بنده حق مشروع هر نماینده‌ای هست که هر وقت در اجرای قوانینی یک تبعیضی مشاهده می‌کند تذکر بدهند به دولت و این دلیل این نیست که ما نسبت به مقام جناب آقای وزیر فرهنگ حتی کوچک‌ترین بی‌احترامی داشته باشیم بلکه از شخص جنابعالی آقای وزیر فرهنگ تمام رضایت داریم برای این که همیشه قوانین مفید به مجلس آوردید و تا اندازه که میسر بوده در اجرای آن مراقبت کرده‌اید ولی همآن طور که دستگاه‌های تابعه هم لازم است رد اجرای این قوانین حسن‌نیت به خرج بدهند و مراد مقنّن بوده است به موقع اجرا بگذارد (دولت‌آبادی- متأسفانه این یکی نیست) عرض کنم این نکته‌ای که می‌خواستم در جواب این تذکر عرض کنم این است ملاحظه بفرمایید این قانون در چند ماه قبل گذشته آموزگاران با کمال سختی دارند زندگی می‌کنند وجوهی از این مملکت دارد صرف می‌شود من گمان می‌کنم تأمین حقوق آموزگاران لازم‌ترین و واجب‌ترین وجوهی باشد که از طرف دولت باید به مصرف برسد و هیچ‌وقت هم نمایندگان مجلس راجع به امور فرهنگی و راجع به امور فرهنگیان کوتاهی ندارید اما این لایحه که مرقوم فرمودید قسمتی را از محل صرفه‌جویی تعیین فرمودید و مابه‌التفاوت را گذاشته‌اید که در بودجه ۳۵ تأمین بفرمایید این جور موجب تبعیض است یعنی یک عده‌ای از این وجوه موجود استفاده می‌کنند و یک عده‌ای باقی می‌ماند که باید رد سال آتیه استفاده کنند...

رئیس- آقای صدرزاده خود لایحه مطرح نیست در فوریت بفرمایید.

صدرزاده- بنابراین معادل تمام حقوق آموزگاران باید تأمین اعتبار کرد و اگر کسری دارید تأمین اعتبار کنید و تقاضا می‌کنم که چون این لایحه دیر تهیه شده آقایان نمایندگان با قبول آن یک کمکی به آموزگاران بفرمایید که در این فصل زمستان یک کمکی به آنها بشود.

صارمی- آقای خلعتبری هم با فوریت مخالف نبودند.

رئیس- آقای وزیر فرهنگ.

وزیر فرهنگ (دکتر مهران)- تذکرات آقای خلعتبی البته کاملاً منطقی و صحیح است و رد اجرای قوانین به هیچ‌وجه من‌الوجوه نباید تبعیض بشود و نباید سوءاستفاده بشود این قانون که به تصویب رسیده است یک جنبه این است گفته است اشل حقوق معلمین بالا برود ولی در این قانون یک عده زیادی تبصره به آن ملحق شده است که این تبصره‌ها به عقیده بنده در اطرافش مطالعه کافی نشده و اکثر اشکالات و شکایات که فراهم شده یشتر از این بابت بود البته فی‌المجلس یک تبصره‌هایی پیشنهاد شده در باب این تبصره‌ها و انطباقش با اشخاص و طبقات مختلف معلمین مطالعه کافی نشده و می‌خواهم عرض کنم که قسمت عمده اشکال ما از این قسمت است ولی فعلاً قانون است و مورد احترام ما است و بایستی اجرا کنیم و سعی خواهیم کرد که به هیچ‌وجه من‌الوجه در اجرای این قانون تبعیض نشود و اشخاصی که این قانون شامل آنها می‌شود استفاده کنند در موضوع تذکری که آقای صدرزاده فرمودند در این قانون پیش‌بینی کردیم که ترمیم حقوق آموزگاران را امسال از صرفه‌جویی اعتبارات‌مان بدهیم به این معنی که ۱۸ میلیون تومان اعتبار تصویب فرمودید برای تأمین مخارج مدارسی که جدیداً می‌خواهیم تأسیس کنیم البته این مدارسی که جدیداً می‌خواهیم تأسیس کنیم از اول مهرماه است و اعتبارات پرسنلی که منظور می‌کنیم مطابق اصل بودجه آن را ۱۲ ماه منظور می‌کنیم. بنابراین امسال معلمینی که استخدام می‌شوند فقط از این اعتبارات شش‌ماهش را استفاده می‌کنند و شش ماه اول سال صرفه‌جویی می‌شود این صرفه‌جویی در حدود شش الی ۷ میلیون تومان است حساب که کردیم دیدیم که ما نمی‌توانیم حقوق آموزگاران را برای ۵ ماه آخر سال بپردازیم ولی در سال آتیه معلمینی که استخدام می‌شوند باید از اول سال آینده حقوق‌شان را بگیرند و ناچار باید در سال آینده در بودجه ۳۵ اعتبار را تأمین بکنیم و خواهیم کرد بنابراین موضوع این نیست که یک عده از آموزگاران را بخواهیم امسال بدهیم که یک عده را بخواهیم در سال ۳۵ بدهیم تمام آموزگاران بلااستثنا می‌توانند از اول آبان ماه تمام حقوق‌شان را بگیرند و از اول فروردین از اعتباری که در بودجه فرهنگ خواهیم داشت استفاده خواهند کرد و تأمین می‌شود.

صدرزادده- بسیار خوب.

یک نفر از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

رئیس- در فوریت یک نفر بیشتر صحبت نمی‌کند مذاکرات کافی بود فوریت مطرح بود.

آقایانی که با فوریت این لایحه موافقند قیام فرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد برای طبع و توزیع فرستاده می‌شود در جلسات بعد مطرح می‌شود.

۵- مذاکره در گزارش کمیسسون قوانین دارایی راجع به فروش خالصه‌جات‏

رئیس- آقای صدرزاده کلیات لایحه فروش خالصه‌جات مطرح است بفرمایید.

