مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۰ امرداد ۱۳۰۷ نشست ۲۷۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۰ امرداد ۱۳۰۷ نشست ۲۷۴

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۶

جلسه: ۲۷۴

صورت مشروح مجلس شنبه ۲۰اَمرداد ماه ۱۳۰۷ مطابق ۲۴ صفر ۱۳۴۷

فهرست مندرجات:

۱- رد مرخصی آقای لیقوانی

۲- بقیه شور در قانون سجل احوال

۳- قانون سجل احوال

۴- قانون دویست هزار تومان اعتبار برای استخراج معادن زغال سنگ شمشک و ساختن راه آنجا

(مجلس دو ساعت قبل از ظهر بریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید)

(صورت مجلس پنجشنبه هجدهم مرداد را آقای دولتشاهی قرائت نمودند)

غائبین با اجازةجلسه قبل آقایان: ایلخان ـ ذوالقدر ـ امام جمعه شیراز ـ سید ابراهیم ضیاء ـ میرممتاز ـ میرزا محمد تقی طباطبائی ـ محمد آخوند ـ نجومی ـ مقد م ـ میرزا عبدالله خان ـ وثوق ـ میرزا هشام آشتیانی – طباطبائی وکیلی ـ حاج آقا حسین زنجانی ـ میرزا احمدخان بدر.

غائبین بی اجازه جلسه قبل آقایان: اسدی ـ موقر ـ علیخان اعظمی ـ آقا علی زارع ـ قوام شیرازی ـ مهدوی ـ امیر تیمور کلالی ـ محمد تقی خان اسعد ـ افسر ـ آقا زاده سبزواری ـ غلامحسین میرزا مسعود ـ حاج شیخ بیات ـ حاج حسن آقا ملک لیقوانی ـ اسکندری ـ محمّد ولیمیرزا ـ سلطان محمد خان عامری ـ میرزا حسن خان وثوق ـ حاج غلامحسین ملک ابراهیمی.

دیر آمدگان با اجازه جلسه قبل آقایان: نظام مافی ـ طباطائی ـ دیبا:

دیبر آمدگان بی اجازه جلسه قبل آقایان ـ سهراب خان ساکینیان مرتضی قلیخان بیات ـ حاج میرزا حبیب الله امین – شریعت زاده.

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ قبل از دستور

رئیس ـ آقای زوار

زوار ـ قبل از دستور

رئیس ـ آقای آقا سیدیعقوب

آقا سیدیعقوب ـ امیب تیمور را غائب بی اازه نوشه‌اند مرخصی ایشان تصویب شد خواستم تذکر بدهم که اصلاح شود.

رئیس ـ باید منهقضی شده باشد تحقیق میوشد صورت ملجس ایرادی ندارد؟

(گفته شد خیر)

بعضی از نمایندگان ـ دستور

رئیس ـ وارد دستور بشویم؟ (گفته شد بلی) خبر کمیسیون عرایض راجع به مرخصی آقای لیقوانی

(بشرح ذیل خوانده شد)

نماینده محترم آقای لیقوانی بوسیله تلگراف توسط نمیانده محترم آقا عباس میرزا فرمانفرمائیان پس از انقضای مدت مدخصی که داشته‌اند یکماه دیگر تمدید تقاضا مدت مرخص که داشته‌اند یکماه دیگر تمدید تقاضا نمودند کمیسیون با تقاضای ایشان موافقت اینک خبر آنرا تقدیم می‌دارد.

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده عقیده‌ام این نیست که ما بیائیم در اینجا و همه روزه اجازه مرخصی بگیریم و مجلس هم اجازه بدهد ما برویم عقب کارهای شخصی خودمان و ماهی سیصد تومان از این مردم حقوق بگیریم نه دیانت ما این اجازه را می‌دهد نه و جدان ما نه عبدالتخواهی ما هیچ کدام این اجازه را نمی‌دهد که ما بیائیم وکیل بشویم بهر زحمتی با وکیل ما را بکنند بعد برویم سرکارهای خودمان هر چد وقت یکمرتبه اجازه دو ماه و سه ماه بگیریم و ماهی سیصد تومان بگیریم نبده این عقیده را ندارم و عقیده‌ام این است که کاملا باید حقوق مردم را حفظ کنیم یکی از لوازم حفظ آن این است که اینجور رأی‌ها را ندهیم و امیدواریم مجلس هم اینجور پیشنهادها را خوشان متصل نکنند و تاملی درش بکنند و تصویب نکنند مال مردم است شوخی نیست اگر مال خود ایشان باشد به آسانی می‌توان رأی داد ولی مال مدرم را نمی‌شود بنده مخالف این ترتیب هستم این کارهائی که می‌کنیم همه بر ضرر مملکت است

روحی ـ اینطور نیست آقا

فیروز آبادی ـ خیلی خوب بنده عقیده‌ام این است

زوار (مخبر کمیسیون) ـ بنده مجبورم از نقطه نظر کمیسیون عرایض دفاع کنم البته خاطر مبارک آقا متذکر است که پریروز در مجلس تصریح شد که کمیسیون عرایض و مرخصی همیشه موافقت است با این مرخصی‌ها که عذر موجه داشته باشند و مرخصی هائی که عذر موجه نداشته‌اند همیشه رد کرده ولی متأسفانه گاهی مجلس آنها را هم قبول کرده است. این خبر مرخصی آقای لیقوانی را اول کمیسیون تصوی نکرد و خبرش را داد بعد تلگراف رسید که ایشان کسالت دارند و ناخوش هستند و نمی‌توانند حاضر شوند و با این ترتبیب این خب را کمیسیون حاضر کرد و تقدیم مجلس کرد و بنده هم با آقا موافقم و رأی هم نخواهم داد

رئیس ـ آقایانیکه این خبر ار تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(عده قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب نشد. پیشنهاد آقای فیروز آبادی (بشرح نشد. پیشنهاد آقای فیروز آبادی

(بشرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که شور دوم لایحه سد نیشابور در ابتدای جلسه جزء دستور شود

رئیس ـآقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ عرض کنم از آنجائی که نبده و همه آقایان عقیده مان این است که باید برای این مملکت کار پیدا کرد و قسمی کرد که این مملکت برای تمام مردم قابل سکونت باشد. مردم از این مملکت نان می‌خواهند کار می‌خواهند زندگانی می‌خواهند نمشود ما خدای نخواسته دراین امور توجهی نکنیم و مردم روزبروز بر فقر فلاکتشان اضافه شود ما باید هر کس هر پیشنهادی می‌کند که یک وجب زمین ایران را آباد کند و ایرانی هم باشد استقبال کنیم. ما باید هر کس که می‌خواهد یک کارخانه در این مملکت بیاورد با او همراهی کنیم هرکس می‌گوید یک سدی می‌خواهم ببندم باید با او همراهی کنیم. این شخص یکسال یا زیادتر است پیشنهاد کرده است که سدی می‌خواهم ببندم باید با او همارهی کنیم. این شخص یکسال یا زیادتر است پیشنهاد کرده است که سدی می‌خواهم ببندم و هیچ ضرری هم برای کسی ندارد و اعانه و کمکی هم از دولت نخواسته است غیر اجازه فقط اجازه می‌خواهد. امیدوارم که این اجازه داده شود وقت مجلس امروز و فردا و پسفردا بیشتر باقی نمانده و این لایحه کاری هم ندارد شور اولش تمام شده شور دومش دو دقیقه سه دقیقه بیشتر کار ندارد هیچکس هم مخالفت نکند که زود بگذرد. خواهش می‌کنم که حال مردم و مملکت را در نظر بگیرند. مردم کار می‌خواهند. مثل مخارج روضه خوانی نشود که از یک عده زده شود و بیک عده مستغنی داده شود.

رئیس ـ آقای رفیع

رفیع ـ آقای رفیع

رفیع ـ من از آقا خواهش می‌کنم یکقدری خودشان انصاف بدهند در این مدتی که در خدمتشان هستیم در مجلس یک مقدار وقت مجلس را ایشان ببهوده تلف کرده‌اند. مجلس فوق العاده تشکیل شده است استدعا کردیم و آقایان هم کمک کرده‌اند تشریف آورده‌اند جلسه تشکیل شده که یک لایحة مهمی بگذرد. آقا آن خواهش هائی که دارید و بالاخره شما خودتان کمک کنید به بودجه مملکت وقت مجلس در هر دقیقه قیمت دارد اجازه بدهید بگذارید کارهائی که در جریان است داخل مذاکره اش بشویم و انجام بدهیم شما اگر فرمایشی دارید مجلس را معطل نکنید قبلاً بیرون با نمایندگان مذاکره کنید اتفاق آراء که حاصل شد آنوقت پینشهاد کنید ما هم رأی می‌دهیم و الا ما را اینجا معطل می‌کنید می‌نشینیم هی پیشنهاد میفرمائید ده دقیقه پانزده دقیقه آقا صحبت میفرمائید ما هم جبوریم جواب عرض کنیم

رئیس ـ رأی می‌گریم باین پینشهاد آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(عده کمی برخاسته)

رئیس ـ تصویب نشد. پیشنهاد آقای زوار

(باین طور خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم خبر ثانوی کمیسیون محاسبات قرائت شود

رئیس ـ آقای زوار

زوار ـ عرض کنم که این خبر کمیسیون را از نقطة نظر علاقه مندی که نمیاندگاه محترم به عزاداری حضرت سید الشهدا دارند بنده استدعا کردم که ان خبری که راجع باین قسمت فرستاده بودند به کمیسیون و تجدید شده است مطرح شود پنج دقیقه هم بیشتر وقت لازم ندارد

رئیس ـ آقای آقا سیدیعقوب

آقا سیدیعقوب ـ بنده استدعا می‌کنم آقای زوار

Page 4 missing

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ برای اشخاصی که اظهار نامه می‌دهند و ورقه هویت بنام آنها صادر میوشد ممکن است ورقة هویت آنها مفقود شود و محتاج بشوند که المثنی با سوادی بگیرند یا اشخاص ذی نفع دیگری محتاج بشوند در محاکم از اوراق هویت دیگری استفاده کنند مثلا فلان شخص تقاضا کرده ورقة هویت بنام او صادر شده که صغیر بوده است یا شخص دیگری در محکمه ذی نفع است که ثابت کند کبیر است بالاخره در قضایای دیگری هم ممکن است اشخاص ذی نفع غیر از صاحبان ورقه محق باشند این تقاضا را بکنند در اینصورت باید مأمورین سجل احوال حتماً بانها بدهد نه اینکه سوء استفاده بکنند یا اینکه انها را معطل بکنند یا بخواهند دخالتی بکنند.

مخبرـ یکمرتیه دیگر قرائت شود

(بشرح سابق خواند شد)

مخبر ـ بنده قبول می‌کنم

رئیس ـپیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

(باین ترتیب خوانده شد)

پیشنها می‌کنم بماده پیشنهادی رأی گرفته شود

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

اقا سید یعقوب - این مسئله که اقای یاسائی فرمودند بنده یک چیزی خدمتشان عرض کنم که در واقع ایشان کاملا اطلاع پیدا بکنند. دفتر دولت نسبت به فریاد مملکت علی السویه است. مطابق همین مثلی که زدیددفتر دولت نباید برای یک طرف دعوی نفع داشته باشد و برای طرف دیگر ضرر باشد.

یاسائی - باید برا ی محاکمات بدهد.

