مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ مهر ۱۳۳۳ نشست ۴۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ مهر ۱۳۳۳ نشست ۴۴

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۱۸

جلسه: ۴۴

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه اول مهر ماه ۱۳۳۳.

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس جلسات ۲۵ و ۳۰ شهریور.

۲- تعیین جلسه روزهای چهارشنبه جهت طرح سؤالات.

۳- بیانات قبل از دستور آقایان ایلخانی‌زاده، دکتر امیر نیرومند، عباسی.

۴- تقدیم یک فقره سؤال از طرف آقای پورسرتیپ.

۵- اخطار آقای قنات‌آبادی طبق ماده ۱۱۰ آیین‌نامه.

۶- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به ترمیم حقوق معلمین.

۷- تقدیم یک فقره لایحه اضافه اعتبار وزارت فرهنگ به وسیله آقای وزیر فرهنگ و طرح و تصویب فوریت آن.

۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد، ختم جلسه.

مجلس دو ساعت و ربع پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس جلسات ۲۵ و ۳۰ شهریور.

رئیس- صورت غائبین دو جلسه پیش قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد.)

غیبت و دیرآمدگی جلسه پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۳۳-

غائبین با اجازه، آقایان- اردبیلی، محمودی، سلطانی، اورنگ، یارافشار، شفیعی، عرب شیبانی، حمیدیه، حائری‌زاده، بهادری، ابراهیمی، دکتر سید امامی، خاکباز، کریمی، محمود ذوالفقاری، افخمی، معین‌زاده، حشمتی، بیات ماکو، احمد فرامرزی، امید سالار، هدی، مصطفی ذوالفقاری. غائبین بی‌اجازه ۲۵ شهریور، آقایان- تربتی، غضنفری، کدیور، سالار بهزادی، سلطان‌العلما، مهندس اردبیلی، فرید اراکی، نراقی، دکتر عدل، اریه، امیر احتشامی، امیر تیمور کلالی. دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه، آقایان- صادق بوشهری ۲۰ دقیقه، بزرگ‌نیا ۲۵ دقیقه، کاشانی ۵۰ دقیقه، موسوی ۱ ساعت، خلعتبری ۱ ساعت، نقابت ۱ ساعت و پانزده دقیقه، عبدالحمید بختیار ۱ ساعت و پانزه دقیقه، اسفندیاری ۱ ساعت و پنجاه دقیقه، دولتشاهی ۲ ساعت.

دیرآمدگان و زودرفتگان بی‌اجازه، آقایان- کاشانیان ۳۰ دقیقه، اعظم زنگنه ۴۵ دقیقه.

غیبت و دیرآمدگی جلسه ۳۰ شهریور ۱۳۳۳- غائبین با اجازه، آقایان- بیات ماکو، عبدالرحمن فرامرزی، حشمتی، جلیلی، اورنگ، شفیعی، بهادری، ابراهیمی، دکتر سید امامی، خاکباز، محمود ذوالفقاری، مصطفی ذوالفقاری.

غائبین بی‌اجازه، آقایان- تربتی، غضنفری، کدیور، سالار بهزادی، سلطان‌العلما، مهندس اردبیلی، فرید اراکی، دکتر عدل، اریه.

رئیس- آقای امید سالار نسبت به صورت مجلس نظری دارید؟

امید سالار- در جلسه بیست و هشتم شهریور بنده حاضر بودم نوشته‌اند غایب با اجازه.

رئیس- با اجازه نوشته شده.

امید سالار- عرض می‌کنم هر دو جلسه بنده بوده‌ام نوشته‌اند با اجازه.

رئیس- اگر هر دو جلسه بوده‌اید اصلاح می‌شود، آقای قنات‌آبادی.

قنات‌آبادی- در جلسه گذشته موقعی که بین بنده و مقام ریاست راجع به موضوع اخطار صحبت بود آن موقعی که مقام ریاست فرمودند که هر وقت گزارش مطرح شود اخطار بکنید بنده عرض کردم که اگر بناست در داخل مجلس هم اختلافی مثل خارج مجلس به وجود بیاید بنده حرفی ندارم اما اخطار مقدم بر هر مطلبی است، این قسمت از عرایض بنده در صورت مجلس نبود. استدعا دارم که در صورت مجلس اصلاح شود.

رئیس- آنچه که گفته شده است اصلاح می‌شود، آقای شوشتری.

شوشتری- در هر دو جلسه جناب آقای سلطان‌العملما را غایب بی‌اجازه نوشته‌اند ایشان سخت بیمار است از طرف خود و با اجازه نمایندگان از درگاه خدا می‌خواهم شفای عاجلی به ایشان عنایت فرماید.

رئیس- ایشان تقاضای مرخصی کرده‌اند که رفته به کمیسیون هر وقت گزارش برسد اصلاح می‌شود یک ماه هم تقاضای مرخصی کرده‌اند. آقای دکتر بینا.

دکتر بینا- بنده در عرایض قبل از دستور روز یکشنبه به هیچ وجه نظر شخصی نداشتم و روی کلیات صحبت کرده‌ام.

رئیس- مگر کسی گفته است که نظر شخصی داشته‌اید؟

دکتر بینا- بله گفته شده و بنده همیشه عرایضم کلی است و هیچ وقت در عرایضم سوءنیت و نظر شخصی ندارم.

رئیس- محتاج به تذکر نبود آقای هدی.

هدی- بنده سؤالی داشتم از آقای وزیر راه راجع به راه‌سازی که تقدیم می‌کنم.

رئیس- بسیار خوب لطف کنید ولی هنوز وارد دستور نشده‌ایم. آقای صدرزاده.

صدرزاده- در مذاکرات جلسه یکشنبه چند غلط چاپی دارد که اصلاح می‌کنم می‌دهم به تندنویسی.

رئیس- بسیار خوب دیگر نظری نسبت به صورت مجلس نیست (اظهاری نشد) صورت مجلس جلسات ۲۵ و ۳۰ شهریور تصویب شد.

۲- تعیین جلسه روزهای چهارشنبه جهت طرح سؤالات

رئیس- آقای پورسرتیپ.

پورسرتیپ- عرض می‌کنم مدتی است آقایان نمایندگان سؤالاتی از دولت کرده‌اند و دولت هم غالباً حاضر است آقایان نمایندگان هم حاضرند ولی مطرح نمی‌شود و این تأخیر در جواب سؤالات سوء تفاهماتی ایجاد می‌کند و بنده استدعا می‌کنم که این سؤالات مطرح شود و یک روز در هفته برای طرح سؤالات تخصیص داده شود.

رئیس- بنده مکرر به آقایان گفتم یک روز را آقایان تخصیص بدهند یعنی هر دو هفته‌ای یک روز برای سؤالات به طور قاطع تعیین شود هر ماه دو جلسه فوق‌العاده داشته باشیم راجع به سؤالات، سؤالاتی که از طرف آقایان می‌شود دولت بیاید جواب بدهد حالا آقایان موافقت بفرمایند که شنبه یا چهارشنبه خارج از آن سه روزی که جلسه داریم، جلسه فوق‌العاده داشته باشیم هر پانزده روزی یک بار و اگر آقایان موافقت بفرمایند آن روز شنبه باشد (چند نفر از نمایندگان- یکشنبه باشد) یکشنبه که جلسه داریم و بنده توضیح دادم خارج از سه روزی که جلسه داریم (چند نفر از نمایندگان- دوشنبه باشد) چون دوشنبه هیئت رئیسه داریم و کارهای داخلی مجلس اجازه بفرمایید یا شنبه باشد و یا چهارشنبه (پورسرتیپ- مجلس سنا چهارشنبه جلسه دارد) چهارشنبه ندارد پس روز چهارشنبه باشد و به آقایان وزرا هم اطلاع داده خواهد شد بنابراین این چهارشنبه جلسه خواهیم داشت برای سؤالات و وقت هم مثل روزهای عادی خواهد بود.

۳- بیانات قبل از دستور آقایان ایلخانی‌زاده، دکتر امیر نیرومند و عباسی

رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند، آقای ایلخانی‌زاده.

ایلخانی‌زاده- استدعا می‌کنم آقایان نسبت به عرایض بنده توجه کامل را مبذول فرمایند عموم آقایان که از برگزیدگان ملت بوده در این مکان مقدس دور هم گرد آمده‌ایم ملت از ما انتظاراتی دارد که آمال و آرزوهای آنها را برآورده و گام‌های مؤثری برای ترقی و تعالی ملک و ملت برداریم آقایان به خوبی متوجه اوضاع و احوال پیچیده دنیا هستند که تا اندازه اتحاد و اتفاق در سرنوشت ملت‌ها تأثیر دارد با ذکر این مقدمه از عموم نمایندگان محترم استدعا دارم محض رضای خدا با کمال صمیمیت و اتحاد کلمه چه اکثریت و چه اقلیت یا منفرد همه دور از اغراض شخصی دست به دست هم داده برای سعادت مملکت به پیش برویم تا با خواست خداوند بزرگ این مجلس هجدهم بتوانم کشتی شکسته را به ساحل نجات برساند (نمایندگان- انشاءالله).

چندی است بحث از خیانت و توقیف یک عده از افسران ارتش شاهنشاهی است که توجه عموم را به خود جلب کرده آقایان قضیه از نظر کیفیت مهم است که چگونه دشمنان مملکت سیزده سال است برای از بین بردن استقلال میهن عزیز ما آنی غفلت ندارند زمان به وسیله پیشه‌وری‌ها می‌خواهند آذربایجان را از پیکر ایران مجزا سازند یا نهضت منحوس جنوب را برای ما درست می‌کنند و گاهی یک عنصر خائن بی‌وطن را که قطعاً خون ایرانیت در عروقش ندمیده آلت اجرای غرض قرار داده شخص اول مملکت اعلیحضرت همایونی شاهنشاه محبوب و مفخم ما را هدف گلوله قرار می‌دهند که چراغ برافروخته شش هزار ساله ما را خاموش سازند و به استقلال و حاکمیت ما خاتمه بدهد (صحیح است) آری هدف خائنین به مملکت در درجه اول شخص شاهنشاه است چون می‌دانند یگانه ضامن بقا و حافظ استقلال ما شاه است (شوشتری- صحیح است) و ناگزیریم به عرض آقایان برسانیم افسران شرافتمند از این پیش آمد بی‌نهایت متأثر و عصبانی هستند به طوری که آثار انزجار را به خوبی در قیافه آنها می‌توان درک کرد و اطمینان قاطع دارم چنانچه از خیانت این عده مزدور باخبر بودند خودشان آنها را به سزای اعمال زشت‌شان می‌رساندند (نادعلی کریمی- اینها را هم تبرئه می‌کنند در کرمانشاه همین کار را کردند پول گرفتند و تبرئه کردند) (شوشتری- نمی‌توانند) تقویت حکومت ایران بر باد مصدق‌السلطنه و اعوان یارانش به همین منظور بوده آقایان خوب به خاطر دارید در دوره زمامداری آقای دکتر مصدق مملکت دچار فلاکت و بدبختی عظیمی شده بود بنده معتقدم از نظر انحطاط اخلاقی و ترویج بی شرمی و بی‌ایمانی در مردم مملکت را صد سال به عقب بردند ثمرات همان حکومت منحوس است که اثراتش چند روز پیش در ارتش ظاهر گشته. باور بفرمایید به اندازه حمله مغول ایران از دست فاطمی‌ها و سنجابی‌ها زیان و خسارت دید آقایان آنها برای از بین بردن ایران نقشه داشتند کار کوچکی نبود با سرنوشت مملکت بازی می‌کردند مگر در روزنامه مطالبه نفرمودید در مصاحبه مطبوعاتی رئیس رکن ۲ فرمانداری نظامی اظهار کرده از روی مدارک و اقرار توقیف شدگان ثابت شده که دکتر مصدق می‌خواسته رئیس جمهوری توده دموکراتیک بشود در صورتی که مویی از سردار و دسته مصدق‌السلطنه با این همه خیانت‌های مسلم کم نمی‌شود شما انتظار دارید دیگران از مجازات بترسند به خدا ترحم به این اشخاص و ارفاق درباره آنها خیانت به مملکت است. آقایان فراموش فرموده‌اید که بی‌شرمی و وقاحت را به جایی رسانیدند که شاه مملکت مجبور به ترک میهن عزیز شد اگر رحم خداوند توانا شامل حال این ملت نشده بود و مردان فداکاری قد علم نمی‌کردند سقوط مملکت حتمی بود و آثاری از استقلال ایران باقی نبود. چرا اجازه می‌دهید به خائنین ترحم بشود چون تیر دشمنان مملکت در ظرف این سیزده سال به سنگ خورد لذا با تاکتیک جدیدی جلو آمدند در ارتش شاهنشاهی جایی که مایه امید و افتخار مملکت و مکان نظم و دیسیپلین است رخنه نموده افسران و برادران دیروزی و دشمنان امروز ما را بر علیه ایران و برای از بین بردن میهن ما تجهیز کرده حکومت دمکراتیک توده برای ما درست می‌کردند.