صدرزاده- هر وقت موضوعاتی راجع به کشاورزی و فلاحت مطرح می‌شود ما مواجه با دو نکته اساسی می‌شویم یکی خدمت کشاورزی و فلاحت در ایران از قرون متمادی پیش از این دشت پهناور ایران مورد فعالیت کشاورزان ایرانی بوده است. مخصوصاً در ترجمه یکی از کتاب‌های حقوقی خارجی دیدم که راجع به این موضوع یک تصدیقی کرده است و یک تذکری راجع به فعالیت ایران در باب زراعت و توجهی که حکومت‌های وقت به توسعه کشاورزی داشته است داده است که حائزاهمیت بسیار است در این کتاب می‌نویسد که در موقعی که ایرانیان حکومت مطلقه در آسیا داشتند به امر کشاورزان اهتمام بسیار می‌کردند وقتی مقرر داشته بودند که اگر اشخاصی به وسیله بستن سد یا حفر قنوات آبی به وجود بیاورند آنها و چندین پشت از اعقاب آنها از مالیات معاف خواهند بود و می‌توانند از دست رنج خودشان استفاده برند بعد می‌گویید همین نکته می‌رساند همآن طور که آثار مهاجمات و ویرانی ملل متجاسر قرون عدیده می‌ماند آثار آبادانی ملل عادی و زحمت‌کش نیز قرن‌ها باقی است این چیزی است که خارجی‌ها و اروپایی‌ها نسبت به رؤسا ایران در امر فلاحت تصدیق کرده‌اند و من خیلی تعجب می‌کنم که بعضی از این روزنامه‌های خارجی در مجلس اخیرا از آنها صحبت شد و بعضی اهانت‌ها روا داشته بودند این کتاب‌های خودشان را نمی‌خوانند که ببینند خود آنها و استادان آنها نسبت به ملت پرافتخار ایران چه مزایایی قایل هستند، نکته دومی که مورد توجه واقع می‌شود این است که جمعیت بیشتری از ایران به امر فلاحت اشتغال دارند ما هر وقت راجع به مسئله ملک دارایی و فلاحت اینجا بحث می‌کنیم باید متوجه باشیم که هر قانونی که می‌گذارنیم و هر نظری که در این باب رعایت می‌کنیم متوجه قسمت اعظم این مملکت است یکی از مسائلی که در الآن مورد بحث است راجع به قانون فروش خالصه‌جات است این قانون در مجلس شورای ملی ایران سابقه دارد من به این سوابق مراجعه کردم در سال ۱۳۰۵ یعنی در دوره ششم تقنینیه مرحوم مستوفی‌الممالک پروگرام به اصطلاح آن روز و برنامه به اصطلاح امروز تقدیم کرده فروش خالصه‌جات و تخصیص عواید آن به بانک فلاحتی و صنعتی جزو برنامه دولت بوده است و مخصوصاً مرحوم مدرس رحمت‌الله‌علیه وقتی که از برنامه ایشان دفاع می‌کردند در آنجا بیان کرده‌اند که به تجربه ثابت شده است که دولت نمی‌تواند به خوبی کار زراعت را انجام بدهد و بهتر است که در دست مردم باشد تا آبادانی را بیشتر بکنند و تولید مملکت را زیاد نمایند و دولت هم بتواند از طریق مالیاتی که اخذ می‌کند نفع بیشتری ببرد و امور خودش را اداره کند این یک اساس معقول و منطقی است در دوره دوازدهم از طرف دولت وقت لایحه فروش خالصه‌جات تقدیم می‌شود و در آن لایحه این‌طور در نظر می‌گیرند که آنها را از طریق مزایده ولی به اقساط ۵ ساله به فروش برسانند و عایدات آن را تخصیص بدهند به بانک فلاحتی برای ترویج زراعت چای در شمال و پنبه و سایر موات و چیزهایی که امکان صادر کردن از ایران داشته باشد البته این جهتی را که دولت وقت در آنجا در نظر داشته است بسیار به موقع و به مورد بوده است و الآن هم آن نظر وجود دارد ولی یک تجربه‌ای هم در ظرف این سی‌سال برای ملت ایران به دست آمده و آن این است که ما باید از طریق خرده‌مالک تا آنجا که ممکن است و منافات با قوانین نداشته باشد بر عده کشاورزان مملکت و علاقه‌مندان به این کار بیفزایید که کی از آن طریق فروش خالصه‌جات است که بیشتر آن شمال زارعین و کشاورزان بشود و حالا در این فروش به کشاورزان بایستی یک نکته اساسی را وزارت کشاورزی ملحوظ بردارد و من تقاضا می‌کنم که جنابعالی جناب آقای وزیر کشاورزی این را توجه بفرمایید شما اگر یک قطعه خالصه را به قطعات مختلف تقسیم کنید و به ۵۰ رعیت بفروشید ولی وسایل آبادی و عمرانی از لحاظ بذر و سیار چیزها در اختیار او نگذارید البته یک رعیت قدرت ندارد این وسایل را فراهم کند و طبعاً بعد از یک مدتی این املاک به صورتی ویران‌تری را پیدا خواهند کرد و باز همان کشاورزان ناگزیر به فروش آن خواهند شد و حتی همان عایداتی مختصری را هم که دولت از این خالصه‌جات به دست می‌آورد به کلی از بین خواهد رفت مخصوصاً املاک فاریابی یعنی املاکی که از طرق قنات احیا می‌شود باید ترتیب شایسته‌ای بدهد و شرکت‌های تعاونی روستایی در ایران برقرار کنید که با شرایط بسیار بسیار سهلی پول در اختیار آنها بگذارند که بتوانند املاک خودشان را آباد کنند هم بر قوه فعلی مملکت بیفزایند و هم کشاورزان دارای ثروتی می‌شوند و هم آسایش بیشتری برای آنها فراهم می‌شود این یک نکته بسیار لازمی است که باید به موازات این قانون رعایت بشود و اگر رعایت نشود ما آن نتیجه‌ای

را که از این قانون انتظار داریم به دست نخواهیم آورد (خلعتبری- بسیار صحیح است) در همان قانونی که در دوره دوازدهم در مجلس شورای ملی تقدیم شده و مخصوصاً قید شده است که پولی که از فروش املاک به دست می‌آورند به بانک کشاورزی و صنعتی می‌سپارند و این بانک‌ها بهره‌ای که از مردم می‌گیرند نباید از صدی شش تجاوز کند الآن هم آقایان می‌دانند که در این مدت دو برابر این مبلغ بهره از مردم دریافت می‌کردند بسیاری اشخاص برایشان صرف نداشت امکان نداشت که پولی را دریافت کنند با زحمت زیاد و اشکالات فراوان با بهره صدی ۱۲ آن را به کار زراعت بی‌اندازند بنابراین در این موقع که شرکت‌های تعاونی روستایی برقرار می‌شود اول باید سرمایه آنها را زیاد کرد و ثانیاً مشکلاتی را که از طریق استقراض وجود دارد از بین برد و بهره یا هیچ و یا اگر برای گردش‌کار بانک برقرار می‌شود بهره بسیار قلیل باشد که کشاورزان بتوانند با دادن این بهره ملک خودش را آباد کند و هم به موازات این اقدام مسئله هیئت‌های کشاورزی یا اتحادیه‌های کشاورزی است که من در جلسه قبل اینجا خدمت آقای وزیر کشاورزی تذکر دادم و حالا هم مشغول صحبت هستند و به این تذکرات بنده هم گوش نمی‌گیرند متوجه بنده باشید عرض کردم که در جلسه قبل خدمت آقا تذکر دادم در این جلسه هم متأسفانه چون مشغول صحبت هستید به تذکرات بنده توجه نفرمودید یادداشت بفرمایید به نظر بنده کی از چیزهایی که برای پیشرفت امر فلاحت لازم است این است که در استان‌ها و شهرستان‌های بزرگ اتحادیه‌های فلاحتی و کشاورزی بایستی تأسی شود که آنها بتوانند راجع به امور کشاورزی خودشان یک بررسی‌هایی بکنند و یک راهنمایی‌هایی داشته باشند و کمک به کشاورزان بکنند چنان‌که الان اتاق بازرگانی در امر اقتصاد این کار را برای طبقه بازرگانان می‌کند و اما راجع به قانون نکاتی که بنده در نظر گرفته‌ام در حضور آقایان عرض می‌کنم در قانون که در مجلس سنا گذشته است این را مخصوصاً از آقایانی که با کارهای قضائی سر کار بیشتر دارند استدعا می‌کنم توجه بفرمایند در این قانون تز مجلس سنا این بوده است که املاک خالصه را از بین خرده‌مالک تقسیم کنند بنابراین املاک مشاع یعنی آن املاکی که وزارت دارایی به عنوان خالصه دارد و مشاع است این طبیعی است که قابل تقسیم نخواهد بود در آنجا پیش‌بینی کردند که این قبیل املاک خالصه که مشاع است قبلاً وزارت کشاورزی آنها را مفروز بکند تا بتواند بعدا به صورت قطعات بیرون بیاورد و بین خرده مالکین تقسیم کند این درست است یعنی این منطقی که مجلس سنا گرفته است نظر این بوده که تمام املاک خالصه بین رعایا و کشاورزان مورد تقسیم واقع شود این بسیار صحیح بوده ولی بعد که به کمیسیون کشاورزی مجلس آمده است یک تغییر پیدا کرده و آن این است:

املاک شش دانگ را قبول کرده‌اند که تقسیم بشود ولی املاکی که سه دانگ و یا کمتر باشد آنها را تصمیم گرفته‌اند که به طور مزایده به فروش برساند یعنی مطابق قانون ۱۳۱۲ (دکتر بینا- ایراد واردی است) این بسیار حساس است (دکتر بینا- باید پیشنهاد بفرمایید) اجازه بفرمایید این تشریح نشده صورت تمام املاک خالصه را ندیدم ولی نظرم هست در دوره شانزدهم یک صورتی از املاک خالصه به مجلس تقسیم شده که در حدود ۱۴۰۰ یا ۲۴۰۰ پارچه ده بوده است که اگر در میان اینها شش تا شش دانگ مفروز معین باشد اینها تقسیم می‌شود پس بقیه املاک مشاع را باید از طریق مزایده بفروشند اگر حزب این باشد که بخواهیم املاک را به خرده مالک تقسیم نکیم و به آنها نفروشیم این درست ولی اگر منظور ایشان این ات که املاک را به خرده مالک یعنی به رعایا و کشاورز بفروشیم باید همان روشی که سنا اتخاذ کرده است اتخاذ بکنیم یعنی بگوییم املاکی که شش دانگ از الآن تقسیم بکنیم و به فروش برسانیم املاک مشاع را هم مفروز بکنیم بعد از آنکه مفروز شد بفروشیم املاک مشاع که یک قسمتی مال دولت است اینها را قبلاً مفروز بکنیم وقتی که مفروز کردید شش دانگ درمی‌آید البته این نکته هم در مجلس سنا هم بحث شده است و آن راجعه به مسئله حق شفعه است البته می‌دانید در قوانین مقدسه اسلام این اصل هست و حتی در قوانین مدنی ما هم عنوان شده است راجع به قطع شفعه که هر گاه ملکی مشترک باشد و یک طرف بخواهد آن را بفروشد به همان قیمتی که می‌خواهد بفروشد اگر شریک‌الملک اخذ به شفعه کرد مال اوست اگر منظور این نکته بوده است اگر برای فراز از این نکته بوده است اولاً معلوم نیست که تمام املاک خالصه مشترک بین دو نفر باشد چه اگر تعداد شرکا باشد شفعه وارد نمی‌شود شفعه فقط اختصاص به دو نفر دارد. ثانیاً باید ببینیم که چند تا ده شامل این مطلب می‌شود و راجع به همان‌ها هم اگر مورد اخذ حق شفعه واقع شد بعد از این که افراز کردیم و آن قسمت مفروز گردید و قسمت مفروز را تقسیم کردید آن وقت دیگر مورد شفعه واقع نخواهد شد یعنی حالت شش دانگ پیدا می‌کند. بنده دقت کردم جناب آقای مشایخی راجع به این قانون مخصوصاً ماده ۹ این نکته را آن طوری که مجلس سنا تذکر داده است و در آن واردات حالا اجازه بفرمایید شما باید روش‌تان را معین کنید و بفهمید املاک خالصه آنچه مفروز است چند تا است و آنچه مشاع است چند تا و ثانیاً معلوم بدارید که آیا منظورتان این است که این املاک رعایا و کشاورزان فروخته بشود به اقساط و بر عده کشاورزان فعلی این مملکت بیفزاید یا مقصود این است که در دستورالعملی برای این قانون به دست بیاورید کی دو تا ملک را به طور نمونه بین رعایا تقسیم کنید و بعد هم بقیه را به عنوان این که مشاع است به شریک‌الملک‌ها بفروشید پس دیگر این جار و جنجال نمی‌خواهد برای این سه ملک یک لایحه بیاورید و تمام بکنید الآن این صحبتی در محیط ایران موجود است و استقبالی که مردم دارند انتظار دارتند که تمام املاک خالصه تقسیم بشود به قطعات و بر رعایا فروخته بشود که هم کشاورزان این مملکت زیاد بشود و هم عایدات دولت و هم عده بیشتری علاقه آب و خاکی پیدا کنند اینها منظور است بنده تصور می‌کنم چون خودم از اشخاصی هستم که معتقدم هستم که تمام این املاک خالصه بایستی بین رعایای محل فروخته شود بنابراین همان تز مجلس سنا را اختیار می‌کنیم یعنی آنهایی که شش دانگ است و مفروز و اشتراک ندارد آنها الآن مبادرت به تقسیم کنند و آن قسمت‌های دگر هم گذاشته‌اند اگر کمتر از سه دانگ و بیشتر از سه دانگ است آنها را هم مفروز کرده به صورت قطعات بیرون بیاورد و به کشاورزان بفروشند (دکتر بینا- پیشنهاد بدهید) در قانون که در سال ۱۳۱۲ به مجلس شورای ملی تقدیم شده است تمام وجوهی که از طریق فروش خالصه‌جات به دست می‌آید این را اختصاص دادند به بانک صنعتی ولی در اینجا تأکید شده است یک مقداری را به بانک خواهد داد و یک مقداری در بنگاه خالصه ذخیره می‌کند می‌دانیم و یک‏ تشکیلات خیلی مفصلی برای این کار درست خواهند کرد به عنوان مشاور به عنوان بازرس عالی و بازرس ویژه و غیره تا یک ملک خالصه باقی‌مانده است این تشکیلات بقای خواهد ماند در صورتی که یکی از نتایجی که می‌خواهیم از این قانون بگیریم این است که این تشکیلات به اسم املاک خالصه از مملکت ما حذف شود ولی مطمئن هستم که تا یک دانه از این ملک‌ها باقی‌مانده باشد این دستگاه با تمام بودجه عریض و طویل به مملکت تحمیل خواهد شد چنان‌چه در همان قانون ۱۳۱۲ مقرر شده است که دولت تمام املاک را در ظرف ده سال بفروشد با وجود این که یک مقداری از این املاک که پرفایده بوده است حالا به ثمن بخس و یا هر چه بوده فروختند یک مقداریش را نگه داشته‌اند و از آن روز تا حالا هم گرفت اداره خالصه هستند حکایت همان عرب است گفتند خانه‌ات را فروختی گفت لایل‌بت جاری در اینجا منظور این است که اداره خالصه را هم بودجه را حذف کنند از بودجه دولت بنابراین این قانون پیش‌بینی می‌کند که یک روشی باشد بعد از این که شما دست می‌زنید به فروش این املاک دیگر یک کاری نباشد که در ظرف یک مدت طولانی انجام بدهند و همیشه برای یکی دو تا ملک باقی‌مانده یک بنگاه عریض و طویل به عنوان بنگاه خالصه و مشاور و چه و چه در این مملکت باشد و تحمیل بشود جناب آقای ارسلان خلعتبری مکرر راجع به این شرکت تعاونی روستایی صحبت کردند و مکرر در صحبت‌های خصوصی هم فرموده‌اند به این موضوع اظهار علاقه می‌کنند و حق هم با ایشان است همآن طور که عرض کردم یک کشاورزی که شما امروز ده هکتار و بیست‌هزار زمین بهش می‌دهید و نه بذر و نه گاو و نه پول دارد که بتواند از اینجا استفاده کند اگر شما منظورتان این است که یک عده کشاورز را این‌جور را دارای ملک و علاقه بکنید که بتواند عواید بیشتری پیدا کند همان آن‌که این ملک را به او واگذار می‌کنید به اقساط باید در همان آن یک دستگاهی در نزدیکی محل اقامت او وجود داشته باشد که به او پول بدهد و وسایل زراعت آن را فراهم بکند تا این که بتواند این ممالک را آباد دارد والا این ملک‌ها ویرانه خواهد شد و از این قانونی که تقدیم کرده‌اید و بسیار قانون مفیدی است آن نتایجی که باید حاصل نخواهد شد تصور می‌کنم که این توضیحات بنده تا حدی خاطر آقایان را به اهمیت این قانون متوجه کرده باشد نهایت این است که باید در اصلاح این مواد دقت کنیم. من اصلاً یک گله‌ای از دولت دارم استدعا می‌کنم یک فرصت بدهید دفاع را بعد بفرمایید و آن این است که آقایان می‌فرمایند یک اعتباری برای فرهنگ بیاورند یا یک پولی بگذارید برای سازمان برنامه شما که دو هیئت دولت هر روز با هم هستید بخواهید امضا کنید چهار ما طول می‌کشد ولی وقتی آمد در مجلس آن وقت آنان تصویب شود اینجا ۱۳۶ نفر باید روی این قانون مطالعه کنند ۶۰ نفر در مجلس سنا مطالعه کنند شما لطف کنید و قانون‌های لازم را زودتر بیاورید به مجلس و به ما فرصت بدهید و امکان بدهید که روی آن مطالعه بیشتری بکنید وقتی قانونی از مجلس گذشت دولت مجبور می‌شود که فردا به عنوان متمم به عنوان تکمیل هی قانونی بیاورد و این موضوع قوانین زیاد مردم را ناراحت می‌کند یک قانونی اگر با مطالعه عمیق از مجلس بگذر تا اوضاع و وضع دنیا عوض نشده باشد زیاد لوزم به تغییر ندارد ولی وقتی که قانون مطالعه دقیق نشود به مقام عمل که درمی‌آید بر می‌خورد به اشکال الآن آقای وزیر فرهنگ