آقا سید یعقوب ـ آنچیزی که بنده بنظرم می‌رسد عرض می‌کنم دولت نظرش نسبت به متداعیین علی السویه اس نباید در واقع ما بیائیم این جور رأی بدهیم یک ادراة تأسیس بشود که آن اداره تحصیل سند برای احراز متداعیین بکند در صورتیکه نظرز ما در قضاوت نسبت بمتداعیین علی السویه است. پس همینطوریکه نوشته شده بهتر است ما او را ملزم بکنیم که حتماً بدهد.ادراة سجل احوال یا وزارتعدلیه اگر مقتضی دید و لازم دید در موقعش سواد می‌دهد ولی اینکه ادارة دولت برای احراز متداعیین تحصیل سند بکند بنده عقیده ندارم و باین جهت پیشنهذد کردم که به پیشنهاد کمیسوین رأی گرفته شود

مخبر ـ مقصود کمیسیون از این ماده این بوده است که در وقتی که اشخاص ذی نفع تقاضا می‌کنند باید سواد داده شود. و اینکه آقای آقا سید یعقوب اظهار فرمودند دولت نباتید ایجاد سند بکند ایجاد سندی نشده است. سند هست سواد آن سند را می‌گیرند بعلاوه این مربوط بیکی از مستداعبین نیست هر کدام از آنها اگر سندی داشته باشند بانها داده خواهد شد تقصیر ادره دولت نیست این در قانون محاکمات هم هست که هر یک از اشخاص اسناد و مدارکی در ادارات دولتی داشته باشند می‌توانند در موقع لزوم سواد آن را بگیرند این یک امر تازة نیست

آقا سید یقعوب ـ بنده استرداد می‌کنم

رئیس ـ رأی گرفته میوشد بماده ده بترتیبی که آقای یاسائی پیشنهاد کردند و آقا مخبر قبول کرده‌اند آقایان که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اکثر برخاستند)

رئیس تصویب شد. ماده یازده

(بشرح آتی خواند شد)

ماده ۱۱ ـ هر گاه مأمورین سجل احوال یا مأمورین دیگر دولت که در باب سجلات وظیفة را عهده دار می‌باشند و هم چنین کسانی که مستخدم دولت نیستند مرتکب جعل و تزویر در اوراق و دفاتر سجل شوند یا شرکت در جعل و تزویر در اوراق و دفاتر سجل احوال نمایند یا اوراق مجعموله را با علم بجعل و تزویر مورد استفاده قرار دهند مطابق مواد ۱۰۲ و ۱۰۳ و ۱۰۵ قانون مجازات عمومی مجازات خواهند شد. کسانی که بر خلاف واقع اظهار یا شهادتی در مورد اسناد سجل احوال بدهند مطابق ماده ۲۱۹ قانون مجازات عمومی مجازات می‌شوند. بعلاوه کلیه مرتکبین فوق محکوم به جبران خساراتی که از تقصیر آنها ناشی شده خواهند گردید

رئیس ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی ـ در این ماده یک جمله ایست که بنده از آن چیزی نفهمیدم: یا اشخاص خارج هم که در جعل و نزویر در دفاتر سجل احوال شکرت داشته باشند مشمول آن مواد قانو مجازات می‌شوند. بنده نمیدانم اشخاص خراج در دفتر سجل احوال چطور می‌توانند دخالت بکنند که مشمول آن مواد قانون مجازات بشوند؟ و بعقیدة بنده در این اده این جمله مورد ندارد خواستم در این خصوص آقای مخبر هم یک تضیحی بدهند شاید بنده هم قانع بشوم

مخبر ـ اگر نماینده محترم توجه داشته باشند نوشت است (در دفاتر و اوراق سجل احوال) بجهت این که ممکن است در اوراق هویت خودشان جعل و تزویر هائی بکنند آنوقت مطابق آن ماد قانون مجازات عمومی باید مجازات بشوند و این برای اشخاصی است که غیر از اعضاء ادارات دولت یهستند و در اوراق هویت خوشان جعل و تزویر بکنند….

ملک مدنی ـ آنها در دفاتر دست ندارند.

مخبرـ در اوراق یا دفاتر در قسمت مأمورین اداری هم اوراق ممکن است جعل بشود و هم دفاتر ولی در مورد اشخاص خارج البته مقصود اوراق هویت است…

ملک مدنی ـ (یا) ندارد.

مخبر ـ در اوراق و دفاتر. بهر صورت ممکن است اشخاص خارج هم کمک بکنند در جعل و تزویر و هم در اوراق خوشدان جعل و تزویر بکنند و علی ای حال نوشتن این جمله لازم است.

رئیس ـ آقای عدل

عدل ـ موافقم

یاسائی ـ آقا بنده تذکری داشتم.

رئیس ـ بفرمائید

یاسائی ـ بنظر بنده آقای وزیر عدلیه آنروز در شور اول که حضور داشتند این ماده را استرداد کردند و مراجعه کردند به اقنون مجازات عمومی و بعقیده بنده هم لزومی ندارد زیرا اینجا هم مجازات را ارجاع کرده است بقانون مجازات عمومی و با اینکه آقای وزیر عدلیه استرداد کردند دیگر یک ماده را در اینجا گنجاندن بعقیدة بنده یکقدری اشکال دارد.

مخبر ـ این قضیه در کمیسیون هم با حضور آقای وزیر عدلیه مطرح شد این تذکر هم داده شد ولی نظر باینکه در آخر این ماده یک جملة هست که در قانون مجازات عمومی نیست و از جمله آن خساراتیاست ه در ضمن این عملیات متوجه اشخاص می‌شود ما خواستیم در اینجا این قسمت هم تأمین شده باشد که اگر در اثر جعل و تزویر خساراتی متوجه اشخاص بشود بایستی این خسارات جبران بشود. بعلاوه از نظر اینکه تذکر دوبارة شده باشد برای مذمورین و اشخاصی که ممکن است در تماس با این قانون باشند تذکارش مخصوصاً نه با اینکه آن قید آخری درمجازات عمومی نیست لازم است.

رئیس - آقای عدل

عدل ـ مقصود بنده هم همین بودکه آقای یاسائی تذکر دادند بنده اساساً معتقدم که هر قانونی که نوشته میوشد باید یک مجازاتی درش باشد ولی این موضوع که در هر قانونی مجازاتش ذکر شود وقتی بود که این قوانین مفصل مشروح مجازات عمومی و سایر قوانین را اجازه نداده بودیم که کمیسیون عدلیه بنویسد و اجرا کند پس از انکه به کمیسیون عدلیه اجازه داده شده است و این قوانین به این عرض و طول نوشته شده و بموقع اجرا گذارده شده اس دیگر ذکر این چیزها را لازم نمیدانم همانطور که آنروز در قانون انحصار تریاک این تذکر را بنده به آقای وزیر عدلیه دادم و آن پنج شش ماده که مربوط به مجازات بود همه اش را استرداد کردند، این جا بنده این تذکر را می‌دهم منتهی آقای مخبر می‌فرمایند که یک نقص دارد که در قانون مجازات عمومی نیست و این جا بادی درست کنند بنده شخصاً عقیده‌ام این است که این ماده از این جا برداشته شود و در کمیسیون عدلهی یک ماده برای ان نقصی که هست بنویسند و باید در کمیسیون عدلیه این کار بشود و باید در این ماده هم تذکر داده شود که برود به اقنون مجازات عمومی که در آنجا تکلیف همه رامعین کند پیشنهاد هم کرده‌ام

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ با توضیحاتی که آقای مخبر دادند تصور می‌کنم که این ماده لازم است که این مجازات نسبت به مأمورین سجل احوال بشود و حالا چون وقت نیست که قانون مجازات عمومی ار اصلاح کنیم پس بنابراین خوب است که موافقت بفرمائید که این ماده بگذرد که اگر مأمورین سجل احوال به کسی خسارتی وارد آوردند از عهدة خسارتش برآیند

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ موافقم

رئیس ـ آقای عمادی

عمادی ـ بنده فقط خواستم عرض کنم که طریق رسیدگی به خلاف در این ماده معین نشده است و چه طور به محمه ثابت می‌شود این استدعای بنده است و پیشنهاد هم تقدیم می‌کنم

مخبر ـ نسبت به مجازات متخلفین در اقنون تکلیفی معین شده است و همانطور رفت خواهد شد و بوسیلة مأمورین انجام می‌شود و در قسمت بالا هم اشارة شده است

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ پیشنهاد آقای فیروز آبادی

(بشرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که دراین ماده مجازات اجزاء اداری جنانچه مرتکب امور خلاف مذکوره شوند مجازات آنها انفصال ابدی از مشاغر دولتی بوده باشد

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ اینجا قائل شده‌اند مجازات را به حبس شدن باعث می‌شود که این شخص خرج او را بدهند و عائله او هم از بین برود بنده عقیده‌ام این است که مجازات این قسمت اشخاص را انفصال ابدی از مشاغل دولتی قرار دهند که دیگر حق استفاده از حقوق دولتی نداشته باشند بنده عقیده‌ام این است که این قسم مجازات بهتر است تا اینکه پنج سال برود در حبس بماند و خودش و اهل عیالتش از بین بروند و دولت هم مجبور باشد در عرض پنجسال ده سال مخارج آنرا بدهد، بنده پیشنهاد کرده‌ام که مجازات این قبیل اشخاص انفصال ابدی باشد

مخبر ـ بر طبق قانون استخدام کشوری هر یک از مستخدمین ادرات دولتی وقتی که متخلف از قوانین بشوند صلاحیت استخدام دولتی را دیگر ندارند و اگر مرتکب جعل و تزویری بشوند آن مرتکب بالنتیجه از خدمت منفصل می‌شود و نمی‌تواند خدمت کند و دیگر باین پیشنهاد محتاج نیست.

رئیس ـ آقایانیکه این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

فیروز آبادی ـ چون مقصود بنده تأمین شد پس می‌گیرم

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. ماده دوازدهم (بمضمون ذیل خوانده)

ماده ۱۲ ـ سجل احوال اشخاص در دفاتری که نظامنامة آن به تصویب هیئت وزراء می‌رسد ثبت خواهد گردید.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده مخالفتم در این ماده این است چون آقای وزیرمالیه که مدافع این لایحه بودند تشریف دارند خواستم یک تذکری بدهم که سابقاً یک نظامنامة نوشته شده است و آقای رئیس الوزراء بوزارت داخله نوشته است که ین را اجرا کنند و این نظامنامه در ۱۳۰۷ هم نوشته دشه است خواستم عرض کنم که این نظامنامة که اینجا ذکر شده است خواستم عرض کنم که این نظامنامة که اینجا ذکر شده است غیر از آن نظامنامه است یا نه؟ حالا این نظامنامه را مدیهم خدم آقای وزیر مالیه بخوانند که یک موادی در این نظامنامه هست که بر خلاف صریح مواد این قانون است توضیح بدهند که نظامنامة که اینجا نوشته شده است غیر از این نظامنامه است؟ این اولا ثانیاً خواستم یک توضیحی بدهند اینکه نوشته شده است در دفاتر مخصوص ثبت میوشد چه دفاتری خواهد بود؟ ثالثاً اینکه پیشنهاد می‌کنم و آقای مخبر هم موافقت خواهند فرمود که نظامنامة نوشته شود که هیچ مناسبت با قانون نداشته باشد و مصل ماست و دوازه باشد و در حدود قانون باید نظامنامه نوشته شود.