آقایان نمایندگان ملت بدانید و متوجه باشید که دست‌های مرموزی در مدت سیزده سال برای خفه کردن آزادی ما و خاتمه دادن به استقلال و حکومت شش هزار ساله ما در کار بوده است آقایان درست دقت فرموده قضاوت بفرمایید و متوجه نیات پلید دشمنان ایران باشید و در فکر ریشه کن کردند اساس این نقشه‌های شوم ایران بر باد ده بوده مرد و مردانه ایران را از وجود منحوس عناصر پلید پاک کنید. ملت ایران دارای بسی افتخارات تاریخی بوده و در دنیا آقایی کرده زیر بار ننگ بردگی و بندگی نخواهد رفت و به هیچ یک از دولت خارجی اجازه نمی‌دهد در امور داخلی ما دخالت نماید (صحیح است) (خرازی- احسنت آقای ایلخانی‌زاده) مگر ما در چهار دیواری خود حق حیات نداریم و نباید مثل دیگران خانه خودمان را اصلاح کنیم تا دست به اصلاحاتی زدیم و خواستم به دفع خائنین مملکت همت بگماریم یا افکار و دغدغه‌های موهوم خود را مواجه بدانیم که نکند فلان خارجی بدش بیاید و یا به مزاج مبارکش عمل ما سازگار نباشد و در نتیجه یک عده اشخاص مزدور بی‌وطن به اتکا خارجی مذهب و استقلال ما را دستخوش امیال و آرزوهای پلید خود قرار داده و ما از ترس همان افکار موهوم جرأت نفس کشیدن نداشته باشیم (شوشتری- مال ضعیف النفس هاست)

سرچشمه شاید گرفتن به بیل

چو پر شد نشاید گرفتن به پیل

اگر ما امروز به خود نیاییم و در قلع و قمع دشمنان دین و مملکت نکوشیم و تردید بکنیم، اگر خدای نکرده آنها مسلط بشوند تمام ماها را به طرف کشتارگاه سوق می‌دهند و آن روز کسی به حال ما ترحمی نخواهد کرد. (صحیح است). چرا باید مجال داد هر روز دشمنان ما زیر یک نقاب و نیرنگ جدیدی ظاهر بشوند و مملکت را به پرتگاه نیستی سوق بدهند.

اگر ما طرفدار حکومت و شخص تیمسار سپهبد زاهدی هستیم برای این است که تشخیص داده‌ایم این مرد عمری را به شرافت و خدمتگزاری به سر برده و دارای شهامت سربازی است آقای سپهبد زاهدی ما و ملت ایران از دولت جنابعالی انتظاراتی داریم و متوقعیم در انجام آنها همت بگمارند اول تنبیه و مجازات خائنین بعد شروع به اصلاحات اساسی بنمایید و بیم و هراس به دل راه ندهید از شما خواستاریم سیاست خارجی ما را روشن سازید نه مثل دولت‌های سلف دست به دست هم بمالید و اظهار عجز و بیچارگی بنمایید و سیاست یاری به هر جهت را شعار خود سازید باید در منت‌های قدرت و شهامت مملکت را از لوث وجود یک عده خائن و جاسوس اجنبی پاک کنید (صحیح است) از سیاست‌های جنوب و شرق و غرب و شمال نهراسید (صحیح است) محال است ملت ایران دیگر اجازه بدهد هیچ قدرت و قشونی پا به خاک مقدس میهن ما بگذارد مگر این که از روی جنازه‌های بی‌جان ما بگذرد (صحیح است.)

همه سربه‌سر تن به کشتن دهیم

از آن به که کشور به دشمن دهیم

آقایان ما نبایداین قدر از مرگ بترسیم که این ترس موهوم خواه و ناخواه ما را به سوی یک مرگ ننگینی سوق بدهد به قول شاعر-

اندر طبیعت است که باید شود ذلیل

هر ملتی که راحتی و عیش خو کند

آقایان کمی به خود آییم و تغییری در وضعیت خود بدهیم به دنیا بفهمانیم که ما مرگ شرافتمندانه را با آغوش باز استقبال می‌کنیم ولی زیر بار عار و ننگ نخواهیم رفت به قول یکی از دانشمندان یک لقمه خارداری باش که هیچ گلویی ما را فرو نبرد. ای ایران و ایرانی به افتخار و شهامت زنده و جاوید بمان. تیمسار سپهبد زاهدی نباید اجازه بدهد که در مجازات خائنین مسلم به مملکت اهمالی بشود (صحیح است) توهم این که مبادا به خلاف سیاست فلان خارجی باشد یا بدش بیاید و همین تفکرات غلط و بیم و هراس بیجا بود که باعث تشنجات داخلی گشته و خطرات عظیمی برای ما تولید کرده از تیمسار سپهبد زاهدی خواستارم که به تمام این موهومات و تصورات غلط پشت پا زده جز سعادت مملکت و حفظ تاج و تخت سلطنت هدفی نداشته باشد و با کمال شهامت برای از بین بردن دشمنان شاه و مملکت بکوشد و مطمئن باشد ملت پشتیبان اوست اینجانب به نمایندگی از طرف عموم ملت و عشایر کرد به دنیا اعلام می‌کنم ما مطابق دستور قرآن کریم که در آیه شریفه می‌فرماید اطاعت از امر شاه را واجب شمرد و پادشاه را واجب الاطاعه می‌دانم لذا جز لاینفک ارتش؛ ده (احسنت) و حاضریم جان‌های ناقابل خود را در راه عظمت و حفظ استقلال ایران و شخص شخیص اعلیحضرت همایونی نثار نموده (شوشتری- احسنت) و تا آخرین قطره خون خود از مبارزه با فساد و خائنین به مملکت و شاه کوتاهی نکرده و برای اعتلای بیرق شیر و خورشید ایران همه فدا بشویم دشمن خواه

ضعیف یا قوی باشد در نظر ما ارزش ندارد و از کثرت دشمنان دین و مملکت نمی‌ترسیم به طوری که همیشه آقایان اظهار نارضایتی و دلتنگی می‌فرمایند که اوضاع مملکت آشفته است باید فکری کنیم ریشه این فساد را پیدا کنیم و ریشه کن کنیم به نظر بنده این اصلاحات باید برای مملکت بشود.

۱- در درجه اول جلوگیری از فساد و رشوه‌خواری و دزدی‌های نامشروع به وسیله هر طبقه و دسته انجام بگیرد.

۲- پایین آوردن سطح زندگی (نادعلی کریمی- بالا بردن سطح زندگی) بله بالا بردن سطح زندگی.

۳- تأمین معیشت کارمندان دولت به خصوص طبقه آرتش با تشکیل سازمان‌های تعاونی.

۴- تصفیه ادارات دولتی و وزارتخانه‌ها از عناصر مشکوک.

۵- انحلال دستگاه دادگستری و تشکیل مجدد آن به وسیله یک عده قضات پاکدامن و باسابقه تحت نظارت چند نفر از نمایندگان مجلسین.

تصور نمی‌کنم هیچ کس در حسن نیت و خدمتگذاری دولت تیمسار سپهبد زاهدی تردیدی داشته باشد مخصوصاً حل قضیه نفت که یکی از شاهکارهای دولت ایشان به شکار می‌رود آقایان باید انصاف داشت که دولت با کمال شهامت و حسن نیت مسئله نفت را از بن‌بست خارج و دور از عوامفریبی خاتمه داده و به مجلس تقدیم کرده اکنون با مجلس است که دور از اغراض شخصی و با کمال حسن نیت قضاوت نموده و تحت تأثیر تلقینات عوامفریبانه یک عده خارج از مجلس قرار نگرفته و کما هو حق از نظر حفظ منافع عالیه کشور و با در نظر گرفتن فقر و بیچارگی که گریبان این ملت را گرفته قضاوت عادلانه بفرمایند (احسنت، احسنت).

رئیس- آقای دکتر نیرومند.

دکتر نیرومند- آقایان نمایندگان محترم می‌دانند که اینجانب هیچ وقت نخواسته‌ام وقت گران‌بهای مجلس شورای ملی را برای ادای مطالبی که ضرورت آن مورد تصدیق همه نیست گرفته باشم و اگر گاهی در مقام ادای وظیفه نمایندگی مجلس صحبت‌هایی می‌کنم فقط از این نظر است که می‌بینم فرصت ایراد و تذکر چند نکته لازم از دست می‌رود.

امروز هم یکی از آن مواقعی است که احساس می‌کنم در دو موضوعی که اکنون به عرض آقایان می‌رسانم وظیفه حتمی دارد که بعضی مطالب را از پشت این تریبون به سمع ملت ایران و اولیا امور برسانم و تقاضای بذل توجه کنم. یکی از این دو موضوع که بستگی کامل به حیات اقتصادی و اجتماعی فرد فرد ملت ایران دارد مسئله نفت است که در چند روز اخیر مورد مذاکره آقایان نمایندگان محترم مجلس بوده است و چند نفر از همکاران گرامی نیز جسته گریخته در اطراف قراردادی که بین هیئت نمایندگی ایران و اعضا کنسرسیوم منعقد شده است اشاراتی و بیاناتی نموده‌اند و احیاناً نظر مساعد یا مخالفی هم نسبت به بعضی از مواد این قرارداد از طرف ایشان عنوان شده است بنده تصور نمی‌کنم که با لزوم حل مسئله نفت هیچ ایرانی پاک‌نژاد و مسلمان خداشناس مخالف باشد (صحیح است) چون برای مردم ستمدیده و رنج کشیده ایران لازم است هر چه زودتر با آبرومندی به آن خاتمه داده شود (مشایخی- صحیح است) که از درآمد این ثروت سرشار برای تقویت بنیه اقتصادی و عمرانی کشور و تهیه وسایل تولید و لوازم زندگی ملت مصروف شود.

بنده می‌خواستم عرض کنم که چون تا ۴۸ ساعت قبل به طور دقیق چگونگی و تهیه و تنظیم قرارداد و مواد مربوطه به آن رسماً اعلام نشده و اطلاعات کامل و دقیقی از آن در دسترس هیچ یک از آقایان نمایندگان محترم نبوده ناچار آنچه تاکنون در این باره اظهارنظر شده متکی به شایعات و اخبار نیم رسمی بوده که چون صحبت آنها از طرف مقامات صلاحیتدار تأیید نشده بود مورد استناد و بالنتیجه قابل انتقاد و ایراد نمی‌توانست باشد. در شرایط فعلی برای ما مسلم شده که دسته‌ای از بازیگران سیاسی و عوامل آنها از نظر حفظ منافع خصوصی خود که مخالف با پایان یافتن عائله نفت است یا از این جهت که می‌دانند با حل این مشکل بزرگ عایدی زیادی نصیب کشور عزیز ما می‌شود که در تثبیت اوضاع سیاسی و اقتصادی مملکت تأثیر فراوان دارد و این ثبات اوضاع را به نفع خود نمی‌دانند با توسل به انواع تحریکات و تبلیغات اذهان مردم را مشوب می‌کنند (دکتر بینا- صحیح است) (شوشتری- بارک‌الله، احسنت) البته در یک چنین موقعی حقاً و انصافاً وظیفه بزرگی به عهده نمایندگان مجلس محول می‌شود که از این گونه تحریکات و تبلیغات سوءجلوگیری کنند این است که اینجانب به سهم خود به اطلاع ملت شرافتمند ایران می‌رسانم که با توجه به علاقه و توجه خاصی که اعلیحضرت همایونی نسبت به حفظ حقوق حقه و شرافت ملت ایران در این مسئله به خصوص داشته و دارند و با در نظر گرفتن این نکته که حفظ استقلال سیاسی و اقتصادی کشور عزیز ما و همچنین بهبود زندگانی و آسایش عمومی ملت همواره مورد توجه و نظر خاص معظم له بوده است درباره حل مسئله نفت هم به نحوی که کمترین حقی از ملت ایران ضایع نشود و کوچک‌ترین تناقضی با قانون ملی شدن صنایع نفت پیش نیاید اوامر مؤکد صادر فرموده‌اند.

یقین است با اطمینانی که به وطن‌پرستی و شاه‌دوستی تیمسار سپهبد زاهدی و دولت ایشان داریم و با جدیت و پشتکاری که جناب آقای دکتر امینی و همکاران دیگر ایشان در مذاکرات کمیسیون‌های مربوط به نفت یا کنسرسیوم در تحصیل حقوق حقه ملت ایران از خود نشان داده‌اند منویات شاهانه از طرف دولت تیمسار سپهبد زاهدی به نحو کامل اجرا شده و به طوری که می‌بینیم برابر قراردادی که تقدیم مجلس شده است کاملاً به خواسته‌های ملی مردم در مورد حل مسئله نفت توجه شده است. البته دولتی که با وجود مشکلات فراوان در یک چنین امر مهمی شب و روز برای احقاق حقه ملت و حفظ حیثیت و شرافت ملی زحمت می‌کشد انتظار تشویق و قدردانی دارد این است که بنده عقیده دارم عموم آقایان نمایندگان محترم باید متفقاً و متحداً از یک چنین دولتی پشتیبانی کنند و هر گاه ایراد و اشکالی در یکی از کارهای آن و من جمله در یکی از مواد همین قرارداد نفت می‌بینند با حسن نیت تذکر دهند نه این که آن را بهانه برای حمله به دولت و تضعیف آن قرار دهند البته دولت انتقادات صحیح و تذکرات به جای آقایان را همیشه مورد توجه کامل قرار داده و از راهنمایی‌های آنها استفاده می‌کند.

امیدوارم این تذکر مختصر که از روی کمال بی‌غرضی و فقط به خاطر خدمت به مردم و مملکت در چنین موقعی حساسی ایراد شد مورد توجه کامل همکاران عزیز قرار گیرد.

اما مطلب دوم با آن که فقط مربوط به استان دهم و حوزه انتخابیه اینجانب است در جای خود بسیار مهم و قابل توجه می‌باشد همان طوری که در جلسه چهاردهم شهریور هنگام تشریح وضع خراب ولایات از حیث ناقص بودن فرهنگ و بهداشت و راه و غیره مخصوصاً خرابی شهرداری‌ها و خواسته‌های مردم شهرستان‌ها عرض کردم قوانین و مقرراتی که برای وصول عوارض شهرداری‌ها وضع شده چون بدون توجه به موقعیت یک یک شهرستان‌ها و فقط روی فورمول کلی تهیه و تدوین گردیده است آن نتیجه لازم را که مورد نظر قانون‌گذار بوده است نمی‌دهد در صورتی که اگر مقرراتی که برای وصول عوارض شهرداری یک شهر وضع می‌شود باید با توجه به درآمد محلی و محصولات طبیعی آن شهر باشد.