فرمودند که قانون ترمیم حقوق معلمین و آموزگاران یک نواقصی دارد که باید اصلاح بکنند بنده نمی‌دانم چرا این قانون نواقصی را آن وقت وزارت فرهنگ اطلاع نداشت به هر حال نظر مساعدت مجلس و کمک به تصویب قوانین من تصور می‌کنم مجلس هجدهم به هیچ‌وجه کوتاه نیامده است همیشه هر قانونی مفید دیده است با آن موافقت کرده به سرعت آن را گذرانده است و حتی مواردی بوده است که دولت لایحه آورده است که جنبه فوریت نداشته مجلس که احساس کرده فوریت دارد از طرف نمایندگان‏ اقلیت یا اکثریت برای آنها هم تقاضای فوریت شده و البته این تشکر را می‌کنم که اعلیحضرت همایونی شاهنشاه اظهارات متعددی که فرمودند این اصناف را دیده‌اند که مجلس شورای ملی در این دوره همیشه نسبت به قوانین که برای مملکت مفید بوده در جهت صلاح کشور بوده قصوری نکرده خوب است آقایان وزرا در انجام وظیفه خودشان این رعایت را بفرمایند و قوانین لازم و مفیدی که در نظر دارد زودتر به مجلس بدهند و یک مقداری هم حوصله داشته باشند که ما اینجا رسیدگی بکنیم و نواقص آنها را رفع بکنیم و یک قانون کامل و قابل اجرا تصویب کنیم اما در قسمت متاع من یک بحث زیادتری دارم که چون یک قدری جنبه فنی و قضایی دارد وارد بحث در کلیات قانون نمی‌شوم و وقتی که خود ماده مطرح بشود بحث مفصلی خواهیم کرد.

رئیس- آقای پیراسته.

پیراسته- عرض کنم که لایحه خالصه‌جات به نظر بنده یکی از لوایح مفیدی است که باید حتماً به تصویب برسد این لایحه و فکر تقسیم خالصه‌جات بسیار فکر خوبی است چون به تجربه ثابت شده است که دولت تاجر خوبی نیست زارع خوبی نیست و هر کاری که دولت به عنوان تصدی دست بزند خوب از آب درنمی‌آید اصلاً کار دولت زراعت و صناعت و تجارت نیست و به عنوان مثال عرض کنم که کارخانه‌ای که همه اداره می‌کنند صرف می‌کند وقتی دولت اداره می‌کند ضرر می‌کند ملک باید عایدی برای صاحبش داشته باشد ولی دولت که مالک شد ضرر می‌کند تجارت هم همین‌طور است باید سعی کرد که دولت غیر از کارهای حاکمیت که بایستی به توسط دولت اجرا بشود به کارهای تصدی اصلاً دست نزد خالصه‌جات ایران که یک قسمت از املاک بسیار خوب ایران است که یک قسمت از املاک بسیار خوب ایران است به صورتی بسیار بدی اداره می‌شود ولی این لایحه‌ای که دولت آورده این نظر را تأمین نمی‌کند یعنی اگر شما منظورتان این است که خرده‌مالک ایجاد بکنید این درست معکوس است شما گفته‌اید می‌خواهید از طریق مزایده بفروشید مزایده را کسی درش شرکت می‌کند که پول داشته باشد باید این املاک طب اصول صحیح به زارعین که در آن محل ساکن هستند واگذار شود و البته زمین زراعتی که باید آن قدر داده شود که در روستا عده‌ای مالک ایجاد شود حق انتقال هم زارعین نباید داشته باشند که اینها عادت بکنند به مالکیت والا یک عده دلال این را از دست آنها درمی‌آورند اما یک نکته‌ای که بنده مشاهده کرده دیدیم که دولت نوشته است که در بعضی از موارد از طریق مزایده می‌فروشد خوب از طریق مزایده فروختن که دیگر قسمت ندارد در حقیقت این لایحه به این صورت در می‌آید که چون دولت املاک غیر معقول را نمی‌تواند بفرشد حالا آمده از مجلس سنا اجازه بگیرد که املاکش را به طور مزایده بفروشد و گیر زارع هم چیزی نخواهد آمد بنده به آقایان اطمینان می‌دهم مخصوصاً در ماده دوم نوشته است مخصوصاً املاکی که در نزدیکی شهرها است باید به صورت مزایده به فروش برسد باید تعیین کرده چه ملکی نزدیک شهر است چه ملکی نزدیک ده البته آقایان اطلاع دارند که دهات هر کدام یک مرکزی دارد به صورت شهر این ماده به قدری کش‌دار نوشته شده است که هر ده را می‌توانند بگویند که نزدیک شهر است چون هیچ دهی نیست که مستقل باشد هر دهی تابع یک شهرستانی است به طور کلی بنده مخالفم با این لایحه این است که بایستی سعی بشود به آن کسانی که نمی‌توانند در وضع عادی مالک بشوند به وسیله این لایحه ملک داده شود جلوگیری از دلال و از کسانی که می‌خواهند زمین را از دست زارع درآورند در کمیسیون مرکب از اشخاص بصیر باید بشود آقایان اطلاع دارند که در مجلس تشکیل می‌شود خیلی روی تخص و تجربه نیست بنابراین ملاحظه می‌فرمایید که کی عده شعبه‌ای را قرعه‌کشی می‌کنند در این قرعه‌کشی یک عده از موظف می‌شوند بروند در کمیسیون شرکت کنند و حال آن‌که اتفاق می‌افتد که سه نفری در امر بهداری وارد هستند شرکت نمی‌کنند و مجبور می‌شوند اشخاص غیرفنی در کمیسیون بهداری بگذارند (اکبر- در کمیسیون کشاورزی این طور نیست و همه اهل فن هستند) حالا تصادفاً امسال این طور شده است البته در کمیسیون‌ها ممکن است بعضی اهل‌فن باشند ولی همه نیستند این است که بنده پیشنهاد می‌کنم که یک کمیسیونی تشکیل شود از اشخاص بصیر و مطلع در امر زراعت و در امر کشاورزی در عین حال سوابق مفصلی هم داشته باشند مثل آقای اردلان آقایان دیگر که صلاحیت دارند چند نفری بنشینند این وضع را مطالعه کنند و بعد آنچه را به نظرشان صحیح می‌رسد رأی بدهند و البته با عجله یک چیزی را آوردند اینجا و هر کس خواست حرف بزند با تقسیم خالصه‌جات مخالف است آقا این نمی‌شود مجلس جای این نیست که با عجله و شتاب یک چیز را بیاورند و تصویب بشود و بردارد و بروند اگر این‌طور باشد مجلس لازم نیست مجلس باید تمام کارهایش حلاجی‏ بشود و رویش بحث بشود و به نظر بنده با عجله نمی‌شود اگر آقایان موافقت بفرمایند باید یک کمیسیون خاصی تشکیل بشود یک روز دو روز مطالعه بکنند بعد بیاورند به مجلس در هر صورت با این که این املاک به صورت مزایده به فروش برسد مخالف هستم با این که به مالکین داده شود به اهل محل داده نشود مخالفم بایستی کسی این ملک را مالک می‌شود و اهل محل زارع باشد (صدرزاده- رعایت شده) به هر صورت بنده از طرق مزایده مخالف هستم مزایده‌ها را هم می‌دانم چه خبر است هر سوءاستفاده‌ای که شد در مناقصه مزایده شده است از حقوق بنده چیزی کم نمی‌شود از حقوق بنده و آقا کسر نمی‌شود در مزایده و مناقصه تمام سو‏ءاستفاده‌های مملکت می‌شود و بنده مخالف هستم بنده از طریق مزایده با فروش املاک مخالف هستم و به هر طریق دیگر که می‌دانید صلاح است و اشخاصی که استحقاق دارند و اهل محل هستند مالک بشوند نه این که دلال نه این که آنهایی که رفته‌اند سندی جلع کرده‌اند و آنجا را ندیده باشند بنده صددرصد موافقت دارم این طرق مزایده را باید لغو بکنم و با ترتیب صحیح باشد و از طرق دیگری انتخاب بکنم (صدرزاده- همان طریقی که سنا انتخاب کرد) بنده آن را مطالعه نکردم. ‏