مخبر ـ این نکته را که نماینده محترم فرمودند که باید یک نظامنامة نوشته وشد در حدود قانون، بنده گمان می‌کنم که این یک امر واضحی است برای اینکه نظامنامه برای اجرای قانون است و در مواد قانون مجازات عمومی هم تصریح دشه است که هر کجا برخلاف قانون نظامنامه یا تغییر و تبدیل درقوانین بکند مجازات دارد و این قطعی است که نظامنامه در حدود قانون خواهد بود و رأی اجرای این قانون نظامنامه نوشته می‌شود در این قسمتی که فرمودند که سابقاً یک نظامنامة نوشته شده است که موادش بامواد این اقنون منافات دارد البته س از تصویب این قانون دولت یک نظامنامة جدیدی باید بنویسد که مطابق بامواد این قانون باشد. اینکه فرمودید دفاتر چیست دفاتر عبارت است از دفاتری که برای ثبت ولادت و فوت است برای ثبت ازدواج است برای ثبت طلاق است برای ثبت اوراق هویت است برای ثبت مواردی است که مربوط است به سجل احوال و البته بر طبق نظامنامه باید این موارد در این دفاتر نوشته شود و در آن جا ثبت شود

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ عرضی ندارم

بعضی از نمیاندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب (بمضمون ذیل خواند شد)

پیشنهاد می‌کنم در مادة ۱۲ بعد از کلمة نظامنامه اضافه شود در حدود این قانون.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

اقا سید یعقوب - اقای مخبر توجه بفرمایید همان مسئله بود که عرض کردم که نظامنامه در حدود این قانون نوشته شود چون با شما صحبت کرده بودم پیشنهاد کرده که اضافه شود. در حدود این قانون

مخبر - تصور می‌کنم که لازم نباشد شود چون منظور اقا تامین شده است و در حدود این قانون نوشته می‌شود و دیگر محتاج نیست و بنده خیال می‌کنم محتاج نباشد و نظر اقا تامین است.

اقا سید یعقوب - اگر تامین است پس می‌گیریم.

رئیس - رای گرفته می‌شود به ماده دوازدهم اقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(عدة زیادی برخواستند)

رئیس ـتصویب شد. مادة سیزدهم. (اینطور خوانده شد)

ماده ۱۳ ـ ادارة کل احسائیه و سجل احوال مملکتی علاوه بر وظایف مقرره مامور سر شماری کلیه نفوس مملکت خواهد بود و هر دو سال یکمرتبه باید در تمام مملکت سرشماری بعمل آید و عموم اشخاصی که در ایران ساکن می‌باشند باید اطلاعات لازمه را در موقع تقاضا به مامورین سرشماری بدهند.

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ بنده نمیدانم علت اینکه به ادارة احصائیه وظیفه داده شده است که فقط اشخاصی که در داخله هستند سرشماری کند چیست ایرانیهائی که در خارج ایران هستند آیا در سرشماری نباید بیایند؟ مثلا ما در بین النهرین سیصد و بیست هزار نفر تبعه داریم اینها ایرانی نیستند؟ نباید سرشماری شوند؟ در قفقازیه ترکستان روس هندوستان آنجاها اتباع ایران زیاد هستن و اختصاص دادن این کار را اتباع ایران زیاد هستند و اختصاص دادن این کار را باتباعی که مقیم ایران هستند بعقیدة بنده مورد ندارد، بالاخره عقیده بنده این است که باید در سرشماری متذکر شد که کلیة ایرانی هائی که مقیم ایران و خارج ایران هستند باید سرشماری شوند.

مخبر ـ تعداد نفوس در این جا مربوط است بداخله مملکت و البته اتباع ایران که در خارجه هستند توسط مأمورین وزارت امورخارجه تعداد خواهند شد، در اینجا منظور داشتن و دانستن عده نفوس ایران است

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده اینجا با آقای وزیر مالیه صحبت کردم که مکلف و مقننن وقتی که یک تکلیف را معین می‌کند برای تخلف از آن باید مجازاتی هم قائل شود در این جانوشته است ابدی اطلاعات بدهند عرض بنده این است که این کلمه مکلف است در اینجا درست معنی نمی‌دهد و این مکلف بلا عقاب چیز غریبی است لکن معذالک می‌گویند عیبی ندارد نبده هم می‌گویم عیبی ندارد.

مخبر ـ ممکن است آقا در موقع پیشنهاد کنند در نظر گرفته شود

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده یک توضیح در این ماده می‌خواستم آقایان بدهند این جا ادارة سجل احوال تشکیل می‌شود تعدة نفوس هم کاملا تعداد میوشد ورقة هویت هم می‌دهد و در دفتر هم ثبت می‌شود پس دیگر سرشماری نتیجه ندارد و از روی همان دفتر سجل احوال سرشماری هم می‌شود بعقیدة بنده نتیجه این خواهد شد که یک اداره جدیدی دو سال دیگر برای آن تاسیس کنند و تولید کی خرجی بکنند ادارة سجل احوال با آن دفاتری که دارد هم عدة نفوس را معلوم می‌کند هم سنشان را و هم کارشان و سایر چیزها را معلوم می‌کند دیگر سرشماری بیمورد و لازم نیست

مخبر ـ آقا ملاحظه نفرمایند که در سایر ممالک یک ترتیبی است که سجل احوال و احصائیه و سرشماری از هم جدا و متمایز هستند و مسئله سرشماری و احصائیه نفوس خیلی مهم است و برای اینکه یک تفتیش درامر سجل احواتل هم بشود لازم است که سرشماری بکنند و بعلاوه عدة اشخاصی هم که در مملکت مقیم هستند معلوم میوشد و یک تسهیلی هم در امر سجل احوال می‌شود پس بنابراین لازم است که هر ده سال یک مرتبه یک سرشماری بشود و ان عیبی که در قانون سجل احوال بود رفع شود

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به مادة سیزدهم آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصیوب شد ماده چهارم

(بمضمون ذیل خوانده شد)

ماده ۱۴ ـ وظیفه مأمورین سجل احوال را در ممالک خارجه مأمورین وزارت خارجه مطابق نظامنامه مخصوص انجام خواهد داد.

رئیس ـ آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – کلمه امور بعد از وزارت خارجه باید اضافه شود و لازم است

وزیر مالیه ـ صحیح است و با این اصلاح مخالفی نیست

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به ماده ۱۴ با این اصلاح

یاسائی ـ بنده پیشنهاد داده‌ام

رئیس ـ پیشنهاد آقای یاسائی

(اینطور خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده ۱۴ اینطور اصلاح شود

ماده ۱۴ ـ وظیفه مأمورین سجل احوال و سرشماری را در ممالک خارجه الی آخر

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ بنده توضیح زیادی دراین پیشنهاد ندارم مقصود این بود که مأمورین وزارت امورخارجه که در خارج هستند و مأموریت سجل احوال را انجام می‌دهند وظیفة سرشماری را همانها انجام بدهند

مخبر ـ بنده قبول می‌کنم ولی مسلم اس که مقصود اتباع ایران است

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به مادة چهارده بطوریکه آقای یاسائی پیشنهاد کردند و اضافه کلمة امور آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(بعدة زیادی قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة هفتم که مراجعه شده بود به کمیسیون خبرش رسیده است قرائت می‌شود

(بشرح ذیل خونده شد)

مادة۷ ـ پس از تصویب این قانون وانقضاء مدت یکسال از تاریخ تصویب این قانون و اجرای احوال در هر محل کسانیکه ورقه هویت نداشته باشند یا تکالیفی را که در مواد ۱ و ۴ و ۵ و ۶ در عهدة آنها قرار گرفته انجام نمیاند به حبس قابل ابتیاع از یک تا هفت روز از قرار روزی از ۳ تا ۳۰ قران محکوم خواهد شد

تبصره ـ مأمورین سجل احوال موظفند متخلفین از مقررات فوق را بر طبق قانون اصول محاکمات جزائی تعقیب نمایند.

رئیس ـ مخالفی دارد؟

(گفتند ـ خیر)

رئیس ـ رأی گرفته میوشد هب این ماده آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(عده زیادی بر خاستند)

رئیس ـ تصویب شد.

مخبر ـ مادة دوم را بترتیبی که با اغلب نمایندگان محترم مذاکره شد پس می‌گیرم و ماده دوم را بطوریکه فعلا تقدیم می‌کنم استدعا می‌کنم مطرح شود ………

بعضی از نمایندگان ـ ماده دوم عتصویب شده است.

رئیس ـ ماده دوم از قراری که رأی داده شده گویا مخالف قانون است.

مخبر ـ این طور اصلاح می‌شود: پس از یکسال فوق کلیه مأمورین مملکتی موظف می‌باشند در مواقع صدور کلیه اسناد رسمی از قبیل حکم انتصاب به خدمات مملکتی و جواز اسلحة و تذکره و در موقع مراجعات اشخاص به محاکم عدلیه و ادارات مملکتی الی آخر. در ماده دوم بطوریکه د رلایحه است ذکر تعرفة انتخابات را کرده بود و آقایان اشکال کرده ند که تعرفة انتخابات که بوسیلة مأمورنی دولت داده نمی‌شود و نظار می‌دهند پس برای آنها این تکلیف را نمی‌شود معین کرد. این است که در این اصلاحی که بنده از طرف کمیسیون کرده‌ام تعرفة انتخابات را حذف کرده‌ام.

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ موافقم.

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ موافقم.

بعضی از نمایندگان ـ مخالفی ندارد.

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به مادة دوم بترتیبی که قرائت شد. آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب بر خواستند)

رئیس ـ تصویب شد. ماده سوم که بکمیسیون مراجعه شده بودکمیسیون ماده سابق را انقاء کرده است به ماده سابق بایستی رأی گرتفه شود. قرائت می‌شود

(بنحو ذیل قرائت شد)

ماده ۳ ـ هر شخصی باید برای خود اسم مخصوصی انتخاب کند زوجه و کلیه اولاد و احفاد ذکور آن شخص و هم چنین کلیه اولاد احفاد او مادام که شوهر اختیار نکرده‌اند به آن اسم مخصوص که نام خانوادگی است موسوم خواهند بودبنابراین هر کس دارای اسمی خواهد بود مرکب از نام شخصی و نام خانوادگی مثلا: (محمود کامران) بفرض اینکه محمود نام شخصی و کامران نام خانوادگی باشد واولادیک خانواده که در تحت کافالت نیتسند می‌توانند اگر بخواهند اسم خانودادگی علیحده برای خود انتخاب نمایند

تبصره ۱ـ اسامی خانوادگی پس از ثبت در دفتر سجل احوال هر حوزه سجل احوال مخصوص اشخاصی است که بنام آنها ثبت شده است و دیگری حق اختیار آن اسم را د ران حوزه ندارد مگر با رضایت کسی که اول آن اسم را بعنوان نام خانوادگی خود ثبت کرده است.

تبصره ۲ـ هیچکس حق ندارد اسم خانوادگی شخص دیگری را در حوزة سجل احوال که آن اسم ثبت شده اسم مؤسسه تجار تخانه یا عنوان تلگرافی خد قرار دهد ولی شعب تجارتخانه در سایر نقاط اسم مرکز اصلی را استعمال می‌کنند و لو اینکه شخص دیگری اسم مزبور را در محل تاسیس آن شعبه قبلا برای نام خانوادگی خود ثبت کرده باشد

رئیس ـ مخالفی ندارد؟

فیروز آبادی ـ بنده مخالفم.

رئیس ـ بفرمائید.

فیروز آبادی ـ بنده چندی قبل هم عرض کردم. اسماء خانودادگی خیلیخوب ولی این طوری که این جا نوشته است اسباب زحمت خواهد شد. مثلا طهران و اطرافش چهار صد هزار خانوار دارد، چهار صد هزار اسم خانوادگی معلوم کردن که متمایز از هم باشند نمشود اگر چهارم صد هزار خانوده هم نباشد، صد هزار هم باشد باز کار خیلی مشکلی است واسباب زحمت می‌شود سابقاً هزار حسین مثلا در این شهر بود همه از هم متمایز بودند حسین پسر فلان ساکن فلان و همینطور سایر اسامی از هم متمایز بودند و این ترتیب نام خانوادگی اسباب زحمت می‌شود و نمی‌تواند اسمی برای خودشان پیدا کنند.