مثلاً در همین حوزه نجف‌آباد که محصول منحصر آن و اصلی آن بادام است که رقم عمده صادرات آنجا را تشکیل می‌دهد و این روزها هر کیلو مغز بادام در حدود ۷۰ ریال خرید و فروش می‌شود هیچ کس به فکر نیفتاده است که لااقل در موقع صدور آن عوارض متناسبی که بتواند منبع درآمدی برای اصلاح شهر نجف‌آباد باشد وضع کند و حال آن که اگر فی‌المثل کیلویی یک ریال در وقت صدور بادام و مغز بادام از این محصول منحصر به فرد نجف‌آباد عوارض دریافت شود، مبلغ قابل ملاحظه به دست می‌آید.

اینجانب در مسافرت اخیر خود به نجف‌آباد ضمن رسیدگی کامل به اوضاع شهرداری حوزه انتخابیه خود دریافتم کلیه عواید سالیانه شهرداری نجف‌آباد در حدود یک صد و پنجاه هزار تومان است که بیش از هشتاد هزار تومان آن خرج پرداخت حقوق کارمندان شهرداری نجف می‌شود و بقیه نیز برای مخارج برق و خرید اثاثیه و لوازم متفرقه مصرف می‌گردد و چیزی باقی نمی‌ماند که به کار اصلاح وضع شهر و خیابان سازی و آسفالت بخورد.

البته یک چنین وضعیتی باعث کمال تأسف است و اگر واقعاً جناب آقای قاسم فولادوند استاندار استان دهم برای بهبود وضع شهر چهل هزار نفری نجف‌آباد اقدامات سریع و مفیدی دستور نمی‌دادند معلوم نبود که وضع شهر و شهردای آنجا به چه صورتی در می‌آید. به همین مناسبت اینجانب از توجه مخصوصی که ایشان نسبت به پیشرفت و بهبود کارهای این استان مبذول داشته و در نتیجه مساعی و پشتکار خود توانسته‌اند در میان جمیع طبقات از کارگر تا کارفرما حسن شهرت و محبوبیت فراوان برای خود و فامیل فولادوند که الحق در وطن‌پرستی و شاه‌دوستی باید سرمش سایرین قرار بگیرند به دست آورند تشکر می‌کنم و امیدوارم با توجه به پاکدامنی و کارآزمودگی و محبوبیت ایشان دولت در تهیه وسایل کار و اعطای اختیارات وسیع‌تری برای ایشان توجه مخصوص مبذول دارد.

در خاتمه عرایضم مجدداً از دولت و اولیا محترم امور تقاضا می‌کنم که دستور اصلاح زمین فرودگاه طیاره اصفهان را صادر فرمایند که از این وضع خراب و حزن‌آور بیرون آید. (صحیح است) ضمناً یکی از دوستان به بنده تذکری داده‌اند و اظهار کرده‌اند که قریب پنج، شش هزار نفر از اطفال به مدارس مراجعه می‌کنند و به آنها می‌گویند که جا نداریم امیدوارم در این قسمت یک توجهی بشود و دولت اقدام بکند به این موضوع که اسباب نگرانی مردم شده مرتفع بشود. (ارباب- فرهنگ پول می‌خواهد که ندارد) و راجع به بادام هم که نامه‌ای یکی از دوستان نوشته‌اند خریدار و فروشنده و صادر کننده همه موافقت کرده با این عوارض محض اطلاع عرض کردم.

رئیس- آقای عباسی.

عباسی- آقایان محترم مطلع هستند که توطئه دامنه‌داری جهت محو استقلال و برهم زدن نظم و آرامش ما چیده شده بود که در نتیجه مراقبت و هشیاری دستگاه‌های انتظامی ما ریشه‌های فساد کنده شد خیانتکاران و جاسوسان گرفتار گردیدند و جای بسی خوشوقتی است که مأمورین وطن‌خواه و وظیفه‌شناس توده‌چی‌ها را غافلگیر کردند و بدون آن که فرصت تجدید فعالیت به آنها بدهند سران خائن آنها را دستگیر ساخته و با این سرعت و شدت عمل خائنین به وطن را شکست دادند بدیهی است این شکست ناگهانی تأثیرات مهمی در سازمان داخلی آنها می‌کند و خواه ناخواه جمع‌شان را پریشان می‌سازد البته دولت تیمسار زاهدی که تحت توجهات اعلیحضرت همایون شاهنشاهی مانند برق و آتش خرمن آنان را در آتش گرفته طبعاً دیگر به آنها فرصت تجدید حیات و فعالیت نمی‌دهد تا باز هم سازمان نوین تشکیل بدهند و ممکن است ته مانده فعلی هم از وحشت و هراس از مجازات تا مدت‌ها جرأت خودنمایی نداشته باشد ولی سعدی می‌فرماید دشمن و آتش و مرض هر قدر هم کم باشد زیاد است و ایجاد خطر می‌کند دشمنی حزب توده برای کشور ما برای ملت ما، برای استقلال ما از هر آتش خطرناک‌تر است (صحیح است) دشمنی و خیانت آنها نسبت به ایران کاملاً آشکار شده است (شوشتری- صحیح است) آقای نخست‌وزیر که قبل از تصدی مقام نخست‌وزیری در رأس قوای انتظامی بوده و پست‌های وزارت کشور و ریاست شهربانی را عهده‌دار بودند به خوبی از مخاطرات توده‌چی‌ها مطلع است در سابق نیز در سرکوبی آنها اقدامات مؤثر کرده‌اند. توده‌ای‌ها برخلاف مقررات و قوانین مملکتی و مطابق عادت معموله خود هر جا که دست‌شان برسد دست به خرابکاری می‌زنند (صحیح است) و برای برقرار اغتشاش و بی‌نظمی از هیچ اقدامی خودداری نمی‌کنند کشفیات اخیر فرمانداری نظامی نشان داد که آنها مانند موریانه هستند و تا استقلال ما را از بین نبرند و مملکت را در خون و آتش نکشانند دست بردار نیستند (صحیح است) ملاحظه فرمودید چگونه این دسته خائن ماجراجو و اخلالگر در دستگاه آرتش رخنه کرده بودند و با حیله و تزویر موجبات اغفال یک عده افسر را فراهم و آنها را وادار به جاسوسی و خیانت کردند. اگر برنامه معین و مفید دولت در سرکوبی و تار و مار ساختن توده‌ای‌ها ادامه پیدا کند به زودی این دستگاه فاسد و شوم از این هم پریشان‌تر می‌شود، زیرا کارهای آنان اساس ندارد و سرمایه تبلیغ آنها فتنه‌انگیزی و اخلالگری و ایجاد اغتشاش و تشویق مکتب جاسوسی و خیانت و سفله پروری است همین گروه فرظاهری آنها در درجه اول به واسطه خیانت مصدق و عمال او بوده در درجه دوم معلول مسامحه کاری و بی‌عرضگی دولت‌های سابق می‌باشد، اگر دولت مقتدر فعلی جدیت کند و در مجازات خائنین توده‌ای مسامحه نکند، طبعاً بساط آنها برهم می‌خورد و این ریشه فساد برای همیشه قطع می‌گردد (غضنفری- صحیح است) خداوند در قرآن کریم خطاب به حضرت رسول می‌فرماید با منافقین و مخالفین مدارا نکنید چون اگر بر شما دست یابند به هیچ چیز رحم نمی‌کنند (شوشتری- صحیح است) بر همه افراد این کشور ثابت و مسلم است که توده‌ای اگر خدای ناکرده موفق شود به هیچ چیز ما ابقا نخواهد کرد (صحیح است) نه به شرف ما، نه به زندگی ما، نه به استقلال ما همه و همه چیز ما در خطر خواهد بود و این مسئله به قدری حتمی و واضح است که محتاج به دلیل و برهان نیست و خود توده‌ای‌ها هم منکر این قسمت نیستند.

خداوند، مصدق و همکارانش را به سزای اعمال سیئه‌شان برساند (شوشتری- انشاءالله) در مدت ۲۸ ماه چنان آتشی در سراسر ماتمکده افروخت که بعد از فتنه مغول بزرگ‌ترین فاجعه تاریخی ایران است.

در زمان حکومت همین مرد عوامفریب بود که توده‌ای‌ها در دستگاه ارتش رسوخ پیدا کردند و هم او بود که حزب توده را در ایران تشویق کرد و دست آنها را باز گذاشت (صحیح است) در دوره دکتر مصدق وزیر عدلیه آخوندی بود که تظاهر به کمونیستی می‌کرد اگر قاضی می‌خواست از عملیات کمونیست‌ها جلوگیری کند فوراً او را معلق می‌کرد و در نتیجه دادگستری ما یکپارچه توده بازی شد (احسنت، صحیح است) که متأسفانه هنوز هم کسی به فکر اصلاح آن برنیامده است حالا قضیه برعکس شده و آقای سپهبد زاهدی هم با کسی سر شوخی ندارد من از خود سؤال می‌کنم که چرا تاکنون توده‌ای‌ها را در دادگستری آزاد گذاشته‌اند و آقای وزیر دادگستری دست از پا خطا نمی‌کند؟ دکتر آذر وزیر پلید فرهنگ همه نوع تسهیلات را درباره این اراذل و اوباش آماده ساخت.

در اواخر دوره حکومت مصدق بود که رقاص بازی به نام فستیوال در امجدیه درست کردند و دخترها و پسرها را آنجا بردند و ساز و آواز و رقص هم فراهم کردند. پس به عقیده من مبارزه با توده‌ای‌ها نه تنها از لحاظ مصالح عالیه مملکتی و از نظر سیاست حتمی است، بلکه از نظر اخلاق و ناموس و جلوگیری از فحشا نیز بر هر فرد ایرانی لازم است (صحیح است).

آقایان این بلیه و گرفتاری که شما دارید مردم کرد هم دارند و توده کردستان و مهاباد را بیش از هر جا تهدید می‌کند حزب کومله کردستان همان حزب توده است که هنوز هم دست از سر مردم برنداشته‌اند و متأسفانه دولت با آنها مدارا کرده است حزب کومله در کردستان گاهی علناً مشغول فتنه‌انگیزی می‌شوند و از تحریکات دست‌بردار نیستند و شبکه حزبی علناً فعالیت دارد ارتباط حزب کومله ایران با عراق مسلم است چندی قبل یک گونی روزنامه کمونیستی به نام کردستان و اوراق مضره به وسیله محمود منگوری در بین راه رضاییه و مهاباد کشف گردید و این شخص این اوراق را برای پخش به مهاباد می‌برد که در روزنامه‌ها خوانده‌اید.

این طریقه که می‌گیرند و آزاد می‌کنند چه فایده دارد علاوه بر این که تأثیری ندارد باعث تجری آنها نیز می‌شود.

اخیراً مرسوم شده است که از این اوباش توبه نامه می‌گیرند آنها به خدا و پیغمبر قسم می‌خورند که دیگر دست از توده بازی بردارند این جماعت که به خدا و پیغمبر اعتقاد ندارند واقعاً مگر می‌شود باور کرد که اینها با یک اعلان در روزنامه دست از خیانت خواهند کشید؟

یکی از این توده‌ای‌ها که در طهران خیلی معروف است گفته بود من تا حال ده بار گرفتار شده‌ام و آزاد شده‌ام ولی اگر نوبت ما رسید شما را فقط یک بار می‌گیریم و دیگر آزاد نمی‌کنیم.

آقایان اگر قیام مرداد نشده بود این کمونیست‌ها همه را قتل‌عام می‌کردند اگر توطئه اخیر کشف نمی‌شد باز هم همه ما را قتل‌عام می‌کردند چنانچه در ورشو و پراک و بخارست، چین هم همین کار را کردند حالا ما به آنها ارفاق می‌کنیم.

دولت باید به سه طریق با توده‌ای‌ها مبارزه کند، اول آن که در مجازات خائنین و جاسوسان تردید و تأمل ننماید (صحیح است) و طبق قوانین نظامی آنها را مجازات کند و در این کار هیچ‌گونه کوتاهی مبذول ننماید.

دوم ادارات کارگزینی وزارتخانه‌ها با نهایت بی‌طرفی صورتی از افراد چپی و توده‌ای تهیه و گزارش نماید تا آنها از کار برکنار شوند (پناهی- صحیح است) آقایان در روسیه با مخالفین مگر چه کار می‌کنند؟ روس‌ها مخالفین دولت را دسته جمعی اعدام می‌کنند ما نمی‌گوییم این مخالفین دولت و ملت و استقلال کشور دسته جمعی اعدام شوند، بلکه می‌گوییم نامردانی که از خزانه ملت مواجب می‌گیرند و برای سقوط ایران تلاش می‌کنند و از خدمت دولت برای ابد اخراج شوند دولت مطلقاً از پذیرفتن کارمند و کارگر توده‌ای در تمام دستگاه‌های خود خودداری نماید (صحیح است).