رئیس- آقای مشایخی‏.

جناب آقای صدرزداه و همچنین نمایندگان محترم تشریف آورند و توضیحاتی دادند در اساس موضوع که عبارت از فروش خالصه‌جات است کمال موافقت را دارند و حق هم همین است زیرا عملا به سقوط رسیده است در گذشته که دولت از نظر اقتصادی و بهره‌برداری نتوانسته است از املاک خالصه استفاده کند و املاک خالصه بایر شده است و به هر حال مخروبه درآمده است لکن از موقعی که قانون فروش خالصه‌جات گذشت و خالصه‌جات به افراد منتقل شد املاک خالصه مخروبه به صورت املاک معمور و آباد در آمد و سطح مزروعی این املاک از زمانی که به صورت مالکیت انفرادی در آمده است به هیچ‌وجه قابل قیاس با سطح مزروعی زمان تصدی دولت نبرده است و به همین منظور است که در حال حاضر که ما می‌خواهیم قدم‌های بلندی برای ترقی کشور برداریم یکی از راه‌های مسلم این است که بنیه تولیدی مملکت را از نظر کشاورزی ترقی بدهیم و توزیع و تقسیم خالصه‌جات یکی از وسایل مؤثر برای این منظور خواهد بود البته این قانون همآن طور که آقایان توجه دارند بدواً به تصویب مجلس سنا رسیده و دقت کافی شده و کمیسیون کشاورزی آنجا کشاورزان را منظور داشته و مطالعاتی کرده‌اند و بعد آمده است به مجلس شورای ملی کمیسیون کشاورزی مجلس شورای ملی هم از مردمانی تشکیل شده است که از امور کشاورزی اطلاع کامل دارند ولی من تصور می‌کنم آن طوری که باید و شاید مخصوصاً جناب آقای پیراسته توجه کافی و لازم به مواد مربوط به این قانون نکرده باشند و تصور می‌کنم با توضیحاتی که به عرض‌شان می‌رسانم منظورشان تأمین خواهد شد و تمنی می‌کنم توجه کنید اولاً خالصه‌جاتی که در این قانون ذکر شده است منحصر به املاک مزورعی نیست بلکه خالصه اعم است از املاک مزورعی اراضی موات و اراضی دایر و بایر و مستغلات و آنچه که در این قانون مستثنی شده است مراتع است. بنابراین دولت به هر نحوی از انحای هر چه مالک است به موجب این قانون منظور این است که خورد بشود و فروخته بشود این اصل کلی است از این نقطه‌نظر است که از مواد این قانون منحصراً با توجه به املاک مزروعی تنظیم نشده است خالصه‌جات دیگر از قبیل مستغلات شهری هم مورد نظر بوده است و به طور کلی منظور این بوده است کلیه خالصه‌جات مزروعی بین کشاورزان تقسیم بشود مگر در مواردی که تقسیم واگذار کردن به کشاورزان نقض غرض باشد و مفید واقع نشود بنابرآنچه که جناب آقای صدرزاده فرمودند املاک خالصه به دو قسمت تقسیم می‌شود یکی به صورت اشاعه و یکی به صورت افراز و در این قانون تصریح شده است که املاک مزروعی به نفع مشاع و کمتر از سه دانگ از طریق مزایده فروخته بشود چرا؟ املاک مزروعی مشاع که قنواتش قابل تقسیم نیست باید از قنوات بهره‌برداری بشود تا زمین آباد بشود فرض بفرمایید ملک مزروعی باشد که دو دانگ متعلق به دولت باشد و ضمناً به دو دانگ متعلق به یک یا چند نفر باشد اولاً اگر بخواهیم در مقام افراز برآییم زمین را می‌شود افراز کرد ولی قناعت که قابل افراز نیست آن وقت در املاک مشاعی که اختلاف هست در آب بین صاحبان اراضی بین صاحبان دو دانگ هم این اختلاف به وجو خواهد آمد و ممکن است این اختلافات سبب بشود که آبادی املاک و قنوات غیرمقدور بشود به این جهت در این لایحه این‌طور در نظر گرفته شده است که املاک کمتر از سه دانگ به صورت مزایده فروخته بشود اما املاکی که بیش از سه دانگ و متعلق به دولت است تمام آنها به طور قطع باید فروخته بشود بدون مزایده جناب آقای پیراسته

مخصوصاً در ماده ۳ تصریح شده است بدون مزایده کارشناسان ارزیابی بکنند و با اقساط بیست ساله به کشاورزان محل فروخته شود و در صورتی که املاک فاریاب باشد در ملک به هر نفر ده هکتار در صورتی که املاک فاریاب نباشد که هر نفر ۱۵ هکتار فروخته شود بنابراین منظور جنابعالی که مزایده فروخته نشود در این قانون تصریح شده است در قانون می‌گوید املاک بدون مزایده بین کشاورزان تقسیم می‌شوند این عبارت ذکر شده است که بدون تشریفات مزایده و اما این که فرمودند در مقام افراز دریابیم جناب آقای صدرزاده اگر فرض بفرمایید یک مغازه با یک کاروان‌سرا یا یک حمام در شهر تهران باشد سه دانگ متعلق به دولت باشد خالصه باشد و سه دانگ متعلق به فرد باشد این حساب که عرض می‌کنم در کمیسیون این مطلب تذکر داده شده است در مواردی که لازم باشد دولت در مقام افراز درمی‌آید مخصوصاً در املاک مزروعی تذکر داده شده است اما افراز کردن یک مستقل غیرعملی غیرممکن است به این جهت ان طور پیش‌بینی کردیم که در مواقعی که دولت لازم بداند در مقام افراز برمی‌آید به هر حال ممکن است که در این قانون باز آقایان نظریاتی داشته باشند که البته مورد توجه واقع خواهد شد و این که لوایح در کمیسیون‌ها تصویب نمی‌شود و در مجلس تصویب می‌شود مقصود این است که نظریات آقایان را مورد توجه قرار بدهد در حال حاضر از نظر کلی منظور جناب آقای صدرزاده و منظور جناب آقای پیراسته از نظر این که از طریق مزایده به فروش نرسد و زمین کشاورزان فروخته شود در اینجا در ماده ۳ به غیر از املاک کمتر از سه دانگ تأمین شده است و البته پیشنهاداتی که آقایان بدهند مورد توجه واقع خواهد شد.