مخبر ـ بالاخره نمایندة محترم این عقیده را داشتند که برای اشخاص یک اسم خانودادگی مخصوصی لازم است منتهی عقیده شان این بودکه حسین ولد حسن باشد و به این طور متمایز باشند و اینکه فرمودید حوزه‌ها خیلی بزرگ است و از حیث تعمیم اسم خانوادگی درزحمت می‌افتند کراراً اینحرف زاده شده است ولی اینطور نیست. مملکت ایران بشصت و چهار حوزه تقسیم شده است و این حوزه‌ها این اندازه بزرگ نیست که نتوانند برای خودشان یک اسم خانوادگی مخصوص انتخاب کند و اینکه میفرمائید طهران چهار صد هزار خانوار دارد اینطور نیست و ندارد…….

فیروز آبادی ـ با اطراف

مخبر ـ طهران دویست و پنجاه هزار یا سیصد هزار نفر جمعیت دارد و این دویست و پنجاه هزار نفر سیصد هزار نفر ده هزار نام خانواده بیشتر لازم ندارد و در هر صورت خوب است که در بین خانوده‌ها از حیث نام پیداکردهن اسامی در عسرت نخواهند بود

رئیس ـ آقای روحی

روحی ـ بنده تذکرم راجع بمادة قبل بود و اتفاقاً نوبت به بنده نرسید. ماده دوم در مجلس تصویب شده بود. نمیدانم دیگر چه طور مخبر می‌تواند این را پس بگیرد؟ این ار خواستم سئوال کنم که چطور ممکن است این ترتییب رفتار کرد و عقیده دارم بهمان مادة سابق رأی گرفته شود….

رئیس ـ راجع بمادة سوم صحبت بفرمائید. وقتی که بمادة جدید رأی داده شد بالتبع آن ماده لغو می‌شود رأی گرفته می‌شود بمادة سوم آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(عدة زیادی قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد پیشنهاد آقای شیروانی

(بشرح ذیل خوانده شد)

مادة الحاقیه ذیل پیشنهاد می‌شود:

ماده الحاقیه ـ مأمورین سجل احوال در مدت یک اسل اختیار خودئ در حدود وظایف قانونیه خود در اجراء مواد این قانون تخلف نمایند مجازات قانونی آنها که درقانون استخدام سایر قوانین برای مأمورین دولت تعیین شده دو برابر خواهد بود.

رئیس ـ آقای شیروانی

شیروانی ـ عرض کنم که در این یکساله اختیارات فوق العاده بمأمورین سجل احوال داده شده البته در این یک سال باید بهمان درجه که اختیارات آنها در اوضاع اجتماعی مؤثر است باید مجازات آنها در مورد تخلف دو برابر بشود و با مشورت هیئت دولت هماین پیشنهاد داده شده است

مخبر ـ بنده قبول می‌کنم

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ عرضی ندارم

رئیس ـ آقای رفیع

رفیع ـ عرضی ندارم.

وزیر داخله ـ نبده هم موافقت می‌کنم با این پیشنهاد

رئیس ـ آقای زوار

زوار ـ عرضی ندارم.

رئیس ـ آقای دشتی

دشتی ـ عرض کنم که بنده فقط خواستم یک نکتة را عرض کنم که اگر فقط همان مجازات معمولی که رد اقنون نوشته‌اند بدهند دیگر مامورین تخلف نخواهند کرد ما از دولت تقاضا می‌کنیم که نصف آن مجازات معینة درقانونرا در صورت تخلف بهشان بدهند دیگر تخلف نخواهند کرد و بعلاوه یکی از مجازات‌ها این است که از خدمت منفصل شود آنوقت دو برابر انفصال چیز است؟ و معنی ندارد

(خندة نمایندگان)

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده هم متاسفانه مخالف هستم و عقیده دارم که همان یک مجازات بس است و می‌ترسم دروغ شود آقای وزیر داخله. راستش همین مجازات را بکنید بس است.

وزیر داخله ـ حمل بر دروغ نفرمائید

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ گر چه یک قسمتی را که اقای دشتی پیدا کرده بودند که منفصل می‌شود و دو برابر انفصال یعنی چه؟ یک چیز صحیحی است ولی بعقیدة بنده مأمورین دولت در موقعی که یک اختیاراتی دارند یک مجازات اشدی لااقل تصورش بر ایشان باید باشد و بدانند مجازاتشان در اینموقع با سایر مامورین فرق دارد و امیدواریم بعد از این مجازات هم بشوند چنانچه داریم می‌بینیم که تعقیب هم شده‌اند و بعضی مختلسین را دارند محاکمه می‌کنند و این مأمورین هم اگر تصور اشدیت مجازات برای خودشان بکنند البته بهتر خواهد بود.

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به این ماده الحاقیه که ماده پانزدهم خواهد بود آقانیکه موافقند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. ماده الحاقیه دیگر پیشنهادی آقای روحی.

(بمضمون ذیل خوانده شد)

ماده الحاقیه ـ طلاق مذکوره دراین قانون موقعی به ثبت دفاتر سجل احوال می‌رسد که عده الطلاق منفصل شده باشد.

رئیس ـ آقای روحی

روحی ـ بنده قبلا یک تذکری دادم آقای وزیر عدلیه آقای مخبر هم موافقت کردند ولی آقای عراقی و دیگران یک اشکالی کردند و حالا بنده در این ماده الحاقیه خواستم تذکر بدهم که ممکن است اشخاصی زنشان را طلاق بدهند وبعد بروند رجوع کنند و اگر بنا باشد بمجرد طلاق دادن در دفتر سجل احوال ثبت شود این مسئله تولید اشکال می‌کند باید موقعی ثبت شود که عده منقضی شده باشد وگمان می‌کنم همه موافقت کنند اشکالی هم نخواهد داشت

وزیر داخله – این پیشنهاد نماینده محترم گویا عملی نباشد مأمور سجل احوال چقدر باید صبر کند که عده سر برود بلکه یک مدت زیادی طول بکشد گمان نمی‌کنم این ترتیب عملی باشد.

رئیس ـ آقای دادگر

دادگر ـ این پیشنهاد بعقیده بنده فعلا مورد ندارد آقای وزیر عدلیه هم فرمودند موقعی طلاق ثبت میوشد که عده تمام شده باشد و البته دولت هم این مسئله را قبول می‌کند.

مخبر ـ این قضیه قطعی است. وقتی طلاق قطعی شد و عده منقضی شد آنوقت ثبت میوشد و گمان می‌کنم نظر آقا تامین باشد محتاج باین پیشنهاد نباشد

روحی ـ در صورتیکه اینطور باشد و نظر بنده تامین بشود بنده مسترد می‌دارم

رئیس ـ ماده شانزدهم قرائت می‌شود

(بنحو ذیل خوانده شد)

ماده شانزدهم ـ قانون سجل احوال مصوب چهاردهم خرداد ۱۳۰۴ که مشتمل بر سی و پنج مادهاست نسخ و این قانون که مشتمل بر پانزده ماده می‌باشد از تاریخ تصویب بوسیلة وزارت داخله بموقع اجرا گذارده خواهد شد.

یکنفر از نمایندگان ـ ماده پانزدهم است

رئیس ـ ماده پانزدهم. تبدیل بماده شانزدهم شد. مخالفی ندارد؟

(گفته شد خیر)

رئیس ـ آقایانیکه این ماده را تصوبب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد. مذاکرات راجع بکلیات است

آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ عرض می‌شود این قانون گذشت بعقیده بنده این مملکت باید یک روح سلحشوری درشان پیدا شود و تمام در مواقع نظامی و سربازی بروند ولی باید تمام افراد این مملکت آزادانه داخل نظام بشوند و باید در قانون نظام یک اصلاحاتی نمود که خود مردم بالطوع و رقبه داخل شوند چنانچه در اول مشروطیت دیده شد که همة مردم خودشان اسلحه بر داشته بودند و نظامی شدند. آن قانونی که گذشت یک قدری اسباب زحمت مردم شده و مردم نوعاً مایل باین نیستند و همة ما عقیده مان این است که تمام افراد داخل شوند و عقیده دارم یک تجدید نظری در ان بشود و اسباب تسهیلات مردم فراهم بشود که خود مردم به میل و رغبت داخل شوند والا اگر بخواهیم به اشکال وزحمت نظامی تولید کنیم کاز این قسم نظامی نتیجة نخواهیم گرفت.

رئیس ـ یاسائی

یاسائی ـ اولا این قانون سجل احوال است و مربوط به قانون نظام وظیفه نیست. قانون نظام وظیفه که از معافیت هائی که در آنجا منظور شده است و با ارفاقهائی که دولت در موقع عمل مخصوصاً نسبت به طهرانی‌ها کرده است بهتر از این نمی‌شود و بالاخره مردم هم همانطوری که در جلسه گذشته اینجا مذاکره شد زیر بار زحمت نمی‌خواهند بروند و بالاخره بنده خیال می‌کنم پس بنده سرباز نشود دیگری هم همین خیلا را می‌کند پس کی باید از این مملکت دفاع کند؟ اگر ما میگوئیم فلان دولت دارای فلان عده قشون است آیا می‌رود از یک دولت دیگر یک عده سرباز کمترات می‌کند و می‌آورد بریا مملکت خودش؟ خیر نفرات همان مملکت از مملکت خودشان دفاع می‌کنند و بالاخره اینکه می‌فرمایند مردم را باید تشویق کرد و ایجاد حس نمود که برای خدمت سربازی حاضر شوند بنده نمیدانم به چه وسیله می‌شود این حس را تولید کرد؟ آیا حس در من تولید میوشد که فرضاً بروم در لرستان بجنگم؟ خیر بنده راحتی و آسودگی را ترجیح می‌دهم و همانطور که گفته شد اشخاصی که علاقمند به مملکت هستند اگر بجای پروپاکاند مخالف تشویق کنیم خیلی بهتر این کار پیشرفت خواهد کرد و هزار مرتبه برای مملکت بهتر است و بعقیده بنده این مذاکرات هم در مجلس صلاح نیست و قانون نظام اجباریهم بهترین قوانین است

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ رأی می‌گیریم به قیام و قعود به این قانون که مشتمل بر شانزده ماده است آقایانیکه موافقند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد

وزیر مالیه ـ پریروز در من لوایحی که بنده تقدیم کردم دو فقره لایحه تقدیم کردم و تقاضای فوریت کردم که بعد از لایحه سجل احوال مطرح شود و فعلا لایحه راجع به ذغال سنگ شمشک که مدتی است تقدیم شده است و برای وزارت فوائد عامه اهمیت دارد و یکفقسم از کارهای وزارت فوائد عامه معطل مانده است استدعا می‌کنم آقایان موافقت مبفرمایند مطرح شود بعد آن لویح دیگر

رئیس ـ مخالفی ندارد؟

(اظهاری نشد)

(ماده واحده بشرح ذیل خواند شد)

ماده واحده ـ برای استخراج معاون ذغال سنگ شمشک به طهران برای حمل و نقل و همچنین برای مخارج و حقوق ادره کل معادن وزارت مالیه مجاز است تا مبلغ دویست هزار تومان از محل عایدات انحصار قند و شکر به وزارت فوائد عامه کارسازی دارد