۳- مؤسسات مظنون خارجی که مرکز فساد و توطئه است باید بسته شود این مؤسسه و این بیمارستان شوروی این خانه‌های صلح (آتش افروزی) اگر نباشد چه می‌شود؟ (صحیح است). اگر ما با کمونیست‌ها ماوار قفقاز رابطه فرهنگی نداشته باشیم چه می‌شود؟ مگر در همین انجمن‌های روابط فرهنگی نیست که کتب و مجلات و رساله‌های کمونیستی طبع و نشر می‌شود، مگر در همین رسالات نیست که مردم ایران را به باد دشنام می‌گیرند، ولی از ترقیات عظیم ازبکستان ستایش می‌کنند؟ مگر ما در روسیه می‌توانیم مؤسسه فرهنگی دایر کنیم؟ مگر ما حق داریم در شهرهای قفقاز بیمارستان دایر کنیم؟ از آثار شوم این انجمن فرهنگی خانه و همانا تألیفات زیاد و کتب و رسالات بی‌شمار است که همه در ذکر فضایل ازبکستان و تاجیکستان و ارمنستان و غیره است در لفافه تبلیغات شوم و زهرآگین علیه مقدسات ملی ما می‌شود که مردم مبادا لوح به اطماع را به جانب شوروی بکشاند من از دولت جداً درخواست می‌کنم که بلادرنگ درب این مراکز فساد را ببندد و از سفارت شوروی تقاضا کند که مریض‌خانه خود را در خیابان نادری که مرکز و لانه جاسوسی است ببندد.

این گونه روابط فرهنگی یا بهداشتی که پایگاه جاسوسی و یک طرف آن فحش و ناسزا به ایران و ایرانی و طرف دیگرش تحریف و تبلیغ و تمجید کمونیزم باشد برای ما زیان‌آور است.

آقایان بر اثر اقدامات مجدانه مأمورین لایق و وطن‌پرست حزب توده قدرت خود را از دست داده است ولی من چون از وضع کردستان آگاهم می‌دانم هنوز خیلی زود است که فساد کاملاً ریشه کن شده باشد البته دولت بیدار است و همین بیداری اسباب ترس و وحشت آنهاست ولی اگر ذره‌ای در مجازات خائنین کوتاهی کنیم باز هم از نو آنها جرأت به خود خواهند داد و درباره مشغول کار می‌شوند دولت باید خائنین را سرکوبی نماید و آنها را بلا درنگ محاکمه و به سزای اعمال خود برساند چون خدمتگزاران واقعی تشوق شوند و در آینده هیچ کس جرئت خیانت نخواهد بود پارسایان امید است و بیم (شوشتری- احسنت، احسنت).

در طی سیزده سال اخیر تجربیات تلخی که این دار و دسته خدانشناس منفور به ما داده‌اند این است که همه جا صحبت از تجزیه، برادرکشی، فتنه، قتل، غارت، توطئه حتب به مقدس‌ترین شخص کشور ما و حیات مقدس شاهانه بوده است (صحیح است) اینک روی این تجربیات از دولت تیمسار سپهبد زاهدی جداً خواستاریم که تکلیف مملکت را روشن و بیش از این اجازه ندهند کشور قلدری که جز استعمار آن هم در لباس عوامفریبی سودی ندارد حیات ما را تهدید نماید (جمعی از نمایندگان- احسنت).

رئیس- وارد دستور می‌شویم.

قنات‌آبادی- بنده اخطار دارم

۴- تقدیم یک فقره سؤال از طرف آقای پورسرتیپ

رئیس- آقای پورسرتیپ.

پورسرتیپ- یک سؤالی است در تعقیب بیانات جلسه قبل آقای دکتر بینا راجع به قاچاق و قاچاقچیان و مأمورین، استدعا می‌کنم به دولت ابلاغ شود.

میراشرافی- خود آبتین رئیس گمرک رئیس قاچاقچیان است.

۵- اخطار آقای قنات‌آبادی طبق ماده ۱۱۰ آیین‌نامه

رئیس- آقای شمس قنات‌آبادی.

قنات‌آبادی- طبق ماده ۱۴۳ آیین‌نامه اخطار راجع به منافی بودن لوایح و طرح‌ها و اخطار راجع به قوانین یا اخطار راجع به نظامنامه داخلی مجلس مقدم بر اظهارات دیگر است و مذاکرات در موضوع اصلی را متوقف می‌کند و باید در نهایت اختصار به عمل آید، طبق صورت جلسه‌ای که به دست آقایان نمایندگان مجلس رسیده آقای وزیر دارایی لایحه نفت را که تقدیم مجلس کردند ماده واحده است که چاپ شده و به تاریخ روز سی‌ام به دست آقایان نمایندگان مجلس رسیده است لایحه‌ای که آقای دکتر امینی به عنوان ماده واحده به ضمیمه قرارداد به مجلس داده‌اند هم بر خلاف قوانین کشور است و هم بر خلاف ماده ۱۱۰ آیین‌نامه زیرا قراردادها و لوایحی که دولت به مجلس می‌دهد اگر آن قرارداد با دولتی منعقد شده باشد طبق ماده ۱۲ آیین‌نامه می‌تواند به صورت ماده واحده باشد اما چون این قراردادی که به قول آقای دکتر امینی قرارداد فروش است اولاً همه قوانین را زیر پا گذاشته و در ثانی قراردادی است با یک عده شرکت‌های تجارتی بنابراین نمی‌تواند این قرارداد به صورت ماده واحده تقدیم مجلس شود فقط در مواردی که با دولت‌ها قراردادی بسته می‌شود طبق ماده ۱۲ آیین‌نامه ممکن است به صورت ماده واحده داده شود و سایر مواد او به صورت ضمیمه تقدیم مجلس بشود این لایحه‌ای که در جلسه گذشته تقدیم مجلس شد همان ساعت من اخطار کردم متأسفانه مقام ریاست اجازه نفرمودند من از حق قانونی خودم استفاده کنم، لذا بنده به استناد آیین‌نامه داخلی مجلس اعلام می‌کنم که این لایحه‌ای که دولت به مجلس شورای ملی داده است برخلاف قوانین و برخلاف صریح آیین‌نامه مجلس شورای ملی می‌باشد البته آیین‌نامه صراحت دارد و الان عرض می‌کنم (لاری- اشتباه می‌کنید) (عبدالصاحب صفایی- تالی فاسدش در همان ماده نوشته شده که باید موادش مطرح شود.)

رئیس- بگذارید در کمال آزادی هر چه می‌خواهند بگویند.

قنات‌آبادی- تبصره ماده ۱۱۰ را می‌خوانم (نمایندگان و دولت نمی‌توانند تصویب مطالب و مواد یک لایحه یا طرح قانونی یا گزارش را به عنوان طرح لایحه به صورت ماده واحده پیشنهاد نمایند در این موارد هر مطلبی که به عنوان طرح یا لایحه پیشنهاد می‌شود باید مواد و تبصره‌های آن جز طرح باشد.) آقای عبدالصاحب صفایی (عبدالصاحب صفایی- بعدش را بخوانید) بعد دیگر ندارد، بعدش ماده ۱۱۱ است، این آیین‌نامه است مطالعه بفرمایید آقای عبدالصاحب صفایی، این لایحه‌ای که دولت داده است وزیر دارایی داده است مدعی نیست که قرارداد با انگلیس و هلند و امریکا است مدعی است که یک قراردادی است که با شرکت‌های تجارتی بسته و چون با دولت‌ها نیست نمی‌تواند به صورت ماده واحده باشد باید مواد هم جزئش باشد و این مطلب هم اشتباه نشود موضوع بحث روی مواد نیست، موضوع رأی گرفتن به مواد و پیشنهاد دادن مواد است، این آن مطلبی است که دولت از آن می‌ترسد و لذا جلسه گذشته هم وزیر دارایی جرأت نکرد که بگوید این ماده واحده است که به ضمیمه آن قرارداد را تقدیم می‌کنم بلکه گفت قرارداد را می‌دهم و یواشکی آن ورقه ماده واحده را داد بنابراین طبق ماده ۱۱۰ آیین‌نامه این لایحه‌ای که دولت به مجلس داده قانونی نیست قطع نظر از این که مقررات و قوانین مملکت را هم نسخ و فسخ کرده است.

عبدالصاحب صفایی- آقای رئیس به بنده اجازه بفرمایید.

رئیس- به شما چیزی نگفتند (عبدالصاحب صفایی- به بنده خطاب کردند) جواب اخطار نظامنامه‌ای را من باید بدهم چون موضوع مهم نفت است نه حالا، آقایان می‌دانند در دوره پانزدهم و شانزدهم هم گذاشتم هر کسی هر چه می‌خواهد بگوید که نگویند آزادی نیست، بنده اطمینان می‌دهم همان طور که در مجلس پانزدهم و شانزدهم آزادی نطق را برای ناطقین مخالف حفظ کردم در مجلس هجدهم هم حفظ خواهم کرد ولی از تظاهرات جلوگیری خواهم کرد (احسنت) من آن روز به شما گفتم اخطار شما وقتی وارد است که لایحه مطرح بشود (صحیح است) شما دارید به سؤال مقدر جواب می‌دهید در موضوعی که مطرح نشده که نمی‌دانید چه طور مطرح می‌کنم اخطار می‌کنید لایحه‌ای داده‌اند به کمیسیون رفت وقتی گزارش به مجلس داده شد و خواست مطرح شود شما حق دارید اگر مخالفتی با آیین‌نامه دیدید اعتراض کنید ماده آیین‌نامه را هم قرائت بکنید.

قنات‌آبادی- جناب آقای رئیس بنده به اعمال شما نخواستم اعتراض بکنم، بنده به عمل وزیر دارایی که یک قراردادی داده و طرفش هم دولت نبوده به صورت ماده واحده تقدیم کرده، من به عمل وزیر دارایی خواستم اعتراض کنم، تمام آیین‌نامه را بخوانید جز این که بنده عرض کردم چیز دیگری ندارد.

۶- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به ترمیم حقوق معلمین

رئیس- پیشنهادات لایحه فرهنگ مطرح است در پیشنهاد آقای سرمد خودشان توضیحاتی دادند، آقای شوشتری مخالف بودند، یک بار دیگر پیشنهاد قرائت می‌شود و رأی می‌گیریم، آقایان توجه بفرمایند که این کار لایحه فرهنگ بلکه امروز به جایی برسد. (به شرح زیر قرئت شد).

از تاریخ تصویب این قانون رئیس هر دانشگاه از میان سه نفر از رؤسای دانشکده‌ها و استادان کرسی داری که پایه استادی آنان کمتر از ۹ نباشد بر حسب پیشنهاد شورای دانشگاه و موافقت وزیر فرهنگ یک نفر به موجب فرمان همایونی برای مدت ۳ سال تعیین و تصویب خواهد شد اشخاصی که دو دوره متوالی عهده‌دار ریاست دانشگاه شده‌اند نمی‌توانند برای دوره سوم متوالیاً با این سمت انتخاب شوند و در انتخاب و پیشنهاد سه نفر از طرف شورای دانشگاه نصاب رأی در حداقل نصف به علاوه یک رأی از عده حاضر اعضا شورا خواهد بود. صادق سرمد.

صدرزاده- به موجب صورت مجلس ۲۵ شهریور که از نظر مبارک می‌گذرد بنده در اینجا عرض کردم که مخالف هستم خود حضرتعالی فرموده‌اید که شما در نوبت اول و آقای مهندس جفرودی در نوبت دوم مخالف این پیشنهاد بوده و اجازه خواسته‌اید حالا به جناب آقای شوشتری اجازه می‌فرمایید.

رئیس- این که آقایان پیشنهاد با نمره جلوی بنده گذاشته‌اند اول آقای شوشتری بود، آقای مهندس جفرودی، بعد آقای صدرزاده نوشته شده، ممکن است آقای شوشتری نوبت خودشان را به شما واگذار کنند.

شوشتری- بنده به شما واگذار می‌کنم ادب هم اجازه می‌دهد به شما واگذار کنم آقای بفرمایید.

دولت‌آبادی- راستی که معنی همکاری همین است.

صدرزاده- بنده با عرض تشکر از جناب آقای شوشتری که فرصت دادند بنده مخالفت خودم را در اینجا عرض کنم حضور محترم آقایان تذکر می‌دهم، دانشگاه ایران یکی از مؤسسات جوانی است که عمر زیادی از آن نگذشته ولی با وجود این پیشرفت‌های خوبی کرده است که شاید در خاورمیانه بی‌نظیر باشد و تاکنون در حدود پنج هزار نفر دانشجو در اینجا از شعب ادبیات، حقوق، و طب استفاده کرده (مهندس جفرودی- ۸ هزار نفر) و به علاوه یک مزایای علمی و افتخارات علمی هم از مؤسسات علمی جهان استفاده کرده است، بنابراین شایسته است که ما راجع به قانون مربوط به دانشگاه همیشه با یک تأمل و تحقق زادتری اظهار نظر کنیم.