رئیس- آقای نراقی.

نراقی- عرض می‌شود راجع به کلیات صحبت شد مخصوصاً جناب آقای مخبر هم توضیحات کافی دادند دیگر موضوعی باقی‌نمانده که بنده عرض کنم (احسنت) بنده چون در کلیات به عنوان موافق اسم نوشته بدوم و هر صحبتی که باید بکنم قبلاً از طرف آقایان شده است به طور کلی خواستم عرض کنم که با سابقه‌ای که گذاشته شده است در امر خالصه‌جات که رد ابتدا به طور انتقالی واگذار شده بود جناب آقای حائری‌زاده هم اشاره کردند در مقابل آن واگذاری‌ها مقداری نفت و مقداری جنس و یک عده سرباز تعیین کرده بودند یعنی واگذار بوده به شخصی در مقابل سالی هزار تومان و هزار تن گندم و صدهزار نفر سرباز این نحوه انتقال بود وقتی که قانون نظام وظیفه تصویب شد البته موضوع سرباز لغو شد و منتفی شد باقی‌مانده جنس نقد و در دوره دوازدهم هم آمدند قانون اصلاحی را به صورت فروش گذراندند و به اشخاص واگذار کردند اما همآن طور که اشاره شد دیدیم که بعد از واگذاری این املاک این بود املاک مخروبه صورت خیلی خوبی پیدا کرده است دولت حالا آمده است یک لایحه خوبی آورده است چون دولت آمده قوانین را با وضع امروزی تطبیق کرده و همان نیت را خواسته اصلاح بکند که با تملک انفرادی این املاک از صورت مخروبه خارج بشود و ضمناً مردم هم احب آب و خاک بشوند یعنی کسانی که به زراعت اشتغال دارند صاحب آب و خاک بشوند چون دولت روش خرده‌مالکی را پسندیده است آمده است در این قانون پیش‌بینی کرده است و مخصوصاً یک حسنی که این قانون دارد این است که در ماده ۱۰ ملاحظه کرده باشید در نظر گرفته شده پول‌هایی که از فروش این املاک به دست آمده این پول جمع می‌شود و باز هم برای آبادی این املاک خرج می‌شود و این روش حکیمانه‌ای که اعلیحضرت همایونی شاهنشاه در مورد املاک خودشان عمل کردند و مورد تشویق و تحسین کلیه مردم دنیا واقع شد نتیجه‌اش الآن معلوم است که در این مدت کمکی که املاک را واگذار کردند قالباً کشاورزان درآمد خوبی پیدا کرده‌اند و اراضی را آباد کرده‌اند مضافاً به این که پول حاصله در بانک عمران متمرکز کرده‌اند و کمک به رعایا کرده‌اند در این قانون فروش خالصه‌جات که تقریبا پیش‌بینی شده که در اداره خالصه یک دستگاهی خواهد بود که بر رعایا هم از لحاظ فنی هم از لحاظ مالی کمک خواهد کرد بنابراین بنده فکر می‌کنم که در کلیات هیچ موضوع باقی‌نمانده است که عرض کنم تقاضا دارم از آقایان که عرایض بنده که رد کلیات عرض شد به صورت کفایات مذاکرات قبول بفرمایید کلیاتش را عجالتاً رأی بدهید اگر نواقصی در مواد بود با این‌که رویش خیلی بحث شده در موقع خودش گفته شود اما راجع به مزایده که به عقیده بنده کاملاً به جا نوشته شد چون تعدادی املاک دولت دارد از این قبیل اراضی که نزدیک شهرهاست که آنها جزو املاک مزروعی نیست و نسبت به دانگ هم چاره‌ای نبوده است مطالعه ریادی شده است در کمیسیون‌ها آنچه که در سه دانگ یا کمتر باشد و مشاع هم باشد شش دانگ نباشد نواقصی دیدند که نمی‌شود آن را تقسیم کرد علت آن در صورت‌جلسات هست موقعی که این ماده مطرح می‌شود راجع به آن چون بنده در کمیسیون کشاوزی هم هستم توضیحاتی خواهم داد امیدوارم آقایان به کلیات رأی بدهند و مواد زودتر مطرح شود.