رئیس ـ آقای بامداد

بامداد ـ این لایحه در عهد وزارت مرحوم امیر لشگر به مجلس تقدیم شد و گویا ششصد هزار تومان بود نبده در آنوقت نظریاتم را در کمیسیون اظهار کردم بعد باز مجدداً که مطرح شد عرایضم را در کمیسیون عرض کردم و کمیسیون هم موافقنی نداشت تا خود آقای وزیر فوائد عامه تشریف آوردند و توضیحاتی دادند حالا هم باز عرایض خودم را عرض می‌کنم معدن شمشک یکی از بهترین معادن ذغال سنک ایران است و شاید نظیر نداشته باشد و مردم سالها مشغول بودند بعضی‌ها هم اداعای مالکیت کردند و دولت بالاخره تصرف کرد حالا بنده در تاریخچه این کار وارد نمی‌شوم ولی اعتراض بنده باین است که دولت معنچی نباید باشد. بنده همیشه این نظر را دارم که دولت یک وظیفة دارد مردم یک وظیفه اگر بنا باشد راه بدست دولت باشد تجارت را دولت بکند چنانچه یک لایحه راجع به انحصار تریاک آورد اینجا و گذراند. فلات بدست دولت ابشد که اینهمه خالصه دارد و هکذا سایر چیزها آنوقت معدنچی گری هم با دولت باشد پس مردم چه باید بکنند. دولت یک وظیفه دارد. مردم یک وظیفه بنده عقیده‌ام این نیست که ذغال سنگ معدن شمشک استخراج نشود یا بطریق علمی نباشد یا راه ساخته نشود که ذغال سنگ شمشک بقیمت ارزانتر وارد طهران شود تمام مزایایش را قبول دارم ولی از این نظر کهدولت مباشرت کند مخالفت دارم باید این را بدهند به مردم اعلان کنند که ما می‌خواهیم معدن شمشک را استخراج کنیم بطور علمی و راه هم ساخته شود هر کس حاضر است بیاید. اینجا مردم با تمام بی پولی و بی بضاعتی که دارند باز یک پولهائی دارند که واقعاً نمیدانند چه کنند مندرجه ندارند مفر ندارند ممکن است که شما بوسیله اعلان و بوسیله تشویق و تأمین دادن به مردم مردم را وادار کنید که اگر پولی دارند بیاورند سر هم کنند یا یکنفر دو نفر پیدا شود بعضی هستند که با سرمایه شخصی هم می‌توانند این کار را بکنند دویست هزار تومان است و البته اگر اشخاص متصدی باشند دویست هزار تومان هم خرج نخواهد شد. محققاً تصدی مردم صدی پنجاه فرق دارد بیائید اعلان کنید که مردم بیایند با سرمایه شخصی شان شروع کنند البته شما هم نظارت داشته باشید که معدن تار خراب نکنند و بطور علمی استخراج کنند اینجا یک معدن مانده است آن را هم شما می‌برید فردا هم یک لایه انحصار قالی بیاید و هکذا کارهای دیگر آنوقت مردم چه کنند؟ فقط این یک لایحه دلخوشی دارد و آن این است که اگر از گردنه قوچک راه بسازند هم برای لواسان کوچک یک راهی باشد و هم مردم بتوانند ییلاق بروند آنرا هم نمیدانم از آن راه می‌سازند با خیر یا فقط همین دلخوشی را دارد خوب است توضیح بدهند که کدام را ه را برای شمشک خواهد ساخت و دهات اطارف از این راه چه اسفاده می‌کنند؟ و الا حقیقتاً تصدی دولت در تمام امور این یک چیز عجیبی است؟ کم کم ممکن است به سوسیالاتا برسد در صورتیکه ما یک عقیدة دیگری داریم این است که بنده مخالفم

رئیس ـ آقای رفیع

حاج آقا رضا رفیع ـ نماینده محترم اگر بخاطر داشته باشند بنده هم مخالف بودم و در کمیسیون بودجه تمام فرمایشاتشان را تصدی کردم معاون وزارت فوائد عامه هم نتوانست ما را متقاعد کند و مجبور شدیم بالاخره تلفون کردیم به وزیر محترم فوائد عامه وقتی که آمدند آنجا و توضیح دادند دیدم حقیقتاً خود آقا هم موافقت شدند…

بامداد ـ خیر بنده که موافق نشدم

رفیع ـ صورت مجلس هست اگر اینجا قرائت شود گمان می‌کنم همة آقایان موافقت کنند. البته اگر بنده و سرکار و تمام آقایان هر کدام تصور کنیم پولی می‌خواهد حیف و میل شود هیچکدام موافقت نخواهیم کرد ولی وقتی که وزیر فوائد عامه که طرف اعتماد ما است آمد و توضیحاتی داد ما مطمئن شدیم حالا اولا به ببنیم سیم نقاله می‌کشند اینجا و این اره نیست برای سیم نقاله است …..

بامداد ـ خیر سیم نقاله نیست راه را می‌سازند

رفیع ـ صورت مجلس هست را اینجا قرائت شود گمان می‌کنم همة آقایان موافقت کنند. البته اگر بنده و سرکار و تمام آقایان هر کدام تصور کنیم پولی می‌خواهد حیف و میل شود هیچکدام موافقت نخواهیم کرد ولی وقتی که وزیر فوائد عامه که طرف اعتماد ما است آمد توضیحاتی داد ما مطمئن شدیم حالا اولا به بینیم سیم نقاله می‌کشند اینجا و این راه نیست برای سیم نقاله است ……

بامداد ـ خیر سیم نقاله نیست راه را می‌سازند

رفیع ـ اول راه را می‌سازند ولی بعد سیم نقاله هم خواهند کشید بالاخره چون منظور ما راه آهن است گمان می‌کنم همة این کارها هم که می‌کنند برای تأمین آن منظور است و خوب است آقا هم موافقت کنند. اینکه می‌فرمایند اعلان شود آنقدر اعلان شد. اصلا مردم برای شکرت جمع نمی‌شوند فکرشان حاضر نیست و بالاخره دولت مجبور است این کارها رابکند اگر مردم حاضر می‌شدند دولت با اینهمه گرفتاری که دارد چرا خودش دخالت می‌کرد. آقا که می‌فرمایند مردم حاضر هستند اسم ببرند دو نفر سه نفر پنجنفر را لازم هم نیست در مجلس اسم ببرید بروید پیش آقای وزیر فوائد عامه بفرمائید این پنجنفر تاجر حاضر هتسند این کار را بکنند فوراً دولت باشماموافقت می‌کند والا دولت نمی‌تواند معطل بماند کارش را بگذارد تا یک کسی پیدا شود در هر حالا چون مقصود ما همان منظور اساسی یعنی راه آهن است آقا هم موافقت بفرمائید انشاء الله نتیجة خوی هم خواهد داد.

رئیس ـ آقای احتشام زاده

احتشامزاده ـ بنده کاملا با استخراج معدن ذغال سنگ شمشک موافقم مخصوصاً با تماسی که د رکار راه آهن دارد و کمکی هم هب اهالی لواسانات از نقطه نظر تسطیح راه میوشد خیلی خوشوقت هستم ولی نبده یک اشکالی دارم و ان این اس که در هر دوره گذشته ما آمدیم برای کشیدن راه آهن یک عایداتی را معین کردیم و اینجا بنده میبنیم می‌خواهند بودجه اداره معادن ارهم از محل انحصار قند و شکر بدهند در صورتیکه بودجه اداره معادن هیچ ربطی به راه آهن ندارد و بنده چون ارتباطی بین اداره معادن و اداره راه آهن فوائد عامه نمی‌بینم تقاضا می‌کنم این قسمت را حذف کنند پیشنهادی هم کرده‌ام و مجدداً تقاضا می‌کنم از هیئت محترم دولت که موافقت کنند فقط مخارج استخرج معدن شمشک و تسطیح راه ان را که که تماس دارد به راه آهن از محل انحصار قند و شکر بدهند ولی بودجه اداره معادن را که مربوط به آن نیتس از این قسمت حذف کنند.

وزیر مالیه ـ راجع به قسمت تعیین محل برای پرداخت بودجه معادن در وزارت فوائد عامه یک ادارة بود که درضمن بودجه عمومی مملکتی محل خرجش معین شده بود و در ضمن مطالعه و عمل دیدند که اولا توسعة که این اداره دارد باید کوچک بشود و آقای وزیر فوائد عامه در صدد بر آمدند که آنرا اصلاح کنند. قبل از اینکه ایشان متصدی شوند وزیر فوائد عامه قبل از ارتباط مسئله راه آهن ومعادن را با هم در نظر گرفتند و بودجة برای معادن معین نشد برای این که آن کسی که سر این کار هست کار معدن راهم می‌کند این بود که قرار شد بودجه این کار از بودجه عمومی مجزا شود و مخصوص شود به همان مسئله که کلیه مخارج راه آهن از ان است البته یک معادنی در وزارت فوائد عامه هست از قبیل معادن نمک و معادنی در وزارت فوائد عامه هست ا زقبیل معادن نمک و معادن دیگر که اجاره داده می‌شود و یک عملیاتی در آنها می‌شود ولی آنها چندان مهم نیست و بیشتر هم کار آنها از نظر وصول عوائد مملکتی با وزارت فوائد عامه می‌شود ان معادنی است که مربوط به وزارت فوائد عامه می‌شود آن معادنی است که مربوط به راه آهن است و هیچ ضرری هم ندارد که این معادن که ارتباط نام با راه آهن دارد جزو بودجه راه آهن بیاید فعلا چیزی که خواهش می‌کنم آقای احتشام زاده در نظر بگیرند واین پیشنهاد را ننماید این است که بودجة مملکتی تصویب شده واداره معادن ابدا بوجه ندارد و اگر بنا شود این مسئله اینجا پیش بینی نشود باید یک بودجة جدیدی برای ادارة معادن بیاوریم و یا این چند روزیکه از عمر مجلس باقی مانده است دچار یک تاخیر زیادتری خواهیم شد این است که تقاضا می‌کنم موفاقت بفرمائید این مسئله تصویب شود و اگر یا این ترتیب مخالفید ممکن است با وزارت فوائد عامه مذاکره کنید وبرای بودجه جدید یک طرز دیگری در نظر بگیرید

رئیس ـ آقای دشتی

یکنفر از نمانیدگان ـ نیستند

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ موافقم

رئیس ـ آقای رفیع

رفیع ـ موافقم

رئیس ـ آقای عدل

عدل ـ بنده با این قانون خیلی موافقم و علتش این است علاوه بر اینکه برای منافع اهل طهران است از نقطه نظر رفاهیت حال آنها خودش هوم یک کار با منفعتی است و البته شاید در آتیه دولتی از استخراج این معدن یک انتفاعاتی ببرد ولی چیزیکه هست خواستم اینجا متذکر شوم که آقایان خاطرشان مسوبق است که ما پول قند و شکر را اختصاص داده‌ایم به راه آهن و این قانون که گذشت ان قانون نقض میوشد و یک نگرانیهائی در اذهان تولید میوشد که آن پول را یواش یواش دارند مصرف میزکنند به هر چه دلشان می‌خواهد این که بنده عقیده دارم این دویست هزرا تومان داده شود ولی جون این کار یک کار با منفعتی است ودولت درآتیه یک منافعی از اینجا می‌برد این را وزارت مالیه بعنوان قرض به وزارت فوائد عامه بدهد و پس از آنکه معدن استخراج شد از منافع آن پس بدهند و همینطور هم پیشنهاد می‌کنم

رئیس ـ آقای اعتبار

اعتبار ـ گمان می‌کنم با توضیحاتی که آقای وزیر مالیه دادند لازمه اش این نبود که آقای عدل این پیشنهاد را بکنند همانطور که فرمودند وزارت فوائد عامه بودجه اداره معادن را از بودجه عمل خودش برداشته اس و بودجه فوائد عامه هم تصویب شده و شاید هم آن اداره محل احتیاجش نبوده است و این بودجه فقط اختصاص پیدا می‌کند به معدن شمشک شاید برای یک مدت غیر محدودی ومعین نیست که این کار برای تچه مدتی تمام می‌شود این وبدکه مبلغ پرسنلی ار هم گفتند از ایین محل بدهند اینکه آقای عدل فرمودند قرض بدهند بعد هم برگدانند البته تصدیق میفرمانید وقتی این معدن استخراج شد و بدرد راه آهن خورد استفادة که راه خواهد کرد از نقطه نظر ذغال سنگ آن خودش یک عایداتی برای خزانه دولت تولید خواهد کرد و در هر صورت تفاوتی نخواهد داشت