بنابراین به هیچ وجه مناسب نیست که ما در ضمن یک قانونی که مربوط به ترمیم حقوق آموزگاران و دبیران است راجع به موضوعاتی از دانشگاه که مربوط به استقلال آن است اظهار نظر بکنیم (صحیح است) پیشنهادی که جناب آقای سرمد داده‌اند تقریباً مشتمل بر دو نکته است یکی راجع به تعیین یکی از ۳ نفری است که شورای دانشگاه تهران از استادان به ریاست دانشگاه به ریاست تعیین می‌کند به انتخاب وزیر فرهنگ بنده تصور می‌کنم در اموری که مربوط به انتخاب یک دسته‌ای هست هر کسی که رأی بیشتری دارد او استحقاق آن مقام را خواهد داشت برای این که ریاست‌ها و مقاماتی که با انتخاب افراد است موفقیت رئیس منتخب بر این است که افرادی که او را انتخاب می‌کنند موافقت بیشتری داشته باشد، فرض بفرماید دو نفر برای ریاست این دانشگاه انتخاب شدند یکی دارای ۲۰ رأی باشد و دیگری دارای ۸ رأی طبیعتاً و قانوناً همان نفری که دارای ۲۰ رأی است یعنی تمایل بیشتری از همکاران خود را جلب کرده است استحقاق ریاست دارد و اگر بخواهیم یعنی قانونی بگذرانید که آن نفری را که دارای رأی کمتری است یعنی کمتر جلب رأی استادان دانشگاه را کرده است به ریاست دانشگاه برقرار شود این بر خلاف اصل است، نکته دیگری هست در این پیشنهاد و آن این است که هیچ کس نمی‌تواند بیش از دو نوبت به این مقام یعنی ریاست دانشگاه برسد این هم بر خلاف اصل است، برای این که اگر کسی توانست برای یک نوبت یا ۲ نوبت موافقت عده‌ای را جلب کند طبعاً از خودش یک لیاقت و یک استعداد و یک صلاحیتی نشان داده است و بالطبع موجبات موفقیت او برای دوره سوم باید بیشتر فراهم شود و هیچ قانونی نباید جلوی این پیشرفت را بگیرد و مخصوصاً در قانون اساسی آقایان ملاحظه فرموده‌اند که می‌نویسد برای نمایندگان مجلس و سنا چنانچه ملت خواست باز آنها را انتخاب کند و برای هر چند نوبت دیگر بتواند انتخاب شود کلیتاً در مسائل انتخاباتی این یک اصلی است که باید رعایت شود و هیچ وقت نباید جلوی انتخاب را گرفت یعنی اگر کسانی در انتخاب اشخاصی تمایل دارند به یک فردی خواه در دانشگاه، خواه در مجلس شورای ملی، خواه در شهرداری، خواه در مجلس سنا، باید اجازه داشته باشند که برای هر چند نوبت که بخواهند او را انتخاب کنند و نباید به وسیله قانون از حق انتخاب شونده و حق انتخاب کننده جلوگیری کرد. (دکتر بینا- صحیح است. احسنت.)

و اما مطلب دیگری که جناب آقای مهندس جفرودی مرقوم فرموده‌اند این است که ریاست دانشگاه مطابق قانون تأسیس دانشگاه به این طور است که اولاً دو نفر نماینده از استادان هر دانشکده‌ای به ضمیمه رئیس هر دانشکده‌ای اجتماع می‌کنند و رئیس دانشگاه را انتخاب می‌کنند بعد از آن با موافقت وزیر فرهنگ و بعد از آن با فرمان اعلیحضرت همایونی انتصاب می‌شود و هیچ مناسبت ندارد فردی را اساتید و اکثریت او را انتخاب بکنند از او صرف‌نظر شود و یک نفر دیگری که دارای رأی کمتری است انتخاب شود مضافاً به این نکته، در جلسه قبل هم راجع به پیشنهاد دیگری تذکر دادم که این قبیل پیشنهادها که مربوط به لایحه نیست مطابق ماده ۱۱۷ آیین‌نامه بایستی فقط قرائت شود و چون تشخیص این مطلب مربوط به مقام ریاست است بنده در این زمینه عرض دیگری ندارم.

عبدالصاحب صفایی- قربان در این مورد هیچ موافقی حرف نزده.

رئیس- چون شور دوم است موافق ندارد پیشنهاد دهنده که توضیح می‌دهد حکم موافق را دارد فقط یک مخالف صحبت می‌کند پیشنهاد مجدداً قرائت می‌شود، آقایان توجه بفرمایند می‌خواهیم رأی بگیریم. (به شرح سابق مجدداً قرائت شد.)

رئیس- رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد. آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد.)

وزارت فرهنگ و کشاورزی و دارایی موظفند برای اجرای قانون تأسیس دانشگاه‌ها شهرستان‌ها مصوب خردادماه ۲۸ در ظرف مدت دو ماه به تأسیس دانشکده پزشکی در آبادان و دانشکده کشاورزی در حمیدیه اهواز اقدام نمایند.

ضیاالدین نقابت، صادق بوشهری، عبدالحسین بختیار، موسوی، سلطانی.

(چند نفر از نمایندگان- پیشنهاد خرج است.)

رئیس- آقای نقابت.

نقابت- بدواً لازم است یک توضیحی بدهم که این مستلزم خرج نیست برای این که قانونی گذشته و در آن قانون ذکر شده به ترتیبی وسایلش را فراهم کنند این قانون در دوره ۱۵ گذشته حالا می‌گویند در ظرف دو ماه دولت مکلف باشد آن قانون را اجرا کند (شوشتری- استدعا دارم که خودتان پیشنهاد را بخوانید.) خلاصه‌اش این است که یک دانشکده پزشکی در آبادان تأسیس شود (موسوی- و یک دانشکده کشاورزی هم در اهواز.)

وزیر فرهنگ- اقدام شده آقا.

نقابت- آقای وزیر فرهنگ هم می‌فرمایند اقدام شده به موجب قانونی که در ۱۳۲۸ تصویب شده وزارت فرهنگ مجاز است دانشکده تبریز را که تأسیس شده بود تکمیل کند و همچنین در شهرستان‌های دیگر مشهد و اصفهان و شیراز و هر شهرستان دیگری که وزارت فرهنگ لازم بداند به تدریج (نادعلی کریمی- به جز کرمانشاه) البته کرمانشاه هم هست وسایل را فراهم نماید و برای تأسیس دانشگاه در اهواز هم اقدام نماید، چون این قانون بوده است و سابقه دارد ما تقاضا کردیم که در آبادان دانشکده پزشکی تأسیس شود (موسوی- و کشاورزی هم در اهواز) بنابراین این پیشنهاد خرجی نیست و یک قدری هم تجدید قوای آقای وزیر فرهنگ و یادآوری قانون و تجدید مطلع است و تجدید حیات این قانون.

رئیس- آقای دکرت افشار (گفته شد- نیستند) آقای دکتر جزایری موافقید؟

دکتر جزایری- موافقم.

رئیس- قانونی است گذشته طبق این پیشنهاد اجرایش را خواسته‌اند آقای وزیر فرهنگ.

وزیر فرهنگ- در جلسه گذشته بنده به عرض آقایان نمایندگان محترم رساندم که برای تأسیس دانشکده پزشکی در آبادان و دانشکده کشاورزی در اهواز اقدام شده است و آقای دکتر محمدحسن ادیب که سرپرست دانشکده‌های شهرستان‌ها هستند مأموریت پیدا کردند بروند به اهواز و در این باره مطالعه کنند و مقدمات کار را فراهم نمایند و بیایند گزارش بدهند که برای تأسیس این دو دانشگاه اقدام شود، به طوری که بنده اطلاع دارم آقای دکتر ادیب امروز یا فردا حرکت می‌کنند به اهواز و قطعاً نتیجه اقدام‌شان را به وزارت فرهنگ خواهند داد و بنده اطمینان می‌دهم به آقایان نمایندگان که در این باب وزارت فرهنگ اقدام بکند، زیرا خود وزارت فرهنگ مصر است در این کار (مهدی ارباب- تأسیس دبستان رودان را هم قول بدهید.)

رئیس- رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد، آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت شود. (به شرح زیر قرائت شد.)

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به لایحه اضافه شود-

تبصره- آموزگارانی که پس از تصویب این لایحه نیز به اخذ درجه لیسانس از یکی از دانشکده‌ها موفق شوند از لحاظ تبدیل رتبه آموزگاری به رتبه دبیری مشمول تبصره ۲ این لایحه خواهند شد.

عمیدی نوری‏

رئیس- آقای عمیدی نوری.

عمیدی نوری- عرض کنم این پیشنهادی است که بنده موقعی که تبصره ۲ مطرح بود عرض کردم با جناب آقای وزیر فرهنگ و آقای مخبر کمیسیون هم مذاکره کردم و موافقت نمودند ولی چون از تبصره ۳ رد شده بودیم مطرح نشد و الا ممکن بود که با یک کلمه اصلاح شود این بود که گفتم بعد به لایحه اضافه شود تبصره ۲ این قانون طوری تنظیم شده که شامل لیسانسه‌ها و مهندسین می که در تاریخ تصویب این قانون لیسانسیه و مهندس باشند در حالی که مجلس شورای ملی نظر دارد درجه تحصیل و عمل جلو برود و مخصوصاً آموزگارانی که در حین تدریس زحمت می‌کشند و شب‌ها و عصرها به جای این که وقت خودشان را در جلسات حزبی و عوامل تخریبی صرف کنند می‌روند درس می‌خوانند البته مجلس شورای ملی که نظر احترام به معلم و به مقام معلمی و تحصیلی دارد جای این است که قانون طوری تنظیم شود که شامل این‌گونه افرادی که ابتدا لیسانسیه می‌شوند بشود به این جهت بود که بنده ناچار شدم تبصره را به صورت مستقل بدهم و الا در تبصره ۲ ممکن بود با یک کلمه اصلاح شود و جناب آقای وزیر فرهنگ و جناب آقای مخبر هم موافقند با این اصلاح این که تمنی می‌کنم کمک بفرمایید با مقام علم که کسانی که آموزگارند و بعداً لیسانسیه می‌شوند بتوانند استفاده نمایند (صدرزاده- خوب است، بسیار خوب است.)

عبدالصاحب صفایی- یک مرتبه دیگر قرائت بفرمایید.

رئیس- بسیار خوب یک مرتبه دیگر قرائت می‌شود. (به شرح سابق مجدداً قرائت شد.)

رئیس- آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت شود. (به شرح زیر قرائت شد.)

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده واحده اضافه شود-

تبصره- وزارت دارایی و وزارت کشاورزی مکلف هستند از اراضی خالصه امیرآباد یک ثلث آن را به وزارت فرهنگ و دو ثلث آن را به دانشگاه واگذار نمایند وزارت فرهنگ و دانشگاه هر یک موظف هستند اراضی مزبور را به نرخی که بانک ساختمانی اراضی خود را به اشخاص می بین کارمندان خود تقسیم نماید عواید حاصله از این راه در اختیار بانک ساختمانی گذاشته می‌شود که به مصرف شهرسازی اراضی واگذار شده برسانند. مهندس جفرودی.

رئیس- آقای مهندس جفرودی.

مهندس جفرودی- آقایان اطلاع دارند که در امیرآباد از محل عطیه ملوکانه ساختمان‌هایی وجود دارد که دانشجویان بی‌بضاعت شهرستان‌ها که از محل بودجه دانشگاه تحصیل می در آنجا مسکن دارند در مجاور امیرآباد یک اراضی وجود دارد که خالصه است و سال‌هاست که بایر مانده است چون دولت در چند سال پیش اراضی یوسف‌آباد و نارمک و نازی‌آباد را بین کارمندان دولت تقسیم کرده و دانشگاه و فرهنگیان هم تقاضای‌شان این است که طبق همان شرایطی که بانک ساختمانی عمل می‌کند اراضی که وصل است بر محل سکونت دانشجویان و خالصه است این را به دانشگاهیان و فرهنگیان واگذار کند (صحیح است) این است که استدعا دارم طبق شرایطی که بانک ساختمانی عمل می‌کند و جناب آقای وزیر فرهنگ هم با این پیشنهاد موافقت قبلی خودشان را به بنده فرموده‌اند موافقت کنند (مکرم- پیشنهاد خرج است) (عاملی- پیشنهاد خرج نیست) (پیراسته- وزیر دارایی هم باید باشد، ولی نیست.)

رئیس- آقای مخبر.

دولت‌آبادی- پیشنهادی که جناب آقای مهندس جفرودی همکار محترم بنده داده‌اند بدون تردید روی کمال حسن نیت است و فکر فرمودند که از این راه کمکی به خدمتگزاران فرهنگ بشود و مسکنی داشته باشند، بنده هم می‌دانم که اکثرشان بی‌خانمان هستند، اما بنده فکر می‌کنم وقتی دولت تصمیمی برای ساختمان‌های ارزان قیمت بگیرد خودش خدمتگزاران فرهنگ را استثنا نمی‌کند. بنابراین با این که پیشنهاد خوبی است با تقاضای مکرری که بنده از آقایان همکاران محترم کرده‌ام مطلب انجام نشده به اندازه داریم که اگر دوره مجلس شورای ملی را به ۲۰ سال و جلساتش هم به هفته‌ای هفت روز برسد باز هم مطلب انجام نشده است من استدعا می‌کنم آقایان رفقا با آن حسن‌نیتی که نسبت به کار فرهنگ دارند سعی بفرمایند این کار امروز تمام بشود چون هر روز که بگذرد و مطلب تازه‌تری پیش می‌آید بنده فکر می‌کنم که دولت مسلماً کارکنان فرهنگ را که از حیث کار زحمت بیشتری می‌کشند بر سایر کارکنان خود مقدم می خودش باید از این اراضی که از آن نقشه‌برداری شده و مشغول هستند برای فرهنگیان هم اختصاص بدهد (چند نفر از نمایندگان- داده است) البته ضمن طرح این لایحه توجه به بعضی مطالب اصولی و اساسی شده که نباید آنها را نادیده انگاشت من جمله ارزی بود که برای آقایان دانشجویان خارج از ایران گرفته شد بسیار عمل به جایی بود و از این کار اظهار تشکر کرده‌اند ضمناً بنده می‌خواستم نه به نام مخبر کمیسیون فرهنگ بلکه به نام یک نماینده مجلس از آقای وزیر فرهنگ بخواهم که برای ارشاد این دانشجویان که در خارجه هستند یک قدم‌های مؤثری بردارند یعنی اگر شکواییه‌هایی دارند جا دارد که توجهی هم به آنها بشود ما حق نداریم ندیده و نسنجیده دانشجویانی که در خارج تحصیل می‌کنند آنها را ملامت کنیم بدون این که به حرف آنها رسیدگی شود من مخصوصاً

آقای وزیر فرهنگ می‌خواهم که نسبت به دانشجویانی که در آلمان هستند، در فرانسه هستند یعنی در نقاطی که ما دانشجو داریم ولی سرپرست معتقد به مبانی اسلام و اصول ایران دوستی نداریم (صحیح است) ایشان سرپرست‌هایی که کاملاً معتقد به مبانی دینی و ملی باشند از این گونه مأمورین بفرستند که با دانشجویان تماس بگیرند و آنها را ارشاد کنند (احمد فرامرزی- ما در فرانسه سرپرست خوبی داریم) دانشجویی که فرضاً از بچگی از ایران رفته است، تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌اش را در آنجا گذرانده چه بسا به زبان ما آشنا نیست، دیگر چه رسد به اخلاق و آداب و اصول دین. من خواهش می‌کنم آقای وزیر فرهنگ به این مطالب رسیدگی کنند، به این نکته اساسی توجه کنند مطالب دانشجویان را برسند و سر و کار این اشخاص را به الخصوص با مردمی قرار بدهند دانشمند، باتقوی، ایران‌دوست و مسلمان که بتوانند آنها را ارشاد کنند وقتی از سجایای اخلاقی و مزایای دینی و میهن‌پرستی و معتقدات مذهبی ما چیزی به آنها نگفته‌اند برای جلوگیری از این تبلیغات، تلقینات سویی که به محصلین شده است ما چه انتظاری از آنها داریم؟ چون مجلس نشان داد حسن نیتش را که با این مضیقه مالی حاضر است این کار را بکند. وزیر فرهنگ حتماً باید با آنها تماس داشته باشد دردهای آنها را بشنود و چاره‌جویی کند.