رئیس- آقای نقابت‏

نقابت- عرض کنم که بنده تصور می‌کنم در کلیات این لایحه خیلی بحث ضرورت ندارد (صحیح است) زیرا که نظر دولت این است که خرده‌مالک را در مملکت زیاد بکند و املاک دولتی که به حالت خراب و بدون حسن اداره می‌نمایند به دست خرده‌مالکین بیاید تا آنها هم با فعالیت شخصی و به کار انداختن سرمایه ماشین‌های بدن یک انتفاع بیشتری حاصل کند سطح تولیدات در مملکت زیاد شود این حرف به طور کلی مورد موافقت است و به همین جهت مطلب تازه‌ای هم نیست و البته ما هم از دولت فعلی خیلی سپاس‌گزاری می‌کنیم که یک عده چنین فکری که مورد احترام عامه است فوراً توجه فرموده‌اند تا حالا بیش از ۵ قانون برای فروش خالصه‌جات در سنوات گذشته تصویب شده است و مجلس شورای ملی اجازه داده است که دولت خالصه‌جات را تا حدی که اشخاص می‌تواند آباد بکنند و به اشخاصی که می‌توانند آباد کنند واگذار کنند یکی از آنها قانون ۱۳، ۱۴ است که تبصره ماده ۱ ناظر به آن است راجع به اراضی خوزستان یکی قانون آبان ۱۳۱۶ که راجع به اراضی بنادر جنوب، سرحدات جنوب دشتستان، ایذه، خوزستان در این قانون هم مقرر شده است که دولت مجاز است برای اسکان و برای عمران نسبت به زارعین و عشایر آن محل از املاک و اراضی بذر و بخشش کند یا بفروشد یا مجاناً به آنها بدهد این حقوق از ۱۳۱۴ و ۱۳۱۶ معمور شده است و بدبختانه اجرا نشده است و به قدری بد اجرا شده است که مردم در آن سرحدّات واقعا رنج می‌برند شما اگر یک سری به سرحدات جنوب بزنید آقایان وکلای شمال آقایان نمایندگان رشت آقایان نمایندگان لاهیجان کسانی که در کنار آن جنگل‌های سرسبز و آباد و باران‌های هفتگی و رودخانه‌های فراون زندگی می‌کنید اگر یک سری به بنادر جنوب بزنید وضع و خشک و گرما و هوای سخت و طوفان‌های آنجا را ملاحظه بفرمایید و بعد هم توجه بفرمایید که در ممالک مجاور آنجا چه کمک‌هایی می‌شود و این زارعین حتی یک خانه گلی یک خانه آجری نمی‌توانند برای خودشان بسازند و همیشه دست به گریبان مالاریا و امراض محلی هستند قبول خواهید فرمودید واقعاً سخت است بتوانید یک هفته آنجا زندگی کنید برای این که این مردم آباد بشوند برای این که این مردم به حق برسند برای این که مردم زمین داشته باشند که در آن زمین استخوان‌های اجداد آنها دفع شده باشد تا بتوانند آنجا بمانند و علاقه‌مند باشند و کوچ نکنند و به کشورهای خارجه نروند از ۱۳۱۴، ۱۶، ۲۶ گذشتگان ما نمایندگان مجلس کسانی که اینجا بوده‌اند دولت‌های وقت سلاطین وقت مقرراتی وضع کردند که به اینها زمین بدهید به اینها احترام بکنید اینها را اسکان بدهید متأسفانه هیچ‌کدامش عمل نشده به قدری بد عمل شده است که مردم تا این تاریخ ناله می‌زنند آقا در تابستان همین امسال با این گرما تقریباً ۶۰ نفر از مشایخ و کدخدایان و زارعین شادکان، شادکان همان فلاحیه قدیم است هیچ کس از آقایان کم و بیش به آنجا عبور نکرده‌اند آنجا راه ندارد باید با بلم رفت ۱۰۰ هزار نفر عشایر آنجا زندگی می‌کنند والله یک مدرسه ندارد به والله یک بیمارستان ندارد این مشایخ آمدند تهران ما رفتیم خدمت جناب آقای وزیر کشاورزی حاضر جلسه تشکیل دادیم نمایندگان و سناتورها آمدند ناله اینها چه بود می‌گفتند اجازه بدهید یک تلگراف بکنیم که مأمورین خالصه شادگان از هندوانه‌ای که ما در باغچه‌یمان می‌کاریم و خیاری که می‌کاریم و آن مرغی که برای مصرف خودمان داریم آب چراع و علف حق مرتع و حق بقیه مالکانه نگیرند ما گفتیم که مطابق قانون ۱۳۱۴ اراضی خوزستان را نسبت به اشخاصی که قبل از استیلای قشون در آنجا تصرف داشته‌اند به موجب تصویب‌نامه ۹۸۹۵ مورخه ۱۳ تیر ماه ۱۳۱۴ دولت گفته است که هر کس قبل از استیلای قشون در خوزستان زمین آباد کرده مال خودش خلع ید از مرحوم شیخ خزعل کرده مال خودش آن زمانی که امروز می‌گویند حکومت شدید بود و رعایت حقوق می‌شد تمام این حقوق رعایت شد تمام این کمک‌ها و مساعدت‌ها نسبت به عشایر و اهالی به عمل آمد در دشتستان در بنادر جنوب در ایذه برحسب این قوانینی که ما در دست داریم این قوانین به دولت گفته است که اینها را اسکان بدهد زمین بدهد کمک‏ بکند حتی اعلیحضرت فقید در سال ۱۳۱۷ به خوزستان آمدند و در کنار شط خرمشهر سرلشکر معینی را اظهار کردند گفتند این تقسیم اراضی چه شد که من امضا کردم گفت مشغول هستند گفت در دشت میشان آقای موسوی تقسیم کردیم و قسمت‌های دیگر را هم مشغولیم اعلیحضرت همایونی فکر کردند و گفتند این‌جور مفت ندهید متری یک شاهی صد دینار خدا می‌داند به این عبارت متری یک شاهی و صد دینار بگیرید در حساب علیحده بریزید خرج عمران و آبادی و قنوات و انهار بکنید این حرف ابلاغ شد این عمل تعقیب شد و چیزی نگذشت که بلای شهریور ۱۳۲۰ پیش آمد تا حالا این قانون معطل است آقا مردم خوزستان نتوانستند ملک خودشان را ثبت کنند اداره ثبت اسناد با آنها ورقه مالکیت نمی‌دهد و بانک کشاورزی که چون سند ندارند پول نمی‌دهد این بیست درصد که آقایان