رئیس ـ آقای فهیم

فهیمی ـ بنده توضیحاتی آقای وزیر مالیه و آقای مخبر را کافی نمیدانم. معادن کلیتاً مربوط براه آهن نیست. معدن زاج صائن قلعه یا معدن فیروزه نیشابور مربوط براه آهن نیست اداره کل معادن هم در وزارت فوائد عامه هست اینکه فرمودند وزارت فوائد عامه آنرا از بودجهع خودش خارج کرده بنده ملتفت نشدم مقصود چیست؟ اگر خارج کرده است علت ندارد جزء بودجه راه آهن بیاید برای را آهنن یکی معدن آهن لازم است که بودجه آنرا انحصار می‌دهند یکی هم ذغال سنگ لازم است که اینجا تصویب شود دیگر ضمیمه کردن اداره معادن و پرداخت حقوق و مخارج بپرسنلی و غیره از محل انحصار قند و شکر برخلاف قانون است اگر اعتبارات وزارت فوائد عامه کافی نیست برای اداره کردن معادن از نو پیشنهاد کنند و در بودجه منظور شود ولی اضافه کردن بودجه اداره معادن را از محل عادیات انحصار قند و شکر و جای بنده معبقد نیستم ومقتضی نمیدانم و امید وارم اقای وزیر مالیه و وزیر فوائد عامههم راضی نشوند که یک همچو امر غیر قانونی که شاید مقدمه یک نتایج و خیمة دیگری باشد بگذرد و خوبست این جمله را موفاقت بفرمائید که حذف شود و

مخبر ـ این جا بنده بآقای فهیمی خواستم عرض کنم که اساساً توجه بفرمایندتمام تشکیلات وزارت فوائد عامه از نقطه نظر معدن ومستخدمنی اروپائی که استخدام کرده و می‌آورد منحصراً برای امور راه آهن است متخصص آورده است برای ذوب آهن و غیره این بالاخره نتیجه اش می‌رود روی راه آهن و همانطور که آقا وزیر مالهی هم گفتند موضوع معادنی دیگر در وزارت فوائد عامه نیست و این اجازه و استجارة هم که ملاحظه میفرمائید احتیاج بادارة مخصوصی ندارد و این اداره راجع بمعدن شمشک هم یک ادارة موقتی خواهد بود و پس از اتمام اینکار البته منحل میوشد در هر صورت این قسمت اشکال قانونی ندارد که مخارج مربوطه به معادن از قسمت عوائد انحصار داده شود.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ خوبست آقای وزیر مالهی و مخبر توجه داشته باشند ماها که مخالفت می‌کنیم با این لایحه اشخاصی نیستیم که مخالف بادولت باشیم ما برای حفظ قوانین که در سابق گذرانده‌ایم این جا حرف می‌زنیم که با یگدیگر تناقص نداشته باشد ما نظریات خودمان را ذکر می‌کنیم برای حفظ قوانین ما در دوره پنجم قانونی گذراندیم برای اینکه عادیدات انحصار قند و شکر و چای منحصر باشد فقط براه آهن. اینجا می‌فرمایند معدن با اره آهن مرتبط است بنده آخر بجه وسیله و بچه معنائی می‌توانم ادراه معادن را مرتبط براه آهن بکنم؟ آخر یک وجود ربطی باید پیدا بکنم معدن کجا جزو راه آهن می‌شود؟ ما چطور میتواینم برای ساختمان راه شمشک از پولی که مخصوص راه آهن است خرج کنیم؟

یک نفر از نمایندگان ـ چرا؟

آقا سید یعقوب ـ چون برای راه آهن ما یک محل دیگری معین کردیم که از آنجا خرج کنند حالا می‌فرمایند بمناسبت اینکه اگر بخواهیم آهن ذوب کنی را ایجاد کنیم کوک از این جا باید تهیه کنیم وبفرستیم برای کارخانه ذوب آهن وقتی که بواسطه این کوک آهن ذوب شد آهن را برای راه آهن مصرف کنیم اینکه تناسب ندارد ما نظرمان باید این باشد که قوانین مان لااقل متناسب باشد ما آنهمه حصار کشیدیم دور پول انحصار که یک قدم عملی برداشته باشیم حالا هی قدم قدم ماده بماده می‌آیند و این سد را می‌شکنند و این پول را خرج می‌کنند. در هر صورت مقصود ما این است که یک طوری نشود که آن قانون بهم بخورد نظ ربنده و آقای بامداد و دیگر آقایانی که مخالفت می‌کنند همین است که قوانین جوری مرتب بوشد که مغایرتی با هم نداشته باشد وآن پولی که در یک محل رأی داده شد منحصر باشد و بهمان جا مصرف شود و خرج غیرآن مصرف نشود.

رئیس ـ آقای بیات

بیات ـ بعقیده بنده این قسمتی را که آقای آقا سید یعقوب فرمودند مربوط براه آهن نیست کاملا مربوط است راه آهن یک لوازمی دارد از قبیل ذوب آهن وذغال سنگ وراه سازی و غیره واینها باید از عوائد راه آهن خرج شود شما می فرمائید نشود؟ البته هر قدر از این جا ذغال استخراج شود برای راه آهن مفید اتس بالاخره اینهم یکی از لوازم راه آهن است مخالفتی هم ندارد با قانون

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ یک عایداتی را با یک زحماتی منحصر کردند برای راه آهن حالا هم بایک زحماتی آن را ارتباط می‌دهند بذغال سنک شمک ……

(خندة بعضی از نمایندگان)

فیروز آبادی ـ بنده نفهمیدم معدن ذغال سنگ شمشک چه ارتباطی باراه آهن دارد فردا هم بیایند قنوات وآبها را ارتباط می‌دهند بخط آهن که آب لازم دارد این پول باید خرج شود پس فردا می‌گویند درخت چنار مرتبط است با راه آهن برای اینکه زیر خط باید گذاشته شود و ما باید بودجه اش را تصوییب کنیم و کم کم این پول تمام می‌شود بنده ابدا با این ترتیب کنیم و کم کم این پول تمام میوشد بنده ابداً با یان ترتیب موافقت نیستم این اولا ثانیاً خط آهن شاید خودش محتاج بذغال سنگ نشود زیرا غالب خط آهن‌ها امروزه در دنیا بانفت حرکت می‌کنند شما میگوئید حتمام باید با ذغال باشد؟

یکنفر از نمایندگان ـ آقا کارخانه ذوب آهن ذغال می‌خواهد

فیروز آبادی ـ کارخانه ذوب آهن هم که می فرمائید تازه نزدیک سمنان دامغان درست میوشد آنوقت از اینجا ذغال سنگ شمشک را چطور می فمرائید ببرند بانجا؟ اینکه خیلی گران تمام می‌شود بعلاوه شاید بعدها در ضمن یک سال دو سال که مشغول عمل هستیم یک معدن بهتری پیدا شود نزدیک بکارخانه ذوب آهن که ما را محتاج نکند باین ترتیب که دویست هزار تومان از این پول برداریم و بمصرف برسانیم بنده عقیده ندارم حالا ما باین فوریت باین مبلغ رأی بدیهم خوب است آقایان صبر کنند بزودی مجلس هفتم تشکیل می‌شود و آقایان بایک نظر دقیق و عمیق سعی می‌کنند و رسیدگی می‌کنند اگر آنوقت صلاح شد رأی می‌دهند و احتیاج ندارد که حالا ما با عجله رأی بدهیم و فردا پشیمان بشویم و مثل آن هشتصد هزار تومان مهندسین و چیزهای دیگر بشود که از بین رفت

مخبر ـپیشنهادی تهیه شده است که نظر آقا و سایر آقایانیکه در این زمینه نظر دارند گمان می‌کنم تامین می‌کند خوبست اجازه بفرمائید آن پیشنهاد قرائت شود

رئیس ـ پیشنهاد آقای احتشام زاده

(این قسم قرائت شد)

تبصره ذیل را پیشنهاد می‌کنم: وزارت ملایه مکلف است بودجه اداره معادن وزارت فوائد عامه را که از محل مذکور فوق می‌پردازد از محل صرفه جوئی بودجه کل وزارت فوائد عامه در سال ۱۳۰۷ تامین نماید.

پیشنهاد آقای فهیمی : بنده پیشنهاد می‌کنم که جمله و همچنین برای مخارج و حقوق اداره کل معادن از ماده حذف شود

پیشنهاد آقای ارباب کیخسور: بنده پینشهاد می‌کنم در ماده واحده بعد از عبارت ذغال شمشک مزید شودبجهت مصارف ذوب آهن و راه آهن دولتی.

پیشنهاد آقای عدل

ماده واحده را بقرار ذیل پیشنهاد می‌نماید

برای استخراج معادن ذغال سنگ شمشک و ساختن راه شمشک بطهران برای حمل ذغال و همچنین برای مخارج و حقوق اداره کل معادن دولت مجاز است مبلغ دویست هزار تومان از حل عایدات انحصار قند و شکر بوزارت فوائد عامه بعنوان قرض کرسازی نماید که پس از استخراج ذغال از عایدات معدن مزبور استرداد نماید

رئیس ـ آقای احتشام زاده

احتشام زاده ـ بطریکه معلوم شد اغلب آقایان نمایندگان از اینکه بودجه ادراه معادن از محل عایدات انحصار داده شود مخالفت دارند ولی بنده نظر باینکه استخراج معادن ذغال سنگ شمشک معطل نماند پیشنهاد کردم که بودجه اداره معدن ذغال سنگ شمشک را علی الحساب وزارت مالیه بپردازد و بعد از صرفه جوئی سال ۱۳۰۷ وزارت فوائد عامه محسوب دارد که در حقیقت بودجه اداره معادن از محل انحصار پرداخته نشده باشد و از صرفه جوئی سال ۱۳۰۷ خودش باشد

وزیر مالیه ـ با این پینشهاد آقای احتشام زاده بنده موافقت می‌کنم از نقطة نظر اینکه هم مقصودآقایان بعمل آمده باشد و هم فعلا که بودجه‌ها از مجلس گذشته است وزارت مالیه دو چار یک اشکالی نشود و بنده گمان می‌کنم که اگر آقایان دیگری که پیشنهاداتی کرده‌اند با این پیشنهاد موافقت بفرمایند که مطلب تمام بشود بهتر باشد

فهیمی ـ بنده موافقت می‌کنم.