رئیس- آقای مهندس جفرودی این پیشنهاد یک نقصی دارد، عرض می‌کنم که مسبوق بشوید، اراضی امیرآباد مطابق اراضی که بانک ساختمانی در شمال شهر دارد و بین کارمندان تقسیم نموده، یعنی اراضی نارمک و آنجاها نیست، اراضی امیرآباد الان دویست تومان خرید و فروش می‌شود و آن اراضی را بانک ساختمانی سابقاً متری پنج تومان می‌فروخت (مهندس جفرودی- پیشنهاد شده به نرخی که بانک ساختمانی واگذار می‌کند) این نمی‌رساند آقای پیراسته مخالفید؟ بفرمایید.

پیراسته- وضع تقسیم اراضی اطراف طهران سابقه بدی دارد و همیشه معمول این بوده که هر وقت قانونی می‌گذراندند و تصمیمی می‌گرفتند عنوانش برای بی‌بضاعت‌ها بود ولی اصلاً به نفع زمین‌دارها بود و به اصطلاح معروف زمین خداپسند را به این آقایان می‌دهند زمین خدا پسندانه یعنی زمین لب خیابان بنده با این پیشنهاد آقای مهندس جفرودی با این صورت مخالف هستم و فقط به شرط این که اصلاح بکنند و گفته بشود به اشخاص بی‌بضاعت که خانه هم ندارند داده شود (میراشرافی- مخالف مشروط که نمی‌شود) بنده عرض کردم با این پیشنهاد به این صورت مخالف هستم اگر اصلاح کنند موافق می‌شوم یکی این که گفته شود به اشخاصی که خانه ندارند و یکی هم این که بضاعت نداشته بانشد (صحیح است) یکی هم با نرخی که صحیح باشد و عادلانه باشد فروخته شود، الان زمین‌های امیرآباد را نمی‌شود متری پنج تومان داد، باید ترتیبی داده بشود و یک کمیسیون بی‌طرفی بنشیند یک نرخ عادلانه‌ای برای این زمین‌ها بگذارد و به اشخاص بی‌بضاعت داده شود.

مهندس جفرودی- بنده در پیشنهادم اصلاح می‌کنم، به کارمندان دانشگاه و فرهنگ و به کسانی که خانه ندارند داده بشود.

رئیس- به قیمت عادلانه.

مهندس جفرودی- به قیمتی که بانک ساختمانی می‌فروشد.

رئیس- بانک ساختمانی مگر در آنجا زمین دارد؟ نمی‌شود یک جایی که متری دویست تومان قیمت دارد به پنج تومان داد، باید یک طوری پیشنهاد بفرمایید که بشود رأی گرفت، شمال شهر تهران خیابان شاه‌رضا را با نرخ حضرت عبدالعظیم که نمی‌شود مقایسه بفرمایید. (دولتشاهی- زمین‌های امیرآباد مورد اختلاف است اگر خالصه نباشد فروش آن از طرف دولت خلاف قانون اساسی است) (عاملی- موافقت وزارت دارایی را بخواهید.)

پیراسته- به نرخی که تعیین خواهد شد.

رئیس- به نرخ عادله باید گذاشته شود.

پیراسته- موافقت کردند که نوشته شود به اشخاصی که خانه ندارند داده شود.

رئیس- اگر به نرخ عادله باشد بد نیست و مبلغ حاصله از فروش را به بانک ساختمانی بدهند اما به نرخ عادلانه با اقساط بدهند.

رضایی- بنده بعد از این که اصلاحی هم که شده مخالفم.

رئیس- یک مخالف صحبت کرده ولی هر زمینی یک قیمت معینی دارد نمی‌شود که زمین متری دویست تومان را متری ۵ تومان بدهند این را مجانی بدهند بهتر است نوشته بشود به نرخ عادله بااقساط.

مهندس جفرودی- اقساط طویل المدت.

پیراسته- به اشخاصی که خانه ندارند.

رئیس- یک پیشنهاد اصلاحی هم از آقای مشایخی رسیده که اول به کمک آموزگار بعد به آموزگار و بعد به دبیران داده بشود فعلاً تا اصلاحات لازم در این پیشنهاد بشود می‌ماند برای بعد، حالا یک پیشنهاد دیگری قرائت می. (به شرح زیر خوانده شد.)

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به گزارش کمیسیون علاوه شود.

تبصره- به وزارت فرهنگ اجازه داده می‌شود که در عرض مدت یک ماه به دانشیاران دانشگاه تبریز که اقلاً مدت پنج سال سمت دانشیاری داشته و متصدی کرسی هستند پایه استادی و به دانشیارانی که اقلاً سه سال سابقه دانشیاری دارند تصدی کرسی بدهد.

رضا افشار، بهادری، نورالدین امامی.

دولتشاهی- حضور وزیر دارایی لازم است.

رئیس- آقای وزیر فرهنگ با این پیشنهاد موافقید؟

وزیر فرهنگ- از نظر تشویق استادان دانشگاه تبریز موافق هستم.

صارمی- شیراز را هم اضافه بفرمایید.

پورسرتیپ- بندرعباس آقای ارباب را هم اضافه بفرمایید.

رضایی- به جای دانشکده تبریز اصلاح بفرمایید دانشکده‌های شهرستان‌ها.

رضا افشار- بسیار خوب بنده در جلسه روز پنجشنبه گذشته در این باب توضیحی به عرض آقایان رساندم چون تمایل اکثریت قریب به اتفاق آقایان نمایندگان را در این می‌بینم که این از صورت اختصاص خارج بشود و جنبه عمومی پیدا بکند (صحیح است) بنابراین بنده اصلاح می‌کنم این پیشنهاد را که به طور کلی شامل تمام دانشیاران دانشکده‌های شهرستان‌ها بشود.

رئیس- آقای شوشتری.

شوشتری- بسم‌الله الرحمن‌الرحیم، بنده مخالفتم با این پیشنهاد همان‌طوری که در پیشنهاد آقای مهندس جفرودی اگر اصلاح کنند مجدداً پیشنهاد نوری است و باید یک مخالف و یک موافق صحبت کند و مخالفت خواهم کرد، باید عرض کنم آقایان مراد از لایحه جناب آقای وزیر فرهنگ کمک به فرهنگ و معلمین بود نه این که ما از خط سیر اصلی خارج بشویم. ما الان داریم از سیر اصلی خارج می‌شویم (صحیح است) موضوع تقسیم اراضی که من وجها من الوجوه نمی‌توانم با این ترتیب با آن موافقت کنم در این باب همین جا در دوره ۱۶ نطق کردم این حرف‌ها را هم به ضرر صندوق و بیت‌المال می‌دانم و پیشنهاد کردم کمیسیون تشکیل بشود برای تعیین تکلیف این اراضی، این زمین سی کیلومتر در سی کیلومتر طول و عرض است که نهصد کیلومتر مربع می‌شود یعنی نهصد میلیون ذرع مربع سیصد میلیون را بردند لوطی‌ها حیف و میل کردند این باید با یک نظر نصفت و عدالت حل بشود ما اگر وارد این عمل بشویم تأیید کرده‌ایم عمل دزدی‌های دیگران را اما مخالفتم با پیشنهاد امامی، ما باید جناب آقای افشار در این مواقع باریک از اختلاف و از کلماتی که ممکن است شبه‌ای ایجاد کند که ما نسبت به رفسنجان یا تبریز یا گرکان یا جای دیگر نظر اختصاصی داریم پرهیز کنیم جناب آقای وزیر فرهنگ از نظر بودجه از نظر وضع فعلی نسبت به کلیه شهرستان‌ها و نسبت به کلیه این محصلین باید تصمیم واحد بگیرند به سهولت نباید آقای وزیر فرهنگ بگوید که نسبت به آذربایجان این نظر استثنایی را دارم البته آذربایجان قلب ایران تمام نقاط ایران چشم و قلب ایران است همه جا ایران است هر کس هم به وظیفه‌اش عمل کند نور چشم ایران است استدعا دارم در پیشنهادات طوری رعایت بفرمایید که نماینده اصفهان یا فارس تصور نکنند که نسبت به آنجا دولت یا وزیر فرهنگ یا مجلس شورای ملی و نمایندگان محترم توجه اساسی مبذول نمی‌کنند بنا علی‌هذا من استدعا دارم برای تسهیل گذشتن این قانون و کمک به فرهنگیان که ما همه علاقمندیم از این نوع پیشنهادات خودداری بشود (صحیح است، احسنت).

دولتشاهی- اخطار قانونی دارم.

رئیس- بفرمایید.

دولتشاهی- قبل از این که معلوم بشود اراضی امیرآباد ملک دولت است اگر یک قانونی نسبت به آنجا تصویب بشود به خلاف نص صریح قانون اساسی است زیرا که طبق قانون اساسی تا مذهب اسلام و شریعت اثنی‌عشری باقی است مالکیت محترم است (پیراسته- این اراضی مال دولت است) (میراشرافی- مالکیت باید یک خورده محدود بشود این را هم در نظر داشته باشید که بعد از نفت باید این کار را کرد) تا خالصه بودن امیرآباد محرز نشود اگر یک ماده قانونی نسبت به آن تصویب شود به خلاف قانون اساسی است برای این که آنچه که من اطلاع دارم و خودم وارد بوده‌ام امیرآباد مربوط به ارباب جمشید بوده است ولی نمی‌دانم حالا ملک کی است اگر خالصه است اشکال ندارد (یک نفر از نمایندگان- دو دانگش فقط مالک دارد) همین قانون وسیله‌ای می‌شود که دولت بگوید خالصه است و تا مالکیت دولت محرز نشود غیر ممکن است، به علاوه مقصود چیست، مقصود برای مستخدمین است که ملاحظه فرمودید در اراضی یوسف‌آباد چه عماراتی مردم بی‌بضاعت ساخته‌اند همه‌اش عمارات پنج شش طبقه است آقای نراقی دیروز ملاحظه کردند این قسمت را ده تا کادیلاک توی اراضی نارمک بود کادیلاک‌دارها ارضی را می‌خرند و خانه می‌سازند.

رئیس- الان بیست و چند پیشنهاد در دستور است چند تا هم امروز رسیده اگر آقایان موافقت بفرمایند من عقیده‌ام این است آقای مخبر در خارج از کمیسیون این پیشنهادها را رسیدگی کنند و در یک

جلسه این کار بگذرد امروز هم ۳۵ دقیقه دیگر بنده جلسه را ختم می‌کنم (صفایی- قربان با یک شرط که دو مرتبه پیشنهاد نرسد) هفت تا پیشنهاد امروز رسیده هر روز پیشنهادات می‌رسد که شاید خیلی هم وارد نیست مثلاً این پیشنهاد فروش زمین خیلی وارد نیست منتهی ما خواستیم یک کمکی به آموزگاران بکنیم و در این پیشنهادها باید تحقیقات کامل در اطراف قضایا بشود بعد به مجلس بیاید که مجلس کار ناپخته انجام ندهد حالا این پیشنهاد را گذاشتم باشد تا اصلاح بشود. آقای دولت‌آبادی.

دولت‌آبادی (مخبر کمیسیون فرهنگ)- در اطراف پیشنهاد بنده صحبتی نمی‌کنم در اطراف تذکری که مقام ریاست فرمودند عرض می‌کنم البته وقتی که پیشنهادات زیاد باشد تنها راهش این است که برگردد به کمیسیون اما بنده می‌خواهم یک نکته‌ای را و یک چیزهایی را از گذشته اینجا کمیسیون فرهنگ به استحضار آقایان برسانم در روز اولی که لایحه را آقای وزیر فرهنگ دادند به مجلس به حدی حسن نیت اینجا ابراز شد این را دوباره می که به یاد آقایان بیاید (نمایندگان- هنوز هم هست) البته هست یک فوریت مجلس به او افزود بعداً در حدود هفتاد پیشنهاد اینجا بود وقتی رفتیم به کمیسیون فرهنگ در کمیسیون مدت یک ماه این لایحه ماند تا مطلب رسیدگی شد آقایان اعضای کمیسیون که اینجا تشریف دارند می‌دانند حتی خیال کردیم که سوکمیسیونی انتخاب بکنیم که به این کار رسیدگی بشود بهتر است در آنجا هم رسیدگی شد و بالاخره گزارش آن به مجلس تقدیم شد، ولی در مجلس مجدداً پیشنهادهای زیادی رسید البته حق این است که با توجه به مصالح مملکت و تأمین احتیاجات کشور از لحاظ قانون پیشنهاداتی بشود ولی بهتر این بود که آقایان می‌آمدند به کمیسیون و این پیشنهادات را می‌دادند بنده می‌خواهم استدعا کنم از آقایان رفقا که امروز یک همتی بفرمایند تا این کار تمام بشود و از دادن پیشنهادات مکرر و همچنین پیشنهاداتی را که آقایان داده‌اند هر کدام که جز بحث نتیجه‌ای ندارد استرداد بفرمایند و بر بنده که یک عضو کوچکی هستم منت بگذارند.