مرحمت کردید تصویب کردید برای عمران خوزستان از محل نفت تا این تاریخ بیست ریال خرج نشده است شرکت نفت جواب داده است به وزارت فرهنگ که ما خرج‌مان زاید بوده و دخلی نداریم که صدی بیست بدهیم که شما یک مدرسه بسازید حالا سه روز دیگر جشن افتتاح نفت گرفته می‌شود دیشب در روزنامه خواندم که آقای دکتر امینی و شرکت نفت و جمعی از شخصیت‌های مملکت می‌روند و نطق می‌کنند اما بنده به آقای دکتر امینی به دولت عرض می‌کنم که وکلای خوزستان روی رفتن به خوزستان ندارند من پیشنهاد کردم جناب آقای محمودی و جناب آقای اکبر که بیایند وکلای شما بروند به جنوب وکلای جنوب هم بروند به شمال ما یک مقداری از شما دفاع می‌کنیم شما هم از ما دفاع می‌کنید این همه زحمت می‌کشیم هفته‌ای یک روز جلسه داریم هفته‌ای هفت روز مزاحم دولتیم یک کار زمین یک کار فرهنگ یک مدرسه یک بیمارستان یک بنا را نتوانستیم حل کنیم یک دارو نتوانستیم حمل کنیم (عبدالرحمن فرامرزی- جنوب تهران را هم ببینید همین‌طور است) به تمام انبیا و اولیا ما از مردم خجلیم گناه از کیست من یک نفر کار ندارم گوش به حرف من بدهید آقا قانونی آمده است برای فروش خالصه‌جات در تبصره ماده ۱ این عبارت ذکر شده نسبت به آنچه از املاک و اراضی خوزستان که تا تاریخ تصویب این قانون که تا تاریخ تصویب این قانون آزاد شده است طبق ماده واحده فروردین ۱۴ و قانون ۲۰ آبان ۱۶ عمل می‌شود و بعد طبق این قانون نتیجه چه می‌شود اولاً قانون فروردین ۱۳۱۴ حق داده شده به کسانی که آباد کرده‌اند یا تعهد آبادی بکنند اراضی واگذار بشود هر کس هم رفت تعهد آبادی کرد بهش واگذار می‌کنند وقتی شما می‌گویید تا فلان تاریخ آباد شده است جلوی آبادی بعدی را می‌گیرد آن وقت بروید روی مواد دیگر و حال آن‌که خوزستان یک عنوان خاصی داشت برای آباد شدن آن حق داده شده که آن هم به دولت آن هم با تصویب‌نامه هیئت وزرا متأسفانه هیئت دولت دو دفعه تصویب‌نامه صادر کرد یک دفعه کمیسیونی غذاهای یزدی آقای روستا و یک نفر دیگر فرستادند به محل این کمیسیون تمام وقتش با کمک استان‌دار و دستگاه حاکمه محل صرف شد نسبت پیشنهاداتی که از تهران می‌رفت یک عده از وزرا یک عده رجال یک عده تجار شرکتی تشکیل داده‌اند تقاضای اراضی کردند شرکت رسیدگی کرد قباله‌جات برای آنها صادر کرد و هر چه ما ناله زدیم به حال این ملتی که ۳۰۰ سال است توی خوزستان نشسته است توی این نخلستان نه برق دارد نه آب دارد اول مالکیت این را تصویب بکنید اول بهش اجازه بدهید که بروند یک ورقه مالکیت نسبت به عرصه نخلستانش بگیرد بعد شما بروید به شرکت‌هایی که از تهران یا سایر شهرستان‌ها تقاضا می‌کنید اجازه بدهید آنها نشستند و گفتند ما از شمال شروع کردیم گفتیم خوب بود از جنوب شروع می‌کردید شما مأمور جنوب هستید آن تصویب‌نامه‌ها بلااجرا ماند ۳۰۰ هکتار هزار هکتار ۲۴ هزار هکتار قباله نوشته شده و به اشخاص دادند و آن قباله‌جات در دست آن ماند و آن شرط اجرا نشد و عراضی هنوز آباد نشده است الا یک شرکتی که اهل محل بود آن شرکت تاکنون شش میلیون تومان خرج سدسازی کرده خرج عمران کرده اتفاقاً وزارت کشاورزی اداره خالصه بر علیه آن شرکت اعاده دعوی کرده است. و گفته است که شما زیادی آباد کرده‌اید خراب کنید آدم چه بگوید این حرف‌ها والله مثل داستان است کسی نمی‌تواند قبول کند بنده چون عادت ندارم که حرف که دیگری عرض کرده باشد مخصوصاً از جناب آقای خلعتبری خواهش می‌کنم که این عرایض من را به عنوان شکایت وکیل یک منطقه‌ای که ۲۲ سال است در یک منطقه‌ای جان می‌کنند و ۲۲ متر زمین ندارد و ۲۲ نخل ندارد به نام یک همچون وکیلی به کمیسیون عرایض بپذیرند و این مسائل متناقض را رسیدگی کنند آیا برای عشیره بنی‌کعب من یک موتور چهار هزار تومانی را به ۲۴ هزار تومان از وزارت مالیه به اقساط خریدم و اجازه گرفتم که نصب کنم بعد عرض حال برای او داده‌ام که به چه دلیل تقاضای کندن زمین و نصب موتور کرده‌ایم راستی عجب حکایتی است هر کسی ساز خودش را می‌زند آن مأموری که در محل است می‌گوید وظیفه من اعتراض به ثبت است مالیه به شرکت نفت می‌نویسیم بیایند دستگاه‌ها و مؤسسات خوزستان که به عنوان آباد کردن هستند نفت سیاه و روغن بفروشید برای این که ماشین‌ها اینها نخوابد برای این که اینها بیچاره‌اند و حال آنکه از ۱۳۰۶ تا حالا ۲۷ سال است مجلس شورای ملی متوالیاً قانون برگذاری خالصه قانون تشویق زارع قانون اسکان رعیت قانون اسکان عشایر قانون برای ازدیاد تولید وضع کرده آخر یکیش را اجرا کنید ما با این قانون جاناً و مالاً موافقیم ما هر اقدامی که نفع مردم و در جهت منافع ملت باشد موافقیم و رأی می‌دهیم اما این مذاکرات ما را توجه کنید این تبصره ۱۵ که این قید آباد شدن را در این جا می‌گذارید نتیجه این می‌شود که قانون ۱۳۱۴ بمیرد قانون ۱۳۱۶ بمیرد منحصر بشود به این قانون این قانون آن وقت می‌رود روی ماده ۹ چگونه مغایر رأی می‌دهد ماده ۹ می‌نویسد (وزارت کشاورزی مجاز است عرایض بایری) در صورتی که صحبت آنجا سر بایر نبود صحبت سر اراضی دایر نخلستان خالصه دولت بود باز اینجا نظر می‌رود روی اراضی بایر بایری که به اشخاص یا شرکت‌ها داده‌اند که آن راضی را آباد کنند یا تعهد کنند که مساحتی که حداکثر از ۵۰۰ هکتار تجاوز نکند این را هم بدهید این ماده ۹ را هم قبول داریم به شرکت‌ها بدهیم هر کس می‌خواهد آباد کند دو برابر بدهید آقا ما می‌گوییم در این سراسر چون این عشایری که ۳۰۰ سال در آنجا زندگی کرده‌اند نظام وظیفه به شما داده‌اند مالیات داده‌اند و در قرن اتم برق ندارند، بهداری ندارند، فرهنگ ندارند، ۱۱ ماه به این درخت نگاه می‌کنند برای دو جین خرما دست‌های تاول‌زده پای‌برهنه دل‌شان خوش است که دو من خرما دارند آن وقت وزارت اقتصاد ملی این خرما را کالای درجه یک می‌کند برای این که جلوی صادرات شما گرفته شود و خرمای عراق رقابت بکند با این خرما در این همین محل خرمای عراقی به نام خرمای خوزستانی وارد کشتی‌ها می‌شود و فروخته می‌شود در همین محل صورت بدهید که یک ریال به بانک ساختمانی به بانک کشاورزی به بانک رهنی به یکی از نخلستان‌ها خوزستان داده است در ظرف سی‌سال من که مالک نیستم آقا این کافر ماجرایی است برای یک سرحد برای یک عده‌ای که برادرهای شما هستند و به این محرومیت هستند والله غیرقابل تحمل است (صحیح است، احسنت) به هر صورت در این تبصره ۱ عرض بنده این است که این عبارت اصلاح بشود قانون ۱۳۱۴ به قوت خودش باقی ماند قانون ۱۳۱۶ به قوت خودش باقی می‌ماند این قانون هم تصویب شد هر سه اختیار در دت دولت باشد عینی دولت به جای این که یک اختیار داشته باشد ه اختیار داشته باشد به قول ژان ژاک روسو می‌گوید قوانین میوه‌های محلی است. خرمای خوزستان در آذربایجان به دست نمی‌آید یک جای عشیره‌ای است که شما مجاناً به او زمین بدهید یک جا آب به او بدهید. یک جا قنات به او بدهید. یک جا زمین دایر بدهید. یک جا باید زمن بایر بدهید. یک جا باید زمین بنابراین را متری صد تومان مزایده بگذارید و بفروشید اینها در تمام نقاط مملکت فرق می‌کند و نباید این مطلب را به طور کلی فراموش کرد نسبت به این تبصره استدعا می‌کنم تجدیدنظر بفرمایید و یکی هم تبصره ۱ ماده ۲ مهم است‏. زیرا آنجا اجازه داده شده است که نسبت به عرصه زیر اعیانی اشخاص اگر کسی اعیانی در ملک خالصه‌دار آن عرصه را به صاحب اعیان واگذار کند اما اینجا بی‌عدالتی شده است گفته‌اند برویم ارزیابی بکنیم واگذار بکنیم ارزیابی به قیمت چه روزی آن روزی که اعیانی را ایجاد کرد اگر ارزیابی بفرمایید حرف صحیح است اما امروز در نتیجه خرج کردن و زحمت کشیدن او ملک ترقی کرده است شما بروید ارزیابی کنید متری ۱۰۰ تومان زمین زیربنا را به او بدهید این کار زود است زیرا در آن قسمت تبصره یک دولت الان هم با همین کار را می‌کند اراضی که راه‌آهن گرفته است در مسیر خودش به قیمت سال ایجاد راه‌آهن به متری صد دینار و یک عباسی تقویم می‌شود و قیمت آن به مردم می‌دهند همچنین اراضی که وزارت راه گرفته است اراضی که شهرداری‌ها گرفته‌اند اینها همه به آن قیمت تقویم می‌شود ولی اگر به نحو اطلاق نوشته‌اند و چون قانون مساوی است باید متساویاً اعمال شود نسبت به دولت و نسبت به مردم راجع به بقیه مطالب هم بنده موافقم و پیشنهاد رد مورد تبصره ۱ داده‌ام که امیدوارم جناب آقای وزیر موافقت بفرمایند (احسنت- احسنت)

۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات در کلیات رسیده فعلاً جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز یکشنبه خواهد بود دستور دنباله همین لایحه (مجلس مقارن ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