رئیس ـ آقای ارباب کیخسرو

ارباب کیخسور ـ در این جا نبده پینشهادی کرده‌ام و اصراری ندارم که دولت قبول بکند یا نکند ولی بعقیده بنده یک توضیحی لازم است داده شود که بعد از اینکه این اعتبار داده شد واین ذغال استخراج شد آیا آنرا تخصیص بذوب آهن می‌دهند یا اینکه اصتکاک پیدا خواهد کرد با تجارت عمومی و ذغالی که مردم می‌فروشند یعنی دولت هم تجارت می‌کند؟ مقصود بنده از این پیشنهاد این بود که دولت در این بابب یک توضیحی بدهد که بنده قانع بشوم و ملتفت بشوم که مقصود دولت چیست

وزیر مالیه ـ اینجا گمان می‌کنم آقای ارباب یک سوء تفاهمی بریا شان حاصل شده باشد این معدن ذغال سنگ شمشک و سایر معادنی که سهت مثل روته و جای دیگر ناچار چه جور معامله می‌شد حالا هم همان جور می‌شود. دولت بیک کسی اجازه می‌داد اجاره دار هم استخراج می‌کرد و می‌فروخت حالا دولت اجازه نمی‌دهد که دیگری او را استخراج بکند خودش استخراج می‌کند و وقتی دید مردم می‌آیند ازش بخرند می‌فروشد ذغال ارزانتر و بهتر را مدرم می‌خرند در ضمن یک نفعی هم دارد و الا نمشود گفت که این ذغال را تخصیص بدهیم براه آهن و ذوب آهن و بمصرف دیگر نرسد خوب آنوقت مردم چه بکنند دیگر ذغالی باقی نمی‌ماند و معدن دیگری هم در این نزدیکها برای رفع احتیاجات مردم نیست اگر هم باشد خیلی گران تمام خواهد ما چرا بیائیم مردم را از یک ذغال ارزانی محروم کنیم در صورتیکه ذغال دیگری هم پیدا نمی‌شود در این نزدیکی‌ها

ارباب کیخسرو ـ مقصود بنده همین توضیح بود مسترد می‌دارم

رئیس ـ آقای عدل

عدل ـ فمرایشات آقای وزیر مایله و دفاعی را که آقای مخبر درجواب عرض بنده کردند هم عرایض بنده را اصلاح کرد چون خودشان تصدیق کردند که این برای منافع اهل طهران و با در واقع برای تجارت است بنده عرض می‌کنم از یک کاری که دولتی خودش می‌خواهد منفع شود چرا راضی می‌شوند مایک پولی را که انحصار داده‌ایم برای یک کاری باین کار داده شود. بنده قبول دارم این دویست هزار تومان داده شود ولی بعنوان قرض داده شود و چرا می‌خواهید ما را مجبور کنید یک اقنونی که یک دفعه این جا تصویب کرده‌ایم متزلزل کنیم. ما دویست هزار تومان این جا از این محل بشما مدهیم وقتیکه کار کردید و منفعت بردید پول انحصار را بگذارید سرجایش اگر هم فقط برای راه آهن است خوب چرا انحصار بطهران می‌دهید که فقط این جا استفاده بطرهان می‌دهید که فقط این جا استفاده کند در جاهای دیگری هم که این راه آهن پر عرض و طول اتفاق می‌افتد برای آنجاها هم در نظر بگیرید دیگر چرا اختصاص باهالی طهران تنها داشته باشد در هر حال چون فرمودند مقصود تجارت است عقیده بندهاین است که بعنوان استقراض باشد و دو مرتبه بر گردانند خیلی هم کار سهل و ساده ایست

وزیر مالیه ـ آقای عدل اشتباه می‌فرمایند می‌فرمایند مربوط مربوط براه آهن نیست و مربوط برفاهیت اهل طهران است بنده در صورتیکه تصدیق ندارم که رفاهیت اهل طهران را نباید خواست عرض می‌کنم که این کاملا مربوط براه آهن است برای راه آهن که نباید در هر پنج فرسخ ده فرسخ یک معدن ذغال سنگ استخراج کرد دو تا معدن ذغال سنگ سه تا معدن ذغال سنک برای یک راه آهنی که از خور موس تا بندر جز امتداد دارد کافی است راه آهن خودش ذغال خودش را حمل می‌کند بعلاوه کوره آهن که ما همیشه دنبال آن هستیم این باید نزدیک معدن ذغال سنگ باشد پس این اقدامی که دوللت راجع به شمشک می‌کند در درجه اول مقصودش راجع براه اهنی و ذوب آهن است در درجه دوم هم البته تا وقتیکه اضافه از آن احتیاجی که دارد یا هنوز بان درد نمی‌خورد بمصرف فروش می‌رسد چون ذغال سنگ شمشک انشاء الله امسال در می‌آید ولی راه آهن متاسفانه برای امسال احتیاج بذغال سنگ ندارد و بدرد آن کار نمی خودر اینکه فرمودند دولت نفع می‌برد اگر نفع برد این نفع کجا می‌رود؟……

عدل ـ پیش دولت

وزیر مالیه ـ می‌رود در یک صندوق شخصی؟ که نمی‌رود می‌رود جزو صندوق عمومی ..

عدل ـ اینطور نیست آقا.

وزیر مالیه ـ بالاخره را آهن هم وقتی یک عوائدی داشت جزو منافع عمومی می‌شود در هر صورت تقاضا می‌کنم که نمایندة محترم این پیشنهادشان راپس بگیرند

عدل ـ بنده پس می‌گیرم بریا اینکه میدانم رأی نمی‌دهند چون راجع به منافع عمومی نیست نفع خصوصی است.

پیشنهاد فیروز آبادی : بنده پیشنهاد می‌کنم که این لایحه ذغال از دستور امروز خارج شود.

فیروز آبادی ـ بنده بجهت اینکه مطالعات عمیقی در این باب بشود و مثل آن هشتصد هزار تومان نقشه برداری نشود صلاح می دانم که از دستور خارج شود که باین فوریت و عجله هر چیزی راهی ارتباط ندهند براه آهن و پولش را از محل انحصار بپردازند باین ملاحظه بنده پیشنهاد کردم که این لایحه بماند و عنقریب مجلس هفتم باز میوشد و مطالعات عمیقی در این باب می‌کنند اگر صلاح دانستند رأی می‌دهند ندانستند که جور دیگر اصلاح می‌کنند.

رئیس ـ آقای رفیع

حاج آقا رضا رفع – بنده گمان می‌کنم مقصود آقا از این پیشنهاد معطل کردن وقت مجلس بود تصدیق بفرمائید یک لایحه که یک ساعت مشغول شور در آن هستند و مذاکراتش تمام شده مخبر و وزیر مالیه صحبت کردند پیشنهاد داده شده و قبول شده دارد کارش تمام می‌شود تازه حالا اقا پیشنهاد می‌کنند که از دستور خارج شود و پس فردا جزء دستور شود بنده معین این را نفهمیدم خود آقا راجع بسد نیشابور پیشنهادی کردند اگر کی کسی در وسط کار پیشنهاد می‌کرد از دستور خارج شود آیا خوششان می‌آید. آقایان البته همه موافق هستند که راه آهن زودتر عملی شود بعد هم آن منظور آقا را انشاءالله جزء دستور می‌کنیم خوبست حالا موافقت بفرمائید.

رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای فیروز آبادی راتصویب می‌کنند قیام فرمایند

(فقط خودشان بر خواستند)

رئیس ـ تصویب نشد. رأی می‌گیریم بماده واحده اب اوراق آقایانی که تصویب می‌کنند ورقه سفید خواهند داد.

(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده و ۵۶ ورقه سفید و یک ورقه کبود تعداد شد)

رئیس ـ عده حضار هشتاد و یک با پنجاه و شش رأی تصویب شد. اسمامی موافقین آقایان: کی استوان ـ محمود رضا ـ دادگر ـ معظمی ـ زوار ـ رفیع ـ عمادی ـ فرمند ـ ملک مدنی ـ خواجوی ـ دهستانی ـ نوبخت ـ صالحی ـ پور تیمور ـ روحی ـ ذوالقدر ـ مولوی ـ سهرابخان ساکینیان - عراقی ـ عباس میرزا - اسفندیاری ـ میرزا عبدالحسین ـ مرتضی قلیخان بیات تقی زاده ـ دکتر سنگ ـ دولتشاهی ـ اعتبار ـ دکتر لقمان ـ فرهمند ـ مفتی ـ فرشی ـ دکتر رفیع امین ـ جهانشاهی ـ دکتر مصدق ـ سید کاظم ـ حاج میرزا حبیب الله امین – پالیزی ـ میرزا علی حقنویس ـ سید جواد محقق ـ فهیمی ـ نظام مافی ـ آیه الله زاده ـ ارباب کیخسور ـ شریع زاده - حیدری ـ یاسائی ـ سید یعقوب ـ نگهبان ـ حاج میرزا مرتضی ـ طباطبائی دیبا ـ آقا سید حسین آقایان ـ جمشیدی مازندرانی ـ بنی سلیمان ـ جلائی ـ افشار ـ احتشام زاده ـ

مخالف ـ آقای فیروز آبادی

وزیر مالیه ـ تمنی می‌کنم دو فقره لایحه مختصری که دیروز بنده تقدیم کرده‌ام مطرح شود

مدرس ـ فردا

وزیر مالیه ـ بسیار خوب ولی چون بنده می‌بینم ظهر است و یک قدری هم می‌شود نشست و این دو لایحه مختصر رامطر ح کرد عرض کردم حالا میفرمائید باشد برای فردا باشد

جمعی از نمایندگان ـ صحیح است ختم جلسه

وزیر داخله ـ بنده تقاضا می‌کنم راپورت کمیسیون بودجه راجع باصلاح تفاوت حقوق والی ایالت آذربایجان که مدتی است اینجا معطل مانده خبرش هم منتشر شده جزو دستور فردا بشود.

رئیس ـ جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آتیه فردا عده از نمایندگاه صحیح است.

(مجلس مقارن ظهر ختم شد)

قانون سجل احوال مصوب ۲۰ امرداد ماه ۱۳۰۷ شمسی

ماده ۱ـ پس از تصویب این قانون و انقضاء مدت یک سال از تاریخ تصویب این قانون و تأسیس دفتر سجل احوال باید در هر حوزه سجل احوال کلیه ساکنین آن حوزه دارای ورقه هویت باشند اشخاص ذکوری که سن آنها بیش از ۱۷ سال است باید شخصاً برای اخذ ورقة هویت بمأمور سج لاحوال مراجعه نمایند مسؤل اخذ ورقة هویت صغار ولی خاص (پدر جد پدری یا وصی منصوبی که وصایت او مسلم باشد) یاقیم صغیر است مأمورین سجل احوا ل موظف هستند پس از تشخیص صحت اظهارات اظهار کنندگان ورقههویت صادر نمایند

تبصره ۱ ـ زنها شخصاً یا بوسیلة وکیل ثابت الوکاله ورقة هوست خواهند گرفت

تبصره ۲ ـ دلائل ومدارک مأمور سجل احوال بر تشخیص خود و دلائل و مدارک اظهار کننده باید در صورت مجلس قید و در دوسیه ضبط شود

ماده ۲ـ پس از یکسال فوق کلیه مأمورین مملکتی موظف می‌باشند در مواقع صدور کلیه اسناد رسمی (از قبیل حکم انتصاب بخدمات مملکتی و تعرفة انتخابات و جواز اسلحه و تذکره) و در موقع مرجعات اشخاص بمحاکم عدلیه وادارات مملکتی (برای تقاضای ثبت اسناد و املاک و پذیرفته شدن در مدارس و امثال آن) ورقه هویت مطالبه نمایند و الا مشمول مجازات مصرحه در فقره ۳ از ماده ۳۸ قانون استخدام کشوری خواهندبود

تبصره ـ محاکم عدلیه می‌توانند در امر فونی ورقة هویت را شرط قبول عرضحال قرار ندهند ولی پس از ده روز از تاریخ تقدیم عرض حالا هر اه شخص مراجعه کننده ورقه هویت تحصیل نکرد از رسیدگی خود داری نمایند

ماده ـ هر شخصی باید برای خود اسم مخصوصی انتخاب کند زوجه و کلیه اولاد و احفاد ذکور آن شخص و همچنین کلیه اولاد و اناث او مادام که شوهر اختیار نکرده‌اند بان اسم مخصوص که نام خانودگی است موسوم خواهند بود بنابراین هر کس دارای اسمی خواهد بود مرکب از نام خانوادگی ونام شخصی مثلاً (محمود کامران) بفرض اینکه محمود نام شخصی و کامران نام خانوادگی و نام خانواده که در تحت کفالت نیستند می‌توانند اگر بخواهند اسم خانوادگی علیحده برای خود انتخاب نمایند

تبصره ۱ ـ اسمامی خانوادگی پس از ثبت در دفتر سجل احوال هر حوزة سجل احوال مخصوص اشخاصی است که بنام انها صبت شده است و دیگری حق اختیار آن اسم را در آنحوزه ندارد مگر با رضایت کسیکه اول آن اسم را بعنوان نام خانوادگی خود ثبت کرده است

تبصره ۲ ـ هیچکس حق ندارد اسم خانودادگی شخص دیگری را در حوزة سجل احوالی که آن اسم ثبت شده اسم مؤسسه، تجارتخانه یا عنوان تلگرافی خود قرار دهد ولی شعب تجارتخانه در سایر نقاط اسم مرکز اصلی را استعمال می‌کنند ولو اینکه شخص دیگری اسم مزبور را در محل تأسیس آن شعبه قبلا برای نام خانوادگی خود ثبت کرده باشد

ماده ۴ ـ پس از یکسال از تاریخ تأسیس شعب سجل احوال در هر محل پدر یا مادر قابله در مورد تولد و زوجین در مورد ازدواج و طلاق باید تولد یا ازدواج یا طلاق را در ظرف ده روز از تاریخ وقوع درنقاطی که شعب سجل احوال تأسیس شده باشد کتباً بنظمیه و در نقاطیکه نظمیه تأسیس نشده ابشد بکدخدای مل اطلاع بدهند ادارات و مأإمورین مزبور مکلف می‌باشند پس از تحقیق و صحت در اطلاعات و اصله مراتب را بمأمور سجل احوال مربوطه باسرع اوقات اطلاع داده و اولیاء اطفال یا اشخاصی را که برای آنها ازدواج و طلاق واقع شده رسماً از اجرای تحقیقات مطلع سازند که برای اخذ ورقه هویت و ثبت ازدواج و طلاق به دفتر سجل احوال مراجعه نمایند.

تبصره ـ اطفالی که در مؤسسات عام المنعه از قبیل مرضخانه و دارالمساکین و غیره متولید می‌شوند رؤسای مؤسسات مزوبره باید در ظرف ده روز مراتب را بنظمیه یا کدخدای محلف اطلاع دهند

ماده ۵ ـ در موقع ازدواج یا طلاق شوهر مکلف است ورقة که حاکی از وقوع عقد یا طلاق بوده و معرف زوجین باشد بامضای مجری سیغه رسانیده و برای ضبط در دفتر سجل احوال بنظمیه یا شعبات نظمیه یا کد خدا تسلیم نماید ادارات و مأ مورین مزبور باید پس از تحقیق در صحت مندرجات ورقه عین آنرا در اسرع اوقات بدفتر سجل احوال بفرستند

تبصره ـ ممکن است بجای ورقه فوق سواد مصدق برای ضبط بدفتر سجل احوال تسلیم کرد

مادة ۶ ـ در مورد فوت اطلاع دادن بادارات یا مأمورین فوق الذکر باید در ظرف (۴۸) ساعت بعد آید دادن این اطلاع بعهدة نزدیکترین اقربای حاضر شخص متوفی یا وکیل و نماینده او و در صورت نبودن اقربای ماذکور بعهده سرپرست ساکنین خانه و در صورت نبودن سرپرست بعهده مستخدمین خانه ایست که فوت در آنجا واقع شده و مأمورین باید پس از تکمیل تحقیقات در اسرع اوقات مراتب را بمأمور سجل احوال اطلاع و اشخاص مذکوره در فوق را مطلع نمایند که برای اجرای ثبت واقعه بدفتر سجچل احوال مراجعه کنند طبیب معالج وغسال و قابله در موقع ولادت طفل متوفی یا فوت مادر در موقع وضع حمل نیز ملزم می‌باشند در ظرف ۲۴ ساعت واقعه را کتباً بدفتر یامامورین سجل احوال اطلاع دهند

تبصره ۱ ـ نسبت بفوت اسخاصی که دارای منزل ثابت و اقربای حاضر نیستند یا به تنهائی در یک منزل زندگی می‌کنند ادارات و مامورین فوق مکلف هستند مراتب را تحقیق و پس از تشخیص صحت واقعه در اسرع اوقات فوت را بمامورین سجل احوال اطلاع دهند

تبصره ۲ ـ اشخاصی که در مؤسسات عام المنفعه فوت نمایند رؤسای موسسات مزبور مکلفند مراتب را در ظرف ۲۴ ساعت بمامورین نظمیه یا کدخدا اطلاع دهند.

ماده ۷ ـ پس از تصویب این قانون و انقضای مدت یکسال از تاریخ تصویب این قانون و اجرای سجل احوال در هر محل کسانی که ورقه هویت نداشته باشند یا تکالیفی را که در مواد ۱-۴-۵-۶ در عهده آنها قرار گرفته انجام ننمایند بحبس قابل ابتیاع از یک تا ۷ روز از قرار روزی از سه تاسی قارن محکوم خواهند شد

تبصره – مامورین سجل احوال موظفند متخلفین از مقررات فوق را بر طبق قانون اصول محاکمات جزائی تعقیب نمایند.

ماده ۸ ـ ادراه کل احصائیه و سجل احوال مملکتی حق دار که از تاریخ تصویب این قانون تا یکسال اوراق اظهار نامه و هویت هر حوزه را که بعد از خرداد ۱۳۰۴ و قبل از فروردین ۱۳۰۷ داده شده و انها را محتاج به تصحیح میداند کلیه اوراق آن حوزه ار تجدید نظر کرده با اطلاع صاحب ورقه هویت تصحیح نماید و همچنین اشخاص ذی نفع اگر اعتراضی بر اوراق صادره دارند می‌توانند در ظرف یکسال فوق باداره سحل احوال رجوع کرده و اعتراض خود را اظهار نمیاند و اداره مذکوره اگر اعتراض را وارد دید اوراق را با اطلاع شخص معترض تصحیح خواهد نمود.

تبصره ـ اشخاص ذینفع اگر اعتراضی بر تجدید نظ رو تصحیحی که اداره سجل احوال در اوراق کرده داشته باشند می‌توانند تا دو ماه پس از تصحیح و صدور ورقه هویت جدید بمحاکم صالحه مراجعه نمایند وتا حکم از محاکم مزبور صادر و با مدت دو ماه فوق منقضی نشده است اوراق سابق باعتبار خود باقی است

ماده ۹ ـ هر گاه اختلافی راجع باسناد سجل احوال صادره از اول فرودین ۱۳۰۷ ببعد ایجاد شود رسیدگی آن در محاکم ابتدائی و در صورت نبودن آنها در نزدیکترین محاکم صلح بعمل می‌آید و تا موقعی که از طرف محاکم مزبوره اسناد مذکوره بموجب احکام ابطال نشود ان اسناد باعتبار خودباقی خواهند خواهند بود و فقط محاکم مذکور می‌توانند به تصحیح آن اسناد امر صادر کنند در اینصورت مامور سجل احوال رأی محکمه را در دفتر مخصوص ضبط و در حاشیه دفتر اصلاح شده قید و بر طبق رأی محکمه ورقه جدید صادر می‌نماید.

تبصره ۱ـ احکام محاکم فوق قطعی (غیر قابل استیناف و تمیز) است

تبصره ۲ـ اعتراضاتی که نسبت به سن باشد باید در ظرف مدت دو ماه پس از صدور ورقه هویت بمحاکم صاحله اظهار شود پس اعتراضی پذیرذفته نخواهد شد و تا موقع صدور حکم محکمه یا انقضای مدت مزبور راجع هب سن اعتراضی پذیرفته نخواهد شد. تا موقع صدور حکم محمه یا انقضای مدت معینه اعتبار ورقه صادره قطعی نخواهد بود.

تبصره ۳ـ در محاکم صلحیه برای رسیدگی باسناد سجل احوال نماینده سجل احوال اقامه دعوا و مدافعه خواهد کرد و اداره سجل احوال از تأدیه مخارج عدلیه معاف خواهد بود.

تبصره ۴ـ دعاوی حقوقی راجع باوراق سجل احوال از دعاوی حقوقی محسوب است ولی مشمول قانون حکمیت نیست

ماده ۱۰ ـ اوراق هویت مجانی و ازادای قیمت تمبر معاف خواهد بود ولی بهر سواد مصدق با تصدیقی که در دفاتر سجل احوال باشخاص ذی نفع در صورت تقاضا باید داده شود یکقران تمبر الصاق می‌شود

ماده ۱۱ ـ هر گاه مأمورین سج احول یا مأمورین دیگر دولت که در باب سجلات وظیفة را

عهده دار می‌باشند و همچنین کسانی که مستخدم دولت نیستند مرتکب جعل و تزویر در اوراق و دفاتر سجل شوند با شرکت درجعل و توزیردر اوراق و دفاتر سجل احوال نمایند یا اوراق مجعوله را با علم بجعل و تزویر مورد استفاده قرار دهند مطابق مواد ۱۰۲ و ۱۰۳ و ۱۰۵ قانون مجازات عمومی مجازات خواهندشد

کسانی که بر خلاف واقع اظهار یا شهادتی در مورد اسناد سجل احوال بدهند مطابق ماده ۲۱۹ قانون مجازات عمومی مجازات می‌شوند بعلاوه کلیه مرتکبین فوق محکوم بجبران خساراتی که از تقصیر آنها ناشی شده خواهند گردید

ماده ۱۲ – سجل احوال اشخاص در دفاتری که نظمنامة آن بتصویب هیئت وزراء می‌رسد ثبت خواهد گردید

ماده ۱۳ ـ اداره کل احصائیه و سجل احوال مملکتی علاوه بر وظایف مقرره مأمور سرشماری کلیه نفوس مملکت خواهد بود و هر دهخ سال یکمرتبه باید درتمام مملکت سرشماری بعمل آید و عموم اشخاصی که در ایران ساکن می‌باشند باید اطلاعات لازمه را د رموقع تقاضا بمأمورین سرشماری بدهند.

مادة ۱۴ ـ وظیفه مامورین سجل احوال و سرشماری را در ممالک خارجه مامورین وزارت امور خارجه مطابق نظامنامة مخصوص انجام خواهند داد

ماده ۱۵ ـ مامورین سجل احوال در مدت یکسال اختیار خود که از حدود وظایف قانونیه خود در اجرای مواد این قانون تخلف نمایند مجازات قانونی آنها که در قانون استخدام و سایر قوانین برای مأمورین دولت تعیین شده دو برابر خواهد بود

ماده ۱۶ ـ قانون سجل احوال مصوب ۱۴ خرداد ۱۳۰۴ که مشتمل بر ۳۵ ماده است نسخ و این قانون که مشتمل بر ۱۶ ماده می‌باشد از تاریخ تصوب بوسیلة وزارت داخله بموقع اجرا گذارده خواهد شد این قانون که مشتمل بر شانزده ماده است در جلسه بیستم امرداد ماه یکهزار و سیصد و هفت شمی بتصویب مجلس شورای ملی رسید

بجای رئیس مجلس شورای ملی: طباطبائی دیبا ـ فهیمی

قانون اعتبار دویست هزار تومان برای استخراج معادن ذغال سنگ شمشک و ساختن راه شمشک و مخارج و حقوق اداره معادن مصوب ۲۰ امرداد ماه ۱۳۰۷ شمسی

ماده واحده ـ برای استخراج معادن ذغال سنگ شمشک و ساختن راه شمشک بطهران برای حمل ذغال و همیچنین برای مخارج و حقوق اداره کل معادن وزارتمالیه مجاز است تا مبلغ دویست هزار تومان از محل عایدات انحصار قند و شکر بوزارت فوائد عامه کارسازی دارد.

تبصره ـ وزارت مالیه مکلف اس بودجه اداره معادن وزارت فوائد عامه ار که از محل مذکور فوق می‌پردازد از محل صرفه جوئی بودجه کل وزارت فوائد عامه در سال ۱۳۰۷ تامین نماید

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه بیستم امرداد ماه یکهزار سیصد و هفت شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید

بجای رئیس مجلس شورای ملی: طباطبائی دیبا ـ فهیمی