میراشرافی- و بر وزیر فرهنگ.

رئیس- پیشنهاد اصلاح شده آقای رضا افشار یک بار دیگر قرائت می‌شود. (به شرح زیر خوانده شد.)

تبصره- به وزارت فرهنگ اجازه داده می‌شود که در عرض مدت یک ماه به دانشیاران دانشگاه تبریز و دانشکده‌های شهرستان‌ها که اقلاً مدت ۵ سال سمت دانشیاری داشته و متصدی کرسی هستند پایه استادی و به دانشیارانی که اقلاً ۳ سال سابقه دانشیاری دارند تصدی کرسی بدهد.

دکتر افشار- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم.

رئیس- مطابق چه ماده‌ای؟

دکتر افشار- مطابق ماده مربوط به پیشنهادات.

رئیس- اخطار قاعده‌اش این است که اول ماده خوانده شود آقایان یک اخطارهایی می‌کنند من هم برای این که دچار اشکال نشود می ماده مربوطه خوانده شود بعد از این آقایان ماده اخطارشان را تعیین کنند ماده ۷۳ قرائت می. (به شرح زیر خوانده شد.)

ماده ۷۳- هر یک از نمایندگان در صورتی که تخلف در اجرای آیین‌نامه مجلس مشاهده نماید حق دارد مورد تخلف را به استناد به ماده مربوطه در همان جلسه بودجه اختصار و بدون خروج از موضوع اخطار کند.

رئیس- حالا شما طبق چه ماده‌ای اخطار دارید؟ باید با استناد به ماده اخطار شود.

دکتر افشار- ماده مربوط به پیشنهادات.

رئیس- بفرمایید.

دکتر افشار- این پیشنهاد را بنده وارد نمی از لحاظ این که این لایحه مربوط به ترمیم حقوق معلمین است و این پیشنهاد مربوط به کمک آموزگار و آموزگار و دبیر نیست، این یک قضیه‌ای است که اصول ترفیع در دانشگاه را که یک مقررات خاصی دارد و یک مطلب فنی است به هم می‌زند پیشنهاد باید مربوط باشد و باید برود در یک جایی مورد شور و رسیدگی قرار بگیرد و الا هر کسی که یک مطلبی به نظرش می‌رسد به صورت پیشنهاد بدهد و تصویب بشود این تمام اصول را به هم می‌زند، دانشیاری که رتبه استادی می‌گیرد آقایان باید توجه داشته باشند این فقط یک مطلب اتوماتیکی نیست که اگر چند سال معین در رتبه دانشیاری بود می‌تواند استاد بشود یک مقررات دیگری هم هست باید تمام اینها را رعایت کرد و الا اینجا اگر همه ما بخواهیم کمک کنیم و هر کسی بیاید یک پیشنهاد کمکی اضافه بکند اصل ماده و اصل فکر از بین رفته است و تمام مخلفاتی که به آن اضافه شده است بی‌خود است این است که بنده تقاضا دارم که این پیشنهاد به علت این که منافی مقررات مربوط به ترفیع استادان است و ترتیب ارتقا دانشیاران را به استادی عوض می‌کند و تغییر می‌دهد این را بگذارید بعداً به صورت طرح قانونی پیشنهاد بکنید بروید به کمیسیون مربوطه و رسیدگی بشود و مقررات قبلی را عوض بکنند و نتیجه که به مجلس آمد آن وقت پیشنهاد بدهید و تصمیم بگیرید و الا به صورت یک پیشنهاد و تبصره در لایحه که مربوط به این کار نیست بنده مخالفم و مخالف آن اصول هم هست (کریمی- آقای دکتر شما استادی را می‌خواهید برای عده‌ای مونوپل بکنید).

شوشتری- به جدم وقتی که این قانون بگذرد به رودی ببینید چه آش در هم جوشی است.

رئیس- آقای وزیر فرهنگ این پیشنهاد را قبول فرموده. حالا نظری دارید بفرمایید.

وزیر فرهنگ- روز اولی که بنده لایحه اضافه حقوق معلمین و لایحه تغییر حقوق رتبه‌ها را تقدیم مجلس کردم یک حسن‌نیت فوق‌العاده‌ای بنده در بین نمایندگان راجع به لایحه فرهنگ و نسبت به فرهنگیان احساس کردم (نمایندگان- هنوز هم هست) الان هم این حسن‌نیت هست و همین حسن‌نیت باعث شده است که پیشنهادات متعددی بدهند و در نتیجه اصل لایحه از بین برود (صحیح است) بنده معتقدم که اگر آقایان نظریاتی دارند یک مرتبه دیگر هم در همین مجلس خدمت آقایان عرض کردم اگر راجع به دانشگاه، راجع به رتبه استادی و دانشیاری هر گونه پیشنهادی دارید اجازه بفرمایید که آن را در لایحه مربوطه به آن کار بگنجانیم و الا لایحه اضافه حقوق معلمین به نظر بنده ارتباطی به دادن رتبه استادی و دانشیاری یا سایر قسمت‌های دیگر ندارد (صحیح است) بنده می‌خواهم از آقایان خواهش بکنم چون الان در حدود ۱۵ هزار نفر معلم چشم به راه این لایحه است (صحیح است) چهار ماه است که این لایحه در دستور مجلس شورای ملی است برای یک عده خدای نکرده این تقوه پیدا می که شاید لایحه اضافه حقق معلمین را نمی‌خواهند تصویب بکنند بنده نمی‌خواهم که این فکر برای طبقه معلم پیدا شد و هر وقت هم با بنده صحبت کردند گفتم این طور نیست، مجلس کمال حسن نیت را نسبت به فرهنگ و فرهنگیان دارد و تمام این پیشنهاداتی که داده می‌شود ناشی از همان حسن نیتی است که نسبت به فرهنگ است (صحیح است) اما بنده می‌خواهم خدمت آقایان یک مطلبی را عرض کنم و آن این است که هر قدر تصویب این لایحه به تعویق بیفتد قطع بدانید که افراد و اشخاص مختلف به آقایان مراجعه خواهند کرد و این پیشنهادات ادامه پیدا خواهد کرد. می‌خواهم تقاضا کنم از آقایان که پیشنهاداتی که به این لایحه مربوط نیست آنها را پس بگیرید بنده قول می‌دهم که اگر این پیشنهادات را مرحمت بفرمایید در کمیسیون فرهنگ مورد مطالعه قرار بگیرد در ضمن لایحه دیگری با یک طرحی که خود آقایان خواهند داد تمام آنها را پیش‌بینی می‌کنیم و می‌آوریم به عرض آقایان می‌رسانیم. بنابراین اگر قرار باشد هر پیشنهادی در اینجا داده شود بدون این که رویش مطالعه اساسی بشود بحث بشود تصویب شود ممکن است پس فردا وزارت فرهنگ از لحاظ اجرای این قوانین دچار زحمت بشود اگر در کمیسیون فرهنگ روی این پیشنهادات بررسی بشود خیال می‌کنم بهتر خواهد بود (صحیح است) بنده باز می‌خواهم عرض خودم را تکرار کنم و استدعا کنم که آقایان از لحاظ دادن پیشنهاداتی که مربوط به لایحه اضافه حقوق معلمین نیست خودداری بفرمایند و اگر در دستور پیشنهاداتی نیست اینها را پس بگیرید و اجازه بفرمایید انشاءالله با لطف آقایان امروز این لایحه به تصویب برسد (صحیح است) و این لایحه به جلسه دیگری موکول نشود برای این که یک لایحه دیگر دو فوری هست مربوط به کار وزارت فرهنگ که بنده می‌خواهم تقدیم کنم بلکه انشاءالله آن هم به لطف آقایان تصویب شود.

عمیدی نوری- لایحه ۲۵۰ تومان ترمیم کمک آموزگاران هم که گذشته هنوز اجرا نشده است.

شمس قنات - آقای عمیدی نوری پول ندارند.

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (به شرح ذیل قرائت شد.)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌کنم طلاب علوم دینی که در نجف اشرف تحصیل می به تصدیق وزارت فرهنگ مشمول مقررات مربوط به محصلین خارج از کشور بشوند. عبدالصاحب صفایی.

رئیس- راجع به ارز؟

صفایی- اسم ارز نیست قربان.

رئیس- بفرمایید.

صفایی- چون از طرف حضرت آیت الله بهبانی و بعضی دیگر از علما به بنده اشاره‌ای شده بود به این جهت این پیشنهاد تقدیم شد و معتقدم که این پیشنهاد اگر به این صورت اشکالی در آن باشد به صورتی که مورد موافقت جناب آقای وزیر فرهنگ باشد درآید و احیاناً اصلاحاتی در آن بشود بنده قبول می‌کنم تا مورد توجه و قبول آقایان نمایندگان واقع بشود. زیرا همه روزه صحبت از مبارزه با فساد می‌شود (شمس قنات‌آبادی- و کمونیستی.) از طرف اعلیحضرت همایونی صحبت از مبارزه با فساد کمونیستی می‌شود، جناب آقای نخست‌وزیر همین صحبت را می‌فرمایند هیئت دولت همین نظر را دارند، جناب آقای وزیر فرهنگ حقیقتاً باید اعتراف کنم که تمام اوقات‌شان صرف مبارزه با فساد بوده است (صحیح است) آقایان نمایندگان همچنین عقیده‌ای را دارند ولی متأسفانه در راهش نمی‌روند، مبارزه با فساد این نیست که یک رئیس یا یک وزیری را از پشت میزش برداریم و او را در خیابان یله و رها کنیم که هر چه می‌خواهد بکند مبارزه با فساد این نیست که شش عنصر فریب خورده بیچاره بدبخت را زندانی کنیم و شلاق بزنیم (میراشرافی- کسی شلاق نمی‌زند) در مبارزه با

فساد این کار هم لازم است بشود ولی باید در مردم افکار و اعمال وزین را ترزیق کرد. آقایان توجه بفرمایید یک ملت با ایمان و دیندار هیچ گاه لغزش نمی‌کند و به طرف فساد نمی‌رود (میراشرافی- دین تنها کافی نیست شکم سیر هم باید باشد) شکم سیر تنها کافی نیست برای این که حضرت رسول صلی الله علیه و آله وقتی که دعوت کردند و مبارزه با فساد را شروع کردند ایمان تلقین کردند با شمشیر لولامال الخدیجه و سیف العلی دین پیشرفت نمی البته مال خدیجه وسیف علی تأثیر برقراری دین داشت این را قبول کنید (شمس قنات‌آبادی- با شمشیر نوبد) در مبارزه با فساد باید در مردم ایجاد ایمان کرد آقایان باید ملاحظه بفرمایید در این مملکت همه طبقات لغزش کردند. مالکین لغزش کردند بازرگانان اشتباه کردند، اساتید دانشگاه اشتباه کردند، تنها طبقه‌ای که اشتباه نکردند و مبارزه با فساد روحانیت است.

رئیس- آقای صفایی از موضوع خارج نشوید.

صفایی- ۰ چشم طبقه روحانیت در این چند سال از راه مستقیم منحرف نشده است در تمام طبقات کمونیسم پیدا شد جز در این طبقه (صارمی- چرا آقا پیدا شد سه چهار نفر) (دکتر افشار- به رقعی) بنابراین مبارزه با فساد باید از راه ایجاد دین و ایمان و تقویت روحانیت شروع بشود هر کسی که دعوی می‌کند که باید با فساد مبارزه کند باید حس ایمان و دینداری را تقویت کند.

رئیس- آقای صفایی توضیح‌تان بس است دیگر وقت ندارید.

صفایی- یک کلمه عرض می‌کنم و خاتمه می بنابراین برای این که در مبارزه با فساد موفق بشویم باید روحانیت واقعی را تقویت کنیم البته روحانیت واقعی، روحانیت واقعی که مردم را به طرف اسلام و دین واقعی سوق می لذا بنده معتقدم همان مقرراتی که محصلین اعزامی به خارجه دارند به موازات آن باید از طرف مجلس شورای ملی تصویب بشود به طلاب علوم دینی که در نجف اشرف با تصدیق وزارت فرهنگ و مرجع تقلید اگر واقعاً کارشان تحصیل علوم دینی است همان مقرراتی که برای محصلین خارج کشور مراعات می‌شود شامل این طبقه هم بشود. (همهمه نمایندگان.)

شوشتری- بنده مخالفم.

رئیس- آقای شوشتری شلوغ نکن، آقای ارباب بفرمایید.

مهدی ارباب- بنده نوبتم را می‌دهم به آقای شوشتری.

شوشتری- بنده مخالفم.

رئیس- بفرمایید.

شوشتری- بسم الله الرحمن الرحیم، استدعا دارم توجه بفرمایید، پیشنهاد جناب آقای صفایی به قدری مهم است که در یک مجلس و دو مجلس نمی در اطراف آن صحبت کرد (صحیح است) موضوع روحانیت و موضوع مشمول شدن طلاب علوم دینیه و افرادی که می به مقام اجتهاد قتوی و مقلدیت برسند در این مجلس با این قانون با کیفیتی که باید به مراحل و مراتب آن رسیدگی بشود به اشکال برمی‌خورد این یکی، نکته دیگر این که جناب آقای عبدالصاحب صفایی ما وقتی تمام اریکه و تمام دستگاه و تمام کادر وزارت فرهنگ را آماده کردیم و تصفیه کردیم از این قانون می‌توانیم استفاده جامع ببریم ولی امروز با امکانات حاضر و با وضعی که هست نمی‌کاری بکنیم چرا در عملی وارد بشویم که نتوانیم انجام بدهیم امروز شکر می‌کنم خدا را در پشت این تریبون که در تحت سرپرستی آیت الله العظمی بروجردی که امروز قطب شعبه است قطب اسلام است امروز نسبت به نجف اشرف و طلاب علوم دینی بین‌النهرین و خراسان و سایر بلاد حتی به تبت مبلغ فرستاده است برای یک چنین موضوعی استدعا دارم جناب آقای صفایی بنشینیم با مشورت علمای اعلام مراجع تقلید یک طرح اساسی بریزیم به طور مستقل بیاوریم که از وجود این عمل استفاده بریم. (صحیح است).

بعضی از نمایندگان- پس گرفتند.

صفایی- ابداً پس نگرفتم.

رئیس- تا خودتان پس نگرفته‌اید به گفته اشخاص ترتیب اثر داده نمی‌شود، آقای دولت‌آبادی بفرمایید.

مخبر (دولت‌آبادی)- آقای صفایی که از همکاران دانشمند و لایق ما هستند بنده از ایشان گله می‌کنم که پیشنهاد مگر نباید موضوع مشخص داشته باشد، ما چه می‌خواهیم از این پیشنهاد هیچ کس منکر نیست که پیوستگی و حیات ما، مربوط به دیانت مقدس اسلام است، بنده عرض کردم تا ایمان‌مان تقویت نشود به جایی نمی‌رسیم راه تقویت ایمان هم این است و تقویت ایمان هم راهی دارد ما نه عده محصلین را در دست داریم نه تحقیقاتی شده است نه وزارت فرهنگ راهی دارد که برای انجام مقصود (شمس قنات‌آبادی- جناب آقای دولت‌آبادی فقط یک مقصود است که محصلین علوم دینی هم از ارز تحصیلی برخوردار بشوند) (صفایی- آیین‌نامه‌اش را وزارت فرهنگ بنویسد) عرض کردم خوشبختانه آقایان طلاب علوم دینی (آقای صفایی- اگر توجه کنند جواب عرض می‌کنم من برای شما آمدم اینجا) آقایان طلاب علوم دینی خوشبختانه در زندگی تحصیلی‌شان احتیاج به ضیاع و عقار ندارند نازپرورده تنعم نبرد راه به دوست. عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد. اگر کمکی می‌خواهید به محصلین علوم دینی بکنید وظیفه مجلس و دولت است اما با این تعارف که نمی‌شود این آقایان را راضی کرد. اگر این آقایان می‌خواهید ارزی ببرند بایستی وزیر دارایی را خواست صورت آنها را خواست (سید احمد صفایی- آقایان محصلین فرنگ را صورت نخواستید این فرمایشات را نفرمایید چه طور شده است به اینجا که رسیده است خرج است و باید وزیر دارایی بیاید) من عرض نکردم که داده نشود (سید احمد صفایی- آنها لباس نمی‌خواهند پول نمی‌خواهند؟) بایستی عده آنها معلوم بشود و هر گونه کمکی هم که البته میسر باشد بایستی بشود ولی با این پیشنهاد امیدی به این کار نیست و این تعارف است.

صفایی- ما می عده‌شان چه قدر است آیین‌نامه وزارت فرهنگ را اضافه بفرمایید در آیین‌نامه این قسمت‌ها قید می‌شود.

رئیس- این لایحه کم‌کم دارد به صورت یک جنگی بیرون می‌آید که معلوم نیست چیست غزل و قصیده و همه چیز در آن است حال که ۲۰ ر ۳۰ پیشنهاد هم هست و امروز هم تمام نمی‌شود با موافقت آقایان جلسه را ختم می‌کنیم.

۶- تقدیم لایحه اضافه اعتبار وزارت فرهنگ به وسیله آقای وزیر فرهنگ و طرح و تصویب فوریت آن

رئیس- آقای وزیر فرهنگ فرمایشی داشتید؟

وزیر فرهنگ- بنده تصور می‌کردم ۷، ۸، ۱۰ تا پیشنهاد بیشتر باقی نمانده است و با لطفی که آقایان دارند امروز کار این لایحه تمام می‌شود، ولی فرمودند ۱۲ پیشنهاد دیگر هم امروز رسیده است می‌خواستم بعد از این لایحه لایحه دیگری به قید یک فوریت راجع به اضافه اعتبار وزارت فرهنگ تقدیم کنم ولی چون جناب آقای رئیس فرمودند که پیشنهادات دیگری هم رسیده است و امروز این لایحه تمام نمی‌شود لایحه‌ای برای اضافه اعتبار وزارت فرهنگ تهیه شده چون اعتباری که خواسته می‌شود برای کارهای فوری و ضروری وزارت فرهنگ است از این جهت این لایحه را به قید یک فوریت تقدیم می‌کنم. آقایان محترم می‌دانند که هر سال وزارت فرهنگ از نظر این که عده زیادی محصل مراحعه می‌کنند ناچار است یک تعدادی دبیرستان و دبستان برای پذیرفتن این محصلین دایر نماید برای اداره کردند این نوع مدارس ناگزیر است اعتبار اضافی از دولت بگیرد (صحیح است) البته آقایان اطلاع دارند کار وزارت فرهنگ از دو نظر با سایر وزارتخانه‌ها فرق دارد، یکی از نظر طبیعی و یکی هم از نظر قانونی، نظر طبیعی این است که اگر یک طفلی امسال ۶ ساله باشد طبعاً سال دیگر ۷ ساله خواهد شد و باید به مدرسه برود از این جهت وزارت فرهنگ ناگزیر است یک تعدادی کلاس و دبستان اضافی جدیدی دایر کند از نظر قانونی هم وزارت فرهنگ الزام دارد زیرا در قانون تربیت معلم وزارت فرهنگ مکلف است که لیسانسیه‌های دانشسرای عالی و فارغ‌التحصیل‌های دانشسرای مقدماتی را استخدام کند بنابراین هر سال باید یک مقدار اضافه اعتبار به وزارت فرهنگ داده شود اگر این اضافه اعتبار در اول تابستان داده شود وقت کافی از لحاظ تهیه منزل و استخدام معلم و ساختن میز و نیمکت خواهد بود ولی امسال دولت به علت ضیق مالی نتوانست اضافه اعتبار وزارت فرهنگ را در موقع خود بدهد با این که مضیقه مالی الان هم موجود است دولت از نظر علاقه‌ای که به فرهنگ دارد و با حسن توجهی که آقایان نمایندگان نسبت به فرهنگ دارند در نظر گرفت که اضافه اعتباری به وزارت فرهنگ بدهد و در ضمن یک لایحه جداگانه تقدیم مجلس شورای ملی می‌کند به این جهت بنده لایحه اضافه اعتبار وزارت فرهنگ را با قید یک فوریت از نظر فوریتی که دارد تقدیم مجلس شورای ملی می‌کنم و تمنی دارم که زودتر مورد تصویب قرار بگیرد تا وزارت فرهنگ بتواند نسبت به تأسیس مدارس اقدام کند. (صحیح است).

رئیس- لایحه وزارت فرهنگ قرائت می‌شود و فوریت آن مطرح خواهد شد. (به شرح ذیل قرائت شد.)

مجلس شورای ملی

به طوری که خاطر آقایان نمایندگان محترم مستحضر است وزارت فرهنگ مکلف است طبق قانون تعلیمات اجباری و سایر مقررات مربوط به تربیت معلم تدریجاً تعلیمات اجباری را در مدارس مرکز و شهرستان‌ها عملی و موجبات اشتغال دانش‌آموزان را به تحصیلی فراهم نماید و چون کلاس‌ها از اول مهر ماه افتتاح و باید مدارس از حیث اثاثیه و عمارت و آموزگار مجهز و آماده برای قبول داوطلبان باشد و هر گاه به انتظار تصویب بودجه کل کشور و پرداخت اضافه اعتبار وزارت فرهنگ در افتتاح مدارس و کلاس‌های جدید تأخیر حاصل شود علاوه بر اتلاف وقت داوطلبان تحصیل ایجاد شکایت و نگرانی برای اولیای دانش‌آموزان در مرکز و شهرستان‌ها شده و زحماتی تولید خواهد کرد در سال‌های قبل هم همین محظورات و مشکلات موجود بوده و با توجه و علاقه آقایان محترم بودجه وزارت فرهنگ جداگانه تصویب و اعتبارات اضافی در اختیار ادارات آموزش قرار گرفته است. اینک با جلب توجه آقایان نمایندگان محترم به مسئولیت وزارت فرهنگ و لزوم افتتاح مدارس و کلاس‌های جدید در مهر ماه ماده واحده زیر با قید یک فوریت تقدیم و استدعای تصویب آن را دارد.

ماده واحده- وزارت دارایی مجاز

است اضافه اعتبار سال جاری وزارت فرهنگ را که مخصوص اجرای قانون تعلیمات اجباری و سایر احتیاجات آن وزارتخانه می‌باشد در حدود مبلغ یک صد و پنجاه و نه میلیون و هفتصد هزار ریال (۱۵۹۷۰۰۰۰۰) که ضمن صورت شماره ۳ ضمیمه لایحه بودجه کل کشور منظور و پیشنهاد شده از محل درآمد عمومی کشور منظور و پیشنهاد شده از محل درآمد عمومی کشور به تدریجی که مورد مصرف پیدا می‌کند در اختیار آن وزارت بگذارد و وزارت فرهنگ می‌تواند در حدود اعتبارات مصوب سال ۱۳۲۹ و سنوات بعد که با اضافه اعتبار موضوع این ماده واحده کلاً در حدود مبلغ دو هزار و سی و یک میلیون و سیصد و چهارده هزار ریال (۲۰۳۱۳۱۴۰۰۰) می‌شود مصارف لازمه را انجام و ریز بودجه‌های تفصیلی را برای اطلاع کمیسیون بودجه ارسال دارد.

وزیر فرهنگ وزیر دارایی نخست‌وزیر

رئیس- فوریت مطرح است آقای مشایخی مخالفید بفرمایید.

مشایخی- بنده می‌خواهم نظر آقایان را به یک مطالب اساسی راجع به اضافه اعتباراتی که در مجلس مطرح می‌شود جلب کنم (میراشرافی- شما موافقید یا مخالف؟) بنده مخالفم و به عنوان مخالف با فوریت صحبت می‌کنم. این اضافه اعتباری که مورد تقاضای وزارت فرهنگ واقع شده در جز سوم بودجه کل کشور قرارداده شده اساساً برای جز اول و دوم اعتبار نیست و جز اول و دوم بودجه ششصد میلیون تومان کسر دارد. صحیح است مدرسه می‌خواهیم، صحیح است معلم می، صحیح است در هر سال مقداری شاگرد اضافه می‌شود، ولی اگر این اضافه اعتبار را با یک فوریت می‌خواهیم تصویب کنیم مثل این است که یک ضربت مهلکی بر پیکر بودجه کل مملکتی زده‌ایم (صارمی- همه را حذف کنید بدهید به وزارت فرهنگ) اجازه بدهید بنده با دادن اضافه اعتبار به فرهنگ برای ساختمان ایشان و دبیرستان برای این کار که جوان‌ها با تربیت بشوند کمال موافقت را دارم اما اصول بودجه و وضع مالیه مملکت را هم باید در نظر گرفت بنابراین تمنی می‌کنم که آقایان به فوریت این لایحه رأی ندهید تا بیاید در کمیسیون بودجه و مورد نظر واقع بشود و کمیسیون بودجه هم از یک قسمت از خرج‌های غیرضروری مملکت کسر کند، صرفه‌جویی کند، اعتبارش را پاداش نماید و گزارش آن را بدهد به مجلس شورای ملی (ارباب- خدا رحمتش کند بودجه را) البته این مطلب کمال ضرورت و کمال اهمیت را دارد و بایستی کمیسیون بودجه نسبت به این اضافه اعتبار رأی بدهد تا اضافه اعتبار را مصرف کنند اگر محل این اعتبار معلوم نشود مثل این است که چک بی‌محل کشیدید یعنی عندالقدرت و الاستطاعه بودجه کل مملکتی در جز اول و دوم مقدار زیادی کسر دارد چه رسد به جز سوم، تمنا دارم آقایان موافقت بفرمایید این لایحه بیاید به کمیسیون بودجه و مورد بحث واقع بشود تا اعتبار آن تأمین شود.

رئیس- آقای دولت‌آبادی.

دولت‌آبادی- بنده با این لایحه دولت موافقم به این ترتیب که عرض می‌کنم مشکلات زیاد است پول هم نداریم همان طور که آقای مشایخی گفتند هنوز بودجه عمومی این مملکت به مجلس نیامده است برای شور و تصویب ولی بعضی مصارف فوتی و فوری هست که مملکت با آن مواجه است (مشایخی- محل آن کجا است) الان بچه‌های شما سرگردانند محل را دولت معین کرده است و لایحه آن هم به امضای نخست‌وزیر و وزیر داریی و وزیر فرهنگ رسیده است بنابراین اعتبار آن را پیش‌بینی کرده‌اند و اجرای آن را تقاضا نموده‌اند بنابراین مخالفت آقایان موردی ندارد. (صحیح است).

رئیس- رأی گرفته می‌شود به فوریت این لایحه، آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد لایحه طبع و توزیع می‌شود بعد مطرح خواهد شد.

۷- تعیین موقع و جلسه بعد، ختم جلسه

رئیس- فعلاً جلسه را ختم می‌کنیم، جلسه آینده یکشنبه خواهد بود. (مجلس مقارن ظهر ختم شد.)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت